رسانه سینمای خانگی- تأکید مجیدی بر حفظ میراث فرهنگی

 کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما»  با تدریس مجید مجیدی کارگردان سینما عصر امروز شنبه ۴ آذر در روز نخست کارگاه‌های جشنواره در سالن نشست‌های موزه ملی ایران برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در ابتدای این جلسه علیرضا تابش دبیر دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی بیان کرد: دومین دوره این جشنواره ملی در آغاز راه خود قرار دارد. سال گذشته، اولین دوره جشنواره در یزد برگزار شد و امسال شاهد برگزاری آن در قزوین خواهیم بود. در بخش علمی و پژوهشی جشنواره، کارگاه‌ها برگزار می‌شود که امروز شاهد اولین جلسه کارگاه‌های این دوره هستیم.
او اظهار داشت: شعار امسال جشنواره «میراث در آینه» است و در همه ارکان و برنامه‌های این رویداد تلاش شده تا این آینه‌گی به اجرا برسد.
تابش با اشاره به حضور مجید مجیدی به عنوان اولین مدرس کارگاه‌های جشنواره دوم، اظهار داشت: مجید مجیدی جزو افتخارات سینمای ایران محسوب می‌شود و آثار این هنرمند را می‌توان نمونه بارز پرداختن به میراث فرهنگی دانست و بخشی از میراث فرهنگی را میراث زنده تشکیل می‌دهد.
او در بخشی دیگر از صحبت‌های خود تدریس برخی از آثار مجید مجیدی در خارج از کشور را گواه جایگاه این سینماگر دانست.
در ادامه، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما» با سخنرانی مجید مجیدی آغاز شد.
این سینماگر در بخشی از این کارگاه به حاضران گفت: به عنوان هنرمند در مقابل بزرگی فرهنگ و هنر این سرزمین، احساس کوچکی می‌کنم. اگر ما نتوانیم میراث فرهنگی خودمان را منتقل کنیم آسیب‌های جدی خواهیم خورد. افغانستان را مثال می‌زنم که با وجود برخورداری از تمدن غنی هرات هیچ اثری امروز از آن تمدن ندارد و این امر باعث شده، هویت مورد نظر از بین رود.
وی ادامه داد: در اواخر دهه ۷۰ به جشنواره‌ای در توکیو رفتم. در آنجا مردم و اعضای جشنواره می‌گفتند شناخت ما از ایران محدود به اخبار بود. می‌گفتند ما فکر می‌کردیم مردم ایران جملگی تروریست هستند اما با دیدن فیلم‌های ایرانی دریافتیم که ایرانیان چه فرهنگ غنی و پرباری دارند. سوزان سانتک منتقد برجسته آمریکایی نیز بعد از دیدن فیلم «بچه‌های آسمان» گفت که مقابل فرهنگ و تمدن ایرانی سر تعظیم فرود می‌آورد.
این کارگردان اظهارداشت: متاسفانه در سال‌های اخیر به فرهنگ و هنر نگاه مناسب نشده است درحالی‌که در شعارها همیشه شاهد حمایت از فرهنگ و هنر هستیم!
کارگردان فیلم «رنگ خدا» با بیان اینکه سینمای ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ به اوج بالندگی رسید، گفت: بالندگی سینمای ایران در سال‌های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم و به نوعی دستخوش روزمرگی شده‌ایم. یکی از دلایل این روزمرگی، کوتاه بودن عمر مدیران فرهنگی است زیرا مدیران می‌خواهند تنها در دوره خودشان نتیجه سیاستگذاری‌شان را ببینند.
وی در بخشی دیگر از این کارگاه به انتقال تجارب خود در زمینه بازنمایی مردم‌شناسی در سینما پرداخت.
او با بیان اینکه امروزه دسترسی جوامع بشری به ارتباطات زیاد شده است، تصریح کرد: چند سال پیش با رواج سریال‌های ترکیه‌ای این خطر احساس شد که خانواده‌ها در معرض خطر فرهنگی قرار گرفتند بنابراین پلتفرم‌ها شکل گرفت اما متاسفانه امروز آثاری را در پلتفرم‌ها می‌بینیم که از سریال‌های ترکیه‌ای نیز سخیف‌تر هستند! تلویزیون نیز به دلیل گسستی که با مخاطب پیدا کرده تماشاگرانش به ۱۰ الی ۱۵ درصد رسیده است و بخشی از این درصد نیز بینندگان فوتبال هستند!
مجیدی در ادامه خاطره‌ای از نحوه ساخت فیلم «خورشید» ذکر کرد و گفت: روزی پشت فرمان، دختر گل فروشی به من یک شاخه داد و گفت این گل را به خاطر ساخت فیلم «بچه‌های آسمان» به من می‌دهد. این اتفاق انگیزه‌ای بود تا فیلم «خورشید» ساخته شود. در «خورشید» این از بچه‌های کار استفاده کردم که روح الله زمانی یکی از آن بچه‌ها بود. روح‌الله زمانی قبل از اینکه وارد حوزه هنر شود از چند مدرسه اخراج شده بود اما به واسطه ورود به عرصه هنر به جایی رسید که مدرسه برای او بزرگداشت برگزار کرد.
مجیدی در پایان با بیان اینکه تاریخ و فرهنگ باید نقشه راهمان باشد، تاکید کرد: در کارهای عباس کیارستمی هویت مشاهده می‌کنیم. من نیز در آثارم تلاش کردم به هویت دینی و ملی نگاه داشته باشم.
کارگاه‌های جشنواره در بخش تهران توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به میزبانی موزه ملی ایران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- از هامون تا سرزمین مادری؛ فرهی باشکوه

بیتا فرهی اگرچه به شکلی اتفاقی وارد سینما شد اما در ادامه توانست شمایل یک زن شهری را در جامعه در حال پوست‌اندازی ایران به خوبی به تصویر کشیده و آن ارتباط بهینه را میان شخصیت خود و مخاطب برقرار کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بیتا فرهی بازیگر خوش‌شانسی بود که پایش به سینما، با فیلم مهمی چون هامون باز شد. مهرجویی هفته‌ها به دنبال بازیگر نقش مهشید می‌گشت اما چهره‌ای نمی‌توانست نظر او را به خود جلب کند. ناصر چشم‌آذر که در جریان کنکاش مهرجویی بود، در یک مهمانی که در خانه دایی‌ فرهی برگزار شده بود، او را دید و به مهرجویی معرفی کرد. فرهی تست داد و بلافاصله برای نقش مهشید انتخاب و به این ترتیب، پایش به سینمای ایران باز شد.

اینها تنها شانس فرهی نبود، بلکه همبازی شدن با ستاره بزرگی چون خسرو شکیبایی و راهکارهایی که شکیبایی قدرتمند به فرهی آماتور می‌داد، سبب بیشتر دیده شدن بازی او شد. همین بازی سبب شد تا او برای بازی در نخستین نقش‌آفرینی زندگی‌اش، دیپلم افتخار جشنواره فجر را به دست بیاورد. سونامی هامون سبب شد تا ۳ ضلع مهم این فیلم یعنی مهرجویی، شکیبایی و فرهی، در فیلم بعدی یعنی بانو نیز با یکدیگر همکاری کنند. بانو، هامون زنانه‌ای بود که بخشی از توانمندی حسی فرهی را به تصویر کشید. بازیگری که در بیشترین سکانس‌های این فیلم زنانه حضور داشت و توانست استقلال فردی خوبی از خود به‌عنوان یک بازیگر به نمایش بگذارد.

 فیلم سینمایی بانو

بانو، ۷ سال توقیف شد و فرصتی پیش نیامد تا دومین هنرنمایی فرهی، در همان زمان روی پرده دیده شود که اگر دیده می‌شد، شاید مسیر بازیگری فرهی، تغییر پیدا کرده و به سمت‌وسویی دیگر متمایل می‌شد. با این حال، هم خوش‌شانسی و هم خوش‌سلیقگی فرهی، او را در مسیر خوبی قرار داد چرا که در سومین فعالیت حرفه‌ای خود در سینما، در یکی از بهترین ساخته‌های سینمایی احمدرضا درویش (کیمیا) به ایفای نقش پرداخت، آن‌هم روبروی خسرو شکیبایی. فیلمی که او را برای دومین‌بار، به‌عنوان نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فجر مطرح کرد.

بیتا فرهی طی یک دهه ابتدایی حضور خود در سینما، شمایل زنی روشن‌فکر و پرصلابت را داشت که می‌شد او را به مدنیت درحال گذار اجتماع ایران منتسب دانست

فرهی، در آن سال‌ها شمایل زنی روشن‌فکر و پرصلابت را داشت که می‌شد او را به مدنیت درحال گذار اجتماع ایران منتسب دانست. حضور او در خانواده‌ای فرهنگی نقش ویژه‌ای در این رهیافت داشت.

فرهی در سال ۷۵، بازی در هتل کارتن سیروس الوند را پذیرفت که شاید چندان متناسب با ۳ کار اول او نبود و البته که آورده‌ای نیز برای او نداشت. پس از این کار، فرهی در اقدامی عجیب، در سریال سرزمین سبز به ایفای نقش پرداخت. احتمالا محبوبیت فصل نخست این سریال (خانه سبز) و البته حضور خسرو شکیبایی در این سریال، اصلی‌ترین دلایل پذیرش این کار بود. زوج شکوهمند سینما، این‌بار در تلویزیون شکل نگرفت تا فرهی، پس از چند سونامی سینمایی، اتفاق خوبی را در میانه دهه ۷۰ رقم نزند. هرچند که بازی در فیلم زندگی اصغر هاشمی و همبازی شدن او با خسرو شکیبایی برای پنجمین‌بار طی ۸ سال نیز اتفاق خاصی را به همراه نداشت.

در اواخر دهه ۷۰، اتفاق‌های بهتری برای فرهی رخ داد؛ بازی در فیلم اعتراض مسعود کیمیایی و بازگشت به سینمای مهرجویی با فیلم میکس و البته حضور کوتاه در خانه‌ای روی آب بهمن فرمان‌آرا، سبب شد تا این دهه که شروعی شکوهمند و میانه‌ای ضعیف داشت، با اتفاق‌های خوبی به پایان برسد.

 ولایت عشق

فرهی یکی از کشف‌های خوب سینمای پس از انقلاب ایران بود. بازیگری که توانست شمایل یک زن شهری را در سینمای پس از انقلاب ایران نهادینه کرده و بر باورپذیری بیشتر این فیلم‌ها بیفزاید

در انتهای دهه ۷۰، فرهی طی یک انتخاب جالب، در سریال ولایت عشق به ایفای نقش پرداخت و برای ۴ سال، علاوه بر سریال مهدی فخیم‌زاده، در سریال‌های پدر خاک و طلسم‌شدگان بازی کرد. این سریال‌ها، اگرچه اتفاق چندانی را در کارنامه این بازیگر رقم نزد اما بخش‌های دیگری از توانمندی فرهی را در قالب نقش‌هایی متفاوت به رخ کشید و کرسی وی را به‌عنوان بازیگری در هیبت‌های مختلف تثبیت کرد.

فرهی هرچند در تلویزیون، چندان اقبالی به دست نیاورد اما برگ برنده او، همچنان در سینما بود. او در نیمه دوم دهه ۸۰ در کارهایی چون خون‌بازی رخشان‌بنی‌اعتماد، پارک‌وی فریدون جیرانی، خاک آشنای بهمن فرمان‌آرا، شیرین عباس کیارستمی و در انتظار معجزه رسول صدرعاملی، به ایفای نقش پرداخت.

شیش و بش، بشارت به یک شهروند هزاره سوم، دوران عاشقی، برادرم خسرو، وقتی برگشتم و موافقت اصولی و سریال نمایش خانگی رقص روی شیشه ترکیب بازی‌های فرهی در دهه ۹۰ را تشکیل می‌دهد. قطعا مهم‌ترین اتفاق سینمایی برای فرهی در دهه ۹۰، همکاری با مهرجویی پس از ۲۰ سال در لامینور بود که به‌عنوان آخرین کار وی به ثبت رسید. به این ترتیب، بیتا فرهی که با کاری از مهرجویی به سینمای ایران معرفی شد، با فیلمی از این کارگردان بزرگ، با سینما وداع کرد.

