در نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران چه خواهد گذشت؟

نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران از ۱۹ اردیبهشت جاری به مدت سه روز به میزبانی شهرستان سلطانیه در استان زنجان برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل ازایرنا، فرماندار شهرستان سلطانیه روز یکشنبه در نشست خبری در این خصوص گفت: سلطانیه از دیرباز با نام تاریخ و هنر در ذهن مردم نقش بسته و ما درصدد هستیم با برگزاری جشنواره های مختلف، این شهرستان را بیش از پیش بشناسانیم.محمدرضا براتی فرد با بیان اینکه سال گذشته برگزاری چند جشنواره و رویداد فرهنگی در سطانیه با استقبال قابل توجه شهروندان مواجه شد، افزود: در شهر سطانیه ظرفیت ها و زمینه هایی وجود دارد که هنوز چنان که باید آشکار نشده است.فرماندار سلطانیه به تمهیدات اندیشیده شده برای میزبانی از نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران در این شهرستان اشاره کرد و گفت: چند سالن در شهر سلطانیه برای این منظور آماده سازی شده و البته پروژه هایی هم در جهت تامین فضای مورد نیاز برنامه های فرهنگی و هنری در شهرستان در دست ساخت است.حضور هنرمندان از هشت استان کشور در نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایرانمعاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان نیز در این نشست از برگزاری ورکشاپ ها و کارگاههای آموزشی در خلال برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران در سلطانیه به ویژه در محوطه ها و اماکن تاریخی این شهرستان خبر داد و گفت: نمایش آثار مستند علاوه بر سلطانیه در سینما روشا شهر زنجان نیز انجام می شود.ابراهیم قاسمی افزود: کارکرد جانبی برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران در سلطانیه، آشنایی هنرمندان کشور با ظرفیت های این شهرستان و معرفی این ظرفیت ها از طریق آنان است.وی اظهار کرد: آیین اختتامیه این رویداد نیز بر اساس برنامه ریزی های انجام شده، روز پنجشنبه /۲۰ اردیبهشت/ از ساعت ۲۰ در کنار گنبد سلطانیه برگزار می شود.قاسمی افزود: همزمان با آیین اختتامیه نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران، اختتامیه جشنواره استانی فیلم کوتاه زنجان برگزار و از برگزیدگان این جشنواره تجلیل می شود.اکران آثار برگزیده در نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایرانمدیر برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران نیز با بیان اینکه در این رویداد طی روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته جاری آثار برگزیده مستند سینمای ایران و همچنین آثار برگزیده دوره های جشنواره سینما حقیقت برای علاقه مندان اکران می شود، گفت: این آثار برگزیده در سینما روشا شهر زنجان و نیز از طریق تمهیدات پیش بینی شده در محوطه گنبد سلطانیه برای مخاطبان به نمایش در می آید.ساسان قجر در بخش دیگری از سخنان خود از همراهی و تدبیر مسئولان شهرستان سلطانیه در برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران قدردانی کرد و گفت: برگزاری چنین رویدادهایی در شهرهایی مثل سلطانیه با یک آینده نگری باید دنبال شود.وی همچنین خاطرنشان کرد: هدف اصلی ما از برگزاری نخستین دوره سالانه مروری بر سینمای مستند ایران و ادامه آن در استان، این است که زنجان به مرکز سینمای مستند شمال غرب کشور تبدیل شود.

ماجراجویی شماره 9 در ایتالیا، به کجا ختم می‎شود؟

فیلم کوتاه «شماره ۹» به نویسندگی و کارگردانی علی صفری به بخش رقابتی سومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم سفالو ایتالیا راه پیدا کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، سومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم سفالو ایتالیا جشنواره به میزبانی شهر پالرمو ایتالیا برگزار می گردد، جشنواره ای که از سال ۲۰۱۵ به صورت داخلی آغاز به کار کرده و از سال ۲۰۲۱ به صورت رقابتی و بین المللی میزبان آثار است.

جشنواره فیلم سفالو امسال با شعار حقیقت هنر و امکان برقراری ارتباط میان فرهنگ‌ها میزبان آثاری از کشورهای مختلف جهان خواهد بود.

این سومین حضور بین المللی فیلم کوتاه شماره ۹ در سال جدید میلادی است، این فیلم به تازگی راهی بخش رقابتی جشنواره Golden Femi Festival در کشور بلغارستان شده است.

فهرست کامل عوامل فیلم کوتاه «شماره ۹» به این شرح است بازیگران: رها حاجی زینل، نرگس شهرجردی، تهیه کنندگان: ساحل زمانپور، احمد هداوند، فیلمبردار: حنیف پرنده، مدیر اجرایی: فرید زنگی، مدیر تولید: رها حاجی زینل، تدوین، اصلاح رنگ و موسیقی: حنیف پرنده، طراحی گریم: فیروزه پرچمی.

اسکار به «شوهر ایران خانم» می‎رسد؟

مستند «شوهر ایران خانم» به کارگردانی مرجان خسروی بالدی، با دریافت جایزه بهترین مستند کوتاه جشنواره هات داکس به اسکار ۲۰۲۴ راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، مستند کوتاه «شوهر ایران خانم» به کارگردانی مرجان خسروی بالدی که به‌صورت مستقل توسط شرکت هفت چشمه Seven Springs Pictures به مدیریت میلاد خسروی بالدی تهیه و ساخته شده است موفق شد در بخش رقابت فیلم‌های کوتاه بین‌المللی سی‌امین دوره جشنواره هات داکس کانادا، جایزه بهترین فیلم را از آن خود کند و به طور مستقیم به اسکار ۲۰۲۴ راه یابد.

جشنواره هات داکس hotdocs از مهم‌ترین و معتبرترین جشنواره‌های بین‌المللی در حوزه مستند است که در سال ۱۹۹۳ توسط انجمن فیلم مستقل کانادا، تأسیس گردید. هدف این جشنواره، نمایش و حمایت از آثار مستندسازان و ارتقای جایگاه تولید مستند، عنوان شده است. در دوره سی‌ام این جشنواره که از تاریخ ۲۷ آپریل تا ۷ می (۷ تا ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲) برگزار شد، تعداد ۲۱۴ فیلم از ۷۲ کشور در چهار بخش رقابتی و چندین بخش غیررقابتی حضور داشته‌اند.

پروز گذشته، طی مراسم رسمی در سالن لایت باکس تورنتو، جوایز این رویداد در ۱۵ بخش مختلف اعلام شد که از این تعداد، فقط چهار فیلم واجد شرایط شرکت در اسکار ۲۰۲۴ شناخته شدند.

در بیانیه هیئت داوران جشنواره هات داکس آمده است: «شوهر ایران خانم» یک پرتره خانوادگی صادقانه است که به دلیل ظرافت هوشمندانه و روایت بدون قضاوت به ما این امکان را می‌دهد که به واقعیت نزدیک شویم و اکنون سزاوار این جایزه است.

«شوهر ایران خانم» با الهام و استعاره از رمان «شوهر آهو خانم» علی‌محمد افغانی، راوی زندگی خانواده‌ای از عشایر بختیاری است.

مرجان خسروی بالدی، پیش‌ازاین جشنواره با ساخت فیلم‌های‌ کوتاه و مستند وادیار، برف می‌نامد، رؤیای یک اسب و… علاوه بر حضور در جشنواره‌های معتبر ایدفا، بیگ اسکای، اوپسالا، کراکوف، آف‌ اودنسه، دی‌ام‌زد و… جوایزی چون: بهترین فیلم بلند جشنواره بیگ‌اسکای، بهترین فیلم مستند از جشنواره فیلم جنایت و مکافات، بهترین کارگردان جوان از جشنواره فیلم‌های کوهستانی تگرنزی و… را نیز در کارنامه دارد.

عوامل مستند کوتاه «شوهر ایران خانم»

کارگردان و پژوهشگر: مرجان خسروی بالدی، تهیه‌کننده و پخش بین‌الملل: میلاد خسروی بالدی Seven Springs Pictures ، مدیر فیلم‌برداری: مهدی آزادی، تدوین: لقمان سخنور، دستیار تدوین: سمانه میقانی، صداگذار: آرش قاسمی، موسیقی: مهدی خسروی، اصلاح رنگ و نور: حمیدرضا فطوره‌چیان، برنا جمشیدی و مشاور رسانه‌ای: علی کشاورز

من هم بلدم «فسیل» بسازم؛ شما چطور؟

محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم سینمایی‌ «غریب» که با موضوع برشی از زندگی شهید بروجردی این روزها در حال اکران در سینماهاست می‌گوید تعجب می‌کند که برخی مسئولان فیلمش را دوست داشته‌اند!

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی این روزها روی پرده سینماهاست؛ فیلمی به تهیه کنندگی حامد عنقا و با سرمایه گذاری سازمان اوج که با آنکه کارگردانش معتقد است به لحاظ فروش می‌توانست در جدول فروش در رتبه بهتری قرار بگیرد اما سینمادوست‌ها این فیلم را از منظر کارگردانی بازگشت مجدد لطیفی به روزهای اوجش آن هم بعد از چند تجربه ناموفق می‌دانند.

محمدحسین لطیفی در کارنامه کاری‌اش کم فیلم و سریال ماندگار ندارد؛ از «خوابگاه دختران» و «روز سوم» تا مجموعه‌های نمایشی «صاحبدلان»، «وفا» و «سفر سبز»؛ آثاری که دست کم مخاطب بخش‌هایی از آن بوده‌ایم، خودش هم می‌گوید برخی از فیلم‌هایش بعدها دیده شده و توانسته مخاطبانی را به خودش اختصاص بدهد.

