فیلمهای راه یافته به چهلودومین جشنواره فیلم فجر ترکیبی متنوع از بازیگران را روی پرده سینماها خواهد برد که در بین آنها حضور دو بازیگر کهنهکار بیش از بقیه به چشم میآید.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، نگاهی به فهرست بازیگران فیلمهای بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر نشان از حضور بازیگرانی دارد که برخی از آنها در سالهای اخیر فعالیت بیشتری در دنیای تصویر داشتند و برخی هم بعد از مدتها قرار است در قاب پرده نقرهای دیده شوند.
مهران احمدی، میلاد کیمرام، مهران غفوریان، حامد کمیلی، محسن کیایی، مهدی هاشمی، حسن معجونی، امیرحسین آرمان، رضا یزدانی، علی شادمان، جواد عزتی، مهران مدیری، پژمان بازغی، سینا بهراد، پردیس احمدیه، مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، هادی حجازیفر، شهرام حقیقتدوست، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفینیا، مارال بنیآدم، آزیتا حاجیان و حسین پاکدل تعدادی از بازیگران نامآشنایی هستند که در فیلمهای اجتماعی، کمدی، جنگی یا تاریخی جشنواره امسال در بخش ملی جشنواره حضور دارند.
اما در کنار آنها، دو چهره قدیمی سینما نیز هستند که حضورشان بر صحنه جشنواره فیلم فجر، هم افتخار است و هم اعتبار. دو بازیگری که شباهتهای زیادی با هم دارند؛ هر دو آرتیست، آرام، باوقار، گزیدهکار، حرفهای، بیحاشیه، بیعلاقه به مصاحبه و… هر دو قدر نادیده!
صحبت از علی نصیریان است و سعید پورصمیمی، که یکی در آستانه ۹۰ سالگی است و دیگری نزدیک به ۸۰ سالگی و هر دو آنها را به زودی بر پرده چهل و دومین جشنواره فیلم فجر میتوان دید.
از این دو هنرمند، فیلمهای متعددی در طول بیش از چهار دهه برگزاری جشنواره فجر نمایش داده شده و بازیهایشان به فراخور تحسینبرانگیز هم بوده اما سعید پورصمیمی خوششانستر بوده و جایزههای بیشتری از این جشنواره گرفته است.
او سه سیمرغ جشنواره فیلم فجر را برای فیلمهای «ناخدا خورشید»، «تحفهها» و «پرده آخر» به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل گرفته و چند بار دیگر هم نامزد شده است، در حالی که علی نصیریان اولین سیمرغ (نقش مکمل) خود را ۶ سال قبل برای بازی در «مسخرهباز» گرفت و بعد از گرفتن آن هم گفت: «من تا به حال سیمرغ نگرفتهام. انتظار هم نداشتم در این ۴۰ سال. حالا آقایان محبت کردند و سیمرغ درجه دو را به من دادند. عیبی هم ندارد. من با کمال میل میپذیرم.»
البته طلسم سیمرغ بهترین نقش اول بازیگری، سال گذشته برای نصیریان شکست و او در جشنواره فجر ۱۴۰۱ برای بازی در فیلم «هفت بهار نارنج» که هنوز اکران عمومی نشده، سرانجام سیمرغ درجه یک را گرفت. او امسال هم فیلمی تازه در جشنواره دارد. «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق جدیدترین فیلمی است که این هنرمند در آن بازی کرده؛ فیلمی که به عنوان یک اثر فانتزی و در قالب رئالیسم جادویی درباره نوروز و اساطیر نوروزی معرفی شده است.
در شرایطی که نصیریان برای دومین سال پیاپی یک فیلم تازه در جشنواره فجر دارد و چند سال قبل هم برای «خورشید» در نشست خبری فیلمش در جشنواره حاضر بود، سعید پورصمیمی مدت زمان طولانیتری در این رویداد غایب بوده است. شاید آخرین تصویری که از او در یک نشست خبری به ذهن بیاید، کنفرانس مطبوعاتی «برادران لیلا» در جشنواره فیلم کن باشد؛ جایی که او پس از بازی درخشانش در فیلم گفت: «گاهی حس میکنم نسبت به نسل جوان عقب افتادهام. این یک واقعیت است. با تکنولوژی جدید، با گسترش دنیا و نزدیک شدن آدمها به هم این حس در هر آدم مُسنی پیش میآید.»
کنفرانس مطبوعاتی فیلم «برادران لیلا»/ جشنواره کن
پورصمیمی در تازهترین تجربه کاری خود نقش پرویز دهداری- مربی سابق فوتبال که به عنوان الگویی محبوب در اخلاق و ورزش از او یاد میشود – را در فیلمی به نام «پرویز خان» بازی کرده است و حالا سکانس چهل و دوم جشنواره فیلم فجر با نام و حضور این دو بازیگر میتواند به شکلی متفاوت ثبت شود چرا که آنها پس از عمری نقشآفرینی در سینما مایه افتخار و اعتبار این جشنواره هستند.
سیدجمال ساداتیان با اشاره به سختیهای ساخت فیلم اجتماعی و تمایلش به تولید یک فیلم کمدی گفت: اگر بعضی فیلمهای کمدیِ در حال اکران با استقبال زیاد مخاطب مواجه شدهاند باید توجه کرد که تماشاگرانش به زور به سینما نرفتهاند و در همین زمینه اگر با سعه صدر بیشتری با فیلمها برخورد شود، همزمان فیلمهای خوب اجتماعی و کمدی را میتوان در سینماها عرضه کرد.
به گزارش سینمای خانگی، این سینمادار و تهیهکننده سینما در گفتوگویی با ایسنا درباره اینکه چرا مدتهاست فیلمی نمیسازد، بیان کرد: به نظرم سینما در حال حاضر به یک تعارض رسیده، در حالی که باید تنوع موضوع داشته باشد تا مخاطبی که این تنوع را دوست دارد به سینما بیاید. آن نوع فیلمی که خود من دوست دارم بسازم در دسته فیلمهای اجتماعی است که حتماً تمایل دارم رگههایی از نقد اجتماعی و معضلات موجود در جامعه را هم در آن داشته باشم تا تلنگری زده شود چرا که سینما میتواند آینه جامعه باشد ولی الان حس میکنم ممیزیها و نگاهی که به این جنس کارها وارد میشود اجازه نمیدهد به راحتی فیلمی ساخته شود.