فرهی در دهه ۹۰، چند کار تلویزیونی نیز داشت که ایراندخت و از یاد رفته، ازجمله آنها به حساب می‌آید. او همچنین سال‌ها پیش در سریال سرزمین مادری حاضر شد و نقش اقدس‌الملوک بختیاری را بازی کرد که این سریال هم‌اکنون در شبکه ۳ سیما در حال پخش است. نکته جالب آن‌که بازی فرهی در این سریال، هفته گذشته با فوت این کاراکتر به پایان رسید و همین که این بازیگر در آن سریال فوت کرد، درعالم غیر فیلم نیز بدرود حیات گفت.

 بیتا فرهی در کنار علی شادمان در سرزمین مادری

فرهی یکی از کشف‌های خوب سینمای پس از انقلاب ایران بود. بازیگری که توانست شمایل یک زن شهری را در سینمای پس از انقلاب ایران نهادینه کرده و بر باورپذیری بیشتر این فیلم‌ها بیفزاید. این عملکرد در سال‌هایی که سینمای اجتماعی ایران، هم‌پا و حتی جلوتر از جامعه، در حال پوست‌اندازی و حرکت به سمت مدرنیته بود، ارزشمند تلقی شده و این‌همانی خوبی را در این آثار رقم زده است.

رسانه سینمای خانگی- نگراین برای نسلی که فقط برای خندیدن به سینما می‌رود

نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» گفت:مشخصا با ذات سینمای کمدی مشکلی ندارم، اما مساله این است که فیلم کمدی، سینمای ایران را قبضه می‌کند. نگران نسل بعدی هستم که مردم آن فقط برای خندیدن به سینما بروند.

به گزارش سینمای خانگی، آرمان خوانساریان درباره اکران فیلمش در میان سیل انبوه فیلم‌های کمدی در شرایط فعلی به خبرنگار سینمایی ایرنا گفت: ما نسلی بودیم که فیلم‌های مهم سینمای ایران را در سالن های سینما دیده‌ایم. به‌شخصه مشکلی با ذات سینمای کمدی ندارم، اما مشکل این است که فیلم کمدی سینمای ایران را قبضه می‌کند چراکه سینمادار ترجیح می‌دهد سالنش پر شود و فقط بلیط‌های بیشتری فروخته شود.

وی ادامه داد: نگران نسل بعدی هستم که مردم آن فقط برای خندیدن به سینما بروند؛ در غیر این صورت با ذات سینمای کمدی مشکلی ندارم.

خوانساریان درباره ریسکی که یک فیلم شاعرانه در شرایط فعلی اکران تحمل می‌کند، گفت: سینمای ما فقیر است و در قبضه سینمای کمدی و سینمای جنوب شهری است از این رو کمتر کسی می آید که برای یک مدل جدید ریسک کند. فیلم من هم عجیب‌وغریب و جدید نیست، من سعی کردم سیلقه متفاوت از آنچه در سینمای بدنه بود، ارائه بدهم.

وی ادامه داد: مسیر و ایمان من به سینمایی که آن را سینمای اندیشه می‌دانم، مشخص است. منتها بسیاری از تهیه‌کنندگان این اعتماد را ندارند. من ۲ سال تلاش می‌کردم تا بتوانم کسی را برای سرمایه‌گذاری روی فیلمم پیدا کنم.

 آرمان خوانساریان، نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی جنگل پرتقال

نگاه تجاری به سینما حالم را خوب نمی‌کند

خوانساریان به مسئولیت‌پذیری در برابر نسل جدید اشاره کرد: نسلی هست که ما در برابر آن مسئولیم. همان‌طور که ما از نسل قبلی یاد گرفتیم باید به نسل بعدی هم یاد بدهیم. لذت و ایمان در تدریس علیرغم شرایط مالی، برای من باعث ادامه دادن تدریس شد. در حال حاضر این نوع سینما نیز برای من همین است. از یک جایی به بعد که نگاه تجاری داشته باشم دیگر سینما برایم معنا پیدا نمی‌کند و کار فرهنگی محسوب نمی‌شود.

این کارگردان درباره میزان مخاطب‌پذیری فیلم گفت: من از ابتدا تلاش داشتم فقط برای تئاتری‌ها فیلمی نسازم، از لغات تخصصی فرار کردم و مفهوم تئاتر و تئاتر خواندن را یک بار تعریف کردم. تخصصی‌ترین نکته شاید اسم چخوف است که چندبار در فیلم توضیح داده می‌شود که چخوف کیست و چرا علی بهاریان قرار بود چخوف آسیا باشد؟

وی انتخاب فضای تئاتر و ادبیات نمایشی را قابل تامل دانست و گفت: برخی می‌گویند چرا علی بهاریان زیست نخواند یا پزشکی. درحالی‌که افسردگی بعد از تحصیل در رشته هنر غیرقابل‌اجتناب است. مساله‌ای که از ابتدا اطرافیان با دانشجو مخالف‌اند و بعد از فارغ التحصیلی، سرنوشت مشخصی در انتظار دانشجو نیست. در دانشگاه می‌توان آدم مهمی شد اما بعد از اتمام دانشگاه با جامعه‌ای سر و کار دارید که نمی‌دانید در کدام بخش آن باید ابراز وجود کنید.

هامون، نمونه موفق فیلم روشنفکرانه در سینمای ایران

خوانساریان ادامه داد: نمونه موفق فیلم جامعه روشن‌فکری، هامون است. حمید هامون نمی‌تواند قصاب باشد و شغل دیگری داشته باشد چراکه در کتاب ها و افکار تنیده است. ما در این فیلم راجع به تکبر صحبت می‌کنیم؛ اینکه کسی رویایی داشته و به آن نرسیده و زمانی به خودش می‌آید و می‌بیند که به جایی نرسیده. حرفه او مساله اصلی ما نیست.

چالش‌های یک معلم، انتقاد ناپذیر و مغرور

کارگردان فیلم کوتاه سایه فیل درباره شکل‌گیری شخصیت علی بهاریان گفت: من از ۲۶ سالگی معلم مدرسه شدم و این آغاز یک خودشناسی برای من بود. همیشه در زندگی‌ام در جایگاه کسی بودم که می‌خواستم یاد بگیرم و حالا معلمی داشت باعث می‌شد که به جای یادگیری یاد بدهم و این روی شخصیت من هم تاثیر گذاشت.

این کارگردان افزود: از یک جایی دیدم دانش‌آموزی مقابل من است که بلافاصله حرفم را می‌پذیرد و با چشم گفتن، مرا تایید می‌کند. این از من موجود ترسناکی می‌ساخت، آدمی که دیگر انتقادپذیر نیست و حواسش نیست که یک معلم از بالا به دانش‌آموز نگاه نکند. تلاقی این دو، شخصیت سهراب بهاریان را در فیلم من ساخت.

 سارا بهرامی در فیلم جنگل پرتقال

تلاش داشتم حرف جدی را شوخی شوخی بزنم

خوانساریان در پاسخ به این‌که فضای فیلم در عین نمایش مصائب و مشکلات منفی و ناامیدانه نمی‌شود، گفت: وقتی می‌خواهید حرف جدی بزنید و با گله و شکایت با آدم‌ها درد دل می‌کنید، حرفتان تاثیر گذار نمی‌شود اما وقتی با احساسات و شوخی و حس‌های مختلف از غم می‌گویید همیشه این درد به یاد می‌‍ماند چون با غر و درد حرف نزدید.

این کارگردان ادامه داد: من سعی می‌کنم روی این کار کنم که حرف جدی را شوخی‌شوخی بزنم. اگر راجع به سرخوردگی حرف می‌زنم، نمی‌توانم از ابتدا تا انتها غر بزنم. اما وقتی آن حس‌های زیبا و مختلف نباشد درد نبودن آن را حس می‌کنیم. سهراب آخر قصه می‌فهمد ۱۵ سال پیش چه چیزی داشته که قدرش را ندانسته اما امروز دیگر فرصتی نیست. زندگی این گونه نیست که هر زمان ما تغییر کنیم با ما تغییر کند.

خوانساریان درباره شباهت فیلمش با سینمای رسول صدرعاملی گفت: وقتی شانس حضور یک آدم بزرگ کنار فیلم را داری، قطعا یاد گرفتن از ایشان اهمیت بیشتری دارد.

کارگردان فیلم کوتاه سبز کله غازی گفت: مدل کاری آقای صدرعاملی این‌گونه است که اعتماد کامل به فیلمساز دارد. سینمای ایشان نیز به حدی جذاب و نرم است که مسلما تاثیر زیادی از ایشان گرفتم.

بلوغ شخصیت‌ها، دستاورد «جنگل پرتقال» بود

نویسنده فیلم ابر بارانش گرفته درباره بلوغ شخصیت‌ها در این اثر گفت: برای هر دو شخصیت یک بلوغ اتفاق می‌افتد. ما در تمام فیلم، از دختری می‌شنویم که همه به او می‌خندند و بعد که او را می‌بینیم، فرد بالغی است که آن تصمیم نهایی را می‌گیرد. در پایان فیلم هم دختر از سر بلوغ اشک می‌ریزد اما دوباره تن به تحقیر نمی‌دهد. جایی که کسی در جوابی که خودش داده، اشک می‌ریزد و پشت این بلوغ اتفاق افتاده. سهراب نیز در پرده سوم فیلم متوجه خودش می‌شود و تازه به بلوغ می‌رسد. تضاد بین این بلوغ در جایی که است که شخصیت دختر در جایی که نمی‌پذیرد، بالغ می‌شود و شخصیت پسر در جایی که به دنبال احیا است، به خودش می آید.

خوانساریان درباره انتخاب نام فیلم اظهار داشت: فیلم درباره خطایی در گذشته صحبت می‌کند. خطایی که همه لحظات زیبای گذشته را از بین برده و بازآفرینی آن ممکن نیست. از این رو اسمی انتخاب می‌کنیم که در ظاهر فانتزی است اما وقتی فیلم را می‌بینیم متوجه می‌شویم که این مربوط به خطای دختر در گذشته است که این واژه را به اشتباه ساخته و این اسم در بین همه یک اسم رمز از حماقت مریم است.

«در دنیای تو ساعت چند است» در بیان مساله عشق تفاوت داشت

کارگردان فیلم جنگل پرتقال به شباهت ذکر شده بین فیلمش و دیگر فیلم‌های روشن‌فکری گفت: چنین فیلم‌هایی در سینمای ایران کم هستند و خواه‌ناخواه این تاثیر گرفته می‌شود. اگر فیلم در دنیای تو ساعت چند است بعد از این فیلم هم ساخته می‌شد می‌گفتند از جنگل پرتقال تاثیر گرفته شده. اما چون آنجا شمال بوده، اینجا هم شمال است این خوانش شبیه‌بودگی از این فیلم می‌شود. از طرفی دوست ندارم بگویم هیچ تاثیری نگرفتم. فیلم آقای یزدانیان به شدت خوب است اما این گونه نبوده که بگویم چون آن فیلم بوده بروم این فیلم را بسازم.

وی افزود: من در تنکابن زندگی کرده ام و دوران دانشجویی ام را پشت سر گذاشتم و بخش زیادی از فیلم، خاطرات من است. یعنی اگر در اصفهان دانشجو بودم احتمالا با فیلم رضا ساخته علیرضا معتمدی مقایسه می‌شدم! جغرافیا و فقیر بودن سینمای ما در تنوع این حس را به وجود آورده.به علاوه اینجا برعکس آن فیلم عشق مساله اصلی فیلم ما نیست ولی در آن فیلم عشق مساله اصلی بود.

