رسانه سینمای خانگی- دلیل بی‌مهری به «بوی پیراهن یوسف» چه بود؟

فریدون جیرانی در دومین شب از دومین دوره سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» نکاتی را درباره بی‌مهری به فیلم «بوی پیراهن یوسف» از سوی مدیریت وقت ارشاد، مطرح کرد.

به گزارش سیننمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، شب دوم از دومین دوره سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» به همت سازمان سینمایی سوره و به میزبانی امیر قادری با هدف واکاوی شیوه شکل‌گیری و مدیریت سینمای ایران پس از انقلاب، شب گذشته یکشنبه ۱۴ آبان ماه با حضور فریدون جیرانی، ابوالحسن داوودی، ناصر شفق و محمود اربابی در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

امیر قادری میزبان برنامه در ابتدای نشست ضمن اشاره به اینکه مباحث طرح شده در سری دوم این نشست که مربوط به دهه ۷۰ است، ناخواسته به سمت تحولات دهه ۶۰ کشیده می‌شود، بیان کرد: دهه شصت دوره مرکزی تحولات سینمای ایران است که نمی‌شود از آن فرار کرد، به همین دلیل در جلسات قبل به طور مفصل به آن پرداختیم. دیگر وقت آن است که سینمای ایران را در دوران اصلاحات بررسی و مرور کنیم. آقای ابوالحسن داوودی به تازگی در مصاحبه‌ای با فریدون جیرانی عنوان کردند که آقای ضرغامی، جمال شورجه را به خانه سینما فرستاد اما ما نتوانستیم با او تعامل کنیم. پس از آن آقای شفق به خانه سیما فرستاده شد که تعاملاتمان بهتر شد.

ابوالحسن داوودی در ابتدای صحبت‌های خود درباره ارتباط عزت‌الله ضرغامی در زمان حضورش در وزارت ارشاد با خانه سینما عنوان کرد: یکی دو سال قبل از دوم خرداد ۱۳۷۶ بود که من همراه با مرحوم سیف‌الله داد وارد خانه سینما شدم. در آن دوره فضای سینما بیشتر ادامه همان جریان، سیاست و نگاه ایدئولوژیک دهه ۶۰ بود.

قادری یادآور شد: در آن سال برای اولین بار بحث سیاسی شدن سینما هم مطرح شد.

داوودی اما گفت: سوال اصلی این است که سینماگران سیاسی شدند یا سینما؟ فضای سینمای ایران از دوم خرداد به بعد نمایان‌تر شد. قبل از دوم خرداد ۱۳۷۶ سینمای ایران موضع سیاسی دقیقی نداشت. یعنی یک جریان روشنفکری در سینمای قبل از انقلاب داشتیم که تفکرش به جریان جدیدتر منتقل شده بود و جریان دیگری هم بود که با تفکر ایدئولوژیک دهه ۶۰ همراه بود، مانند هیات اسلامی هنرمندان. این ۲ جریان در آن مقطع مقابل هم بودند.

دوم خرداد سینماگران به سمت سیاست رانده شدند

وی ادامه داد: از سال ۱۳۷۶ و قبل از شروع دوم خرداد، سینماگران به سمت سیاست رانده و سیاسی شدند. دلیل اصلی آن هم حضور آقای خاتمی بود که در زمان حضور در وزارت ارشاد هم ارتباطاتی با سینماگران و شکل نگاهی متفاوت به سینما داشت اما گروهی که سینما را در آن مقطع اداره می‌کرد چه به لحاظ فکری و چه عملی، گروهی مستقل به نظر می‌آمدند و اینگونه نبود که بر اساس دستورات مقام بالاتر عمل کنند. آقای انوار خود به سیستم و شرایطی که ایجاد می‌کرد، معتقد بود و بر اساس استراتژی کاری خودش پیش می‌رفت‌. چیزی که ما بعداً در مدیریت‌های سینمایی کمتر دیدیم.‌

وی ادامه داد: در آن شرایط به نحوی، تفکر سیاسی به خانه سینما تلقین شد. یکی دو سال قبل از این جریانات وقتی من و مرحوم سیف‌الله داد عضو هیات مدیره خانه سینما بودیم، حتی تصورش را هم نمی‌کردیم که یک روزی خانه سینما در شرایطی قرار بگیرد که از هر وزیر و معاون وزیری بخواهیم در کمیسیون‌های تشکیل شده شرکت کند و به عنوان فعال فکری برنامه دهد!

داوودی تاکید کرد: بعد از رفتن مرحوم داد به معاونت سینمایی و زمانی که مسئولیت خانه سینما برعهده من بود، به معنای واقعی کلمه هر کس را که دعوت می‌کردیم، بلافاصله در آنجا حاضر می‌شد و جلسه تشکیل می‌داد. آن زمان فضای سیاسی هم شوک‌زده بود و جناح محافظه‌کار و اصلاح‌طلب بعد از جریان دوم خرداد شوکه شده بودند و تا مدتی فعالیت طرف مقابل کاملاً متوقف شد. این دورانی بود که ما توانستیم در خانه سینما بیشترین میزان فعالیت فکری و تحقیقی را برقرار کنیم و از آن، برنامه بیرون بیاوریم اما متاسفانه بعد از غالب شدن یکسری جریان‌ها و درگیری‌های خانه سینما، این اتفاقات به خوبی پیش نرفت.

قادری در ادامه گفت: چقدر از این ماجرا به دلیل ریشه‌های مشترک هنرمندان بود و چه قدر برای هنر و سینما بود؟

دیکتاتوری دلسوزانه محمد بهشتی در سینما

داوودی پاسخ داد: شاید این ارتباط و نزدیکی به این دلیل بود که اهالی سینما خاطره خوبی از روند تحولات سینمای بعد از انقلاب داشتند. به ویژه شخص محمد بهشتی که دیپلماسی فرهنگی بیشتری داشت و شرایطی را به وجود آورده بود که خودش اسم آن را دیکتاتوری دلسوزانه در ارتباط با اهالی سینما گذاشته بود. در آن مقطع توجهی به سینما شد و دیگر این نبود که سینما عنصری مزاحم باشد و برخی بخواهند بگویند ما به سینما نیاز نداریم.

در این بخش از برنامه ناصر شفق اظهار کرد: من اعتقادی به اینکه سینمای ایران را به دهه‌های مختلف تقسیم می‌کنند، ندارم. از نظر من سینما نهالی است که از ۱۳۰۹ کاشته شده و هرکسی که آمده این نهال را آبیاری کرده است. نمی‌توان سینما را دسته‌بندی کرد، بلکه فیلمسازهای شاخص، در هر دوره‌ای تعیین‌کننده وضعیت سینما هستند. من حتی به سینمای قبل و بعد از انقلاب اعتقاد ندارم، هر دوی آن‌ها یک سینماست. این سینما به دلیل زحمات افراد در هر ۲ دوره توانسته ادامه پیدا کند.

سینماها بعد از انقلاب، چه مدت تعطیل بود؟

وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب، سینماها از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا تابستان ۱۳۵۸ تعطیل شدند. در تابستان هم فیلم‌های قبل از انقلاب مانند «گزارش» کیارستمی و «از نفس افتاده» را پخش می‌کردند. فیلم‌های بروسلی هم اکران می‌شد و می‌توان گفت سینما به مقدار زیادی آزاد بود.

در واکنش به این بخش از اظهارات شفق، فریدون جیرانی متذکر شد: البته سینماها از ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۲ اسفند همان سال تعطیل شدند و سپس با دستوری که حضرت امام خمینی (ره) برای پایان اعتصابات دادند، باز شدند و اکران فیلم‌ها هم از سر گرفته شد.

شفق در ادامه صحبت‌های خود گفت: در همان دوران آقای مهدی کلهر معاون سینمایی و آقای سیدجوادی معاون هنری شدند. من در آن دوره دبیر جشنواره تئاتر ۱۷ شهریور و رییس سیاست‌گذاری سینمایی جشنواره وحدت بودم و با آن‌ها درباره رونق گرفتن سینما به وسیله برگزار کردن جشنواره صحبت کردم. من معتقدم که در دهه ۶۰ جریانات خوبی در سینما شکل گرفت و می‌خواهم بگویم در طول تاریخ صد ساله سینمای ایران، باید قدردان هرکسی باشیم که آجری روی آجر دیوار این سینما گذاشته و قد کشیده است و بسیاری از امکانات دولت را به سینما تزریق کرد.

وی با اشاره به اینکه در سال ۱۳۷۶ بنیان‌گذار و مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بوده است، در پاسخ به این پرسش که آیا سینماگران در آن سال به ۲ جبهه طرفداران آقای خاتمی و طرفداران آقای ناطق نوری تقسیم شده بودند یا نه؟ مطرح کرد: من به این گزاره اعتقادی ندارم. چرا که سیدمحمد خاتمی ۹ سال وزیر ارشاد بود و سابقه خوبی بین سینماگران داشت. سینماگران هم به ایشان علاقه داشتند.

سینماگران هیچ‌گاه آگاهانه و حزبی وارد سیاست نشدند

داوودی در این میان تأکید کرد: حضور ناصر شفق در واقع به دورانی برمی‌گردد که خانه سینما یک ناظر و رابط با وزارت ارشاد داشت و با حضور ایشان ارتباط خانه سینما با وزارت ارشاد ارگانیک شد و بسیاری از مسایل گذشته که باعث سوتفاهم می‌شد، برطرف شد. پیش از آن جواد شمقدری نماینده ارشاد در خانه سینما بود که نمی‌توانستیم با او تعامل کنیم. ناگفته نماند سینماگران در دوم خرداد به این نتیجه رسیدند که سیاست ابزاری است که می‌توانند حرف خود را با آن بزنند و حقوق خود را به عنوان فیلمساز به دست آورند. سینماگران هیچ زمان به صورت سیستماتیک، آگاهانه و حزبی وارد عرصه سیاست نشدند.

در ادامه محمود اربابی عنوان کرد: من در سال‌های دهه ۶۰ دانشجوی سینما بودم. آنچه که الان می‌دانم به دلیل ارتباط و مطالعه است و من به شخصه درگیر ماجرا و اتفاقات نبودم. ای کاش عنوان این نشست را «بر سینماگر ایرانی چه گذشت» می‌گذاشتید. مهم این است که بدانیم دیدگاه‌های غالب در دوره‌های مختلف چه بر سر سینماگران آورده است.

امیر قادری در پاسخ گفت: شاید دلیلش این باشد که سینمای ایران همیشه صنفی و بر اساس صنف بررسی شده و معمولاً منافع مخاطب و ارتباط سینما با جامعه به شکل جدی در آن مورد بررسی قرار نگرفته است.

اربابی افزود: سینمای ایران از گذشته جریان موثری در جامعه بوده و هست. سینما بعد از انقلاب براساس بررسی آماری و کیفی یک نسبت کاملاً متفاوتی با سینمای قبل از انقلاب دارد. سینمای ایران قبل از انقلاب، یک سینمای بومی داخلی بود. بنا به دلایل مختلف عرضه خارجی و شناخت بین‌المللی از سینمای ایران وجود نداشت. قبل از انقلاب جشنواره تهران را داشتیم اما به جای معرفی سینمای ایران به جهان بیشتر سینمای جهان به ایران معرفی می‌شد. این در حالی است که بعد از انقلاب برای معرفی سینمای ایران به جهان برنامه‌ریزی شد.

وی ادامه داد: من طبق مطالعاتم از دهه ۶۰ می‌گویم که فیلمسازان موفق آن دوره محصول تفکر همان دیکتاتوری دلسوزانه مدیریت سینما در آن دوره هستند. سینماگران آن دوره احساس می‌کردند در مقابل نگاهی که ممکن بود بر اساس آن اساساً سینمایی وجود نداشته باشد، باید تلاش کنند تا سینما بماند.

داوودی درباره این موضوع گفت: من فیلمسازی هستم که کل هویتم را مدیون کارکرد همان زمان هستم. یعنی اگر همان دوره شخص بهشتی وجود نداشت، سینماگر نمی‌شدم.

سال ۶۹ هشتاد و یک میلیون مخاطب سینما داشتیم

اربابی در ادامه اظهار کرد: اما درباره اینکه چگونه سینماگران به سیاست دل بستند، باید تاریخ را مرور کنیم. متوجه می‌شویم که تا سال ۱۳۶۸ ارتباط بین سینما و مخاطب در حال افزایش بود. به شکلی که بیشترین مخاطب سینمای ما به تاریخ ۱۳۶۹ مربوط است که هشتاد و یک میلیون نفر به سینما رفتند. از سال ۱۳۶۹ به بعد این آمار سقوط می‌کند. الزاماً نمی‌توان این آمار را به کارکرد سینما و سینماگران ربط داد بخشی از آن به سیاست‌گذاری و حتی شرایط جامعه و رویکرد مردم هم بازمی‌گردد. هر چه از سال ۱۳۶۹ به جلو حرکت می‌کردیم سیاست‌گذاری‌ها و سخت‌گیری‌ها کم‌رنگ می‌شد. به طوری که در اواخر دهه ۶۰ تعداد فیلم‌هایی که وجه داستان‌گویی و قهرمان‌پردازی‌شان پُررنگ‌تر بود، فروش بیشتری هم داشتند.

این مدیر سینمایی سابق در ادامه عنوان کرد: سال ۱۳۷۲ سال تعیین کننده‌ای برای سینمای ایران است چرا که تمام فشارهای درست و غلطی که برای حذف جریان سیاست‌گذاری‌های دهه ۶۰ وجود داشت، به نتیجه می‌رسد. آقایان انوار و بهشتی مجبور می‌شوند از سینما بروند. در این مرحله شخصی مانند آقای لاریجانی از سینما به تلویزیون می‌رود و مدیران سینمایی را که از دید خودش دیدگاه‌های قابل دفاعی داشتند، به آنجا می‌برد. بعد از آن هم آقای بهشتی به میراث فرهنگی رفت و اما آقای انوار هم دیگر هیچ مسئولیتی را نپذیرفت.

وی افزود: پس از آن، آقای ضرغامی و دوستانش روی کار آمدند و آقای میرسلیم هم وزیر شد. در سال ۱۳۷۲ ابتدا شرایط نامتعادل شد و سینماگران نگران شدند که چه اتفاقاتی قرار است، رخ دهد تا به سال ۱۳۷۶ رسیدیم. در این میان آلترناتیو وزارت ارشاد و معاونت سینمایی در حد فاصل سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۲ حوزه هنری بود. حوزه هنری در آن زمان با معاونت سینمایی تعارض و اختلاف داشت. معاونت سینمایی معتقد بود که حوزه هنری هم باید مانند بقیه مقررات را رعایت کند. ضمن اینکه حوزه هنری همه سینماها را تا قبل سال ۱۳۷۰ در اختیار گرفته بود. در پایان سال ۷۲ ناخودآگاه حوزه هنری به معاونت سینمایی نزدیک شد و اختلاف دیدگاه‌ها به نسبت قبل بسیار کمرنگ شده بود.

اربابی ادامه داد: در سال ۱۳۷۲ مدرسه کارگاهی فیلمنامه‌نویسی حوزه هنری راه افتاد. در نگاه این مدرسه فیلمنامه مهم بود و باید برایش سرمایه‌گذاری می‌کرد. فیلمسازان اگر با هم کار کنند، در سرنوشت فیلمنامه موثر است و در نهایت سینما با مردم معنا پیدا می‌کند. در این مدرسه نزدیک به ۷۰ نفر از فیلمسازان، نویسندگان و کسانی که در سینما بودند، در این مدرسه حضور پیدا کردند از جمله مرتضی پورصمدی، فریدون جیرانی و …. شاید تنها فیلمسازان برجسته‌ای که در مدرسه حضور نداشتند، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و رخشان بنی‌اعتماد بودند. در آن فضا ضمن صحبت کردن درباره فیلمنامه، خود جمع حاضر محصول فضای اجتماعی پیرامون بودند که نگرانی‌شان کار نکردن فیلمسازان بود.

