رسانه سینمای خانگی- جایزه جشنواره پالم اسپرینگز به چهار دختر

سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم پالم اسپرینگز آمریکا فهرست برندگان خود را اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در این رویداد سینمایی که از ۴ تا ۱۵ ژانویه (۱۴ تا ۲۵ دی) برگزار شد در نهایت فیلم«چهار دختر» ساخته کوثر بن هنیه جایزه فیپرشی بهترین فیلم بخش بین‌المللی (فیلم‌های حاضر در رقابت اسکار بهترین فیلم بین‌المللی) را دریافت کرد.

مستند/درام «چهار دختر» که امسال نماینده سینمای تونس در جوایز اسکار است و به جمع ۱۵ نامزد اولیه شاخه بهترین فیلم بین‌المللی راه یافته است، سال گذشته در بخش مسابقه کن رونمایی شد و جایزه بهترین مستند را در کنار «مادر همه دروغ‌ها» دریافت کرد و در ادامه در جشنواره هایی از جمله سارایوو، بروکسل، مونیخ و تورنتو نمایش داده شد.

«چهار دختر» داستان «اولفا حمرونی» و دخترانش را از طریق مصاحبه بازسازی می‌کند تا چگونگی افراط‌گرایی و ناپدید شدن دو فرزند بزرگ‌تر را بررسی کند. بازیگران زن حرفه‌ای نقش دو دختر را بازی می کنند و «هند صبری» ستاره مصری-تونسی نیز در نقش اولفا بازی کرده است. کوثر بن هنیه پیش از این در سال ۲۰۲۱ با فیلم «مردی که پوستش را فروخت» سینمای تونس را در جوایز اسکار نمایندگی کرد و توانست اولین نامزدی اسکار تونس در سال ۲۰۲۱ را رقم بزند.

به گزارش ورایتی، هیات داوران فیپرشی جشنواره پالم اسپرینگز همچنین جایزه بهترین فیلمنامه را به «منطقه مورد علاقه» ساخته جاناتان گلیزر اعطا کردند و  لئونی بنوش برای فیلم «اتاق معلمان» و مدز میکلسن برای فیلم «سرزمین موعود» نیز به ترتیب بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر مرد نام گرفتند.

جایزه بهترین مستند جشنواره پالم اسپرینگز هم به «بازتاب» به کارگردانی تانیا هوئزو تعلق گرفت، در حالی که فیلم «پادشاهی حیوانات» به کارگردانی توماس کیلی هم جایزه «صداهای جدید دیدگاه‌های جدید»جشنواره را به خانه برد و «کوچه قدرت» جایزه بهترین فیلم از آمریکای لاتین، اسپانیا یا پرتغال را دریافت کرد.

رسانه سینمای خانگی- از المپیاد فیلمسازی نوجوانان چه خبر؟

دبیر هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران با تاکید بر مولفه‌های فرهنگی و جامعه‌شناسی که از وجوه بارز المپیاد فیلمسازی نوجوانان است، گفت: المپیاد فیلمسازی در ۲حوزه فیلم و ایده برگزار شده که ۲۶۱ اثر مربوط به بخش فیلم و یک هزار و ۳ اثر مربوط به بخش ایده بوده، از این تعداد، ۳۱ نفر توسط هیات داوران انتخاب شده‌اند که شامل ۱۲ نفر در حوزه ایده و ۱۹ نفر در حوزه فیلم است.

به گزارش سینمای خانگی، وحید ملتجی، امروز(یکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲) در نشست با رسانه‌ها با اشاره به آخرین جزئیات هفتمین المپیاد فیلم‌سازی نوجوانان ایران، اظهار کرد: در این دوره از جشنواره فیلم‌سازی ۱۰۵۹ نفر از ۲۸ استان و ۷۵ شهر شرکت کرده‌اند و تعداد شرکت‌کنندگان دو برابر دوره گذشته شده است، البته تعداد کل آثار ۱۲۶۴ اثر است که از میان آنها، ۳۱ اثر از ۱۱ استان توسط هیئت انتخاب برگزیده شده است.

وی با اشاره به اینکه این دوره از المپیاد در دو حوزه فیلم و ایده برگزار می‌شود، افزود: ۲۶۱ اثر در حوزه فیلم و هزار و ۳ اثر نیز در حوزه ایده بوده است، در واقع بخش ایده نگاه بچه‌ها نسبت به کاری است که قصد انجام آن را دارند و در قالب یک داستان کوتاه ارائه می‌دهند.

دبیر هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران با اعلام اینکه در این دوره ۱۲ اثر در حوزه ایده و ۱۹ اثر در حوزه فیلم انتخاب شده است، گفت: در هفتمین المپیاد ۲۰ دختر و ۱۱ پسر انتخاب شده‌اند، نگاه ویژه به دختران فیلم‌ساز جزو سیاست‌های این دوره جشنواره است.

وی درخصوص نحوه برگزاری این دوره، توضیح داد: چهار گروه در این بخش نوجوانان را همراهی می‌کنند، هیئت انتخاب در بخش ایده و فیلم به‌صورت جداگانه همراهی خواهند کرد، در حوزه فیلم چهره‌های شناخته شده‌ای همچون مرتضی علی‌عباس میرزایی و مهدیه سادات محور و در حوزه ایده وحید نیکخواه آزاد و علی شاه‌محمدی حضور خواهند داشت که پس از برگزاری جلسه اولیه اهداف ارائه و بر آن اساس شاخص‌ها انتخاب شد.

ملتجی با بیان اینکه برای تولید بهترین اثر مربیان نوجوانان را همراهی می‌کنند، اضافه کرد: پس از انتخاب، افراد برگزیده در زمان مشخص باید به‌صورت گروهی اثر تولید کنند و به رقابت بپردازند، این رقابت میان شش گروه برگزار می‌شود.

 وی با اعلام اسامی داوران هفتمین دوره المپیاد فیلم‌سازی نوجوانان، افزود: وحید نیکخواه آزاد، حامد جعفری و انسیه شاه‌حسینی سه داور حاضر در این دوره از المپیاد هستند. همچنین افتتاحیه به‌صورت محدود، بیست‌وهشتم دی و مراسم اختتامیه دوم بهمن در هنرسرای خورشید برگزار می‌شود. روز نخست المپیاد شهرگشتی فراهم شده است تا با اصفهان و فرهنگ و هویت آشنا شوند و سپس وارد مسائل فنی می‌شوند.

دبیر هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران با تاکید بر اینکه آینده ایران برخلاف شرایط کنونی روشن است، گفت: نسل نوجوان امروز بسیار آگاه، هوشمند و رو به جلو هستند، قواعد نسل کنونی با نسل گذشته متفاوت است. درهای بسته‌ای پیش روی نوجوان ایرانی نیست، مشکل اساسی نسل جدید این است که از هویت و داشته‌های خود کم‌اطلاع و مقداری نسبت به آینده کم امید است، نسلی جوان آینده سینمای ایران را رقم خواهد زد.

وی المپیاد را یکی از بهترین کارگاه‌های آموزشی ایران در حوزه فیلم‌سازی دانست و خاطرنشان کرد: یکی از امتیازات ویژه هفتمین المپیاد این است که این مربیان از میان افراد درجه یک ایران هستند و از روز اول تا آخر بچه‌ها را همراهی می‌کنند. مربیانی انتخاب شدند که حوصله همراهی با نوجوانان را داشته باشند، محمدعلی باشه‌آهنگر، مرتضی علی‌عباس میرزایی، مهدی خرمیان، نادره ترکمانی، مریم بحرالعلومی و لیلی عاج شش نفر از مربیان حاضر در این دوره هستند.

ملتجی با اعلام اینکه برای اولین بار به جای اینکه بچه‌ها در طول دوره در اردوگاه حضور داشته باشند، در شهر و بافت تاریخی اصفهان به فعالیت می‌پردازند، گفت: در این دوره از دو استاد هویتی در حوزه‌های جامعه‌شناسی و معماری دعوت شده تا نوجوانان را همراهی کنند، این اساتید عمدا اصفهانی انتخاب شدند تا با هویت شهر آشنا باشند، دکتر احمد مهرشاد در حوزه جامعه‌شناسی و رسانه و دکتر مژگان ابراهیمی در حوزه معماری در این بخش حضور دارند.

وی از تغییراتی در سال آینده خبر داد و بیان کرد: این تغییرات بیشتر در حوزه با شیوه برگزاری و انتخاب است، در واقع در سال‌های آینده حرفه‌ای‌تر انتخاب‌ها انجام می‌شود تا نخبگان فیلم‌ساز نوجوان ایران در این مرحله شرکت کنند. این دوره یشترین تعداد شرکت‌کنندگان از استان اصفهان هستند،  

جدا شدن زمان برگزاری المپیاد از جشنواره فیلم کودک و نوجوانان از جمله نقاط قوت این دوره و عمده‌ترین نقطه ضعف این المپیاد مربوط به حوزه رسانه و اطلاع‌رسانی است.

