امیرعباس کنعانی هرندی کارگردان مستند «مقدسنما» عنوان کرد که این مستند درباه انجمن حجتیه است و تقابل میان اسلام سیاسی و اسلام سکولار را به تصویر میکشد.
به گزارش سینمای خانگی، امیرعباس کنعانی هرندی کارگردان مستند «مقدسنما» از آثار راهیافته به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» در گفتوگو با خبرنگار ایرنا، درباره این اثر توضیح داد: این مستند درباره تقابل میان اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. این دو رویکرد در تفکر اسلامی را با یک پرداخت تاریخی، به تصویر درآوردهایم که این بازخوانی تاریخی، تاریخچه انجمن حجتیه از ابتدای تأسیس تا تعطیلی را دربر گرفت.
وی افزود: تقابل جریان انجمن حجتیه با جریان حضرت امام خمینی(ره) که نماد اسلام سیاسی در برابر اسلام سکولار بود را در این مستند مرور کردیم. دو فرقه اسلامی، در تقابل با پدیده ضددینی به نام بهائیت قرار گرفتند و در این مستند روایت کردهایم که تقابل کدام یک از این دو گروه با تفکر بهائیت موفق بوده است.
این مستندساز در ادامه گفت: اینکه برخی معتقدند انجمن حجتیه هنوز هم در ایران فعال است، گزاره درستی است اما ما در این مستند ترجیح دادیم سراغ تاریخچه این انجمن برویم. روایت منسجم تصویری از تاریخچه انجمن در دست نبود و ما ترجیح دادیم ابتدا چنین روایتی را سامان دهیم و بعد در قسمتهای بعدی مستند، سراغ فعالیتهای فعلی و حتی نفوذ این انجمن در جوامع مذهبی برویم.
وی با اشاره به این گزاره که برخی انجمن حجتیه را در ادامه بهائیت دانستهاند هم توضیح داد: طبق پژوهشهایی که ما داشتیم، اینگونه نبود که این دو تفکر در امتداد یکدیگر باشند، اتفاقا این جریان با این تفکر شکل گرفت که معتقد به ضدیت بهائیت با دین بود و میخواست با مباحث تئوریک و برخورد تفکری با آنها مبارزه کند. از آنجایی که آنها عنصر سیاست را در تفکرات خود مدنظر قرار نمیدادند، از جایی به بعد حواسشان نبود که اکثر کابینه در دولت محمدرضا شاه را افراد بهایی تشکیل میدادند! حتی انجمن حجتیه برای برقراری امنیت خود با همان ساواکی مذاکره میکرد که مسئولانش بهایی بودند. شاید به همین دلایل بود که مردم آنها را در ادامه تفکر بهائیت قلمداد میکردند.
این مستندساز درباره فعالیت انجمن حجتیه در حوزه عضوگیری هم گفت: آنها طبیعتا فرآیند محسوس عضوگیری ندارند اما جلسات خاصی دارند که از طریق آن عضوگیری هم میکنند. این جلسات در قالب تماس با یک تلفن گویا ترتیب داده میشود که هر هفته مکان جلسه را به تماس گیرندگان اعلام میکند. این فعالیتهای پراکنده را دارند اما دیگر هسته مرکزیای که بهصورت محسوس فعالیت داشته باشد، ندارند.
وی درباره جالبترین نکاتی که در فرآیند تحقیقات این مستند به آن رسیده است هم گفت: یکی از نکات جالب این بود که هیچ آرشیو تصویریای چه در قالب عکس و چه در قالب فیلم از فعالیتهای انجمن وجود نداشت. آن هم در شرایطی که در سالهای قبل از انقلاب، این انجمن یکی از بزرگترین تشکلهای مذهبی در ایران بود. برایم واقعا عجیب بود که چرا از چنین گروهی هیچ آرشیو تصویریای در دسترس نیست. حتی فایلهای صوتی محدودی هم از آنها در دسترس بود. ما تنها توانستیم از مستندی که خود آنها زمانی درباره خودشان ساخته بودند، برخی آرشیوهای تصویری را استخراج کنیم.
کنعانی با اشاره به برخی تلاشهای خود برای ورود نامحسوس به جلسات مخفی انجمن حجتیه، توضیح داد: در این زمینه تلاشهایی داشتهام اما اینگونه نبود که شرایط مساعد باشد تا بتوانم فیلم و تصویری از این جلسات تهیه کنم. در این جلسات هم بیشتر ضد عرفان و فلسفه صحبت میکنند من هنوز موفق به حضور در جلسات خیلی خصوصی آنها نشدهام اما در جلسات عام خود، بیشتر روی خط مشی ضدیت با عرفان و فلسفه تبلیغ میکنند.
کارگردان مستند «مقدسنما» در بخش دیگر درباره گردآوری منابع و گفتوگو با افراد مطلع هم گفت: برخی از افراد که حتی در این موضوع کتاب نوشته بودند، وقتی متوجه میشدند که موضوع مستند ما درباره انجمن حجتیه است، مدعی عدمتخصص میشدند و تن به مصاحبه نمیدادند! به خیلی از آقایان مراجعه کردیم تا بتوانیم مصاحبه داشته باشیم اما حاضر نمیشدند درباره این انجمن اعلام نظر کنند.
محمود گبرلو در بخش سوم یادداشت خود درباره جشنواره فجر، به انتخاب فیلمها و تغییرات در رویکرد بینالمللی جشنواره پرداخته و آورده است: «تفاوت سلیقه باعث انتخاب فیلمهای متفاوت میشود و فیلمهای متفاوت، نشانگر سلایق متفاوت جامعه و اقناع پذیری تماشاگر است؛ چیزی که جشنواره فیلم فجر در دهه فجر انقلاب اسلامی به آن نیاز دارد!»
به گزارش سینمای خانگی، محمود گبرلو، از منتقدان سینمای ایران در سومین قسمت از سلسله یادداشتهایش درباره جشنواره فیلم فجر، سیاستهای سابق و فعلی این رویداد را نقد کرده و پیشنهاداتش درباره هرچه باشکوهتر برگزار شدن بزرگترین جشن سینمای ایران را بیان کرده است.
گبرلو در بخش سوم این یادداشت با عنوان «جشنواره فیلم فجر؛ قدرت برتر یا قدرت منفعل؟»، درباره بیتوجهی همیشگی به وجوه داخلی و بینالمللی این رویداد و همچنین نکاتی درباره موضوعات اجرایی و عملکرد هیات انتخاب در ایسنا نوشت:
درک قدرت برتر: تیم آشکار و پنهان دولت سیزدهم مستقر در سینما، احتمالا ،چون “نگاه ایدیولوژیک” خود را برتر از دیگران در سینما میدانستند، اکثریت نیروهای قبلی، حتی متخصصترین و متعهدترین را، جابجا کردند تا آنچه را که صحیحتر میدانند به ظهور برسانند.
اگر قائل به این تحول ضروری باشیم، طبیعتا قوانین موجود و نگاه استراتژیک رهبر انقلاب در سینما، ملاک برتر محسوب میشود. از جمله “سینما یک هنر برتر است. هنر برجسته سینما، یک نیاز و ضرورت محسوب میشود، کلید پیشرفت کشور، به میزان زیادی دست سینماگران است” اما عملکرد برخی از مسئولان فعلی با این نگاه ژرف و عمیق رهبری فاصله دارد!
طبیعتا اجرای استراتژیک ولی فقیه الزاماتی دارد که وظیفه حاکمیت و دولت است که شیوههای اجرایی آن را تبیین کند؛ از جمله حمایتهای معنوی و مالی!
اما کدام حرکت تیم سینمایی دولت سیزدهم طی این دو سال و اندی توانسته زمینه بروز و اجرای چنین نگاه ژرفی را فراهم آورد؟ کدام حمایت معنوی باعث ایجاد روحیه شادابی و انگیزشی برای تولید آثار بهتر و برتر شده است؟ تیم سینمایی دولت حتی یک بار گردهمایی صمیمانهای ترتیب نداده و یا در محافل عمومی سینمایی گپ و گفت انجام نداده است؟ برای تولید گسترده و رونق سینما از لحاظ مضمون و ایده و جذب تماشاگر چه برنامهای ارایه داده است؟ ارایه آمار ساخت سالنهای سینمایی، بدون آنکه به فیلم خوب ضمیمه شود چقدر میتواند برای سینمای ایران مثمرثمر باشد.
در کنار اینها، اگر رونقی هم در تولید آثار انقلابی، دینی و ارزشمدار ایجاد شده، زمینهاش توسط همان ارگانها طی چند سال قبل فراهم شده است. “خانه سینما ” که بالاترین مرجع تجمع بیش از ۶ هزار سینماگر است و یا تشکلهای خصوصی دیگر – که انتقاد به برخی عملکردشان وارد است – چه حمایتی دریافت کردهاند که دلخوش باشند؟ آیا شاهد حضور موثر تیم دولت سیزدهم در میان خود بودهاند که احساس حمایت و امنیت شغلی کنند؟ اگر بودهاند، چرا هیچ خبر مشخصی از آن منتشر نشده است که این پالس مثبت را به اجتماع بدهد؟ اما در مقابل، برخی افراد منصوب و منتسب به مدیران دولتی سینما، بارها در یادداشتها و سخنرانیهای خود، سینماگر ایرانی را مورد تخریب و استهزا قرار دادند و دریغ از یک تذکر و اعتراض از سوی متولیان سینمایی به حملهکنندگان. یا دریغ از یک تمجید و تشویق با صدای بلند از یک فیلم یا سینماگر که بتواند مصداق همدلی و همگرایی باشد؛ و یا حتی بتوان آن را مصداق حمایت از نیروهای ارزشی و متعهد سینمایی دانست! کدام چتر حمایتی برای سینماگران باز شده است که آنان -بهخصوص فعالان بخش خصوصی- احساس رفاقت، دوستی و پشتوانه کنند؟ اگر شده است، چرا درباره آن صحبت نمیشود و فقط از تریبون رسمی، دو قطبی کردن فضا بیشتر به چشم میآید و پیامها و جلسات عمومی، حاوی پیامهای مشارکت و همدلی در شرایط اجتماعی حساس فعلی نیست.
سالیانه بیش از ۱۰۰ فیلم نیاز است تا نیاز تماشاگر و نیاز اقتصادی سینما برطرف شود و این فقط بهدست بخش خصوصی رونق مییابد. برای ردیف بودجه سینمایی که “قدرت برتر است” باید فریاد زد و با چنگ دندان مبارزه کرد و نیروی مبارز طلبید؛ نه آنکه همین مقدار سرمایهگذار اندک را به طرق مختلف از جمله فیلم بد ساختن یا قوانین دست و پاگیر، فراری داد.
تصویبکنندگان ردیف بودجه در دولت و مجلس وقتی با هجمههایی روبرو میشوند که تلویحا مهر تایید متولیان سینمایی را میگیرند، طبیعی است نباید انتظار داشت با روی خوش، بودجه مناسب تعیین کنند. ردیف بودجهای که دولت برای سینما در نظر گرفته حتی توان تولید 10 فیلم سینمایی را ندارد چه به آن که بخواهد معیشت و نیاز روزمره سینماگران را فراهم آورد.
