جشنواره فیلم فجر در اطلاعیه ای اعلام کرد که در سینمای برخی استانها امروز ۲۲ بهمن ماه، بلیت جشنواره فجر بصورت نیم بها خواهد بود.
به گزارش سینمای خانگی، در اطلاعیه روابط عمومی جشنواره فجر آمده است : به اطلاع میرساند، نظر به درخواست اقشار مختلف مردم در استانها مبنی بر ارائهی تخفیف بلیط فیلمهای چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر با همکاری مدیران سینماها و مدیران استانی و ستاد جشنواره در استانها و سینماهای ذیل تا ساعت ۲۴ روز ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۱ بلیطهای جشنواره با وارد نمودن کد تخفیف fajr۴۱ از طریق سامانههای ایرانتیک (irantic.com)، (iticket.ir) و (gisheh۷.ir) به صورت نیمبها به فروش میرسد. ۱. خراسان رضوی (سالن آفریقا ۱ و سیمرغ ۵) ۲. خراسان شمالی (سالن عمیق ۱ و گلشن) ۳. اردیبل (سالن انقلاب و قدس) ۴. کردستان (سالن بهمن ۱ و بهمن ۲) ۵. چهارمحال بختیاری (سالن غدیر ۱ و بهمن ۱) ۶. کهکیلویه و بویراحمد (سالن هنر) ۷. خوزستان (سالن ساحل اصلی، اکسین ۱ و فردسی سالن اصلی) ۸. بوشهر (شهید آوینی) ۹. گلستان (پردیس کاپری ۱ و ۲، عصر جدید مهر / گلستان) ۱۰. سیستان و بلوچستان (سالن هلال) ۱۱. گیلان (تالار مرکزی رشت و سالن سپیدرود) ۱۲. هرمزگان (سالن ستاره شهر و ستاره جنوب) ۱۳. سمنان (سالن یادمان) ۱۴. مرکزی (سالن فرهنگسرای شهر)
در صورت اضافه شدن استانها و سینماهای جدید به فهرست اضافه میشود.
یکی از ویژگیهای جشنواره فیلم فجر امسال که پس از پایان این رویداد، برای مخاطبان روشن شد، تنوع مضامین و گونهها است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینمایی ایرنا، جشنواره فیلم فجر در برخی از ادوار اخیر خود، به این مورد متهم میشد که نتوانسته تنوعبخشی مضمونی خوبی برای تولیدات سینمایی کشور بیافریند. به همین دلیل، در بسیاری از دورهها، مخاطب شاهد درامهای آپارتمانی بود که نمیتوانستند در مقام داستانگو، مخاطب خود را سرگرم نمایند.
فارغ از این اتفاق، جشنواره به آثار یکدستی تبدیل میشد که لوکیشن عموم آنها در تهران بود و این سبک زندگی، مغایرتهایی را با سبکهای زندگی دیگر مردم سرزمین داشت.
اتفاق خوبی که در فجر امسال رخ داد، وجود فیلمهایی با تنوع مضامین و گونهها در ویترین جشنواره است. لوکیشن فیلمها، در چهار گوشه ایران قرار دارد و همین تنوع جغرافیایی، سوژههای بکری را در مسیر طراحی داستان و روایت آفریده است.
درواقع علیرغم زیباییشناسی بصری که فیلمهای این دوره دارند، میتوان به تاثیرگذاری این مولفه بر روی داستان نیز اشاره کرد. وقتی درامهای خانوادگی و اجتماعی، محصور در آپارتمان شدند، طبیعی است که سوژه نیز آبشخوری کلیشهای پیدا کرده و نمیتواند جذابیتهای بصری چندانی را برای مخاطبانشان بیافریند.
البته که برخی از سینماگران با درک این موضوع، تلاش کردند تا با تنوعبخشی در مضمون و اعجاز لوکیشن، بهنوعی سوژه و داستان خود را مهندسی کرده و روایتگریهای جدیدی را نزد مخاطب داشته باشند.
در شکلگیری و تحقق این مسیر، نمیتوان به طراحی هوشمندانه و هدفمند سازمان سینمایی اشاره نکرد. سازمان سینمایی یا چند رویکرد، زمینهساز این تنوعبخشی بود. نخست آنکه دست فیلمسازانی که تلاش کردند تا با مهندسی جدید، راوی سوژههای بکری در یک فضاسازی نوین باشند را باز گذاشت و در موارد بسیاری، کمکهای فراوانی به آنها کرد.
در مرتبه دیگر، این سازمان تلاش کرد تا خطدهی درستی برای فیلمسازانی که درصدد تغییر در مهندسی محتوا و فضاسازی بودند، به عمل آورد. مواردی از این تلاشها، در آثار جشنواره امسال نمود داشته و موارد بیشتر، خود را در اکران سال آینده نشان میدهند.
برخی دیگر از این رهیافتها اما در سفرهای استانی رئیس سازمان سینمایی تحقق پیدا کرد. در این سفرها، یکی ازمهمترین مسائلی که مورد توجه قرار میگرفت، تسهیل کار برای فیلمسازان مربوط به آن خطه و استفاده از توانمندیها و ظرفیتهای مختلف آن منطقه بود.
