دکتر رمضانی: سینمای ایران فطری‌تر شود، جهانی‌تر می درخشد

محمدرضا رمضانی فرانی، متولد ۱۳۴۲ در تهران، دارای دکترای مدیریت با گرایش استراتژیک و فارغ‌التحصیل رشته تصویربرداری از دانشکده صدا و سیما، چهره‌ای پیشکسوت و تأثیرگذار در عرصه رسانه ملی است. ایشان با سابقه‌ای درخشان به عنوان تهیه‌کننده ارشد تلویزیون و تصویربردار، مسئولیت‌های مدیریتی متعددی را در رسانه ملی بر عهده داشته‌اند، از جمله مدیریت کل تحلیل و بررسی حوزه ریاست، مدیریت کل اجرایی و رسیدگی حوزه ریاست، مدیریت پشتیبانی تولید شبکه دو سیما، مدیریت گروه تلویزیونی بسیج، مدیریت تامین برنامه شبکه قرآن، و همچنین مدیریت سیمای استان‌ها و صدای استان‌ها. وی در نقش‌های کلیدی دیگری همچون دبیری جشنواره برترین‌های سیما در ماه مبارک رمضان، دبیری شورای مشورتی ریاست صدا و سیما، و تدریس در دانشگاه علمی‌کاربردی نیز ایفای نقش کرده‌اند. عضویت در شوراهای طرح و برنامه، برآورد و سیاستگذاری شبکه‌های سیما و تولیدات بسیج، گواه دیگری بر تخصص و تعهد ایشان است. از همکاری‌های هنری شاخص ایشان می‌توان به مشارکت در تولید آثاری چون سریال‌های مریم مقدس، کوچک جنگلی، و فیلم سینمایی ملک سلیمان نبی(ع) اشاره کرد. همچنین تهیه‌کنندگی سریال حجاب، راه رستگاری، مجری طرح و جانشین تهیه‌کننده فیلم سینمایی خورشید نیمه‌شب، و مدیریت پروژه مینی‌سریال خط مقدم از دیگر افتخارات کاری وی محسوب می‌شود. مدیریت پشتیبانی تولید ده‌ها فیلم و سریال داستانی و تله‌تئاتر، همراه با تأسیس و عضویت در هیأت مدیره مؤسسه فرهنگی‌هنری تصویرسازان صبح صادق، نشان‌دهنده روحیه خلاق، مدیریت جامع‌نگر و تعهد بی‌چون‌وچرای ایشان به عرصه فرهنگ و هنر ایران اسلامی است.

با سلام و تشکر از شما آقای رمضانی که وقت خود را در اختیار ما گذاشتید. شما اشاره کرده‌اید که سینمای ایران از نظر تکنیکی و هنری در جایگاه خوبی قرار دارد، اما از نظر محتوایی با افول مواجه شده است. آیا این تناقض نیست که از یک سو پیشرفت فنی داریم و از سوی دیگر پسرفت محتوایی؟

سلام و سپاس از شما. به نظر من این دو موضوع لزوماً متناقض نیستند. پیشرفت تکنیکی و هنری ناشی از افزایش دانش فنی، دسترسی به ابزارهای نوین، و حضور نیروهای خلاق و مدیریت اجرایی قوی در این حوزه است. اما محتوا ریشه در اندیشه، فرهنگ و مدیریت کلان فکری دارد. خوشبختانه تکنولوژی و دانش فنی به سرعت پیشرفت کرده و تولیدات سینمایی ما هم از نظر کمی افزایش یافته، اما متأسفانه این رشد کمی با غنای محتوایی همراه نبوده است. در نتیجه، اگرچه آثار ما از نظر فنی جایگاه مناسبی دارند، برخی از آنها از نظر محتوایی دچار افول شده‌اند.

برخی معتقدند بخشی از این افول محتوایی متوجه مدیران فرهنگی کشور است. نظر شما چیست؟

هم مدیران فرهنگی و هم سینماگران در این مسئله نقش دارند. اما وقتی مدیران فکری و فرهنگی ما جهت‌گیری محتوایی روشن و متعالی نداشته باشند، طبیعی است که سینما نیز از ارزش‌های انسانی فاصله بگیرد. اگر سینما را به یک پیکره انسانی تشبیه کنیم، تمام اجزای آن باید هماهنگ رشد کنند؛ اگر بخشی از این پیکره رشد نکند، دچار نقصان فکری و عملکردی می‌شود. اگر سیاستگذاری‌ها بر اساس ساختارهای صحیح و ارزش‌های الهی باشد، سینماگران هم در چارچوبی روشن‌تر حرکت خواهند کرد. البته این به معنای تبرئه سینماگران نیست؛ آنها هم باید محتوای سالم و ارزشمند خلق کنند تا آثارشان تأثیرگذار باشد.

شما به ارزش‌های فطری و قرآنی اشاره کردید. اما برخی می‌گویند این نگاه ممکن است به سینمای تک‌بعدی و شعاری منجر شود. چگونه می‌توان بین ارزش‌های دینی و هنر آزاد تعادل برقرار کرد؟

ارزش‌های فطری که در قرآن به عنوان “دین قیّم” از آنها یاد شده، ذاتاً جهانی هستند. همه انسان‌ها فطرتاً صداقت و راستگویی را دوست دارند و از دروغ و نیرنگ بیزارند. بنابراین، هرچه تولیدات ما فطری‌تر باشد، مخاطبان جهانی‌تری جذب خواهد کرد. هنر متعهد لزوماً شعاری نیست؛ قرآن پر از داستان‌های عمیق و انسانی است که می‌توانند الهام‌بخش آثار هنری باشند. مشکل زمانی پیش می‌آید که به جای پرداخت هنرمندانه، به شعارزدگی روی می‌آوریم. سینمای خوب می‌تواند هم ارزش‌های متعالی را ترویج دهد و هم جذابیت دراماتیک و هنری داشته باشد.