او ادامه داد: البته این شرایط فقط مربوط به الان نیست و در گذشته هم که امکان بیشتری برای ساخت این نوع فیلمها فراهم بود، باز هم سایه توقیف و ممیزی بر سر فیلمهای اجتماعی وجود داشت، اما با این حال فیلمها به سختی از این جریان عبور میکردند و به نمایش میرسیدند در حالی که به نظرم میرسد با وجود اینکه این روزها گفته میشود فیلمهای اجتماعی هم باید بسازیم، حداقل آنطور که من دلخواهم است، بستر مناسب برای ساخت این نوع فیلمها فراهم نیست چون فکر میکنم فیلمها باید آنطوری ساخته شوند که مردم دوست دارند نه آنطور که مسئولان دوست دارند.
ساداتیان درباره اینکه با وجود فیلمهای نسبتا متنوعی که در حال اکران هستند، فقط فیلمهای کمدی در صدر جدول فروش قرار دارند که به نوعی نشان میدهند مردم سینمارو فعلاً تماشای فیلمهای کمدی را ترجیح میدهند و آیا خودش نمیخواهد همراستا با این ذائقه مخاطب فیلم کمدی بسازد؟ گفت: این را رد نمیکنم که دوست دارم فیلم کمدی بسازم بخصوص آنکه فکر میکنم فیلمهای اجتماعی که الان اکران میشوند دو اشکال دارند؛ اول اینکه حرف فیلم خیلی به درستی روایت نشده که شاید بخاطر ضعف خود نویسندهها باشد و دیگر آنکه بخاطر آنچه در سیستم نظارتی وجود داشته، به نظر میرسد نوعی خودسانسوری به وجود آمده است؛ در نتیجه فیلمها دارای موضوعهای اجتماعی هستند اما در بیان مفاهیم الکن ماندهاند؛ در حالی که اگر اعتمادسازی شود فیلمهای اجتماعی خوب ساخته خواهد شد.
وی افزود: علیرغم استقبال خوبی که مخاطب از فیلمهای کمدی در این چند ماه داشته، به نظرم فیلمهای اجتماعی هم میتوانند به فروش خوبی برسند. به عنوان مثال اگر اجازه داده میشد «برادران لیلا» اکران شود، حتی با وجود قصه بسیار تلخی که داشت، حداقل سه، چهار میلیون نفر آن را در سینماها تماشا میکردند گرچه آمارها نشان میدهد با وجود قاچاق فیلم، تعداد زیادی از مردم آن را دیدند. بجز این مورد، فکر میکنم در همین شرایطی که استقبال از کمدی زیاد است، جنس فیلمهایی که اصغر فرهادی میسازد هم با وجود تلخیهایش مردم را به سینما میکشاند.
او درباره ارزیابی خود از اکران فیلمهای کمدی روی پرده نیز گفت: به نظرم فیلمها یک ظاهر دارند و یک باطن و ممکن است به لحاظ ظاهر ایرادهایی به آن گرفته شود عدهای در جامعه بگویند فلان فیلم بدآموزی دارد، در حالی که باید به باطن آن توجه کرد. یادم میآید فیلم «دایره زنگی» را که ساختیم، با وجود ظاهر طنزش حرفهایی را در خود داشت که برخی جور دیگر آن را برداشت کردند. این فیلم کاراکتری به نام «سرهنگ» داشت که اسم اعلاحضرت را میآورد و همین مسئله عدهای را برافروخته کرد و سبب توقف در اکران فیلم شدند و کلا فضا را غبارآلود کردند. در صورتی که توضیح داده شد این فقط ظاهر قضیه است و اصل ماجرا چیز دیگری است. به هر حال ذات یک اثر فرهنگی همین است که همه مثل هم فکر نمیکنند و تنوع برداشت وجود دارد. درباره فیلمهایی که الان روی پرده هستند مثل فیلم «هتل» نیز ممکن است به لحاظ ظاهری، برخی فقط داستان مردی را ببینند که پنهانکاریهایی در زندگیاش دارد؛ چیزی که قطعا در جامعه هم وجود دارد و نمیتوان منکر آن شد ولی آن عده طرح موضوع را هم بدآموزی میدانند در حالی که اینها بدآموزی نیست و اتفاقا از نگاه من کاملا آموزنده است چرا که باید به نتیجهای که ضمیر ناخودآگاهِ مخاطب از فیلم میگیرد توجه کرد؛ این که نشان داده میشود هیچ بار کجی به مقصد نمیرسد و هرچه تلاش کنید یک سری اتفاقها را مخفی کنید بالاخره افشا میشوند. اتفاقاً خوبی ماجرا همین است که چنین پیامهایی وقتی در قالب طنز بیان شود، تاثیر اجتماعی بیشتری هم دارد.
ساداتیان بیان کرد: ما افرادی را در سطح جامعه داریم که تعدادشان زیاد نیست ولی حضورشان اثرگذار است. آنها معمولا نگاهی منفی نسبت به فیلمها دارند، همانطور که فیلمهایی مثل «چهارشنبه سوری»، «برف روی کاجها» و حتی «جامهدران» گرفتار این نگاههای منفی شد. این افراد بدترین نگاه ممکن را در آثار سینمایی دارند و اصرار بر توقیف یا سانسور میکنند در صورتی که معتقدم باید با سعه صدر بیشتری فیلمها را نگاه کنند و لایههای بیرونی ماجراها را نیز ببینند. من نمیگویم تمام فیلمهای امروز سینما بسیار خوبند اما معتقدم برخی فیلمهای کمدی روی پرده لایههایی درونی دارند که به ضمیر ناخودآگاه تماشاگر تلنگر میزنند.
این سینمادار ادامه داد: در بازدیدهایی که از بعضی سینماهای خودم پس از اکران فیلمهای کمدی داشتم، کاملا مشخص است که چند فیلم مخاطب زیادی جذب کردهاند و مثلاً در بین مخاطبان فیلمهای «فسیل» و «هتل» کمتر تماشاگری را دیدم که بعد از بیرون آمدن از سالن غر بزند. این هم طبیعی است چون قرار نیست همه از هر فیلمی خوششان بیاید ولی در بررسی شرایط یک فیلم باید ببینیم آیا معدل تماشاگرانش نسبت به آن نظر مثبت دارند یا خیر، در واقع جمعیت معدل باید در اولویت باشد نه یک عده محدود که ممکن است از فیلم خوششان نیاید یا نسبت به آن نقد داشته باشند. درباره این دو فیلمی که این چنین مورد اقبال قرار گرفتهاند، مطمئن باشید که مردم به زور برای تماشای آنها به سینما نرفتهاند. کسانی را که برای دومین یا سومین بار به تماشای این دو فیلم رفتهاند، نمیتوان به زور به سینما برد، پس حتماً با رغبت بوده چون فیلمها هم سر و شکل خوبی داشتند و هم حاوی پیامهایی بودند. ضمن اینکه حرفهای رکیک و شوخیهای زننده برای خنداندن مخاطب نیز در این فیلمها ندیدیم.
