متن کامل سخنرانی محمد خزاعی در اختتامیه فیلم فجر

رئیس سازمان سینمایی کشور در آئین اختتامیه جشنواره چهل و دومین فیلم فجر سال 1403 را سال همدلی و همگرایی برای اعتلای سینمای ایران معرفی کرد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، محمد خزاعی در مراسم اختتامیه جشنواره چهل و دومین فیلم فجر به همراه دو دختر خود به روی سن رفت و با بوسیدن چادر و روسری دخترانش به حجاب نماد ملی و دینی و عرفی کشور ادای احترام کرد.

و در ادامه با دعای تحویل سال شروع کرد و گفت: سال جدید سینمای ایران را به همه شما عزیزان تبریک می‌گویم. سلام و درود دارم خدمت شما عزیزان حاضر و ارجمند. سال گذشته خاطرات تلخ و شیرین در سینما رقم خورد. خاطرات تلخی همانند درگذشت مرحوم مهرجویی، کیومرث پوراحمد، پروانه معصومی، و ناصر طهماسب و عزیزان دیگری که از بین ما رفته‌اند. در کنار این اندوه‌ها، خاطرات شیرین بسیاری رقم خورد همانند: آشتی مجدد مخاطب با سالن‌های سینما، احیای اقتصاد سینمای کشور، توسعه زیرساخت و جشن افتتاح سالن‌های سینما در شهرهای مختلف، موفقیت‌های داخلی و خارجی، جوایز فیلم‌ها، توجه به فیلم‌ها و فیلمسازان استانی و رونق گرفتن چرخه تولید آثار ملی در کشور.

وی افزود: سال بعد، سال همدلی برای اعتدال سینمای ایران است. همدلی و همکاری چرا و به چه مفهوم؟ اعتلای سینمای ایران یعنی چه؟ من معتقدم که همه اهالی سینما برای اعتلای سینما در حال تلاش هستند. ظاهر کلمه همدلی و همگرایی ساده است اما باید برای تبیین و تحقق این طرح برنامه ریزی گسترده‌ای انجام شود که حوزه مدیریت، صنوف و خانه سینما، رسانه ها و مخاطبان را شامل می‌شود. لازم است در عمل و کلام برای اعتلای سینمای ایران از دوقطبی‌سازی پرهیز کنیم. ما عزیزان، همکار هستیم اما همدل نیستیم .تداوم رشد و رونق سینما احتیاج به همدلی دارد تا بتواند به موفقیت‌ها و دستاوردهای بیشتری دست پیدا کند. کشوری که همدلی دارد می‌تواند در تصویرسازی بر اذهان عمومی موفق باشد.

خزاعی عنوان کرد: کشوری که تصویرسازی موفقی دارد کشوری موفق است کشورهای توسعه‌یافته، سینمای توسعه‌یافته‌ای دارند. کشورهایی که اقتصاد، آموزش، روابط بین‌الملل موفقی دارند در واقع در حوزه تصویرسازی بر افکار جهانی موفق عمل کرده‌اند همانند ژاپن، چین ،کره، هند و روسیه.باید فیلم خوب ساخته شود تا نسل جدید و قدیم هم رغبت، تمایل سرمایه‌گذاری برای ساخت فیلم داشته باشند .ما باید در دولت مسیر را هموار کنیم تا همه نسل‌ها بتوانند فیلم بسازند.

وی ادامه داد: توسعه سالن نمایش کشور، نماد توسعه‌یافتگی فرهنگی استان‌هاست. مخاطب سرمایه و پشتوانه اصلی ما در سینماست. اگر مردم نباشند سینما و سینماگر هم معنایی ندارد. همدلی عزیزان یعنی اولویت‌ها را نزدیک کنیم تا بتوانیم محصولات قوی و خوبی را تولید کنیم . مولوی می گوید : همدلی از هم‌زبانی بهتر است. ما باید نگاهمان به اصلاح آینده باشد و از گذشته درس بگیریم تا برای اصول امور در آینده برنامه‌ریزی کنیم.

ما از ساخت همه گونه فیلم استقبال می‌کنیم فیلم معترض، فیلم دغدغه‌مند، نقد درون گفتمانی، فیلم منتقدانه‌ای که اصلاح‌گر باشد، پیشرو باشد نه ناامید کننده. سینما وظیفه‌اش دیده‌بانی است، هم خوب‌ها و هم مشکلات را مطرح می‌کند.

رئیس سازمان سینمایی گفت: همدلی بخش‌های خصوصی و دولتی و نهادی امسال مثال‌زدنی بود. از کل آثار جشنواره 70 درصد متصل به بخش خصوصی است که جای تقدیر و تشکر از سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان این بخش دارد. البته متاسفانه برخی با بازی کردن با کلیدواژه‌های فیلم‌های ارگانی و نهادی به دوقطبی‌سازی در فضای فرهنگی دامن می‌زنند. انگار نهادها اشتباه کرده‌اند که از سینما حمایت می‌کنند. این عده مغرضانه از این بهانه برای تخریب و متلک علیه سینما استفاده می‌کنند. این واژه باید درست مطرح و تبیین شود.

وی اظهار کرد: اگر امسال نهادها و سرمایه‌های دولتی نبود 25 فیلم تولید نشده بود و بالغ بر 6 هزار و 500 اشتغال نیز فراهم نشده بود، این نکته مهمی است.من قدردان بخش خصوصی و به نهادهایی همانند حوزه هنری، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سازمان هنری رسانه‌ای اوج، بنیاد شهید ، بنیاد روایت، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، ارتش جمهوری اسلامی، بنیاد سینمایی فارابی، مجموعه راه، مجموعه رسانه‌ای بیان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم و خواهش می‌کنم که سال آینده با قدرت بیشتری فارغ از نتایج جشنواره ،از بخش خصوصی و هنرمندان پیشکسوت و قدیمی و جوانان حمایت کنند .

خزاعی تاکید کرد: از بدو انقلاب حمایت جدی دولت، نهادها و ارگان‌ها را از سینما داشته‌ایم. بسیاری از بزرگان و آثار مطرح ما با کمک و حمایت منابع، نهادها و ارگان‌ها تولید شده است، برخی از آثار مرحوم کیارستمی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برخی از آثار مرحوم مهرجویی در بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری و نیز آثار بیضایی و مرحوم پوراحمد و خیلی از بزرگان دیگر.

وی بیان کرد: این یک افتخار و دستاوردی برای حوزه فرهنگی کشور است که دولت و نهادها و ارگان‌ها نسبت به سینما و این حوزه دغدغه‌مند هستند و حمایت می‌کنند.باید زمینه‌سازی کنیم تا در کنار بخش خصوصی حمایت‌ها از تولید فیلم‌های خوب و قدرتمند شکل گرفته و تقویت شود.

رئیس سازمان سینمایی گفت: منظومه سینمای ایران در سراسر کشور گسترده است، باید قدردان این گستردگی و حمایت‌ها باشیم. در پایان خوشحالم که در سازمان سینمایی اجرای سیاست درهای باز برای فعالان سینما در حوزه های مختلف در حال اجراست تا عدالت فرهنگی محقق شود. بحث معیشت و اقتصاد و امنیت شغلی سینماگران که در جلسات مکرر مسایل خود را با ما مطرح کردند. ما همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کردیم این مشکلات را برطرف کنیم البته که این مسایل ادامه دارد و سعی داریم که همه آنها را در جلسات متعدد همراه وزیر محترم ارشاد و از طریق مراجع ذیربط و سازمان برنامه و بودجه برطرف کنیم.

وی ادامه داد: در دوران کرونا و پساکرونا و اغتشاشاتی که شکل گرفته بود که سینمای ایران در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با تنفس مصنوعی ادامه حیات داد. خوشبختانه در حال حاضر جان گرفته است و امروز شرایط مطلوبی دارد. مخاطبانی که از سینما قهر کرده بودند، فیلم های سینمای امسال را دیدند. احیای سینمای ایران با فروش خوبی رقم خورد و برخی از دوستان نقد می‌کنند که چرا جای برخی از آثار خالی بود و من می‌گویم اگر سینما را یک خانواده در نظر بگیریم که پدر آن کرایه خانه را پرداخت نکرده باشد و مادرش بیمار باشد، شما در چنین خانواده‌ای چکار می‌کنید؟ آیا در چنین شرایطی برای بچه‌های خانواده شاهنامه می‌خوانید؟

رئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: برای دوستانی که نقد می‌کنند چرا برخی فیلم ها حضور ندارند، باید بگویم که ما باید ابتدا اقتصاد سینما را درست می‌کردیم و در برنامه های آتی به مسایل دیگر بپردازیم.

خزاعی یادآور شد: در 40 سال گذشته، 570 سالن سینما ساخته که به همت دولت 250 سالن به آن اضافه شده است. تمام تلاش ما این است که تا پایان دولت سالن‌های سینما را به 1000 سالن برسانیم که جهش خوبی در سینما است.

وی ادامه داد: علی رغم اینکه برخی فکر می‌کنند تولیدات سینمای ایران خوابیده است بالغ بر 4300 مستند کوتاه، تله فیلم، فیلم و غیره در سینمای ایران تولید شده است. همچنین سیاه نمایی از سینمای ایران رخت بربسته است اما این به معنای این نیست که ژانرهای مختلف در سینما تقویت نشود، ما به آثار مختلف نیاز داریم. سینما باید خوبی‌ها، زشتی‌ها و پلیدی‌ها را بییند و امیدوارم شاهد آثار خوبی در سینما باشیم؛ آثاری با رعایت اصول ما و مسائل شرعی. من شعاری مطرح کردم که سازمان سینمایی بر اساس آن پیش می رود و از ما نخواهید که آن را نقض کنیم.

رئیس سازمان سینمایی بیان کرد: آخرین نکته اگر بخواهیم همدلی در سینمای ایران برجا باشد، باید از دو قطبی بودن در سینما جلوگیری کنیم. درست است که منافع برخی در دو قطبی بودن سینما است اما ما باید تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد. بحث دامن زدن به دو قطبی بودن در رسانه‌ها مطرح بود در حالی که باید بخش خصوصی با همکاری بخش دولتی از سینمای ایران حمایت کند.

وی درباره حضور سازمان‌ها و ارگان‌ها در جشنواره فجر ۴۲ مطرح کرد: این بحث به امروز سینمای ایران برنمی‌گردد. بزرگان زیادی در همین سینمای ایران کار خود را با حمایت نهادها ادامه دادند و امروز چه شده که حضور نهادها را نقد می‌کنند؟ صادقانه از بخش خصوصی، حوزه هنری، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، صدا و سیما و بنیاد سینمایی فارابی… تشکر می‌کنم.

خزاعی گفت: ما باید برای اعتلای سینمای قدرتمند، تولید آثار، تصویرسازی درست و پیشرفت کشورمان و همچنین تقویت جامعه و خانواده و امید به آینده همصدا باشیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه بین‌الملل نیز اتفاقی که در غزه می‌افتد، بی‌سابقه است و در 100 سال اخیر همچین اتفاقی نداشتیم چرا که بالغ بر ده هزار کودک و خردسال در جنگ نابرابرانه کشته شدند. روز به روز جریان مقاومت ریشه‌دارتر خواهد شد و هر خردسالی که به شهادت می‌رسد، کودکان دیگر وارد میدان می‌شوند. امروز باید سینمای ایران و 70 کشوری که در جشنواره حضور داشتند، برای غزه تصویرسازی کنند و مقاومت مردم فلسطین و غزه را به رخ بکشند. خواهش می‌کنم مردم فلسطین و غزه را یک دقیقه بی وقفه تشویق کنید.

رسانه سینمای خانگی- نگاهی به خانه‌به‌دوشی اصحاب رسانه و منتقدان در جشنواره فجر

بیش از سه دهه از اولین باری که اهالی رسانه و منتقدان به همراه دست‌اندرکاران فیلم‌ها صاحب یک سالن مخصوص در جشنواره فیلم فجر شدند می‌گذرد ولی خانه به دوشی آن‌ها هنوز ادامه دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اختصاص مکانی ویژه به خبرنگاران و عکاسان و نویسندگان سینمایی برای تماشای فیلم‌های جشنواره فجر در دهه‌ اول برگزاری این جشنواره جدی نبود و شاید دوره سومِ جشنواره فجر را که در سینما «صحرا» یک ردیف برای اهالی مطبوعات درنظر گرفته شد بتوان از نخستین دفعاتی دانست که برای خبرنگاران جایگاه مخصوصی تدارک دیده شد.  

در آن دوره‌ها کنفرانس‌های مطبوعاتی به تناوب و به شکل پرسش و پاسخ برگزار می‌شدند؛  از جمله دوره هشتم که با اجرای عبدالله اسفندیاری در مرکز آموزش فیلم‌سازی همراه بود.

در طول این سال‌ها انتخاب محل اصلی نمایش فیلم‌های جشنواره تغییرات متعددی داشته و تعیین یک مقر به عنوان «کاخ جشنواره» – یا طبق گفته برخی مدیران سال‌های اخیر، «خانه جشنواره» – که محل حضور اهالی رسانه و عوامل فیلم‌ها در کنار هم باشد، سبب افزایش درخواست‌ها برای دریافت کارت حضور در کاخ جشنواره شد بویژه آنکه گسترش و تنوع رسانه‌ها در این افزایش تعداد درخواست‌ها بی‌تاثیر نبوده است.   

با این حال اگر بخواهیم سینمای مطبوعات را در این چهار دهه مرور کنیم،  یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سال ۱۳۷۱ را می‌توان نخستین باری دانست که یک سالن سینمایی به اهالی رسانه و نویسندگان سینمایی در مطبوعات اختصاص پیدا کرد و سینما «شهر قصه» در کنار سینما «آزادی» میزبان آن‌ها شد.

در دوره‌های دوازدهم و سیزدهم جشنواره، سینما «قدس» میزبان رسانه‌ها بود و از دوره چهاردهم تا شانزدهم هم این میزبانی به سینما «فلسطین» رسیده بود.  

سینمای رسانه‌ها در دوره هفدهم بار دیگر به سینما «قدس» برگشت ولی دوره بعد باز هم این سینما تغییر کرد و در دوره هجدهم سینما «استقلال» میزبان اهالی رسانه شد و جمعی از منتقدان هم برپایی نشست‌ها را برعهده گرفتند.

در دوره نوزدهم بار دیگر سینما «استقلال» برای خبرنگاران در نظر گرفته شد. در این دوره که کامران ملکی مدیریت روابط عمومی جشنواره را برعهده داشت، سینما تنها در اختیار رسانه‌های گروهی قرار گرفت در حالی که پیش‌تر داوران جنبی هم در کنار بچه‌های مطبوعات حضور داشتند.

در دوره بیستم اهالی رسانه‌ به سالن «حجاب» رفتند و در دوره‌های بیست‌ویکم و بیست‌ودوم دوباره به سینما «استقلال» برگشتند که در آخرین دوره برخی از منتقدان و سینماگرانی که قبلا سابقه کار رسانه‌ای داشتند اجرای نشست‌ها را برعهده گرفتند از جمله مرحوم کیومرث پوراحمد، غلامرضا موسوی‌ و رسول صدرعاملی.

در دوره بیست‌وسوم و نیز بیست‌وچهارم سینما «صحرا» بار دیگر میزبان رسانه‌ها شد اما در دوره بیست‌وپنجم سینمای رسانه‌ها به سینما «فلسطین» منتقل شد.

در دوره بیست‌وششم بار دیگر سینما «صحرا» میزبان رسانه‌ها شد که از این دوره کارت خبرنگاران دارای بارکد شده بود و امکان بررسی حضور آن‌ها را فراهم می‌کرد. در دوره بیست‌وهفتم سینما «فلسطین» بار دیگر به رسانه‌ها اختصاص پیدا کرد.

اما سینمای رسانه از دوره بیست‌و هشتم به مرکز همایش‌های برج میلاد منتقل شد که با توجه به استقرار تیم مدیریتی جشنواره و نیز بخش بازار در این محل، به عنوان کاخ جشنواره شهرت یافت و مرکز همایش‌های برج میلاد از سال ۱۳۸۸ به مدت هشت سال تا سی‌وپنجمین دوره، میزبان اهالی رسانه و صاحبان فیلم‌ها شد.

در دوره سی‌وششم به دبیری ابراهیم داروغه‌زاده، سینمای خبرنگاران و عکاسان یا همان کاخ جشنواره برای نخستین بار به پردیس سینمایی ملت رفت تا پس از نزدیک به یک دهه بار دیگر یک مجموعه سینمایی میزبان اهالی رسانه باشد.

در آن مقطع عده‌ای حذف برج میلاد را بخاطر واکنش‌های اعتراضی همراه با سوت و کف حاضران در سالن هنگام تماشای برخی فیلم‌های بی‌کیفیت، می‌دانستند و حتی یکی از مدیران جشنواره به ایسنا گفته بود که این تصمیم بنا به درخواست برخی فیلمسازان گرفته شده است  چون فضای سینمای رسانه را در برج میلاد ترسناک می‌دانستند. البته عده‌ای دیگر هم اعتراض عوامل فیلم‌ها مبنی بر استاندارد نبودن سالن مرکز همایش‌های برج میلاد برای نمایش فیلم را دلیل انتقال محل اصلی جشنواره به پردیس ملت می‌دانستند.

استقرار جشنواره و سینمای رسانه که محل حضور عوامل فیلم‌ها و نشست‌های پرسش و پاسخ نیز بود در پردیس سینمایی ملت در دوره‌های سی‌وهفتم و سی‌وهشتم هم ادامه داشت تا به شیوع کرونا رسیدیم و سال ۱۳۹۹ دوره سی‌ونهم جشنواره فجر در شرایطی خاص دوباره به برج میلاد برگشت تا با توجه به وسعت فضا، امکان رعایت پروتکل‌های بهداشتی بیشتر فراهم شود.

در دوره چهلم با تغییر چیدمان، تعداد صندلی‌های سالن در برج میلاد برای رعایت فاصله‌ تماشاگران تقریبا به یک سوم کاهش پیدا کرد

این وضعیت با کم شدن محدودیت‌های کرونایی در سال ۱۴۰۰ هم ادامه داشت و مرکز همایش‌های برج میلاد با ظرفیتی بیشتر میزبان چهلمین دوره جشنواره شد.   

