تعداد مخاطبان سینمای ایران درحالی طی یک عملکرد خوب، به ۲۰ میلیون نفر رسیده که احتمال میرود تا پایان امسال، سینمای ایران با گذر از ۲۸ میلیون مخاطب، رکورد ۲۳ساله سینمای ایران در زمینه جذب مخاطب شکسته شود.
به گزارش سینمایخانگی ایرنا، سینمای ایران تا پایان شب گذشته موفق شد، تعداد مخاطبان امسال خود را به ۲۰ میلیون نفر برساند. این اتفاق از آن حیث مهم تلقی میشود که کمتر کسی گمان میکرد که این آمار برای کل امسال رقم بخورد حال آنکه آمار ۲۰ میلیون مخاطب، تنها در طول ۲۶۶ روز به ثبت رسیده است. با این حساب، به ازای هر ۴.۴ ایرانی، یک نفر تا امروز به سینما رفته که آمار خوبی طی ۴ سال اخیر به حساب میآید.
همچنین این آمار ۲۰ میلیونی از آن حیث مهم است که برای نخستینبار در طول ۴ سال گذشته، نوید رسیدن به دوران پیش از کرونا داده شده است. آخرین آمار ثبتشده نرمال برای سینماها، به سال ۹۸ باز میگردد که سینماها در این سال، ۲۶ میلیون مخاطب داشتند. با این دستفرمان، سینمای ایران، احتمالا در اوایل بهمنماه، از این آمار عبور خواهد کرد تا برای نخستینبار پس از اپیدمی کرونا، سینمای ایران بتواند موقعیت قبل خود را بازیافته و به فکر فتح قلههایی جدید باشد.
تعداد مخاطبان سینما در سال ۹۷ نیز حدود ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بود که این آمار، قطعا برای امسال نیز محقق خواهد شد.
سینمای ایران در سال ۹۶، حدود ۲۳ میلیون نفر، در سال ۹۵، حدود ۲۶ میلیون، در سال ۹۴، بیش از ۱۳ میلیون، در سال ۹۳، کمتر از ۱۳ میلیون، در سال ۹۲، کمتر از ۱۰ میلیون، در سال ۹۱، کمتر از ۱۱ میلیون و در سال ۹۰، کمتر از ۱۵ میلیون نفر مخاطب داشته است. بنابراین اگر سینما برای امسال بتواند تعداد مخاطبان خود را به ۲۸ میلیون نفر برساند، یعنی بیشترین میزان استقبال از سینماها در طول ۲۳ سال رقم خورده است.
رویای مخاطب ۳۳ میلیونی برای سینمای امسال چندان بعید به نظر نمیرسد
آخرین باری که سینمای ایران توانست بیش از ۲۸ میلیون مخاطب داشته باشد، به سال ۷۹ بازمیگردد که در آن سال، ۳۳ میلیون نفر به سینما رفتند. البته که تحقق مخاطب ۳۳ میلیونی برای سینمای امسال نیز چندان بعید نیست. درحالحاضر، ۲ فیلم هتل و ویلای ساحلی، آمارهای بسیارخوبی در زمینه جذب مخاطب به ثبت رساندهاند که این ۲ فیلم، حداقل تا پایان سال بر روی پرده میمانند.
از سوی دیگر، این ۲ فیلم چند اهرم کمکی نظیر فسیل و بچه زرنگ دارند که میتوانند کمک بسیارخوبی به فرآیند استقبال کنند. ضمن اینکه فیلمهای دیگر اکران و البته آثاری که در بیش از ۳ ماه دیگر به روی پرده میروند را نیز باید در نظر گرفت تا متوجه شد، رویای مخاطب ۳۳ میلیونی برای سینمای امسال چندان بعید به نظر نمیرسد.
این اتفاق قطعا درنتیجه مهندسی اکران و ابتکارهای شورای صنفی نمایش و البته تصمیمهای کلان مدیریتی محقق شده است که میتواند پروسهای ماندگار برای سالیان آتی بوده و سینما در هر سال میتواند رکورد سال گذشته خود را بهبود ببخشد. اتفاقی که طی آن، آثار کمدی، اجتماعی و انیمیشن با استقبال قابلتوجهی مواجه میشوند و سرانه سینما در کشور را به نقاطی طلایی میرسانند.
سینمای ایران پس از تحمل مدتها رکود و انجماد، این روزها، حال خوشایندی دارد؛ اتفاقهای شگرفی در حوزه سالنسازی، تولید و اکران رقم خورده که شاخصها را به نحو قابلتوجهی صعودی کرده است. این وضعیت، نهتنها رضایت کنونی فعالان سینما و مردم را به همراه داشته بلکه آیندهای بسیار روشن را برای این صنعت ترسیم کرده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، امروز که ۲ سال از عمر دولت سیزدهم و محمد خزاعی بر مسند ریاست سازمان سینمایی میگذرد و میتوان عنوان کرد که شاخصهای سینمایی در وضعیت فعلی، قابل قیاس با زمان تحویل گرفتن کرسی این سازمان نبوده است.
زمانی که خزاعی، سازمان سینمایی را تحویل گرفت ۵۷۰ سالن سینما، بر روی کاغذ، در کشور وجود داشت. بسیاری از این سالنها، تعطیل و یا در شرف تعطیلی بودند و در تامین خرج یومیه خود که شامل قبوض و حقوق پرسنل میشد، مستاصل بودند. در این بین، تنها پردیسهای سینمایی حیات داشتند و مشغول فعالیت بودند. امروز اما در شرایطی به سر میبریم که علاوه بر تحولی جدی در فعالیت آن ۵۷۰ سالن، ۲۳۴ سالن دیگر نیز به ناوگان سینمایی کشور افزوده شده و تا پیش از ۲ سال دیگر، همین میزان سالن نیز اضافه میشود تا تعداد سالنهای سینمای کشور به عدد ۱۰۰۰ برسد.
بر مبنای همین گزارش، در ابتدای این دولت، به ازای هر ۱۵۴ هزار ایرانی، یک سالن سینمایی وجود داشت اما امروز، این آمار به هر ۱۰۹ هزار نفر یک سالن افزایش پیدا کرده است که با رشد تعداد سالنها به عدد ۱۰۰۰، به ازای هر ۸۸ هزار ایرانی، یک سالن سینما وجود خواهد داشت که رشد قابلتوجهی در این حوزه محسوب میشود.
در ابتدای این دولت، به ازای هر ۱۵۴ هزار ایرانی، یک سالن سینمایی وجود داشت اما امروز، این آمار به هر ۱۰۹ هزار نفر یک سالن افزایش پیدا کرده است
معضل سینمایی دیگری که این روزها کاملا مرتفع شده، موضوع رونق تولید است. در ابتدای دولت سیزدهم، فضای سیاه بهجامانده از دوران کرونا، بر فضای تولیداتی سینمای کشور مستولی بود. سینما در رکود کامل به سر میبرد و هیچ دورنمای روشنی برای آن متصور نبود. در چنین وضعیتی، کمتر سرمایهگذاری، ریسک حضور در سینما را میکرد. بنابراین کاملا طبیعی بود که بسیاری از کارگردانان سینما، یا در خانه بیکار شوند و یا ترجیح دهند که در پلتفرمها، سریالسازی کنند. کار به جایی رسید که در آستانه جشنواره فجر سال ۱۴۰۰، عدهای ولو از دلسوزان سینمای کشور، متعجب باشند که این رویداد قرار است با چه آثاری برگزار شود چرا که تولیدات چندانی در سینمای ایران رقم نخورده بود.
این شرایط امروز، هیچ محلی از اعراب ندارد. سینما به یکی از پررونقترین دوران خود رسیده و کارگردانان بسیاری، مراحل مختلف فیلم خود را دنبال میکنند و تا امروز، ۱۰۶ فیلم، فرم حضور در جشنواره فجر را پر کردهاند. شرایط برای این کارگردانان، با مهندسی خوبی همراه شد؛ علاوه بر فراهم شدن زمینه فیلمسازی این کارگردانان، سیاستی اتخاذ شد تا نهایت رافت و انعطاف با کارگردانانی که در قضایای پائیز سال گذشته، اظهارنظرهایی داشتهاند، به کار گرفته شود و تقریبا میتوان اینگونه ادعا کرد که دفع حداقلی صورت گرفت و زمینه فعالیت کارگردانانی که دچار اشتباهی شده بودند نیز فراهم شد. نتیجه چنین سیاستی به رونق تولید و وجود آثار حداکثری در جشنوارههای سینمایی کشور منجر شد که تحولی اساسی در وضعیت سختافزاری سینما رقم زد.
تا امروز، تخمین زده میشود که حدود ۱۰۰ فیلم، شرایط حضور در جشنواره فیلم فجر را دارند
اتفاق مهم دیگر به انقلابی مربوط میشود که در حوره اکران رقم خورد. طی یک سال اخیر، تصمیم بر آن گرفته شد تا کمترین میزان فیلمسوزی بر روی پرده صورت بگیرد. نتیجه چنین سیاستی، فروش ۲۹۵ میلیاردی فسیل و ۱۸۰ میلیاردی هتل است یعنی این ۲ فیلم تا روز گذشته، ۴۷۵ میلیارد تومان فروش داشتهاند و حدود ۱۱ میلیون نفر را به سینماها کشاندهاند. این وضعیت، طی هفتههای آتی و با ویلای ساحلی و چند فیلم دیگر تداوم خواهد داشت و اتفاقهای عجیبی را در گیشه سینماها رقم میزند. نتیجه چنین رویکردی، مخاطب حدودا ۱۹ میلیون و ۵۰۰ هزار نفرهای است که علیرغم رشد ۳۳ درصدی قیمت بلیت، سالنهای تاریک را رها نکردند و به شکلی همهجانبه، با آن آشتی کردند.
اینها، مجموعه عواملی است که سبب شد تا حال سینما، بسیار خوب باشد. بیشتر از حال خوب سینما، امیدواری مفرطی است که سینماگران، دوستداران سینما و مردم، نسبت به آینده سینما دارند. این حال خوب، بسیار غنیمت است چرا که طی ۲ برهه، ناامیدی محضی در حوزه سینما رقم خورد: نخست زمانی بود که کرونا، برای ماهها، سینما را تعطیل کرد و نبود برنامه و حمایت خاصی، همه چیز را به یک ناامیدی محض کشاند. در برهه دوم نیز اتفاقات پائیز سال گذشته بود که کمتر کسی تصور میکرد که سینما بتواند به این زودیها، به وضعیت عادی خود بازگردد اما سینما نهتنها به وضعیت نرمال خود بازگشت بلکه اکنون با چندین رکوردشکنی پیاپی در تولیدات، گیشه و استقبال مردم، در وضعیتی به سر میبرد که طی یک دهه گذشته تجربه نکرده بود.
حال سینمای ایران، امروز بدون هیچ اغراقی، بسیارخوب است. تمامی ارکان، روی ریل پرشتاب خود قرار گرفته و نتایج درخشانی را رقم زده است. نتایجی که برخی از آنها همچون قله کوه یخ شناور در آب، اکنون مشخص شده و حجم عظیم آن طی ماههای آینده روشن خواهد شد. آینده برای سینمای ایران بسیار روشن است؛ روشنتر از هر زمان دیگری طی یک دهه اخیر و این، خبر مسرتبخشی است که حال هنرمندان، دوستداران سینما و مردم را سرکیف میآورد. پس از مدتها ناکامی و سیاهی، این حال خوب سینما، برای دلسوزان هنر هفتم افتخارآفرین و بسیاردلچسب است و آنها را امیدوار نگهمیدارد.
فیلم «ویلای ساحلی» موفق شد تا با جذب بیش از ۹۲۰۰ مخاطب و فروش ۵۱۰ میلیونی، رکورد فروش روز نخست پساکرونایی سینمای ایران را به نام خود مصادره کند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جدیدترین ساخته کیانوش عیاری موفق شد تا در نخستین روز نمایش خود، ۹۲۵۰ مخاطب داشته و گیشهاش را از ۵۱۰ میلیون تومان عبور دهد. فروش روز نخست برای ۲ فیلم پرفروش پساکرونایی سینمای ایران یعنی فسیل، ۳۶۰ میلیون با ۹۲۰۰ مخاطب (نخستین نمایش در روز پنجشنبه) و هتل با ۴۱۵ میلیون و ۷۴۰۰ مخاطب بوده است.
