رسانه سینمای خانگی- «مجنون» بی روایت

 «مجنون» فیلم مهمی است، اما به لحاظ ساختار و تکنیک حرف تازه ای ندارد. در «مجنون» با فیلمی مواجه هستیم که قصه ندارد و از نداشتن یک فیلمنامه منسجم رنج می‌برد، صحنه‌های جنگی به شدت زیاد است و هویت بصری که در آن شکل نمی‌گیرد و بیان روایت آشفته و شلخته می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ این مسیری که سازمان فرهنگی و هنری اوج برای ساخت فیلم با محوریت فرماندهان جنگ و دفاع مقدس در قالب «پرتره» پیش گرفته است، قابل تقدیر است و تولید فیلم های این مدلی یک دستاورد بزرگ در سینمای ایران تلقی می شود. اما چگونه برگزار شدن این اتفاق به شدت مهم است.

مجنون تازه ترین فیلم سازمان اوج با محوریت برشی از زندگی شهید مهدی زین الدین به کارگردانی یک فیلمساز اول اتفاق مهمی است. فیلم ساختن درباره شهدا و آشنا کردن نسل جدید با رشادت و از خود گذشتگی فرماندهان جنگ به نوبه خود موضوع مهمی محسوب می شود اما باید در مدیوم سینما و ساختار و فیلمنامه هم به این اندازه جدی بود.

مجنون فیلم مهمی است اما به لحاظ ساختار و تکنیک حرف تازه ای ندارد. زندگی شهید زین‌الدین و تاثیرگذاری اش در ماجرای عملیات خیبر در تاریخ نگاری جنگ مهم و جایگاه این شهید رفیع است. اما با فیلمی مواجه هستیم که قصه ندارد و از نداشتن یک فیلمنامه منسجم رنج می برد، قصه اش را با سختی روایت می کند. مساله ندارد و یک روایت خطی بدون فراز و نشیب دارد، اوج دراماتیک در آن شکل نمی گیرد.

وقتی با بیان سینمایی از جنگ حرف می زنیم، باید نفس مخاطب در سینه حبس شود اما مجنون این کار نمی کند و حجم زیاد موسیقی که ضعف مهمی در این اثر سینمایی است برای روایت و خلق درام کاری نمی کند و بیرون می زند.

صحنه های جنگی به شدت زیاد است و هویت بصری که در آن شکل نمی گیرد و بیان روایت آشفته و شلخته می شود. مهم ترین ویژگی مجنون حضور بازیگران تازه نفس است که بعضا خاستگاه تئاتری دارند، سجاد بابایی که سیمرغیِ پارسال است برای باور پذیر شدن نقش مهم شهید تمام تلاشش را به کار می گیرد تا شخصیتی که ایفا می کند در قاب تصویر تماشایی باشد.

شبنم قربانی در نقش همسر شهید در چند سکانس حضور مقتدرانه ای دارد و بخشی از بار بازیگری را به دوش می کشد. اما ضعف در شخصیت پردازی در مابقی کاراکترها باعث می شود که هویت شکل نگیرد، حسن پورِ داستان معرفی نمی شود و لحظه شهادتش سینمایی نیست.

وقتی از سینما حرف می زنیم، در میزانسن ها و خلق درام هم باید تاثیرگذار بود اما مجنون این کار را با مخاطب نمی کند. با تمام این ضعف هایی که گفته شد این فیلم را باید کلان دید و به این موضوع فکر کرد برای شهدا فیلم ساختن کار بزرگی است و هدف را گم نکرد. اوج، کار مهمی کرده است اما مجنون حق مطلب را به درستی و در شان شهید زین الدین ادا نمی کند.

رسانه سینمای خانگی- آیا «بهشت تبهکاران» یک اثر پژوهشی است؟

کارگردان فیلم «بهشت تبهکاران» گفت: این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید، بلکه اثری پژوهشی است و درباره موضوع با دوستان در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کردم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفری‌جوزانی سومین فیلمی بود که شامگاه دوشنبه -۱۶ بهمن- در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و پس از نشست خبری فیلم با حضور مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان، علی قائم مقامی و فتح‌الله جعفری‌جوزانی تهیه‌کنندگان، مهدی حسینی‌وند تدوینگر، محمود موسوی‌نژاد صداگذار، آرش برومند صدابردار، امیرحسین آرمان، سحر جعفری‌جوزانی، رضا یزدانی، حسام منظور و بهنام تشکر از جمله بازیگران و اهالی رسانه برگزار شد.

علی قائم‌مقامی تهیه‌کننده این فیلم گفت: فیلم بهشت تبهکاران از لحاظ تولید پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران صحبت کردم که چند روزی برای رساندن نسخه نهایی صبر کنند، ولی گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیت‌فروشی انجام شده است. پس آن ماجرایی در روزهای ابتدایی جشنواره اتفاق افتاد و در آن روزها نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود.

بهشت تبهکاران اثری پژوهشی است

مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان این فیلم در ابتدای نشست گفت: به دنبال مورد بودم که همیشگی باشد، در مورد آدم‌هایی که دفاع می‌کنند، چرا اعدام‌ می‌شوند؟ اما اگر قرار بود در مورد یک مساله فیلم بسازیم، تبدیل به کلیشه فیلم سازی در حوزه قصاص می‌شد. در نهایت با دوستانم در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کرده و تصمیم گرفتیم که یک مسئله ریشه‌ای را در تاریخ بررسی کردیم.

وی افزود: کتابی درباره شخصیت اصلی فیلم حسن جعفری نوشته نوشته شده که قطعی ثابت کرده این فرد بی‌گناه است. اسم کتاب «بی‌گناهی که بر دار شد» است. این که این فرد قاتل نبوده و چون سیاسی و اهل قلم بوده، اعدامش کرده‌اند.

این‌کارگردان تاکید کرد: البته این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید؛ بلکه اثری پژوهشی است. زیرا من تمام پرونده‌ها و اسناد مربوطه را مطالعه کردم. زندگی حسن جعفری به‌واقع فیلم است و من همواره دوست دارم در گونه های مختلف فیلم‌هایی بسازم که بتواند رد پایی از من و علایقم باشد. این قصه می‌تواند و قابلیت سریال شدن هم دارد.

بهترین فرد برای نقش فروغ دخترم سحر بود

جعفرجوزانی اظهار داشت: دوست ندارم شخصیت‌ها به طور صددرصد مابه‌ازای بیرونی داشته باشند. باید بگویم که شانسی تک‌تک بازیگران شبیه به شخصیت واقعی تاریخ درآمده‌اند.

وی تصریح کرد: نشان دادن فیلم خام و ناقص، کار بسیار خطایی است و چیزی نیست که بتوانیم توجهیش کنیم. اگر کسی به خودش احترام می‌گذارد، کار اشتباهی نمی‌کند. همان‌طور که در طراحی صحنه و لباس فیلم‌ نگاه کردید، حتی رنگ کراوات هم با تحقیق و طراحی همراه بوده است.

کارگردان این فیلم تاکید کرد: تدوین فیلم اکنون کاملا و درست است و هیچ اصلاحیه‌ای در آن اعمال نمی‌شود. سریال‌ها معمولا خطی هستند اما در سینما خیلی نمی‌توانیم خطی نشان دهیم و پرش زمانی وجود دارد.

جعفری جوزانی ادامه داد: برای این فیلم در ابتدا پروانه تولید ندادند و پس از آن به دوران کرونا خوردیم. به دلیل اینکه ما دکورها را از قبل ساخته بودم، باید حتما فیلم را تولید می‌کردیم.بهترین کسی که می‌توانست نقش فروغ را بازی کند، دخترم سحر بوده است.

سحر جعفری‌جوزانی بازیگر این فیلم گفت: باعث افتخارم است که در فیلم‌های پدرم بازی کنم.

