رئیس سازمان سینمایی کشور در آئین اختتامیه جشنواره چهل و دومین فیلم فجر سال 1403 را سال همدلی و همگرایی برای اعتلای سینمای ایران معرفی کرد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، محمد خزاعی در مراسم اختتامیه جشنواره چهل و دومین فیلم فجر به همراه دو دختر خود به روی سن رفت و با بوسیدن چادر و روسری دخترانش به حجاب نماد ملی و دینی و عرفی کشور ادای احترام کرد.
و در ادامه با دعای تحویل سال شروع کرد و گفت: سال جدید سینمای ایران را به همه شما عزیزان تبریک میگویم. سلام و درود دارم خدمت شما عزیزان حاضر و ارجمند. سال گذشته خاطرات تلخ و شیرین در سینما رقم خورد. خاطرات تلخی همانند درگذشت مرحوم مهرجویی، کیومرث پوراحمد، پروانه معصومی، و ناصر طهماسب و عزیزان دیگری که از بین ما رفتهاند. در کنار این اندوهها، خاطرات شیرین بسیاری رقم خورد همانند: آشتی مجدد مخاطب با سالنهای سینما، احیای اقتصاد سینمای کشور، توسعه زیرساخت و جشن افتتاح سالنهای سینما در شهرهای مختلف، موفقیتهای داخلی و خارجی، جوایز فیلمها، توجه به فیلمها و فیلمسازان استانی و رونق گرفتن چرخه تولید آثار ملی در کشور.
وی افزود: سال بعد، سال همدلی برای اعتدال سینمای ایران است. همدلی و همکاری چرا و به چه مفهوم؟ اعتلای سینمای ایران یعنی چه؟ من معتقدم که همه اهالی سینما برای اعتلای سینما در حال تلاش هستند. ظاهر کلمه همدلی و همگرایی ساده است اما باید برای تبیین و تحقق این طرح برنامه ریزی گستردهای انجام شود که حوزه مدیریت، صنوف و خانه سینما، رسانه ها و مخاطبان را شامل میشود. لازم است در عمل و کلام برای اعتلای سینمای ایران از دوقطبیسازی پرهیز کنیم. ما عزیزان، همکار هستیم اما همدل نیستیم .تداوم رشد و رونق سینما احتیاج به همدلی دارد تا بتواند به موفقیتها و دستاوردهای بیشتری دست پیدا کند. کشوری که همدلی دارد میتواند در تصویرسازی بر اذهان عمومی موفق باشد.
خزاعی عنوان کرد: کشوری که تصویرسازی موفقی دارد کشوری موفق است کشورهای توسعهیافته، سینمای توسعهیافتهای دارند. کشورهایی که اقتصاد، آموزش، روابط بینالملل موفقی دارند در واقع در حوزه تصویرسازی بر افکار جهانی موفق عمل کردهاند همانند ژاپن، چین ،کره، هند و روسیه.باید فیلم خوب ساخته شود تا نسل جدید و قدیم هم رغبت، تمایل سرمایهگذاری برای ساخت فیلم داشته باشند .ما باید در دولت مسیر را هموار کنیم تا همه نسلها بتوانند فیلم بسازند.
وی ادامه داد: توسعه سالن نمایش کشور، نماد توسعهیافتگی فرهنگی استانهاست. مخاطب سرمایه و پشتوانه اصلی ما در سینماست. اگر مردم نباشند سینما و سینماگر هم معنایی ندارد. همدلی عزیزان یعنی اولویتها را نزدیک کنیم تا بتوانیم محصولات قوی و خوبی را تولید کنیم . مولوی می گوید : همدلی از همزبانی بهتر است. ما باید نگاهمان به اصلاح آینده باشد و از گذشته درس بگیریم تا برای اصول امور در آینده برنامهریزی کنیم.
ما از ساخت همه گونه فیلم استقبال میکنیم فیلم معترض، فیلم دغدغهمند، نقد درون گفتمانی، فیلم منتقدانهای که اصلاحگر باشد، پیشرو باشد نه ناامید کننده. سینما وظیفهاش دیدهبانی است، هم خوبها و هم مشکلات را مطرح میکند.
رئیس سازمان سینمایی گفت: همدلی بخشهای خصوصی و دولتی و نهادی امسال مثالزدنی بود. از کل آثار جشنواره 70 درصد متصل به بخش خصوصی است که جای تقدیر و تشکر از سرمایهگذاران و تهیهکنندگان این بخش دارد. البته متاسفانه برخی با بازی کردن با کلیدواژههای فیلمهای ارگانی و نهادی به دوقطبیسازی در فضای فرهنگی دامن میزنند. انگار نهادها اشتباه کردهاند که از سینما حمایت میکنند. این عده مغرضانه از این بهانه برای تخریب و متلک علیه سینما استفاده میکنند. این واژه باید درست مطرح و تبیین شود.
وی اظهار کرد: اگر امسال نهادها و سرمایههای دولتی نبود 25 فیلم تولید نشده بود و بالغ بر 6 هزار و 500 اشتغال نیز فراهم نشده بود، این نکته مهمی است.من قدردان بخش خصوصی و به نهادهایی همانند حوزه هنری، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سازمان هنری رسانهای اوج، بنیاد شهید ، بنیاد روایت، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، ارتش جمهوری اسلامی، بنیاد سینمایی فارابی، مجموعه راه، مجموعه رسانهای بیان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم و خواهش میکنم که سال آینده با قدرت بیشتری فارغ از نتایج جشنواره ،از بخش خصوصی و هنرمندان پیشکسوت و قدیمی و جوانان حمایت کنند .
خزاعی تاکید کرد: از بدو انقلاب حمایت جدی دولت، نهادها و ارگانها را از سینما داشتهایم. بسیاری از بزرگان و آثار مطرح ما با کمک و حمایت منابع، نهادها و ارگانها تولید شده است، برخی از آثار مرحوم کیارستمی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برخی از آثار مرحوم مهرجویی در بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری و نیز آثار بیضایی و مرحوم پوراحمد و خیلی از بزرگان دیگر.
وی بیان کرد: این یک افتخار و دستاوردی برای حوزه فرهنگی کشور است که دولت و نهادها و ارگانها نسبت به سینما و این حوزه دغدغهمند هستند و حمایت میکنند.باید زمینهسازی کنیم تا در کنار بخش خصوصی حمایتها از تولید فیلمهای خوب و قدرتمند شکل گرفته و تقویت شود.
رئیس سازمان سینمایی گفت: منظومه سینمای ایران در سراسر کشور گسترده است، باید قدردان این گستردگی و حمایتها باشیم. در پایان خوشحالم که در سازمان سینمایی اجرای سیاست درهای باز برای فعالان سینما در حوزه های مختلف در حال اجراست تا عدالت فرهنگی محقق شود. بحث معیشت و اقتصاد و امنیت شغلی سینماگران که در جلسات مکرر مسایل خود را با ما مطرح کردند. ما همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کردیم این مشکلات را برطرف کنیم البته که این مسایل ادامه دارد و سعی داریم که همه آنها را در جلسات متعدد همراه وزیر محترم ارشاد و از طریق مراجع ذیربط و سازمان برنامه و بودجه برطرف کنیم.
وی ادامه داد: در دوران کرونا و پساکرونا و اغتشاشاتی که شکل گرفته بود که سینمای ایران در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با تنفس مصنوعی ادامه حیات داد. خوشبختانه در حال حاضر جان گرفته است و امروز شرایط مطلوبی دارد. مخاطبانی که از سینما قهر کرده بودند، فیلم های سینمای امسال را دیدند. احیای سینمای ایران با فروش خوبی رقم خورد و برخی از دوستان نقد میکنند که چرا جای برخی از آثار خالی بود و من میگویم اگر سینما را یک خانواده در نظر بگیریم که پدر آن کرایه خانه را پرداخت نکرده باشد و مادرش بیمار باشد، شما در چنین خانوادهای چکار میکنید؟ آیا در چنین شرایطی برای بچههای خانواده شاهنامه میخوانید؟
رئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: برای دوستانی که نقد میکنند چرا برخی فیلم ها حضور ندارند، باید بگویم که ما باید ابتدا اقتصاد سینما را درست میکردیم و در برنامه های آتی به مسایل دیگر بپردازیم.
خزاعی یادآور شد: در 40 سال گذشته، 570 سالن سینما ساخته که به همت دولت 250 سالن به آن اضافه شده است. تمام تلاش ما این است که تا پایان دولت سالنهای سینما را به 1000 سالن برسانیم که جهش خوبی در سینما است.
وی ادامه داد: علی رغم اینکه برخی فکر میکنند تولیدات سینمای ایران خوابیده است بالغ بر 4300 مستند کوتاه، تله فیلم، فیلم و غیره در سینمای ایران تولید شده است. همچنین سیاه نمایی از سینمای ایران رخت بربسته است اما این به معنای این نیست که ژانرهای مختلف در سینما تقویت نشود، ما به آثار مختلف نیاز داریم. سینما باید خوبیها، زشتیها و پلیدیها را بییند و امیدوارم شاهد آثار خوبی در سینما باشیم؛ آثاری با رعایت اصول ما و مسائل شرعی. من شعاری مطرح کردم که سازمان سینمایی بر اساس آن پیش می رود و از ما نخواهید که آن را نقض کنیم.
رئیس سازمان سینمایی بیان کرد: آخرین نکته اگر بخواهیم همدلی در سینمای ایران برجا باشد، باید از دو قطبی بودن در سینما جلوگیری کنیم. درست است که منافع برخی در دو قطبی بودن سینما است اما ما باید تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد. بحث دامن زدن به دو قطبی بودن در رسانهها مطرح بود در حالی که باید بخش خصوصی با همکاری بخش دولتی از سینمای ایران حمایت کند.
وی درباره حضور سازمانها و ارگانها در جشنواره فجر ۴۲ مطرح کرد: این بحث به امروز سینمای ایران برنمیگردد. بزرگان زیادی در همین سینمای ایران کار خود را با حمایت نهادها ادامه دادند و امروز چه شده که حضور نهادها را نقد میکنند؟ صادقانه از بخش خصوصی، حوزه هنری، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، صدا و سیما و بنیاد سینمایی فارابی… تشکر میکنم.
خزاعی گفت: ما باید برای اعتلای سینمای قدرتمند، تولید آثار، تصویرسازی درست و پیشرفت کشورمان و همچنین تقویت جامعه و خانواده و امید به آینده همصدا باشیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه بینالملل نیز اتفاقی که در غزه میافتد، بیسابقه است و در 100 سال اخیر همچین اتفاقی نداشتیم چرا که بالغ بر ده هزار کودک و خردسال در جنگ نابرابرانه کشته شدند. روز به روز جریان مقاومت ریشهدارتر خواهد شد و هر خردسالی که به شهادت میرسد، کودکان دیگر وارد میدان میشوند. امروز باید سینمای ایران و 70 کشوری که در جشنواره حضور داشتند، برای غزه تصویرسازی کنند و مقاومت مردم فلسطین و غزه را به رخ بکشند. خواهش میکنم مردم فلسطین و غزه را یک دقیقه بی وقفه تشویق کنید.
نامگذاری روز ششم جشنواره فجر به نام کیومرث پوراحمد، رونمایی از فیلم زندگی پروین اعتصامی و به رونق افتادن جشنواره در مراکز استانها، ازجمله اتفاقهای قابلاعتنای بزرگترین رویداد سینمایی کشور طی شب و روز گذشته بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، ششمین روز جشنواره در برج میلاد به دلیل سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع)، از ساعت ۱۶ آغاز شد و این اتفاق، فرصت بسیار خوبی بود تا اهالی رسانه در فضای پراسترس و فشرده روزهای گذشته، حالا با اندکی طیبخاطر، به کارهای معوق خود بپردازند.
نخستین فیلم روز ششم، نپتون بود که البته بسیار پررنگتر از نام کمادعای خود ظاهر شد. یکی از اتفاقهای خوبی که در این دوره از جشنواره رقم خورد، نامگذاری روزهای این دوره به نام سینماگران است. ششمین روز جشنواره به نام کیومرث پوراحمد سند زده شد تا تصاویر این کارگردان مولف محبوب، پیش از شروع هر فیلم، نمایش داده شود. جالب آنکه به هنگام نمایش تصاویر این کارگردان، در هر سه سانس برج میلاد، تشویقهای ممتد و خودجوش مخاطبان بود که جلبتوجه میکرد. اتفاقی که طی روزهای گذشته تا این اندازه پرشور دیده نشده بود.
