تلاش خسرو شکیبایی برای فیلمبرداری در حرم رضوی

در دومین شب شصت سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)، فیلم کیمیا ساخته احمد رضا درویش به نمایش در آمد و سپس نشست پرسش و پاسخ این فیلم با حضور احمد رضا درویش برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، در ابتدای این نشست احمد رضا درویش در سخنانی گفت : هر دعوتی و هر طلب شدنی که از سوی مشهد باشد طبیعتا با رغبت بالا مورد استقبال ایرانی ها و شیعه های امام رضا (ع) قرار می گیرد و من هم به عنوان یک شهروند ایرانی بسیار بسیار خوشحال بودم که همچنین دعوتی از بنده صورت گرفته است. خیلی خوشحالم که پس از سالها درباره فیلم کیمیا صحبت شد. روح خسرو شکیبایی در این شب شاد باشد. او در این فیلم و دو تا دیگر از فیلمهای من (ابلیس و سرزمین خورشید ) با من همکاری خوبی داشت و خیلی زحمت کشید. آرزوی آرامش برای او داریم.

او در ادامه گفت: وقتی فیلم سوم خود یعنی آذرخش را ساختم ، تهیه کننده بزرگ سینمای ایران که جایش در اینجا خالی است یعنی آقای هارون یشایایی که فیلمهای درخشانی را در سینمای ایران تولید کرده اند، من را صدا کردند و به من گفتند که آذرخش را دیده اند و دوست دارند که در کارنامه شان یک فیلم درباره دوران جنگ هم وجود داشته باشد .ایشان طرحی داشت و من هم استقبال کردم.

درویش افزود: کیمیا واقعا تجربه عجیبی بود .این فیلم در دوران آنالوگ ساخته شد و الان شرایط خیلی فرق کرده است .ما با دوربین هایی کار می کردیم که ۲۵ تا ۳۰ کیلو وزنشان بودو الان خیلی شرایط آسانتر شده .البته مشکلات دیگری به وجود آمده است.

بسیاری از صحنه های فیلم که مربوط به جنگ هست، واقعی است .صحنه هایی که شکیبایی از اسارت می آید و ….این لوکیشن ها و صحنه ها واقعی است . یعنی لوکیشن ها ساخته نشده و انتخاب شده است و به نوعی سندی از فضای باقی مانده از یک اتفاق تاریخی و معاصر است .بازیگر فیلم در جاده ها و صحنه هایی می دود و فرار می کند که قبلا مردم می دویدند و فرار می کردند.

درویش ادامه داد: در روز سوم فیلمبرداری ، دست خسرو شکیبایی شکست و این برای یک فیلم سینمایی یعنی فاجعه .ما سریع به بیمارستان او را رساندیم و ۵ عمل جراحی روی دست او انجام شد .باید طبیعتا فیلمبرداری تعطیل می شد .اما خسرو شکیبایی می گفت باید بگیریم و فیلمبرداری را ادامه بدهیم .می گفت : می توانیم کاری کنیم که شخصیتی که او بازی می کرد دستش شکسته باشد.
او ادامه داد: بازیگر خلاق و متعهد و عاشق یعنی شکیبایی . در طول یک ماه و نیم فیلمبرداری در شهر مشهد که میهمان امام رضا بودیم نمی دانید چه دردی را تحمل می کرد و چه قدر مسکن به او می زدند . روح خسرو شکیبایی شاد باشد و ما ثواب امشب را به روح خسرو شکیبایی اهدا می کنیم.

درویش با ذکر خاطره جالبی از مصائب فیلمبرداری فیلم کیمیا در حرم امام رضا گفت : امروز در حرم دیدم که همه دوربین در دستشان است و سلفی می گیرند.ولی یک زمان حضور دوربین فیلمبرداری در حرم ممنوع بود و مثل کفر ابلیس می مانود .اصلا راضی به حصور دوربین در حرم نبودند آن هم با حضور بازیگر ..ولی شکیبایی کاری کرد که این مشکل حل شد.

