رسانه سینمای خانگی- اعتماد به بازیگر کمدی، جواب داد

کارگردان فیلم سینمایی «ضد» در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر تاکید کرد که به عنوان یک فیلم‌ساز همیشه دغدغه پرداختن به پرونده‌های سیاسی و همچنین سیاست در عرصه‌های مختلف را دارد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ معاصر ایران به ویژه دهه اول انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس از جمله مقاطعی هستند که مطالعه، پژوهش و پرداختن به آن‌ها همیشه مورد توجه فعالان عرصه‌های مختلف فرهنگی و هنری بوده و هست. در عرصه ادبیات، سینما، تئاتر و تلویزیون با نگاه به اتفاقات و رویدادهای این دوره‌ها آثار مختلفی تولید شده‌اند. در عرصه سینما و تلویزیون به ویژه طی ۲ دهه اخیر بار دیگر پرداختن به مقطع سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی مورد توجه فیلم‌سازان و تولیدکنندگان سریال‌های تلویزیونی قرار گرفته است و آثاری با موضوع اتفاقات و حوادث رخ داده در این مقطع زمانی، به‌ویژه شرایطی که گروهک منافقین رقم زدند، ساخته، اکران و پخش شده‌اند.

یکی از جدیدترین آثاری که در عرصه سینما با موضوع حوادث دهه ۶۰ که توسط گروه منافقین رقم خورد ساخته و در حال اکران بر پرده سینماهای کشور است، فیلم «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و محصول سازمان سینمایی سوره است.

فیلم «ضد» به نویسندگی حسین تراب‌نژاد و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی است که در سال ۱۴۰۰ تولید و بعد از ۲ سال در پاییز سال جاری به اکران رسید. «ضد» در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد را توسط نادر سلیمانی و سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه را توسط محمدرضا شجاعی از آن خود کند.

«ضد» برای پرداختن به حوادث سیاسی و همچنین گروهک منافقین، ماجرایی عاشقانه را به موازات ماجرای سیاسی مدنظر خود، قرار داده و دنبال می‌کند. این فیلم با انتخاب شخصیت‌هایی خیالی به وقایع مستندی نظیر بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی می‌پردازد.

ربیعی فیلم سینمایی «ضد» را به عنوان دومین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی در کارنامه کاری خود به ثبت رساند؛ کارگردانی که فیلم اول او با عنوان «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد ولی تاکنون موفق به کسب مجوز اکران نشده است.

به بهانه اکران «ضد» در سینماهای کشور، نشستی با حضور امیرعباس ربیعی و همچنین مهدی نصرتی و نادر سلیمانی از بازیگران این اثر سینمایی در خبرگزاری مهر برگزار و طی آن به موضوعات مختلف پیرامون این اثر پرداخته شد.

در این نشست و گفت‌وگوی تفصیلی ربیعی از دغدغه خود برای پرداختن به موضوعات سیاسی به ویژه حوادث سیاسی دهه اول انقلاب اسلامی سخن گفت و نصرتی و سلیمانی نیز درباره دغدغه‌های خود برای حضور در این اثر سینمایی صحبت کردند.

در ذیل بخش اول این گفت‌وگو آمده است:

*بعد از ساخته شدن چند فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی درباره سازمان منافقین و گروهک رجوی، چه چیزی شما را به سمت ساخت فیلمی درباره این سازمان و گروه‌های منافق ترغیب کرد؟ آیا این نشأت گرفته از دغدغه شخصی بود که به این برهه از تاریخ معاصر سیاسی ایران بپردازید یا انگیزه دیگری باعث ساخت فیلمی با این مضمون شد؟

امیرعباس ربیعی: به دلیل زیست، پژوهش‌ها، افکار و دغدغه‌هایم بیشتر سینمای سیاسی و تاریخ معاصر را پیگیری می‌کنم و به این ژانر علاقه دارم. فیلم‌های کوتاهی هم که پیش از «لباس شخصی» و «ضد» ساختم، موضوع سیاسی داشتند؛ سال ۹۱ یا ۹۲ اثری کوتاه ساختم که درباره اشغال عراق توسط آمریکا است، سال ۹۳ فیلم «ولد» را با موضوع جنگ غزه در سال ۲۰۱۴ ساختم، بعد به بحث مدافعان حرم و جنگ سوریه پرداختم و فیلم «ماه در خانه» را تولید کردم. در سال ۹۶ نیز فیلمی با موضوع اتفاقات سال ۱۳۸۸ ساختم. در کل می‌توانم بگویم که تاکنون فیلم غیرسیاسی نساخته‌ام. ناگفته نماند که سال ۹۴ اولین فیلم سینمایی‌ام را به طور جدی با حوزه هنری شروع کردم که متأسفانه در پیش‌تولید متوقف شد و هیچ‌وقت ساخته نشد؛ موضوع فیلم درباره اتفاقی در استان سیستان و بلوچستان و بحث تکفیری‌ها و ترورهایی که در آن استان انجام می‌شود و همچنین دعوای بین شیعه و سنی، بود. سال ۹۶ شروع به مطالعه پرونده حزب توده کردم تا بتوانم فیلمی با این موضوع بسازم.

بنابراین پرداختن به پرونده‌های سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصی‌ام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بی‌ربط به سیاست نمی‌توانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار می‌بینماین مطالعه با انگیزه کاملاً شخصی و با کمک دوستی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی کار می‌کرد، انجام شد. در آن‌جا پرونده‌های متعددی را نظیر «هوشنگ اسدی»، «رحمان هاتفی»، «محمدعلی عمویی»، «احسان طبری» و بازجویی‌هایی که از «نورالدین کیانوری» شده بود، خواندم. همان‌جا نوشتن طرح فیلم سینمایی «لباس شخصی» را شروع کردم. بعداً مشغول نوشتن سیناپس فیلمنامه «لباس شخصی» بودم که با «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان مواجه شدم. هنوز به این شکل فیلمی درباره پرونده‌های واقعی ساخته نشده بود؛ پیش از آن فیلم «امکان مینا» قصه‌ای با اتمسفر دهه ۶۰ داشت اما پرونده‌های واقعی سیاسی را پیگیری نکرده بود، یا فیلم «سیانور» که نسبت به «امکان مینا» بیشتر به پرونده واقعی سیاسی گرایش داشت و بحث «تقی شهرام» را مطرح کرده بود.

بنابراین پرداختن به پرونده‌های سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصی‌ام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بی‌ربط به سیاست نمی‌توانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار می‌بینم. من با تفکر زندگی جدای از سیاست یا متکی شدن به یک زندگی فردی که به دنبال رفاه فردی فارغ از رفاه و نفع اجتماعی است، مخالف هستم و اصلاً این زیست را قبول ندارم. در حقیقت معتقد هستم انسان، اجتماعی خلق شده است و نسبت به جامعه مسؤولیت دارد. به مذهب جدای از سیاست و فعالیت‌های فردی جدای از سیاست قائل نیستم. سیاست نقش به‌سزایی در جامعه دارد. ۹۰ درصد اختلافاتی را که در حوزه‌های مختلف کشور وجود دارد؛ ناشی از سیاست می‌دانم چه سیاست داخلی و چه سیاست بین‌المللی. سیاست نقش پررنگی بر خروجی فرد فرد جامعه دارد. وقتی این عقیده من است، طبیعی است حتی اگر یک مساله اجتماعی را پیگیری کنم، رگه‌های سیاسی آن را هم دنبال می‌کنم.

*حضور بازیگر در یک فیلم سیاسی به ویژه وقتی مربوط به تاریخ معاصر سیاسی باشد، چالش‌هایی را برای بازیگر به همراه دارد. آقای سلیمانی، شما با دغدغه شخصی حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتید اما با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟

نادر سلیمانی: من سیاست را این‌گونه می‌بینم؛ شما دست‌تان به لیوان آب می‌رسد ولی به دوست‌تان می‌گوئید آب را به شما بدهد تا بخورید. سیاست به همین سادگی است. سیاست مثل مژه می‌ماند و خیلی به شما نزدیک است. کسانی که با این ترفند جلو رفتند، همیشه پیروز بودند. برخی مواقع آدم‌هایی هستند که آگاهی بالاتری نسبت به سیاست دارند و فریب شما را نمی‌خورند و وقتی به آن‌ها می‌گوئید لطفاً آب را به دست‌تان بدهند به شما می‌گویند که دست خودتان به آب می‌رسد پس خودتان آن را بردارید.

در جامعه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم متأسفانه این سیاست خیلی زیاد است. مشت نشانه خروار است؛ در سفره‌ای که همه خانواده گرد آن نشسته‌اند بزرگ‌تر جمع می‌گوید «این برنج را بکش یا آب را بده بخورم»، همه این چیزها در آن سفره هست و بزرگ‌تر خانواده در رأس سفره حضور دارد و دستش به همه این‌ها می‌رسد ولی دیگران را وادار می‌کند کسی که از او کوچک‌تر است آن کار را انجام دهد.

یکی از دلایلی که حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتم که اولین کارم با آقای ربیعی است، این بود که این سیاست را در بزرگان منافقین دیده بودم. بزرگان منافقین ته صف می‌ایستادند و پیروان‌شان به جای آن‌ها چاقو می‌خوردند؛ این اتفاق را به عینه در جنوب دیده بودم.

اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنموقتی آقای شفیعی فیلم‌نامه را برای من فرستاد و آن را خواندم، دیدم شخصیت «ناصر» عجب آدم سیاست‌بازی است. یکی از بخش‌های مهمی که باعث شد در فیلم «ضد» بازی کنم، نوشته خوب حسین تراب‌نژاد و دوم اعتماد عجیبی بود که آقای ربیعی به من داشت؛ اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنم. دوستان زیادی به من گفتند که این کار را انجام ندهم زیرا به واسطه کارهای طنز شناخته شده هستم. این‌جا سیاست من به دادم رسید. دوستی به من گفت برو و در نهایت اگر کارت خوب نشد یک عذرخواهی می‌کنی و می‌گویی اشتباه کردم. من در شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفتم که از این پس کار من خیلی سخت شده است.

محبتی که آقای ربیعی به من داشت این بود که به من اجازه داد، بازی کنم. سوال اول من از آقای ربیعی این بود که چرا من را انتخاب کرده است؟ از زنده‌یاد داریوش مهرجویی نیز وقتی من را برای فیلم «علی سنتوری» انتخاب کرد، همین پرسش را پرسیدم. آقای ربیعی به من ایمان داشت. هیچ‌وقت جلوی کار من را نگرفت؛ برخی کارگردان‌ها آن‌قدر ضدحال می‌زنند که آدم رغبت نمی‌کند نگاه‌شان کند.

من نسبت به مجاهدین مشکل دارم، این عقیده شخصی من است. برای این‌که سیاست‌شان حتی خلاف دیدگاه مردم بود و حتی خودشان، خودشان را فریب می‌دادند. دیدگاه درستی نیز نداشتند و افراد خود را مسلح می‌کردند تا به هم‌شهری و هم‌نوع خود شلیک کنند. در گروهک‌ها فضا به گونه‌ای بوده که همه نسبت به هم بدبین بودند، این یعنی سیاست تلخ. در حالی که بچه‌های انقلابی عاشقانه زندگی می‌کردند. من همیشه می‌گویم ای کاش همه مثل اول انقلاب بودیم؛ نان کم بود اما همه به هم نان تعارف می‌کردیم، آب کم بود ولی همه با هم تقسیم می‌کردیم. اما الان این‌گونه نیست و همه می‌خواهند برای خود اندوخته کنند.

