سینماپرس: انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» پس از اکران آنلاین در پلتفرمهای اینترنتی، به صورت رایگان در دسترس مشترکان قرار گرفت.
سینما در محاصره اندیشههای سطحی؛ بازگشت به شکوه؟
محمدرضا محمدی، چهرهای تکرارنشدنی در عرصه فرهنگ و هنر ایران، با بیش از چهار دهه فعالیت خستگیناپذیر، تاروپود مدیریت فرهنگی و برنامهسازی رسانهای را با ظرافتی بینظیر درهم تنیده است. این استاد پیشکسوت که تحصیلات خود را در مقطع دکترای مدیریت فرهنگی و دورههای عالی رسانه به سرانجام رسانده، نه تنها به عنوان رئیس هیئت مدیره مؤسسه فرهنگی «تصویر آفتاب شرق» نقش آفرینی کرده، بلکه با خلق آثاری ماندگار مانند مجموعه مستندهای فاخر و برنامههای تلویزیونی پرمایه، میراثی گرانبها از خود به جای گذاشته است. نقش بیبدیل او در طراحی نظام رسانهای مترو تهران، که تلفیقی هوشمندانه از مدیریت محتوای محیطی با اصالتهای فرهنگی است، گواهی بر عمق نگاه راهبردی این مدیر فرهنگساز است. برگهای زرین افتخارات او، از جمله دریافت عنوان «هنرمند برتر» و «مدیرخلاق سال»، تنها بخشی از داستان پرافتخار زندگی حرفهای این شخصیت برجسته است که همچنان به عنوان مشاوری ارشد در شوراهای تخصصی فرهنگ و هنر، چراغدان خرد و تجربهاش را در خدمت اعتلای فرهنگ ایرانی-اسلامی نگاه داشته است. محمدی، این معمار فرهنگ و رسانه، نه تنها گذشتهای درخشان، که آیندهای روشن برای برنامهسازی هوشمندانه ترسیم کرده است. پایگاه خبری سینمای خانگی با او مصاحبه ای ترتیب داده و از او درباره ارزیابی اش از سینمای ایران پرسیده است. متن زیر حاصل این مصاحبه است:
سینمای خانگی: سلام و عرض ادب خدمت شما آقای محمدی عزیز. امیدوارم سلامت و سربلند باشید. امروز میخواهیم درباره وضعیت سینمای ایران گفتگو کنیم. به نظر میرسد سینمای ما درگیر محدودیت های فکری خاصی است که گاهی با ارزش های دینی و هنری در تضاد است. تحلیل شما از این شرایط چیست؟
آقای محمدی: سلام و عرض ارادت. متأسفانه ما در فضایی محصور شده ایم که برخی جریان های فکری به ارزش های دینی و هنری تنه میزنند و دچار مغلطه شده ایم. این فضا، شأن مردم و نظام ما نیست. برخی آثار صرفاً به گیشه تکیه کرده اند، بدون ریشه های فکری، و در مواردی هم آثار قابل قبولی می بینیم، اما سینمای متفکر و حرفه ای که شایسته بزرگان ماست، عملاً به مخاطب عرضه نمی شود.
سینمای خانگی: این مشکل فقط به سینما محدود نیست، بلکه در رسانه های دیگر مثل صداوسیما و پلتفرم های دیجیتال هم دیده می شود. به نظر شما چرا کنترل محتوایی در این فضاها ضعیف است؟
آقای محمدی: متأسفانه در برخی آثار، به ویژه در پلتفرم هایی مثل «نماوا» یا «فیلیمو»، گویا هیچ کنترلی وجود ندارد. مقایسه کنید با دهه ۶۰ که با وجود التهابات جنگ و انقلاب، فضای معنوی حاکم بود و آثار ارزشمندی تولید شد. امروز اما نه تنها از فضای بین المللی استفاده نکردهایم، بلکه بعضاً به سمت ارزش های مغایر با مبانی خود غلتیده ایم. حتی خانواده های مذهبی هم به سمت شبکه های ماهوارهای مثل «جم» گرایش پیدا کرده اند.