ساداتیان در پایان با اشاره به رونق سینماها پس از رکود دوران کرونا و شرایط اجتماعی سال قبل و درباره اینکه آیا چرخ سینما را همچنان فیلمهای کمدی باید بگرداند؟ بیان کرد: اعتقادی بر حذف فیلمهای کمدی ندارم ولی به نظرم فیلمهای اجتماعی را که در ادوار گذشته روی پرده سینماها داشتیم، باید بتوانیم باز هم اکران کنیم. باید فیلمهایی داشته باشیم که رفتارهای اجتماعی و عملکردهای حاکمیتی در آنها نقد شوند. هیچ اشکالی ندارد اگر چنین نقدهایی را ببینیم و این درست نیست که فکر کنیم طرح نقد باعث تضعیف حاکمیت میشود چون اتفاقا تلنگری برای اصلاح خواهد بود و اگر تنوع ژانر در سینما جدی شود، همزمان فیلم اجتماعی و کمدی خوبی خواهیم داشت.
با عرضه نسخه باکیفیت فیلمهای «بیرویا» و «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» در شبکههای اجتماعی، تعداد فیلمهای شاخص قاچاقشده در فضای مجازی در یک سال گذشته به عدد ۶ رسید.
به گزارش سینمای خانگی از مهر؛ همین الان هم اگر عنوان «قاچاق فیلم» را در موتورهای جستجوگر سرچ کنید، با تصاویری از سیدیها و دیویدیهایی مواجه میشوید که زمانی با کشف باندهای بزرگ عرضه غیررسمی فیلمهای قانونی، ضبط و امحا میشد.
قربانیان اصلی این دست شبکههای قاچاق محصولات فرهنگی فیلمهایی بودند که یا در اوج فروش در گیشه و یا حتی پیش از راهیابی به چرخه اکران عمومی، ناگهان بهصورت گسترده نسخهای از آنها در اختیار مخاطبان قرار میگرفت و طبیعتاً سرمایهگذار و تهیهکننده فیلم بهواسطه ضربه به فرآیند فروش فیلم، با ضررهای مالی کلان مواجه میشدند. در مقطعی از دهه ۸۰ حتی کار به جایی رسید که گروهی از صاحبان آثار برای فیلمهای خود مجلس ختم برگزار کردند تا نسبت به نبود نظارت و مقابله با شبکههای قاچاق، اعتراض کنند.
این روزها اما کمتر شاهد بلند شدن صدای اعتراض از سوی صاحبان آثاری هستیم که نوبتبهنوبت اسامی فیلمهایشان در کنار عنوان «قاچاق» قرار میگیرد و نسخههای باکیفیت آنها به پشتوانه گسترش فضای مجازی، در کمترین زمان به دست طیف گستردهای از مخاطبان بالقوه میرسد. ماجرا چیست؟
یک بازخوانی؛ آنلاین شو، قاچاق شو!
عرضه غیررسمی نسخه باکیفیت فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی آنقدر این روزها رسمیت پیدا کرده که شاید حتی طیف گستردهای از دنبالکنندگان و استفادهکنندگان از کانالهای عرضه این محصولات در برخی شبکههای اجتماعی، اطلاعی از ماهیت غیرقانونی آنها نداشته باشند. بهخصوص که با قدرت پیدا کردن پلتفرمهای عرضه مجازی فیلمها و سریالهای روز، اینترنت و فضای مجازی تبدیل به یکی از مهمترین بسترها برای دسترسی به محصولات قانونی هم شده است.
سال ۹۸ بود که خبرگزاری مهر در گزارشی بهبهانه انتشار نسخه غیرقانونی ۵ فیلم رسمی سینمای ایران در فضای مجازی آن هم در کمتر از ۳ ماه، نسبت به «بیدار شدن غول خفته قاچاق» هشدار داد. از آن زمان مهمترین اتفاق، رونق کانالهای عرضه این محصولات غیرقانونی در شبکههای اجتماعی بوده است. کانالهایی که حتی درباره عرضه نسخههای غیرقانونی خود به مخاطبانشان اطلاع میدهند و گاه با صدور اطلاعیههایی بابت انتشار با تأخیر نسخه قاچاق برخی فیلمها و سریالها عذرخواهی هم میکنند!
در چنین شرایطی نه فقط صاحبان سریالهای عرضه شده در شبکه خانگی که تهیهکنندگان فیلمهای اکران آنلاین هم عملاً میدانند که محصولشان همزمان باکیفیتهای مختلف در کانالهای مجازی هم عرضه میشود و در یک توافق جمعی همه این مساله را پذیرفتهاند!
از ۶ فیلم قاچاقشده چه میدانیم؟
جریان قاچاق فیلمهای رسمی تولید شده در سینمای ایران که مخاطبان در انتظار اکران عمومی آنها هستند اما داستانی متفاوت از جریان عرضه موازی فیلمهای رسمی فضای مجازی در شبکههای اجتماعی دارد. جریانی که همچنان عنوان قاچاق برای آن به کار میرود و فیلمهای قربانی هم از طرق مختلف گرفتار آن میشوند. از اسفندماه سال گذشته تا به امروز و در حدود ۶ ماه، ۶ فیلم شاخص سینمای ایران به همین صورت در اختیار مخاطبان قرار گرفته و شدت گرفتن این جریان در روزهای اخیر، زنگ هشداری جدی را به صدا درآورده است.
کارگردان برادران لیلا؛ لطفاً قاچاق ببینید!
فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته جنجالی سعید روستایی را میتوان اولین فیلم در شکلگیری این جریان تازه دانست. فیلمی که پس از رونمایی و حضور عوامل آن در جشنواره کن، سازمان سینمایی در اطلاعیهای رسمی اکران آن را در ایران منتفی دانسته بود و همزمان تهیهکننده آن یعنی جواد نوروزبیگی هم از پیگیری قضائی عوامل فیلم خبر داد.
فیلم سعید روستایی که عملاً راهی برای ورود به چرخه اکران نداشت و صدور مجوز اکران عمومی آن منوط به اعمال اصلاحات و حذف برخی سکانسهای جنجالی بود، بهواسطه واگذاری حقوق پخش به یکی از پلتفرمهای بینالمللی، بلافاصله پس از عرضه آنلاین در خارج از کشور، بهصورت گسترده در اختیار مخاطبان ایرانی هم قرار گرفت.