مجموع این موارد سبب شده تا پوسته تولیداتی سینمای ایران با تغییرات خوبی مواجه شود. در سینمایی که به باور بسیاری از کارشناسان، مشکل عمده از فیلمنامه میآید، طبیعی است که سوژههای جدید، مشتریان بسیاری پیدا میکنند. وقتی تمام تمرکز سینمای ایران روی پایتخت قرار گرفته است، باید با یک برنامهریزی درست، دوربین را به دیگر مناطق کشور برد و از فیلمسازان شهرستانی نیز حمایت ویژهای را به عمل آورد.
مجموعه این حمایتها را که بنگریم، متوجه میشویم که بسیاری از کارگردانان نسل جدید، از شهرستان آمدهاند و توانستهاند خود را تا اندازههای یک فیلمساز تراز اول بالا بکشند. بنابراین هوشمندی سازمان سینمایی در گسیل منابع و نیروها به خارج ازتهران، علاوه بر تغییر پوسته ظاهری تولیدات سینمای کشور، کشف استعدادهای جدید و تسریع در ورود نسل فیلمسازان آیندهدار است که جشنواره فیلم فجر امسال میتواند نخستین سکوی پرتاب برخی از این چهرهها شد.
«سینما متروپل» عنوان یکی از سخیفترین تولیدات سینمایی به نمایش گذاشته شده در «بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر» است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، «سینما متروپل» عنوان یکی از سخیفترین تولیدات سینمایی به نمایش گذاشته شده در «بخش سودای سیمرغ چهل و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر» است. اثری که با ظاهرسازی و معرفی منافقانه خود در «ژانر دفاع مقدس» توانسته میزان قابل توجهی از بودجه نامعلوم و غیر شفاف فیلمسازی مقرر برای تولید چنین آثاری را چپاول نماید.
«سینما متروپل» به وضوح از کارکرد «هجو انقلاب اسلامی» برخوردار است و عمق جهتگیری خود را بر روی ناکارامدی «حاکمیت جمهوری اسلامی» تنظیم نموده و در مقابل به صورتی تمام قامت به «ستایش سینما» میپردازد و «سینمای عصر پهلوی» را تا به آن میزان متعالی و موجه جلوه میدهد که حتی بقایای برجای مانده از آن توانست ملجا و پناه جامعه جنگ زده و تحت محاصره «آبادان» گردد. و این همه را با فراغتی کامل و در مدت زمانی بسیار طولانی و درحدود دو ساعت و نیم (۱۵۰ دقیقه) به عمق وجود مخاطب خود حقنه میسازد.
فیلم سینمایی «سینمامتروپل» داستان راهاندازی سینمای متروکه «متروپل آبادان» در دل جنگ و دقیقا در شرایط محاصره شهر آبادان است که توسط جوانکی عشق سینما به نام «رضا» صورت میپذیرد. جوانی که به همراه دوستش «سیاوش» از نوجوانی به سینما آمده و در این میان از هیچ کاری حتی دزدی و قمار و … صرف نظر نمیکردند. دو نوجوانی که به صورتی همزمان عاشق «فرانک» دختر آپاراتچی سینما میشوند و این دختر تا هنگام اخراج و رفتن «نادر آپاراتچی» به لالهزار تهران آنها را در رسیدن آسان به سینما همراهی میکند. اما حالا پس از سالها این سه نوجوان عاشق در اوج جوانی خود به یکدیگر میرسند و هر یک در بخشی از ساختار تبلیغاتی جنگ مشغول به فعالیت میشوند. سه نوجوان که در نهایت تمام هم و غمشان معطوف راهاندازی مجدد «سینما متروپل» میشود و در نهایت با اخذ مجوز اکران فیلم سینمایی «قیصر» از مامور سانسور جمهوری اسلامی است که میتوانند به «رستگاری» برسند و …
کارکرد «سینما متروپل» تنها در نگرش «ضد دفاع مقدسی» آن خلاصه نمیشود و از این جهت است که این اثر عمدا و یا سهوا تمایلی به تمام شدن ندارد. در این میان اگر چه ممکن است که بخشی از این عدم تمایل مربوط به بودجهخواری و فاکتورسازی برای مبلغ کلان اختصاص یافته به آن و آوردن توجیه برای خرج چنین سرمایهای باشد؛ اما از منظر دیگری میتوان این عدم تمایل به تمام شدن و شهوت تصویرسازی را محصول نوع روایتگریاین فیلم به سبک «فیلمفارسی» قلمداد نمود. شهوتی که میخواهد ملغمهای از صورتسازی بر «عشق» در گونههای مختلف بشری گردد. عشقهایی که در بنای «سینما» شکل میگیرد و تا به آنجا پیش میرود که حتی از ترسیم «عشق مثلثی» هم صرفنظر نمیکند. البته این میل و شهوت به ادامه دار بودن به نحو ویژهای با تمایلات سیاسی گره میخورد و غرضورزی اثر برای ترسیم ناکارآمدی «حاکمیت جمهوری اسلامی» کاملا همخوانی دارد. تمایلی مغرضانه که در نهایت فرجام «سینمای مقاوم» و تخریب نشده در طول هشت سال جنگ و زیر باران موشک و … را به تخریب و جایگزین شدن «برجهای دوقلوی متروپل» پیوند میدهد و با آوردن کپشن پایانی و ثبت ماجرای فروریختن این بناهای احداث شده در «جمهوری اسلامی» بر پرده نقرهای سینما به پایان میرسد.
