جایزه‌ی ضد ایرانی، باعث احضار کاردار فرانسه به وزارت خارجه

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از رصداخبار؛ درپی اظهارات مداخله‌جویانۀ وزیر خارجه فرانسه علیه ایران، کاردار این کشور در تهران به وزارت خارجه احضار شد.
رئیس ادارۀ دوم غرب اروپای وزارت خارجه، این اظهارات را دخالت آشکار در امور داخلی ایران خواند و خواستار توضیح رسمی پاریس شد. او همچنین استفاده سیاسی دولت فرانسه از رویدادهای فرهنگی را محکوم کرد و گفت: دولتی که از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی است، صلاحیت اخلاقی برای اتهام‌زنی ندارد.

وزیر خارجۀ فرانسه امروز جایزۀ جعفر پناهی در جشنوارۀ کن را نمادی از «مقاومت در برابر ظلم» توصیف کرده است / در همین حال، برخی کاربران خاطرنشان کردند که فرانسه چند روز پیش میزبان محمد الجولانی، سرکردۀ شورشیان سوریه و عضو سابق القاعده، بود که این اقدام پرسش‌هایی را دربارۀ استانداردهای دوگانه پاریس ایجاد کرده است.

بیژن همدرسی: کن؛ جشن سینما یا تریبون سیاست، تحلیلی بر نخل طلایی ۲۰۲۵ جعفر پناهی



اعطای نخل طلایی جشنواره کن ۲۰۲۵ به جعفر پناهی، صرف‌نظر از کیفیت فنی یا هنری فیلم او، بار دیگر نگاه‌ها را به ماهیت متحول‌شده این جشنواره معطوف کرد؛ جشنواره‌ای که روزگاری با هدف پاسداشت سینمای مؤلف و زیبایی‌شناسی ناب سینمایی آغاز شد، اما امروز بیش از هر زمان دیگر، درگیر ملاحظات رسانه‌ای، نشانه‌گذاری‌های سیاسی و مناسبات بین‌المللی شده است.

جعفر پناهی، فیلمسازی است که در بستر همین نظام فرهنگی ایران رشد کرد و در دوران طلایی سینمای اجتماعی ایران، نام خود را تثبیت نمود. او با آثار اولیه‌اش چون «بادکنک سفید» و «دایره»، هم در داخل مورد توجه بود و هم در جشنواره‌های خارجی ستایش شد. اما در ادامه، روندی شکل گرفت که پناهی را از یک فیلمساز منتقد اجتماعی، به چهره‌ای بدل کرد که حالا بیشتر در قاب سیاسی رسانه‌ها دیده می‌شود تا صرفاً قاب دوربین.

در همین مسیر، جشنواره کن نیز تغییر کرد. این جشنواره که در دهه‌های پیشین بیشتر دغدغه‌اش کشف استعدادهای هنری، نوآوری‌های بصری و زبان سینمایی بود، از اواخر دهه ۹۰ میلادی به تدریج در برابر فشارهای جهانی، موج‌های رسانه‌ای و انتظارات نهادهای فرهنگی-سیاسی غربی، مواضعی گرفت که رفته‌رفته آن را از یک رویداد صرفاً هنری به یک فضای سیاست‌زده فرهنگی بدل کرد.

در چنین فضایی، فیلم پناهی -که ویژگی‌های هنری هم دارد- نه به خاطر برتری فنی، بلکه به خاطر روایت رسانه‌ای فیلم هایش، اهمیت یافت است. در اوج انتقاداتی که منتقدان خارجی به فیلم پناهی داشتند ، متولیان جشنواره کن با اهدای نخل طلایی به او، عملاً یک موضع‌گیری انجام داد؛ موضعی که با انتخاب ژولیت بینوش به عنوان رئیس هیأت داوران و کیت بلانشت به‌عنوان ارائه‌دهنده جایزه، از پیش طراحی‌شده و هماهنگ به‌نظر می‌رسد.

مسأله اصلی اما این است: آیا جشنواره‌ای که در ظاهر، استقلال هنری و بی‌طرفی فرهنگی را تبلیغ می‌کند، مجاز است به چنین ملاحظات سیاسی تن دهد؟ آیا این همان معیار دوگانه‌ای نیست که گاه فیلمسازانی از کشورهای دیگر را با برچسب «غیرسیاسی» از صحنه حذف می‌کند و گاه دیگر، فیلم‌هایی متوسط را به خاطر جنبه‌های نمادین‌شان به اوج می‌برد؟

واقعیت این است که جشنواره کن دیگر یک صِرف «جشن هنر» نیست. این پلتفرم سال‌هاست تحت تأثیر موج‌های ژئوپلیتیک، موازنه‌های فرهنگی و سیاست رسانه‌ای غرب قرار گرفته است. و نخل طلایی ۲۰۲۵ هم در این روند قابل تفسیر است: جایزه‌ای نه لزوماً برای بهترین فیلم، بلکه برای نمادسازی، برای پیامی که فراتر از پرده سینما، در محافل دیپلماتیک و رسانه‌ای بازتاب می‌یابد.

رسانه سینمای خانگی- آیا صداوسیما مشغول فرغون‌سازی است؟

محمدمهدی عسگرپور، کارگردان سینما و تلویزیون و مدیرعامل خانه هنرمندان و شهاب اسفندیاری، رییس دانشگاه صداوسیما پیرامون «چالش‌های تولید آثار نمایشی جذاب» به مناظره نشستند. در مناظره زنده تلویزیونی به آسیب های جدی ساخت آثار نمایشی جذاب اشاره و تصریح شد که صداوسیما به عنوان رسانه ملی مشکلات مردم را بازگو نمی‌کند.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، برنامه زنده «جام جم» شبکه یک سیما شامگاه دوشنبه  (۲۹ آبان ماه) میزبان محمدمهدی عسگرپور، فیلمساز و شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما بود.

در ابتدای این مناظره تلویزیونی پرسشی مبنی بر اینکه مهم‌ترین اتفاقی که باید امروز رقم بزنید یک تولید با کیفیت است، فکر می‌کنید مهم‌ترین معضلی که ما الانبا آن دست و پنجه نرم می‌کنیم چیست؟ از سوی احمدرضا موسوی (مجری برنامه جام جم) مطرح شد.

محمدمهدی عسگرپور در پاسخ به این پرسش بیان کرد: اینکه چه کار کنیم تا سریال‌هایمان جذاب‌تر شوند و مردم بیشتر دنبال کنند، موضوعی است که در یک سازمان مسئله شده و اتفاقاً قدمت هم دارد، حالا همین موضوع تبدیل می‌شود به یک برنامه تلویزیونی برای مردم. مردم نشسته‌اند و منتظرند سریال جذاب ببینند، بنده، شما، آقای اسفندیاری و تعداد زیادی از مدیران تلویزیون باید بنشینیم و صحبت کنیم تا نتیجه‌اش بشود تولید و پخش سریال‌های جذاب. به نظرم مشکل بزرگ همین است که آن اتفاق چون نمی‌تواند بیفتد، جذابیت عجالتا در برنامه‌های گفت‌وگو محور در سازمان صداوسیما شکل می‌گیرد و شاید این برنامه‌ها بعضی وقت‌ها جذاب‌تر از سریال‌های نمایشی هم بشوند. به هر حال من هنوز با این مفهوم کنار نیامده‌ام.

