گیشه سینمای ایران طی یک هفته گذشته با فروش بیش از ۳۸ میلیارد تومان به رقم کلی ۹۵۳ میلیارد و ۹۲۸ میلیون تومان رسیده است.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، تنها ۱۸ روز به آغاز چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر باقی مانده است و با توجه به اینکه با شروع این جشنواره اکثر سینماهای کشور به خصوص سینمادوستان در تب و تاب این رویداد بزرگ فرهنگی و هنری قرار می گیرند و اکثر پردیس های سینمایی که این روزها میزبان علاقه مندن به سینما برای تماشای فیلم های در حال اکران هستند، در اختیار جشنواره فیلم فجر قرار می گیرد میزان آمار فروش فیلم ها در بازه زمانی برگزاری جشنواره فیلم فجر کاهش پیدا می کند.
البته در این مدت نیز کمتر تهیه کننده ای تمایل دارد تا فیلم خود را برای اکران روانه سینماهای کشور کند؛ به همین دلیل می توان گفت جدول اکران با تغییر چندانی حداقل تا پایان جشنواره فیلم فجر همراه نخواهد بود و بی شک فروش گیشه نیز قرار نیست تغییر محسوسی داشته باشد. اما باید دید در این ۱۸ روز باقی مانده مخاطبان تا چه اندازه از فیلم های در حال اکران استقبال می کنند و یا همچنان گوی سبقت بر دستان همان فیلم های اندکی است که ماه ها است در سینماها اکران بوده و همچنان مورد استقبال قرار می گیرد.
اما گیشه سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ همانند سال های قبل با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است؛ هرچند بعد از ۲ سال رکود و تعطیلی که به دلیل شیوع ویروس کرونا بر گیشه سینما حاکم بود و البته حواشی که سینما بعد از آن درگیر آن شد؛ فروش فیلم ها در سال جدید توانسته جان تازه ای به سینمای ایران بدهد، هرچند بار این اتفاق نیز تنها روی دوش تعدادی فیلم سینمایی در گونه کمدی قرار داشت که اگر همین چند فیلم هم نبود سینما کاملاً به ورشکستگی می رسید. با این حال می توان به فروش کل سینمای ایران از ابتدای سال جاری تا امروز امیدوار بود؛ گیشه سینمای ایران از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۹۵۳ میلیارد و ۹۲۸ میلیون تومان فروش داشته است.
با نگاه کوتاه به آمار فروش فیلم هایی که در حال حاضر در سینمای ایران اکران هستند، می توان گفت فیلم های کمدی همچنان در صدر جدول فروش قرار دارند و همچنان در جذب مخاطب به سینماها بیش از هر فیلم دیگری موفق عمل میکنند. از فیلم سینمایی «هاوایی» که بیش از ۱۰ روز است در سینماها اکران شده گرفته تا فیلم های دیگری چون «هتل»، «ویلای ساحلی»، «ورود و خروج ممنوع» و «فسیل» که ماه ها است از اکران تعدادی از این آنها گذشته اما همچنان تماشایشان در سینما برای مخاطب جذاب است.
بعد از این فیلم ها، بیشترین مخاطب را آثار انیمیشن و فیلم های کودک و نوجوان داشته اند که می توان به فیلم «بچه زرنگ»، «مسافری از گانورا» و یا «نارگیل ۲» اشاره کرد. بعد از این آثار است که فیلم های اجتماعی، سیاسی و ارگانی در لیست فروش قرار می گیرد که این نشان دهنده تمایل اندک مخاطب این روزهای سینمای ایران نسبت به چنین آثاری است.
فروش فیلمها طی یک هفته گذشته
فیلم سینمایی «هاوایی» در یک هفته گذشته توانسته است به فروش بیش از ۱۳ میلیارد و ۱۹۶ میلیون تومان دست یابد، این فیلم سینمایی که از تاریخ ۱۳ دی ماه در سینماهای کشور اکران شده است تا امروز بیش از ۱۵ میلیارد و ۶۵۶ میلیون تومان فروش داشته است.
دومین فیلم پرفروش هفته فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی است، این فیلم نیز بعد از گذشت ۴ ماه از اکران خود همچنان در بین فیلم های پرفروش هفته قرار دارد و توانسته طی یک هفته گذشته بیش از ۹ میلیارد و ۳۷۴ میلیون تومان فروش داشته باشد و فروش کل خود را به بیش از ۲۲۵ میلیارد و ۴۶۸ میلیون تومان برساند.
«ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری در رتبه سوم پرفروش های این هفته سینمای ایران قرار دارد و در یک هفته گذشته ۵ میلیارد و ۵۱۹ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم بعد از گذشت یک ماه از اکران خود توانسته بیش از ۳۷ میلیارد و ۸۶۲ میلیون تومان فروش داشته باشد.
فیلم سینمایی «ورود و خروج ممنوع» به کارگردانی امید آقایی نیز در یک هفته گذشته فروشی برابر ۲ میلیارد و ۷۳۰ میلیون تومان داشته است. این فیلم سینمایی نیز با گذشت یک ماه از شروع اکران خود به فروش ۱۷ میلیارد و ۵۰۸ میلیون تومان دست یافته است.
فیلم «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که نزدیک به یک سال است در سینماهای ایران در حال اکران است، طی یک هفته گذشته ۲ میلیارد و ۶۳۱ میلیون تومان فروش داشته و همچنان مخاطبان بسیاری را به سینما می کشاند. فروش کل این فیلم سینمایی بیش از ۳۰۶ میلیارد و ۱۷ میلیون تومان بوده است.
انیمیشن «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری طی یک هفته گذشته موفق به فروش ۲ میلیارد و ۲۷ میلیون تومان شده است. این انیمیشن سینمایی که ۵ ماه از اکران آن می گذرد تا امروز ۵۵ میلیارد و ۲۴۴ میلیون تومان فروش داشته است.
فیلم «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمداری دومین فیلم از سینمای کودک و نوجوان است که طی یک ماه گذشته در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم سینمایی با فروش یک میلیارد و ۳۹۸ میلیون تومان در یک هفته گذشته فروش خود را به ۴ میلیارد و ۹۶۳ میلیون تومان رسانده است.
فیلم سینمایی «نارگیل ۲» به کارگردانی داوود اطیابی نیز در یک هفته گذشته ۵۵۳ میلیون و ۸۸۰ هزار تومان فروش داشته است و کل فروش خود را بعد از گذشت ۵ ماه از اکران به ۲۴ میلیارد و ۳۷۲ میلیون تومان برساند.
فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی که روایت گر یک داستان ملتهب سیاسی است؛ در یک هفته گذشته ۳۷۱ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم سینمایی نزدیک به یک ماه است که در سینماهای کشور اکران شده و تا امروز فروشی بالغ بر یک میلیارد و ۵۶۰ میلیون تومان داشته است.
«جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر نیز در یک هفته گذشته ۳۱۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم بعد از گذشت ۲ ماه از اکران خود ۱۱ میلیارد و ۶۲۳ میلیون تومان فروخته است.
فیلم سینمایی «شهر هرت» به کارگردانی کریم امینی نیز در یک هفته گذشته ۲۳۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی که از خرداد ماه سال جاری در سینماهای کشور اکران شده است تا امروز ۷۷ میلیارد و ۵۴۱ میلیون تومان فروش داشته است.
«عامه پسند» به کارگردانی سهیل بیرقی نیز در یک هفته گذشته ۱۹۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی طی ۲ ماه از اکران خود ۶ میلیارد و ۲۸۶ میلیون تومان فروش کرده است.
فیلم سینمایی «سلفی با رستم» به کارگردانی حسین قناعت در ۷ روز گذشته فروش ۱۲۶ میلیون و ۹۴۷ هزار تومانی داشته و بعد از گذشت ۲ ماه از اکران خود یک میلیارد و ۶۰۷ میلیون تومان فروش داشته است.
«گیچ گاه» به کارگردانی عادل تبریزی نیز در یک هفته گذشته ۱۱۰ میلیون تومان فروش داشته است، این فیلم سینمایی بعد از گذشت ۳ ماه از اکران خود ۱۵ میلیارد و ۵۳۱ میلیون تومان فروش داشته است.
فیلم سینمایی «پالایشگاه» به کارگردانی مهرداد خوشبخت نیز در یک هفته گذشته بیش از ۸۲ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی که کمتر از یک ماه از اکران آن می گذرد ۴۷۲ میلیون تومان فروش داشته است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست رسانه ای خود ضمن ارایه گزارشی از رویدادهای فرهنگی هنری به پرسش های خبرنگاران درباره برخی از حواشی حوزه های سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز شنبه بیست و سوم دی ماه با برگزاری یک نشست رسانهای که در محل ساختمان مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال برگزاری است، ضمن ارائه گزارشی از مهمترین رویدادهای فرهنگی و هنری کشور در بخشهای مختلف به پرسشهای خبرنگاران درباره برخی از مسائل و حواشی حوزههای سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای این نشست خبری که باحضور معاونتهای مختلف و مدیران ارشاد وزارت خانه برگزار شد ضمن عرض تبریک حلول ماه مبارک رجب، تسلیت به مناسبت شهادت تعدادی از هم وطنانمان در حادثه تروریستی کرمان و میلاد امام محمد باقر (ع) توضیح داد: امیدوارم خداوند متعال به همه مسلمانان جهان این توفیق را عنایت فرماید که از این ۲ ماه عزیز با اندوختهای مناسب وارد ماه مبارک رمضان شویم. امروز خوشحالم که که در این مناسبت مبارک در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خدمت شما هستیم. البته من به مناسبتهای مختلف در جمعهای تخصصیتر حوزه رسانه، در حیات هیأت دولت و در کنار هر رویداد فرهنگی حضور داشتم به همین دلیل خدا را شاکر هستم امروز انس و الفت ویژه ای در وزارت ارشاد با حوزه رسانهها برقرار است.
وی افزود: من در این فرصت چند دقیقهای باید مروری داشته باشم به مسیر طی شده و مسیر پیش رو. ما در زمانی وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدیم که همه فعالیتهای رسانهای معطوف به ماجرای کرونا شده بود. در همین اتاق وزارتی وقتی خبرنگاری از من پرسید که در اولین حضورتان چه اولویتی را مد نظر دارید، پاسخ دادم معیشت و سلامت هنرمندان برای من از هر زمان دیگری واجب تر است. ما از سال گذشته بعد از بیرون آمدن از شرایط کرونا و مدیریتی که برای مقابله با این بیماری فراگیر وجود داشت، با فتنه فرهنگی مواجه شدیم که بر اهالی فرهنگ و هنر و رسانه سایه انداخت. سال گذشته که آماده برگذاری جشنوارهها بودیم با بدخواهان مردم ایران مواجه شدیم که میخواستند چراغ فرهنگ و هنر این کشور را خاموش کنند. ما با این ماجرا ۴۵ سال است که درگیریم اما لطف خداوند و همراهی اصحاب فرهنگ و هنر موجب شد که از این فضا عبور کنیم. ما به دنبال عادی سازی فعالیتهای فرهنگی هنری کشور بودیم و خوشبختانه به دوره رونق وارد شدیم و امروز حوزه فرهنگ و رسانه دوره رونق را طی میکند.
رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست
اسماعیلی ادامه داد: این کلید واژه رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست. ما به عنوان تنظیم کننده حکمرانی فرهنگی کشور برنامههای مهمی را پیش رو داریم. برنامههای حمایتی که حتماً از قبل شروع کردیم و باز هم پیش خواهیم رفت. همین الان که من با شما صحبت میکنم مجتمع مسکونی در پرند در حال احداث است و بیمه اصحاب فرهنگ و هنر به یک عدد چند برابری رسیده است. قطعاً کسی از ما توقع ندارد که صرفاً از برنامهها صحبت کنیم پس من از کارنامه صحبت میکنم و امیدوارم در جمعی که با شما هستیم بتوانیم به برخی از ابهامات درخواستها پاسخ بدهیم.