دبیر هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران با اشاره به وضعیت نابسامان مالی بنیاد فیلم‌سازی فارابی و شهرداری اصفهان، توضیح داد: هزینه صفر تا صد المپیاد بیش از یک میلیارد تومان و کمتر از دو میلیارد تومان برآورد شده است که عمده آن مربوط به اسکان و پذیرایی است، البته با تدابیر مختلف مدیریت این هزینه مدیریت می‌شود و هزینه‌ها میان بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری تقسیم می‌شود.

وی در پاسخ به خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه این المپیاد تا چه اندازه از مناطق محروم حمایت می‌کند، تصریح کرد: تعدادی از آثار از شهرهای اطراف اصفهان، از جمله برخوار، بهارستان، پیربکران، حبیب‌آباد، درچه، خوراسگان، فریدون‌شهر، قهدریجان، گورت و ورنامخواست ارسال شده است.

رسانه سینمای خانگی- رویای والیبالیست‌ها روی پردۀ نقره‌ای

«احسان مشکور» کارگردان مستند «رویای بزرگ» از روند تهیه و تولید این مستند گفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی جشنواره عمار، «احسان مشکور» کارگردان مستند «رؤیای بزرگ» در خصوص چرایی و هدف از ساخت این مستند و اهمیت آن گفت: وقتی تاریخ برای مردم یک کشور یادآوری نشود به مرور فراموش می‌شود، باید در رسانه و کتب درسی و غیر درسی تاریخ یادآوری شود. هدف ما از ساختن این فیلم نشان دادن موفقیت‌های تیمی در کشورمان است، برخی اعتقاد داشتند در زمینه ورزش تیمی موفقیت‌های ما بسیار کم است اما ما در این مستند عکس آن را نشان دادیم و مصداق موفقیت تیمی را در ورزش والیبال به نمایش گذاشتیم.

وی افزود: در این مستند پیشرفت از دل جنگ با حضور مدیر داخلی با تجربه صنعتی شروع می‌شود و والیبال کشوربه صورت علمی و کاملاً حرفه‌ای گسترش می‌یابد. در رشته والیبال پس از مدیریت وی اثرات موفقیت را مشاهده می‌کنیم که ایران جزو پنج تیم اول در جهان می‌شود. ضرورت ساخت این فیلم یادآوری یک نسخه پیشرفت بوده است که یک مدیر داخلی هم با اتکا به جوانان کشور می‌تواند موفقیت بزرگی را رقم بزند.

مشکور عنوان کرد: مستند ورزشی در کشورمان تولید شده اما آنچه در قالب ژانر ورزشی باشد که بتوان در قاب سینما به نمایش گذاشت بسیار کم است و شاید به تعداد انگشت‌های دست هم نرسد نمونه‌های بارزآن «صفر تا سکو» یا «جایی برای فرشته‌ها نیست»؛ فکر می‌کنم مستند رؤیای بزرگ قابلیت نمایش سراسری در سینماهای ایران را دارد و همچنین این مقوله را داشته که پس از اکران، مخاطب با حال خوب از سینما بیرون بیاید.

این مستندساز ادامه داد: قااب فرم مستند، مصاحبه تولیدی و آرشیو نیست و علاوه بر اینکه با افراد شاخص مصاحبه کردیم بخش تولیدی هم داشتیم، در چند شهر متفاوت از جمله مشهد، گنبد، یزد و…. در این مستند مجموعه‌ای کامل از اطلاعات را با یک ریتم بالا ارائه دادیم، که مخاطب اصلاً خسته نشود و انشالله مستند برای مخاطب بسیار جذاب خواهد بود.

وی در خصوص اهمیت پرداختن به چنین مستندهایی در قاب سینما برای نسل امروز، اظهار کرد: فیلم قبلیم «عملیات دماوند» (اشاره به جنگ ناشناخته ایران در عمان می‌کرد) بیشتر برای نوجوانان بود و مخاطب اصلی این مستند هم، افزون بر نوجوانان، جوانان هم هستند که گذشته نه چندان دور را برای آنها یادآوری می‌کند و فکر می‌کنم الگوی مناسب را به مخاطبان نشان می‌دهد که می‌شود با همه سختی‌ها برای رشد تلاش کرد.

مشکور افزود: مستند «عملیات دماوند» در بسیاری از مدارس پخش شد و بازخوردهای بسیار خوبی از آموزش و پرورش گرفتیم، این مستند هم ظرفیت بسیار خوبی دارد که در دانشگاه‌ها و مدارس پخش شود زیرا برای مخاطبان نوجوان و جوان جذاب بوده و خسته‌کننده نخواهد بود. این مستند می‌تواند ذهن آنها را امیدوار کند که با همه مشکلات می‌توانند به پیشرفت‌های خوبی دست پیدا کنند. با چنین ذهنیتی طی چند سال آینده اثرات مثبت آن مشاهده می‌شود.

وی درباره اثرات مثبت بین‌المللی چنین مستندهایی، اظهار کرد: قبل از آغاز ساخت این مستند نزدیک ۴۰ تا ۵۰ مستند ورزشی با فرم‌های متفاوت را دیدم، کارکرد مستند ورزشی بیشتر در عرصه بین الملل است، اگر مستند فرم خوب و قابل قبولی داشته باشد و قانون کپی رایت را رعایت کند در عرصه بین‌الملل هم می‌تواند به موفقیت دست یابد. چنین مستندهایی پس از اینکه در کشور نمایش داده می‌شود باید در عرصه بین الملل هم به نمایش گذاشته شود. برای ساخت این مستند به عنوان مثال مستندی که در خصوص موفقیت تیم اسپانیا ساخته شده بود را چندین بار مشاهده کردیم و دیدیم در همین فرمی است که ما ساختیم و از یک تاریخ نه چندان دوری صحبت می‌کند که آن تیم قهرمان جهان شده است. تقریباً مستند ما از نظر محتوایی نزدیک به این مستند است. مستندهای ورزشی دو نکته مهم دارند، یکی اینکه هر دو در عرصه نمایش نشان دهنده اقتدار هستند و دیگر اینکه در یک نقطه به هم می‌رسند و سبب می‌شود که آن اقتدار کشور در عرصه بین‌المللی به خوبی نمایش داده شود. امید که این مستند پس از آنکه نمایش کشوری آن تمام شد در کشورهای خارجی هم به نمایش گذاشته شود و فکر می‌کنم مستند «رؤیای بزرگ» این ظرفیت را دارد.

این مستندساز درخصوص نقش جشنواره عمار جهت معرفی چنین مستندهایی، ابراز کرد: طی دو سه سالی که جشنواره عمار را بررسی کردم به نظر می‌آید به سمت حرفه‌ای شدن حرکت می‌کند، امسال هم انتظارم از سطح جشنواره حتماً بالاتر از سال‌های قبل هست و به نظر می‌رسد جشنواره عمار امسال تولیدات با سطح کیفی بالا را ارائه دهد، در اکران‌های خصوصی، از نظر فرمی و محتوا بالاترین سطح‌های این چند سال اخیر را دیدم که همین امر سبب جذب مخاطب می‌شود، اگر مستند جایزه‌ای بگیرد یا نگاه ویژه‌ای به آن شود استقبال مخاطب دوچندان شده و مستند از ظرف خود هم می‌تواند جلوتر رفته و دیده شود.

مشکور ادامه داد: فکر می‌کنم جشنواره مردمی عمار در این چند سال به وظیفه اصلی خود یعنی بودجود آمدن جریانی متعهد به کشور و البته فرهنگی و هنری عمل کرده است و نکته مهمی که باعث پیشرفت جشنواره عمار در این چند سال اخیر شده حمایت‌های بی‌دریغ حاج نادر طالب زاده بوده، که بنده چند سال قبل افتخار شاگردی ایشان را داشته‌ام و امیدوارم نبود ایشان باعث انگیزه دو چندان مسیولین مربوط برای برگزاری بهتر جشنواره در سال‌های آینده شود.

وی در پایان گفت: رؤیای برزگ اصلاً سفارش نهادی خاص یا فدراسیون ورزشی نبوده و ۲ سال پیش، که به صورت شخصی پژوهشی انجام می‌دادم، تبدیل به طرح شد. در دل تولید مستند هم به هیچ عنوان فدراسیون والیبال از ما حمایت مالی نکرد و مستند رؤیای بزرگ در مرکز مستند سفیر فیلم با یک بودجه حداقلی ساخته شده است. تهیه کنندگی این اثر را حسین محمدی واله و کارگردانی آن را احسان مشکور به عهده داشته‌اند. زمان این مستند ۷۴ دقیقه است و از تولیدات مرکز مستند «سفیرفیلم» است.

