رسانه سینمای خانگی- «تمساح خونی» چند ستاره شد؟

 فیلم «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی، پنجمین فیلم اکران شده در جشنواره چهل‌ودوم فجر بود و با مجموع ۴۱.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۳ ستاره را برای خود ثبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، منتقدان سینما روزانه در نظرسنجی ایرنا به فیلم‌های اکران شده در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ستاره می‌دهند، هر کدام از منتقدان می‌توانند رضایت نسبی خود را از آثار سینمایی با تعداد ستاره‌ها از یک تا پنج مشخص کنند. این نظرسنجی هر روز در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) منتشر می‌شود.

ایرنا از منتقدان سینما، درباره فیلم تمساح خونی که پنجمین فیلم اکران شده در دومین روز جشنواره، جمعه – ۱۳ بهمن ۱۴۰۲- بود، نظرسنجی کرده است که از نظر تعداد ستاره‌های اعطا شده نتایج نشان می‌دهد این فیلم توانست در مجموع ۴۱.۵ ستاره را از چهارده منتقد سینما دریافت کند.

بر اساس حروف الفبا به ترتیب، سعید اسلام‌زاده، زهرا اردکانی، میلاد جلیل‌زاده، میکائیل دیانی، سیدعلی سیدان، محمدصابری، محمدصادق علیزاده، حمیدرضا قادری، محمد محمدی، زهرا محمودی، علیرضا مرادی، مازیار معاونی، احسان ناظم‌بکایی و مصطفی وثوق‌کیا در نظرسنجی فیلم تمساح خونی شرکت کردند.

در این نظرسنجی، یک منتقد یک ستاره و دو منتقد هر کدام ۲ ستاره و یک منتقد هم ۲.۵ ستاره ، پنج منتقد ۳ ستاره، دو منتقد هم ۳.۵ ستاره و سه منتقدان هم ۴ ستاره به فیلم تمساح خونی دادند، این در حالی است که هیچ‌کدام از منتقدان فیلم ساخته جواد عزتی را شایسته دریافت ۵ ستاره ندانستند.

 جواد عزتی و عباس جمشیدی‌فر در تمساح خونی

تمساح خونی که در ژانر کمدی به تهیه‌کنندگی کامران حجازی تولید شده در اکران مردمی جشنواره حدود ۶۴۰ میلیون تومان فروش داشته و در جدول رده بندی فروش بلیت ۱۱ روزه نمایش مردمی در رتبه دوم قرار گرفت.

این فیلم به کارگردانی جواد عزتی و نویسندگی پدرام افشار در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فجر رقابت می کند.

جواد عزتی، عباس جمشیدی‌فر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج، شبنم قربانی و با حضور جمشید جهانزاده، رامین پورایمان و کیومرث مرادی از جمله بازیگران تمساح خونی هستند.

در توصیف این فیلم سینمایی آمده‌است: «درسته که قانون جنگل نانوشته‌ است اما وقتش که برسه درنده‌ها تاوان پس میدن، گوزن‌ها جشن می‌گیرن…»

منتقدان به فیلم‌های روز اول چند ستاره دادند؟

فیلم دروغ‌های زیبا به کارگردانی مرتضی آتش‌زمزم، با مجموع ۱۸ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور با مجموع ۱۰.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۰.۹ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی با مجموع ۲۱.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم ظاهر به کارگردانی حسین عامری با مجموع ۱۷ ستاره از ۹ منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- چند ستاره «تابستان همان سال» رسید؟

فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری و تهیه‌کنندگی علی اوجی، ششمین فیلم اکران شده در جشنواره چهل‌ودوم فجر بود و با مجموع ۲۳.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۱.۶ ستاره را برای خود ثبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، منتقدان سینما روزانه در نظرسنجی ایرنا به فیلم‌های اکران شده در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ستاره می‌دهند، هر کدام از منتقدان می‌توانند رضایت نسبی خود را از آثار سینمایی با تعداد ستاره‌ها از یک تا پنج مشخص کنند. این نظرسنجی هر روز در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) منتشر می‌شود.

ایرنا از منتقدان سینما، درباره فیلم تابستان همان سال که ششمین فیلم اکران شده در دومین روز جشنواره، جمعه – ۱۳ بهمن ۱۴۰۲- بود، نظرسنجی کرده است که از نظر تعداد ستاره‌های اعطا شده نتایج نشان می‌دهد این فیلم توانست در مجموع ۲۳.۵ ستاره را از چهارده منتقد سینما دریافت کند.

بر اساس حروف الفبا به ترتیب، سعید اسلام‌زاده، زهرا اردکانی، میلاد جلیل‌زاده، میکائیل دیانی، سیدعلی سیدان، محمدصابری، محمدصادق علیزاده، حمیدرضا قادری، محمد محمدی، زهرا محمودی، علیرضا مرادی، مازیار معاونی، احسان ناظم‌بکایی و مصطفی وثوق‌کیا در نظرسنجی فیلم تابستان همان سال شرکت کردند.

در این نظرسنجی، دو منتقد ۰.۵ ستاره، پنج منتقد یک ستاره و یک ۱.۵ ستاره، سه منتقد ۲ ستاره ، دو منتقد هر کدام ۳ ستاره، یک منتقد ۴ ستاره به فیلم تابستان همان سال دادند، این در حالی است که هیچ‌کدام از منتقدان فیلم ساخته محمود کلاری را شایسته دریافت ۵ ستاره ندانستند.

 صابر ابر در فیلم تابستان همان سال

تابستان همان سال، ساخته محمود کلاری به تهیه کنندگی علی اوجی دومین اثر اکرانی دومین روز جشنواره برای اهالی رسانه و منتقدان است که در بخش سودای سیمرغ این رویداد رقابت دارد.

