سینمای ایران در مسیر روایت ناقص از دفاع مقدس

برخی از سینماگران کشور با بیان اینکه طی سال های اخیر برخی مدیران مانع تولید فیلم های ارزشی و دفاع مقدسی شده اند تأکید کردند: مدیران شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند!

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، مقاومت مردم خرمشهر، حماسه ای از یاد نرفتنی است؛ چرا که مردم این شهر در حالی به مبارزه با دشمن پرداختند که از پیش برای این تهاجم و تجاوز آمادگی نداشتند. آن ها با سلاح عزم و ایمان به مکتب و عشق و علاقه به میهن اسلامی شان، با دست خالی چنان مقاومت کردند که در تاریخ، بی نظیر ماند. به اعتقاد کارشناسان نظامی، مقاومت بی سابقه ای که در خرمشهر انجام شد، هرگز با دیگر مقاومت ها قابل مقایسه نیست. خرمشهر برای ملت ما تنها یک شهر نیست، بلکه تاریخ گویای پایداری، ایثار و جاودانگی انقلاب است. از این رو، سوم خرداد و فتح این شهر، آیینه گویایی از تاریخ و جغرافیای دفاع مقدس و جهاد آگاهانه و شجاعت مظلومانه این امت است.

علاوه بر خرمشهر که یکی از نقاط عطف ۸ سال دوران دفاع مقدس محسوب می شود، پدیده انقلاب اسلامی و همچنین دفاع مقدس که همراه با آرمان های والایی بوده اند متأسفانه طی تمامی سال ها توسط مدیران فرهنگی و سینمایی کشور نادیده گرفته شده اند و توجه چندانی به آن ها نشده است.

به خصوص دولت های یازدهم و دوازدهم به طور کل از سینمای جنگ غافل شدند و در عوض آن از شبه روشنفکران و لیبرال ها و غربی ها حمایت کردند و با تقلید نا به جا از فرهنگ منحط غرب و سینمای فرانسه تمامی توان خود را به کار گرفتند تا دیگر هیچ نام و نشانی از دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در سینما باقی نماند. بسیاری از سینماگران دغدغه مند و فعال در حوزه دفاع مقدس طی این ۴ سال در خانه نشینی و بیکاری مطلق به سر می بردند و متأسفانه مدیران وقت بدترین نوع برخورد را با آن ها داشتند.

فیلم های ضد ارزشی، سیاه و تلخ تولید شده در سینمای کشور در جشنواره های غربی حاضر شدند، مورد تشویق قرار گرفتند و جوایز متعددی به آن ها اهدا شد اما هیچ یک از دغدغه های مقام معظم رهبری و سینماگران متعهد و ولایتمدار به ثمر نرسید!

طی این سال ها بی تدبیری مطلق دولتمردان امید همه سینماگران متعهد و ارزشی را ناامید کرد. علاوه بر سینماگران ارزشی و ولایتمدار همه مردم متعهد که عشق به ولایت و نظام اسلامی دارند با بهت و حیرت به عملکرد منفعلانه مسئولان دولت و کرنش آن ها در قبال غربی ها خیره شده اند اما یاد ۸ سال دفاع مقدس، اهداف و آرمان های نظام و انقلاب اسلامی هرگز از اذهان شان پاک نمی شود.

با روی کار آمدن دولت انقلابی سیزدهم توقع می رفت رویه تغییر کرده و توجه ویژه ای به سینمای دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و… صورت گیرد اما متأسفانه باز هم چنین نشد و همانند گذشته فیلم های مبتذل و سطحی نگر به اسم سینمای کمدی و آثار تلخ و سیاه به اسم سینمای اجتماعی در سینما تولید شده و حتی در جشنواره فجر انقلاب اسلامی به نمایش درآمدند. در همین راستا با ۵ تن از سینماگران مطرح کشور آقایان: هادی حاجتمند، داود بیدل، علی مهام، حسین قاسمی جامی و رضا برجی گفتگو کردیم که این افراد متذکر شدند: مدیران سینمایی عادلانه پاسخ دهند در سال چند فیلم کمدی سطحی و دم دستی در سینمای ایران تولید می شود؟ چرا آن ها تدبیری اندیشه نمی کنند تا حداقل به اندازه یک چهارم از این فیلم های کمدی فیلم دفاع مقدسی تولید شود؟ گعده بازی در بافت و سیستم سینمای ما عجین شده است و همین باعث شده تا بسیاری از سینماگران دغدغه مند برای تولید آثار ارزشی سال ها نتوانند اثری در این زمینه تولید کنند. این اتفاق باعث بسته شدن فضا، تنگ و متروکه شدن سینمای این حوزه شده است.

ماحصل نظرات این مصاحبه شوندگان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل نقل شده است.

هادی حاجتمند کارگردان سینما در آستانه سالروز آزادسازی خرمشهر با انتقاد از بی توجهی مدیران فرهنگی و سینمایی نسبت به وقایع و رویدادهای دفاع مقدس در سینما گفت: برخی سیاست گذاران و افرادی که در شوراهای تأیید فیلمنامه حضور دارند مقهور اسامی سینماگران می شوند؛ مثلاً فکر می کنند وقتی فلانی اسمش به عنوان فیلمنامه نویس یا فیلمساز آمده حتماً آن فیلم استراتژیک است و پر مخاطب خواهد بود در صورتی که تجربه نشان داده چنین دیدگاهی غلط است و مدیران و سیاست گذاران نباید صرفاً از روی اسامی افراد مبادرت به گزینش و تولید آثار کنند. آفت بزرگ سال های اخیر سینما روایت کج و ناقص از دفاع مقدس است! ما مدت ها است شاهد تولید فیلم هایی هستیم که روایتی مجعول و ناقص از منافقین خلق، تاریخ معاصر کشور، دفاع مقدس و… ارائه کرده اند اما مدیران از تولید این فیلم ها حمایت کرده و به آن ها امکانات و بودجه داده اند.

داود بیدل کارگردان سینما نیز در این باره به سینماپرس گفت: علاوه بر بی توجهی به برخی موضوعات و مضامین ارزشمند در سینما ما با یک مشکل جدی دیگر در این حوزه روبرو هستیم و آن ساخت برخی فیلم ها برای ارائه گزارش به برخی مدیران بالادستی توسط نهادها است! اگر قرار است برخی نهادها فیلم های دفاع مقدس را صرفاً برای ارائه بیلان و گزارش به مدیران بالادستی بسازند بهتر است این کار هرگز به ثمر نرسد چرا که تجربه ثابت کرده مخاطب از فیلم های آن ها استقبال نمی کند. متأسفانه در کشور عزیزمان ایران، خیلی از رخدادها و اتفاقات تاریخی وجود دارد که در سینما کاملاً نادیده گرفته شده اند! ما نباید خط کش بگذاریم و مرزبندی کنیم که به چه موضوعی نگاه کنیم و به چه موضوعی توجه نداشته باشیم! متأسفانه خیلی از موضوعات در بستر تاریخ گم شده و دفاع مقدس یکی از آن ها است.

