سینمای ۲۰۲۳ علیرغم رشد ۲۹ درصدی گیشه خود بهنسبت سال ۲۰۲۲، باز هم نتوانست به دوران پیش از کرونا بازگردد تا با چشماندازی که بنگاههای رصد و تحلیل از وضعیت سینما طی سال ۲۰۲۴ به عمل آوردهاند، نگرانیهایی در مورد اکران امسال و گیشه آن به وجود بیاید.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای پرزرقوبرق ۲۰۲۳ با وجود تمامی ناملایمات خود به پایان رسید تا شاخصها، علیرغم رشدی محسوس، همچنان نتوانند به آمار پیش از کرونا نزدیک شوند.
سینمای ۲۰۲۳ درحالی کار خود را با گیشه ۳۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری به پایان رساند که این گیشه، ۲۹ درصد رشد را نسبت به سال ۲۰۲۲ شاهد بود اما حتی این گیشه نیز نتوانست رقم ۴۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری سینمای ۲۰۱۹ را بهعنوان آخرین سال نرمال پیش از کرونا پوشش دهد بنابراین به این نتیجه میرسیم که سینمای جهان همچنان نتوانسته به دوران پیش از کرونا بازگردد و به ۲۶ درصد فروش بیشتر نیاز دارد تا بتواند به گیشه پیش از کرونای خود برسد.
چند بنگاه تحلیلی نیز رصدهایی داشتهاند از سینمای ۲۰۲۴ و تخمین زدهاند که سینمای ۲۰۲۴ حتی نمیتواند گیشه خود را در همین مرز ۳۳ میلیارد دلار سال ۲۰۲۳ نگهدارد به همین دلیل، از هماکنون نگرانیهایی بابت گیشه سینمایی جهان به وجود آمده علیالخصوص آنکه سال ۲۰۲۴، هیچگاه به اندازه سینمای ۲۰۲۳، از فیلمهای شاخص و کارگردانان صاحبنام برخوردار نیست و همین عامل، بر شدت نگرانیها افزوده است.
در سال ۲۰۲۳، فیلمهای مهمی چون قاتلان ماه گلمارتین اسکورسیزی، اوپنهایمرکریستوفر نولان، بلوط پیرکن لوچ، قاتلدیوید فینچر، جان ویک ۴ چاد استاهلسکی، ناپلئونریدلی اسکات، ماموریت غیرممکن ۷کریستوفر مککوری، کاخرومن پولانسکی، مدافعان کهکشان ۳جیمز گان، آناتومییک سقوطژوستین تریه، منطقه موردعلاقهجاناتان گلیزر، بیچارگانیورگوس لانتیموس و باربیگرتا گرویگ، تنها بخشی از فهرست بلندبالای این فیلمها هستند که توانستند بهنوبه خود، تنور سینمای سال گذشته را حسابی گرم کنند. حال آنکه قطعا تعداد فیلمهای کنجکاویبرانگیز ۲۰۲۴، هیچگاه به اندازه سال گذشته نخواهد بود.
سینمای ۲۰۲۳، اگرچه رشد خوبی را در گیشه پساکرونایی تجربه کرد اما نگاه تبعیضآمیز و مصرفگرا، همچنان مساله نخست سینماگران به حساب میآید که پس از سالها همچنان به ساحل آرامش و ثباتی نرسیده است
البته که ۲ اتفاق مهم در سال ۲۰۲۳، توانست تاثیراتی را بر روی گیشه جهانی سینماها بگذارد: نخست، اعتصاب صنوف فیلمنامهنویس و بازیگران بود و دومی، دوقطبی مهمی که در تابستان سال گذشته میان دو فیلم اوپنهایمر و باربی رخ داد.
اعتصاب گسترده فیلمنامهنویسان و بازیگران، نهتنها بر روی گیشه آمریکای شمالی تاثیر گذاشت بلکه تاثیرات سوئی نیز بر گیشه و جشنوارههای کوچک و بزرگ جهانی به همراه داشت که اجازه نداد تا فیلمهای ۲۰۲۳ بتوانند به شکلی نرمال و ذاتی، ارزرش واقعی خود را در گیشه بسنجند. همچنین سبب شد تا برخی فیلمها، اکران خود را به تعویق انداخته و در سال ۲۰۲۳ به روی پرده نروند.
دوقطبی اوپنهایمر و باربی نیز خیلی زود، مرزها را درنوردید و به شهرتی جهانی رسید تاجاییکه در همان زمان، کمتر انسانی در شبکههای اجتماعی بود که از وجود این دوقطبی مطلع نشده باشد. البته که این دوقطبی کمک بزرگی به گیشه جهانی کرد و سبب شد تا این دو فیلم، مجموعا ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار فروش را تجربه کنند که بیش از ۷ درصد فروش کل سال را شامل میشود.
البته که نیمه پر لیوان، میتواند رضایت سینمادوستان از کیفیت محتوایی آثار حوزههایی چون انیمیشن، وحشت و اکشن باشد. در ۲۰۲۳، فیلمهای زیادی در این گونهها اکران شد که اقبال بالای مخاطبان از این آثار و نقدهایی که راجع به آنها نوشته شده، نشاندهنده رضایت آنها از محتوای این آثار بوده است.
در ۲۰۲۳، چند سینماگر مهم از دست رفتند که ازجمله آنها میتوان به ویلیام فردکین، آلن آرکین، ران سیفس جونز، آنگوس کلود، متیو پری، جینا لولوبریجیدا، آندره بروگر، رایان اونیل و مایکل گمبون اشاره کرد.
درمجموع، سینمای ۲۰۲۳، اگرچه رشد خوبی را در گیشه پساکرونایی تجربه کرد و توانست مخاطبان زیادی را به سینماها بکشاند و تولیدات باکیفیتی را به نمایش بگذارد و نشان دهد که نظام استودیویی، عزم راسخی در مسیر بازگشت به دوران پیش از کرونا دارد، اما نگاه تبعیضآمیز و مصرفگرا، همچنان مساله نخست سینماگران به حساب میآید که پس از سالها همچنان به ساحل آرامش و ثباتی نرسیده است.
این مهم که تاثیراتی بر جامعه سینمارو و فعالان سینمایی گذاشته، برای امسال نیز تداوم خواهد داشت که این مهم با توجه به کاهش فیلمهای پرمخاطب برای امسال، میتواند مکانیسم بازگشت به دوران پیش از کرونا را به تعویق انداخته و نگرانیهایی را برای استودیوهای بینالمللی به همراه بیاورد.
به همین منظور، سینمای ۲۰۲۴ میتواند آبستن اتفاقاتی باشد که حاشیههایی را برای گیشه جهانی به همراه آورده و آن را از ارزش ذاتی و اصلی خود به عقب براند.
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار اعلام کرد، چهاردهمین دوره این رویداد در تاریخ ۲۱ تا ۲۹ دیماه، برگزار میشود.
به گزارش سینمای خانگی از عمار فیلم، چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، با محوریت «نظم جدید جهانی» و با تمرکز بر موضوع فلسطین در تاریخ ۲۱ تا ۲۹ دیماه، برگزار میگردد.
بنابر این اطلاعیه، افتتاحیه چهاردهمین دوره از این رویداد در روز پنجشنبه ۲۱ دیماه و اختتامیه آن روز جمعه ۲۹ دیماه، همزمان با روز غزه، در تالار اندیشه حوزه هنری تهران، برگزار خواهدشد.
همچنین، نمایش مرکزی آثار منتخب بخشهای رقابتی جشنواره شامل فیلم داستانی، فیلم مستند، پویانمایی، نماهنگ و فیلم ما، از تاریخ ۲۲ الی ۲۸ دیماه، در سینما فلسطین تهران و همزمان در بسترهای پخش برخط جشنواره، صورت میگیرد.
اکران مردمی جشنواره همانند دورههای گذشته در سراسر کشور، همزمان با جشنواره برگزاری میگردد.
دبیرخانه جشنواره از علاقهمندان و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب دعوت میکند جهت نمایش آثار منتخب جشنواره در استانها، شهرستانها و روستاها با شماره ۴۲۷۹۵۳۰۰-۰۲۱ تماس حاصلنمایند.
اعلام آثار بخش مسابقه، متعاقبا در روزهای آتی از طریق تارنمای رسمی جشنواره، اعلام میگردد.
رئیس سازمان سینمایی کشور بیتفاوتی نسبت به سرنوشت و آینده کشور را خسرانی جبرانناپذیری عنوان کرد و گفت: انتخابات یعنی بیتفاوت نبودن، در صحنه حضور داشتن، مسئول بودن نسبت به جامعه و تاریخ؛ اگر طیفها، سلیقهها، صداها و نواهای مختلف در چارچوب قانون در انتخابات حاضر باشند جامعه پویایی خواهیم داشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، یکی از ایدههای محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی کشور که تا کنون در برخی از سخنرانیهای رسمی به آن اشارههایی داشته است، تلاش برای تحقق «سینمای اسلامی» است.
خزاعی که پیشتر و در بخش اول همین گفتوگو به تفصیل درباره نسبت وضعیت امروز سینمای ایران با ایدهآلهای خود صحبت کرده و به دفاع از رویکردهای منتهی به جان گرفتن گیشهها، در برابر منتقدان پرداخت، حالا و در ادامه این گفتوگو تلاش دارد ضمن تشریح دیدگاههای خود درباره کلیت «سینمای ایران» به بخش دیگری از حواشی مرتبط با دوران مدیریت خود بهخصوص حواشی بهوجود آمده برای گروهی از سینماگران متأثر از حوادث و التهابات سیاسی و اجتماعی یک سال گذشته پاسخ دهد.
آنچه در ادامه میخوانید بخش دوم و پایانی گفتوگوی مشروح خبرگزاری ایرنا با محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور است.
اگر بخواهید مولفههای «سینمای اسلامی» را که پیشتر به آن اشارههایی داشتهاید، تشریح کنید، به چه مواردی اشاره میکنید؟
درباره همه رفتارهای ما، در دین اسلام شاخصهایی تعیین شده است. مثلا درباره رفتار یک کاسب در زمینه فعالیتهای اقتصادی، شاخصهایی در دین ما تعیین شده است. به همین دلیل آنقدر شاخصهای اسلامی برای یک زندگی گسترده است که درباره همه شئون آن میتوان صحبت کرد و فیلم ساخت.
آیا معتقدید امروز این شاخصهای اسلامی در سینمای ما رعایت نمیشود؟
قطعا در برخی از آثار نجیب سینمای ایران این شاخصها وجود دارد و در اکثریت تولیدات هم این موارد رعایت میشود اما صحبت من درباره اندک تولیداتی که است که این شرایط را ندارند. معتقدم آنهایی که به دنبال نگاه کاسبکارانه در سینما هستند، باید جلویشان را گرفت. حرف ما این است که میتوان نگاه اقتصادی هم به سینما داشت اما باید رویکردها را اصلاح کرد.
