رسانه سینمای خانگی- پائیز سخت سینما

ناآرامی‌های پائیز گذشته، تاثیرات مخربی بر فضای سینمایی کشور گذاشت. از کاهش شدید سرانه نشاط عمومی گرفته تا قرار دادن سینماگران مقابل هم، تعطیلی سینماها، ارعاب سینماگران برای تولید و اکران اثرشان و… تنها بخشی از این خسارات بود. گیشه نیز ضرر ۱۳۹ میلیارد تومانی را متحمل شد تا پس از کرونا، سینمای ایران متحمل سنگین‌ترین خسارات مالی و روانی شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای ایران طی سال گذشته، روند سینوسی متفاوتی را پشت سر گذاشت. یک بهار نرمال داشت. در فصل تابستان توانست فراتر از انتظار ظاهر شده و در دو ماه محرم و صفر که با ماه‌های مرداد و شهریور تلاقی پیدا کرده بود، بهترین راندمان مدت زمان مشابه سالیان گذشته را به خود اختصاص دهد. یک پائیز راکد داشت و در فصل زمستان نیز توانست تاحدودی به دوران پیش از ناآرامی‌ها بازگردد.

از شهریورماه آغاز می‌کنیم که سینماها، حدود ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار مخاطب داشتند. این آمار اگرچه، با متوسط روزی ۶۰ هزار مخاطب، یک روند نرمال را برای سینماها نوید می‌داد اما شاید کمتر کسی تصور می‌کرد که طی ماه صفر، سینماها بتوانند میانگین تعداد مخاطبان را حفظ کنند. این استقبال سبب شد تا شورای صنفی نمایش که در آن زمان، شدیدا به بازگشت به دوران پیش از کرونا امیدوار بود، برنامه‌ریزی‌های خوبی برای پایان ماه صفر داشته باشد. ۷ فیلم برای نمایش از هفتم مهرماه در نظر گرفته شد که بخارست و ملاقات خصوصی، ۲ مورد آن بودند. امیدواری زیادی به اکران مهرماه وجود داشت تا با پایان ماه صفر، آغاز به کار مدارس و دانشگاه‌ها و تغییر ناوگان کهنه اکران، یک استقبال بسیار خوب از سینماها به عمل آید اما متاسفانهناآرامی‌ها سبب شد تا سینماها، به‌مانند دوران کرونا، متحمل خسران‌های بسیاری شوند.

روند خزنده اغتشاشات اگرچه از پایان شهریور آغاز شد اما تاثیر این اتفاق بر سینما، از نخستین روزهای مهرماه آغاز شد. این کم‌اقبالی تاجایی پیش رفت که سینماها که روزانه شاهد متوسط ۶۰ هزار مخاطب بودند، در روز نهم مهرماه، تنها پذیرای حدود ۶۴۰۰ مخاطب بودند. سینمای ایران در آن روزها، متحمل یک سقوط‌آزاد محض شده بود و آمارها حاکی از خسارات سنگینی بر پیکر سینماگران و سینماداران می‌داد.

خسارت ۱۳۹ میلیاردی به گیشه

درنتیجه این اغتشاشات، ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار مخاطب شهریورماه که کمترین انتظار برای مهرماه، رسیدن به ۲ میلیون مخاطب بود، به ۶۳۵ هزار نفر رسید. در آبان‌ماه، تعداد مخاطبان به ۶۲۴ هزار نفر رسید. ۹۲۸ هزار نفر در آذر به سینما رفتند و این آمار برای دی‌ماه به ۹۴۹ هزار نفر رسید. باتوجه به این آمار، مخاطب روزانه سینماها طی این ۴ ماه، بین ۷ تا ۱۵ هزار نفر در نوسان بودند. این آمار برای سینمایی که آماده بازگشت به دوران پیش از کرونا بود، یک خبر بسیار بد تلقی می‌شد چرا که در آن شرایط، سینما باید ابتدا به دوران پیش از ناآرامی‌ها بازمی‌گشت و سپس به حیات پیش از کرونا می‌اندیشید.

در زمان ناآرامی ها، گیشه با خسارت سنگین ۱۳۹ میلیارد تومانی مواجه شد. جریان خزنده‌ای درصدد بود تا یک فضای دوقطبی تشکیل دهد

حال اگر متوسط تعداد مخاطبان روزانه سینماها را همان ۶۰ هزار نفر در نظر بگیریم، می‌بینیم که سینمای ایران در مهرماه، حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب، در آبان‌ماه نیز همین تعداد، در آذر و دی‌ماه نیز هر کدام با ۹۰۰ هزار نفر کاهش مخاطب مواجه شد که روی هم به عدد ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب می‌رسیم. حال اگر این تعداد مخاطب را در متوسط قیمت بلیت سال گذشته که ۳۳ هزار تومان بود، ضرب کنیم به عددی در حدود ۱۳۹ میلیارد تومان می‌رسیم که این عدد، تنها خسارتی است که ناآرامی‌ها به گیشه سینما وارد آورد.

البته که سینماها در بهمن‌ماه، به دلیل اکران چند فیلم جدید، جانی دوباره گرفتند و تعداد مخاطبان خود را به ۱ میلیون و ۲۶۰ هزار نفر رساندند. بنابراین بی‌انصافی است اگر بخواهیم تبعات ناآرامی‌ها بر سینما را محدود به همان ۴ ماه بدانیم. ناآرامی‌ها سبب شد تا سینمای ایران، طی ۶ماه دوم سال گذشته نتواند حیات نرمالی داشته باشد و بسیار کمتر از میزان متوسط خود فروخت. با این حساب، قطعا خسارت مالی ناآرامی‌ها به گیشه، فراتر از ۱۵۰ میلیارد تومان خواهد رسید.