این کارگردان سینما افزود : ما برای فیلمبرداری در حرم با خیلی ها صحبت کردیم از وزیر و وکیل گرفته تا افراد دیگر …ولی هیچ کدام فایده ای نداشت . تا اینکه یک روز آقای شکیبایی از تلفن هتل با فردی تماس گرفت و بعد گفت : آقا حل شد و ما فردا با آقای طبرسی جلسه داریم .ما اصلا باورمان نمی شد . خسرو شکیبایی تعریف می کرد ، فردی او را در حرم دیده که رییس دفتر آقای طبرسی بوده و تلفنش را به شکیبایی داده و گفته هر کاری داشته بگوید وخسرو (شکیبایی) با تماس تلفنی از او وقت دیدار با طبرسی گرفته است.

او ادامه داد: در جلسه ای که با حضور تعداد زیادی از روحانیان بود ما درخواستمان را برای فیلمبرداری در حرم مطرح کردیم ولی آقای طبرسی موافقت نکردند. جلسه از این جلسات پروتکلی بود و طبیعتا وقتی درخواستمان را مطرح کرده بودیم و نتیجه نگرفته بودیم باید می رفتیم که ناگهان آقای شکیبایی عبای یکی از روحانیون را برداشت و وسط تالار رفت روی صندلی و پلان طولانی مدرس را اجرا کرد. تا آن موقع کسی نمی دانست. شکیبایی آنچنان بازی کرد که همه حیرت کردند و با همه کار داشت و فقط مخاطبش حاج آقا نبود و همه را به بازی گرفت. در انتها فردی بلند شد و گفت برای سلامتی هنرمندان اسلام صلوات بفرست. حاج آقا بعد از این اجرا مجبور شد قبول کند.

درویش درباره سختی های افتتاحیه فیلم گفت: افتتاحیه فیلم کیمیا ، در میدانی روی می دهد که درگیری و بمباران شدید است و خسرو شکیبایی در این شلوغی به دنبال سیم رابط است. من هرچی فکر کرده بودم به فرم افتتاحیه فیلم هنوز نرسیده بودم. آن هم زمانی که دوربین ۲۵ کیلو بود و کاست هم ۴ دقیقه بود. مثل الان نبود. صحنه ای که صدها زن و مرد و بچه در آن بودند. انفجار، اسپشیال، رگبار و …آسمان و زمین باید به هم دوخته می شد.

او ادامه داد: یک حسی به من می گفت باید این افتتاحیه مستند گرفته می شد. آن موقع کسی جرات نداشت که دوربین را روی کولش بگیرد و بدود. خودمان هم جرئت آن را نداشتیم.

درویش در ادامه گفت: دراین افتتاحیه اصلا نمی توانستیم تکرار داشته باشیم. چون ماشینی را که منفجر کرده بودیم نمی توانستیم دوباره تکرار داشته باشیم .به این نتیجه رسیدیم که این افتتاحیه را دوربین رو دست بگیریم . آن موقع دوربین رو دست مد نبود.

او ادامه داد: شما نمی دانید قلب من داشت در می آمد برای سکانس افتتاحیه ، زمانی که می خواستیم بگوییم دوربین ،مثل شب عملیات بود .مثل این بود یک گردان نیرو بود را بفرستی جلوی دوشکا.
درویش ادامه داد: ما آن زمان چیزی به اسم مانیتور نداشتیم و فقط یک ویزور بود که وقتی کارگردان کات می دهد به چشمهای فیلمبردار نگاه می کند و می گوید چی دیدی و چی گرفتی؟

او ادامه داد: در افتتاحیه فیلم ،خسرو نباید منحرف می شد و خسرو فرمان ما بود .یک جاهایی هم می بینید ، از خسرو جا می مانیم و باید برگردیم وآن را بگیریم. در آن زمان فقط می گفتم خدایا توکل به خودت .

