روز گذشته، ۹۸ هزار نفر به سینما رفتند که این میزان، بیشترین استقبال به عمل آمده از سینماها طی ۶ماهه دوم امسال محسوب میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از برنا،روز گذشته ۹۸ هزار نفر به سینما رفتند تا شلوغترین سهشنبه سینماهای کشور طی ماههای اخیر رقم بخورد. آخرین سهشنبه شلوغتر از روز گذشته، به ۲۹ شهریورماه برمیگردد که طی این روز، ۱۱۷ هزار و ۵۰۰ نفر به سینماها رفتند.
طی روز گذشته، ۲۳۲۵ سانس تعریف شد و گیشه، حدود ۱ میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان فروخت.
پرفروشترین فیلم روز گذشته، بخارست بود که با بیش از ۳۳ هزار مخاطب، ۶۱۷ میلیون تومان فروخت.
ملاقات خصوصی نیز ۱۹ هزار بلیت فروخت و به فروش ۳۸۲ میلیون تومانی دست یافت.
چپ، راست با حدود ۱۷ هزار بلیت، گیشه ۳۲۴ میلیون تومانی را تجربه کرد.
لوپتو، جزیره فضایی، پسر دلفینی و پالتو شتری، دیگر فیلمهای پرفروش روز گذشته سینماها بودند.
سینماهای کشور از امروز و با آغاز جشنواره، موج جدیدی از مخاطب را تجربه خواهند کرد که کمک بسیاری به رونق گیشه و بهیود وضعیت اقتصادی سینماها خواهد کرد.
نگاهی به فیلم سینمایی شماره 10 در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر
مرتضی گازرانی-سینمای خانگی؛ در طول چهل سال اخر یکی از بحث های رایج در سیاست گذاری فرهنگی سینما این بوده است که جهت گیری سینمای ایران در تقابل فرهنگی با سینمای هالیوود چگونه باشد. در مقطعی با الگوپذیری از سینمای موج نوی اروپا بنا برآن گذاشته شد که نوعی سینمای متفاوت و متناسب با فرهنگ ایرانی که سینمای ملی نام گرفت را در دستور کار قرار دهند. البته این رویکرد در آن مقطع دستاوردهای قابل توجهی نیز به دنبال داشت. اما امروزه شرایط به گونه ای پیش رفته است که به سبب گسترش رسانه ها و شبکه های اجتماعی و در دسترس قرار گرفتن فیلم های هالیوودی، این رویکرد شاید دیگر محلی از اعراب نداشته باشد و نتواند پاسخگوی عطش مخاطب نوجوان و جوان کشور باشد. او روزانه حداقل یک فیلم سینمایی یا انیمیشن را با جذابیت های پیدا و پنهان آن می بیند. لذا ساختار سینمایی ایران با رویکرد پیشین نه تنها برای مخاطب امروز جذابیت ندارد بلکه در قصه گویی و فیلمنامه هم نتوانسته با آن جریان مقابل، همآوردی کند.
خشونت و برهنگی دو عنصر اصلی در سینمای هالیوود است که به مدد قابلیت های فنی توانسته است اثرگذاری خود را به نمایش بگذارد. عناصری که در فرهنگ سینمایی ایران نمی تواند جایگاهی داشته باشد. که اگر می داشت ضرورتی برای انقلاب احساس نمی شد.
و اما فیلم سینمایی شماره 10 اثر حمید زرگر نژاد که در روز اول و به عنوان فیلم دوم برای اهالی رسانه به نمایش درآمد تلاش می کند با گرته برداری از فیلم ها و و بهره برداری قابلیت های فنی سینمای هالییوود، زندگی قهرمانانه یک آزاده دوران دفاع مقدس رادر دوران اسارت روایت کند. اما در فیلمنامه و بالاخص بازیگری جز مجیدصالحی و سیامک صفری که بازی قابل توجهی را به نمایش گذاشتند نتوانسته دوشادوش دستاوردهای فنی اش پیش برود.
نکته دوم اغراق در به تصویرکشیدن قهرمان وضدقهرمان فیلم است. به طور کلی فیلم شماره 10 فیلمی قهرمان پردازانه است که برای نسل امروز که ناآشنا به قهرمانان ملی خود است اثر قابل توجهی است. وقتی صحبت از قهرمان پیش می آید، به ناچار ضد قهرمان نیز باید در حد و قواره خودش ظاهر شود. و این اغراق وقتی وجه زیبایی شناسانه به خود می گیرد هم چون ادبیات حماسی و اسطوره ای واجد آرایه ادبی می شود. اغراق فیلم شماره 10 حمید زرگر نژاد به مدد تصویر برداری و فضا سازی و حتی موسیقی درخشان خود به دل می نشیند.
