قرارداد سرگروهی فیلم «آخرین تولد» به کارگردانی نوید محمودی در شورای صنفی نمایش ثبت شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، اعضای شورای صنفی نمایش در جلسه امروز یکشنبه اول مرداد ماه، بعد از بررسی درخواستها و موارد مطرح شده، قرارداد سرگروهی فیلم سینمایی «آخرین تولد» به کارگردانی نوید محمودی و تهیهکنندگی جمشید محمودی را با پخش «فیلمیران» به سرگروهی پردیس «هویزه» ثبت کردند.
همچنین با توجه به فرارسیدن ایام عزاداری سالار شهیدان، فعالیت سینماها از ساعت ۱۹ چهارشنبه ۴ مرداد تا پایان روز یکشنبه ۸ مرداد به مدت چهار روز متوقف خواهد شد.
لازم به ذکر است از روز دوشنبه ۹ مرداد فعالیت سینماها با اکران فیلمهای غیرکمدی از سر گرفته میشود.
به دلیل استقبال فیلمسازان، مهلت ثبتنام در سیزدهمین دوره جوایز ایسفا تا ۸ مرداد تمدید شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی جوایز ایسفا، مهلت ثبت نام در سیزدهمین دوره جوایز آکادمی فیلم کوتاه ایران (ایسفا) تا ۸ مرداد تمدید شد. پیش از این مهلت ثبتنام آثار ۳۱ تیرماه ۱۴۰۲ اعلام شده بود.
تمامی فیلمهای کوتاه با هر ساختار، گرایش و تفکری، با مدت زمان حداقل ۳ دقیقه و حداکثر ۳۰ دقیقه که از ابتدای فروردین ۱۴۰۰ تا پایان مهلت قانونی ثبتنام تولید شده و برای دورههای قبلی جوایز ایسفا ارسال نشده اند، میتوانند فرم تقاضای شرکت در جوایز ایسفا را تکمیل کنند.
فیلمسازان متقاضی پس از تکمیل فرم تقاضا، باید یک نسخه از فیلم خود را با مشخصات فنی خواسته شده حداکثر تا ۵ روز پس از ثبتنام اینترنتی در روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه هر هفته از ساعت ۱۰ تا ۱۵، به دبیرخانه جوایز ایسفا تحویل دهند.
فیلمهای رسیده براساس آییننامه جدید جوایز ایسفا داوری خواهند شد.
سیزدهمین دوره جوایز ایسفا به دبیری اسماعیل منصف و توسط انجمن صنفی فیلم کوتاه ایران به منظور معرفی برترین آثار سینمای کوتاه ایران برگزار میشود.
این جمله از کیست؟ «اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیمگری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیمگری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آییننامه.»
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مشرق؛ با تغییر رویکرد دولتها از تصدیگری به تنظیمگری و اِعمال حاکمیت ملی برای تنظیم فعالیتها در عرصههای گوناگون، نقش نهادهای تنظیمگر بسیار برجسته شده است. اگرچه در عرصههایی مانند رسانه بویژه رسانههای نوین، دنیا با استفاده از ظرفیتهای مردمی و بخش خصوصی، از این مرحله نیز گذر کرده و وارد عرصه تدبیرگری شده که همان حکمرانی رسانه است، اما همچنان نقش نهادهای تنظیمگر برای اِعمال حاکمیت ملی شایان توجه است. با ظهور پدیده همگرایی و کمرنگشدن مرزهای حوزههای رسانهای، مخابراتی و فناوری اطلاعات، رویکردهای گوناگونی برای نهادهای تنظیمگر لحاظ شده است.
مدتها خبرهایی از ساترا به عنوان یک نهاد تنظیمگر به گوش میرسید که قرار است مجمع صنفی را راه بیندازد. البته که این اتفاق میتواند سبب تعارضهای بسیاری شود.همچنین وجود یک مجمع صنفی شاید حتی یک رقیب جدی برای انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدیویی برخط محسوب شود و شاید مشابه این اتفاق را در همان دورهای شاهد بودیم که عسگرپور مدیرعامل خانهسینما بود و به نوعی میتوان به سبب فعالیتهای صنفیاش به عنوان مرد روزهای سخت هم شناخته میشود؛ روزهای سختی که در اواخر دولت دهم فضای سینما را چنان تنگ کرد که منجر به تعطیلی خانهسینما شد.
تاریخ به خاطر خواهد داشت که ایستادگی و سماجت محمدمهدی عسگرپور در مقام مدیرعامل این نهاد صنفی با همراهی و همدلی اکثریت قریب اتفاق اهالی سینما چطور نتیجه داد و منجر به لغو دستور انحلال خانهسینما شد.اگر خاطرتان باشد، در ابتدای دهه ۹۰ عملکرد خانهسینما و تغییر اساسنامه آن با انتقاد شدید جواد شمقدری در معاونت سینمایی همراه شد و به نوعی موجبات تعطیلی خانهسینما را فراهم کرد اما این تلاشهای بیوقفه عسگرپور مدیرعامل و هیأتمدیره وقت خانهسینما به همراه بیانیههای تند و تیز عده ای از اهالی سینما بود که مانعی شد بر انحلال دایمی آن. جدالهای کلامی عسگرپور با شمقدری و سیدمحمد حسینی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که بعضی از آنها در رسانهها منتشر میشد، یادتان هست؟
«خداوند را بسیار شاکرم که بعد از گذشت یکسال از مسئولیتتان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غیر از مباحث کلی که گفتنشان چندان پیشزمینه و تجربه خاصی لازم ندارد، بالاخره سخنی در خصوص مسائل صنفی سینما گفتید و به قاعده «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد» عیب و هنرتان را نمایاندید.» (نامه عسگرپور به وزیر ارشاد ۹ مهر ۱۳۸۹)
«در این نامه ادبیاتی از تودهمسلکهای سابق و لیبرالمنشهای امروز دیده میشود که سعی میکنند خشم و عصبانیت ناشی از عدم موفقیتهای سیاسیشان را جبران کنند. همصدایی و استقبال رسانههای بیگانه از این اقدام نیز خود قابل تأمل بود! خدا را شکر در جمهوری اسلامی آنقدر آزادی بیان هست که حتی هتاکان و بیادبان هم به نامهپراکنی بپردازند. از آنجا که پاسخ هتاکان در نزد عاقلان خاموشی است، در مقام پاسخگویی برنمیآییم. فقط جهت روشنگری چند مطلب ذکر میشود…» (پاسخ شمقدری به نامه عسگرپور۱۰ مهر ۸۹) و…
تمام این منازعات و مناقشات نشان از این داشت که عسگرپور هیچ رقمه در برابر دستور انحلال خانهسینما از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کوتاه نمیآید چرا که دلایل آنها را برای تعطیلی دایم این نهاد صنفی، منطقی و قانونی نمیدانست؛ نکتهای که در نهایت منجر شد به اینکه دیوان عدالت اداری حکم «انحلال» خانهسینما از سوی وزارت ارشاد را لغو کند. از آن روزها که بگذریم، حالا در دولت سیزدهم انگار تمام آن وقایع و اتفاقات دوباره تکرار میشود؛ با این تفاوت که اینبار کار برای عسگرپور به مراتب سختتر از ابتدای دهه ۹۰ است. اگر آن زمان تمرکز او بر ممارست از کیان خانهسینما بود و صرفاً با تیم جواد شمقدری در سازمان سینمایی طرف بود، حالا در سه جبهه از مواضع سینما و هنرمندان دفاع میکند.