سینمای خانگی: به نظر شما مدیریت فرهنگی کشور چقدر در این وضعیت مقصر است؟ آیا وزارت ارشاد و سازمان سینمایی و ساترا موفق عمل کرده اند؟
آقای محمدی: مسئولان ما به اندازه شأن نظام و دین موفق نبوده اند. هر وزیر یا مدیر جدیدی که آمده، تنها تعدادی آثار تولید کرده، اما جریان سازیِ درستی اتفاق نیفتاده. ما هنوز نتوانسته ایم فیلم هایی بسازیم که مخاطب انبوه جهانی را جذب کند. صنعت سینمای ما نه بهره اقتصادی دارد، نه فرهنگی. این روند مردم را از سینمای داخلی دور کرده و به سمت تولیدات بیگانه سوق داده است.
سینمای خانگی: راه حل شما برای خروج از این بحران چیست؟ چگونه می توانیم سینمایی فاخر و اثرگذار داشته باشیم؟
آقای محمدی: باید به یک «مانیفست مشترک» برسیم؛ بر مبنای عرف ایرانی و مبانی دینی، اما نه به شکل قشری و کم محتوا. اندیشه های بزرگ و تفکر عمیق باید پایه تولیدات ما باشد. متأسفانه حتی بین صنوف سینمایی هم تفرقه وجود دارد و حاکمیت نتوانسته همدلی ایجاد کند. این فضا بسیار نگران کننده است.
سینمای خانگی: خیلی ممنونم. اگر نکته پایانی دارید، بفرمایید.
آقای محمدی: در همین حد بضاعت خودم عرض کردم. امیدوارم مفید بوده باشد. اگر صلاح دیدید منتشر شود، اگر نه، اصلاحش بفرمایید. انشاءالله که بتوانیم با تدبیر صحیح، سینمایی درخورِ مردم و انقلاب بسازیم.
سینمای خانگی: بسیار متشکرم از وقتی که در اختیار پایگاه خبری سینمای خانگی گذاشتید.
پیشنهادهایی برای پیوستن «جشنواره موسیقی خلاق» به «جشنواره موسیقی فجر» مطرح شده است
سینماپرس: نخستین نشست هماندیشی هنرمندان موسیقی با هدف برنامهریزی دومین دوره جشنواره موسیقی خلاق برگزار شد.
رضایی: در فضایی که فاصله و بیاعتمادی شکل گرفته «واژه قهر» مناسب نیست/ «آموزش» میتواند محل «اجماع» دوباره باشد!
سینماپرس: معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش را حوزهای زمانبر و نیازمند سرمایهگذاری دانست و گفت: امروز در حوزه هنر با شکاف نسلی مواجه هستیم و آموزش میتواند پلی برای انتقال تجربه میان نسلها باشد.
رئیس سازمان سینمای کشور: «کیانوش عیاری» عیار سینمای ایران است!
سینماپرس: در ششمین روز برگزاری نمایشگاه کتاب و برگزاری نشست «عیار متن، عیار سینما»، جشن تولد کیانوش عیاری برگزار شد.
نگاه ما به «حوزه علمیه قم» هیچ تفاوتی با نگاهمان به «حوزه نجف» ندارد/ هر آنچه مقدور باشد برای «حوزههای علمیه» انجام خواهیم داد
سینماپرس: آیتالله جوادی آملی در ادامه سفر خود به عتبات عالیات، با حضور در بیت آیتالله سیستانی در نجف اشرف، با این مرجع تقلید دیدار و گفتوگو کرد.
«یزدان» دوباره برای خود پوستر منتشر کرد
سینماپرس: در آستانه پخش قسمت ششم سریال «یزدان» به کارگردانی منوچهر هادی و تهیهکنندگی سلیم ثنائی از پوستر جدید آن رونمایی شد.