«غریب» اما پرتره‌ای از یک قهرمان ملی است، روایتگر روزهای پر التهاب کردستان که محمد بروجردی در فروکش کردن تب و تابش نقشی بسزا داشته است. این فیلم گرچه توانست در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بیشترین جوایز را به خود اختصاص دهد اما حواشی نادیده گرفتن بخش‌های اصلی آن، در روزهای پس از جشنواره به یکی از تیترهای اصلی رسانه‌ها تبدیل شد؛ لطیفی اما این را حاصل برخی سیاسی‌کاری‌ها می‌داند.

با محمدحسین لطیفی درباره فیلم سینمایی «غریب» به گفتگو نشستیم که بخش نخست این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* گفتگو را از همین روزها آغاز کنیم و بازخوردی که این روزها از مواجهه «مردم» با فیلم «غریب» دریافت کرده‌اید. به‌عنوان فیلمساز باسابقه که سابقه اجرای برنامه «هفت» و رویکرد ژورنالیستی نسبت به سینما را هم داشته‌اید، حتماً می‌توانید در مقام یک ناظر، تحلیلی از وضعیت واکنش مخاطبان به فیلم بعد از گذشت بیش از یک ماه از آغاز اکران ارائه دهید. مردم چه واکنشی به فیلم «غریب» داشته‌اند؟

من در تعدادی از اکران‌های مردمی فیلم «غریب» حضور داشته‌ام اما آن‌ها را ملاک قرار نمی‌دهم. خیلی چیزهای دیگر از قبیل پست‌های اینستاگرامی و کامنت‌هایی که هر کسی آزاد است هر آنچه می‌خواهد در آن‌ها بنویسد را مدنظر می‌گیرم. براساس برآوردی که از همین فضا داشته‌ام، آن کسی که فیلم را ندیده است، که خب ندیده است، اما در میان طیفی که فیلم را دیده‌اند، می‌توانم بگویم درصد رضایت‌شان ۹۰ درصد است. به تعبیری مخاطب هنگام خروج از سینما احساس نمی‌کند پولش را دور ریخته است.

مخاطب رضایت دارد از اینکه با شخصیتی آشنا شده است که می‌تواند او را دوست داشته باشد، آن هم از قشرهای مختلف. این حس مربوط به یک قشر خاص نیست. حتی برای من عجیب است که خیلی از مسئولان هم از فیلم «غریب» خوششان آمده است! در صورتی که اساساً رویه شهید بروجردی با رویه مسئولان امروز هم‌خوانی ندارد. حتی می‌توانم بگویم رویه اکثر مدیران امروز کشور، ضد رویه شهید بروجردی است.

* و به همین دلیل باید از دیدن فیلم «غریب» به آن‌ها بربخورد؟

دقیقاً. عجیب اما اینکه برخی از همین مدیران هم فیلم را دوست داشته‌اند و می‌توانیم امیدوار باشیم که این‌ها هم رویه خود را تغییر بدهند. شاید این مدیرانی که رویه‌شان شبیه بروجردی نیست، بعد از دیدن فیلم تغییر رویه بدهند.

* اشاره‌ای که به رصد فضای مجازی برای اطلاع از نظر مخاطبان داشتید جالب بود؛ به‌عنوان یک فیلمساز واقعاً بازخوردهای فضای مجازی برای‌تان مسئله است. برای رصد نظرات مردم در این فضا وقت می‌گذارید یا اتفاقی در جریان آن قرار می‌گیرید؟

در اینستاگرام شخصی خودم، از روز ابتدا تا همین امروز همواره کامنت‌ها بسته بوده است. هیچ کامنتی زیر مجموعه پست‌های من تا به امروز درج نشده است چرا که اساساً حوصله کامنت خواندن ندارم و ممکن است عده‌ای ناراحت شوند و بگویند ما نظری دادیم و چیزی گفتیم که تو بی‌توجهی کردی. اما در عین حال وقتی فیلمی روی پرده دارم به صفحاتی سر می‌زنم که بچه‌های دیگر پست‌هایی مرتبط با آن گذاشته‌اند. حتی اینستاگرام برخی خبرگزاری‌ها که مطلبی درباره فیلمم گذاشته‌اند را سر می‌زنم و کامنت‌های پایین این پست‌ها را می‌خوانم. می‌خواهم بدانم چه کسانی مخالف فیلم من هستند.

خاطرم هست هنگام اکران فیلم «غریب» در دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان آنجا شروع کرد از فیلم تعریف کند اما در پایان حرف‌هایش اظهارنظر عجیبی داشت و گفت فیلم شما در مجموع قابل‌قبول است اما من دوستش ندارم! وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: برای اینکه اوج آن را ساخته است!

آن‌ها را هم باید رصد کنم چون معمولاً کسی که رودررو من را می‌بیند، طبیعتاً می‌گوید دست شما درد نکند، اما واقعاً نمی‌دانم پشت سر من چه نظری درباره فیلم دارد! شاید برخی احساس کنند زشت است اگر رودررو با من فیلمم را نقد کنند، اما همین نقدها را در فضای مجازی آزادانه‌تر مطرح می‌کنند. به همین دلیل آنجا را هم رصد می‌کنم تا بدانم میزان مخالفت با فیلمم چه اندازه است. خاطرم هست هنگام اکران فیلم «غریب» در دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان آنجا شروع کرد از فیلم تعریف کند اما در پایان حرف‌هایش اظهارنظر عجیبی داشت و گفت فیلم شما در مجموع قابل‌قبول است اما من دوستش ندارم! وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: برای اینکه اوج آن را ساخته است! گفتم چه جذاب!

همان‌جا مثالی برای او زدم. گفتم اوج، هرچقدر هم در نگاه شما بد باشد، بدتر از ناصرالدین شاه قاجار که نیست، قهرمان ملی شما یعنی امیرکبیر، در همان دستگاه کار خودش را کرد. مهمترین نکته این است که امروز اوج پشت فیلم من ایستاده و به ترکیب آن هم دست نزده، پس «غریب» فیلم من است نه فیلم اوج. اوج از فیلم من حمایت کرده و اجازه هم نداده است که خدشه‌ای به آنچه من ساخته‌ام وارد شود. پس حتماً همراهی‌اش با این فیلم قابل ستایش است. ممکن است همین اوج فیلم دیگری را سفارش بدهد و بسازد که بتوانیم نقدش کنیم اما اینکه بگوییم چون سرمایه‌گذار «غریب» اوج است و به همین دلیل من آن را دوست ندارم، موضع عجیبی است.

نمی‌دانم این نکته را چگونه می‌توان با مردم درمیان گذاشت که فیلم‌هایی از جنس «غریب» درباره افرادی چون شهید بروجردی است که برای اکثر مردم قابل احترامند و حتی طیفی از مخالفان نظام هم می‌گویند ما برای این شهیدان ارزش قائل هستیم. همه ما این افراد را عزیز می‌داریم. امروز من نوعی تصمیم گرفته‌ام زندگی یکی از این عزیزان را به تصویر درآورم، سراغ کدام بخش خصوصی می‌توانم بروم؟

* اصلاً کدام بخش خصوصی توان چنین حمایتی را دارد؟

دقیقاً. به همین دلیل اینکه مجموعه‌ای به‌صورت هدفمند از این آثار حمایت می‌کند باید از آن استقبال کرد. اینگونه هم نیست که هزینه گزافی بابت این پروژه‌ها پرداخت شده باشد. مدارک تولید همین فیلم «غریب» و هزینه‌های آن موجود است. اصلاً اینگونه نیست که فکر کنید لطیفی آمده و پول کلانی به جیب زده و به خاطر پول چنین فیلمی ساخته است.

* به تعبیری خودتان فیلم «غریب» را فیلم گرانی نمی‌دانید؟

اصلاً. این فیلم با هزینه‌ای برابر با یک فیلم معمولی این روزها ساخته شده است.

* می‌توانید برآوردی بدهید؟

تهیه‌کننده باید عدد و رقم را اعلام کند اما در این حد می‌دانم که برای «غریب» زیر ۲۰ میلیارد تومان هزینه شده است. در حالی که این روزها یک فیلم معمولی با این عدد و رقم ساخته می‌شود.

* فیلم «دسته دختران» هم تقریباً با همین ۲۰ میلیارد تومان ساخته شد.

البته یک سال پیش‌تر از «غریب». تورم دلار ۲۷ هزار تومان تا دلار ۵۰ هزار تومان را هم باید محاسبه کنید. از این منظر من برای «غریب» شاید نصف «دسته دختران» هزینه نکرده باشم.

* اشاره دقیقی در ابتدا داشتید که ۹۰ درصد رضایت از فیلم را مربوط به گروهی از مخاطبان می‌دانید که به سینما رفته‌اند و فیلم را دیده‌اند. واقعیت مهمتری که می‌خواهم تحلیل‌تان را درباره آن هم بدانم این است که به‌رغم ظرفیتی که از یک فیلم با موضوع یک قهرمان ملی انتظار می‌رود، چرا مردم اینقدر کم برای این فیلم به سینما رفته‌اند؟ قبول دارید که استقبال از «غریب‌» به نسبت انتظاری که از سوژه آن می‌رود، خیلی کم است؟

بله البته که معتقدم در قیاس با فیلم‌هایی از این جنس، مردم خیلی به سینما رفتند و این فیلم را دیدند. در نظر بگیرید که اکران فیلم در بازه همزمانی عید نوروز و ماه رمضان بود. اگر اکران نوروزی در شرایط عادی بود می‌توانستیم انتظار دیگری داشته باشیم. از طرف دیگر هرچند نمی‌خواهم وضعیت امروز مردم را تحلیل کنم اما احساسم این است که همیشه جامعه غمگین به‌دنبال فیلم کمدی است و جامعه شاد به دنبال فیلم غمگین است.