امیرحسین آرمان بازیگر نقش اصلی فیلم بهشت تبهکاران اظهار داشت: باعث خوش‌شانسی من بود که بازی در نقش حسن جعفری به من رسید. از لحظه لحظه بازی کردن این نقش در این فیلم لذت بردم و سعی کردم چیزی از شخصیت بسازم که واقعی باشد. من با براردزاده و خانواده‌ این شخص صحبت‌های بسیاری کردم تا قصه را طبق واقعیت‌ها، روایت کنیم.

خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم

رضا یزدانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: من خواننده‌ای هستم که چند سالی‌ است بازیگری را هم تجربه می‌کنم. به واسطه چهره و صدایی که دارم، بیشتر نقش‌های منفی به من پیشنهاد می‌شود. من یک خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم.

وی اضافه کرد: زمانی که فیلمنامه را خواندم، از این نقش منفی بسیار خوشم آمد و نمی‌دانم که توانسته‌ام از پس آن بربیام یا خیر. اما باید بگویم مسعود جعفری‌جوزانی از آن دسته کارگردانانی است که بازیگرش را خوب هدایت می‌کند.

حسام منظور دیگر بازیگر این فیلم گفت: زمانی که اسم آقای جعفری‌جوزانی پشت کاری باشد، بازیگر بدون فکر کردن آن را انتخاب می‌کند. متاسفانه فیلم‌های تاریخی خیلی کمتر ساخته می‌شود. تجربه نشان داده مردم هم آثار تاریخی-ملی را بسیار دوست دارند و این آثار علاوه بر این که سینمایی است، پژوهشی هم هست.

مهدی حسینی‌وند تدوینگر این فیلم نیز اظهار داشت: مسعود جعفری‌جوزانی استاد راهنمای پایان‌نامه من‌ بوده و کار کردن با ایشان بسیار سخت اما لذت بخش است.

محمود موسوی‌نژاد صداگذار فیلم «بهشت تبهکاران» بیان داشت: همان‌طور که آقای حسینی‌وند اشاره کرد، کار کردن با آقای جعفری‌جوزانی سخت است و نظرات دقیقی می‌دهد؛ گویی که صداگذار حرفه‌ای است.

امیرحسین آرمان بازیگر این فیلم گفت: تک‌تک تصاویری که در فیلم می‌بینید، پشتش فکر است و ساعت‌ها درباره آن صحبت شده است. در کمتر فیلمی، این میزان از دقت کارگردان را دیده‌ام.

رسانه سینمای خانگی- ساخت این شهر رویایی چهار سال طول کشید

تهیه‌کننده پویانمایی «رویاشهر» گفت: تولید این اثر حدود ۴ سال طول کشید و گروهی ۲۰۰ نفری ما را همراهی کردند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم پویانمایی رویاشهر به نویسندگی و کارگردانی محسن عنایتی چهارمین و آخرین فیلم روز پنجم جشنواره فیلم فجر (دوشنبه ۱۶ بهمن) بود که در خانه جشنواره در برج میلاد تهران اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور محسن عنایتی نویسنده و کارگردان، مصطفی حسن آبادی تهیه کننده، بهزاد عبدی آهنگساز و علیرضا زارع مدیر پروژه و اهالی رسانه اکران شد.

«رویاشهر» را با ۲۰۰ نفر ساختیم

مصطفی حسن آبادی تهیه کننده این انیمیشن گفت: انیمیشن رویاشهر تقریبا از اواسط سال ۹۹ مراحل تولید آن شروع شد و هفت ماه مشغول پیش تولید بودیم. در دوران کرونا مشغول کار شدیم و با چالش‌های متعددی همراه شدیم و هیچ کدام از سازمان‌ها مایل به ساخت انیمیشن سینمایی نبودند. تولید این پویانمایی حدودبه ۴ سال طول کشید و دوستانی نزدیک به ۲۰۰ نفر ما را همراهی کردند.

وی ادامه داد: با استقبال ویژه که از پویانمایی شد، مشکل حمایت تا جایی حل شده است، این انیمیشن محصول مشترک چند سازمان از جمله سازمان سینمایی سوره است.

حسن آبادی گفت: اینکه کار ضعف‌هایی دارد ما خودمان قبول داریم و اگر نسبت به کارهای قبل خود مقایسه کنیم چنین چیزی وجود ندارد و ما گام بلندی برداشتیم. قطعا تجاربی که در این مدت به دست آوردیم به ما کمک خواهد کرد آثار بهتری تولید کنیم. اگر ساخت انیمیشن از بازه ای فراتر رود دیگر از نظر اقتصادی درست نیست.

وی افزود: نسبت به دوره ۳۷ که در جشنواره فجر بودیم نگاه مسئولان و مخاطبان خیلی بهتر شده و امیدوارم این روند رشد همچنان ادامه داشته باشد.

چالش طلبیم

محسن عنایتی کارگردان این پوبانمایی بیان کرد: ما در گروه آینده‌نگار کلا چالش طلب هستیم. پویانمایی بنیامین اتفاقات عجیبی را در اکران به دنبال داشت ولی با همه قضایا تمام شد. تولید پویانمایی بسیار سخت است. بعد از تجربه بنیامین فکر کردیم چطور می‌شود سخت‌ترین کار ممکن را پیش ببریم و به سراغ ساخت جهان فانتزی رفتیم. یعنی چیزی که خصوصا استدیوهای آمریکایی دنبال آن هستند. ما در این خلق جهان فانتزی زمان زیادی نداشتیم و به شکل فشرده همه چیز را از نظر نیازهای قهرمان خود چیدیم.

پسر دلفینی نیز چنین شخصیت داشت و در این سبک قرار می‌گرفت. به نظر من رویاشهر و پسر دلفینی نقطه عطفی در شروع ساخت پویانمایی های متکی به جهان فانتزی با پارامترهای مورد نیاز هستند. یکی از هدف‌های اصلی ما این بود که قصه مخاطب بزرگسال را نیز درگیر کند

عنایتی درباره طراحی لوکیشن‌های فیلم گفت: برای طراحی لوکیشن‌ها و صحنه منابعی داشتیم که با جهان فیلمنامه مرتبط بود ولی در اجرا مشکلات زیادی داشتیم. در نهایت به ترکیبی رسیدیم که از خروجی آن هم راضی هستیم. براساس شبکه نماد تمام طراحی‌ها را پیش بردیم.

این کارگردان درباره روند نگارش فیلمنامه توضیح داد: نزدیک به ۶ ماه روی فیلم‌نامه کار کردیم و در طول پروژه اصلاحاتی در آن اتفاق افتاد. تلاش کردیم اصول فیلم‌نامه نویسی را تا جایی که توانستیم رعایت کنیم. خیلی از پویانمایی های ما غیرمنطقی هستند و مخاطب را کودک فرض می‌کنند و خیلی از اتفاقات و معناها را پایین می آورند که ما تلاش کردیم اثر ما اینگونه نباشد.

۵۰ دقیقه موسیقی برای «رویاشهر»

بهزاد عبدی آهنگساز گفت: چون موسیقی را به ذات خود دوست دارم و همه چیز وقتی بار درام به خود می‌گیرد بسیار ارزشمند است و دوست داشتم در این کار و در کنار این گروه دوست داشتنی باشم. بعد از همکاری های گذشته باز به من لطف داشتند و من هم تلاش کردم با فانتزی کار را همراهی کنم و این پویانمایی نزدیک به ۵۰ دقیقه موسیقی اصلی داشت.

وی ادامه داد: پویانمایی تنها تفاوتش نداشتن بازیگر و داشتن صداپیشه است و گرنه بسیار قابل اعتنا است.

علیرضا زارع مدیر پروژه بیان کرد: در پروژه پویانمایی فرآیندی را برای تولید تهیه می‌کنیم و ما با یک تیم مواجه هستیم. این ارتباط است که تولید را شکل می‌دهد و پیش از آنکه محصول ما یک پویانمایی باشد محصول ما یک تیم قوی بود.