زندگی روزمره مردم در تلویزیون بازتاب داده نمی‌شود

او در همین زمینه ادامه داد: اگر مدیران فعلی سازمان قابل دانستند از بنده و امثال بنده هم می‌توانند برای این بحث‌ها استفاده کنند و نتیجه‌اش بشود ارتقای کیفیت سریال‌ها. ما این مسائل را با مردم داریم مطرح می‌کنیم؛ یعنی درواقع مردم نشسته‌اند و در این ساعت دوست دارند سریال جذاب ببینند اما این اتفاق برایشان نمی‌افتد. طبیعتا در اینجا باید با مردم صحبت کرد و آنها هم نظراتشان را بگویند، شاید نکات جالبی به دست آمد؛ البته من می‌دانم که سازمان صداوسیما مرکز تحقیقاتی دارد که لابد این کارها را باید انجام بدهد و این را هم می‌دانم که مسیر پژوهش‌هایی که سازمان انجام می‌دهد حداقل در این سال‌های اخیر که من تعقیب کرده‌ام به نظرم نسبت زیادی با زیست مردم ندارد. اگر شما به سریال‌های پخش شده در این سال‌های اخیر توجه کنید و بیاییم یک کار تحقیقاتی انجام بدهیم که به چه موضوعاتی پرداخته‌اند و بعد برویم در سطح جامعه و مسائل مردم را ببینیم متوجه می‌شویم بخش زیادی از موضوعاتی که در زندگی روزمره مردم وجود دارد اساساً در تلویزیون شکل نمی‌گیرد و اصلا از ابتدا شکل نمی‌گیرد. منظورم از این بحث، در این یکی دو سال اخیر نیست.

عسگرپور در عین حال بیان کرد: شما در این برنامه (جام جم) اشاره کردید به اینکه من در صداوسیما برنامه‌سازی کرده‌ام و شاید من خودم دیگر این سازمان را به جا نیاوردم که چقدر از اهداف اصلی‌اش حداقل در بحث نمایشی دور شده است که اتفاقا موضوع این برنامه است.

او در ادامه همین بحث با ذکر جزییات خاطرنشان کرد: ارتباط گسترده با اقشار مختلف مردم، پیدا کردن مسائل و موضوعاتی که روزمره مردم است و پرداختن به آنها در قالب برنامه‌های نمایشی. من می‌توانم بسیاری از مسائل روز جامعه را نام ببرم که مطلقاً در سریال‌ها وجود ندارد و وقتی ما رصد می‌کنیم که چرا وجود ندارند متوجه می‌شویم که در نطفه خفه می‌شوند و اساساً این امکان وجود ندارد. اگر شما یک دوربین به ماشینتان ببندید و از مسیر میدان راه آهن تا تجریش از موضوعاتی مثل اعتیاد و مشکلات امروز جوانان فیلم بگیرید شاید نتوانید بیشتر از دو دقیقه‌اش را در سازمان صداوسیمای فعلی پخش کنید و این یعنی جامعه ما یک چیز است و آنچه که در تلویزیون نشان می‌دهند چیز دیگری است. وقتی هم که این تفاوت‌ها روز به روز بیشتر می‌شود می‌توانیم این تئوری را استخراج کنیم که انگار سازمان صداوسیما اصلا به مسائل مردم توجه ندارد و این به آن معنا نیست که سازمان بخواهد خودش را شبیه به آن چیزی کند که من الان راجع به آنها صحبت کرده‌ام بلکه این بی‌تفاوتی شاید کمی آزاردهنده شده است. به نظرم آنچه که از بین رفته بحث صداقت در رسانه است که اگر از بین برود دیگر به آمارها هم توجه نمی‌شود ولو اینکه حتی به واقعیت هم نزدیک باشند.

در مقطعی شعار «سیمای لاریجانی خاموش باید گردد» سر داده می‌شد که …

در ادامه شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما در تکمیل همین بحث و واکنش به این پرسش که آیا افول کیفیت سریال‌های جذاب و فراز و فرودهایشان را قبول دارید؟ عنوان کرد: من فکر می‌کنم اگر بخواهیم این روند را درست مطالعه و بررسی کنیم و نقطه افول را شناسایی کنیم باید کمی دامنه گسترده‌تری از ادوار مدیریتی در رادیو و تلویزیون را بررسی کنیم. اینکه از چه نقطه‌ای این افول آغاز شده و دلایلش چه بوده است. شرایطی که جناب آقای عسگرپور اشاره کردند درباره نسبت جامعه و رسانه محدود به شرایط اخیر نیست. بعد از وقایع و حوادث سیاسی دهه ۷۰ و انتخابات دوم خرداد هم این مسائل بود که فضایی در جامعه ایجاد شده بود و آنچه که در تلویزیون دیده می‌شد یک عدم تناسبی داشت با آنچه که وجود داشت و این منجر به یکسری مسائلی شد ولی این مسئله غیرقابل حل نبود؛ چه بسا که اتفاقا می‌توانیم بگوییم یکی از موفق‌ترین و شکوفاترین دوره‌های رونق آثار نمایشی تلویزیون دقیقاً بعد از آن ماجرا در تلویزیون و با تغییرات مدیریتی که آن زمان در سازمان صداوسیما اتفاق افتاد، رخ داد؛ یعنی از حدود سال ۷۷ آغاز شد و تا سال ۸۴ ادامه داشت.

رییس دانشگاه صداوسیما یادآور شد: پس ما یک تجربه موفقی در دوره‌ای داشتیم؛ دوره‌ای که اتفاقاً تنش‌های سیاسی زیاد بود و بخشی از هنرمندان اساساً تلویزیون را تحریم کرده بودند و در مقطعی صداوسیما ضربه شدیدی خورد. من حتی یادم هست زمانی که دانشجو بودم عده‌ای شعار سیمای لاریجانی خاموش باید گردد را سر می‌دادند؛ بنابراین این اتفاقات آن زمان هم بود. در تولیدات نمایشی به خاطر مسائل سیاسی که بر عرصه فرهنگ تحمیل شده بود، تقریباً اغلب هنرمندان به نوعی صداوسیما را تحریم کرده و با آن قهر کرده بودند. شاید امروز آسیب‌های چنین مسائلی را می بینیم؛ یعنی عده‌ای خارج از عرصه فرهنگ در جناح‌های سیاسی به دلیل اهداف و اغراض سیاسی دوست دارند یک شکاف، اختلاف و تنشی میان هنرمندان با حاکمیت، نظام و رسانه ملی وجود داشته باشد که به نظرم بخشی از آن یک پروژه است؛ یعنی هم آن زمان بود، هم این زمان هست. منتهی آن زمان تدبیر شد و به شکلی از آن دوره‌ی قهر و تحریم عبور کردیم. اگر آمارهای تولید را بررسی کنید می‌بینید تلویزیون در یک دوره ۵ ـ ۶ ساله و در سال ۷۶ که در کل سه شبکه‌ بیشتر نبود، تولید نمایشی حدود ۳۵۰ ساعت در سال بود که فکر می‌کنم در سال ۸۴ به ۳۰۰ هزار ساعت رسیده بود؛ یعنی تقریباً ۱۰ برابر شده بود.

