منتقد و کارشناس سینما گفت: در جریان هنری کشور شاید ۱۰ درصد با ارزشهای جامعه خیلی همسو نباشند، طبیعتا حق آنان است اما ما نباید آن تعداد اندک را به همه تعمیم بدهیم، در صنفی که ۵ هزار عضو دارد بخش اندکی نیز همراه مردم نیستند.
محمود گبرلو در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: در پس حملات نظامی در تمام جنگها در دنیا، قدرتی به نام رسانه وجود دارد که افکار عمومی با آن تنظیم میشود. رژیم صهیونیستی نیز به خوبی از این مهم مطلع است که تنها بخش کوچکی از افکار عمومی به سلاحها و بعد نظامی جنگ توجه میکنند بلکه بخش بزرگی از افکار عمومی به قدرت رسانهای توجه دارند تا ببینند تا به اینجا کدام جناح در این نبرد پیروز است.
وی ادامه داد: صهیونیستها از این زاویه رسانهها را در اختیار دارند و بخش اندکی از توان خود را به حملات روزانه اختصاص میدهند و بخش بزرگی را به اقناع پذیری افکار عمومی میپردازند.
گبرلو با اشاره به فریب رسانهای صیهونیستها در حمله اخیر آنان به غزه گفت: در فاجعهای که رژیم صهیونیستی در بیمارستان المعمدانی رقم زدند و کشتار عظیمی که بی رحمانه مسبب آن بودند، دل همه انسانهای دردمند جهان در مواجهه با زنان و کودکان زخمی و کشته شده، لرزید اما صیونیستها با یک برنامه رسانهای همه چیز را به نفع خودشان تغییر دادند.
برخی رسانه و قدرت رسانه را نمیشناسند و فکر میکنند که سلبریتیها بار منفی برای جامعه خود دارندمجری سابق برنامه «هفت» ضمن تاکید بر فریب افکار عمومی در جهان توسط رژیم صهیونیستی گفت: صیهونیستها برای اقناع افکار عمومی خبری را پخش کردند که این حمله توسط حماس صورت گرفته و در همان لحظه برشی از ویدیویی را از برگشتن موشک به سمت بیمارستان در رسانهها منتشر کردند. در صورتی که افکار منطقی و آدمهای دانا و آشنا به سیستم رسانه میدانند که این یک برنامه رسانهای است.
گبرلو با تاکید بر اهمیت قدرت رسانه، نقش سلبریتیها و هنرمندان در به کارگیری رسانه برای جهت دهی به افکار عمومی را مهم ارزیابی کرد و گفت: برخی رسانه و قدرت رسانه را نمیشناسند و فکر میکنند که سلبریتیها بار منفی برای جامعه خود دارند. درست است که سلبریتیها و کلامهایشان خیلی باب میل همه نیست اما گاهی اوقات کاربرد دارد. میبینیم که اگر زلزله بشود یا سیلی بیاید یا با مساله مهم و حساسی که افکار عمومی جامعه را درگیر کرده برخورد کنیم رجوع مردم به هنرمندان و سلبریتیها افزایش مییابد.
این مجری سابق صداوسیما ادامه داد: نخبگان و سلبریتیها نقش موثری در اقناع افکار عمومی دارند چراکه نسل جوان بین ۱۵ تا ۳۰ سال به سلبریتیها توجه میکنند و الگوهای رفتاری و کلامی خود را از آنان میگیرند. ما باید سعی کنیم از این فضای نخبگانی که توسط سلبریتیها ایجاد شده بهره مند شویم و برخی اخبار را از طریق آنان منتقل کنیم.
در هر کشوری هر جریان فکری مخالفها و معترضینی دارد اما درصدی که میتوانند همراه و همدل باشند را هم باید دید و از همدلی همانها بهره بردگبرلو به صحبتهای مرضیه برومند، کارگردان سینما که چند روز گذشته مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی عنوان کرده بود اشاره کرد و افزود: او میتوانست به عنوان یک هنرمند و رئیس خانه سینما درباره این قضیه و جنگ حرف نزند اما احساس کرد که وظیفه انسانی او حکم میکند که صحبت کند. با آنکه محتمل بود عده زیادی اعتراض کنند؛ کما اینکه عدهای نیز به او اعتراض کردند و تعداد اندکی از مردم او را هو کردند اما با اقتدار حرفش را زد. قطعا باید گلهمندی هنرمندان را بشنویم اما از وجود انسانی و احساسی آنان نیز بهره ببریم.
وی تفکیک کردن تحلیلهای هنرمندان و نخبگان را امری مهم دانست و تاکید کرد: ما باید نخبگان و هنرمندان را تفکیک شده تحلیل کنیم. طبعا در جریان هنری کشور شاید ۱۰ درصد با ارزشهای جامعه همسو نباشند. طبیعتا حق آنان است و در هر کشوری هر جریان فکری مخالفها و معترضینی دارد اما درصدی که میتوانند همراه و همدل باشند را هم باید دید و از همدلی همانها بهره برد.
گبرلو خاطرنشان کرد: ما نباید آن تعداد اندک را به همه تعمیم بدهیم. در صنفی که ۵ هزار عضو دارد بخش اندکی نیز همراه مردم نیستند اما نباید فریب رسانههای بیگانه را بخوریم و فقط به این تعداد اندک متکی بشویم و آنها را به همه هنرمندان تعمیم بدیم.
عضو هیات موسس انجمن منتقدان تئاتر ادامه داد: سالانه ۱۰۰ فیلم ساخته می شود، شاید ۵ درصد آن توقیف شود. باید قبول کنیم که در هر جریان سینمایی ده درصد هم ریزش داریم این چه اشکالی دارد؟ مهم درصدِ همراه و همدل هستند و باید به همراهی آنان اهتمام بیشتری بورزیم.
گبرلو فعالیت برخی رسانه های داخلی را تامل برانگیز دانست و گفت: درباره قتل مرحوم مهرجویی پلیس تحقیقات کرد و به این نتیجه رسید که یک بیگانه این کار را انجام داده. یکی از روزنامهها با تیتر قتلهای زنجیرهای این فاجعه را تحلیل کرد. در صورتی که قتلهای زنجیرهای مساله دیگری بود که حکومت با آن درگیر بود. در واقع این رسانه حرفی را زد که خیلی از رسانههای معاند فارسی زبان آن را بیان میکنند. این یعنی بخشی از رسانههای ما به جای بازی در زمین خودی در زمین دشمن بازی میکنند که این اصلا نمیتواند باعث منسجمشدن فضای رسانهای شده و از آن برای جهتدهی به افکار عمومی کمک گرفت.
نامزدهای چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در رشتههای مختلف معرفی شدند.
به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، اسامی نامزدهای چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در بخشهای مختلف به شرح زیر اعلام میشوند:
بهترین فیلم پویانمایی
فاطمه احمدی و انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر اراک برای فیلم «حفره بعدی»
فاطمه جعفری و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای فیلم «ده سالگی»
زهرا خورشیدی، مهدی رنگرز و حمیدرضا مزرعه خطیری برای فیلم «متورم»
توضیح: این جایزه به صورت مشترک به کارگردان و تهیهکننده حقیقی اثر اهدا میشود.
