رسانه سینمای خانگی- سینما را در خیره شدن اوپنهایمر به چشم‌های پیکاسو ببینید

چشم بسته به زنِ داخلِ قابِ نقاشی، زنی که زاده کوبیسم است و قابله‌اش پیکاسو خیره شده. مَرد حیرت‌زده است، همچون کسی که چهره مرگ را دیده باشد. احساسات او همواره اما به طور مشخصی، متناقض و اندکی هم غیرقابل فهم بوده است، مانند ارتباط عجیبش با تصویری از زن آبی رنگ با دستانی گره‌خورده‌ در اثر پیکاسو. این مرد که بعد از ساخت بمب اتم گفت «اکنون من خود مرگ شده‌ام، ویرانگر دنیاها»، همان‌قدر در برابر این اثر حیرت کرد که در مقابل اولین آزمایش بمب هسته‌ای جهان با اسم رمز «ترینیتی». آیا در این نقاشی هم مرگ را دیده بود؟

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کیلین مورفی ـ بازیگر نقش اوپنهایمرِ (فیزیک‌دان آمریکایی که به عنوان «پدر بمب اتمی» شناخته شده‌) ـ حین اقامتش در اروپا در موزه‌ای قدم می‌زند. جوان است و نحیف. با قدم‌هایی آهسته از مقابل اثر Married life از راجر دلا فرسنای و The clockmaker منسوب به ایوان واسیلیویچ کلیون، هنرمند روس می‌گذرد. جوانک آشفته است و با کتی بزرگ‌تر از قواره‌اش اثری با سبک کوبیسم را نظاره می‌کند.

در بخشی از این فیلم، فیزیکدان دانمارکی و برنده جایزه نوبل، نیلز بور، او را تشویق کرده تا کمبریج را ترک کند و از جایی که با کار آزمایشگاهی خود دست و پنجه نرم می‌کند برود تا بر فیزیک نظری که اشتیاق واقعی اوست تمرکز کند. پس از ترک کمبریج او در حال قدم زدن در موزه و دیدن آثار کوبیسم است.

اثر The clockmaker منسوب به ایوان واسیلیویچ کلیون، هنرمند روس، اثری است به سبک کوبیسم. 

کوبیسم در لغت به معنای کوب یعنی مکعب یا مکعب‌گری تعریف شده است؛ این سبک‌ هنری را پابلو پیکاسو و جورج براک سال ۱۹۰۷ میلادی ایجاد کردند و در حال حاضر به عنوان یکی از مکاتب هنری مهم سده بیستم تلقی می‌شود. کوبیسم محصول نگرشی فردگرایانه بر جهان بود. نامداران سبک هنری کوبیسم مضامین متفاوتی را ایجاد کرده و به ترکیب صور هندسی پرداختند و در مرحله‌ای حتی به نوعی از تک‌رنگی رسیدند. 

بعضی پژوهشگران هنر مهمترین دستاورد را بر هم نهادن و در هم بافتن پلان‌های متعدد و با زوایای دید همزمان و خلق نوعی فضای تصویری جدید می‌دانند؛ فضای کم عمقی که بدون سه بعد نمایی به کار برده شده و حجم و جسمیت را با ایجاد زاویه‌ دید متفاوت نشان داده است. هنرمندان کوبیسم که فرم را به هم‌ریخته بودند، جهان را در زمان و مکانی خاص مجسم نمی‌کردند و به نوعی با شکافتن پوسته ظاهری، از دیدگاهی متفاوت به سوژه نگاه کردند. بر همین اساس بود که زوایای متعدد را به صورتی همزمان تصویر کردند اما بر این اساس که نشان دادند تمام زوایا امکان‌پذیر نبود، بخشی از بی‌نهایت را به تصویر درآوردند و با تنیدن زوایا در یکدیگر، تصویر را در سطوح نمایان ساختند؛ به تعبیری کوشیدند کلیت یک پدیده را در یک سطح دوبُعدی نمایان سازند. 

هنرمندان سبک کوبیسم که واقع‌گرایی مفهومی را به واقع‌گرایی بصری اولویت داده بودند، نظامی عقلانی را به هنر راه داده و به‌زعم خود واقعیت پدیده‌ را به تصویر کشیدند؛ آن زمان بن‌مایه فلسفی این ابداع آنها، با کشفیات دانشمندان در حوزه علم فیزیک ارتباط برقرار می‌کرد؛ آنچه اوپنهایمر جوان را به قدم‌ زدن در موزه و دیدن چنین آثاری واداشته را نیز می‌توان با در نظر گرفتن همین ارتباط بررسی کرد. 

مسیر قدم‌ زدن اوپنهایمر اما پرپیچ و تاب است. سرعت تغییر سکانس‌ و ترکیب فضاهایی متفاوت اما مرتبط او را به شب‌هنگام باز می‌گرداند. شعله آتشی که شب‌هنگام روشن شده جرقه‌زنان بالا می‌رود و جوان، شکننده از میان شعله‌های آتش به دنیای فیزیک کوانتوم قدم بر می‌دارد. از اولین قدم‌هایش در موزه تا اولین قدم‌هایش در راه خلق آتشی جهانی، کوتاه است. 

دوربین، دست اوپنهایمر را بر کتاب «سرزمین هرز» به قلم تی اس الیوت نمایش می‌دهد، دست دیگر را بر چانه گذاشته و به شعله‌های آتش چشم دوخته است. جرقه‌های نور در فضای سیاه رنگ، بُهت‌آور است و بعد نمایش آتش، دوربین بر چشمان آبی‌رنگ کیلین مورفی متمرکز می‌شود.

همزمان با تمرکز صحنه بر نگاه حیرت‌زده اوپنهایمر جوان، اثری از پابلو پیکاسو (۱۹۳۷) نمایش داده می‌شود. اوپنهایمر چشم در چشم پیکاسو، متحیر مانده و نمایش شکنندگی عصبی، جاه‌طلبی، خودنمایی و اندوه کار آسانی نیست، اما این چهره از سوی کیلین مورفی ـ بازیگر نقش اوپنهایمر ـ و کریستوفر نولان – نویسنده و کارگردان ـ فیلم اوپنهایمر به تصویر کشیده شده است. 

اوپننهایمر به اثری از پابلو پیکاسو (۱۹۳۷) خیره شده است. پیکاسو (۱۸۸۱ ـ ۱۹۷۳ میلادی) در مالاگا، جنوب اسپانیا به دنیا آمده بود. پدرش نقاش بود اما اغلب طبیعت و اجزای آن مانند پرندگان و … را به تصویر می‌کشید؛ او بیشتر عمر خود را استاد هنر و کیوریتوری در موزه محلی شهر بود. پیکاسو هم از سنین پایین به نقاشی علاقه نشان می‌داد. در منابعی آمده از مادر پیکاسو نقل شده که اولین کلمات او «piz,piz» کلمه کوتاه شده «Lapiz» بوده که در زبان اسپانیایی به معنی مداد است. 

در دوره‌ای اما آثار پیکاسو با رنگ‌ آبی شناخته شد؛ حدودا از سال (۱۹۰۱-۱۹۰۴) بیشتر از طیف رنگ‌های آبی در آثار خود بهره گرفت. بعضی تاریخ‌نگاران اعتقاد دارند این دوره از کار پیکاسو بیشتر تحت تأثیر افسردگی بعد از خودکشی یکی از دوستانش بوده است. برخی از موضوعاتی که در دوره‌ی آبی آثار پیکاسو به چشم می‌خورند کوری، فقر و گاه زنان هستند.

