رسانه سینمای خانگی- گارد افخمی این بار باز بود

 نشست رسانه‌ای فیلم سینمایی «صبح اعدام» تحت تاثیر پخش‌ بازی ایران و ژاپن در برج میلاد برگزار شد.

به گزاش سینمای خانگی از ایرنا، نشست فیلم سینمایی «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی عصر شنبه – ۱۴ بهمن ماه- در برج میلاد خانه چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.

در ابتدای این نشست افخمی گفت: اینجا جای گفتن مقدمه نیست و همه منتظر شروع فوتبال هستیم.

افخمی در پاسخ به هدر رفتن سوژه و صرف بودجه دولتی بیان کرد: حرف حساب جواب ندارد!

این فیلم‌نامه اقتباسی نبود

وی اظهار کرد: فیلم مستند داستانی است و می‌توانست اینچنین روایت شود پس ارائه نریشن به فیلم می‌خورد. فیلم به هیچ شکل دیگری قابل اجرا نبود. این اثر صد در صد منطبق بر واقعیت نیست ما یک سری دیالوگ‌ها اضافه کردیم. ما یک داستان نوشتیم.

وی درباره استفاده از موسیقی رمانتیک گفت: رمانتیک به معنای ملموس و خیال انگیز است و جنبه مرموز و آن دنیایی دارد و به لحظات این فیلم می‌خورد و ما استفاده کردیم.

افخمی درباره استفاده از اقتباس گفت: نصف فیلم‌هایی که ساختم فیلمنامه اقتباسی داشته اما این فیلمنامه اقتباسی نبوده است ما بر پایه یک گزارش روزنامه فیلمنامه نوشتیم.

در ادامه شیرمحمدی تهیه‌کننده این اثر مطرح کرد: درباره بخش تهیه بگویم من تجربه همکاری با آقای افخمی را قبلا داشتم. همزمان طراحی صحنه و لباس را انجام دادم و با توجه به سابقه و عقبه‌ای که داشتم اینبار با هم همکاری کردیم.

ارسطو خوش‌رزم بازیگر این اثر هم مطرح کرد: این اولین نقش جدی من در سینماست اما امسال بیستمین سال من است که بازیگری می‌کنم‌، این نقش سخت بود، چون وقتی داری نقش یک شخصیت واقعی مهم را بازی می‌کنی یک مسئولیت سنگین‌تری داری. با توجه به گذشت ۶۰ سال از واقعه، منابع کمتری در اختیار داشتیم. امیدوارم این نقش مورد قبول خانواده شهید قرار بگیرد.

هیچ بازیگر دیگری جز من نمی‌توانست نقش حاج اسماعیل اینگونه بازی کند

این بازیگر تاکید کرد: من معتقدم که نقش حاج اسماعیل را به‌گونه‌ای بازی کردم که هیچ بازیگر دیگری نمی‌توانست آن را بازی کند. در جشنواره‌ای که جناب سعید پورصمیمی و آقای نصیریان در آن حضور دارند، کاندید شدن هم برای من افتخار بسیاری بزرگی است.

محسن دارسنج مدیر چهره پردازی هم عنوان کرد: در فیلم زیاد تاکید بر این نبود که همه چیز صد در صد برابر با اصل باشد.

محسن علی اسدی فیلمبردار هم گفت: ما نمی‌گوییم کار من درجه یک است، اما سعی کردیم یک کار خوب ارائه بدهیم.

رسانه سینمای خانگی- بازی‌های خوب در یک فیلم ناخوب

علی شیرمحمدی تهیه کننده فیلم «صبح اعدام» با اشاره به حضور بازیگران کمتر شناخته شده در این فیلم سینمایی عنوان کرد که این هنرمندان در فیلم بازی‌های درخشانی دارند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز در سانس اول برج میلاد فیلم «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه کنندگی علی شیرمحمدی به نمایش درمی آید.

بهروز افخمی در سخنان کوتاهی به مهر درباره ایده اولیه این فیلم گفته بود که ایده اولیه از ساخت یک سریال درباره یکی از شخصیت‌ها بیرون آمده است و بعد در این سال ها تلاش کرده است که فیلمی درباره یک گزارش خبرنگار کیهان درباره تیرباران طیب حاج رضایی بسازد.

این کارگردان درباره اینکه چرا سراغ زندگی طیب حاج رضایی نرفته است، توضیح داد: آن فیلم دیگری می شد که بیوگرافی را شخصیت‌ها را در برمی گرفت ولی این فیلم به نود دقیقه پایانی زندگی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی می پردازد.

افخمی همیشه چهره‌ساز بوده است

همچنین علی شیرمحمدی تهیه کننده فیلم «صبح اعدام» در پاسخ به اینکه آیا اگر از بازیگران چهره استفاده می‌شد فیلم در گیشه می‌توانست موفقیت بیشتری کسب کنند به مهر بیان کرد: ابدا قایل نبودیم که حتماً از چهره ها استفاده کنیم تا فیلم بهتر دیده شود. گذشته آقای افخمی را هم ببینید متوجه می‌شوید که در فیلم های دیگر هم اینگونه بوده است.

وی اضافه کرد: او «عروس» تا «سن‌پطرزبورگ» او در کنار استفاده از حضور چهره ها، چهره ساز هم بوده است. «سن پترزبورگ» جزو اولین فیلم های محسن تنابنده بود اینجا هم ارسطو خوش رزم را داریم. البته آن فیلم ها داستانی بود و «صبح اعدام» فضایی مستندداستانی دارد و ما به ازاهای بیرونی را به تصویر می‌کشد از این رو آدم‌ها درباره شخصیت های این واقعه ذهنیت دارند به همین دلیل با این شخصیت ها هم ذات پنداری می کنند. پس باید مثل بازیگران درجه یکی که از آنها بهره گرفتیم سراغ کسانی می رفتیم که بتوان با آنها ارتباط گرفت اگر از بازیگر چهره استفاده می کردیم هرگز این اتفاق رخ نمی‌داد.

این تهیه کننده تصریح کرد: اما همین افراد هم بازی های درخشانی در این اثر داشتند. بهروز افخمی در اینکه از چنین بازیگرانی بازی بگیرد و در پرورش استعدادهای نهفته و به عرصه آوردنشان استاد است.

شیرمحمدی درباره مقطعی که از زندگی سوژه های فیلم به نمایش گذاشته می شود، بیان کرد: ما نود دقیقه پایانی زندگی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی را می بینیم که از زمان بردنشان برای اعدام تا دقیقه پایانی تیرباران به تصویر کشیده می شود.

وی که طراحی صحنه فیلم را هم بر عهده دارد درباره لوکیشن های کار بیان کرد: فیلم تک لوکیشن نیست و در چند لوکیشن می گذرد اما شاید بخش بیشتری از آن در زندان باشد.

تهیه کننده «صبح اعدام» درباره چالش های تولید این فیلم اظهار کرد: کارهای تاریخی عموما کار سختی است مخصوصا تاریخی که آدم ها هنوز در قید حیات هستند. وقتی درباره دهه ۶۰ و ۴۰ اثری می سازید آدم ها هنوز هستند و آن تاریخ را به یاد دارند و به لحاظ رعایت قواعد طراحی صحنه و لباس باید مراقبت کنید تا طراحی ها بتواند به حقیقت و واقعیت زمان خود تنه بزنند.