داستان فیلم از این قرار است که عطای ۷ ساله را پیش یک رمال آینه‌بین می‌برند تا طی مراسمی دزد طلاهای عمه‌اش را در آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان می‌آورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آنچه از تعاریف عمه‌اش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده را بازگو می‌کند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دور از انتظار برای کل خانواده می‌شود…

علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، رویا جاوید نیا، مهرو نونهالی و با حضور صابر ابر، پژمان بازغی، نسیم ادبی، رایان سرلک و رونیکا بهرام زاده بازیگران فیلم تابستان همان سال هستند و مهران مدیری ایفای نقش رمال را برعهده دارد.

منتقدان به فیلم‌های روز اول چند ستاره دادند؟

فیلم دروغ‌های زیبا به کارگردانی مرتضی آتش‌زمزم، با مجموع ۱۸ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور با مجموع ۱۰.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۰.۹ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی با مجموع ۲۱.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم ظاهر به کارگردانی حسین عامری با مجموع ۱۷ ستاره از ۹ منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- کووالانسی تولید شد

فیلم کوتاه «کووالانسی»، از مصوبات باشگاه تجربه انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر ارومیه، آماده نمایش شد.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «کووالانسی» به‌نویسندگی و کارگردانی زهرا پژوتن و تهیه‌کنندگی باشگاه تجربه انجمن سینمای جوانان ایران تولید شد.

این فیلم داستان پسربچه تنهایی است که یک دوست خیالی دارد.

«کووالانسی» اولین تجربه کارگردانی زهرا پژوتن است و با حضور عوامل زیر ساخته شده است.

نویسنده و کارگردان: زهرا پژوتن

فیلم‌بردار: وحید معجنی

بازیگران: طاها دودکانلو میلان _ زهرا پژوتن

مشاور فیلم‌نامه: صمد قربان‌زاده

صدابرادر و گریمور: بهمن ولی‌پور

تدوین، صداگذاری: مهدی رحیمی

دستیار فیلم‌بردار: محمد مظاهری

طراح پوستر و تیزر: ایمان محمدحسینی نوه

تهیه‌کننده: باشگاه تجربه انجمن سینمای جوانان ایران

تهیه‌شده در انجمن سینمای جوانان ایران _دفتر ارومیه

رسانه سینمای خانگی- «تابستان همان سال» یک فیلم بر مبنای تجربه‌ای چهل ساله

محمود کلاری کارگردان فیلم «تابستان همان سال» بیان کرد این فیلم را براساس تجربه ۴۰ سال خود در سینما تولید کرده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست خبری فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری و تهیه کنندگی علی اوجی، غروب امروز جمعه ۱۳ بهمن ماه در برج میلاد برگزار شد.

در ابتدای این نشست، محمود کلاری کارگردان فیلم گفت: روزگاری من عکاس بودم و حالا اینجا پشت میز در مقام کارگردان هستم، پیش از هرچیز برای صدای بسیار بسیار بد فیلم عذرخواهی می کنم، تلاش کردیم درست شود اما موفق نشدیم تا صدای بهتری در این سالن داشته باشیم. امروز روز دوم نمایش فیلم ها در این سالن است و امیدوارم مجریان این جشنواره نظمی به نمایش ها دهند تا فیلم ها بهتر دیده شود. این همه فستیوال در دنیا دیده ام و تجربه آنها می گوید فیلم که شروع می شود درها بسته می شود و کسی اجازه ورود ندارد.

وی ادامه داد: سعی کردم این فیلم به شدت قصه گو باشد؛ روایت اول فیلم بسیار مهم است. سعی کردم قصه بگویم برای مخاطب فیلم که همان چیزی است که در سینمای ایران فراموش شده است.

این کارگردان و فیلمبردار باسابقه درباره ریتم فیلم بیان کرد: هیچ تدبیری برای ریتم دهی به فیلم نداشتم؛ این فیلم براساس تجربه بیش از ۴ دهه فعالیت در سینما تولید شده و به دنبال ایجاد ریتم در فیلم نبودم. معتقدم دست کاری در روند فیلم و ایجاد ریتم می تواند به فیلم صدمه بزند. فیلمی که ذاتش کند است نمی توان به آن ریتم تند داد معتقدم هر فیلمی براساس سکانس ها ریتم می گیرد. مونتاژ اولیه فیلم ۱۱۵ دقیقه بود و در مونتاژ دوم سکانس هایی که به فیلم کمک نمی کرد، حذف شد.

کلاری درباره ویرانی خانه مادری در فیلم گفت: این ویرانی برای فرسودگی شهری است و بافت قدیمی تهران جای خود را به معماری بی هویتی که شاهدش هستیم، داده است.

در ادامه سمیرا حسن پور بازیگر نقش عاطی گفت: این شخص درواقع مادر آقای کلاری را در فیلم بازی می کند و من سعی کردم حس دوری از شوهرش را در فیلم درآورم و سعی کردم یک شخصیت آرام را در فیلم داشته باشم که دور از شخصیت واقعی من است.

در ادامه نشست رایان سرلک بازیگر کودک این فیلم نیز عنوان کرد: از اینکه در این فیلم حضور داشتم برای من بسیار جذاب بود و از آقای کلاری خیلی چیزها یاد گرفتم. یکی از سخت ترین چیزهای این فیلم این بود که «تابستان همان سال» در زمستان همان سال فیلمبرداری شد و ما باید در سرما لباس تابستانی می پوشیدم و سکانس حوض برای من بسیار سخت بود البته سکانس های سخت در فیلم زیاد بود.

رونیکا بهرام زاده دیگر بازیگر کودک این فیلم نیز بیان کرد: امیدوارم آقای کلاری و مردم من و بازی من را دوست داشته باشند.

