مهمترین هدف کارگروه سینمایی ایران و شانگهای چیست؟

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی ابراز امیدواری کرد: با سرعت بیشتری شاهد شکل‌گیری کارگروه مشترکی برای تقویت سینما با حضور کشورهای عضو پیمان شانگهای باشیم.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، آیین افتتاحیه سومین هفته فیلم چین با حضور جمعی از چهره‌های سیاسی، فرهنگی و هنری و سینماگران ایرانی و چینی عصر روز شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

بستر تعاملات سینمای ایران و چین بیش از پیش فراهم شده است

سید مهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با ابراز خرسندی از اینکه سومین هفته فیلم چین در ایران و به میزبانی بنیاد سینمایی فارابی برگزار می‌شود، گفت: فرهنگ چین با قدمت و وسعت خود، دارای ابعاد انسانی و اخلاقی بسیاری است که ریشه‌های معنوی‌اش، علقه‌های عمیقی را بین دو فرهنگ ایران و چین ایجاد کرده است. دوران امروز می‌تواند بازنمای دو کهن‌فرهنگ و تمدن شرقی باشد که نظر به نظم نوین جهانی، هم‌سویی بیش از پیشی نیز پیدا کرده‌ است.

او با بیان اینکه فرصت سینما، فرصت مغتنمی برای گسترش همکاری فرهنگی بین دو کشور است، ادامه داد: حضور سینمای ایران در رویدادهای سینمایی چین از جمله جشنواره بین‌المللی فیلم شانگهای، پکن و… و حضور سینمای چین در جشنواره‌های مطرح ایرانی از جمله جشنواره فیلم فجر، جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان، سینما حقیقت و فیلم کوتاه تهران طی سال‌های گذشته تعاملات زیادی ایجاد کرده که امیدوارم در ادامه بیشتر هم شود.

جوادی تصریح کرد: یکی از نکاتی که می‌تواند به تقویت این روابط کمک کند، تحقق تولیدات مشترک سینمایی ایران و چین است که بین دو نهاد بنیاد سینمایی فارابی و «چاینافیلم گروپ» در سال گذشته پیگیری شد و امید است با شدت بیشتری این تعامل، امسال نیز ادامه یابد تا سال آینده شاهد روی پرده رفتن این آثار مشترک در چهارمین هفته فیلم چین باشیم.

او با اشاره به دیگر تعاملات سینمایی بین دو کشور ایران و چین عنوان کرد: از برنامه‌های دیگر فارابی که از سوی سازمان سینمایی در حال پیگیری است، موضوع برگزاری رویدادهای مشترک است که امیدوارم با سرعت بیشتری شاهد شکل‌گیری کارگروه مشترکی برای تقویت سینما با حضور کشورهای عضو پیمان شانگهای باشیم. همچنین گسترش فناوری‌های تولید، انتقال تکنولوژی‌های روز تولید و ایجاد زیرساخت‌ها از دیگر موضوعات مورد تفاهم ما با سینمای چین به‌شمار می‌رود.

مدیرعامل فارابی به معرفی مشخصات فیلم‌های منتخب برای نمایش در هفته فیلم چین اشاره کرد و گفت: در این هفته آثاری از سینمای چین را تماشا خواهیم کرد که معرف نسل نوی سینماگران چین است. همان‌طور که باشگاه فیلم اولی‌های فارابی اخیرا با معرفی ۸۷ سینماگر جوان در مسیر معرفی نسل جوان و مستعدی از سینماگران قرار گرفته، نسل نوی سینماگران چین نیز در حال معرفی هستند. برگزاری هفته‌های فیلم از سویی دیگر می‌تواند به شناخت جدیدی از سینماگران ایران توسط دیگر کشورها نیز کمک کرده و بستر تعاملات آتی بین سینمای ایران و چین و دیگر کشورها را فراهم کند.

ظرفیت‌های کشف نشده بسیاری برای توسعه همکاری سینمایی ایران و چین وجود دارد

معاون وزیر و رئیس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بیان کرد: سینمای ایران و چین، شاخصه‌ها و شناسه‌های متمایز و درخشانی در جهان دارند.

محمد خزاعی گفت: تردیدی ندارم که از رهگذر توسعه روابط فرهنگی و سینمایی دو کشور ایران و چین، دو ملت با سابقه و صاحب فرهنگ و تمدن بیش از پیش به یکدیگر نزدیک می‌شوند.

رئیس سازمان سینمایی اظهار کرد: ارتباط گسترده سینمای دو کشور از آن جهت حائز اهمیت است که در این حوزه ظرفیت‌های کشف نشده بسیاری برای بسط و توسعه وجود دارد که می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. یکی از ویژگی‌های این همکاری در کنار توسعه مناسبات فرهنگی، تقویت اقتصادی سینما و هم‌سویی برای تبادل تجارب در حوزه‌های گوناگون سخت‌افزاری و نرم‌افزاری خواهد بود.

خزاعی یادآور شد: ارتباط دو سویه، هدفمند و رو به پیشرفت با سینمای چین، بخشی از نقشه راه سازمان سینمایی ایران در حوزه بین‌المللی است. سینمای ایران به دلیل طرح مضامین انسانی و اخلاقی در جهان مطرح است و همه اعتبار و قدرتش را مدیون لحاظ کردن دو عنصر حیاتی در هنر اسلامی و شرقی می‌داند.

او همچنین با تاکید بر ویژگی تصویرمحوری دوران کنونی ادامه داد: سینمای ایران و چین با سابقه تاریخی، فرهنگی و تمدنی دو کشور، قطعا می‌توانند در جهان «تصویرمحور امروز و عصر رسانه» پیش‌قراول و پرچمدار باشند؛ به‌ویژه که امروز شاهد فروپاشی جهان تک‌قطبی و شکست هژمونی انحصار سینمای غرب و شکل‌گیری قطب‌های جدید فرهنگی و روایت‌های نوظهور هستیم.

او با بیان اینکه جهان، دو تمدن بزرگ ایران و چین را با جاده ابریشم به خاطر دارد و سینمای امروز می‌تواند استعاره‌ای از همان شاهراه بزرگ تلقی شود، افزود: امیدوارم با این رویداد سینمایی، زمینه‌های همکاری مستمر و موثری بین کمپانی‌ها، شرکت‌های سینمایی و خریداران و پخش کننده‌های فیلم در کشور چین فراهم شود.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: طرح اکران آثار و محصولات صنعت تصویر دو کشور بر روی بسترهای مختلف باید با جدیت و توجه بیشتری پیگیری شود تا با عنایت به پیوندهای عمیق تاریخی و اشتراکات فرهنگی و همکاری موثر در این حوزه، ارتباط و پیوند با اقتصاد فرهنگ و ایجاد انگیزه برای حضور فعالان این هنر-صنعت میسر شود.

خزاعی با تاکید بر اینکه در اینجا جا دارد به نقش راهبردی دو کشور در سازمان همکاری‌های شانگهای اشاره شود، ادامه داد: با عنایت به سابقه کهن دو کشور در حوزه سینما و همکاری‌های فرهنگی و هنری، تشکیل اتحادیه همکاری‌های سینمایی و سمعی و بصری کشورهای عضو شانگهای بسیار مهم و راهبردی ارزیابی می‌شود.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با طرح پیشنهادی مبنی بر توسعه همکاری‌های فرهنگی دو جانبه فرهنگی و هنری گفت: در این راستا پیشنهاد می‌شود دبیرخانه این سازمان با مشارکت کشورهای صاحب سابقه و تاریخچه کهن در عرصه صنعت تصویر ایجاد شود تا با طراحی و پیشبرد برنامه‌های مشترک، شاهد شکل‌گیری بازار مشترک فعالان این حوزه باشیم.

نمایش اولین فیلم صامت داستانی سینمای چین در بنیاد سینمایی فارابی

در ادامه مراسم، پیام تصویری اختصاصی سون شیانگ هویی رئیس آرشیو ملی فیلم چین به سومین هفته فیلم چین در ایران پخش شد.

رئیس آرشیو ملی فیلم چین در این پیام تصویری گفت: «از طرف آرشیو فیلم چین به برگزار کنندگان سومین هفته فیلم چین در ایران تبریک می‌گویم.آرشیو فیلم چین، بایگانی ملی و عضو رسمی فدراسیون آرشیو فیلم بین‌المللی است. از زمان تاسیس آن ۶۵ سال گذشته است و ما همیشه تبادل فیلم‌های چینی و خارجی را ترویج می‌کنیم. از سال ۲۰۲۲ نیز رویدادهای فیلم چین را در ۱۶ کشور برگزار کرده‌ایم. در بین فیلم‌های نمایش داده شده در این رویدادها، یک فیلم منحصر به‌فرد به نام «عشق کارگری» وجود دارد که یک فیلم کوتاه صامت کلاسیک است.

فیلم چینی در سال ۱۹۰۵ متولد شد و این فیلم در سال ۱۹۲۲ ساخته شده و اولین فیلم داستانی موجود در سینمای چین است. با توجه به صدمین سالگرد تولید آن، نسخه بازسازی این اثر را برای اولین بار برای تماشاگران ایرانی نمایش خواهیم داد.»

فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های بین‌المللی چین همواره خوش درخشیده‌اند

چانگ هوا سفیر جمهوری خلق چین در ایران نیز سخنران بعدی آیین افتتاح سومین هفته فیلم چین بود.وی گفت: فیلم، هنر نور و سایه و آینه واقعیت و پیام‌آور فرهنگ است و نقش مهمی در یادگیری تمدن‌های مختلف ایفا می‌کند.

او با تاکید بر اینکه چین و ایران دارای تمدن‌های باشکوه و قدیمی هستند، اظهار کرد: سالن نمایش بنیاد سینمایی فارابی به نام زنده‌یاد عباس کیارستمی است، فیلمساز بزرگی که در دو سال آخر حیات خود، چهار بار برای فیلمسازی به چین سفر کرد و فیلمسازان چینی فیلم مستندی با نام «راهپیمایی با عباس کیارستمی» را از حضور او ساختند.

سفیر چین در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: فیلم‌های ایرانی بارها برنده جوایز جشنواره‌های چین از جمله شانگهای و پکن شده‌اند و سینماگران چینی نیز فیلم‌هایی ساخته‌اند که درک مخاطبان را ارتقا داده است؛ به این ترتیب آثار ایرانی و چینی وارد خانه‌های مردم می‌شوند و همه این‌ها نشان‌دهنده کیفیت بالای توسعه همکاری چین و ایران در حوزه سینماست.

چانگ هوا با بیان اینکه فیلم‌های چینی ریشه در تمدن‌های باستانی دارند و در احساسات انسان‌گرای شرقی رسوخ می‌کنند، تاکید کرد: این آثار دارای فرم‌ها و مضامین رنگارنگی هستند. فیلم‌های چینی به‌ویژه در دهه اخیر رشد زیادی داشته‌اند. در ۲۰۲۲ باکس فیلم چین چهار میلیارد و ۳۶۰ میلیون دلار فروخته است و تعداد تماشاگران در سینماهای شهری آن به ۷۱۲ میلیون نفر می‌رسد.

او ادامه داد: در سفر اخیر رییس جمهور ایران به چین، این دو کشور بیانیه‌ای مبنی بر گسترش همکاری‌های فرهنگی و تقویت پیوند مردم‌شان با یکدیگر امضا کردند. صمیمانه امیدوارم هفته فیلم چین تعداد بیشتری از فیلم‌های سینمای چین را به مخاطبان ایرانی معرفی کند و دوستان ایرانی نیز فیلم‌های چینی را به دیگر مخاطبان معرفی کنند.

پخش پیام تصویری تسائو جوئن سردبیر انجمن فیلمسازان چین و «هه وین چوآن» مدیرعامل مرکز فستیوال‌های بین‌المللی بخش دیگری از این مراسم بود.

سومین هفته فیلم چین با نمایش پنج فیلم از سینماگران نسل نوی سینمای چین تا ۲۰ اردیبهشت در بنیاد سینمایی فارابی ادامه دارد.

«جو زی هائو» رایزن فرهنگی چین در ایران، علیرضا اسماعیلی مدیرکل حوزه ریاست سازمان سینمایی، غلامرضا نجاتی مدیر حراست سازمان سینمایی، یزدان عشیری مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، مسعود احمدیان معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی، رائد فریدزاده معاون امور بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی، محمد طیب مدیر گروه هنر و تجربه، سعید سعدی، سید حامد حسینی، حجت‌الله سیفی، ابراهیم اصغری، وحید نیکخواه آزاد، علی رویین تن، حبیب والی‌نژاد، حجت قاسم‌زاده اصل، مهدی سجاده چی، علی آشتیانی پور، آرمان خوانساریان، آرمان فیاض، حمید زرگرنژاد، نادره ترکمانی، حسین ریگی، حسین میرزامحمدی، دانش اقباشاوی، شفیع آقامحمدیان، مهدی احمدی، عادل تبریزی، ابوالفضل صفاری و… از جمله حاضران در این مراسم بودند.

من هم بلدم «فسیل» بسازم؛ شما چطور؟

محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم سینمایی‌ «غریب» که با موضوع برشی از زندگی شهید بروجردی این روزها در حال اکران در سینماهاست می‌گوید تعجب می‌کند که برخی مسئولان فیلمش را دوست داشته‌اند!

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی این روزها روی پرده سینماهاست؛ فیلمی به تهیه کنندگی حامد عنقا و با سرمایه گذاری سازمان اوج که با آنکه کارگردانش معتقد است به لحاظ فروش می‌توانست در جدول فروش در رتبه بهتری قرار بگیرد اما سینمادوست‌ها این فیلم را از منظر کارگردانی بازگشت مجدد لطیفی به روزهای اوجش آن هم بعد از چند تجربه ناموفق می‌دانند.

محمدحسین لطیفی در کارنامه کاری‌اش کم فیلم و سریال ماندگار ندارد؛ از «خوابگاه دختران» و «روز سوم» تا مجموعه‌های نمایشی «صاحبدلان»، «وفا» و «سفر سبز»؛ آثاری که دست کم مخاطب بخش‌هایی از آن بوده‌ایم، خودش هم می‌گوید برخی از فیلم‌هایش بعدها دیده شده و توانسته مخاطبانی را به خودش اختصاص بدهد.

«غریب» اما پرتره‌ای از یک قهرمان ملی است، روایتگر روزهای پر التهاب کردستان که محمد بروجردی در فروکش کردن تب و تابش نقشی بسزا داشته است. این فیلم گرچه توانست در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بیشترین جوایز را به خود اختصاص دهد اما حواشی نادیده گرفتن بخش‌های اصلی آن، در روزهای پس از جشنواره به یکی از تیترهای اصلی رسانه‌ها تبدیل شد؛ لطیفی اما این را حاصل برخی سیاسی‌کاری‌ها می‌داند.