نگاهی به فیلم سینمایی «استاد» اولین فیلم اکران شده در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر
مرتضی گازرانی-سینمای خانگی؛ چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر با تمام فراز و نشییب ها و تحریم هایی که دودش جز به چشم سینمای ایران نرفت با حضور فیلمسازها به ویژه فیلم اولی ها آغاز شد. جشنواره ای که بر خلاف ادوار گذشته به اذعان اغلب علاقه مندان، هندوانه سربسته است.
بر روال دوره های گذشته که فیلم اولی ها تنور جشنواره را گرم می کردند، جشنواره چهل و یکم از این جهت هیزم کم ندارد. اما اولین چوبش تَر بود و گُر نگرفت.
فیلم استاد ساخته سیدعماد حسینی و تهیه کنندگی « استاد » بهروز افخمی شروع خوبی برای این جشنواره نبود و امیدوارم بهاری نیز برای این سال نکو نباشد.
القصه؛ قرار است در طول این جشنواره نگاهی به تأثیرات تربیتی برخی فیلم های حاضر در جشنواره بر خانواده ها و به ویژه نسل نوجوان و جوان که بیشترین مخاطبان سینما می باشند بیاندازیم.
اساسا فیلم ها جدای از کارکرد سرگرمی، برای تأثیرگذاری بر جامعه ساخته می شوند، بالاخص در جشنواره ای که برآیند حاکمیت فرهنگی کشورِ صاحب ایدئولوژیک برتر است، باید مسئولیت پذیر تبعات این رویکرد خود نیز باشد.
فیلم استاد چه بخواهد و چه نخواهد بیش از نام کارگردان خود نام «استاد» بهروز افخمی را اما این بار در کسوت تهیه کننده یدک می کشد. چهره ای که خود را بخشی از این حاکمیت فرهنگی می داند. فیلمی که روی موضوع جنبش « می تو » و آزار جنسی زنان زوم کرده است. موضوعی که در سال اخیر حاشیه هایی نیز برای سینمای ایران به دنبال داشت. این فیلم جدای از زبان الکن خود در روایت موضوع که صاحبان نقد بیشتر به آن خواهند پرداخت، مگسک خود را به سمتی نشانه می رود که در این مدت بیشترین آسیب را از این حیث به خود دیده است. گویا نگاه آسیب شناسانه « استاد» به جای این که سایر صنوف را در بربگیرد بر قشر هنری تأکید دارد،آن هم در بستر یک جامعه ریشه دار سنتی ( اشاره به گلدرشت بودن فضای معماری سنتی مکان فیلم که در تعارض با موسیقی غربی حاکم بر طول فیلم است).
گویا « استاد » یادش رفته که همکارانش به عنوان پیشگامان عرصه فرهنگی بر خود فرض دیدند که پیشتاز این جنبش باشند و با پذیرفتن تبعات آن وارد این عرصه شدند. و حال که سینما خود باید بگوید که این آسیب اجتماعی تنها در سینما نبوده و در تمام صنوف می باشد، خود به این جریان دامن زده و اشاره اتهام را به سمت خود می برد. حتی « استاد » به خود نیز جرأت نمی دهد که از قواعد جنبش می تو پیروی کرده و برخلاف سینماگرانی که آین آسیب را فریاد زدند، خود نیز فریاد بزند و قربانیان خود را در دام سکوت انداخته و رهایشان می کند.
زرگرنژاد در «شمارۀ 10» با نوآوری در موسیقی، صحنهآرایی و ترکیب رنگها، لباس و حتی گریم و صدالبته ساختارشکنی و بر هم زدن کلیشههای رنگورو رفته، تا حد قابلقبولی توانست یک تصویر سینمایی قابل اعتنا و قابل دفاع از سینمای دفاع مقدس ارائه دهد؛ تصویری که البته میتوانست بسیار بهتر از این باشد.