پس از صحبتهای اسماعیلی نوبت به بخش پرسش و پاسخ خبرنگاران از وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی پیرامون حوزههای مختلف فرهنگی و هنری رسید که پاسخ به موضوعات هنری را در این بخش میخوانید.
اسماعیلی در سخنانی عنوان کرد: یکی از مهمترین بخشهای عملکردی وزارت ارشاد تلاش برای اصلاح حوزه زیرساختها، بودجه و عدالت فرهنگی بوده است برای این کار هم از هیچ تلاشی فروگذاری نکردیم. کما اینکه در طول سفرهای رئیس جمهور به استانها نزدیک به ۹ هزار میلیارد تومان برای تکمیل و تجهیز مجموعههای فرهنگی هنری اختصاص دادیم. در این زمینه هم خودمان را آماده کردیم تا بتوانیم مجموعههای مجهز دیگری را در استانها تجهیز و بهره برداری کنیم. ما به استانها این نگاه ویژه را داریم. در بودجه امسال هزار میلیارد تومان برای فعالیتهای مختلف فرهنگی هنری قرآنی در استان تخصیص پیدا کرده است که بخشی از آن به موضوع مهندسی فرهنگی و بخشی هم به تشکیل قرارگاه شهید آوینی اختصاص و هزینه پیدا میکند.
وی با اشاره به موضوع نگاه جدید دولت به حوزه حکمفرمانی فرهنگی کشور توضیح داد: ما مسؤولیت شفاف سازی در کشور را به عهده داریم. در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی و مدیریت ماجرا را به عهده دارد بنابراین هرجا نیازمند شفاف سازی در این زمینه باشد اطلاع رسانی لازم را انجام میدهیم.
مشارکت فارابی با بخش خصوصی در جشنواره امسال
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی مبنی بر حضور فیلمهای ارگانی در جشنواره فیلم فجر و کمبود فیلمهای مستقل توضیح داد: امسال بیش از ۱۰۰ فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند و بعد از بررسی و گزارشی که از محمد خزاعی گرفتم مبنی بر این بود که ارزیابی داوران ما نشان گر رشد محسوس کیفی در گونههای مختلف بوده است. در این زمینه باید از همه اهالی سینما بابت این مشارکت قدردانی کنم. اما میخواهم امروز از نقطه قوت جشنواره فیلم فجر صحبت کنم. امسال بنیاد فارابی هیچ کار مستقلی نداشت و همه کارها مشارکتی بودند که بخش زیادی از این آثار با مشارکت بخش خصوصی انجام گرفته است.
وی افزود: بخشهای مهمی هم کارهایی داشتند که باعث رونق اقتصاد حوزه سینما شده است. ما نیازمند بخشهای مختلف برای رونق اقتصاد سینما هستیم پس همه مجموعهها برای کمک و رونق حضور بخش خصوصی در جشنواره حضور دارند. امسال ما شاهد رویش جدید و قابل لمسی از حضور عناصر جوان با آیندهای درخشان هستیم که امیدوارم تحولات مهمی در سالهای آینده رقم بزنند.
رییس شورای عالی هنر در ادامه این نشست رسانهای در پاسخ به پرسشی مبنی بر کمبود حمایتها و توجهات دولتی در حوزه هنرهای تجسمی و ماجرای سند ملی هنرهای تجسمی گفت: درباره هنرهای تجسمی واقعاً هنرمندان اصیل و نجیب حضور مؤثری دارند و ما موظف هستیم زمینههای معرفی بیشتر این حوزه را انجام دهیم. همکاران من در معاونت امور هنری اتفاقات خوبی از جمله جشنواره هنرهای تجسمی فجر را دارند که انصافاً رویداد بسیار پر رونقی است. امیدوارم در زمینه سند هنرهای تجسمی هم با کارگروهی که در این زمینه تشکیل شده شاهد اتفاقات خوبی باشیم. ما سند موسیقی را هم داشتیم که به تصویب رسیده و مطمئن باشید بسیاری از ابهامات حوزه موسیقی مرتفع شده است. البته در این چارچوب ما شاهد تشکیل شورای ملی موسیقی هم خواهیم بود که در آن اتفاقات خوبی میافتد.
وزیر ارشاد درباره بودجه کم فارابی برای حمایت از فیلمهای سینمایی بیان کرد: ما این عدد را اصلاً عدد قابل قبولی نمیدانیم و این عددی که برای ساخت فیلم توسط فارابی اعلان شده قطعاً کم است و امیدوارم در آینده نزدیک با برنامههایی که در این زمینه پیش بینی کردیم شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
وی درباره نحوه همکاری ایران با کشور ترکیه در حوزه تولیدات سینمایی هم توضیح داد: همکاریهای بسیار خوبی بین ما و کشور ترکیه در حال جریان است. در بحث سینما این ۲ کشور دارای حوزههای فرهنگی مشترکی هستند. اخیراً کاری در آستانه ارایه عمومی است که کار مشترک بین سینماگران ایرانی و ترکیهای است که امیدوارم آغازی برای همکاریهای بیشتر باشد.
اسماعیلی در ادامه درباره توجه به جشنواره موسیقی فجر بیان کرد: در سالهای گذشته در جشنواره موسیقی فجر افزایش بودجه داشتهایم و اگر نیاز باشد حتماً کمک میکنیم. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبتهایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور
وی با اشاره به اینکه گزارشی در سال ۱۴۰۱ مبنی بر اینکه در نوروز ۱۴۰۱ نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در اجراهای صحنهای کشورهای پیرامونی شرکت کردند، عنوان کرد: از اوایل اسفند ۱۴۰۱ تا نیمه ماه مبارک رمضان که اواخر فرودینِ ۱۴۰۲ بود عدد اجراهای ما نزدیک به یک میلیون نفر بود. این عددها روشن است و میزان استقبال مردم هم مشخص است. این افراد فقط از داخل شرکت کردهاند.
همه هنرمندان اجازه بازگشت به کشورشان را دارند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اجازه بازگشت برخی از هنرمندان به ایران و بازتاب رسانهای این خبر در چند روز گذشته گفت: جمهوری اسلامی ایران در زمینه موضوع ایرانیان خارج از کشور فضای مساعدی را برای بازگشت تمام کسانی که دلشان برای ایران و ایرانی میتپد، فراهم کرده است. آنها این حق را دارند و ایران خانه آنهاست و این حقی نیست که ما بتوانیم آن را سلب کنیم. بعد از اینکه این افراد به کشورشان بازگشتند آن وقت درباره مجوز فعالیت شأن هم مطابق قانون تصمیم گرفته میشود. دولت آقای رییسی رویهاش این بوده و یکی از برنامههایش بازگشت ایرانیان خارج از کشور است. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبتهایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور.
وی متذکر شد: اگر وزارت فرهنگ میتوانست متناسب با فناوریهای نوین زیرساختهایش را پیش ببرد؛ امروز دچار این مشکلات نبود. ماده یک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح میکند که تمام مسؤولیتهای وزارت ارشاد در حوزه حقیقی در حوزه مجازی هم پابرجاست. شورا مصوبهاش این است که دبیرخانه در صدا و سیما باشد و وزیر فرهنگ نمایندگانی در بخش صدور مجوز ساخت و پخش داشته باشد. الان هم مجموعهای متشکل از اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل شده و آییننامهای برای این موضوع تصویب خواهد شد. فاصله و شکافی که در این چند سال ایجاد شده نتیجه خوبی نداشته است. ضمن اینکه بخش نمایش خانگی موفقیتهایی داشته است اما ما به شدت نگران نمایش خشونت و روابطی هستیم که برای خانوادهها مناسب نیست.
وزیر در پاسخ به پرسشی مبنی بر طرح مباحثی انتقادی که پیش از حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیش از تأیید صلاحیت خود در رسانهها از قول او منتشر شده و به گفته برخیها این مباحث هم اکنون در حال اجراست، توضیح داد: من یک معلم دانشگاه هستم و متعلق به جناح خاصی نیستم. سابقه من هم روشن و رابطهام با دانشجویان هم مشخص است و تلاش میکنم صداقت در حرفهایم باشد. در مواردی که شما اشاره کردید همانهایی هستند که اتفاق افتاده است. البته که در این زمینه بداخلاقیهایی صورت گرفت که واقعاً منصفانه نبود.
در وزارت فرهنگ تلاش میکنیم در مرز قانون جلو برویم
وی ادامه داد: در همین خانه موسیقی جناب نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی به عنوان عضو اصلی شورای هنر حضور داشت. درباره خانه سینما هم شما بپرسید که من به اختلاف دیدگاهها کاری ندارم. رویه ما رویه قانونی است که ما فقط میخواهیم مسایل حقوقی آنها را حل کنیم. نگاه دولت به حمایت از تشکل هاست و ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش میکنیم در مرز قانون جلو برویم. ما خود را پشتیبان همه اهالی فرهنگ میدانیم.
اسماعیلی در پاسخ به سوال مهر پیرامون کمبود حمایت این مجموعه از موسیقی جدی توضیح داد: همکاری با موسیقیهای غیر از پاپ در دستور کار جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است کما اینکه چندی پیش هم قدردانی ویژه ای از هنرمندان عرصه موسیقی نواحی داشتیم که تصمیم داریم این حمایتها را به صورت جدی دنبال کنیم و امیدوارم در این زمینه شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
وی در پاسخ به پرسش دیگر مهر مبنی بر حضور کمرنگ فیلمهای سینمایی اجتماعی در جشنواره فیلم فجر گفت: در رابطه با ضعف این گونه سینمایی هم باید توضیح دهم که فکر میکنم تعداد فیلمهای سینمایی در این زمینه قابل توجه هستند اما امیدوارم با پایان جشنواره فیلم فجر به این موضوع دقیقتر نگاه کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این نشست خبری در جواب سوالی مبنی بر شفاف سازی قراردادهای مالی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: درباره شفاف سازی باید بگویم دولت سامانههای متعددی راه اندازی کرده و در این زمینه اطلاع رسانیهای لازم هم صورت گرفته است. برای آن موضوعاتی که دارای ابهام است و در اختیار مجموعههای ماست این آمادگی را داریم که در این زمینه شفاف سازی کنیم. بنای ما قانون است و قانون در واقع خط قرمز ماست. ما مرتب این موضوع را رعایت کردیم و هر چه قدر هم در این زمینه سر وصدا شود ما کارمان را بر اساس قانون انجام میدهیم. البته تلاش ما این است همه اصحاب فرهنگ و هنر زمینه مساعدی برای فعالیتهایشان داشته باشند.
برنامهریزی برای تجهیز سالنهای آموزش و پرورش
اسماعیلی در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر حضور گسترده دانش آموزان در جشنوارههای فجر توضیح داد: یکی از مصوبات شورای عالی سینما برگزاری زنگ سینما در مدارس بود و ما تلاش میکنیم که فرزندان ما این امکان را داشته باشند. در این زمینه بحث تجهیز سالنهای آموزش و پرورش مورد نظر ماست که امیدوارم هرچه زودتر محقق شود.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود درباره حل مشکلات مربوط به موسیقی بانوان با توجه به سند موسیقی گفت: ممکن است در جایی اجرای نادرستی صورت گیرد اما ما در این سند تلاش کردیم که یک نگاشت اساسی را پیوست سند کنیم. در این زمینه مأموریتهای دستگاههای مختلف به صراحت پیش بینی شده است و ما خودمان را حامی هنرمندان میدانیم و در حداکثر ممکن هم اجازه سلیقه گرایی را نمیدهیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تعامل فعالیتهای هنری در مسجد با معاونت امور هنری عنوان کرد: در حوزه مساجد برنامه محوری نهضت به بازگشت مساجد را داشتیم و در این زمینه با تعامل معاونت هنری با ستاد کانونهای مساجد به زودی کارهای با حوصلهای انجام میدهیم که محصولات خوبی از آن پیش روی مخاطبان قرار میگیرد.