خیانت به سینما با ایجاد دوقطبی و ناامنی

در همان دوران، آن‌چه که سبب شد تا سینماها، به یک وضعیت عجیب برسند، تبلیغات سوئی بود که جبهه مقابل، از وضعیت هنر به مردم ارائه می‌داد. درنتیجه این تبلیغات، بازیگران، از حضور در اکران‌های مردمی و خصوصی منع شده بودند و هیچ تبلیغی برای رفتن مردم به سینماها انجام نمی‌شد. خیابان‌ها شلوغ بود و صاحبان سینماها ترجیح می‌دادند تا تنها تا ابتدای شب فعالیت کنند و بدین‌ترتیب سانس‌های شبانه سینماها که بهترین سانس‌های آنها بود، برای چندماه حذف شد.

همچنین صاحبان فیلم‌های جدید از اکران عقب نشستند و هیچ فیلمی به روی پرده نرفت و بنابراین ناوگان اکران آن روزهای کشور، تماما فیلم‌هایی بود که در بهار و تابستان به روی پرده رفته بود و در پائیز، مخاطب چندانی برای تماشای آنها به سینما نمی‌رفت. تمامی این عوامل دست به دست هم دادند تا یک وضعیت بغرنج بر فضای سینمایی کشور مستولی شود.

از سوی دیگر، سینمادارها نیز با خطر بزرگی مواجه شده بودند. این سینمادارها که برای تسویه بدهی‌های انباشته خود به دفاتر پخش و تهیه‌کنندگان، امید بسیاری به اکران پائیزی سینما بسته بودند، ناگهان خود را با شرایط وخیم دوران کرونا مقایسه کردند. وضعیتی که درنتیجه آن، آنها حتی عاجز از تامین هزینه‌های روزانه خود بودند. درنتیجه این اتفاق، برخی از سینمادارها ترجیح دادند سینماهای خود را تعطیل کنند. برخی دیگر نیز چند پرسنل خود را تعدیل کردند و برخی دیگر نیز دست به دامن بانک شدند تا با دریافت وام، هزینه‌های جاری خود را پوشش دهند.

درنتیجه این روند، بدهی سینمادارها که از دوران کرونا تلنبار شده بود، بیشتر شد و ناامنی شغلی مفرط، گریبان آنها را گرفت.

وقتی دست سینما خالی شد

در میان سینماگران نیز اخبار ناخوشایندی مخابره می‌شد. وقتی جریان تولید، در دوره ناآرامی‌ها خوابید، بدنه سینمایی کشور فلج شد. معدود بازیگران چهره که نیاز مالی چندانی به کار کردن نداشتند، مقابل حدود ۹۰درصد بدنه سینمایی کشور قرار گرفتند و یک دوقطبی غیراخلاقی در این حوزه رقم خورد. سرمایه‌گذاران از روند تولیداتی، پا پس کشیدند و بسیاری از پروژه‌ها، در مرحله ساخت و نمایش، متوقف شد. فعالان صنوف سینمایی بیکار شدند؛ کار برخی از آنها به مسافرکشی و دستفروشی رسید. برخی مجبور شدند برای زندگی، به شهرستان کوچ کنند و برخی دیگر نیز با داشتن همسر و فرزند، به زندگی در خانه پدری تن دادند. اگر در آن زمان از تهیه‌کنندگان درباره عمده‌ترین درخواست سینماگران از آنها سوال می‌شد، به پاسخ دریافت قرض می‌رسیدید. برخی از آنها اذعان می‌کردند افرادی از آنها درخواست پول دستی کرده‌اند که هیچ‌وقت تصورش را نمی‌کردند که کارشان به این مرحله برسد.

در آن زمان، کار به جایی رسیده بود که هم گیشه با خسارت سنگین ۱۳۹ میلیارد تومانی مواجه شده بود و هم سینمادار، سینماگر و دفاتر پخش متحمل سنگین‌ترین خسارت‌ها بودند. بدتر از این روند، جریان خزنده‌ای بود که سینماگران را به جان هم می‌انداخت و درصدد تشکیل یک فضای دوقطبی بود. این فضا به گونه‌ای ترسیم شده بود که اگر سینماگری، از آرزوی خود برای بازگشت به فرآیند تولید سخن می‌گفت، با حجم سنگینی از توهین و تهدید در صفحات اجتماعی مواجه می‌شد. این اتفاق حتی برای صاحبان معدود فیلمی که تصمیم گرفته بودند برای ارتزاق، فیلم خود را روانه اکران کنند نیز پیش آمد و آنها مورد شدیدترین و عجیب‌ترین تهدیدات قرار گرفتند.

تمام این موارد را هم که کنار بگذاریم به افت شدید سرانه نشاط اجتماعی در کشور می‌رسیم که به دلیل تعطیلی سینماها و اخبار ناخوشایندی که از فضای سینما و علی‌الخصوص بازیگران و کارگردانان به بیرون تراوش می‌شد، با ریزش شدیدی مواجه شده بود. جریان خزنده به دنبال آن بود تا ضربات مهلکی بر پیکره نشاط عمومی کشور وارد آورد که بخش عمده‌ای از این سیاست، با تعطیلی مراکز سینمایی و همراه کردن برخی سلبریتی‌ها محقق شد.

اغتشاشات، خسارات مالی و روانی بسیاری در ساحت سینمایی کشور رقم زد که خاطره آن تا همیشه در حافظه تاریخی فعالان این حوزه خواهد ماند. محبوبیت سینما به اندازه‌ای است که با آخرین لکه‌گیری ناآرامی‌ها، سینماها علی‌رغم افزایش ۳۳درصدی قیمت بلیت، مخاطبان بسیاری را پذیرا شدند که رکوردشکنی‌های فراوانی را در تاریخ سینمای پس از انقلاب کشور رقم زد. ناآرامی‌ها به‌مانند کرونا، سهم مهلکی بود که بر بدنه سینمای ایران تزریق شد و طیف گسترده‌ای از مردم و هنرمندان را از حقوق طبیعی خود محروم کرد و یک ناامنی مفرط را به یکی از امن‌ترین مکان‌های فرهنگی کشور حواله داد.

