مشارکت ۷۱ درصدی فیلمسازان استان‌ها در جشنواره فیلم‌کوتاه تهران/ سینمای ایران محدود به پایتخت نیست

سینمای خانگی: فیلمسازان استان‌ها با ارسال ۱۲۸۶ اثر به چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، مشارکت بیش از ۷۰ درصدی خود را در این رویداد به ثبت رساندند.

به گزارش سینمای خانگی و به نقل از ستاد ارتباطات و اطلاع‌رسانی چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران؛ بر اساس اعلام دبیرخانه این رویداد از میان مجموع ۱۸۲۶ فیلم کوتاه ارسال شده به دوره چهل و یکم، ۱۲۸۶ شرکت‌کننده از استان‌هایی غیر از تهران بوده‌اند که این آمار حدود ۷۱ درصد از سهم تقاضای حضور در جشنواره امسال را به خود اختصاص داده است. 

ثبت این مشارکت را می‌توان موید تحقق بخشی از اهداف مرتبط با اجرای «عدالت فرهنگی»‌ در حوزه پرورش استعدادهای فیلمسازی در سینمای ایران و توجه به ظرفیت‌های استانی دانست.

همچنین ۵۴۰ شرکت‌کننده از تهران، ۲۹ درصد از فهرست آثار ارسالی به دبیرخانه جشنواره چهل و یکم را به‌ خود اختصاص داده‌اند.

نکته دیگر درباره ترکیب فیلمسازان متقاضی حضور در این رویداد، سهم 84 درصدی آقایان به‌نسبت سهم 16 درصدی خانم‌هاست؛ بر این اساس ۱۵۳۴ فیلمساز آقا و ۲۹۲ فیلمساز خانم متقاضی حضور در این دوره از جشنواره فیلم‌کوتاه تهران شده‌اند.

چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار با تاکید بر توسعه فیلم‌سازی با رویکرد «بومی‌گرایی در ژانر»، این بار با شعار «جشنواره بین‌المللی فیلم‌ کوتاه تهران، پذیرای جهان خیال‌انگیز تو»، به فیلم‌هایی که به عنصر تخیل و روایت خلاقانه توجه کرده‌اند، نگاه ویژه‌تری خواهد داشت.

این جشنواره از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۳ برگزار می‌شود.

نگاه فلسفی «امتداد» به مجموعه جیمزباند

سینمای خانگی: جدیدترین قسمت از برنامه تلویزیونی «امتداد» امروز ۲ شهریورماه روی آنتن شبکه چهار می‌رود. 

به گزارش سینمای خانگی و به نقل از روابط عمومی پروژه، چهاردهمین قسمت از برنامه گفتگومحور «امتداد»، محصول مرکز سیمرغ، به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مهدی انصاری که امروز ۲ شهریورماه ساعت ۱۶ روی آنتن شبکه چهار سیما می‌رود، «جیمزباند و فلسفه» را سوژه خود قرار داده است. 

در توضیح این قسمت از برنامه به سردبیری سیدعرفان حسینی آمده است: «از امتداد دولت‌ها تا آژانس‌های اطلاعاتی و سپس شخصیتی تخیلی به نام جیمز باند، سوژه این قسمت امتداد است. نگاهی فلسفی در لابه‌لای مجموعه جیمز باند و جهان انگلیسی او.»

برنامه تلویزیونی «امتداد» به میزبانی رامین پورمند که با نگاهی کلی به اندیشه‌های غرب و شرق، به بررسی اندیشه‌ای و فلسفی حوزه‌های مختلف فرهنگ عامه می‌پردازد، در ۲۶ قسمت ۵۵ دقیقه تولید شده است و هر هفته جمعه‌ها ساعت ۱۶ روی آنتن شبکه چهار سیما می‌رود. 

همچنین تکرار این برنامه شنبه ساعت ۱۷ و چهارشنبه ساعت ۹ خواهد بود.