هادی مرادی-سینمای خانگی؛ حلقۀ مفقودۀ آثار سینمایی ایران که نقش بسزایی در بحران کنونی سینمای سالنی دارد، مخاطبشناسی و احترام به خواست و سلیقۀ مخاطب است. این مهم به ویژه در آثار دفاع مقدس به ضوح دیده میشود. گرچه در تمام این سالها، فیلمهایی با محوریت جنگتحمیلی بسیار کمتر از آنچه باید، ساخته شده اما همین فیلمها نیز هرگز نتوانستند موفقیت آثار دهههای شصت و ابتدای هفتاد را تکرار کنند تا جاییکه همین عدماستقبال سبب شد به تدریج این گونه از سینما که به نوعی تنها نوع منحصربفرد سینمای ایران است، از رونق بیافتد.
با این حال اما «شمارۀ 10» نه برگ برنده اما اثری قابل اعتنا و قابل احترام در این ژانر به حساب میآید. فیلمی که توانست تا حد مطلوبی، رضایت مخاطبان جشنواره را جلب کند و در اکران نیز قطعاً ناموفق نخواهد بود.
نورپردازی، موسیقی و صحنهآرایی «شمارۀ 10» به حدی مطلوب بود که بیننده را در ابتدای فیلم، مجاب به همراهی میکرد، گرچه میشد به وضوح دید که فیلمساز از آثار هالیوودی که با موضوع جنگ جهانی دوم ساخته میشوند، الگوبرداری کرده اما با این حال، این یک الگوبرداری قابل احترام و استاندارد بود. به عبارت دیگر، در زمانهای متعددی از این فیلم، کارگردان بدون زیادهگویی و با استفادۀ دقیق از نور، موسیقی و صحنه، داستانش را روایت میکند و این خود، احترام به پردۀ سینماست.
نکتۀ مهم دیگر اینکه فضای موجود در «شمارۀ 10»، برای مخاطب سینمای ایران به ویژه سینمای دفاع مقدس، ناآشناست و در برخی از موارد میشود اغراق را در همۀ ابعاد فنی و محتوایی و حتی شیوۀ روایتگری لمس کرد اما به دلیل اینکه از ابزار اغراق با شیوهای درست و در جهت خط سیر فیلمنامه استفاده شده، نهتنها بیننده آن را پس نمیزند، بلکه ارتباط بصری و حسی خوبی نیز با آن برقرار میکند. به نظر میرسد این فیلم به دلیل احترام به ذائقۀ مخاطب جوان سینما، در زمان اکران نیز بتواند بخش زیادی از این قشر مخاطب را هم به سینما بکشاند.
موفقیت دیگر این فیلم در ارائۀ قهرمان است. سینمای ایران که بعد از به راه افتادن جریانی کاریکاتوری از موج نو، از قهرمان تهی شده بود، توانست در این فیلم شمهای از یک قهرمان را روی پرده ببیند. قهرمانی که در استانداردهای بالاتر، سینمای ایران برای برونرفت از وضعیت کنونی، به آن نیاز دارد.
نقطۀ قوت دیگر این فیلم در کنار اصل غافلگیری، بازی خوب مجید صالحی است. بازیگری که بعد از تجربههای موفق در آثار جدی، حالا در مرز پختگی قرار دارد و به خوبی توانست با مخاطب ارتباط بگیرد گرچه اگر این فیلمساز باتجربهتر عمل میکرد، قطعاً با حذف بخشی از دیالوگها و آواهای بازیگر و استفادۀ بهتر از زبانبدن او، تصویری به مراتب بهتر و باکیفیتتر از نقش اول فیلم خود ارائه میداد. به هر حال باید به محید صالحی که بعد از «استراحت مطلق»، «صحنهزنی» و «برف آخر»، دورهای جدید را در بازیگری خود آغاز کرده و قدمبهقدم خود را به نقش اول روی پردۀ سینما رسانده، به دلیل قرارگیری در مسیر درست بازیگری و استمرار در آن تبریک گفت. علاوه بر آن، سیامک صفری برعکس حسام منظور و بهرنگ علوی که بازی یکنواخت و کسالتباری داشتند، یک بازی استاندارد و باکیفیت از خود ارائه داده بود.
نقطۀ ضعف اصلی این بخش از فیلم اما انتخابهای به شدت ویرانکنندۀ بازیگران زن بود. جایی که بازیگران به حدی در بیان، در نگاه، در حس و حتی در حرکت، بد بودند که به روند کلی داستان ضربه زدند؛ این بخش را میتوان به نوعی خودزنی کارگردان دانست. این مهم در حالی در «شمارۀ 10» دیده شد که بزرگترین فیلمسازان جهان، در انتخاب بازیگرِ کوتاهترین نقشها و بازی گرفتن از آنان، بالاترین دقت و ظرافت را به خرج میدهند چون به خوبی میدانند بازی این بازیگران تا چه اندازه در موفقیت بازیگران اصلی و کلیّت فیلم مهم و اثرگذار است.
