رئیس سازمان سینمایی کشور با هیات سینمایی روسی دیدار کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور با هیات سینمایی روسی امروز در محل سازمان سینمایی دیدار کرد.
در این جلسه خزاعی ضمن خوشآمدگویی به هیات روسی، در خصوص تعاملات فرهنگی با روسیه گفت: روابط فرهنگی ایران و روسیه هر روز درحال گسترش است و مردم ایران شناخت خوبی از ادبیات داستانی و آثار نمایشی روسیه دارند و حتی در دانشگاههای معتبر ما این آثار جزو واحدهای درسی تدریس میشود.
وی افزود: وظیفه ماست در حوزه سینما، دو کشور را به هم نزدیک کنیم چرا که سینما تاثیرگذارترین زبان دنیا برای نزدیکی کشورها و ملتها است و باید از این ظرفیت بهره لازم را ببریم. در این راستا، ایران هرگونه آمادگی همکاری را دارد.
وی با تاکید بر اینکه سینما و رسانه راهبردیترین ابزار در دیپلماسی عمومی و گسترش روابط ملتهاست افزود: در سفر به مسکو به نتایج خوبی در وزارت فرهنگ روسیه رسیدهایم و در بخشهای مختلف از جمله برگزاری هفتههای فیلم روسیه، اکران و پخش فیلمهای ایرانی در روسیه، ایجاد دبیرخانه کارگروه فیلمسازان کشورهای عضو شانگهای و غیره نیز مذاکرات خوبی صورت گرفته است.
وی ضمن اظهار امیدواری در اجرایی شدن مباحث مطرح شده، از پیگیری سازمان سینمایی نسبت به موضوعات مورد بحث در این مذاکرات خبر داد.
رئیس سازمان سینمایی خاطرنشان کرد: در سفر اخیرم به مسکو در مقایسه با سفر قبلیام که ده سال پیش صورت گرفته بود شاهد پیشرفتهای چشمگیر سینمای روسیه بودهام و روند افزایش تولیدات و توسعه زیرساختها، پلتفرم ها و سینمای پروداکشن در این کشور را تحسین میکنم. این پیشرفت نشاندهنده سرمایهگذاری پایدار در حوزه سینما و شکل گیری ظرفیت های بزرگ سینمایی جدید در روسیه است.
وی اظهار داشت: غرب به دنبال منزوی کردن سینمای ایران و روسیه است و امیدوارم با بهرهمندی از وجوه مشترک دو کشور برای مطرح شدن در سطح بین الملل و تبدیل به مرجعیت فرهنگی سینمایی استفاده شود تا با تبادل تجارب بین ایران و کشورهای همسو به مرجعیت بزرگ سینمایی تبدیل شویم.
به گفته وی، غرب با سیاست یک جانبهگرایی تلاش دارد تا مانع رشد فرهنگی و توسعه صنعت سینما در سایر کشورها شود و در این راه استراتژی تحریم را در پیش گرفته است که محکوم به شکست خواهد بود.
خزاعی با بیان اینکه دنیای امروز شاهد شکلگیری افقهای جدید فرهنگی است، بیان کرد: اکنون شاهد شکل گیری قطبهای جدید سینمایی و فرهنگی در جهان هستیم و با روند رو به افول فرهنگ غربی این فرآیند بیشتر میشوند.
رئیس سازمان سینمایی با تاکید بر لزوم همکاریهای منطقهای و بینالمللی بویژه در حوزه کشورهای همسو تصریح کرد: تقویت و توسعه همکاریها به الزامات جهانی و تغییرات مداومی مرتبط است که در دنیا شکل گرفته و لازمه آن حرکت در مسیرهای تازه هنری و سینمایی است.
در ادامه این دیدار والری ایوانوویچ تونکیخ رئیس هیئت اعزامی و معاون اتحادیه سینماگران روسیه با بیان اینکه ایران کشوری سرشار از دوستی، مهماننوازی و فرهنگ غنی است گفت: این گرمای مهماننوازی و استقبال را علاوه بر فضاهای غیررسمی در محیط های رسمی و مذاکرات نیز احساس کردیم.
وی ادامه داد: ما هیاتی از اتحادیه سینماگران مردمی روسیه هستیم و ایده ما، ایجاد انجمن مشترک مابین ایران و روسیه در زمینه سینماست که قدم های نخست آن آغاز شده است.
الکساندر سالامونوف مقام ارشد اداره سینماگران روسیه نیز، گفت: مذاکرات ما با هیات ایرانی مثمرالثمر بوده و خوشبختانه، اولین باری است که روزهای سینمای روسیه در ایران برگزار می شود.
به گفته وی؛ امروز فرهنگ به مسیرهای جدیدی رفته و راه خود را پیدا میکند. ما چشماندازهای بلندمدتی را برای سینما در نظر داریم که در این چشم انداز همکاری کشورهای حوزه اوراسیا داشته باشیم و با ظرفیت خوبی که ایران دارد امیدوارم جواب مثبتی از طرف ایرانی دریافت کنیم.
وی افزود: دو پروژه بینالمللی آکادمی سینمای اوراسیا و پروژه فرهنگی خزر بزرگترین برنامههای سینمایی روسیه است و در این زمینه اشتیاق بسیاری برای همکاری با ایران داریم. اولین باری که ایده جشنواره اوراسیا و خزر مطرح شد، توانستهایم حمایت پوتین و دولت های اوراسیا را جذب کنیم.
الکساندر سالامونوف با بیان اینکه مطمئن هستم اتفاقات خوبی در حوزه همکاریهای سینمایی شروع شده اضافه کرد: برای تحقق چشمانداز سینمایی بالنده نیاز به کمک کشورهای حوزه خلیج فارس به خصوص ایران داریم.
مقام ارشد اداره سینماگران روسیه عنوان کرد: اساسنامه پروژه آکادمی اوراسیا در حال آمادهسازی است و برای ما مهم است که چه کسانی در این پروژه مشارکت میکنند. تاکید اصلی بر نزدیکی نگاه سینمایی کشورها به یکدیگر است و اندیشه آزادانهای را دنبال میکنیم. در این پروژه بخشهای متنوعی وجود دارد و جایزه آکادمی مهمترین بخش آن است.
وی ادامه داد: ما نمی خواهیم اسم اسکار را بیاوریم و تقلیدی از آن کنیم اما به دنبال جایزهای در حد اسکار هستیم و در صدد حمایت از سینماگران و کمک به کسانی هستیم که در آینده در این جشنواره شرکت خواهند کرد. اهمیت این جایزه به میزان قابل توجهی است. اگر از طرف ایرانی تمایلی وجود داشته باشد میخواهیم ایران در کمیته اجرایی همکاری مشترکی با ما داشته باشد.
الکساندر سالامونوف اظهار داشت: دومین پروژه، برنامه فیلم خزر است و به دنبال نگاه مشترکی با ایران هستیم. این ایده زمانی مطرح شد که نمیدانستم این ایده در ایران نیز مورد بحث است. نقطه مشترک این همایش ، شرکت کشورهای حاشیه دریای خزر است و ما قصد برگزاری آن بر روی دریای خزر داریم.
وی تاکید کرد: این اهداف بزرگ است و احقاق آن نیاز به گامهای کوچک دارد که برگزاری روزهای سینمای روسیه در ایران نیز قدم کوچکی در این زمینه بوده است.
مقام ارشد اداره سینماگران روسیه خاطرنشان کرد: ایجاد کارگروه مشترکی مابین ایران و روسیه به منظور برگزاری همایش خزر از جمله درخواستهای ماست. گرچه همکاریها نباید محدود به فیلم بوده و حوزه انیمیشن نیز از این قضیه مستثنی نیست و لازم است جلسات کاری مفصل و کارگروهی برای آن تشکیل شود.
وی خاطرنشان کرد: جشنوارههای فیلم روسیه و ایران از اهمیت بالایی برخوردار بوده و نمایش فیلمهای روسیه در جشنواره فیلم فجر در اولویت قرار دارد. ما میتوانیم به فیلمسازان ایرانی کمک کنیم تا جشنوارههای بیشتری در روسیه شرکت کنند و چنانچه آقای خزاعی به درستی گفتهاند: سینما بهترین و کوتاهترین راه برای پیشرفت است و مطمئنم روابط ما بهتر از قبل پیش رود.
گالینا میخایلوونا سیتسکو تهیهکننده فیلم سرزمین السا گفت: آثار ایرانی بسیاری در جشنواره فیلم مسکو درخشیدند و دو جایزه را به خود اختصاص دادند. در جشنواره انیمیشن نیز یک جایزه به شما تعلق گرفته است. سینمای ایران در جشنوارههای بین المللی حضور فعالی داشته است و روسیه نسبت به همکاری با ایران در زمینه صنعت سینما از آمادگی لازم برخوردار است.
