«مجنون» فیلم مهمی است، اما به لحاظ ساختار و تکنیک حرف تازه ای ندارد. در «مجنون» با فیلمی مواجه هستیم که قصه ندارد و از نداشتن یک فیلمنامه منسجم رنج میبرد، صحنههای جنگی به شدت زیاد است و هویت بصری که در آن شکل نمیگیرد و بیان روایت آشفته و شلخته میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ این مسیری که سازمان فرهنگی و هنری اوج برای ساخت فیلم با محوریت فرماندهان جنگ و دفاع مقدس در قالب «پرتره» پیش گرفته است، قابل تقدیر است و تولید فیلم های این مدلی یک دستاورد بزرگ در سینمای ایران تلقی می شود. اما چگونه برگزار شدن این اتفاق به شدت مهم است.
مجنون تازه ترین فیلم سازمان اوج با محوریت برشی از زندگی شهید مهدی زین الدین به کارگردانی یک فیلمساز اول اتفاق مهمی است. فیلم ساختن درباره شهدا و آشنا کردن نسل جدید با رشادت و از خود گذشتگی فرماندهان جنگ به نوبه خود موضوع مهمی محسوب می شود اما باید در مدیوم سینما و ساختار و فیلمنامه هم به این اندازه جدی بود.
مجنون فیلم مهمی است اما به لحاظ ساختار و تکنیک حرف تازه ای ندارد. زندگی شهید زینالدین و تاثیرگذاری اش در ماجرای عملیات خیبر در تاریخ نگاری جنگ مهم و جایگاه این شهید رفیع است. اما با فیلمی مواجه هستیم که قصه ندارد و از نداشتن یک فیلمنامه منسجم رنج می برد، قصه اش را با سختی روایت می کند. مساله ندارد و یک روایت خطی بدون فراز و نشیب دارد، اوج دراماتیک در آن شکل نمی گیرد.
وقتی با بیان سینمایی از جنگ حرف می زنیم، باید نفس مخاطب در سینه حبس شود اما مجنون این کار نمی کند و حجم زیاد موسیقی که ضعف مهمی در این اثر سینمایی است برای روایت و خلق درام کاری نمی کند و بیرون می زند.
صحنه های جنگی به شدت زیاد است و هویت بصری که در آن شکل نمی گیرد و بیان روایت آشفته و شلخته می شود. مهم ترین ویژگی مجنون حضور بازیگران تازه نفس است که بعضا خاستگاه تئاتری دارند، سجاد بابایی که سیمرغیِ پارسال است برای باور پذیر شدن نقش مهم شهید تمام تلاشش را به کار می گیرد تا شخصیتی که ایفا می کند در قاب تصویر تماشایی باشد.
شبنم قربانی در نقش همسر شهید در چند سکانس حضور مقتدرانه ای دارد و بخشی از بار بازیگری را به دوش می کشد. اما ضعف در شخصیت پردازی در مابقی کاراکترها باعث می شود که هویت شکل نگیرد، حسن پورِ داستان معرفی نمی شود و لحظه شهادتش سینمایی نیست.
وقتی از سینما حرف می زنیم، در میزانسن ها و خلق درام هم باید تاثیرگذار بود اما مجنون این کار را با مخاطب نمی کند. با تمام این ضعف هایی که گفته شد این فیلم را باید کلان دید و به این موضوع فکر کرد برای شهدا فیلم ساختن کار بزرگی است و هدف را گم نکرد. اوج، کار مهمی کرده است اما مجنون حق مطلب را به درستی و در شان شهید زین الدین ادا نمی کند.
«بهشت تبهکاران» به همان مشکل تاریخی آثاری از این دست مبتلا شد که ترافیک تردد آدمهای بسیار و مهندسی دیالوگگویی آنها، وجه تمرکز بر هسته مرکزی داستان را الکن کرده و مخاطب را خیلی زود نسبت به تماشای ادامه فیلم دلسرد میکند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، ساخت فیلم با موضوعاتی چون حوادث ملتهب انقلاب، همواره کاری دشوار در سینمای جهان به حساب میآمده است. اینگونه آثار به لحاظ محتوایی، تلفیقی از خطوربطهای چند گونه سینمایی به حساب میآیند و به همین دلیل باید نهایت تبحر در نگارش و موقعیتسنجی فیلمنامههای این آثار لحاظ شود.
بهشت تبهکاران دقیقا از همین ناحیه ضربه میخورد؛ درست مانند خائنکشیمسعود کیمیایی که با همین سوژه ساخته شد و هر دو فیلم نیز با شاخصهایی مشترک، در اکرانهای جشنوارهای خود، به سرنوشتی مشابه یکدیگر دچار شدند.
نخستین نکتهای که در بهشت تبهکاران و خائنکشی به چشم میخورد، وفور انسانهای بیربطی است که نمیتوانند از ابتدا، نقش و اهمیت جایگاه خود را در داستان به مخاطب تحمیل کنند. داستان برای اینکه بخواهد فساد سیستماتیک را نشان دهد، ناچار است دست به دامان اهرمهای روایی جنایی و امنیتی شود و در این میان مجبور میشود تا از شخصیتهای بسیاری رونمایی کند. بنابراین یکی از شاخصههای ظاهری چنین آثاری، ترافیک آدمهایی است که در پسزمینه دیالوگهایی غامض، میخواهند به مخاطب بفهمانند که با موضوعی پیچیده و امنیتی مواجه هستند.
