صدا و سیمای جمهوری اسلامی در عمل هم باید صداوسیمای جمهوری اسلامی باشد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اصفهان زیبا؛ اوضاع فعلی صداوسیما به‌عنوان تنها رسانه مرجع حکومتی و البته مردمی، محل نزاع گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و حتی مردم است. به‌گونه‌ای که این نزاع تبدیل به یک چالش میان دو گروه مختلف شده است و هرکدام نظرات مخصوص به خود را دارند. البته که صداوسیما در هجمه‌هایی که امروزه با آن درگیر است مقصر هم هست. به همین منظور با محمدقاسم تولایی فرد یکی از فعالین رسانه‌ای اصفهان هم‌کلام شده‌ایم تا نظر او را درباره اوضاع فعلی صداوسیما به‌ویژه صداوسیما مرکز اصفهان جویا شویم.

در سال گذشته که شاهد اتفاقات زیادی در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی بودیم، عملکرد صداوسیمای مرکز اصفهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پیش از پاسخ به سؤال شما، لازم است مقدمه‌ای را توضیح دهم. درواقع، مهم‌ترین اشکال صداوسیمای جمهوری اسلامی این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی نیست. اگر این سازمان جایگاه خود را ازنظر مفهوم و کارکرد مشخص کند، یعنی بداند که به‌عنوان رسانه ملی جمهوری اسلامی چه وظایفی دارد و چگونه باید عمل کند، می‌تواند ارتباط بهتری با مردم برقرار کند. مردم با مشاهده عملکرد یک حکومت می‌توانند درباره آن قضاوت کنند؛ اگر آن حکومت به‌درستی مسئولیت‌های خود را انجام دهد، رضایت خواهند داشت و در غیر این صورت، نارضایتی شکل می‌گیرد. بنابراین، برای آنکه مردم بتوانند طرفداری یا عدم طرفداری خود را از یک حکومت معنا کنند، ابتدا باید عملکرد آن حکومت را بشناسند.

حال، اگر صداوسیما خود را «سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی» می‌نامد، یعنی وظیفه دارد صدای جمهوری اسلامی را به مردم برساند تا آنان بتوانند نسبت خود را با این حکومت مشخص کنند. اگر این سازمان به نام خود وفادار باشد، باید در ارائه اطلاعات و بازتاب عملکرد حکومت شفاف عمل کند. در غیر این صورت، مفهوم مخاطب، کارکرد و حتی عمل‌کردن در رسانه تغییر خواهد کرد. وظیفه تلویزیون این است که نشان دهد حکومت چه اقداماتی انجام داده است، عملکرد مثبت و منفی آن را بررسی کند و در نهایت، نسبت خود را با این عملکرد پیدا کند.

در نظام‌های دموکراتیک، رسانه را رکن چهارم دموکراسی می‌دانند، زیرا ذات یک نظام سیاسی وابسته به مردم است. این نظام‌ها تا زمانی دوام می‌آورند که مردم بخواهند و در غیر این صورت، مشروعیت خود را از دست خواهند داد. در جمهوری اسلامی نیز ادامه حیات نظام سیاسی وابسته به رسانه است؛ چراکه رسانه می‌تواند باعث رضایت یا نارضایتی مردم شود. در واقع، رسانه است که مردم را در کنشگری سیاسی و تصمیم‌گیری درباره ادامه یا تغییر نظام سیاسی تعریف می‌کند.

حال، با توجه به این مقدمه، اگر نام «صداوسیمای جمهوری اسلامی» صرفاً تشریفاتی نیست، باید عملکرد این سازمان با نام آن تناسب داشته باشد. رسانه‌های استانی، ازجمله صداوسیمای مرکز اصفهان، باید به مسائل و دغدغه‌های استان خود بپردازند. مردم این استان باید بدانند که حکومت، شامل نمایندگان مجلس، شهرداری، استانداری و سایر نهادهای مرتبط، چه اقداماتی برای آن‌ها انجام داده است. این کار با گزارش‌دادن صرف از فعالیت‌های انجام‌شده تفاوت دارد.

برای مثال، وقتی مدارس به دلیل آلودگی هوا تعطیل می‌شوند، تلویزیون اطلاعیه‌ای منتشر می‌کند تا از اتلاف وقت و نارضایتی مردم جلوگیری شود. اما اگر رسانه بخواهد با مردم ارتباط برقرار کند، نباید صرفاً اطلاعیه بدهد؛ بلکه باید نشان دهد که آیا مسائل مردم برای حکومت و کارگزاران آن اهمیت دارد یا نه. متأسفانه، صداوسیمای مرکز استان تنها به گزارش عملکردها اکتفا می‌کند و کمتر به مسائلی که هنوز حل نشده‌اند، می‌پردازد. درحالی‌که این رسانه باید نشان دهد که حکومت به دغدغه‌های مردم اهمیت می‌دهد و در حال پیگیری آن‌ها است.

مثلاً مردم اصفهان چگونه می‌توانند بفهمند که از عملکرد جمهوری اسلامی در حوزه آب راضی باشند یا نه؟ زمانی که ببینند حکومت به این مسئله می‌پردازد و برای حل آن تلاش می‌کند. در اینجا، رسانه نقش کلیدی دارد. اگر صداوسیمای مرکز اصفهان به موضوع آب بپردازد، مردم متوجه خواهند شد که این مسئله برای حکومت نیز مهم است.

با توجه به مطالبی که گفتید، وضعیت فعلی صداوسیما را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه، همان‌طور که گفتم، کلیت سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی با نام خود نسبت مستقیمی ندارد. شاید بتوان گفت که کمترین چیزی که در محتوای آن دیده می‌شود، جمهوری اسلامی است. اگر دوران کرونا را به یاد بیاورید، زمانی که دوربین‌های صداوسیما جلسات ستاد ملی کرونا را پوشش می‌دادند، مردم احساس می‌کردند که در جریان تصمیم‌گیری‌ها هستند. در نتیجه، میزان همراهی مردم با حکومت در آن دوران افزایش یافت. زیرا رسانه تا حدی نقش واقعی خود را ایفا کرد و ارتباط مستقیمی با مردم برقرار شد.

همراهی یا عدم همراهی مردم با حکومت، مستلزم این است که جمهوری اسلامی به‌درستی عملکرد خود را نشان دهد. اما متأسفانه، گاهی اوقات این ارتباط دچار فاصله می‌شود. صداوسیما باید تکلیف خود را با مردم روشن کند و آنان را نسبت به عملکردش اقناع کند.

برخی معتقدند که صداوسیما در حال حاضر به اهداف خود نزدیک‌تر شده است. نظر شما چیست؟

اینکه صداوسیما جمهوری اسلامی باشد، صرفاً به معنای تولید محتوای سیاسی یا خبری نیست. وقتی می‌گوییم «صداوسیمای جمهوری اسلامی»، یعنی باید همه ابعاد زندگی مردم را پوشش دهد. اگر این سازمان به معنای واقعی جمهوری اسلامی باشد، باید برنامه‌هایی درباره پلیس، پرستاران، بیمارستان‌ها، کشاورزی، ورزش، هلال‌احمر و حتی مسابقات اسب‌سواری داشته باشد.

چرا این موارد مهم است؟ زیرا مردم باید عملکرد نهادهای مختلف جمهوری اسلامی را در حوزه‌های گوناگون ببینند. اگر صداوسیما به وظایف خود پایبند باشد، نه‌تنها اطلاع‌رسانی خواهد کرد، بلکه عملکرد حکومت را نیز به نمایش خواهد گذاشت. بنابراین، حداقل انتظاری که از این سازمان می‌رود این است که آنچه از نام خود برمی‌آید را به‌درستی انجام دهد.

با توجه به نظرسنجی‌ها، وضعیت کنونی صداوسیمای استان‌ها و نظر مردم درباره آن چگونه است؟

برخی معتقدند که این رسانه در بسیاری موارد بی‌موضع عمل می‌کند. در حالی که باید برنامه‌هایی تولید شود که به مردم نشان دهد، برای مثال، چه تعداد پرونده و سامانه در حوزه قضایی حل شده و چه مواردی باقی مانده است. این‌گونه، عملکرد حاکمیت در قوه قضائیه برای مردم شفاف‌تر خواهد شد. یا مثلاً مشخص شود که چه تعداد روستا همچنان فاقد مدرسه هستند.

اگر صداوسیما نسبت خود را با جمهوری اسلامی روشن نکند، دچار نوعی ترس خواهد شد؛ به این معنا که حتی از بیان کمبودها نیز واهمه دارد. اما اگر صریح و شفاف باشد، مردم نیز با آن همراهی خواهند کرد. در اینجا، یک فعال رسانه‌ای باید توان اقناع داشته باشد، استدلال کند و مسائل را روشن سازد. برای مثال، ابتدا مشخص کند که یک روستا فاقد مدرسه است، سپس پس از شش ماه اعلام کند که دو مدرسه ساخته شده است. در غیر این صورت، مردم از عملکرد حاکمیت مطلع نخواهند شد.

قطعاً کار رسانه‌ای یک فعالیت جمعی است. وقتی رهبرمعظم انقلاب تأکید می‌کنند که رسانه یک قرارگاه است، یعنی باید میان رسانه‌های استانی و روابط عمومی تمامی نهادها ارتباط مستحکمی وجود داشته باشد. صداوسیمای مرکز اصفهان، به‌عنوان نمونه، باید از تمامی نهادها داده‌های لازم را دریافت کند تا بداند چه اقداماتی در حال انجام است و چه چالش‌هایی وجود دارد. در واقع، رسانه باید نقش آسیب‌زدایی را ایفا کند و عملکرد جمهوری اسلامی را به‌درستی ارزیابی و تحلیل نماید.

اگر صداوسیما به این سطح از کارکرد برسد، قطعاً مردم به آن توجه خواهند کرد. چرا؟ چون مردم به دنبال این هستند که بفهمند چه کسی واقعاً دلسوز آن‌هاست و چه کسی نیست. در چنین شرایطی، رسانه و مردم به هم نزدیک می‌شوند، زیرا رسانه نسبت خود را با مردم درک کرده است. در نظام اسلامی، حتی اگر امیرالمؤمنین علی(ع) هم حاکم باشد، اما مردم او را نخواهند، به حکومت نمی‌رسد. چرا معاویه جنگ رسانه‌ای به راه انداخت؟ چون حکومت امام علی(ع) وابسته به افکارعمومی بود. با این تعریف، رسانه و مردم دو مقوله جدا از هم نیستند، بلکه رسانه خادم مردم است. مردم می‌خواهند از اوضاع کشور مطلع شوند تا بتوانند کنشگری داشته باشند.

برای نمونه، عملکرد جمهوری اسلامی در پوشش دفاع‌مقدس را در نظر بگیرید. صداوسیما در دوران جنگ هشت‌ساله، صدای اصلی جبهه‌ها بود. اگر رسانه جنگ را پوشش نمی‌داد، ممکن بود همراهی مردم با جبهه‌ها کاهش یابد، چراکه مردم باید بدانند جبهه به چه نیاز دارد. رسانه در بحران‌ها زمانی موفق است که بتواند واقعیت‌ها را به مردم منتقل کند.

چرا رسانه ما در تبیین و اقناع افکار عمومی به‌اندازه‌ای که انتظار می‌رود موفق نبوده، درحالی‌که گفته‌می‌شود رسانه‌های حزب‌الله و حماس که رسانه‌های کوچک‌تری هستند بهتر از ما در جنگ رسانه‌ای عمل کرده‌اند؟

رسانه‌های حزب‌الله و حماس به این دلیل موفق‌تر عمل می‌کنند که تکلیفشان با خودشان روشن است. آن‌ها دقیقاً می‌دانند چه می‌خواهند، چه تهدیدها و چالش‌هایی دارند، و چگونه باید این تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. اما ما هنوز در این مسیر دچار سردرگمی هستیم.

در جمهوری اسلامی، رسانه معنادار تنها در صورتی وجود خواهد داشت که مردم‌سالاری واقعی برقرار باشد. یعنی زمانی که مردم از رسانه راضی باشند و آن را متعلق به خودشان بدانند. پس اگر هدف این است که مردم، جمهوری اسلامی را باور کنند، باید رسانه به آن‌ها نشان دهد که مسائل و مشکلاتشان واقعاً دیده می‌شود. چرا رسانه ما از پرداختن به برخی مسائل می‌ترسد؟ چون هنوز این درک ایجاد نشده که اگر رسانه حتی به نقاط ضعف هم بپردازد، درواقع به برطرف شدن آن ضعف‌ها کمک می‌کند. وقتی یک مسئله رسانه‌ای شود، اذهان نخبگان به آن معطوف می‌شود و به‌دنبال راه‌حل خواهند رفت. در نتیجه، رقابت راه‌حل‌ها شکل می‌گیرد، مناظره و تضارب آرا اتفاق می‌افتد و درنهایت، مشکل برطرف خواهد شد.

ازنظر شما رسانه مسئله‌محور چیست؟

رسانه مسئله‌محور رسانه‌ای است که مردم را با خود همراه می‌کند. چرا؟ چون اگر رسانه به مسائل مردم بپردازد، مردم نیز آن را دنبال خواهند کرد و با آن همدل خواهند شد. این روند به‌تدریج در حال شکل‌گیری است، اما مسئله اصلی این است که اگر بخواهیم یک راهبرد اساسی برای رسانه تعریف کنیم، مسئله‌محوری باید به‌عنوان یک کلیدواژه اصلی در ذهن هر برنامه‌ساز، خبرنگار و مدیر رسانه‌ای قرار بگیرد.

اگر رسانه مسئله‌محور نباشد، نه به درد حاکمیت می‌خورد، نه به درد مردم، و نه حتی می‌تواند مخاطبان بیشتری جذب کند. در این صورت، فعالیت رسانه‌ای به کاری بی‌اثر و بی‌نتیجه تبدیل می‌شود؛ در واقع، رسانه‌ای که مسئله‌محور نباشد، صرفاً مشغول یک بازی بیهوده است.

با توجه به نکاتی که بیان کردید، چگونه می‌توان مخاطبان بیشتری را با تلویزیون همراه کرد؟

تنها راه این موضوع، مسئله‌محوری است. اگر دقت کرده‌باشید، در فضای مجازی نیز مردم کسانی را دنبال می‌کنند که به مسائل مهم می‌پردازند. همین که فردی یک مسئله را مطرح کند، مردم به او اعتماد می‌کنند. حالا ممکن است افرادی در فضای مجازی به‌درستی به مسائل نپردازند، اما اگر صداوسیما هم نقش و جایگاه خود را پیدا نکند، ممکن است گروهی با نقاب مسئله‌محوری ظاهر شوند، درحالی‌که نه‌تنها مسئله‌ای را حل نمی‌کنند، بلکه شاید باعث انحراف افکار عمومی شوند.