با این حال، برخی فیلم‌های ایرانی با نگاه انتقادی به مسائل اجتماعی، گاهی در جشنواره‌های جهانی مورد استقبال قرار می‌گیرند. آیا این نشان نمی‌دهد که جامعه بین‌المللی به دنبال محتوایی متفاوت از آنچه شما توصیه می‌کنید، است؟

ما هنوز به طور جدی به تولید آثاری با محوریت فطریات نپرداخته‌ایم، اما معتقدم اگر این کار را به شکل هنرمندانه انجام دهیم، قطعاً مورد اقبال جهانی قرار خواهد گرفت. برخی آثار گذشته به دلیل سیاه‌نمایی یا سوژه‌های جنجالی مورد توجه جشنواره‌های خارجی قرار گرفته‌اند، اما آیا اینها واقعاً نماینده فرهنگ و هویت ما هستند؟ ما می‌توانیم هم اصیل باشیم و هم جهانی. به جای دنباله‌روی از سلیقه‌های زودگذر، باید آثاری خلق کنیم که هم ارزش هنری داشته باشند و هم هویت ایرانی-اسلامی ما را صادقانه منعکس کنند.

آیا شما معتقدید سینمای ایران در حال حاضر در مسیر انحطاط فکری است؟ این نگاه آیا نوعی بدبینی به سینمای معاصر نیست؟

نه بدبینم و نه قصد کلی‌گویی دارم. خوشبختانه آثار درخشان زیادی داریم که افتخار سینمای ایران هستند، اما متأسفانه برخی تولیدات به سمت ابتذال یا سطحی‌نگری پیش رفته‌اند. هشدار من برای جلوگیری از یک روند خطرناک است، نه نفی تمام دستاوردها. اگر امروز هوشیار نباشیم، فردا ممکن است بخشی از سینمای ما به ابزاری برای ترویج ضد ارزش‌ها تبدیل شود.

پیشنهاد عملی شما برای بهبود این وضعیت چیست؟

اولاً باید مدیران دلسوز و اندیشمند در رأس تصمیم‌گیری‌های فرهنگی قرار بگیرند. ثانیاً باید به فیلمسازان متعهد و خلاق میدان داد و از تولیدات ارزشمندشان حمایت کرد. متأسفانه برخی از این هنرمندان سال‌ها در انزوا بوده‌اند. همچنین نهادهای فرهنگی باید با برگزاری جلسات فکری، فضای گفتمان سالم را تقویت کنند. مهم‌تر از همه، باید به سمت خلق آثاری رفت که هم مخاطب داخلی را اقناع کنند و هم پیام‌های انسانی و الهی ما را به جهانیان منتقل کنند. امروز در دوران دین‌گریزی زندگی می‌کنیم و تنها راه نجات، بازگشت به ارزش‌های الهی بر پایه اخلاقیات و وجدانیات است.

مصادیق این وجدانیات و اخلاقیات چیست؟

کرامت انسانی، وفای به عهد، اخلاق‌مداری، رعایت حریم‌ها در سنین مختلف، اشتیاق به فرزانه شدن، هدف‌های الهی داشتن، و امیدواری از جمله این مصادیق هستند. نکته کلیدی این است که مفاهیم اخلاقی باید در بستر فرهنگ ایرانی-اسلامی ارائه شوند تا برای مخاطب آشنا و پذیرفتنی باشند. همچنین سینما نباید تصویری ناامیدکننده از جامعه ارائه دهد، بلکه باید امیدبخش باشد.

سینمای غرب چگونه با این مقولات برخورد می‌کند؟

این ارزش‌ها در همه جای دنیا فطری هستند، اما غرب از سال ۲۰۰۰ به بعد سعی کرده مفاهیمی مثل بی‌اخلاقی، تحقیر انسان و بی‌معنایی حریم‌ها را ترویج کند. گاهی هم با تحریف مفاهیم متعالی مثل “نجات‌بخشی”، سعی در جذب مخاطب دارد. هنرمندان ما باید با روشنگری، این موضوعات را برای مردم تبیین کنند.

سپاسگزارم از این گفتگوی صریح و مفید.

من هم از شما متشکرم. امیدوارم این گفتگوها تأثیرگذار باشد.

زندان سینما

زندان آلکاتراز، با تاریخچه‌ای پرماجرا و شهرتی افسانه‌ای در دل آب‌های خلیج سان‌فرانسیسکو در طول سالیان منبع الهام ساخت ده‌ها فیلم سینمایی بوده است.

به گزازرش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایسنا؛ زندان آلکاتراز واقع در سانفرانسیسکو است که برای بیش از ۶۰ سال بسته شده و حالا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا می‌خواهد آن را مجدد باز کند. به همین بهانه نگاهی خواهیم داشت به معروف‌ترین فیلم‌هایی که با الهام از این زندان معروف به پرده سینما آمده‌اند.


فرار از آلکاتراز (Escape from Alcatraz) – ۱۹۷۹


این فیلم به کارگردانی دان سیگل و با بازی کلینت ایستوود، داستان واقعی فرار فرانک موریس با بازی ایستوود در سال ۱۹۶۲ را روایت می‌کند. این اثر یکی از مشهورترین فیلم‌های مرتبط با آلکاتراز است. فیلمنامه‌ی این اثر توسط ریچارد تاگل بر اساس کتاب غیرداستانی به همین نام نوشته‌ی جی. کمپبل بروس در سال ۱۹۶۳ است که ماجرای فرار زندانیان از زندان فوق امنیتی جزیره‌ی آلکاتراز در سال ۱۹۶۲ را روایت می‌کند. در این فیلم کلینت ایستوود در نقش فرانک موریس، سردسته فراری‌ها، در کنار پاتریک مک‌گوهان، فرد وارد، جک تیبو و لری هنکین بازی می‌کنند و دنی گلاور نیز در اولین حضور سینمایی خود در این فیلم حضور دارد.

«فرار از آلکاتراز» با استقبال منتقدان همراه شد و یکی از موفق‌ترین فیلم‌های گیشه در سال ۱۹۷۹ نام گرفت.


پرنده‌باز آلکاتراز (Birdman of Alcatraz) – ۱۹۶۲

فیلم «پرنده‌باز آلکاتراز» به کارگردانی جان فرانکن‌هایمر، یکی از آثار ماندگار و انسان‌گرایانه سینمای آمریکاست که بر اساس زندگی واقعی زندانی مشهور رابرت استرود ساخته شده است. این فیلم با بازی درخشان برت لنکستر در نقش استرود، جنبه‌ای متفاوت و انسانی از زندگی درون یکی از سخت‌گیرانه‌ترین زندان‌های جهان را به‌تصویر می‌کشد.

رابرت استرود، زندانی خطرناک و خشن، پس از قتل یک زندان‌بان در زندان، به مجازات انفرادی در آلکاتراز محکوم می‌شود. اما در طول سال‌ها، او به‌طور تصادفی علاقه‌مند به پرندگان می‌شود و با مطالعه و پرورش آن‌ها، مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. استرود درون سلول انفرادی‌اش به یکی از پژوهشگران برجسته در زمینه بیماری‌های پرندگان تبدیل می‌شود، مقالات علمی منتشر می‌کند و حتی به‌طور غیررسمی به دکتر پرندگان معروف می‌شود.