در همین مرحله، ارتباط مخاطب با فیلم قطع میشود. رفتوآمدهای آدمهای باربط و بیربط به داستان، تشتتی فکری برای مخاطب پدید میآورد که اجازه ارتباط گرفتن با اثر را ایجاد نمیکند. متاسفانه فیلم کارگردان پیشکسوتی چون مسعودجعفریجوزانی، از همین ناحیه ضربه میخورد؛ همچنانکه فیلم کیمیایی نیز دچار همین التهاب شد و اجازه ارتباط گرفتن با مخاطبش را در جشنواره فجر نداد.
طبق این قاعده، آدمهای اضافی در فصول پایانی فیلم حذف میشوند که این اتفاق در بهشت تبهکاران، پس از مرگ دهقان (پژمان بازغی) رقم میخورد و متاسفانه این اتفاق دیرهنگام، گشایشی را در میسر رضایت بیشتر مخاطب رقم نمیزند. البته باید به این نکته اعتراف کرد که فیلم جوزانی بهنسبت خائنکشی، از سهولت کلامی بیشتری بهرهمند بوده و ارتباطات داستانی، از پیچیدگیهای دراماتیک کمتری برخوردار است که همین اتفاق سبب شد تا نخ ارتباط مخاطب با این فیلم، بهکلی قطع نشود.
فارغ از این اسلوب ساختاری، زیرساختهای فنی، از استانداردهای خوبی برخوردار بود و حتی در برخی پارامترها نظیر فیلمبرداری و طراحی صحنه، از آن چیزی که انتظار میرفت نیز فراتر عمل کرد تا با فیلمی مواجه باشیم که اگر آن مشکل تاریخی آثاری اینچنینی را کنار بگذاریم، با کار قابلقبولی طرف باشیم که میتواند در شان کارگردان پیشکسوتی چون مسعود جعفریجوزانی باشد.
اتفاقی که اگر در اکران عمومی به کمک تدوین، کمی چابکتر شود، میتواند تاحدودی زمینه ارتباط بیشتر مخاطب را فراهم آورده تا آنها به جای چندبار تماشای این فیلم، با یک بار دیدن، بتوانند به نوع ارتباطها و انگیزههای آدمهای فراوان فیلم پی ببرند.
کارگردان فیلم «بهشت تبهکاران» گفت: این فیلم اقتباسی به حساب نمیآید، بلکه اثری پژوهشی است و درباره موضوع با دوستان در انجمن حقوقشناسان مشورت کردم.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی سومین فیلمی بود که شامگاه دوشنبه -۱۶ بهمن- در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و پس از نشست خبری فیلم با حضور مسعود جعفریجوزانی کارگردان، علی قائم مقامی و فتحالله جعفریجوزانی تهیهکنندگان، مهدی حسینیوند تدوینگر، محمود موسوینژاد صداگذار، آرش برومند صدابردار، امیرحسین آرمان، سحر جعفریجوزانی، رضا یزدانی، حسام منظور و بهنام تشکر از جمله بازیگران و اهالی رسانهبرگزار شد.
علی قائممقامی تهیهکننده این فیلم گفت: فیلم بهشت تبهکاران از لحاظ تولید پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران صحبت کردم که چند روزی برای رساندن نسخه نهایی صبر کنند، ولی گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیتفروشی انجام شده است. پس آن ماجرایی در روزهای ابتدایی جشنواره اتفاق افتاد و در آن روزها نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود.
بهشت تبهکاران اثری پژوهشی است
مسعود جعفریجوزانی کارگردان این فیلم در ابتدای نشست گفت: به دنبال مورد بودم که همیشگی باشد، در مورد آدمهایی که دفاع میکنند، چرا اعدام میشوند؟ اما اگر قرار بود در مورد یک مساله فیلم بسازیم، تبدیل به کلیشه فیلم سازی در حوزه قصاص میشد. در نهایت با دوستانم در انجمن حقوقشناسان مشورت کرده و تصمیم گرفتیم که یک مسئله ریشهای را در تاریخ بررسی کردیم.
وی افزود: کتابی درباره شخصیت اصلی فیلم حسن جعفری نوشته نوشته شده که قطعی ثابت کرده این فرد بیگناه است. اسم کتاب «بیگناهی که بر دار شد» است. این که این فرد قاتل نبوده و چون سیاسی و اهل قلم بوده، اعدامش کردهاند.
اینکارگردان تاکید کرد: البته این فیلم اقتباسی به حساب نمیآید؛ بلکه اثری پژوهشی است. زیرا من تمام پروندهها و اسناد مربوطه را مطالعه کردم. زندگی حسن جعفری بهواقع فیلم است و من همواره دوست دارم در گونه های مختلف فیلمهایی بسازم که بتواند رد پایی از من و علایقم باشد. این قصه میتواند و قابلیت سریال شدن هم دارد.
بهترین فرد برای نقش فروغ دخترم سحر بود
جعفرجوزانی اظهار داشت: دوست ندارم شخصیتها به طور صددرصد مابهازای بیرونی داشته باشند. باید بگویم که شانسی تکتک بازیگران شبیه به شخصیت واقعی تاریخ درآمدهاند.