کوهیار کلاری فیلمبردار نیز گفت: این شانس را داشته ام که ۲۲ سال است با پدر کار می کنم، اما کار در این فیلم برای من یک شانس بود چرا که کار با کارگردانی که خود خدای فیلمبرداری است یک شانس بزرگ است. حضور پدر به عنوان کارگردان برای من آرامش به همراه آورده بود.

کامیاب امین عشایری طراح صحنه نیز از تجربه همکاری خود با محمود کلاری گفت و این تجربه را یک تجربه شیرین دانست.

در ادامه حمید نجفی راد درباره تدوین این فیلم مطرح کرد: همه ارکان این فیلم کاملاً فکر شده انجام شده است. حتی نریشن آقای کلاری با وسواس خاصی نوشته شده تا مخاطب بتواند قدم به قدم با فیلم همراه باشد. تدوین این فیلم با همراهی آقای کلاری بیش از ۲ ماه طول کشید به همین دلیل تاکید می کنم که فیلم با تمام اجزای آن درست است.

علی اوجی در پایان این نشست یادآور شد: سلیقه من اولین پارامتری است که من را به سمت تولید فیلم های متفکر کشانده است و از اینکه هدف خود را در سینما دنبال می کنم خوشحال هستم. لازم است این را بگویم که آقای کلاری فیلمبردار با آقای کلاری کارگردان، کاملاً ۲ شخصیت متفاوت هستند.

رسانه سینمای خانگی- یک جایزۀ آمریکایی برای «سونسوز»

ارگردان فیلم سینمایی «سونسوز» از کسب جایزه در جشنواره بین‌المللی نیویورک خبر داد. 

به گزارش سینمای خانگی، رضا جمالی در گفتگو با ایسنا با اعلام این خبر افزود: در دومین دوره جشنواره فیلم ایرانی در نیویورک که از ۲۵ تا ۳۰ ژانویه ۲۰۲۴ آمریکا برگزار شد، جایزه دستاورد هنری یا فنی به روستای بدون فرزند (سونسوز) به نویسنگی وکارگردانی رضا جمالی و تهیه کنندگی سلمان عباسی تعلق گرفت. 

وی ادامه داد: این فیلم دومین فیلم بلندی است که ساخته است و داستان روستایی کوچک است که در آنجا  فرزندی به دنیا نمی‌آید و شخصیت کاظم، فیلمساز پیری است که سعی دارد این موضوع حساس را به فیلم تبدیل کند و در مسیر ساخت فیلم با مشکلاتی روبرو می‌شود.

جمالی با اشاره به اینکه پخش بین‌الملل این فیلم بر عهده ایرماژ فیلم است، گفت: این فیلم قبلا نیز در جشنوارهای معتبر جهانی حضور داشته و جوایزی را دریافت کرده است.

جمالی درباره عوامل این فیلم هنری اضافه کرد: مجری طرح رضا جمالی، سرمایه گذاران رضا جمالی و سلمان عباسی، تهیه کننده سلمان عباسی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز امین راک، مدیر فیلمبرداری عبداله شکری، فیلمبردار محبوب شکرزاده، مدیر صدابرداری رضا حیدری، صدابردار امیرعباس علیرضایی، تدوین امیر اطمینان و هما ولیزاده، صداگذاری حسین قورچیان، طراح گریم رحیم پرواسی و رضا صاحبنظر، منشی صحنه مینا عباس زاده، عکاس وحید یوسفخانی و محسن بابازاده، اصلاح رنگ نیما دبیرزاده و بازیگران حمداله سلیمی، بهروز آلهوردی زاده، مریم مومن، ناصر محبی، صفت آهاری، محمد سیفی، سیامک شاگردی، احمد پروستان و ولایت خوبدل می باشد.

رسانه سینمای خانگی- «بی بدن»؛ یک فیلم برای چند پرونده

 نویسنده فیلم سینمایی «بی‌بدن» گفت: شائبه‌هایی مطرح شده بود که این فیلم عیناً از یک پرونده واقعی است، اما اینچنین نیست، عین فیلم قبلی من با نام «علفزار» از چند پرونده تشکیل شده است. 

به گزارش سایخاگی از ایر؛ فیلم سینمایی بی‌بدن کارگردانی مرتضی علیزاده سومین فیلم روز دوم جشنواره – جمعه ۱۳بهمن- اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور مرتضی علیزاده کارگردان، سید مصطفی احمدی تهیه کننده، کاظم دانشی نویسنده، حبیب خزایی فر موسیقی، مهدی صیاد چهره پرداز، مهدی سعدی تدوینگر، مهران ممدوح مدیرفیلمبرداری، امیر زاغری طراح صحنه و اصحاب رسانه در برج میلاد (خانه جشنواره) برگزار شد.

می‌خواستیم فیلم واقع‌گرا داشته باشیم / اصالت را بر روایت گذاشتیم

مرتضی علیزاده در این نشست گفت: خوشحالم که اولین فیلمم در چنین فضایی با استقبال شما مواجه شد. من بازخوردهایی که از مردم گرفتم همه هم‌ذات پندازی کردند و بازیگران هم خیلی برای این فیلم زحمت کشیدند. فیلم از سبک تصویربرداری تا میزانسن ها نشان می‌دهد ما می‌خواستیم یک فیلم واقع‌گرا داشته باشیم.

فیلم جواب خود را از این سالن و اکران‌های مردمی می‌گیرد و مردم می‌فهمند هیات انتخاب درست عمل کرده یا نه !وی مطرح کرد: ما دنبال وارد شدن به یک سری مسائل حاشیه‌ای نیستیم و فیلم قضاوت‌گر نیست، بلکه واقعیت را به تصویر می‌کشد. مسأله ما موضوع قصاص نبود، بیشتر یک روایت اجتماعی و یک مسأله اجتماعی داشتیم و سعی کردیم به روابط آدم‌ها بپردازیم. کار را ۲۳ آذر کلید زدیم و زمان برای تولید هم کم بود؛ در ۴۳ جلسه فیلمبرداری کردیم، همدلی گروه ما زیاد بود.