وی ادامه داد: در زمینه ساخت انیمیشن نیز تقاضا داریم جشنواره انیمیشن در روسیه برگزار شود. از سمت ایران هم انیمیشن سازهای خوبی داریم و ارزش گذاریهای خوبی از هیات داوری روی آثار ایران صورت گرفته است. روسیه نیز حوزه انیمیشن خلاقانه و پویاست و بودجه خوبی به آن تعلق دارد.
ایوان کیموویچ بولونتیکف تهیهکننده فیلم «بدون ایوان دفنم نکنید» در این دیدار عنوان کرد: برای حفظ دوستی نیاز به نقطه مشترک و گسترش آن داریم. ایجاد کارگروه مشترک از سینماگران دو کشور منجر به انتقال خلاقیت بین دو کشور میشود و قطعا به نتایج خوبی در این زمینه خواهیم رسید.
وی افزود: همیشه باید ارتباطی غیررسمی وجود داشته باشد. ما علاوه بر نقاط مشترک، نقاط افتراقی داریم که با همکاری به تفاهم میرسد. شروع درست، مهم است و ایده ساخت کارگروه مشترک منحصر به فرد است.
گفتنی است اصغر فارسی معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی، علیرضا اسماعیلی مدیرکل حوزه ریاست سازمان سینمایی، سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و سیدصادق موسوی مدیرکل دفتر جشنوارهها و همکاریهای بینالملل در این دیدار حضور داشتهاند.
تعدادی از چهره های مطرح سینمای کشور در رابطه با ضرورت مطالعه، تحقیق و پژوهش برای تولید آثار سینمایی متذکر شدند: تا زمانی که نگاه کاسبکارانه در سینما وجود داشته باشد و از کارشناسان خبره در حوزه های مختلف برای نگارش فیلمنامه ها استفاده نکنیم و تنها به درج برخی عناوین تشریفاتی در تیتراژ فیلم ها مانند مشاور حقوقی، مشاور علمی و… بسنده کنیم وضعیت همچنین نادرست باقی خواهد ماند.
به گزارش سینمای خالنگی به نقل از سینماپرس، سالی است شاهد افول و نزول جدی مطالعه و کتاب خوانی در سطح کشور هستیم و آنقدر بی توجهی به این حوزه بسیار بوده که دیگر قشر فرهیخته و هنرمند کشور نیز هیچ رغبتی برای مطالعه و کتاب خوانی و علم آموزی و تحقیق و پژوهش از خود نشان ندادند و همین امر باعث افت کیفی و عمقی اغلب آثار سینمایی و تلویزیونی ما و همینطور نزول سطح سلیقه مردم شده است.
بسیاری از کارشناسان فرهنگی بال و پر دادن به فضای مجازی را یکی از دلایل مهم دور شدن مردم از مطالعه می دانند و تأکید دارند که کم کاری مدیران فرهنگی کشور باعث شده تا دیگر رغبتی برای آگاهی بخشی و مطالعه حتی در بین هنرمندان وجود نداشته باشد. ذائقه مردم روز به روز در حال تنزل است و متولیان فرهنگی دست روی دست گذاشته و نظاره گر این اوضاع اسفناک هستند.
رهاشدگی عرصه فرهنگ و هنر به حال خود و حضور فیلمسازان بی تجربه که اغلب در پی کسب منافع مالی و… هستند همگی دست در دست هم داده تا حال سینما روز به روز وخیم تر از گذشته شود و سینمای کشور فاقد مضامین و محتوای تحقیقاتی، علمی و پژوهشی شود. سینما امروزه در سیطره دو قطب فیلم های مبتذل کمدی و فیلم های سیاه و تلخ است؛ در همین راستا با ۸ تن از سینماگران مطرح کشور آقایان: رضا برجی، اسماعیل براری، حسن هدایت، هادی مرزبان، جهانگیر الماسی، هوشنگ توکلی، دکتر بهروز فرنو و حسن نجفی گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.
رضا برجی مستندساز در رابطه با ضرورت مطالعه، تحقیق و پژوهش برای تولید آثار سینمایی گفت: بی تردید مطالعه و تحقیق و پژوهش باید جزو عناصر اصلی تولید هر اثر سینمایی باشد که متأسفانه سال ها است ما کمتر شاهد این اتفاق در روند تولید آثار هستیم و سینمای هردمبیل و بی در و پیکر کنونی حاصل عدم مطالعه هنرمندان و فقدان تحقیق و پژوهش برای نگارش فیلمنامه ها است! نگاه کاسبکارانه به سینما باید از بین برود؛ تا زمانی که نگاه کاسبکارانه در سینما وجود داشته باشد و ما از کارشناسان خبره در حوزه های مختلف برای نگارش فیلمنامه ها استفاده نکنیم و تنها به درج برخی عناوین تشریفاتی در تیتراژ فیلم ها مانند مشاور حقوقی، مشاور علمی و… بسنده کنیم وضعیت همچنین نادرست باقی خواهد ماند.
اسماعیل براری کارگردان سینما نیز با انتقاد شدید از شرایط اسفبار سینمای کشور تصریح کرد: دغدغه اغلب اقشار هنری پول است و همه می خواهند خود را به شیر نفت رسانده و برای خود نقدینگی تصاحب کنند از این رو طبیعی است که در این شرایط کسی برای تحقیق و مطالعه و پژوهش ضرورت و اهمیتی قائل نشود! تا وقتی در سینما اغلب افراد از شیرهای نفت تغذیه می کنند و حتی کسانی که خود را متعلق به سینمای خصوصی می دانند در پس ماجرا به شیر نفت می رسند و دنبال تصاحب نقدینگی بیشتر هستند وضعیت همین است و نمی توان امیدی برای بهبودی داشت.
حسن هدایت کارگردان سینما در این باره اظهار داشت: فقدان مطالعه، تحقیق و پژوهش در تولیدات سینمایی به نگاه مدیریت عام در سینما و سایر حوزه های فرهنگی باز می گردد؛ اگر امروزه شاهد تولیدات باری به هر جهت و فکر نشده هستیم به دلیل آن است که نحوه سیاست گذاری و نگاه مدیران فرهنگی و سینمایی این چنین است و تا زمانی که مدیران به اهمیت این اتفاق پی نبرد ما شاهد همین روند در تمامی حوزه های فرهنگی و هنری کشور از جمله سینما خواهیم بود. مطالعه و پژوهش آنقدر اهمیت دارد که خداوند متعال در قرآن کریم به قلم سوگند می خورد؛ این اتفاق نشانگر آن است که قلم که سرمنشأ هر نوع نگارش و مطالعه ای است دارای ارزش بسیار است. قسم خوردن خداوند به قلم نشان از آن دارد که نوشتن و خلق کردن چه شأن و منزلتی دارد که متأسفانه بسیاری از ما نسبت به آن ناآگاه هستیم.
هادی مرزبان بازیگر و کارگردان سینما، تلویزیون و تئاتر نیز در این باره به سینماپرس گفت: انبوه آثار تولید شده که سطحی و روی هوا هستند به دلیل اهمال کاری مدیران فرهنگی و بی مطالعه بودن سازندگان شان تولید شده اند؛ بنده معتقدم کفه سنگین فقدان مطالعه و عدم تحقیق و پژوهش به مدیران فرهنگی و سینمایی باز می گردد که به هر اثر پوچ و بی محتوایی اجازه تولید می دهند و قطعاً باید با شایسته سالاری جلوی استمرار این پدیده شوم گرفته شود. مدیران فرهنگی و سینمایی موظفند مو را از ماست بیرون بکشند و آثاری را عرضه کنند که برای جامعه مفید باشد؛ متأسفانه امروز شاهد هستیم بخش کثیری از نمایش های صحنه ای، تله تئاترها، فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی پوچ و بی اثر هستند و دلیلش آن است که مدیران گزینش و انتخاب درستی را ندارند، شایسته سالاری را کنار گذاشته اند، بطن قضیه را نمی بینند و به هر شخصی که خواستار تولید اثر است اجازه کار می دهند.
دکتر بهروز فرنو استاد فلسفه و کارشناس فرهنگی در رابطه با ضرورت مطالعه، تحقیق و پژوهش برای تولید آثار سینمایی گفت: آنچه باعث عمق بخشیدن به یک اثر مستند یا داستانی می شود تحقیق و مطالعه است اما متأسفانه این مهم در سینمای ما همواره نادیده گرفته می شود چرا که فضای سفارش کار در کشور ما این الزام را برای هنرمند فیلمساز ایجاد نمی کند. مراحل مختلف پرورش یک کار هنری درست و دقیق مبتنی بر تحقیق است اما در اکثر مواقع هنگام روال ساخت این قسمت کمتر ملاحظه می شود چون ملاک و ضابطه ای برای اندازه گیری اش نیست؛ این ضعفی است که متولیان فرهنگی و سینمایی کشور باید به آن دقت کنند و اجازه ندهند این نقصان پیچیده تر و گسترده تر شود.