باید توجه داشت که مسئله‌محوری نباید فقط در حد بیان مشکلات باقی بماند، بلکه باید به حل مسائل مردم بپردازد. خود من چنین برنامه‌هایی را دنبال می‌کنم و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنم. حتماً دیده‌اید که در برخی برنامه‌ها، مردم تماس می‌گیرند و می‌گویند: «آقا، فلان خیابان آسفالت نشده!» چرا مردم به رسانه زنگ می‌زنند؟ چون اگر رسانه یک مسئله را دنبال کند، احتمال حل آن بیشتر می‌شود.

چرا رسانه چنین قدرتی دارد؟ چون اگر سایر نهادها کارشان را به‌درستی انجام ندهند، از رسانه می‌ترسند که آن‌ها را موردانتقاد قرار دهد. اگر رسانه مسئله‌محور باشد، مردم متوجه می‌شوند که کدام نهادها مسئول حل مشکلات هستند. وقتی صداوسیمای جمهوری اسلامی به یک مسئله می‌پردازد، یعنی آن مسئله به رسمیت شناخته شده و تبدیل به یک مطالبه عمومی شده است. اگر این اتفاق بیفتد، تحولی بزرگ‌تر نیز رخ خواهد داد.

مصداق مسئله‌محوری در میان برنامه‌های استان اصفهان چیست؟

یکی از همین برنامه‌هایی که در این مسیر گام برداشته، برنامه «تفاوط» است. موفقیت یا عدم موفقیت آن در بحث فعلی ما نمی‌گنجد، اما همین که دو کارشناس برای حل یک مسئله در این برنامه حضور پیدا کرده و درباره آن صحبت می‌کنند، نشان‌دهنده رویکرد مسئله‌محور آن است.

اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم، برنامه «فوق‌برنامه» تا حدی مسئله‌محور است. و اکنون نیز مدارس از ما دعوت می‌کنند تا به سؤالات دانش‌آموزان پاسخ دهیم. یعنی به لطف خدا، «فوق‌برنامه» به جایی رسیده که مخاطب با دیدن آن درمی‌یابد هدف آن، پاسخگویی به سؤالاتی است که در ذهن نوجوانان شکل گرفته است و همچنین با آن ارتباط برقرار کرده‌است.

اما صحبت من در مورد یک راهبرد و نگرش کلی است. یعنی اساساً باید ماهیت کارهای خود را به گونه‌ای تعریف کنیم که مسئله‌محور باشد. یعنی برنامه‌سازی با هدف حل یک مسئله انجام شود، نه صرفاً تولید یک محتوا.

اولویت‌های صداوسیمای مرکز اصفهان در سال ۱۴۰۴ باید بر چه مسائلی متمرکز باشد؟

اگر بر اساس تعریفی که گفته شد پیش برویم، بنابراین برای پاسخ دادن به این سؤال باید بپرسیم: مسئله اصلی برای مردم اصفهان چیست؟ به نظر من، اقتصاد، معیشت، ارزش پول ملی، صنایع‌دستی، گردشگری، مسائل مربوط به آب اصفهان و از این قبیل در اولویت قرار دارند. اگر رسانه‌ها به این مسائل بپردازند، می‌توانند در حل آن‌ها نقش داشته باشند. در اصل باید به میان مردم برویم و ببینیم مسائل اساسی جامعه چیست، چون وظیفه حاکمیت، حل مسائل مردم است و رسانه نیز باید گزارشی از این اقدامات ارائه دهد. بنابراین، اگر رسانه جمهوری اسلامی در مرکز استان اصفهان بخواهد در سال ۱۴۰۴ نقش مؤثری ایفا کند، کافی است مسائل را شناسایی کند.

رسانه سینمای خانگی – اختتامیه چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر

اختتامیه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد تهران برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، آیین اختتامیه چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر عصر یکشنبه ۲۲ بهمن ماه، با حضور صاحبان آثار، سینماگران، مدیران و اهالی رسانه در سالن همایش‌های برج میلاد برگزار شد.

این مراسم با پخش سرود جمهوری اسلامی ایرانی و قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد.

پس از آن کلیپی از فیلم‌های ماندگار سینمای ایران که توسط هوش مصنوعی ساخته شده بود، برای حاضران پخش شد‌.

سپس محمدرضا شهیدی‌فرد مجری آیین اختتاحیه روی سن آمد و گفت: حلول ماه مبارک شعبان را تبریک می‌گویم‌؛ ماهی که جان‌های ما با این همه ولادت تازه می‌شود و زمین و زمان در شعف و سرور هستند. همه این ولادت‌ها بر همه مبارک باشد.

وی ضمن خوش‌آمد گویی به همه حاضران در سالن بیان کرد: امسال یکی از پرشورترین دوره‌های جشنواره فیلم فجر را گذراندیم و حالا به آیین اختتامیه این رویداد رسیده‌ایم. انشالله که شب خوبی باشد و به همه خوش بگذرد. امروز چهل‌وپنجمین جشن سالگرد جمهوری اسلامی است و ما همچنان پای عهد و پیمان خودمان ایستاده‌ایم. با هم مروری داریم بر خاطره انگیزترین روزهای بهمن سال ۵۷.

در ادامه کلیپی از تصاویر خاطره‌انگیز بهمن ۱۳۵۷ پخش شد.

مجری برنامه مطرح کرد: طی ۱۰ روز گذشته سینماهای متعددی در ایران ۳۳ فیلم‌ حاضر در این جشنواره را به نمایش گذاشتند. در برج میلاد نیز فیلم‌های بخش ملی و بین‌الملل اکران شدند. رسانه‌های ما پرشورتر از همیشه این رویداد را دنبال می‌کردند. یک اتفاق شورانگیز دیگر پخش مسابقات فوتبال تیم‌ ملی ایران در همین سالن بود.

شهیدی‌فرد ادامه داد: این جشنواره با این وسعت که فیلمسازانی از ۷۰ کشور در آن حضور داشتند، حامیان مالی هم داشت. در ابتدای این مراسم از حامی اصلی جشنواره یعنی بانک ملی ایران یاد می‌کنم.

در ادامه صحبت‌های شهیدی‌فرد، ویدیویی از بانک ملی ایران (اسپانسر جشنواره) پخش شد.

شهیدی‌فرد تصریح کرد: امیدواریم همچنان نهادهای مالی کشور در قبال فرهنگ و هنر این سرزمین فعال عمل کنند. یک گروه مفصل طی حداقل ۷_۸ ماه گذشته مشغول بودند تا ما امروز به آیین اختتامیه جشنواره فیلم فجر برسیم. این گروه مفصل تحت هدایت یکی از تهیه‌کنندگان باانگیزه ایران کار خودشان را انجام می دادند. این جوان پرشور مجتبی امینی است که از ایشان دعوت می‌کنم تا گزارشی از جشنواره این دوره برای ما ارایه کنند.

مجتبی امینی با حضور روی سن برج میلاد، متنی را به شرح زیر قرائت کرد:

«مهمانان عزیز و هنرمندان گرامی سلام و خیر مقدم عرض می‌کنم.

فرارسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را تبریک می‌گویم و در آغاز سخنانم یاد و خاطره شهدای حادثه تروریستی کرمان و شهدای مظلوم غزه را گرامی می‌دارم.

به پایان ده روز خاطره انگیز و پر شور رسیدیم و پرونده چهل و دومین جشنواره فیلم فجر بسته شد. پیش از آغاز مراسم اختتامیه، از مسیری سخن می‌گویم که در کنار شما طی کردیم. در بخش ملی، در رقابتی نفسگیر و پر تب و تاب، ۳۳ فیلم اکران شد. با حضور سینماگران و نمایندگان رسانه‌ها، نشست های نقد و بررسی پرچالشی داشتیم و بازار انتقاد و گاه گلایه، گرم بود. در بخش نگاه نو، که یکی از جذاب‌ترین بخش‌های هر دوره و محل ظهور و بروز سینماگران جوان است، آثاری روی پرده رفت که امیدوارکننده و نویدبخش حضور نسل جوان است. توجه به بخش نگاه نو در این دوره، به دلیل افزایش تولید فیلم‌های اول بود، آثاری که همه آنها بخت حضور در جشنواره را نداشتند، اما سعی کردیم در حد توان، زمینه دیده شدنشان در مهمترین رویداد سینمایی ایران را فراهم کنیم.

مفتخرم که جشنواره امسال، تصویری از قهرمانان ملی‌مان، شهیدان بزرگوار، احمد کاظمی، علی اکبر شیرودی و مهدی زین الدین به یادگار گذاشت و خاطرات سال‌های حماسه را زنده کرد. هر روز ِجشنواره ی چهل و دوم را به یاد هنرمندانِ عزیزِ از دست رفته، نامگذاری کردیم و به بزرگانی ادای احترام کردیم که نامشان با تاریخ سینمای انقلاب اسلامی گره خورده است.

گمان می‌کنم در زمینه تولید محتوا و توجه به مضامین ملی و استراتژیک و تمرکز بر سینمای پرمخاطب، در جشنواره امسال به تعادل رسیده‌ایم و می‌توانیم این تنوع و تکثر و گوناگونی را امتیازی بزرگ برای جشنواره بدانیم. برگزاری اکران های پرشور در استان ها و سالن های مملو از جمعیت این چشم انداز را مقابل دیدگانمان جان بخشید، که اکران سال پیش رو، گرم و پررونق باشد.

تمرکز دوستان و همراهان رسانه‌ای، در خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی برای پوشش رخدادها و آثار جشنواره امسال، کم نظیر بود. بر خود واجب می‌دانم از این همدلی و همراهی تشکر کنم. امیدوارم شور و حال جشنواره، در اکران ۱۴۰۳ جاری باشد.

در بخش بین الملل این دوره، حضور مهمانان، فیلمسازان، اساتید و داوران محترم به بهتر برگزار شدن این بخش انجامید. علاوه بر نمایش فیلم و برگزاری بازار، نشست های تخصصی با حضور این دوستان، بر پا شد و مورد توجه قرار گرفت.

در کنار این عزیزان، دوستانی از هیات‌های بلند پایه سیاسی در ایام جشنواره در کنارمان بودند و به ایده گسترش روابط بین‌المللی در سینمای ایران، جامعه عمل پوشاندند. این تعامل و برنامه‌های مشترک برای آینده سینمای منطقه را مغتنم می دانیم و برای تحقق آن می کوشیم.

چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، با همراهی گروهی بزرگ از فعالان حوزه های مختلف فرهنگی، مدیریتی و رسانه‌ای، به پایان راه خود رسید. خاطرات باشکوه این دوره جشنواره، تجربه‌ای گرانقدر برای همه ما و سینمای ایران است. از همراهان جشنواره در هیات های انتخاب و داوری که مسئولیتی دشوار را بر عهده گرفتند و خستگی ناپذیر و حرفه‌ای و منصفانه فیلم دیدند تشکر می‌کنم، از داوران محترم بخش بین الملل و همچنین از دوستانم در ستاد برگزاری این رویداد که ماهها برای بهتر برگزار شدن جشنواره تلاش کردند، سپاسگزارم. برای خانواده محترم سینمای ایران که در این ده روز، کنار ما بودند، آرزوی سعادت و سربلندی دارم. امینی در پایان سخنان خود از حامیان این دوره از جشنواره، بانک ملی و روبیکا قدردانی کرد و گفت: به لطف بانک سینا سه هزار تسهیل خرید کالا به اهالی رسانه داده شده است. این بانک قبول زحمت کرد و به خانواده شهدا و اهالی سینما نیز ۶ هزار تسهیل خرید کالا خواهد داد. در پایان آرزوی سلامتی، نشاط و سلامت برای همگی شما از خداوند منان مسالت می‌نمایم.»

پس از صحبت‌های مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر ۴۲، کلیپ تصویری گزارش دبیرخانه ملی پخش شد.

در ادامه شهیدی‌فرد عنوان کرد: اهدای جوایز را با برگزیدگان بخش بین‌الملل آغاز می‌کنیم. فیلم‌هایی از ۷۰ کشور جهان در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند. در همین سالن روسای سازمان سینمایی از ۷ کشور منطقه حضور دارند. همچنین هنرمندان و کارگردانان و کارشناسان سینما در یک هفته گذشته در ایران بودند. بخش بین‌‌الملل جشنواره در ۴ بخش فیلم‌ها را به داوری گذاشت و اولین بخشی که امشب برگزیدگان خود را خواهد شناخت، بخش بین‌الادیان است.

سپس کلیپی از فیلم‌های این بخش در ادامه پخش شد و از عبدالستار یارار، علی حنون و بهمن حبشی داورهای بخش بین‌المذاهب دعوت به عمل آمد تا برای اهدای جایزه این بخش روی سن بیایند‌.

دیپلم افتخار بهترین فیلم این بخش به محمود کلاری برای فیلم «تابستان همان سال» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین فیلم این بخش به داریوش یاری برای فیلم «شور عاشقی» اهدا شد.

در ادامه مجری برنامه در راستای همدردی با مردم غزه گفت: بگذارید برای چند دقیقه‌ای درباره یک اتفاق حیرت‌انگیز صحبت کنیم. در سرزمینی که خیلی از ما دور نیست، در یک گوشه جهان بیش از ۴ ماه شاهد یکی از بزرگ‌ترین فجایع بشری هستند.

سپس صحبت‌های مجری کلیپی از مردم غزه و این فاجعه بشری پخش شد.

شهیدی‌فرد گفت: ما هم برای آزادی فلسطین سال‌هاست که تلاش می‌کنیم و پس از سال ۵۷ اهتمام جدی مردم ایران برای آزادی مردم فلسطین است. بیش از ۴ ماه است که بیشتر از ۲۸ هزار جان بی‌گناه به خاک کشیده شده‌اند. این مساله نشانه مسلم نسل‌کشی و اشغالگری است. ادای احترام می‌کنیم به همه شهدای فلسطین در ماه اخیر. دبیرخانه جشنواره ۴۲ به همین دلیل بخش مقاومت را به نام فلسطین روح و دم نام‌گذاری کرده است.

در ادامه شادی زیدان و ولید الدرویش داوران بخش مقاومت روی سن آمدند.

دیپلم افتخار این بخش به محمدحسین حقیقت برای فیلم «پرواز ۱۷۵» اهدا شد.

همچنین سیمرغ بلورین این بخش به خیرالله تقیانی‌پور برای فیلم «قلب رقه» اهدا شد.

محمدحسین حقیقت پس از دریافت جایزه خود گفت: هر خیری به زندگی من برسد؛ قطعا از دعای خیر پدر و مادرم است. همیشه در فیلم‌ها وقتی یکی از همکاران اشتباهی مرتکب شود، پدرم به آن‌ها تذکر می‌دهد و این استدلال را دارد که هر کسی ممکن است اشتباه کند اما ما باید مصحلت کل فیلم را درنظر بگیریم. عزیزان من به عنوان‌ فرزند کوچک سینما می‌گویم که با هر سلیقه و گرایشی باید بمانیم پای هرچیزی که هستیم و این اشتباهات را به فراموشی بسپاریم.

در ادامه کلیپی از بخش جلوه‌گاه شرق در بخش بین‌الملل جشنواره امسال پخش شد.

