فیلم کوتاه “مبارز” با هدف معرفی شهید دانشآموز، حسن جنگجو در بهمن ماه رونمایی میشود.
به گزارش سینمیا خانگی از ایسنا، فیلم کوتاه “مبارز” در رابطه با شخصیت شهید دانش آموز حسن جنگجو به سفارش سازمان بسیج دانشآموزی و با مشارکت اداره کل آموزش و پرورش آذربایجانشرقی ساخته شده است.
مرحله پیش تولید این فیلم کوتاه از دو و نیم ماه پیش شروع شده است و فیلم هم اکنون در مرحله پس از تولید قرار دارد، پیشبینی میشود تا یک ماه آینده به مرحله رونمایی و اکران برسد. فیلم “مبارز” از صدا و سیما پخش میشود و عطا ادیبان، دانشآموز ناحیه چهار تبریز به عنوان بازیگر اصلی و رضا ربوی در نقش شهید چمران به ایفای نقش در این فیلم میپردازند.
گفتنی است؛ اعظم واریانی نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه مبارز را بر عهده داشته و این فیلم در راستای کنگره ۱۰ هزار شهید آذربایجان شرقی ساخته شده است. شهید حسن جنگجو در سال ۱۳۶۲ و پس از عملیات خیبر، مفقودالاثر شد که پیکر این شهید پس از ۳۴ سال دوری، از طریق فرودگاه شهید مدنی تبریز وارد این شهر شد.
وی از رزمندگان لشکر عاشورا بود که در اعزام اول به غرب با شهید چمران آشنا شد و با ضمانت ایشان، از آشپزخانه به خط مقدم راه یافت و در رکاب شهید چمران به گروه جنگهای نامنظم ملحق شد. شهید جنگجو در عملیاتهای فتح المبین، والفجر ۴ و خیبر حضور یافت و در نهایت در سال ۶۲ و پس از عملیات خیبر مفقودالاثر شد و پیکر او در شهریور ۱۳۹۶ به زادگاهش، تبریز بازگشت. تصویر ثبت شده از شهید حسن جنگجو توسط آلفرد یعقوبزاده سبب به شهرت رسیدن و محبوبیت این شهید دانشآموز شد.
کارگردان فیلم «پالایشگاه» با بیان اینکه تمرکز ارگانهای دولتی بر ساخت فیلمهای دفاع مقدسی در حدی است که انگار در دهه ۶۰ هستیم اظهار کرد: دیگر وقت آن است که از یک خاکریز عقبتر برویم تا به شهرها و مردمانی بپردازیم که انگار فراموش شدهاند و بیتوجهی به آنها هیچ توجیهی ندارد.
به گزارش سینمای خانگی، بهمنماه سال قبل که جدیدترین فیلم مهرداد خوشبخت با نام «گلهای باوارده» در جشنواره فجر نمایش داده شد، کارگردان فیلم نارضایتی خود را بابت نسخه ناقص پخش شده با صراحت بیان و اعلام کرد که فیلمش به چند ماه زمان نیاز دارد تا تکمیل شود. حالا حدود یک سال گذشته و فیلم مهرداد خوشبخت با نام «پالایشگاه» در حالی به تازگی به سینماها آمده که او این نسخه را درخشان میداند و به مخاطبانش هم توصیه میکند آن را حتما روی پرده سینما تماشا کنند.
«پالایشگاه» با درونمایهای از دو نوع نگاه و عملکرد روایت آنهایی است که معتقدند پالایشگاه نفت آبادان باید تخریب شود و دیگرانی که معتقدند باید نجاتش داد تا به دست دشمن نیفتد و این فیلم داستان تلاش چند نفر از کارکنان این مجموعه برای حفظ آن در روزهای اول جنگ است.
خوشبخت در گفتوگویی با ایسنا، علاوه بر اشاره به سختیهایی که ساخت «پالایشگاه» داشته است _ از جمله همزمانی فیلمبرداری با التهابهای سال گذشته کشور که امکان کوچکترین انفجار را هم از گروههای فیلمسازی میگرفت – از ضرورت تولید فیلمهایی این چنینی سخن گفت و تاکید کرد، برای نسل جدید ناگفتههای زیادی از جنگ وجود دارد که صرفا در خط مقدم جبهه رخ ندادهاند و اتفاقا الان زمان آن رسیده که باید با عبور از داستانهای تکراری، یک سنگر عقبتر رفت تا آنچه را در شهرها و حمایتهای پشت جبهه از نیروهای رزمی رخ داده، به تصویر کشید.
او در این زمینه بر همراهی نهادها و ارگانهای مرتبط بویژه در تامین تجهیزات تاکید دارد.
خوشبخت در این مصاحبه همراه با علی طباطبایی (پخشکننده) در خبرگزاری ایسنا حاضر شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
فیلم «پالایشگاه» اگرچه در دسته فیلمهای دفاع مقدسی قرار میگیرد ولی مثل فیلمهای مرسوم جنگی صحنههای انفجار و خونریزی و… ندارد و در عین حال از آن دسته فیلمهایی است که باید حتماً روی پرده سینما دیده شود. این در شرایطی است که تعداد فیلمهای کمدی در حال اکران زیاد است و مخاطب هم بیشتر سراغ همانها میرود. چه تمهیدی درنظر گرفتید تا فیلم «پالایشگاه» مخاطبان امروز سینما را ترغیب به تماشا کند؟
اولین نکته ضروری برای یک فیلم جذاب، داشتن داستان و درام است. برای داستان فیلم «پالایشگاه» هم به دلیل آنکه روایتگر مجموعه اتفاقهایی واقعی در روزهای اول جنگ بود، باید حتما یک خط روایی جذاب پیشبینی میکردیم. این حداقل کاری بود که میشد انجام داد ولی در اینکه چهره فیلم به نظر جنگی میآید کاری نمیتوان کرد چون فیلم در زمان جنگ اتفاق میافتد و یک ماجرای واقعی را روایت میکند که البته مربوط به جنگ نیست یعنی خاکریز و توپ و تانک و تفنگ ندارد بلکه مربوط به پشت جبهه و حمایتهای پشت فضای جنگ است. ما فیلمی را میبینیم که در کارگاه مرکزی پالایشگاه، تعمیرات اسلحه و ماشین انجام میشود یا اینکه سوخت کشور را تامین میکند. در واقع انگار شرایط همین الان را مثل زمانی که با مشکل توزیع بنزین مواجه میشویم، روایت کردهایم؛ فقط یک تفاوت مهم این است که الان افراد جوانتر جایگزین قدیمیهای پالایشگاه و شرکت نفت شدهاند. بنابراین برای جذب مخاطب جدا از آنچه در فیلم انجام دادیم، تلاشهایی در زمینه تبلیغات توسط دوستان موسسه شهر فرنگ به خوبی انجام شده تا چهره جنگی به فیلم داده نشود. کمااینکه بجز دقایقی از فیلم که صحنههای انفجار دارد، «پالایشگاه» به آن معنا جنگی نیست.
در بخش تبلیغات از تنها حربهای که میتوانیم برای معرفی فیلم استفاده کنیم همین است که بگوییم «پالایشگاه» فیلمی درباره روابط انسانی در دوران جنگ است همانند فیلم «آبادان یازده ۶۰» که قصه آن داخل ساختمان رادیو اتفاق میافتاد و حرفش این بود که این آدمهای عادی در شرایط ویژه به قهرمان تبدیل میشوند درست مثل «پالایشگاه» که یک عده با تلاش و انگیزه شخصی بدون اینکه کسی به آنها امر کند، قطعات پالایشگاه را برای اینکه حفظ شوند، از محاصره شهر خارج میکنند.
شما بعد از فیلم «آبادان یازده ۶۰» تصمیم گرفتید «پالایشگاه» را بسازید؟ چون بر اساس آنچه در تیتراژ فیلم پالایشگاه دیده میشود به نظر میرسد مستندی هم از آن ساختهاید.
آنها مستند – مصاحبههایی هستند که قرار است در مستندی درباره پالایشگاه استفاده شوند ولی هنوز ساخته نشده است. قصد دارم برای حفظ تاریخ شفاهی پالایشگاه حتماً آن مستند را بسازم.
با توجه به سختیهای ساخت چنین پروژههایی بدون حمایت دولتی، از چه زمانی ایده ساخت پالایشگاه را در ذهن داشتید و چه زمانی شرایط ساخت آن فراهم شد؟
قبلاً در روایت فتح یک مستند در این زمینه کار میشد که من در مرحله تحقیقات همکاری میکردم ولی به دلیل حادثهای که برایم رخ داد نتوانستم کار را ادامه دهم. اما خودم آن تحقیقات دوست و استادم علیرضا اسلامی را ادامه دادم و به بسیاری از موضوعاتی که درباره آبادان تاکنون گفته نشده برخورد کردم مثل رادیو آبادان، پالایشگاه یا ذوالفقاری. قصد داشتم یک سه گانه بسازم که با رادیو آبادان شروع شد، با «پالایشگاه» ادامه داشت و امیدوارم به ذوالفقاری که یک جنگ ۲۴ ساعته در آبادان است برسم. این سوژهها از دل همان تحقیقات بیرون آمد و هرکس آنها را میشنید برایش تازگی داشت چون با آنچه تاکنون در زمینه جنگ و آبادان کار شده، فرق داشت.
مستند را چه زمانی قرار است بسازید؟
فعلاً در حال مذاکره با روابط عمومی وزارت نفت هستم و اگر هزینه آن فراهم شود حتماً ساخت آن را پیگیری میکنم چون بخش عمدهای از آن را با هزینه خودم ساختهام. در واقع در سفرهای شخصی تحقیقاتم را به صورت تصویری هم ضبط میکردم و برای ساخت فیلم باید بازسازیهایی انجام شود که آنها هزینههایی را لازم دارند و اگر آن هزینه فراهم شود حتماً کار را شروع میکنم، در غیر این صورت باید خودم به نحوی هزینه ساخت مستند را جور کنم.
به نظر میرسید اگر بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت و به طور کلی بخش دولتی حمایت نمیکردند امکان ساخت «پالایشگاه» فراهم نمیشد. تجربه این مشارکت چطور بوده که قصد دارید یک بار دیگر برای مستند آن را تکرار کنید؟
ماجرا اینطور بود که من تحقیقاتم را انجام دادم. بعد به یک ایده داستانی رسیدم، آن را نوشتم و به یک طرح مفصل ۳۰ صفحهای رسیدم. پیگیریهای زیادی انجام دادم و وقتی در وزارت نفت آن را مطرح کردم متوجه شدم که خیلیها از این جریان (داستان واقعی فیلم) مطلع نبودند و وقتی متوجه چنین ماجرایی در زمان جنگ شدند، برایشان جذاب شد که همکاری کنند. البته نسل قدیمی وزارت نفت از این ماجرا مطلع بودند ولی نسل جدید آگاهی چندانی نداشتند که سر همین پروژه ارتباطی بین آن نسل قدیم و نسل جدید هم شکل گرفت. آقایایان فروزنده و قاسمی در روابط عمومی شرکت نفت نگاه بسیار خوب و متفاوت و فرهنگی ای داشتند در ادامه طرح را به فارابی ارائه دادم، در آنجا هم با نگاه مثبت آقای احمدیان (معاون فرهنگی) پروژه راه افتاد به این ترتیب وزارت ارشاد و وزارت نفت به هم وصل شدند، توافق کردند و فیلمنامه نوشته شد. در این مسیر ما یک قرارداد با فارابی داشتیم و فارابی هم قرارداد تولید را با وزارت نفت منعقد کرد و کار اینطور پیش رفت که از وزارت نفت پول به فارابی داده میشد و آنها نیز به ما میدادند.
فیلم را چه زمانی کلید زدید؟
اول مهرماه سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کلید خورد و بعد از ۷۲ جلسه هم تمام شد. این ۷۲ جلسه برای فیلمی مثل «پالایشگاه» خیلی کم بود مخصوصا آنکه برآورد اولیه ما ۹۰ روز بود.
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوههای بصری زیاد و کلا پستپروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچهها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم با چنین پروژهای که فیلمبرداری آن هم ۷۲ روز طول کشیده بود به نظر میرسد خیلی طبیعی بود که آمادهسازی نهایی آن زمان زیادی طول بکشد. چرا اصلا فیلم در جشنواره بود که تازه بعد از به تعویق افتادن سانس اکران، نسخهای برسد که با نارضایتی شما همراه باشد؟
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوههای بصری زیاد و کلا پستپروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچهها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم چون هم با مشکلات فنی زیادی مواجه شدیم و هم لابراتوارها با توجه به حجم بالای فیلمها بسیار شلوغ بودند و نمیتوانستند همه وقت خود را برای یک فیلم بگذارند. همین اتفاقها باعث شد فیلم به دو روز آخر جشنواره برسد و به دلیل همان فشار زیاد، یک فیلم به معنای واقعی ناقص را به جشنواره دادیم؛ یعنی از نظر خودم نسخهای که در جشنواره نمایش داده شد اصلاً قابل دیدن نبود چون نه تنها ویژوال کاملی نداشت بلکه حتی نتوانسته بودیم رِندر نهایی را از پلانها بگیریم و خیلی از صحنهها باکیفیت نبود. در سینمای رسانه منتظر شروع نمایش فیلم بودند و بابت همین موضوع کلی از آنها (اهالی رسانه) کنایه شنیدم چون تایم شروع فیلم مدام تغییر میکرد و آنها هم میگفتند اگر نمیخواهی فیلم را نمایش دهی چرا ما را در صف نگه داشتهای و من هم عذر خواهی میکردم ولی واقعا مسئله فنی بود. من برای رساندن فیلم، خودم در آن شب بارانی هارد را از لابراتوار گرفتم و با موتور به پردیس ملت بردم تا فیلم برای خبرنگارها نمایش داده شود. فیلم را کپی کردیم اما پِلِی نمیشد. دوباره روی یک هارد سالن دیگر کپی کردیم که همه اینها زمانبَر بود تا در آن ترافیک فیلم را دوباره به پردیس ملت برسانیم. در یک سالن دیگر امتحان کردیم ولی باز هم پلی نشد و اصلاً امکان نمایش فیلم در آن شب فراهم نشد. در آخر روز بعد همان نسخه با کیفیت پایین را خروجی گرفتیم و نمایش دادیم که خیلی بابت آن عصبانی بودم.
حالا از این نسخهای که در سینماهاست راضی هستید؟
بله. بعد از جشنواره کمی صدا را دستکاری کردیم، اصلاح رنگ و ویژوال افکت کامل شد و الان یک نسخه دیدنی برای اکران روی پرده سینما آماده شده و به نظرم حداکثر استعدادی که برای بخشهای مختلف پست پروداکشن لازم بود به کار گرفته شده است و اگر ضعفی وجود دارد به من مربوط میشود.
در میکس نهایی آیا صحنههایی کم و زیاد شده یا فیلم در تدوین تغییری کرده است؟
مدت زمان نمایش فیلم تغییری نکرده منتها برخی پلانها بخصوص در بخش ویژوال افکت جایگزین شدهاند.
در توضیح ابتدایی فیلم «پالایشگاه» به ۳۳۰ شهید پالایشگاه نفت آبادان اشاره میشود که فیلم به آنها تقدیم شده است. این تصمیم خود شما بود که همانند دیگر فیلمهای دفاع مقدسی به طور مستقیم به شهادت یک رزمنده خاص اشاره نکنید؟
این ۳۳۰ شهید پالایشگاه مربوط به تمام هشت سال جنگ است ولی داستان ما در همان دو سه ماه اول جنگ رخ میدهد. البته در همان مقطع هم کسانی شهید شدند که اشاره شده ولی داستان فیلم مسیر دیگری را پیش میبرد.
بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده میکردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می شود هیچ توجیهی ندارد
این مسیر دیگر فیلم، بنا بر همان ایدهای است که قبلا هم در باره آن صحبت کردهاید که جنگ را از زوایای دیگری ببینیم؟ شما «پالایشگاه» را با چه نگاهی ساختید تا مثل بسیاری از فیلمهای امروزی دفاع مقدسی صرفا حول یک قهرمان شهید پیش نرود؟
به نظر من بخشهایی از تاریخ جنگ ما مغفول مانده که اگرچه در کتابها ثبت شده یا در تاریخ شفاهیها گفته شده ولی خیلی کم به فیلم تبدیل شده است. عمدتاً هم اگر اینها به فیلم تبدیل نشوند مردم در جریان آنها قرار نمیگیرند چون مگر چقدر مخاطب کتابخوان داریم؟ به همین دلیل فکر میکنم الان وقت آن است که سراغ بخشهایی برویم که تاکنون به آنها پرداخته نشده است. ما درباره جبهه جنگ زیاد فیلم ساختهایم یعنی از خط مقدم فیلمهای متفاوت و زیادی ساخته شده و همچنان هم ساخته میشوند در حالی که این جبهه جنگ، یک پشت خط مقدمی هم داشت. این باور وجود دارد که اگر مثلاً ۲۰ درصد در خط مقدم میجنگیدند، ۸۰ درصد در پشت آن مشغول جنگ بودند که شامل تمام فعالیتها و آدمها از پایتخت و مرکز کشور گرفته تا شهرهای مرزی میشود ولی کمتر به آنها پرداخته شده است. در تیتراژ آخر فیلم تصویر مستندگونهای وجود دارد که میگوید در طول هشت سال جنگ، آب تصفیه شده و آشامیدنی آبادان قطع نشد چون پالایشگاه بخش تصفیه آب خود را قطع نکرد و ما بابت همین مسئله کلی شهید دادیم. این بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده میکردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را میخرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر میشود هیچ توجیهی ندارد. همچنین گفته میشد وقتی برای هلیکوپترها روغن میخواستند، عدهای بودند که از جان خود مایه گذاشتند و این روغن را از پالایشگاه تامین میکردند تا به شهرهای مختلف فرستاده شود اما به هیچ کدام از این موضوعها پرداخته نشده است و فراموش شده که ما قهرمانانی داشتیم که مردم عادی بودند یعنی تفنگ در اختیار نداشتند ولی هیچ چیزی کمتر از آن بسیجی و ارتشی و تکاوری که با بعثیها میجنگیدند، نداشتند. بنابراین حالا بعد از اینکه فیلمهای زیادی در خط مقدم ساخته شده، وقت آن رسیده که ارگانهای دخیل در این ماجرا هزینه کنند و از داستانهای غیرتکراری بگویند مخصوصا آنکه پرداختن به برخی از این داستانها میتواند از یک جنبه راحتتر باشد چون وقتی برای یک داستان یا فیلم وارد منطقه عملیاتی میشوید، خط قرمزها در خط مقدم بسیار زیاد است اما وقتی یک خاکریز عقبتر میآیی خیلی چیزها را میتوانی راحتتر بگویی و الان زمان آن است که بگوییم در شهرهای مرزی چه اتفاقاتی افتاده است.
این نوع نگاه به دلیل آبادانی بودن شما بسیار کمککننده است چون خیلی چیزها را خودتان تجربه کردهاید. از آن زمان بگویید. وقتی اولین شعلههای آتش جنگ در پالایشگاه نفت آبادان دیده شد که آن را به اولین شعلههای آتش جنگ تعبیر میکنند، شما در آبادان بودید؟
بله. ما در آنجا بودیم و من کودک بودم، مدتی زندگی کردیم ولی بعد دیگر شرایط سخت بود و جنگزده شدیم و از شهر بیرون آمدیم. البته هر از گاهی برمیگشتم چون در اهواز بودیم و فاصله زیادی با آبادان نبود. در سال۱۳۶۵ حدودا ۱۵ – ۱۶ ساله بودم که به عنوان عکاس در عملیات والفجر ۸ در آبادان بودم؛ در همان شبی که غواصها رفتند من هم رفتم و عکاسی و فیلمبرداری کردیم و صبح آن روز هم به فاو رفتیم. در مجموع قصههای جذاب زیادی از همین سنگرهای پشت جنگ وجود دارد و بجز آبادان و خرمشهر شهرهای دیگری مثل قصر شیرین، کرمانشاه و ایلام هم قصههای زیادی دارند.
تجربه من پس از فیلم «آبادان یازده ۶۰» که هیچ کامنت یا نقد رسمی منفی هم ندیدم نشان میدهد که نسل جدید از دهههای ۷۰ و ۸۰ که فیلم را دیده بودند اول تمایلی به دیدن فیلم جنگی نشان نمیدادند بخصوص در جشنواره که بخاطر مجموعه بلیتهایی که خریده بودند، به اجبار به تماشای فیلم رفتند ولی وقتی از سالن خارج می شدند از همانها هم واکنشهای مثبت گرفتم چون اینها مطالب ناگفتهای است که نسل جدید باید آنها را بداند.
البته توجه فیلمسازها هم میتواند به این مسائل جلب شود، موقعیتهایی هم پیش میآید که برای یکسری فیلمها سرمایهگذاری بیشتری انجام میشود؛ مثلاً چند سالی بود که فیلم دفاع مقدسی نداشتیم طوری که وقتی «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فجر نمایش داده شد، فیلم جنگی زیادی در آن دوره نبود ولی بعد تصمیم گرفتند تعداد این فیلمها را زیاد کنند تا امسال که انگار در دهه ۶۰ هستیم و همه ارگانهای دولتی مشغول ساخت فیلم جنگی هستند. یک زمان هم بود که تمرکز بر ساخت فیلم درباره مجاهدین زیاد شده بود و حوزه هنری و سازمان اوج و … سراغ ساخت چنین فیلمهایی رفتند اما کسانی که پالایشگاه را دیدهاند، میگویند بعد از مدتها یک فیلم سینمایی را روی پرده تماشا کردهاند از نظرتصویر و صدا که البته زحمت زیادی هم برای آن کشیده شد. یادم میآید برای صحنه انفجار تانکی گازوییل هیچ تصوری که چطور در میآید وجود نداشت و بعضی که وقتی فیلمنامه را می خواندند، به من گفتند فیلمنامه با شرایط سینمایی ما این صحنهها موقع اجرا درنمیآید. تقریباً هم سکانسی جا نماند که آن را اجرا نکنیم و در بخش فیلمبرداری و ویژوال و بازیگران و همکاران جوانم با شجاعت و جسارت و استعداد و غیرت کمک بسیار زیادی کردند و نشان دادند که با همین امکانات میتوان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.
حالا که بر روایتهای متفاوت از پشت خط مقدم و در شهرهای مرزی و جنگزده تاکید میکنید، قصد ندارید سراغ ساخت فیلمی از دوران معاصر این شهرها، زندگی مردمانش و آسیبهای جنگ بروید؟
سراغ این موضوعها هم میتوان رفت و اگر اشتباه نکنم فیلمهای خیلی کمی هم درباره جنگزدهها ساخته شده؛ مثلا آقای رحمان رضایی یک فیلم ساخته بود و همینطور آقای عیاری که امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود، فیلم «آبادانیها» را در هتل زیر پل سیدخندان که الان تخریب شده ساختند. درواقع فیلمهای خیلی محدودی نه فقط در این مورد بلکه حتی در مورد خانوادهها شهدا و رزمندگان و زندگی عادی آنها ساخته شده است وشاید از معدود نمونههای آن به فیلم «موقعیت مهدی» بتوان اشاره کرد که یک طرف جذابتر ماجرا را نشان میداد.
ارزش قطعاتی که در همان ماههای اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. یعنی چند نفر تصمیم میگیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آنها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها میشنوی که اختلاس میشود
در پرداختن به این داستانها خط قرمزها کمتر نمیشود؟
اگر بخواهیم به آسیبها بپردازیم خط قرمزهایی وجود دارد ولی اگر بخواهیم حماسهسازی کنیم، خط قرمزی نیست. یک اتفاق جالب که من اخیراً متوجه آن شدم و احتمالا طرح آن سخت باشد این بود که طبق اسناد موجود، ارزش قطعاتی که در همان ماههای اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد و آنها را از آبادان خارج کردند، سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. ما در زمان جنگ تحریم بودیم و این قطعات تمام پالایشگاههای کشور را سرپا نگه داشت. حتی پس از جنگ هم وقتی میخواهند پالایشگاه آبادان را بازسازی کنند باز، همین قطعات است که به کمک میآید یعنی چند نفر تصمیم میگیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آنها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها میشنوی که اختلاس میشود.
در چند سال گذشته بازیگران سرشناسی به فیلمهایی که در دسته فیلمهای دفاع مقدسی قرار میگیرند وارد شدهاند مثل امیر جدیدی یا جواد عزتی. با توجه به حمایت مالی که از طرف وزارت نفت داشتید نمیخواستید از بازیگران چهره استفاده کنید تا فیلم جذابیتهای بیشتری برای فروش در گیشه داشته باشد؟
من در «آبادان یازده ۶۰» هم همین رویه را در پیش گرفتم. نمیخواستم سراغ استار بروم و دنبال این بودم تا همه کنار هم متعلق به خود آنجا باشند. در «پالایشگاه» هم از طرف صاحبان فیلم فشار میآمد که سوپراستار داشته باشیم ولی از یک طرف بودجه نداشتیم و از طرف دیگر من اصرار داشتم که بودجه دعوت از یک بازیگر چهره را برای خود فیلم خرج کنیم چون «پالایشگاه» فیلم استار نیست، فیلم اجراست. الان هم که نتیجه کار را میبینم به نظرم تمام بچهها بخصوص بانیپال (شومون) و امیررضا دلاوری به عنوان بازیگران غیر بومی خیلی خوب، لهجه آبادانی را درآوردند و جنس کارگری آنها در نقش، خیلی خوب در فیلم نشست؛ حتی الهام نامی با وجود سکانسهای بسیار اندکش در یاد مخاطب میماند. البته این را هم باید اضافه کنم که «پالایشگاه» فیلم خیلی سختی بود و بخاطر همان پیگیریها با چند بازیگر مطرح هم صحبت کردیم اما بعضی از آنها میگفتند این فیلم خیلی دردسر دارد. همین پول را در تهران میگیریم چرا به گرمای آبادان بیاییم؟
با این وجود شما با یک بازیگر مطرح به نتیجه رسیده بودید تا در فیلم بازی کند که آن هم به حاشیههای زیادی ختم شد.
بله ولی چون ما هیچ نقشی در آن نداشتیم ترجیح میدهم دربار ه آن حرفی نزنم.
به فیلم برگردیم و صحنههایی که از آبادان تصویر کردید. زمانی ناصر تقوایی میگفت برخی سمبلها و مکانهایی که از جنگ در آبادان آسیب دیدهاند باید حفظ شوند. شما چقدر از فیلم را در آبادان ساختید و فکر میکنید چقدر از آنچه آقای تقوایی میگفت در آبادان انجام شده است؟
فیلم را که به طور کامل در آبادان ساختیم و از پرده سبز و آبی هم استفاده کردیم متاسفانه مسئولین ظاهرا قرار نیست به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنند و اصلا انگار مردم آنجا قوم فراموش شدهاند مثل قوم سیستان و بلوچستان. یکی از موضوعاتی که من معتقدم باید درباره آن فیلم ساخت همین چیزهاست. مردم با دیدن فیلم «پالایشگاه» متوجه میشوند که آبادان چه بوده، چه آدمهایی در آن حضور داشتند و الان به چه شرایطی رسیده است. در زمان جنگ شهر در دست بچههای شرکت نفت بود؛ یعنی تمام شهر را بچههای شرکت نفت کنترل میکردند چون نظم و انضباط را میدانستند و خیلی فوری شهر را ساماندهی کردند. حتی این چاپ کوپن از آبادان شروع و بعد در کل کشور رایج شد. اولین بار کوپنها در چاپخانه آبادان به چاپ رسیدند و بعدها سهمیهبندی برنج و روغن به کل کشور رسید. ما صحنههای زیادی را بنا به داستانهای مختلف اتفاق افتاده در فیلمنامه داشتیم که بخاطر طولانی بودن، مجبور به حذف آنها از فیلمنامه شدیم از جمله اینکه پدر آن نقشی که امیررضا دلاوری آن را بازی میکند، سرآشپز شرکت نفت بود و آشپزخانه شرکت نفت در روزهای جنگ روزانه ۱۵ هزار غذا برای رزمندهها و مردم داخل شهر میپخت. اینها اتفاقهای خاصی هستند که برای مردم هم جذابیت دارند.
شما در زمان فعالیت پالایشگاه این فیلم را ساختید. در چه ساعتهایی در پالایشگاه حضور داشتید؟
ما در ساعتهایی در پالایشگاه کار میکردیم که کارکنان آنجا به ما میگفتند مگر دیوانهاید در این تایم فیلمبرداری میکنید؟ چون آنها بخاطر گرما ساعت ۱۱ تا ۲ ظهر کار خود را تعطیل میکردند و این دقیقاً زمانی بود که ما همچنان کار میکردیم یعنی از صبح تا غروب در پالایشگاه بودیم و بیشتر تمرکز ما هم در بخشهایی بود که کارهای اصلی پالایشگاه انجام نمیشد یا اگر هم دستگاهها روشن بودند کارکنان با ما همکاری زیادی انجام میدادند تا بتوانیم با سر و صدای کمتری صحنهها را فیلمبرداری کنیم. بسیاری از این کارکنان پالایشگاه از کسانی بودند که پدر، برادر یا عموی آنها پیشتر در گذشتههای دور در پالایشگاه کار میکردند و بعضی سکانسهایی را که فیلمبرداری میکردیم آنها در جریان واقعی ماجرا بودند؛ حتی یکی از آنها گفت پدرش راننده لیفتراک بود و جزو کسانی بوده که شهید شده است. بچه های شرکت و مردم آبادان و خرمشهر و مسیولین پالایشگاه خیلی همراهی کردند. به نظرم علاوه بر مردم، بخشی از مخاطبان اصلی این فیلم مسئولان هستند آن هم نه فقط مسئولان وزارت نفت، بلکه اتفاقاً مسئولان دیگر وزارتخانهها را نیز مخاطب این فیلم میدانم تا بدانند این پالایشگاه چطور و با چه غیرتیحفظ شده است.
قرار نیست فیلم جدیدی بسازید؟
چرا مشغول نوشتن فیلمنامهای هستم که داستان آن به بعد از زمان جنگ برمیگردد.
