رسانه سینمای خانگی- قهرمانانی که در دسترس مردم‌اند

فیلمنامه نویس و مدرس دانشگاه در تحلیل «شخصیت پردازی در فیلمنامه» گفت: قهرمان ها نباید غیر قابل دسترس باشند و حتی اگر قهرمان فیلم یک قدیس باشد باید ویژگی های زمینی و انسانی داشته باشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سومین جلسه کارگاه «شخصیت پردازی در فیلمنامه» با حضور علی شاه محمدی فیلمنامه نویس و مدرس دانشگاه عصر روز گذشته در موزه سینما برگزار شد.

شاه محمدی در این نشست با بیان اینکه ضد قهرمان، شخصیت اصلی یا قهرمانی است که ویژگیهای قهرمانانه ندارد، گفت: شخصیت قهرمان، فعال، شجاع، قوی، مقاوم و دائم به دنبال هدف است و در پایان لزومی ندارد که به هدف نهایی خود برسد اما حتی در صورت شکست در نبرد نهایی، واجد درک و معرفتی می شود که در آغاز فاقد آن بوده است. در مقابل، ضدقهرمان ویژگی قهرمانی ندارد. به عنوان مثال، شخصیت اصلی فیلم قهرمان اصغر فرهادی کاملا در دسته ضدقهرمان قرار می گیرد.

وی ادامه داد: همچنین در سریال هزار دستان که به لحاظ روایی و تاکید خود مرحوم حاتمی شکل هزار و یک شبی دارد و شخصیت اصلی به معنای کلاسیک ندارد، مفتش شش انگشتی ضد قهرمانی‌ قربانی شرایط و فقر دوران کودکی اش است. درمجموع می توان گفت ضدقهرمان محصول ناامیدی نویسنده از انسان ها است.

شاه محمدی بیان داشت: قهرمان از کسانی دفاع می کند که نمی توانند از خودشان دفاع کنند و در دوره مدرن گاه برای رسیدن به هدف، ارزش های قانونی جامعه را زیر سوال می برد.

 علی شاه حاتمی

وی همچنین گفت: قهرمان ها نباید غیر قابل دسترس باشند و حتی اگر قهرمان فیلم یک قدیس باشد باید ویژگی های زمینی و انسانی داشته باشد.

این فیلمنامه نویس با اشاره به شخصیت های بی گناه/ بچه نیز گفت: این نوع شخصیت ها ساده دل هستند و معمولا هر آنچه رخ می دهد را می پذیرند و همین‌ پذیرش معمولا موجب رستگاری آنها می شود.‌ در این گونه شخصیت پردازی، کاراکتر بچه/بی گناه معمولا به یکباره از زندگی متنعم به تنگناهای تنهایی و فقر و غریبگی می افتد.

وی با بیان اینکه شخصیت های بچه، دلسوز، خوش باور، صمیمی و دارای چهره ای معصوم هستند، ادامه داد: این نوع افراد تحت هیچ شرایطی ویژگی مثبت اخلاقی شان را ترک نمی کنند و با دروغ، تزویر، دورویی نسبتی ندارند.

این فیلمنامه نویس درباره شخصیت جوکر نیز گفت: این نوع شخصیت ها همانند شخصیت های کمیک برای تفرج خلق شده اند اما هدفی فراتر دارند و در لفافه شوخی، انتقادات تند را مطرح می کنند و اغلب رفتارهایشان موجب خنده می شود. در این نوع شخصیت ها معمولا انتقادهای اجتماعی به شدت به چشم می خورد و در عین حال رفتارشان موجب خنده نیز می شود.

وی ادامه داد: شخصیت های جوکر بدون هدف و برنامه زندگی می کنند درواقع کلبی مسلک هستند مثل، چاپلین، جری لوئیس و …باید توجه داشت که اگر شخصیتمان جوکر یا سیاه در نمایش ایرانی یا دلقک است باید در یک پلات مشخص شده قرار گیرند و بی هدف نباشند هر چند ظاهرا خودشان هدفی برای زندگی ندارند. این نوع شخصیت ها اغلب سرگرم کننده، شوخ طبع، دوست داشتنی و به طرز شگفت آوری روشنگر هستند و در عین حال معمولا از طرف دیگران جدی گرفته نمی شوند.

شاه محمدی خاطرنشان کرد: شخصیت های جوکر معمولا از الفاظ خلاف عادت به راحتی استفاده می کنند و اغلب انتقادهای تند اجتماعی دارند.

وی درباره شخصیت های عاشق در فیلمنامه نیز گفت: این نوع شخصیت ها با نیروی قلب و احساسشان فکر می کنند و بزرگترین هدف آنها رسیدن به عشقشان است به همین منظور شاید گاهی رفتارشان و موقعیتشان موجب خنده دیگران شود. آنها با شخصیت های حامی نیز همپوشانی دارند.

شاه محمدی نوع دیگری از شخصیت های کهن الگویی در فیلمنامه را جادوگر دانست و بیان داشت: این نوع شخصیت ها در هر دو جبهه خیر و شر وجود دارند و اگر از جادوی واقعی استفاده نکنند به قدری ماهر هستند که تقریبا قدرتشان فرا طبیعی به نظر می رسند.

وی ادامه داد: شخصیت های جادوگر در قطب منفی، به جای کمک، به دنبال قدرت و همواره به دنبال‌پیشرفت در سطوح مختلف جامعه هستند. آنها هم ایده ها و مفاهیم را درک می کنند(intelligent ) و هم می توانند با تغییر چیزها، چیزهای جدید خلق کنند(clever).

شاه محمدی با اشاره به شخصیت های یتیم در فیلمنامه ها نیز گفت: این نوع شخصیت ها به دلیل اینکه ضعیف هستند نیاز به حمایت دارند زیرا آسیب پذیر هستند به همین دلیل هم برای همه ما ارزشمندند مثال اولیورتوئیست.

وی با بیان اینکه ما با شخصیت های یتیم به خوبی همذات پنداری می کنیم، افزود: در مجموع می توانند از نقاط قوت دیگر کهن الگوها استفاده کنند اما باید مراقب کاستی های آنها نیز باشند. این نوع شخصیت ها با افراد عامی و بی گناه همپوشانی دارند.

شاه محمدی خاطرنشان کرد: این نوع شخصیت ها برای بقاء و زنده ماندن تلاش کم نظیری دارند و به شدت همدلی برانگیز هستند. آنها برای برون رفت از دایره تنهایی و طرشدگی مصمم هستند. این نوع افراد به منابع، امکانات و آدم های مهم جامعه دسترسی ندارند و یاد می گیرند روی کسی حساب نکنند.

رسانه سینمای خانگی- علاقۀ خاص کارگردان «جنگل پرتقال» به مهرجویی

آرمان خوانساریان، کارگردان جوانی که این روزها فیلم «جنگل پرتقال» را به عنوان اولین فیلم بلند سینمایی‌اش روی پرده سینماها دارد، عاشق معلمی است و در یک هنرستان پسرانه هم درس می‌دهد؛ او آنقدر دلبسته این حرفه است که می‌توان گفت به اندازه سینما برایش عزیز است.

این فیلمساز که پیش‌تر با فیلم‌های کوتاه «سبز کله غازی» و «سایه فیل» در جشنواره‌های فیلم کوتاه جایزه‌های متعددی گرفته بود، پس از چند سال سراغ ساخت یک فیلم سینمایی بلند رفت؛ فیلمی که بخش‌های زیادی از آن برگرفته از زندگی خود «آرمان» یا اطرافیانش است و سال گذشته در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.

خوانساریان در گفت‌وگویی با ایسنا از تجربه ساخت «جنگل پرتقال» گفت و علاقه‌ای که به تدریس دارد؛ از  شب عجیب ۲۲ مهرماه گفت که فیلمش را برای جمعی از فیلمسازان صاحب‌نام کشور اکران کرد ولی سرخوشی‌اش با خبر تلخ قتل داریوش مهرجویی دو، سه ساعت بیشتر دوام نیاورد.

بخش‌های زیادی از «جنگل پرتقال» هم از واقعیت سرچشمه می‌گیرد. شخصیت معلم داستان هم بخشی از من است که در خودم سانسور می‌کنم

گپ و گفت ما با این فیلمساز جوان با حرفه معلمی او آغاز شد و اینکه آیا «سهراب بهاریان» (نقش اول فیلم جنگل پرتقال با بازی میرسعید مولویان) همان آرمان خوانساریان است؟

او در جواب به این پرسش می‌گوید:‌ «شاید بله، چون به هر حال هر کسی تکه‌هایی از خودش را در فیلمش جا می‌گذارد. بخش‌های زیادی از «جنگل پرتقال» هم از واقعیت سرچشمه می‌گیرد. شخصیت معلم داستان هم بخشی از من است که در خودم سانسور می‌کنم یعنی سهراب بهاریان شخصیت بیرونی من نیست. درواقع هنگام نوشتن فیلمنامه براساس بانک عاطفی خود و تکنیک‌های فیلمنامه‌نویسی محصولی خلق می‌شود  و در این مورد حدود ۸۰ درصد ماجراهای فیلم بر اساس اتفاقاتی شکل گرفته که برای خودم یا نزدیکانم رخ داده است.»

داستان اصلی فیلم «جنگل پرتقال» در شهر تنکابن و دانشگاهش می‌گذرد؛ دانشگاهی که آرمان خوانساریان سال ۱۳۹۳ به آنجا انتقالی گرفت. «جریان دانشگاهم کمی مفصل است. من در دانشکده هنر و معماری تهران – مرکز درس می‌خواندم ولی تمام دوستانی که با آن‌ها در هنرستان هم‌دوره بودم در تنکابن درس می‌خواندند. بعد از مدتی در دانشگاه خودم دچار رخوت شدم و فکر می‌کردم از این تکرار خسته شده‌ام. ذات هنر درون خود زیبایی‌هایی دارد که در شهری مثل تهران نمی‌شود آن را تحصیل کرد.  فکر کردم استادها که تقریبا یکی هستند،  رشته تحصیلی من هم بیشتر به مطالعه فردی متکی است، پس تصمیم گرفتم به تنکابن بروم و جزو معدود کسانی بودم که معکوس انتقالی گرفتم. این اتفاق خیلی برایم بهتر بود چون تنکابن شهری خلوت، پر از زیبایی و آرامش بود که در آنجا هم می‌توانستم درس بخوانم و هم بنویسم و فصل جدیدی در زندگی‌ام آغاز شد و مستقل زندگی کردم.»

او درباره اینکه آیا تجربه‌های همان مقطع را در فیلم روایت کرده و ایده فیلم از زمان دانشگاه سراغش آمده، می‌گوید: «نه، ایده فیلمنامه اولین روزی که سر کلاس مدرسه برای تدریس رفتم به ذهنم رسید. البته امیدوارم موفق شده باشم موضوعی را که می‌خواستم، روایت کنم چون داستان درباره نوعی از دست دادن و بازگشت است، در صورتی که من در دانشگاه در مقطعی بودم که زندگی را پر از روشنی و رو به آینده می‌دیدم؛ جایی که خود را مهم می‌دیدم ولی حسی که در فیلم وجود دارد حاصل تمام شدن آن دوران است؛ دورانی که دیگر نه دانشگاهی هست که در آن شاگرد اول باشی و نه جمعی که در آن سوگلی بمانی. این موضوعی بود که در فیلم روایت می‌شود ولی ایده کلی فیلم سال ۹۸ و در اولین روزی که معلم مدرسه شدم شکل گرفت.»

آرمان خوانساریان در ادامه به فضای مدرسه و نوع برخوردش با دانش‌آموزان پسر هنرستان اشاره می‌کند که تلاش می‌کرده با روشی ملایم‌تر از آنچه خودش تجربه کرده معلمی کند. او می‌گوید «همه چیز از همان روزی شروع شد که مدیر هنرستان مرا فرستادند تا مدرکم را برایشان بیاورم.»

