هفت فیلم سینمایی با موضوع فلسطین به مدت یک هفته در موزه سینما به نمایش درمیآیند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، حمله گسترده رژیم صهیونیستی به نوار غزه و شهید و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم فلسطین هر فرد آزادهای را در جهان آزرده کرده است، سینمای ایران در طول سالها با ساخت آثار متفاوت و گوناگون به ماهیت ظالمانه رژیم صهیونیستی و ظلمهایی که به مردم فلسطین شده، پرداخته است.
موزه سینمای ایران قصد دارد از ۶ تا ۱۲ آبان هفت فیلم منتخب از محصولات سینمای ایران را که با موضوع فلسطین ساخته شدهاند، به نمایش درآورد. فیلمهای سینمایی «شکارچی شنبه» ،«۳۳ روز»، «هیام»، «قناری»، «سرب»، «بازمانده» و «تولدی دیگر» در این هفته فیلم نمایش داده میشوند.
این فیلمها از شنبه ۶ آبان هر روز ساعت ۱۶ در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده میشود و حضور علاقهمندان برای تماشای این آثار آزاد و رایگان است.
جامعه سینمایی کشور در بیانیهای، کشتار انسانهای بیگناه، مادران و کودکان بی پناه غزه و فلسطین به دست رژیم صهیونیستی را محکوم کردند و نوشت: چشم بستن بر این گستره از وحشیگری رژیم صهیونیستی خیانت و جنایت است.
به گزارش سینمای خانگی از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، تاکنون، بیش از ۴۷۰ سینماگر از بزرگان سینما، پیشکسوتان، فیلمسازان جوان و فعالان و دست اندرکاران سینما جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم بی گناه و مادران و زنان و کودکان غزه را محکوم کردند. روند دریافت اسامی سینماگرانی که تاکنون موفق به اعلام نام آنها نشده اند، همچنان ادامه دارد.
ابراهیم حاتمی کیا، مسعود جعفری جوزانی احمدرضا درویش، محمد خزاغی، ابوالقاسم طالبی، مرضیه برومند، پوران درخشنده، سیدضیا هاشمی ، رسول صدرعاملی، پرویز شیخ طادی، منوچهر شاهسواری، محمدمهدی عسگرپور، منوچهر محمدی،کمال تبریزی، علیرضا داوودنژاد، علیرضا زرین دست، داریوش ارجمند،شهریار بحرانی،حبیب اسماعیلی، هوشنگ توکلی، احمد مرادپور،سعید سهیلی، جواد شمقدری، جمال شورجه از جمله امضاکنندگان و حامیان این بیانیه هستند.
در این بیانیه تاکید شد: چشم بستن بر این گستره از وحشیگری رژیم صهیونیستی خیانت و جنایت است.
در متن کامل این بیانیه و اسامی سینماگران حامی و همراه به این شرح آمده است:
«در چشمانت خلاصه اندوه انسانهاست»
نزار قبانی شاعر بزرگ جهان عرب
بار دگر جهان، شرمگین از کشتار و آوارگی هزاران فلسطینی بیگناه و مادران و کودکان بیپناه غزه است.
دوباره آتش جنگ، هزاران خانه و خانواده و بیمارستانها و مدارس غزه را به خاک و خون کشیده است، در سایه غفلت سازمانهای بینالمللی و دیپلماسی کور و پیچیده، این انسان های بی گناه هستند که قربانی میشوند. اکنون، چاووش وجدانهای بیدار به صدا درآمده است؛ و بیتردید، هنر و هنرمند در این گرانیگاه، پیشتاز و برج مراقبت شرف و حیثیت انسانی است.
چشم بستن بر این گستره از وحشیگری رژیم صهیونیستی امروز، خیانت و جنایت است. باید در سمت درست تاریخ ایستاد.
ما هنرمندان و سینماگران ایران ضمن همدلی با همه انسانهای بیگناه و قربانیان مظلوم جنگ، جنایات وحشیانه و کشتار زنان، مادران، کودکان و کهنسالان بیگناه غزه و فلسطین را محکوم میکنیم.
ابراهیم حاتمی کیا، مسعود جعفری جوزانی، احمدرضا درویش، محمد خزاعی، ابوالقاسم طالبی،مرضیه برومند،پوران درخشنده، سیدضیا هاشمی، پرویز شیخ طادی، رسول صدرعاملی، منوچهر شاهسواری، منوچهر محمدی، محمدمهدی عسگرپور، کمال تبریزی، علیرضا داوودنژاد، علیرضا زرین دست، داریوش ارجمند، شهریار بحرانی، حبیب اسماعیلی، هوشنگ توکلی، محمدرضا شریفی نیا، احمد مرادپور، سعید سهیلی، جواد شمقدری، جمال شورجه، علی روئین تن، مهدی سجاده چی، بهروز افخمی، امیر سماواتی، محسن روزبهانی، علی قائم مقامی، مرتضی شایسته، امیرحسین شریفی، علیرضا اسحاقی، علی آشتیانی پور، سیدجمال ساداتیان، محمدهادی منبتی، دانش اقباشاوی، علیرضا اسیوند، مجتبی امینی، امیررضا آشتیانی پور، رضا توکلی، جواد اردکانی، محمدحسین لطیفی، فرهاد قائمیان، هادی حجازی فر، محمد کاسبی، علی اکبر ثقفی، حبیب ایل بیگی، محمدرضا شرف الدین، محمدحسین فرحبخش، شهریار بحرانی، احمد نجفی، محسن علی اکبری، محمدرضا شفیعی، جعفر دهقان، سیدجواد هاشمی، پروانه معصومی، سعید حاجی میری، هادی انباردار، رضا ایرانمنش، داریوش بابائیان، مهدی فرجی، احمد نجفی، علی سرتیپی، مستانه مهاجر، حبیب احمدزاده، فرهاد قائمیان، پژمان لشکری پور، حبیب الله والی نژاد، روح الله سهرابی، مسعود نقاش زاده، مسعود دهنمکی، جهانگیر الماسی، رسول توکلی،محمدرضا ورزی، جواد نوروزبیگی، سیاوش حقیقی، مسعود اطیابی، جواد رمضان نژاد، بیژن نوباوه، سعید مستغاثی، ناصر شفق، محمدتقی فهیم، پرویز