آقای طباطبایی کشاندن مردم برای دیدن این نوع فیلمها در سینما با وجود تعدد فیلمهای کمدی کار سختی است. در دفتر پخش چه برنامههایی را در نظر دارید؟
در حال حاضر ما با چند مسئله مهم مواجه هستیم از جمله ایینکه به سینمادارها بعد از دوران رکود نمیتوان حق نداد چون دو سال کرونایی را پشت سر گذاشته، به شدت ضرر کرده و آنقدر هزینههایش زیاد بوده که تازه با فروش امسال سینما به نقطه سر به سر با هزینههای سال قبلش رسیده است. از طرف دیگر مخاطب عادت کرده که فیلم کمدی تماشا کند یعنی حتی وقتی به سالنی میرود و متوجه میشود فیلمی که میبیند فقط به ظاهر کمدی بوده بعد از چند دقیقه از سالن بیرون میآید به همین دلیل شرایط اکران بسیار سخت شده ولی با این حال تلاش میکنیم در شهرستانها و به ویژه شهرهای فاقد سینما اتفاقهایی را برای پخش فیلم رقم بزنیم تا اکرانهای خارج از سینما داشته باشیم بخصوص آنکه مخاطبی که در این شهرهاست و نیز آن دسته از تماشاگرانی که از طریق سینماهای سیار فیلمها را نگاه میکنند، به این جنس فیلمها نزدیکتر هستند.
ما بیش از هر چیز باید تلاش کنیم فیلم «پالایشگاه» را به آن دسته از مخاطبانی برسانیم که این نوع سینما را دوست دارند و منتظر دیدن آن هستند و معتقدیم اگر مخاطب به سالن بیاید حتماً از تماشای این فیلم لذت میبرد.
البته به نظرم این انتظاری که امسال نسبت به فروش فیلمها ایجاد شد، باید حتماً تعدیل شود چون الان سینمدارها به فیلمی که ۵۰ میلیارد تومان میفروشد میگویند نفروخته است یعنی انگار فیلمی با فروش زیر ۱۰۰ میلیارد را خوب نمیدانند. این مسئله به نگه داشتن فیلم در سانسهای متعدد ضربه میزند. همین الان فیلم اگر فیلم «جنگل پرتقال» در سانسهای محدود اما به طور پیوسته اکران شود مخاطب خود را پیدا میکند و فروش بیشتری به دست میآورد در حالی که به چنین فیلمی فضا داده نمیشود و بعد از مدتی اکران آن را تمام میکنند و به جایش یک کمدی دیگر پخش میکنند. وقتی توقع فروش بالا میرود یک فیلم اجتماعی که ۲۰ یا ۳۰ میلیارد تومان هم بفروشد مثل یک اثر شکست خورده است در صورتی که این روزها در بین این همه فیلم کمدی یک انیمیشن داریم که ۵۰ میلیارد تومان فروخته و در باشگاه ۵۰ میلیاردیهای سینما تنها فیلم غیر کمدی ماست اما به چشم هیچکس نمیآید. این روند سبب میشود سرمایهگذارها دیگر وارد حیطه فیلمهای غیر کمدی نشوند. تمام اینها هم در شرایطی است که سال آینده تعداد فیلمهای کمدی در حال تولید یا ساخته شده، آنقدر زیاد است که به راحتی هر ماه میتوان دو فیلم کمدی اکران کرد و اگر این اتفاق بیفتد فیلم دیگری را نمیتوان با آنها روی پرده برد.
فیلم «پالایشگاه» امکان پخش تیزر از تلویزیون را دارد؟
طباطبایی: بله تعدادی تیزر داریم ولی پخش تیزر در ماهواره بسیار مهم است چون فیلمهای کمدی که در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشوند سبب میشوند بیشتر مخاطبان فضای کلی سینمای ایران را صرفا در همان محدوده ببینند در صورتی که ما اصلا امکان پخش تیزر در ماهواره را نداریم و عجیب است که سینمادارها این نکته را بررسی میکنند که آیا فیلمی تبلیغات ماهوارهای دارد یا خیر و اگر داشته باشد به نوعی پوئن مثبت برایش محسوب میشود.
سینمای ۲۰۲۳ علیرغم رشد ۲۹ درصدی گیشه خود بهنسبت سال ۲۰۲۲، باز هم نتوانست به دوران پیش از کرونا بازگردد تا با چشماندازی که بنگاههای رصد و تحلیل از وضعیت سینما طی سال ۲۰۲۴ به عمل آوردهاند، نگرانیهایی در مورد اکران امسال و گیشه آن به وجود بیاید.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای پرزرقوبرق ۲۰۲۳ با وجود تمامی ناملایمات خود به پایان رسید تا شاخصها، علیرغم رشدی محسوس، همچنان نتوانند به آمار پیش از کرونا نزدیک شوند.
سینمای ۲۰۲۳ درحالی کار خود را با گیشه ۳۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری به پایان رساند که این گیشه، ۲۹ درصد رشد را نسبت به سال ۲۰۲۲ شاهد بود اما حتی این گیشه نیز نتوانست رقم ۴۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری سینمای ۲۰۱۹ را بهعنوان آخرین سال نرمال پیش از کرونا پوشش دهد بنابراین به این نتیجه میرسیم که سینمای جهان همچنان نتوانسته به دوران پیش از کرونا بازگردد و به ۲۶ درصد فروش بیشتر نیاز دارد تا بتواند به گیشه پیش از کرونای خود برسد.
چند بنگاه تحلیلی نیز رصدهایی داشتهاند از سینمای ۲۰۲۴ و تخمین زدهاند که سینمای ۲۰۲۴ حتی نمیتواند گیشه خود را در همین مرز ۳۳ میلیارد دلار سال ۲۰۲۳ نگهدارد به همین دلیل، از هماکنون نگرانیهایی بابت گیشه سینمایی جهان به وجود آمده علیالخصوص آنکه سال ۲۰۲۴، هیچگاه به اندازه سینمای ۲۰۲۳، از فیلمهای شاخص و کارگردانان صاحبنام برخوردار نیست و همین عامل، بر شدت نگرانیها افزوده است.
در سال ۲۰۲۳، فیلمهای مهمی چون قاتلان ماه گلمارتین اسکورسیزی، اوپنهایمرکریستوفر نولان، بلوط پیرکن لوچ، قاتلدیوید فینچر، جان ویک ۴ چاد استاهلسکی، ناپلئونریدلی اسکات، ماموریت غیرممکن ۷کریستوفر مککوری، کاخرومن پولانسکی، مدافعان کهکشان ۳جیمز گان، آناتومییک سقوطژوستین تریه، منطقه موردعلاقهجاناتان گلیزر، بیچارگانیورگوس لانتیموس و باربیگرتا گرویگ، تنها بخشی از فهرست بلندبالای این فیلمها هستند که توانستند بهنوبه خود، تنور سینمای سال گذشته را حسابی گرم کنند. حال آنکه قطعا تعداد فیلمهای کنجکاویبرانگیز ۲۰۲۴، هیچگاه به اندازه سال گذشته نخواهد بود.
سینمای ۲۰۲۳، اگرچه رشد خوبی را در گیشه پساکرونایی تجربه کرد اما نگاه تبعیضآمیز و مصرفگرا، همچنان مساله نخست سینماگران به حساب میآید که پس از سالها همچنان به ساحل آرامش و ثباتی نرسیده است
البته که ۲ اتفاق مهم در سال ۲۰۲۳، توانست تاثیراتی را بر روی گیشه جهانی سینماها بگذارد: نخست، اعتصاب صنوف فیلمنامهنویس و بازیگران بود و دومی، دوقطبی مهمی که در تابستان سال گذشته میان دو فیلم اوپنهایمر و باربی رخ داد.
اعتصاب گسترده فیلمنامهنویسان و بازیگران، نهتنها بر روی گیشه آمریکای شمالی تاثیر گذاشت بلکه تاثیرات سوئی نیز بر گیشه و جشنوارههای کوچک و بزرگ جهانی به همراه داشت که اجازه نداد تا فیلمهای ۲۰۲۳ بتوانند به شکلی نرمال و ذاتی، ارزرش واقعی خود را در گیشه بسنجند. همچنین سبب شد تا برخی فیلمها، اکران خود را به تعویق انداخته و در سال ۲۰۲۳ به روی پرده نروند.
دوقطبی اوپنهایمر و باربی نیز خیلی زود، مرزها را درنوردید و به شهرتی جهانی رسید تاجاییکه در همان زمان، کمتر انسانی در شبکههای اجتماعی بود که از وجود این دوقطبی مطلع نشده باشد. البته که این دوقطبی کمک بزرگی به گیشه جهانی کرد و سبب شد تا این دو فیلم، مجموعا ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار فروش را تجربه کنند که بیش از ۷ درصد فروش کل سال را شامل میشود.
البته که نیمه پر لیوان، میتواند رضایت سینمادوستان از کیفیت محتوایی آثار حوزههایی چون انیمیشن، وحشت و اکشن باشد. در ۲۰۲۳، فیلمهای زیادی در این گونهها اکران شد که اقبال بالای مخاطبان از این آثار و نقدهایی که راجع به آنها نوشته شده، نشاندهنده رضایت آنها از محتوای این آثار بوده است.
در ۲۰۲۳، چند سینماگر مهم از دست رفتند که ازجمله آنها میتوان به ویلیام فردکین، آلن آرکین، ران سیفس جونز، آنگوس کلود، متیو پری، جینا لولوبریجیدا، آندره بروگر، رایان اونیل و مایکل گمبون اشاره کرد.
درمجموع، سینمای ۲۰۲۳، اگرچه رشد خوبی را در گیشه پساکرونایی تجربه کرد و توانست مخاطبان زیادی را به سینماها بکشاند و تولیدات باکیفیتی را به نمایش بگذارد و نشان دهد که نظام استودیویی، عزم راسخی در مسیر بازگشت به دوران پیش از کرونا دارد، اما نگاه تبعیضآمیز و مصرفگرا، همچنان مساله نخست سینماگران به حساب میآید که پس از سالها همچنان به ساحل آرامش و ثباتی نرسیده است.
این مهم که تاثیراتی بر جامعه سینمارو و فعالان سینمایی گذاشته، برای امسال نیز تداوم خواهد داشت که این مهم با توجه به کاهش فیلمهای پرمخاطب برای امسال، میتواند مکانیسم بازگشت به دوران پیش از کرونا را به تعویق انداخته و نگرانیهایی را برای استودیوهای بینالمللی به همراه بیاورد.
به همین منظور، سینمای ۲۰۲۴ میتواند آبستن اتفاقاتی باشد که حاشیههایی را برای گیشه جهانی به همراه آورده و آن را از ارزش ذاتی و اصلی خود به عقب براند.
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار اعلام کرد، چهاردهمین دوره این رویداد در تاریخ ۲۱ تا ۲۹ دیماه، برگزار میشود.
به گزارش سینمای خانگی از عمار فیلم، چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، با محوریت «نظم جدید جهانی» و با تمرکز بر موضوع فلسطین در تاریخ ۲۱ تا ۲۹ دیماه، برگزار میگردد.
بنابر این اطلاعیه، افتتاحیه چهاردهمین دوره از این رویداد در روز پنجشنبه ۲۱ دیماه و اختتامیه آن روز جمعه ۲۹ دیماه، همزمان با روز غزه، در تالار اندیشه حوزه هنری تهران، برگزار خواهدشد.
همچنین، نمایش مرکزی آثار منتخب بخشهای رقابتی جشنواره شامل فیلم داستانی، فیلم مستند، پویانمایی، نماهنگ و فیلم ما، از تاریخ ۲۲ الی ۲۸ دیماه، در سینما فلسطین تهران و همزمان در بسترهای پخش برخط جشنواره، صورت میگیرد.
اکران مردمی جشنواره همانند دورههای گذشته در سراسر کشور، همزمان با جشنواره برگزاری میگردد.
دبیرخانه جشنواره از علاقهمندان و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب دعوت میکند جهت نمایش آثار منتخب جشنواره در استانها، شهرستانها و روستاها با شماره ۴۲۷۹۵۳۰۰-۰۲۱ تماس حاصلنمایند.
اعلام آثار بخش مسابقه، متعاقبا در روزهای آتی از طریق تارنمای رسمی جشنواره، اعلام میگردد.
رئیس سازمان سینمایی کشور بیتفاوتی نسبت به سرنوشت و آینده کشور را خسرانی جبرانناپذیری عنوان کرد و گفت: انتخابات یعنی بیتفاوت نبودن، در صحنه حضور داشتن، مسئول بودن نسبت به جامعه و تاریخ؛ اگر طیفها، سلیقهها، صداها و نواهای مختلف در چارچوب قانون در انتخابات حاضر باشند جامعه پویایی خواهیم داشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، یکی از ایدههای محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی کشور که تا کنون در برخی از سخنرانیهای رسمی به آن اشارههایی داشته است، تلاش برای تحقق «سینمای اسلامی» است.
خزاعی که پیشتر و در بخش اول همین گفتوگو به تفصیل درباره نسبت وضعیت امروز سینمای ایران با ایدهآلهای خود صحبت کرده و به دفاع از رویکردهای منتهی به جان گرفتن گیشهها، در برابر منتقدان پرداخت، حالا و در ادامه این گفتوگو تلاش دارد ضمن تشریح دیدگاههای خود درباره کلیت «سینمای ایران» به بخش دیگری از حواشی مرتبط با دوران مدیریت خود بهخصوص حواشی بهوجود آمده برای گروهی از سینماگران متأثر از حوادث و التهابات سیاسی و اجتماعی یک سال گذشته پاسخ دهد.
آنچه در ادامه میخوانید بخش دوم و پایانی گفتوگوی مشروح خبرگزاری ایرنا با محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور است.
اگر بخواهید مولفههای «سینمای اسلامی» را که پیشتر به آن اشارههایی داشتهاید، تشریح کنید، به چه مواردی اشاره میکنید؟
درباره همه رفتارهای ما، در دین اسلام شاخصهایی تعیین شده است. مثلا درباره رفتار یک کاسب در زمینه فعالیتهای اقتصادی، شاخصهایی در دین ما تعیین شده است. به همین دلیل آنقدر شاخصهای اسلامی برای یک زندگی گسترده است که درباره همه شئون آن میتوان صحبت کرد و فیلم ساخت.
آیا معتقدید امروز این شاخصهای اسلامی در سینمای ما رعایت نمیشود؟
قطعا در برخی از آثار نجیب سینمای ایران این شاخصها وجود دارد و در اکثریت تولیدات هم این موارد رعایت میشود اما صحبت من درباره اندک تولیداتی که است که این شرایط را ندارند. معتقدم آنهایی که به دنبال نگاه کاسبکارانه در سینما هستند، باید جلویشان را گرفت. حرف ما این است که میتوان نگاه اقتصادی هم به سینما داشت اما باید رویکردها را اصلاح کرد.
قطعا سینما یعنی اقتصاد اما میتوان نگاه متفاوتی هم داشت. نکته دیگر این است که آیا ما همیشه باید به فیلمها سوبسید بدهیم؟ آیا فیلمسازان ما نباید راه ارتباط با مخاطب خود را یاد بگیرند؟ این مسأله بسیار مهمی است. من وقتی میگویم فیلمساز هستم، یا دارم یک فیلم شخصی میسازم که طبیعتا برای آن نباید انتظار اکران داشته باشم. مثل فیلمهای هنروتجربه که اکران هم میشود اما انتظار فروش آنچنانی در گیشه ندارند.