روزهای سه‌شنبه در هنرستان، دو زنگ آخر با احمد طالبی‌نژاد کلاس داشتیم و آنقدر آن کلاس برایم جذاب بود که با خودم می‌گفتم من هم باید به همین شکل معلمی کنم. بعد از اینکه درسم تمام شد به همان مدرسه رفتم و با حقوقی بسیار پایین پذیرفتند که آنجا کار کنم؛ یعنی شروع کارم خیلی دلی اتفاق افتاد ولی بعد از آن، مدرسه‌های دیگری سراغم آمدند و کار را حرفه‌ای‌تر دنبال کردم

آرمان فارغ‌التحصیل رشته تئاتر است و می‌خواهد شغل معلمی را حتما ادامه دهد؛ حتی می‌گوید معلمی به اندازه سینما برایش اهمیت دارد. اما چه شد که به عنوان یک فیلمساز از تدریس در مدرسه سردرآورد؟

«رشته‌های تحصیلی زیادی در ایران وجود دارند که وقتی آن‌ها را می‌خوانی طبیعتاً باید معلم همان رشته شوی مثل تاریخ. اما من در دانشگاه مدرک تئاتر گرفتم و از این جهت شرایطم متفاوت بود؛ با این حال همین رسیدن به تئاتر ماجراهایی داشت. من خیلی دوست داشتم سینما بخوانم و وقتی می‌خواستم به هنرستان بروم خانواده‌ام خیلی موافق نبودند چون اولا خیلی‌ها فکر می‌کردند و هنوز هم فکر می‌کنند که اگر فرزندشان استعدادی دارد باید حتما در رشته‌های تجربی و ریاضی درس بخواند. دیگر آنکه تصور خوبی نسبت به محیط هنرستان‌ وجود نداشت. بعضی از این تصورها درست هم بود و متاسفانه هنرستان تبدیل به جایی شده بود برای دانش آموزان ضعیفی که در رشته‌های تجربی و ریاضی نمره نیاورده بودند؛ در صورتی که هنرستان باید محلی برای نخبگان هنری باشد. با این حال سال ۱۳۸۶ که وارد هنرستان شدم دنبال این بودم که حتماً سینما بخوانم که این رشته هم در همه هنرستان‌ها تدریس نمی‌شد. بعدها دوست داشتم در همان هنرستانی که درس خوانده بودم معلم شوم چون روزهای سه‌شنبه دو زنگ آخر با احمد طالبی‌نژاد کلاس داشتیم و آنقدر آن کلاس برایم جذاب بود که با خودم می‌گفتم من هم باید به همین شکل معلمی کنم. بعد از اینکه درسم تمام شد به همان مدرسه رفتم و با حقوقی بسیار پایین پذیرفتند که آنجا کار کنم؛ یعنی شروع کارم خیلی دلی اتفاق افتاد ولی بعد از آن، مدرسه‌های دیگری سراغم آمدند و کار را حرفه‌ای‌تر دنبال کردم. در اولین دوره‌ای که درس دادم دانش‌آموزان خوبی داشتم مثل آراد نویزی که دوست دارم اسمش را بیاورم و از نخبگان هنری است. الان هم هر وقت به مدرسه می‌روم، حتی زمانی که با خستگی برمی‌گردم حالم آنقدر خوب است که اطمینان دارم سینما این خوشحالی همیشگی را به من نمی‌دهد»

او در کنار علاقه زیاد به این حرفه، دلسوزی و توجه ویژه‌ای هم به نسل جدید دارد؛ نسلی که با وجود دسترسی بیشتر به اطلاعات، بعضی دغدغه‌هایش با نسل‌های قبلی یکی است.

خوانساریان پیش از آنکه تدریس حرفه‌ای را شروع کند، در دهه ۹۰ خیلی جدی وارد عرصه ساخت فیلم کوتاه شده بود و خیلی‌ها او را با دو فیلم «سبز کله غازی» و «سایه فیل» می‌شناسند. به نظر می‌رسد او هم به سیاق بسیاری دیگر از کارگردان‌ها، فیلمسازی در سینمای کوتاه را سکویی برای ورود به سینمای بلند می‌دانست. او درباره اینکه آیا برنامه‌ریزی خاصی برای این کار داشته است، می‌گوید: «معمولاً به فیلم کوتاه از دو منظر می‌توان نگاه کرد؛ اول اینکه مجوز فیلمسازی از طریق ساخت فیلم‌های کوتاه گرفته می‌شود و دیگر آنکه گروهی اساساً عاشق فیلم کوتاه هستند. من از دسته‌ای بودم که فیلم کوتاه را به خاطر مجوز فیلم بلند نمی‌ساختم. سه فیلم کوتاه داشتم که هر سه در «تصویر سال» جایزه گرفته بودند و می‌توانستم به راحتی مجوز فیلم بلند را بگیرم اما بیش از هر چیز فضای تجربی سینمای کوتاه را دوست داشتم. فکر می‌کردم هنوز باید در همان حیطه بمانم چون متاسفانه سینمای بلند ما چندان موقعیتی برای تجربه ندارد. حس می‌کردم در سینمای بلند یک شابلون وجود دارد و تو هم باید مثل بقیه باشی. این‌ها باعث می‌شد بیشتر در دنیای فیلم کوتاه بمانم»

او ادامه می‌دهد: «بجز این‌ها یک اتفاق خوب و خوش شانسی برای من این بود که فعالیتم در نیمه اول دهه ۹۰ یعنی سال‌های شکوفایی فیلم کوتاه بود، به طوری که فیلم کوتاه منبع درآمدم شد. در همین دوران است که نسلی تازه از فیلمساز مثل آرین وزیر دفتری یا امید شمس که از فیلمسازی آن‌ها به خوبی صحبت می‌شود، دیده شدند. آن‌ها در همان دوران بالندگی فیلم کوتاه فعالیت می‌کردند، در صورتی که الان با دوران عجیب و غریبی مواجیهم.»

جریان سینما به نحوی شده که انگار همه دنباله‌رو یک الگو هستند. وقتی به دفاتر فیلم‌سازی مراجعه می‌کنی، می‌گویند فیلمت خوب است اما… ا. یعنی همیشه یک اما وجود دارد چون ترجیح می‌دهند نمونه‌ای از همان فیلم‌های الگو شده و موفق را بسازی

خوانساریان پس از آنکه فیلم کوتاه «سایه فیل» را می‌سازد به سمت فیلم بلند گرایش پیدا می‌کند و ابتدا چند همکاری در نگارش فیلمنامه از جمله «ابر بارانش گرفته» به کارگردانی مجید برزگر داشت و بعد هم وارد یک پروسه سریال‌سازی می‌شود. او دراین زمینه می‌گوید: «از آنجا که در یک دوران حرفه‌ای از سینمای کوتاه فعالیت می‌کردیم، داوران جشنواره‌ها وقتی می‌دیدند کسی استعداد دارد می‌خواستند او را وارد جریان سینمای بلند کنند. واقعیت این است که من سه دوره پیاپی در جشنواره فیلم کوتاه تهران بودم و جایزه گرفتم. با وجود آنکه سقف این حوزه سینمایی، کوتاه است در آنجا مانده بودم و وقتی خواستم فیلم بلندم را بسازم فکر کردم نکند آن هم شابلونی باشد مثل بقیه؛ شابلونی که یک تم اجتماعی داشته باشد و در آن یک جغرافیای جعلی بسازم با خانواده‌ها و آدم‌هایی که سر هم داد می‌زنند و دعوا می‌کنند.  جریان سینما به نحوی شده که انگار همه دنباله‌رو یک الگو هستند. وقتی به دفاتر فیلم‌سازی مراجعه می‌کنی، می‌گویند فیلمت خوب است اما… یعنی همیشه یک اما وجود دارد چون ترجیح می‌دهند نمونه‌ای از همان فیلم‌های الگو شده و موفق را بسازی. مثلاً سعید روستایی با سختی مدل سینمایی خود را پیدا کرده و سختی‌های زیادی کشیده است تا تهیه‌کننده‌ای به فیلم اول او اعتماد کند و حالا تهیه کننده‌های دیگر فکر می‌کنند که فقط و فقط باید با مدل سعید روستایی فیلم بسازیم؛ در صورتی که قبل از اینکه سعید روستایی مطرح شود مدل سینمایی خود او هم برایشان یک ریسک بود.

شاید بخاطر سن و سالم باشد ولی دوست دارم دوربینم همیشه به سمت روشنی باشد. البته این روشنی تاوان دارد چون فضای سینمای حرفه‌ای ما همان طور که گفتم خیلی عجیب است و باید صرفاً به سمت فیلم‌های موفق باشی

متاسفانه این سینما جایی برای نفس کشیدن ندارد و تو باید امتحان خود را پس بدهی تا بعد همه از کارت تقلید کنند. البته این یک اتفاق تازه نیست؛ سینمای ایران در اواخر دهه ۶۰ و بعد ۷۰ تحت تاثیر سینمای عباس کیارستمی ساخته می‌شد، با نابازیگر و در روستاها. در دهه ۸۰ آقای فرهادی با بازیگران چهره، قصه‌های جانداری را روایت کرد و بعد همه سینما پر از آن مدل شد. بعد هم سعید روستایی آمد با فیلم‌هایی از قصه‌های جنوب شهری. وقتی به اینجا می‌رسی، فکر می‌کنی «جنگل پرتقال» کدام یک از دفاتر سینمایی را می‌توانست امیدوار کند؟ شاید هیچ کدام، به همین دلیل کمی خرده داستان به فیلمنامه من اضافه می‌کردند مثل قصه‌های ناموس‌پرستی یا چیزهایی شبیه آن؛ در صورتی که من می‌خواستم قصه‌ای را روایت کنم که با وجود غم، راه حل هم داشته باشد؛ آن راه حل هم گفت‌وگوست. نمی‌دانم شاید بخاطر سن و سالم باشد ولی دوست دارم دوربینم همیشه به سمت روشنی باشد. البته این روشنی تاوان دارد چون فضای سینمای حرفه‌ای ما همان طور که گفتم خیلی عجیب است و باید صرفاً به سمت فیلم‌های موفق باشی.»

کارگردان جوان «جنگل پرتقال» در حالی بر روشنی و گفت‌وگو تاکید دارد که ایده اولیه فیلمش در سال تلخ و پر از حادثه ۱۳۹۸ کلید خورده است. «ما در این چند سال اتفاق‌های تلخی را پشت سر گذاشته‌ایم ولی این “دوربین روشن یا به سمت روشنایی” نگاه و سلیقه من است. استاد من در سینما عباس کیارستمی بود با آن نگاه به زندگی که از او می‌شناسیم. شاعرانی مورد علاقه‌ام هستند که همیشه – خارج از اینکه چه اتفاقی می‌افتد- درباره یک “مفهوم” صحبت می‌کردند. این تکنیک من نیست بلکه برای تراپی و درمان شدن، موقع فیلمسازی از روشنی می‌گویم. نوشتن (فیلمنامه) هم برای من یک نوع درمان است ولی وقتی قصه‌ای سیاه بنویسم یا دوربینم به سمت تیرگی‌ها باشد حال خودم دوچندان بد می‌شود. من از بازنمایی زشتی لذت نمی‌برم. زیبایی‌شناسیِ زشتی برایم جذاب نیست، حتی اگر به عنوان نقد باشد. فیلم‌های بسیار زیادی هستند که چنین نگاهی (منتقدانه) دارند و من هم آن‌ها را خیلی دوست دارم اما سلیقه خودم در سینما اینطور نیست.

من جزو نسلی هستم که روی پرده سینما «مهمان مامان» دیده‌ام؛ فیلمی از داریوش مهرجویی، بزرگ مرد سینما که در اوج تیرگی‌ها فرهنگ و خصوصیات جغرافیایی ما را به آن شکل نمایش می‌داد. پس اگر ۹۸ درصد زشتی وجود داشته باشد من حتماً دوربینم را به سمت آن دو درصد زیبایی می‌چرخانم اما نه به این عنوان که یک فیلم سرخوش و شاد بسازم. برای همین فیلم اولم نیز سختی کم نکشیدم، پای آن ایستادم تا در نهایت به سرمایه‌گذاری بنیاد سینمایی فارابی و تهیه‌کنندگی آقای صدرعاملی رسیدم.»

او درباره چگونگی همکاری‌ با رسول صدرعاملی هم توضیح می‌دهد: «یکی از خوش‌شانسی‌های من در همان دوران بالندگی فیلم کوتاه، این بود که جشنواره‌ای با نام «حسنات» برگزار می‌شد که مثل جشنواره‌های «وارش» یا موج»   دیگر وجود خارجی ندارد. آن جشنواره باعث شد آقای صدرعاملی مرا بشناسند و بعد که در یک دوره‌ از جشنواره فیلم کوتاه تهران، فیلمنامه‌ام را در پیچینگ جشنواره ارائه کردم پس از پذیرفته شدن، فارابی هم برای مشارکت آمد و آقای صدرعاملی هم که پیش‌تر در جریان کار بودند مجوز ساخت فیلم را مرداد ۱۴۰۱ گرفتند و من در آن ماه یکی از بهترین روزهای زندگی‌ام را تجربه کردم.» 