*آقای نصرتی، برای شما انتخاب و حضور در نقش یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و فیلمی سیاسی چه چالش‌هایی را به همراه داشت؟

مهدی نصرتی: آن‌گونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل این‌که تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد می‌کند، حتی کم‌اهمیت‌ترین ژانر برای من ژانر سیاسی است چون وقتی فیلمی در ژانر سیاسی در تمام دنیا ساخته می‌شود، شخصیت فیلم فراتر از قهرمان و به نوعی ویژگی ابرقهرمانی دارد. در کلیت، ابرقهرمان‌ها شبیه هم هستند و این ویژگی باعث می‌شود به صورت ناخودآگاه بازیگر به دلیل تکرار نقش‌های شبیه به هم، در یک کلیشه قرار بگیرد. بنابراین نمی‌توانم بگویم از بازی در نقش‌های سیاسی فراری هستم اما برای من کم‌اهمیت هستند.

آن‌گونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل این‌که تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد می‌کندامیرعباس ربیعی هر چقدر هم که اعتقادهای سیاسی داشته باشد، در نهایت هنر برایش ارجحیت دارد. در خروجی کار، ربیعی انصاف به خرج داده و باعث شده است نقش‌ها در فیلم «لباس شخصی» و فیلم «ضد» تک‌بعدی نباشند. در این آثار نقش‌های خوب قصه هم نقاط ضعف دارند و این عین زندگی است. از این جهت برای منِ بازیگر تنوع دارد و این ترس برایم وجود ندارد که در کارهای ربیعی گرفتار کلیشه شوم زیرا نقش‌ها شبیه ابرقهرمان‌ها نیستند.

نادر سلیمانی: می‌خواهم یک سوالی را از آقای نصرتی بپرسم. مدل نقش شما در «لباس شخصی» هم مدل نقش‌تان در «ضد» بود؟

نصرتی: در «لباس شخصی» هم نقش اول را ایفا می‌کردم ولی آن‌جا کاراکترم قهرمان قصه بود.

سلیمانی: پس نقش متفاوتی بوده است؟

نصرتی: یک خلق و خوهایی داشت که پسندیده نبود ولی در نهایت آدم دل‌پاک و تمیزی بود.

سلیمانی: در فیلم «ضد» نیز نقش شما، کاراکتر منطقی‌تری نسبت به کاراکتر من یعنی «ناصر» است.

ربیعی: در «لباس شخصی» کاراکتر نقش اول کمی سرکش‌تر است.

نصرتی: شما بسته به اعتقادات کاراکتر «ناصر» کاملاً منطقی عمل می‌کنید.

سلیمانی: مساله عشق در فیلم «ضد» مطرح است، کاراکتر اصلی سال‌ها از عشق خود دور بوده و با یک زخم، دوباره این عشق شکل می‌گیرد. کاراکتر «ناصر» در فیلم «ضد» عاشق سازمان منافقین است و گروهک خود را دوست دارد ولی تفکر و عقیده کاراکتر به او اجازه نمی‌دهد و عشقش را زیر پای خود له می‌کند. کاراکتر نقش اول «ضد» در لحظه آخر دست به کار عجیبی می‌زند. در واقع کاراکترهای ما در فیلم به یک نوع شبیه هم هستند. آقای ربیعی نظر شما هم درباره این ۲ کاراکتر همین بوده است؟

امیرعباس ربیعی: البته بعد از فیلم «ضد» تصمیم گرفتم که دیگر فیلمی را که فیلم‌نامه‌اش برای خودم نیست، نسازم زیرا معتقدم نمی‌شود یک خانواده ۲ پدر داشته باشد. اما درباره شخصیت‌پردازی «ضد» می‌توانم این ادعا را داشته باشم که بین دوراهی عشق و سیاست ماندن شخصیت «سعید» در این فیلم کاملاً شکل‌گرفته و تردیدش به خوبی درآمده است.

خواهش می‌کنم تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند ربات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر می‌فهمد که بگوید من ریل‌گذاری می‌کنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنند. این غلط است و در فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس تعریف مدیریت این نیست، این تعریف در نظام سرمایه‌داری وجود دارد. «مدیر» در تعریف جمهوری اسلامی یعنی «خادم»، جایگاه نیست. ارزش مدیر به خدمتی است که می‌کند. فرمانده‌هان دفاع مقدس راه را برای رزمندگان هموار می‌کردند تا رزمندگان بتوانند به جلو حرکت کنند، هدایت صرفاً برای نظم بود. بعد از دفاع مقدس جایگاه عوض شد و مدیران تصور کردند که شایستگان مردم هستند. در فرهنگ این امر شدنی نیست و دور باطل است. کار فیلم‌ساز در مواجهه با مدیران بخش دولتی و خصوصی و حتی تهیه‌کننده‌ها خیلی سخت است. من معتقدم همان‌گونه که من به عنوان کارگردان نباید در کار تهیه و تولید دخالت کنم، تهیه‌کننده هم نباید در کار هنری فیلم دخالت کند بلکه باید اعتماد کند. البته در فیلم «ضد» تعامل خوبی از سوی آقای شفیعی به عنوان تهیه‌کننده و آقای تراب‌نژاد به عنوان فیلم‌نامه‌نویس با بنده وجود داشت و از این بابت از آن‌ها تشکر می‌کنم.

تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند روبات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر می‌فهمد که بگوید من ریل‌گذاری می‌کنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنندمن به همان اندازه که روی دغدغه‌هایم پافشاری می‌کنم، روی سینما و هنر هم تاکید دارم. منظورم این است که سینما را بلندگویی برای حرف‌زدن نمی‌دانم. من فیلم می‌سازم چون قصه‌گویی را دوست دارم. به سینما نیامده ام صرفاً فیلم بسازم و یک‌سری حرف‌ها را بزنم، فیلم می‌سازم تا قصه بگویم، مخاطب را سرگرم کنم و حرفم را هم بزنم. برای من مهم است حرفی که می‌زنم شعار نباشد و در جهان درام بنشیند. به همان اندازه برایم مهم است فیلمی بسازم که آئینه درونم باشد و برای خوشایند این و آن نباشد. وقتی می خوام فیلمی بسازم که اقتباسی از واقعیت است، خودم را نسبت به تاریخ و آن واقعیت مسؤول می‌دانم و هر آن‌چیزی را که می‌فهمم، در قالب روایت واقعیت و رئالیسم موجود بیان می‌کنم. البته این واقعیت و رئالیسم موجود در چیستی ماجرا است، چگونگی و جزئیات ماجرا را متناسب با ظرفیت درام تغییر می‌دهم.

در فیلم «ضد» با سازمان مجاهدینی طرف هستم که ۳ طیف آدم دارد؛ طیف اول که همان شخصیت اول فیلم یعنی «سعید» است، شهوت جاه‌طلبی و قدرت او را تبدیل به یک آدم مریض می‌کند که تمام ارزش‌ها را زیر پا می‌گذارد و حتی رفتارهایی برای تثبیت جایگاه و یا ارتقای جایگاه خود انجام می‌دهد که به ضرر سازمان است. «سعید» در فیلم «ضد» حاضر نیست دکتر بهشتی را ترور کند و استدلال می‌آورد که به ضرر سازمان است، بخش اعظم این استدلال به این دلیل است که اگر ترور کند مرگ «سعید» را به همراه خواهد داشت کمااینکه وقتی محمدرضا کلاهی ترور را انجام داد، کارش در سازمان تمام شد.

طیف دیگر افرادی هستند که تابع محض مرکزیت سازمان یا مسعود رجوی هستند؛ افرادی که عواطف و احساسات خود را ذبح می‌کنند و بت‌شان سازمان است که نماینده‌شان در فیلم «ضد»، کاراکتر «ناصر» است. این انسان‌ها دستور مرکزیت برای‌شان وحی منزلی بود که آن را مقدس می‌دانستند. مثال این امر «ابریشم‌چی» است.

طیف دیگر آدم‌هایی هستند که با یک نگاه انسانی جذب سازمان شده بودند. یعنی هنوز فطرت انسانی در آن‌ها باقی مانده و تشکیلات هنوز بر عواطف و اعتقادات انسانی آن‌ها غالب نشده است؛ نمونه این طیف در فیلم «ضد»، کاراکتر «منیژه» است. این افراد از سازمان دل می‌کنند و یا شجاعت دارند که مخالفت خود را ابراز می‌کنند ولی برخی هم چون شجاعت این ابراز را نداشتند، سال‌ها در سازمان باقی ماندند. من این طیف را قربانی می‌دانم.

من سعی کردم با این کاراکترها و با زبان سینما در فیلم «ضد» به این نگاه و طیف‌ها بپردازم تا مخاطب در زیرمتن و ناخودآگاه خود این‌ها را بفهمد. برای من مهم است در سینما تمام نگاه‌های مدنظر تبدیل به درام و قصه جذاب بشود که مخاطب به صورت ناخودآگاه آن‌ها را بفهمد. سینما یعنی فیلم «فهرست شیندلر» که منِ ضدصهیونیست هم دلم برای کاراکترهایش می‌سوزد. وقتی این‌گونه فیلم بسازم، سینما تبدیل به زبان مشترک همه آدم‌ها می‌شود. آرزوی من این است که مخالف‌ترین آدم به ایدئولوژی من ناسزا بگوید ولی به احترام سینمایم کلاه از سر بردارد.

نصرتی: جالب است بدانید که درباره فیلم «لباس شخصی» هم خیلی کم نقد داشتیم و حتی اگر کسی ایرادهایی به فیلم می‌گرفت در انتهای مطلب خود می‌گفت که اگر دوست دارید به سینما بروید و ۲ ساعت جذاب را سپری کنید و به تماشای فیلم «لباس شخصی» بنشینید.

*با توجه به علاقه خودتان به فیلم «فهرست شیندلر» اشاره کردید، فکر می‌کنید در فیلم «ضد» چه‌قدر توانسته‌اید در جلب رضایت مخاطبان طیف‌های مختلف موفق باشید؟ زیرا به سینمایی اشاره کردید که به لحاظ شخصیت‌پردازی بسیار قدرتمند است. فکر می‌کنید «ضد» در شخصیت‌پردازی چقدر موفق بوده است؟ یعنی من به عنوان یک مخاطب، چه‌قدر شخصیت «سعید»، تردیدها و عشق او را می‌پذیرم؟ بازیگران چه‌قدر از تیپ دور و به شخصیت نزدیک شده‌اند؟

ربیعی: اول بگویم که فیلم «فهرست شیندلر» قله است و من در دامنه در حال تلاش هستم. از سوی دیگر فیلم‌نامه «ضد» متعلق به من نیست و به عنوان کارگردان فیلم‌نامه آماده‌ای را کار کردم اگرچه فیلم‌نامه بازنویسی شد و در این روند تغییر کرد. به گونه‌ای که فضای عاشقانه فیلم‌نامه اولیه پررنگ بود و در نسخه بازنویسی، غلبه بر فضای سیاسی بود.

