رسانه سینمای خانگی- امام خمینی، ناجی سینمای ایران

سینما به عنوان ابزار رواج بی بند و باری در ایران در دستان رژیم پهلوی برای مقابله با اندیشه دینی و انحراف جوانان به کار گرفته می شد تا بتواند با تغییر سبک زندگی و رسوخ فرهنگ منحط غربی، با ایجاد فاصله میان دین و زندگی مردم، و القاء تفکر جدائی دین از سیاست، مردم را از ایفای نقش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی دورکرده تا جبهه استکبار بتواند به مطامع خود دست پیداکند؛ اما اجرای بخشی از اندیشه ها ی امام خمینی نقشه های آنان را بعد از انقلاب اسلامی با شکست مواجه کرد

یادداشت مهدی سرتاج/ دفتر اصفهان

از سال های نخستین اختراع سینما، یعنی اواخر قرن هجدهم میلادی که فقط نماهایی صامت و ثابت به نمایش گذارده می شد کسی فکرش را هم نمی کردکه این پدیده روزگاری به عنوان رسانه ای دیداری و شنیداری با کمک فناوری بتواند علاوه بر سودآوری اقتصادی، در جایگاه تاثیرگذارترین ابزار هنری بر زندگی مردم بنشیند. قدرت های استعماری در کنار کمپانی هایی که متعلق به خودشان بود، با بهره گیری از تاثیر جادویی سینما، از این ابزار برای اجرای راهبردهای استعماری برای تسلط بر جهان به فعالیت پرداختند و آن را در کشورهای دیگر با همان هدف گسترش دادند. در ایران نیز از همان بدو ورود، دستخوش فساد لجام گسیخته دربار قرار گرفت و سپس در دوره پهلوی این فساد رو به افزایش نهاد و به واسطه فساد اخلاقی غالب اهالی سینما و نفوذ بهائی ها و سرمایه داران شهوت پرست، آلودگی بیشتری را دامن زد.

از آنجا که فضای دینی و مذهبی حاکم بر کشور که از معمولاً مجالس ذکر اباعبدالله الحسین علیه السلام و منبر روشنگرانه حوزه های علمیه بهره می برد، به طور جدّی مانع گسترش این نوع از سینما بود، دربار لاجرم می بایست در فرهنگ و سبک زندگی مردم تغیییرات اساسی بوجود می آورد تا بدون درد سر هدف مفسدانه استعمار پیگیری شود. در این راستا گونه ای از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی تأسیس شد که از آن با عبارت «فیلمفارسی» تعبیر می گردید. کار به جائی رسید که مجلاّت همسوی دولت نیز هشدار می دادند پنج درصد از تصادفات تهران در اثر حواس پرتی رانندگان از رانندگی و توجه ناخودآگاه به سردر آلوده ی سینماها بوده است. رشد این سینما و اکران فیلم‌های غربی که در آن از نشان دادن صحنه های غیر اخلاقی پرهیز نمی شد، آرام آرام موجب قهر مردم را فراهم و گیشه سینمای ایران را با رکود همراه ساخت. موج سینمای نو که ناشی از تفکرات به اصطلاح روشنفکری مایه می گرفت به تدریج جایگزین فیلمفارسی شد، اما این موج نیز نتوانست سینما را در نزد قاطبه مردم محبوب نماید.

دولت حاکم برای ایجاد پشتوانه برای این سینما تصمیم گرفت به امورات دیگری نیز بپردازد. فرح دیبا که سهمش از سلطنت، مدیریت عرصه فرهنگ و هنر کشور بود، جشن های بزرگی همچون جشن فرهنگ و هنر اصفهان و جشن هنر شیراز را برگزار کرد. اجرای نمایش «خوک و بچه» در جشنواره هنر شیراز که زنده و زننده رابطه جنسی زن و مرد را در معرض دیدگان همگان می گذاشت، فریاد اعتراض امام خمینی را در شهریور 1356به دنبال داشت که با اشاره به آنچه در شیراز رخ داده بود، علمای اسلام را به واکنش در برابر این گستاخی و فسادانگیزی فرخواندند و آنان را به خاطر سکوت در مقابل این اقدام سرزنش نمودند. در هر صورت ارتباط مردم با سینمای فاسد پهلوی روز به روز کم رنگ تر می شد و سینما علی رغم حمایت جدی دربار تقریباً به ورشکستگی کامل تن داد.

حدود یک سال بعد، انقلاب اسلامی به سرعت به سوی پیروزی پیش می رفت و امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی وقتی از تبعید بازگشت و در میان استقبال باشکوه مردم در کنار قطعه شهدای انقلاب اسلامی در بهشت زهرا س سخنرانی کرد، ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی را تبیین نموده، با اشاره به ابتذال سینما پهلوی فرمود: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کِی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت – خصوصاً در ایران – مرکز [عظیمی] که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما می‌دانید که جوان های ما را این ها به تباهی کشیده‌اند. و همین طور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده‌اند به مملکت ما».

بدین گونه امام خمینی رحمت الله علیه، ناجی سینمای ایران شد. فرزندان خمینی سینمای کشور را به دست گرفتند و با ظهور و بروز شخصیت هایی همچون شهید سید مرتضی آوینی، مرحوم فرج الله سلحشور، مرحوم نادر طالب زاده و… این هدف را دنبال کرد و هم اینک علی رغم وجود باقی ماندگانی از آن تفکر منحط در لایه های پنهان و آشکار هنرـ صنعت ـ رسانه ی سینمای ایران سینمای پاک و مؤثر ایران اسلامی تا جایی پیش رفته که آن را در جهان تثبیت کرده است. برای نمونه به ابرگونه (ژانر) جدید «دفاع مقدس» اشاره می شود که حاصل تلاش مقدس فرزندان هنرمند خمینی و سربازان وفادار خامنه ای است. این سینمای پاک به طور طبیعی راه روشنی را در سنمای جهان خواهد گشود.

رسانه سینمای خانگی- واکنش معاون سازمان سینمایی دولت دوازدهم به سخنان رییس سازمان صدا و سیما

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از آوای اقتصاد؛ سعید رجبی فروتن، معاون سازمان سینمایی در دولت دوازدهم در واکنش به اظهارات جنجالی رئیس سازمان صداوسیما در یادداشتی با انتقاد از اطلاعات غلط ارائه شده توسط پیمان جبلی به روشی برای راستی آزمایی اظهارات او در خصوص صدور مجوز برای ۲۵۰ سریال اشاره کرد و نوشت: در بین برخی از دولتمردان این عادت و رویه بد وجود داشته و دارد که در یکی دو سال اول جلوس بر صندلی وزارت و مدیریت تمام کاسه کوزه ها را سر مدیران قبل از خود می‌شکنند و آنها را علت العلل مصائب عالم و آدم می‌دانند ظاهراً این عادت به بخشهای غیر دولتی نیز سرایت کرده است و به ترویج این هنجار دامن زده است شاهد مثالم اطلاعات غلطی است که مدیران میانی سازمان صداوسیما به رئیس محترم این سازمان داده‌اند تا دامن و ساحت خود را از بعضی انتقادات و شکایات پاک و مبرا سازند و با سر بالا و یک بغل پای ساده توپ را در زمین کسانی بیاندازند که تا دو سال قبل مجوز سریالهای نمایش خانگی را می‌دادند.

از ابتدای عرضه سریالهای غیرتلویزیونی و یا اصطلاحاً نمایش خانگی در ۱۳ سال گذشته حدوداً ۸۰ سریال و ۲۰ برنامه رئالیتی شو تولید و پخش شده است.

آقای پیمان جبلی رئیس سازمان عریض و طویل صداوسیما در یک جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ دانشجویی در پاسخ به انتقاد از بعضی محتواهایی که با مجوز و نظارت تشکیلات زیر مجموعه صداوسیما در فضای مجازی انتشار یافته از ارقام و اعدادی سخن گفته که نادرست و حیرت انگیز است.

ایشان بدون ذکر منبع فرموده‌اند هنوز ۲۵۰ مجوز صادر شده از سوی دولت قبل یعنی مرجع نظارتی پیشین روی دستشان مانده است به تعبیری هر چه فریاد دارید بر سر مسئولان قبلی بزنید و اینقدر این کار را ادامه دهید تا ۲۵۰ عنوان باقیمانده روزی تمام شود و هیچ اثری از آنها باقی نماند.

بنده سخنگوی دولت قبلی و کنونی نیستم اما چون با طبیعت کار آشنا هستم عرض می‌کنم جناب آقای رئیس! ۲۵۰ مجوز که سهل است اگر کسانی که این اطلاعات غلط را به شما داده‌اند، فقط پنج مجوز معتبر از مرجع قبلی را به شما و مخاطبان اعلام کنند، مستحق تشویق هستند.

تصدیق می‌کنید با توجه به فرایند زمانبر و پیچیده بررسی اولیه طرح صدور موافقت اولیه و سپس مطالعه، بررسی قسمتهای مختلف یک سریال و سرانجام صدور مجوز، ساخت نمی‌توان در زمانی کوتاه ۲۵۰ مجوز سریال یا برنامه مشابه را صادر کرد؛ خم رنگرزی که نیست! آن هم در سال پایانی کار دولت که به توصیه مدیران ارشد تا روشن شدن تکلیف مناقشه نظارت بر سریالهای نمایش خانگی شتابی برای صدور مجوز نبود.

چرا راه دوری برویم کار بهتر آن است دستور فرمایید کسانی که این آمار را در اختیار شما گذاشته اند در اسرع وقت مستندات ادعای خود را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند و ثابت کنند با حجم زیادی از مجوزهایی روبرو هستند که اختیار قانونی لغو و تعلیق آنها را ندارند.

رسانه سینمای خانگی- «محمدرضا صمیمی» در 77 سالگی درگذشت

به گزارش پایگاه خبری سینمایخانگی به نقل از سینماپرس؛ محمدرضا صمیمی، هنرمند پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی استان گلستان و نقش‌آفرین سوزن‌بان جوان فیلم «طبیعت بی‌جان» ساخته سهراب شهیدثالث راهی دیار باقی شد.

محمدرضا صمیمی پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی استان گلستان، پس از تحمل مدتی رنج بیماری، صبح امروز ۱۰ خردادماه، دارفانی را وداع گفت.

محمدرضا صمیمی، متولد سال ۱۳۲۵ بود و از دهه چهل شمسی وارد عرصه هنرهای نمایشی شد و در ادامه گروه تئاتر «رامین» را بنیان‌گذاری کرد.