اوپنهایمر جوان (کیلیان مورفی) در طول اقامتش در اروپا با یک نقاشی کوبیسم از زنی آبی رنگ، نشسته با بازوهای متقاطع اثر پابلو پیکاسو روبه‌رو می‌شود. نمایش این اثر از تاثیرات هنر مدرن بر فیلم نولان است. نولان اغلب به این شیوه‌های انتزاعی کار خود را با هنر معاصر پیوند می‌دهد. این نقاشی اکنون در موزه پیکاسو ـ پاریس است.

اوپنهایمر به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان در سال ۲۰۲۳ اکران شد. نولان فیلم‌نامه این فیلم را بر اساس کتاب «پرومته آمریکایی، پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» اثر کای بِرد و مارتین جی شروین به تصویر درآورده است. بِرد و شروین هم اوپنهایمر را یک «معما» می‌دانستند. از نظر آنان اوپنهایمر یک فیزیکدان نظری بود که ویژگی‌های کاریزماتیک رهبری بزرگ را نمایش می‌داد و همزمان یک زیبایی‌پرست بود که مظهر تناقض محسوب می‌شد.

اما اغلب ارتباط میان نمایش اثری از پیکاسو، آثار هنری مختلف کوبیسم و رسیدن اوپنهایمر به مفهومی از فیزیک کوانتوم را در ارتباط بین علم و هنر پیکاسو وجود دانسته‌اند؛ که برخی شباهت‌ها میان هنر پیکاسو و پیشرفت‌های فیزیک وجود دارد. نمایش اثر پابلو پیکاسو در فیلم اوپنهایمر نیز با صحنه‌ای دیگر همراه می‌شود که جرقه‌های نور و چرخش آبی آن‌ها را نشان می‌دهد و به نظر می‌رسد که اوپنهایمر جوان شروع به درک فیزیک کوانتومی می‌کند. کوبیسم هم یکی از تأثیرگذارترین سبک‌های هنرهای تجسمی در اوایل قرن بیستم بود که توسط پابلو پیکاسو (اسپانیایی، ۱۸۸۱-۱۹۷۳) و ژرژ براک (فرانسوی، ۱۸۸۲-۱۹۶۳) در پاریس بین سال‌های ۱۹۰۷ و ۱۹۱۴ ایجاد شد.

در همین رابطه یک مجله آمریکایی با عنوان آرت نیوز نیز نوشته است که برخی معتقدند شباهت‌ها بین تحولات هنر پیکاسو و تحولات فیزیک دلیل نمایش این اثر بوده است. به نقل از «گرترود اشتاین» نیز آمده است که «چیزهایی که پیکاسو می‌توانست ببیند، چیزهایی بودند که واقعیت خاص خود را داشتند، واقعیتی نه در مورد چیزهای دیده‌شده، بلکه درباره چیزهایی که وجود دارند.»

همچنین اشاره شده است که پیکاسو و اوپنهایمر هر دو واقعیت را به عنوان مقوله‌ای منحصر به فرد تفسیر می‌کردند. پیکاسو آثار را با سبک کوبیسم خلق کرد که جهان را از منظرهای مختلف و در لحظات متعدد نشان داد، آثاری که با هنرهای زیبای معمولی متفاوت بود و جهان را از یک منظر و لحظه به تصویر می‌کشید. این ویژگی به راحتی در «زنی نشسته با بازوهای ضربدری» (۱۹۳۷) هم دیده می‌شود؛ چراکه زاویه صورت زن از روبه‌رو و نیمرخ در یک شکل ترکیب شده است؛ از سویی دیگر اوپنهایمر نیز از طریق فیزیک کوانتوم توانسته بود پدیده‌های اتم‌ها، «چیزهایی که دیده نمی شوند اما وجود دارند» و حتی ذرات کوچکتر را شناسایی و محاسبه کند؛ مانند نیم‌رخ زن آبی رنگ که از زاویه‌ روبه‌رو نیز وجود داشت، اما دیده نمی‌شد. 

البته ارتباط میان نمایش این اثر پیکاسو و اوپنهایمر می‌تواند گسترده‌تر نیز باشد.

گفته شده، نویسندگان مشترک کتاب «پرومته آمریکایی، پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» به این موضوع نیز اشاره کردند که والدین اوپنهایمر مجموعه هنری قابل توجهی را جمع‌آوری کرده بودند که شامل یک پیکاسو از دوره آبی او نیز بوده است؛ اثری با نام «مادر و فرزند». در این کتاب همچنین آمده است که پس از نقل مکان اوپنهامیر به آپارتمان خود در برکلی در سال ۱۹۳۴، پدرش یک لیتوگرافی کوچک پیکاسو را به او هدیه داد که روی دیوار نصبش کرد.

ارجاعات هنری در فیلم اوپنهایمر تصادفی نیستند. هنر و نوشتار مدرنیستی که اوپنهایمر در لحظاتی از فیلم در آن غوطه‌ور شده است، گویی از میل او برای فراتر رفتن از جهان فیزیکی است، شاید این امر منعکس‌کننده هرج و مرجی باشد که بیشتر اوقات ذهن این دانشمند را گرفته بود؛ با این حال، برای مخاطب، این نقاشی یادآور دنیایی است که به سرعت در حال تغییر است و ساخت بمب اتم نیز، یکی از بزرگترین تغییرات در زندگی بشر بود که با واکنش‌های بسیار گوناگونی نیز همراه شد چرا که اولین ساعات بامداد روز ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ رابرت اوپنهایمر در مرکز کنترل، در پناهگاهی لحظه‌ای را رقم زد که دنیا را برای همیشه دگرگون کرد؛  با فاصله حدود ۱۰ کیلومتر از این پناهگاه در شن‌زارهای صحرای جورنادا دل موئرتو در ایالت نیومکزیکو، اولین آزمایش بمب هسته‌ای جهان با اسم رمز «ترینیتی» در حال انجام بود.

رسانه سینمای خانگی- نوشته‌ای برای محبوب‌ترین گانگستر سینما

 «آل کاپون» در بین گانگسترهای آمریکایی از جمله جان دلینجر، فرانک کاستلو و لوکی لوچیانو بخت بلندتری در سینما دارد زیرا فیلم‌های متعددی در مورد او ساخته شده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «آلفونسه گابریل کاپون» معروف به آل کاپون یکی از مشهورترین جنایتکاران تاریخ است و نام او چنان در فرهنگ عمومی به عنوان نمادی از افراد «قانون گریز» جا افتاده که بسیاری از مردم جهان اگر شناختی از شخصیت و ماجرای او نداشته باشند، حتما اسم او را بارها شنیده اند و به زبان آورده اند.

آل کاپون با تبار ایتالیایی، ۱۷ ژانویه (۲۷ دی) سال ۱۸۹۹ در شهر نیویورک متولد شد و در جوانی به خاطر زخمی که در نتیجه دعوا و زد و خورد بر صورت او ایجاد شد، لقب «صورت زخمی» گرفت.

