رسانه سینمای خانگی- نوشته‌ای برای محبوب‌ترین گانگستر سینما

 «آل کاپون» در بین گانگسترهای آمریکایی از جمله جان دلینجر، فرانک کاستلو و لوکی لوچیانو بخت بلندتری در سینما دارد زیرا فیلم‌های متعددی در مورد او ساخته شده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «آلفونسه گابریل کاپون» معروف به آل کاپون یکی از مشهورترین جنایتکاران تاریخ است و نام او چنان در فرهنگ عمومی به عنوان نمادی از افراد «قانون گریز» جا افتاده که بسیاری از مردم جهان اگر شناختی از شخصیت و ماجرای او نداشته باشند، حتما اسم او را بارها شنیده اند و به زبان آورده اند.

آل کاپون با تبار ایتالیایی، ۱۷ ژانویه (۲۷ دی) سال ۱۸۹۹ در شهر نیویورک متولد شد و در جوانی به خاطر زخمی که در نتیجه دعوا و زد و خورد بر صورت او ایجاد شد، لقب «صورت زخمی» گرفت.

وی پس از مهاجرت به شیکاگو و جذب در گروه های گانگستری، به سرعت پیشرفت کرد و ریاست بزرگترین باند مخوف قاچاق مشروبات الکی را در آمریکا بدست گرفت؛ نکته جالب اینکه پلیس برای بازداشت آل کاپون هیچ مدرکی برای اعمال خلاق وی نداشت و در نهایت به جرم فرار از مالیات وی را دستگیر و به ۱۱ سال حبس در زندان آلکاتراز محکوم کرد.

آل کاپون مدتی پس از آزادی از زندان در حالیکه از بیماری های روانی و جسمی رنج می برد در ۴۷ سالگی در ویلای شخصی خود در فلوریدا درگذشت.

شخصیت آل کاپون و فراز و فرودهای زندگی وی آنقدر جذاب است که تعدادی فیلم با الهام از زندگی او و تعدادی دیگر با موضوع زندگینامه (بیوگرافی) این جنایتکار ساخته شد و جالب تر اینکه، فیلم های «سزار کوچک»، «دشمن مردم» (۱۹۳۱) و «صورت زخمی» (۱۹۳۲) در زمان حیات آل کاپون ساخته شده است.


«سزار کوچک» با فیلمنامه ای به همین عنوان نوشته دابلیو.آر.برنت و محصول سال ۱۹۳۱ میلادی به کارگردانی مروین لیروی نخستین فیلمی است که با اقتباس از زندگی آل کاپون ساخته شد.

در این فیلم ۷۹ دقیقه ای، «ادوارد جی.رابینسون» در مهمترین اثر سینمایی خود در نقش «ریکو» و ملقب به «سزار کوچک» ظاهر شد که با جاه طلبی، پله های ترقی را در باند جنایتکاران طی می کند و ریاست فعالیت های غیرقانونی و قاچاق را در اختیار می گیرد اما در نهایت قربانی جاه طلبی خود می شود.


ویلیام ولمن نیز سال ۱۹۳۱ فیلم سینمایی «دشمن مردم» یکی دیگر از بهترین فیلم های گانگستری را ساخت.

این فیلم با اقتباس از رمانی نوشته دو خبرنگار در شیکاگو که شاهد رقابت‌های آل کاپون و سایر دسته‌های تبهکار بودند، ساخته شد.

«دشمن مردم» داستان دو نوجوان را تعریف می کند که پس از سالها خلافکاری به ثروت فراوانی می رسند اما در جدال با یکدیگر دچار سرنوشتی مرگباری می شوند. در این فیلم نقش اصلی به «جیمز کاگنی» واگذار شد.


فیلم «صورت زخمی» محصول ۱۹۳۲ ساخته هاوارد هاکس نیز یکی دیگر از آثار سینمایی درخشان گانگستری است.

بن هکت فیلمنامه «صورت‌ زخمی» را بر اساس رمان «آرمیتاژ تریل» ملهم از زندگی آل کاپون به نگارش در آورد.

