موضع ناجوانمردانه سلبریتی‌های غربگرا در خصوص اوکراین و غزه

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از بولتن نیوز؛ طیفی از سلبریتی‌های ایرانی که در ماجرای جنگ روسیه و اوکراین مواضع تندی در انتقاد از روسیه گرفته و حتی تعدادی از آنها جوایز خود از جشنواره‌های نه‌چندان معتبر روسی را هم پس فرستادند، اکنون در برابر جنایات صهیونیست‌ها روزه سکوت گرفته‌اند…

این در حالی است که حجم و عمق جنایت صهیونیست‌ها در غزه به‌هیچ وجه قابل مقایسه با جنگ اوکراین نیست و اقداماتی چون محاصره، قطعی آب و برق و جریان سوخت و همچنین تعداد بالای شهدای زن و کودک و غیرنظامی‌ها در غزه حتی صدای غربی‌ها را هم درآورده‌است.

رسانه سینمای خانگی- روایت «مدیر مدرسه» و فراخوان تظاهرات

فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» به کارگردانی میکائیل دیانی برای اولین‌بار در جشنواره فیلم کوتاه تهران رونمایی می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی آثار، «مدیر مدرسه» به کارگردانی میکائیل دیانی، نویسندگی محمد منصوبی و تهیه‌کنندگی سید محمدهادی آقاجانی، اولین حضور جشنواره‌ای خود را در چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران تجربه می‌کند.

«مدیر مدرسه» درامی سیاسی است که در بستر اتفاقات پاییز سال گذشته ایران شکل گرفته است. در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «سه تن از دانش‌آموزان دبیرستانی دخترانه، برای برگزاری تظاهرات خیابانی فراخوان داده‌اند.»

فاطمه نیشابوری، بازیگر نقش اول فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» است و ماریا مشهور، شوکا دولت‌شاهی، محمد موحدنیا، تیما تقی‌زاده، روژینا ابراهیمی، محمد قاسمی، یاسمن محمدیان و نوتاش صالحی، دیگر بازیگران این فیلم هستند.

عوامل فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» عبارتند از کارگردان: میکائیل دیانی، تهیه کننده: سید محمدهادی آقاجانی، نویسنده: محمد منصوبی، مدیر فیلم‌برداری: پویان آقابابایی، مشاور فیلم‌نامه: هادی مقدم‌دوست، مشاور کارگردان: محمد رحمتی و محمد علیزاده فرد، تدوین: فواد تقی‌زاده، مجری طرح: محمود پوینده، مدیر صدابرداری: احمد صابری، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، طراح صحنه و لباس: سپیده بلون، طراح گریم: زهرا امراللهی، آهنگساز: غزل راکی، مدیر تولید: سید محمدرضا همایی، برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: محمدرضا نوری، دستیاران کارگردان: سید محمد موسویان و بهداد مشایخی، منشی صحنه: رویا بابابیگی، گروه فیلم‌برداری: محمدرضا بیات، اصلان آقابابایی، مسعود نوری و محمدرضا علی‌آبادی، اپراتور دوربین: مهدی منادی، دستیار صدا: سهراب عظیم‌پور، پشتیبانی فنی: حمید لدنی، سینه موبیل: مسعود سروری، گروه صحنه و لباس: سید رسول میرمحمد و سجاد ایمانی، مجری گریم: زهرا منصوری، جانشین تولید: حسین واقفی، تدارکات: محمدحسین کریمی، عکاس و فیلم بردار پشت صحنه: علی رضا صلواتی، طراح گرافیک: علی‌اکبر گودرزی، ساخت تیزر: حمید ابراهیمی و مشاور رسانه‌ای: محمد کفیلی.

«مدیر مدرسه» دومین تجربه کارگردانی میکائیل دیانی در حوزه فیلم کوتاه داستانی محصول باشگاه رویاد سازمان هنری رسانه‌ای اوج است.

دیانی تاکنون مستندهای بلند، «بچه‌های زمین خاکی»، «بیجه»، «اعتراض خاموش»، «فراموش شده‌ها»، «آن روز» و «یک روز به خصوص» را کارگردانی کرده است که مانند هر دو فیلم کوتاه داستانی خود در حوزه مسائل اجتماعی بوده است.

«کلاویه» آماده نمایش شد

فیلم کوتاه «کلاویه» به کارگردانی سیدمحمدحسین حسینی، نویسندگی الناز عطایی و تهیه کنندگی محمد گودرزی، در تهران تولید شد و پس از گذراندن مراحل تدوین، طراح و ترکیب صدا و اصلاح رنگ و نور برای حضور در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی آماده نمایش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم کوتاه «کلاویه» آمده است: «دختری که در حال تلاش کردن برای پیشرفت زندگی خودش هست ولی مریضی پدر مانع حال خوب اون شده … .»

موسیقی این فیلم توسط کریستف رضاعی ساخته شده، رضاعی تا به حال جوایز معتبر بسیاری را در عرصه موسیقی فیلم از جشنواره‌های داخلی و خارجی دریافت کرده است.

آناهیتا اقبال نژاد، ونوس کانلی، هومن رهنمون، کوثر حیدری بازیگرانی هستند که در فیلم کوتاه «کلاویه» نقش‌آفرینی کرده‌اند.

تدوین فیلم را سیاوش کردجان، طراح و ترکیب صدا را بهمن اردلان و اصلاح رنگ و نور را نیما دبیرزاده انجام می‌دهند.

عوامل فیلم کوتاه «کلاویه» عبارتند از کارگردان: سید محمدحسین حسینی، تهیه کننده: محمد گودرزی، نویسنده: الناز عطایی، برنامه‌ریز و دستیار کارگردان: سعید غلامی، دستیار دوم کارگردان: صادق باقری، منشی صحنه: زهرا مهدوی، مدیر فیلمبرداری: آرش صادقی، صدابردار: اکبر یعقوبی، تدوین: سیاوش کردجان، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، طراح صحنه و لباس: روشنک عربی، طراح چهره‌پرداز: نوید فرح مرزی، طراحی و ترکیب صدا: بهمن اردلان، موسیقی: کریستف رضاعی، عکاس: علیرضا صلواتی، طراح گرافیک: محمد مهرجو، مدیر تولید: حنیف عسگری، مدیر تدارکات: دانیال داورزنی، مشاور رسانه‌ای: حامد مهربانی، روابط عمومی: فخرالدین باطنی و تولید شده در باشگاه فیلم سوره.