رسانه سینمای خانگی- همکاری انجمن سینمای جوان با ستاد کل نیروهای مسلح

در دیدار معاونان انجمن سینمای جوانان ایران و رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح، برنامه‌ریزی اولیه برای انعقاد تفاهم‌نامه پیرامون خدمات متقابل این اداره  و انجمن سینمای جوانان ایران، انجام شد.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، معاونان انجمن سینمای جوانان ایران در جلسه‌ای با امیر دریادار غلامرضا رحیمی‌پور؛ رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح، و با حضور ناخدا یکم نوروزی مسؤول برنامه‌ریزی و هماهنگی این ستاد، به تشریح فعالیت‌ها و وظایف انجمن سینمای جوانان ایران پرداختند. ارائه خدمات آموزشی؛ توانمندسازی؛ کشف استعدادهای سینمایی و تولید آثار نیمه‌حرفه‌ای و حرفه‌ای و همچنین آموزش مشاغل سینمایی و ایجاد بسترهای گسترده برای عرضه فیلم کوتاه در کشور بخش‌هایی از ارائه معاونین انجمن سینمای جوانان ایران بود.

امیر رحیم‌پور در این جلسه ضمن ابراز خرسندی از برقراری این جلسه به نیاز کشور برای مهارت‌افزایی در حوزه‌های تخصصی از جمله فیلم‌سازی و مشاغل سینمایی اشاره کرد و شروع همکاری بین ستاد کل نیروهای مسلح و انجمن سینمای جوانان در حوزه آموزش و توانمند‌سازی سربازان و کادر نظامی کشور در حوزه سینما و همچنین تولید آثار کوتاه با کیفیت در حوزه خدمت مقدس سربازی را قدمی بزرگ برای این مهم دانست.

در این جلسه که مرتضی کریمی، معاون مالی و اداری؛ سیدمحمدهادی آقاجانی، معاون تولید؛ میکائیل دیانی، معاون ارتباطات و بازرگانی و سمانه کافتری، مشاور حقوقی با دریادار غلامرضا رحیمی‌پور، رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح و ناخدا یکم نوروزی مسؤول برنامه‌ریزی و هماهنگی اداره سرباز حضور داشتند؛ برنامه‌ریزی اولیه برای انعقاد تفاهم‌نامه پیرامون خدمات متقابل اداره سرمایه انسانی سرباز ستادکل نیروهای مسلح و انجمن سینمای جوانان ایران انجام شد.

رسانه سینمای خانگی- وقتی دود از کُنده بلند می‌شود

فیلم‌های راه یافته به چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ترکیبی متنوع از بازیگران را روی پرده سینماها خواهد برد که در بین آن‌ها حضور دو بازیگر کهنه‌کار بیش از بقیه به چشم می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، نگاهی به فهرست بازیگران فیلم‌های بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر نشان از حضور بازیگرانی دارد که برخی از آن‌ها در سال‌های اخیر فعالیت بیشتری در دنیای تصویر داشتند و برخی هم بعد از مدت‌ها قرار است در قاب پرده نقره‌ای دیده شوند.  

مهران احمدی، میلاد کی‌مرام، مهران غفوریان، حامد کمیلی، محسن کیایی، مهدی هاشمی، حسن معجونی، امیرحسین آرمان، رضا یزدانی، علی شادمان، جواد عزتی، مهران مدیری، پژمان بازغی، سینا بهراد، پردیس احمدیه،  مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی،  بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، هادی حجازی‌فر،  شهرام حقیقت‌دوست، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفی‌نیا، مارال بنی‌آدم، آزیتا حاجیان و حسین پاکدل تعدادی از بازیگران نام‌آشنایی هستند که در فیلم‌های اجتماعی، کمدی، جنگی یا تاریخی جشنواره امسال در بخش ملی جشنواره حضور دارند.

اما در کنار آن‌ها، دو چهره قدیمی سینما نیز هستند که حضورشان بر صحنه جشنواره فیلم فجر، هم افتخار است و هم اعتبار. دو بازیگری که شباهت‌های زیادی با هم دارند؛ هر دو آرتیست، آرام، باوقار، گزیده‌کار، حرفه‌ای، بی‌حاشیه، بی‌علاقه به مصاحبه و… هر دو قدر نادیده!

صحبت از علی نصیریان است و سعید پورصمیمی، که یکی در آستانه ۹۰ سالگی است و دیگری نزدیک به ۸۰ سالگی و هر دو آن‌ها را به زودی بر پرده چهل و دومین جشنواره فیلم فجر می‌توان دید.

از این دو هنرمند، فیلم‌های متعددی در طول بیش از چهار دهه برگزاری جشنواره فجر نمایش داده شده و بازی‌هایشان به فراخور تحسین‌برانگیز هم بوده اما سعید پورصمیمی خوش‌شانس‌تر بوده و جایزه‌های بیشتری از این جشنواره گرفته است.

او سه سیمرغ جشنواره فیلم فجر را برای فیلم‌های «ناخدا خورشید»، «تحفه‌ها» و «پرده آخر» به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل گرفته و چند بار دیگر هم نامزد شده است، در حالی که علی نصیریان اولین سیمرغ  (نقش مکمل) خود را ۶ سال قبل برای بازی در «مسخره‌باز» گرفت و بعد از گرفتن آن هم گفت:‌ «من تا به حال سیمرغ نگرفته‌ام. انتظار هم نداشتم در این ۴۰ سال. حالا آقایان محبت کردند و سیمرغ درجه دو را به من دادند. عیبی هم ندارد. من با کمال میل می‌پذیرم.»

البته طلسم سیمرغ بهترین نقش اول بازیگری، سال گذشته برای نصیریان شکست و او در جشنواره فجر ۱۴۰۱ برای بازی در فیلم «هفت بهار نارنج» که هنوز اکران عمومی نشده، سرانجام سیمرغ درجه یک را گرفت. او امسال هم فیلمی تازه در جشنواره دارد. «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق جدیدترین فیلمی است که این هنرمند در آن بازی کرده؛ فیلمی که به عنوان یک اثر فانتزی و در قالب رئالیسم جادویی درباره نوروز و اساطیر نوروزی معرفی شده است.

در شرایطی که نصیریان برای دومین سال پیاپی یک فیلم تازه در جشنواره فجر دارد و چند سال قبل هم برای «خورشید» در نشست خبری فیلمش در جشنواره حاضر بود، سعید پورصمیمی مدت‌ زمان طولانی‌تری در این رویداد غایب بوده است. شاید آخرین تصویری که از او در یک نشست خبری به ذهن بیاید، کنفرانس مطبوعاتی «برادران لیلا» در جشنواره فیلم کن باشد؛ جایی که او پس از بازی درخشانش در فیلم گفت: «گاهی حس می‌کنم نسبت به نسل جوان عقب افتاده‌ام. این یک واقعیت است. با تکنولوژی جدید، با گسترش دنیا و نزدیک شدن آدم‌ها به هم این حس در هر آدم مُسنی پیش می‌آید.»  

کنفرانس مطبوعاتی فیلم «برادران لیلا»/ جشنواره کن

پورصمیمی در تازه‌ترین تجربه کاری خود نقش پرویز دهداری- مربی سابق فوتبال که به عنوان الگویی محبوب در اخلاق و ورزش از او یاد می‌شود – را در فیلمی به نام «پرویز خان» بازی کرده است و حالا سکانس چهل و دوم جشنواره فیلم فجر با نام و حضور این دو بازیگر می‌تواند به شکلی متفاوت ثبت شود چرا که آن‌ها پس از عمری نقش‌آفرینی در سینما مایه افتخار و اعتبار این جشنواره هستند.  

رسانه سینمای خانگی- آیا فجر امسال غافلگیری دارد؟

جشنواره فیلم فجر تا اینجا توانسته حداقل بر روی کاغذ، کنجکاوی‌هایی را به وجود بیاورد که مخاطبان بسیاری را به دنبال کردن این رویداد ترغیب می‌کند. حال باید منتظر بمانیم تا ببینیم این کنجکاوی‌ها تا چه اندازه قادر خواهند بود رضایت حداکثری مخاطبان را رقم بزنند و اصولا آیا جشنواره امسال خواهد توانست غافلگیری خوبی را رو کند یا خیر.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، امسال، سال خوبی برای جشنواره فیلم فجر است. این نوید از همان زمانی به گوش رسید که اعلام شد ۱۰۶ فیلم برای حضور در این رویداد، اعلام آمادگی کرده‌اند که از این تعداد، ۵۱ فیلم را کارگردانان اول تولید کرده‌اند. مشخص بود که با این آمار، دست هیات انتخاب برای گزینش آثار باز است. همچنین این گمانه به ذهن خطور می‌کرد که با توجه به حضور این تعداد فیلم‌اولی، بخش نگاه نو، دوباره احیا می‌شود و تعداد بیشتری از آثار اول، امکان حضور در جشنواره فجر را خواهند یافت.