شیرمحمدی در پاسخ به اینکه با خانواده طیب حاج رضایی ارتباطی داشته اند یا خیر؟ توضیح داد: در زمان ساخت فیلم کسی را نتوانستیم پیدا کنیم و فرزند ایشان خارج از کشور بود اما ارتباطی با بستگان حاج اسماعیل رضایی برقرار کردیم و حتی خواهر یا دامادشان چند بار سر صحنه فیلم آمدند.

شیرمحمدی درباره فضای تولیدی این اثر که براساس یک گزارش بوده و فراتر نرفته اند، بیان کرد: قصه براساس گزارشی از روزنامه کیهان است که سال ها ذهن بهروز افخمی را درگیر کرده بود و به همین دلیل ما وارد زندگی خصوصی و شخصی این سوژه ها نشدیم و همان گزارش بستر اصلی قصه ما شد.

اهمیت یک برهه تاریخی

وی درباره اینکه تصویر کردن این گزارش چه جذابیتی برای افخمی دارد، عنوان کرد: به هر حال این برشی از تاریخ است و اجحافی که دستگاه پهلوی نسبت به سوژه ها داشته است برای آقای افخمی جذاب بود. تهمتی به عده ای زده می شد و بعد آنها اعدام می شدند؛ این ماجرا در ذات خود دراماتیک است.

شیرمحمدی در پاسخ به اینکه به نظرش افخمی در ساخت فیلم سیاسی موفق تر است یا طنز و درام بیان کرد: افخمی نشان داده است در همه ورژن های فیلمسازی و ژانرهای مختلف موفق است.

وی درباره انتقادها به برخی آثار وی اظهار کرد: خود من فقط یک فیلم افخمی را دوست نداشتم که فیلم «روباه» بود ولی خودش می گوید آن بهترین فیلمش است که من متوجهش نشده ام.

شیرمحمدی درباره اینکه رفتن افخمی به «هفت» با توجه به اینکه خودش در جشنواره فیلم دارد شائبه تبعیض به وجود می آورد یا خیر؟ بیان کرد: به هر حال ما هم فیلمی داریم که در کنار دیگر فیلم ها دیده می شود البته شاید هم آقای افخمی ما را به برنامه اش دعوت نکند. با این حال به نظرم منافاتی ندارد. او یک برنامه تخصصی سینمایی دارد و همه دوستانی که در فجر فیلم دارند دعوت می شوند. سوال خیلی ها هم است ولی من متوجهش نمی شوم. در عین حال این را هم بگویم هر حرفی هم در این تریبن ها زده شود به نفع فیلم نیست چون مردم خیلی باهوش هستند و اگر کسی تریبون داشته باشد هم نمی تواند بگوید بروید فیلم مرا ببینید یا اینکه بخواهد در این زمینه تاثیر بیشتری بگذارد.

این تهیه کننده در پایان درباره صحنه یا سکانسی که در فیلم تکان دهنده است، گفت: آن لحظه ای که این ۲ نفر تیرباران می شوند به نظرم صحنه تکان دهنده ای است به ویژه که حاج اسماعیل رضایی فرد عجیبی بود و وقتی درباره او و حتی حاج طیب می خوانید متوجه می شوید که خیلی به مردم خدمت کرده اند. حاج اسماعیل از کودکی بدون پدر بوده است و خرج خود و مادر و خانواده اش را داده است. او به بهترین شکل ممکن رشد کرد و اینقدر صالح بود که همه به او اعتماد می کردند. معروف هم بود که خیلی در تجارت خوش شانس است. صحنه تیرباران این ۲ عزیز به نظرم صحنه تکان دهنده فیلم است.

رسانه سینمای خانگی- در سومین روز فجر چه خواهد گذشت؟

سومین روز چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ۴ اثر «صبح اعدام»، «شه‌سوار»، «قلب رقه» و «صبحانه با زرافه‌ها» را به ترتیب در برنامه اکران دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از ژانرهای متنوع روز اول و دوم جشنواره چهل و دوم فیلم فجر شنبه ۱۴ بهمن همزمان با سومین روز این رویداد نیز این روند البته با تنوع کمتر ادامه دارد. دو اثر اکران امروز با موضوع دفاع مقدس و محور مقاومت و دو اثر کمدی است.

صبح اعدام

صبح اعدام به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه‌کنندگی علی شیرمحمدی تازه ترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی است

علاوه بر مسعود شریف، ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داود فتحعلی‌بیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازه‌ترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی می‌کنند.

«صبح اعدام» برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود.

 صبح اعدام

شه سوار

دومین اثر اکرانی امروز «شه سوار» ساخته حسین نمازی دومین فیلم کمدی اجتماعی او بعد از فیلم شادروان است.

در خلاصه داستان فیلم شه سوار آمده است: به‌ دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار بهم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.

مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدی‌فر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان برات‌پور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزت‌الله رمضانی‌فر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم شه سوار هستند.

این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است.

 شه سوار

قلب رقه

قلب رقه روایتی جدید از سینمای ایران درباره اتفاقات گروه‌های تروریستی در کشور سوریه به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور و تهیه کنندگی سعید پروینی است.

فیلم درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد. رقِه از شهرهای کشور سوریه و مرکز استان رقه است که در شمال شرقی سوریه و در ساحل فرات قرار دارد. Raqqa تقریباً ۴ سال (از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷) پایتخت داعش بوده است.

در فیلم قلب رقه شهرام حقیقت دوست، شادی مختاری، عبدالرضا نصاری، فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدرضا شریفی‌نیا، مصطفی ساسانی، عامر علی و مهدی شیخ عیسی به ایفای نقش می‌پردازند.

بخشی از لوکیشن‌های فیلم در شهرک دفاع مقدس و بخشی دیگر در خارج از ایران صورت گرفته است.

 قلب رقه

صبحانه با زرافه ها

صبحانه با زرافه‌ها اثری کمدی به کارگردانی سروش صحت و تهیه‌کنندگی سید مصطفی احمدی است.

این دومین ساختهٔ سینمایی صحت بعد از جهان با من برقص (۱۳۹۸) است و بهرام رادان، پژمان جمشیدی و هوتن شکیبا نقش‌های اصلی آن را ایفا می‌کنند.

صبحانه با زرافه‌ها البته یکی از پربازیگرترین فیلم‌های جشنواره فیلم فجر امسال است، این فیلم موفق شد تا بلیت‌های تمام سانس‌های ۱۱ روز نمایش مردمی خود را در عرض ۱۵ دقیقه به فروش برساند تا دومین ساخته سینمایی سروش صحت، تا پیش از شروع جشنواره به‌عنوان پرمخاطب‌ترین و پرفروش‌ترین فیلم‌ جشنواره امسال مطرح شود.