رسانه سینمای خانگی- فیلم کوتاه بهترین محل برای بیان مسائل اجتماعی است

ایرنا فیلمسازان کوتاه با تاکید بر حفظ سینما و حمایت از هنرمندان و فضای فرهنگی کشور تاکید کردند که فیلم کوتاه بستری مناسبی برای پرداخت به مسائل اجتماعی است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سومین جلسه از مجموعه برنامه‌های «یک سه شنبه کوتاه» با نمایش چهار فیلم کوتاه «وَرَن» به کارگردانی رضا توفیق‌جو، «هِبه» ساخته هاتف عسگری، «یه روز» به کارگردانی نفیسه زهری و «ارفاق» ساخته رضا نجاتی چهارم مهرماه در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

پس از نمایش فیلم‌ها نشست پرسش و پاسخ با حضور سازندگان آثار برگزار شد.

امیر توکلی تهیه‌کننده فیلم «یه روز» در این نشست با بیان اینکه فیلمنامه انتخاب او بوده است، اظهاداشت: کمتر فیلمسازی با یک ماه آموزش جسارت پیدا می‌کند چنین فیلمی را با موضوع غساله‌ها بسازد و از این بابت باید به زهری تبریک گفت.

وی گفت: فیلمنامه این کار را سولماز اعتماد نوشته و قرار بود خودم این اثر را بسازم. معتقدم حتما نباید یک موضوع ساده در فیلم کوتاه پیچیده شود. فیلمنامه قرار است اتفاقی ساده را روایت کند و کارگردان می‌خواست ساده احساس همذات پنداری عیان شود و موفقیت یا عدم موفقیت به نظر مخاطب برمی‌گردد.

کارگردان فیلم سینمایی «آن دیگری» تاکید کرد: باید سینما را حفظ کنیم، ایرادات آثار را بیان و علاوه بر نقد به فیلمسازان جوان پیشنهاد دهیم.

همچنین نفیسه زهری با تقدیر از عوامل تولید این اثر درباره چالش‌های پیش روی خود در کارگردانی این «یه روز» که به مسئله غساله‌ها می‌پردازد، اظهارداشت: خیلی به غسالخانه رفتم و با غساله‌ها به گفت و شنود پرداختم و حتی بیاد دارم کسی را که فوت کرده بود و من شاهد شسته شدنش بودم.

وی گفت: بیشتر کار لوکیشن داخلی داشت و یکی از دلایل انتخاب اثر همین ویژگی بود. این اثر زندگی غساله‌ها را روایت می‌کند شاید این فیلم جزو اولین فیلم‌هایی باشد که درباره این قشر ساخته می‌شود. چیزی که من دیدم این است که همه فکر می‌کنیم غسال‌ها ژولیده و پیر هستند اما اینگونه نیست و این صنف بسیار محترم هستند. بازیگر غساله را هم بر این اساس انتخاب کردم. این فیلم در جشنواره ایتالیا و قرقیزستان این اثر کاندید دریافت جایزه شد.

زهری افزود: بازیگر نقش اصلی این اثر چند سال پیش فرزندش را از دست داده و فرزندش را خودش در قامت یک غساله شسته و از این منظر با این نقش همذات پنداری داشت. تفکرمان را باید نسبت به صنف غسال تغییر دهیم و معتقدم بازیگران این اثر به درستی انتخاب شدند.

در ادامه رضا توفیق جو کارگردان فیلم «وَرَن» گفت: حرف زدن و اندیشیدن حق همه هنرمندان است. روزهای سختی داریم و باید بدانیم عرصه فرهنگ و هنر فضای تفکر و رشد یک کشور است. همه حامی هنرمندان هستیم و این قشر، عناصر حساس جامعه هستند و اعتراض هنرمند به یک ناهنجاری مسئله مهمی است.

وی با تقدیر از عوامل تولید «وَرَن» اظهارداشت: در همه جای دنیا جامعه مردسالار وجود دارد و این اثر یک همذات پنداری با جامعه زنان دارد. معتقدم این قشر موجب رشد و بالندگی هر جامعه‌ای است. گاهی می‌شنوم از واژه دگراندیش استفاده می‌شود که عجیب است؛ باید طاقت نظر یکدیگر را داشته باشیم و هگل می‌گوید فرهنگ یعنی خاک و زبان و مشکل ما این است که در حال سقط فرهنگ هستیم.

این کارگردان تاکید کرد: حدود چهار سال پیش فیلم «وَرَن» از جشنواره فیلم کوتاه حذف شد و متاسفانه به «ورَن» به دلایل سلیقه‌ای ممیزی، اجازه نمایش در جشنواره را ندادند. ورَن در اساطیر ایران، دیو شهوت است. سکانس اول این اثر یک روز عادی است و بعد از حادثه، گام به گام در دنیای درونی شخصیت پیش می‌رویم و دنیای بیرون و درون شخصیت را گم می‌کنیم.

توفیق جو گفت: سه ماه درباره این شخصیت به عنوان یک زن تحقیقات بسیاری کردیم. در افرادی که مورد تجاوز قرار می‌گیرند ساختار روانی آنان بهم می‌ریزد و معتقدم خشونت امروز مسئله مهمی است. خشونت در جامعه شبیه ویروس سرایت می‌کند و وضعیت ملتهب جامعه به دلیل ورود خشونت است.

همچنین هاتف عسگری کارگردان فیلم «هبه» گفت: در فیلم کوتاه ما دو نوع اثر داریم؛ کارهایی که تجربی است و آثاری که حرفه‌ای به تولید می‌رسد. اتفاقی که در این سال‌ها افتاده این است که ما با هزینه‌های گزاف، باید کار تجربی انجام دهیم، باید به اندازه سرمایه، بتوانیم پیام خود را به مخاطب دهیم، سرگرمی را هم درنظر بگیریم و من برای این مهم، وهم و خیال را به اثر اضافه کردم.

وی افزود: پرداخت به چنین موضوعاتی در سینمای بلند با دشواری‌های خاص خود همراه هست کما اینکه برخی فیلم‌ها اخیرا با مشکلاتی روبه رو شدند.

عسگری اظهارداشت: در تولید این اثر به جشنواره‌ها خیلی فکر نکردیم. این فیلم دو سال پیش تولید شده و شاید امروز، از بین پنج فیلمنامه، اثر دیگری را برای تولید انتخاب می‌کردم. فیلمنامه این اثر را با نیکا عسگری نوشتیم؛ مسئله من صرفا کودک همسری نبود مجبور شدم از این قصه استفاده کنم تا به این موضوع برسم که انتخاب والدین در سرنوشت آنان اثرگذار است و مقابله با خواسته فرزند به نوعی تجاوز به خواسته او محسوب می‌شود.