اما سال گذشته در چهل و یکمین دوره، سینمای رسانه با نام «خانه جشنواره» در نخستین دوره دبیری مجتبی امینی به پردیس سینمایی ملت برگشت و حالا برای دوره چهل و دوم باز هم بحث بر سر بازگشت جشنواره به مرکز همایش‌های برج میلاد است. این مرکز سال قبل میزبان بخش بازار بین‌المللی جشنواره بود که دور بودنش از محل اصلی جشنواره سبب کم‌خبری آن در رسانه‌ها شد.  

البته تاکنون هیچ خبری از جزئیات بخش بین‌الملل جشنواره فجر منتشر نشده ولی مقر اصلی جشنواره در هر جایی باشد، نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که جشنواره‌ای با اعتبار فیلم فجر پس از چهار دهه هنوز می‌تواند دستخوش محدودیت‌های مالی برای اجاره سالن یا محل برخی گرو کشی ها باشد.

با تمام این‌ها سازمان سینمایی سال گذشته در خط مشی تعیین شده برای فعالیت‌های موسسه سینماشهر، این موسسه را به ساخت «خانه جشنواره‌های سینمایی» مأمور کرد که به نظر می‌رسد تاکنون در این زمینه اتفاق جدی رخ نداده است و یا اگر مقدمات آن فراهم شده است، هنوز رسمی اطلاع رسانی نشده است.

رسانه سینمای خانگی- فلسطین ما را از بن‌بست نجات می‌دهد

فیلم مستند « پنج دوربین شکسته» در تازه ترین جلسه نمایش فیلم مدرسه آزاد روزنامه نگاری با حضور کوروش علیانی نویسنده و فعال فرهنگی اکران و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تازه‌ترین جلسه نمایش فیلم مدرسه آزاد روزنامه نگاری با نمایش فیلم مستند «پنج دوربین شکسته» در قالب پروژه «فلسطین از لنز» با حضور کوروش علیانی نویسنده و فعال فرهنگی برگزار شد.

«پنج دوربین شکسته» روایت گر پنج داستان مختلف درباره عماد برنات، خانواده او و مردم روستای بیلین در کرانه غربی است. هر دوربین شکسته برنات، با خود داستانی درباره مقاومت دارد.

«پنج دوربین شکسته‌» را بی صدا ببینید

کوروش علیانی در ابتدای این برنامه درباره فیلم «پنج دوربین شکسته» توضیح داد: درباره این فیلم نظری دارم؛ برای بار دوم که فیلم را تماشا کردید، صدا را ببندید و بعد فیلم را ببینید به ویژه اینکه آغاز فیلم آغاز اشتباهی است. فیلم در متن زندگی می‌گذرد و بی معنی نیست که شما با شخصیت خردسالی به نام جبرئیل فرزند چهارم عماد همراه هستید. آن بچه جایش در متن مبارزه مندرج در فیلم است. فیلم با چه چیزی آغاز می‌شود؟ با موسیقی و حرف‌هایی که در جریان برخی تولیدات موسیقایی اروپایی نسبت به آسیا وجود دارد. فضایی که دربرگیرنده بازی‌هایی است که به درد ما برای تحلیل این فیلم نمی‌خورد. اما به گمان من فیلم یک فهرست باز از پرسش‌های بی جوابی است که ممکن است در ذهن شما جرقه بزند، آزار بدهد و شما را هم رها نکند.

این مدرس و پژوهشگر ادامه داد: وقتی شما دوباره فیلم را ببینید پرسشی ایجاد می‌شود اینکه نظرتان نسبت به «زندگی روزمره» و «مبارزه» چیست؟ اصلاً چه چیزی می‌تواند باشد و چه چیزی باید باشد؟ اما همه فیلم هم، تماماً این پرسش‌های فلسفی را نمی پرسد. شما با شخصیت‌هایی مواجه می‌شوید که بعد از شخصیت اصلی یعنی جبرئیل با هم فرق دارند. به اینها فکر کنید. شخصیت‌هایی که واقعاً دربرگیرنده اتفاقات و رویکردهای جدایی هستند. «عماد»، «ادیب» و «فِل» در فیلم آدم‌هایی هستند که واقعاً نگاه‌های متفاوتی باهم در مبارزه با اسرائیل دارند که پرسش‌های زیادی برای ما ایجاد می‌کند. نکاتی که می‌بایست پس از تماشای فیلم به دنبال آن باشید.

از اعتراض مدنی تا اعتراض خشمگینانه در یک فیلم

وی افزود: حضور کودکان در مبارزات موجود در فیلم هم نکته بسیار مهمی است که می‌تواند برای ما پرسش‌های زیادی ایجاد کند. اینکه آیا حضور این کودکان در جریان اعتراضات و مبارزات با رژیم صهیونیستی درست است یا خیر؟ موضوع حفاظت از بچه‌ها توسط بزرگترها هم نکته مهمی است که در برخی از نکات فیلم وجود داشت و در بخش‌هایی از آن موجب شد که پدر و مادرهای فیلم واکنش‌های جالب توجهی را از خود نشان دهند. ما در این فیلم با جنبه‌هایی از اعتراض مواجه می‌شویم که مدنی‌ترین اعترض ها تا خشمگینانه ترین مواجهه را در آن شاهد هستیم. موضوعاتی که موجب جدی تری شدن شکل اعتراض‌های مردم بر علیه رژیم صهیونسیتی هم می‌شود. اصلاً همین که در ذهن خود، فیلم را جلو و عقب کنید به موضوعات جالب توجهی می‌رسید که می‌تواند برای شما دربرگیرنده پرسش‌های زیادی باشد.

علیانی با اشاره به دیگر نکات مندرج در فیلم عنوان کرد: بحث شهرک سازی رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی هم از نکته‌های مهم فیلم بود. اصلاً روند ساخت شهرک در این اراضی خودش یک سوال است. اینکه آیا این یک روند عقیدتی است یا نه عملاً روندی برای ایجاد فساد اقتصادی است؟ موضوعی که در اسرائیل یکی از موضوعاتی است که ما در این سال‌ها به آن توجه نداشتیم و می‌تواند در این فیلم مورد تحلیل ذهنی بیشتری قرار گیرد. کما اینکه در بخش‌هایی از فیلم «پنج دوربین شکسته» دیدیم به آن پرداخته شد اما نه آنچنان که بتوانیم در مسیر اصلی فیلم مشاهده کنیم. نکته‌ای که می‌تواند ما را به سمت و سوی گرایش‌های مذهبی و سیاسی سران رژیم صهیونیستی چه در گذشته چه در این سال‌ها سوق دهد تا انگیزه تحقیق و تحلیل بیشتری از آنها داشته باشیم.

این فعال فرهنگی با ارائه پیشینه‌ای مختصر از تاریخ گرایش‌های سیاسی و مذهبی افراد ذی نفوذ در اسرائیل گفت: در فیلم می‌بینیم که پیشانی، مذهبی‌های اسرائیل هستند اما بعد که وارد جریان اصلی فیلم می‌شویم، می‌بینیم که دیگر از آنها خبری نیست. در این فیلم ما شاهد مواجهاتی هستیم که برای مبارزه با انبوهی از روش‌های مبارزه روبه رو است اما اینها «همه چی» و «هیچی» هستند. چرا؟ چون همه راه‌ها در فیلم توسط او تست می‌شود اما نتیجه‌ای نمی‌گیرد. در واقع «امکان» و «عدم امکان» ۲ عبارتی هستند که می‌تواند پس از تماشای این فیلم برای شما مطرح شود که فلسطینی‌ها در برابر رژیم صهیونیستی چه ابزاری برای مبارزه در جهت پیروزی دارند؟ شما در فیلم شاهد رفت و برگشت‌های هستید که باز هم در ذهن شما پرسش ایجاد می‌کند.

فلسطین مبنایی برای رهایی از بن بست است

وی افزود: نکته دیگری که در فیلم مشاهده می‌شود این است که اساساً ما در این فیلم به چه چیزی ملاک موفقیت می‌گوئیم؟ آیا ما در ماجرای عقب نشینی و تصرف اراضی اشغالی که در جایی از فیلم حتی ۲ متر عقب نشینی می‌کند می‌توانیم موفقیتِ از پس مبارزه و اعتراض تلقی کنیم؟ چرا این سوال را می پرسم چون در یک بخش دیگر فیلم دوباره می‌بینیم در چند متر آن سوتر دیوارهای بتنی در حال ساخت هستند. مسئله بعد مسئله «حجاب» در فیلم است. در جایی همسر عماد حجاب کاملی با لباس آستین کوتاه دارد، اما در بخش دیگری از فیلم شاهد زنانی با پوشش کامل هستیم که آن هم دربرگیرنده تضادهای پرسشگرانه ای است. پرسش‌هایی که دربرگیرنده موضوع حجاب در فلسطین است و شما به عنوان یک تحلیل گر می‌توانید براساس این فیلم به دنبال پاسخ برایشان باشید.

علیانی در بخش دیگری از صحبت‌های خود ضمن اشاره به موضوع «سبک زندگی» در فلسطین و اشاره‌هایی که در فیلم به آن شد، اظهار کرد: این فیلم پر از سوال‌هایی است که شاید جواب آنها را به معنی مطلق نگیرید اما می‌توانید براساس آن آگاهی خود را افزایش دهید که صرفاً به معنای ستمدیدگی نیست چون ماجرا لایه عمیق‌تری دارد. اینکه به اعتقاد من فلسطین می‌تواند مبنایی برای رهایی از بن بست‌هایی باشد که اکنون در جریان زندگیمان با آن مواجه هستیم. فلسطینی که مساله اش فقط ظلم ستیزی نیست بلکه پاسخ دهنده نکات مهمی است که می‌توانیم آن را به جامعه خودمان هم تعمیم دهیم.

این نشست با پرسش و پاسخ حاضران با کوروش علیانی ادامه پیدا کرد.

رسانه سینمای خانگی- برای سینمای ایران؛ برای علی حاتمی

۱۴ آذر سالروز خاموشی چراغ عمر سینماگری است که آثار برجای مانده از او چون چراغی خاموشی‌ناپذیر به سینمای ایران روشنی بخشیده و یاد و نام او مشمول معنای این دیالوگ نبشته بر سنگ مزارش است: «آیین چراغ خاموشی نیست».

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در بین نسل فیلمسازان موج نو، علی حاتمی جایگاهی یگانه دارد، سینماگری که ۲۷ سال پس از کوچ نابهنگام از سینما و دنیا، مسعود کیمیایی همقطار دیرین حاتمی، ۱۴ آذر سال ۱۳۹۷ همزمان با سالروز درگذشت کارگردان «سوته دلان» در گرامیداشت وی نوشت‌:‌ «علی حاتمی را نباید به یاد آورد، در یاد هست. بیرون نمی‌رود، چون مهمان یاد نیست. علی حاتمی را همیشه دوست داشتم. پنجره‌ای رو به باغ، پر از طراوت و نسیم. چه می‌شود گفت آخر ندارد. مرگ انسان را تمام نمی‌کند. سینمایی به‌ سادگی متن‌هایش… پیچیدگی، طرح معما نداشت. سینمایی روان و گفت‌وگوهای خانگی. اما… زیبا.»

عباسعلی حاتمی معروف به علی حاتمی ۲۳ مرداد سال ۱۳۲۳ در خیابان شاهپور تهران متولد شد و سالها بعد، پس از فارغ التحصیلی از هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک، چنانکه خود اذعان کرده، از ۱۶ – ۱۷ سالگی با نگارش چند نمایشنامه، فعالیت حرفه ای را آغاز کرد.

حاتمی نخستین نمایشنامه خود را با عنوان «دیب»(دیو) در تالار دانشکده هنرهای دارماتیک به صحنه برد و بعدتر نمایشنامه «حسن کچل» را به کارگردانی داود رشیدی در تالار سنگلج به اجرا رساند.

احترام برومند همسر مرحوم داوود رشیدی ۲۴ مرداد سال ۱۳۹۸ در مراسم گرامیداشت زادروز علی حاتمی که در تالار سنگلج برگزار شد، گفته بود:‌ زنده‌یاد حاتمی از دانشجویان همسرم بود و من برای اولین بار او را در منزل‌مان ملاقات کردم که در همان دیدار نمایشنامه «حسن کچل» را برای من و داود رشیدی خواند. پس از آن رشیدی تصمیم گرفت که این نمایشنامه را روی صحنه ببرد.

حاتمی سپس فعالیت خود را در تلویزیون ملی آغاز کرد و پس از نگارش چند نمایش تلویزیونی، نخستین فیلم سینمایی بلندپروازانه خود و نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران را به نام «حسن کچل» در سال ۱۳۴۸ ساخت.

حاتمی که افزون بر کارگردانی، نویسندگی و نیز سرایش اشعار این فیلم موزیکال را برعهده داشت، در نخستین اثر سینمایی خود به سراغ یک داستان فولکلوریک و عامه پسند و مملو از مثل ها و متل های مردمی با سبک نقالی رفت.

داستان «حسن کچل» با صدای مرحوم مرتضی احمدی به عنوان نقال و نقل «شهر شهر فرنگه، خوب تماشا کن، سیاحت داره…»، از دریچه دستگاه شهر فرنگ آغاز می شود و روایت پسر(حسن) کچلی است که عاشق «چهل گیس» اسیر طلسم دیو شده است.

«حسن کچل» مملو از آموزه های اخلاقی است از توصیه به صداقت و غلبه خیر بر شر. «حسن کچل» با استقبال مردم روبرو شد و حدود ۹ میلیون تومان فروخت.

حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است

حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است.

پس از «حسن کچل»، حاتمی دومین فیلم بلند خود به نام «طوقی» را در سال ۱۳۴۹ ساخت. حاتمی در «طوقی» مانند «حسن کچل» داستان خود را در بستر خرافات و باورهای مردمی پیش می برد، روایتگر خانواده ای است که با نشستن کفتر شومی به نام «طوقی» به بام خانه اشان دچار مصیبت و بلا می شود. یکی از پیام های اخلاقی «طوقی» این است که کار را باید به کاردان سپرد. اشتباهی که از «آسید مصطفی» در فرستادن «آسید مرتضی» خواهرزاده جوان خود برای سرانجام رساندن کاری بزرگ سرزد، برای خانواده پایان شومی را رقم زد.

نیمی از فیلم در کاشان و نیم دیگر آن در شیراز فیلمبرداری شد. ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی، صغری عبیسی(آفرین) و حمیده خیرآبادی(نادره) و ژاله علو در «طوقی» بازی می کردند.

حاتمی که به دوبله علاقه بسیاری داشت در «طوقی» از صدای مرحوم چنگیز جلیلوند بهترین بهره را گرفت و وی به جای دو نقش اصلی فیلم صحبت کرد.

موسیقی متن بسیار زیبای «طوقی» کاملا با فیلم سازگاری دارد و این فیلم را به اثری نوستالژیک تبدیل کرده است.

«طوقی» یکسال پس از «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی اکران شد. «طوقی» بعد از «قیصر» دومین فیلمی بود که بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در کنار یکدیگر ایفای نقش کردند. موفقیت هر دو فیلم در گیشه، تاثیر فراوانی در بهبود اقتصاد سینمای ایران داشت.

حاتمی سال ۱۳۵۰ فیلم سینمایی «باباشمل» و دومین اثر موزیکال خود را با بازی محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی و بهمن مفید به روی پرده برد.

حاتمی «باباشمل» را نیز در امتدا ساخته های فولکلوریک خود، و با عبور از تاریخ، تماشاگر را به دوره لوطی های اواخر دوره قاجار می برد و در داستانی ساده و بی پیرایه به مفاهیم اخلاقی عشق، بدگمانی و گذشت می پردازد.

سال ۱۳۵۱ سال پرکاری برای حاتمی بود و در این سال سه فیلم «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار» را ساخت.

«قلندر» چهارمین ساخته حاتمی بود با همان نشان های رایج و مورد علاقه وی که در «بابا شمل» دیده شد، با این تفاوت که موزیکال نبود. «قلندر» دومین همکاری حاتمی با ناصر ملک‌مطیعی بود که نقش «قلندر» را بازی می کرد.

«خواستگار» نیز دیگر فیلم حاتمی در سال ۱۳۵۱ بود. این فیلم داستانی معاصر و طنز دارد و حکایت آموزگاری به نام «آقای خاوری» است که بنای خواستگاری را از دختری به نام «زری» دارد اما در مصاف دیگر خواستگاران، قافیه را می بازد!

حاتمی در «ستارخان» نیز موضوعی تاریخی را دستمایه قرار می دهد و به روایت بخشی از تاریخ قیام مشروطه به روایت خود می پردازد.

علی نصیریان و عنایت‌الله بخشی به ترتیب در نقش «ستارخان» و «باقرخان» ظاهر شدند و عزت‌الله انتظامی، جلال پیشواییان، محمدعلی کشاورز، جهانگیر فروهر، محمدعلی سپانلو و سیروس ابراهیم‌زاده عهده دار دیگر نقش ها بودند.

«ستارخان» برای حاتمی دردسر ساز شد و شماری از نمایندگان مجلس وقت، آن را تحریف علنی تاریخ قلمداد کردند و حاشیه های دیگر در نهایت سبب شد، پروانه نمایش لغو و فیلم توقیف شود.

سال ۱۳۵۲ حاتمی نخستین تجربه سریال سازی خود را با ساخت مینی سریال ۶ قسمتی داستان ها مثنوی شامل «سلطان و کنیزک»، «پیر چنگی»، «قاضی و زن جوحی»، «خلیفه و اعرابی»، «طوطی و بازرگان» و «صوفی» آغاز کرد که در نوروز ۱۳۵۶ از تلویزیون پخش شد.

جمشید مشایخی، سعید امیرسلیمانی و عباس مغفوریان از جمله بازیگران این سریال بودند.

علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت

جمشید مشایخی پیشتر در مصاحبه ای درخصوص همکاری با حاتمی در این سریال گفته بود: علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت و معتقد بود که غباری در نگاه به مولانا نشسته و ما باید با ساخت فیلم هایی با اقتباس از قصه های حضرت مولانا باعث شویم مردم مجدد نگاهی به کارهای این شاعر بزرگ بیندازند و در این راستا ۶ تا از قصه‌های مثنوی معنوی را تبدیل به فیلمنامه کرد و من هم در آنها بازی کردم. علی حاتمی تاریخ را به خوبی می‌دانست و دانش خوب او در تاریخ بود که کارهایی تاریخی اش را تا به امروز ماندگار کرد.

حاتمی دو سال پس از ساخت سریال داستان های مثنوی، تولید پروژه بلندپروازانه دیگری به نام «سلطان صاحبقران» را در دست گرفت، که آن را نیز در گفت وگو با منوچهر نوذری ارزنده ترین کار خود در عرصه سریال سازی معرفی کرد.

