انیمیشنهای «چرخ خیاطی» و «تولد» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به جشنواره فیلم کودک احمد آباد هند راه پیدا کردند. فیلم داستانی «۱_» ( منفی یک) نیز با پایان فیلمبرداری و تدوین به صداگذاری رسید.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، انیمیشنهای «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشمالحسینی و «تولد» ساخته زهره عباسی، از تولیدات مرکز گسترش، به بخش مسابقه پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کودک احمد آباد در کشور هند راه یافتهاند.
نمایی از انیمیشن «چرخ خیاطی»
در دوره های قبل این جشنواره فیلمهای «بادبادک باز»، «میلیونر زاغهنشین»، «تنها در خانه»، «مینیونها» و… به نمایش درآمدند.
امسال ۲۶۷ فیلم از ۴۵ کشور به این جشنواره ارسال شده است. هدف از برگزاری این جشنواره، شناساندن هر چه بیشتر سینمای کودک به مخاطبان بینالمللی است. پخش بینالملل «چرخ خیاطی» و «تولد» با واحد بینالملل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
جشنواره فیلم کودک احمدآباد هند از ۱۷ تا ۱۹ آذرماه ۱۴۰۲ برگزار میشود.
جزییات فیلم «۱_» اعلام شد
فیلم داستانی «۱_» ( منفی یک) با پایان فیلمبرداری و تدوین به صداگذاری رسید.
فیلم کوتاه «۱_» ( منفی یک) به کارگردانی بهنام داوری، مدیریت فیلمبرداری مسعود امینی تیرانی و به تهیهکنندگی مهران زمانی با اتمام فیلمبردای و تدوین در حال صداگذاری است.
این فیلم کوتاه با پایان مراحل پس تولید آماده ارسال به جشنوارههای داخلی و خارجی میشود.
نمایی از فیلم کوتاه «۱_» ( منفی یک)
شهروز دلافکار، مریم همتیان، داریوش مهربان، ایمان صدیق، داود داوری، هومان زمانی، معین سعیدی و کیوان کوچمشکی بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: کارگران یک مجتمع بزرگ مسکونیِ در حال ساخت به علت پرداخت نشدن دستمزدهایشان قصد دارند اعتصاب کنند و دست از کار بکشند، اما با ورود تازه واردی در میانشان ماجرا و مشکل جدیدی برایشان پیش میآید…
عوامل فیلم کوتاه داستانی «۱_» ( منفی یک) عبارتند از کارگردان: بهنام داوری، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، فیلمبردار: یونس امینی تیرانی، نویسنده: علیرضا قاسمی، تدوین: مصطفی وزیری، صدابردار: وحید رضویان، طراحی و ترکیب صدا: حسن مهدوی، دستیار اول فیلمبردار: مهدی حسینی، دستیار کارگردان: امین رضوی، مدیر روابط عمومی: نغمه دانش آشتیانی و …
«جناکات» در یک جشنواره ایتالیایی
فیلم کوتاه «جناکات» به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی در یک جشنواره ایتالیایی رقابت میکند.
فیلم کوتاه «جناکات» با عنوان بینالمللی Psychicken که محصول مشترک ایران و ایتالیا و از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران است و به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی تولید شده، در بیستودومین دوره جشنواره ماگما ایتالیا رقابت خواهد کرد.
جشنواره ماگما، یکی از مهمترین جشنوارههای تخصصی فیلم کوتاه در کشور ایتالیا است که سالانه حدود ۹۶۰۰ فیلم کوتاه از ۹۵ کشور جهان متقاضی شرکت در آن هستند و امسال ۲۷ اثر در بخش بینالملل آن رقابت خواهند کرد.
جایزه اصلی این جشنواره بهنام «لورنزو وچیو» موسس این جشنواره است که در ۲۳ سالگی درگذشت، نامگذاری شده است.
جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه ماگما یک جشنواره تخصصی فیلم کوتاه است که با هدف ارائه فرصتی برای دیده شدن آثار با ارزش و ایجاد پلی بین مخاطبان و گونههای مختلف فیلم کوتاه هر ساله فیلمهای کوتاه داستانی، مستند، انیمیشن و تجربی زیر ۲۰ دقیقه را به رقابت میگذارد و در این سالها با بسیاری از جشنوارههای معتبر و تخصصی فیلم کوتاه همکاری داشته است.
این جشنواره ۱۳ تا ۱۸ نوامبر مصادف با ۲۲ الی ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در شهر آچیرئاله ایتالیا برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است که «جناکات» پیش از این در جشنوارههایی چون حضور داشته است.
«جناکات» اثری اقتباسی در گونه داستانی و در ژانر «نئونوآر/ فانتزی» است که در لوکیشنهایی با هویت تاریخی و فرهنگی، در تهران و قزوین فیلمبرداری شده است.
این فیلم کوتاه با نقشآفرینی ابراهیم عزیزی و سوسن مقصودلو، یک فیلم کوتاه بدون دیالوگ است و قصه یک دزد را روایت میکند که حین سرقت مرتکب جنایتی هولناک شده و میگریزد، ولی متوجه میشود کسی او را تعقیب میکند.
گفتنیاست «جناکات» پیش از این در سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، جشن آکادمی فیلم کوتاه ایسفا نامزد دریافت جایزه بوده و برگ زرین بهترین فیلمنامه اقتباسی را از سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران دریافت کرده بود. همچنین جشنواره IN THE PALACE کشور بلغارستان، که مورد تایید آکادمی اسکار است، اولین حضور بینالمللی این فیلم کوتاه بوده و دوازدهمین دوره جشنواره FIPILI ایتالیا و همچنین چهلودومین دوره جشنواره MHFF-Molins اسپانیا، دیگر جشنوارههایی هستند که این فیلم کوتاه در آنها حضور داشته است.
سیوهفتمین برنامه «مستندات یکشنبه» که ذیل سینماتک خانه هنرمندان ایران به پخش فیلمهای مستند میپردازد، ساعت ۱۷یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲ به نمایش فیلم مستند «ترانه تارخ» به کارگردانی صمد فرهنگ اختصاص داشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از نمایش این فیلم که روایتی تصویری از زندگی و آثار زندهیاد امین تارخ است، نشست نقد و بررسی آن با حضور محمدمهدی عسگرپور (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، تهیهکننده و کارگردان سینما)، همایون اسعدیان (کارگردان سینما) و صمد فرهنگ(کارگردان این مستند) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده شاهین امین (روزنامهنگار و منتقد سینما) بود.
در ابتدای این برنامه شاهین امین از نیما تارخ (فرزند امین تارخ) که در سالن حضور داشت، خواست که جلسه را با صحبتهای خود شروع کند.
نیما تارخ در صحبتهایی گفت: از آقای فرهنگ تشکر میکنم. در جریان این فیلم بودم ولی خیلی جرات دیدن آن را نداشتم. اما بالاخره جرات پیدا کردم و فیلم را دیدم. دیدن آن مقداری سخت است. اما تشکر میکنم و خوشحالم که این فیلم به یادگار باقی مانده است.
نمیخواهم اسطورسازی کنم
شاهین امین در ادامه گفت: نمیخواهم اسطورسازی کنم ولی ما در سینمای ایران آدمهایی داشته و داریم که فارغ از کار هنری خود، صاحب یک شخصیتی بوده و احترامی برای خود قائل بودند. بنابراین در هر کاری حضور پیدا نمیکردند. البته نمیخواهم بگویم که همه کارهای آنها درجه یک است. همانطور که دیدیم آقای تارخ هم در فیلم به این موضوع اشاره کرد، که یکسری از کارها را به خاطر معیشت قبول کرده است. ولی حتی در همان کارها هم سعی کردهاند، اندازههایی را رعایت کنند.