علی مهام تهیه کننده سینما و تلویزیون خاطرنشان کرد: مدیران شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند اما در عمل اقدام جدی برای رشد این سینما ندارند! خوب شعار دادن که سهل و آسان است و همه می توانند شعار بدهند چرا که نه هزینه ای برایشان دارد و نه دردسری! این عمل گرا بودن است که سخت و مهم است. حقیقتاً بنده نمی دانم سیاست مسئولان و مدیران فرهنگی چیست؟ چطور آن ها می توانند موضوع به این مهمی را نادیده بگیرند و به آن توجهی نداشته باشند؟ مگر خود ما به رزم این ۸ سال عنوان «دفاع مقدس» را نداده ایم؟ مگر دفاع مقدس برای ما ارزشمند و مقدس نیست؟ پس چرا باید آن را نادیده بگیریم؟ آیا مدیران فرهنگی و سینمایی هیچ گاه از خودشان این پرسش را کرده اند که چرا آمریکا سال های سال است دست به قهرمان سازی های پوشالی و دروغین می زند و این همه فیلم در خصوص جنگ جهانی اول و دوم می سازد؟

حسین قاسمی جامی کارگردان سینما در آستانه سالروز آزادسازی خرمشهر با انتقاد از بی توجهی مدیران فرهنگی و سینمایی نسبت به وقایع و رویدادهای دفاع مقدس در سینما گفت: کاهلی برخی مدیران باعث شده تا مباحثی مانند غرور ملی، وطن پرستی و… در سینما نادیده گرفته شود! ما وقتی از وطن پرستی صحبت می کنیم این وطن پرستی باید در کارکردمان نیز دیده شود! ما نباید موضوعات و اشخاص را طبقه بندی کنیم و به برخی مسائل بپردازیم و برخی مسائل دیگر را نادیده بگیریم؛ مقوله ای مانند آزادسازی خرمشهر مسأله ای نیست که بتوان به آسانی از کنار آن عبور کرد، این یک غرور ملی و یک فتح الفتوح و دستاورد بزرگ است که سینما و تلویزیون باید همواره به آن بپردازند. گعده بازی در بافت و سیستم سینمای ما عجین شده است و همین باعث شده تا بسیاری از سینماگران دغدغه مند برای تولید آثار ارزشی سال ها نتوانند اثری در این زمینه تولید کنند. این اتفاق باعث بسته شدن فضا، تنگ و متروکه شدن سینمای این حوزه شده است.

رضا برجی مستندساز در این خصوص اظهار داشت: مدیران سینمای کشور با بهانه های بنی اسرائیلی سینمای ایران را از ارزش ها دور کرده اند و بنده مدت ها است به این نتیجه رسیده ام که گویا عمدی در کار است تا ارزش های تاریخ دفاع مقدس و انقلاب اسلامی کاملاً در سینما نادیده گرفته شود! مدیران سینمایی عادلانه پاسخ دهند در سال چند فیلم کمدی سطحی و دم دستی در سینمای ایران تولید می شود؟ چرا آن ها تدبیری اندیشه نمی کنند تا حداقل به اندازه یک چهارم از این فیلم های کمدی فیلم دفاع مقدسی تولید شود؟

وقتی مجید مجیدی مجذوب یک مستند شد

«مجید مجیدی» کارگردان فیلم «محمدرسول الله(ص)» از فیلم «یا ضامن آهو» به عنوان یک شاهکار مستند درباره امام رضا (ع) یاد کرد که باقیات الصالحاتی برای کارگردان آن خواهد بود.

به گزارش سینمای خانگی از بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) مجید مجیدی در پنجمین شب برنامه ۶۰ سال سینمای ایران در مشهد گفت: فیلم یا ضامن آهو که پرویز کیمیاوی درباره امام رضا(ع) ساخته، یکی از شاهکارهای مستندی است که درباره امام هشتم ساخته شده و آقای کیمیاوی با این فیلم برای خودش باقیات الصالحات باقی گذاشته است. آقای کیمیاوی یکی از فیلمسازان بزرگ سینمای ایران است و آثار شاخصی تولید کرده و فیلم یا ضامن آهو یک اثر بی بدیل بوده و خواهد بود.

ضرورت تحول بنیادی در آستان قدس برای فیلمسازی

وی درباره ساخت فیلم درباره امام رضا(ع) گفت: واقعا خود من به طور جدی چه مستقیم وچه غیر مستقیم تلاش کرده ام که اتفاق هایی بیافتد ولی نگاه سنتی که در آستان وجود دارد، به نوعی سد و مانع دراین راه بوده است. مثلا می توان درباره آداب زیارت کارهای جدی کرد. در حوزه کودک و نوجوان اصلا کار نکرده ایم و نتوانسته ایم این گوهر وجود مقدس آقا علی بن موسی الرضا را به کودکان معرفی کنیم و نه در کتاب ها و نه حوزه های مختلف نتوانسته ایم فرهنگ سازی کنیم و این خسارت بزرگی است.

کارگردان فیلم بچه های آسمان افزود: در سکو (پلتفرم) ها، این همه سریال ساخته می شود. سالی ۲۵ میلیون نفر به مشهد مشرف می شوند و دریایی از سوژه وجود دارد ولی چون این راه بسته است، به خاطر همین از آن پرهیز می کنند؛ مگر اینکه تحول بنیادی در آستان قدس انجام شود و راه را باز کنند.

مصیبت های فیلمسازی در آستان قدس

مجیدی گفت: آستان مقدس حرم امام رضا(ع) زوایای پنهانی دارد که خیلی ویژه است و خیلی گنجینه بزرگی است و باعث تاسف است که این گنجینه بسیار بزرگ که ریشه های تاریخی، فرهنگی و مذهبی دارد، اینچنین مغفول مانده است. متاسفانه یکی از دلایل این مغفول بودن، نگاه سنتی بوده که در این سال ها در آستان وجودداشته است. با بهروز شعیبی که صحبت می کردم او هم تعریف می کرد که برای فیلم بدون قرار قبلی، با چه سختی هایی توانسته در حرم کار کند.

وی افزود: ساخت مستند رضای رضوان در حرم رضوی برای ما خیلی سخت بود . الان نگاه نکنید که به راحتی با این دوربین های موبایل در حرم می توان فیلم و عکس گرفت. آن موقع داشتن دوربین در حرم رضوی یک جرم نابخشودنی بود. با این که ما با آستان قدس رضوی هماهنگ کرده بودیم ولی وقتی کار می کردیم، دوساعت بعد که شیفت عوض می شد، می آمدند همه وسائل ما را می گرفتند. البته دیگر عادت کرده بودیم.

این کارگردان سینما افزود: جای تاسف است که چنین گنجینه بزرگی داریم و در طول این سال ها، آثار بسیار کمی در این زمینه تولید شده است. از زوایای مختلف می توان درباره آستان قدس فیلم تولید کرد. مثلا وقف نامه ها که در حوزه وقف کارهای پژوهشی و تحقیقی و حتی مستندها و فیلم های بلند داستانی خوبی می توان تولید کرد.
او تاکید کرد : آستان مقدس امام رضا (ع) الان مثل یک کشور است که همه مسائل را دارد که اگر لایه های مختلف آن مورد بررسی قرار گیرد، شکل ارزشمندی پیدا می کند. نوع بافت مدیریتی که در این سال ها در آستان وجود داشته راه را برای این عرصه باز نکرده است.