کارگردان بی بدن گفت: اصالت را از اول بر روایت گذاشته بودیم تا قصه‌ای تعریف کنیم که مخاطب جذب شود و به خاطر همین یک سری از بچه‌ها از مسایل فنی می‌زدند، تمام تلاش خود را کردیم تا حالا فیلم به اکران اینجا برسد.

وی افزود: به قول آقای دانشی (نویسنده)، فیلم جواب خود را از این سالن و اکران‌های مردمی می‌گیرد و مردم می‌فهمند هیات انتخاب درست عمل کرده یا نه.

نه جایزه‌ای خواستم نه چیزی / فیلم آبروداری ساختیم

کاظم دانشی اظهار داشت: واقعیت امر این است که بی‌بدن از چند پرونده تشکیل شده، از پرونده‌های این چنینی در قوه قضاییه زیاد است، البته شائبه‌هایی مطرح شده بود که عیناً از یک پرونده واقعی است، اما اینچنین نیست، عین فیلم قبلی من با نام علفزار از چند پرونده تشکیل شده است.

نویسنده بی بدن درباره نادیده گرفتن شدن فیلم در این جشنواره بیان کرد: سینمای اجتماعی به یک مرحله‌ای رسیده است که هرچه می‌خواهی بگویی یک جا به یک گیری می‌خوری. و وقتی اعتراض می کنی به یک آدم پرحاشیه تبدیل می‌شوی، همه دوستان اجتماعی این مسایل را دارند و این خیلی غم‌انگیز است، جیغ آدم را درمی‌آورند و بعد می‌گویند، چرا اعتراض می‌کنی.

دانشی گفت: من بچه این مملکتم، زحمت کشیده‌ام و برای زحمتم می‌جنگم، من برای فیلمم جنگیدم، برای مسایل سیاسی حرف نزدم چون شعورش را ندارم. من نه جایزه‌ای خواستم نه چیزی، ما با دبیر جشنواره صحبت کردیم و گفتیم اگر قبول می‌کنید کلید بزنیم، آنها گفتند کار را برسانید وجدان های خود را وسط بگذارید.

این فیلم انتخاب هیات انتخاب بوده است، من با عباسیان و آقای نیرومند هم حرف زده‌ام و آنها تایید کرده‌اند، بخشی از این مسایل به بگیر و ببندها ربط دارد، در این دعواها فیلم‌ بی بدن مثل اسمش قربانی شدوی افزود: فیلم‌هایی که سال گذشته در نوبت بوده، امسال با پرده سبز به نمایش درآمده، چطور فیلم ما ناقص بود؟ ما ادعا نداریم که بن هور ساخته‌ایم ولی فیلم تر و تمیز است.

دانشی گفت: اگر فیلم در بخش مسابقه بود الان همه رفقای بازیگر ما اینجا بودند، شاهد این مثال واکنش خانم الناز شاکردوست (بازیگر فیلم) بود، برای ما ایران و این مملکت مهم است ما گفتیم می‌خواهیم به جشنواره بیاییم و همه آمدند. از شما می‌خواهم قضاوت کنید آیا ما حق حضور در بخش سودای سیمرغ را داشتیم یا نه این را بینی و بین‌الله بگویید. که این بخش با تشویق مخاطبان مواجه شد.

وی بیان کرد: این فیلم انتخاب هیات انتخاب بوده است، من با عباسیان و آقای نیرومند هم حرف زده‌ام و آنها تایید کرده‌اند، بخشی از این مسایل به بگیر و ببندها ربط دارد، در این دعواها فیلم‌ بی بدن مثل اسمش قربانی شد.

وی گفت: من دغدغه خودم را نداشتم حتی گفتم بخش فیلمنامه را حذف کنید اما بگذارید در بخش مسابقه باشیم، ما فیلم آبروداری ساختیم، ما سانس جا به جا نکردیم. کارگروه قوه قضاییه پیش از فیلمبرداری فیلمنامه را خوانده‌اند و بعدش هم نسخه‌ای از فیلم را دیدند.

سکانس اعدام را با چهار چراغ گرفتیم

سیدمصطفی احمدی گفت: تا همین الان برای این فیلم دچار چالش هستیم، فیلم دیر پروانه ساخت گرفت. برای اخذ مجوز ساخت خیلی تلاش کردیم، ما در زندان رجایی‌شهر با حکم قوه قضاییه فیلمبرداری کردیم.

حبیب خزایی فر هم گفت: فیلم یک فیلم جنایی بود و سعی می‌کردیم جنایت در فیلم بگنجد.

مهران ممدوح مدیر فیلمبرداری هم بیان کرد: ما در نظر داشتیم فقط قصه دربیاید به خاطر همین دوربین حرکت خاصی ندارد. ما فقط سعی کردیم قصه روایت شود. از سکانس یک اعدام تا پایان همین موضوع را در نظر داشتیم. سکانس اعدام را با چهار چراغ گرفتیم. مجبور شدیم همه کارها را در کسری از زمان انجام دهیم تا فقط روایت کنیم.

رسانه سینمای خانگی- «بی‌ بدن» را چقدر جدی بگیریم؟

«بی‌بدن» فیلم موقعیت نیست. تلاش می‌کند تا چالش‌هایی غیرموجه را در یک درام صریح به تصویر کشیده و در این مسیر، نمی‌تواند به دلیل ناخوانایی آن چالش‌ها با روند درام و البته اجتماع امروز، آن تاثیر لازم را بر روی مخاطب داشته باشد.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، نخستین ساخته مرتضی علیزاده برخلاف آنچه عنوان می‌شد، شباهت چندانی با فیلم علفزار ندارد. بیشترین میزان تکیه فیلم بر روی عنوان برگرفته از داستان واقعی است و در این مسیر نمی‌تواند پیچش‌های دراماتیک و تعلیق‌آفرینی را شاهد باشد.