فیلمساز دیگری برای حضور در جشنوارهها فیلم میسازد و طبیعتا او هم نباید از عدم اکران فیلمش در داخل کشور ناراحت شود. اما صورت سوم مربوط به فیلمهایی است که برای ارتباط با مخاطب ساخته میشوند. این دست آثار باید نگران شرایط ارتباط با مخاطب باشند. صاحبان این آثار باید از خود بپرسند که شاخصه برقراری ارتباط با مردم چیست؟ مگر میشود فیلمی قصه و قهرمان نداشته باشد و مردم با آن ارتباط برقرار کنند؟ ما باید در مدل فیلمسازی خود تجدیدنظر میکردیم. چرا فیلمهای کارگردانی مانند ابراهیم حاتمیکیا همواره مخاطب دارد، چون قصه و قهرمان دارد…
البته فیلمهای متأخر آقای حاتمیکیا هم در زمینه جذب مخاطب چندان موفق نبودهاند!
اینگونه نیست که اگر یک فیلم سینمایی، بر روی پرده سینما از نظر اقتصادی عملکرد موفقی نداشته، از نظر انتقال مفاهیم و کارکردهای فرهنگی خودش هم ناموفق بوده باشد. این دو مقوله از هم جدا هستند.
این طور نیست. فیلم «بهوقت شام» رکورد فروش خوبی را در گیشه ثبت کرد. از فیلمی که خودم در آن حضور داشتم مثال میزنم. دلیل استقبال از آن فیلم هم این بود که مردم با آن ارتباط برقرار کردند. سینمای ابراهیم حاتمیکیا مولفههایی دارد که برای مردم جذاب است. البته این نکته را هم بگویم که همه مخاطبان یک فیلم، مخاطبان داخل سالن سینما نیستند و در این زمینه گاهی فیلمسازان ما دچار اشتباه میشوند.
اینگونه نیست که اگر یک فیلم در سینما فروش نداشت، یعنی دیده نشده است. بهعنوان مثال فیلم «پشت پرده مه» که ما کار کرده بودیم، جوایزی از جشنوارهها گرفت، در اکران عمومی دیده نشد اما در تلویزیون بارها پخش شد و مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند. فیلمی که در سینما شکست خورد اما بسیاری از مردم آن را دیدند و میشناسند.
اینگونه نیست که اگر یک فیلم سینمایی، بر روی پرده سینما از نظر اقتصادی عملکرد موفقی نداشته، از نظر انتقال مفاهیم و کارکردهای فرهنگی خودش هم ناموفق بوده باشد. این دو مقوله از هم جدا هستند.
یکی از پدیدههایی که در یکسال گذشته بیشتر شاهد آن بودهایم جریان حضور فیلمهای زیرزمینی که بهصورت غیررسمی در داخل کشور تولید شدهاند، در جشنوارههای جهانی است. نگران نیستید که با نمایندگی این آثار از طرف ایران، سینمای رسمی ما در عرصههای بینالمللی حذف و محدود شود؟ مهمتر اینکه آیا جنس سیاستگذاریهایی که منجر به محدود شدن امکان ساخت برخی فیلمهای اجتماعی در سالهای اخیر شده است را در شکلگیری این پدیده موثر نمیدانید؟
اول اینکه معتقد نیستم که سینمای ایران در عرصههای بینالمللی حذف و محدود شده است و مشکلی که به آن اشاره میکنید مربوط به سه چهار جشنواره است که عموما با مقاصد سیاسی هدف گذاری شده اند واغراض سیاسی خود را دنبال می کنند. در سایر جشنوارههای سینمایی جهان، با چنین مشکلی مواجه نیستیم…
بالاخره در نگاه غاطبه سینمادوستان، همان چهار جشنواره تأثیر بالایی بر انعکاس تصویر سینمای کشورها در عرصه بینالمللی دارند!
فیلمهای رسمی سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی مهم دیده میشود
اینگونه نیست. در همه جشنوارههای بینالمللی، امروز فیلمهای رسمی سینمای ایران هم دیده میشود و هم برگزیده میشود. تعداد جوایز بینالمللی سینمای ایران در همین سالها کاملا مشخص است. آنچه شما به آن اشاره میکنید، مربوط به تغییر رویکرد جشنوارههای سینمایی دنیا نسبت به فضای فرهنگی ایران صحبت میکنید که مقولهای کلان است و ارتباطی هم با قوانین مراقبتی داخلی ما ندارد. سینما تنها بخشی از این تغییر رویکرد را نشان میدهد.
دلیل این تغییر رویکرد چیست؟ مگر پیشتر در سینمای ایران سختگیری وجود نداشت؟ اتفاقی که امروز شاهد هستیم مربوط به تغییر رویکرد جشنوارههای خارجی است. تا همین امروز خیلی از فیلمهای اجتماعی خوب سینمای ایران به این جشنوارهها معرفی شده، اما پذیرفته نشدهاند. مگر «جنگ جهانی سوم» فیلم مشکلداری بود؟ چرا در جشنوارهها پذیرفته نشد؟ در این دوره ما تمام فیلمهایی که حتی برای نمایندگی سینمای ایران در اسکار انتخاب کردیم هم آثار اجتماعی و غیرایدئولوژیک بودهاند.
مگر ما نمیتوانستیم مانند دورههایی که صرفا فیلمهای ایدئولوژیک معرفی میشدند، عمل کنیم؟ نگاه ما اساسا این نیست. شاید عدهای بخواهند اینگونه تلقین کنند، اما واقعیت این است که نگاه ما این نیست. ما بهدنبال احیای سینمای ملی ایران، با مشخصههای بومی خودش هستیم.
از ماجرای جشنوارههای خارجی فاصله نگیریم…
بله. درباره جشنوارههای خارجی، مطمئن باشید نگاه آنها در آینده قطعا دستخوش تغییر میشود. بد نیست بدانید خیلی از هنرمندانی که در جریانات اخیر به خارج از کشور رفتند، پیامهایی را ارسال میکنند تا به کشور برگردند. فضا همین امروز نسبت به سال گذشته خیلی تغییر کرده است. بعضی از این افراد صراحتا پیام پشیمانی ارسال میکنند، آن هم بهصورت رسمی.
از چهرههای شناختهشده هم در میان این افراد هستند؟
بله. هم شناختهشدهها هم برخی افراد گمنامتر. صراحتا میگویند ما میخواهیم به ایران بازگردیم و فعالیت سینمایی خودمان را ادامه دهیم.
مکالمه رسمی با خود شما داشتهاند؟
مکالمه رسمی خیر، اما بهصورت غیرمستقیم به دوستان مشترکی که با من داشتهاند، پیام دادهاند که میخواهند برگردند. برخی از این درخواستها هم در دست بررسی است.
یعنی اینگونه نیست که هنرمندانی که به هر دلیلی دچار مشکل شدهاند تا پایان دوره شما امکان رفع مشکلشان نباشد؟
این موارد مربوط به دوره ما نیست. توجه داشته باشید که این اغتشاشات در هر دوره دیگری میتوانست اتفاق بیفتد. این ماجرا مربوط به مدیریت ما در سینما نیست بلکه مربوط به حوادثی که با دوره مسوولیت ما همزمان شده است. این دو با هم تفاوت دارد. ما سختترین دوره مدیریت سینما در تمام دورهها را تجربه کردهایم. هر اتفاقی که از ابتدای انقلاب در سینما رخ نداده بود، در همین چند سال دوره مسوولیت ما رخ داد! با وجود این شرایط، پررونقترین دوره سینما را هم شاهد هستیم و همین واقعیت است که خیلیها را اذیت میکند.
برخی با اهداف سیاسی خیلی دوست داشتند سینما در دوره ما تعطیل شود و به همین دلیل از رونق امروز ناراضی هستند. وقتی صحبت از جشنوارهها و بازارهای جهانی میکنید، سوال اصلی این است که چه کسانی باعث کاهش سهم ایران از بازار جهانی شدهاند؟ قطعا اغتشاشگران و کسانی که شروع به فعالیت سیاسی در سینمای ایران کردند. مگر ما اینها را فراموش میکنیم؟ چه کسانی در خارج از مرزها بیانیه دادند و کارگردانان سرشناس دنیا را به خط کردند تا اهداف سیاسی خود را دنبال کنند؟ چه کسانی به جشنوارههایی مانند کن و برلین و ونیز ایمیل زدند؟ این افراد متولیان و بانیان وضع موجود سینمای ایران در عرصه بینالمللی هستند و امروز باید پاسخگو باشند.
اگر نگاه بستهای داشتیم فیلم سیدی و فرهادی را به اسکار معرفی نمیکردیم
اگر ما به دنبال ایجاد محدودیت بودیم، فیلم اصغر فرهادی را به اسکار معرفی نمیکردیم. اگر نگاه بستهای داشتیم که فیلم هومن سیدی را به اسکار معرفی نمیکردیم. اگر ما با سینمای اجتماعی مشکل داشتیم که فیلمهایی مانند «علفزار» و «ملاقات خصوصی» را اکران نمیکردیم. حرفم این است که اصلا آن نگاهی که برخی معتقدند در این دوره حاکم است، وجود ندارد. در حوادث سال گذشته با گروهی مواجه بودیم که در تحلیلهای خود احساس میکردند وضعیت نظام جمهوری اسلامی ایران رو به پایان است و به همین بهانه میخواستند جلوی حضور سینمای ایران در عرصههای بینالمللی را بگیرد و در مقابل سینماگران را به کارهای زیرزمینی تشویق کنند.
آنها میخواستند به فضای فرهنگی ما آسیب بزنند اما به این واقعیت دقت نکردند که فضای ملی سینمای ایران در اختیار سینماگران ایران است. سینمای ملی ما را امثال مجید مجیدی، مسعود جعفریجوزانی، احمدرضا درویش، جمال شورجه، سیدرضا میرکریمی و… در این سالها شکل دادهاند که هیچ کدام اهل کارهای زیرزمینی نبودهاند و جوایز مختلفی را هم گرفتهاند. آنها میخواستند سینمای ملی ایران را تحریم کنند و معتقدم این تحریم هم خیلی زود برداشته خواهد شد.
میتوانید کمی مصداقیتر درباره این گروه صحبت کنید؟ بالاخره افراد گمنام و بینشانی که نمیتوانستند باشند.
بالاخره خیلیها در طول آن حوادث تصور میکردند کار جمهوری اسلامی ایران تمام شده است. مدیر یکی از پلتفرمهای سینمایی حتی به همکاران خود گفته بود، این انقلاب مانند انقلاب مصر است و این باردیگر کار تمام است! یعنی در این حد برخی به باور رسیده بودند، اما همه شکست خوردند. در طراحیهایی هم که داشتند شکست خوردند کمااینکه با تمام فشارها و جوسازیها ، ما امسال هم در جشنواره کن غرفه داشتیم و سینمای ایران بهصورت رسمی حضور داشت.
ما تنها در چند جشنواره مشکلاتی داریم که بد نیست نگاهمان نسبت به آنها را تغییر دهیم و بدانیم همه عرصههای بینالمللی محدود به این جشنواره ها نیست. ما شاهد یک تغییر در فضای فرهنگی دنیا هستیم و در سالهای آتی شاهد اتفاقات بزرگتری هم خواهیم بود. وقتی روسیه تصمیم میگیرد برای خودش یک جشنواره اسکار به راه بیندازد یعنی با یک طراحی حرکت میکند. وقتی چین برای حضور در اقتصای سینمای دنیا برنامهریزی دارد، یعنی با یک طراحی دارد حرکت میکند. ما هم ابتدا باید سینمای خود را قدرتمند کنیم تا دچار مشکلاتی از این دست نشویم.
مشخصا چه اقداماتی داشتید؟
از طریق آقای عسگرپور نامه رسمی به رییس فیاپف ارسال کردیم تا این نهاد رسمی به جشنوارهها ابلاغ کند که این آثار زیرزمینی نماینده سینمای ملی ما نیستند. در چند سال آینده هم جایگاه واقعی این آثار مشخص میشود. سینمای دنیا به دنبال اقتصاد است و خیلی زود متوجه میشوند اینها نمیتوانند نماینده واقعی سینمای ایران در بازار جهانی باشند. این دوران، دورانی موقت است و ما تلاشمان را برای عبور از این دوران داشته و خواهیم داشت. در آینده حتما درباره بانیان این وضعیت صحبت خواهم کرد، چراکه معتقدم همهشان باید پاسخگو باشند.
همه این افراد هم در خارج از کشور نیستند و برخی از داخل در این جریان نقش داشتند!
با تمام این بدخواهیها سینمای ایران هیچگاه منزوی نخواهد شد
بله. تعداد ایمیلهایی که از داخل کشور به برخی از این جشنوارههای خارجی ارسال شده واقعا زیاد است. کسانی که باور کرده بودند جریان فرهنگی کشور و انقلاب، کارشان تمام شده است، در آن مقطع شروع به مبارزه کردند. البته اینگونه هم نیست که جشنوارههای کن و برلین بنابر نظر چهار فیلمساز داخلی ما، موضعش را طراحی کرده باشد، آنها مطابق سیاستهای بالادستی دولتهای متبوع خود حرکت میکنند و نگاهشان نسبت به فضای فرهنگی ایران را تعیین میکنند.
اینگونه نیست که یک گروه به اسم سینماگران مستقل در خارج از کشور تا این اندازه قدرت تأثیرگذاری بر جشنوارههای خارجی را داشته باشند، آنها فقط پیرامون این جریان هیاهو ایجاد کردهاند. با تمام این بدخواهیها سینمای ایران هیچگاه منزوی نخواهد شد.
اینگونه هم نیست که جشنوارههای کن و برلین بنابر نظر چهار فیلمساز داخلی ما، موضعش را طراحی کرده باشد
استعفای خانم مرضیه برومند از مدیرعاملی «خانه سینما» بازتابهای زیادی در محافل سینمایی داشت، شخص شما بهعنوان رییس سازمان سینمایی از این اتفاق ناراحت نشدید؟ بهخصوص که خانم برومند در متن نامه استعفای خود صراحتا اشاره کردند که نتوانستند تعاملات لازم را با سازمان سینمایی داشته باشند و پیشتر هم در نشست خبری این گلایه را مطرح کرده بودند.
البته ایشان صحبت از تعاملات نکرده بود و به جنبه اقتصادی ارتباط با سازمان سینمایی اشاره داشت که اساسا بحث دیگری است. این هم در حالی است که از زمان ورود خانم برومند به خانه سینما، بودجه این نهاد صنفی دو برابر شد و میتوانید در این زمینه از خود ایشان هم سوال کنید. جالب است که هیچکس درباره این مسایل صحبت نمیکند و تنها ابهامات را مطرح میکنند.
از خانم برومند سوال کنید که آیا بودجه خانه سینما بعد از مدیرعاملی ایشان دو برابر شد، یا نه؟من شخصا با ایشان جلساتی داشتم و حتی قبل از اعلام استعفا با او تماس گرفتم و گفتم اگر میتوانید کمی بیشتر بمانید.
یعنی کامل در جریان استعفا بودید؟
بله. با او تماس داشتم و خواستم اگر برایش امکان دارد، در این جایگاه بماند. از نگاه من ایشان شخصیتی بود که در این جایگاه عملکرد خوبی داشت و مدیران هم به حضورشان امیدوار بودند و امکان تعامل خوبی فراهم بود. به او گفتم به دلیل کارهای خوبی که در سینما از شما به یادگار مانده است، خیلی از درها به روی شما باز است. تأکید داشتم که نگاه شما نگاه سیاسی نیست و نگاه صنفی به مسایل دارید و این بسیار مهم بود. جلساتی که ما با خانم برومند داشتیم، همهاش مربوط به مسایل صنفی مانند مالیات و بیمه و مسکن بود. اتفاقا سازمان سینمایی در این زمینهها همراهی خوبی با خانم برومند داشت.