 صبحانه با زرافه

فیلم های امروز نیز به روال دو روز گذشته به ترتیب ساعت ۱۳، ۱۶، ۱۹ و ۲۲ اکران می شوند.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- «تمساح خونی» چند ستاره شد؟

 فیلم «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی، پنجمین فیلم اکران شده در جشنواره چهل‌ودوم فجر بود و با مجموع ۴۱.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۳ ستاره را برای خود ثبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، منتقدان سینما روزانه در نظرسنجی ایرنا به فیلم‌های اکران شده در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ستاره می‌دهند، هر کدام از منتقدان می‌توانند رضایت نسبی خود را از آثار سینمایی با تعداد ستاره‌ها از یک تا پنج مشخص کنند. این نظرسنجی هر روز در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) منتشر می‌شود.

ایرنا از منتقدان سینما، درباره فیلم تمساح خونی که پنجمین فیلم اکران شده در دومین روز جشنواره، جمعه – ۱۳ بهمن ۱۴۰۲- بود، نظرسنجی کرده است که از نظر تعداد ستاره‌های اعطا شده نتایج نشان می‌دهد این فیلم توانست در مجموع ۴۱.۵ ستاره را از چهارده منتقد سینما دریافت کند.

بر اساس حروف الفبا به ترتیب، سعید اسلام‌زاده، زهرا اردکانی، میلاد جلیل‌زاده، میکائیل دیانی، سیدعلی سیدان، محمدصابری، محمدصادق علیزاده، حمیدرضا قادری، محمد محمدی، زهرا محمودی، علیرضا مرادی، مازیار معاونی، احسان ناظم‌بکایی و مصطفی وثوق‌کیا در نظرسنجی فیلم تمساح خونی شرکت کردند.

در این نظرسنجی، یک منتقد یک ستاره و دو منتقد هر کدام ۲ ستاره و یک منتقد هم ۲.۵ ستاره ، پنج منتقد ۳ ستاره، دو منتقد هم ۳.۵ ستاره و سه منتقدان هم ۴ ستاره به فیلم تمساح خونی دادند، این در حالی است که هیچ‌کدام از منتقدان فیلم ساخته جواد عزتی را شایسته دریافت ۵ ستاره ندانستند.

 جواد عزتی و عباس جمشیدی‌فر در تمساح خونی

تمساح خونی که در ژانر کمدی به تهیه‌کنندگی کامران حجازی تولید شده در اکران مردمی جشنواره حدود ۶۴۰ میلیون تومان فروش داشته و در جدول رده بندی فروش بلیت ۱۱ روزه نمایش مردمی در رتبه دوم قرار گرفت.

این فیلم به کارگردانی جواد عزتی و نویسندگی پدرام افشار در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فجر رقابت می کند.

جواد عزتی، عباس جمشیدی‌فر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج، شبنم قربانی و با حضور جمشید جهانزاده، رامین پورایمان و کیومرث مرادی از جمله بازیگران تمساح خونی هستند.

در توصیف این فیلم سینمایی آمده‌است: «درسته که قانون جنگل نانوشته‌ است اما وقتش که برسه درنده‌ها تاوان پس میدن، گوزن‌ها جشن می‌گیرن…»

منتقدان به فیلم‌های روز اول چند ستاره دادند؟

فیلم دروغ‌های زیبا به کارگردانی مرتضی آتش‌زمزم، با مجموع ۱۸ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور با مجموع ۱۰.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۰.۹ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی با مجموع ۲۱.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم ظاهر به کارگردانی حسین عامری با مجموع ۱۷ ستاره از ۹ منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- یک جایزۀ آمریکایی برای «سونسوز»

ارگردان فیلم سینمایی «سونسوز» از کسب جایزه در جشنواره بین‌المللی نیویورک خبر داد. 

به گزارش سینمای خانگی، رضا جمالی در گفتگو با ایسنا با اعلام این خبر افزود: در دومین دوره جشنواره فیلم ایرانی در نیویورک که از ۲۵ تا ۳۰ ژانویه ۲۰۲۴ آمریکا برگزار شد، جایزه دستاورد هنری یا فنی به روستای بدون فرزند (سونسوز) به نویسنگی وکارگردانی رضا جمالی و تهیه کنندگی سلمان عباسی تعلق گرفت. 

وی ادامه داد: این فیلم دومین فیلم بلندی است که ساخته است و داستان روستایی کوچک است که در آنجا  فرزندی به دنیا نمی‌آید و شخصیت کاظم، فیلمساز پیری است که سعی دارد این موضوع حساس را به فیلم تبدیل کند و در مسیر ساخت فیلم با مشکلاتی روبرو می‌شود.

جمالی با اشاره به اینکه پخش بین‌الملل این فیلم بر عهده ایرماژ فیلم است، گفت: این فیلم قبلا نیز در جشنوارهای معتبر جهانی حضور داشته و جوایزی را دریافت کرده است.

جمالی درباره عوامل این فیلم هنری اضافه کرد: مجری طرح رضا جمالی، سرمایه گذاران رضا جمالی و سلمان عباسی، تهیه کننده سلمان عباسی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز امین راک، مدیر فیلمبرداری عبداله شکری، فیلمبردار محبوب شکرزاده، مدیر صدابرداری رضا حیدری، صدابردار امیرعباس علیرضایی، تدوین امیر اطمینان و هما ولیزاده، صداگذاری حسین قورچیان، طراح گریم رحیم پرواسی و رضا صاحبنظر، منشی صحنه مینا عباس زاده، عکاس وحید یوسفخانی و محسن بابازاده، اصلاح رنگ نیما دبیرزاده و بازیگران حمداله سلیمی، بهروز آلهوردی زاده، مریم مومن، ناصر محبی، صفت آهاری، محمد سیفی، سیامک شاگردی، احمد پروستان و ولایت خوبدل می باشد.

رسانه سینمای خانگی- «بی بدن»؛ یک فیلم برای چند پرونده

 نویسنده فیلم سینمایی «بی‌بدن» گفت: شائبه‌هایی مطرح شده بود که این فیلم عیناً از یک پرونده واقعی است، اما اینچنین نیست، عین فیلم قبلی من با نام «علفزار» از چند پرونده تشکیل شده است. 

به گزارش سایخاگی از ایر؛ فیلم سینمایی بی‌بدن کارگردانی مرتضی علیزاده سومین فیلم روز دوم جشنواره – جمعه ۱۳بهمن- اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور مرتضی علیزاده کارگردان، سید مصطفی احمدی تهیه کننده، کاظم دانشی نویسنده، حبیب خزایی فر موسیقی، مهدی صیاد چهره پرداز، مهدی سعدی تدوینگر، مهران ممدوح مدیرفیلمبرداری، امیر زاغری طراح صحنه و اصحاب رسانه در برج میلاد (خانه جشنواره) برگزار شد.

می‌خواستیم فیلم واقع‌گرا داشته باشیم / اصالت را بر روایت گذاشتیم

مرتضی علیزاده در این نشست گفت: خوشحالم که اولین فیلمم در چنین فضایی با استقبال شما مواجه شد. من بازخوردهایی که از مردم گرفتم همه هم‌ذات پندازی کردند و بازیگران هم خیلی برای این فیلم زحمت کشیدند. فیلم از سبک تصویربرداری تا میزانسن ها نشان می‌دهد ما می‌خواستیم یک فیلم واقع‌گرا داشته باشیم.