رسانه سینمای خانگی- در ششمین روز جشنواره چه آثاری نمایش داده می‌شود؟

جشنواره چهل و دوم فیلم فجر در ششمین روز با اکران ۳ اثر «نپتون»، «شمشیر و اندوه» و «معجزه پروین» از سانس‌های دوم به بعد به میزبانی اهالی رسانه و منتقدان می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، روز سه شنبه ۱۷ بهمن ماه، همزمان با شهادت امام موسی کاظم (ع) سانس های اکران خانه جشنواره از ساعت ۱۶ با فیلم سینمایی «نپتون» آغاز می شود. به این ترتیب میلاد برای سانس اول در ساعت ۱۳ نمایشی ندارد.

نپتون

در خلاصه داستان فیلم «نپتون» آمده است: افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شده اند که فرزند آنها دچار مشکلی می‌شود…

اما عوامل فیلم، این خلاصه رسمی را منتشر کرده‌اند: «یک سال نپتون، معادل ۱۶۵ سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ ۱۶۵ ساله روی زمینه!»

محمدابراهیم غفاریان از هنرمندان جوان مشهد، کارگردان «نپتون» است و اولین تجربه کارگردانی‌اش را از سر گذرانده و سیاوش امین‌پور نیز تهیه‌کننده این فیلم و نویسندگی را هم مرجان ساداتی به عهده داشته است.

آرمین رحیمیان که بسیاری بازی او را در فیلم «شبی که ماه کامل شد» ستایش کردند در «نپتون» نقش اصلی را بازی می‌کند و بهدخت ولیان همراه با امین میری، رها خدایاری، آیدا ماهیانی، ندا عقیقی با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری در کنار بازیگران کودک: امیررضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری و با معرفی بهداد بلیغ‌ و شهلا اکبری، بازیگران فیلم هستند.

شمشیر و اندوه

انیمیشن «شمشیر و اندوه» یکی از چهار انیمیشن راه یافته به جشنواره فیلم فجر است که روایتی از تاریخ اسلام و ماجرای واقعه کربلا را روایت می‌کند.

انیمیشن «شمشیر و اندوه» اثری ۹۲ دقیقه‌ای است که برهه‌ تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را روایت می‌کند. روایت این اثر از زاویه‌ دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی می‌کند و منجر به پیوستنش به قافله‌ امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «برای تحقق رویایی که داری مبارزه کن…»

این پویانمایی برای اولین بار در تاریخ انیمیشن ایران با استفاده از اسکن انسانی (MetaHuman) تولید شده است.

صداپیشگان فیلم «شمشیر و اندوه» از این قرارند؛ زهره شکوفنده، مهبد قناعت پیشه، تورج نصر، غلامرضا صادقی، سعید مقدم‌منش، میثم نیکنام، سعید غفارمنش، حسام صادقی‌نیکو، محسن سرشار، محسن زرآبادی، اعظم حبیبی، کوروش زارع‌پناه، مهرداد معمارزاده، مریم خلقتی، شیدا زینی، عالم‌تاج خیری‌نیا، ابراهیم ربیعی، جوانه برهانی، میلاد مبینی، شهره روحی و مسیحا شیهدی‌اصل.

عوامل اصلی «شمشیر و اندوه» هم عبارتند از: فیلمنامه‌نویسان: عماد رحمانی، مهدی جعفری، کارگردانان: عماد رحمانی، مهرداد محرابی، تهیه‌کننده: مهدی جعفری، مدیر تولید: معین کریمی، تدوین: مهرداد محرابی، موسیقی: شاهین پژهان، آرش آقابابائی، طراح صدا و SFX: شاهین پژهان، طراح ارشد کاراکتر: بنیامین شجاعی باغینی، کارگردان هنری: میلاد علیقلیا، مسئول رندر: بهداد باقری، شبیه‌سازی مو و پارچه: محمد مشتاقی، سیاوش مصلحی، سرپرست صداپیشگان: حسام صادقی‌نیکو، مدیر دوبلاژ: حسام صادقی نیکو، صدابردار: بهنیا سبزواری، امور فنی صدا: میلاد استخری،

پروین

حمدرضا ورزی کارگردان مطرح تلویزیون که آثار تاریخی از جمله «معمای شاه» و «سال‌های مشروطه» را ساخته است در جشنواره امسال با فیلم «معجزه پروین» حاضر است.

«معجزه پروین» یا در جدیدترین تغییر، فیلم «پروین» درباره زندگی پروین اعتصامی شاعر نامدار معاصر است که زندگی او از دوران جوانی تا لحظه درگذشتش سرشار از اتفاقات است. گروه سازنده «معجزه پروین» تصمیم گرفتند اسم فیلم را به پروین تغییر دهند

مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمد علی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمدشعبان‌پور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیر رضا انوریان ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

محمدرضا شریفی‌نیا که در دهه اخیر از دوستان و همکاران نزدیک ورزی است تهیه‌کننده این فیلم که محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است. همچنین بهزاد عبدی هم موسیقی این اثر را می‌سازد.

عوامل فیلم «پروین» نیز عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: فرشاد خالقی، مهدی حسینی وند، تدوین: مهدی حسینی وند، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر صدابرداری: ارسلان کیان ارثی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه: مسعود اوسطی، صحنه آرا: سوفیا شکری، طراح لباس: رویا ابراهیمی، دستیار اول کارگردان: روهام مخدومی، مدیر برنامه‌ریزی: حسین متحد، منشی صحنه: سحرناز ضیایی، عکاس: احمدرضا شجاعی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، محصول: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بنیاد سینمایی فارابی.

رسانه سینمای خانگی- پایان فیلمبرداری «زغال»

مراحل فیلم‌برداری فیلم کوتاه «زغال» به‌تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر برازجان به پایان رسید.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه داستانی «زغال» به‌نویسندگی و کارگردانی رضا خلفی پس از پایان فیلم‌برداری، در حال تدوین است.

«زغال» روایت داستانِ پسرکی است که برای امرار معاش به‌دنبال زغال می‌گردد.

امیر جمالی، امین قجر و هادی زنگنه در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند.

عوامل ساخت این فیلم کوتاه عبارت‌اند از:

کارگردان: رضا خلفی

دستیار کارگردان: محمود یزدانی بهرام آبادی

برنامه‌ریز: مینا راستی برازجانی

مدیر فیلم‌برداری: حمید علیزاده

صدابردار : بهرام ثنایی

مدیر تولید: هادی زنگنه برازجانی

منشی صحنه: مهدیه حسین‌زاده

عکاس: میترا حاجیانی

رسانه سینمای خانگی- انتقاد از نبودن «آپاراتچی» در سودای سیمرغ

سازندگان فیلم «آپاراتچی» از نبود فیلمشان در بخش سودای سیمرغ و عملکرد هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر انتقاد کردند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر، فیلم «آپاراتچی» براساس یک داستان واقعی و کاملآ سینمایی نمایش داده شد.

«آپاراتچی» از زندگی جلیل طائفی است و داستان فیلم براساس شخصیت او ساخته شده است. این هنرمند قدیمی که در این نشست حضور داشت و فقط به زبان ترکی می‌توانست صحبت کند، از تجربه خود در فیلمسازی کوتاه سخن گفت.

سجاد نصرالهی -تهیه‌کننده فیلم- گفت: این فیلم، برگرفته از کتاب «آپاراتچی» است. نزدیک به یک سال و نیم، پیش‌تولید طول کشید و پس از آن‌ تولید را آغاز کردیم. شرایط این پروژه به دلیل این که در دهه ۶۰ می‌گذشت، مقداری متفاوت بود.

علی طاهرفر کارگردان «آپاراتچی» هم گفت: جلیل طائفی یکی از فیلمسازان دهه ۶۰ ماست و در استان تبریز، کارهای مختلفی در حوزه پخش انجام می‌دهد. او بخشی از فروش بلیت‌ فیلم‌هایش را هم به صورت خودجوش به جنگ‌زده‌ها ارائه می‌دهد.

نقش اصلی این فیلم برعهده تورج الوند بود، بازیگری که با فیلم «نگهبان شب» رضا میرکریمی معروف شد و او با خوشحالی از اینکه در فیلم «آپاراتچی» به زبان شیرین آذری صحبت کرده، تجربه بازی در این فیلم را برای خود متفاوت دانست.