باید نگاه تزیینی از سینما و سینماگر ایرانی کنار برود و با درک واقعیتها و کنار آمدن با سلایق متفاوت و اصلاح کردن برخی رویههای اشتباه هواداران، شیوه جذب را افزایش دهند؛ نگاهی که به عنوان مثال در دیدار سینماگران با رئیس سازمان برنامه و بودجه جاری و ساری بود و افرادی از طیفهای مختلف در کنار مدیران سینمایی که لزوما مشترکات سیاسی چندانی ندارند، برای حل مشکل معیشت سینماگران و دریافت بودجه بیشتر به نفع سینما، گرد هم آمده بودند؛ هرچند شنیده میشود که افرادی در سینما که سیاسیبازیشان فرقی با برخی از همان افرادی که بالاتر به آنها انتقاد کردیم ندارد، فشارهای زیادی را به حاضران آوردهاند که باعث تاسف است.
بازار جهانی یا انفعال: سینما به اذعان همه رایزنان فرهنگی، یک ابزار قدرتمند تبلیغاتی در ایام دهه فجر و بلکه در طول سال برای نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود که مورد تایید همه جناحها و دولتها بوده و هست. به دلایلی بخش بینالملل، جدا و به طور مستقل با عنوان جشنواره بینالمللی فیلم فجر فعالیت خود را آغاز کرد.
علیرغم انتقادات وارده، انصافا بستری برای حضور بیش از یکصد فیلمساز خارجی و دیدن مستقل آثار سینمای ایران و جهان و تعامل بین فیلمسازان ایرانی و خارجی بهخصوص آنانی که فارغ از افکار رایج (سکس، خشونت، سیاست) حرفهای انسان دوستانه، مشابه فیلمهای ایرانی داشتند فراهم شده بود. اما با آمدن دولت سیزدهم، به بهانه ایجاد تحول و رونق، این جشنواره تعطیل، افراد برکنار و بساط آن جمعآوری شد اما هیچ اتفاق جدیدی به جای آن رخ نداد. کاری که بیشتر شبیه یک لجبازی با تیم جشنواره دولت قبل و یا شاید از روی ناآگاهی و تعجیل بود.
ناگفته نماند در همان دوران، افراد و تیمهای موازی دیگری مثل مرحوم طالبزاده و آقای خزایی در جشواره فیلم مقاومت فعالیت داشتند که قابل احترام و توجه بودند اما همان مسیر هم ادامه نیافت و الان، با یک عملکرد ضعیف در بخش بینالملل روبرو هستیم که آن را به یک بخش تزیینی و بیخاصیت تبدیل کرده است. کدام فیلم و فیلمساز معتبر جهانی در این مدت حضور یافت؟ چه تعامل و گفتوگویی انجام شده است؟ همه تلاش گذشته، برای “دیده شدن بهتر سینمای ایران” و یا برای “دیده شدن بهتر ایران امروز” تعطیل شد. چرا؟
آیا این کار، همان کنار گذشتن نگاه استراتژیک که “هنر سینما… بلاشک یک هنر برتر است، سینما یک روایتگر کاملاً مسلط و یک هنر پیچیده، پیشرفته و متعالی است”. نباید سرمایههای انسانی و خلاق را که عشق و تعهدشان به ایران و سینمای ایران اثبات شده است به بهانههای سیاسی و جناحی کنار گذاشته شوند و با نگاه بدبینانه و گاه شخصی به حوزه فرهنگ بهخصوص سینما، آسیب زد.
همگرایی، همدلی و اقناع پذیری و استفاده از ظرفیتها در هر طیف فکری راهکار موفقیت حاکمیت و نظام در عرصه سینماست.
انتخاب یا انتحار: سیاستگذاران جشنواره فیلم فجر با انتخاب جمعی از سینماگران و مقامات دولتی “هیات انتخاب” خود را معرفی کرد و آنان حتما بر اساس ملاکهای فردی و تعداد مورد نیاز جدول جشنواره، برگزیدگان را اعلام کردند، اما چون شیوه اجرایی، درست عمل نشده است، هیات انتخاب و بالطبع جشنواره به انتحار نزدیک شده است تا انتخاب!!
انتخاب بهترینها و یا تعداد مشخص، حق قانونی هر جشنوارهای است. اعتراضی هم بر آن وارد نیست. همانند سایر جشنوارههای جهان که متناسب با تعاریف و نیازها، فیلمها را انتخاب میکنند و معمولا هم ملاک انتخابها بهدلیل اقتصادی نه سیاسی، آشکار و علنی نیست.
جشنواره فیلم فجر هم از این رویه مستثنی نیست. اما در شرایط امروز، اگر ملاکها جزییتر و شفافتر میبود، آسیب کمتری وارد میشد و شور و هیجان سینمایی آن هم همزمان با جشن انقلاب افزایش مییافت.
در فراخوان جشنواره اهداف اینچنین ذکر شده است: “هدف، معرفی آثار برگزیده یک سال سینمای ایران بر پایه هویت ملی و دینی است”. اما چون اهداف در فراخوان، همانند سالهای قبل، کلی بیان شد، دهها سوال بحرانزا به وجود آورد و ایجاد شک و شبهه کرد. معلوم است متولیان جشنواره، تدبیر تازه و کاربردی اتخاذ نکردند که سینماگر احساس کند استدلال درست و منطقی وجود دارد. نمونهاش جملات متناقض یکی از اعضای هیات انتخاب که ادعا کرد: “نزدیک 30 فیلم از میان بیش از 70 فیلم دیده شده، انتخاب شده است”. یعنی نزدیک به 40 فیلم رد شدند. و یا ایشان مبنای عدم انتخاب را “چهره غیرسینمایی” دانست، در صورتی که نام، اشخاص و ارگان ملاک نیستند و ملاک مفاهیم اثر است اما درباره مفاهیم در نظر گرفته شده برای هیات انتخاب، توضیحی ارایه نداد. ضمن آنکه همه 70 یا 100 فیلم متقاضی، در حلقه قوانین جمهوری اسلامی و با مجوزهای رسمی ساخته شدهاند و چون سینماگران، آثار خود را متناسب با اهداف جشنواره میدانستند در آن شرکت کردند. مشخص است با یک بیتدبیری و روش نامتناسب روبرو هستیم. به نظر میرسد حتی اگر ساختار فیلمها در حد جشنواره نبودند. تدبیر حکم میکند، در شرایط حساس کنونی، جشنواره نباید دچار خودباوری بشود و احساس کند هر آنچه که میپسندد و یا میگوید باید دیگران بپسندند و بگویند!
راه نجات از بحرانهای گاه خودساخته، انتخاب افرادی با سلایق متفاوت و باورپذیر برای عموم سینماگران و تبیین جزئیتر اهداف کلان است، نه انتخاب افراد و مدیرانی شبیه هم که یک نفر با هفت نفرشان تفاوتی نمیکند. تفاوت سلیقه باعث انتخاب فیلمهای متفاوت میشود و فیلمهای متفاوت، نشانگر سلایق متفاوت جامعه و اقناع پذیری تماشاگر است؛ چیزی که جشنواره فیلم فجر در دهه فجر انقلاب اسلامی به آن نیاز دارد!
عصر امروز، عصر شفافسازی رسانهای و بالعکس عصر ایجاد شک و شبهه رسانهای است. بازی در این میدان، دانایی و کارآمدی با نیروهای متبحر و دانا میخواهد. تعیین و تبیین ملاکهای ارزیابی در چند سر فصل مکتوب، انتخاب سخنگویی با قدرت نفوذ کلام، نمایش فیلمهای خارج از مسابقه برای کارشناسان، ایجاد مناظرههای سینمایی و… از آن جمله است.
پردیس سینمایی کوثر با حضور رئیس سازمان سینمایی، مدیرعامل موسسه سینماشهر و جمعی از مسئولان در منطقه ۹ پایتخت افتتاح شد.
به گزارش سینمای خانگی از ادارهکل روابط عمومی سازمان سینمایی، پردیس سینمایی «کوثر» شنبه- ۲۳ دی ماه- با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان، علیرضا اسماعیلی مدیرکل حوزه ریاست سازمان و مرتضی شایسته تهیهکننده و رئیس کانون پخشکنندگان فیلم سینمای ایران افتتاح شد.
فعالیت ۸۲۲ سالن سینمایی در کشور
در این مراسم رئیس سازمان سینمایی اظهارداشت: توسعه مکانهای فرهنگی در سراسر کشور به خصوص در سالنهای سینما، یکی از برنامههای جدی و راهبردی سازمان سینمایی است. خوشحالم که این سینما در منطقه کم برخودار از امکانات فرهنگی و سینمایی با همیاری شهرداری مورد بهرهبرداری قرار گرفته و در جشنواره فیلم فجر نیز میزبان آثار سینمایی است. از شهرداری، حوزه هنری؛ نهادهای مختلف و بویژه، بخش خصوصی که با جریان فراگیر سینماسازی در کشور همراه شده اند تشکر می کنم.
خزاعی گفت: سینما کوثر نوزدهمین سینما در دو سال اخیر (۱۴۰۰تا ۱۴۰۲) و هشتادمین سالن سینمایی استان تهران محسوب میشود. این در حالی است که سالنهای موجود در کشور تا این لحظه به عدد ۸۲۲ سالن رسیده است. ضمنا، در حال حاضر در کل استان تهران ۸۷ سینما با ۲۷۷ سالن وجود دارد.
رئیس سازمان سینمایی با اشاره به برنامههای سازمان برای توسعه زیرساختهای سینمایی افزود: به همت دوستانم در سازمان سینمایی اتفاقات بزرگی در حوزه زیرساخت در کشور آغاز شده است. بر اساس گزارش موسسه سینماشهر، ۲۳ سالن مجتمعهای فرهنگی-هنری در سراسر کشور تا پایان سال مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. همچنین در راستای توسعه سالنهای سینمایی، بیش از ۲۰۰ سالن در زمان آغاز به کار این دولت با کمک بخش خصوصی، شهرداری، حوزه هنری و سایر مراکز این افتتاح شد.
توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کمبرخوردار
به گفته خزاعی، سازمان سینمایی، با نهضت سینماسازی در این دوره، توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کمبرخوردار را هدفگذاری کرده و یکی از سیاستهای ما طی دو سال گذشته گسترش ظرفیتهای فرهنگی و سینمایی بر مدار عدالت فرهنگی و امکان دسترسی و استفاده برای همه مردم است.
وی با ارائه گزارشی از روند جریان سینماسازی در دولت سیزدهم اظهارداشت: اگر امروز رونقی در صنعت سینما میبینیم، یکی از دلایل آن بحث توسعه زیرساختهای سینمایی است، هر چقدر توسعه این زیرساختها افزایش یابد، میتوان در آینده امید بیشتری به رونق سینمای کشور داشته باشیم و مردم در شهرهای کمبرخوردار نیز بتوانند از امکانات فرهنگی، تفریحی، آموزشی و اجتماعی استفاده کنند.
رئیس سازمان سینمایی گفت: براساس برنامهریزی و سفرهای استانی و تعامل با شهرداریها و دستگاه های اجرایی استانهای مختلف کشور و نیز مصوبههای شورای عالی سینما، توسعه سالنهای سینما تا پایان دولت چهاردهم به بیش از یکهزار و ۵۰۰ سالن خواهد رسید.