بزرگ‌ترین باگ محتوایی فیلم، لکنت تعلیق‌های کارکردگرا در دل روایت است. داستان در چند چالش روایی، نسبت به ایجاد علامت سوال‌هایی همت می‌کند، اما این علامت سوال‌ها که قرار است نقاط عطف داستان باشند، از چسب لازم برای گیرایی مخاطب برخوردار نیستند و طی روندی عجیب، خیلی زود کشف‌رمز شده و تعلیقی را نمی‌آفرینند.

حال تصور کنید درامی که پرونده‌ای جنایی را دستمایه روایت قرار داده، بدون آفرینش تعلیق بخواهد در زمانی نسبتا زیاد، مخاطب خود را نگه‌دارد. آن‌هم زمانی که در یک‌چهارم انتهایی داستان، کشف‌رمز بزرگ انجام شده و تقریبا همه چیز مشخص می‌شود.

این بی‌تدبیری عجیب، خدشه خود را در روند رضایت‌گیری نیز به عینه وارد می‌آورد. درام آشکارا از مشکل شخصیت‌پردازی رنج می‌برد و همین فقدان سبب شده تا روال درام، از منطق روایی چندانی نزد مخاطب برخوردار نباشد مانند تغییر تصمیم‌گیری چندباره در مسیر رضایت یا به آب و آتش زدن بازپرس پرونده که هیچ‌یک از این چالش‌ها، پشتوانه منطقی چندانی را پشت‌سر خود نمی‌بیند.

بی‌بدن فیلم موقعیت نیست. تلاش می‌کند تا چالش‌هایی غیرموجه را در یک درام صریح به تصویر کشیده و در این مسیر، نمی‌تواند به دلیل ناخوانایی آن چالش‌ها با روند درام و البته اجتماع امروز، آن تاثیر لازم را بر روی مخاطب داشته باشد

این وادادگی شخصیت‌پردازی حتی در شخصیت‌های دیگر داستان نظیر خانواده دختر و پسر نیز آسیب‌زننده ظاهر می‌شود. در این فضا، روایت بر مبنای تعریف سنتی خود نیز پایبند نمی‌ماند و مدام از استمداد از مجاری بالا سخن گفته می‌شود بدون اینکه طراحی خاصی برای این منظور در نظر بگیرد. در واقع کلیت داستان به محلی برای زدوخوردهای ادعایی دو طرف محدود شد و چندان وقعی به بار دراماتیک داستان نهاده نشد.

در فصل پایانی نیز فیلم نهایت بهره‌برداری را از احساسات مخاطب به عمل آورده و زمختی و تلخی بیشتری را که در طول اثر برای مخاطب محسوس نبود، به سمت وی حواله می‌کند. در واقع مخاطبان در طول داستان، خطر قصاص را به اندازه سکانس پایانی جدی نمی‌گیرند و این به دلیل فضاسازی‌های غیرمرتبطی است که در یک اثر جنایی بر کلیت اثر سایه انداخته و سمت‌وسویی دیگر به آن می‌بخشد.

کاظم دانشی که در این فیلم در مقام نویسنده حضور داشت، نتوانست به نوعی انتقاد اجتماعی برسد. در حالی‌که در فیلمی مانند علفزار، می‌شد ردپایی پررنگ از نقد اجتماعی را به وفور مشاهده کرد. بی‌بدن فیلم موقعیت نیست و نمی‌تواند از سوژه بالقوه خود، استحصالی در مسیر پرورش درام به عمل آورد.

بی‌بدن در بهترین حالت، یک درام خانوادگی با ژست جنایی است که نمی‌تواند مخاطبش را به شکلی نفس‌گیر درگیر یک پرونده کند. فیلمی با بازی‌هایی گیرا که یک سکانس بسیارخوب دارد؛ آنجایی که پدر و مادر ارغوان در خلوت خود، خاطرات فرزندشان را مرور می‌کنند و حسرت بندبند وجود آنها به‌خوبی به مخاطب منتقل می‌شود. این، شکل درستی از تاثرگرایی است که متاسفانه در کلیت فیلم به آن توجه نشد و این‌چنین فیلمی را که مستعد ماندگاری در حافظه بصری سینمادوستان بود ، به یک درام معمولی تقلیل داد.

رسانه سینمای خانگی- در نشست «پرواز ۱۷۵» چه گذشت؟

کارگردان فیلم «پرواز ۱۷۵» با بیان اینکه به اسم شعار واقعیت‌ها را انکار نکنیم، گفت: این فیلم برای افرادی است که بخشی از خود را در جنگ جا گذاشتند؛ اما واقعا از شهدا گفتن ترس ندارد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ فیلم سینمایی پرواز ۱۷۵ ساخته محمدحسین حقیقت، چهارمین و آخرین فیلم روز دوم جشنواره – جمعه ۱۳ بهمن – بود که اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور محمدحسین حقیقت کارگردان، سعید شرفی‌کیا تهیه کننده و بازیگران آن اتابک نادری، جعفر دهقان و رضا توکلی در خانه جشنواره در برج میلاد برگزار شد.

کار اول دفاع مقدس باشد سختی‌های خود را دارد

محمدحسین حقیقت کارگردان فیلم بیان کرد: طبیعتا کار اول در حوزه دفاع مقدس سختی‌های خود را دارد، تلاش کردیم از فضای مرسوم فاصله بگیریم و از افرادی که بخشی از خودشان را در جنگ جای گذاشتند، بپردازیم. ما با هر عقیده و آرمان و سلیقه ای باید یک نکته مشترکی داشته باشیم که برای همه قابل احترام باشد. واقعا از شهدا گفتن ترس ندارد.