درویش در پاسخ به سوالی درباره فیلم رستاخیز گفت: من از رستاخیز عبور کردم و این فیلم چیزی است که سرنوشت خود را دارد و زنده است.

او در پاسخ به سوالی درباره ساخت فیلمی درباره امام رضا گفت : ساخت فیلم درباره امام رضا (ع) همیشه دغدغه ام بوده است ولی واقعیت این است که او می کشد قلاب را .اصلا کار ما اینجوری است و خودش می گوید بیا .هم در مورد عاشورا و هم اهل بیت ، خودش آدم را صدا می کند.

درویش در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: کارگردان مولف باید هزاران سوال را پاسخ بدهد. کارگردان جایگاهش پرسش کردن نیست. کارگردان باید سوالاتش را کرده باشد و پاسخش را در آورده باشد. یک کارگردان باید هزاران مسئله را جواب دهد.

او ادامه داد: مهمترین کار کارگردان مدیریت ارواح جمعی است و آقای یشایایی خیلی خوب این کار را می کرد . همه تجربیات خود را در اختیار گروه می گذاشت.

در ادامه مراسم تقدیر از احمد رضا درویش با حضور مدیر عامل بنیاد امام رضا برگزار شد و مرتضی سعیدی زاده ، مدیرعامل بنیاد بین المللی فرهنگی – هنری امام رضا(ع) گفت: آن تجربه ای که شما (احمدرضا درویش) در فیلم “کیمیا” به نمایش گذاشتید، واقعا مصداق عینی عبارت “فتبارک الله احسن الخالقین” است، آنچه را که تجربه کردید، برای ما درس آموز است، چرا که باشکوهترین اثر خود را در کوران سختی‌ها خلق کردید و امیدواریم بتوانیم از تجربیات شما برای توسعه فرهنگ اسلامی – ایرانی بهره گیریم.

این برنامه که تا ۹ خرداد ماه ادامه خواهد داشت توسط بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار می شود.

سینما چه برنامه‌ای برای دهه کرامت دارد؟

همزمان با دهه کرامت در برنامه‌ای با عنوان «۶۰ سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)» آثار منتخب طی ۱۰ روز در چهار شهر کشور به نمایش درمی‌آید.

به گزارش سینمای خانگی از موسسه تصویر شهر، برنامه‌ «۶۰ سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)» همزمان با دهه کرامت از ۳۱ اردیبهشت تا نهم خرداد هر شب ساعت ۲۰ در شهرهای مشهد مقدس (پردیس مهر کوهسنگی)، قم (سینما آیه)، شیراز (سینما شیراز) و ری (پردیس سینمایی راگا) میزبان علاقه‌مندان سینمای ایران خواهد بود.

رونمایی از «اخت الرضا» به کارگردانی مجتبی طباطبایی همزمان با میلاد حضرت معصومه (س)، نخستین فیلم این مجموعه خواهد بود و تا شب میلاد امام رضا (ع) فیلم‌های «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش، «آسمان هشتم» ساخته حسن نجفی، «بچه زرنگ» ساخته بهنود نکویی، محمدجواد جنتی و هادی محمدیان، «شب» ساخته رسول صدرعاملی، «دعوتنامه» ساخته مهرداد فرید، «به آهستگی» ساخته مازیار میری، مستندهای «یا ضامن آهو» ساخته پرویز کیمیاوی، «مشهد مقدس» و «ایمان» ساخته حسین ترابی، سینمایی «زمزمه» ساخته خسرو ملکان و «بدون قرار قبلی» ساخته بهروز شعیبی به عنوان محصولات ۶ دهه سینمای ایران با موضوع رضوی به روی پرده خواهند رفت.

این برنامه توسط بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار می‌شود و تجلیل از سازندگان این آثار و برپایی نشست پرسش و پاسخ در مشهد برای این فیلم‌ها برنامه‌ریزی شده است.