رسانه سینمای خانگی- رضا کیانیان: بازیگر، عروسک کارگردان نیست

رضا کیانیان در نشست تخصصی گفت و گوی کارگردان با بازیگر از سری نشست‌های تخصصی «۴۰-۲۰» گفت: کارگردان باید به خلاقیت بازیگر احترام بگذارد، اگر قرار باشد مانند عروسک با بازیگر رفتار بشود، پس دیگر چرا باید یک بازیگر شناخته شده در کار بازی کند؟

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، کمال تبریزی در ادامه نشست‌های تخصصی خود در سومین روز جشنواره با رضا کیانیان گفت و گو کرد.

کیانیان نشست را با بیان مثالی شروع کرد و گفت: اولین فیلم سینمایی که آقای کیارستمی ساخت، داستان زن و شوهری است که به روزمرگی افتاده‌اند و دیگر عاشق هم نیستند اما عادت کرده‌اند کنار هم باشند. خب این فیلم را می‌شود گذاشت یک شب بی مهتاب یا خورشید پنهان است یا هوا ابری است اما آقای کیارستمی اسم فیلم را گذاشت، «گزارش» اما چه دلیلی داشت؟ فقط با یک اسم معنی فیلم را تغییر داد. برخی از هنرمندان کار خود را با یک اسم تغییر می‌دادند.

وی افزود: حرفم این است که عصر، عصر ایده است. پس می‌خواهم بگویم ابزار، وسیله، بازیگر، طراح صحنه و تمام موارد یک فیلم اصلا مهم نیست زیرا می‌شود به راحتی جستجو کرد اما ایده اینگونه نیست. فیلم ساز فیلم کوتاه باید در دنیای مستقل خود فکر کند و از دنیای فیلم بلند کپی نکند.در واقع کار خود را انجام دهد.

کمال تبریزی در ادامه صحبت‌های کیانیان گفت: این یک مدل است که به سینمای کوتاه خیلی نزدیک است و آن ویژگی است که آقای کیارستمی داشت. تمام تلاش و نکته خاص فیلمش این بود اگر من یک روزی بتوانم همه را حذف کنم، یعنی فیلمبردار و صدابردار نداشته باشم می‌توانم دوربین را بگذارم و با بازیگر هماهنگ کنم اما به هرحال اینکه ما ایده داشته باشیم منحصر به فرد است. من از بچه های فیلم کوتاه بسیار ایده می‌گیرم.

سپس کیانیان با اشاره به اهمیت فضا دادن به بازیگر افزود: من بازیگرم و نمی‌خواهم کارگردان مثل عروسک با من برخورد کند. کارگردان باید به خلاقیت من احترام بگذارد، اگر قرار باشد مانند عروسک با بازیگر رفتار بشود، پس دیگر چرا باید یک بازیگر شناخته شده در کار بازی کند. به نظر من کارگردان باید بگوید چه چیزی از بازیگر می‌خواهد و دیگر بعد از آن را به خلاقیت او واگذار و اعتماد کند.

او در ادامه همین موضوع، خاطره‌ای از کار با کمال تبریزی در فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» تعریف کرد.

کیانیان با بیان این که نقش بزرگ و کوچک تفاوتی نمی‌کند و مهم نوع بازی است، ادامه داد: چالش‌ها چیزهایی است که به درد من بازیگر می‌خورد. اگر نقشی کم باشد، خود بازیگر می‌تواند با هم فکری کارگردان یک چالش برای نقش ایجاد کند، یک تناقض که مخاطب آن نقش را به ذهن بسپارد هرچند نقش کم باشد. نقش کوتاه و بلند فرقی ندارد بازیگر بزرگ و کوچک داریم. در نوع بازی چالش را من بازیگر باید خلق کنم.

این بازیگر افزود: فکر اولی که به ذهن کارگردان می‌آید، به ذهن همه هم می‌رسد. برای خلاقیت باید به فکرهای بعدی بپردازیم. در چالشی که برای نقش‌ها به وجود می‌آوریم متکی به ذهن خودمان نباشیم حتی در اتود گرفتن می‌توان این چالش را برای بازیگر ایجاد کرد.

کیانیان درباره فیلمنامه فیلم‌های کوتاه گفت: ما باید فیلمنامه‌هایی داشته باشیم که برخلاف ایده پذیرفته شده و ذهنی مخاطب باشد این درست جایی است که مخاطب غافلگیر می‌شود.

او در پاسخ به اینکه بازیگر چگونه خلاقیت را وارد نقش کند، توضیح داد: در فیلم کوتاه یا فیلم بلند، بهترین کار این است که بازیگر را راهنمایی کنیم، به آن که هست نه آنچه که باید باشد. یعنی اگر نقش پلیسی را قرار است بازی کند ژست نگیرد بلکه خودش باشد.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران تا ۲ آبان ۱۴۰۲ در حال برگزاری است.

رسانه سینمای خانگی- این سکوت در برابر جنایت را چه ترجمه کنیم؟

کارگردان فیلم «دست‌های خالی» با انتقاد از هنرمندانی که علیه رژیم صهیونیستی موضع نمی‌گیرند، گفت: بارها عده‌ای خواستند به جمهوری اسلامی طعنه بزنند و فالور جمع کنند، لعنت بر فالور و این اندیشه صهیونیستی که اشک مادر و خردشدن پدر را موجب شد و بچه‌ها را از بین برد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، ابوالقاسم طالبی در تجمع هنرمندان و سینماگران که در اعتراض علیه جنایات رژیم صهیونیستی امروز-شنبه- ۲۹ مهرماه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد، از هنرمندانی که علیه این رژیم موضع نمی‌گیرند انتقاد کرد و اظهارداشت: اینها هنرمند نیستند، به آنان هنرمند نمی‌گویند. بله دیگران به شما هنرمند می‌گویند، جایزه هم می‌دهند، جشنواره صهیونیستی هم می‌برند اما بدانید شما مُبلغ صهیونیست هستید.