«پل مونی» در «صورت زخمی» نقش مهاجری ایتالیایی به نام «آنتونیو(تونی) کامونتی» را ایفا می کند که در دنیای خشن باندهای خلافکار شیکاگو رشد می کند و در نهایت به جای رئیس خود می نشیند.

در این فیلم نمایش صحنه «کشتار روز ولنتاین» و نیز زخمی روی گونه تونی کامونتی، پرده از رابطه مضمونی این فیلم با زندگی آل کاپون بر می دارد.

همین ارجاعات، شایعاتی برای فیلم رقم زد مبنی بر اینکه آل کاپون «صورت زخمی» را دوست دارد و او نسخه‌ای از آن را تهیه کرده است.

صحنه های خشن، برای فیلم «صورت زخمی» مشکل ایجاد کرد و در نهایت با جرح و تعدیل و بازسازی برخی پلان ها به اکران رسید.

فیلم «صورت زخمی» به عنوان یکی از مهمترین فیلم‌های گانگستری که تاثیر زیادی بر این ژانر گذاشته شناخته می شود و سال ۱۹۹۴ کتابخانه کنگره «صورت‌ زخمی» را به فهرست ملی ثبت فیلم افزود و سال ۲۰۰۸ انستیتوی فیلم آمریکا این فیلم را رده ششمین فیلم برتر گانگستری معرفی کرد.

برایان دی پالما سال ۱۹۸۳ فیلمی با همین نام و مضمون با بازی آل پاچینو در نقش «تونی مونتانا» ساخت.


سال ۱۹۵۰ ریچارد ویلسون نخستین فیلم زندگینامه ای آل کاپون را به نام «آل کاپون» ساخت اما سال ۱۹۵۹ به نمایش در آمد.

ویسلون در این اثر سینمایی گانگستری، فرایند رشد آل کاپون در باند تبهکاران، جدال وی با رقبا، کشتار روز ولنتاین و دستگیری آل کاپون و انتقال وی به زندان الکتراز و در نهایت مرگ وی را نشان می دهد.

«رد استایگر» در این فیلم در نقش آل کاپون ظاهر شد.


۱۴ فوریه (روز ولنتاین) سال ۱۹۲۹ با طرح و نقشه آل کاپون و توسط افراد وی، اتفاقی رخ داد که «کشتار روز ولنتاین» نام گرفت. در این روز چهار نفر از اعضای گروه آل کاپون در حالیکه دو نفر از آنها لباس پلیس بر تن داشتند وارد یک گاراژ متعلق به گروه رقیب شدند و هفت نفر اعضای این گروه را با مسلسل به رگبار بستند و کشتند.

راجر کورمن سال ۱۹۶۷ با دستمایه قرار دادن این ماجرا، فیلم سینمایی «کشتار روز ولنتاین» را ساخت و «جیسون روباردز» با ایفای نقش آل کاپون در کنار جرج سیگال، رالف میکر، جک نیکلسون و بروس درن ظاهر شد.

«کاپون» عنوان دیگر فیلم زندگینامه ای ساخته استیو کارور است که سال ۱۹۷۵ ساخته شد. این فیلم نیز نگاهی به زندگی آل کاپون انداخته و «بن گازارا» نقش آل کاپون را بازی می کند.

برایان دی پالما که سال ۱۹۸۳ فیلم دیدنی «صورت زخمی» با بازی آل پاچینو و با گرته برداری از زندگی آل کاپون ساخته بود، سال ۱۹۸۷ فیلم تحسین شده «تسخیرناپذیران» را به نمایش در آورد.

دی پالما در «تسخیرناپذیران» روایتی از گروه چهار نفره فساد ناپذیر پلیس به ریاست «الیوت نس» ارائه می دهد که دست آنها به رشوه های آل کاپون آلوده نشده است.

فیلمنامه قوی، فیلمبرداری تماشایی، موسیقی زیبا و صحنه های اکشن بی نظیر، «تسخیرناپذیران» را از دیدگاه بسیاری از منتقدان به یکی از شاهکارهای دهه ۸۰ میلادی تبدیل کرد.

در این فیلم کوین کاستنر نقش الیوت نس و «رابرت دنیرو» نیز نقش آل کاپون را ایفا کرد.