خزاعی افزود: امروز که اقتصاد سینمای ایران با خروج از بنبستها و انسداد در حال شکوفاشدن است با رویکرد توسعه قطعا، این رونق چند برابر خواهد شد و در زنجیره به هم پیوسته باعث پوایی و رشد مضاعف تولیدات نیز میشود با همت مردم که پشتوانه اصلی صنعت سینما هستند میتوان چشمانداز بهتری را در آینده برای سینمای ایران متصور شد.
آرزوی توسعه زیرساخت سینمایی کشور
مرتضی شایسته تهیهکننده و رئیس کانون پخشکنندگان فیلم سینمای ایران در ادامه این مراسم بیان کرد: از آقای خزاعی رئیس سازمان سینمایی و آقای میرزاخانی و سایر مدیران سینمایی تشکر میکنم؛ چرا که به مناطق مختلف تهران و شهرستانها که میرویم آثار و دستاوردهای سیاست ساخت سالن سینما را شاهد هستیم.
شایسته افزود: من به عنوان یکی از فعالان بخش خصوصی آرزو داشتم که توسعه زیرساختهای سینمایی در سطح کشور و افزایش این سالنها را ببینم، خوشحالم که امروز این آرزو تحقق پیدا کرده است. امیدوارم با همت دوستان در سازمان سینمایی، ساخت و ارتقای سالنها ادامه پیدا کند و جا دارد به تیم سختکوش و پرتلاش سازمان سینمایی خدا قوت بگوییم.
بر اساس این گزارش، پردیس سینمایی «کوثر» در منطقه ۹ و محدوده خیابان دامپزشکی قرار دارد و دارای یک سالن ۱۲۰ و دو سالن ۸۰ نفره است. همچنین مالک پردیس سینمایی «کوثر»، شهرداری تهران بوده و بهرهبردار آن حمید محسنیرنجبر است.
سجاد ریاحی کارگردان مستند «تغییر مأموریت» بیان کرد که این مستند درباره خودکفایی نیروی هوایی است که در پی آن جلوی بمباران تهران در جنگ تحمیلی گرفته شد.
به گزارش سینمای خانگی، سجاد ریاحی کارگردان مستند «تغییر مأموریت» از آثار راه یافته به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»، در گفتوگو با ایرنا درباره این اثر توضیح داد: روایت این مستند درباره یک تغییر بزرگ در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. تغییری که با تشکیل جهاد خودکفایی نیروی هوایی اتفاق افتاد.
وی ادامه داد: زمانی که بهدنبال سوژهای برای ساخت مستند بودیم، سوژهای مرتبط با پیشرفتهای کشور میخواستیم و قصدمان این بود سراغ پیشرفتی برویم که ویژگیهای خاصی داشته باشد. این سوژه هم اصلیترین ویژگیاش این بود که تمامی پیشرفتهای مرتبط با آن با پیگیری و هدایت حضرت آیتالله خامنهای چه در دوران ریاست جمهوری و چه در دوران رهبریشان، به سرانجام رسیده بود. موضوعات مختلفی درباره پیشرفت به ذهنمان رسید، اما یکی از برجستهترین این پیشرفتها مرتبط با حوزه فعالیتهای نظامی بود.
این مستندساز گفت: براساس پیگیریهایی که داشتیم، به موضوع جهاد خودکفایی در نیروی هوایی ارتش رسیدیم. این جهاد نقطه آغاز جریان خودکفایی ما در حوزه نظامی بود و به همت چند جوان که از همافران نیروی هوایی بودند، شکل گرفت. این جوانان پیشنهاد تعمیر و نگهداری قطعات هواپیماهای پیشرفته را به حضرت امام(ره) ارائه میکنند. امام(ره) هم این جوانان را به آیتالله خامنهای معرفی میکنند و با حمایت ایشان این پروژهها پیشرفت کرده و به جهاد خودکفایی منجر میشود. این جهاد خودکفایی بعدها از نیروی هوایی به دیگر نیروهای ارتش تعمیم پیدا میکند و روز به روز گستردهتر میشود.
وی افزود: در دوران دفاع مقدس، صدها پروژه در قالب جهاد خودکفایی به سرانجام میرسد که ما در این مستند به دو مورد از این پروژهها پرداختهایم. یکی از آنها تجهیز کردن هواپیمای اف۱۴ به موشک سجیل است. هواپیمای اف۱۴ آن زمان یکی از پیشرفتهترین هواپیماهای جنگی آمریکایی بود که وقتی ایران تحریم میشود، در میانه جنگ، موشکهای اف۱۴ در ایران تمام میشود و زمانی که رو به اتمام بوده است، نیروهای جهاد خودکفایی، موشک دیگری را روی هواپیماهای اف ۱۴ سوار میکنند و این هواپیما به اوج قدرت خود بازمیگردد.
این مستندساز ادامه داد: شاید امروز ساخت موشک یک اتفاق عادی و معمول قلمداد شود اما در سالهای جنگ که ایران بهطور کامل از منظر نظامی تحت تحریم قرار داشته است و طبق روایتهای مشهور، حتی سیمخاردار هم به ایران نمیدادند، ساختن موشکی متناسب با هواپیما پیشرفته اف۱۴ قطعا کار فوقالعادهای بوده است. بهخصوص که تا پیش از انقلاب همه موارد فنی مرتبط با این هواپیماها تحت اختیار مستشاران آمریکایی بوده و ایرانیها حق دخالت در فرآیند و اطلاع از جزییات آنها را نداشتهاند.
ریاحی درباره پروژه دومی که توسط جهاد خودکفایی به اجرا درآمد و در مستند «تغییر مأموریت» به آن پرداخته شده است هم گفت: این پروژه مربوط به هدف قرار دادن هواپیماهای میگ ۲۵ بود. این مدل هواپیما، هواپیماهایی بودند که شوروی سابق در اختیار عراق گذاشته بود و با استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا، هیچ پدافندی امکان شکار آنها را نداشت. همین هواپیماها مدام شهرهایی مانند تهران را بمباران میکردند. جهاد خودکفایی در یک طرح ابتکاری که به جزییات آن در مستند پرداختهایم، موشکی را بازطراحی میکنند که امکان شکار میگ ۲۵ را داشته است. بعد از این اتفاق دیگر هیچ میگ ۲۵ ی امکان ورود به ایران را پیدا نمیکند و بمباران شهرها هم متوقف میشود.
این مستندساز درباره جذابترین مشاهدات خود در فرآیند ساخت مستند «تغییر مأموریت» گفت: یکی از اتفاقات ویژهای که در زمینه پیشرفتهای نظامی با آن مواجه شدم، تجربه تبدیل لانچر مربوط به پرتاب موشک زمین به زمین، به لانچر مناسب شکار هواپیما بود. به تعبیری موشک زمین به زمین را به موشک زمین به هوا تبدیل کردند که از نظر علم نظامی، اتفاق بسیار پیچیده و پیشرفتهای محسوب میشود. تغییر کاربری تجهیزات نظامی که طبیعتا خطراتی هم به همراه داشته، فرآیند بسیار پیچیدهای محسوب میشود. خیلی از این اتفاقات در دهه ۶۰ در شرایطی رقم خورده که دسترسی به اطلاعات روز نظامی هم به این راحتی مقدور نبوده است. باید این دستاوردها را در بستر تاریخی خودشان بررسی کنیم.
این مستندساز در پایان تأکید کرد: بخشی از سرنوشت جنگ، بهواسطه پروژههای جهاد خودکفایی تغییر کرد. دستاوردهای این جریان در تحولات جنگ تحمیلی بسیار موثر بود و حتی منجر به توقف حملات هوایی عراق به خاک ایران از مقعطی به بعد شد.
«بونگ جون هو» کارگردان برنده اسکار فیلم «اَنگل» به همراه تعدادی از هنرمندان و سازمان های هنری در کره جنوبی خواستار تحقیق در مورد شرایط مرگ «لی سون کیون» در ماه گذشته شدند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «لی سون کیون» که در فیلم «اَنگل» در نقش پدری ثروتمند ایفای نقش میکرد ماه گذشته در سن ۴۸ سالگی به زندگی خود پایان داد؛ تا جدیدترین چهره در میان افراد مشهور در کره جنوبی باشد که به زندگی خود پایان میدهد.
به تازگی «بونگ جون هو» کارگردان شناخته شده به همراه برخی دیگر از هنرمندان اهل کشور کره جنوبی خواستار تحقیق بیشتر در رابطه با مرگ این بازیگر و تلاش برای جلوگیری از تکرار چنین تراژدیهایی شدند.
«لی سن کیون» پیش از مرگ به اتهام مصرف مواد مخدر تحت بازجویی قرار داشت و طبق گزارش ها، آخر هفته قبل از مرگش به مدت ۱۹ ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود و عنوان کرده بود که برای مصرف موارد مخدر فریب خورده است.
آژانس پلیس متروپولیتن اینچئون هفته گذشته دو زن را برای تحقیقات بیشتر و کیفرخواست احتمالی به اتهام اخاذی به مبلغ ۳۵۰ میلیون وون از این بازیگر به دادسرا ارجاع داد.
تعداد قابل توجهی از سلبریتیهای کره جنوبی، به ویژه ستارههای موسیقی پاپ و بازیگران از جمله «مون بین»، «هاسو» و «جونگ هیون» در سال های اخیر خودکشی کردهاند.
سازمانی به نام انجمن همبستگی هنرمندان فرهنگی متشکل از ۲۹ گروه فرهنگی و هنری با انتشار بیانیهای از مقامات و رسانهها خواسته اند تا از مرگ های مشابه در آینده جلوگیری کنند.
به گزارش گاردین، در این بیانیه آمده است: «در مواجهه با مرگ غم انگیز بازیگر لی سون-کیون، خواستار تحقیقات مقامات برای کشف حقیقت خواهیم بود، همچنین از رسانهها درخواست خواهیم کرد تا مقالاتی را حذف کنند که با عملکرد آنها به عنوان رسانه سازگار نیست و از مقامات میخواهیم برای حمایت از حقوق بشر هنرمندان در قانون تجدید نظر کنند».
«لی سون-کیون» در اواخر اکتبر قبل از ورود به ایستگاه پلیس اینچئون برای ملاقات با بازرسان که برای بازپرسی حاضر شده بود به طور خلاصه با خبرنگاران صحبت کرد و گفته بود: «از اینکه با درگیر شدن در چنین حادثه ناخوشایندی باعث ناامیدی بسیاری از مردم شدم، صمیمانه عذرخواهی میکنم و برای خانوادهام متاسفم که در این لحظه چنین درد سختی را تحمل میکنند».
او از دانشگاه معتبر ملی هنر کره جنوبی فارغالتحصیل شده است و اولین بازیگری خود را در سال ۲۰۰۱ در یک کمدی تلویزیونی با عنوان «عشاق» انجام داد وپس از آن برای بازی در نقشهای مختلف از جمله سریال «پاستا» مورد تحسین قرار گرفت، اما در سطح جهانی، بیشتر به خاطر ایفای نقش در فیلم برنده اسکار سال ۲۰۱۹ «اَنگل» به کارگردانی «بونگ جون هو» شناخته میشود.
کارگردان انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به ارائه توضیحاتی درباره این انیمیشن پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار این روزها بر پرده سینماست، فیلمی که در گیشه بالغ بر ۴ میلیارد تومان فروخته است. احمد علمدار اما برای روایت این فیلم به سراغ یک قهرمان متفاوت رفته است، قصه های «مسافری از گانورا» را سهیل پیش می برد، نوجوان معلولی که به کمک دوستانش سعی در عبور از بحران ها دارد.