یک فیلم ضد ایرانی نماینده سینمای آلمان در اسکار ۲۰۲۵ شد!

سینمای خانگی: «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسول‌اف نماینده کشور آلمان برای اسکار ۲۰۲۵ شد.

به گزارش سینمای خانگی، هالیوود ریپورتر نوشت: کشور آلمان «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسول‌اف را به عنوان نماینده برای رقابت در  بخش بهترین  فیلم بین‌المللی اسکار  برگزید.

به نقل از دنیای تصویر ،«دانه انجیر معابد»  همچنین جایزه ویژه هیات داوران جشنواره کن را از آن خود کرد. رسول‌اف برای نمایش فیلمش در بخش مسابقه جشنواره کن حضور یافت.

 فیلم رسول‌اف به این دلیل واجد شرایط شناخته شده که محصول مشترک ایران و آلمان و فرانسه است و در حال حاضر کارگردان فیلم در آلمان سکونت دارد. 

 رسول‌اف بعد از ساخت فیلم «دانه انجیر معابد» به‌طور مخفیانه از ایران خارج شد و در حال حاضر در آلمان زندگی می‌کند.

لازم به ذکر است این اثر به صورت زیرزمینی در ایران تولید شده است.

نمایش نسخه اصلاح و مرمت شده «باد صبا» در موزه سینما

سینمای خانگی: مستند «باد صبا» که تصویر و صدای آن توسط فیلمخانه ملی ایران اصلاح و مرمت شده است ، توسط موزه سینما نمایش داده می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی و به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در ادامه نمایش‌های ویژه فیلم‌های مستند در موزه سینما تحت عنوان «شب‌های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه کنندگان سینمای مستند، فیلم «باد صبا» بر روی پرده سالن فردوس موزه سینما می‌رود.

در نشست شب‌های مستند که روز دوشنبه  پنجم شهریور ساعت ۱۷ برگزار می‌شود،  محمدرضا اصلانی مستندساز پیشکسوت  و سعید رشتیان مستندساز شناخته شده درباره این فیلم که در سال ۱۳۴۷ ساخته شده است صحبت خواهند کرد.

«باد صبا» یا «باد عاشقان»  ساخته آلبر لاموریس فیلم مستندی درباره طبیعت، جغرافیا و مردم ایران محصول سال ۱۳۴۷ خورشیدی و مدت آن ۷۰ دقیقه است. از جمله جذابیت‌های این فیلم گفتار متن آن با صدای منوچهر انور است.

فیلم سراسر ایران را از آسمان و با بالگرد نشان می‌دهد و موسیقی فیلم از آثار سنتی موسیقی ایران و ساختهٔ حسین دهلوی است.

این فیلم در سال ۱۹۷۸ نامزد اسکار بهترین مستند شد و حدود ۸۵ درصد از فیلم از بالگرد فیلمبرداری شده است.

حضور برای همه علاقه‌مندان و سینمادوستان، آزاد و رایگان است.

آیین تشییع و خاکسپاری حسین خانی‌بیک فردا برگزار می‌شود

سینمای خانگی: آیین تشییع و خاکسپاری حسین خانی‌بیک بازیگر سینما و تلویزیون فردا اول شهریور در بهشت زهرا (س) برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران اعلام کرد که آئین تشییع حسین خانی‌بیک بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون که روز ۳۰ مرداد درگذشت فردا پنجشنبه اول شهریور برگزار خواهد شد.

مراسم تشییع و خاکسپاری این هنرمند فردا ساعت ۱۰ صبح در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) انجام می‌شود.

«شلیک نهایی»، «امام علی (ع)»، «پهلوانان نمی میرند»، «پلیس جوان»، «همه فرزندان من»، «روشن تر از خاموشی»، «روزی روزگاری»، «مختارنامه»، «شب دهم» و … بخشی از فعالیت‌های این هنرمند در تلویزیون است.

