اصغر نقی زاده گفت: ما اگر فیلم های دفاع مقدسی را کنار بگذاریم ناخودآگاه روحیه میهن پرستی و سلحشوری را در نسل جوان کاهش می دهیم.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، اصغر نقی زاده بازیگر سینما همزمان با هفته دفاع مقدس با انتقاد از عملکرد مدیران سینمایی در رابطه با سینمای انقلاب و دفاع مقدس که باعث مهجوریت این گونه مهم سینمایی شده است گفت: تا شورای عالی انقلاب فرهنگی اهتمام به خرج ندهد سینمای دفاع مقدس جان نخواهد گرفت! مسئولان عالی شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند که باید سیاست های سینما را تبیین کنند، آن ها هستند که باید مدیران فرهنگی و سینمایی را ملزم به ساخت و حمایت آثار دفاع مقدسی کنند و تا این اتفاق رخ ندهد ما نمی توانیم امیدی به بهبود شرایط تولید این قبیل فیلم ها داشته باشیم.
بازیگر فیلم های سینمایی «از کرخه تا راین» و «دست های خالی» در گفتگو با سینماپرس، افزود: متأسفانه مدیران فرهنگی و سینمای و بالاخص سیاست گذاران کلان فرهنگی هنوز به اهمیت سینمای دفاع مقدس پی نبرده اند؛ چرا که اگر اندکی از اهمیت این سینمای استراتژیک آگاه بودند مانند آمریکایی ها که بعد از گذشت ۸۰ سال از جنگ جهانی هنوز در مورد آن به کرات فیلم تولید می کنند در مورد جنگ ۸ ساله ایران و عراق فیلم می ساختند.
وی ادامه داد: گویا مسئولان نمی دانند که ما اگر فیلم های دفاع مقدسی را کنار بگذاریم ناخودآگاه روحیه میهن پرستی و سلحشوری را در نسل جوان کاهش می دهیم. ما نباید اجازه دهیم روحیه میهن پرستی در نسل جوان ضعیف شود. بی تردید تولید فیلم های دفاع مقدسی می تواند روحیه میهن پرستی و استکبارستیزی را در نسل جوان تقویت کند.
نقی زاده با بیان اینکه نباید سینما صرفاً دنبال کمدی های دم دستی و فیلم های سیاه اجتماعی برود اظهار داشت: این وظیفه یکایک دولت ها است که از سینمای اصیل و ارزشمند دفاع مقدس حمایت ویژه داشته باشند و این شورای عالی انقلاب فرهنگی است که باید آن ها را به این سمت رهنمون کند.
این سینماگر تأکید کرد: ما نیازمند وجود یک سیاست ثابت در حوزه سینما هستیم که با تغییر دولت ها این سیاست ها تغییر نکند. مدیران فرهنگی و سینمایی نباید بر اساس سلیقه های شخصی شان سینما را اداره کنند. بی تردید نهادهایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی می توانند در زمینه قانون گذاری برای حمایت از آثار استراتژیک و دفاع مقدسی وارد میدان شوند.
بازیگر فیلم های سینمایی «آژانس شیشه ای» و «سلام بر فرشتگان» خاطرنشان کرد: این باعث تأسف است که در تمام دنیا به سازندگان آثار جنگی یارانه ویژه می دهند به جز ایران! در کشور ما فیلمسازان دغدغه مند برای تولید آثار دفاع مقدسی فراوان هستند اما چون حمایت ویژه ای از آن ها صورت نمی گیرد به حاشیه رانده شده و دیده نمی شوند. این وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که با سیاست گذاری کلان همه وزرا در تمامی دولت ها را پس از این ملزم به حمایت از سینمای استراتژیک و دفاع مقدسی کند. مسئولان باید به اهمیت این موضوع واقف باشند تا برای آن وقت و هزینه صرف کنند در غیر این صورت تا همین چند سال آینده همین سینمای ضعیف و مهجور هم کاملاً از بین می رود.
وی در پایان این گفتگو افزود: با توجه به هزینه های سرسام آور تولید فیلم های دفاع مقدسی بخش خصوصی توانایی هزینه کردن در این حوزه را ندارد این دستگاه ها و نهادها هستند که باید وارد میدان شوند و از یکایک فیلمسازانی که تمایل دارند در این حوزه مبادرت به تولید اثر کنند حمایت ویژه داشته باشند.