بدینترتیب ویلای ساحلی موفق شد تا در نخستین گام، بیشترین فروش و استقبال مخاطب روزانه سینمای ایران طی ۴ سال اخیر را به نام خود ثبت کند.
این اتفاق در شرایطی رقم خورده که درگاههای اینترنتی فروش بلیت این فیلم از اواخر شب سهشنبه و تنها ساعاتی پیش از نخستین اکران این فیلم باز شد و نخستین نمایش آن، در بسیاری از شهرستانها و مراکز استانها آغاز نشده بود.
انتظار میرود ویلای ساحلی به دلیل بهرهمندی از بازیگرانی چون رضا عطاران و پژمان جمشیدی، مخاطبان عام بسیاری را به خود جذب کند. کارگردانی کیانوش عیاری و حتی حضور کوتاه کیومرث پوراحمد در یکی از سکانسهای فیلم نیز میتواند مشوق خوبی برای استقبال دوستداران سینمای اجتماعی و مخاطبان خاص سینما باشد. تحلیلهای قدرتمندی وجود دارد که این فیلم بتواند در مقام شگفتی اکران امسال، به رکورد حدودا ۳۰۰ میلیاردی فیلم فسیل برسد.
ویلای ساحلی، نخستین همکاری رضا عطاران و پژمان جمشیدی بهعنوان دو مهره پولساز اینسالهای سینمای ایران است.
داستان این فیلم در مورد ویلایی است که مالک آن چند ماهی به خارج کشور میرود و در این میان، دو مرد گرفتار، به دنبال آن هستند تا با اجاره ویلا به مسافران مختلف، درآمدی به جیب بزنند؛ ورود هر مسافر به ویلا به اتفاقی تازه منجر میشود.
رضا عطاران، پژمان جمشیدی، ریما رامینفر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی و شووار کریمزاده، بازیگران این فیلم هستند. ویلای ساحلی با پخش فیلمیران و سرگروهی پردیس ایرانمال به روی پرده رفته است.
از صبح امروز چهارشنبه ۱۵ آذرماه، ۴ فیلم جدید به سینماها تزریق شد که به دلیل تنوع خوب این آثار و تداوم رونق آثار قبلی، باید منتظر اتفاقهایی در مسیر رکوردشکنیهای جدید طی روزهای آینده باشیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از صبح امروز ۴ فیلم ویلای ساحلی، ضد، ورود و خروج ممنوع و مسافری از گانورا به روی پرده رفت. ۴ فیلمی که انتظار میرود تا اتفاقهای خوبی را در گیشه سینماها رقم بزند.
این ترکیب از آن نظر قابلتوجه است که تنوع خوبی با نمایش یک کمدی پرمخاطب، یک درام سیاسی، یک کمدی اجتماعی و یک انیمیشن، بر سینماها حاکم شده که میتواند مخاطبان هدف بسیاری را به سینماها بکشاند. این ترکیب در کنار دو کمدی پرفروشی که این روزها بر روی پرده حضور دارد، ۲ فیلم اجتماعی قدرتمند و یک انیمیشن پرمخاطب، رکوردهای جدیدی را در سینما به وجود میآورد که اخبار آن احتمالا طی روزهای آینده رسانهای میشود.
با این ترکیب اکران و تنوع خوبی که مخاطبان بسیاری را هدف قرار داده، سینماها، مسیر سهلالوصولتری به گیشه سالانه ۱۲۰۰ میلیارد تومانی در پیش خواهند داشت و رونق بهمراتب بیشتری را برای ۳ماهونیم باقیمانده امسال رقم میزنند.
در ادامه نگاهی اجمالی خواهیم داشت به هر یک از این ۴ فیلم جدید.
ویلای ساحلی
کیانوش عیاری ۳۵ سال پس از تنها ساخته کمدی خود یعنی روز باشکوه، سال گذشته، ویلای ساحلی را جلوی دوربین برد. فیلمی که رضا عطاران و پژمان جمشیدی، بازیگران آن هستند و رضا رخشان که در کارنامه خود هزارپا را تولید کرده است نیز در مقام تهیهکننده حضور دارد.
انتظار از این فیلم بسیار بالاست بهاندازهای که از آن با عنوان آلترناتیو فسیل برای رکوردزنی در سینمای امسال ایران نام برده میشود. همین سطح انتظارات سبب شد تا عدهای تصور کنند که فیلم برای نوروز ۱۴۰۳ اکران میشود اما صاحبان فیلم در زمان فعلی آن را به روی پرده آوردند تا زمینههای رکوردشکنی را طی ماههای آتی فراهم کنند. البته که این فیلم، یک رقیب قدرتمند به نام هتل را بر روی پرده دارد که همچنان میفروشد و مخاطبان آن در حال رشد است.
عیاری پیشتر راجع این کار خود گفته بود: داستان این فیلم، شیرین است و فکر میکنم به شدت برای مخاطب جذابیت داشته باشد.
ریما رامینفر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی و شووار کریمزاده، دیگر بازیگران این فیلم هستند. ویلای ساحلی با پخش فیلمیران و سرگروهی پردیس ایرانمال به روی پرده رفته است.
ضد
ضد به کارگردانی امیرعباس ربیعی، نویسندگی حسین ترابنژاد و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی در سال ۱۴۰۰ جلوی دوربین رفت و در همان سال، اتفاقهای خوبی را در جشنواره فجر رقم زد و علاوه بر کسب دو سیمرغ، در چند شاخه نیز کاندید شد. ضد پس از فیلم نخست ربیعی یعنی لباسشخصی، توانست با اقبال بالایی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شود.
فیلم، یک درام سیاسی است که در بستر التهابات کشور در تابستان سال ۱۳۶۰ میگذرد. قصه این فیلم درباره یک عشق در دل حوادث سیاسی است که پس از سالها دوباره شعلهور میشود.
در این فیلم، نادر سلیمانی، مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، مجید پتکی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی به ایفای نقش پرداختهاند.
ضد با پخش بهمن سبز و سرگروهی پردیس ملت نمایش خود را از صبح امروز آغاز کرده است.
ورود و خروج ممنوع
فیلم امید آقایی که مرتضی شایسته تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد، در سال ۹۸ جلوی دوربین رفت. یک کمدی اجتماعی که میتواند با توجه به داستان خود، جذابیتهایی را برای مخاطبان داشته باشد.
نیوشا ضیغمی، محمدرضا شریفینیا، اکبر عبدی، هادی کاظمی، محمدرضا هدایتی، پوریا پورسرخ، علی صادقی،نعیمه نظامدوست، یاسر جعفری، سعید امیرسلیمانی و مرتضی علیآبادی بازیگران این فیلم هستند.
این فیلم، با محوریت یک روحانی با بازی اکبر عبدی، روایتگری میکند.
ورود و خروج ممنوع با پخش هدایت فیلم و سرگروهی پردیس آزادی به روی پرده رفته است.
مسافری از گانورا
با توجه به اقبال بالایی که به انیمیشنها طی سالیان اخیر صورت گرفته، مسافری از گانورا به روی پرده رفته؛ هر چند که این فیلم، رقیب قدرتمندی به نام بچه زرنگ دارد که حدود ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار مخاطب طی ۲ ماه داشته است.
مسافری از گانورا نخستینبار در بخش مسابقه بلند داستانی سیوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان به نمایش درآمد و توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و داوران مواجه شود.
داستان این انیمیشن درباره موجودی فضایی است که به زمین میآید و با کمک پسری معلول، به جستجوی فرمانروای سیاره خود که در زمین گم شده میرود تا صلح را به سرزمینش بازگرداند.
این انیمیشن که محصول مرکز انیمیشن سوره است، به کارگردانی سیداحمد علمدار و تهیهکنندگی سیدمحمدحسین علمدار تولید شده است. بهمن سبز، مسئولیت پخش و پردیس هویزه مشهد نیز سرگروهی فیلم را بر عهده دارد.
فروش سینمای ایران از ابتدای آذر تا دهم این ماه به بیش از ۵۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان رسید و بیش از یک میلیون و ۲۲۶ هزار نفر از ابتدای آذر به تماشای فیلمهای اکران شده پرداختند.
به زارش سینمای خانگی از روابط عمومی موسسه سینماشهر، جمعه سوم آذر با فروش بیش از ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، جمعه- دهم آذرماه- با فروش بیش از ۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان و پنجشنبه دوم آذر با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان پرفروشترین روزهای آذر ماه تاکنون بودهاند.
فیلمهای «هتل» با فروش بیش از ۲۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر به مجموع فروش ۱۶۴ میلیارد تومان، «فسیل» با فروش بیش از ۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر به مجموع فروش بیش از ۲۹۱ میلیارد تومان، «بچه زرنگ» با فروش بیش از ۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر به مجموع فروش بیش از ۴۴ میلیارد تومان، «جوجه تیغی» با فروش بیش از ۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر به مجموع فروش بیش از ۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان دست پیدا کردند.
همچنین «گیجگاه» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر مجموع فروش بیش از ۱۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، «نارگیل ۲» با فروش بیش از یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر مجموع فروش بیش از ۲۰ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان، «عامهپسند» با فروش بیش از یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر مجموع فروش ۴ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان داشتند.
براساس این گزارش، فیلمهای «حدود ۸ صبح» با فروش بیش از یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر به مجموع فروش بیش از ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان، «شهر هرت» با فروش بیش از یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر به مجموع فروش بیش از ۷۶ میلیارد تومان و «سرهنگ ثریا» با فروش بیش از ۴۸۸ میلیون تومان در ۱۰ روز اول ماه آذر به مجموع فروش بیش از یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان دست پیدا کردند.
مدیران و معاونان سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مدیران سازمان سینمایی سوره حوزه هنری دیدار کردند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی به همراه جمعی از مدیران و معاونان سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با محمدمهدی دادمان رییس حوزه هنری، حمیدرضا جعفریان رییس سازمان سینمایی سوره و جمعی از مدیران این سازمان دیدار کردند. در این دیدار صمیمانه، روسا و مدیران دو سازمان با تاکید بر هماهنگی و همافزایی این دو نهاد برای همکاریهای متقابل در راستای اعتلای آثار انقلاب و دفاع مقدس اعلام آمادگی کردند.
خزاعی در این نشست با عرض تسلیت ایام شهادت حضرت زهرا (س) بیان کرد: در ابتدا از خانم پروانه معصومی یادی کنیم که بعد از انقلاب جانانه پای این انقلاب ایستاد و مقاومت کرد و به یک خودسازی رسید که شبیه او در سینمای ایران کم داشتیم.
وی افزود: ما در این مدت با بسیاری از سازمانها و ارگانها دیدار داشتیم و اکنون به خدمت دوستان سازمان سینمایی سوره رسیدیم. در این دوره جدید باید همه دستگاههای انقلابی دور هم جمع شوند و برای حوزههای مختلف فرهنگی و به ویژه حوزه سینما سیاستگذاری کنند.
وی افزود: ما در صداوسیما، بنیاد روایت فتح، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سایر نهادها حضور داشتیم و صحبتهای آنها را شنیدیم و تا جایی که امکانپذیر بود برای آنها برنامهریزی کردیم و اتفاقات خوبی هم در این مسیر افتاد. میتوان گفت جلساتی که در سالهای قبل برگزار شد، منجر به شکلگیری تولیدات مشترک در بنیاد سینمایی فارابی شد. در حقیقت به برکت آن جلسات، نهادهای مختلف بدون وجه تمایزی دور هم جمع شدند و برای یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری کردند. امروز موفقیت جریان انقلاب و سینمای متعهد آرزوی همه ماست.
رییس سازمان سینمایی اضافه کرد: فرصت بسیار بسیار اندک است و باید به خوبی از آن بهره برد.علیرغم اینکه دو سال بحرانی را پشت سر گذاشتیم، من خدا را شکر میکنم که اتفاقات بسیار خوبی در این ۲ سال رقم خورد. شاید بتوان گفت هیچ دورهای را دوستان در حوزه فرهنگ و هنر مانند این دو سال اخیر تجربه نکرده باشند. اگر همگرایی و همدلی دستگاههای فرهنگی نبود، شاید موفق نمیشدیم.