فارسیجانی، رضا برجی، حسین زند باف ، حبیب الله بهمنی، محمدقاصداشرفی، مهرداد خوشبخت، محمود جوانبخت، رضا ایرانمنش، بهزاد بهزادپور، سیدمهدی جوادی، عباس رافعی، انسیه شاه حسینی، سعید الهی، ماشالله شاهمرادی زاده، مرتضی شعبانی، هاشم میرزاخانی، شفیع آقامحمدیان، ابراهیم اصغری، سیدمحمد حسینی، محمدحسین نیرومند، اکبر نبوی، حامد عنقا، حسین طلابیگی، حمید زرگر نژاد، اصغر نقی زاده، بهزاد بهزادپور، سعید سعدی، حسین دارابی، هادی حاجتمند، سعید سعدی، عبدالحمید قدیریان، سیدجواد هاشمی، شهرزاد کمالیزاده، محمد شایسته، سیدرضا محقق، نوید محمودی، سجاد نوروزی، شهرام شاه حسینی، امیرعباس ربیعی، حبیب الله بهمنی، حسن امجدی مقدم، حسین دارابی، مرتضی علی عباس میرزایی، یاسمن نصرتی، محمود جوانبخت، شهرام خرازی ها، رضا برجی، احمد کاوری، رضا آشتیانی، حسین مسافر آستانه، حمید بهمنی، خیر الله تقیانی پور، داوود مرادیان، قادر آشنا، کوروش زارعی، داود صبوری، ابوذر پورمحمدی، جلال غفاری، رضا رستگار، سیدسعید سیدزاده، عبدالحسین بدرلو، وحیدرضاشفیعی، عبدالله باکیده، هادی مقدم دوست، مالک حدپور سراج، راضیه تجار، مهرداد رایانی مخصوص، مهدی مسعودشاهی، ناصر باکیده، امیررضا مافی،محمد عسگری، محمدرضا شفاه، محرم زینال زاده، علی اکبر ثقفی، ناصر درخشان، محمدرضا صابری، اعظم بروجردی، حسن وارسته، حسین خورشیدی، حمید نیلی، فرزاد حسنی، محمد احمدی، سیدمرتضی مصطفوی، محمد عسگری، حسین دوماری، کریم امینی، سعید خانی، مجید کریمی، رویا شریف، علی مشهدی، پروانه مرزبان، محمد کمالی پور، صادق صادق دقیقی، رضا سعیدی پور، منصور سهراب پور، سیدمصطفی حسینی، احسان ظلی پور، محدثه قبادی، داود صبوری، محمدرضا مصباح، علی حضرتی، یاسمین نصرتی، مهدی عظیمی میرابادی، مهدی کریمی، محمدرضا شفیعی، حمید بهمنی، عبدالستار کاکایی، محمد دیندار، محمدرضا منصوری، کریم عظیمی، سیداحمد میرعلایی، حسن نجاریان، حبیب والی نژاد، مجتبی فرآورده،، هادی مقدم دوست، مرتضی شایسته، داریوش باباییان، محمدحسین قاسمی، محمودرضا تخشید، محمدرضا منصوری، محمد قاصد اشرفی، محمدرضا فرجی، داود نوروزی،جواد کاسه ساز ،حسن حجگذار،احمد عبدالهیان، بابک برجسته، سیدروح الله حسینی، سهیل کریمی، محسن اسلام زاده، محسن محسنی نسب، رضا ابوفاضلی،سیدعلی میر علایی،حسن صید خانی، حسین صید خانی، مهدی احمدی، مرتضی حیدری،مهدیه سادات محور، محمود گبرلو،مجتبی فرآورده، محبوبه زارعی، عباس صالح مدرسه ای، غلامرضا فرجی، رضا رستگار، امیرعباس ربیعی،حسین ماهینی، احمد کاوری، مهدی مددکار، مهدی اسدی، اکبر تدبیری، جواد اردکانی، مریم پور یامین، اعظم بروجردی، علی بیطرفان، حسین طلابیگی ، مهدی رستگار ، داریوش کرمیار، مهدی فیوضی ، راضیه تجار، امین جواهریان ، ایوب سلحشورنیا، رمزی رئیسی، عباس مجتهدی، مجید هاشمی فرا، حسین اسدی زاده،جواد یقموری ، حمزه علی کاظمی، حسین جعفری، فاطمه شایان پویا، میثم محمد حسنی، علی اصغر فاریابی،جلال الدین کوه دره ای، حسین مروتی، امیرعباس قِلیچ لو، اکبر تدبیری،حیدر جمشیدی، شهاب کسرایی، رضا تقدسی،حامد جعفری، علی مهام،حسن اقاکریمی، مهدی اکبری،عباس اکبری،، هادی انبار دار، کامبیز بابایی، عباس بابویهی، روح الله برادری، مهدی بدرلو،،حسین بهمنی، محمد پورراد، حسین پوراسماعیلی، سیدامیر پروین حسینی، نادره ترکمانی،زینب تقوایی،علی توکل نیا،حسن توکل نیا، حسن جلایر، سعید حاجی میری،عباس حقیقی،شاهرخ دستور تبار،، محمود دینی، عباس رافعی، رضا رخشان، حنیف سروری، سیدمحمدحسن سعادت، سینا مهراد، سیدسعید سید زاده، سید امیر سید زاده، محسن شایان فر، سعید شرفی کیا، سید ناصر شعبانی، سلیم غفوری، روح الله شمقدری، مهدی صباغزاده، مجید زین العابدین، داوود صبوری، سیدمحمدرضا صفوی، سید محسن طباطبایی پور، سید ابراهیم عامریان، مهدی علمی نیا، عبدالله علیخانی، الهام غفوری، جواد فرحانی،، قاسم فهمیم خواه، مهدی فیوضی، صالح دلدم، مجید اسماعیلی، حسین قاسمی جامی، محمد قهرمانی، مجید کریمی، جمال گلی، غلامرضا گمرکی،مجتبی متولی، علی مجیدی، قربان محمدپور، محمود محمد طائمه ، مجتبی محمدی،مهدی مددکار، میر ولی الله مدنی، پروانه مرزبان، محسن مسافرچی، امیرحسین مصباح مهر، مهدی معمارزاده ،یوسف منصوری، هاشم میرزاخانی، محمدحسن نجم، محمد نشاط، محمد نجفی زاده، سعید پروینی، مجتبی رشوند، مصطفی رضوانی، منوچهر زبردست، حسین علی میری رامشه، سید ناصر شعبانی، فخرالدین مظفری، مسعود ردایی، محمد صادق آدین، جعفر بابائیان، کیان بابائیان، محمود آقابابایی، بهمن حبشی، مهدی احمدی، رقیه احمدی، شهرام اسدزاده،سید داوود اطیابی، صابر امامی،علی اوجی ، اصغر بانک،، رضا بانکی، مهران برومند، غلامحسن بلوریان، امیر بنان، ناصر پزشکی،کرامت پورشهسواری، ابوذر پور محمدی ،علی اصغر پورمحمدی، مریم پیرکاری، عباس تهرانی، حمیدرضا