بازیگر و کارگردان ایرانی گفت: از آثار فاخر سینمایی به جایی رسیدهایم که برخی فیلمها را نمیتوان در کنار خانواده تماشا کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، داریوش کاردان روز پنجشنبه در جشن مهر سینمای ایران افزود: سینما شمشیر دولبه است که اگر از آن استفاده خوبی نشود، نتیجه همان میشود که امروز شاهد آن هستیم.
وی گفت: زمانی سینمای جنگ حرفی برای گفتن داشت؛ یعنی آثاری ساخته میشد که انگشت به دهان میماندیم و ساعتها به آن فکر میکردیم اما امروز برخی آثار سینمایی از الفاظ رکیک پر شده است.
این بازیگر و کارگردان افزود: تلویزیون زمانی فرهنگساز بود و برنامه تلویزیونی فاخر مثل چارلی چاپلین که هنوز هم مخاطب دارد به تولیدی رسیده است که مخاطب فقط بخندند و خندهای که از روی آگاهی نیست بلکه از روی مسخره بودن است.
وی گفت: شرایط سینما و هنرمندان آن چیزی نیست که مورد پسند ما هنرمندان بود، چطور میتوان از هنرمندی که برای نان شب محتاج است، انتظار فرهنگسازی داشت؟
کاردان ادامه داد: سالهاست که سخن از سینما نقل و نبات محافل است اما در واقع حمایت لازم نیست و نتیجه آن شده که خود هنرمندان هم به این شرایط منتقد هستند.
وی گفت: به جرات میتوانم بگویم، فیلمهای امروزی قابل مقایسه با دهه اول انقلاب و دوران جنگ نیست، چون حمایتهایی که قرار بود انجام شود، در حد حرف باقی ماند؛ پس حمایت از سینما زمانی تاثیرگذار خواهد بود که نتیجه آن را در پرده سینما بیینیم.
بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: نباید برای کاری که قرار نیست عملیاتی شود، قول داد چون در قرآن و دین بارها تأکید شده است که مسلمان نباید قول بیهوده بدهد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بر لزوم استفاده از سرمایه مردمی و ظرفیت جوانان مستعد هنر تاکید کرد و گفت: هنر استفاده از ظرفیت افرادی چون من که سالها کار کردهام نیست بلکه استفاده از ظرفیت جوانی است که نخستین بار دوربین به دست میگیرد و آینده دارد.
کاردان زنجان را مهد علم و فرهنگ و هنر خواند و ادامه داد: باید طوری از این ظرفیت استفاده کنیم که زنجان حرفی برای گفتن در همه این حوزهها داشته باشد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ۱۸۰۰ میلیارد ریال به بخش انجمن سینمای جوان استان ها اختصاص یافت که این مبلغ به زودی در اختیار انجمن ها و ۵۸ دفتر سینمای جوان در سراسر کشور قرار می گیرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمد مهدی اسماعیلی در آیین اختتامیه شصت و هفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان در یاسوج اظهار کرد: مبلغ ۴۰ میلیارد ریال از این میزان به انجمن سینمای جوان کهگیلویه و بویراحمد اختصاص یافت.
وی افزود: سینمای جوانان مهمترین بخش انجمن سینمای جوان است، به دلیل سابقه خوب و دفاتر متعدد که در سطح کشور دارد. بسیاری از سینماگران از این مجموعه رشد کردند و به بالندگی رسیدهاند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن گرامی داشت هفته وحدت و هفته دفاع مقدس گفت: یاد شهدای سرافراز استان را گرامی میداریم و مسیر آبادانی و پیشرفت انقلاب اسلامی از جانفشانی شهدا و رزمندگان میگذرد.
وی با اشاره به فعالیتهای فرهنگی و هنری در سطح کشور تصریح کرد: مجموعه جشنوارههای فرهنگی و هنری در سطح کشور آغاز میشود خوشحالم که در نیمه دوم سال اولین جشنوارهای که حضور پیدا کردم در استانی که پر قدمت، زیبا و سرشار از انسانهای فرهیخته و فرهنگدوست است.
اسماعیلی عنوان کرد: مجموعه جشنوارههای فرهنگی و هنری تداوم دارند و در بهمن ماه برنامهها با قوت بیشتری دنبال خواهند شد.
