رسانه سینمای خانگی- سینمای دفاع مقدس هنوز جان دارد

فیلم سینمایی «مجنون» با محوریت زندگی شهید زین‌الدین در حالی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد که پیش از این آثاری درباره فرماندهان بزرگ جنگ در ویترین این رویداد رونمایی شده بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، آژیر قرمز، صفیر گلوله‌ها، زندگی زیر سایه جنگ، ترس، التهاب، دلهره، همه و همه تنها عناوین کوتاهی از توصیف حال و هوای دهه ۶۰ است، این ترکیب‌سازی‌ها را می‌توان همچنان امتداد داد و به فهرست بلندبالایی از آنها رسید؛ ویژگی‌هایی که حالا به یک خاطره جمعی تبدیل شده‌اند. خاطراتی که البته خوش نیستند و هنوز هم که هنوز است می‌توان آثار و تبعاتش را در زندگی بخشی از مردم مشاهده کرد، آنجایی که هنوز مادران چشم انتظار فرزندان هستند، آنجایی که هنوز هر چند وقت یک‌بار شهر آکنده از نشانه‌های پیکرهای بی‌نشان می‌شود، آنجایی که هنوز سینه‌ها زخمی است از رنج‌هایش، از آلامش و حتی از یادآوری‌اش.

سینمای ایران البته در طول چهار دهه پس از انقلاب همواره سهمی چشمگیر در ثبت و مخابره این تصاویر داشته است، اگر در هر زمینه دیگری هم بخواهند آماج انتقادش قرار دهند و بگویند کمیتش می‌لنگیده اینجا اما همان خاکریزی است که پا پس نکشیده است، می‌شود صفحات تاریخ را ورق به وق مرور کرد و دید در هر برهه‌ای گرچه گاهی کمرنگ اما همواره پرچمش در اهتزاز بوده است. «دفاع مقدس» حالا عنوان بومی‌ترین ژانر سینمای ایران را با خود به یدک می‌کشد که از همان روزهای آغاز جنگ، سینماگران عازم جبهه‌های جنگ شدند تا چه در قالب فیلم مستند و چه در قالب فیلم داستانی، قصه‌هایی از جهاد رزمندگان و زندگی پرتلاطم و پر تشویش مردم را به تصویر بکشند و حالا استفاده از ویلچر به جای ریل تراولینگ برای فیلمبرداری یکی از خاطرات آن دوره است.

دهه ۶۰ و ۷۰ را به دلیل قرابت زندگی مردم با سایه جنگ می‌توان از درخشان‌ترین روزهای سینمای دفاع مقدس توصیف کرد؛ آثاری که هم از منظر تعداد مخاطب و هم از منظر فروش از موفق‌ترین فیلم‌ها به شمار می‌رفتند به‌طوری‌که حالا در این بازار پرفروغ فیلم‌های کمدی به آمارشان استناد می‌شود و هر فیلمسازی در سودای سبقت گرفتن از محصولات تصویری آن روزگاران است، آرزویی که البته تاکنون دست‌نیافتنی بوده است. در دهه هشتاد اما با فاصله گرفتن از روزهای جنگی و ظهور معضلات اجتماعی تازه، شعله شمع سینمای دفاع مقدس هم به خاموشی گرایید، عمده محصولات این دهه با یک آفت جدی رو به رو بود، فیلم‌هایی که تولید می‌شدند اساسا مخاطبانی را با خود همراه نمی‌کردند، شکست‌های پی‌درپی‌اش در گیشه باعث شد تا عده‌ای در تحلیل‌ها عنوان کنند تاریخ انقضای قصه‌های جنگی به سر آمده است در دهه ۹۰ اما با ظهور نظام‌های پشتیبانی‌کننده جدید و البته فیلمسازان تازه‌نفس، این سینما جانی دوباره گرفت، سازمان سینمایی اوج یکی از همین بازوهای اجرایی بود که توانست فرصتی تازه برای احیایش فراهم کند. حالا به بهانه حضور فیلم سینمایی مجنون با محوریت شهید زین‌الدین در ویترین چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر به مرور بیش از یک دهه فعالیت این سازمان در حوزه سینمای دفاع مقدس پرداخته‌ایم.

ایستاده در غبار/ محمدحسین مهدویان

این روزها مشغول تصویربرداری دنباله سریالش برای شبکه نمایش خانگی است، کارگردانی که گرچه این روزها منتقدان بسیاری به خود می‌بیند اما در چند نوبت در زمان اکران فیلم‌هایش مخاطبان و منتقدان را میخکوب می‌کرد تا هر بار با تولید اثری تازه شاخک‌ها برای تماشایشان تیز و کنجکاوی‌ها برانگیخته شود. فیلمسازی که گرچه جوان است اما هم فیلم پرمخاطب در کارنامه‌اش دارد هم فیلم توقیفی، سینماگری که گاه زبان به گله گشوده و گفته نه «این وری‌ها پای کارش ایستاده‌اند نه آن وری‌ها» که با این حال از او به عنوان یک استعداد مسلم یاد می‌کردند. از محمدحسین مهدویان می‌گویم. او اولین گامش در سینمای حرفه‌ای را اتفاقا با یک فیلم دفاع مقدسی برداشت؛ «ایستاده در غبار»، فیلمی که به جهت سبک تازه‌ فیلمسازی‌اش در آن دوره از جشنواره با بازخوردهای دوگانه‌ای مواجه شد؛ عده‌ای آن را جریانی تازه و حیرت‌انگیز در سینمای ایران معرفی می‌کردند و عده‌ای فیلمی وامانده که میان «مستند» و «داستانی» در نوسان است. محمدحسین مهدویان «ایستاده در غبار» را در سال ۹۴ تولید کرد، فیلمی که اولین تجربه سینمای ایران در سبک داکیو درام بود و همین موضوع باعث می‌شد عده‌ای از تماشاگران به دلیل ناآشنایی از این سبک از آن فاصله بگیرند. با این حال این فیلم آغازگر مسیر تازه فیلمسازی دفاع مقدس بود.

 «ایستاده در غبار» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد



«ایستاده در غبار» را احتمالا با آن تصویر جادویی از سربازی بی‌سیم به دست به یاد بیاورید که در خاک‌ریز سر به پایین انداخته و بی‌سیم را رو به بالا گرفته است؛ فیلمی که روایتی از زندگی احمد متوسلیان ارائه می‌کرد و کودکی تا ربایش او را به تصویر می‌کشید.

تنگه ابوقریب/ بهرام توکلی

حالا پنج سالی می‌شود که از سینما فاصله گرفته است. کارگردانی که تجربه‌های متاخرش در شبکه نمایش خانگی بی‌آن‌که مخاطبان چندانی را جذب کنند به کناری رفتند تا نامش بیش از پیش فراموش شود. کارگردانی که سهمی در ثبت چهره‌های ملی در قاب سینما دارد اما به نظر می‌رسد به دوری خودخواسته‌ای از سینما تن داده، او بهرام توکلی است.

مخاطبان پیگیر سینما احتمالا او را بیشتر به واسطه ساخت «پرسه در مه» یا «اینجا بدون من» بشناسند او اما یک سطر از سینمای دفاع مقدس را هم از آن خود کرده است، همان جایی که تنگه ابوقریب را ساخت. سال ۹۶ را دوستداران سینما به یاد دارند، تنها انتشار یک خط خبر از همکاری اوج با بهرام توکلی کافی بود تا موجی از تعجبات جاری شود. پیوندی که دوسویه بود و از آغاز خط و ربط تازه همکاری‌های این نهاد خبر می‌داد. فیلم در جشنواره رونمایی شد و با آنکه دستاوردی در حوزه فنی فیلم‌های سینمایی به شمار می‌رفت و هرچند پنج سیمرغ این رویداد را به خود اختصاص داد اما با نقدهایی جدی مواجه شد، سر انجام هم در اکران عمومی با یاس مخاطبان رو به رو شد.

این فیلم روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در برابر لشکرکشی رژیم بعث برای عبور از تنگه استراتژیک ابوقُرَیب و حمله به فَکّه و شرهانی در روزهای پایانیِ جنگ.

۲۳ نفر/ مهدی جعفری

مهدی جعفری از علاقه‌مندان به سینمای دفاع مقدس است، همین چند سال پیش بود که فیلمش با نام «یدو» در همین رویداد در بخش جوایز خوش درخشید و بدون آنکه به اکران سینمایی دربیاید از تلویزیون پخش شد تا بار دیگر این واقعیت را عیان کند که میان نظرات هیات داوران و نظرات توده مردم فاصله‌ها بسیار است! یک سال بعد از تولید «تنگه ابوقریب»، مهدی جعفری «۲۳ نفر» را ساخت. اگر برنامه‌های تلویزیونی ابتدای دهه ۹۰ را مرور کنید

 «۲۳ نفر» اقتباسی از کتاب «آن ۲۳ نفر» بود

احتمالا حضور چند مرد میانسال را به یاد بیاورید که در زمان جنگ تحمیلی و در حالی که نوجوانی از سن ۱۳ تا ۱۷ سال بودند به اسارت رژیم بعث عراق درآمده بودند، مردانی که سوژه کتاب «آن ۲۳ نفر» بودند و بعدها همین سوژه اقتباس و دستمایه ساخت «۲۳ نفر» شد؛ اثری که در نظرسنجی جشنواره‌ای ششمین فیلم برتر از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر، شد و توانست سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی را دریافت کند.

آبادان یازده ۶۰/ مهرداد خوشبخت

مهرداد خوشبخت این روزها فیلم سینمایی «پالایشگاه» را روی پرده دارد. فیلمی که گرچه حالا یک شکست سخت برای نهاد پشتیبانی‌کننده‌اش یعنی فارابی به شمار می‌آید اما از همان زمان تولید هر بار حاشیه‌هایش آن را بر صدر اخبار می‌نشاند. کار تا جایی پیش رفت که در جشنواره سال گذشته خوشبخت آن را به دلیل آماده نبودن بخش‌های فنی، یک فیلم مزخرف توصیف کرد که قابل دفاع نیست، قصه «پالایشگاه» اما از دل ساخت «آبادان یازده ۶۰» متولد شد. فیلمی که وجهی رسانه‌ای داشت و بر اهمیت رادیو و البته رسانه در زمان جنگ و در پیشگیری از سقوط آبادان تاکید می‌کرد. «آبادان یازده ۶۰»‌ در سال ۹۸ با اقتباس از «فرکانس ۱۱۶۰» نوشته فضل‌الله صابری ساخته شد، خوشبخت در توصیفش عنوان می‌کرد این فیلم برگرفته از اتفاقات واقعی در روزهای جنگ‌زده آبادان است که اتفاقا توانسته اهالی آن منطقه را با خود همراه کند.