شما اشاره کردید که بودجه خانه سینما دو برابر شده اما خانم برومند به مشکلات مالی هم در نامه استعفایشان اشاره داشتند.
تنها یک ماه تخصیص بودجه خانه سینما از سوی سازمان سینمایی با تأخیر مواجه شد که دلیل آن هم مشکل ثبت آنها در اداره ثبت بود. اداره ثبت، نامهای به سازمان سینمایی زد و اعلام کرد با توجه به عدم ثبت خانه سینما، کمک مالی به این نهاد غیرقانونی است. طبیعتا من هم نمیتوانستم غیرقانونی اقدام کنم.
یعنی مشکل مالی صحت داشت.
بودجهشان کم نشد اما یک ماه پرداختی نداشتیم که میتوانست در ماههای بعدی جبران شود. در این مدت هم خانه سینما فرصت داشت پیگیر مراحل ثبت قانونی باشد. اتفاقی که افتاد و بعد از ثبت خانه، مشکل پرداخت بودجه هم حل شد. تعاملات ما با خانم برومند بسیار خوب بود و معتقدم هر کسی که مدیرعامل خانه سینما شود، به دلیل اهمیتی که برای جریانهای صنفی قائل هستم، باید تعامل خوبی با او داشته باشم. کمااینکه با منوچهر شاهسواری هم تعامل خوبی داشتیم.
درست است که نگاه من به شخص خانم برومند متفاوت بود اما اساسا معتقد به تعامل با نهاد صنفی هستم و امروز هم هر کمکی بتوانم به جناب علی دهکری بهعنوان مدیرعامل خانه سینما خواهم کرد. اگر افراد نگاه صنفی نداشته باشند شاید برخی تعاملات را با آنها نداشته باشم اما تا امروز هر سه مدیرعامل خانه سینما در دوره مسوولیت من، تلاششان رفع مشکلات صنفی بوده است.
بعضی از دوستان اعتراض و سروصدا کردند تا رایت جهانی فیلمشان را گرانتر بفروشند و درآمد بیشتری داشته باشند. برخی از مردم اما واقعا تصور میکنند که این افراد، مقاصد سیاسی دارند
سازمان سینمایی جدای از خانواده سینما نیست. شاید برخی از افراد در مقطعی وارد فعالیتهای سیاسی هم شدند اما این مربوط به همه خانه سینما نمیشود. بازهم تأکید میکنم که همه ما باید تکلیفمان با خودمان مشخص باشد. برخی از افراد که در همان حوادث سال گذشته سراغ رفتارهای سیاسی رفتند و موضعگیریهایی داشتند، هفته بعدتر در سازمان سینمایی به دنبال بودجه و امکانات بودند! این یعنی بلاتکلیفی.
من امروز نمیخواهم درباره خیلی از مسایل صحبت کنم و شاید روزی که از سازمان سینمایی بیرون بیایم، درباره خیلی از این نکات بتوانم شفافتر حرف بزنم و به مصادیق اشاره کنم، اما نکته این است که افراد نباید بلاتکلیف باشند. برخی موضعگیریهایی در بیرون دارند که اکثر مردم از ماهیت اصلیشان بیخبرند. بعضی از این دوستان اعتراض و سروصدا کردند تا رایت جهانی فیلمشان را گرانتر بفروشند و درآمد بیشتری داشته باشند. لااقل من از خیلی از این مسایل خبر دارم. برخی از مردم اما واقعا تصور میکنند که این افراد، مقاصد سیاسی دارند! میتوانم بگویم ۷۵ درصد این افراد، منافع و مقاصد اقتصادی دارند، نه سیاسی.
تعداد این افراد زیاد است؟
تعدادشان زیاد نیست ولی تریبون هایی در خارج از کشور دارند که ماموریت پمپاژ رسانه ای و خبری را دارند.
در آستانه انتخابات هستیم. اگر سینماگران بخواهند در این زمینه ورود داشته باشند، آیا سازمان سینمایی ملاحظات و چارچوبهایی برای این جنس فعالیتها مدنظر دارد؟
ورود به عرصه انتخابات یک امر شخصی است. مگر در سالها و دورههای قبل که افراد از کاندیدای موردنظر خود حمایت میکردند، سازمان سینمایی ورودی داشت؟ ما در حوزه مسایل صنفی ورود میکنیم. اگر فلان هنرمند بخواهد از فلان کاندیدا حمایت کند، اصلا به سازمان سینمایی ارتباطی ندارد. از نظر طرح انتقادات هم هیچ محدودیتی وجود ندارد. کمااینکه معتقدم بیشترین نقدها، همین امروز دارد به مسئولان وارد میشود. البته برخی منتقدین تنها چیزی که دغدغه آن ها نیست مردم و منافع ملی است، این عده همواره سعی کرده و می کنند تا از آب گلآلود ماهی خود را بگیرند و در برهه هایی هم موفق شدهاند.
نمیتوان کنار گود نشست و صرفا تماشاچی بود
این دسته موج سوارند و بخش هایی از مردم را در این موج سواری انتخاب میکنند. اما یک نکته را بدانیم بی تفاوتی نسبت به سرنوشت و آینده کشور خسران جبرانناپذیری است هر فرد همچنان که نسبت به خانواده مسئول است نسبت به جامعه خود هم مسئولیت دارد. نمیتوان کنار گود نشست و صرفا تماشاچی بود و در عین حال منتظر تحول شرایط اجتماعی ماند. بسیاری از افراد منتقد نسبت به مسائل سیاسی که غیرمنصفانه دست به نقد میزنند حتی در انتخابات حضور هم پیدا نکردند.
این عده قلیل که نسبت به سرنوشت خانواده، جامعه و کشور در حساسترین بزنگاهها بیتفاوت بودهاند چگونه به خود اجازه هرگونه اظهارنظری را میدهند؟ انتخابات یعنی بیتفاوت نبودن، در صحنه حضور داشتن، مسئول بودن نسبت به جامعه و تاریخ. اگر طیفها، سلیقهها، صداها و نواهای مختلف در چارچوب قانون در انتخابات حاضر باشند جامعه، جامعه پویایی خواهد بود.
دبیر شورای صنفی نمایش با اشاره به اینکه برنامهریزی خاصی برای ۱۰۰ هزار تومانی شدن بلیت سینما تا پایان سال وجود ندارد، درباره برخی حاشیههای اکران و نیز وضعیت گیشه سینما در سال آینده و موج کمدیسازی اظهارنظر کرد.
همایون اسعدیان در گفتوگویی با ایسنا درباره دلایلی که منجر به انتخاب دو روز از هفته برای فروش بلیت نیم بها در سینماها شده است، با بیان اینکه «فروش بلیت نیمبها در روزهای دوشنبه و سهشنبه پیشنهاد مشترک شورای صنفی نمایش و سازمان سینمایی بود» توضیح داد: در بررسیهایی که از فروش و وضعیت گیشه سینماها داشتیم مشخص بود که روزهای پنجشنبه و جمعه سالنها فروش خوبی دارند و روزهای شنبه و تا حدی یکشنبه فروش افت میکند. از آنجا که خیلیها منتظر روز سهشنبه میمانند تا با بلیت نیمبها فیلم ببینند تصمیم براین شد تا روز دوشنبه را هم به طور آزمایشی با قیمت نیمبها پیش برویم و اگر نتیجه مطلوب بود این روند را ادامه میدهیم؛ یعنی اگر وضعیت فروش روزهای سهشنبه با این تصمیم لطمه بخورد این روند را ادامه نمیدهیم.
او درباره اینکه چرا این دو روز با یک فاصله زمانی انتخاب نشدند، گفت: اگر روز چهارشنبه انتخاب میشد منتهی به روزهای آخر هفته بود و احتمال داشت در فروش تاثیر بگذارد. روزهای اول هفته هم تقریباً همین شرایط را دارند، ضمن اینکه روزهای شنبه قبلاً تست شده بودند و نتیجه خوبی نداشت.
بلیت سینمای خانواده از پفک و پففیل گرانتر است؟
وی اضافه کرد: کلیت ماجرا به این شکل بود که ما یک پیشنهاد برای افزایش قیمت بلیت داشتیم ولی بعد به این تصمیم گیری رسیدیم. البته این را هم یادآوری میکنم که از یکی دو سال قبل قیمت بلیت سینماها را شناور کردیم و سینماها میتوانستند در هر سئانس قیمتهای مختلفی را عرضه کنند. اما واقعیت این است که قیمت بلیت سینما بسیار ارزان است به خصوص در سینماهای مدرن چون خرجی که مردم برای پفک و پففیل میکنند به مراتب بیشتر از پولی است که برای بلیت سینما میدهند. بنابراین این بحث را مطرح کردیم که به سینماهای مدرن و نیز سینماهای ممتاز اجازه دهیم تا در سئانسهای پیک قیمت بلیت را تا سقف ۸۰ هزار تومان افزایش دهند. البته میدانیم بسیاری از سینماها این کار را انجام نخواهند داد کما اینکه برخی صاحبان سینما هم این مسئله را اعلام کردند ولی مشتریان برخی سینماها در بعضی مناطق شهر هستند که این ظرفیت را دارند که در سانسهای پیک یا روزهای آخر هفته بلیت ۸۰ هزار تومانی بخرند.
اسعدیان تاکید کرد: با توجه به افزایش هزینههای تولید فیلم و افزایش وحشتناک هزینه سالنهای سینما مدتها بود به دنبال افزایش قیمت بلیت بودیم چون به آن نیاز داریم و فکر میکنم با دو روز شدن فروش بلیت نیمبها ، این امکان برای همه با بضاعتهای مالی مختلف فراهم میشود تا به تماشای فیلمها بروند.
قیمت بلیت به ۱۰۰ هزار تومان میرسد؟
او درباره اینکه آیا این افزایش قیمت از ابتدای سال آینده دوباره ادامه خواهد شد و آیا در این روند بلیت ۱۰۰ هزار تومانی هم پیشبینی شده است؟ گفت: در شرایطی که ما زندگی میکنیم صحبت از فردا هم کمی سخت است چه رسد به چند ماه آینده، چون با تورمی روبرو هستیم که نمیدانیم قیمتها چگونه خواهد بود. بر اساس آنچه در خبرها منتشر شده ما همین الان با تورم نقطه به نقطه بالای ۴۰ درصد روبرو هستیم، پس با قطعیت نمیتوان گفت که بلیت سینما تا ۶ ماه آینده همین رقم خواهد بود، ولی امیدواریم به همین شکل بتوانیم ادامه دهیم زیرا واقعیت این است که برای اهالی سینما، تولیدکنندگان و صاحبان سینما باید براساس شرایط تصمیم گرفت تا آنها هم بتوانند به بقای خود ادامه دهند.
دبیر شورای صنفی نمایش درباره اینکه آیا میتوان با قطعیت گفت که تا عید بلیت ۱۰۰ هزار تومانی خواهیم داشت یا خیر؟ گفت: تا عید قطعاً افزایش قیمت نخواهیم داشت ولی برای سال ۱۴۰۳ نمیتوانم از الان چیزی بگویم و شرایط، تعیینکننده خواهد بود. وقتی در خبرها افزایش قیمت ۳۳ درصدی اینترنت را میبینیم معلوم است که افزایش قیمتها به چه شکل انجام میشود بنابراین فقط میتوانم بگویم تا آخر اسفندماه افزایش قیمت نداریم و برای سال ۱۴۰۳ همه چیز به شرایط اقتصادی و اجتماعی بستگی دارد.
او درباره اینکه افزایش قیمت بلیت تا ۸۰ هزار تومان از چه زمانی اعمال میشود و تا چه زمانی ادامه دارد؟ نیز توضیح داد: سینمادارها از همین هفته میتوانند در سئانسهای پیک، بلیت را تا سقف ۸۰ هزار تومان بفروشند ولی این کار کاملا اختیاری است. درباره بازه زمانی آن هم به طور طبیعی اگر احساس کنیم نیمبها شدن بلیت روز دوشنبه بازخورد خوبی دارد و روی فروش روز سهشنبه تاثیر نمیگذارد، قطعاً به یک روش تبدیل میشود و ادامه پیدا میکند و به نظرم میتوان تا عید این را به شکل یک آزمون پیش برد چون قطعاً زمان میبرد تا مردم هم از این موضوع آگاه شوند.
از فروش سینما ذوقزده نشویم
اسعدیان در بخش دیگری از این مصاحبه پس از اشاره به ۲۱ میلیونی شدن تماشاگران سینما، در پاسخ به اینکه طرح افزایش روزهای نیمبها و نیز طرحهای دیگری که ممکن است در شورای صنفی نمایش وجود داشته باشد، چقدر در راستای افزایش مخاطبان سینما کارایی دارد؟ بیان کرد: اگر نخواهیم مثل آقایان ذوق زده شویم و از این دم بزنیم که ما باعث رونق سینما شدیم و اگر هیجانهای کودکانه را کنار بگذاریم، باید تلاش کنیم تا مردم را تا جایی که میتوانیم هر چه بیشتر به حضور در سالنهای سینما علاقهمند کنیم. برای این کار به یک مکان دلچسب و دلپذیر با فیلمهایی نیاز داریم که خوراک فرهنگی مردم را تامین کند، حال چه کمدی باشد چه فیلم غیرکمدی. ما الان در این مجموعه دچار مشکل هستیم، به همین دلیل تاکید دارم که نباید ذوقزده شویم و نباید ادعا کنیم که ما باعث رونق سینما شدهایم. دو فیلم کمدی داریم که همین الان بیش از ۵۰ درصد فروش کل سینما را در سال ۱۴۰۲ بر عهده داشتند. این اتفاق خیلی شعفانگیز نیست که آقایان بابت آن هیجانزده میشوند. ما باید تلاش کنیم سرانه اکران و فروش بالا رود. باید کاری کنیم مردم سینما را به عنوان یک مکان تفریحی سالم و ارزان بپذیرند و بر این ارزان بودن به شدت تاکید دارم و جوسازیهایی که نسبت به سینما رفتن یک خانواده مطرح میشود را قبول ندارم چون باید ببینیم همان خانواده اگر برای خوردن بستنی بیرون رود چقدر خرج میکند یا همان خانواده روزانه برای رفت و آمد چقدر خرج میکند.
وی ادامه داد: فیلمهای کمدی حتماً سالنهای سینما را حفظ میکنند اما صنعت سینما را حفظ نمیکنند و این صنعت ممکن است دچار آسیبهای جدی شود. با اینکه اصلاً قصد تخریب فیلمهای کمدی را ندارم و بابت اکران موفقیتآمیز آنها خوشحالم اما سوق دادن سرمایه به سمت این نوع فیلمها سبب نمیشود که سینما حفظ شود. سینما را تفکر و مجموعه فیلمهایی از ژانرهای مختلف نگه میدارد. این ذوقزدگیها ما را صرفاً به سمت فیلمهای کمدی سوق میدهد که برای سینما خطرناک است.