بهترین فیلم مستند
فاطمه مرزبانی و سازمان صدا و سیما برای فیلم «دیوارههای مرز»
بهنام بیرُموند و مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی برای فیلم «دفک»
هادی شریعتی و حسین فتحاللهی برای فیلم «سایه سلطان» توضیح: این جایزه به صورت مشترک به کارگردان و تهیهکننده حقیقی اثر اهدا میشود.
بهترین کارگردان فیلم تجربی
مازیار کاظمی و محمدرضا کاظمی برای فیلم «لطفا خمیازه نکشید»
رضا دانشپژوه برای فیلم «حجم تراکم»
کیان زمانی برای فیلم «اشعه جاز»
محمد کچویی برای فیلم «پا د بوره»
بخش سینمای ایران
چهره برگزیده بهترین دستاورد هنری (در بخشهای طراحی صحنه و لباس، چهرهپردازی، موسیقی، طراحی جلوههای ویژه و بازیگری)
مهدی حسینی و سروش امیرآبادیزاده برای طراحی جلوههای ویژه بصری فیلم «یوفو»
محمدرضا سامیان برای بازی در فیلم «بازسازی»
امین جهانی برای طراحی صحنه و لباس فیلم «خودکشی به سبک نیچه»
بختیار پنجهای برای بازی در فیلم «خودکشی به سبک نیچه»
بهترین صدای فیلم
علیرضا نویننژاد صدابردار و حسن مهدوی صداگذار فیلم «روزی روزگاری سینما»
سامان شهامت صدابردار و بهنیا یوسفی صداگذار فیلم «تاکسیدرمیست»
اسماعیل سلطانی صدابردار و علیرضا علویان صداگذار فیلم «زنان لَجمن»
حامد حسینزاده صدابردار و زهره علیاکبری صداگذار فیلم «تکان» توضیح: این جایزه به صورت مشترک به صدابردار و صداگذار اثر اهدا میشود.
بهترین تدوین
مجتبی احسانی برای فیلم «خوانا بنویسید»
حمید نجفیراد برای فیلم «خودکشی به سبک نیچه»
مصطفی ربانی برای فیلم «روزی روزگاری سینما»
فؤاد تقیزاده برای فیلم «مدیر مدرسه»
مهدی حسینی برای فیلم «یوفو»
بهترین فیلمبرداری
علی حسینزاده برای فیلم «بازسازی»
کیوان شعبانی برای فیلم «خوانا بنویسید»
بهروز بادروج برای فیلم «خودکشی به سبک نیچه»
حامد حسینی سنگری برای فیلم «قوتار»
علی طالبی برای فیلم «یوفو»
پویان آقابابایی برای فیلم «مدیر مدرسه»
بهترین فیلمنامه اقتباسی
محمدرضا مرادی و گلسا غفاری برای فیلم «افسانه کوه ننوک»
پیام کردستانی برای فیلم «خودکشی به سبک نیچه»
مرتضی علیزاده برای فیلم «خوانا بنویسید»
بهترین فیلمنامه
زهرا ترکمنلو برای فیلم «صونا»
محمد منصوبی برای فیلم «مدیر مدرسه»
بهروز شمشیری برای فیلم «نیمکت»
فاطمه باقری برای فیلم «جاذبه غیرنیوتونی»
بهترین کارگردان فیلم داستانی
حمید حسینی و مهدی حسینی برای فیلم «یوفو»
پیام کردستانی برای فیلم «خودکشی به سبک نیچه»
علی توکلی برای فیلم «بازسازی»
علی علیزاده برای فیلم «قوتار»
محمد علیزادهفرد برای فیلم «شریف»
بهترین فیلم در بخش سینمای ایران
مهدی حسینی، حمید حسینی و انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر بیرجند برای فیلم «یوفو»
پیام کردستانی و بهمن رضایی برای فیلم «خودکشی به سبک نیچه»
مجتبی آرشنیا برای فیلم «جاذبه غیرنیوتونی»
علی علیزاده، میثم جمالی و فریما خلیلی و انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر تهران برای فیلم «قوتار»
محسن مجیدپور، انجمن سینمای جوانان ایران، موسسه آوینی و مرکز هنری رسانهای نهضت برای فیلم «شریف»
توضیح: این جایزه به تهیهکننده حقیقی اثر تعلق میگیرد.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران تا ۲ آبان ۱۴۰۲ در حال برگزاری است.
به گزارش پایگاه خبری رسانه سینمای خانگی_دفتر اصفهان، علی تمنائی مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان در محکومیت کشتار مردم بی دفاع غزه توسط رژیم صهیونیستی بیانیه ای را صادرکرد.
بسم رب الشهدا و الصدیقین
“رژیم صهیونیستی در واقع یک رژیمی است که پایههای آن بشدّت سست است،رژیم صهیونیستی محکوم به زوال است” رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی )
خوی درنده رژیم غاصب اسرائیل بار دیگر صحنههایی دردناک و تاسفبار را در مقابل دیدگان جهانیان به تصویر کشیده است. صحنههایی که وجدانهای بیدار جهانیان را به قضاوت فرا میخواند تا برای تحقق حقوق طبیعی ملتی ستمدیده که دهها سال تحت ظلم و جور و زیر شکنجه غاصبان صهیونیست کودککش و حامیان جلّادش در راُس آنها آمریکا و انگلیس هستند، سکوت نکنند.
رژیم اشغالگر صهیونیستی که در پی عملیات غرور آفرین و حماسی طوفان الاقصی موجودیت خود را در خطر میبیند، با ارتکاب این نوع جنایات قصد مرعوب کردن رزمندگان مقاومت اسلامی و پوشاندن ضعف وجودی خود را دارد، اما به فضل الهی و با اراده پولادین ملت فلسطین و هوشیاری جبهه مقاومت و حمایت آزادیخواهان، مستضعفان و مسلمانان جهان، کارزار کنونی نقطه شروع نابودی این رژیم منحوس و جعلی و پایان بخش اشغال سرزمین فلسطین خواهد بود.
اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامي استان اصفهان ،ضمن ابراز همدردی با ملت مظلوم فلسطین و خانوادههای شهدای غزه قهرمان، این جنایات هولناک را به شدت محکوم مینماید و جامعه فرهنگی و هنری استان اصفهان را به حمایت از ملت مظلوم فلسطین و مقابله با رژیم کودک کش رژیم اشغالگر قدس دعوت مینماید.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان، اعضاء محفل هنرمندان سینما و تئاتر اصفهان در محکومیت حملات ناجوانمردانه رژیم جعلی صهیونیستی بیانیه ای را به شرح ذیل صادرکردند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم «ذلِکَ وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ »(حج/60) آرى اگر کسى، به همان اندازه که بر او عقوبت رفته، (ستم کننده را) عقوبت کند، و زان پس (باز هم) بر او ستم شود، خدا بى گمان وى را کمک خواهد کرد، و خداوند بخشنده اى آمرزگار است. رژیم غاصب صهیونیستی پس از هفتاد و چهار سال ظلم، خشونت، ترور، تخریب، غصب سرزمین، آواره سازی، کشتار دسته جمعی و اقسام جنایات علیه بشریت، به ویژه محاصره هفده ساله قریب به دو میلیون انسان بیگناه در باریکه غزه و محروم سازی آنان از کمترین امکانات حیاتی و نقض همه قوانین بین المللی (از قبیل کنوانسیون لاهه 1907، کنوانسیون ژنو 1949 درخصوص حفاظت از اشخاص غیرنظامی در زمان جنگ، معاهده بینالمللی محو همه اشکال تبعیض نژادی، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی 1966 و …) و حتی تعهدات آتش بس نبردهای پیشین، ناگاه در سحرگاه روز شنبه پانزدهم مهر گرفتار طوفان خشم سرریز شده فرزندان مقاومت اسلامی در غزه شد و تمام سیستم های اطلاعاتی و امنیتی و گنبد پوشالی آهنین آن با یک غافلگیری محض از هم پاشید تا جایی که بزرگترین شکست نظامی تاریخ ننگین خود را تجربه کرد و تعداد زیادی از نظامیان لشکر غرّه این رژیم در شهرک های مجاور نوار غزه و شبه نظامیان مسلح به دست غیورمردان گردان های قسّام کشته شده یا به اسارت در آمدند: «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُون». پس از ضربات دردناک مجاهدان فلسطینی، رژیم کودک کش صهیونیستی از یک سو دیوانه وار و به تصور جبران #شکست_غیرقابل_ترمیم خود، حملات کور، وحشیانه و شبانه روزی با اقسام سلاح های ممنوعه و نامتعارف از جمله بمب های فسفری، خانه های فلسطینیان را بر سر زنان و کودکان و سالخوردگان نوار غزه تخریب کرد و با قطع آب و برق و ممانعت از ورود دارو و مواد اولیّه، اقدام به مجازات دسته جمعی ساکنان این منطقه محروم کرده و از سوی دیگر با مظلوم نمایی و گزارش های نادرست و حتی تصویرسازی مزورانه سعی در مظلوم نمایی و تطهیر هیولای دیوسیرت رژیم کودک کش نموده است. اعضای محفل هنرمندان سینما و تئاتر اصفهان، ضمن تمجید از شجاعت و هوشمندی گروه های مقاومت و تبریک پیروزی های طوفان الأقصی، حمایت همه جانبه و همیشگی خود را از مردم مظلوم فلسطین در نوار غزه، کرانه باختری، اراضی اشغالی 1948 و اردوگاههای فلسطینیان در لبنان و سوریه اعلام کرده و از همه دولت های عربی و اسلامی، چهره های تأثیرگذار هنری استان اصفهان و ایران ، همه آزادی خواهان جهان و سازمان های بین المللی و حقوق بشری می خواهد که ضمن هوشیاری در برابر دوگانه مزوّرانه «ظلم – مظلومنمایی» این رژیم سفاک، در برابر این جنایات هولناک سکوت و مصلحت سنجی را کنار گذاشته و ضمن محکومیت صریح و قاطع اقدامات ددمنشانه این رژیم، حمایت کامل و عاجل سیاسی، مادی و معنوی از مجاهدان فلسطینی و مردم مظلوم غزه به عمل آورند. «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون» (احقاف/13) بى تردید کسانى که گفتند: «پروردگار ما الله است»، سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى شوند. صدق الله العلی العظیم
گروه تولید نمایش های معاونت صدای اصفهان نمایشی را با عنوان «ماهور» با موضوع فرزندآوری تولید کرده است.
به گزارش رسانه سینمای خانگی_دفتر اصفهان، به نقل از روابط عمومی صداوسیمای استان اصفهان، داستان این نمایش به نویسندگی مهدی شهداد در خصوص یک خانم جوانی است به نام ارغوان که باردار است و همسرش نیز از بارداری خانمش اطلاع ندارد و خیلی دوست دارد فرزنددار شود؛ اما ارغوان علاقه چندانی به مادر شدن ندارد و تلاش می کند تا با کمک دوست خود مریم نوزاد خود را سقط کند. یک روز که ارغوان وارد خانه می شود؛ همسرش به او می گوید امروز مهمان داریم و با تعجب میبیند که یک بچه در خانه است و… نمایش”ماهور” از موج FM ردیف ۹۵ مگاهرتز و موج AM ردیف ۸۳۷ کیلوهرتز از صدای اصفهان پخش می شود و از طریق رادیو نما نیز قابل دریافت است.
تهیه کننده این نمایش لیلا حسن پور و کارگردانی آن به عهده مهدی شهداد می باشد، صدابردار اعظم کشاورزی، افکتور مسعود نصیریان و بازیگران نسیم سلیمی، محمد رادمهر، محمد کربلایی، محدثه رضایی، ویکتوریا براری، آسیه کلانی و مهدی شهداد می باشند.
سمیح ساغمان کارگردان ترکیهای حاضر در جشنواره فیلم کوتاه تهران به ارایه توضیحاتی درباره فیلم خود پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی، سمیح ساغمان کارگردان ترکیهای فیلم کوتاه «گلاب گل» که به بخش بینالمللی چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران راه یافته است، درباره تجربه ساخت این اثر به مهر توضیح داد: من بهعنوان کارگردان و تهیهکننده ترکیهای که کار و تخصصم ساخت و تهیه فیلمهای مستند است، هدفم حضور در مناطق جنگزده چه در افغانستان و چه در دیگر کشورها و مستندسازی درباره آنهاست. محور کار من مناطق جنگزده است.
وی افزود: انتخاب کشور افغانستان برای ساخت این فیلم کوتاه هم به این دلیل بود که رسانههای دنیا چیزهایی را از این کشور مخابره میکنند که ما راست و دروغ آن را نمیدانیم. من میخواهم صدای افرادی باشم که خودشان و کشورشان در سایه جنگ گرفتار شدهاند. میخواهم صدای افرادی باشم که گویی راه نجاتی از جنگ ندارند.
این کارگردان درباره مشاهدات خود در مناطق جنگزده افغانستان توضیح داد: من ۲۵ سال دارم و تا به امروز به ۲۳ کشور خارجی سفر کردهام. آنچه باعث شد جغرافیای افغانستان را برای روایت فیلمم انتخاب کنم، مهماننوازی و خلق و خوی آنها در کنار جغرافیای بکر کشورشان بود. نه فقط من که همه دوست دارند این جغرافیا را ببینند. کشورهای امپریالیستی مانند آمریکا باعث رکود اقتصادی در افغانستان شدهاند و ضربههای سختی به مردم افغانستان زدهاند. همینها از طریق رسانههای خود، تصاویری را از این کشور مخابره میکنند که دوست دارند و باعث میشوند دید ما نسبت به این کشور و مردمش تحریف شود.
