چهار فیلم جدید موفق شدند تا با جذب حدود ۱۱۰ هزار مخاطب، ۲۸درصد فروشکل سه روز پایانی هفته گذشته را به خود اختصاص دهند که این عملکرد باتوجه به عدمآغاز فرآیند تبلیغاتی این آثار، خوب ارزیابی میشود.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، همانگونه که انتظار میرفت، چهار فیلم جدیدی که از چهارشنبه به روی پرده رفتند، توانستند معادلات گیشه را تغییر داده و درصد بیشتری از مخاطب را بهنسبت زمان مشابه هفتههای گذشته، به سینماها بکشانند.
طی این سه روز، ۴۲۲ هزار نفر در سراسر کشور به سینما رفتند و ۲۱ میلیارد تومان به گیشه سینماها واریز کردند. این آمار در مقایسه با مدت مشابه هفته گذشته، رشد پنج درصدی در تعداد مخاطب و رشد ۱۰ درصدی در میزان فروش را به خود میبیند.
چهار فیلم جدید توانستند ۱۰۹ هزار و ۸۰۰ نفر را به سینما بکشانند و پنج میلیارد و ۸۱۳ میلیون تومان به گیشه واریز کنند. بهعبارتی، این چهار فیلم، ۲۸ درصد فروشکل سه روز پایانی هفته گذشته را رقم زدند
بر اساس این گزارش، چهار فیلم جدید توانستند ۱۰۹ هزار و ۸۰۰ نفر را به سینما بکشانند و پنج میلیارد و ۸۱۳ میلیون تومان به گیشه واریز کنند. بهعبارتی، این چهار فیلم، ۲۸ درصد فروشکل سه روز پایانی هفته گذشته را رقم زدند. این عملکرد با توجه به عدمآغاز فرآیند تبلیغاتی این آثار، خوب ارزیابی میشود و این نوید را میدهد که شاخصهای فعلی سینمایی طی روزهای آینده، با رشد خوبی همراه خواهند شد.
طبق انتظارها، ویلای ساحلی، توانست بسیارخوب ظاهر شود و به دومین فیلم پرفروش سه روز پایانی هفته گذشته تبدیل شود. جدیدترین ساخته کیانوش عیاری موفق شد تا با جذب ۸۴ هزار مخاطب، فروش چهار میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی را تجربه کند.
این میزان استقبال با توجه به شروع نشدن فرآیند تبلیغاتی فیلم و دیر ملحق شدن اثر به اکران چهارشنبه و البته عدمنمایش متمرکز روز چهارشنبه در مراکز استانها، یک آمار بسیار خوب به شمار میرود که قطعا طی روزهای آینده با رشد قابلتوجهی همراه خواهد شد.
ویلای ساحلی، نخستین همکاری رضا عطاران و پژمان جمشیدی بهعنوان دو مهره پولساز اینسالهای سینمای ایران است.
داستان این فیلم در مورد ویلایی است که مالک آن چند ماهی به خارج کشور میرود و در این میان، دو مرد گرفتار به دنبال آن هستند تا با اجاره ویلا به مسافران مختلف، درآمدی به جیب بزنند؛ ورود هر مسافر به ویلا به اتفاقی تازه منجر میشود.
رضا عطاران، پژمان جمشیدی، ریما رامینفر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی و شووار کریمزاده، بازیگران این فیلم هستند.
فیلم سینمایی ویلای ساحلی
کمدی ورود و خروج ممنوع نیز دومین فیلم پرفروش اکران جدید است که موفق شد تا با ۱۶ هزار مخاطب، گیشه ۸۶۰ میلیون تومانی داشته باشد. ساخته امید آقایی نیز بهواسطه سوژه خود و البته بازیگران پرتعدادش، قطعا طی روزهای آینده با رشد چشمگیری به لحاظ استقبال مردمی مواجه خواهد شد.
نیوشا ضیغمی، محمدرضا شریفینیا، اکبر عبدی، هادی کاظمی، محمدرضا هدایتی، پوریا پورسرخ، علی صادقی،نعیمه نظامدوست، یاسر جعفری، سعید امیرسلیمانی و مرتضی علیآبادی بازیگراناین فیلم هستند.
فیلم سینمایی ورود و خروج ممنوع
انیمیشن مسافری از گانورا نیز علیرغم عدمتبلیغات، نسبتا خوب ظاهر شد و توانست با ۶۱۰۰ مخاطب، فروش ۲۷۱ میلیون تومانی را تجربه کند. با توجه به استقبال خوبی که از انیمیشنهای سینمایی به عمل میآید، باید منتظر استقبال بیشتری از این فیلم بود.
مسافری از گانورا نخستینبار در بخش مسابقه بلند داستانی سیوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان به نمایش درآمد و توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و داوران مواجه شود.
داستان این انیمیشن درباره موجودی فضایی است که به زمین میآید و با کمک پسری معلول، به جستجوی فرمانروای سیاره خود که در زمین گم شده میرود تا صلح را به سرزمینش بازگرداند.
این انیمیشن که محصول مرکز انیمیشن سوره است، به کارگردانی سیداحمد علمدار و تهیهکنندگی سیدمحمدحسین علمدار تولید شده است.
انیمیشن فیلم سینمایی مسافری از گانورا
درام سیاسی ضد، برخلاف تمام پیشبینیها، بسیار کمفروغ ظاهر شد و افتتاحیه جمعوجوری را با سه هزار و ۷۰۰ مخاطب و ۱۸۲ میلیون تومان فروش از سر گذراند. فیلم امیرعباس ربیعی پس از استقبال باشکوهی که در جشنواره چهلم به خود دید و البته سطح کیفی بالای اثر، میزان انتظارات را زیاد کرد که امیدواریم این فیلم خوب برای روزهای آتی خود بتواند در شان و لیاقت ذاتیاش ظاهر شده و به یک استقبال قابلقبول برسد.
ضد، یک درام سیاسی است که در بستر التهابات کشور در تابستان سال ۱۳۶۰ میگذرد. قصه این فیلم درباره سعید، جوانی سی ساله از نیروهای حراست حزب جمهوری اسلامی است. پس از زخمی شدن، در ماجرای ۱۴ اسفند ۵۹ در دانشگاه تهران، راهی بیمارستان شده و در آنجا با بیتا مواجه میشود.
در این فیلم، نادر سلیمانی، مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، مجید پتکی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی به ایفای نقش پرداختهاند.
احمد طالبینژاد منتقد سینما در مراسم یادبود داریوش مهرجویی عنوان کرد که مهرجویی مشغول نگارش یک پایاننامه درباره حضرت ابراهیم بود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران، مراسم یادبود داریوش مهرجویی در قالب تحلیل و بررسی سینمای داریوش مهرجویی همزمان با چهلمین روز درگذشت فیلمساز جریانساز سینمای ایران، عصر روز سهشنبه ۱۴ آذر ماه سال جاری با حضور جواد طوسی، احمد طالبی نژاد پژوهشگران سینما و از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران، مرتضی فرشباف سینماگر و سیروس الوند فیلمساز در سالن سیفالله داد خانه سینما شماره یک برگزار شد.
علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما، جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمای ایران، رضا صائمی رییس کمیته فرهنگی انجمن، هارون یشایایی تهیهکننده فیلم سینمایی «اجاره نشینها»، علی ملاقلیپور فیلمساز، ذبیحالله رحمانی بازرس انجمن از جمله حاضران در نشست بودند.
در ابتدا جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران پشت تریبون قرار گرفت و گفت: امیدوارم در این روزهای تلخ و سخت، سهمتان از آرامش و سلامتی همیشه افزون باشد. جای داریوش مهرجویی و هنرمندان بزرگی که سهم اساسی در سینمای پیشروی ایران داشتهاند همیشه در ذهن و جان ما هست.
علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما نیز در سخنانی عنوان کرد: مهمترین ویژگی این نشست، اندیشه است. اینجا هم از جانب میزبان و هم از حیث موضوع، با اندیشه مواجه هستیم. اندیشه به مفهوم عالی، متعالی و فلسفی خودش. اندیشهای که آدم خاکی و انسان زمینی را میتواند تا درجه اشرف مخلوقات هم برساند. این اندیشه بوده که در طول تاریخ به هنر و متعاقب آن به سینما اعتبار داده است. در سینمای ایران، از مهمترین اشخاصی که اندیشه را به مفهوم واقعی خودش در فیلم متجلی کرد، بی تردید، داریوش مهرجویی بزرگ بوده است.
سیروس الوند نیز در ادامه، گفت: مهرجویی واقعاً بزرگ سینمای ما بود؛ چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ سابقه کار از «الماس ۳۳» تا «گاو» و غیره. سینمای ایران، به مهرجویی دین دارد.
احمد طالبی نژاد هم یادآور شد: خیلیها فکر میکنند مهرجویی سینما خوانده است در صورتی که درست نیست. سینما را در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا انتخاب کرد ولی در مصاحبهای گفت که نود درصد استادان ما، هیچ شناختی از جریانهای نوین سینما از جمله نئورئالیسم در ایتالیا یا موج نو در فرانسه نداشتند. تمام هم و غم آنها این بود که شما بتوانید فیلم استودیویی و به قول معروف «بفروش» بسازید. از اینرو، ترک تحصیل میکند و شانسی که میآورد، میتواند در همان دانشگاه، رشته فلسفه بخواند که نکته مهمی است. ریشه اندیشگی و سواد عمومی داریوش مهرجویی متاثر از رشته فلسفه است، البته استعداد شخصی، شرایط خانوادگی و فرهنگی را که در آن رشد یافته است، نمیتوان نادیده گرفت.
وی به رمان «در خرابات مغان» نوشته داریوش مهرجویی اشاره کرد، آن را حدیث نفس نویسنده خواند و گفت: در رمان «در خرابات مغان» خود مهرجویی را میبینیم که مربوط به زمان تحصیل در آمریکا و دوران سرگردانی او است. میتوان گفت یک نوع حدیث نفس است. اسم نخستین رمان «خدا در کازینو» بود که بعد، به این عنوان تغییر نام داد. داریوش مهرجویی روشنفکری اولترامدرن بود، رگ، ریشه و تفکر مذهبی داشت و این در همه فیلمهای او، متجلی است و اوج آن، شاید، «هامون» باشد. شخصیت «حمید هامون»، شخصیتی سرگشته میان قرآن و کامپیوتر است. البته سعی کرده است اینها را در هم ادغام کند.
او اشاره کرد: مهرجویی مشغول نگارش یک پایاننامه درباره حضرت ابراهیم بود.
جواد طوسی راجع به نسل داریوش مهرجویی و میراثی که باید حفظ شود، گفت: اگر بپذیریم اینها یک نسل هستند، دارای میراثی هستند که باید حفظ شوند و از خالقان آنها مراقبت شود. آیا این اتفاق افتاده است؟ حرکتی در اواخر دهه ۴۰ هجری شمسی به اسم «موج نو» شکل گرفت که مخالفان و موافقان خودش را داشته و همچنان، دارد، آن نقش مهم اجتماعی و فرهنگیاش را اصلاً نمیتوان نادیده گرفت.
در ادامه نشست مرتضی فرشباف فیلمساز، مهرجویی را مهمترین فیلمساز تاریخ سینمای ایران نامید و گفت: تمام کسانی که عاشق سینما در ایران شدند یا در ایران، فیلمساز شدند در دورهای شیفته یکی از آثار مهرجویی بودهاند. درباره خود من با تماشای وسواسگونه «لیلا» در سینما اتفاق افتاد. به ویژه در سکانس پایانی که آن دختر به دنیا میآید و از آنجا فهمیدم که میشود به سینما هم فکر کرد. لحظاتی وجود دارد که میتوان دوباره برگشت و مرور کرد. گرمایی در این آثار او هست که نمیتوان به آسانی از آن چشمپوشی کرد.