قطعا سینما یعنی اقتصاد اما میتوان نگاه متفاوتی هم داشت. نکته دیگر این است که آیا ما همیشه باید به فیلمها سوبسید بدهیم؟ آیا فیلمسازان ما نباید راه ارتباط با مخاطب خود را یاد بگیرند؟ این مسأله بسیار مهمی است. من وقتی میگویم فیلمساز هستم، یا دارم یک فیلم شخصی میسازم که طبیعتا برای آن نباید انتظار اکران داشته باشم. مثل فیلمهای هنروتجربه که اکران هم میشود اما انتظار فروش آنچنانی در گیشه ندارند.
فیلمساز دیگری برای حضور در جشنوارهها فیلم میسازد و طبیعتا او هم نباید از عدم اکران فیلمش در داخل کشور ناراحت شود. اما صورت سوم مربوط به فیلمهایی است که برای ارتباط با مخاطب ساخته میشوند. این دست آثار باید نگران شرایط ارتباط با مخاطب باشند. صاحبان این آثار باید از خود بپرسند که شاخصه برقراری ارتباط با مردم چیست؟ مگر میشود فیلمی قصه و قهرمان نداشته باشد و مردم با آن ارتباط برقرار کنند؟ ما باید در مدل فیلمسازی خود تجدیدنظر میکردیم. چرا فیلمهای کارگردانی مانند ابراهیم حاتمیکیا همواره مخاطب دارد، چون قصه و قهرمان دارد…
البته فیلمهای متأخر آقای حاتمیکیا هم در زمینه جذب مخاطب چندان موفق نبودهاند!
اینگونه نیست که اگر یک فیلم سینمایی، بر روی پرده سینما از نظر اقتصادی عملکرد موفقی نداشته، از نظر انتقال مفاهیم و کارکردهای فرهنگی خودش هم ناموفق بوده باشد. این دو مقوله از هم جدا هستند.
این طور نیست. فیلم «بهوقت شام» رکورد فروش خوبی را در گیشه ثبت کرد. از فیلمی که خودم در آن حضور داشتم مثال میزنم. دلیل استقبال از آن فیلم هم این بود که مردم با آن ارتباط برقرار کردند. سینمای ابراهیم حاتمیکیا مولفههایی دارد که برای مردم جذاب است. البته این نکته را هم بگویم که همه مخاطبان یک فیلم، مخاطبان داخل سالن سینما نیستند و در این زمینه گاهی فیلمسازان ما دچار اشتباه میشوند.
اینگونه نیست که اگر یک فیلم در سینما فروش نداشت، یعنی دیده نشده است. بهعنوان مثال فیلم «پشت پرده مه» که ما کار کرده بودیم، جوایزی از جشنوارهها گرفت، در اکران عمومی دیده نشد اما در تلویزیون بارها پخش شد و مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند. فیلمی که در سینما شکست خورد اما بسیاری از مردم آن را دیدند و میشناسند.
اینگونه نیست که اگر یک فیلم سینمایی، بر روی پرده سینما از نظر اقتصادی عملکرد موفقی نداشته، از نظر انتقال مفاهیم و کارکردهای فرهنگی خودش هم ناموفق بوده باشد. این دو مقوله از هم جدا هستند.
یکی از پدیدههایی که در یکسال گذشته بیشتر شاهد آن بودهایم جریان حضور فیلمهای زیرزمینی که بهصورت غیررسمی در داخل کشور تولید شدهاند، در جشنوارههای جهانی است. نگران نیستید که با نمایندگی این آثار از طرف ایران، سینمای رسمی ما در عرصههای بینالمللی حذف و محدود شود؟ مهمتر اینکه آیا جنس سیاستگذاریهایی که منجر به محدود شدن امکان ساخت برخی فیلمهای اجتماعی در سالهای اخیر شده است را در شکلگیری این پدیده موثر نمیدانید؟
اول اینکه معتقد نیستم که سینمای ایران در عرصههای بینالمللی حذف و محدود شده است و مشکلی که به آن اشاره میکنید مربوط به سه چهار جشنواره است که عموما با مقاصد سیاسی هدف گذاری شده اند واغراض سیاسی خود را دنبال می کنند. در سایر جشنوارههای سینمایی جهان، با چنین مشکلی مواجه نیستیم…
بالاخره در نگاه غاطبه سینمادوستان، همان چهار جشنواره تأثیر بالایی بر انعکاس تصویر سینمای کشورها در عرصه بینالمللی دارند!
فیلمهای رسمی سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی مهم دیده میشود
اینگونه نیست. در همه جشنوارههای بینالمللی، امروز فیلمهای رسمی سینمای ایران هم دیده میشود و هم برگزیده میشود. تعداد جوایز بینالمللی سینمای ایران در همین سالها کاملا مشخص است. آنچه شما به آن اشاره میکنید، مربوط به تغییر رویکرد جشنوارههای سینمایی دنیا نسبت به فضای فرهنگی ایران صحبت میکنید که مقولهای کلان است و ارتباطی هم با قوانین مراقبتی داخلی ما ندارد. سینما تنها بخشی از این تغییر رویکرد را نشان میدهد.
دلیل این تغییر رویکرد چیست؟ مگر پیشتر در سینمای ایران سختگیری وجود نداشت؟ اتفاقی که امروز شاهد هستیم مربوط به تغییر رویکرد جشنوارههای خارجی است. تا همین امروز خیلی از فیلمهای اجتماعی خوب سینمای ایران به این جشنوارهها معرفی شده، اما پذیرفته نشدهاند. مگر «جنگ جهانی سوم» فیلم مشکلداری بود؟ چرا در جشنوارهها پذیرفته نشد؟ در این دوره ما تمام فیلمهایی که حتی برای نمایندگی سینمای ایران در اسکار انتخاب کردیم هم آثار اجتماعی و غیرایدئولوژیک بودهاند.
مگر ما نمیتوانستیم مانند دورههایی که صرفا فیلمهای ایدئولوژیک معرفی میشدند، عمل کنیم؟ نگاه ما اساسا این نیست. شاید عدهای بخواهند اینگونه تلقین کنند، اما واقعیت این است که نگاه ما این نیست. ما بهدنبال احیای سینمای ملی ایران، با مشخصههای بومی خودش هستیم.
از ماجرای جشنوارههای خارجی فاصله نگیریم…
بله. درباره جشنوارههای خارجی، مطمئن باشید نگاه آنها در آینده قطعا دستخوش تغییر میشود. بد نیست بدانید خیلی از هنرمندانی که در جریانات اخیر به خارج از کشور رفتند، پیامهایی را ارسال میکنند تا به کشور برگردند. فضا همین امروز نسبت به سال گذشته خیلی تغییر کرده است. بعضی از این افراد صراحتا پیام پشیمانی ارسال میکنند، آن هم بهصورت رسمی.
از چهرههای شناختهشده هم در میان این افراد هستند؟
بله. هم شناختهشدهها هم برخی افراد گمنامتر. صراحتا میگویند ما میخواهیم به ایران بازگردیم و فعالیت سینمایی خودمان را ادامه دهیم.
مکالمه رسمی با خود شما داشتهاند؟
مکالمه رسمی خیر، اما بهصورت غیرمستقیم به دوستان مشترکی که با من داشتهاند، پیام دادهاند که میخواهند برگردند. برخی از این درخواستها هم در دست بررسی است.
یعنی اینگونه نیست که هنرمندانی که به هر دلیلی دچار مشکل شدهاند تا پایان دوره شما امکان رفع مشکلشان نباشد؟
این موارد مربوط به دوره ما نیست. توجه داشته باشید که این اغتشاشات در هر دوره دیگری میتوانست اتفاق بیفتد. این ماجرا مربوط به مدیریت ما در سینما نیست بلکه مربوط به حوادثی که با دوره مسوولیت ما همزمان شده است. این دو با هم تفاوت دارد. ما سختترین دوره مدیریت سینما در تمام دورهها را تجربه کردهایم. هر اتفاقی که از ابتدای انقلاب در سینما رخ نداده بود، در همین چند سال دوره مسوولیت ما رخ داد! با وجود این شرایط، پررونقترین دوره سینما را هم شاهد هستیم و همین واقعیت است که خیلیها را اذیت میکند.
برخی با اهداف سیاسی خیلی دوست داشتند سینما در دوره ما تعطیل شود و به همین دلیل از رونق امروز ناراضی هستند. وقتی صحبت از جشنوارهها و بازارهای جهانی میکنید، سوال اصلی این است که چه کسانی باعث کاهش سهم ایران از بازار جهانی شدهاند؟ قطعا اغتشاشگران و کسانی که شروع به فعالیت سیاسی در سینمای ایران کردند. مگر ما اینها را فراموش میکنیم؟ چه کسانی در خارج از مرزها بیانیه دادند و کارگردانان سرشناس دنیا را به خط کردند تا اهداف سیاسی خود را دنبال کنند؟ چه کسانی به جشنوارههایی مانند کن و برلین و ونیز ایمیل زدند؟ این افراد متولیان و بانیان وضع موجود سینمای ایران در عرصه بینالمللی هستند و امروز باید پاسخگو باشند.
اگر نگاه بستهای داشتیم فیلم سیدی و فرهادی را به اسکار معرفی نمیکردیم
اگر ما به دنبال ایجاد محدودیت بودیم، فیلم اصغر فرهادی را به اسکار معرفی نمیکردیم. اگر نگاه بستهای داشتیم که فیلم هومن سیدی را به اسکار معرفی نمیکردیم. اگر ما با سینمای اجتماعی مشکل داشتیم که فیلمهایی مانند «علفزار» و «ملاقات خصوصی» را اکران نمیکردیم. حرفم این است که اصلا آن نگاهی که برخی معتقدند در این دوره حاکم است، وجود ندارد. در حوادث سال گذشته با گروهی مواجه بودیم که در تحلیلهای خود احساس میکردند وضعیت نظام جمهوری اسلامی ایران رو به پایان است و به همین بهانه میخواستند جلوی حضور سینمای ایران در عرصههای بینالمللی را بگیرد و در مقابل سینماگران را به کارهای زیرزمینی تشویق کنند.
آنها میخواستند به فضای فرهنگی ما آسیب بزنند اما به این واقعیت دقت نکردند که فضای ملی سینمای ایران در اختیار سینماگران ایران است. سینمای ملی ما را امثال مجید مجیدی، مسعود جعفریجوزانی، احمدرضا درویش، جمال شورجه، سیدرضا میرکریمی و… در این سالها شکل دادهاند که هیچ کدام اهل کارهای زیرزمینی نبودهاند و جوایز مختلفی را هم گرفتهاند. آنها میخواستند سینمای ملی ایران را تحریم کنند و معتقدم این تحریم هم خیلی زود برداشته خواهد شد.
میتوانید کمی مصداقیتر درباره این گروه صحبت کنید؟ بالاخره افراد گمنام و بینشانی که نمیتوانستند باشند.
بالاخره خیلیها در طول آن حوادث تصور میکردند کار جمهوری اسلامی ایران تمام شده است. مدیر یکی از پلتفرمهای سینمایی حتی به همکاران خود گفته بود، این انقلاب مانند انقلاب مصر است و این باردیگر کار تمام است! یعنی در این حد برخی به باور رسیده بودند، اما همه شکست خوردند. در طراحیهایی هم که داشتند شکست خوردند کمااینکه با تمام فشارها و جوسازیها ، ما امسال هم در جشنواره کن غرفه داشتیم و سینمای ایران بهصورت رسمی حضور داشت.