نگاهی به مزایای «هنر کارت»/ اگر صندوق اعتباری هنر نبود وضعیت فعالان فرهنگی و‌هنری چه می شد؟

سینمای خانگی: طی سال های اخیر برخی انتقادات مطرح شده در رسانه ها در خصوص هنر کارت و به طور کل صندوق اعتباری هنر ما را بر آن داشت که نگاهی به عملکرد این نهاد داشته باشیم و منصفانه مزایا و معایب صندوق را مورد بررسی قرار دهیم.

به گزارش سینمای خانگی صندوق اعتباری هنر راه‌حلی برای عدم امنیت شغلی و مشخص نبودن جایگاه حرفه‌ای هنرمندان، نویسندگان و اهالی رسانه است.

بیمه تأمین اجتماعی، بیمه تکمیلی درمان و برخورداری از تسهیلات مالی از جمله نکات مهمی است که برای حمایت و آسودگی خاطر هنرمندان از سوی این نهاد به یکایک اعضا اختصاص پیدا می کند.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پرداخت ماهانه بخش قابل توجهی از حق بیمه تأمین اجتماعی اعضا را یاری می کند و در نهایت پس از رسیدن به شرایط بازنشستگی این افراد می توانند مستمری مادام العمر دریافت کنند.

نکته مهم در خصوص مقوله بیمه های تأمین اجتماعی و تکمیلی درمان این است که بخش اعظمی از وجوده مرتبط را صندوق اعتباری هنر پرداخت می کند و تنها بخش اندکی از هزینه ها توسط اعضا پرداخت می شود.

البته شایسته است که با عنایت ویژه مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تخصیص ردیف بودجه بیشتر روزی را شاهد باشیم که صندوق اعتباری هنر توان ارائه این خدمات به تمامی اعضا و به صورت صد در صد رایگان را داشته باشد.

در حال حاضر بیش از ۶۲ هزار نفر از اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه و فعالان قرآن و عترت از سوی صندوق به سازمان تأمین اجتماعی معرفی شدند که صندوق به طور میانگین ۶۰ درصد از حق بیمه تأمین اجتماعی سهم اعضا را به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت می کند که در سال ۱۴۰۳ ماهیانه ۷۱۷ هزار تومان به ازای هر بیمه شده به عنوان سهم پرداختی صندوق هنر به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت می شود.

همچنین تاکنون بیش از ۳ هزار نفر از بیمه پردازان بر اساس سنوات پرداختی، به درجه بازنشستگی نائل آمده اند و حدود ۴۶ هزار نفر از خدمات بیمه تکمیلی درمان بهره مند شده اند و از سوی دیگر «هنر کارت» نیز امکان خرید با تخفیف از مراکز بسیاری را برای اعضای این نهاد فراهم کرده است.

با توجه به افزایش تعرفه های پزشکی و سایر عوامل تاثیرگذار که منجر به افزایش بیش از ۸۰ درصدی نرخ حق بیمه های درمان تکمیلی از سوی شرکت های بیمه گر شده، صندوق اعتباری هنر در طرح بیمه تکمیلی سال۱۴۰۲ – ۱۴۰۳ تلاش کرده تا مبلغ کمتری از این افزایش به هنرمندان تحمیل شود و با وجود محدودیت های منابع، سهم بیشتری از مبلغ حق بیمه درمان تکمیلی را متقبل و پرداخت نموده است.

شاید از آنجا که بخشی از این خدمات به صورت ناملموس است این احساس برای برخی اعضا به وجود آمده باشد که این نهاد کارکرد درستی ندارد؛ بخش دیگری از هنرمندان نیز متوقعند که صندوق همچون دوران بعد از کرونا به مناسبت های مختلف واریز نقدی کمک معیشتی برای همه اعضایش داشته باشد؛ بی تردید این اتفاق نیکو است اما بودجه ای برای این کار تعریف نشده و بدیهی است که مدیران صندوق در این راستا نمی توانند معجزه کنند!