حکایت یک ماجرای مسبوق به سابقه!
عسگرپور دبیر انجمن نمایش ویدیویی در خصوص تلاش ساترا برای گستردهتر کردن زمینه فعالیت خود با برگزاری مجمع و شکلدهی شورا و تدبیر انجمن در مقابل آن گفت: شبیه همین اتفاق در حوزه سینما نیز رخ داد.
در سالهای ۱۳۸۹ و ۹۰، مسئولان وزارت ارشاد وقت در مقابله با خانهسینما آمدند و گفتند که فعالیت شما خیلی برای ما مهم است و میخواهیم با هنرمندان در ارتباط باشیم، ولی بهتر است صنف کنار برود و افراد یکییکی جذب شوند. در آنجا هم گفتند هر کسی که میخواهد، میتواند ثبتنام کند و ممکن است نوبت به شما نرسد و…. این موجب شد عجلهای در میان گروهی از سینماگران بهوجود آید. البته اغلب سینماگران متوجه شدند که این کار شکل قانونی ندارد و وارد این جریان نشدند.
همانطور که اکنون ساترا که با ردیف بودجه و نه قانون اداره میشود، تقریباً با همان شیوه عمل میکند. مجموعه صداوسیما میتواند نهادهای درونی مربوط به خود را مدیریت کند. بنابراین اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیمگری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیمگری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آییننامه.
وی اعتقاد دارد چنین نهادی که با ابهامات قانونی قصد دارد فعالان پلتفرمها را جذب کند و مجمع عمومی تشکیل دهد، اسمی هم روی این مجمع عمومی نمیتواند بگذارد: موقعیت چنین است که یک مسئول تصمیم میگیرد مثلاً هفت یا هشت نفر از فعالان صنف را در کنار خود جمع کند، اما از آنجا که این کار مبنای قانونی ندارد، با آمدن مدیر بعدی وضعیت میتواند کاملاً تغییر کند. حالا ممکن است همکاران ما شتابزده عمل کنند و بگویند ما باید برویم و اگر نرویم اوضاع بد میشود؛ در سینما نتیجه این بود که هرچه سینماگران بیشتری رفتند، اوضاع سختتر شد.
همچنین مهدی کوهیان حقوقدان، از منظر حقوقی در خصوص اقدامات اخیر ساترا گفت: برنامه ششم توسعه همهچیز را روشن کرده و گفته است کل ماجرا باید به سازمانهای مردمنهاد و رگولاتوری از بخش دولتی واگذار شود. وی ادامه داد: آییننامه را هم که خود آقای رئیسی ابلاغ کردند و یک سال به صداوسیما و ارشاد وقت دادند که تصدیگریها و صدور مجوزها را به سازمانهای مردمنهاد واگذار کنند.او معتقد است بسیاری از عقبنشینیهای اعضای صنف در مقابل فشارهای ساترا بهدلیل ناآشنایی با محدوده اختیارات است.
اتحاد اعضا موجب قویتر شدن صنف میشود!
نوروزی بازرس انجمن نمایش ویدیویی گفت: آنچه که میتواند موجب قویترشدن صنف شود، اتحاد میان اعضاست؛ پلتفرمها و شرکتهای فعال در عرصه VOD با اتحاد و کنار هم قرار گرفتن میتوانند به یاری هم بیایند و موجب پیشرفت شوند. فراز و فرودهایی همواره بوده است، اما باید بتوانیم چالشهای عرصه تنظیمگری را به کمترین میزان برسانیم. اینکه بتوانیم موفقیتهای بیشتری بهدست آوریم، نیازمند این است که محکمتر از قبل کنار هم باشیم. اعضا بهواسطه همین همنشینیها میتوانند از مشکلاتی که برایشان ایجاد شده است، بگویند و این به اشتراک گذاشتن اتفاقات در انجمن میتواند منجر به ارائه پاسخهای محکمتر شود.
البته در این میان مجتبی توانگر رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس ضمن انتقاد از اقدام جدید ساترا برای تشکیل مجمع «رصتا»، در نامهای به وزیر کشور خواستار توضیح درباره روند شکلگیری این مجمع شد.
او در این نامه نوشت که سازمان صداوسیما نیز در حالی بهعنوان فراگیرترین رسانه کشور از امواج این تغییرات متأثر گردیده است که در دوره جدید مدیریت این سازمان از یک سو شاهد افت محسوس کیفیت برنامههای تولیدی این سازمان هستیم و از سوی دیگر بهدلیل اتخاذ سیاستهای انحصارگرایانه و سراسر غلط در موضوع تنظیم مقررات صوت و تصویر از طریق تأسیس سازمانی به نام ساترا بدون طی مراحل و ضوابط قانونی، شاهد آن هستیم که تلاش داشته و دارد تا شرکتهای ارائه دهنده محتواVODها را تحت فشار قرار داده و تا مرز فیلترینگ بکشانند که با ایستادگی ریاست محترم جمهوری، دستگاه قضا و مجلس شورای اسلامی ناکام مانده است.
همچنین توانگر در ادامه ضمن گلایه از ایجاد یک نهاد صنفی نوشته است که در جدیدترین تحرکاتی از این جنس فشارها، سازمان صداوسیما همه تلاش خود را بر آن نهاده که در کنار نهاد غیرقانونی ساترا، یک نهاد به اصطلاح صنفی، با حضور شرکتهایی که برای آنها مجوز صادر کرده است، ایجاد کند.
دهنکجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری
او نتیجه این فرایند غلط راهاندازی رگولاتوری را مقابل بخش خصوصی و دهنکجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری در کشور از سوی این سازمان دانست و در ادامه نامه نوشت که اساساً ساترا با مجمع صنفی مذکور تعارض منافع دارد و چگونه ممکن است یکی به این شکل نادرست، حامی و در عمل متولی تشکیل مجمع دیگری باشد!؟
توانگر در پایان نامه نوشت که با توجه به آنکه ساترا، عجولانه و با وجود مخالفتهای فراگیر بسیاری از شرکتها و مجامع صنفی فعال این حوزه، در حال تأسیس غیرقانونی مجمع مذکور با دادن فراخوان و برگزاری انتخابات برای تعیین هیأت رئیسه آن است، خواهشمند است در پاسخگویی به سؤالات سه گانه فوقالذکر تسریع فرمایید.البته پیش از این سعید مقیسه رئیس ساترا بخشی از این ممیزیها را ناظر به سیاستهای محتوایی دانست و گفت: ما در این حوزه هم قوانینی تدوین کردهایم که به طور مثال پلتفرمی که بخواهد سریالی را بیدلیل برای مخاطب پخش نکند، مورد سؤال واقع میشود.
گاهی اتفاقی رخ میدهد، مشکل فنی پیش میآید و گرفتاریای وجود دارد که مستدل است اما زمانی هست که قابل قبول نیست و حقی از مخاطب ضایع میشود که ما ورود میکنیم.همچنین در ادامه مقیسه خود را لزوماً مرجع تصمیمگیری در این موارد ندانست و گفت: ما راهکارهایی داریم که از انحصار جلوگیری شود. انحصار در بازار، خرابکننده صنعت است. حتی اگر یکی بیاید و رقیب نداشته باشد، ما به روشهای مختلف سعی داریم بازار برای همه فراهم باشد و جلوی ایجاد انحصار را بگیریم.