کلام آخر اینکه، زرگرنژاد در «شمارۀ 10» از سویی با نوآوری در موسیقی، صحنهآرایی و ترکیب رنگها، لباس و حتی گریم و صدالبته ساختارشکنی و بر هم زدن کلیشههای رنگورو رفته و از سوی دیگر با اعتنا به آثار جنگی شاخص سینمای جهان، تا حد قابلقبولی توانست یک تصویر سینمایی قابل اعتنا و قابل دفاع از سینمای دفاع مقدس ارائه دهد؛ تصویری که البته میتوانست بسیار بهتر از این باشد اما در همین اندازهها نیز نویدبخش روزهای بهتر برای سینمای ایران است و به شرط کم کردن زمان فیلم، در اکران نیز تا حدی موفق خواهد بود.
با «استاد» یکی از بدترین شروعهای تاریخ فجر را شاهد بودیم. شروعی که در آن هیچ اعتنایی به فرهنگ ایرانی و هیچ احترامی به قواعد سینما گذاشته نشده بود و مخاطب در طول زمان این فیلم بلند، یک “فیلمِ کوتاهِ کشدارِ تکراری” را به نجیبترین شکلممکن، تحمل کرد.
هادی مرادی-سینمای خانگی؛ جشنوارۀ فیلم فجر کار خود را با «استاد» آغاز کرد. فیلمی که به دلیل حضور بهروز افخمی در قامت یک تهیهکنندۀ سینمابلد و حمایت او از یک کارگردان فیلماولی، انتظار میرفت از کیفیت و حداقلِ استانداردها برخوردار باشد اما در نهایت مخاطب با اثری بیروح، کرخت و کشدار مواجه شد که در آن سوژههای همیشگی اغلب آثار اجتماعی ایران، از سکس پنهان، خشونت درونی، شک و خیانت، به دمدستیترین شیوۀ ممکن، ارائه شده بودند.
فیلم «استاد»، با تِم و موضوعی تکراری و نخنما شده و با کلیشهایترین دیالوگها، فضاسازیها، نورپردازیها، صداگذاریها و حتی دیالوگها ساخته و اکران شد و داستانِ قصه به حدی لو رفته بود که نهفقط در همان ابتدای فیلم مشت فیلمساز برای مخاطب باز شد؛ بلکه به راحتی میشد پلان بعدی و تمام حرکتها، عملها و عکسالعملها را به درستی حدس زد؛ این یعنی فیلمساز حتی در کپیبرداری هم موفق نبود و نتوانست با ایجاد یک فضای ماجراجویی یا لااقل ایجاد غافلگیری، مخاطب را با خود همراه کند.
نکتۀ دیگر، پرشهای ناهماهنگ پلانها بود. موضوعی که به خوبی نشان میداد فیلم از یک فلسفۀ مشخص پیروی نمیکند و همین عدم پایبندی به یک اصل مشخص، مخاطب را به استیصال کشاند. موضوع دیگر، فرار رو به جلوی فیلمساز از ارائۀ حداقل یک پایان مشخص بود. پایان باز را حتی اگر مطلوب بدانیم باز هم فیلمساز باید اطلاعات کافی را در اختیار مخاطب قرار دهد نه اینکه فیلم را در نقطۀ نامشخص کات کند و دوربینش را خاموش و در نهایت مخاطب را با انبوهی از اطلاعات پراکنده و بیربط، تنها بگذارد.
موسیقی نابجا و ناهمگن در یک لوکیشن با بافت ملی و سنتی ایران، یکی دیگر از نقاط ضعف پررنگ «استاد» بود که حتی به بُعد ایرانیبودن فیلم نیز طعنه زده بود؛ استفاده از این نوع موسیقی روی تصویری که مملو از نمادهای فرهنگی و تمدنی جامعه است، وصلۀ ناجور دیگری بود که “استادِ کاربلد” به سینمای ایران چسباند.
ریتم کُند و خستهکنندۀ فیلم و لرزشهای مداوم و افراطی دوربین، نهتنها نتوانسته بود فضاسازی مناسب را ایجاد و لحن کارگردان را به مخاطب منتقل کند، بلکه برعکس، مخاطب را کسل و آشفته کرد. نورپردازی که کوچکترین قواعد اکسپرسیونیسمی را هم به حدی گلدرشت و اغراقآمیز اجرا کرد که مخاطب در برخی موارد، صحنه را گُم میکرد و ارتباطش با فیلم و جریان داستان قطع میشد.