جبینی، پیمان جعفری،فتح الله جعفری جوزانی،علیرضا جلالی، امیرمنصور جمشیدی، آرین بانک، عباس جهانبخش، سیدجلال چاوشیان، محسن چگینی،کامران حجازی، محمد حسینخانی، سیدحامد حسینی،سید جواد حسینی، عباس حقیقی،داوود حیدری، رضا حیدری،محمود حیدریان، جهان خادم المله، روح الله خوشکام،حسن دادخواه، پرهام دلدار، بهروز رشاد، اصغر رفیعی جم، کیومرث رکنی،، حسن سادات تقوی، عبدالرضا ساعتچی فرد، امیررضا ساعتچی فرد، امیررضا سبط احمدی، محمود سلطانی،احسان سلطانیان،اکبر سنگی، رحمان سیفی آزاد، حسن شکوهی،محمد شهبازی، یدالله شهیدی،بهنام شهیدی،محسن شیرازی، علی شیرمحمدی، ابوطالب صادق دقیقی، رضا صادقی گنجه، سید محسن طباطبایی پور، علی طلوعی، احسان ظلی پور، محمدحسین عامری پویا،مهدی عبادتی نمین، علی عبدالعلی زاده،حسن علیمردانی،الهام غفوری، محمود غلامی، مصطفی غلامی آبادان،قاسم فهیم خواه،علی اکبر قائنی نجفی، علی قوی تن، فهیمه کرمی، علیرضا کریم زاده،کامشاد کوشان،محمد علی کیایی قمی،عباس گردان،علی لدنی، مجتبی متولی، علی مجیدی،محمدرضا محمدی، مجتبی محمدی،فخرالدین مظفری، سید محمدرضا مفیدی،یوسف منصوری،حمیدرضا مهدوی کوچک سرایی، هوشنگ نورالهی،میثم نورانی،مهدی ودادی، سید محسن وزیری، سیدمحمدرضا وزیری،سید حسین هادیان فر، رضا هاشمی،آرش فهیم،مجتبی هنرمند پارسا، محمد یمینی، فضل الله یوسف پور،مقداد طرفه، منصور حیدری، مصطفی رستگاری ، برهان کرم الهی،نقی نعمتی، ساسان ابیزاده، شهرام مقصودی، پژمان کریمی، اصغر جلیلی، مصطفی هاشمی، فرزین عسگری، سویری مطلق، محمودی نوبر ، سیدمصطفی احمدی.
موضوع فلسطین، همواره سوژه ملتهبی برای سینمای ایران بوده است؛ آثار درخوری در این حوزه تولید شدهاند که برخی از آنها در حافظه بصری سینمادوستان به ثبت رسیدهاند. با این حال، ظرفیت سوژهای و ابژهای محور مقاومت به اندازهای است که میتوان دهها و صدها فیلم دیگر نیز راجع به آن به تولید رساند.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، فلسطین مظلوم این روزها دیگر درد بزرگ جهان اسلام نیست بلکه به دغدغه اصلی بسیاری از مردم سراسر جهان تبدیل شده است که میبینند پارهتن جهان اسلام چگونه در برابر یوغ وحشی استعمار، اینچنین مردانه مبارزه کرده و جان خود را در مسیر آرمان، فدا میکند.
مخابره گزارشهای بصری از میدان نبرد، خون مردم آزادیخواه در سراسر جهان را به جوش آورده است همچنانکه تا پیش از این، بخشی از این مجاهدتها و نقشهراه، با بیانی دراماتیک در آثار سینمایی به ثبت رسیده و برخی از آنها توانستند حتی در اکرانهایی جهانی، به موفقیتهای خوبی دست پیدا کنند.
برخلاف آنچه که انتظار میرفت، دست سینمای ایران در موضوع فلسطین و مقاومت، چندان هم خالی نیست اما نکته قابلتوجه آنکه در این مسیر، نباید چندان به داشتههای گذشته دل خوش کرد چرا که این معادله، هر روز و با بسط دانش و فناوری لجستیک این مردم شریف، تغییر کرده و این الزام احساس میشود که فیلمهای تکنیکیتری با این محوریت به تولید برسد که طی آن، فلسطینی قدرتمند به تصویر کشیده شود.
در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهمترین فیلمهایی که با محوریت فلسطین و جبهه مقاومت ساخته شده است.
سرب
شاید جالب باشد که مسعود کیمیایی در سال ۶۷ و با فیلم سرب، به نخستین کارگردان پس از انقلاب تبدیل شد که مستقیما به موضوع فلسطین پرداخت.
این فیلم، داستان دانیال با بازی امین تارخ و مونس با بازی فریماه فرجامی است که میخواهند به ارض موعود بروند؛ اما با مخالفت سازمانی به نام هاگانا که یهودیان را بسیج میکند، روبرو میشوند. یعقوب، عموی دانیال بهدست اعضای هاگانا کشته میشود و دانیال و مونس که قاتل را شناختهاند، میگریزند. میرزا محسن، فرد متدینی که به کمک مقتول شتافته، بهعنوان قاتل دستگیر و به زندان افکنده میشود.
نوری برادر میرزا محسن که خبرنگار است، تصمیم دارد زن و شوهر یهودی را برای ادای شهادت به دادگاه ببرد. مونس و دانیال که مصمم هستند از مرز خارج شوند، از دست نوری و اعضای هاگانا میگریزند. نوری آنها را مییابد. زن میگریزد اما نوری دانیال را بهموقع به جلسه دادگاه میرساند. روبروی کاخ دادگستری، او خود را سپر تیری میکند که یکی از آدمکشها که در تعقیب آنها بودند، به سوی دانیال شلیک میکند.
آتش پنهان
آتش پنهان به کارگردانی حبیب کاوش در سال ۱۳۶۹، از نخستین آثاری است که مستقیما اشغال فلسطین را دستمایه خود قرار داده است.
ژاکوب، یهودی لبنانیالاصل، در یک مهمانی همراه تعدادی از نزدیکانش به دست گروهی که به لباس رزمندگان فلسطین درآمدهاند، کشته میشود. خواهر و دختر ژاکوب، سارا، از این حمله جان سالم بهدر میبرند. رزمندگان فلسطینی که درمییابند هدف اسراییلیها از این ماجرا، برانگیختن افکار عمومی برای مبارزه با آنهاست، مسببان اصلی واقعه را افشا میکنند.