«توفیق اجباری» دو میلیارد و ۴۷۰ میلیون تومان آن زمان با دلار هزار تومان فروخت که در مقیاس فروش امروز سینماها چیزی در حدود ۱۴۰ میلیارد تومان می‌شود. در همان سال «روز سوم» فقط ۴۲۰ میلیون تومان فروخت، اما امروز که من و شما صحبت می‌کنیم از هر کدام از مردم ایران سوال کنید، فیلم «روز سوم» را به یاد دارند

در یک جامعه غمگین وقتی فردی تصمیم می‌گیرد به سینما برود، هر فیلمی هم که در حال اکران باشد، بازهم اولویت اول این فرد، فیلم کمدی است. در عین حال که تأکید می‌کنم «غریب» در مقایسه با فیلم‌های بیوگرافیکی که تا به امروز در سینما داشته‌ایم، اکران موفق‌تری داشته است. همین امروز کافی است تعداد مخاطبان هفته اول فیلم «غریب» را با تعداد مخاطبان هفته اول فیلم «دسته دختران» قیاس کنید. نکته دیگری را هم با تأکید می‌گویم و آن اینکه محاسبه من برای استقبال از فیلمی از جنس «غریب» اصلاً محدود به اکران در سینما نیست. کمااینکه تحلیلم درباره «روز سوم» هم همین بود.

من به دلیل آنکه می‌دانستم فروش فیلم «روز سوم» در سینماها فروش بالایی نخواهد بود، احساس کردم همان سال باید چیزی را ثابت کنم و به همین دلیل بلافاصله «توفیق اجباری» را ساختم. هر دو فیلم هم در یک سال اکران شدند. «توفیق اجباری» دو میلیارد و ۴۷۰ میلیون تومان آن زمان با دلار هزار تومان فروخت که در مقیاس فروش امروز سینماها چیزی در حدود ۱۴۰ میلیارد تومان می‌شود. در همان سال «روز سوم» فقط ۴۲۰ میلیون تومان فروخت، یعنی دو میلیارد تومان پایین‌تر و در رتبه دهم جدول فروش آن سال هم قرار گرفت. اما امروز که من و شما صحبت می‌کنیم از هر کدام از مردم ایران سوال کنید، فیلم «روز سوم» را به یاد دارند. گویی همه آن را دیده‌اند در حالی که وقتی سراغ «توفیق اجباری» را می‌گیرم، عده‌ای می‌گویند آن را ندیده‌اند! یک کارگردان فیلم می‌سازد تا دیده شود. سریال «سفر سبز» من در سالی که پخش شد، به دلیل شرایط خاصی که وجود داشت، دیده نشد اما سه سال بعد که بازپخش شد، همه آن را دیدند. «غریب» هم جزو آن فیلم‌هایی است که طی ۵ سال آینده خواهیم دید که اکثر مردم ایران آن را خواهند دید و فیلم دیده خواهد شد. برای من این بسیار مهم است.

* با این نگاه اساساً انتقادی که برخی منتقدان درباره ناکامی فیلم‌های مرتبط با مفاهیم و ارزش‌های ملی دارند را وارد نمی‌دانید که معتقدند برای این فیلم‌ها هزینه بالایی می‌شود اما همه‌شان گیشه‌های فقیری دارند. این نقد را وارد نمی‌دانید؟

اساساً معتقدم این دو موضوع ارتباطی با هم ندارند. از کارنامه خودم هم مثال زدم که در یک سال دو فیلم را با چه شرایطی ساختم و اکران کردم. خاطرم هست برای فیلم «روز سوم» که محصول بنیاد جانبازان بود، این بنیاد اعلام کرد ۹۰۰ میلیون تومان بابت فروش این فیلم به نام من بلوکه کرده‌اند تا خودم با آن فیلم دیگری بسازم. من هم در جواب این بنیاد گفتم فیلم دیگری که من می‌خواهم بسازم، تنها سکانس اولش ۹۰۰ میلیون تومان هزینه می‌خواهد! واقعاً هم همین بود چون می‌خواستم فیلمی درباره ماجرای هواپیمای مسافربری ایرباس و جنایتی که آمریکایی‌ها در این ماجرا کرده بودند را بسازم.

* همان پروژه‌ای که به سرانجام هم نرسید!

بله چون گویی برای هیچ‌کس مهم نبود. من نوعی امروز طبیعتاً ماجرای شلیک به هواپیمای اکراینی را به‌عنوان یک ایرانی قطعاً محکوم می‌کنم و آن را یک اشتباه مطلق می‌دانم اما کاش یک‌بار هم دنیا متوجه شود که به هواپیمای مسافربری ما هم چنین حمله‌ای شده و این جنایت صورت گرفته است! هیچکس آن زمان نگفته بود چرا آمریکایی‌ها آن غلط زیادی را کردند و من قصد داشتم این موضوع را در قالب یک فیلم روایت کنم. اما به سرانجام نرسید. حرفم الان این است که بالاخره یک سری کارها و تولیدات سینمایی هست که الزاماً قرار نیست پول‌شان در گیشه بازگردد. این فیلم‌ها باید ساخته شود تا برای‌مان بمانند. مثل یک انتشاراتی که همه مدل کتابی چاپ می‌کند اما در کنار آن‌ها چند جلد قرآن نفیس گران‌قیمت هم چاپ می‌کند. مگر هزینه این کتاب‌های نفیس از فروش درمی‌آید؟ اگر شاهنامه نفیسی را منتشر کنند آیا هزینه‌اش بازمی‌گردد؟ نباید از یک انتشاراتی انتظار داشت که از این آثار نفیسش پول دربیاورد، این آثار برای افزایش اعتبار و حرمت یک ناشر است.

وقتی مجموعه‌ای مانند اوج پای کار می‌آید تا هزینه کند، موظف به تولید کارهای فرهنگی بدون بازگشت پول است. کارهایی که جاهای دیگر انجام نمی‌شود باید مورد حمایت این مراکز قرار بگیرد. یکی از انتقادات من که شاید برخی از دوستان هم بابت آن ناراحت شدم این بود که اساساً به سازمان اوج چه ارتباطی داشت که پول برای تولید «پایتخت» بدهد؟

کمااینکه تلویزیون هزینه کلانی می‌کند تا پروژه‌ای مانند «سلمان» به سرانجام برسد، در حالی که می‌توانست همین هزینه را صرف ۱۰ پروژه ارزان‌تر کند تا آنتنش پر شود، اما این کار را نمی‌کند که درست هم هست. در این شرایط وقتی مجموعه‌ای مانند اوج پای کار می‌آید تا هزینه کند، موظف به تولید کارهای فرهنگی بدون بازگشت پول است. کارهایی که جاهای دیگر انجام نمی‌شود باید مورد حمایت این مراکز قرار بگیرد. یکی از انتقادات من که شاید برخی از دوستان هم بابت آن ناراحت شدم این بود که اساساً به سازمان اوج چه ارتباطی داشت که پول برای تولید «پایتخت» بدهد؟ تلویزیون هست، بودجه هم دارد، خودش خرج «پایتخت» کند، چرا بودجه اوج باید صرف آن شود؟ یک سری موارد هست که بودجه‌های دولتی به درستی باید برای آن‌ها صرف شود. آنجایی آدم از این هزینه‌ها باید ناراحت شود که پول هزینه شود اما فیلم درنیاید!

* که الی ماشالله هم نمونه و مصداق دارد!

بله. الی‌ماشالله این اتفاق دارد می‌افتد و این ناراحت‌کننده است. یکی از دلایلی که معتقدم این جور مراکز نباید وارد عرصه پرورش استعداد شوند همین است. یک کاراولی مانند هندوانه دربسته است که کال و رسیده بودن آن مشخص نیست و هزینه کردن برای او ریسک است. لااقل برای کشف این استعدادها باید یک مشاور ارشد باسابقه برای پروژه‌ها تعریف شود. چرا باید برای چنین تجربه‌هایی ۱۰ الی ۲۰ میلیارد تومان هزینه شود؟

* برای جمع‌بندی این بخش از صحبت‌ها، می‌توانم این‌طور برداشت کنم که از نگاه محمدحسین لطیفی شرایط امروز سینمای ایران کاملاً منطقی و طبیعی است؛ اقتصاد این سینما باید به‌دوش «فسیل» باشد و فرهنگ آن به دوش «غریب». این برداشت درست است؟

بله. شاید فیلم «فسیل» اصلاً سلیقه من نباشد، کمااینکه حتی نوع کمدی‌هایی هم که تا به امروز ساخته‌ام سلیقه‌ام را نشان می‌دهد ولی بالاخره صندلی سینماها باید پر شود و به همین دلیل فروش «فسیل» را به فال نیک می‌گیرم. کمااینکه اشاره کردم خودم در یک سال دو فیلم با دو شرایط کامل متفاوت ساخته‌ام و امروز اعتراف می‌کنم که «توفیق اجباری» من در آن سال توقیف هم شد! فکر می‌کنید دلیلش چه بود؟ می‌گفتند: لطیفی برای تو بد و زشت است که بعد از جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم برای «روز سوم» در جشنواره فجر، بیایی «توفیق اجباری» بسازی!؟

به صراحت گفتم این دو فیلم مربوط به دو ژانر متفاوت است و من هم یک سینماگر حرفه‌ای هستم. اگر هر کدام از این فیلم‌ها را شبیه دیگری بسازم، کارم را غلط انجام داده‌ام. من در همان فیلم طنز «توفیق اجباری» هم حرف‌هایم درباره روابط خانوادگی را مطرح کردم. پای آن فیلم محکم ایستادیم و بالاخره آن را از توقیف درآوردیم. خاطرم هست زنده‌یاد سید کمال طباطبایی که تهیه‌کننده فیلم بود جایی گفته بود خودم را جلوی ارشاد آتش می‌زنم تا پروانه نمایش فیلم را بدهید!