فیلم جواب خود را از این سالن و اکران‌های مردمی می‌گیرد و مردم می‌فهمند هیات انتخاب درست عمل کرده یا نه !وی مطرح کرد: ما دنبال وارد شدن به یک سری مسائل حاشیه‌ای نیستیم و فیلم قضاوت‌گر نیست، بلکه واقعیت را به تصویر می‌کشد. مسأله ما موضوع قصاص نبود، بیشتر یک روایت اجتماعی و یک مسأله اجتماعی داشتیم و سعی کردیم به روابط آدم‌ها بپردازیم. کار را ۲۳ آذر کلید زدیم و زمان برای تولید هم کم بود؛ در ۴۳ جلسه فیلمبرداری کردیم، همدلی گروه ما زیاد بود.

کارگردان بی بدن گفت: اصالت را از اول بر روایت گذاشته بودیم تا قصه‌ای تعریف کنیم که مخاطب جذب شود و به خاطر همین یک سری از بچه‌ها از مسایل فنی می‌زدند، تمام تلاش خود را کردیم تا حالا فیلم به اکران اینجا برسد.

وی افزود: به قول آقای دانشی (نویسنده)، فیلم جواب خود را از این سالن و اکران‌های مردمی می‌گیرد و مردم می‌فهمند هیات انتخاب درست عمل کرده یا نه.

نه جایزه‌ای خواستم نه چیزی / فیلم آبروداری ساختیم

کاظم دانشی اظهار داشت: واقعیت امر این است که بی‌بدن از چند پرونده تشکیل شده، از پرونده‌های این چنینی در قوه قضاییه زیاد است، البته شائبه‌هایی مطرح شده بود که عیناً از یک پرونده واقعی است، اما اینچنین نیست، عین فیلم قبلی من با نام علفزار از چند پرونده تشکیل شده است.

نویسنده بی بدن درباره نادیده گرفتن شدن فیلم در این جشنواره بیان کرد: سینمای اجتماعی به یک مرحله‌ای رسیده است که هرچه می‌خواهی بگویی یک جا به یک گیری می‌خوری. و وقتی اعتراض می کنی به یک آدم پرحاشیه تبدیل می‌شوی، همه دوستان اجتماعی این مسایل را دارند و این خیلی غم‌انگیز است، جیغ آدم را درمی‌آورند و بعد می‌گویند، چرا اعتراض می‌کنی.

دانشی گفت: من بچه این مملکتم، زحمت کشیده‌ام و برای زحمتم می‌جنگم، من برای فیلمم جنگیدم، برای مسایل سیاسی حرف نزدم چون شعورش را ندارم. من نه جایزه‌ای خواستم نه چیزی، ما با دبیر جشنواره صحبت کردیم و گفتیم اگر قبول می‌کنید کلید بزنیم، آنها گفتند کار را برسانید وجدان های خود را وسط بگذارید.

این فیلم انتخاب هیات انتخاب بوده است، من با عباسیان و آقای نیرومند هم حرف زده‌ام و آنها تایید کرده‌اند، بخشی از این مسایل به بگیر و ببندها ربط دارد، در این دعواها فیلم‌ بی بدن مثل اسمش قربانی شدوی افزود: فیلم‌هایی که سال گذشته در نوبت بوده، امسال با پرده سبز به نمایش درآمده، چطور فیلم ما ناقص بود؟ ما ادعا نداریم که بن هور ساخته‌ایم ولی فیلم تر و تمیز است.

دانشی گفت: اگر فیلم در بخش مسابقه بود الان همه رفقای بازیگر ما اینجا بودند، شاهد این مثال واکنش خانم الناز شاکردوست (بازیگر فیلم) بود، برای ما ایران و این مملکت مهم است ما گفتیم می‌خواهیم به جشنواره بیاییم و همه آمدند. از شما می‌خواهم قضاوت کنید آیا ما حق حضور در بخش سودای سیمرغ را داشتیم یا نه این را بینی و بین‌الله بگویید. که این بخش با تشویق مخاطبان مواجه شد.

وی بیان کرد: این فیلم انتخاب هیات انتخاب بوده است، من با عباسیان و آقای نیرومند هم حرف زده‌ام و آنها تایید کرده‌اند، بخشی از این مسایل به بگیر و ببندها ربط دارد، در این دعواها فیلم‌ بی بدن مثل اسمش قربانی شد.

وی گفت: من دغدغه خودم را نداشتم حتی گفتم بخش فیلمنامه را حذف کنید اما بگذارید در بخش مسابقه باشیم، ما فیلم آبروداری ساختیم، ما سانس جا به جا نکردیم. کارگروه قوه قضاییه پیش از فیلمبرداری فیلمنامه را خوانده‌اند و بعدش هم نسخه‌ای از فیلم را دیدند.

سکانس اعدام را با چهار چراغ گرفتیم

سیدمصطفی احمدی گفت: تا همین الان برای این فیلم دچار چالش هستیم، فیلم دیر پروانه ساخت گرفت. برای اخذ مجوز ساخت خیلی تلاش کردیم، ما در زندان رجایی‌شهر با حکم قوه قضاییه فیلمبرداری کردیم.

حبیب خزایی فر هم گفت: فیلم یک فیلم جنایی بود و سعی می‌کردیم جنایت در فیلم بگنجد.

مهران ممدوح مدیر فیلمبرداری هم بیان کرد: ما در نظر داشتیم فقط قصه دربیاید به خاطر همین دوربین حرکت خاصی ندارد. ما فقط سعی کردیم قصه روایت شود. از سکانس یک اعدام تا پایان همین موضوع را در نظر داشتیم. سکانس اعدام را با چهار چراغ گرفتیم. مجبور شدیم همه کارها را در کسری از زمان انجام دهیم تا فقط روایت کنیم.

رسانه سینمای خانگی- در نشست «پرواز ۱۷۵» چه گذشت؟

کارگردان فیلم «پرواز ۱۷۵» با بیان اینکه به اسم شعار واقعیت‌ها را انکار نکنیم، گفت: این فیلم برای افرادی است که بخشی از خود را در جنگ جا گذاشتند؛ اما واقعا از شهدا گفتن ترس ندارد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ فیلم سینمایی پرواز ۱۷۵ ساخته محمدحسین حقیقت، چهارمین و آخرین فیلم روز دوم جشنواره – جمعه ۱۳ بهمن – بود که اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور محمدحسین حقیقت کارگردان، سعید شرفی‌کیا تهیه کننده و بازیگران آن اتابک نادری، جعفر دهقان و رضا توکلی در خانه جشنواره در برج میلاد برگزار شد.

کار اول دفاع مقدس باشد سختی‌های خود را دارد

محمدحسین حقیقت کارگردان فیلم بیان کرد: طبیعتا کار اول در حوزه دفاع مقدس سختی‌های خود را دارد، تلاش کردیم از فضای مرسوم فاصله بگیریم و از افرادی که بخشی از خودشان را در جنگ جای گذاشتند، بپردازیم. ما با هر عقیده و آرمان و سلیقه ای باید یک نکته مشترکی داشته باشیم که برای همه قابل احترام باشد. واقعا از شهدا گفتن ترس ندارد.

حقیقت درباره الگوبرداری از یک نمایش گفت: من نمایشی را ندیدم و از جایی الگو گرفته نشده و داستانی بود که شکل گرفته است؛ به اسم شعار واقعیت ها را انکار نکنیم.

