رسانه سینمای خانگی- نولان و اوپنهایمر گولدن‌گلوب را غارت کردند

همان‌گونه که انتظار می‌رفت، آخرین ساخته کریستوفر نولان، توانست فاتح بلامنازع گلدن‌گلوب ۲۰۲۴ باشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از یک‌سال اجرای محدود گلدن گلوب، این جایزه، دقایقی قبل برگزیدگان خود را اعلام کرد که طی آن، «اوپنهایمر» با ۵ جایزه، بهترین عملکرد را در بخش سینمایی و «وراثت» نیز با چهار جایزه، بیشترین جایزه در بخش سریال را به خود اختصاص دادند.

فهرست برگزیدگان این جایزه به شرح زیر است:

بهترین بازیگر زن مکمل در یک فیلم سینمایی: داوین جوی راندولف/ «به جا ماندگان»

بهترین بازیگر مرد مکمل در فیلم سینمایی: رابرت داونی جونیز / «اوپنهایمر»

بهترین بازیگر مرد مینی سریال: استیون یئون «خصومت»

بهترین بازیگر زن مینی سریال: الی وانگ / «خصومت»

بهترین بازیگر زن مکمل تلویزیون: الیزابت دبیکی / «تاج»

بهترین بازیگر مرد مکمل تلویزیون: متیو مک فادین / «وراثت»

بهترین اجرای استندآپ: ریکی جرویس / «ریکی جرویس: آخرالزمان»

بهترین بازیگر مرد سریال کمدی یا موزیکال: جرمی آلن وایت / «خرس»

بهترین بازیگر زن سریال کمدی یا موزیکال: آیو ادبیری / «خرس»

بهترین بازیگر مرد سریال درام: کیران کالکین/ «وراثت»

بهترین انیمیشن: «پسربچه و هرون»

بهترین فیلم غیرانگلیسی: «آناتومی سقوط»

بهترین فیلمنامه: ژوستین تریه، آرتور هراری / «آناتومی سقوط»

بهترین کارگردان: کریستوفر نولان / «اوپنهایمر»

بهترین بازیگر زن در سینما موزیکال یا کمدی: اما استون / «بیچارگان»

بهترین بازیگر مرد در سینما درام: کیلین مورفی / «اوپنهایمر»

بهترین موسیقی: لودیگ گورانسون / «اوپنهایمر»

بهترین ترانه: بیلی آیلیش برای ترانه «من برای چه ساخته شدم» / «باربی»

دستاورد سینمایی و باکس آفیس: «باربی»

بهترین مینی سریال، سریال آنتولوژی یا فیلم تلویزیونی: «خصومت»

بهترین سریال تلویزیونی، موزیکال یا کمدی: «خرس»

بهترین بازیگر زن در سریال تلویزیونی درام: سارا اسنوک/ «وراثت»

بهترین سریال درام تلویزیونی: «وراثت»

بهترین بازیگر مرد سینمایی، موزیکال یا کمدی: پل جیاماتی/ «به جا ماندگان»

بهترین فیلم موزیکال یا کمدی: «بیچارگان»

بهترین بازیگر زن در فیلم سینمایی درام: لیلی گلدستون/ «قاتلین ماه کامل»

بهترین فیلم درام: «اوپنهایمر»

رسانه سینمای خانگی- «منطقه مورد علاقه» در ایران جایزه مستقل گرفت

 «منطقه مورد علاقه» کاری از جاناتان گلیزر به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان «آکادمی افسانه زندگی»، بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران، معرفی شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران، سجاد اصغری بنیانگذار و رییس این رویداد در آیین پایانی معرفی بهترین فیلم خارجی زبان هفتمین دوره مراسم بین‌المللی آکادمی افسانه زندگی گفت: امروز فرصتی دست داد تا حرکت معکوسی که در دور نخست در یک جغرافیای کوچک در شمال ایران (رشت) برگزار کردیم در ابعاد بین‌المللی با مشارکت دیگر سینماگران سینمای جهان بویژه سینماگران سینمای هندوستان، دور هفتم بخش بین الملل مراسم معرفی بهترین فیلم خارجی زبان را برگزار کنیم.

ساجال داتا فیلمساز هندی دبیر بخش بین‌الملل مراسم نیز اظهار داشت: بنابر بررسی و ارزیابی که در شورای بخش بین‌الملل داشتیم سعی کردیم برای معرفی بهترین فیلم خارجی زبان آکادمی افسانه زندگی از بین هفت کاندیدی که معرفی کرده بودیم دست به انتخابی شایسته بزنیم و همچنین در بخش های مستند و کوتاه انتخابی قابل تامل داشته باشیم.

در ادامه از بین هفت کاندیدای بخش بین‌الملل شامل منطقه مورد علاقه به کارگردانی جاناتان گلیزر از بریتانیا، من کاپیتان به کارگردانی متئو گارونه از ایتالیا، سرزمین موعود به کارگردانی نیکولای آرسل از دانمارک، روزهای آرام به کارگردانی ویم وندرس از ژاپن، انیمیشن چهار روح کابوت به کارگردانی آرون گادر از مجارستان، درباره علف‌های خشک به کارگردانی نوری بیلگه جیلان از ترکیه و ۲۰۱۸، همه قهرمان هستند به کارگردانی جود آنتانی جوزف از هند، اثر جاناتان گلیزر به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در بخش مستند نیز از بین سه کاندید شامل چهار دختر به کارگردانی کوثر بن‌هنیه از تونس، نخ طلایی به کارگردانی نیشتا جِین از هند و زندان مرکزی ویلادمیر به کارگردانی یولیا بابکو وا از روسیه، نخ طلایی به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در بخش سینمای کوتاه هم از بین سه کاندید بیست و هفت (۲۷) به کارگردانی فلورا آنا بودا از مجارستان، اکنون به کارگردانی یه یوان از چین و وقتی جنگ تمام شود به کارگردانی سیمونه ماسی از ایتالیا، بیست و هفت به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در این دوره، شیدا همتی دبیری اجرایی و امیر خانزاده مدیریت روابط عمومی بخش بین‌الملل را بر عهده داشت.

بخش معرفی هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران در دور هفتم ،۷ جولای ۲۰۲۴ برگزار می‌شود.

در دور پیشین، در جبهه غرب خبری نیست کاری از ادوارد برگر از آلمان به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان انتخاب شده بود.

رسانه سینمای خانگی- راه‌اندازی اتاق کودک و نوجوان در موزه سینما

 اتاق کودک و نوجوان موزه سینما همزمان با ولادت حضرت فاطمه (س) راه‌اندازی شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، پس از طراحی، بازسازی و چیدمان جدید، اتاق کودک و نوجوان موزه سینما امروز همزمان با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) راه‌اندازی شد.

این اتاق شامل عروسک‌های فیلم‌های کودک نوستالژی سینمای ایران از جمله در به درها، کلاه قرمزی و پسر خاله، گلنار، الو الو من جوجوام و ….، مانیتورهای لمسی با قابلیت پخش بخش‌هایی از فیلم‌های کودک و نوجوان به همراه معرفی عوامل فیلم‌ها است.

همچنین در این اتاق، مانیتورهایی برای کودکان انیمیشن‌های برجسته تاریخ سینمای ایران معرفی و نمایش داده می‌شود.

در این بخش از مجموعه فرهنگی تاریخی موزه سینما جوایز مربوط به سینمای کودک و نوجوان در دوره های مختلف نیز نگهداری می‌شود.

بازید برای دیدن این اتاق همه روزه به جز شنبه‌ها از ساعت ۱۰ تا ۱۷:۳۰ در موزه سینما به نشانی خیابان ولی‌عصر(عج)، نرسیده به میدان تجریش، باغ فردوس امکانپذیر است.

رسانه سینمای خانگی- حکومت هشت ساله دیزنی فروریخت

یونیورسال پیکچرز سال ۲۰۲۳ را به عنوان استودیوی غالب هالیوود در گیشه جهانی، آمریکای شمالی و بین المللی به پایان برد و به سلطه دیزنی از سال ۲۰۱۶ پایان داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اسکرین، در حالی که کمپانی دیزنی از سال ۲۰۱۶ به صورت متوالی در صدر فروش سالانه استودیوهای فیلمسازی در گیشه جهانی سینما قرار داشت اما یونیورسال پیکچرز برای نخستین بار در هشت سال اخیر، پرفروش‌ترین استودیو فیلمسازی نام گرفت.

مدیران استودیو اعلام کردند که یونیورسال پیکچرز که ۲۴ فیلم را در مقایسه با ۱۷ فیلم از دیزنی در سال ۲۰۲۳ اکران کرد، ۱.۹۴ میلیارد دلار در گیشه آمریکای شمالی به دست آورد، در حالی که فروش این استودیو در گیشه بین المللی به ۲.۹۷ میلیارد رسید که مجموع فروش جهانی ۴.۹۱ میلیارد دلار را برای این کمپانی رقم زد.

کمپانی دیزنی علیرغم یک سال سخت با چندین شکست، توانست ۱.۹ میلیارد دلار در آمریکای شمالی، ۲.۹۲ میلیارد دلار در سطح بین المللی و ۴.۸۳ میلیارد دلار در گیشه جهانی کسب کند.

یونیورسال اولین استودیو در آمریکای شمالی بود که از آستانه یک میلیارد دلار عبور کرد و پنج فیلم پرفروش خود را به رهبری انیمیشن «برادران سوپر ماریو» اکران کرد که در سال ۲۰۲۳ با ۵۷۵ میلیون دلار به عنوان دومین فیلم پرفروش سال در آمریکای شمالی به نمایش گذاشته شد.

دیگر فیلم‌هایی پرفروش یونیورسال در آمریکا عبارتند از «سریع و خشن ۱۰» (۱۴۶.۱ میلیون دلار)، «پنج شب با فردی» (۱۳۷.۳ میلیون دلار)، «جن‌گیر: معتقد» (۶۵.۵ میلیون دلار) و «درب کابین را بزن» (۳۵.۴ میلیون دلار).