با محمدحسین لطیفی درباره فیلم سینمایی «غریب» به گفتگو نشستیم که بخش نخست این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* گفتگو را از همین روزها آغاز کنیم و بازخوردی که این روزها از مواجهه «مردم» با فیلم «غریب» دریافت کرده‌اید. به‌عنوان فیلمساز باسابقه که سابقه اجرای برنامه «هفت» و رویکرد ژورنالیستی نسبت به سینما را هم داشته‌اید، حتماً می‌توانید در مقام یک ناظر، تحلیلی از وضعیت واکنش مخاطبان به فیلم بعد از گذشت بیش از یک ماه از آغاز اکران ارائه دهید. مردم چه واکنشی به فیلم «غریب» داشته‌اند؟

من در تعدادی از اکران‌های مردمی فیلم «غریب» حضور داشته‌ام اما آن‌ها را ملاک قرار نمی‌دهم. خیلی چیزهای دیگر از قبیل پست‌های اینستاگرامی و کامنت‌هایی که هر کسی آزاد است هر آنچه می‌خواهد در آن‌ها بنویسد را مدنظر می‌گیرم. براساس برآوردی که از همین فضا داشته‌ام، آن کسی که فیلم را ندیده است، که خب ندیده است، اما در میان طیفی که فیلم را دیده‌اند، می‌توانم بگویم درصد رضایت‌شان ۹۰ درصد است. به تعبیری مخاطب هنگام خروج از سینما احساس نمی‌کند پولش را دور ریخته است.

مخاطب رضایت دارد از اینکه با شخصیتی آشنا شده است که می‌تواند او را دوست داشته باشد، آن هم از قشرهای مختلف. این حس مربوط به یک قشر خاص نیست. حتی برای من عجیب است که خیلی از مسئولان هم از فیلم «غریب» خوششان آمده است! در صورتی که اساساً رویه شهید بروجردی با رویه مسئولان امروز هم‌خوانی ندارد. حتی می‌توانم بگویم رویه اکثر مدیران امروز کشور، ضد رویه شهید بروجردی است.

* و به همین دلیل باید از دیدن فیلم «غریب» به آن‌ها بربخورد؟

دقیقاً. عجیب اما اینکه برخی از همین مدیران هم فیلم را دوست داشته‌اند و می‌توانیم امیدوار باشیم که این‌ها هم رویه خود را تغییر بدهند. شاید این مدیرانی که رویه‌شان شبیه بروجردی نیست، بعد از دیدن فیلم تغییر رویه بدهند.

* اشاره‌ای که به رصد فضای مجازی برای اطلاع از نظر مخاطبان داشتید جالب بود؛ به‌عنوان یک فیلمساز واقعاً بازخوردهای فضای مجازی برای‌تان مسئله است. برای رصد نظرات مردم در این فضا وقت می‌گذارید یا اتفاقی در جریان آن قرار می‌گیرید؟

در اینستاگرام شخصی خودم، از روز ابتدا تا همین امروز همواره کامنت‌ها بسته بوده است. هیچ کامنتی زیر مجموعه پست‌های من تا به امروز درج نشده است چرا که اساساً حوصله کامنت خواندن ندارم و ممکن است عده‌ای ناراحت شوند و بگویند ما نظری دادیم و چیزی گفتیم که تو بی‌توجهی کردی. اما در عین حال وقتی فیلمی روی پرده دارم به صفحاتی سر می‌زنم که بچه‌های دیگر پست‌هایی مرتبط با آن گذاشته‌اند. حتی اینستاگرام برخی خبرگزاری‌ها که مطلبی درباره فیلمم گذاشته‌اند را سر می‌زنم و کامنت‌های پایین این پست‌ها را می‌خوانم. می‌خواهم بدانم چه کسانی مخالف فیلم من هستند.

خاطرم هست هنگام اکران فیلم «غریب» در دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان آنجا شروع کرد از فیلم تعریف کند اما در پایان حرف‌هایش اظهارنظر عجیبی داشت و گفت فیلم شما در مجموع قابل‌قبول است اما من دوستش ندارم! وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: برای اینکه اوج آن را ساخته است!

آن‌ها را هم باید رصد کنم چون معمولاً کسی که رودررو من را می‌بیند، طبیعتاً می‌گوید دست شما درد نکند، اما واقعاً نمی‌دانم پشت سر من چه نظری درباره فیلم دارد! شاید برخی احساس کنند زشت است اگر رودررو با من فیلمم را نقد کنند، اما همین نقدها را در فضای مجازی آزادانه‌تر مطرح می‌کنند. به همین دلیل آنجا را هم رصد می‌کنم تا بدانم میزان مخالفت با فیلمم چه اندازه است. خاطرم هست هنگام اکران فیلم «غریب» در دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان آنجا شروع کرد از فیلم تعریف کند اما در پایان حرف‌هایش اظهارنظر عجیبی داشت و گفت فیلم شما در مجموع قابل‌قبول است اما من دوستش ندارم! وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: برای اینکه اوج آن را ساخته است! گفتم چه جذاب!

همان‌جا مثالی برای او زدم. گفتم اوج، هرچقدر هم در نگاه شما بد باشد، بدتر از ناصرالدین شاه قاجار که نیست، قهرمان ملی شما یعنی امیرکبیر، در همان دستگاه کار خودش را کرد. مهمترین نکته این است که امروز اوج پشت فیلم من ایستاده و به ترکیب آن هم دست نزده، پس «غریب» فیلم من است نه فیلم اوج. اوج از فیلم من حمایت کرده و اجازه هم نداده است که خدشه‌ای به آنچه من ساخته‌ام وارد شود. پس حتماً همراهی‌اش با این فیلم قابل ستایش است. ممکن است همین اوج فیلم دیگری را سفارش بدهد و بسازد که بتوانیم نقدش کنیم اما اینکه بگوییم چون سرمایه‌گذار «غریب» اوج است و به همین دلیل من آن را دوست ندارم، موضع عجیبی است.

نمی‌دانم این نکته را چگونه می‌توان با مردم درمیان گذاشت که فیلم‌هایی از جنس «غریب» درباره افرادی چون شهید بروجردی است که برای اکثر مردم قابل احترامند و حتی طیفی از مخالفان نظام هم می‌گویند ما برای این شهیدان ارزش قائل هستیم. همه ما این افراد را عزیز می‌داریم. امروز من نوعی تصمیم گرفته‌ام زندگی یکی از این عزیزان را به تصویر درآورم، سراغ کدام بخش خصوصی می‌توانم بروم؟

* اصلاً کدام بخش خصوصی توان چنین حمایتی را دارد؟

دقیقاً. به همین دلیل اینکه مجموعه‌ای به‌صورت هدفمند از این آثار حمایت می‌کند باید از آن استقبال کرد. اینگونه هم نیست که هزینه گزافی بابت این پروژه‌ها پرداخت شده باشد. مدارک تولید همین فیلم «غریب» و هزینه‌های آن موجود است. اصلاً اینگونه نیست که فکر کنید لطیفی آمده و پول کلانی به جیب زده و به خاطر پول چنین فیلمی ساخته است.

* به تعبیری خودتان فیلم «غریب» را فیلم گرانی نمی‌دانید؟

اصلاً. این فیلم با هزینه‌ای برابر با یک فیلم معمولی این روزها ساخته شده است.

* می‌توانید برآوردی بدهید؟

تهیه‌کننده باید عدد و رقم را اعلام کند اما در این حد می‌دانم که برای «غریب» زیر ۲۰ میلیارد تومان هزینه شده است. در حالی که این روزها یک فیلم معمولی با این عدد و رقم ساخته می‌شود.

* فیلم «دسته دختران» هم تقریباً با همین ۲۰ میلیارد تومان ساخته شد.

البته یک سال پیش‌تر از «غریب». تورم دلار ۲۷ هزار تومان تا دلار ۵۰ هزار تومان را هم باید محاسبه کنید. از این منظر من برای «غریب» شاید نصف «دسته دختران» هزینه نکرده باشم.

* اشاره دقیقی در ابتدا داشتید که ۹۰ درصد رضایت از فیلم را مربوط به گروهی از مخاطبان می‌دانید که به سینما رفته‌اند و فیلم را دیده‌اند. واقعیت مهمتری که می‌خواهم تحلیل‌تان را درباره آن هم بدانم این است که به‌رغم ظرفیتی که از یک فیلم با موضوع یک قهرمان ملی انتظار می‌رود، چرا مردم اینقدر کم برای این فیلم به سینما رفته‌اند؟ قبول دارید که استقبال از «غریب‌» به نسبت انتظاری که از سوژه آن می‌رود، خیلی کم است؟

بله البته که معتقدم در قیاس با فیلم‌هایی از این جنس، مردم خیلی به سینما رفتند و این فیلم را دیدند. در نظر بگیرید که اکران فیلم در بازه همزمانی عید نوروز و ماه رمضان بود. اگر اکران نوروزی در شرایط عادی بود می‌توانستیم انتظار دیگری داشته باشیم. از طرف دیگر هرچند نمی‌خواهم وضعیت امروز مردم را تحلیل کنم اما احساسم این است که همیشه جامعه غمگین به‌دنبال فیلم کمدی است و جامعه شاد به دنبال فیلم غمگین است.

«توفیق اجباری» دو میلیارد و ۴۷۰ میلیون تومان آن زمان با دلار هزار تومان فروخت که در مقیاس فروش امروز سینماها چیزی در حدود ۱۴۰ میلیارد تومان می‌شود. در همان سال «روز سوم» فقط ۴۲۰ میلیون تومان فروخت، اما امروز که من و شما صحبت می‌کنیم از هر کدام از مردم ایران سوال کنید، فیلم «روز سوم» را به یاد دارند

در یک جامعه غمگین وقتی فردی تصمیم می‌گیرد به سینما برود، هر فیلمی هم که در حال اکران باشد، بازهم اولویت اول این فرد، فیلم کمدی است. در عین حال که تأکید می‌کنم «غریب» در مقایسه با فیلم‌های بیوگرافیکی که تا به امروز در سینما داشته‌ایم، اکران موفق‌تری داشته است. همین امروز کافی است تعداد مخاطبان هفته اول فیلم «غریب» را با تعداد مخاطبان هفته اول فیلم «دسته دختران» قیاس کنید. نکته دیگری را هم با تأکید می‌گویم و آن اینکه محاسبه من برای استقبال از فیلمی از جنس «غریب» اصلاً محدود به اکران در سینما نیست. کمااینکه تحلیلم درباره «روز سوم» هم همین بود.

من به دلیل آنکه می‌دانستم فروش فیلم «روز سوم» در سینماها فروش بالایی نخواهد بود، احساس کردم همان سال باید چیزی را ثابت کنم و به همین دلیل بلافاصله «توفیق اجباری» را ساختم. هر دو فیلم هم در یک سال اکران شدند. «توفیق اجباری» دو میلیارد و ۴۷۰ میلیون تومان آن زمان با دلار هزار تومان فروخت که در مقیاس فروش امروز سینماها چیزی در حدود ۱۴۰ میلیارد تومان می‌شود. در همان سال «روز سوم» فقط ۴۲۰ میلیون تومان فروخت، یعنی دو میلیارد تومان پایین‌تر و در رتبه دهم جدول فروش آن سال هم قرار گرفت. اما امروز که من و شما صحبت می‌کنیم از هر کدام از مردم ایران سوال کنید، فیلم «روز سوم» را به یاد دارند. گویی همه آن را دیده‌اند در حالی که وقتی سراغ «توفیق اجباری» را می‌گیرم، عده‌ای می‌گویند آن را ندیده‌اند! یک کارگردان فیلم می‌سازد تا دیده شود. سریال «سفر سبز» من در سالی که پخش شد، به دلیل شرایط خاصی که وجود داشت، دیده نشد اما سه سال بعد که بازپخش شد، همه آن را دیدند. «غریب» هم جزو آن فیلم‌هایی است که طی ۵ سال آینده خواهیم دید که اکثر مردم ایران آن را خواهند دید و فیلم دیده خواهد شد. برای من این بسیار مهم است.

* با این نگاه اساساً انتقادی که برخی منتقدان درباره ناکامی فیلم‌های مرتبط با مفاهیم و ارزش‌های ملی دارند را وارد نمی‌دانید که معتقدند برای این فیلم‌ها هزینه بالایی می‌شود اما همه‌شان گیشه‌های فقیری دارند. این نقد را وارد نمی‌دانید؟

اساساً معتقدم این دو موضوع ارتباطی با هم ندارند. از کارنامه خودم هم مثال زدم که در یک سال دو فیلم را با چه شرایطی ساختم و اکران کردم. خاطرم هست برای فیلم «روز سوم» که محصول بنیاد جانبازان بود، این بنیاد اعلام کرد ۹۰۰ میلیون تومان بابت فروش این فیلم به نام من بلوکه کرده‌اند تا خودم با آن فیلم دیگری بسازم. من هم در جواب این بنیاد گفتم فیلم دیگری که من می‌خواهم بسازم، تنها سکانس اولش ۹۰۰ میلیون تومان هزینه می‌خواهد! واقعاً هم همین بود چون می‌خواستم فیلمی درباره ماجرای هواپیمای مسافربری ایرباس و جنایتی که آمریکایی‌ها در این ماجرا کرده بودند را بسازم.

* همان پروژه‌ای که به سرانجام هم نرسید!

بله چون گویی برای هیچ‌کس مهم نبود. من نوعی امروز طبیعتاً ماجرای شلیک به هواپیمای اکراینی را به‌عنوان یک ایرانی قطعاً محکوم می‌کنم و آن را یک اشتباه مطلق می‌دانم اما کاش یک‌بار هم دنیا متوجه شود که به هواپیمای مسافربری ما هم چنین حمله‌ای شده و این جنایت صورت گرفته است! هیچکس آن زمان نگفته بود چرا آمریکایی‌ها آن غلط زیادی را کردند و من قصد داشتم این موضوع را در قالب یک فیلم روایت کنم. اما به سرانجام نرسید. حرفم الان این است که بالاخره یک سری کارها و تولیدات سینمایی هست که الزاماً قرار نیست پول‌شان در گیشه بازگردد. این فیلم‌ها باید ساخته شود تا برای‌مان بمانند. مثل یک انتشاراتی که همه مدل کتابی چاپ می‌کند اما در کنار آن‌ها چند جلد قرآن نفیس گران‌قیمت هم چاپ می‌کند. مگر هزینه این کتاب‌های نفیس از فروش درمی‌آید؟ اگر شاهنامه نفیسی را منتشر کنند آیا هزینه‌اش بازمی‌گردد؟ نباید از یک انتشاراتی انتظار داشت که از این آثار نفیسش پول دربیاورد، این آثار برای افزایش اعتبار و حرمت یک ناشر است.