این کارگردان پیشکسوت با اشاره به سخنان رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا گفت: بایدن صحبتی کرد که در عمرش یک حرف خوب بود؛ اینکه صهیونیست حتما نباید یهودی باشد. مسیحی که صهیونیست باشد داریم، سینماگر که صهیونیست باشد داریم مجتهد که صهیونیست باشد داریم شاعر، بازیگر و .. داریم کسانی که می‌بینند، پدری گوشت چرخ شده بچه‌اش را در پلاستیک می‌برد و از مقاومت حرف می‌زند و اینها باز کرکس گونه در مراسم تشییع پیکر عزیزی، ‌وقتی برومندی حرفی می‌زند او را هو می‌کنند.

طالبی افزود: امام علی (ع) با متحجرین و متعصبین برخوردهای زیادی انجام داد. شبیه آنان، همین متعصبینی هستند که امروز در اسراییل زندگی می کنند. در آن روزگار شکم یک مادر باردار که فکر می‌کردند شیعه مولاست را دریدند و بچه اش را سر بریدند. یک بار یکی شان خرمای خشکیده‌ای از باغ کسی کند و به او گفتند تو کار حرامی می کنی درحالیکه چنین جنایاتی می‌کردند. در نهایت نیز مولا دست به شمشیر برد و آنان را از میان برد و در آخر نیز آنان بودند که مولا علی را به شهادت رساندند.

کارگردان سریال «به کجا چنین شتابان» همچنین بیان کرد: من از ته دل تاسف خودم را از این انسان‌ها ابراز می‌دارم که کرکس‌هایی هستند در لباس پرستو و هنرمند واقعی نیستند. ما می‌دانیم که هر کس طرف اسرائیل و رژیم صهیونیستی بود از بین رفت. چرا که صهیونیست ها می‌کشند و نمی‌گذارند سر و صدا علیه‌شان باشد.

رسانه سینمای خانگی- این «ملودی» دیدنی است

پوستر پویانمایی «ملودی» به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی مهدی امینی همزمان با نخستین اکران در چهلمین دوره از جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، این پویانمایی کوتاه، به مدت پنج دقیقه و در ژانر اجتماعی تولید شده است و درباره جنینی در رحم مادر است که برای متولد شدن تردید دارد. این جنین هر بار برای تولد در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌گیرد. در نهایت زمانی که زمزمه لالایی مادرش را می‌شوند، تصمیم می‌گیرد تا پای به دنیای بیرون بگذارد.

یکی از نکات حایز اهمیت «ملودی»، جهان ساده آن و استفاده نکردن کارگردان از آکسسوار و دیالوگ در این اثر است‌.

عوامل این پویانمایی کوتاه عبارتند از: انیماتور: مهدی برق‌زدگان، طراح صدا و صداگذار: رضا گدازگر و سیدمحسن امامیان: لوگو تایپ، روابط عمومی: دلارام صادقی.

پویانمایی «ملودی» از آثار مرکز فیلم جوان سوره است که ۲۸ مهرماه سانس دوم ساعت ۱۶ اکران شد و یکم آبان ماه نیز سانس سوم ساعت ۱۸:۳۰ اکران خواهد شد. مهدی امینی پس از سال‌ها فعالیت در حوزه فیلم داستانی و مستند، اکنون با ساخت «ملودی» به عرصه انیمیشن ورود کرده است.

رسانه سینمای خانگی- فانوس به «تردید» رسید

فیلم کوتاه «تردید» به کارگردانی امیرحسین قدیری، نویسندگی فاطیما اباحمزه و تهیه کنندگی حسین شریف نیا موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم از هفتمین جشنواره ملی فانوس شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در خلاصه داستان فیلم آمده است: «همه چی از صبح روزی شروع شد که دکتر رضا صادق در عمل بیمارش تردید کرد.»

در فیلم «تردید»، امیرحسین صدیق با عنوان بازیگر نقش اصلی به ایفای نقش پرداخته است. سحر گلشیرازی، نجمه قانع، بدرالسادات برنجانی و علی عبادی دیگر بازیگران این فیلم هستند.

سایر عوامل فیلم عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: عارف نامور، تدوین: نسیم همتی، طراح صحنه: محمدرضا امین زاد، آهنگساز: فرشاد مشفقی، طراح گریم: شهرام خلج، منشی صحنه: مبینا پورمند، مدیر تولید: کاوه رحمانی، مدیر پروژه: امیرحسین همتیان، عکاس و طراح پوستر: نسیم همتی، رنگ و نور: سینا سید عسگری، جلوه ویژه بصری: امین ملک زاده ، طراح لباس: نفیسه ناصرنیا، صدابردار: ایمان بازیار، صداگذار: بهروز شهامت و مشاور رسانه‌ای: سارا کبریایی.

امیرحسین قدیری پیش از این تجربه ساخت فیلم های کوتاه «رامونا»، «حافظ»، «آتنا» و «مسلخ» را در مقام کارگردان داشته است. وی همچنین فیلم کوتاه «باران» را نیز تهیه‌کنندگی کرده است.

مراسم اختتامیه هفتمین جشنواره ملی فانوس ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ در تبریز برگزار شد.

رسانه سینمای خانگی- خانواده آقابابک در راه ژاپن

فیلم کوتاه «خانواده آقا بابک» به کارگردانی امین‌رضا علی‌محمدی و تهیه‌کنندگی امین رفیعی به هفتمین دوره جشنواره شیبویا در ژاپن راه یافت.