گرچه انتخاب حسن معجونی به عنوان یک بازیگر توانمند و حرفهای، با اکتها و بیان ویژۀ خود، یک پتانسیل بالا برای فیلم و یک انتخاب مناسب از سوی مجموعۀ «استاد» بود اما باید گفت بازیها به حدی کارگردانینشده بود که معجونی نیز به اندازۀ دو بازیگر دیگر این فیلم، ناموفق بود. سکوتهای نابجا، دیالوگهای خستهکننده با لحن مصنوعی، بغضها و اشکها و سکوتها و حتی واکنشهای لو رفته و حتی قابهای تکراری، همگی دست به دست هم دادند تا یکی از بدترین شروعهای تاریخ فجر را شاهد باشیم. شروعی که در آن هیچ اعتنایی به فرهنگ ایرانی و هیچ احترامی به قواعد سینما گذاشته نشده بود و مخاطب در طول زمان این فیلم بلند، یک “فیلمِ کوتاهِ کشدارِ تکراری” را به نجیبترین شکلممکن، تحمل کرد.
در دومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، سه فیلم سینمایی «آه سرد»، «جنگل پرتقال» و «یادگار جنوب» برای اهالی مطبوعات به نمایش گذاشته می شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در دومین روز از برگزاری چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر شاهد نمایش سه فیلم سینمایی هستیم، ۲ فیلم که کارگردانی آن برعهده فیلم اولی هاست و یک فیلم که سازندگان آن هم جوان اما با تجربه در حوزه فیلمسازی هستند.
اهالی رسانه قرار است در سانس اول امروز پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه به تماشای فیلم سینمایی «آه سرد» به کارگردانی ناهید عزیزی بنشینند. کارگردانی که قرار است اولین اثر سینمایی خود را برای خبرنگاران و منتقدان به نمایش گذارد.
تهیه کنندگی این فیلم را رضا محقق برعهده دارد که از جمله تهیه کنندهایی به شمار میرود که معمولاً ساخت فیلمهای اجتماعی و هنری را برعهده میگیرد. علی باقری و ایمان صدیق از جمله بازیگرانی هستند که نامشان برای حضور در این فیلم سینمایی منتشر شده است.
فیلمی که در خط داستانی آن آمده است: فرزند در پی کینه شخصی خود به دنبال انتقام…
این فیلم سینمایی قرار است ساعت ۱۳ در پردیس ملت نمایش داده شود.
مواجهه نمایشنامه نویس ناموفق با گذشته خود
آرمان خوانساریان کارگردان فیلم کوتاه که پیش از این در حوزه تولید فیلم کوتاه جوایز بسیاری دریافت کرده و در امسال بخت خود را در حوزه سینمای بلند آزمایش میکند.
«جنگل پرتغال» به کارگردانی آرمان خوانساریان از دیگر فیلمهایی است که در گروه فیلمهای اول قرار میگیرد، رسول صدرعاملی از جمله کارگردانان شناخته شده سینمای ایران، تهیه کنندگی این فیلم را برعهده دارد و بازیگرانی چون میرسعید مولویان و سارا بهرامی در آن حضور دارند.
در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: سهراب بهاریان نمایشنامهنویس ناموفقی است که به تازگی معلم دبیرستان شده است. دانش آموزان و مدیر مدرسه رضایتی از شیوه برخورد او هنگام آموزش ندارند. او در سفری با تصویری از گذشته خود مواجه میشود.
یک عاشقانه پربازیگر
سومین سانس پردیس سینمایی ملت برای ساعت ۱۹ در نظر گرفته شده است، در دومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، شاهد فیلمی پربازیگر با حضور چهرههای شناخته شده سینمای ایران است. در واقع پدرام پورامیری و حسین دوماری در جدیدترین تجربه سینمایی خود فیلم «یادگار جنوب» را برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده کردهاند.
«یادگار جنوب» یک فیلم عاشقانه است که در تهران، گرمسار و قشم فیلمبرداری شده و در آن بازیگرانی چون وحید رهبانی، الناز شاکردوست، پژمان جمشیدی، مسعود کرامتی، سحر دولتشاهی و صابر ابر حضور دارند و تهیه کنندگی آن را مجتبی رشوند برعهده داشته است
نشست خبری فیلم استاد اولین فیلمی که در جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد، برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، نشست خبری فیلم استاد اولین فیلمی که در جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد، با حضور عوامل این فیلم آغاز شد.