سینماگرانی که با تنور داغ انتخابات ۷۶ همراه شدند

وی تأکید کرد: بعد از رسیدن به سال ۱۳۷۶ و زمانی که تنور انتخابات داغ بود افراد جمع مدرسه فیلمنامه‌نویسی تصمیم گرفتند در اتفاقاتی که قرار بود، رخ دهد، سهیم شوند تا بتوانند وضعیت موجود را تغییر دهند. بر خلاف نظر آقای داوودی من معتقدم بخش زیادی از فیلمسازان ما نگاه سیاسی داشتند. این شرایط باعث شد بیانیه معروف فیلمسازان بیرون بیاید. بله ۲ دسته وجود داشت اما نسبت این ۲ دسته با کل سینما ۵۰-۵۰ نبود بلکه ۱۰ به ۹۰ بود. در اینجا شکل به سیاست آمدن فیلمسازان، معنا پیدا می‌کند.

در ادامه اکبر حر به عنوان یکی از سینماگران پیشکسوت که در جمع مخاطبان نشست حضور داشت، عنوان کرد: ما سینمای بعد از انقلاب را فقط مدیون شخص امام خمینی (ره) و جمله معروف‌شان هستیم که فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم.» در روند انقلاب ۲ نماد فرهنگی و اقتصادی یعنی بانک‌ها و سینماها مورد آتش‌سوزی قرار گرفت. ما زمانی در سینما دچار مشکل شدیم که فتوای امام (ره) را کنار گذاشتیم و به سراغ فیلم‌هایی رفتیم که مصداق تهاجم فرهنگی بودند.

داوودی در این میان گفت: در صحبتی که من کردم ۲ جریان فکری ابتدای انقلاب بود، یکی به دنبال حذف کلی سینما بود و دیگری قصد نگه داشتن سینما را داشت. صحبتی که امام (ره) در بهشت زهرا (س) انجام داد، کدی شد که بتوانند با آن سینما را نگه دارند اما سینما را افراد نگه داشتند و فقط یک حرف آن را سرپا نگه نداشت. سینما با آقای بهشتی به ویژه که آقای انوار موقعیت اجرایی داشت نه تالیفی و فکری، یک دوران کودکستان، دبستان، دبیرستان و ورود به دانشگاه را طی کرد.

وی افزود: عملاً شرایط سینما در آن سال‌ها مانند کسی بود که وارد کودکستان می‌شود اما پس از گذشت سال‌ها که عنصر سینما رشد کرد و به تعبیری چموش شد، مساله جدی برای خود سینماگران و کسانی که می‌خواستند آن را تحت سیطره خود دربیاورند، ایجاد کرد. جریان فکری آن دوره، سینما را به صورت انحصاری در خدمت ایدئولوژی می‌خواست. تفکرات سینمای دهه شصت، ۲ وجهی بود در کنار دیکتاتوری موجود در برخی مدیران، تفکر سازنده‌ای هم وجود داشت که سینمای ایران، وجودش را به آن مرهون است.

ورود گروه‌های مذهبی به سینمای ایران

فریدون جیرانی با اشاره به اینکه اکبر حر به جریان معتقد به سینمای اسلامی تعلق دارد، عنوان کرد: تا قبل از صحبت امام خمینی (ره) در بهشت زهرا (س) در محافل مذهبی رادیو، سینما و تلویزیون حرام بود. یعنی به سینما نمی‌رفتند، در رادیو فقط اخبار گوش می‌دادند و تلویزیون زمان شاه را هم تماشا نمی‌کردند. واژه سینمای اسلامی از ابتدای انقلاب به وجود آمد اما شناختی نسبت به آن وجود نداشت و عده‌ای که مخالف بودند نمی‌دانستند با آن، چه کنند. بخشی که مخالف سینما بود تا قبل از انقلاب و در محافل مذهبی سینما را می‌زد. در میان گروه‌های مذهبی هم غیر از فداییان اسلام که درباره سینمای مستند نظر داده بودند، هیچ گروه مذهبی درباره سینما نظر نداده بودند. به همین دلیل پس از صحبت امام (ره) بود که محافل مذهبی وارد سینما شدند.

اکبر حر در پاسخ به این پرسش که جریان او و افرادی مانند جواد شمقدری از چه سالی وارد میدان سینما شدند، عنوان کرد: از سال ۵۹ که جزو انجمن اسلامی دانشگاه بودیم وارد سینما شدیم.

زمانی که فارابی امکانات می‌داد و مخاطب مهم نبود!

ابوالحسن داوودی با پیگیری ادامه مباحث خود، ضمن اشاره به اینکه یکسری فیلم‌ها در دوران کودکستانی سینمای ایران ساخته شده است، تاکید کرد: در آن مقطع خود فارابی همه امکانات را می‌داد و بخش سرمایه‌گذاری خصوصی و مخاطب اصلاً مطرح نبود، یعنی سینما در یک شکل و تصویر دیگری زاده شد. در این دوره و به‌دلیل شکل تفکر حاکم بر سینما، سینمای ایران نتوانست با تمام حمایت‌ها به جز فیلم‌های معدودی مانند «بازمانده» که ویژگی‌های خود را داشتند، با مخاطب ارتباط بگیرد.

در همه دوران‌های سینما، عده‌ای حذف شده‌اند

داوودی در پاسخ به این پرسش قادری که آیا فکر نمی‌کنید که مشکل مدیریت دهه ۶۰ همین ایراد را داشت و آن زمان هم آقایان بهشتی و انوار به دنبال حذف برخی جریان‌ها بودند، گفت: در همه دوران‌ها عده‌ای حذف شدند، در دوره اصطلاحات هم همینطور. امروز اما میزان حذف‌شدگان سینما از همه دوره‌ها بیشتر است. شرایطی که در مدیریت الان وجود دارد، میزان حذف‌شدگی را از همه دوره‌های بعد انقلاب بیشتر و وحشتناک‌تر کرده است.

اختلافات امروز سینما، واقعاً اختلاف است!

شفق در ادامه با اشاره به اینکه اختلافاتی که در حال حاضر در سینما به وجود می‌آید، جدی جدی اختلاف است، بیان کرد: آن زمان حتی در سال ۷۶ اختلاف به معنای واقعی نبود. چراکه همه می‌خواستند کمک کنند سینما پا بگیرد نه اینکه پای آن را بکشنند. من زمانی انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را تشکیل دادم که احساس کردم سینمای دفاع مقدس متولی ندارد. البته خیلی‌ها دوست داشتند کمک کنند. ما در آغاز فعالیت سالی ۲ تا ۳ فیلم ساختیم و بعد در یک سال هم تجربه ۲۲ فیلم را داشتیم. به طور متوسط ۳۰ درصد فیلم‌ها در سال برای دفاع مقدس و از حمایت‌های دولت برخوردار بود. ناگفته نماند که ما کلی امکانات رایگان در اختیار سینماگران قرار می‌دادیم. جلسه‌ای را با آقای لاریجانی داشتیم که پیشنهاد کردم حق رایت فیلم‌های دفاع مقدس را خریداری کنند. مثلاً به دنبال آن بودیم که فیلم «بوی پیراهن یوسف» با پیش‌خرید تلویزیون شکل بگیرد چون اثر خوبی بود.

وی یادآور شد: در این دوره ۸۲ فیلم ساخته شد و بیشتر آثار خوب دفاع مقدس از سال ۶۹ تا ۷۵ ساخته شد. من سینما را به صورت آکادمیک دنبال و احساس می‌کردم وضعیت سینما فاجعه است. در دهه ۶۰ دولت به سینما سوبسید می‌داد اما از ۷۴ یا ۷۵ بحث کمبود بودجه مطرح شد و اینکه بخش خصوصی باید شکل بگیرد. ما هم دوست داشتیم سینما خصوصی باشد.

از ۴۸۰ سالن سینما به ۱۸۰ سالن رسیدیم!

شفق افزود: آن زمان که آقای حیدریان مدیرکل نظارت بود، می‌گفت شما یک بار شرکت را تایید می‌کنید پس لزومی ندارد شرکت برای پروانه فیلمسازی‌اش اقدام کند و این مسئولیت برعهده تهیه‌کننده است. اتفاق ناگواری که در سینمای ایران رخ داد مصادره سینماها بود. طی این اتفاق بخشی از سینماها به داروخانه، انباری، دفتر فلان‌آقا و … تبدیل شدند و یکباره برای جمعیت ۳۶ میلیونی از تعداد ۴۸۰ سالن سینما به ۱۸۰ سالن رسیدیم! بعد از این اتفاق من سال ۷۷ دیگر نمی‌توانستم در انجمن بمانم چراکه مشکل اصلی، دیگر تولید نبود. ما نزدیک به پانصد نفر فیلمساز داشتیم که توانایی کار داشتند اما ۱۰ تا ۱۵ سالن بیشتر موجود نبود و مابقی آثار می‌سوختند. در حقیقت آن زمان ۳ تا ۴ فیلم پرفروش داشتیم و بقیه آثار در اکران ورشکست می‌شدند.

شفق با اشاره به اینکه بعد از این اتفاق فیلم‌ها شروع به قشری‌گری و حرکت بر اساس سلیقه عام کردند، تصریح کرد: البته من مخالف این اتفاق نبودم و در دوره اصطلاحات طرح پردیس‌های سینمایی را دادیم. آن زمان با آقای داوودی و مرحوم داد مباحث مختلفی را مطرح کردیم و جلسات متعددی گذاشتیم. حتی به مرحوم داد پیشنهاد دادیم که عضو هیات مدیره انجمن شود و ما هم با خانه سینما تعامل کنیم. در این میان چه کسانی مخالفت کردند؟ خانه سینما، حوزه هنری، اتحادیه تهیه‌کنندگان و…. دلیلشان هم این بود که قدرت ما افزایش پیدا می‌کند. درحالی که من در طرح پیشنهادی گفته بودم که یک سالن برای من نباشد. در این میان شاید بتوان گفت از کارگردان و فیلمبردار تا تدوینگر، موسیقیدان و نویسنده‌ای که کار بزرگ کرده است، با ما مشکل داشتند.

وی ادامه داد: در این مسیر وزیر ارشاد، وزیر مسکن و آقای حیدریان همراه بودند. یکبار هم از غلامرضا موسوی پرسیدم که چرا با ساخت سالن سینما مخالفت کرد، گفت ما مخالفت نداشتیم اما انگار چون شخص من دنبال این قضیه بودم، مخالفت کردند. من اعتقاد دارم که سینماگران و فرهنگیان از سیاستمداران محترم‌تر و قوی‌تر هستند. یک سینماگر باید به سیاستمدار بگوید که پایش را کجا بگذارد و فرهنگ فراتر از سیاست است. باید به این مساله توجه کنیم هنرمند، هنرمند است و کسی حق ندارد بالای سرش باشد و بگوید این کار را بکند یا نه.

شفق در پاسخ به این پرسش قادری که آیا برای قدرتمند شدن سینماگران پیشنهاد ساخت سالن سینما داده است، تصریح کرد: بله. ما به تلویزیون هم پیشنهاد دادیم که برای سینما و ورزش برنامه زنده پخش کند و برنامه «سینما دو هزار» در شبکه پنج و بعد برنامه «نود» در شبکه سه بر این اساس شکل گرفت. بعد هم که برنامه «هفت» ساخته شد که علاقه‌مند بودیم به صورت زنده پخش شود چراکه سینما زنده باشد، جامعه زنده است.

«بوی پیراهن یوسف» چرا مورد بی‌مهری قرار گرفت

وی در جواب به سوال فریدون جیرانی مبنی بر اینکه در آن زمان که مسئولیت داشته است، «بوی پیراهن یوسف» مورد بی‌مهری مدیران قرار گرفت و درجه ب به آن دادند. چرا این اتفاق افتاد؟ اظهار کرد: قبل از این فیلم، ما دو سه تا مشکل عدیده سر آثار دفاع مقدس داشتیم که من به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم و گفتم ما در ادامه نمی‌توانیم قوی عمل کنیم چون هر لحظه می‌گویید قهرمان قصه را عوض کنیم و یا از بازیگر ستاره استفاده نکنیم! برای اولین بار در فیلم «بوی پیراهن یوسف» با بازی نیکی کریمی و علی نصیریان برخی معیارها تغییر کرد. من خودم زمانی که با علی نصیریان صحبت کردم، می‌گفت بهترین بازی تاریخ سینمای من، این اثر بود اما در جشنواره آن سال به ایشان جایزه ندادند. ما تمام تلاشمان این بود که بازیگران ستاره بتوانند در فیلم‌های سینمایی دفاع مقدس بازی کنند.

جیرانی اما تاکید کرد: این نکته شما درست است. ناگفته نماند که هم «بوی پیراهن یوسف» و هم «برج مینو» مورد بی‌مهری قرار گرفتند و آقای ضرغامی درجه ب به آن‌ها داد چراکه قهرمان هر ۲ زن و نیکی کریمی بود.

ابوالحسن داوودی در ادامه اظهار کرد: صحبت‌های آقای شفق حاصل شرایط فکری در آن دوره به ویژه از دهه ۷۰ مشخصاً از ۷۲ به بعد بود که سینما از مرحله کودکستانی و دبستانی خارج و وارد جایی شد که بخش خصوصی به آن ورود کرد. من خیلی موافق تعبیری که ایشان درباره گران کردن سینما به کار برد، نیستم. درست است که سینما کمک‌های سوبسیدی کمتری دریافت کرد اما گران نشد. اتفاقاً بعداً در دورانی گران شد که عملاً مدیران فرهنگی خواستند قدرت سینما را در انحصار بگیرند و چون نمی‌توانستند و عملاً سینما گسترش پیدا کرده و توانسته بود با مخاطب ارتباط بگیرد به ویژه بخش فرهنگی سینما که صاحب عقیده بود، سعی کردند از طریق نهاد و وارد شدن سرمایه‌های دولتی که وابسته به نهادهای مختلف بود، شرایطی را به صورت تدریجی بدون اینکه مشخص باشد، وارد سینما کنند که آن تبدیل شد به قراردادهایی که اول هم در عرصه بازیگران ستاره‌ها بروز کرد.

وی ادامه داد: یعنی در آن دوران عملاً تسویه‌ای در سینما اتفاق افتاد، یعنی اگر من به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده فیلم «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» و یا «بوی خوش زندگی» را ساختم از آن دوران به بعد دیگر این امکان برایم مهیا نبود و باید سراغ سرمایه‌گذار می‌رفتم که آن هم به دلیل گران شدن سینما شرایط خود را داشت. در حقیقت سرمایه بخش خصوصی به راحتی نمی‌توانست وارد سینما شود و آن را اداره کند. اینگونه سینما خود به خود رانده می‌شد به طرف بخشی که می‌توانستند فیلم‌های کلان با سرمایه کلان تولید کنند. این سرمایه کلان باعث گران شدن سینما شد و آن را از دسترس کسانی که می‌خواستند تولید کنند، خارج می‌کرد.

این فیلمساز در پاسخ به مخالفت خانه سینما با سالن‌سازی که از سوی ناصر شفق مطرح شد هم گفت: من در آن دوران در خانه سینما حضور داشتم. این بحث ربطی به خانه سینما نداشت. ساختار خانه سینما، ساختاری نبود که با چنین جریانی موافقت یا مخالفت کند. اصولاً سینما از سال ۷۲ به بعد که وارد مرحله توجه به بخش خصوصی شد تبدیل به سینمای گنجشک روزی شد به جای آنکه صنعتی، خودکفا شود. یکی از مواردی که بعد از رفتن مرحوم داد به معاونت سینمایی تاکید کردیم، رسیدن به یک نظام سینمایی بود. ناگفته نماند که خانه سینما و وزارت ارشاد آن زمان بیشترین و ارگانیک ترین ارتباط را با هم داشتند. تعریف اولیه این بود که مسئولیت به جریان فیلمسازی سپرده شود و نظارت دلسوزانه اولیه که گاهی مواقع دیکاتوری می‌شد و گاهی کمک می‌کرد، به سینماگر داده شود.