خیلی از نام‌ها شهرتشان را از تلویزیون گرفتند

اسفندیاری تاکید کرد: ما در زمینه سریال‌های الف ویژه‌ای که چند سال یک بار اتفاق می‌افتاد، مجموعه‌هایی مثل «امام علی(ع)» و «امیرکبیر» را تولید کردیم و به ظرفیتی رسیده بودیم که همزمان ۱۰ سریال الف ویژه تولید می‌شد. سال ۸۲ تا ۸۴ مدیر فیلم و سریال شبکه تهران بودم و یادم هست ما سه نوبت پخش سریال ایرانی در هفته داشتیم و یک نوبت پخش طنز شبانه؛ ضمن اینکه بقیه شبکه‌ها هم همین تولیدات را داشتند. آن زمان حجم تولیدات از لحاظ تنوع و کیفیت بالا بود و مردم هم بسیار راضی بودند و همه چهره‌هایی که شاید قبلا تلویزیون را تحریم کرده بودند از مرحوم سلحشور گرفته که سریال یوسف پیامبر (ع) را کار می‌کرد تا آقای میرباقری که مختارنامه را ساخت و آقایان ابراهیم حاتمی‌کیا و کمال تبریزی، آمدند و با تلویزیون کار کردند. همچنین بسیاری از سینماگران مثل مرحوم داریوش مهرجویی که اثر ماندگار مهمان مامان را برای تلویزیون ساخت و خیلی از نام‌ها که شهرتشان را از تلویزیون گرفتند؛ البته نه اینکه منتی سرشان باشد خیر بلکه یک تعامل بود که هنرمند از طریق و به‌واسطه مدیریت فرهنگی با رسانه ملی مرتبط بود و کار می‌کرد و احساس هم نمی‌کرد که به او دستور می‌دهند. من فکر می‌کنم ذی نفع اصلی ایجاد تنش میان هنرمندان و رسانه ملی همان دشمنان ایران یعنی اسرائیل و آمریکا هستند.

می‌گویند در باز است اما نیست!

در ادامه این مناظره پرسشی مطرح شد از محمد مهدی عسگرپور مبنی بر اینکه چقدر هنرمند، تهیه‌کننده و بازیگران توانستند خودشان را با تلویزیون تنظیم کنند و شما چقدر به سمت تلویزیون حرکت کردید که او پاسخ داد: ما در کشوری زندگی می‌کنیم که صداوسیما وجود دارد و کاملاً دولتی است و طبق قانون شبکه خصوصی هم وجود ندارد. می‌گوییم صداوسیما به کجا پاسخگوست؟ وقتی درباره ارتقاء صحبت می‌کنیم باید ببینیم در دنیا چه کار می‌کنند. بالاخره تلویزیون‌هایی که در دنیا آثار محتوایی مختلفی را منتشر می‌کنند چگونه خودشان را ارزیابی می‌کنند و چگونه متوجه افت خود می‌شوند. ممکن است ما بگوییم آنها کلاً بر مبنای منافع مالی یا ملی و یا ترکیبی از هر دو هستند، اما ما در اینجا با یک خروجی مواجه هستیم؛ سازمانی که تلاطمات سیاسی به شدت روی همه چیزش تاثیر می‌گذارد و بعضا باعث می‌شود یک تعداد هنرمند دیگر نتوانند واردش شوند البته می‌گویند در باز است و می‌توانند وارد شوند اما می‌دانیم که واقعاً باز نیست. فهرست ممنوع‌الفعالیت‌هایمان در سازمان صداوسیما کم نیست. همین الان وقتی ما می‌خواهیم سریالی بسازیم باید ظاهرا کد ملی همه داده شود تا استعلام گرفته شود و بعد کار را جلو ببریم؛ البته من فعلاً توفیق کار با تلویزیون را ندارم.

عسگرپور تصریح کرد: در اینجا مقام پاسخگو در صداوسیما منظورم رئیس سازمان صداوسیما نیست. من زمانی مدیر گروه کودک شبکه دو بودم و آن موقع مسئولیت آنچه تولید و پخش می‌شد با من بود و من مقام پاسخگو بودم به همین دلیل است که فیلمساز تکلیفش با ما روشن بود. ما آن زمان با مرحوم کیارستمی کار کردیم. آقای جعفر پناهی بادکنک سفید را برای تلویزیون ساخت و خیلی تولیدات دیگر بنام و خوب با فیلمسازان مطرح. نکته اینجاست آنها آن زمان می‌دانستند که باید با بنده به یک تفاهم برسند اما الان من نمی‌دانم مدیر گروه چقدر اختیار دارد، مدیر شبکه چقدر. در صداوسیما نسبت نیروهای تولیدی به پشتیبانی یک به حدود ۱۷ – ۱۸ است و بلکه بیشتر؛ یعنی این سازمان یک نفر تولیدکننده دارد و ۱۸ نفر از آن پشتیبانی می‌کنند! پس صداوسیما نمی‌تواند کار کند و اساساً ساختارش غلط می‌شود.

این کارگردان باسابقه تاکید کرد: شما تصور می‌کنید با ساختار فیلمنامه مصوب کردن می‌توانید تعداد بیشتری فیلمنامه داشته باشید که به نظرم به شدت کودکانه است. به نظرم در حال حاضر مدیر مسلط وجود ندارد و همین‌طور تهیه‌کننده‌های غیرمسلط هم در سازمان صداوسیما زیاد هستند و گاهی فراموش می‌کنند که مردم مشکلات فراوانی دارند. زمانی تلویزیون بودجه کمی داشت و تهیه‌کنندگانی کارشان ارزشمندتر بود که می‌توانستند پول به سازمان بیاورند! به همین روشنی.

نیروی صداوسیما از ۱۸ هزار به ۴۰ هزار رسیده!

به گزارش ایسنا، در ادامه این بحث رئیس دانشگاه صداوسیما درباره تقویت رسانه‌های عمومی و اینکه چطور باید در ایران پیاده‌سازی شوند، سخن گفت و اظهار کرد: در صحبت قبلم اشاره کردم به شناسایی نقطه افول. ما در سال ۱۳۸۳ دیداری با مقام معظم رهبری داشتیم و گزارشی که آن زمان به ایشان رسید این بود که سازمان صداوسیما ۱۸ هزار نیرو دارد. من یادم هست که ایشان گفتند ۱۸ هزار خیلی است.

اسفندیاری ادامه داد: آن زمان شبکه‌های استانی در حال افزایش بودند و شبکه‌های دیگر در حال گسترش که از طریق آزمون‌های استخدامی تعداد نیروهای استخدامی زیاد شد. بنابراین از دوره‌ای ناگهان همین ۱۸ هزار نیرو به ۳۰ و ۴۰ هزار رسید؛ البته با احتساب بازنشستگان که در همان دوره متاسفانه به دلیل مشکلی که در صندوق بازنشستگی سازمان اتفاق افتاد، عملاً حقوق همه آنها را هم خود سازمان پرداخت می‌کرد. پس هم مشکلات مالی زیاد شد و هم انبارهای سازمان از جهت ذخیره آثار نمایشی خالی شد. فیلمنامه‌های الف ویژه که در دوره قبل آماده شده بود هم در یک دوره‌ مصرف شد اما متاسفانه هیچ چیزی جایگزین نشد.

زمانی با سریال‌هایمان کشورها را فتح کردیم

وی اظهار کرد: اساساً از آن زمان سیاست تولید آثار نمایشی الف ویژه که از نظر من پیشروترین بود و مثل صنعت هسته‌ای ما در رسانه بود، عملاً تعطیل شد و مشغول فرغونسازی شدیم! یعنی یکسری تله‌فیلم با بودجه‌هایی انبوه تولید شد که همه در چاه ویل ریخته شد و فایده‌ای هم نداشت. ما الان سریال‌های الف ویژه‌ای که مربوط به ۱۰ ـ ۲۰ سال قبل است را داریم که هنوز هم در زمان بازپخش مخاطب دارند و حتی از سریال‌های روز، مخاطبشان بیشتر است و چقدر نفوذ بین‌المللی برایمان ایجاد کردند. ما با سریال «مریم مقدس» بازار ترکیه را فتح کردیم. با سریال «یوسف پیامبر(ع)» در منطقه غرب آسیا و در کشورهای عربی چقدر مخاطب پیدا کردیم و با سریال «مختارنامه» توانستیم عراق را فتح کنیم.