سریال ۱۳ قسمتی «سلطان صاحبقران» سال ۱۳۵۴ از تلویزیون پخش شد و با توجه با استقبال، پخش آن در سال ۱۳۵۶ از تلویزیون تکرار شد.

حاتمی در «سلطان صاحبقران» ذیل روایت بخشی از دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار و قتل امیرکبیر تا زمان ترور وی، نقدی بر سیستم حکومتی گرفتار در لجاجت، کینه توزی، قدرت طلبی، بی کفایتی، توطئه و … می پردازد.

در «سلطان صاحبقران» نقش امیرکبیر و ناصرالدین شاه به ترتیب به ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی سپرده شد و جمعی دیگر از بازیگران از جمله زری خوشکام، پرویز فنی‌زاده، سعید نیک‌پور، جهانگیر فروهر، سعید امیرسلیمانی، سعید پورصمیمی، اسماعیل داورفر، مرتضی احمدی، مهری ودادیان، مرضیه برومند و رضا بابک در این سریال حضور داشتند.

حاتمی در مصاحبه ای و درباره اینکه چرا دوران قاجاریه و به ویژه دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار را برای روایت خود از تاریخ ایران برگزیده‌، گفته بود: به جرأت می‌توانم بگویم که حسّ من، ریتم من و ضرباهنگ کارهای من برای زندگی دوره قاجار خیلی مناسب تره تا زندگی امروز!… ، یعنی من اگر یک قصه یا فضایی مربوط به زندگی در دوره قاجار باشه، خیلی به هرحال با آن نزدیکی بیشتری احساس می‌کنم… شاید یکی از دلایل این باشه که بعد از قاجاریه واقعاً یک مقداری هویت ملی ما به جبر، و نه به صورت یک جریان عادی و طبیعی تغییر کرد.

سریال ارزنده «سلطان صاحبقران»، یک نکته قوت دیگری داشت و آن دیالوگ های ماندگاری بود که از ذهن علی حاتمی تراوش می کرد.

دیگر نقطه قوت این سریال موسیقی آن ساخته مرحوم واروژ هاخباندیان(واروژان) بود که همچنان زنده است و طراوت دارد.

پس از تولید سریال فاخر «سلطان صاحبقران»، حاتمی فیلم سینمایی «سوته دلان»، بهترین اثر در کارنامه خود، و حتی بازیگران و نیز محبوب ترین فیلم نزد منتقدان را ساخت.

«سوته دلان» اثری زمستانی است و داستان آن درمورد «حبیب آقا ظروفچی» است که برای مراقبت از مادر و برادر معلول خود به نام «مجید کله خربزه» که دچار اختلال ذهنی است، پشت پا به زندگی زده و حتی ازدواج با محبوب خود که سالها به پای او نشسته را به تاخیر انداخته است.

اما داستان از جایی آغاز می شود، که حبیب آقا ظروفچی به توصیه دوستان، که راه نجات «مجید» را گماردن زنی برای او می داند، عمل می کند اما انتخاب غلط و فهمیدن اصل ماجرا از سوی «مجید»، سبب بدحالی او می شود و «حبیب آقا ظروفچی» برای نجات و شفای برادر راهی امام زاده داود(ع) می شود و … .

«سوته دلان» سال ۱۳۵۶ به عنوان آخرین اثر حاتمی پیش از انقلاب با بازی بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، فخری خوروش، جهانگیر فروهر، سعید نیکپور و رقیه چهره آزاد ساخته شد. این اثر سینمایی در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان یکی از ماهنامه های سینمایی به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.

هفتمین اثر سینمایی حاتمی نیز سرشار از آموزه های اخلاقی است و دیالوگ های دلنشین، به این فیلم صفای خاصی بخشیده و معروف ترین و ماندگارترین دیالوگ تاریخ سینما از زبان «مجید آقا ظروفچی» وقتی بر بلندای کوه مشرف به امام زاده داود(ع) متوجه مرگ برادر می شود، ادا می شود: «همه عمر دیر رسیدیم.»

حاتمی همواره به دوبله فیلم های خود علاقه خاصی داشته و در «سوته دلان» شاهد درخشش این هنر از سوی دوبلورهای خوش صدا هستیم و منوچهر اسماعیلی با صداپیشگی «مجید کله خربزه»، دیالوگ های ناب حاتمی را در تاریخ جاودان کرد.

یک نکته جالب در «سوته دلان» طراحی گریم و چهره پردازی «مجید کله خربزه» بود که با همکاری «اتللو فاوا» گریمور ایتالیایی و ایرج صفدری شکل گرفت.

در «سوته دلان» از موسیقی ساخته حسین عیلزاده استفاده شد که نخستین همکاری وی با حاتمی بود.

حاتمی سالها پیش در گفت وگوی ضمن اعلام علاقه به هنر، از سریال «هزاردستان»، فیلم سینمایی «کمال الملک» و «دلشدگان» به عنوان سه گانه سینمایی(تریلوژی) خود به ترتیب در باب و ستایش هنر «خوشنویسی»، «نقاشی» و «موسیقی» اشاره کرده بود.

حاتمی که با ساخت «حسن کچل» آن هم در نخستین کار سینمایی ثابت کرده بود که دل بی پروایی برای به سرانجام رساندن پروژه های بزرگ دارد، تولید سریال «هزاردستان» را سال ۱۳۵۸ آغاز کرد و طی فرایندی هشت ساله، سال ۱۳۶۶ آن را به پایان رساند و از تلویزیون پخش شد.

حاتمی توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت

حاتمی که توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت، «هزاردستان»، سریال پر شخصیت خود را با هنرنمایی گروه از برجسته‌ترین بازیگران سینما شامل جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، جعفر والی، عزت‌الله مقبلی، حسین گیل، زهرا حاتمی، شهلا میربختیار، پرویز پورحسینی، جهانگیر الماسی، محمد مطیع، جمشید لایق، اسماعیل محرابی، رقیه چهره‌آزاد، عطاءالله زاهد، نعمت‌الله گرجی، محمد ورشوچی، سعید امیرسلیمانی، مهری ودادیان، اصغر همت و … ساخت.

وقایع «هزاردستان» با نام ابتدایی «جاده ابریشم»، از سالهای انقراض حکومت قاجار آغاز می شد و تا سال ۱۳۲۰ و ورود متفقین به ایران ادامه می یابد و حاتمی با دستمایه قرار دادن یک اتفاق تاریخی، به رسم مالوف و با قدرت تخیل آن را دراماتیزه کرده و روایتی تماشایی ارائه می دهد.

«هزاردستان» روایتگر فردی به نام «رضا خوشنویس» مبتنی بر شخصیت واقعی «کریم دواتگر» است که در جوانی به «رضا تفنچگی» معروف و التزام رکاب یک خان در موعد شکار بوده است. وی پس از آشنایی با فردی نام «ابوالفتح»، وارد گروهی به نام «کمیته مجازات» می شود که یگانه راه نجات ایران را اقدام مسلحانه علیه رجل فاسد و حذف آنها می داند اما شخصیتی در داستان وجود دارد که سرنخ همه علت و علل این ماجراها به وی ختم می شود؛ «خان فرمانفرما».

به گفته برخی منابع، حاتمی نگارش فیلمنامه «هزاردستان» را سال ۱۳۵۴ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ به پایان رساند. نقل است که حاتمی حین نگارش فیلمنامه برای مدتی در فرانسه بوده و برای اینکه تمرکز خود را از دست ندهد، سر خود را تراشیده تا مجبور نباشد به بیرون از خانه مراجعه کند!

سریال «هزاردستان» با آهنگسازی مرتضی حنانه، با گروه حرفه ای از صداپیشگان شامل منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب، ایرج ناظریان، عزت الله مقبلی، حسین عرفانی، بهرام زند، زهره شکوفنده، خسرو خسروشاهی، شمسی فضل‌اللهی، احمد رسول‌ زاده، اصغر افضلی، ژرژ پطرسی، عطاءالله کاملی، پرویز بهرام، جلال مقامی، منوچهر نوذری، حسین حاتمی، آذر دانشی، حسین معمارزاده، داوود باقری، تورج نصر، کنعان کیانی، پرویز ربیعی، منوچهر والی‌زاده، خسرو شایگان و … دوبله شد.

جالب اینکه منوچهر اسماعیلی به جای جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید لایق و ناصر طهماسب به‌ جای علی نصیریان، اسماعیل محرابی، اسماعیل محمدی، جهانگیر فروهر، نعمت‌الله گرجی، و عزت‌الله مقبلی به‌ جای جعفر والی و جهانگیر فروهر ادای صدا کردند!

بار دیگر دیالوگ های ناب و شعرگونه، سریال «هزاردستان» زیبایی خاصی به این اثر بخشید.

احمد بخشی دستیار حاتمی در مصاحبه ای در مورد نگارش فیلمنامه و دیالوگ ها توسط وی گفته بود: «علی بدون فیلمنامه سر صحنه نمی‌آمد، اما نکته‌ای در فیلمنامه‌های او وجود داشت؛ حاتمی در فیلمنامه اولیه دیالوگ‌ها را خلاصه می‌نوشت؛ دلیلش هم این بود که می‌گفت وقتی من هنوز نمی‌دانم چه کسی قرار است این نقش را بازی کند و دیالوگ‌ها را بگوید، لزومی ندارد همه چیز را از همین حالا مشخص کنم. حال اگر قول برخی دوستان فراموشکار را هم جدی بگیریم و قبول کنیم که او دیالوگ فیلم‌هایش را سر صحنه فیلمبرداری می‌نوشت، این را باید به پای قوت و قدرت او بگذاریم و نه ضعفش.»

وی همچنین گفته بود: «علی روی دیالوگ‌های فیلم‌هایش خیلی حساس بود و دوست نداشت بازیگرها از خود چیزی به متن گفت‌وگوها اضافه کنند. اگر متوجه می‌شد ادای جمله‌ای برای بازیگر سخت است و حرف در دهانش نمی‌چرخد، آن را درست می‌کرد. از طرف دیگر چون معمولاً با یک گروه خاص کار می‌کرد، همه این اخلاق او را می‌دانستند و کسی بدون هماهنگی قبلی و مقابل دوربین کلمه و جمله‌ای را به اختیار خود عوض نمی‌کرد. اگر هم کسی جدید به گروه اضافه می‌شد، بازیگرهای قدیمی‌تر گوشی را دستش می‌دادند تا حواسش به این موضوع باشد. من نثر حاتمی را در هیچ کجای دیگر ندیدم. بعضی مواقع به این فکر می‌افتادم که شاید او یک دوره‌ای را در زمان قاجار زندگی کرده که اینقدر به زبان آن روزگار مسلط است.»

حاتمی که افزون بر دانش بی نظیر دیالوگ نویسی، توانایی بی مانندی در طراحی صحنه و دکور و لباس داشت، برای ساخت «هزاردستان» احتیاج به لوکیشنی به وسعت تهران قدیم داشت، از این رو، دست به کار بزرگی زد که به یکی از میراث های ابدی این کارگردان بزرگ برای صنعت سینمایی ایران شد.

حاتمی در بزرگراه شهید لشگری، شهرکی را با عنوان شهرک سینمایی غزالی با نام کنونی «شهرک سینمایی و تلویزیونی ایران» با طراحی ولی الله خاکدان و با کمک «جانی کورتینا» دکوراتور ایتالیایی در ۱۰ هکتار و در سال ۱۳۵۸ ساخت.

میدان توپخانه، ساختمان شهرداری، ساختمان عدلیه، خیابان لاله‌زار، خیابان اکباتان، جواهر فروشی قازاریان، گراند هتل، ساختمان شاه‌آباد و کافه پارس تهران قدیم از جمله مکان های بودند که در شهرک غزالی ساخته شد.

این شهرک سینمایی تا کنون محل فیلمبرداری و ساخت بسیاری از سریال ها بوده و نیز به محلی گردشگری تبدیل شده است.

احمد بخشی دستیار علی حاتمی سالها پیش در مورد «هزاردستان» گفته بود:‌ این سریال به طریقه ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری شد. در حدود ۲۸ قسمت فیلمبرداری کرده و تحویل تلویزیون دادیم اما فقط ۱۵ قسمت آن به روی آنتن رفت. دلیل اصلی این حذف‌ها حجاب بازیگران زن بود. کل مخارج مجموعه با توجه به ۱۳ قسمتی که هرگز از تلویزیون پخش نشد چیزی در حدود ۹۰ میلیون تومان شد.

۱۲ آبان سال ۱۳۹۷ سریال «هزاردستان» در فهرست ملی حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسید.

حاتمی درمورد ساخت «هزاردستان» گفته بود: «هیچ جریانی با ساخت هزاردستان به جز چند رفیق قدیمی موافق نبود. به لحاظ معنوی راضی‌ام، چون شیره جان خود را گذاشتم، زن و فرزند را عذاب دادم تا کارم در حد توانم بی‌عیب باشد. اصلا غایت یک هنرمند متعهد باید همین باشد، کدام هنرمند یا روشنفکر مسئول در طول زندگی‌اش اجر مرارت خود را تمام و کمال گرفته است، مگر با انعکاس موثر و جاودانگی‌اش اثرش در گذشت زمان. امیدوارم آیندگان نقادان با معرفتی در مورد آثار من باشند و من را به از گور درآوردن افکار عتیقه‌ای متهم نکنند.»

حاتمی حین پیش بردن تولید «هزاردستان»، نخستین فیلم سینمایی خود پس از انقلاب را در سال ۱۳۶۱ با عنوان «حاجی واشنگتن» ساخت.

«حاجی واشنگتن» داستانی طنزآلود از اعزام نخستین سفیر ایران به ایالات متحده آمریکا به نام «حسینقلی خان» را روایت می کند و به شرح حیرت، تحقیر و حسرت های وی حین این ماموریت می پردازد.

حاتمی «حاجی واشنگتن» را با مشکلات مالی فراوان در ایتالیا ساخت و در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فیلم فجر را یافت و سپس توقیف شد اما خرداد ۱۳۷۷ رفع توقیف شد و پس از فوت حاتمی به نمایش عمومی درآمد!

عزت الله انتظامی در نقش «حاجی واشنگتن» ظاهر و محمدرضا لطفی ساخت موسیقی اثر را برعهده داشت.

فصل قربانی کردن گوسفند در «حاجی واشنگتن» یکی از تأثیرگذارترین سکانس‌های سینمای ایران و از برجسته‌ترین نقطه‌های کارنامه بازیگری عزت‌الله انتظامی است، چنانکه جمله ماندگار «آیین چراغ خاموشی نیست» از تک‌گویی او در این صحنه است.

«کمال المک» دومین فیلم حاتمی از سه گانه وی و در باب نقاشی بود که سال ۱۳۶۲ با نگاهی به زندگی محمد غفاری معروف به «کمال الملک» نقاش شهیر ایرانی ساخته شد.

جمشید مشایخی در نقش کمال الملک، عزت‌الله انتظامی در نقش ناصرالدین شاه، علی نصیریان در نقش مظفرالدین شاه، محمدعلی کشاورز در نقش اتابک و داود رشیدی در نقش رضا شاه با هدایت حاتمی اثری ماندگاری را خلق کردند.

علی حاتمی فیلم سینمایی طنزآمیز «جعفرخان از فرنگ برگشته» را سال ۱۳۶۶ با اقتباس از نمایشنامه ای به همین نام نوشته حسن مقدم با بازی حسین سرشار در نقش «جعفرخان»، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، رضا ارحام صدر، ایرج راد و جهانگیر فروهر روانه سینما کرد.

داستان «جعفرخان از فرنگ برگشته» داستانی معاصر دارد و نقدی طنزآمیز است بر فرنگی مابی و تحلیلی است از فرنگ رفته های که دریافت های خود را از غرب مغایر با ارزش های خانوادگی و وطنی می بینند.

ایرج راد بازیگر «جعفرخان از فرنگ برگشته» در مصاحبه ای نکته جالبی در مورد این فیلم گفته بود: «بسیاری فکر می‌کنند در فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته من با مرحوم حاتمی بزرگ همکاری داشتم، اما این‌گونه نیست آقای حاتمی نصف این فیلم را ساخته بودند اما کار نیمه تمام مانده بود، برای ساخت ادامه فیلم از من خواستند که در این اثر ایفای نقش کنم، ادامه این کار را هم آقای متوسلانی ساختند و البته که من چندان نمی‌دانم که چرا ساخت این کار نیمه کاره مانده بود. اما ادامه اثر با همان داستان علی حاتمی ساخته شد!»

روایت شده که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت پس از پایان ساخت «جعفرخان از فرنگ برگشته» از حاتمی خواسته که ۲۰ دقیقه از فیلم را درآورد اما حاتمی خودداری کرده و به همین دلیل ممنوع‌الکار شده بود

فیلم «مادر» ساخته مرحوم حاتمی را باید ادای دین وی به مقام «مادر» به عنوان ارزشمندترین آفرینش هستی دانست. «مادر» محصول سال ۱۳۶۸، داستان مادری است که با ترک سرای سالمندان، واپسین روزهای عمر را در کنار فرزندان خود که هر کدام گرفتار روزمرگی هستند، سپری می کند.

حاتمی در این اثر نمادگرایانه خود، مادر را نقطه محوری خانه و عامل پیوند دهنده اعضای خانواده قرار می دهد که وجود او سبب می شود فرزندان بار دیگر دور یکدیگر جمع شوند.

صحنه آرایی پر ظرافت حاتمی، همه در ستایش مادر است، بویژه حوض قلبی شکل وسط حیاط که نمادی از مادر به عنوان قلب تپنده و جریان اصلی زندگی است. همچنین حاتمی در اثر شاعرانه خود، تحلیلی از تقابل سنت و مدرنیته ارائه می دهد.

در «مادر» بار دیگر شاهد دیالوگ های فاخر هستیم که از قلم شاعرانه مرحوم حاتمی جوشش کرده و جمله «شب را بی چراغ باید روشن کرد» از زبان شخصیت «جلال الدین» یکی از فرزندان مادر شنیده می شود.



حاتمی در فیلم «مادر» بهترین انتخاب را برای نقش ها داشته است. مرحومه رقیه چهره آزاد با ایفای نقش مادر، عنوان لقب مادر سینمایی ایران را گرفت. مرحوم محمدعلی کشاورز در نقش «محمد ابراهیم» نسخه معاصری از «شعبان استخوانی» است، که تلاش دارد ارشدیت خود بر خواهر و برادران را با طعنه و متلک تثبیت کند.

