حکم مرضیه برومند به کیوان کثیریان

طی حکمی از سوی مدیرعامل خانه سینما، کیوان کثیریان به عنوان مدیر رسانه خانه سینما منصوب شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سنماپرس، طی حکمی از سوی مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما، کیوان کثیریان به عنوان مدیر رسانه خانه سینما منصوب شد.

متن این حکم به شرح زیر است:

«به نام خدا

همراه فرهیخته و گرامی

جناب آقای کیوان کثیریان

با سلام و احترام،

از اینکه پذیرفتید به عنوان (مدیر رسانه) در کنار خانه سینما باشید خرسندیم.

امیدوارم از این پس با حضور شما که سوابق درخشان و تجربیات ارزنده‌ای در زمینه‌های گوناگون رسانه‌های خبری دارید، ارتباطی گسترده‌تر با سینماگران و مردم هنردوست ایران داشته باشیم.»

چطور یک مدیر سینمایی حامی تروریست ها می شود؟

مهمترین انتظار در قبال حمایت اخیر «سعید خانی» از تروریست‌های غائله «خانه اصفهان» این است که سازمان سینمایی چه واکنشی به ادامه فعالیت‌های او در قالب «خانه فیلم‌» نشان خواهد داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس؛ با انتشار خبر اعدام «صالح میرهاشمی»، «مجید کاظمی» و «سعید یعقوبی» سه تن از عاملان حادثه تروریستی اصفهان و شهادت مدافعان امنیت اسماعیل چراغی، محسن حمیدی و محمد کریمی؛ دوره تازه عملیات روانی سلبریتی‌ها با هشتگ سازی حول ماجرای اعدام سه تروریست مذکور کلید خورد.

اما ریشه‌های این خیزش مجازی را باید در کدام سازو کار اشتباه طی ماه‌های اخیر باید جستجود کرد؟ سلبریتی‌ها پس از مدت‌ها سکوت، ناگهان چنین تحرک هماهنگی را برای یک عملیات روانی بزرگ آغاز کردند و در سطح وسیعی به دنبال یادآوری آشوب‌ها و سرکرده‌های آنارشیست قائله پاییز ۱۴۰۱ هستند.

این عملیات روانی که به صورت متمرکز توسط چهره‌های سینمایی هدایت می‌شود، می‌تواند پیامدهای بسیار نامطلوب امنیتی را به همراه داشته باشد و مهمترین هدف، تحریک و هدایت دوباره مردم به سمت خیابان است.

در رفتارشناسی سبلریتی‌ها و موج تازه‌ فضاسازی سیاسی یک گزاره کاملا آشکار است، چهره‌های سینمایی دیگر هراسی از ممنوع‌الکاری یا برخوردهای احتمالی سازمان سینمایی ندارند. آنان در یک اتحاد بی‌سابقه مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور از جمله جشنواره‌های فیلم، موسیقی و تئاتر و… و. تحریم کردند و از اجرای این طرح ضد امنیتی متضرر نشده و پس از مدتی سکوت فعالیت‌های خود چریکی – مجازی خود را از سر گرفته‌اند!

استوری‌های بهار ارجمند و لیندا کیانی بازیگر فیلم «دیدن این فیلم جرم است» محصول سازمان سینمایی سوره

یکی از سیاست‌های سازمان سینمایی طی ماه‌های اخیر تساهل و تسامح با هسته‌های فعال سینمایی است. رویکردی توام با ملاطفت، با تشکیل کارگروه‌های مصلحانه تنها به یک نتیجه ختم شد؛ ترحم برپلنگ تیز دندان :ستمکاری بود بر گوسفندان.

استوری‌ها(ازراست به چپ) : همایون غنی زاده کارگردان تئاتر و سینما – سارا بهرامی و پدرام شریفی

چرا تشکیل کارگروه‌ها وجلسات برای حل شدن مشکلات قضایی و امنیتی «سلبریتی‌ها» در سازمان سینمایی نتیجه‌ای معکوس به ارمغان داشت؟

پیگیری‌ها از محتوای اغلب این جلسات حاکی از ضریب پیدا کردن حاشیه امنیت چهره‌های مشهور فعال در فضای مجازی است تا جایی که سام درخشانی می‌تواند ساختارشکن‌ترین پست‌ها را در صفحه اینستاگرامش منتشر کند.

همراهی مازیار لرستانی و تهمینه میلانی با اعدام تروریست‌های اصفهان
استوری شقایق دهقان و مهدی نصرتی بازیگر ارگانی دو فیلم لباس شخصی (سازمان اوج) و ضد (محصول حوزه هنری انقلاب اسلامی)

گزاره دومی که موجب قوت قلب سلبریتی‌ برای توسعه مواجهه مجازی با حاکمیت می‌شود، سیاست‌ محوری حمایت از تهیه‌کنندگان و پخش کنندگان در سینماست. مدیریت سازمان سینمایی فعلی مدت‌هاست به اهرمی برای حفظ منافع چهره‌های پرقدرت حوزه پخش و تهیه‌کنندگی شده است.

تصمیمات این سازمان در دو سال گذشته مبنی بر گران کردن بلیط سینما نه تنها در جهت منافع مردم نبود، بلکه زمینه انتفاع بیشتر تهیه کنندگان و پخش کنندگان را تامین می‌کرد.

مدیریت سازمان سینمایی فعلی از بدو استقرار در سازمان سینمایی از سال ۱۴۰۰ در نخستین سال مدیریت، ۵۵ درصد و در دومین سال استقرار در سال ۱۴۰۱ موجب گرانی ۶۶ درصدی بلیط سینما شد.

با اینکه این گران شدن موجب ریزش مخاطبان در سال ۱۴۰۰ شد اما اصرار به گرانی بلیط در سال ۱۴۰۱ عملی شد. دست کم هیچ جریان مدیریتی در سینما طی چهل سال اخیر دو سال پیاپی بلیط سینما را گران نکرده است.

این اهتمام برای گران کردن بلیط سینمادر دو سال پیاپی نشان می‌دهد یکی از اهداف سازمان سینمایی تامین منافع پخش کنندگان و تهیه‌کنندگان سینماست. با این استدلال می‌توان این گزاره را مطرح کردن دوران مدیریت فعلی سینما دوران پخش کننده و تهیه‌کننده سالاری است.

طبیعی است که این دو گروه در گلوگاه‌های اقتصادی و امتداد مسیر حرفه‌ای سلبریتی‌ها نقش موثری دارند و برخی جهت دهی‌های سیاسی با فرمان آتش پخش کنندگان و تهیه‌کنندگان تشدید خواهد شد.

در مورد هر واکنشی از سوی سلبریتی‌ها باید به دو موضوع بسیار مهم توجه خاص و ویژه داشت. جریان سلبریتی‌ها تا زمانی نقش خود را به عنوان چریک‌های مجازی ایفا می‌کنند که منافع اقتصادی آنان به مخاطره نیفتد.

در هر مقطعی با تهدید منابع مالی، ترمز اعتراض کشیده خواهد شد، مخصوصا افرادی که زمینه‌های کسب درآمد آنان، ریشه در مناسبات دیگری دارد. مهمترین نکته قابل تحلیل درباره تحرکات مجازی علیه اعدام تروریست‌های خانه اصفهان این است که «سلبریتی» ‌ها در این زمینه «پیرو» حلقه قدرت اقتصادی در سینما بودند. اگر حلقه‌های قدرت تولید در سینما، با این رویداد همراهی کنند، موج کنشگری ابعاد گسترده‌تری خواهد داشت.

استوری‌ها از راست به چپ: علی ضیا، ژاله صامتی، الهام اخوان، مریم عصومی
استوری‌ها از راست به چپ : ترلان پروانه، فرنوش آبا، امیر حعفری، حبیب رضایی

تهیه‌کنند گان و پخش ‌کنندگان در ایجاد تولید دوگانگی و تقویت شهامت سلبریتی‌ها نقش موثری دارند و این افراد با توجه به اینکه از حیث قدرت به صورت مستقیم از سازمان سینمایی تغذیه می‌شوند، می‌توانند شهامت همراهی با فضاسازی سیاسی و امنیتی سلبریتی‌ها را تقویت کنند.