مرحوم صمیمی همچنین رییس شورای نظارت و ارزشیابی بر نمایش این استان نیز بوده است.

او در مقام کارگردان، نمایش‌های «باران‌ساز»، «خودکشی»، در مه بخوان»، «علامت سوال» و… را روی صحنه برده است.

از او آثار متعدد تلویزیونی و سینمایی همچون نقش آفرینی در فیلم «طبیعت بی‌جان» ساخته سهراب شهیدثالث و سریال تلویزیونی «ستایش» به یادگار مانده است.

از آثار مکتوب او، کتاب «دوران عاشقی» به همت نشر بنام در سال گذشته منتشر و روانه بازار نشر شد.

مراسم تشییع پیکر این هنرمند فقید پنج‌شنبه ۱۱ خرداد، ساعت ۹ صبح از مقابل تالارفخرالدین اسعدگرگانی شهر گرگان برگزار شد.

رسانه سینمای خانگی- آیا سینمای ایران به رنسانس نیاز دارد؟

بازیگر مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» گفت: امروز عمدتا روی فیلم‌های اجتماعی مانور می‌دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی‌زنیم؛ آیا تمام سینمای ملی فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد است؟ اشکالی ندارد این فیلم‌ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟

به گزارش سینمای خانگی، احمد نجفی در گفت وگو با ایرنا و با بیان فعالیت های متاخر خود، اظهار داشت: در حال حاضر مشغول کاری نیستم و کارهایی خانوادگی در خرمشهر دارم اما برای کاری گفت وگو محور و یک سریال صحبت کرده ایم و منتظر هستیم ببینیم چه می شود؛ قبل از آن کاری برای شبکه ۵ داشتم که بد نبود و ایام عید پخش می شد.

بازیگر فیلم سینمایی دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸) در پاسخ به این پرسش که عناصر تشکیل دهنده و خاستگاه یک بازیگر چه چیزهایی است، اظهار داشت: استعداد، آموزش و تجربه همگی در بازیگرشدن یک آدم اهمیت دارند؛ زمانی هست که شما در ارتباط با اشخاص انتخاب می شوید و زمانی هست که کلاس و دوره ای دیده اید و در تئاتر کارکرده اید و به سینما آمده اید و تجربه ای دارید و زمانی هم شانس موثر است. شانس گاهی سهم بزرگی دارد چنانچه لازمه موفقیت این است که وقتی به کار رفتی کار خوب شود این که برخی کارها ناگهان گل می کند شانس است و قرار نیست هرکاری موفق شود و بدرخشد.

احمد نجفی

وی در توضیح ترکیبی که باعث موفقیت یک بازیگر و فیلمساز می شود، ادامه داد: در همین فقدان شانس است که کارگردانی که فیلمی را خوب ساخته و به موفقیت رسیده است می بینید که دو، سه کار بعدی اش اصلا موفقیتی به همراه ندارد و خوب نیست و استقبالی هم از آن نشده است. در نتیجه مجموعه ارتباطات، آموزش دیدن و خوش شانس بودن تعیین کننده است و این مجموعه در کنار چیزی قرار می گیرد که آن چیز استعداد، فهم و تجربه و خواندن است. این نیست که شانس داشته باشید تا همه چیز برایتان به سمت درست برود بلکه باید از کاری که به شما محول می شود به خوبی و بادقت مواظبت کنید که استمرار در حرکت بازیگری داشته باشید.

بازیگر فیلم سینمایی برخورد (سیروس الوند ۱۳۷۰) با تاکید بر مولفه هایی که هنرور و عاشق را به یک بازیگر بدل می سازد، تصریح کرد: تلاش و تلاش. باید بخوانند و بدانند تا موفق شوند؛ محکم و استوار باشند. سینما بطئی است و مانند لاکپشت بسیار حرکت کندی دارد. در نتیجه ناامید نشوند. ممکن است از یک سکانس شروع کنند و به یک نقش بزرگ برسند البته با توجه به این که چقدر کار را جدی گرفته باشند تا شرایط درخشش و رشد پیش بیاید و در همه دنیا هم همین است.

نجفی توضیح داد: اگر فیلم بارانداز نبود اصلا براندو ساخته می شد؟ اگر آن فیلم شکست می خورد براندو می توانست خودش را نشان دهد؟ شاید در فیلم های بعدی اتفاقی می افتاد. اما امثال براندو کسانی هستند که مدارس قدر سینمایی را طی کرده اند و همه آن نسل هم همینقدر بزرگ بودند که به شهرت رسیدند و کارشان درجه یک بوده است. این آدم ها در موسساتی چون اکتورز استودیو و تحت تعلیم آدمی چون ایسراییل لی استراس‌بِرگ بازیگری را آموخته بودند اما این ژن را داشتند که حتی روش بازیگری را تغییر بدهند.

** (اکتورز استودیو Actors Studio یک نهاد ویژهٔ هنرپیشگان حرفه‌ای سینما، مدیران تئاتر و نمایش‌نامه‌نویسان در منهتن نیویورک است. این استودیو بیشتر برای ظرافت کار و روش‌های آموزش هنرپیشگی، نام‌دار است. اکتورز استودیو را ۵ اکتبر ۱۹۴۷، الیا کازان، شریل کرافورد، رابرت لوئیس و آنا سوکولف، که به هنرپیشگان آموزش می‌دادند بنیاد نهادند. لی استراس‌برگ نیز به آن پیوست و تا مرگش در ۱۷ فوریه ۱۹۸۲ عضو آن بود. در اکتورز استودیو، هنرپیشگان در محیطی خصوصی و بدون فشار نقش‌های تجاری، در اجراهای خود دست به ریسک و آزمون می‌زنند).

** (ایسراییل لی استراس‌بِرگ Israel Lee Strasberg یکی از هنرپیشگان آمریکایی یهودی‌تبار و از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و آموزگاران بازیگری بود. وی در ایالات متحده، به مهم‌ترین پیش‌برنده بازیگری متد معروف است؛ لی استراس‌برگ، ۱۹۵۱ هنگامی که مدیر هنری اکتورز استودیو شد، بازیگری متد را در آمریکا تثبیت کرد. لی استراس‌برگ با اثر پذیرفتن از استانیسلاوسکی و واقع‌گرایی خیال‌پردازی اوژن واختانگوف، اکتورز استودیو را کارخانهٔ بازیگرسازی عظیمی کرد که ثمرات و محصولات این کارخانه در نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم اثرات زیادی داشتند).

احمد نجفی

بازیگر فیلم سینمایی توفان شن (جواد شمقدری ۱۳۷۵) بیان کرد: بعد از براندو تغییر ۱۰۰ درصدی در نحوه بازیگری به وجود می آید. مدارس بازیگری و علمی بودن این کار شناخته تر می شود و بسیاری با همین تجارب و دانش و کار کردن وارد این کار شدند و این گونه نبود که صرف شانس باشد؛ در نتیجه باید در طول زمان کارگردان و تهیه کننده و فیلمساز توان و استعداد تو را ببیند تا بهتر بتوانی کارت را پیش ببری.

نجفی در پاسخ به این سوال که اثر آموزشگاه های بازیگری در تربیت بازیگر را چه می بینند، گفت: زیاد با آنان آشنا نیستم؛ بعضا برای کار دعوت شده ام اما علاقه زیادی نداشته ام و فکر نمی کنم که بسیار حرفه ای بوده باشند. شاید دو، سه مورد خوب بود و کار شد مانند موسسه امین تارخ که کار او ایجازی برای بازیگری بود و عده زیادی را هم برای بازیگری کشف و کمک کردند که مسیر بهتر شود اما این که دیگران چه یاد می دهند و چگونه یاد می دهند و چه اندازه موثرند را نمی دانم.

بازیگر فیلم سینمایی سگ‌کشی (بهرام بیضایی ۱۳۷۹) بیان کرد: نکته مثبت آموزشگاه بازیگری آقای تارخ این بود که اگر استعدادی را کشف می کردند آن را به تلویزیون و تهیه کنندگان معرفی می کردند و این شانس آدم ها را بالا می برد اما دیگران را نمی دانم؛ بعضا اسم من را می زنند بدون این که روح من خبر داشته باشد و من هیچ وقت در این موسسات نه تدریس کرده ام و نه حضور داشته ام.

وی یادآور شد: بازیگری رسوماتی دارد و صرف جلوی دوربین نیست؛ پشت صحنه هم هست و آدم ها باید روابط با همکاران را یاد بگیرند و اینها موضوعاتی است که در پیشرفت فرد اهمیت دارد و دقت نکردن به این موضوعات باعث عدم موفقیت می شود.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه (حسن هدایت ۱۳۷۴) در پاسخ به این پرسش که در کارنامه کاری کدام اثر را بیش از سایرین دوست دارد، گفت: زیاد به این موضوعات توجه نمی کنم و برای آن دلایل شخصی و خصوصی هم دارم. درگیر نمی شوم که در ذهنم بماند. خاطراتی که در ذهن دارم بسیار کم هستند. یکی، دو فیلم هستند که در زمان کار بسیار از آنها لذت بردم؛ یکی سگ کشی بیضایی بود و دیگری پناهنده ملاقلی پور و البته دندان مار کیمیایی (اثری که باعث حضور من به عنوان بازیگر در سینما شد) و این آثار در ژانرهای مختلف بود. برای بازی در دندان مار داشته هایی را با خودم همراه کرده بودم؛ داشته هایی چون نگاهی که به حاشیه جنگ داشتم چون بچه خرمشهر بودم و جنگ موضوعی بود که به آن حساس بودم و بدجور ذهنم را درگیر می کرد.

احمد نجفی در سریال معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴)

نجفی گفت: با این آثار زندگی و کار کردم و از آنها لذت بردم و بیضایی، ملاقلی پور و کیمیایی خاطراتی از زندگی را برایم رقم زدند که دوستشان دارم.

بازیگر مجموعه تلویزیونی ولایت عشق (مهدی فخیم زاده ۱۳۷٩) در پاسخ به این پرسش که کیومرث پوراحمد را چگونه می شناخته است، گفت: پوراحمد را چندین بار دیده بودم و دوستش داشتم و حتی قرار بود قصه ای را به او بدهم که موزیکال بود؛ آن زمان داشت خواهران غریب را کار می کرد و خودش کار موسیقی را شروع کرده بود؛ قصه را بسیار دوست داشتم چون در ارتباط با کودکان و نوجوانان بود به او دادم و خواند؛ خوشش آمد و گفت که دوست داشتم کار کنیم اما درگیرم.