حقیقت درباره الگوبرداری از یک نمایش گفت: من نمایشی را ندیدم و از جایی الگو گرفته نشده و داستانی بود که شکل گرفته است؛ به اسم شعار واقعیت ها را انکار نکنیم.

این کارگردان جوان گفت: همه داستان و زنجیرواره های داستان چیزی نبود که بخواهیم به جایی اشاره کنیم. این مفهوم مادرانه یک مفهوم کلی است، فیلمنامه یک روند ۲ ساله را طی کرده است و ما به جاهای مختلف سفر کردیم و خیلی از موارد را به عینه دیدیم.

فیلم با سرمایه شخصی ساخته شده است

وی تصریح کرد: بعضی از دوستان نسبت به این فیلم کم لطفی کردند و بیان کردند که مشخص است این فیلم مستقل نیست و به جایی وصل است. ولی این را اینجا می گویم که این کار بدون ریالی بودجه دولتی و با سرمایه شخصی ساخته شده است. این امر کاملا متداول است که ردیف های بودجه برای نهادهای مختلف وجود دارد که باید در فیلم‌سازی هزینه شود ولی اگر دغدغه ها درست بررسی نمی شود، باید آنها را بررسی کرد.

به آسایشگاه‌های جانبازان سر بزنید

اتابک نادری در این نشست گفت: خوشحالم که ادای دینی به شهدایی کردیم که حتی اسم آن‌ها سر کوچه‌ها نیست. کار دلی بود و ربطی به هیچ تکنیک و تجربه‌ای نداشت.

جعفر دهقان هم گفت: یک سری به آسایشگاه های جانبازان دفاع مقدس بزنید، تازه با مفهوم اینکه ما چرا به این افراد بدهکار هستیم آشنا و متوجه خواهید شد.

رضا توکلی نیز گفت: محمدحسین حقیقت کارگردان خلاقی است، پیشکسوتان عرصه هنر ما کمتر در این مدل کارها دیده می‌شوند. نکته اساسی من این است که چرا برای رابرت دنیرو ۸۰ ساله فیلمنامه می‌نویسند فیلم میسازند؟ نویسنده‌ها باید برای بزرگترهای سینمای ما بنویسند.

وی گفت: جای جمشید هاشم‌پور (بازیگر فیلم) اینجا خالی است. وقایع عجیب و غریبی درباره جنگ داریم که نتوانستیم هیچ‌کدام از آنها را به تصویر بکشیم. دستمریزاد به آقای حقیقت که با پول خود چنین فیلمی ساخته است؛ سینمای ما باید همه گونه فیلمی داشته باشد ولی این هزینه‌ها را به چه کسانی می‌دهند؟ چرا به باتجربه ها کار نمی‌دهند؟

بدون دکور در آبادان می‌توان فیلم جنگی ساخت

یاسین مسعودی بازیگر دیگر این فیلم گفت: قرار بود که یاسین یک رگه‌هایی از طنز داشته باشد؛ حتی بدون یک دکور در آبادان می‌توان فیلم جنگی ساخت، امیدوارم آبادی به آبادان بازگردد.

رضا انصارین سرپرست جلوه های بصری نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: درباره بخش فنی فیلم، نخ تسبیح فیلم را سعی کردیم به صورت جلوه های بصری آماده کنیم. در خدمت فیلم هر کجا که نیاز بود از این قابلیت استفاده کردیم.

سیدعلی زرآبادی مدیر تولید فیلم گفت: کار سختی بود و تعدد فضای فیلمبرداری داشت. محمدحسین حقیقت جوان ترین فیلمساز جشنواره است ولی انسان بسیار بزرگی است.

نگاهی گذرا به فیلم پرواز ۱۷۵

فیلم پرواز ۱۷۵ از آن دست آثاری است که نگاهی قدسی و فرازمینی به موضوع هشت سال دفاع مقدس دارد. این گونه فیلم‌ها به دلیل شاعرانگی خاصی که دارند مخاطبان ویژه خودش را دارند.

در خلاصه داستان فیلم پرواز ۱۷۵ آماده است: « کودکی جنوبی یک ماهی صید می‌کند. در داخل شکم این ماهی، انگشتری است که مشخص می‌شود به شهیدی مفقودالاثر تعلق دارد. در ادامه حوادثی رخ می‌دهد تا این انگشتر به دست مادر آن شهید که سال‌ها چشم‌به‌راه خبری از فرزندش است، برسد.»

در میان بازیگران معرفی شده برای این فیلم نام جمشید هاشم‌پور ستاره‌ سال‌های دور سینمای ایران که در دهه ۶۰ و ۷۰ آثار ماندگاری را بر پرده سینماها آورده بود یکی از نقش‌های اصلی را ایفا می‌کند. نام جعفر دهقان یکی از پایه ثابت‌های فیلم‌های دفاع مقدسی در کنار رضا توکلی، اسماعیل خلج و اتابک نادری و ثریا قاسمی در ترکیب بازیگران فیلم نشان می‌دهد با فیلمی طرف هستیم که بر مبنای ستاره‌های امروزی سینما شکل نگرفته است.

دیگر عوامل این فیلم عبارتند از؛ موسیقی: آریا عظیمی نژاد، تدوین: سیامک مهماندوست، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، طراح گریم: سیدجلال موسوی و عکاس:محسن بیده. این فیلم در تهران، اهواز ، آبادان و اروندکنار تولید شده است.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- «بی‌بدن»؛ یک اقتباس دردناک

«بی‌بدن» قصه قصاص نیست، اقتباسی به‌قاعده از یک سوژه دردناک و درباره خانواده است،مستقیم‌گویی غیرهنرمندانه‌ای در مورد تربیت فرزندان دارد؛ سیاه‌نمایی نمی‌کند، کنایه نمی‌زند، سفیدشویی هم نمی‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین ساخته مرتضی حسین‌علی‌زاده از یک سوژه جنجالی جنایی اجتماعی، کاری در خور و هم‌تناسب با جشنواره فیلم فجر از کار درآمده که می‌توان به خاطر تماشای آن به سینما رفت. اثری که در روز دوم جشنواره تحسین منتقدان و تمجید اصحاب رسانه را به دنبال داشت.