در ادامه و با سلسله‌گزارش‌هایی که منتشر شد، این نکته مورد توجه قرار گرفت که ارگان‌های بسیاری برای امسال تولیدات داشته‌اند که بیم آن می‌رفت با جشنواره‌ای ارگانی مواجه شویم اما این گمانه از دو جهت مردود بود: نخست، بحث هوشمندی‌ای بود که در سیاست‌گذای‌های کلان جشنواره فجر وجود دارد و از یک‌دست شدن تم تولیداتی آن جلوگیری می‌کند و دوم، سوژه‌هایی بود که برخی از این ارگان‌ها، موفق شدند تا آن را از حالت کلیشه‌ای خارج کنند. مثلا دو ساخته امسال اوج یعنی آبی روشن و پرویزخان، در زمین دیگری جز آن‌چه تصور غالب است، روایت می‌شود که تنوع گونه خوبی را برای جشنواره امسال رقم زده است.

این تنوع گونه که از کودک و کمدی تا درام‌های اجتماعی، دفاع مقدس، بیوگرافی و انیمیشن وجود دارد، طیف وسیع‌تری از مخاطبان را شامل شده و جذابیت‌های تماتیک بسیاری را به جشنواره می‌دهد. همچنین حضور کارگردانانی از چندین نسل، می‌تواند در کنار تنوع گونه، چالش جذاب‌تری را در مسیر رقابت ایجاد کند.

در مورد جشنواره امسال، چندین نام پررنگ که تصور می‌شد می‌توانند با حضور خود، تنور این دوره را حسابی گرم می‌کنند، غائب هستند. این اتفاق را در نتیجه این اصل قلمداد کنیم که آثار حاضر در جشنواره، به لحاظ کیفی، به‌مراتب از آن آثار، قدرتمندتر بوده‌اند و هیات انتخاب تحت‌تاثیر بزرگی آن نام‌ها و فضاسازی رسانه‌ای قرار نگرفته‌اند

فضاسازی‌ها و خبررسانی‌هایی که برخی از آثار جشنواره امسال طی هفته‌های اخیر داشته‌اند نیز می‌تواند برای مخاطب، جذابیت‌های بسیاری داشته باشد. متاسفانه اکنون چندسالی است که این نگاه در برخی رسانه‌ها رایج شده که طی آن، بیش از آن‌که به داستان، کارگردان، تیم بازیگری و گونه فیلم توجه شود، تمرکز بر روی نهاد سازنده است و همین، به اهرمی تبدیل می‌شود تا گاردهای علیه آن فیلم شکل بگیرد. این، یک سنجش غیرحرفه‌ای و اشتباه است چرا که نهادی مانند فارابی، در عمده تولیدات سینمایی کشور نقش دارد و این نقش داشتن، از اعطای تجهیزات و لجستیک گرفته شده تا اعطای وام و . . . می‌تواند متنوع باشد و به همین دلیل، نمی‌توان این‌گونه برداشت شود که چون فارابی در فلان فیلم مشارکت داشته، پس با یک فیلم ارگانی با زاویه نگاه خاص مواجه هستیم.

مثلا برای جشنواره امسال، حدود نیمی از فیلم‌ها، با حضور فارابی تولید شده است اما آیا این گزاره، به معنی تولید فیلم تحت تفکر فارابی است؟ قطعا خیر. هم‌چنان‌که دیگر ارگان‌ها نیز از آن شاخصه‌هایی که تصور می‌کنیم، فاصله گرفته و در تولیدات خود، مخاطب و رضایت او را هدف قرار داده‌اند. بنابراین نباید با یک پیش‌فرض تدافعی و گارد گرفتن در برابر برخی تولیدات، به تماشای آثار حاضر در جشنواره بنشینیم.

در مورد جشنواره امسال، این نکته نیز وجود دارد که چندین نام پررنگ که تصور می‌شد می‌توانند با حضور خود، تنور این دوره را حسابی گرم می‌کنند، غائب هستند. این اتفاق را در نتیجه این اصل قلمداد کنیم که آثار حاضر در جشنواره، به لحاظ کیفی، به‌مراتب از آن آثار، قدرتمندتر بوده‌اند و هیات انتخاب تحت‌تاثیر بزرگی آن نام‌ها و فضاسازی رسانه‌ای قرار نگرفته‌اند. همین استدلال کافی است تا با دید جدی‌تری به آثار این دوره نگاه کنیم و حتی در انتظار غافلگیری باشیم.

جشنواره فیلم فجر، هرساله، فارغ از چهره‌هایی که در آن حضور دارند، محلی برای تضارب عقاید است. همین مشخصه، تنور این رویداد را حسابی گرم می‌کند. این اظهارنظرهای پیش‌دستانه قطعا مربوط به دوره اخیر نیست و در تمامی دوره‌ها وجود داشته است پس با این نگاه حرفه‌ای به جشنواره می‌نگریم که نمی‌توان کلیت یک دوره را تنها از روی نام فیلم و سازنده آن تشخیص داد. وقتی با این دید، به جشنواره نگاه کنیم، به این گزاره می‌رسیم که در بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور، تعدادی فیلم به نمایش درمی‌آید که تنها، پس از اتمام آن قادر خواهیم بود که راجع به کیفیت محتوایی آن بحث‌های تکنیکی کنیم.

تا اینجای کار، جشنواره توانسته حداقل بر روی کاغذ، کنجکاوی‌هایی را به وجود بیاورد که مخاطبان بسیاری را به دنبال کردن این رویداد ترغیب می‌کند. حال باید منتظر ماند تا ببینیم این کنجکاوی‌ها تا چه اندازه قادر خواهند بود رضایت حداکثری مخاطبان را رقم بزنند و اصولا آیا جشنواره امسال خواهد توانست غافلگیری خوبی را رو کند یا خیر.

رسانه سینمای خانگی- این «عمار» مردمی است

جشنواره «عمار» در حالی در آستانه برگزاری چهاردهمین دوره قرار دارد که همچنان یکی از مهمترین وجوه تمایز آن، دایره مخاطبان مردمی‌اش در فرآیند اکران آثار است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چهاردهمین دوره‌اش امسال برگزار می‌شود؛ رویدادی که خود را پایگاهی برای کم برخورداران و محرومان می‌داند و از همان زمانی که سنگ بنایش گذاشته شد این گزاره را در دلش بارور کرد که صدای آنهایی باشد که کمتر تریبونی در اختیار دارند و در عین حال به دنبال عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری هستند.

از «عمار» می‌گویم. جشنواره‌ای که در دی‌ماه سال ۸۹ متولد شد و با آنکه در همان گام نخست با تنها ۲۰ فیلم آغاز به کار کرد اما همان آثار را در سی نقطه از کشور به نمایش گذاشت تا به‌عنوان یکی از مهمترین رویدادهای جبهه فرهنگی انقلاب شناخته شود.

از همان ابتدا پرچمدار این رویداد دو چهره شناخته‌شده بودند؛ وحید جلیلی که این روزها راهبری پروژه تحول در تلویزیون را برعهده دارد، یکی از آن‌هاست که از ابتدای ریاست شورای سیاست‌گذاری «عمار»‌ را عهده‌دار شد و در کنارش هم همواره نام نادر طالب‌زاده فیلمساز فقید سینما در قامت دبیر جشنواره به چشم می‌خورد، کارگردان و مستندساز تاثیرگذاری که بعد از مدتی اقامت در آمریکا به ایران بازگشت تا ضمن ساخت مستندهایی درباره نخستین روزهای ایران در پس از انقلاب و البته تحولاتش، طرح جشنواره «عمار» را دراندازد تا الحاق پیشوند «مردمی» به آن باعث شود بعدها آثار این رویداد به دورافتاده‌ترین نقاط ایران هم برود و اساسا مخاطبان را با موجودیتی به نام «سینما» آشنا کند.

آرمان «عمار» چیست؟

«عمار» حالا یکی از استراتژیک‌ترین جشنواره‌هایی است که به بهانه‌اش فیلمسازان گردهم می‌آیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند، آثاری که گرچه از منظر ساخت گاهی نمی‌توانند دوستدارانشان را راضی کنند اما مضامین تازه‌ای پیش روی مخاطبان می‌گذارند«عمار» حالا یکی از استراتژیک‌ترین جشنواره‌هایی است که به بهانه‌اش فیلمسازان گردهم می‌آیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند. فیلم‌هایی که گرچه از منظر ساخت گاهی نمی‌تواند دوستدارانش را راضی کند اما مضامین تازه‌ای پیش روی مخاطبان می‌گذارد، خط سیر این جشنواره تا به امروز بر محور «محتوا» تعریف شده و در هر دوره شاهد طرح برخی سوژه‌ها و موضوعات روز هستیم. به تعبیری ایده‌هایی که این آثار در دل خود دارند می‌تواند متضمن ورود کارگردانش به عرصه سینمای حرفه‌ای و گاهی به مناسبات مدیریتی شود.