برای این فیلم که بر پایه رمانی به همین نام از توماس ای. گادیس ساخته شده، برت لنکستر نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در چهار رشته از جمله بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل (تلما ریتر)، بهترین فیلمبرداری و طراحی صحنه نامزد اسکار شد.

صخره (The Rock) – ۱۹۹۶

«صخره» به کارگردانی مایکل بی در سال ۱۹۹۶ یکی از موفق‌ترین و پرهیجان‌ترین فیلم‌های اکشن دهه ۹۰ میلادی است که با بازی شان کانری، نیکلاس کیج و اد هریس و با بهره‌گیری از فضای تاریخی و اسرارآمیز زندان آلکاتراز، به اثری به‌یادماندنی در ژانر اکشن و مهیج تبدیل شد.

داستان فیلم درباره ژنرال فرانسیس هامل (با بازی اد هریس)، از کهنه‌سربازان جنگ ویتنام، به همراه گروهی از تفنگداران دریایی شورشی است که کنترل جزیره آلکاتراز را در دست می‌گیرد و تهدید می‌کند که اگر دولت آمریکا به خانواده سربازان کشته‌شده در عملیات‌های مخفی پاداش ندهد، با موشک‌های حاوی گاز سمی VX به شهر سان‌فرانسیسکو حمله خواهد کرد.

«صخره» با بودجه‌ای حدود ۷۵ میلیون دلار ساخته شد و در گیشه جهانی بیش از ۳۳۵ میلیون دلار فروش داشت.
 

قتل درجه یک (Murder in the First) – ۱۹۹۵

این فیلم ساخته مارک روکو از درام‌های تاثیرگذار و تلخ درباره نظام قضایی و شرایط غیرانسانی زندان آلکاتراز است که با الهام از ماجرایی واقعی ساخته شده و از منظر اخلاقی، انسانی و حقوقی به انتقاد از  وضعیت مجازات و خشونت در زندان‌ها به‌ویژه آلکاتراز ارائه می‌دهد.

فیلم داستان هنری یانگ (با بازی کوین بیکن) را روایت می‌کند؛ مردی جوان که به دلیل دزدیدن پنج دلار برای خرید غذا برای خواهر گرسنه‌اش، به زندان فرستاده شده و پس از اقدام به فرار، به مدت سه سال در سلول انفرادی زندان آلکاتراز محبوس می‌شود. او تحت شکنجه جسمی و روانی قرار می‌گیرد و پس از آزادی از انفرادی، یکی از هم‌بندانش را به قتل می‌رساند.

برخلاف بسیاری از فیلم‌های اکشن یا ماجراجویانه مرتبط با آلکاتراز، این اثر تمرکز خود را بر روان و رنج انسان زندانی گذاشته است و  آلکاتراز نماد ظلم سیستماتیک و مکانی است که انسانیت در آن به‌طور کامل تحقیر می‌شود.

نقطه بی‌بازگشت (Point Blank) – ۱۹۶۷


این فیلم یکی از نخستین فیلم‌هایی که پس از تعطیلی زندان در آلکاتراز و به کارگردانی جان بورمن فیلمبرداری شد. این فیلم با بازی لی ماروین در نقش اصلی، اقتباسی از رمان «شکارچی» نوشته «دونالد ای. وستلیک» است.

در این فیلم ماروین نقش واکر را بازی می‌کند؛ یک خلافکار خونسرد و ساکت که در جریان یک سرقت در جزیره آلکاتراز توسط همکارش و همسرش فریب می‌خورد، گلوله می‌خورد و به حال مرگ رها می‌شود. او به طرز معجزه‌آسایی زنده می‌ماند و پس از به‌هوش آمدن، تصمیم به انتقام و بازپس‌گیری سهم خود از پول سرقت‌شده می‌گیرد.

برخلاف فیلم‌های دیگر که آلکاتراز را به‌عنوان مکان فیزیکی زندان یا عملیات معرفی می‌کنند، در اینجا آلکاتراز استعاره‌ای است از زندگی‌ای که دیگر راه برگشت به آن نیست.


نیمه راه مرگ  (Half Past Dead) – ۲۰۰۲

فیلم اکشن وجنایی «نیمه‌راه مرگ» به کارگردانی دان مایکل پال بیشتر به خاطر بازی استیون سیگال در نقش اصلی شناخته می‌شود.

در این فیلم سگال نقش ساشا پترُسوویچ، یک مأمور مخفی اف‌بی‌آی را بازی می‌کند که به‌منظور نفوذ در شبکه‌های خلافکارانه، به شکل یک زندانی به زندان آلکاتراز منتقل می‌شود.

در این فیلم، آلکاتراز نه به‌عنوان زندانی تاریخی، بلکه به عنوان یک قلعه مدرن و محصور نمایش داده می‌شود که نمادی از امنیت مطلق است که امنیت آن توسط نیروهای تروریستی فرو می‌ریزد.

**
جزیره آلکاتراز ابتدا در سال ۱۸۵۰ به دستور رئیس جمهور وقت به عنوان یک پایگاه نظامی انتخاب شد. در دهه ۱۸۶۰، ارتش آمریکا این جزیره را به یک قلعه نظامی و انبار اسلحه تبدیل کرد و اولین زندان نظامی در همین دوران ساخته شد و تا اوایل قرن بیستم برای نگهداری سربازان خاطی و زندانیان جنگی استفاده می‌شد.

در سال ۱۹۳۴، اداره زندان‌های فدرال آمریکا آلکاتراز را به یک زندان فوق‌امنیتی تبدیل کرد. هدف اصلی، نگهداری خطرناک‌ترین مجرمان فدرال بود، کسانی که امکان فرارشان از زندان‌های دیگر وجود داشت.

بین سال‌های ۱۹۳۴ تا ۱۹۶۳، ۱۴ تلاش برای فرار صورت گرفت که در آن‌ها ۳۶ زندانی شرکت داشتند. در ۲۱ مارس ۱۹۶۳، زندان آلکاتراز به دلایل هزینه‌های بالای نگهداری، فرسودگی ساختمان‌ها، و آسیب زیست‌محیطی تعطیل شد.