برنامه افزایش و کاهش قیمت بلیتهای سالن سینما که به تازگی از سوی انجمن سینماداران مطرح شدهاست، می تواند شرایط متفاوتی برای گیشه سینمای ایران در سال جدید ایجاد کند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، یکی از مهمترین بحثهایی که در طول سال سینمایی معمولاً رخ میدهد و حواشی بسیاری را بهوجود میآورد؛ افزایش قیمت بلیت سینماها در سراسر کشور است. هرچند افزایش قیمت بلیت میتواند در کشوری که با تورمهای آنی همراه است یک امر عادی باشد و برای اکثر سینماگرانی که صنعت سینمای خود را با سینمای جهان از جمله هالیوود مقایسه میکنند مسألهای کاملاً منطقی به شمار رود اما چنین افزایش قیمتهایی میتواند کمکی به اقتصاد دست و پا شکسته سینمای ایران داشته باشد؟
به تازگی سخنگوی انجمن سینماداران در خبری اعلام کرده که قرار است سینماهای کشور با افزایش قیمت فروش بلیت همراه باشد؛ البته این افزایش قیمت را میتوان به نوعی یک افزایش قیمت شناور دانست به نوعی که قیمت بلیت سینماها در روزهای پنجشنبه و جمعه به خصوص در ساعتهای اوج به ۸۰ هزار تومان خواهد رسید اما این قیمت روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه ثابت بوده و طبق روال قبل محاسبه میشود و در روزهای دوشنبه و سه شنبه به صورت نیم بها خواهد بود. در نگاه اول زمانی که به افزایشها و کاهشهای چنین خبری نگاه میکنیم اولین موردی که به ذهن میرسد این است که چه خوب در اکثر روزهای هفته قیمت بلیت سینماها مناسب است و مخاطبان میتوانند برای دیدن فیلمهای خود به سینما بروند، حتی ۲ روز در هفته هم قیمتها نیم بها است. اما مساله این است که چند درصد از مخاطبان در طول هفته فرصت سینما رفتن دارند؟
سینما رفتن در گذشته نه چندان دور یک تفریح خانوادگی به شمار میرفت؛ یعنی یک خانواده قشر متوسط جامعه که به دنبال برنامه ریزی برای تفریح تعطیلات آخر هفته خود بود سینما رفتن را حتماً اولین انتخاب خود در نظر میگرفت؛ جدا از اینکه یک خانواده نسبت به سلیقهاش چه فیلمی را انتخاب میکرد اما با توجه به هزینههای مقرون به صرفه این تفریح حتماً تماشای یک فیلم در سینما را در برنامه خود میگنجاند.
اما چند سالی است که خانوادهها با توجه به کاهش قدرت خرید خود در جامعه، سینما و فیلم دیدن را در اولویت آخر خود قرار داده اند. چرا که هزینه یک تفریح ۴ ساعته برای یک خانواده ۴ نفره بسیار بالا است؛ حالا تصور کنید که قیمت بلیت سینما برای هر نفر ۸۰ هزار تومان است هرچند این قیمت برای روزهای پنجشنبه و جمعه و در ساعتهای اوج در نظر گرفته شده اما در همین روزها و ساعتهای اوج است که یک خانواده میتواند برای تماشای یک فیلم در کنار هم به سینما بروند. در طول هفته خیلی کم پیش میآید تا افراد بتوانند فعالیت شغلی خود را به موقع به پایان برسانند و در زمان مناسب برای تماشای فیلم به سینما بروند تازه اگر زمان کافی نیز داشته باشند در طول روز آنقدر خسته هستند که دیگر توانی برای تماشای یک فیلم ندارند.
اینکه مخاطب برای تماشای فیلم در سینما جدا از هزینه بلیت چه هزینههای دیگری خواهد داشت؛ پیش از این در گزارشهای دیگر منتشر شده و ثابت شده که کمتر خانوادهای توان پرداخت چنین هزینهای را خواهند داشت. درکنار آن انتخاب ساعت اوج برای افزایش قیمت برعهده سینمادار است؛ یعنی سینمادار این حق را دارد که قیمت بلیت سینمای خود را از اولین سانس تا آخرین سانس در روزهای پنجشنبه و جمعه ۸۰ هزار تومان در نظر بگیرد!
بارها از تهیهکنندگان و یا سینماداران پرسیده شده که آیا افزایش قیمت بلیت سینماها با توجه به درآمدهای افراد جامعه قانع کننده است؟ اما تنها جوابی که در این زمینه داده میشود این است که به سینمای جهان نگاه کنید، یا در آمریکا قیمت بلیت سینما n دلار است اما در ایران حتی به یک دلار هم نمیرسد، یا هزینه تولید در سینمای ایران افزایش پیدا کرده و این افزایش هزینه باید از طریق افزایش قیمت بلیت تأمین شود، یا سینماداری بسیار هزینه بر است پس باید به نوعی هزینههای مورد نظر تأمین شود. اما نکته مهم این است که مگر سینمای ایران قابل مقایسه با سینمای آمریکا است؟ مگر چنین گردش مالی عظیمی در سینمای ایران نیز وجود دارد؟
در طول یک سال گذشته؛ تنها چند فیلم که حتی تعداد آنها به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد توانستند فروش قابل توجهی داشته باشند. فیلمهایی که توانستند مخاطب را به سالنهای سینما کشانده و فضایی را ایجاد کنند تا مخاطب به این فکر کند که فیلم ارزش هزینهای را که کرده داشته است. اما مگر مخاطب به همه فیلمهایی که در حال حاضر در سینمای ایران اکران میشود چنین نگاهی دارد؟ بدون تعارف مخاطب امروز سینمای ایران ترجیح میدهد، صبر کند تا فیلم مورد نظر اکران آنلاین شود و با مبلغی بسیار پایینتر و در شرایط بهتری مانند منزل از تماشای فیلمهای مورد نظر لذت ببرد.
بهتر است صادق باشیم و بحث لذت تماشای فیلم در سالن سینما را کنار بگذاریم، چرا که اکثر فیلمهایی که در سینمای ایران تولید میشود فیلمهای آپارتمانی بوده که نه تنها در یک تلویزیون ساده بلکه روی یک لپ تاپ هم میتوان به همان اندازه سالن سینما از دیدن آنها لذت برد. مگر سینمای ایران فیلمی در سطح «اوپنهایمر» میسازد که برای لذت بردن از جلوههای ویژه بصری آن مخاطب حتماً باید به سینما برود؟
در نهایت باید گفت با توجه به نوع استقبالی که طی یک سال گذشته از سینمای ایران شده است، با افزایش قیمت بلیت سینماها با افت شدید مخاطب مواجه خواهیم بود و بیش از پیش به اقتصاد سینمای ایران لطمه وارد خواهد شد.
این فیلم سینمایی انیمیشن (پویانمایی) فیلمی علمی ـ تخیلی است که داستان آن، از علاقه کودکان و نوجوانان به فضا و کهکشان و نیز قهرمان های افسانهای الهام گرفته است. در نگاه اول فیلم، قصه ماجراجویی یک پسر نوجوان و دوستانش را به تصویر می کشد، اما با توجه به کشمکش ها و کنش های روایت، داستان را به بیان برخی از رویدادهای تاریخی ایران و معرفی قوم های ایرانی نیز می کشاند.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی، منیره سادات حسینی، کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث، طی یادداشتی که در اختیار این پایگاه قرار داده، به بررسی و تحلیل فیلم سینمایی پویانمایی مسافری از گاندورا پرداخته است.
«مسافری از گانورا» که سید محمدحسین علمدار فیلمنامه ی آن را نوشته و تهیه کرده است و سید احمد علمدار کارگردانی آن را بر عهده داشته، داستان پسری نوجوان به نام سهیل را روایت می کند که اصالتا کرد و اهل سردشت است و به صورت مادرزادی از ناحیه پا دچار معلولیت دارد. مادرش ضمن داشتن لهجه کردی، لباس کردی هم می پوشد و عمه اش (که تداعی کننده نقش عمه در انیمیشن لوپتو است) به عنوان یک پزشک فیزیوتراپی سهیل را انجام می دهد. در یکی از جلسات فیزیوتراپی سهیل علت معلولیت خود را از گفتگوی عمه و مادرش متوجه می شود و از همین طریق مادر خود را در ایجاد معلولیت مقصر می داند و با او قهر می کند. موجودی فضایی به نام ساماندر،سربازی از سیاره ای به نام گانورا که به دنبال ملکه سرزمین خود به زمین آمده، با کمک سهیل و دوستانش گمشده اش را پیدا می کند و صلح را به دنیای گانورا بر می گرداند.
این فیلم سینمایی انیمیشن (پویانمایی) فیلمی علمی ـ تخیلی است که داستان آن، از علاقه کودکان و نوجوانان به فضا و کهکشان و نیز قهرمان های افسانهای الهام گرفته است. در نگاه اول فیلم، قصه ماجراجویی یک پسر نوجوان و دوستانش را به تصویر می کشد، اما با توجه به کشمکش ها و کنش های روایت، داستان را به بیان برخی از رویدادهای تاریخی ایران و معرفی قوم های ایرانی نیز می کشاند. فرای از دیالوگ عمه که اشاره به بمباران هوایی و حمله شیمیایی سردشت و بیان اثرات بعد بمباران می شود و تلویحاً علت نبود پدر سهیل را هم بیان می کند، انتخاب نام هیوا (عمه) و لباس کردی مادر هموطنان کرد را به خوبی به تصویر می کشد و استفاده از زبان و لهجه کردی در شناساندن این قوم غیور به فرزندان ایران مؤثر است.
دوستی بین سهیل و ستار (پسر افغانستانی) که به عنوان نماینده فرزندان افغانستان برای بازپس گیری سرزمین مادری خود از متجاوزان تلاش می کند، همبستگی بین دو ملت ایران و افغانستان را نشان می دهد. لباس، لهجه و حتی چهره پدر ستار بیانگر ملیت اوست و این توقع را در مخاطب ایجاد می کند که پسرش، نیز لباس محلی خود را حفظ کند و با زبان و لهجه افغانستانی صحبت کند، اما در فیلم این توقع در نظر گرفته نشده و باعث ایجاد دوگانگی در مخاطب می شود؛ ضمن آن که چیزی را که ستار به خاطر آن به شدت ورزش های رزمی را در منزل خود دنبال می کند، نادیده می گیرد.
امید، دوست دیگر سهیل نشانگر مردم عادی جامعه هست که مشکلات سهیل و ستار را ندارد، و با پدر و مادر تحصیل کرده و مرفه خود زندگی می کند. امید در این داستان مغز متفکر و آشنا به فناوری های روز است و چینش سه گانه ی هری پاتر و دوستانش را در ذهن تداعی می نماید.
ساماندر به صرف دریافت یک پیام کمک، با دست خالی و بدون هیچ اسلحه ای برای نجات ملکه به سمت زمین می آید و از سهیل در ازای سلامتی او درخواست کمک می کند. از سوی دیگر فقط سهیل است که می تواند با ملکه ارتباط ذهنی برقرار کند و ملکه هم با صدای سهیل که مادرش را صدا می زند، از خواب بیدار می شود، خواب و فریز شدنی که، به فیلم میان ستاره ای (کریستوفر نولان) اشاره می کند. شاید بتوان گفت این داستان، ماجراجویی و نبرد سهیل با تفکرات و اندیشه خود را مد نظر دارد. در واقع ساماندر همان سهیل است، و ملکه، نمادی از مادر اوست و فیلم دنیای درونی سهیل را به تصویر کشیده است.