رضا نجاتی کارگردان «ارفاق» که این روزها فیلم سینمایی «بعد از رفتن» را در اکران آنلاین دارد با اشاره به حضور هوتن شکیبا در فیلم کوتاهش بیان کرد: با هوتن شکیبا ارتباطی نداشتم، هوتن را در دفتر دیدم و ترغیب کردم در فضای فیلم کوتاه کار کند و از او بسیار آموختم. ایده از یک جرقه یا تصویر ایجاد می‌شود. اصغر فرهادی می‌گوید باید دید بانک عاطفی برای نگارش چه چیزی در اختیار ما قرار می‌دهد.

وی با بیان اینکه ۶ ماه پروسه نگارش فیلمنامه طول کشید و نزدیک ۱۵۰ میلیون تومان برای اثر هزینه کرده، افزود: «ارفاق» تصادفی نیست، براساس شخصیت‌ها اتفاقات آن چیده و مخاطب از دقیقه یک با قصه اصلی روبه رو می‌شود. اگر «بعد از رفتن» را ببینید متوجه می‌شوید ارفاق با دنیای «بعد از رفتن» متفاوت است و جهان این دو اثر فرق دارد.

نجاتی بیان کرد: فیلم کوتاه را معبری برای فیلم بلند نمی‌دانم، سینمای کوتاه را یک جهان مستقل می‌دانم و براساس تجربه می‌گویم سخت‌ترین حالت نگارشی فیلم کوتاه و آسان‌ترین سریال نویسی است. ممکن است یک فیلمساز بلند نتواند یک فیلم کوتاه بسازد.

«یک سه‌شنبه کوتاه» عنوان مجموعه برنامه‌ای است که به نمایش فیلم‌های کوتاه و نشست پرسش و پاسخ با سازندگان آن اختصاص دارد.

رسانه سینمای خانگی – فریدون جیرانی: جامعه خواستار تغییر در خیلی چیزهاست/ محمد خزاعی: کدام تغییرات؟ / جیرانی: تغییرات! / خزاعی: کدام؟ / جیرانی: خیلی! / قسم دادن فریدون به جان مادر محمد! + فیلم

فریدون جیرانی: جامعه خواستار تغییر در خیلی چیزهاست/ محمد خزاعی: کدام تغییرات؟ / جیرانی: تغییرات! / خزاعی: کدام؟ / جیرانی: خیلی! / بحث فریدون جیرانی با رئیس سازمان سینمایی
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی کشور در برنامه «سینما ۲۵» که اختصاصاً در یوتیوپ پخش می شود و فریدون جیرانی روزنامه نگار و کارگردان سینما و تلویزیون آن را اجرا می کند، حضور یافت و پاسخگوی ایرادات و انتقادات او به سینمای کشور، مدیریت سینمای کشور، درخواست رفراندم! اغتشاشات یا اعتراضات؟! و مباحث ممیزی فیلم ها، مسایل مربوط به فیلم های زیرزمینی، نقد فیلم های سفارشی، و … بود. در بخشی از این برنامه بحث تندی میان آنان درباره سینمای زیر زمینی و ارتباطش با شرایط اجتماعی امروز صورت گرفت که جیرانی شکل‌گیری سینمای زیرزمینی را حاصل تغییرات جامعه طی یک سال گذشته اعلام کرد و گفت که جامعه امروز خواستار تغییر در خیلی چیزهاست. اما در پاسخ به محمد خزاعی که از او خواست تا با ذکر مثال مصادیق تغییر را مشخص کند، از پاسخ دادن طفره رفته، در نهایت گفت که نمی تواند بگوید!

در بخش دیگری از برنامه که جیرانی طیف همسوی خود را تمام جامعه ایران برشمرد و از خزاعی خواست تا این تغییر به رسمیت شناخته شود، محمد خزاعی گفت الزاماً هر تغییری که تنها عده‌ای طرفدار آن هستند، صورت نخواهد گرفت و برای اثبات سخن خود از فرانسه مثال زد. جیرانی که از پاسخ به خزاعی درمانده بود، او را به مادرش قسم داد که ایران را با فرانسه مقایسه نکند!

فیلم کامل مصاحبه محمد خزاعی با سینما 25 را اینجا ببینید

https://cinemayekhanegi.ir/wp-content/uploads/2023/09/Bale-Lite.mp4

رسانه سینمای خانگی- داستان دولتی که به می‌دزدد

علی پورمومن کارگردان مستند «بچه دزد» با موضوع پرونده عجیب ربودن فرزند یک زن ایرانی از سوی دولت دانمارک به تولید رسیده است، به ارائه توضیحاتی درباره این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، علی پورمومن نویسنده و کارگردان مستند «بچه دزد» همزمان با پخش تلویزیونی این مستند، در گفتگو با مهر،درباره آن توضیح داد: این مستند روایتی از ربودن کودکی به نام داریوش حیدری فرزند سرکار خانم حمیده سلامتی در دانمارک است. خانم سلامتی از ما کمک رسانه‌ای خواستند و کاری هم که از دست ما برمی‌آمد این بود که در کنار فعالیت‌هایی همچون کمپین‌سازی در فضای رسانه‌ای، مستندی هم درباره این اتفاق بسازیم. امیدواریم پخش این مستند بتواند کمکی به بازگرداندن فرزند او بکند.

وی درباره عدم اشاره مستقیم به دلیل ربایش این کودک در مستند گفت: ما یک سکانس حدود ۱۰ دقیقه‌ای در ابتدای مستند داریم که سه نفر در آن دارند درباره همین موضوع صحبت می‌کنند. در همان گفتگو گزاره‌هایی مطرح و رد می‌شود. حکم دادگاه هم که قرائت می‌شود، هیچ مورد حادی در آن ذکر نشده است. مثلاً گفته شده که این بچه برای دو روز به مهدکودک نرفته یا اینکه او لیوان آبی در دست داشته و مادرش آن را از او گرفته است این موارد را هم در مستند فهرست کرده‌ایم و واقعاً هیچ مورد دیگری درباره گرفتن این کودک اعلام نکرده‌اند.

این مستندساز ادامه داد: اثبات این مدعا تنها با قرائت حکم دادگاه ممکن بود و چون همه دلایل پیش‌پاافتاده است، ما هم نمی‌توانستیم دلیل عجیب و غریب و ویژه‌ای را برای مخاطب خود مطرح کنیم. آنچه در مستند ارائه می‌شود مبتنی‌بر حکم دادگاه است. حتی در سکانسی از مستند به این موضوع هم اشاره می‌شود که ماجرا خانم سلامتی بحث پناهندگی هم نبوده است. او و فرزندش هر دو اقامت موقت داشته‌اند و اصلاً اینگونه نبوده که آنها در وضعیت پناهندگی باشند. آن‌ها یک اقامت کاری چند ساله داشته‌اند و قصدشان هم بازگشت به ایران بوده است اما بعد از یک سال و خرده‌ای فرزندشان را گرفته‌اند و به برنامه کاری پنج ساله‌شان هم نرسیده‌اند.