او افزود: امیدوارم بازیگران و به طور کل هنرمندان نسلهای بعد این الگوها را در نظر بگیرند. رعایت کردن اندازهها، آنها را صاحب هویت و شخصیتی میکند که گاهی حتی بالاتر از کیفیت هنریشان دیده شوند. آقای تارخ هم حتما در کنار اینکه بازیگر خوبی بودند، واجد شخصیتهایی این چنین نیز میشدند. به همین دلیل اکنون در خاطره جمعی ما ثبت شدهاند. چقدر همگی ناراحتیم، از اینکه در این یکی دو سال اخیر، بخشی از این آدمهایی که در خاطره جمعی ما ثبت شدهاند را از دست دادیم. افرادی چون آقای پورحسینی، پوراحمد، پسیانی و… . البته مرگ حق بوده ولی تحمل آن برای ما مقداری دشوار است.
نشست نقد و بررسی مستند «ترانه تارخ»
فرهنگ (کارگردان مستند «ترانه تارخ») نیز در ادامه این نشست درباره پروسه تولید این اثر و چگونگی شکلگیری آن گفت: از همه حاظران در جلسه تشکر میکنم. میتوانم با تمام وجود بگویم که این کار معجزه بود. آنقدر روان و پشت سر هم و خود به خود اتفاق افتاد، که دیدن آن روی پرده برای خودم عجیب است. من کارمند صداوسیما مرکز شیراز بودم و از کودکی بازیگری را دوست داشتم. یک بار آگهی کارگاه بازیگری آقای تارخ را دیدم؛ کلاس ایشان هزار کیلومتر با من فاصله داشت ولی انگار این فاصله برایم دو خیابان بود. بنابراین به تهران آمدم و در کلاسهای آقای تارخ ثبتنام کردم. بعد از آن در هفتهای که هفت شب داشت، ۴ شب در اتوبوس بودم و بین شیراز و تهران رفتوآمد میکردم. دو سال دورههای مقدماتی و پیشرفته بازیگری را پیش آقای تارخ و اساتید خوبی که ایشان در آموزشگاه خود جمع کرده بودند، گذراندم. اما وقتی دوره تمام شد، تازه مزه آن زیر دندانم رفته بود، به شیراز رفتم و دوباره از صفر برای کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته تئاتر ادامه تحصیل دادم.
او افزود: تصویرهایی که در این مستند میبینید را برای پایاننامه مقطع کارشناسی خود ضبط کرده بودم. من و آقای تارخ دائم پیش هم نبودیم ولی حس خوبی بینمان بود. وقتی میخواستم فارغالتحصیل شوم، به آقای تارخ گفتم که میخواهم پایاننامه خود را معطوف به تاثیر کارگردانهای مختلف از جمله آقای عسگرپور روی بازیگری واحد کنم. ایشان با فراغ بال پذیرفت. با وجود اینکه آن زمان بسیار سرشان شلوغ بود؛ ساعتها جلوی دوربین من مینشست و با انرژی بسیار زندگی خود را برایم تعریف کرد. این تصویرها باقی ماند تا زمانی که آقای تارخ به رحمت خدا رفت. بعد از آن یک بار به آموزشگاه آقای تارخ رفتم و با خانم علینژاد آشنا شدهام که از آخرین شاگردان آقای تارخ بود. ایشان نیز در نهایی کردن این مستند کمک بسیاری به من کرد.
این مستندساز در ادامه بیان کرد: در پایان برای آماده کردن مستند، تمام فیلمها و مصاحبهها که تقریبا هفت، هشت ساعت است را مجددا دیدم و بخشهایی که به نظرم مناسب بود را انتخاب کردم. شکر خدا فیلم نهایی شد و آقای عسگرپور هم لطف کرد تا این برنامه برگزار شود و ما دور هم جمع شویم و یاد آقای تارخ را گرامی بداریم.
محمد مهدی عسگرپور در ادامه این برنامه گفت: از زحمت دوستان برای ساخت این مستند تشکر میکنم. زمانی که ما آقای تارخ را از دست دادیم، درست مهرماه سال گذشته و بعد از اتفاقات شهریور ماه بود که اساسا هرنوع گردهمایی و داشتن برنامه خیلی دشوار شده بود. حتی برای تشییع پیکر ایشان با شرایط سختی مواجه بودیم. به همین دلیل نتوانستیم مراسم را در شان شخصیت بزرگی چون آقای تارخ برگزار کنیم و این افسوس و شرمندگی که این اتفاق نتوانست در زمان خود رخ دهد، برای ما باقی ماند.
او افزود: بخش قابل توجهی از آن چیزی که در این مستند مطرح شد، نوع نگاه ایشان نسبت به عالم هنر و بازیگری بود که بخشی از آن در این مستند منتقل شد و بخشی از آن نیز به شکل طبیعی ممکن است در یک رویارویی اتفاق بیفتد. به خصوص برای افرادی که به ایشان نزدیک بودند. آقای تارخ با آموزشگاه خود، وضعیتی منحصر به فرد در کشور ما ایجاد کرده بود. به صورتی که خروجی فعالیتهای ایشان در حوزه آموزش، بازیگران ارزشمند و بزرگی هستند که اکنون در سینمای ایران میدرخشند. ما چنین وضعیتی که یک آموزشگاه بتواند در چند سال چنین خروجی داشته باشد را کمتر تجربه کرده بودیم. این نشاندهنده ویژگیهای کاملا منحصر به فرد ایشان است.
مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در ادامه بیان کرد: وقتی سال ۸۷ اعضای آکادمی اسکار به ایران آمدند، رییس آکادمی و چند نفر از اعضا از جمله خانم آنت بنینگ، بازیگر معروف نیز در آن جمع بودند. ما برای نشان دادن بعضی از فضاهایی که در حوزه سینما به شکل جدی فعالیت میکنند، مثل استودیوها و چیزهایی از این دست، اعضای آکادمی را همراهی میکردیم. البته آن زمان محدودیتی هم ایجاد شد. چون وقتی بعضی افراد متوجه شدند که این افراد از اعضای آکادمی اسکار هستند، نامهنگاری کردند که برخی از ملاقاتهای این گروه کنسل شود. مانند دیدار آنها با دانشگاهیان و برخی از مراکز دیگر.
عسگرپور در ادامه عنوان کرد: یکی از مراکزی که ما در نظر داشتیم، بازدید از آموزشگاه آقای تارخ بود. خانم آنت بنینگ نیز به طور طبیعی چون بازیگر جمع بودند به آنجا آمدند. نکتهای که در این خصوص برایش جالب بود، این بود که میگفت: فکر نمیکردم در کشوری چون ایران، چنین سبکی از آموزش وجود داشته باشد. میگفت حتی احساس میکردم بخشی از شکلی که ایشان در آموزش تجربه میکند را ما نتوانستیم تجربه کنیم. بنابراین باید بگویم وجوه آموزشی آقای تارخ فراتر از مرزهای خودمان بود. حتی این اواخر به استرالیا و چند جای دیگر رفت و برنامههایی در این خصوص داشت اما متاسفانه فوت ایشان باعث شد که آن بخش اجرا نشود. در صورتی که این برنامه میتوانست به پیوند سینمای ایران با بخشهای خارج از کشور خودمان خیلی کمک کند.