اقتباس قابل دفاع

بی‌بدن گویا اقتباس یا برداشتی آزاد است از ماجرای غزاله و آرمان که متأثرکننده‌ترین رخداد جنایی سال‌های اخیر است. دختر و پسری که بعد از یک کشاکش عاشقانه به مقتول و قاتل تبدیل می‌شوند، اما شواهد و سرنخ‌ها و به ویژه کنش‌ها و واکنش‌های پس از آن در فضای مجازی، ماجرا را به یک التهاب اجتماعی تبدیل کرد. به‌رغم آنکه در آثار اقتباسی، پیرنگ داستان، انسجام سازواره‌تر و چارچوب مستحکم‌تری نسبت به باقی آثار دارد، اقتباس‌های سینمایی تصنعی و بعضاً هجوآمیز از رخدادها و رویدادهای تاریخی و اجتماعی سال‌های اخیر، این تردید را در مخاطبان و منتقدان ایجاد کرده بود که شاید «بی‌بدن» نیز از کار درنیامده باشد؛ به ویژه با توجه به فیلم اولی بودن کارگردان. با این همه، «بی‌بدن» با مسما، هویت‌دار و قابل دفاع نشان داد، حتی اگر به نام نویسنده اثر یعنی کاظم دانشی که سال گذشته با فیلم سینمایی «علفزار» در جشنواره درخشید، توجه نکنیم.

ضرباهنگ و موسیقی در خدمت سوژه

در چند سال اخیر، توجه به موسیقی آثار سینمایی در نقد و بررسی فیلم‌ها تجسم بیشتری پیدا کرده است و از این روست که باید تصریح کرد موسیقی فیلم و ضرباهنگ ‌بی‌بدن در خدمت روایت این اثر است و اگرچه جاهایی از ریل اصلی خارج می‌شود، می‌توان ادعا کرد مضمون و محتوا را جلو می‌برد و سعی در پوشاندن ضعف‌های فیلم‌نامه ندارد. اثر بیش از نود دقیقه مشغول روایت است و برای مخاطب با آنکه سرانجام را می‌داند، کسالت و خستگی نمی‌آورد. سوژه نشان می‌دهد موضوعات جنایی کششی بیشتر از آنچه تصور می‌شود، جانمایه دارد و چه بسا باید حساب جداگانه‌ای روی آنها باز کرد. اگرچه برخی معتقدند التهاب کافی برای این اثر دراماتیک به اندازه واقعیتی که رخ داده، کشنده نبوده، تصریح به این نکته ضروری است که در مجموع اثری فراتر از یک کار خوب را شاهدیم.

بازی‌های خوب، بازیگردانی خوب‌تر

بی‌بدن بازیگران خوبی دارد و بازیگران نیز باورپذیر و واقعی ظاهر شده‌اند، اگرچه می‌توان در مورد بازی سروش صحت در نقش پدر دختر اما و اگرهایی وارد کرد و سؤالاتی پرسید. پژمان جمشیدی هم در ادامه فاصله معناداری که از بازی در نقش‌های کمدی داشته، در نقش پدر سروش، خوب ظاهر شده. با این حال، بار اصلی پیشبرد بازی بر دوش الناز شاکردوست و نوید پورفرج در نقش مادر ارغوان، دختر مقتول و بازپرس پرونده است.

پورفرج، بازپرس را یک انسان صاحب عاطفه که به کارش متعهد است، نشان داده و شاکردوست، مادری که اضطراب گم شدن دختر جوانش و بعد از آن، قتل دلخراش او، پیرش می‌کند، به خوبی بازی کرده. جانبداری‌های بازپرس که البته برآمده از احساس پدری است، برخی جاها از کار بیرون می‌زند و البته کارگردان نیز این نقیصه را به درستی مدیریت می‌کند و کوشش دارد نشان دهد مسئولان قضایی و انتظامی نیز با وجود جدیت و چه بسا سخت‌گیری در کار حساسی که دارند، انسانند.

اما گره‌هایی که زود باز می‌شوند

بی‌بدن قصه قصاص نیست، درباره خانواده است و سویه‌های آشکار و صریح و چه بسا باید گفت مستقیم‌گویی غیرهنرمندانه‌ای در مورد تربیت فرزندان دارد. سیاه‌نمایی نمی‌کند، به ماجرای اصلی وفادار است، کنایه نمی‌زند و از سوی دیگر، سفیدشویی هم نمی‌کند. اما نکته اینجاست که کارگردان خیلی زودتر از آنچه که باید، قصه را لو می‌دهد، هر چند پایان معلوم است.

به‌رغم همه کوشش‌های در خور تحسین کارگردان، از جایی به بعد، اثر توازن خود در ترسیم دو سوی ماجرا از دست می‌دهد و مخاطب اندک اندک به قصاص سروش، رضایت می‌دهد. ماجرا این نیست که او محق است یا خیر، ماجرا این است که تقصیر و گناه قاتل و پدرش در پنهان‌کاری ماجرای رخ داده برای ارغوان، باید در دقایق نهایی فیلم آشکار شود تا قدرت کشندگی سوژه را چندبرابر کند. با این همه، غیر از این مورد، گره‌های فیلم به درستی چیده شده و فیلم توانسته روایتی مناسب از ماجرای غزاله و آرمان ارائه دهد. فیلم از پنج ستاره، سه و نیم ستاره می‌گیرد اما برای کارگردان اولی فیلم، باید به صورت مستقل پنج ستاره کنار گذاشت.