از پروپاگاندا برای فروش هزار میلیاردی تا ماجرای بازگشت «فسیل» به اکران
او درباره اینکه با توجه به خطری که بر آن تاکید دارد چرا در شورای صنفی نمایش نسبت به بازگشت فیلم «فسیل» در اکران پایتخت که بیشتر به نظر رسید برای ۱۰۰۰ میلیاردی شدن فروش باشد و نیز در برابر اعتراضهایی که دیگر صاحبان فیلمها نسبت به کمبود سالنهای خود دارند واکنشی نشان داده نشد گفت: ابتدا این را بگویم که فروش امسال حتماً از هزار میلیارد تومان عبور خواهد کرد اما باز هم این دلیل بر ذوقزدگی و هیجانزدگی نیست، هرچند میتوان از آن برای پروپاگاندا و شعار دادن استفاده کرد. ماجرای «فسیل» هم اینطور نبود و واقعیت این است که بعد از کرونا و شرایط اجتماعی سال گذشته، شورای صنفی اساساً نگاه را به اکران تغییر داد و خیلی از مواد آییننامه را آگاهانه کنار گذاشت تا به شرایط مطلوبتری برگردیم. هنوز در آییننامه اکران حداکثر نمایش برای یک فیلم میتواند ۱۰ هفته باشد در حالی که این فیلم بیش از هشت ماه است که روی پرده سینماهاست و پیش از آن فیلمهای دیگری را هم به این شکل اکران کردیم. ما باید سرمایهگذاران و تهیهکنندگان را ترغیب میکردیم که از اکران نترسند و مطمئن باشند که میتوانیم شرایط مناسبی برای اکران آنها فراهم کرد. این اتفاق برای فیلمهای «فسیل»، «هتل» و پیشتر «بخارست» و «انفرادی» و نیز فیلمهای جدی رخ داد. درباره «فسیل» هم دوستان به این نتیجه رسیدند که اگر اکران آن در سالنهایی که در اختیار دارد، به پایان برسد شاید جا برای فیلمهای اجتماعی یا فیلمهایی که سئانس کمتری دارند باز شود به همین دلیل آن را از اکران تهران برداشتیم اما برگرداندن فیلم به اکران سینما یک سوءتفاهم است چون این بازگشت فقط در سئانسهای فوقالعاده که معمولاً ۹ شب به بعد هستند، اتفاق افتاد.
وی افزود: درواقع ما شانسی را از فیلمهای دیگر نگرفتیم و فقط گفته شد که سالنها میتوانند خارج از سانس موظف خود «فسیل» را اکران کنند. اگر مطلع میشدیم که سینمایی خلاف این روند عمل کرده حتماً با آن برخورد میکردیم. البته ما از طریق سمفا پیگیر بودیم که اکران این فیلم را در سئانسهای پیش از ۹ شب محدود کنیم اما زیرساخت آن در سمفا فراهم نبود. در کل کشور میتوانستیم این کار را انجام دهیم ولی اینکه فقط سالنهای تهران را محدود کنیم امکانپذیر نبود؛ بنابراین هم به سمفا و هم به سینماها ابلاغ کردیم که در سئانسهای روز نمیتوانند برای «فسیل» فروش بلیت داشته باشند.
کمدیها فیلمهای دیگر را له کردهاند؟
او درباره اینکه چقدر روی وضعیت اکران فیلمهای دیگر نظارت وجود داشته تا فیلمهایی همچون «ضد» یا «چرا گریه نمیکنی؟» گلهمند باشند، گفت: در این زمینه باید بررسی کنیم ببینیم در کدام سینماها سئانسهای کمتری به این فیلمها داده شده است. من مشخصا فیلم آقای معتمدی (چرا گریه نمیکنی) را در سینمای سرگروه پیگیری کردم که آیا در پردیس کوروش در هفته اول سئانسهای موظف داده شده یا خیر که با وجود فروش بسیار پایین، این اتفاق افتاده بود اما بعد از دو هفته، سالنها دیگر خیلی تحت کنترل ما نیستند که بخواهیم بگوییم این روند را ادامه دهند. البته برای رعایت عدالت حتما با سالنها ارتباط داریم اما سالنهای سینما به فروش خود فکر میکنند و اگر به نظرشان برسد فیلمی بیشتر فروش میکند آنها را جابجا میکنند. مسئله جدی همین جاست که در شورای صنفی نمایش و وزارت ارشاد در این باره بحث شد که آیا فیلمهای کمدی، فیلمهای جدی و غیرکمدی را له میکنند؟ آیا شانس فیلمهای دیگر را میگیرند؟ به اعتقاد من قضیه این نیست و با تاکید براینکه باید شرایط تنفس را برای همه فیلمها فراهم کنیم، اما یک نکته مهم این است که ما در یک شرایط اجتماعی زندگی میکنیم که به اعتقاد من عموم آنهایی که به سینما میروند به این خاطر است تا دو ساعت فراموش کنند که کجا هستند و چه غم و غصهای دارند. آنها به سینما میروند که بخندند و هیجانهای خود را تخلیه کنند. طبیعتاً فیلمهای اجتماعی در این برهه با شکست روبرو میشوند و نمیتوانند خیلی مخاطب برای خود جذب کنند. این را در سالهای قبل هم در مقاطعی تجربه کردهایم و وقتی امید در جامعه زیاد بوده فیلمهای اجتماعی هم فروش خوبی داشتند و هر وقت این روانی و اجتماعی اینطور نبوده فروش فیلمهای اجتماعی هم کم میشود. ضمن اینکه در ماه محرم هم وقتی اکران فیلمهای کمدی متوقف شد، تاثیری بر فروش فیلمهای اجتماعی به وجود نیامد. با این حال امیدوارم به شرایطی برسیم که تعداد سالنهای سینما آنقدر زیاد باشد که وقتی یک فیلم اکران میشود مثلا در تهران بتواند در ۲۰۰ سالن روی پرده باشد. آن وقت اگر عرض این اکران زیاد شود طبیعتاً طول آن کم خواهد شد.
یک پیشبینی برای اکران سال ۱۴۰۳
دبیر شورای صنفی نمایش در بخشی دیگر از این مصاحبه درباره پیشبینی خود برای اکران سال آینده بخصوص با وجود تولید انبوهی از فیلمهای کمدی گفت: یکی از خطراتی که وجود دارد همین است که سرمایهگذاران -بجز سرمایهگذاران دولتی – عموما فکر میکنند تضمین سرمایه آنها در این است که فیلم کمدی بسازند و به فیلمهای جدی و اجتماعی و عاشقانه فکر نمیکنند. تصورم این است که افزایش فیلمهای کمدی، سال آینده یک نوع دلزدگی در مخاطب ایجاد میکند. آیا ما اینقدر نویسنده خوب داریم که بتوانند در سال ۱۰ فیلمنامه جذاب کمدی بنویسند؟ بعید میدانم چنین توان نگارشی و کارگردانی داشته باشیم به همین دلیل طبیعی است که سطح این فیلمها خود به خود نزول پیدا کند و احتمالاً با فیلمهای نازلتری در سال آینده روبرو خواهیم بود که اینها نوعی سرخوردگی را در مخاطب ایجاد میکند؛ بنابراین فکر نمیکنم سال آینده فیلمهای کمدی بتوانند اتفاقی را که امسال برایشان رخ داده تکرار کنند. البته شاید برای یکی دوتا از آنها فروش خوبی به دست آید ولی این احتمال وجود دارد که تعدادی از آنها با شکست مواجه شوند.
قبل از جشنواره فجر فیلم جدیدی اکران میشود؟
او اضافه کرد: الان یک فیلم اصطلاحا low budget حدود ۲۰ میلیارد تومان هزینه تولید میخواهد و این یعنی باید ۶۰ میلیارد فروش داشته باشد تا سرمایهگذار به پول خود برسد. ۶۰ میلیارد هم فقط به زبان ساده است و به راحتی در گیشه به دست نمیآید. وضع تبلیغات را هم که میبینیم چطور است، پس من حق میدهم به سرمایهگذار که این ۲۰ میلیارد را برای فیلمهایی سرمایهگذاری کند که الان نشان داده میشود راحتتر میتواند به فروش برسد و آن هم فیلمهای کمدی هستند.
اسعدیان درباره اینکه آیا تا قبل از جشنواره فجر فیلم دیگری به اکران اضافه میشود؟ گفت: هیچ ممنوعیتی برای اکران نداریم اما نکته این است که برخی فکر میکنند اگر الان فیلم خود را اکران کنند با توجه به این عدم محدودیتی که گذاشتهایم، تا سال آینده و حتی تابستان هم ممکن است فیلمشان روی پرده باشد که طبیعتاً اینگونه نخواهد بود. ما به اکران عید هم فکر خواهیم کرد و حتماً محدودیتهایی را در نظر میگیریم. با این حال این احتمال وجود دارد که باز هم فیلم به اکران اضافه شود چون تا عید نزدیک به سه ماه فرصت داریم. هرکس متقاضی است میتواند فیلم خود را ارائه کند ولی در حال حاضر درخواستی به شورا نرسیده است.
هیچ خبری از اکران نوروز نیست
او در پایان در پاسخ به اینکه آیا برای اکران عید برنامهریزیهایی در شورا انجام شده است، گفت: خیر، اصلاً در این زمینه بحثی نداشتهایم و اینکه بعضی تهیهکنندگان عنوان میکنند که فیلم خود را در نوروز اکران میکنند بخشی از روند تبلیغاتی آن فیلمهاست و ارتباطی به شورای صنفی نمایش ندارد.
در سال جدید میلادی شمار زیادی از فیلمها و دنباله های مهیج و همچنین آثار چشمگیری که به دلیل اعتصابات سال ۲۰۲۳ در هالیوود، فرصت اکران نیافتند، میهمان سینماهای جهان خواهند بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اگرچه اعتصابات بازیگران و نویسندگان تاریخ تولید و اکران برخی از فیلمها را به تعویق انداخت، اما مخاطبان سینما همچنان در سال آینده فیلمهای زیادی را برای تماشا خواهند داشت که توقعات دوستداران اغلب ژانرهای سینمایی را بر آورده خواهد کرد.
بویژه اگر طرفدار فیلمهای ابرقهرمانی و کتابهای مصور هستید، انتخابهای زیادی در سال پیش روی میلادی برای تماشا خواهید داشت، از «مادام وب» و «ددپول ۳» تا «ونوم ۳» و دنباله فیلم سینمایی «جوکر» که پس از موفقیت قسمت اول، خیلیها منتظر دیدن آن هستند.
از جمله دیگر دنبالههای مورد انتظار عبارتند از «شکارچیان ارواح: امپراتوری یخزده»، انیمیشن های «پاندای کونگ فو کار ۴» و « اینساید اوت ۲»، «گودزیلا ایکس کونگ: امپراتوری جدید»، «قلمرو سیاره میمونها»، «گلادیاتور»، «تل ماسه» و …
از فیلمسازان برجسته که سال آینده فیلم های جدید خود را در سینما اکران می کنند نیز می توان به جورج میلر با «فیوروسا: حماسه مکس دیوانه»، لوکا گوادانینو با «چالشگران»، بونگ جون هو با «میکی ۱۷» و ریدلی اسکات با ساخت دنباله فیلم برنده اسکار «گلادیاتور» اشاره کرد.
طرفداران فیلم های ترسناک نیز می توانند منتظر دیدن دنباله فیلمهای «اره»، «یک مکان آرام» و «ترساننده» باشند.
در ادامه به معرفی مهم ترین فیلم های سال ۲۰۲۴ سینما خواهیم پرداخت:
فیلم اکشن-کمدی «آرگیل» به کارگردانی متیو وان با حضور ستارههایی چون دوآ لیپا، هنری کاویل، جان سنا، ساموئل ال. جکسون و آریانا دبوز همراه است. برایس دالاس هاوارد در نقش اصلی شخصیت الی کانوی، رماننویس جاسوسی را ایفا می کند که متوجه میشود وقایع رمانهایش در حال زنده شدن هستند و حالا جاسوسهایی که او فکر میکرد تخیلی هستند به دنبال او هستند.
«مادام وب» محصول مارول با بازی داکوتا جانسون در نقش شخصیت اصلی است که توانایی دیدن آینده را دارد و باید با سه زن دیگر با بازی سیدنی سوینی، سلست اوکانر و ایزابلا مرسد، تلاش کند تا از نیروهای مرگبار جان سالم به در ببرد.
«تل ماسه: قسمت ۲ » دنباله دنیس ویلنوو بر فیلم اول اوست که روایتگر ادامه سفر پل آتریدس (تیموتی شالامی) است که وارد یک جنگ انتقامجویانه با کسانی میشود که خانوادهاش را نابود کردند و در عین حالی تلاش میکند از آیندهای وحشتناک جلوگیری کند. زندایا، ربکا فرگوسن، خاویر باردم، جاش برولین، استلان اسکارسگارد، دیو باوتیستا، شارلوت رمپلینگ و استفن مک کینلی هندرسون نیز در این فیلم ایفای نقش کردهاند. آستین باتلر، کریستوفر واکن، فلورانس پیو، لئا سیدو و سوهیلا یعقوب از بازیگران جدید وارد شده به دنیای «تل ماسه» هستند.
در چهارمین قسمت از مجموعه انیمیشنهای «پانداری کونگفوکار»، استاد شیفو (داستین هافمن) به پاندا پو (جک بلک) می گوید که او دیگر جنگجوی اژدها نخواهد بود، بلکه در عوض به رهبر معنوی دره صلح تبدیل میشود. صلح اما خیلی زود با ورود یک شخصیت شریر با بازی وایولا دیویس همه چیز را دستخوش تغییر میکند.
رابرت پتینسون در نقش میکی ۱۷ مسافر فضایی در فیلم علمی تخیلی «میکی ۷» ساخته بونگ جون هو است. میکی یک کارمند یک بار مصرف در یک سفر انسانی است که برای استعمار دنیای یخی «نیفلهایم» فرستاده شده است. هر زمان که مأموریتی بسیار خطرناک ـ حتی انتحاری ـ وجود دارد، خدمه به «میکی» روی می آورند. پس از هر مرگ، یک بدن جدید با حافظه دست نخورده بازسازی میشود. پس از شش مرگ، میکی ۷ ،شرایط قرارداد خود را درمییابد و متوجه میشود چرا این تنها موقعیت استعماری بود که هیچکس حاضر به تصدی آن نبوده است.
گودزیلا و کینگ کنگ دیگر دشمن نیستند، بلکه در فیلم «گودزیلا و کونگ: امپراتوری جدید» متحد هستند. این فیلم دنبالهای بر «گودزیلا علیه کونگ» محصول ۲۰۲۱ است و دو شخصیت نمادین را دنبال میکند که با هم متحد میشوند تا در برابر یک تهدید جدید رویارویی کنند.
فیلم اکشن آخرالزمانی «جنگ داخلی» به کارگردانی و نویسندگی الکس گارلند، ایاالت متحده را در بحبوحه درگیری به تصویر می کشد، با ۱۹ ایالت که جدا شده اند و دولت ایالات متحده با ارتش تگزاس و کالیفرنیا به نام نیروهای غربی روبرو می شود. کریستن دانست، جسی پلمونز و کیلی اسپینی بازیگران این فیلم هستند.
«چلنجرها» به کارگردانی لوکا گوادینینو، یک درام ورزشی کمدی عاشقانه و با بازی زندایا در نقش تاشی، مربی تنیس است که همسرش، آرت دونالدسون (مایک فیست) را برای تبدیل شدن به یک ستاره تنیس آموزش داده است. پس از یک رشته شکست برای آرت، تاشی او را برای یک رویداد با نامزد سابقش و بهترین دوست سابق آرت یعنی پاتریک (جاش اوکانر) ثبت نام می کند. به سرعت، مشخص می شود که تنش در زمین مسابقه ناشی از تنش های خارج از زمین است.