او ادامه داد: ما دو سریال با هم کار کردیم و این افتخار بزرگی برای من بود. این دو کار ظاهرا به قدری از عمق لازم برخوردار بوده است که همه فکر میکردند که ما خیلی بیشتر از این با هم کار کردیم. یکی از سکانسهایی که در همکاری من با آقای تارخ به یادگار مانده و در این فیلم نیز استفاده شده است، مرگ شخصیتی است که آقای تارخ در یکی از کارها بازی میکرد. همان روز که صحنه را گرفتیم، حال همگی ما کمی منقلب شد، اما بعد از آن نیز هر بار آن سکانس را دیدم حالم بد میشد. این برای پیش از مرگ ایشان بود. هیچوقت فکر نمیکردم در فیلمی از این سکانس استفاده شود و ما یادمان بیاید که ایشان را به این صورت از دست دادیم. به هر حال برای شخص من این موضوع خیلی دردآور بود.
این سینماگر در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: گاهی وقتی ما درباره همکاران خود صحبت میکنیم، اینطور به نظر میرسد که در حال بزرگنمایی هستیم، در صورتی که اینطور نیست؛ ما وقتی با هم کار میکنیم؛ هفت و هشت ماه با یکدیگر زندگی کرده و از هم یاد میگیریم. ایشان نیز به دلیل تجربه بالایی که داشتند، بدون اینکه خودشان اصرار داشته باشند، معمولا نقش آموزگار را هم ایفا میکردند. به خصوص برای نسل جوانتر. برخلاف برخی از بازیگران که وقتی بازیگر مقابل آنها جوان است، ابتدا او را تخریب میکنند؛ ایشان کاملا برعکس عمل کرده و اعتماد به نفس جوان مقابل خود را بالا میبرد. حتی اگر کم و کاستی را میدید، به او کمک میکرد. به این صورت باعث میشد بازیگر جوان در مقابل ایشان احساس امنیت خاطر بکند. این نکته مهمی است که آموزش دادن بدون اینکه اصراری بر آن باشد، جز ذات ایشان شده بود.
همایون اسعدیان نیز در ادامه این برنامه گفت: زندهیاد داریوش مهرجویی در یکی از مستندهایی که از او گرفته شده است، میگوید که من متوجه شدهام، دوربین و حرکت و… را میتوان رها کرد، در صورتی که داستان و بازیگر کار خود را درست انجام دهند. همه ما اول که وارد سینما میشویم، به خصوص در بخش کارگردانی خیلی دوست داریم که کار خود را به رخ بکشیم. اما چقدر خوب است که بتوانیم به چیزی برسیم که استاد مهرجویی آن را بیان میکند. واقعا در آوردن یک لحظه حسی با یک بازیگر به مراتب دشوارتر از یک صحنه اکشن است. لحظه حسی ارتباط یک انسان با انسانهای مقابلش است که باید در بیاید و از همین رو دشوار است.
او افزود: آقای عسگرپور در صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که ما نتوانستیم مراسمی که در اندازه بزرگی آقای تارخ باشد را برای او بگیریم. این بزرگی از بازیگری نمیآید. اول بگویم اولین برخورد من با امین تارخ به این صورت بود؛ بنیاد فارابی میخواست آرشیو کوچکی راه بیاندازد و به همین دلیل بازیگرها را صدا میکرد تا از آنها عکس بیاندازند. زندهیاد فرخنده شادمنش آنجا منشی بود؛ آقای تارخ نیز مدیر این آرشیو بود و من هم به عنوان عکاس صدا کرده بودند تا عکس بگیرم. عکس گرفتن از بازیگران و کلا آن فضا برایم خیلی جالب بود. به خاطر دارم اولین باری که آقای تارخ عکسها را میدید، ایرادهایی گرفت اما مجموعا کار را پذیرفت. مدتی زیردست ایشان به عنوان عکاس فعالیت کردم. اما بعد مدتها گذشت تا اینکه در سریال آپارتمان اصغر هاشمی، من دستیار بودم و آقای تارخ جوان اول را بازی میکرد. این ارتباط در آنجا مجددا برقرار شد. سپس به شکل صنفی در خانه سینما با یکدیگر همکاریهایی داشتیم. بعد از آن نیز در سریال خسوف من به عنوان تهیهکننده و آقای تارخ بازیگر بود. البته این افتخار را هم داشتم که چند دورهای در آموزشگاه ایشان، به تدریس مباحثی بپردازم.
اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد
این سینماگر در ادامه بیان کرد: ما تعداد زیادی بازیگر داریم که فقط بازیگر هستند اما معدود افرادی داریم که دغدغه آنها هنر به معنای کلان قضیه است. اگر امین تارخ اینقدر در ذهن ما مانده است و فکر میکنیم که برای او کم گذاشتیم، به این دلایل است. وگرنه ما بازیگر خوب زیاد داریم ولی او کسی بود که اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد و بسیاری بازیگر را به سینمای ایران معرفی کرد. همچنین در بحث صنفی، فعالیتهای مثبت بسیاری داشت. حتی بسیاری از فعالیتهای صنفی که انجام میداد، خارج از خانه سینما و از طریق ارتباطات دیگری بود تا بتواند کار اعضای صنف را راه بیاندازد. بخش بازیگری او نیز که جای خود دارد.
اسعدیان در ادامه صحبتهایش گفت: این مجموعه عوامل است که بازیگری مانند امین تارخ را تبدیل به شخصی میکند که آقای عسگرپور میگوید متاسفانه نتوانستیم مراسمی در اندازه و شان او برگزار کنیم. البته این هم خیلی بد است که ما فقط شان کسانی که میروند را رعایت میکنیم و در زمان زنده بودن به شان آنها توجهی نداریم. مثلا باید چنین اتفاقی برای آقای مهرجویی رخ دهد تا متوجه شویم که چه شخصیتی را از دست دادیم. البته نباید اسطوره و بت بسازیم، زیرا همه آدمها ضعفهایی دارند؛ من در سکانسهایی از سریال خسوف با آقای تارخ کل کل هم داشتم. لزوما اینطور نیست که یک آدم هرچه میگوید درست باشد؛ جذابیت ماجرا اینجاست که با آدمها اختلاف نظر هم داشته باشیم و با هم کل کل، قهر و آشتی کنیم. نمیدانم چرا وقتی آدمی فوت میکند ما فکر میکنیم که باید بگوییم همه چیز آن آدم خوب بوده است. مگر میشود یک سال با کسی کار کنیم و با یکدیگر کل کل نداشته باشیم؟ آن چیزی که جدا از این موارد میدانم و میخواهم بگویم این است که نسلی از بازیگران ما در حال تمام شدن هستند. بازیگرانی که در شرایط سخت کرونا شما را همراهی کرده و غر نمیزنند و به عنوان یک بازیگر حرفهای وضایف خود را میدانند.