«اوپنهایمر» در میان فیلم‌های شماره یک قرار نگرفت زیرا با ۸۲.۵ میلیون دلار در آخر هفته ۲۱ تا ۲۳ ژوئیه پس از فیلم «باربی» محصول برادران وارنر، که تبدیل به بزرگترین فیلم سال در گیشه آمریکای شمالی و جهانی شد، در جایگاه دوم قرار گرفت.

فیلم بیوگرافی «اوپنهایمر» ساخته کریستوفر نولان با ۳۲۶.۱ میلیون دلار به عنوان دومین فیلم بزرگ سال یونیورسال در آمریکای شمالی در سال ۲۰۲۳ به کار خود پایان داد و با ۹۵۲ میلیون دلار به عنوان پرفروش‌ترین فیلم زندگینامه تمام دوران در گیشه جهانی و همچنین پرفروش‌ترین فیلم سینما با درجه سنی «R» شناخته شد.انیمیشن «برادران سوپر ماریو» با ۱.۳۶ میلیارد دلار پس از کسب رکورد فروش افتتاحیه با ۳۷۷ میلیون دلار (بیش از ۳۵۶ میلیون دلاری باربی)، پرفروش‌ترین انیمیشن سال ۲۰۲۳ نام گرفت و به عنوان دومین انیمیشن پرفروش تاریخ سینما پس از «منجمد ۲» (۱.۴۵ میلیارد دلار) محصول دیزنی قرار گرفت و دومین انیمیشن پرفروش تمام دوران در گیشه آمریکای شمالی پس از «شگفت‌انگیزان ۲»با ۶۰۹ میلیون دلار شد.

یونیورسال همچنین با فروش ۲۹۰ میلیون دلاری فیلم «پیج شب با فردی» گیشه فیلم‌های ترسناک سال را نیز به نام خود ثبت کرد.

از مهم‌ترین فیلم‌های دیزنی در سال ۲۰۲۳ نیز می‌توان به فیلم «قسمت سون نگهبانان کهکشان» استودیوی مارول اشاره کرد که ۳۵۹ میلیون دلار در آمریکای شمالی و ۸۴۶ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. «پری دریایی کوچولو» از استودیوی انیمیشن والت دیزنی با ۲۹۸ میلیون دلار فروش داخلی و ۵۷۰ میلیون دلار جهانی و انیمیشن «اِلمنتال» با ۱۵۴ میلیون دلار فروش داخلی و ۴۹۶ میلیون دلار فروش در گیشه جهانی، دیگر آثار موفق استودیوی عظیم دیزنی در سال گذشته میلادی بودند.

«آواتار: راه آب» که در دسامبر ۲۰۲۲ اکران خود را آغاز کرد نیز بیش از یک میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ به دست آورد که ۲۸۳ میلیون دلار آن از آمریکای شمالی و ۷۳۴ میلیون دلار از بازارهای بین‌المللی کسب شد. این فیلم علمی تخیلی چهار هفته را در رتبه اول سپری کرد و با فروش جهانی ۲.۳۲ میلیارد دلار، سومین فیلم پروش تاریخ سینما نام گرفت.

برادران وارنر با درآمد داخلی ۱.۴۳ میلیارد دلاری، بین المللی ۲.۴۱ میلیارد دلار و جهانی ۳.۸۴ میلیارد دلار در رتبه سوم موفق‌ترین استودیوهای سال ۲۰۲۳ پس از یونیورسال و دیزنی قرار گرفت و سونی پیکچرز در رتبه چهارم (۱.۰۱ میلیارد دلار داخلی، ۱.۰۸ میلیارد دلار بین المللی، ۲.۰۹ میلیارد دلار جهانی) و پس از آن پارامونت (۸۴۲.۴۱ میلیون دلار داخلی، ۱.۱۸ میلیارد دلار بین المللی، ۲.۰۳ میلیارد دلار جهانی) قرار گرفت.

رسانه سینمای خانگی- افخمی با هفت در نمایش

در آستانه جشنواره فیلم فجر، مدیر شبکه نمایش از پخش برنامه «هفت» با اجرای بهروز افخمی از این شبکه خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمدعلی غلامرضایی درباره پخش دوباره برنامه هفت تلویزیون گفت: پخش سری جدید برنامه هفت به تهیه‌کنندگی محمدحسین تنکابنی و با اجرای بهروز افخمی در دو فاز آغاز خواهد شد. در فاز نخست، این برنامه پیش از برگزاری جشنواره فیلم فجر به صورت هفتگی جمعه‌ها ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه نمایش می رود.

او ادامه داد: در ایام جشنواره نیز، برنامه هفت با ویژه برنامه‌ای که ترتیب داده است، هر شب از شبکه نمایش سیما و از محل برگزاری جشنواره به صورت زنده روی آنتن می رود و پس از آن نیز تا پایان سال به صورت هفتگی ادامه خواهد داشت. در فاز دوم نیز، پخش این برنامه از بهار ۱۴۰۳، با دکور جدید و تغییراتی در فرم برنامه آغاز می شود.

مدیر شبکه نمایش درباره بخش‌های مختلف فصل جدید این برنامه نیز بیان کرد: برنامه هفت از سه بخش اصلی پرونده ویژه، میز نقد سینمای ایران و میز نقد سینمای جهان تشکیل می شود که هر بخش طراحی ویژه‌ای دارد.

او درباره پرونده ویژه هفتگی در این برنامه خاطر نشان کرد: در هر قسمت موضوعات سینمایی روز با حضور مهمانان و کارشناسان مربوط به آن مطرح و تلاش می شود که آسیب‌شناسی شود. در این بخش، موضوعات مرتبط با سیاست‌گذاری‌های سینمای ایران به صورت ویژه مطرح خواهد شد.

غلامرضایی ادامه داد: بخش میز نقد سینمای ایران نیز هر هفته به بررسی یکی از فیلم‌های در حال اکران اختصاص دارد. میز سینمای جهان یکی از بخش‌های ثابت برنامه خواهد بود که در کنار نقد فیلم‌ها و انیمیشن‌های مطرح، به صورت موضوعی به فیلم و فیلمساز می‌پردازد و باکس‌آفیس هفتگی با رویکردی جدید بررسی می شود.

مدیر شبکه نمایش درباره منتقدان و مجریان بخش‌های مختلف برنامه هفت نیز توضیح داد: آقایان امیر قادری و حمیدرضا قادری کارشناسان ثابت بخش میز نقد سینمای ایران هستند. همچنین آقایان جواد طوسی و رضا صدیق نیز به عنوان منتقد و کارشناس در میز سینمای جهان حضور دارند.

رسانه سینمای خانگی- انیمیشن اسطوره منتشر شد

انیمیشن کوتاه «اسطوره» همزمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، انیمیشن کوتاه «اسطوره» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی سیدمصطفی حسینی به عنوان تازه‌ترین محصول مرکز فیلم جوان سوره با روایتی از جوانمردی سردار شهید قاسم سلیمانی اسطوره عصر معاصر و همزمان با سالروز شهادت این بزرگ‌مرد تاریخ رونمایی شد.

این انیمیشن کوتاه براساس شعری از سیدمصطفی حسینی و ایده‌ای از مهدی صالحی ساخته شده و طراحی پوستر آن را سینا رعیت دوست برعهده داشته است.

«اسطوره» با بهره‌گیری از تکنیک کمیک موشن و به صورت ۲D در استودیو پویانو مشهد و در رویداد هنر حماسی حوزه هنری خراسان رضوی، توسط تیمی جوان به تولید رسیده و روایتی از اسطوره‌ای است که نه در کتاب تاریخ اساطیر، که در عصر ما می‌زیست.

این کمیک‌موشن ١٢ دقیقه‌ای به عنوان نخستین اثر پویانمایی توصیف‌گر رشادت‌ها و قهرمانی این سردار بلندآوازه در راه ایمان و آرمان است.

سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قهرمان مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آسیا بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ و با دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا در فرودگاه بغداد هدف حمله ارتش تروریستی ایالات متحده قرار گرفت و به همراه جمعی از همراهان خود به شهادت رسید.

شهید سلیمانی در طول دوران فرماندهی خود با سازماندهی نیروهای مقاومت در منطقه غرب آسیا، محور مقاومت را در کشورهای منطقه ایجاد کرد و به تقویت آن پرداخت. دوران ۲۲ ساله فرماندهی شهید سلیمانی در نیروی قدس دوران شکوفایی این نیرو و حضور موثر آن در منطقه قلمداد می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- شاید بهتر است یک خاکریز برگردیم

کارگردان فیلم «پالایشگاه» با بیان اینکه تمرکز ارگان‌های دولتی بر ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی در حدی است که انگار در دهه ۶۰ هستیم اظهار کرد: دیگر وقت آن است که از یک خاکریز عقب‌تر برویم تا به شهرها و مردمانی بپردازیم که انگار فراموش شده‌اند و بی‌توجهی به آن‌ها هیچ توجیهی ندارد.

به گزارش سینمای خانگی، بهمن‌ماه سال قبل که جدیدترین فیلم مهرداد خوشبخت با نام «گل‌های باوارده» در جشنواره فجر نمایش داده شد، کارگردان فیلم نارضایتی خود را بابت نسخه‌ ناقص پخش شده با صراحت بیان و اعلام کرد که فیلمش به چند ماه زمان نیاز دارد تا تکمیل شود. حالا حدود یک سال گذشته و فیلم مهرداد خوشبخت با نام «پالایشگاه» در حالی به تازگی به سینماها آمده که او این نسخه را درخشان می‌داند و به مخاطبانش هم توصیه می‌کند آن را حتما روی پرده سینما تماشا کنند.
 
«پالایشگاه» با درونمایه‌ای از دو نوع نگاه و عملکرد روایت آنهایی است که معتقدند پالایشگاه نفت آبادان باید تخریب شود و دیگرانی که معتقدند باید نجاتش داد تا به دست دشمن نیفتد و این فیلم داستان تلاش چند نفر از کارکنان این مجموعه برای حفظ آن در روزهای اول جنگ است.  
 