جمشید هاشم پور در نقش «جمال» دیگر فرزند ذکور مادر، عالی است و از کلیشه «زینال بندری» خارج شده است. فریماه فرجامی در نقش «ماه منیر» و اکرم محمدی در نقش «ماه طلعت» دیده شده اند.

اما اکبر عبدی با نقش «غلامرضا» زاویه ای دیگر از قدرت بازیگری خود را در قالب فرزند «کند ذهن» مادر ارائه می دهد و حاتمی در سکانس پایانی خبر فوت مادر را با مونولوگ ماندگار او ادا می کند: «مادر مرد، از بس که جان ندارد.»

«مادر» یک ویژگی دیگر دارد که آن هم موسیقی ساخته ارسلان کامکار است.

رقیه چهره آزاد برای ایفای نقش مادر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و اکبر عبدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای ایفای نقش «غلامرضا» کرد.

همانطور که اشاره شد، دوبله به دیالوگ های آثار حاتمی شیوایی شنیداری بیشتری می دهد و جا دارد از منوچهر اسماعیلی یادی کنیم که در فیلم «مادر» جای شخصیت محمد ابراهیم، غلامرضا و جلال صحبت کرده است.

حاتمی در مورد فیلم «مادر» گفته بود: «ساختن فیلم مادر واقعا حسی بود. بیشتر یک حس و عاطفه بود. احساس اینکه خانه من کجاست؟ من متعلق به کی هستم؟ چه کسی از من حمایت می‌کند؟ … در مدت ساختن فیلم به یاد مادرم بود که نامش ایران است.»

پس از «مادر»، حاتمی آخرین فیلم خود با عنوان «دلشدگان» را به موضوع موسیقی، آخرین سه گانه از هنرهای محبوب خود پس از خوشنویسی و نقاشی اختصاص داد.

«دلشدگان» محصول سال ۱۳۷۰ درامی تاریخی و نیمه موزیکال با صدای مرحوم محمدرضا شجریان است و حاتمی افزون بر کارگردانی، نگارش فیلمنامه، تهیه‌کننده و طراح صحنه آن را برعهده داشت.

فیلم برداشتی آزاد و شخصی از سه داستان واقعی در زمان قاجار است که به شرح سختی های گروهی از نوازندگان سازهای ایرانی می پردازد که برای پر کردن صفحه موسیقی به فرانسه سفر می‌کنند.

حاتمی در «دلشدگان» در بستر این ماجرا، شرحی از دلباختگی ناکام «طاهر» خواننده گروه به شاهزاده نابینای ترک می‌پردازد که که در نهایت در غربت جان می‌سپارد.

فیلمبرداری «دلشدگان» در مجارستان و مکان های شبیه فرانسه ساخته شد.

موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی

موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی از «حسن کچل» تا «دلشدگان» بوده و وی ساخت این موسیقی را به نیز حسین علیزاده سپرد.

حسین علیزاده پیشتر در مصاحبه ای در مورد موسیقی و کلام آهنگ‌ها در «دلشدگان» گفته بود: «همه موسیقی‌ها جوهره‌ آن و کلام از خود حاتمی بود که برای «دلشدگان» ساخته بود. البته بعداً که آقای شجریان اینها را اجرا کرد مقداری شعرها را تغییر داد. یعنی او و مرحوم حاتمی پس از مشورت‌هایی که به هم داشتند، اشعار را به فریدون مشیری دادند و مشیری هم از نظر فن شعری یک مقداری تغییر داد. البته کلام حاتمی بسیار زیبا بود. این حسن را هم داشت که محاوره‌ای‌تر بود و شبیه‌تر بود به تصانیف دوره قاجار. یک کار بزرگی هم حاتمی کرده بود و ۵۰۰ واژه‌ای که در دوره قاجار در صحبت‌های روزمره به کار می‌رفته را هم در دیالوگ‌ها و هم در اشعاری که برای تصنیف‌هایش ساخته بود استفاده کرد. من می‌توانم بگویم که تم‌های اصلی فیلم «دلشدگان» را از شعرهای حاتمی گرفتم. این اشعار خود به خود یک زمینه موسیقیایی برای من به وجود می‌آوردند.»

در «دلشدگان» امین تارخ، اکبر عبدی، جلال مقدم، فرامرز صدیقی، سعید پورصمیمی، حمید جبلی، محمدعلی کشاورز، فتحعلی اویسی، رقیه چهره‌آزاد، جمشید هاشم‌پور و لیلی حاتمی ایفای نقش می کردند و بعدها آواز و تصنیف‌های ساخته‌ شده برای فیلم در آلبومی به نام «دلشدگان» منتشر شد.

«جهان‌پهلوان تختی» واپسین تلاش حاتمی برای ساخت اثری سینمایی از این قهرمان ملی بود که به علت بیماری حاتمی ناتمام ماند.

حاتمی که از ابتدای دهه ۷۰ شمسی مطالعه و تحقیق درباره زندگی جهان‌پهلوان تختی را آغاز کرده بود، بعد از پشت سر گذاشتن دشواری‌هایی سرانجام در سال ۱۳۷۵، ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» را آغاز کرد اما پس از آنکه فقط بخش‌هایی از فیلم را تصویربرداری کرده بود، مبتلا با سرطان و در بیمارستان بستری شد.

عزت الله انتظامی سالها پیش در گفت وگویی، خاطره ای غمبار از بیماری حاتمی روایت کرده و گفته بود: «سر فیلم جهان‌پهلوان تختی، علی حاتمی با من تماس گرفت و گفت که قرار است این فیلم را بسازد و نقش پدر تختی را هم برای من در نظر گرفته. چند ماه بعد هم فیلم را کلید زد ولی هنوز اوایل کار بود که درد کمر علی شروع شد. اواسط فیلم بودیم که بیماری علی شدت گرفت و او مجبور شد کار را رها کند و برای معالجه به لندن برود؛ اما زیاد طول نکشید و سریع برگشت. اصلاً کسی فکرش را نمی کرد که علی یک دفعه از پا بیفتد. برای بار دوم که کار را شروع کردیم، علی دیگر نمی‌توانست آنقدر رو پا باشد.

من هم هر روز صبح که می‌رسیدم اول می رفتم پیشانی علی را ماچ می‌کردم و می‌پرسیدم: علی‌جان آماده‌ای؟ می‌گفت: آره، اما دیگر توان نداشت. یادم می‌آید یک سکانسی را در شب می‌گرفتیم که مادر تختی باید فارغ می‌شد و چون زایمان سختی داشت و بچه به دنیا نمی‌آمد، باید می‌رفتم سقاخانه‌ی رو به‌روی خانه‌ام و نذر و نیاز و دعا می‌کردم.

سر این سکانس اتفاق بسیار عجیب و غریبی برای من افتاد که هر موقع یادش می‌افتم بغض می‌کنم و اشک امانم نمی‌دهد. در آن شب باید میله‌های سقاخانه را می‌گرفتم و این دیالوگ را می‌گفتم: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا، این بچه زودتر به دنیا بیاید.» دوربین، صدا و همه آماده شدند. من رفتم رو به‌روی سقاخانه و این دیالوگ به ناخودآگاه از دهانم بیرون آمد: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا … علی را شفا بده.» فضا را سکوتی عجیب گرفت. علی سری گرداند و کات داد. همه عوامل زدند زیر گریه. من هم دستانم را انداختم گردن علی و دو نفری های‌های گریه کردیم. آن شب دیگر نتوانستم کار را ادامه بدهم. بعد زنگ زدند و گفتند علی حالش خوب نیست و در بیمارستان مهراد بستری است.»

علی حاتمی روز پنجشنبه ۱۴ آذر سال ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در ۵۲ سالگی درگذشت و پیکر وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد، در حالیکه یکی از ماندگارترین دیالوگ‌های فیلم «حاجی واشنگتن» بر روی سنگ مزار وی نقش بست: «آیین چراغ خاموشی نیست.»

احمد بخشی دستیار حاتمی نیز شرحی از ماجرای آگاه شدن حاتمی از بیماری خود نقل کرده است: «حاتمی از سرطان لوزالمعده در گذشت. آن اوایل که درد داشت همه فکر می‌کردند زخم معده است و جالب است بدانید دست آخر (محمدعلی) فردین سبب شد تا نوع بیماری علی شناخته شود. فردین دوست دکتری داشت که در یک مهمانی بعد از شنیدن جریان دردهای علی از فردین می‌خواهد به علی پیشنهاد کند تا آزمایشی خاص را پشت سر بگذارد.


فردین با من تماس گرفت و بعد از پرس و جو از همسر حاتمی، وقتی مطمئن شدیم او قبلاً این آزمایش را انجام نداده، صبح روز بعد همراه علی و فردین و داود رشیدی به بیمارستان دی رفتیم. او این آزمایش را به انجام رساند و عصر آن روز معلوم شد این درد او از سرطان لوزالمعده است. درد علی با یک کمر درد شروع شد. دکترها گفته بودن باید پیاده‌روی کنی. بعد از آن راه رفتن در استخر را تزویج کردن اما کمر درد او خوب نشد. کار به انرژی‌درمانی هم کشید تا اینکه بعد از چهار ماه داستان فردین پیش آمد و همه چیز روشن شد.
علی ۱۰ روز در بیمارستان خوابید و طی آن ۱۰ روز در اتاقش هر شب برنامه بود. از هنگام تشخیص بیماری تا زمانی که برای درمان تکمیلی به انگلستان رفت حدود هفت هشت ماه دیگر گذشت. علی از پرواز با هواپیما می‌ترسید و این ترس به قدری شدید بود که هنگام پرواز امید روحانی که تخصص اصلی‌اش دکترای بیهوشی است به فرودگاه آمد و علی را با آمپول بیهوش کرد تا بعد از آن ما بتوانیم علی را سوار هواپیما کنیم. هنگام فیلمبرداری «تختی» هم به شدت درد داشت و البته در آن دوران یک روز در میان هم شیمی‌درمانی می‌کرد. با تمام دردی که داشت توانست ۲۰ دقیقه از «تختی» را فیلمبرداری کند.»

پس از فوت حاتمی، بهروز افخمی پروژه «جهان پهلوان تختی» را در سال ۱۳۷۶ با بازی فریبرز عرب نیا و نیکی کریمی به پایان رساند.

همچنین پس از درگذشت حاتمی، دو نسخه سینمایی از سریال «هزاردستان» به عنوان «کمیته مجازات» در ۱۳۷۷ و «تهران روزگار نو» در سال ۱۳۷۸ با تدوین واروژ کریم‌مسیحی و تهیه کنندگی محمدمهدی داد به اکران درآمد.

علی حاتمی آرزوهای بزرگی در عرصه فیلمسازی در سر می پروراند اما افسوس که عمر یاری نکرد.

من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنری‌ام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) استوی پیشتر در مصاحبه ای گفته بود: من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنری‌ام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) است. من از روزی که فیلم محمد (ص) و یا «الرساله» اثر مصطفی عقاد را دیدم، همواره این آرزو را داشته و دارم و از خداوند می‌خواهم که قبل از مرگم این توفیق نصیبم شود.

حاتمی بی الگو بودن را از ویژگی های فیلم های خود می دانست و در مصاحبه تلویزیونی گفته بود: کار من خوب یا بد، شبیه هیچ کار دیگری نیست و تکلیف منتقد با این کار روشن نیست و میزانی ندارد که آن بسنجد.

حاتمی همچنین در مورد اینکه چرا بیشتر آثار ساخته وی مربوط به دوره ای خاص تاریخی است، تصریح کرده بود: تعلق خاطر من به گذشته باعث شده که بیشتر درباره مسایل گذشته فیلم بسازم. من بیشتر به مسایلی می‌پردازم که شناختی از آن داشته باشم.

البته حاتمی و آثار وی از انتقادهای جدی نیز دور نمانده بود. یکی از انتقادها این بود که حاتمی در ساخت آثار تاریخی، دست به تحریف واقعیت می زده و به واقعیات توجهی نداشته است.

حاتمی سال ها پیش در گفت وگو با منوچهر نوذری در پاسخ به این منتقدان، این انتقادات را ناشی از ناآگاهی آنان به امور علمی و تحقیقی مرتبط با هنر نمایش دانسته بود.

وی همچنین گفته بود: آن چیزی که در فیلم هایم مطرح می شود نه تاریخ است و نه رویا. چیزهای هستند که اگر در تاریخ رخ می نمود تاریخ را زیباتر می کرد.

حاتمی همچنین در پاسخ به این انتقاد که حاتمی فقط اشیا را در فیلم های خود نمایش می دهد، گفته بود: نوع کارهای سینمایی من وابسته به اشیا و اشخاص است و آنها را به شکلی که موضوع کار طلب می کنم ارائه می دهم.

حاتمی کارهای سینمایی خود را نیز مبتنی بر تحقیقات دانسته و گفته بود: تحقیقاتی که در کار هنری می شود کمتر از تحقیقاتی که محققان ادبی و علمی انجام می دهند، نیست.

به هر روی علی حاتمی هنرمند و سینماگری بود که دغدغه مردم ایران را داشت و این را می توان در پاسخ به مرحوم منوچهر نوذری که از او پرسید چه کاری در دست تولید پس از «دلشدگان» دارد، یافت:‌ «فکر می کنم کاری که لازم است توسط من انجام شود، موضوع – بیان – تاریخ معاصر ایران است با خاطره های که رجال قدیمی نوشته اند یا مطالبی که مورد توجه مردم دنیا است. اگر ما تصویر خیلی صریح و روشنی از مردم ایران ارائه نکنیم آنها – از مردم ایران – ارائه خواهند کرد.»

مرحوم مشایخی سالها پیش در تحسین حاتمی به او لقب «سعدی سینما» را داد و مرحوم انتظامی نیز در باره حاتمی گفته بود: بدبختانه هیچ هنرمندی در سال‌های بعد از حاتمی، نتوانست جانشین او شود. هیچ نویسنده و کارگردانی نتوانست نظم و نثری که او در فیلم‌هایش داشت را تکرار کند.

در کارنامه حرفه ای علی حاتمی هیچ جایزه ملی و بین المللی مشاهده نمی‌شود، اما نام وی با تاریخ و فرهنگ ایران گره خورده است و جایگاه بلند او فتح شدنی نیست.

«ساترا»؛ استقلال اجرایی در عین هویت وابسته به سازمان صدا و سیما

هادی مرادی

مطابق اعلام دبیرخانه شورای نگهبان در بخشی از اعلام نظر روشن و صریح درباره لایحه عفاف و حجاب، بندهای ۷ و ۹ به جهت روشن نبودن نسبت آنها با مصوبه جلسه ۸۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تعيين الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر، و بندهای ۸ و ۹ با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی «ساترا» ابهام دارد که پس از رفع ابهام، اظهارنظر خواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ اخیراً شورای نگهبان در بررسی لایحه عفاف و حجاب به واسطه تعیین برخی وظایف برای سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، ابهاماتی را در خصوص این سازمان مطرح کرده که در میان جراید و پایگاه‌های خبری موافق و مخالف، واکنش‌هایی را به همراه داشته است. در این بین، برخی رسانه‌ها با نگاهی بدبینانه این اتفاق را نشانه‌ای از پایه‌ریزی نادرست حوزه نظارت بر شبکه نمایش خانگی برمی‌شمارند و رسانه‌های دیگر نیز در مقابل، اعتقاد دارند ابهام شورای نگهبان تنها یک ایراد شکلی است و اساس نظارت بر شبکه نمایش خانگی را زیر سوال نمی‌برد.
فارغ از فضای مثبت و منفی رسانه‌های مختلف در این باب، آنچه مهم و اصولی به نظر می‌رسد، تأکید نهادهای مختلف بر اجرای دقیق قوانین است. به هر حال، مجلس شورای اسلامی در یک روند قانونی، لایحه عفاف و حجاب را بررسی کرده و در نهایت مطابق آیین‌نامه‌ها و قوانین مربوطه بعد از شنیدن نظرات موافق و مخالف نمایندگان مردم، کمیسیون‌های مربوطه و نمایندگان دولت، آن را در صحن مجلس به تصویب رسانده و سپس برای اظهارنظر شورای نگهبان ارسال کرده است. در این قانون، وظایفی نیز برای نهاد تنظیم‌گر صوت و تصویر فراگیر تعیین شده و ساترا به عنوان بخشی از سازمان صدا و سیما، مسئول اجرای قانون در حوزه صوت و تصویر فراگیر و نمایش خانگی تعیین شده است. تردیدی نباید داشت که شورای نگهبان که وظیفه بررسی و انطباق مصوبات مجلس شورای اسلامی با شرع مقدس و قانون اساسی را بر عهده دارد، علی‌القاعده می‌بایست بدون توجه به حواشی و فضاسازی‌های رسانه‌ای، با دقت و توجه کامل مصوبات مجلس را مورد مداقه قرار دهد و به اصطلاح مو را از ماست بکشد و ابهامات احتمالی را مطرح کند تا مجلس پس از رفع ابهامات دوباره، آن را بررسی کرده و به نتیجه برساند.
مطابق اعلام دبیرخانه شورای نگهبان در بخشی از اعلام نظر روشن و صریح درباره لایحه عفاف و حجاب، بندهای ۷ و ۹ به جهت روشن نبودن نسبت آنها با مصوبه جلسه ۸۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تعيين الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر، و بندهای ۸ و ۹ با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی «ساترا» ابهام دارد که پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
بنابراین ساترا که ماهیتاً به عنوان معاونتی تخصصی ذیل سازمان صدا و سیما (که طبق استفساریه شورای نگهبان، مرجع صوت و تصویر فراگیر است) مکلف به حمایت و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر و نمایش‌خانگی بوده، می‌بایست با همکاری و کمک بخش‌های مربوطه در سازمان صدا و سیما، دولت، مجلس و شورای نگهبان این ایرادات شکلی را برطرف کرده و تلاش کند تا ابهامات اعلام‌شده را روشن گرداند. یکی از این اقدامات مؤثر با توجه به طول کشیدن طی مراحل قانونی تصویب و ثبت اساسنامه ساترا، جایگزینی عبارت «سازمان صدا و سیما» به جای «ساترا» است. این اقدام، این بحث را اثبات می‌کند که اولاً نظارت سازمان صدا و سیما بر شبکه نمایش خانگی قطعی است، ثانیاً «ساترا» درون سازمان صدا و سیما این مسئولیت را دارد و ثالثاً در عین استقلال اجرایی، هویتی مستقل در حکمرانی کشور ندارد.
در پایان ذکر این نکته اهمیت دارد که ضمن تأیید رفتار سنجیده هر دو سوی ماجرا، یعنی شورای نگهبان در ایراد مطرح‌شده، و سازمان صدا و سیما و ساترا در تلاش برای رفع ابهام شورای نگهبان، به نظر می‌رسد برخی رسانه‌ها علاقه دارند از اعلام نظر شورای نگهبان، تأییدی بر نظرات اشتباه و مغرضانه خود استخراج کنند و با استفاده از این اتفاق، انتقاد ناجوانمردانه‌ای را بر ساترا تحمیل کرده و سعی کنند تا «ساترا» از گردونه‌ی نظارت بر شبکه نمایش خانگی خارج شود. این گونه مسایل در کنار یادآوری نظر قبلی شورای نگهبان در خصوص مشروعیت انحصاری سازمان صدا و سیما برای تنظیم گری صوت و تصویر فراگیر بیانگر هجمه برنامه ریزی شده ای به نهاد تنظیمگری است که طی یکسال و نیم اخیر به اذعان دوست و دشمن در تنظیم گری تعاملی خود موفق عمل کرده است.