محمد خزاعی، رییس سازمان سینمایی
وی یادآور شد: جریان فرهنگی در سال گذشته، نمره قابل قبولی گرفته است؛ همکاران ما در حوزه هنری، اوج، صداوسیما، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سایر دستگاهها کنار هم قرار گرفتند تا نظام فرهنگی را که عهدهای تلاش میکردند آن را متلاشی کنند، متحدتر شود.
خزاعی با اشاره به برکات اتفاقات سال گذشته بیان کرد: الان که به ماجراهای سال گذشته نگاه میکنیم، یک همگرایی میبینم، آقای آذرپندار میگفت جشنواره فیلم کوتاه هیچوقت در حیطه بچههای انقلابی تعریف نمیشد، امروز مخاطبان و فیلمسازان ما بچههای انقلاب هستند و میتوان گفت این همگرایی باعث شد بسیاری از جریاناتی که از سیاستهای اصلی کشور فاصله گرفته بودند، دوباره دور هم جمع شوند و باید یاد بگیریم که به هر دلیلی عقبنشینی نکنیم تا کسی فرصت نکند از آن سواستفاده کند. اگر این همین همدلی و همگرایی باشد، موفقیتهای بزرگی را رقم خواهیم زد.
وی با بیان اینکه به اذعان بسیاری از دوستان مرجعیت به سازمان سینمایی برگشته است، گفت: شاید در سالهای گذشته تصمیمگیریهای کلان در صنوف و نهادهای دیگر اتفاق میافتاد اما امروز خوشبختانه سازمان سینمایی در رأس است. ناگفته نماند که صنوف و اشخاص حقیقی حذف نشدند، بلکه در یک همگرایی نقش خود را ایفا میکنند. پس از ۲۰ سال در کارگروههای تخصصی آییننامه پروانه ساخت مورد تجدیدنظر قرار گرفت و در صورت تصویب اختیارات خوبی در اختیار نهادها قرار میگیرد.
رییس سازمان سینمایی با اشاره به علاقهمندی خود برای راهاندازی چرخه صنعت انیمیشن در کشور مطرح کرد: بودجه سازمان سینمایی در این زمینه محدود است و برای رسیدن به این هدف باید از سایر نهادها کمک بگیریم. همچنین بحث توسعه سینماها به کمک همه نهادها در حال انجام است. یکی از اهداف ما این بود که در شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر سینما بسیازیم که خوشبختانه سازمان سینمایی سوره حوزه هنری متولی این کار شد؛ جایی که محل امید بچههای انقلاب است. فصل مشترکی بین دستگاههای انقلابی و حوزه هنری آغاز شده است که در این فرصت کم باید تلاش کنیم این جریان تقویت شود.
خزاعی در ادامه صحبتهای خود خاطرنشان کرد: برخی دوستان به ما میگفتند که سینما نابود شده است، اما امروز خوشبختانه سینما و اقتصادش رونق پیدا کرده است. در حقیقت سینمای ایران در حوزه اقتصاد، احیای مخاطب و زنده نگه داشتن آن و ارتباط مخاطب با سینما موفق عمل کرده است. ناگفته نماند که لطف خدا هم شامل حال ما شد و به همت همکاران خود در سازمان سینمایی توانستیم اتفاقات سال گذشته را پشت سر بگذاریم.
وی مطرح کرد: من دیگر نگران اقتصاد سینما نیستم. برای سال بعد چند فیلم پُرفروش را پیشبینی کردیم و امسال هم پیشبینی ما در حوزه فروش هزار میلیارد تومان است که تصور میکنیم رکوردهای مختلفی بزنیم. این مساله باید به فیلمهای انقلابی و جریان فیلمهای دفاع مقدس تسری پیدا کند. به همین منظور طرحی را در شواری عالی سینما به تصویب رساندیم و منتظر تصویب آن از سوی دولت هستیم. اگر این اتفاق رخ بدهد، جریان گفتمان سینما عوض خواهد شد.
خزاعی در پایان خاطرنشان کرد: فراموش نکنیم که همه کارایی محصولات فرهنگی در حوزه سینما نیست. بسیاری از فیلمها در سینما موفق نشدند اما در نمایش خانگی و یا تلویزیون انتقال پیام را انجام داده و بازخوردهای بسیار خوبی از مخاطبان گرفتند. این روزها که کارکرد اقتصاد در رسانهها زیاد شده و تصور این است که هر فیلمی در گیشه نفروشد، شکست خورده، اشتباه است. من از فیلمسازان انقلابی میخواهم پای اثرشان بایستند و تنها به اکران در سینما بسنده نکنند. ناگفته نماند که همه ما به حوزه هنری و نسل جدید فیلمسازانی که برآمده از آن هستند، امید دارند و امیدواریم در حوزههای جدیتری نقشآفرینی و به توسعه فضاهای فرهنگی کمک کنند.
سیدامیر جاوید، دستیار رییس حوزه هنری ابتدای این نشست بیان کرد: امیدواریم که این نشستها و به طبع آن گفتگویهایی که شکل میگیرد، منشا خیر و برکت برای هم ما باشد و به طبع آن همافزاییهای موثری شکل بگیرد، تا منجر به همکاریهای بزرگ و راهبردی شود.
محمد ساسان، مدیر مرکز تولیدات سینمایی سوره در ابتدا ضمن ابراز امیدواری به تعامل بیشتر با سازمان سینمایی، با اشاره به پنج اثری که این سازمان برای چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر آماده میکند، بیان کرد: ما همواره سعی کردیم جریان تولیدات خود را با هدف تقویت و هم افزایی در جشنواره فجر پیش ببریم. تقریبا امسال تمام آثار ما علاوه بر اینکه در راستای پرداختن به زندگی قهرمانان میهن بوده، به صورت مشارکتی با سازمانهای همکار از جمله بنیاد سینمایی فارابی تعریف شده و اتفاقات خوبی در این زمینه رخ داده است که امیدواریم در جشنواره ۱۴۰۲ به خوبی مورد توجه قرار گیرد.
سجاد نوروزی، مدیر پردیس سینمایی آزادی نیز ضمن اشاره به ناکامی جریان معاند برای تعطیلی فرهنگ و هنر در سال گذشته، از دوران پُررونق این روزهای سینمای ایران سخن گفت و بر حفظ و استمرار این اتفاق فرخنده و مبارک ضمن توجه به آثار اندیشه محور و ارزشمند تأکید کرد. وی همچنین از برخی رقابتهای کاذب و ناسالم که بعضا ممکن است فضای راهبردی را خدشهدار کند و یا به جنگ و جدال کشیده شود، گلایه کرد و یادآور شد نباید حاکمیت محتوایی در صنعت سینما در درازمدت با غلبه ژانر کمدی تضعیف شود و این وظیفه مهم بر دوش سازمان سینمایی و شورای صنفی است.
همچنین در این نشست امیر مهریزدان، مدیر مرکز مستند سوره از تخصیص بودجههای محدود برای ساخت آثار مستند سخن گفت و ابراز داشت نیاز داریم در این خصوص بازنگری و فکر اساسی صورت پذیرد. وی همچنین از توجه به پیشکسوتان حوزه مستند، فراهم کردن سازوکاری مناسب برای ساخت آثاری با موضوع جنایات وحشیانه صهیونیستها در غزه و مشکلاتی که برای دریافت پروانه ساخت و نمایش آثار در عرضه بر بستر پلتفرمها وجود دارد، سخن گفت.
محمدجواد موحد، مدیر باشگاه فیلم سوره نیز در این نشست از مصائب فیلمسازان کوتاه برای بیمه، عضویت در صنف و لزوم اهتمام سازمان سینمایی برای هموارسازی ورود فیلمسازان جوان و متعهد به جریان انقلاب اسلامی به فضای حرفهای سینمای ایران سخن گفت.
همچنین محمدمهدی روحی، معاون حقوقی و امور مجامع سازمان سینمایی سوره درباره شکافی که میان دستگاههای حاکمیتی نظیر اداره امور مالیاتی و تامین اجتماعی با صنعت سینما وجود دارد، صحبت و بر این مساله تاکید کرد که باید کارگروهی برای این مساله تشکیل تا بیمه دستاندرکاران سینما به درستی پیگیری شود.
الهه طهئی، مدیر مرکز بینالملل سوره نیز از کمبود پخشکنندگان بینالمللی برای معرفی آثار ایرانی در بازارهای مختلف سخن گفت و یوسف منصوری دبیر جشنواره فیلم ۱۰۰ نیز از لزوم همافزایی بیشتر ۲ نهاد برای جذب استعدادها با توجه به پتانسیلهای موجود به اشتراک گذاشتن تواناییها حرف زد.
حبیب ایلبیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی
و اما در ادامه این نشست حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با اشاره به اتفاقات سال گذشته در فضای اجتماعی کشور، بیان کرد: سال گذشته در این ایام، همکاران ما در حوزه هنری پیگیر راه اندازی چرخه اکران فیلمها بودند در حالی که عدهای به ما میگفتند اقدامی نکنید چراکه سینما تمام شده است. پیشنهاد عده دیگر این بود که اگر میخواهید به عنوان دولت چراغ سینما را روشن نگه دارید، پول بیاورید و فیلمها را اکران کنید. در اکران عید نوروز هم بسیار از فیلمسازان راضی نشدن آثارشان را اکران کنند اما در نهایت فیلم «فسیل» را به اکران آوردیم و نتایج درخشانی داشت.
وی ادامه داد: اکنون در شرایطی هستیم که میگوییم سینما رونق دارد و خداراشکر از دوره نابودی سینما گذر کردیم. در عین حال برای تحقق امر سینمای انقلاب به جراحیهایی نیاز داریم. این تغییرات نیازمند عبور از یک دوره گذار بود که پای آن ایستادهایم. اما جریان اصلاح محتوای سینمای ایران نیازمند همیاری و همراهی همه نهادهای فرهنگی و انقلابی است و ما در این مسیر دست یاری به سمت حوزه هنری دراز میکنیم.
وی در ادامه سخنان خود در پاسخ به پرسشهایی درباره شرایط صدور پروانه نمایش برای عرضه آثار کوتاه و مستند در پلتفرمها، بیمه فیلمسازان فیلم کوتاه و مستندساز و همچنین شرایط گرفتن پروانه تهیهکنندگی کار اول سینمایی توضیحاتی را ارایه داد.
محمد حمیدی مقدم، مدیر مرکز گسترش و تجربی نیز در ادامه این نشست ضمن تشکر از مدیران سازمان سینمایی سوره و سایر ارگانهای جبهه انقلاب برای گذر موفقیتآمیز از سال سخت و پُرچالش ۱۴۰۱، به جایگاه مهم تلویزیون در عرضه مستند و اهمیت این فضا و همچنین تلاش برای ایجاد انگیزه در مستندسازان برای ادامه مسیر آنها اشاره کرد.
او همچنین به اولین تولید مشترک مرکز گسترش و مرکز مستند سوره یعنی مستند «بلاگر» و همچنین به نیاز گفتگو در مراکز و همراهی مرکز گسترش در روند جشنوارههایی مانند جشنواره فیلم ۱۰۰ اشاره کرد که نهادهای مختلف بتوانند از فضاهای موجود بهترین استفاده را کنند.
قادر آشنا معاون توسعه فناوری و اطلاعات سازمان سینمایی نیز به زیر ساختهای حوزه هنری برای ساخت سالن سینما و کمک کردن به صنعت سینما و همچنین استفاده از ظرفیتهای موجود در حوزه پژوهش اشاره کرد.
حمیدرضا جعفریان، رییس سازمان سینمایی سوره
در ادامه این نشست، حمیدرضا جعفریان رییس سازمان سینمایی سوره نیز با اشاره به اینکه سازمان سینمایی سوره از دوره جدید وزارت ارشاد و سازمان سینمایی بنای همافزایی و همکاری داشتهاند، عنوان کرد: در همه حوزهها اعم از تولید فیلمهای سینمایی، مستند، فیلم کوتاه و … تعامل خوبی شکل گرفته است و به طور ویژه از آقای زینالعابدین رییس بنیاد سینمایی فارابی تشکر میکنم که در دوره جدید مدیریت ایشان همکاری خوبی را باهم آغاز کردیم. اما در عین حال سطح توقع از تفاهم دو نهاد بالادستی، همکاریهای کلانتر و اساسیتری است که تا امروز آنطور که انتظار می رفت، محقق نشده است. لذا فرصت هست باید برای سینمای انقلاب تلاش کرد.