جهانگیر الماسی بازیگر و کارگردان سینما متذکر شد: اگر از مطالعه، تحقیق و پژوهش در سینما غافل شویم هنر هفتم به ابزاری برای شارلاتانیزم بدل می شود؛ سینما امروزه در حال به یغما بردن فرهنگ و هویت ملی و دینی ما است و تنها با مطالعه و به کار گرفتن اندیشه و خرد است که می توان جلوی این فاجعه را گرفت. سینما یکی از اجزای آگاهی بخش در جامعه انسانی است؛ سینما باید معین به توسعه فرهنگی و فکری و شعور و معرفت انسانی در زندگی جمعی باشد. سینما باید رشد و توسعه فکری و فرهنگی را به جامعه هدیه دهد اما متأسفانه همواره عده ایکه از رانت های مختلف استفاده می کنند تلاش دارند تا سینما در حد همان روابط دکان و مغازه باقی بماند تا منافع شان از بین نرود.
هوشنگ توکلی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون تصریح کرد: تا زمانی که مدیران فاقد صلاحیت در حوزه فرهنگ و هنر وجود دارند که ارزش و اهمیت تحقیق، پژوهش و مطالعه را نمی دانند نمی توانیم تحولی در تولید آثار سینمایی ایجاد کنیم، پس اگر دنبال تحول هستیم اولین قدم باید ایجاد تغییرات اساسی در حوزه مدیریت فرهنگی و هنری کشور باشد تا سرمنشأ درست شود و محققان و پژوهش گران و اندیشمندان بتوانند در سینما جایی برای کار داشته باشند. در سینمای ایران ممکن است چند اثر به شکل استثنایی با مطالعه و تحقیق و پژوهش تولید شوند اما اصل و کلیت چنین نیست؛ هرج و مرج در مدیریت کلان سینما و زیرمجموعه آن که عوامل سینما هستند توسعه پیدا کرده و گویا تدبیری برای رفع این نقیصه مهم وجود ندارد.
حسن نجفی کارگردان سینما در رابطه با ضرورت مطالعه، تحقیق و پژوهش برای تولید آثار سینمایی گفت: مقوله مهم تحقیق و پژوهش حلقه مفقوده سینما و تلویزیون است؛ تجربه ثابت کرده کارهایی که بر اساس مضمون و محتوای شان نیازمند پژوهش جدی و اساسی هستند اغلب بدون توجه به این عناصر مهم پیش می روند و همین مسأله باعث ایجاد مشکلات مهمی در این قبیل آثار می شود. متأسفانه حرفه ما بی حساب و کتاب شده و هر کسی بدون علم و دانش به عنوان کارگردان در سینما جولان می دهد این در حالی است که افراد فهیم نمی توانند به سینما ورود کنند؛ در واقع کسانی که صاحب اندیشه و علم هستند از سینما دور مانده اند و افرادی این روزها به عنوان فیلمساز در سینما جولان می دهند که اغلب بی تجربه هستند و همین باعث شده در سینما فجایعی را به اسم فیلم تولید کنند که باعث پس زدن انبوه مخاطبان شده است.
فریده ذاکری منتقد پیشکسوت سینما در خصوص نقش مغفول مانده سازمان سینمایی در رونق کسب و کار سینماگران گفت: سینماگران نیازمند کمک مادی هستند اما هیچ کس به فریادشان نمی رسد؛ با این وضعیت وخیم رکود گیشه و رکود تولید بسیاری از اهالی سینما خاکسترنشین شده اند و در این شرایط باید اولویت همه مدیران فرهنگی و سینمایی رسیدگی به وضعیت وخیم مالی و معیشتی سینماگران باشد.
به گزارش سینمای خانگی، این عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در مصاحبه با سینماپرس، گفت: کمترین کاری که مدیران فرهنگی و سینمایی می توانند در قبال وضعیت بغرنج سینماگران انجام دهند این است که هزینه جشنواره های زائد و بی خاصیت را به سینماگران بیکار و خانه نشین اختصاص دهند تا در این اوضاع بحرانی اقتصادی گره ای از مشکلات آن ها باز شود.
وی ادامه داد: مسئولان سینمایی فراموش نکنند که وظیفه دارند و ملزم هستند وضعیت مادی سینماگران را ساماندهی کنند و مشکلات آن ها را مرتفع نمایند. خانه سینما که متأسفانه سال ها است ثابت شده برخلاف اصولش به هیچ یک از نیازهای سینماگران رسیدگی نمی کند، صندوق اعتباری هنر هم که رسماً اهالی سینما را فراموش کرده و هیچ تدبیری برای رفع نیازها و بحران زندگی آن ها ندارد در این میان این مسئولان سازمان سینمایی هستند که باید پشت و پناه سینماگران باشند و آن ها را حمایت کنند.
این منتقد سینما در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به رئیس سازمان سینمایی تصریح کرد: متأسفانه میز، مقام، موقعیت و پست آدم ها را تغییر می دهد! گویا برای بقای میز و پست و مقام یادشان رفته سینماگرانی هستند که سال ها خاک این سینما را خوردند و سینما را زنده نگه داشتند اما این روزها با مشکلات شدید مالی در حال دست و پنجه نرم کردن هستند! بنده معتقدم رسانه ها این مسأله مهم را باید مکرراً به آقای خزاعی یادآوری کنند تا ایشان مانع سقوط بیشتر سینما و سینماگران شوند.
ذاکری تأکید کرد: وضعیت کنونی سینماگران را باید با کارگران یک کارخانه ورشکسته مقایسه کرد؛ همانطور که اگر کارخانه ای ورشکست شود به کارگرانش بیمه بیکاری و سنوات و… تعلق می گیرد امروزه سینمای ورشکسته ما نیز نیازمند آن است که به اعضایش کمک مالی شود.
وی خاطرنشان کرد: آقای خزاعی می توانند وزارت ارشاد را ملزم کنند که در قبال وضعیت زیرمجموعه های شان بی تفاوت نباشند و تدبیری عاجل برای رفع بحران مالی و معیشتی سینماگران داشته باشند.
این منتقد پیشکسوت در خاتمه این گفتگو متذکر شد: مهمترین معضل سینمای ما فقدان سیاست گذاری اصولی است. ما سال ها است در سینما شاهد گروه بندی و دسته بندی افراد هستیم و معمولاً کسانی مورد حمایت قرار می گیرند که به این نهاد و آن نهاد متصل باشند! در سینما قانونی نیست؛ یک بازیگر دستمزدهای میلیاردی می گیرد و دیگر بازیگر سال ها است بیکار شده و کسی به یادش نیست؛ چرا نباید قانونی وجود داشته باشد که عدالت را در سینما جاری کند؟ چرا فلان بازیگر چشم رنگی دستمزدهای نجومی چندین میلیاردی می گیرد و دیگری به نان شبش محتاج است؟
فیلم کوتاه «نامههای دیوار» ساختۀ حمید غفاریان در بخش مسابقه داستانی جشنواره فیلم cineaste هند رونمایی میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، فیلم کوتاه داستانی «نامههای دیوار» به کارگردانی «حمید غفاریان» و تهیهکنندگی «یسنا فیلم» در بخش اصلی جشنواره بینالمللی فیلم «Cineaste International Film Festival of India – CIFFI» هند رقابت خواهد داشت.
جشنواره بینالمللی «Cineaste International Film Festival of India – CIFFI» رویدادی بینالمللی است که با هدف به چالش کشیدن و گسترش افق دانش و دیدگاه هنری فیلمسازان برگزار میشود. . پخش جهانی این فیلم برعهده درگاه فیلم ایران به مدیریت علیمحمد اقبالدار است.
قهرمانی تهیه کننده سینما در ارتباط با دستور صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور گفت: مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نکات مهمی را مطرح فرمودند که اعضای شورا باید آرزو می کردند زمین دهان باز کند تا گلایه حضرت آقا را نشنوند؛ رهبر معظم انقلاب در این دیدار مطرح فرمودند که انتظارشان از این شورا برآورده نشده و گلایه فرمودند از اینکه چرا اعضای شورا وقت کافی برای بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور صرف نکرده اند.
به گزارش سینمای خانگی، تهیه کننده فیلم های سینمایی «گیرنده» و «فرشتگان قصاب» در مصاحبه با سینماپرس، افزود: خروجی شورای عالی انقلاب فرهنگی به لحاظ کمی بسیار اندک است؛ بی تردید اعضای شورا ملزم هستند تحولات اساسی ایجاد کنند اما متأسفانه این اقدام از جانب آن ها صورت نگرفته است.