امید است در دولت چهاردهم رویکرد مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از پیش حمایتی باشد و بتوانند با افزایش بودجه صندوق اعتباری هنر، خدمات رایگان بیشتری را در اختیار عموم اعضای این نهاد قرار دهند.

نکته اینجا است که بی تردید وجود صندوق اعتباری هنر در حال حاضر با تمام نقصان هایی که در زندگی و معیشت بخشی از جامعه فرهنگی و هنری کشور وجود دارد یک موهبت محسوب می شود؛ ما باید از خودمان این سوأل را بپرسیم که اگر صندوق اعتباری هنر نبود وضعیت بیمه تأمین اجتماعی، بیمه تکمیلی درمان، وام های بلاعوض و کم بهره و… چه می شد؟ هنرمندان چطور می توانستند در دوران بیکاری و بی درآمدی هزینه های درمانی خود را تقبل کنند؟ از این رو نیاز است کمی منصفانه تر به قضاوت عملکرد این نهاد بنشینیم!

سیدمجید پوراحمدی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر از جمله افرادی است که به واسطه سال ها تجربه در این نهاد استمرار حضورش در این سمت می تواند نویدبخش روزهای بهتر و انجام کارهای بزرگتر برای اعضای این نهاد باشد.

امید که صندوق اعتباری هنر با همت متولیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عموم دولتمردان بتواند گام های بلندتری در راستای تأمین مسکن، وام های بلاعوض و… برای تمامی اعضایش بردارد و شاهد تحقق بیشتر عدالت فرهنگی برای یکایک فعالان فرهنگی و هنری در سراسر میهن اسلامی مان باشیم.

غنودنی آرام در مام میهن/ نگاهی به نمایش «نبرد رستم و سهراب»

سینمای خانگی: ناصر بهزادی همزمان با اجرای نمایش «نبرد رستم و سهراب» یک یادداشت اختصاصی در اختیار سینمای خانگی گذاشت.

همین ابتدا، باید درباره انتهای موضوع بگوییم؛ فراموشی از خود و غنودنی آرام و امن در مام میهن. این احساس تماشاگرانی است که به دیدن نمایش «نبرد رستم و سهراب» نشسته بودند و پله های استادیوم بین المللی تنیس در باشگاه انقلاب را به سمت درهای خروج، طی می کردند. جایی تقریبا در شمال پایتخت ایران؛ تهران. حسین پارسایی، کارگردان نمایش، این بار، غافلگیری اش، بیش از نمایش های قبل تر بود. بی تعارف، او در نمایش جدیدش، کاری کرد که همه ما به هرآنچه که داریم افتخار کنیم. 

تماشاگران، هنگام ورود به فضای باز نمایش، با دکوری عظیم و چشمگیر مواجه می شوند. همان ابتدا، می شد فهمید که جسارت کارگردان و عوامل اش، این بار، بیش از گذشته، موثر افتاده و می توانیم با اثری هنری در سطح بالای جهانی مواجه باشیم. 

استفاده درست از ابزار و امکانات موجود در صحنه، نگاهی چندوجهی و چندکاره به آکسسوار، به کار بردن تجربه کارگردانی در طراحی میزانسن ها، شناخت درست رنگ و نور، خوش سلیقگی، اعتماد به نفس کافی و تلاش برای ایستادن بر جای بالا؛ مواردی است که می شود به گروه کارگردانی نمایش «نبرد رستم و سهراب» نسبت داد. 

حضور بازیگران پرطرفداری همچون امیرآقایی، الناز شاکردوست، سینا مهراد و پردیس احمدیه، تا حدود زیادی، در اعمال وسواس های هنری و گریز از اشتباهاتی که معمولا از بودجه و اعتبار ناشی می شود، به یاری پارسایی و همراهانش آمده است تا بتواند عرصه تئاتر ایران زمین را پیش روی مخاطبان و سیاستگزاران اش، فراخ تر کند. اگر بسیاری از ما علاقه مندان تئاتر، همواره آرزویی دور را در ذهن می پروراندیم که بتوانیم یک نمایش پرطمطراق را در مجموعه تئاتری برادوی در نیویورک ببینیم، اینک اما می توانیم با حضور کارگردانان و هنرمندان شجاع و باتجربه و خلاق، انواع نمایش های اثرگذاری را مشاهده کنیم که هر یک، می تواند هزاران تماشاگر را با خود همراه کند. اینک اما، کار تازه پارسایی، توانست، بلندبالا و مغرور مطمئن، در عرصه تئاتر ما، قد علم کند و مایه مباهات ما باشد. 