وی گفت: در استان کهگیلویه و بویراحمد نگاه ما پرورش هر چه بیشتر حوزه فرهنگ و هنر و ترقی روزافزون آن است که نیازمند زیرساختها و تجهیزات مناسب است که باید فراهم شود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با شاره به پروژه تالار مرکزی یاسوج ادامه داد: مجموعه فرهنگی و هنری یاسوج که حدود ۱۵ سال پیش کار ساخت آن شروع شد نیمه کاره مانده که رضایت بخش نیست زیرا امید را در بین اهالی فرهنگ و هنر کاهش میدهد.
وی عنوان کرد: در دولت سیزدهم با مجموعه زیادی از طرحهای نیمه تمام روبرو بودیم که در این استان نیز به محض ورود به استان همراه با استاندار از مجموعه فرهنگی و هنری یاسوج بازدید کردیم و به زودی بخش اول مجموعه تقدیم اهالی فرهنگ و هنر میشود.
اسماعیلی با اشاره به ساخت پردیس سینمایی گفت: ساخت پردیس سینمایی یاسوج را به زودی آغاز خواهیم کرد و مصوب کردیم که همه شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر باید مجموعه سینمایی داشته باشند.
وی درخصوص نبود سینما در مرکز استان گفت: هماهنگیهای لازم برای احداث سینما در مرکز استان انجام شده و به محض اینکه زمین در اختیار ما قرار بگیرد، کار ساخت سینما با سرعت و با حداقل زمان و در زیباترین شکل شروع به کار خواهد کرد که در شأن نام استان کهگیلویه و بویراحمد خواهد بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: استان کهگیلویه و بویراحمد سابقه تمدنی چند هزار ساله دارد و یکی از مناطق اصیل و با مردمانی وطن دوست و سخت کوش و در جهت ائتلاف کشور این استان است.
وی گفت: ما از چند هزار سال قبل نام آریوبرزن را به عنوان قهرمان ایرانیها مقابل غربیها داریم و تا امروز همین روحیه و خط دلاورپروری در این استان در دفاع از میهن اسلامی ادامه داشته است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز پنجشنبه برای حضور در اختتامیه شصت و هفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان دنا-یاسوج وارد استان کهگیلویه و بویراحمد شد.
بازدید از مجتمع بزرگ فرهنگی و هنری (تالار مرکزی یاسوج)، دیدار با نماینده ولی فقیه در استان و شرکت در آیین اختتامیه «شصت و هفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا» از دیگر برنامه های سفر محمدمهدی اسماعیلی است.
حضور در یادواره هزار و ۲۲۵ شهید تیپ همیشه سرافراز ۴۸ استان پایان بخش برنامه های سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به کهگیلویه و بویراحمد است.
مدیر هنری مجموعه باغ کتاب از افتتاح رسمی سینما روباز “ال.ای.دی” این مجموعه خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، آرش تیمور نژاد با بیان اینکه تمام مجموعه های فرهنگی سعی میکنند که به مسئله ۷ هنر وارد شوند، گفت: زمانی که مدیریت مجموعه باغ کتاب به ما سپرده شد، متوجه شدیم که فعالیت ۹ سالن سینمای این مجموعه با ظرفیت ۱۲۰۰ صندلی دو سال است که متوقف شده است.
وی با بیان اینکه در این مدت سعی کردیم سینماها را بازگشایی کنیم اما بعد از مدتی به دلیل مشکلات حقوقی این مهم محقق نشد، افزود: در باغ کتاب یک آمفی تئاتر روباز وجود داشت که آن را تبدیل به سینمای روباز با ظرفیت ۶۰۰ نفر کردیم که بزرگترین سینمای روباز فعال کشور است؛ چراکه چند سینمای روباز در کشور وجود دارد که فعال نیستند و بر همین اساس در حال حاضر این سینما تنها سینمای فعال روباز است.
وی با بیان اینکه اولویت ما پخش فیلمهای کودک و نوجوان و بعد فیلمهای روز داخلی است، گفت: اولین سینمای «ال ای دی» کشور هستیم چراکه به دلیل شرایط نوری و روباز بودن سالن و همچنین فاصله اتاق فرمان تا پرده، می بایست ال ای دی مخصوص پخش فیلم سینمای روباز استفاده کنیم که یک پرده ۴ در ۸ متر از خارج کشور تهیه کردیم.
تیمور نژاد با تأکید بر اینکه اولین سینمای ال ای دی کشور نیز هستیم که بهتر از پرده فیلم پخش میشود، گفت: امروز شاهد افتتاح سازه و تأسیسات سینما هستیم و از هفته آینده بلیت فروشی در سه سانس ۱۸:۳۰، ۲۰:۳۰ و ۲۲:۳۰ انجام خواهد شد و در هر سانس یک فیلم مجزا پخش خواهد شد.