خوانساریان درباره فیلم‌های ایرانی با فضای روشن‌فکری اظهار داشت: تفاوت این فیلم با دیگر فیلم‌های روشن‌فکری این است که من در این فیلم پیشنهاد گفت‌وگو دادم. مسئله فیلم گفت‌وگو و معذرت‌خواهی است چون از دل گفت‌وگو، عذرخواهی درمی‌آید. ما راجع به گفت‌وگو حرف زدیم. انتهای فیلم جایی است که شخصیت اصلی، اولین معذرت‌خواهی زندگی‌اش را انجام می‌دهد.

وی تاکید کرد: فروش فیلم نشان می‌دهد که نسبت به فیلم‌های رایج سینمای ایران، این فیلم در نبود بازیگر ستاره که فروش را تضمین کند و موضوعی که آن چنان در سینما رایج نیست، مورد استقبال مخاطب قرار گرفته است.

 سعید مولویان در فیلم جنگل پرتقال

شناخت سارا بهرامی از دانشگاه تنکابن، پل مشترک ما شده بود

خوانساریان انتخاب سارا بهرامی را به دلیل تجربه مشترک از فضای شمال ایران مهم دانست و گفت: سارا بهرامی جزو گزینه‌های اول من بود چرا که او نیز شمال درس خوانده بود و فضای زیست دانشجویی در شهر تنکابن را می‌شناخت.

وی تاکید کرد: ما با صحبت راجع به اتفاقات گذشته می‌توانستیم منظورمان را به تمامی به یکدیگر برسانیم و خاطراتی ساختیم که هر دو آرزویمان بود. ایشان می‌خواست آنجا روزی فیلم بازی کند و من آرزویم این بود که آنجا فیلم بسازم. تنکابن پل مشترک ما شده بود.

اکران فیلم سینمایی جنگل پرتقال به نویسندگی و کارگردانی آرمان خوانساریان و به تهیه‌کنندگی رسول صدرعاملی در سینماهای سراسر کشور ادامه دارد.

«سرهنگ ثریا»؛ گل‌به‌خودی / رگه‌های تفکر ضدانقلابی در یک فیلم دفاع‌مقدسی

به دور از هر هیجانی و با ادای احترام به اصالت و ذات محبت مادرانه، «سرهنگ ثریا» را نه می‌توان و نه باید، فیلمی در تراز گفتمان انقلاب اسلامی دانست؛ حتی اگر در بازی، نور، صدا، تصویر و دیگر موارد، بهترین باشد که البته نیست.

هادی مرادی

به دور از هر هیجانی و با ادای احترام به اصالت و ذات محبت مادرانه، «سرهنگ ثریا» را نه می‌توان و نه باید، فیلمی در تراز گفتمان انقلاب اسلامی دانست؛ حتی اگر در بازی، نور، صدا، تصویر و دیگر موارد، بهترین باشد که البته نیست.

تولید فیلم با موضوع مقاومت در همه شئون آن، از ساخت فیلم با محوریت دفاع مقدس گرفته تا جنگ سوریه، شهدای هسته‌ای و حتی منافقین، گرچه امری مهم و ضروری است اما حرکت روی لبه تیغ است به‌طوریکه اگر کارگردان به ظرافت‌ها توجه نکند، به راحتی محتوای فیلم، ضد آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب خواهد شد. همین بی‌دقتی سبب شده اغلب آثار سینمای دفاع مقدس و انقلاب، نه‌تنها مروج ارزش‌ها نباشند بلکه مفاهیمی ضدارزش‌های جامعۀ بومی را به بیننده انتقال دهند.

یکی از این آثار، «سرهنگ ثریا»ست؛ فیلمی به نسبت خوش‌ساخت که در ظاهر به جنایت منافقین و سرگشتگی و حیرانی خانواده‌های جنبش خلق می‌پردازد اما در بطن فیلم، جای جانی و قربانی عوض شده است (شاید لازم باشد کمی دربارۀ صاحب عکس‌هایی که مادران این افراد در دست دارند و واقعیت آنان دقت شود!).

در این فیلم، مخاطب خانواده‌هایی را می‌بیند که برای یکبار دیدن فرزندشان که به عضویت منافقین درآمده‌ است، در مقابل اردوگاه اشرف، مقر منافقین در عراق، اردو زده‌اند و تلاش دارند با سرتیمی “سرهنگ ثریا” (که مشخص نیست چرا او را سرهنگ خطاب می‌کنند)، با فرزندان خود ملاقات کنند.

نکته مهم اینکه در این فیلم نظامیان رژیم عراق کاملاً بی‌طرف و بی‌رنگ هستند و حتی در مواردی به واسطه یکی از کاراکترهای عراقی که در بین اردونشینان آمد و شد دارد، کمک‌هایی نیز به خانواده‌های ایرانی می‌شود.  

نکته دیگر اینکه، در معدود دفعاتی که برخی از اعضای سازمان می‌توانند از اردوگاه فرار کنند، به اردونشینان نمی‌پیوندند و مشخصاً با آنان زاویۀ اعتقادی دارند. این یعنی فرار از اردوگاه اشرف، به معنای بازگشت به دامن انقلاب نیست!

از طرف دیگر، وقتی یکی از شخصیت‌های فراری به اردونشینان پناه می‌آورد، به حدی با رژیم ایران، انحراف اعتقادی دارد که در ابتدا حتی خوردن غذای حکومت را نیز بر خود حرام می‌داند و در ارائه اطلاعات به اردونشینان بیشتر تلاش می‌کند آنان را ناامید و سرخورده کند تا اینکه رگه‌ای از ندامت و پشیمانی از گذشته در او وجود داشته باشد.

مسئلۀ  اصلی اما اینست که خود اعضای سازمان که خانواده‌هایشان در اردوگاه هستند، تمایل به دیدن مادران خود ندارند و اذعان می‌کنند مادر و پدر معنوی‌شان “مریم” و “مسعود” هستند و برای رسیدن جنبش به اهداف خود، هیچ قید و وابستگی به خانواده‌هایشان ندارند. این موضوع در رویارویی دو برادر به خوبی عیان است و حتی در سکانس‌های پایانی که سال‌های بعد را به تصویر می‌کشد نیز عزم این افراد برای ادامۀ جنایت خود علیه انقلاب، به تصویر کشیده شده است.

با این حال، شیوۀ روایت فیلم به نحوی‌ست که بیننده، اعضای مجاهدین خلق را بیش از آن‌که جنایتکار بداند، قربانی یک جریان سیاسی می‌بیند که این به هیچ‌وجه در ادبیات و گفتمان انقلاب جایی ندارد و هرگونه تطهیر و یا سم‌زدایی از جنایت‌های منافقین، ضدارزش‌های انقلاب اسلامی است. موضوعی که فیلم تلاش دارد آن را در لایۀ محبت و مهر مادری پنهان کند.

در این فیلم، حتی اگر مادر را نماد وطن نیز بدانیم، باز باید گفت جنایت منافقین قابل اغماض نیست به‌خصوص اینکه در تمام فیلم، اعضای منافقین نه‌تنها به جنایت خود اعتراف نمی‌کنند بلکه به تدریج راسخ‌تر نیز می‌شوند. به عبارت بهتر، وطن مانند مادر، پذیرای فرزندان خود هست اما مادامی که این فرزندان فریب‌خورده باشند وگرنه باز کردن آغوش به سوی جنایتکار، جفا بر دیگر اعضای خانواده است.

نکتۀ تأمل‌برانگیز دیگر اینکه در تمام فیلم حتی یک دیالوگ و حتی یک المان از انقلاب اسلامی در دیده نمی‌شود و این یعنی به دور از هر هیجانی و با ادای احترام به اصالت و ذات محبت مادرانه، «سرهنگ ثریا» را نه می‌توان و نه باید، فیلمی در تراز گفتمان انقلاب اسلامی دانست حتی اگر در بازی، نور، صدا، تصویر و دیگر موارد، بهترین باشد که البته نیست.

به نظر می‌رسد مدیران اوج یا باور عملی به مقولۀ سینمای مقاومت و انقلاب ندارند و یا دل‌مشغولی‌های آنان بیش از آن‌ است که وقت کنند به زوایای پنهان یک اثر سینمایی دقت کنند. در پایان باید اذعان کرد «سرهنگ ثریا» یک گل‌به‌خودی بدموقع از سوی اوج بود.

رسانه سینمای خانگی- «تعمیر شب» در اردبیل

ابراهیم پشت کوهی نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر نخستین فیلم کوتاه خود را با نام «تعمیر شب» در ارتفاعات اردبیل کلید زد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، ابراهیم پشت‌کوهی فیلمنامه فیلم‌ کوتاه «تعمیر شب» را با اقتباس از مجموعه داستان «دیوان سومنات» اثر ابوتراب خسروی نوشته و مشغول کارگردانی آن است.

پشت‌کوهی که پیش از این در تئاتر نیز اقتباس‌هایی از رمان‌های «مثل آب برای شکلات» و «آخرین انار دنیا» داشته است، این فیلم‌ کوتاه را در ژانر نئونوآر و رازآلود می‌سازد که داستان آن در دهه چهل می‌گذرد و بازیگران نقش‌های اصلی آن گاتا عابدی و یاشار نادری هستند.

«تعمیر شب» به نوعی جهان‌های موازی را به تصویر می‌کشد و در خلاصه داستان آن آمده است: زن و مردی در یک نیمه‌شب مه‌آلود از مراسم عروسی برمی‌گردند اما متوجه می‌شوند قفل در خانه‌شان عوض شده است.

گروه سازنده این فیلم‌ کوتاه عبارتند از نویسنده و کارگردان: ابراهیم پشت‌کوهی، بازیگران: گاتا عابدی، یاشار نادری، محمد حمزه‌زاده، داور فرمانی، نادر مهدیلو، طوبا پاکستانی، غفور ملکی، بهروز رحیمی، نعمت کهن دل، بازیگر خردسال: نیکان رنجبر، تهیه‌کننده: گاتا عابدی، مشاور کارگردان: رامین فرزانه، مجری طرح: رضا بهشتی، مدیر فیلمبرداری: عارف نامور، صدابردار: بهنام اسدالهی، آهنگساز: بهرنگ عباسپور، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: فهیمه موسوی، منشی صحنه: زهرا پسندی، طراح صحنه و لباس: ابراهیم پشت‌کوهی، طراح گریم: شقایق برهمتی، مدیر تولید: مقداد اکبری، مدیر تدارکات: نوید پورسپاهی، دستیاران فیلمبردار: امیرحسین نوش آذر، افشین بیگی، بهروز رحیمی، رامین برزگر، عکاس: تقی چایچی، سینه موبیل: احمد ابراهیمی، حمل و نقل: جمشید آبکار.

رسانه سینمای خانگی- اظهارنظر جالب مجیدی دربارۀ سینمای ایران

مجید مجیدی گفت: بالندگی سینمای ایران در سال های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما»  با تدریس مجید مجیدی کارگردان سینما عصر امروز شنبه ۴ آذر در روز نخست کارگاه‌های جشنواره در سالن نشست‌های موزه ملی ایران برگزار شد.
به گزارش ایسنا به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی، در ابتدای این جلسه علیرضا تابش دبیر دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی بیان کرد: دومین دوره این جشنواره ملی در آغاز راه خود قرار دارد. سال گذشته، اولین دوره جشنواره در یزد برگزار شد و امسال شاهد برگزاری آن در قزوین خواهیم بود. در بخش علمی و پژوهشی جشنواره، کارگاه‌ها برگزار می‌شود که امروز شاهد اولین جلسه کارگاه‌های این دوره هستیم.

او اظهار داشت: شعار امسال جشنواره «میراث در آینه» است و در همه ارکان و برنامه‌های این رویداد تلاش شده تا این آینه‌گی به اجرا برسد.

