رسانه سینمای خانگی- واکنش مخاطبان روس به «هناس»

فیلم سینمایی «هناس» که روایت زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد است در هفته فیلم روسیه به نمایش در آمد و با استقبال مخاطبان خارجی زبان مواجه شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، در ادامه برگزاری رویداد هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، فیلم سینمایی «هناس» ساخته حسین دارابی در سینما ایلیزیون شهر مسکو اکران شد.

این فیلم در برگه نظرسنجی اکثریت قریب به اتفاق تماشاگران روسی، نمره ۵ یا همان بالاترین میزان کیفیت و رضایت را دریافت کرد و تماشاگران در حالی سالن نمایش را ترک می‌کردند که تحت تاثیر قرار گرفته بودند.

حضور جوانان روسی در اکران این فیلم قابل توجه بود و تماشاگران در برخی موارد، تحت تاثیر صحنه‌های احساسی و حماسی فیلم قرار گرفتند.

با رضایت ۹۰ درصدی مخاطبان از این فیلم سینمایی در نظرسنجی، می‌توان گفت تماشاگران خارجی راحت‌تر از تماشاگر ایرانی با زندگی شهید رضایی‌نژاد ارتباط برقرار می‌کنند و تحت‌تاثیر داستان ملتهب این شهید هسته‌ای و خانواده‌اش قرار می‌گیرند.

تنها سوالی که برای اکثر مخاطبان خارجی این فیلم پیش می‌آمد این بود که نمی‌دانستند چه کسی دانشمند هسته‌ای و قهرمان فیلم «هناس» را ترور کرده است.

رسانه سینمای خانگی- «لیلی» چه زمانی آماده نمایش خواهد شد؟

فیلم کوتاه «لیلی» به نویسندگی و کارگردانی نوید رفیعی به مرحله تدوین رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای فیلم، «لیلی» اولین تجربه نوید رفیعی در مقام نویسنده و کارگردان است که این روزها کیومرث بیک‌زند تدوین آن را برعهده دارد. این فیلم کوتاه روایتی است متفاوت از قصه زندگی دو خواهر که در شهرستان میانه تصویربرداری و به زبان ترکی ساخته شده است.

در خلاصه داستان فیلم آمده: «میبینم روزی رو که شدی شیردوش خاور بانو!»

نوید رفیعی که پیش از این تهیه‌کنندگی فیلم کوتاه «نقره‌ای» را برعهده داشته، دانش آموخته کلاس سینماگرانی چون رضا میرکریمی، مجید برزگر و احسان عبدی‌پور است و حالا در مقام نویسنده و کارگردان مشغول آماده سازی فیلم کوتاه «لیلی» است تا پس از پایان مراحل فنی آماده حضور در رویدادهای حوزه فیلم کوتاه شود.

فاطمه نصیری، مجید زمانی، شادی شیخ‌الاسلامی، محدثه باقری، رژینا سعدی و ساره رشیدی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

سایر عوامل فیلم عبارتند از مشاور کارگردان: حمید صابری، دستیار یک کارگردان و برنامه‌ریز: مهرنوش حسینی، مدیر تصویربرداری: رضا نحوی، انتخاب بازیگر: لیلا دانشیار، مدیر صدابرداری: حسین معتمدی، تدوین: کیومرث بیک‌زند، طراح گریم: احسان رشیدی، منشی صحنه: فاطمه سیدی، مدیر تولید: امیر رفیعی، عکاس: زهرا محمدحسینی، دستیار دو کارگردان: محمدمهدی مهدیان، طراح صحنه و لباس: نوید رفیعی، اجرای صحنه: حمید گروسی، مشاور رسانه: سمیرا افتخاری، مجری طرح: مؤسسه هنرهای نمایشی صحنه.

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران وام‌‌دار مادرهایی که همیشه درخشیدند

سینمای ایران اگرچه همچنان از برکت حضور بزرگان و هنرمندانی بهره می‌برد که عمر گرانقدر خود را صرف اعتلای این هنر کرده‌ و قاب‌های ماندگاری را پیش چشم تماشاگرانشان خلق کرده‌اند، اما سوگ فقدان هنرمندانی شریف را که نام‌شان بر حافظه جمعی ما حک شده است، از یاد نمی‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا با محوریت موضوع زن و خانواده و بازتعریف موقعیت و جایگاه زنان در جامعه و نقش تاثیرگذار سینما در تحکیم بنیان خانواده شاید بهانه خوبی باشد تا مروری بر کارنامه درخشان بازیگران فقیدی داشته باشیم که مادرانگی و اقتدار زنانه را در قاب سینما و حقیقت زندگی زیسته‌اند.

رقیه چهره آزاد/ مادر

رُقیه چـِهره‌آزاد با نام اصلی رقیه فخرالملوک توکلی از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت تا جایی که در سنین کودکی برای فامیل و آشنا نمایش اجرا می‌کرد، وقتی ۱۹ ساله شد و دیپلمش را گرفت توانست به گروه تئاتر حرفه‌ای جامعه باربد که زیر نظر اسماعیل مهرتاش بود، بپیوندد. در ۲۴ سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و تئاتر را با نمایش تأثیر زن در جامعه آغاز کرد. سال ۱۳۴۴ در نمایش پهلوان اکبر می‌میرد نقش مادر را بازی کرد.

در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در ۸۱ سالگی به وی اعطا شد. در آن زمان او مسن‌ترین بازیگری بود که برندهٔ این جایزه شد. وی در طول حیات هنری خود در آثار مختلفی بازی کرده‌است که از آنها می‌توان به طوفان زندگی، سوته‌دلان، دستکش سفید، پریچهر، ارثیه، مادر، عروس، دلشدگان، الو! الو! من جوجوام و تهران روزگار نو اشاره کرد. چهره‌آزاد همچنین در مجموعه‌هایی تلویزیونی همچون آرایشگاه زیبا، هزاردستان و مزد ترس به ایفای نقش پرداخته‌است. هنگام درگذشت رقیه چهره‌آزاد در 10 دی ماه 1373؛ روزنامه‌ها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم مادر، تیتر کردند: «مادر مرد. از بس که جان ندارد.»

حمیده خیرآبادی/ پدرسالار

تا مدت‌ها جنس دیالوگ‌گویی‌های او در سریال‌های تلویزیونی تبدیل به ضرب‌المثل و نمادی از مادرانگی‌ها میان اعضای یک خانواده معمولی بود. حمیده خیرآبادی را که مادر ثریا قاسمی دیگر بازیگر دوست‌داشتی سینما و تلویزیون محسوب می‌شود، آنقدر در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف در مقام مادر دیدیم که برای خیلی از ما، تعریف مادر و مادرانگی، منطبق بر شمایل دوست‌داشتنی او بود.

در میان آثار خاطره‌سازی که از حمیده خیرآبادی به یادگار مانده است، قطعا می‌توان جایگاه ویژه‌ای برای «پدرسالار» قائل شد. حضور درخشان خیرآبادی در کنار زنده‌یاد محمدعلی کشاورز در نقش اسدالله‌خان هنوز هم برای نسل دهه ۶۰ و ۷۰ یک خاطره فراموش‌نشدنی است.

خیرآبادی حضورهای خاطره‌سازی دیگری همچون فیلم «کلاه‌قرمزی و پسرخاله» و یا سریال محبوب‌ «خانه سبز» را هم در کارنامه خود دارد.

حمیده خیرآبادی ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۵ سالگی دارفانی را وداع گفت.

شهلا ریاحی/ دلشدگان

قدرت‌الزمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی، زادهٔ ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران است. او هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون بود که با ساخت فیلم مرجان، نخستین کارگردان زنِ سینمای ایران لقب گرفت.