وی تصریح کرد: نشان دادن فیلم خام و ناقص، کار بسیار خطایی است و چیزی نیست که بتوانیم توجهیش کنیم. اگر کسی به خودش احترام میگذارد، کار اشتباهی نمیکند. همانطور که در طراحی صحنه و لباس فیلم نگاه کردید، حتی رنگ کراوات هم با تحقیق و طراحی همراه بوده است.
کارگردان این فیلم تاکید کرد: تدوین فیلم اکنون کاملا و درست است و هیچ اصلاحیهای در آن اعمال نمیشود. سریالها معمولا خطی هستند اما در سینما خیلی نمیتوانیم خطی نشان دهیم و پرش زمانی وجود دارد.
جعفری جوزانی ادامه داد: برای این فیلم در ابتدا پروانه تولید ندادند و پس از آن به دوران کرونا خوردیم. به دلیل اینکه ما دکورها را از قبل ساخته بودم، باید حتما فیلم را تولید میکردیم.بهترین کسی که میتوانست نقش فروغ را بازی کند، دخترم سحر بوده است.
سحر جعفریجوزانی بازیگر این فیلم گفت: باعث افتخارم است که در فیلمهای پدرم بازی کنم.
امیرحسین آرمان بازیگر نقش اصلی فیلم بهشت تبهکاران اظهار داشت: باعث خوششانسی من بود که بازی در نقش حسن جعفری به من رسید. از لحظه لحظه بازی کردن این نقش در این فیلم لذت بردم و سعی کردم چیزی از شخصیت بسازم که واقعی باشد. من با براردزاده و خانواده این شخص صحبتهای بسیاری کردم تا قصه را طبق واقعیتها، روایت کنیم.
خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم
رضا یزدانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: من خوانندهای هستم که چند سالی است بازیگری را هم تجربه میکنم. به واسطه چهره و صدایی که دارم، بیشتر نقشهای منفی به من پیشنهاد میشود. من یک خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم.
وی اضافه کرد: زمانی که فیلمنامه را خواندم، از این نقش منفی بسیار خوشم آمد و نمیدانم که توانستهام از پس آن بربیام یا خیر. اما باید بگویم مسعود جعفریجوزانی از آن دسته کارگردانانی است که بازیگرش را خوب هدایت میکند.
حسام منظور دیگر بازیگر این فیلم گفت: زمانی که اسم آقای جعفریجوزانی پشت کاری باشد، بازیگر بدون فکر کردن آن را انتخاب میکند. متاسفانه فیلمهای تاریخی خیلی کمتر ساخته میشود. تجربه نشان داده مردم هم آثار تاریخی-ملی را بسیار دوست دارند و این آثار علاوه بر این که سینمایی است، پژوهشی هم هست.
مهدی حسینیوند تدوینگر این فیلم نیز اظهار داشت: مسعود جعفریجوزانی استاد راهنمای پایاننامه من بوده و کار کردن با ایشان بسیار سخت اما لذت بخش است.
محمود موسوینژاد صداگذار فیلم «بهشت تبهکاران» بیان داشت: همانطور که آقای حسینیوند اشاره کرد، کار کردن با آقای جعفریجوزانی سخت است و نظرات دقیقی میدهد؛ گویی که صداگذار حرفهای است.
امیرحسین آرمان بازیگر این فیلم گفت: تکتک تصاویری که در فیلم میبینید، پشتش فکر است و ساعتها درباره آن صحبت شده است. در کمتر فیلمی، این میزان از دقت کارگردان را دیدهام.
تهیهکننده پویانمایی «رویاشهر» گفت: تولید این اثر حدود ۴ سال طول کشید و گروهی ۲۰۰ نفری ما را همراهی کردند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم پویانمایی رویاشهر به نویسندگی و کارگردانی محسن عنایتی چهارمین و آخرین فیلم روز پنجم جشنواره فیلم فجر (دوشنبه ۱۶ بهمن) بود که در خانه جشنواره در برج میلاد تهران اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور محسن عنایتی نویسنده و کارگردان، مصطفی حسن آبادی تهیه کننده، بهزاد عبدی آهنگساز و علیرضا زارع مدیر پروژه و اهالی رسانه اکران شد.
«رویاشهر» را با ۲۰۰ نفر ساختیم
مصطفی حسن آبادی تهیه کننده این انیمیشن گفت: انیمیشن رویاشهر تقریبا از اواسط سال ۹۹ مراحل تولید آن شروع شد و هفت ماه مشغول پیش تولید بودیم. در دوران کرونا مشغول کار شدیم و با چالشهای متعددی همراه شدیم و هیچ کدام از سازمانها مایل به ساخت انیمیشن سینمایی نبودند. تولید این پویانمایی حدودبه ۴ سال طول کشید و دوستانی نزدیک به ۲۰۰ نفر ما را همراهی کردند.
وی ادامه داد: با استقبال ویژه که از پویانمایی شد، مشکل حمایت تا جایی حل شده است، این انیمیشن محصول مشترک چند سازمان از جمله سازمان سینمایی سوره است.
حسن آبادی گفت: اینکه کار ضعفهایی دارد ما خودمان قبول داریم و اگر نسبت به کارهای قبل خود مقایسه کنیم چنین چیزی وجود ندارد و ما گام بلندی برداشتیم. قطعا تجاربی که در این مدت به دست آوردیم به ما کمک خواهد کرد آثار بهتری تولید کنیم. اگر ساخت انیمیشن از بازه ای فراتر رود دیگر از نظر اقتصادی درست نیست.