سیروس الوند داریوش مهرجویی را پس از «الماس ۳۳» به نظر غربزده توصیف کرد و گفت: با آقای مهرجویی مصاحبه کردم و از نظر من، مهرجویی غربزده میآمد؛ آن موقع، جلال آل احمد پرچمدار ضدغربزدگی بود. به نظر من آمد که او ربطی به سینمای ایران نخواهد داشت. تماشاچی نخواهد داشت. حرفهایی میزد که من نمیفهمیدم. حرفهای فلسفی میزد. بعد با «گاو» همه را شوکه کرد. «گاو» خیلی فیلم سادهای است؛ روایتی جوانانه با محتوای کامل فلسفی. آن موقع، فیلمساز مورد علاقه ما، کیمیایی بود. بچه محل بودیم و چاله میدان بزرگ شدیم. ادا و اطوارهای روشنفکران آن دوره را نداشت. به هر حال، مهرجویی را همچنان دنبال کردم و بسیار متاثرم که این پایان باز اتفاق افتاد. ماجرای کیومرث پوراحمد هم پایان باز است. در نهایت، این جلسات ۲ خاصیت متضاد دارد؛ خوشحال هستیم که هستیم و به سینما فکر میکنیم و ناراحت هستیم که هستیم و همچنان، داریم از دست میدهیم.
هارون یشایایی به عنوان آخرین مدعو و تهیهکننده «اجاره نشینها» با دعوت مازیار فکری ارشاد مجری کارشناس برنامه پشت تریبون قرار گرفت و به بیان خاطراتی از همکاری با داریوش مهرجویی پرداخت و در انتها گفت: سینمای ایران، یک سینمای صدساله و همیشه مطرح بوده است و امروز هم در جاهایی که سینما را میشناسند، سینمای ایران مطرح است که این مایه افتخار است. نسل جوان بسیار خوب شده و خوب کار میکند، باید تشویق شود تا نسل سینماگرانی که اینجا با موهای سفید نشستهاند، بتوانند به زندگی خودشان برسند. برای سینمای نسل جوان ایران دست بزنید که مشغول به فعالیت است.
فیلم «ویلای ساحلی» موفق شد تا با جذب بیش از ۹۲۰۰ مخاطب و فروش ۵۱۰ میلیونی، رکورد فروش روز نخست پساکرونایی سینمای ایران را به نام خود مصادره کند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جدیدترین ساخته کیانوش عیاری موفق شد تا در نخستین روز نمایش خود، ۹۲۵۰ مخاطب داشته و گیشهاش را از ۵۱۰ میلیون تومان عبور دهد. فروش روز نخست برای ۲ فیلم پرفروش پساکرونایی سینمای ایران یعنی فسیل، ۳۶۰ میلیون با ۹۲۰۰ مخاطب (نخستین نمایش در روز پنجشنبه) و هتل با ۴۱۵ میلیون و ۷۴۰۰ مخاطب بوده است.
بدینترتیب ویلای ساحلی موفق شد تا در نخستین گام، بیشترین فروش و استقبال مخاطب روزانه سینمای ایران طی ۴ سال اخیر را به نام خود ثبت کند.
این اتفاق در شرایطی رقم خورده که درگاههای اینترنتی فروش بلیت این فیلم از اواخر شب سهشنبه و تنها ساعاتی پیش از نخستین اکران این فیلم باز شد و نخستین نمایش آن، در بسیاری از شهرستانها و مراکز استانها آغاز نشده بود.
انتظار میرود ویلای ساحلی به دلیل بهرهمندی از بازیگرانی چون رضا عطاران و پژمان جمشیدی، مخاطبان عام بسیاری را به خود جذب کند. کارگردانی کیانوش عیاری و حتی حضور کوتاه کیومرث پوراحمد در یکی از سکانسهای فیلم نیز میتواند مشوق خوبی برای استقبال دوستداران سینمای اجتماعی و مخاطبان خاص سینما باشد. تحلیلهای قدرتمندی وجود دارد که این فیلم بتواند در مقام شگفتی اکران امسال، به رکورد حدودا ۳۰۰ میلیاردی فیلم فسیل برسد.
ویلای ساحلی، نخستین همکاری رضا عطاران و پژمان جمشیدی بهعنوان دو مهره پولساز اینسالهای سینمای ایران است.
داستان این فیلم در مورد ویلایی است که مالک آن چند ماهی به خارج کشور میرود و در این میان، دو مرد گرفتار، به دنبال آن هستند تا با اجاره ویلا به مسافران مختلف، درآمدی به جیب بزنند؛ ورود هر مسافر به ویلا به اتفاقی تازه منجر میشود.
رضا عطاران، پژمان جمشیدی، ریما رامینفر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی و شووار کریمزاده، بازیگران این فیلم هستند. ویلای ساحلی با پخش فیلمیران و سرگروهی پردیس ایرانمال به روی پرده رفته است.
رئیس سازمان سینمایی کشور گفت: سیاستها در این سازمان بر مبنای حمایت از استانها طراحی شده و فضا برای فیلمسازی آماده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمد خزاعی سهشنبه شب در نشست با سینماگران خراسان جنوبی در محل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان افزود: به احیای سینمای بومی و استانی معتقدیم چراکه تنها راه برونرفت از شرایط کنونی، پوستاندازی سینما با نسل جدید است که در استانها اتفاق میافتد چون اهتمام نسبت به مسائل ملی در استانها بسیار جدیتر است.
وی با بیان اینکه نخستین بار مجوز تهیهکنندگی استانی در حال صادر شدن است گفت: اگر قرار است فیلم سینمایی در استانی تولید شود در صورتی که همه شرایط اعم از فیلمنامه و موضوع مرتبط در همان استان فراهم باشد مجوز تهیهکنندگی صادر میشود.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: البته وضعیت زیرساختها در استانها مناسب نیست و نسبت به ردهبندی جهانی و کشورهای همسایه شرایط خوبی نداریم چون دغدغهای برای مسئولان ایجاد نشده یا مردم پیگیری نکردهاند.
وی گفت: سالها مسئولان سالن سینما را به عنوان اولویت قرار ندادهاند، به سینما فقط برای نمایش فیلم نگاه کردهاند نه به کارکردهای اجتماعی، تخلیه روانی، آموزش و سایر موارد، در حالی که سینما به اندازه یک فضای سبز دارای اهمیت است.
خزاعی افزود: سال گذشته بودجه ما در تولید فیلم سینمایی استانها نزدیک به ۳۰۰ میلیارد ریال بود که سه فیلم تولید شد و از این میزان ۴۰ درصد در حوزه شهرستانها بوده است.
تجهیز همه دفاتر سینمای جوان تا پایان دولت سیزدهم
وی از تامین تجهیزات و امکانات برای دفاتر سینمای جوان نیز خبر داد و گفت: تا پایان دولت سیزدهم برنامهریزی کرده بودیم اما تا پایان امسال تمامی دفاتر سینمای جوان کشور براساس نیازهایی که اعلام کردهاند مجهز خواهند شد.
رئیس سازمان سینمایی با مقایسه تعداد سالنهای سینمای کشور نسبت به ۴۰ سال قبل اظهار داشت: زمان آغاز دولت سیزدهم ۵۷۰ سالن سینمایی در ایران داشتیم و در حوزه زیرساختی انقلابی در حال رقم خوردن است به طوری که در ۲ سال گذشته ۲۳۴ سالن سینما در کشور افتتاح شد و این تعداد تا پایان دولت به ۴۳۰ سالن میرسد.
وی عنوان کرد: در حال حاضر ۷۰ درصد بودجه سینمای جوان و ۳۰ درصد بودجه مرکز گسترش سینمای مستند به میزان ۱۰۰ درصد در شهرستانها هزینه میشود.
خزاعی گفت: از نظر ما همه سینما تهران نیست چون معتقدیم جواهرها و فیروزههایی در شهرستانها هستند که نادیده گرفته شدهاند البته به این معنا نیست که میتوانیم همه افراد را ببینیم یا مشکلات را حل کنیم بلکه حداقل این دغدغه را داریم که مشکلات را بشنویم و تا حد توان پیگیری و حل کنیم.
وی تصریح کرد: همه ما دغدغهای مشترک در شهرستانها اما یک تفاوت داریم اینکه تلاش کردیم و شد که شاید در استان خراسان جنوبی هنوز محقق نشده است.
رئیس سازمان سینمایی افزود: اینکه دغدغه فیلمسازان استان تولید فیلم سینمایی است آیا تاکنون فیلمنامه خوبی در این زمینه تهیه شده؟ لذا پیگیری، اهتمام و جدیت نیاز است.
وی بیان کرد: برخی استانها خواستار برگزاری رویدادهای ملی هستند و « جشن مِهر سینمای ایران» از سال بعد به صورت رقابتی برگزار میشود و برگزیدگان جشنواره به جشنواره ملی راه خواهند یافت.
خزاعی با اشاره به پیگیریهای انجام شده برای مسکن و بازنشستگی هنرمندان اظهار داشت: این موارد فرآیند زیادی در دولت دارد که دست ما نیست اما در حال پیگیری بوده و اقدامات خوبی رقم خورده است.
وی گفت: در شهرستانها سینماسازی یا پردیسسازی توسط بخش خصوصی باید انجام شود چون در سازمان سینمایی هیچ گونه اعتبار عمرانی نداریم و بیشتر اعتبارات در حوزه تامین تجهیزات است.
اختصاص ۷۰ درصد اعتبارات سینمایی به شهرستانها
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: از محل تسهیلات تبصره ۱۸ قول داده شده بودجه ۱۰ هزار میلیارد ریالی برای سازمان سینمایی مصوب شود که ۷۰ درصد این سهم در شهرستانها خواهد بود.
وی گفت: تا زمانی که سینماها را بهروز و تجهیز نکنیم نباید انتظار داشت شهروندان برای دیدن فیلم به سالنهای فرسوده و غیراستاندارد مراجعه کنند.
خزاعی با بیان اینکه سلیقه مردم در فیلمها تغییر کرده است، گفت: فیلمسازی برای مردم یعنی قصه، درام و قهرمان داشتن، قرار نیست پُز فیلم هنری یا شخصی داشته باشیم و به دنبال اکران بالا هم باشیم.
وی با تاکید بر اینکه مضامین در سینما استاندارد شده است افزود: به مردم و خانوادهها متعهد هستیم لذا سختگیریها در زمینه فیلمسازی وجود دارد چون خانواده ایرانی برای ما مهم است، قرار نیست همه چیز فدای جریان سرمایهداری در کشور شود لذا در فیلمسازی به ویژه اگر در حوزه تخریب خانواده و جوانان باشد به شدت سختگیری و مقاومت میکنیم.
هزار و ۳۰۰ اثر به جشنواره کویر و زندگی رسید
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی هم در این نشست گفت: در مجموع هزار و ۳۰۰ اثر از سراسر کشور به دبیرخانه سومین جشنواره ملی عکس، فیلم و مستند «کویر و زندگی» ارسال و داوری انجام شده است.
علی فرخنده افزود: سومین جشنواره «کویر و زندگی» با مشارکت سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی و به میزبانی شهرستان طبس برگزار میشود.
وی با اشاره به وجود هفت مجوز سالن سینما در استان اظهار داشت: در شهر بیرجند ۲ سینما بهمن و فردوسی و سینما قاین متعلق به شهرداری به صورت رسمی فعالیت دارند اما در شهرستانهای فردوس، طبس، سرایان و نهبندان رسمیت نداشته و مجوزها از گذشته بوده و برخی ساختمانها مستهلک شدهاند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی ادامه داد: سینما فردوسی بیرجند و سینما پارک قاین سال ۱۳۹۸ با حمایتهای سازمان سینمایی بازسازی و ترمیم شدند که در سال جاری درجه یک و به سطح ممتاز در استان ارتقا پیدا کردند.
وی گفت: در حوزه سینما سیار با توجه به اینکه سومین استان پهناور کشور هستیم تنها یک مجموعه داریم که با توجه به نگاه دولت سیزدهم به عدالت فرهنگی نیاز به تقویت این حوزه داریم تا حداقل ۲ مجموعه دیگر در استان فعال شود.
فرخنده با اشاره به فعالیت چهار مجموعه آموزشگاههی آزاد سینمایی در استان بیان کرد: در حال حاضر ۹ مجوز شرکت سینمایی صادر شده که هفت مجوز در مرکز استان و ۲ مورد در قاین و طبس فعال هستند.
صدور مجوز برای ۱۲ فیلم کوتاه در استان
وی عنوان کرد: سال گذشته و امسال ۱۲ فیلم کوتاه زیر ۴۵ دقیقه در استان مجوز گرفت همچنین امسال شاهد برگزاری دومین مراسم مهر سینمای ایران در استان بودیم که سال گذشته در این زمینه به عنوان استان برتر انتخاب شدیم.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی با اشاره به بخشی از مشکلات فیلمسازان و سینماگران خراسان جنوبی، گفت: به دلیل اینکه جایگاه ساختاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان درجه سوم است، معاونت سینمایی استان مستقل نیست و با توجه به اهمیت این حوزه، نیاز به توجه دارد.
