رسانه سینمای خانگی- یادگار هامون در بستر بیماری

بیتا فرهی به دلیل عفونت ریه در یکی از بیمارستان‌های تهران بستری است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، یاسمین خلیلی‌فرد، یکی از دوستان این بازیگر درباره وضعیت جسمانی او به ایسنا گفت: خانم فرهی به دلیل عفونت ریه و نیز ابتلا به آنفولانزا در بخش مراقبت‌های ویژه بستری است و متاسفانه شرایط ایشان هنوز پایدار نشده است تا به بخش عمومی منتقل شوند.

او ادامه داد: پزشک درمانگر ‌ایشان خیلی امیدوار است که حال خانم فرهی رو به بهبودی برود و از مردم عزیز کشورمان می‌خواهیم که برای سلامتی ایشان دعا کنند.

هم‌اکنون سریال «سرزمین کهن» با بازی بیتا فرهی در حال پخش است.

«هامون»، «برادرم خسرو»، «دوران عاشقی»، «در انتظار معجزه»، «خاک آشنا»، «خون بازی»، «خانه ای روی آب»، «اعتراض»، «کیمیا»، «بانو»، «لامینور» و.. از جمله فیلم‌های سینمایی است که بیتا فرهی در آنها به ایفای نقش پرداخته است.

رسانه سینمای خانگی- مخملباف حکم اعدام صدرعاملی را صادر کرد

رسول صدرعاملی در اولین شب از دومین سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» به بیان خاطره‌ای از واکنش محسن مخملباف به فیلم «رهایی» پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، شب اول از دومین دوره سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» به همت سازمان سینمایی سوره و به میزبانی امیر قادری با هدف واکاوی شیوه شکل‌گیری و مدیریت سینمای ایران پس از انقلاب، ۱۳ آبان با حضور فریدون جیرانی، رسول صدرعاملی، مهدی فخیم‌زاده و مهدی سجاده‌چی در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

امیر قادری میزبان برنامه در ابتدای نشست بیان کرد: سری نخست نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» در ارتباط با سینمای دهه ۶۰ بود و جلسات فارغ از مهمانان حالت انتقادی داشت. در شب اول از فصل دوم به تحلیل سینمای ایران در «دوره سازندگی» یعنی دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌پردازیم. از سال ۱۳۷۲ با حضور مهدی فریدزاده در حوزه نظارت سینما، نسبت به دهه ۶۰ مضامین تازه‌ای وارد سینما شد و فیلم‌های متفاوتی هم در آن سال‌ها ساخته شدند. ناگفته نماند که مهدی فخیم‌زاده، موفق‌ترین اثر خود به نام «همسر» را در همین دوران ساخته است.

روایت مهدی فخیم‌زاده از فیلمی که ساخته نشد!

در این بخش از نشست بود که مهدی فخیم‌زاده درباره شرایط فعالیت در دوره یاد شده عنوان کرد: من کارم را در آن سال‌ها با «تاواریش» شروع کردم. در آن دوره که اوج چک کردن سناریوها در ارشاد بود، من به دنبال سناریویی بودم که بتوانم پروانه ساختش را بگیرم. من و علیرضا زرین‌دست باهم یک سناریو درباره شکار خرس پیدا کردیم و آن را خریدیم. در سناریو چند گرگ هم حضور داشتند. قرارمان این بود که زرین‌دست فیلمبرداری را انجام دهد و صحنه‌های حضور گرگ را در پلاتو بگیرد. بعدها نشد این فیلم را بسازیم و تصمیم به فروش سناریو گرفتیم. احمد نجفی سهم علی زرین‌دست را خرید اما من سهمم را نفروختم. احمد نجفی پیشنهاد داد فیلمبرداری را در ارمنستان انجام دهیم و گفت که شرایط مهیاست. ارزش پول ما نسبت به ارمنستان بسیار بیشتر بود و با هزینه کم می‌توانستیم فیلم را بسازیم. من با فضای کاری خارج کشور آشنایی نداشتم و از آن می‌ترسیدم. یک سال طول کشید تا من به این تصمیم رضایت دادم.

وی ادامه داد: در نهایت تیم تشکیل دادیم و برای ساخت فیلم به شهر ایروانِ ارمنستان رفتیم. در آنجا متوجه شدیم که امکانات فیلمبرداری آن‌ها نسبت به ما بسیار عقب‌تر است. سه ماه در ارمنستان برای ساخت فیلم تلاش کردیم اما در نهایت نتیجه نگرفتیم و فصل گرگ‌هایش تمام شد. بعد از آن به مسکو رفتیم تا بتوانیم کار را فیلمبرداری تمام کنیم اما در آن‌جا هم نتوانستیم فیلمبرداری را انجام دادیم. ما از ابتدا هم قصد فروش فیلم «شکار» را نداشتیم چراکه فیلم دلی من و احمد نجفی بود که بودجه شخصی صرف آن شد.

این فیلم‌ساز مطرح کرد: به احمد نجفی گفتم پیروز کسی است که شکست را در زمانش قبول کند و اعتراف کردیم که در ساخت این فیلم شکست خوردیم. در راه بازگشت به ارمنستان، کتابی را پیدا کردم و همان کتاب را به فیلمنامه «تاواریش» تبدیل کردم. یکی از اتفاقات جالب توجه این بود که هر لوکیشنی یک مدیرتولید داشت و این کار را علاوه‌بر تمام مسایل دیگر سخت می‌کرد. بعد از سه‌ماه و نیم ما بالاخره فیلم را کلید زدیم و در نهایت هم هفت ماه فیلمبرداری طول کشید. ساخت این فیلم تجربه بسیار عالی برای من بود.

در دوره انوار می‌خواستند همه چیز را با زور حل کنند

فخیم‌زاده تصریح کرد: بعد از بازگشت به تهران که اواخر دوره آقای انوار هم بود، متوجه تغییر فضا شدم. چون فیلمی را که در ارمنستان ساخته بودم آنطور که انتظار می‌رفت واکاوی نکردند. ناگفته نماند قدرت آقایان انوار و بهشتی در اواخر دوره مسئولیتشان کمتر شده بود. همچنین در جلسات برگزار شده نقدهایی مطرح می‌شد که در دوره قدرت آن‌ها، هیچ فیلمسازی توانایی بازگو کردن آن را نداشت.

وی با بیان اینکه من بعد از ساخت ۱۰_۱۲ فیلم، هرگز هیچ مبلغی از فارابی دریافت نکرده‌ام، تصریح کرد: فارابی آن زمان ویژه کسانی بود که به اصطلاح اعوان و انصار خودشان محسوب می‌شدند. سناریوهایی که این افراد می‌بردند، به‌راحتی تصویب می‌شد و مجوز می‌گرفت و پولشان را دریافت می‌کردند.

فخیم‌زاده افزود: لاریجانی بعد از ساخت «تاواریش» وارد عرصه شد و به اصطلاح با سلام و صلوات آمد. ناگفته نماند که در دوره آقای انوار معتقد بودند که همه چیز را با زور می‌توان حل کرد. در آن زمان این جمله معروف بود که خاتمی که وزیر ارشاد است، هفت وزیر دارد که خودش معاون اول همه آن‌ها است! همه معاونان، مستقل از ایشان کار می‌کردند و هر تصمیمی که می‌گرفتند، خاتمی در آن دخالت نمی‌کرد. او فقط در زمان جشنواره فیلم فجر وارد عرصه می‌شد و در واقع وزرای ما آقایان انوار و بهشتی بودند.

آقای لاریجانی برای «همسر» از من تقدیر کرد!

فریدون جیرانی در ادامه درباره کم شدن قدرت آقایان انوار و بهشتی در اوایل دهه ۷۰ اظهار کرد: سیدمحمد خاتمی یک سال قبل از پایان دولت اول مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، در خرداد ۱۳۷۱ استعفا داد. بلافاصله آقای لاریجانی روی کار آمد. جشنواره سال ۱۳۷۱ را که بیست‌یکمین دوره آن بود، آقای لاریجانی برگزار کرد و او مرتضی آوینی را که در آن دوره دشمن فارابی محسوب می‌شد، به داوران جشنواره اضافه کرد.

وی افزود: جشنواره فجر را تا سال ۱۳۷۲ که فیلم‌های «همسر» و «تاواریش» باهم در آن حاضر شدند، لاریجانی برگزار کرد. در آن جشنواره فاطمه معتمدآریا جایزه بهترین نقش اول زن را به واسطه بازی در فیلم «همسر» دریافت کرد و همچنین این اثر جایزه صدا را نیز گرفت. «جنگ نفتکش‌ها» هم جایزه بهترین کارگردانی را در همین دوره گرفت و اثری به‌عنوان بهترین فیلم برگزیده نشد. آقای لاریجانی تا دی‌ماه سال ۱۳۷۲ حضور داشت که آقایان بهشتی و انوار نیز با ایشان بودند. آن‌ها ترتیبی دادند که چون فیلم «همسر» جایزه‌ای برای کارگردانی و فیلمنامه دریافت نکرده بود، آقای لاریجانی دیداری با مهدی فخیم‌زاده داشته باشد و تقدیر ویژه‌ای از ایشان برای ساخت فیلم همسر به عمل بیاید. سیدمحمد بهشتی در گفت‌وگویی که در کتاب «سینمای دهه ۶۰» منتشر شده است اشاره‌ای به فیلم «همسر» مهدی فخیم‌زاده داشته و ماجرای تجلیل لاریجانی از این فیلم را آنجا روایت کرده است. بعد از آقای لاریجانی، آقایان انوار و بهشتی هم ادامه ندادند زیرا نمی‌توانستند با میرسلیم کنار بیایند در این مرحله مهدی فریدزاده به عنوان معاون سینمایی و سپس آقای خاکبازان به عنوان مسئول نظارت و ارزشیابی وارد عرصه کار شدند.

فخیم‌زاده در این بخش درباره تجلیل از فیلم «همسر» یادآور شد: البته این دیدار خواسته خود آقای لاریجانی بود. یک روز من را خواستند و با خود گفتم سابقه ندارد وزیری بخواهد ما را ببیند! یادم هست که آن زمان آقای بهشتی به شوخی گفت احتمالاً می‌خواهند سرت را ببرند. بعد از دیدار با وزیر و دعوت‌نامه‌ای که به من دادند، آنقدر شک داشتم که بعد از جلسه از رییس دفتر ایشان پرسیدم آیا می‌توانیم این تقدیرنامه را منتشر کنیم؟ که بعد در مجله سینما همان صفحه اول به چاپ رسید. آن زمان هنگام ساخت «همسر» به من گفتند که مراقب این اثر باشم، چراکه قصه زنی بود که روبه‌روی مردش می‌ایستاد!

این کارگردان درباره واکنش معاونت سینمایی به دو فیلم «همسر» و «تاواریش» عنوان کرد: درباره «تاواریش» سکوت کردند اما فیلم «همسر» را مورد قبول دانستند.

بازگشت ایرج قادری را به نبرد آخرالزمان می‌توان تشبیه کرد

مهدی سجاده‌چی فیلمنامه‌نویس در ادامه بیان کرد: بلافاصله بعد از روی کار آمدن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و اتمام جنگ، فشار روی ایشان برای تغییر وزیر ارشاد زیاد شده بود. البته حساسیت روی معاونت سینمایی و سپس مطبوعاتی بسیار بالا بود. آقای بهشتی آن زمان از فشارها گله می‌کرد و می‌گفت که می‌خواهند ایرج قادری را دوباره وارد عرصه کنند.

جیرانی در پاسخ به این پرسش امیر قادری که آیا قبول دارد کارگردانی ایرج قادری که به اصطلاح در آن زمان سمبل ابتذال بود، به لحاظ فنی برای فیلم «می‌خواهم زنده بمانم» از بسیاری فیلمسازان مورد تایید بهتر بود؟ مطرح کرد: در آن دوره به ایرج قادری بعد از ساخت فیلم «تاراج» مجوز کارگردانی نمی‌دادند. تا اینکه ایرج قادری نامه‌ای به «کیهان‌هوایی» نوشت که سردبیر آن آقای سلیمی نمین بود، از ملت ایران بابت ایفای نقش کردن در آثار قبل از انقلابش عذرخواهی کرد. این نامه با روی کار آمدن آقای لاریجانی مصادف شد و ایشان دستور داد که به ایرج قادری مجوز کارگردانی بدهند. بعد از آن ایرج قادری با مرتضی شایسته هماهنگ کرد و در سال ۱۳۷۴ فیلم «می‌خواهم زنده بمانم» را که فیلم‌نامه‌اش بر اساس تحقیقات رسول صدرعاملی و سعید مطلبی و… بود، ساخت.