وی افزود: نسبت به دوره ۳۷ که در جشنواره فجر بودیم نگاه مسئولان و مخاطبان خیلی بهتر شده و امیدوارم این روند رشد همچنان ادامه داشته باشد.
چالش طلبیم
محسن عنایتی کارگردان این پوبانمایی بیان کرد: ما در گروه آیندهنگار کلا چالش طلب هستیم. پویانمایی بنیامین اتفاقات عجیبی را در اکران به دنبال داشت ولی با همه قضایا تمام شد. تولید پویانمایی بسیار سخت است. بعد از تجربه بنیامین فکر کردیم چطور میشود سختترین کار ممکن را پیش ببریم و به سراغ ساخت جهان فانتزی رفتیم. یعنی چیزی که خصوصا استدیوهای آمریکایی دنبال آن هستند. ما در این خلق جهان فانتزی زمان زیادی نداشتیم و به شکل فشرده همه چیز را از نظر نیازهای قهرمان خود چیدیم.
پسر دلفینی نیز چنین شخصیت داشت و در این سبک قرار میگرفت. به نظر من رویاشهر و پسر دلفینی نقطه عطفی در شروع ساخت پویانمایی های متکی به جهان فانتزی با پارامترهای مورد نیاز هستند. یکی از هدفهای اصلی ما این بود که قصه مخاطب بزرگسال را نیز درگیر کند
عنایتی درباره طراحی لوکیشنهای فیلم گفت: برای طراحی لوکیشنها و صحنه منابعی داشتیم که با جهان فیلمنامه مرتبط بود ولی در اجرا مشکلات زیادی داشتیم. در نهایت به ترکیبی رسیدیم که از خروجی آن هم راضی هستیم. براساس شبکه نماد تمام طراحیها را پیش بردیم.
این کارگردان درباره روند نگارش فیلمنامه توضیح داد: نزدیک به ۶ ماه روی فیلمنامه کار کردیم و در طول پروژه اصلاحاتی در آن اتفاق افتاد. تلاش کردیم اصول فیلمنامه نویسی را تا جایی که توانستیم رعایت کنیم. خیلی از پویانمایی های ما غیرمنطقی هستند و مخاطب را کودک فرض میکنند و خیلی از اتفاقات و معناها را پایین می آورند که ما تلاش کردیم اثر ما اینگونه نباشد.
۵۰ دقیقه موسیقی برای «رویاشهر»
بهزاد عبدی آهنگساز گفت: چون موسیقی را به ذات خود دوست دارم و همه چیز وقتی بار درام به خود میگیرد بسیار ارزشمند است و دوست داشتم در این کار و در کنار این گروه دوست داشتنی باشم. بعد از همکاری های گذشته باز به من لطف داشتند و من هم تلاش کردم با فانتزی کار را همراهی کنم و این پویانمایی نزدیک به ۵۰ دقیقه موسیقی اصلی داشت.
وی ادامه داد: پویانمایی تنها تفاوتش نداشتن بازیگر و داشتن صداپیشه است و گرنه بسیار قابل اعتنا است.
علیرضا زارع مدیر پروژه بیان کرد: در پروژه پویانمایی فرآیندی را برای تولید تهیه میکنیم و ما با یک تیم مواجه هستیم. این ارتباط است که تولید را شکل میدهد و پیش از آنکه محصول ما یک پویانمایی باشد محصول ما یک تیم قوی بود.
مجید انتظامی از خاطرهسازترین آهنگسازان سینمای ایران، پس از یک دهه دوری از فعالیتهای سینمایی، با آهنگسازی فیلم «مجنون» تازهترین محصول سازمان اوج به جشنواره فیلم فجر آمده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هم میتوان از جنبه خاطرهسازی آثارش، این گزارش را آغاز کرد و هم از منظر آقازادگیاش. هم میتوان همکاریهای اش با کارگردانان شاخص را فهرست کرد و هم از سالهای دوریاش از سینما نوشت. حتی میتوان او را با نوای حماسی اما مملو از حزن و حسرتهای باقیمانده از زخمهای جنگ، در تاروپود سمفونی خرمشهر، معرفی کرد. بهجای همین اینها اما کافی است از این جمله ساده شروع کنیم که مجید انتظامی، بار دیگر دست به کار شده و برای یک فیلم حماسی، آهنگسازی کرده است.
او که فرزند زندهیاد عزتالله انتظامی است، از همان گامهای اولیه فعالیت حرفهایاش در سینما بهعنوان آهنگساز، توانست هویت مستقل خود را پیدا کند و تبدیل به چهرهای، معتبر و تعیینکننده در فرآیند خلق آثار ماندگار در ویترین سینمای ایران شود؛ او آقازادهای است که آقازادگی نکرده است.
به مناسبت رونمایی از فیلم مجنون به کارگردانی مهدی شامحمدی بهعنوان تازهترین محصول سازمان سینمایی اوج که آهنگسازیاش را مجید انتظامی برعهده داشته است، در این گزارش کوتاه مروریبر خاطرهانگیزترین تجربههای آهنگسازی او در سینمای ایران داشتهایم.