او سینمای حرفه‌ای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب‌های طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. با رکود کار تئاتر، ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون و مجری برنامه‌های کودک نیز بود.

ریاحی در بیش از 70 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است که از آن میان می توان به گلنار، در مسیر تندباد، دو فیلم با یک بلیت، دلشدگان، حکیم باشی، سراب، عروسی خون و بسیاری از فیلم های دیگر اشاره کرد. وی همچنین در دهها سریال تلویزیونی و نمایش، ایفای نقش کرده است. شهلا ریاحی که به علت بیماری حدود ۱۰ ماه در بیمارستان بستری بود و زندگی نباتی داشت، شامگاه ۱۰ دی ۱۳۹۸ درگذشت.

جمیله شیخی/ کاغذ بی خط

جمیله شیخی زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹، او در ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که سپس صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی می‌کند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر به آموختن و تمرین تئاتر مشغول شد و اولین فعالیت حرفه ای خود را در سال ۱۳۳۶ با نمایش «پدر» آغاز کرد تا اینکه به استخدام رسمی «اداره تئاتر» درآمد. او برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران ساخته بهرام بیضایی و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لیلا به کارگردانی داریوش مهرجویی شده است. او همچنین در آثار درخشانی همچون کاغذ بی خط، پرنده کوچک خوشبختی، پاییزان، مسافران، ماه و خورشید و ده ها فیلم، سریال و تئاتر دیگر بازیگر کرده است. جمیله شیخی در روز چهارشنبه دوم خرداد ۱۳۸۰ در سن ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در روز ۶ خرداد ۱۳۸۰ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

هما روستا/ از کرخه تا راین

آنقدر صدایش آرام بود و عمق نگاهش گیرا، که در هر پلانی که از یک فیلم یا سریال حضور پیدا می‌کرد می‌توانست همه نگاه‌ها را به سمت خود جلب کند. هما روستا که از چهره‌های برخاسته از صحنه تئاتر به حساب می‌آمد در ابتدای دهه ۵۰ مقابل دوربین حاضر شد و هم در سینما و هم در تلویزیون حضورهای خاطره‌سازی را رقم زد.

مخاطبان جوان‌تر سینما و تلویزیون شاید او را به‌واسطه حضور در سریال «ترانه مادری» به یاد داشته باشند اما حرفه‌ای‌ترها حتما درخشش او در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی در آستانه دهه ۷۰ را فراموش نکرده‌اند.
یکی از حضورهای خاطره‌انگیز روستا در مقابل دوربین که هم در میان اهالی فن و هم در نگاه مخاطبان عام همچنان ماندگار به‌حساب می‌آید، ایفای نقش او در فیلم «از کرخه تا راین» بود. فیلمی از ابراهیم حاتمی‌کیا که روستا در آن نقش خواهر کاراکتر اصلی یعنی سعید را بازی می‌کرد و در آلمان قرار بود میزبان برادر مبتلا به سرطانش باشد.

هما روستا در چهارم مهرماه سال ۱۳۹۴ درست در روز تولد ۷۱ سالگی‌اش تسلیم عوارض بیماری سرطان شد و چشم از جهان فروبست.

پروین‌دخت یزدانیان/ قصه‌های مجید

هنوز با خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، یکی از خاطره‌سازترین کارگردانان سینما و تلویزیون کنار نیامده‌ایم. کارگردانی که برای ساخت «قصه‌های مجید» وسواس بسیاری به‌خرج داد تا باورپذیرترین ترکیب بازیگران را گردهم بیاورد و نتیجه همین وسواس و سخت‌گیری برای انتخاب کاراکترهای اصلی، او را برای ایفای نقش «بی‌بی»‌ به مادرش رساند.

پروین‌دخت یزدانیان مادر کیومرث پوراحمد بود که با حضور در این سریال، چنان به کاراکتر «بی‌بی‌» جان بخشید که سال‌ها بعد این کاراکتر به سینما هم راه پیدا کرد و فیلم «مهریه بی‌بی» برمبنای آن در سینما ساخته شد.

وی بعدها در فیلم سینمایی «خواهران غریب» و یا سریال «سرنخ» هم در مقابل دوربین پسرش نقش‌آفرینی کرد و اما چندان علاقه‌ای به ایفای نقش در مقابل دوربین کارگردانان دیگر نداشت.

پروین‌دخت یزدانیان در پنجم فروردین‌ماه ۱۳۹۱ پس از دوره‌ای ابتلا به بیماری آلزایمر، دارفانی را وداع گفت.

فرخ‌لقا هوشمند/ مدرسه مادربزرگ‌ها

از دهه ۳۰ بازیگری در سینما را آغاز کرد و تنوع حضورش در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف از مجموعه فیلم‌های «صمد» تا «کوچک جنگلی» را دربر می‌گیرد. فرخ‌لقا هوشمند هم از آن بازیگران دوست‌داشتنی‌ای است که صرف تماشا صورت مهربانش با چشمانی که گویی همیشه در حال خنده بود، حجم عظیمی از خاطرات خوش را در ذهن و قلب‌مان احیا می‌کند.

او که در بالغ بر ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشت در سال ۸۰ و در فیلم «غزل» برای آخرین بار روی پرده سینما ظاهر شد اما بخش عمده‌ای از خاطرات ما از او مربوط به تجربه‌های تلویزیونی‌اش می‌شود؛ از «دنیای شیرین دریا» گرفته تا «کوچه اقاقیا».

بی‌شک یکی از جذاب‌ترین خاطرات تلویزیونی هم که فرخ‌لقا هوشمند در کنار جمعی از بازیگران خاطره‌ساز سینمای ایران در آن ایفای نقش داشت، سریال «مدرسه مادربزرگ‌ها» به کارگردانی غلامرضا رمضانی بود.

سریالی که سهم ویژه‌ای در ادای دین خیلی از ما به مادران و مادربزرگ‌های‌مان داشت.

فرخ‌لقا هوشمند ۲۲ تیرماه ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست.

پروین سلیمانی/ تعطیلات نوروزی

مگر می‌شود از متولدین دهه ۶۰ باشید و بخشی از شیطنت‌های کودکی‌تان را با چنگالی در دست به «طاهره‌خانوم» نسبت نداده باشید؟ سریال «تعطیلات نوروزی»‌ را خسرو ملکان در سال ۷۰ کارگردانی کرد و مخاطبان در نوروز ۷۱ به تماشای آن نشستند؛ همان سریالی که پروین سلیمانی در آن در نقش «طاهره خانوم چنگال به‌دست» معروف شد و تا همین امروز هم سهم عمده‌ای در خاطرات جمعی ده شصتی‌ها از سریال‌های تلویزیونی دارد.

سلیمانی چهره‌ای دوست‌داشتنی و صدایی خوش‌آهنگ داشت که همین ویژگی‌ها سبب شد حضور متعدد و متنوع او در فیلم‌ها و سریال‌ها در حافظه‌ها با شمایل یک مادر مهربان ترسیم و مانگار شود.

او از اوایل دهه ۳۰ تا دهه ۸۰ در بالغ بر ۷۷ فیلم سینمای ایفای نقش کرد و در سریال‌های تلویزیونی هم چیزی در حدود ۴۰ کاراکتر مختلف را بازی کرد.

پروین سلیمانی سرانجام در ۱۲ خرداد ۸۸ در سن ۸۷ سالگی دارفانی را وداع گفت.