این کارگردان جوان گفت: همه داستان و زنجیرواره های داستان چیزی نبود که بخواهیم به جایی اشاره کنیم. این مفهوم مادرانه یک مفهوم کلی است، فیلمنامه یک روند ۲ ساله را طی کرده است و ما به جاهای مختلف سفر کردیم و خیلی از موارد را به عینه دیدیم.

فیلم با سرمایه شخصی ساخته شده است

وی تصریح کرد: بعضی از دوستان نسبت به این فیلم کم لطفی کردند و بیان کردند که مشخص است این فیلم مستقل نیست و به جایی وصل است. ولی این را اینجا می گویم که این کار بدون ریالی بودجه دولتی و با سرمایه شخصی ساخته شده است. این امر کاملا متداول است که ردیف های بودجه برای نهادهای مختلف وجود دارد که باید در فیلم‌سازی هزینه شود ولی اگر دغدغه ها درست بررسی نمی شود، باید آنها را بررسی کرد.

به آسایشگاه‌های جانبازان سر بزنید

اتابک نادری در این نشست گفت: خوشحالم که ادای دینی به شهدایی کردیم که حتی اسم آن‌ها سر کوچه‌ها نیست. کار دلی بود و ربطی به هیچ تکنیک و تجربه‌ای نداشت.

جعفر دهقان هم گفت: یک سری به آسایشگاه های جانبازان دفاع مقدس بزنید، تازه با مفهوم اینکه ما چرا به این افراد بدهکار هستیم آشنا و متوجه خواهید شد.

رضا توکلی نیز گفت: محمدحسین حقیقت کارگردان خلاقی است، پیشکسوتان عرصه هنر ما کمتر در این مدل کارها دیده می‌شوند. نکته اساسی من این است که چرا برای رابرت دنیرو ۸۰ ساله فیلمنامه می‌نویسند فیلم میسازند؟ نویسنده‌ها باید برای بزرگترهای سینمای ما بنویسند.

وی گفت: جای جمشید هاشم‌پور (بازیگر فیلم) اینجا خالی است. وقایع عجیب و غریبی درباره جنگ داریم که نتوانستیم هیچ‌کدام از آنها را به تصویر بکشیم. دستمریزاد به آقای حقیقت که با پول خود چنین فیلمی ساخته است؛ سینمای ما باید همه گونه فیلمی داشته باشد ولی این هزینه‌ها را به چه کسانی می‌دهند؟ چرا به باتجربه ها کار نمی‌دهند؟

بدون دکور در آبادان می‌توان فیلم جنگی ساخت

یاسین مسعودی بازیگر دیگر این فیلم گفت: قرار بود که یاسین یک رگه‌هایی از طنز داشته باشد؛ حتی بدون یک دکور در آبادان می‌توان فیلم جنگی ساخت، امیدوارم آبادی به آبادان بازگردد.

رضا انصارین سرپرست جلوه های بصری نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: درباره بخش فنی فیلم، نخ تسبیح فیلم را سعی کردیم به صورت جلوه های بصری آماده کنیم. در خدمت فیلم هر کجا که نیاز بود از این قابلیت استفاده کردیم.

سیدعلی زرآبادی مدیر تولید فیلم گفت: کار سختی بود و تعدد فضای فیلمبرداری داشت. محمدحسین حقیقت جوان ترین فیلمساز جشنواره است ولی انسان بسیار بزرگی است.

نگاهی گذرا به فیلم پرواز ۱۷۵

فیلم پرواز ۱۷۵ از آن دست آثاری است که نگاهی قدسی و فرازمینی به موضوع هشت سال دفاع مقدس دارد. این گونه فیلم‌ها به دلیل شاعرانگی خاصی که دارند مخاطبان ویژه خودش را دارند.

در خلاصه داستان فیلم پرواز ۱۷۵ آماده است: « کودکی جنوبی یک ماهی صید می‌کند. در داخل شکم این ماهی، انگشتری است که مشخص می‌شود به شهیدی مفقودالاثر تعلق دارد. در ادامه حوادثی رخ می‌دهد تا این انگشتر به دست مادر آن شهید که سال‌ها چشم‌به‌راه خبری از فرزندش است، برسد.»

در میان بازیگران معرفی شده برای این فیلم نام جمشید هاشم‌پور ستاره‌ سال‌های دور سینمای ایران که در دهه ۶۰ و ۷۰ آثار ماندگاری را بر پرده سینماها آورده بود یکی از نقش‌های اصلی را ایفا می‌کند. نام جعفر دهقان یکی از پایه ثابت‌های فیلم‌های دفاع مقدسی در کنار رضا توکلی، اسماعیل خلج و اتابک نادری و ثریا قاسمی در ترکیب بازیگران فیلم نشان می‌دهد با فیلمی طرف هستیم که بر مبنای ستاره‌های امروزی سینما شکل نگرفته است.

دیگر عوامل این فیلم عبارتند از؛ موسیقی: آریا عظیمی نژاد، تدوین: سیامک مهماندوست، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، طراح گریم: سیدجلال موسوی و عکاس:محسن بیده. این فیلم در تهران، اهواز ، آبادان و اروندکنار تولید شده است.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- «بی‌بدن»؛ یک اقتباس دردناک

«بی‌بدن» قصه قصاص نیست، اقتباسی به‌قاعده از یک سوژه دردناک و درباره خانواده است،مستقیم‌گویی غیرهنرمندانه‌ای در مورد تربیت فرزندان دارد؛ سیاه‌نمایی نمی‌کند، کنایه نمی‌زند، سفیدشویی هم نمی‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین ساخته مرتضی حسین‌علی‌زاده از یک سوژه جنجالی جنایی اجتماعی، کاری در خور و هم‌تناسب با جشنواره فیلم فجر از کار درآمده که می‌توان به خاطر تماشای آن به سینما رفت. اثری که در روز دوم جشنواره تحسین منتقدان و تمجید اصحاب رسانه را به دنبال داشت.

اقتباس قابل دفاع

بی‌بدن گویا اقتباس یا برداشتی آزاد است از ماجرای غزاله و آرمان که متأثرکننده‌ترین رخداد جنایی سال‌های اخیر است. دختر و پسری که بعد از یک کشاکش عاشقانه به مقتول و قاتل تبدیل می‌شوند، اما شواهد و سرنخ‌ها و به ویژه کنش‌ها و واکنش‌های پس از آن در فضای مجازی، ماجرا را به یک التهاب اجتماعی تبدیل کرد. به‌رغم آنکه در آثار اقتباسی، پیرنگ داستان، انسجام سازواره‌تر و چارچوب مستحکم‌تری نسبت به باقی آثار دارد، اقتباس‌های سینمایی تصنعی و بعضاً هجوآمیز از رخدادها و رویدادهای تاریخی و اجتماعی سال‌های اخیر، این تردید را در مخاطبان و منتقدان ایجاد کرده بود که شاید «بی‌بدن» نیز از کار درنیامده باشد؛ به ویژه با توجه به فیلم اولی بودن کارگردان. با این همه، «بی‌بدن» با مسما، هویت‌دار و قابل دفاع نشان داد، حتی اگر به نام نویسنده اثر یعنی کاظم دانشی که سال گذشته با فیلم سینمایی «علفزار» در جشنواره درخشید، توجه نکنیم.

