رسانه سینمای خانگی- آثار راه‌یافته به جشنواره ساوالان معرفی شدند

عناوین فیلم‌های «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» راه‌یافته به شصت‌وهشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان اعلام شد.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، عناوین 46 فیلم‌ کوتاه راه‌یافته در چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» شصت‌و‌هشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان به ترتیب به حروف الفبا به شرح زیر است:

  • بخش داستانی

«اندوه» به کارگردانی امید صادق کردلر از ارومیه

«آخرین چهره» به کارگردانی فرشید عبدی از سنندج

«بوغاناق» به کارگردانی سید ابراهیم جوادخانی از اردبیل

«پرنسس آزاده» به کارگردانی شهنام سجودی­زاده از اردبیل

«په­ ژار» به کارگردانی سهیل پریانی از کرمانشاه

«تخمه­‌خوار» به کارگردانی زانیار لطفی از سنندج

«چشم سوم» به کارگردانی سیدمجتبی حسینی و بنفشه جاهد از کرج

«چمدان» به کارگردانی سامان حسین پور و آکو زندکریمی از سنندج

«خلاء» به کارگردانی اکبر فکری از ارومیه

«خوابی مرا خواهد ربود» به کارگردانی حمیدرضا ارجمندی و سعید جعفری از ایلام

«خوش خط» به کارگردانی بهنام اسدالهی از اردبیل

«دباغ خانه» به کارگردانی محمد مستوفی از ارومیه

«دو راهی» به کارگردانی اصغر محمدی از زنجان

«راه» به کارگردانی فرشاد میرزایی‌­فر از کرمانشاه

«رقصی برای آزادی» به کارگردانی سالم صلواتی از سنندج

«رویا ساز» به کارگردانی محسن مهری دروی و میلاد کیایی از کرج

«شعبده باز» به کارگردانی امیرحسین اجلی از زنجان

«فریم» به کارگردانی صادق ابراهیمی و علی اکبر رحمتی از کرج

«قایق کاغذی» به کارگردانی سامان علی نژادیان از آبادان

«کیکاووس» به کارگردانی حامد اصغرزاده مَرغملکی از شهرکرد

«کئچی» به کارگردانی رضا میرزایی از زنجان

«مانکن» به کارگردانی سیدحمید کرمانی از زنجان

«نیجریه» به کارگردانی صباح گویلی از سنندج

«یاشار» به کارگردانی سینا چمنی از تبریز

«یک تکه جان» به کارگردانی ایرج عباسی از آبادان

  • بخش مستند

«تسلسل» به کارگردانی احد عبادی از ارومیه

«جشن رفتن» به کارگردانی افشین عامریان از کرج

«چایلاشماق» به کارگردانی الهه آذری جوقان از تبریز

«دمیرنن داش» به کارگردانی عبدالله عزیزی از اردبیل

«کپو» به کارگردانی مهدی میثمی از دزفول

«کوهستان یک روایت زنانه» به کارگردانی ریبوار محمودپور از اورامان

«گه رانه وه» به کارگردانی فاطمه مرزبانی از سنندج

«مالیه» به کارگردانی ایمان مصطفائی از آبادان

«مشگین­‌شهر را باید دید» به کارگردانی سیدمحمد قراشی از مشگین‌­شهر

«یولغون» به کارگردانی آنیل محمودزاده هریس از مراغه

  • بخش پویانمایی

«بولوت لی دونیا» به کارگردانی محمد آریانی از اردبیل

«حباب فروش» به کارگردانی دنیا زندی از سنندج

«دشت آرزوها» به کارگردانی حسین حبیبی اصل از اردبیل

«گوران» به کارگردانی عدنان زندی و فراز سیدعباسی از سنندج

«نقطه» به کارگردانی محمد زارع از تبریز

«نیمه گمشده» به کارگردانی جمال اسکویی از شهرکرد

«همه می­خواهند به بهار برسند» به کارگردانی خدیجه مظلوم شهرکی از شهرکرد

  • بخش تجربی

«بورخس» به کارگردانی جواد یاری از تبریز

«مخفف» به کارگردانی محمدرضا بابادی از اهواز

«مسافران» به کارگردانی حسن وحدانی از تبریز

«نیچیر» به کارگردانی کیوان شمشیربیگی از کرمانشاه

گفتنی است در مجموع 46 فیلم کوتاه در شصت‌وهشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان رقابت خواهند کرد که این آثار به تفکیک بخش‌های «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» به ترتیب 25، 10، 7 و 4 اثر بوده‌اند.

شصت‌وهشتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشگین‌شهر-ساوالان، 2 تا 5 بهمن ماه 1402 به‌ میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر مشگین‌شهر و به دبیر امیر رجبی برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- دبیری جشنواره امام رضا علیه‌السلام به لطیفی رسید

مدیران و مشاوران بخش‌های مختلف جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) همزمان با برگزاری نشست رسانه این رویداد، معرفی شدند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست خبری بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) و آیین معارفه مدیران و مشاوران جشنواره، سه‌شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲ با حضور فرهاد قائمیان مدیر این جشنواره در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

در این نشست علاوه بر رونمایی از چند اثر هنری مرتبط با فرهنگ رضوی، آیین معارفه مدیران و مشاوران جشنواره‌های بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) نیز برگزار شد. همچنین مشاوران مدیر جشنواره نیز معرفی شدند.

بر اساس احکام صادر شده محمدحسین لطیفی به عنوان مشاور عالی مدیر جشنواره و دبیر پانزدهمین جشنواره فیلم کوتاه رضوی، ایوب آقاخانی به عنوان مشاور مدیر جشنواره در امور فرهنگی و آموزشی، وحید لک به عنوان مشاور مدیر جشنواره در امور هنری، امیرحسین شفیعی به عنوان مشاور مدیر جشنواره در امور اجرایی و ابراهیم نیرومند به عنوان مشاور مدیر جشنواره در امور ارتباطات و برنامه‌ریزی معرفی شدند.

قائمیان در ابتدای نشست گفت: حضور در این جشنواره که به نام مبارک امام رضا (ع) متبرک شده اتفاق بزرگی است. من هم همیشه خودم را از اهل رسانه دیده‌ام و امیدوارم در کنار یکدیگر بتوانیم در خدمت امام رضا باشیم.

قائمیان با اشاره به دیگر جزییات این جشنواره بیان کرد: جشنواره‌های شعر رضوی شامل ۴ جشنواره است. بیست و نهمین جشنواره شعر فارسی به دبیری آقای شرافت، هجدهمین جشنواره شعر ترکی آذری به دبیری دکتر سلیمان‌پور، پانزدهمین جشنواره شعر کودک و نوجوان به دبیری دکتر میرصالحی و چهاردهمین جشنواره شعر عربی که آقای محسنی دبیر آن است.

وی با اشاره به اینکه شعار این جشنواره‌ها «معین‌الضعفا» است بیان کرد: در این جشنواره‌ها، ۷ کارگاه آموزشی و محفل‌های شعر با حضور شعرای شاخص سراسر کشور برگزار می‌شود. این هفت کارگاه در هفت استان برگزار می‌شوند. چهار کارگاه آموزشی نیز در زمینه شعر کودک و نوجوان در ۴ استان کشور برگزار می‌شود. در عین حال ۶ کارگاه و محفل شعر ترکی آذری در ۶ استان کشور و ۶ کارگاه و محفل شعر عربی نیز در ۶ استان دیگر کشور برگزار می‌شوند. محفل بین‌المللی شعر فارسی نیز در کشور افغانستان برگزار می‌شود. محفل بین‌المللی شعر عربی در بصره و نجف و محفل بین‌المللی شعر ترکی نیز در عراق و استانبول برگزار می‌شود.

در این نشست محمدحسین لطیفی به عنوان دبیر جشنواره فیلم رضوی معرفی شد.

قائمیان درباره لطیفی گفت: محمدحسین لطیفی به عنوان یک پشتیبان، برای ادامه این وظیفه خطیر درکنار من خواهند بود. ایشان در همه زمینه‌های فرهنگی و هنری فعالیت دارند و به عنوان برادر بزرگم پشتوانه من هستند. با تمام دغدغه‌هایی که دارند دبیری جشنواره فیلم کوتاه را هم پذیرفتند. البته جا دارد از وحید لک نیز تشکر می‌کنم به عنوان مشاور هنری، از آقای شفیعی به عنوان معاون اجرایی، آقای نیرومند به عنوان مشاور ارتباطات و برنامه‌ریزی، آقای ایوب آقاخانی، و دیگران. امیدوارم با تجربیاتی که این بزرگواران داشته‌اند امسال هم در این جشنواره که مزین به نام امام رضا هست بتوانیم این جشنواره را پیش ببریم.

حجت‌الاسلام سیدحسین سیدی مدیر دفتر شعر رضوی بنیاد امام رضا (ع) نیز با ارائه گزارشی از افزایش شعرهای ارسالی به جشنواره خبر داد و گفت: در نوزدهمین دوره تعداد آثار شعر فارسی ۴۰۰ اثر بود. در دوره بیستم این تعداد به ۱۰۷۰ اثر رسید و در دوره کنونی تخمین می‌زنیم بیش از ۲ هزار اثر جمع‌آوری شود.

پانزدهمین جشنواره شعر کودک و نوجوان در ایام دهه کرامت از ۲۵ فروردین آغاز می‌شود و تا میلاد حضرت امام رضا (ع) ادامه خواهد داشت. این جشنواره در خراسان رضوی، قم، فارس و همدان خواهد بود. هجدهمین جشنواره شعر ترکی آذری در ۶ استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، تهران، زنجان و قزوین خواهد بود. در چهاردهمین جشنواره شعر عربی رضوی نیز چند شهر برای برپایی محفل‌های شعر انتخاب شده است، اهواز، هویزه، خرمشهر، کوت عبدالله و سوسنگرد. همچنین در دشت عباس ایلام نیز محفلی تدارک دیده شده است.

بر اساس گفته‌های زمانی معاون ترویج و جریان‌سازی بنیاد امام رضا (ع)، در شکل‌گیری و ادامه فعالیت‌های جشنواره‌های بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، سازمان‌هایی مشارکت دارند؛ خانه کتاب و ادبیات ایران، موسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی، سازمان حوزه هنری انقلاب اسلامی، سازمان اوقاف، صدا و سیما و شهرستان ادب این مشارکت‌کنندگان هستند. در پایان این نشست از چهار پوستر جشنواره‌های شعر رضوی رونمایی شد. همچنین تابلویی از هنرمند خوزستانی آیت‌الله نیک‌نژاد نیز در این نشست رونمایی شد.

رسانه سینمای خانگی- شاید بهتر است یک خاکریز برگردیم

کارگردان فیلم «پالایشگاه» با بیان اینکه تمرکز ارگان‌های دولتی بر ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی در حدی است که انگار در دهه ۶۰ هستیم اظهار کرد: دیگر وقت آن است که از یک خاکریز عقب‌تر برویم تا به شهرها و مردمانی بپردازیم که انگار فراموش شده‌اند و بی‌توجهی به آن‌ها هیچ توجیهی ندارد.

به گزارش سینمای خانگی، بهمن‌ماه سال قبل که جدیدترین فیلم مهرداد خوشبخت با نام «گل‌های باوارده» در جشنواره فجر نمایش داده شد، کارگردان فیلم نارضایتی خود را بابت نسخه‌ ناقص پخش شده با صراحت بیان و اعلام کرد که فیلمش به چند ماه زمان نیاز دارد تا تکمیل شود. حالا حدود یک سال گذشته و فیلم مهرداد خوشبخت با نام «پالایشگاه» در حالی به تازگی به سینماها آمده که او این نسخه را درخشان می‌داند و به مخاطبانش هم توصیه می‌کند آن را حتما روی پرده سینما تماشا کنند.
 
«پالایشگاه» با درونمایه‌ای از دو نوع نگاه و عملکرد روایت آنهایی است که معتقدند پالایشگاه نفت آبادان باید تخریب شود و دیگرانی که معتقدند باید نجاتش داد تا به دست دشمن نیفتد و این فیلم داستان تلاش چند نفر از کارکنان این مجموعه برای حفظ آن در روزهای اول جنگ است.  
 
خوشبخت در گفت‌وگویی با ایسنا، علاوه بر اشاره به سختی‌هایی که ساخت «پالایشگاه» داشته است _ از جمله همزمانی فیلمبرداری با التهاب‌های سال گذشته کشور که امکان کوچکترین انفجار را هم از گروه‌های فیلمسازی می‌گرفت – از ضرورت تولید فیلم‌هایی این چنینی سخن گفت و تاکید کرد، برای نسل جدید ناگفته‌های زیادی از جنگ وجود دارد که صرفا در خط مقدم جبهه رخ نداده‌اند و اتفاقا الان زمان آن رسیده که باید با عبور از داستان‌های تکراری، یک سنگر عقب‌تر رفت تا آنچه را در شهرها و حمایت‌های پشت جبهه از نیروهای رزمی رخ داده، به تصویر کشید.

او در این زمینه بر همراهی نهادها و ارگان‌های مرتبط بویژه در تامین تجهیزات تاکید دارد.
 
خوشبخت در این مصاحبه همراه با علی طباطبایی (پخش‌کننده) در خبرگزاری ایسنا حاضر شد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


 فیلم «پالایشگاه» اگرچه در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرد ولی مثل فیلم‌های مرسوم جنگی صحنه‌های انفجار و خونریزی و… ندارد و در عین حال از آن دسته فیلم‌هایی است که باید حتماً روی پرده سینما دیده شود. این‌ در شرایطی است که تعداد فیلم‌های کمدی در حال اکران زیاد است و مخاطب هم بیشتر سراغ همان‌ها می‌رود. چه تمهیدی درنظر گرفتید تا فیلم «پالایشگاه» مخاطبان امروز سینما را ترغیب به تماشا کند؟
 
اولین نکته‌ ضروری برای یک فیلم جذاب، داشتن داستان و درام است. برای داستان فیلم «پالایشگاه» هم به دلیل آنکه روایتگر مجموعه اتفاق‌هایی واقعی در روزهای اول جنگ بود، باید حتما یک خط روایی جذاب پیش‌بینی می‌کردیم. این حداقل کاری بود که می‌شد انجام داد ولی در اینکه چهره فیلم به نظر جنگی می‌آید کاری نمی‌توان کرد چون فیلم در زمان جنگ اتفاق می‌افتد و یک ماجرای واقعی را روایت می‌کند که البته مربوط به جنگ نیست یعنی خاکریز و توپ و تانک و تفنگ ندارد بلکه مربوط به پشت جبهه و حمایت‌های پشت فضای جنگ است. ما فیلمی را می‌بینیم که در کارگاه مرکزی پالایشگاه، تعمیرات اسلحه و ماشین انجام می‌شود یا اینکه سوخت کشور را تامین می‌کند. در واقع انگار شرایط همین الان را مثل زمانی که با مشکل توزیع بنزین مواجه می‌شویم، روایت کرده‌ایم؛ فقط یک تفاوت مهم این است که الان افراد جوان‌تر جایگزین قدیمی‌های پالایشگاه و شرکت نفت شده‌اند. بنابراین برای جذب مخاطب جدا از آنچه در فیلم انجام دادیم، تلاش‌هایی در زمینه تبلیغات توسط دوستان موسسه شهر فرنگ به خوبی انجام شده تا چهره جنگی به فیلم داده نشود. کمااینکه بجز دقایقی از فیلم که صحنه‌های انفجار دارد، «پالایشگاه» به آن معنا جنگی نیست.
 