وی خواستار تجهیز برخی سالنها و مجتمعهای فرهنگی و هنری استان شد و افزود: برخی شهرستانها درخواست مجوز دفتر یا حداقل نمایندگی سینمای جوان دارند.
فرخنده بیان کرد: یکی از نکاتی که در استان یا کشور وجود دارد اینکه بعضی مجموعهها بدون هماهنگی و مجوز نسبت به اکران فیلم اقدام میکنند در حالیکه باید هماهنگی لازم در این خصوص از طریق فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شود.
وی گفت: برخورد سلیقهای کانونهای پخشکننده فیلم برای در اختیار قرار گذاشتن فیلمهای پرفروش به مدیران سینماها از دیگر موضوعات است که نیاز به توجه دارد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی، تسهیل و تسریع در روند صدور کارتهای صلاحیت تدریس را از دیگر انتظارات ذکر کرد و گفت: در بخش سینمای جوان نیاز به حمایت داریم تا بتوان حرکت خوبی در زمینه تقویت و توانمندسازی تخصصی متقاضیان داشته باشیم.
وی ادامه داد: یکی از کدرشتههای هنرستان دخترانه زیبا با حدود ۱۶۰ هنرجو، سینماست که تولیدات و استعدادهای بالقوهای در استان داریم.
فرخنده گفت: در دولت سیزدهم تحولات خوبی در حوزه سینمایی اتفاق افتاده و امید است با نگاه ویژهای که به نقاط کم برخوردار دارید در زمینه فرهنگی و سینمایی استان هم شاهد تحول باشیم.
خزاعی روز گذشته (سهشنبه) به شهرستان طبس سفر کرد و در جلسه هماندیشی درباره نیازهای فرهنگی، هنری این شهرستان حضور یافت.
از صبح امروز چهارشنبه ۱۵ آذرماه، ۴ فیلم جدید به سینماها تزریق شد که به دلیل تنوع خوب این آثار و تداوم رونق آثار قبلی، باید منتظر اتفاقهایی در مسیر رکوردشکنیهای جدید طی روزهای آینده باشیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از صبح امروز ۴ فیلم ویلای ساحلی، ضد، ورود و خروج ممنوع و مسافری از گانورا به روی پرده رفت. ۴ فیلمی که انتظار میرود تا اتفاقهای خوبی را در گیشه سینماها رقم بزند.
این ترکیب از آن نظر قابلتوجه است که تنوع خوبی با نمایش یک کمدی پرمخاطب، یک درام سیاسی، یک کمدی اجتماعی و یک انیمیشن، بر سینماها حاکم شده که میتواند مخاطبان هدف بسیاری را به سینماها بکشاند. این ترکیب در کنار دو کمدی پرفروشی که این روزها بر روی پرده حضور دارد، ۲ فیلم اجتماعی قدرتمند و یک انیمیشن پرمخاطب، رکوردهای جدیدی را در سینما به وجود میآورد که اخبار آن احتمالا طی روزهای آینده رسانهای میشود.
با این ترکیب اکران و تنوع خوبی که مخاطبان بسیاری را هدف قرار داده، سینماها، مسیر سهلالوصولتری به گیشه سالانه ۱۲۰۰ میلیارد تومانی در پیش خواهند داشت و رونق بهمراتب بیشتری را برای ۳ماهونیم باقیمانده امسال رقم میزنند.
در ادامه نگاهی اجمالی خواهیم داشت به هر یک از این ۴ فیلم جدید.
ویلای ساحلی
کیانوش عیاری ۳۵ سال پس از تنها ساخته کمدی خود یعنی روز باشکوه، سال گذشته، ویلای ساحلی را جلوی دوربین برد. فیلمی که رضا عطاران و پژمان جمشیدی، بازیگران آن هستند و رضا رخشان که در کارنامه خود هزارپا را تولید کرده است نیز در مقام تهیهکننده حضور دارد.
انتظار از این فیلم بسیار بالاست بهاندازهای که از آن با عنوان آلترناتیو فسیل برای رکوردزنی در سینمای امسال ایران نام برده میشود. همین سطح انتظارات سبب شد تا عدهای تصور کنند که فیلم برای نوروز ۱۴۰۳ اکران میشود اما صاحبان فیلم در زمان فعلی آن را به روی پرده آوردند تا زمینههای رکوردشکنی را طی ماههای آتی فراهم کنند. البته که این فیلم، یک رقیب قدرتمند به نام هتل را بر روی پرده دارد که همچنان میفروشد و مخاطبان آن در حال رشد است.
عیاری پیشتر راجع این کار خود گفته بود: داستان این فیلم، شیرین است و فکر میکنم به شدت برای مخاطب جذابیت داشته باشد.
ریما رامینفر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی و شووار کریمزاده، دیگر بازیگران این فیلم هستند. ویلای ساحلی با پخش فیلمیران و سرگروهی پردیس ایرانمال به روی پرده رفته است.
ضد
ضد به کارگردانی امیرعباس ربیعی، نویسندگی حسین ترابنژاد و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی در سال ۱۴۰۰ جلوی دوربین رفت و در همان سال، اتفاقهای خوبی را در جشنواره فجر رقم زد و علاوه بر کسب دو سیمرغ، در چند شاخه نیز کاندید شد. ضد پس از فیلم نخست ربیعی یعنی لباسشخصی، توانست با اقبال بالایی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شود.
فیلم، یک درام سیاسی است که در بستر التهابات کشور در تابستان سال ۱۳۶۰ میگذرد. قصه این فیلم درباره یک عشق در دل حوادث سیاسی است که پس از سالها دوباره شعلهور میشود.
در این فیلم، نادر سلیمانی، مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، مجید پتکی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی به ایفای نقش پرداختهاند.
ضد با پخش بهمن سبز و سرگروهی پردیس ملت نمایش خود را از صبح امروز آغاز کرده است.
ورود و خروج ممنوع
فیلم امید آقایی که مرتضی شایسته تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد، در سال ۹۸ جلوی دوربین رفت. یک کمدی اجتماعی که میتواند با توجه به داستان خود، جذابیتهایی را برای مخاطبان داشته باشد.
نیوشا ضیغمی، محمدرضا شریفینیا، اکبر عبدی، هادی کاظمی، محمدرضا هدایتی، پوریا پورسرخ، علی صادقی،نعیمه نظامدوست، یاسر جعفری، سعید امیرسلیمانی و مرتضی علیآبادی بازیگران این فیلم هستند.
این فیلم، با محوریت یک روحانی با بازی اکبر عبدی، روایتگری میکند.
ورود و خروج ممنوع با پخش هدایت فیلم و سرگروهی پردیس آزادی به روی پرده رفته است.
مسافری از گانورا
با توجه به اقبال بالایی که به انیمیشنها طی سالیان اخیر صورت گرفته، مسافری از گانورا به روی پرده رفته؛ هر چند که این فیلم، رقیب قدرتمندی به نام بچه زرنگ دارد که حدود ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار مخاطب طی ۲ ماه داشته است.
مسافری از گانورا نخستینبار در بخش مسابقه بلند داستانی سیوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان به نمایش درآمد و توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و داوران مواجه شود.
داستان این انیمیشن درباره موجودی فضایی است که به زمین میآید و با کمک پسری معلول، به جستجوی فرمانروای سیاره خود که در زمین گم شده میرود تا صلح را به سرزمینش بازگرداند.
این انیمیشن که محصول مرکز انیمیشن سوره است، به کارگردانی سیداحمد علمدار و تهیهکنندگی سیدمحمدحسین علمدار تولید شده است. بهمن سبز، مسئولیت پخش و پردیس هویزه مشهد نیز سرگروهی فیلم را بر عهده دارد.
علی طلوعی تهیهکننده فیلم سینمایی «بخارست» که بودجه تولید آن با سرمایهگذاری مردمی و در قالب فرابورس، تأمین شده بود از سود ۴۲ درصدی سهامداران این فیلم خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی، علی طلوعی تهیهکننده فیلم سینمایی «بخارست» به کارگردانی مسعود اطیابی که در فرآیند تولید اعلام شده بود سرمایه اولیه آن از طریق بازار سهام و سرمایهگذاری مردمی تأمین خواهد شد، در گفتوگو با مهر درباره سرانجام این تجربه توضیح داد: خوشبختانه با توجه به اکران خوبی که فیلم سینمایی «بخارست» داشت، پیشبینیای که از فروش آن داشتیم محقق شد و به همین دلیل سهامداران فیلم هم به اصل پول خود رسیدند و هم سود حاصل از سرمایهگذاری خود را دریافت کردند.
وی توضیح داد: در کلیت سود حاصل از فروش فیلم «بخارست» ۴۲ درصد بود که سهامداران فیلم، هر کدام به اندازه پولی که برای مشارکت گذاشته بودند، به میزان ۴۲ درصد سود کردند. ما از ۵۰۰ هزار تومان تا چند میلیون تومان، سرمایهگذاری در فیلم داشتیم که هر یک ۴۲ درصد سود سرمایه خود را دریافت کردند. اگر کسی ۱۰۰ میلیون تومان برای تولید این فیلم سرمایهگذاری کرده بود، از فروش فیلم ۱۴۲ میلیون تومان سهم برد و بازگشت سرمایه داشت که شامل اصل پول و سود حاصل از آن میشد.
طلوعی درباره تعداد افراد سرمایهگذار در این فیلم هم گفت: حدود ۲۱۵ نفر در سرمایهگذاری مردمی این فیلم مشارکت داشتند. ما پروژه را روی سکوی مشخصی تعریف کردیم که روی همان سکو ۲۱۵ نفر مبالغی را سرمایهگذاری کردند.
تجربه «بخارست» تکرار میشود؟
این تهیهکننده درباره احتمال تکرار این تجربه در سینمای ایران توضیح داد: با توجه به اینکه در این پروژه ما ریسک سرمایهگذاری را بهطور کامل حذف کرده بودیم، پروژه به مرحله اجرا رسید. در این تجربهها مهم این است که چه کسی ریسک کار را تقبل میکند و خیلیها این ریسک را نمیپذیرند. از آنجایی که بهعنوان تهیهکننده ریسک این سرمایهگذاری را قبول کردم، پروژه توانست به مرحله اجرا برسد و تأیید فرابورس را هم گرفت.
وی افزود: خوشبختانه در این پروژه به سود رسیدیم اما این تجربه اولین و تنها پروژه سینمایی محسوب میشود که با این فرآیند به تولید میرسد. قواعد و قوانین فرابورس، خیلی منطبق با شرایط تولید در عرصه سینما و مشخصاً فرهنگ و هنر نیست. بیشتر پروژههای بازرگانی و تجاری در این فرآیند مدنظر بودهاند و میتوان به راحتی در فرابورس سراغ آنها رفت. در حوزه سینما، شرایط بهگونهای است که ابتدا باید همه قراردادهای عوامل بسته شده باشد و بعد امکان ورود به فرابورس وجود دارد و همین پیششرط کار را برای سینماییها سخت میکند.
اگر فرابورس در برخی حوزهها قواعد و قوانین خود را تسهیل کند، شخصاً علاقهمندم این تجربه را در سینما تکرار کنم اما اگر قرار باشد با نگاه صفر و یکی، برخورد سختگیرانه داشته باشند، دیگر سراغ این کار نخواهم رفت
تهیهکننده «بخارست» ادامه داد: درباره این فیلم سینمایی شرایط اینگونه بود که من بهعنوان تهیهکننده اصل سرمایهگذاری را انجام داده بودم و بعد در فرآیند تولید بود که بخشی از پروژه را در فرابورس عرضه کردیم. در این مرحله قرارداد بازیگران، کارگردان و حتی پخش فیلم بسته شده بود. اگر قرار باشد پروژهای قبل از عقد قرارداد برای تأمین سرمایه سراغ فرابورس برود، شرایط بسیار سختی خواهد داشت.
طلوعی درباره سود حاصل از تولید این فیلم هم گفت: من هم مانند سایر سهامداران این فیلم به اندازه سرمایهای که گذاشته بودم سود بردم. در مجموع این پروژه برای همه سرمایهگذارانش سودآور بود. اگر فرابورس در برخی حوزهها قواعد و قوانین خود را تسهیل کند، شخصاً علاقهمندم این تجربه را در سینما تکرار کنم اما اگر قرار باشد با نگاه صفر و یکی، برخورد سختگیرانه داشته باشند، دیگر سراغ این کار نخواهم رفت.