قداست بخشیدن به «سینما» و ادای دین به نمادهای برجسته «سینمای عصر پهلوی» و معرفی «سالن سینما» به عنوان پناهگاه و آخرین امید مردم برای خلاصی از جنگ و شناسایی عوامل نفوذی و جاری نمودن عشق در جامعه و «رسیدن به رستگاری» و … بستر اصلی روایت «سینما متروپل» است که با فاکتور گرفتن تعمدی از فجایع و مفاسد عدیده جاری و ساری در سینمای قبل از انقلاب همراه میشود و این حقیقت را عمدا فراموش میکند که سینمای ایران اساسا از بعد از انقلاب دومرتبه احیا شد و هرچه دارد از «انقلاب» دارد!
در مجموع فیلم سینمایی «سینما متروپل» سندی قابل ارایه برای فهم حضور موثر «بانیان وضع موجود» در مدیریتمیانی و بالاخص در گلوگاههای فرهنگی و اجرایی کشور است. طیفی بیریشه که با تغییر چهره و گذاشتن ریشهایی بُلند همچنان بر سیطره خود در زیرمجموعه ها و شوراهای اقماری سازمان سینمایی ادامه داده و با حفظ همان رویکرد پیشین و البته با توجیهاتی مورد پسند «مدیران فرهنگی دولت سیزدهم» و با اغفال ایشان اقدام به تصویب آثاری همچون «سینما متروپل» نموده و بیتالمال مردم مظلوم ایران را خرج تولید چنین آثاری کردهاند.
رئیس بنیاد مستضعفان پس از دیدن فیلم سینمایی «غریب» گفت: فیلم غریب توانست گوشهای از مجاهدت شهید سرافراز محمد بروجردی و مردی که او را بواقع میتوان مسیح کردستان نامید به نمایش درآورد و باید بابت این موفقیت که در قالب هنر والا و انقلابی به دست آمد، خدا را شکر کنیم.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، سید پرویز فتاح شب گذشته با حضور در خانه جشنواره، فیلم سینمایی غریب را در کنار تعدادی از فرزندان شهدا مشاهده کرد.
رئیس بنیاد مستضعفان با تبریک به تهیه کننده، کارگردان و عوامل فیلم غریب گفت: خوشبختانه تلاش عوامل فیلم غریب توانست گوشهای از مجاهدت شهید سرافراز محمد بروجردی و مردی که او را بواقع میتوان مسیح کردستان نامید به نمایش درآورد و باید بابت این موفقیت که در قالب هنر والا و انقلابی به دست آمد، خدا را شکر کنیم.
وی با تاکید بر نمایش جنبههای روحی مختلف شهید بروجردی در این فیلم گفت: من از نزدیک افتخار آشنایی و سربازی این مجاهد شهید و استاد مسلم اخلاق را داشتم از دیدن صحنههای زیبای این فیلم که توامان جسارت، اخلاق، فرماندهی و شجاعت این مرد بزرگ را مطابق واقعیات آن زمان نشان داد، متاثر شدم و اطمینان دارم سایر بینندگان فیلم هم از این زیبایی، فیض و توشه خواهند داشت.
فتاح با ابراز خرسندی نسبت به رضایت خانواده شهید بروجردی از فیلم غریب افزود: بعد از فیلم «موقعیت مهدی» که راوی مجاهدت و زندگینامه شهیدان سرافراز مهدی و حمید باکری بود، امیدواریم این فیلم هم بتواند نظر بینندگان و داوران جشنواره امسال را جلب کند. به گزارش فارس فیلم سینمایی غریب، محصول سازمان فرهنگی رسانهای اوج است که با مشارکت شرکت سینمایی نور تابان تهیه و تولید شده است.
به نظر میرسد« اتاقک گلی» جغرافیا و کشور است و گرههای قالی و طرح و رنگاش از یک سو یادآور خط روایتی قدرتمند و درهم تنیده در فیلم و از سوی دیگر اشارهای است روشن به یک ملت و اتحاد مردمانش.
جنگ برای نسل ما که کودکیهامان تجربه هشت سال دفاع مقدس را از سر گذراندهاست بیشک معنای دیگری دارد. برای ورود به تحلیل یکی از فیلمهای جشنواره چهل و یکم فجر یعنی«اتاقک گلی»، کمی به عقب برمیگردم وقتی 6ساله بودم و هواپیماهای غول پیکر عراقی از آسمان روستایمان که در مرز ایلام و لرستان بود عبور میکردند.
در عالم کودکی گمان میکردم جهان فقط ایران است و عراق و اگر از کوه پشت روستا بالا بروم حتما عراق را میبینم
آن سالها گمان میکردم جهان فقط ایران است و عراق و اگر از کوه پشت روستا بالا بروم حتما عراق را میبینم.
هر روز وقتی هواپیماها سرو کله شان پیدا میشد آنقدر نزدیک به روستا حرکت میکردند که گمان میکردم با چوبهای نی بلندی که شبها اسباب بازی کودکانهمان بودند _ برای انداختن خفاشها_، میتوانم یکی از آنها را بیاندازم.
امروز در روز هشتم جشنواره فیلم فجر با دیدن «اتاقک گلی» تمام آن خاطرات کودکی، شهدای روستا و هواپیماهای سیاه غول پیکر عراقی و … در خاطرم زنده شد.
*سینما همچون قالی پرنده
سینما اسطوره امروز است، چرا که میتواند مثل قالی پرنده ما را از زندگی روزمره و دنیایمان جدا کرده و به جهان دیگری ببرد. بیشک این نقش اسطورهای سینما، بسیار مهم است.
«اتاقک گلی» روایتگر زنان، بچهها و مردان روستای حسن آباد کرمانشاه است که در جریان عملیات مرصاد مورد کشتار و تجاوز منافقین قرار میگیرند.