ارزش شهرک فیلم محمد رسول الله(ص) چقدر است؟

وی افزود: یکی از آرزوهای من این بود که این شهرکی که برای فیلم محمد رسول الله (ص) ساختیم، یک مرکز گردشگری شود. بسیاری از کشورها هم حاضر بودند در آنجا کار کنند. من به همه جای دنیا رفته ام از هالیوود و بالیوود تا چینه چیتا و واقعا این شهرک محمد رسول الله کار منحصر به فردی است. ما با یک زیر ساخت اساسی، آنجا را ساختیم. البته الان فیلم ها و سریال های بسیاری آنجا ساخته می شود.

کارگردان فیلم رنگ خدا ادامه داد: هم اکنون بخش زیادی از سریال سلمان در آنجا کار می شود ولی در مقیاس کاری که در این شهرک انجام شده، آن بهره برداری لازم انجام نشده است. آن زمان با ۳۷ میلیارد تومان آنجا را ساختیم ولی الان ارزش آن هفت هزار تا ده هزار میلیارد تومان است. ما آنجا را به گونه ای ساختیم که دقیقا مثل مکه ۱۴۰۰ سال پیش است.

وی با اشاره به ساخت فیلم محمد رسول الله (ص) گفت: یکی از توفیقات زندگی من این بوده که فیلم زندگی حضرت محمد (ص) را کار کرده ام .آقای ویتوریو استرارو فیلمبردار فیلم ما یکی از بهترین فیلمبرداران حال حاضر دنیاست. یک روز که فشار کاری، زیاد بود به خاطر شرایط روحی مناسبی که نداشتم کار را تعطیل کردم. آقای استرارو مرا صدا کرد و از من پرسید جمعیت کل جهان چه قدر است. ۱۲۰ سال دیگر یک نفر از این جمعیت هفت میلیاردی روی زمین نخواهد بود ولی یقین بدان که این فیلم برای ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال دیگر باقی خواهد ماند. تو فکر کن کاری می کنی که برای آیندگان خواهد بود.

تقلید در سینما بسیار خطرناک است

مجیدی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره توصیه اش به فیلمسازان جوان گفت: فیلمسازان جوان ایرانی به لحاظ تکنیک و سخت افزار، رشد بسیاری کرده اند. فیلم هایی از آنها می بینم که به لحاظ تکنیک و خلاقیت های تصویری فوق العاده است. متاسفانه خلاء جایی است که به دلیل تحلیل محتوا ضعیف هستند.

کارگردان فیلم آواز گنجشک ها افزود: فیلمسازان جوان باید تحقیق کنند و بخوانند و در حوزه اندیشه هم ورزیده شوند و جامعه را از ابعاد مختلف بررسی کنند. هنرمند و فیلمساز زمانی می تواند جهانی را خلق کند که خودش صاحب جهانی شود و اگر صاحب جهانی نشود، مقلد می شود. مهمترین بخشی که فیلمسازان جوان از آن لطمه می خورند این است که تقلید می کنند. البته این در سینمای حرفه ای ما هم وجود دارد و این خیلی خطرناک است.

برنامه 60 سال سینمای ایران توسط بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار شد و در پنجمین شب فیلم های رضای رضوان ساخته مجید مجیدی ، مشهدمقدس و ایمان ساخته حسین ترابی و یا ضامن آهو ساخته پرویز کیمیاوی در پردیس مهر کوهسنگی به نمایش در آمد.

تفاهم‌نامه‌ای که آغاز یک ائتلاف سینمایی در جهان اسلام است

معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: از دو ماه قبل تفاهم نامه ۶ جانبه با ۶ کشور مسلمان عراق، سوریه، یمن و فلسطین، لبنان و افغانستان در ۶ موضوع مختلف از جمله فعالیتهای مشترک هنری منعقد شده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی چهارشنبه شب در مراسم پایانی جشنواره بین المللی فیلم ایثار در مرکز همایش ها و نمایشگاه های آستان قدس رضوی افزود: به نظر می رسد این همکاری اگر عمیق باشد، سایر کشورهایی که در خط ایستادگی در مقابل سلطه گری فرهنگی و تمدنی غرب هستند، هم پیمان شوند و بتوان جشنواره هایی مانند جشنواره ایثار را در کشورهای دیگر نیز برگزار کرد.

وی اظهار داشت: تاکنون نیز مقدمات کار در برخی بخش‌های هنری برای همکاری مشترک با کشورهای اسلامی فراهم شده که امید است این مهم در حوزه سینما نیز محقق شود.

معاون رئیس جمهور گفت: هنر یک رسانه بسیار مهم و مقتدر است. در بین انواع آن نیز، هنر سینما و نمایش تاثیرگذاری فوق العاده ای هم در ایجاد باورها و هم در ایجاد ارزش‌ها و نظام رفتاری جامعه دارد، جامعه امروز چه در جنبه های مثبتش مانند کشورهایی که مردمی ارزشمدار دار دارد و چه جنبه های منفی اش مانند کشورهایی که اخلاقیت و ارزش‌های انسانی را کنار گذاشتند، تاثیرپذیری زیادی از هنر دارد.

قاضی زاده هاشمی اظهار داشت: البته فلاسفه و صاحب نظرانی بوده اند که برخی مکاتب فکری را ایجاد کرده اند، چرا که برخی مکاتب الهی و متعالی و برخی از آنها غایت گرا یا مادی گرا و لذت گرا است اما آن کسی که مکتب فکری را تبدیل به کالای مصرفی مردم کرده و مردم را به پیروی از آن مکتب واداشته، از ابزار هنر مانند سینما بهره گرفته است.

وی بیان کرد: رژیم صهیونیستی به مدد فیلم و سینما توانسته جای شهید و جلاد را در بخشی از افکار جهان جابه جا کند، این به صورت گسترده توسط تمدن منحط غرب در حال انجام است و ذره ذره می بینیم که ملت‌ها در حال از دست دادن هویت ملی و دینی خود هستند، آن دهکده جهانی که از آن نام برده می شود و جهان غرب به دنبال آن است، مروج آن، هنرمندانی هستند که در اختیار آن فکر و تمدن قرار دارند لذا اگر بخواهیم هویت ملی و دینی و ارزشهای اجتماعی و زبان و ملیت خود را حفظ کنیم، لازمه اش این است که سبک زندگی جامعه خودمان را حفظ کنیم و بپروارنیم.

معاون رئیس جمهور گفت: یکی از هنرمندان ملی ما در طول تاریخ شخصیت سترگی چون فردوسی است که زبان در حال نابودی ملت را احیا می کند، آن را می پروراند و به قله می رساند و امروز باعث افتخار ما است، هویت ایرانی ها به واسطه فردوسی ساخته شده و ما به او می بالیم، این مهم به وسیله دیگر امتهای منطقه و امت اسلامی از طریق حفظ ادبیات و زبان عرب به عنوان زبان قرآن، حفظ زبان ترکی به عنوان بخشی از زبان مردم منطقه و امثال اینها قابل تحقق است که در این راستا می توان از فرهنگ ملی امان و واقعیاتی که در جامعه وجود دارد و دادن روایات دقیق و درست به جامعه امروز بهره گرفت.