وقتی دولت برای یک خانواده مأمور می‌فرستد!

پورمومن درباره بررسی مستندات در فرآیند ساخت این مستند هم گفت: همه مکاتبات دادگاه نشان می‌دهد که دلایل دستگیری این کودک همین اندازه پیش‌پا افتاده بوده است. خلاصه همه مستندات این است که اگر شما فرزند خود را به سبک مطلوب دولت دانمارک تربیت نکنید، به‌عنوان یک فرد ناسازگار با سیستم شناخته می‌شوید و دولت روی شما حساس می‌شود. در راستای همین حساسیت کارشناسی را سراغ زندگی شما می‌فرستند و می‌گویند که این کارشناس باید رفتار شما با فرزندتان را مدام زیرنظر داشته باشد! تفاوت فرهنگی یک خانواده ایرانی با فرهنگ دانمارک هم طبیعتاً موردپسند آن‌ها نبوده است.

شروع دخالت دولت دانمارک در زندگی خانم سلامتی هم مربوط به اتفاقی بوده که برای منزل آن‌ها رخ می‌دهد. دیوار خانه آن‌ها نم می‌دهد و طبق قانون آن‌ها موظف بوده‌اند مشکل خود را به شهرداری گزارش کنند. وقتی شهرداری مأموری را می‌فرستد تا دیوارها را چک کند، می‌بیند که بچه یک سال و نیمه خانواده مشغول خوردن نوتلا است!

وی افزود: رفتارهای معمولی در خانواده ایرانی مانند اینکه والدین داخل کشوری فرزندشان را ببینند یا گوشی او را چک کنند، از نگاه دولت دانمارک دخالت در حریم خصوصی فرزند محسوب می‌شود و نسبت به آن نمره منفی در نظر می‌گیرند. معمولاً هم دولت متوجه رفتار خانواده‌ها با فرزندان‌شان نمی‌شود و تنها در مواردی که متوجه می‌شود، حساسیت نشان می‌دهد. شروع دخالت دولت دانمارک در زندگی خانم سلامتی هم مربوط به اتفاقی بوده که برای منزل آن‌ها رخ می‌دهد. دیوار خانه آن‌ها نم می‌دهد و طبق قانون آن‌ها موظف بوده‌اند مشکل خود را به شهرداری گزارش کنند. وقتی شهرداری مأموری را می‌فرستد تا دیوارها را چک کند، می‌بیند که بچه یک سال و نیمه خانواده مشغول خوردن نوتلا است! او می‌گوید نوتلا در این سن برای بچه ضرر دارد و دخالت دولت دانمارک در زندگی این خانواده ایرانی از همین نوتلا آغاز می‌شود!

این مستندساز ادامه داد: بعدها موارد دیگری هم فهرست می‌کنند اینکه برخلاف قانون که بچه در آن سن باید ساعت ۷ بخوابد، بچه این خانواده در ساعت ۹ می‌خوابیده است. بچه این خانواده مشکل اتیسم هم داشته و از آنجایی که دولت دانمارک حاضر به تأیید این مشکل نمی‌شود، همه مشکلات ناشی از عوارض اتیسم این کودک را هم به پای مشکلات خانوادگی‌شان فهرست می‌کنند.

وی درباره اصالت پدر این کودک هم گفت: پدر این بچه اهل افغانستان است اما هم بچه و هم مادرش در حال حاضر شناسنامه ایرانی دارند. اینکه به این موضوع در مستند اشاره نشده است هم به دلیل زمان مستند بود که نمی‌توانستیم همه فرآیند را در آن تشریح کنیم. طبق مصوبه مجلس ایران، فرزند یک پدر افغانستانی و مادر ایرانی می‌تواند شناسنامه ایرانی دریافت کند و به همین دلیل دیگر به‌صورت مجزا به این ماجرا اشاره نکردیم.

پورمومن درباره حضور محسن آقایی به‌عنوان یک مستندساز در روایت این مستند هم گفت: وقتی این کار را شروع کردیم یک مجموعه بودیم که تصمیم به کمک رسانه‌ای به این خانم گرفتیم. کمک‌مان هم ابتدا برگزاری یک تجمع جلوی سفارت دانمارک بود. بعد از آن ساخت این مستند بود که من به عهده گرفتم و در ادامه هم ایده‌های دیگری داشتیم. وقتی متوجه مشکل شناسنامه این کودک شدیم هم در مقابل وزارت خارجه اقداماتی داشتیم و شناسنامه این کودک صادر شد.

برای یک روز در پلیس امنیت بازداشت شدم

این مستندساز درباره حاشیه‌هایی که در فرآیند ساخت مستند «بچه دزد» با آن مواجه شدند هم توضیح داد: در تجمعی که مقابل وزارت خارجه داشتیم دوستان حراست خیلی سفت مقابل ما ایستاد و گفت آبروی کشور در خطر است. در حالی که کل تجمع ما چند پلاکارد با موضوع مادر و فرزند بود. آنها گفتند باید جمع کنید، ما اما کوتاه نیامدیم و به‌واسطه درگیری‌ای که اتفاق افتاد من دستگیر و به پلیس امنیت منتقل شدم. به اندازه یک صبح تا شب در بازداشت بودم که در همان بازه هم شناسنامه این کودک صادر شد.

وی درباره حرکت مستند به سمت لحظات احساسی هم گفت: اصل ماجرا و رویکرد خانم سلامتی کاملاً حقوقی بود و هیچ جنبه احساسی‌ای نداشت. اینکه من در این مستند به سمت لحظات احساسی رفتم هم صرفاً برای درآوردن اشک مخاطب نبود. هدف این بود که در کنار ابعاد حقوقی یادآوری کنیم که این پرونده جنبه انسانی هم دارد و باید به رابطه این مادر و فرزند هم فکر کنیم. اتفاقاً زمانی که ساخت مستند را شروع کردم هنوز بچه نداشتم و این ماجرا را کاملاً حقوقی می‌دیدم، بعدها که فرزندم هم سن و سال فرزند خانم سلامتی شد، کل ماجرا را طور دیگری دیدم.