تعقیب و گریز های خیابانی سهیل و دوستانش با دشمنان گانورا که برگرفته از فیلم های پلیسی آمریکایی و اروپایی است و در دیالوگ ستار هم به این موضوع اشاره می شود نشان از آن چیزی دارد که در ذهن سهیل از قبل نقش بسته است.
ستار که هنوز به سن قانونی نرسیده، با وجود وسایل نقلیه سنگین و تخلفات فراوان رانندگی در خیابان های شهر که منجر به نابود کردن و از بین بردن خودروهای دیگران و حتی خسارت به ساختمان های شهر می شود، موتور سواری می کند. این رفتارها بر گرفته از فیلم هایی است که سهیل پوستر آن ها را به عنوان الگوی زندگی خود بر روی دیوارهای اتاق خود نصب کرده، حتی به عنوان کاغذ دیواری از آن ها استفاده نموده است. به عبارت دیگر علاقه شدید سهیل به فضا با توجه به دکور و کتاب هایی که در مورد فیزیک و بعد چهارم و نجوم در چیدمان اتاق دیده می شود، نگاه، آرزوها، و مبارزه ی او را با تفکرات مخالف و تردیدهای خود در قالب تقابل موجودات فضایی نشان می دهد. فیلم با بیان این که دشمنان سرزمین گانورا از درون خود گانورا هستند به این مساله و نکته می پردازد که علل موفقیت و شکست هر فرد را باید در درون و باورهای خود او جستجو کرد.
در عین حال چند نکته بی پاسخ و ناتمام در فیلم همچنان بی جواب می ماند: اول این که با توجه به درونمایه و هدف فیلم که کارگردان فیلم به آن اشاره کرده است، آیا مخاطبان اصلی مسافری از گانورا که کودکان و نوجوانان حدود 9 سال هستند، می توانند به این هدف دست پیدا کنند؟ دوم این که چرا در سکانس پایانی فیلم، پوسترها و کاغذ دیواری اتاق سهیل عوض می شود و تصویر قهرمانان و دانشمندان ایرانی جایگزین می گردد بدون این که توضیحی داده شود؟ سومین نکته به ترانه های بینامتن فیلم مربوط می شود که به سبک آثار دیزنی اجرا شده، گویا فقط برای تنوع و رفع خستگی در فیلم قرار گرفته و در روند پیشبرد داستان کمک نمی کند. آخرین نکته هم با توجه به روند داستان و استفاده از کارکترها و نمادها و علاقه مندی های پسرهای کودک و نوحوان، معلوم می شود که این فیلم برای مخاطبین پسر ساخته شده و علاقه های مخاطبین دختر در نظر گرفته نشده است؛ چرا؟
فیلمهای کوتاه «مرد سوم» و «خشت» آماده نمایش شدند، فیلم «این من نیستم» در مرحله تدوین قرار دارد و فیلم کوتاه «اجرا» به کارگردانی رادوین خدادادی نیز به جشنواره هندی رفت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلمبرداری فیلم کوتاه «این من نیستم» نخستین تجربه علیرضا معروفی، از تولیدات باشگاه فیلم اولیهای انجمن سینمای جوانان ایران، به پایان رسید و هماکنون وارد مرحله تدوین و صداگذاری شده است.
علیرضا معروفی پیش از این در عرصه تئاتر، نمایشهای «عقیم»، «شکم»، «تنها»، «تلفات» و «جریان» را روی صحنه برده است.
بازیگران این اثر مهدی جاوید، لیلا میناوند، تارا گلکار و جلال موسوی هستند. در خلاصه داستان «این من نیستم» آمده است: «مردی جوان، لابهلای عکسهای خود به دنبال هویتش میگردد.»
دیگر عوامل تولید این فیلم کوتاه عبارتند از مدیر فیلمبرداری: علی گلکار، صدابردار و تدوینگر صدا: سروش مدبر، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: سیاوش کرمی، دستیاران: جواد موسوی، جلال موسوی و احسان خراط، منشی صحنه: مهدیه ناظریها، طراح گریم: مرجان نداف، دستیار فیلمبردار: محمد محمودی، دستیار صدابردار: محمدحسین عبدالهی، فیلمبردار پشت صحنه: مجید دودانگه، عکاسان پشت صحنه: مجید دودانگه، احسان خراط، مدیر تدارکات: رضا مروتی، دستیار تدارکات: محمد همای.
«مرد سوم» آماده نمایش شد
مراحل فنی فیلم کوتاه «مرد سوم» به نویسندگی و کارگردانی مجتبی غلامی به پایان رسید و این فیلم ۱۴ دقیقهای آماده نمایش شد.
در خلاصه داستان «مرد سوم» آمده است: «محسن، مردی جوان، بیرون یک پلاتو تئاتر منتظر دوستش رضا است تا با هم نمایشنامه مرد سوم را تمرین کنند. در این میان اتفاقی میافتد و محسن درگیر کشف حقیقتی میشود که رضا آن را انکار میکند.»
منصور رضایی، مرتضی عیسوندی و مهدی قپانچی بازیگران «مرد سوم» هستند.
عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از نویسنده، کارگردان و تدوینگر: مجتبی غلامی، مدیر تولید: رضا چراغ چشم، دستیار تولید: مهران گلخو، فیلمبردار: بابک زراعتی، صداگذار و اصلاح رنگ و نور: سیامک موسوی، صدابردار: الهام نگاران، مدیر صدا: مهدی شادفر، منشی صحنه: فاطمه لطفیبیان، عکاس: مهدی شهریارفر، تهیهشده در انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر دزفول.
فیلم کوتاه «خِشت» آماده نمایش شد
تدوین فیلم کوتاه «خِشت» به پایان رسید و آماده نمایش شد.
تدوین فیلم کوتاه «خِشت» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمد ستایش ولیپور که فیلمبرداری آن در حوالی شهریار انجام شده است، به پایان رسید و این فیلم کوتاه آماده نمایش شد.
این فیلم کوتاه که حاصل کار گروه هنری سونار است بر اساس داستانی واقعی ساخته شده و اقدام گروهی جنایتکار را به تصویر میکشد که با استفاده از ماشین شخصی به عنوان مسافرکش، یک دختر را میدزدند.
عوامل و بازیگران این فیلم نیمه بلند عبارتند از تهیه کننده و کارگردان: محمدستایش ولی پور، نویسنده: ژاله مروتی، مشاورکارگردان: مازیار جمشیدی، مشاور پروژه: اسدالله جهانی مقدم، فیلمبردار: محمد کیانپور، صدابردار: امین نظروند، منشی صحنه و مدیرتولید: عرفان خزایی، دستیار کارگردان: طاهر پارسه، طراح صحنه ولباس: سمیراصارمی، طراح گریم: پویا عمرانی، مجری گریم: برکه پاکزاد، مدیرروابط عمومی: فاطیما موسوی.
بازیگران این فیلم کوتاه محمد یزدی، ژاله مروتی، نصرت میرعظیمی، نرگس ایزدی فر، اسدالله جهانی مقدم، امیر دمیرچی، حمید حسینی، عرفان خزایی، ایلیا خدایاری، سوگند مردانی، طاهر پارسه، مازیار جمشیدی، محمدستایش ولی پور هستند.
«اجرا» به دهلی رفت
فیلم کوتاه «اجرا» به نویسندگی و کارگردانی رادوین خدادادی در دومین حضور بینالمللی خود در نوزدهمین دوره جشنواره WE CARE که زیر نظر یونسکو در هند برگزار میشود، رقابت خواهد کرد.
جشنواره We care دهلی تنها جشنواره بینالمللی فیلم است که به طور رسمی بهعنوان شریک یونسکو شناخته میشود و این فیلم کوتاه در تاریخ ۱۰ تا ۱۲ ژانویه ۲۰۲۴ در دهلی به نمایش درخواهد آمد.
«اجرا» داستان نابینایی را که میخواهد نمایشی به صحنه ببرد، روایت میکند. این فیلم پیش از این در جشنواره COLORTAPE استرالیا برنده جایزه کارگردانی شد.
سعید دشتی، مژگان چارانی، رضا افضلی زیارانی، آترین دادمهر در این فیلم کوتاه ایفای نقش دارند.
عوامل ساخت «اجرا» عبارتند از نویسنده و کارگردان: رادوین خدادادی، آهنگساز: ستار اورکی، صداگذار: علی ابوالصدق، فیلمبردار: محمد آقامحمدی، صدابردار: میثم کیامرثی، اصلاح رنگ: استودیو فام شهریار سپهری، تدوینگر: احسان واثقی، تهیهکننده: رادوین خدادادی، پخش بینالمللی: Rech Film.
کارگردان و بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر ضمن تسلیت شهادت ۱۰ها نفر از هموطنان کشورمان در حادثه تروریستی کرمان گفت: برخی حرفها بیشتر از حادثه کرمان دلم را شکست و غمگینم کرد.
به گزارش سینمای خانگی، مهدی فخیمزاده در گفت وگو با ایرنا، با اشاره به این که چنین حوادثی ما را غمگین و ناراحت میکند، اظهار داشت: از رودررویی با کسانی که از غم و ماتم مردم شادمانی کردند پرهیز میکنم. برخی حرفها پس از شهادت هموطنان در کرمان مطرح شد که بیشتر از حادثه دلم را شکست و غمگینم کرد.
رنج مردم قابل خوشحالی نیست
فخیمزاده در پاسخ به برخی افراد که در میان اندوه و درد و رنج مردم شادمانی کردند گفت: درد و رنج مردم قابل خوشحالی نیست بلکه غمافزا و ناراحتکننده است.
این پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر اظهار داشت: امیدوارم دیگر شاهد چنین حوادثی در کشور نباشیم و دیگر هرگز تکرار نشوند. مردم ایران از حادثه کرمان اندوهگین هستند.
شکاف میان مردم در جامعه خطرناک است
این بازیگر سینما گفت: این شکافی که بین جامعه ایجاد شده است بسیار خطرناک است و باید کسانی که قدرت اجرایی در کشور دارند تلاش کنند که یک همدلی ملی بین آحاد مختلف جامعه شکل بگیرد.
سینمای ایران باید بستر شناخت مردم را نسبت به مسائل کشور بالا ببردپیشکسوت عرصه سینما بدل کردن اختلاف سلیقه را به دشمنی از برنامه های بدخواهان ایران عنوان کرد و گفت: برخی دشمنان بیرونی ایران با نیت و همچنین برخی افراد داخل کشور به دلیل حماقت، تنوع فکری افراد را به شکاف تبدیل می کنند درحالی که اگر کسی خود را دلسوز مردم و کشور می داند به جای اینکه برای استفاده های حزبی و جناحی بر فاصله میان مردم بیفزاید، باید تلاش کند که بر نقطه اشتراکات در جامعه تاکید کند.
فخیم زاده به نقش سینما در نشان دادن تروریست در جامعه اشاره کرد و گفت: سینمای ایران باید بستر شناخت مردم را نسبت به مسائل کشور بالا ببرد. چهره تروریست هایی که نشان دادند از هر فرصتی برای ضربه زدن به مردم استفاده می کنند باید در آثار سینمایی نشان داده شود تا مردم نسبت به پیرامون خود آگاه شوند.
عصر چهارشنبه- ۱۳ دی ماه- همزمان با چهارمین سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی که بسیاری از هموطنان برای گرامیداشت یاد این شهید در گلزار شهدای کرمان حضور یافته بودند، یک عملیات تروریستی در گلزار شهدای کرمان و مسیر زائران سردار سلیمانی به وقوع پیوست.