از بحرانهای سینمای ایران تا راهکارهای نجات
نیما مهدیان اصل، متولد ۱۳۶۴ تهران و متأهل، مسیر پرثمری را در عرصه فرهنگ و هنر ایران طی کرده است. وی آموزش هنری خود را از هنرستان صدا و سیما آغاز کرده، پس از اخذ مدرک کارشناسی سینما با گرایش تدوین فیلم، مدارج عالی کارشناسی ارشد و دکترای مدیریت رسانه را طی نموده است. این فیلمساز متعهد در سال ۱۴۰۳ با دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم مستند سینمایی از جشنواره فیلم فجر، به یکی از چهرههای شاخص سینمای مستند کشور تبدیل شد. سوابق اجرایی او شامل مدیریت روابط عمومی رئیس کمیته فرهنگی فدراسیون تیراندازی و مسئولیت واحد فنی و آرشیو مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است. وی به مدت ۲۱ سال به عنوان کنشگر فرهنگی در حوزه فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت فعالیت داشته و آثاری ماندگار همچون “میراث ناپدری”، “آن مرد با اتوبوس آمد”، “همیشه مبارز”، “انگشتر بی نگین”، “سفره دار”، “دیار جوانمردان” و “یک وجب خاک” را خلق کرده است.
مهدیان اصل سابقه درخشانی هم در تدریس دارد و در زمینههای متنوعی از جمله مکاتب سینمایی، اصول تصویربرداری و کارگردانی، تئوری تدوین و مدیریت استراتژیک رسانه به تربیت نسل جدید هنرمندان پرداخته است. تجربیات بینالمللی او شامل حضور در جشنوارههای معتبر خارجی در مقام کارگردان بوده و در دهه ۸۰ نیز به عنوان طراح صحنه شبکه جام جم فعالیت داشته است. این چهره فرهنگی، تلفیقی کمنظیر از دانش آکادمیک، تجربه اجرایی و خلاقیت هنری را در کارنامه خود دارد. پایگاه خبری سینمای خانگی با او مصاحبهای ترتیب داده و از او درباره ارزیابیاش از سینمای ایران پرسیده است. متن زیر حاصل این مصاحبه است:
سینمای خانگی: گمان نمیکنم شما موافق این گزاره باشید که سینمای امروز ایران با چالشهای جدی روبهروست. شما وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
مهدیان: به گمانم، سینمای ایران امروز درگیر نوعی پارادوکس ساختاری میان ارزشهای فرهنگی و منطق بازار شده است. از یکسو، بدنه خلاق و مستقل سینما در تلاش برای حفظ اصالت هنری و هویتی خویش است، و از سوی دیگر، جریان مسلط بر صنعت سینما – چه در سطح تولید، چه در سطح سیاستگذاری – در حال سوق دادن این هنر-صنعت به سمت مصرفگرایی سطحی و سوداگری بیپشتوانه است. این گسست، که میتوان آن را شکاف بین معنا و منفعت نامید، موجب شده است که شاهد تولید انبوهی از آثار کممایه باشیم که صرفاً تابع منطق لحظهای گیشهاند، در حالیکه ظرفیتهای روایی، زیباییشناختی و فرهنگی سینمای ایران فراتر از اینهاست.
سینمای خانگی: پس شما معتقدید که سینمای امروز بیشتر به سوی بازاریگرایی رفته است؟
مهدیان: بیتردید. آنچه در حال رخ دادن است، استحاله تدریجی سینمای فرهنگی به سود سینمای کالاییست. غلبه نگاه صرفاً اقتصادی، آن هم به شکل افراطی و کوتاهبینانه، سبب شده تولید آثار مسئلهمحور، خلاقانه و جامعهشناختی به حاشیه رانده شود و فیلمهایی غالب شوند که صرفاً نقش تسکیندهنده لحظهای دارند.
سینمای خانگی: ولی برخی میگویند که سینمای ایران پیشرفتهای زیادی داشته…
مهدیان: بله، اگر صرفاً از منظر فنی یا تکنولوژیک نگاه کنیم – مثلاً در زمینه تصویر، صدا یا جلوههای ویژه – پیشرفتهایی حاصل شده است. اما در سطح محتوا، روایتپردازی و جایگاه اجتماعی سینما، ما با نوعی افت معنا مواجهیم. زمانی حتی با محدودیتهای شدید، فیلمهایی تولید میشدند که جهانروایتشان بهلحاظ انسانی، فلسفی و اخلاقی بسیار عمیق بود. امروز چنین تجربههایی نادر شدهاند.