وقتی مجموعه‌ای مانند اوج پای کار می‌آید تا هزینه کند، موظف به تولید کارهای فرهنگی بدون بازگشت پول است. کارهایی که جاهای دیگر انجام نمی‌شود باید مورد حمایت این مراکز قرار بگیرد. یکی از انتقادات من که شاید برخی از دوستان هم بابت آن ناراحت شدم این بود که اساساً به سازمان اوج چه ارتباطی داشت که پول برای تولید «پایتخت» بدهد؟

کمااینکه تلویزیون هزینه کلانی می‌کند تا پروژه‌ای مانند «سلمان» به سرانجام برسد، در حالی که می‌توانست همین هزینه را صرف ۱۰ پروژه ارزان‌تر کند تا آنتنش پر شود، اما این کار را نمی‌کند که درست هم هست. در این شرایط وقتی مجموعه‌ای مانند اوج پای کار می‌آید تا هزینه کند، موظف به تولید کارهای فرهنگی بدون بازگشت پول است. کارهایی که جاهای دیگر انجام نمی‌شود باید مورد حمایت این مراکز قرار بگیرد. یکی از انتقادات من که شاید برخی از دوستان هم بابت آن ناراحت شدم این بود که اساساً به سازمان اوج چه ارتباطی داشت که پول برای تولید «پایتخت» بدهد؟ تلویزیون هست، بودجه هم دارد، خودش خرج «پایتخت» کند، چرا بودجه اوج باید صرف آن شود؟ یک سری موارد هست که بودجه‌های دولتی به درستی باید برای آن‌ها صرف شود. آنجایی آدم از این هزینه‌ها باید ناراحت شود که پول هزینه شود اما فیلم درنیاید!

* که الی ماشالله هم نمونه و مصداق دارد!

بله. الی‌ماشالله این اتفاق دارد می‌افتد و این ناراحت‌کننده است. یکی از دلایلی که معتقدم این جور مراکز نباید وارد عرصه پرورش استعداد شوند همین است. یک کاراولی مانند هندوانه دربسته است که کال و رسیده بودن آن مشخص نیست و هزینه کردن برای او ریسک است. لااقل برای کشف این استعدادها باید یک مشاور ارشد باسابقه برای پروژه‌ها تعریف شود. چرا باید برای چنین تجربه‌هایی ۱۰ الی ۲۰ میلیارد تومان هزینه شود؟

* برای جمع‌بندی این بخش از صحبت‌ها، می‌توانم این‌طور برداشت کنم که از نگاه محمدحسین لطیفی شرایط امروز سینمای ایران کاملاً منطقی و طبیعی است؛ اقتصاد این سینما باید به‌دوش «فسیل» باشد و فرهنگ آن به دوش «غریب». این برداشت درست است؟

بله. شاید فیلم «فسیل» اصلاً سلیقه من نباشد، کمااینکه حتی نوع کمدی‌هایی هم که تا به امروز ساخته‌ام سلیقه‌ام را نشان می‌دهد ولی بالاخره صندلی سینماها باید پر شود و به همین دلیل فروش «فسیل» را به فال نیک می‌گیرم. کمااینکه اشاره کردم خودم در یک سال دو فیلم با دو شرایط کامل متفاوت ساخته‌ام و امروز اعتراف می‌کنم که «توفیق اجباری» من در آن سال توقیف هم شد! فکر می‌کنید دلیلش چه بود؟ می‌گفتند: لطیفی برای تو بد و زشت است که بعد از جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم برای «روز سوم» در جشنواره فجر، بیایی «توفیق اجباری» بسازی!؟

به صراحت گفتم این دو فیلم مربوط به دو ژانر متفاوت است و من هم یک سینماگر حرفه‌ای هستم. اگر هر کدام از این فیلم‌ها را شبیه دیگری بسازم، کارم را غلط انجام داده‌ام. من در همان فیلم طنز «توفیق اجباری» هم حرف‌هایم درباره روابط خانوادگی را مطرح کردم. پای آن فیلم محکم ایستادیم و بالاخره آن را از توقیف درآوردیم. خاطرم هست زنده‌یاد سید کمال طباطبایی که تهیه‌کننده فیلم بود جایی گفته بود خودم را جلوی ارشاد آتش می‌زنم تا پروانه نمایش فیلم را بدهید!

امسال هم من در سینما فیلم «غریب» را دارم اما طبیعتاً انتظار ندارم که اندازه «فسیل» فروش داشته باشد. به فروش آن فیلم هم حسادت نمی‌کنم کمااینکه به‌راحتی می‌توانم یک فیلم طنز پرفروش بسازم. می‌دانید من همین امروز چقدر پیشنهاد ساخت فیلم کمدی دارم‌؟ باور کنید پشت‌سر هم فیلمنامه کمدی به من پیشنهاد می‌شود اما می‌گویم از من گذشته است و دیگر حوصله ساخت فیلم طنز ندارم….

* این طور نگویید. حیف است شما خسته شوید!

بالاخره باید طنزم بیاید، اما این روزها فعلاً طنزم نمی‌آید! از خدا می‌خواهم کمک کند تا اتفاقاتی که طی یک سال گذشته مرا خیلی آزرده است، تمام بشود و مشخصاً مخاطبان سریال «سنجرخان» من را هم ببینند.

* زمانی که خبر ساخت فیلم «غریب» براساس کتاب «محمد مسیح کردستان» منتشر شد، از سر کنجکاوی سراغ این کتاب رفتم و آن را خواندم. فکر نمی‌کنید مخاطب برای درک بخش‌هایی از فیلم نیاز به اطلاعات فرامتنی از جنس محتوای این کتاب دارد؟ مشخصاً یک جوان دهه هشتادی چه اطلاعی می‌تواند از مرزبندی‌ها میان جریان‌های کومله، دموکرات و مجاهدین در حوادث کردستان داشته باشد؟ فکر نمی‌کنیم فیلم در تبیین این مرزبندی‌ها کمی مخاطب را سردرگم می‌کند؟

مخاطبی که کتاب را نخوانده باشد، اگر علاقه‌مند به این مباحث باشد، کنجکاو می‌شود و سراغ کتاب می‌رود. خیلی از موضوعات بوده است که به‌واسطه یک فیلم به‌گونه‌ای با آن ارتباط برقرار کرده‌ایم که بعد کنجکاو شدیم و درباره‌اش مطالعه کرده‌ایم تا درباره آن اطلاعات کسب کنیم. در فیلم «غریب» تا آنجایی که می‌توانستیم اسمی از کومله نبردیم و تنها اشاره‌هایی به دموکرات‌ها داشتیم. به نظر حامد عنقا در نگارش فیلمنامه «غریب» خیلی خوب توانسته شاخ غول را بشکند و به این ماجراها بپردازد. واقعاً برای پرداختن به همه اتفاقات نیاز به ساخت یک سریال بود. برای همین تایم فیلم اصلی در حدود ۲ ساعت و نیم شد. وقتی قرار است در زمان کوتاهی مخاطب را پای فیلم نگه داری و ریتم کار هم حفظ شود، کار سختی است.

اگر مثلاً در فیلم سکانسی قرار می‌دهم که محمد بروجردی با فردی که به زندانی لگد می‌زند، برخورد می‌کند، آن را از نزدیک لمس کرده‌ام. من می‌دانم چند اعدامی آن سال‌ها، همین امروز در شمال کشور ساکن هستند و حتی نوه دارند اما به لطف محمد بروجردی از جوخه اعدام نجات پیدا کردند. او این کارها را کرده است

کار من هم حتماً سخت بود اما اصل آن ریشه در فیلمنامه داشت. نقشه راهی که من به‌عنوان کارگردان در دست دارم، فیلمنامه است. شما درست می‌گوئید اما سعی کردم در بخش‌هایی از کار از این مرزبندی‌ها سریع عبور کنیم. تنها در دو بخش تمرکز روی این ماجرا داریم که اگر آن دو بخش هم در کار نبود، کل اصالت فیلم زیر سوال می‌رفت. اینکه مخاطب می‌فهمد این طرف به اسم آزادی دارد سر می‌برد و آن طرف گرایش به بنی‌صدر داشته و آن یکی نگاه متفاوتی دارد، کفایت می‌کرد. این‌ها موضوعات ریزی است که در فیلمنامه گنجانده شده است در عین حال نکته شما را قبول دارم چرا که خیلی‌ها به خود من گفته‌اند در نوبت دوم که «غریب» را دیدیم، تازه آن را فهمیدیم. این البته خوب است که هر کس دو بار فیلمم را ببیند!

* این نکته به‌خصوص درباره کاراکترهایی مثل ابوشریف که در کتاب هم به آن‌ها اشاره شده است، بیشتر به چشم می‌آید.

نوه ابوشریف یقه من را برای این فیلم گرفت! گفت فکر نمی‌کنید درباره ابوشریف کم‌لطفی کرده‌اید!؟

* در کتاب که این به‌اصطلاح کم‌لطفی‌ها خیلی بیشتر و صریح‌تر است!

من هم در پاسخ گفتم مگر ایشان امروز در پاکستان از زندگی‌ای که دارند لذت نمی‌برند! پس دیگر به فیلم من چه کار دارد؟ من واقعیت‌های تاریخی را گفته‌ام و تازه کمتر از آنچه باید را هم گفته‌ام! در واقعیت ابوشریف، دشمن تفکر بروجردی بوده است. من حتی فراتر از کتاب «مسیح کردستان» با آدم‌های زیادی صحبت کرده‌ام و اگر مثلاً در فیلم سکانسی قرار می‌دهم که محمد بروجردی با فردی که به زندانی لگد می‌زند، برخورد می‌کند، آن را از نزدیک لمس کرده‌ام. من می‌دانم چند اعدامی آن سال‌ها همین امروز در شمال کشور ساکن هستند و حتی نوه دارند اما به لطف محمد بروجردی از جوخه اعدام نجات پیدا کردند. او این کارها را کرده است. اگر در فیلم می‌گوید برویم حتی اگر دو نفر را بتوانیم نجات دهیم کارمان را کرده‌ایم، من این‌ها را با تمام وجود لمس کرده‌ام. هیچکدام از این‌ها دروغ و شعار نیست. در همان سکانس کاراکتری را داریم که داد می‌زند بروجردی دروغ می‌گوید و او گویی نماینده همان طیف از مخاطبان امروز فیلم است که احتمالاً می‌گویند همه این‌ها دروغ است!

* اتفاقاً خوب شد به این گروه از مخاطبان اشاره کردید. ما در یکسال گذشته روزهای ملتهبی را در کشور پشت سر گذاشته‌ایم…

و اگر دوستان مراقبت نکنند روزهای ملتهب دوباره تکرار خواهد شد!

* در این شرایط شاید بخش‌هایی از فیلم «غریب» طیفی از مخاطبان را عصبی کند. مخاطبی که با خود می‌گوید ادعاهایی که در این فیلم مطرح می‌شود، با آنچه در واقعیت وجود دارد، هم‌خوان نیست!

خیلی از جوانان امروز و حتی گاهی بچه‌های خودمان، خطاب به ما می‌گویند، چرا انقلاب کردید؟ از نظر من این جوان‌ها باید فیلم‌هایی از جنس «غریب» را ببینند تا بدانند ما این آدم‌ها را دیدیم که پای کار انقلاب آمدیم. گاهی این مثال را می‌زنم، اگر روزنامه‌ای امروز جرأت داشته باشد و متن نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را منتشر کند، چه می‌شود؟ توقیف می‌شود! این آدم‌هایی که در فیلمی مثل «غریب» تصویر کرده‌ایم، آدم‌هایی هستند که ما پشت‌شان ایستادیم. این‌ها همان آدم‌هایی هستند که نیروهای‌شان خودشان را فدایی آن‌ها می‌دانستند. بی‌دلیل هم نبود.

خیلی از جوانان امروز و حتی گاهی بچه‌های خودمان، خطاب به ما می‌گویند، چرا انقلاب کردید؟ از نظر من این جوان‌ها باید فیلم‌هایی از جنس «غریب» را ببینند تا بدانند ما این آدم‌ها را دیدیم که پای کار انقلاب آمدیم

بله امروز اصالت‌ها از بین رفته و این آرمان‌ها وارونه شده است. مربوط به امروز هم نیست. در طول همه این سال‌ها اسامی را هم از محتوا تهی کردیم! مثلاً من در زمان شاه در مدرسه ملی درس خواندم و وقتی انقلاب شد سوم دبیرستان بودم. همیشه مدرسه ملی داشتیم و مدرسه دولتی. در سال‌های بعد از انقلاب ناگهان با پدیده‌ای مواجه شدیم به نام «مدرسه غیرانتفاعی» که اتفاقاً همه انتفاع در آن‌ها بود! هیچ‌کس هم نپرسید چرا نامش را گذاشتید غیرانتفاعی!

این قلب محتوا در همه این سال‌ها وجود داشته است، مثل «دانشگاه آزاد»! وارونه شدن‌ها از همین چیزهای کوچک آغاز شد. بهره بانکی را به بالای ۲۶ درصد رساندیم و گفتیم این نامش «ربا» نیست! من چرا سریال «کت جادویی» را ساختم؟ من همان سال درباره ربای بانکی سریال ساختم و درباره‌اش حرف زدم. در فیلم سینمایی «سرعت» هم درباره پدیده ربا حرف زده‌ام.

مسئله من در تمام این سال‌ها یک چیز بوده است. اگر فحشاء، اعتیاد و هر بدبختی دیگر در این سال‌ها داشته‌ایم، ریشه‌اش در بانکداری غیراسلامی ایران بوده است. ریشه تورم امروز هم در همین سیستم بانکی است و همین تورم است که بر گرده مردم فشار می‌آورد. عده‌ای به‌شدت ثروتمند می‌شوند و عده‌ای زیر دست و پا له می‌شوند! وقتی در جامعه‌ای طبقه متوسط لاغر و کوچک می‌شود، فاتحه آن جامعه را باید خواند! پس قبول دارم که طیفی از مردم از دیدن «غریب» عصبانی می‌شوند اما می‌گویم بخشی از فیلم را هم من برای مسئولان ساخته‌ام. آقایان مسئول این فیلم را ساخته‌ام تا شما ببینید و از مسیری که رفته‌اید بازگردید. اینگونه با مردم برخورد نکنید!

* تجربه نشان داده است که این فیلم‌ها تأثیری بر مسئولان ندارد!

لااقل این است که ما یک شابلون در فیلم خود ارائه کرده‌ایم. زمانی بود که برای پاسخ‌نامه‌های چند گزینه‌ای یک شابلون پاسخ‌های صحیح طراحی می‌کردند و براساس آن با جواب دیگران نمره می‌دادند. معتقدم آدم‌هایی مثل محمد بروجردی حکم همان شابلون را دارند و روی هر کسی بگذاری، اگر هم‌خوانی نداشت، نمی‌تواند مدعی شود که من آدم صالح و درستی هستم.

* براساس روایت کتاب، محمد بروجردی فعالیت‌هایی در پیش از انقلاب داشته که شاید براساس استانداردهای بعدی خودش هم از جنس تندروی بوده است. این بخش از شخصیت بروجردی در فیلم نیست و شاید احساس شود شما آن را سانسور کرده‌اید، آیا تعمدی در نپرداختن به این وجه داشتید؟

در همان کتاب خاطرات این نکته وجود دارد که در حین یکی از عملیات‌های بمب‌گذاری، ناگهان متوجه می‌شود رهبری نهضت، مخالف این رویکرد است و در میانه همان عملیات، از کارش دست می‌کشد و بازمی‌گردد…

* ماجرایی که مربوط به آتش زدن یکی از شعب بانک بود.