رضا ناجی، بازیگر فیلم با اشاره به زحمت ۴۵ ساله طائفی در هنر و اینکه بدون سواد و با زبان ترکی کار کرده است، گفت: او عاشق‌ سینماست و پول هر کاری از جمله نقاشی را که انجام می‌داد، در عالم فیلمسازی خرج می‌کرد. من قبلاً در چهار فیلم برای او کار کردم و خیلی خوشحالم که کتابش نوشته شده و بعد از این سال‌ها به فجر آمده است.

حسین عابدینی بازیگر این فیلم در این نشست از برخی بی‌توجهی‌ها گله‌ کرد و گفت: سال‌ها قبل برای بازی در ترکیه بخاطر ترک زبان بودن من و شناخته شدنم در فیلم‌های مجید مجیدی پیشنهادهایی داشتم که گفتند می‌توانم در آنجا خانه بخرم ولی گفتم با این کار خانه دل مردم ایران را از دست می‌دهم ولی من همیشه ماندن در ایران و در دل مردم ایران را ترجیح میدهم.

او افزود: پارتی من خداست و دعای مادرم، ولی این حرف ۱۵ سال است که در دلم مانده بود.

جعفر محمدشاهی -طراح صحنه این فیلم- با انتقاد از هیأت انتخاب جشنواره گفت: اگر این فیلم‌هایی که تا الان دیدیم خوب‌ است بقیه چه هستند! بعضی از این فیلم‌ها بیشتر تله فیلم و به شدت ضعیف هستند. من بعد از ۲۳ سال کار کردن در سینما واقعا اولی هستم؟ رضا ناجی فیلم اولی است؟ اگر اینطور است دیگر با کارگردان فیلم اول کار نکنیم! آخر سر هم هیات داوری که با این فیلمها کار سختی دارد، از همین الان مشخص است سیمرغ طراحی صحنه را به چه فیلمی می‌دهد.

او در ادامه با اشاره به تعداد فیلمهای جنگی و وضعیت طراحی صحنه آنها افزود: تانک و هلی‌کوپتر که دیگر طراحی نمی‌شود. چرا در سینمای ایران دیگر« مادر» ساخته نمی‌شود؟ به نظرم بهتر است یک جشنواره برای فیلمهای جنگی برگزار کنند و از آن یک فیلم به جشنواره فجر بیاید. اجازه دهید فیلم اجتماعی هم ساخته شود.

در پایان کارگردان فیلم با خواندن متنی، با انتقاد از واژه فیلم اولی گفت: عنوان فیلم اولی مرا خیلی اذیت کرد. این رویکرد (بازگشت نگاه نو) را رسوخ تفکر گذشته میدانم در حالی که وقتی بساط فرش قرمز از جشنواره جمع می‌شود، باید مصلحت اندیشی ها نیز حذف شود.

رسانه سینمای خانگی- برج میلاد بهشتتبهکاران می‌شود

خانه جشنواره فیلم فجر در پنجمین روز از جشنواره چهل و دوم میزبان فیلم‌هایی در گونه‌های مختلف می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز دوشنبه ۱۶ بهمن ماه همزمان با برگزاری پنجمین روز از چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر براساس جدول برنامه نمایش فیلم‌ها در خانه جشنواره شاهد اکران ۴ فیلم سینمایی «آپاراتچی» به کارگردانی قربانعلی طاهرفر، «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی، «بهشت تبهکاران» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی و انیمیشن «رویاشهر» به کارگردانی محسن عنایتی هستیم.

نقاش ساختمانی که آرزوی کارگردانی داشت

اولین نمایش در روز پنجم اختصاص به فیلم سینمایی «آپارتچی» به کارگردانی قربانعلی طاهرفر و تهیه کنندگی سجاد نصراللهی نسب دارد. نکته جالبی که درباره این فیلم وجود دارد این است که فیلمنامه این اثر سینمایی برداشتی آزاد از کتاب «آپاراتچی» نوشته روح اله رشیدی است که اتفاقات آن در اوایل دهه ۶۰ در شهر تبریز می‌گذرد. لازم به یادآوی است که نگارش فیلمنامه این فیلم توسط حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان صورت گرفته است.

در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون تورج الوند، فاطمه مسعودی‌فر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی چون هومن برق‌نورد، بهنام تشکر، امید روحانی، وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی، ولی فروتن و علیرضا استادی حضور دارند. یادآوری می‌کنیم که تورج الوند در چهلمین جشنواره فیلم فجر برای اولین بار با فیلم «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی حضور پیدا کرد و نامزد دریافت بهترین بازیگر مرد از این جشنواره شد.

فیلم «آپاراتچی» دلبستگی‌های یک نقاشِ ساختمانِ عاشقِ سینما را روایت می‌کند که با اشتیاق تمام موفق به تولید چند فیلم کوتاه شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است.

در خلاصه داستان رسمی این فیلم آمده است: «التفات، بتونه می‌زند … التفات دستیار کارگردان است … بایرام سمباده می‌کشد … بایرام فیلمبردار است … شهباز آستری می‌زند … شهباز بازیگر است … ایوب سقف را رنگ می‌زند … ایوب مدیرتولید است … جلیل، اما رنگ نهایی را می‌زند … وسواس دارد و هر دیوار را باید سه بار رنگ بزند … چرا؟ چون جلیل کارگردان است … حالا این جماعت می‌خواهند اولین فیلم بلندشان را بسازند …، اما حیدر، پدر جلیل نمی‌خواهد پسرش در منجلاب سینما فرو رود …»

روایتی از مجنون با شهیدان زین الدین

اما «مجنون» مهدی شامحمدی فیلم دومی است که روی پرده خانه جشنواره می‌رود؛ این فیلم یک اثر دفاع مقدسی درباره برادران شهید زین الدین است. تهیه کنندگی این فیلم را عباس نادران برعهده دارد. در «مجنون» سجاد بابایی، حسام منظور، بهزاد خلج، شبنم قربانی به عنوان بازیگر حضور دارند.

در توضیح این فیلم سینمایی آمده است که این فیلم برشی از حماسه آفرینی شهیدان مهدی و مجید زین‌الدین و رزم‌آوران لشگر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) در جزیره مجنون و عملیات بزرگ خیبر را به تصویر می‌کشد.

شهید مهدی زین‌الدین فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود که در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیروهای مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.

سجاد بابایی سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست برنده سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد شود.

قتل یک روزنامه نگار در لاله زار

اما سومین اثر سینمایی امروز، مربوط به فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی است. فیلی که قرار بود سال گذشته نیز در جشنواه فیلم فجر به نمایش گذاشته شود؛ اما به دلیل ادامه تولید این اثر سینمایی به جشنواره نرسید.

خلاصه داستان فیلم «بهشت تبهکاران» از این قرار است؛ حسن جعفری کارمند شرکت نفت آبادان به تهران می‌آید و ناخواسته وارد ماجراهایی می‌شود. داستان این فیلم در زمان ملی شدن صنعت نفت و از سال ۱۳۲۹ روایت می‌شود. سالی که احمد دهقان نماینده مجلس، روزنامه‌نگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لاله‌زار تهران به قتل می‌رسد.

از جمله بازیگران حاضر در این فیلم می‌توان به امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق نورد، حسام منظور، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتح‌الله جعفری جوزانی، مهدی مهریار، جواد طوسی، افسانه بایگان و فرهاد قائمیان اشاره کرد.

آرات و رؤیای قهرمانی

آخرین سانس در پنجمین روز از جشنواره فیلم فجر شاهد نمایش یک انیمیشن دیگر با نام «آرمان شهر» به کارگردانی محسن عنایتی است. صداپیشگی فیلم «رویاشهر» با حضور منوچهر زنده‌دل، لیلا کوهسار، میرطاهر مظلومی، آرزو آفری، ابراهیم شفیعی و اردشیر منظم انجام شده است.

انیمیشن «رویاشهر» داستان ماجراجویانه پسربچه‌ای به نام آرات است که تصمیم دارد قهرمان رویاشهر شود. این اثر نگاهی به آینده دارد و امیرهوشنگ زند سرپرست گویندگان این اثر سینمایی است.