بهروز افخمی تهیهکننده فیلم استاد در ابتدای نشست اظهار کرد: خودم که برای اولین بار فیلم را تماشا میکردم به نظرم فیلم گرمی بود.
عماد حسینی کارگردان فیلم در پاسخ به این سوال که هدف از ساخت این فیلم چه بود، گفت: با کلمات نمیتوان هدف از ساخت فیلم را عنوان کرد و هر مخاطبی بنا به دید فیلم به آن نگاه میکند. و هرکسی به دنبال یک سوژه برای ساخت فیلم است، این سوژه به نظرم جالب آمد به همین دلیل آن را ساختم.
حسینی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا افراد برای ساخت فیلم سراغ مسئله تجاوز و جنبش می تو میروند، گفت: فکر نمی کنم که در این زمینه فیلم زیاد ساخته شده است.
وی در پاسخ به شخص خاصی را مد نظر داشتید که دارای چنین شرایطی بوده گفت: چندین مورد در دنیای واقعی داشتیم. خیلیها بودند که از ساخت این فیلم منعم کردند اما موضوعی که مرا به این کار ترغیب کرد این بود که در آن سوی دنیا وقتی فردی ولو اینکه مهم هم باشد بایکوت میشود اما در ایران چنین اتفاقی نمیافتد.
وی افزود: فیلمنامه من اقتباسی نیست.
وی در پاسخ به این سوال که آیا قصد اقتباس از فیلم فروشنده را داشتید، گفت: من هیچ شباهتی با آن فیلم نمیبینم اما دارای موضوعات یکسانی هستند.
افخمی در پاسخ به این سوال که هزینه ساخت این فیلم چقدر بوده گفت: مخارج فیلم کمتر از ۳.۵ میلیارد تومان است چون هزینهها بالا رفته و عوامل درصدهایی از مالکیت فیلم را دریافت کردند که باعث شد این فیلم ساخته شود.
هدیه حسینینژاد بازگر فیلم نیز در پاسخ به این سوال که چه چالش هایی با این نقش داشتید گفت: واقعیت این است که فکر میکنم کمتر زنی وجود دارد که حداقل از کنار موضوع رد نشده باشد.
وی افزود: من هم موارد مشابهی برایم پیش آمده و به همین دلیل دوست داشتم این نقش را بازی کنم.
وی ادامه داد: آنگونه که من به عنوان یک زن برای این فیلم متاثر شدم آقایان نشدهاند.
افخمی در پاسخ به این سوال که چرا سراغ یک فیلم آپارتمانی رفتید در صورتی که خود سما نخالف ساخت فیلمهای این چنینی هستید، گفت در ابتدا نمیخواستم این فیلم را تهیه کنم و آن را رد کردم و استخاره کردم که خوب آمد و میخواستم یک فیلم کمدی بسازم چرا که دوره این موضوعات گذشته، ۷۰ صفحه از فیلمنامه را خواندم و از آن خوشم آمد و آن را پذیرفتم
تهیهکننده فیلم سینمایی «شماره ۱۰» گفت: می خواستیم قهرمان را در انتها به یک پهلوان تبدیل کنیم که به نظرم ما ایرانیها به پهلوانان عِرق خاصی داریم و امیدواریم در ذهن مخاطب هم این ذهنیت شکل گیرد و به الگوسازی برای نسل جوان کمک کند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، ابراهیم اصغری چهارشنبه شب در نشست خبری فیلم «شماره ۱۰» اظهار داشت: امیدوارم فیلم را پسندیده باشید و از فیلم خوب تعریف کنید تا این نوع فیلم ها در اکران با توفیق بهتری همراه شود و به واسطه نظرات شما هیات داوران هم بتوانند با اطلاعات بهتری تصمیم بگیرند.
وی در پاسخ دلایل انتخاب سوژه گفت: سینمای ایران و نسل جوان به قهرمان نیاز دارد من در کار قبلی و این کار سعی کردم به سمت فیلم قهرمان محور پیش روم. داستان براساس مستنداتی شکل گرفت که به بهترین قهرمانان معاصر می پردازد.
این تهیه کننده سینما تصریح کرد: قصه «شماره ۱۰» براساس تحقیقاتی که دوست عزیزم در سال های گذشته انجام داد شکل گرفت و بعد از بازنویسی های متعدد به فیلمی که دیدید رسید.