اسفندیاری در عین حال گفت: متاسفانه همه این‌ها نابود شد و رفتیم سراغ یکسری تولیدات یک‌بار مصرف کم ارزش و از آن طرف حجم زیادی جذب نیرو خارج از رویه و سهم بودجه سازمان صداوسیما از آنچه که باید خرج تولید می‌شد، خرج حقوق شد و این معضلی است که اکنون با آن مواجه هستیم؛ منتهی در کنار این آسیب‌ها و سوءمدیریت‌های داخلی در ادوار گذشته نمی‌توانم به این اشاره نکنم که یک اراده‌ای خارج از سازمان هم برای زمین زدن رسانه ملی بود و از دوره‌ای از جمله دوره قبل به نظرم خیلی علنی و آشکار شد.

به «جام جم» نقد دارم

اسفندیاری در تکمیل صحبتش بیان کرد: اراده‌ای در سطوح سیاسی و امنیتی برای زمین زدن رسانه ملی به شیوه‌های مختلف شکل گرفته که همان اختلاف‌افکنی‌ها و تنش‌زایی‌ها میان هنرمندان و از طرفی تامین منابع مالی برای پرداخت‌های کلان و گزاف به هنرمندان در آثار نمایشی رسانه‌های دیگر است؛ به نحوی که دیگر همکاری با تلویزیون برای بسیاری از هنرمندان به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست. من فکر می‌کنم همه این‌ها متاسفانه ناشی از این است که اهداف سیاسی بر منافع ملی غلبه پیدا کرده است.

رییس سازمان صداوسیما صحبت‌هایش را با نقدی از برنامه «جام جم» ادامه داد و تصریح کرد: من اکنون گله‌ای به شما و نقدی به «جام جم» دارم و آن این است که متاسفانه برخی مدیران فرهنگی دولت قبل که در این زمینه متهمان اول هستند باید پاسخگو باشند اما پاسخگو نیستند. آنهایی که به طور فله‌ای ۵۰ مجوز سریال می‌دهند بدون اینکه حتی فیلمنامه را خوانده باشند و یا فیلمنامه‌ای وجود داشته باشد که بخواهند آن را بخوانند. این کارها کاملاً غیرمسئولانه بود و برنامه‌ای برای زمین زدن رسانه ملی بود و متاسفانه این افراد به اینجا آمدند و شما هم هیچ سوالی از آنها نکردید و خیلی راحت از اینجا رفتند.

تا به کجا می‌خواهیم صداوسیمایی دولتی داشته باشیم؟

در ادامه محمد مهدی عسگرپور در پاسخ به سوال مجری برنامه جام جم که اینگونه مطرح شد، امروزه برای صیانت و حمایت از مخاطبانمان در مقابل برخی از سریال‌های نمایش خانگی و سکوها که بعضاً اتفاقات ناگوار و پر از تحقیر ملی را به همراه دارند، باید چه کنیم تا مخاطبانمان آسیب نبینند؟ به ذکر نکاتی پرداخت.

وی گفت: وقتی سازمان صداوسیما چنین کارکردی را در گذشته داشته، هنوز هم دارد و باز هم خواهد داشت ما می‌خواهیم تا کجا ادامه بدهیم؟ اصلاً تا کجا می‌خواهیم صدا و سیمای کاملاً دولتی وجود داشته باشد و همینطور جلو برود و چیزی هم غیر از آن نباشد؟ منظورم در اینجا حوزه رسانه است. حوزه وی او دی ها که بخش جدایی است و اساساً در فضای وب تعریف می‌شود نه آنتن. به نظرم ابتدا باید آسیب‌پذیری تلویزیون حل شود که سال‌ها پیش خیلی از دوستان توصیه کردند و هشدارهایی هم دادند اما یکسری‌ها مخالفت‌ کردند و آن راه اندازی شبکه‌های خصوصی بود.

این کارگردان باسابقه ادامه داد: ما سال‌هاست روی این مدار ایستاده‌ایم و تکانش هم نباید بدهیم. یک صداوسیمای دولتی داریم و بخش خصوصی نمی‌تواند شکل بگیرد و این صدا و سیما آنقدر به مسائل سیاسی و جاری روز وابسته می‌شود که مقرراتش را هم باید همان‌طور تعریف کند و تاثیرش را بر بازیگران می‌گذارد و ما می‌بینیم فهرست ممنوع الفعالیت‌ها پُرتر می‌شود و اما در مورد پلتفرم‌ها بنده هم معتقدم که آنها نیاز به تنظیم‌گری دارند و باید وجه قانونی درستی هم داشته باشند. نه فقط وی او دی ها بلکه اساساً در حوزه فرهنگ ما دائم در حال آسیب هستیم که من فکر می‌کنم بخشی از آن به تعداد مراکز تصمیم‌گیری مربوط می‌شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و … یعنی ما کم نداریم از این نهادها را و همین مسائل مدیران را هم دست و پاچه می‌کند. تا کی نباید معلوم باشد مقام مسئول کیست؟

به گزارش ایسنا، در انتهای برنامه پرسشی از سوی مخاطبان «جام‌جم» مطرح و از سوی مجری بازگو شد مبنی بر اینکه خیلی ها معتقدند آقای عسگرپور از عواملی بودند که با فشارهایی، موجبات استعفای مرضیه برومند را فراهم کرد که عسگرپور در این زمینه تصریح کرد: این سوال باید از خود خانم برومند پرسیده شود که آیا این اتفاق برایشان افتاده است یا خیر. ایشان خودشان باید در این زمینه توضیح بدهند چون بحث مفصل است.

رسانه سینمای خانگی- این حال کیمیایی، حال سینمای بعد از مهرجویی‌ست

مراسم رسمی بدرقه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر راس ساعت۱۰ صبح با اجرای بهرام رادان (بازیگر) برپا شد که از مردم خواست به احترام پیکر این دو هنرمند به پا خیزند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، قبل از آغاز مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر که صبح پاییزی ۲۶ مهر ماه برگزار شد ، جمعی از مردم علاقه‌مند و هنرمندان با حضور در محوطه پهنه رودکی تالار وحدت آماده وداع شدند و ترانه «چرا رفتی؟» همایون شجریان و بخشی از موسیقی فیلم «سنتوری» تا پیش از آغاز مراسم پخش شد.

احمدرضا درویش، محمدمهدی عسگرپور، شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، فرهاد مجیدی، داریوش فرهنگ، رضا درمیشیان، رامبد جوان، مهران مدیری، حامد بهداد، نوید محمدزاده، بهنوش طباطبایی، سیامک انصاری، امین حیایی، محمدرضا گلزار، مسعود کرامتی، امیر جدیدی، امیر آقایی، مصطفی کیایی، امیر جعفری، محمدعلی نجفی، علی مصفا، جعفر پناهی، هادی حجازی‌فر، محمد رسول اف، همایون ارشادی، حسن پورشیرازی، غزل شاکری، دانش اقباشاوی، محسن امیریوسفی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، حبیب ایل‌بیگی معاون اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، مسعود کیمیایی، بهمن فرمان‌آرا، غلامرضا موسوی، بهزاد فراهانی، سیروس الوند، بهرام رادان، حبیب دهقان‌نسب، مازیار میری، هانیه توسلی، محمدرضا دلپاک، مهرداد صدیقیان، مهوش وقاری، ژاله صامتی، ابوالحسن داودی، مرتضی شایسته، همایون اسعدیان، سیما تیرانداز، محسن کیایی، سیف الله صمدیان، مسعود اطیابی، گوهر خیراندیش، گلاب آدینه، سیاوش خیرابی، سپیده خداوردی، مانی حقیقی، فرهاد اصلانی، کوروش نریمانی، فرامرز قریبیان، فرهاد آئیش ، افشین هاشمی، پردیس احمدیه، ایرج راد، اصغر همت، جمال ساداتیان، فرزاد حسنی و…. از جمله هنرمندان و مسئولان حاضر بودند.