به گزارش سیسنمای خانگی از ایسنا و بنابر اعلام عوامل فیلم، «خانواده آقا بابک» در هشتمین حضور بین‌المللی خود به هفتمین جشنواره «Shibuya» راه پیدا کرد.
این جشنواره که از تاریخ ۲۲ تا ۲۴ دسامبر (اول تا سوم دی ماه) در توکیوی ژاپن برگزار می‌شود، در بخش‌های فیلم کوتاه و بلند، موزیک ویدیو و سریال تلویزیونی پذیرش داشته است.
دیگر عوامل فیلم کوتاه «خانواده آقا بابک» عبارتند از: نویسنده: سولماز اعتماد و امین‌رضا علی‌محمدی، بازیگران: افشین حسنلو، توران رمضانی، عباس ایمانی، امیر مقیمی، لیلا حسین‌زاده، سعید کریمی و لئوناردو، برنامه ریز و مجری طرح: توفیق حیدری، مدیر فیلمبرداری: مهدی ایل بیگی، مدیر تولید و تدارکات:‌ امید چنگیزی و محمد چنگیزی، طراح صحنه: علی خیری، طراح لباس: امین رضا علی محمدی، طراح چهره پردازی: محمد سام کیانی فر، تدوین: شیدا گرجی، منشی صحنه: المیرا آزاد، مدیر صدابرداری: عباس ایمانی، طراح و ترکیب صدا: حامد حسین‌زاده، آهنگساز: هومن نامداری و آرمین اخلاقی، تصحیح رنگ و نور: فربد جلالی، عکاس: سجاد قلی پور، طراح پوستر: شایان شفابخش، گروه کارگردانی: کیان ساربان، علی محمد حسینی، میلاد شریفی.

رسانه سینمای خانگی- اطلاع‌رسانی دربارۀ قتل مهرجویی فقط با وزرات کشور

سخنگوی فراجا از تحویل تمامی مدارک و مستندات مربوط به قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر به دستگاه قضایی خبر داد و اعلام کرد که از پنجشنبه‌ هفته گذشته با تصمیم وزارت کشور مقرر شد تا هرگونه اطلاع‌رسانی در خصوص این پرونده از سوی دستگاه قضایی منتشر شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، سردار سعید منتظرالمهدی درباره آخرین وضعیت پیگیری پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر گفت: آنچه که پلیس در این پرونده انجام داد، اجرای عملیات برای شناسایی و دستگیری قاتلان بود که این موضوع از همان دقایق اولیه اطلاع از وقوع قتل در دستورکار ماموران پلیس قرارگرفت.

وی با بیان اینکه مجموعه پلیس با استفاده از تجهیزات فنی و تجربیات و دانش کارآگاهان زبده در کمتر از ۷۲ ساعت قاتلان را شناسایی و دستگیر کردند، گفت: پس از آن در اسرع وقت صحنه جرم با حضور متهمان بازسازی شد.

سخنگوی فراجا درباره چرایی جلوگیری از حضور خبرنگاران در محل بازسازی صحنه قتل داریوش مهرجویی و همسرش نیز گفت: حضور خبرنگاران در صحنه بازسازی جرم با صدور مجوز مقام قضایی قابل انجام است و این موضوع ارتباطی به فراجا نداشت.

منتظرالمهدی همچنین از تحویل تمامی مدارک و مستندات متهمان این پرونده به دستگاه قضایی خبر داد و گفت:‌ بنابر اعلام وزارت کشور مقرر شد تا هرگونه اطلاع رسانی از زمان تحویل متهمان به دستگاه قضایی یعنی پنجشنبه هفته گذشته، از طریق قوه قضاییه انجام شود.

داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر، در ساعات پایانی شنبه، ۲۲ مهرماه در خانه خود در شهرک زیبادشت کرج به قتل رسیدند. حدود چهار روز بعد و در روز پنجشنبه۲۷ مرداد ماه اعلام شد که عاملان قتل این کارگردان مطرح سینما و همسرش دستگیر شده‌اند. همان روز نیز بازسازی صحنه جرم در محل این شهرک برگزار اما از حضور خبرنگاران در محل جلوگیری شد. 

مرحوم مهرجویی متولد ۱۳۱۸ بود و با ساخت آثاری مانند «گاو»،«آقای هالو»، «پستچی»، «دایره مینا»، «هامون»،«بانو»، «لیلا»، «سارا»، «پری»، «درخت گلابی»، «اجاره نشین‌ها»، «مهمان مامان»، «نارنجی‌پوش»، «سنتوری»، «آسمان محبوب»، «اشباح» و «لامینور» از جمله کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران به شمار می‌آمد. مهرجویی تاکنون ده‌ها جایزه ملی و بین‌المللی را به سبب ساخت آثارش به دست آورده و بسیاری او را مروج «موج نو» در سینمای ایران می‌دانند.

وحیده محمدی‌فر نیز متولد سال ۱۳۴۷ و دانش آموخته روانشناسی بود که در عرصه فیلمنامه‌نویسی، بازیگری، طراحی لباس و … فعالیت داشت.

درپی قتل این کارگردان مطرح کشورمان و همسرش، علاوه بر شمار زیادی از چهره‌ها و مسئولان فرهنگی و هنری، بازیگران و سینماگران کشورمان، مقامات سیاسی نیز ابراز تاسف و ناراحتی خود را بیان کرده و خواستار رسیدگی فوری به این موضوع شده بودند.