رسانه سینمای خانگی- شلوغی سلبریتی‌ها در جشنواره

خانه چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در دومین روز شاهد اکران ۴ اثری بود که هرکدام با نقش آفرینی چهره‌های پرفروش گیشه به این رویداد رسیده اند، یکی از روزهای بسیار داغی که شاید تا پایان تکرار نشود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دومین روز جشنواره فیلم فجر در میلاد که مصادف با دومین روز برفی پایتخت هم بود با ردیف مردمان ذوق زده از برف بازی و آدم برفی های بزرگراه ورودی میلاد روی فرش سفید ورودی همراه شده بود.

تا نیم ساعتی قبل از آغاز اکران ها راهروها خلوت و تقریبا جشنواره در خواب و سکوت بود اما این سکون به ساعتی نکشید که جایش را به همهمه و جست و خیز اهالی رسانه و منتقدان و مهمانان داد تا جایی که به ترافیک مخاطبان در اکران و نشست ها منجر شد.

اولین نشست به توضیحات عوامل دست اندرکار بخش بین الملل و البته عذرخواهی روابط عمومی جشنواره بابت برخی کاستی های روز نخست و تاخیرها گذشت که در روز دوم تقریبا جایش را به نظم و برنامه‌ریزی مدون داده بود.

اما اکران های دومین روز با نقش تمساح خونی بر پرده و خنده و دست و هورا برای اولین ساخته جواد عزتی به عنوان یک شخصیت محبوب سینمایی آغاز شد.
عزتی که تجربه موفق بازی در آثار کمدی همچون هزارپا، آینه بغل و چهاربندانگشت از او تضمینی برای گیشه ساخته این بار در مقام کارگردان و بازیگر تمساح خونی را تقدیم سینما کرده که از عهده هر دو جایگاه هم به خوبی برآمده است.

حضور او به همراه عوامل فیلم تمساح خونی در خانه جشنواره و پاسخ به اهالی رسانه در نشست خبری از جمله گرمی های
روز دوم این رویداد بود.
کاخ جشنواره که دومین روزش با شلوغی و گرمای پرشور میان سرمای استخوان سوز زمستانی مواجه بود امروز مهمانان سلبریتی دیگری هم داشت، از علی اوجی تا فریبا نادری و الناز حبیبی و دیگرانی که حضورشان بازار رسانه ای ها را گرم و آنها را برای دعوت به نشست و مصاحبه به خط کرده بود.در هر گوشه سالن دوربینی کاشته و در کمین شکار لحظه ها منتظر نشسته اند، عکاسان در تکاپو و مهمانان در تقاضای ثبت خاطره در تلاقی برف و جشنواره.

اما دومین اکران روز دوم به تابستان همان سال ساخته محمود کلاری اختصاص یافت، اثری که گرچه از حضور چهره های شناخته شده ای چون مهران مدیری، فریبا نادری و علی شادمان و غیره بهره برده بود اما توفیق چندانی در قصه و روایت آن نداشت، تا جاییکه بسیاری از مخاطبان سالن در نیمه فیلم ترجیح را به ترک دادند.

سومین اثر روز دوم جشنواره به یکی از جنجالی ترین آثار این دوره اختصاص داشت، بی بدن فیلمی که از مدت ها قبل با برچسب برگرفته گی از یک پرونده واقعی مشهور شهرت یافته بود و بعد از تماشا خط بطلانی تقریبی به تکذیب کارگردان مبنی بر صحت نداشتن این ادعا می کشید.
بی بدن کاملا مشابه با پرونده مشهور آرمان و غزاله ساخته و گریزی تمام به یکی از پرهیاهوترین مباحث یعنی قتل و قصاص زده بود.
از آنجاییکه گونه واقع گرا در سینما همیشه مخاطبان خاص و عمده خود را دارد صف طولانی مخاطبان بی بدن در مقابل دو ورودی سالن اکران در خانه جشنواره از تماشایی ترین صحنه های دومین روز جشنواره بود، تا جاییکه تمام ظرفیت سالن دوهزار و ۱۰۰ نفره مرکز همایش پر و حتی با مخاطبان مازاد مواجه شد.

حضور عوامل بی بدن و صحبت های کاظم دانشی نویسنده اثر که بیشتر هم با علفزار پا در کفش حوزه قضایی کرده بود و صحبت هایش پیرامون روند تولید و گلایه از عدم حضور در بخش سودای سیمرغ جشنواره نیز بر حاشیه های این اثر اجتماعی ملتهب افزوده بود.

بی بدن دومین فیلمی بود که با بازی پژمان جمشیدی بر پرده دومین روز جشنواره نشسته بود، اولین حضور در تمساح خونی عزتی نقشی کوتاه و دومین حضورش در اثر مرتضی علیزاده در نقش بهمنش پدر قاتل بود.

اثری که بازار تحلیل و تفسیرش بعد از نمایش داغ تر از دیگر آثار روز دوم بود.

اما آخرین فیلم روی پرده اکران روز دوم جشنواره به اثری سوزناک تعلق گرفت که قصه آن به یکی از تلخ و غمبارترین ماجراهای چند سال اخیر یعنی شهدای غواص گره خورده بود.

مخاطبانی که روز کاریشان را با یک فیلم کمدی آغاز کرده بودند در پایان شب دوم با چشمانی قرمز سالن اکران را ترک می کردند.

پرواز ۱۷۵ که قصه ای از صبر یک مادر شهید را به تصویر کشیده بود یک اثر دفاع مقدسی روایت شده در بستری ساده و بی آلایش بود، اثری که علیرغم اکران پایانی مخاطبان کمی نداشت.

جشنواره در روز دوم لحظات بسیار پرشور و پرحرارتی پشت سر گذاشت و در نهایت به خواب چندساعته رفت تا مهیای میزبانی روز سوم شود.

خروج از نسخه موبایل