از دهه ۱۹۷۰، آلکاتراز به یک جاذبه توریستی محبوب تبدیل شد و زیر نظر اداره پارک‌های ملی آمریکا، سالانه بیش از ۱.۵ میلیون بازدیدکننده دارد.

طرح تعرفه سینمایی ترامپ؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ طرح اعلام شده از سوی دونالد ترامپ برای اعمال تعرفه ۱۰۰ درصدی بر فیلم‌هایی که خارج از آمریکا تولید شده‌اند به این معناست که هر فیلمی که در کشور دیگری ساخته شود و بخواهد وارد بازار آمریکا شود، باید دو برابر ارزشش مالیات پرداخت کند. برای مثال، اگر فیلمی خارجی به یک پخش‌کننده آمریکایی به قیمت ۵ میلیون دلار فروخته شود، آن پخش‌کننده باید ۵ میلیون دلار دیگر به عنوان تعرفه بپردازد تا اجازه پخش آن را در آمریکا بگیرد. اعلام این خبر از اعمال احتمالی این تعرفه از سوی دولت آمریکا با واکنش برخی نهادهای سینمایی در سراسر جهان رو به رو شده است.

یکی از سخنگویان مؤسسه فیلم بریتانیا (BFI) گفت: «ما به‌طور نزدیک با دولت بریتانیا و شرکای سینمایی خود در آمریکا همکاری می‌کنیم تا جزئیات این پیشنهاد را درک کنیم. ما می‌خواهیم همکاری را در قلب فعالیت‌های این حوزه حفظ کنیم و همچنان شریک سازنده‌ای برای دوستان خود در آمریکا و در سطح بین‌المللی باقی بمانیم.»

کمیسیون فیلم بریتانیا نیز در بیانیه‌ای بر لزوم صبوری و انتظار برای روشن شدن جزئیات تأکید کرد. آدریان ووتون، مدیرعامل این کمیسیون گفت: «با وجود نگرانی‌برانگیز بودن این اعلام، باید جزئیات مربوط به تعرفه‌های پیشنهادی را بررسی کنیم. بریتانیا و آمریکا تاریخچه‌ای طولانی از همکاری‌های مشترک در صنعت فیلم دارند و به تازگی صدمین سال آن را جشن گرفتند. ما امیدواریم این همکاری ادامه یابد و برای هر دو طرف سودمند باشد.»

برخی کارشناسان نیز به ایرادهای احتمالی این سیاست اشاره کردند. کارولین دینناج، نماینده محافظه‌کار پارلمان بریتانیا و رئیس کمیته فرامرزی فرهنگ، رسانه و ورزش پارلمان گفت: «ایجاد موانع برای ساخت فیلم در بریتانیا به نفع کسب‌وکارهای آمریکایی نیست. سرمایه‌گذاری آن‌ها بر زیرساخت‌ها و استعدادها در بریتانیا که مبتنی بر مالکیت معنوی آمریکایی است، بازدهی فوق‌العاده‌ای در هر دو سوی اقیانوس اطلس دارد. دولت باید فورا این موضوع را در اولویت مذاکرات تجاری جاری قرار دهد.»

همچنین مدیرعامل یک شرکت پخش مستقل اروپایی گفت: «در حال حاضر مشخص نیست که این مالیات‌ها چگونه اعمال خواهد شد – آیا از بودجه یا حداقل پرداخت فیلم محاسبه می‌شود یا چیز دیگری؟ فعلاً این فقط یک تهدید است. و بیشترین آسیب را هم مخاطبان فیلم‌های هنری آمریکایی خواهند دید. این تصمیم باعث افزایش تولید در آمریکا نمی‌شود.»

یکی از تهیه‌کنندگان مستقل بریتانیایی نیز گفت که در حال حاضر مشغول فیلمبرداری پروژه‌ای است که قرار بود در آمریکا ساخته شود اما به دلیل هزینه‌ها به بریتانیا منتقل شده است: «ایده جدید آقای ترامپ هزینه‌های تولید در آمریکا را کاهش نمی‌دهد، پس به مسئله اصلی پاسخ نمی‌دهد. با توجه به بازگشت سرمایه‌ای که بریتانیا از مشوق‌های مالیاتی دارد، آمریکا هم می‌تواند از چنین الگوهایی برای تقویت صنعت داخلی خود استفاده کند.»

بر اساس گزارش گاردین، وزیر کشور استرالیا، تونی بورک، گفته است که با رئیس سازمان سینمایی این کشور در این زمینه گفتگو کرده و افزوده: «ما به‌طور قاطع از حقوق صنعت تصویری استرالیا دفاع خواهیم کرد.»

متیو دینر مدیرعامل انجمن تهیه‌کنندگان استرالیا (SPA)، متیو دینر نیز در این باره گفت: «در حال حاضر مشخص نیست این تصمیم در عمل چگونه اجرا خواهد شد، اما بدون شک موجی از نگرانی در سطح جهان ایجاد می‌کند. این مسئله نشان می‌دهد دولت باید فورا بر تقویت صنعت داخلی تمرکز کند.»

کریستوفر لاکسن نخست‌وزیر نیوزیلند نیز در نشست خبری گفت که دولت منتظر جزئیات بیشتر در این‌باره است و افزود: «ما مدافع پرشور این صنعت خواهیم بود.»

کمیسیون فیلم اسپانیا هم در این ارتباط اعلام کرد: «لذت از تنوع آثار سینمایی امروز، حاصل تجارت آزاد جهانی است. تعرفه‌های پیشنهادی آمریکا می‌توانند منجر به ضرر همگانی شوند. اتحادیه اروپا باید استراتژی روشنی برای دفاع از جریان تولید محلی و همکاری‌های جهانی داشته باشد.»

بر اساس آمار، از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت فیلم و تلویزیون اسپانیا معادل ۱.۴ میلیارد دلار بوده که ۱.۹ میلیارد دلار ارزش افزوده برای اقتصاد این کشور ایجاد کرده است.

فلورنس پیو از فصل جدید یلنا بلووا در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» پرده برداشت

پس از پایان «تاندربولتس»، آینده شخصیت یلنا بلووا در دنیای مارول چگونه خواهد بود؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ورایتی؛ فلورنس پیو، بازیگر نقش یلنا بلووا در دنیای سینمایی مارول (MCU)، در مصاحبه‌ای جدید از نقش آفرینی مجدد خود در فیلم «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» خبر داد. این در حالی است که فیلم «تاندربولتس» به تازگی به عنوان پایان‌دهنده فاز ۵ مارول اکران شده و راه را برای ورود به فاز ۶ و حماسه چندجهانی هموار کرده است.