نکته جالب استقبال عوامل فیلم بهخصوص سعید روستایی از این اتفاق بود که بهصورت ضمنی حتی علاقهمندان به سینمای خود را دعوت به تماشای نسخه غیرقانونی فیلم خود کرد! تهیهکننده فیلم هرچند همچنان در تلاش بود تا بهواسطه جو رسانهای ناشی از عرضه نسخه غیرقانونی فیلمش، مدیران سینمایی را مجاب به صدور مجوز برای اکران رسمی فیلم کند، اما اینگونه نشد.
جنگجهانی سوم؛ قربانی تأخیر
آنچه جواد نوروزبیگی برای «برادران لیلا» بهدنبالش بود، کمی بیش از یک ماه بعد برای فیلم هومن سیدی رقم خورد. فیلمی که نه فقط از نظر محتوا و ممیزی مشکلی برای ورود به چرخه اکران نداشت که حتی از سوی بنیاد سینمایی فارابی بهعنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی شده بود.
«جنگ جهانی سوم» که برمبنای قوانین اسکار، ناگزیر از اکران در کشور مبدأ بود، در سال ۱۴۰۱ تن به یک هفته اکران محدود در یک سالن کوچک در سینما مگامال تهران داد، اما بهطرز عجیبی، بهرغم عطش بالایی که در میان مخاطبان و رسانهها برای رونمایی فیلم بود، عواملش حاضر به اکران گسترده آن نشدند!
این فیلم که اولین محصول رسمی یکی از پلتفرمهای خانگی در سینمای ایران هم محسوب میشود، بعد از ناکامی در صعود به فهرست نهایی بخش بینالملل اسکار، در نوبت اکران عمومی قرار گرفت و هر بار به بهانهای اکران آن به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره نسخه باکیفیت آن در فضای مجازی منتشر شد. نسخهای که گویی از فرآیند ارائه فیلم به یکی از جشنوارههای خارجی به بیرون درز کرده بود و امکان جلوگیری از نشر گسترده آن دیگر وجود نداشت.
«جنگ جهانی سوم» با تصمیم سازمان سینمایی و درخواست عوامل در حداقل زمان به اکران عمومی درآمد اما دیگر کار از کار گذشته بود و فیلم با گیشهای بسیار ضعیف، پرونده خود در اکران را بست.
خط فرضی؛ قاچاق فیلمی که کسی منتظرش نبود!
یکی از عجیبترین موارد در جریان قاچاق فیلمهای سینمای ایران ماجرای ورود ناگهانی اولین فیلم فرنوش صمدی به کانالهای مجازی بود. فیلم «خط فرضی» که در سال ۹۸ ساخته شده بود و بازخوردهای چندان ویژهای را هم در بازه رونمایی در جشنواره فیلم فجر تجربه نکرده بود اما بهواسطه حضور بازیگرانی همچون سحر دولتشاهی و پژمان جمشیدی، امیدهایی به اکران عمومی داشت.
صمدی پیشتر درباره برنامهریزی برای اکران فیلم خود به خبرگزاری مهر گفته بود: «قرار بود این اثر سینمایی در دیماه سال ۱۴۰۱ در سینماهای کشور اکران شود اما به دلیل شرایط موجود و عدم استقبال مخاطب از سینما تصمیم گرفته شد تا اکران فیلم در زمان دیگری صورت گیرد.» همین تصمیم به تأخیر در اکران این فیلم هم کار دست عواملش داد!
تهیهکننده «خط فرضی» علی مصفا است که بلافاصله پس از عرضه نسخه غیرقانونی فیلم در فضای مجازی در اردیبهشت ماه امسال، از طریق شورای اکران تلاش کرد تا زودتر فیلم را روانه پرده سینماها کند، حتی شورا سرگروه و تاریخ اکران فیلم را هم مشخص کرد، اما این اتفاق رخ نداد تا «خط فرضی» هم قربانی تأخیر عوامل در اکران عمومی فیلم شود. فیلمی که احتمالاً تعدد حضورش در رویدادهای بینالمللی بیتأثیر در لو رفتن نسخه باکیفیت آن نداشته است.
تفریق؛ راه دیگری هم بود؟
فیلم سینمایی «تفریق» یکی از فیلمهایی بود که سال گذشته در میان پنج گزینه نهایی بنیاد سینمایی فارابی برای نمایندگی سینمای ایران در مراسم اسکار قرار گرفته بود و اگر سلیقه نهایی هیأت انتخاب به سمت فیلم هومن سیدی گرایش پیدا نمیکرد، فیلم مانی حقیقی راهی آکادمی میشد. این یعنی فیلم «تفریق» مشکلی از منظر محتوا و ساختار برای دریافت مجوز نداشته و همانطور که پروانه ساخت آن صادر شده بود، میتوانست متقاضی پروانه نمایش هم باشد و بهصورت رسمی وارد چرخه اکران عمومی شود.
مانی حقیقی در مقام نویسنده و کارگردان و ترانه علیدوستی در مقام بازیگر نقش اصلی، فیلم «تفریق» را گامبهگام از فرآیند عرضه رسمی دور کردند.
تهیهکننده «تفریق» مجید مطلبی است که پیشتر با تهیهکنندگی فیلمهایی چون «هتتریک»، «لتیان» و «سرخپوست» در سینما و سریال «آکتور» در شبکه خانگی کار کرده بود و بعد از آنها روی «تفریق» سرمایهگذاری کرد. فیلمی که مشخص نیست از واگذاری حق پخش آن به یک پلتفرم خارجی چقدر برای این تهیهکننده عایدی داشته و آیا اکرا ن عمومی فیلم در ایران میتوانست فروش بهتری برایش به همراه داشته باشد؟
بی رؤیا؛ ناامید از اکران عمومی
فیلم سینمایی «بیرویا» ساخته آرین وزیردفتری از فیلماولیهای جشنواره فیلم فجر دو سال پیش بود. فیلمی که تهیهکنندگی آن را هومن سیدی و سعید سعدی برعهده داشتند و روایت آن از آشفتگی مرز میان واقعیت و خیال، مخاطب را با تجربه سینمایی متفاوتی مواجه میکرد.
تنها چند روز بعد از «تفریق»، نسخهای از فیلم «بیرویا» هم باکیفیت بالا در فضای مجازی منتشر شد. فیلمی که بازهم بیشترین احتمال درباره دلیل و مسیر لو رفتن آن، متوجه جشنوارههای خارجی است. ارسال برخط فیلمهای سینمایی به جشنوارههای جهانی، بهرغم تمام ملاحظات امنیتی و حفاظتی، آنها را در معرض قاچاق قرار میدهد و این داستانی است که این بار برای «بیرویا» اتفاق افتاد.