سلمی مصری، احمد مجتبی زمال، کاتسومی یاناگی جیما، عزیز ژامباکیوو و ابوالقاسم طالبی از جمله داوران مسابقه آسیا بخش جلوه‌گاه شرق برای اهدای جوایز روی سن آمدند.

در ادامه بخش‌هایی از فیلم «بازمانده» با بازی سلمی مصری برای حاضران پخش شد.

جوایز بخش بین الملل چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

سمیرغ بلورین بهترین دستاورد هنری بخش جلوه‌گاه شرق به تاسنیا جمیل بازیگر فیلم «فاطیما» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه این بخش به نسیم باستانی برای فیلم «ظاهر» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی این بخش به محمدعسگری برای فیلم «آسمان غرب» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین فیلم این بخش به ذوالجار گل پوروداش برای فیلم «رویای خواب زمستانی» اهدا شد.

در ادامه‌ کلیپی از گزارش دبیرخانه بخش بین‌الملل چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر پخش شد.

در ادامه این مراسم نوبت به بخش سینمای سعادت رسید و کلیپی درباره این بخش بین‌الملل برای حاضران پخش شد.

وو لانگ، خوزه ماریا لارا، سرگی دورستووی، کارن آویتیسیان، آندره مورگان و هاتف علیمردانی داوران بخش سینما سعادت برای اهدای جوایز روی سن آمدند. احمدرضا معتمدی به دلیل کسالت در این مراسم حضور نداشت.

برگزیدگان بخش سینمای سعادت

سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری این بخش به آنجلوس رالیس برای فیلم «آفرین در عصر سیلاب» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به آلساندرو باردانی برای فیلم «بهترین قرن زندگی من» اهدا شد.

در ادامه ویدیویی از آلساندرو باردانی پخش شد که درباره دریافت این جایزه و حس و حال خود توضیح داده بود.

سیمرغ بلورین بهترین کارگردان در این بخش به آلخاندرو روخاس و خوآن واسکوئز برای فیلم «در بدو ورود» اهدا شد.

جایزه ویژه هیات داوران بخش سینمای سعادت به محمود کلاری برای فیلم «تابستان همان سال» اهدا شد‌.

او پس از دریافت جایزه گفت: خیلی ممنونم. من خواهش می‌کنم از تهیه کننده فیلم آقای اوجی که اینجا تشریف بیاورند. بدون همراهی ایشان این فیلم ساخته نمی‌شد.

سیمرغ بهترین فیلم در این بخش به استفان کوماندراف برای فیلم «به درس‌های بلاگا» اهدا شد.

سپس ویدیویی از این کارگردان در سالن پخش شد.

در ادامه محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی همراه با دو دختر خود روی سن حاضر شد و به بیان صحبت‌های خود پرداخت.

وی سخنان خود را با دعای تحویل سال شروع کرد و گفت: سال جدید سینمای ایران را به همه شما عزیزان تبریک می‌گویم. سلام و درود دارم خدمت شما عزیزان حاضر ارجمند. سال گذشته لحظات تلخ و شیرینی برای سینمای ایران رقم خورد؛ تلخ به معنای درگذشت سینماگران بزرگ ایران مثل آقای مهرجویی، خانم پروانه معصومی، آقای آتیلا پسیانی و خاطرات تلخ دیگری مانند بحث معیشت و اقتصاد و امنیت شغلی سینماگران که در جلسات مکرر مسایل خود را مطرح کردند. ما همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کردیم این مشکلات را برطرف کنیم البته که این مسایل ادامه دارد و سعی داریم که همه آنها را در جلسات متعدد همراه وزیر محترم ارشاد برطرف کنیم.

وی ادامه داد: در دوران کرونا و پساکرونا و اغتشاشاتی که شکل گرفته بود که سینمای ایران در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با تنفس مصنوعی ادامه حیات داد. خوشبختانه در حال حاضر جان گرفته است و امروز شرایط مطلوبی دارد. مخاطبانی که از سینما قهر کرده بودند، فیلم های سینمای امسال را دیدند. احیای سینمای ایران با فروش خوبی رقم خورد و برخی از دوستان نقد می‌کنند که چرا جای برخی از آثار خالی بود و من می‌گویم اگر سینما را یک خانواده در نظر بگیریم که پدر آن کرایه خانه را پرداخت نکرده باشد و مادرش بیمار باشد، شما در چنین خانواده‌ای چه می‌کنید؟ آیا در چنین شرایطی برای بچه‌های خانواده شاهنامه می‌خوانید؟

رییس سازمان سینمایی تاکید کرد: برای دوستانی که نقد می‌کنند چرا برخی فیلم ها حضور ندارند، باید بگویم که ما باید ابتدا اقتصاد سینما را درست می‌کردیم و در برنامه های آتی به مسایل دیگر بپردازیم.

خزاعی یادآور شد: در ۴۰ سال گذشته، ۵۷۰ سالن سینما ساخته که به همت دولت ۲۵۰ سالن به آن اضافه شده است. تمام تلاش ما این است که تا پایان دولت سالن‌های سینما را به ۱۰۰۰ سالن برسانیم که جهش خوبی در سینما است.

وی ادامه داد: علی رغم اینکه برخی فکر می‌کنند تولیدات سینمای ایران خوابیده است بالغ بر ۴۳۰۰ مستند کوتاه، تله فیلم، فیلم و غیره در سینمای ایران تولید شده است. همچنین سیاه نمایی از سینمای ایران رخت بربسته است اما این به معنای این نیست که ژانرهای مختلف در سینما تقویت نشود، ما به آثار مختلف نیاز داریم. سینما باید خوبی‌ها، زشتی‌ها و پلیدی‌ها را بییند و امیدوارم شاهد آثار خوبی در سینما باشیم؛ آثاری با رعایت اصول ما و مسائل شرعی. من شعاری مطرح کردم که سازمان سینمایی بر اساس آن پیش می رود و از ما نخواهید که آن را نقض کنیم.

رییس سازمان سینمایی بیان کرد: آخرین نکته اگر بخواهیم همدلی در سینمای ایران برجا باشد، باید از دو قطبی بودن در سینما جلوگیری کنیم. درست است که منافع برخی در دو قطبی بودن سینما است اما ما باید تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد. بحث دامن زدن به دو قطبی بودن در رسانه‌ها مطرح بود در حالی که باید بخش خصوصی با همکاری بخش دولتی از سینمای ایران حمایت کند.

وی درباره حضور سازمان‌ها و ارگان‌ها در جشنواره فجر ۴۲ مطرح کرد: این بحث به امروز سینمای ایران برنمی‌گردد. بزرگان زیادی در همین سینمای ایران کار خود را با حمایت نهادها ادامه دادند و امروز چه شده که حضور نهادها را نقد می‌کنند؟ صادقانه از بخش خصوصی، حوزه هنری، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، صدا و سیما و بنیاد سینمایی فارابی… تشکر می‌کنم.

خزاعی گفت: ما باید برای اعتلای سینمای قدرتمند، تولید آثار، تصویرسازی درست و پیشرفت کشورمان و همچنین تقویت جامعه و خانواده و امید به آینده همصدا باشیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه بین‌الملل نیز اتفاقی که در غزه می‌افتد، بی‌سابقه است و در ۱۰۰ سال اخیر همچین اتفاقی نداشتیم چرا که بالغ بر ده هزار کودک و خردسال در جنگ نابرابرانه کشته شدند. روز به روز جریان مقاومت ریشه‌دارتر خواهد شد و هر خردسالی که به شهادت می‌رسد، کودکان دیگر وارد میدان می‌شوند. امروز باید سینمای ایران و ۷۰ کشوری که در جشنواره حضور داشتند، برای غزه تصویرسازی کنند و مقاومت مردم فلسطین و غزه را به رخ بکشند. خواهش می‌کنم مردم فلسطین و غزه را یک دقیقه بی وقفه تشویق کنید.

شهیدی فرد عنوان کرد: این نکته را ضمن یادآوری صحبت‌های آقای امینی عرض می‌کنم که از طرف آقای امینی ۶ هزار وام ۱۰۰ میلیون تومانی برای اهالی سینما درنظر گرفته شده است.

محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی مهمان بخش دیگر آیین اختتامیه بود و همراه با گروه نوازندگان به اجرای زنده پرداخت.

شهیدی‌فرد با ادای احترام به درگذشتگان سینما گفت: ادای احترام داریم به کسانی که سال‌های پیش در همین سالن و روی صندلی‌ها نشسته بودند اما اکنون تنها یادشان با ماست.

در ادامه کلیپی از خاطرات سینمای ایران و درگذشتگان سینمای ایران پخش شد‌.

در بخش دیگر این مراسم کلیپ مسابقه ملی ایران پخش شد و با پخش این کلیپ اهدای جایزه بخش نگاه ملی آغاز شد که اولین جایزه به جایزه ویژه شهید سردار قاسم سلیمانی تعلق داشت.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، زینب سلیمانی فرزند شهید قاسم سلیمانی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی و مجتبی امینی دبیر جشنواره برای اهدای جایزه نگاه ملی ویژه حاج قاسم سلیمانی روی سن آمدند.

سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی و جایزه شهید قاسم سلیمانی به حبیب والی‌نژاد تهیه‌کننده فیلم «آسمان غرب» اهدا شد‌‌.

رسانه سینمای خانگی- «پرواز ۱۷۵»؛ یک نگاه متفاوت به جنگ

کارگردان در فیلم «پرواز ۱۷۵»، نگاه بیننده را نه به سفر زمینی قدیمیِ پر از گلوله و توپ و تانک و غبار با دشت‌هایی پر از گل‌های لاله و تپه و تنه‌های بی سر نخل‌های سوخته باوقار که به سفری نو در اعماق آب‌های اروندِ پر از اسرار ناگفته ماندگار می‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، من از رنگین کمان هفت رنگ نقد، رنگ آبی آسمانی انگشتر شهید را پسندیدم. زیرا آن رنگ، هوشم را به آسمان و گوش جانم را به ندای آسمانی ها می سپارد که می گویند «در زمانه ای که در آن سوی جهان، صاحبان کمپانی های عظیم فیلمسازی مجهز به پیشرفته ترین تکنولوژی زمان، سرمایه های میلیارد دلاری خود را به پای خیل عظیمی از متخصصان میان‌سال و کهن‌سال سپیدموی سیاه‌دل سینمای “پرن” و “دهشت” و “خشونت” می ریزند تا قهرمانان پوشالی داستان هایشان، خیالات شیطانی بیننده را نگران جاماندن از پرواز ۶۶۶ به مقصد “کابالا” کنند، در این سوی جهان اما در موسسه ای با اندیشه متبرک به آیات رحمانی، فیلم ساز سیاه‌موی سپیدقلبی در عنفوان جوانی، با سرمایه ای غیر دولتی و نه سازمانی و ارگانی، در بخش نگاهی نو با تکیه بر تجاربی طولانی و انسانی، فیلمی را به نمایش می کشد که دغدغه قهرمانش، کمالات انسانی بینندگان را نگران جاماندن از پرواز ۱۷۵ به مقصد بهشت می کند!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان نوجوان فیلم، به نوجوان من می گوید برای زنده ماندن بجنگ و درخت خانواده (پدر) را به عرق جبین تلاش خود آبیاری کن تا عرق شرم نگاه مادر و خواهرت را بر جبین خسته پدر نبینی!

من این فیلم را می ستایم. زیرا گردن بند قهرمان نوجوان فیلم، نماد شیاطین نیست، تصویرمردی است واقعی که جان خود را در میدان راستین نبرد با غاصبان سرزمین و نوامیس وطن نثار کرد؛ قهرمانی جاودان بنام شهید محمد جهان آرا!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان جوان فیلم، سیلی نقد هشدار پدر جانبازش را می خورد تا فریب حلوای نسیه دروغ سازان دغل باز را نخورد!

من این فیلم را می ستایم زیرا قهرمان میان‌سال فیلم، به عنوان مدیری انیس و هم درد، خشم سرکوب شده دوران جنگ و شکوه فروخورده پس از جنگ را نه بر سر بیماران که بر صورت بیمارسازان خالی می کند تا بفهماند که به دریا رفته می داند مصیبت های طوفان را!

من این فیلم را می ستایم. زیرا کاراکتر مادر کهن‌سال فیلم، بعد از عمری حرمان، اینک یکه و تنها در آغوش اروند و هنوز در جستجوی نشانی از فرزند، اندوه را به سخره می گیرد و بر غم، لبخند تمسخر می زند تا مبادا خفتگان اروندرود و یا حتی مادران انتظار، اشک پیروزی صبر را، ناله های بی قراری بپندارند!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان پدر کهن‌سال فیلم که کنج بیمارستان را نه گرداب رنج که محراب عروج خود ساخته است، با زبان سکوت فریاد می زند که شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است!

من این فیلم را می ستایم. زیرا در این قرن شیطانی، مانیفست جسورانه کارگردان این فیلم ربانی، تبدیل کلام قرآنی به درام قرآنی است؛ بی هیچ اضطرابی از اندیشه های شبه شیطانی.

هنر فیلمساز، نه نمایش تروکاژهای چشم نواز و نه به رخ کشیدن دکوپاژهای هوش نواز و نه بزرگ نمایی پروداکشن های جیب نواز بلکه بیان متعالی یک اندیشه و یک احساس روح نواز است. زیرا به زعم او، هنر آن نیست که در آن سالن تاریک به مدد پندار پدیده فای (ماندگاری چند ثانیه ای تصویر بر شبکیه چشم بعد از حذف تصویر از جلوی چشم)، مردمک سیاه را با قدم های تند و کند به تعقیب فریم های متحرک خیال به این سوی و آن سوی بدوانیم. هنر آن است که از آن فضای کم نور به مدد دیداری ساده از حقیقت یک خیال، بادامک دوّار شعور را با بیانی استوار به روشنایی صراطی پایدار بکشانیم.

کارگردان اما در این اثر، نگاه ملول بیننده را نه به سفر زمینی قدیمی پر از گلوله و توپ و تانک و غبار با دشت هایی پر از گل های لاله و تپه و تنه های بی سر نخل های سوخته باوقار که به سفری نو در اعماق آب های اروند پر از اسرار ناگفته ماندگار می برد تا در معیت داستان در خاک فروخفتگان این بار با روایت قصه درآب فرورفتگان، به آن سوال بی جواب قدیمی که می پرسد «آیا آنها که به اروند رفتند هنوز بازنگشته اند؟» پاسخ دهد که آن ها که به اروند رفتند، به سبحانک یا لااله الا انت یونس و تعمید یحیی، یادگار جسم را به ماهیان اروند سپردند تا با صعود آزاد روح به عرش جاودان «هُو»ی عروج کرده در مقام راضیه مرضیه مطمئنه جای خوش کنند! مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک/ چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم؛ ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست/ به امید سر کویش پرو بالی بزنم و اما آن انگشتری که به رنگ آبیِ آسمان است نه صرفا تذکاری برای عهد و ایمان که فزاینده نور دیدگان مادران، مژده وصال منتظران و مزد در جستجوی معاش نوجوان است. چرا که شهیدان مزد نمی گیرند ولی مزد می دهند.