احمدرضا درویش دربارۀ حاتمی‌کیا چه گفت؟

احمدرضا درویش کارگردان سینما در قالب کارگاه انتقال تجربه در جشنواره فیلم مقاومت به ارایه توضیحاتی درباره میراث سینمای دفاع مقدس پرداخت و ابراهیم حاتمی‌کیا را پرچم‌دار این سینما دانست.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، کارگاه انتقال تجربه احمدرضا درویش کارگردان سینمای ایران شامگاه سه‌شنبه ۱۶ اسفندماه در جریان برگزاری هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «مقاومت» در عسلویه برگزار شد.

درویش در ابتدای صحبت‌های خود در این کارگاه گفت: توفیق بزرگی بود که به بهانه برگزاری جشنواره «مقاومت» در یک لوکیشن خاص و جدید همدیگر را ملاقات کردیم، این جشنواره در ابتدا جشنواره دفاع مقدس نام داشت اما بعدها دامنه این نامگذاری گسترش پیدا کرد و البته به درستی هم گسترش پیدا کرد.

وی بیان کرد: در راه که می‌آمدم تجربه جالبی با سردار مقواسازان مسئول فرهنگی بسیج داشتم و یاد خاطره‌ای در سال ۶۵ افتادم که مرتبط با آن جنایت بزرگ آمریکایی‌ها در سرنگونی ایرباس ایرانی بود. درواقع خاطره عجیب و غریبی دارم. در آن دوران قرار بود عملیاتی در پاسخ به آن جنایات بزرگ انجام شود اما ماجرا به گونه‌ای دیگر رقم خورد. من آن زمان به همراه گروهی برای تصویر کردن این عملیات به منطقه آمده بودم آنچه اما بر سر من و گروهم آمد عجیب و غریب بود. درواقع ما در دریا گم شدیم و گروهی همراهم بود که تا آن زمان حتی یک فشنگ هم شلیک نکرده بودند! یعنی هم گرفتاری داخلی با گروه خودم پیدا کرده بودم و هم مسئولتی داشتیم برای به تصویر کشیدن یک عملیات بزرگ در دریا، اما گم شدیم! آن خاطره حالا برایم زنده شد.

برای مهمانی به اینجا نیامده‌ایم

این کارگردان با اشاره به حضور در منطقه عسلویه گفت: برایم جالب است که فردا اختتامیه جشنواره برگزار می‌شود و هنوز فرصت نشده که جوانان مستعد استان، خانواده شهدا، مزار شهدای گمنام و … را ببینیم! وقتی چنین مسافتی طی می‌شود ما فیلمسازان وظیفه داریم این میزانسن‌ها را با مردم نفس به نفس ببینیم. نام جشنواره «مقاومت» ما را باید از فضای روزمره شهری به آن دوران ایثار، گذشت، حماسه و مرثیه ببرد ما برای همان آمده‌ایم برای مهمانی که نیامده‌ایم!

وقتی جنگ تمام شد درواقع برای امثال ما و نسل ما تازه شروع شد و همچنان ادامه دارد. جنگ برای ما هشت سال نبود چه بسا برای برخی مثل من هنوز تمام نشده است، این امر هم تحت تأثیر فضای ذهنی نیست بلکه جنگ برای ما هنوز به صورت جدی ادامه دارد درویش در بخش دیگر از صحبت‌هایش مطرح کرد: وقتی جنگ تمام شد درواقع برای امثال ما و نسل ما تازه شروع شد و همچنان ادامه دارد. جنگ برای ما هشت سال نبود چه بسا برای برخی مثل من هنوز تمام نشده است، این امر هم تحت تأثیر فضای ذهنی نیست بلکه جنگ برای ما هنوز به صورت جدی ادامه دارد، این هم از رسوبات جنگ نیست بلکه ما هنوز در محضر خاطرات دفاع مقدس هستیم و این یک واقعیت است. جنگ ما در دوران دفاع مقدس با پابرهنه‌ها اداره شد، پس باید همان مردم پابرهنه در فیلم‌ها و آثارمان تجلی پیدا کنند، همان افرادی که عاشقانه در محضر و رکاب امام (ره) حضور پیدا کردند.