در این عملیات، ۲ انفجار در یکی از محورهای منتهی به گلزار شهدای کرمان؛ در ۷۰۰ متری مزار شهیدسلیمانی و در یک کیلومتری مزار و خارج از مسیر زائران و مسیرهای بازرسی رخ داد و ۹۱ نفر شهید و بیش از ۲۰۰ نفر مجروح شدند.
سینمای ایران طی چهار دهه گذشته نسبت پدیده مذموم «ترور» بیتفاوت نبوده است و روایتهایی تکاندهندهای از داغهایی که تروریستها بر دل مردم ایران گذاشتهاند، بر پرنده نقرهای به تصویر درآمده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا سه هفتهای میشود که هر سهشنبه، صحن معروف دادگاه کیفری شماره یک استان تهران میزبان برگزاری یک دادگاه بزرگ است؛ دادگاه رسیدگی به چهاردهه جنایت اعضا و سرکردههای گروهک تروریستی منافقین که از خردادماه سال ۱۳۶۰ کلید خورد و همچنان در قالب «ترور» جان و امنیت مردم ایران را تهدید میکند.
آنچه در فرآیند برگزاری این دادگاه موضوع یک پیگیری قضایی شده است، از سالها قبل بهعنوان یک داغ بر سینه مردم ایران سنگینی میکرد، مردمی که بیراه نیست اگر آنها را بزرگترین قربانیان ترور در تاریخ معاصر جهان معرفی کنیم.
سینمای ایران طی چهاردهه گذشته نسبت به این واقعیت بیتفاوت نبوده و هر از گاهی «ترور» تبدیل به سوژه محوری یک روایت شده و در قالب یک فیلم روی پرده سینما به نمایش درآمده است.
حادثه تلخی که همزمان با سالروز ترور سردار حاجقاسم سلیمانی، در گلزار شهدای کرمان، شماری از زائران این شهید را به فیض شهادت رساند، بهترین گواه برای اثبات این ادعاست که پرچمداران «تروریسم» همچنان چش طمع به حیات و آرامش مردمان این سرزمین دارند. در چنین شرایطی این فیلمسازان هستند که در قالب فیلم و سریال میتوانند روایتهای تصویری خود را تبدیل به پیوستی هنری و رسانهای برای انعکاس مظلومیت قربانیان ترور کنند.
آنچه در گزارش حاضر میخوانید بازخوانی پنج روایت شاخص سینمای ایران با موضوع «ترور» است که هرچند همه تولیدات سینمایی با این موضوع را شامل نمیشود اما در عین حال افسوس که نمیتوانیم آن را مشتی نمونه «خروار» توصیف کنیم!
تعقیب سایهها/ علی شاهحاتمی/ ۱۳۶۹
سینمای ایران در دهه ۶۰ متأثر از شرایط عمومی کشور، بخشی از تولیدات خود را به روایت تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای ابتدایی پس از انقلاب اختصاص داده بود و شکلگیری ژانر مستقلی به نام سینمای دفاع مقدس در سینما را هم میتوان محصول همین تأثیرگذاری دانست.
گروهک منافقین و فعالیتهای خرابکارانه آنها علیه مردم و انقلابیون هم یکی از همین سوژههای روز به حساب میآمد که دستمایه ساخت برخی فیلمهای سینمایی در آن مقطع شدند.
فیلم سینمایی «تعقیب سایهها» به کارگردانی علی شاهحاتمی یکی از شاخصترین فیلمهای آن دهه با موضوع ترورهای کور گروهک منافقین است. فیلمی که با انفجار یک خودروی بمبگذاریشده در خیابان و قربانی شدن گروهی از مردم عادی آغاز میشود و در ادامه روایتگر تلاش نیروهای امنیتی و انتظامی برای ردگیری عاملان این جنایت است.
هر چند بهقاعده دیگر فیلمهای مرتبط با گروهک منافقین در دهه ۶۰ در این فیلم اشاره مستقیمی به این گروهک نمیشود و نامی از آنها در دیالوگها نیست اما امروز میتوان این فیلم را یکی از صریحترین تصاویر ثبتشده از جنایتهای کور منافقین علیه مردم ایران در سالهای ملتهب دهه ۶۰ به حساب آورد.
بادیگارد/ ابراهیم حاتمیکیا/ ۱۳۹۴
فیلم سینمایی «بادیگارد» با یک اقدام تروریستی علیه یکی از مقامات مسئول آغاز میشود. هرچند روایت اصلی فیلم درباره محافظ مستقیم این مقام مسئول است اما ابراهیم حاتمیکیا در دو سکانس کلیدی فیلم خود، تصاویری تکاندهنده از اقدامات تروریستی علیه ایران را به تصویر درآورده است.
در سکانس ابتدایی فیلم، زمانی که یکی از دولتمردان برای بازدید مردمی به میان اهالی یک روستا میرود، محافظ او متوجه ورود فردی ناشناس با لباسی متفاوت در میان اهالی بومی میشود و با اینکه به درستی نیت او برای عملیات انتحاری را حدس میزند اما چاشنیهای بمب به دست ناظران دور دست فعال شده و مدیر مربوطه در کنار اهالی منطقه قربانی ترور میشوند.
حیدر که مسئولیت حفاظت از این مقام مسئول را برعهده داشته در ادامه عهدهدار مسئولیت حفاظت از یک دانشمند جوان هستهای میشود و در سکانس پایانی فیلم شاهد بمبگذاری روی درب خودروی این دانشمند هستیم. حیدر این بار هم تهدید را به موقع متوجه میشود اما خودش قربانی ترور میشود و به شهادت میرسد.
ماجرای نیمروز/ محمدحسین مهدویان/ ۱۳۹۵
بیتردید یکی از جریانسازترین فیلمهای سینمای ایران در دهه ۹۰ با موضوع تاریخ معاصر را باید همین فیلم «ماجرای نیمروز» دانست. فیلمی به کارگردانی محمدحسین مهدویان که سبک خاص فیلمسازی او درباره سوژههای تاریخی را به تثبیت رساند.
مهدویان در این فیلم به جای بازخوانی مستقیم اقدامات تروریستی گروهک منافقین در تابستان سال ۱۳۶۰، سراغ روایت تلاش یک تیم امنیتی برای مواجهه با آنها رفت اما فرازهایی تکاندهنده از این فیلم به بازنمایی اقدامات تروریستی این گروهک اختصاص پیدا کرد.
سکانس مربوط به ترورهای کور این گروهک علیه مردم ایران و مشخصا تک پلانهایی مانند پلان در آغوش کشیدن یک دختربچه غرق خون توسط کاراکتر کمال با بازی هادی حجازیفر به خوبی در حافظه مخاطبان سینمای ایران حک شده و حکم سندهای تصویری تکاندهندهای علیه «تروریسم» را پیدا کرده است.
ضد/ امیرعباس ربیعی/ ۱۴۰۰
فیلم سینمایی «ضد» هرچند همین روزها در حال اکران عمومی در سینماهای کشور است اما تولید آن مربوط به دو سال پیش است و برای اولینبار در چهلمین جشنواره فیلم فجر شاهد رونمایی از آن بودیم.
امیرعباس ربیعی کارگردان جوانی است که در اولین فیلم خود یعنی «لباس شخصی» سراغ بازخوانی بخشی از تاریخ معاصر با محوریت حزب توده رفت و در گام دوم تلاش کرد قطعهای دیگر از پازل روایت سینمای ایران از اقدامات جنایتکارانه منافقین را کامل کند.
فیلم «ضد» اولین روایت سینمایی از حادثه تروریستی بمبگذاری در دفتر مرکزی حزب جمهوری در هفتم تیرماه سال ۶۰ محسوب میشود و در فرازهایی از این فیلم شاهد جزییاتی از اجرای این عملیات از سوی عاملان منتسب به گروهک منافقین و تلاش آنها برای حذف شهید بهشتی هستیم.
این حادثه تروریستی که از شاخصترین حوادث تروریستی در سالهای ابتدایی پس از انقلاب محسوب میشود، پیشتر سوژه مستندی با عنوان «ترور سرچشمه» به کارگردانی محمدحسین مهدویان هم قرار گرفته بود.
هناس/ حسین دارابی/ ۱۴۰۱
اما واقعیت تلخ درباره اتفاقات تروریستی علیه مردم ایران، دنبالهدار بودن این حوادث از گذشته تا به امروز است. سایه ترور در تمام چهار دهه گذشته از سر مردم بیدفاع ایران کم نشده و همچنان از سوی دشمنان ایران بهعنوان ابزاری برای حذف سرآمدان و پرچمداران نظام اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد.
فیلم سینمایی «هناس» را میتوان یکی از اولین روایتهای سینمای ایران با موضوع ترور دانشمندان هستهای به حساب آورد. هر چند این سوژه پیشتر در فیلمهایی همچون «روباه» به کارگردانی بهروز افخمی هم مورد اشاره قرار گرفته بود اما حسین دارابی در دومین فیلم کارنامه خود، روایت تکاندهنده و مستقیم از ترور یکی از دانشمندان هستهای ایران را به تصویر درآورده است.
سکانس مربوط به شلیک مستقیم گلوله به شهید داریوش رضایینژاد در برابر چشم همسر و فرزندش، از سکانسهای تکاندهنده در سینمای ایران است که تصویری عریان از یک اقدام تروریستی را پیش چشم مخاطبان به نمایش میگذارد.
کارگردان فیلم سینمایی «ضد» در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر تاکید کرد که به عنوان یک فیلمساز همیشه دغدغه پرداختن به پروندههای سیاسی و همچنین سیاست در عرصههای مختلف را دارد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ معاصر ایران به ویژه دهه اول انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس از جمله مقاطعی هستند که مطالعه، پژوهش و پرداختن به آنها همیشه مورد توجه فعالان عرصههای مختلف فرهنگی و هنری بوده و هست. در عرصه ادبیات، سینما، تئاتر و تلویزیون با نگاه به اتفاقات و رویدادهای این دورهها آثار مختلفی تولید شدهاند. در عرصه سینما و تلویزیون به ویژه طی ۲ دهه اخیر بار دیگر پرداختن به مقطع سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی مورد توجه فیلمسازان و تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی قرار گرفته است و آثاری با موضوع اتفاقات و حوادث رخ داده در این مقطع زمانی، بهویژه شرایطی که گروهک منافقین رقم زدند، ساخته، اکران و پخش شدهاند.
یکی از جدیدترین آثاری که در عرصه سینما با موضوع حوادث دهه ۶۰ که توسط گروه منافقین رقم خورد ساخته و در حال اکران بر پرده سینماهای کشور است، فیلم «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و محصول سازمان سینمایی سوره است.
فیلم «ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی است که در سال ۱۴۰۰ تولید و بعد از ۲ سال در پاییز سال جاری به اکران رسید. «ضد» در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد را توسط نادر سلیمانی و سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه را توسط محمدرضا شجاعی از آن خود کند.
«ضد» برای پرداختن به حوادث سیاسی و همچنین گروهک منافقین، ماجرایی عاشقانه را به موازات ماجرای سیاسی مدنظر خود، قرار داده و دنبال میکند. این فیلم با انتخاب شخصیتهایی خیالی به وقایع مستندی نظیر بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی میپردازد.
ربیعی فیلم سینمایی «ضد» را به عنوان دومین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی در کارنامه کاری خود به ثبت رساند؛ کارگردانی که فیلم اول او با عنوان «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد ولی تاکنون موفق به کسب مجوز اکران نشده است.
به بهانه اکران «ضد» در سینماهای کشور، نشستی با حضور امیرعباس ربیعی و همچنین مهدی نصرتی و نادر سلیمانی از بازیگران این اثر سینمایی در خبرگزاری مهر برگزار و طی آن به موضوعات مختلف پیرامون این اثر پرداخته شد.