پیو در گفت‌وگو با مجله ورایتی درباره آینده شخصیت یلنا پس از اتفاقات فیلم «تاندربولتس» گفت: «امیدوارم او حالا خوشحال باشد. امیدوارم احساس رضایت کند و به هدفش رسیده باشد. دوست دارم دوباره نشاط و جذابیت خاص او را ببینیم، چون من عاشق بازی کردن آن جنبه از شخصیتش بودم.» فیلم «تاندربولتس» با وجود اکشن‌های نفس‌گیر و ارجاعات فراوان به دنیای مارول، تمرکز اصلی‌اش را بر سلامت روان شخصیت‌ها گذاشته بود. یلنا بلووا نیز در این فیلم، پس از سال‌ها زندگی در تاریکی، به تدریج راهی برای همکاری با تیم و التیام زخم‌های گذشته خود پیدا می‌کند.

با توجه به صحنه پس از تیتراژ «تاندربولتس»، تیم یلنا اکنون به عنوان «انتقام‌جویان جدید» معرفی شده‌اند. پیو در این باره اشاره کرد که حضور یلنا در کنار چهره‌هایی مانند پدرو پاسکال، پل راد و بازیگران افسانه‌ای مانند پاتریک استوارت و ایان مک‌کلن در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» بسیار هیجان‌انگیز خواهد بود. او در این باره گفت: «واقعاً دیوانه‌کننده است که همه این بازیگران در یک فیلم جمع شده‌اند!» با توجه به صحبت‌های پیو، به نظر می‌رسد یلنا در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» پخته‌تر و قوی‌تر از قبل ظاهر خواهد شد. از آنجا که او در «تاندربولتس» مهارت‌های کار تیمی را آموخت، تعاملش با شخصیت‌های مختلف در فیلم جدید می‌تواند یکی از جذاب‌ترین بخش‌های داستان باشد.

«انتقام‌جویان: روز رستاخیز» هم‌اکنون در مرحله تولید قرار دارد و قرار است در سال ۲۰۲۶ اکران شود. تا آن زمان، طرفداران می‌توانند ماجراهای یلنا بلووا را در «تاندربولتس» که هم‌اکنون در سینماها اکران شده، تماشا کنند.

ملاقات نمادین جیسون آیزاکس با “نوه داستانی” اش در دنیای جادوگری

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اسکرین رانت؛ بازیگر لوکیوس مالفوی در حاشیه نمایش “فرزند نفرین شده” با بازیگر اسکورپیوس مالفوی دیدار کرد. جیسون آیزاکس، بازیگر خاطره انگیز نقش لوکیوس مالفوی در مجموعه فیلم های هری پاتر، در اقدامی غیرمنتظره با اریک سی. پیترسون، بازیگر نقش اسکورپیوس مالفوی در نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” ملاقات کرد. این دیدار که با یک اجرای کوتاه طنز همراه بود، به سرعت در شبکه های اجتماعی منتشر شد.

جیسون آیزاکس هفته گذشته در ادامه ارتباطش با دنیای محبوب هری پاتر، در حاشیه یکی از اجراهای نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” در تئاتر لیریک برادوی نیویورک حاضر شد. این بازیگر 60 ساله انگلیسی که بین هواداران به خاطر نقش آفرینی به یادماندنی اش در نقش لوکیوس مالفوی شناخته می شود، در پشت صحنه با اریک سی. پیترسون، بازیگر نقش اسکورپیوس مالفوی – نوه شخصیت او در داستان – ملاقات کرد.

بر اساس گزارش های رسیده، این دو بازیگر در یک اجرای کوتاه طنزآمیز شرکت کردند که در آن پیترسون دو عدد از لوبیاهای جادویی برتی باتز را به آیزاکس تعارف کرد. در این اجرا که ویدیوی آن در پیج اینستاگرامی نمایش به اشتراک گذاشته شده، آیزاکس پس از انتخاب لوبیای با طعم هلو، با دیدن لوبیای دوم که طعم کولادا داشت، با شتاب از صحنه خارج می شود. این حرکت طنز در واقع ارجاعی هوشمندانه به نقش اخیر آیزاکس در فصل سوم سریال پرفروش “نیلوفر سفید” بود، جایی که شخصیت او خانواده اش را با یک نوشیدنی مسموم می کند.

این ملاقات در حالی صورت می گیرد که آیزاکس پیش از این نگرانی های خود را درباره بازسازی مجموعه هری پاتر توسط اچ بی او ابراز کرده بود. او در مصاحبه ای اخیرا بیان کرده بود که نگران است بازیگران نسخه اصلی به مرور به فراموشی سپرده شوند. هواداران سریال در شبکه های اجتماعی به این ملاقات واکنش های مختلفی نشان دادند. برخی آن را ادای دینی به نقش آفرینی ماندگار آیزاکس دانستند، در حالی که عده ای با طنز اشاره کردند که “لوکیوس مالفوی هنوز هم از کولادا می ترسد!”

نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” که ادامه داستان مجموعه پس از 19 سال را روایت می کند، از سال 2016 تاکنون در شهرهای مهم جهان از جمله لندن، نیویورک و توکیو روی صحنه رفته است. این نمایش داستان آلبوس پاتر، اسکورپیوس مالفوی و دلفی دیگوری را دنبال می کند

چرا فیگارو تکذیبیه اصغر فرهادی را منتشر نکرده است؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از کانال «سینما رهرو»؛ چند روز بعد از گفتگوی فیگارو با وینسنت کسل و اعلام فیلمسازی فرهادی درباره حمله تروریستی داعش به کافه باتاکلان و با اینکه یک خبرنگار منسوب به فرهادی، گزارش فیگارو را تکذیب کرده ولی فیگارو هنوز اصل خبر را در سایتش حذف نکرده و هیچ تکذیبیه ای را هم چاپ نکرده است. البته فرهادی شخصا هیچ جوابیه رسمی هم نداده و فقط همان خبرنگار خارج نشین نزدیک به فرهادی بوده که خبر را تکذیب کرده و این نکته خود بر سوءتفاهمات می افزاید. اول این که چرا فرهادی شخصا جوابیه نداده؟ دوم این که چرا فیگارو اصل خبر را حذف نکرده؟ احتمال دارد فرهادی که هیچ گاه نمی‌خواسته مستقیم وارد سیاست شود حالا بعد از دو اسکار، مانند سایر بازیگران مهاجر مجبور به تن دادن به سوژه جهان سومی داعش شده، و نگران است! او ممکن است از اینکه چرا وینسنت کسل داستان فیلم را لو داده سرگردان و در حال خریدن زمان برای تغییر داستان است!