در روز ششم، انیمیشن شمشیر و اندوه و بیوگرافی معجزه پروین به روی پرده رفت که هر دو فیلم با استقبال خوب مخاطبان همراه شدند. شاید بر روی کاغذ، انتظارها از فیلم معجزه پروین، یک نمایش ضعیف بود اما ساختار خوب قصه و چابک بودن فضای روایت سبب شد تا مخاطب، ارتباط خوبی با فیلم گرفته و در پایان نیز تشویق خوبی از اثر به عمل بیاورد.
سانسهای مردمی همچنان روی دور رکوردشکنی قرار دارد. درحالیکه این اتفاق برای دوشنبهشب با ۱۲ سانس رکورد زد اما نمایش فوقالعاده ۱۴ فیلم طی شب گذشته سبب شد تا رکوردها همچنان بهبود یابد. طی شب گذشته فیلمهای قلب رقه، آپاراتچی و احمد توانستند بیشترین تعداد سانسهای فوقالعاده را از آن خود کنند. همچنین فیلمهای تابستان همان سال، آسمان غرب، آغوش باز و مجنون نیز توانستند طی شب گذشته در سانسهای فوقالعاده نمایش داشته باشند.
با اضافه شدن سینماهای مراکز استانها، فضای مطبوعاتی کل کشور به رنگ جشنواره درآمد. همچنین اخباری منتشر شد از حضور عوامل چند فیلم در برخی استانها. طی شب و روز گذشته، برج میلاد شاهد حضور چهرههای شناختهشده بسیاری برای تماشای فیلم بود. البته که از سینماهای مردمی خبر میرسد چند بازیگر و کارگردان، عموما بهصورت ناشناس و درحالیکه شخصا اقدام به خرید بلیت کرده بودند، به تماشای فیلمهای موردنظر خود نشستند.
همچنین در ساعات غروب، جمع قابلتوجهی از حاضران در خانه جشنواره، پیگیر بازی اردن و کره جنوبی بودند تا ببینند تیم ملی فوتبال کشورمان در صورت صعود، مقابل کدامیک از این دو تیم باید به میدان برود.
امروز اما همه چیز تحتالشعاع بازی تیم ملی فوتبال کشورمان قرار دارد. بازی بسیارمهمی که قرار است علاوه بر برج میلاد، در بسیاری از سینماهای سراسر کشور نیز بهصورت زنده پخش شود. اتفاقی که قطعا به یکی دیگر از خاطرات سینمایی ما تبدیل خواهد شد و حلاوت جشنواره را دوچندان خواهد کرد.
همزمان با آغاز بلیت فروشی فیلمهای چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، پوستر فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی «امیرعباس ربیعی» با طرحی از «محمد روحالامین» منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هر فیلمی در هر جشنواره ای با توجه به سوژه، گونه و موضوعش، حامی و حامیان خود را دارد. وقتی مساله، محیطزیست باشد دوستداران محیط زیست و سازمان حفاظت حامی این موضوع هستند و وقتی موضوع به معلولان و توان یابان برمیگردد، فعالان حوزه اجتماعی و سازمان بهزیستی، تمام قد حمایت میکنند؛ فیلمهای دفاع مقدسی هم تماشاگران خود را دارند و هم حامیان خود را؛ فیلمهای دنیای کودکان و پویانماییها هم در جشنوارهها به راحتی حامیان خود را پیدا میکنند، از کودک تا بزرگسال، از آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری تا فعالان حوزه کودک. آنچه همیشه در جشنوارهها و هر رویدادی در میان مخاطب، تماشاگر، سازمانها و نهادهای مورد حمایت معنوی و مادی است، آثاری است که به ستارههای تابناک سرزمینمان یعنی شهدای والامقام دوران مختلف تاریخ انقلاب کشورمان مربوط است که البته هر چه در این گونه فیلم ساخته شود و هر چه حمایت شود باز هم کم است.
شور عاشقی، دست ناپیدا، میرو و آن دو فیلمهایی است که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر مورد حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار دارد، البته سه فیلم شور عاشقی، دست ناپیدا و میرو در بخش سودای سیمرغ این دوره از جشنواره به رقابت میپردازند
هیات انتخاب و داوری مسابقه تبلیغات جشنواره فیلم فجر
جشنواره فیلم فجر برای بخش مسابقه تبلیغات هیات انتخاب و داوری را معرفی کرد، در این دوره جواد فرحانی، امیر شیبان خاقانی، بهزاد خورشیدی، حمیدرضا بیدقی، کوروش پیرو آثار این دوره شامل عکس، پوستر و تیزر را بر اساس آئیننامه مورد ارزیابی قرار میدهند.
معرفی نامزدهای بخش فیلم کوتاه جشنواره فجر۴۲
با اتمام جلسه جمعبندی هیات انتخاب و داوری بخش فیلم کوتاه داستانی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر متشکل از مریم بحرالعلومی، حمید بهمنی، رضا سبحانی، لیلی عاج و هادی مقدم دوست از بین فیلمهای اذان صبح به افق یزد، آلفا، بازسازی،تاکسی درمیست، جاذبه غیر نیوتونی، خودکشی به سبک نیچه، دنیا منم فوئه، زاک، سربسته، شریف، صونا، ضلعی برای خروج، قوتار، کوچ، گربه ماهی، مدیر مدرسه، ناظر، یوفو، نامزدهای بهترین فیلم کوتاه این دوره از جشنواره به شرح زیر اعلام شدند:
جاذبه غیرنیوتونی به کارگردانی علیرضا صادقی و تهیه کنندگی مجتبی آرش نیا
خودکشی به سبک نیچه به کارگردانی پیام کردستانی و تهیه کنندگی پیام کردستانی و بهمن رضایی
سربسته به کارگردانی یاسر خیر و تهیه کنندگی یاسر خیر و انجمن سینمای جوان ایران
شریفبه کارگردانی محمد علیزاده فرد و تهیه کنندگی محسن مجیدپور و انجمن سینمای جوان ایران
مدیر مدرسه به کارگردانی میکائیل دیانی و تهیه کنندگی سیدمحمدهادی آقاجانی
یوفو به کارگردانی سیدحامد حسینی و سیدمهدی حسینی و تهیه کنندگی سیدحامد حسینی و سید مهدی حسینی و انجمن سینمای جوان ایران
پوستر «احمد» رونمایی شد
همزمان با آغاز بلیتفروشی فیلمهای چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و در آستانه برگزاری این رویداد، پوستر فیلم سینمایی احمد به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی حبیب والینژاد با تصویری از تینو صالحی در نقش شهید احمد کاظم و با طرحی از محمد روحالامین منتشر شد.
احمد که برای نخستین بار نقش موثر شهید احمد کاظمی را در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله دلخراش بم به تصویر میکشد، در بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر ۴۲ حضور دارد و جمعه- ۲۰ بهمن ماه- در نوبت اول در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) به نمایش درمیآید.
در خلاصه داستان این اثر که در ژانر حادثهای ساخته شده، آمده است: «ساعتی پس از زلزله، احمد کاظمی وارد فرودگاه بم میشود…»
تینو صالحی، توماج دانش بهزادی، ساره رشیدی، مهیار شاپوری، عباس جلیلزاده، عماد درویشی، علی صادقیزاده، مریم ماهانی، زهرا مرادیزاده کرمانی، تصنیف حسینی، عرفان سروستانی، مینا شفیعی، سیدمحمد صفوی، آرین اویسی، احمد صمیمی، حسام ایمانی، حامد معالی مهربانی، کامبیز منصف، آرمان متیننیا، فاطمه حسینی، لیلا شیرمحمدی و مجید خوبان دیگر نقشآفرینان این فیلم سینمایی هستند.
دیگر عوامل «احمد» عبارتند از نویسندگان: امیرعباس ربیعی و رضا محبینوری، مدیر فیلمبرداری: هاشم مرادی، طراح صحنه: محمدرضا شجاعی، تدوین: حمید نجفیراد، طراح لباس: نیاز حمیدی، طراح گریم: مرتضی کهزادی، موسیقی: مسعود سخاوتدوست، اصلاح رنگ و نور: فرهاد قدسی، صدابردار: طاهر پیشوایی، صداگذار: حسین قورچیان، جلوههای ویژه بصری: محمد برادران، جلوههای ویژه میدانی: حمید رسولیان، مدیر تولید: منصور غضنفری، مدیر تدارکات: محمد محمدنیا، مدیر برنامهریزی: بهمن حسینی، دستیار یک کارگردان: صالح غربی جوان، استوری برد: اوستا فروردین، عکاس: امیرحسین غضنفری، روابط عمومی: سپیده شریعت رضوی و محصول موسسه تصویرشهر و سازمان سینمایی سوره.
پوستر انیمیشن «ساعت جادویی» منتشر شد
پوستر انیمیشن سینمایی ساعت جادویی به کارگردانی محمدعلی بصیری نیک و تهیه کنندگی محمدمهدی نخعی راد و ناصر جاهدنیا محصول مدرسه سینمایی اندیشه و هنر (ماه)، تهیه شده در موسسه فانوس خیال منتشر شد. طراحی پوستر توسط مهدی کارگزار و طراحی لوگو توسط فرزانه حقیقت انجام شده است.
انیمیشن سینمایی ساعت جادویی که در بخش انیمیشن چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، روز یکشنبه ۱۵ بهمن ماه در نوبت چهارم در خانه جشنواره برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش در میآید.
قصه این انیمیشن از جایی آغاز میشود که یک پسر بچه به واسطه هدیهای که از پدر بزرگ خود دریافت می کند، موفق به سفر در زمان می شود و به دوران کودکی مادربزرگ خود میرود.
پوستر فیلم سینمایی «پیرپسر» منتشر شد
جشنواره فیلم روتردام همزمان با آغاز نمایشهای فیلم سینمایی پیرپسر در سینماهای هلند از پوستر این فیلم با نام بین المللی THE OLD BACHELORرونمایی کرد.
فیلم سینمایی پیرپسر ساخته اکتای براهنی و به تهیهکنندگی بابک حمیدیان و حنیف سـروری برای رقابت در بخش مسابقه پرده بزرگ پنجاه و سومین دوره جشنواره فیلم روتردام حضور دارد.
این فستیوال از ۲۵ ژانویه تا ۴ فوریه (۵ تا ۱۵ بهمن) در شهر روتردام برگزار میشود و اولین اکران فیلم سینمایی پیر پسر در این جشنواره فردا ۱۰ بهمن (۳۰ ژانویه) خواهد بود و تا پایان جشنواره نیز در چهار سانس در روزهای مختلف به نمایش درخواهد آمد.
جشنواره فیلم روتردام که به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی اروپا شناخته میشود، به دنبال ارائه منتخبی از آثار سینمایی مستقل و خلاقانه با کیفیتی در سطح جهانی است.
فیلم سینمایی پیرپسر دومین فیلم سینمایی اکتای براهنی در مقام کارگردان است. او این اثر را با فیلمنامهای به قلم خود و با سرمایهگذاری ارسلان براهنی و امیرحسین عبدالهی جلوی دوربین برده است.لیلا حاتمی، حامد بهداد، محمد ولیزادگان و حسن پورشیرازی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.
همچنین محمدرضا داوودنژاد، رضا رویگری، فهیمه رحیمنیا، بابک حمیدیان، وحید قاضیزاهدی، علی رحیمی، هژیرسام احمدی، وحید رحمتی، شقایق فریادشیران، آرش آقابیک، مهسا باقری، میثم غنیزاده، مهری کاظمی، آذر محمدی، محمد برنجپور، غلامعلی رضایی، عباس پرنیانی در این فیلم نقشآفرینی کردهاند.
انتشار اولین تصویر از پویانمایی «شمشیر و اندوه»
پویانمایی شمشیر واندوه از تصویر کارن شخصیت اصلی فیلم به همراه لوگو موشن رونمایی کرد. در خلاصه داستان این پویانمایی که برای اولین بار در تاریخ انیمیشن ایران با استفاده از اسکن انسانی(MetaHuman) تولید شده، آمده است: «برای تحقق رویایی که داری مبارزه کن…»
اولین تصویر از علی شادمان «تابستان همان سال» منتشر شد
فیلم سینمایی تابستان همان سال به کارگردانی محمود کلاری و تهیه کنندگی علی اوجی، امسال در جشنواره فیلم فجر به نمایش درمیآید به این بهانه اولین تصویر از علی شادمان بازیگر اصلی این فیلم منتشر شد.
محمود کلاری فیلمبردار معتبر سینمای ایران است که تاکنون چندین سیمرغ از ادوار مختلف جشنواره فجر را کسب کرده است. علی اوجی که سابقه تهیه فیلم های کارگردانان همچون مسعود کیمیایی را در کارنامه دارد این فیلم را تهیه کرده است.