سارا پس از شرکت در یک عملیات ناموفق تروریستی علیه ابوخلیل و فرزندش ابوعلی، درمییابد که نامزد اسراییلیاش طراح و مجری توطئه قتل پدرش بوده است. نظامیان اسراییلی برای مقابله، دست به اقدام تلافیجویانه میزنند و گروهی از رهبران فلسطینی از جمله ابوخلیل را دستگیر میکنند. بهدنبال این ماجرا، دو رزمنده فلسطینی در یک عملیات انتحاری، ستاد فرماندهی نیروهای اسراییلی را منهدم میکنند.
بازمانده
بازمانده را سیفالله داد در سال ۱۳۷۳ ساخت. این فیلم، یکی از نخستین فیلمهای استاندارد درباره فلسطین اشغالی است. داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان؛ فرحان در بیتالمقدس زندگی میکنند. وقتی صهیونیستها به قدس حمله میکنند، پدر و مادر فرحان را میکشند. یک خانواده یهودی مهاجر از لهستان، خانه آنها را اشغال میکند. به دلیل عقیم بودن زوج یهودی، آنها فرحان را به عنوان فرزند خود بزرگ میکنند.
اما مادربزرگ فرحان با نفوذ به خانه تحت اشغال، به عنوان پرستار بچه، مبارزهای را برای حفاظت و بازپسگیری نوهاش آغاز میکند. در نهایت مادربزرگ با پیوستن به یک گروه انقلابی در نقش یک مبارز سیاسی ظاهر میشود. او با انجام عملیاتی خطرناک، قطار حامل اشغالگران صهیونیست را منفجر میکند و نوه خود را از غاصبان پس میگیرد.
هفت سنگ
عبدالرضا نواب صفوی در سال ۷۶، هفت سنگ را جلوی دوربین میبرد.
هفت سنگ، داستان دیوید پسر خاخام الیاس مشوه شمعون است که پس از سالها اقامت در هلند و پایان تحصیلاتش، برای زیارت و ملاقات با شخصی به نام شیخ کریم وارد فلسطین میشود. خاخام که قصد دارد پسرش را در الخلیل نگه دارد و برای آینده او در دستگاه حکومتی صهیونیستها امیدها دارد، دیوید را به مقامات معرفی میکند اما ماموران موساد که از مقاصد دیوید مطلع شدهاند، به دنبال او میروند.
قاعده بازی
نوابصفوی پس از ساخت هفتسنگ، بلافاصله فیلم قاعده بازی را به تولید میرساند.
در این فیلم، یک هواپیمای ۴۷۴ که از وین عازم تلآویو است، توسط نیروهای مبارز فلسطینی ربوده میشود و ۳۵۰ نفر مسافر آن به گروگان گرفته میشوند. دولت صهیونیستی برای استفاده تبلیغاتی، ترجیح میدهد که مسافران به نحوی از بین بروند و درصدد نقشهای برای انجام این برنامه برمیآید. مبارزان فلسطینی برای نجات جان مسافران در تلاش هستند تا نقشه صهیونیستها را خنثی کنند.
قناری
قناری به کارگردانی جواد اردکانی، دیگر فیلم مهم این حوزه به شمار میرود. قناری درباره یک پسر خردسال فلسطینی است که دچار لکنت زبان است. یک کشیش مسیحی، قناری کوچکی را به او هدیه میدهد. به سفارش پدر، سیمون باید برای قناری خود محیطی آرام و کم سروصدا ایجاد کند تا قناری بتواند برایش آواز بخواند. تلاش این کودک برای یافتن محیط آرام، او را با مسائل مختلفی روبرو میکند. این فیلم، اکران عمومی نشد و تنها در چند جشنواره و همچنین تلویزیون به نمایش درآمد.
هیام
کارگردانی هیام را محمد درمنش به عهده دارد. هیام، داستان یک دانشجوی مهندسی تبعه انگلیس است که برای ازدواج با دختری به نام هیام، از انگلیس به جنین در فلسطین اشغالی سفر میکند. مراسم ازدواج برگزار میشود. وقتی آن دو نفر قصد خروج از فلسطین را دارند، صهیونیستها به آنها حمله میکنند و شوهر هیام دستگیر میشود. در انتهای فیلم، هیام و شوهرش از دست صهیونیستها آزاد میشوند.
چشمان آبی زهرا
چشمان آبی زهرا به کارگردانی علی درخشی، سریالی است که یک نسخه سینمایی از روی آن تهیه شد. این فیلم درباره جستجوی یک گروه پزشکی اسرائیل در اردوگاههای فلسطینی برای یافتن یک کودک است تا چشمان او را به جای چشمان فرزند یکی از مقامات بلندپایه اسرائیل پیوند بزنند. فرزند اسرائیلی دارای معلولیتهای متفاوتی است. تئودور؛ کودک ناقصالخلقهای است که با دزدیدن چشمان زیبای یک کودک فلسطینی، بیناییاش را به دست میآورد.
پخش چشمان آبی زهرا در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ واکنشهای متفاوتی را در پی داشت. از جمله آنکه در زمان نمایش نسخه سریالی این اثر از شبکه جهانی سحر، دریافت تصاویر این شبکه در فرانسه قطع شد.
راه نجات
این فیلم، نخستین ساخته بلند سینمایی راما قویدل است. راه نجات، داستان مها، مربی مهربان و دلسوز پرورشگاه بهشت در غزه است. بین مها و بچههای پرورشگاه، ارتباط عاطفی عمیقی وجود دارد که لحظههای شیرینی را رقم میزند اما یک حادثه باعث میشود مها حافظهاش را از دست بدهد.
راما قویدل در این فیلم برای مطابقت جزئیات لوکیشن با مختصات بومی فضا و بستر مکانی وقوع داستان فیلم، از مشاوره عبدالله عبدالرحیم؛ فیلمساز جوان فلسطینی و ساکن غزه بهره گرفته است.
بیگانگان
بیگانگان به کارگردانی عباس رافعی از دیگر محصولات سینمای ایران درباره مساله فلسطین است که درواقع برای مخاطب برونمرزی ساخته شده است. همه عوامل این فیلم به جز نویسنده و کارگردان، عرب هستند. این فیلم داستان جوانی به نام حسام است که عاشق دختری به نام لیلا میشود. آن دو قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما حمله صهیونیستها و آواره شدن ساکنان شهر باعث میشود که این دختر و پسر، یکدیگر را گم کنند. پس از گذشت مدت زمانی طولانی، این دو عاشق، در پیری، یکدیگر را پیدا میکنند.