در بخش تبلیغات از تنها حربه‌ای که می‌توانیم برای معرفی فیلم استفاده کنیم همین است که بگوییم «پالایشگاه» فیلمی درباره روابط انسانی در دوران جنگ است همانند فیلم «آبادان یازده ۶۰» که قصه آن داخل ساختمان رادیو اتفاق می‌افتاد و حرفش این بود که این آدم‌های عادی در شرایط ویژه به قهرمان تبدیل می‌شوند درست مثل «پالایشگاه» که یک عده با تلاش و انگیزه شخصی بدون اینکه کسی به آن‌ها امر کند، قطعات پالایشگاه را برای اینکه حفظ شوند، از محاصره شهر خارج می‌کنند.
 
 شما بعد از فیلم «آبادان یازده ۶۰» تصمیم گرفتید «پالایشگاه» را بسازید؟ چون بر اساس آنچه در تیتراژ فیلم پالایشگاه دیده می‌شود به نظر می‌رسد مستندی هم از آن ساخته‌اید.
 
آن‌ها مستند – مصاحبه‌هایی هستند که قرار است در مستندی درباره پالایشگاه استفاده شوند ولی هنوز ساخته نشده است. قصد دارم برای حفظ تاریخ شفاهی پالایشگاه حتماً آن مستند را بسازم.
 
 با توجه به سختی‌های ساخت چنین پروژه‌هایی بدون حمایت دولتی، از چه زمانی ایده ساخت پالایشگاه را در ذهن داشتید و چه زمانی شرایط ساخت آن فراهم شد؟
 
قبلاً در روایت فتح یک مستند در این زمینه کار می‌شد که من در مرحله تحقیقات همکاری می‌کردم ولی به دلیل حادثه‌ای که برایم رخ داد نتوانستم کار را ادامه دهم. اما خودم آن تحقیقات دوست و استادم علیرضا اسلامی را ادامه دادم و به بسیاری از موضوعاتی که درباره آبادان تاکنون گفته نشده برخورد کردم مثل رادیو آبادان، پالایشگاه یا ذوالفقاری. قصد داشتم یک سه گانه بسازم که با رادیو آبادان شروع شد، با «پالایشگاه» ادامه داشت و امیدوارم به ذوالفقاری که یک جنگ ۲۴ ساعته در آبادان است برسم. این سوژه‌ها از دل همان تحقیقات بیرون آمد و هرکس آن‌ها را می‌شنید برایش تازگی داشت چون با آنچه تاکنون در زمینه جنگ و آبادان کار شده، فرق داشت.
 
 مستند را چه زمانی قرار است بسازید؟
 
فعلاً در حال مذاکره با روابط عمومی وزارت نفت هستم و اگر هزینه آن فراهم شود حتماً ساخت آن را پیگیری می‌کنم چون بخش عمده‌ای از آن را با هزینه خودم ساخته‌ام. در واقع در سفرهای شخصی‌ تحقیقاتم را به صورت تصویری هم ضبط می‌کردم و برای ساخت فیلم باید بازسازی‌هایی انجام شود که آن‌ها هزینه‌هایی را لازم دارند و اگر آن هزینه فراهم شود حتماً کار را شروع می‌کنم، در غیر این صورت باید خودم به نحوی هزینه ساخت مستند را جور کنم.

 
به نظر می‌رسید اگر بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت و به طور کلی بخش دولتی حمایت نمی‌کردند امکان ساخت «پالایشگاه» فراهم نمی‌شد. تجربه این مشارکت چطور بوده که قصد دارید یک بار دیگر برای مستند آن را تکرار کنید؟
 
ماجرا اینطور بود که من تحقیقاتم را انجام دادم. بعد به یک ایده داستانی رسیدم، آن را نوشتم و به یک طرح مفصل ۳۰ صفحه‌ای رسیدم. پیگیری‌های زیادی انجام دادم و وقتی در وزارت نفت آن را مطرح کردم متوجه شدم که خیلی‌ها از این جریان (داستان واقعی فیلم) مطلع نبودند و وقتی متوجه چنین ماجرایی در زمان جنگ شدند، برایشان جذاب شد که همکاری کنند. البته نسل قدیمی وزارت نفت از این ماجرا مطلع بودند ولی نسل جدید آگاهی چندانی نداشتند که سر همین پروژه ارتباطی بین آن نسل قدیم و نسل جدید هم شکل گرفت. آقایایان فروزنده و قاسمی در روابط عمومی شرکت نفت نگاه بسیار خوب و متفاوت و فرهنگی ای داشتند در ادامه طرح را به فارابی ارائه دادم، در آنجا هم با نگاه مثبت  آقای احمدیان (معاون فرهنگی) پروژه راه افتاد به این ترتیب وزارت ارشاد و وزارت نفت به هم وصل شدند، توافق کردند و فیلمنامه نوشته شد. در این مسیر ما یک قرارداد با فارابی داشتیم و فارابی هم قرارداد تولید را با وزارت نفت منعقد کرد و کار اینطور پیش رفت که از وزارت نفت پول به فارابی داده می‌شد و آن‌ها نیز به ما می‌دادند.


 
 فیلم را چه زمانی کلید زدید؟
 
اول مهرماه سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کلید خورد و بعد از ۷۲ جلسه هم تمام شد. این ۷۲ جلسه برای فیلمی مثل «پالایشگاه» خیلی کم بود مخصوصا آنکه برآورد اولیه ما ۹۰ روز بود.

یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم
 
 با چنین پروژه‌ای که فیلمبرداری آن هم ۷۲ روز طول کشیده بود به نظر می‌رسد خیلی طبیعی بود که آماده‌سازی نهایی آن زمان زیادی طول بکشد. چرا اصلا فیلم در جشنواره بود که تازه بعد از به تعویق افتادن سانس اکران، نسخه‌ای برسد که با نارضایتی شما همراه باشد؟

 
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم چون هم با مشکلات فنی زیادی مواجه شدیم و هم لابراتوارها با توجه به حجم بالای فیلم‌ها بسیار شلوغ بودند و نمی‌توانستند همه وقت خود را برای یک فیلم بگذارند. همین اتفاق‌ها باعث شد فیلم به دو روز آخر جشنواره برسد و به دلیل همان فشار زیاد، یک فیلم به معنای واقعی ناقص را به جشنواره دادیم؛ یعنی از نظر خودم نسخه‌ای که در جشنواره نمایش داده شد اصلاً قابل دیدن نبود چون نه تنها ویژوال کاملی نداشت بلکه حتی نتوانسته بودیم رِندر نهایی را از پلان‌ها بگیریم و خیلی از صحنه‌ها باکیفیت نبود. در سینمای رسانه منتظر شروع نمایش فیلم بودند و بابت همین موضوع کلی از آن‌ها (اهالی رسانه) کنایه شنیدم چون تایم شروع فیلم مدام تغییر می‌کرد و آن‌ها هم می‌گفتند اگر نمی‌خواهی فیلم را نمایش دهی چرا ما را در صف نگه داشته‌ای و من هم عذر خواهی می‌کردم ولی واقعا مسئله فنی بود. من برای رساندن فیلم، خودم در آن شب بارانی هارد را از لابراتوار گرفتم و با موتور به پردیس ملت بردم تا فیلم برای خبرنگارها نمایش داده شود. فیلم را کپی کردیم اما پِلِی نمی‌شد. دوباره روی یک هارد سالن دیگر کپی کردیم که همه این‌ها زمان‌بَر بود تا در آن ترافیک فیلم را دوباره به پردیس ملت برسانیم. در یک سالن دیگر امتحان کردیم ولی باز هم پلی نشد و اصلاً امکان نمایش فیلم در آن شب فراهم نشد. در آخر روز بعد همان نسخه با کیفیت پایین را خروجی گرفتیم و نمایش دادیم که خیلی بابت آن عصبانی بودم.

حالا از این نسخه‌ای که در سینماهاست راضی هستید؟
 
بله. بعد از جشنواره کمی صدا را دستکاری کردیم، اصلاح رنگ و ویژوال افکت کامل شد و الان یک نسخه دیدنی برای اکران روی پرده سینما آماده شده و به نظرم حداکثر استعدادی که برای بخش‌های مختلف پست پروداکشن لازم بود به کار گرفته شده است و اگر ضعفی وجود دارد به من مربوط می‌شود.
 
در میکس نهایی آیا صحنه‌هایی کم و زیاد شده‌ یا فیلم در تدوین تغییری کرده است؟
 
 مدت زمان نمایش فیلم تغییری نکرده منتها برخی پلان‌ها بخصوص در بخش ویژوال افکت جایگزین شده‌اند.
 
در توضیح ابتدایی فیلم «پالایشگاه» به ۳۳۰ شهید پالایشگاه نفت آبادان اشاره می‌شود که فیلم به آن‌ها تقدیم شده است. این تصمیم خود شما بود که همانند دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی به طور مستقیم به شهادت یک رزمنده خاص اشاره نکنید؟  
 
این ۳۳۰ شهید پالایشگاه مربوط به تمام هشت سال جنگ است ولی داستان ما در همان دو سه ماه اول جنگ رخ می‌دهد. البته در همان مقطع هم کسانی شهید شدند که اشاره شده ولی داستان فیلم مسیر دیگری را پیش می‌برد.

بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می شود هیچ توجیهی ندارد
 
 این مسیر دیگر فیلم، بنا بر همان ایده‌ای است که قبلا هم در باره آن صحبت کرده‌اید که جنگ را از زوایای دیگری ببینیم؟ شما «پالایشگاه» را با چه نگاهی ساختید تا مثل بسیاری از فیلم‌های امروزی دفاع مقدسی صرفا حول یک قهرمان شهید پیش نرود؟  
 
به نظر من بخش‌هایی از تاریخ جنگ ما مغفول مانده که اگرچه در کتاب‌ها ثبت شده یا در تاریخ شفاهی‌ها گفته شده ولی خیلی کم به فیلم تبدیل شده است. عمدتاً هم اگر این‌ها به فیلم تبدیل نشوند مردم در جریان آن‌ها قرار نمی‌گیرند چون مگر چقدر مخاطب کتابخوان داریم؟ به همین دلیل فکر می‌کنم الان وقت آن است که سراغ بخش‌هایی برویم که تاکنون به آن‌ها پرداخته نشده است. ما درباره جبهه جنگ زیاد فیلم ساخته‌ایم یعنی از خط مقدم فیلم‌های متفاوت و زیادی ساخته شده و همچنان هم ساخته می‌شوند در حالی که این جبهه جنگ، یک پشت خط مقدمی هم داشت. این باور وجود دارد که اگر مثلاً ۲۰ درصد در خط مقدم می‌جنگیدند، ۸۰ درصد در پشت آن مشغول جنگ بودند که شامل تمام فعالیت‌ها و آدم‌ها از پایتخت و مرکز کشور گرفته تا شهرهای مرزی می‌شود ولی کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. در تیتراژ آخر فیلم تصویر مستندگونه‌ای وجود دارد که می‌گوید در طول هشت سال جنگ، آب تصفیه شده و آشامیدنی آبادان قطع نشد چون پالایشگاه بخش تصفیه آب خود را قطع نکرد و ما بابت همین مسئله کلی شهید دادیم. این بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می‌خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می‌شود هیچ توجیهی ندارد. همچنین گفته می‌شد وقتی برای هلیکوپترها روغن می‌خواستند، عده‌ای بودند که از جان خود مایه گذاشتند و این روغن را از پالایشگاه تامین می‌کردند تا به شهرهای مختلف فرستاده شود اما به هیچ کدام از این موضوع‌ها پرداخته نشده است و فراموش شده که ما قهرمانانی داشتیم که مردم عادی بودند یعنی تفنگ در اختیار نداشتند ولی هیچ چیزی کمتر از آن بسیجی و ارتشی و تکاوری که با بعثی‌ها می‌جنگیدند، نداشتند. بنابراین حالا بعد از اینکه فیلم‌های زیادی در خط مقدم ساخته شده، وقت آن رسیده که ارگان‌های دخیل در این ماجرا هزینه کنند و از داستان‌های غیرتکراری بگویند مخصوصا آنکه پرداختن به برخی از این داستان‌ها می‌تواند از یک جنبه راحت‌تر باشد چون وقتی برای یک داستان یا فیلم وارد منطقه عملیاتی می‌شوید، خط قرمزها در خط مقدم بسیار زیاد است اما وقتی یک خاکریز عقب‌تر می‌آیی خیلی چیزها را می‌توانی راحت‌تر بگویی و الان زمان آن است که بگوییم در شهرهای مرزی چه اتفاقاتی افتاده است.
 
 این نوع نگاه به دلیل آبادانی بودن شما بسیار کمک‌کننده است چون خیلی چیزها را خودتان تجربه کرده‌اید. از آن زمان بگویید. وقتی اولین شعله‌های آتش جنگ در پالایشگاه نفت آبادان دیده شد که آن را به اولین شعله‌های آتش جنگ تعبیر می‌کنند، شما در آبادان بودید؟
 
بله. ما در آنجا بودیم و من کودک بودم، مدتی زندگی کردیم ولی بعد دیگر شرایط سخت بود و جنگ‌زده شدیم و از شهر بیرون آمدیم. البته هر از گاهی برمی‌گشتم چون در اهواز بودیم و فاصله زیادی با آبادان نبود. در سال۱۳۶۵ حدودا ۱۵ – ۱۶ ساله بودم که  به عنوان عکاس در عملیات والفجر ۸ در آبادان بودم؛ در همان شبی که غواص‌ها رفتند من هم رفتم و عکاسی و فیلمبرداری کردیم و صبح آن روز هم به فاو رفتیم. در مجموع قصه‌های جذاب زیادی از همین سنگرهای پشت جنگ وجود دارد و بجز آبادان و خرمشهر شهرهای دیگری مثل قصر شیرین، کرمانشاه و ایلام هم قصه‌های زیادی دارند.

تجربه من پس از فیلم «آبادان یازده ۶۰» که هیچ کامنت یا نقد رسمی منفی هم ندیدم نشان می‌دهد که نسل جدید از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که فیلم را دیده بودند اول تمایلی به دیدن فیلم جنگی نشان نمی‌دادند بخصوص در جشنواره که بخاطر مجموعه بلیت‌هایی که خریده بودند، به اجبار به تماشای فیلم رفتند ولی وقتی از سالن خارج می شدند از همان‌ها هم واکنش‌های مثبت گرفتم چون این‌ها مطالب ناگفته‌ای است که نسل جدید باید آن‌ها را بداند.
 