صدا و سیما مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر
از طرفی پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما درباره جایگاه قانونی ساترا عنوان کرد که اصل ۱۷۵ قانون اساسی، سازمان صداوسیما را بهعنوان مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر در کشور مشخص کرده است. تفسیر شورای نگهبان که به منزله قانون اساسی است و به همان اندازه اعتبار دارد، در سال ۱۳۷۹ دستور العملها را بهصورت مطلق تفسیر کرده و در واقع حکمرانی در آنجا هم به عهده صداوسیما است.
همچنین وی در حاشیه اختتامیه جشنواره «پژواک» در پاسخ به سؤالی درباره پخش سریالهای خانگی از تلویزیون گفت: برخی از طرحهایی که به ساترا ارائه شده کاملاً با اولویتهای فرهنگی جامعه ، ضرورتها و نیازهای فرهنگی جامعه منطبق است. آنچه که ذائقه فرهنگی و سالم جامعه به آن نیاز دارد و ما هم اینها را با دوستانمان در ساترا بررسی کردهایم،این که هم طرحهای اینچنینی را تشویق کنند و هم اگر طرحهای اینچنینی وجود دارد به حوزههای مختلف سیما معرفی شود. اگر حتی امکان داشته باشد مشارکت در تولید آنها برای تبلیغ و ترویجش هم وجود دارد. البته جبلی اضافه کرد: ما به شیوههای مختلف هم مشارکت میکنیم، هم تبلیغ و ترویج و هم تیزرهای آنها را در سیما خواهیم داشت و حتی میتوانیم حق پخش آنها را خریداری کنیم. تا الان مورد خاصی اسم نبردهاند اما اخبار خوبی میرسد که طرحهای خوبی رسیده است. به محض اینکه کارهای فاخری که قابل حمایت و پشتیبانی است وجود داشته باشد به این وعده عمل میکنیم. همه این ماجرا ادامه داشت تا اینکه حسین زارعی در خبرها از تشکیل مجمع رسانههای صوتو تصویر فراگیر ایران و رأیگیری توأمان حضوری و برخط این مجمع در ششم اردیبهشتماه خبر داد.
او عنوان کرد: این مجمع بهنوعی نهاد صنفی تصمیمساز در حوزه رسانههای صوت و تصویر فراگیر است و اعضای آن همه ۳۶۷ رسانهای هستند که از ساترا مجوز دارند. البته زارعی این مجمع را در تحقق منافع عمومی جامعه در حوزه حاکمیتی و کاربران دارای نقش عمدهای دانست و منشأ خیر وبرکت برای کاربران و البته ساترا عنوان کرد.همچنین او معتقد است که رسانههای صوت و تصویر فراگیر با تشکیل این مجمع، هویت و نقشی تأثیرگذار پیدا میکنند.
زمان گذشت و در تاریخ مذکور یعنی ششم اردیبهشت مراسم انتخاب اعضای شورای راهبری مجمع رسانههای صوتو تصویر فراگیر ایران با حضور رئیس و مدیران ساترا و نماینده سازمان بازرسی کل کشور و با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا بهصورت برخط و با حضور فیزیکی تعدادی از سکوهای دارای مجوز برگزار شد و شاهد اعلام تعدادی از اسامی در آن بودیم که بر اساس آرای واصله، هشت منتخب قطعی و اعضای اصلی شورای راهبری مجمع رصتا به ترتیب میزان آرا، عبارتند از: مهدی شاملو مدیر رسانه آنتن، لیلا آمره مدیر رسانه هابینا، آرش دارابیان مدیر رسانه اپیزود، امیر رضاخانیان مدیر رسانه گپ فیلم، محمدعلی طهرانچی مدیر رسانه بادصبا، فرزاد آذریپور مدیر رسانه هاشور، سامان مرادحسینی مدیر رسانه روستا تیوی و امیرحسین حیدری مدیر رسانه تماشاخونه.
همچنین سیدامین موسوی از رسانه آپرا و مهران دهنمکی از رسانههای آریو و اسپرت پلاس بهعنوان عضو علیالبدل در شورای راهبری مجمع رصتا انتخاب شدند.
البته سعید مقیسه رئیس ساترا پیشتر از حضور نمایندگان اعضای شورای راهبری مجمع رصتا در شورای صدور مجوز تولید، شورای صدور مجوز انتشار، شورای حمایتهای محتوایی مانند توزیع بستههای محتوای سازمانی، شورای حمایتهای دولتی مانند توزیع بودجههای دولتی مانند تبصره ۶ و مانند آن، شورای صندوق تسهیلات، شورای حمایتهای اختصاصی ساترا مانند بهرهمندی از تسهیلات مجموعه آومیک، شورای داوری و میانجیگری برای رفع اختلافهای احتمالی بین مجوزگیرندگان یا عوامل تولید، شورای رسیدگی به تخلفات، شورای تدوین مقررات، شورای تنظیمگری دادهمحور و فناوری، شورای تعیین صلاحیت حرفهای، شورای رقابت ساترا، شورای نمایشگاه و جشنواره «رصتا»، شورای ارزیابی و رتبهبندی رسانهها، شورای سواد رسانه، شورای ممیزی بعد از انتشار و شورای نقشه بازار خبر داده بود.۷۶ سکوی دارای مجوز از ساترا بهعنوان کاندیدای عضو شورای راهبری مجمع رصتا ثبتنام کرده بودند که با انصراف ۲ سکو از سکوهای کاندیدای عضویت در شورای راهبری مجمع رصتا، انتخابات این مجمع در تاریخ ششم اردیبهشت ماه با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا برای انتخاب هشت عضو اصلی و ۲ عضو علیالبدل شورای راهبری مجمع رصتا از میان ۷۴ کاندیدای قطعی برگزار شد.همانطور که انجمن صنفی که همزمان در زمان مدیریت عسگرپور بهعنوان مدیرعامل خانه سینما تشکیل شد و با گذشت سالها خبری از فعالیت آن انجمن نیست، بعید نیست که این بار هم عسگرپور برنده میدان باشد و مجمعی که از سوی ساترا تشکیل شد، با شکست روبهرو شود.باید منتظر ماند و نتیجه فعالیتهای مجمع صنفی ساترا را رصد کرد، اما به نظر میرسید که ساترا باید همه فعالیتهایش را در همان مجموعهاش انجام میداد، چرا که تاریخ ثابت کرده است تشکیل و وجود چنین مجامع صنفی نمیتوانند کاری از پیش ببرند جز آنکه باگهای قانونی بسیاری را پیش پای صنوف قرار دهند.
مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما گفت: اغلب شاهد هستیم سینماداران در ساعات خوب تنها فیلم های کمدی را اکران می کنند.
به گزارش سینمای خانگی، مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: فیلم های کمدی در سانس های صبح هم می فروشند پس باید سانس های خوب را به سایر فیلم ها که فروش کمتری دارند اختصاص داد اما متأسفانه اغلب شاهد این اتفاق هستیم که سینماداران یک تک سانس در ساعت های مرده را به فیلم های دیگر اختصاص داده و در ساعات خوب تنها فیلم های کمدی را اکران می کنند.