الیوت نس مامور فدرال بود و اعضای گروه وی مهمترین نقش را در دستگیری آل کاپون به جرم فرار مالیاتی داشتند.

کوین کاستنر پس از «تسخیرناپذیران» به محبوبیت بی نظیری دست یافت و شون کانری برای بازی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را گرفت و اندی گارسیا نیز از گمنامی در آمد.

گرچه شون کانری اسکار را گرفت اما بازی رابرت دنیرو در نقش آل کاپون عالی از آب در آمده است.

انیو موریکونه نیز با ساخت موسیقی «تسخیرناپذیران» نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی متن شد. این فیلم همچنین دو نامزدی دیگر اسکار را برای بهترین طراحی صحنه و طراحی لباس در پی داشت.

«تسخیرناپذیران» افزون بر جلب نظر منتقدان، با استقبال مردم روبرو شد و به فروشی ۷۶ میلیون دلاری دست یافت در حالیکه مجموعه هزینه ساخت ۲۰ میلیون دلار بود.


آل کاپون سال ۱۹۳۱ به جرم فرار مالیاتی دستگیر و به ۱۱ سال زندان محکوم شد. وی پس از مدتی اقامت در زندان آتلانتا، به زندان مخوف الکاتراز انتقال یافت.

وی ۱۶ نوامبر سال ۱۹۳۹ از زندان آزاد شد سرانجام و در ویلای خود در فلوریدا در ۲۱ ژانویه سال ۱۹۴۷ در پی سکته درگذشت.

جاس ترانک در فیلم «کاپون» محصول ۲۰۲۰ نگاهی به روزهای آخر آل کاپون انداخته است. آل کاپونی که روزگاری قدرتمندترین گروه تبهکاری را هدایت می کرد و در روزهای آخر عمر به خاطر بیماری روحی و جسمی دچار فروپاشی و به موجودی غیر قابل تحمل تبدیل شده است. هیولایی که دیگر خانواده و حتی همسر نیز تحمل او را ندارد.

«کاپون» گرچه ریتم کندی دارد و ضرب سایر فیلم های گانگستری را ندارد اما بازی «تام هاردی» و گریم سنگین وی برای ایفای نقش آل کاپون و بازی وی، فیلم را دیدنی کرده است.

به هر روی و بطور یقین «کاپون» آخرین فیلم سینمایی در مورد «آل کاپون» نخواهد بود و باید منتظر ماند و دید کدام زاویه از شخصیت مخوف ترین تبهکار قرن گذشته می تواند دستمایه اثری دیگر شود و بار دیگر «صورت زخمی» را روی پرده نقره ای نمایش دهد.

چرا آل‌پاچینو؟ چون افاده‌ای نیست!

بازیگر مجموعه تلویزیونی «فکر پلید» گفت: آل پاچینو را دوست دارم چون این بازیگر لباس بپوشد یا نپوشد، گریم کند یا نکند در هر فیلم یک چهره جدید از او را می‌بینید، افاده هم ندارد؛ هنرمند یعنی همین.

به گزارش سینمای خانگی، سیاوش طهمورث در گفت وگو با ایرنا و در توضیح این که چرا عمده نقش هایش در بازیگری منفی و سیاه بوده است، گفت: اتفاقا نقش مثبت هم داشتم اما در سینمای ما مد شده است که بازیگران را کلیشه کرده و نقش های به خصوصی به آنها پیشنهاد می‌شود؛ چراکه قدرت تخیل و علاقه ای ندارند که توانایی های بازیگران را بشناسند. خوشبختانه هیچ کدام از نقش های منفی من شبیه به یکدیگر نیستند. شاید من ۲۰ نقش منفی (البته من می گویم ضدقهرمان) بازی کرده باشم اما هیچ کدام شبیه همدیگر نیستند و اگر بودند که من کارم را باخته بودم.

بازیگر فیلم سینمایی غلامرضا تختی (بهرام توکلی ۱۳۹۷) در پاسخ به این پرسش که آیا علاقه شخصی خودش هم در تکرار نقش های منفی تاثیر داشته است، اظهار داشت: برای بازیگر فرقی ندارد نقش قهرمان را بازی کند یا ضدقهرمان. حداقل ۵ کار طنز داشته ام منتها شاید تماشاگر من چنین توقعی دارد و شاید توانایی من را بیشتر در این جنس کار می بیند.