این فیلم در کنار این موضوع به مسایل دیگری همچون لزوم توجه به محیط زیست، توجه به دانشمندان هسته ای، خودکفایی ملی، مهاجران افغانستانی و… هم پرداخته است که همین تعدد موضوعات باعث شده است بخشی از مسائل مطرح شده در این فیلم به صورت کامل پیش روی مخاطبان قرار نگیرد.
با سید احمد علمدار درباره این انیمیشن به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
«مسافری از گانورا» ایدهها و خردهداستانهای مختلفی دارد، این جرقه اولیه کدام ایده بود و داستان حول کدام محور بسط پیدا کرد؟
بخشی از روایت «مسافری از گانورا» ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز استایده اولیه ما درباره رابطه مادر و فرزندی بود که فرزند دچار معلولیت جسمی بود و به دلیل حرفهایی که بهصورت اتفاقی از زبان مادرش شنیده بود، او را مقصر وضعیت جسمی خود میدانست. این اتفاقی واقعی بود که ما شنیدیم و میدانستیم این فرزند سالها با مادر خود قهر کرده و با او صحبت نمیکند.
شنیدن این روایت جرقه اولیه شکلگیری این داستان بود. هر چند اتفاقی واقعی خیلی غمانگیز هم بود اما آن را تبدیل به یک درام کردیم و براساس همان هم سناریویی را نوشتیم. بخشی از روایت ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز است.
رابطهای که به دلیل سرعت رشد تکنولوژی شاهد افزایش گسست در آن هستیم. اگر بخواهیم یک پیام محوری را در فیلم پررنگ کنیم، همین طرح سوال درباره چگونگی رفع شکاف است. پاسخی هم که به آن داده میشود، فداکاری و عشق است. یک نگاه تمثیلی هم به این مضامین در داستان داشتهایم.
چرا در فرآیند طراحی این کاراکتر معلول و جزییاتی مانند ترددش در فضای شهری، هیچ اشارهای به مشکلات این قشر نداشتید؟
ما تلاش کردیم بیشتر به موضوعاتی اشاره داشته باشیم که احساس میکردیم پیشتر کمتر به آنها پرداخته شده است. نکاتی مانند مسیر تردد معلولان و کمکاریهاش شهرداری در این زمینه، که پیشتر دیگرانی هم نسبت به آن نقدهایی به فیلم وارد کردهاند، مسائلی است که تقریبا همه از آن آگاهیم. ما در واقع میخواستیم روی توانمندی این فرد برای غلبه بر معلولیت و ناتوانیهایش تمرکز کنیم.
حس نمیکنید مخاطب معلولی که به تماشای فیلم مینشیند، از منظر عدم توجه به این قبیل مشکلات، دچار تناقض نسبت به فیلم میشود؟
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیستما در جشنواره اصفهان چنین بازخوردی را گرفتیم. گروهی از کودکان معلول را دعوت کردیم تا به تماشای فیلم بنشینند و خیلی هم از فیلم خوششان آمد و با آن ارتباط برقرار کردند.
فرد بزرگسالی که همراه این کودکان بود اما دچار این سوال شده بود که این معلول کارهایی را انجام میدهد که با معلولیتش جور نیست! برخی از نکات مدنظر او را بعدها در فیلم هم اصلاح کردیم اما هدفمان این بود که بگوییم میتوان برای یک معلول چنین تواناییهایی را در نظر گرفت.
شخصیت اصلی ما دچار معلولیت است و آرزویش راه رفتن است. حتی قراری که با آن موجود فضایی میگذارد، مربوط به توان راه رفتن میشود. ما تعمدا در داستان توانمندیهایی را برای این کاراکتر در نظر گرفتیم که حتی شاید آدمهای عادی هم از توانشان خارج باشد.
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیست. ما مدام به دنبال توانمندیهای بیشتر و بهتر هستیم. پیام فیلم را هم در پایان تغییر دادیم…
چرا تغییر دادید؟
یکی از دلایلش تذکر همان فرد همراه با کودکان معلول بود. در پایان داستان وقتی شخصیت اصلی میخواهد آن لباس خاص را پس بدهد، میگوید اگر دست یک انسان نامناسب بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی را رقم بزند. ما این موضوع را در روایت تغییر دادیم و در نسخه فعلی میبینید که او میگوید دیگر نیازی به این لباس ندارم. این تغییر دردسرهای زیادی هم برایمان داشت…
چه دردسرهایی داشت؟
بالاخره نیاز به دوبله مجدد و کاتهای متفاوت بود. از طرف دیگر هم بعد از اعمال این تغییر باید مجدد برای دریافت پروانه نمایش اقدام میکردیم. به واسطه همان یک بازخورد، احساس میکنیم توانستیم پیام خود را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.
سهیل و ستار بهعنوان دو کاراکتر اصلی روایت به گونهای انتخاب شدهاند که انگار زخمخورده جنگ هستند. ایده خاصی پشت این طراحی داشتید؟
داستان «ستار» هم اقتباسشده از یک داستان واقعی است. اتفاقا آن کاراکتر را به همین دلیل به داستان اضافه کردیم. فرد مهاجری بود که برای ما کار میکرد و حوالی سال ۹۴ بود که داستان زندگیاش را برایمان تعریف کرد. دقیقا همین اتفاق برای او افتاده بود. یعنی مادرش براثر جنگ فوت شده و او به ایران مهاجرت کرده بود. او هم مدام در ذهن خودش به فکر انتقام بود.
ما شخصیت ستار را از همین کاراکتر واقعی اقتباس کردیم و در قالب آن به مشکلات مهاجران و حتی بهصورت عامتر قومیتها در داستان پرداختیم. خیلی از ما این مشکلات را واقعا درک نمیکنیم. بالاخره منطقه خاورمیانه منطقه جنگخیزی است. خوشبختانه کشور ما امروز در آرامش است اما ما هم تجربههای تلخی را پشتسر گذاشتهایم. به همین دلیل لازم است درباره این موارد برای کودکان خود صحبت کنیم. کودک ایرانی مانند برخی کودکان آمریکایی و اروپایی نیست که هیچ تجربهای از سایه جنگ نداشته باشد.
یعنی مشخصا قصد داشتید بخشی از تبعات جنگ را برای کودکان به تصویر دربیاورید؛ فکر میکنید چقدر موفق بودهاید؟ مشخصا بچهها چقدر متوجه این بعد از داستان شما میشوند؟
تا حدی دوست داشتیم کودکان هم با این فضا و مضمون آشنا شوند اما نه بهصورت مستقیم. خیلی زیرپوستی به این موضوع پرداختیم. بالاخره جنگ اتفاقی تلخ و وحشتناک است و نمیخواستیم ذهن کودکان را بهصورت مستقیم درگیر آن کنیم. بیشتر سعی کردیم وجوه مثبت این جریان مانند مقاومت و ایستادگی را به تصویر درآوریم. در عین اینکه جنگ را واقعتی میدانیم که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
کمی بیشتر درباره کاراکتر «ستار» صحبت کنیم. یک کودک افغانستانی که به نظرم هم در گرافیک چهره و هم در قصههایی که دربارهاش مطرح میشود، مخاطب کودک خیلی واضح متوجه هویت او نمیشود. حتی سهیل دیالوگی درفیلم خطاب به امید دارد که میگوید «تو چه کار به ملیت ستار داری؟» اصراری داشتید که این کاراکتر هویت مشخص نداشته باشد؟
میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیمبخشی از اتفاقات درباره طراحی این کاراکتر در فرآیند نظارت کیفی رخ داد. ما از ابتدا اشارههای مستقیمی به ملیت ستار در داستان داشتیم. در همان سکانس مربوط به دیالوگی که اشاره کردید، قبلتر اشارههای مستقیمی به ملیت ستار داشتیم که با نظر برخی دوستان مسئول اصلاحات، این بخشها حذف شد. در نسخه فعلی شاید کودکان بهصورت مستقیم متوجه هویت او نشوند اما در نسخه اولیه در چند نوبت این اشاره مستقیم وجود داشت.
ما حتی براساس نظر دوستان ناظر، برخی دیالوگهای فیلم را هم دوبله مجدد کردیم. نظر ناظران این بود که با توجه به کلکل میان دو شخصیت ستار و امید، بهتر است که هویت آنها خیلی پررنگ نشود. از طرف دیگر هم اشاره کردم که هدف اصلی ما از طراحی این کاراکتر، صرفا مربوط به افغانستانیها نبود و اساسا همه مهاجران را مدنظر داشتیم.
حتی در بالغبر ۹۰ درصد فیلم، ستار لهجه خاصی هم ندارد و عین همه ما صحبت میکند. درباره این موضوعات گفتوگوهای بسیاری داشتیم. نمیخواستیم به این کاراکتر برچسب خاصی بزنیم. میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیم. ستار هم یکی از قهرمانان داستان ماست که حضور تأثیرگذاری هم در روند اتفاقات دارد.
اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلم قرار است اکران بینالمللی هم داشته باشد، فکر میکنید مخاطب خارجی، متوجه مهاجر بودن این کاراکتر میشود؟
در نسخه بینالمللی میتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم. حتی این پیشفرض را داشتیم که اگر بهطور مثال قرار است فیلم در چین اکران شود، چه تغییراتی باید در دوبله آن بدهیم که این حس به مخاطب منتقل شود. حتی میتوان ملیت این کاراکتر را هم متناسب با کشور محل اکران، تغییر دهیم. به این موارد هم فکر کردهایم.
به همین دلیل هم طراحی چهره ستار چندان تفاوتی با کاراکترهای دیگر ندارد؟
ما نمیخواستیم چهره او تفاوت عجیب و غریبی با کاراکترهای دیگر داشته باشد. به همین دلیل در میان ترکیب چهره افغانستانیها هم سراغ قوم هزاره رفتیم که خیلی شبیه ما ایرانیها هستند. کمی سعی کردیم ترکیب چشمهای ستار را به هزارهها نزدیک کنیم اما در عین حال میخواستیم فانتزی و زیبایی کاراکترهای انیمیشنی را هم در طراحی لحاظ کنیم. فکر میکنم در قیاس با انیمیشنهای دیگر، میتوانم بگویم کاراکترهای این انیمیشن، تا حدودی بامزه و دوستداشتنی شدهاند. زیبایی کاراکترها برایمان بسیار حائز اهمیت بود.
در طراحی کلکلها و اختلافات میان کاراکتر ستار و امید صرفا به یک کشمکش بچگانه نظر داشتید یا به چالشها و اختلافات موجود میان جامعه امروز و مهاجران افغانستانی هم نیمنگاهی داشتهاید؟
اگر دقت کرده باشید، در یکی از سکانسها وقتی کاراکتر امید دیر به خانه باز میگردد، پدرش به او میگوید «تو باز هم با این پسره مهاجر بیرون بودی؟» این یکی از کدگذاریهای ما در فیلم ناظر به همین نکته بود. حتی در دیالوگ اولیه فیلم، پدر میگوید «پسره افغانی» که آن را اصلاح کردیم. تلاش کردیم حساسیتها را تا حد امکان کم کنیم، اما به آن اشاره داشتهایم.