منصور/ سیاوش سرمدی

منصور ستاری را فرمانده ایده‌های بزرگ می‌نامند، خلاقیت‌هایی که برای حفظ توان هوایی ایران در دوران جنگ تحمیلی به کار می‌برد باعث ایجاد شبکه‌ای منسجم و هماهنگ از رادارها شده بود، در وصفش می‌گویند: «در عملیات بزرگی مانند فتح‌المبین و بیت‌المقدس استفاده از سامانه پدافند هوایی هاگ، برای نخستین‌بار و به‌ ابتکار شهید ستاری به‌صورت مستقل عملیاتی شد. یعنی با استفاده از رادار متصل به سامانه، کاری شد که شبکه‌ای درهم تنیده و متشکل از چندین رادار تصویری گسترده از آسمان کشور ارائه دهد» شهیدی که با تکیه بر توانمندی‌های داخلی بر خودکفایی در حوزه صنایع هوایی و دفاعی تأکید داشت و باعث شد بخشی از جنگ‌ را رهبری کند. زندگی پر اتفاق شهید منصور ستاری باعث شد تا در سال ۹۹ سیاوش سرمدی در «منصور» طرحی از زندگی او دراندازد. کارگردانی که پیشتر به سینمای مستند مشغول بود و اولین تجربه سینمای داستانی را با همین فیلم آزمود، فیلمی که رگه‌های علاقه‌مندی سیاوش سرمدی به سینمای مستند را هم در خود داشت و باعث ارایه تصویری مستند گونه از زندگی این شهید شده بود.

 «منصور» روایتی از زندگی شهید منصور ستاری است



«منصور» روایتگر ساخت اولین جنگنده کاملا ایرانی است و همچنین سال‌های پایانی دفاع مقدس را به تصویر می‌کشد که ایران به شدت درگیر کمبود تسلیحات نظامی است و تیمسار ستاری بر یک پروژه مهم کار می‌کند.

غریب/ محمدحسین لطیفی

محمدحسین لطیفی که در جشنواره امسال عضوی از هیات انتخاب بود سال گذشته با فیلم سینمایی «غریب» در همین رویداد حاضر شد. «غریب» اقتباسی از کتاب «محمد مسیح کردستان» است که در ابتدا هم به همین عنوان مجوز ساخت گرفت. فیلمی که حامد عنقا نویسندگی و تهیه‌کنندگی آن را توأمان بر عهده داشت تا به یکی از مهمترین فیلم‌های سال گذشته در ویترین فجر تبدیل شود. جنگ در کردستان اما شکلی متفاوت داشت، حمله عراق از یک سو و قدرت‌گیری گروهک‌های تروریستی از سوی دیگر، موازنه و معادلات این تخاصم را پیچیده کرده بود تا اهالی آن منطقه از هر سو زیر آتش باشند، «غریب» شمایل یک قهرمان در فرونشاندن التهابات منطقه کردستان را به تصویر می‌کشد، فیلمی درباره زندگی شهیدبروجردی که همزمان با رونمایی‌اش در جشنواره این انتقاد را با خود به همراه داشت که برای درکش مخاطب نیازمند اطلاعاتی فرامتن است.

مجنون/ مهدی شامحمدی

گام تازه سازمان اوج در عرصه سینمای دفاع مقدس فیلم «مجنون» است. مهدی شامحمدی به عنوان کارگردانش پیش از این تجارب مستند بسیاری داشته و در اولین قدم در سینمای داستانی ترجیح داده سراغ روایت‌هایی از جنگ برود، فیلمی با محوریت شهید زین‌الدین بسازد که اتفاقا پیش از این سینماگران بسیاری را برای ساخت زندگی‌اش وسوسه کرده بود، مسئول اطلاعات و عملیات سپاه دزفول که نقش موثری در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس داشت. سجاد بابایی که سال گذشته سیمرغ بهترین نقش مرد را دریافت کرده بود و بیشتر او را به واسطه حضورش در سریال نه قسمتی «سقوط» به یاد می‌آوریم نقش شهید زین‌الدین را در این فیلم ایفا کرده است. این فیلم ایثار شهید زین‌الدین و همچنین رزمندگان لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) در جزیره مجنون و عملیات خیبر را روایت می‌کند.

حالا باید دید این فیلم می‌تواند پرتره‌ای ماندگار از یک شهید را به یاد بگذارد و بار دیگر سینمای دفاع مقدس را به روزهای اوج خود نزدیک کند یا خیر.

 فیلم سینمایی «مجنون»

رسانه سینمای خانگی- «میرو» برای گیشه ساخته نشده

تهیه‌کننده فیلم سینمایی«میرو» گفت: این فیلم اثری متفاوت از سیستان و بلوچستان است‌، نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد و رسالتش فراتر از فروش گیشه است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «میرو» به کارگردانی حسین ریگی دومین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر -روز یکشنبه ۱۵ بهمن – در خانه جشنواره اکران شد و پش از آن نشست خبری با حضور حسین ریگی کارگردان، پیمان شیرخانی نویسنده، سعید الهی تهیه‌کننده، سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، ایوب افشار و مهدی دین‌محمدپور از جمله بازیگران این فیلم سینمایی حضور داشتند.

میرو نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد

سعید الهی تهیه‌کننده فیلم میرو بیان کرد: می‌دانم که اصحاب رسانه شبانه‌روز تلاش می‌کنید تا فرهنگ و هنر رونق داشته باشد. از همه عوامل این فیلم که ما به نمایندگی آنها روی سن هستیم، تشکر می‌کنم. همچنین از حسین ریگی ممنون هستم، این مدت سعی کردیم همسو باشیم‌ تا این فیلم اخلاق‌گرا ساخته شود.

وی افزود: امروز در خدمت ایوب افشار هنرمند پیشکسوت سیستان و بلوچستان هستیم که اگر نبود، نمی‌توانستیم از ظرفیت این فضا استفاده کنیم. ایده اولیه این فیلم از سمت حسین ریگی ارائه شد و پس از آن با بنیاد سینمایی فارابی مشارکت کردیم.

الهی خاطر نشان کرد: سال‌هاست در حوزه سینمای راهبردی نظر داده‌ام و باید بگویم که رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است. از نظر من، درست است که فرم و فن در سینما مهم است؛ اما سیاست راهبرد حرف اول را می‌زند.

وی داد: در فرایند ساخت این اثر، متوجه شدیم که می‌توانیم حرف‌هایی مهمی مانند ایثار را در خلال قصه بزنیم. فیلم «میرو» اثر متفاوتی در حوزه سیستان و بلوچستان است‌. این استان، همواره منطقه‌ای محروم قلمداد شده و همین قضیه باعث شده فقط از جنبه محرومیت به آن توجه شود.سیستان و بلوچستان یک بغض فروخورده است.

الهی ادامه داد: فارغ از کم و کاستی‌های این فیلم، «میرو» راهبردی است و نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد. استان سیستان و بلوچستان ظرایف پنهانی دارد که ما تلاش کردیم آنها را به تصویر بکشیم. استان سیستان بلوچستان بسیار پهناور است اما فیلم «میرو» اکنون در جشنواره فیلم فجر، تنها در سالن این منطقه نمایش داده می‌شود.

فیلم‌سازی درباره سیستان‌وبلوچستان را وظیفه خود می‌دانم

حسین ریگی کارگردان میرو عنوان کرد: باز هم به سراغ سیستان بلوچستان و باز هم به سراغ جنوب شرقی ایران رفتم، اما هنوز سینمای ایران دِین خودش را به این منطقه ادا نکرده است. به اعتقاد من، هنوز جا دارد تا به سیستان و بلوچستان بپردازیم تا بتوانیم چهره مظلومیت این منطقه را نشان دهیم.

ریگی در پاسخ به سوال خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: چه در زمینه مستند و فیلم کوتاه همواره گروه کودک ونوجوان برای من مهم بود به این دلیل که آیندگان سرزمین ما آنها هستند، و این سرزمین را آنها می سازند، مخصوصا سیستان و بلوچستان. آنجا وقتی به بچه های می گوییم نقاشی بکشید و رویا پردازی کنید، می‌پرسد من چه چیزی بکشم؟ پس وظیفه خود می‌دانم درباره سیستان و بلوچستان و کودک و نوجوان فیلم بسازم .

وی افزود:همیشه نقد وجود دارد که چرا این فیلم ها را می‌سازی با اینکه فروش هم نمی رود؛ فیلم های کودک و نوجوان در همه جای دنیا همین است، کم فروش است. فقط دو سه فیلم در هالیوود است که فروش خوبی دارند. همه جای جهان گونه فیلم کودک و نوجوان حمایتی است. باید حمایت شود و چرخه خود را دارد، وقتی چرخه معیوب باشد، از تولید تا اکران دچار مشکل می‌شود.

کارگردان میرو افزود: همه جای دنیا، فیلم‌های کودک نوجوان حمایت می شوند، بیشتر هدف شناخت جامعه شناسی و فرهنگ شناسی است، صرف فروش چند میلیاردی نیست، فروش داشته باشد که چه بهتر، چرخ اقتصاد سینما باید بچرخد. وظیفه ما همین است، شاید نوع فیلم های من مورد اقبال قرار نگیرد، اما شاهد بودم بسیاری در سینما فیلم را می دیدند و حس می کردند که از سیستان و بلوچستان صحبت می کنم .

مهم‌ترین حامی من دعای مادرم است

ریگی کارگردان فیلم «میرو» بیان داشت: بنیاد سینمایی فارابی از فیلم‌های کودک و نوجوان حمایت می‌کند؛ اما مهم‌ترین حامی و پارتی من دعای مادرم است که امروز هم در نشست حضور دارد. در ادامه با اشاره ریگی به حضور مادرش، حضار به افتخار این نگاه و احترام، ریگی و مادرش را تشویق کردند.

ریگی بیان داشت: بازیگران سیستان و بلوچستانی، هنرور بودند و دوست داشتم که آنها نقش جدی‌تری در «میرو» بازی کنند. همواره از تهیه‌کنندگان خواهش می‌کنم که بخشی از بازیگران، بومی آن منطقه باشند و بتوانند سکانس‌های خوب و با گفتگوهای خوب ایفا کنند و در این فیلم هم مشاهده می‌کنید که همین کار را انجام دادیم.

وی در ادامه افزود: «میرو» فیلمی مادرانه است. قطعا مادران این سرزمین، آموزگاران فرزندان هستند که زمان طولانی‌ را با آنها سپری می‌کنند. این فیلم ریتم کندی ندارد و لنزی که برای فیلمبرداری انتخاب کردیم دلیل دارد زیرا حس و حال قصه را مناسب‌تر منتقل می‌کند.

وی افزود: در این فیلم بازیگران حرفه‌ای و نابازیگر ایفای نقش کرده‌اند که تعادلی در فیلم ایجاد کرده است. «میرو» یک اسم بلوچی است. من سال‌ها قبل با این اسم آشنا شدم و مستندش را ساختم. احساس کردم این نام، برای این قصه مناسب است و در نتیجه عنوان فیلم، «میرو» شد.