مونا مهرجویی فرزند این کارگردان هم در مراسم حاضر شد.

مراسم رسمی تشییع داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر ساعت ۱۰ با تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد.

مراسم با اجرای بهرام رادان بازیگر همراه شد که در ابتدا از حاضران خواست به احترام ورود پیکر این فیلم‌ساز و همسرش به پا خیزند.

مسعود کیمیایی به سخنرانی پرداخت و از شدت تاسف نتواست به روی سن برود و سخنان کوتاهی را در بدرقه هم‌نسل فیلم‌سازی‌اش داریوش مهرجویی مطرح کرد و گفت: نمی‌توانم سخن بگویم، غیرممکن است از رفتن داریوش مهرجویی بگویم.

فرهاد آییش بازیگر سخنانش را با تسلیت برای قتل داریوش مهرجویی و همسرش آغاز کرد و گفت: استاد علی نصیریان در سفر هستند و پیامی را فرستادند. نصیریان در این پیام صوتی گفت: در بیماری با فکر و خیالت به سر می‌برم. من فرو ریختم و بی‌خواب شدم. چه کنم؟ از اولین کار خلاقه‌ات در کنارت بودم تا آخرین کار اما الان نیستم. ای مهر فرزانه! این چه روزگاری است؟!

بهمن فرمان آرا کارگردان هم در سخنانی گفت: داریوش جان قرار نبود این ملاقات اینجا انجام شود. ما کجا زندگی می‌کنیم؟ یکی از بزرگترین هنرمندان این مملکت باید سلاخی شود؟

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: همان‌طور که مسعود کیمیایی گفت: «هیچ چیز نمی‌توانم بگویم. چطور دوربین کار نکرد؟ دل ما شکسته است و هر هفته قرار است اینطور جمع شویم برای یک نفر دیگر که می‌رود؟» با این حال تشکر می‌کنم از اینکه آمدید.

علی مصفا (بازیگر) نیز در این مراسم با حضور در جایگاه، پیام فریار جواهریان (همسر سابق داریوش مهرجویی) و صفا مهرجویی را قرائت کرد.

فریار جواهریان (همسر سابق داریوش مهرجویی) نوشته بود: چطور می‌توانم از شیفتگان داریوش تشکر کنم. چگونه چنین مرگ هولناکی برای داریوش و وحیده رقم خورد؟ دلم به این خوش است که نسلی جدید فیلمهایت را کشف می‌کند و معنای خاص خود را از آن پیدا می‌کند. 

چند سال است مشغول نوشتن خاطراتی هستیم. خاطراتی که در آن خشم هم بود ولی حالا دیگر خشمی وجود ندارد و چه حیف که در هفت ماه گذشته با داریوش قهر بودم‌، نمی‌شود اینطور بدون خداحافظی بروی. 

دلم پیش موناست که یک شبه تنها شد. پیش صفا و مریم که چطور پدرشان را از دست دادند.

صفا مهرجویی فرزند مهرجویی  نیز در پیام خود نوشته بود: دنیا یک پدر خوب و بزرگ را از دست داد. ای کاش سرنوشت جور دیگری رقم می‌خورد.

من میدانم و مطمئنم که خاطره پدرم زنده می‌ماند هم بخاطر آثارش و هم بخاطر زندگی شریفش. از صمیم قلب قدردان مردم و هنرمندان هستم که در غیاب من مراسم را برپا کردند.

بهرام رادان در ادامه پیامی از کیانوش عیاری کارگردان خواند که در بستر بیماری است و اعلام کرد که متاثر است از این اتفاق و از ویژگی‌های داریوش مهرجویی گفت.

عیاری در پیام خود نوشته بود: داریوش مهرجویی متبحرترین ترسیم کننده زندگی بود. او حتی در فیلمهای پیچیده و روشنفکرانه‌اش چنین ویژگی داشت. او با دانش و بینش خود می‌توانست روایت مطلوبی از هر زندگی تصویر کند. این جنایت وحشتناک معمای تازه ای است که به زودی ابعاد آن برای مردم مشخص می‌شود.

در ادامه محسن امیریوسفی، رییس کانون کارگردانان پیام کانون کارگردانان را قرائت کرد که در بخش‌هایی از صحبت‌هایش متاثر شد و با گریه پیام را خواند. 

او پیش از قرائت متن گفت: بعد از مرگ غم‌انگیز کیومرث پوراحمد در اول بهار، شاهد مرگ فجیع داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر در اول پاییز هستیم.

در بخشی از پیام کانون کارگردانان نوشته شده بود: این شب پایان تلخی شد برای سینمای روشنفکری.

در این پیام از سینماگران مختلفی مانند تقوایی، کیارستمی، حاتمی و… نام برده و درخواست شده بود شرایط برای فیلمسازی همه فراهم شود.

کانون کارگردانان همچنین درخواست کرد که عاملین این حادثه در هر لباسی شناسایی و مجازات شوند.

در بخشی دیگر بهرام رادان پیام صوتی دختر بزرگتر مهرجویی، مریم را پخش کرد.

همچنین در ادامه‌ مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینما از مردم حاضر در مراسم که خواستار محاکمه قاتلان بودند، درخواست کرد که با آرامش و احترام بگذارند مراسم برگزار شود.

او گفت: قرار بود پیامی نوشته شود تا من به عنوان مدیرعاملِ بدبختِ خانه سینما بخوانم ولی کسی نتوانست چیزی بنویسد. الان قاصرم از صحبت و عظمت دردی که خانه سینما به دوش می‌کشد. ما کارگردانی بزرگ و تأثیرگذارترین فیلمساز ایران را از دست دادیم. او باعث شد سازمان انتقال خون تاسیس شود آن هم در شرایطی که فیلم «دایره مینا» دو، سه سال ممنوع از پخش بود. فیلم «گاو» نیز همین طور بود. از مسئولان برای همراهی در این مراسم و مراسم آتیلا پسیانی قدردانی می‌کنم و از آنها می‌خواهم شرایط فعالیت جوان‌های سینما را فراهم کنید.

از این‌ها ( جوانان سینماگر) نترسید. ‌بگذارید کارشان را بکنند. آستانه درد هنرمندان کم است ولی سیاستمداران آستانه تحمل بالایی دارند. 

وی تاکید کرد: ما اینجا ماندیم در مملکت خودمان باشیم. با ما خوب باشید آنوقت با اسراییل و رژیم صهیونسیتی هم می‌جنگیم.

او خطاب به مونا مهرجویی هم گفت که آغوش ما همیشه برای تو باز است.

در آخر مونا مهرجویی دختر کوچکتر داریوش مهرجویی با تشکر از حاضران گفت: تنها احساسی که دارم این است که مامان و بابا کنارم ایستاده‌اند تا من نیفتم. امیدوارم قاتلین زودتر پیدا شوند.‌ به قول بابام قاتلین بین ما هستند.

در ادامه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش به قطعه هنرمندان بدرقه شد.

این خبر در طول مراسم خاکسپاری در مقابل تالار وحدت به روز رسانی شد.