برپایی شب هفت مهرجویی‌ها در ساختمان شماره دو خانه سینما

کانون کارگردانان سینمای ایران در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که هفتمین شب قتل داریوش مهرجویی و همسرش، وحیده محمدی‌فر، را با روشن‌کردن شمع و برپایی سکوت در خانه سینمای خیابان وصال برگزار می‌کند. این برنامه شنبه ۲۹ مهرماه ساعت ۱۸ در ساختمان شماره دو خانه سینما در خیابان وصال شیرازی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- نسخۀ باکیفیت «گاو» نمایش داده می‌شود

موزه سینمای ایران نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی را به همراه تصاویری از پشت صحنه این فیلم نمایش می‌دهد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، به یاد داریوش مهرجویی کارگردان نامدار و ارزشمند سینما فیلم سینمایی «گاو» به همراه تصاویر پشت صحنه این فیلم که توسط فیلمخانه ملی ایران اصلاح و مرمت شده در موزه سینمای ایران به نمایش درمی‌آید.

علاقه‌مندان به آثار این کارگردان فقید سینما در بخش نمایش پشت صحنه فیلم «گاو»، تصاویری بیشتر از آنچه که در گذشته نمایش داده شده است در پرده سالن فردوس موزه سینما خواهند دید.

بخشی از این تصاویر مربوط به زمانی است که بازیگران فیلم «گاو» با لباس‌های خودشان و در محل روستای لوکیشن فیلم جلوی دوربین قرار می‌گیرند و با هدایت کارگردان برای صحنه‌های مختلف فیلم به طور آزمایشی بازی می‌کنند. بخشی از صحنه‌های آزمایشی در حیاط اداره فرهنگ و هنر آن دوران که محل فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، فیلمبرداری شده است و در این نماها، بازیگران لباس صحنه و یا همان لباس روستایی‌ها را بر تن دارند.

بخشی از این تصاویر مربوط به بازیگرانی است که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند اما در حال حاضر متاسفانه در قید حیات نیستند همچون جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی و جعفر والی که تست بازیگری آنان را در این فیلم‌ها می‌بینیم. همچنین تصاویری وجود دارد از بازیگرانی که خوشبختانه هنوز در بین ما هستند و در سینمای ایران فعالیت می‌کنند، مثل علی نصیریان.

همچنین با ملاحظه این نماهای آزمایشی مشخص می‌شود که ابتدا قرار بود زنده یاد جعفر والی نقش دیوانه روستا را بازی کند اما در فیلم نهایی این نقش به عزت الله رمضانی‌فر داده شده و والی نقش کدخدا را بازی کرده است.

این تصاویر اگرچه همچون سایر راش‌ها و تصاویر اضافی دیگر فیلم‌های سینمایی قدیمی بی‌صدا هستند و حداکثر زمان آنها نیز ۳۰ دقیقه است اما با توجه به اینکه تصاویر زیادی از پشت صحنه فیلم‌های قبل از انقلاب و به ویژه نماهایی از تست بازیگری افراد وجود ندارد، ارزش زیادی داشته و بسیار دیدنی هستند.

فیلم سینمایی «گاو» برنده جایزه فیبرشی از جشنواره ونیز، جایزه بخش نگاه نو جشنواره برلین، جایزه بهترین فیلم از جشنواره لاروشل فرانسه را بدست آورده است.

در این نمایش ویژه که روز سه‌شنبه-دوم آبان ماه ساعت ۱۵ در سالن فردوس موزه سینما است، بعد از نمایش فیلم و پشت صحنه آن، احمد طالبی نژاد نویسنده، منتقد سینما و فیلمساز درباره سینمای داریوش مهرجویی و مشخصا فیلم «گاو» به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران صحبت خواهند کرد.

گاو، اجاره نشین‌ها، هامون، بانو، پری، لیلا، مهمان مامان، نارنجی پوش، سنتوری، لامینور، اشباحو … از جمله آثار درخشانی هستند که در کارنامه زنده یاد مهرجویی به یادگار باقی مانده است.

زنده ‌یاد مهرجویی ۶ دهه از هشت دهه عمر خود را به فیلمسازی و سینما اختصاص داد.

رسانه سینمای خانگی- مصیبت‌های «خودکشی به سبک نیچه»

پیام کردستانی کارگردان فیلم «خودکشی به سبک نیچه» از تجربه‌های خود در ساخت این فیلم کوتاه گفت.

به گزارش سینمای خانگی، پیام کردستانی کارگردان فیلم کوتاه داستانی «خودکشی به سبک نیچه» که در بخش رقابتی جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد در گفتگو با مهر، ضمن اشاره به اینکه از نوجوانی دغدغه فیلمسازی داشته است، گفت: به دلیل تحصیلات و خانواده خیلی دیر توانستم به دغدغه فیلمسازی بپردازم اما دوره قابل توجهی به فیلمسازی فکر می کردم، این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه سال ۹۵ یا ۹۶ تصمیم گرفتم با یک پروژه وارد این عرصه شوم؛ به همین منظور با یکی از دوستان همشهری کرد خود وارد گفت و گو شدم و به صورت مشترک فیلمنامه «آخرین خانه دنیا» را نوشتیم.

وی درباره شکل‌گیری ایده ساخت فیلنامه بیان کرد: بعد از آن احساس آمادگی کردم و ایده فیلمنامه این اثر را از رمان «مغازه خودکشی» که چند سال قبل بسیار مورد توجه خوانندگان قرار گرفته بود، گرفتم. به نوعی اثر من اقتباس از این رمان است که با مطالعه کتاب، ایده «خودکشی به سبک نیچه» به ذهن من رسید و حس کردم فضای آن با ذهن دراماتیک من هم‌خوانی دارد.

کردستانی افزود: با توجه به اینکه دانشجوی دکترا بودم تقریبا ۲ سال فیلمنامه را به بخش فیلمنامه های ساخته نشده جشنواره های مختلف فرستادم تا اینکه فیلمنامه این اثر در بخش «فیلمنامه های ساخته نشده» جشنواره نهال جایزه گرفت، بعد از این به این جمع بندی رسیدم که اثر قابلیت تولید دارد و آرام آرام سراغ تولید رفتم که بالاخره فیلم با مشقت های فراوان ساخته شد.