البته توجه فیلمسازها هم می‌تواند به این مسائل جلب شود، موقعیت‌هایی هم پیش می‌آید که برای یکسری فیلم‌ها سرمایه‌گذاری بیشتری انجام می‌شود؛ مثلاً چند سالی بود که فیلم دفاع مقدسی نداشتیم طوری که وقتی «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فجر نمایش داده شد، فیلم جنگی زیادی در آن دوره نبود ولی بعد تصمیم گرفتند تعداد این فیلم‌ها را زیاد کنند تا امسال که انگار در دهه ۶۰ هستیم و همه ارگان‌های دولتی مشغول ساخت فیلم جنگی هستند. یک زمان هم بود که تمرکز بر ساخت فیلم درباره مجاهدین زیاد شده بود و حوزه هنری و سازمان اوج و … سراغ ساخت چنین فیلم‌هایی رفتند اما کسانی که پالایشگاه را دیده‌اند، می‌گویند بعد از مدت‌ها یک فیلم سینمایی را روی پرده تماشا کرده‌اند از نظرتصویر و صدا که البته زحمت زیادی هم برای آن کشیده شد. یادم می‌آید برای صحنه انفجار تانکی گازوییل هیچ تصوری که چطور در می‌آید وجود نداشت و بعضی که وقتی فیلمنامه را می خواندند، به من گفتند فیلمنامه با شرایط سینمایی ما این صحنه‌ها موقع اجرا درنمی‌آید. تقریباً هم سکانسی جا نماند که آن را اجرا نکنیم و در بخش فیلمبرداری و ویژوال و بازیگران و همکاران جوانم با شجاعت و جسارت و استعداد و غیرت کمک بسیار زیادی کردند و نشان دادند که با همین امکانات می‌توان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.


 
 حالا که بر روایت‌های متفاوت از پشت خط مقدم و در شهرهای مرزی و جنگ‌زده تاکید می‌کنید، قصد ندارید سراغ ساخت فیلمی از دوران معاصر این شهرها، زندگی مردمانش و آسیب‌های جنگ بروید؟
 
سراغ این موضوع‌ها هم می‌توان رفت و اگر اشتباه نکنم فیلم‌های خیلی کمی هم درباره جنگ‌زده‌ها ساخته شده؛ مثلا آقای رحمان رضایی یک فیلم ساخته بود و همینطور آقای عیاری که امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود، فیلم «آبادانی‌ها» را در هتل زیر پل سیدخندان که الان تخریب شده ساختند. درواقع فیلم‌های خیلی محدودی نه فقط در این مورد بلکه حتی در مورد خانواده‌ها شهدا و رزمندگان و زندگی عادی آن‌ها ساخته شده است وشاید از معدود نمونه‌های آن به فیلم «موقعیت مهدی» بتوان اشاره کرد که یک طرف جذاب‌تر ماجرا را نشان می‌داد.  
 
ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود

در پرداختن به این داستان‌ها خط قرمزها کمتر نمی‌شود؟
 
اگر بخواهیم به آسیب‌ها بپردازیم خط قرمزهایی وجود دارد ولی اگر بخواهیم حماسه‌سازی کنیم، خط قرمزی نیست. یک اتفاق جالب که من اخیراً متوجه آن شدم و احتمالا طرح آن سخت باشد این بود که طبق اسناد موجود، ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد و آن‌ها را از آبادان خارج کردند،  سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. ما در زمان جنگ تحریم بودیم و این قطعات تمام پالایشگاه‌های کشور را سرپا نگه داشت. حتی پس از جنگ هم وقتی می‌خواهند پالایشگاه آبادان را بازسازی کنند باز، همین قطعات است که به کمک می‌آید یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود.
 
 در چند سال گذشته بازیگران سرشناسی به فیلم‌هایی که در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرند وارد شده‌اند مثل امیر جدیدی یا جواد عزتی. با توجه به حمایت مالی که از طرف وزارت نفت داشتید نمی‌خواستید از بازیگران چهره استفاده کنید تا فیلم جذابیت‌های بیشتری برای فروش در گیشه داشته باشد؟
 
من در «آبادان یازده ۶۰» هم همین رویه را در پیش گرفتم. نمی‌خواستم سراغ استار بروم و دنبال این بودم تا همه کنار هم متعلق به خود آنجا باشند. در «پالایشگاه» هم از طرف صاحبان فیلم فشار می‌آمد که سوپراستار داشته باشیم ولی از یک طرف بودجه نداشتیم و از طرف دیگر من اصرار داشتم که بودجه‌ دعوت از یک بازیگر چهره را برای خود فیلم خرج کنیم چون «پالایشگاه» فیلم استار نیست، فیلم اجراست. الان هم که نتیجه کار را می‌بینم به نظرم تمام بچه‌ها بخصوص بانیپال (شومون) و امیررضا دلاوری به عنوان بازیگران غیر بومی  خیلی خوب، لهجه آبادانی را درآوردند و جنس کارگری آن‌ها در نقش، خیلی خوب در فیلم نشست؛ حتی الهام نامی با وجود سکانس‌های بسیار اندکش در یاد مخاطب می‌ماند.  البته این را هم باید اضافه کنم که «پالایشگاه» فیلم خیلی سختی بود و بخاطر همان پیگیری‌ها با چند بازیگر مطرح هم صحبت کردیم اما بعضی از آن‌ها می‌گفتند این فیلم خیلی دردسر دارد. همین پول را در تهران می‌گیریم چرا به گرمای آبادان بیاییم؟
 
 با این وجود شما با یک بازیگر مطرح به نتیجه رسیده بودید تا در فیلم بازی کند که آن هم به حاشیه‌های زیادی ختم شد.
 
بله ولی چون ما هیچ نقشی در آن نداشتیم ترجیح می‌دهم دربار ه آن حرفی نزنم.  
 
به فیلم برگردیم و صحنه‌هایی که از آبادان تصویر کردید. زمانی ناصر تقوایی می‌گفت برخی سمبل‌ها و مکان‌هایی که از جنگ در آبادان آسیب دیده‌اند باید حفظ شوند. شما چقدر از فیلم را در آبادان ساختید و فکر می‌کنید چقدر از آنچه آقای تقوایی می‌گفت در آبادان انجام شده است؟
 
فیلم را که به طور کامل در آبادان ساختیم و از پرده سبز و آبی هم استفاده کردیم متاسفانه مسئولین ظاهرا قرار نیست به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنند و اصلا انگار مردم آنجا قوم فراموش شده‌اند مثل قوم سیستان و بلوچستان. یکی از موضوعاتی که من معتقدم باید درباره آن فیلم ساخت همین چیزهاست. مردم با دیدن فیلم «پالایشگاه» متوجه می‌شوند که آبادان چه بوده، چه آدم‌هایی در آن حضور داشتند و الان به چه شرایطی رسیده است. در زمان جنگ شهر در دست بچه‌های شرکت نفت بود؛ یعنی تمام شهر را بچه‌های شرکت نفت کنترل می‌کردند چون نظم و انضباط را می‌دانستند و خیلی فوری شهر را ساماندهی کردند. حتی این چاپ کوپن از آبادان شروع و بعد در کل کشور رایج شد. اولین بار کوپن‌ها در چاپخانه آبادان به چاپ رسیدند و بعدها سهمیه‌بندی برنج و روغن به کل کشور رسید. ما صحنه‌های زیادی را بنا به داستان‌های مختلف اتفاق افتاده در فیلمنامه داشتیم که بخاطر طولانی بودن، مجبور به حذف آن‌ها از فیلمنامه شدیم از جمله اینکه پدر آن نقشی که امیررضا دلاوری آن را بازی می‌کند، سرآشپز شرکت نفت بود و آشپزخانه شرکت نفت در روزهای جنگ روزانه ۱۵ هزار غذا برای رزمنده‌ها و مردم داخل شهر می‌پخت. این‌ها اتفاق‌های خاصی هستند که برای مردم هم جذابیت دارند.
 
شما در زمان فعالیت پالایشگاه این فیلم را ساختید. در چه ساعت‌هایی در پالایشگاه حضور داشتید؟
 
ما در ساعت‌هایی در پالایشگاه کار می‌کردیم که کارکنان آنجا به ما می‌گفتند مگر دیوانه‌اید در این تایم فیلمبرداری می‌کنید؟ چون آن‌ها بخاطر گرما ساعت ۱۱ تا ۲ ظهر کار خود را تعطیل می‌کردند و این دقیقاً زمانی بود که ما همچنان کار می‌کردیم یعنی از صبح تا غروب در پالایشگاه بودیم و بیشتر تمرکز ما هم در بخش‌هایی بود که کارهای اصلی پالایشگاه انجام نمی‌شد یا اگر هم دستگاه‌ها روشن بودند کارکنان با ما همکاری زیادی انجام می‌دادند تا بتوانیم با سر و صدای کمتری صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم. بسیاری از این کارکنان پالایشگاه از کسانی بودند که پدر، برادر یا عموی آن‌ها پیش‌تر در گذشته‌های دور در پالایشگاه کار می‌کردند و بعضی سکانس‌هایی را که فیلمبرداری می‌کردیم آن‌ها در جریان واقعی ماجرا بودند؛ حتی یکی از آن‌ها گفت پدرش راننده لیفتراک بود و جزو کسانی بوده که شهید شده است. بچه های شرکت و مردم آبادان و خرمشهر و مسیولین پالایشگاه خیلی همراهی کردند. به نظرم علاوه بر مردم،  بخشی از مخاطبان اصلی این فیلم مسئولان هستند آن هم نه فقط مسئولان وزارت نفت، بلکه اتفاقاً مسئولان دیگر وزارتخانه‌ها را نیز مخاطب این فیلم می‌دانم تا بدانند این پالایشگاه چطور و با چه غیرتیحفظ شده است.
 
قرار نیست فیلم جدیدی بسازید؟
 
چرا مشغول نوشتن فیلمنامه‌ای هستم که داستان آن به بعد از زمان جنگ برمی‌گردد.
 
آقای طباطبایی کشاندن مردم برای دیدن این نوع فیلم‌ها در سینما با وجود تعدد فیلم‌های کمدی کار سختی است. در دفتر پخش چه برنامه‌هایی را در نظر دارید؟
 
 در حال حاضر ما با چند مسئله مهم مواجه هستیم از جمله ایینکه به سینمادارها بعد از دوران رکود نمی‌توان حق نداد چون دو سال کرونایی را پشت سر گذاشته، به شدت ضرر کرده و آنقدر هزینه‌هایش زیاد بوده که تازه با فروش امسال سینما به نقطه سر به سر با هزینه‌های سال قبلش رسیده است. از طرف دیگر مخاطب عادت کرده که فیلم کمدی تماشا کند یعنی حتی وقتی به سالنی می‌رود و متوجه می‌شود فیلمی که می‌بیند فقط به ظاهر کمدی بوده بعد از چند دقیقه از سالن بیرون می‌آید به همین دلیل شرایط اکران بسیار سخت شده ولی با این حال تلاش می‌کنیم در شهرستان‌ها و به ویژه شهرهای فاقد سینما اتفاق‌هایی را برای پخش فیلم رقم بزنیم تا اکران‌های خارج از سینما داشته باشیم بخصوص آنکه مخاطبی که در این شهرهاست و نیز آن دسته از تماشاگرانی که از طریق سینماهای سیار فیلم‌ها را نگاه می‌کنند، به این جنس فیلم‌ها نزدیک‌تر هستند.  

ما بیش از هر چیز باید تلاش کنیم فیلم «پالایشگاه» را به آن دسته از مخاطبانی برسانیم که این نوع سینما را دوست دارند و منتظر دیدن آن هستند و معتقدیم اگر مخاطب به سالن بیاید حتماً از تماشای این فیلم لذت می‌برد.
 
البته به نظرم این انتظاری که امسال نسبت به فروش فیلم‌ها ایجاد شد، باید حتماً تعدیل شود چون الان سینمدارها به فیلمی که ۵۰ میلیارد تومان می‌فروشد می‌گویند نفروخته است یعنی انگار فیلمی با فروش زیر ۱۰۰ میلیارد را خوب نمی‌دانند. این مسئله به نگه داشتن فیلم در سانس‌های متعدد ضربه می‌زند. همین الان فیلم اگر فیلم «جنگل پرتقال» در سانس‌های محدود اما به طور پیوسته اکران شود مخاطب خود را پیدا می‌کند و فروش بیشتری به دست می‌آورد در حالی که به چنین فیلمی  فضا داده نمی‌شود و بعد از مدتی اکران آن را تمام می‌کنند و به جایش یک کمدی دیگر پخش می‌کنند. وقتی توقع فروش بالا می‌رود یک فیلم اجتماعی که ۲۰ یا ۳۰ میلیارد تومان هم بفروشد مثل یک اثر شکست خورده است در صورتی که این روزها در بین این همه فیلم کمدی یک انیمیشن داریم که ۵۰ میلیارد تومان فروخته و در باشگاه ۵۰ میلیاردی‌های سینما تنها فیلم غیر کمدی ماست اما به چشم هیچکس نمی‌آید.  این روند سبب می‌شود سرمایه‌گذارها دیگر وارد حیطه فیلم‌های غیر کمدی نشوند. تمام این‌ها هم در شرایطی است که سال آینده تعداد فیلم‌های کمدی در حال تولید یا ساخته شده، آنقدر زیاد است که به راحتی هر ماه می‌توان دو فیلم کمدی اکران کرد و اگر این اتفاق بیفتد فیلم دیگری را نمی‌توان با آن‌ها روی پرده برد.  
 

فیلم «پالایشگاه» امکان پخش تیزر از تلویزیون را دارد؟
 
طباطبایی:‌ بله تعدادی تیزر داریم ولی پخش تیزر در ماهواره بسیار مهم است چون فیلم‌های کمدی که در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند سبب می‌شوند بیشتر مخاطبان فضای کلی سینمای ایران را صرفا در همان محدوده ببینند در صورتی که ما اصلا امکان پخش تیزر در ماهواره را نداریم و عجیب است که سینمادارها این نکته را بررسی می‌کنند که آیا فیلمی تبلیغات ماهواره‌ای دارد یا خیر و اگر داشته باشد به نوعی پوئن مثبت برایش محسوب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- فیلم‌اولی‌ها به فجر بازگشتند

دبیر چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در گزارشی درباره وضعیت برگزاری این جشنواره، با تاکید بر اینکه ژانرهای مختلفی در این دوره حضور دارند، از استانداران درخواست کرد که تمهیدات ویژه‌ای را برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درنظر بگیرند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، ششمین همایش سراسری مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها روز شنبه ۹ دی‌ماه در باغ زیبا برگزار شد. در این جلسه، مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و برخی از مدیران جشنواره به ارائه گزارش‌هایی پرداختند.

اقدام زودتر برای هماهنگی بهتر
در ابتدای این جلسه، محمدرضا سوقندی مدیر امور استان‌های جشنواره فیلم فجر بیان کرد: ۹ دی را گرامی می‌داریم که روز بصیرت و پیوند و بیعت امت با ولایت است.  همچنین پیشاپیش ایام ولادت حضرت زهرا(س) را تبریک می‌گویم و به همه شهدا به‌ویژه شهید بزرگوار سیدرضی موسوی درود می‌فرستیم.

وی در ادامه اظهار کرد: در این نشست با همراهی آقایان عزت‌الله علیزاده مدیر کمیته فنی، محمدرضا فرجی مسئول کمیته نمایش، مسعود نجفی مدیر روابط‌ عمومی و میلاد شکرخواه مدیر فناوری ستاد جشنواره خدمت رسیدیم تا زودتر از سال‌های گذشته هماهنگی‌ها را برای برگزاری جشنواره داشته باشیم. در این نشست تفاهمنامه‌هایی بین دبیر جشنواره و مدیران استانی به امضا می‌رسد و احکام مربوطه اعطا خواهد شد.