این تهیهکننده در پاسخ به اینکه چرا با توجه به مثبت بودن دستاوردهای این مدل از جذب سرمایه برای تولید فیلم «بخارست» برخلاف نشست خبری آغاز به کار این پروژه، درباره نتایج آن هیچ اطلاعرسانی صورت نگرفت هم توضیح داد: بعد از پایان اکران عمومی فیلم، جمعبندی گزارشهای مالی فیلم چند ماه طول کشید و زمانی به اتمام رسید که احساس کردیم اطلاعرسانی درباره آن شاید موضوعیت نداشته باشد. سود حاصل از این سرمایهگذاری هم شامل اکران عمومی و اکران آنلاین فیلم «بخارست» بود که باید برای گزارش مالی نهایی، همه موارد مربوط به آن جمعبندی میشد.
فیلمنامههای اطیابی و دانشی رد شد
طلوعی با ابراز رضایت از نتیجه تولید و اکران «بخارست» درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: از ابتدای امسال ۲ فیلمنامهای که به ارشاد فرستادهام رد شده است که یکی کمدی به کارگردانی مسعود اطیابی و دیگری یک کار اجتماعی به کارگردانی کاظم دانشی بود. در حال آمادهسازی طرح جدیدی هستیم که امیدوارم بتوانیم برای آن مجوز بگیریم. در شبکه نمایش خانگی هم ۲ سریال را در دست تولید دارم که پروانه ساخت آنها از طرف ساترا صادر شده است.
رئیس سازمان سینمایی گفت: ۱۷ اثر از بنیاد سینمایی فارابی آماده ارائه به هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر است، شاید بخشی از این فیلمها به جشنواره برسد و بخشی نرسد؛ این به این معنا نیست که هر نهادی هر تعداد اثر تولید میکند در جشنواره حضور خواهد داشت.
رسانه سینمای خانگی، محمد خزاعی در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا، درباره وضعیت فعلی فروش سینمای ایران و استقبال مخاطبان عنوان کرد: در حال حاضر در بین ۱۲ فیلم در حال اکران، ۸ الی ۹ فیلم غیرکمدی است و از امروز چند فیلم دیگر نیز اضافه میشود. اینکه مردم از فیلمهای غیرکمدی استقبال کنند و جلوی سینماها برای یک فیلم دفاع مقدسی صف بکشند، آرزوی من است.
فیلم کمدی همیشه رکورد فروش را زده و این واقعیت وجود داشته استوی ادامه داد: ما در دهه ۶۰ این استقبال را داشتیم، باید به راهکار برسیم که مردم را چطور به سینما مرتبط و در درام، شخصیتپردازی و انتخاب روایت کاری کنیم که مردم به سینما برگردند. این مسالهای است که باید با همت همه ما مانند سالهای گذشته تکرار شود.
خزاعی افزود: با بررسی سالهای سینما میبینیم که فیلم کمدی همیشه رکورد فروش را زده و این واقعیت وجود داشته؛ با اینکه فیلمهای غیرکمدی هم مخاطب داشتهاند. بسیاری از آثار دفاع مقدس، فروش خوبی داشتهاند؛ موقعیت مهدی و غریب نمونههای خوبی هستند.
وی اظهار داشت: به شرایط امروز نگاه نکنید. این فیلمها در شرایطی اکران شدند که مخاطب به خاطر کرونا و شرایط سیاسی با سینما قهر کرده بود. اگر این فیلمها در همان روزها اکران میشدند، به نظرم استقبال بسیار خوبی از آنها میشد.
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی
امسال در تولیدات فارابی برای اولین بار قصه دینی و فیلمی درباره صنعت نفت تولید و همچنین درباره وقایع کربلا اثری ساخته شده استرئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: علیرغم برخی نقدها، من معتقدم نه صرفا فیلمهای کمدی بلکه سینمای ایران در جذب مخاطب موفق بوده و رشد کرده است. سایر فیلمها هم از نظر تعداد بیننده وضعیت خوبی دارند.
خزاعی درباره حضور بنیاد سینمایی فارابی با ۱۷ اثر در جشنواره فیلم فجر گفت: تولید فارابی تنوع موضوعی و ژانر بندی دارد و این گونه نیست که فقط موضوعات دفاع مقدسی باشد. امسال در تولیدات فارابی برای اولین بار قصه دینی و فیلمی درباره صنعت نفت تولید و همچنین درباره وقایع کربلا اثری ساخته شده است.
وی اضافه کرد: قرار نیست تمام آثار نهادها در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند. جشنواره فجر هیات انتخاب مستقل و مجزا دارد و فیلم ها را مستقل از آنکه این برای کدام نهاد است، انتخاب میکند. این به این معنا نیست که هر نهادی هر تعداد اثر تولید میکند در جشنواره حضور خواهد داشت.
رئیس سازمان سینمایی ۱۷ فیلم فارابی را از آثار آماده حضور در جشنواره دانست و گفت: این تعداد اثر، آماده برای ارائه به هیات انتخاب است؛ البته شاید بخشی از این فیلمها به جشنواره نرسد ولی در حال تلاش هستند که این تعداد فیلم به جشنواره برسد. تلاش فارابی برای کمک به تولید و چرخه سینما است.
۱۴ آذر سالروز خاموشی چراغ عمر سینماگری است که آثار برجای مانده از او چون چراغی خاموشیناپذیر به سینمای ایران روشنی بخشیده و یاد و نام او مشمول معنای این دیالوگ نبشته بر سنگ مزارش است: «آیین چراغ خاموشی نیست».
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در بین نسل فیلمسازان موج نو، علی حاتمی جایگاهی یگانه دارد، سینماگری که ۲۷ سال پس از کوچ نابهنگام از سینما و دنیا، مسعود کیمیایی همقطار دیرین حاتمی، ۱۴ آذر سال ۱۳۹۷ همزمان با سالروز درگذشت کارگردان «سوته دلان» در گرامیداشت وی نوشت: «علی حاتمی را نباید به یاد آورد، در یاد هست. بیرون نمیرود، چون مهمان یاد نیست. علی حاتمی را همیشه دوست داشتم. پنجرهای رو به باغ، پر از طراوت و نسیم. چه میشود گفت آخر ندارد. مرگ انسان را تمام نمیکند. سینمایی به سادگی متنهایش… پیچیدگی، طرح معما نداشت. سینمایی روان و گفتوگوهای خانگی. اما… زیبا.»
عباسعلی حاتمی معروف به علی حاتمی ۲۳ مرداد سال ۱۳۲۳ در خیابان شاهپور تهران متولد شد و سالها بعد، پس از فارغ التحصیلی از هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک، چنانکه خود اذعان کرده، از ۱۶ – ۱۷ سالگی با نگارش چند نمایشنامه، فعالیت حرفه ای را آغاز کرد.
حاتمی نخستین نمایشنامه خود را با عنوان «دیب»(دیو) در تالار دانشکده هنرهای دارماتیک به صحنه برد و بعدتر نمایشنامه «حسن کچل» را به کارگردانی داود رشیدی در تالار سنگلج به اجرا رساند.
احترام برومند همسر مرحوم داوود رشیدی ۲۴ مرداد سال ۱۳۹۸ در مراسم گرامیداشت زادروز علی حاتمی که در تالار سنگلج برگزار شد، گفته بود: زندهیاد حاتمی از دانشجویان همسرم بود و من برای اولین بار او را در منزلمان ملاقات کردم که در همان دیدار نمایشنامه «حسن کچل» را برای من و داود رشیدی خواند. پس از آن رشیدی تصمیم گرفت که این نمایشنامه را روی صحنه ببرد.
حاتمی سپس فعالیت خود را در تلویزیون ملی آغاز کرد و پس از نگارش چند نمایش تلویزیونی، نخستین فیلم سینمایی بلندپروازانه خود و نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران را به نام «حسن کچل» در سال ۱۳۴۸ ساخت.
حاتمی که افزون بر کارگردانی، نویسندگی و نیز سرایش اشعار این فیلم موزیکال را برعهده داشت، در نخستین اثر سینمایی خود به سراغ یک داستان فولکلوریک و عامه پسند و مملو از مثل ها و متل های مردمی با سبک نقالی رفت.
داستان «حسن کچل» با صدای مرحوم مرتضی احمدی به عنوان نقال و نقل «شهر شهر فرنگه، خوب تماشا کن، سیاحت داره…»، از دریچه دستگاه شهر فرنگ آغاز می شود و روایت پسر(حسن) کچلی است که عاشق «چهل گیس» اسیر طلسم دیو شده است.
«حسن کچل» مملو از آموزه های اخلاقی است از توصیه به صداقت و غلبه خیر بر شر. «حسن کچل» با استقبال مردم روبرو شد و حدود ۹ میلیون تومان فروخت.
حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است
حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است.
پس از «حسن کچل»، حاتمی دومین فیلم بلند خود به نام «طوقی» را در سال ۱۳۴۹ ساخت. حاتمی در «طوقی» مانند «حسن کچل» داستان خود را در بستر خرافات و باورهای مردمی پیش می برد، روایتگر خانواده ای است که با نشستن کفتر شومی به نام «طوقی» به بام خانه اشان دچار مصیبت و بلا می شود. یکی از پیام های اخلاقی «طوقی» این است که کار را باید به کاردان سپرد. اشتباهی که از «آسید مصطفی» در فرستادن «آسید مرتضی» خواهرزاده جوان خود برای سرانجام رساندن کاری بزرگ سرزد، برای خانواده پایان شومی را رقم زد.
نیمی از فیلم در کاشان و نیم دیگر آن در شیراز فیلمبرداری شد. ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی، صغری عبیسی(آفرین) و حمیده خیرآبادی(نادره) و ژاله علو در «طوقی» بازی می کردند.
حاتمی که به دوبله علاقه بسیاری داشت در «طوقی» از صدای مرحوم چنگیز جلیلوند بهترین بهره را گرفت و وی به جای دو نقش اصلی فیلم صحبت کرد.
موسیقی متن بسیار زیبای «طوقی» کاملا با فیلم سازگاری دارد و این فیلم را به اثری نوستالژیک تبدیل کرده است.
«طوقی» یکسال پس از «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی اکران شد. «طوقی» بعد از «قیصر» دومین فیلمی بود که بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در کنار یکدیگر ایفای نقش کردند. موفقیت هر دو فیلم در گیشه، تاثیر فراوانی در بهبود اقتصاد سینمای ایران داشت.
حاتمی سال ۱۳۵۰ فیلم سینمایی «باباشمل» و دومین اثر موزیکال خود را با بازی محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی و بهمن مفید به روی پرده برد.
حاتمی «باباشمل» را نیز در امتدا ساخته های فولکلوریک خود، و با عبور از تاریخ، تماشاگر را به دوره لوطی های اواخر دوره قاجار می برد و در داستانی ساده و بی پیرایه به مفاهیم اخلاقی عشق، بدگمانی و گذشت می پردازد.
سال ۱۳۵۱ سال پرکاری برای حاتمی بود و در این سال سه فیلم «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار» را ساخت.
«قلندر» چهارمین ساخته حاتمی بود با همان نشان های رایج و مورد علاقه وی که در «بابا شمل» دیده شد، با این تفاوت که موزیکال نبود. «قلندر» دومین همکاری حاتمی با ناصر ملکمطیعی بود که نقش «قلندر» را بازی می کرد.
«خواستگار» نیز دیگر فیلم حاتمی در سال ۱۳۵۱ بود. این فیلم داستانی معاصر و طنز دارد و حکایت آموزگاری به نام «آقای خاوری» است که بنای خواستگاری را از دختری به نام «زری» دارد اما در مصاف دیگر خواستگاران، قافیه را می بازد!
حاتمی در «ستارخان» نیز موضوعی تاریخی را دستمایه قرار می دهد و به روایت بخشی از تاریخ قیام مشروطه به روایت خود می پردازد.
علی نصیریان و عنایتالله بخشی به ترتیب در نقش «ستارخان» و «باقرخان» ظاهر شدند و عزتالله انتظامی، جلال پیشواییان، محمدعلی کشاورز، جهانگیر فروهر، محمدعلی سپانلو و سیروس ابراهیمزاده عهده دار دیگر نقش ها بودند.
«ستارخان» برای حاتمی دردسر ساز شد و شماری از نمایندگان مجلس وقت، آن را تحریف علنی تاریخ قلمداد کردند و حاشیه های دیگر در نهایت سبب شد، پروانه نمایش لغو و فیلم توقیف شود.