این سینماگر در ادامه صحبتهایش عنوان کرد: فکر میکنم برای سریال خسوف، حداقل هفت، هشت بار از آقای تارخ تست کرونا گرفتیم، در شرایطی که آدمها سر کار نمیآمدند، ایشان همراه ما بود. حرفهای بودن چیزی است که متاسفانه نسل جدید بازیگری ما یاد نگرفته است و به همین دلیل با نسل آقای تارخ، انتظامی و دیگرانی این چنین، متفاوت است. مهم بودن آقای تارخ در مجموعه این اتفاقات است، نه اینکه آقای تارخ، بازیگر خوبی بود که بود. این مجموعه را در آدمهای کمی میتوان یافت و به همین دلیل افسوس میخوریم که چقدر زود آقای تارخ را از دست دادیم.
او در ادامه صحبتهایش گفت: باید رفت و دید که آقای امین تارخ چطور امین تارخ شد؛ قطعا یک شبه این اتفاق رخ نداده است. این چیزی است که نسل بازیگران جدید ما باید آن را دنبال کنند. امین تارخ شدن هزینه دارد؛ غیر از اینکه باید عمر خود را بگذارید؛ باید مرتب تجربه کنید، بخوانید و همه چیز را وقف این کار کنید تا بتوانید تبدیل به شخصیتهایی چون او، انتظامی، نصیریان و …. شوید. البته بخشی از رفتارهای غیر حرفهای بازیگران جدید نیز به خود ما مربوط میشود که شهامت این را نداریم از بازیگران جوان استفاده کنیم. به طوری که از پسر و دختر چهل ساله به عنوان جوان اولی که قرار است به زودی ازدواج کنید بهره میگیریم. در صورتی که کلی بازیگر جوان خوب در تئاتر داریم که میتوانند نقشها را به خوبی بازی کنند.
شاهین امین در ادامه این مراسم گفت: برادر و همسر آقای تارخ نیز در این مراسم حضور دارند. خیلی معذرت میخواهم که در ابتدای جلسه از آنها یاد نکردم؛ من را ببخشید. از این دو عزیز میخواهم که اگر صحبتی هست بیان کنند.
برادر آقای تارخ در صحبتهایی گفت: امین تارخ یک نفر نبود، او کسی بود که دنیایی را به وجد میآورد. او نرفته و هنوز هست. من همچنان در حال زندگی با او هستم و از آن روز تا کنون زندگی برایم عزای عمومی است. متاسفانه امین تارخ در بیرحمانهترین مراسم ممکن تشییع شد. این حق او نبود. این حق طبیعی من است که نسبت به این موضوع شکایت داشته باشم.
در ادامه این برنامه، شاهین امین تلاش کرد تا از خانواده مرحوم تارخ دلجویی کند.
محمدمهدی عسگرپور در بخش دیگری از این برنامه گفت: حدود سه سال پیش از فوت آقای تارخ، دیدارهای ما کمی بیشتر شده بود. زیرا من در آموزشگاه ایشان به تدریس میپرداختم. قبل و بعد از کلاس با یکدیگر صحبتهایی میکردیم و دریافتهایی که از مسائل مختلف داشتیم را باهم به اشتراک میگذاشتیم. یک روز درباره مسئله عصر مدرن با ایشان صحبت کردم. ممکن است ما این موضوع را به تغییر شکل دشواریهای ساخت فیلم خلاصه کنیم. زیرا ما سر صحنه اصولا با بازیگران جوانتری که انگار دریافتهای آنها با نسل پیش از خود متفاوت بود، مواجه میشدیم.
او افزود: در واقع به همین دلیل نوع حضور این نسل متفاوت است و مسائل را سادهتر در نظر گرفته و کمتر مطالعه میکنند. اما سهلانگارانه است که این موضوع را فقط به بازیگری خلاصه کنیم؛ چون در حوزه کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری و… نیز این اتفاق رخ داده است. البته بازیگرهای قدیمیتر به دلیل شرایط دشواری که بود باید خیلی خوب جلو میرفتند. مثلا آن زمان نگاتیو بود و امکان برداشتهای زیاد نبود اما اکنون شرایط دیجیتال سبب شده تا با برداشتهای خیلی زیاد هم کار جلو برود. اما نمیتوان به بازیگر گفت که تو کاری نداشته باش که همه چیز تغییر کرده ولی تو سختکوش باش. خب این شدنی نیست.
این سینماگر در ادامه صحبتهایش بیان کرد: در این یکی دو سال آخر درباره این موضوع با آقای تارخ صحبت میکردم تا نتیجه آن را به کلاس هم منتقل کنم. اینکه مدل این سختکوشی در شرایط فعلی باید چگونه باشد؟ مثلا بازیگر سختکوشی سر صحنه میرود و با کارگردانی مواجه میشود که دو پلان از او گرفته و سپس از او تعریف میکند و میگوید که کار خود را به خوبی انجام داده است. خب این بازیگر آرام آرام دلیل سختکوشی خود را نمیداند و تغییر میکند. فهم جدید ما از این عرصه و اتمسفری که از آن صحبت میکنیم، موضوعی است که باید آن را بفهمیم و در کلاسها آموزش دهیم. صحبتهای ما در خصوص بحثهایی این چنین با آقای تارخ خیلی جذاب و لذتبخش بود.
عسگرپور ادامه داد: آقای تارخ مانند هر هنرمند اثرگذاری زنده است و به همین دلیل باید به این بحث بپردازیم که سرنوشت آموزشی که ایشان به دنبال آن بود باید چگونه پیش برود؛ نه اینکه این اتفاق کات شود و به مقطعی در تاریخ بپیوندد.
فیلم اقتباسی زندگی نامه «ایلان ماسک» به کارگردانی «دارن آرونوفسکی» ساخته می شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از گاردین، پس از اینکه استودیوی مستقل «A24» سرانجام توانست حقوق کتاب زندگی نامه «ایلان ماسک»کارآفرین میلیاردر حوزه فناوری نوشته «والتر آیزاکسون» را به دست آورد، حالا «دارن آرنوفسکی» کارگردان نامزد اسکار برای این اقتباس سینمایی انتخاب شده است.
«ایزاکسون» رئیس سابق و مدیر عامل CNN، نویسنده مجموعهای از بیوگرافیها از جمله «هنری کیسینجر»، «بنجامین فرانکلین» و «انیشتین» است. بیوگرافی پرفروش او در سال ۲۰۱۱ از «استیو جابز»، مدیر عامل اپل، در فیلم زندگینامه ای با همین عنوان در سال ۲۰۱۵ با بازی «مایکل فاسبندر» و «کیت وینسلت» با فیلمنامه ای از «آرون سورکین» و کارگردانی «دنی بویل» اقتباس شد.
«دارن آرونوفسکی» اخیراً فیلم «نهنگ» را با بازی «برندان فریزر» را کارگردانی کرده که «فریزر» برای بازی در این فیلم برنده اسکار بهترین بازیگر مرد شد و خود «آرنوفسکی» نیز پیش از این برای ساخت درام سیاه «قوی سیاه» با بازی «ناتالی پورتمن» و «ونسان کسل» نامزد اسکار بهترین کارگردانی شد.
«ایلان ماسک» ۵۲ ساله، در آفریقای جنوبی به دنیا آمد و بزرگ شد و به گفته ایزاکسون، از سوی پدرش از «شکنجه روحی» رنج میبرد. ماسک مدیرعامل و مدیر ارشد شرکت فناوری «SpaceX» و رئیس و مدیر ارشد شبکه اجتماعی X (توئیتر سابق) است. او همچنین مدیرعامل شرکت خودروسازی تسلا است، اما پس از یک سری پستهای گمراهکننده در رسانههای اجتماعی، در سال ۲۰۱۸ در یک معامله با قانون گذاران مالی ایالات متحده، جریمه شد و مجبور به کنارهگیری از سمت رئیس هیات مدیره این کمپانی شد. ماسک در حال حاضر با دارایی خالص ۲۲۳.۸ میلیارد دلار (۱۸۳.۲ میلیارد پوند) در رتبه اول فهرست میلیاردرهای فوربس قرار دارد.