وی پس از مهاجرت به شیکاگو و جذب در گروه های گانگستری، به سرعت پیشرفت کرد و ریاست بزرگترین باند مخوف قاچاق مشروبات الکی را در آمریکا بدست گرفت؛ نکته جالب اینکه پلیس برای بازداشت آل کاپون هیچ مدرکی برای اعمال خلاق وی نداشت و در نهایت به جرم فرار از مالیات وی را دستگیر و به ۱۱ سال حبس در زندان آلکاتراز محکوم کرد.

آل کاپون مدتی پس از آزادی از زندان در حالیکه از بیماری های روانی و جسمی رنج می برد در ۴۷ سالگی در ویلای شخصی خود در فلوریدا درگذشت.

شخصیت آل کاپون و فراز و فرودهای زندگی وی آنقدر جذاب است که تعدادی فیلم با الهام از زندگی او و تعدادی دیگر با موضوع زندگینامه (بیوگرافی) این جنایتکار ساخته شد و جالب تر اینکه، فیلم های «سزار کوچک»، «دشمن مردم» (۱۹۳۱) و «صورت زخمی» (۱۹۳۲) در زمان حیات آل کاپون ساخته شده است.


«سزار کوچک» با فیلمنامه ای به همین عنوان نوشته دابلیو.آر.برنت و محصول سال ۱۹۳۱ میلادی به کارگردانی مروین لیروی نخستین فیلمی است که با اقتباس از زندگی آل کاپون ساخته شد.

در این فیلم ۷۹ دقیقه ای، «ادوارد جی.رابینسون» در مهمترین اثر سینمایی خود در نقش «ریکو» و ملقب به «سزار کوچک» ظاهر شد که با جاه طلبی، پله های ترقی را در باند جنایتکاران طی می کند و ریاست فعالیت های غیرقانونی و قاچاق را در اختیار می گیرد اما در نهایت قربانی جاه طلبی خود می شود.


ویلیام ولمن نیز سال ۱۹۳۱ فیلم سینمایی «دشمن مردم» یکی دیگر از بهترین فیلم های گانگستری را ساخت.

این فیلم با اقتباس از رمانی نوشته دو خبرنگار در شیکاگو که شاهد رقابت‌های آل کاپون و سایر دسته‌های تبهکار بودند، ساخته شد.

«دشمن مردم» داستان دو نوجوان را تعریف می کند که پس از سالها خلافکاری به ثروت فراوانی می رسند اما در جدال با یکدیگر دچار سرنوشتی مرگباری می شوند. در این فیلم نقش اصلی به «جیمز کاگنی» واگذار شد.


فیلم «صورت زخمی» محصول ۱۹۳۲ ساخته هاوارد هاکس نیز یکی دیگر از آثار سینمایی درخشان گانگستری است.

بن هکت فیلمنامه «صورت‌ زخمی» را بر اساس رمان «آرمیتاژ تریل» ملهم از زندگی آل کاپون به نگارش در آورد.

«پل مونی» در «صورت زخمی» نقش مهاجری ایتالیایی به نام «آنتونیو(تونی) کامونتی» را ایفا می کند که در دنیای خشن باندهای خلافکار شیکاگو رشد می کند و در نهایت به جای رئیس خود می نشیند.

در این فیلم نمایش صحنه «کشتار روز ولنتاین» و نیز زخمی روی گونه تونی کامونتی، پرده از رابطه مضمونی این فیلم با زندگی آل کاپون بر می دارد.

همین ارجاعات، شایعاتی برای فیلم رقم زد مبنی بر اینکه آل کاپون «صورت زخمی» را دوست دارد و او نسخه‌ای از آن را تهیه کرده است.

صحنه های خشن، برای فیلم «صورت زخمی» مشکل ایجاد کرد و در نهایت با جرح و تعدیل و بازسازی برخی پلان ها به اکران رسید.

فیلم «صورت زخمی» به عنوان یکی از مهمترین فیلم‌های گانگستری که تاثیر زیادی بر این ژانر گذاشته شناخته می شود و سال ۱۹۹۴ کتابخانه کنگره «صورت‌ زخمی» را به فهرست ملی ثبت فیلم افزود و سال ۲۰۰۸ انستیتوی فیلم آمریکا این فیلم را رده ششمین فیلم برتر گانگستری معرفی کرد.

برایان دی پالما سال ۱۹۸۳ فیلمی با همین نام و مضمون با بازی آل پاچینو در نقش «تونی مونتانا» ساخت.


سال ۱۹۵۰ ریچارد ویلسون نخستین فیلم زندگینامه ای آل کاپون را به نام «آل کاپون» ساخت اما سال ۱۹۵۹ به نمایش در آمد.

ویسلون در این اثر سینمایی گانگستری، فرایند رشد آل کاپون در باند تبهکاران، جدال وی با رقبا، کشتار روز ولنتاین و دستگیری آل کاپون و انتقال وی به زندان الکتراز و در نهایت مرگ وی را نشان می دهد.

«رد استایگر» در این فیلم در نقش آل کاپون ظاهر شد.


۱۴ فوریه (روز ولنتاین) سال ۱۹۲۹ با طرح و نقشه آل کاپون و توسط افراد وی، اتفاقی رخ داد که «کشتار روز ولنتاین» نام گرفت. در این روز چهار نفر از اعضای گروه آل کاپون در حالیکه دو نفر از آنها لباس پلیس بر تن داشتند وارد یک گاراژ متعلق به گروه رقیب شدند و هفت نفر اعضای این گروه را با مسلسل به رگبار بستند و کشتند.

راجر کورمن سال ۱۹۶۷ با دستمایه قرار دادن این ماجرا، فیلم سینمایی «کشتار روز ولنتاین» را ساخت و «جیسون روباردز» با ایفای نقش آل کاپون در کنار جرج سیگال، رالف میکر، جک نیکلسون و بروس درن ظاهر شد.

«کاپون» عنوان دیگر فیلم زندگینامه ای ساخته استیو کارور است که سال ۱۹۷۵ ساخته شد. این فیلم نیز نگاهی به زندگی آل کاپون انداخته و «بن گازارا» نقش آل کاپون را بازی می کند.

برایان دی پالما که سال ۱۹۸۳ فیلم دیدنی «صورت زخمی» با بازی آل پاچینو و با گرته برداری از زندگی آل کاپون ساخته بود، سال ۱۹۸۷ فیلم تحسین شده «تسخیرناپذیران» را به نمایش در آورد.

دی پالما در «تسخیرناپذیران» روایتی از گروه چهار نفره فساد ناپذیر پلیس به ریاست «الیوت نس» ارائه می دهد که دست آنها به رشوه های آل کاپون آلوده نشده است.

فیلمنامه قوی، فیلمبرداری تماشایی، موسیقی زیبا و صحنه های اکشن بی نظیر، «تسخیرناپذیران» را از دیدگاه بسیاری از منتقدان به یکی از شاهکارهای دهه ۸۰ میلادی تبدیل کرد.

در این فیلم کوین کاستنر نقش الیوت نس و «رابرت دنیرو» نیز نقش آل کاپون را ایفا کرد.

الیوت نس مامور فدرال بود و اعضای گروه وی مهمترین نقش را در دستگیری آل کاپون به جرم فرار مالیاتی داشتند.

کوین کاستنر پس از «تسخیرناپذیران» به محبوبیت بی نظیری دست یافت و شون کانری برای بازی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را گرفت و اندی گارسیا نیز از گمنامی در آمد.

گرچه شون کانری اسکار را گرفت اما بازی رابرت دنیرو در نقش آل کاپون عالی از آب در آمده است.