سال ۱۳۵۲ حاتمی نخستین تجربه سریال سازی خود را با ساخت مینی سریال ۶ قسمتی داستان ها مثنوی شامل «سلطان و کنیزک»، «پیر چنگی»، «قاضی و زن جوحی»، «خلیفه و اعرابی»، «طوطی و بازرگان» و «صوفی» آغاز کرد که در نوروز ۱۳۵۶ از تلویزیون پخش شد.
جمشید مشایخی، سعید امیرسلیمانی و عباس مغفوریان از جمله بازیگران این سریال بودند.
علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت
جمشید مشایخی پیشتر در مصاحبه ای درخصوص همکاری با حاتمی در این سریال گفته بود: علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت و معتقد بود که غباری در نگاه به مولانا نشسته و ما باید با ساخت فیلم هایی با اقتباس از قصه های حضرت مولانا باعث شویم مردم مجدد نگاهی به کارهای این شاعر بزرگ بیندازند و در این راستا ۶ تا از قصههای مثنوی معنوی را تبدیل به فیلمنامه کرد و من هم در آنها بازی کردم. علی حاتمی تاریخ را به خوبی میدانست و دانش خوب او در تاریخ بود که کارهایی تاریخی اش را تا به امروز ماندگار کرد.
حاتمی دو سال پس از ساخت سریال داستان های مثنوی، تولید پروژه بلندپروازانه دیگری به نام «سلطان صاحبقران» را در دست گرفت، که آن را نیز در گفت وگو با منوچهر نوذری ارزنده ترین کار خود در عرصه سریال سازی معرفی کرد.
سریال ۱۳ قسمتی «سلطان صاحبقران» سال ۱۳۵۴ از تلویزیون پخش شد و با توجه با استقبال، پخش آن در سال ۱۳۵۶ از تلویزیون تکرار شد.
حاتمی در «سلطان صاحبقران» ذیل روایت بخشی از دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار و قتل امیرکبیر تا زمان ترور وی، نقدی بر سیستم حکومتی گرفتار در لجاجت، کینه توزی، قدرت طلبی، بی کفایتی، توطئه و … می پردازد.
در «سلطان صاحبقران» نقش امیرکبیر و ناصرالدین شاه به ترتیب به ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی سپرده شد و جمعی دیگر از بازیگران از جمله زری خوشکام، پرویز فنیزاده، سعید نیکپور، جهانگیر فروهر، سعید امیرسلیمانی، سعید پورصمیمی، اسماعیل داورفر، مرتضی احمدی، مهری ودادیان، مرضیه برومند و رضا بابک در این سریال حضور داشتند.
حاتمی در مصاحبه ای و درباره اینکه چرا دوران قاجاریه و به ویژه دوره سلطنت ناصرالدینشاه قاجار را برای روایت خود از تاریخ ایران برگزیده، گفته بود: به جرأت میتوانم بگویم که حسّ من، ریتم من و ضرباهنگ کارهای من برای زندگی دوره قاجار خیلی مناسب تره تا زندگی امروز!… ، یعنی من اگر یک قصه یا فضایی مربوط به زندگی در دوره قاجار باشه، خیلی به هرحال با آن نزدیکی بیشتری احساس میکنم… شاید یکی از دلایل این باشه که بعد از قاجاریه واقعاً یک مقداری هویت ملی ما به جبر، و نه به صورت یک جریان عادی و طبیعی تغییر کرد.
سریال ارزنده «سلطان صاحبقران»، یک نکته قوت دیگری داشت و آن دیالوگ های ماندگاری بود که از ذهن علی حاتمی تراوش می کرد.
دیگر نقطه قوت این سریال موسیقی آن ساخته مرحوم واروژ هاخباندیان(واروژان) بود که همچنان زنده است و طراوت دارد.
پس از تولید سریال فاخر «سلطان صاحبقران»، حاتمی فیلم سینمایی «سوته دلان»، بهترین اثر در کارنامه خود، و حتی بازیگران و نیز محبوب ترین فیلم نزد منتقدان را ساخت.
«سوته دلان» اثری زمستانی است و داستان آن درمورد «حبیب آقا ظروفچی» است که برای مراقبت از مادر و برادر معلول خود به نام «مجید کله خربزه» که دچار اختلال ذهنی است، پشت پا به زندگی زده و حتی ازدواج با محبوب خود که سالها به پای او نشسته را به تاخیر انداخته است.
اما داستان از جایی آغاز می شود، که حبیب آقا ظروفچی به توصیه دوستان، که راه نجات «مجید» را گماردن زنی برای او می داند، عمل می کند اما انتخاب غلط و فهمیدن اصل ماجرا از سوی «مجید»، سبب بدحالی او می شود و «حبیب آقا ظروفچی» برای نجات و شفای برادر راهی امام زاده داود(ع) می شود و … .
«سوته دلان» سال ۱۳۵۶ به عنوان آخرین اثر حاتمی پیش از انقلاب با بازی بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، فخری خوروش، جهانگیر فروهر، سعید نیکپور و رقیه چهره آزاد ساخته شد. این اثر سینمایی در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان یکی از ماهنامه های سینمایی به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.
هفتمین اثر سینمایی حاتمی نیز سرشار از آموزه های اخلاقی است و دیالوگ های دلنشین، به این فیلم صفای خاصی بخشیده و معروف ترین و ماندگارترین دیالوگ تاریخ سینما از زبان «مجید آقا ظروفچی» وقتی بر بلندای کوه مشرف به امام زاده داود(ع) متوجه مرگ برادر می شود، ادا می شود: «همه عمر دیر رسیدیم.»
حاتمی همواره به دوبله فیلم های خود علاقه خاصی داشته و در «سوته دلان» شاهد درخشش این هنر از سوی دوبلورهای خوش صدا هستیم و منوچهر اسماعیلی با صداپیشگی «مجید کله خربزه»، دیالوگ های ناب حاتمی را در تاریخ جاودان کرد.
یک نکته جالب در «سوته دلان» طراحی گریم و چهره پردازی «مجید کله خربزه» بود که با همکاری «اتللو فاوا» گریمور ایتالیایی و ایرج صفدری شکل گرفت.
در «سوته دلان» از موسیقی ساخته حسین عیلزاده استفاده شد که نخستین همکاری وی با حاتمی بود.
حاتمی سالها پیش در گفت وگوی ضمن اعلام علاقه به هنر، از سریال «هزاردستان»، فیلم سینمایی «کمال الملک» و «دلشدگان» به عنوان سه گانه سینمایی(تریلوژی) خود به ترتیب در باب و ستایش هنر «خوشنویسی»، «نقاشی» و «موسیقی» اشاره کرده بود.
حاتمی که با ساخت «حسن کچل» آن هم در نخستین کار سینمایی ثابت کرده بود که دل بی پروایی برای به سرانجام رساندن پروژه های بزرگ دارد، تولید سریال «هزاردستان» را سال ۱۳۵۸ آغاز کرد و طی فرایندی هشت ساله، سال ۱۳۶۶ آن را به پایان رساند و از تلویزیون پخش شد.
حاتمی توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت
حاتمی که توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت، «هزاردستان»، سریال پر شخصیت خود را با هنرنمایی گروه از برجستهترین بازیگران سینما شامل جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، جعفر والی، عزتالله مقبلی، حسین گیل، زهرا حاتمی، شهلا میربختیار، پرویز پورحسینی، جهانگیر الماسی، محمد مطیع، جمشید لایق، اسماعیل محرابی، رقیه چهرهآزاد، عطاءالله زاهد، نعمتالله گرجی، محمد ورشوچی، سعید امیرسلیمانی، مهری ودادیان، اصغر همت و … ساخت.
وقایع «هزاردستان» با نام ابتدایی «جاده ابریشم»، از سالهای انقراض حکومت قاجار آغاز می شد و تا سال ۱۳۲۰ و ورود متفقین به ایران ادامه می یابد و حاتمی با دستمایه قرار دادن یک اتفاق تاریخی، به رسم مالوف و با قدرت تخیل آن را دراماتیزه کرده و روایتی تماشایی ارائه می دهد.
«هزاردستان» روایتگر فردی به نام «رضا خوشنویس» مبتنی بر شخصیت واقعی «کریم دواتگر» است که در جوانی به «رضا تفنچگی» معروف و التزام رکاب یک خان در موعد شکار بوده است. وی پس از آشنایی با فردی نام «ابوالفتح»، وارد گروهی به نام «کمیته مجازات» می شود که یگانه راه نجات ایران را اقدام مسلحانه علیه رجل فاسد و حذف آنها می داند اما شخصیتی در داستان وجود دارد که سرنخ همه علت و علل این ماجراها به وی ختم می شود؛ «خان فرمانفرما».
به گفته برخی منابع، حاتمی نگارش فیلمنامه «هزاردستان» را سال ۱۳۵۴ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ به پایان رساند. نقل است که حاتمی حین نگارش فیلمنامه برای مدتی در فرانسه بوده و برای اینکه تمرکز خود را از دست ندهد، سر خود را تراشیده تا مجبور نباشد به بیرون از خانه مراجعه کند!
سریال «هزاردستان» با آهنگسازی مرتضی حنانه، با گروه حرفه ای از صداپیشگان شامل منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب، ایرج ناظریان، عزت الله مقبلی، حسین عرفانی، بهرام زند، زهره شکوفنده، خسرو خسروشاهی، شمسی فضلاللهی، احمد رسول زاده، اصغر افضلی، ژرژ پطرسی، عطاءالله کاملی، پرویز بهرام، جلال مقامی، منوچهر نوذری، حسین حاتمی، آذر دانشی، حسین معمارزاده، داوود باقری، تورج نصر، کنعان کیانی، پرویز ربیعی، منوچهر والیزاده، خسرو شایگان و … دوبله شد.
جالب اینکه منوچهر اسماعیلی به جای جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید لایق و ناصر طهماسب به جای علی نصیریان، اسماعیل محرابی، اسماعیل محمدی، جهانگیر فروهر، نعمتالله گرجی، و عزتالله مقبلی به جای جعفر والی و جهانگیر فروهر ادای صدا کردند!
بار دیگر دیالوگ های ناب و شعرگونه، سریال «هزاردستان» زیبایی خاصی به این اثر بخشید.
احمد بخشی دستیار حاتمی در مصاحبه ای در مورد نگارش فیلمنامه و دیالوگ ها توسط وی گفته بود: «علی بدون فیلمنامه سر صحنه نمیآمد، اما نکتهای در فیلمنامههای او وجود داشت؛ حاتمی در فیلمنامه اولیه دیالوگها را خلاصه مینوشت؛ دلیلش هم این بود که میگفت وقتی من هنوز نمیدانم چه کسی قرار است این نقش را بازی کند و دیالوگها را بگوید، لزومی ندارد همه چیز را از همین حالا مشخص کنم. حال اگر قول برخی دوستان فراموشکار را هم جدی بگیریم و قبول کنیم که او دیالوگ فیلمهایش را سر صحنه فیلمبرداری مینوشت، این را باید به پای قوت و قدرت او بگذاریم و نه ضعفش.»
وی همچنین گفته بود: «علی روی دیالوگهای فیلمهایش خیلی حساس بود و دوست نداشت بازیگرها از خود چیزی به متن گفتوگوها اضافه کنند. اگر متوجه میشد ادای جملهای برای بازیگر سخت است و حرف در دهانش نمیچرخد، آن را درست میکرد. از طرف دیگر چون معمولاً با یک گروه خاص کار میکرد، همه این اخلاق او را میدانستند و کسی بدون هماهنگی قبلی و مقابل دوربین کلمه و جملهای را به اختیار خود عوض نمیکرد. اگر هم کسی جدید به گروه اضافه میشد، بازیگرهای قدیمیتر گوشی را دستش میدادند تا حواسش به این موضوع باشد. من نثر حاتمی را در هیچ کجای دیگر ندیدم. بعضی مواقع به این فکر میافتادم که شاید او یک دورهای را در زمان قاجار زندگی کرده که اینقدر به زبان آن روزگار مسلط است.»
حاتمی که افزون بر دانش بی نظیر دیالوگ نویسی، توانایی بی مانندی در طراحی صحنه و دکور و لباس داشت، برای ساخت «هزاردستان» احتیاج به لوکیشنی به وسعت تهران قدیم داشت، از این رو، دست به کار بزرگی زد که به یکی از میراث های ابدی این کارگردان بزرگ برای صنعت سینمایی ایران شد.