ریگی ادامه داد: همان‌طور که ما در مدارس زنگ ورزش داریم، باید زنگ سینما هم داشته باشیم تا فضایی برای فیلم‌های گونه کودک و نوجوان به وجود آید. فیلم تکلیفش را با تماشاگر روشن کرده و طی روایت داستان، پیامش را به مخاطب منتقل می‌کند.

دهه شصتی‌ها تحت تاثیر جنگ بودند

پیمان شیرخانی نویسنده «میرو» تشریح کرد: زمانی که نویسنده شخصیت ها را می‌نویسد، به هر حال چیزی به او اضافه می‌شود. من در نوجوانی آرام بودم؛ در حالی که شخصیت«میرو» شیطنت‌های زیادی دارد. البته نوجوانان دهه شصت، خواه و ناخواه تحت تاثیر جنگ قرار گرفته بودند که در این فیلم به آن اشاره می‌شود.

سودابه بیضایی از تجربه بازی در نقش زنی سیستانی در فیلم میرو صحبت کرد و گفت: این شخصیت، برای من مادری متفاوت بود. در سفر قهرمانی «میرو»، مادر نقش مهم و تاثیرگذاری داشت، چیزی که من در فیلمنامه های دیگر ندیده بودم.

وی درباره رسیدن به لهجه بلوچی در فیلم اظهار داشت: برای این که بتوانم به لهجه مناسب برسم، حدود یک هفته زمان داشتم و ایوب افشار در این مسیر به من کمک بسیاری کرد.

مردم بلوچ هنرمند هستند

ایوب افشار بازیگر بلوچ فیلم «میرو» بیان کرد: هر زمان که صحبت از بلوچ می‌شد، شما فردی را تصور می‌کردید که تفنگی در دست دارد و دستاری روی سر؛ اما ما هم هنرمند هستیم. ما دیر به صحنه آمدیم؛ اما به کمک حسین ریگی درست آمدیم. خوشحال هستم که ما بلوچی‌ها درست به این هنر وارد شدیم.

«ما نمی‌گویم در سیستان و بلوچستان قاچاقچی نیست، اما همه‌ این خطه، این نیست. از قبل انقلاب تا کنون فیلم‌هایی که در این منطقه ساخته می‌شدند، تصور غلطی به مردم نشان می‌دادند. «میرو» اولین فیلمی است که واقعیت بلوچ را به تصویر کشید»

حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم

مهدی دین‌محمدپور بازیگر نقش میرو نیز گفت: حرفه من بازیگری نیست، تا کنون دو فیلم بازی کردم و مغازه هم دارم. زمانی که فیلم نامه را خواندم، به دلیل این که تصویر واقعی از استانم نشان می‌داد، تصمیم به بازی گرفتم‌. از چالش‌های بازی در این فیلم این بود که در زمان فیلمبرداری حتی یک روز هم تعطیلی نداشتیم‌ و حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم.

امیررضا دلاوری دیگر بازیگر این فیلم، اظهار داشت: در فیلم «میرو» سهم کوچکی داشتم و سکانس‌های من چهار روز زمان برد زمان کمی برای رسیدن به لهجه و نقش داشتیم و جناب افشار تمام دیالوگ‌های را با من کار کرد تا بتوانم آنها درست ادا کنم. سال‌های اخیر بسیار گزیده‌کار شده‌ام. بجز «میرو»، دو فیلم دیگر برای بازی داشتم، اما این فیلم را انتخاب کردم. زیرا اقوام ایرانی برای من همواره مهم هستند.

حمید ابراهیمی بازیگر فیلم میرو بیان‌ داشت: سال‌هاست در تئاتر دفاع مقدس کارهای زیادی انجام داده‌ام و از آن جایی که نقش‌های منفی زیادی بازی کرده‌ام، بازی کاراکتر مثبت در «میرو» برای خودم هم، به منزله یک امتحان بود، بنابراین این نقش را پذیرفتم.

به استعدادهای سیستان و بلوچستان کمک کنید

دلاوری بازیگر این فیلم گفت:به واسطه کارمان، شهرهای مختلفی رفته‌ایم و برای تولید این فیلم به چابهار رفتیم که از بودن در آنجا بسیار لذت بردم‌. ولی جدا از این، این منقطه بسیار محروم است و من با چند جوان آشنا شدم که علاقه مند کار به حوزه سینما بوده‌اند، خیلی ها آمده‌اند و قول‌هایی به آنها داده‌اند، اما در همان محیط بسته مانده‌اند، به خاطر همین از این تریبون استفاده می‌کنم که اگر کسی می‌تواند، کمکی به این منطقه و این استعدادها کند.

رسانه سینمای خانگی- هیچ‌وقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده‌ام

کارگردان فیلم آغوش باز گفت: هیچ‌وقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده‌ام، اما نزدیک‌ترین گونه به این فیلم، کمدی‌درام است که درباره روابط انسانی صحبت می‌کند و تیزی‌های ناهنجاری‌های اجتماعی را کمی نرم می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ فیلم سینمایی آغوش باز به کارگردانی بهروز شعیبی سومین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر شامگاه یکشنبه -۱۵ بهمن – در خانه جشنواره در برج میلاد اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور بهروز شعیبی کارگردان، علی سرتیپی تهیه کننده، مسعود سخاوت‌دوست آهنگساز، علی برازنده مدیر فیلمبرداری، محمدرضا میرزامحمدی طراح صحنه، خشایار موحدیان تدوینگر، محمدمهدی عسگری مجری طرح، سجاد نجفی و مهرداد کوروش نیا نویسندگان و گلاره عباسی و شبنم گودرزی بازیگران حضور داشتند.

آغوش باز کاملا خصوصی است

علی سرتیپی تهیه کننده این فیلم در ابتدای این نشست گفت: پیشنهاد ساخت این فیلم ازطرف آقای شعیبی و آقای عسگری بود. من هم باتوجه به شناخت آقای شعیبی فیلمنامه را خواندم و قبول کردیم که ساخته شود. شایعه بود که آقای شعیبی وسواس دارند و پروسه تولید طول می‌کشد، اما در این پروژه همه‌چیز سر زمان مناسب انجام شد.

سرتیپی توضیح داد: این فیلم صد در صد خصوصی است و یک ریال هم یک نهاد دولتی به آن کمک نکرده است. حمایتی هم نشده است و من و آقای عسگری بودجه فیلم را تامین کردیم. خود آقای شعیبی هم تمایلی نداشت که از ارگان دولتی کمک گرفته شود.

وی افزود: ما فکر می‌کردیم خود قصه و شرایط تولید این فیلم طوری است که به امید خدا بازگشت سرمایه خواهد داشت. از شما می‌خواهم که صدای چنین فیلم‌هایی باشید. ما سعی کردیم یک فیلم مناسب خانواده بسازیم تا حال مردم خوب شود.

سرتیپی نیز در پاسخ به این پرسش که آیا صحنه نوازندگی زنان در اکران مردمی حذف می‌شود؟ توضیح داد: این فیلم پروانه نمایش دریافت کرده است. امیدواریم که در اکران عمومی به فیلم دست نخورد.

آغوش باز فیلم سخت و پربازیگری بود

بهروز شعیبی در ادامه این نشست تصریح کرد: آغوش باز یک روی جدید از سینما برای من بود؛ هم در نوع فیلم‌سازی و هم در شکل اجرایی. همکاری با آقای سرتیپی برای من افتخار بود. من مدت ها طرحی در ذهن داشتم تا اینکه سجاد نجفی یکی از نویسندگان فیلم و محمدمهدی عسگری خواستند که با هم همکاری داشته باشیم. من فیلمنامه‌های آماده داشتم اما وقتی این طرح را برایشان تعریف کردم بسیار از آن استقبال کردند. صادقانه آغوش باز کار سخت و پربازیگری بود و اگر همدلی و همکاری این گروه نبود، این فیلم حتما امتیازاتی را از دست می‌داد.

کارگردان فیلم ادامه داد: دغدغه‌ها خیلی محاسبه شده نیست و من طوری کار می‌کنم که زندگی و فکر می‌کنم. این بخش باعث شده است که خیلی دچار محاسبه نمی‌شوم‌. فکر می‌کنم دغدغه همه ما چیزهایی است که ما در روابط انسانی با آن مواجه هستیم.

وی افزود: ما احتیاج داریم که به یکدیگر یادآوری کنیم که در مشکلات و هنجارها و ناهنجاری‌های اجتماعی دچار غفلت نشویم. به نظر من وظیفه سینما همین است که هنجارهای اجتماعی را به ما یادآوری کند. به عقیده من یادآوری یکی از کلیدواژه‌های اصلی فیلم بود.

بخش مهم کیفی جامعه ما در دست زنان است

شعیبی مطرح کرد: معتقدم بخش مهم کیفی جامعه ما در دست زنان است. از بدو تولد ما با یک زن همراه هستیم تا روز آخر. هرچقدر بخواهیم این رابطه انسانی را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم عشق و علاقه در جامعه جایش را به خشم و اعتراض می دهد.

این کارگردان ادامه داد: ما در درام می‌توانیم هر شخصیت مهمی را تعریف کنیم اما در ناخودآگاه ما اینگونه است که برای بانوان احترام زیادی قائل هستیم. زنان در آثار من فقط حضور کمی نداشته و شخصیت های تاثیرگذاری داشته ‌اند.

شعیبی گفت: من خودم هیچوقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده ام. به همین دلیل فکر می‌کنم بهترین اتفاق من در این سال ساخت در آغوش باز با یک گروه درجه یک بود. همچنین یک تهیه‌کننده خوب و کاربلد در کنار ما بود تا این گونه را به درستی ارائه کنیم.

هیچ کارگردانی نمی‌تواند در کنار یک تهیه‌کننده خوب فیلم بد بسازد و همچنین نمی‌تواند کنار یک تهیه‌کننده بد، فیلم خوب بسازد.

آغوش باز کمدی درام است

شعیبی در پاسخ به این پرسش که آیا بخشی از این فیلم در واکنش به صحبت‌های وزیر ارشاد درباره معین بوده است، گفت: واقعا فکر می‌کنید در این ۲ هفته می‌توانستیم چیزی به فیلم اضافه کنیم؟

وی در بخش دیگری و در پاسخ به این نکته که از او انتظار بیشتری می‌رفت، عنوان کرد: این لطف شماست که می‌گویید انتطار بیشتری از من داشتید اما در واقع آغوش باز فیلم خیلی خوبی است.

این کارگردان افزود: دوست داشتیم فیلم خوش آب و رنگی داشته باشیم. واقعیت امر این است، زمانی که فیلم شروع می‌شود فیلم‌نامه تمام شده است و توجه به رنگ و فرم به محتوای فیلم لطمه نمی‌زند. نزدیک‌ترین گونه به آغوش باز کمدی درام است که درباره روابط انسانی صحبت می‌کند و تیزی‌های ناهنجاری‌های اجتماعی را کمی نرم می‌کند. این خاصیت این گونه سینمایی است.