مدیرعامل موسسه «نیمروز فیلم» در گفتگو با سینماپرس، افزود: سینماداران باید حداقل یک هفته به فیلم ها فرصت بدهند تا این آثار دیده شود. وقتی فرصت برابری برای فیلم ها وجود نداشته باشد معلوم نمی شود که مخاطبان از فیلم استقبال می کنند یا نه! این وظیفه سینماداران است که فضای عدالت محور ایجاد کرده و فرصت یکسان برای همه فیلم ها در نظر بگیرند.
وی ادامه داد: بنده با اینکه یک تک سانس به فیلم هایی در گونه های خانوادگی، اجتماعی و… اختصاص پیدا می کند و در عوض فیلم های کمدی اکثریت سانس ها را از آن خود می کنند مخالفم.
صباغ زاده با بیان اینکه باید حداقل تا یک هفته ۳ سانس روزانه در تمامی سینماها به فیلم هایی به غیر از سینمای کمدی اختصاص یابد اظهار داشت: این مصداق بارز بی عدالتی است که می آیند ۱۰ صبح یا ۱۱ صبح یک تک سانس به فیلم های غیر کمدی می دهند. وزارت ارشاد و سازمان سینمایی ملزم و موظف هستند از حقوق تهیه کنندگان صیانت کرده و سینماداران را ملزم کنند که سانس های خوب را به صورت عادلانه در طول هفته به همه فیلم ها اختصاص دهند.
این سینماگر تأکید کرد: یک فیلم چه خوب باشد و چه بد، چه کمدی باشد و چه تلخ باید حتماً تا یک هفته اول اکرانش ۳ سانس خوب در تمامی سینماهای زیرمجموعه سرگروهش داشته باشد.
کارگردان فیلم های سینمایی «خانه کاغذی» و «صبحانه ای برای دو نفر» خاطرنشان کرد: اگر هر چیز دیگری به غیر از این باشد عدالت رعایت نمی شود؛ معلوم است که طبیعتاً آحاد افراد کسانی که به سینما می روند علاقه بیشتری دارند تا فیلم های کمدی ببینند اما این سینماداران را ملزم نمی کند که همه سانس های خوب شان را به فیلم های کمدی اختصاص دهند.
وی در پاسخ به این پرسش که نظر شما در خصوص آیین نامه جدید شورای صنفی نمایش چیست متذکر شد: من آیین نامه جدید را نخواندم ولی تا جایی که اطلاع دارم و از دوستان می شنوم بی عدالتی در اکران بیشترش به سینماداران برمی گردد و امیدوارم با دخالت عاجل مدیران سینمایی و نظارت دقیق این بی عدالتی برای همیشه پایان یابد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در جلسه روز یکشنبه، ۱۸ تیرماه شورای صنفی نمایش قرارداد سرگروهی فیلم «بیمادر» ثبت شد.
قرارداد سرگروهی این فیلم به کارگردانی سیدمرتضی فاطمی و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح توسط دفتر پخش «بهمن سبز» در گروه سینمایی پردیس آزادی ثبت شده است.
امیر آقایی، میترا حجار، پژمان جمشیدی، پردیس پورعابدینی، علی اوجی، سارا محمدی، بیتا عزیزاوقلو، شیرین ضابطیان و فاطمه میرزایی ترکیب کامل بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: “انسان چیزی به دست نمیآورد، مگر چیزهایی از دست بدهد…”
«بیمادر» نخستین ساخته سینمایی سیدمرتضی فاطمی در مقام کارگردانی است که در چهلمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۰ رونمایی شد.
تهیهکننده فیلم «سه کام حبس» با ابراز نگرانی از جای خالی تفکر در سینما، از توجه بیحساب و کتاب به فیلمهای کمدی و رصد نشدن برخی اتفاقها، به گونهای که انگار بعضی فیلمها با چوب جادویی اکران میشوند، انتقاد کرد.
به گزارش سینمای خانگی، فیلم «سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور اگرچه محصول سال ۱۳۹۸ است و در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شده بود اما سرانجام از اردیبهشت امسال روی پرده سینماها رفته و در این مدت توانسته با حدود ۳۵۰ هزار نفر تماشاگر به فروش بیش از ۱۶ میلیارد تومان برسد.
اکران این فیلم با بازی پریناز ایزدیار و محسن تنابنده که درباره یکی از معضلهای بزرگ اجتماعی یعنی مواد مخدر است، با اکران تعداد قابل توجهی فیلم کمدی همزمان شده و همین سبب شده سازندگان این فیلم همانند برخی دیگر از فیلمهای غیرکمدی در حال اکران نسبت به زمان و تعداد سانسهایی که در سینماها در اختیار دارند گلهمند باشند.
در این زمینه ساسان سالور که تهیهکنندگی فیلم برادرش را برعهده داشته، در گفتوگویی با ایسنا با تاکید بر اینکه اساسا هر فیلمی ساخته میشود تا اکران خوبی داشته باشد و مخاطبان آن را تماشا کنند، بیان کرد: این روزها نسبت به اکران فیلم کمدی بحثهای زیادی مطرح است و من درک میکنم که سینماداران حق دارند پس از رکود دوران کرونا و اتفاقهای اجتماعی که چراغ سینما را خاموش کرد، از فروش چند فیلم طنز رضایت داشته باشند چون این فیلمها چرخه اقتصادی سینما را به گردش درمیآورند؛ بنابراین از این منظر هیچ مخالفتی با فیلمهای کمدی ندارم چه بسا که به سینما کمک هم میکنند منتها براساس رصدی که در این مدت داشتم، به نظر میرسد تغییراتی در سیاستگذاریهای اکران بخصوص برای فیلمهای اجتماعی باید صورت گیرد.
او گفت: اینکه در یک روز پنجشنبه حدود دوهزار سئانس به سه فیلم طنز اختصاص پیدا میکند و ۱۱۰۰ سئانس را به ۸ فیلم اجتماعی روی پرده میدهند سبب میشود احساس خطر کنیم و باید ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. با وجود حقی که برای سینماداران قائل هستم اما نباید با این نگرش همه چیز را به سمتوسوی فیلمهای کمدی ببریم. ما نباید این باور را داشته باشیم که به دلیل برابر نبودن فروش فیلمهای اجتماعی به اندازه فیلمهای کمدی، آنها را به سمت حذف شدن ببریم چرا که فیلمهای اجتماعی معمولاً به آرامی مخاطب خود را پیدا میکنند و باید فضایی داشته باشند تا شرایط برای دیده شدن آنها مهیا شود.