رسانه سینمای خانگی- علی سنتوری، مهرجویی را بدرقه کرد

مراسم رسمی بدرقه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر راس ساعت۱۰ صبح با اجرای بهرام رادان (بازیگر) برپا شد که از مردم خواست به احترام پیکر این دو هنرمند به پا خیزند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، قبل از آغاز مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر که صبح پاییزی 26 مهر ماه جمعی از مردم علاقه‌مند و هنرمندان با حضور در محوطه پهنه رودکی تالار وحدت آماده وداع شدند و ترانه «چرا رفتی؟» همایون شجریان و بخشی از موسیقی فیلم «سنتوری» تا پیش از آغاز مراسم پخش شد.

احمدرضا درویش، محمد مهدی عسگرپور، داریوش فرهنگ، رضا درمیشیان، امین حیایی، محمدرضا گلزار مسعود کرامتی، محمد علی نجفی، علی مصفا، جعفر پناهی، محمد رسول اف، همایون ارشادی، حسن پورشیرازی، غزل شاکری، دانش اقباشاوی، محسن امیریوسفی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، حبیب ایل‌بیگی معاون اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، مسعود کیمیایی، بهمن فرمان‌آرا، سیروس الوند، بهرام رادان، حبیب دهقان‌نسب، مانی حقیقی،مازیار میری، هانیه توسلی، محمدرضا دلپاک، ابوالحسن داودی، مرتضی شایسته، همایون اسعدیان، مسعود اطیابی و…. از جمله هنرمندان و مسئولان حاضر بودند.

مونا مهرجویی فرزند این کارگردان هم در مراسم حاضر شد.

مراسم رسمی تشییع داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر ساعت ۱۰ با تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد.

مراسم با اجرای بهرام رادان بازیگر همراه شد که در ابتدا از حاضران خواست به احترام ورود پیکر این فیلم‌ساز و همسرش به پا خیزند.

مسعود کیمیایی در ابتدا به سخنرانی پرداخت و از شدت تاسف نتواست به روی سن برود و سخنان کوتاهی را در بدرقه هم‌نسل فیلم‌سازی‌اش داریوش مهرجویی مطرح کرد و گفت: نمی‌توانم سخن بگویم، غیرممکن است از رفتن داریوش مهرجویی بگویم.

سپس فرهاد آییش بازیگر سخنانش را با تسلیت برای قتل داریوش مهرجویی و همسرش آغاز کرد و گفت: استاد علی نصیریان در سفر هستند و پیامی را فرستادند. نصیریان در این پیام صوتی گفت: در بیماری با فکر و خیالت به سر می‌برم. من فرو ریختم و بی خواب شدم. چه کنم؟ از اولین کار خلاقه‌ات در کنارت بودم تا آخرین کار اما الان نیستم. ای مهر فرزانه! این چه روزگاری است؟!


بهمن فرمان آرا کارگردان هم در سخنانی گفت: داریوش جان قرار نبود این ملاقات اینجا انجام شود. ما کجا زندکی می‌کنیم؟ یکی از بزرگترین هنرمندان این مملکت باید سلاخی شود؟

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: همان طور که مسعود کیمیایی گفت: هیچ چیز نمی‌توانم بگویم. چطور دوربین کار نکرد؟ دل ما شکسته است و هر هفته قرار است اینطور جمع شویم برای یک نفر دیگر که می‌رود؟ با این حال تشکر می‌کنم از اینکه آمدید.

علی مصفا (بازیگر) نیز در این مراسم با حضور در جایگاه، پیام فریار جواهریان (همسر سابق) و صفا مهرجویی را قرائت کرد.

بهرام رادان در ادامه پیامی از کیانوش عیاری کارگردان خواند که در بستر بیماری است و اعلام کرد که متاثر است از این اتفاق و از ویژگی‌های داریوش مهرجویی گفت.

او همچنین در ادامه پیام صوتی دختر بزرگتر مهرجویی را پخش کرد.

محسن امیریوسفی رئییس کانون کارگردانان که پیام این کانون را قرائت کرد، در بخش‌هایی از صحبت‌هایش متاثر بود و نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد. 

مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما خطاب به حاضران که خواستار محاکمه قاتلان بودند، درخواست کرد که با آرامش و احترام بگذارند که مراسم برگزار شود.

او گفت: قرار بود پیامی نوشته شود تا من به عنوان مدیرعامل بدبخت خانه سینما بخوانم ولی کسی چیزی نتوانست بنویسد. الان قاصرم از صحبت و عظمت دردی که خانه سینما به دوش می‌کشد. ما کارگردان بزرگ و تأثیرگذارترین فیلمساز ایران را از دست دادیم. او باعث شد سازمان انتقال خون تاسیس شود آن هم در شرایطی که فیلم «دایره مینا» دو، سه سال ممنوع بود. فیلم «گاو« نیز همین طور بود. از مسئولان برای همراهی در این مراسم و مراسم آتیلا پسیانی قدردانی می‌کنم و از آنها می‌خواهم شرایط فعالیت جوان‌های سینما را فراهم کنید.
از این ها نترسید. ‌بگذارید کارشان را بکنند. آستانه درد هنرمندان کم است ولی سیاستمداران آستانه تحمل بالایی دارند.


مونا مهرجویی دختر مهرجویی با تشکر از حاضران گفت: تنها احساسی که دارم این است که مامان و بابا کنارم ایستاده اند تا من نیافتم. امیدوارم قاتلین زودتر پیدا شوند و به قول بابام قاتلین بین ما هستند.


داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر ۲۲ مهر ماه در منزل شخصی‌شان به قتل رسیدند.

در ادامه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش به قطعه هنرمندان بدرقه شد.

رسانه سینمای خانگی- آسیاپاسیفیک به ایران نرسید

برای نخستین بار هیچ فیلمی از سینمای ایران در جوایز سالانه آسیاپاسیفیک نامزد دریافت جایزه نشدند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، سینمای ایران در حالی امسال و در شانزدهمین دوره جوایز سینمایی آسیاپاسفیک در هیچ یک از شاخه‌ها نامزد دریافت جایزه نیست که از آغاز این رویداد در سال ۲۰۰۷، همواره حضور مستمری در این رویداد سینمایی تجربه کرده است.

در میان‌ نامزدهای امسال جوایز آسیاپاسیفیک، فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته «ریوسوکه هاماگوچی» با نامزدی در چهار شاخه بهترین فیلم، کارگردانی، فیملنامه و فیلمبرداری پیشتاز است و سینمای ژاپن با ۱۱ نامزدی در صدر قرار دارد و پس از آن فیلم‌های چینی توانستند در ۹ شاخه به فهرست نامزدها راه یابند. 

در شاخه بهترین فیلم این رویداد سینمایی علاوه بر فیلم «شیطان وجود ندارد»، فیلم‌های «روزهای کامل» ساخته «ویم وندرس» نماینده سینمای ژاپن در اسکار ۲۰۲۴، «شهروند مقدس» ساخته «تیناتین کاجریشویلی» محصول مشترک گرجستان، فرانسه و بلغارستان، فیلم سینمایی «Qas» ساخته «آس سلطان سیت» از کشور قزاقستان و «یوزپلنگ برفی» به کارگردانی «پما تسدن» از کشور تبت، برای کسب جایزه رقابت خواهند کرد.

 سینمای ایران در سال ۲۰۲۲ با فیلم «شب، داخلی، دیوار» ساخته وحید جلیلوند در دو شاخه بهترین فیلمنامه (وحید جلیلوند) و بهترین بازیگر مرد (نوید محمد زاده) نامزد کسب جایزه بود که البته موفق به کسب جایزه نشد. 

سینمای ایران در پانزده دوره پیشین جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک همواره حضور مستمری در میان نامزدهای این رویداد داشته و در سال‌هایی تنها به یک نامزدی بسنده کرد و در سال‌هایی نیز با عملکردی موفق چندین جایزه را به خود اختصاص داده است. 