کارگردان در چند سکانس شاخص به فرم قرآنی خود می رسد. زیرا در نقطه اوج این چند سکانس، اندیشه و احساس تلاقی کرده، بیان متعالی اندیشه و احساس منتقل می گردد. کارگردان در انتخاب بازیگر نقش حاج محمد (جمشید هاشم پور) هوشمندانه عمل کرده است. استاد هاشم پور که از پیش و در طول سال های جنگ به مدد یک عمر تلاش بی وقفه هنری در آفرینش قهرمانی افسانه ای، به نوبه خود، هزاران قهرمان حقیقی را پرورانده و در پرواز تک تک آنها اشک حرمان ریخته، در سکانس دیدار با پسر، نه تنها در بستر حقیقی خستگی بازنشستن از رزم هنری که بر تخت خلاقیت کاراکتری در حسرت شهادت، دست های لرزانش را بر چشمان نگرانش می گذارد تا اغیار دروغ پرداز غنیمت خوار را نبیند اما همین که به اصرار پسرش، نگاه خسته اش به نور آسمانی انگشتر یار می درخشد و بوی خوش وصل فضای مشامش را عطرآگین می کند، آن حنجره خشکیده از فریاد و آن لبان و لسان ساکت از گفتار، ناگهان جمله ای را بر زبان جاری می کند یادآور حسرتی جانگداز «من از آن پرواز جا ماندم… من از آن پرواز جا ماندم…»

به جرئت می توان گفت که این دیالوگ کوتاه، از موثرترین دیالوگ‌هایی است که جمشید هاشم پور در طول زندگی بازیگری خود بر زبان آورده است. زیرا این دیالوگ رحمانی، نگاه قرآنی کارگردان را به زیبایی و کمال تفسیرمی کند «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا؛ مردانی از مومنین به عهدی که بر ذمه آنها بود، وفا کردند. گروهی از آنان در راه خدا به شهادت رسیدند و گروهی نیز در انتظار شهادت به سر می برند؛ بی هیچ تغییر و تبدیل در پیمان!»

در شاه سکانس شهادت حاج محمد، استفاده صحیح از نورپردازی، انتخاب زاویه درست و قاب مناسب دوربین، میزانسن دقیق و بازی استیلیزه و بی اغراق بازیگر، به فرمی می رسد که در نقطه اوج سکانس یعنی شهادت و عروج حاج محمد، عقل و حس دست به دست هم می دهند تا بیان متعالی اندیشه و احساس کارگردان فیلم در اشک های ناخودآگاه بیننده متبلورشده، با شکوه ترین نمایش شهادت یک شهید بر پرده عریض سینمای ایران و بلکه جهان ثبت شود.

بی تردید استاد هاشم پور آن لحظه را زندگی کرد و حقیقتا بر این باورم که پاداش شهداء به این استاد ارزشمند؛ تقدیم «مدال طلای شهادت» است، سیمرغ بلورین جشنواره فجر طفیلی آن! هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما

و اما ثریا قاسمی، اسطوره کاراکترپرداز نقش مادر در سینمای ایران، بعد از خلق آن همه کاراکترهای فراموش نشدنی برای آفرینش و نمایش مادرهای ستودنی، این بار اما در پرواز ۱۷۵، در دو شاه سکانس از فیلم، حاصل تمام عمر هنری اش را به یادگار ثبت می کند. در سکانس هواپیما، ابتدا در نمایی مدیوم از پروفایل مادر که در فورگراند نما، تصویر ناواضح کودکی که در کنارش نشسته نیز دیده می شود (کنایه از اینکه شهید زنده است و همیشه در کنار مادر مراقب وی بوده است)، مادر را که از شوک این ماجرای پرپیچ و خم انگشتر، هنوز در اندیشه خویش در جستجوی حل معماست می بینیم.

نما عوض می شود به نمایی کلوز شات از روبروی مادر که انگشتر را بار دیگر و اینبار با نگاهی دیگر می کاود و با سرعت نور، لحظاتی را از خاطراتی دور به اکران نگاه هشیار می آورد و دقیق می نگرد و کارگردان و بیننده نیز به همراه وی خوب می نگرند و ناگهان همراه با کاراکتر مادر، خود واقعی بانو ثریا قاسمی و نیز کارگردان و بیننده، همه با هم به شهودی یقینی می رسند و آن اینکه اصل این ماجرا یک یادآوری و هشدار به همه مردم ایران است که «لحظه پرواز نزدیک است آبرویت را نریزد دل!»

و درست در این لحظه است که جویبار اشک یقین مادر به سرشک خلاقیت کارگردان و این هر دو به رود عظیم اشک‌های هم پنداری بیننده که همگی از کوهی به نام دغدغه ناهشیار سرچشمه گرفته است، می پیوندند تا با تارهای صوتی مدیر ایثارگر آسایشگاه (جعفر دهقان) همصدا شده، هشداری نزدیک به فریاد را به گوش شعور جنگ ندیدگان فرصت طلب «صم بکم عمی فهم لایرجعون» برساند که «فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما» … نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد!

و اما در شاه سکانس آخر فیلم، در آن نور گلدن تایم مثال زدنی و آن میزانسن بیاد ماندنی، خصوصا سبکِ بازیِ ترکیبی غافلگیر کننده و بشدت “باورکردنی” بانو ثریا قاسمی، چنان چنگی بر قلب بیننده زده می شود که موسیقی آریا عظیمی نژاد هم نمی تواند صدای هق هق گریه های بیننده رابپوشاند.

رسانه سینمای خانگی- «اوپنهایمر» برندۀ بزرگ جوایز منتقدان

«اوپنهایمر» برنده بزرگ جوایز انتخاب منتقدان شد و هشت جایزه از جمله بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگر نقش مکمل مرد را به خانه برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مراسم اعطای جوایز سالانه انتخاب منتقدان (Critics Choice Awards) برگزار شد و فیلم «اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان برنده هشت جایزه شد و «باربی» ساخته گرتا گرویگ هم موفق به کسب جایزه در شش شاخه شد.

جایزه بهترین بازیگر زن هم به اما استون برای فیلم »بیچارگان» رسید و پل جیاماتی هم برای فیلم «جاماندگان» بهترین بازیگر مرد نام گرفت.

در بخش تلویزیونی نیز سریال‌های «خرس»، «وراثت» و «مشاجره» هر کدام به ترتیب جوایز متعدد بازیگری را دریافت کردند و برنده جوایز بهترین سریال‌های کمدی، سریال درام و مینی سریال شدند.

«خرس» و «مشاجره» هر کدام چهار جایزه به خانه بردند و سه جایزه هم به سریال «وراثت» اختصاص یافت.

فهرست برندگان مهمترین بخش‌های جوایز انتخاب منتقدان  ۲۰۲۴ را در زیر مشاهده کنید:

  بهترین فیلم

      اوپنهایمر – برنده
     داستان آمریکایی
     باربی
     رنگ بنفش
     جاماندگان
     قاتلان ماه کامل
     استاد
     زندگی‌های گذشته
     بیچارگان
     سالتبرن

بهترین بازیگر مرد

     پل جیاماتی – جاماندگان – برنده
     بردلی کوپر – استاد
     لئوناردو دی کاپریو – قاتلان ماه کامل
     کولمن دومینگو – راستین
     کییان مورفی – اوپنهایمر
     جفری رایت – داستان‌های آمریکایی

بهترین بازیگر زن

     اما استون – بیچارگان (برنده)
     لیلی گلادستون – قاتلان ماه گل
     ساندرا هولر – آناتومی یک سقوط
     گرتا لی – زندگی های گذشته
     کری مولیگان – استاد
     مارگو رابی – باربی

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد

   رابرت داونی جونیور – اوپنهایمر (برنده)
     استرلینگ کی براون – داستان آمریکایی
     رابرت دنیرو – قاتلان ماه گل
     رایان گاسلینگ – باربی
     چارلز ملتون – می دسامبر
     مارک روفالو – چیزهای بیچاره

بهترین بازیگر نقش مکمل زن

     داواین جوی راندولف – جاماندگان (برنده)
     امیلی بلانت – اوپنهایمر
     دانیل بروکس – رنگ بنفش
     آمریکا فررا – باربی
     جودی فاستر – نیاد
     جولیان مور – می دسامبر

بهترین بازیگر مرد/بازیگر جوان

      دومینیک سسا – جاماندگان (برنده)
     ابی رایدر فورستون – خدایا آنجایی؟ منم، مارگارت
     آریانا گرینبلات – باربی
     کالاه لین – ونکا
     میلو ماچادو گرانر – آناتومی یک سقوط
     مادلین یونا ویلز – خالق

بهترین گروه بازیگری

     اوپنهایمر (برنده)
     هوا
     باربی
     رنگ بنفش
     جاماندگان
     قاتلان ماه کامل

بهترین کارگردان

     کریستوفر نولان – اوپنهایمر (برنده)
     بردلی کوپر – استاد
     گرتا گرویگ – باربی
     یورگوس لانتیموس – بیچارگان
     الکساندر پین – جاماندگان
     مارتین اسکورسیزی – قاتلان ماه کامل

بهترین فیلمنامه اصلی

     باربی – گرتا گرویگ، نوآ باومباک (برنده)
     هوا – الکس کانوری
     جاماندگان – دیوید همینگسون
     استاد – بردلی کوپر، جاش سینگر
     می دسامبر – سامی برچ
     زندگی های گذشته – سلین سانگ

بهترین فیلمنامه اقتباسی

     داستان آمریکایی – کورد جفرسون (برنده)
     خدایا اونجا هستی؟ من هستم، مارگارت – کلی فرمون کریگ
     همه ما غریبه ها – اندرو هی
     قاتلان ماه گل – مارتین اسکورسیزی، اریک راث
     چیزهای بیچاره – تونی مک نامارا
     اوپنهایمر – کریستوفر نولان

بهترین فیلمبرداری

     هویته ون هویتما – اوپنهایمر (برنده)
     متیو لیباتیک – استاد
     رودریگو پریتو – باربی
     رودریگو پریتو – قاتلان ماه گل
     رابی رایان – چیزهای بیچاره
     لینوس ساندگرن – نمکزار

بهترین طراحی تولید

     باربی (برنده)
     سالتبرن
     اوپنهایمر
     قاتلان ماه کامل
     چیزهای بد
     شهر سیارکی

بهترین تدوین

     جنیفر لم – اوپنهایمر (برنده)
     ویلیام گلدنبرگ – هوا
     نیک هوی – باربی
     یورگوس ماوروپساریدیس – بیچارگان
     تلما شونمیکر — قاتلان ماه کامل
     میشل تسورو – استاد

بهترین فیلم کمدی

     باربی (برنده)
     داستان های آمریکایی
     پایین
     جاماندگان
     به دل نگیر

بهترین انیمیشن بلند

     مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی (برنده)
     پسر و مرغ ماهیخوار
     اِلمنتال
     نیمونا
     لاک‌پشت‌های نینجای جهش‌یافته نوجوان: آشوب جهش‌یافته
     آرزو

بهترین فیلم خارجی زبان

      آناتومی یک سقوط (برنده)
     گودزیلا منفی یک
     روزهای عالی
     انجمن برف
     طعم چیزها
     منطقه مورد علاقه

بهترین موسیقی متن

     لودویگ گورانسون – اوپنهایمر (برنده)
     جرسکین فندریکس – بیچارگان
     مایکل جیاکینو – انجمن برف
     دانیل پمبرتون – مرد عنکبوتی: درمیان دنیای عنکبوتی
     رابی رابرتسون – قاتلان ماه کامل
     مارک رونسون، اندرو وایات – باربی

رسانه سینمای خانگی- انتصاب دبیر جشنواره فیلم کوتاه با راهبردهای ده‌گانه

رئیس سازمان سینمایی کشور در حکمی مهدی آذر پندار را به عنوان دبیر چهل و یکمین دوره‌ جشنواره‌ فیلم کوتاه تهران منصوب کرد.

به گزارش سینمای خانگی از سازمان سینمایی؛ متن حکم محمد خزاعی برای این رویداد مهم حوزه سینمای کوتاه کشور به این شرح است: نظر به دانش، تعهد و حسن سابقه به موجب این حکم به عنوان «دبیر چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» منصوب می‌شوید. امید است با اتکال به پروردگار متعال و با عنایت به افق‌های ترسیم شده در نقشه گام دوم انقلاب اسلامی و راهبردهای کلان سازمان سینمایی نکات زیر را در برگزاری چهل و یکمین دوره‌ جشنواره‌ فیلم کوتاه سرلوحه قرار دهید:

۱- برنامه ریزی برای برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران در تعدادی از استان های منتخب به جهت فراگیری بیشتر جشنواره و بهره‌مندی هر چه بیشتر علاقه‌مندان فیلم کوتاه از آثار جشنواره در استان‌ها

۲- تداوم توجه ویژه به ظرفیت‌ها و استعدادهای استان‌ها و مناطق مختلف کشور با تکیه بر مفهوم عدالت فرهنگی و تقویت حضور فیلمسازان استانی در بین اثار منتخب جشنواره
۳- پرهیز از هرگونه تشریفات زائد و اهتمام به اصل صرفه جویی

۴- تداوم رویکرد حمایتی از تنوع گونه‌ها در جشنواره با تاکید بر اصل امید، اخلاق و آگاهی

۵- تقویت سینمای ملی و بومی و توجه به اقلیم‌ها

۶- بهره‌گیری از جوانان متعهد و متخصص و اهالی فرهیخته جامعه‌ فیلم کوتاه در بخش‌های مختلف اجرایی و راهبری جشنواره

۷- توجه به مقوله‌ی دیپلماسی فرهنگی در حوزه بین‌الملل، ایجاد ارتباط با جشنواره‌های همسو و مهیا کردن بستری مناسب برای حضور کشورهای صاحب سینما بویژه کشورهای دارای مشترکات دینی، فرهنگی و گفتمانی

۸- استفاده از چهره های متعهد متخصص داخلی و خارجی در کارگاه های آموزشی و فضاهای جنبی جشنواره

۹- تلاش برای پیوند دادن ظرفیت جشنواره‌های منطقه ای و همراستا کردن آنان با ظرفیت جشنواره فیلم کوتاه تهران

۱۰- توجه به مباحث روز، دغدغه های ملی و اساسی کشور، مباحث استراتژیک حوزه بین الملل و نگاه‌های امیدآفرین در انتخاب آثار جشنواره

رسانه سینمای خانگی- کشتی سیار سینمایی راه می‌افتد

استاندار مازندران بر افزایش جذابیت در سینماهای کشور تاکید کرد و گفت: کَشتی سیار سینمایی در دریای مازندران راه‌اندازی شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیدمحمود حسینی پور روز چهارشنبه در دیدار معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی کشور در ساری با اشاره به گردشگر پذیر بودن مازندران و ورود میلیون ها مسافر و گردشگر به این استان، افزود: از جمله مواردی که می تواند در صنعت سینمای کشور تحول اساسی ایجاد کند و برای مخاطبان نیز جذابیت داشته باشد، سرمایه گذاری در حوزه سینمای دریایی است.