او با اشاره به آییننامههای شورای صنفی نمایش و تعیین سرگروه و سقف هفت هفته برای اکران ادامه داد: در آییننامه شورا این نکته در نظر گرفته نمیشود که روزهای خوب و طلایی برای اکران، فقط سه روز فروش بلیت نیمبها (سهشنبه) و دو روز آخر هفته یعنی پنجشنبه و جمعه هستند و این، واقعیت سینمای ماست که با تعیین هفت هفته تطابق ندارد؛ چون مثلا برای فیلم «سه کام حبس» تعطیلیهای رسمی عزاداری با بعضی از این روزهای طلایی اکران همزمان شد و هیچ جایگزینی برای آنها نداشتیم. بهجز این مورد، مدام بحث پایان هفت هفته و سرگروه مطرح میشود. واقعا چرا وقتی فیلمی بیش از ۵۰ درصد ظرفیت خود را پر میکند نباید در سئانسهای خوب اکران شود؟ ما اگر حرفی بزنیم میگویند فقط به نفع خودش صحبت میکند؛ البته که من نفع فیلم خود را در نظر دارم ولی باقی فیلمهای غیرکمدی هم وضعیتی مشابه دارند. سوال اینجاست که در نهایت کجا باید سلایق مختلف مردم را در نظر بگیریم؟ الان فیلمهای سینمای کودک کجا هستند؟ فیلمهایی از ژانر وحشت چطور؟
سالور با تاکید بر اینکه مخاطب حرفهایش صاحبان هیچ فیلم خاصی نیستند، گفت: من دلم نه فقط برای فیلم خودم بلکه برای فیلم آقای میرکریمی و دیگر دوستان هم میسوزد چون انگار یک عده پشت صحنهای نشستهاند و برای میزان فروش فیلمها تصمیم میگیرند. مثلا اگر فروش فیلم من به حدی رسیده که از نظر آنها خوب است میتوان اکران را تمام کرد. سوال من این است که چطور این تصمیمگیریها را انجام میدهند؟ اگر گنجایش اکران برای این تعداد فیلم نیست، چرا فیلم اکران میکنند؟ چرا فیلمهای بخش خصوصی را میسوزانند؟ اصلا وضعیت فروش بلیتها چطور رصد میشود؟ این عجیب نیست که یک فیلم از هفته سوم اکران افت فروش دارد ولی در هفته آخر برای اینکه بتواند روی پرده بماند، ناگهان بیشتر بلیتهایش فروش میرود ولی وقتی به همان سالن میروی میبینی تقریبا خالی از تماشاگر است!؟ وقتی چنین اتفاقهایی میافتد جنگ بین من و همکارانم به اینجا میرسد که من باید بگویم فیلم آنها نمیفروشد و آنها هم درباره فیلم من اظهارنظر کنند و به همین راحتی دعوا به پا میشود.
این تهیهکننده سینما در بخشی دیگر از صحبتهایش اظهار کرد: من با فیلم طنز مشکلی ندارم بخصوص آنکه هر سرمایهگذاری به دفتر من میآید یک طرحی از فیلم کمدی دارد. حتی شاید خودم فیلم کمدی بسازم اما حرفم این است آیا باید به این شدت و حدت، تمام تمرکز بر سینمای کمدی باشد، طوری که اگر یک سئانس به سینمای اجتماعی بخواهند بدهند با منت باشد؟ این قابل قبول نیست که در پردیسهای سینمایی چندسالنه هر نیم ساعت فیلم کمدی روی پرده باشد و برای فیلم اجتماعی ساعت ۱ تا ۵ بعدازظهر را بدهند. تا حرف هم بزنی میگویند زمان هفت هفته اکران فیلمت تمام شده. من کجا باید بگویم که این هفت هفته در عمل فقط معادل ۲۱ روز بوده؟
او ادامه داد: یک مسئله مهم دیگر این است که آیا به این فکر شده که اگر چند ماه آینده تماشاگران فیلمهای کمدی را پس بزنند تکلیف سینما چه میشود؟ اصلا بخش تفکر سینما قرار است کجا جای بگیرد؟ چطور میشود که فیلمی مثل «سه کام حبس» که به یکی از معضلات بزرگ اجتماعی میپردازد حتی به اندازه یک کاغذ آ۴ تبلیغ محیطی ندارد چه رسد به بیلبورد!؟
سالور در پایان با اشاره به اینکه شرایط اکران نامتعادل و در جاهایی ناعادلانه پیش میرود، گفت: از دوستان تصمیمگیرنده خواهش میکنم رصد کنند که در اکران چه اتفاقی در حال رخ دادن است. باید رصد شود که آیا بعضی فیلمها واقعا چوب جادویی دارند که وضعیت فروش بلیتشان در هفته آخر ناگهان بالا میرود. همچنین نباید فراموش کرد که ضریب اشغال برای تماشای فیلمها بیشتر در آخر هفته و روزهای بلیت نیمبهاست پس باید به یک راهکار درست برسیم که اجرایی شود.
علی سرتیپی با اشاره به اینکه فروش فیلم «فسیل» امیدواری را در زنده بودن سینما ایجاد کرده است، تاکید کرد که دیگر دوران فیلمهای کمدی “شانه تخممرغی” تمام شده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در پایان فصل بهار میزان فروش سینما با اکران حدود ۲۰ فیلم، به بیش از ۲۷۰ میلیارد تومان رسید و استقبال علاقهمندان به سینما از فیلمهای روی پرده سینماداران را به سال پررونق امیدوار کرده است؛ هرچند در میان فیلمهایی که تاکنون اکران شدهاند اختلاف بسیار زیادی میان فیلم اول گیشه فروش و دیگر فیلمها وجود دارد و همین نکته سبب شده برخی اهالی سینما و کارشناسان تاکید کنند که نباید به این آمار دلخوش بود.
علی سرتیپی – مدیرعامل دفتر پخش فیلمیران و سینمادار – با ارائه گزارشی به ایسنا بیان کرد: سال ۱۴۰۲ با اکران چهار فیلمِ «فسیل»، «غریب»، «عروس خیابان فرشته» و «بچههای طوفان» و سه فیلم «ملاقات خصوصی»، «بخارست» و «چپ راست» از سال گذشته آغاز شد تا جمعاً هفت فیلم در نوروز امسال روی پرده سینماها باشند. در روزهای پایانی فروردین هم پنج فیلم «جنگ جهانی سوم»، «آهنگ دو نفره»، «بابا سیبیلو»، «دسته دختران» و «سه کام حبس» به جمع اکران نوروز اضافه شدند تا فیلمهای اکرانشده در اولین ماه سال به عدد ۱۲ برسد و در نهایت یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر به تماشای فیلمها نشستند و فروش فروردین از ۸۳ میلیارد تومان گذشت.
او یاداوری کرد: در اردیبهشتماه فقط فیلمِ «یقهسفیدها» به چرخه اکران اضافه شد و جمع فروش در این ماه از ۱۰۷ میلیارد تومان عبور کرد و ۲ میلیون و ۴۲۶ هزار نفر فیلمها را تماشا کردند تا گیشه سینماها در اردیبهشت با افزایش تقریبا دوبرابری تماشاگر نسبت به فروردین روبهرو شود. در آخرین ماه فصل بهار و در اواسط خرداد نیز هفت فیلم «شهر هرت»، «کت چرمی»، «مصلحت»، «عروسی مردم»، «نگهبان شب»، «تصور» و «ارثیه فامیلی» اکران شدند و ۲ میلیون و ۱۵۷ هزار نفر هم در این ماه به سینما رفتند تا جمع فروش خرداد ۸۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان باشد.