وی یادآور شد: حوزه هنری در حوزه ساخت سالن سینما در قالب طرح توسعه سینماها، در ۳ سال گذشته تقریبا از ۱۰۰ پرده سینما به ۲۲۰ پرده رسیده است که اضافه شدن ۱۲۰ پرده سینما حدود ۲۵۰ میلیارد تومان هزینه داشته که سهم دولت از این میزان کمتر از ۱۰ میلیارد تومان بوده است. امروز در آستانه آغاز فاز سوم طرح توسعه سینماهای حوزه هنری هستیم که مبتنی بر مجتمعهای چندمنظوره خانوادهمحور پیش میروند، این شرایط حمایت اساسیتر ارشاد را میطلبد.
جعفریان درباره توسعه صنعت انیمیشن نیز مطرح کرد: تمرکز ما در حوزه هنری این است که حداقل سالی یک انیمیشن سینمایی تولید و اکران کنیم. برنامه ما این است که برای مخاطبان آینده یعنی کودکان سرمایهگذاری ویژهای کنیم و انتظار از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی این است که به دلیل اهمیت این ژانر برای مخاطب کودک و نوجوان، اهتمام ویژهای صورت پذیرد تا یک بازی بزرگ رقم بخورد. لذا امید داریم مشارکتهای خیلی جدیتری میان حوزه هنری و سازمان سینمایی ارشاد اتفاق بیفتد تا فرصتی را که در این سالها از بین رفته، جبران شود.
وی در پایان گفت: این هدفگذاریهای بلندمدت نیازمند یک طراحی بلندمدت است که به یک همکاری گسترده بیانجامد و امیدوارم با جلسات بیشتر این نوع همکاریها به نتیجه برسد.
در این دیدار، اصغر فارسی معاون توسعه مدیریت و منابع، حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی، قادر آشنا معاون توسعه فناوری و اطلاعات، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیر کل روابط عمومی سازمان سینمایی، علیرضا اسماعیلی دستیار و مدیرکل حوزه ریاست، مجید زینالعابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، محمد حمیدیمقدم مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، محمدرضا سوقندی مدیرکل دفتر حقوقی، عملکرد، امور استانها و مجلس، سیدصادق موسوی مدیرکل دفتر امور جشنواره ها و همکاریهای بینالملل، غلامرضا نجاتی مدیر کل حراست، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، رمضانعلی حیدری خلیلی مشاور راهبردی، لادن طاهری مدیر فیلمخانه ملی، و همچنین سیدامیر جاوید دستیار رییس حوزه هنری، عبدالحمید قرهداغی معاون اداری مالی حوزه هنری، محمدمهدی روحی معاون حقوقی و امور مجامع سازمان سینمایی سوره، محمد ساسان مدیر مرکز تولیدات سینمایی سوره، امیررضا مافی مدیر مرکز انیمیشن سوره، امیر مهریزدان مدیر مرکز مستند سوره، الهه طهئی مدیر مرکز بینالملل سوره، محدثه پیرهادی مدیر مرکز فیلم جوان سوره، سجاد نوروزی مدیر پردیس سینمایی آزادی، محمدجواد موحد مدیرعامل باشگاه فیلم سوره، هادی فیروزمندی معاون جریانسازی و ارتباطات سازمان سینمایی سوره و یوسف منصوری دبیر جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰حضور داشتند.
محمد ساسان مدیر مرکز تولید سازمان سینمایی «سوره» گفت پشت همه فیلمهای تولید شده توسط این مرکز ایستادهایم.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، از همان سالهای ابتدایی احیای «سینمای ایران» پس از انقلاب اسلامی، نقشی تأثیرگذار در جریان فیلمسازی و پرورش استعدادهای نو در این میدان داشت. فارغ از فرآیند پرفرازونشیبی که این نهاد طی چهار دهه گذشته داشته است، امروز این بخش از مأموریتهای حوزه هنری، در قالب سازمان سینمایی «سوره» پیگیری میشود؛ سازمانی که در راستای گسترش فعالیتها در حال حاضر مجموعهای از مراکز تولیدی را در ساختار خود تعریف کرده است.
مرکز تولیدات سازمان سینمایی «سوره» اصلیترین نقش را در فرآیند تولید فیلمهای سینمایی این سازمان در سالهای اخیر داشته است و سکان هدایت این مرکز هم در دست محمد ساسان است.
در ماههای منتهی به جشنواره فیلم فجر و در حالی که پیشتر حمیدرضا جعفریان در مقام رئیس سازمان «سوره» خبر از تولیدات متعدد این سازمان برای حضور در این رویداد داده بود، به گفتوگو با محمد ساسان پرداختیم تا با صراحت درباره متن و حاشیه فعالیتهای سینمایی این سازمان و فیلمهایی که به تولید رسیده و یا در دست تولید دارند، سوالات خود را مطرح کنیم.
مدیر مرکز تولیدات سینمایی سازمان «سوره» در این گفتوگو علاوهبر تشریح سیاستها و رویکردهای کلان این سازمان، به ارایئه توضیحاتی درباره پروژههای در دست تولید خود نیز پرداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگو خبرگزاری مهر با محمد ساسان است:
* شما مسئولیت کلیدیای در سازمان سینمایی «سوره» بهعنوان یکی از مجموعههای فعال در حوزه تولید سینمای ایران دارید اما کمتر در فضای رسانه گفتوگویی از شما دیدهایم. ملاحظهای برای دوری از فضای رسانه دارید؟
این حضور کمرنگ بیشتر به پیگیری شما رسانهایها برمیگردد، نه من! شخصاً هیچوقت با گفتوگو مشکلی نداشتهام. البته که برایم مهم است یک گفتوگو در چه شرایطی شکل بگیرد و زاویه ورود به مباحث چگونه باشد. تجربه درخواست گفتوگوهایی را هم داشتهام که در همان مرحله طرح موضوع، متوجه شدم آن خبرنگار یا رسانه، اساساً در حوزهای که میخواهد با من گفتوگو کند، مساله و دغدغه ندارد و تنها به دنبال رفع تکلیف است. طبیعتاً به چنین گفتوگویی تمایل ندارم. در کل اما هیچ اجتنابی از گفتوگوی چالشی ندارم.
* خب پس از اینجا شروع کنیم که سرانجام فیلمهای «سوره» که در ۲ سال گذشته در جشنواره فجر رونمایی شدهاند، چه شد و چه برنامهای برای اکران آنها دارید؛ فیلمهایی مثل «ضد» و یا «عطرآلود».
ما در سال ۱۴۰۰ فیلمهای «دسته دختران»، «ضد»، «هناس» و «شادروان» را در جشنواره فجر داشتیم و سال گذشته هم «عطرآلود»، «در آغوش درخت» و «اختالرضا» فیلمهای ما بودند که آخری در فجر حضور نداشت. همه این فیلمها هم یا اکران شدهاند یا در فرآیند اکران قرار دارند. «دسته دختران»، «هناس» و «شادروان» که اکران شدهاند و فیلم «ضد» هم در همین آذر ماه روی پرده میرود.
«اختالرضا» این روزها روی پرده است و در بستری که در نظر گرفته بودیم، اکران خوبی را هم تجربه میکند. واقعاً انتظار نمیرفت یک فیلم با موضوع دینی و تاریخی، بدون حضور بازیگران چهره، اینگونه در اکران دیده شود و با جذب بیش از ۱۰۰ هزار مخاطب در اکران سینمایی و سیار، فروش آن از یک و نیم میلیارد تومان عبور کند. ۲ فیلم «عطرآلود» و «در آغوش درخت» هم برای اکران در سال ۱۴۰۳ برنامهریزی شدهاند.
* فاصله زیادی بین رونمایی و اکران این فیلمها نمیافتد؟
این مورد مربوط به فرآیند پخش و عرضه است. کارشناسان این بخش تصمیم میگیرند که زمان عرضه مناسب برای یک فیلم چه زمانی است. از طرف دیگر فرصت حضور جشنوارهای این فیلمها و الزام برخی از آنها به اکران نشدن را هم باید در نظر بگیریم. اگر از تمایل شخصی من بپرسید، قطعاً میگویم علاقه دارم فیلمهایمان زودتر اکران شود و بازخوردهای مخاطب را بگیریم، چراکه در سیاستگذاریهایمان مؤثر است. درباره هر محصول، در مرحله نهایی که مواجهه مخاطب با آن است میتوان تصمیم قطعی گرفت.
* از تولیدات امسال «سوره» چه خبر؟
نکته اصلی این است که ما تمام تلاش خود را میکنیم تا هر چه بیشتر به سمت تنوع ژانر و تنوع موضوع در سبد تولیدات خود حرکت کنیم و اینکه چقدر در این زمینه میتوانیم توفیق به دست بیاوریم، بستگی به شرایط حاکم بر سینما دارد. بخشی از نتایجی که میتوانیم به آنها برسیم به تلاشهای ما بستگی دارد.
یکی از اهداف محتوایی که در پروژه «احمد» دنبال میکنیم، بحث تقابل ۲ نگاه است؛ نگاه سازمانی در مواقع بحرانی، ابتدا برنامهریزی میکند و بعد براساس برنامهای که دارد به نیروهای میدانی فرمان میدهد که «برو»، در نگاه نهادی اما فرد تصمیمساز در وسط میدان قرار دارد، ابتدا خودش را به منطقه بحران میرساند و بعد به نیروهای عملیاتی خود میگوید «بیا»
یکی از پروژههایی که پیشتر هم درباره آن اطلاعرسانی کردهایم، یک فیلم اجتماعی با نام «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی است که هرچند یکی از قهرمانان ملی در داستان آن نقش محوری دارد اما نگاه ما به این پروژه، بهعنوان یک پروژه اجتماعی است که داستان آن در بازه زمانی ۲۴ ساعت ابتدایی پس از زلزله بم میگذرد.
این فیلم در راستای شعار محوری سازمان «سوره» یعنی «این قصه قهرمان دارد» تعریف میشود اما در کنار آن یکی از اهداف محتوایی که در پروژه «احمد» دنبال میکنیم، بحث تقابل ۲ نگاه است؛ نگاه نهادی و نگاه سازمانی. نگاه سازمانی در مواقع بحرانی، ابتدا برنامهریزی میکند و بعد براساس برنامهای که دارد به نیروهای میدانی فرمان میدهد که «برو»، در نگاه نهادی اما فرد تصمیمساز در وسط میدان قرار دارد، ابتدا خودش را به منطقه بحران میرساند و بعد به نیروهای عملیاتی خود میگوید «بیا».
این همان نگاهی است که حاج قاسم هم بارها درباره آن صحبت کرده بود. روایت «احمد» نیمنگاهی به این تقابل هم دارد. با توجه به وسواسی که روی فیلمنامه این اثر داشتیم، امیدواریم مخاطب هم خروجی آن را بپسندد. بهخصوص که از نظر سینمایی این فیلم در ژانر حادثه و بحران قرار میگیرد که از ژانرهای فراموششده در سینمای ایران محسوب میشود. درباره پروژه «احمد» دستاوردهای فنی ویژهای هم بهویژه در زمینه جلوههای ویژه، بهصورت کاملاً بومی داشتهایم که حتماً بعدها درباره جزئیات آن بیشتر صحبت خواهد شد.
* یکی از چالشها درباره پرداختن به این دست بحرانهای معاصر، تقابل میان نیروهای درگیر در فرآیند امداد است. در روایت ماجرای امدادرسانی به زلزلهزدگان بم، به چنین چالشهایی هم توجه داشتهاید؟
اصلاً چنین مرزبندی در روایت فیلم وجود ندارد و دغدغه و شعار محوری کاراکتر اصلی فیلم هم فقط «مردم» است. در دیالوگها و حتی طراحی شخصیتهای اصلی و فرعی این نگاه لحاظ شده است که انشاالله بعد از رونمایی فیلم میتوان درباره آن قضاوت کرد.