نمایش «نبرد رستم و سهراب»، از همان پیرنگ اصلی داستان تبعیت می کند. قرار است که سهراب، در آخر قصه، توسط رستم کشته شود. نویسنده (متین ایزدی) اما، تلاش کرده است که نوآوری هایی در کار بیاورد که مخاطب را از تکرار مکررات، ملول نسازد. گر چه اثر سترگ فردوسی بزرگ، هیچگاه ملال آور نبوده است و نخواهد بود؛ همانگونه که هملت شکسپیر و آنتیگونه سوفوکل، تا ابد، تازه می مانند. متین ایزدی، تلاش کرده است که در نمایشنامه اش، چیزهایی را کم و زیاد کند که مخاطب را با دنیایی تازه مواجه سازد و اطلاعات او را به چالش بکشاند و هم موفق بوده است. مثلا نقشی که بانیپال شومون بازی می کند و ظاهرا خصم درون یا نفس عماره یا چنین چیزی بشود نامیدش، جذاب بود. به ویژه که بانیپال، انصافا بسیار خوب از عهده این نقش برآمده است و در جان مخاطب هم نشسته است. یا، گاو طلایی که در میانه نمایش به صحنه می آید، با آن جثه بزرگ و درخشان اش، فضای نمایش را جذاب تر کرده بود. 

گر چه چنین مفهومی در داستان فردوسی نیست و ما را به بلافاصله به یاد گوساله سامری در قرآن کریم یا گوساله طلایی در تورات می اندازد و ارتباط اش با فضای نمایش هم، کمی گنگ و شاید پیچیده باشد و نیاز است که به لحاظ نشانه شناسی و قوانین اسطوره پژوهی، در این باره صحبت کرد که این متن، مجالش را ندارد. شروعنمایش هم با القای وهم و رویایی که ایجاد کرده بود، توانست به مخاطب بفهماند که به سوادش از داستان سهراب شاهنامه، نباید زیاد تکیه کند. ایزدی، سابقه نوشتن در عرصه بازی های یارانه ای را دارد و می شود این سلیقه و فضا را در این نمایش، حس کرد. 

جدا از اینها، متن داستان سهراب در شاهنامه، همیشه برای مخاطبان اش، جای چند سوال را داشته که هیچگاه کسی، توضیحی و توجیهی درباره اش، نیاورده است. یکی این بود که چرا رستم فردای روز عروسی اش با تهمینه، بدون اینکه دلیلی قانع کننده ای ارائه کند، از سمنگان به ایران باز می گردد؟ شاید یکی از توجیهات، این باشد که او مسوولیتی در ارتش ایران داشته و می باید که فورا باز می گشته. اما چرا تنها؟ چرا همسرش را حالا قرار است تا 9 ماه دیگر، فرزندی به دنیا آورد را با خود به ایران نمی برد؟ نکته دیگر این است که طی ده تا دوازده سالی که سهراب به دنیا می آید و به سرعت رشد می کند، رستم هیچ نشانی از همسر و فرزند خود نمی گیرد. فقط در جایی از شاهنامه می خوانیم که رستم نشانه هایی از خود برای تهمینه فرستاده که به بازوی فرزند پسر یا به گیسوی فرزند دختر، ببندد. همین. مگر می شود چنین پهلوانی، از همسرش بی خبر باشد یا میلی به دیدن فرزند نداشته باشد؟ 

متین ایزدی هم در متن خود، این سوالات را پاسخی نداده. کاش می شد با اتکا به فردوسی پژوهان باسوادی که داریم، در این باره، نتیجه ای می گرفتیم. نکته دیگری که شاید به عنوان یک ایراد بشود از متن گرفت، این بود که استفاده از اشعار شاهنامه، در حداقلی ترین شکل ممکن صورت گرفته است. کاش می شد از شعرهای زیبا و جانسوز و متاثرکننده که جناب فردوسی در این شاهکار، سروده است، استفاده بجا و مناسبی می شد، که نشد. 