او با اشاره به اینکه سینما در بهار امسال ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار تماشاگر داشت تا با فروشی معادل ۲۷۸ میلیارد فصل را به پایان برساند، گفت: آمار گیشه نسبت به سال گذشته که سه میلیون و ۹۳۹ هزار تماشاگر بود، رشد چشمگیری داشته و این میزان در ماههای آینده با فیلمهای دیگری که در راه اکران هستند میتواند ادامه داشته باشد.
سرتیپی با اشاره به فروش «فسیل» افزود: به نظر میرسد به زودی فروش این فیلم از ۲۰۰ میلیارد تومان هم عبور میکند و میتواند جزء پنج فیلم پرمخاطب بعد از انقلاب باشد. همه اینها امیدواری را برای زنده بودن سینما در صنف نگه میدارد.
او در پاسخ به اینکه برخی معتقدند با رونق فیلمهای کمدی و افزایش تولیدات در این ژانر سینمایی که به نام اجتماعی شناخته میشود بیشترین ضربه را خورده و همین الان هم خیلی از صاحبان این فیلمها نسبت به وضعیت سانسهای نمایش آثار خود گله دارند، گفت: واقعیت ماجرا این است که مردم از هر فیلمی لذت ببرند آن را بیشتر مورد توجه قرار میدهند. این اتفاق فقط درباره فیلمهای کمدی صادق نیست چون فیلمی مثل «ملاقات خصوصی» هفت ماه است که روی پرده مانده و همچنان از سینماها سرویس میگیرد. از سوی دیگر یکسری فیلم کمدی هم در حال اکران هستند که ۱۰ میلیون تومان هم نفروختهاند.
سرتیپی ادامه داد: فیلمهای کمدی بعد از دوران کرونا سینما را نجات دادند و به بهتر شدن روحیه مردم هم کمک کردند. در ماههای آینده هم چند فیلم کمدی دیگر ساختهشده توسط فیلمسازانی همچون کیانوش عیاری و محسن امیریوسفی روی پرده میآیند که همگی کمدیهای خوبی هستند و به نظرم تغییری که در این نوع فیلمها میبینیم این است که دیگر اصطلاحا “شانه تخممرغی” نیستند و اگر مردم واقعا لذت نبرند، آنها را تماشا نمیکنند.
سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما گفت: متاسفانه این روزها شاهد فیلم سوزی همکاران مان در اکران عمومی هستیم.
به گزارش سینمای خانگی، سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: ما زمانی می توانیم از عدالت دم بزنیم که بستر عادلانه ای برای تمامی فیلم ها در اکران فراهم کرده باشیم. بطور مثال بگوییم همه فیلم ها از ۱۵ سالن سینما و ۴ هفته اکران برخوردار هستند، همه فیلم ها از این تعداد تیزر تلویزیونی و تبلیغات شهری و امثالهم برخوردارند. آن وقت درحالی که توامان کف فروش فیلم را دولت تضمین کرده که به صاحبان سینما ها خسارتی وارد نشود در تبلیغات نیز بالسویه از فیلم ها حمایت کند.
رئیس جامعه صنفی تهیه کنندگان در گفتگو با سینماپرس، در پاسخ به این پرسش که این روزها شاهد اکران گسترده فیلم ها که عملاً منجر به فیلم سوزی شده هستیم، در این شرایط وظیفه مدیران سازمان و ارشاد برای صیانت از سرمایه گذاران و تهیه کنندگان فیلم ها چیست؟ اظهار داشت: در ابتدا باید بر پیش فرض سوال شما صحه بگذارم، بله متاسفانه این روزها شاهد فیلم سوزی همکاران مان در اکران عمومی هستیم. اما چرا؟ معتقدم بعد از بحران کرونا که منجر به شرایط سخت اقتصادی برای همه مشاغل شد سینمای ایران نیز دستخوش همین وضعیت قرار گرفت و ازآنجایی که مثل الباقی مشاغل در کشور وابسته به سیاست ها و دستورالعمل های دولتی بود؛ به دلیل آنچه من، بی تجربگی، عدم درایت و نبود شناخت از مسائل و مشکلات سینما می نامم، آثار تخریبی این بحران همچنان سایه اش بر سینمای ایران حاکم مانده و متاسفانه نتایج تخریبی آنرا نیز این روزها شاهدیم.
وی ادامه داد: متولیان وقت آن دوران و بعدها مدیران فعلی نتوانستند آنچنان که باید با اتخاذ راهکارهای مطمئن، ضریب این خسارات را پایین بیاورند. یکی از مصادیق عدم کفایت تدبیرها، تغییر صرفاً شکلی ساختار شورای صنفی اکران است. تصور دوستان در سازمان سینمایی این بود که با تغییر شکلی ساختار شورای صنفی می توانند در خروجی های شورا نیز تغییر ایجاد کنند لذا با تدوین آیین نامه ای جدید و ایجاد شورایی بالادستی برای شورای صنفی درصدد تغییراتی برآمدند ولی غافل از آنکه صرفا ماهیت صنفی بودن شورا را به دولتی تغییر داده اند و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی سینما، بر همان سیاق گذشته حرکت کردند.
هاشمی در همین راستا متذکر شد: این شد که شورای صنفی بدون در نظر گرفتن وضعیت بغرنج سینما، انتظار بیش از صدها فیلم در نوبت اکران و ظرفیت محدود سالن ها، با همان فرم و سیاق گذشته مبادرت به تصمیم گیری و اکران فیلم ها نمودند. این شد که صاحبان فیلم ها به دلیل عدم مشوق های تاثیر گذار و واقعی، انگیزه ای برای اکران فیلم های شان نداشتند و به ناچار فیلم هایی که در شرایط عادی از مجال و فرصت کمتری برخوردار بودند پیشتاز اکران شدند، این فیلم ها نه در مخاطب ایجاد انگیزه می کرد نه چراغ سینما را روشن نگه می داشت، لذا با استمرار وضعیت انفعال با بحران های جدی تری در چرخه اقتصادی سالن های سینما روبرو شدیم تا جایی که صاحبان سالن ها حتی در تامین حق الزحمه کارمندان خود هم به تنگنا افتادند. طبیعی بود وقتی مقادیر زمان و مکان را در تصمیم گیری هایمان نادیده می گیریم و دولت بجای مشوق های جدی و تضمین امنیت اکران ، صرفا در بعد نظارتی و اعمال سلیقه بسنده می کند، باید شاهد چنین وضعیتی می بودیم.