خوشبخت در گفت‌وگویی با ایسنا، علاوه بر اشاره به سختی‌هایی که ساخت «پالایشگاه» داشته است _ از جمله همزمانی فیلمبرداری با التهاب‌های سال گذشته کشور که امکان کوچکترین انفجار را هم از گروه‌های فیلمسازی می‌گرفت – از ضرورت تولید فیلم‌هایی این چنینی سخن گفت و تاکید کرد، برای نسل جدید ناگفته‌های زیادی از جنگ وجود دارد که صرفا در خط مقدم جبهه رخ نداده‌اند و اتفاقا الان زمان آن رسیده که باید با عبور از داستان‌های تکراری، یک سنگر عقب‌تر رفت تا آنچه را در شهرها و حمایت‌های پشت جبهه از نیروهای رزمی رخ داده، به تصویر کشید.

او در این زمینه بر همراهی نهادها و ارگان‌های مرتبط بویژه در تامین تجهیزات تاکید دارد.
 
خوشبخت در این مصاحبه همراه با علی طباطبایی (پخش‌کننده) در خبرگزاری ایسنا حاضر شد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


 فیلم «پالایشگاه» اگرچه در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرد ولی مثل فیلم‌های مرسوم جنگی صحنه‌های انفجار و خونریزی و… ندارد و در عین حال از آن دسته فیلم‌هایی است که باید حتماً روی پرده سینما دیده شود. این‌ در شرایطی است که تعداد فیلم‌های کمدی در حال اکران زیاد است و مخاطب هم بیشتر سراغ همان‌ها می‌رود. چه تمهیدی درنظر گرفتید تا فیلم «پالایشگاه» مخاطبان امروز سینما را ترغیب به تماشا کند؟
 
اولین نکته‌ ضروری برای یک فیلم جذاب، داشتن داستان و درام است. برای داستان فیلم «پالایشگاه» هم به دلیل آنکه روایتگر مجموعه اتفاق‌هایی واقعی در روزهای اول جنگ بود، باید حتما یک خط روایی جذاب پیش‌بینی می‌کردیم. این حداقل کاری بود که می‌شد انجام داد ولی در اینکه چهره فیلم به نظر جنگی می‌آید کاری نمی‌توان کرد چون فیلم در زمان جنگ اتفاق می‌افتد و یک ماجرای واقعی را روایت می‌کند که البته مربوط به جنگ نیست یعنی خاکریز و توپ و تانک و تفنگ ندارد بلکه مربوط به پشت جبهه و حمایت‌های پشت فضای جنگ است. ما فیلمی را می‌بینیم که در کارگاه مرکزی پالایشگاه، تعمیرات اسلحه و ماشین انجام می‌شود یا اینکه سوخت کشور را تامین می‌کند. در واقع انگار شرایط همین الان را مثل زمانی که با مشکل توزیع بنزین مواجه می‌شویم، روایت کرده‌ایم؛ فقط یک تفاوت مهم این است که الان افراد جوان‌تر جایگزین قدیمی‌های پالایشگاه و شرکت نفت شده‌اند. بنابراین برای جذب مخاطب جدا از آنچه در فیلم انجام دادیم، تلاش‌هایی در زمینه تبلیغات توسط دوستان موسسه شهر فرنگ به خوبی انجام شده تا چهره جنگی به فیلم داده نشود. کمااینکه بجز دقایقی از فیلم که صحنه‌های انفجار دارد، «پالایشگاه» به آن معنا جنگی نیست.
 
در بخش تبلیغات از تنها حربه‌ای که می‌توانیم برای معرفی فیلم استفاده کنیم همین است که بگوییم «پالایشگاه» فیلمی درباره روابط انسانی در دوران جنگ است همانند فیلم «آبادان یازده ۶۰» که قصه آن داخل ساختمان رادیو اتفاق می‌افتاد و حرفش این بود که این آدم‌های عادی در شرایط ویژه به قهرمان تبدیل می‌شوند درست مثل «پالایشگاه» که یک عده با تلاش و انگیزه شخصی بدون اینکه کسی به آن‌ها امر کند، قطعات پالایشگاه را برای اینکه حفظ شوند، از محاصره شهر خارج می‌کنند.
 
 شما بعد از فیلم «آبادان یازده ۶۰» تصمیم گرفتید «پالایشگاه» را بسازید؟ چون بر اساس آنچه در تیتراژ فیلم پالایشگاه دیده می‌شود به نظر می‌رسد مستندی هم از آن ساخته‌اید.
 
آن‌ها مستند – مصاحبه‌هایی هستند که قرار است در مستندی درباره پالایشگاه استفاده شوند ولی هنوز ساخته نشده است. قصد دارم برای حفظ تاریخ شفاهی پالایشگاه حتماً آن مستند را بسازم.
 
 با توجه به سختی‌های ساخت چنین پروژه‌هایی بدون حمایت دولتی، از چه زمانی ایده ساخت پالایشگاه را در ذهن داشتید و چه زمانی شرایط ساخت آن فراهم شد؟
 
قبلاً در روایت فتح یک مستند در این زمینه کار می‌شد که من در مرحله تحقیقات همکاری می‌کردم ولی به دلیل حادثه‌ای که برایم رخ داد نتوانستم کار را ادامه دهم. اما خودم آن تحقیقات دوست و استادم علیرضا اسلامی را ادامه دادم و به بسیاری از موضوعاتی که درباره آبادان تاکنون گفته نشده برخورد کردم مثل رادیو آبادان، پالایشگاه یا ذوالفقاری. قصد داشتم یک سه گانه بسازم که با رادیو آبادان شروع شد، با «پالایشگاه» ادامه داشت و امیدوارم به ذوالفقاری که یک جنگ ۲۴ ساعته در آبادان است برسم. این سوژه‌ها از دل همان تحقیقات بیرون آمد و هرکس آن‌ها را می‌شنید برایش تازگی داشت چون با آنچه تاکنون در زمینه جنگ و آبادان کار شده، فرق داشت.
 
 مستند را چه زمانی قرار است بسازید؟
 
فعلاً در حال مذاکره با روابط عمومی وزارت نفت هستم و اگر هزینه آن فراهم شود حتماً ساخت آن را پیگیری می‌کنم چون بخش عمده‌ای از آن را با هزینه خودم ساخته‌ام. در واقع در سفرهای شخصی‌ تحقیقاتم را به صورت تصویری هم ضبط می‌کردم و برای ساخت فیلم باید بازسازی‌هایی انجام شود که آن‌ها هزینه‌هایی را لازم دارند و اگر آن هزینه فراهم شود حتماً کار را شروع می‌کنم، در غیر این صورت باید خودم به نحوی هزینه ساخت مستند را جور کنم.

 
به نظر می‌رسید اگر بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت و به طور کلی بخش دولتی حمایت نمی‌کردند امکان ساخت «پالایشگاه» فراهم نمی‌شد. تجربه این مشارکت چطور بوده که قصد دارید یک بار دیگر برای مستند آن را تکرار کنید؟
 
ماجرا اینطور بود که من تحقیقاتم را انجام دادم. بعد به یک ایده داستانی رسیدم، آن را نوشتم و به یک طرح مفصل ۳۰ صفحه‌ای رسیدم. پیگیری‌های زیادی انجام دادم و وقتی در وزارت نفت آن را مطرح کردم متوجه شدم که خیلی‌ها از این جریان (داستان واقعی فیلم) مطلع نبودند و وقتی متوجه چنین ماجرایی در زمان جنگ شدند، برایشان جذاب شد که همکاری کنند. البته نسل قدیمی وزارت نفت از این ماجرا مطلع بودند ولی نسل جدید آگاهی چندانی نداشتند که سر همین پروژه ارتباطی بین آن نسل قدیم و نسل جدید هم شکل گرفت. آقایایان فروزنده و قاسمی در روابط عمومی شرکت نفت نگاه بسیار خوب و متفاوت و فرهنگی ای داشتند در ادامه طرح را به فارابی ارائه دادم، در آنجا هم با نگاه مثبت  آقای احمدیان (معاون فرهنگی) پروژه راه افتاد به این ترتیب وزارت ارشاد و وزارت نفت به هم وصل شدند، توافق کردند و فیلمنامه نوشته شد. در این مسیر ما یک قرارداد با فارابی داشتیم و فارابی هم قرارداد تولید را با وزارت نفت منعقد کرد و کار اینطور پیش رفت که از وزارت نفت پول به فارابی داده می‌شد و آن‌ها نیز به ما می‌دادند.


 
 فیلم را چه زمانی کلید زدید؟
 
اول مهرماه سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کلید خورد و بعد از ۷۲ جلسه هم تمام شد. این ۷۲ جلسه برای فیلمی مثل «پالایشگاه» خیلی کم بود مخصوصا آنکه برآورد اولیه ما ۹۰ روز بود.

یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم
 
 با چنین پروژه‌ای که فیلمبرداری آن هم ۷۲ روز طول کشیده بود به نظر می‌رسد خیلی طبیعی بود که آماده‌سازی نهایی آن زمان زیادی طول بکشد. چرا اصلا فیلم در جشنواره بود که تازه بعد از به تعویق افتادن سانس اکران، نسخه‌ای برسد که با نارضایتی شما همراه باشد؟

 
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم چون هم با مشکلات فنی زیادی مواجه شدیم و هم لابراتوارها با توجه به حجم بالای فیلم‌ها بسیار شلوغ بودند و نمی‌توانستند همه وقت خود را برای یک فیلم بگذارند. همین اتفاق‌ها باعث شد فیلم به دو روز آخر جشنواره برسد و به دلیل همان فشار زیاد، یک فیلم به معنای واقعی ناقص را به جشنواره دادیم؛ یعنی از نظر خودم نسخه‌ای که در جشنواره نمایش داده شد اصلاً قابل دیدن نبود چون نه تنها ویژوال کاملی نداشت بلکه حتی نتوانسته بودیم رِندر نهایی را از پلان‌ها بگیریم و خیلی از صحنه‌ها باکیفیت نبود. در سینمای رسانه منتظر شروع نمایش فیلم بودند و بابت همین موضوع کلی از آن‌ها (اهالی رسانه) کنایه شنیدم چون تایم شروع فیلم مدام تغییر می‌کرد و آن‌ها هم می‌گفتند اگر نمی‌خواهی فیلم را نمایش دهی چرا ما را در صف نگه داشته‌ای و من هم عذر خواهی می‌کردم ولی واقعا مسئله فنی بود. من برای رساندن فیلم، خودم در آن شب بارانی هارد را از لابراتوار گرفتم و با موتور به پردیس ملت بردم تا فیلم برای خبرنگارها نمایش داده شود. فیلم را کپی کردیم اما پِلِی نمی‌شد. دوباره روی یک هارد سالن دیگر کپی کردیم که همه این‌ها زمان‌بَر بود تا در آن ترافیک فیلم را دوباره به پردیس ملت برسانیم. در یک سالن دیگر امتحان کردیم ولی باز هم پلی نشد و اصلاً امکان نمایش فیلم در آن شب فراهم نشد. در آخر روز بعد همان نسخه با کیفیت پایین را خروجی گرفتیم و نمایش دادیم که خیلی بابت آن عصبانی بودم.

حالا از این نسخه‌ای که در سینماهاست راضی هستید؟
 
بله. بعد از جشنواره کمی صدا را دستکاری کردیم، اصلاح رنگ و ویژوال افکت کامل شد و الان یک نسخه دیدنی برای اکران روی پرده سینما آماده شده و به نظرم حداکثر استعدادی که برای بخش‌های مختلف پست پروداکشن لازم بود به کار گرفته شده است و اگر ضعفی وجود دارد به من مربوط می‌شود.
 
در میکس نهایی آیا صحنه‌هایی کم و زیاد شده‌ یا فیلم در تدوین تغییری کرده است؟
 
 مدت زمان نمایش فیلم تغییری نکرده منتها برخی پلان‌ها بخصوص در بخش ویژوال افکت جایگزین شده‌اند.
 
در توضیح ابتدایی فیلم «پالایشگاه» به ۳۳۰ شهید پالایشگاه نفت آبادان اشاره می‌شود که فیلم به آن‌ها تقدیم شده است. این تصمیم خود شما بود که همانند دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی به طور مستقیم به شهادت یک رزمنده خاص اشاره نکنید؟  
 
این ۳۳۰ شهید پالایشگاه مربوط به تمام هشت سال جنگ است ولی داستان ما در همان دو سه ماه اول جنگ رخ می‌دهد. البته در همان مقطع هم کسانی شهید شدند که اشاره شده ولی داستان فیلم مسیر دیگری را پیش می‌برد.

بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می شود هیچ توجیهی ندارد
 
 این مسیر دیگر فیلم، بنا بر همان ایده‌ای است که قبلا هم در باره آن صحبت کرده‌اید که جنگ را از زوایای دیگری ببینیم؟ شما «پالایشگاه» را با چه نگاهی ساختید تا مثل بسیاری از فیلم‌های امروزی دفاع مقدسی صرفا حول یک قهرمان شهید پیش نرود؟  
 
به نظر من بخش‌هایی از تاریخ جنگ ما مغفول مانده که اگرچه در کتاب‌ها ثبت شده یا در تاریخ شفاهی‌ها گفته شده ولی خیلی کم به فیلم تبدیل شده است. عمدتاً هم اگر این‌ها به فیلم تبدیل نشوند مردم در جریان آن‌ها قرار نمی‌گیرند چون مگر چقدر مخاطب کتابخوان داریم؟ به همین دلیل فکر می‌کنم الان وقت آن است که سراغ بخش‌هایی برویم که تاکنون به آن‌ها پرداخته نشده است. ما درباره جبهه جنگ زیاد فیلم ساخته‌ایم یعنی از خط مقدم فیلم‌های متفاوت و زیادی ساخته شده و همچنان هم ساخته می‌شوند در حالی که این جبهه جنگ، یک پشت خط مقدمی هم داشت. این باور وجود دارد که اگر مثلاً ۲۰ درصد در خط مقدم می‌جنگیدند، ۸۰ درصد در پشت آن مشغول جنگ بودند که شامل تمام فعالیت‌ها و آدم‌ها از پایتخت و مرکز کشور گرفته تا شهرهای مرزی می‌شود ولی کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. در تیتراژ آخر فیلم تصویر مستندگونه‌ای وجود دارد که می‌گوید در طول هشت سال جنگ، آب تصفیه شده و آشامیدنی آبادان قطع نشد چون پالایشگاه بخش تصفیه آب خود را قطع نکرد و ما بابت همین مسئله کلی شهید دادیم. این بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می‌خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می‌شود هیچ توجیهی ندارد. همچنین گفته می‌شد وقتی برای هلیکوپترها روغن می‌خواستند، عده‌ای بودند که از جان خود مایه گذاشتند و این روغن را از پالایشگاه تامین می‌کردند تا به شهرهای مختلف فرستاده شود اما به هیچ کدام از این موضوع‌ها پرداخته نشده است و فراموش شده که ما قهرمانانی داشتیم که مردم عادی بودند یعنی تفنگ در اختیار نداشتند ولی هیچ چیزی کمتر از آن بسیجی و ارتشی و تکاوری که با بعثی‌ها می‌جنگیدند، نداشتند. بنابراین حالا بعد از اینکه فیلم‌های زیادی در خط مقدم ساخته شده، وقت آن رسیده که ارگان‌های دخیل در این ماجرا هزینه کنند و از داستان‌های غیرتکراری بگویند مخصوصا آنکه پرداختن به برخی از این داستان‌ها می‌تواند از یک جنبه راحت‌تر باشد چون وقتی برای یک داستان یا فیلم وارد منطقه عملیاتی می‌شوید، خط قرمزها در خط مقدم بسیار زیاد است اما وقتی یک خاکریز عقب‌تر می‌آیی خیلی چیزها را می‌توانی راحت‌تر بگویی و الان زمان آن است که بگوییم در شهرهای مرزی چه اتفاقاتی افتاده است.
 
 این نوع نگاه به دلیل آبادانی بودن شما بسیار کمک‌کننده است چون خیلی چیزها را خودتان تجربه کرده‌اید. از آن زمان بگویید. وقتی اولین شعله‌های آتش جنگ در پالایشگاه نفت آبادان دیده شد که آن را به اولین شعله‌های آتش جنگ تعبیر می‌کنند، شما در آبادان بودید؟
 
بله. ما در آنجا بودیم و من کودک بودم، مدتی زندگی کردیم ولی بعد دیگر شرایط سخت بود و جنگ‌زده شدیم و از شهر بیرون آمدیم. البته هر از گاهی برمی‌گشتم چون در اهواز بودیم و فاصله زیادی با آبادان نبود. در سال۱۳۶۵ حدودا ۱۵ – ۱۶ ساله بودم که  به عنوان عکاس در عملیات والفجر ۸ در آبادان بودم؛ در همان شبی که غواص‌ها رفتند من هم رفتم و عکاسی و فیلمبرداری کردیم و صبح آن روز هم به فاو رفتیم. در مجموع قصه‌های جذاب زیادی از همین سنگرهای پشت جنگ وجود دارد و بجز آبادان و خرمشهر شهرهای دیگری مثل قصر شیرین، کرمانشاه و ایلام هم قصه‌های زیادی دارند.

تجربه من پس از فیلم «آبادان یازده ۶۰» که هیچ کامنت یا نقد رسمی منفی هم ندیدم نشان می‌دهد که نسل جدید از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که فیلم را دیده بودند اول تمایلی به دیدن فیلم جنگی نشان نمی‌دادند بخصوص در جشنواره که بخاطر مجموعه بلیت‌هایی که خریده بودند، به اجبار به تماشای فیلم رفتند ولی وقتی از سالن خارج می شدند از همان‌ها هم واکنش‌های مثبت گرفتم چون این‌ها مطالب ناگفته‌ای است که نسل جدید باید آن‌ها را بداند.
 
البته توجه فیلمسازها هم می‌تواند به این مسائل جلب شود، موقعیت‌هایی هم پیش می‌آید که برای یکسری فیلم‌ها سرمایه‌گذاری بیشتری انجام می‌شود؛ مثلاً چند سالی بود که فیلم دفاع مقدسی نداشتیم طوری که وقتی «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فجر نمایش داده شد، فیلم جنگی زیادی در آن دوره نبود ولی بعد تصمیم گرفتند تعداد این فیلم‌ها را زیاد کنند تا امسال که انگار در دهه ۶۰ هستیم و همه ارگان‌های دولتی مشغول ساخت فیلم جنگی هستند. یک زمان هم بود که تمرکز بر ساخت فیلم درباره مجاهدین زیاد شده بود و حوزه هنری و سازمان اوج و … سراغ ساخت چنین فیلم‌هایی رفتند اما کسانی که پالایشگاه را دیده‌اند، می‌گویند بعد از مدت‌ها یک فیلم سینمایی را روی پرده تماشا کرده‌اند از نظرتصویر و صدا که البته زحمت زیادی هم برای آن کشیده شد. یادم می‌آید برای صحنه انفجار تانکی گازوییل هیچ تصوری که چطور در می‌آید وجود نداشت و بعضی که وقتی فیلمنامه را می خواندند، به من گفتند فیلمنامه با شرایط سینمایی ما این صحنه‌ها موقع اجرا درنمی‌آید. تقریباً هم سکانسی جا نماند که آن را اجرا نکنیم و در بخش فیلمبرداری و ویژوال و بازیگران و همکاران جوانم با شجاعت و جسارت و استعداد و غیرت کمک بسیار زیادی کردند و نشان دادند که با همین امکانات می‌توان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.