وی افزود: من در ساخت این مستند به دنبال این بودم که بدانم آنچه رسانهها از این کشور پخش کرده و میکنند، چقدر مطابق واقعیت است. من ۲ ماه بعد از خروج آمریکا و استقرار طالبان به این کشور رفتم و این مستند را ساختم.
این کارگردان درباره چالشها و هراسهای حضور در افغانستان در زمان حاکمیت طالبان هم گفت: هر کسی که شغل و حرفهاش مستندسازی باشد از حضور در هیچ منطقهای هراس ندارد. من بهعنوان یک مسلمان تنها از خدا و مرگ میترسم. اگر تقدیرم مرگ باشد، چه در رختخواب باشم و چه در کشوری که بمب بر سر مردمش میریزد، این اتفاق خواهد افتاد. آنها که قدرت مدیا را در اختیار دارند، تصویر مطلوب خود را ارائه میدهند اما من بهعنوان مستندساز با دوربین نشان میدهم که مسبب واقعی شرایط امروز افغانستان، همین آمریکاییها و اروپاییها هستند.
وی افزود: من در فرآیند ساخت این مستند هیچ مشکلی نداشتم و نیروهای طالبان هم خیلی به من کمک کردند. آنها هیچ فشاری به ما نیاوردند و هیچ مانعی پیش روی ما نگذاشتند. آنها حتی اجازه نمیدادند ما در هتل مستقر شویم و بسیار مهماننواز بودند. من ۲ ماه در افغانستان زندگی کردم و شهرها و روستاهای آن را گشتم.
کارگردان مستند کوتاه «گلاب گل» درباره محتوای این اثر توضیح داد: اسم فیلم برگرفته از زندگی پسربچه دوازده سالهای است که بهصورت مادرزادی ۲ دست ندارد. آنها در روستایی مرزی زندگی میکنند که حتی برق ندارد. آنها حتی نمیدانستند کرونا چیست! نه یخچال داشتند و نه تلویزیون و از هر امکاناتی محروم بودند. زمانی که گلابگل بهدنیا میآید پدرش فوت کرده و عمویش او را بزرگ میکند. حالا عمویش میخواهد به ترکیه مهاجرت کند و گل گلاب نگران است که بعد از عمویش چه کسی میتواند از او نگهداری کند ….
میکائیل دیانی کارگردان فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» همزمان با حضور این اثر در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به ارایه توضیحاتی درباره نوع نگاه این فیلم سیاسی به حوادث سال گذشته پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، پرداختن به سوژههای سیاسی روز، معمولا از سوی طیف گستردهای از فیلمسازان بهعنوان یک تابو تلقی میشود و سالهاست که فقدان «فیلم سیاسی» در سینمای ایران مورد آسیبشناسی و تحلیل منتقدان قرار گرفته است.
جشنواره فیلم کوتاه تهران از دوره گذشته و در راستانی تحقق شعار «تنوع ژانر»، تلاش داشته است تا بخشی از ویترین خود را به آثار سیاسی اختصاص دهد و در همین راستا مهدی آذرپندار دبیر این رویداد و مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران هم در چند نوبت تاکید کرده است که از فیلمهای سیاسی به شرط رعایت «نگاه منصفانه» در آنها، حمایت خواهد کرد.
«مدیر مدرسه» یکی از فیلمهای کوتاه حاضر در جشنواره چهلم فیلم فجر است که به موضوع حوادث سال گذشته پرداخته است و از این منظر، یکی از آثار سیاسی در این دوره از جشنواره محسوب میشود.
به بهانه رونمایی از این فیلم کوتاه، گفتوگویی با میکائیل دیانی کارگردان آن داشتهایم که در ادامه میخوانید.
* از اینجا شروع کنیم که فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» یک فیلم سیاسی درباره وقایعی است که هنوز از وقوع آنها فاصله چندانی هم نگرفتهایم. آقای آذرپندار بهعنوان مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر جشنواره هم در چند نوبت درباره لزوم پرداخت فیلمسازان به وقایع سیاسی روز صحبت کرده و حتی وعده حمایت از این دست تولیدات را داده بود، آیا میتوان فیلم شما را محصول این فرآیند حمایتی دانست؟ به خصوص که شما از مدیران زیر مجموعه آقای آذرپندار هم هستید.
من ترجیح میدهم اساساً در مورد فیلم صحبت کنیم اما یکبار این را یک جا بگویم خوب است؛ میکائیل دیانی پیش از آنکه مسئولیتی در انجمن سینمای جوانان ایران داشته باشد، فیلمساز و مستندساز بوده است. اتفاقاً مستندهای اجتماعی من با رویکرد انتقادی هم ساخته شده است. به تعبیری مستندهای من هم مانند این فیلم کوتاه مرتبط با مسایل اجتماعی و آسیبهای اجتماعی بوده است، حتماً آقای آذرپندار از وجود فیلم سیاسی محترمانه و منتقدانه در جشنواره استقبال میکردند اما این به معنای این نیست که در تولید و یا تشویق برای تولید اثر من نقشی داشتهاند، این دغدغه ایشان هم برای امسال نیست، سال گذشته که من فیلم هم نداشتم آقای آذرپندار این دغدغه را داشتند و در نشست خبری پیش از جشنواره این را بیان کرده بودند، اما حالا امسال به دلیل اتفاقات سال گذشته این موضوع بیشتر شنیده شده است.من انقلابیام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر میکنم در بخشها و روندها و روشهایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه میشود
اما ما این فیلم را بیرون از انجمن جلو بردیم، بیرون از انجمن از آن حمایت شد و ساخته شد، کسی غیر از من هم اگر فیلم سیاسی منصفانهای میساخت حتماً از سوی جشنواره استقبال میشد. البته اینجا موضوع هیات انتخاب مطرح است، بالاخره طبق گفته آقای آذرپندار در نشست خبری جشنواره فیلمهای متقاضی سیاسی کم نبودهاند، از بین همه فیلمهای متقاضی هیات انتخاب بر اساس سلیقه و … یک ترکیبی را انتخاب کرده و «مدیر مدرسه» یکی از آنها بوده است که سویه اجتماعی هم دارد.
* این یعنی از نگاه شما حوادث سال گذشته، اساساً اجتماعی بوده است؟
بخش زیادی از آن ماجراها را مماس با مسایل اجتماعی میدانم. درست است که من یک درام سیاسی ساختهام و فضای کلی که در فرآیند جریان «زن زندگی آزادی» شاهد بودیم، اتاق فکر و برنامهریزی سیاسی داشت، اما بستر بروز اتفاقات، بستر اجتماعی بود. نمیگویم آن ماجراها صرفاً اجتماعی بوده است بلکه معتقدم آن جریانات سیاسی بر بسترهای اجتماعی سوار شدند. آنهایی که شورا تشکیل دادند و خیلی زود هم متلاشی شدند، قطعاً با نگاه سیاسی و علیه جمهوری اسلامی ایران بهدنبال تشکیل ائتلاف بودند و نمیتوان رویکرد سیاسی آنها را نادیده گرفت اما بستری که از آن سواستفاده کردند، طرح مطالبات اجتماعی بود. هر چه جریان جلوتر رفت، ماهیت سیاسی آن عیانتر شد و برای همین هم جامعه از آن فاصله گرفت.