وی در توضیح این که نقش خاصی نیست که بخواهد بازی کند، گفت: دوست داشتم فیلم های متفاوت تری ببینم اما نقش متفاوت نه. به این فکر می کنم چه فیلمی میتواند خوب شود و سینما را چطور می توان بهتر کرد اما این که نقشی را بگیرم خیر چون فیزیک من به همه نقش ها نمی خورد و نقش باید منطبق با خصوصیات من باشد. برخی از فیلم ها را رد کرده ام چون دیده ام خدایی کار من نیست.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی (حسن هدایت ۱۳۸۶) اظهار داشت: الان بیشتر دوست دارم فعالیت های صنفی را ببینم که متاسفانه نمی بینیم. فکر می کنم سینما در این شرایط نیاز به یک رنسانس دارد.

نجفی در نقش رزم آرا؛ معمای شاه

وی تاکید کرد: یعنی این سینما باید وسیع تر، داناتر، متنوع تر باشد؛ امروز عمدتا روی فیلم های اجتماعی مانور می دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی زنیم. آیا همه سینمای ملی همین است؟ فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد؟ اشکالی ندارد این فیلم ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟ پهلوان نداریم؟ قهرمان نداریم؟ اندیشه تاریخی فیلمسازی و رمان ها و قهرمانی هامان کجاست؟ شاید در سال یکی دو فیلم در مورد دفاع مقدس این موضوعات را نشان دهند اما عمومیت ندارد.

بازیگر مجموعه تلویزیونی سنجرخان (محمدحسین لطیفی ۱۴۰۱) گفت: چیزی به اسم سینمای ملی که کاراگاهی، پلیسی، کمدی خوب و اکشن باشد کم است و همه سینمای ما سینمای اجتماعی شده که زیاد نمی تواند دوام بیاورد کما این که نیاورد. امیدواریم ژانرهای مختلف تقویت شود و ما سینمایی چند بعدی را ببینیم. البته گاهی اوقات به دلیل حضور صنفی ام اعتراضاتی دارم و همیشه این مسئله را بازگو کرده ام اما سینمای ما تا حد زیادی دولتی است و چرخ آن از طریق سازمان ها یا آدم های وابسته به دولتی که وارد کار می شوند، می چرخد.

نجفی گفت: بسیاری از تهیه کنندگان قبلا در ارشاد بوده اند و وارد شده اند و ایرادی هم ندارد چنانچه برخی بسیار موفق بوده اند اما ایرادش این است که برای تولید آثارشان از این زَرّادخانه قوی یارانه استفاده شده است؟ که برای برخی شده است.

بازیگر مجموعه معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴) خاطرنشان کرد: امیدوارم قول پرداخت کمک به صندوق پیشکسوتان و ۲۰ میلیاردی که جلوی دوربین ها گفته و ثبت شده است را عملی کنند.

رسانه سینمای خانگی- شرعا اجازه قبیله‌گرایی در صداوسیما را نمی‌دهم؛ پیمان جبلی

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سینماپرس؛ رئیس رسانه ملی در این جلسه در پاسخ به این سوال که منابع مالی صداوسیما چگونه تأمین می‌شود؛ گفت: خودمان باید درآمدزایی کنیم و متأسفانه تا اطلاع ثانوی منبع جبران هزینه‌های رسانه ملی پخش آگهی بازرگانی است.

جبلی با بیان اینکه باید از شرکت‌های بازرگانی حمایت کنیم اظهار کرد: همین شرکت‌های بازرگانی که آگهی آن‌ها از تلویزیون پخش می‌شود بخشی از اقتصاد کشور را تشکیل می‌دهند باید از آن‌ها حمایت شود، اما نه چون راه دیگری نداریم و نگران خرج و مخارج صداوسیما هستیم آگهی را قبول و پخش کنیم.

رئیس سازمان صداوسیما درباره فیلم و سریال‌های نمایش خانگی تصریح کرد: صداوسیما موظف است نمایش خانگی را کنترل کند در قدم اول ساترا باید به نمایندگی از صداوسیما نظارت کند و مجوز بدهد، اما می‌بینم که ۲۵۰ مجوز تولید از دولت قبل همچنان باقی مانده یعنی تولید و تبدیل به سریال شده است. پس با وجود اینکه دولت نزدیک به دوسال است که تغییر کرده و مقام معظم رهبری تاکید کردند که تنظیم‌گر فضای مجازی در حوزه صوت‌وتصویر فراگیر صداوسیماست با این وجود تا آخرین روز دولت قبل همچنان مجوزهای سریالی داده می‌شد.

جبلی ادامه داد: بسیاری از مجموعه‌های نمایش خانگی در دولت قبل مجوز گرفته و با هزینه‌های میلیاردی تولید شده است الان به ما می‌گویند این سریال‌ها را تنظیم‌گری کنید ما چطور این کار را انجام دهیم. تنها راهی که داریم این است که سریال‌های در حال تولید را بررسی کنیم و تند و تیزی‌هایش را حذف کنیم و ممیزی بزنیم تا بالاخره پخش شود. سازنده فیلمی که از قبل مجوز گرفته می‌گوید من مجوز گرفتم و فیلم را تولید کردم و هزینه میلیاردی کردم و فقط هرجایی از فیلم که اشکال داشته باشد را حذف می‌کنم تا پخش شود.

رئیس رسانه ملی در بخش دیگری از صحبت‌های خود در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) در پاسخ به پرسشی درباره لزوم به دست گرفتن روایت اول اخبار برای پرهیز از ایجاد فضا برای رسانه‌های معاند و اینکه چرا در اتفاقات اخیر این اتفاق را آنچنان که باید شاهد نبودیم؟ گفت: آیا اگر رسانه ملی در خنثی کردن روزانه و بلکه لحظه‌ای ادعاها، تحریف‌ها و اخبار دروغی که روزانه بلکه لحظه‌ای منتشر می‌شد، پای کار نبود و با تولید خبر، گزارش و برنامه‌های مختلف اقدام به خنثی‌سازی نمی‌کرد، آیا ما شاهد اتفاقی که افتاد می‌بودیم؛ اینکه بخش عمده‌ای از مردم با این فتنه پیچیده و ترکیبی همراهی نکردند، انصافاً کمی هم کار صداوسیما بود. کمی هم به ما سهم بدهید. این جمعیتی که به خیابان آمد و فتنه را محکوم کرد، از کجا جنایات و وحشی‌گری‌هایی که برخی افراد در این ماجرا رقم زدند را فهمیده بود. مظلومیت نظام را از کجا فهمیده بود. خدای ناکرده «من و تو» داشت توطئه‌ها را افشا می‌کرد یا ایران اینترنشنال. پس کمی هم در خنثی‌سازی دروغ‌پراکنی‌ها، برای صداوسیما نقش قائل شوید.

او در این زمینه سپس عملکرد صداوسیما در انتشار اخبار مربوط به هک سامانه‌های سوخت را یادآور شد و گفت: در آن زمان صداوسیما در لحظه ورود کرد و تمام شبکه‌های رادیویی‌اش را بلافاصله بست و تلاش کرد به مردم آرامش بدهد و بگوید این یک مساله زودگذر است و حل خواهد شد. برای اولین بار در تاریخ صداوسیما به این نکته اذعان شد که حمله سایبری اتفاق افتاده است. پیش از این هیچگاه از حمله سایبری نام برده نشده بود و مردم هم همراهی کردند. بله در آن زمان می‌توانستیم روایت اول را به دست بگیریم.

جبلی افزود: در ماجرای فتنه‌ای که اتفاق افتاد در یکی دو روز اول چرا روایت دست ما نبود، برخی به من نقل از من در مصاحبه اخیری که داشتند می‌گویند، مدیریت بحران از دست نظام خارج شده بود. نخیر نظام یک لحظه هم مدیریت بحران را از دست نداد. الحمدالله مقتدرانه نظام مدیریت بحران را در دست گرفت. سررشته مدیریت افکار عمومی شاید در همان روزهای اول به دلیل اینکه ما نتوانستیم روایت اول را تثبیت کنیم از دست ما خارج شد. اینکه می‌گویم ما، باز هم مردم حواسشان جمع بود، ما به عنوان دستگاهی که مسوول در دست گرفتن افکار عمومی هستیم. اما چرا این اتفاق افتاد؟

سه‌روز خواهش کردیم، فیلم فوت خانم امینی را بدهند

او درباره نقش صداوسیما در اغتشاشات اخیر، گفت: ما سه روز خواهش کردیم که فیلم صحنه فوت مهسا امینی را بدهید تا پخش کنیم تا ثابت کنیم ضرب و شتمی نبوده است. فیلم فوت مهسا امینی پس از سه روز خواهش و درخواست و التماس دست‌مان رسید. انفعال صدا و سیما در اغتشاشات اخیر را قبول ندارم، اما مسأله ضعف در روایتگری اول را قبول دارم. یک مقداری شما دانشجویان به صداوسیما حق بدهید که در خنثی‌سازی نقشه دشمنان در جنگ ترکیبی نقش ایفا کرد.

پیمان جبلی همچنین در پاسخ به سؤالی درباره سیاست مواجهه با سلبریتی‌ها، تأکید کرد: در اغتشاشات اخیر تصویر دروغین برای بخش اعظمی از بازیگران و سلبریتی‌ها ساخته بودند که کار نظام فردا تمام است. کارگردانی می‌گفت سر فیلمبرداری رفتم بازیگران گفتند اجازه بدهید دو سکانس بگیریم یک با حجاب دو بی‌حجاب که اگر نظام سقوط کرد مشکلی پیش نیاید. برخی سلبریتی‌ها رابطه خود را با فرهنگ و تاریخ ایران قطع کرده‌اند ما هم باید رابطه خودمان را با آن‌ها قطع کنیم.

او افزود: سلبریتی واژه مطلقاً منفی نیست. ما در درجه اول باید رابطه‌مان را با چهره‌ها و افرادی که رابطه خودشان را با فرهنگ خودشان، تاریخ و مردم کشورشان قطع کرده‌اند، قطع کنیم. تعارف هم نداریم. نمی‌خواهند دیگر باشند خب نخواهند. اصلاً یک بخش عظیمی از مردم هم بدشان می‌آید اتفاقاً قیافه آنها را ببینند، این طور نیست که فقط آنها بدشان بیاید، مردم هم بدشان می‌آید که قیافه این آدم‌ها را ببینند. اما در مقابل چهره‌هایی که به نظر می‌رسد که شاید به دلیل فشارهای سنگین مجبور شده‌اند علیرغم میل باطنی‌شان در جایی حرفی بزنند، من به جرأت عرض می‌کنم که ما در را به روی آنها نبسته‌ایم.