رسانه سینمای خانگی- کلاه‌نمدی‌ها در جشنواره

کارگردان پویانمایی «ساعت جادویی» گفت: بیش از صد نفر درگیر تولید این اثر بودند و حدود ٢٠ نفر هم فیلم را دوبله می‌کردند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پویانمایی ساعت جادویی به کارگردانی محمدعلی بصیری نیک، چهارمین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر بود که در خانه جشنواره در برج میلاد اکران شد،سپس نشست خبری این فیلم با حضور محمدعلی بصیری نیک کارگردان، محمد مهدی نخعی راد تهیه کننده، سید مصطفی حسینی نویسنده و جمال یزدانی مشاور محتوایی و اهالی رسانه برگزار شد.

محمدمهدی نخعی‌راد تهیه کننده این پویانمایی گفت: تقریبا ۵ سال پیش تحقیق را شروع کردیم و عکس‌های مستندی را از مشهد آن زمان تهیه کردیم. دو سال فیلمنامه و تحقیق و پژوهش و ۳ سال تولید آن زمان برد. پویانمایی اگر بخواهد برد مالی داشته باشد، باید بتوان در بخش بین‌الملل هم نمایش داده و فروش جهانی داشته باشد.

وی درباره حضور با «کلاه» گفت: صنعت نمد سال‌هاست که ضعیف شده و استفاده نمی‌شود. خوب است که کودکان درباره هویت و گذشته خودمان اطلاعات داشته باشند. بیش از صد نفر درگیر کار ما بودند و تیم دوبله ما نزدیک به بیست نفر بودند. بحث تبلیغات در حال انجام است و در روزهای آینده با قدرت بیشتری هم پیش خواهد رفت. در این پروژه حمایتی از ما صورت نگرفت و خیلی از نهادها و مسئولان برخلاف صحبت‌های خود از ما حمایت نکردند.

نخعی راد گفت: در کنار سینمایی که تولید کردیم برای تامین بخشی از هزینه مجبور به فعالیت برای برخی از کشورها بودیم. برای نگه داشتن هنرمندان باید بتوانیم نرخ های خود را نزدیک به نرخ های جهانی کنیم.

محمدعلی بصیری نیک کارگردان این پویانمایی گفت: روند تولید انیمیشن زمان و هزینه بالایی دارد. نیروی متخصص هم به ندرت پیدا می‌شوند و بیشتر ترجیح داده اند که با کشورهای خارجی همکاری کنند.نگه داشتن نیروی انیمیشن کار بسیار سختی است زیرا نمی‌توان هنرمندان را محدود کرد. برخی از هنرمندان هم دوست ندارند با برخی محتواها کار کنند. در این کار مجبور به آموزش دادن برخی از افراد مستعد بودیم و در این زمینه تا حدودی هم موفق بودیم.

دوبلور با لهجه مشهدی پیدا نکردیم

جمال یزدانی مشاور محتوایی گفت: ایده اصلی‌ این کار از یک واقعه تاریخی برداشته شده و نوعی کار اقتباسی است. شخصیت «عبدالرضا» برگرفته از مجموعه پژوهش‌های راویان زنده گذشته بود. انقدر جامعه ایرانی در دل تاریخ خود حاوی بسیاری از قهرمان‌ها و حماسه های عینی برای پرداخت دراماتیک است که می‌توان از دل اینها کارهایی در سطح جهانی تولید کرد.بسیاری از این وقایع جزئیات جدی ندارند و مدت‌ها سانسور می‌شده‌اند.

یزدانی درباره استفاده نکردن از لهجه مشهدی گفت: این کار را امتحان کردیم ولی مشکلی که داشتیم این بود که دوبلوری که بتواند انجام بدهد را پیدا نکردیم و بازخوردهایی که گرفتیم این بود که با گویش بدون لهجه آن را پیش ببریم.

مشاور محتوایی این ور مطرح کرد: روایت یک واقعه تاریخی که روایت یک حماسه و قهرمانان مرز و بوم است، به خصوص با این زاویه دید که در این انیمیشن دیده می‌شود و موثر بودن کودک را در تاریخ مطرح می‌کند، مجموع این‌ها بحث‌های جدی است که باید گفته شود.

فیلم‌نامه مشکل سینمای ایران است

سید مصطفی حسینی نویسنده ساعت جادویی درباره ضعف در فیلمنامه این اثر گفت: مشکل فیلمنامه مشکل سینمای ایران است. نقاط ضعف و قوت در اثر کار زیاد مشخص خواهد شد. بیان این نکته ضروری است که انیمیشن بلند مخاطب اولیه‌اش کودک و نوجوان نیست و آدم بالغ هم باید بتواند آن را جدی بگیرد. مخاطب فیلم انیمیشن خانواده است و قرار نیست عین نود دقیقه‌اش با کودک ارتباط بگیرد.

حسینی مطرح کرد: اتفاقی که برای داستان افتاد و به سراغ نمد رفتیم یک نماد بود. می‌خواستیم به حادثه ضدفرهنگی و هویتی در زمان رضاشاه را نشان دهیم. داستان تراژیک بود و اینکه بتوانیم این قصه را برای کودکان بگوییم چالش بزرگی بود. تلاش خود را کردیم تا بتوانیم به بهترین شکل ممکن آن را برای مخاطب و کودکان به نمایش در بیاوریم.

وی گفت: زمانی که می‌خواهیم حادثه تاریخی را تعریف کنیم ابتدایی ترین راه این است که شخصیت به گذشته سفر کند اما باید این اتفاق را به صورت معنادار و درست مطرح کرد.

رسانه سینمای خانگی- سینمای دفاع مقدس هنوز جان دارد

فیلم سینمایی «مجنون» با محوریت زندگی شهید زین‌الدین در حالی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد که پیش از این آثاری درباره فرماندهان بزرگ جنگ در ویترین این رویداد رونمایی شده بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، آژیر قرمز، صفیر گلوله‌ها، زندگی زیر سایه جنگ، ترس، التهاب، دلهره، همه و همه تنها عناوین کوتاهی از توصیف حال و هوای دهه ۶۰ است، این ترکیب‌سازی‌ها را می‌توان همچنان امتداد داد و به فهرست بلندبالایی از آنها رسید؛ ویژگی‌هایی که حالا به یک خاطره جمعی تبدیل شده‌اند. خاطراتی که البته خوش نیستند و هنوز هم که هنوز است می‌توان آثار و تبعاتش را در زندگی بخشی از مردم مشاهده کرد، آنجایی که هنوز مادران چشم انتظار فرزندان هستند، آنجایی که هنوز هر چند وقت یک‌بار شهر آکنده از نشانه‌های پیکرهای بی‌نشان می‌شود، آنجایی که هنوز سینه‌ها زخمی است از رنج‌هایش، از آلامش و حتی از یادآوری‌اش.

سینمای ایران البته در طول چهار دهه پس از انقلاب همواره سهمی چشمگیر در ثبت و مخابره این تصاویر داشته است، اگر در هر زمینه دیگری هم بخواهند آماج انتقادش قرار دهند و بگویند کمیتش می‌لنگیده اینجا اما همان خاکریزی است که پا پس نکشیده است، می‌شود صفحات تاریخ را ورق به وق مرور کرد و دید در هر برهه‌ای گرچه گاهی کمرنگ اما همواره پرچمش در اهتزاز بوده است. «دفاع مقدس» حالا عنوان بومی‌ترین ژانر سینمای ایران را با خود به یدک می‌کشد که از همان روزهای آغاز جنگ، سینماگران عازم جبهه‌های جنگ شدند تا چه در قالب فیلم مستند و چه در قالب فیلم داستانی، قصه‌هایی از جهاد رزمندگان و زندگی پرتلاطم و پر تشویش مردم را به تصویر بکشند و حالا استفاده از ویلچر به جای ریل تراولینگ برای فیلمبرداری یکی از خاطرات آن دوره است.