 
 حالا که بر روایت‌های متفاوت از پشت خط مقدم و در شهرهای مرزی و جنگ‌زده تاکید می‌کنید، قصد ندارید سراغ ساخت فیلمی از دوران معاصر این شهرها، زندگی مردمانش و آسیب‌های جنگ بروید؟
 
سراغ این موضوع‌ها هم می‌توان رفت و اگر اشتباه نکنم فیلم‌های خیلی کمی هم درباره جنگ‌زده‌ها ساخته شده؛ مثلا آقای رحمان رضایی یک فیلم ساخته بود و همینطور آقای عیاری که امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود، فیلم «آبادانی‌ها» را در هتل زیر پل سیدخندان که الان تخریب شده ساختند. درواقع فیلم‌های خیلی محدودی نه فقط در این مورد بلکه حتی در مورد خانواده‌ها شهدا و رزمندگان و زندگی عادی آن‌ها ساخته شده است وشاید از معدود نمونه‌های آن به فیلم «موقعیت مهدی» بتوان اشاره کرد که یک طرف جذاب‌تر ماجرا را نشان می‌داد.  
 
ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود

در پرداختن به این داستان‌ها خط قرمزها کمتر نمی‌شود؟
 
اگر بخواهیم به آسیب‌ها بپردازیم خط قرمزهایی وجود دارد ولی اگر بخواهیم حماسه‌سازی کنیم، خط قرمزی نیست. یک اتفاق جالب که من اخیراً متوجه آن شدم و احتمالا طرح آن سخت باشد این بود که طبق اسناد موجود، ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد و آن‌ها را از آبادان خارج کردند،  سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. ما در زمان جنگ تحریم بودیم و این قطعات تمام پالایشگاه‌های کشور را سرپا نگه داشت. حتی پس از جنگ هم وقتی می‌خواهند پالایشگاه آبادان را بازسازی کنند باز، همین قطعات است که به کمک می‌آید یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود.
 
 در چند سال گذشته بازیگران سرشناسی به فیلم‌هایی که در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرند وارد شده‌اند مثل امیر جدیدی یا جواد عزتی. با توجه به حمایت مالی که از طرف وزارت نفت داشتید نمی‌خواستید از بازیگران چهره استفاده کنید تا فیلم جذابیت‌های بیشتری برای فروش در گیشه داشته باشد؟
 
من در «آبادان یازده ۶۰» هم همین رویه را در پیش گرفتم. نمی‌خواستم سراغ استار بروم و دنبال این بودم تا همه کنار هم متعلق به خود آنجا باشند. در «پالایشگاه» هم از طرف صاحبان فیلم فشار می‌آمد که سوپراستار داشته باشیم ولی از یک طرف بودجه نداشتیم و از طرف دیگر من اصرار داشتم که بودجه‌ دعوت از یک بازیگر چهره را برای خود فیلم خرج کنیم چون «پالایشگاه» فیلم استار نیست، فیلم اجراست. الان هم که نتیجه کار را می‌بینم به نظرم تمام بچه‌ها بخصوص بانیپال (شومون) و امیررضا دلاوری به عنوان بازیگران غیر بومی  خیلی خوب، لهجه آبادانی را درآوردند و جنس کارگری آن‌ها در نقش، خیلی خوب در فیلم نشست؛ حتی الهام نامی با وجود سکانس‌های بسیار اندکش در یاد مخاطب می‌ماند.  البته این را هم باید اضافه کنم که «پالایشگاه» فیلم خیلی سختی بود و بخاطر همان پیگیری‌ها با چند بازیگر مطرح هم صحبت کردیم اما بعضی از آن‌ها می‌گفتند این فیلم خیلی دردسر دارد. همین پول را در تهران می‌گیریم چرا به گرمای آبادان بیاییم؟
 
 با این وجود شما با یک بازیگر مطرح به نتیجه رسیده بودید تا در فیلم بازی کند که آن هم به حاشیه‌های زیادی ختم شد.
 
بله ولی چون ما هیچ نقشی در آن نداشتیم ترجیح می‌دهم دربار ه آن حرفی نزنم.  
 
به فیلم برگردیم و صحنه‌هایی که از آبادان تصویر کردید. زمانی ناصر تقوایی می‌گفت برخی سمبل‌ها و مکان‌هایی که از جنگ در آبادان آسیب دیده‌اند باید حفظ شوند. شما چقدر از فیلم را در آبادان ساختید و فکر می‌کنید چقدر از آنچه آقای تقوایی می‌گفت در آبادان انجام شده است؟
 
فیلم را که به طور کامل در آبادان ساختیم و از پرده سبز و آبی هم استفاده کردیم متاسفانه مسئولین ظاهرا قرار نیست به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنند و اصلا انگار مردم آنجا قوم فراموش شده‌اند مثل قوم سیستان و بلوچستان. یکی از موضوعاتی که من معتقدم باید درباره آن فیلم ساخت همین چیزهاست. مردم با دیدن فیلم «پالایشگاه» متوجه می‌شوند که آبادان چه بوده، چه آدم‌هایی در آن حضور داشتند و الان به چه شرایطی رسیده است. در زمان جنگ شهر در دست بچه‌های شرکت نفت بود؛ یعنی تمام شهر را بچه‌های شرکت نفت کنترل می‌کردند چون نظم و انضباط را می‌دانستند و خیلی فوری شهر را ساماندهی کردند. حتی این چاپ کوپن از آبادان شروع و بعد در کل کشور رایج شد. اولین بار کوپن‌ها در چاپخانه آبادان به چاپ رسیدند و بعدها سهمیه‌بندی برنج و روغن به کل کشور رسید. ما صحنه‌های زیادی را بنا به داستان‌های مختلف اتفاق افتاده در فیلمنامه داشتیم که بخاطر طولانی بودن، مجبور به حذف آن‌ها از فیلمنامه شدیم از جمله اینکه پدر آن نقشی که امیررضا دلاوری آن را بازی می‌کند، سرآشپز شرکت نفت بود و آشپزخانه شرکت نفت در روزهای جنگ روزانه ۱۵ هزار غذا برای رزمنده‌ها و مردم داخل شهر می‌پخت. این‌ها اتفاق‌های خاصی هستند که برای مردم هم جذابیت دارند.
 
شما در زمان فعالیت پالایشگاه این فیلم را ساختید. در چه ساعت‌هایی در پالایشگاه حضور داشتید؟
 
ما در ساعت‌هایی در پالایشگاه کار می‌کردیم که کارکنان آنجا به ما می‌گفتند مگر دیوانه‌اید در این تایم فیلمبرداری می‌کنید؟ چون آن‌ها بخاطر گرما ساعت ۱۱ تا ۲ ظهر کار خود را تعطیل می‌کردند و این دقیقاً زمانی بود که ما همچنان کار می‌کردیم یعنی از صبح تا غروب در پالایشگاه بودیم و بیشتر تمرکز ما هم در بخش‌هایی بود که کارهای اصلی پالایشگاه انجام نمی‌شد یا اگر هم دستگاه‌ها روشن بودند کارکنان با ما همکاری زیادی انجام می‌دادند تا بتوانیم با سر و صدای کمتری صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم. بسیاری از این کارکنان پالایشگاه از کسانی بودند که پدر، برادر یا عموی آن‌ها پیش‌تر در گذشته‌های دور در پالایشگاه کار می‌کردند و بعضی سکانس‌هایی را که فیلمبرداری می‌کردیم آن‌ها در جریان واقعی ماجرا بودند؛ حتی یکی از آن‌ها گفت پدرش راننده لیفتراک بود و جزو کسانی بوده که شهید شده است. بچه های شرکت و مردم آبادان و خرمشهر و مسیولین پالایشگاه خیلی همراهی کردند. به نظرم علاوه بر مردم،  بخشی از مخاطبان اصلی این فیلم مسئولان هستند آن هم نه فقط مسئولان وزارت نفت، بلکه اتفاقاً مسئولان دیگر وزارتخانه‌ها را نیز مخاطب این فیلم می‌دانم تا بدانند این پالایشگاه چطور و با چه غیرتیحفظ شده است.
 
قرار نیست فیلم جدیدی بسازید؟
 
چرا مشغول نوشتن فیلمنامه‌ای هستم که داستان آن به بعد از زمان جنگ برمی‌گردد.
 
آقای طباطبایی کشاندن مردم برای دیدن این نوع فیلم‌ها در سینما با وجود تعدد فیلم‌های کمدی کار سختی است. در دفتر پخش چه برنامه‌هایی را در نظر دارید؟
 
 در حال حاضر ما با چند مسئله مهم مواجه هستیم از جمله ایینکه به سینمادارها بعد از دوران رکود نمی‌توان حق نداد چون دو سال کرونایی را پشت سر گذاشته، به شدت ضرر کرده و آنقدر هزینه‌هایش زیاد بوده که تازه با فروش امسال سینما به نقطه سر به سر با هزینه‌های سال قبلش رسیده است. از طرف دیگر مخاطب عادت کرده که فیلم کمدی تماشا کند یعنی حتی وقتی به سالنی می‌رود و متوجه می‌شود فیلمی که می‌بیند فقط به ظاهر کمدی بوده بعد از چند دقیقه از سالن بیرون می‌آید به همین دلیل شرایط اکران بسیار سخت شده ولی با این حال تلاش می‌کنیم در شهرستان‌ها و به ویژه شهرهای فاقد سینما اتفاق‌هایی را برای پخش فیلم رقم بزنیم تا اکران‌های خارج از سینما داشته باشیم بخصوص آنکه مخاطبی که در این شهرهاست و نیز آن دسته از تماشاگرانی که از طریق سینماهای سیار فیلم‌ها را نگاه می‌کنند، به این جنس فیلم‌ها نزدیک‌تر هستند.  

ما بیش از هر چیز باید تلاش کنیم فیلم «پالایشگاه» را به آن دسته از مخاطبانی برسانیم که این نوع سینما را دوست دارند و منتظر دیدن آن هستند و معتقدیم اگر مخاطب به سالن بیاید حتماً از تماشای این فیلم لذت می‌برد.
 