وی ادامه داد: یک سوی این اتفاق اعضای شورا هستند و در سوی دیگر دبیرخانه است؛ بی تردید کمیته ها و کمیسیون ها و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی دچار لنگ زدن در پاشنه آشیل شان هستند؛ این یک اشکال اساسی در شورای عالی انقلاب فرهنگی است که باید هرچه زودتر اصلاح شود تا ان شاالله پس از آن بتوان نکات مطرح شده توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی را اجرایی کرد.
قهرمانی تأکید کرد: وقتی دبیرخانه و کمیسیون ها مسئول فرآیند مصوبات هستند و ضعیف عمل می کنند مشخص است شورا نمی تواند نقش تحولی اساسی را ایجاد کند از این رو باید فکری به حال کمیته های تخصصی شود تا آن ها بتوانند کمکی دهند تا ساختار فرهنگی کشور با مصوبات شورا تغییر اساسی کند؛ این اشکال به ساختار شورا وارد است و امیدوارم که هرچه سریع تر برای رفع این نقصان اساسی اقدام شود.
این سینماگر در پایان این گفتگو با بیان اینکه شورا نیازمند حضور افرادی با روحیه جهادی و تفکر انقلابی است تصریح کرد: البته بنده در جایگاه و مقامی نیستم که بخواهم در خصوص اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نظری بدهم و قطعاً رهبر معظم انقلاب خودشان نسبت به این امور آگاهی کامل دارند اما بنده فکر می کنم اگر کسانی که مشغله زیادی دارند عضو شورا شوند و نتوانند وقت کافی برای اجرای امور بگذارند شورا با مشکل روبرو می شود از این جهت بهتر است از کسانی که وقت آزادتر و انگیزه بیشتر دارند و جوان تر هستند استفاده شود.
فیلم کوتاه «نازپری» به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی محمدرضا محمدی موفق به کسب جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره «استاف امایکس» مکزیک شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «نازپری» به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی محمدرضا محمدی، موفق به کسب جایزه بهترین فیلم کوتاه بینالملل از هفتمین دوره جشنواره «استاف امایکس» مکزیک شد. این فیلم در ادامه حضور بینالمللی خود، نامزد جایزه هزاردلاری بهترین فیلم کوتاه سال 2022 جشنواره فیلم کوتاه «اسلم» آمریکا و حضور در دو جشنواره معتبر «سینِ میکینگ» بنگلادش و«نورواک» آمریکا نیز شده است.
جشنواره «استاف امایکس» Stuff Mx، یک رویداد بینالمللی و مستقل در کشور مکزیک است. این جشنواره هرسال با دعوت از فیلمسازان کوتاه و بلند در تمامی ژانرها، ضمن یافتن بهترین فیلمهای سال از چهارگوشه جهان، جلسات متعدد نمایش، نقد و بررسی را برگزار کرده و به دنبال بهبود کیفیت فیلم کوتاه در سینماست.
در هفتمین دوره این جشنواره، فیلم کوتاه «نازپری» موفق شد جایزه بهترین فیلم کوتاه بخش بینالملل را کسب کند.
جشنواره فیلم کوتاه «اسلم» Slam، رویدادی رقابتی است که هر دو ماه یکبار توسط The Madlab Post آمریکا ارائه میشود و بر ایجاد بستری برای نمایش آثار فیلمسازان نوظهور و مطرح تمرکز دارد. برگزیدگان هر دوره، برای دریافت جایزه هزار دلاری دور نهایی، بار دیگر در فیلادلفیا به رقابت خواهند پرداخت. فیلم کوتاه «نازپری» با راهیابی به یکچهارم نهایی سال 2022 این جشنواره، به کسب جایزه در ماه بعد امیدوار است.
جشنواره فیلم «نورواک»، Norwalk توسط گروهی از مردم داوطلب متشکل از فیلمسازان، رهبران فرهنگی و دوستداران سینما که در نورواک زندگی و کار میکردند، تأسیس شده و هدف این گروه، گردهم آوردن جوامع محلی و تحریک به گفتوگوهای مستمر باتوجهبه قدرت سینما بوده است.
سومین دوره این جشنواره از تاریخ 20 تا 22 ژانویه 2023 مصاف 30 دی تا 2 بهمن 1401 در کشور آمریکا برگزار میشود.
جشنواره بینالمللی «سینِ میکینک» Cinemaking یکی از جشنوارههای معتبر در جنوب آسیاست. این جشنواره از سال 2019 آغاز به کار کرده ولی اولین دوره آن در سال 2020 در بنگلادش برگزار شده و از آن به بعد Cinemaking یکی از بزرگترین شرکتهای پخش و تولید مشترک فیلم در آسیا به عنوان حامی، کنار این رویداد بوده است.
سومین دوره این جشنواره از 24 تا 28 فوریه 2023 (5 تا 9 اسفند 1401) در داکای بنگلادش برگزار خواهد شد.
فیلم کوتاه «نازپری»، قصه دختری افغانستانی را روایت میکند که در تلاش است مانع از ازدواج اجباریاش شود. این فیلم پیشازاین تندیس جشنواره بهترین فستیوال جهانی فیلم Better World Film Festival را کسب کرده و در جشنوارههای چلکینوفست روسیه، یوروشورتس لهستان، سما استکهلم، بینیسایا فیلیپین و… حضور داشته است.
نازنین عسگری، فاطمه شیرازی، سید حسین حسینی، لطیفه موسوینژاد بازیگران این فیلم کوتاه هستند.
فیلم کوتاه «معجزه» به نویسندگی و کارگردانی آرش جهانگیری آماده نمایش شد.
بهگزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «معجزه» به نویسندگی و کارگردانی آرش جهانگیری و تهیه کنندگی مشترک فرحناز منافی ظاهر و ایمان غفاری نیا با پشت سر گذاشتن مراحل فیلمبرداری آماده نمایش شد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «مهم نیست به معجزه اعتقاد داشته باشی، مهم اینه معجزه به همراه خودش امید میاره و همین کافیست.»
در فیلم کوتاه «معجزه» فرحناز منافی ظاهر، ایمان غفاری نیا، سجاد خدایی، سوگند افشاری، محمد البرزیان، کتایون حافظی، سحر اسدزاده، یونس احدی، حمزه ملکی، النا غفاری نیا، علیرضا غفاری نیا و پروینملکی به ایفای نقش پرداختهاند.
عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از نویسنده و کارگردان: آرش جهانگیری، تهیه کنندگان: فرحناز منافی ظاهر و ایمان غفاری نیا، مدیر فیلمبرداری: احمد گودرزی، مدیر صدابرداری: امیر عباس زاهدی، تدوین و اصلاح رنگ: محمد شهرستانکی، آهنگساز و صداگذار: میلاد گوهری، طراح صحنه: الهام وحدت، ویژوال افکت: محمدمهدی فروغی، مدیر تولید و برنامه ریزی: آرش جهانگیری، مدیر تدارکات: حسین سعیدی، دستیار تولید و برنامه ریزی: فاطمه مددی، دستیار کارگردان: پوریا میرزایی، منشی صحنه: عسل روستایی، طراح پوستر و لوگو: فاطمه دهشیری، عکاس پشت صحنه: کیمیا پوراحمد.
ایمن الاخرس مدیر کل تبلیغات و اطلاعرسانی کشور سوریه در بازدید از موزه سینما بیان کرد که مقرر شد یک شهرک سینمایی مشترک با کمک ایران در سوریه بسازیم.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، عصر روز گذشته شنبه ۳ دی ماه موزه سینمای ایران میزبان هیاتی از کشور سوریه بود.
ایمن الاخرس مدیر کل تبلیغات و اطلاع رسانی کشور سوریه در بازدید از موزه سینمای ایران گفت: خوشحالم ایران را از نزدیک میبینم و توانستم با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونان ایشان از نزدیک دیدار کنم. سینمای ایران با توجه به قدمتی که از سال ۱۹۰۰ تاکنون دارد در دنیا شناخته شده است. همچنین سینمای ایران در میان مردم سوریه به واسطه جهانی شدنش و کارگردانهای خوبی که دارد طرفداران زیادی پیدا کرده است.
وی افزود: در مدت حضورم در ایران از شهرک سینمایی دفاع مقدس نیز دیدن کردم این شهرک برای ساخت فیلمهای سینمایی تجهیزات بسیار خوبی دارد و طبق مذاکراتی که با رییس سازمان سینمایی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتیم مقرر شد یک شهرک سینمایی مشترک با کمک ایران در سوریه بسازیم و برای ساخت از تجربیات ایران در این زمینه استفاده کنیم.
مدیر کل تبلیغات و اطلاعرسانی سوریه در بازدید از موزه سینما بیان کرد: از دیدن موزه سینما به وجد آمدم؛ میتوانم بگویم که به معنای واقعی موزه است زیرا در آن همه خاطرات سینمایی یک هنرمند را میتوانیم ببینیم. امیدوارم دوباره بتوانم به ایران سفر کنم و از اماکن فرهنگی آن به ویژه موزه سینما دیدن کنم چرا که یکی از مکانهایی است که از دیدن آن بسیار خوشحال شدم و این خانه فرهنگی زیبا برای همیشه در ذهنم باقی میماند.