سلبریتی‌ها می‌گویند مجبور شدیم بعضا مواردی را مطرح کنیم

رئیس صداوسیما گفت: خیلی از آنها (سلبریتی‌ها) به ما مراجعه می‌کنند و می‌گویند ببینید در صفحه واتساپ و پیام رسان‌مان چقدر تهدید به قتل زن و بچه برایمان فرستاده‌اند. ما مجبور شدیم در جاهایی چیزی بگوییم اما شما می‌دانید که دل ما با شماست و باز هم حاضریم کار کنیم. من بارها گفته‌ام درِ صداوسیما به روی کسی که به مردم و فرهنگ مردم احترام می‌گذارد، باز است. کسی که خودش نمی‌خواهد بیاید من نمی‌روم التماس کنم. کسی که خودش همچنان در عالم هپروت و اوهام سیر می‌کند ما سراغش نمی‌رویم بگذارید در همان عالم بماند.

جبلی در پاسخ به سؤالی درباره شائبه قبیله‌گرایی در صداوسیما اظهار کرد: شرعا اجازه قبیله‌گرایی در صداوسیما را نمی‌دهم. اینهایی که شما به آن می‌گویید قبیله‌گرایی خودش یعنی اتفاقاتی در صداوسیما افتاده و کارهای جدیدی شروع شده است! کاچی به از هیچی.

رییس صداوسیما سپس در این زمینه از برنامه‌های پاورقی، دی بی سی و محفل یاد کرد و توضیح داد: قبیله‌گرایی یعنی در را قفل کنیم و نگذاریم کسی وارد شود. قطعاً کارهای خوبی انجام شده و آن‌قدر دشمن را عصبانی کرده که بنده چهار بار در طول سه ماه تحریم شدم؛ بنابراین برنامه‌ای که آنها را به واکنش کشیده حتما موفق بوده است. در اغتشاشات که برخی از دوستان (دانشجویان) فرمودند نتوانستید روایت اول را به دست بگیرید، اگر روی شما مؤثر نبودیم، روی دشمن که حتما موثر بودیم. اگر برنامه قوی‌ای بوده باشد که به آن میدان ندادیم، حتما ضعف از ما بوده است. ولی باید به این هنرمندان میدان داده شود. به تمام افرادی که به ارزش‌ها، فرهنگ و هنر جامعه پایبند هستند باید میدان داده شود.

وی افزود: من در خودم چیزی به عنوان قبیله و گرایش کشف نکردم و امانت رسانه ملی را بر دوش خودم احساس می‌کنم و شرعاً اجازه نمی‌دهم که در سازمان صداوسیما قبیله‌گرایی اتفاق بیفتد. اگر هم قبلاً اتفاق افتاده است الان نباید اتفاق بیفتد. در تولیدات ما راه هیچ‌کدام از افراد، موسسه‌ها و گروه‌ها فارغ از اینکه هرکدام وابسته به کدام نهاد هستند، بسته نیست. می‌توانند بیایند و غیر از این هم راهی نداریم.

جبلی در پاسخ به یکی از دانشجویان که مدعی بی‌خاصیت بودن برنامه‌های برون مرزی صدا و سیما، این‌گونه واکنش نشان داد: یکی از برنامه‌های شبکه پرس‌تی‌وی باعث بحث و جدل جدی در پارلمان انگلیس شد! برنامه « PALESTINE DECLASSIFIED » شبکه پرس‌تی‌وی همانند «تیک تاک» که در کنگره آمریکا مورد بررسی قرار گرفت در مجلس عوام انگلستان بررسی شد! انگلیسی‌ها گفتند شبکه پرس‌تی‌وی که ما سالهاست اجازه ندادیم بر روی ماهواره باشد و از روی شبکه کابلی آن را حذف کردیم و در فضای مجازی اجازه فعالیت به آن ندادیم چگونه توانسته است آنقدر مخاطب نخبه انگلیسی جذب کند.

بودجه ۸ میلیون دلاری برون‌مرزی

وی افزود: بودجه یک سال شبکه الجزیره یک میلیارد دلار است اما بودجه سالانه تمامی شبکه‌های برون مرزی صدا و سیما هشت میلیون دلار است اما همین شبکه‌های ما توانسته‌اند مخاطبان خود را حتی در شبکه‌های اجتماعی پیدا کند. حساب فیس‌بوک شبکه پرس‌تی‌وی ما تاکنون بیش از بیست بار مسدود شده است! اگر تأثیرگذار نبودند که این اتفاقات نمی‌افتاد.

جبلی در پاسخ به پرسش دیگری از دانشجویان درباره‌ موضع رییس سازمان صداوسیما در قبال عادل فردوسی‌پور و بازگشت این مجری به تلویزیون، تصریح کرد: بالأخره وقتی این آدم در برنامه‌ای می‌آمده برای خودش خِیلی از مخاطبان را داشته است. اسمش می‌آمده، برنامه با خودش مخاطب می‌آورده است. اسم آن آدم روی شبکه‌ای می‌آمد، آن شبکه خودش را بالا می‌کشید. خب حالا به نظام، مردم و اعتقادات خودش لگد زده است. لگد زده به نمکدان، نمک را ریخته و نمکدانی را شکسته است. آیا از من انتظار دارید برای اینکه من پرمخاطب بشوم بروم خواهش و التماس کنم که تو رو خدا بیا!؟ حالا ما چشم‌مان را می‌گذاریم روی هم انگار ندیده‌ایم، اصلاً شما (دانشجویان) و مردم اجازه می‌دهید ما این کار را کنیم؟

وی خاطرنشان کرد: آیا ما می‌توانستیم برنامه‌هایی را بدون عز و التماس و بدون پذیرش ذلت در برابر افرادی که پشت پا زدند به اعتقادتشان، تاریخشان، فرهنگ و مردمشان و نظامی که تا به حال از آن ارتزاق کرده بودند که با آن تا به اینجا رسیده بودند، بسازیم؟ پاسخ این است” نه می‌توانیم و نه خواهیم توانست که این کار را انجام بدهیم. پس کار کمی نیست که ما شب عید و نوروزمان را بدون التماس به چهره‌های این چنینی پشت سر بگذاریم تا اثبات کنیم صداوسیما وابسته به چهار سلبریتی وطن فروخته نیست.

