کدام داستان‌های خارجی مهمان فجر هستند؟

۱۱ فیلم منتخب و موفق در رویدادهای بین‌المللی در بخش جشنواره جشنواره‌ها میهمان چهل و یکمین دوره جشنواره فجر خواهند بود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، فیلم «سنت عمر» ساخته «آلیس دیوپ» کارگردانی فرانسوی یکی از فیلم‌هایی است که امسال در جشنواره فجر به روی پرده خواهد رفت، این درام که به تازگی جایزه بهترین فیلم جشنواره پالم اسپرینگز را دریافت کرده، امسال نماینده سینمای فرانسه در شاخه بهترین فیلم بین‌المللی بین‌المللی اسکار ۲۰۲۳ بود و توانست در فهرست اولیه ۱۵ نامزد اولیه هم قرار بگیرد. 

 این فیلم که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده درباره رمان‌نویسی جوان است که دادگاه یک مادر سنگالی مهاجر متهم به قتل دخترش را پیگیری می‌کند. «کالیج کاکامه»، «گوسلاگی مالاندا»، «والری درویل» و «اوریلا پتی» بازیگران اصلی این فیلم هستند. 

«سنت عمر» نخستین نمایش جهانی خود را در بخش اصلی جشنواره ونیز سال گذشته تجربه کرد و توانست جایزه بزرگ هیات داوران و همچنین چند جایزه دیگر از جمله جایزه شیرآینده (جایزه لوئیجی دی لورنتیس) را برای بهترین فیلم اول یک کارگردان کسب کند. کسب جایزه هوگوی نقره‌ای بهترین فیلمنامه جشنواره شیکاگو، بهترین فیلم جشنواره خنت بلژیک و بهترین فیلم سال از نگاه ۲۰۲۲ از نگاه انجمن منتقدان فیلم تورنتو از دیگر جوایز این فیلم محسوب می‌شود. 

«سنت عمر»

فیلم «آر.ام.ان» ساخته «کریستین مونجیو» کارگردان سرشناس اهل رومانی نیز از آثار بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر امسال است. این فیلم نیز سال گذشته در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن رونمایی شد و در بخش سینمای جهان جشنواره تورنتو نیز نمایش داده شده ست. 

داستان  این فیلم درباره ماتیاس است که چند روز قبل از کریسمس به دهکده‌ی خود «ترانسیلوانیا» برمی‌گردد تا بیشتر مراقبت از پسرش، رودی که اکثرا پیش مادرش است؛ را برعهده بگیرد. او همچنین باید از پدر پیر و بیمار خود مراقبت کند و دیداری هم با عشق سابق،سیلا خود تازه می‌کند. سیلا مدیر یک کارخانه است و با استخدام چند کارگر تازه وارد، آرامش دهکده به هم می‌خورد.

«مارین گریگور»، «جودیت استیت»، «ماکرینا بارلادیانو»، «اورسولا مولدوان»، «آندری فینتی» و «مارک بلنیسی» بازیگران فیلم سینمایی «آر. ام. ان» هستند. 
«کریستین مونجیو» کارگردان شناخته شده در عرصه بین‌المللی در سال ۲۰۰۷ با فیلم «چهار ماه، سه هفته و دو روز» برنده نخل طلای کن شد و در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ نیز با فیلم‌های «آنسوی تپه‌ها» و «فارغ‌التحصیلی» به ترتیب موفق به کسب جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی کن شده است. 

«R.M.N»

عادل العربی و بلال فلاح فیلمسازان مسلمان بلژیکی-مراکشی در سال ۲۰۱۵ با فیلم «سیاه» مورد توجه قرار گرفتند که برنده جایزه دیسکاوری جشنواره تورنتو شد. آنها در سال ۲۰۲۰ فیلم «پسران بد برای زندگی» را با بازی lویل اسمیت و lمارتین لارنس کارگردانی کردند که در گیشه جهانی بیش از ۴۲۶ میلیون دلار فروخت. جدیدترین فیلم‌ آنها «شورشی» نام دارد که «ابوبکر بنسایحی»، «لوبنا عزبال» و «تارا عبود» در آن نقش آفرینی کرده اند. 

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: تصویری از خانواده ای که به خاطر آینده یک پسر کوچک مسلمان از هم پاشیده شده است.

«شورشی» برنده جایزه بهترین فیلم داستانی جشنواره فیلادلفیا شده و در جشنواره تسالونیکی یونان نیز نمایش داده شده است. 

«شورشی»

«کامیلا اندینی» فیلمساز اهل کشور اندونزی فیلم «قبل، اکنون و بعد» را به جشنواره فجر آورده است. این فیلم که سال گذشته در هفتاد و دومین جشنواره برلین رونمایی شد و جایزه خرس نقره‌ای بهترین بازیگر زن را کسب کرد، پرتره‌ای از زنی ارائه می‌دهد که با آسیب‌های جنگ مبارزه می‌کند و می‌جنگد تا خود را از دیکته‌های اجتماعی مردسالارانه دوران خود رها کند.

«لورا باسوکی»، «آرسوندی بنینگ سوارا»، «ریکه دیا»، «ایبنو جمیل»، «آراویندا کیرانا»، «شامپا پوتری» و «سالما شاد» بازیگران این فیلم هستند. 

«قبل، اکنون و بعد» که چهارمین ساخته بلند «کامیلا اندینی» محسوب می‌شود، پیش از این جایزه بهترین فیلم از جوایز آسیا پاسیفیک و همچنین پنج جایزه از جوایز فیلم اندونزی (از جمله بهترین فیلم) را در کارنامه دارد. 

«زندگی عاشقانه» یک فیلم درام ژاپنی-فرانسوی محصول سال ۲۰۲۲ به نویسندگی و کارگردانی «کوجی فوکادا» است. این فیلم در نخستین نمایش جهانی خود در بخش مسابقه اصلی هفتاد و نهمین جشنواره فیلم ونیز به نمایش گذاشته شد. 

«زندگی عاشقانه» درباره زنی متأهل به نام تائکو است که با همسرش جیرو به خوبی زندگی می‌کند. او تصمیم می‌گیرد از پارک، پدر پسرش کیتا، مراقبت کند که ناشنوا، بیمار و بی‌خانمان است. 

«فومینو کیمورا»، «کنتو ناگایاما»، «اَتم سونادا»، «هیرونا یامازاکی» و «میسوزو کانو» از بازیگران این فیلم هستند. 

«زندگی عاشقانه»

«برای کشورم» به کارگرانی «راشید حامی» سینماگر الجزایری است که تاکنون در چندین جشنواره بین‌المللی از جمله ونیز و استکهلم به روی پرده رفته است. 

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: آیسا، افسر جوان الجزایری الاصل، به طور غم انگیزی جان خود را در طی یک مراسم تشریفاتی در آکادمی نظامی معتبر فرانسه در سنت سیر از دست می دهد. در حالی که مرگ وی خانواده‌اش را درگیر می کند، وقتی ارتش از پذیرفتن مسئولیت امتناع می کند، بحث و جدل بر سر برنامه های تشییع جنازه آیسا به وجود می‌آید.

«کریم لکلو»، «شاین بومدین»، «لوبنا عزبال»، «سمیر گوسمی»، «لوران لافیت»، «ویویان سانگ»، «سلمان دازی»، «سوهاده تمیمی»، «آلیشیا هاوا» و «الیس آگوئیسف» بازیگران «برای کشورم» هستند. 

«برای کشورم»

«ژان پیر داردن» و «لوک دادن» کارگردان مطرح بلژیکی که ساخت فیلم‌های موفقی چون «بچه»، «پسر»، «رزتا»، «دو روز یک شب» را در کارنامه‌اشان دارند در فیلم جدیدشان «توری و لویکتا»t داستان دوستی بین دو جوان آفریقایی را روایت کرده اند که خود را درگیر شرایط بی رحمانه زندگی خود در بلژیک می‌بینند.

«توری و لوکیتا» سال در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن ۲۰۲۲، نخستین نمایش جهانی خود را تجربه کرد و جایزه ویژه هفتاد و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص داد. 

«پابلو شیلز»، «جولی امبوندو»، «آلبان اوکاج»، «تیمن گوارتس»، «شارلوت دی بروین»، «نادژ اودراگو» و «مارک زینگا» بازیگران این فیلم سینمایی هستند. 

«توری و لوکیتا»

«دفاع شخصی» ساخته «آندریا براگا» سینماگر متولد ایتالیاست که پیش از این در جشنواره فیلم ماردا پلاتای آرژانیتن و جشنواره فیلم گوآ نمایش داده شده است. 

این فیلم اسپانیایی زبان روایتگر داستان یک دادستان است که به زادگاهش بازمی گردد تا یک سری قتل های مرتبط با گذشته اش را حل کند و در آن «آلفونسو تورت»«خاویر درولاس»و «ویولتا اورتیزبرا» ایفای نقش‌های اصلی را بر عهده داشته‌اند. 

«دفاع شخصی»

سه فیلم بعدی حاضر در بخش «جشنواره جشنواره‌های» چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر به سینماگران ایرانی اختصاص دارد. 

احمد بهرامی پس از موفقیت فیلم «دشت خاموش»، فیلم سینمایی «شهر خاموش» را ساخته است که موفق به کسب جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره تالین در کشور استونی شده است. 

در فیلم «شهر خاموش» بازیگرانی چون باران کوثری، بابک کریمی، علی باقری، بهزاد دورانی، محسن مهری دروی، کریم و حبیب شراهی نقش‌آفرینی کرده‌اند و مسعود امینی‌تیرانی نیز به عنوان فیلمبردار و مصطفی وزیری نیز تدوین این فیلم سینمایی را بر عهده دارد.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: بمانی به جرم قتل شوهرش ده سال را در زندان سپری کرده است و فرزندش را به خانواده شوهرش دادند. او که به طور موقت آزاد می شود، بلافاصله به دنبال پسرش می گردد اما متوجه می‌شود فرزندش را به خانواده‌ای ثروتمند فروخته‌اند. 