مهدی سجاده‌چی در ادامه تاکید کرد: آمدن ایرج قادری را به نبرد آخرالزمان می‌توان تشبیه کرد! چراکه ایشان در آن زمان سمبل ابتذال تلقی می‌شد. در واقع تفکر عده‌ای بر این اساس بود که ریشه سینمای فرهنگی را که شکل گرفته است، با این کار می‌زنند. طرف دیگر سینما انتظار داشتند یک شکل دیگر از سینما که با وجود آقایان بهشتی و انوار مغفول و مسدود شده بود، با وجود ایرج قادری جان بگیرد. این پروژه بسیار سنگینی بود.

فخیم‌زاده با بیان اینکه ورود به مسایل فیلم از جانب دوستان مشکل‌ساز بود، گفت: در جلسه‌ای که با حضور بهروز افخمی، سیف‌الله داد، من، رحیم رحیم‌پور و… برگزار شد، رحیم رحیم‌پور در آن جلسه حمله شخصی کرد و من از ایشان اعلام برائت کردم اما همزمان گفتم که من با درجه‌بندی، ممنوع‌الکاری هنرمندان و… مخالفم. دوستان در آن زمان دیدگاهی داشتند که آن را به کل نظام تعمیم می‌دادند در حالی که اینگونه نبود.

در ادامه قادری مطرح کرد: در آن سال‌ها یعنی اوایل دهه ۷۰، رسول صدرعاملی اثری نساخت البته فیلم «سمفونی تهران» را تولید کردند که برای جریان اصلی نبود.

«رهایی» اولین فیلم جدی دفاع مقدس سینمای ایران است

رسول صدرعاملی درباره دلیل کم کار بودن خودش در دهه ۷۰ مطرح کرد: در اسفند سال ۱۳۵۷ که فارابی و صدا و سیمایی وجود نداشت. من با نهصد هزار تومان فیلم «خون‌بارش» را به دلیل رفاقتم با امیر قوی‌دل ساختم. هشت ماه فیلمبرداری با دوربین ۱۶ میلیمتری که از مسعود مزینانی اجاره می‌کردیم، طول کشید. ناگفته نماند که در آخر هم حسین زندباف به ما کمک کرد و فیلم تمام شد. بعد از بازگشتم به فرانسه متوجه شدم «خون بارش» را بدون مجوز من در مساجد و تلویزیون پخش کرده‌اند. آن زمان لابراتوار ما تلویزیون بود و ۲۰۰ کپی از آن زده بودند.

وی ادامه داد: بعد از بازگشتم به ایران با فریدون جیرانی تصمیم گرفتیم فیلم «رهایی» را بسازیم. ایده اولیه فیلم با خواندن نامه یک افسر عراقی به ایران برای‌مان شکل گرفت. او در نامه‌اش نوشته بود: من شما ایرانی‌ها را دوست دارم و به سمت شما شلیک نمی‌کنم. من تمام تیرهایم را به آسمان می‌زنم. «رهایی» اولین فیلم جدی دفاع مقدس سینمای ایران است که من در اوایل جنگ در سال ۱۳۶۱ ساختم اما زمانی که تاریخ سینمای دفاع مقدس را بخوانیم، اسم این فیلم نیامده است.

صدرعاملی گفت: محسن مخملباف در روزنامه اطلاعات درباره «رهایی» مقاله‌ای با عنوان «ترکه بر تن خیس» نوشت و در آن حکم اعدام من را داد! چراکه فیلم ضدجنگ بود. آن‌ها معتقد بودند که من با ساخت این فیلم ترکه بر تن خانواده شهدا زده‌ام.

این فیلمساز تصریح کرد: این گروه از افراد تندرو که در آن دوره قدرت گرفته بودند، در واقع قصدشان نجات سینمای ایران بود، منتهی راهش را بلد نبودند. بعد از آن «گل‌های داوودی» را ساختم که در اولین جشنواره فیلم فجر به عوامل اصلی‌اش جز من جایزه دادند! من از همانجا مغضوب آقایان انوار و بهشتی شدم. دوباره محسن مخملباف در مجله سروش درباره من نوشت که من دختربازی را در سینما رواج داده‌ام.

این کارگردان گفت: در همان روزها من پرونده‌ای را پیدا کردم که درباره یک نامادری زیبایی بود که پسر دوازده ساله همسرش را به قتل رسانده است و حکم اعدامش هم صادر شده بود. بنا به علاقه خبرنگاری که داشتم، پرونده را پیگیری کردم و سرانجام با ارسال یک فیلم به قوه قضاییه، تبرئه نامادری را بگیریم. من با «هوشنگ اسدی» نسخه فیلمنامه این پرونده را بازنویسی کردم که پروانه ساخت هم گرفت. تصمیم داشتم فیلمش را بسازم که آقای خاکبازان به من اجازه کار نداد. این مجوز ندادن‌ها و ممنوعیت‌ها روی کم کیفیت شدن دیگر آثارم به شدت تاثیر گذاشت. البته آقای انوار پای فیلم رهایی ایستاد و به من کمک کرد.

صدرعاملی ادامه داد: در همان روزها ایرج قادری در حالی که بعد از ۱۲ سال اجازه کار گرفته بود، به دفتر من آمد. او بغض کرده بود چراکه به فیلنامه‌هایش جواب رد داده بودند. من فیلمنامه‌ای را که برای پرونده با هوشنگ اسدی کار کرده بودم، به «هدایت فیلم» واگذار کردم که ایرج قادری بتواند فیلم را بسازد که ایشان «می‌خواهم زنده بمانم» را ساخت. البته من نسبت به این کار نکردن‌ها الان حس خوبی دارم چون ۶ سال وقت داشتم و با تفکر و زمان زیاد بالاخره «دختری با کفش‌های کتانی» را ساختم.

وی با بیان اینکه در دهه ۶۰ حدود ۱۰ تا ۱۲ نفر بودند که تحت یک فشار شدید فیلم می‌ساختند اما دوست داشتند سینما بماند، اظهار کرد: من با قاطعیت می‌گویم که اگر این تیم در اوایل پیروزی انقلاب انقدر با عشق کار نمی‌کرد، سینمای ایران بدین شکل حفظ نمی‌شد. من قرار بود تهیه‌کننده فیلم «خواهران غریب» شوم اما پروانه ساخت ندادند و متوجه شدم که نمی‌خواهند کار کنم. شاید بتوانم بگویم ۶ سال ممنوع‌الکاری‌ام سبب خیر شد تا اینکه به فیلم «دختری با کفش‌های کتانی» رسیدم که باعث و بانی ساخت آن حوزه هنری بود.

ماجرای اعتراض به تصویر زن در سینمای ایران

جیرانی در ادامه یادآور شد: از سال ۱۳۶۵ که «اجاره‌نشین‌ها» ساخته شد، تنها محسن مخملباف نبود که علیه فیلم در ۲۲ بهمن ۶۵ نامه به آقای بهشتی نوشت. بخشی از فیلمسازان که بعداً هیات هنرمندان مسلمان را تشکیل دادند از جمله جمال شورجه و جواد شمقدری هم نامه مفصلی علیه فیلم مرحوم داریوش مهرجویی نوشتند.

وی گفت: در جشنواره ۱۳۶۵ سینمای روشنفکری حرف اصلی را زد و مورد توجه مدیران دهه ۶۰ قرار گرفت. «خانه دوست کجاست» عباس کیارستمی، «کلید» ابراهیم فروزش و اثری از ناصر تقوایی و…. در ادامه این جریان روشنفکری در سال ۱۳۶۶ فیلم «شاید وقت دیگر» توسط بهرام بیضایی ساخته شد.

جیرانی با اشاره به اینکه در ادامه همین روند جریان روشنفکری دینی هم تغییر کرد، اظهار کرد: به طوری که در سال ۱۳۶۵ ما فیلم «دستفروش» ساخته محسن مخملباف را داریم که به نظر من اولین فیلم تیره و سیاه از جامعه ایران است. محسن مخملباف بعد از آن فیلم «عروسی خوبان» را که فیلم بسیار بسیار تندی بود، ساخت. در همین دوره مرحوم داریوش مهرجویی فیلم «هامون» و مسعود کیمیایی فیلم «دندان مار» را ساخت. در هشتمین جشنواره فجر، فیلم‌ها همگی بسیار تند بودند. در این دوره جو علیه آقایان انوار و بهشتی زیاد شد. گروه هیات هنرمندان مسلمان با مدیریت آقای کلهر، مخالف جو حاکم در آن دوره بودند. همچنین نیروهای سنتی به تصویر زن در سینمای ایران معترض شده بودند و این نکته در تاریخ سینمای ایران بسیار مهم است. از کاراکتر «عصمت» در فیلم «گل‌های داوودی» بود که تصویر زنِ سنتی در سینما ایران تغییر کرد.

وی افزود: بعد از آن سوسن تسلیمی در فیلم «مادیان» نقش یک زن سرپا و مبارز را ایفا کرد. در ادامه نقش «ثریا» در «گزارش یک قتل» زن مدرن را وارد سینما می‌کند. کاراکترهای «ویدا» و «کیان» در فیلم «شاید وقتی دیگر آمدند» هم در ورود زن مدرن به سینما تاثیرگذار بودند. حتی کاراکتر «ریحانه» زن مطلقه‌ای که عاشق می‌شود، در آن دوران سینما بسیار مهم بود. همچنین کاراکتر «فرشته» در فیلم «بچه‌های طلاق» که دختری بود با این دیالوگ که: «همیشه زن‌ها با ازدواج خوشبخت نمی‌شوند.» در تاریخ یاد شده بسیار تاثیرگذار بود. کاراکتر «زیور» در فیلم «دندان مار» مسعود کیمیایی نیز به نظر من یک زن سرپای سنتی است. اما کاراکتری که جنجال زیادی ایجاد کرد «سایه» در فیلم معروف «شب‌های زاینده‌رود» مخملباف است. دیالوگ او در فیلم این است که می‌گوید: من در جایی زندگی می‌کنم که زن‌ها آزاد نیستند. زن‌ها انتخاب نمی‌کنند، انتخاب می‌شوند. من نمی‌خواهم زن باشم.

این فیلمساز مطرح کرد: این جنجال سر شخصیت زن در سینما و اساساً سینمای روشنفکری علیه آقای انوار ایجاد شد. مصاحبه آقایان انوار، بهشتی و حیدریان در روزنامه اطلاعات در خرداد ۱۳۷۰ خواندنی است. آن‌ها در این مصاحبه به همه مسایل سینمای ایران پاسخ دادند. انوار در این مصاحبه اظهار می‌کند که به ما می‌گویند که سینما متفکر یعنی سینمای روشنفکری و سینمای روشنفکری مترادف غرب‌زدگی است. پس این سینمای متفکر، غرب‌زده است و سینمای بدی است. محدودیت برای تصاویر بوده است کمااینکه در جشنواره دهم «نرگس» می‌آید و اولین همدلی سینمای ایران با یک زن خلافکار به اسم «آفاق» شکل می‌گیرد.

جیرانی ادامه داد: همچنین آقای بهشتی در همان مصاحبه حرفی می‌زند که از نظر من تاریخی است، می‌گوید «من نمی‌فهمم این چه اتهامی است که من باید پاسخ دهم که سینما اندیشمند شده است.»

جیرانی افزود: در نهایت مخالفان توانستند آقای خاتمی را وادار به استعفا در خرداد ۱۳۷۱ کنند. در دولت دوم هاشمی رفسنجانی محافظه کاران توانستند عرصه اقتصاد و فرهنگ را دست بگیرند. از آنجایی که آقای لاریجانی یکسال بیشتر نماند، آقای میرسلیم آمد و آقای فریدزاده به عنوان معاون سینمایی و آقای خاکبازان به عنوان مدیرکل نظارت و ارزشیابی آمدند. آن زمان دفترچه معروف از سوی آقای خاکبازان منتشر شد که ضوابط جدید تولید فیلم را در سال ۷۳ یا اوایل ۷۴ بیان کرد که جنجال شد. در حقیقت کلوزآپ زن ممنوع شد و بهروز افخمی و سیف‌الله داد علیه آن نوشتند.

ضربه اصلی به سینما از سوی افراد و سلایق شخصی آن‌ها بود

در ادامه مهدی فخیم‌زاده افزود: مدیران از سال ۱۳۶۶ به مقوله ممنوع‌الکاری، درجه‌بندی فیلم‌ها و احوالات شخصی افراد ورود کردند. داوود رشیدی را سر فیلم کیومرث پوراحمد ممنوع الکار کردند. مسئول موتورخانه، یک نامه به انوار نوشته بود که ایشان ممنوع‌الکار است من و علیرضا داوودنژاد پیش آقای انوار رفتیم که گفت به درد سینما نمی‌خورد. سینما از قانون و تحلیل کلی لطمه نخورد، ضربه اصلی سینما از افراد و سلایق شخصی‌شان بود. هنوز هم سینمای ما گرفتار سینمای دهه ۶۰ است.