* به نظر میرسد این پروژه جزو کارهای پرهزینه این سالها هم باشد؟
بالاخره پروژه از نظر پروداکشن و حتی حجم هنروری که بهصورت روزانه باید گریم و تجهیز شوند، فینفسه هزینهبر است اما تمام تلاش خود را برای کاهش هزینههای تولید انجام دادهایم. احتمالاً براساس کیفیت خروجی کار، دوستان اهل فن از هزینهای که برای آن صورت گرفته است، متعجب خواهند شد. ضمنا ما این پروژه را با مشارکت موسسه تصویر شهر و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پیش میبریم.
* اما شما در زمینه ساخت فیلمهای پرهزینه با پروداکشن بالا تجربه شکستخوردهای مانند «دسته دختران» را هم داشتهاید که فروش پایینی هم در گیشه داشت.
درباره هر پروژهای ۲ وجه وجود دارد که معمولاً به آن توجه نمیشود. همواره درباره فیلمهایی از این دست، سازمان سفارشدهنده یا سرمایهگذار متهم میشود. در حالی که اتمسفر تولید هر پروژهای در سینمای ایران، ۲ وجه دارد؛ یکی از این وجوه سازمان سفارشدهنده یا سرمایهگذار است، وجه دیگر گروه هنرمندان تولیدکننده اثر هستند. این گروه با پیشفرضهایی وارد فرآیند تولید یک پروژه میشوند و با قضاوتهایی درباره یکدیگر از پروژه خارج میشوند. درباره فیلم «دسته دختران» حتماً میتوان محاسنی را هم برشمرد اما طبعاً همه انتظاراتی که از فیلم میرفت برآورده نشد.
ما قطعاً پشت همه آثارمان ایستادهایم و محاسن و معایب آنها را با هم میبینیم اما در فضای رسانه وقتی «در آغوش درخت» موفق ظاهر میشود، فوراً حوزه هنری را متهم به «آمادهخوری» میکنند و میگویند پروژه تمام شده را خریداری کردهایم اما «دسته دختران» که نمیتواند آنگونه که باید موفق ظاهر شود، سریع میگویند سوره باید درباره آن پاسخگو باشد
* قبول ندارید که یک پروژه شکستخورده است؟
من چنین موضعی ندارم. یکی از اتفاقاتی که شاید چنین احساسی را بهوجود آورد، فرآیند تبلیغ فیلم پیش از رونمایی از پروژه بود که گویی ابعاد آن را از آنچه مخاطب باید انتظارش را میداشت، فراتر برد و به همین دلیل در لحظه مواجهه با نسخه نهایی، انتظارات فروریخت. در همان دوره جشنواره فیلمهای ناموفقی داشتیم اما واکنش رسانهها نسبت به آنها متفاوت بود چون پیش از رونمایی توقعی ایجاد نشده بود. بالاخره همه این حواشی روی یک فیلم اثر میگذارد.
جالب است بدانید ورود ما به پروژه «دسته دختران» از منظر تولیدی، دقیقاً شبیه به ورودمان به پروژههایی مثل «اختالرضا» و یا «در آغوش درخت» بود. ما قطعاً پشت همه آثارمان ایستادهایم و محاسن و معایب آنها را با هم میبینیم اما در فضای رسانه وقتی «در آغوش درخت» موفق ظاهر میشود، فوراً حوزه هنری را متهم به «آمادهخوری» میکنند و میگویند پروژه تمام شده را خریداری کردهایم اما «دسته دختران» که نمیتواند آن گونه که باید موفق ظاهر شود، سریع میگویند «سوره» باید درباره آن پاسخگو باشد. در حالی که این ۲ پروژه با یک مدل کاملاً مشابه در سازمان «سوره» به تولید رسیدهاند. البته پشت هر ۲ آنها هم ایستادهایم.
* البته ایرادی هم ندارد که یک مدیر شکست یکی از پروژههایش را بپذیرد!
بله، اما حرفم برخورد منطقی با اثر است. میگوئید این اثر ایراد دارد، من هم میگویم بله ایراداتی دارد. اگر بگویید میتوانست بهتر از این باشد، قطعاً میگویم بله من هم دوست داشتم بهتر از این باشد. کما اینکه شخصاً درباره فیلم «دسته دختران» دوست داشتم فیلم در لحظهای که فرشته حسینی انگشت خود را به نشانه پیروزی بالا میبرد، تمام شود و دیگر شاهد لحظههای فروریختن خرمشهر و ترک مردم در فیلم نمیبودیم. اما نظر فیلمساز چیز دیگری بود و این همان جایی است که میگویم در فرآیند تولید باید هر ۲ وجه را در نظر بگیریم.
ما نمیتوانیم استقلال هنرمند را نادیده بگیریم. ما در سینمای ایران پدیدهای به نام «هیجان تولید» داریم. پدیدهای که یک پروژه را بعد از تصمیم برای آغاز فرایند تولید، تبدیل به یک کامیون ترمزبریده میکند! از مرحلهای به بعد هیچکس انگار نمیتواند آن را متوقف کند. برای «دسته دختران» بازیگر اصلی ما خانم لیلا حاتمی بود اما چند روز مانده به تولید، ایشان به دلایلی کنارهگیری کردند و با توجه به اینکه کامیون تولید به راه افتاده بود، باید در حداقل زمان بازیگر جایگزین انتخاب میکردیم. حرفم این است که همه ابعاد این جریان را باید در کنار هم مدنظر داشته باشیم تا ارزیابی ما دقیقتر شود.
* برگردیم به تولیدات امسال «سوره»؛ غیر از «احمد» چه پروژههای دیگری دارید؟
فیلم «صبح اعدام» را به کارگردانی بهروز افخمی خواهیم داشت که درباره آن هم اطلاعرسانی شده است. فیلم «آسمان غرب» که البته این نام موقت آن است هم به کارگردانی محمد عسکری در دست تولید داریم که داستان آن مرتبط به روزهای آغازین جنگ و نقشآفرینی شهید علیاکبر شیرودی است. کاری که آقای والینژاد در مقام تهیهکننده این فیلم و فیلم «احمد» بهصورت همزمان انجام دادهاند، به نظر یک اتفاق فوقالعاده بوده است. نکته محتوایی که درباره فیلم «احمد» به آن اشاره کردیم در پروژه شهید شیرودی هم مدنظر است و این خط سیر را آنجا نیز دنبال میکنیم. یک پروژه اکشن جنگی و پر ریتم که سالها در سینمای دفاع مقدس سراغ نداشتیم.
* خاطرم است که پروژه شهید شیرودی، چند سالی امکان تولید پیدا نمیکرد و چندبار هم کارگردانش تغییر کرد. این همان پروژه است؟
بله، این پروژه فرازوفرودهایی تا پیش از این داشت اما در حال حاضر معتقدم یکی از سرحالترین و توانمندترین کارگردانان امروز سینما که توانایی کارگردانی صحنههای اکشن را هم دارد، کارگردانی پروژه را در دست گرفته است. در عین اینکه محمد عسکری بهواسطه سابقه دستیاری کارگردانهایی مانند مجید مجیدی و رضا میرکریمی، توانایی ویژهای هم در کارگردانی لحظات احساسی در فیلم دارد که نمونه آن را در سکانس خواستگاری فیلم «اتاقک گلی» هم شاهد بودهایم. از نظر تجهیزات نظامی و پروداکشن تولید، این فیلم هم از آثار شاخص این سالهای سینما محسوب میشود که بالغبر ۱۰۰ تانک و نفربر در آن مورد استفاده قرار گرفته است. امیدواریم در نتیجه نیز موفق باشد چرا که همه توانمان را داریم برای به سرانجام رسیدن آنها میگذاریم.
شخصاً درباره شخصیتهای ملی معتقدم، خانوادههایشان در همه وجوه شخصیتی شهید متولی آنها نیستند. وقتی یک چهره تبدیل به قهرمان ملی میشود، نمیتوان گفت حق پرداختن به تمام وجوه شخصیتیاش تنها در اختیار خانوادهاش قرار دارد
* در مسیر ساخت پروژه شهید شیرودی تعامل و مذاکرهای با خانواده شهید هم داشتهاید؟ به ویژه که دختر شهید سال گذشته مواضعی در توئیتر داشتند.
در این فیلم قرار نیست به زندگی خصوصی و خانوادگی شهید شیرودی ورود داشته باشیم و تنها در بخش کوتاهی از روایت، همسر شهید حضور دارد. آنچه در فیلم به آن پرداختهایم، جنبه نظامی این شخصیت است که طبیعتاً کاملاً ملی و منطبق بر واقعیت است. در عین اینکه شخصاً درباره شخصیتهای ملی معتقدم، خانوادههایشان در همه وجوه شخصیتی شهید متولی آنها نیستند. وقتی یک چهره تبدیل به قهرمان ملی میشود، نمیتوان گفت حق پرداختن به تمام وجوه شخصیتیاش تنها در اختیار خانوادهاش قرار دارد. بله درباره فیلمی مثل «موقعیت مهدی» که پرداخت به روابط خانوادگی شهید در آن سهم بالایی دارد، باید نگاه و روایت آنها مورد توجه قرار بگیرد اما به نظرم برای فیلمی مانند «آسمان غرب» که کاملاً درباره نقش شهید در میدان عملیات جنگ است، کسب نظر و اجازه از سوی خانواده شهید نباید تنها مرجع مجوز تولید اثر باشد.
* درباره پروژه «صبح اعدام» و همکاری با بهروز افخمی هم توضیح میدهید؟
این فیلم هم روایتی از ساعات پایانی زندگی شهیدان طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی است که به اتهام پول گرفتن از امام خمینی (ره) برای راهاندازی قیام ۱۵ خرداد، به اعدام محکوم شدند. نکتهای که از نظر تاریخ، مجعول بودن آن امروز کاملاً اثبات شده است. بخش عمدهای از روایت فیلم هم درباره شخصیت حاجاسماعیل رضایی است که بهشدت کاراکتر خیر و متشرعی در آن مقطع بوده است و کسی تاکنون بدان توجه جدی نداشته است. «صبح اعدام» اقتباسی از گزارش آن زمان روزنامه کیهان از مراسم اعدام این ۲ شخصیت است.
* به نظر میرسد تمرکز فیلم بیشتر روی حاج اسماعیل رضایی است، چرا که شخصیت طیب تا پیش از اعدام چندان مقید نبوده است.
طیب کاراکتری تاریخی است که بهواسطه تصمیمی که در یک لحظه گرفت، نامش در تاریخ ماندگار شد. شخصیتی که به معنایی او را به حر در جریان عاشورا تشبیه کردهاند. او در آستانه اعدام، نپذیرفت اتهام علیه امام خمینی را تأیید کند و حرفش هم این بود که «من به فرزند حضرت زهرا (س)، دروغ نمیبندم!» اینگونه نبود که طیب از همه آنچه تا پیش از این اتفاق بود، دست کشیده باشد و تغییر کرده باشد اما مهم این است که بهواسطه همین یک احترام، نامش ماندگار میشود. در روایت این فیلم هم مساله اصلی ما، منش «پهلوانی» و مواجهه این ۲ شخص با مرگ است.
* چرا برای این پروژه سراغ بهروز افخمی رفتید؟
چون طرح و فیلمنامه از ابتدا متعلق به بهروز افخمی بود.
بهروز افخمی یک شخصیت ژورنالیستی دارد و این را نمیتوان کتمان کرد. اما همه آنچه را که پیرامون او اتفاق میافتد و تبدیل به حاشیه میشود نمیتوان تنها به عملکرد خودش مربوط دانست. نمیتوان جایگاه یک فیلمساز را براساس چند صفحه اینستاگرامی و واکنشهای فضای مجازی قضاوت کرد. درباره اینکه تجربههای اخیرش موفق نبوده است هم با شما همنظر نیستم
* از منظر یک سرمایهگذار، همکاری با کارگردانی هرچند مطرح را که تجربههای اخیرش چندان موفق نبوده است و حاشیهسازیهایش بر متن کارهایش میچربد، منطقی میدانید؟
من قطعاً چنین نگاهی ندارم. اتفاقاً معتقدم حواشی مربوط به بهروز افخمی را افرادی ضریب میدهند که دنبال حاشیهسازی هستند.
* قطعاً خودش هم به حاشیهسازی علاقه دارد!
بله بهروز افخمی یک شخصیت ژورنالیستی دارد و این را نمیتوان کتمان کرد. اما همه آنچه را که پیرامون او اتفاق میافتد و تبدیل به حاشیه میشود نمیتوان تنها به عملکرد خودش مربوط دانست. نمیتوان جایگاه یک فیلمساز را براساس چند صفحه اینستاگرامی و واکنشهای فضای مجازی قضاوت کرد. درباره اینکه تجربههای اخیرش موفق نبوده است هم با شما همنظر نیستم.