امسال هم من در سینما فیلم «غریب» را دارم اما طبیعتاً انتظار ندارم که اندازه «فسیل» فروش داشته باشد. به فروش آن فیلم هم حسادت نمی‌کنم کمااینکه به‌راحتی می‌توانم یک فیلم طنز پرفروش بسازم. می‌دانید من همین امروز چقدر پیشنهاد ساخت فیلم کمدی دارم‌؟ باور کنید پشت‌سر هم فیلمنامه کمدی به من پیشنهاد می‌شود اما می‌گویم از من گذشته است و دیگر حوصله ساخت فیلم طنز ندارم….

* این طور نگویید. حیف است شما خسته شوید!

بالاخره باید طنزم بیاید، اما این روزها فعلاً طنزم نمی‌آید! از خدا می‌خواهم کمک کند تا اتفاقاتی که طی یک سال گذشته مرا خیلی آزرده است، تمام بشود و مشخصاً مخاطبان سریال «سنجرخان» من را هم ببینند.

* زمانی که خبر ساخت فیلم «غریب» براساس کتاب «محمد مسیح کردستان» منتشر شد، از سر کنجکاوی سراغ این کتاب رفتم و آن را خواندم. فکر نمی‌کنید مخاطب برای درک بخش‌هایی از فیلم نیاز به اطلاعات فرامتنی از جنس محتوای این کتاب دارد؟ مشخصاً یک جوان دهه هشتادی چه اطلاعی می‌تواند از مرزبندی‌ها میان جریان‌های کومله، دموکرات و مجاهدین در حوادث کردستان داشته باشد؟ فکر نمی‌کنیم فیلم در تبیین این مرزبندی‌ها کمی مخاطب را سردرگم می‌کند؟

مخاطبی که کتاب را نخوانده باشد، اگر علاقه‌مند به این مباحث باشد، کنجکاو می‌شود و سراغ کتاب می‌رود. خیلی از موضوعات بوده است که به‌واسطه یک فیلم به‌گونه‌ای با آن ارتباط برقرار کرده‌ایم که بعد کنجکاو شدیم و درباره‌اش مطالعه کرده‌ایم تا درباره آن اطلاعات کسب کنیم. در فیلم «غریب» تا آنجایی که می‌توانستیم اسمی از کومله نبردیم و تنها اشاره‌هایی به دموکرات‌ها داشتیم. به نظر حامد عنقا در نگارش فیلمنامه «غریب» خیلی خوب توانسته شاخ غول را بشکند و به این ماجراها بپردازد. واقعاً برای پرداختن به همه اتفاقات نیاز به ساخت یک سریال بود. برای همین تایم فیلم اصلی در حدود ۲ ساعت و نیم شد. وقتی قرار است در زمان کوتاهی مخاطب را پای فیلم نگه داری و ریتم کار هم حفظ شود، کار سختی است.

اگر مثلاً در فیلم سکانسی قرار می‌دهم که محمد بروجردی با فردی که به زندانی لگد می‌زند، برخورد می‌کند، آن را از نزدیک لمس کرده‌ام. من می‌دانم چند اعدامی آن سال‌ها، همین امروز در شمال کشور ساکن هستند و حتی نوه دارند اما به لطف محمد بروجردی از جوخه اعدام نجات پیدا کردند. او این کارها را کرده است

کار من هم حتماً سخت بود اما اصل آن ریشه در فیلمنامه داشت. نقشه راهی که من به‌عنوان کارگردان در دست دارم، فیلمنامه است. شما درست می‌گوئید اما سعی کردم در بخش‌هایی از کار از این مرزبندی‌ها سریع عبور کنیم. تنها در دو بخش تمرکز روی این ماجرا داریم که اگر آن دو بخش هم در کار نبود، کل اصالت فیلم زیر سوال می‌رفت. اینکه مخاطب می‌فهمد این طرف به اسم آزادی دارد سر می‌برد و آن طرف گرایش به بنی‌صدر داشته و آن یکی نگاه متفاوتی دارد، کفایت می‌کرد. این‌ها موضوعات ریزی است که در فیلمنامه گنجانده شده است در عین حال نکته شما را قبول دارم چرا که خیلی‌ها به خود من گفته‌اند در نوبت دوم که «غریب» را دیدیم، تازه آن را فهمیدیم. این البته خوب است که هر کس دو بار فیلمم را ببیند!

* این نکته به‌خصوص درباره کاراکترهایی مثل ابوشریف که در کتاب هم به آن‌ها اشاره شده است، بیشتر به چشم می‌آید.

نوه ابوشریف یقه من را برای این فیلم گرفت! گفت فکر نمی‌کنید درباره ابوشریف کم‌لطفی کرده‌اید!؟

* در کتاب که این به‌اصطلاح کم‌لطفی‌ها خیلی بیشتر و صریح‌تر است!

من هم در پاسخ گفتم مگر ایشان امروز در پاکستان از زندگی‌ای که دارند لذت نمی‌برند! پس دیگر به فیلم من چه کار دارد؟ من واقعیت‌های تاریخی را گفته‌ام و تازه کمتر از آنچه باید را هم گفته‌ام! در واقعیت ابوشریف، دشمن تفکر بروجردی بوده است. من حتی فراتر از کتاب «مسیح کردستان» با آدم‌های زیادی صحبت کرده‌ام و اگر مثلاً در فیلم سکانسی قرار می‌دهم که محمد بروجردی با فردی که به زندانی لگد می‌زند، برخورد می‌کند، آن را از نزدیک لمس کرده‌ام. من می‌دانم چند اعدامی آن سال‌ها همین امروز در شمال کشور ساکن هستند و حتی نوه دارند اما به لطف محمد بروجردی از جوخه اعدام نجات پیدا کردند. او این کارها را کرده است. اگر در فیلم می‌گوید برویم حتی اگر دو نفر را بتوانیم نجات دهیم کارمان را کرده‌ایم، من این‌ها را با تمام وجود لمس کرده‌ام. هیچکدام از این‌ها دروغ و شعار نیست. در همان سکانس کاراکتری را داریم که داد می‌زند بروجردی دروغ می‌گوید و او گویی نماینده همان طیف از مخاطبان امروز فیلم است که احتمالاً می‌گویند همه این‌ها دروغ است!

* اتفاقاً خوب شد به این گروه از مخاطبان اشاره کردید. ما در یکسال گذشته روزهای ملتهبی را در کشور پشت سر گذاشته‌ایم…

و اگر دوستان مراقبت نکنند روزهای ملتهب دوباره تکرار خواهد شد!

* در این شرایط شاید بخش‌هایی از فیلم «غریب» طیفی از مخاطبان را عصبی کند. مخاطبی که با خود می‌گوید ادعاهایی که در این فیلم مطرح می‌شود، با آنچه در واقعیت وجود دارد، هم‌خوان نیست!

خیلی از جوانان امروز و حتی گاهی بچه‌های خودمان، خطاب به ما می‌گویند، چرا انقلاب کردید؟ از نظر من این جوان‌ها باید فیلم‌هایی از جنس «غریب» را ببینند تا بدانند ما این آدم‌ها را دیدیم که پای کار انقلاب آمدیم. گاهی این مثال را می‌زنم، اگر روزنامه‌ای امروز جرأت داشته باشد و متن نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را منتشر کند، چه می‌شود؟ توقیف می‌شود! این آدم‌هایی که در فیلمی مثل «غریب» تصویر کرده‌ایم، آدم‌هایی هستند که ما پشت‌شان ایستادیم. این‌ها همان آدم‌هایی هستند که نیروهای‌شان خودشان را فدایی آن‌ها می‌دانستند. بی‌دلیل هم نبود.

خیلی از جوانان امروز و حتی گاهی بچه‌های خودمان، خطاب به ما می‌گویند، چرا انقلاب کردید؟ از نظر من این جوان‌ها باید فیلم‌هایی از جنس «غریب» را ببینند تا بدانند ما این آدم‌ها را دیدیم که پای کار انقلاب آمدیم

بله امروز اصالت‌ها از بین رفته و این آرمان‌ها وارونه شده است. مربوط به امروز هم نیست. در طول همه این سال‌ها اسامی را هم از محتوا تهی کردیم! مثلاً من در زمان شاه در مدرسه ملی درس خواندم و وقتی انقلاب شد سوم دبیرستان بودم. همیشه مدرسه ملی داشتیم و مدرسه دولتی. در سال‌های بعد از انقلاب ناگهان با پدیده‌ای مواجه شدیم به نام «مدرسه غیرانتفاعی» که اتفاقاً همه انتفاع در آن‌ها بود! هیچ‌کس هم نپرسید چرا نامش را گذاشتید غیرانتفاعی!

این قلب محتوا در همه این سال‌ها وجود داشته است، مثل «دانشگاه آزاد»! وارونه شدن‌ها از همین چیزهای کوچک آغاز شد. بهره بانکی را به بالای ۲۶ درصد رساندیم و گفتیم این نامش «ربا» نیست! من چرا سریال «کت جادویی» را ساختم؟ من همان سال درباره ربای بانکی سریال ساختم و درباره‌اش حرف زدم. در فیلم سینمایی «سرعت» هم درباره پدیده ربا حرف زده‌ام.