رسانه سینمای خانگی- انیمیشن اسطوره منتشر شد

انیمیشن کوتاه «اسطوره» همزمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، انیمیشن کوتاه «اسطوره» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی سیدمصطفی حسینی به عنوان تازه‌ترین محصول مرکز فیلم جوان سوره با روایتی از جوانمردی سردار شهید قاسم سلیمانی اسطوره عصر معاصر و همزمان با سالروز شهادت این بزرگ‌مرد تاریخ رونمایی شد.

این انیمیشن کوتاه براساس شعری از سیدمصطفی حسینی و ایده‌ای از مهدی صالحی ساخته شده و طراحی پوستر آن را سینا رعیت دوست برعهده داشته است.

«اسطوره» با بهره‌گیری از تکنیک کمیک موشن و به صورت ۲D در استودیو پویانو مشهد و در رویداد هنر حماسی حوزه هنری خراسان رضوی، توسط تیمی جوان به تولید رسیده و روایتی از اسطوره‌ای است که نه در کتاب تاریخ اساطیر، که در عصر ما می‌زیست.

این کمیک‌موشن ١٢ دقیقه‌ای به عنوان نخستین اثر پویانمایی توصیف‌گر رشادت‌ها و قهرمانی این سردار بلندآوازه در راه ایمان و آرمان است.

سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قهرمان مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آسیا بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ و با دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا در فرودگاه بغداد هدف حمله ارتش تروریستی ایالات متحده قرار گرفت و به همراه جمعی از همراهان خود به شهادت رسید.

شهید سلیمانی در طول دوران فرماندهی خود با سازماندهی نیروهای مقاومت در منطقه غرب آسیا، محور مقاومت را در کشورهای منطقه ایجاد کرد و به تقویت آن پرداخت. دوران ۲۲ ساله فرماندهی شهید سلیمانی در نیروی قدس دوران شکوفایی این نیرو و حضور موثر آن در منطقه قلمداد می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- یک سال متفاوت و جذاب پیش روی سینمای جهان

در سال جدید میلادی شمار زیادی از فیلم‌ها و دنباله های مهیج و همچنین آثار چشمگیری که به دلیل اعتصابات سال ۲۰۲۳ در هالیوود، فرصت اکران نیافتند، میهمان سینماهای جهان خواهند بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اگرچه اعتصابات بازیگران و نویسندگان تاریخ تولید و اکران برخی از فیلم‌ها را به تعویق انداخت، اما مخاطبان سینما همچنان در سال آینده فیلم‌های زیادی را برای تماشا خواهند داشت که توقعات دوستداران اغلب ژانرهای سینمایی را بر آورده خواهد کرد. 

بویژه اگر طرفدار فیلم‌های ابرقهرمانی و کتاب‌های مصور هستید، انتخاب‌های زیادی در سال پیش روی میلادی برای تماشا خواهید داشت، از «مادام وب» و «ددپول ۳» تا «ونوم ۳» و دنباله فیلم سینمایی «جوکر» که پس از موفقیت قسمت اول، خیلی‌ها منتظر دیدن آن هستند. 

از جمله دیگر دنباله‌های مورد انتظار عبارتند از «شکارچیان ارواح: امپراتوری یخ‌زده»، انیمیشن های «پاندای کونگ فو کار ۴» و « اینساید اوت ۲»، «گودزیلا ایکس کونگ: امپراتوری جدید»، «قلمرو سیاره میمون‌ها»،‌ «گلادیاتور»، «تل ماسه» و …

از فیلمسازان برجسته که سال آینده فیلم های جدید خود را در سینما اکران می کنند نیز می توان به جورج میلر با «فیوروسا: حماسه مکس دیوانه»، لوکا گوادانینو با «چالشگران»، بونگ جون هو با «میکی ۱۷» و ریدلی اسکات با ساخت دنباله فیلم برنده اسکار «گلادیاتور» اشاره کرد.

طرفداران فیلم های ترسناک نیز می توانند منتظر دیدن دنباله فیلم‌های «اره»، «یک مکان آرام» و «ترساننده» باشند. 

در ادامه به معرفی مهم ترین فیلم های سال ۲۰۲۴ سینما خواهیم پرداخت:

فیلم اکشن-کمدی «آرگیل» به کارگردانی متیو وان با حضور ستاره‌هایی چون دوآ لیپا، هنری کاویل، جان سنا، ساموئل ال. جکسون و آریانا دبوز همراه است. برایس دالاس هاوارد در نقش اصلی شخصیت الی کانوی، رمان‌نویس جاسوسی را ایفا می کند که متوجه می‌شود وقایع رمان‌هایش در حال زنده شدن هستند و حالا جاسوس‌هایی که او فکر می‌کرد تخیلی هستند به دنبال او هستند.

«مادام وب» محصول مارول با بازی داکوتا جانسون در نقش شخصیت اصلی است که توانایی دیدن آینده را دارد و باید با سه زن دیگر با بازی سیدنی سوینی، سلست اوکانر و ایزابلا مرسد، تلاش کند تا از نیروهای مرگبار جان سالم به در ببرد.

«تل ماسه: قسمت ۲ » دنباله دنیس ویلنوو بر فیلم اول اوست که روایتگر ادامه سفر پل آتریدس (تیموتی شالامی) است که وارد یک جنگ انتقام‌جویانه با کسانی می‌شود که خانواده‌اش را نابود کردند و در عین حالی تلاش می‌کند از آینده‌ای وحشتناک جلوگیری کند. زندایا، ربکا فرگوسن، خاویر باردم، جاش برولین، استلان اسکارسگارد، دیو باوتیستا، شارلوت رمپلینگ و استفن مک کینلی هندرسون نیز در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند. آستین باتلر، کریستوفر واکن، فلورانس پیو، لئا سیدو و سوهیلا یعقوب از بازیگران جدید وارد شده به دنیای «تل ماسه» هستند.

در چهارمین قسمت از مجموعه انیمیشن‌های «پانداری کونگفوکار»، استاد شیفو (داستین هافمن) به پاندا پو (جک بلک) می گوید که او دیگر جنگجوی اژدها نخواهد بود، بلکه در عوض به رهبر معنوی دره صلح تبدیل می‌شود. صلح اما خیلی زود با ورود یک شخصیت شریر با بازی وایولا دیویس همه چیز را دستخوش تغییر می‌کند.

رابرت پتینسون در نقش میکی ۱۷ مسافر فضایی در فیلم علمی تخیلی «میکی ۷» ساخته بونگ جون هو است. میکی یک کارمند یک بار مصرف در یک سفر انسانی است که برای استعمار دنیای یخی «نیفلهایم» فرستاده شده است. هر زمان که مأموریتی بسیار خطرناک ـ حتی انتحاری ـ وجود دارد، خدمه به «میکی» روی می آورند. پس از هر مرگ، یک بدن جدید با حافظه دست نخورده بازسازی می‌شود. پس از شش مرگ، میکی ۷ ،شرایط قرارداد خود را درمی‌یابد و متوجه می‌شود چرا این تنها موقعیت استعماری بود که هیچکس حاضر به تصدی آن نبوده است.

گودزیلا و کینگ کنگ دیگر دشمن نیستند، بلکه در فیلم «گودزیلا و کونگ: امپراتوری جدید» متحد هستند. این فیلم دنباله‌ای بر «گودزیلا علیه کونگ» محصول ۲۰۲۱ است و دو شخصیت نمادین را دنبال می‌کند که با هم متحد می‌شوند تا در برابر یک تهدید جدید رویارویی کنند.

 فیلم اکشن آخرالزمانی «جنگ داخلی» به کارگردانی و نویسندگی الکس گارلند، ایاالت متحده را در بحبوحه درگیری به تصویر می کشد، با ۱۹ ایالت که جدا شده اند و دولت ایالات متحده با ارتش تگزاس و کالیفرنیا به نام نیروهای غربی روبرو می شود. کریستن دانست، جسی پلمونز و کیلی اسپینی بازیگران این فیلم هستند.

«چلنجرها» به کارگردانی لوکا گوادینینو، یک درام ورزشی کمدی عاشقانه و با بازی زندایا در نقش تاشی، مربی تنیس است که همسرش، آرت دونالدسون (مایک فیست) را برای تبدیل شدن به یک ستاره  تنیس آموزش داده است. پس از یک رشته شکست برای آرت، تاشی او را برای یک رویداد با نامزد سابقش و بهترین دوست سابق آرت یعنی پاتریک (جاش اوکانر) ثبت نام می کند. به سرعت، مشخص می شود که تنش در زمین مسابقه ناشی از تنش های خارج از زمین است.

رایان گاسلینگ، ستاره فیلم «باربی» در یک فیلم کمدی اکشن و  اقتباسی از سریال دهه ۱۹۸۰  با عنوان «مرد پاییز» بازمی‌گردد. این فیلم درباره بدلکاری به نام کولت سیورز (گاسلینگ) است که در حال کار روی فیلمی به کارگردانی نامزد سابقش جودی مورنو (امیلی بلانت) است. همانطور که می توان حدس زد، با ناپدید شدن ستاره فیلم و تلاش کولت برای یافتن او همه چیز تغییر می‌کند.

سری فیلم‌های «مکس دیوانه» ساخته جورج میلر با فیلم «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» ادامه می‌یابد که در آن آنیا تیلور جوی در نقش امپراتور فوریوسای جوان (نسخه جوان‌تر شخصیت شارلیز ترون) بازی می‌کند. «مکس دیوانه: فیوریوسا» دنباله‌ای پیش نگرانه بر فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» محصول ۲۰۱۵ میلادی است. 

کریس پرت و ساموئل ال جکسون در جدیدترین انیمیشن «گارفیلد» صداپیشگی کرده‌اند که جدیدترین فیلم این مجموعه پس از «گارفیلد: فیلم» در سال ۲۰۰۴ و دنباله آن «گارفیلد: دم دو بچه گربه» در سال ۲۰۰۶ است. کریس پرت در نقش این گربه معروف و جکسون در نقش پدرش ویک – یک شخصیت جدید – صداپیشگی کرده‌اند.

پس از مرگ سزار در «جنگ برای سیاره میمون‌ها» در سال ۲۰۱۷، جدیدترین قسمت از این سری فیلم از استودیو قرن بیستم با نام «قلمرو سیاره میمون‌ها» چندین نسل بعد اتفاق می‌افتد و میمون‌ها اکنون گونه‌های غالب هستند. وقتی یک میمون ظالم جدید شروع به ساختن یک امپراتوری می کند، یک میمون جوان مجبور می‌شود با تصمیماتی دست و پنجه نرم کند که آینده را هم برای میمون‌ها و هم برای انسان‌ها مشخص می کند.

اسپین‌آف فیلم «جان ویک» با بازی آنا د آرماس باد نام «بالرینا» عرضه خواهد شد. آخرین فیلم  این مجموعه «جان ویک: فصل ۴» به پردرآمدترین اثر در سری اکشن تبدیل شد و همچنین با تحسین منتقدان همراه شد. کیانو ریوز نقش خود را در نقش «جان ویک» در فیلم اکشن اسپین‌آف بازی خواهد کرد و آنجلیکا هیوستون، گابریل بیرن، لنس ردیک فقید، کاتالینا ساندینو مورنو، نورمن ریدوس و ایان مک‌شین دیگر بازیگران این فیلم هستند.