بازی بازیگران اما، با اتکا به میکروفن ها، خوب به نظر می رسد. این برداشت را فقط از فن بیان و لحن دیالوگ گویی های بازیگران، در نظر گرفته ایم. چرا که به واسطه فاصله زیادی که تماشاگر با بازیگران در روی صحنه دارد، نمی شود به میمیک آنان و هماهنگی با بیان شان، دست یافت. 

برسیم به حضور علی زندوکیلی. او که در خوانندگی، دل های زیادی را با خود برده است و طرفداران زیادی پیدا کرده، این بار هم با اجرای نقش سیمرغ، که در نمایش، «سیرنگ» صدایش کردند، توانست باز هم دلربایی کند. البته «سیرنگ» همانا، نام دیگر سیمرغ است. علیزندوکیلی، با چهره ای که شخصیت یک دانای کل و پیر فرزانه را در ذهن متبادر می کند، به صحنه آمد و هم دیالوگ گفت و آواز خواند و آخر سر هم اشک غرور را به چشم مخاطبان نشاند. 

به واسطه حضور زندوکلی در «نبرد رستم و سهراب» می شد این اثر را تبدیل به اپرا کرد، اما متن و کارگردانی، به شکلی عامدانه، تلاش کرده بود تا از این ورطه، دوری کند. اما می شد به خوبی احساس کرد که بهره برداری های درست و هوشمندانه ای از شبیه خوانی شده بود که در این مورد هم می شود هم حسین پارسایی را تحسین کرد و هم به تئاتر ایران و هم شبیه خوانی افتخار. 

در نمایش «نبرد رستم و سهراب» ، خانواده جایگاه والایی دارد و در بستر میهن و سرزمین، معنا می یابد. در واقع، خانواده، مفهوم اش را از وطن می گیرد و بدون آن، خانواده، موضوعی نامفهوم و بی ارزش تلقی می شود. این برداشت، جان کلام نمایش است. وطن، حاصل همه عشق ها و مهرها و رنج ها و خون هایی است که تک تک آدم هایش در چارچوب خانه و خانواده و بیرون از آن، نثارش می کنند. وطن یعنی هزار و یک دلیل برای بودن همه ما.

سیامک انصاری به «بازمانده» پیوست

سینمای خانگی: ‌‎سیامک انصاری به عنوان مجری به مسابقه «بازمانده» پیوست.

به گزارش سینمای خانگی و به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، مسابقه بزرگ «بازمانده» کاری از سعید طالبی اواسط مهر ماه مقابل دوربین خواهد رفت. اجرای این مسابقه بر عهده سیامک انصاری بازیگر سینما و تلویزیون قرار دارد. انصاری پس از تجربه «جوکر» حالا اجرای «بازمانده» را تجربه خواهد کرد.

جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده سینما به عنوان مشاور و مدیر پروژه هدایت اجرایی این مسابقه را بر عهده دارد.  

‌‎«بازمانده» با نام انگلیسی «Survivor» همه ساله در بسیاری از کشورها اعم از آمریکا، ایتالیا، فرانسه، سوئد، یونان و ترکیه بین دو تیم سلبریتی‌ها و داوطلبان برگزار می‌شود و به عنوان «بزرگترین و پرطرفدارترین مسابقه تلویزیونی در جهان» لقب گرفته است.

‌‎این مسابقه از طریق یکی از پلتفرم‌های نمایش خانگی عرضه خواهد شد.