سینمای خانگی: گفته میشود که بسیاری از فیلمسازان مستقل به پلتفرمهای نمایش خانگی مهاجرت کردهاند. نظر شما چیست؟
مهدیان: این مهاجرت، بیش از آنکه انتخابی داوطلبانه باشد، نوعی جابجایی اجباری ناشی از حذف تدریجی فضاهای عمومی اکران و سانسورهای سلیقهای است. نتیجهاش، تحلیل رفتن زبان سینمایی ما و تضعیف خردهروایتهاییست که هویت فرهنگی ما را میسازند. اگر نتوانیم از سینما به عنوان بستر گفتوگوی اجتماعی و بازنمایی مسائل زیستجهان ایرانی استفاده کنیم، در آیندهای نهچندان دور با خلأ معنایی مواجه خواهیم شد.
سینمای خانگی: از نظر شما عوامل اصلی ایجاد این وضعیت چیست؟
مهدیان: میتوان از نبود یک سیاست فرهنگی کلان، شفاف و آیندهنگر نام برد. آنچه امروز شاهدیم، مدیریت فرهنگی کوتاهمدت، واکنشی و گاه حتی انفعالیست که نه تنها نقش سیاستگذارِ هدایتگر را ایفا نمیکند، بلکه حتی در جایگاه تنظیمگر (Regulator) هم حضور مؤثری ندارد. در غیاب چنین نگاهی، عرصه سینما یا رها به دست بازیگران سودمحور میشود، یا اسیر بروکراسی غیرقابل پیشبینی.
سینمای خانگی: اما برخی معتقدند که دولت و حاکمیت نباید در سینما دخالت کند.
مهدیان: درست است که نباید در مصادیق دخالت کرد، اما فقدان رگولاتوری فرهنگی هوشمندانه، فضا را بهسمت بیعدالتی و هرجومرج میبرد. بدون نظارت و سیاستگذاری اصولی، میدان به نفع گروههایی چون سالنداران، سرمایهداران رانتی یا سلبریتیمحوران خالی میشود. این اتفاق منجر به زوال تدریجی ارزشهای فرهنگی در سینما خواهد شد.
سینمای خانگی: اگر این روند ادامه یابد، آینده سینمای ایران را چگونه میبینید؟
مهدیان: ما با خطر جدی قطع ارتباط میان سینما و مخاطب آگاه مواجهیم. اگر سینما از نقش هویتی، تربیتی و انتقادیاش تهی شود و صرفاً به یک ابزار تفریحی آنهم کممایه تقلیل یابد، شاهد افول عمیق سرمایه اجتماعی سینما خواهیم بود. این نهفقط مرگ یک مدیوم، بلکه تضعیف حافظه فرهنگی یک ملت است.
سینمای خانگی: چه راهکاری برای خروج از این بحران پیشنهاد میکنید؟
مهدیان: من معتقدم باید نهاد مستقلی متشکل از سینماگران، اقتصاددانان فرهنگی، و صاحبنظران حقوقی شکل گیرد تا هم به تنظیم سیاستهای حمایتی بپردازد و هم به طراحی ساختارهای پایداری برای توسعه سینما. این نهاد میتواند بر اساس مشارکت صنفی و منابع اقتصادی درونزا مانند سهمی از فروش بلیت یا پلتفرمهای آنلاین، صندوقی حمایتی ایجاد کند.
سینمای خانگی: منظورتان همان صندوق حمایتی سینماست؟
مهدیان: بله، ولی نه یک صندوق دولتی سنتی. بلکه یک سازوکار شفاف، با نظارت بینرشتهای، که بتواند میان عدالت فرهنگی و پویایی بازار توازن ایجاد کند. در این صورت، هم از فشار مستقیم بر بودجه دولتی کاسته میشود و هم سینماگران احساس وابستگی یا رانتجویی نخواهند داشت.
سینمای خانگی: اما خسارات مالی یا حیثیتی پروژههای شکستخورده چه میشود؟
مهدیان: اگر شاخصهای حمایت مبتنی بر معیارهای فنی، فرهنگی و شفاف باشد – نه ذوقزدگی یا روابط پشتپرده – بسیاری از این خسارات قابل پیشگیری است. امروز مشکل ما نه کمبود منابع، بلکه نابرابری در تخصیص و نبود شفافیت در فرایند تصمیمگیریست.