فیلم «قاتلان ماه کامل» در سومین هفته نمایش به فروشی بالغ بر ۱۰۰ میلیون دلار در گیشه جهانی دست یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از کولایدر، فیلم جنایی وسترن «قاتلان ماه کامل» به کارگردانی «مارتین اسکورسیزی» در سومین هفته اکران جهانی فروش خود را به ۱۰۲ میلیون دلا رساند که از این رقم ۴۵ میلیون دلار از محل سینماهای آمریکا و ۵۷ میلیون هم از سالن های سینما در دیگر کشورهای جهان کسب شده است.
این فیلم نخستین نمایش جهانی خود را در میان تمجید منتقدان در جشنواره کن امسال تجربه کرد و نمره سینمایی آن همتراز با آثار موفق اسکورسیزی از جمله «رفقای خوب» و «رفتگان» است.
این فیلم ۲۰۶ دقیقهای برگرفته از کتاب پرفروش غیرداستانی نوشته «دیوید گرن» با همین عنوان و فیلمنامهای از اسکورسیزی و اریک راث ساخته شده است و روایتگر داستان قتل چندین نفر در منطقه نفتخیز اوسیج در اوکلاهاما در دهه ۱۹۲۰ است.
در این فیلم «لئوناردو دی کاپریو» در نقش «ارنست برکهات» بازی میکند که خواهرزاده یک دامدار قدرتمند به نام «ویلیام هیل» با نقشآفرینی «رابرت دنیرو» است. «لیلی گلداستون» نیز در نقش همسر «دی کاپریو» بازی میکند.
«قاتلان ماه کامل» یکی از شانسهای اصلی اسکار ۲۰۲۴ محسوب میشود.
فیلم «خلاء» ساخته اکبرفکری برای حضور در یک چهارم نهایی جشنواره بینالمللی فیلم «Sussex» انگلستان انتخاب شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم کوتاه «خلاء» با همکاری انجمن سینمای جوانان ایران دفتر ارومیه و فرماندهی مرزبانی استان آذربایجان غربی، از زاویه ای دیگر به تاثیر قاچاق بر نسل آینده می پردازد.
این فیلم ساخته اکبر فکری برای حضور در یک چهارم نهایی جشنواره بینالمللی فیلم «Sussex» انگلستان انتخاب شد.
این جشنواره بینالمللی یک جشنواره فیلم سالانه است که در سینما پاویلیون در شهر تاریخی ساسکس شرقی برگزار میشود.
جشنواره به رای هیات داوران به بهترین فیلم کوتاه و بهترین فیلم دانشجویی جایزه اهدا خواهد کرد. ریاست هیات داوران این جشنواره راکریس دیکنز، تدوینگر مطرح سینمای جهان و برنده جایزه اسکار بهترین تدوین، برعهده دارد.
اسامی عوامل این فیلم به این شرح اند: نویسنده و کارگردان: اکبرفکری. تهیه کننده:احسان مهدیان.فیلمبردار: صمدقربان زاده. صدابردار: سعیدمناف زاده. طراح گریم: بهمن ولی پور.طراح لباس: پروین رضایی. تدوین و صداگذاری: اکبرفکری. دستیار کارگردان و برنامهریز: سعیدمناف زاده. مدیر تولید: جلال اسماعیلی. اصلاح رنگ: مریم مهدی زاده.
افغانستان به خاطر لوکیشنهای خاص سرزمینی، همواره مورد نظر فیلمسازان قرار داشته و بخشی از فیلمهای بزرگ و پر فروش در این کشور فیلمبرداری و ساخته شده است.
به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایرنا، هالیوود از این فرصت نهایت استفاده را برده و میتوان فهرست بلندبالای آثاری را یافت که در افغانستان ساخته شده که نمونه آن «روشنایی های پایدار روز» از سری فیلمهای جیمزباند یا «رمبو ۳» با بازی سیلوستر استالونه است.
بالیوود نیز قدر این فرصت را دانسته و در همکاری مشترک، بخشهای از دو فیلم پرفروش «قندهار» با بازی آمیتاباچان و «کابل اکسپرس» را در این کشور ساخته است.
افغانستان و ایران نیز به خاطر همگرایی بسیار بالا در زبان، دین، تاریخ و نیز جغرافیایی هم مرزی میتوانند نسبت به همکاری مشترک در سینما بیش از پیش اقدام کنند و این نکتهای است که پیشتر مورد اهتمام مسوولان سینمایی دو کشور قرار گرفته است.
علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و صحرا کریمی رئیس افغان فیلم به عنوان اصلیترین نهاد دولتی سینمایی افغانستان فیلم، ۲۷ آذر سال ۱۳۹۸ در نشستی مشترک با امضای تفاهمنامهای، بر تقویت همکاریهای بلند مدت سینمایی بین ایران و افغانستان تاکید کردند.
گرچه پس از به قدرت رسیدن طالبان، معلوم نیست سرنوشت این تفاهمنامه همکاری مشترک به کجا انجامیده و شاید همکاری سینمایی ایران و افغانستان اکنون کم رنگ شده، اما نباید فراموش کرد، در سینمایی ایران فیلمهای خوبی مرتبط با افغانستان یا درباره افغانستان ساخته است.
نمونه چنین آثاری که تحسین شده و نیز نظر منتقدان را جلب کرده، فیلم سینمایی «باران» ساخته مجیدی مجیدی است که با حضور تعدادی از بازیگران افغانستانی ساخته شده است.
یا «گلچهره» ساخته وحید موساییان که به نوعی «سینما پارادیزو» افغانستانی است که تعداد زیادی جوایز معتبر سینمایی نیز کسب کرده است.
همچنین در کنار این آثار، اکنون جمعی از هنرمندان افغان تبار از جمله برادران نوید و جمشید محمودی سالهاست که ضمن کسب تابعیت، به عنوان کارگردان فعالیت میکنند و برخی فیلمهای آنها به اسکار راه یافته است.
یا تعدادی از بازیگران افغان تبار مانند فرشته حسینی که سال ۱۴۰۰ برای ایفای نقش در فیلم «دسته دختران» دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از چهلمین جشنواره فیلم فجر کسب کرد.
یک هیات تجاری – اقتصادی طالبان روز گذشته(شنبه) وارد تهران است و این فرصت خوبی است تا مسوولان دو کشور، در مورد بسط همکاری های مشترک در عرصه فرهنگی وهنری بویژه سینما گفت وگو کنند.
سینما نیز افزون بر ماهیت فرهنگی وهنری، مقولهای اقتصادی است و میتوان از این ظرفیت نیز بهره برد.
تکمله اینکه، از منظر هالیوود، افغانستان کشوری گرفتار جنگ، فقر و ویرانی است اما ایران از منظر برادری و احترام مبتنی بر اشتراکات هویتی به همسایه شرقی خود مینگرد.