«شهر خاموش»

تورج اصلانی فیلمبردار شناخته شده ایرانی پس از ساخت اولین فیلم بلندش با عنوان «حمال طلا» در دومین تجربه کارگردانی خود فیلم «بی سرزمین» را به عنوان محصول مشترک عراق و سوریه مقابل دوربین برده است. 

داستان این فیلم در مورد زندگی، جنگ، موسیقی، پناهجویی و تولد است. این اثر، اتفاقات بعد از جنگ با داعش را برای مخاطب خود بازگو می‌کند. مردم زیادی برای نجات جان خود و همچنین به دلیل ویرانی و عواقب جنگ، مجبورند که خانه، کاشانه، شهر و دیار خود را ترک کنند و در واقع به دنبال سرزمین جدیدی می‌گردند تا در آنجا با آرامش و آسایش، بقیه زندگی خود را سپری کنند.

در این فیلم ترکیبی از بازیگران سرشناس کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و اقلیم کردستان به ایفای نقش‌ پرداخته‌اند که شامل «شوان عطوف»، «جاهیت شاهین یالچین»، «بولت کاسِر»، «ریکیش شهباز»، «بنگین علی»، «به‌روژ ئاکره‌یی»، «نارین محمدی»، «فرمیسک رحیم‌زاده»، «هاکار عبدالقادر محمد»، «طاها عبدالکرم ابوبکر»، «روال نافگوندی» و« ئاسو رفیق» می‌شود. 

«بی سرزمین » تاکنون در چندین رویداد بین‌المللی از جمله جشنواره فیلم دهوک و همچنین جشنواره سینه کوئست آمریکا به نمایش گذاشته شده است. 

«بی‌سرزمین»

فیلم «زندگی و زندگی» ساخته علی قوی‌تن نیز دیگر فیلم ایرانی حاضر در این بخش از جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۱ است. 

این فیلم که پیش از این در جشنواره فیلم بوسان کره جنوبی نمایش دادشده است به زندگی آدم‌هایی می‌پردازد که در دوران کرونا با شرایط سردرگمی که به وجود آمده باز هم زندگی می‌کنند و به دنبال اهداف و آرمان‌ها و انسانیت‌ خودشان هستند و زندگی را فراموش نکرده‌اند. 

در این فیلم بازیگرانی جدید حضور داشته‌اند و هدی مقدم منش، مهربان درویش‌زاده، امیرعلی رحمانی و صدرا خرم آبادی از جمله بازیگران اصلی هستند. 

«زندگی زندگی»

«یادگار جنوب»؛ وقتی عاشقانه‌ترین قصه، سر میز تدوین ذبح شد

تدوین بد، آسیب‌های جدی به «یادگار جنوب» رساند و در نهایت مخاطب را سردرگم، خسته و کلافه کرد به‌طوری‌که حتی عاشقانه‌ترین پلان‌های فیلم را به لحظاتی کرخت تبدیل کرد. پلان‌هایی که می‌توانست تا سال‌های سال، نشان‌دهندۀ عشق در سینمای ایران باشند.

هادی مرادی-سینمای خانگی؛ در سینمای ایران که سال‌های متمادی با ضعف فیلمنامه دست‌وپنجه نرم کرده و می‌کند، کمتر آثاری تولید می‌شوند  که از قوت قلم و صلابت اندیشه‌ای بهره‌مند باشند و این موضوع به خصوص در آثار اجتماعی به طور چشمگیری دیده شده است. در جایی که سینمای ایران همواره دست به دامن موضوعات سخیف و تکراری با پرداخت‌های تکراری و دیالوگ‌های دم‌دستی بوده و همین موضوع خط تولید آثار اجتماعی را به سری‌ساختی (چیزی شبیه سری‌دوزی در خیاطی) تبدیل کرده که بعضاً در آنها آثار نسبتاً خوبی نیز تولید می‌شود اما غالباً به حدی در محتوا و فرم ناامیدکننده هستند که ببیننده با خمیازه‌کشان سالن را ترک می‌کند البته به شرطی که بتواند تا تیتراژ پایانی را تحمل کند.

در این بین، «یادگار جنوب» یکی از فیلمنامه‌های درخور تحسین سینمای اجتماعی ایران حداقل در سال‌های اخیر است. داستانی از عشق اصیل و ریشه‌دار یک پسر به دختر خانه‌ای که در آن بزرگ‌شده و کینۀ پسر خانه که در قلبش این عشق را نوعی خیانت به برادری دو طرفه می‌داند. کشمکش بین قدرت عشق و کینه گرچه موضوعی پیشینه‌دار است اما در این فیلمنامه به طور هنرمند انه‌ای به آن پرداخته شده و داستانی شیوا، روان و آشنا را با ادبیاتی جدید و خلاقانه و نوآورانه بیان می‌کند.

در این داستان، به خوبی نشان داده می‌شود که اولین قربانی و یا شاید آخرین و مهمترین قربانی کینه، شیطان است و عشق مثل آب، بالاخره راه خود را از لای سنگلاخ‌های زندگی می‌یابد و باران می‌شود. مسئله اما اینست که می‌شد با حذف خرده‌روایت‌های نابجا که خط سیر داستان را به بیراهه می‌کشاند و مخاطب را درگیر موضوعات غیر می‌کرد، می‌شد بیننده را با یکی از عاشقانه‌ترین داستان‌های سینمای ایران مواجه کرد.

فیلمِ این فیلمنامه گرچه نسبتاً خوب ساخته شد و گرچه در بخش فرم، کارگردان به خوبی توانسته بود با استفاده از نور و صدا و موسیقی و قاب‌بندی درست (در اغلب دقایق)، لحن فیلمنامه را به بیننده انتقال دهد اما صرف نظر از بازی روان صابر ابر که بعد از مدت‌ها شمه‌ای از نبوغ بازیگری خود در سینما را به نمایش گذاشت، بازی‌ دیگر بازیگران کارگردانی‌نشده بود و این موضوع به خصوص در مورد سحر دولتشاهی به دلیل نوع گویش بومی کاراکتر، بیشتر دیده می‌شد. جایی که بازیگر نتوانسته بود با زبان بومی ارتباط حسی برقرار کند و در تمام فیلم به حدی تمرکز و تلاش نافرجام برای نزدیک شدن به گویش را دارد که عملاً نمی‌تواند احساس کاراکتر را با دیگر اجزای بدن، به مخاطب منتقل کند.

نکتۀ مهم دربارۀ «یادگار جنوب» اما تدوین نامناسب این فیلم است. موضوعی که آسیب‌های جدی به این فیلم رساند و در نهایت مخاطب را سردرگم، خسته و کلافه کرد به طوری که حتی عاشقانه‌ترین پلان‌های فیلم را به لحظاتی کرخت تبدیل کرد. پلان‌هایی که می‌توانست تا سال‌های سال، نشان‌دهندۀ عشق در سینمای ایران باشند.

متأسفانه انتخاب‌های اشتباه و آدرس‌های غلط در تدوین، بزرگترین ضربه را به این فیلم زد به طوری که می‌شود ادعا کرد، فیلمنامه به‌خودی‌خود، از فیلم گیراتر است.

اسامی فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به جشنواره فجر اعلام شد

هیات انتخاب و داوری بخش کوتاه چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر ، اسامی فیلم های راه‌یافته به این بخش را اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، بر اساس اعلام مریم اسمی خانی، دانش اقباشاوی، محمدرضا خردمندان، حسین دارابی و علی رویین‌تن اعضای هیأت انتخاب و داوری بخش کوتاه جشنواره چهل و یکم فیلم فجر، فیلم‌های کوتاه راه یافته به بخش مسابقه به شرح ذیل اعلام شد:

«اسما» به کارگردانی مصطفی آقا محمدلو و تهیه کنندگی فرهاد حاجی عباسی

«اندروا» به تهیه کنندگی و کارگردانی امیر پذیرفته

«برنو» به تهیه کنندگی و کارگردانی محمد ثریا

«جناکات» به تهیه کنندگی و کارگردانی عطا مجابی

«رنگارنگ» به تهیه کنندگی و کارگردانی محمدرضا مرادی

«غیرموجه» به تهیه کنندگی و کارگردانی محمدرضا خاوری

«قهوه خانه عاشیقلار» به تهیه کنندگی و کارگردانی رضا جمالی

«لابیرنت» به تهیه کنندگی و کارگردانی محسن وحدانی

«مریضخانه مرکزی» به کارگردانی وحید نامی، نوید نامی و تهیه کنندگی نیلوفر زیوردار

«نوشابه مشکی» به کارگردانی محمدپایدار و تهیه کنندگی محمد جواد موحد

«وقفه» به کارگردانی مانا پاکسرشت و تهیه کنندگی البرز پورصیاد

در سومین روز جشنوارۀ فجر جنجال به پا می‌‎شود؟

کیومرث پوراحمد، هادی مقدم‌دوست و لیلی عاج کارگردانانی هستند که در روز سوم جشنواره فجر آثارشان در سینمای رسانه روی پرده می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، سومین روز از چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر همزمان با امروز جمعه ۱۴ بهمن ماه با نمایش ۳ فیلم سینمایی به کار خود ادامه می‌دهد.

اهالی رسانه در این روز شاهد تنوع ژانر روی پرده سینما خواهند بود، یک فیلم با موضوع جنایی، یک روایت از سازمان منافقین و یک فیلم با موضوع خانواده و تنهایی آدم‌ها، فیلم‌هایی است که قرار است امروز روی پرده سینمای ملت برود.