حامد بامروت‌نژاد مدیرشبکه‌ دوسیما، محمدصادق‌ باطنی مدیر شبکه امید و… از جمله مدیرانی هستند که از «عمار» برخاسته‌اند و بستر رشدشان همین رویداد بوده است.

تنها کمی بعد از اعلام موجودیت جشنواره «عمار» بنیانگذارانش از تولد یک گردهم‌آیی تازه به موازات «عمار»، خبر دادند؛ کنفرانس افق نو از مشتقات همین جشنواره بود، کنفرانسی که از دل جشنواره فیلم فجر در سال ۸۹ پدید آمد اما در ادامه نادر طالب‌زاده دبیری هر دو جریان را برعهده گرفت که البته تاریخ آخرین دوره برگزاری‌اش به سال ۹۷ بازمی‌گردد.

رویدادی که تکیه‌اش بر استفاده از چهره‌های بین‌المللی غربی برای بیان مواضع استکبارستیزانه بوده است، درست شبیه آنچه که در جشنواره «عمار» پیگیری می‌شود با این تفاوت که محوریت این جشنواره بر استفاده از نیروهای انقلابی گمنام در داخل کشور است.

مخاطب «عمار» کیست؟

«سازمان تماشای گسترده»، «مخاطبان هدف»، «پایتخت گریزی» و… همه و همه کلیدواژه‌هایی است که در طول عمر چهارده ساله این جشنواره به تواتر از بانیان «عمار» شنیده شده است، هدفی که از همان ابتدا به دنبالش بودند و برای آنکه وجهی عملی پیدا کند شبکه‌ای منسجم از افراد را ترتیب دادند تا ضمن آشنا کردن شهروندان شهرهای فاقد سینما با مفهومی به نام «سینما»، محصولات فرهنگی سینمایی مطابق با رویکردهایشان را در سبد خانواده‌های کم‌برخوردار قرار دهند؛ همین هم شد، حالا گسترش این شبکه و زنجیره طولانی افرادی که این مسأله را دغدغه خود می‌دانند باعث شده حتی سینماگران مطرح هم آثارشان را به دست ساز و کار این شبکه بسپارند تا فیلم‌ها دست به دست به کم‌جمعیت‌ترین و کم‌برخوردارترین مناطق برسد و البته چرخه اقتصادی مناسبی هم برایشان به ارمغان بیاورد.

فرمول این اکران‌ها توأمان هم عجیب و هم ساده است؛ عجیب از این منظر که نیازی به ادوات و تشکیلات گسترده‌ای برای نمایش فیلم‌ها نیست و ساده از آن رو که با کمترین ابزار هم می‌شود تجربه تماشای دسته‌جمعی فیلم‌ها را برای تماشاگران رقم زد درواقع کافی است شما یک لپ‌تاپ، یا یک پروژکتور و فیلم‌های مورد تأیید این رویداد را داشته باشید تا حلقه‌ای از این زنجیره اکران مردمی شوید آن گاه است که می‌توانید آثار سینمایی را برای آن دسته از مخاطبانی که شاید کمتر فرصت رفتن به سینما را دارند و یا حتی سینمایی در شهرشان نیست، به نمایش بگذارید.

نمایش چندین و چندباره فیلم‌ها از یک سو و تراکم پخش آن‌ها در نقاط مختلف باعث شده تا آثار وجهی اقتصادی هم برای این جشنواره و هم برای سازندگان فیلم‌ها داشته باشد. کافی است آماری از فروشی که در این چند سال که شبکه اکران مردمی قدرت گرفته بررسی کنید، «موقعیت مهدی»، «غریب»، «منطقه پرواز ممنوع»، «منصور»، «لوپتو» و… از جمله آثاری هستند که علاوه بر فروش‌های سینمایی، با حضور در این شبکه بالغ بر یک میلیارد تومان فروختند.

الگوی «عمار» چیست؟

همان‌طور که اشاره شد، جشنواره فیلم «عمار» با دستور کار کشف استعداد از بخش‌های نادیده مانده جبهه فرهنگی انقلاب، متولد شد و طبیعتا در طول سال‌های برگزاری بخش اصلی ویترین آن هم به ساخته‌های چهره‌های غالبا گمنامی اختصاص پیدا کرده است که برخی از آن‌ها بعدها به جریان اصلی سینمای ایران پیوستند.

«عمار» اما در کنار توجه به استعدادها در دوره‌های مختلف برگزاری اهتمام ویژه‌ای به معرفی الگو، در قالب پاسداشت سینماگران و هنرمندان پیشکسوت هم داشته است. در هر دوره از جشنواره «عمار»، بخش ویژه‌ای از آیین اختتامیه به بزرگداشت یک چهره معتبر هنری اختصاص پیدا کرده است که در یک نگاه کلی می‌توان از کنار هم قرار دادن این اسامی، متوجه چشم‌انداز جریان «عمار» برای فعالیت هنری شد.

زنده‌یاد نادر طالب‌زاده، پرچم‌دار و هدایت‌گر اصلی جریان «عمار» در سال‌های ابتدایی شکل‌گیری بود و به همین دلیل سال گذشته و در اولین نوبت از برگزاری این رویداد پس از درگذشت این هنرمند، بخش ویژه‌ای به نکوداشت میراث فرهنگی، هنری و رسانه‌ای او اختصاص پیدا کرد.

در کنار مرحوم نادر طالب‌زاده، جمال شورجه دیگر سینماگری بود که آیین بزرگداشتش در سیزدهمین دوره جشنواره «عمار» برگزار شد اما اگر به کتابچه خاطرات این رویداد رجوع کنیم، با تنوع قابل‌توجهی از چهره‌های پیشکسوت تجلیل شده در جریان «عمار» مواجه می‌شویم.

سیروس مقدم، سیدمحمود رضوی، محمدرضا سرشار، رضا برجی، امراله احمدجو، ابوالقاسم طالبی، فرج‌الله سلحشور و مسعود جعفری‌جوزانی تنها برخی از چهره‌های هنری تجلیل شده در دوره‌های مختلف جشنواره «عمار» محسوب می‌شوند.

سید داود میرباقری را اما می‌توان یکی از اولین و البته شاخص‌ترین این چهره‌ها دانست. آیین پاسداشت کارنامه کارگردان سریال‌هایی همچون «امام علی(ع)» و «مختارنامه» در سومین دوره جشنواره عمار در سال ۹۱ برگزار شد و داود میرباقری در این مراسم اینگونه نسبت به بزرگداشت خود واکنش نشان داد: « تقدیر در جشنواره‌ای با مضامینی ارزشی و در حضور چنین مادرانی که در راه پایداری انقلاب اسلامی استقامت کرده‌اند و ما همه به آن‌ها بدهکاریم، شبی را برای من رقم زد که همیشه در ذهن و خاطر من می‌ماند و خستگی دو دهه کار ساخت آثار تاریخی مذهبی را از تنم به در کرد.»

تازه‌های «عمار» چیست؟

ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شودروز گذشته ۱۸ دی ماه نشست خبری این رویداد هم برگزار و طی آن اعلام شد قرار است بزرگداشت محمدحسین لطیفی که سال گذشته فیلم سینمایی «غریب» را با محوریت شهید بروجردی ساخته بود و نکوداشت مرحوم پروانه معصومی که به چندی پیش به دلیل ابتلا به بیماری درگذشت، برگزار شود.

اسعد دبیر این رویداد اما از یک اینفلوئنسری متفاوت گفت، او تاکید کرد: «عمار باید از قلب انقلاب اسلامی ایران اینفلوئنسر تربیت کند. اصلا ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شود. روح عمار مبتنی بر مردم است. ما دنبال سلبریتی و اینفلوئنسر نیستیم، ما معتقدیم این جشنواره می‌بایست در تربیت این حوزه شاهد اتفاقات ارزشمندی باشد.» در عین حال تاکید شد: «در فضای مجازی گدایی اینفلوئنسرها را هم نمی‌کنیم اما تلاش می‌کنیم تا نیروهایی را تربیت کنیم که بتوانند با مردم گفت‌وگو کنند.»

همچنین برگزارکنندگان جشنواره از یک شگفتانه در اهدای جوایز خبر دادند؛ جایزه‌ای ضد مردمی!

در این نشست مطرح شد قرار است این جایزه به کسانی داده شود که ضد مردمی‌ترین افراد هستند و دربرگیرنده ویژگی‌ها و غافلگیری‌هایی است.