ما تنها در چند جشنواره مشکلاتی داریم که بد نیست نگاهمان نسبت به آنها را تغییر دهیم و بدانیم همه عرصههای بینالمللی محدود به این جشنواره ها نیست. ما شاهد یک تغییر در فضای فرهنگی دنیا هستیم و در سالهای آتی شاهد اتفاقات بزرگتری هم خواهیم بود. وقتی روسیه تصمیم میگیرد برای خودش یک جشنواره اسکار به راه بیندازد یعنی با یک طراحی حرکت میکند. وقتی چین برای حضور در اقتصای سینمای دنیا برنامهریزی دارد، یعنی با یک طراحی دارد حرکت میکند. ما هم ابتدا باید سینمای خود را قدرتمند کنیم تا دچار مشکلاتی از این دست نشویم.
مشخصا چه اقداماتی داشتید؟
از طریق آقای عسگرپور نامه رسمی به رییس فیاپف ارسال کردیم تا این نهاد رسمی به جشنوارهها ابلاغ کند که این آثار زیرزمینی نماینده سینمای ملی ما نیستند. در چند سال آینده هم جایگاه واقعی این آثار مشخص میشود. سینمای دنیا به دنبال اقتصاد است و خیلی زود متوجه میشوند اینها نمیتوانند نماینده واقعی سینمای ایران در بازار جهانی باشند. این دوران، دورانی موقت است و ما تلاشمان را برای عبور از این دوران داشته و خواهیم داشت. در آینده حتما درباره بانیان این وضعیت صحبت خواهم کرد، چراکه معتقدم همهشان باید پاسخگو باشند.
همه این افراد هم در خارج از کشور نیستند و برخی از داخل در این جریان نقش داشتند!
با تمام این بدخواهیها سینمای ایران هیچگاه منزوی نخواهد شد
بله. تعداد ایمیلهایی که از داخل کشور به برخی از این جشنوارههای خارجی ارسال شده واقعا زیاد است. کسانی که باور کرده بودند جریان فرهنگی کشور و انقلاب، کارشان تمام شده است، در آن مقطع شروع به مبارزه کردند. البته اینگونه هم نیست که جشنوارههای کن و برلین بنابر نظر چهار فیلمساز داخلی ما، موضعش را طراحی کرده باشد، آنها مطابق سیاستهای بالادستی دولتهای متبوع خود حرکت میکنند و نگاهشان نسبت به فضای فرهنگی ایران را تعیین میکنند.
اینگونه نیست که یک گروه به اسم سینماگران مستقل در خارج از کشور تا این اندازه قدرت تأثیرگذاری بر جشنوارههای خارجی را داشته باشند، آنها فقط پیرامون این جریان هیاهو ایجاد کردهاند. با تمام این بدخواهیها سینمای ایران هیچگاه منزوی نخواهد شد.
اینگونه هم نیست که جشنوارههای کن و برلین بنابر نظر چهار فیلمساز داخلی ما، موضعش را طراحی کرده باشد
استعفای خانم مرضیه برومند از مدیرعاملی «خانه سینما» بازتابهای زیادی در محافل سینمایی داشت، شخص شما بهعنوان رییس سازمان سینمایی از این اتفاق ناراحت نشدید؟ بهخصوص که خانم برومند در متن نامه استعفای خود صراحتا اشاره کردند که نتوانستند تعاملات لازم را با سازمان سینمایی داشته باشند و پیشتر هم در نشست خبری این گلایه را مطرح کرده بودند.
البته ایشان صحبت از تعاملات نکرده بود و به جنبه اقتصادی ارتباط با سازمان سینمایی اشاره داشت که اساسا بحث دیگری است. این هم در حالی است که از زمان ورود خانم برومند به خانه سینما، بودجه این نهاد صنفی دو برابر شد و میتوانید در این زمینه از خود ایشان هم سوال کنید. جالب است که هیچکس درباره این مسایل صحبت نمیکند و تنها ابهامات را مطرح میکنند.
از خانم برومند سوال کنید که آیا بودجه خانه سینما بعد از مدیرعاملی ایشان دو برابر شد، یا نه؟من شخصا با ایشان جلساتی داشتم و حتی قبل از اعلام استعفا با او تماس گرفتم و گفتم اگر میتوانید کمی بیشتر بمانید.
یعنی کامل در جریان استعفا بودید؟
بله. با او تماس داشتم و خواستم اگر برایش امکان دارد، در این جایگاه بماند. از نگاه من ایشان شخصیتی بود که در این جایگاه عملکرد خوبی داشت و مدیران هم به حضورشان امیدوار بودند و امکان تعامل خوبی فراهم بود. به او گفتم به دلیل کارهای خوبی که در سینما از شما به یادگار مانده است، خیلی از درها به روی شما باز است. تأکید داشتم که نگاه شما نگاه سیاسی نیست و نگاه صنفی به مسایل دارید و این بسیار مهم بود. جلساتی که ما با خانم برومند داشتیم، همهاش مربوط به مسایل صنفی مانند مالیات و بیمه و مسکن بود. اتفاقا سازمان سینمایی در این زمینهها همراهی خوبی با خانم برومند داشت.
شما اشاره کردید که بودجه خانه سینما دو برابر شده اما خانم برومند به مشکلات مالی هم در نامه استعفایشان اشاره داشتند.
تنها یک ماه تخصیص بودجه خانه سینما از سوی سازمان سینمایی با تأخیر مواجه شد که دلیل آن هم مشکل ثبت آنها در اداره ثبت بود. اداره ثبت، نامهای به سازمان سینمایی زد و اعلام کرد با توجه به عدم ثبت خانه سینما، کمک مالی به این نهاد غیرقانونی است. طبیعتا من هم نمیتوانستم غیرقانونی اقدام کنم.
یعنی مشکل مالی صحت داشت.
بودجهشان کم نشد اما یک ماه پرداختی نداشتیم که میتوانست در ماههای بعدی جبران شود. در این مدت هم خانه سینما فرصت داشت پیگیر مراحل ثبت قانونی باشد. اتفاقی که افتاد و بعد از ثبت خانه، مشکل پرداخت بودجه هم حل شد. تعاملات ما با خانم برومند بسیار خوب بود و معتقدم هر کسی که مدیرعامل خانه سینما شود، به دلیل اهمیتی که برای جریانهای صنفی قائل هستم، باید تعامل خوبی با او داشته باشم. کمااینکه با منوچهر شاهسواری هم تعامل خوبی داشتیم.
درست است که نگاه من به شخص خانم برومند متفاوت بود اما اساسا معتقد به تعامل با نهاد صنفی هستم و امروز هم هر کمکی بتوانم به جناب علی دهکری بهعنوان مدیرعامل خانه سینما خواهم کرد. اگر افراد نگاه صنفی نداشته باشند شاید برخی تعاملات را با آنها نداشته باشم اما تا امروز هر سه مدیرعامل خانه سینما در دوره مسوولیت من، تلاششان رفع مشکلات صنفی بوده است.
بعضی از دوستان اعتراض و سروصدا کردند تا رایت جهانی فیلمشان را گرانتر بفروشند و درآمد بیشتری داشته باشند. برخی از مردم اما واقعا تصور میکنند که این افراد، مقاصد سیاسی دارند
سازمان سینمایی جدای از خانواده سینما نیست. شاید برخی از افراد در مقطعی وارد فعالیتهای سیاسی هم شدند اما این مربوط به همه خانه سینما نمیشود. بازهم تأکید میکنم که همه ما باید تکلیفمان با خودمان مشخص باشد. برخی از افراد که در همان حوادث سال گذشته سراغ رفتارهای سیاسی رفتند و موضعگیریهایی داشتند، هفته بعدتر در سازمان سینمایی به دنبال بودجه و امکانات بودند! این یعنی بلاتکلیفی.
من امروز نمیخواهم درباره خیلی از مسایل صحبت کنم و شاید روزی که از سازمان سینمایی بیرون بیایم، درباره خیلی از این نکات بتوانم شفافتر حرف بزنم و به مصادیق اشاره کنم، اما نکته این است که افراد نباید بلاتکلیف باشند. برخی موضعگیریهایی در بیرون دارند که اکثر مردم از ماهیت اصلیشان بیخبرند. بعضی از این دوستان اعتراض و سروصدا کردند تا رایت جهانی فیلمشان را گرانتر بفروشند و درآمد بیشتری داشته باشند. لااقل من از خیلی از این مسایل خبر دارم. برخی از مردم اما واقعا تصور میکنند که این افراد، مقاصد سیاسی دارند! میتوانم بگویم ۷۵ درصد این افراد، منافع و مقاصد اقتصادی دارند، نه سیاسی.
تعداد این افراد زیاد است؟
تعدادشان زیاد نیست ولی تریبون هایی در خارج از کشور دارند که ماموریت پمپاژ رسانه ای و خبری را دارند.
در آستانه انتخابات هستیم. اگر سینماگران بخواهند در این زمینه ورود داشته باشند، آیا سازمان سینمایی ملاحظات و چارچوبهایی برای این جنس فعالیتها مدنظر دارد؟
ورود به عرصه انتخابات یک امر شخصی است. مگر در سالها و دورههای قبل که افراد از کاندیدای موردنظر خود حمایت میکردند، سازمان سینمایی ورودی داشت؟ ما در حوزه مسایل صنفی ورود میکنیم. اگر فلان هنرمند بخواهد از فلان کاندیدا حمایت کند، اصلا به سازمان سینمایی ارتباطی ندارد. از نظر طرح انتقادات هم هیچ محدودیتی وجود ندارد. کمااینکه معتقدم بیشترین نقدها، همین امروز دارد به مسئولان وارد میشود. البته برخی منتقدین تنها چیزی که دغدغه آن ها نیست مردم و منافع ملی است، این عده همواره سعی کرده و می کنند تا از آب گلآلود ماهی خود را بگیرند و در برهه هایی هم موفق شدهاند.
نمیتوان کنار گود نشست و صرفا تماشاچی بود
این دسته موج سوارند و بخش هایی از مردم را در این موج سواری انتخاب میکنند. اما یک نکته را بدانیم بی تفاوتی نسبت به سرنوشت و آینده کشور خسران جبرانناپذیری است هر فرد همچنان که نسبت به خانواده مسئول است نسبت به جامعه خود هم مسئولیت دارد. نمیتوان کنار گود نشست و صرفا تماشاچی بود و در عین حال منتظر تحول شرایط اجتماعی ماند. بسیاری از افراد منتقد نسبت به مسائل سیاسی که غیرمنصفانه دست به نقد میزنند حتی در انتخابات حضور هم پیدا نکردند.
این عده قلیل که نسبت به سرنوشت خانواده، جامعه و کشور در حساسترین بزنگاهها بیتفاوت بودهاند چگونه به خود اجازه هرگونه اظهارنظری را میدهند؟ انتخابات یعنی بیتفاوت نبودن، در صحنه حضور داشتن، مسئول بودن نسبت به جامعه و تاریخ. اگر طیفها، سلیقهها، صداها و نواهای مختلف در چارچوب قانون در انتخابات حاضر باشند جامعه، جامعه پویایی خواهد بود.