فیلمبرداری «قهرمان جندی شاپور» پایان یافت
همزمان با سالروز شهادت شهید دکتر مجید بقایی مرحله فیلمبرداری قهرمان جندیشاپور به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیه کنندگی ابوذرپورمحمدی پایان یافت. قهرمان جندی شاپور به زندگی دکتر شهید مجید بقایی دانشجوی نخبه پزشکی میپردازد که در سن ۲۳ سالگی به فرماندهی قوای یکم کربلا در راس جبهههای جنوب منصوب شد و در کنار شهید حسن باقری از طراحان اصلی عملیات فتح المبین و بیت المقدس بود که منجر به آزادسازی بخش زیادی از خاک کشور از جمله خرمشهر شد
در این فیلم بازیگرانی چون نادر سلیمانی، مرتضی امینی تبار، الهام نامی، نوید لایقی مقدم، یوسف تیموری، نهال دشتی و محمد رشنو به ایفای نقش میپردازند. دیگر عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از مدیر تولید: هاشم علیاکبری، مدیر فیلمبرداری: عارف نامور، طراح گریم: مجید اسکندری، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر برنامه ریزی: مهدی توکلی، سرپرست گروه کارگردانی: مهدی آخوندی، طراح صحنه: فرهاد عزیزی فرد، مدیر صدابرداری: سعید زند، دستیار اول کارگردان: فرید کلهر، طراح لباس: زهره رحمانی، تدوین: پویان شعلهور، جلوه های ویژه میدانی: حمید رسولیان، جلوه های ویژه بصری: سعید خلیلی، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، عکاس: علی یعقوبی.
بنیاد فرهنگی روایت فتح با همکاری و تعامل کنگره ملی شهدای استان خوزستان تهیه و تولید این فیلم سینمایی را برعهده دارد.
جلسه شورای صنفی نمایش
جلسه شورای صنفی نمایش با حضور اعضای شورا، به منظور تمرکز بر مفاد آیین نامه و بررسی همه جوانب امر و اعلام نقطه نظرات اعضا درباره کم و کیف مقررات اکران عصر روز ۸ بهمن ماه در سازمان سینمایی برگزار شد. در این جلسه وضعیت فروش فیلمهای روی پرده و تقاضاهای جدید برای اکران مورد بررسی قرار گرفته و با اکران پدران در سرگروه مگامال موافقت شد.
همچنین مسائلی از قبیل تاثیر افزایش سالن بر رونق اقتصاد سینما، ضرورت مراقبت تبلیغی و رسانهای فیلمها و تحلیل فروش آثار روی پرده مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
روحاله سهرابی مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم در زمینه رونق اقتصاد سینما و شرایط و کیفیت آثار سینمایی آماده اکران در این جلسه گفت: با توجه به تعداد و تنوع آثار سینمایی تولید شده در یک سال اخیر و رقابت تنگاتنگ قابل پیشبینی در این عرصه و به منظور حمایت از همه آثار روی پرده و توسعه عدالت فرهنگی لازم است با اصلاح و بهروزرسانی آییننامه اکران، شرایط مناسب را برای نمایش فیلمها با درنظر داشتن اقتصاد سینما از سویی و عدالت در اکران از سوی دیگر، فراهم کنیم.
در ادامه این جلسه، درباره موضوع اضافه شدن یک روز نیم بها به روزهای هفته و فرصتها و آسیبهای این طرح و تاثیر آن بر افزایش مخاطب نیز بحث و گفتوگو صورت گرفت.
از تجربه کردن نترسید
کارگاه انتقال تجربه با حضور چهار کارگردان از کارگردانان مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری رویاهای هنری؛ایرج محمدی رزینی کارگردان انیمیشن کوتاه باغ پادشاه، معین صمدی کارگردان انیمیشن کوتاه جمشید؛ مرثیهای بر یک اسطوره، مرضیه ابرار پایدار کارگردان انیمیشن کوتاه آدم خانگی و الهه قمیشی کارگردان انیمیشن کوتاه قطعه تنهایی و دانش آموزان هنرستانهای دخترانه هنرهای زیبای تهران، حضرت مریم، قدس (شهرری)، هنرستان پسرانه انفورماتیک تهران و برخی از علاقهمندان صبح یکشنبه، ۸ بهمن ۱۴۰۲ در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
کارگردان انیمیشن «باغ پادشاه» درباره چگونگی شکلگیری اولیه توضیح داد: این انیمیشن برمبنای یک شعر و خاطرهای از پدربزرگم با برگهای خشک ساخته شد. تکنیک کمی سخت بود و ساخت آن دوسال و نیم وقت مرا گرفت.
وی در پاسخ به سوال یکی از دانشآموزان رشته انیمیشن که چه توصیهای برای راه آنها دارد، گفت: به شما توصیه میکنم که نترسید. از تجربه کردن و ساختن نترسید. همانطور که گفتم من تحصیلات آکادمیک مرتبط با انیمیشن ندارم. قواعد و قوانین هنر را مطالعه کنید، اما در قید و بند آنها نباشید. نترسید و شجاع باشید. اصلا با اینکه تقلیدکننده باشیم، مساله دارم. باورم این است که هر کدام از ما تواناییهایی داریم که باید روی آنها متمرکز باشیم و آنها را به عرصه ظهور برسانیم.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری رویاهای بیداری شامل ۱۰ انیمیشن به نامهای آدم خانگی به کارگردانی مرضیه ابرار پایدار، جمشید؛ مرثیهای بر یک اسطوره به کارگردانی معین صمدی، داش آکل به کارگردانی هاجر مهرانی، دشت گلهای زرد به کارگردانی حسین آقامحمدی، قطعه تنهایی به کارگردانی الهه قمیشی، کلنل به کارگردانی پرستو کاردگر، گنجشکک به کارگردانی الهه فلاحیان، نقطه به کارگردانی محمد زارع، همیشه گمشدهای هست به کارگردانی مسعود صفری، باغ پادشاه به کارگردانی ایرج محمدی رزینی است.
آثاری که در این مجموعه به نمایش درمیآیند در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی شرکت کرده و جوایز معتبری را کسب کردهاند. این بسته انیمیشن مناسب مخاطبان بالای ۱۲ سال است.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری رویاهای بیداری از روز چهارشنبه ۲۷ دی ماه هر روز در سینماهای منتخب گروه سینمایی هنر و تجربه در تهران و روزهای چهارشنبه هر هفته در سینماهای شهرستانها به نمایش در آمده است.
سینما بر اساس عشق بهوجود آمده است
علیرضا خمسه در گفتوگویی با بیان اینکه نهم بهمن سال ۱۳۳۱ به دنیا آمده است، گفت: چه سالهایی که آمد و گذشت و چه خاطرات خوشی که برای من و مخاطبان سینما در طول سالها باقی ماند. از سال ۱۳۶۰ تاکنون که چهل و دو سال میگذرد، در سینما حضور دارم و با فیلم «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی کارم را آغاز کردم. در سال ۱۳۶۷ در باغ فردوس فعلی به عنوان مدرس بازیگری به آموزش هنرجویان سینمایی مشغول بودم و افراد بسیاری در این مکان تحت تعلیم قرار گرفتند. خدا علی معلم را رحمت کند زمانی که تدریس میکردم، او هم در کلاسها حضور داشت و مشخص نمیشد کدام یک از ما استاد و کدام یک شاگرد هستیم و همیشه سر این موضوع با یکدیگر شوخی میکردیم.
خمسه با بیان اینکه ریشه و سرچشمه حرفه بازیگری و مسیر آن در «عشق» نهفته است، بیان کرد: اگر عشق نباشد، هیچ فردی در جهان هستی و همچنین هنر سینما ماندگار نمیشود زیرا سینما بر اساس عشق به وجود آمده است و همه افراد فعال در این حرفه، عاشقانه وارد این عرصه شدهاند.
وی درباره ژانر کمدی گفت: محور عمده رویکرد ژانر کمدی بر بستر انتقاد قرار گرفته است و اگر این مشخصه از آن گرفته شود فقط هجو باقی میماند. زنده یاد صابری معتقد بود در کمدی باید جراحی صورت گیرد و نه سلاخی زیرا در سلاخی افراد یکدیگر را تخریب میکنند و متاسفانه امروزه این جنس کمدی گسترش یافته است که نوعی هجویه به شمار میرود. نکته مهم این است که طنز یک مساله صد در صد ادبی است اما کمدی یک مقوله کاملا نمایشی به شمار میرود.
این هنرمند افزود: زنده یاد یدالله صمدی زمانی از من خواست فیلمنامه «آپارتمان شماره ۱۳» را با کمک او و آقای دامادی نویسنده اثر بازنویسی کنیم. همچنین ابوالحسن داوودی نیز از من خواست فیلمنامه «جیببرها به بهشت نمیروند» را به اتفاق بنویسیم. شیوه ما این نبود که بعد از نوشتن یک فیلمنامه از کار خداحافظی کنیم. ما آن را زندگی میکردیم و میان ما رفت و آمد خانوادگی برقرار بود به همین دلیل، حاصل کار ما بسیار جدی میشد. زندگی ما تنها بر اساس حرفه نبود بلکه بر اساس نوع نگاه، بینش، رفتارهای خانوادگی و اجتماعی شکل میگرفت. برای من، امثال یدالله صمدی و ابوالحسن داوودی تنها یک فیلمساز نبودند بلکه از دوستان نزدیک به شمار میرفتند تا آنجا که من زمان مراسم عقد زنده یاد کیومرث پوراحمد یکی از شاهدان او و همسرش بودم.
خمسه با بیان اینکه عضوی از گروه تئاتر «پیاده» بوده و در تمام کارهای این گروه حضور داشته است، افزود: این گروه متشکل از مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و گلاب آدینه بود. روزی آنها تصمیم گرفتند سریالی به نام «سلطان و شبان» را بسازند و مهدی هاشمی پیشنهاد کرد من نقش «تلخک» را بازی کنم. یادم می آید آن زمان بخشی از این سریال را در موزه سینما فعلی کار میکردیم. من به تازگی از فرانسه آمده بودم و یکی از ایده آلهایم بازی در نقش دلقک «لیر شاه» بود. در نتیجه نقش تلخک را به شیوهای نو که ترکیبی از روش شرقی و غربی بود به اجرا درآوردم. روزی داریوش فرهنگ گفت من این بازی را از تو نمیخواهم و دلم میخواهد این شخصیت شبیه به سیاه در نمایش سیاه بازی ارائه شود. به او پیشنهاد دادم زنده یاد حسین کسبیان که سیاه را بسیار خوب بازی میکرد این نقش را ایفا کند و بدین شکل او به این مجموعه پیوست.
خمسه در پایان با بیان اینکه معتقد است جمله جاودانه و شاه کلید حیات و هستی، عشق است، بیان کرد: علی حاتمی، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، داود رشیدی و جمیله شیخی از جمله افرادی بودند که این ویژگی در آنها وجود داشت. عشق شادی است، عشق آزادی است، عشق آغاز و پایان آدمیزادی است.
«علی مسیو» مستندی شاعرانه و ادای دین به وطن است
مراسم رونمایی و نشست نقد و بررسی مستند تاریخی علی مسیو به کارگردانی مسعود میر روز -یکشنبه ۸ بهمن- در پردیس سینمایی چهارسو توسط گروه سینمایی هنر و تجربه برگزار شد.
بعد از نمایش فیلم برای حاضران در سالن شماره دو؛ جلسه نقد و بررسی این مستند با حضور مسعود میر کارگردان، محمد مقدم مشاور کارگردان و تدوینگر فیلم و علیرضا محمودی فیلمنامه نویس و منتقد سینما برگزار شد.
مسعود میر کارگردان فیلم مستند در ابتدای این نشست؛ از زمان جرقه ایده یک خطی این فیلم صحبت کرد و گفت: چندین سال پیش که به تبریز سفر کردم، نام «علی مسیو» را شنیده بودم در میان برخی از دوستان آن را مطرح کردم، بعدها که آقای مقدم را دیدم، سراغ سوژه را از من پرسید و وقتی متوجه شد، مستند ساخته نشده از من خواست که تولید آن را شروع کنیم. برای من تولید این فیلم به عنوان یک فیلم اولی پر از دردسر بود. سوژه ای داشتیم که شناخته شده نبود و منابع زیادی از آن نداشتیم. علی مسیو بخشی از جنبش پنهان مشروطه بود که تا به حال از آن چیزی ندیده بودم. این مستند را با کمک دوستان و مشورت های آقای محمد مقدم ساختم.