تابش با اشاره به حضور مجید مجیدی به عنوان اولین مدرس کارگاه‌های جشنواره دوم، اظهار داشت: مجید مجیدی جزو افتخارات سینمای ایران محسوب می‌شود و آثار این هنرمند را می‌توان نمونه بارز پرداختن به میراث فرهنگی دانست و بخشی از میراث فرهنگی را میراث زنده تشکیل می‌دهد.
او در بخشی دیگر از صحبت‌های خود تدریس برخی از آثار مجید مجیدی در خارج از کشور را گواه جایگاه این سینماگر دانست.
در ادامه، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما» با سخنرانی مجید مجیدی آغاز شد.
این سینماگر در بخشی از این کارگاه به حاضران گفت: به عنوان هنرمند در مقابل بزرگی فرهنگ و هنر این سرزمین، احساس کوچکی می‌کنم. اگر ما نتوانیم میراث فرهنگی خودمان را منتقل کنیم آسیب‌های جدی خواهیم خورد. افغانستان را مثال می‌زنم که با وجود برخورداری از تمدن غنی هرات هیچ اثری امروز از آن تمدن ندارد و این امر باعث شده، هویت مورد نظر از بین رود.
وی ادامه داد: در اواخر دهه ۷۰ به جشنواره‌ای در توکیو رفتم. در آنجا مردم و اعضای جشنواره می‌گفتند شناخت ما از ایران محدود به اخبار بود. می‌گفتند ما فکر می‌کردیم مردم ایران جملگی تروریست هستند اما با دیدن فیلم‌های ایرانی دریافتیم که ایرانیان چه فرهنگ غنی و پرباری دارند. سوزان سانتک منتقد برجسته آمریکایی نیز بعد از دیدن فیلم «بچه‌های آسمان» گفت که مقابل فرهنگ و تمدن ایرانی سر تعظیم فرود می‌آورد.
این کارگردان اظهارداشت: متاسفانه در سال‌های اخیر به فرهنگ و هنر نگاه مناسب نشده است درحالی‌که در شعارها همیشه شاهد حمایت از فرهنگ و هنر هستیم!
کارگردان فیلم «رنگ خدا» با بیان اینکه سینمای ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ به اوج بالندگی رسید، گفت: بالندگی سینمای ایران در سال‌های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم و به نوعی دستخوش روزمرگی شده‌ایم. یکی از دلایل این روزمرگی، کوتاه بودن عمر مدیران فرهنگی است زیرا مدیران می‌خواهند تنها در دوره خودشان نتیجه سیاستگذاری‌شان را ببینند.
وی در بخشی دیگر از این کارگاه به انتقال تجارب خود در زمینه بازنمایی مردم‌شناسی در سینما پرداخت.
او با بیان اینکه امروزه دسترسی جوامع بشری به ارتباطات زیاد شده است، تصریح کرد: چند سال پیش با رواج سریال‌های ترکیه‌ای این خطر احساس شد که خانواده‌ها در معرض خطر فرهنگی قرار گرفتند بنابراین پلتفرم‌ها شکل گرفت اما متاسفانه امروز آثاری را در پلتفرم‌ها می‌بینیم که از سریال‌های ترکیه‌ای نیز سخیف‌تر هستند! تلویزیون نیز به دلیل گسستی که با مخاطب پیدا کرده تماشاگرانش به ۱۰ الی ۱۵ درصد رسیده است و بخشی از این درصد نیز بینندگان فوتبال هستند!
مجیدی در ادامه خاطره‌ای از نحوه ساخت فیلم «خورشید» ذکر کرد و گفت: روزی پشت فرمان، دختر گل فروشی به من یک شاخه داد و گفت این گل را به خاطر ساخت فیلم «بچه‌های آسمان» به من می‌دهد. این اتفاق انگیزه‌ای بود تا فیلم «خورشید» ساخته شود. در «خورشید» به این دلیل از بچه‌های کار استفاده کردم که روح الله زمانی یکی از آن بچه‌ها بود. روح‌الله زمانی قبل از اینکه وارد حوزه هنر شود از چند مدرسه اخراج شده بود اما به واسطه ورود به عرصه هنر به جایی رسید که مدرسه برای او بزرگداشت برگزار کرد.
مجیدی در پایان با بیان اینکه تاریخ و فرهنگ باید نقشه راهمان باشد، تاکید کرد: در کارهای عباس کیارستمی هویت مشاهده می‌کنیم. من نیز در آثارم تلاش کردم به هویت دینی و ملی نگاه داشته باشم.
کارگاه‌های جشنواره در بخش تهران توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به میزبانی موزه ملی ایران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- تسلیت مدیرعامل فارابی در پی درگذشت بیتا فرهی

مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی با صدور پیام تسلیتی فقدان این هنرمند را به جامعه سینمایی ایران و رسانه ملی تسلیت گفت.

به گزارش سینمیا خانگی از بنیاد سینمایی فارابی، در متن پیام تسلیت مجید زین العابدین آمده است: درگذشت بانوی هنرمند، مرحومه بیتا فرهی را به خانواده ایشان و جامعه شریف سینمایی تسلیت می‌گویم.

ایفای نقش‌های متفاوت و ماندگار در بیست فیلم سینمایی و هفت سریال تلویزیونی، از مهشید هامون و دکتر شکوه کیمیا تا اقدس الملوک سرزمین مادری، خاطرات ارزشمندی را برای علاقمندان سینما و هنر هفتم از ایشان بر جای گذاشت.

از پروردگار مهربان، برای زندگی ابدی او مغفرت و رحمت واسعه و برای بازماندگان عزیزش صبر جمیل و عافیت مسئلت می‌نمایم.

بیتا فرهی عصر روز شنبه چهارم آذرماه سالجاری بر اثر عارضه ریوی و قلبی در سن ۶۵ سالگی درگذشت. از این بازیگر هم اکنون مجموعه تلویزیونی «سرزمین مادری» از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی در حال پخش است.

رسانه سینمای خانگی- ماراتن با «مرد ابری»

فیلم کوتاه «مرد ابری» به نویسندگی و کارگردانی شاهین جلالی به بخش رقابتی فیلم‌های کوتاه جشنواره بین‌المللی فیلم ماراتن آتن یونان راه پیدا کرد.

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «مرد ابری» به نویسندگی و کارگردانی شاهین جلالی در ادامه حضورهای جهانی خود، منتخب بخش رقابتی جشنواره بین‌المللی فیلم ماراتن آتن یونان شد.

جشنواره بین‌المللی فیلم ماراتن آتن یونان یک رویداد سالانه است که به رقابت فیلمسازان مستقل اختصاص دارد و در ۲ بخش رقابتی فیلم‌های بلند و کوتاه برگزار خواهد شد. پنجمین دوره این جشنواره از ۱۵ تا ۱۸ آذر ۱۴۰۲ مصادف با ۶ تا ۹ دسامبر ۲۰۲۳ در شهر آتن یونان برگزار می‌شود.

فیلم «مرد ابری» به نویسندگان و کارگردانی شاهین جلالی در این دوره جشنواره در بخش اصلی فیلم کوتاه به رقابت خواهد پرداخت.

«مرد ابری» پیشتر به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در بخش رقابتی فیلم کوتاه بیست و ششمین جشنواره بین الملی فیلم بوسان، سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، دوازدهمین دوره جوایز آکادمی فیلم کوتاه ایران (ایسفا)، پانزدهمین دوره جوایز جهانی فیلم های مستقل گرندآف لهستان، بیست و یکمین جشنواره فیلم مسیر ۶۶ آمریکا، سیزدهمین جشنواره فیلم باکو، هشتمین جشنواره فیلمهای ایرانی زوریخ سوییس، بیستمین جشنواره گوان گوامون کره جنوبی و در چندین جشنواره بین المللی فیلم حضور داشت و تاکنون، جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم سپهر، دیپلم افتخار بهترین تدوین جشنواره فیلم سایه، تقدیر ویژه بهترین کارگردان جشنواره بین الملی فیلم امید را به خود اختصاص داده است.

محمود نظرعلیان، اکبر صادقی، اردشیر زاهد، حمدالله سلیمی، رسول علی نژاد و محمد فرجی بازیگران «مرد ابری» هستند.

این فیلم کوتاه، روایتگر مرد سالخورده‌ای است که تعادل زندگی‌اش را از دست داده و با اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ای روبرو می‌شود.

فهرست عوامل «مرد ابری» عبارتند از: نویسنده و کارگردان: شاهین جلالی، مدیر فیلمبرداری: عبدالله شکری، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: بهنام اسدالهی، تدوین: شاهین جلالی، طراح صحنه و لباس: یاسر حسنی، طراح پوستر: فیاض بهرام، اصلاح رنگ ونور: علیرضا قادری اقدم، مدیر تولید: زهرا پسندی، گریم: سجاد سید هدی، منشی صحنه: ندا باباپور، دستیار کارگردان و برنامه ریز: سجاد حاج حسینی، تدوین صدا: مهیار سلیمی، دستیار صدابردار: محمدرضا واعظ، دستیار تصویر: امیر شایعی، مترجم: محمد فارسی مدان، زیرنویس: رضا تاریوردی، صدا پیشه: توران قربانی، عکاس: محسن زارع، مشاور رسانه‌ای: آزاده فضلی، تهیه‌کننده: انجمن سینمای جوانان ایران و شاهین جلالی.

رسانه سینمای خانگی- سینما بدون تفکر نابودی است

در جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی که در تهران در حال برگزاری است، نشست های مختلفی برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده ،کمال تبریزی استاد کارگاه انتقال تجربه کارگردانی در دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی خطاب به هنرجویان گفت: در سینما اگر فکر کنید همه چیز بلدید، باخته‌اید.

کارگاه انتقال تجربه کارگردانی کمال تبریزی عصر چهارشنبه اول آذرماه همزمان با دومین روز از دومین جشنواره آموزشگاه‌های سینمایی، در موزه سینما برگزار شد.
کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران در ابتدای این کارگاه، با اشاره به خاستگاه سینما در غرب گفت: این بزرگترین مشکل ماست که سینما از ابتدا به‌ عنوان سرگرمی‌ای برای ما معرفی شد که باعث ایجاد شهرت، پول و… می‌شود. سینما از ابتدا هم صنعتی غربی بوده اما در کشور ما با علم و آگاهی شکل نگرفته است، بلکه به‌عنوان یک امر تفریحی معرفی شده است. درست نیست که صرفا به آن به‌عنوان یک پدیده تفریحی نگاه کنیم.

* سینما بدون تفکر نابود می‌شود
کارگردان «شیدا» با اشاره به تأثیر تفکری سینمای ایران در سطح بین‌المللی گفت: این تأثیر یک موضوع مقطعی است. نه جامعه و نه سیستم نمی‌خواهد سینما این وجه تفکری و تاثیرگذاری را داشته باشد و وقتی وجه تفکری از آن گرفته می‌شود دیگر فقط وجه تفریحی باقی می‌ماند. اتفاقا وجه تفکری آن آرام‌آرام در حال فراموشی است. در مقطعی که چندان هم طولانی نبود ما دوره‌ای طلایی داشتیم اما از مقطعی دیگر باز این بازیگران بودند که تعیین‌کننده شدند چون به هر حال تهیه‌کنندگان به دنبال بازگشت سرمایه و کسب سود بودند. من هیچ مخالفتی ندارم که یک فیلم مفرح ساخته و دیده شود چون خودم هم دوست دارم گاهی یک فیلم کمدی ببینم تا به مغزم استراحت بدهم اما اگر قرار باشد سینمای ایران تنها چنین تولیداتی داشته باشد و جای تفکر و اندیشه خالی باشد، به سمت نابودی خواهد رفت.