زخم زیتون
زخم زیتون، نخستین ساخته سینمایی محمدرضا آهنج، محصول سال ۱۳۸۳ است.
این فیلم، داستان زنی است که همسرش از مبارزان علیه اشغالگری اسراییل است که با وجود مخالفت زن، نسبت به حضور مرد در جهاد علیه اسراییلیها براثر اتفاقی مجبور میشود خودش نیز در جریان مبارزه قرار بگیرد و در این راه آنقدر پیش میرود که یک تصمیم غیرمنتظره میگیرد؛ تصمیمی که باعث تحول شخصیتی او و دیگران میشود.
شکارچی شنبه
شکارچی شنبه به کارگردانی پرویز شیخطادی به ایدئولوژی صهیونیستها در تربیت فرزندانشان میپردازد. این فیلم داستان زندگی کودکی است که میان اقوام مختلف رفته و از هر یک از آنها، چیزی آموخته است. کودکی یتیم به اصرار پدربزرگش که یکی از سران صهیونیسم است، مدت یکماه از مادرش جدا میشود و تحت آموزشهای صهیونیستی قرار میگیرد. بعد از گذشت یکماه، کودک که حالا شستوشوی مغزی شده، به موجودی خشن، خطرناک و خونریز تبدیل میشود تا جایی که در پایان این فیلم، شاهد به قتل رسیدن پدربزرگ به دست کودک هستیم.
شیخطادی عنوان کرده که با بررسی متون و اندیشههای اسرائیلی و گفتوگو با یهودیان بیطرف توانسته به لایههای پنهان افراطیگریهای یهود دست پیدا کند.
فیلادلی
فیلادلفی به کارگردانی عزتالله جامعی، درباره گروهی است که برای انجام فعالیت بشردوستانه تصمیم میگیرند تا آذوقه و وسایل پزشکی را به محاصرهشدگان غزه برسانند و برای رسیدن به این هدف، اقدام به حفر تونلی زیرزمینی میکنند.
کارگردان فیلم «سلوک» پس از اهدای جایزه به نرگس محمدی در جشنواره بینالمللی راه ابریشم چین، یادآوری کرد که معمولا بازیگران زن فیلمهایش جایزه گرفتهاند؛ از شقایق فراهانی گرفته تا مریلا زارعی و ساره بیات و حالا هم نرگس محمدی.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، عباس رافعی که در تدارک ساخت یک فیلم کوتاه است و به چین هم سفر نکرده بود، در گفتوگویی با ایسنا درباره جایزهای که نرگس محمدی بازیگر «سلوک» در دهمین جشنواره فیلم راهابریشم چین گرفته است، بیان کرد: فیلم «سلوک» درباره زنی خانهدار است که در پی مفقود شدن شوهرش، شروع به جستجو برای یافتن مردش میکند اما در نهایت خودش را پیدا میکند. این نقش ویژگیهایی داشت که به نظرم نرگس محمدی برای بازی آن مناسب بود، در حالی که شاید دلیل ناکامی بسیاری از فیلم هایی را که از زاویه عدم باوپذیری صدمه میخورند، بتوان در انتخاب غلط بازیگرانش جستجو کرد.
رافعی با اشاره به اینکه «پس از این جایزه، وقتی فیلمهای دیگرم را مرور کردم به یادم آمد که بیشتر بازیگران زن در آثارم موفق به دریافت جایزه شدهاند» ادامه داد: شقایق فراهانی در فیلم «پروانهای در باد»، مریلا زارعی در فیلم «آفتاب بر همه یکسان میتابد»، ساره بیات برای «فصل فراموشی فریبا» و نرگس محمدی برای فیلم «سلوک» بازیگرانی بودند که جایزههای متعددی برای این فیلمها گرفتند. آنچه خودم از این اتفاق استنباط میکنم به کشف استعدادها و توانمندی بازیگران برای نقشهایی که نوشته میشوند مربوط میشود به همین دلیل برخی بازیگران برخلاف تصور در یک نقش خوب دیده میشوند چون باورپذیر هستند.
او افزود: «سلوک» یک فیلم زنانه است که امیدوارم در آیندهای نزدیک شرایط اکران آن در ایران نیز فراهم شود. البته فعلا برای نمایش فیلم در جشنوارههای خارجی برنامهریزی میکنیم و احتمالا در زمستان و پیش از جشنواره فیلم فجر آن را اکران عمومی خواهیم کرد.
عباس رافعی که از چهار سال قبل هنوز نتوانسته برای فیلم «غیبت موجه» پروانه نمایش بگیرد، مدتی قبل مجوز اکران «سلوک» را گرفت.
در «سلوک» نرگس محمدی، محمدرضا شریفینیا، مریم بوبانی، سام نوری، فریبا نادری، هانا هرندی و امیررضا دلاوری بازی کردهاند و تدوین آن توسط سپیده عبدالوهاب انجام شده است.
علی اوجی (تهیهکننده)، عباس رافعی (نویسنده)، علیرضا برازنده (مدیر فیلمبرداری)، اسحاق خانزادی (صدا)، سپیده عبدالوهاب (تدوین)، سیاوش امامی (موسیقی)، آبتین برقی (طراح صحنه)، پردیس رافعی (طراح لباس)، شهرام خلج (گریم) و احمدرضا شجاعی (عکاس) برخی دیگر از عوامل این فیلم هستند.
نرگس محمدی برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره جاده ابریشم شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل روابط عمومی پروژه، در دهمین دوره برگزاری جشنواره بین المللی فیلم جاده ابریشم، فیلم «سلوک» به کارگردانی عباس رافعی، تهیه کنندگی علی اوجی و پخش بین الملل شرکت ایریماژ در بخش مسابقه فیلمهای بلند به نمایش در آمد و نرگس محمدی نخستین جایزه بین المللی خود را به عنوان بهترین بازیگر زن دریافت کرد.
«سلوک» داستان زنی را روایت میکند که پس از ناپدیدی شوهرش باید یاد بگیرد چگونه با محیط و افراد پیرامون ارتباط برقرار کند و در پی درک نخستین موج تغییر در زندگی، خطر کند و به راه خود برود، حکایتی که با فیلمبرداری علیرضا برازنده و تدوین سپیده عبدالوهاب ابعادی نو پیدا کرده است.
«سلوک» پیش از این در جشنواره بین المللی فیلم ولز نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان بوده و در برنامه نکوداشت سینمای ایران در دانشگاه یو سی ال ای و جشنواره بین المللی فیلم داکا روی پرده رفته است.