داوودی در جواب به این سوال قادری که چرا گفته می‌شود سال ۸۰ سینما به لحاظ اقتصادی شکست خورد؟ مطرح کرد: مساله این بود که جریان تولید فیلم نتوانسته بودند این ارتباط را با جریان سرمایه‌داری که از بیرون سینما وارد می‌شد، درک کنند. جریان سرمایه‌گذاری به آن شکل وارد نشده بود و سینماگران نسبت به عناصری مانند این موضوع بدبین بودند یعنی تصور می‌کردند یک نفر سفره‌ای پهن کرده و می‌خواهد همه چیز را به انحصار دربیاورد. این مساله از هر ۲ طرف مقاومت ایجاد می‌کرد.

خانه سینما از ابتدا به‌صورت معکوس بنا شد!

وی ادامه داد: ما در همان دوره‌ای که در خانه سینما بودیم برای ایجاد تفکر سینمای صنعتی و سینمایی که به جای متکی به تک محصولی، کمپانی شکل بدهد، گروهی را جمع کردیم و سینماگستر را به تعبیر کمپانی شکل دادیم تا در عرصه سینماداری، تولید، آموزش و به روز کردن سینما کمک کند اما مقاومت‌هایی از همه جوانب بود. اولین جریانی که مخالفت کرد جریان محافظه‌کاری سرمایه‌دار سینما بود، کسانی که از قبل از انقلاب تک به تک پول می‌گذاشتند و فیلم‌فارسی را تقلید می‌کردند. مشکلشان این بود که این جریان می‌تواند عرصه آنها را تنگ کند چون به مخاطب توجه دارد. بلافاصله جریان دولتی هم احساس کرد عوامل کنترل‌کننده از دست آنها خارج می‌شود، منظور عوامل نظارت و هدایتی است که برای خود تعریف کرده بودند. بنابراین جریان دولتی هم به صف مخالفان جدی درآمد و یک سال بعد سینماگستر منحل شد. من از خانه سینما دفاع نمی‌کنم چراکه از ابتدا به صورت معکوس بناگذاری شده و سیستم صنفی معیوب و هرمی بود. این اشکال هنوز وجود دارد و باعث می‌شود هر نوع تنوع و استقلال در خانه سینما با مشکل مواجه کند.

قادری ادامه داد: به نظر می‌رسد در این دوران بیشتر از اینکه سینما برای مخاطبش بجنگد چه از طریق ایجاد کمپانی و یا تولید محصولات مشخص، مدام گروه‌های مختلف در سینما بر سر منافع خود دعوا می‌کردند.

جیرانی در ادامه نشست درباره توجه به مخاطب در دهه ۶۰ عنوان کرد: فیلم‌های «سناتور» در سال ۶۳، «گل‌های داوودی» در سال ۶۴، «گمشده» در سال ۶۵، «دبیرستان» در سال ۶۶، «زیر بام‌های شهر» در سال ۶۷ و «در آرزوی ازدواج» در سال ۶۹ که سناریست آن‌ها من بودم همگی جزو فیلم‌های پرفروش دهه ۶۰ بودند. پس تماشاگر و فروش در دهه ۶۰ بوده است. آن چیزی که انوار و بهشتی مخالفت می‌کردند بازگشت به جریان قبل از انقلاب بود. این ۲ نفر با همه مخالف نبودند بلکه مخالف نسل میانه بودند. حذف در اینجا صورت می‌گیرد. بازیگران حذف شدند برای اینکه فضای جامعه ۵۷ ایدئولوژیک بود. همه دانشجویان دانشکده و آدم‌هایی که در نهادهای حکومتی بودند مخالف محمدعلی فردین و بهروز وثوقی بودند.

وقتی فردین به انجمن سینمای انقلاب رفت

شفق درباره این موضوع گفت: محمدعلی فردین زمانی که ما انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را داشتیم، به انجمن آمد. آن زمان سینما جمهوری را با علی حاتمی داشت. ما فردین را با کشتی و قهرمان جهان بودنش می‌شناختیم. چهره‌ها را دوست داشتیم منتهی دوران فطرتی به وجود آمده بود. آقایان جیرانی جزو روشنفکران سینما و آن را بلد است اما بعد از جنگ برخی‌ها می‌خواستند به سینما وصل شوند یعنی یک فیلم تولید و بعد به سینما راه پیدا کنند.

در ادامه نشست جیرانی در پاسخ به پرسش قادری مبنی بر اینکه چرا افرادی همچون رسول صدرعاملی بعد از دهه ۶۰ و تا مدتی حذف شدند و یا فیلم ضعیف ساختند، گفت: رسول صدرعاملی بعد از «گل‌های داوودی»، «پاییزان» را ساخت. فیلمسازانی که مدنظر دارید، فیلم ضعیف نساختند. صباغ زاده خواست فیلم بهتری بسازد اما «خانه خلوت» را ساخت چراکه درجه بندی آمده بود و می‌خواست خود را با آن تطبیق دهد و درجه الف هم گرفت. ایشان سازنده «سناتور» و «گمشده» است اما می‌گوید اینها فیلم‌های بد من و بقیه آثارم خوب هستند.

وی ادامه داد: فیلمسازان تغییر مسیر دادند برای اینکه از سال ۶۶ به بعد کیفیت در مقابل کمیت قرار گرفت. درجه‌بندی کیفیت را بالا برد و کمیت را پایین آورد. وقتی کیفیت بالا رفت، بسیاری از فیلمسازانی که قبلاً سینمای عامه‌پسند و جریان اصلی کار می‌کردند، سعی کردند کار متفاوت بسازند حتی از طریق وزارت ارشاد به آقای خاچیکیان هم متاسفانه پیشنهاد دادند «چاوش» را بسازد که اشتباه بزرگی بود. دوستان می‌خواستند فضای سینما عوض شود و اگر قرار است اثر اکشن و مطلوب ساخته شود، مثل «کانی‌مانگا» باشد. به اعتقاد من این اثر از «عقاب‌ها» به لحاظ ساختار، کارگردانی و قصه پردازی بهتر است. با اکشن مخالف نبودند. همان زمان «دبیرستان» هم اکشن داشت و درجه ب گرفت و مورد تایید واقع شد.

انوار و بهشتی، فیلم‌فارسی را با «داستان» اشتباه گرفتند

جیرانی تاکید کرد: این جریان فیلم‌فارسی بود که باید حذف می‌شد. اشتباه این بود که تفکر فیلم‌فارسی را با داستان اشتباه گرفتند. اشتباه انوار و بهشتی این بود که تفکر فیلم‌فارسی ساختار تولید بود. اگر یک داستان جذابیت‌هایی داشت، مخالفت و فکر می‌کردند فیلم‌فارسی است. نمایندگانی که «تاراج» و «زینال بندری» را می‌ساختند، از گرفتن «زینال بندری» می‌ترسیدند. نگرانی در جامعه بود و روشنفکری دینی اگر مدیریت سینما را در دهه ۶۰ قبول نمی‌کرد، سینما به اینجا نمی‌رسید چراکه جریانی می‌خواست سینما را ایدئولوژیک کند. روشنفکری دینی ایدئولوژیک نبود علت اینکه سینمای دهه ۶۰ شکل گرفت برای اینکه مدیریت ایدئولوژیک نبود. فراموش نکنیم که روشنفکری دینی در آخر دهه ۶۰، چپ در دنیا فروریخت و تمام چپ‌های داخل دچار تغییر شده بودند. دوره دوم سینمای مهرجویی که با «هامون» و با «نمادگرا» خارج می‌شود به دلیل فرو ریختن چپ است.

مثل کرگدن پوست کلفت شدیم!

داوودی در جواب به این سوال قادری که آیا شرایط کاری‌اش بعد از موفقیت فیلم «نان، عشق، موتور ۱۰۰۰» بهتر شد یا نه، مطرح کرد: به هر حال بی تاثیر نبود. بعد از آن من فیلم‌های مورد علاقه خود را توانستم، بسازم مثل «تقاطع» و «رخ دیوانه» و «زادبوم» که این اثر برای من بسیار مهم بود، سه سال تولیدش طول کشید اما رفتار سیاسی با آن شد. ما بعد از هر فیلم مانند کرگدن یک لایه پوست روی پوستمان اضافه و شرایط سخت‌تر شد.

وی تاکید کرد: امروز اما با همان پوست کرگدنی هم کار کردن امکانپذیر نیست! چراکه تعریفی که دوستان در مدیریت فعلی برای سینما قائل هستند، سخیف شده است. اینکه به‌واسطه دو سه پروژه سینمای ایران را مهار کنیم و بقیه را رها کنیم، منجر به رونق سینما نمی‌شود. این نگاه وقتی وارد سینما می‌شود برای من سینماگر غیرقابل درک می‌شود که باید چه تولید کنم که هم ارزش داشته باشد، هم با مخاطب ارتباط برقرار کند.

هر جا سیاست کم آورده، به سینما فشار آورده است!

محمود اربابی هم در پایان سخنان خود گفت: سینمای ایران مسیر خودشان را به شکلی که توانایی داشته است و شرایط به آن اجازه می‌دهد، ادامه داده و در این مسیر بعضاً موفق هم بوده است اما متاسفانه هر جا سیاست در مدیریت فرهنگی کم آورده، به سینما فشار وارد کرده است.

شفق نیز در پایان مطرح کرد: از تک تک عوامل سینما به عنوان عنصر فکری و جنبی که تلاش می‌کنند آن را زنده نگه دارند که قطعاً زنده هم خواهد ماند، باید تشکر کنیم. این اواخر که وضعیت معیشت برای مردم وحشتناک سخت شده است، برای اهالی موسیقی، سینما و تئاتر بسیار سخت‌تر شده است و در این شرایط باید کنار مردم بایستیم.

شب سوم و آخر از سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب ۱۵ آبان ماه ساعت ۱۷ تا ۲۰ با حضور فریدون جیرانی، جواد شمقدری، علیرضا رییسیان، سیدمحمد حسینی و سیدضیا هاشمی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی-فراخوان فیلم عمار منتشر شد

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از عمارفیلم، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش «رقابت اصلی جشنواره»، «جوایز مردمی»، «فیلم‌ما»، «اکران مردمی» و «قصه‌ما» اعلام کرد.

در بخش «رقابت اصلی جشنواره» آثار دریافتی با قالب‌های داستانی، مستند، پویانمایی، نماهنگ، تولیدات تلویزیونی، تولیدات فضای مجازی، لوح نگار، فیلم ما و فیلم‌نامه در موضوعات «نظم جدید جهانی»، «رویای ایرانی»، «نقد درون گفتمانی» «حافظه ملی»، «جنگ اقتصادی»، «جنگ نرم»، «ملت قهرمان»، «نهضت جهانی مستضعفین» و «آرمان روح‌الله» با هم به رقابت می‌پردازند.

هنرمندان تا ۲۰ آبان فرصت دارند نسبت به ثبت‌نام اثر خود در پایگاه جشنواره به نشانی Fanoos.AmmarFilm.ir و تحویل اثرشان به دبیرخانه جشنواره اقدام کنند.

در ادامه متن فراخوان این جشنواره آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

فراخوان چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»

مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی، هنر و هنرمند نمی‌توانند نسبت به واقعیت‌ها و نیازهای زمانه جامعه پیرامونی خویش بی‌تفاوت و خنثی باشند. امام بزرگوار این نکته را در پیام خود به هنرمندان چنین متذکر می‌شوند که «هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، ‏‎ ‎‏سیاسی، نظامی است.» توجه به این شاخصه هنر انقلابی، مستلزم آن است که هنرمندان انقلابی با رصد مداوم جبهه حق و باطل، تصویری به روز و جامع از قوت‌ها و ضعف‌ها و نیز ظرفیت‌ها و تهدیدات فراروی جامعه خود داشته باشند.

جشنواره مردمی فیلم «عمار»، مفتخر است که سال‌ها علمداری و دبیری‌اش بر عهده کسی بود که پیشتاز تولید آثار هنری و رسانه‌ای با این رویکرد بوده است. بر همین مبنا دبیرخانه جشنواره با یادکردی از مرحوم نادر طالب‌زاده، آغاز چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» را در بخش‌های ذیل اعلام می‌کند:

الف‌) بخش رقابتی

قالب‌ها:

فیلم داستانی (کوتاه، نیمه‌بلند، سینمایی، تله فیلم و سریال)

فیلم مستند

پویانمایی

نماهنگ

تولیدات تلویزیونی (برنامه ترکیبی، برنامه استعدادیابی، برنامه واقعیت‌نما، مستند مسابقه، گزارش خبری و …)

تولیدات فضای مجازی (برنامه‌های اینترنتی، تولیدات صوتی اینترنتی (پادکست)، تولیدات انسان رسانه‌ای (ولاگ و …)، میکرو رسانه‌ها (تولیدات کوتاه صوتی تصویری اینترنتی، صفحات مجازی تولید محتوا و…)

لوح نگار (ابزارهای ارائه مثل پاورپوینت، پرزی و…)

فیلم‌نامه (طرح، سیناپس یا فیلم‌نامه کامل داستانی، سریال و پویانمایی، طرح فیلم‌نامه مستند)

در این دوره جشنواره فراخوان بخش فیلم‌نامه را با موضوعات و قالب‌های اختصاصی به‌صورت تفصیلی منتشر خواهد کرد.

موضوعات:

همه آثاری که دارای رویکرد همسو با مبانی انقلاب اسلامی باشند با موضوعات روز و مورد نیاز جامعه می‌توانند در بخش رقابتی شرکت کنند، ولی موضوعات ذیل به عنوان اولویت‌های محتوایی جشنواره، پیشنهاد می‌شوند.

نظم جدید جهانی

۱. ضعف جبهه غرب در دنیا و افول آمریکا و برآمدن قدرتهای جدید

۲. تقویت جبهه خودی و فرصت‌های ایران برای نقش‌آفرینی در نظام جهانی

۳. اولویت‌های اصلاحی کشور برای اثرگذاری در نظم جدید و پیچ تاریخی

۴. بازخوانی نحوه تغییر نظم جهانی در دوره‌های گذشته و نقش‌آفرینی مردم و نخبگان در آن

۵. بازخوانی اقدامات نظام سلطه برای حفظ نظم قدیم

آرمان روح الله (روایت مقابله انقلاب اسلامی با فتنه‌ها: ۱۳۸۸، ۱۴۰۱ و…)

۱. نقش اغتشاشات ۱۴۰۱، فتنه ۸۸ و… در برملا شدن اهداف استکبار و افزایش فشارها بر مردم ایران

۲. افشاگری طراحی، پشتیبانی مالی و رسانه‌ای و تسلیحاتی دستگاه‌های امنیّتی _ رسانه‌ای غربی

۳. دروغ، سانسور و تحریف در رسانه‌های جهانی و داخلی

۴. جریان‌شناسی حضور اشرافیت در فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۵. واکاوی ریشه‌های اجتماعی- فرهنگی و رسانه‌ای فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۶. سلبریتی زدگی و دیکتاتوری رسانه‌ای

۷. روایت شهدای مدافع حرم جمهوری اسلامی ایران (شهید آرمان علی‌وردی، شهید روح الله عجمیان و …)

۸. روایت نقش‌آفرینی مردم، دانشجویان و… در مقابله با فتنه‌ها

رویای ایرانی (روایت پیشرفت)

۱. الگوهای مطلوب و تمدنی پیشرفت در اجتماع، اقتصاد، سیاست و علم

۲. الگونگاری تجربه‌های موفق پژوهشکده‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان

۳. روایت پیشرفت در عرصه‌های کلان و راهبردی (هسته‌ای، فضایی، نانو بیوتکنولوژی، پزشکی و …)

۴. معرفی نمونه‌های موفق مدیریت جهادی

۵. روایت موفقیت‌ها و قهرمانی‌های ورزش کشور
۶. روایت پیشرفت در حوزه‌ی فن‌آوری‌های نرم و فرهنگی و نقش رسانه‌ها در پیشرفت