کارگردان «مارمولک» اظهار کرد: در آن دوران وقتی می‌خواستیم ساخت یک فیلم را شروع کنیم، اصلا به عایدی مالی آن فکر نمی‌کردیم بلکه ابتدا به آنچه می‌خواستیم بسازیم فکر می‌کردیم؛ به این فکر می‌کردیم که جامعه از ما چه می‌خواهد. امروز خیلی از افراد در حوزه‌های مختلف سینما هستند که ابتدا درباره دستمزد صحبت می‌کنند. به همین ترتیب بخش‌ها و حوزه‌هایی که مربوط به تفکر می‌شود از سینما رخت برمی‌بندد و آن وجه هیولایی اش عیان می‌شود که به دنبال ثروت و قدرت است. در حالی که این موضوع در تناقض با تعریف هنر است.
تبریزی ضمن هشدار درباره تعدد فیلم‌های کمدی گفت: متاسفانه مسئولان سینمایی و حتی منتقدان ما راه را گم کرده‌اند، فکر می‌کنند داریم پیشتازی می‌کنیم و مدام آمار می‌دهند این مصداق همان مثال «آفتابه لگن هفت دست» است. پس ما به یک رنسانس در حوزه هنر به ویژه سینما نیاز داریم و باید از این خواب خرگوشی بیدار شویم.


وی با اشاره به کسانی که در زندگی او تأثیر گذاشته‌اند، گفت: سه نفر روی فعالیت هنری من خیلی تاثیرگذار بودند که اگر نبودند شاید من مثلا آشپز می‌شدم؛ یکی معلم ریاضی در دوران دبیرستانم که اتفاقا از ریاضی متنفر بودم. دومی در دانشگاه‌ آقای دکتر عالمی به‌خاطر مدل درس دادنش روی من خیلی تاثیر گذاشت به طوری که جسارتم در کار به او برمی‌گردد. سومین نفر نادر ابراهیمی بود. در کلاس او حاتمی‌کیا، من، رسول ملاقلی‌پور و خیلی از کسانی که بعدها منشأ اثر شدند، حضور داشتند.
این کارگردان ادامه داد: هنوز هم وقتی می‌خواهم فیلم بسازم دست و بالم می‌لرزد. پس اینکه فکر کنی همه چیز را بلدی یعنی باخته‌ای. در سینما هیچ‌چیزی قطعی نیست حوزه آموزش در سینما از حوزه علوم اکتسابی خارج  و بخش اعظم آن علم حضوری است یعنی باید کشف و شهودی در شما شکل بگیرد. قبل از انقلاب چندان چیزی به اسم کارگردان و تألیف کارگردان نداشتیم چون بازیگر سر صحنه می‌رفت و می‌گفت چه چیزی بگیریم یا چه چیزی نگیریم، چه دیالوگی بگوییم یا چه دیالوگی نگوییم چون فیلمفارسی، جریان غالب سینما  بود.
تبریزی درباره تعامل عوامل تولید یک فیلم با کارگردان گفت: کار جمعی نیازمند یک کاپیتان است، فیلمسازی هم باید سرپرست داشته باشد و سرپرست فیلم کارگردان است شما باید با کارگردان بحث و گفتگو کنید و تا جایی که در توانتان است با هم همفکری کنید اما اگر قانع نشد شما دیگر مسئولیتی ندارید چون کارگردان یک اثر مسئول نهایی آن است. البته کارگردان نمی‌تواند در ابعاد مختلف فیلم‌ معجزه کند اما تاجایی می‌تواند تاثیرگذار باشد.
تبریزی در پایان درباره نقش مدیر تولید گفت: نقش او بسیار پیچیده است اما در سینمای ما دست‌کم گرفته شده است. او مدیریت روانی و هزینه‌های پروژه را برعهده دارد.

ما در هر دوی این موضوعات مشکل داریم و هر آن کسی که بتواند این دو بخش را مدیریت کند، یک مدیر تولید خوب است.
دومین جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی فردا جمعه ۳ آذر با معرفی برگزیدگان درآیین اختتامیه از ساعت ۱۸ در ایوان شمس به کار خود پایان می‌دهد.

####


با درست فیلم ساختن در سینما می‌مانیم نه زیاد ساختن
در نشست‌های نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه جشنواره آموزشگاه‌های سینمایی آثار هنرجویان نوگرا و خلاق و با توجه به بودجه بضاعت‌شان حرفه‌ای توصیف شدند.
جلسه دوم نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در سالن تمدن موزه سینما برگزار شد.

در ابتدای این جلسه فیلم «همزاد» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
مرتضی ربیعی کارگردان فیلم کوتاه «همزاد» گفت: این اولین فیلم حقیقی من است که ساختم. چون علاقه‌ بسیاری به مقوله فیلمسازی داشتم وارد این عرصه شدم؛ این فیلم یک واقعیت بود که به صورت همزاد اتفاق افتاده بود و سپس تصمیم به تصویر کشیدن این داستان کردم.

محمد محمدی کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم کوتاه «همزاد» گفت: وضعیت سینمای کوتاه همین است‌ و شاید مربوط به شما نیست و خب در اوایل دهه ۸۰ که خود من به این حوزه ورود کردم، همیشه سینما شغل اصلی من به حساب نمی‌آمد و اکثرا شغل دیگری هم داشتم. تلاش کارگردان اثر همزاد ستودنی است و در این دسته از فیلم‌هایی که دیدم جزو آثار کلاسیک و دارای موضوع خطی بود.

وی ادامه داد: جذابیت فیلم «همزاد» برایم موضوعش بود و خب اساسا فیلم کوتاه، فیلم ایده‌ها است و نباید با یک بودجه هنگفت فیلم کوتاه ساخت. معتقدم سینمای کوتاه سینمای ایده‌ها است. فیلم کوتاه فیلمی است که در آن باید به دنبال ایده بگردیم.

در ادامه این نشست فیلم «دستبند» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

محسن نقی زاده کارگردان فیلم کوتاه دستبند گفت: دستبند اولین کار داستانی ام است و پیش از این آثار مستندی داشتم که در جشنواره سینما و حقیقت حضور داشتند؛ این فیلم را با بودجه ۳ میلیون تومان ساختم.

محمدی کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم کوتاه «دستبند» نیز گفت: ایده خیلی پررنگ و ملموس بود. کار «دستبند» خیلی پیچیده‌ نبود و چقدر خوب است در سینمای کوتاه به دنبال کار پیچیده نباشیم. ما درباره فیلم کوتاه صحبت می‌کنیم و باید در قواره فیلم کوتاه کار بسازیم نه اینکه دنبال تانک و مکانی مثل شهرک دفاع مقدس باشیم. همچنین با زیاد فیلم ساختن کسی در سینما نمی‌ماند با درست فیلم ساختن است که در سینما می‌ماند.

در ادامه این نشست خبری فیلم «کله» مورد بررسی قرار گرفت.

محمدی کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم «کله» گفت: کارگردان شاید می‌توانست جلوتر برود اما من می‌توانم نمره قبولی خوبی بدهم حداقل ایده را رعایت کرد اما اینکه در کنار خود مشاور: داشته باشی  که به شما کمک کند اهمیت بسیاری دارد. ساخت فیلم کوتاه عالی است اما بدی این قصه این است، کسانی که فیلم کوتاه می‌سازند به فکر ساخت فیلم بلند هستند.

در ادامه این جلسه محمد صابری روزنامه نگار و کارشناس و منتقد سینما درباره سه فیلم نظرات خود را مطرح کرد.
وی گفت: دست مریزاد می‌گویم به هر سه کارگردانی که این آثار را ساختند. مهتاب فرهادی به لحاظ پروداکشن کار پر زحمتی داشت و فارغ از کیفیت نهایی کار فی نفسه خود یک تجربه ارزشمند بود و دستمریزاد دارد که یک خانم در فضای سرد زمستانی کارگردانی و این فضا را خلق کند اما قالب قصه در فضای هنر و تجربه می‌رود که ایجاد یک حس و فضا موقعیت دارد. به نظرم اگر خانم فرهادی کار اولی بودند دست مریزاد دارد و می‌توانم بگویم سینمای ایران آبستن حضور زنان است.

وی ادامه داد: همچنین باید بگویم خداقوت به مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران برای محوریت قرار دادن ژانر در جشنواره فیلم کوتاه تهران؛ زیرا تنوع ژانر اتفاق بسیار مبارکی است که می‌تواند یک پشتوانه مهم برای سینمای ایران باشد. نکته مشترک سه فیلم تلاش فیلمساز برای روایت قاعده مند در هر سه فیلم بود، اینکه فیلمساز حواسش هست که حرفش را در قالب ژانر و آورده‌ای که به لحاظ روایی می‌تواند بیان کند مهم است. این گم شده سینما است.

صابری افزود: در فیلم «کاپوراسو» یک موقعیت غیر منتظره‌ پیش می‌آید که قالبش را بارها و بارها مشاهده کردیم‌. شروع، نقطه گذاری، یک روایت، بیان درست سینمایی و تعلیق به درستی انجام شده بود. تعلیق درست در عین اینکه قطره چکانی به مخاطب دیتا می‌دهد سعی می‌کند مخاطب را کنجکاو نگه دارد و در این فیلم اتفاقی که مشاهده کردم این بود که این ایده چقدر می‌تواند تازگی داشته باشد و کاراکتر هم باور پذیر است. آن چیزی که برایم در این فیلم هیجان انگیز بود رعایت اصول فیلم‌سازی مانند قاب بندی است، سکانس داخل ماشین من را یاد روایت ذهنی بهرام توکلی انداخت که کارگردان خیلی درست عمل و قصه را روایت می‌کند و ادا در نمی‌آورد.

در ادامه این جلسه محسن سوهانی منتقد و کارگردان سینما به بررسی آثار کوتاه «خطوط رفاقت»، «بدرقه سکوت» و «مرا ببوس» پرداخت.

در ابتدا کارگردان فیلم کوتاه «خطوط رفاقت» گفت: حدود ۷ سال پیش شروع به آموزش دیدن در حوزه تئاتر و سینما کردم و برای ساخت این فیلم فیلمنامه را به دوستم پیشنهاد دادم و قبول کرد و در ادامه کار را ساختیم.
سوهانی درباره این فیلم کوتاه گفت: من فکر می‌کنم سینمای کوتاه را نباید مقدمه‌ای برای فیلم بلند دانست؛ زیرا سینمای کوتاه خود یک مدیوم است و قابلیتی دارد که سینمای بلند ندارد مفاهیم اساسی را در کوتاه ترین زمان ممکن به ما انتقال می‌دهد. در سینمای کوتاه به دلیل فرصت محدودی که وجود دارد، هر پلانی که از آن استفاده می‌کنیم باید حرفی داشته باشد.

در ادامه این نشست فیلم‌های «بدرقه سکوت» و «مرا ببوس» مورد نقد قرار گرفتند و سوهانی گفت: فیلم بدرقه سکوت نقدی است بر سنت و ازدواج سنتی و اهمیت وجود عشق در زندگی مشترک. به نظرم از نظر روایت کار می‌توانست بهتر از این پیش برود. فیلم شروع خیلی خوبی دارد که پیرزن در خیال خود پیرمرد را خفه می‌کند و این فیلم از نظر شروع کار خوب است اما گره اصلی آنجاست که کارت دعوت عروسی به دست این دو می‌رسد که تعلیق و پیشبرد اهداف خوب پیش نمی‌رود.

وی در ادامه درباره فیلم «مرا ببوس» بیان کرد: این فیلم هم به هرحال مبنای محتوای عاشقانه‌ای داشت که با مسئله جدایی همراه بود. فکر می‌کنم از نظر فرم ساختار و زبان سینما، فیلم کند پیش می‌رفت. کارها را باید به چشم تجربه نگاه کرد اما روی هم رفته باز مخاطب دچار یک سردرگمی روایی می‌شود، اینکه در انتها معلوم نمی‌شود که این فردی که سم خورده است چه بر سرش آمد. معتقدم فیلمساز بیش از هرچیزی می‌خواست از جدایی‌ها و خلا ایجاد شده شکایت کند ولی به نظرم یک جاهایی فیلم شعاری به نظر می‌رسید حتی نور فیلم.