قاضی زاده هاشمی اظهار داشت: اگر نسل امروز با روایت صحیح در جنگ روایت‌ها روبه رو نشود، طبیعتا دیگران تاریخ را روایت می کنند، دیگران اتفاقاتی که امروز و ظلمی که به مردم منطقه شده است، کشتاری که در منطقه شده را به نحو دیگری از طریق کتاب یا سینما یا شعر روایت خواهند کرد، سپس ذره ذره نسل‌هایی آینده از حقیقت فاصله گرفته و ممکن است اینها به باورشان تبدیل شود، برخی از بدیهیات و واقعیات امروز ممکن است در آبنده تبدیل به سوال و ابهام شود، این شرایط نقش هنرمند امروز ما را برجسته می کند.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: این بنیادبه عنوان دستگاهی که یکی از وظایف اصلی آن ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، حفظ و نگهداری و پاسداشت نام و یاد مردم قهرمانان این کشور به‌ویژه قهرمانانی است که به خاک و خون کشیده شده و استقلال این منطقه را حفظ و از مظلومین منطقه حمایت کرده اند، لذا درصدد است ا تمام ابعاد مختلف هنر شامل سینما و موسیقی و شعر حمایت جدی کند.

وی افزود: در این راستا جشنواره های مختلفی طراحی شده که برخی آنها در تراز بین المللی است، امیدواریم با ایجاد دبیرخانه ای که این دبیرخانه کار خود را به صورت حرفه ای در حوزه سینما انجام خواهد داد، اندک اندک به نوشتن فیلمنامه های خوب در این حوزه کمک کند و ایجاد کارگردانی های خوب و ساخت فیلمهای سینمایی و مستند و نماهنگ و پویانمایی به یک کانون بزرگ تبدیل محصولات فرهنگی تبدیل شود، محصولات فرهنگی که به ذائقه جامعه نزدیک شده و خود مخاطب آن را دنبال کند و بخواهد آن را بپذیرد.

بنیاد شهید و امور ایثارگران طی انعقاد تفاهم نامه ای با شهرداری مشهد، دبیرخانه دائمی جشنواره فیلم و فیلمنامه ایثار را در مشهد راه اندازی کرد.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه «ایثار» از ۲۹ اردیبهشت ماه تا سوم خرداد در مشهد برگزار شد.

پوراحمد در زندگینامه اش چه نوشت؟

تهیه کننده فیلم سینمایی «افراطی‌ها» از تولید و پخش زندگی‌نامه مرحوم کیومرث پوراحمد از زبان خودش خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، داریوش باباییان در گفت‌وگو با ایرنا، با بیان اینکه زندگی‌نامه ۷ هنرمند اصفهانی را تولید کرده است، اظهار داشت: از جمله این آثار زندگی‌نامه مرحوم کیومرث پوراحمد از زبان خودش است که فردا پنج شنبه چهارم خرداد یا یکشنبه هفته بعد از طریق پلتفرم فیلم نت منتشر می‌شود.

وی با اشاره به اینکه این فیلم ها اواخر بهمن و اوایل اسفند ماه سال گذشته ضبط شده است، گفت: در فیلم مرحوم پوراحمد، او هم حرف می‌زند و هم با مخاطب درددل می‌کند و قصه زندگی‌اش را می‌گوید.

تهیه کننده فیلم سینمایی «شور عشق» ادامه داد: به نظرم کار خوب و با کیفیتی شده است که مخاطبان از دیدن آن خسته نخواهند شد. در این فیلم پوراحمد از قسمت‌های مختلف زندگی خود صحبت کرده است. زمان این فیلم هم بیشتر از یک ساعت است.

بابائیان خاطرنشان کرد: زندگینامه‌های بعدی به ترتیب مربوط به رسول صدرعاملی، همایون اسعدیان، محمدعلی نجفی و … است.

کجای تاریخ بعد از انقلاب را نمی شود فیلم کرد؟

میکائیل دیانی، فیلم‌ساز و معاون ارتباطات و بازرگانی انجمن سینمای جوان بیان کرد: بخشی از آن چیزی که سینماگران و اهالی کتاب درباره هزینه‌ها می‌گویند دقیق نیست. ما حجم وسیعی از آنچه که می‌توانیم اقتباس کنیم، اقتباس از واقعیت است.

به گزارش سینمای خانگی، میکائیل دیانی، فیلم‌ساز و عضو انجمن سینمای جوانان ایران در خصوص هزینه‌های اقتباس در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: بخشی از آن چیزی که سینماگران و اهالی کتاب می‌گویند دقیق نیست‌؛ در واقع حجم وسیعی از آنچه که می‌توانیم اقتباس کنیم اقتباس از واقعیت است. بسیاری از اتفاقات در تاریخ ایران و جهان و آن چیزی که به‌معنای باورها و آیین‌هایی تثبیت شده است با جست‌وجوی اندکی در میان کتاب‌ها قابل‌دسترسی است و اقتباس از واقعیت و اسناد تاریخی بسیار جذاب است. در واقع واقعیت منبع لایزال درام است.

وی افزود: تاریخِ بعد از انقلاب ما پر از واقعیت‌هایی است که امکان اقتباس دارد. از «ماجرای نیمروز» که اتفاقات دهه ۶۰ است تا «شبی که ماه کامل شد» که ماجرای ریگی است. از فیلم «غریب» که اقتباس از اتفاقات کردستان است تا فیلم «چ» حاتمی‌کیا که اقتباس از برشی کوتاه از زندگی شهید چمران است.

در اقتباس از مستند یک دایره گسترده از مستندها داریم که لزوماً هزینه‌های نوشتن در آن وجود ندارد؛ مثلاً اتفاق قتل‌های زنجیره‌ای سعید حنایی در مشهد، یک مستند دارد اما در همین مورد فیلم ساخته شد در حالی‌که آن مستند از فیلم‌ سینمایی‌ای که در این خصوص ساخته شده است جلوتر است و فیلم‌هایی که اقتباس از مستند هستند بسیار اثرگذار هستند.

این فیلم‌ساز تصریح کرد: نکته بعدی که اهل کتاب و مؤلفان باید به آن توجه کنند این است که وقتی یک فیلم سینمایی از کتاب اقتباس می‌کند حتماً یک توجه مضاعف به آن کتاب و به آن انتشارات جلب می‌شود. اگر اهل کتاب این نگاه را داشته باشند اثر سینمایی اقتباس‌شده از ادبیات، کمک به آن ادبیات است و به فروش آن انتشارات کمک می‌کند و در روند اقتباس کمک به تهیه فیلم، کمک به خودشان می‌شود. بسیاری از اوقات خیلی از کتاب‌ها محل رجوع نبوده است و اقتباس از آن کتاب باعث دیده‌شدن آن کتاب هم می‌شود.

او افزود: امروز معمولاً در ساخت اثر سینماییِ آپارتمانی چند میلیارد تومان هزینه می‌شود و در این ابعاد، رقم خرید حق اقتباس خیلی قابل‌توجه نمی‌شود و کاملاً خارج از بحث است. کاری که ما در انجمن شروع  کردیم‌‌ به اثر داستانی و ناشر و مؤلف کمک کرده و بازخورد خوبی داده است و باعث شده خود ناشر چند اثر دیگر را هم برای اقتباس پیشنهاد کند.
وی در مورد نگرانی سینماگران از افزایش هزینه فیلم و فیلم‌نامه با رفتن به‌سراغ فیلم‌نامه اقتباسی تصریح کرد: هزینه حق اقتباس در سینمای بلند بلاموضوع است و عدد خرید اقتباس در برابر کلیت هزینه تولید فیلم عددی نیست.