حتی یک کلمه دروغ در این مستند نیست

این کارگردان مستند درباره استفاده از ظرفیت بازسازی در بخشی از روایت خود گفت: به‌طور قطعی این نکته را تأکید می‌کنم که حتی یک کلمه روایت دروغ در این مستند نیست. این مستند را من به تنهایی ساختم و موارد فنی مانند تدوین، صدابرداری و فیلمبرداری آن با خودم بوده است. در اکثر بخش‌های روایت هم من و خانم سلامتی حضور داشتیم. اینکه در بخش‌هایی دوربین ثابت نیست و تکان می‌خورد و یا صداها شفاف نیست به این دلیل بوده که تعمدا نمی‌خواستم مستند تبدیل به فیلم سینمایی شود. می‌خواستم مخاطب واقعاً احساس کند یکی از تیم همراه ما بوده است.

وی افزود: در اکثر مواقع هم وقتی از سوژه‌ای سراغ سوژه‌ای دیگر می‌رفتم کات نمی‌زدم و تنها زاویه دوربین را تغییر می‌دادم تا مخاطب احساس کند گویی خودش سرش را گردانده است. در خیلی از موارد حتی دوربین روی شانه من هم نیست و دلیلش این بود که آدم‌ها وقتی دوربین را روی شانه مقابل خود می‌بینند، گرفتار خودکنترلی می‌شوند. به‌واسطه ارتباط چشمی اما سوژه احساس راحتی بیشتری با من می‌کرد.

کارگردان «بچه دزد» درباره بازه زمانی ساخت این مستند هم توضیح داد: ساخت این مستند تقریباً دو سال زمان برد که این زمان به دلیل پیچیدگی ساخت مستند نبود، بلکه منتظر بودیم تا اتفاقات پیش برود و بتوانیم آن را روایت کنیم. این مستند را در این دوسال، در وقت‌های اضافی کار شخصی‌ام ساختم.

رسانه سیننمای خانگی- اسامی فیلم‌های راه‌یافته به جشنوار «مادر»

دبیرخانه سومین دوره جشنواره ملی فیلم و عکس «مادر» پس از بررسی هیات انتخاب، فیلم‌های راه یافته به این دوره از جشنواره را معرفی کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشنواره «مادر»، هیات انتخاب بخشِ فیلم سومین دوره جشنواره ملی فیلم و عکس «مادر» متشکل از طیبه فلکیان، شیرین بینا، منصوره مصطفی‌زاده و رهبر قنبری پس از ارزیابی ۲۷۲ فیلم واصل شده به دبیرخانه، ۵۳ اثر را حایز شرایط لازم برای حضور در بخش داوری این جشنواره تشخیص دادند و به شرح ذیل معرفی کردند:

«پرنسس» به کارگردانی محمد حسین عباسی، «تابلوی روی دیوار» به کارگردانی محمد صادق رمضانی‌مقدم، «تار و پود» ساخته محمد صادق رمضانی‌مقدم، «تمام خاطرات من» اثر مهدی رجبیان، «جای خالی» ساخته نسیم اسدپور، «چای تلخ» به کارگردانی مجتبی عرفانیان، «چپ دست» ساخته نسرین محمدپور، «حکایت مادر» به کارگردانی محمدحسین امانی، «دالکه» به کارگردانی نسیم عینی، «شب گمشده» اثر عباس علی شریفی، «گل در وقت اضافه» ساخته شایان سجادی، «قبل از تاریکی» به کارگردانی مصیب حنایی، «گوسفندان ما را خواهند بلعید» ساخته مصطفی رستم‌پور، «لبخند عروسک‌ها» اثر جواد صالح، «مادر» به کارگردانی نعمت‌الله سرگلزایی، «مادرانه‌تر» ساخته زهرا میری، «مادر بزرگ» به کارگردانی حسین دارابی، «مادری برای صلح» اثر حسین گلزار، «مامان خودمه» ساخته محمدحسین امانی همدانی، «میم» به کارگردانی محمدرضا خردمندان، «ناخوانده» اثر سینا رضایی، «نامه به فرشته» ساخته محمد جوادی نیا، «نسیم مادر» به کارگردانی صادق قاسمی، «یک به توان بی نهایت» به کارگردانی علیرضا صادقی، «یک روز مادری» ساخته حسین نظری، «زر افشان» به کارگردانی مهدی رجبیان، «سرور» اثر فرزاد اسلام‌پور، «کالسکه» ساخته نیما عربیان، «فینال» اثر روح الله فخر رو، «وقتی پروانه‌ها …» به کارگردانی حنانه وحیدی، «نگارستان» ساخته سیدحسین نواب، «گاه لیلا گاه مجنون» ساخته سیدایمان قوامی، «گیم اُوِر» اثر هادی نادری، «به نام مادر» به کارگردانی یحیی پاک‌طینت، «قرار» به کارگردانی حمیده نادری، «ساعت خواب» ساخته مینا سادات حسینی، «برگه سفارش» به کارگردانی مجید رضا دهقانی، «تهار» اثر یاسر دشتی، «یک دست صدا دارد» ساخته سعید کریمی، «دا» به کارگردانی سعید کریمی، «لالایی» ساخته محمد مرادی جاوید، «مادرم لیلا» اثر داوود شیخ، «۲۰ سالگی» به کارگردانی رقیه توکلی، «سهمی از یک قبر» ساخته اشکان چاووشی، «بابردو» به کارگردانی سیاوش ساعدی‌پناه، «ناهارترین» اثر رضا کشاورز، «ژاکت» به کارگردانی محمد نظمی ادیب، «زندگی با آرزو» ساخته امیرعلی میردریکوند، «آبا» اثر مهدی موسوی برزکی، «بی بی جان» به کارگردانی حمید میرحسینی، «نفس» ساخته بابک مجیدی، «ویزیت رایگان» اثر داوود جلیلی و «ننه هما» به کارگردانی داوود جلیلی.

این آثار در مرحله بعد توسط هیات داوران جشنواره متشکل از پوران درخشنده، ابوالفضل همراه و طیبه فلکیان مورد بررسی قرار گرفته و برگزیدگان نهایی در اختتامیه جشنواره معرفی خواهند شد.

سومین دوره جشنواره «مادر» به دبیری منصوره مصطفی‌زاده توسط موسسه نیلا فرهنگ و با مشارکت و حمایت اپلیکیشن روبیکا، معاونت امور فرهنگی و اجتماعی مترو تهران و موسسه تصویر شهر، مهر سال جاری برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «سه کام حبس» اکران آنلاین می‌شود

فیلم سینمایی «سه کام حبس» از ۲۲ شهریور اکران آنلاین می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم‌نت، فیلم سینمایی «سه کام حبس» به نویسندگی و کارگردانی سامان سالور و تهیه‌کنندگی ساسان سالور از چهارشنبه ۲۲ شهریور ماه ساعت ۲۰ به‌طور اختصاصی  در بخش «سینما آنلاین» این پلتفرم اکران آنلاین خواهد شد.