خوانساریان اضافه می‌کند، «یک ویژگی بزرگ رسول صدر عاملی که فکر می‌کنم در خیلی از تهیه کننده‌های دیگر کمرنگ باشد، اعتماد کاملی بود که به کارگردانش داشت و دست مرا برای هر کاری که می‌خواستم بکنم باز گذاشت.  فکر می‌کنم این اعتماد کامل حتماً از فیلم‌های کوتاه من نشأت می‌گرفت در حالی که بعضی تهیه‌کننده‌ها پیشنهادهایی برای تغییر در فیلمنامه به من می‌دادند که ترجیح می‌دادم اگر قرار است با مدل آن‌ها ساخته شود، خودشان فیلم را بسازند.»

چیزی که امروز جایش در سینمای ما بسیار خالی است، فرهنگ و هنر است. ما به سمت استانداردهای تکنیکال سینمایی پیش رفته‌ایم و این روزها سرگرمی حرف اول را می‌زند در صورتی که من زمانی عاشق سینما شدم و با آن بزرگ شدم که «سگ کشی» آقای بیضایی روی پرده سینما بود یا برای فیلم «بانوی اردیبهشت» خانم بنی اعتماد صف می‌کشیدیم. من «کاغذ بی‌خط» ناصر تقوایی را در سینما دیده‌ام و معلوم است که در قبال میلیاردها تومان پول، ترجیح می‌دهم زمین بازی‌ام همینجا باشد چون در قبال کسانی که سینما را مثل یک دو امدادی با خون دل و با تمام ناملایمات به ما رساندند، احساس مسئولیت می‌کنم

اگرچه آرمان خوانساریان نگاه متفاوتی را در فیلمسازی دنبال می‌کند اما به هر حال گیشه برایش بی‌اهمیت نیست. گیشه‌ای که این روزها در قرق فیلم‌های کمدی است و جای سوال است که آیا مخاطب به راحتی پای تماشای «جنگل پرتقال» می‌نشیند.

کارگردان «جنگل پرتقال» می‌گوید: «در سینما سه مدل روایت قصه وجود دارد؛ در یکی شاه پیرنگی از یک حادثه بزرگ رخ می‌دهد. در یکی دیگر فقط خرده پیرنگ‌ها وجود دارند مثل سینمای عباس کیارستمی و یک سینمای ضد پیرنگ که زمان روایی در آن به چالش کشیده می شود. من فکر می‌کنم سینمای ما در حال حاضر از اتفاق‌های بزرگ اشباع شده است، به همین دلیل نمی‌خواستم در جامعه‌ای که روزانه با کلی حادثه و ماجرا روبرو است، فیلمم به سمت خیانت، مرگ، خون و جنایت یا غیرت و این حرف‌ها برود؛ می‌خواستم نگاهم بر بخش‌هایی از وجود انسان‌ها متمرکز باشد تا تماشاگر به یک تجربه متفاوت‌تر برسد. راه آن هم فقط روایت داستان‌های خرده پیرنگی بود چون وسط چنین فیلمی، ممکن است ناگهان خود را غرق شده در داستان پیدا کنید. من «جنگل پرتقال» را نساختم که ۴۰ میلیارد تومان فروش داشته باشد، گرچه هیچ کس از پول بدش نمی‌آید ولی مسئله این است که در این سن و در این برهه از زمان، دغدغه دیگری داشتم. فکر می‌کنم چیزی که امروز جایش در سینمای ما بسیار خالی است، فرهنگ و هنر است. ما به سمت استانداردهای تکنیکال سینمایی پیش رفته‌ایم و این روزها سرگرمی حرف اول را می‌زند در صورتی که من زمانی عاشق سینما شدم و با آن بزرگ شدم که «سگ کشی» آقای بیضایی روی پرده سینما بود یا برای فیلم «بانوی اردیبهشت» خانم بنی اعتماد صف می‌کشیدیم. من «کاغذ بی‌خط» ناصر تقوایی را در سینما دیده‌ام و معلوم است که در قبال میلیاردها تومان پول، ترجیح می‌دهم زمین بازی‌ام همینجا باشد چون در قبال کسانی که سینما را مثل یک دو امدادی با خون دل و با تمام ناملایمات به ما رساندند، احساس مسئولیت می‌کنم. شاید الان جوان هستم و اینطور می‌گویم ولی این راهی است که انتخاب کرده‌ام و امیدوارم بتوانم تا پایان پای آن بایستم. من الان معلم یک مدرسه هستم و با هر میزان خستگی، لحظه‌ای که متوجه می‌شوم با نوشتن حتی یک بیت شعر روی تخته سیاه چشم دانش آموزی، برق می‌زند احساس می‌کنم کارم درست است و برای همین به زندگی آمده‌ام.

آرمان خوانساریان با وجود نگاه همراه با امیدی که در فیلمسازی دارد اما از خلق لحظه‌های منتقدانه نسبت به جامعه هم دور نیست و نشانه‌هایی از آن را در همین «جنگل پرتقال» بخصوص با کاراکتر «هژیر» به خوبی می‌بینیم. خودش در این رابطه می‌گوید: «خیلی به دنبال نشانه‌گذاری نیستم ولی مگر می‌شود یک فیلمساز نسبت به شرایط اطراف خود انتقادی نداشته باشد؟ حتماً من هم این راه را در فیلمسازی‌ام دنبال می‌کنم و اصلا بخاطر سیلاب بدی‌هاست که به این دوربینِ به سوی روشنی پناه برده‌ام. به هر حال یکسری حس‌ها درون آدم وجود دارد که من آن‌ها را در خودم نگه می‌دارم و بیشتر صبر می‌کنم تا در زمانی مناسب کارم را انجام دهم. یکسری حس‌های دیگر هم وجود دارند که نمی‌توان آن‌ها را با چند کلمه بیان کرد؛ مثلا فیلم «هامون» داریوش مهرجویی را نمی‌توان در چند کلمه توضیح داد. «جنگل پرتقال» هم برای من همین است که انتقادها و امیدها و ناامیدی‌هایم را با هم در آن روایت کرده‌ام.» 

با وجود آنکه «جنگل پرتقال» اولین فیلم بلند سینمایی کارگردانش است اما گروهی از بازیگران صاحب‌نام و مطرح از جمله سارا بهرامی و رضا بهبودی در آن بازی کرده‌اند. میرسعید مولویان هم که نقش اصلی را ایفا کرده با فیلم «تومان» مرتضی فرشباف برای خیلی‌ها به چهره‌ای آشنا بدل شد. خوانساریان درباره این بازیگرها می‌گوید که سارا بهرامی انتخاب اولش بوده ولی برای نقش اول (با بازی مولویان)، ابتدا گزینه‌های دیگری داشت.

«برای این نقش یک بازیگر چهره‌تر در نظر داشتم و خوش شانس بودم؛ چون کار کردن با میرسعید یک موهبت است و هر لحظه لذت می‌بری و از این حجم خلاقیت و عشق شگفت‌زده می‌شوی. این هم بخشی از آن پروسه بود که آقای صدرعاملی در آن خیلی نقش داشت. یک روز تماس گرفتم و با ترس و لرزه برای اینکه بگویم بازیگر استار در این نقش انتخاب نکنیم، گزینه خودم را مطرح کردم که در همان یکی دو جمله اولم با تحسین آقای صدرعاملی مواجه شدم و گفت همین کار درست است. من در دفتر آقای صدر عاملی تصویری از فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» را روی دیوار دیده بودم که خانم علیدوستی -که در آن زمان اولین فیلم سینمایی خود را بازی می‌کرد – کلاکت به دست دارد. به آقای صدر عاملی گفتم هر وقت این تصویر را می‌بینم با خودم فکر می‌کنم نباید حتماً به چهره‌ها تکیه کنم. برای همین عکس‌ها و چند مصاحبه از آقای مولویان را فرستادم  وگفتم جنسی از غرور سعید مولویان، وقتی که روی صندلی نشسته، همان چیزی است که من برای این نقش می‌خواهم.

سارا بهرامی هم اولین انتخابم بود چون او فارغ التحصیل همان دانشگاه تنکابن است که من هم در آن درس می‌خواندم، در واقع او یکی از مهم‌ترین خروجی‌های آن دانشگاه است. انتخاب سارا برایم خیلی مهم بود. او کسی بود که باعث شد من با اعتماد به نفس بیشتری فیلمم را کارگردانی کنم و در تمام طول فیلمبرداری حسابی هوایم را داشت. انتخابم او بود چون می‌خواستم با توجه به زیستی که در این منطقه داشته، چیزهایی را به این نقش اضافه کند. وقتی بازیگرها می‌خواهند نقشی شبیه خودشان را بازی کنند برایشان بسیار سخت می‌شود و برخی شباهت‌ها میان نقش با خود سارا باعث می‌شد یک چالش جدی برایش به وجود آید. در نهایت هم آنچه دیده شد حاصل تمرین‌های مفصلی بود که ما سه نفر با هم داشتیم و مثل یک گروه تئاتری تمرین می‌کردیم.»

آن شب روی ابرها بودم. تمام کارگردان‌هایی فیلم‌های مورد علاقه‌ام آمده بودند اما فقط دو سه ساعت بعد فهمیدم کسی که سینمای ایران هرچه دارد از اوست و عاشقانه‌ترین لحظه‌هایم با سینمای ایران با او گذشته، چه برسرش آمده است. انگار آن شب غروبی بود که برای من یک پیغام داشت 

فیلم «جنگل پرتقال» که حال و هوای پاییزی جذابی دارد، قطعا یکی از بهترین زمان‌های اکرانش همین پاییز می‌توانست باشد و خوانساریان فکر می‌کند اتفاق قشنگی است که با همین اولین باران‌های پاییزی فیلم «جنگل پر تقال» هم روی پرده سینماها بود. او و رسول صدرعاملی شنبه سه هفته قبل میزبان تعدادی از سینماگران شدند تا در یک دورهمی صمیمانه فیلم خود را برایشان نمایش دهند. در این جمع دوستانه چهره‌های زیادی آمدند ولی پایان شب با خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش به تلخی رقم خورد.

«من پس از چند سال سخت که برای ساخت فیلم سپری کرده بودم، آن شب از خوشحالی روی ابرها بودم. خیلی از کسانی که از کارهایشان آموخته بودم آنجا بودند. وقتی آقای محمد صالح‌علاء را دیدم، به ایشان گفتم من هنوز یاد آن برنامه «دو قدم مانده به صبح» شما در تلویزیون هستم و دفترچه‌ای که در آن از شب‌های سینما و تئاتری برنامه یادداشت برمی‌داشتم. گفتم بخش زیادی از آنچه روی پرده سینما می‌بینید از چیزی است که در برنامه‌هایش برای من به جا گذاشته و چقدر فرق است که در آنتن تلویزیونت بشکن و بالا بیندازی یا اینکه از فرهنگ بگویی.  وقتی در سنین نوجوانی تمام عشق و علاقه‌ام این بود که پای برنامه‌های این چنینی و صحبت‌های فریدون جیرانی و محمد رحمانیان بنشینم معلوم است که سراغ خشونت نمی‌روم.  من در دوران راهنمایی فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» آقای میرکریمی را دیدم که آن شب آنجا بودند. عاشق آن سفر قهرمانی شدم یا فیلمی مثل «نفس عمیق» پرویز شهبازی و من نسبت به همه این‌ها احساس مسئولیت می‌کردم. حالا تصور کنید در چنین شبی که تمام کارگردان‌های این فیلم‌ها حضور داشتند، من چقدر خوشحال بودم اما فقط دو سه ساعت بعد فهمیدم کسی که سینمای ایران هرچه دارد از اوست و عاشقانه‌ترین لحظه‌هایم با سینمای ایران با او، داریوش مهرجویی گذشته، چه برسرش آمده است. انگار آن شب غروبی بود که برای من یک پیغام داشت و این روزها فقط اینطور خودم را  آرام می‌کنم که ای کاش شاگرد آخر آن کلاسی باشم که آقای مهرجویی آن همه برایش زحمت کشید»

آرمان خوانساریان با توجه به دغدغه‌هایی که در فرهنگ و هنر و بویژه در برخورد نزدیک با نسل جوان و دانش‌آموز دارد، احتمالا مسیر مشخصی را برای کار هنری‌اش دارد اما خودش می‌گوید:‌ «من هم مثل خیلی‌های دیگر پر از تردید هستم. نه می‌دانم و نه می‌توانم حدس بزنم که چطور باید پیش بروم. من این فیلم را خیلی سخت ساختم و فعلاً می‌خواهم ببینم که چه کرده‌ام چون نه آدم باانگیزه سال قبل هستم و نه تردیدهایم اجازه می‌دهند که الان تصمیم دقیقی بگیرم.» 