رسانه سینمای خانگی- هیئت انتخاب پویانمایی تهران انتخاب شدند

عضای هیات انتخاب سیزدهمین جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران معرفی شدند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، با حکم محمدرضا کریمی‌صارمی دبیر سیزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران، ناهید صمدی‌امین، مسعود زین‌العابدین، امیرحسین صالحی، بهنود نکویی و حمیدرضا حافظی به عنوان اعضای هیات انتخاب این دوره از جشنواره معرفی شدند.

اعضای هیات انتخاب از دوم آذر ۱۴۰۲ به مدت ۱۵ روز آثار رسیده را مورد بررسی قرار خواهند داد.

بر اساس اعلام دبیرخانه جشنواره، با پایان مهلت مقرر، بیش از ۱۰۰۰ فیلم از ۷۱ کشور مختلف جهان و ۵۲۲ فیلم از ایران متقاضی حضور در سیزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران شده‌اند.

سیزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران همچون دوره‌های گذشته در چهار بخش «مسابقه»، «خارج از مسابقه»، «نمایش ویژه» و «چشم‌انداز» از ۱۳ تا ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ به دبیری محمدرضا کریمی‌صارمی در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی – شاه نشینان همیشه مدعی و طلبکار سینمایی از جان سینما چه می خواهند؟

هفته گذشته پس از انتشار خبر ممنوع‌الکاری تعدادی از بازیگران زن که در اقدامی غیرقانونی کشف حجاب کرده بودند، محمدمهدی عسگرپور – رییس هیأت مدیره خانه سینما، مدیرعامل خانه هنرمندان، و… به این خبر واکنش نشان داد و با بیانیه ای جنجالی با آن مقابله کرد. به دنبال او برخی از صنوف نیز با صدور بیانیه از واکنش عسگرپور دفاع کردند. به دنبال این فضاسازی عیرصنفی و غیرقانونی روح الله سهرابی مدیرکل نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با انتشار مطلبی عسگرپور و یارانش را تقبیح کرد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس؛ در پی صدور بیانیه‌های متعدد برخی از اصناف سینمایی در حمایت از مواضع تند رئیس هیئت مدیره خانه سینما،‌ مدیر کل نظارت بر نمایش فیلم سازمان سینمایی با انتشار مطلبی مدعی جابجا شدن بدهکار و طلبکار در سینمای ایران شد.

شروع دعوا از عسگرپور

محمدمهدی عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما و مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، در مصاحبه‌ای با حمایت از بازیگران کشف حجاب کرده گفت: «اگر آقایان مبنا را قانون قرار داده اند و معتقدند هرکس قانون رارعایت نمی‌کند نمی‌تواند فعالیت کند،پس بدانند خودشان اولین کسانی هستند که باید ممنوع الفعالیت شوند چون خود مدیران و مشخصا مسئولان وزارت ارشاد و مدیران سینمایی قانون را رعایت نمی‌کنند.

نمونه مشخصی که بخواهم بگویم بر مبنای قانون آن‌ها باید ممنوع الفعالیت شوند ماده 2 قانون بهبود محیط کسب و کار است . این ماده قانونی را مسئولان لطفا ببینید و بعد متوجه می شوند چه نکاتی را رعایت نکرده و نمی‌کنند، پس به گفته خودشان امروز باید ممنوع الفعالیت شوند».

بیانیه‌های صنفی و اصرار به جملات قبل!

اما در شرایطی که روز گذشته دادستانی تهران به دلیل نشر اکاذیب و مطالب خلاف واقع در موضوع درگذشت «آرمیتا گراوند» دانش‌آموز نوجوان تهرانی علیه 7 سلبریتی شامل 6 بازیگر مطرح زن اعلام جرم کرد، عصر امروز کانون کارگردانان سینمای ایران و شورای عالی تهیه‌کنندگان سینما به عنوان دو صنف مهم خانه سینما در بیانیه‌ای تند سعی کردند تا با انکار دلیل اصلی احضار این افراد با دادسرا این موضوع را مرتبط با اتفاقات سال گذشته القا کنند.

در متن این بیانیه آمده است: هنوز در غم و اندوه فاجعه قتل داریوش مهرجوئی و وحیده محمدی فر هستیم که خبر ممنوع الکاری تعدادی از بازیگران زن سینما توسط وزارت ارشاد اعلام‌ می‌شود.

در حالیکه تعدادی از این بازیگران گرامی اعلام کردند مایل به ادامه فعالیت سینمایی نیستند، اعلام این خبر از جانب مسئولین وزارت ارشاد مصداق بارز بحران زائی در سینما و فراتر از آن، نقض استقلال قوا و خلاف قانون اساسی و قوانین پایین دستی آن از جمله ماده 570 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) است که مقامات دولتی و غیرقضایی را، از هرگونه منع اشتغال افراد برحذر داشته و این امر را بعنوان عمل مجرمانه مستوجب کیفر حبس و انفصال دو تا پنج سال از خدمت میداند!.

ما ضمن حمایت کامل از سخنان آقای عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما، که لزوم ممنوع الفعالیت شدن مسئولان بحران زا بجای سینماگران را عادلانه‌تر می‌داند، اعلام می‌کنیم که کانون کارگردانان سینمای ایران و شورای عالی تهیه کنندگان سینما، همچون گذشته، در کنار همه همکاران بازیگر زن سینمای ایران ایستاده و ضمن احترام به انتخاب آنها، حق پیگیری و تقاضای رسیدگی حقوقی و حق خواهی قانونی را به قانون شکنی مسئولان اجرایی، در هر رتبه و جایگاهی که باشند، برای خود محفوظ می‌دانند.

 چه سود هنگفتی در این دعوا هست که رهایش نمی‌کنید؟! 

روح‌الله سهرابی مدیر کل نظارت بر نمایش فیلم سازمان سینمایی بعد از بیانیه‌های مختلف اصناف سینمایی در حمایت مواضع تند رئیس هیئت مدیره خانه سینما در مطلبی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی به این اتفاق واکنش نشان داد.

تئوری بازی‌ها در حال تکمیل است. وقتی حتی دبیرکل سازمان ملل که باید خواب را به خود حرام کند تا بلکه یک کودک کمتر در سرزمین فلسطین به خاک و خون کشیده شود، دغدغه ی‌کشف حجاب چند بازیگر قانون شکن ایرانی را پیدا می‌کند یعنی نقشه ی‌پیچیده ی‌براندازان و معاندان وارد مرحله ی‌جدیدی شده که قرار است سینمای ایران یکی از بازیگران اصلی‌اش باشد!

وقتی این جریان عجیب از سوی برخی فعالان و مدیران سینمایی که چند دهه پیوسته در سطوح عالی سینما تصمیم گیر بوده و بخش قابل توجهی از مسائل و مصائب امروز سینما دستاورد مدیریت غیراصولی و انحصاری ایشان و همفکرانشان بوده آغاز می‌شود طبیعی ست که ادامه ش نیز به دست آنتونیو گوترش که یکی از دبیران کل ضعیف سازمان ملل در ادوار تاریخ سیاسی جهان است سپرده شود تا بلکه از این نمد کلاهی برای این جماعت فرصت طلب بافته شود! همه می‌دانیم دشمن پنهان سینمای عادلانه و سالم چه کسانی هستند و دوباره چه خواب آشفته‌ای برایش دیده‌اند. متهم ردیف اول کاستی‌ها و خرابی‌های سینما آنهایی هستند که در هر دوره که به دور از کانون قدرت بوده‌اند آب را گل آلود کرده‌اند تا ماهی خود را از آن بگیرند و وارد جدال با مسئولین شده‌اند برای آنکه فراموش نشوند و سینما را وارد حاشیه کنند تا مبادا آن را به قله و قدرتی که خود نتوانستند، دیگران برسانند! 

یک بار برای همیشه بگویید از جان نحیف این سینما چه می‌خواهید؟ با رفتار نامناسب و خودخواهانه ی‌خود معیشت بیش از بیست و شش هزار نفر از خانواده بزرگ، شریف و ارجمند سینما در سراسر کشور را به گروگان گرفته‌اید که چکار کنید؟ از قانون شکنان حمایت می‌کنید که برای خود ژست اپوزیسیون دست و پا کنید؟ که بگویید ارتباطی با حاکمیت ندارید؟ شما که صفر تا صد امور مالی، اداری، حرفه‌ای و هنری‌تان در گرو همکاری‌تان با حاکمیت بوده ادعایتان باور‌پذیر است؟!

چه سود هنگفتی در این اختلاف و دعوا هست که رهایش نمی‌کنید؟! اگر قصد تضعیف و تخریب مدیران فعلی سینما را دارید خوب می‌دانید پیش از این سینمای ایران هرگز چنین روزگاری را تجربه نکرده است که در آن مدیران سینما به طور شبانه روز و بدون یک لحظه آرام و قرار در تلاش و‌ تکاپو بدنبال موفقیت سینما باشند و بی‌هیچ ملاحظه و واهمه‌ای از سد موانع و مشکلاتی که عمده ی‌آن حاصل بی‌تدبیری و سومدیریت شما و همفکرانتان بوده عبور کنند و بعنوان مثال برابر با نصف کل تعداد سالنهای سینما که طی یک صد سال اخیر در ایران ساخته شده را در همین دو سال بسازند!

شما سی چهل نفر که خود را پدرخوانده ی‌سینما می‌دانید و در همه ی‌هیات مدیره‌ها، شوراها و مراکز تصمیم گیر فعالانه حضور داشته‌اید و هم اینک هم حضور دارید و بیشترین رانتها، خدمات، پروژه‌ها و حمایتها را هم از بیت المال دریافت کرده‌اید همواره وقتی فضای سینما را آرام، پر رونق، شکوفا و موفق می‌بینید دست به کار می‌شوید برای آنکه فضا را غبار آلود کنید تا مبادا اعضای گرفتار خانه‌ای که تبدیل به شعبه تقلبی انجمن علوم سیاسی‌اش کرده‌اید مطالبات بحق خود در زمینه اشتغال، معیشت، بیمه و امنیت شغلی را با جدیت مطرح و دنبال کنند!

در سوی دیگر اما همانگونه که از شواهد امر پیداست آنچه برای مدیران فعلی سازمان سینمایی مهم است نه شعار و مصاحبه و بیانیه ی‌پی در پی یک اقلیت سودجو و قدرت طلب، بلکه رضایت خاطر قاطبه ی‌سینماگران و سینمادوستان و مخاطبین سینماست که به شهادت آمار و ارقام بهتر و قابل دفاع‌تر از هر دوره ی‌دیگری است. مدیران فعلی سینما با تمام وجود بدنبال همدلی، تعامل و خدمت به سینما هستند و برای دعوا و اختلاف افکنی نیامده‌اند اما قطعا در مقابل باج خواهی، رانت و سودجویی آن عده انگشت شمار که چنین توقعی دارند می‌ایستند. 

و اما نکته مهم پایانی؛ اکنون که در اوج کشتار زنان، کودکان و مردم بی‌پناه فلسطین، توجه دبیرکل سازمان ملل را هم از آن میدان نه چندان مهم خارج و معطوف به این میدان بسیار حیاتی کرده‌اید و خودتان هم در رأس برخی مجموعه‌های هنری و سینمایی مشغول به خدمت هستید و با مراجع مختلف تصمیم گیر هم از نزدیک مراوده و تعامل داشته و اتفاقا دستی هم برآتش دارید، بجای اختلاف افکنی با مصاحبه و بیانیه، شجاعانه وارد میدان شوید و اقدام به تولید کنید و اتفاقا از همانهایی که سنگشان را به سینه می‌زنید استفاده کنید و سپس به اکران عمومی برسانید. میزان صداقت و ارادت شما به این سینما و اهالی‌اش و علی الخصوص بازیگران کشف حجاب کرده‌اش اینگونه اثبات خواهد شد نه با شعار و مصاحبه و بیانیه! 

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک، از جایی که هست تا جایی که باید باشد

از دهه‌ ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران به عنوان دهه‌های طلایی سینما یاد می‌شود،دهه‌هایی که اقبال به سینما در ایران با سینمای کودک پا گرفت و بعدتر با «دونده»،«خانه دوست کجاست،«بچه‌های آسمان» و… جهانی شد.مقایسه آن روزها با سینمای امروز کمی تلخ به نظر می‌رسد اما شاید تلنگری باشد تا بتوان سینمای کودک ایران را در محتوا و جریان‌سازی به آن روزها نزدیک‌تر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سخت است باور کنیم سال‌های صف کشیدن جلوی سینما برای خریدن بلیط فیلم گذشته. خصوصا وقتی این صف‌کشیدن خانوادگی و همراه کوچک‌ترها رقم می‌خورد. سال‌هایی که محبوبیت کاراکترها برای بچه‌های قدونیم‌قدی که جلوتر از پدر و مادرهایشان می‌دویدند تا روی صندلی‌هایشان بنشینند، سالن‌های سینما را پر کرده بود. در اواسط دهه شصت، این استقبال باعث فروشی شوکه‌کننده برای سینمای ایران شد. فروشی که بیشتر برای سینمای کودک‌ و‎ نوجوان و برای فیلم‌های کلاه قرمزی، گلنار، دزد عروسک‌‎ها و چند فیلم پرطرفدار دیگر به شکلی اتفاق افتاد که اگر رقم فروش آنها را با بلیت امروز بسنجیم، به عددی بالاتر از ۴۰ میلیارد تومان می‌رسیم.

عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شدهم‌زمان با آن روزهای پرفروغ سینمای کودک و نوجوان، جریانی در حال شکل‌گیری بود که سینمای ایران را با استانداردهای بین‌المللی همسوتر می‌کرد. کم‌کم داشت صدای جایزه ‌گرفتن‌های ایران در جهان به گوش مردم می‌رسید. نامزدی فیلم دونده در جشنواره کن و جوایز متعدد آن از جشنواره لندن و بقیه جشنواره‌ها، سرآغاز اتفاقی بود که منجر شد راجر ایبرت، منتقد سرشناس سینمایی، در نوشته خود در سال ۲۰۲۲ آن را فیلمی مهم و اولین شاهکار سینمای پس از انقلاب بداند.

به بیان دیگر در آن سال‌هایی که سینمای ایران برای مخاطب داخلی و کودکان و نوجوانان، جذاب و پرطرفدار بود فیلم‌هایی تولید و به جشنواره‌های جهانی عرضه می‌شد که آرام‌آرام معرف چهره و تصویر سینمای ایران به جهانیان ‌شد. به‌طوری‌که عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شد.

نادره ترکمانی، کارگردان سینمای کودک و نوجوان، در گفت‌وگویی با ایرنا بر این مهم تاکید کرد و گفت: آنچه تحت عنوان سینمای ایران به جهان معرفی شد از طریق سینمای کودک‌ و ‎نوجوان بود. سینما مجموعه‌ای از سمع و بصر است؛ از این رو بسیاری از فرهنگ‌ها نیز در پس فیلم به جهانیان معرفی شد؛ چراکه وقتی سینما به کشورهای دیگر می‌رود، مجموعه‌ای از فرهنگ، آئین و آداب و رسوم به جهان معرفی می‌شود. فرهنگ و زبان و خانواده ایرانی را سینمای کودک به جهان معرفی کرد.

تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریمرهبر قنبری فیلمساز سینمای کودک و نوجوان نیز عقیده دارد سینمای یک ملت از سینمای کودک و نوجوان آن شروع می‌شود. به شکل کلی‌تر سینمای جهان از سینمای کودکان و نوجوانان شروع می‌شود چرا که تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریم.

این مهم با حضور ۸ فیلم از سینمای کودک و نوجوان از بین ۲۸ فیلم معرفی شده به آکادمی اسکار در تاریخ سینمای ایران نیز مشخص می‌شود؛ فیلم‌هایی مانند بادبادک سفید، بچه‌های آسمان، رنگ خدا، من ترانه ۱۵ سال دارم، آواز گنجشک‌ها، نفس و… در این جشنواره حضور داشته‌اند. جالب توجه‌تر آن‌که از سه فیلم ایرانی راه‌یافته به مرحله نهایی اسکار، حضور بچه‌های آسمان اهمیت این سینما را بیشتر می‌کند. علاوه بر اسکار، فیلم‌های کودک و نوجوان ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به جشنواه‌های کن، ونیز، برلین و… راه یافت و باعث شد منتقدان بیشتری، سینمای کودک و نوجوان ایران را دیده و آن را مورد ارزیابی قرار دهند.

راجر ایبرت در این‌باره می‌نویسد: دونده یکی از پارادوکس‌های کلیدی دوران کودکی را به تصویر می‌کشد. امیرو به عنوان پسربچه‌ای است که هم آزادی و هم حبس را تجربه می‌کند. از آنجایی که او هیچ بزرگسالی ندارد که به او بگوید چه کاری انجام دهد، می‌تواند به شدت در منظره‌ای خیره‌کننده از دریا، دشت و شهر حرکت کند. با این حال، او به اندازه کافی باهوش است که بداند این مکان آینده‌ای به او نمی‌دهد و فقر دام نهایی است.

کانونی که برجسته‌ترین فیلمسازان ایرانی را تربیت می‌کند

در آن روزها برخی فیلمسازهای بزرگ ایرانی مانند بیضایی، نادری و کیارستمی با فیلم‌هایی در ژانر کودک و نوجوان مسیر حرفه‌ای خود را در سینما شروع کردند و این شروع با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل بهتری پیدا کرد. به گونه ای که می‌توان کانون را مصداق بارزی بر شکل‌گیری پایه های سینمای کودک دانست. کانونی که مهم ترین سینماگران ایرانی را پرورش داد و مدخلی شد برای آنان که بعدتر نام ایران را در جشنواره های جهانی فیلم بر سر زبان فیلمسازان و منتقدان بزرگ جهانی انداختند.