نکته مهم درباره این فیلم، عقبنشینی زودتر عوامل آن از ورودش به چرخه اکران عمومی و واگذاری امتیاز پخش آنلاین آن به یکی از پلتفرمهای داخلی بود. یعنی «بیرویا» به رغم حضور بازیگرانی چون طناز طباطبایی و صابر ابر از نگاه عواملش، شانس چندان بالایی برای توفیق در گیشه نداشت و به همین دلیل قرارداد عرضه آنلاین آن بسته شده بود، اما تأخیر در این عرضه، باعث شد نسخه غیرقانونی زودتر از نسخه قانونی به دست مخاطبان برسد.
ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا؛ سرانجام یک کشمکش داخلی!
تنها چند ساعت بعد از «بیرویا»، انتشار گسترده نسخه با کیفیت «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» این شائبه را تقویت کرد که جریان عرضه فیلمها شاید لایههای پیچیدهتری داشته باشد و ارتباطی با فعالیت گروههای سودجو در بازار قاچاق فیلم و سریال ندارد!
فیلم «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» البته بهعنوان آخرین ساخته عبدالرضا کاهانی، مدتهاست برای عرضه رسمی و ورود به چرخه اکران با چالشهایی مواجه بوده است و بخشی از این چالش و کشمکش هم میان کاهانی و سعید خانی به عنوان تهیهکننده فیلم بوده است.
کاهانی در چند نوبت قصد داشت در اقدامی بهظاهر اعتراضی، این فیلم را در فضای مجازی منتشر کند اما تهیهکننده در برابر آن مقاومت میکرد و حالا مشخص نیست آیا اتفاقی که رخ داده، با عاملیت این کارگردان بوده است یا اتفاق دیگری منجر به انتشار این فیلم شده است.
پیگیری خبرنگار مهر برای گفتگو با سعید خانی یکی از تهیهکنندگان فیلم هم تاکنون بینتیجه بوده است.
نتیجه پیگیریها چه خواهد بود؟
درباره اینکه آیا زنجیره انتشار نسخه باکیفیت فیلمها در فضای مجازی در چه نقطه از هم گسسته خواهد شد، هنوز زود است و باید منتظر اتفاقات پیش رو در این زمینه باشیم. بهخصوص که کم نیستند فیلمهایی که احتمالاً با چالشهایی در فرآیند دریافت پروانه نمایش و ورود رسمی به چرخه اکران مواجهند و دور از انتظار نیست که با چنین تصمیمی بخواهند، سازمان سینمایی به عنوان متولی اصلی نظارت بر فرآیند عرضه فیلمهای سینمایی را با چالش مواجه کنند.
«با بررسیهای مقدماتی صورت گرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبتهای حفاظتی از جمله استفاده از دیسیپی برای بازبینی فیلمها، انتشار آثار خارج از سازمانهای دولتی و احتمالاً از دفاتر فیلمها یا جشنوارههای خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشأ نشر فیلم، منعکس شد.» شب گذشته جعفر انصاریفر در مقام دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی، در اظهارنظری رسمی از دستور رئیس سازمان سینمایی برای بررسی فوری موضوع انتشار قاچاق فیلمها خبر داد و ضمن آن به ارائه این توضیح از پیگیریهای مقدماتی پرداخت.
این مقام سازمان سینمایی، احتمال سازمانیافته بودن انتشار غیرقانونی فیلمها را هم منتفی ندانسته است.
پس از قاچاق پیاپی چند فیلم سینمایی اکران نشده، دستور فوری از سوی رییس سازمان سینمایی برای بررسی این موضوع صادر و ابن احتمال مطرح شده که انتشار غیرقانونی فیلمها سازمان یافته باشد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در ماههای گذشته دو فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی و «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی به صورت قاچاق پخش شده بودند و در چند روز قبل هم فیلمهای «تفریق» مانی حقیقی و بعد «بیرویا» با کیفیتی خوب در فضای مجازی منتشر شدند.
در تازهترین مورد قاچاق فیلم، تهیهکننده «بیرویا» (سعید سعدی) اعلام کرد که قرار بوده این فیلم از طریق پلتفرم فیلیمو به صورت آنلاین اکران شود ولی قرارداد فیلم از دو ماه قبل معطل مانده است. پیگیری ایسنا از این پلتفرم حاکی از آن است که تا چند روز آینده این فیلم که مشکلی هم برای نمایش نداشت، اکران آنلاین خواهد شد.
در این میان سکوت مسئولان سازمان سینمایی و نیز ستاد صیانت و مبارزه با انتشار و عرضه غیرمجاز آثار سینمایی قابل تأمل بود که در نهایت طبق اعلام اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، جعفر انصاریفر – دبیر این ستاد- با اشاره به انتشار قاچاق فیلمهای سینمایی« تفریق» و «بی رویا» گفت: بعد از وصول خبر انتشار غیرقانونی فیلمهای «تفریق» و «بی رویا» در فضای مجازی با دستور ریاست محترم سازمان موضوع در دستور کار ستاد صیانت قرار گرفت.
وی ادامه داد: با بررسیهای مقدماتی صورت گرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبتهای حفاظتی از جمله استفاده از دی سی پی برای بازبینی فیلمها، انتشار آثار خارج از سازمانهای دولتی و احتمالا از دفاتر فیلمها یا جشنوارههای خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشاء نشر فیلم، منعکس شد.
به گفته وی، با توجه به حاشیههای موجود درباره قاچاق فیلمها، احتمال سازمان یافتگی انتشار غیرقانونی فیلمهای مذکور وجود دارد به گونهای که نسخههای منتشر شده ، دارای کیفیت اصلی و بدون تایتل و نشانه گذاری بازبینی هستند.
دبیر ستاد صیانت از آثار سازمان سینمایی اضافه کرد: شائبههایی در مورد رعایت امانت داری و حفظ حقوق اثر توسط پخشکننده بینالمللی فیلمها نیز وجود دارد که امیدواریم در سیر تحقیقات فنی مراجع ذیصلاح موضوع کاملا مشخص شود.
وی خاطرنشان کرد: به هر حال با تاکید مقام عالی وزارت و ریاست سازمان سینمای مبنی بر حفاظت از حقوق فیلمسازان و مصمم بودن این ستاد و نهادهای نظارتی برای تحقق این خواسته، پیگیریها تا کشف عامل یا عاملان متخلف پخش فیلمها به صورت قاچاق که برای اهداف شخصی یا جریانی اقدام به این کار کردهاند، ادامه خواهد یافت.