‌‎عوامل اصلی «بازمانده» عبارت هستند از: طراح، نویسنده و تهیه‌کننده: سعید طالبی، مشاور و مدیر پروژه: جواد نوروزبیگی، کارگردان تلویزیونی: افشین اربابی، مدیر برنامه‌ریزی و‌ دستیار یک‌ کارگردان: مجید فاضلی، مدیر تولید: مهدی چراغی، طراح صحنه: مهدی موسوی، مدیر تصویربرداری: منوچهر مظفری، مدیر نورپردازی: مهرداد حمیدیان، مدیر صدابرداری: فرهاد امامی، مجری طرح: امیرحسین نوروزبیگی، جانشین تولید: حامد آزادی، مدیر تدارکات: امید چراغی، گروه نویسندگان: مهدیار سزاوار، یاسر نیکخواه، شاهین علیزاده و مشاور رسانه‌ای: امین اعتمادی‌مجد

وصیت آلن دلون توسط فرزندان این بازیگر لغو شد

سینمای خانگی: وصیت آلن دلون مبنی بر دفن کردن سگ خانگی‌اش با او با اعتراض انجمن‌های حامی حیوانات، توسط فرزندان این بازیگر لغو شد.

به گزارش سینمای خانگی این بازیگر که روز یکشنبه در سن ۸۸ سالگی درگذشت، وصیت کرده بود سگ خانگی‌اش به نام لوبو را از بین ببرند و در قبرستان خانه‌اش در دهکده دوشی در لوآر فرانسه دفن کنند.

روز سه‌شنبه، پس از ابراز ناراحتی فعالان از احتمال کشته شدن این حیوان سالم و پیشنهاد یافتن خانه جدید برای سگ، اعلام شد که لوبو زنده خواهد ماند و بنیاد بریژیت باردو گفت که آنوشکا دختر دلون تایید کرده است که خانواده سگ را نگه می‌دارد.

یکی از سخنگویان بنیاد گفت من به تازگی با انوشکا دلون تماس گرفتم و او به من گفت که لوبو بخشی از خانواده است و نگه داشته خواهد شد.

انجمن حمایت از حیوانات فرانسه در میان تعدادی از سازمان‌های حامی حیوانات بود که نسبت به درخواست دلون درباره سگش ابراز نگرانی کرده بود و نوشت: «زندگی یک حیوان نباید به زندگی انسان بستگی داشته باشد».

هیچ قانونی در فرانسه وجود ندارد که از بین بردن حیوانات توسط مالکان جلوگیری کند، اما این به دامپزشکان بستگی دارد که تصمیم بگیرند که آیا خواسته های آنها را انجام دهند یا خیر.

دلون یک کلیسای کوچک را در یک گورستان حاوی بقایای حداقل ۳۵ سگش در محوطه جنگلی خانه خود در ۸۵ مایلی جنوب شرقی پاریس، که در اوایل دهه ۱۹۷۰ خریداری کرد، ایجاد کرد.

دلون سال ۲۰۱۸ به نشریه پاریس مچ گفت: این آخرین سگ زندگی من است… من او را مانند یک کودک دوست دارم. وقتی من نیستم دلش برای من تنگ می شود. اگر من قبل از او بمیرم، از دامپزشک می‌خواهم که ما را با هم ببرند. او را در آغوش من خواهد خواباند. ترجیح می‌دهم این کار را بکنم تا بدانم که او با این همه رنج می‌خواهد روی قبر من بمیرد».

صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی دولت چهاردهم شد

سینمای خانگی: سیدرضا صالحی امیری با کسب رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دولت چهاردهم معرفی شد.

به گزارش سینمای خانگی نمایندگان مجلس شورای اسلامی امروز چهارشنبه، سی‌ویکم مرداد در پایان بررسی صلاحیت و برنامه‌های وزیران پیشنهادی با تصدی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از سوی «سیدرضا صالحی امیری» موافقت کردند.

خروج از نسخه موبایل