اصغری افزود: در زمان اکران مخاطبان سراغ برخی فیلم ها نمی روند اما دلیل نمی شود که این فیلم ها تولید نشود. شرایط اکران باید درست باشد اما در این فیلم اکر شرایط برای ورود مخاطب به سالن به ویژه مخاطب جوان فراهم باشد ناراضی بیرون نمی رود. ضروری است که از قهرمانان فیلم بسازیم.
وی درباره بودجه تولید فیلم تصریح کرد: این فیلم با پشتیبانی کامل بنیاد فارابی ساخته شده است. عدد نمی گویم اما این فیلم نسبت به آثار دفاع مقدسی خیلی هزینه کمتری داشت. مثلا نسبت به فیلم های مشابه یک سوم و یا یک چهارم بوده و امیدوارم کیفیت به گونه ای باشد که با آنها برابری کند.
پاپیون یکی از فیلم های ماندگار سینمای جهان است
کارگردان فیلم «شماره 10» گفت: من در ابتدا به هموطنان عزیزم در خوی تسلیت میگویم. راستش در اینجا باید بگویم که یک فیلم اجتماعی ساختم که از سال ۹۶ شروع به تحقیق آن کرده بودم. زندگی این قهرمان براساس تعداد زیادی خاطره است و فراری که انجام داد تنها فرار موفق در طی یک دوره ده ساله است اسارت است. صدام حدود چهل میلیون دینار برای سر او جایزه گذاشت. برای من جالب بود.
حمید زرگرنژاد افزود: «پاپیون» یکی از فیلم های ماندگار سینمای جهان و در دسته فیلم های تأثیرگذار است. پرداخت به این موضوعات باعث شده تا جنگ و چنین مواردی در کل جهان برداشته شود.
وی درباره اینکه فیلم برچه اساسی ساخته شده، خاطرنشان کرد: این فیلم تلفیق خاطره چند نفر از جمله زاگرس میرانی و محمد عبدی بود.
زرگرنژاد درباره زمان نگارش فیلمنامه نیز یادآوری کرد: حدود سه سال فیلمنامه زمان برد و انگیزه نگارش آن این بود که کاراکتر فیلم تنها فرار موفقی را داشت که در دوران اسارت صورت گرفت.
دومین نشست رسانهای چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر امروز چهارشنبه ۱۲ بهمن با حضور عوامل فیلم سینمایی «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد و تهیهکنندگی ابراهیم اصغری و با حضور عوامل فیلم و با اجرای محمدرضا مقدسیان پس از پایان اکران این فیلم سینمایی و با حضور اهالی رسانه در سالن نشست پردیس سینمایی ملت در حال برگزاری است.
سرانجام دوازده بهمن از راه رسید و جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد هنری کشور که خودش هم به یکی از پرحاشیهترین دورههایش رسیده است، آغاز شد.
به گزارش سینمای خانگی، هر سال با شروع فصل زمستان هیجان و تکاپوی نزدیک شدن جشنواره فجر برای اهالی سینما، بخصوص آنهایی که فیلمی در جشنواره دارند و نیز علاقهمندانش اوج میگرفت اما امسال همه چیز رنگ و بوی دیگری داشت؛ از فضای پشت صحنه فیلمها گرفته تا آنهایی که دستاندرکار برگزاری جشنواره بودند، از دوستداران و مخاطبان همیشگی جشنواره فجر تا اهالی رسانه که از ابتدای بهمن ماه روزهای پر فشار کاری را با شروع جشنواره های فجر پشت سر میگذارند.
بعد از اتفاقهایی که فضای جامعه در پاییز امسال با آن روبهرو شد قابل پیشبینی بود که جشنواره فیلم فجر به عنوان بستری برای یکسری بازخوردها استفاده شود.
با این حال پس از تمام حاشیههای چند وقت اخیر و اطلاعرسانیهای قطرهچکانی از جشنواره، چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر عصر ۱۲ بهمن ماه در پردیس سینمایی ملت به عنوان خانه رسانه و برج میلاد به عنوان خانه جشنواره و محل استقرار بخش بازار بین الملل و هنرمندان آغاز شد.
با آغاز جشنواره و در مدت برپایی این رویداد نگاهی گذرا به اتفاقها و حاشیههای آن در پایان هر روز خواهیم داشت.
در روز اول جشنواره باید به نمایش دو فیلم «استاد» و «شماره ۱۰» اشاره کرد.