ویل اسمیت و مارتین لارنس برای قسمت جدید مجموعه فیلم‌های اکشن «مردان بد ۴» بار دیگر مقابل هم ظاهر شدند که دنباله‌ای بر «پسران بد برای زندگی» محسوب می‌شود که ۴۲۶.۵ میلیون دلار در گیشه جهانی کسب کرد. عادل العربی و بلال فلاح کارگردانان «پسران بد برای زندگی» برای چهارمین فیلم بازگشته اند و کریس برمنر فیلمنامه آن را نوشته است.
 دنباله مورد انتظار انیمیشن پرطرفدار «درون بیرون» (Inside out ۲) پس از ۹ سال به سینما می‌آید و  امی پولر، فیلیس اسمیت و لوئیس بلک به ترتیب نقش‌های شادی، غم و خشم را بازی خواهند کرد، در حالی که تونی هیل و لیزا لاپیرا نقش‌های ترس و انزجار را بازی خواهند کرد. این فیلم قبلاً به عنوان بزرگترین تریلر انیمیشن دیزنی تاریخ ساز شده است.

«یک مکان آرام: روز اول» پیش درآمدی بر فیلم پسا آخرالزمانی سال ۲۰۱۸ است، جایی که مردم باید سکوت کنند تا از دست موجوداتی که با استفاده از صدا شکار می‌کنند، ساکت بمانند. لوپیتا نیونگو در این فیلم به ایفای نقش می پردازد و اولین لحظات تهاجم بیگانگان را در شهر نیویورک دنبال می‌کند.

«هرایزون: حماسه آمریکایی» به کارگردانی، تهیه‌کنندگی و نویسندگی کوین کاستنر، یک فیلم وسترن است که گسترش غرب آمریکا را در دوره‌های زمانی قبل و بعد از جنگ داخلی دنبال می‌کند. این فیلم در دو قسمت در ژوئن و آگوست منتشر خواهد شد.

اگرچه جزئیات زیادی در مورد داستان انیمیشن «من نفرت‌انگیز ۴» فاش نشده است، استیو کارل، کریستن ویگ، پیر کافین، میراندا کازگروو و استیو کوگان همگی برای جدید قسمت این انیمیشن بازخواهند گشت. کریس رنو، کارگردان دو فیلم اول «من نفرت‌انگیز» در فیلم چهارم نیز کارگردانی را بر عهده دارد.
رایان رینولدز نقش اصلی خود را در قسمت سوم سری فیلم‌های «ددپول» بازی خواهد کرد و به شخصیت وولورین با بازی هیو جکمن می‌پیوندد. این فیلم که در نظرسنجی سالانه فاندانگو به عنوان مورد انتظارترین فیلم سال ۲۰۲۴ انتخاب شد، اولین پروژه «ددپول» است که توسط استودیو والت دیزنی پس از خرید فاکس قرن بیستم در سال ۲۰۱۹ ساخته شده است.

تیم برتون برای کارگردانی ادامه فیلم کلاسیک کالت خود «بیتل‌جوس ۲» در سال ۱۹۸۷ باز می گردد و مایکل کیتون دوباره نقش خود را به عنوان یک روح عجیب و غریب بازی می کند. وینونا رایدر و کاترین اوهارا نیز به نقش‌های خود در این فیلم بازگشته‌اند.

کریس همسورث، اسکارلت جوهانسون، کیگان-مایکل کی، جان هام، لارنس فیشبرن و برایان تایری هنری برخی از ستارگانی هستند که بازیگران جدیدترین فیلم اضافه شده به دنیای «تبدیل شوندگان» را تکمیل می‌کنند. جاش کولی کارگردان این فیلم را بر عهده دارد.

سری فیلم‌های باسابقه «اَره» با یازدهمین قسمت خود در یک دوره بیست ساله بازمی گردد. این فرنچایز ترسناک به خاطر نمایش قاتل زنجیره‌ای که قربانیان خود را در یک سری بازی‌های سادیستی آزمایش می‌کند که چقدر برای زنده ماندن پیش خواهند رفت، شناخته می‌شود. توبین بل در این فیلم نقش قاتل مستعار جان کرامر را بازی کرده است.

لیدی گاگا در ادامه فیلم «جوکر: جنون مشترک» ساخته تاد فیلیپس به واکین فینیکس پیوسته و در این فیلم مهیج نقش هارلی کویین را ایفا می‌کند، در حالی که فینیکس نقش اصلی خود را در شخصیت آرتور فلک کمدین شکست خورده و جنایتکار بازی می‌کند.

تام هاردی در نقش ادی براک/ونوم در قسمت سوم مجموعه «ونوم» که در ابتدا برای اکران تابستانی برنامه ریزی شده بود، به سینما بازخواهد گشت. کلی مارسل با نویسندگی و تهیه کنندگی دو فیلم اول، این بار به عنوان کارگردان پشت دوربین است.

ریدلی اسکات نیز پس از فیلم «ناپلئون» که تاکنون مورد استقبال خوبی قرار گرفته، در سال ۲۰۲۴ دنباله فیلم برنده اسکار «گلادیاتور» را راهی سینماها خواهد کرد. پل مسکال در نقش نسخه لوسیوس وروس دوم، برادرزاده کومودوس، شخصیت منفی فیلم اول (واکین فینیکس) بازی می کند. بقیه بازیگران عبارتند از دنزل واشنگتن، پدرو پاسکال، کانی نیلسن، درک جاکوبی و جوزف کوئین.

«موفاسا: شیرشاه» پیش‌درآمد بازسازی فوتورئالیستی این فیلم-انیمیشن «شیرشاه» در سال ۲۰۱۹ است. این قسمت بر رابطه‌ شیرشاه با برادرش اسکار به عنوان شخصیت منفی اصلی تمرکز می‌کند. آرون پیر و کلوین هریسون جونیور به ترتیب صداپیشگی نسخه های جوان تر موفاسا و اسکار خواهند بود.

بیل اسکارسگارد، بازیگر نقش دلقک شرور پنی وایز در فرانچایز «It»، نقش هیولایی وحشتناک دیگری را در داستان خون آشام ساخته رابرت اگرز با عنوان «نوسفراتو» را ایفا می‌کند. این فیلم برداشت دیگری از فیلم کلاسیک ۱۹۲۲ با همین نام است و با بازی لیلی رز دپ در نقش الن هاتر همراه است.

رسانه سینمای خانگی- روایتی از نقش ایرانی‌ها در وقایع پیش از عاشورا

 تهیه کننده انیمیشن سینمایی «شمشیرو اندوه» گفت: نقش ایرانیان در شکل‌گیری تاریخ اسلام به علاوه در شهرهای مدائن و خراسان اهمیت بسیاری داشته است. قهرمان این اثر نیز قبل از متن عاشورا قرار دارد نه در واقعه عاشورا؛ بعد از واقعه شهادت امام حسن(ع) تا قیام عاشورا اتفاقاتی می‌افتد که قهرمان در این بین قصه خود را روایت می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی جعفری جوزانی تهیه کننده انیمشین شمشیر و اندوه که امسال در چهل‌و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر حضور دارد، درباره اثر خود به خبرنگار سینمایی ایرنا، گفت: ایده این انیمیشن از بازی سفیر عشق گرفته شد. این بازی که موفقیت‌هایی را به دست آورد و با استقبال خوبی مواجه شد باعث شد به سمت تولید انیمیشن سینمایی آن نیز حرکت کنیم.

وی ادامه داد: استراتژی ما نیز این است که زنجیره محتوایی یک اثر را تکمیل کنیم. ایده ما این بود که انیمیشن سینمایی سفیر عشق را کار کنیم اما بعد از ورود تصمیم گرفتیم این مسیر را دست خوش تغییر کنیم و برهه دیگری را برای روایت برگزینیم.

جعفری جوزانی با اشاره به ساخت یک انیمیشن با توجه به بازی آن در ایران و جهان گفت: در دنیا ممکن است از یک بازی موفق، انیمیشن ساخته شده باشد و یا یک فیلم موفق، منجر به تولید بازی و در نهایت انیشمن شده باشد. شمشیر و اندوه نیز از این رو با عنایت به بازی سفیرعشق تولید شد.

این تهیه کننده ادامه داد: تلاش کردیم به سراغ برهه‌هایی برویم که کمتر به آن توجه شده و نقش ایرانیان در تاریخ اسلام را به همه دنیا و به مخاطبان نشان دهیم.

وی افزود: نقش ایرانیان در شکل‌گیری تاریخ اسلام به علاوه در شهرهای مدائن و خراسان اهمیت بسیاری داشته است.

جوزانی با تاکید بر شعار سازندگان این انیمیشن گفت: شعار ما این است که بگوییم انیمیشن فقط برای بچه ها نیست، می‌تواند برای بزرگسالان نیز باشد و مورد استفاده آن ها هم قرار گیرد.

وی فضای انیمیشن را فولکلوریک و به دور از سنت‌گرایی دانست و ادامه داد: تلاش ما این بود که فضایی در قالب داستان های هزار و یک شب و روایتی قهرمان محور در جنبه داستانی داشته باشیم.

جوزانی با تاکید بر فضاسازی منحصر به فرد اثر گفت: سعی کردیم فضاسازی اثر ما منحصر به فرد باشد. جغرافیای منطقه را به خوبی می‌شناسیم و سعی کردیم با تلفیقی از معماری ایرانی و هزار و یک شبی منطقه بین‌النهرین، فضای بصری جذابی داشته باشیم و البته قصه ما یک قصه اکشن درام باشد تا بتواند مخاطب حتی مخاطب بزرگ‌سال را نیز جذب کند.

وی درباره داستان این انیمیشن گفت: قهرمان ما قبل از متن عاشورا قرار دارد نه خود واقعه عاشورا؛ آن هم در زمانی که امام حسن مجتبی(ع) به شهادت می‌رسند و معاویه دستور قتل وفاداران به حضرت را در شهر مدائن صادر می‌کند.

تهیه کننده این اثر ادامه داد: بعد از واقعه شهادت امام حسن تا قیام عاشورا اتفاقاتی می افتد که قهرمان روایت ما در یک شکل اکشن-درام قصه خود را روایت می‌کند و تلاش می‌کند خود را به کربلا برساند.

جوزانی تشریح کرد: این یک اتفاق تاریخی است و بستر روایت قصه ما کودکی است که خانواده اش را از دست می‌دهد و به واسطه عموی خود از مدائن نجات پیدا می‌کند و به جای امنی برده می‌شود. او با حس گرفتن انتقام خانواده بزرگ می‌شود و کینه ای را پرورش می‌دهد و اتفاقی در این سفر قهرمانی برایش می‌افتد تا در نهایت به شهر مدائن بازگردد.

انیمیشن سینمایی شمشیر و اندوه به تهیه کنندگی مهدی جعفری جوزانی و کارگردانی عماد رحمانی است. مدیر دوبلاژ این انیمیشن حسام صادقی نیکو و زهره شکوفنده و امیر غفارمنش از دوبلورهای این اثر هستند.

رسانه سینمای خانگی- پرفروش‌ترین فیلم‌های سال میلادی

سینمای جهان در سال ۲۰۲۳ با رکوردشکنی فیلم‌هایی چون «باربی»، «اوپنهایمر» و انیمیشن «برادران سوپرماریو»، سال موفقی را در گیشه با وجود اعتصاب چند ماه نویسندگان و بازیگران آمریکا رقم زد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم «باربی» ساخته گرتا گرویگ بدون شک پدیده سینمای جهان در سال ۲۰۲۳ از حیث فروش بود و توانست با ۱.۴۴ میلیارد دلاری با هزینه تولید ۱۴۵ میلیون دلاری سود بزرگی را نصیب سازندگان و کمپانی برادران وارنر کند.