ژاله علو/ روزی روزگاری

ژاله علو زادهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۰۶ در تهران شاعر، گوینده رادیو، صداپیشه و هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در کودکی آثار ادبی ادیبان ایرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را فرا گرفت. در نوجوانی عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیت‌ها موجبات راهیابی وی به رادیو برای دکلمه شعر و گویندگی در آن را در سال ۱۳۲۷، مهیا کرد. ژاله علو فارغ‌التحصیل دانشسرای مقدماتی تهران سال ۱۳۲۶ و همچنین فارغ‌التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران سال ۱۳۲۹ است. آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام «توپاز»، به کارگردانی نصرت‌الله محتشم، انجام داد. به پیشنهاد اسماعیل کوشان، نقش اول فیلم «افسونگر» را با آنکه نقش منفی بود، پذیرفت و ۳ هزار تومان دستمزد گرفت. او تا اواخر دهه سی خورشیدی ایفا گر نقش‌های اصلی بود اما به تدریج به شمایل مادر در سینمای ایران بدل شد. ژاله علو فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۱ آغاز کرد و پس از آن در فیلم‌های زیادی به‌جای ستارگان معروف سینمای جهان حرف زده‌است. او آغازگر دوبلهٔ کارتون در ایران بود و دوبلهٔ بسیاری از کارتون‌های والت دیسنی، به سرپرستی وی انجام شده‌است.

وی بعد از انقلاب، بازی در تلویزیون را با مجموعهٔ «امیرکبیر» آغاز کرد. آخرین حضور تلویزیونی اش مجموعهٔ «مختارنامه» بود. شاخص‌ترین آثار ژاله علو در سالهای بعد از انقلاب، یکی مدیریت دوبلاژ سریال محبوب «سالهای دور از خانه» و دیگری، هنرنمایی در مجموعهٔ تلویزیونی «روزی روزگاری» در نقش زن ایلیاتی مقتدری به‌نام خاله لیلا بود که مورد استقبال قرار گرفت. برای این ستاره تکرارنشدنی سینمای ایران، آرزوی سلامتی مدام و عمر طولانی را آرزومندیم.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد محوریت موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمان‌های فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال می‌کند.

رسانه سینمای خانگی – بیست و دومین سکانس عدالت فرهنگی با حضور رییس سازمان سینمایی در نصف جهان کلید خورد – گالری عکس

رئیس سازمان سینمایی کشور بمنظور اجرای تحقق عدالت فرهنگی در بیست و دومین سفر استانی خود نشست صمیمانه ای را با سینماگران کلان شهر فرهنگی اصفهان برگزارکرد
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی – دفتر اصفهان؛ در این نشست که به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان برگزار شد، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمائی، سوقندی مدیرکل دفترحقوقی اموراستانهاومجلس، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینما شهر،ی زدان عشیری مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، علی تمنائی مدیرکل و رضادهقانی معاونت امور هنری و سینمائی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان و برخی سینماگران شاخص اصفهان حضور داشتند.

در ابتدای این نشست علی تمنائی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری که اصفهان را شهر هنر نامیده اند، گفت: سهم هنر سینما سهم مهم و و بی بدیل است که وظیفه داریم در آن، از ظرفیت مهم هنرمندان اصفهان برای نشر ارزش های دینی، اسلامی و انسانی استفاده کنیم.
در ادامه این دیدار هنرمندان سینمای اصفهان هر کدام با معرفی توان و ظرفیتهای فنی و هنری سینمای اصفهان و نقد عملکرد سازمان سینمائی در نادیده گرفتن ظرفیت نخبگان استان ،عدم اختیارات قانونی و نگاه تشریفاتی و خدماتی به این کلانشهر فرهنگی، تمرکز امکانات و منابع مالی در تهران را سبب فرسایش سینما ،دلزدگی و فرسودگی نخبگان سینما در کلان شهر اصفهان عنوان کردند .
رئیس سازمان سینمائی پس از شنیدن صحبتهای سینماگران اصفهان گفت: از آنجا که خودم برخواسته از شهرستان هستم و بی مهریهای متعددی را دیدم با دغدغه های شما آشنا هستم.


محمد خزائی در ادامه با اشاره به رویکرد سازمان سینمایی در خصوص تحقق عدالت فرهنگی گفت:استانها برای ما مقوله بسیار جدی است از اینرو در بنیاد سینمایی فارابی ،مرکز گسترش سینمای مستندو تجربی،موسسه سینما شهر،مدیریت امور استانها را راه اندازی کردیم که این یعنی توجه جدی و اینکه ما می خواهیم در استانها کار انجام دهیم،توزیع امکانات در سراسر کشور بدنیال تحقق عدالت محوری است البته این به معنای رفع کردن همه مشکلات استانها نیست.
وی در ادامه گفت: زمانی که رئیس سازمان شدم حدود 500 سالن سینما داشتیم با آقای میرزاخانی برنامه ریزی کردیم که در طول 4 سال 400 سالن سینما راه اندازی کنیم که تا کنون 250 سالن محقق شده و تا شهریور ماه 50 سالن سینما در مناطق محروم احداث خواهد شد.
رئیس سازمان سینمائی ادامه داد : در انجمن سینمای جوان استانها هر ساله ساخت 5 فیلم کوتاه مورد حمایت سازمان قرار خواهد گرفت و در زمینه تجهیز انجمن های سراسر کشور در شورای عالی سینما 180میلیارد تومان مصوب شده که تا یکماه دیگر به شماره حساب دفاتر واریز خواهد شد.
وی در خصوص توجه جدی به هنرمندان استانها گفت:در این راستا دستور دادم هنرمندانی که در شهرستانها فیلم کوتاه کار می کنندحتی اگر فیلمی در جشنواره نداشته باشند بتوانند در جشنواره فیلمکوتاه حضور داشته باشند و از برنامه ها و کارگاههای جشنواره بهره مند شوند و برای ارتقاء یکدیگر تلاش کنند که این اتفاق در خصوص جشنواره های فیلم دیگر هم عملیاتی خواهد شد.
خزاعی ادامه داد:جشن مهر سینمای ایران از این به بعد برای تقدیر و تشکر از هنرمندان استانی هر ساله در سراسر کشور برگزار خواهد شد.
وی ادامه داد :در استانها تهیه کنندگان و کارگردانانی داریم که ظرفیت بسیار خوبی دارند ولی چون در استان هستند اجازه ظهور و بروز به آنها داده نمی شودما طرح تهیه کنندگان و کارگردانان استانی را راه اندازی خواهیم کرد که از نیمه دوم سال قظعا اجرائی خواهد شد.در این طرح فیلمسازان باید حداقل دو فیلم سینمائی با شرایط خود استان از معضلات و دغدغه های استان با استفاده ازظرفیت هنرمندان همان استان تهیه کنندتا برای عضویت رسمی به شورای عالی تهیه کنندگان معرفی شوند.
محمد خزاعی در خصوص جشنواره ها گفت:جشنواره هایی که در استان برگزار می شود و هنرمندان همان شهر باید از آن سهمی داشته باشند .بناست در جشنواره فیلم کودک بخشی طراحی شود که آثار هنرمندان اصفهانی بطور جداگانه داوری شود،استفاده از ظرفیت هنرمندان اصفهان در هیات داوران و جلسات نقد و بررسی از جمله این برنامه هاست
ایشان در خصوص مسکن هنرمندان گفت:مسکن فقط در تهران تعریف نشده و برای مسکن هنرمندان در استانها کار ویژه ای انجام خواهد شد که این کار از طریق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها برای شناسایی هنرمندان فاقد مسکن پیگیری خواهد شد.
وی در پایان گفت:تفاهم نامه ای برای اعتلای سینمای استان اصفهان با استاندار منعقد کردیم که از جمله موارد آن حمایت از تولید یک فیلم بلند سینمائی به ارزش 20 میلیارد تومان ،حمایت از تولید فیلم کوتاه و مستند و همچنین تجهیز زیر ساختهای سالنهای سنمایی می باشد.
در این نشست برخی سینماگران اهل اصفهان از جمله داریوش بابائیان، سید محسن طباطبائی، حسین غیابی، قدرت الله ایزدی، حسین خواجوئی، محمرضا نریمانی ، محمودرضا اسدی، غلامرضا آب آب ، مجید صدیقی ، محمدرضا ممتاز، وحید پاکزاد، سید محمد طباطبائی، اردلان محمدی ، مهدی سرتاج، غلامرضا چیت سازان، محمد فضیله، احسان سراهیان ، ابراهیمی، ستایش ساسانی، احسان اصلاحی، مجید استکی، علی عطریان، خشایار محمودآبادی، شیروانی، ایزددوست، اسماعیل زنگل گیاه و… حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- غفلت سینما در جنگ فرهنگی

تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند و از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! این افراد متذکر شدند: تولید فیلم های ضد دفاع مقدس مانند «سینما متروپل» و «گل های باوارده» بسیار خطرناک است و باید جلوی این اتفاق گرفته شود.