مسئله من در تمام این سال‌ها یک چیز بوده است. اگر فحشاء، اعتیاد و هر بدبختی دیگر در این سال‌ها داشته‌ایم، ریشه‌اش در بانکداری غیراسلامی ایران بوده است. ریشه تورم امروز هم در همین سیستم بانکی است و همین تورم است که بر گرده مردم فشار می‌آورد. عده‌ای به‌شدت ثروتمند می‌شوند و عده‌ای زیر دست و پا له می‌شوند! وقتی در جامعه‌ای طبقه متوسط لاغر و کوچک می‌شود، فاتحه آن جامعه را باید خواند! پس قبول دارم که طیفی از مردم از دیدن «غریب» عصبانی می‌شوند اما می‌گویم بخشی از فیلم را هم من برای مسئولان ساخته‌ام. آقایان مسئول این فیلم را ساخته‌ام تا شما ببینید و از مسیری که رفته‌اید بازگردید. اینگونه با مردم برخورد نکنید!

* تجربه نشان داده است که این فیلم‌ها تأثیری بر مسئولان ندارد!

لااقل این است که ما یک شابلون در فیلم خود ارائه کرده‌ایم. زمانی بود که برای پاسخ‌نامه‌های چند گزینه‌ای یک شابلون پاسخ‌های صحیح طراحی می‌کردند و براساس آن با جواب دیگران نمره می‌دادند. معتقدم آدم‌هایی مثل محمد بروجردی حکم همان شابلون را دارند و روی هر کسی بگذاری، اگر هم‌خوانی نداشت، نمی‌تواند مدعی شود که من آدم صالح و درستی هستم.

* براساس روایت کتاب، محمد بروجردی فعالیت‌هایی در پیش از انقلاب داشته که شاید براساس استانداردهای بعدی خودش هم از جنس تندروی بوده است. این بخش از شخصیت بروجردی در فیلم نیست و شاید احساس شود شما آن را سانسور کرده‌اید، آیا تعمدی در نپرداختن به این وجه داشتید؟

در همان کتاب خاطرات این نکته وجود دارد که در حین یکی از عملیات‌های بمب‌گذاری، ناگهان متوجه می‌شود رهبری نهضت، مخالف این رویکرد است و در میانه همان عملیات، از کارش دست می‌کشد و بازمی‌گردد…

* ماجرایی که مربوط به آتش زدن یکی از شعب بانک بود.

بله. آن‌ها در مسیر مبارزه خود تا جایی اطلاعی از نظر رهبر نداشتند ولی وقتی متوجه این دیدگاه می‌شود، دیگر در هیچ عملیاتی شرکت نمی‌کند. در همین فیلم هم او دیالوگی دارد که می‌گوید تمام نوجوانی و جوانی‌ام را با اسلحه بزرگ شده و زندگی کرده‌ام و جنگیدن را بلدم…

* و چقدر ادامه این دیالوگ زیباست که می‌گوید «ابتدا باید بدانم با چه کسی می‌جنگم‌!»

بله. خیلی ظریف سعی کردیم به سمت این ویژگی‌های محمد بروجردی هم برویم. تحول در هر انسانی رخ می‌دهد. چه لزومی دارد گذشته آدم‌ها را پاک کنیم. اصلاً مگر می‌شود گذشته شخصیتی مانند «حر» را از روایت زندگی‌اش پاک کرد. او تا شب قبل از کربلا، طور دیگری بود و تحول شخصیتش محصول یک سیر بود. بالاخره حتی جو جامعه هم بعد از انقلاب نسبت به قبل از انقلاب تغییر کرده است. مگر می‌توان گذشته بروجردی را نادیده گرفت؟ فکر می‌کنید او مانند دیگر مردم، قبل از انقلاب سینما نمی‌رفته است؟ اتفاقاً او عاشق سینما بود و قهرمانان فیلم‌ها را خیلی دوست داشت. او فیلم‌های جنگی زیادی دیده بود و اتفاقاً یکی از دلایلی که در جنگ‌های چریکی بسیار قوی بود، به همین دلیل بود.

* فیلم‌هایی مثل «نبرد الجزایر» که در سکانسی از «غریب» هم می‌بینیم مشغول تماشای آن است.

دلیل دارد که این سکانس را در فیلم می‌گذارم. این آدم را نباید از مردم معمولی دور کنیم و به آسمان‌ها ببریم. این‌ها همان مردم معمولی هستند که در یک سیر تحولی به این جایگاه رسیده‌اند. مهم این است که وقتی به اعتقادی می‌رسد، پای اعتقادش می‌ایستد.

جاه‌طلبی «سه خواهر» در دو جشنواره

مستند کوتاه «سه خواهر» ساخته ایمان بهروزی به جشنواره فیلم‌ «فست‌نت» ایرلند و همچنین جشنواره «فرایبورگ» آلمان راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، مستند کوتاه «سه خواهر» ساخته ایمان بهروزی و نویسندگی مهدی بهروزی به پانزدهمین دوره جشنواره فیلم‌ «فست‌نت» ایرلند و همچنین بیستمین دوره جشنواره «فرایبورگ» آلمان راه یافت.

این فیلم محصول مشترک ایران و آلمان است و داستان خودکشی همزمان سه خواهر در محله نظام‌آباد تهران را روایت می‌کند.

در مستند «سه خواهر» که برساس اتفاقی واقعی شکل گرفته است ایمان بهروزی تهیه‌کننده و کارگردان، مهدی بهروزی نویسنده، حسین احمدیان فیلمبردار، مهدی باقری تدوینگر و احسان افشاریان به عنوان صداگذار همکاری داشته‌اند.

پانزدهمین دوره جشنواره فیلم‌ فست‌نت بین روزهای ۲۴ تا ۲۸ می برابر با ۳ تا ۷ خرداد در کشور ایرلند و جشنواره فرایبورگ ۱۲ تا ۲۱ می برابر با ۲۲ تا ۳۱ اردیبهشت برگزار می‌شود.

«سه خواهر» پیش از این در جشنواره‌های جیهلاوای چک، لاچنو دوروی ایتالیا و بلگراد صربستان به نمایش درآمده است.

درخشش «خنزیر» در لبنان

جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی با عنوان «خنزیر» در جشنواره بین‌المللی سینمایی فیلم کوتاه لبنان در طرابلس به هنرمند شادگانی «ماجد رستمی زاده» رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، جشنواره بین‌المللی سینمایی فیلم کوتاه لبنان با مشارکت ۳۲ فیلم کوتاه از ۱۸ کشور در طرابلس برگزار شد.

هیئت داوران جشنواره مذکور متشکل از کارگردان مهنا عبدالله از عربستان، آنا ساندریرو الویریز از اسپانیا، عمر میقاتی بازیگر، شادی زیدان کارگردان و صلاح عطوی نویسنده از لبنان است که به داوری آثار پرداختند.

در جشنواره بین‌المللی سینمایی فیلم کوتاه لبنان، جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی برای فیلم «خنزیر» از ایران به کارگردانی ماجد رستمی زاده، جایزه بهترین فیلمبرداری برای فیلم «ید أمی» از عراق به کارگردانی کاردینا هامن، جایزه بهترین متن برای فیلم «إبره و خیط» از سودان به کارگردانی ناصر یوسف، جایزه بهترین بازیگر زن سارینا باناهیدا برای بازیگری در فیلم «بیت ابیض غامق» و جایزه بهترین بازیگر مرد أشراف تلفاح برای بازیگری در فیلم «صحن أحمر» اختصاص پیدا کرد.

همچنین در جشنواره بین‌المللی سینمایی فیلم کوتاه لبنان، جایزه بهترین فیلم مستند به طور مشترک بین فیلم «کیک و سکر» از یمن و فیلم «أمل صعب» از لبنان، جایزه بهترین فیلم انیمیشنی به طور مشترک بین فیلم «قضیه» از ایتالیا و فیلم «حدیقه الحیوان» از اردن، فیلم «ورده» از عراق و فیلم «الزیج» از عمان هیئت تعلق گرفت.

عوامل فیلم کوتاه «خنزیر» شامل نویسنده علی رستمی (براس طرحی از الهام کاظمی)، مدیر فیلمبرداری احمد طاهر، صدابردارعلیرضا نوذرپور، مشاور پروژه سیدعدنان طاهری، مدیر برنامه‌ریزی هاشم عساکره و بازیگران شامل عبدالله سلیمانی، مرام ناصری، هاشم عساکره، سیدشاکر موسوی، ماجد پرنیان، جعفر رستمی، آمنه ناصری، راحیل حیاوی و معتز عساکره هستند.

سایر عوامل این فیلم شامل صحنه منشی فاطمه معتوقی، دستیاران تصویر میلاد شروکی و محمد جوهری، دستیار صدا عماد طالب‌زاده، طراح گریم فاطیما حزباوی، مجری گریم پارسا رستگار، عکاس مهدی دربندی، تدوین جمیل عاشوری، آهنگساز حسین رستمی، طراح صحنه و لباس ماجد، رستمی و مدیر صحنه محمدجواد شاوردی هستند.

مشاور بومی این فیلم جعفر رستمی، مدیر تولید محمد سداوی، مدیر تدارکات ماجد پرنیان، تدارکات محمد نعیم، علاء رستمی، روابط عمومی علی محمود، گرافیست قائم غبیشاوی، تهیه‌کنندگان شهلا موسوی و انجمن سینمای جوانان ایران (دفتر آبادان) و با همکاری خالد شاوردی و مجید شهبازی هستند.