این فیلم که تنها توانسته عنوان پرفروش‌ترین فیلم سینمای جهان را از آن خود کند با بازی مارگو رابی در نقش اصلی در کنار رایان گاسلینگ، به نخستین فیلم ساخته یک کارگردان زن در تمام ادوار سینما تبدیل شد که به فروش میلیارد دلاری دست می‌یابد.

«باربی» همچنین سریع‌ترین فیلم از میان تمام آثار کمپانی برادران وانر است که به فروش یک میلیارد دلاری دست یافته و این فروش را تنها در طول ۱۷ روز اکران خود ثبت کرد. این رکورد پیش از این در اختیار فیلم «هری پاتر و هدیه‌های مرگبار- قسمت دوم» بود.

در سال ۲۰۲۲، «آواتار: راه آب» ساخته جیمز کامرون با فروش ۲.۲ میلیون دلاری، پرفروش‌ترین فیلم سال نام گرفت.

در رتبه دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۲۳ در گیشه جهانی، انیمیشن «برادران سوپرماریو» محصول استودیو ایلومینیشن کمپانی یونیورسال قرار دارد که با هزینه تولید ۱۰۰ میلیون دلاری توانست به فروش ۱.۳۶ میلیارد دلاری در سینماها دست یابد.

«برادران سوپرماریو» رکوردهای زیادی را شکست، از جمله بزرگترین افتتاحیه یک فیلم انیمیشن و پرفروش‌ترین فیلم ساخته شده براساس یک بازی ویدیویی.

این انیمیشن کمدی ماجراجویانه که یکی از شانس‌های اصلی اسکار بهترین انیمیشن بلند سال است، هم اکنون پس از «شیرشاه» (۱.۶۶ میلیارد دلار) و «منجمد ۲» (۱.۴۵ میلیارد دلار)، در رتبه سوم پرفروش‌ترین انیمیشن‌های تاریخ سینما قرار دارد.

رتبه سوم این فهرست به فیلم زندگی‌نامه «اوپنهایمر» ساخته کریستوفر نولان تعلق دارد. فیلمی که علی‌رغم اکران همزمان با «باربی» توانست به جذب مخاطب ادامه دهد تا جایی که با فروش ۹۵۱ میلیون دلاری در مقابل هزینه تولید ۱۰۰ میلیون دلاری، به موفق‌ترین اثر کارنامه سینمایی نولان تبدیل شد، ضمن این که تحسین منتقدان را نیز برانگیخت.

«اوپنهایمر» پرفروش‌ترین فیلم زندگی‌نامه تاریخ سینما و دومین فیلم پرفروش سینما با درجه سنی «R» است.

«اوپنهایمر» نگاهی جامع به زندگی «جی. رابرت اوپنهایمر»، فیزیکدان نظری آمریکایی و از پیشگامان ساخت بمب اتمی دارد و در آن «کیلین مورفی» در نقش رابرت اوپنهایمر بازی کرده است.

رتبه چهارم این فهرست به سینمای ابرقهرمانی رسیده جایی که قسمت سوم «نگهبانان کهکشان» با فروش ۸۴۵ میلیون دلاری جای گرفته است. ساخته جیمز گان اگرچه فروش قابل ملاحظه‌ای در گیشه ثبت کرد اما نتوانست از فروش ۸۶۳ میلیون دلاری قسمت سوم این فیلم در سال ۲۰۱۷ عبور کند.

استودیو مارول کمپانی دیزنی برای ساخت قسمت سوم فیلم ابرقهرمانی «نگهبانان کهکشان»، ۲۵۰ میلیون دلار هزینه کرده است.

فیلم اکشن «سریع و خشمگین ۱۰» به کارگردانی لویی لتریر از فیلم‌نامه‌ای به نویسندگی دن مِیزو و جاستین لین نیز با فروش ۷۴۰ میلیون دلاری در مقابل بودجه سنگین ۳۰۰ میلیون دلاری، رتبه پنجم فروش‌های سینما در سال ۲۰۲۳ را به خود اختصاص داده است. این فیلم اگرچه در میان ۱۰ فیلم موفق سال در گیشه قرار گرفت اما با توجه به هزینه تولید و در مقایسه با سایر قسمت‌های سری فیلم‌های «سریع و خشن» عملکردی کمتر از انتظار داشت.

رتبه ششم نیز به انیمیشن «مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی» با فروش ۶۹۰ میلیون دلاری و هزینه تولید ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار رسیده است که از آن به عنوان یکی از بهترین تولیدات سینمایی سال یاد می‌شود.

این انیمیشن که دنباله‌ی «در دنیای عنکبوتی» در سال ۲۰۱۸ است، رکورد بزرگترین افتتاحیه‌ یک انیمیشن را برای کمپانی سونی پیکچرز به خود اختصاص داد و توانست ۴۴ درصد بیشتر از قسمت قبلی خود بفروشد.

فیلم موزیکال و فانتزی «پری دریایی کوچولو» به کارگردانی راب مارشال محصولی کمپانی دیزنی و اقتباسی از انیمیشنی معروفی به همین نام در ۱۹۸۹ است که بر اساس داستانی به همین نام اثر هانس کریستین اندرسن ساخته شده‌است. این فیلم که هلی بیلی در نقش اصلی آریل بازی کرده با بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری توانست ۵۶۹ میلیون دلار در گیشه جهانی سینما بفروشد و در رتبه هفتم فهرست موفق‌ترین فیلم‌های گیشه ۲۰۲۳ قرار گیرد.

این فیلم نقدهای متفاوتی از طرف منتقدان دریافت کرد که نقش‌آفرینی بازیگران و موسیقی را ستایش کردند، اما جلوه‌های ویژه و طراحی شخصیت‌ها مورد انتقاد قرار گرفت.

«مأموریت: غیرممکن – روزشمار مرگ قسمت اول» با بازی تام کروز و کارگردانی کریستوفر مک‌کوری، اگرچه این یکی فیلم‌های سری ماموریت غیرممکن از نظر منتقدان بود اما چندان در گیشه طبق انتظارت عمل نکرد و در حالی با فروش ۵۶۷ میلیون دلاری با بودجه ۲۹۰ میلیون دلاری دست یافته که قسمت قبلی آن «ماموریت غیرممکن: فال اوت» در سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار فروخته بود.

«ماموریت غیرممکن: روز شمار مرگ: قسمت اول» در حالی که پرهزینه‌ترین فیلم در میان سه قسمت قبلی است اما فروش کمتری نسبت به آنها کسب کرد.

سومین انیمیشن در فهرست ۱۰ فیلم پرفروش سال ۲۰۲۳، «المنتال» محصول استودیو پیکسار کمپانی دیزنی است که ۴۹۶ میلیون دلار فروخت. این انیمیشن که با هزینه ۲۰۰ میلیون دلاری ساخته شده، اگرچه در آغاز کار ناامیدکننده ترین فروش افتتاحیه را در میان تمام محصولات پیکسار داشت اما در نهایت توانست به جمع ۱۰ فیلم پرفروش ۲۰۲۳ راه یابد.

رتبه دهم این فهرست نیز به فیلم ابرقهرمانی «مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» اختصاص یافته که با بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری ساخته شد و ۴۷۶ میلیون دلار فروخت. این فیلم از حیث فروش، ناموفق‌ترین فیلم از سری فیلم‌های «مرد مورچه‌ای» است که چندان به مذاق منتقدان هم خوش نیامده است.

این فیلم دنباله «مرد مورچه‌ای» (۲۰۱۵) و «مرد مورچه‌ای و زنبورک» (۲۰۱۸) و سی و یکمین فیلم در دنیای سینمایی مارول به‌شمار می‌رود که توسط پیتون رید از فیلم‌نامه‌ای به نویسندگی جف لاونس کارگردانی شده‌است.

در رتبه‌های یازدهم تا پانزدهم پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۲۳ نیز به ترتیب «جان ویک ۴» (۴۴۰ میلیون دلار)، «تبدیل‌شوندگان: ظهور جانوران» (۴۳۸ میلیون دلار)، «مگ ۲: گودال» (۳۹۵ میلیون دلار)، «ایندیانا جونز: روزشمار سرنوشت» (۳۸۳ میلیون دلار) و «بازی‌های گرسنگی: تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها» (۲۸۹ میلیون دلار) قرار گرفته‌اند.

رسانه سینمای خانگی- طوفان آرام شد

 رضا صفایی‌پور بازیگر پیشکسوت سینما در سن ۷۴ سالگی پس از چندسال مبارزه با بیماری پارکینسون درگذشت .

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از موسسه هنرمندان پیشکسوت ، سید عباس عظیمی مدیرعامل موسسه درگذشت رضا صفایی‌پور معروف به طوفان بازیگر پیشکسوت سینما و عضو فقید موسسه هنرمندان پیشکسوت را اعلام کرد.

عظیمی ضمن عرض تسلیت به خانواده مرحوم صفایی پور گفت: متاسفانه طی تماس تلفنی فرزند ایشان مطلع شدم که زنده یاد امروز عصر (یکشنبه ۲۶ آذرماه) در سن ۷۴ سالگی پس از چندسال مبارزه با بیماری پارکینسون در منزل خود درگذشته است .

عظیمی گفت : جزییات مراسم وداع و خاکسپاری این هنرمند پیشکسوت سینما پس از مشورت با خانواده آن مرحوم اعلام خواهد شد.

رضا صفایی‌پور در تهران زاده شد. وی فارغ‌التحصیل دیپلم رشته ادبی است. فعالیت خود را با کشتی کج شروع کرد و بعد از چند مقام قهرمانی در ورزش، وارد سینما شد و با نام طوفان به شهرت رسید. صفایی‌پور فعالیت خود را به صورت جدی در سال ۱۳۴۲ وقتی که سال ۱۴ سن داشت آغاز کرد و به عنوان ورزشکار بدل‌کار در فیلم «ترس و تاریکی» محمد متوسلانی حضور یافت.

پس از انقلاب با فیلم سینمایی «میرزا کوچک‌خان» در سال ۱۳۶۲ به بازیگری بازگشت و با حضور در فیلم‌های «فصل خاکستری»، «شکار در شب»، «پلاک» و «ضربه آخر» کم‌کم به شهرت رسید مجموعه تلویزیونی «سیمرغ» محصول سال ۱۳۷۱ نخستین نقش‌آفرینی وی در تلویزیون است.

او در سال‌های اخیر درگیر بیماری پارکینسون شد که همین موضوع باعث کم‌کار شدن او در سینما شد.

رسانه سینمای خانگی- شکست‌های دنباله‌دار سینمای آمریکا در چین

قسمت جدید از سری فیلم های «بازی های گرسنگی» در چین به فروش افتتاحیه ۴.۶ میلیون دلاری رسید تا کمترین فروش آغازین یک فیلم از دنیای سینمایی مارول در چین ثبت شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، «بازی‌های گرسنگی: تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها» به کارگردانی «فرانسیس لارنس» که پیش‌درآمدی بر فیلم «بازی‌های گرسنگی» (۲۰۱۲) و همچنین پنجمین فیلم در مجموعهٔ سینمایی بازی‌های گرسنگی به‌شمار می‌رود، در نخستین هفته نمایش در سینماهای چین تنها ۴.۶ میلیون دلار فروخت تا پس از دو فیلم چینی در رتبه سوم گیشه سینمای این کشور آسیایی قرار بگیرد. 