سوهانی در پایان صحبت‌هایش گفت: این جشنواره به طور خاص یک ویژگی بارز و جذابیت مهم دارد این که روی آغازی ترین نقطه هنر دست گذاشته است و اینجا نقطه آغاز جوانان است. چقدر خوب است که سرمایه‌گذاران ما روی بچه‌ها سرمایه گذاری کنند تا بچه‌ها مسیر خود را پیدا کنند.

ایوب آقاخانی بازیگر و کارگردان در ادامه این نشست حضور یافت و به تحلیل سه فیلم کوتاه «من، او، مهتاب»، «تله هوس» و «فاصله رنگی» پرداخت.
وی درباره چند اصل مهم در فیلمسازی گفت: مهم است نورپردازی مورد توجه قرار گیرد در حالی که در یکی از فیلم‌ها فضا فقط روشن بود، همچنین مهم است نگاه در دکوپاژ کلاسیک نباشد.
وی درباره ویژگی‌های کلی آثار بیان کرد: البته همین که آثار سروسامان دارد اتفاق خوبی است اما اگر به این دقت نکنیم که فیلم اول کارگردان است، می‌توان انتظارات دیگری داشت. شاید فیلم‌ها در درآوردن فضایشان موفق بوده باشد. وقتی نگاه مترقی در فیلم نداریم نباید سراغ فضاهای خاص برویم اگر فضای روزمره ای داشته باشد بضاعت کم فیلم‌های اول اثر را نجات می‌دهد.

 

####

هوش مصنوعی در تکنولوژی دستیار انسان است

امیررضا معتمدی یکی از استادان نشست‌ تخصصی سینما و هوش مصنوعی در جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی گفت: اگر سینما را از نقطه‌ای به نام ایده نگاه کنیم و پایان آن را مخاطب ببینیم، درحال حاضر هوش مصنوعی در قسمت‌ها و بخش‌های مختلف تاثیر دارد و کمک کننده است.

نشست تخصصی و آموزشی «سینما و هوش مصنوعی، امکانات و کاربردها» با حضور سعید اسدی، مسعود سفلایی و امیررضا معتمدی در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

سعید اسدی در ابتدای نشست کاربردها و امکانات هوش مصنوعی گفت: هوش مصنوعی یک تکنولوژی نوین است و یک ابزار یا یک وسیله نیست. در واقع هوش مصنوعی یک امکان و وسیله‌ای است که در حوزه سایبری، اینترنت و ابزارهایی که در حوزه اینترنت هستند کار می‌کند. ما پیش از این با یک اتوماسیون رو به رو بودیم که در واقع اعمال و ارائه آن بود. هوش مصنوعی خود می‌آموزد و امکاناتی را در اختیار ما قرار می‌دهد. این هوش فرصت فوق‌العاده‌ای را در اختیار ما قرار می‌دهد اما با تهدیدهایی ام همراه است.

وی ادامه داد: هوش مصنوعی با یک قوانین و قواعد معین اعمال می‌شود و مسئله‌ای که هوش مصنوعی به عنوان تهدید مطرح می‌کند، ممکن است حتی در شغل‌های دیگر هم از بین برود، مخصوصا در حوزه فیلمنامه‌نویسی، تولید، پس از تولید، تدوین تا جلوه‌های هوش مصنوعی. همچنین ممکن است هوش مصنوعی برخی از مشاغل را تحت تاثیر قرار بدهد و شما وقتی الآن هم بخواهید با هوش مصنوعی در ارتباط باشید سوال‌های متفاوتی پیرامون این حوزه دارید.

اسدی افزود: بنابراین هوش مصنوعی نیازمند دستورالعمل‌های ماست تا بتواند پاسخ‌ بدهد. هوش مصنوعی فعلا یک رویکرد گذشته گرا دارد که این دیتاها در فضای مجازی موجود است. فرض کنید شما الگوهایی دارد که این الگوها و سبک‌ها را هوش مصنوعی می‌شناسد. برای مثال اگر شما فیلمنامه‌ای را به هوش مصنوعی بدهید می‌تواند استوی برد کند اما این کار مطابق با استایل آن کار است.

وی بیان کرد: هوش مصنوعی یک نوع امتداد آدمی است و چیزی نیست که شما بتوانید آن را ببینید. یک زمانی هست که شما می‌توانید سروری را نگاه کنید اما هوش مصنوعی کجاست؟ معتقدم هوش مصنوعی هوشی انسانی است. در واقع هوش مصنوعی تداوم آدمی است. یک زمانی انسان با نیروی بدنی خود کار می‌کرد و نیروی خود را به چرخ‌ها می‌داد اما اکنون در یک سری از شغل‌ها متفاوت شده است. همچنین هوش مصنوعی در واقع شکلی از تداوم هوش آدمی است که اتوماسیون آن با یک خودآموز و خودپروری جدید همراه است اما سوال اینجاست که آیا هوش مصنوعی می‌تواند به عنوان یک هوش عمل کند؟

در ادامه این نشست مسعود سفلایی درباره کاربرد هوش مصنوعی و امکاناتی که در خلق سینما یعنی فیلمنامه قرار داده است، صحبت کرد: برخلاف تکنولوژی‌هایی که همیشه با فاصله از آن صحبت می‌کردیم مبحث کاربرد هوش مصنوعی خیلی نزدیک به ما است. مسئله اصلی ما این است که امکان عمومی سازی این مسئله ترس ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: این روزها ترس از هوش مصنوعی به دو شکل است؛ یک واژه هوش که متفکران قدیمی وقتی می‌خواهند از چیزی صحبت کنند و می‌گویند هوش، گویا این هوش خداوندگار است. مورد بعدی در دسترس بودن است. متخصصین در طی این سال‌ها ترس امکان دسترسی را داشتند. ریشه ماجرای هوش مصنوعی اقتصاد است؛ اگر ما بتوانیم عمده کارها را به یک چیز دیگر بسپاریم شغل ما کمرنگ‌تر خواهد بود.

سفلایی افزود:ما در زمینه هوش مصنوعی و فیلمنامه نویسی یک شانس آورده‌ایم و آن هم زبان فارسی است که قابلیت آنچنانی در زبان هوش مصنوعی ندارد؛ اما این اتفاق بالاخره می‌افتد. بنابر این هوش مصنوعی پدیده‌ خیلی وحشتناک یا پدیده‌ای که بتوانیم خیلی آسان از آن بگذریم نیست. هوش مصنوعی سرعت بخشی به روند نگارش می‌دهد و ما می‌توانیم محصول بیشتری بسازیم که از این زاویه دید نتیجه هوش مصنوعی می‌تواند مطلوب باشد البته اگر زاویه دید خوبی باشد.

وی بیان کرد: اتفاق دیگری که می‌افتد مسئله خلاقیت است و خب خلاقیت کجا می‌رود؟  در سینما خلاقیت یکی از مسیرهای بدست آوردن تجربه است و از این مسیر می‌توان نمونه‌ای خلق کرد که شاید حتی نمونه مشابهی هم نداشته باشد. سینما بر مبنای تکنیک و فن است. خلاقیت چیزی است که در صحنه و کار خود را نشان بدهد.

سفلایی درباره ترس از هوش مصنوعی گفت: اتفاق ترسناکی که در دنیا می‌افتد این است که فرآیند هوش مصنوعی بتواند جای هنرمندانی که استادکار هستند را بگیرد. شاید در جهان آینده نگوییم  که استادکاری در قسمتی از جهان یک چیزی را ساخته است؛ در آن زمان مفهوم استادکاری از بین می‌رود و ترس بزرگ سینما از چنین چیزی نشات می‌گیرد و این ترس در فیلمنامه نویسی خیلی بیشتر است.

کسانی که در فضای رئال کار می‌کنند خیلی ترس ندارند؛ بنابراین ماجرای اصلی از اینجا صورت می‌گیرد که نکند فضای کار معمولی از بین برود و مسیر سخت‌تر شود.
این مسئله و ترس با اقتصاد و شیوه زندگی انسان‌ها گره‌ می‌خورد و در دوره‌ای که جهان درگیر مشکلات اقتصادی و بیماری کرونا و تغییرات شغلی است این ایده روی کار می‌آید. بخشی از این ترس توسط سینما به سمت مردم رفته است. خودمان داریم از چیزی که خودمان از آن می‌ترسیم حرف می‌زنیم.

در ادامه این نشست امیررضا معتمدی متخصص جلوه‌های ویژه  گفت: از دوره‌ای که رایانه آمد، سرمایه‌گذارها نشستند به سود آوری خود فکر کردند. آنها می‌خواهند که رقیب ناپذیری خود را دورتر و دورتر کنند. بنابراین سال‌هاست که درباره هوش مصنوعی صحبت می‌کنند؛ اما وقتی هم هست که درباره هوش مصنوعی نگران می‌شویم؛ از سوی دیگر آن‌ها هوش مصنوعی را لانچ کرده‌اند و هوش مصنوعی آرام آرام بسیاری از موارد را از ما یادمی‌گیرد؛ اما نکته‌ای که وجود دارد این است که هوش مصنوعی در تکنولوژی معمولا دستیار انسان است که اگر احیانا انسان دچار خطا شد بیاید و آن را دسته بندی کند.

وی ادامه داد: یکی از مراحل مهمی که در انیمیشن وجود دارد لوک تصویری پلان‌ها است که معمولا به سرعت می‌تواند از آرشیوهای خود و با استفاده از دیتاهایی که دارد یک سری پیشنهاد به انسان بدهد و چون انسان حافظه سطحی دارد نمی‌تواند همه اطلاعات را در لحظه داشته باشد هوش مصنوعی به راحتی می‌تواند این اطلاعات را در دسترس انسان قرار دهد و به کمک انسان بیاید.

معتمدی افزود: درحال حاضر هوش مصنوعی نیروی کاری یک سرمایه‌گذار است و سرمایه گذار از آن‌ استفاده می‌کند. هوش مصنوعی پدیده‌ عجیبی است اما تخیل کردن درباره آن اتفاق عجیبی نیست. اگر سینما را از نقطه‌ای به نام ایده نگاه کنیم و پایان آن را مخاطب ببینیم، درحال حاضر هوش مصنوعی در قسمت‌ها و بخش‌های مختلف تاثیر دارد و کمک کننده است. تا امروز هیچ علامتی دلیل بر اینکه هوش مصنوعی بتواند کار خلاقانه‌ای انجام بدهد واضح انجام نشده است. اگر روزی به جایی برسیم که هوش مصنوعی با در دست داشتن راش و یا با مراجعه به بانک اطلاعاتی بزرگ خود بتواند به شما فیلم تدوین شده تحویل دهد شما می‌توانید بگویید هوش مصنوعی چگونه است؛ اما اکنون این تکنولوژی به آن قسمت نرسیده است و در حال حاضر هوش مصنوعی روی تک فریم و با پیش فرض‌هایی تصویرها را جنریت می‌کند و چند تصویر از زوایای مختلف به شما تحویل می‌دهد.

وی در پایان گفت: بیشتر ترس‌ما از هوش مصنوعی این است که ما نمی‌دانیم این تکنولوژی نوین چطور کار می‌کند و شایان ذکر است که سینما در ایران یک صنعت حمایتی است و بدون حمایت می‌میرد. در نتیجه تمامی مشاغل سینما باید خود را آماده این هوش مصنوعی کنند.
دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به دبیری مهدی شفیعی فردا جمعه ۳ آذر با برگزاری اختتامیه در ایوان شمس به کار خود پایان می‌دهد. 

شهرستان‌ها ظرفیت بهتری برای فیلم‌سازی دارند

مهدی اصلانی مدرس نشست تخصصی «تشکیل کارگروه تولید پروژه پایانی هنرجویان در آموزشگاه‌ها» گفت: شهرستان‌ها ظرفیت بهتری برای فیلم‌سازی دارند و نباید خودمان را صرفا درگیر تجهیزات کنیم.