همچنین به نقل از خبرگزاری مهر؛ روزنامه «جوان» در گزارشی درباره نساختن فیلم از ماجرای خون‌های آلوده نوشت: در حالی یک روزنامه فرانسوی از ساخت فیلم «داستان‌های موازی» در مورد حمله تروریستی داعش به تئاتر باتاکلان به کارگردانی اصغر فراهادی خبر می‌دهد که این فیلمساز هیچ علاقه‌ای به ساختن فیلمی در مورد داستان دردناک ارسال خون‌های آلوده فرانسوی به کشورمان و کشته‌شدن بیش از ۲۰۰ نفر از بیماران هموفیلی مصرف‌کننده آن خون‌ها از خود نشان نداده‌است؛ شاید، چون کارفرما همه چیز را تعیین می‌کند و امثال او صرفاً کارگران پروژه‌هایی هستند که کارگردان اراده می‌کند؛ درست مانند حرف‌هایی که او چند روز پیش در مورد فیلم ساختنش در ایران به زبان آورد و سعی کرد چهره سیاه و چرکی از اوضاع کشور برای مخاطبانش ترسیم کند.

ابتدای هفته جاری یک روزنامه فرانسوی اعلام کرد که اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی با جمعی از بازیگران فرانسوی حمله تروریستی به سالن تئاتر باتاکلان فرانسه را در قالب فیلمی بلند روایت می‌کند. دقیقاً روز یک‌شنبه بود که روزنامه فرانسوی «لو فیگارو»، اصغر فرهادی پاییز امسال اولین فیلم بلند خود در فرانسه را با بازی ونسان کسل، ایزابل هوپر، پیر نینی و ویرژینی افیرا جلوی دوربین خواهد برد.

کارگر ایرانی، کارفرمای فرانسوی

این روزنامه فرانسوی می‌نویسد: «حملات ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ در ۹ سال گذشته سوژه کارگردانان متعددی بوده و این بار قرار است اصغر فرهادی در «داستان‌های موازی» این واقعه را روایت کند. فیلمبرداری این اثر برای پاییز برنامه‌ریزی شده و انتظار می‌رود در بهار ۲۰۲۶ اکران شود.

همانطور که پیشتر در هفته جاری اعلام شد، این فیلم بلند، بازیگرانی از محبوب‌ترین ستارگان سینمای فرانسه‌زبان را گرد هم خواهد آورد. ونسان کسل که موضوع فیلم را روز یک‌شنبه در روزنامه «لا تریبون دیمانش» فاش کرد، در این فیلم سینمایی نقش یک فرمانده واحد تحقیقات و مداخله پلیس را ایفا خواهد کرد که در زمان حمله به باتاکلان در محل حاضر بوده‌است. او در کنار ایزابل هوپر، ویرژینی افیرا، پیر نینی و همچنین کاترین دونو که ظاهراً حضور کوتاهی خواهد داشت، در این فیلم به ایفای نقش خواهد پرداخت.»

لو فیگارو در ادامه می‌نویسد: «داستان‌های موازی» اولین فیلم اصغر فرهادی خواهد بود که پس از ۱۲ سال [پس از ساخت فیلم قبلی اش] در فرانسه فیلمبرداری می‌شود. در سال ۲۰۱۳، این کارگردان ۵۲ ساله با فیلم «گذشته» به موفقیت بزرگی دست یافته‌بود. یک میلیون نفر در فرانسه این فیلم را تماشا کردند. برنیس بژو، بازیگر زن این فیلم که در کنار طاهر رحیم درخشیده بود، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را از آن خود کرده بود.»

این گزارش می‌افزاید: «این کارگردان ایرانی که در ژوئن ۲۰۱۳ نشان بزرگ نقره‌ای شهر پاریس را دریافت کرد، جوایز بین‌المللی متعددی را در کارنامه دارد. او در سال ۲۰۱۲ برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» موفق به دریافت جوایز سزار، اسکار و گلدن گلوب برای بهترین فیلم خارجی زبان شد. همچنین در سال ۲۰۱۶ برای فیلم «فروشنده» جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره کن و اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را کسب کرد و جوایز متعدد دیگری در مسکو، ورشو، شیکاگو و برلین به دست آورده‌است.»

توهمات یک فیلمساز اسکاری

چند روز پیش فرهادی در مصاحبه با روزنامه لوموند فرانسوی در مورد شرایط فیلمسازی در کشورمان می‌گوید: «۴۰ سال است هنرمندان ایرانی با وجود سرکوب و سانسور، سال به سال به تولید خود ادامه داده‌اند، طی یک سال گذشته، روند تولید، به ویژه تولیدات سینمایی، خشک شده‌است. به سهم خودم دیگر نمی‌توانم با همان شرایط به کار ادامه دهم و تا زمانی که حجاب اجباری وجود دارد، در ایران فیلم نخواهم ساخت.»

اصغر فرهادی فیلمسازی است که مهم‌ترین و اولین عناوین افتخارآمیز در کارنامه سینمایی‌اش را به واسطه آثاری دریافت کرده که در داخل کشور ساخته شده‌اند؛ در واقع او همه چیزش را مدیون کشورش است. طبیعتاً هر فیلمسازی مختار و آزاد است که در هر نقطه‌ای از دنیا که دوست دارد می‌تواند اثری هنری‌اش را تولید کند و این گزاره یک موضوع کاملاً منطقی و پذیرفته شده‌است، اما آنچه در مورد فرهادی آزار دهنده‌است، کارگری کردن او برای کمپانی و کارفرمای فرانسوی است، همان کشوری که هر جا و هر موقعی که توانسته ضربه‌ای به کشورمان وارد کند، حتماً آن را انجام داده‌است؛ از حوزه‌های سیاسی و اقتصادی تا فرهنگی و هنری، هیچ فرقی ندارد.

بعد از دروغ‌هایی که او در رابطه با شرایط فیلمسازی در کشورمان به زبان آورد، فاش‌شدن موضوع فیلمی که قرار است آن را برای کارفرمای فرانسوی و در کشور فرانسه بسازد، کمی مسئله روشن‌تر می‌شود که مبنای آن دروغ‌ها کجاست و به چه منظوری به زبان آورده‌است!