قسمت جدید «بازی های گرسنگی» نمرات کم تا متوسطی را از مخاطبان چینی به دست آورده است و اپلیکیشن فروش بلیت «Maoyan» پیش‌بینی می‌کند که تا پایان اکران خود تنها حدود ۷ میلیون دلار فروش خواهد داشت.

«بازی‌های گرسنگی: تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها» هشت سال پس از آخرین عنوان از مجموعه «بازی های گرسنگی» و ۱۲ سال پس از نمایش اولین فیلم از این سری فیلم در پرده سینماها اکران می شود.

چهار فیلم قبلی «بازی‌های گرسنگی»، بر اساس رمان‌های ضدآرمانشهری نوشته «سوزان کالینز» و با بازی «جنیفر لارنس» در چین به‌طور قابل‌توجهی بهتر از عنوان جدید عمل کردند. بازی‌های گرسنگی (۲۰۱۲) در مجموع ۲۷ میلیون دلار، در حالی که «بازی‌های گرسنگی: آتش گرفتن» (۲۰۱۳) ۲۸ میلیون دلار، «بازی‌های گرسنگی: زاغ مقلد قسمت ۱» (۲۰۱۴) ۳۶.۵ میلیون دلار و «بازی‌های گرسنگی: زاغ مقلد قسمت دوم» (۲۰۱۵) ۲۱.۵ میلیون دلار در گیشه چین درآمد داشتند. 

اما این فیلم تنها محصول جدید از فرانچایزهای آمریکایی نیست که در گیشه چین شکست میخورد و فیلم جدید «مارول ها» محصول دیزنی پس از شکست در اکران افتتاحیه خود در چین با فروش کم سابقه ۱۱.۵ میلیون دلاری، در دومین هفته اکران نیز با استقبال سرد چینی ها رو به رو شد و به فروش ۱.۴ میلیون دلاری به رتبه ششم جدول هفتگی فروش سینمای چین سقوط کرد. پیش بینی می شود این فیلم که هزینه ساخت آن بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شود، تا پایان اکران تنها ۱۵ میلیون دلار (۱۱۱ میلیون یوان) در چین فروش داشته باشد. 

ظاهرا فیلمهای ابرقهرمانی هالیوودی دیگر در چنین مانند گذشته مورد استقبال قرار نمی گیرند. قسمت دهم فیلم اکشن «سریع و خشن» محصول یونیورسال، پرفروش ترین فیلم آمریکایی سال ۲۰۲۳ در چین است که در مجموع ۱۴۰ میلیون دلار فروخت و فیلم «ترانسفورمرها: ظهور جانوران» نیز امسال ۹۲ میلیون دلار در چین فروش داشت، این در حالی است که قسمت های نخست هر دو فیلم با فروش بسیار بیشتری در چین همراه می شدند. 

رسانه سینمای خانگی- آیا این فیلم ناکام است؟

سهیل بیرقی در ساحتی فراگیر تلاش کرد تا ۳ زن از طبقات مختلف جامعه را در مواجهه با مشکلات سبک زندگی خودخواسته‌شان به تصویر بکشد، ماحصل کار سه‌گانه خوش‌رنگ‌ولعابی شد که متاسفانه نتوانست مهندسی هوشمندانه‌ای را در چارچوب یک جامعه پرچالش طراحی کند و به همین دلیل این تریلوژی به نطفه‌ای شبیه شد که سر زا رفت و نتوانست پیشروی کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سهیل بیرقی قطعا یکی از استعدادهای سینمایی کشور است که در دهه ۹۰ رونمایی شد. کارگردانی که نشان داد برخلاف جریان مواج و پرلایه درام‌های اجتماعی روز، می‌توان با تکیه بر جریان داستانی مینی‌مال، اقبال گسترده‌ای را متوجه خود کرد. فیلم‌سازی که با من، اتفاق‌های بسیار خوبی را برای خود و دوستداران سینمای اجتماعی رقم زد و توانست در لوای فردیت، تراز مطلوب و منطقی از نقد اجتماعی را در این فیلم، مطرح کند. این شاخصه در ۲ فیلم دیگرش، به شکلی دیگر روایت شد که صدالبته نتوانست به‌مانند من، روی خط نرمالی از نقد اجتماعی تعریف شود.

در من، مخاطب با یک قهرمان زن کنش‌گر مواجه است که در سینمای مردانه که قهرمانان زن اندکی دارد، خیلی به چشم آمد. تصویری که مخاطب در من می‌بیند، تقلایی زیرکانه در جامعه‌ای مردسالارانه است که طی آن، زن، بدون رعایت قواعد متداول، آزادانه و راحت، در مقام کنش‌گر ظاهر شده و روایت‌گری‌های متعدد و قابل‌باوری از مختصات وجودی خود در جامعه ارائه می‌دهد.

در عرق سرد، زن داستان، دیگر قهرمان نیست و تنها، در کانون توجه است. بیشتر یک قربانی است که درگیر جبر همان نگاه سنتی مرد شده و تقلای او، علیرغم تمام زیرکی‌هایی که قصد خرج کردن آن را دارد، باز هم زیردست قدرت مردانه قرار می‌گیرد. به‌نوعی تلاش برای بقا محسوب می‌شود که باز هم قربانی شده و نمی‌تواند کنش‌گر باشد و مدام تحت کنش‌گری‌های قطب داستانی مقابل، ضربه خورده و عقب‌نشینی می‌کند.

تصویری که مخاطب در من می‌بیند، تقلایی زیرکانه در جامعه‌ای مردسالارانه است که زن، بدون رعایت قواعد متداول، آزادانه، در مقام کنش‌گر ظاهر می‌شود

در عامه‌پسند، روند عقب‌نشینی، صریح‌تر و عمیق‌تر می‌شود. زن این‌بار در ساحت انسانی پرحسرت ظاهر می‌شود که در تقلایی عاجزانه، قصد دارد تا سال‌های رفته جوانی را حال در آخرین سال‌های میان‌سالی‌اش، طبق آن چیزی که می‌خواهد و برایش تبدیل به حسرت شده، بگذراند. اینجا دیگر زن، از مقام قربانی هم فراتر رفته و شکلی کارتونی و سبک‌سرانه به خود می‌گیرد که برخلاف خواسته داستان، نمی‌تواند طبقه اجتماعی خود را تغییر دهد.

تریلوژی زنانه بیرقی، افتتاحیه‌ای شکوهند را به خود می‌بیند. همه چیزش سر جای خود قرار دارد؛ فیلمساز، زمختی‌های یک جامعه مردانه و زیست قهرمان‌گونه یک زن را با بیان دراماتیک هوشمندانه‌ای مطرح می‌کند. ریتم قهرمان‌پروری من، شتاب بسیاری دارد که در این شتاب، داستانک‌ها در قامت معضلات اجتماعی و عطف‌های دراماتیک، بازوهای روایت‌مندی قدرتمندی به ساختار قصه می‌دهند.

 فیلم سینمایی من

این ساختار، در عرق سرد، قربانی نگاه روزمره می‌شود. احتمالا کارگردان تحت‌تاثیر فضاسازی‌ها و تعاریف رسانه‌ای بسیاری که از او شد، به مشی دیگری از قهرمان‌پروری روی آورد که در آن، نقد اجتماعی طبق یک عرف نانوشته سینمایی مطرح می‌شود که با وجود اسنادی بودن سوژه، پشتوانه عینی چندانی برای مخاطب محسوس نیست. بیشتر در مقام نوعی تلافی و انتقام‌جویی از قدرت مردانه تفسیر می‌شود. به‌عبارتی، فردیت قهرمان در من، اینجا به گدایی دلسوزی تقلیل پیدا می‌کند و زن نمی‌تواند تدابیر رندانه‌ای در برابر ترفندهای مردانه داشته باشد.

زیرکی قهرمان من، در عرق سرد، به آلت دست تبدیل شده و قدرت تفکر از او گرفته می‌شود

زیرکی قهرمان من، در عرق سرد، به آلت دست تبدیل می‌شود که طی آن، بازیگر زن داستان، همچون گوشتی قربانی میان اندیشه‌های همسر، دوست و دیگرانی که بر زندگی او اثر می‌گذارند، پاس‌کاری می‌شود. قدرت تفکر از او گرفته می‌شود و فیلمساز، مایه کافی برای این تقلیل مضمونی و شخصیتی از دو به‌اصطلاح قهرمان زن خود در یک جامعه واحد که در من و هت‌تریک ترسیم کرده، ارائه نمی‌دهد.

طبیعی است که در اینجا شاید بخواهیم به این اصل رجوع کنیم که جامعه، شامل طیف‌های فکری بسیاری است که زن فیلم من، یک نمونه از آنهاست و زن فیلم عرق سرد، نمونه‌ای دیگر. اما نکته مسلم آن است که فیلم‌ساز مولف ما که در فیلم نخستش، در مقام مصلح اجتماعی ورود می‌کند، در فیلم دومش، تصمیم می‌گیرد یا تشخیص می‌دهد جایگاه خود را تنها به مقام نظاره‌گر یک سوژه واقعی تقلیل دهد و طبیعتا در چنین شرایطی، درام آن‌طور که باید، شکل نمی‌گیرد. فیلم، عاری از قهرمان می‌شود و برخلاف تصمیم احتمالی فیلمساز، قهرمان و قطب داستانی، نه زن داستان است و نه مردی که با جبر خود، حرفش را به کرسی می‌نشاند، بلکه فحوایی است که کارگردان در فرامتن، از جامعه روز ایران ارائه داده است.

 فیلم سینمایی عرق سرد

در عامه‌پسند، زن داستان، نه در مقام قهرمان و نه در مقام قربانی، بلکه در شمایل یک کودن به تصویر کشیده می‌شود و خالی از قوه کنش‌گری است

در عامه‌پسند، این خودزنی از این میزان نیز بیشتر می‌شود و زن داستان، نه در مقام قهرمان و نه در مقام قربانی، بلکه در شمایل یک کودن به تصویر کشیده می‌شود. فیلمساز برخلاف ۲ ساخته قبلی‌اش، زن داستان را از دهه ۴۰ انتخاب می‌کند و یک تلاش مذموم برای تغییر طبقه اجتماعی این فرد را به تصویر می‌کشد. طبیعی است که در اینجا، زن، خالی از قوه کنش‌گری است.

یک جورهایی پائین‌تر از فردی فاقدتصمیم و دهان‌بین ظاهر شده و در تصویر کاریکاتورمآبانه، تلاش دارد تا عقده‌های دوران جوانی‌اش را در تیپ و فرهنگ شخصیتی خود پیاده کند. در اینجا نیز کارگردان، در مقام مشاهده‌گر صرف ظاهر شده که نه به‌مانند هت‌تریک، بر مبنای یک داستان واقعی، مسیرش را انتخاب می‌کند بلکه خود به این داستان می‌رسد و ترجیح می‌دهد که با انتقال دوربین خود به شهرضا، فضایی سنتی را بر کلیت داستانی خود مستولی کند.