در ادامه این نشست مهدی سجاده‌چی با اشاره به اینکه وقتی سخن از دوران آقایان بهشتی و انوار به میان می‌آید، گویی که یک نفر بوده‌اند. در حالی که این‌طور نبوده است، گفت: آقایان بهشتی و انوار مانند شاخه نظامی ارتش جمهوری‌خواه ایرلند و شاخه سیاسی آن بودند. از نظر من آقای انوار آدم مهمی در این ماجرا نبود و مغز متفکر سینما، آقای بهشتی بود اما ایشان به یک نیرو قهریه و به اصطلاح گازانبری نیاز داشت.

جیرانی در تایید حرف مهدی سجاده‌چی اظهار کرد: از کتاب «سینمای دهه ۶۰» نقل می‌کنم که آقای سیدمحمد خاتمی به بهشتی پیشنهاد معاونت سینمایی می‌دهد. در همان زمان آقای بهشتی، آقای انوار را به خاتمی پیشنهاد می‌دهد.

سجاده‌چی در ادامه بیان کرد: بله. چون آقای انوار مانند پوسته حلزون بود به شکلی که بعد از آقای بهشتی قدرت از فارابی تدریجاً به سازمان سینمایی کوچ کرد. در همه جای دنیا سیاست از سینما جدا نیست. منتهی عده‌ای روی کار هستند که توسط کسانی که بیرون هستند، تحت فشار قرار می‌گیرند. در واقع این یک نوع رفتار سیاسی برای جایگزینی است. در تمام دوره‌ها اگر جایگزینی صورت گرفته است، کم و بیش تمام نکاتی را که داشتند، رعایت نکردند.

اگر ضرغامی نبود «طعم گیلاس» به کن نمی‌رفت

جیرانی در جواب به این سوال قادری که صحبت درباره سختگیری آقای خاکبازان زیاد است اما در همان دوران می‌بینیم که سینما شهری‌تر می‌شود. علت آن چیست؟ اظهار کرد: آقای فریدزاده که از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۴ مسئولیت دارد، سعی می‌کند روال قبلی را پیش ببرد و رعایت کند که فیلم «روسری آبی» جایزه بهترین سناریو و فیلم «پری» جایزه بهترین کارگردانی را می‌گیرد. همچنین مهدی فخیم‌زاده شخصیت زن یعنی «شیرین عضدی» در فیلم «همسر» را خلق می‌کند و سیروس الوند کاراکتر «زهرا» را در فیلم «یک‌بار برای همیشه» به وجود می‌آورد. در عین حال که نیروهای سنتی علیه شخصیت زن حرف می‌زنند، فیلمسازان ما همان را سعی می‌کنند نگه دارند. همانگونه مهرجویی فیلم بسیار موفق «سارا» را می‌سازد که علیه زندگی و همسر سنتی شورش می‌کند. یعنی برای اینکه بتواند از سانسور دوره‌ای که حساسیت روی زن است، بگذرد.

وی با بیان اینکه آقای ضرغامی درست است که از طریق جناح سنتی آمده بود اما افکار خود را دنبال می‌کرد، یادآور شد: اگر ایشان نبود «طعم گیلاس» به کن نمی‌رفت اما اشتباهش هم این بود که خاکبازان را به موقع برنداشت و دیر حبیب‌الله کاسه‌ساز را روی کار آورد. از نظر من مشاورانش در آن دوران به ایشان لطمه زدند. ضرغامی متنی را در توییترش منتشر کرده و گفته است که من اشتباه کردم به «آدم برفی» پروانه نمایش ندادم. حتی رهبر انقلاب «آدم برفی» را دیده و خوشش آمده بود اما شورای پروانه نمایش ارشاد آن را رد کرد. زور روشنفکری در سینما دهه ۷۰ ایران بالاست.

وی افزود: داریوش مهرجویی فیلم «لیلا» و مسعود کیمیایی نیز اثری را خلق می‌کند. در دوره دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی جامعه تغییر کرد و سینما با رشد طبقه متوسط به سمت اصلاحات دوره دوم هاشمی رفسنجانی حرکت کرد که از دل آن موارد متعددی بیرون می‌آید.

قادری تاکید کرد: به نظر می‌رسد جامعه و سینمای ایران در نیمه اول دهه ۷۰ عرفی‌تر و زمینی‌تر است و همچنین شهری‌تر و مدرن‌تر.

جیرانی تصریح کرد: روشنفکری دینی نیز تغییر می‌کند. آقای درویش «کیمیا» و «سرزمین خورشید» را می‌سازد که قهرمان «کیمیا» هم زن است. بهروز افخمی در سال ۶۹ با فیلم «عروس» زیبایی را به سینما می‌آورد که خوشبختانه مرتضی آوینی از «عروس» حمایت می‌کند.

صدرعاملی در پایان سخنان خود عنوان کرد: بزرگترین عارضه آقای خاکبازان این بود که رفتاری سرخود، توهین‌آمیز و تحقیرآمیز داشت. این رفتارش هم ربطی به معاونت نداشت و از کاراکترش شکل می‌گرفت‌. من در نیمه اول دهه ۷۰ کاری نساختم اما در نیمه دوم دهه ۷۰ فیلم‌های «قربانی» و «سمفونی تهران» را کار کردم. سینمای کودک و نوجوان هم در آن دوره شکل گرفت و سینمای ایران جهانی شد. باید یادآور شد که دورهمی واقعی سینماگران با آقای ضرغامی آغاز شد.

سجاده‌چی نیز درباره دوران آقای ضرغامی بیان کرد: غیر از خوش‌نیتی ضرغامی او خود را سنگر سینماگران ایران می‌دانست. واضح است که سنگر در برابر دشمن خارجی نیست. نفرات قبل از آقای ضرغامی از قدرت فاصله گرفته بودند، اما ایشان از همان قدرت استفاده کرد و با اطمینان نظرش را بیان می‌کرد.

مهدی فخیم‌زاده نیز در پایان مطرح کرد: در دوره ریاست ضرغامی من تلویزیون رفته بودم. اما معتقدم سینما راه خودش را می‌رفت که با حذف فیلم فرنگی، بازار سینما در اختیار ما قرار گرفت اما با دخالت‌های صورت گرفته اجازه رشد روند طبیعی آن را ندادند.

شب دوم از سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب ۱۴ آبان ماه از ساعت ۱۶:۳۰ با نمایش مستندی به همین نام محصول مرکز مستند سوره و انجمن سینمای دفاع مقدس به کارگردانی شهرام میراب اقدم و سپس از ساعت ۱۸ با حضور فریدون جیرانی، ناصر شفق، محمود اربابی، ابوالحسن داوودی و سجاد نوروزی ادامه می‌یابد.

رسانه سینمای خانگی – واکنش هجده فعال اجتماعی و چهره بین المللی (اینفلوئنسر) جهانی با بیش از ۹۵ میلیون فالوور به اتفاقات غزه + فیلم

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از شبکه های اجتماعی؛ ۱۸ فعال اجتماعی و چهره بین المللی (اینفلوئنسر) جهانی که بیش از ۹۵ میلیون دنبال کننده در شبکه های اجتماعی دارند، نسبت به نسل کشی رژیم صهیونیستی اسرائیل در غزه واکنش نشان داده و در کمتر از ۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه، آنچه در فلسطین و غزه بر سر مردم، کودکان، جوانان، زن ها، مردهای فلسطینی آمده را برای مخاطبین خود و مردم جهان بیان کردند.

https://cinemayekhanegi.ir/wp-content/uploads/2023/10/Bale-Lite-4_2.mp4

همچنان جای خالی واکنش جدی چهره های هنری کشورمان خالی است. جالب این که یکی از بازیگران نه چندان معروف در همین شرایط در حالی که گربه ای در بغل دارد، به شکار ماکیان در تالاب های شمال کشور اعتراض کرده و از مردم خواسته است تا آنان هم نسبت به این اتفاق واکنش نشان دهند.

رسانه سینمای خانگی- مهرجویی؛ اپوزیسیونی که قاعده دموکراسی را بلد بود/ یک منتقد اصیل!

تعامل حاکمیت «جمهوری اسلامی» با مرحوم «داریوش مهرجویی» نه تنها به خاطر فیلم سینمایی «گاو»، بلکه محصول شیوه رفتار وی بود. شیوه ای که سبب می‌شد تا او در قامت «اپوزیسیون» به سراغ نسخه تبدیل «ایران» به «ایرانستان» نرود! 

سیدعرفان فاطمی/ پُرواضح است که ماجرای قتل «داریوش مهرجویی» و همسرش در تاریخ ۲۲ مهر امسال، به عنوان یک «تراژدی» فراموش ناشدنی در حافظه «تاریخ سینمای ایران» باقی خواهد ماند. جنایتی دردناک که حالا پس از تعیین تکلیف ابعاد جنایی آن می‌توان به چند نکته توجه نمود:

۱/ «داریوش مهرجویی» سینماگری بود که لازم است تا مراقبت لازم برای هتک حرمت و یا تحریف واقعیت این هنرمند و همسرش صورت نگیرد و دیگرانی با قصد و یا مرض سعی نکنند شمایلی بر خلاف واقعیت از آنچه که بود خلق ننمایند و در حافظه بصری جامعه به ثبت نرساند.



۲/ ۴۵ سال حیات «داریوش مهرجویی» در سایه حاکمیت «جمهوری اسلامی» می‌تواند مصداقی قابل مطالعه از برای فهم «مردم‌سالاری دینی» قلمداد شود. دورانی نسبتا طولانی که در پرتو آن به نسبت کارنامه هنری موجه و پرتعدادی را برای وی به ثبت رساند و این در حالی است که «داریوش مهرجویی» یکی از چهره‌های «اپوزیسیون» در عرصه فرهنگ و سینمای پس از انقلاب به شمار می‌آید. شخصیتی که در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و دقیقا در سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، فیلم سینمایی «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» را به فضای رسانه‌ای جامعه عرصه داشت و سپس در اوج جنگ تحمیلی و در سال ۱۳۶۵ هجری‌شمسی، فیلم سینمایی «اجاره نشین‌ها» را ساخت و رسما اعتراض خود به نحوه حکمرانی در «نظام جمهوری اسلامی» را بیان داشت و شیب تند انتقادات خود را حتی به سطح «نظام جمهوری اسلامی» تعمیم داد و «سنتوری» را در سال ۱۳۸۵ هجری‌شمسی عرضه نمود و حتی در همین اثر آخر خود یعنی «لامینور» در سال ۱۳۹۸ هجری‌شمسی ادبیات منتقدانه خود حفظ کرد و…؛ با این همه حاکمیت «جمهوری اسلامی» متعرض فعالیت‌های سینمایی او نشد و حتی بخش عمده‌ای از آثار او را خرید و در «صدا و سیمای جمهوری اسلامی» به نمایش گذاشت.



۳/ تعامل حاکمیت «جمهوری اسلامی» با «داریوش مهرجویی» نه تنها به خاطر «گاو» و دیده شدن این اثر سینمایی توسط «بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی» شکل گرفت؛ بلکه این تعامل بیش از هر چیز محصول شیوه رفتار «مهرجویی» بود. شیوه ای که سبب می‌شد تا او در قامت «اپوزیسیون» به سراغ نسخه تبدیل «ایران» به «ایرانستان» نرود!



۴/ «انتقاد از وضع موجود» یکی از شاخصه های رفتاری روشنفکری است. شاخصه‌ای که «داریوش مهرجویی» آن را از ابتدای فعالیت سینمای خود در دهه ۱۳۴۰ هجری‌شمسی در «گاو» و «آقای هالو» رعایت کرد و تا آخرین اثرش یعنی «لامینور» به آن پایبند ماند. «داریوش مهرجویی» قواعد دموکراسی را بلد بود و از این جهت است که هیچگاه در «دام فتنه‌گران» باقی نماند و هیچگاه خود را اسیر توهمات خیالی «براندازان خارج‌نشین» نکرد. خصوصیاتی که موجب شد تا از طیف جماعت «شبه روشنفکر» متمایز شود.