فیلم «سه کام حبس» پنجمین ساخته سینمایی سامان سالور است که برای نخستین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و موفق به نامزدی در چند رشته شد. همچنین در چند جشنواره جهانی نیز موفقیت‌هایی را کسب کرده است.

«سه کام حبس» در ژانر درام اجتماعی قرار می‌گیرد و گفته می شود پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی اکران سال ۱۴۰۲ است.

در این فیلم بازیگرانی چون محسن تنابنده، پریناز ایزدیار، سمیرا حسن‌پور و… ایفای نقش می‌کنند.

نسیم و مجتبی زوج جوانی هستند که تازه صاحب فرزند شده‌اند و در جنوب تهران زندگی خوب و ساده ای دارند. مجتبی ظروف پلاستیکی یکبارمصرف می‌فروشد و نسیم عروسک درست می‌کند و ترشی خانگی تهیه می‌کند. یک روز مجتبی تصادف می‌کند و نسیم تمام تلاش خود را برای نجات خانواده اش در غیاب او انجام می‌دهد، اما…

رسانه سینمای خانگی- وودی آلن در سالن تشویق اما بیرون سالن هو شد

نمایش فیلم جدید «وودی آلن» در حالی با تمجید تماشاگران در ونیز رو به رو شد که همزمان بیرون از کاخ جشنواره تجمع اعتراضی علیه این سینماگر ۸۷ ساله برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، پنجاهمین فیلم «وودی آلن» در مقام کارگردان با عنوان «Coup de Chance» در اولین نمایش جهان خود در بخش خارج از مسابقه جشنواره فیلم ونیز با استقبال پرشور مردم روبرو شد و این فیلمساز ۸۷ ساله پس از پایان فیلم مهیج فرانسوی‌اش با بازی «لو دو لاژ»، «والری لمرسیه»، «ملویل پوپو» و «نیلز اشنایدر» به مدت پنج دقیقه مورد تشویق قرار گرفت.

با این حال، بیرون از سالن نمایش فیلم وضعیت بسیار متفاوت بود. گروهی از معترضان علیه آنچه که «فرهنگ تجاوز جنسی» در جشنواره ونیز می‌خوانند تظاهرات کردند و درست زمانی که «آلن» روی فرش قرمز قدم می‌زد از جلوی ورودی سینما عبور کردند. معترضان که حدود ۲۰ نفر بودند، شعارهایی از جمله «فرهنگ تجاوز ممنوع» سر دادند.

جشنواره فیلم ونیز امسال به دلیل گنجاندن فیلم‌هایی از کارگردانان متهم به تجاوز جنسی، از جمله «وودی آلن» و «رومن پولانسکی» مورد انتقاد قرار گرفته است.

«Coup de Chance» درباره نقش مهم شانس در زندگی ماست. داستان در مورد فانی (دو لاژ) و ژان (پوپو) است که به نظر زوج ایده‌آلی به نظر می‌رسند و هر دو از نظر حرفه‌ای موفق هستند و در آپارتمانی زیبا در یک محله منحصر به فرد پاریس زندگی می‌کنند و ظاهرا عاشق هم هستند تا وقتی فانی به طور تصادفی با آلن (اشنایدر)، همکلاسی سابق دبیرستان برخورد می کند. آنها به زودی دوباره یکدیگر را می بینند و نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شوند.

«وودی آلن» در نشست مطبوعاتی فیلمش در ونیز در رابطه نقش شانس و اقبال در زندگی گفت: «من در طول عمرم تمجیدهای بسیار زیادی که شاید لایق ان نبوده‌ام و همچنین توجه و احترام زیادی دریافت کرده‌ام. بنابراین، من چیزی جز خوش شانسی نداشتم که امیدوارم ادامه پیدا کند».

سال ۱۹۹۲، «دیلان فارو» دخترخوانده آلن، او را به آزار و اذیت جنسی متهم کرد و اگرچه تحقیقات مدرکی برای اثبات گناه «آلن» پیدا نکرد اما وی نزدیک به سه دهه است که با این اتهامات رو به رو است.

«آلن» پیش از این درباره ادعاهای دخترخوانده‌اش گفته است: «چند دهه پیش این ادعاها مطرح شد، پرونده به طور کامل توسط کلینیک سوء‌استفاده جنسی از کودکان در بیمارستان ییل نیو و سازمان رفاه کودکان نیویورک مورد بررسی قرار گرفت. آن‌ها چند ماه روی این قضیه کار کردند و مستقلاً نتیجه گرفتند هیچ تعرضی در کار نبوده است. در عوض، آن‌ها متوجه شدند که احتمالاً یک کودک آسیب‌پذیر از سوی مادر عصبانی‌اش که درگیر طلاقی پرتنش بوده، راهنمایی شده تا این داستان را سرهم کند». 

جنجال‌هایی پیرامون «آلن» به دنبال اتهامات سو استفاده از «دیلن فارو» در مستندی از کمپانی HBO محصول ۲۰۲۱ مورد بررسی قرار گرفته است اما «آلن» این اتهامات را رد کرده است.

این کارگردان ۸۷ ساله تاکنون ۲۴ بار نامزد اسکار و چهار بار برنده آن شده که این جوایز شامل یک اسکار بهترین کارگردانی و سه جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی می‌شود.

«آنی‌هال»، «صحنه‌های داخلی»، «منهتن»، «خاطرات اکلیلی»، «امتیاز نهایی»، «آلیس»، «ویکی کریستینا بارسلونا»، «گلوله‌های بر فراز برادوی»، «آفرودیت قدرتمند»، «نیمه‌شب در پاریس»، «تقدیم به رُم با عشق»، «یاسمن غمگین»، «کافه سوسایتی»، «مرد بی‌منطق» و «یک روز بارانی در نیویورک» از جمله دیگر ساخته‌های این کارگردان صاحب‌نام سینمای جهان است.

رسانه سینمای خانگی- «لارو» آمادۀ نمایش جهانی

فیلم کوتاه «لارو» به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی لیلا فرداد آماده نمایش و پخش جهانی شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «لارو» به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی لیلا فرداد همزمان با پایان مراحل پس از تولید آماده نمایش و حضور در جشنواره‌های ملی و بین‌المللی شد.

«لارو» فیلمی تک پرسوناژ با بازی مصطفی دارابی است که فیلمبرداری آن برای یک روز در زندان قصر انجام شده است.

در خلاصه داستان این اثر آمده است: «مرد، خسته از دنیای بیرون به اتاق تنگ و تاریکش پناه برده است. جایی که به‌طور غیرمنتظره‌ای پاسخ پرسش‌هایش انتظارش را می‌کشند.»