من هم فیلمسازی بودم که پیش از این با نگاه منتقدانه درباره مسایل اجتماعی فیلمهایی ساخته بودم و همواره سعی کردهام یک منتقد دلسوز و در عین حال طرفدار برای جمهوری اسلامی باشم. به تعبیر دیگر ضمن آنکه نقدهایی به روندها و روشها در سیستم دارم، اما بر اصول و آرمانها پایبندم؛ من انقلابیام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر میکنم در بخشها و روندها و روشهایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه میشود. اتفاقاتی مانند حوادث سال ۱۴۰۱ پیش آمد و براساس آن فیلمنامهنویس، فیلمنامهای را نوشت. من این فیلمنامه و نگاه عاقلانه و انقلابی آن را دوست داشتم.
این فیلمنامه علاوهبر عقلانیت انقلابی که در آن بود، یک اثر عدالتخواهانه بود و مساله و دغدغه عدالت آموزشی که دغدغه شخصی من هم است، در آن پررنگ بود. به همین دلایل این متن را یک متن منصفانه میدانستم. نوجوانان در حوادث سال گذشته به شکل هیجانزده به میدان آمدند و اشتباهاتی هم کردند اما باید با آنها وارد گفتوگو شد. باید آنها را به آغوش کشید تا از مسیر که بهصورت هیجانی به آن وارد شدهاند، بازگردند. این فیلمنامه با نگاه جذب حداکثری، این ظرفیت را داشت.
مگر این فیلم در سیستم مدیریتی آقای آذرپندار به سرانجام رسیده است؟ من پیش از آنکه در انجمن سینمای جوانان مسئولیتی داشته باشم، در سازمان اوج مشغول فیلمسازی بودم که این فیلمکوتاه را هم در همان جا ساختهام. شاید حتی آقای آذرپندار نمیدانست من چنین فیلمنامهای در دست دارم
کاراکتر اصلی این فیلم یک مدیر انقلابی است که هم خطای بچههایش را میپوشاند و هم در عین حال به آنها تشر هم میزند و سعی میکند آنها را آگاه کند. از این منظر این داستان از سوی فیلمنامهنویس نوشته شد و با عقبه ذهنی و فکری من هم نسبت داشت و آن را ساختیم، این فرآیند ارتباطی با اظهارنظرها و وعدههای آقای آذرپندار نداشت. کما اینکه سوال جدیتر این است که مگر این فیلم در سیستم مدیریتی آقای آذرپندار به سرانجام رسیده است؟
من پیش از آنکه در انجمن سینمای جوانان مسئولیتی داشته باشم، در سازمان اوج مشغول فیلمسازی بودم که این فیلم کوتاه را هم در همان جا ساختهام. شاید حتی آقای آذرپندار نمیدانست من چنین فیلمنامهای در دست دارم. این فیلم را ساختیم و به جشنواره فیلم کوتاه تهران هم عرضه کردیم. ممکن هم بود هیأت انتخاب این فیلم را نپذیرد. این یک روال مرسوم هم بوده است چراکه همه مدیران انجمن خودشان فیلمساز هستند و در دورههای گذشته هم گاهی آثاری عرضه کرده و حتی جوایزی هم بردهاند.
* ارجاع به دیالوگ معروف فیلم «موج مرده» در فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» خیلی مشهود است. فکر میکنید حرف آن سالهای «موج مرده»، چقدر میتواند حرف امروز باشد؟
موضوع فیلم مسئولیتپذیری است و این موضوع همیشه مساله جامعه بوده است، تاریخ مصرف ندارد. بستر فیلم توجه به عدالت آموزشی است، امروز رسانههای بسیاری هستند که درباره مدارس خصوصی و مبحث عدالت آموزشی صحبت میکنند. اتفاقاً امروز این مساله خیلی پررنگتر هم شده است چرا که شکاف موجود در نظام آموزشی خیلی پررنگتر دارد خودش را نشان میدهد. به همین دلیل احساس میکنم این مساله امروز جدیتر شده است.
* در تیتراژ پایانی هم شاهد تشکر ویژه از ابراهیم حاتمیکیا بودیم، دلیل آنچه بود؟
اینکه چرا در تیتراژ از آقای حاتمیکیا تشکر کردهام به این دلیل است که من سینمای این فیلمساز را دوست دارم. سینمای منتقد و در عین حال دلسوز نظام را دوست دارم. از فیلمسازی حاتمیکیا الهام گرفتهام و بهخاطر آن و بهخاطر حضورش در سینمای ایران از او تشکر کردم.
* یعنی به نوعی این کارگردان را الگوی خود در فیلمسازی میدانید؟
نمیگویم الگو اما اینکه ما با فیلمسازی مواجهیم که چند فیلم منتقدانه و در عین حال در چارچوب نظام ساخته و نقد درونگفتمانی کرده است، حتماً کارنامهاش ارزشمند است. وقتی چنین فیلمسازی داشتهایم، قطعاً من با روحیه منتقدانه و عدالتخواهانه به سمت سینمای او گرایش پیدا میکنم.
پیش از آنکه متن را نهایی کنیم، پیش از آنکه دکوپاژ را نهایی کنیم، دوباره فیلمهای آقای حاتمیکیا را دیدم. فقط آن را هم نه، سخنرانیها و اظهارات رهبری طی سالهای اخیر را هم خواندم تا بدانم مسیری که دارم در فیلمنامهام طراحی میکنم، خارج از چارچوبهای نظام و خارج از عقلانیت انقلابی نباشد
* در جریان ساخت «مدیر مدرسه» مراوده خاصی با آقای حاتمیکیا نداشتید؟
نه. اما پیش از آنکه متن و دکوپاژ را نهایی کنیم، دوباره فیلمهای آقای حاتمیکیا را دیدم. فقط آن را هم نه، سخنرانیها و اظهارات رهبری طی سالهای اخیر را هم خواندم تا بدانم مسیری که دارم در فیلمنامهام طراحی میکنم، خارج از چارچوبهای نظام و خارج از عقلانیت انقلابی نباشد. همچنین خیلی از فیلمهای کوتاه مرتبط با فضاهای مدرسهای را هم دیدم که به دکوپاژ درست در این موقعیت برسم و از غلطهای آنها هم درس بگیرم. در موارد حتی تلاش کردم از کارهایی که ابراهیم حاتمیکیا در فیلمهایش انجام داده بود، فاصله بگیریم که نتیجه نهایی فیلمم کپیبرداری از سینمای او نباشد.