۵/ مواجهه ارگان‌های امنیتی و انتظامی با پرونده قتل «داریوش مهرجویی» و همسرش حکایت از نوعی بلوغ رفتاری دارد. بلوغی که بالاخص در تعامل این نهادها با رسانه و شناخت این ابزار مهم در دنیای امروز هویدا گشت؛ اطلاع رسانی به موقع و بدون لکنت از همان ابتدای این حادثه و پس از آن نمایش حضور تیم کارشناسی مجرب و ترسیم قدرت کاراگاهان چیره‌دست ایرانی که خود به نوعی یک «مانور امنیتی» محسوب می‌شود از جمله اتفاقات مهمی بود که شاید برای نخستین‌بار در این حادثه رقم خورد. در این میان شناسایی قاتلان و جنایتکاران در مدت محدود و معرفی رسمی ایشان به رسانه ها یک برد پلیسی اقتدارآفرین بود که به شدت ضریب «امنیت روانی جامعه» را بالابرد و فرایندی قابل تقدیر را رقم زد.

رسانه سینمای خانگی- اغلب سینماگران نسبت به غزه حس مسئولیت دارند

منتقد و کارشناس سینما گفت: در جریان هنری کشور شاید ۱۰ درصد با ارزش‌های جامعه خیلی همسو نباشند، طبیعتا حق آنان است اما ما نباید آن تعداد اندک را به همه تعمیم بدهیم، در صنفی که ۵ هزار عضو دارد بخش اندکی نیز همراه مردم نیستند.

محمود گبرلو در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: در پس حملات نظامی در تمام جنگ‌ها در دنیا، قدرتی به نام رسانه وجود دارد که افکار عمومی با آن تنظیم می‌شود. رژیم صهیونیستی نیز به خوبی از این مهم مطلع است که تنها بخش کوچکی از افکار عمومی به سلاح‌ها و بعد نظامی جنگ توجه می‌کنند بلکه بخش بزرگی از افکار عمومی به قدرت رسانه‌ای توجه دارند تا ببینند تا به اینجا کدام جناح در این نبرد پیروز است.

وی ادامه داد: صهیونیست‌ها از این زاویه رسانه‌ها را در اختیار دارند و بخش اندکی از توان خود را به حملات روزانه اختصاص می‌دهند و بخش بزرگی را به اقناع پذیری افکار عمومی می‌پردازند.

گبرلو با اشاره به فریب رسانه‌ای صیهونیست‌ها در حمله اخیر آنان به غزه گفت: در فاجعه‌ای که رژیم صهیونیستی در بیمارستان المعمدانی رقم زدند و کشتار عظیمی که بی ‌رحمانه مسبب آن بودند، دل همه انسان‌های دردمند جهان در مواجهه با زنان و کودکان زخمی و کشته شده، لرزید اما صیونیست‌ها با یک برنامه رسانه‌ای همه چیز را به نفع خودشان تغییر دادند.

برخی رسانه و قدرت رسانه را نمی‌شناسند و فکر می‌کنند که سلبریتی‌ها بار منفی برای جامعه خود دارندمجری سابق برنامه «هفت» ضمن تاکید بر فریب افکار عمومی در جهان توسط رژیم صهیونیستی گفت: صیهونیست‌ها برای اقناع افکار عمومی خبری را پخش کردند که این حمله توسط حماس صورت گرفته و در همان لحظه برشی از ویدیویی را از برگشتن موشک به سمت بیمارستان در رسانه‌ها منتشر کردند. در صورتی که افکار منطقی و آدم‌های دانا و آشنا به سیستم رسانه می‌دانند که این یک برنامه رسانه‌ای است.

گبرلو با تاکید بر اهمیت قدرت رسانه، نقش سلبریتی‌ها و هنرمندان در به کارگیری رسانه برای جهت دهی به افکار عمومی را مهم ارزیابی کرد و گفت: برخی رسانه و قدرت رسانه را نمی‌شناسند و فکر می‌کنند که سلبریتی‌ها بار منفی برای جامعه خود دارند. درست است که سلبریتی‌ها و کلام‌هایشان خیلی باب میل همه نیست اما گاهی اوقات کاربرد دارد. می‌بینیم که اگر زلزله بشود یا سیلی بیاید یا با مساله مهم و حساسی که افکار عمومی جامعه را درگیر کرده برخورد کنیم رجوع مردم به هنرمندان و سلبریتی‌ها افزایش می‌یابد.

این مجری سابق صداوسیما ادامه داد: نخبگان و سلبریتی‌ها نقش موثری در اقناع افکار عمومی دارند چراکه نسل جوان بین ۱۵ تا ۳۰ سال به سلبریتی‌ها توجه می‌کنند و الگوهای رفتاری و کلامی خود را از آنان می‌گیرند. ما باید سعی کنیم از این فضای نخبگانی که توسط سلبریتی‌ها ایجاد شده بهره مند شویم و برخی اخبار را از طریق آنان منتقل کنیم.

در هر کشوری هر جریان فکری مخالف‌ها و معترضینی دارد اما درصدی که می‌توانند همراه و همدل باشند را هم باید دید و از همدلی همان‌ها بهره بردگبرلو به صحبت‌های مرضیه برومند، کارگردان سینما که چند روز گذشته مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی عنوان کرده بود اشاره کرد و افزود: او می‌توانست به عنوان یک هنرمند و رئیس خانه سینما درباره این قضیه و جنگ حرف نزند اما احساس کرد که وظیفه انسانی او حکم می‌کند که صحبت کند. با آنکه محتمل بود عده زیادی اعتراض کنند؛ کما این‌که عده‌ای نیز به او اعتراض کردند و تعداد اندکی از مردم او را هو کردند اما با اقتدار حرفش را زد. قطعا باید گله‌مندی هنرمندان را بشنویم اما از وجود انسانی و احساسی آنان نیز بهره ببریم.

وی تفکیک کردن تحلیل‌های هنرمندان و نخبگان را امری مهم دانست و تاکید کرد: ما باید نخبگان و هنرمندان را تفکیک شده تحلیل کنیم. طبعا در جریان هنری کشور شاید ۱۰ درصد با ارزش‌های جامعه همسو نباشند. طبیعتا حق آنان است و در هر کشوری هر جریان فکری مخالف‌ها و معترضینی دارد اما درصدی که می‌توانند همراه و همدل باشند را هم باید دید و از همدلی همان‌ها بهره برد.

گبرلو خاطرنشان کرد: ما نباید آن تعداد اندک را به همه تعمیم بدهیم. در صنفی که ۵ هزار عضو دارد بخش اندکی نیز همراه مردم نیستند اما نباید فریب رسانه‌های بیگانه را بخوریم و فقط به این تعداد اندک متکی بشویم و آن‌ها را به همه هنرمندان تعمیم بدیم.

عضو هیات موسس انجمن منتقدان تئاتر ادامه داد: سالانه ۱۰۰ فیلم ساخته می شود، شاید ۵ درصد آن توقیف شود. باید قبول کنیم که در هر جریان سینمایی ده درصد هم ریزش داریم این چه اشکالی دارد؟ مهم درصدِ همراه و همدل هستند و باید به همراهی آنان اهتمام بیشتری بورزیم.

گبرلو فعالیت برخی رسانه های داخلی را تامل برانگیز دانست و گفت: درباره قتل مرحوم مهرجویی پلیس تحقیقات کرد و به این نتیجه رسید که یک بیگانه این کار را انجام داده. یکی از روزنامه‌ها با تیتر قتل‌های زنجیره‌ای این فاجعه را تحلیل کرد. در صورتی که قتل‌های زنجیره‌ای مساله دیگری بود که حکومت با آن درگیر بود. در واقع این رسانه حرفی را زد که خیلی از رسانه‌های معاند فارسی زبان آن را بیان می‌کنند. این یعنی بخشی از رسانه‌های ما به جای بازی در زمین خودی در زمین دشمن بازی می‌کنند که این اصلا نمی‌تواند باعث منسجم‌شدن فضای رسانه‌ای شده و از آن برای جهت‌دهی به افکار عمومی کمک گرفت.

رسانه سینمای خانگی- این سکوت در برابر جنایت را چه ترجمه کنیم؟

کارگردان فیلم «دست‌های خالی» با انتقاد از هنرمندانی که علیه رژیم صهیونیستی موضع نمی‌گیرند، گفت: بارها عده‌ای خواستند به جمهوری اسلامی طعنه بزنند و فالور جمع کنند، لعنت بر فالور و این اندیشه صهیونیستی که اشک مادر و خردشدن پدر را موجب شد و بچه‌ها را از بین برد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، ابوالقاسم طالبی در تجمع هنرمندان و سینماگران که در اعتراض علیه جنایات رژیم صهیونیستی امروز-شنبه- ۲۹ مهرماه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد، از هنرمندانی که علیه این رژیم موضع نمی‌گیرند انتقاد کرد و اظهارداشت: اینها هنرمند نیستند، به آنان هنرمند نمی‌گویند. بله دیگران به شما هنرمند می‌گویند، جایزه هم می‌دهند، جشنواره صهیونیستی هم می‌برند اما بدانید شما مُبلغ صهیونیست هستید.

این کارگردان پیشکسوت با اشاره به سخنان رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا گفت: بایدن صحبتی کرد که در عمرش یک حرف خوب بود؛ اینکه صهیونیست حتما نباید یهودی باشد. مسیحی که صهیونیست باشد داریم، سینماگر که صهیونیست باشد داریم مجتهد که صهیونیست باشد داریم شاعر، بازیگر و .. داریم کسانی که می‌بینند، پدری گوشت چرخ شده بچه‌اش را در پلاستیک می‌برد و از مقاومت حرف می‌زند و اینها باز کرکس گونه در مراسم تشییع پیکر عزیزی، ‌وقتی برومندی حرفی می‌زند او را هو می‌کنند.

طالبی افزود: امام علی (ع) با متحجرین و متعصبین برخوردهای زیادی انجام داد. شبیه آنان، همین متعصبینی هستند که امروز در اسراییل زندگی می کنند. در آن روزگار شکم یک مادر باردار که فکر می‌کردند شیعه مولاست را دریدند و بچه اش را سر بریدند. یک بار یکی شان خرمای خشکیده‌ای از باغ کسی کند و به او گفتند تو کار حرامی می کنی درحالیکه چنین جنایاتی می‌کردند. در نهایت نیز مولا دست به شمشیر برد و آنان را از میان برد و در آخر نیز آنان بودند که مولا علی را به شهادت رساندند.

کارگردان سریال «به کجا چنین شتابان» همچنین بیان کرد: من از ته دل تاسف خودم را از این انسان‌ها ابراز می‌دارم که کرکس‌هایی هستند در لباس پرستو و هنرمند واقعی نیستند. ما می‌دانیم که هر کس طرف اسرائیل و رژیم صهیونیستی بود از بین رفت. چرا که صهیونیست ها می‌کشند و نمی‌گذارند سر و صدا علیه‌شان باشد.

رسانه سینمای خانگی- هنرمندانی که داوطلب حضور در غزه هستند

رییس سازمان سینمایی با اشاره به ثبت‌نام فیلمسازان برای حضور در غزه و مستندنگاری‌ از عملیات‌ «طوفان الاقصی» گفت: اینکه رسانه‌ها چه می‌گویند بحث دیگری است اما طی زمان خواهید دید که جریان مقاومت پیروز خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، خزاعی در تجمع هنرمندان و سینماگران که در اعتراض علیه جنایات رژیم صهیونیستی امروز-شنبه- ۲۹ مهرماه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد، با تاکید بر حضور پرشور هنرمندان در این مراسم به جهت همدردی با مردم غزه اظهارداشت: ما امروز برای همدردی با مردم غزه گردهم آمدیم و این جنایاتی که دارد رخ می‌دهد باعث شده دور هم جمع بشویم. ما در کجای تاریخ ایستاده ایم و در کنار چه گروهی است قرار است بایستیم؟

وی گفت: شما اگر به کربلا برگردید و مطالعه کنید متوجه می‌شوید که تبلیغات بسیار زیاد یزید و خاندان یزید باعث شد برخی در انتخاب خودشان دچار شک بشوند.

خزاعی با اشاره به وقایع عاشورا افزود: در واقع سه عده با یزید بودند؛ دسته‌ای که ثروت اندوز بودند و به دنبال مقام و پست. دسته دوم کسانی بودند که بی‌تفاوت بودند شاید نماز خواندند و روزه گرفتند اما در کنار یاران تمام حسین(ع) قرار نگرفتند و در آخر جزو توبه کنندگان بودند اما دیر شده بود. عده‌ای نیز بودند که با بصیرت بودند که در کنار امام قرار گرفتند و باعث شدند امروز کربلا و واقعه عاشورا جهانی شود.