رسانه سینمای خانگی- نولان یا اسکورسیزی؛ اسکار به کدام می‌رسد؟

کریستوفر نولان با دریافت جایزه بهترین کارگردانی گلدن‌گلاب ۲۰۲۴، علاوه بر اینکه برای نخستین‌بار موفق به دریافت این جایزه می‌شود اما در گامی بلندتر، خود را نزدیک‌تر از دیگر رقبای قدرتمندی چون «مارتین اسکورسیزی» برای افتخارآفرینی در اسکار امسال می‌بیند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، درخشش آخرین ساخته کریستوفر نولان در گلدن‌گلاب هشتادویکم، پیامی صریح به دیگر رقبای اسکاری این فیلم علی‌الخصوص قاتلان ماه گل است. گلدن‌گلاب که از آن با عنوان مقدمه‌ای برای اسکار نام برده می‌شود، برای نخستین‌بار، جایزه بهترین کارگردانی ۲۰۲۴ خود را در حضور مارتی بزرگ، به نولانی داد که یک فصل جوایز خوب را پشت سر گذاشته است.

اوپنهایمر موفق شد تا با تکیه بر محتوای خود، از دوقطبی تابستان که با باربی به راه افتاده بود، فاصله گرفته و فصل جوایز، این امکان را برای این فیلم فراهم کرد تا این اثر در کنار رقبای حرفه‌ای‌تری چون بیچارگان و قاتلان ماه گل قرار بگیرد. حالا اما یک دو قطبی میان اوپنهایمر با قاتلان ماه گل به وجود آمده و سینمادوستان، اخبار فصل جوایز را رصد کردند تا شاهد تقسیم جوایز میان این دو فیلم و البته کارهای شاخصی چون جاماندگان، بیچارگان، منطقه موردعلاقه، آناتومی یک سقوط و زندگی‌های گذشته باشند.

در این میان اما اوپنهایمر، با فاصله از دیگر رقبای خود پیشی گرفته و توانسته با نزدیک به ۱۰۰ جایزه، در صدر پرافتخارترین فیلم فصل جوایز بنشیند. راندمانی که می‌تواند با اسکار کامل شده و کلکسیون جوایز این بیوگرافی را پربارتر کند. قاتلان ماه گل اما یک‌سوم فیلم نولان جایزه گرفته و زمان طولانی فیلم در کنار ریتم کند داستان، انتقادهای بسیاری را به این فیلم وارد آورده است. در این میان فیلم جاماندگان الکساندر پین، بیش از انتظار ظاهر شده و توانسته پس از اوپنهایمر، بیشترین افتخار فصل جوایز را از آن خود کند.

حالا دیگر نولان، نزدیک‌تر از هر کارگردان دیگری برای دریافت دومین اسکار خود پس از ۱۰ سال است

این عدد و ارقام برای حدود ۱۱ هزار داور آکادمی، معانی خاصی دارد. داورانی که عمده آنها در دوقطبی تابستان، به نفع اوپنهایمر نقد نوشتند و اکنون در راند پایانی فصل جوایز، چشمشان به انتخاب‌های جشنواره‌ها و جوایز موردوثوق خود است تا رای نهایی خود را انتخاب کنند. قطعا صدرنشینی اوپنهایمر در گلدن‌گلاب امسال، تاثیر بسزایی بر روی آرای مخالفان این فیلم خواهد گذاشت و سبب جذب آرای خاکستری جمعی از داوران آکادمی خواهد شد.

حالا دیگر نولان، نزدیک‌تر از هر کارگردان دیگری برای دریافت دومین اسکار خود پس از ۱۰ سال است. این مختصات بیش از آن‌که طرفداران نابغه سینمایی را خوشحال کند، طرفداران اسکورسیزی را ناراحت می‌کند که فیلم‌های اخیرش، هیچ توفیقی در اسکار نداشته است علی‌الخصوص آن‌که قاتلان ماه گل، شاید آخرین فیلم کارگردان ۸۱ ساله و محبوب سینمای جهان باشد.

رسانه سینمای خانگی- آیا افزایش قیمت بلیت سینما منطقی است؟

از این هفته، قیمت بلیت سینماها، به شکلی شناور طی روزهای هفته تعیین می‌شود که این رویکرد، فارغ از تامین بخشی از هزینه‌های تولید، توزیع و پخش، می‌تواند دست مخاطبان را در انتخاب روزهایی که می‌توانند با بضاعت مالی خود به سینما بروند را باز می‌گذارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از این هفته، قیمت بلیت سینماها طی روزهای مختلف، با روندی شناور، بین ۴۰ تا ۸۰ هزار تومان در سینماهای مدرن خواهد بود. قیمت بلیت در سینماهای ممتاز نیز بین ۲۵ تا ۶۰ هزار تومان در نوسان خواهد بود تا مخاطبان، بر مبنای وقت و مقتضیات مالی خود، به تماشای فیلم بنشینند.

همواره افزایش قیمت بلیت، با مقاومت‌ها و مخالفت‌های برخی رسانه‌ها همراه بوده است اما شرایط برای امسال، به شیوه‌ای طراحی شد که کمترین میزان مخالفت با این طرح انجام شده است. طرحی سنجیده که کمتر از میزان تورم محسوس در جامعه محاسبه شده و می‌تواند کمک خوبی برای سینماداران، سینماگران، دفاتر پخش و البته مخاطبان به حساب آید.

اصلا چرا باید قیمت بلیت افزایش پیدا کند؟

اینکه چرا قیمت بلیت سینما باید افزایش پیدا کند، تابع پارامترهای بسیاری است. نخستین دلیل مهم آن، افزایش سرسام‌آور هزینه تولیدات سینمایی است. تا همین ۲ سال پیش، می‌شد با ۳ میلیارد تومان، یک فیلم لوباجت را با بازیگرانی غیرچهره تولید کرد اما امروز، هزینه تولید همان فیلم، کمتر از ۷ میلیارد تومان نخواهد بود. حالا محاسبه کنید هزینه تولید یک درام آپارتمانی را که قطعا بالاتر از ۱۵ میلیارد تومان خواهد شد. این وضعیت برای آثاری که پروداکشن خاصی دارند، بسته به آپشن‌ها و مقتضیات فنی و لجستیکی فیلم، ضریب بالایی می‌خورد و هزینه اثر را به بیش از ۳۰ میلیارد تومان می‌رساند.

حالا سرمایه‌گذاری که بر روی این تولیدات ریسک می‌کند، باید در گیشه، ۳ برابر هزینه‌کرد خود بفروشد تا تازه به سرمایه اولیه خود برسد. یعنی فیلمی که ۳۰ میلیارد تومان هزینه تولیدش شده، باید در گیشه، ۹۰ میلیارد تومان بفروشد تا سرمایه‌گذار، تازه هزینه ۳۰ میلیاردی خود را به دست آورد. حال ببینید که چند فیلم، سالانه به گیشه ۹۰ میلیارد تومانی می‌رسند.

در شرایطی که هزینه‌های تولید، سینماداری و پخش، بالا رفته، چگونه می‌توان انتظار داشت که قیمت بلیت را در همان سقف ۶۰ هزار تومان نگه‌داشته و آن را افزایش نداد؟

هزینه تولید در سینمای ایران درحالی با رشد روزافزون مواجه شده که سقف قیمت بلیت سینما در ایران، ۶۰ هزار تومان یعنی حدود ۱ دلار بود و این فاکتور، برای سینمایی که بسیاری از ادوات فیلمسازی و سینماداری، خارجی و وارداتی است، صرفه اقتصادی ندارد. بنابراین در شرایطی که قیمت بلیت در کشورهای همسایه، تا ۱۵ دلار می‌رسد، قیمت ۱ تا ۱/۵ دلاری فعلی برای بلیت سینماهای کشور، چندان زیاد نیست و سینما را هم‌چنان به عنوان ارزان‌ترین تفریح برای مردم نگه‌می‌دارد. اینکه برخی اعتقاد دارند که بهای سینمارفتن برای مردم، باید ارزان‌تر از این میزان باشد، نیاز دارد که توقعات را به نهادهای بالادستی ارجاع داد تا آنها با تدوین سازوکاری، شرایط سینما رفتن بیشتر را برای مخاطبان مهیا کنند. وگرنه در شرایطی که هم هزینه تولیدات، هم هزینه سینماداری و هم هزینه تبلیغات و پخش، بالا رفته، چگونه می‌توان از مسئولان سینمایی انتظار داشت که قیمت بلیت را در همان سقف ۶۰ هزار تومان نگه‌داشته و آن را افزایش ندهند؟ ضمن اینکه اگر بخواهیم متناسب با شرایط تولید، توزیع و پخش، نسبت به قیمت‌گذاری بلیت سینما اقدام کنیم، شک نکنید که این رقم، هرگز از ۳۰۰ هزار تومان کمتر نخواهد بود. بنابراین وقتی قرار است تنها چند سانس دو روز انتهایی هفته، قیمت بلیت در سالن‌های مدرن به ۸۰ هزار تومان برسد، باز ببینید که چه سوبسیدی برای فیلم دیدن مردم، از جیب اهالی سینما و فعالان این حوزه پرداخت می‌شود.