رایان گاسلینگ، ستاره فیلم «باربی» در یک فیلم کمدی اکشن و اقتباسی از سریال دهه ۱۹۸۰ با عنوان «مرد پاییز» بازمیگردد. این فیلم درباره بدلکاری به نام کولت سیورز (گاسلینگ) است که در حال کار روی فیلمی به کارگردانی نامزد سابقش جودی مورنو (امیلی بلانت) است. همانطور که می توان حدس زد، با ناپدید شدن ستاره فیلم و تلاش کولت برای یافتن او همه چیز تغییر میکند.
سری فیلمهای«مکس دیوانه» ساخته جورج میلر با فیلم «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» ادامه مییابد که در آن آنیا تیلور جوی در نقش امپراتور فوریوسای جوان (نسخه جوانتر شخصیت شارلیز ترون) بازی میکند. «مکس دیوانه: فیوریوسا» دنبالهای پیش نگرانه بر فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» محصول ۲۰۱۵ میلادی است.
کریس پرت و ساموئل ال جکسون در جدیدترین انیمیشن «گارفیلد» صداپیشگی کردهاند که جدیدترین فیلم این مجموعه پس از «گارفیلد: فیلم» در سال ۲۰۰۴ و دنباله آن «گارفیلد: دم دو بچه گربه» در سال ۲۰۰۶ است. کریس پرت در نقش این گربه معروف و جکسون در نقش پدرش ویک – یک شخصیت جدید – صداپیشگی کردهاند.
پس از مرگ سزار در «جنگ برای سیاره میمونها» در سال ۲۰۱۷، جدیدترین قسمت از این سری فیلم از استودیو قرن بیستم با نام «قلمرو سیاره میمونها» چندین نسل بعد اتفاق میافتد و میمونها اکنون گونههای غالب هستند. وقتی یک میمون ظالم جدید شروع به ساختن یک امپراتوری می کند، یک میمون جوان مجبور میشود با تصمیماتی دست و پنجه نرم کند که آینده را هم برای میمونها و هم برای انسانها مشخص می کند.
اسپینآف فیلم «جان ویک» با بازی آنا د آرماس باد نام «بالرینا» عرضه خواهد شد. آخرین فیلم این مجموعه «جان ویک: فصل ۴» به پردرآمدترین اثر در سری اکشن تبدیل شد و همچنین با تحسین منتقدان همراه شد. کیانو ریوز نقش خود را در نقش «جان ویک» در فیلم اکشن اسپینآف بازی خواهد کرد و آنجلیکا هیوستون، گابریل بیرن، لنس ردیک فقید، کاتالینا ساندینو مورنو، نورمن ریدوس و ایان مکشین دیگر بازیگران این فیلم هستند.
ویل اسمیت و مارتین لارنس برای قسمت جدید مجموعه فیلمهای اکشن «مردان بد ۴» بار دیگر مقابل هم ظاهر شدند که دنبالهای بر «پسران بد برای زندگی» محسوب میشود که ۴۲۶.۵ میلیون دلار در گیشه جهانی کسب کرد. عادل العربی و بلال فلاح کارگردانان «پسران بد برای زندگی» برای چهارمین فیلم بازگشته اند و کریس برمنر فیلمنامه آن را نوشته است. دنباله مورد انتظار انیمیشن پرطرفدار «درون بیرون» (Inside out ۲) پس از ۹ سال به سینما میآید و امی پولر، فیلیس اسمیت و لوئیس بلک به ترتیب نقشهای شادی، غم و خشم را بازی خواهند کرد، در حالی که تونی هیل و لیزا لاپیرا نقشهای ترس و انزجار را بازی خواهند کرد. این فیلم قبلاً به عنوان بزرگترین تریلر انیمیشن دیزنی تاریخ ساز شده است.
«یک مکان آرام: روز اول» پیش درآمدی بر فیلم پسا آخرالزمانی سال ۲۰۱۸ است، جایی که مردم باید سکوت کنند تا از دست موجوداتی که با استفاده از صدا شکار میکنند، ساکت بمانند. لوپیتا نیونگو در این فیلم به ایفای نقش می پردازد و اولین لحظات تهاجم بیگانگان را در شهر نیویورک دنبال میکند.
«هرایزون: حماسه آمریکایی» به کارگردانی، تهیهکنندگی و نویسندگی کوین کاستنر، یک فیلم وسترن است که گسترش غرب آمریکا را در دورههای زمانی قبل و بعد از جنگ داخلی دنبال میکند. این فیلم در دو قسمت در ژوئن و آگوست منتشر خواهد شد.
اگرچه جزئیات زیادی در مورد داستان انیمیشن «من نفرتانگیز ۴» فاش نشده است، استیو کارل، کریستن ویگ، پیر کافین، میراندا کازگروو و استیو کوگان همگی برای جدید قسمت این انیمیشن بازخواهند گشت. کریس رنو، کارگردان دو فیلم اول «من نفرتانگیز» در فیلم چهارم نیز کارگردانی را بر عهده دارد. رایان رینولدز نقش اصلی خود را در قسمت سوم سری فیلمهای «ددپول» بازی خواهد کرد و به شخصیت وولورین با بازی هیو جکمن میپیوندد. این فیلم که در نظرسنجی سالانه فاندانگو به عنوان مورد انتظارترین فیلم سال ۲۰۲۴ انتخاب شد، اولین پروژه «ددپول» است که توسط استودیو والت دیزنی پس از خرید فاکس قرن بیستم در سال ۲۰۱۹ ساخته شده است.
تیم برتون برای کارگردانی ادامه فیلم کلاسیک کالت خود «بیتلجوس ۲» در سال ۱۹۸۷ باز می گردد و مایکل کیتون دوباره نقش خود را به عنوان یک روح عجیب و غریب بازی می کند. وینونا رایدر و کاترین اوهارا نیز به نقشهای خود در این فیلم بازگشتهاند.
کریس همسورث، اسکارلت جوهانسون، کیگان-مایکل کی، جان هام، لارنس فیشبرن و برایان تایری هنری برخی از ستارگانی هستند که بازیگران جدیدترین فیلم اضافه شده به دنیای «تبدیل شوندگان» را تکمیل میکنند. جاش کولی کارگردان این فیلم را بر عهده دارد.
سری فیلمهای باسابقه «اَره» با یازدهمین قسمت خود در یک دوره بیست ساله بازمی گردد. این فرنچایز ترسناک به خاطر نمایش قاتل زنجیرهای که قربانیان خود را در یک سری بازیهای سادیستی آزمایش میکند که چقدر برای زنده ماندن پیش خواهند رفت، شناخته میشود. توبین بل در این فیلم نقش قاتل مستعار جان کرامر را بازی کرده است.
لیدی گاگا در ادامه فیلم «جوکر: جنون مشترک» ساخته تاد فیلیپس به واکین فینیکس پیوسته و در این فیلم مهیج نقش هارلی کویین را ایفا میکند، در حالی که فینیکس نقش اصلی خود را در شخصیت آرتور فلک کمدین شکست خورده و جنایتکار بازی میکند.
تام هاردی در نقش ادی براک/ونوم در قسمت سوم مجموعه «ونوم» که در ابتدا برای اکران تابستانی برنامه ریزی شده بود، به سینما بازخواهد گشت. کلی مارسل با نویسندگی و تهیه کنندگی دو فیلم اول، این بار به عنوان کارگردان پشت دوربین است.
ریدلی اسکات نیز پس از فیلم «ناپلئون» که تاکنون مورد استقبال خوبی قرار گرفته، در سال ۲۰۲۴ دنباله فیلم برنده اسکار «گلادیاتور» را راهی سینماها خواهد کرد. پل مسکال در نقش نسخه لوسیوس وروس دوم، برادرزاده کومودوس، شخصیت منفی فیلم اول (واکین فینیکس) بازی می کند. بقیه بازیگران عبارتند از دنزل واشنگتن، پدرو پاسکال، کانی نیلسن، درک جاکوبی و جوزف کوئین.
«موفاسا: شیرشاه» پیشدرآمد بازسازی فوتورئالیستی این فیلم-انیمیشن «شیرشاه» در سال ۲۰۱۹ است. این قسمت بر رابطه شیرشاه با برادرش اسکار به عنوان شخصیت منفی اصلی تمرکز میکند. آرون پیر و کلوین هریسون جونیور به ترتیب صداپیشگی نسخه های جوان تر موفاسا و اسکار خواهند بود.
بیل اسکارسگارد، بازیگر نقش دلقک شرور پنی وایز در فرانچایز «It»، نقش هیولایی وحشتناک دیگری را در داستان خون آشام ساخته رابرت اگرز با عنوان «نوسفراتو» را ایفا میکند. این فیلم برداشت دیگری از فیلم کلاسیک ۱۹۲۲ با همین نام است و با بازی لیلی رز دپ در نقش الن هاتر همراه است.
دبیر چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در گزارشی درباره وضعیت برگزاری این جشنواره، با تاکید بر اینکه ژانرهای مختلفی در این دوره حضور دارند، از استانداران درخواست کرد که تمهیدات ویژهای را برای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درنظر بگیرند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، ششمین همایش سراسری مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها روز شنبه ۹ دیماه در باغ زیبا برگزار شد. در این جلسه، مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و برخی از مدیران جشنواره به ارائه گزارشهایی پرداختند.
اقدام زودتر برای هماهنگی بهتر در ابتدای این جلسه، محمدرضا سوقندی مدیر امور استانهای جشنواره فیلم فجر بیان کرد: ۹ دی را گرامی میداریم که روز بصیرت و پیوند و بیعت امت با ولایت است. همچنین پیشاپیش ایام ولادت حضرت زهرا(س) را تبریک میگویم و به همه شهدا بهویژه شهید بزرگوار سیدرضی موسوی درود میفرستیم.
وی در ادامه اظهار کرد: در این نشست با همراهی آقایان عزتالله علیزاده مدیر کمیته فنی، محمدرضا فرجی مسئول کمیته نمایش، مسعود نجفی مدیر روابط عمومی و میلاد شکرخواه مدیر فناوری ستاد جشنواره خدمت رسیدیم تا زودتر از سالهای گذشته هماهنگیها را برای برگزاری جشنواره داشته باشیم. در این نشست تفاهمنامههایی بین دبیر جشنواره و مدیران استانی به امضا میرسد و احکام مربوطه اعطا خواهد شد.
سوقندی گفت: فهرست سینماها هم توسط استانها اعلام شده است. گفته بودیم سه سینما مشخص شود که این فهرست را در اختیار کمیتههای نمایش و فنی جشنواره و موسسه سینماشهر گذاشتهایم. این احتمال وجود دارد که امسال در شبکه نمایش سراسری فیلمها، جابهجایی هارد را حذف کنیم که البته هنوز امکان اجرایی آن قطعی نیست، ولی در برخی استانها اعمال میشود.
اهتمام ویژه دبیر جشنواره فجر به استانها وی افزود: همانطور که سال گذشته در وبینار هم گفتم، آقای امینی اهتمام ویژهای به استانها دارد. در سال جدید هم چند طرح جدید مطرح شده که با کارشناسی آن را پذیرفتهاند. امیدوارم امسال بتوانیم جشنواره فیلم فجر را باشکوهتر از سال قبل که شرایط خاصی داشتیم، برگزار کنیم.
مدیر امور استانهای جشنواره فجر ادامه داد: براساس آماری که از سمفا گرفتهایم، سال گذشته آمار مطلوبی در زمینه مخاطب نداشتیم. گرچه اجرا خوب بود اما همه تلاشها بر این است که امسال مخاطب بیشتری بیایند و فیلمها را ببیند. سزاوار نیست که درباره مخاطبان جشنواره فجر برنامهریزی نداشته باشیم و صرفا به برخی تبلیغات سنتی اکتفا کنیم. البته سال گذشته برخی استانها تبلیغات و تمهیداتی داشتند که امیدواریم امسال بیشتر شود.
«فجر» مهمترین جریان فرهنگی کشور است در ادامه، مجتبی امینی دبیر چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، ضمن گرامیداشت روز مادر و هفته مقاومت بیان کرد: امیدوارم برکت شهدا در ادامه مسیر همراه ما باشد و کارها پیش برود. بعد از سالها این افتخار حاصل شد که میزبان یک شهید باشیم و یک شهید گمنام در وزارتخانه ارشاد دفن شد. امیدوارم برکت این شهید برای انجام بهتر امور فرهنگی باشد.
وی افزود: مهمترین جریان فرهنگی در کشور و منطقه و خاورمیانه، جشنواره فیلم فجر است که در حوزه ملی و بینالمللی برای ما مهم است و امضای هنری کشور ما محسوب میشود. این رویداد جزو جشنوارههای الف دنیا محسوب میشود و امسال وارد فصل جدیدی از برگزاری این جشنواره میشویم. سال پیش، سال سختی در برگزاری جشنواره داشتیم و همه چیز تحتتاثیر بحرانها قرار گرفته بود. از جشنواره فیلم فجر تا جامجهانی فوتبال که سال گذشته به دلیل التهابات باعث شد ضعیفتر برگزار شوند. به لطف خدا اما در همان شرایط جشنواره فجر با اقتدار برگزار شد.
به توفیق جشنواره در سال گذشته غره نشویم
امینی ادامه داد: سال گذشته اولین دورهای بود مجلس کارت سبز به وزیر ارشاد داد و نمایندگان از کیفیت برگزاری جشنواره فجر تشکر کردند که خدا را بابت آن شاکریم. سال گذشته جشنواره موفقی داشتیم و امیدوارم امسال هم همین اتفاق رخ بدهد و با همت یکدیگر جشنواره خوبی داشته باشیم. به دوستان ستاد هم گفتهام یک وقت به تجربه سال قبل غره نشوید امسال هم چالشهایی خواهیم داشت، اما دوستان زحمت میکشند تا شاهد جشنواره خوبی باشیم. دبیر جشنواره فجر تأکید کرد: امسال اوضاع خوبی داریم. شرایط آرام و تعاملات بهتر شده، حس و حال خوبی بین اهالی سینما شکل گرفته است. التهاب از بین رفته و با توجه به شرایط اقتصادی و رونق اقتصادی سینما، خط تولید فیلمها امسال ویژهتر بوده است بهگونهای که در قیاس با ده سال گذشته، امسال آمار خوبی در ثبتنام بخش ملی داشتیم. امسال ۱۱۵ فیلم در بخش ملی ثبتنام کردهاند که اتفاق ویژهای است.
ویترین متنوع یک جشنواره پررونق مجتبی امینی تأکید کرد: براساس همین آمار جشنواره پررنگ و پررونقی خواهیم داشت. در زمینه تنوع ژانری هم از آثار اجتماعی و طنز گرفته تا فیلمهای سیاسی و دفاع مقدسی در جریان تولید داشتهایم که همه آنها پیگیر حضور در جشنواره هستند. فیلمهایی از کارگردانان صاحبنام هم خواهیم داشت که جشنواره امسال را در رده جشنوارههای پرمغز و پرشور قرار خواهد داد.
۵۱ فیلمساز فیلماولی هم در جشنواره امسال ثبتنام کردهاند
دبیر جشنواره در ادامه با اشاره به ترکیب آماری آثار متقاضی گفت: آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت. در حوزه فیلم کودک پنج فیلم ثبتنام کردند. ۱۱ فیلم طنز متقاضی حضور هستند. ۳۵ فیلم اجتماعی، ۱۵ فیلم دفاع مقدس و هفت فیلم دینی هم فرم تقاضای حضور را تکمیل کردهاند. این عددها امیدوارکننده هستند و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.