چنانچه مجله آگاه نیز درباره آنان می‌نویسد: آدم‌های برجسته‌ موج نو در کانون فیلم ساخته‌اند؛ از تقوایی و بیضایی گرفته تا نادری و مهرجویی. بیضایی اولین کارش را با کانون شروع کرده و ورودش به عالم فیلم و سینما نوپا است. درحالی‌که تقوایی دهه‌ چهل (دوران مستندهای موفق تقوایی) را پشت سر گذاشته است. تقوایی کاربلد است و برای ورود به عالم سینمای حرفه‌ای از مدخل کانون عبور می‌کند. کیمیایی و نادری چند سال بعد در کانون فیلم می‌سازند و مهرجویی ۶، ۷ سال بعد وارد کانون می‌شود.

اعتماد به فیلمساز، مهم‌تر از قد کشیدن محدودیت‌ها

مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیماین درحالی‌است که عده دیگری عقیده دارند سینمای دهه ۶۰ ایران به دلیل نبود رقیب خارجی، فراگیر نبودن اینترنت و محدود بودن فیلمسازان به رعایت نکاتی مطابق فضای جدید ایجاد شده پس از انقلاب، میان مردم آن دوران طرفدار پیدا کرد و هر شکل دیگری از فیلم نیز در دسترس مردم قرار می‌گرفت از آن استقبال می‌شد اما نادره ترکمانی در این باره به ایرنا گفت: درست است که سینمای دهه ۶۰ به دلیل نبود فیلم‌های بلند دیگر رشد کردند یا شرایط در آن روزها به گونه ای بود که امکان دسترسی گسترده به فیلم‌های جهان نبود، اینترنت همه گیر نشده بود و تلویزیون نیز تعداد کانال‌های خیلی کمی داشت اما مدیریت دولتی به فیلمساز اعتماد می‌کرد. ممکن بود فیلمسازی فقط قصه را داشته باشد اما مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیم.

راجر ایبرت نیز به این محدودیت‌ها اشاره می‌کند اما آن را پوئن مثبتی برای سینمای ایران می‌داند: نادری، کیارستمی و بیضایی در مصاحبه‌های جداگانه‌ای، از تصمیم متقابل خود برای ساختن فیلم درباره کودکان برای من یاد کردند، زیرا محدودیت‌های محتوایی جدید رژیم (مثلاً پوشیدن حجاب) حتی زندگی بزرگسالان را نیز دراماتیک کرده است. این تاکتیک منجر به سه شاهکار شد که به اولین فیلم های بین المللی سینمای پس از انقلاب تبدیل شد. دونده اول شد و بعد کیارستمی با خانه دوست کجاست؟ و بیضایی هم باشو، غریبه کوچک را ساخت.

بنابراین می‌توان گفت که با وجود محدودیت‌ها و فضای جدید ایجاد شده، اعتماد کانون به فیلمسازان تازه‌کاری چون بیضایی، کیارستمی، مهرجویی و… که بعدها از نام‌داران سینمای ایران شدند باعث شد هم وجهه داخلی سینمای ایران با کودکان و نوجوانان عجین شود و هم تصویر بین‌المللی ایران در ذهن جهانیان با این سبک از سینما گره بخورد.

خسرو دهقان در مقاله‌‎ای تحت عنوان چند و چون سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مجله آنگاه نوشته : بده‌بستانی خوب و طبیعی بین کانون و موج نو جریان می‌یابد. هر کدام به اعتبار دیگری می‌افزاید و همین‌طور که موج نو، راه و رسم خود را می‌رود، کانون هم جر نمی‌زند و در خط سینمای دیگر باقی می‌ماند. در این فهرست‌ها به نام‌های مهجور در عالم فیلم و سینما برمی‌خوریم؛ می‌بینیم که فیلم‌سازانی هستند که در طول زندگی، یک نوبت فیلم ساخته‌اند و آن هم برای کانون بوده است. کانون زمینه‌ طبع‌آزمایی افرادی که دوست داشته‌اند، به‌غیر از حرفه‌ خودشان، فیلم بسازند را نیز فراهم کرده است. در این فهرست ریسک و سرمایه‌گذاری روی جوانان و نام‌های ناآشنا نیز دیده می‌شود.

تقسیم‌بندی تولیداتی در سینمای کودک‌ و نوجوان

اما هر چه در تاریخ سینمای کودک و نوجوان جلوتر از دهه ۷۰ می‌آییم، این رشد و استقبال رو به افول می‌رود و همزمانی سینمایی که هم مخاطب آن را بپسندد و هم معرف سینمای ایران در جهان باشد کمرنگ‌تر می‌شود. به علاوه تعداد تولیدات نیز به شدت کاهش می‌یابد.

میزان تولید آثار در سال‌های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که در نظرسنجی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی که با همکاری دبیرخانه جشنواره سی و یکم فیلم کودک و نوجوان برگزار شده، از بین فیلم های چهار دهه اخیر، ۱۹۹ فیلم برتر سینمای کودک و نوجوان را انتخاب کردند که در این بین تعدد و تکثر آثار در دهه های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که بیش از ۱۰۰ انتخاب آنان به فیلم‌هایی از دهه های ۶۰ تا ۸۰ اختصاص دارد. در این بین هم فیلم های سرگرم کننده که سینمای گیشه از آن استقبال می‌کرده وجود دارد مانند شهر موش‌ها، گلنار، یکی بود یکی نبود، کلاه قرمزی و سروناز، خواهران غریب، مربای شیرین و.. و هم آثاری که جزئی از سینمای سازنده و آموزنده آن دوران بوده‌اند؛ مانند رنگ خدا، دختری با کفش‌های کتانی، پدر، بادکنک سفید و..

نادره ترکمانی در گفت‌وگو با ایرنا ضمن اشاره به جست‌وجوهای شخصی خودش که درصدد بوده بانک اطلاعاتی برای سینمای کودک و نوجوان تهیه کند، از یک تقسیم بندی در دهه‌های پیشین سینمای کودکان و نوجوانان سخن می‌گوید: تولید در سینمای ما در سال‌های مختلف تقسیم بنده شده بود. بخشی از این تولیدات عمدتا جریان ورود به سینمای بین‌المللی را طی می‌کرده، بخشی از آثار برای کودکان و نوجوانان در اکران فیلم‌ها تهیه می‌شده که اکران پرجوش‌وخروشی داشته و بچه‌ها از آن لذت می‌بردند، تعدادی از آثار فقط برای کودک ساخته می‌شده، تعدادی از آثار فقط برای نوجوان و تعدادی نیز همه افراد خانواده را به سینما می‌کشانده‌اند.

کلاه قرمزی برای ایران، مشق شب برای جهان

ترکمانی با توجه به این دسته‌بندی، فیلم‌هایی که به سینمای بین‌الملل راه پیدا می‌کرده‌اند را از آثاری که برای سرگرمی و آموزش به کودکان ساخته می‌شده‌اند، جدا کرده و می‌گوید: اگر در حال حاضر جلسه‌ای بین فیلمسازان کودک و نوجوان برگزار و طرح‌ها خوانده شود، آن طرحی که درباره کودک و نوجوان است و مخاطب آن بزرگسال است به جشنواره ها راه پیدا می‌‎کند. دونده، خانه دوست کجاست و… الزاما مخاطب کودک و نوجوان نداشتند.

شاید کودک و نوجوان نیز از آن لذت می‌برده اما این آثار برای گروه بزرگ‌سال ساخته شده بود. آثاری که بیشتر حاوی نقد اجتماعی و فرهنگی بوده، بیشتر به جشنواره‌های سیاسی راه پیدا می‌کرده. گلنار و شهر موش‌ها مگر به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کردند؟ کلاه قرمزی و شهر موش ها حتی به جشنواره کودک و نوجوان نیز نیامدند؛ درحالی‌که مخاطب خیلی از آن استقبال کرد. درون‌مایه اغلب فیلم‌هایی که به جشنواره‌ها راه پیدا می‌کردند را طرح مساله یا موضوع اجتماعی درباره کودکان تشکیل می‌داد. پس وقتی تاکید داریم سینمای کودک باعث شد سینمای ایران به جهان معرفی شود منظورمان این نوع فیلم‌هاست. فیلم‌هایی که الزاما برای کودکان نیست بلکه درباره کودکان است. مثلا فیلم مشق شب فیلمی نیست که کودک بتواند آن را درک کند چون این فیلم برای آن بچه نیست اما آن فیلم در گروه کودک و نوجوان قرار می‌گیرد چون درباره کودک و نوجوان است.

رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشداین تقسیم‌بندی و جداسازی که در سینمای کودکان و نوجوان اتفاق افتاده بود نکته مثبتی از نظر مهین جواهریان نیز بود. این انیماتور و داور جشنواره کودک و نوجوان ضمن تاکید این تقسیم‌بندی می‌گوید: سینما دو جنبه دارد؛ سینمای گیشه یعنی فیلمی که برای فروش ساخته می‌شود و سینمای دغدغه‌مند و اثرگذار که صرفا برای فروش گیشه ساخته نشده است. مانند فیلم‌های کانون پرورش فکری. این‌ها فیلم‌هایی هستند که به فیلم‌سازان جهت می‌دهد و تاثیر فرهنگی می‌گذارد.

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشد. پس حضور این دو سینما کنار هم درست است. اگر سینمایی دغدغه‌مند نباشد، سینمای گیشه هم رشد نمی‌کند. رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است. فیلم‌های دونده یا خانه دوست کجاست را هنرمندانی ساخته بودند که نگاه هنری و فرهنگی داشتند این فیلم‌ها طبعا در گیشه فروش بالایی نداشت و مخاطب خاص داشته. همین فیلم‌ها بر روی کارگردانان سینمای گیشه تاثیر می‌گذارد.

بنابراین می‌‎توان در یک مقایسه با سینمای دهه‌های بعدی نتیجه گرفت که از بین رفتن این دو جریان و عدم‌توجه به تقسیم‌بندی دهه‌های قبلی، در حال حاضر جولان سینمای کودک ایران در جهان را عملا غیر ممکن ساخته است.

متولیان سینمای دهه ۶۰، حامی حضور سینمای کودک در جهان بودند

نادره ترکمانی یکی از دلایل افول سینمای کودک و نوجوان را از بین رفتن این تقسیم‌بندی و به هم ریختن فضای تولید می‌داند و با اشاره به مدیریت فرهنگی سینما در آن سال‌ها می‌گوید: مدیریت کلان در حوزه سینما این تفکر را داشت که ما باید آثاری را تولید کنیم که به جهان هم عرضه شود. بسیاری از آثاری که در جهان و جشنواره‌های بین المللی ارائه می‌شد و سینمای ما را معرفی می‌کرد بخشی از تولیدات ما بود که الزاما مخاطب کودک یا نوجوان نداشت بخشی از آن مخاطب نیز بزرگسال بود. 

علت شکل‌گیری این جریان به تفکر متولیان سینمای کودک و نوجوان برمی‌گشته که سینما باید با سینمای کودک و نوجوان زنده باشد. هر چه این تفکر از مدیریت خارج شد، سینمای کودک و نوجوان به حاشیه بیشتری رفت. تولیدات کمتر شد و حضور بین‌‎المللی نیز کمرنگ شد تا رسیدیم به سینمای حال حاضر که هجویات محض است. توقفی که در تولید آثار کودک و نوجوان داریم برعکس جهان است. تمرکز در جهان شدیدا روی تولیدات آثار کودک و نوجوان بالاتر رفته. مدیریت کلان ما حتی به جهان نگاه کرد که چرا جهان دارد روی کودکان و نوجوانان سرمایه‌گذاری می‌کند. چون آنها آینده‌ساز جهان هستند و با سینما آنها را تسخیر کرد.

با تولید چهار، پنج فیلم کودک در هر سال، اثر ماندگار نخواهیم داشت

همان‎‌گونه که اشاره شد این دو جریان از دهه ۸۰ و با کم‌شدن تولیدات، افول بیشتری پیدا کرد. تا جایی که در سال‌های گذشته تولید آثار کودک و نوجوان به ۳ الی ۷ فیلم در سال تقلیل پیدا کرده‌. طبق آمار منتشرشده، در سال ۱۴۰۰، تنها ۳ فیلم پیشی میشی، گل به خودی و شهر گربه‌ها در اکران سینمای کودک و نوجوان بوده که این آمار در سال ۱۴۰۱ به ۷ فیلم افزایش پیدا کرد. آماری که می‌تواند یکی دیگر از دلایل مهم حضور پیدا نکردن سینمای کودک ایران در جهان باشد.

خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شودنادره ترکمانی به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: در یک مقایسه با سینمای بلند و بزرگسال می‌توان گفت که تعداد زیادی اثر در سینمای بزرگ‌سال ساخته شده که از بین تمام آنها، چند فیلم خاص جهانی شده‌اند اما در سینمای کودک و نوجوان کلا ۵ الی ۶ فیلم تولید می‌شود و ما توقع داریم ۴ فیلم بدرخشد درحالی‌که چنین اتفاقی نمی‌افتد.

کارگردان فیلم گورداله، برگزیده بیست‌وششمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، با اشاره به کمبود آثار و نبود محتوای مناسب برای کودکان در این آثار گفت: خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شود. درست است بخشی از تقصیر به گردن فیلمسازی است که این هجویات را می‌سازد اما بخش دیگر آن نیز تقصیر شوراها و مدیرانی است که تصمیم گرفتند این نوع فیلم‌ها ساخته شود و جای آن فیلم‌ها را بگیرد. چرا فیلمنامه‌ها باید با سلیقه مدیران شوراها نوشته شود؟

تربیت اجتماعی کودکان به فراموشی سپرده شده

باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیمجواهریان ضمن تاکید دلایل افول سینمای کودک ایران در جهان گفت: ما کودک ایرانی را به عنوان کودکی معصوم و ساده به جهانیان معرفی کردیم که احساس مسئولیت می‌کند. اما جوان تحصیل‌کرده امروز بی‌آن‌که احساس مسئولیت یا نوع‌دوستی داشته باشد دزدی می‌کند و به عواقب کارش ذره‌ای فکر نمی‌کند. دلیل آن نیز نبودن خوراک فرهنگی مناسب برای کودکان دهه‌های بعد از ۶۰ و ۷۰ است. تربیت اجتماعی کودکان ما به فراموشی سپرده شده است. ما نیز در مقابل فناوری، هیچ سپری برای آنان نداریم. باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیم. همکاری آموزش و پرورش و سینما به گونه‌ای که علاوه بر پخش فیلم در مدارس درباره آن با بچه‌ها صحبت شود و آموزش داده شود، می‌تواند با استمرار موثر واقع شود.

بنابراین می‌توان گفت سینمای کودک این روزها در مقایسه با دهه‌های ۶۰ و ۷۰ جریان تقسیم‌بندی شده تولید خود را از دست داده و نه تنها در جهان که در ایران نیز مخاطبان کمتری دارد. علاوه بر از دست‌رفتن جریانی که هم مخاطب داخلی با آن همراه بود و هم مخاطب جهانی، تعدد تولید آثار نیز رو به افول گذاشت و در سال‌های گذشته خصوصا دو سال اخیر زیر ۱۰ اثر در سینمای کودک و نوجوان تولید شده. لزوم رشد دوباره سینمای دغدغه‌مند در کنار سینمای گیشه و همچنین تعدد تولید آثار با حمایت متولیان سینمای کودک، از نکاتی که به اقبال از سینمای کودک هم در ایران هم در جهان کمک می‌کند.

رسانه سینمای خانگی_گزارش اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان

مراسم اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان از ساعت ۱۹ در سالن کوثر مجموعه ارتش با حضور پرشور کودکان و خانواده‌هایشان، مسئولان لشکری، کشوری و استانی، صاحبان آثار، اصحاب رسانه، چهره‌های محبوب سینمای ایران ، مهمانان خارجی و مدیران سینمایی و رسانه ملی برگزار شد.


به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی _دفتر اصفهان، اکبر عبدی، ابوالفضل پورعرب، پوران درخشنده، منوچهر والی‌زاده، جهانبخش سلطانی، بهرام عظیمی ، علیرضا خمسه از هنرمندان حاضر در اختتامیه بودند. همچنین محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، سید محمد هاشمی معاون پارلمانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی قاسم زاده شهردار اصفهان،مجید زین العابدین دبیر جشنواره، وحید ملتجی مشاور عالی دبیر ،حامد علامتی مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کمال حیدری رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری اصفهان، احمدمقیمی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، کلاهدوزان، شریعتی و صالحی، اعضای شورای اسلامی شهر اصفهان، مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر، محمدرضا عباسیان، امیرحسین بانکی پورفرد نماینده مجلس شورای اسلامی،حسین طلابیگی، حبیب ایل بیگی، محسن برمهانی، هاشم میرزاخانی، محمد حمیدی مقدم، اصغر فارسی نیز در جمع میهمانان شرکت کننده جشنواره حضور دارند.
مراسم با پخش کلیپی از کودکان و شهر اصفهان آغاز شد.

سپس یک نوجوان قاری با تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید، فضای سالن را نورانی کرد.. پس از آن چند نوجوان در حالی که پیراهن خادمی به تن داشتند، با پرچم مطهر حرم امام رضا (ع) و عکسی از سردار دلها سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم روی صحنه حاضر شدند.
در بخش بعدی این مراسم، گروه سرود «بچه‌ها به سمت قله» شامل دختر و پسرهای خردسال سرود جشنواره ۳۵ فیلم کودک و نوجوان با عنوان «بچه‌ها به سمت قله» را هم‌سرایی کردند.
سپس کلیپ جالبی از دو پسر و نوجوان پخش شد. آن‌ها در این کلیپ، از فیلم‌سازان  درخواست کردند فیلم‌های شاد و پرنشاط برای کودکان و نوجوانان بسازند تا رسیدن به قله آسان‌تر و شیرین‌تر باشد.

سپس سعید شیخ‌زاده مجری مراسم پایانی جشنواره روی صحنه آمد و از مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره سی‌ و پنجم دعوت کرد تا روی صحنه حاضر شود.