در ادامه قاچاق چند فیلم اکران نشده سینما، تهیهکننده فیلم «بیرویا» از برنامهریزی قبلی برای اکران آنلاین فیلمش خبر میدهد و از مخاطبان درخواست میکند که کمی صبر کنند تا نسخه قانونی این فیلم را تماشا کنند و به حقوق معنوی دستاندرکاران آن احترام بگذارند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در چند وقت اخیر فیلمهای «برادران لیلا»، «جنگ جهانی سوم» و «تفریق» به صورت غیرمجاز در فضای مجازی منتشر شدند که از میان آنها فقط فیلم هومن سیدی که مشکل نمایش نداشت، به اکران رسید. این ماجرا حالا گریبان فیلم «بیرویا» نخستین ساخته آرین وزیردفتری را هم گرفته و نسخهای از این فیلم پخش شده است.
«بیرویا» از جمله فیلمهایی بود که مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم (روحالله سهرابی) آن را در کنار چند فیلم دیگر “حساسیت برانگیز و یا متوقف مانده” عنوان کرده بود ولی با این حال پروانه نمایش آن صادر شد تا فیلم سال گذشته راهی جشنواره ونیز شود.
سعید سعدی – تهیهکننده فیلم «بیرویا» – در واکنش به اتفاق رخ داده برای فیلمش به ایسنا میگوید: این فیلم مشکلی برای اکران عمومی نداشت و از دو ماه قبل قبل قرارداد اکران آنلاین آن با پلتفرم فیلیمو بسته شده و نمیدانم چرا این قرارداد معطل مانده است؟!
او با بیان اینکه اطلاعی ندارد که فیلم چطور قاچاق شده است، تاکید دارد که پیگیریهایی را انجام میدهد و در عین حال اضافه کرد که «بیرویا» اکران عمومی خارجی و داخلی نداشته و فقط در چند جشنواره خارجی نمایش داده شده است.
سعدی از مخاطبان خواست که نسخه قانونی فیلم را بزودی در پلتفرمهای داخلی ببینند تا حقوق مادی و معنوی دستاندرکاران فیلم رعایت شود.
در فیلم «بیرویا»، قهرمان اصلی (رویا) در آستانه مهاجرت است که با زنی جوان برخورد میکند که به نظر میرسد، حافظهاش را از دست داده و از این موضوع رنج میبرد. رویا او را میپذیرد و اندکی بعد زندگی خودش شروع به فروپاشی میکند. وقتی بالاخره متوجه میشود که زن برای جایگزینی او آمده است، دیگر برای بازگشت خیلی دیر شده است.
در فیلم سینمایی «بیرویا» طناز طباطبایی، صابر ابر و شادیکرمرودی بازیگران اصلی هستند. این فیلم در بخش «افقهای اکسترا جشنواره فیلم ونیز» نمایش داده شد.
سعید روستایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از برنا، در متن حکم او آمده است: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستائی کارگردان فیلم «برادران لیلا» را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است، مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم «برادران لیلا» در جشنواره کن بوده است.
همچنین در این حکم و به عنوان تعلیق مراقبتی، آقای روستائی در ایام تعلیق موظف به ۱. خودداری از فعالیتهای مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسائل موثر در آن در ایام تعلیق ۲. خودداری از ارتباط و معاشرت با اشخاص فعال در عرصه فیلمسازی در ایام تعلیق ۳. گذراندن دوره فیلمسازی با حفظ منافع ملی و اخلاقی در دانشکده صدا و سیما قم به میزان ۲۴ ساعت در ایام تعلیق شده است.
️سعید روستایی کارگردان سینما به ۶ ماه حبس محکوم شد به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی از کانال شرق؛ خودداری از ارتباط و معاشرت، گذراندن دروه فیلمسازی در دانشکده صدا و سیمای قم بخشی دیگر از محکومیت اوست سعید روستایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. در متن حکم او که به صورت اختصاصی در اختیار اعتمادآنلاین قرار گرفته آمده است: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستائی کارگردان فیلم برادران لیلا را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است، مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم برادران لیلا در جشنواره کن بوده است. همچنین در این حکم و به عنوان تعلیق مراقبتی، آقای روستائی در ایام تعلیق موظف به ۱. خودداری از فعالیتهای مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسائل موثر در آن در ایام تعلیق ۲. خودداری از ارتباط و معاشرت با اشخاص فعال در عرصه فیلمسازی در ایام تعلیق ۳. گذراندن دوره فیلمسازی با حفظ منافع ملی و اخلاقی در دانشکده صدا و سیما قم به میزان ۲۴ ساعت در ایام تعلیق شده است.
هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ملبورن در کشور استرالیا میزبان نمایش چند فیلم از سینماگران ایرانی خواهد بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ملبورن از ۳ تا ۲۰ آگوست (از ۱۲ تا ۲۹ مرداد) در استرالیا برگزار و فیلم های هشت سینماگر ایرانی در این رویداد به نمایش در می آیند.
فیلم سینمایی «شیدا» ساخته نورا کیاسری و محصول استرالیا به عنوان فیلم افتتاحیه حضور دارد و دیگر فیلم های فیلمسازان ایرانی شامل «خرس نیست» ساخته جعفر پناهی، «تفریق» ساخته مانی حقیقی، «فرمونت» ساخته بابک جلالی و محصول آمریکا، «آیه های زمینی» ساخته علی عسگری و علیرضا خاتمی، «۴۸ ساعت» ساخته آزاده موسوی و «مست دل» ساخته مریم تفکری و محصول انگلستان و ایران میشود.
سال گذشته فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی، «جاده خاکی» به کارگردانی پناه پناهی، مستند «من سعی میکنم فراموش کنم» به کارگردانی پگاه آهنگرانی، «مجموعا» از محمدرضا فرزاد، «نظربازی» ساخته مریم تفکری و «وقت چیغ انار» ساخته گراناز موسوی در این رویداد سینمایی به روی پرده رفتند.
عباس لاجوردی کارگردان سینما گفت: سفارت فرانسه از دهه ها قبل به نفع اهداف خود روی فیلمسازان ایرانی در حال سرمایه گذاری است.