این هیات که از کشور سوریه آمده بودند از بخشهای مختلف موزه سینمای ایران بازدید کردند.
حسین نمازی، کارگردان فیلم سینمایی «آپاندیس» با بیان اینکه در حال حاضر ساختن فیلم سینمایی راحتتر از فیلم صد ثانیهای است، گفت: من اگر بخواهم الان فیلمی در هر مدیومی، کوتاه، سریال یا بلند بسازم، قطعا یک قصه دراماتیک با یک لحن سرخوشانه خواهد داشت.
به گزارش سینمای خانگی، نمازی در گفتوگو با ایلنا گفت که در چندین جشنواره داخلی و خارجی فیلم کوتاه به عنوان داور حضور داشته سپس دیدگاه خود درباره تفاوت فیلم کوتاه به خصوص فیلم کوتاه صد ثانیهای با فیلمهای بلند را اینطور بیان کرد: فیلم کوتاه یک مدیوم مستقل حرفهای است و با فیلم بلند بسیار متفاوت است. به لحاظ ابزار و امکانات و وسایل یکی است اما به لحاظ ساختار متفاوت است و فیلم صد ثانیهای به لحاظ تایمینگ از همه تایمهای دیگر سختتر است. الان احساس میکنم بیشترین چیزی که در جامعه نیاز داریم این است که هم لحن سرخوشانه به جامعه تزریق کنیم حال مردم خوب شود و هم به جامعه امید بدهیم. اگر چند سال پیش کسی این حرف را به من می زد میگفتم مثل مدیران حرف میزنی و احتمالا نمیپذیرفتم؛ به خاطر اینکه میدیدم ایدهای پشت این صحبتها نیست ولی الان به عنوان یک فیلمساز و کارگردان احساس میکنم که جامعه نیاز دارد به امید و یک لحن سرخوشانه و فکر میکنم اشباع شدیم از سوژهها و فیلمهای تلخ.
این کارگردان ادامه داد:یک کارگردان به ژان لوک گدار یک نامه چهار، پنج صفحهای مینویسد و در انتهای نامه مینویسد ببخشید آن قدر وقت نداشتم که نامه کوتاهتری بنویسم. یعنی هر چقدر تایم کوتاهتر میشود اتفاقا زمان بیشتری برای فکر کردن به اینکه در این وقت کوتاه چه باید بگویی نیاز داری. چون ثانیه به ثانیه مهم میشوند. از این منظر وقتی نگاه میکنی ساخت فیلم کوتاه صد ثانیهای کار خیلی خیلی سختی است. به لحاظ اجرایی شاید سادهتر باشد؛ مثلا در یک روز فیلم ساخته میشود ولی این یک روز که فیلمبرداری انجام میشود یک پیشزمینه و پیشتولید خیلی زیاد میخواهد که اول به ایده برسی و بعد اینکه به نتیجه برسی که چطور آن ایده را اجرا کنی.
حسین نمازی که سال گذشته با فیلم سینمایی «شادروان» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست با این کمدی اجتماعی در لیست فیلمهای پرفروش سال ۱۴۰۱ قرار بگیرد، در ادامه گفت: فیلم صد ثانیهای آنقدر سخت است که الان برای خود من فیلم سینمایی ساختن راحتتر از فیلم صد ثانیهای ساختن است. الان پسرم سینما میخواند. قرار بود یک فیلم کوتاه بسازد، برای آن با من مشورت کرد. من که سالها فیلم کوتاه ساختم، داور جشنواره فیلم کوتاه بودم و هستم و حتی دبیر یک جشنواره فیلم کوتاه در خارج از کشور هستم و به هر حال درگیر بودم با این مدیوم، وقتی میخواستم به این ایده برسم برایم واقعا سخت بود. اگر همین الان به من بگویید بیا یک قصهای برای فیلم بلند برایم تعریف کن میتوانم تعریف کنم ولی برای فیلم صد ثانیهای قطعا میگویم به من وقت بده. ماجرای همان نامه است که آنقدر وقت ندارم که بتوانم ایده یک فیلم کوتاه را بنویسم.
وی همچنین درباره آشنایی خود با جشنواره فیلمهای کوتاه صد ثانیهای گفت: تقریبا چهارده سالم بود که شروع به فیلم ساختن کردم. از همان زمان جشنوارههای فیلم کوتاه برایم مهم و جذاب بودند. آن زمان هم اینطور بود که هر کاری میکردیم که برویم فیلم ببینیم. جشنواره صد هم از چند سال بعد آغاز به کار کرد. یادم است که یک سالی رفتم یک دی وی دی تهیه کردم که فیلمهای جشنواره 100 داشت و آنها را دیدم. آن زمان تعدادی فیلم کوتاه خوب ساخته شده و در همین جشنواره صد بود و ما هم دیدیم و جذاب هم بودند ولی الان یک مقدار سمت و سو دارد به این سمت میرود که بیشتر آدمها دوست دارند فیلم بلند بسازند که یک دلیلش این است که راحتتر است.
نمازی سپس درباره تاثیر حضور در جشنوارهها برای فیلمسازان فیلم کوتاه گفت: کلا فیلم کوتاه در جشنوارهها دیده میشود. وقتی درباره یک سریال یا فیلم سینمایی صحبت میکنید میدانید که اینها عموما به منظور بیزینس ساخته میشوند. یعنی یک پلتفرمی وجود دارد که فیلم شما در آنجا نمایش داده میشود و یک آورده مالی دارد ولی فیلم کوتاه اینطور نیست. فیلمساز هم چه آماتور، چه حرفهای، چه فیلم بلند و چه فیلم کوتاه بیش از هر چیزی دوست دارد که فیلمش دیده شود. یعنی تعداد بیشتری آدم فیلمش را ببینند. این اولین نیاز یک فیلمساز است و در فیلم کوتاه اولین محفلی که برای پاسخ دادن به این نیاز فیلمساز وجود دارد جشنواره است و این مهمترین حسن حضور در یک جشنواره برای یک فیلم است.
وی ادامه داد:فیلمسازی که جایزه بگیرد بیشتر دیده میشود و توجهها را به خودش جلب میکند و آدمهای علاقمند به این حوزه را بیشتر جلب میکند و علاقمند میکند که بروند و فیلم را ببینند. و این باعث میشود برای نمایش فیلم اتفاق بهتری بیفتد و باز این جواب دادن به همان نیاز اول فیلمساز است. نکته بعدی اینکه فیلمساز وقتی یک فیلم را میسازد و مورد توجه قرار می گیرد قطعا وقتی میخواهد فیلم بعدیش را بسازد کسی که میخواهد برای آن آدم سرمایهگذاری کند وقتی متوجه میشود که فیلمش جایی نمایش داده شده و مورد توجه هم قرار گرفته طبیعتا با فراغ بال بیشتری برای همکاری با فیلمساز جلو میآید.
نمازی در پایان با بیان اینکه فیلم کوتاه صد ثانیهای با کمک شبکههای اجتماعی قابلیت دیده شدن توسط افراد زیادی را دارد، گفت: در عصر امروز که صفحات مجازی کارکرد زیادی دارند، این صفحات میتوانند برای فیلمهای کوتاه به خصوص صد ثانیهای مدیوم بسیار درستی باشند. یعنی شما یک فیلم کوتاه صد ثانیهای میسازی و میتوانی آن را در اینستاگرام بارگذاری کنی، اگر کار جذابی باشد، فیلم شما به دست آدمهای مختلف میرسد و بسیار دیده میشود. این قابلیت بسیار مهمی است که شما آن را در تایمهای بالاتر نداری
منوچهر شاهسواری تهیهکننده سینما و محسن بهلولی از داوران جایزه پژوهش سال سینمای ایران به بررسی نسبت سینمای ایران با «پژوهش سینما» پرداختند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، «جایزه پژوهش سال سینمای ایران» عنوان جایزهای است که چند روز پیش اختتامیه پنجمین دوره معرفی برگزیدگان آن، برگزار شد و تعدادی از پژوهشگران سینما جایزه این رویداد را از آن خود کردند. اما در این دوره هم مثل چهار دوره گذشته، بازتاب زیادی از این رویداد در ویترین رسانهای سینمای ایران دیده نشد. این البته خاصیت حوزه تئوریک و علمی است که در سایه سنگین جذابیت رویدادهای روزمره، نادیده میمانند و توجه کمتری را به سمت خود جلب میکنند. بهانه برگزاری این نشست، تنها پرداختن به ابعاد رسانهای فرآیند اهدای یک جایزه پژوهشی در سینمای ایران نبود، سوال مهمتری در ذهن داشتیم و که آورده پنج دوره برگزاری یک رویداد با موضوع «پژوهش در سینما» برای جریان تولید و عرضه فیلم در سینمای ایران چه بوده است؟ یعنی این «جایزه» کدام خلأ را در سینمای ایران پر میکند و چقدر برای فعالان اصلی سینمای ایران، مهم است؟
آنچه بهعنوان محصول سینما، در این سالها در جشنوارهها رونمایی شده و روی پرده سینماها به اکران عمومی درآمده، چه نسبتی با «پژوهش» داشته و آیا این تصور درست است که پژوهشگران در جزیرهای جدا از فعالان بدنه سینما، سرگرم پژوهشاند؟
برای پاسخ به این سوالها در میزگردی، میزبان منوچهر شاهسواری تهیهکننده سینما و مدیرعامل سابق خانه سینما و محسن بهلولی از داوران پنجمین دوره اهدای جایزه سال پژوهش سینمای ایران، شدیم و سعی کردیم به صراحت، بپرسیم و بشنویم.