بله. آن‌ها در مسیر مبارزه خود تا جایی اطلاعی از نظر رهبر نداشتند ولی وقتی متوجه این دیدگاه می‌شود، دیگر در هیچ عملیاتی شرکت نمی‌کند. در همین فیلم هم او دیالوگی دارد که می‌گوید تمام نوجوانی و جوانی‌ام را با اسلحه بزرگ شده و زندگی کرده‌ام و جنگیدن را بلدم…

* و چقدر ادامه این دیالوگ زیباست که می‌گوید «ابتدا باید بدانم با چه کسی می‌جنگم‌!»

بله. خیلی ظریف سعی کردیم به سمت این ویژگی‌های محمد بروجردی هم برویم. تحول در هر انسانی رخ می‌دهد. چه لزومی دارد گذشته آدم‌ها را پاک کنیم. اصلاً مگر می‌شود گذشته شخصیتی مانند «حر» را از روایت زندگی‌اش پاک کرد. او تا شب قبل از کربلا، طور دیگری بود و تحول شخصیتش محصول یک سیر بود. بالاخره حتی جو جامعه هم بعد از انقلاب نسبت به قبل از انقلاب تغییر کرده است. مگر می‌توان گذشته بروجردی را نادیده گرفت؟ فکر می‌کنید او مانند دیگر مردم، قبل از انقلاب سینما نمی‌رفته است؟ اتفاقاً او عاشق سینما بود و قهرمانان فیلم‌ها را خیلی دوست داشت. او فیلم‌های جنگی زیادی دیده بود و اتفاقاً یکی از دلایلی که در جنگ‌های چریکی بسیار قوی بود، به همین دلیل بود.

* فیلم‌هایی مثل «نبرد الجزایر» که در سکانسی از «غریب» هم می‌بینیم مشغول تماشای آن است.

دلیل دارد که این سکانس را در فیلم می‌گذارم. این آدم را نباید از مردم معمولی دور کنیم و به آسمان‌ها ببریم. این‌ها همان مردم معمولی هستند که در یک سیر تحولی به این جایگاه رسیده‌اند. مهم این است که وقتی به اعتقادی می‌رسد، پای اعتقادش می‌ایستد.

آیا فیلم‌ها زیر پای کمدی‌ها له می‌شوند؟

ایرج محمدی تهیه‌کننده فیلم‌های سینمایی «سینکو» و «نیلگون» به ارائه توضیحاتی درباره برنامه‌ریزی برای اکران عمومی این آثار پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، ایرج محمدی تهیه‌کننده سینما در گفتگو با مهر، با درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: سال گذشته یک فیلم سینمایی به‌نام «سینگو» ساختیم که خوشبختانه در جشنواره‌های بین‌المللی حضور موفقی دارد و همچنان هم به این حضورها ادامه می‌دهد. آخرین مورد هم جشنواره سی‌ان‌اس در هند بود که جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به این فیلم تعلق گرفت.

وی با اشاره به اینکه این فیلم هنوز در داخل کشور اکران نشده است به برخی حضورهای بین‌المللی دیگر فیلم اشاره کرد و گفت: تا به امروز فیلم در سه جشنواره معتبر بین‌المللی حضور داشته و برنامه‌ریزی داریم این حضورهای جشنواره‌ای ادامه پیدا کند. برای نمایش فیلم در ایران منتظر تعیین تکلیف جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان هستیم تا اولین حضور فیلم در جشنواره باشد و بعد از آن فیلم را راهی اکران عمومی کنیم.

این تهیه‌کننده درباره وضعیت نسبتاً خوب فیلم‌های کودک در چرخه اکران طی یک سال گذشته هم گفت: این بهبود وضعیت بیشتر شامل حال انیمیشن‌های سینمایی شده است و امیدواریم این جریان همچنان هم ادامه داشته باشد و شاهد اتفاق‌های خوبی در این عرصه باشیم. این آثار ثابت کرده‌اند که مخاطب قابل توجهی دارند.

محمدی درباره فعالیت‌های پیش روی خود هم گفت: یکی دو فیلمنامه سینمایی در دست داریم که در حال حاضر در مرحله نگارش هستند اما امید داریم که همین امسال بتوانیم آن‌ها را به مرحله تولید برسانیم. از طرف دیگر فیلم دیگری به نام «نیلگون» را هم آماده اکران دارم که در حال پیگیری برای اکران آن هستیم. وضعیت مناسب فروش فیلم‌ها ما را هم به اکران فیلم ترغیب کرده است اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که تعداد فیلم‌ها زیاد است و باید فیلم را به‌گونه‌ای اکران کنیم که به‌صورت مناسب دیده شود و زیر دست و پای فیلم‌های کمدی له نشود!

وی درباره تأخیر بیشتر در اکران فیلم و احتمال تازه نبودن آن برای مخاطبان در بازه اکران تأکید کرد: فیلم‌هایی که سوژه‌های مرتبط با مسائل روز دارند با چنین مشکلاتی مواجه می‌شوند. فیلم‌هایی که از ساختار دراماتیک برخوردارند، در هر زمانی می‌توانند اکران شوند و از این منظر مشکلی ندارند. ما همین امروز فیلم‌هایی از سال ۹۸ و قبل از دوران کرونا داریم که هنوز اکران نشده‌اند و همه آن‌ها باید اکران شوند. هر فیلمسازی می‌خواهد فیلمش اکران شود. شاید برخی از صاحبان آثار مثل فارابی فیلم خود را به تلویزیون واگذار کنند و یا برخی سراغ اکران آنلاین بروند اما استقبال خوب از اکران آنلاین یک فیلم هم منوط به یک اکران خوب در سینماست.

محمدی افزود: فیلم سینمایی را حتماً باید روی پرده سینما دید. البته متأسفانه در شرایط فعلی در بهترین حالت فیلم‌ها کمی بیش از ۳ میلیون مخاطب دارند و این ایده‌آل نیست. امیدواریم به زودی در سینما شاهد شرایطی باشیم که تعداد مخاطبان فیلم‌های به مرز سه و چهار میلیون نفر هم نزدیک شود. در آن وضعیت فروش واقعی فیلم‌ها مشخص می‌شود. قیمت بلیت با توجه به تورم باید گران می‌شد که شد اما باید امید داشته باشیم شرایط به سمتی برود که سینماهای ما از فیلم‌های اجتماعی خالی نشود و اینگونه نباشد که فقط فیلم‌های کمدی روی پرده داشته باشیم.

فیلمنامه‌های برگزیده جشنواره ایثار معرفی شدند

اسامی آثار پذیرفته شده بخش مسابقه فیلمنامه نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی نخستین جشنواره بین المللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار، گروه انتخاب بخش مسابقه فیلمنامه نویسی نخستین جشنواره بین المللی فیلم و فیلمنامه ایثار اسامی ۴۰ فیلمنامه را برای حضور در بخش نهایی این رخداد هنری اعلام کرد.

گروه انتخاب بخش مسابقه فیلمنامه نویسی جشنواره متشکل از محمد زین‌العابدینی تهیه کننده کارگردان، حسین خورشیدی فیلمنامه‌نویس و مدیر فرهنگی و حامد شکیبا نیا، تهیه کننده و کارگردان پس از مطالعه تعداد ۲۱۹ فیلمنامه ارسالی در قالب‌های مستند، پویانمایی، فیلم کوتاه داستانی، فیلم سینمایی، فیلم تلویزیونی و سریال، تعداد چهل عنوان فیلمنامه را برای حضور در ۲ بخش رقابتی اصلی و ویژه انتخاب کردند.

بنا بر این گزارش اسامی فیلمنامه پذیرفته شده به این شرح است:

۱- الهه نوشته هاشم علیایی مقدم ۲- امانت نوشته الهام احمدی ۳- آوای آشنا نوشته علیرضا بختیان ۴ – آوای نیکان نوشته هادی اسپنانی ۵- بادکنک سفید نوشته صادق قاسمی ۶- بازگشت نوشته نعمت الله سرگلزایی ۷- بهترین بابای دنیا نوشته عزیزالله محمدپور ۸- بی بی ماهی نوشته جواد خورشیدپور ۹- پیچ هفتم نوشته عاطفه کریمی ۱۰- پیراهن جانم نوشته محمد علی هاشم پور ۱۱- توپ زرد نوشته صادق قاسمی ۱۲- جوزف نوشته عبدالحسین عبدی ۱۳- چای عجمی نه، چای ایرانی نوشته سیدرضا حسینی ۱۴- دروازه‌بان نوشته لیلا روغن‌گیر قزوینی ۱۵- درون جنگ نوشته محمد عبدی زاده ۱۶- در همسایگی یاس نوشته فاطمه پرویزی مجد ۱۷ – دریادار بایندر نوشته عبدالرحمن شلیلیان ۱۸- دست نقش نوشته سید مهدی میرغیاثی ۱۹- ذبیح نوشته احمد احمدپور ۲۰ – راه شیری نوشته عباس طهماسبی ۲۱- رود سرخ نوشته مقداد جعفرزاده ۲۲- زنبق‌ها نوشته محمد علی هاشم پور ۲۳ – ساعت ده یادت نره نوشته میلاد ملحانی ۲۴- سقوط نوشته سعید فرامرزی ۲۵- سَنَعود (باز می‌گردیم) نوشته مهراب اکبری شهپر ۲۶- سه چهارم جنگ نوشته داوود جلیلی و محسن غضنفری – ۲۷ شگرا نوشته فرود عوض پور ۲۸- شلکینه نوشته اسماً غفاری اولقی ۲۹- طلوع نوشته نسیم اسدپور ۳۰- کمپوت گیلاس نوشته ابراهیم پورعلی ۳۱- گل یونس نوشته اشرف موسی خانی ۳۲- لنز نوشته حمیدرضا همتی ۳۳- مافیا صفر نوشته سروش کشاورز ۳۴- ملا رضا نوشته هاشم علیایی مقدم ۳۵- من و ما نوشته نسیم استوار ۳۶- می‌خواهم گمنام بمانم نوشته حامد کوهزاد ۳۷- ناطور الوند نوشته سید علیرضا حسینی و احمد فیضی ۳۸- نامه‌های عاشقانه جنگ نوشته امیر سائلی ۳۹- نشانی از مادر نوشته مژگان روشن زاده ۴۰- یازده و شانزده دقیقه نوشته لیلا روغنگیر قزوینی.

آثار بخش ویژه از میان تولیدات بنیاد شهید و امور ایثارگران در سراسر کشور و یا تولیدشده از سوی خانواده معظم شهدا و ایثار گران بوده و دارای مضامینی با عنوان حجاب و عفاف، نماز و نیایش و آثار مرتبط با مضامین تولید دانش بنیان است.

مرحله نهایی نخستین جشنواره بین‌المللی و پنجمین جشنواره ملی فیلم و فیلمنامه ایثار با دبیری فرهاد مختاری از ۲۸ اردیبهشت تا سوم خرداد امسال از سوی اداره کل امور هنری معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری شهرداری مشهد و استانداری خراسان رضوی در مشهد مقدس برگزار می‌شود.

سینمای کودک مدیر می‌‎خواهد یا دلسوز؟

امیر مشهدی عباس گفت: افرادی برای کودک و نوجوان تولید می‌کنند که دغدغه آن را دارند، نهادی مانند فارابی باید با استفاده از این افراد این سینما را زنده نگه دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، فرهنگ سازی برای هر حاکمیت یکی از مهم‌ترین عوامل ارتقاء و رشد جامعه و از همه مهم‌تر انتقال تفکرات مطلوب آن کشور به نسل‌های آینده است. در این میان شاید مهم‌ترین جامعه هدف فعالیت‌های فرهنگ‌سازانه،‌«کودکان و نوجوانان» باشند‌، بی‌شک تولیدات فرهنگی مناسب برای کودک و نوجوان می‌تواند آینده هر کشور را از لحاظ‌های مختلف تامین و تضمین کند.

به زعم کارشناسان یکی از مهم‌ترین ابزارهای فرهنگ‌ساز در هر جامعه‌ تولیدات هنری است، هنر است که می‌تواند تفکری را و نظراتی را در شخصیت‌ها نهادینه کند،‌ به یک معنا هنر و آثار هنری می‌تواند نوع نگاه ما را بسازد. در این میان تاثیرگذارترین هنر «سینما» است. سینما به واسطه عمومی بودن و دسترسی آسان به سرعت در اختیار همه قرار می‌گیرد، در این میان کودک و نوجوان جوامع پیشرو هستند. آن‌ها هستند که به واسطه سن و سال، آثار سینمایی را دنبال می‌کنند و هر هفته سریال می‌بینند و با قصه‌ها و کاراکترهای سینمایی جهان خودشان را می‌سازند. 

کشور ما از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون هدف تهاجمات بسیار فرهنگی قرار گرفته که بسیاری از آن‌ها در قالب ساخت انیمیشن‌های مختلف و با هدف تأثیرگذاری بر جامعه کودکان و نوجوانان بوده است. امروز اما نوع تازه‌ای از جنگ که «شناختی» است شکل گرفته است. در «جنگ شناختی» دشمن از ترکیب رسانه‌ها کمک می‌گیرد تا نگاه مردم را به سمتی که می‌خواهد بکشاند. آن‌ها در طول زمان با محتوایی که ارائه می‌کنند حتی آدم‌های تحصیل کرده که شکل گرفته‌اند را عوض می‌کنند چه برسد به کودکانی که تازه می‌خواهند جهان پیرامونی را بشناسند. 

حالا در این شرایط است که «سینما» می‌تواند ابزار بسیار قدرتمندی باشد. سینمایی که مبتنی بر رویکرد انقلاب اسلامی، بازتاب دهنده عدالت، اخلاق و مهربانی باشد.

تحلیل نظرات کارشناسان نشان می‌دهد که آنها معتقدند سینمای کودک و نوجوان در ایران شرایط نابه‌سامانی دارد، تعداد و میزان تولیدات بسیار پایین و از طرفی کیفیت آثار نیز قابل بحث است، این در شرایطی است که به‌زعم منتقدان بنیاد سینمایی فارابی به‌عنوان متولی سینمای کودک و نوجوان وظیفه خود را درست انجام نمی‌دهد. به زعم کارشناسان فارابی به جای استفاده از متخصصان بیشتر درگیر فعالیت‌های تبلیغاتی است، به طور مثال موضوع سینما نوستالژی که این روزها در بنیاد فارابی در حال اجرا است، به جز یک هزینه کلان و سرگرمی ساده چه آورده‌ای خواهد داشت؟

در هیمن رابطه با امیر مشهدی عباس از فعالان عرصه هنر کودک و نوجوان در تئاتر و سینما گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه مشاهده می‌کنید.