دیانی در مورد جایگاه فیلم اقتباسی افزود: باید این ذهنیت برای کارگردان‌ها جا بیفتد که اگر بگویند اثر من اقتباسی است جایگاه بالاتری دارد. در سینمای کوتاه اینکه اثری اقتباسی است مایه فخر است اما در سینمای بلند هنوز جا نیفتاده است. این تصور را دارند که از ارزش فیلم‌نامه‌نویس کم می‌شود. اگر یک نویسنده به چندین اثر داستانی رجوع کند و بتواند فیلم بسازد ما با فیلم‌سازی مواجهیم که اهل داستان هم هست و عمیق‌تر از فیلم‌نامه‌نویس معمولی است.

دیانی در خصوص اینکه در جشنواره فیلم کوتاه هم اقتباسی داشتیم گفت: ما موضوع تنوع در ژانر، بومی‌گرایی در ژانر و اقتباس را مسئله انجمن قرار دادیم. این سیاست‌گذاری در سازمان سینمایی هم در حال انجام است. این اتفاق در انجمن و مرکز گسترش و فارابی هم هست. در سینمای بلند این فرایند یک‌ساله نیست. یک سیاست‌گذاری است که پنج سال بعد جواب خواهد داد. در فیلم کوتاه بازخورد بیشتر است و نتیجه سریع‌تر از سینمای بلند است. این برای کل سازمان سینمایی است و این تنوع ژانر در فیلم بلند بیشتر می‌شود.

میکائیل دیانی تصریح کرد: بومی‌گرایی در ژانر مفهومش این است که در ژانرهای کمدی، فانتزی و… این فضا را با فضای بومی ایران، باورها، اعتقادات و فولکلور ایرانی در اقوام مختلف مثل بختیاری، کرد و بلوچ و داستان‌های ایرانی پیاده کنیم. این اتفاق از ساختن ژانر سخت‌تر است چراکه هم باید ساختار فرمی را لحاظ کرد و هم بتوان داستان را با فرهنگ ایرانی طراحی کرد. اقتباس به بومی‌گرایی در ژانر خیلی کمک می‌کند. این اتفاق در کل سازمان سینمایی در حال انجام است.

«ستون ۱۴» با محدودیت سنی اکران می شود؟

امیرحسین همتی کارگردان فیلم سینمایی «ستون ۱۴» ضمن اشاره به خشونت بالای اولین فیلم خود، تأکید کرد این فیلم با محدودیت سنی به اکران عمومی خواهد رسید.

به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین همتی کارگردان فیلم سینمایی «ستون ۱۴» به تهیه‌کنندگی علیرضا قاسم‌خان که یک سال از صدور پروانه نمایش آن از سوی سازمان سینمایی می‌گذرد در گفتگو با مهر، با درباره برنامه‌ریزی برای اکران این فیلم گفت: طبیعی است که ما هم علاقه‌مند به اکران فیلم خود هستیم. همین روزها هم در حال مذاکره برای اکران عمومی فیلم با پخش‌کننده هستیم. منتظریم تا شرایط مناسب را برای عرضه فیلم پیدا کنیم و امید داریم بتوانیم فیلم را تیرماه همین امسال روانه پرده سینماها کنیم.

این کارگردان درباره بهبود پیدا کردن فرآیند فروش فیلم‌های در حال اکران، گفت: این درست است که شرایط فروش فیلم‌ها در گیشه بهتر از گذشته شده است اما با توجه به هزینه‌هایی که تولید یک فیلم دارد، فروش هیچ‌کدام از فیلم‌های در حال اکران را نمی‌توان یک فروش خوب توصیف کرد. به جز فیلم «فسیل» که بالاخره باعث رونق سینماها شده است، باقی فیلم‌ها شرایط چندان مطلوبی نداشته‌اند.

همتی ادامه داد: امید داریم این جریان اقبال مجدد مردم به سینماها ادامه پیدا کند. بچه‌های سینما از دل همین مردم هستند و امیدواریم بتوانند فضای کاری مناسبی داشته باشند و زندگی خود را به‌خوبی بگذرانند. امیدواریم چرخه تولید سینما متوقف نشود و ما هم در این چرخه بتوانیم به‌عنوان عضوی از خانواده سینما، حضور موفقی در چرخه اکران هم داشته باشیم.

کارگردان «ستون ۱۴» درباره ظرفیت فیلم خود برای جذب مخاطب در بازه اکران عمومی هم گفت: این فیلم اولین فیلم سینمایی من است و باید این واقعیت را پذیرفت که در چرخه فروش سینماها همواره فیلم‌های کمدی عملکرد بهتری داشته‌اند. همین امروز هم فیلم‌های کمدی فروش بهتری دارند اما فیلم من کمدی نیست. «ستون ۱۴» یک فیلم اجتماعی است که برای آن رده سنی بالای ۱۵ سال هم در نظر گرفته شده است. در بخش‌های پایانی خشونت فیلم بالا می‌رود و به همین دلیل محدودیت سنی برای آن در نظر گرفته شده است.

وی افزود: بخش‌هایی از این فیلم فضای خشنی دارد و از این منظر این فیلم را می‌توان متفاوت از دیگر فیلم‌های سینمای ایران بدانیم. در عین حال با توجه به موضوعی که فیلم دارد و بازی‌های خوبی که گروه بازیگران ارائه کرده‌اند، امید داریم مردم آن را دوست داشته باشند و تماشای آن را به یکدیگر توصیه کنند. رضایت مخاطبان از همه چیز برای من مهمتر است و ان‌شالله در راستای همین رضایت بتوانیم فروش خوبی هم داشته باشیم و این امکان را پیدا کنیم که برای فیلم‌های بعدی پرقدرت‌تر وارد میدان شویم.

فتنه گری که تحسین برانگیز شد

ستاره «فتنه‌گر» حاضران در هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن را شگفت‌زده کرد؛ آلیسیا ویکاندر در اکران درام تاریخی کارگردان برزیلی بیش از ۸ دقیقه مورد تشویق قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فتنه‌گر-Firebrand کریم عینوز کارگردان برزیلی برای نخستین بار در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۳ نمایش داده شد.

آلیسیا ویکاندر که از نقش‌آفرینی‌های معروف او می‌توان به بازی در آنا کارنینا و دختر دانمارکی اشاره کرد از میان جمعیتی که شامل میشل یو و ماریون کوتیار برنده اسکار بهترین بازیگر زن بود، مورد استقبال قرار گرفت.

روز گذشته در نخستین اکران فتنه‌گر، جود لا همبازی ویکاندر که نقش هنری هشتم پادشاه ظالم و بی رحم را بازی می‌‍کند و کریم عینوز کارگردان برزیلی نیز مورد تشویق شدیدی قرار گرفتند.

با این میزان استقبال، ویکاندر به گروهی از بانوان برجسته کن از جمله لیلی گلادستون، ناتالی پورتمن و جولیان مور می‌پیوندد که حاضران در کن را با نقش‌آفرینی‌های خود شگفت‌زده کرده‌اند.