* میخواهیم درباره نسبت جایزه پژوهش سال سینمای ایران که پنجمین دوره برگزاری را پشت سر گذاشت، با جریان اصلی تولید و اکران در سینمای ایران بپرسیم. آقای بهلولی، بهعنوان یکی از داوران این دوره، گزارشی از وضعیت برگزاری و مقالههای ارسالی به ما میدهید؟
محسن بهلولی: آثار ارسالی به جایزه پژوهش سینما که بنده در این دوره افتخار داوری آن را داشتم، در حوزههای مختلف رسالههای کارشناسی ارشد، طرحهای پژوهشی، پژوهشهای بصری در قالب مستند و مقالههای علمی و پژوهشی ارائه شد. البته بخش عمده بار پژوهشی جایزه امسال بیشتر در دو بخش متمرکز بود، یکی مقالههای علمی و پژوهشی و دیگری پایاننامههای کارشناسی ارشد. پایاننامههای دکتری کمتر از نصف تعداد پایاننامههای کارشناسی ارشد بود و چند پروپوزال و طرح پژوهشی داشتیم که طرحهای خوبی بودند و موضوع کاربردی داشتند. داوران هم برای امتیازدهی و ارزیابی این آثار چند شاخص را مدنظر داشت. یکی از این شاخصهها که امسال در کنار رعایت اصول فرمی یک پژوهش، تأکید ویژهای هم روی آن وجود داشت، این بود که موضوع پژوهش تا چه میزان با وضعیت امروز سینمای ایران دست به گریبان است و آیا خروجی آن میتواند به جریان سینمای ایران کمک کند؟ در این زمینه نگاه دقیقتر و کمی سختگیرانهتری داشتیم.
* دنبال پژوهشهای کاربردی بودید؟
بهلولی: از عبارت «کاربردی» استفاده نمیکنم، چون این عبارت ذهن را به این سمت هدایت میکند که لزوماً باید از یک پژوهش انتظار خروجی قابلاندازهگیری، کمی و مدیرپسند داشت! در حالی که اگر جنس یک پژوهش از جنس بنیادین و کیفی باشد، اما بتواند بهجای پرداختن به موضوعهای مرتبط با سینمای جهان و یا مباحث تئوریک و نظری محض، سراغ چیزهایی مرتبط با پژوهش در بافت سینمای ایران برود، این پژوهش از نظر ما در فرآیند داوری، امتیاز داشت.
در عنوان پژوهشهای امسال، سوژههایی مرتبط با «فرافیلم» یا «فراداستان» داشتیم. برخی پژوهشها در این حوزه بود که موضوع را در سطح سینمای جهان بررسی کرده بود، اما توجه ما به پژوهشی معطوف شد که همین پرداخت را در روایتهای ایرانی داشت. مثلاً دو سه پژوهش داشتیم که آثار بهرام بیضایی یا عباس کیارستمی را با همین نگاه بررسی کرده بود. این شاخص در کنار آیتمهای دیگر، برای ما اهمیت داشته است.
محسن بهلولی
* آقای شاهسواری با توجه به سابقهای که در زمینه فعالیتهای صنفی و تهیهکنندگی دارید، فکر میکنید تولید در سینمای ایران، پژوهشمحور بوده است؟
منوچهر شاهسواری: سوال بهظاهر ساده، اما پیچیدهای است. اولین نکتهای که باید مطرح کنم تشکر از بانیان شکلگیری جایزه پژوهش سال سینمای ایران است که اگر اشتباه نکنم اولین دوره آن با طراحی آقای حیدری خلیلی برگزار شد و بعد از آن آقای دکتر اربابی آن را ادامه دادند. باید یاد کنم از همه افرادی که در این سالها سهمی در برگزاری این جایزه داشتهاند. ما نیازمند نظریه در سینمای ایران هستیم و بدون نظریه، هر عملی ممکن است منجر به نتیجه مطلوب نشود. داشتن نظریه هم بدون پژوهش، غیرممکن است. وقتی درباره نظریه صحبت میکنیم، درباره مجموعهای از پارامترهای مؤثر در روندهای دارای اهمیت در سینما، صحبت میکنیم. این روندها از شکلگیری ایده تا فرآیند عرضه یک فیلم را شامل میشود.
همه این زنجیره، طوری است که باید درباره آن نظر داشته باشیم. منظور از «نظر» یک دیدگاه معین و متصلب نیست. منظورم حتی نظامهای برنامهای هم نیست، که نظامهای برنامهریزی هم به معنای سنتی، کارکرد خود را از دست داده و برنامهها، به نتیجهای که بهدنبالش بودهایم، نمیرسد.
برای صحبت درباره پژوهشها لازم است تفکیکی داشته باشیم. گاهی پژوهشها براساس یک «امر ذوقی» شکل میگیرند و مثلاً یک دانشجوی دکتری، براساس علاقه به یک فیلمساز یا سبک فیلمسازی، سراغ موضوعی برای پژوهش میرود.
شاهسواری: تاجران اولین کاشفان سینما بودند که کشف کردند از آن میتوانند پول دربیاورند. همین کار را هم کردند. بعد از اینکه تاجران از سینما پول درآوردند، احساس کردند نیاز به متن و ارجاع در این بستر دارند، که پول بیشتری دربیاورند و از این مرحله به بعد هنرمندان هم به جریان تولید سینما پیوستند.
بخش دیگری از پژوهشها، پژوهشهای «سفارشی» اند. سازمانها و گروههای مختلفی، احساس میکنند نیازمند پژوهش در یک حوزه خاصند و سفارش آن را به یک پژوهشگر میدهند. از این منظر با دو نوع شیوه پژوهشی در سینما مواجهیم؛ یا ذوقی است، یا سفارشی. بعید میدانم پژوهشی خارج از این دو دستهبندی داشته باشیم.
شاهسواری: تاجران اولین کاشفان سینما بودند چراکه کشف کردند از طریق آن میتوانند پول دربیاورد. همین کار را هم کردند. بعد از اینکه تاجران از سینما پول درآوردند، احساس کردند نیاز به متون و ارجاعاتی در این بستر دارند، که پول بیشتری دربیاورند و از این مرحله به بعد است که هنرمندان هم به جریان تولید سینما میپیوندند * همینجا میتوان به غیبت نوع سوم اشاره کرد؛ پژوهشهایی کاربردی که با هدف رفع یک نیاز صورت میگیرند. نه؟
شاهسواری: حداقل درباره سینما، باید به این نکته توجه کنیم که سینما با پژوهش خلق نشده. سینما یک واقعیت تکنیکی برخاسته از یک فرآیند تکنولوژیک است. در این فرآیند ابزاری متولد شده که مانند سایر ابزارها، در مقطعی مورد توجه قرار گرفته است.
در این مقطع نویسندگان، بازیگران تئاتر و اهالی سیرک به سمت سینما آمدند تا به تولید سینمایی سر و شکل متفاوت بدهند. این تغییر تا همین امروز هم ادامه داشته، وقتی فیلمی درباره یک موضوع تاریخی یا اجتماعی میسازید، طبیعتاً نیازمند تحقیق و پژوهش درباره آن موضوع هستید.
از روزی که موضوع جایزه پژوهش سینما مطرح شد، احساس کردم که باید بیشتر روی حوزههای فنی و تکنیکی مثل شیوههای تولید متمرکز شویم. همچنان معتقدم این شیوهها، متعلق به ما نیست و کاملاً جهانی است.
نمیتوانیم درباره سینما بهعنوان یک پدیده جهانی، فکر کنید ما طوری فیلم میسازیم و در یک کشور دیگر، طوری دیگر. فارغ از امکانات و تجهیزات، همه ما بهصورت یکسان یک فیلم تولید میکنیم. مثل گندم کاشتن که در همهجای دنیا به یک شکل انجام میشود. اینکه جایی آب بهتری دارد و بذر بهتری میتواند تهیه کند، موضوع دیگری است. اصل شیوه کار، همه جا یکسان است. امیدوار بودم و هستم که جایزه پژوهش سال سینمای ایران بیش از آنکه به جنبه آکادمیک توجه کند، به موضوعهای مرتبط با فرآیند تولید توجه داشته باشد. زمینه توجه به جنبه آکادمیک در دانشگاهها وجود دارد.