حاتمی در بزرگراه شهید لشگری، شهرکی را با عنوان شهرک سینمایی غزالی با نام کنونی «شهرک سینمایی و تلویزیونی ایران» با طراحی ولی الله خاکدان و با کمک «جانی کورتینا» دکوراتور ایتالیایی در ۱۰ هکتار و در سال ۱۳۵۸ ساخت.
میدان توپخانه، ساختمان شهرداری، ساختمان عدلیه، خیابان لالهزار، خیابان اکباتان، جواهر فروشی قازاریان، گراند هتل، ساختمان شاهآباد و کافه پارس تهران قدیم از جمله مکان های بودند که در شهرک غزالی ساخته شد.
این شهرک سینمایی تا کنون محل فیلمبرداری و ساخت بسیاری از سریال ها بوده و نیز به محلی گردشگری تبدیل شده است.
احمد بخشی دستیار علی حاتمی سالها پیش در مورد «هزاردستان» گفته بود: این سریال به طریقه ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری شد. در حدود ۲۸ قسمت فیلمبرداری کرده و تحویل تلویزیون دادیم اما فقط ۱۵ قسمت آن به روی آنتن رفت. دلیل اصلی این حذفها حجاب بازیگران زن بود. کل مخارج مجموعه با توجه به ۱۳ قسمتی که هرگز از تلویزیون پخش نشد چیزی در حدود ۹۰ میلیون تومان شد.
۱۲ آبان سال ۱۳۹۷ سریال «هزاردستان» در فهرست ملی حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسید.
حاتمی درمورد ساخت «هزاردستان» گفته بود: «هیچ جریانی با ساخت هزاردستان به جز چند رفیق قدیمی موافق نبود. به لحاظ معنوی راضیام، چون شیره جان خود را گذاشتم، زن و فرزند را عذاب دادم تا کارم در حد توانم بیعیب باشد. اصلا غایت یک هنرمند متعهد باید همین باشد، کدام هنرمند یا روشنفکر مسئول در طول زندگیاش اجر مرارت خود را تمام و کمال گرفته است، مگر با انعکاس موثر و جاودانگیاش اثرش در گذشت زمان. امیدوارم آیندگان نقادان با معرفتی در مورد آثار من باشند و من را به از گور درآوردن افکار عتیقهای متهم نکنند.»
حاتمی حین پیش بردن تولید «هزاردستان»، نخستین فیلم سینمایی خود پس از انقلاب را در سال ۱۳۶۱ با عنوان «حاجی واشنگتن» ساخت.
«حاجی واشنگتن» داستانی طنزآلود از اعزام نخستین سفیر ایران به ایالات متحده آمریکا به نام «حسینقلی خان» را روایت می کند و به شرح حیرت، تحقیر و حسرت های وی حین این ماموریت می پردازد.
حاتمی «حاجی واشنگتن» را با مشکلات مالی فراوان در ایتالیا ساخت و در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فیلم فجر را یافت و سپس توقیف شد اما خرداد ۱۳۷۷ رفع توقیف شد و پس از فوت حاتمی به نمایش عمومی درآمد!
عزت الله انتظامی در نقش «حاجی واشنگتن» ظاهر و محمدرضا لطفی ساخت موسیقی اثر را برعهده داشت.
فصل قربانی کردن گوسفند در «حاجی واشنگتن» یکی از تأثیرگذارترین سکانسهای سینمای ایران و از برجستهترین نقطههای کارنامه بازیگری عزتالله انتظامی است، چنانکه جمله ماندگار «آیین چراغ خاموشی نیست» از تکگویی او در این صحنه است.
«کمال المک» دومین فیلم حاتمی از سه گانه وی و در باب نقاشی بود که سال ۱۳۶۲ با نگاهی به زندگی محمد غفاری معروف به «کمال الملک» نقاش شهیر ایرانی ساخته شد.
جمشید مشایخی در نقش کمال الملک، عزتالله انتظامی در نقش ناصرالدین شاه، علی نصیریان در نقش مظفرالدین شاه، محمدعلی کشاورز در نقش اتابک و داود رشیدی در نقش رضا شاه با هدایت حاتمی اثری ماندگاری را خلق کردند.
علی حاتمی فیلم سینمایی طنزآمیز «جعفرخان از فرنگ برگشته» را سال ۱۳۶۶ با اقتباس از نمایشنامه ای به همین نام نوشته حسن مقدم با بازی حسین سرشار در نقش «جعفرخان»، عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، رضا ارحام صدر، ایرج راد و جهانگیر فروهر روانه سینما کرد.
داستان «جعفرخان از فرنگ برگشته» داستانی معاصر دارد و نقدی طنزآمیز است بر فرنگی مابی و تحلیلی است از فرنگ رفته های که دریافت های خود را از غرب مغایر با ارزش های خانوادگی و وطنی می بینند.
ایرج راد بازیگر «جعفرخان از فرنگ برگشته» در مصاحبه ای نکته جالبی در مورد این فیلم گفته بود: «بسیاری فکر میکنند در فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته من با مرحوم حاتمی بزرگ همکاری داشتم، اما اینگونه نیست آقای حاتمی نصف این فیلم را ساخته بودند اما کار نیمه تمام مانده بود، برای ساخت ادامه فیلم از من خواستند که در این اثر ایفای نقش کنم، ادامه این کار را هم آقای متوسلانی ساختند و البته که من چندان نمیدانم که چرا ساخت این کار نیمه کاره مانده بود. اما ادامه اثر با همان داستان علی حاتمی ساخته شد!»
روایت شده که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت پس از پایان ساخت «جعفرخان از فرنگ برگشته» از حاتمی خواسته که ۲۰ دقیقه از فیلم را درآورد اما حاتمی خودداری کرده و به همین دلیل ممنوعالکار شده بود
فیلم «مادر» ساخته مرحوم حاتمی را باید ادای دین وی به مقام «مادر» به عنوان ارزشمندترین آفرینش هستی دانست. «مادر» محصول سال ۱۳۶۸، داستان مادری است که با ترک سرای سالمندان، واپسین روزهای عمر را در کنار فرزندان خود که هر کدام گرفتار روزمرگی هستند، سپری می کند.
حاتمی در این اثر نمادگرایانه خود، مادر را نقطه محوری خانه و عامل پیوند دهنده اعضای خانواده قرار می دهد که وجود او سبب می شود فرزندان بار دیگر دور یکدیگر جمع شوند.
صحنه آرایی پر ظرافت حاتمی، همه در ستایش مادر است، بویژه حوض قلبی شکل وسط حیاط که نمادی از مادر به عنوان قلب تپنده و جریان اصلی زندگی است. همچنین حاتمی در اثر شاعرانه خود، تحلیلی از تقابل سنت و مدرنیته ارائه می دهد.
در «مادر» بار دیگر شاهد دیالوگ های فاخر هستیم که از قلم شاعرانه مرحوم حاتمی جوشش کرده و جمله «شب را بی چراغ باید روشن کرد» از زبان شخصیت «جلال الدین» یکی از فرزندان مادر شنیده می شود.
حاتمی در فیلم «مادر» بهترین انتخاب را برای نقش ها داشته است. مرحومه رقیه چهره آزاد با ایفای نقش مادر، عنوان لقب مادر سینمایی ایران را گرفت. مرحوم محمدعلی کشاورز در نقش «محمد ابراهیم» نسخه معاصری از «شعبان استخوانی» است، که تلاش دارد ارشدیت خود بر خواهر و برادران را با طعنه و متلک تثبیت کند.
جمشید هاشم پور در نقش «جمال» دیگر فرزند ذکور مادر، عالی است و از کلیشه «زینال بندری» خارج شده است. فریماه فرجامی در نقش «ماه منیر» و اکرم محمدی در نقش «ماه طلعت» دیده شده اند.
اما اکبر عبدی با نقش «غلامرضا» زاویه ای دیگر از قدرت بازیگری خود را در قالب فرزند «کند ذهن» مادر ارائه می دهد و حاتمی در سکانس پایانی خبر فوت مادر را با مونولوگ ماندگار او ادا می کند: «مادر مرد، از بس که جان ندارد.»
«مادر» یک ویژگی دیگر دارد که آن هم موسیقی ساخته ارسلان کامکار است.
رقیه چهره آزاد برای ایفای نقش مادر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و اکبر عبدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای ایفای نقش «غلامرضا» کرد.
همانطور که اشاره شد، دوبله به دیالوگ های آثار حاتمی شیوایی شنیداری بیشتری می دهد و جا دارد از منوچهر اسماعیلی یادی کنیم که در فیلم «مادر» جای شخصیت محمد ابراهیم، غلامرضا و جلال صحبت کرده است.
حاتمی در مورد فیلم «مادر» گفته بود: «ساختن فیلم مادر واقعا حسی بود. بیشتر یک حس و عاطفه بود. احساس اینکه خانه من کجاست؟ من متعلق به کی هستم؟ چه کسی از من حمایت میکند؟ … در مدت ساختن فیلم به یاد مادرم بود که نامش ایران است.»
پس از «مادر»، حاتمی آخرین فیلم خود با عنوان «دلشدگان» را به موضوع موسیقی، آخرین سه گانه از هنرهای محبوب خود پس از خوشنویسی و نقاشی اختصاص داد.
«دلشدگان» محصول سال ۱۳۷۰ درامی تاریخی و نیمه موزیکال با صدای مرحوم محمدرضا شجریان است و حاتمی افزون بر کارگردانی، نگارش فیلمنامه، تهیهکننده و طراح صحنه آن را برعهده داشت.
فیلم برداشتی آزاد و شخصی از سه داستان واقعی در زمان قاجار است که به شرح سختی های گروهی از نوازندگان سازهای ایرانی می پردازد که برای پر کردن صفحه موسیقی به فرانسه سفر میکنند.
حاتمی در «دلشدگان» در بستر این ماجرا، شرحی از دلباختگی ناکام «طاهر» خواننده گروه به شاهزاده نابینای ترک میپردازد که که در نهایت در غربت جان میسپارد.
فیلمبرداری «دلشدگان» در مجارستان و مکان های شبیه فرانسه ساخته شد.
موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی
موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی از «حسن کچل» تا «دلشدگان» بوده و وی ساخت این موسیقی را به نیز حسین علیزاده سپرد.
حسین علیزاده پیشتر در مصاحبه ای در مورد موسیقی و کلام آهنگها در «دلشدگان» گفته بود: «همه موسیقیها جوهره آن و کلام از خود حاتمی بود که برای «دلشدگان» ساخته بود. البته بعداً که آقای شجریان اینها را اجرا کرد مقداری شعرها را تغییر داد. یعنی او و مرحوم حاتمی پس از مشورتهایی که به هم داشتند، اشعار را به فریدون مشیری دادند و مشیری هم از نظر فن شعری یک مقداری تغییر داد. البته کلام حاتمی بسیار زیبا بود. این حسن را هم داشت که محاورهایتر بود و شبیهتر بود به تصانیف دوره قاجار. یک کار بزرگی هم حاتمی کرده بود و ۵۰۰ واژهای که در دوره قاجار در صحبتهای روزمره به کار میرفته را هم در دیالوگها و هم در اشعاری که برای تصنیفهایش ساخته بود استفاده کرد. من میتوانم بگویم که تمهای اصلی فیلم «دلشدگان» را از شعرهای حاتمی گرفتم. این اشعار خود به خود یک زمینه موسیقیایی برای من به وجود میآوردند.»
در «دلشدگان» امین تارخ، اکبر عبدی، جلال مقدم، فرامرز صدیقی، سعید پورصمیمی، حمید جبلی، محمدعلی کشاورز، فتحعلی اویسی، رقیه چهرهآزاد، جمشید هاشمپور و لیلی حاتمی ایفای نقش می کردند و بعدها آواز و تصنیفهای ساخته شده برای فیلم در آلبومی به نام «دلشدگان» منتشر شد.
«جهانپهلوان تختی» واپسین تلاش حاتمی برای ساخت اثری سینمایی از این قهرمان ملی بود که به علت بیماری حاتمی ناتمام ماند.
حاتمی که از ابتدای دهه ۷۰ شمسی مطالعه و تحقیق درباره زندگی جهانپهلوان تختی را آغاز کرده بود، بعد از پشت سر گذاشتن دشواریهایی سرانجام در سال ۱۳۷۵، ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» را آغاز کرد اما پس از آنکه فقط بخشهایی از فیلم را تصویربرداری کرده بود، مبتلا با سرطان و در بیمارستان بستری شد.