رییس سازمان سینمایی درباره سکوت هنرمندان علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه اظهارداشت: کسانی که امروز سکوت می‌کنند با سکوتشان ناخواسته دارند با اسرائیل همراهی می‌کنند. اینان یا در گروه توابین خواهند بود یا یزیدیان. امروز کسانی که از کنار وقایع غزه می‌گذرند بدانند که در آینده تاریخ راجع به آنها قضاوت می‌شود. هر اثر هنری که امروز انجام می‌شود، ثبت می‌شود و در آینده می‌ماند چرا که همه ما امروز برای دفاع از مظلوم اینجا هستیم.

وی از ثبت نام فیلمسازان برای حضور در غزه خبر داد و گفت: امروز ثبت نام بسیاری از فیلمسازان را داریم که دوست دارند مستندنگاری‌کنند و در عملیات‌ «طوفان الاقصی» حضور داشته باشند. برای من این چند روز بسیار جالب بود که اشتیاق زیادی از سوی هنرمندان و سینماگران دیدیم برای آنکه در کنار مردم غزه باشند، اغلب هنرمندان در کنار مردم غزه هستند. در حوزه سینما و حوزه‌های دیگر تعداد زیادی از هنرمندان سرشناس این جنگ را محکوم کردند و در کنار مردم غزه ایستادند.

خزاعی با بیان اینکه این نسل کشی در غزه یادآور هولوکاست است، گفت: شاید در آن زمان رسانه‌ها از پیروزی یزید خبر دادند اما در طول تاریخ پیروزی امام حسین(ع) کاملا مشهود بود.

رییس سازمان سینمایی افزود: اینکه رسانه‌ها چه می‌گویند بحث دیگری است اما طی زمان شما خواهید دید که جریان مقاومت پیروز خواهد شد و این مسیر سخت است و ما باید برای اتفاقات بزرگ آماده شویم.

سینماگران و هنرمندان کشور ۲۹ مهرماه با تجمع و برگزاری گردهمایی در موزه هنرهای معاصر تهران، ظلم و کشتار مادران و کودکان بی‌گناه و بمباران بیمارستان غزه را محکوم کردند. جنایات وحشیانه‌ای که رژیم کودک‌کش صهیونیستی بر مردم فلسطین روا داشته و با بمباران بیمارستان غزه، یکهزار مادر و کودک بی‌گناه را به شهادت رسانده‌ است.

محمود سالاری معاون امور هنری، محمد خراسانی زاده مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمود بنفشه خواه، محسن ابراهیم زاده، محمد شیری، علی لدنی، محمدرضا ورزی، امیرسماواتی، حسین طلابیگی، بهمن حبشی، شفیع آقامحمدیان، محسن علی اکبری، ابوالقاسم طالبی، حمید بهمنی، احمد میرعلایی، یاسمن نصرتی، امیرحسین شریفی، محمود گبرلو، هوشنگ توکلی و محبوبه زارعی از جمله هنرمندان و مسئولان حاضر در این مراسم بودند.

رسانه سینمای خانگی- جنایت صهونیست فراتر از مرزهای دینی و مذهبی است

مساله فلسطین از موضوع‌هایی است که همواره شخصیت‌های برجسته در سراسر دنیا به آن توجه داشته‌اند. بسیاری از افراد تاثیرگذار در برهه‌های مختلف، از آزادی فلسطین حمایت کرده و مقاومت مردم این سرزمین در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی را تحسین کرده‌اند.

قلب‌های آزاده‌ای که برای فلسطین می‌تپد

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در سال ۲۰۲۱ بسیاری از افراد مشهور در همبستگی با فلسطین و حمله به اسرائیل به ویژه در ماه مه(اردیبهشت) زمانی که درگیری رژیم صهیونیستی و فلسطین با حملات هوایی روزانه در غزه و اخراج غیرقانونی فلسطینیان در محله شیخ جراح اورشلیم به اوج خود رسید، در شبکه‌های اجتماعی واکنش دادند.

سوزان ساراندون

سوزان ساراندون(Susan Sarandon) بازیگر و فعال اجتماعی هالیوود یکی از سرسخت‌ترین حامیان فلسطین در مقابل خشونت رژیم صهیونیستی بوده است. این بازیگر بارها از طریق حساب توئیتر خود حمایتش را تکرار کرد و رژیم صهیونیستی را برای استعمار شهرک‌نشینان، آپارتاید و موارد دیگر مورد حمله قرار داد. او در توئیتی با انتشار تصاویری از حملات رژیم صهیونیستی به مردم غزه نوشت: «در همبستگی با مردم فلسطین که با پاکسازی قومی و ترور توسط دولت اسرائیل و سازمان‌های شهرک‌نشینان یهودی مواجه‌اند و ایستادگی می‌کنند.
جهان در حال تماشاست.»

همچنین این بازیگر در میان بیش از صد نفر از افراد مشهوری بود که در ماه نوامبر ۲۰۲۱ (آبان ۱۴۰۰) در نامه‌ای سرگشاده به همراه تیلدا سوینتون(Tilda Swinton)، ریچارد گیر(Richard Gere)، سیمون پگ(Simon Pegg) و مارک روفالو(Mark Ruffalo) نام ۶ گروه حقوق بشر فلسطینی را که توسط رژیم صهیونیستی به عنوان «سازمان‌های تروریستی» اعلام شده بود، محکوم کردند.

راجر واترز

راجر واترز(Roger Waters) نوازنده انگلیسی از گروه «راک پینک‌فلوید» نیز یکی از پرشورترین صداها در حمایت از حقوق فلسطینی‌ها بود و رژیم صهیونیستی را به اخراج اجباری در «شیخ جراح» محکوم کرد. او در توئیتی با اشتراک گذاشتن ویدئویی از خود نوشت: «یادداشتی از راجر، اسرائیل واقعی یک دولت آپارتاید(نژادپرست) است. پاک‌سازی خانه و نسل‌کشی شیخ جراح را بررسی کنید.»

کمدین و مجری تلویزیونی بریتانیایی_آمریکایی، اسرائیل را به ارتکاب «جنایت جنگی» و انجام «نوعی از آپارتاید» متهم کرد و گفت: یک طرف بیش از ۱۰ برابر تلفات داشته استجان اولیور

جان اولیور(John Oliver) کمدین و مجری تلویزیونی بریتانیایی_آمریکایی در یکی از قسمت‌های برنامه‌ خود، به موضوع فلسطین و اسرائیل پرداخت. این مجری تلویزیون اسرائیل را به ارتکاب «جنایت جنگی» و انجام «نوعی از آپارتاید» متهم کرد. اولیور در این برنامه گفت: «یک طرف بیش از ۱۰ برابر تلفات داشته است. وقتی صحبت از تسلیحات و توانایی‌های نظامی دو طرف به میان می‌آید، یک عدم تعادل عظیم وجود دارد.»

ناتالی پورتمن

در سال ۲۰۱۸ این هنرپیشه در اعتراض به دولت نتانیاهو، جایزه جنسیس را که به آن جایزه نوبل اسرائیل می‌گویند، رد کرد و گفت: «بدرفتاری با کسانی که از جنایات امروزی رنج می‌برند با ارزش‌های یهودی من مطابقت ندارد.» او همچنین سال ۲۰۱۸ به مناسبت اکران فیلم جدیدش در مصاحبه‌ای با روزنامه «عربید» در لندن، گفت: «قانون دولت_ملت اسرائیل نژادپرستانه و اشتباه است و این قانون بر زندگی بسیاری از مردم تاثیر می‌گذارد و من با آن موافق نیستم.»

دوآ لیپا

دوآ لیپا(Dua Lipa) خواننده بریتانیایی_آلبانیایی‌تبار نیز همبستگی خود را با فلسطین اعلام کرده بود. این خواننده همراه با خواهران حدید، به یهودستیزی و توهین به اسرائیل متهم شد و در آگهی شبکه ارزش‌های جهانی(world values network) که در نیویورک تایمز منتشر شد او را «تثلیث نامقدس ضد صهیونیستی» نامید. لیپا البته ساکت نماند و گفت: «من در همبستگی با همه مردم مظلوم و رد هرگونه نژادپرستی هستم» و ادعاهای نادرست وحشتناک در شبکه‌های اجتماعی خود را رد کرد.

خواهران حدید

خواهران مدل فلسطینی_آمریکایی «بلا و جی‌جی حدید» به ویژه در مورد مبارزات در سرزمین پدری خود صحبت و در تظاهرات نیز شرکت می‌کردند و به طور آشکار از تبار فلسطینی‌شان دفاع می‌کردند. بلا حدید در صفحه اینستاگرامش چند مجموعه استوری در حمایت از فلسطین دارد.

دالیا مجاهد

«دالیا مجاهد» محقق و مشاور آمریکایی مصری‌الاصل، مدیر تحقیقات موسسه سیاست اجتماعی و تفاهم(ISPU) در واشنگتن است. او همچنین رئیس و مدیرعامل شرکت مشاوره Mogahed، یک شرکت مشاوره و مربی‌گری اجرایی مستقر در واشنگتن و متخصص در جوامع مسلمان و خاورمیانه است.
مجاهد مدیر اجرایی سابق مرکز مطالعات مسلمانان گالوپ _ یک مرکز غیر حزبی _ است که داده‌ها و تحلیل‌هایی را برای انعکاس دیدگاه‌های مسلمانان در سراسر جهان ارائه می‌کرد. مجاهد، همواره از ملت مظلوم فلسطین حمایت کرده اما با شروع درگیری‌های جدید میان ملت فلسطین و رژیم صهیونیستی در مهرماه امسال، در صفحه اینستاگرام و توئیترش با حمایت از مردم غزه، از دنبال‌کنندگانش برای کمک به مردم غزه درخواست کمک کرده است. او در پست‌های متعدد به روشنگری در مورد آنچه که در فلسطین اتفاق می‌افتد و پروپاگاندای رژیم صهیونیستی پرداخته است.

دالیا در یکی از پست‌های صفحه اینستاگرامش با انتشار عکسی از خود در کنار مسجدالاقصی نوشت: «افرادی که به وضوح از حقوق فسلطینیان دفاع نمی‌کنند، نمی‌دانند که هرکسی که این کار را می‌کند به معنای واقعی کلمه ترور می‌شود. من هرگز در این مورد در ملاء عام صحبت نکرده‌ام، بیشتر به این دلیل که می‌دانم فعالان واقعی برای حقوق فلسطینی‌ها وضعیت بسیار بدتری دارند. اما فکر می‌کنم بخشی از داستانم را فقط برای نشان دادن شیوه سرکوب، سکوت و تحریم سخنرانی درباره ملت فلسطینی به اشتراک بگذارم.»

«ما به سادگی نمی‌توانیم در این کشور(آمریکا) آزادانه درباره فلسطین صحبت کنیم بدون اینکه با پیامدهای منفی واقعی روبرو شویم. رسانه‌های ما سوءگیری شدیدی دارنددالیا در این پست خاطره‌ای را از نخستین تجربه‌اش در مقابل سانسور و تهدید در ارتباط با مطلبی که در مورد فلسطین در سن ۱۷ سالگی نوشته بود، منتشر کرده و نوشته است: «نخستین باری که این واقعیت را تجربه کردم، ۱۷ ساله بودم. دانشجوی سال اول کالج و تنها دانشجوی رشته مهندسی در میان کارکنان روزنامه دانشگاه؛ من یک پاسخ به مقاله طولانی دانشجویی نوشتم که تابستان را در ارتش اسرائیل گذرانده بود و تجربه‌اش را از «سربازان بدون چهره‌ای که از تنها دموکراسی خاورمیانه دفاع می‌کردند» بازگو کرد. مقاله اشتباه‌های بی‌شماری در مورد تاریخ اشغال و همچنین واقعیت کنونی(در آن زمان) داشت. من خط به خط این ادعاها را نقد کردم و سردبیرم گفت این یک شاهکار است.

بعد از مدتی شروع کردم به دریافت نامه‌های نفرت‌انگیز. به من فاحشه تروریست می‌گفتند. به من می‌گفتند قاتل بچه‌های اسرائیلی. پاسخ به مقاله من در یک پویش به ظاهر هماهنگ سرازیر شد. همه آنها در روزنامه مخالف روزنامه من منتشر شد. پنج تا در یک روز، درباره مقاله‌ام به مدت دو یا سه هفته. برای مدتی حدود یک ماه من مشهورترین فرد در محوطه دانشگاهی با ۴۰ هزار دانجشو بودم. طنز ماجرا این بود که این حمله نتیجه معکوس داشت. بسیاری از استادانم مقاله من را نخوانده بودند اما سیلی از پاسخ‌ها به آن را دیده بودند که آنها را به خواندن سوق داد و به من گفتند که مقاله من بسیار متقاعدکننده است.