* آنچه فیلمهای شاخص حاتمیکیا را برای مخاطب امروز هم تماشایی کرده، این است که گرچه دیالوگهای مطالبهگر دارد، اما مخاطب احساس نمیکند با شعار طرف است. اما دیالوگ پایانی «مدیر مدرسه» فکر نمیکنید بیش از اندازه شعاری و گلدرشت بیان میشود؟
اول این نکته را مدنظر داشته باشید که فیلم کوتاه و فیلم بلند را اصلاً نباید با هم مقایسه کرد. فرصت شخصیتپردازی همه کاراکترها و شکلگیری شاهپیرنگ و خردهپیرنگهایی که در فیلم بلند وجود دارد، در فیلم کوتاه نیست. فیلم کوتاه درباره یک تکموقعیت است. فرصتی برای ایجاد تعلیق و پردهبرداری از موقعیتهای مختلف در سینمای کوتاه وجود ندارد. به همین دلیل مقایسه فیلمهای بلند با یک فیلم کوتاه از اساس غلط است. اما درباره اصل این دیالوگ که شما آن را شعاری میدانید، من احساس میکنم جای این حرف در همین مقطع فیلم است. آنچه در اکران جشنوارهای تا به اینجا تجربه کردهام هم نشان میدهد، آنها هم این دیالوگ را پذیرفتهاند.
* چه بازخوردهایی در طول جشنواره تا به امروز شاهد بودهاید؟
نگاه اکثریت این بود که این حرف روی فیلم به خوبی نشسته است. استقبال مخاطبان در لحظه پخش تیتراژ پایانی هم نشان میدهد از کلیت این فیلم راضی هستند و آن را دوست دارند اما طبیعتاً افرادی هم بودند که میگفتند این دیالوگ را دوست نداشتیم و ترجیح میدادیم پایان فیلم بدون این دیالوگ باشد ولی این نگاه در بازخوردهایی که داشتیم، نگاه غالب نبود.
* ساخت فیلم سیاسی در سینمای کوتاه و بلند، همچنان یک تابو محسوب میشود، کمی از چالشهای خود برای ورود به این عرصه هم بگویید.
همانطور که وقتی من قصد ساخت این فیلم را داشتم، نه کسی سفارشی به من داد و نه کسی من را از این کار نهی کرد، طبیعتاً هر فیلمساز دیگری هم میتوانست سراغ این سوژه برود. نکته اینجاست که شاید برای بعضی از فیلمسازان پرداختن به چنین موضوعاتی دغدغه نباشد. یا فکر میکنند با رفتن سراغ موضوعات دیگری مورد توجه قرار میگیرند.
* یعنی بیش از آنکه خط قرمزها در این حوزه را بیرونی و از سوی سیستم نظارتی بدانید، آن را درونی میدانید؟
بستگی به نظرگاه فیلمسازان دارد. شاید بعضی فکر میکنند اگر حدود و چارچوبهای اخلاقی را رعایت نکنند، مورد توجه قرار میگیرند و ترند میشوند! شاید فیلمسازی با خودش بگوید من هر چقدر هم بخواهم حرف سیاسی در فیلمم بزنم، باز هم از کف جامعه عقبتر هستم و دیالوگهای سیاسی در جامعه جدی تر از فیلم من خواهد شد اما اصلاً اینگونه نیست که بگویند اگر کسی بخواهد فیلم سیاسی بسازد، فلان اتفاق برایش رخ میدهد. برای همین فیلم «مدیر مدرسه» نه کسی به من امر کرد و نه کسی از تولیدش من را نهی کرد.
* یعنی واقعاً برای ساخت فیلمی که به جریان «زن زندگی آزادی» اشاره داشت، هیچ چالشی نداشتید؟
شاید در سینمای بلند، این جنس چالشها پررنگتر باشد اما در سینمای کوتاه چنین چالشهایی خیلی کمتر است. البته بخشی از این چالشها را باید در ایام بعد از جشنواره رصد کنیم. زمانی که فیلم دیده شده و رسانهها دربارهاش نوشتهاند، باید ببینم آن زمان چه مواجههای با فیلم خواهد شد؟ تا امروز اما چالشی وجود نداشته است. البته برای گرفتن لوکیشن مدرسه از آموزشوپرورش چند روز پیگیری کردیم تا آنها پذیرفتند. برای دعوت از عوامل هم این چالش را داشتم که آنها با من همراه شوند، هم فکر شوند و این باور در آنها بهوجود آید که مدیر مدرسه یک فیلم با لحنی مصلحانه و دلسوزانه با کلیت جامعه ایران و مسئولان است.
قطعاً برای رسیدن به این حس مشترک، نیاز به دیالوگ و گفتوگو داشتیم. در این فرآیند طبیعتاً چالشهایی وجود داشته است. بالاخره بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغشان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفهای حق انتخاب دارند
* یعنی برخی عوامل میترسیدند با چنین پروژهای همراهی کنند؟
اینگونه نبود که بترسند اما بالاخره مهم بود که با نگاه من همذاتپنداری کنند و نسبت به کار حس بگیرند. قطعاً برای رسیدن به این حس مشترک، نیاز به دیالوگ و گفتوگو داشتیم. در این فرآیند طبیعتاً چالشهایی وجود داشته است. بالاخره بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغشان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفهای حق انتخاب دارند.
* «مدیر مدرسه» اولین فیلم داستانی شما بود؟
نه من پیشتر فیلم «تست» را با موضوع کودکان کار ساخته بودم که میتوانم بگویم تجربههای من در آن و خطاهایم باعث شد مدیر مدرسه را با دقت بیشتری در همه بخشهایش جلو ببرم.
* حالا که فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» به مرحله عرضه رسیده است، خودتان فکر میکنید نسبت حرف درونی این فیلم با حوادث سال گذشته و شرایط امروز جامعه ایران چیست؟
مسئله و دال مرکزی فیلم من، «مسئولیتپذیری» است. سعی کردهام همه کاراکترهای فیلم را در برابر مسئولیتی که دارند، قرار دهم و میزان مسئولیتپذیری آنها را مورد بحث و چالش قرار دهم. مدیر مدرسه میگوید من دارم به مسئولیتم عمل میکنم، کارمندان حراست آموزش و پرورش هم همین را میگویند. ما سه گروه آدم داخل اتاق مدیر داریم و سه گروه آدم خارج از اتاق. در بیرون از اتاق، مدیر مدرسهای را شاهد هستیم که میگوید این بچهها از سر ناآگاهی کاری کردهاند که باید به آنها تشر بزنیم. ناظمی را شاهد هستیم که مدام میخواهد میانه نگه دارد و میگوید همه چیز را رها کنیم و بچههایی را داریم که رفتار هیجانی داشتهاند و با پررویی میخواستند این خطا را توجیه کنند.
در داخل اتاق اما ما مدیر مدرسهای را شاهد هستیم که میگوید با وجود خطای بچهها، من باید از آنها دفاع کنم، از طرف دیگر با مسئول حراستی مواجه هستیم که مسیر درستی را براساس اطلاعاتی که داشته طی کرده و به این مدرسه رسیده است. او براساس مسئولیتش خیلی منطقی هم رفتار میکند کما اینکه میتوانست بدون صحبت با مدیر مدرسه سراغ بچهها برود، اما آمده بود تا حرف بزند. دنبال تندروی نبود کما اینکه در پایان هم این مأمور حراست به تصمیم و تدبیر مدیر احترام میگذارد و بدون اینکه نه مدیر و نه دانش آموزان را ببرد مدرسه را ترک میکند. فرد سومی را هم در اتاق مدیر میبینیم که مدیر آموزش و پرورشی است که همچنان مواضع الاکلنگی دارد و محافظهکاری میکند.