داستان خون‌های آلوده فرانسوی

فرهادی برای نشان دادن مظلومیت و فرهنگ‌دوستی فرانسوی‌ها حاضر به ساخت فیلم «داستان‌های موازی» با محوریت یک حمله تروریستی که منجر به کشته شدن ۱۳۰ نفر شده، می‌شود، اما در تمام سال‌هایی که در سینما سپری کرده هرگز حاضر نشد که داستان ارسال خون‌های آلوده از سوی کارفرمای فرانسوی‌اش به کشورمان را که جان بیش از ۲۰۰ نفر از هموطنان‌مان گرفت، بسازد! از آنجایی که فرهادی یک فیلمساز اجتماعی محسوب می‌شود، به نظر می‌رسد پرداختن به ابعاد مختلف و زوایای روشن‌شده ماجرای ارسال خون‌های آلوده فرانسوی به کشورمان که اتفاقاً یک موضوع کاملاً اجتماعی است، می‌توانست یا می‌تواند سوژه خوبی برای تولید یک اثر سینمایی باشد! این فرآورده‌های آلوده فرانسوی در میانه‌های دهه ۶۰ و درست زمانی که بعثی‌ها با هواپیماهای میراژ فرانسوی مشغول بمباران مردم کشورمان بودند، در اختیار ۹۷۶ نفر از بیماران مبتلا به هموفیلی قرار گرفت که ۱۹۳ از آنها را به ایدز مبتلا کرد. در واقع سال ۱۳۶۶ و پس از کشف اولین بیمار مبتلا به ایدز، رسماً وجود ایدز در ایران علنی شد.

جالب اینکه اولین قربانی ایدز و خون‌های آلوده فرانسوی در ایران یک کودک شش ساله به اسم اصغر نعیمی بود که در ششم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۶پ رپر شد و مزار او در ردیف ٣٩ قطعه ١� ٨ بهشت زهرا (س) هست. هر کسی که کمترین اطلاعی از فیلمنامه و فیلمسازی دارد، می‌داند ظرفیت دراماتیک داستان ارسال خون‌های آلوده فرانسوی به کشورمان بسیار بالاست، ولی چرا فیلمسازانی مثل اصغر فرهادی که در تولید آثار پیچیده و چند لایه اجتماعی تبحر دارند، هرگز سراغ آن نمی‌روند؟! امیدواریم که فرهادی بعد از تولید فیلم «داستان‌های موازی» سراغ ساختن فیلم «داستان خون‌های آلوده فرانسوی» هم برود!

با این حال به نقل پایگاه های خبری دیگر (از جمله ایسنا، آرمان، فرارو و…) براساس آنچه در استوری صفحه فرهادی نوشته شده ونسان کسل درباره فیلم دیگرش به خبرنگار فیگارو توضیح داده اما روزنامه‌نگار اشتباه برداشت کرده است.

در میان ستاره‌های فرانسوی، اصغر فرهادی در فیلم جدیدش به حمله باتاکلان می‌پردازد


به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از فیگارو؛ کارگردان ایرانی، اصغر فرهادی، در فیلم «داستان‌های موازی» که بهار ۲۰۲۶ در سینماهای فرانسه اکران خواهد شد، به حملات تروریستی باتاکلان می‌پردازد.

فرهادی این پاییز اولین فیلم بلند خود در فرانسه از سال ۲۰۱۲ را با بازی ونسان کسل، ایزابل هوپر، پیر نینی و ویرژینی افیرا کارگردانی خواهد کرد.

«تو از نفرت من بی‌بهره‌ای»، «پاریس را دوباره ببین»، «نوامبر»، «بیا با خودم می‌برم‌ت»، «در درمان» و… حملات ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ طی ۹ سال گذشته الهام‌بخش بسیاری از فیلمسازان بوده‌اند. حالا نوبت به اصغر فرهادی رسیده تا روایتی از این رویدادهای تلخ ارائه دهد. این کارگردان ایرانی، فیلم «داستان‌های موازی» را کارگردانی می‌کند که قرار است فیلمبرداری آن در پاییز آغاز شود و در بهار ۲۰۲۶ به روی پرده برود.

ستاره‌های فرانسوی در کنار فرهادی
همان‌طور که پیش‌تر اعلام شد، این فیلم با بازی برخی از محبوب‌ترین بازیگران سینمای فرانسه همراه خواهد بود. ونسان کسل که موضوع فیلم را یکشنبه گذشته در روزنامه «تریبیون دیمانش» فاش کرد، در نقش فرمانده واحد مداخله پلیس فرانسه (BRI) ظاهر می‌شود که در زمان حمله به سالن باتاکلان وارد عمل می‌شود. او در کنار ایزابل هوپر، ویرژینی افیرا، پیر نینی و کاترین دنو (که احتمالاً حضور کوتاهی خواهد داشت) بازی خواهد کرد.

بازگشت به فرانسه پس از ۱۲ سال
«داستان‌های موازی» اولین فیلم اصغر فرهادی در فرانسه پس از ۱۲ سال خواهد بود. آخرین بار در سال ۲۰۱۳، فیلم «گذشته» او با استقبال گسترده‌ای روبه‌رو شد و بیش از یک میلیون بیننده در فرانسه داشت. برنیس بژو، بازیگر این فیلم که در کنار طاهر رحیم درخشیده بود، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را از آن خود کرد.

فرهادی، که در ژوئن ۲۰۱۳ مدال بزرگ نقره‌ای شهر پاریس را دریافت کرد، سابقه درخشانی در کسب جوایز بین‌المللی دارد. او برای فیلم‌های «جدایی نادر از سیمین» (۲۰۱۲)، «فروشنده» (۲۰۱۶) و دیگر آثارش، جوایز معتبری از جمله اسکار، سزار، گلدن گلوب و جایزه بهترین فیلمنامه کن را کسب کرده است

رئیس هیات داوران جشنواره ونیز مشخص شد

سینمای خانگی: مدیر هنری جشنواره ونیز، رئیس هیات داوران این دوره از جشنواره را مشخص کرد.

به گزارش سینمای خانگی پین در بیانیه‌ای گفت: «خدمت در هیات داوران جشنواره ونیز افتخار و خوشحالی بزرگی است. اگرچه همچون بسیاری از فیلمسازان درباره‌ مقایسه‌ آثار هنری با یکدیگر تردید دارم، اما تاریخ تقریباً صد ساله‌ جشنواره‌ ونیز در تجلیل بلندآوازه از سینما را گرامی می‌دارم. بسیار هیجان‌زده‌ام.»