وی تأکید کرد: در این سینما، فیلمهای روز پخش خواهد شد. اما در حال رایزنی با ساترا هستیم که فیلمهای خارجی نیز در این سینما پخش شود.
وی در مورد قیمت گذاری بلیت سینما «روباز» باغ کتاب نیز با بیان اینکه قیمت بین ۴۵ تا ۶۵ هزار تومان خواهد بود، اما هنوز تعیین نشده است، گفت: قیمت را سازمان سینمایی بعد از تعیین سطح سینما اعلام میکند و به نسبت سطح؛ قیمت بلیت مشخص می شود.
تیمور نژاد با بیان اینکه در باغ کتاب رسالت اصلی اشاعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی است و به همین دلیل در ابتدای پخش فیلمها بخشی از کتاب در قالب تیزر پخش و معرفی می شود چرا که سینمای باغ کتاب مروج کتاب است، تاکید کرد: به دلیل روباز بودن سینما در انتهای قسمت فضای نشیمن تماشاچیان، استعمال سیگار آزاد است، اما دقت داشته باشید که تنها در سکو سیگار آزاد است و استعمال سیگار در صندلی ممنوعیت دارد.
مدیر هنری مجموعه باغ کتاب در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه این سینما در فصل سرما چگونه فعالیت میکند، اظهار کرد: این سینما فلزهای توسعه ای هم دارد؛ بگونه ای که سقف متحرک برای سینما طراحی کردیم که در صورت تأمین بودجه ۱۲ میلیارد تومان، این سقف در ماه های آینده نصب می شود و برای ماه های آینده و در فصل زمستان آماده پذیرایی از تماشاچیان خواهیم بود.
وی در مورد سرانجام سینماهای باغ کتاب گفت: سینماها در پروسه دعوای حقوقی و قضایی بین شهرداری تهران و پیمانکار هستند و باید این موضوع را اداره کل حقوقی شهرداری پیگیری کند.
اکران فیلم کمدی «جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر از نیمه دوم مهر در سینماها آغاز میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، اکران فیلم کمدی «جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر از نیمه دوم مهر در سینماها آغاز میشود. این فیلم ماجرایی طنز از زندگی ناخواسته یک جوان متعصب را روایت میکند که پیشنهادی عجیب، گذشته و آینده او را تحت تاثیر قرار میدهد و از سوی دیگر ماجراهای زنی که میخواهد اولین رئیس جمهور زن ایران شود.
«جوجه تیغی» با بازی پانتهآ پناهیها، حامد کمیلی، هادی کاظمی، آناهیتا درگاهی، نازنین بیاتی و پژمان بازغی به همراه هومن برقنورد، نگار فروزنده، مهراب قاسمخانی، امید روحانی، مهتاب ثروتی، آیدا ماهیانی، صحر اسدالهی و … از پربازیگرترین فیلمهای امسال سینماهاست و پیشبینی میشود در جمع پرفروشهای گیشه قرار بگیرد.
مستانه مهاجر طی سالهای فعالیتش تدوین دهها فیلم سینمایی از نامهای سرشناس سینمای ایران را برعهده داشته است. او همچنین به عنوان تهیهکننده، آثاری چون «اسرافیل» و «جاده خاکی» را تولید کرده است. «جوجه تیغی» اولین فیلم مستانه مهاجر در مقام کارگردان است که توسط فیلمیران در سینماهای کشور اکران میشود.
کمال تبریزی درباره گفتوگوی اخیر خود با مدیران سازمان صداوسیما درباره پخش سریال «سرزمین مادری» گفت: در جلسهای که در سیمافیلم برگزار شد، اعلام کردند که در حال رایزنی برای پخش هستند و در مهر ماه سریال پخش خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی، کمال تبریزی ـ کارگردان سریال تاریخی «سرزمین مادری» ـ در گفتوگویی با ایسنا درباره اعلام زمان پخش این مجموعه که مدتی است تلویزیون در حال رایزنی برای پخش آن است، ضمن ابراز امیدواری نسبت به این اتفاق، توضیح داد: امیدوارم این اتفاق بیفتد. با صحبتهایی که با مسئولان سیمافیلم داشتیم قول دادهاند که از مهر ماه سریال را به پخش برسانند. اعلام زمان پخش سریال هم وقتی در تلوبیون جستوجو میکنیم پیدا میشود؛ بنابراین امیدوارم که این اتفاق بیفتد و البته این دفعه مثل دفعههای قبل نباشد و در عمل هم شاهد پخش سریال باشیم.