انیو موریکونه نیز با ساخت موسیقی «تسخیرناپذیران» نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی متن شد. این فیلم همچنین دو نامزدی دیگر اسکار را برای بهترین طراحی صحنه و طراحی لباس در پی داشت.

«تسخیرناپذیران» افزون بر جلب نظر منتقدان، با استقبال مردم روبرو شد و به فروشی ۷۶ میلیون دلاری دست یافت در حالیکه مجموعه هزینه ساخت ۲۰ میلیون دلار بود.


آل کاپون سال ۱۹۳۱ به جرم فرار مالیاتی دستگیر و به ۱۱ سال زندان محکوم شد. وی پس از مدتی اقامت در زندان آتلانتا، به زندان مخوف الکاتراز انتقال یافت.

وی ۱۶ نوامبر سال ۱۹۳۹ از زندان آزاد شد سرانجام و در ویلای خود در فلوریدا در ۲۱ ژانویه سال ۱۹۴۷ در پی سکته درگذشت.

جاس ترانک در فیلم «کاپون» محصول ۲۰۲۰ نگاهی به روزهای آخر آل کاپون انداخته است. آل کاپونی که روزگاری قدرتمندترین گروه تبهکاری را هدایت می کرد و در روزهای آخر عمر به خاطر بیماری روحی و جسمی دچار فروپاشی و به موجودی غیر قابل تحمل تبدیل شده است. هیولایی که دیگر خانواده و حتی همسر نیز تحمل او را ندارد.

«کاپون» گرچه ریتم کندی دارد و ضرب سایر فیلم های گانگستری را ندارد اما بازی «تام هاردی» و گریم سنگین وی برای ایفای نقش آل کاپون و بازی وی، فیلم را دیدنی کرده است.

به هر روی و بطور یقین «کاپون» آخرین فیلم سینمایی در مورد «آل کاپون» نخواهد بود و باید منتظر ماند و دید کدام زاویه از شخصیت مخوف ترین تبهکار قرن گذشته می تواند دستمایه اثری دیگر شود و بار دیگر «صورت زخمی» را روی پرده نقره ای نمایش دهد.

رسانه سینمای خانگی- «عمار» مهمان خوزستان شد

اکران مردمی آثار جشنواره فیلم عمار از امروز در خوزستان آغاز شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، در این جشنواره امسال از استان خوزستان ۷۴ اثر ارسال شد که پس از داوری ۱۰ اثر به مرحله نهایی راه یافتند.

از امروز اکران مردمی جشنواره فیلم عمار در شهرهای مختلف خوزستان آغاز و فیلم‌های این جشنواره برای عموم به نمایش گذاشته می‌شود.

همزمان با برگزاری جشنواره فیلم عمار در بهمن ماه به مدت چهار شب فیلم و آثار برتر جشنواره در سینما اکسین اهواز به نمایش گذاشته خواهد شد.

یکی از برنامه‌های امسال جشنواره در استان خوزستان حمایت از تولید آثار در موضوعات فلسطین، غزه و جبهه مقاومت است.

رسانه سینمای خانگی- «در جست‌وجوی فریده» به اکران آنلاین رسید

مستند «در جستجوی فریده» از یکشنبه هفته آینده اکران آنلاین می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم مستند «در جستجوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی و کوروش عطایی در بخش «سینما آنلاین» پلتفرم فیلم‌نت اکران آنلاین می‌شود.

این فیلم که به عنوان نماینده ایران به اسکار ۲۰۲۰ معرفی شده از یکشنبه اول بهمن ساعت ۱۸ اکران آنلاین خود را با بلیت ۶۰ هزار تومان آغاز می‌کند، علاقمندان برای تماشای فیلم‌های اکران آنلاین فیلم‌نت نیاز به خرید و داشتن اشتراک ندارند و صرفا لازم است بلیت اکران خریداری کنند.

این مستند تاکنون در هیچ پلتفرمی عرضه نشده است و برای اولین بار نمایش خود در شبکه نمایش خانگی را با اکران آنلاین آغاز می‌کند.

«در جستجوی فریده» برنده‌ تندیس بهترین فیلم مستند از جشن خانه‌ سینما، برنده‌ چهار جایزه از جشنواره سینماحقیقت، برنده‌ تندیس بهترین فیلم مستند از جشن حافظ و … است.

در خلاصه داستان مستند «در جستجوی فریده» آمده است: «که ۴۰ سال پیش در ۶ ماهگی در حرم امام رضا (ع) در مشهد رها می‌شود و بعد از انتقال به شیرخوارگاه، توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته‌شده و به هلند برده می‌شود، او که در طول این ۴۰ سال به ‌خاطر ترس از سفر به ایران و عدم تمایل خانواده‌اش، به محل تولد بازنگشته، جست‌وجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعی‌اش آغاز می‌کند و برای اولین بار به ایران سفر می‌کند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعی‌اند ممکن است خانواده واقعی او باشند، ملاقات کند.»

سایر عوامل فیلم عبارتند از کارگردان: آزاده موسوی و کوروش عطائی، تهیه‌کنندگان: آزاده موسوی و کوروش عطایی، مدیر فیلمبرداری: محمد حدادی، تدوین‌گر: حمید نجفی‌راد، صدابردار: حسن شبانکاره، صداگذار: انسیه ملکی، موسیقی: افشین عزیزی، تصحیح رنگ و نور: بیلی ویچگل، دستیار کارگردان: صدف صادقیان‌پور، مدیر تولید (ایران) و عکاس: شاهین دانشفر، با حضور: الین فریده کونینگ و نگار رحیمی.

رسانه سینمای خانگی- گیشه امسال بالاخره به همت رسید

مدیرعامل موسسه سینماشهر عنوان کرد که فروش سینمای ایران از هزار میلیارد تومان گذشت. این میزان فروش ۲ ماه زودتر از موعدی که تخمین زده شده‌بود، محقق شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هاشم میرزاخانی درباره وضعیت فروش سینمای ایران گفت: فروش سینمای ایران در دی ماه از مرز هزار میلیارد تومان گذشت، پیش‌بینی ها این بود که تا پایان امسال به این رقم فروش برسیم اما استقبال مردم از سینما این عدد را رقم زد؛ به طوری که دو ماه زودتر از موعدی که تصور می‌شد این امر محقق شد.

وی با اشاره به آمار فروش امسال سینمای ایران افزود: طبق آمار سمفا از ابتدای فروردین سال ۱۴۰۲ تا ۲۴ دی فروش سینمای ایران بیش از هزار میلیارد تومان بوده است. همچنین تاکنون بیش از ۲۳ میلیون و ۴۷۲ هزار نفر در ۶۵۰ هزار سانس به تماشای فیلم‌ها در سینماها پرداخته‌اند. در این رقم، سهم فروش گیشه سینماها بیش از ۴۹۱ میلیارد تومان با بیش از ۱۲ میلیون نفر و سهم سامانه‌های فروش آنلاین از فروش سینما تاکنون بیش از ۵۰۸ میلیارد تومان با بیش از ۱۱ میلیون نفر مخاطب است.