در چهلم و دومین جشنواره فیلم فجر، اغلب کارگردانان، تهیه‌کنندگان و افراد صاحب منافعی که با مجوزهای وزارت ارشاد مسیر بهره‌مندی خود را از جریان اقتصادی سینما تسهیل می‌کنند، وارد بازی تحریم نشدند و هیچ کدام از مولفان و مصنفان در گروه ناشران پست ‌های معارضانه قرار نگرفتند، اما رصد اخیر نشان می‌دهد برخی تهیه‌کنندگان و پخش کنندگان وارد آتش بازی حمایت از تروریست‌های اصفهان شده‌اند.

استوری سعید خانی مدیرعامل خانه فیلم از چهره‌های قدرتمند سینما در حوزه تولید و پخش

سعید خانی چطور حامی تروریست‌ها شد؟

سعیدخانی تهیه‌کننده، پخش کننده و مدیرعامل «خانه فیلم» که مدیریت یکی از مهمترین دفاتر پخش‌ در سینما را بر عهده دارد، پس از اعدام تروریست‌های اصفهان، نقاب از چهره برداشت و به این اعدام‌ها واکنش نشان داد و در صفحه اینستاگرامش از آنان حمایت کرد.

در این مواجه‌ها، افکار عمومی در فضای مجازی اغلب به چهره‌ها و سلبریتی‌ها بسیار معروف توجه دارند، در حالیکه سلبریتی‌ها به قطب‌نمای خودشان که منابع اقتصادی آنان را تامین خواهد کرد، چشم دوخته‌اند.

سعید خانی مدیریت یکی از گلوگاه‌های مهم پخش و تولید را در سینما را در دست دارد و از سوی دیگر چهره‌های سیاسی، سینمایی و اقتصادی قدرتمندی را او را حمایت می‌کنند. شاید افکار عمومی با نام سعید خانی آنچنان آشنا نباشند اما اعلام موضوع او در حمایت از تروریست‌های اصفهان موج اعتراضی را در میان سلبریتی‌ها گسترش خواهد داد.

«سعید خانی» یکی از مهمترین و پررابطه‌ترین پخش‌کنندگان سینماست که می‌تواند با این انتشار یک استوری دامنه مواجه مجازی با سینماگران را افزایش دهد وبسیاری از سینماگران وارد مرزبندی پر چالش‌تری با حاکمیت شوند.

به طور قطع، استوری بدون متن سعید خانی تعداد بیشتری از سلبریتی‌ها را وادار به واکنش خواهد کرد. سلبریتی ‌واکنش دهنده، بیش از آنکه به دنبال اعتراض به اعدام چند تروریست باشند، به دنبال پیروی از خط‌دهی خاصی هستند که توسط خانی تولید شده است و سلبریتی‌ها تبعیت می‌کنند تا موقعیت خود را در سینما و تولیدات شبکه نمایش خانگی حفظ کنند و از صفحه شطرنج سازوکار و مناسبات تولید کنار گذاشته نشوند.

چرا «خانه فیلم» نهاد قدرتمندی در حوزه پخش و نمایش محسوب می‌شود؟

«خانه فیلم» که مدیریت آنرا خانی بر عهده دارد، شرکتی با مسئولیت محدود در زمینه پخش فیلم های سینمایی از سال ۱۳۹۶ کار خود را با پخش فیلم لونه زنبور آغاز کرد. این دفتر پخش فیلم‌هایی همانند متری شیش و نیم، مسخره باز، قهرمان، دینامیت، شادروان، علفزار، انفرادی، غریب خط استوا و سه کام حبس و … را برعهده درد. در سال های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ دو سال متوالی پر فروش ترین دفتر پخش ایران بوده و اعضای هیئت مدیره خانه فیلم به شرح زیراست:

سید جمال ساداتیان (رئیس)
سعید خانی (مدیرعامل)
بهرام رادان (عضو)
سپهر سیفی (عضو)
محسن خباز (عضو)
امیرحسین علم الهدی (مشاور)

سعید خانی یک مهره بیش فعال، شبیه سال‌های ابتدایی فعالیت علی سرتیپی است. او سال‌ها در مقام پخش کننده در دفتر «نسیم صبا» و دفتر تولید فدک فیلم، هر دو متعلق به سعید سعدی از کادر سابق سپاه انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد و به تدریج با حمایت سعدی به عنوان تهیه‌کننده شناخته شد و در حوزه پخش اعتبار و موقعیتی کسب کرد.

سید جمال ساداتیان تهیه‌کننده سینما سال‌ها به عنوان رئیس دفتر دولت هاشمی رفسنجانی فعالیت می‌کرد. برادران شایسته که از اقوام ساداتیان هستند، با تاسیس کمپانی هدایت فیلم در دوران هاشمی پروژه‌های ارگانی فراوانی را تولید کردند.

سیدجمال ساداتیان مالک کمپانی تولید و پخش بشرا فیلم از تهیه‌کنندگان ذی‌نفوذ سینماست و قبل از ورود به سینما سال‌ها به عنوان رئیس دفتر هاشمی رفسنجانی فعالیت می‌کرد. او اداره چندین پردیس سینمایی را برعهده دارد. {هفته گذشته فرزند امیر حسین ساداتیان به همراه یاسر هاشمی در عسلویه حضور داشتند. این حضور احتمال برای از سرگیری یک فعالیت اقتصادی در این منطقه است. }

دیگر شریک مهم این کمپانی پخش کننده آژانس تبلیغاتی «کانون ایران نوین» به مدیریت مریم شفیعی است.

سپهر سیفی که نام او در لیست اعضای هیات مدیرت قرار دارد با حفظ سمت در کانون ایران نوین قائم مقام محسوب می‌شود. فرزندان شفیعی، سپهر و شهرزاد هر دو تهیه کننده سینما هستند. این کانون در مهمترین قراردادهای تبلیغاتی فرهنگی، هنری و ورزشی نقشی اساسی ایفا می‌کند.

سپهر سیفی قائم مقام کانون ایران نوین در عکس سمت چپ در کنار مادرش «مریم شفیعی»

امیرحسین علم‌الهدی مدیر عامل سابق گروه هنر و تجربه از مشاور این شرکت پخش سینمایی است. علم‌الهدی از جمله افرادی است که سال‌ها در نهادهای مختلفی تحت عنوان مدیرسینمایی فعالیت می‌کرد. اعمال‌سیاست‌های او منجر به شکل‌گیری کمپانی چند شراکتی فیلمیران با حضور غلامرضا موسوی، محمدرضا تخت کشیان، رسول صدرعاملی، حمید اعتباریان با مدیریت علی سرتیپی شد. در واقع «خانه فیلم» با الگوبرداری از کمپانی فیلمیران شکل گرفته است.

آیا سازمان سینمایی، سازمان اوج و حوزه هنری همکاری خود را با خانه فیلم ادامه می‌دهد؟

مهمترین انتظار در قبال حمایت اخیر «سعید خانی» از تروریست‌های قائله «خانه اصفهان» این است که سازمان سینمایی چه واکنشی به ادامه فعالیت‌های او در قالب «خانه فیلم» نشان خواهد داد.

خانی در حوزه پخش، نمایش و تولید سینمایی تعاملات ویژه‌ای با سازمان سینمایی دارد. اگر رئیس سازمان سینمایی همانطور که در اختتامیه فیلم فجر وعده داد تا ریل‌های سینما به سوی جریان انقلاب اسلامی هدایت کند، باید منتظر ماند و دید روسای این سازمان در قبال حمایت مدیر پخش خانه فیلم از تروریست‌های اصفهان چه واکنشی نشان خواهد داد؟

انفعال سازمان سینمایی غیرواقعی و غیرانقلابی بودن سازمان سینمایی را هویدا خواهد کرد و برگزاره پخش کننده و تهیه‌کننده سالاری صحه می‌گذارد.