رئیس سازمان سینمایی گفت: احیای ظرفیتهای مغفول مانده سینما، ارتقای کیفی تولیدات سینمایی به مدد رویکردهای دانشبنیان و فناوریهای نوین و تلاش برای بهبود اقتصاد سینما از مهمترین اولویتهای پژوهشمحور این سازمان است.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی ششمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران، محمد خزاعی در پیامی به این رویداد نوشت: هنر، شکوهبخشی به حقیقتهای پیدا و پنهان هستی است و هنرمند به زبان راز و رمز، زیباترین وجوه حقایق را به تصویر میکشد. اندوخته و آموختهای که وجه قرابت همه پدیدههای هنری است و به همخونی نگرهها و نگارههای هنری بدل شده است.
وی افزود: «سینما» مولود وحدت هنرها و متولد نظام نوین صنعتهنر بوده و بایسته است که به پشتوانه پژوهش، در تکمیل ظرفیتها و توسعه اثرگذاری آن، آتیهای روشنتر برای علاقهمندان و مخاطبان آن پیشبینی کرد. معتقدیم پژوهش، تضمین آگاهی، ترسیم ارزشها و تثبیت سرمایههای انسانی است و پژوهشگر با کشف و دریافت حقیقت، مسیر مقصد غایی انسان را هموار میسازد.
خزاعی در این پیام ادامه داد: رجوع به اهل اندیشه و اعتماد به یافتههای پژوهشی، تکریم خردورزی و صیانت از فرهیختگانی است که به چراغ دانش خویش، روشنای راهها و رهروان روزگار خویش و دیگر روزگارانند. از این رو «جایزه پژوهش سال سینمای ایران» در تلاش است تا با ترویج اخلاق، آگاهی و امید، چشمانداز روشنی از سینمای ایران اسلامی تعریف کند که در غنابخشی به کارنامه زرین سینمای انقلاب و به نمایش گذاشتن اندیشه و اندیشمندان سینمای این سرزمین سربلند باشد.
وی تاکید کرد: احیای ظرفیتهای مغفول مانده سینما، ارتقای کیفی تولیدات سینمایی به مدد رویکردهای دانشبنیان و فناوریهای نوین و تلاش برای بهبود اقتصاد سینما از مهمترین اولویتهای پژوهشمحور سازمان سینمایی است که بازتاب آن در محورهای پیشنهادی فراخوان این دوره از جایزه پژوهش سینمایی مشهود است.
خزاعی گفت: با تقدیر از ایدههای ابتکاری دستاندرکاران متعهد این رویداد امید آن دارم که پژوهشگران خلاق در ذیل تلاشهای پژوهشی خویش، اقناع فکری سینماگران و رضایت ذوقی مخاطبان سینمای ایران را در گستره ملی و بینالمللی فراهم کنند و به قدر و قیمت سینمای انقلاب اسلامی بیافزایند.
ششمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران به دبیری قادر آشنا برگزار میشود.
فیلم های کوتاه «ونموس» و «ارفاق» به جشنواره فیلم کودک و نوجوان لسآنجلس راه پیدا کرد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم کوتاه «ونموس» به کارگردانی غلامرضا ملااحمدی و «ارفاق» به کارگردانی رضا نجاتی به بخش مسابقه بینالملل هجدهمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان لسآنجلس راه پیدا کرد.
«ونموس» روایت پدر و پسری عشایر است که بر سر سمیبودن گل خارداری که به گفته پدر باعث مرگ گوسفندان میشود اختلاف نظر دارند. «ارفاق» هم داستان معلمی است که با یکی از شاگردانش بر سر نمره امتحان به مشکل خورده و رابطه آنها وارد بحران میشود.
«ونموس» را سیامک حیدری تهیه کرده و تصویربرداری آن بر عهده مسعود کاظم اصلانی است. همچنین محمدرضا عالیور و مختار عبدالهی در آن به ایفای نقش پرداخته اند.
در «ارفاق» نیز هوتن شکیبا و سیاوش چراغیپور ایفای نقش کرده اند؛ همچنین سولماز وزیرزاده تهیهکننده و آرمان فیاض تصویربردار این فیلم کوتاه هستند. تدوین هر ۲ فیلم را عماد خدابخش انجام داده است.
هجدهمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان لس آنجلس ۲۹ تا ۳۱ مارس ۲۰۲۴ مصادف با ۱۰ تا ۱۲ فروردین ۱۴۰۳ در لس آنجلس آمریکا برگزار خواهد شد.
دبیر شورای صنفی نمایش با اشاره به اینکه برنامهریزی خاصی برای ۱۰۰ هزار تومانی شدن بلیت سینما تا پایان سال وجود ندارد، درباره برخی حاشیههای اکران و نیز وضعیت گیشه سینما در سال آینده و موج کمدیسازی اظهارنظر کرد.
همایون اسعدیان در گفتوگویی با ایسنا درباره دلایلی که منجر به انتخاب دو روز از هفته برای فروش بلیت نیم بها در سینماها شده است، با بیان اینکه «فروش بلیت نیمبها در روزهای دوشنبه و سهشنبه پیشنهاد مشترک شورای صنفی نمایش و سازمان سینمایی بود» توضیح داد: در بررسیهایی که از فروش و وضعیت گیشه سینماها داشتیم مشخص بود که روزهای پنجشنبه و جمعه سالنها فروش خوبی دارند و روزهای شنبه و تا حدی یکشنبه فروش افت میکند. از آنجا که خیلیها منتظر روز سهشنبه میمانند تا با بلیت نیمبها فیلم ببینند تصمیم براین شد تا روز دوشنبه را هم به طور آزمایشی با قیمت نیمبها پیش برویم و اگر نتیجه مطلوب بود این روند را ادامه میدهیم؛ یعنی اگر وضعیت فروش روزهای سهشنبه با این تصمیم لطمه بخورد این روند را ادامه نمیدهیم.
او درباره اینکه چرا این دو روز با یک فاصله زمانی انتخاب نشدند، گفت: اگر روز چهارشنبه انتخاب میشد منتهی به روزهای آخر هفته بود و احتمال داشت در فروش تاثیر بگذارد. روزهای اول هفته هم تقریباً همین شرایط را دارند، ضمن اینکه روزهای شنبه قبلاً تست شده بودند و نتیجه خوبی نداشت.
بلیت سینمای خانواده از پفک و پففیل گرانتر است؟
وی اضافه کرد: کلیت ماجرا به این شکل بود که ما یک پیشنهاد برای افزایش قیمت بلیت داشتیم ولی بعد به این تصمیم گیری رسیدیم. البته این را هم یادآوری میکنم که از یکی دو سال قبل قیمت بلیت سینماها را شناور کردیم و سینماها میتوانستند در هر سئانس قیمتهای مختلفی را عرضه کنند. اما واقعیت این است که قیمت بلیت سینما بسیار ارزان است به خصوص در سینماهای مدرن چون خرجی که مردم برای پفک و پففیل میکنند به مراتب بیشتر از پولی است که برای بلیت سینما میدهند. بنابراین این بحث را مطرح کردیم که به سینماهای مدرن و نیز سینماهای ممتاز اجازه دهیم تا در سئانسهای پیک قیمت بلیت را تا سقف ۸۰ هزار تومان افزایش دهند. البته میدانیم بسیاری از سینماها این کار را انجام نخواهند داد کما اینکه برخی صاحبان سینما هم این مسئله را اعلام کردند ولی مشتریان برخی سینماها در بعضی مناطق شهر هستند که این ظرفیت را دارند که در سانسهای پیک یا روزهای آخر هفته بلیت ۸۰ هزار تومانی بخرند.
اسعدیان تاکید کرد: با توجه به افزایش هزینههای تولید فیلم و افزایش وحشتناک هزینه سالنهای سینما مدتها بود به دنبال افزایش قیمت بلیت بودیم چون به آن نیاز داریم و فکر میکنم با دو روز شدن فروش بلیت نیمبها ، این امکان برای همه با بضاعتهای مالی مختلف فراهم میشود تا به تماشای فیلمها بروند.
قیمت بلیت به ۱۰۰ هزار تومان میرسد؟
او درباره اینکه آیا این افزایش قیمت از ابتدای سال آینده دوباره ادامه خواهد شد و آیا در این روند بلیت ۱۰۰ هزار تومانی هم پیشبینی شده است؟ گفت: در شرایطی که ما زندگی میکنیم صحبت از فردا هم کمی سخت است چه رسد به چند ماه آینده، چون با تورمی روبرو هستیم که نمیدانیم قیمتها چگونه خواهد بود. بر اساس آنچه در خبرها منتشر شده ما همین الان با تورم نقطه به نقطه بالای ۴۰ درصد روبرو هستیم، پس با قطعیت نمیتوان گفت که بلیت سینما تا ۶ ماه آینده همین رقم خواهد بود، ولی امیدواریم به همین شکل بتوانیم ادامه دهیم زیرا واقعیت این است که برای اهالی سینما، تولیدکنندگان و صاحبان سینما باید براساس شرایط تصمیم گرفت تا آنها هم بتوانند به بقای خود ادامه دهند.
دبیر شورای صنفی نمایش درباره اینکه آیا میتوان با قطعیت گفت که تا عید بلیت ۱۰۰ هزار تومانی خواهیم داشت یا خیر؟ گفت: تا عید قطعاً افزایش قیمت نخواهیم داشت ولی برای سال ۱۴۰۳ نمیتوانم از الان چیزی بگویم و شرایط، تعیینکننده خواهد بود. وقتی در خبرها افزایش قیمت ۳۳ درصدی اینترنت را میبینیم معلوم است که افزایش قیمتها به چه شکل انجام میشود بنابراین فقط میتوانم بگویم تا آخر اسفندماه افزایش قیمت نداریم و برای سال ۱۴۰۳ همه چیز به شرایط اقتصادی و اجتماعی بستگی دارد.
او درباره اینکه افزایش قیمت بلیت تا ۸۰ هزار تومان از چه زمانی اعمال میشود و تا چه زمانی ادامه دارد؟ نیز توضیح داد: سینمادارها از همین هفته میتوانند در سئانسهای پیک، بلیت را تا سقف ۸۰ هزار تومان بفروشند ولی این کار کاملا اختیاری است. درباره بازه زمانی آن هم به طور طبیعی اگر احساس کنیم نیمبها شدن بلیت روز دوشنبه بازخورد خوبی دارد و روی فروش روز سهشنبه تاثیر نمیگذارد، قطعاً به یک روش تبدیل میشود و ادامه پیدا میکند و به نظرم میتوان تا عید این را به شکل یک آزمون پیش برد چون قطعاً زمان میبرد تا مردم هم از این موضوع آگاه شوند.