تبریزی دربارهی گفتوگوی اخیر خود با مدیران سیمافیلم دربارهی انتشار سریال «سرزمین مادری» یادآور شد: در جلسهای که در سیمافیلم برگزار شد، مدیر سیمافیلم اعلام کردند که در حال رایزنی برای پخش هستند و در مهرماه سریال پخش خواهد شد؛ البته تاریخ دقیقی نگفتند اما عنوان کردند که قرار است به صورت هفتگی و احتمالا در روزهای پنجشنبه و جمعه پخش شود که تکرار آن هم در ایام هفته عملا پخش میشود.
او در پاسخ به اینکه چه نظری دارد که سریال «سرزمین مادری» بعد از حدود ۱۰ سال قرار است سرانجام منتشر شود؟ اظهار کرد: امیدوارم این اتفاق بیفتد. رئیس سیمافیلم حضوری اعلام کردند که به احتمال زیاد سریال در مهر ماه پخش میشود و امیدوارم که شاهد این اتفاق باشیم. حسم خوب است. امیدوارم پخشش شروع شود و ادامه پیدا کند، به مشکلی هم نخورد و مردم بتوانند زحمت بیش از ۱۰ ساله را تماشا کنند که انصافا ساختش بسیار سخت، دشوار و حتی پرهزینه بود. فکر میکنم «سرزمین کهن» سریال جذابی باشد و مخاطبان آن را دوست داشته باشند.
این کارگردان درباره اصلاحات انجام شده و میزان قسمتهای این سریال نیز توضیحاتی را عنوان کرد و گفت: «سرزمین مادری» سه فاز دارد که هر فصل آن حدود ۲۰ قسمت و کم و بیش است و در مجموع شامل ۶۰ قسمت است. ما برای اینکه دیگر هیچ سوءتفاهمی پیش نیاید اصلاحات کامل را انجام دادیم و تمام اصلاحیهها در جلسات متعددی که با افراد مختلف داشتیم انجام شد. اغلب این اصلاحات به تغییر اسامی برمیگشت؛ اینکه طوری نباشد که اشاره به افراد خاصی داشته باشیم. البته کاری دشوار بود اما انجام شد و زمانی که همه، سریال را ببینند، متوجه میشوند که سوءتفاهمها دیگر برطرف شده است و حالا دیگر قصه، داستان و موضوعی که مطرح است، اهمیت دارد و موارد حاشیهای آن کنار میرود.
کمال تبریزی در پایان در پاسخ به اینکه آیا قرار است همکاری جدیدی با تلویزیون داشته باشد؟ نیز اظهار کرد: یکی از شرطهای همکاری من این بود که پخش سریال «سرزمین مادری» را داشته باشم که اگر این اتفاق بیفتد، شرایطی به وجود میآید که دوباره با تلویزیون همکاری کنم.
او دربارهی جزئیات سریال جدیدش توضیح داد: در حال حاضر صحبتهایی شده است اما هنوز قطعی نیست و باید جلوتر پیش برویم و ببینیم بحث فیلمنامه و موارد دیگر چطور میشود. اگر توافق صورت گیرد، احتمال همکاری مجدد وجود دارد.
به گفتهی کمال تبریزی این سریال جدید کاری اجتماعی و روز است، کلیت آن طنز و کمدی نیست اما در آن طنازی و موقعیتهای کمدی وجود دارد.
«مارتین اسکورسیزی» در مصاحبهای جدید به مجله «GQ» گفت که استودیوهای بزرگ دیگر از صداهای مولف حمایت نمیکنند زیرا ریسک کمتر و بازده بهتر را در عرضه سری فیلمها به بازار میبینند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، این کارگردان کهنهکار که با ساخت فیلمهای موفق در گیشه چون «راننده تاکسی» و «خیابانهای پائین شهر» نقشی پیشتازانه در صنعت سینما داشته حالا از تاثیر فیلمهای پرهزینه و سریالی بر سینما خشنود نیست و در مصاحبهای که پیش از اکران جدیدترین فیلمش «قاتلان ماه کامل» انجام داده به مجله «GQ» میگوید: «خب، صنعت سینما به پایان راه رسیده است. به عبارت دیگر، صنعتی که من بخشی از آن بودم و تقریباً در مورد ۵۰ سال پیش صحبت میکنیم. مثل این است که در سال ۱۹۷۰ به کسی که فیلم صامت میساخت، بگویی، فکر میکنی چه اتفاقی افتاده است؟».