سوقندی گفت: فهرست سینماها هم توسط استان‌ها اعلام شده است. گفته بودیم سه سینما مشخص شود که این فهرست را در اختیار کمیته‌های نمایش و فنی جشنواره و موسسه سینماشهر گذاشته‌ایم. این احتمال وجود دارد که امسال در شبکه نمایش سراسری فیلم‌ها، جابه‌جایی هارد را حذف کنیم که البته هنوز امکان اجرایی آن قطعی نیست، ولی در برخی استان‌ها اعمال می‌شود.

اهتمام ویژه دبیر جشنواره فجر به استان‌ها
وی افزود: همان‌طور که سال گذشته در وبینار هم گفتم، آقای امینی اهتمام ویژه‌ای به استان‌ها دارد. در سال جدید هم چند طرح جدید مطرح شده که با کارشناسی آن را پذیرفته‌اند. امیدوارم امسال بتوانیم جشنواره فیلم فجر را باشکوه‌تر از سال قبل که شرایط خاصی داشتیم، برگزار کنیم.

مدیر امور استان‌های جشنواره فجر ادامه داد: براساس آماری که از سمفا گرفته‌ایم، سال گذشته آمار مطلوبی در زمینه مخاطب نداشتیم. گرچه اجرا خوب بود اما همه تلاش‌ها بر این است که امسال مخاطب بیشتری بیایند و فیلم‌ها را ببیند. سزاوار نیست که درباره مخاطبان جشنواره فجر برنامه‌ریزی نداشته باشیم و صرفا به برخی تبلیغات سنتی اکتفا کنیم. البته سال گذشته برخی استان‌ها تبلیغات و تمهیداتی داشتند که امیدواریم امسال بیشتر شود.

«فجر» مهمترین جریان فرهنگی کشور است
در ادامه، مجتبی امینی دبیر چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، ضمن گرامیداشت روز مادر و هفته مقاومت بیان کرد: امیدوارم برکت شهدا در ادامه مسیر همراه ما باشد و کارها پیش برود. بعد از سال‌ها این افتخار حاصل شد که میزبان یک شهید باشیم و یک شهید گمنام در وزارتخانه ارشاد دفن شد. امیدوارم برکت این شهید برای انجام بهتر امور فرهنگی باشد.

وی افزود: مهمترین جریان فرهنگی در کشور و منطقه و خاورمیانه، جشنواره فیلم فجر است که در حوزه ملی و بین‌المللی برای ما مهم است و امضای هنری کشور ما محسوب می‌شود. این رویداد جزو جشنواره‌های الف دنیا محسوب می‌شود و امسال وارد فصل جدیدی از برگزاری این جشنواره می‌شویم. سال پیش، سال سختی در برگزاری جشنواره داشتیم و همه چیز تحت‌تاثیر بحران‌ها قرار گرفته بود. از جشنواره فیلم فجر تا جام‌جهانی فوتبال که سال گذشته به دلیل التهابات باعث شد ضعیف‌تر برگزار شوند. به لطف خدا اما در همان شرایط جشنواره فجر با اقتدار برگزار شد.

به توفیق جشنواره در سال گذشته غره نشویم

امینی ادامه داد: سال گذشته اولین دوره‌ای بود مجلس کارت سبز به وزیر ارشاد داد و نمایندگان از کیفیت برگزاری جشنواره فجر تشکر کردند که خدا را بابت آن شاکریم. سال گذشته جشنواره موفقی داشتیم و امیدوارم امسال هم همین اتفاق رخ بدهد و با همت یکدیگر جشنواره خوبی داشته باشیم. به دوستان ستاد هم گفته‌ام یک وقت به تجربه سال قبل غره‌ نشوید امسال هم چالش‌هایی خواهیم داشت، اما دوستان زحمت می‌کشند تا شاهد جشنواره خوبی باشیم.
دبیر جشنواره فجر تأکید کرد: امسال اوضاع خوبی داریم. شرایط آرام و تعاملات بهتر شده، حس و حال خوبی بین اهالی سینما شکل گرفته است. التهاب از بین رفته و با توجه به شرایط اقتصادی و رونق اقتصادی سینما، خط‌ تولید فیلم‌ها امسال ویژه‌تر بوده است به‌گونه‌ای که در قیاس با ده سال گذشته، امسال آمار خوبی در ثبت‌نام بخش ملی داشتیم. امسال ۱۱۵ فیلم در بخش ملی ثبت‌نام کرده‌اند که اتفاق ویژه‌ای است.

ویترین متنوع یک جشنواره پررونق
مجتبی امینی تأکید کرد: براساس همین آمار جشنواره پررنگ و پررونقی خواهیم داشت. در زمینه تنوع ژانری هم از آثار اجتماعی و طنز گرفته تا فیلم‌های سیاسی و دفاع مقدسی در جریان تولید داشته‌ایم که همه آن‌ها پیگیر حضور در جشنواره هستند. فیلم‌هایی از کارگردانان صاحب‌نام هم خواهیم داشت که جشنواره امسال را در رده جشنواره‌های پرمغز و پرشور قرار خواهد داد.

۵۱ فیلمساز فیلم‌اولی هم در جشنواره امسال ثبت‌نام کرده‌اند

دبیر جشنواره در ادامه با اشاره به ترکیب آماری آثار متقاضی گفت: آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت. در حوزه فیلم کودک پنج فیلم ثبت‌نام کردند. ۱۱ فیلم طنز متقاضی حضور هستند. ۳۵ فیلم اجتماعی، ۱۵ فیلم دفاع مقدس و هفت فیلم دینی هم فرم تقاضای حضور را تکمیل کرده‌اند. این عددها امیدوارکننده هستند و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.

بازگشت بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها به «فجر»

امینی تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلم‌اولی‌ها، بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلم‌های جدی برای حضور در این بخش داریم. در بخش بین‌الملل هم که سال گذشته به خوبی برگزار شد امسال ۶۲۱ فیلم از ۸۷ کشور ثبت‌نام کرده‌اند که در دو بخش رقابت می‌کنند. برآورد ما این است که ۲۵۰ مهمان خارجی داشته باشیم و حضورشان هم پررنگ خواهد بود. یک نگاه ویژه در حوزه غزه خواهیم داشت که اگر کمی جلوتر برویم موضوعات مرتبط با آن را اعلام خواهیم کرد. این موضوع یکی از موضوعات مهم جشنواره امسال خواهد بود.


وی گفت: وقتی گذشته جشنواره فیلم فجر را مرور می‌کنیم، می‌بینم چقدر شب‌های پرشور و صف‌های طولانی داشته‌ایم اما چندین سال است که این حس، به دلایل مختلف کمرنگ شده و این انرژی دیگر نیست.‌ باید دست به دست هم بدهیم تا این نشاط و امید برای مردم ایجاد شود. این مستلزم همت عملیاتی ریاست بخش استان‌ها است. صداوسیمای استان‌ها هم باید پای کار بیاید تا پویشی ایجاد شود و مردم پای کار جشنواره فجر بیایند. شهرداری‌ها هم باید درگیر این موضوع شوند.

استان‌ها باید رنگ و بوی «فجر» بگیرند
دبیر جشنواره فیلم فجر تأکید کرد: جشنواره فجر مهمترین اتفاق هنری هر استان محسوب می‌شود و جزو جشن‌های ویژه دهه فجر است. پس توقع است نهادها به کمک بیایند تا استان‌ها درگیر این رویداد شوند و مدیران کل ارشاد تنها نمانند. نباید صداوسیما و فضای محیطی را رها کرد. این در حالی است که در چند سال گذشته این موضوعات رها شده است. خواهشم این است که یک فضای عملیاتی در استان‌ها ایجاد شود تا شهرها در ایام برگزارش جشنواره فجر رنگ و بویی بگیرند. جشنواره فجر یک میراث است که به دست ما رسیده و باید شرایطی فراهم شود که به خوبی برگزار شود.

وی افزود: هر استان باید ستاد ویژه فجر داشته باشد و همه فشارها گردن یک نفر نباشد. این هم‌افزایی بین دستگاه‌ها مهم است. بحث دیگر این است که ما باید برنامه‌ریزی داشته باشیم تا نشاطی در استان‌ها ایجاد شود و صاحبان آثار فقط در تهران و کاخ جشنواره نباشند، بلکه در استان‌ها حضور پیدا کنند. این سفر می‌تواند یک روزه باشد. برنامه‌ریزی باید به گونه‌ای باشد که در استان‌های مختلف این اتفاق بیفتد چراکه این احترام به اهالی آن استان است.

امینی ادامه داد: باید از چارچوب شهر تهران خارج شویم. اینگونه هم حال هنرمندان و هم حال مردم خوب می‌شود و یک تصویر و قاب خوب بیرون می‌آید. مهم است که پای هنرمندان به استان‌ها باز شود و این یکی از نکات استراتژیک ماست. به هر حال مردم دوست دارند هنرمندان خود را ببینند. از سوی دیگر رسانه‌های استان‌ها می‌توانند محتوای خوبی تولید کنند. باید همه دست به دست هم بدهیم تا یک نشاط اجتماعی ایجاد شود.

وی با اشاره به لزوم برگزاری جشنواره فجر در استان‌هایی که از نظر امکانات سینما ضعیف هستند نیز بیان کرد: در استان‌های ضعیف، قدیم بچه‌ها اردو می‌رفتند که خیلی وقت است این شرایط وجود ندارد. ما در تلاش هستیم تا از سانس صبح استان‌ها استفاده کنیم و صبح‌ها برای مدارس ضعیف‌تر فیلم بگذاریم. امسال احتمالا چهار انیمیشن در جشنواره داشته باشیم و می‌توانیم زنگ مدارس را با همین پشتوانه احیا کنیم. به هر حال بچه‌ها به انگیزه نیاز دارند و می‌توانیم زنگ مدرسه را راه بیندازیم. حتی می‌توانیم اسپانسر داشته باشیم تا یک پذیرایی از آن‌ها شود و برایشان خاطره بماند. این اتفاق به همت شما عزیزان برمی‌گردد که با آموزش و پرورش استان‌ها ارتباط بگیرید. دوستان در تهران هم در حال تعامل هستند تا بتوانند این کار را پیش ببرند.

تجربه مدیران کل ارشاد استان‌ها از میزبانی «فجر»
در ادامه مدیرکل ارشاد استان زنجان بیان کرد: سال گذشته اکثر فیلم‌ها در استان ما به نمایش درآمد اما فیلم‌هایی که در تهران به نمایش درمی‌آید، یک روز بعد به استان‌ها می‌رسد. مخاطبان نقدها را می‌خوانند و فیلم‌ها به اصطلاح اسپویل می‌شوند. به همین دلیل مخاطبان هم کم می‌شوند. بهتر است در این زمینه تمهیدی اندیشیده شود.

تمنایی مدیرکل ارشاد استان اصفهان هم اظهار کرد: سال گذشته التهاباتی در استان داشتیم اما در عین حال توانستیم جزو استان‌های بالا در فهرست فروش بلیت‌های جشنواره باشیم. ما سال گذشته سه سینما برای میزبانی جشنواره داشتیم که یکی از سینماها برای هنرمندان بود. می‌خواهیم این روند دوباره پا بگیرد.

وی ادامه داد: امسال در استان زنگ سینما تدارک دیده شده است، برخی شهرستان‌ها هم متقاضی میزبانی جشنواره هستند. مثلا کاشان این پتانسیل را دارد و امیدوارم اکران داشته باشیم.

جلالی مدیرکل ارشاد استان کرمانشاه هم بیان کرد: سال گذشته جشنواره معجزه‌وار برگزار شد. سال گذشته تلاش‌هایی می‌شد تا جشنواره به سکوت برود حالا قرار است امسال جشنواره در استان‌ها هم خوب برگزار شود. خواهشم این این است که هنرمندان از چهره‌ها باشند. همزمانی اکران هم مهم است و این احترام به مخاطبان استانی محسوب می‌شود.

هوشمند مدیرکل ارشاد استان ایلام هم گفت: از دست دادن تعدادی از چهره‌های متعهد را به خانواده سینما تسلیت می‌گویم. درخواست من این است که برای شهرستان آبدانان هم نمایش فیلم درنظر بگیرید. این شهرستان از لحاظ آسیب‌های اجتماعی بر سر زبان‌ها افتاده است. دختران نوجوانی در این شهرستان خودکشی کرده‌اند و عاجزانه خواهش می‌کنم ما را یاری کنید. چهلم نفر قبلی همزمان می‌شود با خودکشی نفر بعدی! این در حالی است که به لحاظ سواد و رتبه‌های بالای کنکور، این شهرستان قوی است.

درخشان مدیرکل ارشاد استان کهگیلویه و بویراحمد هم گفت: تعداد قابل‌توجهی سینما به لطف این دولت در شهرستان‌ها افتتاح شده است. امیدوارم این سینماها در ایام فجر اکران داشته باشند، چون به رونق سینمای شهرستان‌ها کمک می‌کند. هماهنگی‌های مرکز با استان‌ها کند پیش می‌رود و این موضوع باعث کندی می‌شود و امیدوارم امور سرعت خوبی بگیرد.

فلاح مدیرکل ارشاد استان سمنان هم اظهار کرد: ما یک استان ویژه هستیم و به رغم اینکه جمعیت ما زیاد نیست اما شهرها فاصله با هم دارند. در سمنان یک سینمای فعال داریم درخواست من این است که شاهرود هم به شهرهای نمایش دهنده بپیوند.

براتی مدیرکل ارشاد استان قزوین نیز بیان کرد: خواسته من این است که استانداری یا شهرداری یا هر دستگاه دیگری که قرار است هم افزا باشد به کمک بیاید.

در پایان این جلسه احکام مدیران استانی جشنواره توسط مجتبی امینی اهدا و تفاهمنامه برگزاری جشنواره در استان‌ها منعقد شد.

رسانه سینمای خانگی- «مرزها نمی‌میرند» راهی اسلوونی شد

فیلم کوتاه «مرزها نمی‌میرند» به کارگردانی حمیدرضا ارجمندی به بخش مسابقه بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم LUKSUZ در کشور اسلوونی راه یافت.

به گزارش رسانه سینمای خانگی، «حمیدرضا ارجمندی» در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: جشنواره بین‌المللی فیلم اسلوونی «LUKSUZ»، باهدف حمایت از نسل جدید فیلم‌سازان تاسیس شد و بستری تحقیقاتی برای اکران عمومی گسترده فیلم‌های کوتاه و کم‌هزینه و همچنین فضایی امن برای گفت‌وگو، تبادل ایده‌ها و تجربیات بین فیلم‌سازان مهمان را فراهم می‌کند.

وی با بیان اینکه بیست و یکمین دوره این جشنواره، ۲۴ تا ۲۵ نوامبر ۲۰۲۳ (۳ تا ۴ آذر ۱۴۰۲) در شهر کرسکو اسلوونی برگزار خواهد شد، تصریح کرد: «مرزها نمی‌میرند» راوی داستان خانواده‌ای است که به دلیل جنگ در سرزمینشان، تصمیم به عبور از مرز گرفته‌اند.

این کارگردان تصریح کرد: بختیار پنجه‌ای، سونیا سنجری و تیام فتح الهی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته و پخش جهانی اثر را کمپانی سینما کلوزآپ، بر عهده دارد.