دهه ۶۰ و ۷۰ را به دلیل قرابت زندگی مردم با سایه جنگ می‌توان از درخشان‌ترین روزهای سینمای دفاع مقدس توصیف کرد؛ آثاری که هم از منظر تعداد مخاطب و هم از منظر فروش از موفق‌ترین فیلم‌ها به شمار می‌رفتند به‌طوری‌که حالا در این بازار پرفروغ فیلم‌های کمدی به آمارشان استناد می‌شود و هر فیلمسازی در سودای سبقت گرفتن از محصولات تصویری آن روزگاران است، آرزویی که البته تاکنون دست‌نیافتنی بوده است. در دهه هشتاد اما با فاصله گرفتن از روزهای جنگی و ظهور معضلات اجتماعی تازه، شعله شمع سینمای دفاع مقدس هم به خاموشی گرایید، عمده محصولات این دهه با یک آفت جدی رو به رو بود، فیلم‌هایی که تولید می‌شدند اساسا مخاطبانی را با خود همراه نمی‌کردند، شکست‌های پی‌درپی‌اش در گیشه باعث شد تا عده‌ای در تحلیل‌ها عنوان کنند تاریخ انقضای قصه‌های جنگی به سر آمده است در دهه ۹۰ اما با ظهور نظام‌های پشتیبانی‌کننده جدید و البته فیلمسازان تازه‌نفس، این سینما جانی دوباره گرفت، سازمان سینمایی اوج یکی از همین بازوهای اجرایی بود که توانست فرصتی تازه برای احیایش فراهم کند. حالا به بهانه حضور فیلم سینمایی مجنون با محوریت شهید زین‌الدین در ویترین چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر به مرور بیش از یک دهه فعالیت این سازمان در حوزه سینمای دفاع مقدس پرداخته‌ایم.

ایستاده در غبار/ محمدحسین مهدویان

این روزها مشغول تصویربرداری دنباله سریالش برای شبکه نمایش خانگی است، کارگردانی که گرچه این روزها منتقدان بسیاری به خود می‌بیند اما در چند نوبت در زمان اکران فیلم‌هایش مخاطبان و منتقدان را میخکوب می‌کرد تا هر بار با تولید اثری تازه شاخک‌ها برای تماشایشان تیز و کنجکاوی‌ها برانگیخته شود. فیلمسازی که گرچه جوان است اما هم فیلم پرمخاطب در کارنامه‌اش دارد هم فیلم توقیفی، سینماگری که گاه زبان به گله گشوده و گفته نه «این وری‌ها پای کارش ایستاده‌اند نه آن وری‌ها» که با این حال از او به عنوان یک استعداد مسلم یاد می‌کردند. از محمدحسین مهدویان می‌گویم. او اولین گامش در سینمای حرفه‌ای را اتفاقا با یک فیلم دفاع مقدسی برداشت؛ «ایستاده در غبار»، فیلمی که به جهت سبک تازه‌ فیلمسازی‌اش در آن دوره از جشنواره با بازخوردهای دوگانه‌ای مواجه شد؛ عده‌ای آن را جریانی تازه و حیرت‌انگیز در سینمای ایران معرفی می‌کردند و عده‌ای فیلمی وامانده که میان «مستند» و «داستانی» در نوسان است. محمدحسین مهدویان «ایستاده در غبار» را در سال ۹۴ تولید کرد، فیلمی که اولین تجربه سینمای ایران در سبک داکیو درام بود و همین موضوع باعث می‌شد عده‌ای از تماشاگران به دلیل ناآشنایی از این سبک از آن فاصله بگیرند. با این حال این فیلم آغازگر مسیر تازه فیلمسازی دفاع مقدس بود.

 «ایستاده در غبار» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد



«ایستاده در غبار» را احتمالا با آن تصویر جادویی از سربازی بی‌سیم به دست به یاد بیاورید که در خاک‌ریز سر به پایین انداخته و بی‌سیم را رو به بالا گرفته است؛ فیلمی که روایتی از زندگی احمد متوسلیان ارائه می‌کرد و کودکی تا ربایش او را به تصویر می‌کشید.

تنگه ابوقریب/ بهرام توکلی

حالا پنج سالی می‌شود که از سینما فاصله گرفته است. کارگردانی که تجربه‌های متاخرش در شبکه نمایش خانگی بی‌آن‌که مخاطبان چندانی را جذب کنند به کناری رفتند تا نامش بیش از پیش فراموش شود. کارگردانی که سهمی در ثبت چهره‌های ملی در قاب سینما دارد اما به نظر می‌رسد به دوری خودخواسته‌ای از سینما تن داده، او بهرام توکلی است.

مخاطبان پیگیر سینما احتمالا او را بیشتر به واسطه ساخت «پرسه در مه» یا «اینجا بدون من» بشناسند او اما یک سطر از سینمای دفاع مقدس را هم از آن خود کرده است، همان جایی که تنگه ابوقریب را ساخت. سال ۹۶ را دوستداران سینما به یاد دارند، تنها انتشار یک خط خبر از همکاری اوج با بهرام توکلی کافی بود تا موجی از تعجبات جاری شود. پیوندی که دوسویه بود و از آغاز خط و ربط تازه همکاری‌های این نهاد خبر می‌داد. فیلم در جشنواره رونمایی شد و با آنکه دستاوردی در حوزه فنی فیلم‌های سینمایی به شمار می‌رفت و هرچند پنج سیمرغ این رویداد را به خود اختصاص داد اما با نقدهایی جدی مواجه شد، سر انجام هم در اکران عمومی با یاس مخاطبان رو به رو شد.

این فیلم روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در برابر لشکرکشی رژیم بعث برای عبور از تنگه استراتژیک ابوقُرَیب و حمله به فَکّه و شرهانی در روزهای پایانیِ جنگ.

۲۳ نفر/ مهدی جعفری

مهدی جعفری از علاقه‌مندان به سینمای دفاع مقدس است، همین چند سال پیش بود که فیلمش با نام «یدو» در همین رویداد در بخش جوایز خوش درخشید و بدون آنکه به اکران سینمایی دربیاید از تلویزیون پخش شد تا بار دیگر این واقعیت را عیان کند که میان نظرات هیات داوران و نظرات توده مردم فاصله‌ها بسیار است! یک سال بعد از تولید «تنگه ابوقریب»، مهدی جعفری «۲۳ نفر» را ساخت. اگر برنامه‌های تلویزیونی ابتدای دهه ۹۰ را مرور کنید

 «۲۳ نفر» اقتباسی از کتاب «آن ۲۳ نفر» بود

احتمالا حضور چند مرد میانسال را به یاد بیاورید که در زمان جنگ تحمیلی و در حالی که نوجوانی از سن ۱۳ تا ۱۷ سال بودند به اسارت رژیم بعث عراق درآمده بودند، مردانی که سوژه کتاب «آن ۲۳ نفر» بودند و بعدها همین سوژه اقتباس و دستمایه ساخت «۲۳ نفر» شد؛ اثری که در نظرسنجی جشنواره‌ای ششمین فیلم برتر از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر، شد و توانست سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی را دریافت کند.

آبادان یازده ۶۰/ مهرداد خوشبخت

مهرداد خوشبخت این روزها فیلم سینمایی «پالایشگاه» را روی پرده دارد. فیلمی که گرچه حالا یک شکست سخت برای نهاد پشتیبانی‌کننده‌اش یعنی فارابی به شمار می‌آید اما از همان زمان تولید هر بار حاشیه‌هایش آن را بر صدر اخبار می‌نشاند. کار تا جایی پیش رفت که در جشنواره سال گذشته خوشبخت آن را به دلیل آماده نبودن بخش‌های فنی، یک فیلم مزخرف توصیف کرد که قابل دفاع نیست، قصه «پالایشگاه» اما از دل ساخت «آبادان یازده ۶۰» متولد شد. فیلمی که وجهی رسانه‌ای داشت و بر اهمیت رادیو و البته رسانه در زمان جنگ و در پیشگیری از سقوط آبادان تاکید می‌کرد. «آبادان یازده ۶۰»‌ در سال ۹۸ با اقتباس از «فرکانس ۱۱۶۰» نوشته فضل‌الله صابری ساخته شد، خوشبخت در توصیفش عنوان می‌کرد این فیلم برگرفته از اتفاقات واقعی در روزهای جنگ‌زده آبادان است که اتفاقا توانسته اهالی آن منطقه را با خود همراه کند.