رسانه سینمای خانگی- دیدن «فسیل» توفیق اجباری

نقد جبار آذین درباره اوضاع سینمای کشور

فروشِ میلیاردی «فسیل» منطبق با واقعیت‌های جامعه نیست

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سیاست روز؛ چند صباحی است که سینمای ایران حال و روز خوشی ندارد و صرفا مخاطبان سینما با در نظر گرفتن فیلم‌های در حال اکران، سعی می‌کنند ژانر کمدی را انتخاب و برای تماشای این نوع فیلم وقت بگذارند و هزینه کنند. به بهانه فروش ١۵٠میلیاردی «فسیل»، آخرین ساخته کریم امینی به تهیه کنندگی سید ابراهیم عامریان، با جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون گفت‌وگو کردیم.
جبار آذین در ابتدای صحبت‌هایش و با اشاره به اوضاع نابسامان بخش اکران سینمایی گفت: یکی از پرآسیب‌ترین بخش‌های سینمای ایران، بخش اکران است. سینمای ما به رغم تلاش‌هایی که در بخش‌های مختلف صورت می‌گیرد، همچنان در عرصه اکران دچار انواع بیماری‌ها و مشکلات است. به گونه‌ای که بعد از چند دهه به دلیل حضور برخی عوامل و عناصری که ارتقای هنر را نادیده گرفته‌اند و صرفا در سینما به‌ دنبال کسب‌و‌کار هستند، عنان اکران فیلم‌ها را در دست گرفته‌اند. اگرچه بارها از سوی مدیران سینمایی و حتی از میان خود سینماگران تشکل‌هایی به ‌عنوان شورای صنفی نمایش برای جهت دادن به وضعیت اکران در سینما شکل گرفته اما باز هم این شورا‌ها و این گروه‌ها به دلایل خاص از ‌جمله اعمال نظر و سلیقه و منافع شخصی و گروهی نتوانستند به ‌درستی انجام وظیفه کنند.
منتقد سینما و تلویزیون در ادامه گفت: مافیای اکران سینمای ایران بر سر گردنه اکران سینما حضور دارد. هنوز هم بخش‌هایی از کسانی که به اَشراف سینما متصل هستند در این فضا مشغولند و ردپای پولشویی آنها نه‌ فقط در تولید بلکه در اکران هم دیده می‌شود. این افراد با توجه به میدان‌داری مافیای سینما از فیلم‌هایی حمایت می‌کنند که یا محصول خود آن‌ها بوده یا دوستان آنها در قضیه تولید آن نقش داشته‌اند. به همین دلیل است که ما به یکباره علیرغم اکران ۵ فیلم در ژانر‌های مختلف در بخش اکران می‌بینیم که یک یا دو فیلم با تبلیغات گسترده مواجه هستند. فیلم‌هایی هم وجود دارد که به دلیل بضاعت کم‌سینماگران و سازندگان آنها نمی‌توانند به‌درستی جلوه و به آمار فروش خوبی دست پیدا کنند.
آذین با اشاره به ‌دست داشتن مافیای سینما در بخش اکران گفت: آنهایی که پول و بضاعت مالی دارند می‌توانند در تلویزیون تیزر پخش کنند و تبلیغات شهری دارند و در نتیجه به چشم می‌آیند. یکی از دلایل به ‌ظاهر موفقیت یک یا چند فیلم در اکران می‌تواند همین مسئله باشد.
وی عنوان کرد: موضوع دیگری که خیلی مهم است، باز هم به نفوذ برخی از جریان‌ها و همچنین عوامل شورای صنفی نمایش در حوزه‌های اکران باز می‌گردد، برخی از فیلم‌های خودی در سینما‌های خوب و ممتاز و مکان‌های پر رفت‌و‌آمد و پرتردد شهر اکران می‌شود آن هم در سانس‌های ویژه، اما به برخی دیگر از فیلم‌ها، سینما‌های پَرت و دورافتاده و سانس‌های نا‌مربوط ارائه می‌شود.
آذین در ادامه گفت: فیلم‌هایی که در حال اکران است یا تولید سال‌های قبل است یا اینکه دو یا چند فیلمی که توانسته‌ در جشنواره فیلم فجر به نوعی دیده بشود امکان این را پیدا کرده که به اکران برسد. در میان فیلم‌های در حال اکران برخی از فیلم‌های قبلی که منطبق با سیاست‌های دولت پیشین بوده و از منظر ساختار هنری در سطح درجه یک هم نیست و محتوای شایسته و بالنده هم ندارد روی پرده سینما‌ها می‌رود اما با این احوال چگونه است از میان این همه فیلم یک فیلم شبهه کمدی موفق می‌شود و در گیشه به فروش چند میلیاردی می‌رسد؟
جبار آذین با اشاره به آماردهی نادرست از میزان فروش و تعداد مخاطبان سینما اعلام کرد: اغلب آمار‌های فروشی که از سوی مراکز و سازمان‌های سینمایی مختلف و برخی سایت‌های متصل به سینما ارائه می‌‌شود با هم در تناقض است. در پر رنگی و یا کم‌رنگی این آمار یک مقدار تبلیغات شیطنت ‌آمیز وجود دارد. مثلا فیلمی به هر دلیلی نتوانسته در اکران مورد ‌توجه قرار بگیرد با فضاسازی کاذب این فیلم را تبلیغ می‌کنند و القا می‌کنند فیلم در حال فروش میلیاردی است و چندین هزار تماشاگر دارد. با ایجاد چنین فضایی نظر مخاطب را به تماشای این فیلم‌ها جلب می‌کنند.
نکته مهمتر دیگری که در شکل این آمار‌ها دخالت دارد اهدای بلیت‌های کیلویی به ارگان‌ها و سازمان هاست و جالب اینجاست که این بلیت‌ها را در آمار نهایی دخیل می‌کنند و آن را به‌ حساب حضور مخاطب می‌گذارند که کاملاً روش غلطی است.
در چنین وضعیتی یک فیلم سطحی کمدی موفق می‌شود به فروش چند میلیاردی دست پیدا کند. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ آیا به این دلیل است که این فیلم یک اثر شایسته و فاخر است؟
وی در ادامه با یادآوری صحبت‌هایی از مقام معظم رهبری مبنی بر ساخت فیلم‌های خوب و امید‌آفرین گفت: واقعیت این است که جامعه امروز ایران به فیلم‌های امید‌آفرین و شادی بخش و کمدی نیاز دارد و بارها از سوی مقامات به‌ ویژه مقام معظم رهبری بر این نکته تاکید شده است که همه، نه ‌فقط هنرمندان باید در آثار خود امیدآفرینی بکنند. این نکته اگر مورد‌ توجه هنرمندان قرار می‌گرفت الان ما باید شاهد ده‌ها فیلم امیدآفرین و شادی بخش در سینما می‌بودیم ولی متاسفانه اثری از ‌این‌ دست فیلم‌ها در چرخه اکران نیست. آذین گفت: در چنین برهوتی است که فیلم «فسیل» موفق می‌شود به فروش میلیاردی دست پیدا کند اگر همزمان با این فیلم دو فیلم طنز و کمدی فاخر اکران می‌شد و تماشاگر قدرت انتخاب فیلم را داشت، آیا این فیلم می‌توانست به چنین رقمی از فروش دست پیدا کند؟
این منتقد سینما با اشاره به بی‌رقیب بودن برخی فیلم‌ها در اکران سینمایی اشاره کرد که چون رقیبی وجود ندارد و چون مردم به شادی و امید نیاز دارند به ناچار به تماشای این فیلم رفتند در نتیجه آنچه که این فیلم از نظر آمار فروش به آن دست پیدا کرده منطبق با واقعیت‌های جامعه نیست. یک واقعیت ناگزیر است که گاه تماشاگر مجبور می‌شود از میان بد ‌و بدتر، بد ‌را انتخاب کند. در نتیجه این فیلم یک فیلم درجه یک نیست ولی چون فیلم دیگری وجود ندارد مردم به ناچار به تماشای «فسیل» نشستند.
وی در در پاسخ به پرسش خبرنگار سیاست روز درباره سلیق مردم در سینما گفت: فیلم در سینما باید در جهت ارتقاء سلیقه مخاطب شکل بگیرد اما نه از طریق تحمیل نظر‌های برخی گروه‌های سینمایی و یا سینماگران. یعنی فیلم بایستی زندگی مردم، افکار مردم، سلیقه مردم و مخاطب را در ساخت خودش لحاظ بکند اگر قرار باشد که مردم با تماشای یک یا دو اثر سطحی و گذرا و گیشه‌ای، ذائقه‌شان تغییر کند این غلط است. فیلمنامه‌ای که کمدی داشته باشد، باید کارگردان متبحر کمدی ساز داشته باشد باید در آن کمدین‌ها ایفای نقش کنند نه اینکه با چند شوخی سطحی و موقعیت خنده‌دار مخاطب را به خنده وادار کنند. اگر فیلم‌های خوب و فاخری باشند که بتوانند در جامعه ما امید‌آفرینی کنند می‌توانند همسو با ذائقه مخاطب باشند اما به شرطی که ذائقه مخاطب را تنزل ندهند. فیلم‌هایی همچون «فسیل» ذائقه مخاطب را در سطح محدودی نگه می‌دارد و یا بهتر است بگوییم تنزل می‌دهد.
جبار آذین در پایان عنوان کرد: ورود و استفاده از شخصیت‌های کمدی و کمدی ساز همچون رضا عطاران و مهران مدیری می‌تواند در ساخت فیلم‌هایی با‌کیفیت و ارتقای ذائقه مردم کمک شایانی بکند.

رسانه سینمای خانگی- هشت فیلم برتر سینمای ایران درباره امام رضا علیه السلام

امام رضا(ع) یک حقیقت همیشه جاویدان برای تمام ما ایرانی‌هاست که در لابلای زندگی روزمره تمام ما، ساری و جاری است. سینما به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین شاخه‌های هنر، تاکنون در چندین فیلم، ابراز ارادت خود را به مقام امام هشتم نشان داده است؛ هرچند که مسیری طولانی وجود دارد تا این تلاش‌ها، به نقطه آرمانی خود برسد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، جایگاه حرم مطهر امام رضا(ع) به‌عنوان یک مکان معنوی که مورد اعتقاد قومیت‌های مختلف کشورمان قرار دارد، از دیرباز در سینمای ما نمود داشته است. بارزترین این مصادیق، فیلم پیشران جریان روشنفکری سینمای ایران یعنی قیصر است که طی آن، قیصر، به ننه مشهدی قول می‌دهد تا او را به مشهد ببرد و در فینال هم به این قول خود عمل می‌کند.

این جریان در سال‌های پس از انقلاب، با قدرت بیشتری بروز پیدا می‌کند. محسن مخملباف در دو چشم بی‌سو، محوریت اصلی قصه را به این موضوع اختصاص داده و برهه‌ای از زندگی مشهدی ایمان را به تصویر می‌کشد که طی آن، وی، شفای چشمان فرزند نابینایش را از امام رضا(ع) می‌گیرد.

در کیمیا که یکی از مطرح‌ترین ساخته‌های احمدرضا درویش است نیز این موضوع به شکل پیرنگی اصلی در زیرلایه روایت احساس شده و تم معنوی فیلم با مخاطب همراه می‌شود. در این فیلم، فارغ از جایگاه ایمانی امام رضا(ع)، رافت به‌عنوان تم غالب بر شخصیت اصلی مستولی شده و نقشی کلیدی را در تصمیم‌گیری بزرگ زندگی‌ رضا (خسرو شکیبایی) ایفا می‌کند.

فارغ از این اشارات، برخی فیلم‌ها به شکل ویژه‌تری به کرامات امام رضا(ع) و مقام ایمانی ایشان پرداخته‌اند که در ادامه، نگاهی به این آثار خواهیم داشت.

رضای رضوان

در میان مستندهایی که با محوریت امام رضا(ع) ساخته شده است، کار مجید مجیدی، محبوبیت بسیاری یافت. این کارگردان شاخص سینمای ایران در سال ۸۴، مستند رضای رضوان را جلوی دوربین برد. این مستند، روایت مردانی است که بدون هیچ توقعی، در حرم امام رضا(ع) مشغول به کفش‌داری زائران هستند.

یکی از بخش‌های این مستند، معرفی شغل افرادی است که به عنوان خادم در حرم امام رضا(ع) مشغول خدمت‌گذاری هستند. در واقع حضور اشخاص مختلف از استاد دانشگاه تا افراد دیگر برای مجیدی اتفاقی مهم و جالب بوده که روی آن تاکید داشته است.

هر شب تنهایی

رسول صدرعاملی در سال ۸۶، نخستین فیلم از سه‌گانه امام رضا(ع) را با عنوان هر شب تنهایی جلوی دوربین برد. فیلمی که طی آن به شکل زیرپوستی، کرامات امام هشتم(ع) بر زندگی شخصیت‌های اصلی قصه، آشکار می‌شود. در خلاصه داستان این فیلم آمده: عطیه؛ نویسنده و مجری یک برنامه خانوادگی رادیو است. او هر روز به سوالات شنوندگان این برنامه پاسخ می‌دهد و به آنها توصیه می‌کند با همسرشان چگونه باشند تا زندگی زناشویی بهتری داشته باشند. او بیمار است و دکترها به او گفته‌اند تنها چهار ماه دیگر زنده است و دو ماه هم از این چهار ماه، گذشته ولی راضی به عمل جراحی نمی‌شود. او به پیشنهاد همسرش، برای زیارت به شهر مشهد می‌رود اما…

لیلا حاتمی و حامد بهداد، نقش‌های اصلی فیلم هر شب تنهایی را بر عهده دارند.

شب

دومین فیلم از سه‌گانه صدرعاملی، در زمستان ۸۶ جلوی دوربین می‌رود و بازیگران شاخصی چون عزت‌الله انتظامی، خسرو شکیبایی و امین حیایی در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند. در این فیلم که اصلی‌ترین سکانس‌های آن در محوطه حرم امام رضا(ع) فیلمبرداری شده، استعانت از مقام الوهی این امام همام به شکل بارزتر و صریح‌تری به تصور کشیده می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم آمده: یک گروهبان برای تحویل دادن مجرمی سابقه‌دار به زندان یکی از شهرستان‌ها، مجبور می‌شود که به همراه مجرم و دستبند، شبی را در مشهد بگذراند اما…

در انتظار معجزه

سومین فیلم صدرعاملی با محوریت امام رضا(ع)، در سال ۸۸ جلوی دوربین می‌رود. در این فیلم، به‌مانند دو اثر قبلی، کرامات امام رضا(ع) بر زندگی‌های روز، به شکل ملموس اما در لفافه بیان شده و شیرینی این اتفاق به مذاق مخاطب خوش می‌آید.