منوچهر شاهسواری
* در همین پنج دوره برگزاری، جایزه پژوهش سال، بر فرآیند تولید و عرضه در سینمای ایران تأثیر گذاشته است؟
شاهسواری: بعضی پژوهشها، برای خود من آموزنده بوده. مثلاً در یک دورهای، پژوهشی به دستم رسید، درباره سناریوهای جهانی سینمای درباره آینده جهان که کار بسیار خوبی بود و پژوهش و گردآوری خوبی در آن صورت گرفته بود. بهعنوان یک فیلمساز براساس این پژوهشها متوجه میشوم رویههای حاکم بر نظامهای تولید و اکران در جهان به کدام سمت میرود. نتیجه این پژوهشها هم قابل مشاهده است. اگر پژوهشی در سال ۲۰۰۲ چیزهایی را پیشبینی کرده باشد، امروز در سال ۲۰۲۲ میتوانم نتیجه آن را ارزیابی کنم و به همین دلیل پیگیری آن برایم جذاب میشود.
شاهسواری: تا زمانی که دولت بهعنوان یک منبع قدرت و ثروت، نقش خودش را در فرآیند پژوهش درک نکند و نداند که در این میدان چه سهم و وظیفهای دارد، هر نوع پژوهش، اقدام و برنامهای ممکن است به بنبست برسد. کمااینکه تا به امروز اتفاق افتاده است
اما اشکال قضیه، به نظام فرهنگی کشور برمیگردد. تا زمانی که دولت بهعنوان یک منبع قدرت و ثروت، نقش خود را در فرآیند پژوهش درک نکند و نداند در این میدان چه سهم و وظیفهای دارد، هر پژوهش، اقدام و برنامهای ممکن است به بنبست برسد. که تا به امروز هم اتفاق افتاده، البته در خیلی از موقعیتها پیشرفتهایی صورت گرفته، اما هنوز نمیدانیم آیا درباره سینمایی با تعریف جهانی صحبت میکنیم، یا اصرار داریم سینمایی با تعریف اختصاصی خود داشته باشیم؟
ما نیاز به نظریه داریم. آیا دولت تنها یک تسهیلگر در فضای فعالیت سینماست؟ یا خودش را جزئی از فضای فعالیت میداند و برای تسهیلگری هم شرط میگذارد؟ وقتی دولتها برای حمایت و تسهیل کار، شرط میگذارند، در واقع وارد یک معامله با سینماگر شدهاند و دیگر در جایگاه نظریهپرداز کلان فرهنگی نیستند.
ما حتی باید بدانیم وقتی درباره خودمان صحبت میکنیم، درباره چه چیزی صحبت میکنیم. آیا درباره یک سرزمین تازه متولد شده در جهان صحبت میکنیم یا درباره یک تاریخ چندهزارساله با مبانی مشخص و محکم؟ اگر نظریهای با این نگاه شکل بگیرد که این سرزمین ۴ هزار سال قدمت دارد، طبیعتاً باید رفتار متفاوتی با این سرزمین داشته باشد. ما درباره موجود قدرتمندی صحبت میکنیم که هزاران سال پابرجا مانده است و باید مقیاسهای خود را تغییر دهیم. درباره «سینما» هم همین وضعیت وجود دارد. درباره «پژوهش» هم همین است.
تأکید میکنم درباره «سینما» دچار فقدان نظریهایم. تنها در دهه اول بعد از انقلاب است که شاهد یک نظریه در سینما هستیم. فارغ از اینکه این نظریه امروز قابل نقد است، اما واقعیت این است که در آن مقطع بالاخره یک نظریه در سینمای ایران وجود داشته، به همین دلیل مرزبندی مخالفان و موافقان آن نظریه، امروز مشخص است.
* این نظریه که به آن اشاره میکنید، «مدیریت گلخانهای» است که امروز برخی برای توصیف سبک مدیریت سینما در دهه ۶۰ به آن اشاره میکنند و معتقدید امروز فقدان چنین نگاهی وجود دارد؟
شاهسواری: بله، اما ما به همان صورت گذشته ممیزی میکنیم. با همان ایدههای گذشته و با همان آئیننامههای قدیمی. بهلولی: در همین چند دهه اخیر، سینماگرانی داشتهایم که با استعداد ذاتی خودشان، یک سبک فیلمسازی را بهعنوان یک سینماگر مؤلف پایهگذاری کردهاند. اما وقتی پژوهش را از سینما حذف میکنیم، یا دنبال سینمای مقلد میرویم یا دنبال سلیقه مخاطب راه میافتیم. در هر دو حالت، به سینمایی ابتر میرسیم.
بهلولی: در همین چند دهه اخیر، سینماگرانی داشتهایم که با استعداد ذاتی خودشان، یک سبک فیلمسازی را بهعنوان یک سینماگر مؤلف پایهگذاری کردهاند. مشکل آنجاست که وقتی ما پژوهش را از سینما حذف میکنیم، یا بهدنبال سینمای مقلد میرویم یا سینمایمان دنبال سلیقه مخاطب راه میافتد. در هر دو حالت، ما به یک سینمای ابتر میرسیم
* آقای شاهسواری مثالی از یک موضوع بهروز پژوهشی برای امروز سینمای ایران مطرح کردند. آقای بهلولی، امکان طرح چنین موضوعهای پژوهشی در جایزه پژوهش سال سینما، چقدر وجود دارد؟
بهلولی: بهلولی: قبل از پاسخ به این پرسش، سوال اساسیتر این است که نسبت سینما با پژوهش چیست و اساساً سینما به پژوهش نیاز دارد؟ اصلاً پژوهش در سینما با پژوهش در دیگر حوزهها چه تفاوتی دارد؟ آیا اینجا ما با تقدم نظریه بر عمل مواجهیم یا عمل بر هر نظریهای مقدم است؟ همانطور آقای شاهسواری اشاره کردند، سینما با نظریه شروع نشده. سینما ابتدا آغاز شده و بعد درباره آن نظریهپردازی شده است.
ما در همین چند دهه اخیر، سینماگرانی داشتهایم که با استعداد خودشان، یک سبک فیلمسازی بهعنوان یک سینماگر مؤلف پایهگذاری کردهاند. وقتی پژوهش را از سینما حذف میکنیم، یا دنبال سینمای مقلد میرویم یا سینمای ما دنبال سلیقه مخاطب راه میافتد. به یک سینمای ابتر میرسیم.
وقتی از پژوهش صحبت میکنیم، مساله کمی پیچیده میشود. حتی در رشتههای هنری هیچ رشتهای مثل سینما، با پژوهش تا این اندازه زاویه نداشته، چرا گارد سینما، همواره در برابر پژوهش بسته است؟
حتی برخی از سینماگران، این را امتیاز خود میدانند که فیلم نمیبینند و کتاب نمیخوانند! مدام میخواهند بر دانش شخصی خود اتکا داشته باشند.
* این کار، «تجربهگرایی» است؟ بهلولی: معنای سینمای تجربی، امروز متفاوت از این برداشت است. سینمای تجربی، از دانش نظری خوبی بهرهمند است، اما میخواهد برخی الگوها و پارادایمها را کنار بزند و از آن عبور کند تا روایتهای متفاوت و جدیدی خلق کند. سینمای تجربی در این سالها، به نسبت سینمای بدنه، علمیتر بوده است. سینمایی که توهم بینیازی از پژوهش دارد، متفاوت از این سینمای تجربهگراست. بخشی از فیلمسازان درجه یک کشور، در رشته سینما تحصیل نکردهاند. یکی از برجستهترین فیلمبرداران سینمای ما، مهندسی متالوژی خوانده است. وقتی یک جوان این دادهها را کنار هم میگذارد، فکر میکند چرا باید بازیگری، کارگردانی، فیلمنامهنویسی و فیلمبرداری را در فضایی دانشگاهی یاد بگیرد؟
* خود شما میگوئید فلان فیلمساز درجه یک یا فلان فیلمبردار درجه یک؛ پ طبیعی است که در این حرفه «درجه یک بودن» کافی است و نیازی به سابقه دانشگاهی ندارد. اگر هنرمندی بدون طی کردن دانشگاه بتواند درجه یک باشد، چه ایرادی دارد؟
بهلولی: به همین دلیل تأکید دارم باید بتوانیم به این سوالها پاسخ بدهیم. تا زمانی که به این پرسش، پاسخ ندهیم، با اصل «پژوهش» مشکل داریم. در یک دهه اخیر شاهد ظهور استعدادهایی در سینمای ایران بودهایم که خوشبختانه وجهه آکادمیک پررنگتری دارند.