دیگر عوامل فیلم کوتاه «لارو» عبارتند از مدیر تولید: الهام فرداد، مجری طرح: حامی جهانی، دستیاران کارگردان: زهره بختیاری و فرزانه فروندی، برنامه‌ریز: هادی رحیمی‌خاص، مدیر فیلمبرداری: وحید ابراهیمی، دستیار اول فیلمبردار: فرهاد رستمی، گروه فیلمبرداری: مرتضی قره‌گوزلو، علیرضا ناجی و علی میرکریمی، طراحی و ترکیب صدا: محمود موسوی‌نژاد، صداگذار: معصومه حاجی یوسف، پشتیبانی فنی استودیو محمد حسین ابطحی، امور فنی صدا: استودیو آوای پارس، منشی صحنه: رضا بقایی، اپراتور دوربین: آیدین جارالهی، صدابردار: سهیل متولی، دستیار صدا: وحید ایزدخواه، طراح گریم: امید گلزاده، دستیار گریم: سپیده کاظمی، طراح لباس: مهلا فرداد، طراح صحنه: امید عابدینی، دستیار صحنه: امیر حسین معظمی و امیر علی ناصری، تدوین: پویان شعله‌ور، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، دستیار: سارا احترامی، آهنگساز: مسعود سخاوت‌دوست، دستیار آهنگساز: وحید فرجی‌پور، ویلن: رضا نیک‌پور و سامان سینایی، ویلنسل: کامران وفادار، پیانو: شاهین صمدپور، سازهای الکترونیک: مهدی پورکیانی، استودیو: ارغنون (مهدی گل‌کرمی)، عکاس صحنه: سمیه جعفری، عکاس پشت صحنه: حسین رسام، طراح پوستر: متین خیبلی، تیزر : تکنا فیلم، مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه: نگار امیری، تدارکات: اراد نیایش، سینه موبیل: مالک نجفی، دفتر تجهیزات: شنتیا با همراهی پیمان شادمان‌فر، پیمان ناجی، مرتضی یعقوب‌پور، حامد کریوند، ناهید سلطانی، علی یگانه، معین غلامی و امیرحسین قلندری.

رسانه سینمای خانگی- «طیب» و روایتی از زندگی او

طیب حاج‌رضایی از شخصیت‌های پیچیده اما ماندگار در تاریخ معاصر است که هر چند در مقطعی برای خدمت به شاه به خیابان آمد و فریاد کشید اما سرانجام برای باور به حسین(ع) جان داد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ معاصر ایران مملو از شخصیت‌های کوچک و بزرگی است که فارغ از نقشی که در رقم خوردن تحولات سیاسی و اجتماعی داشته‌اند، هر یک منش و مشخصه رفتاری خاص خود را در حافظه جمعی ایرانیان نمایندگی می‌کنند. طیب حاج‌رضایی یکی از همین شخصیت‌هاست که یادآوری نامش با صفاتی همچون «مرام»، «معرفت»، «آزادگی» و مهمتر از همه «عشق به امام حسین (ع)» عجین است.

«طیب» که بود؟

«مرحوم طیب حاج‌رضایی که شهره بود، هر نوع بدی را در آن زمان انجام داده، در عین حال چند امتیاز داشت؛ یکی اینکه در دهه عاشورا چند روضه‌خوانی داشت و در این دهه به سر خودش گل می‌مالید و جلوی در حسینیه می‌نشست.» زنده‌یاد حبیب‌اله عسگراولادی که از چهره‌های شناخته‌شده عرصه مبارزات انقلابی، در مصاحبه‌ای اینگونه به معرفی طیب می‌پردازد و ادامه می‌دهد: «یکی دیگر از کارهایش این بود که در یکی از شب‌های سوم یا هفتم یا شب اربعین امام حسین (ع)، دسته‌ای حرکت می‌داد که تمام هیأت و دستجات معروف هم کمک می‌کردند و این دسته، یک دسته بسیار بزرگی بود و خود طیب در آنجا گل به پیشانی مالیده، در جلوی دسته حرکت می‌کرد.»

اما نام طیب حاج‌رضایی با ۲ رویداد تاریخی در تاریخ معاصر ایران گره خورده است، یکی کودتای ۲۸ مرداد که طیب در میان حامیان شاه و علیه دکتر مصدق در آن ایفای نقش کرد و یکی قیام ۱۵ خرداد که این بار او در حمایت از امام خمینی (ره) و علیه شاه به خیابان آمد که این دومی به قیمت جانش تمام شد. اتفاقاً آنچه مسیر زندگی طیب حاج‌رضایی را در قیاس با دیگر قلدرهای حاضر در کودتای ۲۸ مرداد مانند شعبان بی‌مخ، متمایز کرده است، همین سرنوشت متفاوتی است که او به‌واسطه ارادت ویژه‌ای که به دستگاه اباعبدالله (ع) داشت، برای خود رقم زد.

طیب که متولد سال ۱۲۹۰ بود، در سال ۱۳۴۲ و در حالی که تنها ۵۲ سال داشت، به اتهام مشارکت در قیام ۱۵ خرداد، از سوی دستگاه پهلوی محاکمه و به اعدام محکوم شد. آبان‌ماه همان سال هم این حکم در پادگان حشمتیه تهران اجرا و او با چشمانی بسته تیرباران شد.

طیب حاج‌رضایی در لحظه انتقال برای اجرای حکم اعدام

«طیب» چه کرد؟

آنچه جایگاه طیب را به‌رغم سابقه ارادتش به شاه و حتی خدمت به دربار در واقعه ۲۸ مرداد، متمایز کرده است، مربوط به ایستادگی او بر باورها و خطوط قرمز اعتقادی‌اش بود.

مسعود ده‌نمکی که در کنار کارگردانی سینما و در مقام یک پژوهشگر کتابی با عنوان «طیب‌خان» را با نگاهی به زندگی طیب حاج‌رضایی تدوین کرده است، در بخشی از این کتاب روایتی جالب درباره کنش‌های مذهبی او به ویژه در ایام محرم ارائه می‌کند. ده‌نمکی آورده است: «بنابر اظهارات شاهدان عینی، در آن روزگار بیش از سی علامت کوچک و بزرگ، پیشاپیش دسته طیب حرکت می‌کرده‌اند و او این شکوه و عظمت بی‌نظیر را بی‌هیچ منت و توقعی در اختیار نهضت قرار داد. شیخ‌حسن عبداللهی درباره چاپ تصاویر امام (ره) می‌گوید: یک روز طیب‌خان به من گفت: می‌تونی یک مقدار عکس آقا برام بیاری، می‌خوام تو دسته رو علم‌ها بزنم … طیب‌خان می‌دانست که در کار چاپ هم هستم، من رفتم از یک چاپچی چند عکس امام (ره) گرفتم و تکثیر کردیم و زدیم روی علم و پرچم‌ها … رژیم تمام امکانات و افراد خود را در قالب مأموران مخفی، در بین عزاداران به‌منظور کسب اخبار و آمادگی لازم، به‌کار گرفته بود.»