ضرباهنگ و موسیقی در خدمت سوژه

در چند سال اخیر، توجه به موسیقی آثار سینمایی در نقد و بررسی فیلم‌ها تجسم بیشتری پیدا کرده است و از این روست که باید تصریح کرد موسیقی فیلم و ضرباهنگ ‌بی‌بدن در خدمت روایت این اثر است و اگرچه جاهایی از ریل اصلی خارج می‌شود، می‌توان ادعا کرد مضمون و محتوا را جلو می‌برد و سعی در پوشاندن ضعف‌های فیلم‌نامه ندارد. اثر بیش از نود دقیقه مشغول روایت است و برای مخاطب با آنکه سرانجام را می‌داند، کسالت و خستگی نمی‌آورد. سوژه نشان می‌دهد موضوعات جنایی کششی بیشتر از آنچه تصور می‌شود، جانمایه دارد و چه بسا باید حساب جداگانه‌ای روی آنها باز کرد. اگرچه برخی معتقدند التهاب کافی برای این اثر دراماتیک به اندازه واقعیتی که رخ داده، کشنده نبوده، تصریح به این نکته ضروری است که در مجموع اثری فراتر از یک کار خوب را شاهدیم.

بازی‌های خوب، بازیگردانی خوب‌تر

بی‌بدن بازیگران خوبی دارد و بازیگران نیز باورپذیر و واقعی ظاهر شده‌اند، اگرچه می‌توان در مورد بازی سروش صحت در نقش پدر دختر اما و اگرهایی وارد کرد و سؤالاتی پرسید. پژمان جمشیدی هم در ادامه فاصله معناداری که از بازی در نقش‌های کمدی داشته، در نقش پدر سروش، خوب ظاهر شده. با این حال، بار اصلی پیشبرد بازی بر دوش الناز شاکردوست و نوید پورفرج در نقش مادر ارغوان، دختر مقتول و بازپرس پرونده است.

پورفرج، بازپرس را یک انسان صاحب عاطفه که به کارش متعهد است، نشان داده و شاکردوست، مادری که اضطراب گم شدن دختر جوانش و بعد از آن، قتل دلخراش او، پیرش می‌کند، به خوبی بازی کرده. جانبداری‌های بازپرس که البته برآمده از احساس پدری است، برخی جاها از کار بیرون می‌زند و البته کارگردان نیز این نقیصه را به درستی مدیریت می‌کند و کوشش دارد نشان دهد مسئولان قضایی و انتظامی نیز با وجود جدیت و چه بسا سخت‌گیری در کار حساسی که دارند، انسانند.

اما گره‌هایی که زود باز می‌شوند

بی‌بدن قصه قصاص نیست، درباره خانواده است و سویه‌های آشکار و صریح و چه بسا باید گفت مستقیم‌گویی غیرهنرمندانه‌ای در مورد تربیت فرزندان دارد. سیاه‌نمایی نمی‌کند، به ماجرای اصلی وفادار است، کنایه نمی‌زند و از سوی دیگر، سفیدشویی هم نمی‌کند. اما نکته اینجاست که کارگردان خیلی زودتر از آنچه که باید، قصه را لو می‌دهد، هر چند پایان معلوم است.

به‌رغم همه کوشش‌های در خور تحسین کارگردان، از جایی به بعد، اثر توازن خود در ترسیم دو سوی ماجرا از دست می‌دهد و مخاطب اندک اندک به قصاص سروش، رضایت می‌دهد. ماجرا این نیست که او محق است یا خیر، ماجرا این است که تقصیر و گناه قاتل و پدرش در پنهان‌کاری ماجرای رخ داده برای ارغوان، باید در دقایق نهایی فیلم آشکار شود تا قدرت کشندگی سوژه را چندبرابر کند. با این همه، غیر از این مورد، گره‌های فیلم به درستی چیده شده و فیلم توانسته روایتی مناسب از ماجرای غزاله و آرمان ارائه دهد. فیلم از پنج ستاره، سه و نیم ستاره می‌گیرد اما برای کارگردان اولی فیلم، باید به صورت مستقل پنج ستاره کنار گذاشت.

رسانه سینمای خانگی- «دو روز دیرتر»؛ یک فیلم اجتماعی با کمی تفاوت

 دو روز دیرتر یک چالش اساسی است؛ هم برای سازندگانش که می‌خواهند موضوع فرزندآوری را در سینمای ایران با یک پوشش عفیفانه و قالب عمومی بیان کنند و هم برای سرمایه‌گذاران که چالش ورود به حوزه مسائل واقعی و مهم اجتماعی را آغاز کرده‌اند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای اجتماعی واژه‌ای که سالهاست شنیدن آن پدیده هایی چون سینمای نکبت و فلاکت سینمای جنوب شهر بی قانون سینمای فقر و درماندگی سینمای قتل و جنایت سینمای هرت آبادی با آدمهایی چهارچوب گریز و معتاد و بی رحم و بی قاعده و خارج از دایره انسانیت را به ذهن متبادر می‌کند.

کافی است در خصوص یک فیلم بشنویم که گونه سینمای اجتماعی دارد تا ته‌مایه تلخ اندیشیدن به درماندگی یک شخصیت را در پس ذهن همه ما زنده کند گویی یکی از رسالت‌های اصلی سینمای ایران دادن تصویر تلخ و کثیف از ایران است به نحوی که تمام قاعده‌های موجود و مطلق سینما هم پای این مسیر کج مستمر قربانی تلقی غالب جاری شده است.

فیلم‌هایی با پایان مایوس کننده !

به طور مثال در حوزه سینمای کودک و نوجوان اصل جاری در سینمای سراسر جهان شاید این باشد که سینمای کودک و نوجوان می تواند با درد و رنج و درماندگی و حادثه و در یک کلام تراژدی آغاز شود اما به هیچ وجه نمی تواند به تراژدی ختم شود چرا که نوجوان یعنی آینده یعنی تصویر زندگی و یعنی تلاش و از همه مهتر یعنی امید.

در حوزه اجتماعی قدر مسلم ساخت فیلم منوط به چند پیش شرط بدیهی و اساسی است که نخستین و شاید مهمترین آن هم شناخت نظام مسائل اصلی اجتماع استاین قاعده در فیلم های سال‌های دور مجید مجیدی و برخی فیلم‌سازان این عرصه نظیر حسین قناعت و فریدون نجفی به خوبی رعایت می‌شد، اما در سال‌های اخیر تحت تاثیر جریان غالب سینمای اجتماعی شاهد رسوخ قواعد مستمر نکبت و فلاکت در دژ سینمای نوجوان نیز هستیم و فیلم‌هایی با پایان مایوس کننده و نا امید در حال تولید است.

حال این که در حوزه اجتماعی قدر مسلم ساخت فیلم منوط به چند پیش شرط بدیهی و اساسی است که نخستین و شاید مهمترین آن هم شناخت نظام مسائل اصلی اجتماع است، نظام مسائلی که غالبا در سینمای اجتماعی ایران نه تنها مبتنی بر مطالعات جامعه شناختی نیست بلکه منحصر به تجربیات فردی فیلمساز و شاید اطرافیان آنها است.