«پرونده باز است» به کارگردانی کیومرث پوراحمد و تهیه‌کنندگی علی قائم مقامی اولین فیلمی است که قرار است ساعت ۱۳ به نمایش گذاشته شود، این فیلم ماجرای یکی از پرونده‌های قضائی است که طی سال‌های گذشته بسیار معروف شده بود و در خلاصه داستان آن آمده است: «فرهاد نوجوان ۱۵ ساله ناخواسته مرتکب قتل می‌شود.»

پژمان بازغی، محمدرضا غفاری، نسیم ادبی، حسین پاکدل، شادی مختاری، سام قریبان، مه‌لقا باقری بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

براساس پیگیری‌های صورت گرفته این کارگردان قرار است در تازه‌ترین پروژه سینمایی خود، پرونده بهنود شجاعی را به تصویر کشد. چهره خبرسازی که در دوره نوجوانی و زمانی که به سن قانونی نرسیده بود، به ارتکاب قتل متهم و در نهایت حکم اعدام وی صادر شد. بهنود شجاعی بعد از گذشت ۴ سال و رسیدن به سن قانونی در سال ۱۳۸۸ اعدام شد.

یکی از نکاتی که پیش از هر چیز باعث جلب توجه عموم مردم نسبت به این پرونده در میانه دهه ۸۰ شد، پیگیری و وساطت بسیاری از هنرمندان سینما برای توقف حکم اعدام و قصاص بهنود شجاعی بود که تلاش بسیار برای جلب رضایت خانواده مقتول کردند که از آن جمله می‌توان به زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی، پرویز پرستویی و البته کیومرث پوراحمد کارگردان پروژه سینمایی «پرونده باز است» اشاره کرد.

البته شخصیت اصلی داستان پوراحمد در فیلم تازه‌اش، یک نوجوان ۱۵ ساله به نام فرهاد است و این در حالی است که بهنود شجاعی در زمان ارتکاب قتل ۱۷ سال داشت.

ماجرای کمپ آزادی و سازمان منافقین

همچنین امروز قرار است، ساعت ۱۶ در سینمای رسانه، فیلمی با موضوع گروهک منافقین به نمایش گذاشته شود. فیلمی که درباره تلاش اعضای کمپ آزادی است که برای نجات فرزندان خود از دست منافقین تلاش می‌کنند. کارگردانی این فیلم سینمایی که «سرهنگ ثریا» نام دارد، لیلی عاج برعهده دارد که پیش از این در حوزه تئاتر فعالیت داشته است.

نکته قابل توجه درباره این فیلم سینمایی این است که کارگردان فیلم با نگاهی به یکی از نمایش‌های خود با نام «باباآدم» «سرهنگ ثریا» را ساخته است.

ژاله صامتی، وحید آقاپور، حمیدرضا محمدی، دیبا زاهدی، شهروز آقاپور بازیگران این فیلم سینمایی هستند، همچنین جلیل شعبانی به عنوان تهیه کننده و کمال تبریزی به عنوان مشاور کارگردان در این پروژه حضور دارند.

اما آخرین فیلمی که در سومین روز از جشنواره چهل و یکم به نمایش گذاشته می‌شود، «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدم دوست است که قرار است ساعت ۱۹ روی پرده برود، فیلمی که تهیه کنندگی آن را یوسف منصوری برعهده دارد.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «فهم و درک فرصت کوتاه زندگی، علی را که استعداد خوبی در عطرسازی دارد و در آستانه پدر شدن است، با چالش‌های جدیدی مواجه می‌کند؛ او در همین فرصت کوتاه باید تمام کارهای باقی‌مانده‌اش را به سرانجام برساند.»

مصطفی زمانی، هدی زین العابدین، کوروش تهامی، همایون ارشادی، حسام محمودی، سودابه بیضایی، شهروز ابراهیمی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

در نشست «جنگل پرتقال» چه گذشت؟

نشست پرسش و پاسخ فیلم «جنگل پرتقال» با تاخیر کارگردان برای حضور در جلسه، صحبت از آزادی دو فیلمساز بازداشتی و آینده سینما برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، نشست پرسش و پاسخ فیلم «جنگل پرتقال» در روز دوم جشنواره فجر، عصر ۱۳ بهمن ابتدا با حضور تهیه‌کننده رسول صدرعاملی آغاز شد و در شرایطی که اینطور تصور می‌شد کارگردان به شرکت در جلسه تمایلی نداشته، آرمان خوانساریان در بخش پایانی نشست آمد و پاسخگوی سوالات شد. 

در ابتدای این نشست‌ که فقط با حضور تهیه‌کننده همراه بود، صدرعاملی گفت: با وجود کسالت، برای احترام به این جلسه آمدم ولی کارگردان دوست نداشت حضور داشته باشد. هیچ عیبی هم ندارد. او فیلمساز خوبی است. به هرحال وقتی سازمان سینمایی تلاش می‌کند که تعداد سینماگران جوان زیاد باشند باید آنها را درک کند؛ هرچند فهم آنها شاید سخت باشد، چون حال‌شان خوب نیست.

او درباره غیبت بازیگران فیلم در نشست پرسش و پاسخ فیلم گفت: از مولویان خبری ندارم ولی خانم سارا بهرامی شهرستان است.

او همچنین از آشنایی خود با خوانساریان گفت و اینکه در شورای فیلم اولی‌های فارابی کار او را دیده و به نظرش از بهترین‌های نسل بعدی فیلمسازان ایران است.

وی افزود: سال قبل درباره این فیلم صحبت شد و به نظرم جای آن روی پرده سینما خالی بود.

صدرعاملی درباره حقوق زنان که در فیلم به آن اشاره شده بود گفت: نیاید همدیگر را قضاوت کنیم. ذهن خود را محترم بشماریم و اسیر جو نشویم. وقتی یادداشتی درباره زن زندگی آزادی می‌نویسیم، حواسمان به خودمان باشد چون همه‌چیز اول از اصلاح خودمان شروع می‌شود.

وی همچنین با اشاره به تغییر نسل‌ها تاکید کرد که آینده سینمای ایران درخشان خواهد بود. 

صدرعاملی در ادامه به سختی‌های کار خودش در شروع فیلمسازی‌اش اشاره کرد و گفت: ۲۴ سال قبل با فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» توصیه‌هایی را مطرح کردم که هنوز هم برای امروز قابل استفاده هستند؛ فیلمی که امروز دیگر نمی توان آن را ساخت.

او بیان کرد: من قطعا فیلم «جنگل پرتقال» را در اکران شکست خورده نمی دانم و این فیلم از آن دست آثاری است که مخاطب باید خودش انتخاب کند.

صدرعاملی که سخنکوی خانه سینما نیز هست، در بخشی دیگر با اشاره به پیگیری‌های هیات مدیره خانه سینما برای آزادی دستگیرشدگان سینما گفت: در آرزوی آزادی یکی دو نفر از زندانیان هستیم. اخیرا از طریق هیات مدیره خانه سینما جلسه ای با دادستانی داشتیم که خیلی لطف کردند و با کم کردن وثیقه‌ها خیلی‌ها را آزاد کردند. امیدوارم محمد رسول‌اف و جعفر پناهی هم تا یکی دو روز آینده آزاد شوند.

او در بخشی دیگر اظهار کرد: کسی که بخواهد تحریم کند مردم هستند و نه من و فیلمساز. سازمان سینمایی باید فرصت فیلمسازی را فراهم کند.

او درباره حمایت از نسل جوانی که مهجور مانده و اینکه آیا خودش از آنها حمایت می‌کند؟ گفت: من حتما سعی خواهم کرد که به این فیلمسازها کمک کنم بخصوص آنکه مهمترین اتفاقی که در این چهل و چند سال رخ داده سینما بوده و باید تلاش کنیم این سینما به راه خود ادامه دهد. 

در انتهای این نشست کارگردان فیلم آرمان خوانساریان با صدایی گرفته و مریض احوال به جلسه آمد و گفت من از بیمارستان و فقط به احترام جمع حاضر، آمدم. 

صدرعاملی نیز درباره حضور پیدا نکردن دیگر عوامل در جلسه بیان کرد که تا لحظه‌های آخر، عوامل مشغول آماده کردن فیلم بودند و همه منهدم شدند. منظور کسی از شرکت در نشست قطعا بی‌احترامی نبوده است.

عوامل «یادگار جنوب» چه گفتند؟

کارگردان‌های فیلم «یادگار جنوب» با تاکید براینکه در این فیلم علیرغم امکانی که داشتند، هیچ دروغی نگفتند، از دلایل انتخاب صابر ابر برای ایفای نقش بدون اینکه چهره‌اش شناخته شود و بیهوشی او بخاطر گریم سنگین صحبت کردند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، آخرین فیلمی‌ اهالی رسانه در روز دوم جشنواره در شامگاه پنجشنبه ۱۳ بهمن به تماشای آن نشستند ، دومین ساخته پدرام پورامیری و حسین دوماری با نام «یادگار جنوب» بود.

در این نشست فقط تهیه‌کننده و کارگردان حضور داشتند و هیچ کدام از بازیگران اصلی فیلم وحید رهبانی، سحر دولتشاهی، الناز شاکردوست، پژمان جمشیدی، مسعود کرامتی حاضر نبودند.

مجتبی رشوند، تهیه‌کننده در ابتدای این نشست علاوه بر ابراز همدردی با زلزله‌زدگان خوی، از عوامل فیلمش قدردانی کرد.‌ او همچین بابت حضور نداشتن سازندگان این اثر در برج میلاد، خانه جشنواره، بابت همزمانی نمایش فیلم با سینمای رسانه از مهمانان حاضر در آنجا عذرخواهی کرد.

حسین دوماری در صبحت مقدماتی خود با تشکر از اهالی رسانه که به تماشای فیلمش نشستند، گفت: آدم این جمعیت را که میبیند یاد سالهای قبل می‌افتد. ای کاش جمعیت بیشتر و سالن بزرگتر بود،خیلی‌ها نیستند در حالی که این گستره هر چه بزرگتر باشد برای فیلمساز لذت‌بخش‌تر است. 