«اسکورسیزی» اضافه کرد که استودیوهای بزرگ، ترجیح میدهند فیلمهای پاپ کورنی (فیلمهایی صرفا سرگرمکننده بدون پرداختن به مضامین عمیق و هنری) با قابلیت فروش آسانتر را که دارای پتانسیل ساخت دنبالههای بیشتر هستند، بفروشند، آنها دیگر علاقهای به حمایت از صداهای فردی که احساسات شخصی یا افکار شخصی و ایدهها و احساسات شخصی خود را با بودجه کلان بیان میکنند، ندارند».
این کارگردان کهنه کار هالیوود با اشاره به این که فیلمهای ابرقهرمانی که به شدت به جلوههای ویژه وابسته هستند یا آنچه او از آن به عنوان «محتوای ساختهشده» یاد میکند، دیگر بازنمای سینما نیستند، عنوان کرد: «تقریباً مانند این است که هوش مصنوعی یک فیلم بسازد. این بدان معنا نیست که شما کارگردانان فوقالعاده و افراد ماهر در جلوههای ویژه ندارید که کارهای هنری زیبایی انجام میدهند. اما این یعنی چه؟ این فیلمها چه چیزی به شما میدهد؟ جدا از نوعی به کمال رساندن چیزی و سپس حذف آن از ذهن و کل بدنتان، پس چه چیزی به شما می دهد؟»
اسکورسیزی درباره کشمکش با «هاروی واینستین» تهیه کننده اکنون زندانی و بدنام فیلم «دار و دستههای نیویورکی» در سال ۲۰۰۲ درباره مدت زمان و بودجه که برای این پروژه سینمایی اختصاص داده شده بود، گفت: «فهمیدم که اگر مجبور باشم دوباره به این شکل فیلم بسازم نمیتوانم کار کنم. اگر این تنها راهی بود که میتوانستم فیلم بسازم، باید متوقف میشدم، زیرا نتایج راضی کننده نبودند. گاهی اوقات بسیار سخت بود و نمیتوانستم دوارم بیاورم و میمُردم. بنابراین تصمیم گرفتم به آن پایان دهم».
او همچنین درباره فیلم برنده اسکار «رفتگان» در سال ۲۰۰۶ نیز گفت: «برادران وارنر تمایل داشت که یکی از دو بازیگر اصلی فیلم (لئوناردو دی کاپریو و مت دیمون) زنده بماند و هدف اصلی آنها ساخت یک سری فیلم بود و نه موضوع اخلاقی مربوط به زندگی یا مردن یک فرد».
فیلم جدید «قاتلان ماه کامل» از تاریخ ۲۰ اکتبر اکران عمومی میشود. ساخته «مارتین اسکورسیزی» که نخستین نمایش جهانی خود را در بخش خارج از مسابقه هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن تجربه کرد، برگرفته از کتاب پرفروش غیرداستانی نوشته «دیوید گرن» با همین عنوان و فیلمنامهای از اسکورسیزی و اریک راث ساخته شده است و روایتگر داستان قتل چندین نفر در منطقه نفتخیز اوسیج در اوکلاهاما در دهه ۱۹۲۰ است.
عنوان فرعی این کتاب «قتلهای اوسیج و تولد افبیآی» است، در حالی که فیلم عمدتاً بر آنچه در اوکلاهاما اتفاق میافتد تمرکز دارد.
نمایش اولیه این فیلم ۲۰۶ دقیقهای در کن با تمجید منتقدان و مخاطبان همراه شد و نام این فیلم را به عنوان یکی از پیشگامان زودهنگام فصل جوایز سینمایی ۲۰۲۴-۲۰۲۳ سر زبانها انداخت. در این فیلم که ۲۰۰ میلیون دلار برای ساخت آن هزینه شده، «لئوناردو دی کاپریو» در نقش «ارنست برکهات» بازی میکند که خواهرزاده یک دامدار قدرتمند به نام «ویلیام هیل» با نقشآفرینی «رابرت دنیرو» است. «لیلی گلداستون» نیز در نقش همسر «دی کاپریو» بازی میکند.
فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمیبینیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشستهای «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیمزاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.
امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامهای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش میگذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشستها که احتمالا در آبان ماه برگزار میشود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.
وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سالها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته میشود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع میکنیم.
در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیهکننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانیپرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.
وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلامگرای تندرو میدانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندرویهای برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.
این تهیهکننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلمها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد میبردند و فیلم میدیدند. زمانی که «برزخیها» با چهرههای بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.
در ادامه مهدی فخیمزاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دلمشغولیاش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلمفارسی را نمیشد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی میخواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل میبود.
وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی میتوانستند ورود کنند و باید نفوذ میداشتیم. برای مثال در آن زمان، چهرههای خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و... در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت میکردند.
این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که میگویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که میگویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالنهایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلمهای خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلمهای خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلمفارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دستدادن تماشاچی نبود و همانطور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلمهای خارجی تماشاگر کمتری داشت.
این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل میکردند زمانی که سر صحنه میرفت، پاکتی همراهش بود که تصور میکردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.
وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیهکننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد میکرد که اینها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر میداد که مراقب حزبالهیهای تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.
در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیمزاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیهکننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندروییاش هم هیچوقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.
وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلمها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما میرفت و فیلمهای آن دوران را هم میدید و حتی برای هممحلیهایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف میکرد.
وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابیتر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره میکردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.
در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربهاش از سال ۵۶ تعطیلشدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیقتر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روشهایی برای گرانکردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمانهای نیمهدولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.
در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانهای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصارهای از کمونیست بود. اینکه میگویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپگرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخشها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر میشد میتوان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مالشان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپگرا متمایل شده بود.
در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیمزاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکلگیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر میشد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلامگرا بود. در واقع دست و پا میزدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی میپرسیدیم، سینمای اسلامی که میگویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمیدانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمیدانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه میزد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دورهای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب میکرد، رسما اعلام کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.
قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلامگرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلامگرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.
افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، میتوان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمانپرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ میکرد. هرچند این مضمونهای قهرمانپرداز را هم میتوان در سینمای هند هم پیدا کرد.
این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سالها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریهپردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدیتر هم میشد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریالسازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید میشد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست میخوردیم و ضعیف عمل میکردیم، انواع ناسزاها به ما گفته میشد. به یاد دارم آن زمان فیلمهای آمریکایی را نشان میدادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!
در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر میکنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.
وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلمهایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمیشود. این فیلمها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزنها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.
جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزنها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریکهای فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بستهتر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمیبینیم.
وی ادامه داد: گفتمان بومیسازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومیسازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی میشود که فرهنگ استعمار را یادآوری میکند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربهاش را دارند. ما هم این گفتمان بومیسازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار میگیرند، هم طبقه پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن میبینیم، این است.
این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته میشد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی میپنداریم شاهد آثاری مانند فیلمهای ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمیشود که بگوییم این سینما عقبافتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غربستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب میشد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.
جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف میشد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان میداد؛ حاشیهنشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومیسازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا میکرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.
وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلمهای روسی را گرفت.
این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.
جیرانی درباره موفقیت فیلمهایی نظیر «سوتهدلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلمهای خارجی در سالهای منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیهنشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای نمایشدهنده فیلمهای ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلمهای «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلمهای ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، میتوانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.
جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.
جوایز فیلم سپتیمیوس آمستردام در کشور هلند، جایزه بهترین فیلم قاره آسیا را به ساخته هومن سیدی اعطا کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینه ایران، هومن سیدی که در مراسم حضور داشت، جایزه بهترین فیلم سینمایی قاره آسیا را برای «جنگ جهانی سوم» دریافت کرد.
جوایز سینمایی سپتیمیوس آمستردام از سال گذشته، بهترین های سینمای پنج قاره جهان را در رشته های مختلف نامزد و در مراسمی رسمی جایزه منتخبان خود را در مرکز فرهنگی معتبر رویال آی تی ای آمستردام اعطا میکند. فیلم سینمایی “جنگ جهانی سوم” ساخته هومن سیدی در سه رشته بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن (ندا جبرئیلی) و بهترین بازیگر مرد (محسن تنابنده) نامزد دریافت جایزه در قاره آسیا شده بود.