از فروش سینما ذوقزده نشویم
اسعدیان در بخش دیگری از این مصاحبه پس از اشاره به ۲۱ میلیونی شدن تماشاگران سینما، در پاسخ به اینکه طرح افزایش روزهای نیمبها و نیز طرحهای دیگری که ممکن است در شورای صنفی نمایش وجود داشته باشد، چقدر در راستای افزایش مخاطبان سینما کارایی دارد؟ بیان کرد: اگر نخواهیم مثل آقایان ذوق زده شویم و از این دم بزنیم که ما باعث رونق سینما شدیم و اگر هیجانهای کودکانه را کنار بگذاریم، باید تلاش کنیم تا مردم را تا جایی که میتوانیم هر چه بیشتر به حضور در سالنهای سینما علاقهمند کنیم. برای این کار به یک مکان دلچسب و دلپذیر با فیلمهایی نیاز داریم که خوراک فرهنگی مردم را تامین کند، حال چه کمدی باشد چه فیلم غیرکمدی. ما الان در این مجموعه دچار مشکل هستیم، به همین دلیل تاکید دارم که نباید ذوقزده شویم و نباید ادعا کنیم که ما باعث رونق سینما شدهایم. دو فیلم کمدی داریم که همین الان بیش از ۵۰ درصد فروش کل سینما را در سال ۱۴۰۲ بر عهده داشتند. این اتفاق خیلی شعفانگیز نیست که آقایان بابت آن هیجانزده میشوند. ما باید تلاش کنیم سرانه اکران و فروش بالا رود. باید کاری کنیم مردم سینما را به عنوان یک مکان تفریحی سالم و ارزان بپذیرند و بر این ارزان بودن به شدت تاکید دارم و جوسازیهایی که نسبت به سینما رفتن یک خانواده مطرح میشود را قبول ندارم چون باید ببینیم همان خانواده اگر برای خوردن بستنی بیرون رود چقدر خرج میکند یا همان خانواده روزانه برای رفت و آمد چقدر خرج میکند.
وی ادامه داد: فیلمهای کمدی حتماً سالنهای سینما را حفظ میکنند اما صنعت سینما را حفظ نمیکنند و این صنعت ممکن است دچار آسیبهای جدی شود. با اینکه اصلاً قصد تخریب فیلمهای کمدی را ندارم و بابت اکران موفقیتآمیز آنها خوشحالم اما سوق دادن سرمایه به سمت این نوع فیلمها سبب نمیشود که سینما حفظ شود. سینما را تفکر و مجموعه فیلمهایی از ژانرهای مختلف نگه میدارد. این ذوقزدگیها ما را صرفاً به سمت فیلمهای کمدی سوق میدهد که برای سینما خطرناک است.
از پروپاگاندا برای فروش هزار میلیاردی تا ماجرای بازگشت «فسیل» به اکران
او درباره اینکه با توجه به خطری که بر آن تاکید دارد چرا در شورای صنفی نمایش نسبت به بازگشت فیلم «فسیل» در اکران پایتخت که بیشتر به نظر رسید برای ۱۰۰۰ میلیاردی شدن فروش باشد و نیز در برابر اعتراضهایی که دیگر صاحبان فیلمها نسبت به کمبود سالنهای خود دارند واکنشی نشان داده نشد گفت: ابتدا این را بگویم که فروش امسال حتماً از هزار میلیارد تومان عبور خواهد کرد اما باز هم این دلیل بر ذوقزدگی و هیجانزدگی نیست، هرچند میتوان از آن برای پروپاگاندا و شعار دادن استفاده کرد. ماجرای «فسیل» هم اینطور نبود و واقعیت این است که بعد از کرونا و شرایط اجتماعی سال گذشته، شورای صنفی اساساً نگاه را به اکران تغییر داد و خیلی از مواد آییننامه را آگاهانه کنار گذاشت تا به شرایط مطلوبتری برگردیم. هنوز در آییننامه اکران حداکثر نمایش برای یک فیلم میتواند ۱۰ هفته باشد در حالی که این فیلم بیش از هشت ماه است که روی پرده سینماهاست و پیش از آن فیلمهای دیگری را هم به این شکل اکران کردیم. ما باید سرمایهگذاران و تهیهکنندگان را ترغیب میکردیم که از اکران نترسند و مطمئن باشند که میتوانیم شرایط مناسبی برای اکران آنها فراهم کرد. این اتفاق برای فیلمهای «فسیل»، «هتل» و پیشتر «بخارست» و «انفرادی» و نیز فیلمهای جدی رخ داد. درباره «فسیل» هم دوستان به این نتیجه رسیدند که اگر اکران آن در سالنهایی که در اختیار دارد، به پایان برسد شاید جا برای فیلمهای اجتماعی یا فیلمهایی که سئانس کمتری دارند باز شود به همین دلیل آن را از اکران تهران برداشتیم اما برگرداندن فیلم به اکران سینما یک سوءتفاهم است چون این بازگشت فقط در سئانسهای فوقالعاده که معمولاً ۹ شب به بعد هستند، اتفاق افتاد.
وی افزود: درواقع ما شانسی را از فیلمهای دیگر نگرفتیم و فقط گفته شد که سالنها میتوانند خارج از سانس موظف خود «فسیل» را اکران کنند. اگر مطلع میشدیم که سینمایی خلاف این روند عمل کرده حتماً با آن برخورد میکردیم. البته ما از طریق سمفا پیگیر بودیم که اکران این فیلم را در سئانسهای پیش از ۹ شب محدود کنیم اما زیرساخت آن در سمفا فراهم نبود. در کل کشور میتوانستیم این کار را انجام دهیم ولی اینکه فقط سالنهای تهران را محدود کنیم امکانپذیر نبود؛ بنابراین هم به سمفا و هم به سینماها ابلاغ کردیم که در سئانسهای روز نمیتوانند برای «فسیل» فروش بلیت داشته باشند.
کمدیها فیلمهای دیگر را له کردهاند؟
او درباره اینکه چقدر روی وضعیت اکران فیلمهای دیگر نظارت وجود داشته تا فیلمهایی همچون «ضد» یا «چرا گریه نمیکنی؟» گلهمند باشند، گفت: در این زمینه باید بررسی کنیم ببینیم در کدام سینماها سئانسهای کمتری به این فیلمها داده شده است. من مشخصا فیلم آقای معتمدی (چرا گریه نمیکنی) را در سینمای سرگروه پیگیری کردم که آیا در پردیس کوروش در هفته اول سئانسهای موظف داده شده یا خیر که با وجود فروش بسیار پایین، این اتفاق افتاده بود اما بعد از دو هفته، سالنها دیگر خیلی تحت کنترل ما نیستند که بخواهیم بگوییم این روند را ادامه دهند. البته برای رعایت عدالت حتما با سالنها ارتباط داریم اما سالنهای سینما به فروش خود فکر میکنند و اگر به نظرشان برسد فیلمی بیشتر فروش میکند آنها را جابجا میکنند. مسئله جدی همین جاست که در شورای صنفی نمایش و وزارت ارشاد در این باره بحث شد که آیا فیلمهای کمدی، فیلمهای جدی و غیرکمدی را له میکنند؟ آیا شانس فیلمهای دیگر را میگیرند؟ به اعتقاد من قضیه این نیست و با تاکید براینکه باید شرایط تنفس را برای همه فیلمها فراهم کنیم، اما یک نکته مهم این است که ما در یک شرایط اجتماعی زندگی میکنیم که به اعتقاد من عموم آنهایی که به سینما میروند به این خاطر است تا دو ساعت فراموش کنند که کجا هستند و چه غم و غصهای دارند. آنها به سینما میروند که بخندند و هیجانهای خود را تخلیه کنند. طبیعتاً فیلمهای اجتماعی در این برهه با شکست روبرو میشوند و نمیتوانند خیلی مخاطب برای خود جذب کنند. این را در سالهای قبل هم در مقاطعی تجربه کردهایم و وقتی امید در جامعه زیاد بوده فیلمهای اجتماعی هم فروش خوبی داشتند و هر وقت این روانی و اجتماعی اینطور نبوده فروش فیلمهای اجتماعی هم کم میشود. ضمن اینکه در ماه محرم هم وقتی اکران فیلمهای کمدی متوقف شد، تاثیری بر فروش فیلمهای اجتماعی به وجود نیامد. با این حال امیدوارم به شرایطی برسیم که تعداد سالنهای سینما آنقدر زیاد باشد که وقتی یک فیلم اکران میشود مثلا در تهران بتواند در ۲۰۰ سالن روی پرده باشد. آن وقت اگر عرض این اکران زیاد شود طبیعتاً طول آن کم خواهد شد.
یک پیشبینی برای اکران سال ۱۴۰۳
دبیر شورای صنفی نمایش در بخشی دیگر از این مصاحبه درباره پیشبینی خود برای اکران سال آینده بخصوص با وجود تولید انبوهی از فیلمهای کمدی گفت: یکی از خطراتی که وجود دارد همین است که سرمایهگذاران -بجز سرمایهگذاران دولتی – عموما فکر میکنند تضمین سرمایه آنها در این است که فیلم کمدی بسازند و به فیلمهای جدی و اجتماعی و عاشقانه فکر نمیکنند. تصورم این است که افزایش فیلمهای کمدی، سال آینده یک نوع دلزدگی در مخاطب ایجاد میکند. آیا ما اینقدر نویسنده خوب داریم که بتوانند در سال ۱۰ فیلمنامه جذاب کمدی بنویسند؟ بعید میدانم چنین توان نگارشی و کارگردانی داشته باشیم به همین دلیل طبیعی است که سطح این فیلمها خود به خود نزول پیدا کند و احتمالاً با فیلمهای نازلتری در سال آینده روبرو خواهیم بود که اینها نوعی سرخوردگی را در مخاطب ایجاد میکند؛ بنابراین فکر نمیکنم سال آینده فیلمهای کمدی بتوانند اتفاقی را که امسال برایشان رخ داده تکرار کنند. البته شاید برای یکی دوتا از آنها فروش خوبی به دست آید ولی این احتمال وجود دارد که تعدادی از آنها با شکست مواجه شوند.
قبل از جشنواره فجر فیلم جدیدی اکران میشود؟
او اضافه کرد: الان یک فیلم اصطلاحا low budget حدود ۲۰ میلیارد تومان هزینه تولید میخواهد و این یعنی باید ۶۰ میلیارد فروش داشته باشد تا سرمایهگذار به پول خود برسد. ۶۰ میلیارد هم فقط به زبان ساده است و به راحتی در گیشه به دست نمیآید. وضع تبلیغات را هم که میبینیم چطور است، پس من حق میدهم به سرمایهگذار که این ۲۰ میلیارد را برای فیلمهایی سرمایهگذاری کند که الان نشان داده میشود راحتتر میتواند به فروش برسد و آن هم فیلمهای کمدی هستند.
اسعدیان درباره اینکه آیا تا قبل از جشنواره فجر فیلم دیگری به اکران اضافه میشود؟ گفت: هیچ ممنوعیتی برای اکران نداریم اما نکته این است که برخی فکر میکنند اگر الان فیلم خود را اکران کنند با توجه به این عدم محدودیتی که گذاشتهایم، تا سال آینده و حتی تابستان هم ممکن است فیلمشان روی پرده باشد که طبیعتاً اینگونه نخواهد بود. ما به اکران عید هم فکر خواهیم کرد و حتماً محدودیتهایی را در نظر میگیریم. با این حال این احتمال وجود دارد که باز هم فیلم به اکران اضافه شود چون تا عید نزدیک به سه ماه فرصت داریم. هرکس متقاضی است میتواند فیلم خود را ارائه کند ولی در حال حاضر درخواستی به شورا نرسیده است.