نقد درون گفتمانی

۱. نظارت و مطالبه‌گری مردمی بهترین روش مبارزه با بی‌عدالتی و فساد

۲. شفافیت ابزاری برای تحقق نظارت مردمی

۳. رویکرد حل مسأله در نقد ناکارآمدی دستگاه‌ها

۴. ظرفیت‌های جامعه ایرانی برای عبور از چالش‌ها

۵. چالش‌های جریان نقد درون گفتمانی

۶. نقش تعارض منافع در ایجاد ناکارآمدی

۷. نقش سازمان‌های فرهنگی (صداوسیما، سازمان تبلیغات و …) در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی

۸. اهمیت صیانت از محیط زیست و مقابله با اقدامات و سیاست‌های تخریبی آن

۹. نقد و بررسی نظام بانکی و ساختار مالی

۱۰. انتخابات و مشارکت عمومی

۱۱. بررسی و ارائه راهکارهای اصلاح نظام آموزش و پرورش در کشور

حافظه ملی

۱. تاریخ فرهنگی-اجتماعی انقلاب اسلامی (آثار، چهره‌ها، مراکز، وقایع و جریان‌ها)

۲. بازنمایی مقاومت فرهنگی در مقاطع مختلف تاریخی (کشف حجاب رضاخانی، ممنوعیت روضه خوانی و …)

۳. یادآوری مقاومت و ایثارگری ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس (جبهه و پشت جبهه)

۴. جریان‌شناسی اشرافیت سیاسی و زیاده‌خواهی جریان غرب‌گرا در سیاست، فرهنگ و اجتماع

۵. جنایات آمریکا در ایران، آمریکا و جهان

۶. نقش استعمار و استکبار در پسرفت جوامع اسلامی

۷. نقش فرهنگ عامه در تقابل تاریخی با استعمار

نهضت جهانی مستضعفین

۱. رویش‌های جدید در جبهه جهانی مستضعفین در غرب آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین، قفقاز و …

۲. تحولات فلسطین و الهام‌بخشی قدس در مبارزات امت اسلامی

۳. نقش حاج قاسم سلیمانی در شکل‌گیری جنبش‌های مقاومت در جهان اسلام

۴. دستاوردها و چالش‌های محور مقاومت در لبنان، عراق، سوریه، یمن و …

۵. روایت شخصیت و مجاهدت‌های حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس

۶. افغانستان؛ از جنایات آمریکا تا فرصت‌ها و تهدیدهای پس از اشغال

۷. تاثیرات اربعین حسینی بر آینده امت اسلامی

جنگ اقتصادی

۱. عناصر و مراکز پیشرو در کم‌اثرسازی و بی‌اثرسازی تحریم‌های اقتصادی

۲. الگوهای موفق بومی در عرصه اقتصاد

۳. فرصت‌های منطقه‌ای و جهانی در شرایط جنگ اقتصادی

۴. نقش ناکارآمدی ساختاری در ضعف اقتصادی

۵. روایت قهرمانان جنگ اقتصادی

۶. نقش مردم در تحول وضعیت اقتصادی
۷. تولید به عنوان موتور محرک اقتصاد کشور

۸. روستا و ظرفیت‌های اقتصاد ایران

۹. الگوهای سبک زندگی دینی در اقتصاد (قرض‌الحسنه، وقف، تعاون و …)

ملت قهرمان

۱. قهرمانان زندگی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه امروز ایران

۲. روایت قهرمانی‌ها و تعاون اجتماعی شکل گرفته در امدادرسانی حوادث (مبارزه با ویروس کرونا، سیل، زلزله و …)

۳. روایت امید و خودباوری و عبور از محدودیت‌ها برای رسیدن به منافع جمعی

جنگ نرم

۱. هویت زن انقلاب اسلامی و چالش‌های جریان غرب‌گرا با آن

۲. تجربه زیسته و الگوی خانواده ایرانی اسلامی

۳. شاکله شخصیتی و هویتی نوجوانان

۴. مواجهه جریانات متحجر و مقدس‌نما با انقلاب اسلامی از شروع نهضت امام خمینی (ره) تاکنون نظیر مخالفین وحدت اسلامی

۵. حرکت‌های آتش‌به اختیار و خودجوش مردمی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و …

۶. ظرفیت‌شناسی و بررسی تجربه‌های موفق مساجد انقلابی در تاریخ معاصر ایران

۷. ظرفیت‌های جبهه فرهنگی و هنر انقلاب در مواجهه با جنگ نرم

۸. بازنمایی تعارض‌ها و معیارهای دوگانه غرب و جریان غرب‌زده در مواجهه با جنگ روسیه و اکراین و موارد مشابه

ب) بخش «فیلم‌ما» (نهضت مردمی تولید محتوا)

در این بخش، عموم مردم، به ویژه نوجوانان می‌توانند با هر نوع دوربین تصویربرداری یا تلفن همراه از سوژه‌های محیط زندگی خود فیلم بسازند و در رقابت شرکت کنند. جهت تولید یک اثر بهتر، علاقه‌مندان می‌توانند از جزوه آموزشی آماده شده به این منظور (دریافت از اینجا) کمک بگیرند.

ج) اکران مردمی

اکران‌های مردمی یکی از ارکان اصلی جشنواره مردمی فیلم «عمار» است که طی آن، نیروهای خودجوش مردمی در سراسر کشور، برای دیده‌شدن فیلم‌ها و آثار مردمی، کوشش می‌کنند. اکران مردمی جشنواره «عمار»، یک ایده راهبردی برای ارتقای کمی و کیفی فیلمسازی و سینمای انقلاب اسلامی و جلوگیری از انحراف آن است. بر این اساس تاکنون فیلم‌های جشنواره «عمار» در محیط‌های مردمی به نمایش درآمده است. همچنین جمع زیادی از مردم در پشتیبانی مالی، حمایت رسانه‌ای، تأمین مکان یا تجهیزات اکران مردمی، شناسایی سوژه یا نقد آثار مشارکت کرده‌اند.

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار»، ضمن تقدیر از همه کسانی که تاکنون بار اکران‌های مردمی را بی‌هیچ چشم‌داشتی بر دوش کشیده‌اند، از عموم مردم، فعالان فرهنگی، دانشجویان، دانش‌آموزان، ائمه جماعت مساجد و هرکسی که امکان نمایش فیلم‌ها را برای مردم دارد دعوت می‌کند تا از طریق تارنمای جشنواره، در بخش اکران مردمی ثبت‌نام کنند و یاری‌گر سینمای انقلاب اسلامی باشند.

به این منظور، دبیرخانه جشنواره، اولویت‌های سال جاری شبکه مردمی جشنواره «عمار» شامل: نمایش فیلم (پاتوق‌های ثابت نمایش فیلم)، برگزاری مراسم آیینی عمار (افتتاحیه‌های استانی و شهرستانی)، نهضت نقد آثار (تولید محتواهای تبلیغی آثار جبهه فرهنگی)، اکران‌مردمی آنلاین، پاسداشت پیشکسوتان جهاد، مبارزه، فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و نمایش آثار بومی را اعلام می‌کند که تفصیل آن در فراخوان مجزا اعلام خواهد شد.

د) قصه‌ما

فیلمسازان، مسأله‌های مردم را در قالب «سوژه‌ها و ماجراهای قابل تبدیل به فیلم» پیگیری می‌کنند. دبیرخانه جشنواره، از عموم مردم دعوت می‌کند سوژه‌های خود را در گنجینه سوژه‌های مردمی در تارنمای جشنواره ثبت کنند و به سینماگران پیشنهاد ساخت آثار هنری دهند. دبیرخانه جشنواره به بهترین سوژه‌های پیشنهادی جوایزی اختصاص می‌دهد.

ه) جوایز مردمی

جشنواره مردمی فیلم «عمار» با هدف نزدیک‌سازی تولیدات سینمایی به زندگی و دغدغه‌های واقعی مردم، بخش «فراخوان جوایز مردمی» را از دوره نهم جشنواره آغاز کرده است. در این دوره نیز جشنواره از همه مخاطبان (تشکل‌های مردمی، مؤسسات و افراد حقیقی) دعوت می‌کند موضوعات و دغدغه‌های مدنظر خود را در حوزه تولید آثار، در قالب فراخوان از سینماگران بخواهند و به فیلمسازانی که بهترین اثر را در این موضوعات تولید کرده‌اند هدیه‌ای مادی (نقدی و غیرنقدی) یا معنوی اختصاص دهند.

مقررات بخش رقابتی:

برای شرکت در جشنواره، ثبت‌نام اثر درAmmarFilm.ir و دریافت کد پیگیری از این سامانه، الزامی است.

صاحبان آثار فیلم، بایستی نسخه باکیفیت آثار را به‌صورت فیزیکی (ارسال پستی یا تحویل حضوری به دبیرخانه) یا به‌صورت مجازی (قراردادن لینک بارگیری اثر در فرم ثبت‌نام) به دبیرخانه جشنواره تحویل دهند.

آثار ثبت‌نامی، نباید در دوره‌های پیشین جشنواره شرکت کرده باشند.

فیلم‌های ارسالی به دبیرخانه باید دارای فرمت ۲۶۴ (حداقل ابعاد ۱۹۲۰*۱۰۸۰) باشند. (نحوه تهیه خروجی مذکور در اینجا)

اخذ تأییدیه از تهیه‌کننده جهت شرکت اثر در جشنواره بر عهده ثبت‌نام‌کننده است.

دبیرخانه جشنواره با حساسیت نسبت به حفظ آثار، در اکران عمومی آن‌ها در دی‌ماه و بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در سراسر کشور مختار است. همچنین در صورت اعلام رضایت فیلمساز در فرم ثبت‌نام، دبیرخانه امکان اکران مردمی آثار را در طول سال داراست.

قوانین اختصاصی هر بخش از جشنواره به‌صورت کامل، در صفحه اول فرم ثبت‌نام اثر قرار داده شده است.

زمان‌بندی:

ثبت‌نام و تحویل اثر: از ۹ مهر تا ۲۰ آبان‌ ۱۴۰۲

نمایش مرکزی آثار بخش مسابقه به‌صورت حضوری در سینما فلسطین تهران و نمایش برخط آثار منتخب در بسترهای جشنواره: دی‌ماه ۱۴۰۲
اکران‌های مردمی فیلم‌های منتخب (در همه شهرها و روستاهای کشور به صورت حضوری و مجازی): از آذر ۱۴۰۲ تا پاییز ۱۴۰۳

راه‌های ارتباط با دبیرخانه:

نشانی: تهران، بلوار کشاورز، خیابان ۱۶ آذر، پلاک ۶۰، حسینیه هنر، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» – کد پستی: ۱۴۱۷۹۷۳۶۵۱
تلفن دبیرخانه: ۰۲۱۴۲۷۹۵۳۰۰

تارنمای جشنواره و مرجع اطلاع رسانی‌ها: AmmarFilm.ir

شبکه‌های اجتماعی: AmmarFest@

رسانه سینمای خانگی- هوش مصنوعی در کمین سینماست

منوچهر محمدی هشدار می‌دهد که اگر مدیران فرهنگی و سینمایی در مقابل ورود هوش مصنوعی آمادگی نداشته باشند، این تکنولوژی مثل یک زلزله چنان ساختارها و قواعد را ویران می‌کند که نهادهایی همچون وزارت ارشاد و صداوسیما دیگر کارکردی نخواهند داشت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، “هوش مصنوعی” اگرچه واژه‌ای جدید در تکنولوژی نیست اما گستره‌ استفاده از آن در ماه‌های اخیر بسیار خبرساز شده تا جایی که واکنش‌ها به کارکرد این تکنولوژی، صنعت سینمایی هالیوود را به تعطیلی کشانده است. شاید بتوان سینما را تنها حوزه‌ای دانست که تا به امروز بیشترین و علنی‌ترین موضع‌گیری‌ها در آن نسبت به کارکرد هوش مصنوعی نشان داده شده است ولی آیا در سینمای ایران هم نسبت به ظهور این فناوری باید نگران بود؟  آیا سینماگران و سیاست‌گذاران و مدیران سینما دورنمایی از آنچه پیش‌روست دارند؟

منوچهر محمدی، یکی از تهیه‌کنندگان قدیمی سینما مدت‌هاست که مطالعات جدی را در این زمینه شروع کرده و در گفت‌وگویی با ایسنا نکاتی را درباره لزوم بررسی این جریان مطرح کرد.

ورود هوش مصنوعی به سینمای ایران نگرانی دارد؟

او ابتدا در پاسخ به اینکه با توجه به تغییرات مداوم در صنعت فیلمسازی، آیا نسبت به ورود هوش مصنوعی به سینما و آینده این هنر باید نگران باشیم؟ بیان کرد:‌ من این نگرانی را نه فقط نسبت به سینما بلکه نسبت به آینده بشریت می‌دانم و به نظرم بهتر است بحث را درباره هوش مصنوعی از همین نقطه شروع کنیم؛ زمانی بود که می‌گفتند اگر کسی سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، باسواد شناخته می‌شود. بعد می‌گفتند هر کسی تحصیلات عالیه و دانشگاهی داشته باشد باسواد است و از حدود ۱۵ سال قبل به کرات می‌شنیدیم کسی که کامپیوتر را بلد نباشد بی‌سواد است یعنی از آن زمان، ملاک باسواد بودن برخورداری از دانش کامپیوتر بود. در آن مقطع احساس می‌کردم در این حرف کمی غلو وجود دارد اما اگر الان به محیط اطراف خود نگاه کنیم می‌بینیم برای خیلی از کارها مثل همین گرفتن ارز توسط زائران کربلا در اربعین که اخیرا جمع زیادی با آن مواجه بودند، با کلمه “سامانه” روبرو هستیم و این بدان معناست که برای انجام بسیاری از امور روزانه به سطحی از سواد کامپیوتر نیاز داریم.

وی ادامه داد: حالا پس از گذشت این دوران، آنچه دو، سه سالی است که حرف آن را جسته و گریخته در ایران می‌شنویم و انگار کم‌کم جدی شده، هوش مصنوعی است بخصوص از سال گذشته که بحث آن خیلی جدی‌تر شده است. نتیجه آنچه من خوانده‌ و از منابع موثق شنیده‌ام این است که اگر بخواهیم اثر این تکنولوژی جدید را در همه ابعاد زندگی بشر بررسی کنیم باید بگوییم که تاثیر هوش مصنوعی از تاثیری که انقلاب صنعتی در زندگی بشر گذاشت، بسیار بسیار بیشتر است.  

محمدی با بیان اینکه «رصد اخبار مربوط به هوش مصنوعی به تنهایی می‌تواند برای ما یک هشدار باشد» گفت: وقتی مجالس کشورهای غربی با غول‌های فناوری دنیا جلسه تشکیل می‌دهند و می‌خواهند آگاه شوند که این پدیده ممکن است چه تاثیرات و کارکردهایی داشته باشد، مشخص می‌کند که این قضیه چه ابعاد و گستره‌ای دارد. یک نکته جالب برای من این است که «سام آلتمن» که یکی از دانشمندان بزرگ آمریکایی در زمینه هوش مصنوعی است در جلساتی که با سنا و کنگره داشته، گفته که هوش مصنوعی چنان زندگی بشر را تحت تاثیر قرار می‌دهد که ترجیح می‌دهد هیچ رابطه‌ای با این پدیده نداشته باشد چون این  ماجرا مثل یک دومینو می‌ماند که پس از اولین ضربه مشخص نیست انتهای آن به کجا می‌رسد.

او ادامه داد: در همین اخباری که پیگیری می‌کردم شنیدم غول‌های رسانه‌ای دنیا توسط قانونگذاران امریکا دور هم جمع شده اند تا یک منشور اخلاقی برای این ماجرا تعریف شود. نگرانی دولتمردان آمریکا از باب نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری است و می‌خواهند راه حلی پیدا کنند تا استفاده‌کنندگان از هوش مصنوعی مقید باشند تا در محتوای بارگذاری شده خود عبارت “هوش مصنوعی” را -به شرط استفاده- حتما قید کنند چرا که هوش مصنوعی مرز واقعیت و مجاز را آنچنان به هم می‌ریزد که واقعیت دیگر قابل تشخیص نیست و این یک خطر بسیار نگران‌کننده است. تصور کنید من مقابل شما نشسته باشم ولی شما ندانید که ممکن است من، واقعی نباشم و یک نفر دیگر کاملا مشابه و با صدای منوچهر محمدی صحبت کند. این تداخل بیش از حد فضای مجازی و فضای واقعی به گمان من می‌تواند منجر به اتفاقات عجیب و غریب شود و ممکن است انسان‌ و نیز رسانه‌ دچار اشتباه شوند.