با سرمایه شخصی فیلم را ساختیم

محمدرضا میرزامحمدی طراح صحنه درباره طراحی‌های صحنه موجود در این فیلم بیان کرد: خود فیلم‌نامه شرایط جالبی در صحنه سازی داشت. این فیلم دکوری داشت که به یک تکاملی می‌رسید. این برای ما مهم بود که تا جای ممکن به قصه و فیلم‌نامه وفادار بمانیم؛ ما سعی کردیم که تمام فضاهای فیلم از فرم و رنگ بهره ببرد و اگر دقت کنید هر شخصیت در فرم و رنگ خاصی قرار دارد که به آن شخصیت کمک می‌کند.

محمدمهدی عسگری مجری طرح این فیلم عنوان کرد: ما روزی دور هم نشستیم و تصمیم گرفتیم که یک فیلم عاشقانه و خانواده محور بسازیم‌. امیدوارم که نظر شما و مخاطبان را جلب کرده باشیم. قدم اول ما هم یک قصه خوب بود. کار سخت اما شیرین بود و توانستیم با سرمایه شخصی کار را به پایان برسانیم‌.

مهرداد کوروش‌نیا یکی از نویسندگان این فیلم درباره ایده این فیلمنامه گفت: نگارش این فیلم‌نامه مانند دو امدادی بود. آقای شعیبی و آقای نجفی در ابتدا طرحی را آماده کرده بودند و این خود مساله‌ای است که به فیلمنامه‌نویس کمک می‌کند. بعد از ۳ ماه آقای شعیبی با من تماس گرفتند و به دوستان اضافه شدم. ما ۳ ماه بعد را بیشتر به فرم و ساختمان فیلمنامه پرداختیم.

سجاد نجفی یکی دیگر از نویسندگان عنوان کرد: آقای شعیبی یک کارگردان صاحب سبک است و به عنوان یک فیلمنامه نویس دوست داشتم ببینم که ایشان دوست دارند، چه فیلمی بسازند. به همین دلیل به سمت مسیر داستان و قصه سوق پیدا کردیم. حس و حال خوب در همه جای این فیلم و فیلمنامه حضور داشت.

شبنم گودرزی بازیگر این فیلم درباره تکرار صفت پول‌پرستی زنان در سینما تصریح کرد: اول اینکه ما گروه درجه یکی داریم. نمی‌توانیم بگوییم که ارزش زن‌ها پایین می‌آید. همان‌طور که خانم‌ها می‌توانند پول‌پرست باشند، آقایان هم می‌توانند. نمی‌توانیم به این صفات جنسیتی نگاه کنیم.

مسعود سخاوت دوست آهنگساز فیلم آغوش باز درباره آسیب‌های موسیقی پاپ و دلیل انتخاب موسیقی پاپ در این فیلم گفت: موسیقی پاپ مستقیما با خلقیات مردم یک جامعه در ارتباط است و اگر جنس دیگری از ادبیات را در موسیقی پاپ امروز می‌بینید آیینه ای از خلقیات مردم همان جامعه است.

وی افزود: باید بررسی کنیم که موسیقی پاپ ما هرچقدر از گذشته به حال حرکت کرده، چه تغییراتی داشته است. مردم در سطح جامعه با یک بررسی ساده می‌توانند متوجه وضعیت اسف‌بار موسیقی پاپ باشند. به عنوان مخاطب عام‌ فکر می‌کنم که موسیقی پاپ با عواطف عوام جامعه در ارتباط است و دلیل انتخاب موسیقی پاپ برای این فیلم‌ همین بوده است.

علی برازنده مدیر فیلمبرداری این فیلم درباره لرزش دوربین گفت: لرزش دوربین در یک سکانس کوچک بوده، چیزی که در خود فیلم‌نامه است، آقای شعیبی دوست داشتند که در فیلم رنگ وجود داشت باشد به همین دلیل از این ویژگی بهره بردیم.

خشایار موحدیان تدوینگر فیلم گفت: افتخاری بود که با آقای شعیبی و وسواس‌های زیاد ایشان کار کردم. تدوین این کار با دو حس و حال متفاوت آرام و هیجان‌انگیز برای من خیلی جالب بود.

رسانه سینمای خانگی- در نشست خبری «دست ناپیدا» چه گذشت؟

کارگردان و عوامل فیلم سینمایی «دست ناپیدا» بر این نکته که مضمون اثر با کتاب «حوض خون» مشترک است، اشاره و به متفاوت بودن فیلم از نظر داستان و ماجرا نسبت به کتاب تاکید کردند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست خبری فیلم سینمایی «دست ناپیدا» عصر روز چهارم جشنواره فیلم فجر با نکوداشت زنده‌یاد پروانه معصومی در خانه جشنواره برگزار شد.

انسیه شاه حسینی کارگردان سینمایی «دست ناپیدا» همزمانی بزرگداشت پروانه معصومی با نشست خبری فیلم را مثل یک معجزه و غافلگیرکننده نامید و از راهنمایی‌های مرحوم پروانه معصومی در این پروژه قدردانی کرد.

در ابتدای نشست سید سعید سیدزاده تهیه کننده فیلم گفت: ما با تمام سختی‌ها و چالش حرف دل خود را در «دست ناپیدا» زدیم و کار به این جشنواره رسید.

انسیه شاه حسینی نیز با اشاره به اینکه هر روز صبح با یک شعر پروژه را شروع می کرده شعر «من دلم می‌خواست صدایم صدایت را بغل می‌کرد، من دلم می‌خواست زخم مرهم بود، من دلم می‌خواست نور محرم بود» را خواند و افزود: فضای کار ما در این پروژه این فضای شاعرانه بود.

شاه حسینی در پاسخ به اینکه بعد از یک دهه دوری چرا تصمیم به فیلمسازی روی این پروژه گرفته است، گفت: باید از مدیران پرسید چرا این مدت انسیه شاه حسینی نتوانست کار کند، من در این مدت فیلمنامه می‌نوشتم و آماده بودم. در صورت فراهم بودن شرایط کار می‌کنم.

کارگردان در پاسخ به اینکه آیا شاعرانه‌ای از جنگ ساخته است، بیان کرد: انقلاب ما انقلابی از جنس فرهنگ بود و امام (ره) گفتند می‌خواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم.

وی ادامه داد: جنگ به ما تحمیل شد و دفاع مقدس ما امتداد همان حرکت فرهنگی امام (ره) بود. فرهنگ عاشورایی پشت خاکریزها است و همین فیلم را ارزشمند می‌کند.

شاه حسینی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سوژه فیلم با مفهوم فداکاری چگونه شکل گرفت، گفت: این قصه را از خودم و خاطراتم و زندگی با این زن‌ها اقتباس کرده ام و تلاش کردم بقیه را از این تلاش‌ها باخبر کنم.

وی در ادامه یادآور شد: موضوع کتاب «حوض خون» با موضوع ما مشترک است و این کتاب مرجع خوبی است اما برداشت و داستان متفاوت است. قصه ما به نحوی پاسخ به فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» محسوب می‌شود و می‌گوییم در جبهه شرق خبری هست و لباس شهدای ما متبرک است.

شاه حسینی متذکر شد: به‌واسطه محدودیت زمان و کوتاه شدن کار خیلی چیزها حذف شد. «دست ناپیدا» نشان می‌دهد عکاس خبرنگاری که دنبال تصاویر ضدجنگ هم است تا جایزه بگیرد و از شست وشوی لباس‌ها بیزار است با دستی ناپیدا مشابه شعر مولوی این شخصیت اصلی اثر را به دلیل ویژگی‌های مثبت درونی که دارد، متحول کرد.

تهیه کننده فیلم نیز در ادامه درباره اینکه این قصه به موضوع مشابه با کتاب می‌پردازد، گفت: کار در پاسداشت فداکاری‌های زنان است و مضمون مشترک با کتاب دارد.

معصومه بافنده شخصیت اصلی این پروژه نیز عنوان کرد: کودکی من با جنگ گذشت و خیلی از صداهای شبیه آژیر خطر امروزه دل مارا می‌لرزاند. من با درد زنان فیلم غریبه نبودم.

وی افزود: هیچ کس به اندازه من خاطرات خانم شاه حسینی را نشنیده است و تمام خاطرات وی کمک کننده من برای نقش لیلا بود.

حسین پوریده بازیگر نقش مرد این اثر با اشاره به اینکه بچه خاک پاک خرمشهر است، مطرح کرد: «دست ناپیدا» من را با این اثر همراه کرد.

نسرین احمدخانی با اشاره به اینکه به عنوان دستیار فیلمبردار نیز در پروژه بوده است، گفت: نقش من نقش خاص و طراحی شده‌ای بود و بعد از همراه شدن در پروژه به عنوان بازیگر، این شخصیت بخشی از زندگی من شد.

کاوه ایمانی با اشاره به اینکه فیلم ۱۷۰ دقیقه فاین کات شده بود، توضیح داد: بخش داستان فرعی فیلم حذف شده و شما این مقدار کار را به عنوان اثر نهایی مشاهده می‌کنید.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم روایتگر زنان بی‌ادعاست

کارگردان «دست ناپیدا» گفت: پایه این فیلم زندگی زنانی است که در کارون لباس می‌شستند و جبهه‌ها را پشتیبانی می‌کردند، کسانی که هیچ‌ ادعایی هم ندارند.

به گزارش سینمای خانگی، انسیه شاه‌حسینی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی درباره فیلم سینمایی «دست ناپیدا» که روز چهارم جشنواره – ۱۵بهمن- اکران می‌شود، اظهار داشت: مولانا شعری دارد که در بیتی از آن می‌گوید «دست ناپیدا گریبان می‌کشد/ ما پی دست و گریبان می‌رویم» من در این فیلم‌نامه می‌گویم: «دست ناپیدا گریبان می‌کشد/ عاشق خود را به میدان می‌کشد».

عاشق رقابت هستم و در مدرسه هم زیاد درس نمی‌خواندم اما عاشق امتحان بودم، هر چقدر رقیب‌ها قوی‌تر باشند شور و هیجان را برای من بیشتر می‌کندکارگردان دست ناپیدا افزود: در این فیلم از کسانی حرف می‌زنیم که هیچ‌گونه ادعایی ندارند. یک سری آدم‌هایی هستند که آن موقع آمدند تا شعارهای انقلاب را که اواخر بیشتر جنبه تئوری پیدا کرده بود این اواخر، به عمل کشیدند.

وی خیلی تلاش کردم پایه مستندگونه این ماجرا که زندگی زنانی است که در کارون لباس می‌شستند و جبهه ها را پشتیبانی می‌کردند به تصویر بکشم. برای این که تبدیل به فیلمنامه شود نیاز داشت که دراماتیزه شود و تمام انرژی خود را روی دراماتیزه کردن این مستند کردم.