داستان این فیلم درباره امیر و مهرانه؛ زن و شوهری است که چشم دیدن یکدیگر را ندارند. ازدواج سه سال پیش آنها اشتباه بوده و زندگی جهنمی که دارند، امانشان را بریده اما ناگزیر هستند یک شبانه‌روز دیگر هم یکدیگر را تحمل کنند. در این فیلم، حمید فرخ‌نژاد، پریوش نظریه، مهتاب گیتی‌فروز و بیتا فرهی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

دعوتنامه

مهرداد فرید در سال ۹۵، دعوتنامه را جلوی دوربین برد. این فیلم در ادامه دیگر آثار موخر با محوریت امام رضا(ع)، زندگی‌های روز را درگیر در این امور نشان داده و به تطور معنویت این امام بر نسل‌های امروزی اشاره دارد.

دعوتنامه، روایت زندگی شخص درمانده‌ای است که در مشهد زندگی می‌کند و کارش این است که از زائران حرم امام رضا(ع) دزدی کند و از طریق آن زندگی بگذراند. حمیدرضا آذرنگ، میترا حجار و شقایق فراهانی، ازجمله بازیگران این فیلم هستند.

بیا از گذشته حرف بزنیم

حمید نعمت‌الله نیز در این سوژه سهم دارد. این کارگردان در سال ۸۷، تله‌فیلم بیا از گذشته حرف بزنیم را جلوی دورین برد. تله‌فیلم محبوبی که به‌واسطه استقبال مخاطبان، به قسمت دوم نیز رسید. این تله‌فیلم در پنجمین جشنواره فیلم رضوی، عنوان بهترین فیلم، فیلمنامه و کارگردانی را از آن خود کرد و در پخش تلویزیونی نیز مورد استقبال مخاطبان بسیاری قرار گرفت. ثریا قاسمی، مهین شهابی، پوراندخت مهیمن، آزیتا لاچینی و فریده سپاه‌منصور، بازیگران این کار هستند.

این تله‌فیلم، داستان سه زن سالمند است که به قصد زیارت و سیاحت، عازم شهر مشهد می‌شوند و در آن‌جا اتفاقاتی برای آنها روی می‌دهد که …

روز هشتم

مهدی کرم‌پور در سال ۸۸، فیلم روز هشتم را جلوی دوربین برد. این فیلم،با محوریت ۳ شخصیت جلوی دوربین می‌رود که مسائل و مشکلاتی برای آنها به وجود می‌آید اما این اتفاقات، در سایه توسل به امام رضا (ع) رفع می‌شود.

انوشیروان ارجمند، علیرضا خمسه، امیرحسین مدرس، فرزاد حسنی و عسل بدیعی، بازیگران این فیلم هستند.

بدون قرار قبلی

ششمین ساخته بهروز شعیبی، سال گذشته جلوی دوربین رفت و به شکلی ملموس، سرنوشت پیچیده یک انسان و طریقه دعوت شدن به مشهد را به تصویر می‌کشد. این فیلم با استقبال خوبی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شد. داستان بدون قرار قبلی، در مورد دختری به نام یاسمین است که پس از سال‌ها به دلیل مرگ پدرش، از آلمان به ایران بازگشته است. پسر او اوتیسم دارد و این مساله، سفر را برایش دشوار می‌کند. یاسمین، شناختی از پدرش ندارد و بیش از آن، میراثی که پدر برایش گذاشته‌ است، باعث تعجب او می‌شود. او در این سفر با افرادی آشنا می‌شود و اقامت کوتاه او در زادگاه پدر و دیدار با کسانی که پدرش را می‌شناسند او را به درک تازه‌ای از انسان و مفهوم مرگ می‌رساند.

پگاه آهنگرانی، مصطفی زمانی، الهام کردا و صابر ابر، بازیگران این فیلم هستند.

رسانه سینمای خانگی- در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس چه گذشت؟

نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به بهانه سالروز حماسه ماندگار فتح خرمشهر و گرامیداشت دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به بهانه سالروز حماسه ماندگار فتح خرمشهر و گرامیداشت دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس امشب دوشنبه ۸ خردادماه با حضور جمعی از سینماگران در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، محمدمهدی عسگرپور، محمدرضا فرجی، مسعود ده‌نمکی، رسول صدرعاملی، سعید سعدی، جمال شورجه، جلیل شعبانی، حبیب ایل‌بیگی، قادر آشنا، علی رویین‌تن، مسعود جعفری‌جوزانی، مهدی آذرپندار، علیرضا زرین‌دست، هاشم میرزاخانی، محمد حمیدی مقدم و… از جمله حاضران این مراسم بودند.

این مراسم در ساعت ۲۰:۲۰ با پخش سرود ملی و قرائت آیاتی از قرآن، با اجرای محمود گبرلو و به‌صورت رسمی آغاز شد.

در بخش نخست این مراسم با حضور رسول صدرعاملی و محمدمهدی عسگرپور از جمال شورجه کارگردان و تهیه‌کننده باسابقه سینما تجلیل شد.

در ادامه نوبت به تجلیل از احمدرضا معتمدی کارگردان باسابقه سینما رسید که به دلیل بیماری در این مراسم حضور نداشت. به نیابت هدیه این هنرمند به احمد میرعلایی داده شد.

سومین هنرمندی که در این مراسم مورد تجلیل قرار گرفت محمد کاسبی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون بود که او هم به دلیل بیماری در این مراسم حضور نداشت.

تجلیل دیگر به محمدرضا ایرانمنش بازیگر جانباز سینمای دفاع مقدس اختصاص داشت که این بخش از برنامه نیز با حضور محمدمهدی عسگرپور و رسول صدرعاملی برگزار شد.

در ادامه و با حضور محمدمهدی عسگرپور و رسول صدرعاملی نوبت به تجلیل از جمشید هاشم‌پور بازیگر باسابقه سینمای ایران رسید که این بخش با حضور این بازیگر برگزار شد.

وزیر ارشاد: همه اهالی سینما جزو خانواده انقلاب هستند

سپس محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد روی صحنه آمد و گفت: ما در وزارت ارشاد همه اهالی سینما را جزو خانواده انقلاب می‌دانیم همه این عزیزان در همه سال‌های کاری در موقعیت‌های مختلف در خدمت این سینما بودند تلاش کردند کار کردند و پیام ایستادگی مردم ایران را با هنر سینما به تصویر کشیدند و در حافظه تاریخ ماندگارتر کردند هیچ زبانی بلیغ تر از هنر و سینما برای ثبت لحظات تاریخی و افتخارآفرین ایران نیست از تک تک سینماگران که این دعوت را پذیرفتند تشکر می‌کنم این جلسه، جلسه وفاق و همدلی اهالی سینماست. دل همه سینماگران ما برای عزت و عظمت ایران می‌تپد، همه به افتخارات ایران می‌بالند، ایران و تاریخش برای همه غرورآفرین است برای این تاریخ باید همه کنار هم باشیم.

وی افزود: ما در سینما تنوع دیدگاه و سلیقه را به رسمیت می‌شناسیم و از آن استقبال می‌کنیم. پایایی هنر در این تنوع دیدگاه‌هاست، توقف، سم مهلک سینمای ایران است. ما در دولت مردمی همه تلاش خود را برای اعتلای سینمای ایران به کار می‌بندیم همه مقدمات را برای سینما فراهم می‌کنیم، حمایت و تسهیل‌گری وظیفه ما و ایفای نقش سهم شماست. ما به این تقسیم سهم افتخار می‌کنیم. برای همه لحظات خوبی که آفریدید از شما تشکر می‌کنم.

در ادامه این مراسم با پخش ویدئو کلیپی یاد زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور گرامی داشته شد.

سپس با حضور احمد نجفی، ابوالقاسم طالبی و احمد میرعلایی یاد زنده‌یاد حمید آخوندی تهیه‌کننده سینما گرامی‌داشته شد. در این بخش با حضور خانواده این هنرمند از او تجلیل شد.

در ادامه نکوداشت زنده‌یاد رحیم رحیمی‌پور از دیگر کارگردانان سینمای ایران با حضور علی رحیمی‌پور فرزند این فیلمساز فقید، برگزار شد.

در بخش بعدی مراسم مسعود ده‌نمکی، مصطفی رزاق‌کریمی، محمدیاشار نادری، محمد حمیدی مقدم و مهدی آذرپندار برای اهدای جوایز فیلم‌های کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران روی صحنه آمدند در این بخش از محمد علیزاده کارگردان «شریف»، مرتضی علیزاده کارگردان «خوانا بنویسید» و مجتبی اسپینانی کارگردان فیلم کوتاه «لیلا» قدردانی شد.

در بخش مستند هم از ساسان فلاح‌فر، مرتضی شعبانی و … قدردانی شد.

سپس با حضور محمدمهدی اسماعیلی، محمد خزاعی، سید مهدی جوادی و مجید شاه حسینی از مهدی عظیمی و اباذر جوکار تهیه‌کنندگان و هادی محمدپور کارگردان فیلم سینمایی «های پاور» تجلیل شد.

در ادامه از محمدعلی عسگری و داوود صبوری کارگردان و تهیه‌کننده «اتاقک گلی» قدردانی شد.

مهرداد خوشبخت و سعید سعدی سازندگان «گل‌های باوارده» از دیگر افرادی بودند که مورد تجلیل قرار گرفتند.

لیلی عاج و جلیل شعبانی سازندگان «سرهنگ ثریا» هم مورد تجلیل قرار گرفتند.

حمید زرگرنژاد و ابراهیم اصغری هم برای فیلم «شماره ده» مورد تجلیل قرار گرفتند که ابراهیم اصغری در این مراسم حضور نداشت‌.

از سازندگان «غریب» هم تجلیل شد که هیچکدام از آن‌ها در مراسم حضور نداشتند.

محمدعلی باشه‌آهنگر و سیدحامد حسینی کارگردان و تهیه‌کننده «سینما متروپل» هم مورد تجلیل قرار گرفتند.

گرامیداشت یاد و خاطره زنده‌یاد حبیب‌الله کاسه‌ساز از دیگر بخش‌های این مراسم بود.

اهدای نشان درجه یک هنری به چهار هنرمند

در این مراسم اعلام شد از سوی وزارت ارشاد به برخی هنرمندان نشان درجه یک هنری داده می‌شود.

این بخش با حضور محمد خزاعی، مسعود جعفری جوزانی، پرویز شیخ طادی برگزار شد.

آرش قاسمی صداگذار، محمدرضا شجاعی طراح صحنه، محمدرضا شرف‌الدین تهیه‌کننده سینما و مجتبی راعی کارگردان سینما نشان درجه یک هنری دریافت کردند.