قصهای که با «سفر سنگ» آغاز شد
این شانس بزرگی بود که مجید انتظامی در اولین فعالیت حرفهایاش در سینمای ایران، فرصت همکاری با یکی از موسیقیشناسترین کارگردانان سینمای ایران را به دست آورد. مسعود کیمیایی که ملودی آثار اولیهاش همچون «قیصر» و «رضا موتوری» همچنان در گوش سینمادوستان طنینانداز است و تا پیش از انقلاب همکاریهای درخشانی را با اسفندیار منفردزاده تجربه کرده بود، در «سفر سنگ» سراغ چهرهای تازه در عرصه موسیقی فیلم رفت و آهنگسازی کار خود را به مجید انتظامی سپرد.
مسعود کیمیایی که ملودی آثار اولیهاش همچون «قیصر» و «رضا موتوری» همچنان در گوش سینمادوستان طنینانداز است و تا پیش از انقلاب همکاریهای درخشانی را با اسفندیار منفردزاده تجربه کرده بود، در «سفر سنگ» سراغ چهرهای تازه در عرصه موسیقی فیلم رفت و آهنگسازی کار خود را به مجید انتظامی سپرد
انتظامی با همین فیلم در سال ۵۶ بهصورت حرفهای وارد سینما شد. در همین سال اما او تجربه درخشان دیگری را هم به ثبت رساند. انیمیشن کوتاه «زال و سیمرغ» اثری بود که انتظامی جوان برای آن موسیقی نوشت و حاصل کارش، نه با این اثر که با انیمیشن نوستالژیک دیگری در حافظهها ماندگار شد. این قطعه موسیقی همان قطعهای است که روی تیتراژ ابتدایی انیمیشن «بچههای کوه آلپ» نشست و با ضرباهنگ سنتورش، حسابی از کودکان و نوجوانان دهه شصتی، دلربایی کرد.
مسعود کیمیایی که از همکاری اول راضی بود، ۴ سال بعد برای «خط قرمز» هم از انتظامی دعوت به همکاری کرد اما فیلم توقیف شد.
شکار سیمرغها کلید خورد
تا نیمه دهه ۶۰ مجید انتظامی جایگاه معتبری در سینمای ایران به دست آورده بود و برای آثار پرمخاطبی همچون «عقابها» آهنگسازی کرد. او در همین سالها بود که با ساخت موسیقی «ترن» توانست اولین جایزه خود را با عنوان «لوح زرین» از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. موسیقی ماندگار این فیلم، بعدها بهدلیل تکثر استفاده در مناسبتهای ملی و بهطور خاص ایام برگزاری انتخابات، هویتی مستقل از فیلم در حافظه مخاطبان پیدا کرد اما همچنان اثری تحسینبرانگیز و نوستالژیک است.
یک سال بعد از آنکه انتظامی برای فیلم «ترن» لوح زرین بهترین موسیقی متن را از جشنواره فجر دریافت کرد، باردیگر هنرنماییاش در «بایسیکلران» به چشم هیات داوران فجر آمد تا در جشنواره هفتم فیلم فجر، اولین سیمرغ موسیقی این رویداد را به نام خود ثبت کند. تعدد تجربهها و همکاریهای انتظامی در دهه ۶۰ مثالزدنی است و از «کانیمانگا» تا «شب بیستونهم» را در بر میگیرد. در سال ۷۰ اما انتظامی با فیلم «وصل نیکان» همکاری با ابراهیم حاتمیکیا را آغاز کرد و شاید در آغاز این همکاری خودشان هم تصور نمیکردند که ماندگارترین موسیقیهای فیلم سینمای ایران را در کنار یکدیگر قرار است خلق کنند.
خاطرهسازیهایی که با ابراهیم رقم خورد
هنوز هم میتوان حاتمیکیا و انتظامی را زوجی طلایی در مقام کارگردان و آهنگساز توصیف کرد. یک سال بعد از «وصل نیکان» بود که با فیلم «از کرخه تا راین» این همکاری خیلی زود به یک قله رسید. ملودی خاطرهانگیز و تکاندهنده این فیلم، هنوز هم برای فیلمبازها سرشار از نوستالژی و البته احساس است. انتظامی برای این موسیقی جاودان، دیپلم افتخار جشنواره یازدهم فیلم فجر را از آن خود کرد. انتظامی در سال ۷۲ با «روز واقعه» توانست سیمرغ بلورین دیگری را به ویترین افتخاراتش اضافه کند اما دو سال بعد و در همکاری دیگری با حاتمیکیا، ملودی جاودانه «بوی پیراهن یوسف» خلق شد. ملودیای با آن سوتهای جادویی، که فراتر از چارچوب روایت فیلم، تا سالها همنشین تصاویری از آزادی آزادگان بود. قطعهای که هرچند انتظامی برای آن حتی نامزد سیمرغ هم نشد، اما یکی از جاودانهترین آواهای سینمای ایران شد.