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که یک اقتباس موفق بود و در جشنواره هم به آن توجه شد، بعد از آن هم فیلم «روباه» بود که شخصاً آن را دوست دارم. بعد از این ۲ فیلم بهروز افخمی سریال «رعد و برق» را ساخته است که بله من هم به آن نقدهای جدی دارم. اما در مجموع نمیشود گفت او کارگردانی است که باید برای سرمایهگذاری روی پروژهاش دچار تردید کیفی شوم. مضاف بر اینکه او فیلمنامهای به ما ارائه کرد که واقعاً فیلمنامه خوبی بود و بهشدت هم از نظر تولیدی، پروژه کمهزینهای برای ما بوده است. یعنی حتی اگر از منظر اقتصادی بخواهید موضوع ریسک سرمایهگذاری را مطرح کنید، میگویم اصلاً این سرمایهگذاری ریسک بالایی برای ما نداشته است.
* یک سوال صریح؛ میتوانیم بگوییم پروژه «صبح اعدام» بیش از ملاحظات و مأموریتهای سازمانی، بهواسطه علاقه شخصی شما به بهروز افخمی مورد حمایت سازمان «سوره» قرار گرفته است؟
خیر. اساساً پیش از ورود ما، پروژه آن قدر کیفیت داشته که بنیاد فارابی پای کار آن رفته و قول همکاری داده بود. من شخصاً در جریان نگارش فیلمنامه آن بودم اما ورود سازمان «سوره» به این پروژه کاملاً براساس فرآیندهای مرسوم بوده و اصلیترین پشتوانه آن هم فیلمنامه خوب بهروز افخمی بوده است.
* غیر از این سه پروژه چه کارهای دیگری در دست تولید دارید؟
پروژه کمدی «آپاراتچی» را هم که اقتباسی از یک کتاب با همین عنوان است، داریم که درباره یک شخصیت واقعی است که نقاش ساختمان بود و در اوایل انقلاب بهصورت آماتوری شروع به فیلمسازی کرد. این فیلم با مشارکت فارابی و مدرسه سینمایی ماه تولید میشود و از نظر تنوع ژانر، فضای کارهای کمدی را در سبد تولیدات «سوره» نمایندگی میکند. فیلم سینمایی «باغ کیانوش» هم از محصولات باشگاه فیلم «سوره» است که با اقتباس از رمانی به همین نام و در ژانر کودک و نوجوان در دست تولید قرار دارد. انیمیشن سینمایی «رویاشهر» را هم داریم که محصول مرکز انیمیشن «سوره» است و حتماً در فرآیند حضور در جشنواره فجر درباره جزئیات آن هم اطلاعرسانی خواهد شد.
اگر به سامانه سمفا مراجعه کنید، بهرهوری «اختالرضا» از نظر ظرفیت سانسهایی که در اختیار داشته، از خیلی از فیلمهای در حال اکران بیشتر بوده است. این مساله بسیار مهمی است. اساساً فارغ از سینماهایی که متعلق به حوزه هنری است، در باقی سالنهای سینمایی، ملاک سینمادار برای تخصیص سانس بیشتر به یک فیلم، اقبال مخاطب است
* مسأله اکران و نسبت این فیلمها با مخاطب هم بسیار مهم است. در ابتدای همین گفتوگو اشاره ویژهای به فروش «اختالرضا» داشتید. فروش ۱.۵ میلیارد تومانی این فیلم را توفیق میدانید؟
باید ابعاد هر فیلم را در نظر بگیریم. اول باید ببینیم این فیلم تاریخی با چه هزینهای به تولید رسیده است. بعد جنس ذائقه روز مخاطبان را هم در نظر بگیریم و بعد به این پرسش پاسخ دهیم که آیا فروش این فیلم راضیکننده بوده است یا خیر؟ همین الان اگر به سامانه سمفا مراجعه کنید، براساس اطلاعات همین سامانه، بهرهوری «اختالرضا» از نظر ظرفیت سانسهایی که در اختیار داشته، از خیلی از فیلمهای در حال اکران بیشتر بوده است. این مساله بسیار مهمی است. اساساً فارغ از سینماهایی که متعلق به حوزه هنری است، در باقی سالنهای سینمایی، ملاک سینمادار برای تخصیص سانس بیشتر به یک فیلم، اقبال مخاطب است. در چنین شرایطی قطعاً سینمادار سانسهای حداقلی را به فیلمی از جنس «اختالرضا» میدهد، وقتی میتواند همان سانس را به «هتل» یا «فسیل» بدهد و سالنش را پر کند.
* این را مدیری میگوید که مجموعهاش سینماهای زیادی را هم در اختیار دارد!
این موضوع گریبان خیلی از فیلمهای غیرکمدی در حال اکران را هم گرفته است و ریشه در یک تناقض در سیاستگذاری دارد. دوستان وزارت ارشاد بهشدت علاقه دارند که رقم فروش هزار میلیارد تومان تا پایان امسال در گیشه سینمای ایران محقق شود، در صورتی که طبق قاعده و آئیننامه اکران، خیلی از تصمیمها را تا به امروز نباید میگرفتند. حتی در اکران فیلمهای کمدی هم فیلمی مانند «گیجگاه» که پخش آن با بهمن سبز بود، اگر در شرایط رقابت با کمدیهایی از جنس «فسیل» و «هتل» نبود قطعاً عملکرد بهتری میتوانست داشته باشد.
*ولی بپذیرید که از منظر استانداردهای سینمایی، «اختالرضا» خیلی قابل دفاع نیست و ممکن است به ذهنیت مخاطب حرفهای نسبت به فیلمهای مذهبی و تاریخی، آسیب بزند.
چرا باید آسیب بزند؟!
* بالاخره ما در طول چهار دهه، به اندازه انگشتان دست هم فیلم تاریخی و مذهبی در سینمای ایران نداشتهایم. با همین تعداد هم این تصور در ذهن مخاطب شکل گرفته که فیلمهایی از این دست از پیش بازنده هستند و قرار است در مواجهه با آن شاهد یک فیلم بد باشیم! بهخصوص که کارگردان «اختالرضا» در مصاحبهای صراحتاً گفتهاست این اثر قرار بود یک مستند تاریخی باشد و بعدها تبدیل به یک پروژه سینمایی شدهاست و خب معلوم است خروجی چنین پروژهای چه میشود!
بله من هم این اظهارنظر کارگردان فیلم را خواندهام و نمیدانم چرا چنین بحثی مطرح شده است. اینگونه نیست که از ابتدا قرار بوده این اثر، یک «مستند» شود، بلکه هدف از ابتدا تولید یک «داکیودرام» بوده است. یعنی از ابتدا طراحی صحنه و لباس و فضای بازسازی در پروژه تعریف شده بود. کمااینکه نسخه فعلی فیلم هم بینسبت با فضای یک «داکیودرام» نیست و عمده روایت فیلم با نریشن پیش میرود. مشابه چنین ژانری را در سالهای اخیر در سینمای ایران داشتهایم. برای همین هم معتقدم هر پدیدهای را باید با خودش و در سطح خودش قضاوت کنیم و از این حیث «اخت الرضا» قابل قبول است. همین امروز برای ساخت یک فیلم اجتماعی ساده در سینمای ایران، حداقل ۱۵ میلیارد تومان برآورد هزینه به شما میدهند. هزینه تولید «اختالرضا» اما اصلاً در این اندازهها نبود.
مجموع مخاطبانی که تا به امروز به تماشای «فسیل» نشستهاند، ۶.۵ میلیون نفر بوده است. این آمار به نسبت مجموع جمعیت ایران، در بهترین حالت ۱۰ درصد را شامل میشود. باقی این جمعیت چرا به سینما نمیآیند؟ آن ۹۰ درصد دیگر کجا هستند؟ آنها اصلاً نیاز به فیلم ندارند؟
* میتوانید به مبلغ آن اشاره کنید؟
کل فیلم با کمتر از ۴ میلیارد تومان تولید شده است! با توجه به همین ظرفیت هم معتقدم این فیلم چند اتفاق را رقم زده است. این فیلم را واقعاً باید فیلم مخاطب خاص دانست؛ مخاطب خاصی که دقیقاً بهخاطر سوژه فیلم به سینما میرود و چیزهایی هم با خودش به فیلم اضافه میکند. ما ظرفیت مهمی به نام «مخاطب خاموش» در ایران داریم که غالباً مشتری فیلمهای دیگر نیستند، اما فیلمی مانند «اختالرضا» این گروه را به سینما میکشاند و ادعایی بیش از این هم ندارد.
مجموع مخاطبانی که تا به امروز به تماشای «فسیل» نشستهاند، ۶.۵ میلیون نفر بوده است. این آمار به نسبت مجموع جمعیت ایران، در بهترین حالت ۱۰ درصد را شامل میشود. باقی این جمعیت چرا به سینما نمیآیند؟ آن ۹۰ درصد دیگر کجا هستند؟ آنها اصلاً نیاز به فیلم ندارند؟
حتی اگر استدلالهای مرتبط با گرانی هزینه سینما رفتن را هم بپذیریم، باز هم باید اعتراف کنیم که رقم قابل توجهی از مردم، میتوانند به سینما بیایند، اما نمیآیند! فیلمی مانند «اختالرضا» اساساً برای گروهی از همین مخاطبان که خانوادههای مذهبیتر را شامل میشوند، ساخته شده است. گروهی که اتفاقاً به محض اطلاع از اکران چنین فیلمی، پیگیر میشوند آن را تماشا کنند.
* حتی فارغ از کیفیت سینمایی آن؟
بله. شاید چیزی در حدود ۶۰ درصد حسی که از فیلم «اختالرضا» دریافت میشود، مربوط به باورها و احساساتی است که مخاطب خاص این فیلم با خودش به سینما میآورد. این جنس مخاطب میتواند چیزهایی را به فیلم اضافه کند و بعد با آن ارتباط بگیرد. چنین فیلمی همین امروز ۴ اکران در ۲ شهر استرالیا دارد و همینطور استقبال از آن در میان شیعیان در محافل جهانی از جمله پاکستان، ترکیه، عراق، سوریه، تونس و … ادامه دارد. کشورهایی مانند اندونزی و یا کشورهای عربی منطقه امروز متقاضی اکران فیلم هستند. درباره این جنس فیلمها «مصرف» برای ما بیش از «فروش» اولویت دارد.
* به چه معنا؟
به این معنا که میخواهیم فیلم دیده شود و فارغ از مسیر فروش و ارتباط تجاری آن با مخاطب، برای ما دسترسیهای تازه ایجاد کند.
* اما اینکه میگوئید مخاطب خاص فیلم «اختالرضا» فارغ از کیفیت چنین فیلمی به تماشای آن مینشیند، گزاره درستی نیست و البته خطرناک است. گویی برای طیفی از مخاطبان مذهبی بالقوه سینمای ایران، مختصات سینمایی و استانداردهای ساختاری یک فیلم موضوعیت ندارد!
نه من اینطور نگفتم. این تعبیر شما بود. حرف من این است که این جنس از آثار را باید با همه ظرفیتهای بالقوه خودشان مقایسه کنیم. شما اساساً چند کارگردان در سینمای ایران میتوانید نام ببرید که میتوانند فیلم تاریخی و مذهبی را به صورت استاندارد و سینمایی بسازند؟ تقریباً نداریم. تجربه سینمایی داوود میرباقری هم کیفیت کارهای تلویزیونی او را ندارد. نکته همین است که ما هنوز فیلمساز موفق در زمینه ساخت فیلمهای تاریخی و مذهبی نداریم. کارگردانهایی مانند احمدرضا درویش که «رستاخیز» را میسازد و یا مجید مجیدی که «محمد (ص)» را میسازد داشتهایم اما حرف این است که وقتی درباره فیلمهای تاریخی صحبت میکنیم، اساساً باید بدانیم که درباره یک «فقدان» در سینمای ایران صحبت میکنیم. پس اساساً سنجه دقیقی برای ارزیابی آثار در این حوزه در اختیار نداریم. نمیتوانیم که فیلمهای خودمان را با فیلمهای تاریخی ریدلی اسکات مقایسه کنیم!