مقوله محتوا در سینما بسیار مهم است چرا که هر آن چیزی که خالق هنر قصد دارد از طریق فرم اثر هنری خود به مخاطب ارائه کند محتوا تلقی می شود. بی تردید سینما نیازمند محتوای سالم است در صورتی که سینمای ایران این روزها شاهد وفور آثاری با محتوای به شدت ضدفرهنگی و نازل و ناسالم است. از یک سو فیلم های به اصطلاح کمدی سطح پایین و سخیف سرشار از رقص و آواز و شوخی های زشت و زننده کلامی و تصویری سینما را احاطه کرده و از سوی دیگر برخی از فیلم هایی که به اسم سینمای ارزشی و استراتژیک تولید می شوند نیز عاری از محتوای واقعی و سالم هستند و اغلب به صورت تحریف شده دوران جنگ و انقلاب را روایت می کنند.

در همین راستا با ۱۲ تن از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور آقایان: جواد شمقدری، ناصر شفق، سیداحمد میرعلایی، سیدرضا محقق، منوچهر اکبرلو، پژمان کریمی، حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده، سیروس تسلیمی، محمود پاک نیت، محمدصادق کوشکی، رهبر قنبری و علیرضا سربخش گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل گردآوری شده است.

سیداحمد میرعلایی مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی و تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: وقتی به محتوای آثار سینمایی توجه نمی شود دیگر نمی توان عنوان کالای فرهنگی را به این آثار داد؛ یک سری از فیلم هایی که به اسم اثر سینمایی تولید می شوند دون شأن وزارت ارشاد هستند به نحوی که ارشاد باید علیه برخی آثار سینمایی اعلام جرم کند، نه اینکه به آن ها مجوز بدهد. وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صیانت از فرهنگ است نه لطمه زدن به آن! اما متأسفانه برخی آثاری که با مجوز ارشاد تولید می شوند رسماً ضد فرهنگ هستند و وقتی نسبت به ساخت این فیلم ها انتقاداتی صورت می گیرد بلافاصله اینطور بیان می کنند که این آثار برای مخاطب دارای جذابیت است! حال پرسش اینجا است که که آیا جذابیت یک اثر برای مخاطب باید مدیران ارشاد را به این امر وادار کند که مسأله مهم محتوا را فراموش کنند؟

ناصر شفق بنیانگذار و مدیر عامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز در این باره به سینماپرس گفت: سینمای ایران ذلیل شده؛ فیلم خوب ساختن در سینما تنبیه و ساختن فیلم های نازل و سطحی تشویق به همراه دارد! شما وقتی فیلم خوبی بسازید معمولاً نه اکران خوبی می گیرد نه در جشنواره ها راه پیدا می کند و نه کسی آن را تحویل می گیرد اما وقتی آثار دم دستی و سطحی و پیش پاافتاده می سازید بهترین زمان و سالن های اکران به فیلم شما تعلق می گیرد. عدم شناخت مسئولان از هنر و هنرمند باعث شده تا ما در سینما با انبوهی از فیلم های سطحی دو زاری روبرو شویم که متأسفانه در آن ها حریم شکنی و حرمت شکنی حرف اول و آخر را میز ند! بسیاری از فیلم ها علناً خطوط قرمز را رد می کنند به گونه ای که گاهی این تصور می شود که رد کردن خطوط قرمز در سینمای کشور ما بدل به ارزش شده است!

جواد شمقدری کارگردان سینما و رئیس پیشین سازمان سینمایی در گفتگو با سینماپرس، اظهار داشت: خطر تولیدات ظاهراً دینی و ارزشی که برخی واقعیت های انقلاب را تحریف می کنند کمتر از فتنه ها نیست؛ ما نباید کاری کنیم که نسل جوان که در آن روزگار نبوده فکر کند واقعیت تاریخی آن چیزی است که در برخی از این فیلم ها روایت می شود! این نوع فیلم ها بعضا بر ضد مقوله جهاد تبیین است و نوعی ایدئولوژی زدایی و مکتب گریزی بلای جان سینمای انقلاب و دفاع مقدس شده است. فیلم هایی که ظاهر ارزشی اما محتوای نامناسب دارند می توانند در دراز مدت به ضد خودشان بدل شوند. این اتفاق بسیار تلخ است که سینمای جمهوری اسلامی ایران مانند شبکه های معاند که تاریخ انقلاب را تحریف می کنند بیاید و به اسم تولید فیلم درباره وقایع دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و… واقعیت ها را تحریف کند.

منوچهر اکبرلو در این باره خاطرنشان کرد: به نظرم مشکل اصلی از جایی شروع شده که در ارزشیابی در نقد و در حمایت دولتی از فیلم ها بین فرم و محتوا تفکیک قائل شده ایم در حالی که در واقعیت این دو از هم تفکیک شدنی نیستند. بسیاری از فیلم های به اصطلاح ارزشی فقط بر اساس ارائه یک مضمون ارزشی ساخته می شوند و کیفیت فرم و تکنیک معمولاً یا مورد غفلت قرار می گیرد یا به دلیل دانش کم فیلمساز نتیجه مطلوب به دست نمی آورند و از سوی دیگر فیلم هایی که با عنوان فیلم کمدی سبک حجم اصلی اکران را به خود اختصاص می دهد برعکس نیاز به داشتن یک مضمون ارزشمند نمی بینند و صرفاً می کوشند با توجه به سلیقه و ذائقه روز مخاطب و نیاز مردم به تفریح فقط یک فیلم سرگرم کننده تولید کنند.

سیدرضا محقق تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: رسالت سینما آگاهی بخشی به جامعه و ایجاد تفکر است از این رو محتوای فیلم ها باید تماماً مفید و سالم باشند حتی اگر در بستر طنز تولید می شوند و می خواهند برای مخاطب سرگرمی ایجاد کنند باز هم نباید دست به هر کار سطحی نگر و سبک سرانه ای بزنند و نیاز است تدبیری اندیشه کنند تا مخاطبان شان مسائل و نکات مفید را از آثار آن ها دریافت کنند. داشتن محتوای سالم در سینما قطعاً بسیار مهم و پر اهمیت است. رسالت سینما این است که اثری را به جامعه ارائه کند که از نظر محتوایی سالم باشد و خدای ناکرده جامعه را به سمت انحطاط و نابودی نکشد.