در این نشست و گفتوگوی تفصیلی ربیعی از دغدغه خود برای پرداختن به موضوعات سیاسی به ویژه حوادث سیاسی دهه اول انقلاب اسلامی سخن گفت و نصرتی و سلیمانی نیز درباره دغدغههای خود برای حضور در این اثر سینمایی صحبت کردند.
در ذیل بخش اول این گفتوگو آمده است:
*بعد از ساخته شدن چند فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی درباره سازمان منافقین و گروهک رجوی، چه چیزی شما را به سمت ساخت فیلمی درباره این سازمان و گروههای منافق ترغیب کرد؟ آیا این نشأت گرفته از دغدغه شخصی بود که به این برهه از تاریخ معاصر سیاسی ایران بپردازید یا انگیزه دیگری باعث ساخت فیلمی با این مضمون شد؟
امیرعباس ربیعی: به دلیل زیست، پژوهشها، افکار و دغدغههایم بیشتر سینمای سیاسی و تاریخ معاصر را پیگیری میکنم و به این ژانر علاقه دارم. فیلمهای کوتاهی هم که پیش از «لباس شخصی» و «ضد» ساختم، موضوع سیاسی داشتند؛ سال ۹۱ یا ۹۲ اثری کوتاه ساختم که درباره اشغال عراق توسط آمریکا است، سال ۹۳ فیلم «ولد» را با موضوع جنگ غزه در سال ۲۰۱۴ ساختم، بعد به بحث مدافعان حرم و جنگ سوریه پرداختم و فیلم «ماه در خانه» را تولید کردم. در سال ۹۶ نیز فیلمی با موضوع اتفاقات سال ۱۳۸۸ ساختم. در کل میتوانم بگویم که تاکنون فیلم غیرسیاسی نساختهام. ناگفته نماند که سال ۹۴ اولین فیلم سینماییام را به طور جدی با حوزه هنری شروع کردم که متأسفانه در پیشتولید متوقف شد و هیچوقت ساخته نشد؛ موضوع فیلم درباره اتفاقی در استان سیستان و بلوچستان و بحث تکفیریها و ترورهایی که در آن استان انجام میشود و همچنین دعوای بین شیعه و سنی، بود. سال ۹۶ شروع به مطالعه پرونده حزب توده کردم تا بتوانم فیلمی با این موضوع بسازم.
بنابراین پرداختن به پروندههای سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصیام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بیربط به سیاست نمیتوانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار میبینماین مطالعه با انگیزه کاملاً شخصی و با کمک دوستی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی کار میکرد، انجام شد. در آنجا پروندههای متعددی را نظیر «هوشنگ اسدی»، «رحمان هاتفی»، «محمدعلی عمویی»، «احسان طبری» و بازجوییهایی که از «نورالدین کیانوری» شده بود، خواندم. همانجا نوشتن طرح فیلم سینمایی «لباس شخصی» را شروع کردم. بعداً مشغول نوشتن سیناپس فیلمنامه «لباس شخصی» بودم که با «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان مواجه شدم. هنوز به این شکل فیلمی درباره پروندههای واقعی ساخته نشده بود؛ پیش از آن فیلم «امکان مینا» قصهای با اتمسفر دهه ۶۰ داشت اما پروندههای واقعی سیاسی را پیگیری نکرده بود، یا فیلم «سیانور» که نسبت به «امکان مینا» بیشتر به پرونده واقعی سیاسی گرایش داشت و بحث «تقی شهرام» را مطرح کرده بود.
بنابراین پرداختن به پروندههای سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصیام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بیربط به سیاست نمیتوانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار میبینم. من با تفکر زندگی جدای از سیاست یا متکی شدن به یک زندگی فردی که به دنبال رفاه فردی فارغ از رفاه و نفع اجتماعی است، مخالف هستم و اصلاً این زیست را قبول ندارم. در حقیقت معتقد هستم انسان، اجتماعی خلق شده است و نسبت به جامعه مسؤولیت دارد. به مذهب جدای از سیاست و فعالیتهای فردی جدای از سیاست قائل نیستم. سیاست نقش بهسزایی در جامعه دارد. ۹۰ درصد اختلافاتی را که در حوزههای مختلف کشور وجود دارد؛ ناشی از سیاست میدانم چه سیاست داخلی و چه سیاست بینالمللی. سیاست نقش پررنگی بر خروجی فرد فرد جامعه دارد. وقتی این عقیده من است، طبیعی است حتی اگر یک مساله اجتماعی را پیگیری کنم، رگههای سیاسی آن را هم دنبال میکنم.
*حضور بازیگر در یک فیلم سیاسی به ویژه وقتی مربوط به تاریخ معاصر سیاسی باشد، چالشهایی را برای بازیگر به همراه دارد. آقای سلیمانی، شما با دغدغه شخصی حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتید اما با چه چالشهایی مواجه بودید؟
نادر سلیمانی: من سیاست را اینگونه میبینم؛ شما دستتان به لیوان آب میرسد ولی به دوستتان میگوئید آب را به شما بدهد تا بخورید. سیاست به همین سادگی است. سیاست مثل مژه میماند و خیلی به شما نزدیک است. کسانی که با این ترفند جلو رفتند، همیشه پیروز بودند. برخی مواقع آدمهایی هستند که آگاهی بالاتری نسبت به سیاست دارند و فریب شما را نمیخورند و وقتی به آنها میگوئید لطفاً آب را به دستتان بدهند به شما میگویند که دست خودتان به آب میرسد پس خودتان آن را بردارید.
در جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم متأسفانه این سیاست خیلی زیاد است. مشت نشانه خروار است؛ در سفرهای که همه خانواده گرد آن نشستهاند بزرگتر جمع میگوید «این برنج را بکش یا آب را بده بخورم»، همه این چیزها در آن سفره هست و بزرگتر خانواده در رأس سفره حضور دارد و دستش به همه اینها میرسد ولی دیگران را وادار میکند کسی که از او کوچکتر است آن کار را انجام دهد.
یکی از دلایلی که حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتم که اولین کارم با آقای ربیعی است، این بود که این سیاست را در بزرگان منافقین دیده بودم. بزرگان منافقین ته صف میایستادند و پیروانشان به جای آنها چاقو میخوردند؛ این اتفاق را به عینه در جنوب دیده بودم.
اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنموقتی آقای شفیعی فیلمنامه را برای من فرستاد و آن را خواندم، دیدم شخصیت «ناصر» عجب آدم سیاستبازی است. یکی از بخشهای مهمی که باعث شد در فیلم «ضد» بازی کنم، نوشته خوب حسین ترابنژاد و دوم اعتماد عجیبی بود که آقای ربیعی به من داشت؛ اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنم. دوستان زیادی به من گفتند که این کار را انجام ندهم زیرا به واسطه کارهای طنز شناخته شده هستم. اینجا سیاست من به دادم رسید. دوستی به من گفت برو و در نهایت اگر کارت خوب نشد یک عذرخواهی میکنی و میگویی اشتباه کردم. من در شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفتم که از این پس کار من خیلی سخت شده است.
محبتی که آقای ربیعی به من داشت این بود که به من اجازه داد، بازی کنم. سوال اول من از آقای ربیعی این بود که چرا من را انتخاب کرده است؟ از زندهیاد داریوش مهرجویی نیز وقتی من را برای فیلم «علی سنتوری» انتخاب کرد، همین پرسش را پرسیدم. آقای ربیعی به من ایمان داشت. هیچوقت جلوی کار من را نگرفت؛ برخی کارگردانها آنقدر ضدحال میزنند که آدم رغبت نمیکند نگاهشان کند.
من نسبت به مجاهدین مشکل دارم، این عقیده شخصی من است. برای اینکه سیاستشان حتی خلاف دیدگاه مردم بود و حتی خودشان، خودشان را فریب میدادند. دیدگاه درستی نیز نداشتند و افراد خود را مسلح میکردند تا به همشهری و همنوع خود شلیک کنند. در گروهکها فضا به گونهای بوده که همه نسبت به هم بدبین بودند، این یعنی سیاست تلخ. در حالی که بچههای انقلابی عاشقانه زندگی میکردند. من همیشه میگویم ای کاش همه مثل اول انقلاب بودیم؛ نان کم بود اما همه به هم نان تعارف میکردیم، آب کم بود ولی همه با هم تقسیم میکردیم. اما الان اینگونه نیست و همه میخواهند برای خود اندوخته کنند.
*آقای نصرتی، برای شما انتخاب و حضور در نقش یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و فیلمی سیاسی چه چالشهایی را به همراه داشت؟
مهدی نصرتی: آنگونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل اینکه تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد میکند، حتی کماهمیتترین ژانر برای من ژانر سیاسی است چون وقتی فیلمی در ژانر سیاسی در تمام دنیا ساخته میشود، شخصیت فیلم فراتر از قهرمان و به نوعی ویژگی ابرقهرمانی دارد. در کلیت، ابرقهرمانها شبیه هم هستند و این ویژگی باعث میشود به صورت ناخودآگاه بازیگر به دلیل تکرار نقشهای شبیه به هم، در یک کلیشه قرار بگیرد. بنابراین نمیتوانم بگویم از بازی در نقشهای سیاسی فراری هستم اما برای من کماهمیت هستند.
آنگونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل اینکه تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد میکندامیرعباس ربیعی هر چقدر هم که اعتقادهای سیاسی داشته باشد، در نهایت هنر برایش ارجحیت دارد. در خروجی کار، ربیعی انصاف به خرج داده و باعث شده است نقشها در فیلم «لباس شخصی» و فیلم «ضد» تکبعدی نباشند. در این آثار نقشهای خوب قصه هم نقاط ضعف دارند و این عین زندگی است. از این جهت برای منِ بازیگر تنوع دارد و این ترس برایم وجود ندارد که در کارهای ربیعی گرفتار کلیشه شوم زیرا نقشها شبیه ابرقهرمانها نیستند.
نادر سلیمانی: میخواهم یک سوالی را از آقای نصرتی بپرسم. مدل نقش شما در «لباس شخصی» هم مدل نقشتان در «ضد» بود؟
نصرتی: در «لباس شخصی» هم نقش اول را ایفا میکردم ولی آنجا کاراکترم قهرمان قصه بود.
سلیمانی: پس نقش متفاوتی بوده است؟
نصرتی: یک خلق و خوهایی داشت که پسندیده نبود ولی در نهایت آدم دلپاک و تمیزی بود.
سلیمانی: در فیلم «ضد» نیز نقش شما، کاراکتر منطقیتری نسبت به کاراکتر من یعنی «ناصر» است.
ربیعی: در «لباس شخصی» کاراکتر نقش اول کمی سرکشتر است.
نصرتی: شما بسته به اعتقادات کاراکتر «ناصر» کاملاً منطقی عمل میکنید.
سلیمانی: مساله عشق در فیلم «ضد» مطرح است، کاراکتر اصلی سالها از عشق خود دور بوده و با یک زخم، دوباره این عشق شکل میگیرد. کاراکتر «ناصر» در فیلم «ضد» عاشق سازمان منافقین است و گروهک خود را دوست دارد ولی تفکر و عقیده کاراکتر به او اجازه نمیدهد و عشقش را زیر پای خود له میکند. کاراکتر نقش اول «ضد» در لحظه آخر دست به کار عجیبی میزند. در واقع کاراکترهای ما در فیلم به یک نوع شبیه هم هستند. آقای ربیعی نظر شما هم درباره این ۲ کاراکتر همین بوده است؟
امیرعباس ربیعی: البته بعد از فیلم «ضد» تصمیم گرفتم که دیگر فیلمی را که فیلمنامهاش برای خودم نیست، نسازم زیرا معتقدم نمیشود یک خانواده ۲ پدر داشته باشد. اما درباره شخصیتپردازی «ضد» میتوانم این ادعا را داشته باشم که بین دوراهی عشق و سیاست ماندن شخصیت «سعید» در این فیلم کاملاً شکلگرفته و تردیدش به خوبی درآمده است.