سینمای خانگی: آیا مصداقی دارید؟
مهدیان: بله. در حال حاضر، بودجه تولید یک فیلم با مشخصات تقریباً مشابه، ممکن است در دو مسیر دولتی و خصوصی تا دو برابر اختلاف داشته باشد. این یعنی نه فقط نبود استاندارد هزینهسنجی، بلکه نبود شفافیت ساختاری. ارقام فروش، تعداد تماشاگر، میزان سرمایهگذاری، همگی اغلب در سایهای از ابهام باقی میمانند.
سینمای خانگی: راهحل جایگزین مالی شما چیست؟
مهدیان: پیشنهاد من ایجاد «صندوق وقف یا نذر سینمایی» است. همانطور که برای مسجد، مدرسه یا بیمارستان وقف داریم، چرا برای تولید فیلم فرهنگی و فاخر نداشته باشیم؟ این سازوکار، هم ریشه در سنتهای بومی دارد و هم از نظر مالی امکانپذیر است.
صد البته این نظریه می بایست قویا به چالش منصفانه و علمی کشیده شود.
سینمای خانگی: پس به عقیده شما، این نوع سرمایهگذاری فرهنگی، نوعی بیمه اجتماعی و فرهنگی است؟
مهدیان: دقیقاً. اگر سینما را صرفاً سرگرمی تلقی کنیم، آن را فروکاستهایم. سینما، در واقع یکی از ستونهای حافظه جمعی، هویت تاریخی و بازنمایی فرهنگی ماست. سرمایهگذاری در سینما، سرمایهگذاری در آینده فکری و اجتماعی کشور است.
سینمای خانگی: آقای مهدیان عزیز، از وقتی که در اختیار ما گذاشتید صمیمانه سپاسگزاریم. تحلیلهای دقیق و روشنگر شما قطعاً برای تمامی دغدغهمندان سینمای ایران قابل تأمل خواهد بود.
مهدیان: من هم از شما بابت فراهم کردن این فرصت برای گفتوگویی عمیق و مسئولانه تشکر میکنم. باور دارم که حتی طرح چنین دغدغههایی، میتواند نقطه آغازی برای تغییرات بنیادین در فضای فرهنگی کشور باشد.
سینمای خانگی: به امید روزی که شاهد باززایی و شکوفایی دوباره سینمای ایران باشیم. برای شما آرزوی موفقیت روزافزون داریم.
نقد بیپروا به سینمای ایران: اقتصاد بیمار به جان هنر افتاده است
بیژن همدرسی، چهره نام آشنای عرصه فرهنگ و هنر ایران، مسیر حرفه ای پرباری را از سال ۱۳۶۷ با بازی در فیلم سینمایی «روزنه» ساخته جمال شورجه آغاز کرد و به تدریج با حضوری پررنگ در عرصه های مختلف هنری، از بازیگری تا نویسندگی و مستندسازی ، به هنرمندی جامع الاطراف تبدیل شد. این مدیر تحصیلکرده که در طول سه دهه فعالیت مستمر هنری، آثاری ماندگار در ژانرهای مختلف خلق کرده است، هم در قامت نویسنده فیلم های سینمایی چون «مروارید سیاه» و سریال های تلویزیونی مانند «ضلع ششم» و «داستان های خدا» درخشیده و هم در جایگاه مستندساز متعهد، مسئولیت ساخت ۳۰ اثر مستند در حوزه های اجتماعی، سیاسی، علمی و پزشکی را بر عهده داشته است. بیژن همدرسی که فعالیت هنری خود را از پایین ترین پله های صنعت سینما آغاز کرد و به ترتیب تجربه دستیاری کارگردانی، برنامه ریزی تولید و تهیه کنندگی برنامه های تلویزیونی را کسب نمود، امروز به عنوان تحلیلگری صاحبنظر در عرصه های اجتماعی و هنری نیز شناخته می شود. مسیر تکاملی این هنرمند خستگی ناپذیر، از بازیگری تا کارگردانی و نویسندگی، گواهی بر عمق نگاه و وسعت دید او در عرصه هنرهای نمایشی است. پایگاه خبری سینمای خانگی با او مصاحبه ای ترتیب داده و از او درباره ارزیابی اش از سینمای ایران پرسیده است. متن زیر حاصل این مصاحبه است:
سینمای خانگی: آقای همدرسی، شما معتقدید سینمای ایران امروز گرفتار کمرمقی، تکرار و فقدان اصالت شده است. این در حالی است که دهه 60 را نقطه عطفی در تاریخ سینمای ایران میدانید. آیا این مقایسه منصفانه است؟ مگر نه اینکه شرایط آن دوره کاملاً استثنایی بود؟
بیژن همدرسی: ببینید، دقیقاً همین تفاوت جالب توجه است. دهه 1360 با وجود تمام محدودیتهای ناشی از جنگ تحمیلی، شرایط دشوار اقتصادی و فضای فرهنگی خاص، شاهد خلق آثاری مانند «دونده» امیر نادری، «باشو، غریبه کوچک» بهرام بیضایی و «خانه دوست کجاست؟» عباس کیارستمی بود. سینما در آن دوره نه به عنوان ابزار سرگرمی صرف، بلکه به مثابه رسانهای متعهد و اندیشهورز قد علم کرد.
سینمای خانگی: اما به سینمای دفاع مقدس هم اشاره کردهاید که در همان دوره متولد شد. آیا امروز چنین سینمایی وجود ندارد؟
بیژن همدرسی: متأسفانه سینمای دفاع مقدس امروز دچار تکرار مضامین و کلیشهها شده است. در آن دوره آثاری مانند «بلمی به سوی ساحل» رسول ملاقلیپور یا «دیدهبان» و «مهاجر» ابراهیم حاتمیکیا با وجود محدودیتهای فنی و بودجهای، سرشار از احساس، معنا و قهرمانانی بودند که از دل مردم برخاسته بودند. امروز اما این عمق را کمتر میبینیم.
سینمای خانگی: شما دهه 70 را دوران بلوغ و شکوفایی سینمای ایران خواندهاید. چه عواملی این تحول را ایجاد کرد؟
بیژن همدرسی: در دهه 1370 با گشایش نسبی فضای فرهنگی، شاهد جسارت بیشتری در پرداختن به موضوعات متنوع بودیم. فیلمهایی مانند «از کرخه تا راین» و «آژانس شیشهای» ابراهیم حاتمیکیا، «زیر نور ماه» سیدرضا میرکریمی و «طعم گیلاس» عباس کیارستمی نمونههای درخشان این دوره هستند. سینمای دفاع مقدس نیز در این دهه با آثاری چون «حمله به اچ-3» و «سفر به چزابه» به کار خود ادامه داد.
سینمای خانگی: پس چه شد که از دهه 80 به بعد شاهد افول بودیم؟ شما به «جشنوارهزدگی» اشاره کردهاید.
بیژن همدرسی: دقیقاً. از دهه 1380 به بعد، پررنگ شدن تب جشنوارههای خارجی، فشارهای اقتصادی گیشه و ظهور نوعی سانسور غیررسمی، باعث فاصله گرفتن سینما از دغدغههای واقعی مردم شد. هرچند آثاری مانند «چهارشنبهسوری» و «درباره الی…» اصغر فرهادی توانستند توجه را جلب کنند، اما جریان غالب به سمت تکرار فرمولهای موفق گذشته رفت.
سینمای خانگی: و دهه 90؟ به نظر شما ظهور پلتفرمهای نمایش خانگی چه تأثیری داشت؟
بیژن همدرسی: (با لبخند) متأسفانه نتوانستیم آنطور که باید نقش مثبتی ایفا کنیم. به جای بستری برای نوآوری، به بازاری برای بازتولید خشونت و اغواگریهای بیمحتوا تبدیل شدیم. سریالهایی با محوریت «ضدقهرمان»های سطحی که با نمایش سیگار، سلاح و بحرانهای جعلی، ذائقه مخاطب را تخریب کردند. در کنار این، سینمای زیرزمینی هم که هدفش فقط حضور در جشنوارههای خارجی بود، به جای ارتباط با جامعه ایرانی، به اعتراض صرف بسنده کرد.