فیلم‌های «غبار» و «قاب سفید» از دیگر ساخته‌های این کارگردان است و فیلم کوتاه «قاب سفید» در جشنواره HeCare کانادا حضور دارد.

آیا فیلم‌ها زیر پای کمدی‌ها له می‌شوند؟

ایرج محمدی تهیه‌کننده فیلم‌های سینمایی «سینکو» و «نیلگون» به ارائه توضیحاتی درباره برنامه‌ریزی برای اکران عمومی این آثار پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، ایرج محمدی تهیه‌کننده سینما در گفتگو با مهر، با درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: سال گذشته یک فیلم سینمایی به‌نام «سینگو» ساختیم که خوشبختانه در جشنواره‌های بین‌المللی حضور موفقی دارد و همچنان هم به این حضورها ادامه می‌دهد. آخرین مورد هم جشنواره سی‌ان‌اس در هند بود که جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به این فیلم تعلق گرفت.

وی با اشاره به اینکه این فیلم هنوز در داخل کشور اکران نشده است به برخی حضورهای بین‌المللی دیگر فیلم اشاره کرد و گفت: تا به امروز فیلم در سه جشنواره معتبر بین‌المللی حضور داشته و برنامه‌ریزی داریم این حضورهای جشنواره‌ای ادامه پیدا کند. برای نمایش فیلم در ایران منتظر تعیین تکلیف جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان هستیم تا اولین حضور فیلم در جشنواره باشد و بعد از آن فیلم را راهی اکران عمومی کنیم.

این تهیه‌کننده درباره وضعیت نسبتاً خوب فیلم‌های کودک در چرخه اکران طی یک سال گذشته هم گفت: این بهبود وضعیت بیشتر شامل حال انیمیشن‌های سینمایی شده است و امیدواریم این جریان همچنان هم ادامه داشته باشد و شاهد اتفاق‌های خوبی در این عرصه باشیم. این آثار ثابت کرده‌اند که مخاطب قابل توجهی دارند.

محمدی درباره فعالیت‌های پیش روی خود هم گفت: یکی دو فیلمنامه سینمایی در دست داریم که در حال حاضر در مرحله نگارش هستند اما امید داریم که همین امسال بتوانیم آن‌ها را به مرحله تولید برسانیم. از طرف دیگر فیلم دیگری به نام «نیلگون» را هم آماده اکران دارم که در حال پیگیری برای اکران آن هستیم. وضعیت مناسب فروش فیلم‌ها ما را هم به اکران فیلم ترغیب کرده است اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که تعداد فیلم‌ها زیاد است و باید فیلم را به‌گونه‌ای اکران کنیم که به‌صورت مناسب دیده شود و زیر دست و پای فیلم‌های کمدی له نشود!

وی درباره تأخیر بیشتر در اکران فیلم و احتمال تازه نبودن آن برای مخاطبان در بازه اکران تأکید کرد: فیلم‌هایی که سوژه‌های مرتبط با مسائل روز دارند با چنین مشکلاتی مواجه می‌شوند. فیلم‌هایی که از ساختار دراماتیک برخوردارند، در هر زمانی می‌توانند اکران شوند و از این منظر مشکلی ندارند. ما همین امروز فیلم‌هایی از سال ۹۸ و قبل از دوران کرونا داریم که هنوز اکران نشده‌اند و همه آن‌ها باید اکران شوند. هر فیلمسازی می‌خواهد فیلمش اکران شود. شاید برخی از صاحبان آثار مثل فارابی فیلم خود را به تلویزیون واگذار کنند و یا برخی سراغ اکران آنلاین بروند اما استقبال خوب از اکران آنلاین یک فیلم هم منوط به یک اکران خوب در سینماست.

محمدی افزود: فیلم سینمایی را حتماً باید روی پرده سینما دید. البته متأسفانه در شرایط فعلی در بهترین حالت فیلم‌ها کمی بیش از ۳ میلیون مخاطب دارند و این ایده‌آل نیست. امیدواریم به زودی در سینما شاهد شرایطی باشیم که تعداد مخاطبان فیلم‌های به مرز سه و چهار میلیون نفر هم نزدیک شود. در آن وضعیت فروش واقعی فیلم‌ها مشخص می‌شود. قیمت بلیت با توجه به تورم باید گران می‌شد که شد اما باید امید داشته باشیم شرایط به سمتی برود که سینماهای ما از فیلم‌های اجتماعی خالی نشود و اینگونه نباشد که فقط فیلم‌های کمدی روی پرده داشته باشیم.

فیلمنامه‌های برگزیده جشنواره ایثار معرفی شدند

اسامی آثار پذیرفته شده بخش مسابقه فیلمنامه نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره بین المللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار، گروه انتخاب بخش مسابقه فیلمنامه نویسی نخستین جشنواره بین المللی فیلم و فیلمنامه ایثار اسامی ۴۰ فیلمنامه را برای حضور در بخش نهایی این رخداد هنری اعلام کرد.

گروه انتخاب بخش مسابقه فیلمنامه نویسی جشنواره متشکل از محمد زین‌العابدینی تهیه کننده کارگردان، حسین خورشیدی فیلمنامه‌نویس و مدیر فرهنگی و حامد شکیبا نیا، تهیه کننده و کارگردان پس از مطالعه تعداد ۲۱۹ فیلمنامه ارسالی در قالب‌های مستند، پویانمایی، فیلم کوتاه داستانی، فیلم سینمایی، فیلم تلویزیونی و سریال، تعداد چهل عنوان فیلمنامه را برای حضور در ۲ بخش رقابتی اصلی و ویژه انتخاب کردند.

بنا بر این گزارش اسامی فیلمنامه پذیرفته شده به این شرح است:

۱- الهه نوشته هاشم علیایی مقدم ۲- امانت نوشته الهام احمدی ۳- آوای آشنا نوشته علیرضا بختیان ۴ – آوای نیکان نوشته هادی اسپنانی ۵- بادکنک سفید نوشته صادق قاسمی ۶- بازگشت نوشته نعمت الله سرگلزایی ۷- بهترین بابای دنیا نوشته عزیزالله محمدپور ۸- بی بی ماهی نوشته جواد خورشیدپور ۹- پیچ هفتم نوشته عاطفه کریمی ۱۰- پیراهن جانم نوشته محمد علی هاشم پور ۱۱- توپ زرد نوشته صادق قاسمی ۱۲- جوزف نوشته عبدالحسین عبدی ۱۳- چای عجمی نه، چای ایرانی نوشته سیدرضا حسینی ۱۴- دروازه‌بان نوشته لیلا روغن‌گیر قزوینی ۱۵- درون جنگ نوشته محمد عبدی زاده ۱۶- در همسایگی یاس نوشته فاطمه پرویزی مجد ۱۷ – دریادار بایندر نوشته عبدالرحمن شلیلیان ۱۸- دست نقش نوشته سید مهدی میرغیاثی ۱۹- ذبیح نوشته احمد احمدپور ۲۰ – راه شیری نوشته عباس طهماسبی ۲۱- رود سرخ نوشته مقداد جعفرزاده ۲۲- زنبق‌ها نوشته محمد علی هاشم پور ۲۳ – ساعت ده یادت نره نوشته میلاد ملحانی ۲۴- سقوط نوشته سعید فرامرزی ۲۵- سَنَعود (باز می‌گردیم) نوشته مهراب اکبری شهپر ۲۶- سه چهارم جنگ نوشته داوود جلیلی و محسن غضنفری – ۲۷ شگرا نوشته فرود عوض پور ۲۸- شلکینه نوشته اسماً غفاری اولقی ۲۹- طلوع نوشته نسیم اسدپور ۳۰- کمپوت گیلاس نوشته ابراهیم پورعلی ۳۱- گل یونس نوشته اشرف موسی خانی ۳۲- لنز نوشته حمیدرضا همتی ۳۳- مافیا صفر نوشته سروش کشاورز ۳۴- ملا رضا نوشته هاشم علیایی مقدم ۳۵- من و ما نوشته نسیم استوار ۳۶- می‌خواهم گمنام بمانم نوشته حامد کوهزاد ۳۷- ناطور الوند نوشته سید علیرضا حسینی و احمد فیضی ۳۸- نامه‌های عاشقانه جنگ نوشته امیر سائلی ۳۹- نشانی از مادر نوشته مژگان روشن زاده ۴۰- یازده و شانزده دقیقه نوشته لیلا روغنگیر قزوینی.

آثار بخش ویژه از میان تولیدات بنیاد شهید و امور ایثارگران در سراسر کشور و یا تولیدشده از سوی خانواده معظم شهدا و ایثار گران بوده و دارای مضامینی با عنوان حجاب و عفاف، نماز و نیایش و آثار مرتبط با مضامین تولید دانش بنیان است.

مرحله نهایی نخستین جشنواره بین‌المللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار با دبیری فرهاد مختاری از ۲۸ اردیبهشت تا سوم خرداد امسال از سوی اداره کل امور هنری معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری شهرداری مشهد و استانداری خراسان رضوی در مشهد مقدس برگزار می‌شود.

سینمای کودک مدیر می‌‎خواهد یا دلسوز؟

امیر مشهدی عباس گفت: افرادی برای کودک و نوجوان تولید می‌کنند که دغدغه آن را دارند، نهادی مانند فارابی باید با استفاده از این افراد این سینما را زنده نگه دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، فرهنگ سازی برای هر حاکمیت یکی از مهم‌ترین عوامل ارتقاء و رشد جامعه و از همه مهم‌تر انتقال تفکرات مطلوب آن کشور به نسل‌های آینده است. در این میان شاید مهم‌ترین جامعه هدف فعالیت‌های فرهنگ‌سازانه،‌«کودکان و نوجوانان» باشند‌، بی‌شک تولیدات فرهنگی مناسب برای کودک و نوجوان می‌تواند آینده هر کشور را از لحاظ‌های مختلف تامین و تضمین کند.