نشست تخصصی و آموزشی «تشکیل کارگروه پروژه پایانی هنرجویان با مشارکت آموزشگاه‌ها» با حضور مهدی اصلانی پنجشنبه ۲ آذر در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

در این نشست مهدی اصلانی به شرح هزینه‌های فیلم کوتاه از ساخت، تدوین، فیلمبرداری و… پرداخت.

مهدی اصلانی درباره هزینه‌های تولید فیلم کوتاه گفت: بیشترین خروجی‌های ما در آموزش در دو حوزه بازیگری و گریم است. اگر استادانی به آموزشگاه‌ها بیایند که بیشتر بر تخصص‌هایی نظیر کارگردانی، صدابرداری، گریم و…متمرکز باشند بهتر است. سینما و تلویزیون همه کم کار هستند و شما می‌توانید تجهیزات ارزان‌تر بگیرید.
وی افزود: همچنین اگر شما را بشناسند هزینه‌هایتان پایین می‌آید و توصیه من به شما این است که به هیچ عنوان هزینه‌های خود را به صورت تلفنی به دیگران بیان نکنید بلکه فیلمنامه را در ابتدا درباره اختیار افراد قرار دهید و درباره فیلم خود صحبت کنید و در قدم آخر بحث مالی را مطرح کنید.

وی ادامه داد: قرار نیست همه فیلمساز و بازیگر و تدوین گر یا کارگردان شوند.‌

درادامه این نشست اصلانی درباره هزینه‌های مرحله پیش تولید با مشارکت آموزشگاه‌ها و هنرجویان بیان کرد: بر اساس محاسبه‌های انجام شده هزینه اجاره دفتر در مدت ۱۵ روز ۳۰ میلیون تومان است، هزینه پذیرایی در ۱۵ روز ۱۰ تا ۳۰ میلیون بسته به نوع مکان دارد، هزینه بیمه ۲۰ میلیون برای ۵ فیلم، هزینه ایاب و ذهاب و بازدید از لوکیشن ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان، هزینه گریم و لباس ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان پیش‌بینی شده است.

اصلانی افزود: پیشنهادم به شما این است که درگیر تجهیزات فیلمبرداری نشوید و اولین نکته مهم در فیلم‌سازی نگاه شما است و حتی می‌توانید با دوربین موبایل هم تصویربرداری کنید. پس درگیر هزینه‌های اضافی نشوید زیرا ایده و نگاه شما مهم است.

وی ادامه داد: در این چند سالی که در سینما هستم آموزشگاه‌ها در اغلب شهرستان‌ها هستند من بسیاری از فیلم‌هایم را در شهرستان می‌سازم زیرا در شهرستان‌ها پتانسیل بهتری برای فیلم‌سازی وجود دارد. من فیلمی ساختم که از تهران با خود نیرو و تجهیزات نبردم و از ظرفیت استان قزوین استفاده کردم. پیشنهاد می‌کنم سینما برایتان جدی باشد و فکر نکنید سینما چیزهایی دارد که شما به ظاهر می‌بینید.
دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲ با معرفی برگزیدگان در ایوان شمس به کار خود پایان می‌دهد.

رسانه سینمای خانگی- انتقاد اکبری عبدی از ضعف «فسیل»/ فروش ملاک ارزش نیست

اکبر عبدی گفت: سینمای ما به دلیل ضعف فیلمنامه به این مرحله رسیده، از «فسیل» و غیر فسیل بگیرید تا … . می‌گویند اگر فلان فیلم، فیلم بدی است چرا اینقدر فروخته است؟! می‌گویم می‌شود یک کلیپ را هم گذاشت و بسیار بازدید داشته باشد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، این بازیگر که در آیین اختتامیه دومین جشنواره سراسری آموزشگاه های آزاد سینمایی شامگاه جمعه سوم آذر ۱۴۰۲ در ایوان شمس، سخن می گفت، خطاب به هنرجویان ادامه داد: روی سناریو و قصه تاکید داشته باشید چون این موضوع به فرهنگ و سلیقه مردم وصل است.

در این مراسم پس از ورود هنرمندان پیشکسوت سینما با تشویق ممتد حاضران، قرائت آیاتی از قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران، ویدیوکلیپی از صحبت‌های قادر آشنا معاون توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی و مهدی شفیعی دبیر جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی پخش شد. 

در ادامه شفیعی خود نیز روی صحنه آمد و ضمن همدردی با مردم مظلوم فلسطین گفت: با همه جان و جهان به سوگ کودکانی معصوم می‌نشینیم که عطر معصومیتشان جهان را پر می‌کند. شما را روزی که ماه منجی بر درختان زیتون بتابد یاد خواهیم کرد. 

وی عنوان کرد: خوشحالم که جشنواره به روز اختتامیه رسید و حاصل تلاش‌های شما را که داوران قضاوتشان کرده‌اند، خواهیم دید.

در ادامه ضمن گرامیداشت یاد درگذشتگان سینما، برگزیدگان بخش عکس اعلام شد.

در این بخش امیر دژاکام، علیرضا اسماعیلی، کامران شریفی و مهسا اصانلو روی صحنه آمدند.

در این بخش لوح تقدیر به رویا شهباززاده از آموزشگاه نیک پیک، محمدرضا شهبازیان از آموزشگاه اندیشه نو، سمانه نوری وند از آموزشگاه هنر هفتم، مهسا کمالی از آموزشگاه نیک‌پیک، سولماز قدرتی از آموزشگاه قاب سفید رسید و این عکاسان شایسته تقدیر شناخته شدند.

عکاسان برگزیده نیز یپرم آواکیان از آموزشگاه دارالفنون، حامد حیدری از آموزشگاه هنر هفتم، احمد بلباسی از آموزشگاه دارالفنون، ثنا پزشک از آموزشگاه هنر هفتم و فائزه حسن‌زاده از آموزشگاه آبرنگ بودند.

محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، قادر آشنا معاون توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی و اکبر عبدی برای اهدای جوایز برگزیدگان بخش فیلمنامه روی صحنه آمدند.
در این بخش لوح تقدیر به سعید عملی نویسنده «کبوترخانه» از آموزشگاه موج نو، جایزه سوم به وحیده ملاحیدری نویسنده «خنده‌های اجباری» از آموزشگاه مکتب یزد، جایزه دوم به علی ملک شاهی مقدم نویسنده «عنابی» از آموزشگاه پلک، مقام اول و بهترین فیلمنامه به الهام میرحسینی نویسنده «روزی که باران بارید» از آموزشگاه مکتب یزد رسید.

اکبر عبدی:بر فیلمنامه تاکید کنید زیرا به فرهنگ مردم وصل است

اکبر عبدی بازیگر پیشکسوت سینما در این بخش گفت: چون این بخش مربوط به فیلمنامه بود باید بگویم فیلمنامه اساس و ریشه یک کار نمایشی است چه تئاتر، چه فیلم سینمایی و … . سینمای ما به دلیل ضعف فیلمنامه به این مرحله رسیده، از «فسیل» و غیر فسیل بگیرید تا … . می‌گویند اگر فلان فیلم، فیلم بدی است چرا اینقدر فروخته است؟! می‌گویم می‌شود یک کلیپ را هم گذاشت و بسیار بازدید داشته باشد. 

وی خطاب به هنرجویان گفت: روی سناریو و قصه تاکید داشته باشید چون این موضوع به فرهنگ و سلیقه مردم وصل است.

رییس سازمان سینمایی: آرزوی من این است فیلمی متفکر و اجتماعی رکورد اقتصاد سینما را بزند

محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در آیین اختتامیه دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی گفت: خوشحالم در اختتامیه این رویداد هستم؛ جشنواره‌ای که سالیان سال تعطیل بود و شاید ضرورت احیای آن کمتر احساس می‌شد. از همه بانیان تشکر می‌کنم که تلاش کردند این جشنواره احیا شود؛ جشنواره‌ای که می‌تواند باعث رونق گرفتن تولید در آموزشگاه‌ها شود. یکی از درخواست‌ها در سفرهای استانی که داشتم، برگزاری دوباره همین جشنواره بود که افراد دوست داشتند در جریان آن آثار را ببینند و تلاش کنند برای ارتقای آثار. این جشنواره یک جشنواره تخصصی است و شما هستید که می‌توانید با پیگیری و ممارست باعث شوید این رویداد در سال‌های آینده هم برگزار شود. سطح کیفی آثار هم خوب بوده است. یکی از اقدامات بسیار خوب دیگر گردهمایی مدیران آموزشگاه‌ها بود که در جریان آن دوستان مسایل و مشکلات خود را بیان کردند، معاونان حرف‌های آنها را شنیدند و با هم گفتگو کردند. 

*رد پای لابی صهیونیسم در سینما مشهود است
وی با اشاره به وضعیت غزه، مطرح کرد: امروز داشتم ماجرای وقفه‌ای که در جنگ غزه اتفاق افتاد و مردم از شهر بازدید می‌کردند را مرور می‌کردم و به این موضوع فکر کردم که چقدر هنرمندان سرشناس دنیا در برابر این نسل کشی موضع گرفتند و سکوت نکردند. البته بعد از این ماجرا هجمه های زیادی از سوی رسانه‌های صهیونیستی علیه آنها صورت گرفت و به جرم حمایت از مردم غزه از کار اخراج شدند!


رییس سازمان سینمایی خطاب به کشورهای غربی و صهیونیست ها اعلام کرد: رد پای لابی صهیونیسم در سینما، در اقتصاد سینما و در سیاستگذاری جشنواره های بین المللی آشکار است.  هر جا احساس کنند صدای عدالت خواهی به نفع ملت فلسطین است آن را سرکوب می کنند. شماها که مدعی دموکراسی ، حقوق بشر و آزادی بیان هستید چگونه رفتار ضد بشری را در قبال هنرمندان آزاده جهان که با ملت فلسطین و مردم غزه همدردی کرده اند روا داشته اید!
در کشورهایی که ادعای آزادی بیان دارند به پاس دفاع از مظلومان غزه بازیگران را اخراج کردند. اگر این فضا در ایران اتفاق می‌افتاد، ببینید چه ماجراهایی پیش می‌آمد! شاید در فضای ایران گاهی مشکلاتی برای هنرمندان ایجاد شود اما مسئولان در کنار آنها هستند و چنین فضایی با یک اعتراض کوچک ایجاد نمی‌شود.

*ما وارث یک سینمای ورشکسته بودیم
وی گفت: ما وارث دوران کرونا و جریان‌های سیاسی بودیم که اقتصاد سینمای ایران نابود شده بود. یک سینمای ورشکسته را تحویل گرفتیم. منتقدان زیادی به من مراجعه کردند که گفتند ما در تولید و سرمایه‌گذاری ورود نمی‌کنیم. 

*اعتماد مردم و سرمایه گذاران به سینما بازگشته است

خزاعی خاطر نشان کرد: ما برای احیای سینما باید برنامه‌ریزی می‌کردیم باید سینماها را بازگشایی می‌کردیم. به سرمایه گذار اعتماد و اطمینان می‌دادیم و مخاطب را به سینماها برمی گرداندیم. می‌توانم مدعی باشم که سینمای ایران امروز دوران بهاری خود را طی می‌کند. سیاست ما در سازمان سینمایی حمایت از فیلم‌های فرهنگی، اجتماعی و متفکر است. در نقدی دیدم که نوشته بود سازمان سینمایی نگاه جدی به سینمای کمدی دارد. 

*ما به همه گونه‌های سینمایی نگاه جدی داریم
وی افزود: سازمان سینمایی به تناسب نیاز اجتماعی و فرهنگی کشور از همه گونه‌های سینمایی حمایت می کند. باید با تقویت برخی گونه های سینمایی بویژه سینمای اجتماعی شاخصه‌ها و پتانسیل آن ها را برای ارتباط و پیوند با مردم بالا ببریم. 
رییس سازمان سینمایی عنوان کرد: ما وظیفه حمایت از فیلم‌های روی پرده داریم. هم اکنون تنها سه فیلم کمدی روی پرده است اما مردم از آنها استقبال کرده‌اند و در کنارش از سایر آثار هم اقبال صورت گرفته است. امروز خیلی از سینماگران که تمایل به تولید نداشتند، پروانه ساخت گرفتند و آثار آن‌ها را سال‌ آینده خواهید دید. این وضعیت در سال آینده بهتر خواهد شد. 