فرزند طیب: ما تعداد زیادی از عکس‌های حضرت امام را (که بسیار زیبا هم بود) در شب تاسوعا و روز عاشورا، روی علامت‌ها، بیرق‌ها، کُتَلْ‌ها و پرچم‌های مختلفی که این دسته عظیم با خودش حمل می‌کرد، نصب کرده بودیم. یکی از سوالات و اتهامات درباره ایشان، نصب این عکس‌ها بود؛ چون آنها تصور می‌کردند که پدر من با این کار می‌خواهد آشوبی به‌پا کند در ادامه همین روایت تاریخی، می‌خوانیم: «سران حکومتی طبق یک عرف و سنت نانوشته، معمولاً برای خودنمایی در تکیه‌ها و در هیأت افراد سرشناسی همانند طیب، حسین رمضان‌یخی یا شعبان جعفری حاضر می‌شدند. شب تاسوعای ۱۳۴۲ نیز نخست‌وزیر به همراه معاون خود، در خیابان و درست در مسیر حرکت دسته طیب حاضر شدند. اسدالله عَلم با مشاهده عکس‌های امام بر روی علامت‌های هیئت طیب، به‌شدت عصبانی شد و آراسته [برخی هم گفته‌اند رسول پرویزی] را سراغ طیب می‌فرستد و از او می‌خواهد که برای حفظ موقعیت خود هم که شده، عکس‌های امام را جمع‌آوری کند، اما طیب با قاطعیت کامل از این کار امتناع کرده و به او می‌گوید: این عکس مرجع شیعیان است، اگر می‌تواند خودش آنها را جمع کند و من با باورهای مذهبی مردم درنمی‌افتم.»

بیژن حاج‌رضایی، فرزند طیب، بعدها در گفتگویی درباره علت نصب تصاویر امام خمینی (ره) روی علامت‌های هیأت پدرش چنین گفت: «دهه اول محرم، سال آخری که پدرم در قید حیات بودند، ما تعداد زیادی از عکس‌های حضرت امام را (که بسیار زیبا هم بود) در شب تاسوعا و روز عاشورا، روی علامت‌ها، بیرق‌ها، کُتَلْ‌ها و پرچم‌های مختلفی که این دسته عظیم با خودش حمل می‌کرد، نصب کرده بودیم. یکی از سوالات و اتهامات درباره ایشان، نصب این عکس‌ها بود؛ چون آنها تصور می‌کردند که پدر من با این کار می‌خواهد آشوبی به‌پا کند، در صورتی‌که این‌طور نبود. به این خاطر بود که آقای بروجردی فوت شده بودند و کسانی‌که مقلد ایشان بودند، خواستار یک نفر به‌عنوان مرجع تقلید جدید بودند. مرحوم پدرم به دلیل علاقه و احترامی که به جامعه روحانیت، به‌خصوص روحانیت شیعی و آقای بروجردی داشت و چون به ایشان گفته بودند که امام خمینی (ره) نایب آقای بروجردی است، اجازه داده بود که عکس‌ها را روی علامت‌های دسته نصب کنند. در روز عاشورا و شب تاسوعا، شاید صدها عکس از حضرت امام (ره) بود که به شیشه مغازه‌ها، دست بچه‌ها، روی علامت‌ها، کتل‌ها، و بیرق هیأت‌های مذهبی نصب کرده بودند.»

تنش میان طیب حاج‌رضایی با مأموران امنیتی رژیم پهلوی از همین فعالیت‌های مذهبی و باورمندی‌اش به روحانیت شیعه کلید خورد و در واقعه ۱۵ خرداد به اوج خود رسید. دستگاه پهلوی که پیش‌تر با پرداخت پول و امتیازات ویژه به طیب او و دارودسته‌اش را در تاریخ ۱۸ مرداد و علیه مصدق به خیابان آورده بود، اصرار داشت این بار هم طیب اعتراف کند که برای حضور اعتراضی‌اش در خیابان در قالب قیام ۱۵ خرداد، از امام خمینی (ره) پول دریافت کرده است. این همان اتهامی است که در صورت اعتراف به آن طیب می‌توانست جان خود را نجات دهد اما او که در مقام یک معترض به اقدام رژیم پهلوی، به خیابان آمده بود، به اقدام خود باور داشت و حاضر نشد روی اعتقاداتش پا بگذارد.

مسعود شریف بازیگر نقش طیب در نمایی از «صبح اعدام»

«طیب» و روایت‌های امروز

زندگی طیب حاج‌رضایی به‌رغم ظرفیت دراماتیک بسیار بالایی که دارد، هنوز به‌صورت مستقیم دستمایه تولید یک اثر داستانی قرار نگرفته و اکثر تولیدات مستندی که در بخشی از آن‌ها اشاره‌ای به او شده است، قالبی گزارشی داشته‌اند. در این میان مستند «سه سال و سه روز» را می‌توان یکی از آثار شاخص دانست. مستندی به کارگردانی احمد کشاورز و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر که از محصولات خانه مستند انقلاب اسلامی محسوب می‌شود و روایتی جذاب از زندگی و زمانه طیب در آن به تصویر کشیده شده است.

«صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی که این روزها مراحل تصویربرداری را پشت‌سر می‌گذارد را می‌توان جدی‌ترین دورخیز سینمای ایران برای به‌تصویر درآوردن این شخصیت تاریخی دانست. فیلمی که به‌گفته افخمی اقتباسی از گزارش خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم اعدام طیب و حاج اسماعیل رضایی است و از این منظر نمی‌توان آن را هم روایتی کامل از زندگی طیب حاج‌رضایی دانست.

این فیلم که از محصولات مشترک سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی محسوب می‌شود، قرار است در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر رونمایی شود و مسعود شریف در آن ایفاگر نقش «طیب» است.

آنچه از موضع‌گیری‌های بهروز افخمی درباره این پروژه برمی‌آید تمرکز او بر جنبه اعتراضی و در عین حال ایستادگی بر باورها در زندگی «طیب» است و «صبح اعدام» با همین زاویه نگاه در حال آماده‌سازی برای رونمایی در فجر است؛ روایتی تاریخی از آخرین ساعت‌های زندگی معترضی که بیش از هر چیز به «حسین (ع)» باور و ارادت داشت و پای این ارادت، جانش را داد.

خروج از نسخه موبایل