انتظامی در سال ۷۲ با «روز واقعه» توانست سیمرغ بلورین دیگری را به ویترین افتخاراتش اضافه کند اما دو سال بعد و در همکاری دیگری با حاتمیکیا، ملودی جاودانه «بوی پیراهن یوسف» خلق شد. ملودیای با آن سوتهای جادویی، که فراتر از چارچوب روایت فیلم، تا سالها همنشین تصاویری از آزادی آزادگان بود
سال ۷۶ حاتمیکیا تحسینبرانگیزترین فیلم کارنامه خود را کارگردانی کرد و بار دیگر این مجید انتظامی بود که با جادوی نتهای خود، خاطره «آژانس شیشهای» را در حافظه سینمادوستان ایرانی، جاودانه کرد. «آژانس شیشهای» در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر ۹ سیمرغ بلورین گرفت که یکی از آنها سهم انتظامی بود.
در آستانه دهه هشتاد، همکاری انتظامی با احمدرضا معتمدی در فیلم «دیوانهای از قفس پرید» باردیگر او را صاحب سیمرغ بلورین کرد و در سال بعد از آن بود که یکی دیگر از شاهکارهای حماسی دیگر کارنامه مجید انتظامی، در قالب موسیقی درخشان فیلم «دوئل» خلق شد.
فیلمی که احمدرضا درویش با نهایت وسواسهای تکنیکی خود در سال ۸۲ با بهروزترین سیستمهای صوتی و تصویری در سینما، آن را کارگردانی کرد تا ایده بکر خود را در قالب یک فیلم روانه پرده سینما کند. ماجرای گاوصندوقی ساخته شده از طلای ناب، که سالها پس از جنگ، هنوز عدهای چشم طمع به آن دارند.
لحظهشماری برای حماسه «مجنون»
بعد از آهنگسازی برای فیلم «دوئل» در سال ۸۲، انتظامی به مدت یک دهه، کمتر از انگشتان یک دست آهنگسازی کرد تا سال ۹۲ که برای فیلم نهچندان موفق «پی ۲۲» قطعاتی را نوشت و به یادگار گذاشت. او پس از آن به مدت یک دهه هیچ فعالیتی در سینمای ایران نداشت. آهنگساز خاطرهسازی که در تمام این سالها، هر از گاهی در قالب کنسرتهایی از جنس «خاطره» میزبان علاقهمندانش میشد و ماندگارترین آثارش را بازاجرا میکرد.
حالا بعد از سالها باردیگر چشمانتظاریم تا پس از ۱۰ سال دوری از دنیای سینما، ملودی حماسی دیگری از مجید انتظامی در فضای جشنواره فجر طنینانداز شود. فیلم سینمایی «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی، محصول تازه سازمان اوج است که آهنگسازی متن آن با انتظامی است و بهنظر میرسد یکی از شانسهای اصلی شکار سیمرغ این شاخه باشد.
جشنواره چهل و دوم فیلم فجر در ششمین روز با اکران ۳ اثر «نپتون»، «شمشیر و اندوه» و «معجزه پروین» از سانسهای دوم به بعد به میزبانی اهالی رسانه و منتقدان میرود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، روز سه شنبه ۱۷ بهمن ماه، همزمان با شهادت امام موسی کاظم (ع) سانس های اکران خانه جشنواره از ساعت ۱۶ با فیلم سینمایی «نپتون» آغاز می شود. به این ترتیب میلاد برای سانس اول در ساعت ۱۳ نمایشی ندارد.
نپتون
در خلاصه داستان فیلم «نپتون» آمده است: افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شده اند که فرزند آنها دچار مشکلی میشود…
اما عوامل فیلم، این خلاصه رسمی را منتشر کردهاند: «یک سال نپتون، معادل ۱۶۵ سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ ۱۶۵ ساله روی زمینه!»
محمدابراهیم غفاریان از هنرمندان جوان مشهد، کارگردان «نپتون» است و اولین تجربه کارگردانیاش را از سر گذرانده و سیاوش امینپور نیز تهیهکننده این فیلم و نویسندگی را هم مرجان ساداتی به عهده داشته است.
آرمین رحیمیان که بسیاری بازی او را در فیلم «شبی که ماه کامل شد» ستایش کردند در «نپتون» نقش اصلی را بازی میکند و بهدخت ولیان همراه با امین میری، رها خدایاری، آیدا ماهیانی، ندا عقیقی با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری در کنار بازیگران کودک: امیررضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری و با معرفی بهداد بلیغ و شهلا اکبری، بازیگران فیلم هستند.
شمشیر و اندوه
انیمیشن «شمشیر و اندوه» یکی از چهار انیمیشن راه یافته به جشنواره فیلم فجر است که روایتی از تاریخ اسلام و ماجرای واقعه کربلا را روایت میکند.
انیمیشن «شمشیر و اندوه» اثری ۹۲ دقیقهای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را روایت میکند. روایت این اثر از زاویه دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی میکند و منجر به پیوستنش به قافله امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «برای تحقق رویایی که داری مبارزه کن…»
این پویانمایی برای اولین بار در تاریخ انیمیشن ایران با استفاده از اسکن انسانی (MetaHuman) تولید شده است.
حمدرضاورزی کارگردان مطرح تلویزیون که آثار تاریخی از جمله «معمای شاه» و «سالهای مشروطه» را ساخته است در جشنواره امسال با فیلم «معجزه پروین» حاضر است.