بخش قابل توجهی از این نشست به پرسش ‌و بحث درباره موضوع و ساختار فیلم گذشت و رشوند در بخشهایی از آن گفت: مخاطب امروز سینما بالغ است. دسترسی الآن خیلی زیاد است و سطح سواد بصری مردم بیشتر شده است. من هم با توجه به رزومه‌ای که از این دو فیلمساز داشتم می‌دانستم کار خوبی می‌شود. البته در بخش اجرایی نگرانی‌هایی داشتم ولی الان رضایت دارم.

دوماری در بخشی از این نشست به انتخاب بازیگر اشاره کرد که وحید رهبانی جدی‌ترین گزینه برای ایفای نقش اصلی مرد این فیلم بود. 

وی همچنین اضافه کرد که در انتخاب بازیگر توانایی‌ آنها در اولویت بود نه اسم و رسم چون در غیر اینصورت به فیلمساز تجاری محض تبدیل می‌شوند.

او درباره صابر ابر هم گفت: این نقش را هیچ کسی مثل صابر نمی‌توانست بازی کند ولی گریمی غیرقابل شناسایی انتخاب کردیم که با سن و سال و شخصیت کاراکتر ما تناسب داشته باشد و مخاطب هم پیش‌زمینه نسبت به آن نداشته باشد. امیری هم گفت که صابر ابر برای نقش و گریم سنگینی که داشت یک شب به مدت دو ساعت بیهوش شد ولی قبول کرده بود که در سکانسی کوتاه بازی کند.

دوماری در بخشی دیگر بیان کرد: ما تلاش می‌کنیم هر قصه‌ای که می‌سازیم یک واقعیتی داشته باشد ولی «یادگار جنوب» براساس یک قصه واقعی نیست. همانطور که سال ۱۳۹۷ در یک مصاحبه گفته بودیم، قصد داشتیم فیلم بعدی ما پس از «جاندار» یک عاشقانه‌ دیوانه‌وار باشد.

در این نشست پورامیری در انتقادهایی که نسبت به پایان چندباره فیلم مطرح شد، پس از ارایه توضیحاتی جزئی درباره داستان و قصه «یادگار جنوب» گفت: ما خیلی راحت می‌توانستیم در این فیلم دروغ بگوییم ولی نخواستیم که دروغی گفته شود.

آقای افخمی! «فرزند صبح» بالاخره چه زمانی اکران می‌شود؟

نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «فرزند صبح» گفت: این فیلم آماده نمایش است و فکر می‌کنم ۱۵ خرداد زمان مناسبی برای اکران آن است.

به گزارش سینمای خانگی، بهروز افخمی روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا، درباره آخرین وضعیت اکران فیلم سینمایی «فرزند صبح» اظهار داشت: این فیلم آماده نمایش است و ماه گذشته پروانه نمایش را گرفت. باید بررسی کنیم که اکران این فیلم را از ایران یا خارج از کشور آغاز کنیم. ممکن است اکران فیلم «فرزند صبح» را از لبنان آغاز کنیم.

وی خاطرنشان کرد: فکر می‌کنم ۱۵ خرداد (قیام مردم در شهرهای تهران، قم و ورامین در پی بازداشت امام خمینی(ره) توسط رژیم پهلوی در انتقاد به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید) زمان مناسبی برای اکران فیلم «فرزند صبح» است.

افخمی درباره روند فعالیت‌ خود در عرصه فیلمسازی گفت: به طور معمول کارها را نیمه کاره تحویل می‌گیرم؛ سریال «کوچک جنگلی» را از نیمه آغاز کردم و ادامه دادم. فیلم «روز فرشته» را هم از نیمه تحویل گرفتم و البته هر دو را از اول ساختم، اما کسی دیگر ساخت آنها را آغاز کرده بود.

این کارگردان افزود: من متهم به این هستم که به رفقای همکارم خیانت می‌کنم و کار را ادامه می‌دهم.

ساخت فیلم «فرزند صبح» در ژانر درام به نویسندگی و کارگردانی بهروز افخمی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شرف‌الدین از سال ۱۳۸۳ آغاز شد. این فیلم با وجود اکران محدود در جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۸۹ به سبب اختلاف‌نظرهایی میان عوامل فیلم، از اکران کنار گذاشته شد و دیگر به نمایش درنیامد.

تهیه‌کننده فیلم «فرزند صبح» ۲۱ دی امسال در توضیح آخرین وضعیت اکران این فیلم به خبرنگار ایرنا گفت: «فرزند صبح» آماده اکران است، اما انتشار آن بستگی به نظر موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) دارد. موسسه تنظیم و نشر آثار امام متولی موضوعاتی است که به هر شکلی به ایشان ربط دارد؛ از کتاب و اسناد گرفته تا فیلم و سریال.

شرف‌الدین افزود: «فرزند صبح» قرار بود خرداد ماه گذشته اکران شود که نشد و اکنون منتظر اقدام موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) هستیم.

دی ماه امسال این فیلم در دومین روز از هفته فرهنگی خمین با عنوان «بر آستان آفتاب» به همت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) رونمایی شد.

فیلم «فرزند صبح» به زندگی امام خمینی(ره) در دوران کودکی تا هفت‌سالگی وی می‌پردازد و بخشی از آن نیز دستگیری ایشان را در پانزده خرداد توسط رژیم پهلوی به تصویر می‌کشد. عبدالرضا اکبری، هدیه تهرانی، آتیلا پسیانی، محمدرضا شریفی‌نیا و الیکا عبدالرزاقی از بازیگران این فیلم هستند.

توجیه کارگردان از ریتم کند «آه سرد» در نشست خبری

کارگردان «آه سرد» در چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر گفت: این اثر به سلیقه و انتخاب من برمی‌گردد. اصولا به داستان‌هایی که با آرامش تعریف می‌شوند بیشتر علاقه‌مندم.


به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، ناهید عزیزی‌صدیق روز پنجشنبه در نشست مطبوعاتی فیلم سینمایی آه سرد در پاسخ به سوالی درباره ریتم کند فیلم و اینکه مخاطب را اذیت نمی کرد؟ اظهار داشت: ترجیح دادم فیلم را با آرامش روایت کنم.
وی در پاسخ به یک خبرنگار که گفت ایده فیلم می‌توانست در یک فیلم کوتاه خلاصه شود، تصریح کرد: بلند شدن این ایده به سلیقه و انتخاب من برمی‌گردد. این سلیقه می‌تواند بعضی دوستان را درگیر فیلم کند و برخی هم نه.
عزیزی‌صدیق درباره رسالت فیلم هم گفت: موضوعی که سال‌هاست دستمایه خیلی از فیلم‌ها در سینمای ایران شده، دعوت به قضاوت نکردن است. یک جایی باید بپذیریم قضاوت کردن کار آدمی نیست. در واقع موضوع اصلی فیلم تردیدهای یک شخص است برای انتقام گرفتن یا نگرفتن.
وی در پاسخ به دغدغه شخصی‌اش از انتقام و مهاجرت در ساخت این فیلم بیان کرد: در نسخه های قبل‌تر تدوین، زندگی برادر بزرگتر و مسایل دیگر بیشتر نمود داشت. در نسخه‌های بعدی و در تدوین های بعدی به موضوع مهاجرت هم اشاره شده و همین طور مساله مواجهه فرد با شریک زندگی اش مورد بررسی قرار گرفت.
عزیزی‌صدیق در پاسخ به اینکه عنوان اولین فیلم بلند، شرایط ساخت فیلم چقدر دشوار بود و دشوارترین سکانس فیلم چه بود، تصریح کرد: من با تشویق‌ها و حمایت همسرم احمد بهرامی (کارگردان) شروع به کار فیلمسازی کردم. فیلم اول را خودمان سرمایه گذاری کردیم و فیلم دوم را سرمایه گذار پیدا کردم. در این فیلم با بضاعت خیلی کم شروع کردیم.
وی ادامه داد: آقای محقق مشغول پیش تولید شهر خاموش بود که با وی در مورد شرایط‌مان صحبت کردم و احساس می کردم در این کار اشتراکات زیادی داریم و ایشان خیلی زود برای ساخت فیلم، به ما دست یاری دادند.
این کارگردان اضافه کرد: در تمام طول کار، آقای محقق مدام می‌گفت نگران نباش و بسیار برای ساخت فیلم ما را حمایت کرد. در محدودیت‌ها فیلم ساختیم، اما حمایت‌های آقای محقق تهیه کننده کار بسیار زیاد بود. از ابتدا دوست داشتم در مکان کوهستانی فیلمبرداری کنیم، اما زمانی که وارد مرحله تولید شدیم، تازه متوجه شدم چقدر فیلم ساختن در چنین وضعی سخت است‌. شرایط اقلیمی بسیار دشوار و دمای هوا در لوکیشن بسیار پایین بود و جاده‌های پیچ در پیچی وجود داشت.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا فیلم را برای داوران ساخته است، گفت: این جمله که فیلمی برای جشنواره یا داوران ساخته شده، سالهاست مطرح است. صادقانه بگویم هدف من این بود که یک مسئله اجتماعی را در قالب یک فیلم سینمایی بیان کنم. قطعاً این فیلم برای خوش آمدن مخاطب زیاد ساخته شده است‌.
هیچ وقت ناامید نیستم
سیدرضا محقق تهیه‌کننده آه سرد هم در پاسخ به اینکه به گیشه امیدوار است یا خیر؟ گفت: من هیچ وقت ناامید نیستم. سعی کردم کار خوب و شرافت مندانه ای برای سینما ساخته باشم و اگر مخاطب اندکی حوصله داشته باشد می تواند با فیلم ارتباط بگیرد.
وی درباره رسالت فیلم توضیح داد: اساسا خشم و جنایت برای هیچ‌کس قابل پذیرش نیست. آن چیزی که برای خودم در این فیلم نمود دارد، نشان دادن انتقام گرفتن یک جوان از نزدیک‌ترین فرد زندگی‌اش است که دچار عذاب‌وجدان می‌شود. زیرا بخشی از ما، عذاب وجدان، فطرت و درون ماست و نشان دادن «گذشت» ارزشمند برای ما است.
تهیه‌کننده آه سرد با اشاره به دغدغه‌های ساخت فیلم‌های هنری گفت: قبل از هر چیزی، از احمد بهرامی تشکر می‌کنم که از سرمایه‌ های سینماست و همچنین از ناهید عزیزی صدیق. زیرا انرژی‌ که از این دو نفر گرفتم من را به ساخت این اثر سوق داد. می‌خواهم تا آخر عمر در خدمت این نوع سینمای هنری باشم و هرکاری بتوانم در راستای این نوع فیلمسازی کوتاهی نخواهم کرد.