ضمن اینکه در وضعیتی که قیمت همه شاخص‌ها طی سال جاری، برای چند مرتبه بالاتر رفته، چطور می‌توان انتظار داشت که قیمت بلیت صنعت گرانی چون سینما، بیشتر نشود؟ در شرایطی که سقف قیمت بلیت کنسرت در تهران، ۸۰۰ هزار تومان است، آیا سقف ۸۰ هزار تومانی بلیت سینما که یک‌دهم قیمت بلیت کنسرت است، منطقی به نظر می‌رسد؟

مهندسی خوب شناور شدن قیمت بلیت

سیاست شناور کردن قیمت بلیت، یک اقدام حرفه‌ای در سینمای ایران محسوب می‌شود. رویکردی که در تمامی کشورهای صاحب این صنعت رعایت می‌شود اما در ایران، قیمت بلیت، همواره روی دور ثابتی از قیمت بوده که آشکارا، امتیازی را برای مخاطبان و فعالان سینما به همراه نداشت. به‌عبارتی، مخاطب سینما مجبور بود در صبح شنبه، همان بهای بلیتی را بپردازد که برای سانس انتهایی پنجشنبه شب می‌پرداخت و این، ظلم بزرگی بود که به هر دو طرف وارد می‌آمد.

شناور کردن قیمت بلیت، اتفاق بسیارخوبی برای سینمای ایران است که باید سال‌ها پیش، به‌شکلی حرفه‌ای در این سینما پایه‌ریزی می‌شد

افزایش روزهای نیم‌بها، ضربه‌گیر بسیارخوبی برای بالا رفتن قیمت بلیت، تنها در چند سانس پیک روزهای پنجشنبه و جمعه است. ازقضا، انتخاب خوبی هم برای تعیین روز دوم نیم‌بها در نظر گرفته شده است. در هفته، ۳ روز شنبه، یکشنبه و دوشنبه، مخاطبان کمتری داشتند. نیم‌بها شدن شنبه‌ها، برای مدتی در سال ۹۷ صورت گرفت که این آزمون و خطا، اگرچه با رشد نسبی مخاطب همراه بود اما رقم فروش را به میزان شنبه‌های عادی نرساند و به همین دلیل، این طرح تداوم نیافت. اگر این اتفاق برای روز یکشنبه رخ می‌داد، می‌توانست تاثیرات سویی بر فروش دوشنبه بگذارد و به همین دلیل، انتخاب دوشنبه برای دومین روز نیم‌بها، بهترین تصمیم در این زمینه بود.

با این شیوه‌ قیمت‌گذاری، روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه، یک قیمت، روزهای دوشنبه و سه‌شنبه یک قیمت و دو روز انتهایی هفته نیز یک قیمت متفاوت برای سینماروها دارند و این روند در صورت تثبیت (که احتمالا چندهفته‌ای به طول بینجامد) اتفاق‌های خوبی را برای تمامی طرف‌ها به همراه خواهد داشت.

بنابراین شناور کردن قیمت بلیت، اتفاق بسیارخوبی برای سینمای ایران است که باید سال‌ها پیش، به‌شکلی حرفه‌ای در این سینما پایه‌ریزی می‌شد تا علاوه بر تامین بیشتر هزینه‌های تولید، توزیع و پخش، مخاطبانی حرفه‌ای تربیت کنیم. این اتفاق در میان‌مدت و بلندمدت، ثمرات بسیاری برای سینمای ایران و مخاطبان هدف آن به همراه خواهد داشت.

رسانه سینمای خانگی- در گرامی‌داشت بیتا فرهی چه گذشت؟

آیین یادبود بی‌تا فرهی روز گذشته با حضور چهره های فرهنگی و سینمایی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، مراسم یادبود زنده‌یاد بی‌تا فرهی، بازیگر سینما و تلویزیون سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ با استقبال و حضور جمعی از چهره‌های فرهنگ، هنر و به‌ویژه سینما در سالن جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سام قریبیان بود.

قریبیان در ابتدای این مراسم گفت: خیر مقدم می‌گویم به تمامی اساتید، دوستان، خانواده و علاقه‌مندان بیتا فرهی عزیز که در این مراسم حاضر شده‌اند. فکر می‌کنم همگی بیتا فرهی را دوست داشتیم. او در قلبش برای تک‌تک ما یک آشیانه درست کرده بود و حال اوست که در قلب ما آشیانه دارد. ما خوش‌شانس هستیم که بیتا فرهی را می‌شناسیم. او با «هامون»، «بانو»، «کیمیا»، «خانه‌ای روی آب» حداقل ۴ شاه نقش به یاد ماندنی را در سینمای ایران اجرا و به کارنامه خود اضافه کرد.

کیانیان: بیتا فرهی، مرام، منش و روح زیبایی داشت!

رضا کیانیان در ادامه این مراسم گفت: خیلی متاسفم که نتوانستم روز تشییع خانم فرهی، به مراسم او بیایم. دلیل این اتفاق این بود که سرماخوردگی شدیدی داشتم. الان در این مراسم باز حالم بد شد. در زیبایی، شیرینی و ملاحت خانم فرهی هیچ شکی نبود؛ در واقع حال آدم با دیدن عکس‌های ایشان خوب می‌شد. مرام، منش و روح او نیز همین قدر زیبا بود.

وی افزود: من خیلی دیر وارد سینما شدم؛ وقتی سر فیلم «کیمیا» رفتم، بیتا و خسرو هر ۲ سوپراستار بزرگ این مملکت بودند. چون بعد از «هامون» بود. وقتی سر صحنه این فیلم رفتم، حتی آبدارچی آنجا هم من را نمی‌شناخت و به من چایی نداد و به بقیه چایی داد. بعد محمود کلاری گفت ایشان هم بازیگر است، به ایشان هم چایی بدهید. و بعد برای من چایی آوردند.

این بازیگر سینما در ادامه بیان کرد: من خسرو شکیبایی را می‌شناختم ولی بیتا را اصلا نمی‌شناختم. اما آن فیلم که تمام شد، من و بیتا فرهی به دوستانی صمیمی تبدیل شدیم. خیلی دوستش داشتم چون مرام خیلی خوبی داشت. بعدها که در فیلم «خانه‌ای روی آب» آقای فرمان‌آرا با یکدیگر هم‌بازی بودیم، نگاه‌های غضب‌آلودی در فیلم به من می‌کرد اما این نگاه‌ها اصلا در روحیه خودش نبود؛ اکثر اوقات می‌خندید. به خانواده ایشان و سینما و همه مردم تسلیت می‌گویم که چنین بانویی را از دست داده‌ایم.

احترام برومند: بیتا فرهی بازیگر کم‌کار و گزیده‌کاری بود

احترام برومند در ادامه این مراسم یادداشتی احساسی خواند و با یاد کردن از خاطرات خوش بیتا فرهی، بخشی از خاطراتش با این هنرمند را مرور کرد.

بخش‌هایی از یادداشت او به این شرح بود:

«این آخرین جمله‌ای است که بیتا برایم نوشت. بهترم اتی عزیزم؛ با چند علامت قلب و بوسه. ۲۶ آبان ماه بود. تهران نبودم. با دوستان که صحبت می‌کردم می‌گفتند بهتر است، لوله‌ها را در آوردن و من خوش‌دلانه روزشماری می‌کردم که به تهران برگردم و به آن آپارتمان زیبا، گرم و صمیمی بروم که با عکس‌های روی دیوار، گلدان‌های سبز و صدای موسیقی که همیشه در آنجا جاری بود، به خاطرم می‌آمد. کنار بیتای عزیزم که همیشه می‌شد با او از هر دری سخن گفت. اما ناگهان خبر بد از راه رسید.

وقتی با بیتا بودی، فکر می‌کردی که تو تنها دوستش هستی. اینقدر تو را دوست داشت و با کلمات زیبا و قلب مهربانش پذیرای تو بود، که اتکایِ به نفس پیدا می‌کردید. گاهی هم با خود می‌گفتی، نکند از تنهایی اوست که این‌قدر به من محبت می‌کند و دلش می‌خواهد که پیش او بروم. اما چنین چیزی نبود. من در دوره بیماری و بعد از دست دادنش بیشتر فهمیدم که در قلب مهربانش چقدر برای دوستان بی‌شمار از جوان تا میانه و من پا به سن گذاشته جا بود.

بعضی می‌گویند او بعد از توقیف فیلم «بانو» دلزده و سرخورده شد اما خیلی زود توانست روحیه خود را قوی کند. به طوری که همگی دیدیم در فاصله‌ای که «بانو» بخواهد اکران شود، یعنی ۷ سال بعد، بیتا فیلم خیلی خوب «کیمیا» را بازی کرد و بهترین جایزه جشنواره‌ای کشور ما را توانست بگیرد. بعد از اکران فیلم «بانو» نیز چندین نقش خوب در فیلم‌های مختلف بازی کرد.