«معجزه پروین» یا در جدیدترین تغییر، فیلم «پروین» درباره زندگی پروین اعتصامی شاعر نامدار معاصر است که زندگی او از دوران جوانی تا لحظه درگذشتش سرشار از اتفاقات است. گروه سازنده «معجزه پروین» تصمیم گرفتند اسم فیلم را به پروین تغییر دهند
مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمد علی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمدشعبانپور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیر رضا انوریان ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
محمدرضاشریفینیا که در دهه اخیر از دوستان و همکاران نزدیک ورزی است تهیهکننده این فیلم که محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است. همچنین بهزادعبدی هم موسیقی این اثر را میسازد.
عوامل فیلم «پروین» نیز عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: فرشاد خالقی، مهدی حسینی وند، تدوین: مهدی حسینی وند، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر صدابرداری: ارسلان کیان ارثی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه: مسعود اوسطی، صحنه آرا: سوفیا شکری، طراح لباس: رویا ابراهیمی، دستیار اول کارگردان: روهام مخدومی، مدیر برنامهریزی: حسین متحد، منشی صحنه: سحرناز ضیایی، عکاس: احمدرضا شجاعی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، محصول: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بنیاد سینمایی فارابی.
مراحل فیلمبرداری فیلم کوتاه «زغال» بهتهیهکنندگی انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر برازجان به پایان رسید.
بهگزارش سینمای خانگی از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه داستانی «زغال» بهنویسندگی و کارگردانی رضا خلفی پس از پایان فیلمبرداری، در حال تدوین است.
«زغال» روایت داستانِ پسرکی است که برای امرار معاش بهدنبال زغال میگردد.
امیر جمالی، امین قجر و هادی زنگنه در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
هفتمین هفته فیلم وعکس تربت حیدریه 8 تا 11 بهمنماه در سالن اندیشه اداره فرهنگ وارشاد اسلامی برگزار شد.
بهگزارش سینمای خانگی از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در هفتمین هفته فیلم و عکس انجمن سینمای جوانان تربت حیدریه تعداد 14 فیلم از 13 فیلمساز تربتی به نمایش در آمد.
برپایه این گزارش تعداد 320 قطعه عکس به دبیرخانه این هفته فیلم و عکس ارسال شده بود که تعداد 60 عکس از 50 عکاس درنگارخانه مرحوم قاسمی این شهر به نمایش گذاشته شد.
برگزاری تور عکاسی شهری با حضور 15 عکاس از برنامههای روز اول این هفته بود و برگزاری کارگاه آموزش عکاسی با موضوع «عکاسی بهمثابه یک پروژه» نیز با حضور مهدی رضوی در این راستا برگزار شد.
همچنین کارگاه فیلمنامه با موضوع «مرز میان شعار وعمق» با حضور دکتر حمزه ابراهیمزاده و کارگاه «انتقال تجربه» با حضور یوسف کارگر از دیگر برنامههای هفتمین هفته فیلم و عکس تربت حیدریه بود.
آیین اختتامیه هفته فیلم وعکس شامگاه 11 بهمنماه باحضور مهندس کیپور فرماندار تربت حیدریه؛ مهندس فرختبار شهردار؛ آقابیگی ریس شورای شهر؛ مهندس زاهدی رییس کمیسیون فرهنگی شورا و دیگر اعضای شورای شهر؛ مهندس عصاران شهردار شهرستان رشتخوار و مهندس جعفری شهردار شهر جنگل در سالن اندیشه برگزار و از فیلمسازان و عکاسان حاضر در این رویداد فرهنگی وهنری با اهدای لوح وتندیس قدردانی شد ؛ همچنین از طرف شورای اسلامی شهر به 6 عکس برگزیده تور عکاسی شهری، لوح وجایزه نقدی اهدا گردید.
در پایان این مراسم نشان انجمن سینمای جوانان ایران به پاس تلاشهای مهندس مهدی زاهدی در حوزه فرهنگ وهنر وحمایت از انجمن سینمای جوانان تربت حیدریه به ایشان اهدا شد.
سازندگان فیلم «آپاراتچی» از نبود فیلمشان در بخش سودای سیمرغ و عملکرد هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر انتقاد کردند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر، فیلم «آپاراتچی» براساس یک داستان واقعی و کاملآ سینمایی نمایش داده شد.
«آپاراتچی» از زندگی جلیل طائفی است و داستان فیلم براساس شخصیت او ساخته شده است. این هنرمند قدیمی که در این نشست حضور داشت و فقط به زبان ترکی میتوانست صحبت کند، از تجربه خود در فیلمسازی کوتاه سخن گفت.
سجاد نصرالهی -تهیهکننده فیلم- گفت: این فیلم، برگرفته از کتاب «آپاراتچی» است. نزدیک به یک سال و نیم، پیشتولید طول کشید و پس از آن تولید را آغاز کردیم. شرایط این پروژه به دلیل این که در دهه ۶۰ میگذشت، مقداری متفاوت بود.
علی طاهرفر کارگردان «آپاراتچی» هم گفت: جلیل طائفی یکی از فیلمسازان دهه ۶۰ ماست و در استان تبریز، کارهای مختلفی در حوزه پخش انجام میدهد. او بخشی از فروش بلیت فیلمهایش را هم به صورت خودجوش به جنگزدهها ارائه میدهد.
نقش اصلی این فیلم برعهده تورج الوند بود، بازیگری که با فیلم «نگهبان شب» رضا میرکریمی معروف شد و او با خوشحالی از اینکه در فیلم «آپاراتچی» به زبان شیرین آذری صحبت کرده، تجربه بازی در این فیلم را برای خود متفاوت دانست.