کارگردان این فیلم کوتاه حمیدرضا ارجمندی است و سامان حسین‌پور و آکو زندکریمی فیلمنامه آن را نوشته‌اند.

تهیه‌کننده فیلم انجمن سینمای جوانان ایلام و مجری طرح و مدیر تولید محمد اردان، مدیر اجرایی و جانشین تهیه‌کننده حسین آشنا است و مدیر فیلم‌برداری را نوید زارع، صدابرداری را ایرج نوروزی، تدوینرا توفیق امانی، صداگذاری را محمدمهدی جواهری‌زاده ، موسیقی را  محمد باسره بر عهده داشته و  طراح صحنه و گریم ایوب شیخ‌احمدی و طراح لباس شاهده کریمی بوده است.

اصلاح رنگ و نور این فیلم را  محمد احمدی بر عهده داشته و دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز صباح گویلی بوده و گروه کارگردانیحسین آشنا و یاشار یحیایی و گرافیست اشکان ساعدپناه و مشاور رسانه‌ای علی کشاورز بوده است.

رسانه سینمای خانگی- روایت شانزده ساله از یک «حقیقت»

در حالی که کمتر از ۲ ماه به برگزاری هفدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» زمان مانده است، به بازخوانی برترین فیلم‌های دوره‌های گذشته این رویداد پرداخته‌ایم.

به گزارش خبرنگار مهر، جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» مهمترین محفل فعالان و علاقه‌مندان سینمای مستند در ایران است. این رویداد در حالی امسال به هفدهمین دوره خود می‌رسد که در ۱۶ دوره گذشته جایزه بهترین فیلم مستند مهم‌ترین جایزه این جشنواره بوده است.

کمتر از ۲ ماه تا آغاز هفدهمین دوره از جشنواره «سینماحقیقت» باقی مانده است. در هر دوره از جشنواره و در رقابت داغ مستندها، معمولاً یک فیلم در آیین اختتامیه تندیس بهترین فیلم را دریافت می‌کند، که این امر باعث شده برای دوستداران سینمای مستند، همیشه جایزه بهترین فیلم واجد ارزش ویژه ای باشد. بحث و تمرکز رسانه‌ای هم درباره بهترین مستند هر دوره، بیش از آثار دیگر است.

از این رو در گزارش پیش رو به معرفی بهترین مستندهایی که جشنواره «سینماحقیقت» در این ۱۶ دوره به علاقه‌مندان معرفی کرده است، می‌پردازیم.

عزیز؛ داستان حماسی یک زن پولادین

در شانزدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» جایزه بهترین فیلم مستند به مهدیه سادات محور جعفری برای تهیه‌کنندگی و کارگردانی «عزیز» تعلق گرفت.

مستند نیمه‌بلند «عزیز» روایت زندگی حماسی یک زن پولادین است که یکه و تنها با خانواده پرجمعیتش در خانه‌ای ساده در پاکدشت کرج زندگی می‌کند، او تلاش می‌کند خانواده‌اش را حفظ کند و در این مسیر، استوار و پرانگیزه است.

قلعه برقرار؛ داستان آبادانی در حاشیه کویر

در جشنواره پانزدهم جایزه بهترین فیلم مستند به فرشاد فداییان و الهه نوبخت برای تهیه‌کنندگی مستند «قلعه برقرار» رسید.

این مستند که فرشاد فداییان آن را ساخته است، داستان فردی به نام مرتضی را روایت می‌کرد که همه زندگی‌اش را در شهر می‌فروشد و در حاشیه کویر، قلعه‌ای قدیمی متصل به هکتارها زمینِ سال‌ها رها شده و کشت نشده و هزاران هکتار مرتع نیمه خشک برای چرای گله مختصری که دارد و یک رشته قنات مخروبه، می‌خرد. به تدریج، مرتضی به کمک همسر و گاه پسرانش، قنات مخروبه را احیا و زمین را برای کشت آماده می‌کند. او حالا سی سال است که همه زندگی‌اش را به مزرعه خودش منتقل کرده است.

جاهای خالی پر شود؛ چالش‌های طلاق والدین برای یک دختر

بهترین فیلم مستند چهاردهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» به مستند «جاهای خالی پر شود» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی عطیه زارع‌آرندی رسید.

این مستند برشی از زندگی دختر بچه‌ای ۱۰ ساله را نشان می‌دهد که پدر و مادرش جدا شده و هر کدام دوباره ازدواج کرده‌اند. به همین دلیل این دختر نزد پدربزرگ و مادربزرگ مادری‌اش زندگی می‌کند. با وجود محبت بی‌دریغ آنها، این دختر دچار وضعیتی پیچیده است که ناگزیر او را مجبور به انتخاب‌های دشوار می‌کند. او میان پدر، مادر و درگیری‌های اجتناب‌پذیر آنها معلق است.

گلوله باران؛ از آسمان باران می‌بارد و از زمین گلوله

نشان فیروزه بهترین فیلم مستند سیزدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» به مرتضی شعبانی تهیه کننده فیلم «گلوله‌باران» رسید. این فیلم مستند را مرتضی پایه شناس و حسین مومن ساخته‌اند که درباره ۲ فیلمبردار است که همراه با گروهی نظامی عازم خط درگیری می‌شوند.

در میانه راه یکی از فیلمبرداران توسط تک‌تیرانداز دشمن مجروح می‌شود. او نمی‌تواند به راه رفتن ادامه بدهد. ساعت‌ها به سختی می‌گذرد. وضعیت پیچیده‌تر می‌شود، از آسمان باران می‌بارد و از زمین گلوله. مرتضی پایه شناس، با «گلوله باران» مسیری تازه را در سینمایش آغاز کرد، مسیری که برای تعدادی از مستندسازان جذاب بود.

خانه‌ای برای تو؛ داستان جدال با سرطان

جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» در دوازدهمین دوره نشان فیروزه را به مهدی شامحمدی برای مستند «خانه‌ای برای تو» اهدا کرد.

این مستند که مهدی بخشی مقدم آن را ساخته است، داستان یک جوان ۳۰ ساله گیلانی به نام داوود است که کمتر از یک سال از ازدواجش می‌گذرد و در شغلش دچار ورشکستگی شده است. او همزمان متوجه می‌شود که به سرطان پیشرفته‌ای دچار شده و در این شرایط برای زندگی‌اش تصمیمات جدیدی می‌گیرد.

مهدی بخشی مقدم و مهدی شامحمدی در زمینه ساخت مستندهای اجتماعی، ترکیب موفقی هستند که در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» با «خونه مامان شکوه» حضور داشتند.

بانو قدس ایران؛ داستان زندگی همسر امام خمینی (ره)

در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس فیروزه بهترین فیلم به تهیه‌کننده فیلم «بانو قدس ایران» موسسه عروج فیلم تعلق گرفت. این مستند که مصطفی رزاق کریمی آن را ساخته است، روایتی منسجم و ماندگار را از زندگی و حیات خانم خدیجه ثقفی همسر فقید رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) را به نمایش می‌گذارد.

رونمایی از این مستند در یازدهمین دوره جشنواره بسیار مورد توجه قرار گرفت.

مصطفی رزاق کریمی سال گذشته ساخت مستندی درباره زندگی حجت الاسلام احمد خمینی را شروع کرد و احتمالاً با این فیلم در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد.

صفر تا سکو؛ داستان خواهران ووشوکار

در دوره دهم جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» نشان فیروزه بهترین فیلم به مهتاب کرامتی و طهورا ابوالقاسمی ۲ تهیه‌کننده فیلم «از صفر تا سکو» اهدا شد. مستندی که در اکران عمومی پس از جشنواره، بسیار موفق بود.

«صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی روایتگر زندگی خواهران منصوریان، ووشوکاران اهل سمیرم است که قهرمان جهان و ایران شدند. این مستند به بخش‌های مهمی از زندگی ورزشی و شخصی خواهران منصوریان از تمرین با امکانات کم و مشکلاتی که آنها در طی این مسیر داشتند، پرداخته است.

فصل هرس؛ داستان مدعی کشف داروی سرطان

نشان فیروزه نهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» به مهدی شامحمدی تهیه‌کننده فیلم «فصل هَرَس» تعلق گرفت.

این فیلم به کارگردانی لقمان خالدی ساخته شد و یکی از فیلم‌های مهم آن دوره از جشنواره «سینما حقیقت» بود. «فصل هرس» داستان فردی به نام قاسم تک دهقان را دنبال می‌کرد که مدعی است داروی سرطان را کشف کرده است اما او جهت اثبات ادعایش دچار چالش‌هایی می‌شود.

از ابرها در راهند تا حیات در رگ‌های سرد

جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» در دوره هشتم جایزه بهترین فیلم خود را به ۲ مستند اهدا کرد. در این دوره جایزه بهترین فیلم جشنواره به صورت مشترک به محمدعلی فارسی تهیه‌کننده مستند «ابرها در راهند» و فتح‌الله امیری تهیه‌کننده مستند «حیات در رگ‌های سرد» اهدا شد.

مستند «ابرها در راهند» را محمدعلی فارسی ساخته و داستان آن با ارایه تصاویر بکر و جذاب از تجمعات در اروپا، از اسلامی سخن می‌گوید که منشا آن، انقلاب اسلامی ایران است و پیام متفاوتی دارد.

مستند «حیات در رگ‌های سرد» به کارگردانی فتح‌الله امیری نیز به بررسی رفتارهای منحصر به‌فرد و رازهای زندگی خزندگان استان ایلام می‌پردازد. در این فیلم گونه‌های نادری چون افعی دم عنکبوتی برای اولین بار در جهان به نمایش در می‌آید.

خاطراتی برای تمام فصول؛ داستان درمان مجروحان شیمیایی در اتریش

هفتمین دوره از جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» جایزه بزرگ و نشان فیروزه خود را به مرتضی رزاق کریمی تهیه‌کننده مستند «خاطراتی برای تمام فصول» اهدا کرد.

این مستند که مصطفی رزاق کریمی آن را ساخته است ناگفته‌هایی از داستان درمان مجروحان شیمیایی ایرانی در کشور اتریش در دروان جنگ تحمیلی را به تصویر کشیده است. این مستند با توجه به خاطرات فیلمساز در مدت اقامتش در کشور اتریش و در کنار آلام جانبازان شیمیایی ایران ساخته شده است. آنهایی که «از کرخه تا راین» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا را دیده باشند، می‌توانند رد و نشانی از شخصیت‌های آن فیلم را در «خاطراتی برای تمام فصول» بیابند.

در این دوره از جشنواره، مستند «خان آخر» به کارگردانی گل‌اندام صفر تندیس بهترین مستند کوتاه، فیلم «لطفا بوق نزنید» ساخته رضا فرهمند تندیس بهترین فیلم مستند نیمه بلند و مستند «در پناه بلوط» ساخته مهدی نورمحمدی تندیس بهترین فیلم مستند بلند را به دست آوردند.

رودخانه لیان؛ داستان یک رود

در دوره ششم جشنواره «سینماحقیقت»، بهترین فیلم مستند کوتاه جشنواره به نوا رضوانی تهیه‌کننده مستند «ظغال» اهدا شد. همچنین تندیس بهترین فیلم مستند میان مدت جشنواره به محمد احسانی کیاسری تهیه‌کننده مستند «گنبد مینا» تعلق گرفت.

در دوره ششم این رویداد تندیس بهترین فیلم بلند جشنواره به مستند «رودخانه لیان» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی رامتین بالف رسید. داستان مستند «رودخانه لیان» درباره ۲ رودخانه مهم «حله» و «مند» است که وارد استان بوشهر می‌شوند و در نهایت به خلیج فارس می‌ریزند. در این مسیر زندگی حیات وحش، پوشش گیاهی، میراث طبیعی و تاریخی حاشیه این ۲ رود با روایتی متفاوت به تصویر کشیده شده است. این مستند سفری نیز به درون آب خواهد داشت و مخاطب خود را با موجودات آبزی این ۲ رود آشنا می‌کند. علاوه بر موجودات ساکن این رود و حاشیه آن، پرندگان مهاجر نیز در این مستند به تصویر کشیده شده‌اند.

خلیج فارس؛ داستان خلیج همیشه فارس

در دوره پنجم جشنواره «سینماحقیقت»، بهترین فیلم مستند کوتاه جشنواره به احمد بیوته تهیه‌کننده مستند «عروسی عشایر» به کارگردانی حسن قهرمانی اهدا شد. همچنین تندیس بهترین فیلم مستند میان مدت جشنواره به مهدی زمانپور کیاسری تهیه‌کننده و کارگردان مستند «مشتی اسماعیل» رسید.

تندیس بهترین فیلم مستند بلند جشنواره هم به اُرد عطارپور تهیه‌کننده و کارگردان مستند «خلیج‌فارس» اهدا شد. مستند «خلیج فارس» با ارایه اسناد مکتوب، صوتی و تصویری مختلف از مدارک ثبت شده تاریخی از اصالت نام خلیج فارس می‌گوید. در این فیلم اسناد مکتوب، صوتی و تصویری از کشورهای مختلف عربی مخاطب را جذب می‌کند.

از «صحرای زنده» تا «حقیقت گمشده»

در جشنواره چهارم تندیس بهترین فیلم مستند کوتاه به‌طور مشترک به «صحرای زنده» سیدحسین صافی و «زندگی زیباست» سیدعباس سجادی، بهترین فیلم مستند نیمه بلند به «آریو برزن» خسرو حیدری و جایزه بهترین فیلم مستند بلند نیز به «حقیقت گمشده» محمدعلی فارسی تعلق گرفت.

از «روز پایان» تا «جای خالی آقا یا خانم ب»

در سومین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» نیز نشان فیروزه بهترین فیلم مستند کوتاه به نرگس آبیار کارگردان «روز پایان»، نشان فیروزه بهترین فیلم مستند نیمه بلند به محسن رمضان زاده کارگردان فیلم «این خانه روشن است» و نشان فیروزه بهترین فیلم مستند بلند به فیما امامی و رضا دریانوش کارگردانان فیلم «جای خالی آقا یا خانم ب» اهدا شد.

از «میدان بی حصار» تا «تینار»

در دومین جشنواره «سینماحقیقت» هم بهترین فیلم مستند کوتاه به مهرداد زاهدیان برای فیلم «میدان بی‌حصار»، بهترین فیلم مستند نیمه‌بلند به محمدحسن دامن‌زن برای فیلم مستند «طرقه» و بهترین فیلم مستند بلند به مهدی منیری کارگردان فیلم مستند «تینار» اهدا شد.

از «سرزمین گمشده» تا «قدرت»

در اولین جشنواره بین‌المللی سینمای مستند ایران «سینماحقیقت» که مهر ماه ۱۳۸۶ برگزار شد، جایزه بهترین مستند بلند به وحید موسائیان برای مستند «سرزمین گمشده» و دلارام کارخیران برای مستند «کودک دیروز خیال» اهدا شد.

دیپلم افتخار بهترین مستند کوتاه به کیوان علی محمدی و امید بنکدار برای مستند «M.D.M.A» و پریوش نظریه برای مستند «نزدیک‌تر از نفس» و نشان فیروزه به مهرناز اسدی برای مستند «قدرت» اهدا شد.