«خانه فیلم» تقاطع فعالیتی با حوزه هنری و سازمان هنری اوج دارد. فیلم «غریب» آخرین محصول سازمان اوج توسط خانه فیلم پخش شده است. آیا سازمان اوج همچنان با این دفتر پخش ادامه همکاری خواهد داد؟

خانی یکی از تهیه‌کنندگان سریال‌های شبکه نمایش خانگی است. آیا ساترا با همه سستی‌هایش در مقابل این حمایت خاص تهیه‌کننده سریال «سیاه‌چاله» واکنش درخوری نشان خواهد داد؟

پرسش مهمتر از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی این است که آیا سیاست تهاتر در اکران را با «خانه فیلم» ادامه می‌دهد؟ اگر سستی‌های گذشته تکرار شود، حدود و ثغور انقلابی بودن از سوی این نهادهای تاثیرگذار، در ساحت ادعا باقی خواهند ماند.

این دوگانگی در این بزنگاه تاریخی باید در وضعیت آشفته سینما حل شده در غیراینصورت این وضعیت هرج مرج‌طلبانه در تهییج افکار عمومی توسط سلبریتی‌ها و حامیان اقتصادی آنان در مواجه با حاکمیت ابعاد گسترده‌تری پیدا خواهد کرد.

انجمن سینمای جوان منحل می شود؟

سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران در واکنش به طرح شایعه انحلال این انجمن در برخی محافل سینمایی، توضیحاتی درباره تغییرات پیش روی انجمن تحت مدیریت خود ارائه کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از  خبرگزاری مهر، از بیست‌وپنجم دی‌ماه که حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی در حکمی به مهدی یزدانی مدیرعامل مؤسسه رسانه‌های تصویری، دستور «ادغام وظایف مؤسسه رسانه‌های تصویری با دیگر مؤسسات سازمان سینمایی» را صادر کرد، «اصلاح ساختار سازمان سینمایی» موردتوجه ویژه رسانه‌ها و محافل سینمایی قرار گرفت.

در راستای همین فضا هم گمانه‌زنی درباره تغییر و تحولات احتمالی در زیرمجموعه‌های کلیدی سازمان سینمایی نقل محافل شد. کار تا جایی بالا گرفت که برخی افراد در شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های خبری در فضای مجازی دایره گمانه‌زنی‌های خود را تا ادغام و حتی انحلال زیرمجموعه‌های کلیدی‌تر سازمان همچون «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و «انجمن سینمای جوانان» گسترش دادند.

شایعه که کلید خورد، طبیعتاً عده‌ای نگران شدند و طیفی از دغدغه‌مندان حتی دست به قلم بردند تا مگر جلوی اتفاقی که احساس می‌کردند مختصات صنفی و حرفه‌ای فعالیت‌هایشان را با تهدید مواجه کرده است را بگیرند. همزمان با گسترش این نگرانی‌ها کمتر توضیح رسمی‌ای از سوی مقامات ارشد سازمان سینمایی رسانه‌ای شد تا اینکه حسین انتظامی به سنت مرسوم خود با متن کوتاهی در صفحه شخصی‌اش در توئیتر خبر از تثبیت و حتی تقویت جایگاه این دو زیرمجموعه مهم سازمان تحت سرپرستی خود داد.

خبر نگار مهر، برای اطلاع دقیق‌تر از آنچه در قالب اجرایی شدن برنامه تحول ساختاری در سازمان سینمایی، در دستور کار مجموعه مدیریت سینما قرار گرفته است، به سراغ سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان رفت که اتفاقاً انجمن تحت مدیریتش بیش از مراکز دیگر در مظان شایعه تغییر ماهیت و حتی انحلال قرار داشته است.

بحث ادغام یا انحلال انجمن مطرح نبوده و نیست

سید صادق موسوی در گفتگو با خبرنگار مهر در این زمینه توضیح داد: پیش از هر چیز باید بگویم به دلیل اطلاعات کمی که در اختیار داشتیم، شاید غفلت از ما بود که اطلاع رسانی دقیقی در مورد تغییرات پیش رو در انجمن و در راستای سیاست‌های سازمان سینمایی صورت نگرفت. اما آنچه که مشخص است، طی گفتگوهایی که از قبل با آقای حیدریان و پس از حضور آقای انتظامی با وی داشتم، تمام تلاش و دیدگاه سازمان، حمایت بیشتر و مستقیم‌تر و در نتیجه مؤثرتر از فیلم کوتاه و جوانان فیلمساز خصوصاً در استان‌ها و شهرستان‌ها و مناطق کم برخوردار بوده است. در همین راستا طراحی جدیدی برای انجمن سینمای جوانان منظور نظر است که بتواند ما را به این هدف برساند و بحثی در مورد ادغام و یا انحلال این انجمن وجود ندارد و موضوع ادغام بیشتر در مورد سایر مؤسسات سازمان سینمایی است.

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان بیان کرد: آنچه درباره انجمن سینمای جوانان وجود داشت این بود که به طرح و الگویی برسیم تا فیلمسازان بتوانند با پشتیبانی دفاتر، بیش از گذشته از منابع مختلف در سراسر کشور استفاده کنند تا در دفاتر انجمن بتوانیم واحدهای مستقل پاسخگو و مختار داشته باشیم. به این معنا که دفاتر سینمای جوان را در سراسر کشور از آنچه که هست پویاتر کنیم، تا بتوانند از اعتبارات حوزه فرهنگ استان خود بیشتر استفاده کنند و در عین حال به لحاظ ستادی و برنامه‌ای با انجمن در مرکز مرتبط باشند در حالی که سهمشان از منابع انجمن مرکزی کم نشود امکان بهره‌مندی بیشتری از منابع استانی و امکانات و هنرمندان استانی داشته باشند.

موسوی ادامه داد: این امر نیز در چارچوب یکی از کلان‌برنامه‌های وزارت ارشاد تحت عنوان توزیع عادلانه‌تر و سیاست واگذاری بیشتر اختیار و مسئولیت به مراکز استانی است؛ با رشدی که در این سی و چند سال در مراکز به وجود آمده هر مرکز می‌تواند با کمک فعالان، بهتر تصمیم بگیرد و وابستگی همه جانبه آن‌ها به ما کمتر شود و هزینه‌های سربار انجمن روی سهم همه آنها تأثیر یکسان نگذارد.

این مدیر سینمایی درباره اینکه این طرح در مراحل مطالعاتی تحت عنوان «هیأت امنایی شدن انجمن سینمای جوانان» مطرح شده هم توضیح داد: جزئیات، شکل نهایی و الگوی آخر هنوز تدوین نهایی نشده ولی انجمن سینمای جوان نگران هر طرحی است که به یکپارچگی و انسجام تاریخی انجمن سینمای جوان لطمه بزند. در حال حاضر طرح اولیه پیشنهادی خود را هم ارائه داده‌ایم اما در حال رایزنی با فعالان و اهالی حرفه‌ای هستیم تا از دل انجمن، الگویی که توسط انجمن سینمای جوانان ایران طراحی و کارشناسی و تأیید شده باشد، متولد شود. لذا از ابتدا هم قرار نبود در این زمینه کار شتابزده‌ای انجام شود و ما در حال کارشناسی برای آماده کردن این طرح هستیم تا از ابتدای سال آینده با افزایش منابع و توجه به فیلم کوتاه و فیلمسازی جوانان، این هدف محقق شود و دفاتر به این استقلال و اختیار و مسئولیت و پاسخگویی برسند.

توجه جدی‌تر به فیلم کوتاه و مستند از سال آینده

موسوی ادامه داد: به این ۲ موضوع یعنی تغییر ساختار و افزایش منابع در صحبت‌های آقای انتظامی و در توئیتی که منتشر کرده بود نیز اشاره و این وعده مطرح شده‌است تا در سال آینده از نظر اعتبارات و این تغییرات توجه جدی‌تری به حوزه فیلم کوتاه و مستند شود.

موسوی با بیان اینکه امیدوار است که سال آینده با افزایش بودجه برای فیلمسازان کوتاه و مستند همراه باشد، گفت: در چنین شرایطی بی‌شک به یک چابکی بیشتر هم می‌رسیم که البته این چابکی به معنای ادغام و یا انحلال انجمن نیست و با تغییرات ساختاری که در مؤسسه رسانه‌های تصویری و یا مدرسه ملی سینما درباره آن بحث شده کاملاً متفاوت است.