وی اظهارداشت: راه اندازی کَشتی سیار سینمایی در استان مازندران علاوه بر ایجاد جذابیت در بین مخاطبان، به صنعت سینمای کشور نیز کمک شایانی خواهد کرد.

مقام عالی دولت در مازندران، با اشاره به وجود تنوع فرهنگی در مازندران، خاطرنشان کرد: این استان در ایام تعطیلات میزبان میلیون ها مسافر و گردشگر از اقصی تقاط کشور است و به نوعی ۲۳ درصد جمعیت کشور به فاصله زمانی سه ساعت به این استان می رسند و سرمایه گذاری در صنعت سینمای دریایی در این خطه ضروری است.

حسینی پور بر لزوم راه اندازی نهضت ایجاد سینما در کشور تاکید کرد و گفت: یکی از سیاست های قطعی دولت سیزدهم، مردمی سازی کارها بوده و نسبت به این مهم نیز مصمم است.

استاندار مازندران با بیان اینکه در حوزه مردمی سازی نیز تاکنون کارهای مطلوبی در مازندران انجام شده است، افزود: در حوزه سینما نیز مردمی سازی امور می تواند بسیار اثرگذار باشد.

وی اظهار کرد: در بسیاری از کشورهای جهان، سینما توسط خود هنرمندان و در قالب شرکت های تعاونی اداره می شود.

وی با اشاره به وجود شخصیت های سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار در تاریخ، فرهنگ و تمدن مردم مازندران، گفت: در صورتی که در این استان نسبت به تشکیل و راه اندازی شرکت تعاونی نیما یوشیج و یا بسیاری دیگر از شخصیت ها اقدام شود، جمع بسیاری از هنرمندان و حتی خیران نیز سهام دار این شرکت خواهند شد.
استاندار مازندران ادامه داد: در صورتی که در هر استان کشور یک شرکت تعاونی هنرمندان ایجاد و وارد بورس شود، بسیاری از مشکلات فراروی این قشر نیز رفع خواهد شد.

حسینی پور افزود: این شرکت های تعاونی توسط خود هنرمندان اداره می شود و بسیاری از مردم و حتی خیران نیز سهام دار این شرکت خواهند شد.

وی تولید محتوا را از جمله مولفه های تاثیرگذار در صنعت سینمای کشور دانست و گفت: مازندران دارای سوژه های جذابی است که سرمایه گذاری در آنها می تواند به صنعت سینمای کشور کمک کند.

وی از آیت الله کوهستانی، آیت الله جوادی، علامه حسن زاده آملی، نیما یوشیج و بسیاری دیگر از افراد به عنوان شخصیت های تاثیرگذار در تاریخ کشورمان یاد کرد، افزود: تولید محتوا در این بخش نیز باید در صنعت سینمای کشور مورد توجه قرار گیرد.

وی بیان کرد: نخستین حکومت علویان در مازندران تشکیل و راه اندازی شد که این بزرگترین سرمایه معنوی برای کشور است و سرمایه گذاری و تو لید محتوا در این بخش نیز باید مورد توجه سینماگران قرار گیرد.

استاندار مازندران تاکید کرد که در سند آمایش سینما باید از ظرفیت استان ها به شکل مطلوب استفاده کرد.
وی گفت: جبهه هنرمندان قوی و ارزشی در کشور باید تشکیل و راه اندازی شود تا بتوانند در برابر برخی جریان های سیاسی مقابله کنند.

مقام عالی دولت در مازندران اضافه کرد: می توانیم از سینما نیز برای انسجام خانواده ها به شکل مطلوب استفاده کرد.


معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی کشور امروز چهارشنبه در سفر یکروزه به استان، با استاندار مازندران تفاهمنامه همکاری امضا کرد. گسترش و توسعه برنامه ها و فعالیت ها و ایجاد زیرساخت های سینمایی و بهره گیری از قابلیت ها، امکانات و ظرفیت های فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی استان ها از مفاد این تفاهمنامه همکاری است که به امضای استاندار مازندران و رئیس سازمان سینمایی رسیده است.

ارتقاء و تعالی هنر فاخر سینما و تصویر، غنی سازی جریان تولید سینمایی ایران بر اساس اولویت های سند تحول دولت مردمی و سند تحول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمایت از تولیدات و آموزش های سینمایی در استان ها و شهرستان ها و همچنین ایجاد فرصت مناسب برای هنرمندان و جوانان علاقه مند و مستعد در استان ها و شهرستان ها برای شکوفایی استعدادها و ظهور توانمندی ها و خلاقیت های آنان با رویکرد عدالت فرهنگی از دیگر اهداف این تفاهمنامه همکاری است.

رسانه سینمای خانگی- روایتی از نقش ایرانی‌ها در وقایع پیش از عاشورا

 تهیه کننده انیمیشن سینمایی «شمشیرو اندوه» گفت: نقش ایرانیان در شکل‌گیری تاریخ اسلام به علاوه در شهرهای مدائن و خراسان اهمیت بسیاری داشته است. قهرمان این اثر نیز قبل از متن عاشورا قرار دارد نه در واقعه عاشورا؛ بعد از واقعه شهادت امام حسن(ع) تا قیام عاشورا اتفاقاتی می‌افتد که قهرمان در این بین قصه خود را روایت می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی جعفری جوزانی تهیه کننده انیمشین شمشیر و اندوه که امسال در چهل‌و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر حضور دارد، درباره اثر خود به خبرنگار سینمایی ایرنا، گفت: ایده این انیمیشن از بازی سفیر عشق گرفته شد. این بازی که موفقیت‌هایی را به دست آورد و با استقبال خوبی مواجه شد باعث شد به سمت تولید انیمیشن سینمایی آن نیز حرکت کنیم.

وی ادامه داد: استراتژی ما نیز این است که زنجیره محتوایی یک اثر را تکمیل کنیم. ایده ما این بود که انیمیشن سینمایی سفیر عشق را کار کنیم اما بعد از ورود تصمیم گرفتیم این مسیر را دست خوش تغییر کنیم و برهه دیگری را برای روایت برگزینیم.

جعفری جوزانی با اشاره به ساخت یک انیمیشن با توجه به بازی آن در ایران و جهان گفت: در دنیا ممکن است از یک بازی موفق، انیمیشن ساخته شده باشد و یا یک فیلم موفق، منجر به تولید بازی و در نهایت انیشمن شده باشد. شمشیر و اندوه نیز از این رو با عنایت به بازی سفیرعشق تولید شد.

این تهیه کننده ادامه داد: تلاش کردیم به سراغ برهه‌هایی برویم که کمتر به آن توجه شده و نقش ایرانیان در تاریخ اسلام را به همه دنیا و به مخاطبان نشان دهیم.

وی افزود: نقش ایرانیان در شکل‌گیری تاریخ اسلام به علاوه در شهرهای مدائن و خراسان اهمیت بسیاری داشته است.

جوزانی با تاکید بر شعار سازندگان این انیمیشن گفت: شعار ما این است که بگوییم انیمیشن فقط برای بچه ها نیست، می‌تواند برای بزرگسالان نیز باشد و مورد استفاده آن ها هم قرار گیرد.

وی فضای انیمیشن را فولکلوریک و به دور از سنت‌گرایی دانست و ادامه داد: تلاش ما این بود که فضایی در قالب داستان های هزار و یک شب و روایتی قهرمان محور در جنبه داستانی داشته باشیم.

جوزانی با تاکید بر فضاسازی منحصر به فرد اثر گفت: سعی کردیم فضاسازی اثر ما منحصر به فرد باشد. جغرافیای منطقه را به خوبی می‌شناسیم و سعی کردیم با تلفیقی از معماری ایرانی و هزار و یک شبی منطقه بین‌النهرین، فضای بصری جذابی داشته باشیم و البته قصه ما یک قصه اکشن درام باشد تا بتواند مخاطب حتی مخاطب بزرگ‌سال را نیز جذب کند.

وی درباره داستان این انیمیشن گفت: قهرمان ما قبل از متن عاشورا قرار دارد نه خود واقعه عاشورا؛ آن هم در زمانی که امام حسن مجتبی(ع) به شهادت می‌رسند و معاویه دستور قتل وفاداران به حضرت را در شهر مدائن صادر می‌کند.

تهیه کننده این اثر ادامه داد: بعد از واقعه شهادت امام حسن تا قیام عاشورا اتفاقاتی می افتد که قهرمان روایت ما در یک شکل اکشن-درام قصه خود را روایت می‌کند و تلاش می‌کند خود را به کربلا برساند.

جوزانی تشریح کرد: این یک اتفاق تاریخی است و بستر روایت قصه ما کودکی است که خانواده اش را از دست می‌دهد و به واسطه عموی خود از مدائن نجات پیدا می‌کند و به جای امنی برده می‌شود. او با حس گرفتن انتقام خانواده بزرگ می‌شود و کینه ای را پرورش می‌دهد و اتفاقی در این سفر قهرمانی برایش می‌افتد تا در نهایت به شهر مدائن بازگردد.

انیمیشن سینمایی شمشیر و اندوه به تهیه کنندگی مهدی جعفری جوزانی و کارگردانی عماد رحمانی است. مدیر دوبلاژ این انیمیشن حسام صادقی نیکو و زهره شکوفنده و امیر غفارمنش از دوبلورهای این اثر هستند.

رسانه سینمای خانگی- جشنوارۀ فیلم امام رضا (ع) مقدمه‌ای برای جشنواره فجر است

مدیر بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی فرهنگی و هنری امام رضا(ع) گفت: این رویداد ریل‌گذاری برای ارائه آثار فاخر سینمایی جهت ارائه به جشنواره بین‌المللی فیلم فجر است.

به گزارش سینمای خانگی، فرهاد قائمیان در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: جشنواره امام رضا(ع) و در کل چنین حرکت‌های جریان‌ساز می‌تواند تاثیر بیشتری روی کل جشنواره‌ها خصوصا جشنواره فجر که پیشانی امور سینمایی کشور است، بگذارد.

وی در این‌باره که امسال با توجه به تلاقی جشنواره امام رضا با جشنواره بین‌المللی فیلم فجر آیا چنین رویدادی می‌تواند زمینه‌ساز ارائه آثار فاخری در باب امام هشتم برای ارائه و عرضه در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر باشد؟ گفت: قطعا این اتفاق خواهد افتاد.

زمینه‌چینی برای تولیدات سینمایی

قائمیان گفت: امیدوارم بتوانم با تعاملی که بین سازمان سینمایی و دیگر سازمان‌های سینمایی کشور دارم کاری را انجام دهم که این تاثیرگذاری حتما باشد و بتوانیم به یک خروجی خوب برسیم.

هدف من جریان سازی یا تعامل و رایزنی‌های بیشتر در رابطه با مجموعه سینمایی است که بتوانیم کاری را پیش ببریم

وی افزود: یک کار فاخر برای یک سال نیست. هدف من جریان سازی یا تعامل و رایزنی‌های بیشتر در رابطه با مجموعه سینمایی است که بتوانیم کاری را پیش ببریم. مثلا دو فیلمنامه درجه یک از دوستان دارم که در رابطه با خود آقا امام رضا(ع) است اما به هر حال، آن زمینه ایجاد نشده تا این فیلمنامه‌ها که هم فاخر هستند و هم می‌توانند تاثیرگذار باشند به آثار سینمایی تبدیل شوند.

قائمیان گفت: باید این روند و ریل‌گذاری را انجام دهیم که جشنواره امام رضا(ع) همین ریل‌گذاری است.

وی افزود: برای یک فیلم فاخر در یک سال که سهل است، بلکه سعی می کنیم زمینه بچینیم برای این که چنین فیلم‌هایی برای کار شروع شوند.

جشنواره بین‌المللی فرهنگی و هنری امام رضا(ع) هرساله در شب میلاد علی‌بن‌موسی‌الرضا در استان های مختلف کشور همچنین در چندین کشور اجرا می‌شود.

این جشنواره در رشته‌های مقاله، نمایشنامه یا فیلمنامه، نمایش‌های تولید شده، داستان، آثار تجسمی، کتاب، متون ادبی، شعر، اثر مطبوعاتی و دیجیتال و اثر رادیویی و تلویزیونی برگزار می‌شود.

آیین پایانی بیست و یکمین جشنواره بین المللی امام رضا همزمان با میلاد امام رضا (ع) (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) در مشهد برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- برای سینمای ایران؛ برای علی حاتمی

۱۴ آذر سالروز خاموشی چراغ عمر سینماگری است که آثار برجای مانده از او چون چراغی خاموشی‌ناپذیر به سینمای ایران روشنی بخشیده و یاد و نام او مشمول معنای این دیالوگ نبشته بر سنگ مزارش است: «آیین چراغ خاموشی نیست».

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در بین نسل فیلمسازان موج نو، علی حاتمی جایگاهی یگانه دارد، سینماگری که ۲۷ سال پس از کوچ نابهنگام از سینما و دنیا، مسعود کیمیایی همقطار دیرین حاتمی، ۱۴ آذر سال ۱۳۹۷ همزمان با سالروز درگذشت کارگردان «سوته دلان» در گرامیداشت وی نوشت‌:‌ «علی حاتمی را نباید به یاد آورد، در یاد هست. بیرون نمی‌رود، چون مهمان یاد نیست. علی حاتمی را همیشه دوست داشتم. پنجره‌ای رو به باغ، پر از طراوت و نسیم. چه می‌شود گفت آخر ندارد. مرگ انسان را تمام نمی‌کند. سینمایی به‌ سادگی متن‌هایش… پیچیدگی، طرح معما نداشت. سینمایی روان و گفت‌وگوهای خانگی. اما… زیبا.»

عباسعلی حاتمی معروف به علی حاتمی ۲۳ مرداد سال ۱۳۲۳ در خیابان شاهپور تهران متولد شد و سالها بعد، پس از فارغ التحصیلی از هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک، چنانکه خود اذعان کرده، از ۱۶ – ۱۷ سالگی با نگارش چند نمایشنامه، فعالیت حرفه ای را آغاز کرد.

حاتمی نخستین نمایشنامه خود را با عنوان «دیب»(دیو) در تالار دانشکده هنرهای دارماتیک به صحنه برد و بعدتر نمایشنامه «حسن کچل» را به کارگردانی داود رشیدی در تالار سنگلج به اجرا رساند.

احترام برومند همسر مرحوم داوود رشیدی ۲۴ مرداد سال ۱۳۹۸ در مراسم گرامیداشت زادروز علی حاتمی که در تالار سنگلج برگزار شد، گفته بود:‌ زنده‌یاد حاتمی از دانشجویان همسرم بود و من برای اولین بار او را در منزل‌مان ملاقات کردم که در همان دیدار نمایشنامه «حسن کچل» را برای من و داود رشیدی خواند. پس از آن رشیدی تصمیم گرفت که این نمایشنامه را روی صحنه ببرد.

حاتمی سپس فعالیت خود را در تلویزیون ملی آغاز کرد و پس از نگارش چند نمایش تلویزیونی، نخستین فیلم سینمایی بلندپروازانه خود و نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران را به نام «حسن کچل» در سال ۱۳۴۸ ساخت.