این مقارنه از قهرمانی کنش‌گر در جامعه‌ای پیشرو به زنی ساده در اجتماعی سنتی، حرکت واپس‌گرایانه‌ای است که در سینمای بیرقی مشاهده می‌شود. وقتی بیرقی، من را با آن مختصات به روی پرده فرستاد، یک سوال در ذهن بسیاری از دوستداران این سینما نقش بست که فیلم بعدی چنین کارگردانی، چه مسیر پیشرو و روبه‌جلویی خواهد بود اما دیدیم که کارگردان برای کار دوم خود، دست‌به‌دامن سوژه مستند شده و حالا در سومین تلاش خود نتوانسته نه بر مبنای انتزاع ذهنی و نه بر مبنای واقعیات موجود، داستانی دراماتیک و درگیرکننده را جلوی دوربین ببرد.

این تریلوژی زنانه، از سوی یکی از استعدادهای نوظهور سینما در دهه ۹۰ مطرح شد که اگر بیرقی، چنین توقعی را در مخاطبش شکل نمی‌داد، قطعا امروز نیز چنین انتظاری از وی نمی‌رفت. هم‌چنان‌که بسیارمهم بود که بیرقی پس از ساختن من، چه گامی را برمی‌دارد، حالا نیز بسیار تعیین‌کننده خواهد بود که این کارگردان جوان پس از این تریلوژی سترون، قصد دارد در چه مسیری به روایت‌گری دست زده و فعالیت کند. انتظارها همچنان از سهیل بیرقی، بالاست.

رسانه سینمای خانگی- روایت شانزده ساله از یک «حقیقت»

در حالی که کمتر از ۲ ماه به برگزاری هفدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» زمان مانده است، به بازخوانی برترین فیلم‌های دوره‌های گذشته این رویداد پرداخته‌ایم.

به گزارش خبرنگار مهر، جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» مهمترین محفل فعالان و علاقه‌مندان سینمای مستند در ایران است. این رویداد در حالی امسال به هفدهمین دوره خود می‌رسد که در ۱۶ دوره گذشته جایزه بهترین فیلم مستند مهم‌ترین جایزه این جشنواره بوده است.

کمتر از ۲ ماه تا آغاز هفدهمین دوره از جشنواره «سینماحقیقت» باقی مانده است. در هر دوره از جشنواره و در رقابت داغ مستندها، معمولاً یک فیلم در آیین اختتامیه تندیس بهترین فیلم را دریافت می‌کند، که این امر باعث شده برای دوستداران سینمای مستند، همیشه جایزه بهترین فیلم واجد ارزش ویژه ای باشد. بحث و تمرکز رسانه‌ای هم درباره بهترین مستند هر دوره، بیش از آثار دیگر است.

از این رو در گزارش پیش رو به معرفی بهترین مستندهایی که جشنواره «سینماحقیقت» در این ۱۶ دوره به علاقه‌مندان معرفی کرده است، می‌پردازیم.

عزیز؛ داستان حماسی یک زن پولادین

در شانزدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» جایزه بهترین فیلم مستند به مهدیه سادات محور جعفری برای تهیه‌کنندگی و کارگردانی «عزیز» تعلق گرفت.

مستند نیمه‌بلند «عزیز» روایت زندگی حماسی یک زن پولادین است که یکه و تنها با خانواده پرجمعیتش در خانه‌ای ساده در پاکدشت کرج زندگی می‌کند، او تلاش می‌کند خانواده‌اش را حفظ کند و در این مسیر، استوار و پرانگیزه است.

قلعه برقرار؛ داستان آبادانی در حاشیه کویر

در جشنواره پانزدهم جایزه بهترین فیلم مستند به فرشاد فداییان و الهه نوبخت برای تهیه‌کنندگی مستند «قلعه برقرار» رسید.

این مستند که فرشاد فداییان آن را ساخته است، داستان فردی به نام مرتضی را روایت می‌کرد که همه زندگی‌اش را در شهر می‌فروشد و در حاشیه کویر، قلعه‌ای قدیمی متصل به هکتارها زمینِ سال‌ها رها شده و کشت نشده و هزاران هکتار مرتع نیمه خشک برای چرای گله مختصری که دارد و یک رشته قنات مخروبه، می‌خرد. به تدریج، مرتضی به کمک همسر و گاه پسرانش، قنات مخروبه را احیا و زمین را برای کشت آماده می‌کند. او حالا سی سال است که همه زندگی‌اش را به مزرعه خودش منتقل کرده است.

جاهای خالی پر شود؛ چالش‌های طلاق والدین برای یک دختر

بهترین فیلم مستند چهاردهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» به مستند «جاهای خالی پر شود» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی عطیه زارع‌آرندی رسید.

این مستند برشی از زندگی دختر بچه‌ای ۱۰ ساله را نشان می‌دهد که پدر و مادرش جدا شده و هر کدام دوباره ازدواج کرده‌اند. به همین دلیل این دختر نزد پدربزرگ و مادربزرگ مادری‌اش زندگی می‌کند. با وجود محبت بی‌دریغ آنها، این دختر دچار وضعیتی پیچیده است که ناگزیر او را مجبور به انتخاب‌های دشوار می‌کند. او میان پدر، مادر و درگیری‌های اجتناب‌پذیر آنها معلق است.

گلوله باران؛ از آسمان باران می‌بارد و از زمین گلوله

نشان فیروزه بهترین فیلم مستند سیزدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» به مرتضی شعبانی تهیه کننده فیلم «گلوله‌باران» رسید. این فیلم مستند را مرتضی پایه شناس و حسین مومن ساخته‌اند که درباره ۲ فیلمبردار است که همراه با گروهی نظامی عازم خط درگیری می‌شوند.

در میانه راه یکی از فیلمبرداران توسط تک‌تیرانداز دشمن مجروح می‌شود. او نمی‌تواند به راه رفتن ادامه بدهد. ساعت‌ها به سختی می‌گذرد. وضعیت پیچیده‌تر می‌شود، از آسمان باران می‌بارد و از زمین گلوله. مرتضی پایه شناس، با «گلوله باران» مسیری تازه را در سینمایش آغاز کرد، مسیری که برای تعدادی از مستندسازان جذاب بود.

خانه‌ای برای تو؛ داستان جدال با سرطان

جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» در دوازدهمین دوره نشان فیروزه را به مهدی شامحمدی برای مستند «خانه‌ای برای تو» اهدا کرد.

این مستند که مهدی بخشی مقدم آن را ساخته است، داستان یک جوان ۳۰ ساله گیلانی به نام داوود است که کمتر از یک سال از ازدواجش می‌گذرد و در شغلش دچار ورشکستگی شده است. او همزمان متوجه می‌شود که به سرطان پیشرفته‌ای دچار شده و در این شرایط برای زندگی‌اش تصمیمات جدیدی می‌گیرد.

مهدی بخشی مقدم و مهدی شامحمدی در زمینه ساخت مستندهای اجتماعی، ترکیب موفقی هستند که در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» با «خونه مامان شکوه» حضور داشتند.

بانو قدس ایران؛ داستان زندگی همسر امام خمینی (ره)

در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس فیروزه بهترین فیلم به تهیه‌کننده فیلم «بانو قدس ایران» موسسه عروج فیلم تعلق گرفت. این مستند که مصطفی رزاق کریمی آن را ساخته است، روایتی منسجم و ماندگار را از زندگی و حیات خانم خدیجه ثقفی همسر فقید رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) را به نمایش می‌گذارد.

رونمایی از این مستند در یازدهمین دوره جشنواره بسیار مورد توجه قرار گرفت.

مصطفی رزاق کریمی سال گذشته ساخت مستندی درباره زندگی حجت الاسلام احمد خمینی را شروع کرد و احتمالاً با این فیلم در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد.

صفر تا سکو؛ داستان خواهران ووشوکار

در دوره دهم جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» نشان فیروزه بهترین فیلم به مهتاب کرامتی و طهورا ابوالقاسمی ۲ تهیه‌کننده فیلم «از صفر تا سکو» اهدا شد. مستندی که در اکران عمومی پس از جشنواره، بسیار موفق بود.

«صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی روایتگر زندگی خواهران منصوریان، ووشوکاران اهل سمیرم است که قهرمان جهان و ایران شدند. این مستند به بخش‌های مهمی از زندگی ورزشی و شخصی خواهران منصوریان از تمرین با امکانات کم و مشکلاتی که آنها در طی این مسیر داشتند، پرداخته است.

فصل هرس؛ داستان مدعی کشف داروی سرطان

نشان فیروزه نهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» به مهدی شامحمدی تهیه‌کننده فیلم «فصل هَرَس» تعلق گرفت.

این فیلم به کارگردانی لقمان خالدی ساخته شد و یکی از فیلم‌های مهم آن دوره از جشنواره «سینما حقیقت» بود. «فصل هرس» داستان فردی به نام قاسم تک دهقان را دنبال می‌کرد که مدعی است داروی سرطان را کشف کرده است اما او جهت اثبات ادعایش دچار چالش‌هایی می‌شود.

از ابرها در راهند تا حیات در رگ‌های سرد

جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» در دوره هشتم جایزه بهترین فیلم خود را به ۲ مستند اهدا کرد. در این دوره جایزه بهترین فیلم جشنواره به صورت مشترک به محمدعلی فارسی تهیه‌کننده مستند «ابرها در راهند» و فتح‌الله امیری تهیه‌کننده مستند «حیات در رگ‌های سرد» اهدا شد.

مستند «ابرها در راهند» را محمدعلی فارسی ساخته و داستان آن با ارایه تصاویر بکر و جذاب از تجمعات در اروپا، از اسلامی سخن می‌گوید که منشا آن، انقلاب اسلامی ایران است و پیام متفاوتی دارد.

مستند «حیات در رگ‌های سرد» به کارگردانی فتح‌الله امیری نیز به بررسی رفتارهای منحصر به‌فرد و رازهای زندگی خزندگان استان ایلام می‌پردازد. در این فیلم گونه‌های نادری چون افعی دم عنکبوتی برای اولین بار در جهان به نمایش در می‌آید.

خاطراتی برای تمام فصول؛ داستان درمان مجروحان شیمیایی در اتریش

هفتمین دوره از جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» جایزه بزرگ و نشان فیروزه خود را به مرتضی رزاق کریمی تهیه‌کننده مستند «خاطراتی برای تمام فصول» اهدا کرد.

این مستند که مصطفی رزاق کریمی آن را ساخته است ناگفته‌هایی از داستان درمان مجروحان شیمیایی ایرانی در کشور اتریش در دروان جنگ تحمیلی را به تصویر کشیده است. این مستند با توجه به خاطرات فیلمساز در مدت اقامتش در کشور اتریش و در کنار آلام جانبازان شیمیایی ایران ساخته شده است. آنهایی که «از کرخه تا راین» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا را دیده باشند، می‌توانند رد و نشانی از شخصیت‌های آن فیلم را در «خاطراتی برای تمام فصول» بیابند.

در این دوره از جشنواره، مستند «خان آخر» به کارگردانی گل‌اندام صفر تندیس بهترین مستند کوتاه، فیلم «لطفا بوق نزنید» ساخته رضا فرهمند تندیس بهترین فیلم مستند نیمه بلند و مستند «در پناه بلوط» ساخته مهدی نورمحمدی تندیس بهترین فیلم مستند بلند را به دست آوردند.