جدا از تحلیلهای فنی همچون، بازیها، طراحی ساختار روایت و قصه پردازی، تدوین، صدا، طراحی صحنه و فیلمبرداری و…که همه خوب یا درخشان بود، «اتاقک گلی» فیلمی پر از تصویرهای دیدنی و مفاهیم دوست داشتنی است. داستان عشق، ایثار، شجاعت، خانواده دوستی، وطن پرستی و امید.
«اتاقک گلی» در ابتدا داستان آشنا و ساده دلباختن «شاهو» به «خزال» و مخالفت پدر خزال با این وصلت است؛ چراکه آقامراد شاهو را در مرگ پسرش_خسرو_ که هنگام عبور قاچاقی از مرز ترکیه کشته شده مقصر میداند.
بر همین اساس در شروع فیلم بخشی از زندگی روزمره اهالی روستایی را میبینم که درگیر داستانی طایفهای هستند، قصه عشقی که به واسطه یک سوتفاهم در مقابلش سدی به نام پدر قرار گرفته است؛ پدری که نقشی مهم در طایفههای کرد نشین دارد. روایت با چالشی بین دو خانواده آغاز میشود، در عین چالش اما روستا فضایی آرام و امن دارد اما به یکبار اهریمنی تا دندان مسلح به روستا یورش میبرد و آرامش روستا را دستخوش تلاطم میکند و این تازه شروع ماجرا است.
روستا فضایی آرام و امن دارد اما به یکبار اهریمنی تا دندان مسلح به روستا یورش میبرد و آرامش روستا را دستخوش تلاطم میکند و این تازه شروع ماجرا است
شاهو نقش اصلی فیلم با بازی درخشان تورج الوند( الوند را در جشنواره چهلم در فیلم «نگهبان شب» میرکریمی شناختم وقتی با بازی باورپذیر و درخشانش همچون ستارهای نوظهور در سینمای ایران نمایان شد)متعهد و وفادار به خانواده(مادری سالخورده) است؛ او که میانهای با جنگ ندارد و در طول کل فیلم گلولهای هم شلیک نمیکند دل به خزالی باخته است که قالیبافی دارد و با رنگ و نقش و زیبایی آشناست. قالیبافی که همان«اتاقک گلی» است و در نهایت سنگر اهالی روستا میشود.
خون شهدا و جانبازانی که برای نجات اهالی روستا خودشان را به اتاقک گلی رسانده بودند در نقوش و رنگهای گرم قالیها تنیده میشود.
به نظر میرسد«اتاقک گلی» استعارهای از جغرافیا و کشور است و گرههای قالی و طرح و رنگاش از یک سو یادآور خط روایتی قدرتمند و درهم تنیده در فیلم و از سوی دیگر اشارهای است روشن به یک ملت و اتحاد مردمانش.
پایانبندی فیلم هم درخشان است، نوزاد تازه از راه رسیده که نماد «آینده در راه» و طراوت زندگی است، سراسر «امید» است و به «عشق» جان دوباره میبخشد
اگرچه جوی خون به راه میافتدو رزمندهها (نیروهای بسیجی و فرماندهان سپاه) پشت به پشت شهید میشوند، اما «مقاومت» تا سرحد ممکن شکل میگیرد تا امنیت مردمان حفظ شود و زندگی زنده بماند.
پایانبندی فیلم هم درخشان است، نوزاد تازه از راه رسیده که نماد «آینده در راه» و طراوت زندگی است، سراسر «امید» است و به «عشق» جان دوباره میبخشد.
مدیر تولید فیلم سینمایی “آن ها مرا دوست داشتند” میگوید یکی از بازیگران برای حضور در نشست رسانهای فیلم در خواست ۲۰۰ میلیون تومانی کرده است!
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، نشست فیلم سینمایی آنها مرا دوست داشتند به کارگردانی و تهیه کنندگی محمدرضا رحمانی و با حضور این کارگردان و ایرج رحمانی و مهسا اسماعیلی بازیگران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، محمدرضا رحمانی گفت: این فیلم با سینمای مستقل گره خورده و میتوان آن را ارزانترین فیلم دانست. دوستان سینماگر پیش از هر چیز من را به عنوان فیلمنامه نویس میشناسند که سوژههای بکری دارد. سوژه آنها مرا دوست داشتند به نوعی از اتفاقی که برای یکی از دوستان که سالها پیش رخ داده بود، شکل میگیرد. بچههایی که به صورت قانونی و غیرقانونی خرید و فروش میشوند و این مساله آمار بالایی دارد.
وی ادامه داد: موضوع فیلم خرید و فروش بچه نیست بلکه درباره انسانیت و امید است و مساله خرید و فروش بچه و رحم اجارهای میتواند لایههای دیگر فیلم باشد. فیلمنامه فیلم چندین بار بازنویسی شد و هرکدام از بازیگران ایدههایی داشتند که به رشد فیلمنامه کمک کرد.
این کارگردان بیان کرد: لوکیشنی را برای محل کارتن خوابها در شمال شهر دیده بودیم که در آن کارتن خوابها به نوعی شبیه زامبیها بودند، به همین دلیل لوکیشنهای فیلم واقعی است چرا که به دنبال نمایش این فضاها به صورت مستند بودند. برای انتخاب لوکیشن به منطقهای رفتیم که به نوعی برای امنیت باید مأموران شهرداری ما را اسکورت میکردند.