هیچ خبری از اکران نوروز نیست
او در پایان در پاسخ به اینکه آیا برای اکران عید برنامهریزیهایی در شورا انجام شده است، گفت: خیر، اصلاً در این زمینه بحثی نداشتهایم و اینکه بعضی تهیهکنندگان عنوان میکنند که فیلم خود را در نوروز اکران میکنند بخشی از روند تبلیغاتی آن فیلمهاست و ارتباطی به شورای صنفی نمایش ندارد.
سال ۲۰۲۴ نقطه عطفی برای اقتباسهای ادبی انجامشده از آثار مهم ادبیات آمریکای لاتین محسوب میشود و قرار است در این سال آثاری همچون «صد سال تنهایی» و «پدرو پارامو» به نمایش درآیند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اوایل سال ۲۰۱۹ بود که نتفلیکس اعلام کرد قصد اقتباس از رمان مشهور گابریل گارسیا مارکز با عنوان «صد سال تنهایی» را دارد و قرار است سریالی از این رمان مشهور بسازد. از همان ابتدا اساخت این سریال در سکوت خبری انجام شد و فقط یک تیزر از مراحل طراحی دکورسازی این سریال از سوی این شبکه منتشر شد.
نتفلکیس اعلام کرده است که این سریال را با عنوان «ماکوندو» منتشر خواهد کرد و آن را در ۱۶ قسمت روایت میکند. کارگردانهای این سریال «لائورا مورا» و «آلکس گارسیا» هستند و هنوز زمان دقیقی برای پخش «ماکوندو» اعلام نشده است.
«ماکوندو» همان سرزمینی است که تمام حوادث رمان «صد سال تنهایی» در آن رخ میدهد و به نوعی استعارهای از کل آمریکای لاتین است. گارسیا مارکز در مصاحبه ای با حضور ماریو بارگاس یوسا، نویسنده پرویی و برنده جایزه نوبل، اعلام کرده بود که این نام را از یکی از کشتزارهای موز در کلمبیا برگرفته است.*
«لائورا مورا اورتگا» کارگردانی کلمبیاییتبار است و از جمله آثار موفق او «پادشاهان جهان» نام دارد که در سال ۲۰۲۲ به روی پرده رفته است. «آلکس گارسیا» نیز بازیگر و کارگردان اسپانیایی است که موفق به دریافت جایزه جشنواره گویا شده است.
«پدرو پارامو» پس از قریب به ۷۰ سال روی پرده میرود
همچنین در سال ۲۰۲۴ قرار است رمان مشهور «پدرو پارامو» نوشته «خوان رولفو» نیز به روی پرده سینما برود. این رمان که از رمانهای پیشگام در آمریکای لاتین محسوب میشود پیش از جریان موسوم به «شکوفایی ادبی» یا «Boom» نوشته شد که در دهه ۶۰ میلادی قرن بیستم به راه افتاد. بسیاری از نویسندگان آمریکای لاتین خود را وامدار این رماننویس مکزیکی میدانند؛ همچون نویسندگان روس که اذعان دارند همه آنها از زیر شنل گوگول بیرون آمدهاند، بسیاری از نویسندگان آمریکای لاتین نیز خود را وامدار این اثر مهم میدانند. گارسیا مارکز بارها اعلام کرده است که پس از خواندن «پدرو پارامو» شگفتزده شده و تصمیم گرفته چنین رمانی را خلق کند که نهایتا «صد سال تنهایی» را نوشته است.
«رودریگو پریتو» کارگردان این فیلم سینمایی است و اعلام کرده است که کارگردانی «پدرو پارامو» مسئولیت سنگینی برای او بوده زیرا این رمان روی خوانندگان آمریکای لاتینی تاثیر فراوان داشته است. او همچنین اعلام کرده است همیشه به این رمان علاقه داشته و به همین دلیل تصمیم گرفته آن را کارگردانی کند.
«پریتو» فیلمساز مشهوری محسوب میشود و در کارنامه هنری او فیلمبرداری آثار بزرگ و برجستهای همچون «باربی» و «قاتلان ماه گل» دیده میشود، جدیدترین اثر «مارتین اسکورسیزی» که با حضور «لئوناردو دیکاپریو» به روی پرده رفته است.
*این مصاحبه که در سال ۱۹۶۷ انجام شده در کتاب «ادبیات آتش است» با ترجمه مهدی سرائی به چاپ رسیده است.
پژمان مظاهریپور، کارگردان مستند «معمای تخت جمشید» گفت: از قاچاقچیان آثار باستانی پیشنهاد ساخت فیلم درباره فعالیتهایشان را داشتم، اما نپذیرفتم.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، نخستین برنامه «فیلمواره چشم هفتم در میراث» توسط موزه سینما با همکاری شورای بینالمللی موزهها (ایکوم) با نمایش مستند «معمای تخت جمشید»، عصر روز گذشته ( ۹ دی ماه) در موزه سینما برگزار شد.
پژمان مظاهریپور، کارگردان این اثر در ابتدای صحبتهای خود گفت: فیلمی که مشاهده کردید از مجموعه ایران باستان است، که سال ۱۳۹۶ تولید آن آغاز شد و تا سال ۱۴۰۰ مراحل تحقیق و تدوین آن به طول انجامید. کار پژوهشی این اثر زیر نظر دکتر رزمجو انجام شد. فیلم نخست از این مجموعه در ارتباط با شروع کاوشها و تا جنگ جهانی دوم را دربرمیگیرد. فیلم دوم نیز درباره کاوش در تخت جمشید است که مربوط به اهمیت زنده یاد علی سامی، نخستین باستانشناس ایرانی است که در بنیاد تخت جمشید شروع به کاوش کرد.
او ادامه داد: در این فیلم همچنین به فعالیتهای مرمت و حفاظت ایتالیاییها پرداخته شده است که همین امر به شناسایی نقشهایی همچون «بارعام خشایار شاه» منجر شده است که امروزه در موزه ملی ایران نگهداری میشود. پایان فیلم دوم، مصادف با سال ۱۳۵۷ است و فیلم سوم، درباره مجموعه مطالعاتی است که شاهرخ رزمجو درباره برخی سازههای تخت جمشید، از جمله «کاخ تچر»، «کاخ زنان» و «کاخ سه دروازه» انجام داده است و همچنین به تحلیل و بررسی نقش بارعام که در ضلع شرقی کاخ آپادانا تخت جمشید میپردازد.
مظاهریپور درباره دشواریهای ساخت فیلم مستند درباره مجموعه تخت جمشید و چالشهای پیش روی خود، گفت: در ارتباط با کاربری بناهای تخت جمشید تا کنون فیلمهای متعددی ساخته شده است؛ آثاری که به توضیح دوره هخامنشی مخصوصا دوره داریوش میپردازند و نحوه زیست آن دوره را بیان میکنند، اما کمتر پیش آمده که همکاران ما درباره تحلیل تاریخ باستانشناسی فیلمی بسازند. زمانی که من در حال ساخت این فیلم بودم، همزمان «ارد عطارپور» هم در حال ساخت فیلمی درباره لوحههای بخش شمالی این مجموعه بود و فیلمبرداریها به صورت همزمان پیش رفت که اثر بینظیری را ارائه کرده است.
او بیان کرد: من معتقدم تخت جمشید هنوز هم اسراری ناشناخته دارد که فاش نشده و جای کار بسیاری برای محققان و فیلمسازان دارد.
این مستندساز درباره تجربه شخصی خود در تولید این فیلم گفت: «معمای تخت جمشید» اثری بود که با فکر تولید شد و در حدود یک سال نگارش کار به طول انجامید. متنهای فراوانی درباره تخت جمشید وجود دارد و تا کنون مطالعات زیادی روی آن صورت گرفته است. هنگام فیلمبرداری دقیقا میدانستیم که چه چیز میخواهیم. بخشی که بیش از همه به طول انجامید، تدوین بود که علت آن، به وجود جزئیات ناشی از تحقیقات مفصل ما بازمیگشت.
مظاهریپور افزود: دسترسی به مستندات تصویری بسیار سخت بود و ما از مراجع مختلف به آنها دسترسی پیدا کردیم. برنامه پارس در قاب تصویر، در سال ۲۰۰۵ در کشور آلمان برگزار شد. آلمانها به اثری آرشیوی در موزه فیلم مسکو در روسیه دست پیدا کرده بودند و من نسخهای از آن را یافتم و این اثر تاکنون در فیلمهای مختلفی استفاده شده است.
او ادامه داد: همچنین آرشیو پتک، اولین فیلمی است که قبل از کاوشها و در سال ۱۳۱۰ گرفته شده است. اینها منابعی هستند که وجود دارند، اما دسترسی به آنها بسیار دشوار است.
مظاهریپور درباره حساسیتهای موجود درباره فیلمبرداری از مکانهای تاریخی نیز گفت: فیلمبرداری در سایتها و محوطههای تاریخی دشواریهای فراوانی به دنبال دارد. در حالی که بسیاری از مردم بهراحتی وارد این مکانها شده و روی آثار باستانی یادگاری مینویسند. کار کردن در این فضاها به آگاهی از مسائل باستانشناسی، تاریخ و مرمت نیاز دارد که در نتیجه باعث میشود بتوانیم مسایل فنی را به درستی در اثر خود به کار بگیریم.
او ادامه داد: مستندهای باستانشناسی، وسیلهای برای دیده شدن فعالیتهای مرتبط با باستانشناسی هستند. در واقع این حوزه، ویترین کشور ما به حساب میآید. محوطه و سایتهای فراوانی در این کشور وجود دارد که گردشگری موجب تخریب آنها میشود و حتی بسیاری از راهنمایان گردشگری آشنا نیستند تا برخورد درستی با این مجموعهها داشته باشند و در این میان تلاش من ثبت این بناها است.
این فیلمساز در پاسخ به سوال مرجان حاجی رحیمی، کارشناس حوزه میراث فرهنگی مبنی بر تخریب محوطههای باستانشناسی، اظهار کرد: متاسفانه قاچاقچیان آثار باستانی، افراد زیرک و باسوادی هستند و حتی پیشنهاد ساخت فیلم درباره فعالیتهای خود را به من دادهاند، اما من هیچ وقت نپذیرفتم. درحال حاضر دوستان عزیزی در سالن هستند که در منطقه سیلک کاشان به کاوش میپردازند و در همراهی با مردم، به آنها اجازه میدهند که در کاوشها حاضر باشند. خوشحالم که جمعیت زیادی در سالن حضور دارند و مشخص است که اقبال به چنین آثاری بیشتر شده است. هر اندازه فرهنگ در جامعه ما گسترش یابد، سبب میشود تا توهم وجود گنج در محوطههای تاریخی از میان برود.
مظاهریپور درباره فعالیتهای جدید خود، گفت: درحال حاضر روی سری دوم مستند «ایران باستان» کار میکنم که یکی از فیلمها، مربوط به تاریخ مطالعات سیلک و بخش دیگر در ارتباط با کاوشهای جندیشاپور است که در سال ۱۳۹۵ و توسط دکتر یوسف مرادی به انجام رسید.
فرهاد ورهرام، مستندساز شناخته شده از جمله افراد حاضر در این نشست بود که در سخنانی گفت: در ایران نهادهای فرهنگی و موزهها، مانند کشورهای دیگر باید از مستندسازان برای تولید فیلمهای مرتبط با این حوزه دعوتکنند و نیاز است تا برای این کار فرهنگی هزینه شود.