بسیار تا بسیار شنیده‌ایم که فیلم‌ساز ژانر نکبت در مقابل پرسش از چرایی تولید اثرش یا با یک پرسش دیگر آن را پاسخ می‌دهد مبنی بر این که مگر این ماجرا رخ نداده و یا با یک خبر نیم بند از اطرافیانش که من آشنایی دارم که این ماجرا برای او رخ داده. سوال مهم و اصلی را پاسخ می دهد، بر این پایه می توان گفت آنچه که سینمای اجتماعی واقعی از آن محروم است چیزی نیست جز نبود مطالعه و شناخت.

اینکه سازوکار تحلیل و شناخت نظام مسائل اصلی اجتماعی ایران چیست در حوصله این خلاصه نمی گنجد، اما به هر تقدیر معیارهای کاملا مشخص مطالعاتی دانشگاهی وجود دارد که امور مبتلا به اجتماعی را احصا و نظام مند می کند تا بتوان برای برنامه ریزی های کلان از آن استفاده کرد.

خانواده ایرانی را چگونه تصویر کردند؟

اما متاسفانه سینمای ایران به خصوص در سال‌های اخیر چنان غرق در مغزهای کوچک زنگ زده و ابد و یک و عصبانی نیستم و مالاریا و لاتاری و لاک قرمز و تابستان داغ و… شده که هیچ احساس نیازی در قبال ارتباط با دانشگاه یا مراکز متولی این موضوع نظیر مرکز پژوهش‌های مجلس در ساخت آثار ناظر به اجتماع نمی بیند. تا آنجا که شخصیت های چندِش آورش از اریکه انسانیت چنان سقوط می کنند که در سینک ظرفشویی قضای حاجت می کنند و سیلی به گوش پدر خود می‌کوبند.

سینمایی که دیگر شخصیت های آن تبدیل به کلیشه‌های قابل حدث شده اند. پدرهای معتاد و بد خلق و واپس‌گرا و در یک کلام سربار، مادرهای مفلوک و بازنده و داغون، برادرهای سرکش و زیاده خواه و بی رحم و دست آخر دخترهای بازنده و درمانده و تحت ستم. این همه دارایی اجتماعی ایران در فیلم‌های موصوف به آثار اجتماعی است که چنان پرتکرار در سال‌های اخیر تکرار شده که همه ما باورمان شده چیزی غیر از این نمی توان در حوزه اجتماع ایرانی تصور کرد.

پدر ایرانی مگر می تواند نمایانگر قدرت و صلابتی باشد که فرزندان به او پشت گرم باشند و به او تکیه کنند؛ مادر ایرانی کجا و دامن پرورش دهنده صبوری که صد مستحکم تمام مشکلات موجود است و همیشه در مواجهه با او می توان آرامش را تجربه کرد؛ پسر ایرانی هرگز از نظر سینمای ایران نمی توان عزم ساختن سرزمین را داشته باشد و همواره داستان او موضوع رفتن است و گریختن از این سرزمین دوست نداشتنی؛ و خواهر سرزمین ایران هرگز نماد عاطفه و مهر در سینمای ایران نمی تواند باشد.

شاید به همین دلیل باشد که اگر از پس سالها اثری پیدا شود که ناظر به مساله درست اجتماعی و پشت گرم به مطالعات دانشگاهی است. و تلاش کند مساله اول اجتماعی کشور را خطاب به جامعه مخاطب اصلی خود و به زبان او بیان کند برای مخاطب عادت کرده به سینمای فلاکت قدری دیر هضم به نظر می رسد.

و اما دو روز دیرتر

فیلم سینمایی دو روز دیرتر گذشته از ساختار و تکنیک و مسائل فنی به حسب مضمون و لحن بیان فیلم امروز است و می تواند ممتاز محسوب شود. چرا که هم در انتخاب موضوع یعنی مساله بسیار مهم فرزندآوری و هم در لحن یعنی بیان شیرین برای مخاطب جوان درست عمل کرده و حرف خود را می زند.

این یک واقعیت جاری است که ایران در حال فرو رفتن در سیاه چاله جمعیتی عظیمی است که می تواند بزرگترین چالش قرنهای این سرزمین کهن باشداین یک واقعیت جاری است که ایران در حال فرو رفتن در سیاه چاله جمعیتی عظیمی است که می تواند بزرگترین چالش قرنهای این سرزمین کهن باشد. این واقعیت روزگار ماست که چالش جمعیت در همه ارکان اجتماعی از خدمات عمومی پزشکی گرفته تا پیشرفت اقتصادی و قدرت نظامی را می تواند تحت تاثیر قرار دهد.

و این واقعیت تلخ فرهنگی است که آرام آرام صلابت پدرانه در حال افول و عاطفه مادرانه در حال ولخرجی در عرصه های بی ربطی همچون حیوانات خانگی و امثال آن است و اگر مدیران فرهنگی دست روی دست گذاشته و نظاره گر این فاجعه عظیم باشند دیر نخواهد بود که تعداد داروخانه ها از تعداد خواربار فروشی ها و تعداد مراکز فروش غذای حیوانات از نانوایی ها و تعداد مراکز درمانی سالمندان از مهد کودک‌ها بیشتر شده و کهن مرز و بوم ایران در کهولت ناشی از بی عملی فرهنگی مسئولان خود گرفتار خواهد شد.

دو روز دیرتر یک چالش اساسی است؛ هم برای سازندگانش که می‌خواهند موضوع فرزندآوری را در سینمای ایران با یک پوشش عفیفانه و قالب عمومی بیان کند و هم برای سرمایه گذاران که چالش ورود به حوزه مسائل واقعی و مهم اجتماعی را آغاز کرده اند.

چرا به فارابی انتقاد می کنند؟

شاید اگر به جای دو روز دیرتر ، فارابی روی یک فیلم اجتماعی سیاه سرمایه گذاری می کرد و روایت فتح روی درماندگی نئورئالیستی بعد از جنگ یک اثر خسته کننده خلق می کرد و یا اگر حوزه هنری یک کار ناظر به حوزه سلوک و بی ربط به وضعیت روانی امروز اجتماعی را در سرلوحه کار خود قرار می داد، احتمالا هیچ یک از نقدهای منفی موجود در اتمسفر امروز سینمای ایران متوجه این نهادها نبود.

جای تعجب است که برخی دوستان نویسنده و منتقد بدون توجه به کارکرد این اثر آن را بی پروا و بی پرده تلقی می کنند در حالی که سینما همان جایی است که اتقاقا می توان درجه بندی سنی داشته باشد. سینما همان جایی است که می تواند مخاطب خاص را برای بیان حرف‌های خود در نظر بگیرد. سینما همان جایی است که اغلب مخاطبانش در طبقه سنی بین بیست تا سی سال هستند یعنی درست سنین باروری فرزند آوری و گروه هدف مخاطب همین فیلم.

و سینما همان جایی است که با تاثیر گذاری حسی عاطفی می تواند زمینه را برای پذیرش موضوعاتش فراهم کند تنها شرط این موضوع همان است که به زبان مخاطبش با او وارد مخاطبه شود. در غیر این صورت مخاطب بی رحم سینما عقد اخوت با هیچ اثری نبسته و در قبال بهایی که برای بلیت پرداخت می‌کند انتظار تماشای اثری دارد که استاندادهای لازم معنایی و زبان بیان روان و بی پروایی داشته باشد.