در دهمین دوره جشنواره جاده ابریشم که از اول تا پنجم مهر ماه سال جاری در شهر فوژو چین برگزار شد ۱۴۰ مهمان خارجی و ۱۴۰ فیلم حضور داشتند.
هیات داوران این جشنواره متشکل از دانی ین بازیگر، کارگردان و تهیه کننده هنگ کنگی که برای نقش آفرینی در مجموعه فیلمهای «مردی به نام ایپ» و «جان ویک» شهرت دارد، میی تینگ بازیگر زن چینی که علاوه بر جوایز متعدد داخلی در سال ۱۹۹۸ جایزه بهترین بازیگر زن را برای «زمانی برای به یاد آوردن» از جشنواره قاهره دریافت کرده است، سرگئی دوورتسوی کارگردان قزاق فیلمهایی همچون «تولپان» و «آیکا» که در جشنوارههایی معتبری از جمله کن، زوریخ، کارلووی واری و لندن مورد توجه قرار گرفته است، دالتون گرانت انیماتور آمریکایی که برای آثاری چون «ماشین ها»، «شرک ۲» و «باب اسفنجی» مورد قدردانی قرار گرفته است، خاون دلا کروز شاعر، خواننده، پیانیست و فیلمساز فیلیپینی که فیلمهایش در جشنوارههایی چون برلین، رتردام و توکیو حضور داشته است، هو ژیانچی کارگردان چینی که برای فیلم «نوان» در سال ۲۰۰۳ جوایز جشنوارههای توکیو و مانهایم را از آن خود کرده است و دیووان مو کارگردان، فیلمبردار و مدرس چینی که نبوغش را در فیلمبرداری «چنگیز خان» به اثبات رسانده است.
جوایز اصلی این جشنواره به شرح زیر اهدا شد:
بهترین فیلم «نور برج سفید/ برج بی سایه» ساخته ژانگ لو
بهترین کارگردانی ژانگ ییمو برای «رود تمام سرخ»
بهترین بازیگر زن نرگس محمدی برای «سلوک»
بهترین بازیگر مرد وو ژوکای برای «با قایق رفته»
بهترین فیلمنامه آمارسایخان بالجینام برای «ماه سر خرمن»
امیرحسین شریفی گفت: برخی مدیران فرهنگی به مقوله مهمی مانند مقاومت اسلامی توجهی ندارند و متأسفانه این سینمای مهم و استراتژیک رزو به روز مهجورتر از گذشته می شود.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون در آستانه روز مقاومت اسلامی با انتقاد از شرایط فعلی سینمای مقاومت و ارزشی در کشور گفت: دغدغه مدیران فرهنگی تنها میز و پست ها و اطرافیان شان هست و به مقوله مهمی مانند مقاومت اسلامی توجهی ندارند و متأسفانه این سینمای مهم و استراتژیک رزو به روز مهجورتر از گذشته می شود.
تهیه کننده فیلم های سینمایی «اشک سرما» و «سیب سرخ حوا» در گفتگو با سینماپرس، افزود: متأسفم که باید عنوان کنم دغدغه مدیران فرهنگی و سینمایی سال ها است که فامیل و اطرافیان و دوستان و آشنایان شان است؛ آن ها دغدغه ای ندارند تا به ارزش ها بپردازند و این اتفاق در حالی است که مقاومت اسلامی یکی از بزرگترین پدیده های عصر حاضر است و ما ملزم هستیم در سینما به این مقوله مهم بپردازیم.
این سینماگر در ادامه این گفتگو با بیان اینکه سینماگران متعهد از وضعیت موجود دلزده شده اند تصریح کرد: درست است که اعتقادات ما سر جایش است و نسبت به مقوله های ارزشی همچنان وفاداریم اما دیگر دلمان کنده شده است و وقتی این همه بی توجهی به سینمای استراتژیک را می بینیم ترجیح می دهیم به سمت تولید آثار استراتژیک و ارزشی نرویم چون می دانیم و به ما اثبات شده است که بعد از ساخت هیچ گونه حمایتی از ما صورت نمی گیرد.
شریفی در همین راستا یادآور شد: چند سال قبل بنده فیلم سینمایی «آوازهای سرزمین من» به کارگردانی آقای عباس رافعی را ساختم؛ فیلمی استراتژیک و ارزشمند که متأسفانه ۵ سال است پشت در اکران مانده و مدیران سینمایی هیچ تمهیدی برای اکران آن اندیشه نکرده اند؛ از سوی دیگر صدا و سیما هم تاکنون به دلیلی نامشخص راضی به پخش آن نشده است و کلاً وضعیت به گونه ای شده که ما به این نتیجه رسیده ایم مدیران فرهنگی اصلاً از کسانی که در این حوزه مبادرت به تولید اثر می کنند حمایتی نخواهند داشت.
وی در پایان این گفتگو متذکر شد: متأسفانه ما با مدیرانی کج سلیقه روبرو هستیم که یا شناخت و درایت کافی ندارند یا کلاً دغدغه ای ندارند و یا اصلاً فکر و ایده های شان با ایده های استراتژیک و ارزشمند ما و امثال ما همخوانی ندارد. این اتفاق بسیاری از سینماگران متعهد و انقلابی را به شدت دچار معضل کرده به نحوی که اغلب آن ها مدت ها است بیکار و خانه نشین شده اند. این اتفاقات در حالی است که بی تردید سینمای جمهوری اسلامی ایران باید تمام توان و بودجه و اهتمامش را برای رشد، توسعه و گسترش این سینمای ناب و اصیل به کار می گرفت.
صدابردار فیلم سینمایی «شیرسنگی» گفت: شدت کارم این گونه بود که ۶ ماه به ۶ ماه در ۲۴ ساعت، یکساعت تا یکساعت و نیم استراحت میکردم و سالی ۴۰ فیلم به جشنواره فیلم فجر دادهام و این شوخی نیست.
به گزارش سینمای خانگی، اسحاق خانزادی در گفت وگو با ایرنا درباره تازهترین فعالیتهای سینمای خود اظهار داشت: تقریبا نزدیک به دوسال است که کار نکرده ام. قرار بود سال گذشته سریالی را با خانم تهمینه میلانی شروع کنیم که نشد؛ قرارداد هم بسته بودیم ولی به دلیل مشکلاتی چون بازیگر و … بهم خورد.
وی افزود: آخرین کارهایم خائن کشی (مسعود کیمیایی ۱۴۰۰) و سلوک (عباس رافعی ۱۴۰۰) و قبل از اینها گیجگاه (عادل تبریزی ۱۳۹۹) بود.