به زعم کارشناسان یکی از مهم‌ترین ابزارهای فرهنگ‌ساز در هر جامعه‌ تولیدات هنری است، هنر است که می‌تواند تفکری را و نظراتی را در شخصیت‌ها نهادینه کند،‌ به یک معنا هنر و آثار هنری می‌تواند نوع نگاه ما را بسازد. در این میان تاثیرگذارترین هنر «سینما» است. سینما به واسطه عمومی بودن و دسترسی آسان به سرعت در اختیار همه قرار می‌گیرد، در این میان کودک و نوجوان جوامع پیشرو هستند. آن‌ها هستند که به واسطه سن و سال، آثار سینمایی را دنبال می‌کنند و هر هفته سریال می‌بینند و با قصه‌ها و کاراکترهای سینمایی جهان خودشان را می‌سازند. 

کشور ما از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون هدف تهاجمات بسیار فرهنگی قرار گرفته که بسیاری از آن‌ها در قالب ساخت انیمیشن‌های مختلف و با هدف تأثیرگذاری بر جامعه کودکان و نوجوانان بوده است. امروز اما نوع تازه‌ای از جنگ که «شناختی» است شکل گرفته است. در «جنگ شناختی» دشمن از ترکیب رسانه‌ها کمک می‌گیرد تا نگاه مردم را به سمتی که می‌خواهد بکشاند. آن‌ها در طول زمان با محتوایی که ارائه می‌کنند حتی آدم‌های تحصیل کرده که شکل گرفته‌اند را عوض می‌کنند چه برسد به کودکانی که تازه می‌خواهند جهان پیرامونی را بشناسند. 

حالا در این شرایط است که «سینما» می‌تواند ابزار بسیار قدرتمندی باشد. سینمایی که مبتنی بر رویکرد انقلاب اسلامی، بازتاب دهنده عدالت، اخلاق و مهربانی باشد.

تحلیل نظرات کارشناسان نشان می‌دهد که آنها معتقدند سینمای کودک و نوجوان در ایران شرایط نابه‌سامانی دارد، تعداد و میزان تولیدات بسیار پایین و از طرفی کیفیت آثار نیز قابل بحث است، این در شرایطی است که به‌زعم منتقدان بنیاد سینمایی فارابی به‌عنوان متولی سینمای کودک و نوجوان وظیفه خود را درست انجام نمی‌دهد. به زعم کارشناسان فارابی به جای استفاده از متخصصان بیشتر درگیر فعالیت‌های تبلیغاتی است، به طور مثال موضوع سینما نوستالژی که این روزها در بنیاد فارابی در حال اجرا است، به جز یک هزینه کلان و سرگرمی ساده چه آورده‌ای خواهد داشت؟

در هیمن رابطه با امیر مشهدی عباس از فعالان عرصه هنر کودک و نوجوان در تئاتر و سینما گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه مشاهده می‌کنید.

فارس: سینمای کودک و نوجوان از قبل جزء مهمی از سینمای کشور به‌حساب می‌آمده است، شرایط این گونه از سینمایی در طول تاریخ سینمای ایران و در شرایط اخیر سینما را چطور ارزیابی می‌کنید؟

معمولا آثار حوزه کودک و نوجوان با دغدغه سینماگران تولید می‌شود و نه با دغدغه‌های نهاد‌های دولتی.

مشهدی عباس: سینمای کودک و نوجوان و جوان ما همیشه بر مبنای دغدغه‌ی تولیدکنندگان آن  بوده و حیات داشته است، یعنی مثلاً یک تولیدکننده‌ای دغدغه و یا علاقه داشته که برای بچه‌ها کاری بکند و یا دغدغه‌ی شخصی داشته، پیگیری کرده و یک فیلم کودک و نوجوان خوب ساخته است وگرنه معمولا این اتفاق به این شکل رخ نداده است که بنیاد سینمایی فارابی و یا حتی کانون پروش فکری کودکان یا هر جای دیگری بخواهد این روند را تغییر بدهد و فیلمی را برای کودکان و نوجوان بسازد، در اکثر اوقات حمایت‌های درستی بوده که به سرانجام نرسیده و حمایت نابجایی بوده که بازهم به سرانجام مناسب نرسیده و اثری تولید‌شده که دست تیم تولید حرفه‌ای نبوده است.

فارس: با توجه به این شرایط و مطالبی که گفتید،‌ شرایط سینمای کودک و نوجوان در این روزها چگونه است؟ آیا این سینماگران که دغدغه حوزه کودک را دارند همچنان فعالند؟

اگر هنرمندی،‌تهیه‌کننده‌ای و یا کارگردانی دلش بسوزد و برای بچه‌ها فیلمی بسازد و اثری تولید کند که دغدغه‌ی شخصی‌اش را داشته باشد، اما حقیقت این است که این اتفاق برای این افراد دغدغه‌مند هم بسیار سخت و دشوار شده است.

 مشهدی عباس: این روزها و در شرایط فعلی می‌توان گفت که ما عملا سینمای کودک نوجوان نداریم، یعنی اگر هنرمندی،‌تهیه‌کننده‌ای و یا کارگردانی دلش بسوزد و برای بچه‌ها فیلمی بسازد و اثری تولید کند که دغدغه‌ی شخصی‌اش را داشته باشد، اما حقیقت این است که این اتفاق برای این افراد دغدغه‌مند هم بسیار سخت و دشوار شده است؛ من خودم سه کار و پروژه برای کودکان و نوجوانان دارم که الان نزدیک به یک‌سال است که در حال تلاش هستم تا بتوانم یکی از آن ها را تولید کنم، می‌خواهم به شما بگوییم که من دارم پیگیری می‌کنم، تلاش می‌کنم تا با تهیه کننده‌های مختلف قرار می‌گذارم تا با سرمایه‌گذاری‌های مختلف این آثار را تولید کنم.

قطعا اگر بخواهم همین تلاش را در حوزه‌های دیگری انجام دهم بیش از این عایدم می‌شود اما دغدغه دارم تا حوزه کودک و نوجوان فعالیت کنم؛ من از میان افرادی که این دغدغه را در سینما دارند آدم تازه‌وارد و تازه‌کاری هستم در‌مقابل آدم‌هایی که استخوان خرد کردند و سال‌هاست برای کودکان دست‌وپا می‌زنند و خودرا به جهت تجربه شخصی مثال زد که بگوییم تولید اثر برای کودکان سخت و بدون حمایت است و از دغدغه سینماگر است که سینمای کودک و نوجوان داریم نه از حمایت‌های دولتی!

فارس: اینکه می‌گویید عواید این کار کم است به معنا گیشه ناموفق برای آثار حوزه کودک و نوجوان است؟ اخیرا چند اثر در این حوزه فروش خوبی داشتند.

مشهدی عباس: قبلا هم در مصاحبه‌ای گفته‌ام که سینما کودک نوجوان سینمای گیشه نیست، نه به این معنا که در گیشه موفق نمی‌شود، چرا ممکن است اثری در این گونه سینمایی تولید شده و گیشه خوبی هم داشته باشد؛ بلکه به این معناکه کسی برای کسب درآمد و یا شهرت وارد این فضا نمی‌شود چراکه این اهداف به سختی در این سینما به‌دست می‌آید؛ افرادی برای کودک و نوجوان تولید می‌کنند که دغدغه آن را دارند، نهادی مانند فارابی باید با استفاده از این افراد این سینما را زنده نگه دارد.

فارس: تا چه میزان فارابی را مسؤول شرایط نابه‌سامان سینما کودک و نوجوان می‌دانید؟

نهاد‌هایی مانند فارابی بودجه مخصوص سینمای کودک و نوجوان را دارند اما برای این سینما پدری و دلسوزی نکرده‌اند.

مشهدی عباس: من می‌خواهم بگوییم وقتی کسی می‌شود پدر یک خانواده مسؤولیتی دارد؛ مثلاً پدر مسؤولیتش این است که شرایط رفاهی خانواده را فراهم کند از لحاظ مالی حتی محبت درستی با خانه داشته باشد، من همیشه احساس می‌کردم نهادهایی مثل فارابی که اصلاً بودجه‌ی مخصوص این کار را دارد، پدری هستند برای سینمای کودکان جوان ولی واقعاً می‌توانم بگوییم اگر این‌ها برای سینما کودک و نوجوان پدری و دلسوزی نکردند و همیشه در تقسیم بودجه کمترین بودجه به کودک و نوجوان اختصاص پیدا کرده است و کم‌ترین متخصص‌ها را برای این موضوع دعوت کردند.

فارس: یعنی رویکرد موجود به فکر سینمای کودک و نوجوان نیست؟

سینمای کودک و نوجوان سینمایی است که با حمایت باید به چهارچوبی برسد، واقعاً فرهنگ‌سازی باید با حمایت اتفاق بیفتد.

مشهدی عباس: همیشه با سینمای کودک و نوجوان سلیقه‌ای برخورد کردند؛ در هر دوره‌ مدیریتی به شکلی با این حوزه برخورد شده است؛ اصلاً بحث مدیریت فعلی نیست، به نظر من فارابی نسبت به این قضیه مسئولیت دارد، پدری گردنش هست که پدری نکرده برای این سینما و هنوز هم چشم‌ها به‌دنبال فارابی است، چون سینمای کودک و نوجوان سینمایی است که با حمایت باید به چهارچوبی برسد، در تمام دنیا همین هست درست است که خودش می‌تواند سرپا بایستد ولی واقعاً فرهنگ‌سازی باید با حمایت اتفاق بیفتد،کسی دلش نسوخته که بیاید برای بچه‌ها فرهنگ‌سازی کند و از بودجه شخصی هزینه‌های خیلی بالا را به‌عهده بگیرد.