پژمان کریمی منتقد سینما و روزنامه نگار فرهنگی در گفتگو با سینماپرس، تأکید کرد: ما از ابتدای ورود سینما به کشورمان با مسأله فقدان محتوای سالم روبرو بوده و همچنان با این معضل در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم چرا که این اصل اساسی درک نشده که رسالت هنر اندیشه سازی و اندیشه ورزی است و فیلم ها نباید صرفاً جنبه سرگرم سازی مخاطب و درآمدزایی داشته باشند. ما باید نیروهای جوان و متعهد را شناسایی کرده و آن ها را به کلاس ها و آموزشگاه های متعهد سینمایی بفرستیم و تنها در آن صورت است که می توانیم اندکی به آینده سینما در کشورمان امیدوار باشیم و انتظار این را داشته باشیم که در کشورمان سینمایی محتواگرا و اندیشه ورز پا بگیرد.

حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی اظهار داشت: علیرغم گذشت بیش از ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان عرصه فرهنگی و هنری کشور به ویژه عرصه سینما، نشر و… مظلوم مانده و ما شاهد یک جنگ تمام عیار فرهنگی هستیم؛ در واقع سکولارها و لیبرال ها عرصه فرهنگی را در دستان خود گرفته اند و این وظیفه هنرمندان جبهه انقلاب را سنگین تر می کند تا حضوری جدی تر و غیرتمندانه در سینما داشته باشند. عرصه فرهنگ و هنر عرصه بسیار مهمی است و هرگز نباید آن را به حال خود رها کرد؛ قطعاً در این خصوص نقش مدیران و سیاست گذاران فرهنگی و همچنین هنرمندان متعهد و انقلابی بسیار پررنگ تر است تا جلوی ترویج مفاهیم نادرست در سینما را بگیرند و ارزش ها را در سینما جاری سازند.

سیروس تسلیمی تهیه کننده و نویسنده پیشکسوت سینما تصریح کرد: سینمای کشور ما بعد از پیروزی انقلاب در دهه ۶۰ سینمایی پیشرو و آگاهی بخش بود که اغلب فیلم هایش پیام های انسانی را به دنیا مخابره می کردند اما متأسفانه به واسطه سهل انگاری های صورت گرفته و سیاست گذاری های غلط این سینما امروزه بدل به سینمایی به شدت بنجل و پیش پا افتاده شده که روز به روز محتوای فیلم هایش دچار تنزل بیشتر می شود. باعث تأسف است که باید بگویم برخی افراد سینما را بدل به بنگاه بساز بفروشی کردند و به جای ارائه پیام در آثار انواع رقص را در فیلم ها ترویج می کنند! در واقع الآن فیلم های سینمایی به جای اینکه در پی ارائه پیام های انسانی و ارزشمند به مخاطبان شان باشند دنبال سودآوری هستند!

محمود پاک نیت بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: واضح است که این روزها سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ فیلمنامه ها اغلب بسیار سردستی و سطحی نگرانه نوشته می شند و شرایط به گونه ای است که در برخی پروژه ها لحظه فیلمبرداری مابقی فیلمنامه به صحنه می رسد و همان لحظه بدون هرگونه تفکر و تعمقی راجع به فیلمنامه متن ارسالی ضبط می شود! متأسفانه بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند؛ جدا از برخی نویسندگان که در پی اهداف ارزشمند هستند و به پول فکر نمی کنند اما تعدادشان زیاد نیست، مابقی افراد تنها دنبال پر کردن جیب های شان هستند. به خصوص برخی تهیه کنندگان فقط دنبال بازار هستند و می خواهند زودتر با فروش آثارشان به سودهای کلان برسند.

محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس فرهنگی به سینماپرس گفت: با نهایت تأسف باید عنوان کنم که عده ای همچنان سینمای آبگوشتی دوران پهلوی را دنبال کرده و به آن افتخار می کنند! سینمای آبگوشتی در آن دوران زننده نبود چرا که آن ها ادعایی در خصوص فرهنگی بودن سینما نداشتند اما در این دوران با این ادعاهایی که وجود دارد وجود چنین فیلم هایی به شدت زننده و نشانه ارتجاع و عقبگرد است و مدیران فرهنگی باید قاطعانه جلوی استمرار تولید این فیلم ها را بگیرند. بی شک دستگاه هایی که پول می دهند مسئولیت شان بسیار سنگین است. باید از آن ها پرسید چرا پول و امکانات به کسانی نمی دهید که به ارزش های دینی و انقلابی باور دارند و به آن همچنان احترام می گذارند؟ باید از مدیران سینمایی این سوأل را پرسید که آیا در طول ۱۰ سال اخیر یک فیلم سینمایی در رابطه با انقلاب و نهضت امام (ره) ساخته شده؟ نسل امروز از کجا باید انقلاب را بشناسد وقتی هیچ اثر سینمایی درخوری در این حوزه تولید نشده و هنوز ما در ایام انقلاب تنها فیلمی مانند «تیرباران» ساخته علی اصغر شادروان را باید نمایش دهیم که مربوط به دهه ۶۰ است؟ اسفا که سینما امروزه برای یک عده ای منبع درآمدزایی شده و به خوبی در آن مشغول کسب و کار هستند!

رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: برخی فیلمسازان با اندیشه به شدت حقیرانه مبادرت به ساخت فیلم می کنند! این باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند! آن ها نه می دانند فیلمنامه چیست و نه از سینما سردر می آورند! از سوی دیگر ما با مدیرانی روبرو هستیم که همواره شعارهای زیبا مانند تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و… را می دهند اما خبری از این شعارها و وعده های شان نیست.

علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی در این راستا تصریح کرد: تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟ چرا باید در این سینما فیلمی مانند «گل های باوارده» تولید شود که انگیزه های ملی مذهبی در ورای تولید آن وجود دارد؟ این ها همه مایه نگرانی است! «سینما متروپل» اثری بود که به اسم دفاع مقدس به خورد مخاطب دادند اما رسما ضد دفاع مقدس بود! یا فیلم دیگری در همین جشنواره وجود داشت که رسما نقش کلیه مردم ایران اسلامی در مواجهه و مقابله با دشمنان بعثی را نادیده گرفته بود! کارگردان آبادانی «گل های باوارده» تمام تلاش خود را به کار برده بود تا نشان دهد در قضیه آبادان فقط آبادانی ها نقش داشتند و هیچ اثری از ایرانیان و قومیت های مختلف دیگر در فیلمش دیده نمی شد. آیا مسئولان بررسی فیلمنامه ها در خوابند؟ من واقعا نگرانم؛ این ها تحریف واقعیات و ارزش های انقلاب اسلامی است. ما داریم این دروغ ها را به خورد جوانان می دهیم.

رسانه سینمای خانگی- صدرعاملی فیلم اقتباسی می‌سازد

رسول صدرعاملی برای تولید فیلم جدید خود قرار است از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اقتباس داشته باشد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با رسول صدرعاملی کارگردان و تهیه کننده سینما درباره تولیدات آینده سینمایی کانون گفتگو کرد.

رسول صدرعاملی برای تولید فیلم جدید خود قرار است از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اقتباس داشته باشد.

صدرعاملی در ابتدای این نشست دوستانه گفت: بسیار خوشحالم که فرصتی فراهم شد تا بتوانم با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری داشته باشم. من این کتاب را خواندم و بسیار آن را دوست داشتم و از آنجایی که همواره در آثارم به سمت هویت‌بخشی پیش رفته‌ام فکر می‌کنم این قصه نیز این قابلیت را داراست و می‌توان در این زمینه از آن استفاده کرد.

کارگردان «دختری با کفش‌های کتانی» همچنین بیان کرد: شهرداری تهران به دنبال این است که خیابان ولیعصر (عج) را در ردیف خیابان‌های شاخص جهان معرفی کند، چرا که یکی از شاهراه‌های اصلی جنوب به شمال تهران است. قصه ما نیز از میدان راه‌آهن آغاز می‌شود و در یک صبح تا شب به تجریش می‌رسد. بنابراین از بعد معرفی شهر تهران نیز می‌تواند نقش مهمی داشته باشد. با توجه به شرایط امروز این داستان امکان خوبی را برای ما فراهم می‌کند تا به رابطه پدر و دختر، خانواده ایرانی و تلاش برای با هم بودن بپردازیم.