تهیه‌کننده فیلم‌های «بازمانده»، «مارمولک» و «ارتفاع پست» در ادامه به ماجرایی اشاره کرد که در یک گروه فضای مجازی با حضور جمعی از اساتید دانشگاهی پیش آمده بود. «من در آن گروه فیلم کوتاهی را دیدم که همه با تعریف و شگفتی یا تلخی برای آن کامنت می‌گذارند. وقتی فیلم را دقیق نگاه کردم متوجه شدم کاملاً تقلبی است و درواقع چیدمان شده است. برای من نکته قابل توجه این بود که هیچ کدام از این اساتید متوجه فیک بودن فیلم نشده بودند و من توضیح دادم که اگر به زوایای دوربین دقت کنند می‌بینند که فیلم اصلاً واقعی نیست؛ حتی در این حد غیرواقعی بود که فیلم در امریکا گرفته شده بود اما به نظر می‌رسید در آفریقا ساخته شده است. این نمونه خیلی کوچک را گفتم تا به بحث مهم سواد رسانه‌ای برسم که در مقطع فعلی و در دوران رونق هوش مصنوعی اهمیت زیادی دارد. الان سواد رسانه‌ای به جایی رسیده که اگر مراجع یا گروه‌هایی نباشند تا این موارد را تشخیص دهند، نگرانی‌های زیادی به وجود می‌آید؛ آنقدر که می‌توان پیش‌بینی کرد یک کاندیدای ریاست جمهوری با صدا و تصویر خود اعلام کند از انتخابات کناره‌گیری کرده است و تا بخواهید ثابت کنید که این اتفاق واقعی نبوده ممکن است کار از دست خارج شود.

خواب غفلت در حوزه دیداری و شنیداری

محمدی در بخشی دیگر از صحبت‌های خود با بیان اینکه دامنه فعالیت هوش مصنوعی از حوزه‌های کاربردی و عمومی مثل آشپزی تا حوزه‌هایی تخصصی مثل پزشکی و قضا و وکالت تاثیرگذار خواهد بود اظهار کرد: هوش مصنوعی می‌تواند در سطوح مختلف زندگی بشر تاثیر بگذارد و برخی آدم‌های بدبین معتقدند می‌تواند به انقراض نسل بشر هم منجر شود. اما مسئله قطعی این است که تاثیر آن بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … بسیار زیاد است و تاکید من بر این قضیه از این جهت است که به نظر می‌رسد در حوزه دیداری و شنیداری آقایان در خواب غفلت هستند. البته من تا جایی که توانسته‌ام در جلسه‌های مختلف به این موضوع اشاره کرده‌ام و حتی در جلسه‌ای توضیح دادم روزگاری خواهد رسید که یک نفر می‌تواند پای هوش مصنوعی بنشیند و یک فیلم سینمایی را با تمام اجزای آن بسازد و احتیاجی هم به یک لشگر ادم برای ساخت نداشته نباشد. اگرچه برخی فیلمسازان بزرگ سینمای امریکا معتقدند هوش مصنوعی جای خلاقیت بشر را نمی‌گیرد ولی به هر حال این اتفاق جدی است و در اعتصاب نویسندگان و بازیگران هالیوود هم دیده شد چون آن‌ها بابت حضور هوش مصنوعی در سینمای آمریکا به عنوان بزرگترین مرکز تولید فیلم و محتوا در دنیا نگران هستند.

وی گفت: به نظر می‌رسد هنوز تمام قابلیت‌های هوش مصنوعی اعلام نشده است چون کارهای زیادی در اتاق فکرها انجام می‌شود. حالا حرف ما با مسئولین فرهنگی کشور از جمله وزارت ارشاد تا صداوسیما و دیگر حوزه‌ها این است که آیا وقتی شما چنین پدیده‌ای را که مثل هوا در حال ورود به زندگی است نمی‌بینید؟ آیا فکر می‌کنید ساختارهای موجود از جمله پروانه ساخت و نمایش و همچنین نگاه فعلی شما به این حوزه جوابگو خواهد بود؟ تصور من این است که کسی به فکر نیست و شاید امورات روزمره  آنقدر آقایان را گرفتار کرده که فرصتی برای رسیدگی به این موضوع یا شاید حتی مطالعه آن ندارند.

محمدی با اشاره به وضعیت هالیوود که بیش از دو ماه است در اعتصاب به سر می‌برد گفت: مراسم اسکار که تمام افتخار سینمای امریکا به آن است، به دلیل اعتصاب دچار تغییرات احتمالی می‌شود و چنین اتفاقی نشان می‌دهد که اگر هوش مصنوعی را در اینجا با این شرایط اقتصادی کشور داشته باشیم با چه اوضاعی روبرو خواهیم شد؛   مثلا تصمیم گرفته شود با هوش مصنوعی از بازیگران استفاده شود که دیگر نه دستمزد دارند، نه بیمه و نه ممنوع الکاری، به همین دلیل درخواست جدی من از همکارانم و مدیران فرهنگی این است که اطلاعات خود را گرداوری کنند تا بتوان برنامه‌ای را تدوین کرد.

این تهیه‌کننده سینما بیان کرد که در این زمینه کانون تهیه‌کنندگان سینما (اکت) حدود دو ماه است که تمام جلسات خود را به موضوع هوش مصنوعی اختصاص داده و هر دو هفته یک بار جلساتی را تشکیل داده و قرار است سمیناری را هم برگزار کند.

هوش مصنوعی مثل زلزله ویرانگر است اگر…

او درباره اینکه ایران چقدر می‌تواند همپای کشورهای دیگر در حوزه هوش مصنوعی پیش رود گفت: ممکن است کمی عقب‌تر باشیم اما واقعیت این است که هوش مصنوعی مثل هواست و هوا را نمی‌توان کنترل کرد. بنابراین ممکن است بخاطر تحریم‌ها کمی دیر و سخت و پیچیده به ایران برسد اما حتماً اتفاق خواهد افتاد. هوش مصنوعی چیزی شبیه به هوش انسان است و گفته می‌شود بدون احساسات و عواطف است در حالی که به نظر می‌رسد رنگ و بویی از عواطف و احساسات هم می‌تواند در آن وجود داشته باشد و این جای نگرانی و سوال اساسی‌تری را شکل می‌دهد. اگر بخواهم در حوزه کاری خودم صریح‌تر بگویم ماجرا این است که هوش مصنوعی مثل زلزله می‌ماند و ممکن است اگر پیش‌تر برایش فکری نکنیم آواری به جا بگذارد که آن وقت دیگر نه به ارشاد احتیاجی داریم نه به صدا و سیما چرا که قابلیت اجرایی ندارند.  

او درباره لزوم تدوین برنامه برای استفاده از هوش مصنوعی این مثال را مطرح کرد که اگر روزی ماشین‌ها این امکان را داشته باشند تا در سطحی فراتر از زمین تردد کنند، تکلیف چراغ قرمز و پلیس راهنمایی و رانندگی چه می‌شود؟ قطعاً باید یک سیستم ناوبری دیگری وجود داشته باشد. در حوزه کاری‌ ما نیز به همین شکل است و اگر پای هوش مصنوعی به میان آید بسیاری از قواعد امروزی کارایی خود را از دست می‌دهند. ما نیازمندیم اخبار را رصد کنیم، البته نه به عنوان یک خطر و در کنار آن باید از کارشناسان داخلی و خارجی هم استفاده کنیم. هوش مصنوعی یک طفل نامشروع نیست و نمی‌توان آن را کنار گذاشت. به هر حال خواهد آمد و اگر شما بتوانید برای آن برنامه‌ریزی و طراحی داشته باشید جلوتر خواهید بود. اما اگر همچنان بخواهیم روش‌ها و ساختارهای فعلی را ادامه دهیم در مقابل گردبادی که پیش روی ماست، به نقطه‌ای خواهیم رسید که نسل آینده ما را نخواهد بخشید.

حال و روز فعلی سینمای مستقل از زبان منوچهر محمدی 

منوچهر محمدی که خودش فیلمنامه‌ای را در حوزه هوش مصنوعی برای ساخت آماده دارد، در پاسخ به اینکه وضعیت سینمای مستقل در روزهای فعلی سینما به کدام سمت می‌رود؟ گفت: آنچه در این روزها باعث شده بسیاری از دست‌اندرکاران حرفه‌ای سینما نسبت به ساخت فیلم دست نگه دارند همین وضعیت اقتصادی است که البته فقط به سینما محدود نمی‌شود. یادم است تا قبل از سال ۱۳۷۶ مدیران ارشاد هر چه تلاش می‌کردند که بخش خصوصی وارد شود نه تنها اتفاق خوبی نمی‌افتاد بلکه برعکس، حتی صاحبان سینما در بخش خصوصی به دنبال تغییر کاربری بودند اما بعد از آن که در وزارت ارشاد مسئولیت داشتم، مجموعه کارهایی را انجام دادیم و طبق سرانه سینما در دنیا برنامه‌ریزی کردیم. براین اساس افتخار سینماسازی را از وزارت ارشاد به شهرداری واگذار کردیم چون ارشاد به عنوان یک سد مقابل سینماسازی شناخته می‌شد. با شهرداری‌ها توافق کردیم تا به ازای هر صندلی، یک متر مربع فضای تجاری بدون عوارض بگیرند و معافیت مالیاتی را هم ایجاد کردیم تا شرایط بهبود پیدا کند اما الان متاسفانه به دلیل تورم که البته ارتباطی به ارشاد ندارد و نیز کم شدن ارزش پول ملی، امکان ادامه رقابت برای بخش خصوصی سخت شده و نگرانی من این است که دولت هم نتواند سالی ۱۰۰ فیلم تولید کند و این توانایی از دولت کم کم گرفته خواهد شد. بنابراین معتقدم بیرون راندن بخش خصوصی از مرحله تولید و خالی کردن دست آن به نفع فرهنگ کشور نیست.

رسانه سینمای خانگی- با درد مردم نباید در سینما تجارت کرد

کارگردان فیلم سینمایی «نگهبان شب» گفت: در دوره‌ای این فیلمنامه را می‌نوشتم که فیلم‌های جنوب شهری خیلی مد شده بود، اما آن فیلم‌ها بیشتر شبیه تجارت با درد دیگران است؛ شخصیت‌های شرور و خلافکار و تعابیر زشت و فحاشی در طبقه پایین به نمایش در می‌آمد که به نظرم غیرمنصفانه بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «نگهبان شب» در فرهنگسرای ارسباران به نمایش در آمد و پس از آن با حضور رضا میرکریمی (نویسنده و کارگردان)، تورج الوند (بازیگر)، لاله مرزبان (بازیگر) و کورش جاهد (کارشناس مجری) در پانصد و هشتاد و پنجمین نشست باشگاه فیلم تهران نقد و بررسی شد.

در ابتدای نشست کورش جاهد کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم گفت: «نگهبان شب» حکایت آدم ساده روستایی‌ای است که در تهران گول آدم‌های سودجو را می‌خورد و این ماجرا از پیش از انقلاب در سینمای ایران وجود داشته، اما این فیلم با المان‌هایی مانند انتخابات، راه برداشت‌های سیاسی را هم باز می‌کند و از آن خط داستانی کلیشه‌ای فراتر می‌رود و آن را با سایر فیلم‌های این سبک متمایز می‌کند.

فرامتن‌ها در زمان گسترش دادن قصه دیده می‌شوند

سپس رضا میرکریمی درباره شکل‌گیری ایده «نگهبان شب» گفت: معمولاً ایده یک فیلم برای من یک قصه یک‌خطی نیست، بلکه دیدن یک تصویر در شهر است. برای این فیلم این‌طور بود که در یک ساختمان نیمه‌کاره بودم و از دور یک باجه نگهبانی دیدم که یک جوان داشت با احترام از یک پیرمرد پذیرایی می‌کرد. از ذهنم گذشت که این نمی‌تواند پدرش باشد، شاید بتواند پدرزنش باشد. این تصویر چهار پنج سال در ذهنم بود و به دلایل مختلفی نمی‌شد آن را تبدیل به فیلمنامه کرد. تا اینکه بالاخره نوشتن قصه‌اش را آغاز کردم و آن زمان شرایط اجتماعی را این‌طور می‌دیدم که آدم‌ها در جایگاه خودشان نیستند و انگار بعضی‌ها بار زیادی روی دوششان است.

وی ادامه داد: در زمان گسترش دادن قصه است که تازه فرامتن‌ها دیده می‌شوند و از ابتدا نمی‌توان با قصد قبلی سراغشان رفت. اما اگر در سیر طبیعی اتفاق بیفتد، شما موقع نوشتن به این فکر می‌افتید که یک چیزی از امروز باید در قصه‌ام باشد. پلات «نگهبان شب» تکراری است، مانند همه قصه‌ها که تکراری هستند. اما اتفاقات عصر خودش روح تازه‌ای به آن می‌دمد.

برخی فیلم‌های جنوب شهری تجارت با درد دیگران است

میرکریمی با اشاره به سایر آثار سینمای ایران درباره طبقه فرودست عنوان کرد: در دوره‌ای این فیلمنامه را می‌نوشتم که فیلم‌های جنوب شهری خیلی مد شده بود، اما آن فیلم‌ها بیشتر شبیه تجارت با درد دیگران است؛ شخصیت‌های شرور و خلافکار و تعابیر زشت و فحاشی در طبقه پایین به نمایش در می‌آمد که به نظرم غیرمنصفانه بود. در این فیلم سعی کردیم تصویر متفاوتی از این قشر بازنمایی کنیم.

نویسنده و کارگردان «نگهبان شب» درباره چالش‌های نگارش فیلمنامه گفت: وقتی در فیلمی ماجرا و حادثه کم است، کار فیلمنامه‌نویس سخت‌تر می‌شود، چون حادثه‌ها حواس مخاطب را پرت می‌کنند و اشکالات بنیادین را می‌پوشانند. چالش دیگرم این بود که یک عاشقانه بسازیم که از کلیشه‌های رایج دور باشد. اینکه ابراز عشق شخصیت‌ها تکراری نباشد، کار دشواری است.

طغیان مطالبه‌گرانه و پرخاشگرانه را برای قهرمان‌های فیلم‌هایم نمی‌پسندم

میرکریمی در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره طغیان قهرمان فیلم و مقابله‌اش با انفعال گفت: وجه نقادانه فیلم را انکار نمی‌کنم و معتقدم بی‌طرفی اصلاً وجود ندارد. اما پیشنهاد من از فیلم «امروز» به این سو، قهرمان خاموش است. تصور من این است که در این هیاهو شاید گمنامی عمل قهرمانانه‌تری باشد. البته فکر می‌کنم حتی پیش از «امروز» هم فیلم‌هایم به همین شکل بوده است. طغیان مطالبه‌گرانه و پرخاشگرانه را برای قهرمان‌های فیلم‌هایم نمی‌پسندم، چرا که فکر می‌کنم این رویکرد نگاهش به گذشته است، اما قهرمانان خاموش به آینده نظر دارند.

در ادامه یکی از مخاطبان پرسشی درباره نمایش فرهنگ ایرانی در آثار رضا میرکریمی مطرح کرد که وی پاسخ داد: فکر می‌کنم این باید یک فرایند خودجوش و برخاسته از زیست واقعی باشد. من آزار می‌بینم وقتی یک متنی از یک اثر خارجی اقتباس شده اما ایرانی نشده و رنگ و بوی محیط خودمان را ندارد. شاید دلیل اینکه فیلمسازهایی که از ایران می‌روند به موفقیت چندانی نمی‌رسند، همین باشد که در ایران محیط اطرافشان را می‌شناسند، اما در خارج از ایران این شناخت را ندارند. مثل همین فیلم‌های جنوب شهری که گفتم، این میزان اغراق از عدم شناخت نشأت می‌گیرد.