شاه‌حسینی گفت: خروجی که «دست ناپیدا» تاکنون داشته این بود که چون هنوز فیلم را ندیده‌اند یک سری کنجکاوی‌هایی در میان علاقه‌مندان ایجاد کرده که چنین بازخوردی در این مرحله برای فیلم خیلی خوب است.

وی در این باره که آیا دست ناپیدا حائز جایزه خواهد شد، اظهار داشت: با وجود این که عاشق رقابت هستم و در مدرسه هم زیاد درس نمی‌خواندم اما عاشق امتحان بودم، هر چقدر رقیب‌ها قوی‌تر باشند شور و هیجان را برای من بیشتر می‌کند.

«دست ناپیدا» ادامه «شب به خیر فرمانده» است

این کارگردان سینما گفت: هر کسی دوست دارد که برنده شود و اگر نباشد باید به او شک کرد. اما مهم این است که به مرحله‌ای از پختگی رسیدم که رضایت درونی مخاطب برای من از همه چیز مهمتر است. جایزه ها فراموش می‌شوند و آثار با توجه به داوران و چیدمان آنها انتخاب می‌شوند. فیلمی مورد توجه زیاد و فیلم دیگر مورد توجه کمتری قرار می‌گیرد.

طبق روال از بازیگران تئاتری استفاده کردم و حتی کسانی بودند که تاکنون جلوی دوربین نرفته بودند اما نتیجه کار، رضایت بخش بود

شاه‌حسینی ادامه داد: گرفتن جایزه به یک سری عناصر برمی‌گردد که این مساله دست کارگردان و فیلم هم نیست، اما اگر یک نفر به تماشای فیلمم بنشیند و آن چیزی که سعی کردم به تصویر بکشم را ببیند من برنده‌ام.

شاه‌حسینی همچنین درباره بازیگران و هنروران محلی از استان خوزستان که در «دست ناپیدا» حضور داشتند و نیز ایده فیلم گفت: دست ناپیدا ادامه خاطرات من در «شب به خیر فرمانده» است. در هر فیلمی که در خوزستان می‌سازم معمولا ۹۰ تا ۹۵ درصد از افراد بومی استفاده می‌کنم. در هر خانواده خوزستانی که فیلم را مطرح کنید یکی از اعضای آن جزو زنانی بوده که در فیلمم مطرح شده است.

شاه‌حسینی گفت: احساس می‌کردم هیچ سلبریتی برای این گونه فیلم‌ها جواب نمی‌دهد و نه تنها آن را قابل باور نمی‌کند که به فیلم لطمه می‌زند. سعی کردم طبق روال گذشته از بازیگران تئاتری استفاده کنم و حتی کسانی بودند که تاکنون جلوی دوربین نرفته بودند اما نتیجه کار، رضایت بخش بود.

رسانه سینمای خانگی- امروز در فجر چه می‌بینیم؟

۲ فیلم با موضوع دفاع مقدس، یک عاشقانه و یک انیمیشن در چهارمین روز جشنواره فیلم فجر روی پرده خانه جشنواره می‌روند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز یکشنبه ۱۵ بهمن ماه همزمان با چهارمین روز از برگزاری چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، چهار فیلم «دست ناپیدا»، «میرو»، «آغوش باز» و «ساعت جادویی» به نمایش گذاشته می‌شود.

قصه‌های پشت جبهه از زبان یک خبرنگار زن

اولین نمایش در این روز اختصاص به یک اثر دفاع مقدسی با نام «دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه حسینی دارد؛ تنها کارگردان خانمی که توانسته در این دوره به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند. انسیه شاه حسینی این بار نیز یکی از تجربه‌های حضور خود در جبهه‌های جنگ را روایت کرده است، فیلمی که تهیه کنندگی آن را سعید سعدی برعهده دارد.

در خلاصه داستان فیلم «دست ناپیدا» آمده است: در سال‌های ابتدایی جنگ یک زن خبرنگار با عده‌ای زن ایثارگر آشنا شده و سرنوشتش دچار تغییر می‌شود. در این فیلم بازیگرانی چون معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری حضور دارند.

میرو و رشادت‌های مردم سیستان در جنگ

فیلم دومی که در این روز روی پرده می‌رود فیلم سینمایی «میرو» به کارگردانی حسین ریگی است که آن هم روایتی متفاوت از هشت سال دفاع مقدس و این بار درباره رشادت‌های مردم سیستان دارد.

در این فیلم بازیگرانی چون سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، مهدی دین‌محمدپور، آرزو تاج نیا، ایوب افشار، ابوالفضل همراه، احمدرضا غلامی، محمد بصیرپور، عبدالمجید بلوچ شارکی، فاطمه شهرکی، مصطفی پرکان، محسن آراهیش، عباس ناروئی، دیانا حوت حضور دارند. تهیه کنندگی این فیلم را سعید الهی برعهده دارد.

بهروز شعیبی و یک داستان عاشقانه

اما «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی در سانس سوم خانه جشنواره؛ اکران می‌شود. این فیلم ششمین ساخته این کارگردان است که یک داستان عاشقانه را روایت می‌کند. علی سرتیپی تهیه کنندگی این کار را برعهده دارد و در آن بازیگرانی چون حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی، مهدی هاشمی، احترام برومند، حسن معجونی و بازیگران کودک؛ هاتف شعیبی و نفس نکی حضور دارند.

در خلاصه داستان جدیدترین ساخته بهروز شعیبی آمده است: سه قصه عاشقانه …، سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت می‌یابند به تعریف جدیدی از عشق برسند.

سفر به گذشته با ساعت جادویی

آخرین فیلم در روز چهارم جشنواره فیلم فجر، انیمیشن «ساعت جادویی» به کارگردانی محمدعلی بصیری نیک و تهیه کنندگی محمدمهدی نخعی راد است. «ساعت جادویی» اولین انیمیشن از ۴ انیمیشنی است که در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر حضور دارند.

داستان انیمیشن «ساعت جادویی» (سفر به تاریکی) از جایی آغاز می‌شود که یک پسربچه به واسطه هدیه‌ای که از پدربزرگ خود دریافت می‌کند، موفق به سفر در زمان می‌شود و به دوران کودکی مادربزرگ خود می‌رود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک می‌بیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد می‌شود و اشاره‌هایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم دارد. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود می‌بیند.

رسانه سینمای خانگی- عاشقانه را از سینما نگیریم

مجری طرح فیلم سینمایی «آغوش باز» با اشاره به روایت عاشقانه این فیلم از لزوم پرداختن به مضامین اجتماعی و خانوادگی در سینما گفت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، «آغوش باز» تازه ترین اثر سینمایی بهروز شعیبی است که در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این فیلم روایتگر سه قصه عاشقانه است و چینش متفاوتی از بازیگران در ترکیب آن دیده می شود. محمدمهدی عسگری مجری طرح و سرمایه‌گذار این فیلم سینمایی معتقد است می توان در کنار آثار سرگرم‌کننده و کمدی به ساخت فیلم هایی فکر کرد که نگاه واقع بینانه‌ای به موضوعات اجتماعی و خانوادگی دارند.

عسگری درباره ساخت فیلم «آغوش باز» و مضامینی که از طریق این فیلم به مخاطب انتقال داده می‌شود به خبرنگار مهر بیان کرد: در دل عاشقانه‌ای که روایت شده است از مفاهیمی صحبت می‌شود که به نظرم مطرح کردن آنها جذاب است. وقتی برای اولین بار من، بهروز شعیبی و سجاد نجفی (یکی از نویسندگان فیلمنامه) دور هم جمع شدیم در اولین جلسه از ساخت فیلم عاشقانه‌ای حرف زدیم که بسیاری از موضوعات اجتماعی در آن مطرح می شود و قصه‌های مختلف از زوایای گوناگون بررسی شد.

وی اضافه کرد: من و شعیبی روی مفهومی که در فیلم مطرح می شود اشتراک نظر داشتیم. او انگیزه زیادی برای ساخت این فیلم داشت و با انرژی زیادی پای کار بود. خوشحالم که ضلع دیگر این همکاری با حضور علی سرتیپی در مقام تهیه کننده کامل شد و در نهایت تجربه بسیار خوبی رقم خورد.

مجری طرح «آغوش باز» درباره تعریف خود از این فیلم اظهار کرد: «آغوش باز» سعی دارد این موضوع را مطرح کند که عشق را در روزمرگی ها گم نکنیم چراکه ما به عشق نیاز داریم.

وی اضافه کرد: به نظرم در فرهنگ ما موضوعاتی وجود دارد که پیش تر از اینها نبوده یا خیلی به آن پرداخته نشده است و یا اصلا به آن توجهی نشده است. اما این موضوعات در جامعه خودش را نشان می دهد. متاسفانه ما در برخی زمینه ها دچار فقر فرهنگی هستیم و سینما یکی از مهم ترین ابزارها برای حرف زدن در این باب است. این که باید به صنعت سینما توجه کرد کاملا جمله درستی است. ولی سرگرمی از نظر من تا زمانی معنا دارد که در کنارش موضوعات جدی تر هم به چالش کشیده شود. قطعا سینما جای شعار دادن نیست. نمی خواهم جملاتم شبیه شعار به نظر برسد. مقصودم این است که در هر قالبی باید به محتوا و مضمونی که فیلم بر اساس آن ساخته می شود، فکر کرد.

وی درباره فیلمسازی درباره خانواده نیز تصریح کرد: من علاقه مند به مطرح کردن موضوعات مرتبط با خانواده در فیلم های سینمایی هستم. البته که این اشاره کمی کلی گویی است. به دلیل مطالعاتم در زمینه مسایل اجتماعی و خانواده معتقد هستم ما در سینمای بلند دست بازتری برای مطرح کردن موضوعاتی از این جنس داریم و می توان گفت بسیاری از موضوعات اجتماعی هنوز پایشان به سینمای بلند باز نشده است.

عسگری درباره اقبال بیشتر به سینمای کمدی در گیشه تصریح کرد: شاید من هم به عنوان تهیه کننده در آینده، ساخت کمدی را تجربه کنم ولی معتقدم در هر اثری باید به محتوا بیش از هر چیز اهمیت داد و فکر کرد. حتی در آثار کمدی که به سادگی از کنارشان می گذریم باید محتوای خوبی را به مخاطب ارایه داد. این هنر ما سینماگران است که در کنار ساخت آثار به اصطلاح بفروش، به محتوا هم توجه کنیم.

وی درباره شرایط این روزهای سینمای ایران نیز بیان کرد: فکر می کنم طی چند ماه گذشته این جمله را از زبان بسیاری از کارشناسان سینما شنیده ایم که سینمای ایران حال خوبی ندارد. فیلم های طنزی داریم که در گیشه موفق ظاهر شده اند و حضور این نوع فیلم ها نسبت به دیگر گونه های سینمایی چشمگیرتر است. طبیعی است که نمی‌توان فیلم کمدی را از محصولات سینما حذف کرد اما با نگاه جامع تر می توان از این موضوع حرف زد که مخاطب ما به فیلم هایی از جنس دیگر هم نیاز دارد.