رودخانه لیان؛ داستان یک رود

در دوره ششم جشنواره «سینماحقیقت»، بهترین فیلم مستند کوتاه جشنواره به نوا رضوانی تهیه‌کننده مستند «ظغال» اهدا شد. همچنین تندیس بهترین فیلم مستند میان مدت جشنواره به محمد احسانی کیاسری تهیه‌کننده مستند «گنبد مینا» تعلق گرفت.

در دوره ششم این رویداد تندیس بهترین فیلم بلند جشنواره به مستند «رودخانه لیان» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی رامتین بالف رسید. داستان مستند «رودخانه لیان» درباره ۲ رودخانه مهم «حله» و «مند» است که وارد استان بوشهر می‌شوند و در نهایت به خلیج فارس می‌ریزند. در این مسیر زندگی حیات وحش، پوشش گیاهی، میراث طبیعی و تاریخی حاشیه این ۲ رود با روایتی متفاوت به تصویر کشیده شده است. این مستند سفری نیز به درون آب خواهد داشت و مخاطب خود را با موجودات آبزی این ۲ رود آشنا می‌کند. علاوه بر موجودات ساکن این رود و حاشیه آن، پرندگان مهاجر نیز در این مستند به تصویر کشیده شده‌اند.

خلیج فارس؛ داستان خلیج همیشه فارس

در دوره پنجم جشنواره «سینماحقیقت»، بهترین فیلم مستند کوتاه جشنواره به احمد بیوته تهیه‌کننده مستند «عروسی عشایر» به کارگردانی حسن قهرمانی اهدا شد. همچنین تندیس بهترین فیلم مستند میان مدت جشنواره به مهدی زمانپور کیاسری تهیه‌کننده و کارگردان مستند «مشتی اسماعیل» رسید.

تندیس بهترین فیلم مستند بلند جشنواره هم به اُرد عطارپور تهیه‌کننده و کارگردان مستند «خلیج‌فارس» اهدا شد. مستند «خلیج فارس» با ارایه اسناد مکتوب، صوتی و تصویری مختلف از مدارک ثبت شده تاریخی از اصالت نام خلیج فارس می‌گوید. در این فیلم اسناد مکتوب، صوتی و تصویری از کشورهای مختلف عربی مخاطب را جذب می‌کند.

از «صحرای زنده» تا «حقیقت گمشده»

در جشنواره چهارم تندیس بهترین فیلم مستند کوتاه به‌طور مشترک به «صحرای زنده» سیدحسین صافی و «زندگی زیباست» سیدعباس سجادی، بهترین فیلم مستند نیمه بلند به «آریو برزن» خسرو حیدری و جایزه بهترین فیلم مستند بلند نیز به «حقیقت گمشده» محمدعلی فارسی تعلق گرفت.

از «روز پایان» تا «جای خالی آقا یا خانم ب»

در سومین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» نیز نشان فیروزه بهترین فیلم مستند کوتاه به نرگس آبیار کارگردان «روز پایان»، نشان فیروزه بهترین فیلم مستند نیمه بلند به محسن رمضان زاده کارگردان فیلم «این خانه روشن است» و نشان فیروزه بهترین فیلم مستند بلند به فیما امامی و رضا دریانوش کارگردانان فیلم «جای خالی آقا یا خانم ب» اهدا شد.

از «میدان بی حصار» تا «تینار»

در دومین جشنواره «سینماحقیقت» هم بهترین فیلم مستند کوتاه به مهرداد زاهدیان برای فیلم «میدان بی‌حصار»، بهترین فیلم مستند نیمه‌بلند به محمدحسن دامن‌زن برای فیلم مستند «طرقه» و بهترین فیلم مستند بلند به مهدی منیری کارگردان فیلم مستند «تینار» اهدا شد.

از «سرزمین گمشده» تا «قدرت»

در اولین جشنواره بین‌المللی سینمای مستند ایران «سینماحقیقت» که مهر ماه ۱۳۸۶ برگزار شد، جایزه بهترین مستند بلند به وحید موسائیان برای مستند «سرزمین گمشده» و دلارام کارخیران برای مستند «کودک دیروز خیال» اهدا شد.

دیپلم افتخار بهترین مستند کوتاه به کیوان علی محمدی و امید بنکدار برای مستند «M.D.M.A» و پریوش نظریه برای مستند «نزدیک‌تر از نفس» و نشان فیروزه به مهرناز اسدی برای مستند «قدرت» اهدا شد.

رسانه سینمای خانگی- ضدقهرمان، زادۀ ذهن نویسنده ناامید است

علی شاه‌محمدی فیلمنامه‌نویس و مدرس دانشگاه در کارگاهی عنوان کرد که ضدقهرمان محصول ناامیدی نویسنده از انسان‌ها است.پ

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، سومین جلسه کارگاه «شخصیت‌پردازی در فیلمنامه» با حضور علی شاه‌محمدی فیلمنامه‌نویس و مدرس دانشگاه عصر روز گذشته ۱۵ آبان در موزه سینما برگزار شد.

علی شاه‌محمدی با بیان اینکه ضد قهرمان، شخصیت اصلی یا قهرمانی است که ویژگی‌های قهرمانانه ندارد، گفت: شخصیت قهرمان، فعال، شجاع، قوی، مقاوم و دایم به دنبال هدف است و در پایان لزومی ندارد که به هدف نهایی خود برسد اما حتی در صورت شکست در نبرد نهایی، واجد درک و معرفتی می‌شود که در آغاز فاقد آن بوده است. در مقابل، ضدقهرمان ویژگی قهرمانی ندارد. به عنوان مثال، شخصیت اصلی فیلم قهرمان اصغر فرهادی کاملاً در دسته ضدقهرمان قرار می‌گیرد.

وی ادامه داد: همچنین در سریال «هزار دستان» که به لحاظ روایی و تاکید خود مرحوم حاتمی شکل هزار و یک شبی دارد و شخصیت اصلی به معنای کلاسیک ندارد، مفتش ۶ انگشتی ضدقهرمانی قربانی شرایط و فقر دوران کودکی‌اش است. در مجموع می‌توان گفت ضدقهرمان محصول ناامیدی نویسنده از انسان‌ها است.

شاه‌محمدی بیان کرد: قهرمان از کسانی دفاع می‌کند که نمی‌توانند از خودشان دفاع کنند و در دوره مدرن گاه برای رسیدن به هدف، ارزش‌های قانونی جامعه را زیر سوال می‌برد. قهرمان‌ها نباید غیر قابل دسترس باشند و حتی اگر قهرمان فیلم یک قدیس باشد باید ویژگی‌های زمینی و انسانی داشته باشد.

وی با اشاره به شخصیت‌های بی‌گناه نیز گفت: این نوع شخصیت‌ها ساده‌دل هستند و معمولاً هر آن‌چه را که رخ می‌دهد، می‌پذیرند و همین پذیرش معمولاً موجب رستگاری آن‌ها می‌شود. در این گونه شخصیت‌پردازی، کاراکتر بچه/ بی‌گناه معمولاً به یک‌باره از زندگی متنعم به تنگناهای تنهایی و فقر و غریبگی می‌افتد.

شاه‌محمدی با بیان اینکه شخصیت‌های بچه، دلسوز، خوش باور، صمیمی و دارای چهره‌ای معصوم هستند، ادامه داد: این نوع افراد تحت هیچ شرایطی ویژگی مثبت اخلاقی‌شان را ترک نمی‌کنند و با دروغ، تزویر، دورویی نسبتی ندارند.

این فیلمنامه‌نویس درباره شخصیت جوکر نیز گفت: این نوع شخصیت‌ها همانند شخصیت‌های کمیک برای تفرج خلق شده‌اند اما هدفی فراتر دارند و در لفافه شوخی، انتقادات تند را مطرح می‌کنند و اغلب رفتارهای‌شان موجب خنده می‌شود. در این نوع شخصیت‌ها معمولاً انتقادهای اجتماعی به شدت به چشم می‌خورد و در عین حال رفتارشان موجب خنده نیز می‌شود.

وی ادامه داد: شخصیت‌های جوکر بدون هدف و برنامه زندگی می‌کنند درواقع کلبی مسلک هستند مثل، چاپلین، جری لوئیس و …باید توجه داشت که اگر شخصیت‌مان جوکر یا سیاه در نمایش ایرانی یا دلقک است باید در یک پلات مشخص شده قرار گیرند و بی‌هدف نباشند هر چند ظاهراً خودشان هدفی برای زندگی ندارند. این نوع شخصیت‌ها اغلب سرگرم‌کننده، شوخ‌طبع، دوست‌داشتنی و به طرز شگفت‌آوری روشنگر هستند و در عین حال معمولاً از طرف دیگران جدی گرفته نمی‌شوند. شخصیت‌های جوکر معمولاً از الفاظ خلاف عادت به راحتی استفاده می‌کنند و اغلب انتقادهای تند اجتماعی دارند.

شاه‌محمدی درباره شخصیت‌های عاشق در فیلمنامه نیز گفت: این نوع شخصیت‌ها با نیروی قلب و احساس‌شان فکر می‌کنند و بزرگ‌ترین هدف آن‌ها رسیدن به عشق‌شان است به همین منظور شاید گاهی رفتارشان و موقعیت‌شان موجب خنده دیگران شود. آن‌ها با شخصیت‌های حامی نیز هم‌پوشانی دارند.

وی نوع دیگری از شخصیت‌های کهن‌الگویی در فیلم‌نامه را جادوگر دانست و بیان کرد: این نوع شخصیت‌ها در هر ۲ جبهه خیر و شر وجود دارند و اگر از جادوی واقعی استفاده نکنند به قدری ماهر هستند که تقریباً قدرتشان فراطبیعی به نظر می‌رسند.

این فیلم‌نامه‌نویس ادامه داد: شخصیت‌های جادوگر در قطب منفی، به جای کمک، به دنبال قدرت و همواره به دنبال‌پیشرفت در سطوح مختلف جامعه هستند. آنها هم ایده‌ها و مفاهیم را درک می‌کنند و هم می‌توانند با تغییر چیزها، چیزهای جدید خلق کنند.

شاه‌محمدی با اشاره به شخصیت‌های یتیم در فیلمنامه‌ها نیز گفت: این نوع شخصیت‌ها به دلیل اینکه ضعیف هستند نیاز به حمایت دارند زیرا آسیب‌پذیر هستند به همین دلیل هم برای همه ما ارزشمندند مثال اولیور توئیست.

وی با بیان اینکه ما با شخصیت‌های یتیم به خوبی همذات‌پنداری می‌کنیم، افزود: در مجموع می‌توانند از نقاط قوت دیگر کهن الگوها استفاده کنند اما باید مراقب کاستی‌های آنها نیز باشند. این نوع شخصیت‌ها با افراد عامی و بی گناه همپوشانی دارند.

شاه‌محمدی مطرح کرد: این نوع شخصیت‌ها برای بقا و زنده ماندن تلاش کم نظیری دارند و به شدت همدلی‌برانگیز هستند. آنها برای برون رفت از دایره تنهایی و طردشدگی مصمم هستند. این نوع افراد به منابع، امکانات و آدم‌های مهم جامعه دسترسی ندارند و یاد می‌گیرند روی کسی حساب نکنند.

خروج از نسخه موبایل