در ادامه ایرج رحمانی بازیگر و مدیر تولید این فیلم ابراز همدردی خود را به مردم خوی بیان کرد و تاکید کرد که بخشی از فروش فیلم به مردم خوی تقدیم میشود، گفت: نمیدانم جرم من چیست؟ در جشنواره فیلم فجر حضور دارم که مجبور شوم این همه فحش و تهمت را تحمل میکنم. در طول فیلمبرداری بازیگران چهره برای انتخاب مهسا اسماعیلی و لیلا بلوکات از بازی در فیلم انصراف دادند، چون نمیخواستند جلوی آنها بازی کنند اما من از حضور این دو بازیگر خوشحالم.
وی بیان کرد: چرا باید سینمای ما بازیگر محور باشد که حالا در نشست حضور نداشته باشند، دوره بازیگران شناخته شده به پایان رسیده و حالا باید بازیگران جدید وارد سینما شوند. چرا اجازه نمیدهند ورود تازه در سینما وجود داشته باشد؟ چرا باید یک بازیگر به من بگوید که برای ۲۰ روز ۳ میلیارد تومان میخواهد، آن هم بازیگری که حالا از ایران رفته و نقش یک آدم روشنفکر را بازی میکند. بسیاری از بازیگران شناخته شده تنها به درد اینستاگرام میخورند، اما بازیگر تئاتر با ۲۰ میلیون تومان بهترین فیلم را بازی میکند، تازه برده پروژه هم میشود. شنیدهام یک بازیگر در یکی از فیلمهای تازه برای هر روز ۲۰۰ میلیون تومان دست مزد گرفته است.
ایرج رحمانی گفت: در این کشور اگر پهن خریده بودیم پولمان چند برابر شده بود، اما کار فرهنگی این گونه نیست، اگر امروز جلوی این کار را نگیریم به سینما صدمه میزنیم. آقای بازیگری که دو تابعیتی هستید پز روشنفکری نده.
وی با اشاره به اینکه روز اول به فیلم ممیزی خورده توضیح داد: فیلم را عقیم کردهاند و حتی تیتراژ را عوض کردهاند. در تیتراژ پایانی اسمهای زیادی میبینید. من معترض آن بازیگری هستم که برای حضور در این نشست ۲۰۰ میلیون تومان طلب کردهاند. من برای حضور بازیگران خود در فیلم باج دادهام. من به ساختار بازیگر سالاری معترض هستم. بازیگرانی که امروز به سینما خیانت میکنند.
رحمانی بیان کرد: مگر جشنواره فیلم فجر سالها پیش حکومتی نبود و ناگهان امسال تبدیل به یک جشنواره حکومتی شده است. سینما به بازیگر هم وابسته است اما نباید به بازیگر باج دهد. زمانی که بازیگر تصمیم گیرنده میشود سینما صدمه میبیند.
مهسا اسماعیلی بازیگر نیز گفت: حضور در این فیلم برای من یک اتفاق بسیار مهم بود چرا که سالها برای آن تلاش کرده بودم. این نقش در لحظههای آخر به من پیشنهاد شد، نقشی که از من بسیار دور بود.
رحمانی کارگردان فیلم بیان کرد: بازیگرانی که امروز شناخته شدهاند از یک جایی کار خود را شروع کردهاند. البته منظور آقای رحمانی همه بازیگران نیست. همه بازیگرانی که سینما را تحریم میکنند الان سر فیلمبرداری هستند.
وی در پایان درباره واقعی بودن سوژه فیلم هم گفت: من شخصاً بازار خرید و فروش بچه را ندیدهام اما در این باره بسیار شنیدهام.
نشست خبری فیلم سینمایی «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر پس از رونمایی در جشنواره فیلم فجر در پردیس ملت برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، نشست خبری فیلم سینمایی «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر شامگاه ۲۱ بهمن ماه در پردیس ملت برگزار شد.
در ابتدای این نشست باشهآهنگر درباره اینکه قصه یک خطی این فیلم چیست بیان کرد: فیلم پیچیدگی خاصی ندارد و میتوانید هر برداشتی که خواستید از آن داشته باشید. به طور کلی به نظرم فراتر از هر چیزی این فرهنگ و هنر است که میتواند قلبها و روحها را به هم نزدیک کند به ویژه در کشور ما.
باشهآهنگر درباره وجود قصههای اضافه در این فیلم اظهار کرد: این درامی با داستانکهای مختلف است و هر کدام از این داستانکها در راستای داستان اصلی پیش میروند اگر اینطور که شما میگوئید باید فیلم کوتاه میساختم. این فیلمی درباره شهری در محاصره است. سکانس پایانی سکانسی است که دلالت بر امروز دارد. این فیلم تاریخ پنجاه و اندی سال سینما در کشور ما را نشان میدهد که باید بیشتر از این دربارهاش صحبت میشد به ویژه اتفاقاتی که امروز برای آن رخ میدهد ما به چند کپشن اکتفا کردیم.
وی درباره عدم حضور رضا کیانیان در این نشست گفت: دلیل نبودنش را به خودش زنگ بزنید و بپرسید.