سپس ویراستارم شروع کرد به تماس گرفتن با من. نه از سوی دانشجویان یا استادان، بلکه از سوی تبلیغ‌کنندگان که به او هشدار دادند مقاله را پس بگیرد یا عذرخواهی کند در غیر این صورت بودجه و تبلیغاتش را حذف می‌کنند.

من ۱۷ ساله، تنها و وحشت‌زده بودم. از نوشتن درباره فلسطین دست کشیدم. با وجود اینکه سردبیرم التماس می‌کرد برگردم و ماه‌ها درباره چیزی ننویسم. سردبیرم در کمال تعجب و قدردانی همیشگی من، به جای عذرخواهی مطلبی را منتشر و تهدیدهایی را که دریافت کرده بود افشا کرد. او بعدها به من گفت هرگز آن نوع قلدری و سانسور را در مورد چیزی ندیده یا تجربه نکرده است.

این تنها نمونه کوچک است به یک حادثه کوچک که در آن خطرات بسیار کم بود. تصور کنید وقتی عضو کنگره، نویسنده یک روزنامه بزرگ یا هر شخص بانفوذ دیگری هستید این اتفاق به چه شکل صورت می‌گیرد. ما به سادگی نمی‌توانیم در این کشور آزادانه درباره فلسطین صحبت کنیم بدون اینکه با پیامدهای منفی واقعی روبرو شویم. رسانه‌های ما سوءگیری شدیدی دارند.»

به نام صلح به کام اشغالگری

اگرچه بسیاری از افراد سرشناس و چهره‌های مشهور و تاتثیرگذار در سراسر دنیا از حقوق مردم فلسطین حمایت کرده و خواستار آزادی این سرزمین بوده‌اند اما دیدگاه برخی از این افراد نیز به مساله فلسطین، دیدگاه صلح‌طلبانه بوده است و نه دیدگاه آزادی‌خواهانه.

لنا هدی

لنا هدی(Lena Headey) بازیگر نقش ملکه «سرسی لنیستر» از سریال بازی «تاج و تخت» در میان افراد مشهوری بود که در سال ۲۰۲۱ در همبستگی با ملت فلسطین ایستاد. او چندین ویدئو را در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشت تا توجه مخاطبان خود را به اخراج اجباری مردم فلسطین توسط رژیم صهیونیستی از منطقه «شیخ جراح» جلب کند. او در یکی از این پست‌ها نوشته بود: «شیخ جراح را نجات دهید. آپارتاید صهیونیستی اسرائیل.» این بازیگر همچنین از هشتگ #Free Palestine با پستی علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه استفاده کرد.

اما این بازیگر دهم اکتبر ۲۰۲۳(۱۸ مهر ۱۴۰۲)، سه روز پس از آغاز درگیری‌ها در فلسطین و حملات رژیم صهیونیستی به مردم غزه، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش، به این اتفاق واکنش نشان داد. او در این پست، عکسی را به اشتراک گذاشت که در آن نوشته بود: «کشتن فلسطینیان بی‌گناه وحشتناک است. کشتن اسرائیلی‌های بی‌گناه وحشتناک است. اگر شما هم همین احساس را ندارید فکر می‌کنم باید از خود بپرسید که چرا اینطور است.»

ویولا دیویس

ویولا دیویس (Viola Davis) بازیگر آمریکایی برنده اسکار نیز در ماه می ۲۰۲۱ (اردیبهشت ۱۴۰۰) در صفحه اینستاگرامش، پستی برای نشان دادن همبستگی خود با فلسطین منتشر کرد. او با بازنشر یک پست آموزنده در صفحه خود با عنوان «بیاید در مورد آنچه در شیخ جراح می‌گذرد صحبت کنیم» توجه مخاطبانش را به اخراج غیرقانونی فلسطینیان توسط اسرائیل جلب کرد.
دیویس در این پست با انتشار چند عکس‌نوشته با موضوع تاریخچه شیخ جراح، در مورد آنچه که در طول این سال‌ها برای این منطقه و مردم آن اتفاق افتاده است با مخاطبانش صحبت کرده بود. او در بخشی از این تصاویر، در مورد احکام ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم منطقه شیخ جراح و اخراج اجباری ۳۰۰۰ فلسطینی ساکن این منطقه توضیحاتی داد.

دیویس اما در پست دیگری که در ۹ اکتبر ۲۰۲۳(۱۷ مهر ۱۴۰۲) و دو روز بعد از آغاز درگیری‌ها بین نیروهای حماس و رژیم صهیونیستی در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، برای آزادی نظامیان رژیم صهیونیستی که در این درگیری‌ها به اسارت نیروهای حماس درآمدند آرزوی آزادی کرد. او در متن این پست نوشت: «من برای بازگشت امن همه گروگان‌ها و آرامش دعا می‌کنم».

او در عکس نوشته‌هایی که در این پست به اشتراک گذاشت، به موضوع پرپاگاندای رسانه‌ای و تاثیر آن روی افکار عمومی اشاره کرد و از مردم خواست بدون توجه به دولت رژیم اشغالگر قدس، با مردم اسرائیل همدردی کنند.

به نظر می‌رسد دیویس نیز تحت تاثیر پروپاگاندای رسانه‌ای غرب و رسانه‌های وابسته به رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. با وجود سال‌ها کشتار بی‌رحمانه مردم فلسطین و به ویژه کودکان _ که خود او نیز در سال ۲۰۲۱ در پستی در اینستاگرامش به آن اشاره کرده بود _ اکنون و پس از حملات دفاعی حماس به رژیم صهیونیستی، آن محکوم می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- حضور پررنگ شهرستانی‌‎ها در جشنواره فیلم کوتاه

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران و دبیر چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران گفت: برای نخستین بار است که این اتفاق رخ می‌دهد و معادل ۵۵ درصد آثار پذیرش شده از شهرستان‌ها هستند. نسبت به دوره گذشته هم در این زمینه رشد داشته‌ایم و برای ما خوشحال‌کننده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مهدی آذرپندار روز یکشنبه در دومین نشست رسانه‌ای چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران که با یادی از زنده یاد داریوش مهرجویی و همسرش در سالن ۱۲ پردیس سینمایی ملت برگزار شد، اظهار داشت: پیش از هر چیزی مایلم مراتب تاسف عمیق خودم را از بابت اتفاق شب گذشته و قتل زنده‌یاد مهرجویی و همسرشان اعلام کنم. می‌دانم که شرایط مناسبی نیست و همه ما دل و دماغ مناسبی نداریم تا درباره موضوع دیگری صحبت کنیم. امیدوارم در اسرع وقت به این ماجرا رسیدگی شود و عاملان به مجازات برسند. روح هر دو نفر شاد باشد و یادشان گرامی باد.

وی افزود: درباره اتفاقاتی که در غزه رخ داده و کودکانی که زیر بمباران هستند نیز مراتب تاسف خودم را اعلام می‌کنم، دو سالی هست که در جشنواره تلاش کردیم بگوییم نسبت به کودک‌کشی حساس هستیم و فیلم‌های این چنینی را نمی‌پذیریم اما حالا جشنواره در شرایطی برگزار می‌شود که کودکان غزه زیر شدیدترین بمباران هستند اما مقاومت آنها نتیجه خواهد داد.

آذرپندار درباره جشنواره فیلم کوتاه تهران بیان کرد: زمان زیادی به برگزاری جشنواره چهلم نمانده و پنجشنبه ۲۵ مهرماه افتتاحیه را خواهیم داشت. از آن جهت که در نشست اول نکاتی را گفته بودم به نظرم باید امروز گزارشی را ارائه بدهم. تعداد پذیرفته شدگان شاید نسبت به دوره‌های دیگر کمتر باشد اما ما تلاش می‌کنیم روی کیفیت تاکید داشته باشیم، به همین علت ممکن است تعداد آثار بخش ملی کم باشد. از هیات انتخاب جشنواره خواهش کردیم معیار آن‌ها کیفیت باشد. به دلیل تثبیت وجه بین‌المللی جشنواره در سال‌های اخیر سعی کردیم آثار را با سخت‌گیری کیفی برگزینیم. در بخش بین‌الملل هم آثاری از کشورهای مختلف به دستمان رسید که رکورد چهل ساله جشنواره را جابه‌جا کرد.

جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از سخت‌ترین ورودی‌ها را نسبت به جشنواره های دیگر جهان دارد

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران خاطرنشان کرد: جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از سخت‌ترین ورودی‌ها را نسبت به جشنواره های دیگر جهان دارد. از هر هزار فیلم هشت فیلم برای حضور در جشنواره انتخاب می‌شوند. شعار جشنواره «آیینه تمام نمای ایران» و تمام سعی ما بر این بود که بتوانیم از تمام ایران آثاری با حفظ کیفیت بپذیریم.

آذرپندار افزود: قرار نبود کیفیت فدای رویکرد و محتوا شود اما می‌خواستیم تمام تلاش خود را کنیم. این نگاه را به فیلمسازان بدهیم که قرار نیست جشنواره با آنکه نام تهران را روی خود دارد فقط میزبان فیلمسازان تهرانی باشد. به همین دلیل در این زمینه رشد داشتیم و تعداد آثار پذیرش شده از فیلمسازان استانی بیش از فیلمسازان تهرانی است. 

وی گفت: برای نخستین بار است که این اتفاق رخ می‌دهد و معادل ۵۵ درصد آثار پذیرش شده از شهرستان‌ها هستند. نسبت به دوره گذشته هم در این زمینه رشد داشته‌ایم و برای ما خوشحال‌کننده است.

یک بخش استعداد نو هم مخصوص فیلم اولی‌ها در جشنواره وجود دارد

آذرپندار ادامه داد: ما امسال بخش‌های جنبی مفصلی داریم، سعی شده آن سخت‌گیری که در بخش مسابقه شده را در بخش جنبی نداشته باشیم. یک بخش استعداد نو هم مخصوص فیلم اولی‌ها در جشنواره وجود دارد. نحوه انتخاب این فیلم‌ها به این شکل بوده که در فهرست هیات انتخاب بوده‌اند و ۱۲ فیلمی که انتخاب شدند فیلم‌هایی هستند که رای بالایی داشتند اما از حضور در بخش اصلی به علت مسایل کیفی جا ماندند.

روز سوم جشنواره نیز مختص بخش ویژه کتاب و سینماستوی گفت: در بخش مسابقه هم البته تعداد زیادی فیلم اولی داریم. یک بخش دیگر هم داریم که چند سالی است در جشنواره وجود دارد و بخش ویژه «کتاب و سینماس» است. در این بخش ۱۶ اثر به جشنواره راه پیدا کردند و نسبت به سال گذشته کیفیت این آثار خیلی خوب است. البته تعدادی از فیلم‌های این بخش در بخش مسابقه جشنواره هم هستند. جایزه این بخش را خانه کتاب و ادبیات ایران تقبل کرده و با همکاری مشترک انجمن و خانه کتاب برگزار می‌شود. روز سوم جشنواره نیز مختص بخش ویژه کتاب و سینماست.

وی تاکید کرد: در بخش نشست‌ها هم سعی کردیم از بهترین‌ها دعوت کنیم، در بخش بین‌الملل نشستی با نیکیتا میخالکوف فیلمساز مطرح روسی به شکل آنلاین خواهیم داشت. یکی دیگر از موضوعات نشست‌ها کاربرد هوش مصنوعی در فیلمسازی است که یک هنرمند ایرانی و یک متخصص از ترکیه‌ این بخش را ارائه خواهند کرد. نوع دوم نشست‌های ما این است که ۱۰ نشست با دبیری کمال تبریزی خواهیم داشت؛ به این نحو که فیلمنامه‌ای که قبلاً نوشته شده بین حضار پخش می‌شود و آقای تبریزی در مقام کارگردان ۱۰ رکن اصلی کارگردانی را در گفت وگو با عوامل تولید یک فیلم پیش می‌برند.

مطالبه‌ای در انجمن وجود دارد این است که اگر کسی را در بدنه انجمن انتخاب می‌کنیم، آن‌ها فعالیت کاری‌شان مرتبط با فیلمسازی باشدمدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران در حقیقت هنرجویان از بین گفتگوی کارگردان و مهمان آن نشست موضوعاتی را یاد می‌گیرند. بچه‌ها یاد می‌گیرند مثلا به عنوان یک کارگردان چگونه با یک آهنگساز تعامل کنند. بخش آخر هم درباره اردوهای فیلمسازی است که پیشتر پنج اردو برگزار کرده‌ایم. این اردوها تجربه‌های جذابی بودند و قرار است از تجربیات آن اردوها در جشنواره صحبت شود. این بخش با کارشناسی حسن حسینی و حضور سینماگران مطرح برگزار می‌شود.