پژمان مظاهریپور در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: ۲۲ سال پیش که این حرفه را شروع کردم، به سخنی میتوانستیم در سایت باستانشناسی کار کنیم. این حرفه به شدت ارتباط سختی با رسانه برقرار میکرد. اینکه امروز چنین جلساتی برگزار میشود نشان میدهد اعتماد میان حوزه باستانشناسی و رسانهها برقرار شده است که اتفاق بسیار بزرگی به شمار میآید. با توجه به اقبالی که نسبت به این فیلمها به وجود آمده ممکن است در آینده نهادهای گوناگون، بخشی از هزینهها را برعهده بگیرند و در این خصوص جای امیدواری وجود دارد.
در ادامه حاجی رحیمی به کاوشهای باستانشناسی در منطقه شوش اشاره کرد و مظاهری در اینباره گفت: شوش در گذشته تپهای بوده که به منظور یافتن آثار باستاتی شخم زده شده است. دمورگان این منطقه را به شیوه کار معدنکاوی، مورد کاوش قرار داده و به کف آن رسیده است. شیوه کار در این ناحیه گویای این موضوع بوده که چگونه تخریبها صورت گرفته است. من معتقدم باستانشناسی کار شریف و بسیار مهمی محسوب میشود.
او درباره خروج آثار باستانی از کشور اظهار کرد: این آثار به هیچوجه نباید از ایران خارج میشدند و من از وجود آنها در موزههایی نظیر لوور راضی نیستم، اما در هر صورت اینکه اشیاء باستانی در بخش ایران و با تعریف تاریخ ایران نمایش داده میشود، خوب است. بسیار دردناک است که ما باید آثار مرتبط با گذشته کشور خود را در جای دیگری از دنیا ببینم.
مظاهریپور با اشاره به انفعال سینما و تولیدات نمایشی کشور نسبت به تولید آثاری با موضوعیت باستانشناسی گفت: هنگامی که به باستانشناسی میپردازیم باید تحلیل را وارد کار کرده و درام به وجود آوریم. اگر بخواهیم به باستانشناسی و اسناد وفادار باشیم، باید به دادههای علمی توجه کنیم.
او ادامه داد: در ایران تعداد زیادی محوطه و سایت تاریخی وجود دارد، اما سریالهای تاریخی ما به آن نمیپردازند. علت این است که ایجاد درام در این زمینه، کاری سخت و دشوار است.
در این برنامه، افرادی همچون فرهاد ورهرام، ارد عطارپور، مهدی باقری، محسن معصومی، فخرالدین سیدی و جمعی از علاقهمندان به سینمای مستند حضور داشتند.
در سال جدید میلادی شمار زیادی از فیلمها و دنباله های مهیج و همچنین آثار چشمگیری که به دلیل اعتصابات سال ۲۰۲۳ در هالیوود، فرصت اکران نیافتند، میهمان سینماهای جهان خواهند بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، اگرچه اعتصابات بازیگران و نویسندگان تاریخ تولید و اکران برخی از فیلمها را به تعویق انداخت، اما مخاطبان سینما همچنان در سال آینده فیلمهای زیادی را برای تماشا خواهند داشت که توقعات دوستداران اغلب ژانرهای سینمایی را بر آورده خواهد کرد.
بویژه اگر طرفدار فیلمهای ابرقهرمانی و کتابهای مصور هستید، انتخابهای زیادی در سال پیش روی میلادی برای تماشا خواهید داشت، از «مادام وب» و «ددپول ۳» تا «ونوم ۳» و دنباله فیلم سینمایی «جوکر» که پس از موفقیت قسمت اول، خیلیها منتظر دیدن آن هستند.
از جمله دیگر دنبالههای مورد انتظار عبارتند از «شکارچیان ارواح: امپراتوری یخزده»، انیمیشن های «پاندای کونگ فو کار ۴» و « اینساید اوت ۲»، «گودزیلا ایکس کونگ: امپراتوری جدید»، «قلمرو سیاره میمونها»، «گلادیاتور»، «تل ماسه» و …
از فیلمسازان برجسته که سال آینده فیلم های جدید خود را در سینما اکران می کنند نیز می توان به جورج میلر با «فیوروسا: حماسه مکس دیوانه»، لوکا گوادانینو با «چالشگران»، بونگ جون هو با «میکی ۱۷» و ریدلی اسکات با ساخت دنباله فیلم برنده اسکار «گلادیاتور» اشاره کرد.
طرفداران فیلم های ترسناک نیز می توانند منتظر دیدن دنباله فیلمهای «اره»، «یک مکان آرام» و «ترساننده» باشند.
در ادامه به معرفی مهم ترین فیلم های سال ۲۰۲۴ سینما خواهیم پرداخت:
فیلم اکشن-کمدی «آرگیل» به کارگردانی متیو وان با حضور ستارههایی چون دوآ لیپا، هنری کاویل، جان سنا، ساموئل ال. جکسون و آریانا دبوز همراه است. برایس دالاس هاوارد در نقش اصلی شخصیت الی کانوی، رماننویس جاسوسی را ایفا می کند که متوجه میشود وقایع رمانهایش در حال زنده شدن هستند و حالا جاسوسهایی که او فکر میکرد تخیلی هستند به دنبال او هستند.
«مادام وب» محصول مارول با بازی داکوتا جانسون در نقش شخصیت اصلی است که توانایی دیدن آینده را دارد و باید با سه زن دیگر با بازی سیدنی سوینی، سلست اوکانر و ایزابلا مرسد، تلاش کند تا از نیروهای مرگبار جان سالم به در ببرد.
«تل ماسه: قسمت ۲ » دنباله دنیس ویلنوو بر فیلم اول اوست که روایتگر ادامه سفر پل آتریدس (تیموتی شالامی) است که وارد یک جنگ انتقامجویانه با کسانی میشود که خانوادهاش را نابود کردند و در عین حالی تلاش میکند از آیندهای وحشتناک جلوگیری کند. زندایا، ربکا فرگوسن، خاویر باردم، جاش برولین، استلان اسکارسگارد، دیو باوتیستا، شارلوت رمپلینگ و استفن مک کینلی هندرسون نیز در این فیلم ایفای نقش کردهاند. آستین باتلر، کریستوفر واکن، فلورانس پیو، لئا سیدو و سوهیلا یعقوب از بازیگران جدید وارد شده به دنیای «تل ماسه» هستند.
در چهارمین قسمت از مجموعه انیمیشنهای «پانداری کونگفوکار»، استاد شیفو (داستین هافمن) به پاندا پو (جک بلک) می گوید که او دیگر جنگجوی اژدها نخواهد بود، بلکه در عوض به رهبر معنوی دره صلح تبدیل میشود. صلح اما خیلی زود با ورود یک شخصیت شریر با بازی وایولا دیویس همه چیز را دستخوش تغییر میکند.
رابرت پتینسون در نقش میکی ۱۷ مسافر فضایی در فیلم علمی تخیلی «میکی ۷» ساخته بونگ جون هو است. میکی یک کارمند یک بار مصرف در یک سفر انسانی است که برای استعمار دنیای یخی «نیفلهایم» فرستاده شده است. هر زمان که مأموریتی بسیار خطرناک ـ حتی انتحاری ـ وجود دارد، خدمه به «میکی» روی می آورند. پس از هر مرگ، یک بدن جدید با حافظه دست نخورده بازسازی میشود. پس از شش مرگ، میکی ۷ ،شرایط قرارداد خود را درمییابد و متوجه میشود چرا این تنها موقعیت استعماری بود که هیچکس حاضر به تصدی آن نبوده است.
گودزیلا و کینگ کنگ دیگر دشمن نیستند، بلکه در فیلم «گودزیلا و کونگ: امپراتوری جدید» متحد هستند. این فیلم دنبالهای بر «گودزیلا علیه کونگ» محصول ۲۰۲۱ است و دو شخصیت نمادین را دنبال میکند که با هم متحد میشوند تا در برابر یک تهدید جدید رویارویی کنند.
فیلم اکشن آخرالزمانی «جنگ داخلی» به کارگردانی و نویسندگی الکس گارلند، ایاالت متحده را در بحبوحه درگیری به تصویر می کشد، با ۱۹ ایالت که جدا شده اند و دولت ایالات متحده با ارتش تگزاس و کالیفرنیا به نام نیروهای غربی روبرو می شود. کریستن دانست، جسی پلمونز و کیلی اسپینی بازیگران این فیلم هستند.
«چلنجرها» به کارگردانی لوکا گوادینینو، یک درام ورزشی کمدی عاشقانه و با بازی زندایا در نقش تاشی، مربی تنیس است که همسرش، آرت دونالدسون (مایک فیست) را برای تبدیل شدن به یک ستاره تنیس آموزش داده است. پس از یک رشته شکست برای آرت، تاشی او را برای یک رویداد با نامزد سابقش و بهترین دوست سابق آرت یعنی پاتریک (جاش اوکانر) ثبت نام می کند. به سرعت، مشخص می شود که تنش در زمین مسابقه ناشی از تنش های خارج از زمین است.
رایان گاسلینگ، ستاره فیلم «باربی» در یک فیلم کمدی اکشن و اقتباسی از سریال دهه ۱۹۸۰ با عنوان «مرد پاییز» بازمیگردد. این فیلم درباره بدلکاری به نام کولت سیورز (گاسلینگ) است که در حال کار روی فیلمی به کارگردانی نامزد سابقش جودی مورنو (امیلی بلانت) است. همانطور که می توان حدس زد، با ناپدید شدن ستاره فیلم و تلاش کولت برای یافتن او همه چیز تغییر میکند.
سری فیلمهای«مکس دیوانه» ساخته جورج میلر با فیلم «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» ادامه مییابد که در آن آنیا تیلور جوی در نقش امپراتور فوریوسای جوان (نسخه جوانتر شخصیت شارلیز ترون) بازی میکند. «مکس دیوانه: فیوریوسا» دنبالهای پیش نگرانه بر فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» محصول ۲۰۱۵ میلادی است.
کریس پرت و ساموئل ال جکسون در جدیدترین انیمیشن «گارفیلد» صداپیشگی کردهاند که جدیدترین فیلم این مجموعه پس از «گارفیلد: فیلم» در سال ۲۰۰۴ و دنباله آن «گارفیلد: دم دو بچه گربه» در سال ۲۰۰۶ است. کریس پرت در نقش این گربه معروف و جکسون در نقش پدرش ویک – یک شخصیت جدید – صداپیشگی کردهاند.
پس از مرگ سزار در «جنگ برای سیاره میمونها» در سال ۲۰۱۷، جدیدترین قسمت از این سری فیلم از استودیو قرن بیستم با نام «قلمرو سیاره میمونها» چندین نسل بعد اتفاق میافتد و میمونها اکنون گونههای غالب هستند. وقتی یک میمون ظالم جدید شروع به ساختن یک امپراتوری می کند، یک میمون جوان مجبور میشود با تصمیماتی دست و پنجه نرم کند که آینده را هم برای میمونها و هم برای انسانها مشخص می کند.