به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم سینمایی «جشن تولد» در گفتگو با سینماپرس، گفت: بنده سندی را در کتاب محرمانه وزارت خارجه فرانسه دیدم که نشان می داد فیلم «عروسی خوبان» ساخته محسن مخملباف با هزینه و حمایت ویژه فرانسوی ها تولید شده است. بنده نزدیک به ۴-۵ سال است مرتب هشدار می دهم که وزارت خارجه فرانسه در امور سینمای ایران دخالت مستقیم دارد. دخالت سفارت های غربی به ویژه سفارت فرانسه در امور فرهنگی و هنری کشور ما کار دیروز و امروز نیست اما خوشبختانه اینک دشمنی آن ها با ما به مرحله عیان شده رسیده است.
وی ادامه داد: وزارت خارجه فرانسه بودجه ای را برای سینمای برخی کشورها از جمله ایران دارد و علناً به برخی فیلمسازان پول می دهد که علیه کشورهای خودشان از جمله ایران فیلم بسازند.
لاجوردی یادآور شد: همانطور که اشاره کردم در کتاب محرمانه وزارت خارجه فرانسه آمده که «عروسی خوبان» اثر محسن مخملباف یکی از فیلم هایی بوده که با حمایت علنی و رسمی فرانسوی ها تولید شده است. جالب اینجا است که مخملباف در آن دوران فیلمش انقلابی دیده می شد و خودش نیز انقلابی دیده می شد با بودجه وزارت خارجه فیلمی ساخت و در نهایت دیدیم که خودش در بحث سال ۱۳۸۸ چه کرد و دخترش رفت آنجا با کارگردان معروف فرانسه همکاری کرد.
این سینماگر تأکید کرد: آن ها می دانند با چه کسی کار کنند و نقشه راه اساسی برای خود ترسیم کرده اند اما متأسفانه ما دست روی دست گذاشته ایم و تنها ناظر این اتفاقات شوم هستیم!
وی تصریح کرد: مدیران فرهنگی و سینمایی ما به خودی ها اهمیت نمی دهند اما غربی ها می آیند و کار می کنند چرا که آن ها برای کشور خودشان دغدغه دارند و به نفع خودشان کار می کنند. فرانسه و سایر کشورها روی فیلمسازان ما کار می کنند و مدیران فرهنگی ما فقط نشسته اند و تماشا می کنند.
لاجوردی در پاسخ به این پرسش که فکر می کنید دلیل موضع انفعالی مدیران فرهنگی و سینمایی از سال گذشته که فیلم های ضد ایرانی در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و حواشی فیلم «برادران لیلا» که تا امروز ادامه دارد چیست اظهار داشت: مدیران راحت فریب می خورند. این در حالی است که مدیران هرگز نباید فریب بخورند. بنده به شما قول می دهم اگر کارگردان این کارها دو روز دیگر بیایند و ادای انقلابی گری درآورند سال بعد در همین کشور مدیران کاری می کنند که او بتواند فیلم بسازد.
وی متذکر شد: این در حالی است که طی دهه های متمادی افراد انقلابی، دغدغه مند و باسواد سینما بایکوت و کم کار شده اند! ما باعث شدیم امثال زنده یاد رسول ملاقلی پور با آن حجم انبوه از آثار درخشانی که داشتند از سینما خداحافظی کنند! این اتفاقات تلخ است و مدیران سینمایی باید بدانند که اگر این رویه ادامه پیدا کند کم کم سایر سینماگران انقلابی نیز از سینما خداحافظی خواهند کرد.
وی در پایان این گفتگو با بیان اینکه بودجه در سینمای ایران میان افراد متظاهر تقسیم می شود تأکید کرد: سینمای ما سرشار از رانت و باندبازی شده و مسئولان تنها رفیق های خودشان را می بینند. جالب آنجا است که آن ها بودجه های بیت المال را به فیلمسازانی می دهند که در مقاطع حساس وقتی اتفاقی برای کشور می افتد پشت سر کشورشان نمی ایستند! این اتفاقات شوم و تلخ است و نیاز به بازنگری عاجل دارد.
جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر درباره پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، یکی ـ دو روز پیش بود که سفیر ایتالیا در تهران با انتشار مطلبی در صفحه شخصیاش از پخش فیلم سیاه و ضدفرهنگی «برادران لیلا» در محل سفارتخانه رم با حضور سعید روستایی کارگردان فیلم خبر داد.
در ابتدا باید گفت جوزپه پرونی(سفیر ایتالیا در تهران) یا برداشت درستی از فیلم «برداران لیلا» و لایههای ضدفرهنگی و سیاهنمایانه آن ندارد یا تعمدا در ستایش این فیلم پرحاشیه، ضرب شست دختری به صورت پدر پیرش را «فداکاری بینظیر زنان» عنوان کرده است.
این اقدام و نگاه آقای سفیر، همان نگاهی است که جوایزی همچون اسکار را به فیلمهایی از ایران میدهد که با روایاتی مشابه از سیاهنمایی این مرز و بوم ساخته شدهاند و اینجاست که به یک خروجی مشترک میرسیم؛ تلاش برای دمیدن در خاکستر آتشی که ماهها زندگی مردم را به تعطیلی کشانده بود.
* در حیاط سفارت رم چه گذشت؟
جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر از پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد! او در این پست و در توضیح عکسی که به اشتراک گذاشته مینویسد: «بسیار خشنودم که در باغ اقامتگاه ایتالیا در تهران میزبان نمایش فیلم «برادران لیلا» بودم. فیلمی شگفتانگیز درباره زندگی و تباهی که نمایانگر شجاعت و فداکاری بینظیر زنان است. تشکر ویژه از کارگردان فیلم، سعید روستایی و از گروه بازیگران فوقالعادهاش.»
سوالی که بعد از شنیدن این خبر ذهن مخاطبان را درگیر میکند این است که سفارتخانهها به دنبال چه چیزی هستند؟ هدف از این میهمانیها چیست؟ آیا این چنین مواردی در شرح وظایف سفارتخانه یا سفیر وجود دارد؟ هرچند این اولین بار نیست که مواردی غیر عرف در عملکرد سفارتخانهها دیده میشود برای نمونه دیده شدن سفیر بریتانیا در خیابان ولیعصر در حین اغتشاشات سال گذشته به همین منظور نگاهی میاندازیم بر شرح وظایف سفارتها. و در ادامه تلاش خواهیم کرد پیام مستتر در پس اینگونه میهمانیها را برملا کنیم.