فارس: سینمای کودک و نوجوان از قبل جزء مهمی از سینمای کشور به‌حساب می‌آمده است، شرایط این گونه از سینمایی در طول تاریخ سینمای ایران و در شرایط اخیر سینما را چطور ارزیابی می‌کنید؟

معمولا آثار حوزه کودک و نوجوان با دغدغه سینماگران تولید می‌شود و نه با دغدغه‌های نهاد‌های دولتی.

مشهدی عباس: سینمای کودک و نوجوان و جوان ما همیشه بر مبنای دغدغه‌ی تولیدکنندگان آن  بوده و حیات داشته است، یعنی مثلاً یک تولیدکننده‌ای دغدغه و یا علاقه داشته که برای بچه‌ها کاری بکند و یا دغدغه‌ی شخصی داشته، پیگیری کرده و یک فیلم کودک و نوجوان خوب ساخته است وگرنه معمولا این اتفاق به این شکل رخ نداده است که بنیاد سینمایی فارابی و یا حتی کانون پروش فکری کودکان یا هر جای دیگری بخواهد این روند را تغییر بدهد و فیلمی را برای کودکان و نوجوان بسازد، در اکثر اوقات حمایت‌های درستی بوده که به سرانجام نرسیده و حمایت نابجایی بوده که بازهم به سرانجام مناسب نرسیده و اثری تولید‌شده که دست تیم تولید حرفه‌ای نبوده است.

فارس: با توجه به این شرایط و مطالبی که گفتید،‌ شرایط سینمای کودک و نوجوان در این روزها چگونه است؟ آیا این سینماگران که دغدغه حوزه کودک را دارند همچنان فعالند؟

اگر هنرمندی،‌تهیه‌کننده‌ای و یا کارگردانی دلش بسوزد و برای بچه‌ها فیلمی بسازد و اثری تولید کند که دغدغه‌ی شخصی‌اش را داشته باشد، اما حقیقت این است که این اتفاق برای این افراد دغدغه‌مند هم بسیار سخت و دشوار شده است.

 مشهدی عباس: این روزها و در شرایط فعلی می‌توان گفت که ما عملا سینمای کودک نوجوان نداریم، یعنی اگر هنرمندی،‌تهیه‌کننده‌ای و یا کارگردانی دلش بسوزد و برای بچه‌ها فیلمی بسازد و اثری تولید کند که دغدغه‌ی شخصی‌اش را داشته باشد، اما حقیقت این است که این اتفاق برای این افراد دغدغه‌مند هم بسیار سخت و دشوار شده است؛ من خودم سه کار و پروژه برای کودکان و نوجوانان دارم که الان نزدیک به یک‌سال است که در حال تلاش هستم تا بتوانم یکی از آن ها را تولید کنم، می‌خواهم به شما بگوییم که من دارم پیگیری می‌کنم، تلاش می‌کنم تا با تهیه کننده‌های مختلف قرار می‌گذارم تا با سرمایه‌گذاری‌های مختلف این آثار را تولید کنم.

قطعا اگر بخواهم همین تلاش را در حوزه‌های دیگری انجام دهم بیش از این عایدم می‌شود اما دغدغه دارم تا حوزه کودک و نوجوان فعالیت کنم؛ من از میان افرادی که این دغدغه را در سینما دارند آدم تازه‌وارد و تازه‌کاری هستم در‌مقابل آدم‌هایی که استخوان خرد کردند و سال‌هاست برای کودکان دست‌وپا می‌زنند و خودرا به جهت تجربه شخصی مثال زد که بگوییم تولید اثر برای کودکان سخت و بدون حمایت است و از دغدغه سینماگر است که سینمای کودک و نوجوان داریم نه از حمایت‌های دولتی!

فارس: اینکه می‌گویید عواید این کار کم است به معنا گیشه ناموفق برای آثار حوزه کودک و نوجوان است؟ اخیرا چند اثر در این حوزه فروش خوبی داشتند.

مشهدی عباس: قبلا هم در مصاحبه‌ای گفته‌ام که سینما کودک نوجوان سینمای گیشه نیست، نه به این معنا که در گیشه موفق نمی‌شود، چرا ممکن است اثری در این گونه سینمایی تولید شده و گیشه خوبی هم داشته باشد؛ بلکه به این معناکه کسی برای کسب درآمد و یا شهرت وارد این فضا نمی‌شود چراکه این اهداف به سختی در این سینما به‌دست می‌آید؛ افرادی برای کودک و نوجوان تولید می‌کنند که دغدغه آن را دارند، نهادی مانند فارابی باید با استفاده از این افراد این سینما را زنده نگه دارد.

فارس: تا چه میزان فارابی را مسؤول شرایط نابه‌سامان سینما کودک و نوجوان می‌دانید؟

نهاد‌هایی مانند فارابی بودجه مخصوص سینمای کودک و نوجوان را دارند اما برای این سینما پدری و دلسوزی نکرده‌اند.

مشهدی عباس: من می‌خواهم بگوییم وقتی کسی می‌شود پدر یک خانواده مسؤولیتی دارد؛ مثلاً پدر مسؤولیتش این است که شرایط رفاهی خانواده را فراهم کند از لحاظ مالی حتی محبت درستی با خانه داشته باشد، من همیشه احساس می‌کردم نهادهایی مثل فارابی که اصلاً بودجه‌ی مخصوص این کار را دارد، پدری هستند برای سینمای کودکان جوان ولی واقعاً می‌توانم بگوییم اگر این‌ها برای سینما کودک و نوجوان پدری و دلسوزی نکردند و همیشه در تقسیم بودجه کمترین بودجه به کودک و نوجوان اختصاص پیدا کرده است و کم‌ترین متخصص‌ها را برای این موضوع دعوت کردند.

فارس: یعنی رویکرد موجود به فکر سینمای کودک و نوجوان نیست؟

سینمای کودک و نوجوان سینمایی است که با حمایت باید به چهارچوبی برسد، واقعاً فرهنگ‌سازی باید با حمایت اتفاق بیفتد.

مشهدی عباس: همیشه با سینمای کودک و نوجوان سلیقه‌ای برخورد کردند؛ در هر دوره‌ مدیریتی به شکلی با این حوزه برخورد شده است؛ اصلاً بحث مدیریت فعلی نیست، به نظر من فارابی نسبت به این قضیه مسئولیت دارد، پدری گردنش هست که پدری نکرده برای این سینما و هنوز هم چشم‌ها به‌دنبال فارابی است، چون سینمای کودک و نوجوان سینمایی است که با حمایت باید به چهارچوبی برسد، در تمام دنیا همین هست درست است که خودش می‌تواند سرپا بایستد ولی واقعاً فرهنگ‌سازی باید با حمایت اتفاق بیفتد،کسی دلش نسوخته که بیاید برای بچه‌ها فرهنگ‌سازی کند و از بودجه شخصی هزینه‌های خیلی بالا را به‌عهده بگیرد.

فارس: فرهنگ سازی با بودجه خصوصی مضراتی دارد که می‌گویید نباید اتفاق بیفتد؟

کاش مسئولیت سینمای کودک و نوجوان در فارابی کمی مسئولانه‌تر و دغدغه‌مندتر بود تا حداقل می‌توانستیم فیلم سالم‌تری برای کودکان بسازیم.

مشهدی عباس: ببینید الان یک فیلم‌ساز باید بروید دنبال اسپانسر تا بتواند با سرمایه‌گذاری آن فیلم را بسازد، بعد از آن مجبوری است به خاطر اسپانسر و سرمایه‌اش حرف‌هایی در فیلمش بگذارد فقط برای‌اینکه بتواند فیلمش را بسازد و برایش سرمایه‌ای داشته باشد؛ اینها همه معایت سرمایه‌گذاری خصوصی است، کاش این پدری و مسئولیت سینمای کودک و نوجوان در فارابی کمی مسئولانه‌تر و دغدغه‌مندتر بود تا حداقل می‌توانستیم فیلم سالم‌تری برای کودکان بسازیم.

فارس: جدا از اهیمت پرداختن به سینمای کودک و نوجوان آیا این گونه می‌تواند ناجی شرایط فعلی سینمای کشور باشد؟

مشهدی عباس: بله قطعا می‌تواند، ببینید وقتی فرزندمان را در کودکی می‌بریم تا به تماشای یک تئاتر بنشیند این کودک یاد می‌گیرد که در حقیقت تئاتر یک بحث فرهنگی و اندیشمندانه است و می‌تواند در زندگیمان تاثیر داشته باشد و شرایط روحی‌اش را التیام ببخشد، این کودک بعد از این تجربه تئاتر را وارد سبد خانواده خود می‌کند، یعنی اینکه بچه در آینده عادت می‌کند که تئاتر ببیند.

با استفاده از سینمای کودک و نوجوان می‌توانیم کودکان را به سینما عادت داده و آن را وارد سبد خانواده‌هایشان در آینده بکینم.

فیلم هم همینطور است؛ اگه بچه‌ها در سنی که کودکی می‌کنند فیلم‌های کودکان و آثاری که واقعا برای این سنین ساخته شده است را ببینند یاد می‌گیرند که سینما می‌تواند پاسخگوی برخی از سوالات ذهنی‌اش باشد و برخی از دغدغه‌هایش را برطرف کند و این اتفاق می‌تواند فیلم و سینما را وارد سبد خانواده کند.

ما مخاطب آیندمان را امروز می‌سازیم ولی چطور می‌توانیم این کار را انجام دهیم وقتی که فیلمی برای کودکان تولید نمی‌کنیم و یا تولیداتمان متناسب با نیازهایشان نیست.

فارس: شرایط فکری کودکان چه موادری را در فیلم سازی می‌طلبد که می‌گویید برخی تولیدات مناسبشان نیست؟  

مشهدی عباس: وقتی ما طرحی را متناسب با تفکر و نیازهای مخاطب و کودکان امروز به مسئولین می‌دهیم می‌گویند چرا طرح و داستان آن به این شکل است و توقع دارد هنوز گلنار و شهر موش‌ها تحویلشان بدیهم، مسؤولین ما بچه‌های این زمانه را نمی‌شناسند،‌کودکانی که دیگر زمین بازیشان در کوچه نیست و در فضای مجازی فعالیت می‌کنند. مسؤولین تفکراتشان در دهه‌ی شصت و دهه هفتاد، یعنی بچگی های خودشان مانده و تصور میکنند که فیلم کودک خوب باید ویژگی‌های آثار آن دوره را داشته باشد.

فارس: مهم‌ترین تغییرات شخصیتی کودکان برای فیلم‌سازان چیست؟

مشهدی عباس: کودک امروز در بازی‌هایی که انجام می‌دهد یک روز می‌تواند نقش دزد بازی کند، یک روز نقش پلیس‌ بازی کند، یک روز می‌تواند رانندگی تاکسی را به‌عنوان شغلش انتخاب کند، بچه‌های امروز در بازی‌ها برای خودشان شخصیت بزرگ‌سال دارند، یعنی یک کودک 12 سال می‌تواند در یک بازی یک انسان سی و هشت سال باشد و چند میلیون دلار موجودی حساب بانکی‌اش باشد.

ما نمی‌خواهیم این موضوع را باور کنیم و برای این کودکان فیلم‌هایی در حد دهه شصت و هفتاد تولید می‌کنیم و بچه‌ها این فیلم‌هارا پس می‌زنند و در این شرایط ما عملا مخاطبی برای سینمای کودک و نوجوان نداریم و فقط یک فیلم می‌سازیم تا بیلان کاریمان را پر کنیم و بگوییم در این حوزه فعال هستیم.

فارس: توجه به این موضوعات تا چه حد در موفقیت یکم فیلم کودک ونوجوان مهم است؟

سینمای کودک و نوجوان مخصوص خانواده است، اگر کودکی بخواهد یک فیلم ببیند تمامی این خانواده باید به‌خاطر این کودک به سینما بروند، در این صورت آن فیلم یک کودک را به همراه پدرش، مادرش و یا خواهر و برادرش جذب کرده است.

مشهدی عباس: اگر فیلم درست برای بچه‌ها ساخته شود اتفاقا سینمای کودک تنها سینمایی در تمام دنیا است که می‌توانید سینما و گیشه اش را نجات بدهد، ما در تاریخ فیلم‌هایی داشتیم که برای کودکان بوده و درست و با موضوعات و متن مناسب تولید‌شده و بچه‌ها رفتن فیلم‌هارا دیده‌اند و گیشه‌ها پرشده و سینما رونق پیداکرده است، چراکه سینمای کودک و نوجوان مخصوص خانواده است، من اگر بخواهم فیلم اجتماعی یک کارگردان را ببینم می‌توتنم به‌تنهایی به سینما بروم و آن فیلم تنها یک مخاطب را جذب کرده است، اما اگر کودکی بخواهد یک فیلم کودک و نوجوان را ببیند تمامی این خانواده باید به‌خاطر این کودک به سینما بروند، در این صورت آن فیلم یک کودک را به همراه پدرش، مادرش و یا خواهر و برادرش جذب کرده است.

من نمی‌دانم علت این همه‌ی بی‌اهمیتی توسط مسؤولان و توسط کسانی که دست‌اندرکار تولید هستند نسبت به سینمای کودک و نوجوان، مخاطب آن و افرادی دلسوزی که می‌خواهند برای بچه‌ها فیلم تولید کنند چیست؟

فارس: به‌نظر شما راهکار بهبود این شرایط چیست؟

مشهدی عباس: راهکار برای بهبود شرایط این هست که سینمای کودک و فیلم‌های کودک توسط آدم‌هایی دلسوز و متخصص تولید شود، در تولید این فیلم‌ها حداقل این است که آثار به صورت واقعی برای مخاطب تولید‌شده . ویژگی‌های آن درنظر گرفته شده است؛ دراین صورت مخاطب می‌تواند با سینما آشتی کند، چراکه واقعاً هستند کسانی که فیلم درست برای مخاطب امروز تولید کنند، سینمای کودک و نوجوان با مخاطب ویژه‌اش می‌تواند تمام سینما را هم احیا کند اما جدی گرفته نمی‌شود.

وقتی که بار سینما را یک فسیل به دوش می‌کشد!

وضعیت فروش فیلم های سینمایی در حال اکران طی هفته گذشته همچنان ناامیدکننده بود و ریزش مخاطبان فیلم های در حال اکران همچنان به صورت چشمگیر ادامه دارد بخه نحوی که حتی فیلم سینمایی «فسیل» به عنوان پرمخاطب ترین فیلم ماه های اخیر سینما طی هفته گذشته با ریزش چشمگیر مخاطب مواجه شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، فیلم سینمایی «بچه های طوفان» به کارگردانی صادق صادق دقیقی طی هفته گذشته تنها ۱۱ قطعه بلیت در سراسر کشور فروخت تا همچنان ضعیف ترین و کم مخاطب ترین فیلم در حال اکران این روزهای سینمای کشور شناخته شود.