بازگشت بخش ویژه فیلماولیها به «فجر»
امینی تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلماولیها، بخش ویژه فیلماولیها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلمهای جدی برای حضور در این بخش داریم. در بخش بینالملل هم که سال گذشته به خوبی برگزار شد امسال ۶۲۱ فیلم از ۸۷ کشور ثبتنام کردهاند که در دو بخش رقابت میکنند. برآورد ما این است که ۲۵۰ مهمان خارجی داشته باشیم و حضورشان هم پررنگ خواهد بود. یک نگاه ویژه در حوزه غزه خواهیم داشت که اگر کمی جلوتر برویم موضوعات مرتبط با آن را اعلام خواهیم کرد. این موضوع یکی از موضوعات مهم جشنواره امسال خواهد بود.
وی گفت: وقتی گذشته جشنواره فیلم فجر را مرور میکنیم، میبینم چقدر شبهای پرشور و صفهای طولانی داشتهایم اما چندین سال است که این حس، به دلایل مختلف کمرنگ شده و این انرژی دیگر نیست. باید دست به دست هم بدهیم تا این نشاط و امید برای مردم ایجاد شود. این مستلزم همت عملیاتی ریاست بخش استانها است. صداوسیمای استانها هم باید پای کار بیاید تا پویشی ایجاد شود و مردم پای کار جشنواره فجر بیایند. شهرداریها هم باید درگیر این موضوع شوند.
استانها باید رنگ و بوی «فجر» بگیرند دبیر جشنواره فیلم فجر تأکید کرد: جشنواره فجر مهمترین اتفاق هنری هر استان محسوب میشود و جزو جشنهای ویژه دهه فجر است. پس توقع است نهادها به کمک بیایند تا استانها درگیر این رویداد شوند و مدیران کل ارشاد تنها نمانند. نباید صداوسیما و فضای محیطی را رها کرد. این در حالی است که در چند سال گذشته این موضوعات رها شده است. خواهشم این است که یک فضای عملیاتی در استانها ایجاد شود تا شهرها در ایام برگزارش جشنواره فجر رنگ و بویی بگیرند. جشنواره فجر یک میراث است که به دست ما رسیده و باید شرایطی فراهم شود که به خوبی برگزار شود.
وی افزود: هر استان باید ستاد ویژه فجر داشته باشد و همه فشارها گردن یک نفر نباشد. این همافزایی بین دستگاهها مهم است. بحث دیگر این است که ما باید برنامهریزی داشته باشیم تا نشاطی در استانها ایجاد شود و صاحبان آثار فقط در تهران و کاخ جشنواره نباشند، بلکه در استانها حضور پیدا کنند. این سفر میتواند یک روزه باشد. برنامهریزی باید به گونهای باشد که در استانهای مختلف این اتفاق بیفتد چراکه این احترام به اهالی آن استان است.
امینی ادامه داد: باید از چارچوب شهر تهران خارج شویم. اینگونه هم حال هنرمندان و هم حال مردم خوب میشود و یک تصویر و قاب خوب بیرون میآید. مهم است که پای هنرمندان به استانها باز شود و این یکی از نکات استراتژیک ماست. به هر حال مردم دوست دارند هنرمندان خود را ببینند. از سوی دیگر رسانههای استانها میتوانند محتوای خوبی تولید کنند. باید همه دست به دست هم بدهیم تا یک نشاط اجتماعی ایجاد شود.
وی با اشاره به لزوم برگزاری جشنواره فجر در استانهایی که از نظر امکانات سینما ضعیف هستند نیز بیان کرد: در استانهای ضعیف، قدیم بچهها اردو میرفتند که خیلی وقت است این شرایط وجود ندارد. ما در تلاش هستیم تا از سانس صبح استانها استفاده کنیم و صبحها برای مدارس ضعیفتر فیلم بگذاریم. امسال احتمالا چهار انیمیشن در جشنواره داشته باشیم و میتوانیم زنگ مدارس را با همین پشتوانه احیا کنیم. به هر حال بچهها به انگیزه نیاز دارند و میتوانیم زنگ مدرسه را راه بیندازیم. حتی میتوانیم اسپانسر داشته باشیم تا یک پذیرایی از آنها شود و برایشان خاطره بماند. این اتفاق به همت شما عزیزان برمیگردد که با آموزش و پرورش استانها ارتباط بگیرید. دوستان در تهران هم در حال تعامل هستند تا بتوانند این کار را پیش ببرند.
تجربه مدیران کل ارشاد استانها از میزبانی «فجر» در ادامه مدیرکل ارشاد استان زنجان بیان کرد: سال گذشته اکثر فیلمها در استان ما به نمایش درآمد اما فیلمهایی که در تهران به نمایش درمیآید، یک روز بعد به استانها میرسد. مخاطبان نقدها را میخوانند و فیلمها به اصطلاح اسپویل میشوند. به همین دلیل مخاطبان هم کم میشوند. بهتر است در این زمینه تمهیدی اندیشیده شود.
تمنایی مدیرکل ارشاد استان اصفهان هم اظهار کرد: سال گذشته التهاباتی در استان داشتیم اما در عین حال توانستیم جزو استانهای بالا در فهرست فروش بلیتهای جشنواره باشیم. ما سال گذشته سه سینما برای میزبانی جشنواره داشتیم که یکی از سینماها برای هنرمندان بود. میخواهیم این روند دوباره پا بگیرد.
وی ادامه داد: امسال در استان زنگ سینما تدارک دیده شده است، برخی شهرستانها هم متقاضی میزبانی جشنواره هستند. مثلا کاشان این پتانسیل را دارد و امیدوارم اکران داشته باشیم.
جلالی مدیرکل ارشاد استان کرمانشاه هم بیان کرد: سال گذشته جشنواره معجزهوار برگزار شد. سال گذشته تلاشهایی میشد تا جشنواره به سکوت برود حالا قرار است امسال جشنواره در استانها هم خوب برگزار شود. خواهشم این این است که هنرمندان از چهرهها باشند. همزمانی اکران هم مهم است و این احترام به مخاطبان استانی محسوب میشود.
هوشمند مدیرکل ارشاد استان ایلام هم گفت: از دست دادن تعدادی از چهرههای متعهد را به خانواده سینما تسلیت میگویم. درخواست من این است که برای شهرستان آبدانان هم نمایش فیلم درنظر بگیرید. این شهرستان از لحاظ آسیبهای اجتماعی بر سر زبانها افتاده است. دختران نوجوانی در این شهرستان خودکشی کردهاند و عاجزانه خواهش میکنم ما را یاری کنید. چهلم نفر قبلی همزمان میشود با خودکشی نفر بعدی! این در حالی است که به لحاظ سواد و رتبههای بالای کنکور، این شهرستان قوی است.
درخشان مدیرکل ارشاد استان کهگیلویه و بویراحمد هم گفت: تعداد قابلتوجهی سینما به لطف این دولت در شهرستانها افتتاح شده است. امیدوارم این سینماها در ایام فجر اکران داشته باشند، چون به رونق سینمای شهرستانها کمک میکند. هماهنگیهای مرکز با استانها کند پیش میرود و این موضوع باعث کندی میشود و امیدوارم امور سرعت خوبی بگیرد.
فلاح مدیرکل ارشاد استان سمنان هم اظهار کرد: ما یک استان ویژه هستیم و به رغم اینکه جمعیت ما زیاد نیست اما شهرها فاصله با هم دارند. در سمنان یک سینمای فعال داریم درخواست من این است که شاهرود هم به شهرهای نمایش دهنده بپیوند.
براتی مدیرکل ارشاد استان قزوین نیز بیان کرد: خواسته من این است که استانداری یا شهرداری یا هر دستگاه دیگری که قرار است هم افزا باشد به کمک بیاید.
در پایان این جلسه احکام مدیران استانی جشنواره توسط مجتبی امینی اهدا و تفاهمنامه برگزاری جشنواره در استانها منعقد شد.
فروش سینمای ایران در هفته اول دی ماه به بیش از ۳۹ میلیارد و ۶۲۳ میلیون تومان رسید و در این هفته ۲۴ هزار و سه نفر به تماشای فیلمهای اکران شده پرداختند.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موسسه سینماشهر، سینماهای ایران جمعه- هشتم دی ماه- با فروش بیش از ۸ میلیارد و ۱۷۶ میلیون تومان بیشترین فروش هفته گذشته را داشت؛ همچنین جمعه- اول دی ماه- با ۴ هزار و ۵۸۷ نفر، پرمخاطبترین روز نخستین هفته این ماه بوده است.
بر اساس این گزارش، فیلمهای «هتل» با فروش بیش از ۱۲ میلیارد و ۹۴۴ میلیون تومان، «ویلای ساحلی» با فروش بیش از ۹ میلیارد و ۷۹۹ میلیون تومان، «ورود و خروج ممنوع» با فروش بیش از ۵ میلیارد و ۸۷۳ میلیون تومان، «فسیل» با فروش بیش از ۳ میلیارد و ۲۰۸ میلیون تومان، «بچه زرنگ» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۱۲۰ میلیون تومان، «مسافری از گانورا» با فروش بیش از یک میلیارد و ۲۴۹ میلیون تومان و «جوجه تیغی» با فروش بیش از یک میلیارد و ۴۸ میلیون تومان به ترتیب، رتبه اول تا هفتم جدول فروش هفته گذشته را با فروشهای میلیاردی به خود اختصاص دادند.
همچنین، فیلمهای «نارگیل۲» با فروش بیش از ۶۹۴ میلیون تومان، «گیج گاه» با فروش بیش از ۴۶۰ میلیون تومان، «حدود ۸ صبح» و «عامهپسند» با فروش بیش از ۳۴۱ میلیون تومان، «ضد» با فروش بیش از ۳۳۶ میلیون تومان، «سلفی با رستم» با فروش بیش از ۲۵۹ میلیون تومان، «پالایشگاه» با فروش بیش از ۲۵۷ میلیون تومان و «شهر هرت» با فروش بیش از ۱۴۱ میلیون تومان در رتبههای هشتم تا پانزدهم جدول فروش هفته گذشته جای گرفتند.
پوستر نخستین جشنواره ملی فیلم کوتاه «زندگی» با رویکرد توجه به فیلمهایی با موضوعهای خانواده، ازدواج، جمعیت و فرزندآوری با حضور معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان رونمایی شد.
به گزارش سینمای خانگی از وزارت ورزش و جوانان، مراسم رونمایی از پوستر نخستین جشنواره ملی «فیلم کوتاه زندگی» شنبه- نهم دی ماه- با حضور وحید یامینپور معاون امور جوانان، حجتالاسلام متقیفر مدیرکل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان، حاجی حسینی مدیرکل ورزش و جوانان استان یزد و دبیر و دستاندرکاران برگزاری این جشنواره در محل وزارت ورزش و جوانان برگزار شد.
جشنواره فیلم کوتاه زندگی در دو بخش داستانی و مستند با رویکرد توجه به فیلمهایی با موضوعات خانواده، ازدواج، جمعیت و فرزندآوری، سبک زندگی ایرانی اسلامی و آئینهای ازدواج در بین اقوام ایرانی به میزبانی یزد برگزار میشود.
جریانسازی فرهنگی ازدواج به ویژه ازدواج آسان، فرهنگسازی در جهت موضوع جوانی جمعیت و توجه به موضوع بحران سالمندی، توجه ویژه به موضوع خانواده و سبک زندگی ایرانی و اسلامی، و تقویت حس خودباوری و افزایش امید و نشاط در میان فیلمسازان جوان کشور، اهداف این جشنواره هستند.
ثبتنام جشنواره از اول بهمن تا ۲۵ اسفندماه صورت میپذیرد و اختتامیه آن بهار ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد.
مسائل فرهنگی در تحقق ازدواج و فرزندآوری مهمتر از ابعاد اقتصادی است
معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در این آیین ضمن تشکر از دست اندرکاران این جشنواره اظهارداشت: موضوع خانواده مسئله راهبردی کشور است. در کار هنری نباید سهل انگاری شود و قانع به سطوح پایین بود. باید روی مسئله جوانی، ازدواج و پیری جمعیت سرمایهگذاری شود و طبق بیانات رهبر این مسئله فرهنگی است.
وحید یامین پور با اشاره بر بیانات رهبر معظم انقلاب در این باره بیان کرد: مشوقها در زمینه ازدواج و فرزندآوری بیتاثیر نیست اما تحدید موالید کاری از جنس سبک زندگی و فرهنگی است که باید با تبلیغ و فرهنگسازی جا بیفتد و این مسئله فقط اقتصادی و معیشتی نیست.
وی با تاکید بر اینکه نگرش مردم به خانواده باید تغییر کند و بیتوجهی به آن آثار تاریخی به همراه دارد، گفت: امیدوارم کار اثرگذاری در این جشنواره تولید شود. این جشنواره با هدف جریان سازی فرهنگی ازدواج به ویژه ازدواج آسان، فرهنگسازی در جهت موضوع جوانی جمعیت، توجه به موضوع بحران سالمندی، توجه ویژه به خانواده، سبک زندگی ایرانی_ اسلامی، تقویت خودباوری، افزایش امید و نشاط در میان فیلمسازان جوان کشور در دو بخش مسابقه ملی (داستانی و مستند) و جایزه ویژه (یزد نوین) برگزار میشود.
معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان افزود: همه فیلمهای کوتاه داستانی و مستند تولید شده از یکم فروردین ۱۳۹۷ تاکنون، در چارچوب اهداف و موضوعات جشنواره با حداکثر زمان ۳۰ دقیقه برای بخش داستانی و ۴۰ دقیقه برای بخش مستند میتوانند در مسابقات ملی حضور داشته باشند و در بخش جایزه نوین فیلمهای کوتاه مستند و داستانی با موضوعات جشنواره با محوریت شهر جهانی یزد پذیرفته خواهند شد.
یامین پور بیان کرد: ثبت نام این جشنواره یکم بهمن ماه تا ۲۵ اسفندماه است و فیلمهای راه یافته به نخستین دوره جشنواره در نیمه اول اردیبهشت ماه اعلام میشود. همچنین اختتامیه در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ همزمان با هفته خانواده برگزار خواهد شد.
در ادامه این مراسم، سید مسعود آستانداری دبیر هنری جشنواره فیلم خانواده استان یزد درباره بعد هنری این جشنواره گفت: در بخش داوری این جشنواره از افراد تراز یک حوزه سینما و مستند انتخاب شده است و همچنین در طول دوره برگزاری این جشنواره دو ورکشاپ برای افراد علاقمند در این حوزه برگزار خواهد شد و امکان اکران اینترنتی هم فراهم است.
وی افزود: این جشنواره میتواند زمینه ساز فرهنگ ازدواج و جوانی باشد. امیدواریم این جشنواره به سمت شعاری سازی نرود و ویترینی از همه آثار و مسئلهمحور باشد و راهکار ارائه بدهد.
دبیر هنری جشنواره فیلم خانواده استان یزد درباره کارگاههایی که در این جشنواره برگزار میشود، اظهارداشت: دو کارگاه در این جشنواره با تدریس مهرداد اسکویی فیلمساز و مستندساز حوزه خانواده و دیگری با بهروزشعیبی یا رضا میرکریمی برگزار خواهد شد.