علیرضا محمودی منتقد حاضر در این جلسه نیز عنوان کرد: رویکرد نقادانه به فیلم مستند بیشتر واکنشی است به واقعیت تا فیلم. متن نقد کمتر سعی میکند جدا از واقعیت رویداد به عنوان رویدادی سینمایی با فیلم روبهرو شود. پیشنهاد استفاده از روشهای مختلف تقسیم بندی برای رسیدن به ویژگیهای مشترک و متفاوتی که فیلم با بقیه فیلمهای هم دوره و شبیه خود دارد. وی ادامه داد : نگره ژانر و تلاش برای توصیف دقیقتر فیلمهای مستند نیازمند به دست آوردن الگویی است و باید به تقسیم بندی فیلم های مستند نگاه دقیقتری انداخت. وی در ادامه افزود: با توجه به تقسیم بندی ۱۴ گانه مستند ؛ «علی مسیو» فیلم مستند زندگینامهایی در تلفیق با مستند تاریخی به حساب می آید. این فیلم مستند توانسته انعکاس ژانرهای مختلف را در خود داشته باشد. به نظرم من این فیلم مستند یک گزارش شاعرانه ای است که سعی می کند انعکاسی از یک رویداد تاریخی باشد.
داوران بخش دانشجویی سیزدهمین جشنواره پویانمایی معرفی شدند
در بخش دانشجویی سیزدهمین جشنواره بینالمللی پویانمایی تهران ۲۳ فیلم حضور دارد و داوری این بخش را بهرام عظیمی، رامتین شهبازی و امینرضا لطفعلیزاده برعهده دارند.
سیزدهمین دوره جشنواره پویانمایی تهران همچون دورههای گذشته در چهار بخش مسابقه، خارج از مسابقه، نمایش ویژه و چشمانداز از ۱۳ تا ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ به دبیری محمدرضا کریمیصارمی در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار خواهد شد.
آقا رشید در برنامه برمودا چه گفت؟
در پنجمین قسمت برمودا، کامران نجفزاده میزبان قدرتالله ایزدی یا همان آقا رشید بود.
قدرتالله ایزدی بازنشسته آموزشوپرورش است و ۱۰ سال پس از آموزش کلاس اول ابتدایی، ناظم شد؛ کاری هم به ترکه و خط کش و تنبیه نداشت. این کمدین خاطرهای از زمان خواستگاریاش تعریف کرد و افزود: خانمم از من قدبلندتر است و وقتی سینی چای را آورد به پدرخانمم گفتم میشود من نصفش را بستونم؟ و با خنده ادامه داد که «قدبلندتر گرفتم که بچهها از خودم کوتاهتر نشوند.
نجفزاده در پاسخ به ایزدی در پاسخ به این پرسش که «مگه عمر چندتا بهار است؟» یادآور شد: هیچ کس نمیداند و فقط خدا میداند. بیشتر بازی در کار کمدی را دوست دارم چون مردم بیشتر دوست دارند. تعداد تئاترهایی که بازی کردم نمی دانم اما میدانم که آخرین تئاتری که بازی کردم «طلای رشید» است.
ایزدی با بیان اینکه بازیگر مورد علاقه ام ارحام صدر است ادامه داد: افسردگی سراغ من هم می آید. ما از طرف دولت و ارگان خاصی حمایت نمیشویم؛ اوایل خوب بود اما بعد از آن دیگر ما را فراموش کردند، محل نگذاشتند و همین باعث شد تا آرام آرام افسردگی بگیریم.
پوی تصریح کرد: حقوق بازنشستگیاش ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است و کفاف زندگی را نمیدهد و بدعهدی تهیهکنندهها هم اذیتکننده شده است. نوه و عروس دارم و نباید خجالتزده آنها بشوم. با اینکه ما دردی در سینهمان داریم، اما به تماشاگرها بروز نمیدهیم که مبادا آنها هم ناراحت بشوند. سعی میکنیم آنها را بخندانیم؛ برایمان سخت است. از نظر او خنداندن مردم خیلی سخت شده است؛ چون ذهن مردم درگیر مشکلات است.
جشنواره فیلم فجر در چهل و دومین دوره خود میزبان ۱۲ فیلم اولی در بخش «نگاه نو» است؛ باید دید از بین این فیلمسازان کدام یک تبدیل به استعداد درخشان در سینمای ایران میشوند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، کمتر از یک هفته به برگزاری چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر که میتوان آن را بزرگترین رویداد سینمایی کشور دانست، مانده و بسیاری از فیلمسازان حاضر در این دوره از جشنواره در تلاش هستند تا نسخه نهایی فیلم خود را به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر ارایه دهند تا اثر مورد نظرشان در جدول نمایش فیلمهای این دوره از جشنواره فیلم قرار گیرد.
هرچند سینمای ایران طی یک سال گذشته با اتفاقات تلخی همراه بود؛ از درگذشت بسیاری از بزرگان سینما چون زندهیاد کیومرث پوراحمد و داریوش مهرجویی که سینمای ایران را شکه کرد تا برخی حواشی و قهرهایی که با سینما شده است اما با وجود چنین شرایطی باز هم چرخه تولید در سینمای ایران متوقف نشد و فیلمهای بسیاری برای حضور در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر آخرین مراحل فنی را پشت سر میگذارند.
پیش از این مجتبی امینی دبیر این دوره از جشنواره فیلم فجر اعلام کرده بود که ۱۰۶ اثر برای حضور در بخش سودای سیمرغ درخواست داده بودند و حالا از میان فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره چهل و دوم، ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر به رقابت میپردازند.
ستارهای متولد میشود!
اگر حواشی و هیجان برگزاری جشنواره فیلم فجر و حضور در آن را به عنوان یکی از بزرگترین رویدادهای هنری کشور کنار بگذاریم؛ بی شک مهمترین نقطه قوتی که چنین جشنوارهای باید داشته باشد همان رسالت اصلی جشنوارههای هنری یعنی معرفی استعدادهای برتر به جامعه سینمایی است. استعدادهایی که میتوان با ورود آنها به سینمای ایران به ایجاد مسیر جدیدی از تفکر و نگاهی نو در این هنر پرمخاطب امیدوار بود؛ امیدی که حتی در سختترین شرایط تولید در سینمای ایران میتواند سازنده باشد.
به همین دلیل است که یکی از مهمترین بخشهایی که سینماگران و مخاطبان جشنواره فیلم فجر چشم انتظار آن هستند؛ تولیداتی است که اولین اثر سینمایی کارگردان به شمار میرود کارگردانانی که البته به فیلم اولیها نیز مشهور هستند. در بین آثار کارگردانان فیلم اول که معمولاً در جشنواره فیلم فجر از آنها به عنوان آثار بخش «نگاه نو» یاد میشود، آثاری وجود دارد که میتواند توجه جامعه سینمایی را به خود جلب کند؛ فیلمهایی که گاه رضایت مخاطب را چنان جلب میکند که کارگردان جوان با اولین تجربه خود تبدیل به یک ستاره در سینمای ایران میشود. به همین دلیل است که در کنار استقبال از آثار بزرگان سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر، توجه به فیلمهای اول یکی دیگر از مهمترین اتفاقات چنین رویداد سینمایی محسوب میشود.
خوشبختانه در این دوره از جشنواره فیلم فجر ۱۲ فیلم به بخش «نگاه نو» راه یافته اند که میتواند اتفاق خوبی برای حضور نگاههای جدید در سینما باشد، هرچند در دوره گذشته تعدادی از فیلمهایی که به بخش سودای سیمرغ راه یافته بود آثار کارگردانان فیلم اول بودند اما طی چند دوره گذشته بخش مجزایی برای این فیلمها در نظر گرفته نشده بود؛ این درحالی است که در گذشته با توجه به افزایش تقاضای فیلم اولیها برای حضور در جشنواره فیلم فجر و البته اعتراضی که نسبت به چگونگی اهدای سیمرغها قبل از ایجاد یک بخش مجزا وجود داشت برای چند دورهای بخش «نگاه نو» در جشنواره فیلم فجر ایجاد شد البته در کنار آن فیلمهای «هنر و تجربه» نیز قرار داشت که کارگردانان حرفهای و تازه کار، هنر و نگاه متفاوت خود را در آن تجربه کرده و به چالش میکشیدند.
دوره سی و چهارم فیلم فجر و درخشش فیلم اولیها
شاید بتوان یکی از درخشانترین دورههای جشنواره فیلم فجر را برای کارگردانان فیلم اول جشنواره سی و چهارم فیلم فجر دانست؛ جشنوارهای که با حضور کارگردانان تازه نفس رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود. در این دوره کارگردانانی چون سعید روستایی، محمدحسین مهدویان، احسان بیگلری، سروش محمدزاده و سهیل بیرقی به دنیای سینمای ایران معرفی شدند. کارگردانان جوانی که هر کدام با نمایش فیلم خود در جشنواره هیجان و امید تازه ای را برای آینده سینمای ایران به ارمغان آوردند و سینمادوستان از نمایش گونههای مختلف سینمایی در این دوره خاص لذت بردند و به این نتیجه رسیدند که این سینما میتواند گونههایی جدا از آنچه تا امروز در سینمای ایران روایت میشد در خود جای دهد.
درست است که تعدادی از این کارگردانان همچنان در سینما به فعالیت خود ادامه میدهند اما برخی از آنها نیز دیگر به سینما بازنگشتند؛ البته نه اینکه خود نخواهند بلکه بیشتر به این دلیل که شرایط مناسبی برای تولید در سینما را نداشتند.
نکته مهم دیگری که میتوان به آن اشاره کرد این است که در کنار هرکدام از این کارگردانان فیلم اولی، یک تهیه کننده شناخته شده و حرفهای حضور داشت که به خوبی توانسته بود از این فیلمسازان جوان حمایت کنند؛ تهیه کنندگانی که جای آنها در این دوره از جشنواره فیلم فجر در کنار کارگردانان فیلم اول، خالی است.
امیدواریم در این دوره از جشنواره فیلم فجر نیز شاهد آثار خوبی در بخش «نگاه نو» باشیم؛ آثاری که از تنوع و جذابیت لازم برای یک سینمای موفق برخوردار باشند.
در انتظار درخشش استعدادهای تازه نفس
فیلمهایی چون «آپاراتچی» به کارگردانی قربانعلی طاهرفر و تهیهکنندگی سجاد نصراللهی نسب، «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیهکنندگی محمدجواد موحد، «بی بدن» به کارگردانی مرتضی حسین علیزاده و تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی، «پرویز خان» به کارگردانی علیثقفی و تهیهکنندگی سازمان سینمایی اوج، «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی و تهیهکنندگی کامران حجازی، «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور و تهیهکنندگی مصطفی سلطانی، «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری و تهیهکنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و تهیهکنندگی سعید پروینی، «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیهکنندگی عباس نادران، «ملکه آلیشون» به کارگردانی و تهیهکنندگی ابراهیم نورآور محمد، «پرواز ۱۷۵» به کارگردانی محمدحسین حقیقت و تهیه کنندگی سعید شرفی کیا و «نپتون» به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان و تهیهکنندگی سیاوش امینپور ۱۲ فیلمی هستند که به بخش «نگاه نو» چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر راه یافته اند.
۱۲ کارگردانی که به بخش «نگاه نو» چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر راه یافته اند؛ کارگردانانی هستند که تجربه تولید فیلمهای کوتاه و مستند را در کارنامه کاری خود دارند. باید منتظر ماند و دید امسال از بین این ۱۲ فیلمساز، استعداد جدید و متفاوتی به سینمای ایران معرفی خواهد شد یا خیر!
علیرضا معتمدی فیلمساز و استاد نشست تخصصی «چطور تجربه شخصی تبدیل به یک فیلم کوتاه شود؟» گفت: در شرایطی که سینمای ما به آمادهخواری و کسب درآمد افتاده است، این فیلمهای کوتاه هستند که جهان خاصی را با گویشها، لهجهها و فضاهای بومی به ما مینمایانند.
بهگزارش سینمای خانگی از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران؛ نشست تخصصی «چطور تجربه شخصی تبدیل به یک فیلم کوتاه شود؟» با حضور علیرضا معتمدی نویسنده و کارگردان سینما صبح روز سه شنبه ۳ بهمن در شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان برگزار شد.