«بابا سیبیلو» به کارگردانی ادوین خاچیکیان نیز در رتبه دوم فیلم های کم مخاطب این روزهای سینماها بود؛ به استناد آمار ارائه شده در سایت سمفا تا ساعت ۱۶ روز جمعه پانزدهم اردیبهشت ماه این فیلم سینمایی تنها حدود ۱۶ هزار نفر مخاطب در سراسر کشور داشت. «دسته دختران» جدیدترین اثر سینمایی منیر قیدی نیز مخاطب چندانی نداشت به نحوی که این فیلم طی یک هفته تنها حدود ۲۰ هزار مخاطب را به سمت خود جذب کرد و این در حالی است که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور این ارقام رسماً هیچ محسوب می شوند!

«جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی که برخی کارشناسان و صاحب نظران سینما امید زیادی به فروش بالایش داشتند نیز به واسطه ضعف محتوایی و ساختاری این اثر میزان اندکی مخاطب داشت. این فیلم طی یک هفته توانست تنها حدود ۲۳ هزار نفر مخاطب در سراسر کشور داشته باشد.

«آهنگ دو نفره» به کارگردانی آرزو ارزانش اما برخلاف انتظارات میزان مخاطبان بیشتری داشت؛ این فیلم حدود ۴۳ هزار قطعه بلیت فروخت و «سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور یک گام بالاتر از «آهنگ دو نفره» ایستاد و توانست حدود ۶۰ هزار نفر مخاطب داشته باشد.

نکته قابل تأمل اینجا است که در واقع ۶ اثر سینمایی در حال اکران این روزهای سینمای کشور یعنی «بچه های طوفان»، «بابا سیبیلو»، «دسته دختران»، «جنگ جهانی سوم»، «آهنگ دو نفره» و «سه کام حبس» روی هم رفته تنها حدود ۱۶۲ هزار نفر مخاطب در سراسر کشور داشتند که حقیقتاً رقمی بسیار اندک و فاجعه بار محسوب می شود و نشان می دهد که بخش بسیار کثیری از افراد جامعه و به تعبیر دیگر اکثریت قریب به اتفاق مردم همچنان هیچ میلی برای حضور در سالن های سینما ندارند و به سینما نمی روند.

اما «فسیل» به کارگردانی کریم امینی توانست یک تنه بار بقیه فیلم ها را به دوش بکشد؛ این فیلم طی هفته گذشته حدود ۴۳۰ هزار نفر مخاطب داشت که البته نسبت به دو هفته قبل از میزان مخاطبان این اثر نیز کاسته شده است.

با این شرایط و با توجه به دست خالی سینمای ایران برای عرضه آثار پرمخاطب و جذاب چشم انداز ادامه اکران سینماها طی سال ۱۴۰۲ از همین حالا ناامیدکننده به نظر می رسد و معلوم نیست با این شرایط تکلیف ارتزاق اهالی سینما، سینماداران و… چه خواهد شد؟ آیا مدیران سینمایی تدبیری برای رکود شدید مخاطب و کاهش شدید تولیدات سینمایی خواهند داشت یا همچنان تنها نظاره گر این اتفاقات خواهند بود؟

شورجه پروژه «موسی (ع)« را می‌سازد؟

مدیرعامل صندوق اعتباری هنر و هیات همراه با حضور در منزل جمال شورجه تهیه‌کننده و کارگردان سینما، ضمن گفتگو با این هنرمند پیشکسوت، در جریان روند درمانی وی قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی و اطلاع رسانی صندوق اعتباری هنر، سید مجید پور احمدی مدیر عامل صندوق اعتباری هنر و هیأت همراه با حضور در منزل جمال شورجه تهیه کننده و کارگردان سینما، ضمن گپ و گفتگو با این هنرمند پیشکسوت، در جریان روند درمانی وی قرار گرفت.

وی در این دیدار ضمن ابلاغ سلام گرم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از طرف محمد مهدی اسماعیلی برای بهبودی کامل و شفای عاجل این هنرمند آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون کردند.

رئیس هیأت مدیره صندوق اعتباری هنر در ادامه از شورجه به عنوان هنرمندی متعهد، انقلابی و چهره شاخص سینمای طراز انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و همچنین آثار تاریخی و مذهبی یاد کرد و گفت: بدون تردید افرادی همچون ایشان از سرمایه‌های گرانبها و ارزشمند کشورمحسوب می‌شوند که با تولید و تهیه آثار ماندگار هنری، کمک شایانی به معرفی و اعتلای فرهنگ و هنر غنی ایران زمین به کار بسته است.

پوراحمدی همچنین از شورجه به عنوان الگویی نمونه و شاخص برای نسل جوان به ویژه فیلم اولی‌ها یاد کرد و گفت: بدون تردید تلاش زیاد و خستگی ناپذیری ایشان برای ساخت آثار هنری می‌تواند به عنوان چراغ راه این نسل قرار گیرد.

مدیرعامل صندوق اعتباری هنر در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به رسالت و وظیفه ذاتی این صندوق در حمایت و پشتیبانی از هنرمندان، تصریح کرد: باعث افتخار است که استاد شورجه از اعضا و خانواده بزرگ صندوق اعتباری هنر محسوب می‌شود از این رو مصمم هستیم تا با تمام توان و امکان خود تا بهبودی کامل ایشان در کنار این هنرمند شاخص و پیشکسوت کشور باشیم.

درادامه این دیدار مشاور ساخت سریال یوسف پیامبر (ع) نیز با قدردانی و سپاس از حضور مدیر عامل صندوق اعتباری هنر و نمایندگان وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، به ارائه توضیحاتی از روند درمانی خود پرداخت.

جمال شورجه نیز با ذکر خاطراتی از دوران گذشته به ویژه زمان ساخت مجموعه یوسف پیامبر (ع)، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره زنده یاد فرج‌الله سلحشور کارگردان این مجموعه، گفت: خداوند را شاکرم که با لطف و بزرگی خودش این قدرت را به من اعطا کرده تا خیلی چیزها را درک کنم.

این تهیه کننده و کارگردان پیشکسوت سینماو تلویزیون در ادامه با اشاره به خوابی که دیده بود، توضیح داد: با چشم خود دیدم که آن حضرت جلو می‌رفتند و همه عوامل ساخت سریال موسی (ع) هم پشت سر ایشان می‌رفتیم تا از پلی گذشتیم.

وی تاکید کرد: با عنایت به صحنه‌هایی از سریال حضرت موسی (ع) که خداوند به من در علم رؤیا الهام کردند؛ امیدوارم بتوانم با بدست آوردن بهبودی کامل به صحنه تولید باز گردم و این سریال را بسازیم و مأموریت ساخت این پروژه بزرگ تاریخی و مذهبی را به اتمام برسانیم.

جمال شورجه کارگردان سینمای کشور در پایان ضمن قدردانی مجدد از حضور نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صندوق اعتباری هنر در منزلش، برای همه هنرمندان و دولتمردان آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون کرد.

احمد مقیمی مشاور وزیر در امور فرهنگی و اجتماعی مناطق محروم و سید احمد میرعلایی تهیه‌کننده پیشکسوت سینما و مدیر فرهنگی، نیز در این دیدار حضور داشتند.

جمال شورجه که از اردیبهشت ۹۸ دچار عارضه مغزی شده است، همچنان در حال ادامه درمان است.

وقتی رئیس سازمان سینمایی با کسی تعارف ندارد که!

نشست هم‌اندیشی و هم‌افزایی مدیران بنیاد فرهنگی روایت فتح با مدیران ارشد سازمان سینمایی برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، نشست هم‌اندیشی و هم‌افزایی مدیران بنیاد فرهنگی روایت فتح با مدیران ارشد سازمان سینمایی در مجموعه بنیاد فرهنگی روایت فتح برگزار شد.

در ابتدای این مراسم محمد خزاعی معاون وزیر و رئیس سازمان سینمایی با تقدیر و تشکر از حمایت‌های بنیاد روایت فتح در چالش‌ها و بحران‌های امروز سینما گفت: بنیاد روایت فتح در دورانی که بنده در سازمان سینمایی قرار گرفتم همواره حامی و همراه ما مخصوصاً در چالش‌های مکرر و فشارهای متعدد اتفاقات سال گذشته بوده است. صادقانه عرض می‌کنم که روایت فتح جزو محدود مجموعه‌هایی بود که در بحران از ما حمایت کرد و در کنارمان قرار داشت. در حالی که بسیاری از بحران‌ها و چالش‌های یکساله اخیر ارتباط مستقیمی با سازمان سینمایی نداشته و کل جریان فرهنگی انقلاب را هدف گرفته بود.

وی با اشاره به جلسه مشترک با مجموعه‌های فرهنگی و سینمایی افزود: این جلسات با نهادها و دستگاه‌های مختلف به منظور نزدیکی مدیران به یکدیگر و هم‌افزایی بیش از گذشته و در جهت تقویت ظرفیت‌های اشتغال و همکاری پیش بینی شده است.

خزاعی با بیان اینکه رشد تولیدات سینمایی همسو با جریان دفاع مقدس، مقاومت و انقلاب در این دوره جدی‌تر شده است تاکید کرد: این امر مربوط به فرد و شخص خاصی نمی‌شود و محصول کار گروه و تیمی است.

وی ادامه داد: تشویق و ترغیب موسسات و مجموعه‌های فرهنگی و سینمایی به منظور افزایش ضریب تولید در راستای توسعه اشتغال و معیشت، پیگیری برای تسهیل و کاهش مشکلات پروژه‌های سینمایی با موضوعات جنگی و دفاع مقدس، تبادل نظر برای بهره برداری آسان‌تر از امکانات شهرک دفاع مقدس، برنامه‌‎ریزی و هم‌اندیشی به منظور تقویت جریان اکران فیلم‌های انقلابی و دفاع مقدس، همچنین، گسترش پاتوق‌ها و فضاهای گفتگو از جمله محورهای مطرح شده در این نشست مشترک بود.

به گفته وی، سازمان سینمایی به دلیل تراکم و گستردگی امور شاید بعضاً نتواند با همه طیف‌ها، همکاران و سینماگران نشست داشته باشد اما روند را به گونه‌ای تعریف کرده‌ایم که به طور هفتگی با ده‌ها فیلمساز و سینماگر در بخش‌های مختلف دیدارهایی داشته باشیم و دغدغه‌ها و مطالبات‌شان را بشنویم و پیگیری کنیم.

خزاعی اضافه کرد: نشست‌ها و هم‌اندیشی‌های مشترک با سایر مراکز فرهنگی تاثیرگذار در حوزه سینما برای رونق اشتغال و معیشت سینماگران امری ضروری است چرا که به طور بدیهی، سازمان سینمایی به تنهایی نمی‌تواند بار مسئولیت کمک و ارتقای ضریب اشتغال سینماگران را به دوش بکشد و هم افزایی مجموعه‌های فرهنگی و سینمایی در این زمینه مهم است.

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به بحران‌ها و چالش‌های به وجود آمده طی یک سال گذشته در سینما، گفت: از همان روزهای اول حضورم در سازمان، با چالش‌های مکرری مواجه بوده‌ایم که بسیاری از آنها پیش از آنکه مربوط به سینما و جریان فرهنگ و هنر باشند، مرتبط با «فرامتن سینما» بوده است.

با کسی تعارف و رودربایستی نداریم!

وی با بیان اینکه صیانت از سرمایه اجتماعی سینما نیازمند همگرایی همه طیف‌ها و سلایق است ادامه داد: ما تعارف و رودربایستی با کسی نداریم. یکی از نقدهایی که به ما می‌شود این است که کمی محافظه‌کارانه اقدام کنید اما محافظ کاری، کار ما نیست. به اندازه کافی محافظه‌کاران در حوزه فرهنگ بوده‌اند. ما رودربایستی با کسی نداریم و با تکیه بر قوانین و عدالت محوری حرکت می‌کنیم. همچنانکه در جشنواره سال گذشته اعلام کرده‌ام میدان‌داری بچه‌های انقلاب و سینماگران متعهد و دارای دغدغه ملی تحقق آرزویی چندین ساله بوده است. البته، این به معنای حذف طیف‌ها، سلایق یا افراد دیگری نیست. معتقدم دامنه انقلاب گسترده است و محدود به طیف و گروه خاصی نمی‌شود.

وی همچنین با اشاره به خلأهای موجود در هنرمندان همسو با جبهه فرهنگی انقلاب، عنوان کرد: به نظرم علی‌رغم حضور دولت مردمی و مدیران انقلابی در سازمان سینمایی همچنان شاهد خلأهایی در حوزه جریان فرهنگی انقلاب هستیم که می‌بایست توسط محافل و پاتوق‌های مکمل دیگری اصلاح و پر شود. در این مورد قطعاً نهادها و دستگاه‌هایی مانند بنیاد روایت می‌توانند با برپایی و احیای محافل و بسترهای گفتگو و اندیشه‌ورزی نقش مؤثری ایفا کنند..

رئیس سازمان سینمایی با تاکید بر لزوم همراهی و حمایت‌های نهادها و دستگاه‌های مختلف از سینمای دفاع مقدس عنوان کرد: پیشنهاد می‌کنم در جلسات فرهنگی که با حضور مراکز و دستگاه‌های ذیربط برگزار می‌شود موضوع احیای حمایت‌ها و کمک‌ها از سینمای دفاع مقدس پیگیری شود. جریان سینمای دفاع مقدس به حمایت‌های جدی‌تر سپاه و نهادهای نظامی و ذیربط نیاز دارند.

وی با بیان اینکه سازمان سینمایی با اهتمام به گونه‌های مختلف فیلمسازی و سلایق اجتماعی تلاش کرده است برای همه گروه مخاطبان در سبد اکران سالانه فیلم داشته باشد تصریح کرد: امسال در هر چرخه اکران آثار دفاع مقدس را در کنار سایر گونه‌های سینمایی بر پرده‌های سینماها خواهیم داشت.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین با اشاره به حمایت‌های سازمان سینمایی از فرآیند تولید تا پخش سینمای مقاومت، گفت: مجموعه روایت فتح با داشتن انجمن‌ها و گروه‌های مختلف در زیرمجموعه‌های خود، اکنون به‌نوعی نهاد متولی سینمای مقاومت به شمار می‌رود زیرا در حوزه‌های مختلف سینما چون فیلم کوتاه، مستند، فیلم سینمایی بلند فعال است و لازم است در حوزه پخش و اکران فیلم‌ها، حضوری مؤثر و فعال داشته باشد. حتی در حوزه اکران هم باید برنامه ریزی و فکری اساسی صورت گیرد و پیشنهاد می‌کنم کارگروه اکران فیلم‌های سینمای انقلاب و دفاع مقدس تشکیل شود.