وی بیان کرد: سختی ساخت این فیلم را از قبل درک کرده بودم، اما زلفم را به خواست خدا گره زده ام.

ایمان صدیق بازیگر آه سرد هم در پاسخ به این سوال که شما تلاش کردید بازی زیرپوستی انجام دهید، اما موفق نبوده است، اظهار داشت: در مطالعاتی که داشته ام تعریفی از زیرپوستی در هیچ نسخه کتابی و منابع سینمایی ندیدم، ولی درباره فضایی که نزدیک به بازی زیرپوستی بوده باشد، می توان گفت در مورد جزییات بازی ها خیلی با آقای باقری حرف می زنیم.

وی افزود: فیلم را برای اولین بار دیدم در باره اینکه در مورد بازی ام و فیلم چه فکر می کنند خیلی نگرانم. باید تا شب صبر کنم و نتیجه را ببینم.

بازیگر فیلم گفت: من و همبازی ام روی جزییات بسیار کار کردیم. کارگردان پلان به پلانِ روی بازی من دقت کرد. در سینما به بازیگران غیرچهره توجه نمی‌کنند، اما رضا محقق به من اعتماد کرد.

نشست مطبوعاتی آه سرد روز پنجشنبه در سانس اول برای اصحاب رسانه و جامعه منتقدان در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) با حضور عوامل فیلم برگزار شد.

در این نشست ناهید عزیزی‌صدیق (کارگردان)، سیدرضا محقق (تهیه‌کننده) و ایمان صدیق (بازیگر) از جمله عوامل فیلم حضور یافتند.

وقتی کارگردان با فیلمش انتقام گرفت!

نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «وودی آلن انتقام می‌گیرد» با اشاره به دغدغه‌هایش برای ساخت این فیلم کمدی، تأکید کرد که با ساخت این فیلم می‌خواسته از «مرگ» بابت ترس‌هایش انتقام بگیرد!

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، دست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

فیلم کوتاه «وودی آلن انتقام می‌گیرد» نوزدهمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردان و عوامل‌ش بودیم.

این فیلم کوتاه همان‌طور که از عنوانش مشخص است، یک کمدی فانتزی درباره یک گروه تئاتر است که در حین تمرین نمایش با اتفاقاتی غیرمنتظره مواجه می‌شوند.

پیمان ناجی کارگردان با همراهی سامان صفاری و عرشیا براتی از بازیگران فیلم کوتاه «وودی آلن انتقام می‌گیرد» در این نشست حضور داشتند.

* اینکه در قالب یک کمدی فانتزی سراغ سوژه‌ای مانند مرگ رفته‌اید در نوع خود قابل توجه است. چه شد که این ایده در ذهن‌تان شکل گرفت؟

پیمان ناجی: چند مسئله مختلف به‌صورت جداگانه جزو علایق من بود که از کنار هم قرار گرفتن آن‌ها، فیلمنامه این فیلم به‌صورت کلاژ شکل گرفت. چند سال پیش داستانی خیلی ساده از یکی از دوستانم خوانده بودم که البته شباهتی به داستان این فیلم نداشت. دوستی آن را برایم فرستاده بود تا از روی آن فیلمی بسازد اما نساخت و داستان آن در پس ذهن من مانده بود. من در ساخت این فیلم خیلی مضمون‌محور عمل کردم، یعنی سوژه‌هایی که مدنظر داشتم را مقابل خودم قراردادم و این سوال را مطرح کردم که چگونه می‌توان این‌ها را به‌هم مرتبط کرد. به نوعی از فرم به محتوا رسیدم. یکی از این مسائل سینمای وودی آلن بود. البته مدعی نیستم که این فیلم کوتاه به سینمایی وودی آلن نزدیک شده است بلکه به‌عنوان یک مخاطب که به سینمای او لذت برده‌ام درباره‌اش صحبت می‌کنم.

* به‌نوعی فیلم یک ادای دین به وودی آلن است.

ناجی: بله. آن هم ادای دینی از سوی یک مخاطب. در کنار این موضوع به مسئله کولاژ هم به‌شدت علاقه داشتم و خودم نمایشنامه‌ای هم دارم که تلفیقی از چند نمایشنامه ایرانی است. در این فیلمنامه هم، نشانه‌هایی از ادبیات نمایشی داریم که نمونه‌اش «مرگ در می‌زند» وودی آلن است که پایه اصلی فیلم است. از سینما شاهد ارجاع به «مهره هفتم» برگمان هستیم و از فضای سریال‌سازی هم اشاره‌هایی به «گیم آو ترونز» را در کار داریم. وقتی روی ارتباط این ایده‌ها با یکدیگر کار می‌کردم، یاد آن داستان دوستم افتادم که البته هیچکدام از این تم‌ها در آن نبود و تنها درباره یک گروه بود که می‌خواستند تئاتری را اجرا کنند.

با او تماس گرفتم و گفتم چه می‌کنی؟ گفت مانند ۹۰ درصد دانشجویان هنر فضای هنری را رها کرده‌ام و در حال بیزینس هستم! (می‌خندد) گفتم می‌خواهم از آن قصه‌ات استفاده کنم که گفت «اصلا یادم نیست کدام را می‌گویی و اگر خواستی اسم من را هم نیاور!» اما از آنجایی که خودم در سینمای بلند از این ناحیه ضربه خورده و حال بدش را تجربه کرده بودم، نام او را در تیتراژ هم آوردم. در نهایت ما تمرین سه ماهه‌ای براساس فیلمنامه داشتیم که یک سری ایده‌ها هم در همین سه ماه تمرین شکل گرفت.

پیمان ناجی

* بازی بامزه‌ای هم با شخصیت «مرگ» داشتید و او را از کاراکتری که شاید دیگران حرف‌هایش را باور نداشتند، به کاراکتر دیگری منتقل کردید!

ناجی: برگمان که به‌شدت از بیماری‌های مختلف روحی رنج می‌برد جمله معروفی دارد. او می‌گوید من ترس‌هایم را تبدیل به فیلم می‌کنم و از آن‌ها عبور می‌کنم! من این جمله را خیلی دوست دارم. در دوره‌ای مانند خیلی از آدم‌ها که ارزش‌ها و اعتقادات خود را به چالش می‌کشند، من هم دچار چالشی شدید با مقوله مرگ شدم و مدام به این فکر می‌کردم اگر انتهای همه چیز مرگ است، زندگی چه فایده‌ای دارد؟ جالب اینکه وقتی به عباس کیارستمی هم می‌گفتند چقدر خوب است وقتی شما می‌روید آثار هنری‌تان می‌ماند و او می‌گفت کاش همه این آثار می‌رفتند و من خودم می‌ماندم! فلسفه عمیقی در پس این جمله نهفته است. من هم چنین درگیری‌ای در ذهنم داشتم و وقتی به یاد جمله برگمان افتادم با خودم گفتم باید انتقامم را از مرگ بگیرم.

ناجی: وقتی به عباس کیارستمی هم می‌گفتند چقدر خوب است وقتی شما می‌روید آثار هنری‌تان می‌ماند و او می‌گفت کاش همه این آثار می‌رفتند و من خودم می‌ماندم! فلسفه عمیقی در پس این جمله نهفته است. من هم چنین درگیری‌ای در ذهنم داشتم و وقتی به یاد جمله برگمان افتادم با خودم گفتم باید انتقامم را از مرگ بگیرم

* یعنی این پیش‌زمینه را درباره مرگ در ذهن خود داشتید؟

ناجی: بله. این موضوع هم یکی از همان مسائلی بود که اشاره کردم به آن‌ها فکر می‌کردم. یک سری معانی در ذهنم بود که می‌خواستم آن‌ها را با هم کلاژ کنم که یکی از آن‌ها همین مسئله مرگ بود. در کنار آن به موضوعات دیگری مانند تئاتر هم پرداخته‌ام. البته تایم فیلم کوتاه است اما در حد توان اگر دقت کرده باشید ما یک پارودی از وضعیت حاکم بر تئاتر را هم در فیلم شاهد هستیم.

شخصیتی که سامان آن را بازی می‌کند شبیه خیلی از آدم‌هایی است که در عرصه تئاتر خودمان هستند و اصلاً نمی‌دانند تئاتر چیست! مثل سامان که می‌گوید با مسافرکشی پول جمع کردم تا دختری که با او آشنا شده‌ام در تئاتر حضور داشته باشد! در اصل ولی می‌خواستم با این فیلم از «مرگ» انتقام بگیرم؛ بابت دو سه سالی که خیلی اذیتم کرده بود. به همین دلیل هم یک مرگ خیلی خنگ طراحی کردم که حتی فکر می‌کند دو هفته می‌شود ۱۵ روز!