حتی میخواستیم این واقعیت را نشان دهیم که این بزرگترها هستند که این جنس اختلافات را به ذهن بچهها منتقل میکنند. بچهها واقعا ذهن پاک و سادهای دارند. اگر بزرگتری پیدا شود و دشمنی با کسی را در ذهن یک بچه، تزریق کند، آن بچه چه واکنشی میتواند داشته باشد؟ به نوعی مخاطب ما در این بخش، بیش از کودکان بزرگترها هستند.
بدنه اصلی داستان «مسافری از گانورا» مربوط به تقابل زمینیها و فضاییها میشود؛ در طراحی این بخش از داستان چقدر وامدار نمونههای خارجی بودید؟
خیلی تلاش کردیم تا جایی که میتوانیم از نمونههای خارجی استفاده نکنیم. نمیخواستیم داستان فیلم کپیبرداری باشد. کمااینکه اکثر داستانهای روایت شده در فیلمهای خارجی با محوریت فضاییها، شباهتهای بسیاری هم به یکدیگر داشتند. از طرف دیگر آنقدر میتوان درباره این موضوع خیالپردازی کرد که بهنظر میرسد بینهایت داستان درباره فضاییها میتوان متصور بود. از گونههای مختلف این موجودات فضایی گرفته تا داستانها و موقعیتهایی که میتوان برای آنها طراحی کرد.
ما تلاش کردیم، روایتمان معطوف به سیارهای باشد که شباهتهایی به زمین داشته است. از همین زاویه تلاش کردیم آنچه در زمین در حال رقم خوردن است را در سیارهای دیگر تصور کنیم. گویی سیاره گانورا، نمودی از آینده زمین است. ابتدا هم حساسیتهایی روی این نگاه وجود داشت.
چه حساسیتهایی وجود داشت؟
بالاخره از منظر نگاه فرهنگی برخی این شباهت را دوست نداشتند. حساسیتهای عجیبی روی این موضوع وجود داشت اما ما دوست داشتیم وارد چنین فضایی شویم. یکی از سوالات از ابتدا این بود که چرا ما این ژانر را انتخاب کردیم؟ ما میدانستیم برای روایت یک داستان خیالی، باید وارد چنین فضایی شویم.
اگر سهیل را وارد چنین چالشهای تخیلیای کردیم، به این دلیل بود که نمیخواستیم خروجی کار یک فیلم معمولی درباره مشکلات یک پسربچه معلول شود. اگر میخواستیم چنان فیلمی بسازیم، احتمالا باید به همان مسائل مربوط به پیادهروها و معابر میپرداختیم. ما اما اصرار داشتیم از این فضاها فاصله بگیریم و به فضای ذهنی سهیل نزدیک شویم. دوست داشتیم نیمه پر لیوان را که مربوط به توانمندیهای انسانها میشود به تصویر درآوریم تا بهخصوص بچهها یاد بگیرند که به تواناییهای خود اتکا کنند و جلو بروند.
شخصیت فضایی ما در این فرآیند تنها نقش کاتالیزور یا سرعتدهنده دارد. حتی به این مورد که در تمام تعقیب و گریزها در فیلم، هیچ خبری از پلیس نیست هم فکر کرده بودیم. میخواستیم یک جهان کاملا فانتزی خلق کنیم تا نشان دهیم اگر بچهها بتوانند از محدودیتهای ذهنی خود عبور کنند، چه کارها که میتوانند انجام دهند.
فکر نمیکنید «مسافری از گانورا» دچار تعدد مضامین و سوژهها شده است؛ از مصائب مهاجران و محیط زیست گرفته تا دانشمندان هستهای و تولید ملی. چه اصراری بود که به همه این موضوعات بپردازید؟
شاید یکی از دلایلش این بود که احساس میکردیم اگر بخواهیم تمام فیلم را حول یک موضوع جلو ببریم، ناگزیر باید به محتوای آن آب میبستیم! البته منکر این نیستیم که شاید میشد یکی دو موضوع را کنار گذاشت اما به دلیل همین تعدد موضوعات مجبور شدیم برخی اطلاعات علمی را از روایت کم کنیم. در روایت اولیه، کاراکتر سهیل خیلی دغدغهها و اطلاعات عملی بیشتری داشت.
خب از آن طرف احساس نکردید اینگونه تراکم موضوع در یک فیلم موجب الکن ماندن آنها میشود؟
معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن استبله این موضوع را قبول داریم. حتی اگر امکان اصلاح مجدد روایت فیلم را داشته باشیم، شاید برخی از این موضوعات را به نفع موضوعات دیگر کمرنگتر کنیم. این جزو اشکالاتی است که آن را میپذیریم. ما نباید در برابر انتقادات مقاومت کنیم چرا که قصد داریم سراغ کارهای بعدی برویم و این مسیر را ادامه دهیم. به همین دلیل معتقدیم مدام باید کار فعلی خود را آنالیز و بررسی کنیم تا ایرادات آن مشخص شود. باید نقاط ضعف خود را هم قبول کنیم.
این انیمیشن تجربه اول ما بود و باید در ادامه کمبودهای خود را جبران کنیم. در عین اینکه میدانیم برای همین کار، افراد بسیار زحمت کشیدهاند و از همه آنها تشکر میکنم. معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن است. بهخصوص از طرف بچههایی که مخاطب پیامهای این فیلم میتوانند باشند. ما میخواهیم به مرحلهای برسیم که حتی بتوانیم در بازارهای بینالمللی رقابت کنیم.
یکی از ایدههای نمادین در فیلم، پوسترهای اتاق سهیل است که در ابتدا شاهد ترکیبی از پوسترهای سوپراستارهای هالیوودی روی دیوار اتاقش هستیم و در آخر ناگهان پوسترهای دانشمندان ایرانی، جای آنها را میگیرد. در طول روایت نشانهای مبنیبر وقوع چنین تحولی در نگاه این کاراکتر نمیبینیم، آیا این مسئله هم به حذفیاتی که به آن اشاره کردید مربوط میشود؟
بله. اساسا ایده پوسترهای فیلم ابتدا با تمرکز بر دانشمندی خارجی بود که به دلیل استفاده از ویلچر خیلی معروف است. ما در استفاده از این نماد، دچار اشتباهات محاسباتی شده بودیم و به همین دلیل مجبور به حذف آن شدیم. سهیل ابتدا همین شخصیت علمی را بهعنوان الگو برای خود انتخاب کرده بود و بهواسطه اتفاقاتی که میافتد، دانشمندان ایرانی را جایگزین او میکند.
چون بخش اول حذف شده، احتمالا این تغییر را بهدرستی مخاطب متوجه نمیشود. سهیل درواقع در میان این دوگانه قرار دارد که آیا باید به سمت دانشمندان و چهرههای علمی برود، یا ابرقهرمانهای هالیوودی؟ سرانجام هم دست به انتخاب درست میزند. بهواسطه آن حذفیات برخی از این نقصانها در نسخه نهایی وجود دارد که آن را میپذیریم و باید در کارهای بعدی آن را اصلاح کنیم.
یکی از نقدها به «مسافری از گانورا» که البته مربوط به همه انیمیشنهای سینمایی ایران هم میشود، فقدان کاراکترهای دختر تأثیرگذار است. چرا فضای انیمیشنهای ما تا این اندازه پسرانه شده است؟
این مشکل مربوط به انیمیشنسازها نیست. ما در این زمینه مشکل ساختاری داریم. به دلیل ممیزیهای موجود، اگر بخواهیم یک شخصیت دختر به داستان اضافه کنیم، با یک دنیا ملاحظات مواجه میشویم که کار را به مراتب برایمان دشوارتر میکند. به قول یکی از دوستان هر گاه در مدارس ما دختران و پسران مختلط حاضر شدند، در انیمیشنها هم میتوانیم کاراکتر دختر و پسر را در کنار هم داشته باشیم!.
این مشکلات بهصورت کلی وجود دارد اما مشخصاً درباره داستان فیلم ما، شرایط بهگونهای بود که اساسا امکان حضور کاراکتر دختر نداشتیم. میتوانستیم یک کاراکتر فرعی و بیخاصیت در نظر بگیریم اما ترجیح دادیم زمانی سراغ یک کاراکتر دختر برویم که بتوانیم عملی قهرمانانه و تأثیرگذار برای او در نظر بگیریم. برای کارهای بعدی، طرحی را در دست داریم که اساسا شخصیت قهرمانش یک دختر است.
کار شما از نظر گرافیک و انیمیت، بهنظر میرسد چندگام از دیگر انیمیشنهای سینمایی این سالها عقبتر است و از نظر کیفی توان رقابت با آنها را ندارد؛ این فاصله کیفی را میپذیرید و فکر میکنید، دلیلش چیست؟
درباره گرافیک «مسافری از گانورا» تا به امروز نظرات متفاوتی داشتهایم و به همین دلیل این نظرات را متناسب با سلیقه افراد میدانیم. در عین حال کیفیت هر پروژهای را متناسب با بودجه و امکانات تولیدش باید سنجید. نه اینکه بخواهم گلهگذاری کنم اما این طبیعی است که پروژهای با بودجه بیشتر میتواند کیفیت بهتری هم داشته باشد.
آنچه امروز در «گانورا» شاهد هستید، محصول تمام بضاعت ما بوده و به جرأت میگویم همین امروز با بودجهای که ما در اختیار داشتیم حتی ۱۰ الی ۱۵ دقیقه از کاری با کیفیت گانورا هم امکان تولید ندارد.
میتوانید بگویید چقدر بودجه صرف این کار شده است؟
خیلی بودجه کمی بود و شاید بتوانم بگویم کمتر از ۲ میلیارد تومان صرف آن شده است. با چنین بودجهای حتی بهترین انیمیشنساز با بهترین تیم همراه هم نمیتواند چنین کیفیتی برای ۹۰ دقیقه به شما ارائه کند. تکتک بچههایی که در این پروژه حضور داشتند، با جان و دل همراهی کردند و انرژی گذاشتند.
به زبان سادهتر، شما توان ارائه کیفیت بهتر را داشتهاید، اما بودجه آن را در اختیار نداشتید.
دقیقاً. بالاخره ساخت یک کار سینمایی متناسب با کیفیت انیمیشنسازی روز دنیا، واقعا بودجه بسیار بالایی نیاز دارد. در اینجا دیگر کیفیت کار مربوط به بودجه میشود و نیروی انسانی چندان مطرح نیست. حتی میتوانم بگویم برخی زیرساختها هم در این زمینه وجود دارد اما تکمیل و استفاده از آنها نیازمند بودجه است.
احتمالا حجم پایین استفاده از موسیقی در کار هم به همین مسئله مربوط باشد. معمولا کارهای کودک بهواسطه موسیقیشان ماندگار میشوند اما «مسافری از گانورا» تنها یک قطعه موسیقی دارد که آن هم کیفیت خیلی پایینی دارد!
بله. در نمونه مشابه برای «پسر دلفینی» فارغ از موسیقی متن فیلم، فقط برای چند ترانه، هزینه مجزایی کردند و از صدای علیرضا طلیسچی استفاده کردند. ما طبیعتا چنین امکانی را در اختیار نداشتیم! اتفاقا درباره آن صحبتهایم داشتیم و واقعا هم بلد بودیم که چه باید بکنیم، اما بودجهاش را نداشتیم. در مجموع اما امروز خوشحالم که با تمام سختیها و کمبودها توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.