کارگردان «دوئل» توضیح داد: واقعیت این است که با گذشت زمان و به تبع تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تغییراتی در بدنه افراد جنگ صورت گرفته است، این خطر هم می‌تواند وجود داشته باشد که تحلیل‌های ما نسبت به دوران جنگ به سمتی برود که رنگ و بوی دیگری بگیرد. در جنگ ما تکنولوژی، فناوری و تجهیزات وجود داشت اما مقدمه همه این‌ها نیروی انسانی بود که متأثر از روح انقلاب بودند آنها افرادی بودند که عاشقانه در جنگ حضور پیدا کردند، با خدا معامله کردند و ترجمه جهاد فی سبیل‌الله بودند.

حاتمی‌کیا دیده‌بان سینمای ایران است

وی افزود: تفاوت جنگ ما در جنگ‌های دیگر در همین است وگرنه مشابه جنگ ما در دیگر کشورها هم رخ داده است اما در جنگ ما مردم برای خدا جنگ می‌کردند پس این نکته مهمی در دوران معاصر است، دوباره باید جریانی با همین ادبیات شکل بگیرد و با خدا معامله کند. در آن دوران متأثر از همین امر و همان دیدگاه، اولین جرقه‌های تولید فیلم زده شد و پرچمدار اصلی این حرکت کسی بود که صحنه‌های زیبایی را در فیلم‌ها ساخته است، تجلی حرف من در جهاد فی سبیل‌الله در همان صحنه از فیلمی بود که دیده‌بانی به سمت خط می‌زد و…. چنین تصویری از ذهن هنرمندی برمی‌آید که این جنگ را خوب شناخته و جایش در اینجا خالی است او دیده‌بان سینمای ایران و پرچم‌دار دفاع مقدس و سینمای مقاومت است؛ او ابراهیم حاتمی‌کیاست.

درویش اظهار کرد: سهم سینمای دفاع مقدس در توسعه سینمای ملی ایران زیاد است. در ابتدای انقلاب، این سینما وضع بلاتکلیفی داشت به‌گونه‌ای که برخی می‌گفتند این سینما را می‌خواهیم چه کنیم؟ مثلاً مجلسی‌ها در حفظ آن خیلی تردید داشتند! در شرایطی که کشور در حال بنیان گذاشتن سینمای جدید بود، نسلی درگیر مسأله دوربین، صدا، تصویر و جنگ شد و تربیت شد که هم معارف دفاع مقدس و هم سینما را درک کند. این افراد آثاری را تولید کردند که عمودهای خیمه بزرگ سینمای ایران شدند هر کدام از این‌ها و هر کدام از آثار آنها در این راه عمود هستند.

وی گفت: من سینمای دفاع مقدس را نجات‌بخش سینمای ملی می‌دانم یعنی هم از حیث معرفتی هم زیبایی شناختی. بهترین فیلمبرداران، طراحان صحنه‌، گریمورها و… کسانی بودند که بسیاری از مشق‌های خود را در سینمای دفاع مقدس انجام دادند و این سینما سخاوتمندانه آغوش باز کرد تا بعداً همان‌ها به سمت سینمای اجتماعی بروند. سینمای دفاع مقدس مخصوص یک کلونی و گروه خاص نیست بلکه هر کسی هرگونه که می‌خواهد می‌تواند در آن کار کند. آغوش این سینما باید برای هر کسی با هر تیپی باز باشد، هرکسی می‌خواهد در این بستر کار کند باید به او میدان داده شود چون این سینما برای کسی نیست.