تهیه کننده فیلم های سینمایی «شوکران» و «روز فرشته» در پاسخ به این پرسش که با اینکه در هفته های اخیر حدود ۱۰ فیلم جدید به چرخه اکران اضافه شده اند اما همچنان شاهدیم که بخش اعظمی از سالن های سینما تنها به یک فیلم خاص که زمستان سال گذشته روی پرده رفته اختصاص دارد، چرا مدیران سینمایی علیرغم شعارهایی که در خصوص عدالت طلبی می دهند از اجرای عدالت در اکران عاجز مانده اند؟ تصریح کرد: ببینید ما تا مادامی که در اکران فیلم های سینمایی از نسخه های نخ نما شده بی تاثیر پیروی کنیم و سراغ طرحی نو که نفس تازه به فضای سینما بدهد نرویم، در برهمان پاشنه اکران سنتی خواهد چرخید. تصور می کنیم با فروش چشمگیر یک فیلم چرخه اقتصادی سینما را به حرکت در آورده ایم، در صورتی که این آمارها فقط برای ارائه در جلسات مدیران به مقامات بالادستی کارکرد دارد و ولا غیر. کجا با یک گل بهار شده که در سینما شود؟
وی خاطرنشان کرد: ما بدون توجه به وضعیت عمومی سینما نمی توانیم شاهد رشد و توسعه پایداری باشیم. فیلم هایی مثل «دینامیت» و «فسیل» تنها منجر به تعطیل نشدن سالن های سینما شد و این به معنای استمرار حیات سالن های سینما نیست. این به معنای رشد اقتصادی در سینما نیست؟ این به معنای رونق چرخه اکران نیست؟ از قضا زنگ خطری ست که اگر درست و آگاهانه و مدبرانه شنیده نشود، از خطری بزرگ خبر آورده. خبری که حکایت از حذف و فیلم سوزی های گسترده می کند. این یعنی در سال ۲ تا ۳ فیلم پرفروش و الباقی شکست در اکران را تجربه خواهند کرد.
هاشمی تأکید کرد: و اما عدالت که در سوال شما مطرح شده در این چرخه معیوب کجاست؟ معتقدم این نگاه دستوری در حوزه فرهنگ یا باید در همه شئون متجلی شده و از طرفی هزینه فرهنگ دستوری را هم دولت برعهده بگیرد یا باید اجازه بدهیم مبتنی بر اقتصاد آزاد در کنار اقتصاد حمایتی جریان سینما به حیات خودش ادامه دهد. این وضعیت آشفته بازار از هیچ الگو و مدل اقتصادی پیروی نمی کند. نه صدردصد دولتی ست و نه تماماً خصوصی. تلفیقی شلخته که به قواره این سینما نمی آید.
این تهیه کننده پیشکسوت ادامه داد: ما زمانی می توانیم از عدالت دم بزنیم که بستر عادلانه ای برای تمامی فیلم ها در اکران فراهم کرده باشیم. بطور مثال بگوییم همه فیلم ها از ۱۵ سالن سینما و ۴ هفته اکران برخوردار هستند، همه فیلم ها از این تعداد تیزر تلویزیونی و تبلیغات شهری و امثالهم برخوردارند. آن وقت درحالی که توامان کف فروش فیلم را دولت تضمین کرده که به صاحبان سینما ها خسارتی وارد نشود در تبلیغات نیز بالسویه از فیلم ها حمایت کند.
تهیه کننده فیلم های سینمایی «پرونده هاوانا» و «عروس» در همین راستا افزود: از اینجا به بعد فیلم، محتوای فیلم و خوش ساختی و شناخت از سلیقه مخاطب است که تعیین کننده استمرار اکران فیلم خواهد بود. در غیر این صورت در وضعیت فعلی حاصلی جز هدررفت سرمایه های همکاران مان را بدست نمی آید. پس به صرف شعار و تبلیغات و سخنرانی و پوستر نه عدالت، نه رفع تبعیض و نه حذف رانت محقق نخواهد شد. معتقدم دولت باید بجای اینکه تمام سرمایه گذاری خود را معطوف به تولید فیلم های هم راستا با اهدافش کند، باید به عنوان متولی و مسئول سینمای کشور حمایت و سرمایه گذاری اصلی را از مخاطب سینما بعمل آورد. در مدلی که تماشاگر تشویق به سینما رفتن شود و درعین حال هزینه های مالی سینما رفتن برای او کاهش یافته باشد. نمی توان همه ی بار را روی دوش سینما گر و سالن سینما و مخاطب سینما گذاشت و دولت تنها در موفقیت ها سهیم باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که اگر وضعیت اکران با همین منوال ادامه پیدا کند چه چشم اندازی را برای آینده سینمای کشور متصور هستید؟ گفت: من ترجیح می دهم به آینده امیدوار و خوش بین باشم اما به شرطها و شروطها؛ به نظرم فرهنگ موضوع مهمی برای دولت و حکمرانی ست و این اهمیت باعث شده با مداخلات ریز و درشت وضعیت فعلی را حاکم کند. وضعیتی که نه اهالی فرهنگ از آن راضی هستند و نه انتظارات و هدف گذاری های حکمرانی در کشور را تامین کرده است. لذا دولت ها باید در یک تعامل جدی با حکمران و تعیین انتظارات و خط مشی های واقعی و به رسمیت شناختن استقلال هنرمندان، به یک راهبرد مشخص و متقن برسند که هم هنرمندان و هم دولت برسرآن به وفاق برسند.
هاشمی تأکید کرد: حکمرانی فرهنگی تا مادامی که عرصه فرهنگ را دستوری و هنرمندان را کارمندان دولت بداند، ما شاهد وضعیت بهتری که نخواهیم بود هیچ روز به روز شاهد انفعال در این حوزه هم خواهیم بود. سینمای ایران هم جزئی از همین تغییر نگرش است. متاسفانه سینمای ایران نه تماما دولتی است و نه تماماً خصوصی ست. ممکن است آقایان سینمای مستقل، خصوصی و توانمند و عزت مدار در عرصه های داخلی و بین المللی نمی خواهند خب چه ابایی از اعلام آن دارند؟ این بلاتکلیفی حاصلی جز انفعال و بی انگیزگی و ناامیدی نخواهد داشت. لااقل یک طرف موازنه از خروجی راضی خواهد شد. این سیاست یکی به نعل و یکی به میخ در حوزه فرهنگ منجر به ناکارامدی در همه شئون می گردد.
این تهیه کننده در پایان این گفتگو افزود: به قول فقها و حقوق دان ها، اذن در شی ء اذن در لوازم آن هم هست. یعنی اگر دوستان معتقد به سینمای صددرصد دولتی هستند باید به ابزار و لوازم آن هم پایبند باشند. باید هزینه آنرا هم بپردازند.
در سال جاری، تنها ۴ فیلم کمدی به روی پرده رفت و ۱۲ فیلم دیگر در گونههای اجتماعی و کودک بودند. با این حال بهمانند سالهای گذشته نبض گیشه در اختیار کمدی است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت کنونی در حوزه سینما، یکی از پرکارترین فعالیتهای ادوار اخیر این وزارتخانه را رقم زده است اما جریانی بدون پشتوانه فکری و منطقی عنوان کرده که سینمای در سال جاری، در اختیار کمدی قرار گرفته و فیلمهای فسیل و شهر هرت، آثاری هستند که فروش دارند و مابقی آثار، تاثیر چندانی در راندمان فروش سینما و کلیت اقتصاد آن ندارند.
این ادعا، به اندازهای عجیب است که نشان میدهد مطرحکنندگان چنین ادعایی، حتی یک نگاه ظاهری هم به کنداکتور اکران امسال نداشتهاند. طی ۳ ماه ابتدایی امسال، از میان ۱۶ فیلم جدیدی که به روی پرده رفتند، تنها ۴ فیلم کمدی حضور داشته که همین اتفاق، همواره به محلی برای اعتراض به شورای صنفی نمایش تبدیل شده است. منتقدان به این انتخابها عنوان کردهاند که برای مناسبتهایی چون نوروز، فطر و آغاز تعطیلات تابستانه، باید به مانند سالیان گذشته، نمایندگان بیشتری از سینمای کمدی حضور داشته باشند و نهاینکه تنها ۲۵درصدی از ناوگان آثار، مربوط به فیلمهای کمدی باشد.