این سوال را خیلی صادقانه پاسخ دهید؛ چقدر در فرآیند اکران احساس رقابت با انیمیشن «بچه زرنگ» را دارید که این روزها رکوردهایی را در زمینه اکران انیمیشنهای سینمای جابهجا کرده است؟
از نظر فروش اساسا این دوره، دوره بدی برای فیلمهای غیرکمدی شده است. همه فیلمها تحت تأثیر سانسهای زیاد فیلمهای کمدی، سهمشان از چرخه اکران شکسته و محدود شده است. به تازگی فیلمی به نام «هاوایی» هم به چرخه اکران اضافه شده است که اکران هر فیلمی با این شرایط، به همه فیلمهای دیگر فشار وارد میکند.
سال گذشته اتفاق خوبی که برای «پسر دلفینی» و «لوپتو» افتاد این بود که هم با تراکم فیلم در اکران مواجه نبودیم و هم تنها همین دو اثر کودک روی پرده بود، اما امروز که با هم صحبت میکنیم همزمان ۴ فیلم کودک روی پرده است. در این شرایط خداراشکر با وجود همه کمبودهایی که وجود داشت، فاصله مخاطب روزانهمان با «بچه زرنگ» خیلی کم شده است.
در عین حال شاید از نگاه ما کمی احساس رقابت وجود دارد ولی واقعیت این است که از زاویه نگاه مخاطب بهتر است که دو فیلم همزمان در حال اکران باشد و وقتی از یکی لذت میبرد، گزینه دیگری هم برای تماشا داشته باشد.
در ابتدای گفتوگو اشارهای به ایده شکاف نسلها داشتید. از این منظر احساس نمیکنید برخی جزییات در ترسیم روابط فرزندان و والدین در فیلم، صورت بدآموزی پیدا کرده است؟ بهخصوص در زمینه مسائلی مانند دیر به خانه آمدن بچهها و یا کلکلهای بیش از اندازه کاراکتر اصلی با مادرش.
این نقد از سوی دیگران نسبت به انیمیشنهای دیگر هم مطرح شده و درباره کار ما هم این نکات را مطرح کردهاند اما باید این داستانها را از نگاه کودکان دید. بله ما هم اگر از نگاه خودمان و نسبت به زندگی واقعی بخواهیم قضاوت کنیم، چنین اتفاقی درباره با تأخیر به خانه بازگشتن یک کودک، منطقی نیست اما این یک داستان کودکانه است. بالاخره بخشی از داستان ما در قالب ماجراجویی این بچهها روایت میشود و ما نمیتوانستیم آن را نادیده بگیریم.
در عین حال این نکته هم درست است که پدران و مادران ایرانی ملاحظات خیلی زیادی در این زمینهها دارند. تنها پاسخی که میتوان به این نگرانیها داد، این است که همه اینها قصه و داستان است. دنیای کودکان، واقعا دنیایی متفاوت از ما بزرگترهاست.
درباره حاضرجوابیهای سهیل نسبت به مادرش که دیگر این تفاوت دنیاها موضوعیت ندارد! بهخصوص که امروز جسارت بچهها دربرابر والدین بهگونهای است که بسیاری از خانوادهها با آن چالش دارند. این حاضرجوابی در فیلم شما وجود دارد و تقبیح هم نمیشود!
وقتی از یک روانشناس درباره این موضوع پرسیدم، مجموعه کتابی را به من معرفی کرد که برای کودکان زیر سه سال است و کاراکتر اصلی آن اساسا کارهای اشتباه میکند و بعد در انتها نتیجهگیری میشود که آن کار بد بوده است! آن روانشناس میگفت بچه زیر سه سال، اساسا نتیجهگیری را درک نمیکند و فقط فعل را درک میکند و احساس میکند باید آن کار را انجام دهد.
برای این رده سنی، نکته شما درست است اما برای بچههای بالای سه سال، نتیجهگیری اعمال هم موضوعیت دارد و وقتی کار بدی را از یک کاراکتر میبیند، نتیجه منفی آن را هم درک میکند. ما هم در این بخش، نتیجهگیری را به ذهن مخاطب واگذار کردیم. بهخصوص که در پایان داستان، رابطه این پسر و مادر اصلاح میشود و یکدیگر را در آغوش میکشند. این محبت را تعمدا در انتها به تصویر درآوردیم.
رضا بابک گفت: اکنون سینما خیلی مریض است. گاهی اوقات که تبلیغات آن را میبینم، حالم بد میشود. (باور کنید) اینطور نبود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون که به بهانه نمایش فیلم کوتاه «الکترون» مورد تقدیر قرار میگرفت، گفت: شخصا بداههپردازی در سینما و تئاتر را دوست دارم ولی هر زمان روی صحنه میآیم، دچار استرس میشوم. حتی در روز اول و دوم اجرای تئاتر، به خاطر استرس زیاد، مریض میشوم. انگار انرژیهای عجیبِ خوبی اینجاست که من تحمل آن را ندارم. به هر حال از این همه بچههای جوانِ آرتیست درجه یک، خیلی ممنونم. به قدری در این فیلم یاد گرفتهام که حد نداشت. در این فیلم هم هنر و هم انسانیت، شرافت و با هم بودن را دیدم. بچههای فیلم «الکترون»، واقعا گروه درجه یکی بودند و من (به آنها) افتخار میکنم. فکر میکنم کار خوبی شده باشد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش بیان کرد: اکنون سینما خیلی مریض است. گاهی اوقات که تبلیغات آن را میبینم، حالم بد میشود. (باور کنید) اینطور نبود. من در دوران طلایی هنرهای زیبا بزرگ شدهام و با بیضایی و دکتر رفیعی کار کردهام. همچنین با زندهیاد سمندریان کلاس داشتهام. شخصا دلم میخواهد دوران آن بزرگان را، این بچهها و جوانان نیز تکرار کنند. امیدوارم روزهای روشنتر و بهتری بیاید که همه در آن حال یکدیگر را بپرسند و هوای همدیگر را داشته باشند. همچنین در سینما فیلمهای خوب کار شود، همه بچهها سر کار باشند و بتوانند کار کنند.
بابک در پایان با قرائت شعری صحبتهای خود را به انتها رساند.
برنامه نمایش و نقد و بررسی فیلم کوتاه «الکترون» به کارگردانی مهران رنجبر، تهیهکنندگی سالار طهرانی و با بازی رضا بابک، جمعه ۲۲ دی ۱۴۰۲ در حالی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد که با حضور جمع زیادی از چهرههای فرهنگی و هنری، علاقهمندانی ایستاده مراسم را دنبال میکردند.
در ابتدای این برنامه، آنطور که روابط عمومی خانه هنرمندان گزارش داده است، مهران رنجبر (بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما) با اهدای لوحی، از یک عمر فعالیت رضا بابک بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران تقدیر به عمل آورد و متنی را قرائت کرد: «در ابتدا هیچ بود، هیچ کلمه بود و کلمه خدا بود. هنر تبدیل بدیهیات به بدیعیات است و چقدر زیبا و فرهیخته، عالیجناب رضا بابک در تمام طول عمر با ارزش و هنرمندانه خویش، آثاری بدیع خلق کردهاند. لطافت و اخلاق دو عنصر مهم در ساختار و سرشت این مرد بزرگ است. به پاس حضور ارزشمند این هنرمند پیشکسوت و شاهکار در فیلم ناقابل و کوتاه «الکترون»»
او در ادامه از مدیرعامل، دیگر عوامل خانه هنرمندان ایران و تمام اشخاصی که به برگزاری این برنامه کمک کردهاند، تشکر کرد.
محمد رحمانیان در بخش بعدی این مراسم، گفت: با رضا بابک نزدیک به ۳۰ سال در حوزههای نمایش عروسکی، نمایش صحنهای کار کردهایم. یکی از همین همکاریها نمایش «اسبها» بود که منجر به عمل قلب باز رضا بابک شد. او در این نمایش بارها در طول صحنه میدوید اما صدایش در نمیآمد. حتی یکبار نگفت که چرا باید تا این اندازه با ریتم تند کار کنم؟ به همین دلیل فکر نمیکردم که به رضا فشار بیاید. با این همه او تمام ۴۵ شب اجرا را در سالن اصلی تئاتر شهر کار کرد و درخشید. اما بعد از آن به بیمارستان رفت.
او افزود: فکر میکنم حضورم در اینجا خیلی نیاز نباشد؛ بنابراین با اجازه همه دوستان از عباس جهانگیریان دعوت میکنم که روی صحنه بیاید.
عباس جهانگیریان(نویسنده) در ادامه این برنامه گفت: درود به همه شما که ترجیح دادهاید، روز جمعه خود را اینجا باشید. از خانه هنرمندان ایران، همه حاضرین و چهرههای حاضر که به این برنامه آمدهاند، تشکر میکنم. در شرایطی زندگی میکنیم که باید این دور هم بودنها را غنیمت بدانیم. جا دارد که در اینجا از بهروز غریبپور یاد کنیم که یک پادگان را به خانه هنرمندان ایران تبدیل کرده است. شرایطِ پیش آمده، سبب شده تا ما بیش از گذشته، نیاز به کنار هم بودن و هوای یکدیگر را داشتن، داشته باشیم. در غیبت دوربینهای صداوسیما، ما خودمان باید رسانه یکدیگر باشیم و فعالیتهای دوستانمان را اطلاعرسانی کنیم.
او افزود: گاهی کتابهای نزدیکترین دوستانم منتشر و یا نمایشهای آنها اجرا میشود ولی من از آنها با خبر نمیشوم. زیرا اخبار فرهنگی (آنچنان که باید) در کشور ما منعکس نمیشود. به همین دلیل وقتی به من میگویند، خانم حائری در ایران است، میپرسم مگر ایشان خارج نبود؟ خیلی از بزرگان ما هستند که در خانه و خلوت خودشان زندگی میکنند و ما از فعالیت آنها خبر نداریم. چون اصلا فعالیتهای فرهنگی در رسانهها بازتابی ندارد. به هر حال از همه دوستان برای برگزاری این برنامه سپاسگزارم. بسیار مشتاقم که بازی آخر آقای بابک در این فیلم را به اتفاق یکدیگر ببینیم.
در بخش بعدی این مراسم، فیلم کوتاه «الکترون» برای حاضرین پخش شد.
پس از پخش این فیلم کوتاه، نشست نقد و بررسی آن نیز با حضور رضا درستکار (منتقد سینما) برگزار شد.