در سال ۲۰۲۱ و در چهاردهمین دوره این جوایز، سینمای ایران در هفت شاخه نامزد کسب جایزه بود و فیلم «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی در کنار فیلم «ماشین منو بران» هر کدام با نامزدی در ۴ شاخه، پیشتاز نامزدها بود. فیلم «قهرمان» در شاخه‌های بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد (امیر جدیدی) نامزد کسب جایزه آسیاپاسیفیک بود و در نهایت اصفر فرهادی جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرد.

«شیطان وجود ندارد» به کارگردانی محمد رسول اُف از ایران در شاخه بهترین فیلم، نسیم احمدپور و شهرام مکری نیز برای «جنایت بی دقت» در شاخه بهترین فیلمنامه و فیلم سینمایی «وقت چیغ انارها» ساخته گراناز موسوی نیز در بخش بهترین فیلم بلند جوانان جوایز آسیاپاسیفیک ۲۰۲۱ نامزد کسب جایزه بودند.

جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک در سال ۲۰۲۰ به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا برگزار نشد اما در سال ۲۰۱۹ و در سیزدهمین دوره این رویداد، سینمای ایران در شش شاخه نامزد کسب جایزه بود. نوید محمدزاده برای فیلم «متری شیش و نیم» و محسن تنابنده برای فیلم «رونا، مادر عظیم»، مستند «خط باریک قرمز» به کارگردانی فرزاد خوش‌دست برای جایزه مستند بلند، «کاغذ پاره‌ها» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی بهزاد نعلبندی در شاخه بهترین انیمشین و محسن قرایی و محمد داوودی برای فیلمنامه «قصر شیرین» ساخته رضا میرکریمی فرصت کسب جایزه داشتند. ضمن این که فیلم «رونا مادر عظیم» به تهیه‌کنندگی نوید محمودی یکی از پنج نامزد جایزه تنوع فرهنگی یونسکو هم بود و در نهایت موفق به کسب این جایزه شد تا سهم سینمای ایران از این دوره از جوایز آسیاپاسیفیک یک جایزه جنبی باشد.

در دوازدهمین دوره جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک که در سال ۲۰۱۸ برگزار شد فیلم «بمب: یک داستان عاشقانه» در دو شاخه بهترین فیلمنامه (پیمان معادی) و موسیقی متن (النی کارایندرو»، بهمن فرمان آرا برای نقش‌آفرینی در فیلم خودش «حکایت دریا» در شاخه بازیگری مرد و فیلم «آوا» به کارگردانی صدف فروغی محصول مشترک ایران، قطر و فرانسه در شاخه بهترین فیلم بلند جوانان نامزد دریافت جایزه بودند که در نهایت هیچ کدام توفیقی در کسب جایزه نیافتند.

در دوره یازدهم دوره این رویداد فیلم «لِرد» ساخته محمد رسول‌اُف در شاخه بهترین فیلم بلند، نوید محمدزاده برای بازی در فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء»در شاخه بهترین بازیگر مرد و «اسکی‌باز» به کارگردانی فریدون نجفی هم در بخش بهترین فیلم بلند جوانان نامزد کسب جایزه از جوایز آسیاپاسیفیک بود و در نهایت نوید محمدزاده توانست تقدیر ویژه داوران این رویداد سینمایی را دریافت کند.  همچنین با اعطای جایزه‌ای ویژه، از دستاورد هنری عباس کیارستمی کارگردان فقید سینمای ایران نیز تقدیر به عمل آمد. 

دهمین دوره جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک سینمای ایران با وجود نامزد بودن در چند بخش، تنها موفق به کسب جایزه بهترین مستند شد.

سینمای ایران در دهمین دوره جوایز سینمایی آسیا پاسیفیک در چند بخش شامل بهترین فیلم (محمد رسول الله و دختر)، بهترین فیلم بلند جوانان (نفس ساخته نرگس آبیار)، بهترین فیلمبرداری (ویتوریو استورارو- محمد رسول‌الله)، بهترین بازیگر مرد (فرهاد اصلانی – دختر)، بهترین فیلمنامه (مهران کاشانی – دختر) و بهترین مستند (رویاهای دم صبح) نامزد کسب جایزه از این رویداد سینمایی بود که مهرداد اسکویی برای ساخت «رویاهای دم صبح» جایزه گرفت. همچنین در این دوره منوچهر محمدی جایزه فدراسیون بین‌المللی تهیه‌کنندگان سینما را دریافت کرد.

در نهمین دوره جوایز سینمایی «آسیاپاسیفیک، ایران تنها نامزدی فاطمه معتمدآریا را به عنوان بهترین بازیگر زن برای فیلم «بهمن» ساخته مرتضی فرشباف داشت و همچنین نگار جواهریان بازیگر سینمای ایران یکی از اعضای هیات داوران اصلی این رویداد سینمایی بود.

در سال ۱۳۹۳ و در هشتمین دوره این جوایز، فیلم “عصبانی نیستم!” ساخته رضا درمیشیان نامزد جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد (نوید محمدزاده) بود و “قصه‌ها” ساخته رخشان بنی‌اعتماد هم نامزد بهترین کارگردانی، “ملبورن” ساخته نیما جاویدی نامزد بهترین فیلمنامه و مریلا زارعی نامزد بهترین بازیگر زن برای “شیار ۱۴۳” ساخته نرگس آبیار بود. 

اصغر فرهادی به عنوان رییس هیات داوران و محمد اطبایی هم به عنوان یکی از اعضای هیات داوران نتپک در این دوره حضور داشتند که مریلا زارعی توانست تقدیرنامه هیات داوران را دریافت کند و نیما جاویدی هم جایزه فیلمنامه را گرفت. رضا درمیشیان نیز جایزه استعداد جوان را به خود اختصاص داد.

در هشتمین دوره جوایز آسیاپاسفیک فیلم «گذشته» نامزد بهترین فیلم و همچنین اصغر فرهادی برای فیلم‌نامه‌ی «گذشته» هم در آن سال نامزد شد. شهرام مکری برای «ماهی و گربه» نامزد بهترین کارگردانی و نگار جواهریان برای بازی در «حوض نقاشی» نامزد بهترین بازیگر زن بود که هیچ کدام جایزه‌ای نگرفتند، اما «حوض نقاشی» مازیار میری جایزه معتبر یونسکو را دریافت کرد.

در دوره هفتم، فیلم‌ سینمایی «خرس» به کارگردانی خسرو معصومی و به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی نامزد دریافت بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جایزه سینمای آسیاپاسفیک شد.

تورج اصلانی هم در جایزه آسیاپاسفیک برای فیلم «فصل کرگدن»، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری شد که این جایزه را دریافت کرد. 

سینمای ایران سال ۹۰، در ۹ بخش نامزد دریافت جایزه «آسیا پاسفیک» شد. «جدایی نادر از سیمین» ساخته‌ی اصغر فرهادی در بخش‌های بهترین فیلم بلند داستانی، دستاورد کارگردانی، فیلم‌نامه و همچنین بازیگر مرد برای پیمان معادی، نامزد دریافت جایزه آسیا پاسیفیک بود که سرانجام اصغر فرهادی جایزه بهترین فیلم بلند داستانی را دریافت کرد.

نماینده دیگر سینمای ایران در جوایز آسیا-پاسیفیک در همان سال، «به امید دیدار» به کارگردانی‌ محمد رسول‌اف بود که در سه شاخه بهترین فیلم بلند داستانی، بهترین دستاورد کارگردانی و بازیگری زن نامزدجایزه بود. 