اسپینآف فیلم «جان ویک» با بازی آنا د آرماس باد نام «بالرینا» عرضه خواهد شد. آخرین فیلم این مجموعه «جان ویک: فصل ۴» به پردرآمدترین اثر در سری اکشن تبدیل شد و همچنین با تحسین منتقدان همراه شد. کیانو ریوز نقش خود را در نقش «جان ویک» در فیلم اکشن اسپینآف بازی خواهد کرد و آنجلیکا هیوستون، گابریل بیرن، لنس ردیک فقید، کاتالینا ساندینو مورنو، نورمن ریدوس و ایان مکشین دیگر بازیگران این فیلم هستند.
ویل اسمیت و مارتین لارنس برای قسمت جدید مجموعه فیلمهای اکشن «مردان بد ۴» بار دیگر مقابل هم ظاهر شدند که دنبالهای بر «پسران بد برای زندگی» محسوب میشود که ۴۲۶.۵ میلیون دلار در گیشه جهانی کسب کرد. عادل العربی و بلال فلاح کارگردانان «پسران بد برای زندگی» برای چهارمین فیلم بازگشته اند و کریس برمنر فیلمنامه آن را نوشته است. دنباله مورد انتظار انیمیشن پرطرفدار «درون بیرون» (Inside out ۲) پس از ۹ سال به سینما میآید و امی پولر، فیلیس اسمیت و لوئیس بلک به ترتیب نقشهای شادی، غم و خشم را بازی خواهند کرد، در حالی که تونی هیل و لیزا لاپیرا نقشهای ترس و انزجار را بازی خواهند کرد. این فیلم قبلاً به عنوان بزرگترین تریلر انیمیشن دیزنی تاریخ ساز شده است.
«یک مکان آرام: روز اول» پیش درآمدی بر فیلم پسا آخرالزمانی سال ۲۰۱۸ است، جایی که مردم باید سکوت کنند تا از دست موجوداتی که با استفاده از صدا شکار میکنند، ساکت بمانند. لوپیتا نیونگو در این فیلم به ایفای نقش می پردازد و اولین لحظات تهاجم بیگانگان را در شهر نیویورک دنبال میکند.
«هرایزون: حماسه آمریکایی» به کارگردانی، تهیهکنندگی و نویسندگی کوین کاستنر، یک فیلم وسترن است که گسترش غرب آمریکا را در دورههای زمانی قبل و بعد از جنگ داخلی دنبال میکند. این فیلم در دو قسمت در ژوئن و آگوست منتشر خواهد شد.
اگرچه جزئیات زیادی در مورد داستان انیمیشن «من نفرتانگیز ۴» فاش نشده است، استیو کارل، کریستن ویگ، پیر کافین، میراندا کازگروو و استیو کوگان همگی برای جدید قسمت این انیمیشن بازخواهند گشت. کریس رنو، کارگردان دو فیلم اول «من نفرتانگیز» در فیلم چهارم نیز کارگردانی را بر عهده دارد. رایان رینولدز نقش اصلی خود را در قسمت سوم سری فیلمهای «ددپول» بازی خواهد کرد و به شخصیت وولورین با بازی هیو جکمن میپیوندد. این فیلم که در نظرسنجی سالانه فاندانگو به عنوان مورد انتظارترین فیلم سال ۲۰۲۴ انتخاب شد، اولین پروژه «ددپول» است که توسط استودیو والت دیزنی پس از خرید فاکس قرن بیستم در سال ۲۰۱۹ ساخته شده است.
تیم برتون برای کارگردانی ادامه فیلم کلاسیک کالت خود «بیتلجوس ۲» در سال ۱۹۸۷ باز می گردد و مایکل کیتون دوباره نقش خود را به عنوان یک روح عجیب و غریب بازی می کند. وینونا رایدر و کاترین اوهارا نیز به نقشهای خود در این فیلم بازگشتهاند.
کریس همسورث، اسکارلت جوهانسون، کیگان-مایکل کی، جان هام، لارنس فیشبرن و برایان تایری هنری برخی از ستارگانی هستند که بازیگران جدیدترین فیلم اضافه شده به دنیای «تبدیل شوندگان» را تکمیل میکنند. جاش کولی کارگردان این فیلم را بر عهده دارد.
سری فیلمهای باسابقه «اَره» با یازدهمین قسمت خود در یک دوره بیست ساله بازمی گردد. این فرنچایز ترسناک به خاطر نمایش قاتل زنجیرهای که قربانیان خود را در یک سری بازیهای سادیستی آزمایش میکند که چقدر برای زنده ماندن پیش خواهند رفت، شناخته میشود. توبین بل در این فیلم نقش قاتل مستعار جان کرامر را بازی کرده است.
لیدی گاگا در ادامه فیلم «جوکر: جنون مشترک» ساخته تاد فیلیپس به واکین فینیکس پیوسته و در این فیلم مهیج نقش هارلی کویین را ایفا میکند، در حالی که فینیکس نقش اصلی خود را در شخصیت آرتور فلک کمدین شکست خورده و جنایتکار بازی میکند.
تام هاردی در نقش ادی براک/ونوم در قسمت سوم مجموعه «ونوم» که در ابتدا برای اکران تابستانی برنامه ریزی شده بود، به سینما بازخواهد گشت. کلی مارسل با نویسندگی و تهیه کنندگی دو فیلم اول، این بار به عنوان کارگردان پشت دوربین است.
ریدلی اسکات نیز پس از فیلم «ناپلئون» که تاکنون مورد استقبال خوبی قرار گرفته، در سال ۲۰۲۴ دنباله فیلم برنده اسکار «گلادیاتور» را راهی سینماها خواهد کرد. پل مسکال در نقش نسخه لوسیوس وروس دوم، برادرزاده کومودوس، شخصیت منفی فیلم اول (واکین فینیکس) بازی می کند. بقیه بازیگران عبارتند از دنزل واشنگتن، پدرو پاسکال، کانی نیلسن، درک جاکوبی و جوزف کوئین.
«موفاسا: شیرشاه» پیشدرآمد بازسازی فوتورئالیستی این فیلم-انیمیشن «شیرشاه» در سال ۲۰۱۹ است. این قسمت بر رابطه شیرشاه با برادرش اسکار به عنوان شخصیت منفی اصلی تمرکز میکند. آرون پیر و کلوین هریسون جونیور به ترتیب صداپیشگی نسخه های جوان تر موفاسا و اسکار خواهند بود.
بیل اسکارسگارد، بازیگر نقش دلقک شرور پنی وایز در فرانچایز «It»، نقش هیولایی وحشتناک دیگری را در داستان خون آشام ساخته رابرت اگرز با عنوان «نوسفراتو» را ایفا میکند. این فیلم برداشت دیگری از فیلم کلاسیک ۱۹۲۲ با همین نام است و با بازی لیلی رز دپ در نقش الن هاتر همراه است.
تهیه کننده انیمیشن سینمایی «شمشیرو اندوه» گفت: نقش ایرانیان در شکلگیری تاریخ اسلام به علاوه در شهرهای مدائن و خراسان اهمیت بسیاری داشته است. قهرمان این اثر نیز قبل از متن عاشورا قرار دارد نه در واقعه عاشورا؛ بعد از واقعه شهادت امام حسن(ع) تا قیام عاشورا اتفاقاتی میافتد که قهرمان در این بین قصه خود را روایت میکند.
به گزارش سینمای خانگی، مهدی جعفری جوزانی تهیه کننده انیمشین شمشیر و اندوه که امسال در چهلو دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد، درباره اثر خود به خبرنگار سینمایی ایرنا، گفت: ایده این انیمیشن از بازی سفیر عشق گرفته شد. این بازی که موفقیتهایی را به دست آورد و با استقبال خوبی مواجه شد باعث شد به سمت تولید انیمیشن سینمایی آن نیز حرکت کنیم.
وی ادامه داد: استراتژی ما نیز این است که زنجیره محتوایی یک اثر را تکمیل کنیم. ایده ما این بود که انیمیشن سینمایی سفیر عشق را کار کنیم اما بعد از ورود تصمیم گرفتیم این مسیر را دست خوش تغییر کنیم و برهه دیگری را برای روایت برگزینیم.
جعفری جوزانی با اشاره به ساخت یک انیمیشن با توجه به بازی آن در ایران و جهان گفت: در دنیا ممکن است از یک بازی موفق، انیمیشن ساخته شده باشد و یا یک فیلم موفق، منجر به تولید بازی و در نهایت انیشمن شده باشد. شمشیر و اندوه نیز از این رو با عنایت به بازی سفیرعشق تولید شد.
این تهیه کننده ادامه داد: تلاش کردیم به سراغ برهههایی برویم که کمتر به آن توجه شده و نقش ایرانیان در تاریخ اسلام را به همه دنیا و به مخاطبان نشان دهیم.
وی افزود: نقش ایرانیان در شکلگیری تاریخ اسلام به علاوه در شهرهای مدائن و خراسان اهمیت بسیاری داشته است.
جوزانی با تاکید بر شعار سازندگان این انیمیشن گفت: شعار ما این است که بگوییم انیمیشن فقط برای بچه ها نیست، میتواند برای بزرگسالان نیز باشد و مورد استفاده آن ها هم قرار گیرد.
وی فضای انیمیشن را فولکلوریک و به دور از سنتگرایی دانست و ادامه داد: تلاش ما این بود که فضایی در قالب داستان های هزار و یک شب و روایتی قهرمان محور در جنبه داستانی داشته باشیم.
جوزانی با تاکید بر فضاسازی منحصر به فرد اثر گفت: سعی کردیم فضاسازی اثر ما منحصر به فرد باشد. جغرافیای منطقه را به خوبی میشناسیم و سعی کردیم با تلفیقی از معماری ایرانی و هزار و یک شبی منطقه بینالنهرین، فضای بصری جذابی داشته باشیم و البته قصه ما یک قصه اکشن درام باشد تا بتواند مخاطب حتی مخاطب بزرگسال را نیز جذب کند.
وی درباره داستان این انیمیشن گفت: قهرمان ما قبل از متن عاشورا قرار دارد نه خود واقعه عاشورا؛ آن هم در زمانی که امام حسن مجتبی(ع) به شهادت میرسند و معاویه دستور قتل وفاداران به حضرت را در شهر مدائن صادر میکند.
تهیه کننده این اثر ادامه داد: بعد از واقعه شهادت امام حسن تا قیام عاشورا اتفاقاتی می افتد که قهرمان روایت ما در یک شکل اکشن-درام قصه خود را روایت میکند و تلاش میکند خود را به کربلا برساند.
جوزانی تشریح کرد: این یک اتفاق تاریخی است و بستر روایت قصه ما کودکی است که خانواده اش را از دست میدهد و به واسطه عموی خود از مدائن نجات پیدا میکند و به جای امنی برده میشود. او با حس گرفتن انتقام خانواده بزرگ میشود و کینه ای را پرورش میدهد و اتفاقی در این سفر قهرمانی برایش میافتد تا در نهایت به شهر مدائن بازگردد.
انیمیشن سینمایی شمشیر و اندوه به تهیه کنندگی مهدی جعفری جوزانی و کارگردانی عماد رحمانی است. مدیر دوبلاژ این انیمیشن حسام صادقی نیکو و زهره شکوفنده و امیر غفارمنش از دوبلورهای این اثر هستند.