صدابردار فیلم طبیعت بیجان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴) توضیح داد: خیلی کم سن و سال بودم که وارد سینما و کار پشت صحنه آن شدم و کارم را قبل از دبیرستان شروع کردم و از ۱۲ سالگی به شکلی کاملا حرفه ای در کار صدا در فیلمفارسیها شروع به کار کردم. در این کارنامه کاری ۶ دهه ای، ۱۵ سال آن قبل از انقلاب و شرکت در تولید نزدیک ۲۰۰ فیلم در آن زمان بود.
خانزادی تصریح کرد: یکی از بهترین کارهایم کوچه مردها (سعید مطلبی ۱۳۴۹) بود که فردین در آن بازی می کرد؛ این فیلم از نظر مردی و مردانگی بسیار مورد استقبال قرار گرفت و هنوز هم که هنوز است وقتی مردم من را می بینند راجع به کوچه مردها صحبت می کنند.
صدابردار فیلم سینمایی دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰) در توضیح علت استقبال از این فیلم اظهار داشت: شخصیت ها، مرام، معرفت و انسانیتی که برای چه زن و مرد ارزشمند است، از جمله شاخصه های مهم و مورد اقبال در این اثر بود. ضمن این که آدم هایی که در این فیلم کار کردند شخصیت هایی وارسته بودند که وصله به آنها نمی چسبید و هرگز بدی ای از ایشان ندیدم. البته که شاید من آن زمان بسیار جوان بودم و چیزی نمی فهمیدم چراکه نشست و برخاستی بعد از کارها با کسی نداشتم و صرفا سرکار می آمدم و می رفتم.
وی بیان کرد: از دیگر آثار محبوبم نقره داغ (ایرج قادری ۱۳۵۰) بود و بسیاری دیگر مانند علی کنکوری (مسعود اسداللهی ۱۳۵۲)، بن بست (پرویز صیاد ۱۳۵۷) در امتداد شب (پرویز صیاد ۱۳۵۷)، ملکوت (خسرو هریتاش ۱۳۵۵) که اینها برای قبل از انقلاب بود.
صدابردار فیلم سینمایی چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) خاطرنشان کرد: پس از انقلاب هم در تولیدِ چیزی بالای ۹۵۰ فیلم حضور داشتم و در مجموع ۱۳۲۰ فیلم خوب مملکت با فعالیت من کار شد. فقط ۲۰۰ فیلم جنگی کار کردم و فیلم های مستند بسیاری مانند باد صبا (آلبر لاموریس ۱۳۴۹) را در کارنامه دارم.
وی افزود: شدت کارم این گونه بود که ۶ ماه به ۶ ماه در ۲۴ ساعت، یکساعت تا یکساعت و نیم استراحت کرده ام و سالی ۴۰ فیلم به جشنواره فیلم فجر داده ام و این شوخی نیست.
صدابردار فیلم سینمایی وعده دیدار (جمال شورجه ۱۳۸۲) در توضیح افراد و اسامیای که سابقه کار با ایشان را دارد، بیان کرد: کارها و فیلمسازان برجسته در کارنامه کاری من کم نیست؛ با کیومرث پوراحمدخواهران غریب (۱۳۷۴)، با مسعود جعفری جوزانیشیرسنگی (۱۳۶۴) و در مسیر تندباد (۱۳۶۶) با امیر نادریآب، باد، خاک (۱۳۶۴)، با محمد بزرگنیا جنگ نفتکشها (۱۳۷۲)، کشتی آنجلیکا (۱۳۶۷)، ۱۹۳۶ (۱۳۵۹)، را کار کردم و در بیشتر فیلم های خانم میلانی و ۹۰ درصد از فیلم های آقای کیمیایی، به عنوان صدابردار حضور داشته ام و تقریبا با تمامی کارگردانان خوب سینمای ایران کار کرده ام و به این موضوع افتخار می کنم چرا تک تک ۱۳۲۰ فیلمی که کارکرده ام برایم خاطره است و زیبایی خاص خودش را دارد.
خانزادی یادآور شد: وقتی فلش بک به هرکدام از این کارها می زنم می بینم که در هیچکدام کم نگذاشته ام و آنچه آموخته بودم را در فیلم هایم پیاده کرده ام؛ ۳۳ سال در وزارت فرهنگ و هنر کار کردم و چیزی حدود ۲۰ سال مسئول واحد صدا و تدوین بودم و آدم های بزرگی را پرورش دادم که امروز درحال تلاش برای صدای سینمای ایران هستند.
صداگذار فیلم سینمایی ازدواج به سبک ایرانی (حسن فتحی ۱۳۸۳) بیان کرد: کسی را نداشتم که از من پشتیبانی کند و این کارنامه کاری و جوایز و افتخارات (در آخرین مورد لاله -اسدالله نیکنژاد ۱۳۹۹- در آمریکا جایزه بهترین صداگذاری را گرفت) همه به واسطه تلاش های شخصی بوده است.
اسحاق خانزادی (۱۳۲۹) صدابردار، صداگذار، میکسکنندهٔ صدا و مسئول امور فنی صدا در سینمای ایران است.
اسحاق خانزادی با نام هنریِ احمد خانزادی در سال ۱۳۲۹ در شهر کیلان در شهرستان دماوند در استان تهران به دنیا آمد. او فعالیتهای هنریاش را در سنین نوجوانی و از سال ۱۳۴۳ بعنوان یکی از کارکنان فنی استودیو «عصر طلایی» (به مدیرت عزیزالله کردوانی) آغاز نمود. خانزادی که صداگذاری را از سال ۱۳۴۵ در کنار روبیک منصوری آغاز کرده بود، این کار را از سال ۱۳۴۷ بهطور مستقل ادامه داد و نخستین باری که نامش در عنوانبندی فیلمها بهعنوانِ صداگذار ثبت شد، فیلمهای هفت دختر برای هفت پسر (محمد متوسلانی، ۱۳۴۷) و سپس بهرام شیردل (امین امینی، ۱۳۴۷) بود.
وی در سال ۱۳۵۰ و با معرفیِ «بهرام ریپور»، در وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. اسحاق خانزادی تاکنون صدابرداری یا صداگذاری ۱۳۰۰ فیلم سینمایی بلند، کوتاه، مستند، گزارشی و خبری را در سینما و تلویزیون ایران انجام داده که برخی از مهمترین آنان عبارتند از: یک اتفاق ساده (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۲)، طبیعت بیجان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴)، ملکوت (خسرو هریتاش، ۱۳۵۵)، در امتداد شب (پرویز صیاد، ۱۳۵۶)، چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰).