البته به نظرم این انتظاری که امسال نسبت به فروش فیلم‌ها ایجاد شد، باید حتماً تعدیل شود چون الان سینمدارها به فیلمی که ۵۰ میلیارد تومان می‌فروشد می‌گویند نفروخته است یعنی انگار فیلمی با فروش زیر ۱۰۰ میلیارد را خوب نمی‌دانند. این مسئله به نگه داشتن فیلم در سانس‌های متعدد ضربه می‌زند. همین الان فیلم اگر فیلم «جنگل پرتقال» در سانس‌های محدود اما به طور پیوسته اکران شود مخاطب خود را پیدا می‌کند و فروش بیشتری به دست می‌آورد در حالی که به چنین فیلمی  فضا داده نمی‌شود و بعد از مدتی اکران آن را تمام می‌کنند و به جایش یک کمدی دیگر پخش می‌کنند. وقتی توقع فروش بالا می‌رود یک فیلم اجتماعی که ۲۰ یا ۳۰ میلیارد تومان هم بفروشد مثل یک اثر شکست خورده است در صورتی که این روزها در بین این همه فیلم کمدی یک انیمیشن داریم که ۵۰ میلیارد تومان فروخته و در باشگاه ۵۰ میلیاردی‌های سینما تنها فیلم غیر کمدی ماست اما به چشم هیچکس نمی‌آید.  این روند سبب می‌شود سرمایه‌گذارها دیگر وارد حیطه فیلم‌های غیر کمدی نشوند. تمام این‌ها هم در شرایطی است که سال آینده تعداد فیلم‌های کمدی در حال تولید یا ساخته شده، آنقدر زیاد است که به راحتی هر ماه می‌توان دو فیلم کمدی اکران کرد و اگر این اتفاق بیفتد فیلم دیگری را نمی‌توان با آن‌ها روی پرده برد.  
 

فیلم «پالایشگاه» امکان پخش تیزر از تلویزیون را دارد؟
 
طباطبایی:‌ بله تعدادی تیزر داریم ولی پخش تیزر در ماهواره بسیار مهم است چون فیلم‌های کمدی که در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند سبب می‌شوند بیشتر مخاطبان فضای کلی سینمای ایران را صرفا در همان محدوده ببینند در صورتی که ما اصلا امکان پخش تیزر در ماهواره را نداریم و عجیب است که سینمادارها این نکته را بررسی می‌کنند که آیا فیلمی تبلیغات ماهواره‌ای دارد یا خیر و اگر داشته باشد به نوعی پوئن مثبت برایش محسوب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سینما به دوران پیش از برجام بازنگشت

سینمای ۲۰۲۳ علیرغم رشد ۲۹ درصدی گیشه خود به‌نسبت سال ۲۰۲۲، باز هم نتوانست به دوران پیش از کرونا بازگردد تا با چشم‌اندازی که بنگاه‌های رصد و تحلیل از وضعیت سینما طی سال ۲۰۲۴ به عمل آورده‌اند، نگرانی‌هایی در مورد اکران امسال و گیشه آن به وجود بیاید.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای پرزرق‌وبرق ۲۰۲۳ با وجود تمامی ناملایمات خود به پایان رسید تا شاخص‌ها، علیرغم رشدی محسوس، هم‌چنان نتوانند به آمار پیش از کرونا نزدیک شوند.

سینمای ۲۰۲۳ درحالی کار خود را با گیشه ۳۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری به پایان رساند که این گیشه، ۲۹ درصد رشد را نسبت به سال ۲۰۲۲ شاهد بود اما حتی این گیشه نیز نتوانست رقم ۴۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری سینمای ۲۰۱۹ را به‌عنوان آخرین سال نرمال پیش از کرونا پوشش دهد بنابراین به این نتیجه می‌رسیم که سینمای جهان همچنان نتوانسته به دوران پیش از کرونا بازگردد و به ۲۶ درصد فروش بیشتر نیاز دارد تا بتواند به گیشه پیش از کرونای خود برسد.

چند بنگاه تحلیلی نیز رصدهایی داشته‌اند از سینمای ۲۰۲۴ و تخمین زده‌اند که سینمای ۲۰۲۴ حتی نمی‌تواند گیشه خود را در همین مرز ۳۳ میلیارد دلار سال ۲۰۲۳ نگه‌دارد به همین دلیل، از هم‌اکنون نگرانی‌هایی بابت گیشه سینمایی جهان به وجود آمده علی‌الخصوص آن‌که سال ۲۰۲۴، هیچ‌گاه به اندازه سینمای ۲۰۲۳، از فیلم‌های شاخص و کارگردانان صاحب‌نام برخوردار نیست و همین عامل، بر شدت نگرانی‌ها افزوده است.

در سال ۲۰۲۳، فیلم‌های مهمی چون قاتلان ماه گل مارتین اسکورسیزی، اوپنهایمر کریستوفر نولان، بلوط پیر کن لوچ، قاتل دیوید فینچر، جان ویک ۴ چاد استاهلسکی، ناپلئون ریدلی اسکات، ماموریت غیرممکن ۷ کریستوفر مک‌کوری، کاخ رومن پولانسکی، مدافعان کهکشان ۳ جیمز گان، آناتومی یک سقوط ژوستین تریه، منطقه موردعلاقه جاناتان گلیزر، بیچارگان یورگوس لانتیموس و باربی گرتا گرویگ، تنها بخشی از فهرست بلندبالای این فیلم‌ها هستند که توانستند به‌نوبه خود، تنور سینمای سال گذشته را حسابی گرم کنند. حال آن‌که قطعا تعداد فیلم‌های کنجکاوی‌برانگیز ۲۰۲۴، هیچ‌گاه به اندازه سال گذشته نخواهد بود.

سینمای ۲۰۲۳، اگرچه رشد خوبی را در گیشه پساکرونایی تجربه کرد اما نگاه تبعیض‌آمیز و مصرف‌گرا، هم‌چنان مساله نخست سینماگران به حساب می‌آید که پس از سال‌ها هم‌چنان به ساحل آرامش و ثباتی نرسیده است

البته که ۲ اتفاق مهم در سال ۲۰۲۳، توانست تاثیراتی را بر روی گیشه جهانی سینماها بگذارد: نخست، اعتصاب صنوف فیلمنامه‌نویس و بازیگران بود و دومی، دوقطبی مهمی که در تابستان سال گذشته میان دو فیلم اوپنهایمر و باربی رخ داد.

اعتصاب گسترده فیلمنامه‌نویسان و بازیگران، نه‌تنها بر روی گیشه آمریکای شمالی تاثیر گذاشت بلکه تاثیرات سوئی نیز بر گیشه و جشنواره‌های کوچک و بزرگ جهانی به همراه داشت که اجازه نداد تا فیلم‌های ۲۰۲۳ بتوانند به شکلی نرمال و ذاتی، ارزرش واقعی خود را در گیشه بسنجند. همچنین سبب شد تا برخی فیلم‌ها، اکران خود را به تعویق انداخته و در سال ۲۰۲۳ به روی پرده نروند.

دوقطبی اوپنهایمر و باربی نیز خیلی زود، مرزها را درنوردید و به شهرتی جهانی رسید تاجایی‌که در همان زمان، کمتر انسانی در شبکه‌های اجتماعی بود که از وجود این دوقطبی مطلع نشده باشد. البته که این دوقطبی کمک بزرگی به گیشه جهانی کرد و سبب شد تا این دو فیلم، مجموعا ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار فروش را تجربه کنند که بیش از ۷ درصد فروش کل سال را شامل می‌شود.

البته که نیمه پر لیوان، می‌تواند رضایت سینمادوستان از کیفیت محتوایی آثار حوزه‌هایی چون انیمیشن، وحشت و اکشن باشد. در ۲۰۲۳، فیلم‌های زیادی در این گونه‌ها اکران شد که اقبال بالای مخاطبان از این آثار و نقدهایی که راجع به آنها نوشته شده، نشان‌دهنده رضایت آنها از محتوای این آثار بوده است.

در ۲۰۲۳، چند سینماگر مهم از دست رفتند که ازجمله آنها می‌توان به ویلیام فردکین، آلن آرکین، ران سیفس جونز، آنگوس کلود، متیو پری، جینا لولوبریجیدا، آندره بروگر، رایان اونیل و مایکل گمبون اشاره کرد.

درمجموع، سینمای ۲۰۲۳، اگرچه رشد خوبی را در گیشه پساکرونایی تجربه کرد و توانست مخاطبان زیادی را به سینماها بکشاند و تولیدات باکیفیتی را به نمایش بگذارد و نشان دهد که نظام استودیویی، عزم راسخی در مسیر بازگشت به دوران پیش از کرونا دارد، اما نگاه تبعیض‌آمیز و مصرف‌گرا، هم‌چنان مساله نخست سینماگران به حساب می‌آید که پس از سال‌ها هم‌چنان به ساحل آرامش و ثباتی نرسیده است.

این مهم که تاثیراتی بر جامعه سینمارو و فعالان سینمایی گذاشته، برای امسال نیز تداوم خواهد داشت که این مهم با توجه به کاهش فیلم‌های پرمخاطب برای امسال، می‌تواند مکانیسم بازگشت به دوران پیش از کرونا را به تعویق انداخته و نگرانی‌هایی را برای استودیوهای بین‌المللی به همراه بیاورد.

به همین منظور، سینمای ۲۰۲۴ می‌تواند آبستن اتفاقاتی باشد که حاشیه‌هایی را برای گیشه جهانی به همراه آورده و آن را از ارزش ذاتی و اصلی خود به عقب براند.

رسانه سینمای خانگی- یک سال متفاوت و جذاب پیش روی سینمای جهان

در سال جدید میلادی شمار زیادی از فیلم‌ها و دنباله های مهیج و همچنین آثار چشمگیری که به دلیل اعتصابات سال ۲۰۲۳ در هالیوود، فرصت اکران نیافتند، میهمان سینماهای جهان خواهند بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اگرچه اعتصابات بازیگران و نویسندگان تاریخ تولید و اکران برخی از فیلم‌ها را به تعویق انداخت، اما مخاطبان سینما همچنان در سال آینده فیلم‌های زیادی را برای تماشا خواهند داشت که توقعات دوستداران اغلب ژانرهای سینمایی را بر آورده خواهد کرد. 