صدرعاملی در ادامه صحبت‌های خود افزود: امروز همه به شدت به دنبال تولید آثار کودک و نوجوان هستند اما کانون پرورش فکری، یک نشان جهانی است و وقتی نامش پای کار می‌آید همه به احترام آن می‌ایستند. بنابراین با علم به همه این موارد من در این زمینه گام برداشته‌ام.

کارگردان «من ترانه ۱۵ سال دارم» ادامه داد: من کاری که برایم مسئله است و می‌توانم انجام دهم را تولید می‌کنم. سالی هزاران فیلم در جهان تولید می‌شود، اما من همیشه فکر می‌کنم و از خودم سوال می‌پرسم که آیا جای خالی این موضوع احساس می‌شود؟ و چرا باید این اثر تولید شود؟ وقتی به درک آن رسیدم اقدام به ساخت آن می‌کنم. فیلم‌نامه‌ای که من از این کتاب نوشتم مربوط به دو سال پیش است و با توجه به اتفاق‌هایی که رخ داده است، باید آن را بازنویسی مجدد کنم. مهم برای ما رابطه نجات‌بخش پدر و دختر در این فیلم است.

حامد علامتی مدیرعامل کانون نیز در ادامه اظهار کرد: این برای کانون افتخاری است که بتواند با هنرمندانی چون شما که خاک سینما را خورده‌اند و صاحب کرسی در سینما هستند همکاری داشته باشد. اینکه امروز به این نقطه رسیده‌اید که این کار را با همراهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیش ببرید مایه خرسندی است.

علامتی ادامه داد: تمام سرمایه کانون پرورش فکری آثار فاخرش است و خانواده‌ها و مردم وقتی نشان کانون را می‌بینند اثر را ندیده تایید می‌کنند. به‌خصوص نسل دهه ۵۰ و ۶۰ که نوجوانی‌شان در کانون بوده، بنابراین هدف اصلی ما در کانون تولید آثار فاخر است.

او همچنین گفت: نگاه ما در حوزه سینما از یک سو به سمت سرمایه‌گذاری معنوی است، از این جهت که از کنار فیلم تولید شده باید یا مسئله‌ای را حل کنیم و یا جامعه را نسبت به آن مسئله حساس کنیم و از سوی دیگر سرمایه‌گذاری مادی است و اینکه فیلم فروش خوبی داشته باشد و بتوانیم اتفاقی را در این عرصه رقم بزنیم. در پایان این‌که ما در فضای تعلیم و تربیت نیز هستیم و پایه کار ما آموزش است. یعنی هر اثری که تولید می‌کنیم باید این نگاه را با خود به همراه داشته باشد.

مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پایان گفت: هر چقدر سینماگرانی چون شما در کانون رفت و آمد داشته باشند، قطعاً کانون به سمت رشد و شکوفایی پیش خواهد رفت.

در این نشست دوستانه که عصر روز یک‌شنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۲ برگزار شد، مسعود زین‌العابدین مشاور مدیرعامل و محمدرضا کریمی‌صارمی معاون تولید کانون نیز حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- برگزیده شدن «چهار دختر» در مونیخ

جایزه بهترین فیلم بین‌المللی جشنواره مونیخ آلمان به مستند «چهاتر دختر» ساخته «کوثر بن هنیه» فیلمساز شناخته‌شده تونسی رسید.

به گزارش ایسنا، این فیلم داستان «اولفا حمرونی» مادری تونسی را روایت می‌کند که دو دختر بزرگش کشور را ترک کردند تا به نیروهای تکفیری داعش در لیبی بپیوندند و پس از آن ناپدید می‌شوند.

«کوثر بن هنیه» سازنده این مستند در روایت خود از داستان، از دو بازیگر برای بازی در نقش دختران گم‌شده «اولفا حمرونی» استفاده کرده است. این مستند-درام ترکیبی برای نخستین بار در کن نمایش داده شد، جایی که برنده چشم طلایی بهترین مستند جشنواره به صورت مشترک با فیلم «مادر همه دروغ‌ها» ساخته «اسماء المودیر» شد.

یکی دیگر از فیلم‌های امسال جشنواره کن با نام «گل بوریتی» نیز جایزه سینه‌ویژن جشنواره مونیخ را برای بهترین کارگردان نوظهور بین‌المللی برای «ژوائو سالاویز» و «رنه نادر مسورا» به ارمغان آورد. این فیلم که با همکاری نزدیک قبیله کراهو در برزیل ساخته شده است، تلفیقی از قوم‌نگاری و روایت شاعرانه است که خاطرات این قبیله را بررسی می‌کند.

همچنین جایزه فیپرشی (فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم) به «فسیل» ساخته «هنینگ بکهوف» رسید که یک درام آلمانی درباره یک معدنچی زغال‌سنگ سالخورده و دختر محیط‌بانش است.

جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره مونیخ که با رای 58 هزار شرکت‌کننده در این رویداد سیمایی انتخاب شد نیز به «برگ‌های افتاده» اثر «آکی کوریسماکی» تعلق گرفت. این فیلم که نخستین ساخته این سینماگر فنلاندی در جشنواره پس از شش سال است، در جشنواره کن امسال رونمایی شد و جایزه هیات داوران جشنواره را از آن خود کرد.

چهلمین جشنواره فیلم مونیخ که از ۲۲ ژوئن تا اول جولای (اول تا دهم تیر ماه) در کشور آلمان برگزار شد، میزبان فیلم سینمایی «تورهای خالی» ساخته بهروز کرمی‌زاده و محصول ایران و آلمان در بخش “سینمای نوین آلمان” و همچنین فیلم «تفریق» ساخته مانی حقیقی در بخش “مستقل‌های بین‌المللی” بود.

رسانه سینمای خانگی- سینما با اندیشه حقیرانه رشد نخواهد کرد

رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما گفت: باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: برخی فیلمسازان با اندیشه به شدت حقیرانه مبادرت به ساخت فیلم می کنند! این باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند! آن ها نه می دانند فیلمنامه چیست و نه از سینما سردر می آورند!

کارگردان فیلم های سینمایی «فصل بلوغ» و «روییدن در باد» در گفتگو با سینماپرس، تصریح کرد: متأسفانه ما در سینمای کشورمان با فیلمسازانی روبرو هستیم که نه حکمت می دانند و نه فلسفه و الهیات خوانده اند؛ نه از جامعه شناسی چیزی می دانند و نه مطالعات روانشناسی و یا تاریخی داشته اند اما به راحتی و با اعتماد به نفسی کاذب مبادرت به ساخت فیلم هایی می کنند که قاعدتاً عاری از محتوای ارزشمند و ارزنده است.

وی در همین راستا متذکر شد: از سوی دیگر ما با مدیرانی روبرو هستیم که همواره شعارهای زیبا مانند تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و… را می دهند اما خبری از این شعارها و وعده های شان نیست.

قنبری با بیان اینکه فیلمساز برای تولید آثار ارزنده نه آزادی عمل دارد و نه حمایت می شود تأکید کرد: من فکر می کنم شاید بخشی از این اتفاق خودخواسته باشد و اگر خودخواسته هم نباشد نشان از عدم شناخت و آگاهی مدیران و سینماگران از سینما و هنرهفتم دارد.

این سینماگر سپس خطاب به هنرمندان و مسئولان سینمایی گفت: شک نکنید اگر تکان نخورید و تحول ایجاد نکنید سینمای مان به زودی مضمحل می شود! ما امروز در دنیایی زیست می کنیم که هوش مصنوعی در آن به وجود آمده و باید در این هوش جهانی آثار درخشانی از خود به جای بگذاریم! نگذاریم سرزمین خیال ما برای دیگران تصرف شود!