وی در توضیح این که خودش به این جریان دامن نزده است، گفت: خیر دامن زدن نبوده است؛ من متن را انتخاب می کنم و نه نقش را. اگر از متنی خوشم بیاید و جای بازی و زندگی داشته باشد آن را انتخاب می کنم

بازیگر فیلم سینمایی اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی ۱۳۶۵) در پاسخ به این پرسش که دوست دارد چه نقشی را بازی کند، بیان کرد: دوست دارم کارهایی در تئاترهایم را دوباره بازی کنم؛ مثلا ایلف کوچولو کار ایبسن بود که سالها پیش بازی کردم و برای اجرای این نقش آن زمان شقیقه های من را سفید می کردند؛ امروز موهای من سفید شده اما هنوز هم دوست دارم آن نقش را بازی کنم. تصور می کنم این نقش و این بازی حسی داشت که به سن و سال امروزم بیشتر می خورد. درحالی که همان زمان هم به گفته تماشاگران بسیار موفق بودم (ایلف کوچولو – نروژی: Lille Eyolf – عنوان نمایش‌نامه‌ای در سه پرده اثر هنریک ایبسن است که در سال ۱۸۹۴ منتشر شد؛ این نمایش روان‌شناختی به خاطر پیچیدگی‌های ظریف و کنایه‌های عمیقش شهرت دارد).

طهمورث در پاسخ به این پرسش که از بین آثارش کدام یک را بیش از سایرین دوست دارد، خاطرنشان کرد: گرگ ها، زیر تیغ، فکر پلید و نابرده رنج.

بازیگر فیلم سینمایی رستگاری در هشت و بیست دقیقه (سیروس الوند ۱۳۸۳) در توضیح چرایی انتخاب این آثار بیان کرد: در این آثار استحکام فیلمنامه بیشتر و کارگردانی منطقی تر بوده است؛ ضمن این که بازیگران منطقی تری در آن حضور داشته اند.

وی تاکید کرد: برای حضور در یک نقش تا متن را نخوانم پای قرارداد نمی نشینم و پس از آن می بینم که بازیگران چه کسانی هستند (البته دخالتی در انتخاب ندارم و به نظر کارگردان احترام می گذارم) زمانی که در مقابل بازیگری قرار می گیرم برایم مهم نیست که جوان است یا پیر، کم تجربه است یا متبحر و سعی می کنم صادقانه در مقابلش زندگی کنم که او هم صادقانه در مقابل من نقش خودش را تحویل بدهد.

بازیگر مجموعه تلویزیونی گرگ‌ها (داود میرباقری ۱۳۶۵-۶۶) در توضیح این که در این مدت پیشنهاد کاری داشته است یا خیر عنوان کرد: چند کار پیشنهاد شد اما چون درگیر تئاتر و نمایش معرکه در معرکه بودم (نمایش معرکه در معرکه به کارگردانی سیاوش طهمورث، پس از گذشت ۳۰ سال از نخستین اجرای خود، از روز ۱۵ فروردین در سالن استاد سمندریان تماشاخانه‌ ایرانشهر روی صحنه رفته و تا ۲۹ فروردین ادامه دارد)، قبول نکردم ترجیح می دهم سرکار خودم باشم.

این هنرپیشه پیشکسوت در پاسخ به این پرسش که آیا وضعیت نمایش خانگی در پرداخت مالی و سوژه های داستانی بهتر و آزادتر از تلویزیون و سینماست تصریح کرد: نمایش خانگی بهتر از سینما نیست اما بهتر از تلویزیون است به این معنا که نقدتر است و پولت را نمی‌خورند و به تو می دهند؛ اما فضای بازتر ندارد چراکه ما در یک موقعیت اجتماعی زندگی می کنیم که سینما و تلویزیون فرق بزرگی ندارند چرا که یک سیاست واحد امور را می گرداند؛ به همین دلیل این سیاست شاید خودش ترجیح دهد که جایی شل تر باشد اما قانون یکی است، در نتیجه اینها در یک خط هستند.