وی ادامه داد: در توضیح این مطلب باید تاکید کنم که اگر در آن مؤسسات به مقوله انحلال و تمام شدن دوره عملکرد فکر می‌کنیم، در انجمن سینمای جوان کاملاً برعکس است و سازمان سینمایی در این بخش کاملاً به مقوله توسعه فکر می‌کند. این توسعه شامل توسعه کمی و توسعه کیفی است. توسعه کمی دفاتر از ۲ سال گذشته آغاز شده است و شامل توسعه نمایندگی‌های انجمن می‌شود، در گذشته انجمن سینمای جوانان نمایندگی‌هایی در سراسر کشور داشت، اما امروز در کنار دفاتر انجمن، نمایندگی‌هایی را در استان‌های مختلف با حمایت‌های استانی تأسیس کرده‌ایم که این امر در سال ۹۸ دنبال می‌شود.

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران گفت: توسعه کیفی دفاتر نیز شامل این امر است که چه مقوله آموزش و چه مقوله تولید فیلم کوتاه و چه برگزاری رخدادهای سینمایی در این حوزه مانند هفته‌های فیلم و عکس، پاتوق‌های فیلم و یا اردوهای آموزشی به قوت گذشته و بیشتر از گذشته ادامه خواهد داشت.

سازمان سینمایی آینده سینما را در دست فیلمسازان جوان می‌داند

سیدصادق موسوی ادامه داد: به این امر باور داریم که سازمان سینمایی معتقد است انجمن سینمای جوانان ایران یک نهاد ریشه‌دار، پرقدرت و پرافتخار برای سینمای ایران است و مطمئن است که آینده سینمای ایران در دست فیلمسازان جوان و خلاق و جریان فیلم کوتاه کشور است و فرآیندی که در انجمن سینمای جوان طی این سال‌ها دنبال می‌شود، می‌تواند کمک مؤثری به آینده سینمای حرفه‌ای ما داشته باشد.

این مدیر سینمایی تاکید کرد: آنچه مشخص است و در مذاکرات دنبال شده، تقویت واحدهای استانی موردنظر ما است تا این واحدها بتوانند مختار و پاسخگو و بتوانند از تکلیف و حقوق متناسب برخوردار باشند. یعنی تکالیف و وظایفشان با اختیاراتشان تناسب داشته باشد و البته تمرکز اصلی هم بروز خلاقیت جوانان است. اصل در حوزه فیلم کوتاه نیروی انسانی است و هرگز به اثر او با دید سود و زیان یا فایده و هزینه نگاه نمی‌شود. مهمترین فایده همین تجربه‌ای است که نیروی انسانی برای بروز خلاقیتش پیدا می‌کند.

اجرای آزمایشی و محدود طرح پیشنهادی در سال ۹۸

وی توضیح داد: مساله دیگری که روی آن تاکید داریم، این است که هر طرحی نهایی شد، ابتدا در ۵ دفتر سینمای جوان در سال آینده که دارای قابلیت و آمادگی بیشتری هستند و خودشان اشتیاق و ظرفیت آن را دارند، اجرایی شود. یعنی اگر دفتری براساس موقعیت، امکانات و ظرفیت این را دارد که این مکانیزم‌های جدید حقوقی و مالی و برنامه‌ریزی‌های جدید را تجربه کند ما نیز با آنها این برنامه را تجربه کنیم.

موسوی با اشاره به اینکه در حال مطالعه و بررسی روی اساسنامه انجمن هستند تا بتوانند به نظام حقوقی فوق برسند تا اختیار واحدها افزایش پیدا کند، بیان کرد: در همه مذاکرات و گفتگوهای انجام شده با سازمان سینمایی هر بحثی هم بوده بحث توسعه بوده است اما درباره چارچوب و الگوی نهایی، همچنان در حال مذاکره و مطالعه هستیم و از نظر کارشناسان و اصناف نیز استفاده خواهیم کرد.

این مدیر سینمایی بیان کرد: یکی از مهمترین بحث‌هایی که وجود دارد این است که اعتبارات تولیدی دفاتر و فعالان سینمای جوانان ایران با حمایت سازمان سینمایی یک جهش جدی داشته باشد.

وی درباره نمایندگی‌های این انجمن در سراسر کشور هم توضیح داد: بودجه نمایندگی‌ها هم اکنون توسط بودجه استانی تأمین می‌شود، یعنی هم فضا، تجهیزات و پرسنل را از طریق منابع استانی تأمین می‌شود و انجمن سینمای جوان تنها نظارت و برنامه‌ریزی آموزشی و دیگر فعالیت‌هایی از این دست را انجام می‌دهد، اما در حوزه تولید اگر نمایندگی‌ها فیلمنامه خوبی به دستشان رسیده باشد، می‌توانند با معاونت تولید ستاد انجمن سینمای جوانان ایران گفتگو کنند و از منابع ما استفاده کنند.

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان گفت: سینمای جوان تنها یک مرکز تولید فیلم کوتاه نیست، بلکه ۵٨ دفتر و بیش از ١٠ نمایندگی دارد که پاتوق فرهنگی و مرکز سینمایی هر شهر است. بخشی از این فعالیت‌ها، آموزش هنرجویان جدید و کشف و پرورش استعدادهای جوان، هفته‌های فیلم و عکس، نمایش فیلم، کارگاه‌های تخصصی، کانون‌های عکس و فیلم، نمایشگاه‌های عکس، اردوهای عکاسی، جشنواره‌ای منطقه‌ای، سینما سیار، المپیاد نوجوانان، شوراهای پیچینگ و تولید فیلم‌های حرفه‌ای، نیمه‌حرفه‌ای و هنرجویی، جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، ترجمه و انتشار منابع اطلاعاتی حوزه فیلم کوتاه، بخش بین الملل سینمای جوان، هفته‌های فیلم کوتاه بین‌المللی، دوره‌های دانش افزایی مربیان، خرید تجهیزات آموزشی و تولیدی فیلم کوتاه برای دفاتر، و ده‌ها برنامه و فعالیت سینمایی دیگر است که آن را مدیریت می‌کند.

توقع افزایش صرف بودجه برای تولید فیلم منصفانه نیست

وی تاکید کرد: انجمن برای این حجم از فعالیت و گستردگی بیش از ٧٠ دفتر و نمایندگی در سراسر کشور، مجموعاً به طور متوسط ٣ نفر نیروی انسانی در دفاتر و ستاد دارد و بسیار کمتر از هر مرکز فرهنگی فعال دیگری در کشور هزینه پشتیبانی دارد. این کاملاً غیرمنصفانه است که این مقدار فعالیت را در ٧٠ نقطه کشور نبینیم و تنها توقع نسبت بودجه بیشتر برای تولید فیلم را داشته باشیم.

موسوی در پایان گفت: نمی‌توانیم تمام اهداف و فعالیت‌های خود را حذف کنیم و صرفاً بودجه انجمن را صرف تولید فیلم کوتاه کنیم! هزینه پشتیبانی یک سال ١٨٠ نفر نیروی استانی و ستادی با حقوق‌های نزدیک به ٢ میلیون تومان و ١٢ ساعت کار برای پرسنل دفاتر بدون اضافه کار و اجاره و هزینه‌های جاری و تعمیرات و تجهیزات جدید ۵٨ دفتر سینمای جوان در سراسر کشور، بسیار کمتر از هزینه‌های مشابه هر مجموعه فرهنگی، سینمایی در کل کشور است! با این حال امیدوارم سال آینده مسیر خوبی برای سینمای کوتاه داشته باشیم.

از گیشه چه خبر؟

سینماهای کشور طی اردیبهشت‌ماه با یک عملکرد روبه‌رشد، موفق شدند گیشه‌ای در حدود ۱۱۵ میلیارد تومان داشته باشند که این میزان، ۱۴درصد بیشتر از گیشه فروردین‌ماه امسال به حساب می‌‎آید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سینماهای کشور طی اردیبهشت‌ماه امسال، عملکرد خوبی داشتند و موفق شدند با جذب بیش از ۲ میلیون و ۵۹۵ هزار مخاطب، گیشه‌ای معادل ۱۱۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان داشته باشند.