نادری: در دوره خزاعی نگرانی‌هایمان برطرف شد

در ادامه این نشست، سید محمد نادری رئیس ضمن خیرمقدم و خوش‌آمد گویی با اشاره به تحول صورت گرفته در دوره ریاست محمد خزاعی بر سازمان سینمایی در بیان اندیشه‌ها و نگاه‌های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: در دوره جدید مدیریت محمد خزاعی بر سازمان سینمایی دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی که سابقاً در حوزه بیان اندیشه‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی در حوزه سینما وجود داشته، برطرف شد و رویدادها و اتفاقاتی که ایشان و همکارانشان در این مدت رقم زده‌اند برای جامعه سینمایی، هنری و جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بسیار امیدوارانه و امیدبخش بوده است.

وی افزود: دغدغه‌های این دوره مدیریت سازمان به دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب و جبهه فرهنگی انقلاب بسیار نزدیک بوده و از ویژگی‌های شاخص این دوران بیان مواضع انقلابی بدون لکنت و رودربایستی بوده است معضلی که در دوران مدیریتی بسیاری از مدیران گذشته سازمان سینمایی باعث لطمه خوردن پیکره سینما شد و اکنون خدا را شاکرم که بدنه مدیران و مشاوران رئیس سازمان سینمایی را دوستان و برادرانی تشکیل می‌دهند که همدل، یکدست و یکپارچه هستند.

رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح هم‌چنین با اشاره به اهم فعالیت‌های این بنیاد در سال گذشته مطرح کرد: سال ۱۴۰۱ در کنار جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت، تفاهم‌نامه‌های همکاری با کنگره‌های شهدا در سپاه‌های استانی به‌عنوان یکی از فناوری‌های نرم فرهنگی برای تولید و ساخت ۷ فیلم سینمایی را جمع‌بندی و به امضا رسانده‌ایم، به‌هرحال ظرفیت استان‌ها، امامان جمعه استان، استانداری‌ها، ادارات ارشاد استانی و فرماندهان سپاه استانی در کنگره‌های شهدا به دلیل موضوعیت و محوریت شهدا و هدفی واحد، بدون خط‌کشی‌های مرسوم، در کنار هم جمع هستند. این در حالی است که سال گذشت، بنیاد فرهنگی روایت فتح به عضویت شورای عالی سیاست‌گذاری کنگره‌های شهدا درآمده و در حوزه تولید محتوا خصوصاً بر اساس اهدافی که در ستاد کنگره‌های شهدا تعریف شده، تولید فیلم‌های سینمایی در دستور کار قرار گرفت. همچنین بر اساس سند اعتلا ۱۰ ساله و نقشه راه ۵ ساله‌ای که برای بنیاد ترسیم کرده‌ایم، ۷۰ درصد از سیاست‌ها و برنامه‌های عملیاتی و اجرایی روایت فتح به سمت کمک و همراهی به کنگره‌ها معطوف شده است.

وی درباره اقدامات و فعالیت‌های شهرک سینمایی دفاع مقدس به‌عنوان یکی از رده‌های زیرمجموعه بنیاد فرهنگی روایت فتح، عنوان کرد: مجموعه شهرک سینمای دفاع مقدس با ظرفیت ۵۸۰ هکتار مساحت سرزمینی که در ابتدای دهه ۷۰ با تدبیر رهبر معظم انقلاب شکل گرفته، با مشکلات فراوانی اعم از اراضی شهرک که معارضین بسیاری داشته، مواجه بود که در سال گذشته حدود ۴۰۰ هکتار آن به مرحله صدور سند رسیده و مالکیت روایت فتح بر آن تثبیت شده است. از طرفی در سال ۱۴۰۱، بیش از ۵۸ فیلم سینمایی تحت پشتیبانی ما قرار گرفت. درحالی که شهرک مجموعه‌ای خودگردان است اما تنها ۱۰ درصد هزینه از پروژه‌های سینمایی دریافت می‌کند که این مبالغ نیز صرف تهیه مواردی چون ناریه، تانک و بالگرد و امکانات می‌شود.

در ادامه، سید محمد حسینی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز با اشاره به اهتمام ویژه درباره زیرساخت‌ها سینمایی در کشورهای حوزه خلیج فارس گفت: آنچه باعث تسریع در روند تولید در سینمای کشور می‌شود بدون شک تاسیسات زیر ساخت، همانند شهرک سینمای دفاع مقدس است، کاری که کشورهایی حوزه خلیج فارس در حال انجام آن هستند و معتقدم شهرک سینمای دفاع مقدس همانند برج میلاد سینمای ایران بوده و برای همه سینماگران کشور است.

حسینی همچنین درباره تولیدات استانی و برنامه‌های پیش‌روی انجمن در ساخت آثار سینمایی، عنوان کرد: تجمیع منابع در تولیدات هنری همواره بازی دو برابر برد است که هم از هزینه‌های بیهوده جلوگیری شده و هم آن منبع در جای درست خود هزینه می‌شود. با همین رویکرد ما به استان‌ها رفتیم، جایی که زمانی منبع مالی مناسبی برای تهیه و تولید نداشته‌اند اما با تجمع منابع اکنون همراه و حامی ما هستند. در راستای ساخت و تولید آثار سینمایی ما به استان‌هایی رفته‌ایم که در کنار استعدادهای درخشان و بکر سینمایی با تکثر و تورم سوژه و موضوعات رو به رو شدیم، موضوعاتی که همگی ملی و جذاب هستند.

در این نشست مشترک، اصغر فارسی، قادر آشنا، حبیب ایل بیگی، علیرضا اسماعیلی، محمد حمیدی مقدم، سیدمهدی جوادی، هاشم میرزاخانی، مهدی آذرپندار، مجید اسماعیلی، لادن طاهری، محمدرضا سوقندی، سیدصادق موسوی، روح الله سهرابی، بهمن حبشی، کریم خوشمرام، داود مرادیان و مهدی محمد خانی، علیرضا استرابی، محمد حبیبی، محسن جوادی، مهدی متولیان و محمد محمدی، سعید زنگنه، لیلا زهدی، قاسم عزتی و حسن شیرازی نیز حضور داشتند.

دومین فیلم «محمد (ص)» ساخته می‌شود؟

هفته گذشته سازمان سینمایی برای فیلمنامه‌ای با عنوان «آخرین فرمان» مربوط به تاریخ صدر اسلام پروانه ساخت صادر کرد اما کارگردانش می‌گوید فعلاً برای این پروژه سرمایه‌ای ندارد!

به گزارش سینمای خانگی، حجت‌الله سیفی کارگردان باسابقه سینما که به تازگی برای فیلم «آخرین فرمان» پروانه ساخت دریافت کرده است، در گفتگو با خبرگزاری مهر، با درباره این پروژه توضیح داد: این فیلمنامه درباره تاریخ اسلام و مقطعی از زندگی پیامبر اسلام (ص) است. اشاره عنوان فیلم هم به فرمان پادشاه وقت ایران یعنی خسروپرویز است.

وی درباره اینکه چه زمانی این کار کلید خواهد خورد، گفت: هنوز زمان آن معلوم نیست. این قبیل فیلم‌ها بسیار پرهزینه است. زمانی که حدود سه سال پیش و در شرایط کرونایی شروع به نگارش این فیلمنامه کردم، به پروداکشن آن هم فکر کرده‌ام. اصل اساسی این است که تولید این فیلم نیاز به پشتیبانی دارد و دولت اسلامی باید از چنین پروژه‌ای حمایت کند. الان هم تنها می‌توانم بگویم که امیدوارم این فیلم ساخته شود. تلاشم را هم خواهم کرد تا به‌منظور جذب سرمایه بتوانم افرادی را راضی به همراهی کنم. نمی‌دانم آیا کسی حاضر خواهد بود یا نه!

سیفی درباره اینکه چرا باتوجه به نبود سرمایه‌گذار و اطلاع از هزینه بالای چنین پروژه‌ای سراغ نگارش آن رفته است هم گفت: به چوپانی گفتند که تو چرا عاشق دختر پادشاه شده‌ای؟ گفت عاشق شدن گناه نیست و من هم عاشق دختر پادشاه شده‌ام. اگر او را به من ندادند ترفندی به کار می‌برم که شاه بداند من حتی از پسر خودش هم بهترم. مجبورم جواب این سوال‌ها را با استعاره بدهم.

مجید مجیدی سراغ کودکی پیامبر رفت و مصطفی عقاد مقطع فتح مکه را روایت کرده است. آنچه من در این فیلمنامه روایت کرده‌ام مربوط به فتح قلوب انسان‌ها توسط پیامبر اسلام (ص) است. در این فیلم می‌بنیم که حتی اگر آدم‌ها پیامبر را ندیده باشند هم می‌توانند توسط مهر او تسخیر شوند.

وی ادامه داد: زندگی ما به‌گونه‌ای است که واقعیت‌های زندگی‌مان لبریز از استعاره شده است. در برابر گرانی‌ها ناگزیریم مدام به خودمان بگوییم غم مخور، دوباره باران می‌بارد و همه این‌ها از جنس استعاره است. آنچه هم من در قالب این فیلمنامه نوشته‌ام یک کار دلی است که واقعاً به آن علاقه دارم. اصل آن هم یک سه‌گانه درباره تاریخ اسلام است که برای دو نسخه دیگر هم خلاصه‌هایی نوشته‌ام و کنار گذاشته‌ام. باز هم تأکید می‌کنم گناهی نیست که عاشق دختر پادشاه بشوید! حداقل کسانی هستند که در شهر جار بزنند یک نفر عاشق دختر پادشاه شده است.

این کارگردان سینما گفت: فیلمسازان دیگری هم دوران‌هایی از زندگی پیامبر اسلام (ص) را به تصویر درآورده‌اند. مجید مجیدی سراغ کودکی ایشان رفته و مصطفی عقاد مقطع فتح مکه را روایت کرده است. آنچه من در این فیلمنامه روایت کرده‌ام مربوط به فتح قلوب انسان‌ها توسط پیامبر اسلام (ص) است. در این فیلم می‌بینیم که حتی اگر آدم‌ها پیامبر را ندیده باشند هم می‌توانند توسط مهر او تسخیر شوند.

سیفی درباره امکان استفاده از لوکیشن‌های باقی‌مانده از پروژه «محمد (ص)» مجید مجیدی برای فیلم خود هم تأکید کرد: طبیعتاً من هم دوست دارم از همین فضا استفاده کنم. زمانی که آن فیلم ساخته می‌شد، از مدیران بالادستی درباره دلیل هزینه‌ای که برای ساخت لوکیشن‌های آن می‌شد سوال کردم، گفتند شاید تو هم زمانی فیلمنامه‌ای بنویسی و از همین فضا استفاده کنی. حتی به من گفتند برو و فیلمنامه‌ای بنویس. من هم رفتم و نوشتم اما آن زمان گویی گوش شنوایی برای حرف من نبود. امروز که توانسته‌ام فیلمنامه تازه‌ای در این فضا بنویسم، لزومی به دوباره کاری نمی‌بینم و می‌توانم از همان فضای لوکیشن‌ها استفاده کنم.

وی تأکید کرد: وقتی چنین لوکیشن‌هایی در اختیار سینمای ایران هست، اصراف است اگر من بخواهم مجدد برای ساخت فضا هزینه کنم. چرا باید فضای دیگری را علم کنم؟ عاقل هیچ‌گاه یک تجربه را تکرار نمی‌کند.

این کارگردان در پاسخ به اینکه با شرایط موجود برای پروژه، آیا ممکن است این فیلم هیچ‌گاه کلید نخورد؟ گفت: اصلاً به این چیزها فکر نمی‌کنم. همواره باید ایمان داشته باشیم. می‌دانیم هر کار کنیم، خدا پاداش آن را به ما می‌دهد و به همین دلیل هیچ ترسی در وجودم نیست. من از ۱۲ سالگی کار فیلمسازی کرده‌ام و از آن زمان عادت کرده‌ام که باید با سختی‌ها جنگید. همواره کار سخت، قشنگ‌تر است. هنگام بالا رفتن از هر کوهی شاید پای تو زخمی شود اما مهم این است که می‌دانی باید کوه را فتح کنی. اگر کارمان را درست انجام دهیم، خدا خودش کمک می‌کند.

عکس کنار خبر نمایی از لوکیشن فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله (ص)» به کارگردانی مجید مجیدی است.

قربانی دوگانۀ فسیل-غریب کیست؟

تغییر مدیرعامل بهمن سبز در سیاست‌ دوگانه «فسیل- غریب» تغییری ایجاد نخواهد کرد و سیاست‌ های فسیل شده همچنان برنهاد پرلجستیک اما بدون خروجی سازمان سینمایی سوره سایه افکنده است. سیاستی که حالا موجب شکل گیری و ایجاد یک دو قطبی کاذب با نهاد فسیل و کم بازده‌ای با عنوان «سازمان فرهنگی و رسانه‌ای اوج» شده و البته در این میان سایت تحلیلی مشرق را به وادی نگارش متنی اعتراضی نسبت به عملکرد «سوره» کشانده است.

به گزارش سینمای خانگی، نقد مشرق به عملکرد «سازمان سینمایی سوره» به این شرح است:

سازمان سینمایی سوره در دهه شصت و هفتاد یکی از تاثیرگذارترین نهادهای متولی تولید و توزیع آثار سینمایی در کشور بود. تولید هر فیلمی در این نهاد بر اهمیت سینمای پس از انقلاب می‌افزود و به تدریج این اهمیت بر چرخه تولید رنگ باخت.

این نهاد بسیار مهم چند سالی است که تولیدات سینمایی‌اش در معرض توجهات قرار نمی‌گیرد و خدمات این نهاد در حوزه پخش و نمایش نصیب آثار سینمای بدنه می‌شود.

این سازمان فعال فرهنگی و تاثیرگذار، در دهه‌های گذشته و در سال‌های اخیر با فاصله گرفتن از راهبردهای کلان فرهنگی، تبدیل به یک نهاد گعده‌ای شده و هر مدیر میانه‌ای می‌تواند سیاست‌گذاری‌های کلان این نهاد را تغییر دهد.

بخشی از اظهارات خندق آبادی در دورانی که مدیرعامل موسسه رسانه‌های تصویری سوره بود

نمونه مصداقی متاخر، «سعید خندق‌آبادی» مدیرعامل سابق موسسه هنرهای تصویری سوره است.

خندق‌آبادی از جمله مدیرانی بود که در سال‌های اخیر، راهبردهای فرهنگی این نهاد را تغییر اساسی داد. خندق آبادی در نشست‌های خبری‌اش شعارهای سیستم‌پسندی را ارائه می‌کرد که با عملکردش در این نهاد کاملا متفاوت بود.

او در این نهاد در حرکتی مغایر با سیاست‌های حوزه هنری، یکی از سریال های بحث برانگیز و انتقادی شبکه نمایش خانگی، تحت عنوان «دل» به کارگردانی منوچهر هادی را تولید کرد.

این مجموعه تا مدت‌ها در تیررس انتقاد رسانه‌ها قرار داشت و پس از چندی با انتشار نامه‌ای با «محمدرضا فرجی» مدیروقت “دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم” و مطرح شدن نام خندق‌آبادی به عنوان تهیه کننده و نماینده موسسه هنرهای تصویری سوره سینما، ابعاد حواشی این سریال گسترده تر و انتقادات فراوانی متوجه متولیان بالادستی شد.

سعید خندق آبادی مدیرعامل سابق موسسه هنرهای تصویری سوره و از سرمایه گذاران سریال دل

با اینکه مدیران وقت، مشارکت در تولید این مجموعه را تکذیب کردند اما شنیده‌ها نشان می‌داد که او با بودجه این نهاد اقدام به تولید این اثر کرده است؛ همین مسئله به پاشنه آشیل این سازمان تبدیل شد و برخی تغییرات مدیریتی بعدی را به دنبال داشت.

در همان دوران سازمان سینمایی سوره اقدام به خرید حق پخش فیلم سینمایی «هزارپا» کرد که این خرید هم حرکت قطار انتقادات نسبت به سازمان سینمایی سوره را تسریع کرد. این نهاد فیلم مبتذل «رحمان ۱۴۰۰» را در سالن‌های نمایش خود اکران و حق امتیاز پخش این فیلم را در شبکه نمایش خانگی بر عهده گرفت.

اتفاقی دیگر که دامنه تناقضات را با معیارهای فرهنگی و انقلابی این موسسه هنری و دینی آشکارتر کرد، پیگیری این ماجرا در روزنامه فرهیختگان بود. در همان روزها فرهیختگان برای پیگیری بحث خرید رایت و پخش «رحمان ۱۴۰۰» با «سعید خندق‌ آبادی» مدیریت مؤسسه هنرهای تصویری سوره تماس گرفت که وی به طرز غافلگیر کننده‌ای عصبانی شد و گفت به این سوال پاسخ نمی‌دهد و گوشی تلفن را قطع کرد.

حمیدرضا جعفریان مدیرعامل سازمان سینمایی سوره

جعفریان با چه سابقه‌ای وارد سازمان سوره شد؟

حواشی دوران خندق آبادی در ابعاد گسترده‌ای برای این سازمان حاشیه تولید کرد و در نهایت در سوم مهرماه ۱۳۹۹ طی حکمی حمیدرضا جعفریان مدیر سابق موسسه «سفیرفیلم» جایگزین محمدحمزه‌زاده رئیس سازمان سینمایی سوره شد.

سفیر فیلم یکی از موسسات مهم فرهنگی در حوزه ساخت آثار مستند قبل از این جایگزینی عملا به پایان خط رسیده بود. موسسه ای که در گذشته به صورتی پویا و فعال در ساخت آثار مستند مشارکتی جدی داشت با حضور جعفریان فعالیت‌هایش کمرنگ شد.

در کارنامه مدیریتی جعفریان، صفحات قابل بررسی مهمی وجود دارد. او پیش از آنکه به عنوان مدیرعامل سازمان سینمایی سوره شناخته شود به عنوان مدیرعامل پلت‌فرم «فیلم‌گردی» فعالیت می‌کرد، سرویس استریمی که با ارقام بسیار سنگینی توسط سازمان سینمایی سوره تاسیس و راه اندازی شد.

«فیلم گردی» تنها پلت‌فرمی بود که با اهدافی نظیر حمایت از تولیدات نمایشی انقلابی و ارزشی تاسیس شد تا رقیبی جدی برای پلت‌فرم‌های فیلیمو، نماوا و فیلم نت باشد. اما مدیریت این پلت‌فرم، با راهبری جعفریان به سرنوشتی تراژیک‌تر از موسسه سفیر دچار شد.

توزیع فیلم مبتذل رحمان ۱۴۰۰ – اثری که توسط سازمان سینمایی دولت حسن روحانی توقیف شد در پلت فرم فیلم‌گردی

در شرایط کنونی از موسسه سفیر نامی بسیار کمرنگ، باقیمانده است، اما پلت‌فرمی که سازمان سینمایی سوره در دوران مدیریت پیشین تاسیس کرد و هزینه‌های لجستیکی فراوانی صرف آن شد، با کاستی در مدیریت و عدم تقویت پتانسیل‌های رقابتی تعطیل شد تا جریان انقلابی در حسرت یک پلت‌فرم باقی بماند.

تبلیغات مجازی گسترده فیلم‌گردی برای فیلم استخراج با حضور گلشیفته فراهانی
تبلیغات مجازی گسترده فیلم‌گردی برای فیلم استخراج با حضور گلشیفته فراهانی

در وصف مدیریت پلت‌فرم مذکور ذکر یکی از اشتباهات تاکتیکی کافی است. در حالیکه فیلیمو و نماوا و فیلم‌نت در ابتدای پاندمی کرونا، حاضر به توزیع فیلم استخراج نبودند، فیلم‌گردی با دوبله اختصاصی آنرا منتشر و در فضای مجازی تبلیغات گسترده ای را برای دیده شدنش فراهم کرد.

محمدرضا شفا تهیه کننده دیدن این فیلم جرم است و مصلحت

چرا سازمان سینمایی سوره از ریل‌ انقلابی‌اش فاصله گرفت؟

دقیقا در شرایطی که کشور با بحران واردات دارو مواجه شد، سازمان سینمایی سوره، فیلم ۲۱ روز بعد را روانه پرده سینماها کرد. اثری کاملا سیاه‌ که استیصال سیاسی -اقتصادی ناشی از خروج ترامپ از برجام را در خودآگاه تماشاگر تقویت می‌کرد. اگر این فیلم را هر نهاد دیگری غیر از سازمان سینمایی سوره تولید کرده بود، توسط نهادهای نظارتی بالادستی توقیف می‌شد.

تولید این فیلم نشان داد دفترچه سیاست‌های سازمان سینمایی سوره دچار تحریف شده و آثار تولید شده در این نهاد همچون دهه شصت و هفتاد شمسی نه تنها موجب تقویت روحیه عمومی در میان توده‌های مختلف نمی‌شود، بلکه گرایش به اشاعه سیاه‌نمایی را تقویت می‌کند. تهیه‌کننده فیلم محمدرضا شفا یکی از سینماگرانی است که در لوای ساخت فیلم انتقادی به سیاست‌های دولت وقت، در آثار بعدی‌اش با انتقادات گسترده‌ای مواجه شد.

با نمایش «دیدن این فیلم جرم است» محصول سازمان سینمایی سوره، در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، رسانه‌های جریان اصلی آن را اثری تبلیغاتی علیه” سپاه پاسداران انقلاب اسلامی” توصیف کردند و این فیلم برای مدتی طولانی توقیف شد.

لازم به ذکر است در کشاکش آشوب‌های اخیر مخالفان حاکمیت در خارج از کشور، بریده‌های این فیلم به عنوان دستاویزی تبلیغی برای اشاعه هنری اعتراضی در فضای مجازی استفاده شد.

نمایی از فیلم توقیف شده مصلحت

مصلحت اثر بعدی این تهیه کننده که با حمایت سازمان سینمایی سوره ساخته شد، با ارجاعاتی غیرمستقیم به روایتی تمثیلی از زندگی «آیت الله محمدی گیلانی» می‌پرداخت که پس از نمایش در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر مورد انتقاد قرار گرفت و تا اطلاع ثانوی فیلم همچنان توقیف است.

هناس، شادروان و «دسته دختران» سایر آثار تولید اخیر سازمان سینمایی سوره در چهلمین جشنواره فیلم فجر آثار بسیار متوسط و معمولی بودند که نتوانستند در کانون توجهات قرار گیرند. اما در مورد خاص دسته دختران سیاست تازه حوزه هنری در خرید آثار مستهلک و بدون کیفیت خودنمایی می‌کرد.

سیاست «خریدهای مستهلک» برای نخستین بار با مشارکت میلیارد تومانی با فیلم «دسته دختران» اجرا شد. این اثر سینمایی تا مرحله ساخت ویژوال در دوران مدیریت «علیرضا تابش» آماده شد و حتی نسخه اولیه آن در سالن اصلی بنیاد سینمایی فارابی به نمایش درآمد.

فارابی از تامین باقی هزینه‌های میلیاردی فیلم عاجز و حوزه هنری وارد عمل شد و مابقی هزینه‌های فیلم را پرداخت کرد. بر اساس شنیده‌ها برآورد تولید فارابی به صورت رسمی تا سقف ۱۶ میلیارد بود و با تامین سایر هزینه‌ها توسط سازمان سینمایی سوره از جمله تبلیغات، هزینه تولید این فیلم به صورت غیررسمی از مرز بیست میلیارد تومان عبور کرد تا سازمان سینمایی سوره با رفتن تابش آنرا به عنوان برند تازه‌اش معرفی کند.

سازمان سینمایی سوره هزینه‌های فراوانی را صرف کرد تا از منیرقیدی، نرگس آبیار دیگری بسازد و با ساخت فیلم «ضد» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی مسیر تولید سیانور و ماجرای نیمروز را مصادره کنند، اما یکی از شیرین‌ترین مثل‌های فارسی به ایرانیان توصیه می‌کند هر گردی، گردو نیست.

نسل سازی این نهاد در چهلمین دوره از این فستیوال به «ضد» خودش تبدیل شد، منیر قیدی، نرگس آبیار نشد و شفیعی (محمدرضا) دامنه حدود و ثغور فعالیتش در حوزه سریال‌های متوسط تلویزیونی تعریف شده است.

بنجل سازی مشارکتی ادامه دارد؟

در ادامه خرید و ساخت آثار فاقد کیفیت سازمان سینمایی سوره از دو تولیدش در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی کرد.

«عطرآلود» هادی مقدم‌دوست محصول بسیار نازلی بود که تولید آن به یوسف منصوری سپرده شد تا ارزش افزوده‌ مشارکت با سیما، به چاشنی تبلیغاتی آثار سازمان سینمایی سوره افزوده شود. منصوری با حفظ سمت در مقام تهیه کننده عطرآلود به عنوان دبیر جشنواره صد شناخته شد تا مدیر اجرایی یکی از کم اثرگذارترین جشنواره‌های به تاریخ پیوسته سازمان سینمایی سوره باشد. در شرایطی که مهمترین جشنواره‌های فیلم‌های کوتاه جهان در سامانه‌های آنلاین برگزار می‌شود، جشنواره میلیاردی دیگری به لیست جشنواره‌های غیراثر گذار فرهنگی کشور افزوده شد.

محمدرضا منصوری دبیر جشنواره ۱۰۰ و تهیه کننده فیلم عطرآلود

ماجرای مشارکت سازمان سینمایی سوره در فیلم «در آغوش درخت»، تکرار روایت شراکت در «دسته دختران» با هدف کارنامه سازی مدیریتی است.

فیلم با تامین هزینه‌ها توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کلید خورد و سازمان سینمایی سوره به عنوان دومین تامین کننده سرمایه در راستای سیاست افزایش تولیدات در جشنواره فیلم فجر وارد کارزار تولید این اثر شد. شعار حمایت از “کانون گرم خانواده” تابلوی تازه این نهاد سینمایی برای حمایت از این دو اثر ضعیف بود.

ملودرام‌های مشابه با هدف تقویت کانون گرم خانواده در بخش خصوصی، فراوان ساخته می‌شوند و بایداین پرسش را با مدیران این مجموعه مطرح کرد، ساخت آثاری با مضامین انقلابی و تبلیغات دینی در کدام هدفگذاری این نهاد تعریف می‌شوند؟

رصد سالن‌های حوزه هنری پس از اکران نوروزی نشان می‌دهد فیلم فسیل از تعداد سانس‌های بیشتری در سینماهای مرکزی کلان شهرها بهره‌مند است

سیاست رحمان هزار و چهارصدی با حمایت از فسیل ادامه پیدا کرد

موسسه بهمن سبز متولی بهره‌برداری از ۲۴۰ سینمای سازمان سینمایی سوره در سراسر کشور و شامل امور سینمایی استان‌ها، دفتر پخش، سامانه فروش بلیت گیشه و آژانس تبلیغاتی سوره است.

با اتمام دوره مدیریت سیدمصطفی حسینی، طی روزهای اخیر هادی اسماعیلی به عنوان مدیرعامل جدید موسسه بهمن سبز انتخاب شد اما «دَر» همچنان روی پاشنه‌ سیاست‌های خندق‌آبادی می‌چرخد.

رصد سالن‌های حوزه هنری پس از اکران نوروزی نشان می‌دهد فیلم فسیل از تعداد سانس‌های بیشتری در سینماهای مرکزی کلان شهرها بهره‌مند است

سازمان سینمایی سوره با داشتن ۲۴۰ سالن سینما در اکران هر اثر سینمایی نقش تعیین کننده‌ای دارد. این نهاد در گذشته با تمام قوا از اکران آثاری نظیر رحمان ۱۴۰۰ و هزارپا و سایر آثار کمدی تحت عنوان «پرفوش» حمایت کرد و این سیاست در حوزه پخش کماکان ادامه دارد.

رصد سالن‌های حوزه هنری پس از اکران نوروزی نشان می‌دهد فیلم فسیل از تعداد سانس‌های بیشتری در سینماهای مرکزی کلان شهرها بهره‌مند است و در پردیس سینمایی بهمن سانسی به فیلم غریب اختصاص داده نشده است

اما تغییر مدیریت بهمن سبز حتی به صورت نمایشی هم تاثیری در تغییر در سیاست های حوزه هنری نداشت. در اکران مهندسی شده نوروزی این نهاد با رصدی دقیق اغلب سانس‌های پرفروش سینماها در تهران، مشهد و بسیاری از کلان‌ شهرها به فیلم فسیل اختصاص دارد و عملا فیلم غریب که شایسته اکران مناسب‌تری است، در سانس‌های بسیار کم مخاطب در سینماهای بهمن سبز اکران می‌شود.

رصد سالن‌های حوزه هنری پس از اکران نوروزی نشان می‌دهد فیلم فسیل از تعداد سانس‌های بیشتری در سینماهای مرکزی کلان شهرها بهره‌مند است. در میان تمام سالن‌های مهم حوزه هنری غریب در سالن کوچک سینما سپیده در یک سانس نمایش داده می شود
اختصاص مهجورترین سانس‌های اکران در پردیس مهر شاهد تهران

این عدم تغییر در یک هفته اخیر نشان می‌دهد سیاست‌های جعفریان در موازنه دوگانه «فسیل- غریب» تغییری ایجاد نخواهد کرد و سیاست‌ های فسیل شده همچنان بر این نهاد پرلجستیک اما بدون خروجی سایه افکنده است.

با این حال سال‌هاست که سازمان سینمایی سوره همچون دهه شصت و هفتاد شمسی تولید آثار شاخص و تاثیرگذار را تکرار نخواهد کرد و با شعار حمایت از خانواده سیاست‌ تولید فیلم‌های آپارتمانی در این نهاد امتداد پیدا خواهد کرد. در حوزه پخش این نهاد همچنان از آثاری با مضامین انقلابی حمایت نخواهد کرد و سیاست گیشه محور بر سایر سیاست‌گذاری‌های جبهه فرهنگی انقلاب غلبه خواهد داشت.

خروج از نسخه موبایل