حاتمی که افزون بر کارگردانی، نویسندگی و نیز سرایش اشعار این فیلم موزیکال را برعهده داشت، در نخستین اثر سینمایی خود به سراغ یک داستان فولکلوریک و عامه پسند و مملو از مثل ها و متل های مردمی با سبک نقالی رفت.

داستان «حسن کچل» با صدای مرحوم مرتضی احمدی به عنوان نقال و نقل «شهر شهر فرنگه، خوب تماشا کن، سیاحت داره…»، از دریچه دستگاه شهر فرنگ آغاز می شود و روایت پسر(حسن) کچلی است که عاشق «چهل گیس» اسیر طلسم دیو شده است.

«حسن کچل» مملو از آموزه های اخلاقی است از توصیه به صداقت و غلبه خیر بر شر. «حسن کچل» با استقبال مردم روبرو شد و حدود ۹ میلیون تومان فروخت.

حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است

حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است.

پس از «حسن کچل»، حاتمی دومین فیلم بلند خود به نام «طوقی» را در سال ۱۳۴۹ ساخت. حاتمی در «طوقی» مانند «حسن کچل» داستان خود را در بستر خرافات و باورهای مردمی پیش می برد، روایتگر خانواده ای است که با نشستن کفتر شومی به نام «طوقی» به بام خانه اشان دچار مصیبت و بلا می شود. یکی از پیام های اخلاقی «طوقی» این است که کار را باید به کاردان سپرد. اشتباهی که از «آسید مصطفی» در فرستادن «آسید مرتضی» خواهرزاده جوان خود برای سرانجام رساندن کاری بزرگ سرزد، برای خانواده پایان شومی را رقم زد.

نیمی از فیلم در کاشان و نیم دیگر آن در شیراز فیلمبرداری شد. ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی، صغری عبیسی(آفرین) و حمیده خیرآبادی(نادره) و ژاله علو در «طوقی» بازی می کردند.

حاتمی که به دوبله علاقه بسیاری داشت در «طوقی» از صدای مرحوم چنگیز جلیلوند بهترین بهره را گرفت و وی به جای دو نقش اصلی فیلم صحبت کرد.

موسیقی متن بسیار زیبای «طوقی» کاملا با فیلم سازگاری دارد و این فیلم را به اثری نوستالژیک تبدیل کرده است.

«طوقی» یکسال پس از «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی اکران شد. «طوقی» بعد از «قیصر» دومین فیلمی بود که بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در کنار یکدیگر ایفای نقش کردند. موفقیت هر دو فیلم در گیشه، تاثیر فراوانی در بهبود اقتصاد سینمای ایران داشت.

حاتمی سال ۱۳۵۰ فیلم سینمایی «باباشمل» و دومین اثر موزیکال خود را با بازی محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی و بهمن مفید به روی پرده برد.

حاتمی «باباشمل» را نیز در امتدا ساخته های فولکلوریک خود، و با عبور از تاریخ، تماشاگر را به دوره لوطی های اواخر دوره قاجار می برد و در داستانی ساده و بی پیرایه به مفاهیم اخلاقی عشق، بدگمانی و گذشت می پردازد.

سال ۱۳۵۱ سال پرکاری برای حاتمی بود و در این سال سه فیلم «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار» را ساخت.

«قلندر» چهارمین ساخته حاتمی بود با همان نشان های رایج و مورد علاقه وی که در «بابا شمل» دیده شد، با این تفاوت که موزیکال نبود. «قلندر» دومین همکاری حاتمی با ناصر ملک‌مطیعی بود که نقش «قلندر» را بازی می کرد.

«خواستگار» نیز دیگر فیلم حاتمی در سال ۱۳۵۱ بود. این فیلم داستانی معاصر و طنز دارد و حکایت آموزگاری به نام «آقای خاوری» است که بنای خواستگاری را از دختری به نام «زری» دارد اما در مصاف دیگر خواستگاران، قافیه را می بازد!

حاتمی در «ستارخان» نیز موضوعی تاریخی را دستمایه قرار می دهد و به روایت بخشی از تاریخ قیام مشروطه به روایت خود می پردازد.

علی نصیریان و عنایت‌الله بخشی به ترتیب در نقش «ستارخان» و «باقرخان» ظاهر شدند و عزت‌الله انتظامی، جلال پیشواییان، محمدعلی کشاورز، جهانگیر فروهر، محمدعلی سپانلو و سیروس ابراهیم‌زاده عهده دار دیگر نقش ها بودند.

«ستارخان» برای حاتمی دردسر ساز شد و شماری از نمایندگان مجلس وقت، آن را تحریف علنی تاریخ قلمداد کردند و حاشیه های دیگر در نهایت سبب شد، پروانه نمایش لغو و فیلم توقیف شود.

سال ۱۳۵۲ حاتمی نخستین تجربه سریال سازی خود را با ساخت مینی سریال ۶ قسمتی داستان ها مثنوی شامل «سلطان و کنیزک»، «پیر چنگی»، «قاضی و زن جوحی»، «خلیفه و اعرابی»، «طوطی و بازرگان» و «صوفی» آغاز کرد که در نوروز ۱۳۵۶ از تلویزیون پخش شد.

جمشید مشایخی، سعید امیرسلیمانی و عباس مغفوریان از جمله بازیگران این سریال بودند.

علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت

جمشید مشایخی پیشتر در مصاحبه ای درخصوص همکاری با حاتمی در این سریال گفته بود: علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت و معتقد بود که غباری در نگاه به مولانا نشسته و ما باید با ساخت فیلم هایی با اقتباس از قصه های حضرت مولانا باعث شویم مردم مجدد نگاهی به کارهای این شاعر بزرگ بیندازند و در این راستا ۶ تا از قصه‌های مثنوی معنوی را تبدیل به فیلمنامه کرد و من هم در آنها بازی کردم. علی حاتمی تاریخ را به خوبی می‌دانست و دانش خوب او در تاریخ بود که کارهایی تاریخی اش را تا به امروز ماندگار کرد.

حاتمی دو سال پس از ساخت سریال داستان های مثنوی، تولید پروژه بلندپروازانه دیگری به نام «سلطان صاحبقران» را در دست گرفت، که آن را نیز در گفت وگو با منوچهر نوذری ارزنده ترین کار خود در عرصه سریال سازی معرفی کرد.

سریال ۱۳ قسمتی «سلطان صاحبقران» سال ۱۳۵۴ از تلویزیون پخش شد و با توجه با استقبال، پخش آن در سال ۱۳۵۶ از تلویزیون تکرار شد.

حاتمی در «سلطان صاحبقران» ذیل روایت بخشی از دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار و قتل امیرکبیر تا زمان ترور وی، نقدی بر سیستم حکومتی گرفتار در لجاجت، کینه توزی، قدرت طلبی، بی کفایتی، توطئه و … می پردازد.

در «سلطان صاحبقران» نقش امیرکبیر و ناصرالدین شاه به ترتیب به ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی سپرده شد و جمعی دیگر از بازیگران از جمله زری خوشکام، پرویز فنی‌زاده، سعید نیک‌پور، جهانگیر فروهر، سعید امیرسلیمانی، سعید پورصمیمی، اسماعیل داورفر، مرتضی احمدی، مهری ودادیان، مرضیه برومند و رضا بابک در این سریال حضور داشتند.

حاتمی در مصاحبه ای و درباره اینکه چرا دوران قاجاریه و به ویژه دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار را برای روایت خود از تاریخ ایران برگزیده‌، گفته بود: به جرأت می‌توانم بگویم که حسّ من، ریتم من و ضرباهنگ کارهای من برای زندگی دوره قاجار خیلی مناسب تره تا زندگی امروز!… ، یعنی من اگر یک قصه یا فضایی مربوط به زندگی در دوره قاجار باشه، خیلی به هرحال با آن نزدیکی بیشتری احساس می‌کنم… شاید یکی از دلایل این باشه که بعد از قاجاریه واقعاً یک مقداری هویت ملی ما به جبر، و نه به صورت یک جریان عادی و طبیعی تغییر کرد.

سریال ارزنده «سلطان صاحبقران»، یک نکته قوت دیگری داشت و آن دیالوگ های ماندگاری بود که از ذهن علی حاتمی تراوش می کرد.

دیگر نقطه قوت این سریال موسیقی آن ساخته مرحوم واروژ هاخباندیان(واروژان) بود که همچنان زنده است و طراوت دارد.

پس از تولید سریال فاخر «سلطان صاحبقران»، حاتمی فیلم سینمایی «سوته دلان»، بهترین اثر در کارنامه خود، و حتی بازیگران و نیز محبوب ترین فیلم نزد منتقدان را ساخت.

«سوته دلان» اثری زمستانی است و داستان آن درمورد «حبیب آقا ظروفچی» است که برای مراقبت از مادر و برادر معلول خود به نام «مجید کله خربزه» که دچار اختلال ذهنی است، پشت پا به زندگی زده و حتی ازدواج با محبوب خود که سالها به پای او نشسته را به تاخیر انداخته است.

اما داستان از جایی آغاز می شود، که حبیب آقا ظروفچی به توصیه دوستان، که راه نجات «مجید» را گماردن زنی برای او می داند، عمل می کند اما انتخاب غلط و فهمیدن اصل ماجرا از سوی «مجید»، سبب بدحالی او می شود و «حبیب آقا ظروفچی» برای نجات و شفای برادر راهی امام زاده داود(ع) می شود و … .

«سوته دلان» سال ۱۳۵۶ به عنوان آخرین اثر حاتمی پیش از انقلاب با بازی بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، فخری خوروش، جهانگیر فروهر، سعید نیکپور و رقیه چهره آزاد ساخته شد. این اثر سینمایی در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان یکی از ماهنامه های سینمایی به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.

هفتمین اثر سینمایی حاتمی نیز سرشار از آموزه های اخلاقی است و دیالوگ های دلنشین، به این فیلم صفای خاصی بخشیده و معروف ترین و ماندگارترین دیالوگ تاریخ سینما از زبان «مجید آقا ظروفچی» وقتی بر بلندای کوه مشرف به امام زاده داود(ع) متوجه مرگ برادر می شود، ادا می شود: «همه عمر دیر رسیدیم.»

حاتمی همواره به دوبله فیلم های خود علاقه خاصی داشته و در «سوته دلان» شاهد درخشش این هنر از سوی دوبلورهای خوش صدا هستیم و منوچهر اسماعیلی با صداپیشگی «مجید کله خربزه»، دیالوگ های ناب حاتمی را در تاریخ جاودان کرد.

یک نکته جالب در «سوته دلان» طراحی گریم و چهره پردازی «مجید کله خربزه» بود که با همکاری «اتللو فاوا» گریمور ایتالیایی و ایرج صفدری شکل گرفت.

در «سوته دلان» از موسیقی ساخته حسین عیلزاده استفاده شد که نخستین همکاری وی با حاتمی بود.

حاتمی سالها پیش در گفت وگوی ضمن اعلام علاقه به هنر، از سریال «هزاردستان»، فیلم سینمایی «کمال الملک» و «دلشدگان» به عنوان سه گانه سینمایی(تریلوژی) خود به ترتیب در باب و ستایش هنر «خوشنویسی»، «نقاشی» و «موسیقی» اشاره کرده بود.

حاتمی که با ساخت «حسن کچل» آن هم در نخستین کار سینمایی ثابت کرده بود که دل بی پروایی برای به سرانجام رساندن پروژه های بزرگ دارد، تولید سریال «هزاردستان» را سال ۱۳۵۸ آغاز کرد و طی فرایندی هشت ساله، سال ۱۳۶۶ آن را به پایان رساند و از تلویزیون پخش شد.

حاتمی توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت

حاتمی که توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت، «هزاردستان»، سریال پر شخصیت خود را با هنرنمایی گروه از برجسته‌ترین بازیگران سینما شامل جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، جعفر والی، عزت‌الله مقبلی، حسین گیل، زهرا حاتمی، شهلا میربختیار، پرویز پورحسینی، جهانگیر الماسی، محمد مطیع، جمشید لایق، اسماعیل محرابی، رقیه چهره‌آزاد، عطاءالله زاهد، نعمت‌الله گرجی، محمد ورشوچی، سعید امیرسلیمانی، مهری ودادیان، اصغر همت و … ساخت.

وقایع «هزاردستان» با نام ابتدایی «جاده ابریشم»، از سالهای انقراض حکومت قاجار آغاز می شد و تا سال ۱۳۲۰ و ورود متفقین به ایران ادامه می یابد و حاتمی با دستمایه قرار دادن یک اتفاق تاریخی، به رسم مالوف و با قدرت تخیل آن را دراماتیزه کرده و روایتی تماشایی ارائه می دهد.

«هزاردستان» روایتگر فردی به نام «رضا خوشنویس» مبتنی بر شخصیت واقعی «کریم دواتگر» است که در جوانی به «رضا تفنچگی» معروف و التزام رکاب یک خان در موعد شکار بوده است. وی پس از آشنایی با فردی نام «ابوالفتح»، وارد گروهی به نام «کمیته مجازات» می شود که یگانه راه نجات ایران را اقدام مسلحانه علیه رجل فاسد و حذف آنها می داند اما شخصیتی در داستان وجود دارد که سرنخ همه علت و علل این ماجراها به وی ختم می شود؛ «خان فرمانفرما».

به گفته برخی منابع، حاتمی نگارش فیلمنامه «هزاردستان» را سال ۱۳۵۴ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ به پایان رساند. نقل است که حاتمی حین نگارش فیلمنامه برای مدتی در فرانسه بوده و برای اینکه تمرکز خود را از دست ندهد، سر خود را تراشیده تا مجبور نباشد به بیرون از خانه مراجعه کند!

سریال «هزاردستان» با آهنگسازی مرتضی حنانه، با گروه حرفه ای از صداپیشگان شامل منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب، ایرج ناظریان، عزت الله مقبلی، حسین عرفانی، بهرام زند، زهره شکوفنده، خسرو خسروشاهی، شمسی فضل‌اللهی، احمد رسول‌ زاده، اصغر افضلی، ژرژ پطرسی، عطاءالله کاملی، پرویز بهرام، جلال مقامی، منوچهر نوذری، حسین حاتمی، آذر دانشی، حسین معمارزاده، داوود باقری، تورج نصر، کنعان کیانی، پرویز ربیعی، منوچهر والی‌زاده، خسرو شایگان و … دوبله شد.

جالب اینکه منوچهر اسماعیلی به جای جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید لایق و ناصر طهماسب به‌ جای علی نصیریان، اسماعیل محرابی، اسماعیل محمدی، جهانگیر فروهر، نعمت‌الله گرجی، و عزت‌الله مقبلی به‌ جای جعفر والی و جهانگیر فروهر ادای صدا کردند!

بار دیگر دیالوگ های ناب و شعرگونه، سریال «هزاردستان» زیبایی خاصی به این اثر بخشید.