طهمورث در پاسخ به این سوال که از بین بازیگران ایرانی و غیرایرانی بازی چه کسی را می پسندند گفت: در مورد ایرانی ها اجازه دهید چیزی نگویم اما در مورد غیرایرانی ها چندین بار در این باره صحبت کرده ام و همه می دانند که آل پاچینو را دوست دارم چون این بازیگر لباس بپوشد یا نپوشد، گریم کند یا نکند در هر فیلم یک چهره جدید از او را می بینید و هنرمند یعنی همین. افاده هم ندارد. در زخم کاری برخی از دوستان لطف داشتند و گفتند که در یک صحنه سه چهره دارم و مرا و بازی ام را با آل پاچینو مقایسه کرده بودند.

بازیگر مجموعه تلویزیونی فکر پلید (محسن شاه‌محمدی ۱۳۷۷) در توضیح این که آیا آرزویی دارد اظهار داشت: من نهایت ۱۰ سال دیگر از عمرم مانده و برای این ده سال حسرت معنا ندارد؛ هرچه بوده تمام شده و رفته است.

وی با گلایه از وضعیت هنر در دوران معاصر توضیح داد: امروز هنر ارزش واقعی خودش را ندارد و پیشکسوتان و صاحبان تجربه ای هستند که بیکارند. مضاف بر این که در فیلم های و سریال ها کیفیت واقعی که در وجود همین هنرمندان هست ظهور نمی یابد و هنرمندان دنبال تامین زندگی شان افتاده اند که این خوب نیست.

بازیگر سریال زخم کاری (محمدحسین مهدویان ۱۴۰۰) در پاسخ به این سوال که عموما کدام آثار از سینمای ایران و جهان را می بیند، گفت: سریال و فیلم هایی که قدیمی ساخته شده اند را دوست دارم و البته هرفیلمی که ارزشی جزئی برای تماشاکردن داشته باشند؛ علیرغم این که معتقدم بچه ها و نسل جدید بسیار با استعداد هستند اما به غلط کارهایی دست پایین انجام می دهند و این خوب نیست؛ چون هم خودشان را ضایع می کنند و هم این که تماشاگر را به بیراهه می کشند.

وی افزود: اگر اسممان را هنرمند می گذاریم این هنرمند بودن تعریف و معنای خاصی دارد و از شروط آن طی کردن راهی است که اولین آن هنرپیشگی است مانند کفاشی و سایر مشاغلی که باید برای یادگیری آن مسیری را طی کرد و بعد تازه بازیگر می شوید و پس از این هنرپیشگی اگر هویت انسانی پیدا کردید و پهلوان معنوی شدید، تازه هنرمند خواهید شد.

طهمورث گفت: مسئولیت شما به عنوان هنرمند نباید باعث گمراهی تماشاگری شود که مخاطب شما قرار می گیرد بلکه تعهدی نسبت به جامعه پیدا می کنید و اگر ارزشی برای هنرمند در جامعه قائل می شوند به دلیل همین تعهداتش است؛ یعنی تعهدات انسانی و اجتماعی که در خودش دارد و به آنان عمل می کند و اگر به آنان عمل نکند چه فایده ای دارد؟

شایان ذکراست که حسن طهمورث‌نیا مشهور به سیاوش طهمورث (متولد ۱۳۲۵) بازیگر و هنرمند ایرانی عرصه تئاتر، سینما، تلویزیون است.

فعالیت او در تئاتر محدود به بازیگری نبوده بلکه در مقام کارگردانی نیز آثاری را در ادوار مختلف جشنواره تئاتر فجر عرضه کرده است. از جمله در چهاردهمین جشنواره تئاتر فجر در سال ۱۳۷۴ که صورت به صورت را در کنار رقبای شناخته شده‌ای نظیر قطب‌الدین صادقی با نمایش مویه جم، حسین نوری با نمایش شهود، چیستا یثربی با نمایش سرخ سوزان و کوروش تهامی با نمایش فردا به روی صحنه برد.

خروج از نسخه موبایل