عسگری درباره خالی بودن گیشه از فیلم های اجتماعی گفت: تنوع آثار لازمه حیات طبیعی سینما است. در اکران های سال گذشته و امسال شاهد گیشه کم فروغ سینمای اجتماعی بودیم. می دانیم که فیلم هایی از این جنس علاقه مندان خاص خودش را دارد و البته موضوعات اجتماعی بسیاری است که می توان از طریق آنها در سینما طرح مساله کرد و در مورد آنها حرف بزنیم. سینما از ابزارهای مهم طرح مسایل اجتماعی است. سال‌ها است که در عرصه فیلم کوتاه و مستند کار می کنم و با توجه به سابقه ای که در زمینه کار در حیطه مسایل اجتماعی و خانواده دارم، یکی از دغدغه های من صحبت در مورد مسایل و موضوعاتی است که در جامعه با آنها سرو کار داریم.

وی در پایان اظهار کرد: در این شرایط بخش خصوصی توان چندانی برای ادامه حیات ندارد. تهیه کننده و سرمایه گذار بخش خصوصی باید مدام به این موضوع فکر کند که باید فیلمی بسازد که هزینه های ساخت فیلم را برگرداند و البته انگیزه ای برای ساخت فیلم های بعدی داشته باشد. اگر به گیشه و اکران نگاه کنیم هم می‌توان متوجه این موضوع شد که رغبت تهیه کننده بخش خصوصی به اکران فیلم‌هایی با سویه‌های کمدی است که می تواند تا حدی بازگشت سرمایه را تضمین کند.

رسانه سینمای خانگی- چهره واقعی زن در دفاع‌مقدس چگونه است؟

انسیه شاه حسینی کارگردان سینما که در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با «دست ناپیدا» حضور دارد، معتقد است کاش زنان کارگردان با دیدگاه‌های بیشتری در جشنواره شرکت داشتند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، انسیه شاه حسینی کارگردان زن سینمای ایران که در حوزه سینمای دفاع مقدس شناخته شده است، بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال، امسال در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با فیلم دفاع مقدسی «دست ناپیدا» و در بخش سودای سیمرغ حضور دارد. این کارگردان در گفت‌وگو با خبرنگار مهر این نکته را یادآور شد که «دست ناپیدا» ادامه فیلم سینمایی «شب بخیر فرمانده» است و به نوعی می‌توان آن را «شب بخیر فرمانده ۲» دانست؛ با این تفاوت که این بار با توجه به خاطراتی که از زمان تهیه گزارش در جبهه‌های جنگ داشته به سراغ به تصویر کشیدن زنانی رفته که در حاشیه رود کارون به نوعی در حال مبارزه بودند.

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود تاکید می‌کند که اگر قرار باشد نقش زنان در دفاع مقدس را در سینمای ایران به تصویر کشید باید یک زن را با تمام جسارت‌ها و ترس‌هایی که در جنگ با آن روبه‌رو می‌شود نشان داد؛ در غیر این صورت شخصیت به تصویر کشیده شده غیرواقعی و کمدی می‌شود.

با ما در این مصاحبه کوتاه همراه باشید:

*شما در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، به عنوان تنها خانم کارگردان حضور دارید؛ فکر می‌کنید این حضور تا چه اندازه می‌تواند برای شما امتیاز باشد؟

اینکه بخواهند من را به عنوان تنها زن کارگردان در این دوره از جشنواره بدانند چندان نمی‌پسندم چرا که همیشه عاشق رقابت و هیجان آن هستم؛ اگر خانم‌های بیشتری به عنوان کارگردان در این جشنواره حضور داشتند حتماً شاهد فیلم‌های متنوع‌تری بودیم. اما باید گفت بسیاری از خانم‌های کارگردان نیز ممکن است بنا به دلایلی نتوانستند در جشنواره حضور داشته باشند همانطور که من ۱۰ سال فرصت تولید فیلم پیدا نکرده بودم. به همین دلیل حضور خود را به عنوان تنها زن کارگردان در این جشنواره را امتیاز نمی دانم؛ ای کاش خانم‌های بیشتری در جشنواره حضورر داشتند. حتی دوست داشتم به عنوان مثال ۲۰ فیلم دفاع مقدسی در جشنواره شرکت می‌کرد و فیلم من با این تعداد فیلم محک می‌خورد؛ چرا که ذات من یک جنگ‌جو است و همیشه به دنبال رقابت هستم.

*درباره روند تولید «دست ناپیدا» کمی توضیح دهید و اینکه با توجه به اینکه روایتگر فیلم مانند «شب بخیر فرمانده» یک زن است تا چه اندازه با آن فیلم متفاوت است؟

باید بگویم این فیلم سینمایی ادامه‌ای برای فیلم «شب بخیر فرمانده» است و می‌توان آن را قسمت دوم این فیلم دانست؛ به خاطر دارم در آن زمان با دوربین ۸ میلیمتری به شهرها و روستاهای مرزی رفته بودم و این بار در «دست ناپیدا» با دوربین عکاسی به کارون رفته و سراغ زن‌هایی رفته ام که در حقیقت جبهه را به حاشیه کارون کشانده اند. در آن منطقه جبهه واقعی مردانه بود؛ چرا که تعدادی روستا در حاشیه کارون وجود داشت که تعدادی در آن در برابر دشمن مقاومت می‌کردند. به همین دلیل می‌توان گفت درست است که در «دست ناپیدا» جبهه تغییر لوکیشن داده است اما ماهیت همان ماهیت جنگ است؛ یعنی در این فیلم به جای مبارزه مردان شاهد مبارزه زنان هستیم و به جای خاکریز امواج خروشان کارون را داریم. اما وجهه اشتراکی که در این ۲ فیلم وجود دارد ماهیت مبارزه‌ای است که در این فیلم‌ها دیده می‌شود؛ ما در این فیلم شاهدان حضور زنانی هستیم که با ابزار متفاوت مردانه می‌جنگند و آسیب بیشتری می‌بینند. در واقع می‌توان گفت این زنان زمانی که لباس‌های خونین سربازان را می‌شویند و شاهد جای زخم‌های سربازان که روی لباس‌ها مانده است، هستند از نظر روحی آسیب می‌بینند چرا که نمی‌دانستند آن سربازی که نمی‌شناختند در سلامت به سر می‌برد یا نه.

*باتوجه به اینکه این فیلم بخشی از خاطرات شما در جبهه جنگ بوده؛ نگارش فیلمنامه برچه اساس شکل گرفت؟

باید بگویم نگارش این فیلمنامه تنها یک ماه آن هم در ماه رمضان در فاصله زمان افطارها تا سحرها نوشته شد؛ البته نباید فراموش کرد زمانی که خاطرات خود را به عنوان فیلمنامه می‌نویسم نوشتن برای من راحت تر است و این شب زنده داری برای من جذابیت بسیاری داشت؛ حتی می‌توانم بگویم بخش‌هایی که در شب‌های احیا نوشته ام تاثیرپذیری متفاوتی داشته است. برخی از دوستان که این فیلم را دیده اند معتقدند که «دست ناپیدا» نسبت به فیلم‌های دیگرم پخته‌تر است و یک بلوغ فکری در آن دیده می‌شود. در مقایسه با «شب بخیر فرمانده» باید بگویم آن فیلم داستان لاغری داشت؛ اما در این فیلم داستان شکل و شمایل دیگری دارد.

*در چند سال اخیر آثاری تولید شده اند که محور اصلی آن زنان هستنند که از آن جمله می‌توان به «ویلایی ها» با تم انتظار و «دسته دختران» با تم جسارت زنان برای همراهی با مردان در جنگ اشاره کرد، «دست ناپیدا» چه ویژگی متفاوتی نسبت به این دسته از فیلم‌ها دارد؟

پیش از هرچیز باید بگویم خانم‌هایی که با پوست و استخوان خود جنگ را حس کرده اند هیچ گاه باور نمی‌کنند که یک زن پابه پای مردان بجنگند و یا مردان در انتظار این باشند که زنان به دل دشمن بزنند و برای آنها مهمات تهیه کنند. من در فیلم «شب بخیر فرمانده» زنی را به تصویر کشیده ام که در لحظاتی می ترسد و حتی خود را پنهان می‌کند؛ او هرگز نجنگید؛ حرف من این است که اگر قرار است تصویر یک زن را در جنگ نشان دهیم باید واقعیت یک زن در جنگ را به نمایش بگذاریم. زمانی که به صورت ایده آل به زن نگاه کنیم آن کاراکتر حالت کاریکاتوری پیدا می‌کند؛ در فیلم «ویلایی ها» نیز در کنار انتظار به مسائل مادی توجه شده که البته این مساله برای شخصیت زن کاملاً طبیعی است و تجربه من از بازدید در اردوگاه‌ها به این داستان نزدیک بود و شاهد زنان «ویلایی ها» بودم اما در «دست ناپیدا» به معنویات توجه شده است و سعی کرده ام از داخل جنگ به بیرون نگاه کنم با یک روح زنانه جنگ را به تصویر بکشم به همین دلیل تماشاگر چهره‌ای از زن می بیند که در زندگی عادی ندیده است.

*باتوجه به جایگاه سینمای دفاع مقدس در بین مخاطبان امروز سینمای ایران، فکر می‌کنید که تا چه اندازه فیلم‌هایی از این دست با محوریت زن می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد؟

پیش از هرچیز باید بگویم اگر فیلم‌های دفاع مقدس در بین مخاطبان از جایگاه خوبی برخوردار نیست و حتی مخاطب کمی هم دارد به این دلیل است که ما هنوز فیلم دفاع مقدسی تولید نکرده ایم و هنوز وارد این حیطه نشده ایم؛ بلکه تمام این سال‌ها فقط فیلم‌های جنگی ساخته شده و هر کارگردانی از دور و از زاویه دید خود یک اثر جنگی ساخته است.

از نظر من فیلم دفاع مقدسی ناب، اگر از جنس، نگاه و فرهنگ رزمندگان ساخته می‌شد شاید وضع مملکت هم اینگونه نبود. تاکید می‌کنم که ما فیلم دفاع مقدسی خوب نداشتیم و به همین دلیل است که مخاطبی هم برای این نوع از سینما وجود ندارد. متأسفانه تمام این سال‌ها هیچ مهندسی فرهنگی به خصوص در حوزه دفاع مقدس وجود نداشته است و همه آقایان درگیر بوده و فرصتی برای پرداختن به این فرهنگ نداشتند به همین دلیل ویترین سینمای دفاع مقدس به دست کسانی افتاد که جزیره‌ای عمل کرده و براساس نگاه خود فیلم می‌ساختند.