بنا بر اعلام روابط عمومی موسسه، مدیرعامل موسسه سینماشهر درباره سهم فیلم‌های اکران شده در سال ۱۴۰۲ گفت: فروش فیلم‌های اکران شده در سال ۱۴۰۲ بیش از ۹۵۵ میلیارد تومان با بیش از ۲۲ میلیون و ۵۵۱ هزار مخاطب بوده است. همچنین سهم فروش گیشه سینماها از مبلغ فروش کل بیش از ۴۷۱ میلیارد تومان با بیش از ۱۱ میلیون نفر مخاطب بوده است. سهم سامانه‌های فروش آنلاین نیز ۴۸۴ میلیارد تومان با بیش از ۱۰ میلیون نفر مخاطب بوده است.

میرزاخانی با اشاره به آمار فیلم‌هایی که از سال گذشته به اکران خود در سال ۱۴۰۲ ادامه دادند، گفت: در آمار ارائه شده، فروش فیلم‌های سینمایی مانند «ملاقات خصوصی»، «بخارست»، «خط استوا» و… که در سال گذشته اکران شدند و اکران آن تا امسال ادامه داشت نیز محاسبه شده است، بیش از ۳۳ میلیارد تومان و بیش از ۷۱۳ هزار نفر مخاطب مربوط به این فیلم ها هستند که سهم فروش گیشه سینماها از فروش این فیلم‌ها بیش از ۱۶ میلیارد تومان با بیش از ۳۷۷ هزار نفر مخاطب بود. سهم سامانه‌های فروش آنلاین نیز از فروش این فیلم‌ها بیش از ۱۶ میلیارد تومان با بیش از ۳۳۶ هزار نفر مخاطب است.

وی ادامه داد: فروش سایر فیلم‌هایی که در سال ۱۴۰۲ تاکنون اکران شده‌اند (مانند فیلم‌های هنر وتجربه و فیلم‌های خارجی) نیز بیش از ۱۰ میلیارد و ۵۹۳ میلیون تومان با بیش از ۲۰۷ هزار نفر مخاطب بود. سهم سامانه‌های فروش آنلاین از فیلم‌های «هنر و تجربه» و خارجی امسال بیش از ۳ میلیارد و ۶۸۹ میلیون تومان با بیش از ۸۴ هزار نفر مخاطب بوده و سهم سامانه‌های فروش آنلاین نیز بیش از ۷ میلیارد تومان با ۱۲۲ هزار نفر مخاطب است.

میرزاخانی بیان کرد: تئاترهای کمدی که در سینماهای منتخب به اجرای برنامه می‌پردازند در این آمار محاسبه نمی‌شوند. همچنین میانگین قیمت بلیت نیز در سال ۱۴۰۲ حدود ۴۲ هزار تومان به ازای هر نفر است.

رسانه سینمای خانگی- ده‌نمکی ماجرای پرواز 655 را روایت می‌کند

مسعود ده‌نمکی از آغاز پیش تولید «پرواز ۶۵۵» خبر داد و گفت: تولید این اثر سینمایی برای سال آینده برنامه‌ریزی شده است.

به گزارش سینمای خانگی، مسعود ده‌نمکی در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: هم‌اینک پیش‌تولید فیلم سینمایی «پرواز ۶۵۵» شروع شده و کارهای آن در حال انجام است.

وی درباره کست (مجموع بازیگران و عوامل ساخت فیلم یا اثر نمایشی) این اثر سینمایی نیز گفت: هنوز بازیگران این کار مشخص نیستند.

ده‌نمکی همچنین درباره جشنواره چهل و دوم فیلم فجر هم اظهار داشت: نمی‌دانم. هنوز فیلم‌ها را ندیده‌ام.

مسعود ده‌نمکی پس از ۵ سال از آخرین کار سینمایی خود، برای تولید یک اثر جدید از شورای پروانه ساخت آثار سینمایی مجوز گرفته است.

سینمایی «پرواز ۶۵۵» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی مسعود ده‌نمکی و سید بهزاد زهرائی ساخته می‌شود.

پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر با شناسه «IR۶۵۵» از تهران به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ در خلال جنگ ایران و عراق (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) پس از توقف بین راهی در بندرعباس به سمت دبی در حرکت بود که با شلیک دو موشک ریم-۶۶ استاندارد از ناو یو اس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در ارتفاع ۱۲ هزار پایی بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک (زیر ۱۳ سال) بودند، جان باختند.

آخرین اثر سینمایی مسعود ده نمکی، «زندانی‌ها» محصول سال ۱۳۹۷ بود که کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی آن را خود او بر عهده داشت.

این فیلم در ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ در سینماهای کشور اکران شده بود. او در این میان تولید ۳ سریال «دادستان»، «آزادی مشروط» و «رستگاری» را نیز کارگردانی کرده است.

مسعود ده‌نمکی این روزها سریال جدیدی در گونه ماورایی را با نام «رستگاری» تولید می‌کند که بیش از ۲۰ بازیگر صاحب نام سینما و تلویزیون ایفای نقش می‌کنند و قرار است در ایام ماه مبارک رمضان روی آنتن رسانه ملی می‌رود.

رسانه سینمای خانگی- «عمار» سکوی پرش یک نسل بود

جشنواره فیلم عمار تنها جشنواره‌ی سینمایی ایران است که لقب مردمی بودن را به خود گرفته است. لقبی که مسئولیتی خاص به این جشنواره می‌دهد و آن را نسبت به باقی جشنواره های سینمایی در الویت مردم و مخاطبان قرار می‌دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلمسازان حاضر در جشنواره فیلم عمار هر سال یا از فیلمسازان گمنامی هستند که این جشنوراه به آن‌ها پر و بال می‌دهد و آنان را به سینما معرفی می‌کند یا سینماگرانی هستند که ملی و مردمی بودن جشنواره آنان را به حضور دوباره در این جشنوراه تشویق می‌کند.

چهاردهمین دوره این جشنواره اما از ۲۱ دی ماه در سینما فلسطین تهران آغاز به کار کرده و اکران فیلم های مستند داستانی پویانمایی فیلم ما تولیدات تلویزیونی و تولیدات فضای مجازی تا ۲۹ دی ادامه دارد.

این جشنواره که در این دوره نظم نوین جهانی را محوریت خود قرار داده، ۳۳۰۰ اثر رسیده به جشنواره را با همین محوریت داوری و تعدادی از آن ها را پذیرش کرده است. بیشترین آثار رسیده به جشنواره نیز آثار مستند هستند. حضور ۸۰۰ اثر مردمی نیز نشان از مردمی بودن جشنواره عمار و اقبال پررنگ مخاطبان از این جشنواره دارد.

دبیر این دوره از جشنواره مهدی اسعد است و حمید صالحی نیز مسئولیت اجرایی این دوره را بر عهده دارد. اسعد درباره تمایز رویکرد این دوره از جشنواره به خبرنگار سینمایی ایرنا گفت: رویکرد جشنواره امسال نظم جدید جهانی است. این رویکرد بر این تاکید دارد که جهان در حال تغییر است و ابر قدرت‌ها به سمت افول می‌روند و قدرت‌های جدیدی در جهان ظهور پیدا می‌کنند.

وی افزود: ما هم به عنوان کشوری که در منطقه اهمیت داریم، باید نقش خود را پیدا کنیم و به واسطه مردم کشورمان بتوانیم در این نظم جدید نقشی داشته باشیم.