وظایف سفارت چیست؟
در پروتکلهای مرتبط با رویکرد و عملکرد سفارتخانهها آماده است که سفارت دارای چند وظیفه عمده است: رایزنی و حفظ منافع کشور مهمان، مشاوره با دولت خود در مورد فرصتهای تجاری،سیاسی، اقتصادی و غیره، صدور ویزا و دادن وقت سفارت به متقاضیان سفر به کشور مهمان، واسطه رایزنی و گفتگو میان دولت کشور میزبان و مهمان، رسیدگی به امور متقاضیان در امور مهاجرت و در صورت صلاح دید، دادن اقامت کوتاه مدت و بلند مدت به افراد.
با توجه به شرح فوق، وقتی فیلمی پروانه نمایش برای اکران در داخل کشور را نگرفته در جشنوارههای معتبر خارجی جز ایجاد جنجال و حواشی، نتوانسته است امتیاز چندان درخوری را از طرف منتقدان کسب کند به کدام دلیل مورد توجه سفارت ایتالیا قرار گرفته است؟
به زعم منتقدان یکی از اصلیترین مشکلات فیلم «برادران لیلا» این است که کارگردان به جای تمام شخصیتها حرف میزند. در آثار سینمایی به واسطه حضور شخصیتها با مشاغل مختلف باید صداهای متفاوتی شنیده شود اما این فیلم به واسطه اینکه بیشتر به یک «بیانیه سیاسی» شباهت دارد تا یک «اثر هنری» ما زبان مرتبط با مشاغل مختلف را نمیبینیم و کلا یک صدا بر کل فیلم و کاراکترها سایه انداخته است. آن هم صدایی تصنعی، غرض ورز و پر از کنایه و کینه.
* تک صدایی/ استبداد فیلمنامه
بیشک ادبیات واژگان مورد استفاده یک راننده تاکسی با یک کارگر یا معلم متفاوت است. هر آدمی در هر شغلی که باشد ادبیات خاص خودش را دارد. این ویژگی زبانی را در آثار سینمایی مختلفی شاهد بودهایم. اما در فیلم «برادران لیلا» این ویژگی وجود ندارد، یکی از برادران که نگهبان دستشویی یک مرکز خرید است، با همان ادبیات و دایره واژگانی حرف میزند که خواهر کارمندش حرف میزند. و این گفتار با گفتار دیگر کاراکترها هم تفاوت چندانی ندارد. دلیل این موضوع، «بیانیه» یا «مقاله» بودن فیلم است. در واقع اثر هنری میدان صداهای مختلف است اما «مقاله/ برادران لیلا» درگیر تک صدایی است. تک صدایی فیلم در تناقضی آشکار با آنچیزی است که فیلم خود را داعیه دار آن میداند. فیلم در ذات خودش استبدادی است و تمام صداها را به نفع صدای مستبد «مولف» حذف میکند.
از این رو است که «مخاطب» در مقابل « برادران لیلا» منفعل است. یعنی فیلم به گونهای کارگردانی شده که چندان مجالی به ذهنیت مخاطب نمیدهد و تماشاگران جر شعارهای گل درشت سیاسی، برداشت خاص دیگری از این شبههنر نمیتواند داشته باشد.
از همین رو است که تمام فیلم با محوریت جملات قصار نوشته شده است: «با کار کردن هیچی درست نمیشه، باید کاری کرد». یا آن جمله: «آدم تا بدبختیاش از حد نگذرد راه خوش بختیاش را پیدا نمیکنه» و آن یکی: «بیپولی اعتماد بهنفس آدمها را میگیرد و خِنگ نشانشان میدهد.» یا جملات تصنعی و بیربطی که برادر کوچک که در کل فیلم تکلیف هیچ چیزش روشن نیست به برادر کلاه بردار( پیمان معادی) میگوید: «اینکه اگر رفتی زنگ نزن. اگه زنگ زدی بگو همه چی خوبه و …»
فیلم به گونهای سرهمبندی شده تا موضوعاتی چون، زنان، کارگران، تفکر پدرسالار و… را بازنمایی کند و به معنای درستتر، متمرکز بر انحطاط خانوادهای است که نسبت چندان معناداری با واقعیت جامعه برقرار نمیکند. درواقع فیلم واقعگرا هم نیست چون نسبتی با عینیتهای جامعه امروز ندارد. یکی از منتقدان در این باره میگوید: «در برادران لیلا اثری از خانواده ایرانی نیست و آنچه این جمع پراکنده نابسامان را خانواده کرده منافع شخصیست. مشکلات اجتماعی جانبدارانه مطرح میشود اما سازنده آن را بینتیجه و عقیم میگذارد، گویا هیچ راه برون رفتی از مشکلات وجود ندارد.»
بحث اصلی این گزارش اما تحلیل فیلم«برادران لیلا» نیست، چرا که تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد، فیلمی که طی ماههای اخیر به واسطه سطحی بودنش هر شخصی در هر موقعیتی نمادهای گلدرشت آن را برجسته کرده و از آن حرف زده است.
چرایی اینکه سفیر کشوری برای فیلمی اینچنین پرحاشیه، نشست برگزار میکند پرسش اصلی است؟ رویکردی که هم مشت متصدیان ساخت فیلم «برادران لیلا» را بیشتر از همیشه باز میکند و هم نقدهای آشکار این سالها بر عملکرد سفارتخانهها را معنادار میکند.
*هنر سفارتی
به زعم کارشناسان هنر سفارتی را شاید بتوان یکی از استراتژیهای اصلی و سیاستهای کُلی اتخاذ شده در دوران جنگ سرد (Cold War) دانست؛ موضوعی که به شدت در طول دهههای ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ میلادی جریان داشت و به نوعی ویژه بلوک شرق (Eastern Bloc) را متاثر از خویش میکرد و در این راستا عموم سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی غرب در قالبها و پوششهای مختلف هنری و با وجهه دیپلماتیک خود، اقدام به فعالیت و تغییر سبک زندگی و زیر سوال بردن آرمانهای رایج در بلوک شرق میکرد.
حالا در تهران امروز هر هفته مهمانیها و مراسمهای مختلفی در سفارتخانهها برگزار میشود؛ اخباری که گوشهای از ابعاد سرمایه گذاری سفارتخانهها در عرصه فرهنگ و هنر کشور را برملا میکند.
حرف آخر اینکه برگزاری نشست برای فیلم «برادران لیلا» و انتشار پیام رسمی درباره آن از سوی سفیر ایتالیا همان«دم خروسی» است که نشان میدهد، دخالتهای فرهنگی سفارتخانهها، هنر سفارتی، جذب افراد و شبکهسازی سفارتخانهها در خدمت نفوذ فرهنگی نه تنها یک توهم توطعه نیست بلکه واقعیتی است که بیشتر از همیشه باید در مرکز توجه نهادهای نظارتی قرار گیرد.