عزت الله انتظامی سالها پیش در گفت وگویی، خاطره ای غمبار از بیماری حاتمی روایت کرده و گفته بود: «سر فیلم جهانپهلوان تختی، علی حاتمی با من تماس گرفت و گفت که قرار است این فیلم را بسازد و نقش پدر تختی را هم برای من در نظر گرفته. چند ماه بعد هم فیلم را کلید زد ولی هنوز اوایل کار بود که درد کمر علی شروع شد. اواسط فیلم بودیم که بیماری علی شدت گرفت و او مجبور شد کار را رها کند و برای معالجه به لندن برود؛ اما زیاد طول نکشید و سریع برگشت. اصلاً کسی فکرش را نمی کرد که علی یک دفعه از پا بیفتد. برای بار دوم که کار را شروع کردیم، علی دیگر نمیتوانست آنقدر رو پا باشد.
من هم هر روز صبح که میرسیدم اول می رفتم پیشانی علی را ماچ میکردم و میپرسیدم: علیجان آمادهای؟ میگفت: آره، اما دیگر توان نداشت. یادم میآید یک سکانسی را در شب میگرفتیم که مادر تختی باید فارغ میشد و چون زایمان سختی داشت و بچه به دنیا نمیآمد، باید میرفتم سقاخانهی رو بهروی خانهام و نذر و نیاز و دعا میکردم.
سر این سکانس اتفاق بسیار عجیب و غریبی برای من افتاد که هر موقع یادش میافتم بغض میکنم و اشک امانم نمیدهد. در آن شب باید میلههای سقاخانه را میگرفتم و این دیالوگ را میگفتم: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا، این بچه زودتر به دنیا بیاید.» دوربین، صدا و همه آماده شدند. من رفتم رو بهروی سقاخانه و این دیالوگ به ناخودآگاه از دهانم بیرون آمد: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا … علی را شفا بده.» فضا را سکوتی عجیب گرفت. علی سری گرداند و کات داد. همه عوامل زدند زیر گریه. من هم دستانم را انداختم گردن علی و دو نفری هایهای گریه کردیم. آن شب دیگر نتوانستم کار را ادامه بدهم. بعد زنگ زدند و گفتند علی حالش خوب نیست و در بیمارستان مهراد بستری است.»
علی حاتمی روز پنجشنبه ۱۴ آذر سال ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در ۵۲ سالگی درگذشت و پیکر وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد، در حالیکه یکی از ماندگارترین دیالوگهای فیلم «حاجی واشنگتن» بر روی سنگ مزار وی نقش بست: «آیین چراغ خاموشی نیست.»
احمد بخشی دستیار حاتمی نیز شرحی از ماجرای آگاه شدن حاتمی از بیماری خود نقل کرده است: «حاتمی از سرطان لوزالمعده در گذشت. آن اوایل که درد داشت همه فکر میکردند زخم معده است و جالب است بدانید دست آخر (محمدعلی) فردین سبب شد تا نوع بیماری علی شناخته شود. فردین دوست دکتری داشت که در یک مهمانی بعد از شنیدن جریان دردهای علی از فردین میخواهد به علی پیشنهاد کند تا آزمایشی خاص را پشت سر بگذارد.
فردین با من تماس گرفت و بعد از پرس و جو از همسر حاتمی، وقتی مطمئن شدیم او قبلاً این آزمایش را انجام نداده، صبح روز بعد همراه علی و فردین و داود رشیدی به بیمارستان دی رفتیم. او این آزمایش را به انجام رساند و عصر آن روز معلوم شد این درد او از سرطان لوزالمعده است. درد علی با یک کمر درد شروع شد. دکترها گفته بودن باید پیادهروی کنی. بعد از آن راه رفتن در استخر را تزویج کردن اما کمر درد او خوب نشد. کار به انرژیدرمانی هم کشید تا اینکه بعد از چهار ماه داستان فردین پیش آمد و همه چیز روشن شد. علی ۱۰ روز در بیمارستان خوابید و طی آن ۱۰ روز در اتاقش هر شب برنامه بود. از هنگام تشخیص بیماری تا زمانی که برای درمان تکمیلی به انگلستان رفت حدود هفت هشت ماه دیگر گذشت. علی از پرواز با هواپیما میترسید و این ترس به قدری شدید بود که هنگام پرواز امید روحانی که تخصص اصلیاش دکترای بیهوشی است به فرودگاه آمد و علی را با آمپول بیهوش کرد تا بعد از آن ما بتوانیم علی را سوار هواپیما کنیم. هنگام فیلمبرداری «تختی» هم به شدت درد داشت و البته در آن دوران یک روز در میان هم شیمیدرمانی میکرد. با تمام دردی که داشت توانست ۲۰ دقیقه از «تختی» را فیلمبرداری کند.»
پس از فوت حاتمی، بهروز افخمی پروژه «جهان پهلوان تختی» را در سال ۱۳۷۶ با بازی فریبرز عرب نیا و نیکی کریمی به پایان رساند.
همچنین پس از درگذشت حاتمی، دو نسخه سینمایی از سریال «هزاردستان» به عنوان «کمیته مجازات» در ۱۳۷۷ و «تهران روزگار نو» در سال ۱۳۷۸ با تدوین واروژ کریممسیحی و تهیه کنندگی محمدمهدی داد به اکران درآمد.
علی حاتمی آرزوهای بزرگی در عرصه فیلمسازی در سر می پروراند اما افسوس که عمر یاری نکرد.
من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنریام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) استوی پیشتر در مصاحبه ای گفته بود: من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنریام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) است. من از روزی که فیلم محمد (ص) و یا «الرساله» اثر مصطفی عقاد را دیدم، همواره این آرزو را داشته و دارم و از خداوند میخواهم که قبل از مرگم این توفیق نصیبم شود.
حاتمی بی الگو بودن را از ویژگی های فیلم های خود می دانست و در مصاحبه تلویزیونی گفته بود: کار من خوب یا بد، شبیه هیچ کار دیگری نیست و تکلیف منتقد با این کار روشن نیست و میزانی ندارد که آن بسنجد.
حاتمی همچنین در مورد اینکه چرا بیشتر آثار ساخته وی مربوط به دوره ای خاص تاریخی است، تصریح کرده بود: تعلق خاطر من به گذشته باعث شده که بیشتر درباره مسایل گذشته فیلم بسازم. من بیشتر به مسایلی میپردازم که شناختی از آن داشته باشم.
البته حاتمی و آثار وی از انتقادهای جدی نیز دور نمانده بود. یکی از انتقادها این بود که حاتمی در ساخت آثار تاریخی، دست به تحریف واقعیت می زده و به واقعیات توجهی نداشته است.
حاتمی سال ها پیش در گفت وگو با منوچهر نوذری در پاسخ به این منتقدان، این انتقادات را ناشی از ناآگاهی آنان به امور علمی و تحقیقی مرتبط با هنر نمایش دانسته بود.
وی همچنین گفته بود: آن چیزی که در فیلم هایم مطرح می شود نه تاریخ است و نه رویا. چیزهای هستند که اگر در تاریخ رخ می نمود تاریخ را زیباتر می کرد.
حاتمی همچنین در پاسخ به این انتقاد که حاتمی فقط اشیا را در فیلم های خود نمایش می دهد، گفته بود: نوع کارهای سینمایی من وابسته به اشیا و اشخاص است و آنها را به شکلی که موضوع کار طلب می کنم ارائه می دهم.
حاتمی کارهای سینمایی خود را نیز مبتنی بر تحقیقات دانسته و گفته بود: تحقیقاتی که در کار هنری می شود کمتر از تحقیقاتی که محققان ادبی و علمی انجام می دهند، نیست.
به هر روی علی حاتمی هنرمند و سینماگری بود که دغدغه مردم ایران را داشت و این را می توان در پاسخ به مرحوم منوچهر نوذری که از او پرسید چه کاری در دست تولید پس از «دلشدگان» دارد، یافت: «فکر می کنم کاری که لازم است توسط من انجام شود، موضوع – بیان – تاریخ معاصر ایران است با خاطره های که رجال قدیمی نوشته اند یا مطالبی که مورد توجه مردم دنیا است. اگر ما تصویر خیلی صریح و روشنی از مردم ایران ارائه نکنیم آنها – از مردم ایران – ارائه خواهند کرد.»
مرحوم مشایخی سالها پیش در تحسین حاتمی به او لقب «سعدی سینما» را داد و مرحوم انتظامی نیز در باره حاتمی گفته بود: بدبختانه هیچ هنرمندی در سالهای بعد از حاتمی، نتوانست جانشین او شود. هیچ نویسنده و کارگردانی نتوانست نظم و نثری که او در فیلمهایش داشت را تکرار کند.
در کارنامه حرفه ای علی حاتمی هیچ جایزه ملی و بین المللی مشاهده نمیشود، اما نام وی با تاریخ و فرهنگ ایران گره خورده است و جایگاه بلند او فتح شدنی نیست.
صنعت سینما در عربستان تا سال ۲۰۱۸ که سالنهای سینما پس از ۳۵ سال بازگشایی شد، تقریبا وجود نداشت اما این کشور عربی با سرمایه گذاری هنگفت در عرصه سینما و برگزاری جشنواره پرزق و برق دریای سرخ و در کنار آن ایجاد مشوقهایی برای تولید مشترک با سایر کشورها، با شتاب فراوانی خود در صدد جبران عقب ماندگی خود در این حوزه است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در راستای تحولات فرهنگی اخیر در عربستان، این کشور خاورمیانه که تنها چند سالی است سالنهای سینمای خود را به روی مردم گشوده است، حالا نه تنها به بزرگترین بازار سینمایی خاورمیانه تبدیل شده، بلکه از حیث رشد فروش سینما در رتبه نخست جهان قرار گرفته است.
سینمای عربستان در سال گذشته میلادی در مجموع به فروش ۲۶۰ میلیون دلاری دست یافت و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۳ ارزش گیشه سینمای این کشور عربی به یک میلیارد دلار برسد.
مسئولان سعودی در کنار هموار کردن مسیر اکران آثار هالیوودی و غیرهالیوودی در سینماهای این کشور، جشنواره فیلم دریای سرخ را نیز از سال ۲۰۲۱ و با یک سال تاخیر به دلیل همهگیری کرونا کلید زدند و «ادوارد وینتروپ» مدیر سابق بخش دوهفته کارگردانان کن را به عنوان مدیر هنری اولین دوره این رویداد سینمایی انتخاب کردند و «کاترین دنوو» بازیگر سرشنای سینمای فرانسه به همراه «جک لانگ» وزیر سابق فرهنگ فرانسه و «گاسپار نوئه» کارگردان آرژانتینی از جمله میهمانان مهم جشنواره بودند.
در دومین دوره این جشنواره نیز «الیور استون» کارگردان آمریکایی ریاست هیات داوران را بر عهده داشت و جمعی از ستارههای هالیوودی برای نخستین بار به این جشنواره نوظهور رفتند. امسال و سومین دوره جشنواره دریای سرخ نیز با حضور چهرههای مطرح هالیوودی در حال برگزاری است و «ویل اسمیت»، «جانی دپ»، «باز لورمن»، «دایان کروگر» و چندین چهره دیگر سرشناس بینالمللی به عربستان رفتند.
سرمایه گذاری عربستان در حوزه ورزش و گردشگری که با هزینههای میلیارد دلاری پیش میرود، در حوزه فرهنگ و سینما نیز ادامه دارد و صندوق توسعه فرهنگی عربستان سعودی برنامه مالی ۲۳۴ میلیون دلاری بخش فیلم خود را به طور رسمی راهاندازی کرده است.
هدف این برنامه رشد صنعت فیلم عربستان با ارائه بستههای مالی به بخش خصوصی است و ۳۰ درصد از بودجه این برنامه برای کمک به تأسیس شرکتها و موسساتی است که از بخش فیلم حمایت میکنند و ۷۰ درصد باقیمانده این صندوق صرف توسعه، تولید و توزیع محتوای فیلم میشود.
کمیسیون فیلم عربستان که یک نهاد دولتی سعودی وابسته به وزارت فرهنگ و در فوریه ۲۰۲۰ در ریاض تأسیس شده، اکنون فیلمسازان بینالمللی را با مشوقهای بسیار به ساخت فیلم تولید مشترک با عربستان در خاک این کشور ترغیب میکند. این کشور در سال ۲۰۲۲ در جریان هفتادوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کن اعلام کرد تا ۴۰ درصد هزینه ساخت فیلمهایی را که عوامل و استعدادهای سعودی را جذب و فرهنگ، تاریخ و پادشاهی این کشور را معرفی کنند، پرداخت میکند.