این کارگردان فیلم کوتاه با اشاره به موانع و مشکلاتی که بر سر راه فیلمسازان فیلم اولی قرار دارد، عنوان کرد: انگار آسمان و زمین دست به دست هم می‌دهند تا اولین اثر کارگردان تولید نشود، به عنوان مثال پیدا کردن عواملی که بتوانند این کار را بسازند خیلی برایم سخت بود، تا اینکه از طریق اینستاگرام با مدیر تولید فیلم آشنا شدم و از طریق او بقیه عوامل را گرد هم آوردیم.

وی با اشاره به انتخاب لوکیشن شهرک سینمایی برای فیلمبرداری این اثر گفت: در شهرک سینمایی به واسطه مجوز نداشتن اجازه فیلمبرداری به ما داده نشد، همچنین معرفی نامه از انجمن سینمای جوان را قبول نکردند، لذا برای کسب مجوز ساخت، پروسه پر پیچ و خم شورای پروانه ساخت ارشاد را طی کردم تا برای این فیلم کوتاه مجوز بگیرم و ۲ ماه در تلاش برای دریافت مجوز ساخت در شهرک سینمایی بودم.

وی همچنین با اشاره به اینکه شورای پروانه ساخت ارشاد، نام فیلنامه را به «زندگی دوباره» تغییر داده بود، ادامه داد: توانستیم لوکیشن مناسب را پیدا کنیم و ۲ مغازه در لاله زار شهرک سینمایی را به هم وصل کرده و دکور بزنیم.

وی با اشاره به اینکه ۸۰ درصد طراحی دکور فیلم شبیه به آن چیزی شده که در ذهن داشته است، یادآور شد: باتوجه به اینکه پیشینه تحصیلات معماری و شهرسازی داشتم، پلان کار و اینکه چه چیزی کجا باشد را آماده کرده بودم، طراحی دکور توسط امین جهانی که تجربه طراحی دکور در فیلم «کامیون» کامبوزیا پرتوی را داشت، صورت گرفت.

این فیلمساز جوان ضمن اشاره به اینکه کار تماما مطابق با فیلمنامه جلو رفته است، گفت: ۹۹ درصد کار براساس فیلمنامه و استوری بورد جلو رفت و پلان اضافه یا دور ریز نداشتیم و همین امر منجر به سهولت در تدوین اثر شد.

به گفته کارگردان، این فیلم بخشی از سینمای کردستان و نگاهی جدید به سینمای این خطه از کشورمان دارد؛ نگاهی که با آشنایی زدایی از مولفه های سینمای کردستان نظیر طبیعت، جنگ، آشوب، کولبر و … همراه است و بر ادبیات و هنر کردستان تاکید دارد.

«خودکشی به سبک نیچه» ماجرای پزشکی است که داروی خودکشی آماده می‌کند …

عوامل این فیلم عبارتند از تهیه کنندگان: پیام کردستانی و بهمن رضائی، نویسنده و کارگردانی: پیام کردستانی، مجری طرح: حسین بشگرد، مدیر تولید: جواد راهزانی، مدیر فیلمبرداری: بهروز بادروج، تدوین: حمید نجفی راد، صدابردار: هادی ساعد محکم، طراح صحنه ولباس: امین جهانی، اصلاح رنگ: مهران دوستی، جلوه های ویژه بصری: مصطفی حبیبی، طراح گریم: لیلا ثانی، سرپرست گروه کارگردانی و برنانه ریز: سعید غلامی، دستیار یک کارگردان: بهمن رضایی، دستیار دو کارگردان: سیاوش وزیری، منشی صحنه: آیلار تقوی، استوری بورد: نیکی شریف پور، عکاس صحنه: شهرام جهانسوز، عکاس پشت صحنه: آیدا حافظی، طراح پوستر: محمد روح الامین، طراح پرس کیت: سوگل ضامنی، مدیر تدارکات: پژمان ذوالقدری، مشاور رسانه ای: مریم قربانی نیا.

رسانه سینمای خانگی- دغدغه‌‎مندی از جنس علی سلیمانی

علی سلیمانی، مصداق درست هنرمند دغدغه‌مندی است که با درک درستی از شرایط، موفق به تببین دغدغه‌مندی‌های اجتماعی خود و حرکت در این مدار شد؛ به‌گونه‌ای که حالا و ۲ سال پس از درگذشتش، این مسیر با قدرت توسط همسر و دخترش پیموده می‌شود.

به گزارش سینمای خالنگی از ایرنا، علی سلیمانی، یکی از استعدادهایی بود که پس از حدود ۳ دهه تجربه حرفه‌ای در سینما، تلویزیون و تئاتر، درست در زمانی که در مرز پروانگی و بلوغ جریان‌ساز قرار داشت، در جدال با ویروس منحوس کرونا، دار فانی را وداع گفت.

سلیمانی اگرچه فعالیت حرفه‌ای در زمینه بازیگری را از سال ۷۳ و با فیلم سفر بخیر داریوش مودبیان تجربه کرد اما بسیار خوش‌شانس بود که در دومین تجربه حرفه‌ای خود، مقابل دوربین رسول ملاقلی‌پور قرار گرفت. حضور سلیمانی در سفر به چزابه، نشانگر آن بود که وی از فیلتر دشوار ملاقلی‌پور در جذب چندین بازیگر تازه‌نفس و جدید، به سلامت عبور کرده و مورد وثوق یکی از سخت‌گیرترین کارگردانان سینمای ایران در زمینه بازی گرفتن از بازیگر قرار گرفت. آن‌چنان که وی در کار بعدی حاج‌رسول که در همان سال جلوی دوربین رفت (نجات‌یافتگان) نیز به عنوان بازیگر حضور داشت.