آذرپندار درباره حضور آثاری از عوامل انجمن سینمای جوانان ایران در جشنواره گفت: مطالبه‌ای در انجمن وجود دارد این است که اگر کسی را در بدنه انجمن انتخاب می‌کنیم، آن‌ها فعالیت کاری‌شان مرتبط با فیلمسازی باشد. این موضوع نیز از قدیم الایام‌ وجود داشته است و بدنه انجمن در بسیاری از بخش‌ها حوزه فیلمسازی را آموخته‌اند و این برای ما مایه مباهات است. اگر سازمان شما بدنه‌ای دارد که همه دانش آموخته و متخصص هستند پس باید چه کرد؟ آیا باید مانع فیلمسازی آنها شویم؟! ضمن اینکه بین جشنواره و انجمن یک مرزبندی وجود دارد.

وی گفت: سالی که من به انجمن آمدم، هیات انتخاب حذف شده بود و مشاوران انتخاب در جشنواره انتخاب شده بودند. من می‌توانستم آن مسیر را ادامه بدهم اما ما هیات انتخاب را احیا کردیم. ضمن اینکه افرادی در هیات انتخاب حضور دارند که سینماگران شناخته شده ای هستند و می‌توانید با آن‌ها تماس بگیرید و بپرسید آیا به آنها سفارشی شده است؟ سابق بر این نیز در برخی دوره‌ها معاون تولید انجمن، در جشنواره فیلم داشته است. از سوی دیگر من این موضوع را با هیات انتخاب مطرح کردم و آنها به من گفتند چنین اتفاقی سابقه داشته است.

وی تاکید کرد: بنابراین ما باید این را انتخاب کنیم که یا از افراد غیر مرتبط در بدنه انجمن استفاده کنیم یا اگر فیلم ساختند و به جشنواره ارسال کردند، این حق را برایشان قائل باشیم. ضمن اینکه تعداد افرادی که از انجمن فیلم ساختند، بیشتر از راه یافتگان فعلی بوده اما انتخاب نشده‌اند. متخصصان حق فیلم‌سازی و حق شرکت در رقابت را دارند. ما سعی کردیم تفکیکی بین انجمن سینمای جوانان ایران و جشنواره فیلم کوتاه تهران داشته باشیم. جشنواره هویتی مستقل از انجمن دارد. ضمن اینکه انجمن خودش یکی از تولیدکنندگان بزرگ فیلم است. خوشحالیم که امسال حتی یک فیلم در بخش داستانی نیست که به دلیل ممیزی حذف شده باشد و دقیقا همان لیست هیات انتخاب به بخش داستانی و سایر بخش‌ها راه پیدا کرده است.

آرای مردمی به دلیل اینکه شائبه برانگیز است، حتما باید توسط یک صنف برگزار شود

سعی کردیم بخش آرای مردمی را داشته باشیم چون دوست نداریم جای این جایزه خالی باشدمدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره حضور بخش آرای مردمی در جشنواره فیلم کوتاه تهران و عدم برگزاری آن در جشنواره فیلم فجر در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران عنوان کرد: اینکه در کنار انجمن ظرفیتی صنفی به نام کانون دانش آموختگان وجود دارد، برای ما مهم است. آرای مردمی به دلیل اینکه شائبه برانگیز است، حتما باید توسط یک صنف برگزار شود. اما مجادلات این بخش قابل مقایسه با جشنواره فیلم فجر نیست چون در جشنواره فیلم فجر بخشی به نام اکران مردمی هم وجود دارد و مجموعا شرایط ما با مجموع شرایط جشنواره فیلم فجر شبیه نیست. ما سعی کردیم بخش آرای مردمی را داشته باشیم چون دوست نداریم جای این جایزه خالی باشد.

وی درباره میزان اعتبار مدارک اعطا شده در نشست‌های تخصصی جشنواره به هنرجویان در پاسخ به سوالی دیگر توضیح داد: مدارک انجمن سینمای جوانان ایران معتبر است، با وجود اینهمه آموزشگاه همچنان نسبت به مدارک انجمن اقبال جدی وجود دارد. حتی سال گذشته تلاش‌هایی صنفی شد تا آلترناتیوهایی در بحث آموزش پدیدار شود البته انجمن یک نهاد استخوان‌دار و قدیمی است‌. در بخش فیلم اولی‌ها مدرک تحصیلی همیشه مهم بوده است. از این جهت توافقی با سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی انجام شد تا مدرک انجمن هم ارزشی برابر با مدرک کارشناسی ارشد سینما را داشته باشد. 

۱۰ میلیارد تومان بودجه برای این دوره از جشنواره در نظر گرفته شده است

وی درباره هزینه جشنواره چهلم هم گفت: در برنامه سازمان سینمایی ۱۰ میلیارد تومان بودجه برای این دوره از جشنواره در نظر گرفته شده است که با توجه به مهمانان خارجی و مهمانان داخلی، تبلیغات و… این هزینه معقول است. ما از کمک‌های شهرداری، خانه کتاب و … نیز استفاده می‌کنیم اما عمده هزینه‌هایمان همان مبلغی است که سازمان سینمایی در نظر گرفته است.

حضور آثار خارجی از سینمای مقاومت در جشنواره

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره حمایت از «سینمای مقاومت» در چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بیان کرد: امسال ترکیه چهار فیلم، عراق یک فیلم، افغانستان یک فیلم و… در این باره در جشنواره دارند. حضور فیلم‌های مقاومت به میزان آثار ارسال شده بستگی دارد. مثلا از مجموع کشورهای عربی فیلم‌های قابل ملاحظه‌ای ارسال نمی‌شود با اینکه ما امسال از فلسطین ۶ فیلم داشتیم اما باید دید چه تعداد از آن به جریان مقاومت مربوط است؟ تعدد فیلم‌ها کم است اما این به معنای این نیست که درها را باز کنیم تا فیلم‌هایی که کیفیت خوبی در این حوزه ندارند صرفا به دلیل دربرگیری موضوع مقاومت به جشنواره راه پیدا کنند.

فیلم‌های بخش مقاومت مربوط به کشورهای همسایه ومنطقه نیستند مثلا ما فیلم‌هایی با موضوع مقاومت از کشورهای اروپایی هم داریموی افزود: ما هیچ تسهیلاتی ایجاد  نکردیم که چون برخی آثار از عراق با افغانستان هستند به جشنواره راه پیدا کنند زیرا کیفیت برای ما مهم است. بنابراین اولا ما فیلم‌هایی منتخب از آنچه به دبیرخانه رسیده بود داریم. دوم اینکه همه فیلم‌های بخش مقاومت مربوط به کشورهای همسایه ومنطقه نیستند مثلا ما فیلم‌هایی با موضوع مقاومت از کشورهای اروپایی هم داریم.

وی درباره بلیت‌فروشی جشنواره چهلم نیز گفت: امسال بلیت‌فروشی برای جشنواره از طریق سایت آی‌تیکت صورت می‌گیرد و تخفیفاتی هم برای دانشجویان و هنرجویان سینما و برخی گروه‌ها در نظر گرفته‌ایم. قیمت بلیت هر باکس هم ۳۰ هزار تومان است که البته مشمول تخفیف هم می‌شود.

آذر پندار در پاسخ به این سوال که چرا در نشست‌های تخصصی از حضور استادان و مدرسان انقلابی در جشنواره استفاده نمی‌شود، گفت: البته این نظر شماست؛ چراکه سینماگر بزرگی مثل آقای کلاری سال گذشته با وجود اینهمه فشار پای جشنواره تمام قد ایستاد. در شرایطی که حتی برخی داوران بین‌المللی ما نگران بودند که در آن جو ملتهب برایشان مسایلی پیش بیاید آقای کلاری آن‌ها را خیلی حرفه‌ای توجیه کردند. بنابراین من فراموش نمی‌کنم که ایشان چگونه پای جشنواره ایستادند و باید درباره معیار اساتید انقلابی و غیر انقلابی صحبت کنیم.

وی افزود: شاید تعریف ما متفاوت باشد. همچنین شاید کسی که ما فکرش را هم نمی‌کنیم در عمل مردانه پای جشنواره و فیلم کوتاه ایستادند و من شرمنده ایشان شدم که از برخی افراد جاهل توهین شنیدند. لازم است خاطرات سال گذشته را مرور کنیم و آنگاه تعریف‌ها مشخص می‌شود. این تعریف من از استادی است که می‌شود به او اتکا کرد و از دانش او بهره برد. در ارتباط با دیگر سینماگران حاضر در نشست‌های تخصصی نیز باید همین تعریف‌ها را گفت.

وی درباره بخش انتشارات جشنواره و رونمایی از کتاب‌های تخصصی جدید در این دوره گفت: ما در خلال جشنواره از چند کتاب سینمایی جدید رونمایی می‌کنیم؛ برخی از کتاب‌ها عرضه قطعی و برخی فقط رونمایی می‌شوند، همچون سال گذشته یک نمایشگاه و فروشگاه «کتاب و سینما» نیز برگزار خواهیم کرد. امیدواریم این توجه به حوزه کتاب، در سال‌های آینده خروجی داشته باشد.

ساخت فیلم سیاسی تابو نیست و می‌خواستیم روی این موضوع ثابت قدم باشیم

آذرپندار درباره حضور برخی فیلم‌ها در جشنواره‌های منطقه‌ای و چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران گفت: جشنواره‌های منطقه‌ای یک فرصت مجدد ایجاد می‌کند. برخی فیلم‌ اولی‌ها به دلیل یک رای از جشنواره بازماندند و جشنواره‌های منطقه‌ای هم با نمایش برخی فیلم‌های بیرون مانده از بخش مسابقه جشنواره تهران و فیلم‌هایی جدید برگزار می‌شود؛ بنابراین اگر عناوین برخی فیلم‌ها تکرار شده است به این دلیل است که آن‌ها به عنوان برگزیدگان جشنواره‌های منطقه‌ای به طور مستقیم به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه پیدا کرده اند.

وی در پاسخ به سوالی درباره آثار حاضر در جشنواره درباره حوادث سیاسی و اجتماعی سال گذشته گفت: امسال فیلم‌هایی اینچنینی داریم و خواهید دید. من سعی کردم به وعده‌هایم پایبند باشم؛ یکی همین حضور فیلم‌های سیاسی بود، دیگری حضور پررنگ استان‌ها و سومی حضور فیلم‌های ژانر. ساخت فیلم سیاسی تابو نیست و می‌خواستیم روی این موضوع ثابت قدم باشیم. 

آذرپندار در پاسخ به سوالی درباره میزان مشارکت ایسفا در جشنواره عنوان کرد: ما به احترام برای خیلی از اعضای ایسفا، کارت دعوت فرستادیم. زیرا در آستانه برگزاری چهلمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران هستیم، دوست داریم این دوره با اجماع برگزار شود کما اینکه پیش از این هم ممانعتی نداشتیم و اعضای ایسفا خودشان تصمیم گرفتند نباشند.

دبیر جشنواره در پاسخ به سوالی درباره نام بردن از فیلم‌های سیاسی حاضر در جشنواره امسال با موضوع حوادث سال گذشته توضیح داد: ما امسال سعی کردیم ژانر فیلم‌ها را هم در جدول فیلم‌ها عنوان کنیم، البته از فیلمسازان اجازه گرفتیم اما اینکه الان بگویم کدام فیلمی در کدام ژانر است صحیح نیست چون شاید فیلمسازش علاقه‌ای نداشته باشد من اینجا ژانر و موضوعش را مشخص کنم.

آذرپندار در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر حضور یکی از اعضای هیات انتخاب جشنواره در رویدادهای مختلف و ایجاد نوعی «گنگ» در جشنواره گفت: این درست نیست که درباره اشخاص صحبت کنیم اما اتفاقا این سینماگر امسال فیلمی با مشارکت همسرش ساخت اما در بخش مسابقه پذیرش نشد. اینکه می‌گویید «گنگ» ایجاد شده درست نیست.

گنگ و باندی در کار نیست

وی افزود: برخی بچه‌ها تصور می‌کنند فیلم‌ها دیده نمی‌شوند در حالی که من شاهد بودم ۷ عضو هیات انتخاب جشنواره بیش از ۳۰ روز مدام فیلم می‌دیدند. من اصرار دارم در هیات انتخاب اعضایی حاضر باشند که اگر ممکن است شائبه‌ای پیش بیاید آنها افرادی مستقل باشند. یک بار باید فیلم‌ها را ببینید تا متوجه شوید چه می‌گویم. سالانه صدها فیلم خوب ساخته می‌شود. برخی از فیلم‌هایی که امسال حضور دارند حتی پیش‌تر در پیچینگ ما رد شده‌ بودند اما صاحبانشان رفته و فیلمنامه‌ها را ساخته‌اند و به جشنواره راه پیدا کرده‌اند اینگونه نیست که ما به صورت حلقه‌ای و گنگی عمل کنیم.