این فیلمساز در ابتدای این نشست تخصصی بیان کرد: گاهی چیزهایی که تجربه میکنیم، در جهان واقع رخ نداده است و خیال و خواسته ماست. برای مثال من در فیلم خودم «رضا» کاراکتر اصلی فیلم را مردی بسیار آرام، ساکت و مهربان دیدم. عدهای این مولفهها را به خود من نسبت میدادند اما این فیلم ناشی از فکر کردن من به این ماجرا بود که اگر بخواهم روزی آدم بهتری باشم، باید چه ویژگیهایی داشته باشم و فهرستی از ویژگیها را تهیه کردم که حاصلش ویژگیهای نقش رضا بود و این فیلم تجربه شخصی من است. این جهان شخصی امکانی استثنایی در اختیار فیلمسازان قرار میدهد. معتمدی توضیح داد: برخی از فیلمهای کوتاه ما بیگ پروداکشن هستند و حتی در حد فیلمهای سینمایی بودجه دارند اما همه آنها شبیه به اکثر فیلمهای سینمایی ایران به اصطلاح «فیلمیک» هستند اما مابه ازای ایرانی و بیرونی ندارند یعنی نسخههای شبیهش را در اطرافمان سراغ نداریم؛ از نوع رابطه زوجین و خانواده تا شکل ظاهر و پوشش آدمها و … همگی درباره جهانی فیلمیک است. بخشی از این اتفاق تحت تاثیر جریان فیلم فارسی و ماجرای دوبله است اما دنیای شخصی فیلمساز همیشه جذابتر است. اساسا دلیل اینکه اینفلوئنسرها در فضای مجازی محبوب هستند درست به این دلیل است که آنها دنیای شخصی خود را با دیگران درمیان میگذارند.
معتمدی با اشاره به آثار شاخص سه سینماگر ایرانی توضیح داد: داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی و کیومرث پوراحمد مصداقهای بارزی از کارگردانانی هستند که جهان شخصی خود را به فیلم تبدیل کردهاند. برای اولین بار طبقه متوسط ایرانی را در فیلمهای مهرجویی میبینیم، یا فیلم «گزارش» کیارستمی که من هم یک دوره فیلمنامه نویسی با تمرکز بر آثار کیارستمی برگزار کردهام، همینطور است. وی ادامه داد: فیلم «گزارش»، «زندگی و دیگر هیچ»، «طعم گیلاس» و… قصه هایی از جهان شخصی کیارستمی فیلمساز است. یا زندهیاد پوراحمد که قصه هوشنگ مرادی کرمانی را تبدیل به مجموعه درخشان «قصههای مجید» کرد، درباره چیزهایی میگوید که مخاطب با آن آشنایی و حرفی برای گفتنش دارد. وی با اشاره به اهمیت داشتن جسارت و شهامت در پرداختن به تجربههای شخصی در فیلمسازی گفت: این اتفاق شهامتی میخواهد که گاهی ریسک هم دارد و ممکن است نتیجه کار شما را برای مخاطب مطلوب هم نکند. اگر پوراحمد نوجوانی پررنج خود را به تصویر نمیکشید یا مرادی کرمانی نمینوشت شاید آن اثر درخشان ساخته نمیشود. صداقت، خیانت در امانت سوژه، شهامت و ترکیبی پیچیده از اینها در سینما لازم است که به لحاظ کیفی فیلم ما را ارتقا میدهد.
معتمدی در پاسخ به اینکه فیلم را باید برای خودمان بسازیم یا نه، گفت: به نظرمبرای خودمان باید فیلم بسازیم، سال گذشته به دنبال پروانه ساخت فیلم جدیدم بودم و وقتی از من میپرسیدند چرا؟ میگفتم دو فیلم قبلیام را هم برای دل خودم ساختم و خیلی به مخاطبش فکر نکردم. سالها از آرزوی فیلمسازیام نیز میگذشت و برای سلیقه خودم فیلم ساختم. به نظرم به جای اینکه تماشاگر را به شگفت زده کردن از فیلممان دعوتکنیم باید به این فکر کنیم که ما به عنوان تماشاگر خودمان چه فیلمی را دوست داریم. اگر فیلمی بسازیم که شبیه فیلمهایی که دوستشان داریم یا شبیه خودمان باشد ما را از دغدغههای ابتداییمان رها میکند و بخشی از کار را پیش بردهایم. در این صورت افراد همسلیقه زیادی را نیز با خود پیدا میکنیم. اگرچه سینما صنعت گرانی است اما در وهله اول برای لذت بردن فیلم میسازیم و بیشتر انگار قرار است چیزی را برای خودمان کشف کنیم.
معتمدی عنوان کرد: موضوع این جلسه تجربه سینمایی شخصی است. حالا که سینمای ما به آمادهخواری و کسب درآمد افتاده است این فیلمهای کوتاه هستند که جهان خاصی را با گویشها، لهجهها و فضاهای بومی به ما مینمایانند. این رنگارنگی جهان زیباتری خلق میکند. وی توضیح داد: این که دنیای یک نقش را چه کسی بازی کند اهمیت دارد. من در دو فیلم خود با چهرهها همکاری کردم و به این فکر میکردم که چطور از نقشهای قبلی خلع سلاحشان کنم و راهی یافتم برای بیشترین مشارکت بازیگر در صحنه.
معتمدی درباره تجربههای بازیگری خود عنوان کرد: در گذشته به دلیل اینکه «بور» بودم در کودکی برای بازیگری زیاد انتخابم میکردند اما هیچوقت بازیگری را زیاد دوست نداشتهام. در فیلم خودم نیز دوست نداشتم بازی کنم اما چند اتفاق منجر به این تصمیم شد. چون مسئولیتهای زیادی داشتم و بازیگری کارم را سختتر هم میکرد. در فیلم کوتاه شاید در بیش از ۶۰ اثر بازی کردهام. بنابراین با دوربین راحت بودم و ترسی از آن نداشتم. مدل بازیگری مدنظرم را نیز میدانستم اگرچه هیچوقت خودم را بازیگر ندانستهام اما اگر در مقام کارگردان خودتان هم به عنوان بازیگر در صحنه باشید و یک بازی رئالیستی ارائه دهید بازیگران باهوشتان هم این را درک میکنند. بنابراین با وجود همه فشارهایی که داشت تصمیم گرفتم خودم در فیلمم بازی کنم. زیرا بازیگری بسیار مهم است و اگر ارتباط بین کاراکترها و قصه درست درنیاید، فیلم خوبی نخواهید داشت. وقتی کارگردان خود بازیگر است، فشار زیادی به او وارد میشود. اولین شکل فیلمسازی در دنیا نیز همینطور بوده است. وی در ادامه بیان کرد: در فیلمسازی هیچوقت نباید تسلیم موقعیت اطراف شد و کارگردان باید کار خود را پیش ببرد. گاهی کارگردان در برابر یک سیستم کارمندی هم قرار میگیرد یا حتی انگی هم به او زده میشود که مثلا کارگردان، خودش هم بازیگر است و میگویند او خودشیفته است یا هرچیز دیگری اما هیچ کدام اینها مهم نیست و باید کار خودتان را بکنید.
معتمدی در پاسخ با این که آیا باز هم در آثار خودش ایفای نقش خواهد کرد یا نه، گفت: دو قصه دارم که باز هم دوست دارم خودم هم بازیشان کنم و البته یکی از آنها به دوران پیریام مربوط میشود.
شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان تا ۵ بهمن در حال برگزاری است.
در ترکیب جوایز جشنواره فجر، یکی از مهمترین جایزهها «سیمرغ بهترین فیلم» است که به نام تهیهکننده ثبت میشود؛ از میان تهیهکنندگان «فجر۴۲» کدامیک سابقه بیشتری برای حضور در صف مدعیان این سیمرغ داشتهاند؟
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا دیگر کمتر از دو هفته به آغاز بزرگترین رویداد سالانه سینمای ایران زمان باقی ماند است و عوامل فیلمهای راهیافته به جشنواره در تکاپو برای طی کردن آخرین مراحل پستولید برای رساندن آثارشان به جدول اکران فجر هستند. مدیریت این فرآیند پرفشار هم بیش از هر فرد دیگری بر دوش «تهیهکننده» است.
تهیهکننده یک فیلم، برخلاف تصور اشتباهی که در مقطعی نسبت به این جایگاه شکل گرفته بود، فراتر از ماموریت «تامین بودجه»، اصلیترین سکاندار هدایت جریان تولید یک فیلم محسوب میشود و به همین دلیل هم سیمرغ «بهترین فیلم» در هر دوره از جشنواره فجر، مانند دیگر رویدادهای معتبر سینمایی، به «تهیهکننده» تعلق میگیرد.
در فهرست ۲۲ فیلم راهیافته به بخش «سودای سیمرغ» در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، هستند تهیهکنندههایی که در دورههای گذشته هم سابقه حضور در این رویداد را داشتهاند و برخی حتی در این زمینه رکورددار محسوب میشوند.
عبور از دوران «تهیهکننده-کارگردانها»؟
یکی از چالشهای دیرپای سینمای ایران که زمانی سوژه پیگیری اصحاب رسانه هم قرار میگرفت، اصرار کارگردانان سرشناس برای تکیه همزمان بر کرسی «فیلمنامهنویسی» و «تهیهکنندگی» بود. کم نیستند فیلمنامهنویسان باسابقهای که در مقطعی نسبت به این اصرار معترض بودند و فراتر از ماجرای تالیف محتوایی یک فیلم، بر مستقل بودن تخصص فیلمنامهنویسی تاکید میکردند.
در زمینه فرآیند تولید هم طبیعتا «تهیهکننده» هویت و نقشی تخصصی دارد که در دورهای کمتر به آن توجه میشد و غالب فیلمسازان سرشناس، با عنوان «تهیهکننده و کارگردان» در تیتراژ معرفی میشدند. در دورههای مختلف جشنواره فجر هم کم نبودهاند آثاری که نامی مشترک در بخش تهیهکنندگی و کارگردانی داشتند.
از میان ۲۲ فیلم راهیافته به بخش سودای سیمرغ جشنواره امسال، چهار فیلم همین شرایط را دارند؛ حسین نمازی در «شهسوار»، مرتضی آتشزمزم در «دروغهای زیبا»، داریوش یاری در «شور عاشقی» و کاوه سجادیحسینی در «نبودنت» چهار کارگردانی هستند که همزمان تهیهکنندگی آثار خود را هم برعهده داشتهاند.
علی قائممقامی بیشترین سابقه حضور در جشنواره فجر را در میان تهیهکنندگان فجر ۴۲ دارد
بخش عمده آثار راهیافته به این رویداد اما شاهد حضور مستقل تهیهکنندگانی هستند که برخی باسابقه و برخی کار اولی محسوب میشوند. در ادامه گزارش سراغ بازخوانی کارنامه چهرههای باسابقه رفتهایم.
تهیهکنندگان رکورددار حاضر در «فجر۴۲»
در یک نگاه کلی به فهرست تهیهکنندگان حاضر در جشنواره چهلودوم فیلم فجر، علی قائممقامی، حبیب والینژاد، علی سرتیپی، علی اوجی و کامران حجازی پنج تهیهکنندهای هستند که در یک دهه اخیر سابقه حضور پررنگتری در دورههای مختلف جشنواره فجر داشتهاند.
علی قائممقامی که در این دوره از جشنواره بهصورت مشترک با فتحاله جعفری جوزانی، تهیهکنندگی فیلم «بهشت تبهکاران» به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی را برعهده دارد تا به امروز در چهار دوره جشنواره فیلم فجر، بهعنوان تهیهکننده حضور داشته است.
«کفشهایم کو؟» در دوره سیوچهارم، «تیغ و ترمه» در دوره سیوهفتم و «پرونده باز است» در دوره چهلویکم، سه فیلم از زندهیاد کیومرث پوراحمد بودند که با تهیهکنندگی قائممقامی به جشنواره فجر رسید. این تهیهکننده «جشن دلتنگی» به کارگردانی پوریا آذربایجانی را هم در جشنواره سیوششم داشت. حالا «بهشت تبهکاران» پنجمین فیلم او در ویترین فجر محسوب میشود.
حبیب والینژاد دیگر تهیهکننده پرسابقه در جشنواره فجر امسال است که اتفاقا در همین دوره با دو فیلم مهم حاضر است. «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسکری، دو فیلم شاخص جشنواره امسال هستند که حبیب والینژاد تهیهکنندگی هر دو را برعهده داشته است.
والینژاد پیش از این «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان را در جشنواره سیوچهارم داشت. او در جشنواره سیوهشتم با دو فیلم «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا حضور داشت و دو سال پیش در جشنواره چهلم هم «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازیفر را ارائه کرد.