این گیشه با ۶۷ هزار و ۵۴۷ سانس محقق شده است.

طبق این گزارش، در اردیبهشت‌ماه، ۳۷۲ هزار مخاطب، بیشتر از فروردین امسال، به سینما رفتند و گیشه نیز رشدی ۱۴درصدی را به نسبت مدت مشابه ماه ابتدایی سال به ثبت رسانده است.

بهترین عملکرد سینمایی اردیبهشت‌ماه متعلق به کمدی فسیل است که این فیلم با جذب ۱ میلیون و ۶۳۷ هزار مخاطب، گیشه‌ای در حدود ۷۲ میلیارد و ۴۰۳ میلیون تومان داشته است.

سه کام حبس، دومین فیلم موفق اردیبهشت‌ماه است که با ۲۱۳ هزار مخاطب، ۱۰ میلیارد و ۴۵۱ میلیون تومان فروخته است.

آهنگ دونفره، با ۱۶۵ هزار مخاطب، توانست فروش خود را به ۷ میلیارد و ۳۲۹ میلیون تومان برساند.

جنگ جهانی سوم نیز در این ماه، ۹۲ هزار مخاطب داشت و توانست ۴ میلیارد و ۶۳۸ میلیون تومان بفروشد.

عروس خیابان فرشته، پنجمین فیلم پراقبال ماه دوم سال بود که با حدود ۹۲ هزار مخاطب، به فروش ۳ میلیارد و ۸۷۱ میلیون تومانی دست یافت.

البته ملاقات خصوصی اگرچه با ۷۸ هزار مخاطب، تماشاگر کمتری به‌نسبت عروس خیابان فرشته داشت اما فروش این فیلم، بالاتر بوده و بر روی ۳ میلیارد و ۹۲۹ میلیون تومان ایستاده است.

این آمار درحالی برای اردیبهشت‌ماه امسال رقم خورده است که برخی گمان می‌بردند به دلیل فروکش کردن چسب فیلم‌های نوروزی، آغاز امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان و البته گرمای تدریجی هوا، روند استقبال از سینماها، نزولی خواهد بود اما این عملکرد که در ترازی به‌مراتب بهتر از فروردین‌ماه امسال رقم خورد نشان داد که سینما با اقبال خوبی همراه بوده است.

از چهارشنبه این هفته، کمدی ارثیه فامیلی به روی پرده می‌رود. همچنین بعد از تعطیلات میانه خردادماه نیز آثاری چون شهر هرت، نگهبان شب و عروسی مردم، نمایش خود را آغاز می‎کنند که ترکیب این بسته جدید به همراه آثار پرنفس اکران فعلی می‌تواند طراوت جدیدی را به اکران خردادماه داده تا روند رو به رشد سینماها، در سومین ماه بهاری نیز تداوم داشته باشد.

سینمای ایران طی ۲ ماه ابتدایی امسال، حدود ۲۱۷ میلیارد تومان فروش داشته است که این امیدواری وجود دارد با ورود فیلم‌های جدید به ناوگان سینمایی کشور، این رقم بتواند از مرز ۳۰۰ میلیارد تومان فراتر رود. عملکردی که سبب می‌شود تا امیدواری‌های بیشتری نسبت به اکران تابستان وجود داشته باشد؛ اکرانی که در صورت یک برنامه‌ریزی هوشمندانه و صحیح می‌تواند به فصل طلایی دیگری در تقویم سینمایی امسال کشور تبدیل شود.

فسیل چرا فروخت؟

بازیگر فیلم سینمایی «فسیل» گفت: تب و تاب این روزها که پس از وقفه طولانی و رکود سینما به لحاظ کرونا، فیلم‌ها اکران می‌شوند و این که «فسیل» پاسخ به نیاز مخاطبان به یک کمدی جذاب بود، در فروش آن بسیار دخیل است.

به گزارش سینمای خانگی، علیرضا استادی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در توضیح فیلم هایی که با بازی وی این روزها در حال اکران است بیان کرد: آهنگ دونفره (۱۳۹۹) فیلمی برای خانم آرزو ارزانش بود و نقشی که پیشنهاد شد برایم جذابیت داشت چون تاکنون بازی نکرده بودم؛ بسیار دوست داشتم که این نقش را تجربه کنم ضمن این که این فیلم عوامل تولید حرفه ای و خوبی داشت.

بازیگر فیلم سینمایی هیوا (رسول ملاقلی پور ۱۳۷۷) در پاسخ به این پرسش که چرا این نقش را متفاوت و جذاب می خواند، اظهار داشت: نقش فانتزی_کمدی یک باج گیر بود که شبیه تیپ شده بود و تاکنون چنین تجربه ای نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم این کاراکتر-تیپ را بازی کنم.

استادی از تجربه بازی در کنار فرزاد فرزین یادآور شد: فرزین درجه یک و هنرمند باهوشی است که اخلاق حرفه ای و درجه یکی دارد.

علیرضا استادی

وی در پاسخ به این پرسش که آیا تصور چنین فروشی را برای فیلم فسیل داشته است؟ گفت: شاید نه چنین رقمی اما می دانستم که فروش خوبی خواهد داشت و باتوجه به سابقه عامریان (کارگردان اثر) و تیم بازیگران برجسته کمدی و نوشته خوبی که فیلم داشت قابل پیش بینی بود.

هنرپیشۀ فیلم سینمایی بدون تاریخ، بدون امضاء (وحید جلیلوند ۱۳۹۵) ادامه داد: ضمن این که تب و تاب این روزها که پس از وقفه طولانی و رکود سینما به لحاظ کرونا فیلم ها اکران می شوند و این که چنین فیلمی پاسخ به نیاز مخاطبان به یک کمدی جذاب بود، در فروش آن بسیار دخیل بود.

استادی افزود: من پیشتر در فیلم نارگیل (۱۳۹۸) با سابق همکاری با سید ابراهیم عامریان و یکی از نقش های اصلی این فیلم را برعهده داشتم و دوست داشتم با ایشان دوباره کار کنم و به دلیل اتفاقاتی که پیش تر افتاده بود، حضوری افتخاری در فسیل داشتم.

بازیگر فیلم سینمایی چک برگشتی (سیروس مقدم ۱۳۹۱) با اشاره به این نکته که در سال جاری مشغول چه کاری بوده است گفت: از شروع سال ۱۴۰۲ این جمعیت قابل کنترل به کارگردانی محمدمتین اوجانی و تهیه کنندگی مهرداد فرید طالب نیا را انجام دادم؛ این فیلم اولین فیلم اوجانی است که توسط امین عبدی و روناک برخوردار نوشته شده و نقش من یکی از اعضای خانواده است.

وی در پاسخ به این پرسش که پول چه اهمیتی در پذیرش نقش ها و بازی در تولیدات تصویری دارد، خاطرنشان کرد: پول برای من به دلیل جبر شرایط و اوضاعی که امروز وجود دارد بسیار اهمیت دارد بر این اساس نمی توانیم که مقید به انتخاب باشیم بلکه تاحدی ناچاریم که به انتخاب شدن بسنده کنیم.

بازیگر فیلم سینمایی گل به خودی (احمد تجری ۱۳۹۹) تصریح کرد: برایم جذابیت قصه و این که اثر در چه مدیوم و ژانری پخش می شود و حرفه ای بودن گروه اهمیت دارد؛ اگر اینها نباشد دوست ندارم در کاری حضور داشته باشم. در گروهی که سوهان روح است و فیلمنامه اش آشفته و انعطافی در کار گروه وجود ندارد کار نمی کنم.

استادی در پاسخ به این سوال که دوست دارد چه نقشی را بازی کند که تاکنون تجربه نکرده است، گفت: پیچیدگی هایی در بازی خودم دارم که نمی دانم در کمدی موفق ترم یا در تراژدی و ملودرام اما همواره دوست داشتم که در یک نقش کمدی_موقعیت که بتوانم چم و خم کاراکتر را به خوبی بازی کنم و ویژگی های آن را بیرون بکشم، هنرنمایی کنم.