رسانه سینمای خانگی- «مش مریم»ی که مهرجویی ساخت و هرگز تکرار نشد

یادش بخیر … آن روزها اندوهِ «مش مریم» فقط نخوردن شامی هایش در آن مهمانی بود و دل‌خوشی‌هایش فقط مرغ و خروس‌هایی که بعد از آمدن از ایلام دور خود جمع کرده بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «مش مریم» سمبل تمام زنان جنگ‌زده ما بود. او برای فرار از بمب هایی که بر سرشان آوار می شد، به تهران پناه آورده و انقدر صمیمی و دوست داشتنی بود که فریده سپاه منصور بعد از آشنایی با این کاراکتر، به پهنای صورت اشک ریخته و با کمال میل پیشنهاد داریوش مهرجویی را پذیرفته بود. حالا اما اندوه «مش مریم» از نوع دیگری است؛ حالا او در غم از دست دادن خالقش اشک می ریزد و در این ماتم بار دیگر فریده سپاه منصور را هم با خود سهیم می بیند.

فریده سپاه منصور، هنرمند پیشکسوت کشورمان، داریوش مهرجویی را یک استاد کامل می داند. او از این کارگردان فقید به عنوان گوهر یک دانه ای یاد می کند که هیچگاه مثل او را در سینمای ایران نخواهیم داشت.
این بازیگر با اندوه فراوان می گوید: آقای مهرجویی وحشتناک ترکمان کرد و تا ابد از یادها نخواهد رفت که چگونه رفت.

سپاه منصور در گفت و گویی با ایسنا در حالی که هنوز از مرگ دردناک داریوش مهرجویی و همسرش شوکه و ناراحت است، از همکاری اش با این کارگردان فقید در فیلم‌های «مهمان مامان»، «آسمان محبوب» و «طهران تهران» می گوید.

مرگ حق است اما نه اینطور …

این بازیگر سخنش را اینگونه آغاز می‌کند: نمی‌دانم درباره داریوش مهرجویی چه باید گفت. باور کنید زبانم بند آمده. بگویم چطور کار می‌کرد؟ آقای مهرجویی یک انسان خردمند بود که دانش فراوانی داشت و سوادش جدای از فیلمسازی‌اش نبود. داریوش مهرجویی خودش بود و ادا در نمی‌آورد. او مصداق واقعی عبارت «از دل برآید، بر دل نشیند» بود. من خیلی چیزها از ایشان آموختم.

سپاه منصور در حالی که بغض دارد، ادامه می دهد: بمیرم الهی، یادم که می‌افتد بغضم می‌گیرد تجسم که می کنم وحشت می کنم. آدم‌ها که می‌میرند می‌گوییم مرگ حق است، بله حق است اما اینطور؟! نه. داریوش مهرجویی برای سینمای این مملکت خیلی زحمت کشید حقش نبود که اینگونه برود.

داریوش مهرجویی گوهر یک دانه بود

این بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون به همکاری هایش با داریوش مهرجویی اشاره می کند و می گوید: من بعد از «آسمان محبوب» دیگر آقای مهرجویی را ندیدم و سال‌ها بود که مراوداتی نداشتیم اما سه فیلمی که با او کار کردم همیشه خاطراتش برایم باقیست. روز اول که خبر را شنیدم شوکه بودم وقتی شما با من تماس گرفتید خیلی حالم بد بود. هنوز هم باورم نمی‌شود که اینگونه رفته باشد. یادم که می‌افتد تنم برایش می‌لرزد. آقای مهرجویی برای من کلاس درس بود. من بعد از کار کردن با ایشان سال‌هاست درس پس داده‌ام. او آدم باسوادی بود. الان نه، یک سال دیگر می‌فهمیم که چه کسی را از دست داده‌ایم. به عقیده من او گوهر یک دانه بود. در سینمای ایران نه در حال حاضر و نه در آینده بلکه هیچوقت هیچکس را مثل داریوش مهرجویی نخواهیم داشت.

نمایی از فیلم «مهمان مامان»

لهجه کُردی از «مهمان مامان» برایم به یادگار ماند

وی در ادامه صحبت‌هایش به خاطراتی که با مرحوم مهرجویی در فیلم «مهمان مامان» داشت اشاره می‌کند و می گوید: آقای مهرجویی باعث شد من در «مهمان مامان» لهجه کُردی یاد بگیرم. من یکی دو بار سر تمرین رفتم اما ایشان مدام تاکید می‌کرد من کُردی می‌خواهم، کرمانشاهی بگو و من می‌گفتم چشم اما راستش بلد نبودم. آن زمان آقای شاه ابراهیمی طراح صحنه ما بودند و خواهرزاده‌اش که در رشته بازیگری قبول شده بود تازه از کرمانشاه آمده بود که مرا به ایشان معرفی کردند و من گفتم متن را به لهجه غلیظ کرمانشاهی برایم بخوان و من ضبط کردم. من یک ماه و ۱۰ روز تمام هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار می‌شدم قبل از اینکه همه بیدار شوند این متن را گوش می‌کردم تا اینکه یاد گرفتم. بعد از آن یک روز که تلفنی با دخترم صحبت می‌کردم به من گفت مامان چرا انقدر لهجه‌دار شده‌ای؟! من آنقدر به لهجه کردی عادت کرده بودم که حتی در سریال «نون خ» هم از تجربه «مهمان مامان» کمک گرفتم و این لهجه از «مهمان مامان» برایم به یادگار ماند.

فریده سپاه منصور در سخنان پایانی اش در توصیف زنده یاد داریوش مهرجویی چنین می‌گوید: او افتخار سینمای ایران بود. هر فیلمش یک کلاس درس بود. داریوش مهرجویی یک استاد کامل بود اما نوع مرگش بسیار دردناک و وحشتناک. هیچگاه از یادمان نخواهد رفت که او چطور از بین ما رفت.

به گزارش ایسنا، مهمان مامان و آسمان محبوب دو فیلمی بود که داریوش مهرجویی در زمان حیات خود با سرمایه گذاری تلویزیون کارگردانی کرد. دیگر فیلم این کارگردان فقید که با همکاری صداوسیما ساخته شد، «همدان‌ها» نام دارد.

رسانه سینمای خانگی- تدارک سینمایی تلویزیون برای هفتۀ دفاع‌مقدس

شبکه‌های سیما به مناسبت چهل و سومین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، فیلم سینمایی، ویژه‌برنامه‌، مستند، روایت تاریخ جنگ و برنامه‌های گفتگو محور، پخش می‌کنند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سیما، شبکه‌های سیما به مناسبت چهل و سومین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، پخش فیلم سینمایی، ویژه برنامه‌، مستند، روایت تاریخ جنگ و برنامه‌های گفتگو محور را با هدف تبیین تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس و یاد و تکریم حماسه‌آفرینان در دستور کار دارد.

شبکه یک سیما

ویژه برنامه «حماسه خوان» یک مجله ترکیبی با حضور فرماندهان، رزمندگان و یادگاران دفاع مقدس است که به بازخوانی عملیات دفاع مقدس، دفاع مقدس در بیان امام (ره) و رهبر معظم انقلاب می‌پردازد.

مینی‌سریال «عاشورا» هم با شروع هفته دفاع مقدس از شنبه یکم مهر تا جمعه هفتم مهر هر شب ساعت ۲۲:۱۵ پخش می‌شود.

برنامه «صبح بخیر ایران» با دعوت از مهمانان مرتبط با هفته دفاع مقدس و پخش سرود و آیتم های مرتبط در هفته دفاع مقدس روی آنتن خواهد رفت.

برنامه «ایران امروز» به شهدای دفاع مقدس می‌پردازد و برنامه «سیمای خانواده» نیز با حضور خانواده شهدای خاص و دارای چند شهید در این ایام روی آنتن می‌رود.

همچنین برنامه «دال» با موضوع عکاسان دفاع مقدس در ۷ قسمت از شنبه یکم مهر ساعت ۱۸:۳۰ و مستند «در لباس سربازی» یکشنبه ۲ مهر ساعت ۱۲:۳۰ پخش خواهند شد.

شبکه دو سیما

مجموعه نمایشی «سیمرغ» به مدت ۴۵ دقیقه در این هفته در ساعت ۱۳:۵۵ روی آنتن می‌رود. این مجموعه تلویزیونی روایت‌گر زندگی و رشادت‌های ۲ تن از خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران یعنی شهید احمد کشوری و علی‌اکبر شیرودی است.

انیمیشن «سلام بر ابراهیم» در ۱۲ قسمت به مدت ۲۸ دقیقه در ساعت ۱۳:۱۰ به مناسبت دفاع مقدس برای گروه سنی نوجوانان و بزرگسالان در قالب نمایشی پخش خواهد شد.

برنامه ترکیبی «جَنگ دوست‌داشتنی» ساعت ۲۳ روی آنتن این شبکه می‌رود. «جَنگ دوست‌داشتنی» برنامه‌ای گفتگومحور تولید مرکز بسیج سازمان با موضوع زیبایی‌های جنگ است که با داشتن حال و هوای طنز به موضوع دفاع مقدس هم می‌پردازد.

مجموعه «بهترین تابستان من» سریال نمایشی طنز مرتبط با موضوع دفاع مقدس است که هر روز ساعت ۱۷:۳۰ پخش می‌شود.

«نام‌ها» یک کمیک استریپ است که در مدت زمان ۳۰ دقیقه تدارک دیده شده است که هر روز ساعت ۱۹:۵۰ پخش می‌شود و هر قسمت به زندگی‌نامه یکی از شهدای بزرگ هشت سال دفاع مقدس می‌‎پردازد.

«خیلی دور خیلی نزدیک» برنامه ۹ دقیقه‌ای است که ۳۰ دقیقه بامداد روی آنتن می‌رود. این مجموعه با فضای نوستالژی دهه ۶۰ که گلچین تولیدات مطرح سیما در دهه ۶۰ و ۷۰ با موضوع دفاع مقدس است، پخش می‌شود.

مستندهای شاخص در حوزه دفاع مقدس با عناوین «خاطرات موتورسیکلت»، «دستمال سرخ‌ها»، «ننه قربان»، «جهاد در مدار جاده»، «گلدان قاطر ریزه»، «ایستاده بر موج»، «زنان جبهه شمال»، «شهرک دارخوین» هر شب ساعت ۲۳ پخش می‌شود.

به مناسبت هفته دفاع مقدس «جشنواره فیلم‌های داستانی کوتاه» به همت تأمین برنامه شبکه دو سیما، از شنبه اول مهر هر شب ساعت ۲۱:۱۰ در جدول پخش سریال شبانگاهی این شبکه جانمایی شده است.

در این‌جشنواره فیلم‌های کوتاه داستانی که توسط کارگردان‌های مختلف با موضوع دفاع مقدس ساخته شده‌اند انتخاب شده و هر شب چند فیلم در باکس سریال شبکه دو به نمایش درخواهد آمد.

شبکه سه سیما

مجموعه مستند «فرمانده جنگ» روایتی تحلیلی بر مبنای پژوهشی ۲ ساله است که در گروه مستند مرکز بسیج صدا و سیما تولید شده و با انجام مصاحبه با پژوهشگران دفاع مقدس و استفاده از آرشیوهای مرتبط، تصمیمات قاطع و راهبردی حضرت امام (ره) را بررسی و موشکافی می‌کند. دغدغه اصلی ساخت این اثر از آنجایی شکل گرفته که این موضوع همواره از تاکیدات رهبر معظم انقلاب بوده و ایشان از عدم توجه به نقش حضرت امام رضوان‌الله در دوران مقدس گلایه داشتند و پرداختن به این موضوع را از اهالی فکر و هنر مطالبه کردند.

این مجموعه به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حمیدرضا حیدری در چهار قسمت تولید شده و در ایام هفته دفاع مقدس از شبکه سه سیما پخش خواهد شد.

برنامه «سلام صبح بخیر» به مناسبت هفته دفاع مقدس با حضور مهمانان کشوری، لشگری و همچنین رزمندگان و آزادگان پخش می‌شود. همچنین در بخش‌هایی از برنامه راویان دفاع مقدس به روایت‌گری این حماسه بزرگ می‌پردازند.

برنامه گفتگومحور «طبیب» نیز منعطف با این ایام هر روز ساعت ۱۱ پخش می‌شود. این برنامه به مناسبت این هفته میزبان رزمندگان و پزشکان دوران دفاع مقدس است.

«خودمونی» نیز در ایام هفته دفاع مقدس هر روز ساعت ۱۹:۳۰ پخش می شود.

شبکه چهار سیما

«چاووش» یک برنامه ترکیبی به مدت زمان ۹۰ دقیقه است که روزهای یکشنبه تا پنجشنبه ساعت ۲۲:۳۰ پخش می‌شود. این برنامه از منظر فرهنگی، اجتماعی و اندیشه‌ای به بازخوانی هشت ‌سال دفاع جانانه مردم ایران از سرزمین‌شان می‌پردازد. این ویژه‌برنامه دفاع مقدس از چهارشنبه ۲۹ شهریور آغاز شده است.

«مرصع» در هفته دفاع مقدس روزهای پنجشنبه ساعت ۱۹ به مدت ۶۰ دقیقه پخش می شود و هنرهای تجسمی از دلاوری رزمندگان را به تصویر می‌کشد.

«نقد سینما» در هفته دفاع مقدس نگاهی به سینمای جنگ و دفاع مقدس خواهد داشت. این برنامه جمعه شب‌ها ساعت ۲۲:۳۰ پخش می‌شود.

از دیگر برنامه‌های ویژه هفته دفاع مقدس می‌توان به پخش فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» اشاره کرد که در روز جمعه ۳۱ شهریور ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه چهار پخش می‌شود.

همچنین ۲ مستند با عنوان «فرماندهان؛ (شهید زین‌الدین)» و «فرماندهان (شهید فکوری)» جمعه ۳۱ شهریور و جمعه ۷ مهر ساعت ۲۲ به روی آنتن شبکه چهار می‌رود.

شبکه پنج سیما

«رنگ دفاع» عنوان برنامه‌ای ۱۰ قسمتی درباره هنر نقاشی و گرافیک با موضوع دفاع مقدس است که از جمعه ۳۱ شهریور، همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس حوالی ساعت ۲۲ به مدت ۱۰ شب از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.

مستند «آبروی کوچه‌ها» هم به ذکر خاطرات و صحبت با خانواده و هم‌رزمان شهید می‌پردازد.

برنامه‌های «سلام تهران»، «تهران بیست»، «در شهر»، «در استان» و «به خانه برمی‌گردیم» معطوف به هفته دفاع مقدس روانه آنتن می‌شوند.

شبکه آموزش

مستند «در لباس سربازی» روایتی ویژه از حضور رهبر انقلاب در جبهه‌ها از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی تا ترور ایشان در تیر سال ۶۰ است. این برنامه در هفته دفاع مقدس هر شب ساعت ۲۳:۳۰ از شبکه آموزش پخش می‌شود.

مجموعه «سینمای مقدس» با بررسی فنی و هنری فیلم‌های جنگی ایرانی، در هفته دفاع مقدس هر شب ساعت ۲۴ روی آنتن شبکه آموزش سیما می‌رود. در هر قسمت از این برنامه به یک فیلم شاخص سینمای دفاع مقدس پرداخته و در ابتدای هر قسمت درباره فیلم مورد نظر و آثار مشابه آن صحبت می‌شود.