او درباره اینکه آیا مسیرش را به سمت سینمای کوتاه ادامه می‌دهد نیز می‌گوید: «فیلم کوتاه توجیه اقتصادی ندارد. ما همیشه پول‌های خود را جمع می‌کردیم و فیلم می‌ساختیم اما شرایط سینمای حرفه‌ای فرق می‌کند. سن ما هم بالاتر رفته و واقعیت این است که خیلی‌ها می‌گویند به سمت سینمای کوتاه برمی‌گردند اما این بیشتر یک تعارف است چون شرایط چنین اجازه‌ای به آن‌ها نمی‌دهد. من خودم چند فیلمنامه کوتاه دارم و فقط اگر شرایط برای ساخت حرفه‌ای آن‌ها به صورتی که تهیه‌کننده‌ای پای کار باشد حتماً سراغ ساختشان می‌روم و آن وقت فیلم بعدی‌ام حتماً کوتاه خواهد بود.» 

خوانساریان در بخش پایانی این گفت‌وگو به دو نکته اشاره می‌کند؛ یکی درباره مخاطبانی که دعوت می‌کند فیلمش را تماشا کنند و دیگر یک گله بابت واژه «فیلم اولی» که به فیلمسازانی همانند خودش نسبت می‌دهند.  

او که مشخص است بخاطر این کلمه ناراحتی‌هایی را دیده، می‌گوید: «نمی‌دانم این واژگان چیست که انتخاب می‌کنند. ما یک فیلم‌ خوب داریم و یک فیلم بد. فیلم اولی یعنی چه؟ مگر مجوز فیلم اول سینمایی را بدون ساخت فیلم‌های قبلی می‌دهند؟ متاسفانه تصورات عجیبی درباره فیلمساز اول وجود دارد؛ می‌گویند دستش در ساخت فیلم کند است. دست ‌و پایش می‌لرزد. زیادی وسواس دارد! این را به من هم می‌گفتند آن هم به عنوان کسی که چند تجربه ساخت فیلم کوتاه داشتم و اتفاقا در فضای فیلم کوتاه باید بتوانی زود پروژه را جمع کنی. من «جنگل پرتقال» را در ۳۱ جلسه ساختم صرفا بابت تجربه‌ای که در فیلم کوتاه داشتم. اصلا یک بار فیلمم را پیش از فیلمبرداری اصلی ساختم و پلان‌ها را کشیدم تا بیشتر بر کارم تسلط داشته باشم. این‌ها اگر وسواس است بله من وسواس دارم چون سینما و سلیقه جای وسواس است. مهم این است که برای وسواس‌هایت چه برنامه ریزی داشته باشی؛ من چون قول داده بودم فیلم را در ۳۱ جلسه تمام می‌کنم و می‌دانستم که حتما با وسواس هم کار را جمع خواهم کرد، با ساخت ماکت سعی کردم به سرعت کار کمک کنم.»

می‌خواهم آن دسته از مخاطب خاموش را دعوت کنم که فیلم خارجی می‌بیند ولی فیلم‌های ایرانی را حاضر نیست در سینما تماشا کند. من می‌خواهم آن‌ها را برای لذت سینما رفتن به تماشای این فیلم دعوت کنم و فکر می‌کنم اگر آن‌ها «جنگل پرتقال» را ببینند، به بقیه هم پیشنهاد می‌دهند

«اما درباره «جنگل پرتقال»… تمام تلاش ما و کسانی که برای تبلیغات فیلم همراهی می‌کنند، این است که آدرس درست از فیلم به مخاطب بدهیم، حتی اگر جایی به ضرر فروش شود. من اگر بخواهم کسانی را برای تماشای این فیلم به سینما دعوت کنم آن‌هایی را خطاب قرار می‌دهم که مدت‌هاست به سینما نرفته‌اند چون سلیقه‌شان با آنچه بیشتر مواقع روی پرده سینماست فرق دارد.  البته من اصلاً درباره فیلم خوب یا بد صحبت نمی‌کنم و فقط می‌خواهم آن دسته از مخاطب خاموش را دعوت کنم که فیلم خارجی می‌بیند ولی فیلم‌های ایرانی را حاضر نیست در سینما تماشا کند. من می‌خواهم آن‌ها را برای لذت سینما رفتن به تماشای این فیلم دعوت کنم و فکر می‌کنم اگر آن‌ها «جنگل پرتقال» را ببینند، به بقیه هم پیشنهاد می‌دهند.»

رسانه سینمای خانگی- واکنش جامعۀ سینمایی ایران به کشتار جمعی در غزه

جامعه سینمایی کشور در بیانیه‌ای، کشتار انسان‌های بی‌گناه، مادران و کودکان بی پناه غزه و فلسطین به دست رژیم صهیونیستی را محکوم کردند و نوشت: چشم بستن بر این گستره از وحشی‌گری رژیم صهیونیستی خیانت و جنایت است.

به گزارش سینمای خانگی از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، تاکنون، بیش از ۴۷۰ سینماگر از بزرگان سینما، پیشکسوتان، فیلمسازان جوان و فعالان و دست اندرکاران سینما جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم بی گناه و مادران و زنان و کودکان غزه را محکوم کردند. روند دریافت اسامی سینماگرانی که تاکنون موفق به اعلام نام آنها نشده اند، همچنان ادامه دارد.

ابراهیم حاتمی کیا، مسعود جعفری جوزانی احمدرضا درویش، محمد خزاغی، ابوالقاسم طالبی، مرضیه برومند، پوران درخشنده، سیدضیا هاشمی ، رسول صدرعاملی، پرویز شیخ طادی، منوچهر شاهسواری، محمدمهدی عسگرپور، منوچهر محمدی،کمال تبریزی، علیرضا داوودنژاد، علیرضا زرین دست، داریوش ارجمند،شهریار بحرانی،حبیب اسماعیلی، هوشنگ توکلی، احمد مرادپور،سعید سهیلی، جواد شمقدری، جمال شورجه از جمله امضاکنندگان و حامیان این بیانیه هستند.

در این بیانیه تاکید شد: چشم بستن بر این گستره از وحشی‌گری رژیم صهیونیستی خیانت و جنایت است.

در متن کامل این بیانیه و اسامی سینماگران حامی و همراه به این شرح آمده است:

«در چشمانت خلاصه اندوه انسان‌هاست»

نزار قبانی شاعر بزرگ جهان عرب

بار دگر جهان، شرمگین از کشتار و آوارگی هزاران فلسطینی بی‌گناه و مادران و کودکان بی‌پناه غزه است.

دوباره آتش جنگ، هزاران خانه و خانواده و بیمارستان‌ها و مدارس غزه را به خاک و خون کشیده است، در سایه غفلت سازمان‌های بین‌المللی و دیپلماسی کور و پیچیده، این انسان های بی گناه هستند که قربانی می‌شوند. اکنون، چاووش وجدان‌های بیدار به صدا درآمده است؛ و بی‌تردید، هنر و هنرمند در این گرانیگاه، پیشتاز و برج مراقبت شرف و حیثیت انسانی است.

چشم بستن بر این گستره از وحشی‌گری رژیم صهیونیستی امروز، خیانت و جنایت است. باید در سمت درست تاریخ ایستاد.

ما هنرمندان و سینماگران ایران ضمن همدلی با همه انسان‌های بی‌گناه و قربانیان مظلوم جنگ، جنایات وحشیانه و کشتار زنان، مادران، کودکان و کهنسالان بی‌گناه غزه و فلسطین را محکوم می‌کنیم.