هالیوودریپورتر نوشت، آلبرتو باربرا؛ مدیر هنری جشنواره ونیز، گفت: «الکساندر پین به گروه کوچکی از فیلمسازان و سینمادوستان تعلق دارد که عشق آنان به سینما از دانشی عمیق نسبت به آثار گذشته و کنجکاوی بی‌مرز نسبت به سینمای معاصر سرچشمه می‌گیرد. این ویژگی‌ها، همراه با تجربه‌ او در نگارش فیلمنامه، وی را به گزینه‌ای ایده‌آل برای ریاست هیات داوران تبدیل کرده است؛ هیاتی که ماموریت دارد فیلم‌هایی از سراسر جهان را ارزیابی کند. از اینکه الکساندر دعوت من را پذیرفت از او سپاسگزارم؛ دعوتی که بر آشنایی ما از دوران فیلم کوتاه فارغ‌التحصیلی او در دانشگاه کالیفرنیا، لس‌آنجلس مهر تایید می‌زند.»

فیلم‌های پین تاکنون مجموعا ۲۴ نامزدی جایزه‌ اسکار را کسب کرده‌اند، از جمله چهار نامزدی در بخش بهترین فیلم و سه نامزدی در بخش بهترین کارگردانی.

وی دو بار برای نگارش بهترین فیلمنامه‌ اقتباسی برای «راه‌های فرعی» (۲۰۰۴) و «بازماندگان» (۲۰۱۱) برنده‌ اسکار شده است. آخرین اثر بلند او، «بازماندگان» (۲۰۲۳)، جایزه‌ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای دیواین جوی راندولف به ارمغان آورد.

تمدید مسئولیت مدیر هنری جشنواره لوکارنو تا 2027

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اسکرین دیلی؛ جشنواره بین‌المللی فیلم لوکارنو امروز به طور رسمی اعلام کرد که “جیونا آ. نزارو”، مدیر هنری این جشنواره، برای سه سال دیگر در سمت خود باقی خواهد ماند.

بر اساس این گزارش، نزارو که از سال ۲۰۲۱ هدایت هنری این جشنواره را بر عهده گرفته و تاکنون چهار دوره از این رویداد سینمایی را مدیریت کرده است، تا هشتادمین سالگرد جشنواره در سال ۲۰۲۷ در این مسئولیت خواهد بود. این تصمیم در جریان مجمع عمومی سالانه جشنواره با ریاست “مایا هافمن”، رئیس جشنواره، به تصویب رسید.

این تصمیم که نشان‌دهنده ثبات مدیریتی در یکی از معتبرترین جشنواره‌های سینمایی اروپاست، می‌تواند برای سینمای جهان و به ویژه سینمای مستقل حائز اهمیت باشد. این در حالی است که جشنواره در این مقطع رشد ۳.۵ درصدی مخاطبان در ۲۰۲۴ به ۱۵۲ هزار نفر، و افزایش ۲۰ درصدی فروش بلیت‌های روزانه را تجربه می کند.

مدیر هنری لوکارنو در خصوص این تصمیم واکنش نشان داد و در بیانیه ای گفت: «از اعتماد هیئت مدیره جشنواره به ویژه خانم هافمن سپاسگزارم. ادامه همکاری در این برهه حساس از تحولات صنعت سینما، فرصتی ارزشمند برای ماست تا با قدرت به سوی هشتادمین سالگرد جشنواره پیش برویم.» هافمن رییس جشنواره فیلم لوکارنو با توجه به تغییرات انجام شده، آینده مالی جشنواره را تضمین کرده‌، بر تمرکز اصلی جشنواره به سمت حمایت از فیلمسازان و اکوسیستم سینما، تأکید نمود.



3 مستند ایرانی و 20 مستند خارجی در بخش مسابقه غزه روی پرده می‌روند

سینمای خانگی: ۲۳ مستند در بخش مسابقه غزه هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» با هم رقابت می‌کنند.

به گزارش سینمای خانگی و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، ۲۳ فیلم از فیلمسازان خارجی و ایرانی در بخش غزه هجدهمین جشنواره بین المللی «سینماحقیقت» حضور دارند.

فیلم های بخش غزه هجدهمین جشنواره بین المللی «سینماحقیقت» عبارتند از

«خارج از قاب» به کارگردانی ندا ابو حسنا از کشور فلسطین و اردن

«جاد و ناتالی» به کارگردانی اوس البنا از فلسطین و اردن

«بهشت جهنم» به کارگردانی کریم ساتوم از فلسطین

«نه» به کارگردانی حنا اعلیم از فلسطین

«همه چیز خوبه» به کارگردانی نیدال دامون از کشورهای فلسطین و قطر

«24 ساعت» به کارگردانی علا دامو از فلسطین

«عکس های سلفی» به کارگردانی ریما محمود از فلسطین

«پوست لطیف» به کارگردانی خمیس مشهراوی از فلسطین

«فلش بک» به کارگردانی اسلام الزریعی از فلسطین

«فرح و مریم» به کارگردانی وسام موسی از فلسطین

«معلم» به کارگردانی تامر نجم از  فلسطین و لبنان

«بازیافت» به کارگردانی رباب خمیس از فلسطین

«اکو» به کارگردانی مصطفی کولب از فلسطین و فرانسه

«من را ببخش» به کارگردانی احمد حسونا از فلسطین

«وقتی برای بازی نیست» به کارگردانی محمد الیازیجی از فلسطین

«طعم وصال: سرگذشت هانی عباس» به کارگردانی سنا المر از سوئیس

«بلوار بیروت» به کارگردانی فرح الهاشم از لبنان

«استرداد با تاخیر» به کارگردانی عبداله معطان از فلسطین

«شعری که میخواندیم» به کارگردانی آنی سکاب از فلسطین

«آیدا باز می گردد» به کارگردانی کارول منصور از لبنان

«نحیط» به کارگردانی احسان شادمانی از ایران

«آلبوم خانوادگی من» به کارگردانی محمدرضا نوروزبیگی از ایران

«فریم های فلسطینی» به کارگردانی سعید فرجی از ایران

هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» با دبیری محمد حمیدی مقدم از 18 تا 25 آذرماه در پردیس چارسو برگزار می‌شود.

خروج از نسخه موبایل