وی تاکید کرد: با قاطعیت می‌گویم که حتما فیلم‌هایی داریم که بیرون از رقابت مانده‌اند و ممکن است کسی بگوید این فیلم از فیلم‌های حاضر در جشنواره بهتر است. بله، درست است من نمی‌توانم سلیقه هیات انتخاب را کتمان کنم اما گنگ و باندی در کار نیست.

دست کم چهار پنج فیلم از بین ۲۵۰ فیلمی که دیده ام مرتبط با حوادث سال گذشته بود

وی درباره اینکه کدام آثار مرتبط با حوادث سال گذشته هستند و اینکه چند اثر با این موضوع به جشنواره رسید، بیان کرد: البته من همه فیلم‌های رسیده به دبیرخانه را ندیده‌ام و حدود ۲۵۰ فیلم دیده‌ام که از بین آنها دست کم چهار پنج فیلم مرتبط با حوادث سال گذشته بود، از موضوع شاهچراغ گرفته تا فیلم‌هایی با تم اعتراض. در انتخاب مسأله باند و باند بازی وجود ندارد.

آذرپندار درباره برگزاری یادبودی برای زنده یاد داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر گفت: باید گفت‌وگو کنیم تا ببینم کدام بخش در سازمان سینمایی این نکوداشت را برگزار ‌کند، اگر به ما محول شود با افتخار انجام می‌دهیم تا یادی از ایشان و همسرشان صورت گیرد.

دبیر این رویداد در پاسخ به این سوال که آیا فیلمسازی بوده است که به دلیل مواضعش در سال گذشته فیلمش امسال پذیرفته نشود، گفت: واقعا این نگاه را نداشتیم. به شما اطمینان می‌دهم این نگاه نه در این جشنواره و نه دیگر جشنواره‌ها وجود ندارد. بروید ببینید جوایز سال گذشته به چه کسانی رسید و فیلمسازانشان چه موضعی داشتند. من البته هم‌چنان معتقدم بخشی از واکنش‌های فیلمسازان، محصول فشارها بود. کسانی بودند که سال گذشته فیلم داشتند و جشنواره را تحریم کردند، همان ها امسال هم فیلم داشته‌اند اما برای ما نفرستادند و این یک تصمیم شخصی است. باز هم تاکید می‌کنم هیچکس به این علت حذف نشده است چون فیلم‌ها دیده شده‌اند عمدتا فیلم‌ها خودشان موضوع گفتگو بودند.

وی افزود: ما یک پیچینگ تولید در طول جشنواره داریم که استقبال خوبی از آن شده است. آثار در اواخر جشنواره داوری می‌شود و ساخت چند فیلم تصویب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- رابطه مهرجویی با تلویزیون چگونه بود؟/ چه خبر از سریال‌های مهرجویی؟

داریوش مهرجویی در دوره ریاست سید عزت‌ الله ضرغامی چند فیلم برای شبکه‌های مختلف ساخت که البته به گفته‌ی خودش برخی پخش نشدند و بلاتکیف ماندند. او در آن زمان امیدوار بود که با تغییر مدیریت صداوسیما همکاری‌ها با سینماگران بیشتر شود اما در حقیقت همکاری مهرجویی و البته خیلی‌های دیگر با تلویزیون، به همان کارها محدود شد و دیگر ادامه پیدا نکرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، داریوش مهرجویی از کارگردانان صاحب‌نام سینمای ایران، برخلاف خیلی‌های دیگر از هم‌صنفانش به ندرت با صداوسیما همکاری کرد؛ با این همه یکی از آثار مخاطب‌پسند او به نام «مهمان مامان» در همین رسانه ملی ساخته شد. فیلمی که همچنان سال‌هاست از تلویزیون پخش می‌شود و با بازی بازیگرانی چون گلاب آدینه، حسن پورشیرازی، پارسا پیروزفر و امین حیایی بر اساس متنی از هوشنگ مرادی کرمانی توانست بسیاری از نگاه‌ها را به خود جلب کند.

«مهمان مامان» هجدهمین ساخته داریوش مهرجویی بود که آن را با سرمایه صداوسیما (مرکز سیما فیلم) کارگردانی کرد. مهرجویی «مهمان مامان» را پس از فیلم «بمانی» ساخت. 

او هیچگاه برای صداوسیما سریالی نساخت؛ البته قصد داشت مجموعه‌های «عطار» و «زکریای رازی» را بسازد اما در نهایت این همکاری به ساخت چند فیلم محدود شد؛ آن‌هم زمانی که سیمافیلم در دوره ضرغامی به ساخت فیلم‌های سینمایی تصمیم گرفته و قرار بود بخشی از بودجه صداوسیما را به این بخش اختصاص دهند.

نمایی از سریال مهمان مامان

با ساخت «مهمان مامان»، گلاب آدینه و امین حیایی برای نخستین‌ بار همکاری‌شان با داریوش مهرجویی را به ثبت رساندند؛ اما پیروزفر که در فیلم پری نقش سالک را بازی می‌کرد، برای دومین‌بار در فیلمی از مهرجویی مقابل دوربین ظاهر شد.

سازندگان «مهمان مامان» فیلم‌برداری را از ۲۷ شهریور ۱۳۸۲ در محله پامنار تهران آغاز کردند؛ خانه‌ای که تمام شخصیت‌های سریال را در خود جای داده، در همین محله واقع شده است.

«مهمان مامان» می‌بایست بهمن همان سال (۱۳۸۲) به جشنواره فیلم فجر می‌رسید و حتی در مقاطعی رسیدن این فیلم به جشنواره با تردیدهایی همراه بود. بر این اساس اثر مهرجویی زمان مشخصی برای اکران در خلال جشنواره به خود اختصاص نداد اما مسوولان وقت به مهرجویی قول دادند که اگر فیلم را بتواند به موقع برساند، زمانی را برای اکران آن مشخص خواهند کرد.

«مهمان مامان» سرانجام به جشنواره رسید و پس از حضور موفق در جشنواره فیلم فجر، به جشنواره‌های خارجی رفت و جایزه ویژه هیأت داوران نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم داکا را دریافت کرد. این فیلم نماینده ایران در جشنواره فیلم نیوزلند و جشنواره فیلم‌های آسیایی هند بود و در آمریکا نیز اکران شد.

«مهمان مامان» نوروز ۸۳ در سینماهای ایران اکران شد و رقم قابل‌توجهی را به لحاظ فروش کسب کرد. این فیلم در طول اکران رقمی بالغ بر ۴۰۰ میلیون تومان فروش داشت.

ساخته داریوش مهرجویی در زمان اکران در سینماها به مانند برخی دیگر از آثار تولیدشده در رسانه‌ی ملی با تبلیغات بسیار در شبکه‌های مختلف همراه شد. اما این تبلیغات بسیار هم اعتراض مهرجویی را در مردادماه ۸۳ برانگیخت!

وی با اعتقاد بر این‌که این تبلیغات در حقیقت ضدتبلیغ است و اثر عکس می‌گذارد، خطاب به مسوولان تلویزیون گفت که «احتیاج به این همه تبلیغ نیست!»

پس از اکران سینمایی «مهمان مامان»، این فیلم چندین‌بار از شبکه دو به نمایش درآمد و اتفاقا پربیننده‌ترین فیلم نوروز ۸۴ با ۵۴ درصد بیننده لقب گرفت.

اما در شرایطی که بسیاری از مردم و خصوصا مطبوعات پخش سریال «مهمان مامان» را منتفی دانسته و حتی پخش پشت صحنه‌هایی از این سریال را که در آن‌زمان از سوی خود مهرجویی تأیید شده بود را هم به فراموشی سپرده بودند، به یک‌باره از سوی سیما فیلم اعلام شد که سریال «مهمان مامان» در قالب شش قسمت از شبکه چهار (!) پخش می‌شود.

از «همدان‌ها» تا «آسمان محبوب»

داریوش مهرجویی در پشت صحنه آسمان محبوب

کارگردان صاحب‌سبک سینمای ایران دو فیلم دیگر با عناوین «همدان‌ها» و «آسمان محبوب» را هم برای سیمافیلم ساخته بود اما در همان سال‌ها از تلویزیون پخش نشد.

داریوش مهرجویی با گله از پخش نشدن دو فیلمش از صداوسیما گفته بود: «امیدوارم با تغییر مدیریت صداوسیما همکاری ها با سینماگران بیشتر شود.» او گفته بود، در دوره ریاست عزت الله ضرغامی چند فیلم برای شبکه‌های مختلف ساخته که هنوز پخش نشده‌اند و بلاتکیف هستند. مهرجویی گفته بود: فیلم «همدان‌ها» را برای شبکه استان همدان ساختم که متاسفانه به دلیل تغییر مدیریتی نه تنها از تلویزیون سراسری بلکه از شبکه استانی هم به نمایش درنیامد. همدان یکی از زیباترین شهرهای ایران است که اماکن تاریخی زیادی دارد و نکته قابل توجه در این شهر تعداد زیاد پارک است که به زیبایی شهر افزوده است و وجود همین پارک ها موجب تمیز بودن این شهر شده است.»

وی گفته بود: «در این فیلم کتیبه‌های گنجنامه، آرامگاه باباطاهر، آرامگاه بوعلی سینا، باغ موزه تاریخ طبیعی، غذاهای اصیل و محلی و آداب و رسوم به تصویر کشیده شده است.»

مهرجویی همچنین درباره فیلم دیگرش نیز گفته بود: «آسمان محبوب» با همکاری سیمافیلم ساخته شد؛ هنگام فیلمبرداری همین فیلم بود که پایم شکست اما با همان پای شکسته فیلمبرداری آن را به پایان رساندم و این فیلم موفق به دریافت جوایز زیادی شد اما تاکنون حتی یک‌بار هم در تلویزیون به نمایش درنیامد. این در حالی است که فیلم «آسمان محبوب»، موفق به کسب جایزه بین‌المللی بین‌الادیان شد که جایزه بسیار مهمی است.

آسمان محبوب داستان زندگی دکتر جوانی به نام شایان بود که در اوج موفقیت کاری و اجتماعی‌اش درمی‌یابد مبتلا به تومور مغزی شده‌ است. او تصمیم به خودکشی می‌گیرد اما در آخرین لحظه اتفاقی رخ می‌دهد که باعث می‌شود سر از روستایی دورافتاده درآورد و وقایع غیرمترقبه‌ای برای اش رقم بخورد.

در این فیلم بازیگرانی همچون علی مصفا، لیلا حاتمی، فریده سپاه‌منصور، مانی حقیقی، همایون ارشادی و قربان نجفی نقش آفرینی کرده بودند.

سریال‌های «عطار» و «رازی» بایگانی شدند!

مهرجویی همچنین از بایکوت شدن سریال «عطار» توسط تلویزیون خبر داده و اعلام کرده بود که پس از تحقیقاتی مفصل شروع به نوشتن فیلمنامه این سریال کرده اما در نهایت مسوولان وقت تلویزیون، طرح و فیلمنامه او را بایکوت کرده و مجوز ساخت آن را صادر نکردند.

این کارگردان علاوه بر سریال «عطار» قصد داشت، سریال «زکریای رازی» را هم برای تلویزیون کارگردانی کند، اما این سریال هم به همان سرنوشت دچار شده و بعد از پایان نگارش فیلمنامه به بایگانی رفت.

دعوا با تلویزیون بر سر «گاو»

مهرجویی علاوه بر این اعلام کرده بود که طی این سال‌ها تلویزیون فیلم «گاو» را بدون خرید حق پخش روی آنتن شبکه‌هایش فرستاده و شکایتش از این رسانه هم به جایی نرسیده است.

اما بخش جالب صحبت‌های مهرجویی جایی است که او به بدحسابی تلویزیون در همکاری با خودش در پروژه «مهمان مامان» اشاره کرده و گفته بود: «من برای تلویزیون «مهمان مامان» را ساختم که قسط آخرش را نداند! و ماجرایش را در کتاب «آن رسید لعنتی» نوشته‌ام. فیلم «آسمان محبوب» را با سرمایه خودم و اندک پول «سیما فیلم» ساختم اما نگذاشتند فیلم اکران شود و یکدفعه از تلویزیون پخش کردند.»

او به اندازه‌ای در آن زمان از مسوولان وقت صداوسیما عصبانی بود که در نشست ایسنا در سال ۸۳ هم شرکت نکرد و از بازیگرانش هم خواست که صحبت نکنند.

خروج از نسخه موبایل