ابراهیم حاتمی کیا، مسعود جعفری جوزانی، احمدرضا درویش، محمد خزاعی، ابوالقاسم طالبی،مرضیه برومند،پوران درخشنده، سیدضیا هاشمی، پرویز شیخ طادی، رسول صدرعاملی، منوچهر شاهسواری، منوچهر محمدی، محمدمهدی عسگرپور، کمال تبریزی، علیرضا داوودنژاد، علیرضا زرین دست، داریوش ارجمند، شهریار بحرانی، حبیب اسماعیلی، هوشنگ توکلی، محمدرضا شریفی نیا، احمد مرادپور، سعید سهیلی، جواد شمقدری، جمال شورجه، علی روئین تن، مهدی سجاده چی، بهروز افخمی، امیر سماواتی، محسن روزبهانی، علی قائم مقامی، مرتضی شایسته، امیرحسین شریفی، علیرضا اسحاقی، علی آشتیانی پور، سیدجمال ساداتیان، محمدهادی منبتی، دانش اقباشاوی، علیرضا اسیوند، مجتبی امینی، امیررضا آشتیانی پور، رضا توکلی، جواد اردکانی، محمدحسین لطیفی، فرهاد قائمیان، هادی حجازی فر، محمد کاسبی، علی اکبر ثقفی، حبیب ایل بیگی، محمدرضا شرف الدین، محمدحسین فرحبخش، شهریار بحرانی، احمد نجفی، محسن علی اکبری، محمدرضا شفیعی، جعفر دهقان، سیدجواد هاشمی، پروانه معصومی، سعید حاجی میری، هادی انباردار، رضا ایرانمنش، داریوش بابائیان، مهدی فرجی، احمد نجفی، علی سرتیپی، مستانه مهاجر، حبیب احمدزاده، فرهاد قائمیان، پژمان لشکری پور، حبیب الله والی نژاد، روح الله سهرابی، مسعود نقاش زاده، مسعود ده‌نمکی، جهانگیر الماسی، رسول توکلی،محمدرضا ورزی، جواد نوروزبیگی، سیاوش حقیقی، مسعود اطیابی، جواد رمضان نژاد، بیژن نوباوه، سعید مستغاثی، ناصر شفق، محمدتقی فهیم، پرویز فارسیجانی، رضا برجی، حسین زند باف ، حبیب الله بهمنی، محمدقاصداشرفی، مهرداد خوشبخت، محمود جوانبخت، رضا ایرانمنش، بهزاد بهزادپور، سیدمهدی جوادی، عباس رافعی، انسیه شاه حسینی، سعید الهی، ماشالله شاهمرادی زاده، مرتضی شعبانی، هاشم میرزاخانی، شفیع آقامحمدیان، ابراهیم اصغری، سیدمحمد حسینی، محمدحسین نیرومند، اکبر نبوی، حامد عنقا، حسین طلابیگی، حمید زرگر نژاد، اصغر نقی زاده، بهزاد بهزادپور، سعید سعدی، حسین دارابی، هادی حاجتمند، سعید سعدی، عبدالحمید قدیریان، سیدجواد هاشمی، شهرزاد کمالیزاده، محمد شایسته، سیدرضا محقق، نوید محمودی، سجاد نوروزی، شهرام شاه حسینی، امیرعباس ربیعی، حبیب الله بهمنی، حسن امجدی مقدم، حسین دارابی، مرتضی علی عباس میرزایی، یاسمن نصرتی، محمود جوانبخت، شهرام خرازی ها، رضا برجی، احمد کاوری، رضا آشتیانی، حسین مسافر آستانه، حمید بهمنی، خیر الله تقیانی پور، داوود مرادیان، قادر آشنا، کوروش زارعی، داود صبوری، ابوذر پورمحمدی، جلال غفاری، رضا رستگار، سیدسعید سیدزاده، عبدالحسین بدرلو، وحیدرضاشفیعی، عبدالله باکیده، هادی مقدم دوست، مالک حدپور سراج، راضیه تجار، مهرداد رایانی مخصوص، مهدی مسعودشاهی، ناصر باکیده، امیررضا مافی،محمد عسگری، محمدرضا شفاه، محرم زینال زاده، علی اکبر ثقفی، ناصر درخشان، محمدرضا صابری، اعظم بروجردی، حسن وارسته، حسین خورشیدی، حمید نیلی، فرزاد حسنی، محمد احمدی، سیدمرتضی مصطفوی، محمد عسگری، حسین دوماری، کریم امینی، سعید خانی، مجید کریمی، رویا شریف، علی مشهدی، پروانه مرزبان، محمد کمالی پور، صادق صادق دقیقی، رضا سعیدی پور، منصور سهراب پور، سیدمصطفی حسینی‌، احسان ظلی پور، محدثه قبادی، داود صبوری، محمدرضا مصباح، علی حضرتی، یاسمین نصرتی، مهدی عظیمی میرابادی، مهدی کریمی، محمدرضا شفیعی، حمید بهمنی، عبدالستار کاکایی، محمد دیندار، محمدرضا منصوری، کریم عظیمی، سیداحمد میرعلایی، حسن نجاریان، حبیب والی نژاد، مجتبی فرآورده،، هادی مقدم دوست، مرتضی شایسته، داریوش باباییان، محمدحسین قاسمی، محمودرضا تخشید، محمدرضا منصوری، محمد قاصد اشرفی، محمدرضا فرجی، داود نوروزی،جواد کاسه ساز ،حسن حجگذار،احمد عبدالهیان، بابک برجسته، سیدروح الله حسینی، سهیل کریمی، محسن اسلام زاده، محسن محسنی نسب، رضا ابوفاضلی،سیدعلی میر علایی،حسن صید خانی، حسین صید خانی، مهدی احمدی، مرتضی حیدری،مهدیه سادات محور، محمود گبرلو،مجتبی فرآورده، محبوبه زارعی، عباس صالح مدرسه ای، غلامرضا فرجی، رضا رستگار، امیرعباس ربیعی،حسین ماهینی، احمد کاوری، مهدی مددکار، مهدی اسدی، اکبر تدبیری، جواد اردکانی، مریم پور یامین، اعظم بروجردی، علی بیطرفان، حسین طلابیگی ، مهدی رستگار ، داریوش کرمیار، مهدی فیوضی ، راضیه تجار، امین جواهریان ، ایوب سلحشورنیا، رمزی رئیسی، عباس مجتهدی، مجید هاشمی فرا، حسین اسدی زاده،جواد یقموری ، حمزه علی کاظمی، حسین جعفری، فاطمه شایان پویا، میثم محمد حسنی، علی اصغر فاریابی،جلال الدین کوه دره ای، حسین مروتی، امیرعباس قِلیچ لو، اکبر تدبیری،حیدر جمشیدی، شهاب کسرایی، رضا تقدسی،حامد جعفری، علی مهام،حسن اقاکریمی، مهدی اکبری،عباس اکبری،، هادی انبار دار، کامبیز بابایی، عباس بابویهی، روح الله برادری، مهدی بدرلو،،حسین بهمنی، محمد پورراد، حسین پوراسماعیلی، سیدامیر پروین حسینی، نادره ترکمانی،زینب تقوایی،علی توکل نیا،حسن توکل نیا، حسن جلایر، سعید حاجی میری،عباس حقیقی،شاهرخ دستور تبار،، محمود دینی، عباس رافعی، رضا رخشان، حنیف سروری، سیدمحمدحسن سعادت، سینا مهراد، سیدسعید سید زاده، سید امیر سید زاده، محسن شایان فر، سعید شرفی کیا، سید ناصر شعبانی، سلیم غفوری، روح الله شمقدری، مهدی صباغ‌زاده، مجید زین العابدین، داوود صبوری، سیدمحمدرضا صفوی، سید محسن طباطبایی پور، سید ابراهیم عامریان، مهدی علمی نیا، عبدالله علیخانی، الهام غفوری، جواد فرحانی،، قاسم فهمیم خواه، مهدی فیوضی، صالح دلدم، مجید اسماعیلی، حسین قاسمی جامی، محمد قهرمانی، مجید کریمی، جمال گلی، غلامرضا گمرکی،مجتبی متولی، علی مجیدی، قربان محمدپور، محمود محمد طائمه ، مجتبی محمدی،مهدی مددکار، میر ولی الله مدنی، پروانه مرزبان، محسن مسافرچی، امیرحسین مصباح مهر، مهدی معمارزاده ،یوسف منصوری، هاشم میرزاخانی، محمدحسن نجم، محمد نشاط، محمد نجفی زاده، سعید پروینی، مجتبی رشوند، مصطفی رضوانی، منوچهر زبردست، حسین علی میری رامشه، سید ناصر شعبانی، فخرالدین مظفری، مسعود ردایی، محمد صادق آدین، جعفر بابائیان، کیان بابائیان، محمود آقابابایی، بهمن حبشی، مهدی احمدی، رقیه احمدی، شهرام اسدزاده،سید داوود اطیابی، صابر امامی،علی اوجی ، اصغر بانک،، رضا بانکی، مهران برومند، غلامحسن بلوریان، امیر بنان، ناصر پزشکی،کرامت پورشهسواری، ابوذر پور محمدی ،علی اصغر پورمحمدی، مریم پیرکاری، عباس تهرانی، حمیدرضا جبینی، پیمان جعفری،فتح الله جعفری جوزانی،علیرضا جلالی، امیرمنصور جمشیدی، آرین بانک، عباس جهانبخش، سیدجلال چاوشیان، محسن چگینی،کامران حجازی، محمد حسین‌خانی، سیدحامد حسینی،سید جواد حسینی، عباس حقیقی،داوود حیدری، رضا حیدری،محمود حیدریان، جهان خادم المله، روح الله خوشکام،حسن دادخواه، پرهام دلدار، بهروز رشاد، اصغر رفیعی جم، کیومرث رکنی،، حسن سادات تقوی، عبدالرضا ساعتچی فرد، امیررضا ساعتچی فرد، امیررضا سبط احمدی، محمود سلطانی،احسان سلطانیان،اکبر سنگی، رحمان سیفی آزاد، حسن شکوهی،محمد شهبازی، یدالله شهیدی،بهنام شهیدی،محسن شیرازی، علی شیرمحمدی، ابوطالب صادق دقیقی، رضا صادقی گنجه، سید محسن طباطبایی پور، علی طلوعی، احسان ظلی پور، محمدحسین عامری پویا،مهدی عبادتی نمین، علی عبدالعلی زاده،حسن علیمردانی،الهام غفوری، محمود غلامی، مصطفی غلامی آبادان،قاسم فهیم خواه،علی اکبر قائنی نجفی، علی قوی تن، فهیمه کرمی، علیرضا کریم زاده،کامشاد کوشان،محمد علی کیایی قمی،عباس گردان،علی لدنی، مجتبی متولی، علی مجیدی،محمدرضا محمدی، مجتبی محمدی،فخرالدین مظفری، سید محمدرضا مفیدی،یوسف منصوری،حمیدرضا مهدوی کوچک سرایی، هوشنگ نورالهی،میثم نورانی،مهدی ودادی، سید محسن وزیری، سیدمحمدرضا وزیری،سید حسین هادیان فر، رضا هاشمی،آرش فهیم،مجتبی هنرمند پارسا، محمد یمینی، فضل الله یوسف پور،مقداد طرفه، منصور حیدری، مصطفی رستگاری ، برهان کرم الهی،نقی نعمتی، ساسان ابی‌زاده، شهرام مقصودی، پژمان کریمی، اصغر جلیلی، مصطفی هاشمی، فرزین عسگری، سویری مطلق، محمودی نوبر ، سیدمصطفی احمدی.

رسانه سینمای خانگی- خبرنگاران سینماگران را به چالش کشیدند

فیلم‌های کودک و نوجوان در حال تبدیل‌شدن به شاخه اصلی فیلم‌سازی شده‌ است. با خبرهایی که از هیئت داوران داریم آثار قابل توجهی را مشاهده کرده‌اند که نسبت به سال گذشته رشد بسیار چشمگیری داشته و توانسته‌اند در حوزه اقتصاد و ارتباطات با مخاطبان ارتباط برقرار کنند. 

به گزارش سینمای خانگی از مهر، این جمله‌ها بخشی از پاسخ‌های بهروز افخمی، کارگردان آشنای سینما و همچنین محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی کشور در پاسخ به خبرنگاران نوجوان جشنواره سی و پنجم است، و به یقین یکی از زیبایی‌های سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان را باید حضور خبرنگاران نوجوان دختر و پسری دانست که بیش از هر علاقه‌مندِ دیگری به تماشای فیلم‌های این دوره از جشنواره نشستند، نوشتند، پرسش کردند و شنیدند.

اما در آخرین روز اکران فیلم‌های جشنوارۀ سی و پنجم، محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی کشور و همچنین بهروز افخمی، از کارگردانان نام‌آشنای سینمای ایران با حضور در پردیس‌های سینمایی ساحل و چهارباغ، موردتوجه خبرنگاران نوجوان قرار گرفتند و این نوجوانان فرصت را برای پرسش غنیمت دانستند.

علی الهی‌نژاد یکی از خبرنگاران نوجوان سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی کودکان و نوجوانان اصفهان است که در آخرین روز اکران فیلم‌های این دوره از جشنواره با بهروز افخمی، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس به گفت‌گو پرداخته است. «فیلم‌های کودک و نوجوان شاخه اصلی فیلم‌سازی است» تیتری است که این نوجوان برای این خبر انتخاب کرده و نوشته است: 

فیلم‌های کودک و نوجوان شاخه اصلی فیلم‌سازی است

یک کارگردان گفت: سینما جایِ جوان‌ها و کودکان شده و خانواده‌ها هم برای تماشای فیلم های کمدی و ترسناک به سینما می‌روند.

افخمی در مورد نحوه فیلم‌سازیِ کارگردان‌های جدید در حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: فیلم‌های کودک و نوجوان در حال تبدیل شدن به شاخه اصلی فیلم‌سازی شده‌ است، یعنی به نظر می‌آید که هر روز بیشتر از قبل سینماهای جهان از کودکان پر می شوند و بیشتر پای فیلم‌های اکشن و ابرقهرمانی و داستان مصور می‌نشینند.

او افزود: فقط فیلم‌های کمدی یا ترسناک هستند که بزرگ‌ترها به تماشای آن می‌نشینند و در تمام دنیا وضعیت همین‌طور است و ملودرام‌ها و درام‌های زنانه از پرده سینما خارج شده و به صورت سریال‌های طولانی مانند سریال‌های ترکی درآمده است و همه به دنبال تماشای آن‌ها هستند. سینما جای جوان‌ها و بچه‌ها شده و خانواده‌ها هم برای تماشای فیلم های کمدی و ترسناک به سینما می‌روند. فیلم‌های خیلی زیادی برای کودکان و نوجوانان ساخته و موفق شده‌اند.

این فیلمساز مطرح کشورمان در رابطه با جایگاه سینمای کودک و نوجوان در ایران گفت: من تمام فیلم‌های موفق یا غیر موفق کودک و نوجوان را ندیده‌ام و نمی‌توانم با دقت نظر بدهم، اما به نظرم می آید که هنوز خیلی جای خالی برای فیلم‌های خیلی پر فروش هست تا بچه‌ها و نوجوانان به تماشای آن‌ها بنشینند.

افخمی در مورد فعالیت خودش در این حوزه اضافه کرد: من وقتی جوان بودم و فیلمی با عنوان «دزد عروسک‌ها» تهیه کردم و خیلی پر فروش شد و باعث شد بتوانیم فیلم‌های جدیدی بسازیم. همان «دزد عروسک‌ها» هنوز دیدنی است و از خیلی از فیلم‌های امروز چیزی کم ندارد و می تواند دوباره اکران یا حتی دوباره سازی شود.

این فیلمساز در رابطه با خداحافظی‌اش از تلویزیون نیز گفت: بیشتر دوست دارم کارهای سینمایی بسازم که در خارج از کشور اکران یا ساخته شود یا زبانی غیر فارسی داشته باشد و بیشتر دوست دارم در فیلم‌های ایرانی تهیه‌کنندگی کنم.

او در مورد کارگردانی در خارج از کشور افزود: ممکن است جنایات و مکافات اثر داستایوفسکی را بسازم.

حمیدرضا دشتگرد، خبرنگار نوجوان دیگری است که با محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی گفت‌وگو کرده است. حمیدرضا خبر خود را با تیتر «انتخاب فیلم‌های متوسط جهت توجه به فیلمسازهای جوان» آغاز کرده است:

متن این گفت‌وگو به این شرح است:

انتخاب فیلم‌های متوسط جهت توجه به فیلمسازهای جوان

رئیس سازمان سینمایی کشور گفت: در حوزه بین المللی فیلم‌های خوبی داشتیم که از کشورهای دیگر در جشنواره حضور پیدا کرده بودند و در سطح بالایی بودند.