جسیکا اشورث و هنریتا اشورث نگارش فیلم‌نامه فتنه‌گر را بر عهده داشته‌اند. اثری که از وقایعی حقیقی الهام گرفته و بازیگران مطرح هالیوود در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

این فیلم حول محور رابطه هنری هشتم، پادشاه بریتانیا با ششمین و آخرین همسرش یعنی کاترین پار جریان دارد. در حالی که هنری در خارج از مرزهای بریتانیا مشغول سازماندهی ارتش خود برای حضور در میدان نبرد است، کاترین پار با عقاید افراطی خود سعی دارد تا تغییرات دینی گسترده‌ای را بر کشور اعمال نماید که منجر به خشم پادشاه شده و به اتفاقاتی شوکه‌کننده منتهی خواهد شد.

این فیلم همچنین از بازیگران دیگری مانند سم رایلی، ادی مارسن و سایمون راسل بیل بهره می‌برد.

«زاک» و استخراج امید از دل تاریکی

علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی به‌شدت تلخ دارد، تأکید می‌کند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول می‌داند و نمی‌تواند آن‌ها را در تلخی محض رها کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.

«زاک» با موقعیت مادری آغاز می‌شود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقه‌ای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر می‌کند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.

* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که می‌توانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشه‌ای و مشابه با برخی تجربه‌های دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشته‌اید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟

علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و می‌گیرد سپاس‌گزاری کنم و فکر می‌کنم کمتر رسانه‌ای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم می‌توانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژه‌های مستند در ذهنم شکل می‌گیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه می‌کنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش می‌دادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیش‌تولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیه‌کننده نمی‌مانم و فکر می‌کنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه می‌شود. معمولاً هم تهیه‌کننده‌ها به من اطمینان می‌کنند.

خسروی: اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشته‌ام. اولین جایزه‌ام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را به‌صورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفه‌ای پیدا کرد. به‌واسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمال‌گرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.

احساس می‌کردم دیگر داستان تازه‌ای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایده‌های تازه‌ای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصه‌اش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.

* فیلم‌تان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامه‌اش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گره‌افکنی و گره‌گشایی به درستی در آن اتفاق نمی‌افتد.

خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…

* همین ایده را پیچ کرده بودید؟

خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلم‌های کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و می‌بینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانواده‌اش به آرامش می‌رسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.

علی خسروی

* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه می‌کنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانه‌ای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.

خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیده‌ایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقی‌های شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که می‌گفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرس‌های ناشی از بداخلاقی‌های همسرم، مجبورم بچه‌ام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش می‌دهد و از تردیدهایش عبور می‌کند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک می‌کند. دقیقاً با همان خبری که شاید می‌توانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام می‌کند و از یک مهلکه نجات می‌دهد. در لحظه‌ای که به رحیم می‌گوید که حامله است، گویی به او شوک وارد می‌شود.

اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر می‌کنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمم. به همان اندازه که آن زن را نمی‌فهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کرده‌ام را درک می‌کنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا می‌کند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس می‌دانم.

خسروی: در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکته‌ای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت می‌گذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق می‌افتد، کنار هم چیدن بریده‌هایی از لحظات این کاراکتر از لحظه‌ای است که تصمیم می‌گیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازه‌ای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش می‌دمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را به‌نسبت یک روایت تک‌خطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.

* جناب مهرنیا شما از چه مرحله‌ای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکل‌گیری دنیای آن داشتید؟

مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیش‌تر من فیلم ساخته‌ام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاری‌های دیگری هم با یکدیگر داشته‌ایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیش‌تولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.

* اتفاقاً همین پیش‌تولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان می‌دهد.

خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفه‌ای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمع‌بندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا می‌کند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌اش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیش‌تولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیش‌تولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه می‌شود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقت‌هاست.

* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفته‌اید. این گزاره را به‌ویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد می‌شنویم و غالباً ریشه اصلی ایده‌های خود را مشاهداتشان از واقعیت‌های جامعه می‌دانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز می‌کند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی می‌روند و آنقدر بی‌واسطه با حجم بالایی از تلخی‌ها مواجه می‌شوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلم‌شان سرریز می‌کند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخی‌ها روایتی ارائه کرده‌اید که وقتی تیتراژ پایانی پخش می‌شود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونی‌ای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزه‌ای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟

خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشته‌اید. اساساً همین را می‌خواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زنده‌ایم. من فیلم‌های مستند زیادی ساخته‌ام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار می‌کنم. زمانی کارهای دفاع‌مقدسی و اجتماعی هم ساخته‌ام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را به‌وجود آورده است.

همیشه اما در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفته‌ام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلم‌های خوبی ساخته‌اند که من هیچ‌گاه تلخی پایان‌شان را دوست نداشته‌ام.

* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت می‌کنند. به‌جد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاه‌نمایی بزنیم و بخواهیم خالقان‌شان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهی‌ها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که می‌توان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار به‌شدت تلخ هم فیلم‌هایی هست که مخاطبشان را به‌شدت به فکر وامی‌دارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو می‌خواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی می‌رسد.

خسروی: رضا میرکریمی جمله‌ای دارد که می‌گوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمی‌بینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمی‌کنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده می‌کند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاه‌مان و باک مان را با همان دنیای زیسته‌مان پر می‌کنیم. تنها جوابی که می‌توانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعده‌مندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زده‌ام.

زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامه‌نویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او می‌گفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب می‌کنیم داستان‌مان را به‌صورت شاه‌پیرنگ، خرده‌پیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. می‌گفت این جنس زندگی شماست که مشخص می‌کند کدام سبک را انتخاب می‌کنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازی‌ام برگرفته از جهان زیسته‌ام است.

کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که به‌دنبال پیدا کردن راه‌حل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن می‌کند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانواده‌اش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه می‌شود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلی‌ها به من گفته‌اند اگر سکانس پایانی مربوط به مینی‌بوس را حذف کنی، تعداد جشنواره‌هایی که فیلم را می‌پذیرند دو برابر می‌شود. من گفتم اصلاً نمی‌خواهم. گفتند قبول، مینی‌بوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همه‌اش باشد لااقل پلان آخر که مینی‌بوس در جاده سرسبز می‌راند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تک‌تک این نماها به جانم بسته بود و نمی‌توانستم از آن‌ها بگذرم.

* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کرده‌اید و براساس همان هم فیلمسازی می‌کنید.

خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمی‌دانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.

مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث می‌کردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنواره‌ای می‌توانست شرایط بهتری را برای فیلم به‌وجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینی‌بوس می‌شوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا می‌خواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، به‌صورت اتفاقی رقم بخورد. به‌گونه‌ای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، می‌دهد. می‌توان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیت‌های قلبی ما هم گاهی تاوان‌هایی برای‌مان دارد.

مهدی مهرنیا

* در نوع خودش می‌توانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.

مهرنیا: اما خب به‌شدت تلخ می‌شد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدم‌ها به رستگاری نمی‌رسیدند و کائنات از آن‌ها انتقام می‌گرفت.

خسروی: شاید داستانم رستگار می‌شد اما این آدم‌ها رستگار نمی‌شدند! (می‌خندد)

مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.

خسروی: ایده‌های دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی می‌سازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت می‌کردم.

مهرنیا: به‌رغم تمام فشارها و پیگیری‌های ما علی می‌گفت حتی به‌قیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنواره‌ای برای این فیلم، می‌خواهم آدم‌های فیلمم در پایان رستگار شوند.