میرکریمی در پاسخ به پرسشی درباره دیر رسیدن فیلمنامه به نقطه اوج و خسته‌کننده بودن فیلم عنوان کرد: وقتی شما در فیلمنامه‌نویسی شهودی جلو می‌روی و الگوهای رایج را کنار می‌گذاری، این خطر وجود دارد که بخشی از بینندگان با فیلم ارتباط برقرار نکنند. دلیل این مسئله، پیش رفتن با یک الگوی تجربی است.

لاله مرزبان بازیگر فیلم «نگهبان شب» نیز درباره چالش‌های نقش‌آفرینی در این فیلم گفت: نزدیک شدن به این نقش یک پروسه سه چهار ماهه بود که با هدایت آقای میرکریمی به نتیجه فعلی رسید. تمرین را از ناشنوایی کامل آغاز کردیم و به مرور به شخصیت فعلی که کم‌شنواست رسیدیم. کم شنوایی و بزرگ شدن در یک خانواده آذری ویژگی‌هایی است که تجربه زیسته‌اش را نداشتم. اینجا هدایت کارگردان برای شناخت نقش خیلی مهم می‌شود. یک مربی توانمند هم با من کار می‌کرد که خودش مبتلا به کم‌شنوایی بود.

تورج الوند دیگر بازیگر فیلم نیز درباره تجربه حضور در «نگهبان شب» عنوان کرد: سخت‌ترین مرحله کار برایم انتخاب شدن بود، چون با سختی زیادی این اتفاق افتاد. مثلاً سه هفته روی لهجه مشهدی کار می‌کردیم، بعد می‌گفتند کرمانی کار کنیم. یک رقیب کرمانی هم داشتم که کارم را سخت‌تر می‌کرد. در دو هفته اول فیلمبرداری دو نفر از بازیگران عوض شدند و من هم مدام این ترس را داشتم که کنار گذاشته شوم، چون شنیده بودم که اگر آقای میرکریمی از بازیگر راضی نباشند بازیگر را تغییر می‌دهند، حتی اگر ۲۰ جلسه از فیلمبرداری گذشته باشد.

رسانه سینمای خانگی- حمایت تمام قد دی‌کاپریو از بومیان اکوادور

لئوناردو دی‌کاپریو ستاره هالیوود که به فعالیت‌های زیست محیطی خود نیز شهرت دارد در حمایت از بومیان اکوادور، از برگزاری همه‌پرسی در خصوص حفاظت از محیط زیست این کشور و حیات وحش ساکن در پارک ملی یاسونی گفت: اکوادور می‌تواند نمونه‌ای از دموکراتیزه شدن سیاست‌های زیست محیطی باشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، لئوناردو دی‌کاپریو ستاره هالیوود در شبکه‌های اجتماعی نوشت: پارک ملی یاسونی یک کانون جهانی تنوع زیستی و خانه برخی از بازماندگان بومیان مانند لوس تاگایری، تارومنن و دوگاکاری است که در انزوای داوطلبانه زندگی می‌کنند. با این وجود، این مکان غیرقابل جایگزین بوده و مردم و حیات وحش ساکن در آن توسط صنعت سوخت فسیلی تهدید می‌شود.

مردم اکوادور در روز ۲۰ اوت ۲۰۲۳ یک فرضت تاریخی دارند تا از بخش قابل توجهی از جنگل‌های بارانی یاسونی محافظت کنند. با این همه‌پرسی که در نوع خود نخستین در سراسر جهان است، اکوادور می تواند به نمونه‌ای در دموکراتیزه کردن سیاست‌های آب و هوایی تبدیل شود و به رای دهندگان این فرصت را بدهد که نه تنها به جنگل، بلکه به حقوق بومیان، آب و هوا و رفاه سیاره زمین رای دهند.

دی‌کاپریو نوشت در اکوادور همه‌پرسی برگزار خواهد شد. انتخابات بعدی در ۲۰ اوت، با انتخابات عمومی فوق‌العاده‌ای همراه است که در نوع خود اولین در جهان است.

از نگاه این ستاره هالیوود، ال پوئبلو – Pueblo اکوادور یک موقعیت تاریخی برای محافظت از بخش قابل توجهی از جنگل یاسونی دارد، یک منطقه طبیعی حفاظت شده به وسعت یک میلیون هکتار که خانه بیش از دو هزار گونه درخت و درختچه و ۲۰۴ پستاندار، ۶۱۰ نوع پرنده، ۱۲۱ گونه خزنده، ۱۵۰ گونه دوزیست و بیش از ۲۵۰ گونه ماهی است.

این بازیگر آمریکایی گفت: یاسونی یک مرکز جهانی تنوع زیستی است و همچنین خانه برخی از آخرین بومیان جدایی داوطلبانه مانند لوس تاگایری، تارومنن و دوگاکاری است. او تصریح کرد: با رایزنی عمومی در مورد اکتشاف نفت در بلوک ITT، اکوادور یک نمونه جهانی است.

دی‌کاپریو چند سال پیش هم بودجه پنج میلیون دلاری را برای کمک به حفاظت از جنگل های آمازون که اکنون با آتش سوزی گسترده روبرو بوده، اختصاص داد.

رسانه سینمای خانگی – هر جا که دعوایی به ظاهر صنفی هست؛ نام فردی خاص می درخشد؟

این جمله از کیست؟ «اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیم‌گری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیم‌گری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آیین‌نامه.»

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مشرق؛ با تغییر رویکرد دولت‌ها از تصدی‌گری به تنظیم‌گری و اِعمال حاکمیت ملی برای تنظیم فعالیت‌ها در عرصه‌های گوناگون، نقش نهادهای تنظیم‌گر بسیار برجسته شده است. اگرچه در عرصه‌هایی مانند رسانه بویژه رسانه‌های نوین، دنیا با استفاده از ظرفیت‌های مردمی و بخش خصوصی، از این مرحله نیز گذر کرده و وارد عرصه تدبیرگری شده که همان حکمرانی رسانه است، اما همچنان نقش نهادهای تنظیم‌گر برای اِعمال حاکمیت ملی شایان توجه است. با ظهور پدیده همگرایی و کمرنگ‌شدن مرزهای حوزه‌های رسانه‌ای، مخابراتی و فناوری اطلاعات، رویکردهای گوناگونی برای نهادهای تنظیم‌گر لحاظ شده است.

مدت‌ها خبرهایی از ساترا به عنوان یک نهاد تنظیم‌گر به گوش می‌رسید که قرار است مجمع صنفی را راه بیندازد. البته که این اتفاق می‌تواند سبب تعارض‌های بسیاری شود.همچنین وجود یک مجمع صنفی شاید حتی یک رقیب جدی برای انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط محسوب شود و شاید مشابه این اتفاق را در همان دوره‌ای شاهد بودیم که عسگرپور مدیرعامل خانه‌سینما بود و به نوعی می‌توان به سبب فعالیت‌های صنفی‌اش به عنوان مرد روزهای سخت هم شناخته می‌شود؛ روزهای سختی که در اواخر دولت دهم فضای سینما را چنان تنگ کرد که منجر به تعطیلی خانه‌سینما شد.

تاریخ به خاطر خواهد داشت که ایستادگی و سماجت محمدمهدی عسگرپور در مقام مدیرعامل این نهاد صنفی با همراهی و همدلی اکثریت قریب اتفاق اهالی سینما چطور نتیجه داد و منجر به لغو دستور انحلال خانه‌سینما شد.اگر خاطرتان باشد، در ابتدای دهه ۹۰ عملکرد خانه‌سینما و تغییر اساسنامه‌ آن با انتقاد شدید جواد شمقدری در معاونت سینمایی همراه شد و به نوعی موجبات تعطیلی خانه‌سینما را فراهم کرد اما این تلاش‌های بی‌وقفه عسگرپور مدیرعامل و هیأت‌مدیره وقت خانه‌سینما به همراه بیانیه‌های تند و تیز عده ای از اهالی سینما بود که مانعی شد بر انحلال دایمی آن. جدال‌های کلامی عسگرپور با شمقدری و سیدمحمد حسینی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که بعضی از آنها در رسانه‌ها منتشر می‌شد، یادتان هست؟

«خداوند را بسیار شاکرم که بعد از گذشت یکسال از مسئولیت‌تان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غیر از مباحث کلی که گفتن‌شان چندان پیش‌زمینه و تجربه خاصی لازم ندارد، بالاخره سخنی در خصوص مسائل صنفی سینما گفتید و به قاعده «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد» عیب و هنرتان را نمایاندید.» (نامه عسگرپور به وزیر ارشاد ۹ مهر ۱۳۸۹)

«در این نامه ادبیاتی از توده‌مسلک‌های سابق و لیبرال‌منش‌های امروز دیده می‌شود که سعی می‌کنند خشم و عصبانیت ناشی از عدم موفقیت‌های سیاسی‌شان را جبران کنند. هم‌صدایی و استقبال رسانه‌های بیگانه از این اقدام نیز خود قابل تأمل بود! خدا را شکر در جمهوری اسلامی آنقدر آزادی بیان هست که حتی هتاکان و بی‌ادبان هم به نامه‌پراکنی بپردازند. از آنجا که پاسخ هتاکان در نزد عاقلان خاموشی است، در مقام پاسخگویی برنمی‌آییم. فقط جهت روشنگری چند مطلب ذکر می‌شود…» (پاسخ شمقدری به نامه عسگرپور۱۰ مهر ۸۹) و…

تمام این منازعات و مناقشات نشان از این داشت که عسگرپور هیچ رقمه در برابر دستور انحلال خانه‌سینما از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کوتاه نمی‌آید چرا که دلایل آنها را برای تعطیلی دایم این نهاد صنفی، منطقی و قانونی نمی‌دانست؛ نکته‌ای که در نهایت منجر شد به اینکه دیوان عدالت اداری حکم «انحلال» خانه‌سینما از سوی وزارت ارشاد را لغو کند. از آن روزها که بگذریم، حالا در دولت سیزدهم انگار تمام آن وقایع و اتفاقات دوباره تکرار می‌شود؛ با این تفاوت که این‌بار کار برای عسگرپور به مراتب سخت‌تر از ابتدای دهه ۹۰ است. اگر آن زمان تمرکز او بر ممارست از کیان خانه‌سینما بود و صرفاً با تیم جواد شمقدری در سازمان سینمایی طرف بود، حالا در سه جبهه از مواضع سینما و هنرمندان دفاع می‌کند.

حکایت یک ماجرای مسبوق به سابقه!

عسگرپور دبیر انجمن نمایش ویدیویی در خصوص تلاش ساترا برای گسترده‌تر کردن زمینه فعالیت خود با برگزاری مجمع و شکل‌دهی شورا و تدبیر انجمن در مقابل آن گفت: شبیه همین اتفاق در حوزه سینما نیز رخ داد.

در سال‌های ۱۳۸۹ و ۹۰، مسئولان وزارت ارشاد وقت در مقابله با خانه‌سینما آمدند و گفتند که فعالیت شما خیلی برای ما مهم است و می‌خواهیم با هنرمندان در ارتباط باشیم، ولی بهتر است صنف کنار برود و افراد یکی‌یکی جذب شوند. در آنجا هم گفتند هر کسی که می‌خواهد، می‌تواند ثبت‌نام کند و ممکن است نوبت به شما نرسد و…. این موجب شد عجله‌ای در میان گروهی از سینماگران به‌وجود آید. البته اغلب سینماگران متوجه شدند که این کار شکل قانونی ندارد و وارد این جریان نشدند.

همان‌طور که اکنون ساترا که با ردیف بودجه و نه قانون اداره می‌شود، تقریباً با همان شیوه عمل می‌کند. مجموعه صداوسیما می‌تواند نهادهای درونی مربوط به خود را مدیریت کند. بنابراین اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیم‌گری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیم‌گری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آیین‌نامه.

وی اعتقاد دارد چنین نهادی که با ابهامات قانونی قصد دارد فعالان پلتفرم‌ها را جذب کند و مجمع عمومی تشکیل دهد، اسمی هم روی این مجمع عمومی نمی‌تواند بگذارد: موقعیت چنین است که یک مسئول تصمیم می‌گیرد مثلاً هفت یا هشت نفر از فعالان صنف را در کنار خود جمع کند، اما از آنجا که این کار مبنای قانونی ندارد، با آمدن مدیر بعدی وضعیت می‌تواند کاملاً تغییر کند. حالا ممکن است همکاران ما شتاب‌زده عمل کنند و بگویند ما باید برویم و اگر نرویم اوضاع بد می‌شود؛ در سینما نتیجه این بود که هرچه سینماگران بیشتری رفتند، اوضاع سخت‌تر شد.

همچنین مهدی کوهیان حقوقدان، از منظر حقوقی در خصوص اقدامات اخیر ساترا گفت: برنامه ششم توسعه همه‌چیز را روشن کرده و گفته است کل ماجرا باید به سازمان‌های مردم‌نهاد و رگولاتوری از بخش دولتی واگذار شود.
وی ادامه داد: آیین‌نامه را هم که خود آقای رئیسی ابلاغ کردند و یک سال به صداوسیما و ارشاد وقت دادند که تصدی‌گری‌ها و صدور مجوزها را به سازمان‌های مردم‌نهاد واگذار کنند.او معتقد است بسیاری از عقب‌نشینی‌های اعضای صنف در مقابل فشارهای ساترا به‌دلیل ناآشنایی با محدوده اختیارات است.

اتحاد اعضا موجب قوی‌تر شدن صنف می‌شود!

نوروزی بازرس انجمن نمایش ویدیویی گفت: آنچه که می‌تواند موجب قوی‌ترشدن صنف شود، اتحاد میان اعضاست؛ پلتفرم‌ها و شرکت‌های فعال در عرصه VOD با اتحاد و کنار هم قرار گرفتن می‌توانند به یاری هم بیایند و موجب پیشرفت شوند. فراز و فرودهایی همواره بوده است، اما باید بتوانیم چالش‌های عرصه تنظیم‌گری را به کمترین میزان برسانیم. اینکه بتوانیم موفقیت‌های بیشتری به‌دست آوریم، نیازمند این است که محکم‌تر از قبل کنار هم باشیم. اعضا به‌واسطه همین همنشینی‌ها می‌توانند از مشکلاتی که برایشان ایجاد شده است، بگویند و این به‌ اشتراک‌ گذاشتن اتفاقات در انجمن می‌تواند منجر به ارائه پاسخ‌های محکم‌تر شود.

البته در این میان مجتبی توانگر رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس ضمن انتقاد از اقدام جدید ساترا برای تشکیل مجمع «رصتا»، در نامه‌ای به وزیر کشور خواستار توضیح درباره روند شکل‌گیری این مجمع شد.

او در این نامه نوشت که سازمان صداوسیما نیز در حالی به‌عنوان فراگیرترین رسانه کشور از امواج این تغییرات متأثر گردیده است که در دوره جدید مدیریت این سازمان از یک سو شاهد افت محسوس کیفیت برنامه‌های تولیدی این سازمان هستیم و از سوی دیگر به‌دلیل اتخاذ سیاست‌های انحصارگرایانه و سراسر غلط در موضوع تنظیم مقررات صوت و تصویر از طریق تأسیس سازمانی به نام ساترا بدون طی مراحل و ضوابط قانونی، شاهد آن هستیم که تلاش داشته و دارد تا شرکت‌های ارائه دهنده محتواVODها را تحت فشار قرار داده و تا مرز فیلترینگ بکشانند که با ایستادگی ریاست محترم جمهوری، دستگاه قضا و مجلس شورای اسلامی ناکام مانده است.

همچنین توانگر در ادامه ضمن گلایه از ایجاد یک نهاد صنفی نوشته است که در جدیدترین تحرکاتی از این جنس فشارها، سازمان صداوسیما همه تلاش خود را بر آن نهاده که در کنار نهاد غیرقانونی ساترا، یک نهاد به اصطلاح صنفی، با حضور شرکت‌هایی که برای آنها مجوز صادر کرده است، ایجاد کند.