محمد خزایی گفت: در حوزه ملی هم شاهد حضور چندین فیلم با ارزش بودیم و در کنار این‌ها فیلم‌های قابل قبولی هم در سطح متوسط در جشنواره شرکت کردند.

او افزود: سعی کردیم انتخاب فیلم‌ها به گونه‌ای باشد که برای سنین کودک و نوجوان جذاب باشد و در بخش های مختلفی  به مخاطبان بپردازد.

خزایی تصریح کرد: با خبرهایی که از هیئت داوران داریم آثار قابل توجهی را مشاهده کرده‌اند که نسبت به سال گذشته رشد بسیار چشمگیری داشته و توانسته‌اند در حوزه اقتصاد و ارتباطات با مخاطبان ارتباط برقرار کنند. 

رئیس سازمان سینمایی کشور گفت: بعضی از فیلم‌هایی هم در جشنواره حضور داشتند به‌خاطر رده‌بندی نادرست سنی، ضعف در ساختار و مشکلات دیگر باعث نارضایتی مخاطبان شدند که معمولاً در جشنواره‌ها شاهد این اتفاقات هستیم.

خزایی ادامه داد: انتخاب فیلم‌های متوسط جهت توجه به فیلمسازهای شهرستانی، توجه جدی به جوان‌ها، و مجموع سیاست‌هایی است که در دستور کار این دوره از جشنواره‌ بود.

رسانه سینمای خانگی-فراخوان فیلم عمار منتشر شد

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از عمارفیلم، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش «رقابت اصلی جشنواره»، «جوایز مردمی»، «فیلم‌ما»، «اکران مردمی» و «قصه‌ما» اعلام کرد.

در بخش «رقابت اصلی جشنواره» آثار دریافتی با قالب‌های داستانی، مستند، پویانمایی، نماهنگ، تولیدات تلویزیونی، تولیدات فضای مجازی، لوح نگار، فیلم ما و فیلم‌نامه در موضوعات «نظم جدید جهانی»، «رویای ایرانی»، «نقد درون گفتمانی» «حافظه ملی»، «جنگ اقتصادی»، «جنگ نرم»، «ملت قهرمان»، «نهضت جهانی مستضعفین» و «آرمان روح‌الله» با هم به رقابت می‌پردازند.

هنرمندان تا ۲۰ آبان فرصت دارند نسبت به ثبت‌نام اثر خود در پایگاه جشنواره به نشانی Fanoos.AmmarFilm.ir و تحویل اثرشان به دبیرخانه جشنواره اقدام کنند.

در ادامه متن فراخوان این جشنواره آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

فراخوان چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»

مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی، هنر و هنرمند نمی‌توانند نسبت به واقعیت‌ها و نیازهای زمانه جامعه پیرامونی خویش بی‌تفاوت و خنثی باشند. امام بزرگوار این نکته را در پیام خود به هنرمندان چنین متذکر می‌شوند که «هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، ‏‎ ‎‏سیاسی، نظامی است.» توجه به این شاخصه هنر انقلابی، مستلزم آن است که هنرمندان انقلابی با رصد مداوم جبهه حق و باطل، تصویری به روز و جامع از قوت‌ها و ضعف‌ها و نیز ظرفیت‌ها و تهدیدات فراروی جامعه خود داشته باشند.

جشنواره مردمی فیلم «عمار»، مفتخر است که سال‌ها علمداری و دبیری‌اش بر عهده کسی بود که پیشتاز تولید آثار هنری و رسانه‌ای با این رویکرد بوده است. بر همین مبنا دبیرخانه جشنواره با یادکردی از مرحوم نادر طالب‌زاده، آغاز چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» را در بخش‌های ذیل اعلام می‌کند:

الف‌) بخش رقابتی

قالب‌ها:

فیلم داستانی (کوتاه، نیمه‌بلند، سینمایی، تله فیلم و سریال)

فیلم مستند

پویانمایی

نماهنگ

تولیدات تلویزیونی (برنامه ترکیبی، برنامه استعدادیابی، برنامه واقعیت‌نما، مستند مسابقه، گزارش خبری و …)

تولیدات فضای مجازی (برنامه‌های اینترنتی، تولیدات صوتی اینترنتی (پادکست)، تولیدات انسان رسانه‌ای (ولاگ و …)، میکرو رسانه‌ها (تولیدات کوتاه صوتی تصویری اینترنتی، صفحات مجازی تولید محتوا و…)

لوح نگار (ابزارهای ارائه مثل پاورپوینت، پرزی و…)

فیلم‌نامه (طرح، سیناپس یا فیلم‌نامه کامل داستانی، سریال و پویانمایی، طرح فیلم‌نامه مستند)

در این دوره جشنواره فراخوان بخش فیلم‌نامه را با موضوعات و قالب‌های اختصاصی به‌صورت تفصیلی منتشر خواهد کرد.

موضوعات:

همه آثاری که دارای رویکرد همسو با مبانی انقلاب اسلامی باشند با موضوعات روز و مورد نیاز جامعه می‌توانند در بخش رقابتی شرکت کنند، ولی موضوعات ذیل به عنوان اولویت‌های محتوایی جشنواره، پیشنهاد می‌شوند.

نظم جدید جهانی

۱. ضعف جبهه غرب در دنیا و افول آمریکا و برآمدن قدرتهای جدید

۲. تقویت جبهه خودی و فرصت‌های ایران برای نقش‌آفرینی در نظام جهانی

۳. اولویت‌های اصلاحی کشور برای اثرگذاری در نظم جدید و پیچ تاریخی

۴. بازخوانی نحوه تغییر نظم جهانی در دوره‌های گذشته و نقش‌آفرینی مردم و نخبگان در آن

۵. بازخوانی اقدامات نظام سلطه برای حفظ نظم قدیم

آرمان روح الله (روایت مقابله انقلاب اسلامی با فتنه‌ها: ۱۳۸۸، ۱۴۰۱ و…)

۱. نقش اغتشاشات ۱۴۰۱، فتنه ۸۸ و… در برملا شدن اهداف استکبار و افزایش فشارها بر مردم ایران

۲. افشاگری طراحی، پشتیبانی مالی و رسانه‌ای و تسلیحاتی دستگاه‌های امنیّتی _ رسانه‌ای غربی

۳. دروغ، سانسور و تحریف در رسانه‌های جهانی و داخلی

۴. جریان‌شناسی حضور اشرافیت در فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۵. واکاوی ریشه‌های اجتماعی- فرهنگی و رسانه‌ای فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۶. سلبریتی زدگی و دیکتاتوری رسانه‌ای

۷. روایت شهدای مدافع حرم جمهوری اسلامی ایران (شهید آرمان علی‌وردی، شهید روح الله عجمیان و …)

۸. روایت نقش‌آفرینی مردم، دانشجویان و… در مقابله با فتنه‌ها

رویای ایرانی (روایت پیشرفت)

۱. الگوهای مطلوب و تمدنی پیشرفت در اجتماع، اقتصاد، سیاست و علم

۲. الگونگاری تجربه‌های موفق پژوهشکده‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان

۳. روایت پیشرفت در عرصه‌های کلان و راهبردی (هسته‌ای، فضایی، نانو بیوتکنولوژی، پزشکی و …)

۴. معرفی نمونه‌های موفق مدیریت جهادی

۵. روایت موفقیت‌ها و قهرمانی‌های ورزش کشور
۶. روایت پیشرفت در حوزه‌ی فن‌آوری‌های نرم و فرهنگی و نقش رسانه‌ها در پیشرفت

نقد درون گفتمانی

۱. نظارت و مطالبه‌گری مردمی بهترین روش مبارزه با بی‌عدالتی و فساد

۲. شفافیت ابزاری برای تحقق نظارت مردمی

۳. رویکرد حل مسأله در نقد ناکارآمدی دستگاه‌ها

۴. ظرفیت‌های جامعه ایرانی برای عبور از چالش‌ها

۵. چالش‌های جریان نقد درون گفتمانی

۶. نقش تعارض منافع در ایجاد ناکارآمدی

۷. نقش سازمان‌های فرهنگی (صداوسیما، سازمان تبلیغات و …) در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی

۸. اهمیت صیانت از محیط زیست و مقابله با اقدامات و سیاست‌های تخریبی آن

۹. نقد و بررسی نظام بانکی و ساختار مالی

۱۰. انتخابات و مشارکت عمومی

۱۱. بررسی و ارائه راهکارهای اصلاح نظام آموزش و پرورش در کشور

حافظه ملی

۱. تاریخ فرهنگی-اجتماعی انقلاب اسلامی (آثار، چهره‌ها، مراکز، وقایع و جریان‌ها)

۲. بازنمایی مقاومت فرهنگی در مقاطع مختلف تاریخی (کشف حجاب رضاخانی، ممنوعیت روضه خوانی و …)

۳. یادآوری مقاومت و ایثارگری ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس (جبهه و پشت جبهه)

۴. جریان‌شناسی اشرافیت سیاسی و زیاده‌خواهی جریان غرب‌گرا در سیاست، فرهنگ و اجتماع

۵. جنایات آمریکا در ایران، آمریکا و جهان

۶. نقش استعمار و استکبار در پسرفت جوامع اسلامی

۷. نقش فرهنگ عامه در تقابل تاریخی با استعمار

نهضت جهانی مستضعفین

۱. رویش‌های جدید در جبهه جهانی مستضعفین در غرب آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین، قفقاز و …

۲. تحولات فلسطین و الهام‌بخشی قدس در مبارزات امت اسلامی

۳. نقش حاج قاسم سلیمانی در شکل‌گیری جنبش‌های مقاومت در جهان اسلام

۴. دستاوردها و چالش‌های محور مقاومت در لبنان، عراق، سوریه، یمن و …

۵. روایت شخصیت و مجاهدت‌های حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس

۶. افغانستان؛ از جنایات آمریکا تا فرصت‌ها و تهدیدهای پس از اشغال

۷. تاثیرات اربعین حسینی بر آینده امت اسلامی

جنگ اقتصادی

۱. عناصر و مراکز پیشرو در کم‌اثرسازی و بی‌اثرسازی تحریم‌های اقتصادی

۲. الگوهای موفق بومی در عرصه اقتصاد

۳. فرصت‌های منطقه‌ای و جهانی در شرایط جنگ اقتصادی

۴. نقش ناکارآمدی ساختاری در ضعف اقتصادی

۵. روایت قهرمانان جنگ اقتصادی

۶. نقش مردم در تحول وضعیت اقتصادی
۷. تولید به عنوان موتور محرک اقتصاد کشور

۸. روستا و ظرفیت‌های اقتصاد ایران

۹. الگوهای سبک زندگی دینی در اقتصاد (قرض‌الحسنه، وقف، تعاون و …)

ملت قهرمان

۱. قهرمانان زندگی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه امروز ایران

۲. روایت قهرمانی‌ها و تعاون اجتماعی شکل گرفته در امدادرسانی حوادث (مبارزه با ویروس کرونا، سیل، زلزله و …)

۳. روایت امید و خودباوری و عبور از محدودیت‌ها برای رسیدن به منافع جمعی

جنگ نرم

۱. هویت زن انقلاب اسلامی و چالش‌های جریان غرب‌گرا با آن

۲. تجربه زیسته و الگوی خانواده ایرانی اسلامی

۳. شاکله شخصیتی و هویتی نوجوانان

۴. مواجهه جریانات متحجر و مقدس‌نما با انقلاب اسلامی از شروع نهضت امام خمینی (ره) تاکنون نظیر مخالفین وحدت اسلامی

۵. حرکت‌های آتش‌به اختیار و خودجوش مردمی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و …

۶. ظرفیت‌شناسی و بررسی تجربه‌های موفق مساجد انقلابی در تاریخ معاصر ایران

۷. ظرفیت‌های جبهه فرهنگی و هنر انقلاب در مواجهه با جنگ نرم

۸. بازنمایی تعارض‌ها و معیارهای دوگانه غرب و جریان غرب‌زده در مواجهه با جنگ روسیه و اکراین و موارد مشابه

ب) بخش «فیلم‌ما» (نهضت مردمی تولید محتوا)

در این بخش، عموم مردم، به ویژه نوجوانان می‌توانند با هر نوع دوربین تصویربرداری یا تلفن همراه از سوژه‌های محیط زندگی خود فیلم بسازند و در رقابت شرکت کنند. جهت تولید یک اثر بهتر، علاقه‌مندان می‌توانند از جزوه آموزشی آماده شده به این منظور (دریافت از اینجا) کمک بگیرند.