پایان بخش این مراسم سخنان صریح محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در نقد عملکرد سینماگرانی بود که باوجود بهره‌مندی از عفو رهبری همچنان در قالب اپوزیسیون فعالیت می‌کنند.

نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس در ساعت ۲۲ به پایان رسید.

رسانه سینمای خانگی- هنرورهاو دستمزدهای عجیب

یکی از فعالان حوزه تأمین هنرور برای پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت فعالیت افراد در این حوزه، ابراز امیدواری کرد که هنروران در سینما صاحب صنف شوند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، استقبال مخاطبان از چهره‌های مورد علاقه‌شان در جریان برگزاری رویدادهای مختلف، موضوعی است که در چند سال اخیر به‌واسطه انعکاس در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، تب و تاب بیشتری پیدا کرده است، این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که گاه هنرمندان از این اتفاق به عنوان یک دیدار دوستانه یاد می‌کنند و گاه پیش از حضور در مراسم اکران خصوصی و یا بازدید از یک مجموعه‌، حضورشان را به دوستدارانشان اطلاع می‌دهند.

آنچه اما در چند روز گذشته به واسطه حضور یک بازیگر و تجمع ایجاد شده حول او خبرساز شده متفاوت از همان دیدارهای دوستانه است.

محمدرضا گلزار که پیش از این بارها ویدئوهای استقبال هوادارانش در شبکه‌های مجازی دست به دست شده این بار هم در کانون حواشی قرار گرفته است. انتشار ویدئویی از حضورش در یک مرکز فروش موبایل و حضور پر تعداد مردان برای دیدار با او، باعث شده تا برخی از فعالان شبکه مجازی عنوان دیگری را بر این دیدار دوستانه بگذارند و تجمع کنندگان را سیاهی لشگرانی توصیف کنند که این بازیگر خود آنها برای این دیدار گمارده است.

به واسطه همین حاشیه‌ها باردیگر یکی از صنوف غالباً مغفول سینما یعنی هنروران در کانون توجه قرار گرفته است.

فارغ از قضاوت درباره صحت و سقم حضور هنروران در این ویدئو، که هنوز خود این بازیگر هم واکنشی به آن نداشته است، طرح این گمانه شائبه‌هایی را درباره جنس فعالیت هنروران در فضاهایی خارج از فرآیند حرفه‌ای فیلمسازی به وجود آورده است. واقعاً هنروران چه جایگاهی در سینمای ایران دارند و آیا فعالیت‌های جانبی از آن جنس که در این مورد اخیر مطرح شده است هم تاکنون داشته‌اند؟

برای یافتن پاسخ این سوالات سراغ یکی از مسئولان تأمین هنروران در سینمای ایران رفتیم و با او گفتگویی درباره نحوه کار آنها داشتیم.

کاش ما هم صنف داشتیم!

الناز عطایی یکی از فعالان حوزه تأمین هنرور برای پروژه‌های سینمایی که سابقه همکاری با پروژه‌های شاخصی همچون فیلم سینمایی «اتاقک گلی» را در کارنامه خود دارد، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت حضور هنروران در پروژه سینمایی توضیح داد: فعالان این حوزه معمولاً درددل‌ها و ناگفته‌های بسیاری دارند که شاید جای طرح همه آن‌ها در یک گفتگو نباشد. چند سالی است که در تلاش هستیم تا برای هنروران صنفی تشکیل شود. از خانه سینما و وزارت ارشاد پیگیر هستیم تا ما هم بتوانیم صنفی داشته باشیم تا کف و سقف دستمزد دریافتی هنروران از سوی آن مشخص شود.

وی افزود: هنروران در حال حاضر دستمزد ثابتی در پروژه‌های مختلف ندارند و معضل بزرگی هم که ما با آن مواجه هستیم این است که حتی از همکاران خودمان هم رودست می‌خوریم! البته منظورم همکاران باسابقه‌ام که سال‌ها در این عرصه خاک خورده‌اند نیست. اساساً در سینمای ما «مسئول هنروران» جایگاه تعریف‌شده‌ای ندارد و حتی در تیتراژ پایانی هم در آخر فهرست‌ها به او اشاره می‌شود. در برخی پروژه‌ها حتی احترام هنرورها هم حفظ نمی‌شود. در یک پروژه مدیر تولید و یا دستیار تهیه‌کننده خیلی هوای هنرورها را دارند اما در گروه دیگری اساساً هنرور را هیچ به حساب می‌آورند! نه مکان مناسبی برای استقرار و پذیرایی دارند و نه دستمزد مناسبی به آن‌ها پرداخته می‌شود. همه این‌ها به این دلیل است که ما صنف نداریم.

دستمزد هنرور؛ روزانه ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان!

وی ادامه داد: در برخی پروژه‌ها هنروران ناگهان با دستمزدهایی مواجه می‌شوند که اساساً قابل محاسبه نیست! همین امروز براساس قراردادهایی که ما با پروژه‌ها می‌بندیم، در بهترین حالت برای هر روز مبلغ ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان دست هنرور را می‌گیرد! از سال گذشته رقم قراردادی که ما با گروه‌ها می‌بندیم به ازای هر هنرور در هر روز فقط ۲۰۰ هزار تومان است. این مبلغ هم ارتباطی با مدیرتولید و یا تهیه‌کننده پروژه ندارد و با توجه به تأثیر تورم بر برآورد هزینه پروژه، برای آنها هم صرفه ندارد که بیش از این برای هنرور هزینه کنند. اما باید این نکته را مدنظر داشت که ما هم به‌عنوان هنرور داریم این تورم را تجربه می‌کنیم.

عطایی درباره تفاوت مبلغ قرارداد با مبلغی که به دست هنرور می‌رسد هم توضیح داد: بالاخره همه این هنروران نیاز به سرویس ایاب و ذهاب دارند و همه این هزینه‌ها برعهده مسئول هنروران است. در کنار هر گروه هنرور هم طبیعتاً یک لیدر باید حضور داشته باشد که ما به‌عنوان مسئول هنروران در هر پروژه با چند لیدر همکاری داریم و طبیعتاً پرداخت دستمزد آن‌ها هم در همین مبلغ قراردادها لحاظ می‌شود.

وی ادامه داد: به تمام این موارد خواب پول و تأخیر در پرداخت مبالغ از سوی پروژه‌ها را هم اضافه کنید و اینگونه نیست که به‌صورت روزمزد دستمزد هنروران از سوی پروژه پرداخت شود. دو سال گذشته در پروژه‌ای به نام «۲۸۸۸» حضور داشتم و مسئول هنروران آن پروژه بودم اما بعد از این مدت از آماده شدن فیلم، هنوز هم با ما تسویه حساب نشده است. از همین تهیه‌کننده بابت پروژه قبل‌ترش یعنی «سینما شهرقصه» هم بدهی دارم و این‌ها دردهای همکاران من است.

انگیزه هنروران برای کار با دستمزد پایین چیست؟

عطایی درباره انگیزه هنروران برای حضور در پروژه‌ها با این دستمزدهای بسیار ناچیز هم گفت: گروهی از این افراد یا بازنشسته هستند و یا جوانان زیر ۲۰ سالی که شرایط کاری مناسبی برای‌شان فراهم نیست. گروه بیشتری از این افراد که غالباً وارد این حوزه می‌شوند و ماندگار هم نیستند، افرادی هستند که می‌خواهند حضور در این فضا را تجربه کنند. گاهی حتی انگیزه بازیگری دارند و وقتی می‌آیند با واقعیت‌های سیاهی‌لشگری یا هنروری آشنا می‌شوند، این کار را رها می‌کنند. فارغ از انگیزه این افراد مسئله این است که بیاییم فکر کنیم دستمزد روزی ۲۰۰ هزار تومان برای حضور تمام وقت یک فرد در یک پروژه، منطقی و منصفانه است؟

مواردی مانند برگزاری افتتاحیه‌های مرتبط با برخی برندها و یا حتی برای یک سوپرمارکت و فروشگاه مبلمان داشته‌ایم که برای تأمین هنرور سراغ ما می‌آیند. در این موارد که شرایط فیلمبرداری و حضور در پروژه تصویری وجود ندارد، مبالغ قراردادی ما هم متفاوت است

وی با اشاره به اینکه برخی افراد حتی با داشتن وضعیت مالی مناسب و صرفاً برای تجربه حضور در یک پروژه سینمایی سراغ هنروری می‌آیند، توضیح داد: خاطرم هست یک بار برای پروژه‌ای فراخوان داده بودیم و فردی از اردبیل می‌خواست برای کار بیاید. من خیلی دلسوزانه به او گفتم که من فراخوان داده‌ام تا کارم راه بیفتد اما آنقدر ارزش ندارد که بخواهی از اردبیل بیایی! به او گفتم در این کار دیده نخواهی شد، اما تأکید کرد که می‌خواهد این فضا را تجربه کند. بالاخره هم آمد و بعدش به من گفت واقعاً راست می‌گفتید. آنچه از را دور تصور می‌کردم چیز دیگری بود و من به او گفتم فکر نکنید هنروری راه ورود به سینما و مقدمه‌ای برای بازیگر شدن شماست.

عطایی تأکید کرد: از نظر درآمد حتی نمی‌توان این کار را شغل هم دانست. من به همه جوانانی که می‌آیند می‌گویم عمر خود را هدر ندهید و سراغ شغل‌های دیگر بروید.

وی درباره عقد قرارداد تأمین هنرور برای برنامه‌هایی غیر از پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی هم توضیح داد: مواردی مانند برگزاری افتتاحیه‌های مرتبط با برخی برندها و یا حتی برای یک سوپرمارکت و فروشگاه مبلمان داشته‌ایم که برای تأمین هنرور سراغ ما می‌آیند. در این موارد که شرایط فیلمبرداری و حضور در پروژه تصویری وجود ندارد، مبالغ قراردادی ما هم متفاوت است.

پیشنهاد تأمین هنرور برای تغییر نتایج انتخابات شورای شهر!

این مدیر تأمین هنروران در پروژه‌های سینمایی در ادامه گفت: در این میان برخی موارد هم برای تأمین هنرور هست که خیلی از همکارانم در میان مسئولان تأمین هنروران، مثل خود من آن‌ها را انجام نمی‌دهند. شاید ظاهر قضیه این باشد که برای من نوعی مهم درآمد است و برای هر فضایی می‌تواند آدم جور کنم اما گاهی پیشنهادهای عجیبی می‌شود. مثلاً برای جذب هنرور در زمینه تأثیر بر نتایج انتخابات شورای شهر در یک حوزه انتخابیه خاص! ما از این جنس پیشنهادات هم داشته‌ایم اما واقعاً ورود به این عرصه‌ها را خارج از اخلاق و انصاف می‌دانیم. اتفاقاً برای این موارد دستمزدهای بسیار بالاتری هم پیشنهاد می‌شود اما من و خیلی از همکارانم این پیشنهادات را نمی‌پذیریم.