حبیب والینژاد با دو فیلم «احمد» و «آسمان غرب» از شانسهای شکار سیمرغ در جشنواره امسال است
دیگر چهره نامآشنا در میان تهیهکنندگان حاضر در جشنواره امسال علی سرتیپی است که تاکنون در چهار دوره، سابقه حضور در این رویداد را داشته است. فیلم «شکاف» به کارگردانی کیارش اسدیزاده در دوره سیوسوم، فیلم «سونامی» به کارگردانی میلاد صدرعاملی در دوره سیوهفتم، فیلم «ستارهبازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی در دوره سیونهم و «شهرک» به کارگردانی علی حضرتی در دوره چهلم، چهار فیلمی بودهاند که به تهیهکنندگی سرتیپی فرصت حضور در جشنواره فجر را به دست آوردند.
سرتیپی امسال در یک همکاری کنجکاویبرانگیز، تهیهکنندگی فیلم تازه بهروز شعیبی را برعهده داشته و با «آغوش باز» به استقبال سیمرغ جشنواره چهلودوم آمده است.
علی اوجی و کامران حجازی هم دو تهیهکننده جوانتر سینما به حساب میآیند که در دوره چهلودوم قرار است سومین حضور خود در جشنواره فجر را تجربه کنند.
علی اوجی پیش از این «روزی روزگاری آبادان» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ را در دوره سیونهم داشت و در دوره چهلم هم دو فیلم «خائنکشی» به کارگردانی مسعود کیمیایی و «بیمادر» به کارگردانی مرتضی فاطمی را روانه پرده کرد. این تهیهکننده در دوره چهلودوم با فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری حضور دارد.
کامران حجازی هم بعد از فیلم «مرد بازنده» به کارگردانی محمدحسین مهدویان در دوره چهلم و فیلم «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی در دوره چهلویکم، امسال با فیلم «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی سومین حضور پیاپی خود در جشنواره فیلم فجر را تجربه میکند.
تهیهکنندگان پرکار در سودای یک «سیمرغ»
با نگاهی مجدد به فهرست تهیهکنندگان راهیافته به جشنواره چهلودوم فیلم فجر، این نکته هم قابلتوجه است که حبیب والینژاد تنها تهیهکننده حاضر در این فهرست است که سابقه شکار سیمرغ «بهترین فیلم» را داشته است. این تهیهکننده یک بار برای فیلم «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان و یک بار برای فیلم «موقعیت مهدی» ساخته هادی حجازیفر موفق به دریافت این سیمرغ شده است و همانطور که اشاره شد امسال هم با دو فیلم مهم «احمد» و «آسمان غرب» از شانسهای اصلی دریافت این جایزه محسوب میشود.
کامران حجازی تهیهکنندهای است که برای سومین دوره پیاپی در جشنواره فجر فیلم دارد
مروریبر ویترین جوایز یک دهه گذشته جشنواره فجر حکایت از آن دارد که محسن علیاکبری، سیدجمال ساداتیان، تقی علیقلیزاده، بیتا منصوری، سید محمود رضوی، سعید ملکان، محمدحسین قاسمی، امیر بنان، محمدرضا مصباح و سید حامد حسینی تهیهکنندگان توفیقیافته در شکار سیمرغ «بهترین فیلم» بودهاند که در این دوره از جشنواره فجر غایب هستند.
از منظر تعدد حضور در جشنواره فجر، طی یک دهه گذشته هم جواد نوروزبیگی با ۱۰ فیلم، سعید سعدی با ۶ فیلم و منصور لشگری قوچانی با ۵ فیلم از تهیهکنندگان پرکار حاضر در این رویداد محسوب میشوند که در دوره چهلودوم فیلمی ندارند.
علی قائممقامی و کامران حجازی را هم میتوان تنها تهیهکنندگانی دانست که در دو دوره اخیر جشنواره فیلم فجر حضور پیاپی را تجربه میکنند.
بیش از سه دهه از اولین باری که اهالی رسانه و منتقدان به همراه دستاندرکاران فیلمها صاحب یک سالن مخصوص در جشنواره فیلم فجر شدند میگذرد ولی خانه به دوشی آنها هنوز ادامه دارد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اختصاص مکانی ویژه به خبرنگاران و عکاسان و نویسندگان سینمایی برای تماشای فیلمهای جشنواره فجر در دهه اول برگزاری این جشنواره جدی نبود و شاید دوره سومِ جشنواره فجر را که در سینما «صحرا» یک ردیف برای اهالی مطبوعات درنظر گرفته شد بتوان از نخستین دفعاتی دانست که برای خبرنگاران جایگاه مخصوصی تدارک دیده شد.
در آن دورهها کنفرانسهای مطبوعاتی به تناوب و به شکل پرسش و پاسخ برگزار میشدند؛ از جمله دوره هشتم که با اجرای عبدالله اسفندیاری در مرکز آموزش فیلمسازی همراه بود.
در طول این سالها انتخاب محل اصلی نمایش فیلمهای جشنواره تغییرات متعددی داشته و تعیین یک مقر به عنوان «کاخ جشنواره» – یا طبق گفته برخی مدیران سالهای اخیر، «خانه جشنواره» – که محل حضور اهالی رسانه و عوامل فیلمها در کنار هم باشد، سبب افزایش درخواستها برای دریافت کارت حضور در کاخ جشنواره شد بویژه آنکه گسترش و تنوع رسانهها در این افزایش تعداد درخواستها بیتاثیر نبوده است.
با این حال اگر بخواهیم سینمای مطبوعات را در این چهار دهه مرور کنیم، یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال ۱۳۷۱ را میتوان نخستین باری دانست که یک سالن سینمایی به اهالی رسانه و نویسندگان سینمایی در مطبوعات اختصاص پیدا کرد و سینما «شهر قصه» در کنار سینما «آزادی» میزبان آنها شد.
در دورههای دوازدهم و سیزدهم جشنواره، سینما «قدس» میزبان رسانهها بود و از دوره چهاردهم تا شانزدهم هم این میزبانی به سینما «فلسطین» رسیده بود.
سینمای رسانهها در دوره هفدهم بار دیگر به سینما «قدس» برگشت ولی دوره بعد باز هم این سینما تغییر کرد و در دوره هجدهم سینما «استقلال» میزبان اهالی رسانه شد و جمعی از منتقدان هم برپایی نشستها را برعهده گرفتند.
در دوره نوزدهم بار دیگر سینما «استقلال» برای خبرنگاران در نظر گرفته شد. در این دوره که کامران ملکی مدیریت روابط عمومی جشنواره را برعهده داشت، سینما تنها در اختیار رسانههای گروهی قرار گرفت در حالی که پیشتر داوران جنبی هم در کنار بچههای مطبوعات حضور داشتند.
در دوره بیستم اهالی رسانه به سالن «حجاب» رفتند و در دورههای بیستویکم و بیستودوم دوباره به سینما «استقلال» برگشتند که در آخرین دوره برخی از منتقدان و سینماگرانی که قبلا سابقه کار رسانهای داشتند اجرای نشستها را برعهده گرفتند از جمله مرحوم کیومرث پوراحمد، غلامرضا موسوی و رسول صدرعاملی.
در دوره بیستوسوم و نیز بیستوچهارم سینما «صحرا» بار دیگر میزبان رسانهها شد اما در دوره بیستوپنجم سینمای رسانهها به سینما «فلسطین» منتقل شد.
در دوره بیستوششم بار دیگر سینما «صحرا» میزبان رسانهها شد که از این دوره کارت خبرنگاران دارای بارکد شده بود و امکان بررسی حضور آنها را فراهم میکرد. در دوره بیستوهفتم سینما «فلسطین» بار دیگر به رسانهها اختصاص پیدا کرد.
اما سینمای رسانه از دوره بیستو هشتم به مرکز همایشهای برج میلاد منتقل شد که با توجه به استقرار تیم مدیریتی جشنواره و نیز بخش بازار در این محل، به عنوان کاخ جشنواره شهرت یافت و مرکز همایشهای برج میلاد از سال ۱۳۸۸ به مدت هشت سال تا سیوپنجمین دوره، میزبان اهالی رسانه و صاحبان فیلمها شد.
در دوره سیوششم به دبیری ابراهیم داروغهزاده، سینمای خبرنگاران و عکاسان یا همان کاخ جشنواره برای نخستین بار به پردیس سینمایی ملت رفت تا پس از نزدیک به یک دهه بار دیگر یک مجموعه سینمایی میزبان اهالی رسانه باشد.
در آن مقطع عدهای حذف برج میلاد را بخاطر واکنشهای اعتراضی همراه با سوت و کف حاضران در سالن هنگام تماشای برخی فیلمهای بیکیفیت، میدانستند و حتی یکی از مدیران جشنواره به ایسنا گفته بود که این تصمیم بنا به درخواست برخی فیلمسازان گرفته شده است چون فضای سینمای رسانه را در برج میلاد ترسناک میدانستند. البته عدهای دیگر هم اعتراض عوامل فیلمها مبنی بر استاندارد نبودن سالن مرکز همایشهای برج میلاد برای نمایش فیلم را دلیل انتقال محل اصلی جشنواره به پردیس ملت میدانستند.
استقرار جشنواره و سینمای رسانه که محل حضور عوامل فیلمها و نشستهای پرسش و پاسخ نیز بود در پردیس سینمایی ملت در دورههای سیوهفتم و سیوهشتم هم ادامه داشت تا به شیوع کرونا رسیدیم و سال ۱۳۹۹ دوره سیونهم جشنواره فجر در شرایطی خاص دوباره به برج میلاد برگشت تا با توجه به وسعت فضا، امکان رعایت پروتکلهای بهداشتی بیشتر فراهم شود.
در دوره چهلم با تغییر چیدمان، تعداد صندلیهای سالن در برج میلاد برای رعایت فاصله تماشاگران تقریبا به یک سوم کاهش پیدا کرد
این وضعیت با کم شدن محدودیتهای کرونایی در سال ۱۴۰۰ هم ادامه داشت و مرکز همایشهای برج میلاد با ظرفیتی بیشتر میزبان چهلمین دوره جشنواره شد.
اما سال گذشته در چهل و یکمین دوره، سینمای رسانه با نام «خانه جشنواره» در نخستین دوره دبیری مجتبی امینی به پردیس سینمایی ملت برگشت و حالا برای دوره چهل و دوم باز هم بحث بر سر بازگشت جشنواره به مرکز همایشهای برج میلاد است. این مرکز سال قبل میزبان بخش بازار بینالمللی جشنواره بود که دور بودنش از محل اصلی جشنواره سبب کمخبری آن در رسانهها شد.
البته تاکنون هیچ خبری از جزئیات بخش بینالملل جشنواره فجر منتشر نشده ولی مقر اصلی جشنواره در هر جایی باشد، نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که جشنوارهای با اعتبار فیلم فجر پس از چهار دهه هنوز میتواند دستخوش محدودیتهای مالی برای اجاره سالن یا محل برخی گرو کشی ها باشد.
با تمام اینها سازمان سینمایی سال گذشته در خط مشی تعیین شده برای فعالیتهای موسسه سینماشهر، این موسسه را به ساخت «خانه جشنوارههای سینمایی» مأمور کرد که به نظر میرسد تاکنون در این زمینه اتفاق جدی رخ نداده است و یا اگر مقدمات آن فراهم شده است، هنوز رسمی اطلاع رسانی نشده است.
آیین یادبود بیتا فرهی روز گذشته با حضور چهره های فرهنگی و سینمایی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، مراسم یادبود زندهیاد بیتا فرهی، بازیگر سینما و تلویزیون سهشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ با استقبال و حضور جمعی از چهرههای فرهنگ، هنر و بهویژه سینما در سالن جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سام قریبیان بود.
قریبیان در ابتدای این مراسم گفت: خیر مقدم میگویم به تمامی اساتید، دوستان، خانواده و علاقهمندان بیتا فرهی عزیز که در این مراسم حاضر شدهاند. فکر میکنم همگی بیتا فرهی را دوست داشتیم. او در قلبش برای تکتک ما یک آشیانه درست کرده بود و حال اوست که در قلب ما آشیانه دارد. ما خوششانس هستیم که بیتا فرهی را میشناسیم. او با «هامون»، «بانو»، «کیمیا»، «خانهای روی آب» حداقل ۴ شاه نقش به یاد ماندنی را در سینمای ایران اجرا و به کارنامه خود اضافه کرد.
کیانیان: بیتا فرهی، مرام، منش و روح زیبایی داشت!
رضا کیانیان در ادامه این مراسم گفت: خیلی متاسفم که نتوانستم روز تشییع خانم فرهی، به مراسم او بیایم. دلیل این اتفاق این بود که سرماخوردگی شدیدی داشتم. الان در این مراسم باز حالم بد شد. در زیبایی، شیرینی و ملاحت خانم فرهی هیچ شکی نبود؛ در واقع حال آدم با دیدن عکسهای ایشان خوب میشد. مرام، منش و روح او نیز همین قدر زیبا بود.