*به ارتقای فیلم ها جدی تر نگاه کنیم
وی ادامه داد: هدف ما احیای سینمای ایران بود که صورت گرفت. از مهر ماه هر ماه یک رویداد برگزار می‌کنیم. خیلی از رویدادهای سینمایی به خاطر کرونا و شرایط سیاسی تعطیل شده بود و باید برنامه‌ریزی می‌کردیم تا دوباره احیا شوند. نگاه دولت احیای سینمای ملی است امروز برخی از آثار کمدی روی پرده است که معتقدم سطح آنها نسبت به آثار دهه ۹۰ و ۸۰ ارتقا پیدا کرده است و می‌توانید به راحتی با خانواده به تماشای آن بنشینید. اعتماد خانواده ها به سینماها بازگشته است و همچنان، باید به رشد کیفی و ارتقای فرهنگی محصولات سینمایی جدی‌تر نگاه کنیم.

وی ادامه داد: دوستانی که اهل نقد و مداقه و مطالعه هستند لطفا قدری واقع بینانه تر و عمیق تر به موضوع نگاه کنند. ما وارث شرایط و وضعیت دوران پساکرونایی بودیم که سینماها تقریبا تعطیل شده بود و بیکاری وحشتناکی در کسب و کار سینما وجود داشت.

به گفته وی احیای اقتصاد سینما، ایجاد اعتماد برای سرمایه گذاری و تولید در بخش‌های خصوصی و دولتی در این حوزه، ایجاد اشتغال نسبی در متن بحران اقتصادی سینما مهم ترین اولویت ما در گام نخست بود.
رییس سازمان سینمایی خاطرنشان کرد: طبیعی است وقتی کرکره سینماها پایین باشد و سینماها با رکود و تعطیلی دست و پنجه نرم می کنند نمی‌توان ایده آل‌گرایی کرد. اصلاح و ترمیم وضعیت موجود و به گردش در آوردن چرخ های تولید و گیشه پیش نیاز اولویت‌های فرهنگی سینما بود.

وی بیان کرد: خدا را شاکرم با همت و همکاری مراکز دولتی، ارگان‌ها و صنوف و همراهی قاطبه خانواده سینما اقتصاد سینما جان دوباره گرفته است.

خزاعی با بیان اینکه سیاست تولیدی سازمان سینمایی در محصولات بنیاد سینمایی فارابی و برخی آثار مشارکتی قابل مشاهده است، ادامه داد:اهتمام ما احیای سینمای فرهنگی- ملی و اسلامی است و به عنوان رئیس سازمان سینمایی آرزو و دغدغه ام این است که سینمای فرهنگی و اجتماعی و دفاع مقدس ما هم همپای آثار کمدی با استقبال گسترده مردم و خانواده ها مواجه شود. خوشبختانه در تعدادی از آثار سینمای کودک و نوجوان و چند اثر اجتماعی این نشانه های امیدبخش را شاهد بوده ایم.

وی خاطرنشان کرد: اگر سینما احیا نمی‌شد و خانواده ها با سینماها آشتی نمی‌کردند همین مباحث فرهنگی و اجتماعی پیرامون سینما هم‌ مطرح نمی‌شد، با احیای اقتصاد سینما گفتمان اجتماعی و فرهنگی و الزامات آن هم شکل جدی گرفت. 
خزاعی با اشاره به بحران‌ها و وضعیت پیچیده سینما و فضای اجتماعی در سال گذشته عنوان کرد: خروجی سیاستگذاری‌های سازمان سینمایی در حوزه تولید در آثار تولیدی پیش رو و سال آینده رونمایی خواهد شد.

در ادامه قادر آشنا، جهانگیر الماسی و غلامرضا نجاتی برای تجلیل از بخش ویژه غزه روی صحنه آمدند.

در این بخش از اشکان خداداد و افشین خداداد کارگردانان «کلپس» و محمدمهدی تدین مدیر آموزشگاه دارالفنون برای برگزاری نمایشگاه عکس با موضوع غزه قدردانی شد.

سپس هوشنگ توکلی، سیاوش طهمورث، مسعود آب پرور، قاسم زارع، اصغر فارسی و مهدی شفیعی برای اهدای جوایز بخش فیلم کوتاه روی صحنه آمدند.

در رشته تدوین لوح تقدیر به شاهین آقازاده برای «فاصله رنگی» از آموزشگاه هنر گستر حیایی، الناز نادریان برای «مرا ببوس» از آموزشگاه سینماگران مستقل، دیپلم افتخار به رضا محبعلی برای «زیبای زیبا» از آموزشگاه دارالفنون رسید.

در رشته تصویربرداری لوح تقدیر به رضا یزدانیان برای «کانیبال» از آموزشگاه ماد و رضا قاسمی برای «شهر عسل» از آموزشگاه ماد اهدا شد.

دیپلم افتخار بهترین طراحی صحنه به حسین رضاییان برای «لیلا» از آموزشگاه هنر گستر حیایی تعلق گرفت.

لوح تقدیر بازیگری زن به سما جعفری برای «من هم همینطور» از آموزشگاه همای سعادت و دیپلم افتخار بهترین بازیگری زن به مریم عابدی برای «لیلا» از آموزشگاه هنر گستر حیایی رسید.
لوح تقدیر بازیگری مرد به شاهین آقازاده برای «فاصله رنگی» از آموزشگاه هنر گستر حیایی، لوح تقدیر به سعید ونایی برای «آلزایمر» از آموزشگاه برداشت آخر رسید.
در بخش پویانمایی لوح تقدیر به هما زرینی برای «مترسک» از آموزشگاه شیوا آوا، دیپلم افتخار بهترین فیلم پویانمایی به دانیال محبعلی برای «درخت» از آموزشگاه دارالفنون تعلق گرفت.
در بخش مستند دیپلم افتخار به داریوش کرمیار برای تهیه‌کنندگی «الماس و شیشه» از آموزشگاه دارالفنون رسید.

لوح تقدیر در فیلمنامه نویسی فیلم کوتاه به زهرا نظری برای «آخرین بار» از آموزشگاه ۳۵، دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه به سیدسجاد موسوی برای «زیبای زیبا» از دارالفنون اهدا شد.

در بخش کارگردانی لوح تقدیر به حسین رضاییان برای «لیلا» از آموزشگاه هنر گستر حیایی، لوح تقدیر به زهرا نظری برای «آخرین بار»از آموزشگاه ۳۵، دیپلم افتخار به محمدرضا دهستانی برای «بدرقه سکوت» از آموزشگاه سیمای مهان رسید.

در رشته جلوه‌های ویژه، موسیقی متن، چهره‌آرایی، هیچ کس شایسته تقدیر شناخته نشد.

در ادامه هوشنگ توکلی یازیگر پیشکسوت روی صحنه آمد و بیان کرد: عرض تبریک و تسلیت به ۱۵ هزار شهید غزه در ۴۵ روز دارم. این جنگ نابرابر قدمت طولانی دارد ریشه آن به جنگ‌های صلیبی و دورتر برمی‌گردد. این حوادث اینقدر شنیع است که هیچ هنرمندی قادر نیست عمق فاجعه را تصویر کند. شاید کار هنرمندان در این دوران سخت‌ترین کار باشد.
وی گفت: روز گذشته چهلمین روز درگذشت مرحوم مهرجویی بود؛ آخرین کارگردان مولف نسل قبل از ما. یاد او را گرامی می‌داریم.

توکلی بیان کرد: خوشحالم که آثار شما را به عنوان یک هنرمند داور دیدم. نکته بسیار ظریفی را باید با شما درمیان بگذارم؛ به طور کلی سینما وقتی وارد ایران شد با تقلید و دیدن آثار دیگران شروع به کار کرد چون هیچ معلمی در این حوزه نداشتیم. زحمات زیادی در طول صد سال گذشته کشیده شده اما رسم تقلید از آثار دیگران همچنان باقی مانده است. این تقلید در این زمانی که تجهیزات و امکانات بسیار زیاد است اما باقی مانده است همیشه این سوال وجود دارد که آیا نگاه کردن از روی دست دیگری درست است یا خیر؟ بسیاری به خاطر همین تحقیر شدند. آموزش هنرها اصلا از راه تقلید صورت می‌گیرد اما محتوا چه؟
وی ادامه داد: هنوز از چهل و اندی سال از پیروزی انقلاب فیلمی در تراز جمهوری اسلامی نساخته‌ایم چه بخواهیم چه نخواهیم ایران در محدوده جهان اسلام است. اگر خودمان را به تراز جمهوری اسلامی نرسانیم به جایی نخواهیم رسید. در این جشنواره سه فیلم کپی شده از فیلم اصغر فرهادی دیدم که اصغر فرهادی خودش هم از یک کارگردان ایتالیایی کپی کرده بود اما اگر این راه را ادامه بدهیم به جایی نخواهیم رسید.

در بخش بازیگری محمد خزاعی، داریوش ارجمند، فریبا متخصص، فرهاد قائمیان، جهانگیر الماسی و فرهاد بشارتی برای اهدای جوایز روی صحنه آمدند.


در بخش بازیگری کودک و نوجوان لوح تقدیر به آرنیکا قلیچی از آموزشگاه پانیذ، راحیل فولادی از آموزشگاه پانیذ، روشان‌ برزگر از آموزشگاه پانیذ، نفس محمودی از آموزشگاه پانیذ، آرشین عرب پور از آموزشگاه هنر و سینما، النا شیخی از آموزشگاه بارانا، آراد جعفری بهشتی از آموزشگاه بارانا،تعلق گرفت.

در بخش بازیگری زن لوح تقدیر به غزل عبادی، فاطمه بیات از آموزشگاه هنر گستر حیایی، گلبرگ عبدالهی از آموزشگاه پانیذ، نیوشا فلاحی‌نیا از آموزشگاه پانیذ، ایلوش یزدان‌پناه رسید.

در بخش بازیگری مرد لوح تقدیر به علیرضا دماوندی‌نژاد از آموزشگاه پانیذ، مصطفی باقری از آموزشگاه فرهاد، سینا صفوی فرد از آموزشگاه پانیذ، حسین بهرامی از آموزشگاه سینماگران مستقل، محمد محمدی از آموزشگاه اندیشه ماهان اهدا شد.

در بخش پایانی این مراسم جهانگیر الماسی روی صحنه آمد و گفت: یادمان باشد بازیگری یک معنا و مفهوم تبعی است یعنی حتی بستر بازیگری باید معنا داشته باشد وگرنه چالشی عبث است. اتفاقات دیگر در این ایام رخ می‌دهد؛ حادثه غزه بسیار حادثه خاصی است باید بدانیم که مردم غزه چه دلاورانی هستند. در غزه ما شاهد انسان‌ستیزی هستیم با انسانیت و خلقت مبارزه می‌شود. تمام رسانه‌های جهان بخش عاطفی ماجرا را می‌بینند اما این روزها فرزند انسان به مسلخ کشیده می‌شود. چرایی جنگ غزه مهمتر است، انگار همه چیز در خدمت منافع و درآمد نامشروع است چون در غزه میادین گازی کشف شده که می‌تواند خیلی از معیارها را بر هم بریزد. همه ما امروز یک وظیفه انسانی داریم. تصویری که از انسان زمان ما دارد در تاریخ ثبت می‌شود،تصویر ما نیست. انسان زمان ما اینقدر ددمنش و کثیف و چرک نیست یادمان باشد اگر دوستدار حریم الهی هستیم و انسان را دوست داریم برای امتداد حیات انسانی تبلیغ کنیم.

خروج از نسخه موبایل