خواهش میکنم تهیهکنندگان و سرمایهگذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند ربات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر میفهمد که بگوید من ریلگذاری میکنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنند. این غلط است و در فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس تعریف مدیریت این نیست، این تعریف در نظام سرمایهداری وجود دارد. «مدیر» در تعریف جمهوری اسلامی یعنی «خادم»، جایگاه نیست. ارزش مدیر به خدمتی است که میکند. فرماندههان دفاع مقدس راه را برای رزمندگان هموار میکردند تا رزمندگان بتوانند به جلو حرکت کنند، هدایت صرفاً برای نظم بود. بعد از دفاع مقدس جایگاه عوض شد و مدیران تصور کردند که شایستگان مردم هستند. در فرهنگ این امر شدنی نیست و دور باطل است. کار فیلمساز در مواجهه با مدیران بخش دولتی و خصوصی و حتی تهیهکنندهها خیلی سخت است. من معتقدم همانگونه که من به عنوان کارگردان نباید در کار تهیه و تولید دخالت کنم، تهیهکننده هم نباید در کار هنری فیلم دخالت کند بلکه باید اعتماد کند. البته در فیلم «ضد» تعامل خوبی از سوی آقای شفیعی به عنوان تهیهکننده و آقای ترابنژاد به عنوان فیلمنامهنویس با بنده وجود داشت و از این بابت از آنها تشکر میکنم.
تهیهکنندگان و سرمایهگذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند روبات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر میفهمد که بگوید من ریلگذاری میکنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنندمن به همان اندازه که روی دغدغههایم پافشاری میکنم، روی سینما و هنر هم تاکید دارم. منظورم این است که سینما را بلندگویی برای حرفزدن نمیدانم. من فیلم میسازم چون قصهگویی را دوست دارم. به سینما نیامده ام صرفاً فیلم بسازم و یکسری حرفها را بزنم، فیلم میسازم تا قصه بگویم، مخاطب را سرگرم کنم و حرفم را هم بزنم. برای من مهم است حرفی که میزنم شعار نباشد و در جهان درام بنشیند. به همان اندازه برایم مهم است فیلمی بسازم که آئینه درونم باشد و برای خوشایند این و آن نباشد. وقتی می خوام فیلمی بسازم که اقتباسی از واقعیت است، خودم را نسبت به تاریخ و آن واقعیت مسؤول میدانم و هر آنچیزی را که میفهمم، در قالب روایت واقعیت و رئالیسم موجود بیان میکنم. البته این واقعیت و رئالیسم موجود در چیستی ماجرا است، چگونگی و جزئیات ماجرا را متناسب با ظرفیت درام تغییر میدهم.
در فیلم «ضد» با سازمان مجاهدینی طرف هستم که ۳ طیف آدم دارد؛ طیف اول که همان شخصیت اول فیلم یعنی «سعید» است، شهوت جاهطلبی و قدرت او را تبدیل به یک آدم مریض میکند که تمام ارزشها را زیر پا میگذارد و حتی رفتارهایی برای تثبیت جایگاه و یا ارتقای جایگاه خود انجام میدهد که به ضرر سازمان است. «سعید» در فیلم «ضد» حاضر نیست دکتر بهشتی را ترور کند و استدلال میآورد که به ضرر سازمان است، بخش اعظم این استدلال به این دلیل است که اگر ترور کند مرگ «سعید» را به همراه خواهد داشت کمااینکه وقتی محمدرضا کلاهی ترور را انجام داد، کارش در سازمان تمام شد.
طیف دیگر افرادی هستند که تابع محض مرکزیت سازمان یا مسعود رجوی هستند؛ افرادی که عواطف و احساسات خود را ذبح میکنند و بتشان سازمان است که نمایندهشان در فیلم «ضد»، کاراکتر «ناصر» است. این انسانها دستور مرکزیت برایشان وحی منزلی بود که آن را مقدس میدانستند. مثال این امر «ابریشمچی» است.
طیف دیگر آدمهایی هستند که با یک نگاه انسانی جذب سازمان شده بودند. یعنی هنوز فطرت انسانی در آنها باقی مانده و تشکیلات هنوز بر عواطف و اعتقادات انسانی آنها غالب نشده است؛ نمونه این طیف در فیلم «ضد»، کاراکتر «منیژه» است. این افراد از سازمان دل میکنند و یا شجاعت دارند که مخالفت خود را ابراز میکنند ولی برخی هم چون شجاعت این ابراز را نداشتند، سالها در سازمان باقی ماندند. من این طیف را قربانی میدانم.
من سعی کردم با این کاراکترها و با زبان سینما در فیلم «ضد» به این نگاه و طیفها بپردازم تا مخاطب در زیرمتن و ناخودآگاه خود اینها را بفهمد. برای من مهم است در سینما تمام نگاههای مدنظر تبدیل به درام و قصه جذاب بشود که مخاطب به صورت ناخودآگاه آنها را بفهمد. سینما یعنی فیلم «فهرست شیندلر» که منِ ضدصهیونیست هم دلم برای کاراکترهایش میسوزد. وقتی اینگونه فیلم بسازم، سینما تبدیل به زبان مشترک همه آدمها میشود. آرزوی من این است که مخالفترین آدم به ایدئولوژی من ناسزا بگوید ولی به احترام سینمایم کلاه از سر بردارد.
نصرتی: جالب است بدانید که درباره فیلم «لباس شخصی» هم خیلی کم نقد داشتیم و حتی اگر کسی ایرادهایی به فیلم میگرفت در انتهای مطلب خود میگفت که اگر دوست دارید به سینما بروید و ۲ ساعت جذاب را سپری کنید و به تماشای فیلم «لباس شخصی» بنشینید.
*با توجه به علاقه خودتان به فیلم «فهرست شیندلر» اشاره کردید، فکر میکنید در فیلم «ضد» چهقدر توانستهاید در جلب رضایت مخاطبان طیفهای مختلف موفق باشید؟ زیرا به سینمایی اشاره کردید که به لحاظ شخصیتپردازی بسیار قدرتمند است. فکر میکنید «ضد» در شخصیتپردازی چقدر موفق بوده است؟ یعنی من به عنوان یک مخاطب، چهقدر شخصیت «سعید»، تردیدها و عشق او را میپذیرم؟ بازیگران چهقدر از تیپ دور و به شخصیت نزدیک شدهاند؟
ربیعی: اول بگویم که فیلم «فهرست شیندلر» قله است و من در دامنه در حال تلاش هستم. از سوی دیگر فیلمنامه «ضد» متعلق به من نیست و به عنوان کارگردان فیلمنامه آمادهای را کار کردم اگرچه فیلمنامه بازنویسی شد و در این روند تغییر کرد. به گونهای که فضای عاشقانه فیلمنامه اولیه پررنگ بود و در نسخه بازنویسی، غلبه بر فضای سیاسی بود.
رئیس سازمان سینمایی کشور در دیدار اعضای ستادی چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در جریان روند چگونگی فعالیتهای این دوره از جشنواره در بخشهای مختلف قرار گرفت و حکم اعضای این جشنواره را اعطا کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، اعضای ستادی چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر با رئیس سازمان سینمایی، روز گذشته، ۱۱ دیماه در سازمان سینمایی دیدار کردند.
در ابتدای این جلسه مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر ضمن ارائه گزارش و تشریح معاونتها و بخشهای ستادی جشنواره، گفت: ۱۱ بهمنماه همزمان با افتتاحیه چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، اکران فیلمها در تهران و شهرستانها آغاز خواهد شد. در هفته دوم از برگزاری این رویداد فرهنگی نیز میزبان میهمانان بینالملل بوده و ۲۲ بهمنماه نیز اختتامیه را در پیش خواهیم داشت.
وی عنوان کرد: طی چند ماه گذشته، نظم و ترتیبی در معاونتهای مختلف جشنواره صورت گرفته و فعالیتها بر اساس برنامه پیش رفته است. همچنین در دیماه به عملیات اجرایی رسیده و خداروشکر بر طبق کنداکتور پیش رفتهایم.
دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درباره اقدامات صورت گرفته در این حوزه بیان کرد: در حوزه بینالملل، برگزاری اجلاس خزر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در پیش خواهیم داشت و روسای سازمان سینمایی عضو این اجلاس، از جمله میهمانان ما در اختتامیه جشنواره هستند که ۲۳ بهمنماه برگزار خواهد شد. جلسه هیئت انتخاب بخش بینالملل نیز انجام، و آثار مشخص شده است. همچنین در حال مذاکره با صاحبان آثار به واسطه روند حقوقی هستیم. الحمدالله فیلمهای خوبی در بخش بینالملل داریم و به امید خدا تا آخر دیماه بخش بینالملل به سرانجام میرسد تا بتوانیم روند ویزای مهمانان را انجام دهیم.
امینی با اشاره به بخش بازار در این دوره از جشنواره فیلم فجر توضیح داد: در بخش بازار نیز شاهد رونق و حضور صاحبان آثار از کشورهای مختلف خواهیم بود و ۶ پاویون از کشورهای مختلف در بازار فیلم حضور خواهند داشت. به طور کلی امسال بازار جدی در جشنواره برپا خواهد شد. مجموعه بینالملل امسال نسبت به سال گذشته پرشورتر و درخشانتر است. به همت دبیرخانه جشنواره، آثار بخش ملی، به مدت دو هفته در حال بازبینی است.
در ادامه این جلسه مدیران ستادی جشنواره بینالمللی فیلم فجر از گزارشی از اقدامات هر بخش را ارائه دادند.
این جشنواره میراث فرهنگی و ملی ماست
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی نیز در ادامه این دیدار گفت: سال گذشته بسیاری احساس کردند که جشنواره فیلم فجر، جشنوارهای سیاسی است و نگاه سیاسی در آن حاکم است اما عوامل اجرایی این رویداد فرهنگی در دوره قبل، ثابت کردند که اینگونه نیست و این جشنواره میراث فرهنگی و ملی ماست. افقی که برای این دوره از جشنواره بینالمللی فجر پیشبینی میشود روشن است. در واقع، این میراث فرهنگی، زمین بازیهای سیاسی نیست.
وی افزود: برخی از مسائل به حوزه سیاستگذاری و برخی دیگر به فضای جامعه، جنس تعامل و نوع ادبیات ما باز میگردد که میخواهیم چه نتیجهای را در این دوره از جشنواره در نظر داشته باشیم. هدف جشنواره صرفا برگزاری نیست بلکه نگاه و اهداف کلان فرهنگی و هنری در آن نهفته است.وی ادامه داد: این رویداد فرهنگی و اجتماعی از بدو شکلگیری بر اساس مبانی و راهبردهای مشخصی طراحی شده و در هر دوره متولیان برگزاری و سیاستگذاری این رویداد به دنبال تحقق و عینیت بخشی به آن راهبردها هستند.
خزاعی عنوان کرد: رویدادهای بینالمللی همانند جشنواره فیلم فجر که میراث فرهنگی بعد از انقلاب محسوب میشود، محل طرح بازیهای سیاسی نیست. نگاه ملی به این رویداد بدان معناست که همه طیفها و نگاهها در این جشنواره سهیم باشند که خوشبختانه هستند. سال گذشته در اوج بازیهای سیاسی عدهای ماجراجو، نیز، ثابت کردهایم که نگاه دولت به جشنواره، نگاهی فرهنگی است و اعلام کردهایم که هر کسی با هر نوع نگاهی میتواند در جشنواره حضور داشته باشد.