وی در پایان این گفتگو افزود: بنده شخصاً متأسفم که سینمای امروز ما عاری از محتوای ارزنده است؛ ما با سینمایی حراف و پرگو و بی دغدغه روبرو هستیم که تکلیفش با خودش روشن نیست و من امیدوارم این وضعیت به زودی پایان یابد.

رسانه سینمای خانگی- ایده، اصل اول فیلمسازی است

کارگردان «متروپل» گفت: داشتن ایده از اصول یک فیلمساز مولف است و باید توجه داشت این فیلمساز است که در متن نهایی باید همه موارد را لحاظ ‌کند و برای اینکه یک فیلمساز مولف شوید در ابتدا باید متن را بنویسید و بعد شروع به کارگردانی کنید. حتی اگر متن را به تنهایی نمی‌نویسید، باید با نظارت شما و بر اساس ایده اصلی نوشته شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینمای ایران، دومین جلسه کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی با حضور «محمدعلی باشه آهنگر» عصر دیروز برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران برگزار شد.

محمدعلی باشه آهنگر در این نشست درباره اهمیت ایده در فیلمسازی گفت: فردی که ایده اصلی را می‌دهد در همه انتخاب‌ها اعم از انتخاب بازیگر و … نقش دارد و اوست که می‌تواند تشخیص بدهد کدام بازیگر برای چه نقشی بهتر است زیرا از همان ابتدا انتقال حس بازیگر را نیز در نظر می‌گیرد.

وی با بیان اینکه انتخاب بازیگر گاهی اختلاف میان فیلمساز و تهیه کننده است، بیان داشت: گاهی یک بازیگر انتخاب می‌شود و محبوب تماشاگران است اما فیلمساز باید تصمیم بگیرد که آیا آن بازیگر می‌تواند نقش را در خود حل کند و حس مورد نظر را به تماشاگر انتقال دهد یا خیر و گاهی هم فیلمساز صاحب سبک در انتخاب بازیگر اقناعی عمل می‌کنند تا فیلم خود را بر اساس توانایی بازیگر و البته شخصیت در فیلمنامه بسازند. برای انتخاب بازیگران گمنام یا به عبارتی تازه‌کار باید او را در موقعیت خاصی قرار دهید و به واکنش‌های او توجه کنید.

باشه آهنگر کی عصبانی می‌شود، چگونه تقلید می‌کند، کی از چشمانش به درستی استفاده می‌کند، برای انتقال احساس‌های مختلف چقدر زمان صرف می‌کند، از بدنش چگونه کمک می‌گیرد، در گفتگوها چگونه از بیانش سود می‌برد، در صداهای زیر و بالا چقدر توانایی دارد و بسیاری کشف دیگر که ممکن است به ساعت‌ها زمان نیاز داشته باشد. این مراحل در انتخاب دیگر اعضای گروه باید ادامه یابد و تا نسخه نهایی برای حفظ ایده اصلی باید تلاش کند.

وی در ارتباط با تأثیر فیلمبرداری و نور پردازی بر ریتم ادامه داد: سبک فیلمبرداری و نورپردازی فیلمبرداران صاحب سبک تأثیر مستقیمی بر ریتم دارد. اندازه نما، زاویه دوربین، انتخاب درست لنز، حرکت‌های مختلف دوربین، دوربین روی دست و میزان تاریکی و روشنایی در سراسر سکانس‌ها و بسیاری موارد فنی دیگر ریتم را مناسب را بوجود می‌آورد.

کارگردان فیلم سینمایی «سرو زیر آب» درباره ریتم فیلمنامه نیز گفت: حتی اگر فیلمنامه را خودتان ننوشته‌اید یک بار از اول تا آخر آن را رونویسی کنید.

وی ادامه داد: باید در فیلمسازی از خودتان بپرسید که دوست دارید از نگاه جزئی به کلی برسید یا از نگاه کلی به جزئی. اینکه می‌خواهید اولین پلان لانگ‌شات و فضای کلی را نشان دهد یا مثلا از یک کلید یا دری که باز می‌شود شروع کنید؛ این جزئیات همگی در نگارش فیلمنامه مشخص می‌شود. هر وقت در نظر داشتید در فیلم از کل به جزء نگاه کنید به گونه‌ای کار کنید که در تدوین بتوانید پلان‌ها را عوض کنید ضمن اینکه در زمان فیلمبرداری باید همه مراحل را کامل بگیرید تا در تدوین بتوانید در آن دخل و تصرف داشته باشید.

باشه آهنگر با اشاره به اهمیت صدا در فیلمسازی نیز گفت: یکی دیگر از موارد قابل توجه در فیلمسازی صدا است تا آنجا که فیلمساز می‌تواند تصمیم بگیرد که چه زمانی صدا یا افکت می‌تواند به درک بهتر مخاطب از فضا کمک کند. در نظر داشته باشید که همه این موارد در تغییر ریتم نیز موثر است و در ایده جای دارد به همین دلیل باید از ابتدا به این موضوع فکر کنید.

وی با اشاره به معرفی جغرافیا در فیلم، گفت: یکی از دشوارترین بخش های کار یک فیلمساز مولف انتقال ایده اصلی در جغرافیای درون فیلم است. در فیلم «ملکه» جغرافیا از خاک خودمان تا خاک عراق و معرفی فضای پالایشگاه ازمقر تا دودکش اصلی بود و کار بسیار دشواری بود اینکه فضایی را برای مخاطب معرفی کنید تا مخاطب باور کند. البته گاهی حتی یک بار، یک جغرافیا را در فیلم نشان دهید کافی است و نیازی نیست هر بار آنرا را تکرار کنید مگر اینکه بخواهید اتفاق مهمی را نمایش دهد.

وی یادآور شد: یک فیلم زمانی موفق است که بر اساس ایده اصلی و رعایت تمام موارد مهم از جمله ریتم مناسب از زمان فیلمنامه، بازی، فیلمبرداری، صدا، جلوه‌های ویژه، تدوین، موسیقی و میکس، توسط فیلمساز مولف نظارت شود. این نظارت شامل مقدمه طولانی پیش از فیلمبرداری، حین فیلمبرداری و پس از فیلمبرداری است و به تحمل و صبوری ویژه نیاز دارد. همه این مرارت‌ها برای این است که محصول اصلی برای بیننده امروز باور پذیر باشد و این شاید مهمترین مسئولیت یک فیلمساز باشد.

در انتهای این کارگاه هنرجویان همراه با کمک «محمدعلی باشه آهنگر» کارگردانی و فیلمبرداری را به صورت مختصر تمرین کردند.

رسانه سینمای خانگی- آقای تهیه‌کننده! کدام فیلم‌ها چوب جادویی دارند؟

تهیه‌کننده فیلم «سه کام حبس» با ابراز نگرانی از جای خالی تفکر در سینما، از توجه بی‌حساب و کتاب به فیلم‌های کمدی و رصد نشدن برخی اتفاق‌ها، به گونه‌ای که انگار بعضی فیلم‌ها با چوب جادویی اکران می‌شوند، انتقاد کرد.

به گزارش سینمای خانگی، فیلم «سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور اگرچه محصول سال ۱۳۹۸ است و در سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شده بود اما سرانجام از اردیبهشت امسال روی پرده سینماها رفته و در این مدت توانسته با حدود ۳۵۰ هزار نفر تماشاگر به فروش بیش از ۱۶ میلیارد تومان برسد.

اکران این فیلم با بازی پریناز ایزدیار و محسن تنابنده که درباره یکی از معضل‌های بزرگ اجتماعی یعنی مواد مخدر است، با اکران تعداد قابل توجهی فیلم کمدی همزمان شده و همین سبب شده سازندگان این فیلم همانند برخی دیگر از فیلم‌های غیرکمدی در حال اکران نسبت به زمان و تعداد سانس‌هایی که در سینماها در اختیار دارند گله‌مند باشند.

در این زمینه ساسان سالور که تهیه‌کنندگی فیلم برادرش را برعهده داشته، در گفت‌وگویی با ایسنا با تاکید بر اینکه اساسا هر فیلمی ساخته می‌شود تا اکران خوبی داشته باشد و مخاطبان آن را تماشا کنند، بیان کرد: این روزها نسبت به اکران فیلم کمدی بحث‌های زیادی مطرح است و من درک می‌کنم که سینماداران حق دارند پس از رکود دوران کرونا و اتفاق‌های اجتماعی که چراغ سینما را خاموش کرد، از فروش چند فیلم طنز رضایت داشته باشند چون این فیلم‌ها چرخه اقتصادی سینما را به گردش درمی‌آورند؛ بنابراین از این منظر هیچ مخالفتی با فیلم‌های کمدی ندارم چه بسا که به سینما کمک هم می‌کنند منتها براساس رصدی که در این مدت داشتم، به نظر می‌رسد تغییراتی در سیاست‌گذاری‌های اکران بخصوص برای فیلم‌های اجتماعی باید صورت گیرد.

او گفت: اینکه در یک روز پنجشنبه حدود دوهزار سئانس به سه فیلم طنز اختصاص پیدا می‌کند و ۱۱۰۰ سئانس را به ۸ فیلم اجتماعی روی پرده می‌دهند سبب می‌شود احساس خطر کنیم و باید ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. با وجود حقی که برای سینماداران قائل هستم اما نباید با این نگرش همه چیز را به سمت‌وسوی فیلم‌های کمدی ببریم. ما نباید این باور را داشته باشیم که به دلیل برابر نبودن فروش فیلم‌های اجتماعی به اندازه فیلم‌های کمدی، آن‌ها را به سمت حذف شدن ببریم چرا که فیلم‌های اجتماعی معمولاً به آرامی مخاطب خود را پیدا می‌کنند و باید فضایی داشته باشند تا شرایط برای دیده شدن آن‌ها مهیا شود.

او با اشاره به آیین‌نامه‌های شورای صنفی نمایش و تعیین سرگروه و سقف هفت هفته برای اکران‌ ادامه داد: در آیین‌نامه شورا این نکته در نظر گرفته نمی‌شود که روزهای خوب و طلایی برای اکران، فقط سه روز فروش بلیت نیم‌بها (سه‌شنبه) و دو روز آخر هفته یعنی پنجشنبه و جمعه هستند و این، واقعیت سینمای ماست که با تعیین هفت هفته تطابق ندارد؛ چون مثلا برای فیلم «سه کام حبس» تعطیلی‌های رسمی عزاداری با بعضی از این روزهای طلایی اکران همزمان شد و هیچ جایگزینی برای آن‌ها نداشتیم. به‌جز این مورد، مدام بحث پایان هفت هفته و سرگروه مطرح می‌شود. واقعا چرا وقتی فیلمی بیش از ۵۰ درصد ظرفیت خود را پر می‌کند نباید در سئانس‌های خوب اکران شود؟ ما اگر حرفی بزنیم می‌گویند فقط به نفع خودش صحبت می‌کند؛ البته که من نفع فیلم خود را در نظر دارم ولی باقی فیلم‌های غیرکمدی هم وضعیتی مشابه دارند. سوال اینجاست که در نهایت کجا باید سلایق مختلف مردم را در نظر بگیریم؟ الان فیلم‌های سینمای کودک کجا هستند؟ فیلم‌هایی از ژانر وحشت چطور؟  

سالور با تاکید بر اینکه مخاطب حرف‌هایش صاحبان هیچ فیلم خاصی نیستند، گفت:‌ من دلم نه فقط برای فیلم خودم بلکه برای فیلم‌ آقای میرکریمی و دیگر دوستان هم می‌سوزد چون انگار یک عده پشت صحنه‌ای نشسته‌اند و برای میزان فروش فیلم‌ها تصمیم می‌گیرند. مثلا اگر فروش فیلم من به حدی رسیده که از نظر آن‌ها خوب است می‌توان اکران را تمام کرد. سوال من این است که چطور این تصمیم‌گیری‌ها را انجام می‌دهند؟ اگر گنجایش اکران برای این تعداد فیلم نیست، چرا فیلم اکران می‌کنند؟ چرا فیلم‌های بخش خصوصی را می‌سوزانند؟  اصلا وضعیت فروش بلیت‌ها چطور رصد می‌شود؟ این عجیب نیست که یک فیلم از هفته سوم اکران افت فروش دارد ولی در هفته آخر برای اینکه بتواند روی پرده بماند، ناگهان بیشتر بلیت‌هایش فروش می‌رود ولی وقتی به همان سالن می‌روی می‌بینی تقریبا خالی از تماشاگر است!؟ وقتی چنین اتفاق‌هایی می‌افتد جنگ بین من و همکارانم به اینجا می‌رسد که من باید بگویم فیلم آن‌ها نمی‌فروشد و آن‌ها هم درباره فیلم من اظهارنظر کنند و به همین راحتی دعوا به پا می‌شود.  

این تهیه‌کننده سینما در بخشی دیگر از صحبت‌هایش اظهار کرد:‌ من با فیلم طنز مشکلی ندارم بخصوص آنکه هر سرمایه‌گذاری به دفتر من می‌آید یک طرحی از فیلم کمدی دارد. حتی شاید خودم فیلم کمدی بسازم اما حرفم این است آیا باید به این شدت و حدت، تمام تمرکز بر سینمای کمدی باشد، طوری که اگر یک سئانس به سینمای اجتماعی بخواهند بدهند با منت باشد؟ این قابل قبول نیست که در پردیس‌های سینمایی چندسالنه هر نیم ساعت فیلم کمدی روی پرده باشد و برای فیلم اجتماعی ساعت ۱ تا ۵ بعدازظهر را بدهند. تا حرف هم بزنی می‌گویند زمان هفت هفته اکران فیلمت تمام شده. من کجا باید بگویم که این هفت هفته در عمل فقط معادل ۲۱ روز بوده؟  

او ادامه داد: ‌یک مسئله مهم دیگر این است که آیا به این فکر شده که اگر چند ماه آینده تماشاگران فیلم‌های کمدی را پس بزنند تکلیف سینما چه می‌شود؟ اصلا بخش تفکر سینما قرار است کجا جای بگیرد؟ چطور می‌شود که فیلمی مثل «سه کام حبس» که به یکی از معضلات بزرگ اجتماعی می‌پردازد حتی به اندازه یک کاغذ آ۴ تبلیغ محیطی ندارد چه رسد به بیلبورد!؟


سالور در پایان با اشاره به اینکه شرایط اکران نامتعادل و در جاهایی ناعادلانه پیش می‌رود، گفت: از دوستان تصمیم‌گیرنده خواهش می‌کنم رصد کنند که در اکران چه اتفاقی در حال رخ دادن است.  باید رصد شود که آیا بعضی فیلم‌ها واقعا چوب جادویی دارند که وضعیت فروش بلیت‌شان در هفته‌ آخر ناگهان بالا می‌رود. همچنین نباید فراموش کرد که ضریب اشغال برای تماشای فیلم‌ها بیشتر در آخر هفته و روزهای بلیت نیم‌بهاست پس باید به یک راهکار درست برسیم که اجرایی شود.

خروج از نسخه موبایل