بهزاد فراهانی، رضا بهبودی، علیرضا خمسه، مسعود فروتن، هایده حائری، محمدرضا خاکی، محمد رحمانیان، شهرام گیلآبادی، ایرج راد، یوسف صدیق تعریف، اسماعیل پوررضا، حسام منظور، علیرضا شجاعنوری، مهناز باقری، یلدا عباسی، فرزین محدث، بهرنگ دزفولیزاده، سجاد بابایی، قاسم زارع، منوچهر اکبرلو، مریم معترف، مجید توکلی، مهدی میامی، مجید قناد از جمله چهرههای حاضر در این مراسم بودند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست رسانه ای خود ضمن ارایه گزارشی از رویدادهای فرهنگی هنری به پرسش های خبرنگاران درباره برخی از حواشی حوزه های سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز شنبه بیست و سوم دی ماه با برگزاری یک نشست رسانهای که در محل ساختمان مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال برگزاری است، ضمن ارائه گزارشی از مهمترین رویدادهای فرهنگی و هنری کشور در بخشهای مختلف به پرسشهای خبرنگاران درباره برخی از مسائل و حواشی حوزههای سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای این نشست خبری که باحضور معاونتهای مختلف و مدیران ارشاد وزارت خانه برگزار شد ضمن عرض تبریک حلول ماه مبارک رجب، تسلیت به مناسبت شهادت تعدادی از هم وطنانمان در حادثه تروریستی کرمان و میلاد امام محمد باقر (ع) توضیح داد: امیدوارم خداوند متعال به همه مسلمانان جهان این توفیق را عنایت فرماید که از این ۲ ماه عزیز با اندوختهای مناسب وارد ماه مبارک رمضان شویم. امروز خوشحالم که که در این مناسبت مبارک در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خدمت شما هستیم. البته من به مناسبتهای مختلف در جمعهای تخصصیتر حوزه رسانه، در حیات هیأت دولت و در کنار هر رویداد فرهنگی حضور داشتم به همین دلیل خدا را شاکر هستم امروز انس و الفت ویژه ای در وزارت ارشاد با حوزه رسانهها برقرار است.
وی افزود: من در این فرصت چند دقیقهای باید مروری داشته باشم به مسیر طی شده و مسیر پیش رو. ما در زمانی وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدیم که همه فعالیتهای رسانهای معطوف به ماجرای کرونا شده بود. در همین اتاق وزارتی وقتی خبرنگاری از من پرسید که در اولین حضورتان چه اولویتی را مد نظر دارید، پاسخ دادم معیشت و سلامت هنرمندان برای من از هر زمان دیگری واجب تر است. ما از سال گذشته بعد از بیرون آمدن از شرایط کرونا و مدیریتی که برای مقابله با این بیماری فراگیر وجود داشت، با فتنه فرهنگی مواجه شدیم که بر اهالی فرهنگ و هنر و رسانه سایه انداخت. سال گذشته که آماده برگذاری جشنوارهها بودیم با بدخواهان مردم ایران مواجه شدیم که میخواستند چراغ فرهنگ و هنر این کشور را خاموش کنند. ما با این ماجرا ۴۵ سال است که درگیریم اما لطف خداوند و همراهی اصحاب فرهنگ و هنر موجب شد که از این فضا عبور کنیم. ما به دنبال عادی سازی فعالیتهای فرهنگی هنری کشور بودیم و خوشبختانه به دوره رونق وارد شدیم و امروز حوزه فرهنگ و رسانه دوره رونق را طی میکند.
رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست
اسماعیلی ادامه داد: این کلید واژه رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست. ما به عنوان تنظیم کننده حکمرانی فرهنگی کشور برنامههای مهمی را پیش رو داریم. برنامههای حمایتی که حتماً از قبل شروع کردیم و باز هم پیش خواهیم رفت. همین الان که من با شما صحبت میکنم مجتمع مسکونی در پرند در حال احداث است و بیمه اصحاب فرهنگ و هنر به یک عدد چند برابری رسیده است. قطعاً کسی از ما توقع ندارد که صرفاً از برنامهها صحبت کنیم پس من از کارنامه صحبت میکنم و امیدوارم در جمعی که با شما هستیم بتوانیم به برخی از ابهامات درخواستها پاسخ بدهیم.
پس از صحبتهای اسماعیلی نوبت به بخش پرسش و پاسخ خبرنگاران از وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی پیرامون حوزههای مختلف فرهنگی و هنری رسید که پاسخ به موضوعات هنری را در این بخش میخوانید.
اسماعیلی در سخنانی عنوان کرد: یکی از مهمترین بخشهای عملکردی وزارت ارشاد تلاش برای اصلاح حوزه زیرساختها، بودجه و عدالت فرهنگی بوده است برای این کار هم از هیچ تلاشی فروگذاری نکردیم. کما اینکه در طول سفرهای رئیس جمهور به استانها نزدیک به ۹ هزار میلیارد تومان برای تکمیل و تجهیز مجموعههای فرهنگی هنری اختصاص دادیم. در این زمینه هم خودمان را آماده کردیم تا بتوانیم مجموعههای مجهز دیگری را در استانها تجهیز و بهره برداری کنیم. ما به استانها این نگاه ویژه را داریم. در بودجه امسال هزار میلیارد تومان برای فعالیتهای مختلف فرهنگی هنری قرآنی در استان تخصیص پیدا کرده است که بخشی از آن به موضوع مهندسی فرهنگی و بخشی هم به تشکیل قرارگاه شهید آوینی اختصاص و هزینه پیدا میکند.
وی با اشاره به موضوع نگاه جدید دولت به حوزه حکمفرمانی فرهنگی کشور توضیح داد: ما مسؤولیت شفاف سازی در کشور را به عهده داریم. در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی و مدیریت ماجرا را به عهده دارد بنابراین هرجا نیازمند شفاف سازی در این زمینه باشد اطلاع رسانی لازم را انجام میدهیم.
مشارکت فارابی با بخش خصوصی در جشنواره امسال
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی مبنی بر حضور فیلمهای ارگانی در جشنواره فیلم فجر و کمبود فیلمهای مستقل توضیح داد: امسال بیش از ۱۰۰ فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند و بعد از بررسی و گزارشی که از محمد خزاعی گرفتم مبنی بر این بود که ارزیابی داوران ما نشان گر رشد محسوس کیفی در گونههای مختلف بوده است. در این زمینه باید از همه اهالی سینما بابت این مشارکت قدردانی کنم. اما میخواهم امروز از نقطه قوت جشنواره فیلم فجر صحبت کنم. امسال بنیاد فارابی هیچ کار مستقلی نداشت و همه کارها مشارکتی بودند که بخش زیادی از این آثار با مشارکت بخش خصوصی انجام گرفته است.
وی افزود: بخشهای مهمی هم کارهایی داشتند که باعث رونق اقتصاد حوزه سینما شده است. ما نیازمند بخشهای مختلف برای رونق اقتصاد سینما هستیم پس همه مجموعهها برای کمک و رونق حضور بخش خصوصی در جشنواره حضور دارند. امسال ما شاهد رویش جدید و قابل لمسی از حضور عناصر جوان با آیندهای درخشان هستیم که امیدوارم تحولات مهمی در سالهای آینده رقم بزنند.
رییس شورای عالی هنر در ادامه این نشست رسانهای در پاسخ به پرسشی مبنی بر کمبود حمایتها و توجهات دولتی در حوزه هنرهای تجسمی و ماجرای سند ملی هنرهای تجسمی گفت: درباره هنرهای تجسمی واقعاً هنرمندان اصیل و نجیب حضور مؤثری دارند و ما موظف هستیم زمینههای معرفی بیشتر این حوزه را انجام دهیم. همکاران من در معاونت امور هنری اتفاقات خوبی از جمله جشنواره هنرهای تجسمی فجر را دارند که انصافاً رویداد بسیار پر رونقی است. امیدوارم در زمینه سند هنرهای تجسمی هم با کارگروهی که در این زمینه تشکیل شده شاهد اتفاقات خوبی باشیم. ما سند موسیقی را هم داشتیم که به تصویب رسیده و مطمئن باشید بسیاری از ابهامات حوزه موسیقی مرتفع شده است. البته در این چارچوب ما شاهد تشکیل شورای ملی موسیقی هم خواهیم بود که در آن اتفاقات خوبی میافتد.
وزیر ارشاد درباره بودجه کم فارابی برای حمایت از فیلمهای سینمایی بیان کرد: ما این عدد را اصلاً عدد قابل قبولی نمیدانیم و این عددی که برای ساخت فیلم توسط فارابی اعلان شده قطعاً کم است و امیدوارم در آینده نزدیک با برنامههایی که در این زمینه پیش بینی کردیم شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
وی درباره نحوه همکاری ایران با کشور ترکیه در حوزه تولیدات سینمایی هم توضیح داد: همکاریهای بسیار خوبی بین ما و کشور ترکیه در حال جریان است. در بحث سینما این ۲ کشور دارای حوزههای فرهنگی مشترکی هستند. اخیراً کاری در آستانه ارایه عمومی است که کار مشترک بین سینماگران ایرانی و ترکیهای است که امیدوارم آغازی برای همکاریهای بیشتر باشد.
اسماعیلی در ادامه درباره توجه به جشنواره موسیقی فجر بیان کرد: در سالهای گذشته در جشنواره موسیقی فجر افزایش بودجه داشتهایم و اگر نیاز باشد حتماً کمک میکنیم. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبتهایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور
وی با اشاره به اینکه گزارشی در سال ۱۴۰۱ مبنی بر اینکه در نوروز ۱۴۰۱ نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در اجراهای صحنهای کشورهای پیرامونی شرکت کردند، عنوان کرد: از اوایل اسفند ۱۴۰۱ تا نیمه ماه مبارک رمضان که اواخر فرودینِ ۱۴۰۲ بود عدد اجراهای ما نزدیک به یک میلیون نفر بود. این عددها روشن است و میزان استقبال مردم هم مشخص است. این افراد فقط از داخل شرکت کردهاند.
همه هنرمندان اجازه بازگشت به کشورشان را دارند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اجازه بازگشت برخی از هنرمندان به ایران و بازتاب رسانهای این خبر در چند روز گذشته گفت: جمهوری اسلامی ایران در زمینه موضوع ایرانیان خارج از کشور فضای مساعدی را برای بازگشت تمام کسانی که دلشان برای ایران و ایرانی میتپد، فراهم کرده است. آنها این حق را دارند و ایران خانه آنهاست و این حقی نیست که ما بتوانیم آن را سلب کنیم. بعد از اینکه این افراد به کشورشان بازگشتند آن وقت درباره مجوز فعالیت شأن هم مطابق قانون تصمیم گرفته میشود. دولت آقای رییسی رویهاش این بوده و یکی از برنامههایش بازگشت ایرانیان خارج از کشور است. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبتهایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور.
وی متذکر شد: اگر وزارت فرهنگ میتوانست متناسب با فناوریهای نوین زیرساختهایش را پیش ببرد؛ امروز دچار این مشکلات نبود. ماده یک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح میکند که تمام مسؤولیتهای وزارت ارشاد در حوزه حقیقی در حوزه مجازی هم پابرجاست. شورا مصوبهاش این است که دبیرخانه در صدا و سیما باشد و وزیر فرهنگ نمایندگانی در بخش صدور مجوز ساخت و پخش داشته باشد. الان هم مجموعهای متشکل از اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل شده و آییننامهای برای این موضوع تصویب خواهد شد. فاصله و شکافی که در این چند سال ایجاد شده نتیجه خوبی نداشته است. ضمن اینکه بخش نمایش خانگی موفقیتهایی داشته است اما ما به شدت نگران نمایش خشونت و روابطی هستیم که برای خانوادهها مناسب نیست.
وزیر در پاسخ به پرسشی مبنی بر طرح مباحثی انتقادی که پیش از حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیش از تأیید صلاحیت خود در رسانهها از قول او منتشر شده و به گفته برخیها این مباحث هم اکنون در حال اجراست، توضیح داد: من یک معلم دانشگاه هستم و متعلق به جناح خاصی نیستم. سابقه من هم روشن و رابطهام با دانشجویان هم مشخص است و تلاش میکنم صداقت در حرفهایم باشد. در مواردی که شما اشاره کردید همانهایی هستند که اتفاق افتاده است. البته که در این زمینه بداخلاقیهایی صورت گرفت که واقعاً منصفانه نبود.