احمد بخشی دستیار حاتمی در مصاحبه ای در مورد نگارش فیلمنامه و دیالوگ ها توسط وی گفته بود: «علی بدون فیلمنامه سر صحنه نمی‌آمد، اما نکته‌ای در فیلمنامه‌های او وجود داشت؛ حاتمی در فیلمنامه اولیه دیالوگ‌ها را خلاصه می‌نوشت؛ دلیلش هم این بود که می‌گفت وقتی من هنوز نمی‌دانم چه کسی قرار است این نقش را بازی کند و دیالوگ‌ها را بگوید، لزومی ندارد همه چیز را از همین حالا مشخص کنم. حال اگر قول برخی دوستان فراموشکار را هم جدی بگیریم و قبول کنیم که او دیالوگ فیلم‌هایش را سر صحنه فیلمبرداری می‌نوشت، این را باید به پای قوت و قدرت او بگذاریم و نه ضعفش.»

وی همچنین گفته بود: «علی روی دیالوگ‌های فیلم‌هایش خیلی حساس بود و دوست نداشت بازیگرها از خود چیزی به متن گفت‌وگوها اضافه کنند. اگر متوجه می‌شد ادای جمله‌ای برای بازیگر سخت است و حرف در دهانش نمی‌چرخد، آن را درست می‌کرد. از طرف دیگر چون معمولاً با یک گروه خاص کار می‌کرد، همه این اخلاق او را می‌دانستند و کسی بدون هماهنگی قبلی و مقابل دوربین کلمه و جمله‌ای را به اختیار خود عوض نمی‌کرد. اگر هم کسی جدید به گروه اضافه می‌شد، بازیگرهای قدیمی‌تر گوشی را دستش می‌دادند تا حواسش به این موضوع باشد. من نثر حاتمی را در هیچ کجای دیگر ندیدم. بعضی مواقع به این فکر می‌افتادم که شاید او یک دوره‌ای را در زمان قاجار زندگی کرده که اینقدر به زبان آن روزگار مسلط است.»

حاتمی که افزون بر دانش بی نظیر دیالوگ نویسی، توانایی بی مانندی در طراحی صحنه و دکور و لباس داشت، برای ساخت «هزاردستان» احتیاج به لوکیشنی به وسعت تهران قدیم داشت، از این رو، دست به کار بزرگی زد که به یکی از میراث های ابدی این کارگردان بزرگ برای صنعت سینمایی ایران شد.

حاتمی در بزرگراه شهید لشگری، شهرکی را با عنوان شهرک سینمایی غزالی با نام کنونی «شهرک سینمایی و تلویزیونی ایران» با طراحی ولی الله خاکدان و با کمک «جانی کورتینا» دکوراتور ایتالیایی در ۱۰ هکتار و در سال ۱۳۵۸ ساخت.

میدان توپخانه، ساختمان شهرداری، ساختمان عدلیه، خیابان لاله‌زار، خیابان اکباتان، جواهر فروشی قازاریان، گراند هتل، ساختمان شاه‌آباد و کافه پارس تهران قدیم از جمله مکان های بودند که در شهرک غزالی ساخته شد.

این شهرک سینمایی تا کنون محل فیلمبرداری و ساخت بسیاری از سریال ها بوده و نیز به محلی گردشگری تبدیل شده است.

احمد بخشی دستیار علی حاتمی سالها پیش در مورد «هزاردستان» گفته بود:‌ این سریال به طریقه ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری شد. در حدود ۲۸ قسمت فیلمبرداری کرده و تحویل تلویزیون دادیم اما فقط ۱۵ قسمت آن به روی آنتن رفت. دلیل اصلی این حذف‌ها حجاب بازیگران زن بود. کل مخارج مجموعه با توجه به ۱۳ قسمتی که هرگز از تلویزیون پخش نشد چیزی در حدود ۹۰ میلیون تومان شد.

۱۲ آبان سال ۱۳۹۷ سریال «هزاردستان» در فهرست ملی حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسید.

حاتمی درمورد ساخت «هزاردستان» گفته بود: «هیچ جریانی با ساخت هزاردستان به جز چند رفیق قدیمی موافق نبود. به لحاظ معنوی راضی‌ام، چون شیره جان خود را گذاشتم، زن و فرزند را عذاب دادم تا کارم در حد توانم بی‌عیب باشد. اصلا غایت یک هنرمند متعهد باید همین باشد، کدام هنرمند یا روشنفکر مسئول در طول زندگی‌اش اجر مرارت خود را تمام و کمال گرفته است، مگر با انعکاس موثر و جاودانگی‌اش اثرش در گذشت زمان. امیدوارم آیندگان نقادان با معرفتی در مورد آثار من باشند و من را به از گور درآوردن افکار عتیقه‌ای متهم نکنند.»

حاتمی حین پیش بردن تولید «هزاردستان»، نخستین فیلم سینمایی خود پس از انقلاب را در سال ۱۳۶۱ با عنوان «حاجی واشنگتن» ساخت.

«حاجی واشنگتن» داستانی طنزآلود از اعزام نخستین سفیر ایران به ایالات متحده آمریکا به نام «حسینقلی خان» را روایت می کند و به شرح حیرت، تحقیر و حسرت های وی حین این ماموریت می پردازد.

حاتمی «حاجی واشنگتن» را با مشکلات مالی فراوان در ایتالیا ساخت و در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فیلم فجر را یافت و سپس توقیف شد اما خرداد ۱۳۷۷ رفع توقیف شد و پس از فوت حاتمی به نمایش عمومی درآمد!

عزت الله انتظامی در نقش «حاجی واشنگتن» ظاهر و محمدرضا لطفی ساخت موسیقی اثر را برعهده داشت.

فصل قربانی کردن گوسفند در «حاجی واشنگتن» یکی از تأثیرگذارترین سکانس‌های سینمای ایران و از برجسته‌ترین نقطه‌های کارنامه بازیگری عزت‌الله انتظامی است، چنانکه جمله ماندگار «آیین چراغ خاموشی نیست» از تک‌گویی او در این صحنه است.

«کمال المک» دومین فیلم حاتمی از سه گانه وی و در باب نقاشی بود که سال ۱۳۶۲ با نگاهی به زندگی محمد غفاری معروف به «کمال الملک» نقاش شهیر ایرانی ساخته شد.

جمشید مشایخی در نقش کمال الملک، عزت‌الله انتظامی در نقش ناصرالدین شاه، علی نصیریان در نقش مظفرالدین شاه، محمدعلی کشاورز در نقش اتابک و داود رشیدی در نقش رضا شاه با هدایت حاتمی اثری ماندگاری را خلق کردند.

علی حاتمی فیلم سینمایی طنزآمیز «جعفرخان از فرنگ برگشته» را سال ۱۳۶۶ با اقتباس از نمایشنامه ای به همین نام نوشته حسن مقدم با بازی حسین سرشار در نقش «جعفرخان»، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، رضا ارحام صدر، ایرج راد و جهانگیر فروهر روانه سینما کرد.

داستان «جعفرخان از فرنگ برگشته» داستانی معاصر دارد و نقدی طنزآمیز است بر فرنگی مابی و تحلیلی است از فرنگ رفته های که دریافت های خود را از غرب مغایر با ارزش های خانوادگی و وطنی می بینند.

ایرج راد بازیگر «جعفرخان از فرنگ برگشته» در مصاحبه ای نکته جالبی در مورد این فیلم گفته بود: «بسیاری فکر می‌کنند در فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته من با مرحوم حاتمی بزرگ همکاری داشتم، اما این‌گونه نیست آقای حاتمی نصف این فیلم را ساخته بودند اما کار نیمه تمام مانده بود، برای ساخت ادامه فیلم از من خواستند که در این اثر ایفای نقش کنم، ادامه این کار را هم آقای متوسلانی ساختند و البته که من چندان نمی‌دانم که چرا ساخت این کار نیمه کاره مانده بود. اما ادامه اثر با همان داستان علی حاتمی ساخته شد!»

روایت شده که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت پس از پایان ساخت «جعفرخان از فرنگ برگشته» از حاتمی خواسته که ۲۰ دقیقه از فیلم را درآورد اما حاتمی خودداری کرده و به همین دلیل ممنوع‌الکار شده بود

فیلم «مادر» ساخته مرحوم حاتمی را باید ادای دین وی به مقام «مادر» به عنوان ارزشمندترین آفرینش هستی دانست. «مادر» محصول سال ۱۳۶۸، داستان مادری است که با ترک سرای سالمندان، واپسین روزهای عمر را در کنار فرزندان خود که هر کدام گرفتار روزمرگی هستند، سپری می کند.

حاتمی در این اثر نمادگرایانه خود، مادر را نقطه محوری خانه و عامل پیوند دهنده اعضای خانواده قرار می دهد که وجود او سبب می شود فرزندان بار دیگر دور یکدیگر جمع شوند.

صحنه آرایی پر ظرافت حاتمی، همه در ستایش مادر است، بویژه حوض قلبی شکل وسط حیاط که نمادی از مادر به عنوان قلب تپنده و جریان اصلی زندگی است. همچنین حاتمی در اثر شاعرانه خود، تحلیلی از تقابل سنت و مدرنیته ارائه می دهد.

در «مادر» بار دیگر شاهد دیالوگ های فاخر هستیم که از قلم شاعرانه مرحوم حاتمی جوشش کرده و جمله «شب را بی چراغ باید روشن کرد» از زبان شخصیت «جلال الدین» یکی از فرزندان مادر شنیده می شود.



حاتمی در فیلم «مادر» بهترین انتخاب را برای نقش ها داشته است. مرحومه رقیه چهره آزاد با ایفای نقش مادر، عنوان لقب مادر سینمایی ایران را گرفت. مرحوم محمدعلی کشاورز در نقش «محمد ابراهیم» نسخه معاصری از «شعبان استخوانی» است، که تلاش دارد ارشدیت خود بر خواهر و برادران را با طعنه و متلک تثبیت کند.

جمشید هاشم پور در نقش «جمال» دیگر فرزند ذکور مادر، عالی است و از کلیشه «زینال بندری» خارج شده است. فریماه فرجامی در نقش «ماه منیر» و اکرم محمدی در نقش «ماه طلعت» دیده شده اند.

اما اکبر عبدی با نقش «غلامرضا» زاویه ای دیگر از قدرت بازیگری خود را در قالب فرزند «کند ذهن» مادر ارائه می دهد و حاتمی در سکانس پایانی خبر فوت مادر را با مونولوگ ماندگار او ادا می کند: «مادر مرد، از بس که جان ندارد.»

«مادر» یک ویژگی دیگر دارد که آن هم موسیقی ساخته ارسلان کامکار است.

رقیه چهره آزاد برای ایفای نقش مادر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و اکبر عبدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای ایفای نقش «غلامرضا» کرد.

همانطور که اشاره شد، دوبله به دیالوگ های آثار حاتمی شیوایی شنیداری بیشتری می دهد و جا دارد از منوچهر اسماعیلی یادی کنیم که در فیلم «مادر» جای شخصیت محمد ابراهیم، غلامرضا و جلال صحبت کرده است.

حاتمی در مورد فیلم «مادر» گفته بود: «ساختن فیلم مادر واقعا حسی بود. بیشتر یک حس و عاطفه بود. احساس اینکه خانه من کجاست؟ من متعلق به کی هستم؟ چه کسی از من حمایت می‌کند؟ … در مدت ساختن فیلم به یاد مادرم بود که نامش ایران است.»

پس از «مادر»، حاتمی آخرین فیلم خود با عنوان «دلشدگان» را به موضوع موسیقی، آخرین سه گانه از هنرهای محبوب خود پس از خوشنویسی و نقاشی اختصاص داد.

«دلشدگان» محصول سال ۱۳۷۰ درامی تاریخی و نیمه موزیکال با صدای مرحوم محمدرضا شجریان است و حاتمی افزون بر کارگردانی، نگارش فیلمنامه، تهیه‌کننده و طراح صحنه آن را برعهده داشت.

فیلم برداشتی آزاد و شخصی از سه داستان واقعی در زمان قاجار است که به شرح سختی های گروهی از نوازندگان سازهای ایرانی می پردازد که برای پر کردن صفحه موسیقی به فرانسه سفر می‌کنند.

حاتمی در «دلشدگان» در بستر این ماجرا، شرحی از دلباختگی ناکام «طاهر» خواننده گروه به شاهزاده نابینای ترک می‌پردازد که که در نهایت در غربت جان می‌سپارد.

فیلمبرداری «دلشدگان» در مجارستان و مکان های شبیه فرانسه ساخته شد.

موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی

موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی از «حسن کچل» تا «دلشدگان» بوده و وی ساخت این موسیقی را به نیز حسین علیزاده سپرد.

حسین علیزاده پیشتر در مصاحبه ای در مورد موسیقی و کلام آهنگ‌ها در «دلشدگان» گفته بود: «همه موسیقی‌ها جوهره‌ آن و کلام از خود حاتمی بود که برای «دلشدگان» ساخته بود. البته بعداً که آقای شجریان اینها را اجرا کرد مقداری شعرها را تغییر داد. یعنی او و مرحوم حاتمی پس از مشورت‌هایی که به هم داشتند، اشعار را به فریدون مشیری دادند و مشیری هم از نظر فن شعری یک مقداری تغییر داد. البته کلام حاتمی بسیار زیبا بود. این حسن را هم داشت که محاوره‌ای‌تر بود و شبیه‌تر بود به تصانیف دوره قاجار. یک کار بزرگی هم حاتمی کرده بود و ۵۰۰ واژه‌ای که در دوره قاجار در صحبت‌های روزمره به کار می‌رفته را هم در دیالوگ‌ها و هم در اشعاری که برای تصنیف‌هایش ساخته بود استفاده کرد. من می‌توانم بگویم که تم‌های اصلی فیلم «دلشدگان» را از شعرهای حاتمی گرفتم. این اشعار خود به خود یک زمینه موسیقیایی برای من به وجود می‌آوردند.»

در «دلشدگان» امین تارخ، اکبر عبدی، جلال مقدم، فرامرز صدیقی، سعید پورصمیمی، حمید جبلی، محمدعلی کشاورز، فتحعلی اویسی، رقیه چهره‌آزاد، جمشید هاشم‌پور و لیلی حاتمی ایفای نقش می کردند و بعدها آواز و تصنیف‌های ساخته‌ شده برای فیلم در آلبومی به نام «دلشدگان» منتشر شد.

«جهان‌پهلوان تختی» واپسین تلاش حاتمی برای ساخت اثری سینمایی از این قهرمان ملی بود که به علت بیماری حاتمی ناتمام ماند.

حاتمی که از ابتدای دهه ۷۰ شمسی مطالعه و تحقیق درباره زندگی جهان‌پهلوان تختی را آغاز کرده بود، بعد از پشت سر گذاشتن دشواری‌هایی سرانجام در سال ۱۳۷۵، ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» را آغاز کرد اما پس از آنکه فقط بخش‌هایی از فیلم را تصویربرداری کرده بود، مبتلا با سرطان و در بیمارستان بستری شد.