* به تعبیری اگر مثل پروژه‌های قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاه‌تان تغییر می‌کرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغه‌های مشترکی که دارید، پایان‌بندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه می‌بودیم؟

مهرنیا: دقیقاً.

* این همان واقعیتی است که به‌دنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلم‌شان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.

مهرنیا: واقعاً همین گونه است.

مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمی‌توانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایان‌بندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود می‌گویم که نسبت به آینده ایران به‌شدت امیدوارم. درست است که حرکت‌مان سانتی‌متری است اما واقعاً به آینده آدم‌هایی که درباره‌شان فیلم می‌سازم امیدوارم.

مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیده‌اید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، به‌شدت دیدگاه‌های مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقه‌مند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که به‌نوعی می‌توان آن را پیش‌درآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانواده‌اش در مه گیر کرده‌اند و احساس می‌کنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحه‌ای با چهار گلوله دارد و تصمیم می‌گیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آن‌ها را می‌کشد و وقتی مه کنار می‌رود متوجه می‌شود که صدای که می‌شنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون می‌رسد. دارابونت در این فیلم می‌گوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا می‌کنی.

این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.

* جالب است به‌عنوان کارگردانی که سلیقه‌تان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین می‌کنید و متوجه ارزش‌های آن هستید.

خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفه‌ای مهدی است.

* از همین بحث می‌خواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که به‌خوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ می‌سازید، چه پاسخی دارید؟

مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمی‌گردد. کمااینکه من خودم هم در فیلم‌های گذشته‌ام در پایان‌بندی، نجات را روایت کرده‌ام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را می‌پسندیدم به لحظه مواجهه‌ام با این داستان و تجربه زیسته‌ام در آن لحظه بازمی‌گردد. من از زمانی که علی خسروی را می‌شناخته‌ام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیده‌ام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریده‌ام. گاهی به این نتیجه می‌رسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.

خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسان‌هایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدی‌مان غالب می‌شود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که می‌سازم از جنس «بچه‌های آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.

موافقت با آئین نامه اکران فیلم خارجی

مصوبات نخستین جلسه شورای راهبردی اکران در سال ۱۴۰۲ اعلام شد.

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، نخستین جلسه شورای راهبردی اکران در سالجاری با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور برگزار شد. «بررسی وضعیت اقتصاد سینما متناظر به مولفه های فرهنگی آن» و «ارزیابی عملکرد فروش سینماها در اکران های نوروزی و عید فطر» از جمله محورهای این جلسه بود.

در ابتدای جلسه محمد خزاعی ضمن خیرمقدم به اعضای جدید، با اشاره به نقش شورای راهبردی اکران در مواجهه با چالش‌ها و الزامات فرهنگی و اقتصادی سینما گفت: آینده خوبی در انتظار سینماست و امیدواریم در سایه همدلی و تدبیر، همه اهالی سینما از این نقطه گذر کرده و عزت و سربلندی سینمای کشورمان را شاهد باشیم.

وی با تاکید بر اهمیت مصوبات شورای راهبردی اکران بر اجرایی و عملیاتی شدن این مصوبات تاکید کرد و افزود: قطعا مصوبات این جلسات، اجرایی خواهند بود و از این پس با نظر اکثریت اعضا، هرگونه تصمیم اتخاذ شده در این شورا که نیاز به ابلاغ وزیر محترم نداشته باشد، کاملا قابلیت اجرایی دارد.

خزاعی با بیان اینکه همه تلاش سازمان سینمایی و صنوف متناظر و مبتنی بر شناسایی راهکارهای موثر برای رونق کسب و کار و معیشت سینماگران و سوق دادن شرایط به سمت بهبود وضعیت اقتصادی و فرهنگی سینماست خاطر نشان کرد: بدون تردید، تقویت و رونق سینما، به نفع خانواده سینما و فضای عمومی کشور خواهد بود.

رئیس سازمان سینمایی ضمن تاکید بر لزوم توجه به مولفه‌های فرهنگی سینما در کنار ظرفیت های اقتصادی آن عنوان کرد: در این زمینه نیازمند همدلی و هم افزایی نخبگان فرهنگی و کارشناسان و صاحب نظران حوزه‌های اقتصادی و رسانه‌ای هستیم.

هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینما شهر در این جلسه، ضمن ارائه گزارشی از وضعیت فروش و استقبال مخاطبان سینما در اکران نوروزی و عید فطر، با اشاره به اتفاقات مثبت در حوزه توسعه زیرساخت در دولت سیزدهم و رویکرد عدالت محور سازمان سینمایی در این زمینه، تقویت بازار سینما و عوامل موثر بر رشد اقتصادی آن را مورد تاکید قرار داد و اظهار امیدواری کرد بحث تسهیم از مبدا فروش سالن‌های سینما با موافقت شورا به زودی اجرایی شود.

همچنین، در این جلسه، بر اهمیت تصمیم‌گیری‌های شورا برای منافع خانواده سینما و اقتصاد سینمای ایران در تکمیل چرخه تولید و پخش تأکید شد و اعضا از نحوه مدیریت اکران سینما طی چند ماهه اخیر، بویژه مدیریت حساب شده اکران نوروزی و عید فطر و فروش امیدوارکننده سینماها قدردانی کردند.

در پایان، اعضای شورا به اتفاق آراء با برنامه «تسهیم فروش فیلم از مبدا با استفاده از روش‌های مناسب و به‌روز» و «آئین نامه اکران فیلم‌های خارجی به صورت محدود مطابق با مقررات مصوب» موافقت کردند.

همچنین، مسئولیت اجرای این برنامه به موسسه سینماشهر واگذار شد تا با در نظرگرفتن همه جوانب نسبت به تعامل و همکاری با تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان سینما که مایل به اکران فیلم های خارجی هستند، اقدام نماید.

علاوه بر این مصوبات، در این جلسه مقرر شد به دلیل فراگیری مباحث شورا و نیاز سینمای ایران به گفتگوهای کلان‌تر و عمیق‌تر بویژه در بخش اقتصاد سینما در کنار ملاحظات و دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی، ضمن دعوت از چند عضو جدید، در خصوص تقویت شورا و تغییر ماموریت‌های کلان آن بازنگری و تصمیم‌گیری صورت گیرد.

گفتنی است در این جلسه، مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما، حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت، منوچهر شاهسواری تهیه کننده سینما، غلامرضا موسوی رئیس اتحادیه تهیه کنندگان سینمایی، مرتضی شایسته رئیس کانون پخش کنندگان سینمای ایران، محمدقاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران، سیدضیا هاشمی تهیه کننده سینما، جمال ساداتیان تهیه کننده سینما، محمود رضوی تهیه کننده سینما، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر و روح‌الله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر نمایش فیلم نیز حضور داشتند.