فیلم کوتاه «مداربسته» به کارگردانی سمیرا کریمی به جشنوارههای بینالمللی فیلم آلمان و چین راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از مشاور رسانهای پروژه، فیلم کوتاه «مداربسته» به کارگردانی سمیرا کریمی و نویسندگی حسن نجمآبادی به شانزدهمین دوره جشنواره کوکی آلمان و شانزدهمین جشنواره پکن چین راه یافت.
جشنواره کوکی آلمان kuki، یکی از معتبرترین جشنوارههای کودک و نوجوان در دنیا و بخشی از جشنواره بینالمللی اینترفیلم است که به فیلمهایی برای مخاطبین کودک و نوجوان اختصاص دارد. هرساله فیلمهای متعددی از سراسر دنیا برای این جشنواره ثبتنام میشوند. این فیلمها برای مخاطبین ردههای سنی تقسیم میشوند. همچنین علاوه بر برنامههایی به زبانهای مختلف کارگاههای آموزشی متنوعی نیز در کنار بخشهای رقابتی برگزار خواهد شد. فیلمهای برگزیده این جشنواره، به سی و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم اینترفیلم معرفی میشوند که از جشنوارههای مورد تأیید آکادمی اسکار است.
شانزدهمین دوره جشنواره کوکی آلمان ۱۲ تا ۱۹ نوامبر ۲۰۲۳ ( ۲۱ تا ۲۸ آبانماه ۱۴۰۲) در شهر برلین آلمان برگزار خواهد شد.
جشنواره پکن، Beijing اولین جشنواره فیلم مردمی در چین است که در سال ۲۰۰۱ تاسیس شد. تمرکز این جشنواره، نمایش فیلمهای داستانی، مستند، انیمیشن و تجربی برای تبادل فرهنگی با وجود تنوع جنسیت در یک اجتماع پیچیده است.
شانزدهمین دوره جشنواره پکن چین ۳ تا ۱۲ نوامبر ۲۰۲۳ (۱۲ تا ۲۱ آبانماه ۱۴۰۲) در شهر پکن چین برگزار خواهد شد.
«مداربسته» داستان دو دختر دبیرستانی را روایت میکند که در مدرسه با مشکلاتی مواجه میشوند. این فیلم کوتاه پیشازاین جشنوارهها، به سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم ملبورن استرالیا نیز راه یافته بود.
«آنجلینا جولی» بازیگر برنده اسکار به جنگ اخیر در خاورمیانه پرداخت و گفت بمباران مردم بی دفاع غزه که بدون آب و غذا مانده اند، توجیهی ندارد.
به گزرش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، این بازیگر برنده اسکار در اینستاگرام خود نوشت: «من هم مانند میلیونها نفر در سراسر جهان، هفتههای گذشته را به خاطر مرگ بسیاری از غیرنظامیان بیگناه، بیمار و عصبانی در اندوه گذراندم و در این فکر بودم که چگونه میتوانم بهترین کمک را انجام دهم. من نیز برای بازگشت فوری و ایمن هر گروگان و برای خانواده هایی که درد غیرقابل تصوراز دست دادن یکی از عزیزان را تحمل می کنند، دعا می کنم. مهمتر از همه، کودکان کشته شدند و بسیاری از کودکان اکنون یتیم شده اند»
وی ادامه داد: «آنچه در اسرائیل اتفاق افتاده، نمیتواند بمباران افراد غیرنظامی در غزه را توجیه کند، افرادی که جایی برای رفتن، دسترسی به غذا یا آب ندارند و حتی حق اولیه انسان برای عبور از مرز برای پناهجویی را نیز ندارند».
جولی به مدت ۲۰ سال با کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد کار می کرد و در حمایت از آوارگان اجباری در سراسر جهان فعالیت می کرد. او ابتدا در سال ۲۰۰۱ به عنوان سفیر حسن نیت سازمان ملل متحد و سپس در سال ۲۰۱۲ به عنوان فرستاده ویژه منصوب شد. سال گذشته، او از سمت خود در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل استعفا داد و در آن زمان گفت که میخواهد به مجموعه گستردهتری از مسائل بشردوستانه و حقوق بشر بپردازد.
در بیانیه جولی آمده است: «تمرکز من بر افرادی است که به دلیل خشونت در هر شرایطی آواره شده اند. غزه بیش از دو میلیون نفر جمعیت دارد (نیمی از آنها کودک) که نزدیک به دو دهه است که در محاصره شدید زندگی می کنند، علاوه بر دهه ها سال آوارگی و بی تابعیتی.
وی افزود: «کامیونهای کمکی که وارد میشوند تنها کسری از آن چیزی است که مورد نیاز است و بمبارانها هر روز نیازهای بشردوستانه جدید را ایجاد میکنند. محرومیت از کمک، سوخت و آب به طور دسته جمعی مردم را مجازات می کند. بشریت خواستار آتش بس فوری است.»
«جولی« در پایان بیانیه خود خاطرنشان کرد که به کمک های مالی خود به تلاش های امدادی پزشکی ادامه می دهد و حمایت از کار پزشکان بدون مرز را انتخاب کرده است.
امیر قادری کارشناس و مریم بحرالعلومی کارگردان سینما از چالشها و فرصتهای سینمای کوتاه در ایران گفتند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم کوتاه مدیومی است که هر سال با جشنواره فیلم کوتاه تهران فروغی دوباره میگیرد و پس از اتمام جشنواره و روزهای نمایش فیلم، همچنان در سکوت فرو میرود و به کار خود ادامه میدهد تا جشنواره بعدی. این رویه سالهاست علیرغم تعریف و تمجید از فیلمسازان و حضور فیلمهای تامل برانگیز در اثنای جشنواره، پس از اتمام آن طی میشود و صحبت از چالشهای این مدیوم اثرگذار و پر اقبال، یا مهم انگاشته نمیشود یا به دست فراموشی سپرده میشود. در این دو گفتوگو تلاش کردیم نگاهی به چالشهای فیلمسازان کوتاه، مزیتها و آسیبهای آن داشته باشیم و در این بین چهلمین جشنواره فیلم کوتاه را نیز مورد ارزیابی قرار دادیم.
با یک توده متوسط در میان فیلمسازان سینمای کوتاه طرف هستیم
امیر قادری، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره تفاوت فضای فعلی سینمای کوتاه با گذشته خود گفت: فیلمها در سال های گذشته به دو دسته تقسیم میشدند. یک دسته اقلیت که تعدادشان کم بود و به معنای واقعی کلمه با استعداد بودند و یک دسته اکثریت که به لحاظ الفبای اولیه فیلمسازی ضعیف بودند. در حال حاضر شرایط متفاوت شده و ما کسی را که الفبای اولیه فیلمسازی بلد نباشد را خیلی کم میبینیم. اکثر فیلمها استانداردهای تولیدشده را دارند و فراتر از آن هستند. در اکثر فیلمها، نورپردازی قابل قبول و بازی خوب و اجراهای خوب میبینیم.
قادری ادامه داد: این یکی از نشانههای توسعه است و نشان میدهد که مملکت و طبقه متوسط ما و فیلمسازی ما در حال توسعه است اما نکته منفی این است که شما آن اقلیت متفاوت و سطح بالا را نمیبینید. انگار متوسط فیلمسازان آن کلیت ضعیف را ارتقا دادند اما فیلمسازان با استعداد را نیز در سطح متوسط ماندهاند. گویا با یک کلیت توده متوسط طرف هستیم.