فارس: فرهنگ سازی با بودجه خصوصی مضراتی دارد که می‌گویید نباید اتفاق بیفتد؟

کاش مسئولیت سینمای کودک و نوجوان در فارابی کمی مسئولانه‌تر و دغدغه‌مندتر بود تا حداقل می‌توانستیم فیلم سالم‌تری برای کودکان بسازیم.

مشهدی عباس: ببینید الان یک فیلم‌ساز باید بروید دنبال اسپانسر تا بتواند با سرمایه‌گذاری آن فیلم را بسازد، بعد از آن مجبوری است به خاطر اسپانسر و سرمایه‌اش حرف‌هایی در فیلمش بگذارد فقط برای‌اینکه بتواند فیلمش را بسازد و برایش سرمایه‌ای داشته باشد؛ اینها همه معایت سرمایه‌گذاری خصوصی است، کاش این پدری و مسئولیت سینمای کودک و نوجوان در فارابی کمی مسئولانه‌تر و دغدغه‌مندتر بود تا حداقل می‌توانستیم فیلم سالم‌تری برای کودکان بسازیم.

فارس: جدا از اهیمت پرداختن به سینمای کودک و نوجوان آیا این گونه می‌تواند ناجی شرایط فعلی سینمای کشور باشد؟

مشهدی عباس: بله قطعا می‌تواند، ببینید وقتی فرزندمان را در کودکی می‌بریم تا به تماشای یک تئاتر بنشیند این کودک یاد می‌گیرد که در حقیقت تئاتر یک بحث فرهنگی و اندیشمندانه است و می‌تواند در زندگیمان تاثیر داشته باشد و شرایط روحی‌اش را التیام ببخشد، این کودک بعد از این تجربه تئاتر را وارد سبد خانواده خود می‌کند، یعنی اینکه بچه در آینده عادت می‌کند که تئاتر ببیند.

با استفاده از سینمای کودک و نوجوان می‌توانیم کودکان را به سینما عادت داده و آن را وارد سبد خانواده‌هایشان در آینده بکینم.

فیلم هم همینطور است؛ اگه بچه‌ها در سنی که کودکی می‌کنند فیلم‌های کودکان و آثاری که واقعا برای این سنین ساخته شده است را ببینند یاد می‌گیرند که سینما می‌تواند پاسخگوی برخی از سوالات ذهنی‌اش باشد و برخی از دغدغه‌هایش را برطرف کند و این اتفاق می‌تواند فیلم و سینما را وارد سبد خانواده کند.

ما مخاطب آیندمان را امروز می‌سازیم ولی چطور می‌توانیم این کار را انجام دهیم وقتی که فیلمی برای کودکان تولید نمی‌کنیم و یا تولیداتمان متناسب با نیازهایشان نیست.

فارس: شرایط فکری کودکان چه موادری را در فیلم سازی می‌طلبد که می‌گویید برخی تولیدات مناسبشان نیست؟  

مشهدی عباس: وقتی ما طرحی را متناسب با تفکر و نیازهای مخاطب و کودکان امروز به مسئولین می‌دهیم می‌گویند چرا طرح و داستان آن به این شکل است و توقع دارد هنوز گلنار و شهر موش‌ها تحویلشان بدیهم، مسؤولین ما بچه‌های این زمانه را نمی‌شناسند،‌کودکانی که دیگر زمین بازیشان در کوچه نیست و در فضای مجازی فعالیت می‌کنند. مسؤولین تفکراتشان در دهه‌ی شصت و دهه هفتاد، یعنی بچگی های خودشان مانده و تصور میکنند که فیلم کودک خوب باید ویژگی‌های آثار آن دوره را داشته باشد.

فارس: مهم‌ترین تغییرات شخصیتی کودکان برای فیلم‌سازان چیست؟

مشهدی عباس: کودک امروز در بازی‌هایی که انجام می‌دهد یک روز می‌تواند نقش دزد بازی کند، یک روز نقش پلیس‌ بازی کند، یک روز می‌تواند رانندگی تاکسی را به‌عنوان شغلش انتخاب کند، بچه‌های امروز در بازی‌ها برای خودشان شخصیت بزرگ‌سال دارند، یعنی یک کودک 12 سال می‌تواند در یک بازی یک انسان سی و هشت سال باشد و چند میلیون دلار موجودی حساب بانکی‌اش باشد.

ما نمی‌خواهیم این موضوع را باور کنیم و برای این کودکان فیلم‌هایی در حد دهه شصت و هفتاد تولید می‌کنیم و بچه‌ها این فیلم‌هارا پس می‌زنند و در این شرایط ما عملا مخاطبی برای سینمای کودک و نوجوان نداریم و فقط یک فیلم می‌سازیم تا بیلان کاریمان را پر کنیم و بگوییم در این حوزه فعال هستیم.

فارس: توجه به این موضوعات تا چه حد در موفقیت یکم فیلم کودک ونوجوان مهم است؟

سینمای کودک و نوجوان مخصوص خانواده است، اگر کودکی بخواهد یک فیلم ببیند تمامی این خانواده باید به‌خاطر این کودک به سینما بروند، در این صورت آن فیلم یک کودک را به همراه پدرش، مادرش و یا خواهر و برادرش جذب کرده است.

مشهدی عباس: اگر فیلم درست برای بچه‌ها ساخته شود اتفاقا سینمای کودک تنها سینمایی در تمام دنیا است که می‌توانید سینما و گیشه اش را نجات بدهد، ما در تاریخ فیلم‌هایی داشتیم که برای کودکان بوده و درست و با موضوعات و متن مناسب تولید‌شده و بچه‌ها رفتن فیلم‌هارا دیده‌اند و گیشه‌ها پرشده و سینما رونق پیداکرده است، چراکه سینمای کودک و نوجوان مخصوص خانواده است، من اگر بخواهم فیلم اجتماعی یک کارگردان را ببینم می‌توتنم به‌تنهایی به سینما بروم و آن فیلم تنها یک مخاطب را جذب کرده است، اما اگر کودکی بخواهد یک فیلم کودک و نوجوان را ببیند تمامی این خانواده باید به‌خاطر این کودک به سینما بروند، در این صورت آن فیلم یک کودک را به همراه پدرش، مادرش و یا خواهر و برادرش جذب کرده است.

من نمی‌دانم علت این همه‌ی بی‌اهمیتی توسط مسؤولان و توسط کسانی که دست‌اندرکار تولید هستند نسبت به سینمای کودک و نوجوان، مخاطب آن و افرادی دلسوزی که می‌خواهند برای بچه‌ها فیلم تولید کنند چیست؟

فارس: به‌نظر شما راهکار بهبود این شرایط چیست؟

مشهدی عباس: راهکار برای بهبود شرایط این هست که سینمای کودک و فیلم‌های کودک توسط آدم‌هایی دلسوز و متخصص تولید شود، در تولید این فیلم‌ها حداقل این است که آثار به صورت واقعی برای مخاطب تولید‌شده . ویژگی‌های آن درنظر گرفته شده است؛ دراین صورت مخاطب می‌تواند با سینما آشتی کند، چراکه واقعاً هستند کسانی که فیلم درست برای مخاطب امروز تولید کنند، سینمای کودک و نوجوان با مخاطب ویژه‌اش می‌تواند تمام سینما را هم احیا کند اما جدی گرفته نمی‌شود.

فراخوان جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه دانشجویی نهال اعلام شد

فراخوان نوزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه دانشجویی نهال منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، فراخوان ملی و بین‌المللی نوزدهمین جشنواره فیلم کوتاه دانشجویی نهال منتشر شد.

دبیرخانه جشنواره از تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ آماده دریافت آثار دانشجویان در بخش‌های فیلم کوتاه (داستانی، مستند، تجربی و انیمیشن)، فیلمنامه، عکس و پوستر فیلم است.

زمان ارسال آثار نیز تنها تا ۱۵ خرداد سال ۱۴۰۲ خواهد بود و امکان تمدید مهلت پذیرش آثار وجود نخواهد داشت.

دریافت آثار نوزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه نهال تنها از طریق سایت به نشانی nahalfestival. ir صورت خواهد گرفت.

علاقه‌مندان برای اطلاعات بیشتر می‌توانند با دبیرخانه جشنواره به نشانی خیابان انقلاب، روبه‌روی بوستان دانشجو، کوچه بالاور، پلاک دوم، طبقه‌ پنجم یا شماره تلفن ۰۹۲۱۸۱۲۱۸۳۳ تماس بگیرند.

آدرس دبیرخانه جشنواره:

خیابان انقلاب، روبه‌روی بوستان دانشجو، کوچه بالاور، پلاک دوم، طبقه‌ پنجم.

جشنواره فیلم کوتاه نهال از سال ۱۳۸۲ تاکنون نماینده دانشجویان سینمای دانشگاه هنر است. هجدهمین دوره جشنواره همسو با رویکرد فیلمسازی مستقل و دانشجویی است. برگزاری هفته‌های کارگاهی، مشارکت بین‌المللی و تلاش بر ایجاد بستری مناسب برای نمایش آثار فیلمسازان فیلم کوتاه از ‌اهداف این دوره است.

خروج از نسخه موبایل