کارگردان «رستاخیز» ادامه داد: پی‌ریزی سینمای ایران با همین سینمای دفاع مقدس آغاز شد، به‌گونه‌ای که در همین سال‌های اخیر همزمان با شکل‌گیری داعش، رخدادهای منطقه‌ای و… یک جنگ نابرابری در منطقه تجربه شد و جهان اسلام و جهان شیعه در برابر یک تهاجم جهانی قرار گرفت. در این میان آثار، تصاویر و مستندهایی که در ماجرای مقاومت تولید شد مثل یک دریا، ذخیره هستند. جوانان امروزی رفتند و در گوشه گوشه کشورهای درگیر مقاومت کارهای بسیار بزرگی انجام دادند. من بسیاری از این آثار را دیدم و باید بگویم آدم با دیدن آنها حیرت می‌کند درواقع این همه برکت، نتیجه سینمای دفاع مقدس در دوران شکل‌گیری اولیه است، یعنی همانگونه که حاتمی‌کیای ۲۴ ساله «دیده‌بان» را ساخت امروز بچه‌های ۲۴،۲۵ ساله ما در کشورهای بیگانه، در غربت و در یک فضای بسیار عجیب فیلم می‌سازند، آنها شجاعانه دوربین خود را به میان پلیدترین جریان جهانی می‌برند؛ جریانی که می‌خواست همه منطقه را به تجزیه بکشاند. این دستاورد، دستاورد نسل حاتمی‌کیا، ملاقلی‌پور، سیف‌الله داد و… است. اگر آن بچه‌ها نبودند، اگر آوینی نبود و اگر تلاش‌های ما در دوران دفاع مقدس در زمینه فیلم‌سازی نبود امروز هم دچار مشکل می‌شدیم.

همانگونه که حاتمی‌کیای ۲۴ ساله «دیده‌بان» را ساخت امروز بچه‌های ۲۴،۲۵ ساله ما در کشورهای بیگانه، در غربت و در یک فضای بسیار عجیب فیلم می‌سازند، آنها شجاعانه دوربین خود را به میان پلیدترین جریان جهانی می‌برند؛ جریانی که می‌خواست همه منطقه را به تجزیه بکشاند. این دستاورد، دستاورد نسل حاتمی‌کیا، ملاقلی‌پور، سیف‌الله داد و… است درویش عنوان کرد: یادمان باشد که قرار است ما تحت‌تأثیر فیلم‌هایمان و فیلم‌های ما تحت‌تأثیر همان فضای ایثار و حماسه باشد، باید در میزانسن‌های مختلف هم همین را نشان بدهیم، در این سال‌هایی که دسیسه‌های کوچک و بزرگ بر ما تحمیل می‌شود، ما باید با همان دستاوردهای دفاع مقدس به نبردشان برویم. نسل ما «دیده‌بان»، «آژانس شیشه‌ای»، «بلمی به سوی ساحل» و … را ساخت آن هم در شرایطی که به ما دوربین نمی‌دادند و به آثار کوبریک و کوروساوا دسترسی نداشتیم. مثل امروز نبود که به به‌روزترین آثار جهان با یک کلیک دسترسی داشته باشیم، ما در آن موقع خیلی گرفتار بودیم، ولی در همان دوران جوانی فیلمی ساخت که افتخار سینمای ایران است.

وی تأکید کرد: نسل ما پایه‌گذار چنین خیمه‌ای برای سینمای ایران بود که هنوز سینمای دفاع مقدس سهم بزرگی در کلیت سینمای ما دارد. پس جوانان باید این پرچم را به دست بگیرند البته خوشبختانه بچه‌های جوان ما کارهای بزرگی انجام داده‌اند؛ این دستاوردی است که متکی بر نسل قبل به دست آمده است.