رسانه سینمای خانگی- این یک شاعرانگی در دل جنگ است

کارگردان فیلم سینمایی «ظاهر» عنوان کرد که این فیلم یک ملودرام در بستر جنگ است.

به گزارش سینمای خانگی، حسین عامری کارگردان فیلم سینمایی «ظاهر» از آثار راه‌یافته به چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا، درباره این اثر توضیح داد: این فیلم یک ملودرام در بستر جنگ است که فضایی شاعرانه و اجتماعی هم دارد. داستان فیلم در شمال اتفاق می‌افتد و فیلمنامه آن هم اورجینال و غیراقتباسی محسوب می‌شود. ما در این فیلم جنگ را نمی‌بینیم و بیشتر شاهد روایت داستانی ساده با تمی عاشقانه هستیم.

این کارگردان درباره همکاری با کانون پرورش فکری برای ساخت اولین فیلم خود در مقام کارگردان هم گفت: زمانی که ما وارد فرآیند تولید این فیلم شدیم، ارتباط با کانون شکل گرفت. وقتی مسئولان کانون کیفیت کار و اجرای آن را دیدند، موردپسندشان قرار گرفت و پذیرفتند به‌عنوان حامی در کنار این پروژه باشند.

وی درباره گروه سنی مخاطبان این فیلم هم گفت: استاندارد سنی در دنیا اینگونه است که افراد تا پیش از سن ۱۸ سالگی نوجوان محسوب می‌شوند و براساس همین معیار می‌توان درباره تاثیرگذاری هر فیلمی روی گروه‌های سنی مختلف صحبت کرد. بعضی فیلم‌ها در زمینه ایجاد نگاه به زندگی و الگوسازی، می‌توانند برای گروه‌های سنی نوجوان و جوان، راه‌گشا باشند. فکر می‌کنم با توجه به تغییر سطح ذهنی کودکان و نوجوانان امروز نسبت به نسل‌های قبل، فیلم «ظاهر» هم می‌تواند با گروه سنی نوجوان و جوان ارتباط برقرار کند.

عامری که اولین فیلم خود را در سکوت کامل خبری ساخته است، درباره این تجربه گفت: این فیلم، اولین تجربه کارگردانی من نیست چراکه سال‌ها در زمینه فیلم کوتاه فعالیت داشته‌ام و حتی تله‌فیلم و سریال هم ساخته‌ام اما وقتی اثر یک کارگردان در ویترین معتبری مانند جشنواره فجر قرار می‌گیرد، بیشتر شناخته می‌شود و افراد در کانون توجه قرار می‌گیرند. حتی شاید برای برخی سوال شود که این کارگردان دیگر از کجا آمد؟!

امروز فیلمسازی به معنای واقعی سخت شده است و حتی کارگردانان باسابقه هم با دشواری‌هایی برای ساخت فیلم مواجه هستندوی افزود: من در دانشکده سینماتئاتر و دانشگاه صداوسیما تحصیل کرده‌ام و بعد از سال‌ها تجربه در زمینه فیلم‌سازی توانستم این فیلم بلند را کارگردانی کنم. «ظاهر» در واقع اولین تجربه من با معیار «سینمای بلند» است و تلاشم را هم کردم که در چارچوب‌های استاندارد درست‌تری به سرانجام برسد. امروز فیلمسازی به معنای واقعی سخت شده است و حتی کارگردانان باسابقه هم با دشواری‌هایی برای ساخت فیلم مواجه هستند.

این کارگردان ادامه داد: شما برای ساخت یک فیلم در مرحله اول نیازمند تامین مالی هستید. خاطرم هست اولین فیلمی که می‌خواستم برای تلویزیون بسازم، از من نمونه‌کار بلند می‌خواستند و حتی آنجا هم مجبور شدم با پول شخصی‌ام کار را کلید بزنم تا ثابت کنم می‌توانم فیلم بسازم. اعتماد به‌راحتی اتفاق نمی‌افتد. وقتی پای بخش خصوصی در میان باشد، مسائل سخت‌تر و پیچیده‌تر هم می‌شود.

عامری تاکید کرد: در چنین شرایطی، مهمترین نکته، اعتمادبه‌نفس خود فیلمساز است. فیلمساز باید خودش اعتمادبه‌نفس لازم برای ورود به میدان را پیدا کرده و فیلمش را به سرانجام برساند. یکی از مهمترین مولفه‌های هنر این است که از ابتدا هیچ تضمینی وجود ندارد که شما بتوانید اثری فوق‌العاده خلق کنید. در فیلمسازی هم همین است و شاید حتی بعد از یک موفقیت، فیلم بعدی‌تان تبدیل به اثری ضعیف و بد شود. به همین دلیل معتقدم یک فیلمساز، در تمام طول فعالیت حرفه‌ای‌اش همواره مانند یک کارگردان فیلم‌اولی است. با توجه به تجارب قبلی، تنها درصد اعتماد دیگران بیشتر می‌شود. حتی اگر یک فیلمساز حرفه‌ای، یک اثرش شکست بخورد، بعد از آن شاید تا سال‌ها به‌سختی می‌تواند کار تازه‌ای را آغاز بکند.

نباید از منظر داوری شدن یا نشدن بخش‌های فنی، حضور یک فیلم در بخش «نگاه نو» را تحلیل کرد، بلکه اصل اتفاق، دیده شدن بهتر فیلم‌هاستکارگردان «ظاهر» درباره حضور این فیلم در بخش «نگاه نو» هم گفت: معتقدم در هر شرایطی وقتی کلیت یک فیلم دیده شود، قطعا همه عناصر دخیل در آن هم دیده می‌شوند. شاید فیلمبرداری، در یک پروژه کارگردان فیلم‌اولی کار کرده باشد و بداند که قرار نیست در بخش «نگاه نو» کارش داوری شود، اما قطعا در نگاه آن‌هایی که فیلم را می‌بینند، تاثیر هنر او به یاد می‌ماند. اتفاقا از آنجایی که کارگردانان فیلم‌اولی همواره در این سال‌ها شگفتی‌ساز بوده‌اند، بخش «نگاه نو» یکی از بخش‌های جذاب جشنواره محسوب می‌شود.

وی در پایان مطرح کرد: دیگر نباید از منظر داوری شدن یا نشدن بخش‌های فنی، حضور یک فیلم در بخش «نگاه نو» را تحلیل کرد، بلکه اصل اتفاق، دیده شدن بهتر فیلم‌هاست. همین که فیلم «ظاهر» توانسته است وارد جشنواره فیلم فجر به‌عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور شود، مهمترین اتفاقی است که برای این فیلم می‌توانست بیفتد. در هر فرآیند داوری هم بالاخره یک فیلم جایزه می‌گیرد و این اتفاق به معنای آن نیست که دیگر فیلم‌هایی که جایزه نگرفته‌اند، سطح کیفی پایین‌تری داشته‌اند. نگاه و سلیقه داوران هم در کنار متغیرهای دیگر در این زمینه تاثیرگذار است. یک فیلم خوب، حتی بدون جایزه و سیمرغ هم دیده می‌شود.

خروج از نسخه موبایل