ج) اکران مردمی

اکران‌های مردمی یکی از ارکان اصلی جشنواره مردمی فیلم «عمار» است که طی آن، نیروهای خودجوش مردمی در سراسر کشور، برای دیده‌شدن فیلم‌ها و آثار مردمی، کوشش می‌کنند. اکران مردمی جشنواره «عمار»، یک ایده راهبردی برای ارتقای کمی و کیفی فیلمسازی و سینمای انقلاب اسلامی و جلوگیری از انحراف آن است. بر این اساس تاکنون فیلم‌های جشنواره «عمار» در محیط‌های مردمی به نمایش درآمده است. همچنین جمع زیادی از مردم در پشتیبانی مالی، حمایت رسانه‌ای، تأمین مکان یا تجهیزات اکران مردمی، شناسایی سوژه یا نقد آثار مشارکت کرده‌اند.

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار»، ضمن تقدیر از همه کسانی که تاکنون بار اکران‌های مردمی را بی‌هیچ چشم‌داشتی بر دوش کشیده‌اند، از عموم مردم، فعالان فرهنگی، دانشجویان، دانش‌آموزان، ائمه جماعت مساجد و هرکسی که امکان نمایش فیلم‌ها را برای مردم دارد دعوت می‌کند تا از طریق تارنمای جشنواره، در بخش اکران مردمی ثبت‌نام کنند و یاری‌گر سینمای انقلاب اسلامی باشند.

به این منظور، دبیرخانه جشنواره، اولویت‌های سال جاری شبکه مردمی جشنواره «عمار» شامل: نمایش فیلم (پاتوق‌های ثابت نمایش فیلم)، برگزاری مراسم آیینی عمار (افتتاحیه‌های استانی و شهرستانی)، نهضت نقد آثار (تولید محتواهای تبلیغی آثار جبهه فرهنگی)، اکران‌مردمی آنلاین، پاسداشت پیشکسوتان جهاد، مبارزه، فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و نمایش آثار بومی را اعلام می‌کند که تفصیل آن در فراخوان مجزا اعلام خواهد شد.

د) قصه‌ما

فیلمسازان، مسأله‌های مردم را در قالب «سوژه‌ها و ماجراهای قابل تبدیل به فیلم» پیگیری می‌کنند. دبیرخانه جشنواره، از عموم مردم دعوت می‌کند سوژه‌های خود را در گنجینه سوژه‌های مردمی در تارنمای جشنواره ثبت کنند و به سینماگران پیشنهاد ساخت آثار هنری دهند. دبیرخانه جشنواره به بهترین سوژه‌های پیشنهادی جوایزی اختصاص می‌دهد.

ه) جوایز مردمی

جشنواره مردمی فیلم «عمار» با هدف نزدیک‌سازی تولیدات سینمایی به زندگی و دغدغه‌های واقعی مردم، بخش «فراخوان جوایز مردمی» را از دوره نهم جشنواره آغاز کرده است. در این دوره نیز جشنواره از همه مخاطبان (تشکل‌های مردمی، مؤسسات و افراد حقیقی) دعوت می‌کند موضوعات و دغدغه‌های مدنظر خود را در حوزه تولید آثار، در قالب فراخوان از سینماگران بخواهند و به فیلمسازانی که بهترین اثر را در این موضوعات تولید کرده‌اند هدیه‌ای مادی (نقدی و غیرنقدی) یا معنوی اختصاص دهند.

مقررات بخش رقابتی:

برای شرکت در جشنواره، ثبت‌نام اثر درAmmarFilm.ir و دریافت کد پیگیری از این سامانه، الزامی است.

صاحبان آثار فیلم، بایستی نسخه باکیفیت آثار را به‌صورت فیزیکی (ارسال پستی یا تحویل حضوری به دبیرخانه) یا به‌صورت مجازی (قراردادن لینک بارگیری اثر در فرم ثبت‌نام) به دبیرخانه جشنواره تحویل دهند.

آثار ثبت‌نامی، نباید در دوره‌های پیشین جشنواره شرکت کرده باشند.

فیلم‌های ارسالی به دبیرخانه باید دارای فرمت ۲۶۴ (حداقل ابعاد ۱۹۲۰*۱۰۸۰) باشند. (نحوه تهیه خروجی مذکور در اینجا)

اخذ تأییدیه از تهیه‌کننده جهت شرکت اثر در جشنواره بر عهده ثبت‌نام‌کننده است.

دبیرخانه جشنواره با حساسیت نسبت به حفظ آثار، در اکران عمومی آن‌ها در دی‌ماه و بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در سراسر کشور مختار است. همچنین در صورت اعلام رضایت فیلمساز در فرم ثبت‌نام، دبیرخانه امکان اکران مردمی آثار را در طول سال داراست.

قوانین اختصاصی هر بخش از جشنواره به‌صورت کامل، در صفحه اول فرم ثبت‌نام اثر قرار داده شده است.

زمان‌بندی:

ثبت‌نام و تحویل اثر: از ۹ مهر تا ۲۰ آبان‌ ۱۴۰۲

نمایش مرکزی آثار بخش مسابقه به‌صورت حضوری در سینما فلسطین تهران و نمایش برخط آثار منتخب در بسترهای جشنواره: دی‌ماه ۱۴۰۲
اکران‌های مردمی فیلم‌های منتخب (در همه شهرها و روستاهای کشور به صورت حضوری و مجازی): از آذر ۱۴۰۲ تا پاییز ۱۴۰۳

راه‌های ارتباط با دبیرخانه:

نشانی: تهران، بلوار کشاورز، خیابان ۱۶ آذر، پلاک ۶۰، حسینیه هنر، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» – کد پستی: ۱۴۱۷۹۷۳۶۵۱
تلفن دبیرخانه: ۰۲۱۴۲۷۹۵۳۰۰

تارنمای جشنواره و مرجع اطلاع رسانی‌ها: AmmarFilm.ir

شبکه‌های اجتماعی: AmmarFest@

رسانه سینمای خانگی- هنر و تجربه بوی نفرت و خیانت و انتقام می‌گیرد

فیلم سینمایی «آه سرد» به کارگردانی ناهید صدیق از ۱۲ مهر اکران خود را در سینماها آغاز می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «آه سرد» به کارگردانی ناهید صدیق و تهیه‌کنندگی رضا محقق از ۱۲ مهر ۱۴۰۲ اکران خود را در سینماهای «هنر و تجربه» آغاز می‌کند. همچنین آیین رونمایی فیلم ساعت ۱۹ یکشنبه ۹ مهر در پردیس سینمایی چارسو برگزار می‌شود.

«آه سرد» نخستین فیلم سینمایی در کارنامه ناهید صدیق است که خود نیز فیلمنامه آن را نوشته است.

این فیلم سال گذشته در بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و سیمرغ بلورین ویژه هیات داوران بخش سینمای سعادت به ناهید صدیق اهدا شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: «بها و بهرام در جاده‌ای سرد و کوهستانی همراه و همسفر شده‌اند بی‌آنکه حرفی برای گفتن داشته باشند. بها در فکر انتقام است تا به رنجی بیست ساله پایان دهد.»

ایمان صدیق و علی باقری بازیگران اصلی این فیلم هستند. محمد اشکانفر، سالار دریامجد، امیر شمس، امیر آرام، کوروش اشراقی، حسام رضاییان، اهورا بهرامی، برسام بهرامی دیگر بازیگران این فیلم هستند.

برخی از عوامل «آه سرد» عبارتند از نویسنده و کارگردان: ناهید صدیق، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی‌تیرانی، مدیر صدابرداری: آرش برومند، طراح گریم: سید جلال موسوی، تدوینگر: پویان شعله ور، طراحی و ترکیب صدا: حسن مهدوی، آهنگساز: فواد قهرمانی، اصلاح رنگ: سامان مجدوفایی، آرش کاظم زاده، جلوه‌های ویژه بصری: هادی اسلامی، برنامه‌ریز و دستیار کارگردان: صالح غربی‌جوان، طراح صحنه و لباس: ناهید صدیق، عکاس: محمود بهرامی، تولید: عیسی خیبرمنش، هماهنگی تولید: امیرمهدی نوری، طراح پوستر: احسان برآبادی، دستیار تدوین: مصطفی وزیری، مدیر صحنه: علی کاشانی، دستیار یک فیلمبردار: سیدمهدی حسینی، دستیار دوم کارگردان: شبنم شعاریان، گروه تدارکات: محمد وطن‌چی، حمید صالحی‌زاده، محسن زندی، منشی صحنه: مهران رضایی، دستیاران فیلمبردار: علی افضلی، وحید حاتمی‌کیا، رضا دعاوی و سیدفرشاد شورابی، مجری گریم: حسین محمدنژاد، دستیار صدابردار: علیرضا متقی، دستیار لباس: زهرا امیری خدمات: محمدرضا مقراضی و سپهر مقراضی، تیتراژ: محمدرضا دوستی، مشاور رسانه‌ای: نغمه دانش‌آشتیانی سرمایه‌گذار و مجری طرح: احمد بهرامی و تهیه‌کننده: رضا محقق.

رسانه سینمای خانگی- اسکورسیزی هم معتقد است سینما به پایان نزدیک شده است

«مارتین اسکورسیزی» در مصاحبه‌ای جدید به مجله «GQ» گفت که استودیوهای بزرگ دیگر از صداهای مولف حمایت نمی‌کنند زیرا ریسک کمتر و بازده بهتر را در عرضه سری فیلم‌ها به بازار می‌بینند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، این کارگردان کهنه‌کار که با ساخت فیلم‌های موفق در گیشه چون «راننده تاکسی» و «خیابان‌های پائین شهر» نقشی پیشتازانه در صنعت سینما داشته حالا از تاثیر فیلم‌های پرهزینه و سریالی بر سینما خشنود نیست و در مصاحبه‌ای که پیش از اکران جدیدترین فیلمش «قاتلان ماه کامل» انجام داده به مجله «GQ» می‌گوید: «خب، صنعت سینما به پایان راه رسیده است. به عبارت دیگر، صنعتی که من بخشی از آن بودم و تقریباً در مورد ۵۰ سال پیش صحبت می‌کنیم. مثل این است که در سال ۱۹۷۰ به کسی که فیلم صامت می‌ساخت، بگویی، فکر می‌کنی چه اتفاقی افتاده است؟».

«اسکورسیزی» اضافه کرد که استودیوهای بزرگ، ترجیح می‌دهند فیلم‌های پاپ کورنی (فیلم‌هایی صرفا سرگرم‌کننده بدون پرداختن به مضامین عمیق و هنری) با قابلیت فروش آسان‌تر را که دارای پتانسیل ساخت دنباله‌های بیشتر هستند، بفروشند، آنها دیگر علاقه‌ای به حمایت از صداهای فردی که احساسات شخصی یا افکار شخصی و ایده‌ها و احساسات شخصی خود را با بودجه کلان بیان می‌کنند، ندارند».

این کارگردان کهنه کار هالیوود با اشاره به این که فیلم‌های ابرقهرمانی که به شدت به جلوه‌های ویژه وابسته هستند یا آنچه او از آن به عنوان «محتوای ساخته‌شده» یاد می‌کند، دیگر بازنمای سینما نیستند، عنوان کرد: «تقریباً مانند این است که هوش مصنوعی یک فیلم بسازد. این بدان معنا نیست که شما کارگردانان فوق‌العاده و افراد ماهر در جلوه‌های ویژه ندارید که کارهای هنری زیبایی انجام می‌دهند. اما این یعنی چه؟ این فیلم‌ها چه چیزی به شما می‌دهد؟ جدا از نوعی به کمال رساندن چیزی و سپس حذف آن از ذهن و کل بدنتان، پس چه چیزی به شما می دهد؟»

اسکورسیزی درباره کشمکش با «هاروی واینستین» تهیه کننده اکنون زندانی و بدنام فیلم «دار و دسته‌های نیویورکی» در سال ۲۰۰۲ درباره مدت زمان و بودجه که برای این پروژه سینمایی اختصاص داده شده بود، گفت: «فهمیدم که اگر مجبور باشم دوباره به این شکل فیلم بسازم نمی‌توانم کار کنم. اگر این تنها راهی بود که می‌توانستم فیلم بسازم، باید متوقف می‌شدم، زیرا نتایج راضی کننده نبودند. گاهی اوقات بسیار سخت بود و نمی‌توانستم دوارم بیاورم و می‌مُردم. بنابراین تصمیم گرفتم به آن پایان دهم».