به گزارش ایرنا، فسیل فیلم کمدی به کارگردانی کریم امینی، نویسندگی حمزه صالحی و تهیه‌کنندگی سید ابراهیم عامریان محصول سال ۱۳۹۹ که در ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ اکران شد با فروش بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت.

فسیل داستان یک خواننده، پیش از انقلاب است که تلاش دارد هرطور شده خود را به شاه نزدیک کند و افتخار و موقعیتی برای خود دست و پا کند اما از بد روزگار به مدت ده سال به کما می‌رود و در دوره پیروزی انقلاب اسلامی به هوش می‌آید.

در جشنواره «ایثار» کدام فیلم‌ها را ببینیم؟

معرفی داوران بخش بین‌الملل جشنواره فیلم «ایثار»، معرفی فیلم‌های روز اول جشنواره و سالن‌های سینمایی که فیلم‌ها را نمایش می‌دهند جزئیات خبر امروز جشنواره «ایثار» است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از امور ارتباطات رسانه‌ای و اطلاع رسانی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار، سه فیلمساز خارجی به همراه دو فیلمساز از کشورمان در قالب گروه داوری آثار بخش مسابقه بین‌الملل نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار، فیلم‌های این بخش را قضاوت می‌کنند. گروه داوران بخش بین الملل جشنواره متشکل از: باسل الخطیب، فیلم ساز و رئیس موسسه عالی هنرهای سینمایی از سوریه، عزام صالح، فیلمساز شاخص عراقی، حاجی محمد اویچ، فیلمساز بوسنیایی به همراه محسن برمهانی فیلمساز و معاون سیمای سازمان صدا و سیما و محمدرضا اسلاملو، فیلمساز کشورمان آثار راه یافته به بخش مسابقه بین الملل جشنواره را قضاوت می‌کنند.

نشست تخصصی با حضور حسن رحیم پور ازغدی

نخستین نشست تخصصی از مجموعه نشست‌های نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار با موضوع راهبردهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در سینما و تلویزیون با حضور حسن رحیم پور ازغدی، نظریه پرداز سخنران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، از ساعت ۱۰ صبح روز شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه در سالن ستاره پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد برگزار می‌شود.

آیین آغازین نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار از ساعت ۱۷ عصر روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه با حضور مقامات کشوری و استانی و سخنرانی حجت الاسلام حجت گنابادی نژاد، معاون فرهنگی و اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی در جوار مزار شهدای گمنام جبل النور واقع در بوستان کوهسنگی مشهد برگزار می‌شود.

پردیس سینمایی مهر کوهسنگی، میزبان جشنواره

چهار سالن پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد آثار شرکت کننده در بخش‌های مختلف نخستین جشنواره فیلم و فیلمنامه ایثار را نمایش می‌دهند.

سالن‌های حافظ، گیشه ۷، مهر و ستاره در روزهای برگزاری جشنواره در چهار نوبت نمایش از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۹:۴۵ عصر مبادرت به نمایش آثار شرکت کننده در بخش‌های مختلف جشنواره می‌کنند.

بر اساس اعلام دبیرخانه جشنواره حضور هنرمندان و اهالی رسانه، دانشجویان و عموم علاقه‌مندان برای تماشای آثار شرکت کننده آزاد است.

نمایش فیلم‌های غریب بچه‌های طوفان و یدو در روز نخست جشنواره

سه فیلم سینمایی در بخش مسابقه نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار در روز نخست جشنواره روی پرده می‌روند.

فیلم سینمایی یدو ساخته مهدی جعفری، غریب ساخته محمد حسین لطیفی و بچه‌های طوفان ساخته صادق صادق دقیقی از ساعت ۱۵:۴۵ روز شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه در سالن مهر پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد روی پرده می‌روند.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار از ۲۹ اردیبهشت تا سوم خرداد در پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد مقدس برگزار می‌شود.

کدام به دیگری نیاز دارد: هالیوود به جانی‌دپ یا جانی‌دپ به هالیوود؟

«جانی دپ» بازیگر آمریکایی در حاشیه جشنواره فیلم کن گفت: احساس نمی‌کنم از هالیوود بایکوت شده‌ام، زیرا به هالیوود فکر نمی‌کنم و به آن نیازی ندارم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایندی پندنت، «جانی دپ» در حاشیه برگزاری هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن و یک روز پس از نمایش اولین فیلم «ژان دوباری» که اولین فیلمش در سه سال اخیر است در جمع خبرنگاران گفت: «آیا احساس می‌کنم که از طرف هالیوود بایکوت شدم؟ اصلا چنین چیزی رخ نداد. یک شوخی عجیب بود». 

فیلم فرانسوی «ژان دو باری» با بازی و کارگردانی «مایوین» بازیگر و کارگردان فرانسوی ساخته شده و دپ که اولین حضورش پس از نبرد حقوقی با همسر سابقش است، در این فیلم در نقش لوئی پانزدهم بازی کرده است. 

دپ همچنین افزود: «وقتی از شما می‌خواهند از فیلمی که دارید بازی می‌کنید به دلیل اصواتی که در هوا پخش شده‌اند، استعفا دهید، بله، شما احساس می‌کنید بایکوت شده‌اید». 

در جریان دعوای حقوقی دپ با همسر سابقش «امبر هرد» از او خواسته شده بود از سری فیلم‌های مستقل «هری پاتر» کناره‌گیری کند. با این حال اکنون او می‌گوید علاقه‌ای به بازگشت به پروژه‌های استودیویی ندارد.

دپ همچنین به خبرنگاران گفت: «احساس نمی‌کنم از هالیوود بایکوت شده‌ام، زیرا به هالیوود فکر نمی‌کنم. دیگر چندان نیازی به هالیوود حس نمی‌کنم».

این بازیگر آمریکایی در این کنفرانس مطبوعاتی اکثر مطالبی که در سال‌های اخیر درباره او نوشته شده بود را «داستانی که به‌طور فوق‌العاده و وحشتناکی نوشته شده» توصیف کرد و اظهار کرد: «زمانه خیلی عجیب و مضحکی است زیرا همه دوست دارند خودشان باشند اما نمی‌توانند چون باید پیرو فردی باشند که در مقابلشان ایستاده. اگر می‌خواهید اینطوری زندگی کنید، برایتان آرزوی موفقیت می‌کنم». 

فیلم «ژان دو باری» با بازی «جانی دپ» که جشنواره کن ۲۰۲۳ را افتتاح کرد، روایتگر داستان پرفراز و نشیب لوئی پانزدهم با همسرش است. این فیلم همزمان با نمایش در کن در سینماهای فرانسه نیز اکران شد. 

«زاک» و استخراج امید از دل تاریکی

علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی به‌شدت تلخ دارد، تأکید می‌کند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول می‌داند و نمی‌تواند آن‌ها را در تلخی محض رها کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.

«زاک» با موقعیت مادری آغاز می‌شود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقه‌ای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر می‌کند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.

* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که می‌توانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشه‌ای و مشابه با برخی تجربه‌های دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشته‌اید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟

علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و می‌گیرد سپاس‌گزاری کنم و فکر می‌کنم کمتر رسانه‌ای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم می‌توانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژه‌های مستند در ذهنم شکل می‌گیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه می‌کنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش می‌دادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیش‌تولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیه‌کننده نمی‌مانم و فکر می‌کنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه می‌شود. معمولاً هم تهیه‌کننده‌ها به من اطمینان می‌کنند.

خسروی: اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشته‌ام. اولین جایزه‌ام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را به‌صورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفه‌ای پیدا کرد. به‌واسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمال‌گرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.

احساس می‌کردم دیگر داستان تازه‌ای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایده‌های تازه‌ای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصه‌اش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.

* فیلم‌تان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامه‌اش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گره‌افکنی و گره‌گشایی به درستی در آن اتفاق نمی‌افتد.

خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…

* همین ایده را پیچ کرده بودید؟

خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلم‌های کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و می‌بینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانواده‌اش به آرامش می‌رسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.

علی خسروی

* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه می‌کنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانه‌ای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.

خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیده‌ایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقی‌های شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که می‌گفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرس‌های ناشی از بداخلاقی‌های همسرم، مجبورم بچه‌ام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش می‌دهد و از تردیدهایش عبور می‌کند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک می‌کند. دقیقاً با همان خبری که شاید می‌توانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام می‌کند و از یک مهلکه نجات می‌دهد. در لحظه‌ای که به رحیم می‌گوید که حامله است، گویی به او شوک وارد می‌شود.

اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر می‌کنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمم. به همان اندازه که آن زن را نمی‌فهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کرده‌ام را درک می‌کنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا می‌کند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس می‌دانم.

خسروی: در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکته‌ای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت می‌گذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق می‌افتد، کنار هم چیدن بریده‌هایی از لحظات این کاراکتر از لحظه‌ای است که تصمیم می‌گیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازه‌ای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش می‌دمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را به‌نسبت یک روایت تک‌خطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.

* جناب مهرنیا شما از چه مرحله‌ای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکل‌گیری دنیای آن داشتید؟

مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیش‌تر من فیلم ساخته‌ام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاری‌های دیگری هم با یکدیگر داشته‌ایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیش‌تولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.

* اتفاقاً همین پیش‌تولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان می‌دهد.

خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفه‌ای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمع‌بندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا می‌کند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌اش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیش‌تولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیش‌تولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه می‌شود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقت‌هاست.

* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفته‌اید. این گزاره را به‌ویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد می‌شنویم و غالباً ریشه اصلی ایده‌های خود را مشاهداتشان از واقعیت‌های جامعه می‌دانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز می‌کند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی می‌روند و آنقدر بی‌واسطه با حجم بالایی از تلخی‌ها مواجه می‌شوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلم‌شان سرریز می‌کند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخی‌ها روایتی ارائه کرده‌اید که وقتی تیتراژ پایانی پخش می‌شود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونی‌ای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزه‌ای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟

خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشته‌اید. اساساً همین را می‌خواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زنده‌ایم. من فیلم‌های مستند زیادی ساخته‌ام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار می‌کنم. زمانی کارهای دفاع‌مقدسی و اجتماعی هم ساخته‌ام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را به‌وجود آورده است.

همیشه اما در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفته‌ام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلم‌های خوبی ساخته‌اند که من هیچ‌گاه تلخی پایان‌شان را دوست نداشته‌ام.

* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت می‌کنند. به‌جد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاه‌نمایی بزنیم و بخواهیم خالقان‌شان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهی‌ها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که می‌توان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار به‌شدت تلخ هم فیلم‌هایی هست که مخاطبشان را به‌شدت به فکر وامی‌دارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو می‌خواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی می‌رسد.

خسروی: رضا میرکریمی جمله‌ای دارد که می‌گوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمی‌بینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمی‌کنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده می‌کند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاه‌مان و باک مان را با همان دنیای زیسته‌مان پر می‌کنیم. تنها جوابی که می‌توانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعده‌مندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زده‌ام.

زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامه‌نویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او می‌گفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب می‌کنیم داستان‌مان را به‌صورت شاه‌پیرنگ، خرده‌پیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. می‌گفت این جنس زندگی شماست که مشخص می‌کند کدام سبک را انتخاب می‌کنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازی‌ام برگرفته از جهان زیسته‌ام است.

کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که به‌دنبال پیدا کردن راه‌حل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن می‌کند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانواده‌اش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه می‌شود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلی‌ها به من گفته‌اند اگر سکانس پایانی مربوط به مینی‌بوس را حذف کنی، تعداد جشنواره‌هایی که فیلم را می‌پذیرند دو برابر می‌شود. من گفتم اصلاً نمی‌خواهم. گفتند قبول، مینی‌بوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همه‌اش باشد لااقل پلان آخر که مینی‌بوس در جاده سرسبز می‌راند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تک‌تک این نماها به جانم بسته بود و نمی‌توانستم از آن‌ها بگذرم.

* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کرده‌اید و براساس همان هم فیلمسازی می‌کنید.

خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمی‌دانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.

مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث می‌کردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنواره‌ای می‌توانست شرایط بهتری را برای فیلم به‌وجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینی‌بوس می‌شوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا می‌خواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، به‌صورت اتفاقی رقم بخورد. به‌گونه‌ای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، می‌دهد. می‌توان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیت‌های قلبی ما هم گاهی تاوان‌هایی برای‌مان دارد.

مهدی مهرنیا

* در نوع خودش می‌توانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.

مهرنیا: اما خب به‌شدت تلخ می‌شد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدم‌ها به رستگاری نمی‌رسیدند و کائنات از آن‌ها انتقام می‌گرفت.

خسروی: شاید داستانم رستگار می‌شد اما این آدم‌ها رستگار نمی‌شدند! (می‌خندد)

مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.

خسروی: ایده‌های دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی می‌سازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت می‌کردم.

مهرنیا: به‌رغم تمام فشارها و پیگیری‌های ما علی می‌گفت حتی به‌قیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنواره‌ای برای این فیلم، می‌خواهم آدم‌های فیلمم در پایان رستگار شوند.

* به تعبیری اگر مثل پروژه‌های قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاه‌تان تغییر می‌کرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغه‌های مشترکی که دارید، پایان‌بندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه می‌بودیم؟

مهرنیا: دقیقاً.

* این همان واقعیتی است که به‌دنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلم‌شان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.

مهرنیا: واقعاً همین گونه است.

مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمی‌توانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایان‌بندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود می‌گویم که نسبت به آینده ایران به‌شدت امیدوارم. درست است که حرکت‌مان سانتی‌متری است اما واقعاً به آینده آدم‌هایی که درباره‌شان فیلم می‌سازم امیدوارم.

مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیده‌اید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، به‌شدت دیدگاه‌های مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقه‌مند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که به‌نوعی می‌توان آن را پیش‌درآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانواده‌اش در مه گیر کرده‌اند و احساس می‌کنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحه‌ای با چهار گلوله دارد و تصمیم می‌گیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آن‌ها را می‌کشد و وقتی مه کنار می‌رود متوجه می‌شود که صدای که می‌شنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون می‌رسد. دارابونت در این فیلم می‌گوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا می‌کنی.

این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.

* جالب است به‌عنوان کارگردانی که سلیقه‌تان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین می‌کنید و متوجه ارزش‌های آن هستید.

خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفه‌ای مهدی است.

* از همین بحث می‌خواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که به‌خوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ می‌سازید، چه پاسخی دارید؟

مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمی‌گردد. کمااینکه من خودم هم در فیلم‌های گذشته‌ام در پایان‌بندی، نجات را روایت کرده‌ام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را می‌پسندیدم به لحظه مواجهه‌ام با این داستان و تجربه زیسته‌ام در آن لحظه بازمی‌گردد. من از زمانی که علی خسروی را می‌شناخته‌ام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیده‌ام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریده‌ام. گاهی به این نتیجه می‌رسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.

خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسان‌هایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدی‌مان غالب می‌شود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که می‌سازم از جنس «بچه‌های آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.