زمانی که یک فیلم خوب ارائه نشود مخاطب چنین سینمایی را پس می‌زند؛ چرا سینمای آمریکا هرچند به دروغ فیلم‌هایی درباره جنگ می‌سازد که موفق عمل می‌کند به این دلیل است که آنها فیلم‌ها را خوب می‌سازند. در واقع می‌توان گفت سینمای آمریکا در نشان دادن باطل خیلی موفق است اما ما در نشان دادن حق ضعیف عمل می‌کنیم. شما تصور کنید برای بدرقه شهدای غواص همه جنس آدم آمد در واقع همه مملکت برای بدرقه آنها آمدند و چرا که همه مردم یک وجه اشتراک دارند و آن حق طلبی است. قصه مظلومیت شهدای غواص تمام ایران را تکان داد.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم نمی‌‎خواهد «شادروان» باشد

تهیه‌کننده «شه‌سوار» معتقد است به دلیل نوع فضاسازی، فرم پوشش و داستان خانوادگی که در فیلم وجود دارد، ممکن است منتقدان آن را با «شادروان» مقایسه کنند این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم سینمایی «شه‌سوار» سومین فیلم بلند حسین نمازی است که پیشینه‌ای فیلم کوتاهی دارد. او پس از «آپاندیس» که اولین فیلم بلندش در فضایی با ریسک بالا برای جذب مخاطب بود، «شادروان» را ساخت که درامی خانوادگی همراه با طنز و بهره‌گیری از ریتمی مناسب در تدوین و تصویر بود و توانست مخاطب را جذب کند. او پس از «شادروان» به سراغ «شه‌سوار» رفته که اولین نمایشش در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر خواهد بود. فضاسازی و فرم «شه‌سوار» شبیه به «شادروان» است اما موضوع و سوژه‌ای که به آن پرداخته، متفاوت است.

حضور در جشنواره فیلم فجر برای حمایت از سینما

سعید عطاییان تهیه‌کننده اجرایی فیلم سینمایی «شه‌سوار» در گفت‌وگو با مهر، درباره حضور این فیلم در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر توضیح داد: بعد از اتفاقاتی که برای سینما افتاد و جوی که زودگذر بود اما در کشور و شهرمان حاکم شد و حال مردم را نیز تحت تاثیر قرار داد، یکی از حال بدی‌های من علاوه بر مسایل شخصی و ایدیولوژی خودم، این بود که چرا سینما این بلا سرش می‌آید و چنین رفتاری با هنرمندان می‌شود. وقتی سال گذشته به جشنواره فیلم فجر رفتم، خیلی حالم بد شد. راستش دلم گرفت برای این‌که این اتفاق در حال لطمه زدن به سینماست.

وی در توضیح بیشتر گفت: با دوستانم صحبت می‌کردم که باید، جشنواره فیلم فجر را که پایگاه خودمان است، حمایت و حفظ کنیم و در غیر این صورت از دستش می‌دهیم. با حسین نمازی که رفاقتی دارم و پس از سریال «سیاه‌چاله» بیشتر دوست شدیم و به قول معروف شیمی‌مان به هم می‌خورد، به این فکر افتادیم که جشنواره فجر امسال را حمایت کنیم. من هر جا که زورم رسید موضوع حمایت از جشنواره را مطرح کردم و تا حد زیادی نیز موفق شدم تا این جشنواره رونق داشته باشد، چراکه هر چه «فجر» قوی‌تر و جذاب‌تر باشد، ما سینمای موفق‌تری خواهیم داشت.

عطاییان درباره فیلم سینمایی «شه سوار» و ایده ابتدایی آن بیان کرد: یکسری اتفاقات سر سریال «سیاه‌چاله» افتاد که به هر حال خیلی خوشایند حسین نمازی و من نبود و تصمیم گرفتیم که برای خوشایند خودمان هم شده کاری انجام دهیم تا حال‌مان خوب شود. حسین نمازی قصه‌ای داشت که اصلاً به آن فکر نمی‌کرد اما یک شب با من تماس گرفت که ایده‌ای برای اجرا در ذهن دارد و برایم تعریف کرد و خوشم آمد. وقتی فیلمنامه را برایم فرستاد، متوجه شدم که باز حسین نمازی به سراغ فضای حاشیه شهر و این بار به سراغ الاغ رفته است! سکانس اولی که نوشته بود یک گله الاغ بود که موتور سواری در حال هدایت این گله الاغ است. با حسین تماس گرفتم و گفتم که این سکانس را تغییر بدهد چون اجرایش کار سختی است.

وی با بیان این‌که حقیقتاً کار کمی بوی «شادروان» را می‌داد، عنوان کرد: با توجه به این‌که برخی وقتی با فیلمنامه مواجه می‌شدند آن را شبیه به «شادروان» می‌دانستند، درصدد تغییراتی برآمدیم اما ایمان داشتیم که این کار شبیه به «شادروان» نخواهد شد.

سختی‌های «شه‌سوار» از الاغ درمانی تا وابستگی به حیوان

تهیه‌کننده «شه سوار» درباره سختی‌های ساخت این فیلم گفت: تقریباً یک محله را در شهریار در اختیار داشتیم؛ پیدا کردن الاغ‌ها کار بسیار دشواری بود چون کسی وجود ندارد که یک گله الاغ پرشمار داشته باشد و به همین دلیل چند نفر را برای یافتن این الاغ‌ها گذاشته بودیم تا از محلات و روستاهای اطراف تهران برایمان پیدا کنند. حتی ما و عوامل در این فیلم، الاغ درمانی یاد گرفتیم! و وابستگی به این حیوانات پیدا کرده بودیم. مجبور شدیم اسکان در شهریار داشته باشیم. همچنین ایفای نقش‌ها نیز سختی‌های خودش را داشت و شما قطعاً هادی کاظمی و گیتی قاسمی را در این قالب ندیده‌اید. از طرفی وقتی کار تمام می شد، جذابیت خودش را خواهد داشت. در هر حال، کار به این شریفی و نجیبی وقتی با ممیزی‌هایی روبه رو شود، کمی خستگی را بر تن ما به جای می‌گذارد.

وی در پاسخ به این‌که برای جلوگیری از شباهت «شه سوار» به «شادروان» چه کاری انجام شد، عنوان کرد: حقیقت این است که روز اول به این فکر افتادیم تا از همان عوامل «شادروان» برای کار جدید استفاده کنیم و بدمان نمی‌آمد این اتفاق بیفتد اما چون کامنت‌هایی گرفته بودیم که قصه شبیه به «شادروان» است، ابتدا سراغ بازیگرها رفتیم و تغییر دادیم و سپس تا حدی که می‌شد فضای قصه را متفاوت ساختیم که در این مورد مسعود سلامی بسیار کمک کرد و اگر غیر از آقای سلامی فرد دیگری را به عنوان فیلمبردار داشتیم، قطعاً «شه سوار» به «شادروان» شباهت پیدا می‌کرد و بیش از پیش بوی «شادروان» احساس می‌شد، چراکه آقای سلامی فیلمبردار «شادروان» بود و تذکراتی در رابطه با شباهت با «شادروان» می‌داد. اما به هر حال به دلیل وجود فضای حاشیه‌نشینی و فرم پوشش و قصه‌ای که حول خانواده می‌چرخد، منتقدان قطعاً می‌گویند که «شه‌سوار» بوی «شادروان» می‌دهد این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.

امضای حسین نمازی در «شه‌سوار» مشهود است

عطاییان تصریح کرد: در واقع باید تاکید کنم که فرم فیلمسازی حسین نمازی این‌گونه است و ساختار کارش شاید شباهت به هم داشته باشد اما سوژه‌ها و قصه متفاوت است. در واقع مهر و امضای حسین نمازی در «شه‌سوار» همچون «شادروان» مشهود است.

وی همچنین یادآور شد: از آن‌جایی که در پروژه بعدی نیز در کنار حسین نمازی هستم، قطعاً سه گانه این کار را خواهیم ساخت. فضا برای من فضایی مقدس است که بوی خانواده می‌دهد؛ چیزی است که این روزها از آن دور هستیم و تعهد یک پسر را نسبت به خانواده، مادر و پدر و خواهرش می‌بینیم تا از یک چالش دربیایند. اگر شما یک سکانس مشابه «شادروان» در این کار پیدا کردید، جایزه می‌دهم.

عطاییان بیان کرد: «شه‌سوار» ۲ کوچه پایین تر از «شادروان» اتفاق می‌افتد یعنی بچه محل‌های همدیگر حساب می‌شوند و اگر ۲ بازیگر تکراری یعنی ایمان برات‌پور و حافظ نبی‌زاده در «شه‌سوار» نبودند، من قطعاً سینا مهراد و نازنین بیاتی را از سر کوچه رد می‌کردم که با این‌ها دیالوگی داشته باشند!

وی در پایان در پاسخ به این‌که آیا استفاده از میثم مولایی به عنوان تدوینگر در «شه‌سوار» به جای عماد خدابخش در حالی که ریتم تدوینی مشابهی با «شادروان» دارد، برای جلوگیری از ایجاد شباهت بوده یا خیر؟ گفت: خیر، عماد خدابخش در دفتر ما در حال انجام کارهای تدوین «تمساح خونی» و چند کار دیگر بود و ما نیز در یک دفتر فیلمسازی، ۲ کار را دست یک تدوینگر نمی‌دهیم.

رسانه سینمای خانگی- فجر بالاخره کمدی را می‌بیند؟

جشنواره فیلم فجر در ۶ دوره یعنی دوره‌های سی‌ام تا سی‌وششم با رونق فیلم‌های کمدی همراه بوده است. امسال و در پنجمین دهه از برگزاری جشنواره «صبحانه با زرافه‌ها» یکی از فیلم‌های کمدی مهمی‌ است که کارگردان آن برای اولین بار با این عنوان در جشنواره حضور دارد و ترکیبی از بازیگران پرکار و پر طرفدار سینما را نیز گرد هم آورده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تقابل فیلم‌های کمدی و جشنواره فیلم فجر از اولین دوره تاکنون وجود داشته است. حضور فیلم‌های کمدی در جشنواره اغلب با جنجال‌هایی از سوی منتقدین و صاحبان آثار همراه بوده که گاها به حذف آثار کمدی از لیست فیلم های حاضر در جشنواره نیز منجر شده است. با این همه در فهرست فیلم های حاضر در جشنواره فجر می‌توان به فیلم های کمدی نیز اشاره کرد که فارغ از توجه هیات داوران، مخاطبان یا منتقدان را نیز با خود همراه کرده اند.

جشنواره فیلم فجر در اولین دوره میزبان حاجی واشنگتن بود. فیلمی که علاوه بر ژانر کمدی، تاریخی نیز بود و جز در جشنواره فیلم فجر اجازه نمایش پیدا نکرد. حاجی واشنگتن داستان اولین سفیر ایران در آمریکاست که با توجه به شرایط روز به جای آمریکا در ایتالیا تولید شد.