خبری از تکستارهها در میان فیلمسازان نیست
کارشناس و منتقد سینما تودهای شدن فیلمسازها را هم مثبت و هم منفی دانست و افزود: این نشان میدهد فیلمسازی ما دارد توسعه پیدا میکند و دیگر فیلم خیلی ضعیف نداریم اما نکته منفی آن است که تکستارهها را پیدا نمیکنیم. فیلمهایی که خودشان را در این بین نشان دهند و یک پله بالاتر از بقیه باشند. این امری جهانی است و در سینمای جهان نیز با آن مواجهیم.
قادری در مقایسه تودهای شدن فیلمسازهای فیلم کوتاه در ایران و جهان گفت: در سینمای جهان این مسیر به نفع بازار و آگاهانه طی میشود و این منجر به فروش بیشتر است چرا که فیلم متوسط میتواند توده بیشتری از مردم را به سمت خود جذب کند اما در ایران این مسیر به سمت گسترش طبقه متوسط در فیلمسازی است. همه شبیه هم دیگر میشوند و نه فیلم شاخصی میبینیم نه تفاوتی را میان فیلمسازان.
کارشناس سینما با اشاره به پاتوقهای فیلم کوتاه و ظهور استعدادها در آن گفت: در پاتوق فیلم کوتاه فیلمسازهایی بودند که میتوانستند فیلم بلند بسازند؛ اتفاقا آن ها نیز فیلمهای بلند خود را ساخته بودند اما پارسال یکی از استعدادهای فیلم کوتاه «جنگل پرتقال» را ساخته بود که یکی از فیلم های خوب جشنواره فیلم فجر بود.
فیلمسازان فعلی سینمای کوتاه به دنبال حرفهای شدن
قادری مزیت فیلمهای کوتاه فعلی و فضای سینمای کوتاه را در جسارت فیلمسازان دانست و افزود: در حال حاضر میبینیم که فیلمسازها میخواهند قابلیت خود را نشان دهند و هدفشان حرفهای شدن است. پیشتر فیلمساز دلش به جشنوارهها خوش بود و جایزه گرفتن را ملاک قرار داده بود. سعی داشت شاخکهای جشنواره های جهانی را تحریک کند و یا در جشنوارههای داخلی یک پیام اجتماعی مورد تایید فرهنگ رسمی بدهد تا تشویق شود اما در حال حاضر همه میخواهند حرفه ای بشوند و خودشان را نشان دهند. جرات و تلاش برای نشان دادن توانایی در حال حاضر از نقاط قوت سینمای کوتاه است.
محتوای فیلمهای کوتاه هویت مستقل خودش را ندارد
مریم بحرالعلومی، کارگردان سینما نیز در گفتوگو با ایرنا درباره تفاوت مدیوم فیلم کوتاه و فیلم بلند گفت: این دو مدیوم دو بستر و دو جهان جدا از هم هستند و ما از همین لطمه میبینیم. بسیاری از فیلمهای کوتاه از لحاظ تکنیک فنی و هنری و ساختار مشکلی ندارند اما مشکل اصلی شان این است که محتوا، هویت سینمای کوتاه را ندارد بلکه برشی از یک فیلم بلند است.
وی ادامه داد: این فاصلهگذاری باید شکل بگیرد. فیلم کوتاه مدیومی جداگانه و با ساختار خودش است که شروع، نقطه عطف و پایان خودش را دارد. بسیاری از فیلمسازان موفق سینمای بلند با فیلم کوتاه به این مدیوم ورود کردند اما باید توجه داشت که این دو مدیوم در امتداد هم هستند. یک فیلمساز برای آنکه فیلم بلند بسازد و مجوز فیلم بلند بگیرد، باید فیلم کوتاه داشته باشد اما اینکه تصور کنیم فیلمسازی فیلم کوتاه میسازد چون نمیتواند یا توانایی ساخت فیلم بلند ندارد، این غلط است.
حال سینمای کوتاه از سینمای بلند بهتر است
کارگردان فیلم سینمایی «شهربانو» در تحلیل اوضاع سینمای کوتاه گفت: سینمای کوتاه حال خیلی بهتری از سینمای بلند دارد. این به ما که در سینمای بلند فعالیت میکنیم حال خوبی میدهد. این حال خوب از جسارتی نشات میگیرد که فیلمسازان کوتاه هم در تنوع ژانر هم در ورود به موضوعات دارای حساسیتهای بیشتر، دارند. به علاوه تعداد فیلمسازان زن نیز نسبت به قبل افزایش چشمگیری داشته که خوشحالکننده است.
بحرالعلومی که عضو هیات انتخاب آثار داستانی جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز بود، ادامه داد: امسال چند فیلم در جشنواره داشتیم که به طور مشخص به چند حادثه مهم سال گذشته پرداخته بود. همین جرات که در سینمای کوتاه ما دیده میشود اما در سینمای بلند خبری از آن نیست جای تحسین دارد. هرچند که فقط یک مورد از آن فیلمها برای جشنواره انتخاب شد اما همین ورود و پرداخت نکته مثبتی است.
بسیاری از فیلمهای کوتاه با دلهره نسبت به موضوعات مواجهاند
کارگردان فیلم «قطع فوری» اظهار کرد: فیلمهایی نیز داشتیم که انتخاب نشدند چراکه با یک دلهره نسبت به موضوع مواجه شده بودند. اما فیلمهای حساسیت برانگیز این فرصت را به مخاطب و فیلمساز میدهد که اگر یک نفر وارد این حوز شده است فیلمساز دیگری نیز میتواند، فقط باید به چگونه گفتن و پرداختن به موضوع فکر کند.
بحرالعلومی قهرمان داشتن در فیلم کوتاه را عامل مهمی دانست و افرود: در فیلم کوتاه داشتن قهرمان آسان نیست. حالا میبینید که در یکی از فیلمهای شاخص امسال قهرمان زنی داریم که از چند دختر نوجوان دفاع میکند و این جرات را دارد که وارد موضوعات حساسیت برانگیز شود. اتفاقی که در سینمای بلند به ندرت می افتد.
فیلمسازی که برای فستیوالها فیلم بسازد، میدان را باخته
این کارگردان در پاسخ به جشنوارهزدگی فضای سینمای فیلم کوتاه گفت: فیلمسازی که فیلمی را برای فستیوال داخلی یا خارجی و یا به اعتبار اسکار بسازد، میدان را باخته. تو باید فیلم خوب خودت را بسازی در این صورت فیلم، مسیر خودش را پیدا میکند.
وی ادامه داد: من به عنوان سینماگر اجتماعی که به جشنواره ای بودن شناخته می شوم با جرات میگویم که قطعا جشنوارهها شروع ماراتن دل انگیزی هستند اما تکلیف فیلمی که برای جشنواره ساخته شده و به سمت جشنوارهها غش کرده نیز هم برای مخاطب و هم برای خود فیلمساز در فضای حرفه ای سینما مشخص است.
بحرالعلومی جرات و جسارت را جز جداییناپذیر فیلمسازی دانست و گفت: همان قدر که سرمایه و توانایی برای فیلمسازی لازم است جرات و جسارت نیز مهم است. به قدری که اگر فیلمساز در جشنواره مورد تایید اسکار حضور پیدا کرد و یا جایزه گرفت، خودش را نبازد و ادامه بدهد. این هیچ ربطی به این ندارد که در فیلمساز در کدام کشور زیست میکند و چه قوانینی برای او وضع شده. این در تمام دنیا ثابت است و فیلمساز است که باید چگونه پرداختن به ایدهاش را بلد باشد.