قطعاً در سازمان سینمایی «سوره» مخاطب بسیار برای ما اهمیت دارد و به همین دلیل هم مدام در حال پایش و بررسی مخاطبان آثار خود هستیم. البته که به گونهای نیست که همه چیز با ملاک مخاطب حال حاضر سینما تنظیم شود. اگر اینگونه باشد که ما هم مثل سایرین باید سراغ ساخت «فسیل» و «هتل» برویم
بله درباره اینکه چرا سراغ این حوزه نرفتهایم دلایل متنوعی را میتوان مطرح کرد اما وقتی سراغ «اختالرضا» میآییم، میگوئیم ما چند هدف مشخص داشتیم که با این پروژه محقق شده است. اول اینکه میخواستیم پروژهای کمهزینه در حوزه آثار تاریخی تولید کنیم. دوم اینکه در راستای سیاست حمایت از استعدادهای شهرستانی، باید از این گروه از هنرمندان قمی حمایت میکردیم. شما نمیدانید همین یک پروژه، چه حرکتی را در استان قم ایجاد کرده است. در روز رونمایی فیلم، سالن مراسم مملو از جمعیت بود. اینها گروهی از هنرمندان قمی هستند که شاید تا پیش از این به ظرفیتهای آنها توجه نشده بود. همه عوامل این فیلم از هنرمندان گمنامی هستند که در این فیلم ظرفیتهای آنها بروز پیدا کرد.
* در چند نوبت در همین مصاحبه به بحث مخاطب اشاره داشتید. میخواهم بدانم برای کلید خوردن یک پروژه در سازمان سینمایی «سوره» از همان مرحله نخست این موضوع هم مدنظر است یا تنها به صرف تأمین سیاستهای محتوایی و مأموریتهای این سازمان هم امکان دارد پای کار یک پروژه بروید؟
واقعیت این است که ناتوانترین مدیر فرهنگی و هنری هم در دل خودش میخواهد که کار خوب تولید کند و مخاطب هم داشته باشد. فرض کنید مدیری به اشتباه در پستی منصوب شده است، اما در عمل حتی او هم میخواهد کار خوب و مخاطبپسند بسازد. هیچکس نیست که نیتش ساخت فیلم بد و بدون مخاطب باشد. اما پارامترهای متعددی در تحقق این هدف دخیل است. به خصوص در سینما که گویی دنیای شرطبندی است و هیچچیز در آن قطعی نیست.
تجربههای متعدد در تاریخ سینمای ایران و جهان میتوان ذکر کرد که همه مولفهها درباره آنها رعایت شده بود، اما در فرآیند ارتباط با مخاطب شکست خوردهاند. قطعاً در سازمان سینمایی «سوره» مخاطب بسیار برای ما اهمیت دارد و به همین دلیل هم مدام در حال پایش و بررسی مخاطبان آثار خود هستیم. البته که به گونهای نیست که همه چیز با ملاک مخاطب حال حاضر سینما تنظیم شود. اگر اینگونه باشد که ما هم مثل سایرین باید سراغ ساخت «فسیل» و «هتل» برویم.
همانطور که اشاره کردم، باید به همه مردم ایران و مخاطبان خاموش سینما هم فکر کنیم و برای آنها هم تولیداتی داشته باشیم. یادم است در دوران دانشجوییام، سریال «یوسف پیامبر» پخش میشد و در اوج غرور دوران دانشجویی، خانوادهام را به دلیل تماشای این سریال نقد میکردم و به زعم خودم به گافهای کارگردانی فرجالله سلحشور میخندیدم! اما همین امروز که این سریال برای چندمین بار در حال بازپخش از تلویزیون است، کافی است در خیابان قدم بزنید و مغازهها را رصد کنید، خیلی نادر است در یک مغازه در آن بازه زمانی تلویزیون روشن باشد و سریال «یوسف پیامبر» در حال پخش نباشد. من در سال ۸۸ به جاکارتا سفری داشتم که رئیس تلویزیون ملی اندوزی سراغ این سریال را میگرفت! برای پخش آن به نمایندگان ایران التماس میکرد. منظورم این است که گاهی باید در معیارهای خود درباره سنجش نظر مردم و میزان مخاطبان یک اثر بازنگری کنیم.
در آخرین ماه پاییزی سال، تعداد مخاطبان سینما در هشت ماه گذشته به حدود ۱۸ میلیون نفر رسید.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، با فرا رسیدن آخرین ماه فصل پاییز و نزدیک شدن تب و تاب جشنواره فیلم فجر، تعداد فیلمهای جدیدی که راهی اکران میشوند ـ به روال معمول ـ به یک شیب نزولی میرسد. دو روز قبل فیلم پرحاشیه علیرضا معتمدی با نام «چرا گریه نمیکنی؟» روی پرده سینماها آمد ولی هنوز از برخی فیلمهایی که پیشتر وعده اکران پاییزی آنها داده شده بود خبری نیست.
در حال حاضر حدود ۲۰ فیلم سینمایی و هنر و تجربهای در سینماها اکران میشوند که تعداد قابل توجهی از آنها کمدی هستند. در این بین برخی از همین فیلمهای کمدی با وجود گذشت بیش از سه ماه از اکران و فروش کم، همچنان در بعضی سینماها سانس نمایش دارند و یک فیلم پرفروش هم با وجود اعلام پایان اکران در تهران، در بسیاری از سینماها یک سالن را در اختیار دارد.
براساس اطلاعات سمفا (سامانه مدیریت فروش و اکران)، تا ساعت ۱۰:۳۰ صبح دهمین روز آذرماه، جمع فروش فیلمهای اکران شده از ابتدای سال تاکنون از ۷۶۱ میلیارد تومان گذر کرده و تعداد تماشاگران هم به ۱۸ میلیون نفر نزدیک شده است.
در ادامه این گزارش آمار فروش و تعداد مخاطبان فیلمهای در حال اکران سینماها تا پیش از ظهر جمعه، ۱۰ آذر به ترتیب فروش منتشر میشود.
«فسیل» به کارگردانی کریم امینی: ۶ میلیون و ۷۵۰ هزار نفر تماشاگر و ۲۹۰ میلیارد و ۹۶۰ میلیون تومان فروش
«هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی: سه میلیون و ۶۶۳ هزار نفر تماشاگر و ۱۶۰ میلیارد تومان فروش
«شهر هرت» به کارگردانی کریم امینی: یک میلیون و ۷۷۹ هزار نفر تماشاگر و ۷۵ میلیارد و ۸۵۲ میلیون تومان فروش
«بچه زرنگ» یک میلیون و ۳۰۹ هزار نفر تماشاگر و ۴۳ میلیارد و ۶۴۶ میلیون تومان فروش
«نارگیل ۲» به کارگردانی داوود اطیابی: ۵۳۹ هزار نفر تماشاگر و ۲۰ میلیارد و ۷۲۷ میلیون تومان فروش
«گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی: ۳۰۳ هزار و ۸۷۰ نفر تماشاگر و ۱۲ میلیارد و ۹۳۱ میلیون تومان فروش
«هولیا» به کارگردانی مرتضی آتش زمزم: ۱۱۴ هزار نفر تماشاگر و ۵ میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان فروش
«جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر: ۱۱۰ هزار و ۹۷۵ نفر تماشاگر و ۵ میلیارد و ۱۲۶ میلیون تومان فروش
«عامه پسند» به کارگردانی سهیل بیرقی: ۸۳ هزار نفر تماشاگر و ۴ میلیارد تومان فروش
«حدود ۸ صبح» به کارگردانی منوچهر هادی: ۶۸ هزار نفر تماشاگر و ۳ میلیارد و ۲۳۴ میلیون تومان فروش
«جنگل پرتقال» به کارگردانی آرمان خوانساریان: ۴۴ هزار و ۷۵۵ نفر تماشاگر و ۲ میلیارد تومان فروش
«سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج: ۳۴ هزار و ۷۴۷ هزار نفر تماشاگر و یک میلیارد و ۳۸۰ میلیون تومان فروش
«اخت الرضا» به کارگردانی مجتبی طباطبایی: ۴۲ هزار و ۹۱۳ نفر تماشاگر و یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان فروش
«آهو» به کارگردانی هوشنگ گلمکانی: ۴۹۱۰ نفر تماشاگر و ۲۱۷ میلیون تومان فروش
«چرا گریه نمیکنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی: ۹۹۶ نفر تماشاگر و ۵۳ میلیون و ۹۰۷ هزار تومان فروش
هنر و تجربه:
در حال حاضر هفت فیلم در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران میشوند که شرایط نمایشی متفاوتتری دارند و علاوه بر تعداد سالنها و سانسهای بسیار کمتری که در اختیارشان است، معمولا تبلیغات ویژهای هم ندارند.
«کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریانپور: ۷۷۱۵ نفر تماشاگر و ۳۱۲ میلیون تومان فروش
«خاطرات بندباز» به کارگردانی حامد رجبی: ۹۱۱ نفر تماشاگر و ۳۷ میلیون تومان فروش
«سگ کش» به کارگردانی حسین نصیری: ۷۱۱ نفر تماشاگر و ۲۴ میلیون و ۸۸۵ هزار تومان فروش
«زندگی شیرین» به کارگردانی مجتبا اسپنانی: ۴۷۰ نفر تماشاگر و ۱۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان فروش
«تابستان برفی» به کارگردانی ستایش ساسانینژاد: ۱۷۷ نفر تماشاگر و هفت میلیون تومان فروش
«دِرب» به کارگردانی هادی محقق: ۸۴ نفر تماشاگر و ۳ میلیون و ۴۵۵ هزار تومان فروش
موفقیت کمدی «فسیل» در گیشه سبب شده تا فیلمنامهنویسهای بسیاری، فضای روایی کار خود را به سمت این فیلم برده تا با ساخت آثار مشابه، همین مسیر برای آنها هم تکرار شود اما به نظر نمیرسد این روش جز یک کپیبرداری ناشیانه دستچندمی دستاورد دیگری برای آنها به ارمغان بیاورد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هماکنون مدتی است که برخی تهیهکنندگان، از شباهت بالای فیلمنامههای کمدی جدید به فسیل سخن گفته و این رویه را به باد انتقاد گرفتهاند. نارضایتی تهیهکنندگان از این بابت است که نویسندگان، با توجه به موفقیت فیلم فسیل در گیشه، ساختار روایی خود را مشابه با آنچه در این فیلم کمدی رخ میدهد، نوشته و در نهایت فیلمنامهای به آنها ارائه میدهند که شباهت بسیاری به این فیلم پرفروش دارد.
البته این روند، در هر برههای که یک فیلم، موفقیتهایی را به دست آورده، تکرار شده است مثلا زمانی که فیلمهای فرهادی، توفیقهای متوالی در جشنوارههای جهانی به دست میآوردند یا زمانی که هزارپا توانست مخاطبان انبوه را به سینما بکشاند و… فیلمنامهنویسان، سناریوهایی مشابه با این فضاها مینوشتند و به دفاتر تولید و یا کارگردانها میدادند.
هزارپا
این روال، البته محدود به سینمای ایران نیست و بارها در هالیوود و بالیوود دیده شده است اما نکته جالبتوجه این مدل تقلیدها آن است که در اکثر موارد، آن نسخه اولیه که با استقبال مخاطبان مواجه شده، کار بهتری از آب درآمده و مابقی کارها، چندان مورد وثوق مخاطبان قرار نگرفته است.
همین روند سبب میشود تا پس از مدتی، تب این مدل تقلیدکاریها بخوابد. همچنانکه در برههای چندساله، بسیاری از فیلمسازان سینمای اجتماعی، تلاش میکردند تا با ورود مضامین اخلاقی یا تعلیقآفرینیهای خاص، فیلمنامه خود را به آثار فرهادی نزدیک کنند اما تقریبا هیچیک از آن آثار نتوانستند موفقیتی به همراه داشته باشند و به کارگردانی مقلد تبدیل شدند که امروز دیگر یا خبری از آنها نیست و یا با تغییر رویه، به سینمای خود بازگشتهاند.