رضا ناجی، بازیگر فیلم با اشاره به زحمت ۴۵ ساله طائفی در هنر و اینکه بدون سواد و با زبان ترکی کار کرده است، گفت: او عاشق سینماست و پول هر کاری از جمله نقاشی را که انجام میداد، در عالم فیلمسازی خرج میکرد. من قبلاً در چهار فیلم برای او کار کردم و خیلی خوشحالم که کتابش نوشته شده و بعد از این سالها به فجر آمده است.
حسین عابدینی بازیگر این فیلم در این نشست از برخی بیتوجهیها گله کرد و گفت: سالها قبل برای بازی در ترکیه بخاطر ترک زبان بودن من و شناخته شدنم در فیلمهای مجید مجیدی پیشنهادهایی داشتم که گفتند میتوانم در آنجا خانه بخرم ولی گفتم با این کار خانه دل مردم ایران را از دست میدهم ولی من همیشه ماندن در ایران و در دل مردم ایران را ترجیح میدهم.
او افزود: پارتی من خداست و دعای مادرم، ولی این حرف ۱۵ سال است که در دلم مانده بود.
جعفر محمدشاهی -طراح صحنه این فیلم- با انتقاد از هیأت انتخاب جشنواره گفت: اگر این فیلمهایی که تا الان دیدیم خوب است بقیه چه هستند! بعضی از این فیلمها بیشتر تله فیلم و به شدت ضعیف هستند. من بعد از ۲۳ سال کار کردن در سینما واقعا اولی هستم؟ رضا ناجی فیلم اولی است؟ اگر اینطور است دیگر با کارگردان فیلم اول کار نکنیم! آخر سر هم هیات داوری که با این فیلمها کار سختی دارد، از همین الان مشخص است سیمرغ طراحی صحنه را به چه فیلمی میدهد.
او در ادامه با اشاره به تعداد فیلمهای جنگی و وضعیت طراحی صحنه آنها افزود: تانک و هلیکوپتر که دیگر طراحی نمیشود. چرا در سینمای ایران دیگر« مادر» ساخته نمیشود؟ به نظرم بهتر است یک جشنواره برای فیلمهای جنگی برگزار کنند و از آن یک فیلم به جشنواره فجر بیاید. اجازه دهید فیلم اجتماعی هم ساخته شود.
در پایان کارگردان فیلم با خواندن متنی، با انتقاد از واژه فیلم اولی گفت: عنوان فیلم اولی مرا خیلی اذیت کرد. این رویکرد (بازگشت نگاه نو) را رسوخ تفکر گذشته میدانم در حالی که وقتی بساط فرش قرمز از جشنواره جمع میشود، باید مصلحت اندیشی ها نیز حذف شود.
تهیهکننده پیشکسوت و هنرمند باسابقه عرصه جلوههای ویژه میدانی گفت: برای این که سینمای ما شکل ملی داشته باشد باید به مولفههای مقاومت در آن توجه شود.
به گزارش سینمای خانگی، محمدرضا شرفالدین در حاشیه چهلودومین جشنواره فیلم فجر در گفتوگو با ایرنا درباره آثار و فیلمسازان حاضر در این دوره از جشنواره اظهار داشت: همه کارها را ندیدهام. همین که چنین آثاری را در جشنواره داریم این رویداد را از دیگر جشنوارهها متفاوت کرده و این خوب است.
سینمای ملی امروز ما سینمای مقاومت است
شرفالدین افزود: سینمای ملی ما سینمای دفاع مقدس و امروز، سینمای مقاومت است و اگر کسی خواست فیلمهای دیگری حتی در گونههایی چون کودک و نوجوان، خانواده، کمدی، پلیسی و حتی وحشت کار کند برای این که اثر شکل ملی داشته باشد باید به مولفههای مقاومت در آن توجه شود.
«باید ببینیم چگونه میتوان مولفههای سینمای مقاومت را در دیگر ژانرها جاری کنیم. چون این ژانر را ژانر ملی میدانم. به گمانم تنوع گونه ای در جشنواره چهلودوم خوب است و از هر گونه ای در این دوره از جشنواره اثر داریم»
وی در قیاس آثاری چون احمد و آسمان غرب گفت: فکر میکنم داستان شهید شیرودی از آنجایی که به موضوع دفاع مقدس نزدیکتر است شانس برد بیشتری داشته باشد. البته هر دو اثر یک تهیهکننده دارد.
صحت و عزتی را بیشتر بازیگر میدانم تا کارگردان
شرفالدین درباره حضور بازیگرانی چون جواد عزتی و سروش صحت در جشنواره امسال و در مقام کارگردان گفت: من پیشاپیش امیدوار به برد این آثار نیستم. اساسا اینها یا کارگردان هستند و بازیگر شدهاند، یا بازیگرند و هوس کارگردانی کردهاند.
وی افزود: آقایان عزتی و صحت را بیشتر به عنوان بازیگر قبول دارم تا به عنوان کارگردان. وقتی اینها را بازیگر میدانم، کارگردانی، گویی یک تنوع برای آنهاست. بعضی وقتها بازیگران بزرگی بودهاند که در هالیوود هم به کارگردانهای بزرگی تبدیل شدهاند. اینها کارگردان بودند که وارد عرصه بازیگری هم شدند.