موفقیت خیره‌کننده سفر به چزابه، به شناخت تمام بازیگرانی که در آن پروژه حضور داشتند، انجامید و طبیعی است که فعالیت حرفه‌ای سلیمانی نیز پس از این کار، با افزایش قابل‌توجهی همراه شود. به‌طوری که در همان دهه ۷۰ در فیلم کارگردانان سرشناسی چون علی حاتمی (جهان پهلوان تختی) و پرویز شیخ‌طادی (سرزمین پدربزرگ) مقابل دوربین رفت. جنس بازی سلیمانی همچنین به مذاق کارگردانان تلویزیونی نیز خوش آمد و سبب شد تا وی در همان دهه ۷۰، در کارهایی چون روشن‌تر از خاموشی (حسن فتحیداستان یک شهر (اصغر فرهادی) و ماه مهربان (بهروز بقایی) به ایفای نقش بپردازد.

جنس ساده بازی سلیمانی در کنار صمیمیتی که در لحن و زبان‌بدن این بازیگر وجود داشت سبب شد تا وی بتواند نقش‌های مکمل را با درایت و هوشمندی تجربی بالایی درک کرده و آن نقش‌ها را به‌عنوان بازوهایی کمک‌رسان به شخصیت‌های اصلی داستان وصل نماید. درواقع این مدل بازی سبب تقویت بنیه فیلمنامه و تقویت شخصیت‌پروری کار شده و فضای سیال فیلمنامه را به مابه‌ازای بیرونی خود نزدیک‌تر می‌نمود.

جنس ساده بازی سلیمانی در کنار صمیمیتی که در لحن و زبان‌بدن این بازیگر وجود داشت سبب شد تا وی بتواند نقش‌های مکمل را با درایت و هوشمندی تجربی بالایی درک کرده و آن نقش‌ها را به‌عنوان بازوهایی کمک‌رسان به شخصیت‌های اصلی داستان وصل نماید

همین مختصات سبب شد تا سلیمانی در دهه‌های ۸۰ و ۹۰، روزهای پرکاری را در سینما و تلویزیون تجربه نماید. ازجمله مهم‌ترین فعالیت‌های سینمایی سلیمانی می‌توان به فیلم‌های بی‌پولی حمید نعمت‌الله، یک وجب از آسمان علی وزیریان، در مدت معلوم وحید امیرخانی و تنگه ابوقریب بهرام توکلی اشاره کرد.

سلیمانی همچنین در سریال‌هایی چون سقوط یک فرشته، وضعیت سفید، پایتخت، معمای شاه، وارش، کتونی زرنگی و دادستان به ایفای نقش پرداخت.

این چهره در طول حدود ۳ دهه فعالیت حرفه‌ای در سینما و تلویزیون، مناصب مختلفی را تجربه کرد که ازجمله آنها می‌توان به طراح دکور و مجری اشاره کرد. سلیمانی همچنین در سال ۹۵، فیلم اشنوگل را کارگردانی کرد که موفق شد بازتاب‌های خوبی را به خود ببیند. وی همچنین در تمام این سال‌ها در بیش از ۳۰ تئاتر به روی صحنه رفت و توانست اتفاق‌های خوبی را در این حوزه به ثبت برساند.

البته آن چه بیش از این رزومه سنگین برای سلیمانی و در ذهن مخاطبان یه یادگار ماند، برنامه‌های فرامتن او در حوزه اجتماعی بود. برنامه‌هایی که وی را تا اندازه‌های یک مصلح اجتماعی و خیری دلسوز بالا می‌کشید و نامی نیک از وی به جا گذاشت. با چنین دغدغه‌ای بود که تنها چند روز پس از درگذشت سلیمانی، همسر وی به همراه تنها فرزندشان، آستین همت را بالا دادند تا بخشی از آرزوهای سلیمانی را برآورده کنند و بنابراین با رایزنی‌های گسترده موفق شدند تا مکانی را برای آموزش فرهنگی کودکان کار تاسیس کنند.

این مرکز فرهنگی هنری که سبا نام دارد، در حال حاضر ۵۰ هنرجوی بین ۷ تا ۱۵ سال دارد که توسط معلمانی داوطلب آموزش داده می‌شوند. در این مرکز، دوره‌های آموزشی نمایش عروسکی، قصه‌گویی، داستان‌نویسی، زبان انگلیسی، ژیمناستیک، شعرخوانی و… برگزار می‌شود که از چند روز دیگر، کلاس‌های آموزشی مدارس هم به این برنامه اضافه می‌شود. البته که برنامه‌های بسیار دیگری برای این مرکز در نظر گرفته شده است که به تناوب، در آینده‌ای نزدیک از آنها رونمایی می‌شود.

این حرکت ازجمله باقیات و صالحاتی است که برای علی سلیمانی ماند. بازیگری که نمونه درستی از قرار گرفتن یک هنرمند در نقطه طلایی و صحیح خود است. بازیگری که هیچ‌گاه دچار افراط و تفریط نشد و در تمام این سالیان، با تداوم فعالیت حرفه‌ای خود در تمامی مدیوم‌ها، توانست تراز اجتماعی خود را در سطحی بالا نگه‌داشته و با میراث قابل افتخار خود که همسر و دخترش است، به این جریان استمرار بخشیده تا نام و یاد وی، ۲ سال پس از درگذشتش، همچنان زنده و جاری باشد.

علی سلیمانی که در عرصه هنر خاطرات خوبی از خود به جای گذاشت، در تمام این ۳ دهه، با تفکری درست و پیشرو، به مثابه هنرمند دغدغه‌مندی ظاهر شد که توانست از تمام ظرفیت‌های هنری خود در جهت بسط مفاهیم اخلاقی و انسان‌دوستانه بهره‌مند شده و این‌چنین نام خود را در فرهنگ این سرزمین، جاودان نماید.

خروج از نسخه موبایل