زین‌العابدین با تبریک و خوش‌آمدگویی به حاضران مراسم در سخنانی کوتاه گفت: بسیار خوشحالم که مردم اصفهان برای بیست و سومین بار در این سی‌وپنجمین دوره پذیرای ما بودند.
دبیر جشنواره سی و پنجم ادامه داد: جشنواره فیلم کودک و نوجوان با هویت فرهنگی و هنری مردم اصفهان آمیخته است و از سوی دیگر نام هنرمندان، فیلمسازان و هنرمندان پیشکسوت سینمای ایران بر تارک این جشنواره می‌درخشد و از سوی دیگر این جشنواره فضایی برای حضور هنرمندان جوان است.
او افزود: از مدیران، هنرمندان شهرداری اصفهان و مدیران هنری اصفهان و تمام کسانی که کمک کردند تا این جشنواره با چنین شکوهی برگزار شود تشکر می‌کنم.
مجید زین‌العابدین در پایان گفت: همچنین از میهمانان بین‌المللی این دوره تشکر می‌کنم که در این جشنواره حصور پیدا کردند تا سفیران فرهنگ و هنر باشند و این جشنواره را به تمام دنیا معرفی کنند.

در ادامه مراسم کلیپی ترکیبی از فیلم‌های بخش بین‌الملل و  معرفی داوران بخش کوتاه و پویانمایی این بخش برای میهمانان به نمایش درآمد.

سپس آنیتا ریکا، هادی محمدیان، ختام سید عبدالقادر، ماریا بزتکووا و حکمت البیضان اعضای هیات داوران  فیلم‌های کوتاه و پویانمایی بین الملل برای معرفی برترین‌ها روی صحنه حاضر شدند.

*** جایزه بهترین فیلم کوتاه بین‌الملل

با اعلام مجری عنوان بهترین فیلم کوتاه به فیلم «سوزی در باد» به کارگردانی لوسی سونگووا از جمهوری چک رسید.

*** جایزه جشنواره ویژه و پروانه زرین ویژه هیات داوران بخش بین‌الملل به مهدی امینی کارگردان فیلم «ایار»

امینی پس از دریافت جایزه به روی صحنه آمد و گفت: من این جایزه را تقدیم می‌کنم به تمام بچه‌های کار و امیدوارم در تمام سختی‌های زندگی کودکیشان را فراموش نکنند.
از آقایان نجاتی و منتظری و انجمن سینمای جوان تشکر ویژه دارم.

*** پروانه زرین جشنواره بهترین فیلم کوتاه پویانمایی «سرخوش» به کارگردانی گابریل انولفور محصول کشور فرانسه

کارگردان فیلم «سرخوش» در مراسم اختتامیه حضور نداشت و طی یک ویدیو با حاضرین صحبت کرد و گفت: من گابریل هستم و ممنون از سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان که این فرصت را در اختیار من قرار داد، این فیلم برای من اهمیت ویژه‌ای دارد. من دوست داشتم که در اصفهان و در این جشنواره کنار شما باشم و باز هم ممنونم.

*** بخش داستانی بلند بین‌الملل
در ادامه کلیپ معرفی هیات داوران بخش فیلم‌های بلند بین‌الملل اعلام شد و داوران در صحنه حاضر شدند.

*** جایزه دیپلم افتخار بهترین بازیگر کودک
آلدیفی ام ال تگارا برای بازی در فیلم «سرسخت» که کارگردان به نمایندگی از این کودک جایزه را دریافت کرد

*** پروانه زرین بهترین فیلم‌نامه به فیلم
«سرزمین مادری» به کارگردانی پارک جائه

پارک جائه نیز در قالب یک ویدیو پیام خود را میهمان جشنواره و اهالی رسانه رساند و گفت: من این فیلم را برای شما ضبط کردم چون متوجه دم برنده این جایزه شده‌ام بسیار عذرخواهم که به علت شرایطی نتوانستم در ایران و کنار شما حاضر شوم امیدوارم همه مردم این فیلم را ببینند و از آن لذت ببرند.
من بسیار خوشحالم که این جایزه را از سی‌وپنجمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان دریافت کرده‌ام.

*** پروانه زرین بهترین کارگردانی بین‌الملل
به «دریای تابان» به کارگردانی دومنیک هرکر

کارگردان «دریای تابان» نیز برای دریافت جایزه‌اش حضور نداشت و در ویدیویی ضبط شده گفت: تشکر می‌کنم از سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان این اولین جایزه کارگردانی هست که من دریافت می‌کنم.
جشنواره‌ها محفلی هستند که مخاطب با فیلم‌های ما ارتباط برقرار می‌کند من خیلی دوست دارم که از این جشنواره تشکر کنم که این جایزه را به من داد و این از ته قلب باعث افتخار من است

*** جایزه ویژه هیات داوران پروانه زرین بخش بین‌الملل به فیلم «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجه‌پاشا

*** بهترین فیلم: داوران بخش کودک به هیات داوران بخش داستانی بلند بین‌الملل روی صحنه اضافه شدند. آن‌ها جایزه ویژه خود را به فیلم «سرسخت» رسید.

این فیلم محصول کشور اندونزی است که هم در بخش کودک و هم در بخش داستان بلند بین‌الملل با نظران داوران صاحب پروانه زرین ویژه شد.

*** برگزیدگان بخش سیفژ (سازمان بین‌المللی فیلم برای کودکان و نوجوانان) (cifej)

در ادامه آیین پایانی جشنواره با حضور حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دراگان و آزاده شکوری‌راد برگزار شد و فیلم «سرسخت» برنده جایزه سیفژ شد. چاندرا سمبیرینگ (تهیه کننده) بار دیگر برای دریافت جایزه خود به روی صحنه آمد.

در ادامه کلیپی از دوبله‌‌های منوچهر‌ والی‌زاده در پویانمایی های «لوک خوش‌شانس» و «داستان اسباب‌بازی‌ها» برای مخاطبین به نمایش درآمد.
سپس با دعوت مجری، مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره کودک و نوجوانان، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، علی قاسم‌زاده شهردار اصفهان و محمد هاشمی قائم‌مقام وزیر ارشاد روی صحنه حاضر شدند تا از منوچهر والی‌زاده تقدیر کنند.

منوچهر والی‌زاده در میان تشویق حضار روی صحنه آمد و با دریافت تندیس دقایقی برای مهمانان صحبت کرد و گفت: من صمیمانه مفتخرم که اینجا و در کنار شما حضور دارم و از سعید شیخ‌زاده عزیز هم ممنونم که با توصیفاتش باعث شد که شما این‌گونه با دست‌های گرمتان از من استقبال کنید.

والی‌زاده افزود: پس از ۶۵ سال کار مستمر در دوبلاژ من را شرمنده کردید و امیدوارم تا زمانی که من عمر دارم بتوانم در کنارتان باشم. خوشحالم از اینکه در سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان حضور پیدا کردم.

پس از تقدیر از منوچهر والی زاده، علی‌قاسم‌زاده شهردار اصفهان در جایگاه حضور یافت و در سخنانی عنوان کرد: سه نکته مهم را عرض می‌کنم؛ به عنوان میزبان از زبان مردم، امیدوارم توانسته باشیم حق میزبانی را درست ادا کرده باشیم. نکته دوم اینکه پیش‌بینی کردیم برای سال آینده دست کم یک پردیس سینمایی در شهر رویاها احداث کنیم.
شهرهای دیگر را خبر ندارم اما در اصفهان اولین پردیس سینمایی تقدیم جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان خواهد شد.
شهردار اصفهان ادامه داد: به عنوان نکته آخر از سازندگان آثار درخواست دارم دو کار انجام دهند. از شما خواهشمندم که کمک کنید که نسل امروز ما با گذشته‌اش پیوند برقرار کند، هر نسلی که از گذشته خودش عبور کند محکوم به فناست. نگذاریم که قدمت کهن ایرانی نادیده گرفته شود.
او افزود: نکته بعد ایجاد امید به آینده است. اگر امید به آینده از یک ملت گرفته شود آن ملت محکوم به فناست. کودکان و نوجوانان ما باید به آینده امید داشته باشند

در ادامه مراسم کلیپی از آنچه که از ابتدای افتتاحیه جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان تا اکران فیلم‌ها در پردیس‌های سینمایی، شوق و شور کودکان، شاد پیمایی ها و حضور مجریان محبوب کودکان در سطح شهر رخ داده بود برای میهمانان به نمایش درآمد.
علی نظری طولابی خواننده نوجوان نیز در ادامه مراسم چند قطعه شاد برای میهمانان اجرا کرد.

در بخش بعدی آیین پایانی جشنواره سی و پنجم، با دعوت مجری، داوران بخش فیلم کوتاه و پویانمایی ملی (محمدرضا عرب، روانبخش صادقی و مریم اسمی‌خانی) روی صحنه آمدند.
و جوایز این بخش به شهر زیر اهدا شد:

***پروانه زرین بهترین کارگردانی پویانمایی
به پویا‌نمایی «جایگزین» به کارگردانی عبدالله علیمراد رسید.
این جایزه را در غیاب علیمراد که در ایران به سر نمی‌برد، محمدرضا کریمی‌صارمی معاون تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دریافت کرد.

***پروانه زرین برای بهترین کارگردانی فیلم داستانی به فیلم «پارادوپینگ» ساخته محمدرضا حسنی رنجبر اعطا شد.

*** پروانه زرین بهترین فیلم کوتاه
به فیلم «ده سالگی» کارگردانی فاطمه جعفری رسید.

فاطمه جعفری پس از دریافت تندیس خود پشت میکروفن آمد و گفت: قطعا این جایزه نتیجه یک کار تیمی است و من به نمایندگی از تمام اعضای تیم اینجا هستم و از همه آن‌ها ممنونم که باعث این موفقیت شدند‌. یک تشکر ویژه از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارم که کمک می‌کنند تا ما فیلم بسازیم.

سپس محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی دقایقی برای حضار درباره جشنواره این دوره و آنچه که در این پنج روز گذشت، صحبت کرد و گفت: خوشحالم که در آیین اختتامیه سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان حضور دارم و تشکر می‌کنم از تمام دست‌اندرکاران جشنواره چه در تهران و چه در اصفهان و تمام نمایندگان، شهردار و استاندار اصفهان و مردم اصفهان که برای پذیرایی سنگ‌تمام گذاشتند. هنرمندانی که تلاش کردند برای اعتلای فرهنگ و هنر و هنرمندانی که با حضورشان در این جشنواره باعث روشن نگه داشته‌شدن چراغ سینمای کودک شدند.
رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: اگر به آینده کودکان و نوجوانان این کشور علاقه‌مند هستیم، قطعاً باید از امروز به فکر سینمای کودک و نوجوان باشیم. این وظیفه تنها بر عهده سازمان سینمایی نیست، همه نهادهای دولتی و خصوصی باید دست به دست هم دهند تا سال بعد شاهد اعتلای فرهنگ و افزایش تولید آثار در این زمینه باشیم.
او درباره استقبال از جشنواره سی وپنجم گفت: من از روز گذشته که در جشنواره حاضر شدم دیدم که چقدر مردم اصفهان و کودکان و نوجوانان، از این جشنواره استقبال کردند و آثار را که دیدم، به این نتیجه رسیدم که جوانان و مخصوصا بچه‌های شهرستان که ما آن‌ها را نمی‌شناسیم، در این جشنواره آثارشان را به نمایش گذاشتند و دیدن این آثار گواه آینده درخشانی برای سینما و نسل آینده کارگردانان عرصه سینمای کودک است.
او درباره چند وجهی بودن آثار تولید شده در این دوره از جشنواره توضیح داد: به گفته داوران و تماشاگران، آثار تولید شده در این جشنواره هم محتواگرا هستند و هم می‌توانند چرخه اقتصادی خوبی را برای سینما داشته باشند و این روند در نهایت چشم‌انداز خوبی برای رونق آینده سینمای ایران به همراه دارد.
او درباره سه اتفاق مهم برای سینمای کودک گفت: خوشحالم که خبر بدهم که بنیاد ملی پویانمایی سینما تصویب و کلیاتش مصوب شده است و به زودی جزئیات آن هم نهایی خواهد شد و ما سال بعد شاهد شکل‌گیری این بنیاد برای تقویت سینمای کودک هستیم.
او ادامه داد بحث بعدی زنگ سینما است که مدتی است مجددا وارد موضوعات شده و بحث سوم، صندوق ملی کودکان کانون پرورش فکری است که همه نهادها کنار هم در آن سرمایه‌گذاری کردند. آخرین موضوع هم حمایت از تولید آثار در سالن سینما است.

او در بخش دیگری از سخنانش از مظلومیت کودکان غزه گفت و اظهار داشت: امروز مردم غزه در محاصره کامل هستند، آب و غذا و دارو ندارند و تحت سلطه کامل صهیونیست‌ها هستند. امروز وظیفه یونیسف است که از این مردم دفاع کند و وظیفه ما و هنرمندان این است که این اتفاقات را ثبت و ضبط کنیم تا در طول زمان تحریف نشود.
او درباره دور بعدی جشنواره فیلم کودک نیز گفت: امیدوارم شما را سال بعد در این جشنواره ببینیم و باید نوید دهم که از امروز مشخص است که جشنواره سال بعد در اصفهان برگزار خواهد شد.
خزاعی درباره انتخاب دبیر دور بعد جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان گفت: دبیر سی و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان از همین امروز مجید زین‌العابدین است و امیدوارم بتواند اقدامات موثری در زمینه سینمای کودک انجام دهد.

سپس کلیپی از بازی‌ فردوس کاویانی و آتیلا پسیانی دو هنرمند فقید در سریال نمایشی «محله برو و بیا» در بخش نکوداشت جشنواره پخش شد و در ادامه هم ویدیویی از بهرام دهقانیار آهنگساز موسیقی‌های خاطره‌انگیز برنامه‌های کودک دهه شصت و هفتاد، به نمایش درآمد.

سپس اکبر عبدی، مرضیه برومند و مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره برای برگزاری آیین نکوداشت بهرام دهقانیار روی صحنه آمدند.
بهرام دهقانیار تندیس نکوداشت جشنواره را از دستان اکبر عبدی گرفت و مرضیه برومند درباره دهقانیار دقایقی صحبت کرد. همچنین اکبر عبدی گفت: هیچ کودکی در هیچ کجای دنیا نباید جنگ را تجربه کند.
عبدی ادامه داد: صحبتی هم دارم با آن‌هایی که در مورد مسائل داخلی کشور ما دخالت می‌کنند، شما اگر بلدی خودت بیا اینور آب و مشکلات رو حل کن، نه اینکه بنشینی آن طرف آب و اظهار نظر کنی.
او در پایان حرف‌هایش به محمدرضا شریفی‌نیا که در سالن حضور داشت اشاره کرد و گفت: چه کسی گفته مار و پونه کنار هم نمی‌توانند باشند؟ من و محمدرضا شریفی‌نیا از دیشب با هم در یک اتاق هستیم، او به من گفت من از تو معروف‌تر هستم. من هم الان می‌گویم من روی صحنه‌ام، پس من معروف‌تر هستم.

در بخش بعدی آیین پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جوایز ویژه بخش ملی به این شرح اهدا شد:

* جایزه ابونصر فارابی به فیلم «کاپیتان» اثر محمد حمزه‌ای تقدیم شد.

* تندیس عفاف و حجاب (گوهرشاد) به فیلم «سفر به تاریکی» به علی بصیری اعطا شد.

* تندیس ویژه ستاد ملی خانواده و جوانی جمعیت به محمد حسین علمدار تهیه‌کننده پویانمایی «مسافری از گانورا» اهدا شد.

* تندیس فرهنگ بنیان به انیمیشن
«مسافری از گانورا» به تهیه‌کنندگی محمد حسین علمدار تقدیم شد.

* تندیس ویژه دبیر به پویانمایی «مسافری از گانورا» اعطا شد.

* تندیس پروانه‌ زرین ویژه داوران کودک به فیلم «ایلیا، جست‌وجوی قهرمان» ساخته سیدعلی موسوی‌نژاد رسید.

در بخش فیلم‌های داستانی بلند ایرانی با حضور داوران رسول صدرعاملی، جهانبخش سلطانی، پوران درخشنده، حامد جعفری و امرالله احمدجو و با همراهی محمدرضا شریفیی‌نیا و ابوالفضل پورعرب، محمد فیلی، مرضیه برومند، اکبر عبدی، بهروز افخمی، علیرضا خمسه و منوچهر والی‌زاده جوایز به برگزیدگان اهدا شد.

بهترین فیلم
پروانه‌ زرین بهترین فیلم از میان «ایلیا، جستجوی قهرمان» به تهیه‌کنندگی سید علی موسوی‌نژاد، «سینگو» به تهیه‌کنندگی ایرج محمدی، «قهرمان من» به تهیه‌کنندگی مرتضی آتش‌زمزم و محسن آتش‌زمزم، «ملکه آلیشون» به تهیه‌کنندگی ابراهیم نور‌آور محمد، «سیارک» به تهیه‌کنندگی مهدی حسینی‌وند به ابراهیم نورآور محمد برای فیلم «ملکه آلیشون» رسید.

بهترین کارگردانی
پروانه‌ زرین از میان «مرتضی آتش‌زمزم» برای کارگردانی فیلم «قهرمان من»، «محمد حمزه‌ای» برای کارگردانی فیلم «کاپیتان»، «بابک خواجه‌پاشا» برای کارگردانی فیلم «در آغوش درخت»، «ابراهیم نور‌آورمحمد» برای کارگردانی فیلم «ملکه آلیشون»، «مهدی حسینی‌وند» برای کارگردانی فیلم «سیارک» به مرتضی آتش‌زمزم برای فیلم «قهرمان من» رسید.

بهترین فیلم‌نامه
پروانه زرین بهترین فیلم‌نامه از میان «سیدعلی موسوی‌نژاد» برای فیلمنامه «ایلیا، جستجوی قهرمان»، «لیلا نیکزاد» برای فیلمنامه «سینگو»، «مرتضی آتش‌زمزم» برای فیلم‌نامه «قهرمان من» به مرتضی آتش‌زمزم برای فیلم‌نامه «قهرمان من» تعلق گرفت.
آتش‌زمزم پس از دریافت جایزه خود پشت تریبون آمد و عنوان کرد: من خیلی خوشحالم بابت این جایزه اما یک نکته مهم‌تر دارم، لطفا زاینده رود را جاری کنید و لطفا صنایع آلوده‌کننده را از اصفهان ببرید.