بر این اساس فیلمهایی که حداقل ۵ روز فیلمبرداری داشته باشند و حداقل بودجه ۲۰۰ هزار دلار برای فیلم بلند و ۵۰ هزار دلار برای آثار مستند و انیمیشن داشته باشند، به شرط تولید مشترک با عربستان سعودی و استفاده از لوکیشنهای این کشور برای فیلمبرداری، ۴۰ درصد از هزینه ساخت فیلم شامل پیش تولید، تولید و پساتولید را از دولت عربستان دریافت خواهند کرد، اقدامی که امتیازات فراوانی را برای سینمای نوپای عربستان خواهد داشت که تاکنون کمتر از ۲۰ تولید داخلی داشته است.
«وجده» به کارگردانی «حیفا المنصور» در سال ۲۰۱۲، نخستین فیلم بلند سینمایی با بازیگران سعودی است که در خاک عربستان ساخته شده است. «برکه در مقابل برکه» ساخته «محمود صباغ» که در سال ۲۰۱۵ در جده فیلمبرداری شد نیز نخستین فیلم عربستانی است که در یک جشنواره بینالمللی (شصت و ششمین جشنواره فیلم برلین) حضور یافت.
مسئولان عربستانی اعلام کردهاند تا سال ۲۰۳۰ میلادی ۳۰۰ مجموعه سینمایی شامل ۲۰۰۰ سالن سینمایی در سراسر خاک این کشور خواهند ساخت و کند شدن تیغ سانسور در این کشور به رونق بیشتر گیشه سینماها در این کشور کمک شایانی کرده است.
توسعه فعالیتهای فرهنگی و هنری در عربستان که پیش از این بهای چندانی به آن داده نمیشد در راستای چشم انداز ۲۰۲۳ این کشور است و برگزاری جشنواره پرهزینه دریای سرخ عربستان با حضور میهمانان بینالمللی و از سوی دیگر ترغیب فیلمسازان خارجی به ساخت فیلم در این کشور، نه تنها در بعد فرهنگ بلکه در جهت رونق گردشگری و معرفی این کشور کمتر شناخته شده، نقش مهمی ایفا میکند.
سرمایه گذاری عظیم عربستان در سینما در حالی شدت گرفته که کمی آن طرف تر، ایرانمان کمی آن طرفتر از نظر هنری از نگاه بسیاری از متخصصان به عنوان یکی از مهمترین سینماهای ملی جهان شاخته میشود و مجموعهای از جشنوارههای طراز اول بین المللی فیلم از سینمای ایران در چند دهه گذشته تقدیر کردهاند.
بسیاری از منتقدان سینما از سراسر جهان، سینمای ایران را به عنوان یکی از مهم ترین سینماهای هنری جهان تحسین کردهاند. برگزاری یک جشنواره به واقع بینالمللی با حضور چهرههای مهم صنعت سینمای دنیا و سرمایه گذاری بیشتر در زمینه زیرساختهای تولید و اکران فیلم، امتیازی است که بیشتر شایسته سینمایی در اعتبار و بزرگی ایران است که میتوانست در منطقه پیش از جشنواره دریای سرخ مطرح شود.
بهنام بهزادی با اشاره به اینکه تقلیل سینمای فرهنگی به کمدی، سخیف است گفت: آنهایی که سینما را به یکسری “عدد” تقلیل دادهاند حتما از وضعیت سینما خوشحالند در حالی که غفلت از سینمای فرهنگی میتواند به اندازه دیگر ابربحرانها همچون محیط زیست و آب خطرناک باشد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در چند سال اخیر انتقادهای مختلفی درباره روندی که در تولید آثار سینمایی مشاهده میشود بویژه نسبت به افرایش بیرویه تقاضا و صدور مجوز برای فیلمهای کمدی و از آن سو بیشتر شدن سختگیری در برخورد با فیلمهایی که اشاراتی به مسائل اجتماعی یا سیاسی داشتند، مطرح شده است. این موضوع برای دستاندرکاران سینما در بخشهای گوناگون از تهیه و تولید گرفته تا پخش و عرضه به دغدغهای جدی تبدیل شده است تا جایی که چند روز قبل مجید مجیدی هم گفت: «بالندگی سینمای ایران در سالهای اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم.»
برخی از سینماگران این مسئله را نه یک اتفاق بلکه پروژهای برنامهریزی شده از یک دهه قبل میدانند تا اثرگذاری سینمای فرهنگی و مستقل ایران کمرنگ شود. ضمن اینکه نتیجه تغییرهای مداوم در ریلگذاری سینما را جز آسیب به فعالان این عرصه که کسب روزیشان از این راه است، نمیدانند.
یکی از سینماگرانی که در این خصوص انتقادهایی دارد و نسبت به بیتوجهی به نفوذ هوش مصنوعی در سینما نیز هشدار میدهد، بهنام بهزادی است.
او که فیلم «من میترسم» را هنوز اکران عمومی نکرده است، در گفتوگویی با ایسنا درباره شرایط ساخت فیلم در سینمایی که تحت تاثیر موج کمدیسازی قرار گرفته، معتقد است که سینما صرفا با یک غفلت مدیریتی روبر نیست، بلکه یک برنامهریزی برای کنار رفتن سینمای فرهنگی در کار است.
بهزادی میگوید: به نظرم برای از میان رفتن سینمای فرهنگی ایران غفلتی وجود ندارد بلکه گروهی کاملاً حساب شده و عامدانه تصمیم گرفتهاند تا کار سینمای ایران به عنوان یک عنصر فرهنگی تمام شود. این پروژه از چند سال قبل با ورود سرمایههای کلان به سینما -که عمدتاً دولتی بود یا از طرف افراد متصل به دولت بود- کلید خورد که در گام اول هزینه تولید را بالا بردند و در گام دوم جا را برای اکران، نمایش و رقابت در سالنهای سینما تنگ کردند.
او افزود: مسئولان سینمایی که امروز از بالا رفتن فروش سینما خرسند هستند، در واقع از یک نکته مهم چشمپوشی میکنند و آن هم این است که فقط فروش فیلمهای کمدی و سخیف است که بالا میرود و به همان میزان فضای سینمای فرهنگی و دغدغهمند ایران تنگتر شده است. آنهایی که از کمیت صحبت میکنند مطمئناً خوشحالند، چون بخشی از چرخه اقتصادی سینما در جریان است و کار میکند. در واقع موضوع را به یکسری “عدد” تقلیل دادهاند و در درون خود خوشحال هستند که دیگر دغدغهای بابت سینما به عنوان یک عنصر فرهنگی، پرسشگر و دغدغهمند ندارند. در حقیقت چرخه، جایی کامل شده است که از یک سو جلوی پروانه ساخت فیلمهای فرهنگی گرفته میشود و از سوی دیگر عرصه برای ساخت فیلمهای کمدی و سخیف بیشتر از هر زمان دیگری باز شده است.
وی با بیان اینکه «بسیاری از مسئولان دغدغه فرهنگ و سینما را به عنوان یک کالای فرهنگی ندارند و بیشترین جهتدهی آنها این بوده تا کارکرد هویتبخش سینما که همان سینمای فرهنگی در ایران و جهان است، از عرصه خالی و به فراموشی سپرده شود» ادامه داد: شرایط به گونهای است که ناگزیر باید فکر کرد یک برنامهریزی در اینباره وجود داشته و دارد، تا روزی برسد که ما دیگر بجز آثار تبلیغاتی و پروپاگاندا و سینمای کمدی، اثر دیگری را در این سینما نداشته باشیم.
کارگردان فیلم «قاعده تصادف» و «تنها دو بار زندگی میکنیم» با اشاره به اینکه «دستاندرکاران و تصمیمگیران عرصه سینما و فرهنگ نباید فراموش کنند که در تاریخ چگونه از آنها یاد خواهد شد»، گفت: این ماجرا غافل از این است که سینما فقط یک هنر و صنعت نیست بلکه بخشی از هویت فرهنگی ایرانیهاست و با قطعیت میتوانم بگویم در سالهای پس از انقلاب، سینما پرچمدار هویت فرهنگی ایران در دنیا بوده و در داخل کشور هم مهمترین هنر همواره زنده و پویا بوده است که به عنوان یک کالای بومی جای خود را در سبد فرهنگی ایرانیها بازتر کرد؛ در نتیجه غفلت از آن میتواند به اندازه دیگر ابربحرانهایی که در مسائلی همچون منابع زیرزمینی، آب، محیط زیست و اقتصاد وجود دارد خطرناک باشد.
این فیلمساز در پاسخ به اینکه آیا تمام فیلمهای کمدی در حال ساخت و اکران را سخیف میداند؟ گفت: بیش از هر چیز معتقدم اینکه فرهنگ سینمایی را صرفاً به فیلم کمدی تقلیل بدهیم، یک امر سخیف است.
بهزادی همچنین درباره محدودیتها و سختگیریهایی که بسیاری از فیلمسازان در تولید آثار غیرکمدی به آن اشاره میکنند و اینکه وظیفه آنها در این شرایط چیست، توضیح داد: به نظرم باید یک جریان هدفمند تشکیل شود تا فیلمهایی با بودجههای کم ساخته شوند و امکان عرضه و نمایشهای جدیدی هم برای این نوع سینما تعریف شود. به نظرم از اشتباهات استراتژیک تصمیمگیران فرهنگی است که به تغییرات به وجود آمده در زمینه تولید و عرضه فیلم بیتوجه باشند. زمانی بود که فیلمسازی به یک لجستیک خیلی بزرگ احتیاج داشت و فقط هم ساخت فیلم مطرح نبود، بلکه امکان عرضه و نمایش فیلمهای سینمایی هم یک مسئله مهم بود چون نمایش فیلم صرفاً در محدوده سالنهای سینما و مجهز به آپارات و تجهیزات پخش امکانپذیر بود اما الان جریانی شروع شده که هم ساخت فیلم را آسان و سبکتر کرده و هم امکانهای متفاوتی را برای عرضه فیلمها به وجود آورده است؛ درواقع انحصار از سالنهای سینمایی گرفته شده و مطمئناً وقتی عرصه بر یک هنرمند تنگ شود، خواه ناخواه به سمت تولید زیرزمینی و عرضه آن روی پلتفرمهای جدید میرود.
وی اضافه کرد:اشتباه دوم همینجا اتفاق میافتد که دقت نکنیم ادامه چنین روندی باعث میشود سینما به عنوان مکانی برای دور هم جمع شدن و تماشای فیلم، خالی از فیلم شود ولی قطعا جلوی کار و خلاقیت کسانی که فیلمسازی تنها کاری است که بلدند را، نمیشود گرفت.
او همچنین با اشاره به تاثیراتی که ظهور و بروز هوش مصنوعی در صنعت سینما خواهد داشت، گفت: تفکر مدیران فرهنگی ما هنوز در حیطه سنتی است و تا به دوران مدرن و روزگار ما که پسامدرن است، برسند و به ماهیت و چگونگی کارکرد هوش مصنوعی واقف شوند، نسل جدیدی آمده که از همه این مسائل رد شده است. ما امروزه با کمک هوش مصنوعی این قابلیت را داریم که از “هیچی”، فیلم بسازیم؛ یعنی این امکان را داریم که در خانه خود بنشینیم، داستانی را طراحی کنیم، به کمک هوش مصنوعی آن را مصور کنیم، صدا و موسیقی روی آن بگذاریم و بعد یک پکیج کامل فیلم را ببندیم. ممکن است امروز که من با شما صحبت میکنم این کار را در یک شکل کِیفی با سطح بالا نتوانیم انجام دهیم ولی با سرعتی که هوش مصنوعی دارد، حتما در چند سال آینده به جایی میرسیم که برای ساخت بسیاری از فیلمها، حتی نیاز نیست وارد لوکیشنهای واقعی شویم و به شکل کلاسیک فیلمبرداری کنیم.
بهزادی در پایان گفت: این در حالی است که برخی معتقدند سیاستگذاری فرهنگی یعنی کنترل ذهن و اثر هنرمند؛ آن هم صرفا به این دلیل که امکان تولید یک فیلم را در یک فضای فیزیکی و لوکیشنهای واقعی میدانند که کنترل آن صرفا در اختیار حاکمیت است.