برگزیدگان جشنواره فیلم کوتاه تهران در گفتوگو با ایرنا از دغدغهها و مسائل سینمای کوتاه گفتند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، شامگاه سه شنبه -۲ آبان ماه- چهلمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران برگزیدگان خود را شناخت. در این گزارش با برخی از این برگزیدگان گفتوگو کردیم و از دغدغههایشان پرسیدیم. دغدغههایی که از بازگشت برخی از آنان به سینمای کوتاه خبر میداد و حاکی از افزایش هزینههای تولید، نسبت به برآوردهایشان بود.
نفس انیمیشن این است که دائم از هزینه ها عقب هستید
فاطمه جعفری، برنده بهترین فیلم پویانمایی برای انیمیشن «ده سالگی» از پروسه تولید انیمیشن گفت: پروسه تولید انیمیشن سخت و زمانبر است. استاپ موشن در خوشبینانهترین حالت برای تولید سه سال زمان زمان میبرد. اگر در سال ۱۴۰۲ قرار ببندید، در سال۱۴۰۴ و ۱۴۰۵ به تدوین و موسیقی میرسید و واقعا هزینههای تولید فشار زیادی می اورد.
این کارگردان جوان درباره حوزه تخصصی خود یعنی استاپ موشن گفت: کانون پرورش فکری سرمایهگذار کار من بود و تنها جایی هم هست که استودیوی تولید استاپ موشن دارد و من نیز باید آنجا کار کنم چرا که استاپ موشن به فضای خاصی نیاز دارد که فقط کانون یک استودیوی بزرگ برای استاپ موشن دارد. درست است که از سوی کانون حمایت شدم اما این نفس انیمیشن است که شما دائم از هزینهها عقب هستید.
کارگردان انیمیشن «ده سالگی» ادامه داد: من هنوز قالب فیلم کوتاه را دوست دارم و احساس میکنم با فیلم کوتاه کار دارم شاید روزی فیلم بلند نیز بسازم.
بازگشت به سینمای کوتاه پس از تجربه سینمای بلند
محمد علیزاده فرد، کارگردان فیلم «شریف» که برنده بهترین فیلم از نگاه ملی شد گفت: من به فضای فیلم بلند رفتم و به فیلم کوتاه برگشتم و همچنان نیز در فضای فیلم کوتاه نفس خواهم کشید.
علیزاده فرد بر جذابیتهای مدیوم فیلم کوتاه تاکید کرد و گفت: خلوصی که فیلمسازان و همکاران در فیلم کوتاه دارند در فیلم بلند خیلی کمتر است. به همین خاطر به این فضا بازگشتم.
این کارگردان جوان که با دخترش برای دریافت جایزه به روی سن آمد، پیدا کردن سرمایه را برای فیلم کوتاه مشکل دانست اما افزود: هرچند پیدا کردن سرمایهگذار و برگشت سرمایه در فضای فیلم کوتاه سختتر است اما به دلیل خلوص نیت و صافتر بودن فضای سینمای کوتاه، آن را ترجیح میدهم.
به تنها چیزی که از ابتدا فکر نمیکردیم جشنواره بود
محسن مجید پور، تهیه کننده فیلم «شریف» که جایزه بهترین فیلم از نگاه ملی را از آن خود کرد درباره ایدهپردازی این فیلم گفت: ایده این کار از سر مزار شهدا به ذهن بنده رسید. همیشه فکر میکردم که باید یک محصولی را از خودم در حوزه دفاع مقدس ارائه کنم و باری روی دوشم بود.
مجیدپور ادامه داد: به تنها چیزی که فکر نمیکردیم در ابتدا جشنواره بود. بیشتر رسالتی که داشتیم ذهنمان را درگیر کرده بود.
تهیه کننده فیلم «شریف» مدیوم فیلم کوتاه را جایی برای ازمون وخطا دانست و گفت: بنده ۴ فیلم بلند را نیز کارگردانی کرده ام. فیلم کوتاه مختصر و مفید است و مورد پسند مردم نیز هست. به فیلم کوتاه خیلی بیشتر از فیلم بلند علاقه مندم.
وقتی هزینهمان در تولید سه چهار برابر شد
پیام کردستانی، کارگردان فیلم «خودکشی به سبک نیچه» که برنده جایزه بهترین فیلم این دوره از جشنواره شد، درباره اقتباس در سینما و فیلم کوتاه گفت : بخشی از ادبیات داستانی ما درباره قصه های درونی شخصیتهاست و ماجراهایی است که دراماتیک و نمایشی نیستند. دراماتیک کردن قصه همیشه یکی از مسائل اصلی اقتباس است و باید به سراغ قصه ای بروید که این ویژگی را خودش داشته باشد. اگر به سراغ یک قصه درونی و بدون ماجرای بیرونی و دراماتیک بروید؛ سختی و مشقت خواهید داشت.
کردستانی درباره اعتبار جشنواره و فیلمسازی برای جشنواره ادامه داد : ما هیچ جشنواره جایگزینی در ایران نداریم و این فستیوال تنها فستیوالی است که میتوان فیلم فرستاد. اگر این فستیوال نیز نباشد کجا برویم؟ جشنواره نهال که دانشجویی است و چند جشنواره منطقه ای داریم که اعتباری ندارند. این فستیوال تنها گزینه است و تبدیل به فستیوال معتبرتری نسبت به قبل شده و این قابل درک است که این حس برای فیلمساز وجود داشته باشد که بخواهد پیش از فرستادن فیلم به اسکار هم فکر کند.
کارگردان فیلم «خودکشی به سبک نیچه» درباره فضای اقتباس برای فیلم کوتاه گفت: اینکه چه قصهای شما را ترغیب کند مهم است. ممکن است گاهی ایده اورجینال بهتر جواب بدهد. قصه، بیشتر از اقتباسی بودن یا نبودن اثر مهم است.
وی ادامه داد: فیلمی که ساختم کاملا منطبق بر فضای ذهنیام است. فضایی که پیش از فیلمسازی در ذهنم بود.
بهمن رضایی، تهیه کننده فیلم نیز از افزایش سرسام آور هزینههای تولید گفت: کار کاملا با هزینه شخصی و مستقل ساخته شده. ما از برآورد ۶۰، ۷۰ میلیونی به هزینه سه چهار برابری تولید رسیدیم. همزمانی تورم وکرونا باعث شد هزینه کار به شدت بیشتر بشود.
جشنواره فیلم کوتاه تهران پس از یک هفته نمایش فیلم در پردیس سینمایی ملت سه شنبه شب برگزیدگان خود را شناخت. جوایز بخش اصلی این جشنواره در بخش کارگردانی به حمید حسینی و محمد حسینی برای فیلم «یوفو» و در بخش بهترین فیلم به بهمن رضایی و پیام کردستانی برای فیلم «خودکشی به سبک نیچه» رسید.
جالب آنکه مدیر مدرسه که دومین فیلم از نگاه تماشاگران بود در دو روز پایانی جشنواره جای خود را به «مورچه» داد و جایزه بهرین فیلم از نگاه تماشاگران به «مورچه» رسید. محمد منصوبی نیز جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را برای فیلم «مدیر مدرسه» دریافت کرد.
گفتنی است جایزه بزرگ این جشنواره نیز به علی علیزاده برای «قوتار» اهدا شد و اعتبار اسکار را برای این فیلم به ارمغان آورد.