دومین دوره جشنواره با فیلم کمدی همراه نبود تا اینکه یدالله صمدی فیلم مردی که زیاد می‌دانست را به سومین دوره جشنواره رساند و برای این فیلم سیمرغ بهترین کارگردانی را از آن خود کرد. این فیلم داستان زندگی مرد کارمندی است که از زندگی خود ناراضی است و نخستین فیلم طنز پس از انقلاب به شمار می‌رود.

 کفش های میرزا نوروز

در چهارمین دوره کفش های میرزا نوروز با بازی علی نصیریان از آن دسته فیلم های کمدی بود که با یک داستان ساده، صدها موقیعت کمیک خلق می‌کرد. داستان زندگی خیاطی که کفش‌هایش را دوست داشت و حاضر نبود با همه وصله پینه‌گی آن‌ها را دور بی‌اندازد.

ساخته تحسین شده زنده یاد داریوش مهرجویی در پنجمین دوره جشنواره با دست خالی جشنواره را ترک کرد و اجاره نشین ها به جز صدابرداری این فیلم در هیچ کدام از هفت نامزدی جایزه نگرفت. فیلمی کمدی با محوریت زندگی آپارتمان نشینی که ترکیب بازیگرانش در اولین سال‌های پس از انقلاب نسلی از کمدی پردازان را به سینمای ایران معرفی کرد. اکبرعبدی در کنار زنده یاد عزت الله انتظامی و حمیده خیر آبادی که هیچ کدام در جشنواره دیده نشدند.

دوره ششم نیز همانند دوره های قبل میزبان تنها یک فیلم کمدی بود. تحفه به کارگردانی ابراهیم وحیدزاده که یکی از پربازیگرترین فیلم های دهه ۶۰ محسوب می‌شود.

 ناصرالدین شاه آکتور سینما

یک دهه پس از جشنواره فجر فیلمی کمدی در جشنواره حضور دارد که داستان آن مروری بر تاریخ ورود سینماتوگراف به ایران است. ناصرالدین شاه اکتور سینما فیلمی کمدی که رگه‌های فانتزی هم دارد همچنان از عزت الله انتظامی و اکبر عبدی به عنوان بازیگران پیش روی کمدی پس از انقلاب بهره می‌برد. اتفاقی که این بار به نفع مخملباف میشود و انتظامی پس از ناکامی اجاره نشین‌ها در این دوره لوح تقدیر دریافت می‌کند. به علاوه این فیلم در ۴ بخش فنی نیز برنده سیمرغ بلورین می‌شود.

چهاردهمین دوره جشنواره در مقایسه با ادوار گذشته رنگ و بوهای کمدی را بیشتر به خود گرفته است. فیلم آدم برفی همچنان با پیشتازی اکبر عبدی در ژانر کمدی و لیلی با من است که سیالیت طنز در سینمای دفاع مقدس با حفظ ارزش‌ها و چارچوب‌های آن را به رخ مخاطب می‌کشد. نقش آفرینی پرویز پرستویی در این فیلم برای اولین بار جنس کمدی به خود گرفته و از فضای فیلم های پیشین او فاصله گرفته است.

در این بین اما فیلم‌هایی بودند که یا از حضور در جشنواره فجر کنار گذاشته شدند یا خود را از حضور در جشنواره کنار کشیدند. فیلم مردی عوضی با نقش آفرینی پرویز پرستویی فیلمی درباره مردی دو زنه بود که موقعیتی کمدی را به واسطه موضوعی که هنوز آنچنان در سینما پررنگ نبود، برای مخاطب ایجاد کرده بود.

نقش آفرینی پرویز پرستویی در لیلی با من است باعث حضور او در فیلمی کمدی با همان محوریت قبلی شد. فیلمی که رگه های طنز را در انتقاد از شرایط مذهبی و سیاسی حاکم بر جامعه به کار برده بود و باعث خلق مارمولک به کارگردانی کمال تبریزی شد. این فیلم در بیست‌ودومین دوره جشنواره فجر به نمایش در آمد و از جمله فیلم‌های کمدی بود که با استقبال مخاطبان رو به رو شد و در نهایت دیپلم افتخار را برای پرستویی به ارمغان آورد.

 مهمان مامان

در این دوره همچنین زنده یاد داریوش مهرجویی پس از موفقیت فیلم‌های قبلی لیلا، سارا، درخت گلابی و.. در جشنواره فیلم فجر و همچنین اجاره نشین‌ها به عنوان فیلمی کمدی، دومین اثر کمدی-خانوادگی خود یعنی مهمان مامان را راهی جشنواره کرد. فیلمی اقتباسی که برای اولین بار پس از از اولین دوره جایزه بهترین فیلم جشنواره را به عنوان یک فیلم کمدی از آن خود کرد.

سه سال بعد یعنی در دوره بیست و پنجم اولین فیلم از سه گانه اخراجی‌ها به جشنواره راه پیدا کرد. فیلمی که در محوریت داستانی از لیلی با من است وام گرفته بود و به ادامه ساخت کمدی‌های جنگی در سینمای ایران قوت می‌بخشید.

بیست‌وششمین جشنواره فیلم فجر فیلم دایره زنگی را که فیلمی کمدی بود کنار گذاشت و این دوره از جشنواره بدون فیلم کمدی برگزار شد.

رامبدجوان پس از ساخت سریال‌های تلویزیونی در بیست‌ونهمین دوره جشنواره فیلم فجر فیلمی کمدی را راهی جشنواره کرد که ثمره آن معرفی بیش از پیش ویشکا آسایش به عنوان یک بازیگر زن کمدی به سینمای ایران شد و سیمرغ بلورین را نیز برای او به ارمغان آورد.

دهه چهارم؛ دهه رونق کمدی‌ها در فجر

با شروع چهارمین دهه از جشنواره فیلم فجر سیر ورود و حضور آثار کمدی در جشنواره بیشتر شد. در دوره سی ام ضد گلوله ساخته مصطفی کیایی در ادامه فیلم‌هایی که جنگ را برای موقعیت‌های کمیک انتخاب کرده بودند، قرار گرفت و در جشنواره نیز با استقبال خوبی رو به رو شد. ضد گلوله از فیلم های کمدی بود که توانست دیپلم افتخار بهترین فیلم را بدست آورد و در ابتدای دهه چهارم جشنواره، رونق خوبی به بازار فیلم های کمدی در این فستیوال ببخشد.

 خواب‌زده‌ها

در این دوره رضا عطاران نیز با فیلم خوابم میاد اولین تجربه کارگردانی خود را با فیلمی کمدی و دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به سرانجام رساند. دو سال بعد و در دوره سی و دوم، رضا عطاران دوباره با دو فیلم کمدی در جشنواره حضور داشت. عطاران که در دوره پیشین، خود را به عنوان کارگردان فیلم سینمایی نیز ثابت کرده بود در این دوره با طبقه حساس و ردکارپت هم کارگردانی و هم بازیگری را همزمان تجربه کرد. در این دوره که فصل رونق بیشتر فیلم های کمدی بود دو فیلم خط ویژه و خواب زده‌ها با دو فضای متفاوت دیگر فیلم‌های کمدی جشنواره را شامل می‌شدند.

صابر ابر که با دایره زنگی سینمای کمدی را تجربه کرده بود در سی‌وسومین دوره با فیلم من دیه گو مارادونا هستم در جشنواره حضور یافت. فیلمی کمدی که برخلاف رویه فیلم‌های معمول کمدی پیش نمی‌رود و مسیر متفاوتی دارد. ایران برگر دیگر فیلم کمدی این دوره است که از گروه شلوغی از بازیگران همچون من دیه‌گو … استفاده می‌کند.

در دوره سی و چهارم بارکد در ادامه خط ویژه کمدی- اجتماعی با ترکیبی از بازیگرانی است که نسبت به خط ویژه محدودتر شده‌اند. بارکد از جمله فیلم هایی بود که پس از جشنواره دچار حذف و سانسور بخش‌هایی از فیلم شد و مسئله سانسور را نیز به کشمکش‌های میان فیلم‌های کمدی و جشنواره فجر اضافه کرد. در این دوره زاپاس نیز دیگر فیلم حاضر در جشنواره بود.

 گشت‌ارشاد۲

فیلم های کمدی این دوره از جشنواره یعنی دوره سی‌وپنجم هر دو در ادامه موفقیت‌های پیشین خود بودند. گشت ارشاد۲ به کارگردانی سعید سهیلی موفقیت‌های گشت۱ را پشتوانه قرار داده بود و خوب، بد،جلف نیز نان شیمی خوب بین پژمان جمشیدی و سام درخشانی که در سریال ایجاد شده بود را می‌خورد.

مصادره به کارگردانی مهران احمدی و خجالت نکش دیگر فیلم های کمدی این دوره از جشنواره بودند که هر دو در کنار بار کمدی به نقد مساله ای اجتماعی می‌پرداختند. مصادره به وضعیت مهاجرین پس از انقلاب و خجالت نکش به فرزندآوری اشاره داشت. دوره سی و ششم میزبان این دو فیلم بود.

داستان زندگی یک نامزد انتخاباتی دوباره سیامک انصاری را با یک فیلم کمدی به سینماها برگرداند. در سی‌وهفتمین دوره جشنواره تنها یک فیلم کمدی با بازی سیامک انصاری حضور داشت. انصاری پس از ساعت پنج عصر و خرگیوش با زهرمار در نقش یک نامزد انتخاباتی ظاهر شد که با خانمی با بازی شبنم مقدمی به ماجراهای مختلفی برمی‌خورد.

در سال‌های بعد تا هم اکنون دوباره روند حضور فیلم‌های کمدی در جشنواره فیلم فجر کاهش پیدا کرده است. سیری که در دهه چهارم اوج گرفته بود در دهه اواخر آن به حضور تنها یک فیلم در جشنواره رسید که سال‌های بعد خوب،بد،جلف۲ در جشنواره ۳۸، شیشلیک در جشنواره ۳۹ و شادروان در جشنواره ۴۰ این پازل را تکمیل می‌کنند.

 صبحانه با زرافه‌ها

جشنواره فیلم فجر در آستانه پنجمین دهه و در دوره چهل و یکم هیچ فیلم کمدی را در لیست فیلم های حاضر در سودای سیمرغ نداشت. به جز متروپل که رگه های طنز داشت فیلم دیگری در این دسته نمی‌گنجید. امسال اما سروش صحت برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر در مقام کارگردان حضور دارد. پیش از این جهان با من برقص در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشت. کمدی صبحانه با زرافه ها که ترکیب کاملی از بازیگران پر طرفدار این سال های سینمای ایران را گرد هم آورده، یکی از فیلم‌های مهم کمدی جشنواره چهل‌ودوم است که وزنه سنگین این ژانر همیشه مغفول را در جشنواره فیلم امسال بر دوش دارد.

خروج از نسخه موبایل