وی درباره اینکه آیا بهره‌گیری از هنروران در فضای رویدادهای هنری مانند آئین افتتاحیه یک فیلم و یا برای استقبال از یک بازیگر خاص هم وجود دارد یا نه گفت: شخصاً تا به امروز با چنین پیشنهادی مواجه نشده‌ام و در چند نوبت که در برنامه اکران خصوصی یک فیلم حضور داشتیم، به‌عنوان عوامل فیلم ما را هم دعوت کرده بودند. از آنجایی که هنرورها معمولاً زیرمجموعه یکی از مسئولان تأمین هنرور هستند، بعید می‌دانم یک بازیگر بتواند به‌صورت شخصی در زمینه تأمین هنرور و استخدام افراد برای شلوغ کردن برنامه‌های خود اقدام کند. البته در مواردی هم شنیده‌ام که برخی خرج‌های اینگونه هم می‌کنند اما به‌شخصه تا به امروز با چنین پیشنهادی مواجه نبوده‌ام.

فسیل همه را کمدی ساز نکند

ساسان سالور تهیه‌کننده «سه کام حبس» که با اختلافی بالغ‌بر ۱۳۷ میلیارد تومانی، بعد از «فسیل» دومین فیلم پرفروش امسال به حساب می‌آید درباره فراگیر شدن کمدی‌سازی در میان سینماگران هشدار داد.

به گزارش سینمای خانگی، ساسان سالور تهیه‌کننده فیلم سینمایی «سه کام حبس» به کارگردان سامان سالور که از عید فطر به ترکیب فیلم‌های در حال اکران سینماها راه یافته است و در حال حاضر با عبور مجموع فروشش از مرز ۱۲.۵ میلیارد تومان، پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی گیشه امسال محسوب می‌شود، در گفتگو با مهر، درباره وضعیت استقبال مخاطبان از این فیلم توضیح داد: خوشبختانه این فیلم ارتباط خوبی با مخاطبان خود برقرار کرده است. با اینکه در شرایطی هستیم که به‌صورت طبیعی مخاطبان اقبال بیشتری به فیلم‌های کمدی نشان می‌دهند، ولی خوشبختانه «سه‌کام حبس» توانسته مخاطبان خودش را پیدا کند. دلیل این مسئله هم بیش از هر چیز داستان صادقانه این فیلم است.

وی افزود: برخی شاید چنین فیلم‌هایی را به سیاه‌نمایی متهم کنند اما مردم روایت فیلم را می‌پذیرند چرا که خودشان مطلعند که در جامعه و اطرافشان چه می‌گذرد. ارتباطی که مردم با چنین فیلمی برقرار می‌کنند به دلیل صداقت در روایت است. در جدول فروش فیلم‌های سال هم پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سال هستیم آن هم در شرایطی که برای تبلیغ فیلم چه در قالب تبلیغات محیطی چه تیزرهای تلویزیونی هیچ نهاد و ارگانی به ما کمک نکرد. گویی تصمیمی برای حمایت از فیلم‌های اجتماعی وجود ندارد.

سالور ادامه داد: سابق بر این شرایط اینگونه بود که برای یک فیلم در حال اکران بنیاد فارابی نامه‌ای را به نهاد دیگر مانند سازمان زیباسازی شهرداری ارسال می‌کرد و براساس همان هم ما می‌توانستیم از ظرفیت‌های تبلیغاتی این نهادها استفاده کنیم. امروز اما این جریان گرفتار یک بروکراسی پیچیده شده است و شوراهای مختلفی باید در این زمینه تصمیم‌گیری کنند که آیا یک فیلم می‌تواند بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر داشته باشد یا خیر! در این شرایط شما فقط در حالی که تمکن مالی بالا داشته باشید این شانس را دارید که بتوانید بیلبوردی برای فیلم خود اجاره کنید.

وی ادامه داد: درباره تیزرهای تلویزیونی هم شرایط به‌گونه‌ای شده است که اساساً امکان مذاکره و گفتگو وجود ندارد. حتی اگر اصل پخش تیزر را بپذیرند و فیلم را رد نکنند، بسته‌هایی را به‌صورت اعتباری تعریف کرده‌اند که امکان دارد در ساعت‌های بسیار پرت و نامناسبی تیزر فیلم شما پخش شود. البته به شرطی که اساساً شورای بازرگانی صداوسیما تبلیغ فیلم شما را پذیرفته باشد! در این وضعیت فیلم‌های اجتماعی عملاً هیچ فضایی برای تبلیغ ندارند و اگر امروز برای «سه‌کام حبس» تبلیغی صورت می‌گیرد، حاصل تبلیغ دهان‌به‌دهان مخاطبان است.

مزیت کمدی‌ها نسبت به فیلم‌های اجتماعی رغبت سینماداران است

این تهیه‌کننده اظهار کرد: در این وضعیت فیلم‌های طنز یک مزیت نسبت به فیلم‌های غیرکمدی و اجتماعی دارند و آن رغبت سینماداران است. سینمادار درباره این فیلم‌ها تصمیم می‌گیرد که تعداد سالن‌های بیشتری در اختیارشان بگذارد و هر فرصتی برای سانس طلایی به‌دست آمد را به فیلم کمدی اختصاص می‌دهد.

سالور تأکید کرد: به‌عنوان یک تهیه‌کننده سینما واقعاً از فروش فیلم «فسیل» خوشحال هستم و امیدوارم فروش این فیلم از مرز ۲۰۰ میلیارد تومان هم عبور کند چرا که آن را اتفاق مثبت و خوبی برای سینمای ایران می‌دانم. این فروش به چرخه اقتصادی سینمای ایران کمک می‌کند و موفقیت این فیلم منافاتی با موفقیت فیلم ما و دیگر فیلم‌های در حال اکران ندارد. در عین حال معتقدم فیلم‌های اجتماعی و جدی هم طیف خاصی از مخاطبان خود را دارند که لازم است برای جذب آن‌ها به سینما هم برنامه‌ریزی داشته باشیم.

تهیه‌کننده «سه‌کام حبس» با انتقاد از عدم حمایت سازمان‌های متولی مبارزه با مواد مخدر از فیلم‌های سینمایی مرتبط با این موضوع گفت: ما به‌عنوان هنرمند وظیفه داریم نوری را به بخش‌های تاریک یک موضوع بتابانیم اما سوال مهم این است که وظیفه این نهادها در زمینه حمایت از تولیدات فرهنگی مرتبط با مواد مخدر چه زمانی قرار است اجرایی شود؟ اینگونه نیست که ما با فیلمسازی تنها به‌دنبال پر کردن گیشه باشیم، ما می‌خواهیم درباره یک موضوع به جامعه هشدار بدهیم. فیلم ما دارد تصویری مستند از واقعیت اعتیاد در جامعه امروز را ارائه می‌دهد.

دولت قبل ۱۳ اصلاحیه داد و دولت جدید ۴ اصلاحیه دیگر

سالور درباره مواجهه مدیران سینمایی با فیلم‌هایی از جنس «سه‌کام حبس» هم توضیح داد: در شورای پروانه نمایش دولت قبل، فیلم «سه‌کام حبس» یک بار پروانه نمایش دریافت کرده و تاریخ آن هم هنوز معتبر بود اما در دولت جدید مجدد فیلم ما بازبینی شد و یک‌سری اصلاحات جدید به فیلم وارد کردند. در دولت قبل حدود ۱۳ مورد اصلاحیه به فیلم وارد کرده بودند و در دولت جدید حدود ۴ مورد دیگر هم به اصلاحیه‌ها اضافه شد. این اصلاحات هم در حد چند دیالوگ بود و اینگونه نبود که یک سکانس را شامل شود. ما هم در این زمینه تعامل کردیم چرا که برای چند سال سرمایه بخش خصوصی در این فیلم خوابیده بود و باید آن را آماده اکران می‌کردیم. به همین دلیل تا جایی که لطمه‌ای به فیلم وارد نشود، نظر شورای نظارت را هم تأمین کنیم.

این تهیه‌کننده سینما در ادامه مطرح کرد: واقعیت این است که اگر شرایط سینما به همین وضعیت ادامه پیدا کند، ما تا چند سال آینده دیگر چیزی به نام سینمای اجتماعی نخواهیم داشت چراکه سرمایه‌گذاران بخش خصوصی دیگر انگیزه‌ای برای ورود به این عرصه ندارند. طیفی از فیلم‌ها تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار دولتی دارند و اساساً هم برای‌شان تفاوتی ندارد که چقدر در اکران موفق می‌شوند. سرمایه‌گذار بخش خصوصی اما اگر بخواهد درگیر ساخت فیلم اجتماعی شود هم در سخت‌گیری بابت دریافت پروانه ساخت دچار مشکل می‌شود و هم در مرحله اکران و بازگشت سرمایه با دست‌اندازهای بسیاری مواجه می‌شود. طبیعتاً من نوعی به عنوان یک سرمایه‌گذار قطعاً وقتی می‌بینم بازگشت سرمایه در سینمای کمدی تضمین‌شده‌تر است، سراغ سینمای اجتماعی نمی‌روم.

وی تأکید کرد: مجموعه وزارت ارشاد و مشخصاً شورای صدور پروانه ساخت در کنار نهادهای صنفی سینما باید به این مسئله توجه داشته باشند. نباید به سمتی حرکت کنیم که همه هم‌وغم آن‌هایی که می‌خواهند به اقتصاد سینما کمک کنند، ساخت فیلم‌های طنز باشد. همین امسال خبر دارم که شورای پروانه ساخت ارشاد بسیاری از فیلم‌نامه‌های اجتماعی را بدون شرط و اصلاحیه، رد کرده است و این اتفاق بدی برای سینمای ایران است. نگاه دوستان در شوراهای جدید سازمان سینمایی این است که آثار را از همین مرحله فیلمنامه فیلتر کنیم تا بعدها برای ماجرای پروانه نمایش آن‌ها دچار چالش نشویم! کاش به سمتی حرکت کنیم که در کنار ساخت فیلم‌های طنز، سینمای اجتماعی هم امکان تنفس داشته باشد.

خروج از نسخه موبایل