در کلیت فیلم من همه این آدمها را در برابر مسئولیتشان قرار دادهام. هم بچهها، هم مدیر و هم مسئول حراست، پای مسئولیتشان میایستند. به نظرم همین توجه به «مسئولیتپذیری» است که منجر به تحقق «جذب حداکثری» هم میشود.
رئیس کل دادگستری استان البرز درباره آخرین وضعیت پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی فر توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی دادستانی کل کشور، حسین فاضلیهریکندی، رئیس کل دادگستری و حسن مددی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان البرز صبح امروز در دیدار با دادستان کل کشور به تشریح آخرین وضعیت پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش پرداختند.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام و المسلمین موحدی از زحمات همه کسانی که در شناسایی و دستگیری متهمان این پرونده خدمت و تلاش کردند قدردانی کرده و گفت: لازم است از شما و همکاران محترم قضایی در استان و شهرستان که با مدیریت صحیح، حضور به موقع در صحنه، شناخت جوانب حادثه و صدور دستورات قضایی مناسب موجبات شناسایی و دستگیری متهمان پرونده را فراهم نمودید قدردانی و تشکر نمایم.
وی ادامه داد: با دستورات بموقع و مدیریت خوب دادگستری استان و تلاش شبانه روزی همکاران پزشکی قانونی و همچنین اقدامات فنی و تخصصی خوب همکاران فراجا، بحمدالله متهمان در یک مدت کوتاه شناسایی و در چنگال عدالت قرار گرفتند و جا دارد از همه همکاران محترم دادگستری و پزشکی قانونی و همچنین نیروی انتظامی هم تشکر و قدردانی داشته باشم.
دادستان کل کشور با بیان اینکه رسیدگی به این پرونده از جوانب مختلف حائز اهمیت بوده و رئیس محترم قوه قضاییه هم در این خصوص دستورات ویژه ای صادر کردند گفت: در این راستا بنده هم به صورت جدی با مسئولان قضایی استان در تماس بوده که بحمدالله زحمات نتیجه داده و متهمان دستگیر شدند.
موحدی یکی از آثار خوب شناسایی متهمان در فاصله کوتاه پس از وقوع جنایت را تامین امنیت روانی جامعه دانست و گفت: پروندههای این چنینی که برای اذهان مردم حساسیت خاص خود را دارد اگر با سرعت و دقت مناسب رسیدگی شود احساس امنیت را به شهروندان و جامعه تزریق می نماید.
تشریح جدیدترین جزئیات پرونده قتل مرحوم مهرجویی و همسرش
در ادامه حسین فاضلیهریکندی، رئیس کل دادگستری استان البرز به تشریح اقدامات انجام شده در دستگیری متهمان پرونده قتل مرحوم مهرجویی و همسر مرحومه اش پرداخته و گفت: بلافاصله پس از اطلاع از حادثه موضوع در دستور کار قرار گرفته و کارگروه ویژه پیگیری پرونده با مسئولیت رئیس کل دادگستری استان و با عضویت فرمانده فراجا و رئیس پلیس آگاهی استان البرز، دادستان مرکز استان، معاون پیگیری پروندههای خاص دادگستری کل استان البرز، رئیس دادگستری و دادستان فردیس و بازپرس ویژه پرونده تشکیل شد.
وی ادامه داد: در همان ابتدا تمامی سناریوها و احتمالات در نظر گرفته شده و پس از بررسی و تحقیقات و شناسایی مظنونین احتمالی، تعداد ۲۰ نفر بازداشت و تحقیقات فشرده از آنان در جهت رسیدن به سرنخهای بیشتر در دستور کار قرار گرفت.
رئیس کل دادگستری استان البرز اظهار کرد: خوشبختانه با روش های تخصصی و فعالیت شبانه روزی به سرنخهای خوبی دست یافته و مشخص گردید که ۳ نفر از متهمان اصلی پرونده در بین دستگیرشدگان اولیه هستند و لذا تمرکز بر روی آنها قرار گرفته و پس از ساعتها بازجویی و تحقیق و استناد به ادلههای موجود متهمین به حضور فرد چهارم درپرونده اقرار کرده و مشخص شد که در شب حادثه ۴ نفر در محل جنایت حضور داشته و لذا پس از صدور دستور قضایی نفر چهارم هم بازداشت شده و تحقیقات در این مرحله به سر انجام رسید.
فاضلیهریکندی در ادامه به تشریح نحوه وقوع قتل و انگیزه آنها توسط متهمین پرداخت و گفت: متهمان از قبل با متوفیان آشنایی داشته و متهم اصلی در برهه ای از زمان نیز باغبان ویلای مرحوم مهرجویی بوده است و به دلیل مسائل مالی و ادعای داشتن طلب ۳۰ میلیونی از مرحوم کینه گرفته و با قصد و هدف انتقام دست به این جنایت زده است.
وی خاطرنشان کرد: متهمان به دلیل اینکه ویلا دارای حصارهای بلند نبوده به راحتی وارد حیاط شده و متوجه می شوند درب ورودی ساختمان نیز باز می باشد و لذا بدون دردسر وارد منزل شده و مرتکب جنایت می شوند.
فاضلیهریکندی افزود: بر اساس اقاریر به دست آمده، مرحوم مهرجویی در زمان ورود متهمان به منزل در حال تماشای تلویزیون بوده و مرحومه محمدیفر نیز در همانجا حضور داشته که متاسفانه با حمله به سمت مرحوم مهرجویی در ابتدا ضرباتی را با چوب به سر متوفی وارد کرده و سپس با ضربات چاقو به ناحیه گردن وی را به قتل رسانیدهاند.
رئیس کل دادگستری استان البرز ادامه داد: مرحومه محمدیفر نیز پس از ورود افراد به منزل به سمت اتاق خود فرار کرده اما متهمان با تعقیب وی و درگیری با او نهایتا با ضربات چاقو او را هم به قتل رسانیده و پس از سرقت دو دستگاه گوشی تلفن همراه و مقادیری طلا از محل جنایت متواری میشوند.
فاضلیهریکندی گفت: شناسایی و دستگیری متهم چهارم در بررسی و کشف ابعاد مختلف پرونده نقش مهمی داشت گفت: چاقو و گوشیهای تلفن همراه سرقتی در اختیار نفر چهارم بود که پس از دستیگری این فرد، سرنخهای موجود کامل و ابعاد تحقیقات کاملتر شد.
وی در خصوص انگیزه قتل توسط متهمان گفت: فعلا بر اساس اقاریر، سه متهم اول با هدف انتقام و قتل به محل حادثه رفته و مرتکب جنایت شده و متهم چهارم که با تحریک سه نفر اولی مرتکب جرم گردیده با هدف و انگیزه سرقت وارد این پرونده شده است.