* بازی با فیلم‌های سینمایی و ارجاعات به برخی از آن‌ها در این فیلم کوتاه، خیلی یادآور فیلم «مسخره‌باز» همایون غنی‌زاده بود. چقدر این شباهت را می‌پذیرید؟

ناجی: شیلر نمایش‌نامه‌نویس آلمانی جمله‌ای دارد مربوط به صد سال پیش که می‌گوید ما کلاً ۳۶ موقعیت داستانی داریم و همه داستان‌ها روایت شده است. خاطرم هست زمانی می‌خواستم قصه‌ای را برای سروش صحت تعریف کنم اما گفت این کار را نکن. گفتم چرا؟ گفت چون من نویسنده‌ام و ممکن است بعداً بدون آنکه بدانم از آن استفاده کنم. با احترام به همایون غنی‌زاده من آن فیلم را ابداً دوست ندارم و حتی دیدنش برای بار دوم بسیار برایم سخت بود. در عین حال معتقدم ما هر کاری که انجام می‌دهیم؛ خواه ناخواه تحت تأثیر کارهایی که دیده‌ایم هست. از نظر خودآگاهم این شباهت و ارجاع را به ضرص قاطع رد می‌کنم و حتی اولین‌بار دارم از شما این شباهت را می‌شنوم، اما از نظر ناخودآگاه نمی‌دانم که آیا تأثیر گرفته‌ام یا نه.

* جناب صفاری شما به‌عنوان بازیگر چه مواجهه‌ای با متن این فیلمنامه داشتید و خروجی‌ای که امروز تماشا کردید چقدر مطابق با حال و هوایی بود که از متن دریافت کرده بودید؟

سامان صفاری: وقتی زندگی برخی بازیگران مطرح را می‌خوانم، می‌بینم برخی از آن‌ها شاید در مقطعی برای یکی دو سال هم بی‌کار بوده‌اند اما ناگهان با حضور در یک تئاتر دانشجویی، خط زندگی‌شان تغییر کرده است. می‌توانم بگویم حضور در فیلم کوتاه «وودی آلن انتقام می‌گیرد» راه جدیدی در مسیر بازیگری من به‌وجود آورد. زمانی که این کار به من پیشنهاد شد در خیلی فیلم و سریال‌ها بازی کرده بودم اما فیلمنامه این فیلم کوتاه را به‌شدت دوست داشتم و می‌دانستم اتفاقات خوبی برای آن می‌افتد.

سامان صفاری

* از کارگردان مطمئن بودید یا متن نظرتان را جلب کرده بود؟

صفاری: اصولاً متن برای من خیلی مهم‌تر است. به نوعی معتقدم متن رکن اصلی یک فیلم است. وقتی با پیمان هم مواجه شدم، می‌دانستم که او فیلمنامه فیلم سینمایی «چهارشنبه» را هم نوشته و ناراحت هم بودم که آن کار به‌عنوان یک فیلم از سینمای مستقل خیلی خوب دیده نشد. خیلی خوشحال بودم که قرار است با پیمان همکاری کنم و شاید حتی اگر این کار با یک پروژه سینمایی و یا سریال هم تداخل داشت، بازهم ترجیح می‌دادم در این فیلم بازی کنم.

به واسطه همین فیلم کوتاه من برای سه فیلم سینمایی پیشنهاد گرفتم. بعد از حضور در این فیلم آنقدر درگیر کار شدم که تا همین امروز فیلم را ندیده بودم. امیدوارم پیمان ناجی‌ها و دیگر فیلمسازانی که سواد فیلمسازی دارند، بیشتر در این فضا کار کنند.

متأسفانه در سینمای ما رانت‌هایی وجود دارد که باعث می‌شود آن‌هایی که زبان چرب و نرم‌تری دارند، راحت‌تر هم کار می‌کنند! من واقعاً منتظر فیلم سینمایی پیمان هستم. سختی حضور در این کار برای من این بود که یک هفته مانده به آغاز ضبط به گروه اضافه شدم اما شبانه‌روز برای آن وقت گذاشتم. با گروهی مواجه شدم که انگیزه بسیار بالایی داشتند و همین انگیزه هم باعث شد که من هم تلاشم را بیشتر کنم تا کاراکتر «ممزی» در فیلم شکل بگیرد.

این جنس سینما را بسیار دوست دارم و عاشق فیلم «مچ پوینت» هم هستم. مواجه شدن با اسدالله یکتا به‌عنوان یک چهره باسابقه در این پروژه هم تجربه جذابی برای من بود و در تمام طول کار گویی رفیق همه ما بود. نکته مهم درباره این قبیل کارها این است که یک ریسک بزرگ به حساب می‌آیند؛ یک می‌گیرد و خوب می‌شود یا به‌شدت شکست می‌خورد. آنچه امروز دیدم به‌گونه‌ای بود که امیدوارم تعدادی تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باهوش در سینما پیدا شوند و روی کارهای بعدی پیمان ناجی سرمایه‌گذاری کنند.

* آقای براتی شما چه نگاهی به این همکاری داشتید، به خصوص که گویا خودتان هم تجربه‌هایی در تئاتر داشته‌اید؟

عرشیا براتی: بله من هم کارگردان و هم بازیگر تئاتر هستم. تجربه این کار اتفاق پیچیده‌ای برای همه ما بود و طی سه ماه مدام داشتیم با یک متن تازه مواجه می‌شدیم. جلسات اتودمحوری داشتیم و پیمان از موضع هوشی که داشت مدام ما را در موقعیت‌های بکر قرار می‌داد. او کارگردان بسیار ایده‌محوری است و به همین دلیل حتی سر دیالوگ‌ها خیلی هم‌فکری و چکش‌کاری می‌کردیم. خیلی وقت‌ها هم چانه زدیم و حتی خاطرم هست دیالوگ اصلی کاراکتر من سر صحنه فیلمبرداری عوض شد. این حاصل اعتماد ما به پیمان بود که نتیجه خیلی خوبی هم داشت. من خیلی بازیگر اهل متد و طراحی هستم اما در این فیلم برای اولین‌بار تصمیم گرفتم هیچ طراحی‌ای نکنم و کاملاً طبیعی بازی کنم. شبیه یک آدم نابازیگر. برای اولین‌بار این کار را کردم و احتمالاً دیگر هم چنین کاری نکنم.

عرشیا براتی

* یعنی از خروجی کار راضی نبودید!؟

براتی: چرا اتفاقاً اما فکر می‌کنم کمتر کارگردانی بتواند مانند پیمان فیلم بسازد. ما امروز با فیلمنامه‌هایی طرف هستیم که برای بازی تا ۷۰ درصد متن را خودمان تغییر می‌دهیم چرا که با یک پلات خوب و فیلمنامه بد مواجهیم. مجبوریم در این شرایط در فرآیند طراحی، شخصیت‌ها را بسازیم. در مواجهه با فیلمنامه پیمان و جنس کارگردانی‌اش اما چیزی در حدود ۹۵ درصد دکوپاژها هم در متن مشخص بود. وقتی کارگردان این اندازه بر کارش مسلط است و می‌داند چه می‌خواهد، حالت ایده‌آل برای یک بازیگر است که به او اعتماد کند.

صفاری: جنس این کار از اساس متفاوت بود و اتفاقاً فکر می‌کنم از این دست تجربه‌ها در این ژانر خاص در سینمای ما بسیار اندک است.

* ژانرهایی که اتفاقاً باید ابتدا در سینمای کوتاه آن‌ها را تجربه کنیم تا بتوانیم بعدها در سینمای بلند هم آن را داشته باشیم.

صفاری: دقیقاً.

براتی: خیلی خوشحالم که در این تجربه با پیمان ناجی همکاری داشتم و بسیار یاد دوست دارم در کارهای بعدی او هم حضور داشته باشم.

* «دیده شدن» در فرآیند بازیگر خیلی مهم است. چه چیزی باعث می‌شود حضور در یک فیلم کوتاه را آن هم در شرایطی که می‌دانیم بستر مناسبی برای دیده شدن فیلم‌های کوتاه وجود ندارد، بپذیرید؟

صفاری: اصلاً امکان ندارد در زندگی حرفه‌ای من بازی در فیلم کوتاه حذف شود. آنقدر که حضور در یک فیلم کوتاه به من انرژی می‌دهد حضور در سریال‌های تلویزیونی و حتی شبکه نمایش خانگی به من انرژی نمی‌دهد. این واقعاً شعار نیست

صفاری: در مسیر که به اینجا می‌آمدم داشتم به این فکر می‌کردم که مگر می‌توان بازی در فیلم کوتاه را از سامان صفاری گرفت؟ اصلاً امکان ندارد در زندگی حرفه‌ای من بازی در فیلم کوتاه حذف شود. آنقدر که حضور در یک فیلم کوتاه به من انرژی می‌دهد حضور در سریال‌های تلویزیونی و حتی شبکه نمایش خانگی به من انرژی نمی‌دهد. این واقعاً شعار نیست. تابستان همین امسال برای یک بازیگر دهه هشتادی در یک روستا، نقش بازی کردم چرا که فیلمنامه‌اش را دوست داشتم. حالم بد می‌شود که چرا چند ماه می‌شود و فیلم کوتاه بازی نمی‌کنم اما برای فیلم بلند و سریال چنین دغدغه‌ای ندارم. اعتقادم این است که فیلم‌کوتاه می‌توان منجر به اتفاقات ویژه در کارنامه یک بازیگر شود.

* حتی اگر بستری برای عرضه و دیده شدن آن وجود نداشته باشد؟

صفاری: برای من دیده شدن یا نشدن مهم نیست. مهم این است که می‌توانم اتودهای جدیدی در بازیگری‌ام بزنم. در فیلم کوتاه درگیر پیچیدگی‌های حرفه‌ای که در سینما و سریال‌های دیگر مشاهده می‌کنیم، نمی‌شویم. به خصوص که سریال‌های امروز دیگر کیفیت سابق را ندارند. در فیلم کوتاه هنوز دغدغه هنری آدم‌ها حفظ شده است. در همین جشنواره فجر سال‌های اخیر مشاهده کنید. آرمان خوانساریان همین امسال در جشنواره فیلم دارد و یا آرمان فیاض به‌عنوان فیلمبردار در سینمای بلند مشغول است. همه این‌ها برخاسته از سینمای کوتاه هستند.