بویژه اگر طرفدار فیلم‌های ابرقهرمانی و کتاب‌های مصور هستید، انتخاب‌های زیادی در سال پیش روی میلادی برای تماشا خواهید داشت، از «مادام وب» و «ددپول ۳» تا «ونوم ۳» و دنباله فیلم سینمایی «جوکر» که پس از موفقیت قسمت اول، خیلی‌ها منتظر دیدن آن هستند. 

از جمله دیگر دنباله‌های مورد انتظار عبارتند از «شکارچیان ارواح: امپراتوری یخ‌زده»، انیمیشن های «پاندای کونگ فو کار ۴» و « اینساید اوت ۲»، «گودزیلا ایکس کونگ: امپراتوری جدید»، «قلمرو سیاره میمون‌ها»،‌ «گلادیاتور»، «تل ماسه» و …

از فیلمسازان برجسته که سال آینده فیلم های جدید خود را در سینما اکران می کنند نیز می توان به جورج میلر با «فیوروسا: حماسه مکس دیوانه»، لوکا گوادانینو با «چالشگران»، بونگ جون هو با «میکی ۱۷» و ریدلی اسکات با ساخت دنباله فیلم برنده اسکار «گلادیاتور» اشاره کرد.

طرفداران فیلم های ترسناک نیز می توانند منتظر دیدن دنباله فیلم‌های «اره»، «یک مکان آرام» و «ترساننده» باشند. 

در ادامه به معرفی مهم ترین فیلم های سال ۲۰۲۴ سینما خواهیم پرداخت:

فیلم اکشن-کمدی «آرگیل» به کارگردانی متیو وان با حضور ستاره‌هایی چون دوآ لیپا، هنری کاویل، جان سنا، ساموئل ال. جکسون و آریانا دبوز همراه است. برایس دالاس هاوارد در نقش اصلی شخصیت الی کانوی، رمان‌نویس جاسوسی را ایفا می کند که متوجه می‌شود وقایع رمان‌هایش در حال زنده شدن هستند و حالا جاسوس‌هایی که او فکر می‌کرد تخیلی هستند به دنبال او هستند.

«مادام وب» محصول مارول با بازی داکوتا جانسون در نقش شخصیت اصلی است که توانایی دیدن آینده را دارد و باید با سه زن دیگر با بازی سیدنی سوینی، سلست اوکانر و ایزابلا مرسد، تلاش کند تا از نیروهای مرگبار جان سالم به در ببرد.

«تل ماسه: قسمت ۲ » دنباله دنیس ویلنوو بر فیلم اول اوست که روایتگر ادامه سفر پل آتریدس (تیموتی شالامی) است که وارد یک جنگ انتقام‌جویانه با کسانی می‌شود که خانواده‌اش را نابود کردند و در عین حالی تلاش می‌کند از آینده‌ای وحشتناک جلوگیری کند. زندایا، ربکا فرگوسن، خاویر باردم، جاش برولین، استلان اسکارسگارد، دیو باوتیستا، شارلوت رمپلینگ و استفن مک کینلی هندرسون نیز در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند. آستین باتلر، کریستوفر واکن، فلورانس پیو، لئا سیدو و سوهیلا یعقوب از بازیگران جدید وارد شده به دنیای «تل ماسه» هستند.

در چهارمین قسمت از مجموعه انیمیشن‌های «پانداری کونگفوکار»، استاد شیفو (داستین هافمن) به پاندا پو (جک بلک) می گوید که او دیگر جنگجوی اژدها نخواهد بود، بلکه در عوض به رهبر معنوی دره صلح تبدیل می‌شود. صلح اما خیلی زود با ورود یک شخصیت شریر با بازی وایولا دیویس همه چیز را دستخوش تغییر می‌کند.

رابرت پتینسون در نقش میکی ۱۷ مسافر فضایی در فیلم علمی تخیلی «میکی ۷» ساخته بونگ جون هو است. میکی یک کارمند یک بار مصرف در یک سفر انسانی است که برای استعمار دنیای یخی «نیفلهایم» فرستاده شده است. هر زمان که مأموریتی بسیار خطرناک ـ حتی انتحاری ـ وجود دارد، خدمه به «میکی» روی می آورند. پس از هر مرگ، یک بدن جدید با حافظه دست نخورده بازسازی می‌شود. پس از شش مرگ، میکی ۷ ،شرایط قرارداد خود را درمی‌یابد و متوجه می‌شود چرا این تنها موقعیت استعماری بود که هیچکس حاضر به تصدی آن نبوده است.

گودزیلا و کینگ کنگ دیگر دشمن نیستند، بلکه در فیلم «گودزیلا و کونگ: امپراتوری جدید» متحد هستند. این فیلم دنباله‌ای بر «گودزیلا علیه کونگ» محصول ۲۰۲۱ است و دو شخصیت نمادین را دنبال می‌کند که با هم متحد می‌شوند تا در برابر یک تهدید جدید رویارویی کنند.

 فیلم اکشن آخرالزمانی «جنگ داخلی» به کارگردانی و نویسندگی الکس گارلند، ایاالت متحده را در بحبوحه درگیری به تصویر می کشد، با ۱۹ ایالت که جدا شده اند و دولت ایالات متحده با ارتش تگزاس و کالیفرنیا به نام نیروهای غربی روبرو می شود. کریستن دانست، جسی پلمونز و کیلی اسپینی بازیگران این فیلم هستند.

«چلنجرها» به کارگردانی لوکا گوادینینو، یک درام ورزشی کمدی عاشقانه و با بازی زندایا در نقش تاشی، مربی تنیس است که همسرش، آرت دونالدسون (مایک فیست) را برای تبدیل شدن به یک ستاره  تنیس آموزش داده است. پس از یک رشته شکست برای آرت، تاشی او را برای یک رویداد با نامزد سابقش و بهترین دوست سابق آرت یعنی پاتریک (جاش اوکانر) ثبت نام می کند. به سرعت، مشخص می شود که تنش در زمین مسابقه ناشی از تنش های خارج از زمین است.

رایان گاسلینگ، ستاره فیلم «باربی» در یک فیلم کمدی اکشن و  اقتباسی از سریال دهه ۱۹۸۰  با عنوان «مرد پاییز» بازمی‌گردد. این فیلم درباره بدلکاری به نام کولت سیورز (گاسلینگ) است که در حال کار روی فیلمی به کارگردانی نامزد سابقش جودی مورنو (امیلی بلانت) است. همانطور که می توان حدس زد، با ناپدید شدن ستاره فیلم و تلاش کولت برای یافتن او همه چیز تغییر می‌کند.

سری فیلم‌های «مکس دیوانه» ساخته جورج میلر با فیلم «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» ادامه می‌یابد که در آن آنیا تیلور جوی در نقش امپراتور فوریوسای جوان (نسخه جوان‌تر شخصیت شارلیز ترون) بازی می‌کند. «مکس دیوانه: فیوریوسا» دنباله‌ای پیش نگرانه بر فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» محصول ۲۰۱۵ میلادی است. 

کریس پرت و ساموئل ال جکسون در جدیدترین انیمیشن «گارفیلد» صداپیشگی کرده‌اند که جدیدترین فیلم این مجموعه پس از «گارفیلد: فیلم» در سال ۲۰۰۴ و دنباله آن «گارفیلد: دم دو بچه گربه» در سال ۲۰۰۶ است. کریس پرت در نقش این گربه معروف و جکسون در نقش پدرش ویک – یک شخصیت جدید – صداپیشگی کرده‌اند.

پس از مرگ سزار در «جنگ برای سیاره میمون‌ها» در سال ۲۰۱۷، جدیدترین قسمت از این سری فیلم از استودیو قرن بیستم با نام «قلمرو سیاره میمون‌ها» چندین نسل بعد اتفاق می‌افتد و میمون‌ها اکنون گونه‌های غالب هستند. وقتی یک میمون ظالم جدید شروع به ساختن یک امپراتوری می کند، یک میمون جوان مجبور می‌شود با تصمیماتی دست و پنجه نرم کند که آینده را هم برای میمون‌ها و هم برای انسان‌ها مشخص می کند.

اسپین‌آف فیلم «جان ویک» با بازی آنا د آرماس باد نام «بالرینا» عرضه خواهد شد. آخرین فیلم  این مجموعه «جان ویک: فصل ۴» به پردرآمدترین اثر در سری اکشن تبدیل شد و همچنین با تحسین منتقدان همراه شد. کیانو ریوز نقش خود را در نقش «جان ویک» در فیلم اکشن اسپین‌آف بازی خواهد کرد و آنجلیکا هیوستون، گابریل بیرن، لنس ردیک فقید، کاتالینا ساندینو مورنو، نورمن ریدوس و ایان مک‌شین دیگر بازیگران این فیلم هستند.

ویل اسمیت و مارتین لارنس برای قسمت جدید مجموعه فیلم‌های اکشن «مردان بد ۴» بار دیگر مقابل هم ظاهر شدند که دنباله‌ای بر «پسران بد برای زندگی» محسوب می‌شود که ۴۲۶.۵ میلیون دلار در گیشه جهانی کسب کرد. عادل العربی و بلال فلاح کارگردانان «پسران بد برای زندگی» برای چهارمین فیلم بازگشته اند و کریس برمنر فیلمنامه آن را نوشته است.
 دنباله مورد انتظار انیمیشن پرطرفدار «درون بیرون» (Inside out ۲) پس از ۹ سال به سینما می‌آید و  امی پولر، فیلیس اسمیت و لوئیس بلک به ترتیب نقش‌های شادی، غم و خشم را بازی خواهند کرد، در حالی که تونی هیل و لیزا لاپیرا نقش‌های ترس و انزجار را بازی خواهند کرد. این فیلم قبلاً به عنوان بزرگترین تریلر انیمیشن دیزنی تاریخ ساز شده است.