منصور/ سیاوش سرمدی

منصور ستاری را فرمانده ایده‌های بزرگ می‌نامند، خلاقیت‌هایی که برای حفظ توان هوایی ایران در دوران جنگ تحمیلی به کار می‌برد باعث ایجاد شبکه‌ای منسجم و هماهنگ از رادارها شده بود، در وصفش می‌گویند: «در عملیات بزرگی مانند فتح‌المبین و بیت‌المقدس استفاده از سامانه پدافند هوایی هاگ، برای نخستین‌بار و به‌ ابتکار شهید ستاری به‌صورت مستقل عملیاتی شد. یعنی با استفاده از رادار متصل به سامانه، کاری شد که شبکه‌ای درهم تنیده و متشکل از چندین رادار تصویری گسترده از آسمان کشور ارائه دهد» شهیدی که با تکیه بر توانمندی‌های داخلی بر خودکفایی در حوزه صنایع هوایی و دفاعی تأکید داشت و باعث شد بخشی از جنگ‌ را رهبری کند. زندگی پر اتفاق شهید منصور ستاری باعث شد تا در سال ۹۹ سیاوش سرمدی در «منصور» طرحی از زندگی او دراندازد. کارگردانی که پیشتر به سینمای مستند مشغول بود و اولین تجربه سینمای داستانی را با همین فیلم آزمود، فیلمی که رگه‌های علاقه‌مندی سیاوش سرمدی به سینمای مستند را هم در خود داشت و باعث ارایه تصویری مستند گونه از زندگی این شهید شده بود.

 «منصور» روایتی از زندگی شهید منصور ستاری است



«منصور» روایتگر ساخت اولین جنگنده کاملا ایرانی است و همچنین سال‌های پایانی دفاع مقدس را به تصویر می‌کشد که ایران به شدت درگیر کمبود تسلیحات نظامی است و تیمسار ستاری بر یک پروژه مهم کار می‌کند.

غریب/ محمدحسین لطیفی

محمدحسین لطیفی که در جشنواره امسال عضوی از هیات انتخاب بود سال گذشته با فیلم سینمایی «غریب» در همین رویداد حاضر شد. «غریب» اقتباسی از کتاب «محمد مسیح کردستان» است که در ابتدا هم به همین عنوان مجوز ساخت گرفت. فیلمی که حامد عنقا نویسندگی و تهیه‌کنندگی آن را توأمان بر عهده داشت تا به یکی از مهمترین فیلم‌های سال گذشته در ویترین فجر تبدیل شود. جنگ در کردستان اما شکلی متفاوت داشت، حمله عراق از یک سو و قدرت‌گیری گروهک‌های تروریستی از سوی دیگر، موازنه و معادلات این تخاصم را پیچیده کرده بود تا اهالی آن منطقه از هر سو زیر آتش باشند، «غریب» شمایل یک قهرمان در فرونشاندن التهابات منطقه کردستان را به تصویر می‌کشد، فیلمی درباره زندگی شهیدبروجردی که همزمان با رونمایی‌اش در جشنواره این انتقاد را با خود به همراه داشت که برای درکش مخاطب نیازمند اطلاعاتی فرامتن است.

مجنون/ مهدی شامحمدی

گام تازه سازمان اوج در عرصه سینمای دفاع مقدس فیلم «مجنون» است. مهدی شامحمدی به عنوان کارگردانش پیش از این تجارب مستند بسیاری داشته و در اولین قدم در سینمای داستانی ترجیح داده سراغ روایت‌هایی از جنگ برود، فیلمی با محوریت شهید زین‌الدین بسازد که اتفاقا پیش از این سینماگران بسیاری را برای ساخت زندگی‌اش وسوسه کرده بود، مسئول اطلاعات و عملیات سپاه دزفول که نقش موثری در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس داشت. سجاد بابایی که سال گذشته سیمرغ بهترین نقش مرد را دریافت کرده بود و بیشتر او را به واسطه حضورش در سریال نه قسمتی «سقوط» به یاد می‌آوریم نقش شهید زین‌الدین را در این فیلم ایفا کرده است. این فیلم ایثار شهید زین‌الدین و همچنین رزمندگان لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) در جزیره مجنون و عملیات خیبر را روایت می‌کند.

حالا باید دید این فیلم می‌تواند پرتره‌ای ماندگار از یک شهید را به یاد بگذارد و بار دیگر سینمای دفاع مقدس را به روزهای اوج خود نزدیک کند یا خیر.

 فیلم سینمایی «مجنون»

رسانه سینمای خانگی- «میرو» برای گیشه ساخته نشده

تهیه‌کننده فیلم سینمایی«میرو» گفت: این فیلم اثری متفاوت از سیستان و بلوچستان است‌، نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد و رسالتش فراتر از فروش گیشه است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «میرو» به کارگردانی حسین ریگی دومین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر -روز یکشنبه ۱۵ بهمن – در خانه جشنواره اکران شد و پش از آن نشست خبری با حضور حسین ریگی کارگردان، پیمان شیرخانی نویسنده، سعید الهی تهیه‌کننده، سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، ایوب افشار و مهدی دین‌محمدپور از جمله بازیگران این فیلم سینمایی حضور داشتند.

میرو نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد

سعید الهی تهیه‌کننده فیلم میرو بیان کرد: می‌دانم که اصحاب رسانه شبانه‌روز تلاش می‌کنید تا فرهنگ و هنر رونق داشته باشد. از همه عوامل این فیلم که ما به نمایندگی آنها روی سن هستیم، تشکر می‌کنم. همچنین از حسین ریگی ممنون هستم، این مدت سعی کردیم همسو باشیم‌ تا این فیلم اخلاق‌گرا ساخته شود.

وی افزود: امروز در خدمت ایوب افشار هنرمند پیشکسوت سیستان و بلوچستان هستیم که اگر نبود، نمی‌توانستیم از ظرفیت این فضا استفاده کنیم. ایده اولیه این فیلم از سمت حسین ریگی ارائه شد و پس از آن با بنیاد سینمایی فارابی مشارکت کردیم.

الهی خاطر نشان کرد: سال‌هاست در حوزه سینمای راهبردی نظر داده‌ام و باید بگویم که رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است. از نظر من، درست است که فرم و فن در سینما مهم است؛ اما سیاست راهبرد حرف اول را می‌زند.

وی داد: در فرایند ساخت این اثر، متوجه شدیم که می‌توانیم حرف‌هایی مهمی مانند ایثار را در خلال قصه بزنیم. فیلم «میرو» اثر متفاوتی در حوزه سیستان و بلوچستان است‌. این استان، همواره منطقه‌ای محروم قلمداد شده و همین قضیه باعث شده فقط از جنبه محرومیت به آن توجه شود.سیستان و بلوچستان یک بغض فروخورده است.

الهی ادامه داد: فارغ از کم و کاستی‌های این فیلم، «میرو» راهبردی است و نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد. استان سیستان و بلوچستان ظرایف پنهانی دارد که ما تلاش کردیم آنها را به تصویر بکشیم. استان سیستان بلوچستان بسیار پهناور است اما فیلم «میرو» اکنون در جشنواره فیلم فجر، تنها در سالن این منطقه نمایش داده می‌شود.

فیلم‌سازی درباره سیستان‌وبلوچستان را وظیفه خود می‌دانم

حسین ریگی کارگردان میرو عنوان کرد: باز هم به سراغ سیستان بلوچستان و باز هم به سراغ جنوب شرقی ایران رفتم، اما هنوز سینمای ایران دِین خودش را به این منطقه ادا نکرده است. به اعتقاد من، هنوز جا دارد تا به سیستان و بلوچستان بپردازیم تا بتوانیم چهره مظلومیت این منطقه را نشان دهیم.