رئیس کل دادگستری استان البرز در خصوص ابعاد دیگر این جنایت گفت: در این پرونده ما به تحقیقات و اطلاعات به دست آمده اکتفا نکرده و هرگونه احتمالی را در دستور کار قرار می دهیم. چراکه معتقد هستیم در کنار سرعت باید دقت و ظرافت را هم به کار برده و نباید از هیچ احتمالی به سادگی عبور کرد.
فاضلیهریکندی در خصوص زمان رسیدگی به پرونده و صدور رای هم گفت: در حال حاضر پرونده در دادسرا در حال انجام فرآیند خود می باشد و پس از صدور کیفرخواست پرونده در اختیار دادگاه قرار خواهد گرفت و قطعا در این خصوص هم اطلاع رسانیهای لازم صورت خواهد پذیرفت.
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار در حمایت از مردم مظلوم فلسطین بیانیهای با امضای جمعی از هنرمندان و اصحاب رسانه صادر کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از عمار فیلم؛ جمعی از هنرمندان و اصحاب رسانه ادوار جشنواره مردمی فیلم عمار در حمایت از مردم مظلوم فلسطین بیانیه ذیل را امضا کردند.
متن این بیانیه بدین شرح است:
«بسمالله الرحمن الرحیم
پس از دفاع مشروع و ضربه حماسهآفرین مجاهدان فلسطینی بر پیکره فرتوت و سست رژیم اشغالگر صهیونیستی، سردمداران کفر و تزویر و زور به تصور جبران شکست مفتضحانه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲، اقدام به مجازات دستهجمعی ساکنان باریکه غزه و قتلعام مردم مظلوم فلسطین کردند. آنگاه با کمک ابزار مضحک و شیطانی رسانه ایادی و همدستانشان، تصویر موهوم و حیوانی خود را تطهیر کردند. جنایت رژیم جعلی صهیونیست در بمباران بیمارستان المعمدانی غزه که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران کودک، زن و انسان بیگناه شد، مرزهای وحشیگیری را جا به جا کرد. در مقابل چشمهای مردمان جهان کشورهای اروپایی و دولت آمریکا با تامین انواع سلاحهای کشتار جمعی و پشتیبانی از این جنایتهای تاریخی حمایت نیز میکنند.
متأسفانه شاهدیم که بدیهیترین حقوق انسانی توسط جنایتکاران جهان با ابزار رسانه وارونهسازی میشود یا با سانسور واقعیتهای میدانی سعی در پنهان نمودن عمق جنایاتی میکنند که دل هر انسان آزادهای فارغ از مرام و مسلک و جغرافیای خاص را به درد میآورد. روی آوردن به استانداردهای دوگانه توسط به اصطلاح مدعیان حقوق بشر که در جایی از مسألهای کوچک بحران میسازند و در گوشهای دیگر جنایات بزرگ را با قدرت رسانه وارونه جلوه داده و با دستهبندی انسانها تصمیمات متناقض خود را اجرا مینمایند زخمهای بسیاری بر پیکر اسلام وارد کرده است.
در ادامه این شرایط حساس مسئولیتی بزرگ و تاریخی از سوی مظلومین و نوع بشر متوجه اصحاب رسانه بالاخص هنرمندان میباشد که با به تصویر کشیدن عمق جنایتهای در حال انجام و نسلکشی بیشرمانه رژیم غاصب صهیونیستی، رسالت خود را به انجام رسانده و با افشای هویت مستکبران و قاتلان، افکار عمومی جهان را به سمت عدالت و انسانیت سوق دهند. بسیار حماقتآمیز خواهد بود اگر با سکوت در مقابل چنین جنایاتی سرپوش گذاشته شود و اصحاب رسانه و هنرمندان به بردگانی مدرن برای خدمت به استکبار و شریک در گناهی نابخشودنی شوند. رسانه آینه خوبیها و زشتیها برای جامعه بشری است تا دنیا را به مکانی بهتر برای زیستن تبدیل کند.
ما به عنوان جمعی از هنرمندان جشنواره مردمی فیلم عمار ضمن محکومیت شدید جنایت رژیم صهیونسیتی در قتل عام مردم مظلوم غزه خواهان همراهی همه فعالان این عرصه در سراسر دنیا برای پایان اشغالگری و اجرای عدالت در سرزمین های فلسطینی هستیم.
«قصابان صبرا و شتیلا و المعمدانی» بدانند که چنین جنایاتی نمیتواند مانع «امواج مقتدرانه طوفانالاقصی» شود. خونبهای آن مظلومان بیدفاع، چیزی جز ریشهکنی صهیونیسم بینالملل و آزادی قدس شریف و اخراج این غاصبان جلاد از سرزمین فلسطین نخواهد بود. و بدون تردید، این کار توسط آزادیخواهان و مجاهدان و ظالمستیزان جهان، انجام خواهد گرفت. انشاءالله.
در آستانه اکران عمومی فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» که از چهارشنبه ۳ مهرماه روی پرده سینما میرود، پوستر رسمی این فیلم سینمایی منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی برنامه، پوستر رسمی فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به نویسندگی و کارگردانی آرمان خوانساریان و تهیهکنندگی رسول صدرعاملی که با الهام از حس و حال پاییزی فیلم، توسط شکوفه بیاتی طراحی شده است، رونمایی شد.
فیلم سینمایی «جنگل پرتقال»، یک درام جادهای با تم عاشقانه است که قرار است از چهارشنبه ۳ آبانماه اکران خود را توسط پخش شهرفرنگ و به سرگروهی پردیس ایرانمال در سینماهای سراسر کشور آغاز کند.
این فیلم سینمایی که در شهرهای شمالی کشور فیلمبرداری شده و در جشنواره فجر ۴۱ علاوه بر نامزدی در ۳ بخش، به عنوان فیلم محبوب منتقدان و سینماگران شناخته شد؛ اولین ساخته بلند آرمان خوانساریان در مقام کارگردان است که پیش از این در حوزه ساخت فیلم کوتاه فعالیت داشته است.
در خلاصه داستان «جنگل پرتقال» که بازگشتی بر خاطرات بکر و خاک خورده گذشته است، آمده: سهراب بهاریان نمایشنامهنویس ناموفق بعد از سالها بیکاری معلم دبیرستان شده، او برای حفظ شغل تازهاش ناگزیر به ارائه اصل مدرک تحصیلی است. سهراب بعد از ۱۵ سال به شهر دانشجوییاش بازمیگردد اما این سفر آنطور که او فکر میکرده پیش نمیرود…
میرسعید مولویان، سارا بهرامی، رضا بهبودی، رضا عموزاد، فراز سرابی، داوود فتحعلی بیگی، فرشته مرعشی، ارشیا نیکبین، حمیدرضا عباسی، زینب شعبانی و حسام نورانی بازیگران این فیلم سینمایی را تشکیل میدهند.