او همچنین درباره فیلم برنده اسکار «رفتگان» در سال ۲۰۰۶ نیز گفت: «برادران وارنر تمایل داشت که یکی از دو بازیگر اصلی فیلم (لئوناردو دی کاپریو و مت دیمون) زنده بماند و هدف اصلی آنها ساخت یک سری فیلم بود و نه موضوع اخلاقی مربوط به زندگی یا مردن یک فرد».

فیلم جدید «قاتلان ماه کامل» از تاریخ ۲۰ اکتبر اکران عمومی می‌شود. ساخته «مارتین اسکورسیزی» که نخستین نمایش جهانی خود را در بخش خارج از مسابقه هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن تجربه کرد، برگرفته از کتاب پرفروش غیرداستانی نوشته «دیوید گرن» با همین عنوان و فیلم‌نامه‌ای از اسکورسیزی و اریک راث ساخته شده است و روایتگر داستان قتل چندین نفر در منطقه نفت‌خیز اوسیج در اوکلاهاما در دهه ۱۹۲۰ است.

عنوان فرعی این کتاب «قتل‌های اوسیج و تولد اف‌بی‌آی» است، در حالی که فیلم عمدتاً بر آنچه در اوکلاهاما اتفاق می‌افتد تمرکز دارد.

نمایش اولیه این فیلم ۲۰۶ دقیقه‌ای در کن با تمجید منتقدان و مخاطبان همراه شد و نام این فیلم را به عنوان یکی از پیشگامان زودهنگام فصل جوایز سینمایی ۲۰۲۴-۲۰۲۳ سر زبان‌ها انداخت. در این فیلم که ۲۰۰ میلیون دلار برای ساخت آن هزینه شده، «لئوناردو دی کاپریو» در نقش «ارنست برکهات» بازی می‌کند که خواهرزاده یک دامدار قدرتمند به نام «ویلیام هیل» با نقش‌آفرینی «رابرت دنیرو» است. «لیلی گلداستون» نیز در نقش همسر «دی کاپریو» بازی می‌کند. 

رسانه سینمای خانگی- جای خالی فیلم‌های ورزشی در سینما

وزیر ورزش و جوانان از برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم‌های ورزشی ایران و ساخت آثار ورزشی حمایت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، کیومرث هاشمی در نخستین ملاقات پس از رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی به دلیل اهمیت موضوع فرهنگی با دست‌اندرکاران جشنواره فیلم‌های ورزشی که به‌زودی در میلان ایتالیا برپا می‌شود حاضر شد.

وی در این نشست گفت: ما حاضر به ورود و مشارکت در تولید و ساخت آثار سینمایی فاخر که بتواند سیاست‌های اصلی ورزش و معرفی الگو داشته باشد، هستیم.

هاشمی با اشاره به اهمیت روایت قهرمانی‌ها و درخشش ورزشکاران ایرانی در سینما، اظهار داشت: استمرار در برگزاری جشنواره فیلم ورزشی می تواند به دیده شدن بیشتر ورزش ایران در مجامع جهانی کمک کند.

وی با بیان اینکه وزارت ورزش نگاه مثبتی به این رویداد فرهنگی دارد، افزود: در این زمینه امید است با برگزاری دوره جدید این رویداد بین‌المللی زمینه های ارتقای فعالیت فرهنگی در حوزه ورزش و سلامت ایجاد شود.

هاشمی افزود: وزارت ورزش متولی انجمن‌داری در این حوزه نیست. انجمن تابع شرایط خود و توسط اعضا خود اداره می‌شود که وزارت هیچ نقشی ندارد.

در این نشست سید مجتبی علوی رییس جشنواره‌های غرب آسیا و کشورهای عربی که از سوی فدراسیون جهانی فیلم و تلویزیون ورزشی (Ficts) در مجمع اخیر جهانی با رای اعضا انتخاب شد، با اشاره به اینکه جشنواره فیلم ورزشی ایران تاکنون در ۱۳ دوره و با استقبال کم نظیر کشورهای خارجی همراه شده است، اظهار داشت: در دوره گذشته این رویداد بیش از ۶۹ کشور در بخشهای مختلف آثار خود را برای ما ارسال کردند.

وی ادامه‌داد: جشنواره فیلم ورزشی ایران یکی از پایگاه های ۱۶ گانه فدراسیون جهانی فیلم و تلویزیون ورزشی است که همه ساله بخش نهایی آن در جشنواره جهانی فیلم ورزشی میلان در ایتالیا برگزار می شود و فیلم‌های ارسال شده از ایران در رویداد میلان جوایز اصلی را کسب کرده اند.

علوی افزود: جشنواره در ایران با حمایت کمیته ملی المپیک و در بخش خصوصی برگزار می شود، اما ضرورت دارد که وزارت ورزش نیز در این زمینه حمایت کند که لازم است از نگاه مثبت وزیر ورزش نسبت به این رویداد مهم فرهنگی قدردانی کنم.

همچنین در ادامه این نشست، عبدالحمید احمدی مشاور فرهنگی وزیر ورزش و کمیته ملی المپیک و رییس شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم ورزشی ایران با اشاره به دوره سیزدهم این رویداد که با استقبال کم‌نظیر دیگر کشورها برگزار شد، تاکید کرد: دوره چهاردهم این رویداد نیز باید با قدرت برگزار شود تا کرسی جهانی ایران به عنوان یکی از مناطق ۱۶ گانه جهانی حفظ شود.

رسانه سینمای خانگی- ما برای این جشنواره سرودست می‌شکستیم

حامد جعفری از تهیه‌کنندگان سینمای انیمیشن، ضمن اشاره به جایگاه کلیدی انیمیشن در کشور، از نقش مهم جشنواره فیلم کوتاه تهران در معرفی استعدادهای تازه در این حوزه گفت.

به گزارش سینمای خانگی، حامد جعفری تهیه‌کننده سینمای انیمیشن که به زودی انیمیشن سینمایی او با عنوان «بچه زرنگ» به سینماها می‌آید، در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به مهر گفت: جشنواره فیلم کوتاه تهران از جهت اینکه «اسکار کوالیفاید» دارد و برگزیده اصلی جشنواره برای معرفی به اسکار می‌رود، از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. حضور در تمام جشنواره‌هایی که «اسکار کوالیفاید» (درگاه‌های ورود به اسکار) هستند، برای کسانی که فعالیت هنری انجام می‌دهند، ارزشمند است. بنابراین جشنواره فیلم کوتاه تهران فرصت خیلی خوبی برای فیلمسازان ایرانی است. در زمان ما و دوره‌ای که حتی جشنواره این اعتبار جهانی را هم به دست نیاورده بود به اصطلاح برایش سر و دست می‌شکستیم و مشتاق جشنواره بودیم، حال طبیعی است فضای جشنواره برای افرادی که وارد این عرصه می‌شوند، جذاب‌تر شده باشد.

جعفری ادامه داد: در جشنواره‌های مختلفی از جمله فجر و کودک داور بوده‌ام اما آشنایی با فیلمسازان کوتاه حوزه انیمیشن برایم تجربه تازه‌ای است که راه خود را از طریق این جشنواره شروع کرده‌اند و باعث می‌شوند، این فرصت را داشته‌ باشیم که ببینیم چه کسانی وارد این عرصه می‌شوند تا بتوانیم آن‌ها را شناسایی کنیم و گفتگوی بین نسلی شکل بگیرد. از سوی دیگر وقتی می‌بینید که آثار نسل جوان سطح کیفی بالایی دارند و این سطح پیوسته در حال تکرار شدن و استمرار است، به وجد می‌آیید.

وی درباره به‌کارگیری جلوه‌های بصری، گرافیک و ایده‌های خلاقانه آثار فیلمسازان در حوزه پویانمایی گفت: به هر حال فیلمسازان جوان در حوزه سینما گام‌های نخستین خود را طی می‌کنند، از این جهت شاید برخی از کارها با ایده‌های خیلی خوبی همراه نباشد و برخی دیگر آثار پخته‌تر و غنی و به خروجی خوبی رسیده باشند.

جعفری عنوان کرد: ما باید اعتبار جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران را همواره در نظر بگیریم بالاخره جشنواره تهران، یک جشنواره معتبر است و باید همه فاکتورها را در اجرایش در نظر بگیریم.

جعفری درباره تفاوت تولید انیمیشن کوتاه و بلند گفت: من انیمیشن را از کار کوتاه و سریال شروع کردم اما طبیعی است که شناختمان از حوزه کوتاه یک جنس و شناخت‌مان از حوزه فیلم بلند یک جنس دیگر باشد. تولید انیمیشن بلند یک کار فناورانه، صنعتی و استودیو محور است اما کارهای کوتاه شخص محور و تجربی هستند که جنس متفاوتی دارند. خیلی از کسانی که کار کوتاه می‌سازند، برای شناخت این صنعت و در نتیجه قدم گذاشتن در عرصه بلند فعالیت می‌کنند و احتمالاً جشنواره را راه ورود به آن حوزه می‌دانند. پس طبیعتاً این مسیر، مسیر گذار از فیلم کوتاه به فیلم بلند است و ما شاید به نوعی بتوانیم به این فضا کمک کنیم.

وی در پایان گفت: گفته می‌شود بچه‌ها از طریق قوه تخیل خود با انیمیشن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و با قهرمان قصه‌های انیمیشن زندگی می‌کنند. اهمیت انیمیشن آنجاست که آن قهرمانی که در ذهن بچه‌های ما شکل می‌گیرد و با آن زندگی می‌کنند زاییده زیست هنرمندان ایرانی باشد یا زاییده ذهن خارجی‌ها؛ درنتیجه جایگاه و اهمیت انیمیشن در کشورمان کلیدی است.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «یازده یازده» آمادۀ اکران شد

فیلم سینمایی «یازده یازده» به نویسندگی و کارگردانی آرش رحمانی آماده نمایش شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «یازده یازده» به نویسندگی و کارگردانی آرش رحمانی و تهیه‌کنندگی مهدی ایل‌بیگی پس از گذراندن مراحل فنی، آماده نمایش شد.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «نویسنده‌ای که سال‌ها در خانه‌ای متروک زندگی می‌کند، ناگهان توسط چهار سیاه‌پوش تهدید می‌شود تا داستانی را که آن‌ها می‌خواهند بنویسد، در غیر این صورت ساعت ۱۱:۱۱ دقیقه … .»

فرزاد حسنی، انوش معظمی، سهیل برخورداری، نازنین کیوانی، آزاده مهدی‌زاده، راشین قهرمانی، ریما طهماسبی، دانیال عباسی، هویار مرتضوی، حسام بازگشا و کورش خزاعی‌اصل بازیگران فیلم سینمایی «یازده یازده» هستند.

عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از نویسنده و کارگردان: آرش رحمانی، مدیر فیلمبرداری: مهدی ایل‌بیگی، مدیر صدابرداری: علی عدالت‌دوست، تدوین: نیما جعفری جوزانی، طراحی و ترکیب صدا: امین شریفی، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، طراح صحنه: مهدی ایل بیگی، موسیقی: آرش رحمانی، جلوه‌های ویژه بصری: بهمن قهاری، طراح گریم: محسن دارسنج، منشی صحنه: سمیه شهرابی، طراح لباس: آرش رحمانی، طراح پوستر و لوگو: کارنگ طیاری، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: سهیل برخورداری، گروه کارگردانی: بهنام اشرفی و ندا بیگدلی، عکاس: عباس بغدادی، فیلمبردار پشت صحنه: علی بوجاری، سرمایه‌گذار: قاسم دریاباری، مجری طرح و جانشین تهیه‌کننده: سهیل برخورداری، تهیه کننده: مهدی ایل‌بیگی، مشاور رسانه‌ای: مریم قربانی‌نیا.

پخش بین‌المللی این فیلم سینمایی بر عهده موسسه مینروا فیلم به مدیریت الهه گودرزی است.

خروج از نسخه موبایل