از مدرسه تصویر چه خبر؟

اسامی استادان کارگاه‌های دوره فیلمسازی «مدرسه تصویر» اعلام و از پوستر آن رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه تصویر شهر، در دوره هفت روزه «مدرسه تصویر» ۲۱ کارگاه توسط سینماگران مطرح سینمای ایران برگزار می‌شود که لیست آنها به این شرح است: کارگاه فیلمنامه نویسی و کارگردانی سینما: حسین دوماری و پدرام پور امیری، کارگاه فیلمنامه سریال: پویا سعیدی، کارگاه کارگردانی فیلم اول: امید شمس، کارگاه نحوه تعامل با بازیگر و کارگردانی: کاظم دانشی، کارگاه فیلمبرداری: علیرضا برازنده، کارگاه عکاسی فیلم: علی نیک رفتار، کارگاه برنامه‌ریزی و دستیار کارگردان: دانش اقباشاوی، کارگاه طراحی صحنه: امیرحسین حداد، کارگاه گریم: محسن دارسنج، کارگاه تهیه و تولید و پخش فیلم: سعید خانی، کارگاه طراحی صدا و صداگذار: آرش قاسمی، کارگاه صدابرداری: مسیح سراج، کارگاه تدوین: میثم مولایی، کارگاه اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، کارگاه جلوه‌های ویژه: محمد برادران، کارگاه فیلم کوتاه: حسین فلاح آبادی، کارگاه فیلمسازی با موبایل: مسعود زارعیان، کارگاه روابط عمومی و تبلیغات: امیرحسین رسائل، کارگاه طراحی پوستر: طاها ذاکر، کارگاه موسیقی فیلم: حبیب خزائی‌فر و کارگاه تهیه فیلم کوتاه و پخش فیلم: پوریا حیدری.

دوره حرفه‌ای سینما از پیش تولید تا پس تولید با شعار «سینما در سینما» با هدف کشف و حمایت از استعدادهای جوان برگزار و در پایان دوره نیز گواهینامه معتبر اعطا می‌شود. برای دانشجویان رشته هنر تخفیف ویژه‌ای در نظر گرفته شده است.

پس از پایان برگزاری دوره، با نظر جمعی سینماگران، سه نفر از هنرجویان مستعد و علاقه‌مند به فیلمسازی انتخاب شده و شهریه آنان به طور کامل بازگردانده می‌شود.

در برگزاری این دوره مدرسه تصویر از ۴ تا ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ در پردیس سینما گالری ملت برگزار می‌شود.

هشلهف دوم؛ دوم که نه، اوّل

میگن چشمام ضعیفه، ولی الکی میگن! معلومه! کور که نیستم، فقط یه کم چشمام چپه، همین. می بینم! اما خیلی درست و واضح نمی ­بینم. اگه بخوام دقیق بگم، یه کم جابه­ جا می­بینم.

خودمو کشتم تا تونستم به اون آقای مدیرمسئول و این جناب سردبیر بفهمونم که من لاأقل «کور» نیستم! مگه اونا قبول می­ کردند؟ بالاخره بعد از هزار تست و امتحان و التماس، نهایتاً به هم نگاه کردن و فرمودن: «بعله، یه کم چشماش چپه!»

خدا هزار بار پدر سردبیر را بیامرزه که زودتر راضی شد؛ اما هنوز هم که هنوزه مدیرمسئول قبول نکرده و میگه فقط به احترام و مسئولیت سردبیر می ­پذیرم!… این تا اینجا… اما وقتی خواهش کردم اجازه بدن توی «سینمای خانگی» مطلب بنویسم، به جان دو تا بچه­ م، نه! به جان یک دونه زنم! هر دو شون از کوره در رفتن و شروع کردن به داد و بیداد. دوتایی فریاد می زدن که: مگه «سینمای خانگی» شهر هرته که هر کی از ننه­ ش قهر می ­کنه، میاد تو این مجله مطلب می ­نویسه؟! باور کنین اگه سردبیر نبود، به خاطر پرتاب اون قندان پر از نبات مدیرمسئول، هنوز بخیه­ های روی پیشانی ­م جوش نخورده بود.

تازه موقعی عصبانیت مدیرمسئول به اوج رسید که فهمید من اصلا سواد خوندن و نوشتن ندارم! بلکه اصلا نمی­ دونم فیلم و سینما چی هست! اصلا نمی­ فهمم «پایگاه خبری سینمای خانگی» دیگه چه صیغه ­ایه! من خیلی سعی کردم مدیرمسئول را توجیه کنم!! اما جداً تلاش و توجیه من کارساز نبود، اینا بی­سوادتر از اونی ­ان که من فکر می ­کردم. بهشون گفتم: بابا بی­ خیال! حرف زدن و انتقاد کردن که دلیل و علم و فهم نمی ­خواد!

گفتم: با این همه رسانه­ های مشعشعی که می­ شه دید و خوند و شنید، که البته روم به دیوار همه ­شون هم یک از یک بهتر و مفیدترن! با این همه رسانه ­هایی که درست و حسابی مردم و مسئولان و هنرمندان و سینماگران را آموزش می­دن و اطلاع ­رسانی و تحلیل و توجیه می­ کنن؛ با این همه روزنامه ­ها و مجله ­ها و برنامه­ های تلویزیونی و رادیویی که دارن آدرس و نشانی مشکلات را به مردم می­دن! انصافا توقع این دوتا نیم­چه مسئول[1] را کجای دلم بگذارم که می گن این کار سواد می خواد؟!… من که نمی­ گم، خود اون رسانه ­ها میگن که حرف­ها و جهت­ گیری­ها و کارهاشون هیچ ربطی به پول­ هایی که از یه جاهایی می ­گیرن نداشته و نداره و نخواهد داشت!! ارتباطی هم با حمایت پشت پرده یا جلوی پرده نداشته، نداره، و نخواهد داشت!… خب… دروغ چرا؟ تا قبر آآآآ! با این شرایط واقعاً من حتما باید آدم فهمیده ­ای باشم؟ یا باید عقل داشته باشم؟ یا باید فیلم دیده باشم؟!! چه حرفا می­زنن این دوتا[2]!!

اینو که گفتم، مدیر مسئول یهو به طرف من خیز برداشت تا دوباره با قندان پر از نبات را به سر من بکوبد، که سردبیر دوباره پادرمیانی کرد و ریش گرو گذاشت که: «ضرری نداره بابا، بگذاریم بنویسه! اگر بد بود، معلومه که منتشر نمی ­کنیم!»… چشمان مدیرمسئول از عصبانیت سرخ شده بود و به جای سرِ سردبیر، سرِ من فریاد می ­زد: «اونایی که از اول معلومه اون همه نویسنده ­ن و پرقدرت وارد میدون می­ شن، چقدر موفقند؛ که حالا این احوَلِ بی­ سوادِ فیلم ­ندیدۀ خودبزرگ­ بین بتونه! اون هم کسی که از همین اول معلومه همه چیز را چَپَکی می ­بینه و جابه ­جا می­ فهمه»…

بالاخره وساطت سردبیر کار خودش را کرد و قرار شد که من هر از گاهی راجع به عالم و آدم!، کسانی که تو این مقوله خدمت یا خیانت می­ کنن، مسئولان زحمت­کش و زحمت­نکش!، فیلم­ های خوب و ناجور!، قهرها و آشتی­ ها!، مردی ­ها و نامردی­ ها!، باندبازی­ ها یا باندنبازی ­ها!، وجود مافیای بی ­وجود! پول ­های حق و ناحق پیش و پس پرده! و هر چیز دیگه­ ای که با این چشمان چپول می بینم یا فکر می­کنم دیده ­م؛ بنویسم! مدیرمسئول که تیر بهش میزدی خونش بیرون نمی ­زد؛ مجبور شده بود معاهده ­ی برد-برد را بالاخره ظریفانه بپذیرد!…

حالا نوبت من بود که با قیافه حق به جانب رو به مدیرمسئول وایسم و بگم: البته پر واضحه که من! مسئولیت نوشته­ هام را به عهده نمی­ گیرمااا گفته باشم! چون مث روز معلومه که معلوم نیست هرچی دیده باشم درست دیده ­م! چرا؟ چون چشمام چپه! همین!!…

فقط امیدوارم اون قندون پر از نبات مدیرمسئول نابود بشه! هنوز از بخیه پیشانی­م داره خون میاد…

راستی شما این هشلهف دو را به جای یک قبول کنین! گفتم که…

تا هشلهف بعدی، پناه بر خدا

میرزاننویس


[1] منظورم مدیر مسئول و سردبیر پایگاه خبری است، راستش مجبور شدم تو پاورقی توضیح بدم تا یهو به کسی برنخوره… میرزاننویس

[2] منظورم همون دوتان… به کسی برنخوره یه وقت!!… میرزاننویس

خروج از نسخه موبایل