«جنگ جهانی سوم» پس از حضور موفق در جشنواره ونیز و کسب دو جایزه بهترین فیلم و بازیگر بخش افقها، در سی و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم توکیو، هشتمین دوره جشنواره فیلم جهان آسیا در لسآنجلس و جشنواره فیلم استکهلم سوئد نیز حضور موفقی داشت. همچنین در فهرست فیلمهای جشنواره پالم اسپرینگز ۲۰۲۳ قرار گرفت و اخیرا هم سه جایزه اصلی بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگر مرد (محسن تنابنده) را از جشنواره فیلم بلگراد در کشور صربستان دریافت کرد. این فیلم از سی و هفتمین جشنواره فیلم فریبورگ سوییس نیز جایزه ویژه هیات داوران مسابقه اصلی و نیز تقدیرنامه هیات داوران جوان را کسب کرد و اخیرا جایزه بهترین فیلم جشنواره استانبول و جایزه بهترین فیلم و بازیگر مرد نوزدهمین جشنواره فیلم «فانتاسپوآ» برزیل را نیز دریافت کرده است.
«جنگ جهانی سوم»، ششمین فیلم بلند هومن سیدی پس از «آفریقا»، «سیزده»، «اعترافات ذهن خطرناک من»، «خشم و هیاهو» و «مغزهای کوچک زنگزده» است و روایت «شکیب» یک کارگر روزمزد بیخانمان (با بازی محسن تنابنده) است که هرگز نتوانسته با از دست دادن همسر و پسرش در زلزله سالها پیش کنار بیاید. در طی چند سال گذشته، او با یک زن کر و لال، به نام لادن رابطه برقرار کرده است.
مدیر اجرایی سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان گفت: ٢٠٠ اثر بینالمللی از کشورها و موضوعات گوناگون به دبیرخانه این جشنواره ارسال شده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، میثم بکتاشیان در نشست با هنرمندان اصفهان اظهار داشت: غیر از آثار بینالمللی، ۳۵۹ اثر در بخش ملی، ١٨٩ فیلم کوتاه داستانی، ١١٨ پویانمایی، ٣۵ فیلم بلند تلویزیونی و ١٧ فیلم بلند سینمایی ملی نیز در دبیرخانه جشنواره اعلام وصول شده است.
وی ادامه داد: در دورههای گذشته و حدود یک سال قبل از برگزاری جشنواره برنامهریزی لازم انجام میشد اما امسال بدلیل محدودیت زمان، در مدت کوتاهی برنامهریزی کردیم و امیدواریم جشنواره خوبی برگزار شود.
مدیر اجرایی سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان تصریح کرد: امسال با تشکیل کمیتههای مختلف قصد داریم برنامهها را با شکل و شمایل بهتری برگزار کنیم.
بکتاشیان خاطرنشان کرد: کرد: از ٣۵ دوره این جشنواره تاکنون، ٢٣ جشنواره در اصفهان،۶ دوره در تهران، پنج دوره در همدان و یک دوره در کرمان برگزار شده است.
وی اضافه کرد: سینماهای ساحل و چهارباغ اصفهان به جشنواره اختصاص یافته است، سینما سوره هم بطور متمرکز برای هنرمندان و اصحاب رسانه خواهد بود و کتابخانه مرکزی این شهر را برای برپایی کارگاههای جشنواره در نظر گرفتهایم.
همچنین معاون فرهنگی شهردار و رییس سازمان فرهنگی تفریحی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان در این نشست گفت: قصد داریم فارغ از تمام مشکلات گذشته جشنواره مناسبی برگزار کنیم تا زمینه اعتلای فرهنگ و هنر مهیا شود.
کمال حیدری ادامه داد: برای برگزاری هرچه بهتر، نگاه ما به آینده خواهد بود و به همین دلیل از هنرمندان میخواهیم تا ما را در برگزاری مناسب این رُخداد فرهنگی هنری یاری دهند.
در این نشست صمیمی جمعی از پیشکسوتان و فعالان عرصه سینما و نمایش، فیلمسازان، سینماگران و هنرمندان اصفهانی حضور داشتند و در مورد کاستیها و راهکارهای بهبود فرهنگ هنر و برپایی هرچه بهتر جشنواره، نظرات خود را بیان کردند.
سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان با دبیری مجید زینالعابدین و با مشارکت سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان از پانزدهم تا بیستم مهرماه امسال (۷ تا ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳) در این شهر برگزار میشود.