خانزادی همچنین صدابرداری «هفتمین دورهٔ بازیهای آسیایی در تهران» را نیز بعهده داشتهاست. اسحاق خانزادی از دههٔ ۱۳۷۰ که صدابرداری سر صحنه در سینمای ایران گسترش یافت، در این زمینه نیز فعالیت کرده و گاهی به او پیشنهاد بازیگری نیز داده شدهاست که از آن جمله بازی در فیلم سردار جنگل (امیر قویدل ۱۳۶۲) است.
از دیگر زمینههای فعالیت هنری او، میتوان به طراحی چهرهپردازی در فیلم تحفهها (ابراهیم وحیدزاده ۱۳۶۶) و انتخاب موسیقی برای دو فیلم توجیه (منوچهر حقانیپرست ۱۳۶۰) و سه تا بزنبهادر (حسین مدنی ۱۳۴۴) اشاره نمود.
عباس رافعی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «سلوک» ضمن اشاره به برنامهریزی برای عرضه جهانی این فیلم تأکید کرد به دنبال نفوذ به چرخه اکران عمومی سینماها در کشور عربستان است.
به گزارش سینمای خانگی، عباس رافعی کارگردان سینمای ایران در گفتگو با مهر، درباره فیلم سینمایی «سلوک» که سال گذشته کارگردانی کرده بود و به تازگی پروانه نمایش آن صادر شده است، گفت: تولید این فیلم سال گذشته به پایان رسید و در حال حاضر منتظریم تا علی اوجی بهعنوان تهیهکننده با پخشکننده فیلم به توافق برسد تا فیلم وارد چرخه اکران عمومی شود. نویسنده و کارگردان این فیلم خودم هستم و بنابر صحبتی که تهیهکننده داشتیم قرارمان این است که ابتدا وارد چرخه پخش بینالملل شود و بعد در داخل اکرانش کنیم.
وی توضیح داد: قصدمان این است که فیلم تا زمانی که در صف نوبت اکران داخلی قرار دارد، علاوهبر حضور در جشنوارههای خارجی، بتواند اکران خارج از کشور هم داشته باشد. اگر خاطرتان باشد فیلمهای قبلی من مانند «فصل فراموشی فریبا» هم به زبان عربی و انگلیسی دوبله کردیم و توانستیم در برخی کشورهای منطقه آن را به صورت گسترده اکران کنیم. همین برنامه را برای فیلم «سلوک» هم پیشبینی کردهایم. قصد داریم این فیلم را هم به زبان عربی دوبله کنیم و در کشورهایی مانند کویت، اردن و عمان آن را اکران کنیم.
این کارگردان درباره احتمال قاچاق شدن فیلم پیش از اکران عمومی در ایران بهواسطه ورود به چرخه پخش جهانی هم گفت: فیلمهایی که تا به امروز سرقت شدهاند، غالباً در اکران آنلاین روی پلتفرمهای خارجی عرضه شدهاند. وقتی فیلم در اکران سینماها عرضه میشود اما خطر قاچاق کمتر میشود. در اکران آنلاین است که فیلمها به راحتی در دسترس قرار میگیرند. نسخه اکران عمومی بهصورت دیسیپی است و حجم بالایی هم دارد، به همین دلیل سرقت آن سختتر است.
رافعی گفت: الان که فیلم پروانه نمایش دریافت کرده است بهطور قانونی و آزاد میتوانیم برای اکران عمومی آن در خارج از کشور هم اقدام کنیم. من پیش از این سه فیلم عربی در کشورهای منطقه ساختهام و به همین پشتوانه ارتباطهایی را با پخشکنندههای خارجی در این کشورها دارم. جالب است بدانید تنها فیلم ایرانی که تا به امروز در کشورهای اردن و کویت اکران شده «فصل فراموشی فریبا» بوده است. این کشورها اصلاً فیلم ایرانی اکران نمیکنند. بهدلیل مناسبات سیاسی موجود، اساساً روابط فرهنگی میان کشورها هم قطع است.
وی ادامه داد: بعد از ساخت فیلم «القربا» که من ساختم و اکران گستردهای هم در کشورهای عربی داشت، این کشورها هم روی خوشی به سینمای ما نشان دادند و زمینه فراهم شد تا فیلمهای خودمان را هم در این فضا اکران کنیم. فیلم «سلوک» هم اساساً یک فیلم بومی نیست و درباره مشکلاتی صحبت میکنند که همه زنان در دنیا با آن مواجه هستند.
این کارگردان ادامه داد: اعتقاد و فرضیه ما برای ساخت این فیلم، این بود که اگر زنی همسرش فوت میکند و یا طلاق میگیرد و یا دختری از سوی نامزدش ترک میشود، نباید احساس کند که دنیا به پایان رسیده است. چنین فردی باید به دنبال پیدا کردن قابلیتهای وجودی خودش برای موقعیت جدیدش باشد. زنی که در داستان ما حضور دارد، بعد از مفقود شدن شوهرش، جستجویی را برای یافتن او آغاز میکند اما در نهایت موفق میشود خودش را پیدا کند. این یک تم و داستان با محوریت «بازگشت به خویشتن» جهانی است. بهویژه که این روزها بحث حضور اجتماعی و سیاسی زنان در ایران وسیعتر شده و زنان توانستهاند در جهان عرب هم امتیازهایی را به دست بیاورند. ما امید داریم به واسطه همین فیلم بتوانیم به چرخه اکران عمومی کشورهایی مانند عربستان هم نفوذ پیدا کنیم.
رافعی در ادامه با اشاره به برخی حقوق فراموششده زنان در کشورهای عربی به خصوص عربستان گفت: امروز شرایط در این کشورها بهگونهای شده است که همین زنان عرب وارد عرصه فیلمسازی هم شدهاند. پرداختن به موضوعاتی که جنبه جهانی پیدا کردهاند باعث میشود به اکران جهانی موفق فیلم و ارتباط مخاطبان جهانی با آن هم امیدوار شویم.
کارگردان فیلم «سلوک» درباره ترکیب بازیگران این فیلم هم توضیح داد: بازیگران اصلی این فیلم نرگس محمدی، محمدرضا شریفینیا، سام نوری، فریبا نادری و حسن زارعی هستند. من زمان خاصی را هم برای اکران این فیلم مدنظر ندارم و احساس میکنم فیلمی که مسئلهای مرتبط با زنان جامعه را مطرح میکند هر زمانی میتواند اکران شود و مخاطب خود را هم خواهد داشت. بهخصوص در این شرایط فیلمهایی از این دست کمتر ساخته میشود.