* در دو هفته گذشته یکی از چهرههای جنجالی و خبرساز سینما بهروز افخمی بود آن هم به خاطر مصاحبه ای که در ایسنا داشت و اظهارنظش در درباره وقایع اخیر جامعه بازتابهای مختلفی پیدا کرد، به همین دلیل میشد تصور کرد انتخاب اولین فیلم جشنواره از فیلمی به تهیهکنندگی و با حضور او در سینمای رسانه نشست پرحاشیهای را رقم بزند اما اتفاقاً نشست فیلم نشست پرسش و پاسخ فیلم استاد که به عنوان یکی از فیلم اولیهای جشنواره توسط عماد حسینی ساخته شده، به آرامی برگزار و تمام شد.
* فیلم استاد روایتی از یک استاد نقاش و معمار بود که به حاشیههای جنبش «میتو» اشاره مستقیم داشت که در یکی دو سال گذشته در فضای فرهنگ و هنر و در سینمای ایران ایجاد شد. حسینی در این نشست بدون اسم بردن، از بازیگرانی یاد کرد که در روزهای گذشته نامشان زیاد مطرح بوده اما یا حاضر به همکاری با او در این پروژه نشدهاند یا او را از ساخت این فیلم پرهیز داده بودند تا برای آینده کارش در سینما بایکوت نشوند.
افخمی در این نشست استخاره گرفتن برای فیلمسازی را بار دیگر مطرح کرد و گفت، ابتدا زیر بار ساخت فیلمی با این موضوع نمیرفته اما بعد از اصرار مجید رجبی معمار تهیه کننده قبلی، استخاره گرفته و اگرچه قصد داشته یک کمدی از این سوژه بسازد اما به ساخت روایت کارگردان رضایت داده است.
* برای فیلم استاد دو نفر از بازیگران و تهیهکننده و کارگردان فیلم حضور داشتند اما این غیبت در نشست دوم تا حدی جبران شد و دستاندرکاران بیشتری از فیلم «شماره ۱۰» در نشست حضور داشتند.
* تقریباً تمام سالنهای نمایشیِ در نظر گرفته شده برای دو فیلم اول جشنواره، با تکمیل ظرفیت روبهرو شدند. البته در کنار چهرههای آشنا و تقریبا هر ساله، امسال از برخی فعالان رسانهای در روز اول جشنواره که یک روز کاری است، خبری نبود. باید دید که این شرایط در ۳ روز آخر هفته و تعطیلی پیش رو چگونه خواهد شد.
* جشنواره امسال در سینماهای مردمی هم از ۱۲بهمن آغاز شده اما وضعیت فروش بلیت نسبت به گذشته تغییراتی دارد که برخی کارشناسان یکی از عوامل آن را تکفروشی کردن بلیت و نیز نبود تبلیغات کافی و مناسب برای آگاهی مردم میدانند. در همین راستا یکی از سینماداران پیشنهاد داده است تمهیدی اندیشیده شود تا سیمرغ مردمی حذف نشود و تبلیغات مرتبط با فیلم ها هم افزایش یابد.
* با اعلام اسامی فیلمهای بخش بینالملل جشنواره رضا محقق تنها تهیهکنندهای است که با فیلمهای «چرا گریه نمی کنی»، «درخت خاموش» و «آه سرد» 3 فیلم در جشنواره دارد. تورج اصلانی هم با دو فیلم «وابل» و «بیسرزمین» تنها کارگردان دو فیلمی جشنواره امسال است.
* مردم آسیب دیده و سوگوار زلزله خوی در هر دو نشست خبری جشنواره یاد شدند و حمید زرگرنژاد کارگردان فیلم شماره ۱۰ درخواست کرد که در همین ایام از طریق سفر هنرمندان یا راههای دیگر به آنها کمک شود.
نمایی از نشست خبری فیلم در سینمای مخصوص اهالی رسانه
جدول نمایش فیلمهای چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در سینمای اهالی رسانه (پردیس سینمایی ملت) منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، در روز اول نمایش فیلم ها برای اهالی رسانه که از ساعت ۱۶ روز ۱۲ بهمن ماه آغاز میشود فیلم «استاد» به کارگردانی سید عماد حسینی و تهیه کنندگی بهروز افخمی به نمایش در میآید و در ساعت ۱۹ فیلم سینمایی «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد و تهیه کنندگی ابراهیم اصغری به نمایش در خواهد آمد.