ریگی در پاسخ به سوال خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: چه در زمینه مستند و فیلم کوتاه همواره گروه کودک ونوجوان برای من مهم بود به این دلیل که آیندگان سرزمین ما آنها هستند، و این سرزمین را آنها می سازند، مخصوصا سیستان و بلوچستان. آنجا وقتی به بچه های می گوییم نقاشی بکشید و رویا پردازی کنید، می‌پرسد من چه چیزی بکشم؟ پس وظیفه خود می‌دانم درباره سیستان و بلوچستان و کودک و نوجوان فیلم بسازم .

وی افزود:همیشه نقد وجود دارد که چرا این فیلم ها را می‌سازی با اینکه فروش هم نمی رود؛ فیلم های کودک و نوجوان در همه جای دنیا همین است، کم فروش است. فقط دو سه فیلم در هالیوود است که فروش خوبی دارند. همه جای جهان گونه فیلم کودک و نوجوان حمایتی است. باید حمایت شود و چرخه خود را دارد، وقتی چرخه معیوب باشد، از تولید تا اکران دچار مشکل می‌شود.

کارگردان میرو افزود: همه جای دنیا، فیلم‌های کودک نوجوان حمایت می شوند، بیشتر هدف شناخت جامعه شناسی و فرهنگ شناسی است، صرف فروش چند میلیاردی نیست، فروش داشته باشد که چه بهتر، چرخ اقتصاد سینما باید بچرخد. وظیفه ما همین است، شاید نوع فیلم های من مورد اقبال قرار نگیرد، اما شاهد بودم بسیاری در سینما فیلم را می دیدند و حس می کردند که از سیستان و بلوچستان صحبت می کنم .

مهم‌ترین حامی من دعای مادرم است

ریگی کارگردان فیلم «میرو» بیان داشت: بنیاد سینمایی فارابی از فیلم‌های کودک و نوجوان حمایت می‌کند؛ اما مهم‌ترین حامی و پارتی من دعای مادرم است که امروز هم در نشست حضور دارد. در ادامه با اشاره ریگی به حضور مادرش، حضار به افتخار این نگاه و احترام، ریگی و مادرش را تشویق کردند.

ریگی بیان داشت: بازیگران سیستان و بلوچستانی، هنرور بودند و دوست داشتم که آنها نقش جدی‌تری در «میرو» بازی کنند. همواره از تهیه‌کنندگان خواهش می‌کنم که بخشی از بازیگران، بومی آن منطقه باشند و بتوانند سکانس‌های خوب و با گفتگوهای خوب ایفا کنند و در این فیلم هم مشاهده می‌کنید که همین کار را انجام دادیم.

وی در ادامه افزود: «میرو» فیلمی مادرانه است. قطعا مادران این سرزمین، آموزگاران فرزندان هستند که زمان طولانی‌ را با آنها سپری می‌کنند. این فیلم ریتم کندی ندارد و لنزی که برای فیلمبرداری انتخاب کردیم دلیل دارد زیرا حس و حال قصه را مناسب‌تر منتقل می‌کند.

وی افزود: در این فیلم بازیگران حرفه‌ای و نابازیگر ایفای نقش کرده‌اند که تعادلی در فیلم ایجاد کرده است. «میرو» یک اسم بلوچی است. من سال‌ها قبل با این اسم آشنا شدم و مستندش را ساختم. احساس کردم این نام، برای این قصه مناسب است و در نتیجه عنوان فیلم، «میرو» شد.

ریگی ادامه داد: همان‌طور که ما در مدارس زنگ ورزش داریم، باید زنگ سینما هم داشته باشیم تا فضایی برای فیلم‌های گونه کودک و نوجوان به وجود آید. فیلم تکلیفش را با تماشاگر روشن کرده و طی روایت داستان، پیامش را به مخاطب منتقل می‌کند.

دهه شصتی‌ها تحت تاثیر جنگ بودند

پیمان شیرخانی نویسنده «میرو» تشریح کرد: زمانی که نویسنده شخصیت ها را می‌نویسد، به هر حال چیزی به او اضافه می‌شود. من در نوجوانی آرام بودم؛ در حالی که شخصیت«میرو» شیطنت‌های زیادی دارد. البته نوجوانان دهه شصت، خواه و ناخواه تحت تاثیر جنگ قرار گرفته بودند که در این فیلم به آن اشاره می‌شود.

سودابه بیضایی از تجربه بازی در نقش زنی سیستانی در فیلم میرو صحبت کرد و گفت: این شخصیت، برای من مادری متفاوت بود. در سفر قهرمانی «میرو»، مادر نقش مهم و تاثیرگذاری داشت، چیزی که من در فیلمنامه های دیگر ندیده بودم.

وی درباره رسیدن به لهجه بلوچی در فیلم اظهار داشت: برای این که بتوانم به لهجه مناسب برسم، حدود یک هفته زمان داشتم و ایوب افشار در این مسیر به من کمک بسیاری کرد.

مردم بلوچ هنرمند هستند

ایوب افشار بازیگر بلوچ فیلم «میرو» بیان کرد: هر زمان که صحبت از بلوچ می‌شد، شما فردی را تصور می‌کردید که تفنگی در دست دارد و دستاری روی سر؛ اما ما هم هنرمند هستیم. ما دیر به صحنه آمدیم؛ اما به کمک حسین ریگی درست آمدیم. خوشحال هستم که ما بلوچی‌ها درست به این هنر وارد شدیم.

«ما نمی‌گویم در سیستان و بلوچستان قاچاقچی نیست، اما همه‌ این خطه، این نیست. از قبل انقلاب تا کنون فیلم‌هایی که در این منطقه ساخته می‌شدند، تصور غلطی به مردم نشان می‌دادند. «میرو» اولین فیلمی است که واقعیت بلوچ را به تصویر کشید»

حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم

مهدی دین‌محمدپور بازیگر نقش میرو نیز گفت: حرفه من بازیگری نیست، تا کنون دو فیلم بازی کردم و مغازه هم دارم. زمانی که فیلم نامه را خواندم، به دلیل این که تصویر واقعی از استانم نشان می‌داد، تصمیم به بازی گرفتم‌. از چالش‌های بازی در این فیلم این بود که در زمان فیلمبرداری حتی یک روز هم تعطیلی نداشتیم‌ و حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم.

امیررضا دلاوری دیگر بازیگر این فیلم، اظهار داشت: در فیلم «میرو» سهم کوچکی داشتم و سکانس‌های من چهار روز زمان برد زمان کمی برای رسیدن به لهجه و نقش داشتیم و جناب افشار تمام دیالوگ‌های را با من کار کرد تا بتوانم آنها درست ادا کنم. سال‌های اخیر بسیار گزیده‌کار شده‌ام. بجز «میرو»، دو فیلم دیگر برای بازی داشتم، اما این فیلم را انتخاب کردم. زیرا اقوام ایرانی برای من همواره مهم هستند.

حمید ابراهیمی بازیگر فیلم میرو بیان‌ داشت: سال‌هاست در تئاتر دفاع مقدس کارهای زیادی انجام داده‌ام و از آن جایی که نقش‌های منفی زیادی بازی کرده‌ام، بازی کاراکتر مثبت در «میرو» برای خودم هم، به منزله یک امتحان بود، بنابراین این نقش را پذیرفتم.

به استعدادهای سیستان و بلوچستان کمک کنید

دلاوری بازیگر این فیلم گفت:به واسطه کارمان، شهرهای مختلفی رفته‌ایم و برای تولید این فیلم به چابهار رفتیم که از بودن در آنجا بسیار لذت بردم‌. ولی جدا از این، این منقطه بسیار محروم است و من با چند جوان آشنا شدم که علاقه مند کار به حوزه سینما بوده‌اند، خیلی ها آمده‌اند و قول‌هایی به آنها داده‌اند، اما در همان محیط بسته مانده‌اند، به خاطر همین از این تریبون استفاده می‌کنم که اگر کسی می‌تواند، کمکی به این منطقه و این استعدادها کند.

خروج از نسخه موبایل