براتی: نکته جالب این است که معتقدم کارگردانی که بستر لازم برای ساخت فیلم بلند ایده‌آل خود را ندارد، در سینمای کوتاه می‌تواند خود واقعی‌اش را بروز دهد. کمااینکه به شخصه بهترین فیلم‌های دیوید لینچ را فیلم‌های کوتاهش می‌دانم. هنوز که هنوز است فیلم کوتاه مارتین مک‌دونا را دوست دارم و این ویژگی را یک ویژگی بین‌المللی می‌دانم. کارگردان‌ها در فیلم کوتاه خیلی خودشان هستند و چه چیز از این بهتر؟

صفاری: در همین فیلم «وودی آلن انتقام می‌گیرد» شاهد وسواس پیمان برای رسیدن به ایده‌آل‌هایش بودیم. برای ضبط آن سکانس‌های پایانی به یک باغ در حوالی ساوه رفتیم. وقتی از او پرسیدم چرا تا اینجا آمدیم و می‌توانستیم در همان حوالی لواسان صحنه‌ها را ضبط کنیم، پاسخ داد، آن‌جا این طبیعت را ندارد و من همین طبیعت را می‌خواهم.

* یعنی به‌صرف ساخت فیلم کوتاه، از ایده‌آل‌هایش کوتاه نمی‌آمد!

صفاری: دقیقاً. یعنی اگر یک فیلم سینمایی و یا سریال معمولی بود، عوامل تولید کاری می‌کردند که در همان منطقه لواسان کار جمع شود! برای همین است که باغ‌هایی که در سریال‌ها می‌بنیم، حتی جای درخت‌هایشان را هم حفظ شده‌ایم! همه اجزای این درخت‌ها دیگر برای‌مان آشناست. پیمان اما در این زمینه وسواس داشت.

* مدتی می‌شود که روایت‌های مرتبط با پشت‌صحنه تئاتر و سینما، در فیلم‌های و سریال‌ها باب شده است و گویی این بستری برای داستان‌های خاص است. این پشت‌صحنه واقعاً چه ظرفیت ویژه‌ای برای روایت دارد؟

ناجی: یک ضرب‌المثلی در هالیوود وجود دارد که می‌گوید آن‌هایی که تازه وارد سینما شده‌اند، اولین سوژه‌ای که می‌خواهند درباره‌اش فیلم بسازند، پشت صحنه همین سینماست! فارغ از این نگاه آماتوری، من معتقدم برای کسی که از فیلتر درام به دنیا نگاه می‌کند، زندگی در همه مشاغل از یک جنس است. منی که کمی علاقه به فوتبال دارم می‌توانم ساعت‌ها درباره این مسئله صحبت کنم که مثلاً آفساید، شبیه کدام بخش از زندگی است و یا کام‌بک در بازی لیورپول و میلان من را یاد کدام واقعه در تاریخ می‌اندازد.

ناجی: من برای فیلم «وودی آلن» پخش‌کننده خارجی افتضاحی داشتم که سر فیلم ما هم کلاه گذاشت. ما پول را به او پرداخت کردیم اما بدون آنکه کاری برای فیلم انجام دهد، پول‌های افراد بسیاری را گرفته و به ایتالیا رفته بود!

برای مایی که محیط کارمان همین فضای پشت‌صحنه تئاتر و سینماست، طبیعتاً این فضا ملموس‌تر است. آقای فراستی جمله معروفی دارد که می‌گوید فیلمسازان هرچه جلوتر می‌روند کیفیت فیلم‌هایشان پایین‌تر می‌آید چون ابتدا خانه و زندگی فیلمساز در دل مردم است اما هر چه پول‌دارتر می‌شود خانه‌اش به سمت بالای شهر می‌رود و دیگر درکی از بطن جامعه ندارند. از این منظر فضای سینما برای ما ملموس‌ترین فضاست.

* آقای ناجی چرا هنوز فیلم بلند نساخته‌اید؟

ناجی: من یک قصه فیلم‌کوتاه دارم که قالب آن هم کلاژ است و عاشقانه آن را دوست دارم. با خودم تصمیم گرفته‌ام تا زمانی که آن فیلم کوتاه را نساخته‌ام سراغ سینمای بلند نروم. واقعیت این است که من برای فیلم «وودی آلن» پخش‌کننده خارجی افتضاحی داشتم که سر فیلم ما هم کلاه گذاشت. ما پول را به او پرداخت کردیم اما بدون آنکه کاری برای فیلم انجام دهد، پول‌های افراد بسیاری را گرفته و به ایتالیا رفته بود! سر فیلم قبلی این بلا سر ما آمدم اما می‌دانم این فیلم جدیدم حتماً به جشنواره‌های رده A در دنیا می‌رود. من تغییراتی در این فیلم دادم تا کمی فستیوال‌پسند شود و از طرف دیگر کارم به کیفیتی برسد که اگر خواستم وارد سینمای بلند شوم، فقط همان نمونه کار را برای‌شان ارسال کنم. از طرف دیگر این نکته را هم خیلی واضح می‌گویم که من بیزینس سینما را بلد نیستم!

* یعنی آمادگی ورود به سینمای بلند را ندارید؟

ناجی: اتفاقاً فکر می‌کنم پنج سالی می‌شود که حس می‌کنم این آمادگی را دارم اما بازاریابی و پرزنت خودم در این فرآیند را بلد نیستم. من شاید کاربلدتر از برخی فیلمسازان جوان هم باشم اما آن‌ها گویی قواعد پشت‌پرده‌ها را هم بلد هستند. نمی‌گویم من آدم خیلی خوبی هستم اما تن دادن به این قواعد خیلی برایم سخت است. برای همین فیلم «وودی آلن» هم جا دارد یک تشکر ویژه از خانم شراره محمودی داشته باشم که به معنای واقعی پشت ما ایستاد، حتی در مرحله‌ای که بودجه‌مان ته کشیده بود. واقعاً تیم بسیار خوبی در این پروژه داشتم و از شما به‌عنوان یک رسانه هم بابت این توجهی که نسبت به فیلم کوتاه دارید تشکر می‌کنم و ان‌شالله خیلی زود برای کارهای بعدی‌مان در خدمت باشیم.

سینمای ملی چگونه تقویت می‌شود؟

تعدادی از تهیه کنندگان و کارگردانان سینما در پی اعلام اکران فیلم های خارجی تأکید کردند: ما باید فیلم هایی بکر با موضوعات انقلاب، دفاع مقدس، مقاومت و اسلام تولید کنیم و بدون الگوپذیری و توجه به سینمای خارج سینمای جمهوری اسلامی ایران را به پیش ببریم؛ ما زمانی می توانیم موفق باشیم که بدون نگاه به سینمای خارج، بدون الگوبرداری از فیلم های خارجی، بدون چشمداشت برای جوایز جشنواره های غربی بتوانیم سینمای تراز انقلاب اسلامی را به جهانیان معرفی کنیم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینما پرس، چندی پیش رئیس سازمان سینمایی گفت: بنا به علاقه‌مندی و درخواست مردم برای دیدن فیلم‌های روز دنیا و تقاضای سینماداران، موضوع اکران فیلم‌های خارجی به صورت محدود در دستور کار اجرایی سازمان سینمایی برای سال ۱۴۰۲، قرار گرفته است!

همین خبر کافی بود تا موجی از عکس العملها از سوی اهالی رسانه و سینما نسبت به این تصمیم به وجود آید چرا که پیش از این تجربه اکران فیلم های خارجی در سینمای ایران ثابت کرده که مردم از این قبیل آثار حمایتی نمی کنند و تنها برخی سالن های سینما در شرایطی که انبوهی از فیلم های ایرانی پشت در اکران مانده اند به اشغال فیلم های خارجی در می آیند. از سوی دیگر پرسشی که مطرح می شود اینکه در شرایط نفوذ فرهنگی و در زمانه ای که نیاز است تا فرهنگ ملی و دینی تقویت شود چه الزامی برای اکران فیلم های خارجی چه از شرق و چه از غرب وجود دارد؟

در همین راستا با ۱۰ تن از سینماگران مطرح کشور آقایان: حجت الله سیفی، منوچهر مصیری، سیدامیر سیدزاده، حسن هدایت، سیدمحسن وزیری، ساسان سالور، ابراهیم وحیدزاده، حمید بهمنی، امیر سمواتی و اسماعیل براری گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

منوچهر مصیری کارگردان سینما در پی اعلام اکران فیلم های خارجی توسط محمد خزاعی در حالی که تعداد کثیری فیلم های ایرانی در صف اکران هستند و اغلب صاحبان آثار از بی عدالتی در حوزه اکران گلایه دارند گفت: بنده معتقدم برخی کارها در سینما هیچ فایده ای ندارد و نه تنها نمی تواند مشکلات موجود در سینما را برطرف کند بلکه مشکلی به مشکلات اضافه می کند از این رو توصیه ام به مدیران سینمایی این است که به جای اکران فیلم های خارجی تدبیری برای تقویت سینمای ملی داشته باشید و با جسارت و شهامت کمک اقتصادی شایانی را به سمت سینما سرازیر کنید نه اینکه به فکر نمایش فیلم های خارجی باشید که فایده ای برای اهالی سینما ندارد. در زمانه ای که بیکاری در سینما به بالاترین میزان خود رسیده و بسیاری از هنرمندان و فیلمسازان سال ها است که بیکار و خانه نشین هستند مدیران سینمایی باید تدابیری اندیشه کنند که به نفع اهالی سینمای ایران باشد.