بهلولی: شاهد حضور استعدادهایی در سینمای ایران هستیم که رزومههای سینمایی شفافی هم دارند. گویا حضور همین افراد به ما میگوید دوره کارکردنهای ذوقی و مبتنیبر روابط در سینمای ایران دارد به سر میرسد و برای تولید یک محصل جدید برای جذب مخاطب بیشتر نیاز به «آموزش» داریم شاهد حضور استعدادهایی در سینمای ایران هستیم که رزومه سینمایی شفافی هم دارند. گویا حضور همین افراد به ما میگوید دوره کارکردنهای ذوقی و متکی بر رابطه در سینمای ایران کمکم به سر میرسد و برای تولید یک محصل جدید برای جذب مخاطب بیشتر نیاز به «آموزش» داریم. آموزش و پژوهش، کاملاً به هم مرتبط هستند. اینکه میپرسید پژوهشهای جایزه سال، چه تأثیری بر سینمای ایران دارد، باید بگوییم اگر نگاهمان به پژوهشهای مسالهمحور باشد، خود به خود یک گام به جلو حرکت کردهایم. «مسالهمحور» بودن به معنای آن کارهای سفارشی نیست که آقای شاهسواری به آن اشاره کردند. مهم این است که ما متوجه یک مساله مانند همین ماجرای «ممیزی» در سینمای ایران بشویم و با نگاه پژوهشی سراغ آن برویم. در همین دوره اخیر جایزه پژوهش سال، خوشبختانه این «مسالهمحوری» پررنگتر شده بود.
* به یکی دو نمونه از همین موضوعهای روز که در پژوهشهای امسال بود و از نظر «مسالهمحوری» قابل تأمل بود، اشاره میکنید؟
بهلولی: یکی «عدالت بصری» در استانهای مختلف کشور به ازای توزیع میزان صندلیهای سینمایی در سراسر کشور بود. یعنی تا چه اندازه در جاهای مختلف کشور، توزیع مناسب و متوازنی برای آثار سینمایی داشتهایم. نمونه دیگر بررسی آثار سینمایی اخیر حوزه هنری، از منظر نیازسنجی مخاطبان بود. در مباحث نظریتر هم نمونه جذابی بود که به «اقتباس ادبی» میپردازد.
* ناظر به همین مثالها، فکر میکنم برداشت متفاوتی از «مسالهمحوری» در حوزه پژوهش داریم. آقای شاهسواری مثال خوبی درباره «ممیزی» زدند که بالای چهار دهه است برای سینمای ایران مساله است اما شاهد پژوهشی در این حوزه نیستیم. مهمتر از این، سینماگران هنوز نسبت خود را با تحول روز جامعه نمیدانند. این مربوط به امروز هم نیست و سینمای ایران سالهاست با آن مواجه است. در این حوزهها فقر پژوهشی داریم، اما به جای آنها، از پژوهش درباره اقتباس، بهعنوان یک پژوهش مسالهمحور یاد میکنید. آیا پژوهشگران سمت این موضوعها نمیروند؟
شاهسواری: اجازه دهید من به جای آقای بهلولی جواب دهم. درباره مقوله «تجربه» با آقای دکتر بهلولی کاملاً موافقم و با ماجرای پیشکسوتی و انتقال تجربه از باسابقهها به جوانترها مشکل دارم! فکر نمیکنم تجربه دیروز من، به درد امروز شما بخورد. باور ندارم میتوانیم چیزی از تجربه خود را به نسل بعدی منتقل کنیم. ما میتوانیم خاطرهها و قصههای خود را بگوییم که گاهی برای شما شنیدنیاند و گاهی میتوانند درسآموز باشند.
درباره نسبت آموزش و پژوهش هم با دکتر همنظرم. بخشی از همان نظریه دهه ۶۰ سینمای ایران، ناظر به پرورش استعدادهای جدید بود. شکلگیری انجمن سینمای جوان و بعدها مرکز گسترش، با همین نگاه بوده، امروز هم در صنفها، داشتن مدرک دانشگاهی، شرط عضویت است و اگر این تحصیل در رشته هنری مرتبط باشد، امتیاز به حساب میآید. بخشی از آن نظریه، امروز در سینمای ایران جاری شده و کارکرد خود را هم دارد. طبیعی است همه افراد آموزشدیده در این فرآیند حضور یکسان و موفقی در تولید ندارند. بالاخره تواناییها و ذوق و سلیقه فردی افراد در این زمینه مؤثر است.
شاهسواری: مطلقاً باور ندارم که هیچکدام از ما با تجاربی که داشتهایم، میتوانیم به نسلهای بعدی خود چیزی را منتقل کنیم. ما تنها میتوانیم خاطرات و قصههای خود را بگوییم که گاهی برای شما شنیدنی هستند و گاهی هم میتوانند درسآموز باشند
اما برسیم به این سوال شما؛ معتقدم این جنس از پژوهش که در نظر شماست، با پژوهشی که در قالب جایزه پژوهش سال دنبال میشود، سنخیت ندارد. رابطه سینماگر با دولت و جامعه، به زمینههای دیگری نیاز دارد و نیازمند درک موضوع لزوم یا عدم لزوم داشتن سینما در کشور است. اگر درک مدیران ارشد کشور از سینما، ساخت و نمایش فیلم بدون حاشیه و دردسر باشد، که در تمام این سالها، عموماً همینطور بوده، از نظر من قابل اعتنا نیست. چرا؟ به این دلیل که جهان امروز در حال شکل دادن به شکلی از تمدن جدید است که «بنیانتصویر» است.
این در نظام پژوهشی ما گم شده است! جهان امروز در حال شکلدهی به تمدنی است که «بنیانتصویر» است. در این نظام با تصویری که از خود ارائه میدهیم، میتوانیم با جهان اطراف حرف بزنیم. در این موقعیت تمدنی، باید به ابزارها و نیازها تن بدهیم. اگر این فهم را داشته باشیم، آن وقت است که اگر در «صنعت تصویر» و نه فقط «سینما»، حاضر و حاذق باشیم، در متن جهان قرار داریم و اگر فاقد این ویژگیها و توانمندیها باشیم، به حاشیهنشین تبدیل میشویم. حالا میتوان پژوهش کرد که این «در متن بودن» یا «حاشیهنشینی» در جهان جدید، چه معنایی دارد. ما نیازمند ورود حوزههای میانرشتهای به این عرصه هستیم. وقتی در سینما صاحب نظریه شویم، تازه پای میانرشتهایها به میدان باز میشود، اینجاست که روانشناسان، جامعهشناسان و متخصصان علوم ارتباطات میتوانند در این صحنه حاضر باشند. امادفقدان نظریه ما را دچار یک بحران جدی کرده است.
* به نظر میرسد معتقدید نباید از رویدادی مانند جایزه پژوهش سال سینمای ایران، این «نظریه» را مطالبه کرد، همین طور است؟
شاهسواری: بله. جایزه پژوهش سال سینما، یک قالب معین برای موضوعهایی معین است. در سالهای قبل هم تلاش شده این پژوهشها مسالهمحور باشند، این رویکرد خوب است. اما نباید از یک رویداد، انتظار حل و فصل همه مشکل موجود در حوزههای دیگر را داشته باشیم. جایزه پژوهش، همین اندازه که بهانهای شده تا امروز درباره این چیزها صحبت کنیم، کار خود را کرده است.
* آقای بهلولی شما هم چنین وظیفهای برای جایزه پژوهش سال قائل نیستید که از آن یک نظریه برای سینمای ایران صادر شود؟
بهلولی: نه. جایزه پژوهش اساساً کارش این نیست. جایزه پژوهش سال سینمای ایران بیش از هر چیزی نشان دهنده فضای حاکم بر محیط آموزشی سینمای کشور است. این پایاننامهها، پروپزالها در چه فضایی نوشته میشوند؟
مثلاً در مقطعی تعداد زیادی پژوهش درباره سینمای اصغر فرهادی داشتیم و اساتید دانشگاه میگفتند این فضا در دانشگاهها هم وجود دارد. حتی به آقای مافی پیشنهاد دادهام که خوب است محتوای همین آثار رسیده به جایزه پژوهش سال، در پنج دوره برگزاری را تحلیل کنیم. همین پژوهش به ما نشان میدهد در سالهای اخیر پژوهشهای سینمایی چه سمت و سویی داشتهاند.
در پاسخ به پرسش شما درباره «مسالهمحور» بودن پژوهشها به این نکته اشاره میکنم که ما معمولاً «مساله» را با «مساله روز» یکی میدانیم و فکر میکنیم اگر مسألهای روزمره نیست، اساساً مساله نیست. در حالی که معتقدم از آنجا که در برخی از آن مسالهها دچار ضعفهای تئوریک شدید هستیم، شاهد بروز این چیزها به عنوان مساله روز شدهایم.