دهن‌کجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری

او نتیجه این فرایند غلط راه‌اندازی رگولاتوری را مقابل بخش خصوصی و دهن‌کجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری در کشور از سوی این سازمان دانست و در ادامه نامه نوشت که اساساً ساترا با مجمع صنفی مذکور تعارض منافع دارد و چگونه ممکن است یکی به این شکل نادرست، حامی و در عمل متولی تشکیل مجمع دیگری باشد!؟

توانگر در پایان نامه نوشت که با توجه به آنکه ساترا، عجولانه و با وجود مخالفت‌های فراگیر بسیاری از شرکت‌ها و مجامع صنفی فعال این حوزه، در حال تأسیس غیرقانونی مجمع مذکور با دادن فراخوان و برگزاری انتخابات برای تعیین هیأت رئیسه آن است، خواهشمند است در پاسخگویی به سؤالات سه گانه فوق‌الذکر تسریع فرمایید.البته پیش از این سعید مقیسه رئیس ساترا بخشی از این ممیزی‌ها را ناظر به سیاست‌های محتوایی دانست و گفت: ما در این حوزه هم قوانینی تدوین کرده‌ایم که به طور مثال پلتفرمی که بخواهد سریالی را بی‌دلیل برای مخاطب پخش نکند، مورد سؤال واقع می‌شود.

گاهی اتفاقی رخ می‌دهد، مشکل فنی پیش می‌آید و گرفتاری‌ای وجود دارد که مستدل است اما زمانی هست که قابل قبول نیست و حقی از مخاطب ضایع می‌شود که ما ورود می‌کنیم.همچنین در ادامه مقیسه خود را لزوماً مرجع تصمیم‌گیری در این موارد ندانست و گفت: ما راهکارهایی داریم که از انحصار جلوگیری شود. انحصار در بازار، خراب‌کننده صنعت است. حتی اگر یکی بیاید و رقیب نداشته باشد، ما به روش‌های مختلف سعی داریم بازار برای همه فراهم باشد و جلوی ایجاد انحصار را بگیریم.

صدا و سیما مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر

از طرفی پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما درباره جایگاه قانونی ساترا عنوان کرد که اصل ۱۷۵ قانون اساسی، سازمان صداوسیما را به‌عنوان مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر در کشور مشخص کرده است. تفسیر شورای نگهبان که به منزله قانون اساسی است و به همان اندازه اعتبار دارد، در سال ۱۳۷۹ دستور العمل‌ها را به‌صورت مطلق تفسیر کرده و در واقع حکمرانی در آنجا هم به عهده صداوسیما است.

همچنین وی در حاشیه اختتامیه جشنواره «پژواک» در پاسخ به سؤالی درباره پخش سریال‌های خانگی از تلویزیون گفت: برخی از طرح‌هایی که به ساترا ارائه شده کاملاً با اولویت‌های فرهنگی جامعه ، ضرورت‌ها و نیازهای فرهنگی جامعه منطبق است. آنچه که ذائقه فرهنگی و سالم جامعه به آن نیاز دارد و ما هم اینها را با دوستان‌مان در ساترا بررسی کرده‌ایم،این که هم طرح‌های اینچنینی را تشویق کنند و هم اگر طرح‌های اینچنینی وجود دارد به حوزه‌های مختلف سیما معرفی شود. اگر حتی امکان داشته باشد مشارکت در تولید آنها برای تبلیغ و ترویجش هم وجود دارد. البته جبلی اضافه کرد: ما به شیوه‌های مختلف هم مشارکت می‌کنیم، هم تبلیغ و ترویج و هم تیزرهای آنها را در سیما خواهیم داشت و حتی می‌توانیم حق پخش آنها را خریداری کنیم. تا الان مورد خاصی اسم نبرده‌اند اما اخبار خوبی می‌رسد که طرح‌های خوبی رسیده است. به محض اینکه کارهای فاخری که قابل حمایت و پشتیبانی است وجود داشته باشد به این وعده عمل می‌کنیم.
همه این ماجرا ادامه داشت تا اینکه حسین زارعی در خبرها از تشکیل مجمع رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ایران و رأی‌گیری توأمان حضوری و برخط این مجمع در ششم اردیبهشت‌ماه خبر داد.

او عنوان کرد: این مجمع به‌نوعی نهاد صنفی تصمیم‌ساز در حوزه رسانه‌های صوت‌ و تصویر فراگیر است و اعضای آن همه ۳۶۷ رسانه‌ای هستند که از ساترا مجوز دارند. البته زارعی این مجمع را در تحقق منافع عمومی جامعه در حوزه حاکمیتی و کاربران دارای نقش عمده‌ای دانست و منشأ خیر وبرکت برای کاربران و البته ساترا عنوان کرد.همچنین او معتقد است که رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر با تشکیل این مجمع، هویت و نقشی تأثیرگذار پیدا می‌کنند.

زمان گذشت و در تاریخ مذکور یعنی ششم اردیبهشت مراسم انتخاب اعضای شورای راهبری مجمع رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ایران با حضور رئیس و مدیران ساترا و نماینده سازمان بازرسی کل کشور و با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا به‌صورت برخط و با حضور فیزیکی تعدادی از سکوهای دارای مجوز برگزار شد و شاهد اعلام تعدادی از اسامی در آن بودیم که بر اساس آرای واصله، هشت منتخب قطعی و اعضای اصلی شورای راهبری مجمع رصتا به ترتیب میزان آرا، عبارتند از: مهدی شاملو مدیر رسانه آنتن، لیلا آمره مدیر رسانه هابینا، آرش دارابیان مدیر رسانه اپیزود، امیر رضاخانیان مدیر رسانه گپ فیلم، محمدعلی طهرانچی مدیر رسانه بادصبا، فرزاد آذری‌پور مدیر رسانه هاشور، سامان مرادحسینی مدیر رسانه روستا تی‌وی و امیرحسین حیدری مدیر رسانه تماشاخونه.

همچنین سیدامین موسوی از رسانه آپرا و مهران ده‌نمکی از رسانه‌های آریو و اسپرت پلاس به‌عنوان عضو علی‌البدل در شورای راهبری مجمع رصتا انتخاب شدند.

البته سعید مقیسه رئیس ساترا پیش‌تر از حضور نمایندگان اعضای شورای راهبری مجمع رصتا در شورای صدور مجوز تولید، شورای صدور مجوز انتشار، شورای حمایت‌های محتوایی مانند توزیع بسته‌های محتوای سازمانی، شورای حمایت‌های دولتی مانند توزیع بودجه‌های دولتی مانند تبصره ۶ و مانند آن، شورای صندوق تسهیلات، شورای حمایت‌های اختصاصی ساترا مانند بهره‌مندی از تسهیلات مجموعه آومیک، شورای داوری و میانجیگری برای رفع اختلاف‌های احتمالی بین مجوزگیرندگان یا عوامل تولید، شورای رسیدگی به تخلفات، شورای تدوین مقررات، شورای تنظیم‌گری داده‌محور و فناوری، شورای تعیین صلاحیت حرفه‌ای، شورای رقابت ساترا، شورای نمایشگاه و جشنواره «رصتا»، شورای ارزیابی و رتبه‌بندی رسانه‌ها، شورای سواد رسانه، شورای ممیزی بعد از انتشار و شورای نقشه بازار خبر داده بود.۷۶ سکوی دارای مجوز از ساترا به‌عنوان کاندیدای عضو شورای راهبری مجمع رصتا ثبت‌نام کرده بودند که با انصراف ۲ سکو از سکوهای کاندیدای عضویت در شورای راهبری مجمع رصتا، انتخابات این مجمع در تاریخ ششم اردیبهشت ماه با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا برای انتخاب هشت عضو اصلی و ۲ عضو علی‌البدل شورای راهبری مجمع رصتا از میان ۷۴ کاندیدای قطعی برگزار شد.همانطور که انجمن صنفی که همزمان در زمان مدیریت عسگرپور به‌عنوان مدیرعامل خانه سینما تشکیل شد و با گذشت سال‌ها خبری از فعالیت آن انجمن نیست، بعید نیست که این بار هم عسگرپور برنده میدان باشد و مجمعی که از سوی ساترا تشکیل شد، با شکست روبه‌رو شود.باید منتظر ماند و نتیجه فعالیت‌های مجمع صنفی ساترا را رصد کرد، اما به نظر می‌رسید که ساترا باید همه فعالیت‌هایش را در همان مجموعه‌اش انجام می‌داد، چرا که تاریخ ثابت کرده است تشکیل و وجود چنین مجامع صنفی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند جز آنکه باگ‌های قانونی بسیاری را پیش پای صنوف قرار دهند.

رسانه سینمای خانگی- فراخوان «جشنواره فیلمنامه‌نویسی» مدرسه «ماه» اعلام شد

مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» با توجه به در پیش بودن دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی «فراخوان فیلمنامه نویسی با موضوع انتخابات» با شعار « شکوه جمهوریت » را منتشر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سی و نه مرتبه انتخابات در کشور برگزار شد که هر کدام از آن‌ها می توانست دستمایه خلق آثار هنری بسیار باشد و زبان هنر که می توانست زیبایی های شکوه جمهوریت ایران را به نمایش بگذارد و جنبه‌های دراماتیک حضور مردم را با هنر آمیخته کند، در این سال‌ها آنچنان که باید و شاید نتوانسته از پس این مهم بر آید و عمدتاً از زاویه دیدی مشابه و بعضاً تکراری به انتخابات پرداخته است.

شرایط طرح های ارسالی :

– طرح های ارسالی باید بین ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ کلمه باشند.

– در طرح ارسالی ، شخصیت و کشمکش اصلی آن می‌بایست ‏تعریف شده و طرح دارای آغاز، میانه و پایان باشد.

– هر شرکت‌کننده می‌تواند حداکثر ۳ طرح ارائه دهد‏‎.‎

– فیلمنامه‌ها می‌توانند در قالب داستانی، مستند، پویانمایی یا استاپ موشن باشند‎.‎ ( قالب طرح را مشخص کنید)

– فیلمنامه های ارسالی می بایست در مدیوم تیزر فرهنگی ( حداکثر ۵ دقیقه‌ای) یا فیلم کوتاه (حداکثر ۱۵ دقیقه ای ) باشند

مراحل داوری :

الف – طرح هایی که دارای شرایط ذکر شده باشند مورد پذیرش قرار می گیرند و در مرحله نخست پس از بررسی (در شورای فیلمنامه مدرسه سینمایی اندیشه و هنر ماه) داوری می شوند و اصلاحات مورد نیاز جهت تکمیل و اصلاح طرح به نگارنده منتقل خواهد شد.

ب – پس از انجام اصلاحات طرح های منتخب از سوی نگارنده و پذیرش نهایی از سوی شورای فیلمنامه مدرسه ماه، در مرحله دوم قرار داد نگارش فیلمنامه کامل با نویسندگان منعقد خواهد شد.

مفاهیم‎ ۱۲ گانه :

اصل نهاد انتخابات، کارآمدی و جذابیت های آن

حاکمیت قانون برای برقراری انتخاباتی عادلانه و مردمی

کنشگر به مثابه رای دهنده فعال یا کادر انتخابات

نعمت جمهوریت بعد انقلاب و مقایسه ضمنی با استبداد پهلوی

اشاره به سیره معصومین در مشورت و مسئولیت دهی به مردم

اشاره به تاثیر حضور در انتخابات به مثابه پیام اقتدار جهانی

پیشرفت های ناشی از مشارکت در انتخابات و پیشرفت در خود فرایند انتخابات

استبدادگرایی پنهان غرب زدگان و تأثیرپذیری آنان از رسانه های بیگانه در مواجهه با انتخابات

اشاره به ماهیت استعماری دشمن و تلاش برای دلسرد کردن مردم

توجه به جغرافیای گسترده ایران عزیز و بهره گیری از تنوع لوکیشنی صندوق های رأی و اشاره به هویت های بومی ایرانیان

توجه به حضور اقوام با گویش ها متنوع در ستادهای انتخاباتی و توجه به مسئله گستردگی در بازنمایی مشارکت

حضور در انتخابات به مثابه یک سنت شیرین خانوادگی و یک کنشگری جمعی

نکات محتوایی که می تواند دستمایه طرح شما قرار گیرد:

– خاطرات فعالان فرهنگی و سیاسی از ایام انتخابات

– برگزاری انتخابات های مهم و پرشور در برهه های مختلف تاریخ جمهوری اسلامی (دفاع مقدس و …)

– مشارکت های خانوادگی در روز رأی گیری و تبادل نظر های اعضای یک خانواده در روزهای پرشور منتهی به انتخابات

– توجه به ابعاد فراملی انتخابات های تاریخ جمهوری اسلامی و تأثیرات آن به ویژه در کشورهای منطقه و کشورهای مقاومت

– اهمیت فعالیت کنش گران سیاسی به ویژه قشر جوان جهت مشارکت حداکثری در ایام انتخابات و چالش گروه های مردمی و هسته های خود جوش برای پرشور کردن انتخابات و انتخاب اصلح و… در سطح محلات و شهر

– هجو شبکه های معاند و چالش‌هاشان برای عدم مشارکت و پشت صحنه این رسانه ها و هجو افرادی که علیه نبود آزادی در ایران آزادانه دروغ پردازی می کنند .

– بهره گیری از ظرفیت های هسته های هنری محلات، کانون های فرهنگی و مساجد در تبلیغات انتخاباتی

– توجه به تلاش نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در ایام برگزاری انتخابات

– حماسه حضور حداکثری مردم و اهمیت حتی یک رأی چه در مقام رأی دادن و چه در مقام حراست از رأی و حق الناس بودن آرای مردم در کنار وجوب شرعی و انقلابی شرکت در انتخابات

– شور و شوق حضور کودکان و نوجوانان برای حضور در پای صندوق های رأی

– ماجراهای صندوق سیار در زندان، پاسگاه، بیمارستان، زایشگاه و برگزاری انتخابات در مناطق برفی صعب العبور

– احوالات و چالش های ناظران، کادر، انتظامات و… و آماده شدن آنان از روزهای قبل

– ماجراهای شعبات رأی گیری مانند : شب بعد انتخابات و شمارش آراء تا نیمه های شب، ماجرای آماده سازی شعبه های رأی گیری، پخش شایعات بی پایه و اساس و ….

– کسانی که تحت تاثیر رسانه های بیگانه اند یا کسانی که میگویند رای نمی دهند ولی بالاخره رای می دهند

– شهدای انتخابات یا شهدا در انتخابات (شهید سلمان امیراحمدی، خلبان شهید اسماعیل رمضانی(

– و …

نحـوه ثبت نام و ارسـال آثار‎:‎

نویسندگان برای ثبت‌نام به نشانی ammarfilm.ir مراجعه کرده و از نسبت به ارسال طرح اقدام کنند.

نکته:

– تأکید می شود نام فایل ارسالی ابتدا نام خانوادگی نویسنده و سپس نام اثر باشد.

برخی منابع که می تواند به شما در نگارش کمک کند:

۱ جمع آوری و کسب تجارب و خاطرات دیگران درباره انتخابات های سال های پیشین

۲ پژوهش درباره قشر پیشران و مؤثر در حضور دیگران در انتخابات

۳ خواندن کتاب هایی با موضوع انتخابات از جمله امین آرا، اثر انگشت، مادران میدان جمهور و .

۴ تفصیل فعالیت ها و پژوهش پیرامون رسانه های بیگانه با موضوع انتخابات

۵ نظرسنجی ها و داده کاوی‌ها پیرامون علل شرکت نکردن درانتخابات

و …

گاه‌شمـار فراخوان‎:‎

شروع ارسال آثار: ۱۵ تیرماه ۱۴۰۲

پایان مهلت ارسال آثار: ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲

اعلام آثار راه یافته بخش نخست : ۱۰ مرداد ۱۴۰۲

اعلام آثار راه یافته بخش دوم : ۲۵ مرداد ۱۴۰۲

برای مشاهده و اطلاع از آخرین اطلاعیه های فراخوان «شکوه جمهوریت» به کانال «مدرسه اندیشه و هنر ماه» در پیام رسان های ایرانی به نشانی ذیل بپیوندید.