این کارگردان در پاسخ به پرسشی درباره سینمای جنگ مطرح کرد: من فیلمساز هستم و اگر نظریه‌ای دارم آن نظریه باید در فیلمم باشد اما به طور کلی از نظر من فیلم ضدجنگ چیز بدی نیست، البته یک فیلم نباید ضددفاع باشد، در عین حال جامعه ما حتماً به فیلم ضدجنگ نیاز دارد اما بدانیم که در طول هشت سال دفاع مقدس، فرصت‌های زیادی از یک ملت گرفته شد.

کارگردان «سرزمین خورشید» گفت: جنگ در هیچ دین و آئینی پذیرفته نیست اما نباید در آثارمان ملتی را به تصویر بکشیم که در مقابل جنگ تسلیم بودند، میلیون‌ها آدمی که در برابر جنگ ایستادند نباید به‌گونه‌ای تصویر کنیم که انگار از این ایستادگی پشیمان هستند چون مردم در جنگ هزینه‌های عجیب و غریبی دادند، جنگ ما یک مرثیه عظیم بود اما نباید در تولیدات، یک ملتِ تسلیمِ زیر بار ظلم رفته را به تصویر بکشیم. ملت ما بر خلاف تحمل زیاد و پرداخت هزینه‌های گزاف با خون و بغض و سکوت رمزآلود خود، در طول آن سال‌های ستم و تجاوز حالا یک نقطه اتصال با تاریخ معاصر دارند و آن این است که در هیچ کجا کوتاهی نکرده‌اند، پیشانی این امر هم مردم پابرهنه و مستضعف هستند.

نمی‌شود بدون صدا و تصویر یک هدف را پیش برد

درویش بیان کرد: هر کسی در هر نقطه‌ای که هست، چه سیاستمدار چه یک کارگر به دو چیز مهم احتیاج دارد؛ یکی فهم و ادراک قدرت تصویر و دیگری فهم و ادراک قدرت صدا. هر کسی هر هدفی دارد باید از این دو عنصر بهره ببرد، نمی‌شود بدون صدا و تصویر یک هدف را پیش برد. مسأله بعدی این است که بدانیم ما چه کسی هستیم. قدرت و قوت سینماگر نه به جیب پرپول و نه به حکم مسئولیت است بلکه فیلمساز و هنرمند کارگاه تولید خیال است. آن دو عنصر صدا و تصویر متصل به این عنصر خیال هستند یعنی اگر کسی از صدا و تصویر بدون استفاده از خیال بهره ببرد به جایی نمی‌رسد چون قرار است ذهن ما کارگاه تولید خیال باشد.

وی افزود: ما تلاش می‌کنیم که شناور در دریای خیال، واقعیت را تاویل و به حقیقت نزدیک کنیم. کار ما این نیست که هر آنچه اتفاق افتاده را صد درصد به تصویر بکشیم. اگر قرار است در تراز انتظارات اجتماعی و انقلابی به سینمای بالنده برسیم نباید فقط متکی بر تکنیک باشیم. آثار کوروساوا به این دلیل ماندگار شدند که متکی بر تکنیک نبودند. گرچه همه اینها لازمه یک اثر ماندگار است اما فیلمساز قبل از اینها باید فلسفه بداند و تاریخ و حوادث اجتماعی جامعه خود را بلد باشد، چنین فیلمی هویت‌مند است.

این کارگردان سینما در پایان گفت: زمانی کوروساوا را کسی تحویل نمی‌گرفت اما حالا پس از مرگش محل رجوع است، چون او حوادث جامعه‌اش را تاویل می‌کرد، او یک ژاپنی تمام عیار و یک اندیشمند بود. در این سال‌ها اگر عقب‌گردی در موضوعات تاریخ معاصر داریم، ناشی از فقدان همین مسائل است. بسیاری از سیاستمداران فرهنگی ما متأسفانه به درک صحیحی از هنرمندان نرسیدند و فکر می‌کنند هنرمند یک کارمند است که باید هر آنچه آنها می‌خواهند تولید کند!

خروج از نسخه موبایل