وی با اشاره به انبساط خاطر و نشاط اجتماعی که جشنواره فیلم فجر برای مردم ایجاد میکند، اظهار کرد: همزمان با بهمنماه، بسیاری از مردم پیگیر جشنواره فیلم فجر و آثار سینماگران هستند که این امر نشاندهنده مردمی بودن این جشنواره است و بنده مشابه این جشنواره را در هیچ جای دنیا ندیدهام. جشنوارهای که مردم از ماهها قبل از برگزاری، پیگیر اخبار و محتوای آن هستند. این اشتیاق مردمی در دنیا بیسابقه است. درحالی که در کشورهای مطرح دنیا در این زمینه تنها فعالان، متخصصان و منتقدان سینمایی برای پیگیری آن اشتیاق نشان میدهند. به همین دلیل برنامهریزی دقیق و اکران بهموقع فیلمها در سینماها و شهرستانها مهم است و باید به مردمی بودن جشنواره بسیار توجه کنیم.
در سال گذشته مردم ثابت کردهاند که پشتیبان ما هستند و نباید این سرمایه بزرگ را از دست بدهیم. رئیس سازمان سینمایی کشور با اشاره به اینکه گفتمان انقلابی و مبانی نظام باید در برگزاری جشنواره تقویت شود، افزود: منظور ما گفتمان اصلی و چهل ساله انقلاب است که متعلق به همه مردم است. برخی سالها موضوعاتی را در فضای جشنواره مطرح میکردند که نظام فرهنگی کشور را نقد کرده یا شرایطی ایجاد کنند که فضا از شاخصههای فرهنگی فاصله گیرد در حالی که در جشنواره فیلم فجر قرار نیست فضای ضد فرهنگی نمودی پیدا کند.
رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: خوشبختانه، با تعاملات منطقهای و بینالمللی که در حوزه دیپلماسی فرهنگی حوزه فرهنگ و سینما شکل گرفته، سینماگران بسیاری از کشورها علاقهمند به حضور در جشنواره فجر هستند
وی در حوزه بینالملل نیز اظهار امیدواری کرد و افزود: امیدوارم که در دوره جدید جشنواره اتفاقهای خوبیدر این زمینه رخ دهد. باید در دعوت از میهمانان خارجی، هدفمند عمل کنیم و خوشحالم که حضور کشورهای آسیایی در این دوره از جشنواره پررنگتر است چرا که تعدادی از کشورها هدف سازمان سینمایی که در نقشهراه حوزه بینالملل ترسیم کردهایم در جشنواره حضور دارند. در جشنواره است. صرف اینکه یک مهمان خارجی در کشور ما حضور داشته باشد حائز اهمیت نیست. بنابراین دعوت از میهمانان بینالمللی هم باید هدفمند باشد.
رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: خوشبختانه، با تعاملات منطقهای و بینالمللی که در حوزه دیپلماسی فرهنگی حوزه فرهنگ و سینما شکل گرفته، سینماگران بسیاری از کشورها علاقه مند به حضور در جشنواره فجر هستند و با ما تماس می گیرند؛ بویژه، مجموعه کشورهای همسویی که با ما اشتراکات آرمانی، آئینی و زبانی دارند. همچنین، لازم است برای حضور میهمانان خارجی در رسانهها برنامهریزیهایی صورت گیرد تا دستاوردهای سینمای ایران تشریح و از ظرفیت حضور مهمانان خارجی بهرهبرداری شود.خزاعی همچنین، بخش غزه را از دستاوردهای این دوره از جشنواره فیلم فجر عنوان و اعلام کرد: از هنرمندانی که از جریان غزه و مقاومت فلسطین دفاع کرده و میکنند دعوت خواهد شد تا در این دوره از جشنواره حضور داشته باشند.
رئیس سازمان سینمایی همچنین تاکید کرد که رویداد جشنواره بین المللی فجر به زبانهای مختلف مخابره شود تا متقاضیان کشورهای دیگر برای پیگیری اخبار و رویدادهای مهم جشنواره به منابع معتبر داخلی مراجعه کنند. خزاعی از عوامل ستاد جشنواره بینالمللی فیلم فجر خواست تا به حواشی توجه نکنید و تلاش کنند تا جشنواره را به بهترین شکل ممکن برگزار کنند. جشنواره فجر رویدادی مهم و راهبردی است از این رو، بسیاری از گروههای سیاسی چشمشان به جشنواره فیلم فجر است.
یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی و علیرضا اسماعیلی مدیر حوزه ریاست سازمان، از مدیران سازمان سینمایی و غلامرضا نجاتی، محمدرضا سوقندی، رائد فریدزاده، سیمون سیمونیان، محمدرضا فرجی، میلاد شکرخواه، سید محمد سجادی، علی مرادخانی، بابک بیات، عزت الله علیزاده،سبحان فتحی، علی همت از مسئولان ستادی جشنواره نیز در این جلسه حضور داشتند.
مسعود طاهری کارگردان مستند «الکافی» درباره دلیل ساخت چنین اثری میگوید که «الکافی» سرگذشت مهمترین کتاب حدیث شیعه در گذر تاریخ است، این مستند تنها درصدد به تصویر کشیدن اهمیت و ارزش کتاب برای مومنان مذهب شیعه نیست بلکه میخواهد تطورات اندیشه شیعه را هم به مخاطب بشناساند.
به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، مستند «الکافی» به کارگردانی مسعود طاهری سرگذشت کتاب «الکافی» مهمترین کتاب از کتابهای اربعه شیعیان را روایت میکند که قرار است پس از سه دوره فیلمبرداری و با مدت زمان ۱۳۹ دقیقه، ۱۲ دیماه ساعت ۱۴:۳۰ در ایوان شمس رونمایی شود.
مسعود طاهری کارگردان این اثر درباره شیوه روایت «الکافی» میگوید: در فیلم ابتدا به بافتارهای مذهبی و جغرافیایی جامعه شیعی و منطقه کوفه، قم، ری و در ادامه بغداد میپردازیم، پس از آن حوادثی که برای جامعه شیعه اتفاق افتاده که پیشزمینه بهوجود آمدن این کتاب و مولفش است، بررسی میشود.
وی درباره علت پرداختن به این موضوع تاکید کرد: کتاب «الکافی» یکی از مهمترین منابع برای بررسی شناخت و تطور اندیشه شیعه به ویژه شیعه نخستین است؛ اهمیتی که شیعه به عناصری مانند عقل، نوع توحید خاص از منظر تشیع، امام معصوم به عنوان حجت خدا و… میداده همگی باعث شده است که موضوع تشیع در فیلم «الکافی» از جنبههای جانبدارانه و احساسی در نگاه به تشیع گذر کند و به رویکردی آبژکتیو، پدیدارشناسانه و علممحور درباره مسائل اصلی مورد نظر شیعه برسد.
به گفته طاهری، «الکافی» سرگذشت مهمترین کتاب حدیث شیعه در گذر تاریخ است، این مستند تنها درصدد به تصویر کشیدن اهمیت و ارزش کتاب برای مومنان مذهب شیعه نیست بلکه میخواهد تطورات اندیشه شیعه را هم به مخاطب بشناساند.
کارگردان «الکافی» ادامه داد: کتاب «الکافی» شیخ محمد بن یعقوب کلینی در کنار «البصائر» صفار قمی و «المحاسن» برقی قمی جزو اولین کتابهای موسوعه حدیثی شیعه به شمار میرود که برای شیعه باقی مانده است، لذا کتابی که از حوادث بزرگ کتاب و کتابخانهسوزیهای زیادی که در شهرهای ری، قم و بغداد رخ داده جان به در برده، شبیه به معجزه است، از این رو باید آن را همچون گنجینه و میراث بزرگ فرهنگی برای مذهب شیعه و اصولا تاریخ دین در جهان بدانیم.
طاهری خاطرنشان کرد: یکی دیگر از موضوعات «الکافی»، مولف کتاب یعنی شیخ محمد بن یعقوب کلینی است که به عنوان بزرگترین محدث شیعه از ناحیه ری برخاسته است. بسیاری از افراد مذهبی، مکتبی و هیئتی از اهمیت کتاب «الکافی»، قدر و منزلت مولفش دچار کماطلاعی گاه مفرط هستند، فیلم سعی میکند که خلاء معلوماتی این افراد را تا حد امکان و تا جایی که مقدور بود، پر کند.
وی درباره شیوه روایت «الکافی» بیان کرد: ساختار فیلم از گفتوگومحور به گفتار متن محور، تغییر سبک داده است، البته همچنان با حضور افراد خبره و صاحب نظر درباره زندگی کلینی و کتاب «الکافی» همراه میشویم. فیلم با هدف آشنایی هر چه بیشتر مومنان شیعی درباره مهمترین کتاب حدیثی و همچنین پاسخهایی مشخص برای برخی سوالات، چالشها و نظریههایشان در عرصه مطالعات شیعی و شیعهپژوهی درباره اندیشه شیعی به ویژه شیعه نخستین، حدیثپژوهی، کافیپژوهی، و زندگی شیخ کلینی ساخته شده است.
این کارگردان درباره مدت زمان فیلمبرداری فیلم عنوان کرد: فیلم سه دوره تصویربرداری داشته است؛ دوره اول، پاییز سال ١۴٠١ در شهر پاریس، دوره دوم، بهار ١۴٠٢ در کشور عراق، به ویژه شهر بغداد و نجف، همچنین تصویربرداری در روستای کلین و شهر ری و قم و دوره سوم، تابستان ١۴٠٢ مصاحبههای باقیمانده در قم و تهران و انجام اصلیترین بخش کار تصویربرداری این پروژه یعنی بخش بازسازی در شهرکهای سینمایی تاریخی و بخشهای مرتبط با آن انجام شد.
وی با اشاره به اینکه قرار بود «الکافی» برای حضور در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» آماده شود، گفت: به دلیل نگاه علممحور و علممدار فیلم، مدت زمان آن طولانی شد که با ۱۳۹ دقیقه، از شانس و امکان اکران و نمایش در جشنوارههای مختلف سینمایی جا ماند، اما سعی کردهایم که سرشار از دادههای مختلف جغرافیایی، تاریخی، اعتقادی، برای همه علاقمندان و متخصصان باشد.
طاهری در پایان درباره رونمایی این فیلم اظهار کرد: مستند «الکافی» قرار است ۱۲ دیماه در ایوان شمس رونمایی شود، پس از آن در چند شهر دیگر نیز روی پرده میرود تا درنهایت به اکران آنلاین در سایت هاشور درآید. این مستند به دلیل مدت زمان طولانی و تاکید بر اطلاعات ارائه شده در آن، امکان نمایش در جشنوارههای کلاسیک، سانسهای استاندارد سینما و نمایش در باکسهای پخش تلویزیونی را از دست داد لذا بهترین سکوی نمایش برای آن اکران آنلاین خواهد بود که به کار مومنان، علاقهمندان بحثهای اندیشه شیعه و متخصصان این عرصه آید.
عوامل مستند «الکافی» عبارتند از نویسنده، کارگردان و تهیهکننده: مسعود طاهری، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: مژگان حصاری، تصویر: محمدعلی پور اسد، تدوین: مسعود طاهری، هاجر آقایی، موسیقی: فرزاد هادی، گرافیک: نیلوفر جوشن، صدا: سیاوش حیدری، راوی: محمود راسخ فر، امیرعباس قلیچ لو، اصلاح رنگ: ایمان صالحی، پژوهش: مسعود طاهری، دستیاران پژوهش: سمیه خرمنژاد، فاطمه حقیقت، فاطمه خضردوست، ربابه میرباقری، بازیگران: امیرعباس قلیچ لو، حمید عبادی، مهدی قاهری، حسین تقیزاده، مجید بختیاری، احد توحیدیراد، محمدمهدی پیریزاد، امیرحسین صفاپور، طراح پوستر: مونا طاهری، طراح گریم: محمدمهدی پریزاد، طراح لباس: پروین حسینی، تولید بازسازی: مجتبا دربندی، محصولی از مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی