سریال انیمیشن «لئو مسی» از سوی سونی در دست ساخت است.
به گزارش سینمای خانگی و به نقل از ددلاین، یک سریال انیمیشن بر مبنای زندگی لئو مسی ستاره فوتبال آرژانتین در دست ساخت است.
کاپیتان فوتبال آرژانتین پس از قهرمانی در جام جهانی قطر بیکار ننشست و با سونی میوزیک اینترتینمنت همکاری کرد تا یک سریال انیمیشن بر مبنای زندگی وی شکل بگیرد.
در این سریال کودکی مسی تصویر شده که برای انجام یک بازی ویدیویی با موانعی روبهرو میشود. این سریال برای مخاطبان کودک و نوجوان ساخته میشود.
مسی از محبوبترین بازیکنان فوتبال، چندی پیش در جام جهانی ۲۰۲۲ در پیروزی آرژانتین برابر فرانسه هم ۲ گل به ثمر رساند و هم بهترین بازیکن مسابقه شناخته شد. او با حضور در ۲۶ بازی رکورد بیشترین بازی در جام جهانی را شکسته است. وی تاکنون در ۱۷۲ بازی ۹۸ گل برای تیم ملی آرژانتین به ثمر رسانده و برای تیم سابقش یعنی بارسلونا در ۵۲۰ بازی ۴۷۴ گل زد.
مسی سال ۲۰۲۱ به تیم پاری سن ژرمن فرانسه پیوست و با حضور در ۴۶ بازی برای این تیم ۱۸ گل زده است. وی هفت «توپ طلا» برای بهترین بازیکن جهان گرفته و از این بابت هم رکورددار است.
سریال «لئو مسی» به زبانهای اسپانیایی، انگلیسی و چندین زبان دیگر تولید میشود و سونی در مشارکت با کمپانی «لیو مسی منیجمنت» آن را میسازد.
فرناندو کابرال از مدیران سونی میوزیک اینترتینمنت همکاری با کمپانی مسی را یک امتیاز دانست و گفت به این وسیله قدرت و درسهای ورزشی را با همکاری بزرگترین بازیکن فوتبال همه دورانها به نمایش میگذارند و این سریال میتوان متواضعانه مخاطبانی از هر سن را در سراسر جهان به تماشا بنشاند.
یک کارگردان و منتقد سینمایی میگوید: شتابزدگی در تولید آثار سینمای ملی وجود دارد و لازم است با حوصله و تدبیر برای این سینما فیلم ساخت.
به گزارش سینمای خانگی، سید مهدی میرغیاثی در گفتگو با ایرنا اظهار داشت: سینما، هنر صنعت است و باید ساز و کاری مالی آن فراهم شود و چرخه اقتصادی در آن جریان داشته باشد.
وی افزود: اگر بخواهیم فیلمهایی که لازمه جامعه است و از بنیانهای آن است و به تعبیری برای سینمای ملی کار بسازیم، نباید فیلمهای خام و ناقص وارد این سینما شود؛ به ویژه در حوزههایی چون مقاومت که راه را باز کرده و مخاطب را با سینما آشتی میدهد و لذا لازم است تامل بیشتری در تولید این گونه فیلمها شود.
میرغیاثی درباره جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت گفت: جشنواره امسال خیلی متفاوت از دورههای گذشته به لحاظ تولید، شیوه و مکان برگزاری است و در فضایی که با مفهوم مقاومت قرین است، برگزار میشود.
این منتقد سینمایی افزود: چه بهتر که دیگر جشنوارهها نیز در فضایی نزدیک به موضوع این رویدادها برگزار شود تا دریافتهای سینماگران واقعیتر و منطقیتر شود.
وی گفت: مفهوم مقاومت گستردهتر شده و در هر کجا که حق و باطل و تقابل بین این دو وجود دارد و به سمت حق میرویم، مفهوم مقاومت را به همراه دارد؛ حتی در جنگهای نوین و ترکیبی باید این مفهوم را گسترش داده و از آن استفاده کنیم.
هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت به دبیری جلال غفاری قدیر از ۱۲ اسفند کار خود را در عسلویه آغاز کرد و آیین پایانی این جشنواره شامگاه چهارشنبه،۱۷ اسفند بر روی عرشه ناو شهید رودکی برگزار شد.
یک کارشناس سینما میگوید: در سینمای منطقهای یا جهانی قیمت بلیت سینما کمتر از ۱۰ دلار نمِیتواند باشد ولی از آنجا که تا اطلاع ثانوی سینمای ایران را باید در مختصات محلی ارزیابی کرد، باید با همان قیمت هر بلیت یک دلار فیلم اکران کنیم.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، با اعلام اسامی فیلمهای نوروزی ، نمایش این فیلمها همانند سالهای گذشته، در روزهای منتهی به سال جدید به طور رسمی آغاز خواهد شد و در حالی که سینمادارها معتقدند نرخ بلیت سینما باید متناسب با افزایش هزینهها، بالا رود اکران نوروزی امسال با شیوهای دیگر در بلیتفروشی برپا خواهد شد تا قشرهای مختلفی از مردم امکان تماشای فیلمها را داشته باشند.
امیرحسین علمالهدی در گفتوگویی با ایسنا درباره شناور شدن قیمت بلیت سینماها که از ۲۰ هزار تومان تا ۶۰ هزار تومان نرخگذاری شده، بیان کرد: مهمترین نکتهای که نباید آن را فراموش کنیم این است که در صنعت سینما قیمت یک دلاری بلیت یک شوخی است و تقریباً -بجز هند که تصحیح سیاستهای سینمایی خود را در دستور کار قرار داده – کشوری را سراغ ندارم که بلیت سینمای آن با ادعای پیش رفتن به سمت صنعت سینما، یک دلار باشد.
او با اشاره به مصاحبه اخیر علی سرتیپی (مدیر چند پردیس سینمایی از جمله کورش) که درباره قیمت بلیت سینما گفته بود، در شرایط فعلی باید دستکم ۳۰۰ هزار تومان باشد ولی چنین امکانی وجود نداردو با نیز با اشاره به برخی انتقادها به این اظهارنظر افزود: من صحبتهای ایشان را خواندم، نگفته بود باید قیمت بلیت سینما را به ۴۰۰ هزار تومان برسانیم بلکه معتقد است در شرایط ایدهآل قیمت بلیت سینما به طور میانگین حدود ۸ تا ۱۰ دلار است که معادل همان ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان ما میشود. البته در کشور امارات یک نرخ بلیت سینما به قیمت یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان داریم و در هند هم بلیتی داریم که حدود دو هزار یا سه هزار تومان است ولی بحث ما این است که از ابتدا نگرش خود را به سینما بررسی کنیم و ببینیم سینما را چگونه میخواهیم تعریف کنیم، بعد وارد مختصات مدنظرمان بشویم.
وی تاکید کرد: ما ابتدا باید بپذیریم که سینما در ایران صنعت نیست. صنعت مختصات خاص خود را دارد و تابع بازار عرضه و تقاضا است. بلیت یک دلاری نمیتواند سینما را به معنای اقتصادی تعریف کند. سینمای ایران در یک لوپ گیر کرده در حالی که ما مثل بقیه شاخصها، هم میخواهیم در قبال آن فرهنگی رفتار کنیم، هم آن را توسعه دهیم و هم در کنارش سود کنیم؛ اینها در کنار هم جور در نمیآیند.
علمالهدی با اشاره به صحبتهای سال گذشته خود با ایسنا که در آن تاکید کرده بود «افزایش ۵۰ درصدی بهای بلیت سینماها چشمانداز روشنی را در سال ۱۴۰۱ پیش روی سینمای ایران قرار نمیدهد» ادامه داد: در همه جای دنیا شناور شدن قیمت بلیت امتحان خود را پس داده و جواب مثبت گرفته است. بلیت در ساعت و روزهای گوناگون با قیمتهای مختلف در اختیار مردم قرار میگیرد و این یک اصل است که سینماهای دنیا از آن پیروی میکنند. بلیت سینما را نمیتوان از صبح تا شب با یک نرخ ارائه کرد. قیمتها بر اساس کیفیت سینما و فیلم متغیر است و اینها پارامترهایی هستند که مخاطب میتواند متناسب با درآمد خود برای مراجعه به سینما تصمیم بگیرد.
وی درباره اینکه برخی معتقدند در شرایط اقتصادی فعلی قیمت بلیت اصلا نباید افزایش داشته باشد، گفت: اعتقاد من ابتدا بر این است که وزارت ارشاد باید از نرخگذاری بلیت سینما بیرون بیاید. شاید این وزارتخانه در دهه ۶۰ چنین جایگاهی داشت اما الان به نظر میرسد با توجه به سرسامآور بودن هزینهها و اینکه نمیدانیم دولت در ارتباط با سالنداری و تولید فیلم چقدر سوبسید میدهد، ورود دولت به حوزه سرمایهگذاری و قیمتگذاری بلیت اشتباه است و باید تصحیح شود.
این کارشناس سینما بیان کرد: در سال ۱۴۰۲ با دلار ۵۰ هزار تومانی -که باید ببینیم در نهایت به چه عددی میرسد – میانگین هزینه تولید یک فیلم که جذابیتهایی برای دعوت مردم سراسر ایران به سینما داشته باشد، فارغ از سینمای مستقل، بین ۱۲ تا ۱۵ میلیارد تومان است؛ یعنی یک فیلم با کمتر از این رقم امکان تولید ندارد، آن هم اگر حداقل دو- سه هنرپیشهای که مردم دوست دارند روی پرده سینما ببینند در فیلم داشته باشیم. چنین فیلمی تقریبا باید دو و نیم برابر بفروشد تا به درآمد برسد، یعنی اگر سال آینده بخواهیم ۶۰ فیلم را اکران کنیم باید هرکدام نزدیک به ۳۰ میلیارد تومان بفروشند تا به هزینههای تولید خود برسند و این امکان پذیر نیست!
علمالهدی در پایان با اشاره به اینکه «قرار نیست تمام هزینههای تولید یک فیلم از سالن سینما جبران شود» گفت: در استانداردهای جهانی اگر ۴۰ درصد هزینه تولید را سالن سینما برگرداند، یعنی وارد یک اقتصاد درست شدهاید. ۳۰ درصد باقی آن از شبکه نمایش خانگی میآید و بقیه هم از طریق فروش رایتهای مختلف مثل هواپیمایی و اکران خارج از کشور. پس اینکه تمام همّو غمّ ما سالن سینما میشود، یک آدرس اشتباه است.
او تاکید کرد: با این حال در ارتباط با اینکه قیمت بلیت در شرایط درست باید از ۶۰ هزار تومان به ۴۰۰ هزار تومان برسد یا خیر، تنها میتوان گفت که تا اطلاع ثانوی سینمای ایران را باید در مختصات یک سینمای محلی ارزیابی کنیم نه سینمای بینالمللی، و سینمای محلی میگوید که ما باید قیمت یک دلار را داشته باشیم و اگر بخواهیم در سینمای منطقهای یا جهانی وارد شویم، قیمت بلیت نمیتواند کمتر از ۱۰ دلار باشد.
اکبر حر کارگردان سینما در آستانه روز بزرگداشت مقام شهدا در خصوص اهمیت پرداختن به زندگی شهدا در سینما و تلویزیون گفت: اگر از شهدا رو برگردانیم از سعادت دنیا و آخرت دور می شویم! طبیعی است که همه ما مرهون و مدیون شهدای انقلاب اسلامی، شهدای دفاع مقدس، شهدای حرم، شهدای مدافع امنیت و… هستیم و باید هرچه در توان داریم برای ترویج اهداف و آرمان های ایشان به کار بگیریم.
به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «ما ایستاده ایم» و «شمارش معکوس» در گفتگو با سینماپرس، افزود: دکتر شریعتی جمله قشنگی دارد و می گوید آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آن ها که ماندند باید کار زینبی کنند در غیر این صورت یزیدی هستند!
وی ادامه داد: ما هزاران نفر شهید برای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و مدافع حرم و امنیت دادیم و بی تردید اگر این افراد در آثار سینمایی ما جایی نداشته باشند به دلیل کم توفیقی سینما و سهل انگاری و کم لطفی مدیران است.
حر با تأکید بر اینکه شهدا سرمایه سینمای ایران هستند و نباید این سرمایه و گنجینه عظیم را نادیده بگیریم تصریح کرد: شهدا الگوهای بزرگی هستند و زندگی های شان سرشار از داستان های جذاب و خوب است که می تواند هریک از این زندگی ها دستمایه تولید چند فیلم و سریال شود و مخاطبان را ترغیب به تماشای این آثار کند.
این سینماگر متذکر شد: ما امروزه فیلم های جذاب در سینما کم داریم و زندگی شهدا می تواند جذابیت برای مخاطبان ایجاد کند. محبوبیت شهدا برای جذب مخاطب کافی است چرا که آن ها آدم های بزرگ و قهرمان بودند و باید سراغ شان برویم تا الگوی نسل جوان شوند. ما باید اهداف و آرمان های آن ها را ترویج کنیم و اگر به ایشان نپردازیم قافیه را باخته ایم.
حر در پایان این گفتگو خاطرنشان کرد: سازمان سینمایی و وزارت ارشاد باید به شهدا بپردازند چرا که این ها سرمایه های ملی هستند و باید از آن ها درست بهره برداری شود و اهمال کاری مدیران در قبال تولید فیلم های ارزشی در رابطه با زندگی شهدا بخشودنی نیست.
هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت برنامه اکرانهای خود در تهران و سراسر کشور را اعلام کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشنواره، همزمان با افتتاحیه هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت، اکران آثار سینمایی، مستند و پویانمایی در سینماهای سراسر کشور (۳۵۴ نقطه از ۳۱ استان) با همکاری حوزه هنری، موسسه راوی نو، خانه اکران مردمی بسیج و عماریار از ۱۲ تا ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ در حال برگزاری است.
اکرانها در ۳ نوبت صبح، بعد از ظهر و شب انجام میشوند که در قالب مجموعه برنامههایی شامل اکران آثار کوتاه داستانی، مستند، انیمیشن و فیلم سینمایی به صورت چرخشی در سینماهای منتخب جشنواره اکران و میزبان مخاطبان خود خواهند بود.
به این ترتیب، هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در نوبت صبح از ساعت ۱۰ الی ۱۲ با اکران انیمیشن، ویژه رده سنی نوجوانان و جوانان و در نوبت بعد از ظهر از ساعت ۱۷ الی ۱۹ با اکران فیلم مستند و در نوبت شب از ساعت ۲۰ الی ۲۲ با اکران فیلمهای سینمایی منتخب شامل «موقعیت مهدی»، «شماره ۱۰»، «اتاقک گلی»، «گلهای باوارده»، «سرهنگ ثریا»، «غریب» و «ضد» میزبان عموم هنردوستان و هنرمندان در سراسر کشور است.
فیلمهای انتخاب شده برای اکران در جشنواره، آثاری هستند که بیشتر مورد توجه فیلمسازان جوان و دانشجویان است.
هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در تهران با سینما شاهد و پردیس سینمایی آزادی از آثار و مخاطبان خود میزبانی میکند.
سینما شاهد در این جشنواره با ۲ سالن سبلان و شیدا و ظرفیتی حدود ۴۵۰ نفر و سینما آزادی در سالن شهر قصه با ظرفیتی حدود ۱۶۷ نفر میزبان علاقهمندان و مخاطبان جشنواره از ۱۲ الی ۱۷ اسفند ماه ۱۴۰۱ است.
برگزاری کارگاههای آموزشی جشنواره فیلم مقاومت در خلیج فارس
جشنواره مقاومت همزمان با اکران آثار این رویداد در سینماهای سراسر کشور، برنامههای متنوع آموزشی خود را در بخشهای مختلف با حضور سینماگران پیشکسوت حوزه مقاومت آغاز کرد.
به این ترتیب در بخش نسل روایت دو کارگاه برگزار شد که شامل کلاسهای «تدوین روی کاغذ» با حضور سعید محسن یوسفی و «فیلم تک نفره» با تدریس سیدمهدی میرغیاثی بود.
همچنین در بخش کارگاههای عمومی دو نشست «زن و سینمای مقاومت» با ارائه نکات آموزشی انسیه شاهحسینی و «جهان سرمایهداری و سینمای مقاومت» با تدریس محمدرضا اسلاملو برگزار شد.
در این کارگاهها استادان مدعو ضمن ارائه نکات آموزشی خود بر اساس سرفصلهای تعیین شده به مباحثه و گفتگو با فیلمسازان حاضر در این کارگاهها پرداختند.
هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت به دبیری جلال غفاری قدیر تا ۱۷ اسفند در سواحل نیلگون خلیج فارس در حال برگزاری است.
به زعم منتقدان تصویری که سریال «سقوط» از داعش بازنمایی میکند، دم دستی و گل درشت است، و بیشتر انگار کوبیدن داعش بهانهای است برای زیرآب «ایدئولوژی» را زدن. مشکل اصلی سریال این است که به طور کلی در این مجموعه نه داعش به ما شناسانده میشود و از انگیزههایشان چیزی میفهمیم، نه ماموران امنیتی ایران به درستی در آمدهاند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، شبکه نمایش خانگی در یک دهه گذشته با تولید سریالهای متعدد و گاه با دور زدن خط قرمزهای تلویزیون توانسته مخاطبان بسیاری را جذب نماید. در چندماه اخیر نام سریال «سقوط» به دلیل موضوع حساس و حواشی متعدد آن در میان سایر سریالهای نمایش خانگی سروصدای زیادی به پا کرده است، بگونهای که حتی بعد از گذشت چند روز از پخش آخرین قسمت آن، همچنان در فضای مجازی بحث و اظهار نظر درباره آن پررنگ است. در این گزارش تلاش خواهیم کرد تا کمک منتقدین با گذر از معنای آشکار سریال، نقبی به معانی پنهان و ضمنی آن بزنیم.
نام «سقوط» نخستین بار پیش از پخش با جهتگیریهای مغرضانه و مهاجرت یکی از بازیگران اصلی آن یعنی حمید فرخ نژاد برسر زبانها افتاد و در ادامه بعد از پخش دو قسمت ابتدایی آن از فیلیمو بدلیل نداشتن مجوز توسط ساترا درگیر حاشیه شد.
*آثار انگشت شمار درباره داعش
کارکردن روی سوژههایی که تروریسم را به عنوان یک جریان مخرب در زندگی بشر معرفی میکند نه تنها مفید بلکه ضروری است و در بینش انسانها تغییر ایجاد میکند. یکی از راههای مهم و تاثیرگذار مبارزه با گروهکهای تروریستی که به نام اسلام فجایع انسانی انجام میدهند همچون داعش قطعا تولیدات روشنگرانه در عرصه فرهنگ به ویژه سینما است و ایران تاکنون متأسفانه تنها تعداد انگشتان دست تولیداتی داشته است؛ فیلمهای «آوازهای سرزمین من»، به کارگردانی عباس رافعی، سریال «پایتخت ۵» به کارگردانی سیروس مقدم، فیلم «امپراتوری جهنم» ساخته پرویز شیخ طادی، فیلم سینمایی «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، مینی سریال «سقوط» و سریال «حبیب» که این شبها از شبکه دو سیما پخش میشود.
البته با اینکه مهدویان جزو محدود سینماگرانی است که متمرکز بر این موضوعات کار میکند اما رویکرد او و نگاه ضد ایدئولوژیکش قابل نقد است. رویکردی که در سریال «سقوط» هم کاملا مشهود است.
*«سقوط» و داستانش
مینی سریال «سقوط» به کارگردانی سجاد پهلوانزاده (تدوینگر فیلمهای محمدحسین مهدویان چون لاتاری، ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز) و تهیهکنندگی محمدرضا منصوری تهیه شده است. گرچه نام محمدحسین مهدویان به عنوان مشاور کارگردان در تیتراژ سریال «سقوط» آمده، اما ساختار سریال نشان میدهد او حضوری بسیار پررنگتر از عنوانش در این سریال داشته است ولی «سقوط» بدلیل ضعفهای متعدد محتوایی و ساختاری نقطه مثبتی در کارنامه کاری مهدویان به حساب نخواهد آمد.
در نگاه اول سریال«سقوط» از حیث مضمون اثری جسورانه و ملتهب به نظر میآید که از منظر استراتژیک بسیار میتواند آشکارکننده و تاثیرگذار عمل کند، اما این سوژه حساس بدرستی پرداخت نشده است.
قصه و روایت «سقوط» در قسمت اول آشکارا متأثر از فیلم شبی که ماه کامل شد به کارگردانی نرگس آبیار است. داستان زوجی عاشق که شوهر داستان به یک گروه تروریستی میپیوندد و همسرش را با فریب از کشور خارج کرده و به میان جهنمی خونین میآورد. در آن فیلم القاعده بود و در این سریال داعش. با این تفاوت که در سریال سقوط داستان را از زاویه دید ماموران اطلاعات ایران هم میبینیم و فیلمساز سعی دارد علاوه بر داستان درام و عاشقانه، یک داستان سیاسی-پلیسی را هم به تصویر بکشد.
اما از آنجا که ساختار علی معلولی سریال سرشار از باگها و موقعیتهای غیرمنطقی و سادهانگارانه است، چندان موفق نمیشود.
*تقابل دنیای شیرین مادری و جهان مخوف داعشی
شاید تنها همین یک نکته در ذهن مخاطبان به جا بماند. تقابل دنیای شیرین مادری و جهان مخوف داعشی. شخصیت اصلی«سقوط»دختری است که در آستانه مادر شدن و آغاز فصل تازهای در زندگیاش، به یکباره به جهانی مخوف پرتاب میشود، شاید یکی از محدود نکات مثبت فیلم تضاد و تقابل میان دنیای شیرین مادری و جهان پراز خشونت و مردانه داعشیها باشد. همین موضوع به خلق موقعیتهای پرکشش و پرتعلیق کمک میکند که در برخی از موارد از بس پر تکرار میشوند مخاطب را پس میزند.
در این سریال بازی الناز ملک در نقش آیسان قابل قبول است، نگاههای سرشار از ترس و اضطراب و گاه نفرت او به خوبی حس و حال یک زن بیپناه و گرفتار در چنگال خونین تکفیریها را به مخاطب منتقل میکند و شاید تنها همین امر در کنار موسیقی دلهره آور سریال سبب میشود تا مخاطب نکته سنج این سریال را با وجود عدم منطق روایی دنبال کند.
برخلاف شخصیت آیسان، فیلمساز چندان به شخصیت ژاکان نمیپردازد و از این رو تبدیل او از یک مرد عاشق پیشه به یک هیولای جنایتکار چندان برای مخاطب باور پذیر نیست و فیلمساز با مانور بیشتر بر جنبههای شخصیتی ژاکان و اعتقادات او و حتی طمع او به کسب مال و ثروت باید بستر لازم برای تحول شخصیتی او را فراهم میکرد.
*داستانی برپایه خوش شانسی شخصیتها یا ناتوانی در پیش بردن منطق روایی؟
در نگاهی همدلانه و خوشبینانه میتوان نوشت بن مایه اصلی داستان «سقوط» بر پایه اتفاق و خوش شانسی بنا شده است، گویی همواره دستی از غیب هوای آیسان را دارد تا از مهلکه نجات یابد. درست است که نمیتوان امداد و کمکهای الهی را در شرایط دشوار زندگی نادیده گرفت اما این اتفاق اگر مدام در طول یک سریال بیفتد دیگر برای مخاطب خنده دار میشود؛ و نه به عنوان یک شگرد بلکه ضعف آشکاری است که نشان میدهد هرجا کارگردان در پیش بردن منطق روایی قصه کم آورده و بازمانده است دست به دامان تک تیراندازهای غایب و یا بمبها سرگردان شده است.
بعنوان نمونه وقتی ژاکان متوجه میشود همسرش یک گوشی همراهش دارد، التهاب سریال بسیار بالا میرود و همه منتظر میشوند ببینند آیسان با این موقعیت بحرانی چه میکند؛ اما درست سر بزنگاه انفجاری رخ میدهد و ژاکان میمیرد.
یا چگونه ممکن است در اقامتگاه زنان که حالت زندان دارد پنجره حفاظ آهنی نداشته باشد و آیسان براحتی جنازه را از داخل پنجره بیرون بیندازد و حتی چطور در طول سریال شارژ موبایل آیسان تمام نمیشود؟ چطور ابوخالد که فرماندهای کارکشته است آیسان را در اتاق کارش که پر از اسناد محرمانه عملیاتی است تنها میگذارد و حتی او را به تنهایی روانه خانهاش میکند؟ چطور اردلان با آن حد از جراحت میتواند بایستد و آنقدر دقیق ماشین ابوخالد را مورد هدف قرار دهد؟ «سقوط» سرشار از این اتفافات شانسی و بیمنطق است که فیلم را گاه شبیه به یک فیلم هندی تمام عیار میکند.
در واقع هرگاه کارگردان در پیش بردن منطق روایی سریال باز میماند، از این شگرد ساده انگارانه کمک میگیرد. در تحلیل نهایی فیلم بسیار نگاهی ساده انگارانه به ماهیت داعش داشته است و از همین رو است که هیچ ردی از چندپاره بودن هویت پست مدرنیستی داعش را بازنمایی نمیکند.
دیاکو بعنوان یک افسر مثلا کارکشته ضدجاسوسی هیچ ردی از دین و ایدئولوژی در رفتارش دیده نمیشود، بعد از چندین تماس با آیسان هنوز نمیتواند هویت او را تشخیص دهد، همچنین بشدت احساسی و غیرمنطقی عمل میکند. همچنین مطالبه دیاکو از آیسان در پایان داستان نه به لحاظ حرفهای قابل دفاع بود و نه به لحاظ اخلاقی.
*سندرم مهدویان/ فرم و محتوا در اسارت ساده انگاری
از منظری دیگر «سقوط» با نادیده انگاشتن تعمدی نقش سپاه قدس و شخص حاج قاسم سلیمانی در بازپس گیری شهر موصل و نابودی داعش حتی نمیتواند تصویر درستی از رشادتهای مأموران اطلاعاتی نشان دهد.در واقع ایدئولوژیزدایی از جنگ با داعش بزرگترین آسیبی است که این فیلم در ضمیرناآگاه مخاطب به جا میگذارد.
میلاد جلیلزاده منتقد فیلم درباره این سریال در یادداشتی با عنوان«فرم و محتوا در اسارت ساده انگاری»نوشته است: اتفاقات واقعیت ماجرا دقیقا برعکس آن چیزی است که پهلوانزاده سعی کرده ترسیم کند. در عالم واقع مامور امنیتی ایران یک فرد ایدئولوژیک است و عناصر داعش افرادی متحجر، ماقبل ایدئولوژی و بیهویت.
*وقتی زیرآب ایدئولوژی و آرمانگرایی زده میشود
این وارنگی پیام روایت در نسبت با موضوع را میتوان به کنایه، سندرم مهدویان نامید. سندروم مهدویان در سینمای ایران این است که کسی میآید و بیاینکه چیزی را قبول داشته باشد، سعی میکند در بستر آن حرفش را بزند و در نتیجه به این همه تناقض می رسد. باید پرسید شما مثلا دفاع مقدس را قبول ندارید؟ از جنبه ارمانی و ایدئولوژیک انقلاب خوشتان نمی آید و ایدئولوژی را عینکی کبود بر چشم میدانید؟ بسیار خب. خیلیها اینچنین هستند و در همین کشور فیلم میسازند اما ذرهای صداقت لازم است تا این نوع ایدهها را ببرید و در حیطهای که شکل و محتوا باهم جور در بیاید بسازید.
عجیب است که این افراد میآیند و تلاش میکنند تا با بودجه موضوعاتی که قبول ندارند، حرفشان را بزنند. مثلا به اسم فیلم دفاع مقدس از دفاع هشت ساله قداست زدایی میکنند یا به نام فیلم و سریال ضد مجاهدین و ضد داعش؛ ایدئولوژی، آرمانگرایی و چیزهایی از این دست را بکوبند. خب دوست عزیز اگر این چیزها را قبول نداری، صاف و علنی بگو و برو بودجه فیلمت را از جای دیگری بگیر.
*کلام آخر
به زعم منتقدان تصویری که سریال «سقوط» از داعش بازنمایی میکند، دم دستی و گل درشت است، و بیشتر انگار کوبیدن داعش بهانهای است برای زیرآب «ایدئولوژی» را زدن، در این فیلم فیلمساز به شدت از ساختن دوگانه «حکومت اسلامی اصلی» در برابر «حکومت اسلامی جعلی» پرهیز میکند و سعی دارد دوگانه «حکومت ایرانی» در برابر «حکومت اسلامی» را ایجاد کند. شاید از همین رو است که مامور امنیتیای که بازنمایی میکند فاقد هرگونه ایدئولوژی و اساسا جعلی است. جلیل زاده در این باره میگوید: اینکه در فیلم حتی یک کلمه درباره شیعه و سنی بودن آدمها که یک بخش اصلی چنین موضوعی است، حرفی زده نمیشود، حیرت انگیز است. از نظر او مشکل اصلی فیلم«سقوط» این است که به طور کلی در این مجموعه نه داعش به ما شناسانده میشود و از انگیزههایشان چیزی میفهمیم، نه ماموران امنیتی ایران به درستی در آمدهاند.
در آخر اینکه اگر چه در این زمانه حاضر؛ پرداختن به موضوعاتی چون داعش و یا حتی موضوعات امنیتی داخلی میتواند نقشی تبیینی و بسیار مهم داشته باشد و به روشنگری وضع موجود کمک کند، اما باید مراقب بود که به اسم روشنگری تیشه به ریشه بسیاری از مفاهیم بنیادین زده نشود. حرف آخر اینکه «اثر هنری» اگر درست، دقیق و با اعتقاد ساخته شود میتواند مکان رخداد حقیقت باشد و جهانی را بر ما آشکار کند.
شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی با صدور پروانه نمایش یک انیمیشن موافقت کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش برای انیمیشن «بچه زرنگ» به تهیهکنندگی حامد جعفری و کارگردانی بهنود نکوئی موافقت کرد.
انیمیشن سینمایی «بچهزرنگ» محصول مشترک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مجموعه گروه هنر پویاست که در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن را دریافت کرد.
در خلاصه قصه این اثر آمده است: «محسن پسر بچهای است که عاشق ابر قهرمانهای فیلمهاست و همیشه تلاش میکند تا با وسایل ابرقهرمانیاش به هرکس و هر چیزی کمک کند. اما در یک اتفاق نادر، محسن با حیوانی مواجه میشود که از گونه حیوانات منقرض شده ایران است. محسن تصمیم میگیرد تا به آن حیوان هم کمک کرده و او را به زادگاهش باز گرداند، اما سفر به دلِ جنگل، نبرد با شکارچیان و رویارویی با حیوانات منقرضشده دیگر، شروع یک ماجرای پیچیده برای محسن است و….»
بهروز افخمی تهیه کننده و کارگردان سینما در آستانه روز بزرگداشت مقام شهدا در خصوص اهمیت پرداختن به زندگی شهدا در سینما و تلویزیون گفت: پرداختن به شخصیت های بزرگ و ملی هر کشور در سینما بسیار مهم است و آنطور که شاهدیم این اتفاق در اغلب کشورهای صاحب صنعت سینما دیده می شود اما اولویت فیلمنامه و داستان خوب است و ما باید با فیلمنامه و داستان خوب و محکم سراغ تولید فیلم برای شهدا برویم.
به گزارش سینمای خانگی، این فیلمساز و نماینده دور ششم مجلس شورای اسلامی در گفتگو با سینما پرس گفت: من شخصا با برخی مفاهیم و واژه ها که این روزها باب شده نظیر سینمای استراتژیک و… چندان آشنا نیستم و معتقدم پرداختن به هر موضوع و فیلمی باید جزو علایق و تفکرات هر سینماگری باشد.
وی ادامه داد: کسی که می خواهد در خصوص شخصیت های بزرگ مانند شهدا مبادرت به فیلمسازی کند باید دغدغه داشته باشد؛ بی تردید اگر فیلمساز دغدغه داشته باشد به سمت تولید اثر جذب می شود و نباید به زور به واسطه برخی اصطلاحات کسی برای تولید اثری پیش قدم شود.
مجری برنامه سینمایی «هفت» خاطرنشان کرد: زندگی نامه سازی در دنیا بسیار اهمیت دارد و یکی از با دوام ترین ژانرها در سینما است؛ ما همین حالا در آمریکا شاهد هستیم که همچنان برای شخصیت های مهم و موثرشان فیلم می سازند و این آثار اتفاقا با استقبال خوبی هم روبرو می شود از این رو اهمیت پرداختن به شخصیت های بزرگ نظیر شهدا در سینما و تلویزیون امری ثابت شده و ضروری است اما همانطور که پیش تر عنوان کردم این کار باید با دغدغه قلبی و فیلمنامه خوب رخ بدهد نه به واسطه برخی اصطلاحات!
کارگردان فیلم های سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «فرزند صبح» در پایان این گفتگو متذکر شد: برای من به عنوان یک فیلمساز همیشه دغدغه قلبی ام مهم بوده؛ خوشبختانه دغدغه های من برخلاف آیین و عقاید جامعه و کشورمان نیست و از این رو با ذوق و جان و دل مبادرت به تولید آثارم می کنم. من معتقدم پرداختن به هر موضوع و سوژه ای باید آگاهانه و با تعمق باشد. ما وقتی می خواهیم برای شهدا کار بکنیم باید با آگاهی و تفکر و دغدغه قلبی جلو برویم نه بر اساس برخی کلیدواژه ها مانند سینمای استراتژیک! بی تردید اگر این اتفاق رخ بدهد سینمای دفاع مقدس ما متحول خواهد شد.
وضعیت گیشه سینماها طی هفته گذشته بسیار بحرانی تر از هفته های قبل بود به نحوی که پرفروش ترین فیلم هفته گذشته حتی به میزان یک دهم درصد جمعیت کل کشور هم مخاطب نداشت!
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، «بخارست» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی به عنوان پرفروش ترین فیلم هفته گذشته تنها حدود ۷۹ هزار قطعه بلیت در سراسر کشور فروخت که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیونی کل کشور یعنی این فیلم حتی نتوانست به میزان یک دهم درصد از آحاد افراد جامعه را به سالن های سینما بکشاند! این اتفاق در حالی است که برخی افراد آگاهانه یا ناآگاهانه تنها به ارقام فروش فیلم ها توجه می کنند غافل از آنکه این ارقام در ظاهر بالا هیچ فایده ای برای سینمای ایران ندارد چرا که در نهایت شاید تنها ۳-۴ درصد از کل جمعیت کشور در طول سال به سینما بروند و این اتفاق قطعا از عدالت فرهنگی به دور است.
فیلم سینمایی «خط استوا» که اولین فیلم اکران نوروزی ۱۴۰۲ هست نیز همچون هفته گذشته تجربه تلخی در گیشه داشت. بنا بر آمار اعلام شده در سایت سمفا تا ساعت ۲۲:۲۵ جمعه دوازدهم اسفندماه این فیلم تنها حدود ۵۷ هزار قطعه بلیت در سراسر کشور فروخت.
«ملاقات خصوصی» سومین فیلم پرفروش هفته اخیر بود! این فیلم حدود ۵۵ هزار مخاطب در سراسر کشور داشت؛ «لوپتو» حدود ۳۳ هزار قطعه بلیت فروخت و «چپ، راست» به عنوان پنجمین فیلم پرفروش هفته گذشته تنها توانست حدود ۲۷ هزار مخاطب را به سالن های سینما بکشاند.
احتمال می رود با توجه به شلوغی های شب عید و همزمان شدن ماه مبارک رمضان با عید سعید نوروز سایر فیلم های اکران نوروزی که به زودی معرفی و روانه پرده سینماها می شوند نیز نتوانند با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شوند.
بی تردید مدیران سینمایی باید تدبیری عاجل برای استمرار بحران در گیشه داشته باشند چرا که استمرار این روند می تواند تأثیرات تلخ تری را بر روی زندگی، کار و معیشت اهالی سینما داشته باشد.
با نزدیک شدن به سال جدید گمانهزنیهای بسیاری در رابطه با قیمت بلیت سینما و اکران نوروزی انجام میشود، گمانههایی که برخی از آنها در صورت اتفاق به ضرر حال و روز سینما خواهد بود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، فرازوفرودهای بسیار سینما در طول سال اخیر هنر هفتم را در شرایط متزلزلی قرار داد، شرایطی که شاید تاکمی پیش از شروع جشنواره فیلم فجر ناامیدکننده بود و بعدازآن کمی به سمت شرایط مطلوب حرکت کرد، حرکتی که همچنان در انتظار به مقصد رسیدنش هستیم.
به نظر اکران نوروزی میتوانست سکوی پرتابی برای گیشه سینمای ایران باشد، سبد اکرانی که گمانهزنیهای بسیاری برای فیلمهایش در گرفته است.
اما باید دانست که مسائل بسیار زیادی در کنار انتخاب ترکیب اکران بر کشاندن مخاطب سینما به مقابل پرده نقرهای مؤثر است.
*اندر احوالات قیمت بلیت و مخاطب سینما
اخیراً اظهارنظری به نقل از یکی از مدیران پردیسهای سینمایی در رابطه باقیمت بلیت در سال جدید منتشرشده است.
نظری که انگار فرد گوینده را در دورترین نقطه نسبت به سینما و شرایط آن نشان میدهد.
سرتیپی گفته است که قیمت بلیت سینما باید 80 هزار تومان باشد.
علی سرتیپی که مدیریت چند پردیس سینمایی را بر عهده داشته و عضو هیئتمدیره کانون پخشکنندگان سینمای ایران هم هست و ازقضا تهیهکنندگی در سینما را در کارنامه خود دارد با یکی از رسانهها گفتوگویی کرده و با اسم رمز «قیمت بلیت سینما چند دلار باید باشد؟» گفته است که باید بلیت سینما را تا 80 هزار تومان افزایش داد.
برای فهم اولیه شرایط سینما و نسبت آن با این حرف توجه شمارا به فروش سینما در روزهای اوج اخیرش جلب میکنم.
بیشترین مخاطب سینما در طول هفتههای اخیر که رکورد مخاطب را هم برای خود ثبت کرده است مربوط به هفته آخر
سهشنبههای نیمبها، روزی با بیشترین مخاطب است.
بهمنماه است، هفتهای با 300 هزار مخاطب که به نظر آمار قابل قبولی برای سینما باشد، اما در میانروزهای هفته سهم اصلی سبد مخاطبین مربوط به سهشنبه 25 بهمنماه است، روزی که بهتنهایی 80 هزار نفر مخاطب را راهی سینماها کرده است، درحالیکه این آمار برای روزهای دیگر هفته میانگین روزی 36 هزار نفر بوده است.
اما ویژگی این سهشنبه چیست؟ اگر کمترین نسبتی هم با سینما داشته باشید و خود را مخاطب آن بدانید پاسخ این سؤال را بهراحتی خواهید داد؛ سهشنبهها هزینه بلیت سینما نیمبها است.
حتی اگر چرخی در اخبار سازمان سینمایی بزنید متوجه خواهید شد که این سازمان گه گاه برای مدیریت مخاطبین سینما و افزایش آنها دست به نیمبها کردن قیمت بلیت زده است.
همایون اسعدیان بهعنوان دبیر شورای صنفی نمایش هم چندی پیشگفته بود که بلیت سینماها با طرح شناور ارزانتر خواهد شد تا سانسهای صبح سینماها احیا شود.
اسعدیان: در بسیاری از سینماهای کشور سانسهای صبح در حال تعطیلی هستند
وی در این مصاحبه گفته بود: در بسیاری از سینماهای کشور سانسهای صبح در حال تعطیلی هستند بهطوریکه خیلی از سالنها از ساعت ۱۵ کار خود را شروع میکنند و امیدواریم این طرح کمک کند تا دوباره سانسهای صبح سینماها با حضور علاقهمندان فعال شود.
این گزارهها همه و همه نشان از نسبت مستقیم قیمت بلیت با میزان مخاطب در سینمای ایران دارد، اتفاقی که با توجه به شرایط اقتصادی نباید آنچنان دور از ذهن باشد.
*نظرات برخی اهالی سینما در رابطه با گرانی بلیت
حال سؤال اصلی اینجاست که آقای سینما دار چرا به این موارد توجهی نداشته و علاقه به افزایش قیمت بلیت دارد.
*اکران نوروزی، فرصتی که نباید بسوزد
پیشازاین هم گفتهایم که اکران نوروزی بهترین فرصت برای گیشه است، اما حال اخباری رسیده که ظاهراً صاحبان آثار به دلیل نگرانی از میزان فروش در نوروز علاقهای به اکران فیلمشان در نوروز پیش رو ندارند.
این اتفاق قطعاً فرصت مهم نوروز را از سینمای ایران خواهد گرفت؛ امروز زمان فرصت سوزی نیست، به بیان بهتر امروز زمانی است که باید از هر فرصتی برای حرکت روبهجلوی سینما استفاده کرد؛ فرصتی ممکن است با زیادهطلبی برخی سینماداران هدر برود.