رشد سینما هم راستا با رشد تولید فیلم

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از سینماپرس: مهدی عظیمی میرآبادی تهیه کننده سینما و مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در پی نامگذاری سال ۱۴۰۲ به عنوان «مهار تورم و رشد تولید» توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص استراتژی «رشد تولید» در سینما گفت: اگر چه ترقی و رشد سینما با افزایش تعداد تولید فیلم ها نسبت مستقیم دارد اما هرگز نباید این نکته مهم را فراموش کنیم که رشد سینما الزاماً با آمار فروش و گیشه تناسب ندارد، بلکه توجه به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی در سینما و مراعات و ارتقای آن، از الزامات رشد است. برخی افراد این گونه تعبیر می کنند که با ساخت آثار مبتذل و سطحی، و پر کردن گیشه سینما به هر قیمتی می توان به رشد سینما رسید. سطح نگاه این افراد فرهنگی نیست، و تنها به عنوان یک کاسب یا تاجر با مقوله سینما برخورد می کنند. برای آنان فیلم هر چه مبتذل تر بهتر! چون به تعبیر آنان بیشتر می فروشد.

معاون سابق سازمان سینمایی کشور در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده معتقدم مدیران سینمایی نباید به هر اثری تحت عنوان فیلم سینمایی پروانه ساخت داد. وقتی کسی برای تولید یک فیلم سینمایی پروانه ساخت درخواست می کند، باید ضمن توجه و تأکید بر محتوای سالم، وجوه دیگری از جمله «کیفیت فنی و هنری» و «میزان جذب مخاطب» نیز بررسی گردد و در صورت دارابودن این ویژگی ها، به آن فیلم پروانه ساخت داده شود. اگر بر مبنایی که هم اکنون در شوراهای پروانه ساخت سینمایی به فیلم ها، مجوز داده می شود، پیش برویم، با انبوهی از آثار دارای مجوز ساخت سینمایی روبرو خواهیم شد که بی تردید در اکران سینمایی و بر پرده های سینماها ناموفق خواهند بود. از طرف دیگر به علت حجم آثار پشت اکران، و برای آن که بالأخره فیلم های سینمایی دارای پروانه نمایش باید اکران شوند! متأسفانه شاهد فیلمسوزی و اجحاف در حق بسیاری از آثاری می شویم که توان ماندن بر پرده های سینماها را دارند.

مدیر کل اسبق نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه ای ادامه داد: به نظر من بهتر است به جای تفکیک فیلم ها به سینمایی و غیر سینمایی در هنگام درخواست و دریافت پروانه ساخت، برای همه درخواست ها بر اساس معیارهای مورد نظر، پروانه ساخت صادر کرد، و در صورت داشتن شرایط لازم باز هم بدون تفکیک سینمایی و غیر سینمایی مجوز نمایش صادر کرد. حالا یک گروه متخصص اکران بنشینند و با توجه میزان بهره مندی هر فیلم از سه اصل اساسی «محتوای سالم»، «کیفیت فنی و هنری» و «قابلیت جذب مخاطب» برای آن فیلم، پروانه نمایش صادر کنند. تعداد این فیلم ها هم علی الاصول نباید از ظرفیت اکران کشور بالاتر باشد؛ و سایر فیلم ها در قالب های غیرسینمایی از جمله پلتفورم ها، وی او دی ها، شبکه خانگی، شبکه های تلویزیونی، و… نمایش داده شوند. این روش می تواند تولید سینمای کشور را رشد دهد و تنور فیلمسازی را گرم کند، و مردم و سرمایه ها را به درون سینما بکشاند. در حالی که اگر بر همین قاعده موجود فیلم ها ساخته شوند، نه تنها سینمای کشور رنگ آرامش و تعالی را نخواهد دید، بلکه روز به روز به تلنبار شدن فیلم در پشت در اکران و سرخوردگی و ناامیدی فیلمسازان، و فرار سرمایه بیشتر دچار خواهیم شد.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «سیب و سلما»، «های پاور» و «عینک» خاطرنشان کرد: اینکه برخی افراد فقط نگاه به گیشه دارند و فکر می کنند اگر یکی دو فیلم سطحی فروش بالایی کرده اند سینما پویا و فعال و زنده است. این تفکر غلطی است! این ها آدرس غلط دادن به مردم و سایر سینماگران است! توجه به میزان فروش فیلم ها در گیشه بدون توجه به کارکرد فرهنگی و هنری آثار یک اشتباه فاحش استراتژیک است. تردیدی نیست که آنچه باید در اولویت باشد فرهنگ سازی فیلم ها است، که البته در پناه فروش بیشتر صورت می پذیرد.

عظیمی میرآبادی در همین راستا متذکر شد: ذکر این نکته هم ضروری است که تولید به تنهایی کاری از پیش نمی برد. تولید اگر معطوف به پذیرش و جذب مخاطب نباشد، کار فیلم و سینما را کاری عبث و بیهوده می کند و اساساً غلط است. فیلم باید مخاطب داشته باشد و قطعا مخاطب یکی از ارکان سه گانه فیلم است. همانقدر که مخاطب مهم است، محتوا و رسانگی فیلم هم مهم است، و صد البته کیفیت فنی و هنری فیلم هم اهمیت به سزایی دارد. ایجاد فضا و تمهید شرایط برای آثار نازل و سطحی با ادعای فرهنگی و هنری مدیران و فیلمسازان فرهیخته و فرهنگ مدار سنخیت ندارد. مسلما فیلم باید تماشاگر داشته باشد، اما اشتباه است اگر فکر کنیم اجازه داریم به بهانه فروش بیشتر یا سرگرمی و امثال اینها هر مفهوم نازل و سخیفی را به ذهن مخاطب منتقل کنیم. اگر جامعه فهیم و آگاه ایرانی همانطور که همیشه ثابت کرده است، تشخیص دهد که آثار سینماهای کشور ضمن دارابودن از ویژگی های جذابیت و کیفیت فنی و هنری، سالم هم هست و حرفی برای گفتن دارد، از اکران فیلم در سینماها استقبال می کند، و باعث شادابی و تلاش هر چه بیشتر سینماگران خواهد شد. در وضعیت جدید، زندگی اکثر آنان به نحوی پیش نخواهد رفت که بعضی ها متاسفانه به نان شب هم محتاج باشند. این در حالی است که بازار فیلم نه تنها در ایران که در سراسر جهان به عنوان یک بازار بسیار پر خریدار برشمره می شود و ساختن فیلم با کمترین امکانات مثل یک گوشی تلفن همراه هوشمند هم فراهم است و امکان نمایش آن تقریبا برای همه مردم به صورت فردی و جمعی ممکن است. در وضعیتی که ده ها هزار فیلمساز سینمایی و غیرسینمایی در مرکز کشور و گوشه گوشه ی سرزمین پهناور ایران بزرگ هستند و به این کار به صورتی کاملا تخصصی و حرفه ای مشغولند و آثار خود را از طرق قانونی در اختیار مخاطبان قرار می دهند، عاقلانه و عالمانه نیست که تمام حیثیت و شأنیت و شرافت این جامعه وسیع را به معدود افراد پرمدعای بی فایده ای گره زده شود که تنها و تنها خود را سینماگر حرفه ای می دانند و به هیچ صراطی هم مستقیم نیستند.

مهدی عظیمی میرآبادی با اظهار گلایه از برخی افراد که حتی تاب شنیدن نوعی از این جملات تخصصی مؤدبانه و محترمانه را هم ندارند گفت: متاسفانه بعضی ها به جای استفاده و بهره برداری هوشمندانه از پیشنهادهای سازنده ی دیگران به دنبال بایکوت گویندگان آن می روند.

خروج از نسخه موبایل