شایسته ایرانی بازیگر فیلم «آینه‌های روبرو» و «باد و مه» به کارگردانی محمد علی طالبی دیگر نامزدهای ایرانی همان سال جایزه آسیاپاسفیک بودند.

سال ۸۹ تنها نماینده سینمای ایران در جوایز آسیا-پاسیفیک فیلم «دیگری» ساخته مهدی رحمانی به تهیه‌کنندگی «محمد علی نجفی» و بازی محمدرضا فروتن و مریلا زارعی بود که جایزه بهترین فیلم بلند کودک را از این رویداد دریافت کرد.

در سه دوره‌ ابتدای جایزه «آسیا-پاسیفیک» نیز سینمای ایران حضور چشم‌گیری داشت.

در دوره سوم که در سال ۱۳۸۸ برگزار شد، «اصغر فرهادی» با فیلم «درباره الی» نامزد چهار جایزه از جوایز سینمایی «آسیا-پاسیفیک» شد.

این فیلم علاوه ‌بر نامزدی بهترین فیلم، در بخش‌های بهترین فیلم‌نامه (اصغر فرهادی)، بهترین کارگردانی (اصغر فرهادی) و بهترین بازیگر زن (گلشیفته فراهانی) نامزد بود و البته سینمای ایران نماینده دیگری نیز در جوایز«آسیا-پاسیفیک» سال ۲۰۰۹ داشت. «علی‌محمد قاسمی» برای فیلم «چراغی در مه» نامزد بهترین فیلم‌برداری شد که در نهایت اصغر فرهادی جایزه‌ی ویژه هیات ‌داوران و جایزه بهترین فیلم‌نامه را برای «درباره ‌الی» از سومین دوره‌ی جایزه‌ی آسیا-پاسیفیک گرفت. تهمینه میلانی یکی از اعضای هیات داوری این جایزه بود و محمد اطبایی هم در این سال در میان اعضای هیات داوری نتپک قرار داشت.

همچنین سینمای ایران در دومین دوره‌ی جوایز سینمایی «آسیا-پاسیفیک» در سال ۱۳۸۷ در چهار رشته نامزد و موفق به دریافت دو جایزه شد. رضا ناجی برای فیلم «آواز گنجشک ها» ساخته مجید مجیدی، فیلم «تنها دو بار زندگی می کنیم» ساخته بهنام بهزادی در دو رشته بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد (علیرض آقا خانی) و «تینار» هم در رشته بهترین مستند نامزد شدند.

رضا ناجی برای فیلم «آواز گنجشک‌ها» که نامزد بهترین بازیگر مرد شده بود، توانست جایزه‌ی این بخش را بگیرد و مستند «تینار» ساخته‌ مهدی منیری به دلیل تلاش چشم‌گیر در جهت ترویج و حفظ تنوع فرهنگی جایزه‌ی یونسکو را به‌دست آورد.

در مراسم اهدای اولین دوره‌ی جایزه‌ی جشنواره‌ی سینما “آسیاپاسفیک” در سال ۱۳۸۶، سینماگران ایرانی در هفت رشته نامزد شده و جوایز بهترین کارگردانی به رخشان بنی‌اعتماد و محسن عبدالوهاب برای «خون‌بازی»، هومن بهمنش برای فیلمبرداری «آن سه» و «اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد جایزه‌ی بزرگ هیات داوران را دریافت کردند. در آن سال، جعفر پناهی در میان اعضای هیات داوری بود.

رسانه سینمای خانگی- کدام فیلمسازان ایرانی به ملبورن خواهند رفت؟

هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ملبورن در کشور استرالیا میزبان نمایش چند فیلم از سینماگران ایرانی خواهد بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ملبورن از ۳ تا ۲۰ آگوست (از ۱۲ تا ۲۹ مرداد) در استرالیا برگزار و فیلم های هشت سینماگر ایرانی در این رویداد به نمایش در می آیند.

فیلم سینمایی «شیدا» ساخته نورا کیاسری و محصول استرالیا به عنوان فیلم افتتاحیه حضور دارد و دیگر فیلم های فیلمسازان ایرانی شامل «خرس نیست» ساخته جعفر پناهی، «تفریق» ساخته مانی حقیقی، «فرمونت» ساخته بابک جلالی و محصول آمریکا، «آیه های زمینی» ساخته علی عسگری و علیرضا خاتمی، «۴۸ ساعت» ساخته آزاده موسوی و «مست دل» ساخته مریم تفکری و محصول انگلستان و ایران می‌شود.

سال گذشته فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی، «جاده خاکی» به کارگردانی پناه پناهی، مستند «من سعی می‌کنم فراموش کنم» به کارگردانی پگاه آهنگرانی، «مجموعا» از محمدرضا فرزاد، «نظربازی» ساخته مریم تفکری و «وقت چیغ انار» ساخته گراناز موسوی در این رویداد سینمایی به روی پرده رفتند.

گلاره عباسی و یک حرکت پسندیده

گلاره عباسی فیلم سینمایی «بادکنک سفید» ساخته جعفر پناهی را برای نابینایان توضیح‌دار کرد. 

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، گروه «سوینا» در آستانه سال نو، نسخه ویژه نابینایان فیلم سینمایی «بادکنک سفید» ساخته جعفر پناهی را روز دوشنبه ۲۹ اسفند ماه در چارچوب برنامه فیلمخانه منتشر می‌کند. 
این فیلم روز دوشنبه ساعت ۱۹ از رادیو سوینا پخش می‌شود و پس از آن، روی سایت سوینا در دسترس مخاطبان قرار می‌گیرد.

نظارت متن و ضبط این برنامه به عهده کیوان کثیریان بوده و متن روایت آن را محدثه واعظی‌پور نوشته است. این برنامه در استودیو فراز ضبط شده و مرجان طبسی آن را میکس و تدوین کرده است. 
علاقمندان می‌توانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی سوینا به نشانی www.sevinagroup.com به فایل صوتی فیلم‌های سینمایی توضیح‌دار دسترسی داشته باشند. 

این گروه پیشتر نسخه توضیح‌دار فیلم‌های سینمایی ایرانی «روز واقعه» با صدای افشین زی‌نوری، «دلشدگان» با صدای شبنم مقدمی، «مادر» با صدای احترام برومند، «بنفشه آفریقایی» با صدای علیرضا شجاع‌نوری، «باشو غریبه کوچک» با صدای پریناز ایزدیار، «خانه دوست کجاست» با صدای ستاره اسکندری، «یک بوس کوچولو» با صدای علیرضا آرا، «من، ترانه ۱۵ سال دارم» با صدای سارا بهرامی، «هامون» با صدای پرویز پرستویی، «روسری‌ آبی» با صدای رخشان بنی‌اعتماد، «مسافران» با صدای صابر ابر، «اجاره‌نشین‌ها» با صدای هوتن شکیبا، «درباره الی» با صدای فرشته صدرعرفایی، «به همین‌سادگی» با صدای مهراوه شریفی‌نیا، «بودن یا نبودن» با صدای بهناز جعفری، «گل‌های داوودی» با صدای ژرژ پطروسی، «مارمولک» با صدای بهرام افشاری، «لیلا» با صدای بی‌تا فرهی، «کلاه قرمزی و پسرخاله» با صدای نازنین بیاتی، «ناخدا خورشید» با صدای حسین پاکدل،  «جدایی نادر از سیمین» با صدای ریما رامین‌فر، «پرده آخر» با صدای مهتاب نصیرپور و «مهمان مامان» با صدای فریبا کامران را در قالب برنامه فیلمخانه منتشر کرده است.

خروج از نسخه موبایل