در این مجموعه فیلم‌های «خداحافظ رفیق»، «دیده‌بان»، «هور در آتش»، «پرواز در شب»، «دکل»، «بر بال فرشتگان»، «تونل»، «خلبان»، «سجاده آتش»، «فرزند خاک»، «دوئل»، «شیار ۱۴۳»، «ایستاده در غبار» و «اروند» با حضور و مصاحبه با عوامل فیلم مورد بررسی قرار می‌گیرد.

سینماگرانی همچون سیداحمد میرعلایی، محمدعلی باشه‌آهنگر، شبنم مقدمی، علیرضا زرین‌دست، سعید سعدی، عبدالحسن برزیده، جمال شورجه، رضا ایرامنش، مهدی فقیه، جلیل فرجاد، علی دهکردی و … در این برنامه جلوی دوربین رفته‌اند.

مستند «سنگربان» که به معرفی شهید ایرج دستیاری اولین شهید هشت سال دفاع مقدس در امیدیه می‌پردازد، یکشنبه دوم مهر ساعت ۱۷:۳۰ از شبکه آموزش پخش می‌شود.

شبکه قرآن و معارف سیما

ویژه‌برنامه زنده «شب‌های پر ستاره» به مناسبت هفته دفاع مقدس با روایتگری حاج حسین یکتا و مرور خاطرات دفاع مقدس از گلزار شهدای بهشت زهرا (س) از پنج‌شنبه سی‌ام شهریور تا یکشنبه دوم مهر هر شب ساعت ۲۰:۴۵ روی آنتن شبکه قرآن و معارف سیما می‌رود.

ویژه‌برنامه «کلمه طیبه» در ۷ قسمت ۱۵ دقیقه ای از روز شنبه ۱ مهر ساعت ۱۱ پخش خواهد شد.

شبکه قرآن و معارف سیما با هماهنگی معاونت عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به سراغ پیشکسوتان دینی و قرآنی ارتش رفته و پرسش‌هایی در خصوص جایگاه ارتش ایران اسلامی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی را مطرح می‌کند که پاسخ‌های این پرسش‌ها محتوای اصلی برنامه را تشکیل می‌دهد.

سری اول این مجموعه، شامل گفتگو با ۷ نفر از امرای ارتش، به نام‌های امیردربندی از نیروی زمینی، جانباز سرافراز ایران‌نژاد از نیروی دریایی سیرجان، استاد سلیمی از نیروی هوایی، امیر ماهینی و امیر باباجانی از نیروی هوایی، امیر جعفری و امیر پولادی از نیروی زمینی، است.

انیمیشن «سلام ابراهیم» به مناسبت ایام هفته دفاع مقدس حوالی ساعت ۱۵:۳۰، از آنتن شبکه قرآن و معارف سیما پخش می‌شود. این انیمیشن با محوریت وقایع و اتفاقاتی که در مناطق جنگی برای شهید ابراهیم هادی، رخ داده است، با قالب داستانی، بیننده کودک و نوجوان را مخاطب قرار می‌دهد.

مستندهای تلویزیونی با موضوع و محوریت زندگی و جانفشانی‌های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس روزهای فرد و جمعه حوالی ساعت ۲۳ در ایام هفته دفاع مقدس از شبکه قرآن و معارف سیما پخش می‌شود.

شبکه جام جم سیما

گروه برنامه‌ساز «دل روشنی» در ایام هفته گرامیداشت دفاع مقدس به استان ایلام سفر خواهد کرد. این برنامه هر شب ساعت ۲۲:۳۰ به صورت زنده و به مدت ۹۰ دقیقه از ۳۱ شهریور تا ۵ مهر روی آنتن می‌رود.

«مدافعان بدون مرز» کاری از گروه سیاسی شبکه، که در ۲ قسمت ۲۰ دقیقه‌ای به روایت حضور افراد خارجی و غیر ایرانی در دفاع مقدس می‌پردازد.

ویژه‌برنامه «کنکاش» به دستاوردهای سیاسی دفاعی و اقتصادی دفاع مقدس و تحلیل فرمایشات رهبر انقلاب اختصاص خواهد داشت.

مجموعه «پلاک عاشقی»، در ۷ قسمت ۵۵ دقیقه‌ای به مقوله تاثیر دفاع مقدس و جنگ بر هنرهای هفت‌گانه از جمله سینما، موسیقی، عکاسی، هنرهای تجسمی، شعر و ادبیات، رادیو و تلویزیون و رسانه و تئاتر می‌پردازد.

ویژه‌برنامه‌های تلویزیونی «رادیو فتح» و «قرن ۱۴» با موضوع بازخوانی تاریخ هشت سال جنگ تحمیلی و مصاحبه با سرداران و فرماندهان دفاع مقدس پخش می‌شود.

همچنین سریال «سوران»، مستند «خاطرات موتورسیکلت»، انیمیشن «بچه‌های شهر خرم» و فیلم‌های سینمایی «بید مجنون»، «هور در آتش»، «زخم شانه حوا»، «موقعیت مهدی»، «تونل» و «آبادان یازده ۶۰» برای این ایام تدارک دیده شده است.

شبکه سلامت

شبکه سلامت برای هفته دفاع مقدس ویژه‌برنامه‌هایی را از ۳۱ شهریور به مدت یک هفته برای مخاطبان خود در نظر دارد.

از جمله این برنامه‌ها می‌توان به برنامه «پنجره باز» که هر شب ساعت ۲۳روی آنتن می‌رود اشاره کرد.

این شبکه مستندهایی را نیز آماده پخش دارد. مستند «پاکبازان» که فعالیت‌های پزشکی در ۸ سال دفاع مقدس را نشان می‌دهد، ۲ مهر ساعت ۱۲:۴۵ پخش می‌شود.

«سپید جامگان» از اول مهر تا هفتم مهر هر شب ساعت ۱۹، «هم پدر، هم مادر» روز ۱ مهر ساعت ۱۸:۳۰، «رسم عاشقی» ۲ مهر ساعت ۲۰ از جمله مستندهای ویژه هفته دفاع مقدس این شبکه هستند.

مجموعه «خاطرات ناتمام» که خاطرات پزشکان دفاع مقدس را مرور می‌کند از اول تا هفتم مهر هر روز ساعت ۱۸ روی آنتن شبکه سلامت می‌رود. همچنین برنامه «دوربین سلامت» هر روز گفتگویی با کادر درمان فعال در دفاع مقدس دارد.

فیلم سینمایی «شیدا» با رابط ناشنوایان جمعه ۳۱ شهریور پخش می‌شود و برنامه «مثبت سلامت» هر روز میزبان مسئولان و کادر درمان فعال در دفاع مقدس می‌شود.

شبکه نمایش

همزمان با هفته گرامیداشت دفاع مقدس چندین اثر سینمایی از شبکه‌ نمایش سیما پخش می‌شود.

فیلم‌های سینمایی «دیده‌بان»، «دوئل»، «سرزمین خورشید»، «از کرخه تا راین»، «یدو»، «لیلی با من است»، «اخراجی‌ها» و «تنگه ابوقریب» جمعه ۳۱ شهریور تا جمعه ۷ مهر روی آنتن می‌رود.

شبکه نسیم

«قاب عاشقی» برنامه شبانگاهی این شبکه است که هر شب به مرور فیلم‌های جنگی با حضور عوامل از جمله کارگردان، تهیه‌کننده و … می پردازد. این برنامه از ساعت ۱۹:۳۰ جمعه ۳۱ شهریور پخش می‌شود.

«نسیم آوا» ساعت ۱۹ در این ایام به پخش آهنگ‌ها و موسیقی‌های انقلابی در دوران دفاع مقدس خواهد پرداخت. این برنامه از جمعه ۳۱ شهریور روی آنتن می‌رود.

«جنگ دوست داشتنی»، «نسیما» و «خوش نمک» نیز در این ایام روی آنتن می‌روند.

شبکه امید

در این شبکه برنامه «نورا» و مسابقه «راز جزیره» با موضوع دفاع مقدس پخش خواهد شد. همچنین «مهمان مامان»، «سفر قند»، «بچه اینجا»، «پولیس پولیس»، «لبخند سرو»، «فرزندان روح‌الله»، روایتی از «روایات فتح» و مستندهای «نبرد فانتوم‌ها» و «صیاد» از دیگر برنامه‌های شبکه امید در این ایام است.

همچنین میان برنامه‌ها و کلیپ‌های ویژه دفاع مقدس با عناوین «سیره شهدا»، «روایت سلیمانی»، «نقشی از شهدا»، «رسم شهادت»، «در لباس سربازی»، «رسم جهاد» و … نیز روی آنتن می‌رود.

همچنین پنج قصه از «قصه‌های مجید» نیز از ۱ مهر تا پنجم مهر هر روز ساعت ۱۸ از شبکه امید پخش می‌شود.

شبکه افق

مستند «روایت معیار» در ۵ قسمت ویژه هفته دفاع مقدس از شنبه ۱ مهر ساعت ۲۰ با روایتی معیار و مستند از تاریخچه دفاع مقدس همراه با پخش اسناد منتشر نشده و دست نخورده پخش می‌شود.

مستند «مدیرکل و ما» پنجشنبه ۳۰ شهریور ساعت ۲۰ با بررسی سریال سوری «مدیرکل» و پرداختن به این سریال پرمخاطب سوری در ایران و همچنین گفتگو با عوامل و بازیگران این سریال پرطرفدار و بررسی وضعیت آن‌ها پس از جنگ سوریه پخش می‌شود.

مستند «پرده خوانی سینمای جنگ» در ۴ قسمت پنجشنبه‌ها ساعت ۲۲ پخش می‌شود. این مستند مروری بر تولیدات فیلم های اجتماعی دفاع مقدس از ابتدا تا کنون و تحلیل و بررسی آن‌ها با حضور کارشناسان، کارگردانان و تهیه‌کنندگان این فیلم‌ها دارد.

«رهبران استقلال»، «رویش‌های ما»، «سلام به آینده»، «اینجا آسمان»، «تجربه ماندگار» و «برای تاریخ» از دیگر مستندهای این شبکه برای پخش است.

رسانه سینمای خانگی- آثار راه‌یافته به «دنا» معرفی شدند

عناوین فیلم‌های «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» راه‌یافته به شصت‌ و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا اعلام شد.

به‌گزارش سینمیا خانگی به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، عناوین ۵۵ فیلم کوتاه راه‌یافته در چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» شصت‌ و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا به ترتیب حروف الفبا و به شرح زیر است:

بخش داستانی

«اثر انگشت» به کارگردانی زانیار محمدی نکو و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران_دفتر ارومیه و زانیار محمدی نکو از ارومیه

«ایز» به کارگردانی وحید معصومی سرای و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران_دفتر ارومیه و وحید معصومی سرای از ارومیه

«ایستگاه متروک» به کارگردانی محمدحسن حیاتی‌پور و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران_دفتر خرم‌آباد و محمدحسن حیاتی‌پور از خرم‌آباد

«بار هستی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی امید رشیدی نسب از خرم‌آباد

«برادران آب تنی» به کارگردانی سروش البخشی نائینی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران_دفتر آبادان و سروش البخشی نائینی از آبادان

«پروانه» به کارگردانی رضا زیدی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ایلام و رضا زیدی از ایلام

«پسماند» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی امیرعباس شوشی از اهواز

«تاخاری‌ها» به کارگردانی محمد آریانیک و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و محمد آریانیک از اهواز

«جلسه علنی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمد حسنی از همدان

«حباب» به کارگردانی دیانا حیدری و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر همدان و دیانا حیدری از همدان

«حدس فروشنده» به کارگردانی زهیر سقاچی فیروزآبادی و تهیه‌کنندگی محسن دانشور بی ری و وحید سعیدی از شیراز

«حصار» به کارگردانی علی مهرعلیزاده و تهیه‌کنندگی مهران منصوری و احمد کیا از ازنا

«خونمردگی» به کارگردانی امین اناری و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر خرم‌آباد

«خنزیر» به کارگردانی ماجد رستمی‌زاده و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر آبادان، شهلا موسوی و محمد معصومی از آبادان

«زنگ نقاشی» به کارگردانی آرش رفیعی تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ارومیه و آرش رفیعی از ارومیه

«زیر هشت» به کارگردانی پدرام مقیمی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر نهاوند

«ژان» به کارگردانی حمیدرضا ارجمندی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ایلام و حمیدرضا ارجمندی از ایلام

«سِهون» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حجت وفایی نیک از یاسوج

«سه بعدی» به کارگردانی مهران کلنگ‌دار و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر اهواز و مهران کلنگ‌دار از اهواز

«سیاباز» به کارگردانی سعید حسین پور و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ملایر

«شکار» به کارگردانی رامین محمدیار و تهیه‌کنندگی سازمان صداوسیمای مرکز مهاباد و رامین محمدیار از مهاباد

«شکارچی» به کارگردانی آرش کلهر و تهیه‌کنندگی احمد کلهر از بروجرد

«شیهه‌ی دور» به کارگردانی صمد قربان زاده و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ارومیه و صمد قربان زاده از ارومیه

«قزلر» به کارگردانی محمد طالبی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر اراک و فاطمه آتانی از اراک

«کارنیکا» به کارگردانی مریم صمدی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ارومیه و مریم صمدی از ارومیه

«کژدم» به کارگردانی شهرام قادری و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ارومیه و شهرام قادری از ارومیه

«کهنه روستا» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمدرضا بابادی از اهواز

«لباس فرم» به کارگردانی پرهام کاویانی و تهیه‌کنندگی پرهام کاویانی و محمدرضا دهقان از شیراز

«مادرِ آنا و همسرش» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سامان علی نژادیان از آبادان

«ماشه» به کارگردانی مهدی فلامرزی و مهدیه رنجبر و تهیه کنندگی الهه جهانی و مهدی فلامرزی از شیراز

«معلم جبرانی» به کارگردانی آرش رفیعی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ارومیه و آرش رفیعی از ارومیه

«ننه خُضَیره» به کارگردانی سعید کریمی و تهیه‌کنندگی بهسا صابری از دهدشت

«وارسلونا» به کارگردانی ولی کریم نیا و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ایلام و ولی کریم نیا از ایلام

«وزلی» به کارگردانی سیده آرمینه شادرام و تهیه‌کنندگی سید داریوش شادرام از کرمانشاه

«هزاروسیصد» به کارگردانی شکوفه میرزایی و سارا مرادی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج، شکوفه میرزایی و سارا مرادی از یاسوج

بخش مستند

«۳cc» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی فلامرزی از شیراز

«بازگشت فلامینگوها» به کارگردانی محمد جواد آرمان مهر و سید حسین آزادی و تهیه‌کنندگی محمد جواد آرمان مهر از شیراز

«بوی مادر، بوی دریا» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی رضا محمدپور از ارومیه

«پس از ۲۲ سال» به کارگردانی محمدعلی یزدان پرست و تهیه‌کنندگی محمدعلی یزدان پرست و مهسا قائمی از اراک

«دفک» به کارگردانی بهنام بی رم وند و تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و بهنام بی رم وند از بروجرد

«سرپناه» به کارگردانی امین لطفی و تهیه‌کنندگی اباذر صالحیان از همدان

«فصل شیدایی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی احمد احمدپور از خرم‌آباد

«کلگ» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سعید پروزن از مارگون

«مریم» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی احمد معبودی از اهواز

«نقش زیگلر» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمد طالبی از اراک

بخش پویانمایی

«چهارچوب» به کارگردانی مجتبی حیدرپناه و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر آباده

«حصار» به کارگردانی داوود وحیدی و تهیه‌کنندگی سید محمد باقر سجادپور از بجنورد

«حفره بعدی» به کارگردانی فاطمه احمدی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر اراک و فاطمه احمدی از اراک

«داستان چراغ راهنما» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمدرضا بابادی از اهواز

«ده برآفتاب» به کارگردانی زیبا ارژنگ و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج و زیبا ارژنگ از یاسوج

«لاخ» به کارگردانی ریحانه بابایی پور و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر همدان، مریم بابایی پور و ریحانه بابایی پور از همدان

بخش تجربی

«اینجا پر است از دست‌هایی که خسته نمی‌شوند» به کارگردانی محمد حسنی و تهیه‌کنندگی سمیرا شجاعی از همدان

«پرومته در خواب» به کارگردانی مسعود احمدی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر شیراز و شیما پورسهم الدین از شیراز

«دور شدن» به کارگردانی امید میرزایی و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر ایلام، امید میرزایی و الکس تراویس از ایلام

«هبوب» به کارگردانی شیوا بافهم و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر شیراز و شیوا بافهم از شیراز

در مجموع ۵۵ فیلم کوتاه در شصت‌وهفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا رقابت خواهند کرد که این آثار به تفکیک بخش‌های «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» به ترتیب ۳۵، ۱۰، ۶ و ۴ اثر بوده‌اند.