حجت الله سیفی کارگردان سینما به عنوان یکی از موافقان اجرای طرح اکران فیلم خارجی اظهار داشت: مدیران سینمایی باید قبل از انجام هر کار و تصمیمی رایزنی کنند تا انبوه آثار پشت در اکران توسط تلویزیون خریداری و پخش شوند تا انبار پشت در اکران صفر شود و فیلم ها پشت سر هم انباشته نشوند و سپس در خصوص نحوه اکران آثار و… برنامه ریزی داشته باشند. بنده معتقدم اگر آقای خزاعی طرح اکران فیلم های خارجی را ارائه کرده اند به زعم خودشان با این کار می توانند تعامل فرهنگی و سینمایی بین کشورها برقرار کنند اما باید دید آیا اکران فیلم های خارجی در سینمای ایران این امکان را به وجود خواهد آورد تا فیلم های ما نیز در سایر کشورهای دنیا اکران و دیده شود؟

سیدامیر سیدزاده تهیه کننده سینما با انتقاد شدید از این تصمیم تصریح کرد: طرح اکران فیلم های خارجی از همین حالا محتوم به شکست است چرا که تجربه ثابت کرده مردم به دلایل مختلف از تماشای فیلم های خارجی در سینماهای کشور حمایت و استقبال نمی کنند و معلوم نیست چرا برخی مدیران همواره در پی آزمون و خطا هستند و می خواهند کارهایی که تجربه و زمان ثابت کرده موفقیت آمیز نیستند را مجدد تکرار کنند؟ مدیران سینمایی باید بدانند اکران فیلم خارجی حتی مسکن مقطعی هم نیست و آن ها باید به فکر چاره ای برای رفع بحران سینما و سینماگران باشند. مدیران سینمایی باید سینمای ملی را تقویت کنند؛ تقویت سینمای ملی هم مستلزم چند مسأله مهم است که شاید در رأس آن متن و فیلمنامه خوب قرار دارد. بی تردید فیلمنامه حرف اول موفقیت یک فیلم را می زند و وظیفه اصلی این اتفاق هم بر دوش نویسندگان و متولیان سینما است اما متأسفانه نه نویسندگان وظیفه شان را به درستی عمل می کنند نه متولیان نظارت خوبی روی فیلمنامه ها دارند و در واقع هر دو طرف مقصرند.

حسن هدایت تهیه کننده و کارگردان در این باره به سینماپرس گفت: متأسفانه تجربه ثابت کرده مدیران فرهنگی بیشتر دنبال شوآف و انجام کارهای نمایشی هستند و برای همین هم هیچ وقت کار معقولی در حوزه فرهنگ و هنر انجام نمی شود و بحران موجود در این حوزه همچنان به قوت خود باقی است! مدیران بی تردید نباید کارهایی را انجام دهند که سال ها قبل انجام شده و نتیجه مثبتی در پی نداشته است اما متأسفانه همه به نوعی می خواهند چرخ را از نو اختراع کنند. اولین کاری که مدیران سینمایی باید رقم بزنند این است که فکری برای انبوه فیلم های سینمایی ایرانی که سال ها است در انتظار اکران مانده اند داشته باشند. مدیران سینمایی یا باید به صاحبان این آثار سوبسید بدهند و هزینه تولید و سود فیلم ها را به آن ها بازگردانند یا باید با تلویزیون وارد تعامل شده و از آن ها بخواهند که این آثار را خریداری کرده و در رسانه ملی نمایش دهند.

سیدمحسن وزیری تهیه کننده سینما در پی اعلام اکران فیلم های خارجی توسط محمد خزاعی در حالی که تعداد کثیری فیلم های ایرانی در صف اکران هستند و اغلب صاحبان آثار از بی عدالتی در حوزه اکران گلایه دارند گفت: وضعیت سینمای ایران بسیار بحرانی است؛ رکود شدید بر گیشه و تولید حاکم شده و بخش کثیری از اهالی سینما بیکار و خانه نشین هستند و در این وانفسا مدیران به جای آنکه تدبیری برای رفع بحران در سینمای ایران داشته باشند طرح اکران فیلم های خارجی را می ریزند؛ بی تردید اکران فیلم های خارجی تیر خلاص بر پیکر نیمه جان و بی رمق سینمای ایران است! در زمانه ای که مردم در منازل و محل کار خود از طریق اینترنت، ماهواره ها و… به فیلم های روز جهان دسترسی دارند و با یک کلیک ساده می توانند هر اثری را دلشان می خواهد دانلود کرده و ببینند چرا باید به سینما بروند و فیلم خارجی سانسور شده تماشا کنند؟ چرا مدیران سینمایی می خواهند بخشی از ظرفیت اندک و نحیف سینماهای کشور را به فیلم های خارجی اختصاص دهند؟

ساسان سالور تهیه کننده سینما متذکر شد: بنده معتقدم اکران فیلم های خارجی نه تنها هیچ کمکی به سینمای نیمه جان ایران نمی کند بلکه باعث تسریع اضمحلال و نابودی سینمای ملی خواهد شد؛ اکران فیلم های خارجی در شرایط فعلی سینما جز ضرر و زیان هیچ سوددهی و دستاوردی برای سینما نخواهد داشت و مدیران سینمایی باید از انجام این کار چشم پوشی کنند. وقتی نزدیک به ۳۰۰ فیلم پشت اکران معطل مانده اند و هنوز یک اکران نیم بند درست در سینمای کشور نداریم چرا باید به فکر اکران فیلم خارجی باشیم که جز ضرر و زیان هیچ دستاوردی ندارد و قرار است بخشی از ناوگان نحیف سینمای کشور را تحت اشغال خود درآورد؟

ابراهیم وحیدزاده کارگردان سینما اظهار داشت: با نمایش آثار خارجی موافقم به شرط آنکه دولت در کنار این کار تدبیری برای رفع معضل بیکاری سینماگران و حمایت از تولید فیلم های ایرانی داشته باشد و تدبیری اندیشه کند که مردم دوباره میل و رغبت و انگیزه جدی برای رفتن به سینما و تماشای فیلم ها پیدا کنند. مدیران سینمایی اگر می خواهند فیلم های خارجی را برای گردش مالی بیشتر سینما و بیرون آوردن گیشه از رخوتی که سال ها است دچار آن شده اکران کنند باید بدانند این کار به تنهای کافی نیست و باید تدابیر ویژه تری برای رونق دوباره گیشه در نظر گرفت که از جمله آن ها حمایت از فیلمسازان برای ساخت فیلم های مورد علاقه شان است.

حمید بهمنی کارگردان سینما در پی اعلام اکران فیلم های خارجی توسط محمد خزاعی در حالی که تعداد کثیری فیلم های ایرانی در صف اکران هستند و اغلب صاحبان آثار از بی عدالتی در حوزه اکران گلایه دارند گفت: ما باید فیلم هایی بکر با موضوعات انقلاب، دفاع مقدس، مقاومت و اسلام تولید کنیم و بدون الگوپذیری و توجه به سینمای خارج سینمای جمهوری اسلامی ایران را به پیش ببریم؛ ما زمانی می توانیم موفق باشیم که بدون نگاه به سینمای خارج، بدون الگوبرداری از فیلم های خارجی، بدون چشمداشت برای جوایز جشنواره های غربی و بدون اکران فیلم های خارجی در کشورمان بتوانیم سینمای تراز انقلاب اسلامی را به جهانیان معرفی کنیم. ما موضوعات بسیار ارزشمند، دراماتیک و بکری در حوزه دین و انقلاب داریم که اگر به صورت فیلم تولید شود دنیا برای تماشای آن ها له له خواهد زد؛ این وظیفه ما است که سراغ این قبیل موضوعات برویم و هدف مان را نه فقط روی گیشه و آمار فروش بلکه روی محتوای اسلامی و انسانی و انقلابی متمرکز کنیم.

امیر سمواتی تهیه کننده سینما خاطرنشان کرد: پرسش مهمی که برای بنده به وجود آمده این است که چگونه ما فرهنگ غرب و شرق را نقد می کنیم اما در پی آن هستیم که فیلم خارجی در کشورمان اکران کنیم؟ آیا مدیران سینمایی و فرهنگی به تأثیرات فرهنگی این فیلم ها در جامعه ما توجه دارند؟ آیا از ابعاد مشکلاتی که اکران این آثار در فرهنگ ملی ما می تواند ایجاد کند آگاه هستند؟ ما بارها شاهد نقد فرهنگ غرب و شرق و سینمای آمریکا و اروپا از سوی مسئولان بوده ایم و تفکرات آن ها را مورد نقد و نکوهش قرار داده ایم اما حالا می خواهیم فیلم خارجی در سینماهای کشورمان اکران کنیم و این اتفاق به مثابه استقبال و ترویج فرهنگ خارجی در کشورمان است.

اسماعیل براری کارگردان سینما در این راستا به سینماپرس گفت: گویا مدیران سینمایی صورت مسأله را گم کرده اند و به همین علت در حال آزمون و خطا و اختراع چرخ از نو هستند! بنده متعجبم چطور معضلات اساسی سینما توسط مدیران دیده نمی شود و آن ها در این شرایط بحرانی تدابیری عجیب مانند اکران فیلم های خارجی را اندیشه می کنند که قطعاً هیچ دردی از سینمای ما درمان نخواهد کرد!؟ بنده مخالف اکران فیلم خارجی در سینمای کشورمان نیستم؛ من مخالف آدم هایی هستم که همه شرایط را در نظر نمی گیرند و تصمیمات شان منطقی و اصولی نیست. من مخالف آدم هایی هستم که شاهد وضعیت بحرانی کنونی سینما هستند و چنین تصمیم گیری هایی می کنند.

خروج از نسخه موبایل