برگ برنده جشنواره عمار در توجه به محتوا است

در ادامه محسن کریمیان تهیه کننده و کارگردان مستند که با دو اثر در جشنواره امسال حاضر است، درباره تمایز جشنواره عمار با باقی جشنواره های سینمایی گفت: برگ برنده جشنواره عمار در توجه به محتوا است. همه جشنواره ها فنی و تکنیکی به فیلم و سینما نگاه می‌کنند اما عمار به محتوا ارجحیت می‌دهد.

کریمیان تهیه کننده و کارگردان مجموعه مستند ضد است که فصل سوم آن این شب ها روی آنتن شبکه دوم سیما می‌رود. این مستند با موضوع آسیب شناسی سبک زندگی مدرن به مسائل و مشکلات مردم در جوامع مدرن می‌پردازد.

کریمیان امسال با یک قسمت از مجموعه مستند ضد به نام بحران مادرانگی و مستند گزارش کلارنبرگ در جشنواره حضور دارد. گزارش کلارنبرگ بر موضوع اخبار جعلی و تاثیر آن در زندگی انسان ها تمرکز می‌کند.

بسیاری از فیلمسازان برجسته از جشنواره عمار دیده شدند

در گزارشی از روز سوم این جشنواره همچنین مهدی دزفولی کارگردان و مستندساز در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا، جشنواره عمار را محلی برای حضور فیلمسازان کمتر شناخته شده دانست و گفت: عمار نقشی برای خود تعریف کرده بود که خیلی مهم بود. فقدانی را پر می‌کرد که به آن توجه نمی‌شد. فیلمسازانی که آثارشان به جشنواره های روشن فکری راه پیدا نمی‌کرد یا کارهای اول شان بود به عمار می آمدند.

دزفولی همچنین ادامه داد: عمار محلی برای دیده شدن و تشویق شدن فیلمسازانی بود که کارشان را در دید مخاطب قرار بدهند و فرصت حضور داشته باشند. به علاوه جنس کارها در این جشنواره بیشتر محتوایی بود تا فرمی.

این مستندساز ضمن اشاره به برخی مستندسازان برجسته‌ای که از جشنواره عمار به سینما معرفی شدند گفت: بسیاری از فیلمسازان برجسته حال حاضر از جشنواره عمار مطرح و دیده شدند؛ محمدحسین قاسمی تهیه کننده کارهای نرگس آبیار، اولین کارهایشان اینجا دیده شد یا آقای نقویان که در حال حاضر مدیر سیما فیلم هستند نیز اولین کارهایشان در جشنواره عمار به نمایش درآمد.

دزفولی افزود: عمار سکوی پرشی برای یک نسل بود و دغدغه مقدسی داشت. این جشنواره در برهه ای خودش تولید کننده بود اما الان این تولید کمرنگ تر شده است.

مجید رستگار، کارگردان و مستندساز نیز با اشاره به اهمیت جشنواره عمار،درباره ویژگی‌های منحصر به فرد آن افزود: جشنواره عمار تکمیل کننده جشنواره‌های دیگر است. این جشنواره به ایدئولوژی‌ها و سوژه‌هایی می‌پردازد که جشنواره‌های دیگر برای آن وقتی نمی‌گذارند و پرداختی به آن ندارند؛ سوژه هایی که بسیار مهم هستند.

وی ادامه داد: اگر هالییود این سوژه ها را در اختیار داشت، بهترین فیلم‌های سینمایی را از آن ها می‌ساخت یا بهترین مستندهایی که تاریخ به خود دیده از آن تهیه می‌کرد.

رستگار امسال با سه مستند کدهای سیاه، مردی با کیف قرمز و لاتارینو در جشنواره حاضر است. کدهای سیاه روایتی از تسخیر لانه جاسوسی و مردی با کیف قرمز درباره گذار آلمان از شرایط سخت پس از جنگ جهانی دوم است. این مستند به نقش دکتر محمد مصدق در این واقعه می‌پردازد.

کارگردان مستند کدهای سیاه گفت: این مستند مهم و استراتژیک است و روی تسخیر لانه جاسوسی تمرکز می‌کند. اینکه روند ۴۴ روز این ماجرا چطور می‌گذرد و ‌ها که هیچ اطلاعی از ایران نداشتند، بعد از دو روز از تسخیر لانه جاسوسی کاملا به لحاظ فرهنگی و هنری ایران را می‌شناختند؛ حتی جامعه شناسان آمریکایی درباره جامعه ایران صحبت می‌کردند.

توانمندسازی فیلمسازان، تمرکز فعلی جشنواره عمار

حمید صالحی، دبیر اجرایی جشنواره فیلم عمار درباره تولیدات و تمرکز فعلی جشنواره فیلم عمار گفت: در سال‌های اخیر جشنواره با توجه به توان خود آثاری را تولید کرده است. عمار تمرکز خود را بر توانمندکردن فیلمسازان گذاشته و با برگزاری کارگاه‌ها و کلاس‌ها در طول سال، سعی در تمرکز بر روی توانمندسازی فیلمسازان دارد.

صالحی در پایان با اشاره به حضور ۳۰ اثر در بخش داستانی تاکید کرد: امسال در بخش داستانی بلند و نیمه بلند و همچنین داستانی کوتاه و تیزرهای فرهنگی، بیش از ۳۰ اثر به مسابقه راه یافتند.

وی در پایان به بانک سوژه برای کمک به ایده پردازی فیلمسازان اشاره کرد و افزود: بانک سوژه ای به نام قصه ما داریم که مردم خاطرات، قصه ها و سوژه‌های خود را در آن وارد می‌کنند تا به فیلمسازان و مستندسازان پیشنهاداتی برای ساخت فیلم بدهند.

اکران فیلم‌های چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار تا ۲۸ دی در سینما فلسطین تهران ادامه دارد.

رسانه سینمای خانگی- تام کروز با «تاپ گان ۳» موفقیت را تکرار می‌کند؟

پس از اینکه فیلم «تاپ گان: ماوریک» به پرفروش‌ترین فیلم دوران حرفه‌ای تام کروز تبدیل شد، سومین قسمت از این فیلم نیز در دست ساخت است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «ارن کروگر» یکی از نویسندگان فیلم سینمایی «تاپ گان: ماوریک» به صور رسمی در حال کار بر روی فیلمنامه‌ای برای قسمت جدید از این فیلم است که قصد دارد با حضور مجدد تام کروز در کنار «مایلز تلر» و »گلن پاول» بسازد.

هنوز هیچ کارگردانی برای قسمت سوم فیلم «تاپ گان» تایید نشده است اما «جوزف کوشینسکی» کارگردان فیلم «تاپ گان: ماوریک» احتمالا در قسمت جدید به عنوان تهیه‌کننده پروژه حاضر خواهد بود.

فیلم «تاپ گان: ماوریک» با حضور تام کروز در نقش خلبان نیروی دریایی پیت (ماوریک) میچل، دنباله‌ای دیرهنگام برای قسمت اصلی فیلم «تاپ گان» در سال ۱۹۸۶ بود.

به گزارش گاردین، «تاپ گان: ماوریک» با فروش بیش از ۱.۴۹ میلیارد دلار در سرتاسر جهان پرفروش‌ترین فیلم دوران فعالیت تام کروز نام گرفت واز فیلم «ماموریت غیرممکن: فال اوت» در سال ۲۰۱۸ پیشی گرفت که فروش ۷۹۱ میلیون دلاری را در گیشه جهانی رقم زده بود.