عزت الله انتظامی سالها پیش در گفت وگویی، خاطره ای غمبار از بیماری حاتمی روایت کرده و گفته بود: «سر فیلم جهان‌پهلوان تختی، علی حاتمی با من تماس گرفت و گفت که قرار است این فیلم را بسازد و نقش پدر تختی را هم برای من در نظر گرفته. چند ماه بعد هم فیلم را کلید زد ولی هنوز اوایل کار بود که درد کمر علی شروع شد. اواسط فیلم بودیم که بیماری علی شدت گرفت و او مجبور شد کار را رها کند و برای معالجه به لندن برود؛ اما زیاد طول نکشید و سریع برگشت. اصلاً کسی فکرش را نمی کرد که علی یک دفعه از پا بیفتد. برای بار دوم که کار را شروع کردیم، علی دیگر نمی‌توانست آنقدر رو پا باشد.

من هم هر روز صبح که می‌رسیدم اول می رفتم پیشانی علی را ماچ می‌کردم و می‌پرسیدم: علی‌جان آماده‌ای؟ می‌گفت: آره، اما دیگر توان نداشت. یادم می‌آید یک سکانسی را در شب می‌گرفتیم که مادر تختی باید فارغ می‌شد و چون زایمان سختی داشت و بچه به دنیا نمی‌آمد، باید می‌رفتم سقاخانه‌ی رو به‌روی خانه‌ام و نذر و نیاز و دعا می‌کردم.

سر این سکانس اتفاق بسیار عجیب و غریبی برای من افتاد که هر موقع یادش می‌افتم بغض می‌کنم و اشک امانم نمی‌دهد. در آن شب باید میله‌های سقاخانه را می‌گرفتم و این دیالوگ را می‌گفتم: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا، این بچه زودتر به دنیا بیاید.» دوربین، صدا و همه آماده شدند. من رفتم رو به‌روی سقاخانه و این دیالوگ به ناخودآگاه از دهانم بیرون آمد: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا … علی را شفا بده.» فضا را سکوتی عجیب گرفت. علی سری گرداند و کات داد. همه عوامل زدند زیر گریه. من هم دستانم را انداختم گردن علی و دو نفری های‌های گریه کردیم. آن شب دیگر نتوانستم کار را ادامه بدهم. بعد زنگ زدند و گفتند علی حالش خوب نیست و در بیمارستان مهراد بستری است.»

علی حاتمی روز پنجشنبه ۱۴ آذر سال ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در ۵۲ سالگی درگذشت و پیکر وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد، در حالیکه یکی از ماندگارترین دیالوگ‌های فیلم «حاجی واشنگتن» بر روی سنگ مزار وی نقش بست: «آیین چراغ خاموشی نیست.»

احمد بخشی دستیار حاتمی نیز شرحی از ماجرای آگاه شدن حاتمی از بیماری خود نقل کرده است: «حاتمی از سرطان لوزالمعده در گذشت. آن اوایل که درد داشت همه فکر می‌کردند زخم معده است و جالب است بدانید دست آخر (محمدعلی) فردین سبب شد تا نوع بیماری علی شناخته شود. فردین دوست دکتری داشت که در یک مهمانی بعد از شنیدن جریان دردهای علی از فردین می‌خواهد به علی پیشنهاد کند تا آزمایشی خاص را پشت سر بگذارد.


فردین با من تماس گرفت و بعد از پرس و جو از همسر حاتمی، وقتی مطمئن شدیم او قبلاً این آزمایش را انجام نداده، صبح روز بعد همراه علی و فردین و داود رشیدی به بیمارستان دی رفتیم. او این آزمایش را به انجام رساند و عصر آن روز معلوم شد این درد او از سرطان لوزالمعده است. درد علی با یک کمر درد شروع شد. دکترها گفته بودن باید پیاده‌روی کنی. بعد از آن راه رفتن در استخر را تزویج کردن اما کمر درد او خوب نشد. کار به انرژی‌درمانی هم کشید تا اینکه بعد از چهار ماه داستان فردین پیش آمد و همه چیز روشن شد.
علی ۱۰ روز در بیمارستان خوابید و طی آن ۱۰ روز در اتاقش هر شب برنامه بود. از هنگام تشخیص بیماری تا زمانی که برای درمان تکمیلی به انگلستان رفت حدود هفت هشت ماه دیگر گذشت. علی از پرواز با هواپیما می‌ترسید و این ترس به قدری شدید بود که هنگام پرواز امید روحانی که تخصص اصلی‌اش دکترای بیهوشی است به فرودگاه آمد و علی را با آمپول بیهوش کرد تا بعد از آن ما بتوانیم علی را سوار هواپیما کنیم. هنگام فیلمبرداری «تختی» هم به شدت درد داشت و البته در آن دوران یک روز در میان هم شیمی‌درمانی می‌کرد. با تمام دردی که داشت توانست ۲۰ دقیقه از «تختی» را فیلمبرداری کند.»

پس از فوت حاتمی، بهروز افخمی پروژه «جهان پهلوان تختی» را در سال ۱۳۷۶ با بازی فریبرز عرب نیا و نیکی کریمی به پایان رساند.

همچنین پس از درگذشت حاتمی، دو نسخه سینمایی از سریال «هزاردستان» به عنوان «کمیته مجازات» در ۱۳۷۷ و «تهران روزگار نو» در سال ۱۳۷۸ با تدوین واروژ کریم‌مسیحی و تهیه کنندگی محمدمهدی داد به اکران درآمد.

علی حاتمی آرزوهای بزرگی در عرصه فیلمسازی در سر می پروراند اما افسوس که عمر یاری نکرد.

من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنری‌ام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) استوی پیشتر در مصاحبه ای گفته بود: من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنری‌ام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) است. من از روزی که فیلم محمد (ص) و یا «الرساله» اثر مصطفی عقاد را دیدم، همواره این آرزو را داشته و دارم و از خداوند می‌خواهم که قبل از مرگم این توفیق نصیبم شود.

حاتمی بی الگو بودن را از ویژگی های فیلم های خود می دانست و در مصاحبه تلویزیونی گفته بود: کار من خوب یا بد، شبیه هیچ کار دیگری نیست و تکلیف منتقد با این کار روشن نیست و میزانی ندارد که آن بسنجد.

حاتمی همچنین در مورد اینکه چرا بیشتر آثار ساخته وی مربوط به دوره ای خاص تاریخی است، تصریح کرده بود: تعلق خاطر من به گذشته باعث شده که بیشتر درباره مسایل گذشته فیلم بسازم. من بیشتر به مسایلی می‌پردازم که شناختی از آن داشته باشم.

البته حاتمی و آثار وی از انتقادهای جدی نیز دور نمانده بود. یکی از انتقادها این بود که حاتمی در ساخت آثار تاریخی، دست به تحریف واقعیت می زده و به واقعیات توجهی نداشته است.

حاتمی سال ها پیش در گفت وگو با منوچهر نوذری در پاسخ به این منتقدان، این انتقادات را ناشی از ناآگاهی آنان به امور علمی و تحقیقی مرتبط با هنر نمایش دانسته بود.

وی همچنین گفته بود: آن چیزی که در فیلم هایم مطرح می شود نه تاریخ است و نه رویا. چیزهای هستند که اگر در تاریخ رخ می نمود تاریخ را زیباتر می کرد.

حاتمی همچنین در پاسخ به این انتقاد که حاتمی فقط اشیا را در فیلم های خود نمایش می دهد، گفته بود: نوع کارهای سینمایی من وابسته به اشیا و اشخاص است و آنها را به شکلی که موضوع کار طلب می کنم ارائه می دهم.

حاتمی کارهای سینمایی خود را نیز مبتنی بر تحقیقات دانسته و گفته بود: تحقیقاتی که در کار هنری می شود کمتر از تحقیقاتی که محققان ادبی و علمی انجام می دهند، نیست.

به هر روی علی حاتمی هنرمند و سینماگری بود که دغدغه مردم ایران را داشت و این را می توان در پاسخ به مرحوم منوچهر نوذری که از او پرسید چه کاری در دست تولید پس از «دلشدگان» دارد، یافت:‌ «فکر می کنم کاری که لازم است توسط من انجام شود، موضوع – بیان – تاریخ معاصر ایران است با خاطره های که رجال قدیمی نوشته اند یا مطالبی که مورد توجه مردم دنیا است. اگر ما تصویر خیلی صریح و روشنی از مردم ایران ارائه نکنیم آنها – از مردم ایران – ارائه خواهند کرد.»

مرحوم مشایخی سالها پیش در تحسین حاتمی به او لقب «سعدی سینما» را داد و مرحوم انتظامی نیز در باره حاتمی گفته بود: بدبختانه هیچ هنرمندی در سال‌های بعد از حاتمی، نتوانست جانشین او شود. هیچ نویسنده و کارگردانی نتوانست نظم و نثری که او در فیلم‌هایش داشت را تکرار کند.

در کارنامه حرفه ای علی حاتمی هیچ جایزه ملی و بین المللی مشاهده نمی‌شود، اما نام وی با تاریخ و فرهنگ ایران گره خورده است و جایگاه بلند او فتح شدنی نیست.

رسانه سینمای خانگی- مستند در حال نوزایی است

رئیس سازمان سینمایی با حضور در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گفت: شاهد نوزایی محتوایی، جهش در سینمای مستند استانی، توسعه حوزه پژوهش و رشد کمی و کیفی آثار مستند هستیم.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، محمد خزاعی امروز دوشنبه( ۶ آذرماه) در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی حضور پیدا کرد.

رئیس سازمان سینمایی در جمع مدیران مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی و اعضای ستاد برگزاری سینما حقیقت با اشاره به فعالیت رضایت‌بخش مرکز گسترش به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های سازمان سینمایی، تاکید کرد: آنچه به عنوان یکی از امتیازهای مرکز، شناخته می‌شود ارتباطی است که با بدنه فیلمسازان مستند، اعضای صنوف و سینماگران استانی دارد. وی ادامه داد: این تعامل در جهت تولید و دیده شدن سینماگران مستند باید تقویت شود. خلاقیت، نوآوری و توجه به استان‌ها در عملکرد مرکز دیده می‌شود و تولیدات از نظر کمی و کیفی، متنوع و از منظر محتوا، قابل توجه هستند. مرکز یکی از موسسات موفق سازمان سینمایی است.

خزاعی پس از شنیدن گزارش محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی و دبیر هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» و گزارش دیگر مدیران مرکز و ستاد برگزاری این رویداد گفت: در مجموعه سازمان سینمایی، در تلاشیم به اهداف و برنامه‌هایی که از روز اول داشتیم دست یابیم. وی ادامه داد: در تولید شاهد رونق در همه زیر مجموعه‌ها هستیم، همچنین به برگزاری رویدادها و محافلی که نیازهای آموزشی و تئوریک سینمای ایران را برطرف کنند، توجه داریم. جشنواره‌ها با رونق، استقبال سینماگران خارجی، تولد نسل تازه‌ای از سینماگران داخلی، در حال برگزاری است و در توسعه زیرساخت‌ها، پیشرفت داشته‌ایم.

رئیس سازمان سینمایی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه باید افق چشم انداز سینمای مستند در همه حوزه‌ها اعم از تولید، جشنواره، بازرگانی، بین الملل، پژوهش و آموزش برای سال ۱۴۰۳ براساس کلان برنامه‌های ابلاغ شده ترسیم شود اظهار داشت: شاهد نوزایی محتوایی، جهش در سینمای مستند استانی، توسعه حوزه پژوهش و رشد کمی و کیفی آثار مستند هستیم و در عین حال، باز هم نیاز داریم برای حرکت مطمئن‌تر در مسیر پیش رو و تقویت این حوزه، با آینده پژوهی و تحلیل نیازهای فرهنگی و گفتمانی و نیز، گسترش شعاع پوشش و حمایت از جریان مستند طرح های جدیدتری اضافه شود.

وی از مدیران مرکز گسترش درخواست کرد تا اسفندماه سال‌جاری طرح ها و پروپوزال های مطالعاتی تازه برای غنی‌تر شدن و تداوم تحولات و جهش های سینمای مستند تهیه شود تا با دست پرتر به سراغ سال جدید برویم.

زمینه ورود بخش خصوصی به عرصه تولید فراهم شده است

رئیس سازمان سینمایی فزود: دولت و سازمان سینمایی به دنبال افزایش تصدی‌گری در تولید نیستند، اما نیاز بود در تولید مضامین استراتژیک و ملی ورود کنیم و دستاوردهای خوبی محقق شده است، خوشبختانه، با بازگشت به شرایط عادی اقتصادی، زمینه های ورود جدی تر بخش های خصوصی در این عرصه نیز، فراهم شده است.

خزاعی با اشاره به اهمیت جشنواره فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» گفت: سینمای مستند، جایگاه و اعتباری بالایی دارد و در عین حال، به مثابه نقطه آغازی برای کشف نسل جدید استعدادها، توسعه ظرفیت های تازه بویژه در استان ها و شهرستان ها و ابزاری برای انگیزه دادن به هنرمندان و فعالان این حوزه است. قطعا،سینماگران استانی، نیازمند توجه و تمرکز بیشتری هستند، ضمن اینکه تعامل مرکز با سینماگران مستند و اعضای صنوف رسیدن به دستاوردهای عینی تر و افق برنامه های سازمان سینمایی را آسان‌تر می‌کند.

رئیس سازمان سینمایی همچنین، ضمن ابراز رضایت و تمجید از اقدامات تحولی مرکز گسترش سینمای مستند، اضافه کرد: با تیم منسجمی که در این مجموعه فعال هستند انتظار می رود تا در زمینه گسترش مناسبات بین‌الملل سینمای مستند، تقویت بازرگانی، توسعه ظرفیت‌های آموزشی و آنلاین، ایجاد بانک اطلاعاتی و افزایش توان جلب مشارکت منابع خاموش سایر دستگاه های اجرایی و وزارتخانه ها در راستای توسعه و تقویت معیشت و اشتغال سینماگران در سال ۴۰۳ طرح های تکمیلی تر ارائه شود.

در این جلسه قادر آشنا معاون توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی، حبیب ایل‌بیگی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، اصغر فارسی معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، علیرضا اسماعیلی دستیار و مدیرکل حوزه ریاست سازمان سینمایی، محمد خزاعی را همراهی کردند.

عباس اسدالهی سهی معاون اداری، مالی، عبدالحسین بدرلو معاون مستند و قائم مقام، محمدرضا بهشتی مدیر امور مجامع و جشنواره‌ها، شهنام صفاجو مدیر تولید، شیرین نادری مدیر بین‌الملل، مجید رحیمی مدیر پژوهش و استان‌ها، علی قلی‌زاده مدیر اداری، هومن مرادی کرمانی مدیر مستند، محمد طیب مدیر بازرگانی، محدثه واعظی‌پور مدیر روابط عمومی و عطالله ندیمی مدیر مالی مرکز و اعضای ستاد برگزاری هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» در این دیدار حضور داشتند.

هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم از ۲۷ آذر تا ۲ دی ماه ۱۴۰۲ در پردیس چارسو برگزار می‌شود.

خروج از نسخه موبایل