حامد حسینی تهیهکننده این فیلم هم درباره اینکه او در جلسهای با حضور تهیهکنندگان با اهدای سیمرغ مردمی مخالفت کرده و او مانع اهدای این سیمرغ شده است گفت: اگر این قدرت را داشته باشم که خوب است اما مسأله این بود که در آن جلسهای که با حضور دبیر جشنواره و رئیس سازمان سینمایی و دیگر تهیهکنندگان برگزار شد، گفتند احتمالاً نمیتوانیم رأی مردمی داشته باشیم بخشی از این بحث به دلیل ضعف اینترنت و بخشی هم به دلیل آماده نبودن فیلمها بود چیدمان اکران فیلمها هم درست نبود. فیلم ما قرار بود به جشنواره نرسد به دلیل ملاحظاتی که وجود داشت گفتند برسانید با این حال در آن جلسه گفتم فیلمی که در روزهای پایانی اکران مردمی قرار بگیرد چگونه میتواند در رأی مردمی باشد به همین دلیل با اهدای سیمرغ مردمی مخالفت کردم اما گفتم با رأی اکثریت موافقم. من هم فکر نمیکردم چنین اتفاقی رخ بدهد.
باشه آهنگر درباره بیمخاطب بودن «سینما متروپل» گفت: هر فیلمی مخاطب خود را دارد درباره بودجه «سرو زیر آب» عددی را عنوان میکنید اما اگر میدانید بودجه «سرو زیر آب» چقدر بود آن را اعلام کنید. هر فیلمی مخاطب خود را دارد. اگر «سر زیر آب» در شرایط مناسبی اکران میشد، حتماً مخاطب بهتری پیدا میکرد اما ببینید با چه شرایط و با چه ظلمی اکران شد. درصد بالایی از آنهایی که فیلم را دیده بودند؛ راضی بودند. آن فیلم سندی تصویری درباره معراج شهدا بود. هیچ سندی گویاتر از آن نبود. کجا دیدید پژوهشی درباره معراج شهدا شده باشد. با این تحقیق هم مخالفید؟ فیلم تارکوفسکی هم زمانی مخاطب کمی داشت، من البته خاک پای تارکوفسکی هم نمیشوم. فیلمهایی که ارجاعاتی تاریخی دارند به عنوان اسناد تاریخی بعدها مورد استفاده قرار میگیرند.
حسینی درباره اینکه گفته میشود فیلم بیش از ۲۷ میلیارد هزینه داشته است گفت: این برآورد غلط است. درباره «سرو زیر آب» هم اعداد و ارقامی گفته میشد اما درست نبود درباره مسأله برآورد و هزینه در حوزه فیلمهای دفاع مقدس باید بگویم هر آنچه در این حوزه هزینه میشود از خزانه کل برداشت میشود اما دو برابر آن بازمیگردد چون به هر حال مراجع مختلف بودجههایی میگیرند و اینها در طول سال از یک سری فیلم حمایت میکنند پس درآمد حاصل از این فیلمها به خزانه کل بازمیگردد. فیلمهای دفاع مقدس در مدیای سینما و تلویزیون و شبکه نمایش خانگی پخش میشوند و درآمد مختلفی دارند پس هیچ فیلم دفاع مقدسی نیست که ضرر بدهد مثل فوتبال است درآمد این بخش سینما تضمین شده است و به همین دلیل حاکمیت از اینگونه فیلمها حمایت میکند. آن عدد که درباره بودجه فیلم هم گفتید غلط است.
باشه آهنگر در پاسخ به سوالی درباره اینکه روابط شنیع در این فیلم وجود دارد، به کنایه گفت: باید آن سلطانی که در فیلم وجود داشت و مانع دیدن فیلمها میشد اینجا هم میآوردیم تا شما فیلم را نمیدیدید! سینما نرو دوست عزیز!
باشه آهنگر مطرح کرد: در ایتالیا موسولینی وقتی آمد و سینما را به دلایلی تعطیل کرد که اتفاقاً بعدش سینما جلوی فاشیست ایستاد. البته اینکه گفتم ربطی به وضعیت الان ما ندارد. برداشت دیگری از آن نشود اما سینما و هنر به هر حال راهگشاست.
این کارگردان مطرح کرد: من درباره هر چیزی فیلم میسازم به پولش اشاره میکنید، در حالی که درصد بالایی از آنچه میسازم برای خودم رخ داده و من در خلأ فیلم نمیسازم. سینما متروپل وجود داشت و متأسفانه فرو ریخت. به این فیلم درام سینمایی اضافه شده است فیلم به دلیل اینکه بار نمایشی دارد درام به آن اضافه شده اما بخشهای زیادی از آن اتفاق افتاده است. این را هم باید بگویم من به همراه هفت هشت نفر بودیم که آن سینما را راه انداختیم، چون میخواستیم عراق فکر کند در این شهر حتی سینما کار میکند و شهر سقوط نکرده است. این سینما را ما راهاندازی کردیم و خودم در چند مقر فیلم به نمایش گذاشتم.