در وزارت فرهنگ تلاش میکنیم در مرز قانون جلو برویم
وی ادامه داد: در همین خانه موسیقی جناب نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی به عنوان عضو اصلی شورای هنر حضور داشت. درباره خانه سینما هم شما بپرسید که من به اختلاف دیدگاهها کاری ندارم. رویه ما رویه قانونی است که ما فقط میخواهیم مسایل حقوقی آنها را حل کنیم. نگاه دولت به حمایت از تشکل هاست و ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش میکنیم در مرز قانون جلو برویم. ما خود را پشتیبان همه اهالی فرهنگ میدانیم.
اسماعیلی در پاسخ به سوال مهر پیرامون کمبود حمایت این مجموعه از موسیقی جدی توضیح داد: همکاری با موسیقیهای غیر از پاپ در دستور کار جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است کما اینکه چندی پیش هم قدردانی ویژه ای از هنرمندان عرصه موسیقی نواحی داشتیم که تصمیم داریم این حمایتها را به صورت جدی دنبال کنیم و امیدوارم در این زمینه شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
وی در پاسخ به پرسش دیگر مهر مبنی بر حضور کمرنگ فیلمهای سینمایی اجتماعی در جشنواره فیلم فجر گفت: در رابطه با ضعف این گونه سینمایی هم باید توضیح دهم که فکر میکنم تعداد فیلمهای سینمایی در این زمینه قابل توجه هستند اما امیدوارم با پایان جشنواره فیلم فجر به این موضوع دقیقتر نگاه کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این نشست خبری در جواب سوالی مبنی بر شفاف سازی قراردادهای مالی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: درباره شفاف سازی باید بگویم دولت سامانههای متعددی راه اندازی کرده و در این زمینه اطلاع رسانیهای لازم هم صورت گرفته است. برای آن موضوعاتی که دارای ابهام است و در اختیار مجموعههای ماست این آمادگی را داریم که در این زمینه شفاف سازی کنیم. بنای ما قانون است و قانون در واقع خط قرمز ماست. ما مرتب این موضوع را رعایت کردیم و هر چه قدر هم در این زمینه سر وصدا شود ما کارمان را بر اساس قانون انجام میدهیم. البته تلاش ما این است همه اصحاب فرهنگ و هنر زمینه مساعدی برای فعالیتهایشان داشته باشند.
برنامهریزی برای تجهیز سالنهای آموزش و پرورش
اسماعیلی در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر حضور گسترده دانش آموزان در جشنوارههای فجر توضیح داد: یکی از مصوبات شورای عالی سینما برگزاری زنگ سینما در مدارس بود و ما تلاش میکنیم که فرزندان ما این امکان را داشته باشند. در این زمینه بحث تجهیز سالنهای آموزش و پرورش مورد نظر ماست که امیدوارم هرچه زودتر محقق شود.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود درباره حل مشکلات مربوط به موسیقی بانوان با توجه به سند موسیقی گفت: ممکن است در جایی اجرای نادرستی صورت گیرد اما ما در این سند تلاش کردیم که یک نگاشت اساسی را پیوست سند کنیم. در این زمینه مأموریتهای دستگاههای مختلف به صراحت پیش بینی شده است و ما خودمان را حامی هنرمندان میدانیم و در حداکثر ممکن هم اجازه سلیقه گرایی را نمیدهیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تعامل فعالیتهای هنری در مسجد با معاونت امور هنری عنوان کرد: در حوزه مساجد برنامه محوری نهضت به بازگشت مساجد را داشتیم و در این زمینه با تعامل معاونت هنری با ستاد کانونهای مساجد به زودی کارهای با حوصلهای انجام میدهیم که محصولات خوبی از آن پیش روی مخاطبان قرار میگیرد.
در آستانه نخستین اکران فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» به کارگردانی «مسعود جعفری جوزانی» در بخش رقابتی «سودای سیمرغ» چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر، عکسهای این اثر سینمایی رونمایی شد.
به گزارش سینمای خانگی، در آستانه نخستین اکران فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» به کارگردانی «مسعود جعفری جوزانی» در بخش رقابتی «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر، عکسهای این اثر سینمایی رونمایی شد. «بهشت تبهکاران» جدیدترین اثر بلند سینمایی «مسعود جعفری جوزانی» به تهیهکنندگی «فتحالله جعفری جوزانی» و «علی قائم مقامی» در نخستین اکران خود در بخش مسابقه «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر روی پرده میرود و عکسهای «علی نیک رفتار» از عکاسان سرشناس سینمای ایران برای حضور در این رویداد هنری و با هدف آشنایی مخاطبان با این اثر سینمایی منتشر شده است. در «بهشت تبهکاران» تعدادی از بازیگران سرشناس سینمای ایران از جمله؛ امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق نورد، حسام منظور، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتحالله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی به هنرنمایی پرداختهاند و همچنین در این اثر سینمایی؛ افسانه بایگان و فرهاد قائمیان با نقش آفرینی خود، حضور افتخاری دارند. در خلاصه داستان این اثر سینمایی آمده است: يك نويسنده و فعال كارگرى جوان، ناخواسته اسير دسيسههاى تبهكاران مىشود. تعدادی از عوامل فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» عبارتند از: کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهرهپردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوههای بصری: کامیار شفیع پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک رفتار، دستياران كارگردان: على مهرآسا، مهدى حاجى يوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانهای: منصور جهانی و تهیهکنندگان: فتحالله جعفری جوزانی، علی قائم مقامی.
مدیران و مشاوران بخشهای مختلف جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) همزمان با برگزاری نشست رسانه این رویداد، معرفی شدند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست خبری بیست و یکمین جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) و آیین معارفه مدیران و مشاوران جشنواره، سهشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲ با حضور فرهاد قائمیان مدیر این جشنواره در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در این نشست علاوه بر رونمایی از چند اثر هنری مرتبط با فرهنگ رضوی، آیین معارفه مدیران و مشاوران جشنوارههای بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) نیز برگزار شد. همچنین مشاوران مدیر جشنواره نیز معرفی شدند.
بر اساس احکام صادر شده محمدحسین لطیفی به عنوان مشاور عالی مدیر جشنواره و دبیر پانزدهمین جشنواره فیلم کوتاه رضوی، ایوب آقاخانی به عنوان مشاور مدیر جشنواره در امور فرهنگی و آموزشی، وحید لک به عنوان مشاور مدیر جشنواره در امور هنری، امیرحسین شفیعی به عنوان مشاور مدیر جشنواره در امور اجرایی و ابراهیم نیرومند به عنوان مشاور مدیر جشنواره در امور ارتباطات و برنامهریزی معرفی شدند.
قائمیان در ابتدای نشست گفت: حضور در این جشنواره که به نام مبارک امام رضا (ع) متبرک شده اتفاق بزرگی است. من هم همیشه خودم را از اهل رسانه دیدهام و امیدوارم در کنار یکدیگر بتوانیم در خدمت امام رضا باشیم.
قائمیان با اشاره به دیگر جزییات این جشنواره بیان کرد: جشنوارههای شعر رضوی شامل ۴ جشنواره است. بیست و نهمین جشنواره شعر فارسی به دبیری آقای شرافت، هجدهمین جشنواره شعر ترکی آذری به دبیری دکتر سلیمانپور، پانزدهمین جشنواره شعر کودک و نوجوان به دبیری دکتر میرصالحی و چهاردهمین جشنواره شعر عربی که آقای محسنی دبیر آن است.
وی با اشاره به اینکه شعار این جشنوارهها «معینالضعفا» است بیان کرد: در این جشنوارهها، ۷ کارگاه آموزشی و محفلهای شعر با حضور شعرای شاخص سراسر کشور برگزار میشود. این هفت کارگاه در هفت استان برگزار میشوند. چهار کارگاه آموزشی نیز در زمینه شعر کودک و نوجوان در ۴ استان کشور برگزار میشود. در عین حال ۶ کارگاه و محفل شعر ترکی آذری در ۶ استان کشور و ۶ کارگاه و محفل شعر عربی نیز در ۶ استان دیگر کشور برگزار میشوند. محفل بینالمللی شعر فارسی نیز در کشور افغانستان برگزار میشود. محفل بینالمللی شعر عربی در بصره و نجف و محفل بینالمللی شعر ترکی نیز در عراق و استانبول برگزار میشود.
در این نشست محمدحسین لطیفی به عنوان دبیر جشنواره فیلم رضوی معرفی شد.
قائمیان درباره لطیفی گفت: محمدحسین لطیفی به عنوان یک پشتیبان، برای ادامه این وظیفه خطیر درکنار من خواهند بود. ایشان در همه زمینههای فرهنگی و هنری فعالیت دارند و به عنوان برادر بزرگم پشتوانه من هستند. با تمام دغدغههایی که دارند دبیری جشنواره فیلم کوتاه را هم پذیرفتند. البته جا دارد از وحید لک نیز تشکر میکنم به عنوان مشاور هنری، از آقای شفیعی به عنوان معاون اجرایی، آقای نیرومند به عنوان مشاور ارتباطات و برنامهریزی، آقای ایوب آقاخانی، و دیگران. امیدوارم با تجربیاتی که این بزرگواران داشتهاند امسال هم در این جشنواره که مزین به نام امام رضا هست بتوانیم این جشنواره را پیش ببریم.
حجتالاسلام سیدحسین سیدی مدیر دفتر شعر رضوی بنیاد امام رضا (ع) نیز با ارائه گزارشی از افزایش شعرهای ارسالی به جشنواره خبر داد و گفت: در نوزدهمین دوره تعداد آثار شعر فارسی ۴۰۰ اثر بود. در دوره بیستم این تعداد به ۱۰۷۰ اثر رسید و در دوره کنونی تخمین میزنیم بیش از ۲ هزار اثر جمعآوری شود.
پانزدهمین جشنواره شعر کودک و نوجوان در ایام دهه کرامت از ۲۵ فروردین آغاز میشود و تا میلاد حضرت امام رضا (ع) ادامه خواهد داشت. این جشنواره در خراسان رضوی، قم، فارس و همدان خواهد بود. هجدهمین جشنواره شعر ترکی آذری در ۶ استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، تهران، زنجان و قزوین خواهد بود. در چهاردهمین جشنواره شعر عربی رضوی نیز چند شهر برای برپایی محفلهای شعر انتخاب شده است، اهواز، هویزه، خرمشهر، کوت عبدالله و سوسنگرد. همچنین در دشت عباس ایلام نیز محفلی تدارک دیده شده است.
بر اساس گفتههای زمانی معاون ترویج و جریانسازی بنیاد امام رضا (ع)، در شکلگیری و ادامه فعالیتهای جشنوارههای بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، سازمانهایی مشارکت دارند؛ خانه کتاب و ادبیات ایران، موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، سازمان حوزه هنری انقلاب اسلامی، سازمان اوقاف، صدا و سیما و شهرستان ادب این مشارکتکنندگان هستند. در پایان این نشست از چهار پوستر جشنوارههای شعر رضوی رونمایی شد. همچنین تابلویی از هنرمند خوزستانی آیتالله نیکنژاد نیز در این نشست رونمایی شد.