شصت‌ و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا، ۳ تا ۶ مهر ۱۴۰۲ به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج و به دبیری امین درخشان در شهر یاسوج برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- وقتی مرتضی صمدی خودش را روایت می‌کند

زنده‌یاد مرتضی پور صمدی در ۷۰ سالگی از دنیا رفت اما سال‌ها قبل‌تر گفته بود: شاید این اعتراف در پنجاه و چند سالگی عجیب باشد اما من از تمام کارهای کوتاه و مستندی که انجام دادم با سربلندی و افتخار یاد می‌کنم، اما در مورد کارهای داستانی این گونه نیست البته از سوی دیگر تجربه‌های فیلم‌های سینمایی «گیلانه» و «شبانه» را نمی‌توانم فراموش کنم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مرتضی پورصمدی ۱۷ سال قبل که فیلم‌سینمایی «گیلانه» به نمایش درآمد در گفتگویی مشروح با ایسنا از این همکاری و بخشی از کارنامه هنری‌اش گفت.

این فیلمبردار قدیمی سینمای ایران امروز ۱۱ شهریور ماه از دنیا رفت در حالی که مشغول فیلمبرداری یک سریال به کارگردانی حامد عنقا در شبکه نمایش خانگی بود.  

بخشی از صحبت‌های مرتضی پورصمدی را مرور می‌کنیم. (او در مقطع این مصاحبه مشغول فیلمبرداری «مدار صفر درجه» حسن فتحی بود.)

پشت صحنه فیلم «گیلانه»

مرتضی پورصمدی در آن مصاحبه تجربه سال‌ها حضورش در تلویزیون را اینگونه یادآور شده بود: «از سال ۵۰ تا ۷۵ در تلویزیون کار کردم. در مدرسه عالی سینما و تلویزیون فیلمبرداری خواندم و پس از پایان تحصیلات ده سال در تلویزیون کرمانشاه به عنوان فیلمبردار حضور داشتم و بعد از ده سال به تهران برگشتم و کار را تا بازنشستگی ادامه دادم. آغاز فعالیت‌ام در تلویزیون کرمانشاه و شرایط آن زمانه این امکان را به ما می‌داد تا هرگونه تجربه‌ای را داشته باشیم، ده سال کار درآن تلویزیون در شرایطی که فقط پنج نفر بودیم که کل تولید را می‌چرخاندیم. آن تجربه ده ساله در تلویزیون کرمانشاه خیلی اثر خوبی در ذهن می‌گذاشت. در آن زمانه ما از مرکز تا جنوب ایلام و شمال کردستان را تحت پوشش داشتیم و این موضوع باعث شد سفرهای خیلی زیادی داشته باشیم واین سفرها شور جستجو و دیدن را در من جدی کرد و یک اتفاق خوشایندی که در این سفرها افتاد، حوزه‌ های بود که به آنجا سفر کردم و اسم آن را گذاشتم «فرهنگ زاگرس» سفر در زاگرس بسیار زیباست چون اساسا یک کوه اساطیری جذاب است و در آن اقوام بسیار عجیبی زندگی می‌کنند و در آن سالها یک گنجینه کشف نشده بود.

این ده سال کار به مرور ذهن و علاقه من را به سمت ایرانگردی و مستند کشاند، در همین سفرها بود که با یکسری کارگردان آشنا شدم تا اینکه اولین تجربه ۳۵ م. م از طریق همین دوستی‌ها پیش آمد.

اولین تجربه مستند «هور دورق» تا همکاری با تمجیدی و حاتمی‌کیا

«هور دورق» با کارگردانی مشترک حمید تمجیدی مستندی بود که در سال ۶۳ تولید شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. در آن سال جایزه بهترین فیلم مستند را از جشنواره فجر گرفت. بعد از «هور دورق» یک سریال مستندی را با نام «نقش و نقشه‌برداری» با آقای تمجیدی کار کردیم. بعداز آن حمید تمجیدی اولین کار سینمایی «سراب» را پیشنهاد داد و من هم قبول کردم چون هر کسی مایل است به هر شکل فرمت سینمایی را هم تجربه کند. بعد از این کار با ابراهیم حاتمی‌کیا «هویت» را کار کردم اما کماکان به دنبال این موضوع بودم تا در حوزه علاقه ‌خودم مستند کار کنم.  

با ضابطی جهرمی مستند «چتر سبز» را کار کردیم که در رابطه با خرما بود و سفرهای مختلفی داشتیم و این وسوسه‌های ایرانگردی و تجربه کردن موجب شده بود، دوستان در کار مستند مردم‌شناسی به سراغ من بیایند و در آن سالها یک تجربه بین‌المللی هم پیش آمد با فرهاد ورهرام کار بازسازی فیلم «علف» کوبریک (همان ایل با بررسی محتوایی دگرگونی زندگی عشایری بعداز فروپاشی ایلخانی) و این تجربه‌ها با آقای ورهرام ادامه داشت.

تجربه سریال تلویزیونی «مزد ترس» را داشتم تا سال ۷۲-۷۳ که مرحوم محمدرضا سرهنگی برای مجموعه تلویزیونی «کودکان سرزمین ایران» از من دعوت کرد و آن سریال یک خاطره و پایان خوش عمر کارمندی من در تلویزیون شد. بسیار سریال دوست‌ داشتنی بود و از آن تجربه‌هایی بود که خیلی نادر انجام می‌شد. ۲ سال و نیم کار کردیم و ۲۶ قسمت را من تصویربرداری کردم و ۲۶ قسمت بعدی آن را ۱۷ گروه فیلمبرداری دیگر کار کردند. این سریال فضای خیلی خوبی ایجاد کرد، علی‌رغم پخش خیلی بدی که از تلویزیون داشت. در حالیکه من معتقدم این کار ۵۲ فیلم با ویژگی کودکان، یک کروس دانشجویی است و برای مجموعه دانشجویان جغرافیا، سینما و … می‌تواند به عنوان واحد درسی تدوین شود چون بخش عمده‌ای از ایران در این فیلمها دیده می‌شود بدون اینکه سفری انجام شود. در آن مجموعه ۲۶ قسمتی من این شانس را داشتم با کارگردانان بزرگ مستندساز -اصلانی، تقوایی، مختاری- وهمین‌طور نسلهای میانی‌تر همکاری کنم.

به محض اینکه در آن سالها از تلویزیون بازنشسته شدم، سه ماه بعد با آقای محمدرضا اصلانی سریال «غبار نور» را کار کردیم. سریال بسیار خوب و جنجال برانگیزی که فقط سه سکانس روی پایه فیلمبرداری شد همه حرکت بود و یک تجربه بسیار جسورانه در سریال داستانی بود.

تجربه همکاری در انجمن سینمای جوان 

آن فیلمها و تجربه‌ها را که در انجمن سینمای جوان را انجام دادم دوست دارم چون اساسا نسل جوان که کار کوتاه می‌کند خیلی وقتها دست به جسارتهایی می‌زند. از جمله افرادی که در آن سالها با آنها کار کردم مهوش شیخ الاسلامی، کیوان علی محمدی و امید بنکدار بودند.  

این همکاری‌ها باعث شد در اولین کار بلند سینمایی کیوان علی محمدی و امید بنکدار به نام «شبانه» به عنوان فیلمبردار حضور داشته باشم. تجربه «شبانه» تجربه‌ای بود که در آن یک فریم روز نیست و همه کار در شب می‌گذرد در عین حال بسیار رفتار جدیدی با دوربین می‌شود یعنی بسیار پلانهای عجیب و غریبی روی دست داریم. روزی که برای کار در «شبانه» دعوت شدم، یک کلاستور دست من دادن و گفتند «شبانه» ۷۶۲ پلان است، این پلانها و شرح زاویه لنز که این اتفاق کاملا حرفه‌ای بود که افتاد. بسیار دوست دارم.  

پشت صحنه «شبانه»

هشدار یک مستندساز و فیلمبردار

همه چیز به سرعت در حال تغییر است. ما توان مقاومت جلوی این تغییر را نداریم و اساسا مخالف تغییر هم نیستم اما باید موقعیت را دریابیم. سال ۶۵ تا ۶۹ درگیر یک کار مستند در رابطه با عشایر بودم و خیلی خوشحالم ۱۵ فیلم بر روی نگاتیو ثبت شده است که امروز امکان تکرارآن تصاویرنیست.

در سال ۶۵ از ساعت ۴ صبح در کوهستانی بختیاری به نام «منار» دوربین گذاشتیم از ۵ تا ۱۱ صبح لاینقطع دسته‌های عظیم انسانی و گله بود که عبور می‌کرد اما چند سال بعد همان زمان و زاویه سه روز دوربین گذاشته‌ام، کسی عبور نکرد برای اینکه همه با بنز ده تن سفر می‌کردند بنابراین یکسری فیلمها و گزارشات هست که شاید امروز ویژگی خاصی نداشته باشد ولی برای سالهای بعد خیلی جذاب هستند.

من یک طرح ۱۳ قسمتی به نام «خانه‌های ایرانی» داشتم و معتقد بودم، هر خانه‌ای که می‌توان در آن نفس کشید وانسان حضور دارد را می‌توان کار کرد و سه قسمت بیشتر همکاری نکردم.

همچنین یادی کنیم از بزرگداشتی که پانزده سال قبل جشنواره سینما حقیقت برای مرتضی صمدی گرفت.

در آن برنامه فیلم‌های مستند «هور دورق»، «مدرسه‌ی سید قلیچ ایشان»، «من با خدا حرف می‌زنم» که توسط مرتضی پورصمدی فیلمبرداری شده‌ بود، به‌نمایش درآمد.

سپس از سوی محمد آفریده و فرهاد ورهرام؛ نشان فیروزه‌ای سینما حقیقت به‌پاس حضور مستمر این فیلم‌بردار در حوزه مستند به مرتضی پورصمدی اهدا شد.

فرهاد ورهرام کارگردان سینمای مستند با بیان خاطراتی از همکاری‌اش با مرتضی پورصمدی، یادآور شده بود: در گذشته، رابطه‌ی عمیقی که میان فیلم‌سازان و سایر عوامل فیلم‌سازی بود موجب شد، افراد با لذتی خاص فعالیت کنند و علی‌رغم فشارها و مشکلات متعددی که وجود داشت فعالیت خود را ادامه بدهند. نسل ما به استفاده از تجربیات فیلم‌سازانی مانند تقوایی، شیردل، اصلانی و … پرداخت و ما نیز امیدواریم تجربیات ما نیز برای نسل جدید مفید واقع شود.

او همچنین به تجربیات متعدد کاری‌اش با پورصمدی اشاره کرده بود و گفته بود: همواره به او مانند چشم‌هایم اعتماد داشتم و او نیز به خوبی می‌دانست که من چه تصویری می‌خواهم و به همین دلیل حضور او و نگاه او همواره کمک شایانی به فیلم‌های بنده و دیگران بوده است.

محسن عبدالوهاب مستندساز هم در آن مراسم از حضور موثر مرتضی پورصمدی برای ساخت مستند «همسران حاج‌عباس» سخن گفته بود: در سینما امثال پورصمدی را کمتر داریم.

زنده‌یاد مرتضی پورصمدی هم گفته بود: معمولا سعی دارم برای کارگردان و حقوقی که او در زیبایی‌شناسی خروجی و نهایی کار دارد، احترام قائل باشم و در ابتدای کار نیز سعی می‌کنم، تصاویری تهیه و درباره آن‌ها با کارگردان گفت‌وگو کنم تا به آن‌چه دلخواه اوست نزدیک‌تر شود.

او از تجربیاتش در «من با خدا حرف می‌زنم»، «کودکان سرزمین ایران» را از دیگر فرصت‌های جذاب دوران کاری خود دانسته بود که برایش این امکان را فراهم آورده بود که با کارگردانانی چون ناصر تقوایی، محمدرضا اصلانی، ابراهیم مختاری و … آشنا و همکار شود.

از طرف دیگر، کار کردن در فیلم‌های مستند را با کمترین درآمد مالی و بیشترین سختی‌ها همراه دانسته بود، اما آن‌چه باعث جذابیت این سینما می‌شود به اعتقاد مرتضی پور صمدی این بود که حتی یکی از این تصاویر را نیز نمی‌توان در سینمای داستانی دید.

پورصمدی همچنین یادآور شده بود: از دیگر شانس‌های بزرگ من آن است که تربیت‌شده نسلی هستم که با افراد بسیار جذابی کار مشترک داشته‌ام و مسایل متعددی را از آن‌ها آموخته‌ام. افرادی چون فرهاد ورهرام، ناصر تقوایی، ضابطی جهرمی و … هریک علاوه بر عرصه‌های کاری نکات اخلاقی مهمی را به من آموختند و امروز نیز از تمام این عزیزان سپاسگزارم.  

اما سرزمین ایران تصاویر نابی را از دریچه دوربین مرتضی پورصمدی به یادگار دارد، در سال ۸۹ پس از ‌٣٣ سال عکاسی حرفه‌ای و ‌٣٣ سال روزه‌ی نشان دادن آثارش، این هنرمند نخستین نمایشگاه انفرادیش را برپا کرد.

پورصمدی برای نخستین‌بار ‌۴۵ قطعه عکس‌هایش را که جز ‌۵-۴ نفر کسی آن را ندیده بود و از ‌٢٣ سال قبل‌تر تا ‌١۴ سال قبل اقوام این دیار را روایت می‌کرد را به تماشای عموم گذاشت؛ آن‌هم به یاد محسن رسول‌اف عکاس جوان و نوجویی که ‌در اثر سانحه سقوط هواپیما از دنیا رفت.

خروج از نسخه موبایل