بهترین بازیگر کودک و نوجوان
پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان از میان «امیررضا اسماعیلی» برای فیلم «ملکه آلیشون»، «حدیث ابو‌صلقی» برای فیلم «سینگو»، «امیرحسین بیات» برای فیلم «کاپیتان»، «نیکو حشمت» برای فیلم «قهرمان من»، «ابراهیم زاروزهی» برای فیلم «سیارک»، «رایان لطفی» برای فیلم «در آغوش درخت» به امیررضا اسماعیلی برای ملکه آلیشون و حدیث ابوصلقی «سینگو» رسید.

بهترین دستاورد فنی یا هنری
پروانه زرین‌ بهترین دستاورد فنی یا هنری از میان «علی تصدیقی» برای جلوه‌های بصری فیلم «آلفا و ربات نابودگر»، «ابراهیم نورآور محمد» برای جلوه‌های بصری و فیلمبرداری فیلم «ملکه آلیشون»، «سید علی موسوی‌نژاد» برای جلوه‌های بصری فیلم «ایلیا، جستجوی قهرمان» به «ملکه آلیشون» ساخته ابراهیم نورآور محمد تعلق گرفت.

در بخش بعدی مراسم پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره به فیلم «سینگو» تقدیم شد.

در بخش بعدی مراسم پایانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره به فیلم «سینگو» تقدیم شد.
همچنین در خاتمه برنامه از پوستر هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران که با دبیری وحید ملتجی برگزار می شود با پخش یک کلیپ رونمایی بعمل آمد.
پایان بخش مراسم اختتامیه حضور ملیکا زارعی، خاله شادونه بچه های ایران بود که دقایقی را برای حاضران به صحبت پرداخت و در پایان با داوران کودک و نوجوان بر روی صحنه عکسی به یادگار انداخت.

رسانه سینمای خانگی-فراخوان فیلم عمار منتشر شد

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از عمارفیلم، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش «رقابت اصلی جشنواره»، «جوایز مردمی»، «فیلم‌ما»، «اکران مردمی» و «قصه‌ما» اعلام کرد.

در بخش «رقابت اصلی جشنواره» آثار دریافتی با قالب‌های داستانی، مستند، پویانمایی، نماهنگ، تولیدات تلویزیونی، تولیدات فضای مجازی، لوح نگار، فیلم ما و فیلم‌نامه در موضوعات «نظم جدید جهانی»، «رویای ایرانی»، «نقد درون گفتمانی» «حافظه ملی»، «جنگ اقتصادی»، «جنگ نرم»، «ملت قهرمان»، «نهضت جهانی مستضعفین» و «آرمان روح‌الله» با هم به رقابت می‌پردازند.

هنرمندان تا ۲۰ آبان فرصت دارند نسبت به ثبت‌نام اثر خود در پایگاه جشنواره به نشانی Fanoos.AmmarFilm.ir و تحویل اثرشان به دبیرخانه جشنواره اقدام کنند.

در ادامه متن فراخوان این جشنواره آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

فراخوان چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»

مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی، هنر و هنرمند نمی‌توانند نسبت به واقعیت‌ها و نیازهای زمانه جامعه پیرامونی خویش بی‌تفاوت و خنثی باشند. امام بزرگوار این نکته را در پیام خود به هنرمندان چنین متذکر می‌شوند که «هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، ‏‎ ‎‏سیاسی، نظامی است.» توجه به این شاخصه هنر انقلابی، مستلزم آن است که هنرمندان انقلابی با رصد مداوم جبهه حق و باطل، تصویری به روز و جامع از قوت‌ها و ضعف‌ها و نیز ظرفیت‌ها و تهدیدات فراروی جامعه خود داشته باشند.

جشنواره مردمی فیلم «عمار»، مفتخر است که سال‌ها علمداری و دبیری‌اش بر عهده کسی بود که پیشتاز تولید آثار هنری و رسانه‌ای با این رویکرد بوده است. بر همین مبنا دبیرخانه جشنواره با یادکردی از مرحوم نادر طالب‌زاده، آغاز چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» را در بخش‌های ذیل اعلام می‌کند:

الف‌) بخش رقابتی

قالب‌ها:

فیلم داستانی (کوتاه، نیمه‌بلند، سینمایی، تله فیلم و سریال)

فیلم مستند

پویانمایی

نماهنگ

تولیدات تلویزیونی (برنامه ترکیبی، برنامه استعدادیابی، برنامه واقعیت‌نما، مستند مسابقه، گزارش خبری و …)

تولیدات فضای مجازی (برنامه‌های اینترنتی، تولیدات صوتی اینترنتی (پادکست)، تولیدات انسان رسانه‌ای (ولاگ و …)، میکرو رسانه‌ها (تولیدات کوتاه صوتی تصویری اینترنتی، صفحات مجازی تولید محتوا و…)

لوح نگار (ابزارهای ارائه مثل پاورپوینت، پرزی و…)

فیلم‌نامه (طرح، سیناپس یا فیلم‌نامه کامل داستانی، سریال و پویانمایی، طرح فیلم‌نامه مستند)

در این دوره جشنواره فراخوان بخش فیلم‌نامه را با موضوعات و قالب‌های اختصاصی به‌صورت تفصیلی منتشر خواهد کرد.

موضوعات:

همه آثاری که دارای رویکرد همسو با مبانی انقلاب اسلامی باشند با موضوعات روز و مورد نیاز جامعه می‌توانند در بخش رقابتی شرکت کنند، ولی موضوعات ذیل به عنوان اولویت‌های محتوایی جشنواره، پیشنهاد می‌شوند.

نظم جدید جهانی

۱. ضعف جبهه غرب در دنیا و افول آمریکا و برآمدن قدرتهای جدید

۲. تقویت جبهه خودی و فرصت‌های ایران برای نقش‌آفرینی در نظام جهانی

۳. اولویت‌های اصلاحی کشور برای اثرگذاری در نظم جدید و پیچ تاریخی

۴. بازخوانی نحوه تغییر نظم جهانی در دوره‌های گذشته و نقش‌آفرینی مردم و نخبگان در آن

۵. بازخوانی اقدامات نظام سلطه برای حفظ نظم قدیم

آرمان روح الله (روایت مقابله انقلاب اسلامی با فتنه‌ها: ۱۳۸۸، ۱۴۰۱ و…)

۱. نقش اغتشاشات ۱۴۰۱، فتنه ۸۸ و… در برملا شدن اهداف استکبار و افزایش فشارها بر مردم ایران

۲. افشاگری طراحی، پشتیبانی مالی و رسانه‌ای و تسلیحاتی دستگاه‌های امنیّتی _ رسانه‌ای غربی

۳. دروغ، سانسور و تحریف در رسانه‌های جهانی و داخلی

۴. جریان‌شناسی حضور اشرافیت در فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۵. واکاوی ریشه‌های اجتماعی- فرهنگی و رسانه‌ای فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۶. سلبریتی زدگی و دیکتاتوری رسانه‌ای

۷. روایت شهدای مدافع حرم جمهوری اسلامی ایران (شهید آرمان علی‌وردی، شهید روح الله عجمیان و …)

۸. روایت نقش‌آفرینی مردم، دانشجویان و… در مقابله با فتنه‌ها

رویای ایرانی (روایت پیشرفت)

۱. الگوهای مطلوب و تمدنی پیشرفت در اجتماع، اقتصاد، سیاست و علم

۲. الگونگاری تجربه‌های موفق پژوهشکده‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان

۳. روایت پیشرفت در عرصه‌های کلان و راهبردی (هسته‌ای، فضایی، نانو بیوتکنولوژی، پزشکی و …)

۴. معرفی نمونه‌های موفق مدیریت جهادی

۵. روایت موفقیت‌ها و قهرمانی‌های ورزش کشور
۶. روایت پیشرفت در حوزه‌ی فن‌آوری‌های نرم و فرهنگی و نقش رسانه‌ها در پیشرفت

نقد درون گفتمانی

۱. نظارت و مطالبه‌گری مردمی بهترین روش مبارزه با بی‌عدالتی و فساد

۲. شفافیت ابزاری برای تحقق نظارت مردمی

۳. رویکرد حل مسأله در نقد ناکارآمدی دستگاه‌ها

۴. ظرفیت‌های جامعه ایرانی برای عبور از چالش‌ها

۵. چالش‌های جریان نقد درون گفتمانی

۶. نقش تعارض منافع در ایجاد ناکارآمدی

۷. نقش سازمان‌های فرهنگی (صداوسیما، سازمان تبلیغات و …) در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی

۸. اهمیت صیانت از محیط زیست و مقابله با اقدامات و سیاست‌های تخریبی آن

۹. نقد و بررسی نظام بانکی و ساختار مالی

۱۰. انتخابات و مشارکت عمومی

۱۱. بررسی و ارائه راهکارهای اصلاح نظام آموزش و پرورش در کشور

حافظه ملی

۱. تاریخ فرهنگی-اجتماعی انقلاب اسلامی (آثار، چهره‌ها، مراکز، وقایع و جریان‌ها)

۲. بازنمایی مقاومت فرهنگی در مقاطع مختلف تاریخی (کشف حجاب رضاخانی، ممنوعیت روضه خوانی و …)

۳. یادآوری مقاومت و ایثارگری ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس (جبهه و پشت جبهه)

۴. جریان‌شناسی اشرافیت سیاسی و زیاده‌خواهی جریان غرب‌گرا در سیاست، فرهنگ و اجتماع

۵. جنایات آمریکا در ایران، آمریکا و جهان

۶. نقش استعمار و استکبار در پسرفت جوامع اسلامی

۷. نقش فرهنگ عامه در تقابل تاریخی با استعمار

نهضت جهانی مستضعفین

۱. رویش‌های جدید در جبهه جهانی مستضعفین در غرب آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین، قفقاز و …

۲. تحولات فلسطین و الهام‌بخشی قدس در مبارزات امت اسلامی

۳. نقش حاج قاسم سلیمانی در شکل‌گیری جنبش‌های مقاومت در جهان اسلام

۴. دستاوردها و چالش‌های محور مقاومت در لبنان، عراق، سوریه، یمن و …

۵. روایت شخصیت و مجاهدت‌های حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس

۶. افغانستان؛ از جنایات آمریکا تا فرصت‌ها و تهدیدهای پس از اشغال

۷. تاثیرات اربعین حسینی بر آینده امت اسلامی

جنگ اقتصادی

۱. عناصر و مراکز پیشرو در کم‌اثرسازی و بی‌اثرسازی تحریم‌های اقتصادی

۲. الگوهای موفق بومی در عرصه اقتصاد

۳. فرصت‌های منطقه‌ای و جهانی در شرایط جنگ اقتصادی

۴. نقش ناکارآمدی ساختاری در ضعف اقتصادی

۵. روایت قهرمانان جنگ اقتصادی

۶. نقش مردم در تحول وضعیت اقتصادی
۷. تولید به عنوان موتور محرک اقتصاد کشور

۸. روستا و ظرفیت‌های اقتصاد ایران

۹. الگوهای سبک زندگی دینی در اقتصاد (قرض‌الحسنه، وقف، تعاون و …)

ملت قهرمان

۱. قهرمانان زندگی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه امروز ایران

۲. روایت قهرمانی‌ها و تعاون اجتماعی شکل گرفته در امدادرسانی حوادث (مبارزه با ویروس کرونا، سیل، زلزله و …)

۳. روایت امید و خودباوری و عبور از محدودیت‌ها برای رسیدن به منافع جمعی

جنگ نرم

۱. هویت زن انقلاب اسلامی و چالش‌های جریان غرب‌گرا با آن

۲. تجربه زیسته و الگوی خانواده ایرانی اسلامی

۳. شاکله شخصیتی و هویتی نوجوانان

۴. مواجهه جریانات متحجر و مقدس‌نما با انقلاب اسلامی از شروع نهضت امام خمینی (ره) تاکنون نظیر مخالفین وحدت اسلامی

۵. حرکت‌های آتش‌به اختیار و خودجوش مردمی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و …

۶. ظرفیت‌شناسی و بررسی تجربه‌های موفق مساجد انقلابی در تاریخ معاصر ایران

۷. ظرفیت‌های جبهه فرهنگی و هنر انقلاب در مواجهه با جنگ نرم

۸. بازنمایی تعارض‌ها و معیارهای دوگانه غرب و جریان غرب‌زده در مواجهه با جنگ روسیه و اکراین و موارد مشابه

ب) بخش «فیلم‌ما» (نهضت مردمی تولید محتوا)

در این بخش، عموم مردم، به ویژه نوجوانان می‌توانند با هر نوع دوربین تصویربرداری یا تلفن همراه از سوژه‌های محیط زندگی خود فیلم بسازند و در رقابت شرکت کنند. جهت تولید یک اثر بهتر، علاقه‌مندان می‌توانند از جزوه آموزشی آماده شده به این منظور (دریافت از اینجا) کمک بگیرند.

ج) اکران مردمی

اکران‌های مردمی یکی از ارکان اصلی جشنواره مردمی فیلم «عمار» است که طی آن، نیروهای خودجوش مردمی در سراسر کشور، برای دیده‌شدن فیلم‌ها و آثار مردمی، کوشش می‌کنند. اکران مردمی جشنواره «عمار»، یک ایده راهبردی برای ارتقای کمی و کیفی فیلمسازی و سینمای انقلاب اسلامی و جلوگیری از انحراف آن است. بر این اساس تاکنون فیلم‌های جشنواره «عمار» در محیط‌های مردمی به نمایش درآمده است. همچنین جمع زیادی از مردم در پشتیبانی مالی، حمایت رسانه‌ای، تأمین مکان یا تجهیزات اکران مردمی، شناسایی سوژه یا نقد آثار مشارکت کرده‌اند.

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار»، ضمن تقدیر از همه کسانی که تاکنون بار اکران‌های مردمی را بی‌هیچ چشم‌داشتی بر دوش کشیده‌اند، از عموم مردم، فعالان فرهنگی، دانشجویان، دانش‌آموزان، ائمه جماعت مساجد و هرکسی که امکان نمایش فیلم‌ها را برای مردم دارد دعوت می‌کند تا از طریق تارنمای جشنواره، در بخش اکران مردمی ثبت‌نام کنند و یاری‌گر سینمای انقلاب اسلامی باشند.

به این منظور، دبیرخانه جشنواره، اولویت‌های سال جاری شبکه مردمی جشنواره «عمار» شامل: نمایش فیلم (پاتوق‌های ثابت نمایش فیلم)، برگزاری مراسم آیینی عمار (افتتاحیه‌های استانی و شهرستانی)، نهضت نقد آثار (تولید محتواهای تبلیغی آثار جبهه فرهنگی)، اکران‌مردمی آنلاین، پاسداشت پیشکسوتان جهاد، مبارزه، فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و نمایش آثار بومی را اعلام می‌کند که تفصیل آن در فراخوان مجزا اعلام خواهد شد.

د) قصه‌ما

فیلمسازان، مسأله‌های مردم را در قالب «سوژه‌ها و ماجراهای قابل تبدیل به فیلم» پیگیری می‌کنند. دبیرخانه جشنواره، از عموم مردم دعوت می‌کند سوژه‌های خود را در گنجینه سوژه‌های مردمی در تارنمای جشنواره ثبت کنند و به سینماگران پیشنهاد ساخت آثار هنری دهند. دبیرخانه جشنواره به بهترین سوژه‌های پیشنهادی جوایزی اختصاص می‌دهد.

ه) جوایز مردمی

جشنواره مردمی فیلم «عمار» با هدف نزدیک‌سازی تولیدات سینمایی به زندگی و دغدغه‌های واقعی مردم، بخش «فراخوان جوایز مردمی» را از دوره نهم جشنواره آغاز کرده است. در این دوره نیز جشنواره از همه مخاطبان (تشکل‌های مردمی، مؤسسات و افراد حقیقی) دعوت می‌کند موضوعات و دغدغه‌های مدنظر خود را در حوزه تولید آثار، در قالب فراخوان از سینماگران بخواهند و به فیلمسازانی که بهترین اثر را در این موضوعات تولید کرده‌اند هدیه‌ای مادی (نقدی و غیرنقدی) یا معنوی اختصاص دهند.

مقررات بخش رقابتی:

برای شرکت در جشنواره، ثبت‌نام اثر درAmmarFilm.ir و دریافت کد پیگیری از این سامانه، الزامی است.

صاحبان آثار فیلم، بایستی نسخه باکیفیت آثار را به‌صورت فیزیکی (ارسال پستی یا تحویل حضوری به دبیرخانه) یا به‌صورت مجازی (قراردادن لینک بارگیری اثر در فرم ثبت‌نام) به دبیرخانه جشنواره تحویل دهند.

آثار ثبت‌نامی، نباید در دوره‌های پیشین جشنواره شرکت کرده باشند.

فیلم‌های ارسالی به دبیرخانه باید دارای فرمت ۲۶۴ (حداقل ابعاد ۱۹۲۰*۱۰۸۰) باشند. (نحوه تهیه خروجی مذکور در اینجا)

اخذ تأییدیه از تهیه‌کننده جهت شرکت اثر در جشنواره بر عهده ثبت‌نام‌کننده است.

دبیرخانه جشنواره با حساسیت نسبت به حفظ آثار، در اکران عمومی آن‌ها در دی‌ماه و بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در سراسر کشور مختار است. همچنین در صورت اعلام رضایت فیلمساز در فرم ثبت‌نام، دبیرخانه امکان اکران مردمی آثار را در طول سال داراست.

قوانین اختصاصی هر بخش از جشنواره به‌صورت کامل، در صفحه اول فرم ثبت‌نام اثر قرار داده شده است.

زمان‌بندی:

ثبت‌نام و تحویل اثر: از ۹ مهر تا ۲۰ آبان‌ ۱۴۰۲

نمایش مرکزی آثار بخش مسابقه به‌صورت حضوری در سینما فلسطین تهران و نمایش برخط آثار منتخب در بسترهای جشنواره: دی‌ماه ۱۴۰۲
اکران‌های مردمی فیلم‌های منتخب (در همه شهرها و روستاهای کشور به صورت حضوری و مجازی): از آذر ۱۴۰۲ تا پاییز ۱۴۰۳

راه‌های ارتباط با دبیرخانه:

نشانی: تهران، بلوار کشاورز، خیابان ۱۶ آذر، پلاک ۶۰، حسینیه هنر، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» – کد پستی: ۱۴۱۷۹۷۳۶۵۱
تلفن دبیرخانه: ۰۲۱۴۲۷۹۵۳۰۰

تارنمای جشنواره و مرجع اطلاع رسانی‌ها: AmmarFilm.ir

شبکه‌های اجتماعی: AmmarFest@

خروج از نسخه موبایل