کمپانی برادران وارنر به تازگی اعلام کرده که قراردادی غیرانحصاری با تام کروز امضا کرده‌اند تا به طور مشترک فیلم‌های سینمایی اصلی و فرانچایز را توسعه دهند و تولید کنند. با این حال، فیلم‌های «تاپ گان» متعلق به استودیوی رقیب یعنی پارامونت پیکچرز است و قسمت جدید آن نیز احتمالا فیلم بعدی کروز خواهد بود.

پارامونت پیکچجرز همچنین دارای حق انحصاری سری فیلم‌های «ماموریت غیررمکن» است که قسمت هشتم آن به دلیل همه‌گیری کووید به تعویق افتاد.

فیلم «ماموریت غیرممکن: روزشمارمرگ قسمت دوم» به کارگردانی کریستوفر مک کواری در ماه می ۲۰۲۵ اکران خواهد شد.

قسمت قبلی این سری فیلم با عنوان «ماموریت غیرممکن: روزشمار مرگ قسمت اول» را هم مک کواری کارگردانی کرد که درست قبل از دو فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» در سینماها به نمایش درآمد. علیرغم نقدهای مثبت، این فیلم با ۵۶۷ میلیون دلار در سطح جهانی کمتر از انتظارات فروخت. قسمت جدید و هشتم این فیلم قرار است با یک عنوان جدید راهی سینماها شود و داستان آن نیز دنباله وقایع «روزشمار مرگ قسمت اول» خواهد بود. 

رسانه سینمای خانگی- این کمدی‌سوزی است

با اکران «هاوایی» از چهارشنبه ۱۳ دی‌‎ماه، تعداد کمدی‌های اکران به عدد ۸ رسید که این آمار باتوجه به ظرفیت سالن‌های کشور، نمی‌تواند یک روال طبیعی برای نمایش آثار یک گونه پرطرفدار قلمداد شده و در نتیجه منجر به فیلم‌سوزی گسترده‌ای می‌شود که می‌تواند ابهت آماری سینمای امسال را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از صبح چهارشنبه ۱۳ دی ماه، کمدی هاوایی به عنوان جدیدترین فیلم اکران سینماها، به روی پرده رفت تا تعداد کمدی‌هایی که هم‌اکنون در حال نمایش هستند، به عدد ۸ برسد.

در حال حاضر، هتل، ویلای ساحلی، ورود و خروج ممنوع، جوجه‌تیغی، فسیل، گیج‌گاه و شهر هرت به روی پرده هستند که نمایندگان سینمای کمدی در اکران فعلی، با هاوایی به عدد ۸ فیلم می‌رسد که یک رکورد عجیب و قابل‌تامل در این حوزه به حساب می‌آید.

اینکه اقبال مخاطبان به کمدی در سال جاری، به بالاترین میزان خود طی سالیان اخیر رسیده، نمی‌تواند دلیل موجهی برای تعدد اکران آثار کمدی باشد چرا که نخستین نتیجه این هجمه، فیلم‌سوزی گسترده‌ای است که در این حوزه رقم خواهد خورد. به‌عنوان مثال، چه کسی گمان می‌برد که ویلای ساحلی با حضور رضا عطاران و پژمان جمشیدی و کارگردانی کیانوش عیاری، طی ۵ هفته نخست نمایش خود، تنها ۳۸ میلیارد تومان فروش داشته باشد. آن‌هم برای فیلمی که گفته می‌شد احتمالا رکورد فسیل را در گیشه خواهد شکست.

هاوایی در شرایطی به روی پرده رفت که چهار فیلم هتل، ویلای ساحلی، ورود و خروج ممنوع و فسیل، گیشه‌های قابل دفاعی دارند و سینماداران نیز ترجیح می‌دهند تا این روند را حداقل تا اکران نوروز ادامه دهند

این اتفاق قطعا در نتیجه فیلم‌سوزی بزرگی است که در عرصه سینمای کمدی رخ داده و سبب شده تا مخاطبان، عملا نتوانند به تماشای تمامی این فیلم‌ها بنشینند. تقسیم سالن‌ها میان این آثار و ترجیح و اقتضای مخاطب برای تماشای بخشی از ظرفیت کمدی سبب شده تا فیلم‌ها عملا نتوانند بر مبنای ظرفیت واقعی خود بفروشند.

حال آن‌که اگر فیلمی مانند ویلای ساحلی در زمانی که تراکم کمتری در اکران کمدی‌ها وجود داشت، به روی پرده می‌رفت، قطعا با استقبال بالایی مواجه می‌شد. هم‌چنان‌که فسیل در چنین فضایی اکران شد و توانست به این فروش خیره‌کننده برسد. درحالی‌که اگر همین فسیل در شرایط کنونی اکران می‌شد، شاید یک‌سوم فروش فعلی خود را نیز تجربه نمی‌کرد.

حالا هاوایی در شرایطی به روی پرده می‌رود که چهار فیلم هتل، ویلای ساحلی، ورود و خروج ممنوع و فسیل، گیشه‌های قابل دفاعی دارند و سینماداران نیز ترجیح می‌دهند تا این روند را حداقل تا اکران نوروز ادامه دهند. طبیعی است که در چنین شرایطی، هاوایی نمی‌تواند سهم به‌حق خود از سالن‌های سینمایی را به دست آورد و در رقابت با فیلم‌هایی که اعتماد مخاطبان را جلب کرده، مسیر دشواری پیش‌رو داشته باشد.

فیلم‌سوزی در سالیان اخیر، به دلایلی چون کرونا و عدم‌رغبت سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان به اکران، به کف خود رسیده بود اما برای امسال که رونقی شامل حال سینما شده، متاسفانه دوباره سربرآورده و در حال سرشکن کردن گیشه گونه کمدی است.

درحالی‌که همواره عرف بر این بوده که یک فیلم پرمخاطب، در راس هرم قرار داشت و سه تا چهار فیلم خارج از جریان اصلی فروش، به‌عنوان اهرم‌های کمکی، آن فیلم مهم را یاری می‌دادند تا درنهایت، مجموع گیشه، به عدد مطلوبی برسد درحالی‌که امروز، حداقل ۲ فیلم هتل و ویلای ساحلی، در راس هرم قرار گرفته‌اند و تعداد اهرم‌های کمکی، به بالاترین حد خود رسیده‌ است حال آن‌که می‌توان از این اهرم‌ها، برای دیگر برهه‌های زمانی اکران بهره برد و یک تقسیم هوشمندانه انجام داد.

این مدل فیلم‌سوزی، فارغ از تبعاتی که در گیشه به همراه دارد، هوشمندی رکوردهایی که برای امسال سینما حاصل شده را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهداز شورای صنفی نمایش انتظار می‌رود حالا که سینمای ایران در زمینه میزان مخاطب و گیشه، در حال رکوردزنی‌های متوالی است، این‌طور به فیلم‌سوزی دامن نزند یا لااقل این مدل اکران انبوه همزمان در یک گونه را برای زمانی نگه‌دارد که تعداد سالن‌های سینما از ۸۰۹ سالن فعلی، به حداقل ۱۰۰۰ سالن برسد تا با افزایش سرگروه، فیلم‌ها بتوانند سالن‌های به‌مراتب بیشتری نسبت به وضعیت امروز خود داشته باشند.