وی افزود: من خیلی دیر وارد سینما شدم؛ وقتی سر فیلم «کیمیا» رفتم، بیتا و خسرو هر ۲ سوپراستار بزرگ این مملکت بودند. چون بعد از «هامون» بود. وقتی سر صحنه این فیلم رفتم، حتی آبدارچی آنجا هم من را نمیشناخت و به من چایی نداد و به بقیه چایی داد. بعد محمود کلاری گفت ایشان هم بازیگر است، به ایشان هم چایی بدهید. و بعد برای من چایی آوردند.
این بازیگر سینما در ادامه بیان کرد: من خسرو شکیبایی را میشناختم ولی بیتا را اصلا نمیشناختم. اما آن فیلم که تمام شد، من و بیتا فرهی به دوستانی صمیمی تبدیل شدیم. خیلی دوستش داشتم چون مرام خیلی خوبی داشت. بعدها که در فیلم «خانهای روی آب» آقای فرمانآرا با یکدیگر همبازی بودیم، نگاههای غضبآلودی در فیلم به من میکرد اما این نگاهها اصلا در روحیه خودش نبود؛ اکثر اوقات میخندید. به خانواده ایشان و سینما و همه مردم تسلیت میگویم که چنین بانویی را از دست دادهایم.
احترام برومند: بیتا فرهی بازیگر کمکار و گزیدهکاری بود
احترام برومند در ادامه این مراسم یادداشتی احساسی خواند و با یاد کردن از خاطرات خوش بیتا فرهی، بخشی از خاطراتش با این هنرمند را مرور کرد.
بخشهایی از یادداشت او به این شرح بود:
«این آخرین جملهای است که بیتا برایم نوشت. بهترم اتی عزیزم؛ با چند علامت قلب و بوسه. ۲۶ آبان ماه بود. تهران نبودم. با دوستان که صحبت میکردم میگفتند بهتر است، لولهها را در آوردن و من خوشدلانه روزشماری میکردم که به تهران برگردم و به آن آپارتمان زیبا، گرم و صمیمی بروم که با عکسهای روی دیوار، گلدانهای سبز و صدای موسیقی که همیشه در آنجا جاری بود، به خاطرم میآمد. کنار بیتای عزیزم که همیشه میشد با او از هر دری سخن گفت. اما ناگهان خبر بد از راه رسید.
وقتی با بیتا بودی، فکر میکردی که تو تنها دوستش هستی. اینقدر تو را دوست داشت و با کلمات زیبا و قلب مهربانش پذیرای تو بود، که اتکایِ به نفس پیدا میکردید. گاهی هم با خود میگفتی، نکند از تنهایی اوست که اینقدر به من محبت میکند و دلش میخواهد که پیش او بروم. اما چنین چیزی نبود. من در دوره بیماری و بعد از دست دادنش بیشتر فهمیدم که در قلب مهربانش چقدر برای دوستان بیشمار از جوان تا میانه و من پا به سن گذاشته جا بود.
بعضی میگویند او بعد از توقیف فیلم «بانو» دلزده و سرخورده شد اما خیلی زود توانست روحیه خود را قوی کند. به طوری که همگی دیدیم در فاصلهای که «بانو» بخواهد اکران شود، یعنی ۷ سال بعد، بیتا فیلم خیلی خوب «کیمیا» را بازی کرد و بهترین جایزه جشنوارهای کشور ما را توانست بگیرد. بعد از اکران فیلم «بانو» نیز چندین نقش خوب در فیلمهای مختلف بازی کرد.
کدام یک از ما در این ۴۰ سال گذشته، طعم تلخ توقیف و ممنوعالکاری را نچشیدهایم؟! البته به ما صدمه خورد اما از پا نیفتادیم و نگذاشتیم که افتادن و مرگ ما را برای ممنوعالکاری و توقیف ببینند. روی هم رفته میتوان بیتا فرهی را بازیگر کمکار و گزیدهکار معرفی کرد اما دلیل آن این بود: عدم اشتیاق به خودنمایی و نداشتن عطش مالاندوزی.
او هیچوقت خودنمایی نمیکرد؛ گوش میکرد، به من به تو و به همه. همه را عزیز خطاب میکرد و به کسانی که از خودش بزرگتر بودند احترام میگذاشت و متواضعانه و فروتنانه میگفت دستت را میبوسم. سال بدی بود؛ کیومرث پوراحمد، رضا حداد، داریوش مهرجویی، وحیده محمدیفر، آتیلا پسیانی، فریما فرجامی که آنها را از دست دادیم. آرزو میکنم که در این مدت ۳ ماه که از سال ۱۴۰۲ باقی مانده است را بدون فقدان عزیزی، بدون تنش و بدون تهدید و ارعاب بگذرانیم. انشاءالله.»
در ادامه این مراسم، روزبه نعمتالهی به اجرای زنده از قطعهای موسیقایی پرداخت که با تشویق حاضران همراه شد. نعمتالهی بعد از این اجرا، در صحبتهایی گفت: زندهیاد بیتا فرهی پر از انرژی و عشق بود. با حال عجیبی روی صحنه آمدم؛ چون نه صدایم و نه دلم یاری میکرد. امیدوارم در شان ایشان برنامه اجرا کرده باشم.
آتوما فرهی از بستگان بیتا فرهی نیز در بخش بعدی این مراسم یادداشتی از رابطه خود با بیتا فرهی را برای حاضران خواند.
شاهحسینی: کاش بیتا فرهی در زندگی تکنیک بلد بود تا جواب برخی را بدهد
در ادامه فیلمی کوتاه با عنوان «بودن یا نبودن» که در ستایش زندهیاد بیتا فرهی توسط شهرام شاهحسینی آماده شده بود، برای حاضران پخش شد. این فیلم حاوی صحبتهای داریوش مهرجویی، بهمن فرمانآرا، رضا کیانیان، مسعود کیمیایی، رخشان بنیاعتماد، سیروس الوند و … درباره بیتا فرهی بود.
شهرام شاهحسینی پس از نمایش فیلم در صحبتهایی گفت: همانطور که دیدید با کمی دقت میتوان فهمید که چرا این فیلم ساخته شده است. سال ۲۰۰۶ که سال ساخت این فیلم است، آغاز دلشکستگی بیتا بود. با هم گپی زدیم و بعد نتیجه این شد که این فیلم را بسازم تا دوستان بیتا درباره او صحبت کنند. او بازیگری غریزی بود و با تکنیک بازی نمیکرد. در زندگی نیز تکنیک بلد نبود اما کاش تکنیک بلد بود تا میتوانست جواب برخی را بدهد.
بیژن بیژنی (خواننده و خوشنویس) از دوستان و نزدیکان زندهیاد بیتا فرهی نیز در ادامه این مراسم با خواندن شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعی کدکنی، گفت: بیتا فرهی این شعر را خیلی دوست داشت. سالها پیش قطعهای از این شعر را آماده کرده و خواندهام. گویا امروز همزمان با چهلم درگذشت او، با تولدش نیز مصادف شده است. بنابراین این متن را تقدیم به او میکنم.
او در ادامه متنی را خواند که خاطره آشنایی اش با بیتا فرهی بود.
داریوش فرهنگ: بیتا فرهی قربانی این حرفه بود!
در بخش بعدی این مراسم داریوش فرهنگ در سخنانی گفت: سخن هرچه گویم، همه گفتند، بر باغ دانش همه رفتند، به نام خداوند جان و خرد. هنرمندان مایه از جان میگیرند و خرد از خردورزی و بیتا فرهی؛ این بانوی خاص سینما هم خرد از خردورزی به ارث برده بود و هم در کارش مایه از جان. هرگز هر کاری را انجام نمیداد. امروز ۴۰ امین روز درگذشت اوست و ما اینجا جمع شدهایم که همدردی خودمان را با او اعلام کنیم.
فرهنگ در ادامه متنی را خواند که بخشهایی از این متن به این شرح است:
«یاد قطاری افتادم که اولین بار در تاریخ سینما، سال ۱۸۹۵ به ایستگاهی رسید، عدهای پیاده و عدهای سوار شدند و قطار به مثابه زندگی همچنان به راه خود ادامه داد تا ایستگاه بعدی. در ایستگاه بعدی نیز عدهای سوار و عدهای پیاده شدند. عدهای که پیاده شدهاند، دیگر نمیتوانستند سوار شوند، همه آنها یک بار فرصت زندگی داشتند؛ آثار و فیلمها یا در ادبیات، هنر و سینما و شعر و موسیقی به جا گذاشتند و قطار همچنان تا ایستگاه بعدی پیش رفت. و باز عدهای سوار و عدهای پیاده شدند تا ایستگاه بعدی.
پرده کوپه واگن را که کنار میزدید، شاهد و ناظر جنگها، خونریزیها، ویرانیها، آوارگی و نکبت پشت نکبت بودید. مردمان در گذشته برای رفع این فلاکت قربانی میدادند اما ما عدهای هم قربانی داده شدهایم و قطار همچنان پیش میرود تا به خاورمیانه میرسد. چقدر جنگ، خرابی و فلاکت. آیا این عدالت است؟! انگار خدا هم تاخیر دارد یا فراموش کرده. چقدر همکار در سه چهار سال اخیر از دست دادهایم! از ریز و درشت در تهران و شهرستانها. چقدر همکاران از بیکاری دق کردند و مردند. چقدر همکاران استرس گرفتند و خانه نشین شدند. چقدر همکاران خدای ناکرده سرطان گرفتند و حتی پول بیمارستان را نداشتند و ندارند که بدهند. چقدر مهاجرت.
قطار همچنان به مثابه زندگی به راه خود ادامه میدهد. امروز چهلمین روزی است که از درگذشت بیتا فرهی میگذرد. قطار همچنان میرود تا ایستگاه بعدی و معلوم نیست که نوبت چه کسی است؟ نوبت ما باشد یا خیر. هر که آمد عمارتی نو ساخت، رفت و منزل به دیگری پرداخت.»
وی در ادامه صحبتهایش گفت: بیتا فرهی یا این بانوی خاص، قربانی این حرفه بود. من این شانس را داشتم تا در سریال «طلسم شدگان» با او همکاری کنم. او بسیار حرفهای و منضبط بود. بانویی بود که به اندک تلنگری به هم میریخت. پر از شور، احساس و معصومیت. پر از بینیازی از نان و نام. یک حال و هوای عارف مسلکی داشت که در کارهایش نیز موج میزد.
در ادامه مراسم سام قریبیان از حاضران خواست که زندهیاد داریوش مهرجویی را تشویق کنند. سپس کلیپی از فیلم «هامون» پخش شد.
در ادامه سام قریبیان گفت: باتوجه به اینکه چهلم زنده یاد فرهی همزمان با شب تولد اوست، مهسای عزیز دختر ایشان کیکی را تدارک دیدهاند تا آخرین تولد او را با هم جشن بگیریم.
مهسا قریشی دختر زندهیاد بیتا فرهی نیز در ادامه این برنامه به یاد بیتا فرهی، خسرو شکیبایی و داریوش مهرجویی شعری از شاملو را خواند.
وی در ادامه گفت: از خانه هنرمندان تشکر میکنم که در برگزاری این مراسم ما را همراهی کردند. همچنین از همه کسانی که در این مدت همراه بودند و کمک کردند تا این مراسم را به بهترین شکل ممکن برگزار کنیم، تشکر میکنم.
بهمن فرمانآرا، همایون ارشادی، سهیلا رضوی، یاسمن خلیلیفر از جمله چهرههای حاضر در این برنامه بودند.
فیلم سینمایی «پرونده باز است» ساخته زنده یاد کیومرث پور احمد آخرین ساخته این کارگردان بود که این روزها همزمان با اکران آنلاین، بخشهایی از پشت صحنه آن رونمایی شده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «پرونده باز است» آخرین ساخته زندهیاد کیومرث پوراحمد همزمان با اکران آنلاین از تصاویری از پشت صحنه خود رونمایی کرد.
این فیلم که در چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر نیز حضور داشت درباره نوجوان ۱۵ ساله ای است که ناخواسته مرتکب قتل دوستش میشود و حالا در زندان منتظر حکم دادگاه است.
تصاویری از پشت صحنه این فیلم با حضور زنده یاد کیومرث پوراحمد، اصغر رفیعی جم و پژمان بازغی منتشر شده و اکران آنلاین آن نیز ادامه دارد.
پژمان بازغی، حسین پاکدل، سام قریبیان، نسیم ادبی، علی باقری، مهلقا باقری، محمدرضا غفاری و شادی مختاری از بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
قصه پرونده باز است برگرفته از پروندهای جنجالی در دهه هشتاد است.