اگرچه سازمان سینمایی، گرایش بیشتری به سینمای اجتماعی دارد اما توانسته با انتخابهایی هوشمندانه در حوزه انتخاب آثار موفق کمدی، نبض گیشه را در دست گرفته و راندمان بالایی را طی ۳ ماه اخیر امسال به ثبت برساند.فارغ از این ادعای عجیب، سینمای کشور برای همین امسال، فیلمهایی با ساختار خوب را به نمایش گذاشته که ازجمله این فیلمها میشود به جنگ جهانی سوم، دسته دختران، نگهبان شب، مصلحت، سه کام حبس، کت چرمی، عروسی مردم و تصور اشاره کرد که میتواند حق انتخاب را برای مشکلپسندان حوزه سینما فراهم آورد. بنابراین اولا، برای سال جاری، فیلمهای کمدی چندانی نمایش نداشتند و ثانیا؛ حداقل نیمی از آثار اکرانشده امسال، فیلمهای اجتماعی با ساختار قابلدفاع هستند که میتواند برگ برنده خوبی برای عملکرد شورای صنفی نمایش، سازمان سینمایی و وزارت ارشاد در این حوزه باشد.
در مورد گیشه ۱۶ فیلمی که امسال نمایش داده شدند، ۲۰۹ میلیارد آن در اختیار سینمای کمدی و ۶۳ میلیارد نیز به سینمای اجتماعی و کودک تعلق دارد. اگر بخواهیم این آمار را کاملتر کرده و فیلمهای کمدی سال گذشته که در سینمای امسال نیز نمایش داشتند را نیز مورد بررسی قرار دهیم متوجه میشویم که از مجموع گیشه امسال، ۲۲۵ میلیارد در اختیار آثار کمدی و ۷۵ میلیارد نیز در اختیار سینمای اجتماعی و کودک است. البته در این آمار باید به این نکته مهم اشاره داشته باشیم که سرفصلهای زمانی خوب نظیر عید نوروز، عید فطر و آغاز تعطیلات تابستانی، زمینه را برای استقبال بیشتر از آثار کمدی فراهم آورده است.
البته این گزاره برای تمام کسانی که حتی آشنایی حداقلی با گیشه دارند، مبرهن است که همواره فیلمهای کمدی، فروش بهمراتب بیشتری نسبت به دیگر گونههای سینمایی دارند. در گیشه جهانی نیز وضع به همین منوال است و این رویکرد، موردی نیست که تنها در انحصار سینمای ایران باشد. نیاز مردم به شادی و تماشای فیلمهای کمدی، در هر دورهای وجود داشته و حتی آثار کارگردانان شاخصی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، اصغر فرهادی، سعید روستایی و . . . نیز در جدول فروش، پائینتر از آثار کمدی قرار میگیرند.
برای مشخص شدن این رویه ثابت، نگاهی به گیشه ۲ دهه اخیر سینمای ایران داشتهایم که این آمار نیز نشان میدهد که از مجموع ۱۰۰ فیلم پرفروش و پرمخاطب ۲ دهه اخیر سینمای ایران، ۶۷ درصد از این تعداد، آثار کمدی بودهاند.
حال اگر بخواهیم این آمار را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم، به موارد زیر میرسیم:
سال ۸۲: توکیو بدون توقف، عروس خوشقدم، دنیا، دختر ایرونی
سال ۸۳: کما، مارمولک، خوابگاه دختران، مهمان مامان
سال ۸۴: شارلاتان، شاخه گلی برای عروس، مجردها، مکس
سال ۸۵: آتشبس، زیر درخت هلو، شام عروسی
سال ۸۶: اخراجیها، توفیق اجباری، کلاهی برای باران، کلاغپر
سال ۸۷: چارچنگولی، دایره زنگی، زنها فرشتهاند، همیشه پای یک زن در میان است
سال ۸۸: اخراجیها ۲، خروس جنگی، زندگی شیرینی، پسر تهرونی
سال ۸۹: لطفا مزاحم نشوید
سال ۹۰: اخراجیها ۳، ورود آقایان ممنوع، شیشوبش، زنان ونوسی، مردان مریخی
سال ۹۱: کلاه قرمزی و بچه ننه، خوابم میاد، گشت ارشاد
سال ۹۲: رسوایی، تهران ۱۵۰۰، جابهجا
سال ۹۳: شهر موشها، طبقه حساس، آتشبس ۲، معراجیها، رد کارپت
سال ۹۹: خوب، بد، جلف ۲، آقای سانسور، زنها فرشتهاند
سال ۱۴۰۰: دینامیت، گشت ۳
سال ۱۴۰۱: انفرادی، بخارست، سگبند
همانگونه که مشاهده میشود ۶۷ فیلم از میان ۱۰۰ فیلم پرفروش و پرمخاطب ۲۰ سال اخیر سینمای ایران را کمدیها تشکیل میدهند. این آمار اگر ۱۰ فیلم پرمخاطب هر سال را در نظر بگیریم، به بالای ۷۰ درصد نیز میرسد. همچنین طی ۲ سال از این ۲۰ سال، هر ۵ فیلم پرفروش سال، آثار کمدی بودهاند.
برای ۷ سال نیز ۴ فیلم از میان ۵ فیلم از آثار کمدی بوده است. طی ۹ سال هم ۳ فیلم از ۵ فیلم، کمدی بودهاند. برای سال ۱۴۰۰ که سینما بهدلیل کرونا، اکران چندانی نداشت، ۲ فیلم کمدی، پرفروش شد و برای سال ۸۹ نیز تنها ۱ فیلم پرفروش، در جمع ۵ فیلم برتر قرار گرفته است.
بنابراین این یک علاقمندی تاریخی است که همواره فیلمهای کمدی، نهتنها با استقبال قابلتوجهی از سوی مخاطب مواجه میشوند بلکه کمک بزرگی به گیشه سینما و فرآیند صنعتیشدن سینمای ملی کردهاند. در چنین شرایطی و درحالیکه کشور نیاز به تزریق نشاط و شادی دارد این انتظار وجود داشته که فیلمهای کمدی بیشتری نمایش داده شود که متاسفانه تنها ۴ فیلم کمدی برای سال جاری به روی پرده رفت که از این تعداد، تنها ۲ کمدی موفق به جذب مخاطب حداکثری شده است: فسیل که از ابتدای امسال روی پرده است و شهر هرت که اکنون ۲ هفته است که به نمایش درآمده.
اینکه مدیران سینمایی، با نمایش فیلم کمدی، متوجه آن قشر طالب کمدی هستند و حواسشان نیز به گیشه سالانه کشور است، یک بحث است و اینکه با نمایش فیلم در گونههای دیگری چون کودک، اجتماعی و . . . نیازهای سینمایی دیگر دوستداران سینما را پاسخ میدهند، یک بحث است که بررسی آمارها نشان میدهد که اگرچه سازمان سینمایی، گرایش بیشتری به سینمای اجتماعی دارد اما توانسته با انتخابهایی هوشمندانه در حوزه انتخاب آثار موفق کمدی، نبض گیشه را در دست گرفته و راندمان بالایی را طی ۳ ماه اخیر امسال به ثبت برساند.