کدام یک از ما در این ۴۰ سال گذشته، طعم تلخ توقیف و ممنوع‌الکاری را نچشیده‌ایم؟! البته به ما صدمه خورد اما از پا نیفتادیم و نگذاشتیم که افتادن و مرگ ما را برای ممنوع‌الکاری و توقیف ببینند.
روی هم رفته می‌توان بیتا فرهی را بازیگر کم‌کار و گزیده‌کار معرفی کرد اما دلیل آن این بود: عدم اشتیاق به خودنمایی و نداشتن عطش مال‌اندوزی.

او هیچ‌وقت خودنمایی نمی‌کرد؛ گوش می‌کرد، به من به تو و به همه. همه را عزیز خطاب می‌کرد و به کسانی که از خودش بزرگتر بودند احترام می‌گذاشت و متواضعانه و فروتنانه می‌گفت دستت را می‌بوسم. سال بدی بود؛ کیومرث پوراحمد، رضا حداد، داریوش مهرجویی، وحیده محمدی‌فر، آتیلا پسیانی، فریما فرجامی که آنها را از دست دادیم. آرزو می‌کنم که در این مدت ۳ ماه که از سال ۱۴۰۲ باقی مانده است را بدون فقدان عزیزی، بدون تنش و بدون تهدید و ارعاب بگذرانیم. ان‌شاءالله.»

در ادامه این مراسم، روزبه نعمت‌الهی به اجرای زنده از قطعه‌ای موسیقایی پرداخت که با تشویق حاضران همراه شد. نعمت‌الهی بعد از این اجرا، در صحبت‌هایی گفت: زنده‌یاد بیتا فرهی پر از انرژی و عشق بود. با حال عجیبی روی صحنه آمدم؛ چون نه صدایم و نه دلم یاری می‌کرد. امیدوارم در شان ایشان برنامه اجرا کرده باشم.

آتوما فرهی از بستگان بیتا فرهی نیز در بخش بعدی این مراسم یادداشتی از رابطه خود با بیتا فرهی را برای حاضران خواند.

شاه‌حسینی: کاش بیتا فرهی در زندگی تکنیک بلد بود تا جواب برخی را بدهد

در ادامه فیلمی کوتاه با عنوان «بودن یا نبودن» که در ستایش زنده‌یاد بیتا فرهی توسط شهرام شاه‌حسینی آماده شده بود، برای حاضران پخش شد. این فیلم حاوی صحبت‌های داریوش مهرجویی، بهمن فرمان‌آرا، رضا کیانیان، مسعود کیمیایی، رخشان‌ بنی‌اعتماد، سیروس الوند و … درباره بیتا فرهی بود.

شهرام شاه‌حسینی پس از نمایش فیلم در صحبت‌هایی گفت: همانطور که دیدید با کمی دقت می‌توان فهمید که چرا این فیلم ساخته شده است. سال ۲۰۰۶ که سال ساخت این فیلم است، آغاز دل‌شکستگی بیتا بود. با هم گپی زدیم و بعد نتیجه این شد که این فیلم را بسازم تا دوستان بیتا درباره او صحبت کنند. او بازیگری غریزی بود و با تکنیک بازی نمی‌کرد. در زندگی نیز تکنیک بلد نبود اما کاش تکنیک بلد بود تا می‌توانست جواب برخی را بدهد.

بیژن بیژنی (خواننده و خوش‌نویس) از دوستان و نزدیکان زنده‌یاد بیتا فرهی نیز در ادامه این مراسم با خواندن شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعی کدکنی، گفت: بیتا فرهی این شعر را خیلی دوست داشت. سال‌ها پیش قطعه‌ای از این شعر را آماده کرده و خوانده‌ام. گویا امروز همزمان با چهلم درگذشت او، با تولدش نیز مصادف شده است. بنابراین این متن را تقدیم به او می‌کنم.

او در ادامه متنی را خواند که خاطره آشنایی اش با بیتا فرهی بود.

داریوش فرهنگ: بیتا فرهی قربانی این حرفه بود!

در بخش بعدی این مراسم داریوش فرهنگ در سخنانی گفت: سخن هرچه گویم، همه گفتند، بر باغ دانش همه رفتند، به نام خداوند جان و خرد. هنرمندان مایه از جان می‌گیرند ‌و خرد از خردورزی و بیتا فرهی؛ این بانوی خاص سینما هم خرد از خردورزی به ارث برده بود و هم در کارش مایه از جان. هرگز هر کاری را انجام نمی‌داد. امروز ۴۰ امین روز درگذشت اوست و ما اینجا جمع شده‌ایم که همدردی خودمان را با او اعلام کنیم.

فرهنگ در ادامه متنی را خواند که بخش‌هایی از این متن به این شرح است:

«یاد قطاری افتادم که اولین بار در تاریخ سینما، سال ۱۸۹۵ به ایستگاهی رسید، عده‌ای پیاده و عده‌ای سوار شدند و قطار به مثابه زندگی همچنان به راه خود ادامه داد تا ایستگاه بعدی. در ایستگاه بعدی نیز عده‌ای سوار و عده‌ای پیاده شدند. عده‌ای که پیاده شده‌اند، دیگر نمی‌توانستند سوار شوند، همه آنها یک بار فرصت زندگی داشتند؛ آثار و فیلم‌ها یا در ادبیات، هنر و سینما و شعر و موسیقی به جا گذاشتند و قطار همچنان تا ایستگاه بعدی پیش رفت. و باز عده‌ای سوار و عده‌ای پیاده شدند تا ایستگاه بعدی.

پرده کوپه واگن را که کنار می‌زدید، شاهد و ناظر جنگ‌ها، خون‌ریزی‌ها، ویرانی‌ها، آوارگی و نکبت پشت نکبت بودید. مردمان در گذشته برای رفع این فلاکت قربانی می‌دادند اما ما عده‌ای هم قربانی داده شده‌ایم و قطار همچنان پیش می‌رود تا به خاورمیانه می‌رسد. چقدر جنگ، خرابی و فلاکت. آیا این عدالت است؟! انگار خدا هم تاخیر دارد یا فراموش کرده. چقدر همکار در سه چهار سال اخیر از دست داده‌ایم! از ریز و درشت در تهران و شهرستان‌ها. چقدر همکاران از بیکاری دق کردند و مردند. چقدر همکاران استرس گرفتند و خانه نشین شدند. چقدر همکاران خدای ناکرده سرطان گرفتند و حتی پول بیمارستان را نداشتند و ندارند که بدهند. چقدر مهاجرت.

قطار همچنان به مثابه زندگی به راه خود ادامه می‌دهد. امروز چهلمین روزی است که از درگذشت بیتا فرهی می‌گذرد. قطار همچنان می‌رود تا ایستگاه بعدی و معلوم نیست که نوبت چه کسی است؟ نوبت ما باشد یا خیر. هر که آمد عمارتی نو ساخت، رفت و منزل به دیگری پرداخت.»

وی در ادامه صحبت‌هایش گفت: بیتا فرهی یا این بانوی خاص، قربانی این حرفه بود. من این شانس را داشتم تا در سریال «طلسم شدگان» با او همکاری کنم. او بسیار حرفه‌ای و منضبط بود. بانویی بود که به اندک تلنگری به هم می‌ریخت. پر از شور، احساس و معصومیت. پر از بی‌نیازی از نان و نام. یک حال و هوای عارف مسلکی داشت که در کارهایش نیز موج می‌زد.

در ادامه مراسم سام قریبیان از حاضران خواست که زنده‌یاد داریوش مهرجویی را تشویق کنند. سپس کلیپی از فیلم «هامون» پخش شد.

در ادامه سام قریبیان گفت: باتوجه به اینکه چهلم زنده یاد فرهی همزمان با شب تولد اوست، مهسای عزیز دختر ایشان کیکی را تدارک دیده‌اند تا آخرین تولد او را با هم جشن بگیریم.

مهسا قریشی دختر زنده‌یاد بیتا فرهی نیز در ادامه این برنامه به یاد بیتا فرهی، خسرو شکیبایی و داریوش مهرجویی شعری از شاملو را خواند.

وی در ادامه گفت: از خانه هنرمندان تشکر می‌کنم که در برگزاری این مراسم ما را همراهی کردند. همچنین از همه کسانی که در این مدت همراه بودند و کمک کردند تا این مراسم را به بهترین شکل ممکن برگزار کنیم، تشکر می‌کنم.

بهمن فرمان‌آرا، همایون ارشادی، سهیلا رضوی، یاسمن خلیلی‌فر از جمله چهره‌های حاضر در این برنامه بودند.

خروج از نسخه موبایل