کیانوش عیاری ساخت «ویلای ساحلی» را یک انتخاب و مصلحت در مسیر فیلمسازی خود میداند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، جدیدترین فیلم کیانوش عیاری سرانجام پس از چند ماه وعده برای اکران، روی پرده رفته و سینماها از چهارشنبه گذشته (۱۵ آذرماه) میزبان تازهترین فیلم این کارگردان شدهاند؛ فیلمی که ۶ سال پس از «کاناپه» توقیفی ساخته شده است.
این فیلم که با بازی رضا عطاران، پژمان جمشیدی و ریما رامینفر و تعدادی بازیگر تازهوارد به سینما، روی پرده رفته در این یک هفته با بازخوردهای متفاوتی همراه بوده است. بسیاری از مخاطبان به انگیزه دیدن یک فیلم کمدی به تماشای این فیلم میروند در حالی که عیاری تاکید دارد «ویلای ساحلی» کمدی نیست.
او در گفتوگویی با ایسنا از دلایل ساخت فیلمی با حال و هوای طنز سخن گفت و اینکه چطور شد پس از «کاناپه»، سراغ ساخت «ویلای ساحلی» رفت. او همانند بسیاری دیگر از مواقع پاسخگوی هر سوال و انتقادی است و معمولا هم صریح اظهارنظر میکند، اما کسانی که این فیلمساز را از نزدیک میشناسند، به خوبی میدانند که ممکن است در پسِ هر جمله او معنایی دیگر را هم پیدا کنند.
برای پول، یک فیلم غیرمبتذل ساختم
عیاری که پیشتر در کارنامه کاری خود سابقه ساخت فیلم طنز داشته، در ابتدای این مصاحبه در پاسخ به اینکه چه شد بعد از «خانه پدری» و «کاناپه» سراغ ساخت فیلمی همچون «ویلای ساحلی» رفته و آیا با موج کمدیسازی سالهای اخیر سینما همراه شده است؟ با قاطعیت پاسخ داد، «پول»، و در تکمیل آن گفت: مهمترین دلیلم برای ساخت این فیلم، پول بود چون میخواهم پروژه دیگری را شروع کنم که تهیهکننده آن خودم هستم و به پول احتیاج دارم.
او درباره ایده اولیه «ویلای ساحلی» به این نکته اشاره کرد که قصه را برمبنای بازیگرانش طراحی کرده و توضیح داد: وقتی دنبال ساخت فیلمی باشی که در آن رضا عطاران و پژمان جمشیدی بازی کنند باید به سناریویی برسی که بتوانی از آنها استفاده کنی. من هم به دنبال ساخت فیلمی بودم که این بازیگران در آن بازی کنند. در عین حال به هیچ عنوان حاضر نبودم بخاطر پول، یک فیلم مبتذل بسازم و معتقدم «ویلای ساحلی» اصلا مبتذل نیست. درواقع مفاهیمی مثل «خیانت در امانت» در ذهنم بود که فکر کردم میتواند مَحمل خوبی برای یک فیلم باشد.
آیا همیشه باید فیلمهای تلخ بسازم!؟
وی درباره بازخوردهایی که در این مدت از مخاطبانش گرفته، گفت: عمده بازخوردها خوب بوده اما انتقادهایی هم شنیدهام که بیشتر به این دلیل بود که توقع داشتند من در همان سبک «خانه پدری» فیلم بسازم و به نظرم این توقع بهجایی نیست. پرسشم این است که آیا من باید مدام فیلمهای تلخ بسازم؟ گاهی کارگردانی مثل من هم دوست دارد یک فیلم مفرح بسازد، یعنی حتی اگر بخاطر پول هم نباشد، بخاطر روح و روان خودش، شاید بخواهد چنین فیلمی بسازد. اگر یک فیلمساز، روح و روان خود را درنظر بگیرد، حس او به عده کثیری منتقل میشود و در نتیجه یک جمع میلیونی حال و احوال بهتری پیدا میکنند.
آخرین فیلمهای من یعنی «خانه پدری» و «کاناپه» که به شدت با سانسور مواجه شدند و مرا به غیر از آزردهخاطر کردن، به لحاظ مالی هم در شرایطی سخت قرار دادند. بنابراین برای فیلم جدیدم ترجیح میدادم یک فیلم بدون مشکل بسازم ضمن اینکه میخواستم یک پولساز هم باشد
عیاری در پاسخ به اینکه چقدر سانسور فیلمهای قبلیاش، او را به ساخت فیلمی در حال و هوای «ویلای ساحلی» کشانده است، گفت: قطعاً بیتاثیر نبوده، چون تمام دوران فیلمسازی من با سانسور و به تبع آن خودسانسوری مواجه بوده است. بویژه آخرین فیلمهای من یعنی «خانه پدری» و «کاناپه» که به شدت با سانسور مواجه شدند و مرا به غیر از آزردهخاطر کردن، به لحاظ مالی هم در شرایطی سخت قرار دادند. بنابراین برای فیلم جدیدم ترجیح میدادم یک فیلم بدون مشکل بسازم ضمن اینکه میخواستم فیلمم پولساز هم باشد.
او درباره اینکه آیا «ویلای ساحلی» با مشکل ممیزی و سانسور برخورد نکرد، بیان کرد: مشکل چندانی پیدا نکردم و فقط چند مورد ناچیز مطرح شد.
کارگردان «ویلای ساحلی» درباره تاکیدش بر دو جنبه پولساز بودن و دور شدن از جریان سانسور در فیلم جدیدش و بازخورد مخاطب گفت: هر کدام از این دو وجه میتواند برای یک تماشاگر منصف قابل پذیرش باشد. من هم آدمیزادی هستم که تحت تاثیر ممیزی زیاد آزردهخاطر میشوم و ممکن است در جایی از کارم تغییر مسیر مختصری بدهم، البته نه به این معنا که فیلمسازی خود را عوض کنم بلکه به دلیل مصلحت، فیلم دیگری را ساختم.
عیاری در پاسخ به اینکه با این توضیحات آیا «ویلای ساحلی» را باید نوعی قهر یا واکنش به آنچه درباره فیلمهای دیگرش رخ داده دانست؟ گفت: نه قهر است و نه واکنش؛ بلکه یک انتخاب مصلحتآمیز است.
این کارگردان که از جهاتی به نظر میرسد فیلمش را همراستا با حکمفرمانی فیلمهای کمدی در سنیما پیش برده، توضیح داد که با توجه به اهدافش سناریو و داستان، یکی از مهمترین فاکتورها در ساخت فیلم جدیدش بوده تا از آن یک اثر مفرح به وجود آید. او در این زمینه و نیز درباره اینکه آیا باز هم در این فضا فیلم میسازد؟ گفت: ترجیح میدهم هرچه میسازم به دور از ابتذال باشد چون ابتذال در هر زمینهای از زندگی محکوم است. البته تاکید میکنم «ویلای ساحلی» یک فیلم کمدی نیست و در نهایت فقط میتوانم بگویم یک فیلم شیرین است؛ یک فیلم قصهگو که داستانی مفرح را تعریف میکند.
او که در این مدت همراه مردم هم فیلم را تماشا کرده، درباره اینکه آیا از خروجی نهایی فیلم و نیز کارگردانی خودش راضی است؟ گفت: یک روز پیش از حرکت به سمت شهر نور (محل فیلمبرداری) وقتی را فیلمنامه را به دو نفر دیگر از همکارانم دادم که بخوانند، اطمینان پیدا کردم که فیلمبرداری به بیش از ۱۸۰ دقیقه میرسد؛ به همین دلیل در طول مسیر به سمت نور خودم یک بار دیگر سناریو را خواندم و در همان جا شروع به حذف بسیاری از صحنههای فیلم کردم که از قضا صحنههای بامزهای هم بودند ولی باید این کار انجام میشد چون قصد داشتم آن را به یک فیلم ۱۰۰ دقیقهای برسانم. این حذف کردن در طول فیلمبرداری هم ادامه داشت اما بعد از پایان کار متوجه شدم باز هم حدود ۲۰۰ دقیقه فیلمبرداری کردهایم. از آنجا که فیلمنامههایم را خودم مینویسم که معمولاً هم طولانی میشوند، در حین مونتاژ فیلم را کوتاه میکنم و این کار گاهی ممکن است آسیبزننده باشد. بجز این مورد، در «ویلای ساحلی» کسالتی در میانه کار پیدا کردم که بابت آن، فیلمبرداری یک هفته متوقف شد و فکر میکنم این وقفه روی من، پیگیریها و ریزبینیهای همیشگیام تاثیر منفی گذاشت و شاید اگر فرصت بیشتری داشتم، نسخه بهتری از فیلم در میآمد و معایب آن کمتر میشد.
انتخاب بازیگر از رضا عطاران تا کیومرث پوراحمد
بخش دیگری از این گفتوگو به بازیگران فیلم اختصاص داشت که متشکل از دو گروه باسابقه و تازه وارد به سینما هستند.
عیاری در این خصوص گفت: بعضی از بازیگران ناشناس فیلم کسانی بودند که در کلاسهای بازیگری من در موسسه «قرمز» آموزش میدیدند و برخی از آنها هم از جانب افرادی دیگر معرفی شدند که صلاحیت حضور را در فیلم داشتند. یکی از این بازیگران آتوسا انواریان (در نقش دخترعموی صاحب ویلا) قبلا در فیلم «کاناپه» حضور خیلی خوبی داشت که متاسفانه بازی او با توقیف این فیلم دیده نشد. در بخش بازیگران حرفهای هم رضا عطاران از جمله بازیگران خوبی است که از سالها قبل او را میشناختم و همیشه در انتظار این بودم با او کار کنم. شاید روزی برای بازی در یک نقش تلخ باز هم سراغ او بروم.
پژمان جمشیدی را هم در فیلم «خوب بد جلف» دیده بودم و همینطور در سریالی که در تلویزیون داشت (پژمان). در بازیگری او نوعی از طنز دیده میشد که آن را دوست داشتم و فکر میکردم در عرصه طنز سینما، یک حضور عجیب با نوعی شیرینی خاص در بازیاش دارد به همین دلیل تصمیم گرفتم حتماً در یک فیلم با او همکاری کنم. درباره خانم رامینفر هم متاسفم که تا به حال با او همکاری نداشتم چون به نظرم او یکی از درخشانترین بازیگران ایرانی – جدا از تقسیمبندی بازیگر زن و مرد – است.
زنده یاد کیومرث پوراحمد نیز یکی دیگر از بازیگران فیلم «ویلای ساحلی» کیانوش عیاری است که در سکانسی کوتاه نقش خودش (فیلمساز) را ایفا کرده است. عیاری درباره حضور رفیق قدیمی خود در «ویلای ساحلی» گفت: زمانی که ما فیلمبرداری میکردیم، ایشان در شمال بودند و یک هفتهای را پیش ما ماندند. من در فیلمنامه، یک گروه فیلمبرداری داشتم و به آقای پوراحمد پیشنهاد دادم نقش کارگردان گروه را بازی کند که پذیرفتند. هنگام بازی ایشان که رسید، یکی از آن کتهای معروف چهارخانهام را که موقع فیلمبرداریها میپوشم به تنِ آقای پوراحمد کردم و خودم هم در سرمای هوا کاپشن ایشان را پوشیدم. فیلمبرداری ما پنجم دیماه تمام شد، آقای پوراحمد از نور رفتند و کمتر از سه ماه بعد آن اتفاق تلخ رخ داد.
فرصتی که برای «خانه پدری» و «کاناپه» از دست رفت
عیاری در پایان این مصاحبه با اشاره به اینکه فکر میکند آن فضایی که مدنظرش بوده، در فیلم «ویلای ساحلی» (اصطلاحا) درآمده است، بیان کرد: استقبال مردم از یک فیلم، برای هر کارگردان و تهیهکنندهای در سینما نهایت آرزو است اما این موقعیت برای دیگر فیلمهای من هم میتوانست پیش آید؛ مثلاً برای «خانه پدری» به رغماینکه یکی از مهیبترین و تلخترین فیلمهای سینمایی ایران بود، میتوانست چنین موقعیتی پیش آید. این فیلم میتوانست بسیار پرمخاطب باشد ولی توقف ۱۰ ساله آن و نحوه اکرانش همه چیز را درباره «خانه پدری» نابود کرد. «کاناپه» هم به دلایلی میتوانست پرفروشترین فیلم سینمای ایران باشد نه فقط بخاطر کلاه گیس بلکه بخاطر سادگیاش که میتواند مخاطب را جذب کند ولی این فیلم هم شانس برخورد خوب تماشاگر را به خود از دست داد اما امیدوارم برای «ویلای ساحلی» اتفاقی خوب رخ دهد.