نامزدهای بخش های مختلف چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر طی مراسمی در برج میلاد (خانه جشنواره) اعلام شدند.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، مجتبی امینی دبیر چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، شامگاه جمعه – ۲۱ بهمن ۱۴۰۱- در نشست خبری که در خانه جشنواره (پردیس سینمایی ملت) برگزار شد، اسامی نامزدهای دریافت جایزه در بخش های مختلف سینمایی را به شرح زیر اعلام کرد:
نامزدهای بهترین طراحی صحنه: محسن خدا بخش برای «اتاقک گلی» آیدین ظریف برای «گلهای باوارده» عباس بلوندی برای «سینمامتروپل» محمدرضا شجاعی برای «شماره۱۰» و «غریب» محمدرضا میرزامحمدی برای «عطرآلود» محمدرضا شجاعی نامزد بهترین طراحی لباس: سارا سمیعی برای «یادگارجنوب» فاطمه صفری برای «اتاقک گلی» محمدرضا شجاعی برای «غریب» عباس بلوندی و مهدی قوچانی برای «سینمامترو پل» ارام موسوی برای «وابل» نامزد جلوههای ویژه میدانی: محسن روزبهانی برای «اتاقک گلی» محسن روزبهانی برای «سینما متروپل» ایمان کرمیان برای «گلهای باورده» حمید رسولیان برای «غریب» محمد رضا ترکمان برای «شماره ۱۰» نامزدهای بهترین چهرهپردازی: امید گلزاده برای «آنها مرا دوست داشتند» شهرام خلج برای فیلم «اتاقک گلی»، «غریب» و «شماره۱۰» مونا جعفری برای «یادگار جنوب» عبدالله اسکندری برای «وابل»
نامزدهای بهترین تدوین: عماد خدابخش «کت چرمی» حسن ایوبی برای «بچه زرنگ» میثم مولایی برای «چرا گریه نمیکنی؟» و «اتاقک گلی» حمید باشه آهنگر برای «سینمامتروپل» پویان شعلهور برای «یادگار جنوب» مساته مهاجر برای «وابل» نامزدهای بهترین فیلمبرداری: فرشاد محمدی برای «اتاقک گلی» علیرضا زرین دست برای «سینمامتروپل» آرمان فیاض برای «کت چرمی» روزبه رایگا برای «عطرآلود» حسن پویا برای «شماره۱۰» میلاد پرتو برای «یادگارجنوب» نامزدهای بهترین موسیقی متن: امیر توسلی برای «بچه زرنگ» مسعود سخاوت دوست برای «عطرآلود» و «شماره ۱۰» پیام آزادی برای «هفت بهار نارنج» کارن همایونفر برای «روایت ناتمام سیما» بهزاد عبدی برای «سرهنگ ثریا» نامزدهای بهترین صدا: بهمن اردلان صدا بردار و صداگذار برای «اتاقک گلی» حسین ابوالصدق صداگذار برای «بچه زرنگ» مسیح حدپور سراج (صدابردار) مهدی جواهر زاده (صداگذار) برای «در آغوش درخت» عباس رستگارپور (صدابردار) و حسین ابوالصدق صداگذار برای «سینمامتروپل» فرخ فدایی صدابردار و آرش قاسمی صداگذار برای «شماره۱۰» امیر نوبخت صدابردار و علیرضا علویان صداگذار برای «یادگار جنوب» نامردهای بهترین فیلمنامه: علی رمضان برای فیلم «بچه زرنگ» بابک خواجه پاشا برای «در آغوش درخت» حمید زرگرنژاد برای «شماره۱۰» مسعود هاشمی نژاد برای «کت چرمی» محمدعلی و حامد باشه آهنگر برای «سینمامتروپل» پدرام پورامیری و حسین دوماری برای «یادگار جنوب» نامزدهای بهترین بازیگر زن نقش اول: مارال بنی آدم برای «در آغوش درخت» هدی زین العابدین برای «عطرآلود» ژاله صامتی برای «سرهنگ ثریا» سارا بهرامی برای «جنگل پرتقال» نوشین مسعودیان برای «سینمامتروپل» پردیس پورعابدینی برای فیلم «غریب» نامزدهای بهترین بازیگر نقش مکمل زن: ستاره پسیانی برای «کت چرمی» پریوش نظریه برای «سینمامتروپل» پانته آ پناهی ها برای «بعد از رفتن» سارا حاتمی برای «کت چرمی» غزل شاکری برای «روایت ناتمام سیما» سحر دولتشاهی برای «یادگار جنوب» رویا تیموریان برای «کت چرمی» نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد: مجید صالحی برای «شماره ۱۰» تورج الوند برای «اتاقک گلی» مصطفی زمانی برای «عطرآلود» میرسعید مولویان برای «جنگل پرتقال» علی نصیریان برای «هفت بهار نارنج» جواد عزتی برای «کت چرمی» وحید رهبانی برای «یادگار جنوب» نامزدهای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: مهران احمدی برای فیلم «غریب» هومن برق نورد برای فیلم «سینما متروپل» امیر جعفری برای فیلم «آنها مرا دوست داشتند» پژمان جمشیدی برای فیلم «یادگار جنوب» سجاد بابایی برای فیلم «استاد» فرهاد قائمیان برای فیلم «غریب» روح الله زمانی برای فیلم «در آغوش درخت» نامزدهای بهترین کارگردانی: محمدعلی باشه آهنگر برای «سینمامتروپل» حسین میرزامحمدی برای «کت چرمی» محمد عسگری برای «اتاقک گلی» هادی محمدیان، بهنود نکویی و محمدجواد جنتی برای «بچه زرنگ» بابک خواجه پاشا برای «در آغوش درخت» حمید زرگرنژاد برای «شماره ۱۰» محمدحسین لطیفی برای «غریب» نامزدهای بهترین فیلم : «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری «شماره ۱۰» به تهیه کنندگی ابراهیم اصغری «در آغوش درخت» به تهیه کنندگی محمد رضا مصباح «سینما متروپل» به تهیه کنندگی سید حامد حسینی «اتاقک گلی» به تهیه کنندگی داود صبوری «کت چرمی» به تهیه کنندگی کامران حجازی «یادگار جنوب» به تهیه کنندگی مجتبی رشوند
چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر با حضور ۲۴ فیلم از ۱۲ تا ۲۲ بهمن برگزار شد.