سینمای خانگی: شما از «غیبت قهرمان» و «فراموشی مخاطب کودک» به عنوان مشکلات بزرگ یاد کردهاید. اینها چقدر مهم هستند؟
بیژن همدرسی: بسیار حیاتی! ما دیگر شخصیتهایی مانند قاسم در «آژانس شیشهای» یا مهدی نریمان در «پرواز در شب» را نمیبینیم. از طرفی، سینمای کودک که روزگاری با آثاری مانند «شهر موشها» و «کلاه قرمزی» نسلها را پرورش داد، امروز به حاشیه رفته است. این یعنی حذف ابزار کلیدی آموزش فرهنگی و اخلاقی.
سینمای خانگی: ریشه اصلی این مشکلات را در چه میبینید؟
بیژن همدرسی: اقتصاد بیمار و ترس از شکست. فیلمسازان امروز به سود کمریسک و تولید آثار مشابه عادت کردهاند. حتی تکرار موضوعات بیارزش هم به دلیل تضمین مخاطب، سودآور شده است. این چرخهای معیوب از تولید «هیچ» است.
سینمای خانگی: راه حل شما چیست؟ چگونه میتوان به سینمای اصیل بازگشت؟
بیژن همدرسی: نیازمند بازگشت به ایمان هستیم؛ ایمان به قدرت روایت، به خلق قهرمانان باورپذیر، و به ارزشهای انسانی. باید از سودهای کوتاهمدت به سرمایهگذاری بلندمدت فرهنگی روی آوریم. سینمای ایران تنها زمانی جایگاه واقعی خود را بازیابی میکند که بار دیگر «جهان را باور کند» و «جهان را روایت کند».
سینمای خانگی: سپاسگزارم از این گفتوگوی صریح و پرمحتوا. آقای همدرسی، از وقتی که در اختیار ما گذاشتید صمیمانه سپاسگزاریم. این گفتگوی عمیق و دغدغهمندانه قطعاً برای همه علاقمندان به سینمای ایران ارزشمند خواهد بود.
بیژن همدرسی: من هم از شما متشکرم. امیدوارم این گفتگو بتواند گامی هرچند کوچک در جهت احیای سینمای بااصالت و مردمی ایران باشد. به قول قدیمیها، “سینما آیینه جامعه است” و ما باید این آیینه را پاک نگه داریم.
سینمای خانگی: قطعاً چنین خواهد شد. برای شما آرزوی موفقیت داریم و امیدواریم بازهم میزبان تحلیلهای ژرف شما درباره سینمای ایران باشیم.
سینماگران ایده های خود را به جشنواره مقاومت بدهند
به گزارش پایگاه خبری خانگی به نقل از کمیته روابط عمومی هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت؛ سید محمد حسینی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس با اعلام این خبر گفت: برای اولین بار انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح در جشنواره بین المللی فیلم مقاومت فضایی را برای تعامل حداکثری و نزدیک تر کردن بلاواسطه سینماگران جوان و تولیدکنندگان مطرح سینمای ایران جهت تولید آثار سینمایی فراهم خواهد کرد.
وی افزود: یکی از رسالت ها و وظایف این انجمن کشف استعدادها و ظرفیت های بالقوه و نهفته در سراسر کشور است که جشنواره بین المللی فیلم مقاومت می تواند بستر و محل مناسبی برای نزدیک تر کردن فضای تعاملی جهت تولیدات سینمایی نسل جدید به شیوه ارائه ایده و طرح باشد.
عضو شورای سیاست گذاری هجدهمین جشنواره بین المللی فیلم. مقاومت تصریح کرد: این شیوه ارائه ایده و طرح در سینمای جهان به نام pitching جا افتاده است و کمپانی های مطرح تولیدات سینمای جهان از این روش برای خرید امتیاز طرح ها و ایده های سینماگرانی که در ارتباط گیری با این کمپانی ها و مراکز کلان تولید،دچار مشکل هستند بهره می برند.