رسانه سینمای خانگی- آیا نامزد اسکار، همسر رئیس جمهور فرانسه خواهد شد؟

«کاترین دِنو» ستاره سینمای فرانسه در نقش «برنادت شیراک» همسر رئیس‌جمهور سابق فرانسه بازی می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از گاردین، «برنادت شیراک» نسخه فرانسوی «هیلاری کلینتون» بود و نخستین همسر رئیس‌جمهور فرانسه (ژاک شیراک) که از سایه بیرون آمد و مسیر سیاسی مستقل خود را در پیش گرفت.

حالا «کاترین دِنو» بانوی بزرگ سینمای فرانسه، قرار است نقش «برنادت» را در فیلمی کمدی به همین نام که اواخر امسال اکران می‌شود، ایفا کند.

در تیزر منتشرشده اخیر از این فیلم، «دنو» در نقش «برنادت شیراک» نشان داده می‌شود که پس از پیروزی همسرش در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۹۹۵ درحال ورود به کاخ الیزه است.

گفته می‌شود این فیلم بر اساس اتفاقات واقعی در دوران تصدی «ژاک شیراک» در الیزه بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۷ ساخته شده است. «برنادت شیراک» در کتابی در سال ۲۰۰۱، فاش کرد که به دلیل خیانت شوهرش به ترک همسرش فکر کرده بود، اما به خاطر دو دخترشان ماندگار شد و به این دلیل او زندانی برخی از سنت‌های خانوادگی بود. «برناردت شیراک» هم‌اکنون ۹۰ ساله است.

«لئا دومنک» کارگردان این فیلم گفت که این اثر رویکردی طنز دارد که البته هدفش تمسخر بانوی اول سابق نیست. پدر کارگردان یعنی «نیکلاس  دومنک» تاکنون چندین کتاب درباره «ژاک شیراک » نوشته است. او سپتامبر ۲۰۱۹ در سن ۸۶ سالگی درگذشت.

برنادت شیراک در مراسمی در کاخ الیزه (۲۰۰۶)

«کاترین دنو» ۷۹ ساله، ضمن اشاره به این که تا زمانی که فیلمنامه را نخوانده بوده در مورد این پروژه تردید داشته، گفت: «داستان این فیلم درباره زنی است که از قالب بیرون می‌آید و به مرور زمان قدرت و آزادی پیدا می‌کند». این بازیگر در سال گذشته به روزنامه فرانسوی لیبراسیون نیز گفته بود در ایفای این نقش مسئله کپی‌برداری از برناردت شیراک نبود، بلکه الهام گرفتن از او بود.

«دنو» در طول دوران فعالیت حرفه‌ای‌اش با برخی از بزرگترین کارگردانان اروپا چون «لوئیس بونوئل»، ««فرانسوا تروفو»، «مانوئل دی اولیویرا»، «رومن پولانسکی» و «لارنس فون تریه» کار کرده و  نامزدی جایزه‌ اسکار در سال ۱۹۹۳،‌ بهترین بازیگر جشنواره‌ برلین در سال ۲۰۰۲ و دریافت خرس طلای افتخاری برلین در سال ۱۹۹۸،‌ دریافت نخل طلای افتخاری جشنواره‌ کن در سال ۲۰۰۵، دو جایزه‌ بازیگری از جوایز سزار فرانسه، جایزه‌ فیلم اروپا در سال ۲۰۰۲، دوربین طلای آلمان در سال ۱۹۹۳،‌ بهترین بازیگر جشنواره‌ مسکو در سال ۱۹۹۷، جایزه‌ دستاورد سینمایی جشنواره سن‌سباستین در سال ۱۹۹۵ و بهترین بازیگر جشنواره‌ ونیز در سال ۱۹۹۸ از جمله افتخارات این چهره نمادین سینمای فرانسه است.

رسانه سینمای خانگی- آرنولد رئیس جمهور آمریکا می شود؟

قهرمان اسبق رقابت‌های مِستر یورنیورس و ایفاگر نقش اول سری فیلم‌های «ترمیناتور»، گفته است که اگر قانون اساسی آمریکا اجازه دهد در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ این کشور شرکت خواهد کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، آرنولد شوارتزنگر، بازیگر مطرح هالیوود که با ایفای نقش در سری فیلم‌های اکشن و پرهوادار ترمیناتور(نابودگر) شناخته می‌شود، گفته است که اگر قانون اساسی آمریکا این اجازه را بدهد، در انتخابات ریاست جمهوری این کشور نامزد شده و اگر نامزد شود، حتما پیروز خواهد شد!

قهرمان اسبق مستر یونیورس گفت: ببینید کاملا واضح است؛ به وضوح می‌بینم که می‌توانم در انتخابات برنده شوم.

آرنولد که از بازیگری به سیاست روی آورد، زاده اتریش است و براساس قانون اساسی آمریکا نمی‌تواند برای ریاست جمهوری این کشور نامزد شده و به کاخ سفید برود چون مطابق قانون شخص اول آمریکا باید متولد این کشور باشد.

او بر این باور است که برای متحد کردن مردم آمریکا که به شدت دچار تفرقه شده‌اند، ویژگی منحصربه‌فردی دارد. وی افزود: همین حالا به این موضوع فکر کنید؛ «منظورم این است که چه کسی وجود دارد که بتواند به معنای واقعی کلمه همه را متحد کند چون موضوع این نیست که شما به چه کسی رای می‌دهید بلکه مساله این است که به چه کسی رای نمی‌دهید.»

شوارتزنگر ۷۵ ساله، جمهوری‌خواه بوده و دو سال به عنوان فرماندار کالیفرنیا خدمت کرده و پیش‌تر از دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا که دو سال از او بزرگ‌تر است، به شدت انتقاد کرد و به صدر کیفرخواست با ۳۷ فقره اتهام علیه ترامپ واکنش نشان داد.

وی با اشاره به اتهامات وارده به رئیس جمهور سابق آمریکا درباره نگهداری اسناد محرمانه و طبقه‌بندی‌شده کاخ سفید در عمارتش در فلوریدا، گفت: اگر اتهامات علیه ترامپ صحت داشته باشد، او به بد دردسری خواهد افتاد.

به‌رغم اینکه ترامپ در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا چهره پیشتاز جمهوری‌خواهان است، آرنولد می‌گوید که او هیچ بختی برای پیروزی در انتخابات ندارد و معتقد است: نگران این موضوع نیستم. فکر نمی‌کنم چنین اتفاقی بیفتد.

ترامپ و جو بایدن، رئیس جمهور کنونی آمریکا هر دو به طور رسمی برای انتخابات ۲۰۲۴ اعلام نامزدی کرده‌اند.

رسانه سینمای خانگی- کار سینما فقط خنده‌درمانی نیست!

اکران سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ با «فسیل» شروعی امیدوارکننده برای فیلم‌های کمدی داشت، اما آیا ترکیب تازه فیلم‌های غیرکمدی می‌تواند توازن را به گیشه سینمای ایران بازگرداند؟

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بعد از دو سال کرونا و وقایع پاییز و زمستان سال گذشته که سینماها را به رکود برد، از ابتدای امسال فیلم «فسیل» توانست رکورد فروش صد میلیاردی را بزند و حالا برای دویست میلیاردی شدن دورخیز کرده است. وضعیت فروش فیلم‌ها در سه ماهه اخیر سال ۱۴۰۲ نشان داد در کنار همه آثار به اکران رسیده، «فسیل» بخش اعظم سینما را از آن خود کرد.

رقم کل فروش سال ۱۴۰۲ بیشتر از ۲۲۹ میلیارد با ۵ میلیون و ۲۳۰ هزار مخاطب بوده است که از این میزان فقط حدود ۱۶۵ میلیارد با ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار مخاطب به کمدی «فسیل» اختصاص یافته است؛ یعنی فروشی در حدود ۷۰ درصد مجموع فروش سینمای ایران. اگر این سی درصد را هم البته جزیی‌تر نگاه کنیم با توجه به فیلم‌های کمدی دیگر مثل «آهنگ دو نفره» و «یقه‌سفیدها» یا فیلم‌های سرگرم کننده مثل «عروس خیابان فرشته» سهم سینمای اجتماعی و به تعبیری فیلم‌های «غیرکمدی» ناچیزتر هم می‌شود!

اما آیا ظرفیت فروش فیلم‌های غیرکمدی اکران امسال مانند «غریب»، «دسته دختران»، «سه‌کام حبس» و «جنگ جهانی سوم» واقعاً همین اندازه بوده است؟

حتی با نگاهی به فیلم «ملاقات خصوصی» که پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران شده است، می‌توان گفت این فیلم در سال ۱۴۰۱ به چنین رکوردی دست پیدا کرد آن هم بعد از چندین ماه روی پرده بودن.

در چنین شرایطی از روز ۱۷ خرداد اکران تابستانه سینماها با ترکیبی متفاوت از فیلم‌ها آغاز شده و به نظر می‌رسد قرار است وزن سینمای اجتماعی در چرخه اکران کمی پررنگ‌تر شود و گیشه رو به احتضار فیلم‌های غیرکمدی جان تازه‌ای بگیرد.

در همین چند روز ابتدایی اکران فیلم‌های جدید، غیر از «شهر هرت» کمدی جدید کریم امینی، کارگردان «فسیل» برخی فیلم‌های اجتماعی مثل «کت چرمی» و «مصلحت» هم با یک استقبال خوب در جایگاه‌های بعدی قرار گرفته‌اند و حالا امیدهای تازه‌ای به سینمای ایران تزریق شده است که این سینما هم می‌تواند احیای دوباره‌ای داشته باشد که البته باید دید رقم فروش گیشه این فیلم‌ها در ادامه به چه سمت و سویی خواهد رفت.

در ادامه نگاهی داریم به جدیدترین فیلم‌های روی پرده در فضای اجتماعی که هر یک می‌تواند طیفی از مخاطبان و علاقمندان را با خود همراه کند.

کت چرمی؛ معمای یک مهمانی زیرزمینی و قهرمانی‌های جواد عزتی

فیلم «کت چرمی» یکی از پربحث‌ترین فیلم‌های رونمایی‌شده در جشنواره فجر چهل و یکم بود که به‌واسطه میزان استقبال مخاطبان در سالن‌های مردمی جشنواره، یکی از شانس‌های شکار سیمرغ تماشاگران در صورت اهدای این جایزه نیز محسوب می‌شد.

«کت چرمی» اگرچه یک فیلم پرستاره است اما برگ برنده این فیلم در اکران و جذب مخاطب استفاده از همه مولفه‌های یک ترکیب برنده است. قصه و فیلمنامه قوی و پیش برنده و نقاط عطف و فراز و فرودهای آن، معرفی استعدادهای تازه مثل سارا حاتمی که اتفاقاً بازی او توانست تندیس سیمرغ نقش مکمل زن را برایش به ارمغان بیاورد، حضور چهره‌هایی چون جواد عزتی که این سال‌ها در نقش‌های جدی و ملودرام درخشش‌های متعددی داشته و جسارت پرداخت به سوژه‌هایی که می‌تواند دردسر آفرین هم باشد از جمله این موارد است.

«کت چرمی» این چند وقت به دور از حاشیه هم نبوده است و ماجرای اعدام الکس و برخی شباهت‌های داستانی می‌توانست دست‌اندازی را برای اکران این فیلم در موعد مقرر فراهم آورد که این اتفاق رخ نداد و فیلم در حال حاضر روانه پرده سینماها شده است.

این فیلم که از روز ۱۷ خرداد روی پرده سینماهای کشور رفته بعد از «شهر هرت» توانسته است انتخاب دوم مخاطبان برای تماشای فیلم در سینما باشد و با توجه به قصه و بازیگران و ادامه همین روند می‌تواند یکی از مدعیان صدرنشینی در جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های غیرکمدی امسال باشد.

این فیلم به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی ساخته شده است و به ماجرای مرموز یک مهمانی زیرزمینی و دختران قربانی شده آن می‌پردازد.

تصور؛ عاشقانه‌ای با حضور لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان

«تصور» از دیگر فیلم‌های اجتماعی است که از روز ۱۷ خرداد به اکران سینماها پیوست. فیلمی اجتماعی در بستری عاشقانه که این بار لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان را در مقام یک زوج قرار داده است.

«تصور» اولین بار در خلال جشنواره فیلم کن خبرساز شد و پس از رونمایی در اولین حضور جهانی خود در فستیوال کن سال ۲۰۲۲، نظر تماشاگران خود را جلب کرد.

حضور لیلا حاتمی برگ برنده اصلی «تصور» است و می‌تواند بخشی از مخاطبان را به سالن‌های نمایش این فیلم بکشاند.

این فیلم رونمایی در جشنواره فجر نداشت و همین باعث شد کمتر خبر و اطلاعاتی از آن در دسترس مخاطبان داخلی باشد و به همان میزان بر کنجکاوی‌های مخاطب هم افزوده است.

جواد نوروزبیگی از تهیه‌کنندگان پرکار سینمای ایران در سال‌های اخیر تهیه‌کنندگی این فیلم را بر عهده دارد.

او هم «تصور» را برای سبد اکران فیلم مناسبی دانسته و هم کارگردانش علی بهراد را چهره تازه‌ای که به سینما معرفی شده است.

مصلحت؛ پس از سال‌ها یک تریلر سیاسی با طعم عدالت

از چالشی‌ترین فیلم‌های اجتماعی در اکران تازه سینماها می‌توان به «مصلحت» اشاره کرد که پیش‌تر در گزارشی مشروح به فرآیند تولید و رسیدن آن به اکران عمومی پرداختیم.

مصلحت به دلیل قصه و سوژه مرتبط با تاریخ معاصر که در بستری از یک درام سیاسی و جنایی هم روایت می‌شود می‌تواند طیفی از علاقه‌مندان به چنین فیلم‌های را به خود جذب کند.

این فیلم نیز ترکیب برنده‌ای دارد که از بازیگران کاربلد تئاتری مثل امیر نوروزی تا چهره‌هایی مثل فرهاد قائمیان در نقش‌هایی کمتر دیده شده بهره برده، ستاره این فیلم وحید رهبانی است که اگرچه بعد از دو دهه با «گاندو» به عرصه تصویر بازگشت اما حالا می‌تواند از دیگر ستاره‌های تلویزیونی باشد که حضور قابل توجهی بر پرده سینما را هم تجربه می‌کند.

«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه محصولی از سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است و داستان آن روی «عدالت» تاکید ویژه‌ای دارد.

نگهبان شب؛ از حاشیه پایتخت تا دل انتخابات

به یقین می‌توان گفت در میان موج تازه فیلم‌های سینمایی که اکثر آن‌ها امضای کارگردانان نسل جوان سینما را پای خود دارند، «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی می‌تواند نمایندگی نسل فیلمسازان باسابقه را به عهده بگیرد.

کارگردانی که همواره نگاه ویژه‌ای را در آثار خود داشته و برای فیلم اخیرش سراغ چهره‌هایی کمتر دیده شده و استعدادهای جدید رفته است.

نقش اصلی این فیلم را تورج الوند به عهده دارد که از طریق تست‌های چند مرحله‌ای به این نقش رسید و در کنار او لاله مرزبان دیگر بازیگر اصلی فیلم است. الوند برای ایفای این نقش به‌صورت ویژه مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.

محسن کیایی و ویشکا آسایش از دیگر بازیگران فیلم هستند و از اتفاقات مهم در ترکیب بازیگران این فیلم می‌توان به حضور کوتاه زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان نامدار فیلم و سریال‌های خاطره‌انگیز اشاره کرد.

«نگهبان شب» قصه‌اش را در حاشیه‌ای از پایتخت تعریف می‌کند قصه زوجی که ماجراهای زندگی شخصی‌شان گاه تا عمق حاشیه‌ای ترین و مهمترین اتفاقات روز جامعه مثل انتخابات هم کشیده می‌شود.

خروج از نسخه موبایل