این مدل فیلم‌سوزی، فارغ از تبعاتی که در گیشه به همراه دارد، هوشمندی رکوردهایی که برای امسال سینما حاصل شده را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و سبب می‌شود تا منتقدان همیشگی سینمای ایران، آمارهای جذب مخاطب و گیشه امسال سینمای ایران را بیش از آن‌که درنتیجه تصمیم‌های مدیریتی بدانند، حاصل فعل‌وانفعالات ناگهانی و تب زودگذر تفسیر کنند.

بنابراین برای سینمایی که تا پایان سال با بیش از ۳۰ میلیون مخاطب، به گیشه ۱۲۰۰ میلیارد تومانی می‌رسد واجب است که طراحی و مهندسی دقیق‌تری بر مقوله اکران داشته باشد تا سینمای ایران، تنها به لحاظ مخاطب و گیشه، در راس هرم قرار نگیرد و پیش‌درآمد مدیریتی را نیز به خود ببیند.

رسانه سینمای خانگی- بازگشت ویژه فورد کاپولا به سینما

«فرانسیس فورد کاپولا» از اکران پروژه جدیدش «مگالوپولیس» که سال‌ها در فکر ساختش بود در سال جدید میلادی خبر داد و آن را اثری غیرمعمول خواند که هرگز خسته کننده نیست.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «فرانسیس فورد کاپولا» کارگردان نامدار آمریکایی درباره جدیدترین پروژه‌اش با عنوان «مگالوپولیس» که با هزینه شخصی ۱۲۰ میلیون دلاری ساخته است، گفت: «این فیلم در سال ۲۰۲۴ اکران خواهد شد و تنها چیزی که می‌توانم درباره آن بگویم این است که عاشق بازیگران آن هستم، این فیلمی غیرمعمول است که هرگز خسته کننده نیست. منتظر باشید و بیینید.»

در فیلم سینمایی «مگالوپولیس» بازیگرانی چون آدام درایور، فارست ویتاکر، ناتالی امانوئل، جان وویت، لارنس فیشبرن، اوبری پلازا، شیا لابوف، کلوئه فاینمن، کاترین هانتر و داستین هافمن به همراه دی بی سوینی، تالیا شایر، جیسون شوارتزمن، جیمز رمار و جیانکارلو اسپوزیتو مقابل دوربین رفته‌اند.

این فیلم که نویسندگی و کارگردانی آن را کاپولا بر عهده داشته در مارس ۲۰۲۳ در آتلانتا و نیویورک فیلمبرداری شد و در صفحه رسمی فیلم  آمده است: «سرنوشت رم دنیای مدرنی را گرفتار می کند که قادر به حل مشکلات اجتماعی خود در این داستان حماسی جاه طلبی سیاسی، نبوغ و عشق خطرناک نیست».

«مگالوپلیس» پروژه‌ای است که کاپولای ۸۴ ساله، مدت زمان طولانی در پی ساخت آن بوده و در نهایت پاییز ۲۰۲۱ اعلام شد که این فیلم با هزینه شخصی ۱۲۰ میلیون دلاری او مقابل دوربین می‌رود که  منابع مالی آن را از محل فروش املاک محبوبش در کالیفرنیای شمالی به دست آورده است.

گفته می‌شود کاپولا در ابتدا از فناوری تولید مجازی جدید مشابه سریال علمی-تخیلی «مندلورین» استفاده کرده است اما با افزایش چالش‌ها و هزینه‌های این رویکرد، تیم تولید تلاش‌ کرد به سمت رویکردی کم‌هزینه‌تر و سنتی‌تر روی صفحه سبز متمرکز شود.

«کاپولا» که هرگز پیش از این فیلمی با جلوه‌های بصری سنگین نساخته است، تقریباً تمام تیم جلوه‌های بصری خود را در دسامبر سال گذشته اخراج کرد.

«مارک راسل» یک از چهره‌های کهنه‌کار هالیوود در عرصه جلوه‌های بصری است که از آثارش می‌توان به «در ارتفاعات» و «گرگ وال استریت» اشاره کرد که به‌عنوان سرپرست تیم جلوه‌های بصری فیلم «مگاپولیس» را هدایت می‌کرد. البته «کاپولا» ۳۰ سال پیش نیز بخش جلوه‌های بصری خود را در فیلم «دراکولا»اخراج کرده بود.

این کارگردان تاکنون چندین فیلم ساخته که منتقدان آن‌ها را از بهترین‌های تمام دوران می‌دانند، از جمله «پدرخوانده» (۱۹۷۲) و دنباله آن در سال ۱۹۷۴، که هر دو برنده بهترین فیلم در اسکار شدند. با این حال او پس فیلم «دراکولای برام استوکر» محصول ۱۹۹۲، هیچ موفقیتی بزرگی نداشته است و آخرین بار در سال ۲۰۱۱ فیلم معمایی «توییکس» را مقابل دوربین برد که «وال کیلمر» و «بروس درن» در آن نقش آفرینی کردند.

وی سابقه طولانی در تولیدات چالش برانگیز دارد، وی در سال ۱۹۸۲ علاوه بر کارگردانی فیلم عاشقانه موزیکال «یکی از قلب»، تأمین مالی آن را نیز بر عهده داشت که فیلم موفقیتی چندانی در گیشه کسب نکرد و پس از سال ۱۹۸۴ فیلم «باشگاه کاتن» را با ستاره‌های سینما مقابل دوربین کرد که با حواشی فراوانی همراه شد و چندین نفر از عوامل فیلم به طور ناگهانی اخراج شدند.

اما هیچ یک از ساخته‌های «کاپولا»، به اندازه «اکنون آخرالزمان» با حواشی همراه نبود، فیلمی طاقت‌فرسا که همچون داستانش با جنون و هرج و مرج رو به رو بود. با این وجود، «اینک آخرالزمان» در سال ۱۹۷۹  دو جایزه اسکار برد و به یک فیلم کلاسیک تبدیل شد.

«فرانسیس فورد کاپولا» از بزرگترین فیلمسازان معاصر سینمای جهان است که از جمله افتخارات و جوایز سینمایی وی طی چهار دهه فیلم‌سازی می‌توان به جایزه‌ اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی در سال ‌۱۹۷۱ برای «پاتون»، جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی در سال ‌۱۹۷۳ برای «پدرخوانده»، جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه اقتباسی در سال ‌۱۹۷۵ برای «پدرخوانده‌۲»، جایزه بفتا بهترین کارگردانی در سال ‌۱۹۷۸ برای «اینک آخرالزمان»، جایزه دوربین جشنواره برلین در سال ‌۱۹۹۱، جایزه نخل طلا و جایزه فیپرشی جشنواره کن در سال ‌۱۹۷۹ برای فیلم «اینک آخرالزمان»، جایزه نخل طلا و جایزه بهترین فیلم معنوی جشنواره کن در سال ۱۹۷۴ برای فیلم «مکالمه»، جایزه گلدن گلوب برای بهترین کارگردانی در سال ۱۹۸۰ برای «اینک آخرالزمان»، جایزه گلدن گلوب برای بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه در سال ‌۱۹۷۳ برای «پدرخوانده»، جایزه ویژه پنجاهمین سال تأسیس جشنواره سن‌سباستین در سال ‌۲۰۰۲، شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز در سال ‌۱۹۹۲، جایزه صدف طلایی بهترین فیلم و جایزه فیپرشی جشنواره سن‌سباستین و … اشاره کرد. 

خروج از نسخه موبایل