اصرار بر تولید کمدیهای انبوه، آن کارگردان غیرمتخصص را از رینگ تخصصی خود خارج میکند و سبب افزایش تولیدات یک گونه خاص شده که فقر مضمونی سینمای کشور را شدت بخشیده و ناترازی این حوزه را بیشتر میکند
در بعدی خفیفتر، برخی کارگردانان با اقبالی که نسبت به آثار کمدی میشود، تلاش میکنند تا فیلمی در این گونه تولید کنند که نمونه این قبیل تلاشها در کنداکتور تولیداتی امسال، کاملا ملموس است بهطوریکه اکنون بیشتر از ۱۰ فیلم کمدی، در مراحل مختلف تولید قرار دارند و این آمار، تا انتهای امسال، قطعا با رشد همراه خواهد بود.
این اتفاق قطعا روند مطلوبی در کلیت سینما محسوب نمیشود. هم آن کارگردان غیرمتخصص را از رینگ تخصصی خود خارج میکند و هم سبب افزایش تولیدات یک گونه خاص شده که فقر مضمونی سینمای کشور را شدت بخشیده و ناترازی این حوزه را بیشتر میکند. درحالیکه باید به این مهم اشاره کرد که همواره فیلمی به صرف کمدی بودن، با استقبال مخاطب مواجه نمیشود و در کنار ۲ تا ۳ فیلم موفق این گونه، چندین فیلم کمدی دیگر نیز حضور دارند که با کمترین میزان اقبال، شکستهای سنگینی را در گیشه متحمل شده و نتوانستهاند حتی پول تولید خود را نیز بازگردانند.
ضمن اینکه فرآیند استقبال، تنها محدود به کمدی نمیشود. مثلا در اکران امسال، فیلمهای اجتماعی چون ملاقات خصوصی و سه کام حبس یا آثار انیمیشن همچون بچه زرنگ، اتفاقهای بسیارخوبی را در گیشه رقم زدند و رکوردهایی را به نام خود به ثبت رساندند. بنابراین جاده موفقیت، تنها از کمدی نمیگذرد و این ساختار فیلم و برخی پارامترهای دیگر است که تعیین میکند یک فیلم با چه میزان استقبالی مواجه خواهد شد.
فسیل
وقتی پارامترهایی چون فیلمنامه سنجیده، انتخاب بازیگرانی هوشمندانه، زمان درست اکران و توجه ویژه به تبلیغات، مدنظر قرار گرفته شود، احتمال موفقیت آن فیلم در گیشه، بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که این مولفهها رعایت نشود. بهعنوان مثال اگر فسیل در اکران بیرقیب نوروز به روی پرده نمیرفت و در ادامه، از ساختار روایی درستی برخوردار نبود و تبلیغاتی هدفمند را پیگیری نمیکرد، آیا باز میتوانست موفقیت کنونی خود را به چشم ببیند؟
این یک تفکر کودکانه است که تنها با قرار گرفتن در مسیر یک گونه خاص، بتوان موفقیت را برای خود و آن اثر تضمین کرد. تفکر، یکی از حلقه گمشدههای امروز سینمای ایران است که با آن میتوان هم جایگاه خود را در موقعیت فعلی پیدا کرد و آن را ارتقا داد و هم به موفقیتهایی رسید که حاصل ابتکار یک تالیف و اندیشه درست و مستقل است تا یک کپیبرداری ناشیانه دستچندمی.
بحث بر سر پایان اکران فیلم پرفروش «فسیل» به سوژه بسیاری از محافل سینمایی تبدیل شده است، عدهای با این تصمیم موافق هستند و جمعی دیگر نیز چنین اقدامی را مفید ارزیابی نکردند، قدرمسلم آنکه مقایسه میان فسیل و فیلمهایی که طی دهههای قبل چندینسال بر روی پرده بودند، نیازمند یک آسیبشناسی است تا مشخص شود آیا اکران «فسیل» باید تداوم داشته باشد یا خیر.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چند روز پیش بود که شورای صنفی نمایش در خبری ناگهانی، از اتمام اکران فیلم فسیل از هشتم آذرماه خبر داد. این خبر از آن حیث عجیب و ناگهانی به نظر میرسید که فسیل، با فروش ماهیانه نزدیک به ۱۵ میلیارد تومان، سومین فیلم پرمخاطب و پرفروش سینماها بود و این انتظار وجود داشت که این فیلم، حداقل تا عید نوروز بر روی پرده بماند.
انتشار این خبر، موافقان و مخالفانی داشت؛ موافقان بر این باور بودند که سالنهای این فیلم باید در اختیار فیلمهای جدید قرار بگیرد و مخالفان عنوان میکردند که این فیلم، بسیار بیشتر از چند فیلم جدید میفروشد و پائین آوردن آن میتواند ضربهای آشکار بر گیشه سینماها باشد.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که فسیل، هفتههاست تنها در تهران به روی پرده رفته و این اکران نیز تنها در کمتر از ۲۰ سینمای پایتخت است که تقریبا تمامی این سینماها، پردیس هستند و یک سالن خود را به این فیلم اختصاص دادهاند. بنابراین ادعای موافقان برداشتن فسیل، چندان نمیتواند مستند باشد چرا که این فیلم، سرجمع کمتر از ۲۰ سالن سینما آنهم در پایتخت را اشغال کرده و قطعا، بسیار بیشتر از این میزان ظرفیت، به گیشه واریزی دارد.
فسیل
وقتی عقابها و تاراج، ۲۰ سال روی پرده ماندند
در این میان، عدهای بر این باور هستند که فسیل با اکران ۸ ماهونیمه خود، از تمامی ظرفیتها استفاده کرده و باید فضا را به نفع فیلمهای پرمخاطب جدید خالی کند. این گزاره، تنها بر روی کاغذ، منطقی به نظر میرسد و در واقع، چندان محلی از اعراب ندارد. فسیل در این مدت، قطعا بسیار بیشتر از انتظار فروخت و حتی خود صاحبان فیلم نیز تصور نمیکردند که دومین فیلم پرمخاطب سینمای پس از انقلاب را روانه پرده خواهند کرد. بنابراین این میزان زمان دادن به فیلم، ارزش آن را داشت و دارد که حتی تا انتهای امسال نمایش خود را ادامه دهد.
تعدد سالنهای سینمایی، این احساس منطقی را ایجاد میکند که درصد معقولتری از ظرفیت، به فیلمهای پرمخاطب تعلق بگیرد
در طول تاریخ پس از انقلاب، دهها فیلم بودهاند که اکرانهایی چندساله را تجربه کردند. این قاعده حتی تا انتهای دهه ۸۰، عرفی نانوشته بود که حتی شامل فیلمهای نهچندان پرمخاطب نیز میشد.
طلیعهدار چنین جریانی، فیلم عقابها است که به مدت ۲۰ سال، از ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۴ بر روی پرده ماند. البته اکران چابک فیلم، حدود ۱۳ سال طول کشید که این فیلم، در چندین سینمای تهران و شهرستان روی پرده بود و در اواخر دهه ۷۰، سالی بیش از ۱۰۰ هزار مخاطب داشت. اما با این حال، مدیریت سینما، خللی در مسیر نمایش این فیلم به وجود نیاورد. در سال آخر نمایش این فیلم یعنی ۱۳۸۴، تنها ۵ هزار مخاطب به سینما رفتند. درواقع فیلم تاجایی که مخاطب داشت، به روی پرده ماند و با آن بضاعت ضعیف نیمه دهه ۸۰، اختلالی در مسیر نمایش محدود آن به وجود نیامد.
نمونههای مانند عقابها بسیار هستند. تاراج با ۲۰ سال نمایش، کانیمانگا با ۱۷ سال، طائل با ۱۶ سال و حماسه دره شیلر با ۱۶ سال، ازجمله این آثار به حساب میآیند. گرچه اگر بخواهیم فهرستی از این فیلمها استخراج کنیم، به چندده فیلمی میرسیم که بین ۱۰ تا ۲۰ سال، در تهران و شهرستانها به روی پرده بودند.
کمبود تولید، مفری برای اکران چندساله
قاعده نمایش چندساله یک فیلم بر روی پرده، به همان دهه ۳۰ بازمیگردد. در آن سالها، سینمای ایران، تولیدات چندانی نداشت و بیشتر در تصرف آثار خارجی بود. این رویه، برای دهههای آتی که تولیدات سینمایی، به حد قابلقبولی رسید، حتی با وجود کاهش نمایش آثار خارجی، برقرار ماند و یک فیلم، تا چندین سال، در سینماهای تهران و علیالخصوص شهرستانها نمایش داشت.
در دهه ۸۰، تعداد سالنهای سینمایی به حد نگرانکنندهای رسید. بسیاری از سالنهایی که در سالهای پیش از انقلاب، تاسیس شده بود، فرسوده شدند و عملا با رواج پردیسهای سینمایی، استقبال چندانی از سوی مخاطبان نداشتند. به همین دلیل، این تعداد سالن که ازقضا، تعدادشان اندک هم نبود، از رده خارج شدند و در یک برههای، تعداد سالنهای سینمایی، به کمترین میزان خود طی نیمقرن رسید. به همین دلیل، در اواخر دهه ۸۰، این سیاست، عملا متوقف ماند و قاعده کف و سقف اکران برای آثار در نظر گرفته شد.
این روند بهشکلی کجدارومریز، برای حدود یک دهه در سینمای ایران برقرار ماند اما کرونا، باز هم وقفهای جدی در این مسیر به وجود آورد. با آغاز کرونا و عدمتمایل صاحبان آثار به نمایش فیلم خود، یکی از مشوقهای مدیریت سینما، اکران طولانیمدت فیلمهایی بود که پیشقدم شده و در آن شرایط اکران میشدند. با این رویکرد، دینامیت ۹ ماه، انفرادی ۸ ماه، بخارست و ملاقات خصوصی هریک ۷ ماه و چپراست ۶ ماه بر روی پرده ماندند و بین ۱۵ تا ۸۰ میلیارد تومان فروختند.
نهضت سالنسازی و مکانیسم بازگشت
در سالهای اخیر، اگرچه کرونا، طول مدت نمایش فیلمها را طی ۳ سال ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ افزایش داد اما این اتفاق با به نتیجه رسیدن نهضت سالنسازی در کشور همزمان شد. نهضت سالنسازی سبب شد تا پردیسهایی چندساله در نقاط مختلف کشور افتتاح شود و مابقی سینماهای قدیمی نیز مورد ترمیم قرار بگیرد. در نتیجه این جریان، تعداد سالنهای سینمایی به بیش از ۸۰۰ سالن افزایش یافت و ناوگان نمایش، بهکلی نونوار شد.
این مختصات در کنار ثابت ماندن میزان تولیدات و افزایش حداقلی سرگروههای سینمایی از ۷ به ۸، این انتظار را به وجود آورد که برخی فیلمهای پرمخاطب بتوانند مدت زمان بیشتری را برای اکران در دست داشته باشند. حداقل، شرایط خوب اکران طولانیمدت فیلمهای پرمخاطب پساکرونایی، این انتظار را به وجود آورده بود که چنین فیلمهایی، بتوانند حیاتی طبیعی را طی کرده و متناسب با پتانسیل خود، از فروش گیشه برخوردار شوند.
انتظار میرفت که این اتفاق برای فسیل که حدود ۷ میلیون مخاطب داشته و به دومین فیلم پرمخاطب پس از انقلاب کشور تبدیل شده، وجود داشته باشد اما تصمیم شورای صنفی نمایش، مانع از بروز این اتفاق شد. درحالیکه اگر فسیل بهصورت داوطلبانه در برخی پردیسهای پایتخت، حداقل تا نوروز، به روی پرده بماند، قطعا به مرز ۳۵۰ میلیارد تومان فروش میرسد و ضمن خلق رکوردهایی دیگر، گیشه امسال سینمای ایران که بهشدت مستعد فراتر رفتن از رقم ۱۰۰۰ میلیارد تومان است را بهبود میبخشد.
تعدد سالنهای سینمایی در نقاط مختلف کشور که طی ماههای آتی نیز تداوم خواهد داشت، این احساس منطقی را ایجاد میکند که درصد معقولتری به فیلمهای پرمخاطب تعلق بگیرد و این اتفاق، بهعنوان یک رویه ثابت، باید برای تمامی آثاری که توانستهاند میزان خوبی از مخاطب داشته باشند، رعایت شود. در روزگار خوشی سینما که آمارهای مطلوبی خلق میشود، رعایت این اصل، ضرورتی واجب است.