«یک مکان آرام: روز اول» پیش درآمدی بر فیلم پسا آخرالزمانی سال ۲۰۱۸ است، جایی که مردم باید سکوت کنند تا از دست موجوداتی که با استفاده از صدا شکار می‌کنند، ساکت بمانند. لوپیتا نیونگو در این فیلم به ایفای نقش می پردازد و اولین لحظات تهاجم بیگانگان را در شهر نیویورک دنبال می‌کند.

«هرایزون: حماسه آمریکایی» به کارگردانی، تهیه‌کنندگی و نویسندگی کوین کاستنر، یک فیلم وسترن است که گسترش غرب آمریکا را در دوره‌های زمانی قبل و بعد از جنگ داخلی دنبال می‌کند. این فیلم در دو قسمت در ژوئن و آگوست منتشر خواهد شد.

اگرچه جزئیات زیادی در مورد داستان انیمیشن «من نفرت‌انگیز ۴» فاش نشده است، استیو کارل، کریستن ویگ، پیر کافین، میراندا کازگروو و استیو کوگان همگی برای جدید قسمت این انیمیشن بازخواهند گشت. کریس رنو، کارگردان دو فیلم اول «من نفرت‌انگیز» در فیلم چهارم نیز کارگردانی را بر عهده دارد.
رایان رینولدز نقش اصلی خود را در قسمت سوم سری فیلم‌های «ددپول» بازی خواهد کرد و به شخصیت وولورین با بازی هیو جکمن می‌پیوندد. این فیلم که در نظرسنجی سالانه فاندانگو به عنوان مورد انتظارترین فیلم سال ۲۰۲۴ انتخاب شد، اولین پروژه «ددپول» است که توسط استودیو والت دیزنی پس از خرید فاکس قرن بیستم در سال ۲۰۱۹ ساخته شده است.

تیم برتون برای کارگردانی ادامه فیلم کلاسیک کالت خود «بیتل‌جوس ۲» در سال ۱۹۸۷ باز می گردد و مایکل کیتون دوباره نقش خود را به عنوان یک روح عجیب و غریب بازی می کند. وینونا رایدر و کاترین اوهارا نیز به نقش‌های خود در این فیلم بازگشته‌اند.

کریس همسورث، اسکارلت جوهانسون، کیگان-مایکل کی، جان هام، لارنس فیشبرن و برایان تایری هنری برخی از ستارگانی هستند که بازیگران جدیدترین فیلم اضافه شده به دنیای «تبدیل شوندگان» را تکمیل می‌کنند. جاش کولی کارگردان این فیلم را بر عهده دارد.

سری فیلم‌های باسابقه «اَره» با یازدهمین قسمت خود در یک دوره بیست ساله بازمی گردد. این فرنچایز ترسناک به خاطر نمایش قاتل زنجیره‌ای که قربانیان خود را در یک سری بازی‌های سادیستی آزمایش می‌کند که چقدر برای زنده ماندن پیش خواهند رفت، شناخته می‌شود. توبین بل در این فیلم نقش قاتل مستعار جان کرامر را بازی کرده است.

لیدی گاگا در ادامه فیلم «جوکر: جنون مشترک» ساخته تاد فیلیپس به واکین فینیکس پیوسته و در این فیلم مهیج نقش هارلی کویین را ایفا می‌کند، در حالی که فینیکس نقش اصلی خود را در شخصیت آرتور فلک کمدین شکست خورده و جنایتکار بازی می‌کند.

تام هاردی در نقش ادی براک/ونوم در قسمت سوم مجموعه «ونوم» که در ابتدا برای اکران تابستانی برنامه ریزی شده بود، به سینما بازخواهد گشت. کلی مارسل با نویسندگی و تهیه کنندگی دو فیلم اول، این بار به عنوان کارگردان پشت دوربین است.

ریدلی اسکات نیز پس از فیلم «ناپلئون» که تاکنون مورد استقبال خوبی قرار گرفته، در سال ۲۰۲۴ دنباله فیلم برنده اسکار «گلادیاتور» را راهی سینماها خواهد کرد. پل مسکال در نقش نسخه لوسیوس وروس دوم، برادرزاده کومودوس، شخصیت منفی فیلم اول (واکین فینیکس) بازی می کند. بقیه بازیگران عبارتند از دنزل واشنگتن، پدرو پاسکال، کانی نیلسن، درک جاکوبی و جوزف کوئین.

«موفاسا: شیرشاه» پیش‌درآمد بازسازی فوتورئالیستی این فیلم-انیمیشن «شیرشاه» در سال ۲۰۱۹ است. این قسمت بر رابطه‌ شیرشاه با برادرش اسکار به عنوان شخصیت منفی اصلی تمرکز می‌کند. آرون پیر و کلوین هریسون جونیور به ترتیب صداپیشگی نسخه های جوان تر موفاسا و اسکار خواهند بود.

بیل اسکارسگارد، بازیگر نقش دلقک شرور پنی وایز در فرانچایز «It»، نقش هیولایی وحشتناک دیگری را در داستان خون آشام ساخته رابرت اگرز با عنوان «نوسفراتو» را ایفا می‌کند. این فیلم برداشت دیگری از فیلم کلاسیک ۱۹۲۲ با همین نام است و با بازی لیلی رز دپ در نقش الن هاتر همراه است.

رسانه سینمای خانگی- روایتی از نقش ایرانی‌ها در وقایع پیش از عاشورا

 تهیه کننده انیمیشن سینمایی «شمشیرو اندوه» گفت: نقش ایرانیان در شکل‌گیری تاریخ اسلام به علاوه در شهرهای مدائن و خراسان اهمیت بسیاری داشته است. قهرمان این اثر نیز قبل از متن عاشورا قرار دارد نه در واقعه عاشورا؛ بعد از واقعه شهادت امام حسن(ع) تا قیام عاشورا اتفاقاتی می‌افتد که قهرمان در این بین قصه خود را روایت می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی جعفری جوزانی تهیه کننده انیمشین شمشیر و اندوه که امسال در چهل‌و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر حضور دارد، درباره اثر خود به خبرنگار سینمایی ایرنا، گفت: ایده این انیمیشن از بازی سفیر عشق گرفته شد. این بازی که موفقیت‌هایی را به دست آورد و با استقبال خوبی مواجه شد باعث شد به سمت تولید انیمیشن سینمایی آن نیز حرکت کنیم.

وی ادامه داد: استراتژی ما نیز این است که زنجیره محتوایی یک اثر را تکمیل کنیم. ایده ما این بود که انیمیشن سینمایی سفیر عشق را کار کنیم اما بعد از ورود تصمیم گرفتیم این مسیر را دست خوش تغییر کنیم و برهه دیگری را برای روایت برگزینیم.

جعفری جوزانی با اشاره به ساخت یک انیمیشن با توجه به بازی آن در ایران و جهان گفت: در دنیا ممکن است از یک بازی موفق، انیمیشن ساخته شده باشد و یا یک فیلم موفق، منجر به تولید بازی و در نهایت انیشمن شده باشد. شمشیر و اندوه نیز از این رو با عنایت به بازی سفیرعشق تولید شد.

این تهیه کننده ادامه داد: تلاش کردیم به سراغ برهه‌هایی برویم که کمتر به آن توجه شده و نقش ایرانیان در تاریخ اسلام را به همه دنیا و به مخاطبان نشان دهیم.

وی افزود: نقش ایرانیان در شکل‌گیری تاریخ اسلام به علاوه در شهرهای مدائن و خراسان اهمیت بسیاری داشته است.

جوزانی با تاکید بر شعار سازندگان این انیمیشن گفت: شعار ما این است که بگوییم انیمیشن فقط برای بچه ها نیست، می‌تواند برای بزرگسالان نیز باشد و مورد استفاده آن ها هم قرار گیرد.

وی فضای انیمیشن را فولکلوریک و به دور از سنت‌گرایی دانست و ادامه داد: تلاش ما این بود که فضایی در قالب داستان های هزار و یک شب و روایتی قهرمان محور در جنبه داستانی داشته باشیم.

جوزانی با تاکید بر فضاسازی منحصر به فرد اثر گفت: سعی کردیم فضاسازی اثر ما منحصر به فرد باشد. جغرافیای منطقه را به خوبی می‌شناسیم و سعی کردیم با تلفیقی از معماری ایرانی و هزار و یک شبی منطقه بین‌النهرین، فضای بصری جذابی داشته باشیم و البته قصه ما یک قصه اکشن درام باشد تا بتواند مخاطب حتی مخاطب بزرگ‌سال را نیز جذب کند.

وی درباره داستان این انیمیشن گفت: قهرمان ما قبل از متن عاشورا قرار دارد نه خود واقعه عاشورا؛ آن هم در زمانی که امام حسن مجتبی(ع) به شهادت می‌رسند و معاویه دستور قتل وفاداران به حضرت را در شهر مدائن صادر می‌کند.

تهیه کننده این اثر ادامه داد: بعد از واقعه شهادت امام حسن تا قیام عاشورا اتفاقاتی می افتد که قهرمان روایت ما در یک شکل اکشن-درام قصه خود را روایت می‌کند و تلاش می‌کند خود را به کربلا برساند.

جوزانی تشریح کرد: این یک اتفاق تاریخی است و بستر روایت قصه ما کودکی است که خانواده اش را از دست می‌دهد و به واسطه عموی خود از مدائن نجات پیدا می‌کند و به جای امنی برده می‌شود. او با حس گرفتن انتقام خانواده بزرگ می‌شود و کینه ای را پرورش می‌دهد و اتفاقی در این سفر قهرمانی برایش می‌افتد تا در نهایت به شهر مدائن بازگردد.

انیمیشن سینمایی شمشیر و اندوه به تهیه کنندگی مهدی جعفری جوزانی و کارگردانی عماد رحمانی است. مدیر دوبلاژ این انیمیشن حسام صادقی نیکو و زهره شکوفنده و امیر غفارمنش از دوبلورهای این اثر هستند.

خروج از نسخه موبایل