پرویز شیخ طادی، مجید اسماعیلی، ابراهیم حاتمیکیا، سید محمود رضوی، محمدتقفی فهیم، مسعود نقاشزاده و محمدرضا شریفینیا به عنوان اعضای هیات داوران چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر معرفی شدند.
به گزارش سینمای خانگی، مجتبی امینی دبیر چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در نشست خبری شامگاه جمعه – ۲۱ بهمن ۱۴۰۱- هیات داوران این دوره از جشنواره را اعلام کرد.
پرویز شیخ طادی، مجید اسماعیلی، ابراهیم حاتمی کیا،سید محمود رضوی، محمد تقفی فهیم ، مسعود نقاش زاده و محمدرضا شریفینیا آثار بخش رقابتی این دوره از جشنواره را داوری می کنند.
مسعود نجفی مدیر روابط عمومی جشنواره در پردیس سینمایی ملت در ابتدای این نشست از فعالیت اهالی رسانه در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر قدردانی کرد و از دبیر جشنواره برای اعلام اسامی نامزدهای جشنواره فیلم فجر دعوت کرد.
مجتبی امینی از اهالی رسانه و سینما در این دوره از جشنواره قدردانی کرد و اعلام کرد که مراسم اختتامیه ساعت ۱۸:۳۰ فردا جمعه – ۲۲ بهمن ۱۴۰۱- در برج میلاد برگزار خواهد شد.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر ۱۲ تا ۲۲ش بهمن ۱۴۰۱ به دبیری مجتبی امینی در دو پردیس سینمایی ملت و برج میلاد برگزار میشود. امسال ۲۴ فیلم در بخش سودای سیمرغ در جشنواره فیلم فجر به رقابت میپردازند.
مهدی عظیمی میرآبادی تهیه کننده فیلم سینمایی «های پاور» که در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد گفت: «های پاور» از منظر فنی و نحوه روایت برای عموم مردم جذابیت خواهد داشت؛ این فیلم یکی از اتفاقات بزرگ دوران هشت سال دفاع مقدس را به تصویر کشیده، اتفاقی که نبوغ و خلاقیت شهید ستاری را نشان می دهد و ان شاالله با استقبال مردم شهیدپرور ایران اسلامی روبرو خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی، مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در گفتگو با سینماپرس، گفت: حضرت آقا بارها در فرمایشات خود تأکید داشتند که امیدآفرینی باید سرلوحه همه کارها باشد؛ ما باید تمام تلاش خود را به کار ببریم که امیدآفرینی را در تولید کالاهای فرهنگی و هنری نیز شاهد باشیم و خوشبختانه «های پاور» اثری امیدبخش است.
وی ادامه داد: تولید این قبیل آثار به ویژه برای نسل جوان مهم است چرا که آن ها باید بدانند که دستاوردهای کشور به سادگی به دست نیامده و آن ها باید امروز و در آینده از سرمایه ها و دستاوردهای کشور حفظ و حراست کنند. دفاع مقدس خود به خود پدیده ای امیدآفرین است، مقوله دفاع از حرم و مبارزه با داعش امیدآفرین است، رسیدن شهدا به لقاالله امیدآفرین است، پرداختن به ویژگی های خاص برخی افراد امیدآفرین است.
عظیمی میرآبادی سپس با اشاره به ویژگی های خاص شهید ستاری که بخشی از آن در «های پاور» به تصویر کشیده شدت اظهار داشت: بر اساس شنیده ها به ایشان لقب امیرکبیر ارتش جمهوری اسلامی ایران را داده بودند؛ شهید ستاری آنقدر نوآوری های راهگشا و کلیدی داشتند که باعث شده جان مردم حفظ و دشمن منکوب شود.
این تهیه کننده سینما در پاسخ به این سوأل که آثاری مانند «های پاور» که بخشی از زندگی شهدا را به تصویر می کشند چقدر باید به اصل زندگی شهدا وفادار باشند تا خدای ناکرده این آثار با تحریف روبرو نشود متذکر شد: قطعا باید به اصل زندگی و وقایع وفادار بود؛ دراماتیزه کردن آثار قطعا نباید اصل ماجرا را به انحراف بکشاند و یا مغایرتی با واقعه اصلی داشته باشد.
وی تأکید کرد: اگر بخشی از زندگی یک شهید سفید مانده و در مورد آن اطلاعاتی در دسترس نیست نویسنده میتواند بر اساس خلاقیت خود نکاتی را در مورد آن بنویسد اما همین بخش هم باید با کلیت زندگی شهید همسو باشد. یک نکته که بسیار حائز اهمیت است اینکه شهدا از بدنه مردم و از جنس مردم بودند در همین شهر و روستا که ما زندگی می کنیم زیست می کردند پس نباید هیچ تصویر غلوآمیز و اغراق شده ای از آن ها نمایش داده شود.
این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه تفاوت شهدا با ما در این بود که آن ها چیزهایی را فهمیدند که ما نفهمیدیم و چیزهایی را دیدند که ما ندیدیم خاطرنشان کرد: شهدا انسان هایی زمینی بودند که فرشته آسمانی شدند اما ما همچنان در خاک این دنیای فانی گیر کرده ایم! شهدا زندگی طبیعی خود را داشتند و در نهایت چون توانستند خود را از دنیای فانی جدا کنند برنده میدان شدند.