درخشش عکاسان تاکستانی در ششمین جشنواره ملی عکس زعفران ایران

به گزارش خبرنگار ویژه پایگاه خبری سینمای خانگی در استان قزوین ؛ «امین رحمانی» و «علیرضا رحمانی» دو عکاس تاکستانی درمیان برگزیدگان ششمین جشنواره ملی عکس زعفران ایران قرار گرفتند.

بجشنواره ملی عکس زعفران با هدف معرفی زعفران ناب ایرانی در تربت حیدریه برگزار و طی روزهای اخیر برگزیدگان راه یافته به بخش مسابقه را معرفی کرد.از میان سه هزار قطعه عکس، عکس‌نوشت و فیلم کوتاه که به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود پس داوری آثار توسط هیئت داوران برگزیدگان جشنواره راه یافته به بخش مسابقه معرفی شدند که دو عکاس تاکستانی در میان برگزیدگان این جشنواره ملی قرار دارند.«امین رحمانی» عکاس خوش نام تاکستانی در بخش اصلی وبخش عکاسی با تلفن همراه و «علیرضا رحمانی» دیگر عکاس تاکستانی در بخش “معنویت در فضای شهری” در میان برگزیدگان این جشنواره قرار گرفتند.جشنواره ملی عکس زعفران تربت حیدریه هر ساله در زمان برداشت زعفران با حضور هنرمندان عکس و فیلم در مزارع زعفران تربت حیدریه برگزار می شود.

نوشته درخشش عکاسان تاکستانی در ششمین جشنواره ملی عکس زعفران ایران اولین بار در پایگاه خبری سینمای خانگی استان قزوین. پدیدار شد.

عده‌ای از «دستیاران کارگردان» تبدیل شده‌اند به «پدرخوانده‌های» پشت‌پرده‌ی «سینما»/ وجود یک «ساختار پنهان» در تصمیم‌سازی‌های کلان «سینما»

«کامبیز کاشفی» با اشاره به نقش دستیاران کارگردانی در قوت گرفتن مافیای بازیگری، گفت: نهادهایی که اساساً برای صیانت از منافع اعضای خود شکل گرفته‌اند ـ مثل بازیگران، طراحان صحنه و لباس، فیلم‌برداران و سایر صنوف ـ به دلایل مختلف، از جمله نبود نظارت درست، از مسیر اصلی منحرف شده‌اند. همه‌چیز در ظاهر مهیاست؛ دفتر، امکانات، عنوان، اما در عمل، کارکرد واقعی آن‌ها زیر سؤال است. به‌جای آن‌که حافظ حقوق حرفه‌ای باشند، گاه بر خلاف آن عمل می‌کنند. مشخصا خانه سینما یکی از نقاط کلیدی‌ست که باید این ساختار را تقویت کند. نهاد دیگری مثل وزارت ارشاد هم همین‌طور. اما هیچ‌کدام به‌درستی وظیفه‌شان را انجام نمی‌دهند، و نتیجه‌اش این می‌شود که، با احترام به همه دستیاران کارگردانی که صادقانه کار می‌کنند، ناگهان می‌بینیم عده‌ای از دستیاران کارگردانی تبدیل شده‌اند به پدرخوانده‌های پشت‌پرده‌ی سینما.

«کمدی» امروز دیگر «کمدی» نیست/ «بخش خصوصی» عملاً نابود شده/ «سینماداران» خود هم «تهیه‌کننده» شده‌اند و هم «پخش‌کننده»!

«مجید قاری زاده» با انتقاد نسبت به تسخیر گیشه سینما توسط سینمای کمدی، گفت: امروز، سینمای غالب به جایی رسیده که سینماداران می‌گویند بعد از کرونا فلان فیلم باعث روشن ماندن چراغ سینما شده است ــ نام نمی‌برم. اما باید پرسید: چراغ سینما به چه قیمتی روشن مانده است؟ با پنج فیلم که تنها در چهار، پنج سالن پرفروش شده‌اند؟

« شمال از جنوب غربی» بهترین فیلم جشنواره مقاومت شد

هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت با حضور جمعی از مسئولان لشکری و کشوری از جمله سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پیمان جبلی رئیس رسانه ملی و نیز هنرمندان و خانواده ی شهدا در تالار وحدت تهران به کار خود پایان داد.

پایان هفتاد و هشتمین جشنواره فیلم کن؛ شب درخشش «ارزش احساسی» و «رستاخیر» در ساحل فرانسه/دومین نخل طلای ایران

در مراسمی با حضور چهره‌های سرشناس سینما و در فضایی پرشور در ساحل کوت دازور، ژولیت بینوش، بازیگر سرشناس فرانسوی و رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵، اختتامیه یکی از جنجالی‌ترین و پرخبرترین دوره‌های این رویداد بین‌المللی را هدایت کرد؛ دوره‌ای که هم در انتخاب آثار و هم در واکنش‌ها، بحث‌برانگیز و متفاوت ظاهر شد.

بیژن همدرسی: کن؛ جشن سینما یا تریبون سیاست، تحلیلی بر نخل طلایی ۲۰۲۵ جعفر پناهی



اعطای نخل طلایی جشنواره کن ۲۰۲۵ به جعفر پناهی، صرف‌نظر از کیفیت فنی یا هنری فیلم او، بار دیگر نگاه‌ها را به ماهیت متحول‌شده این جشنواره معطوف کرد؛ جشنواره‌ای که روزگاری با هدف پاسداشت سینمای مؤلف و زیبایی‌شناسی ناب سینمایی آغاز شد، اما امروز بیش از هر زمان دیگر، درگیر ملاحظات رسانه‌ای، نشانه‌گذاری‌های سیاسی و مناسبات بین‌المللی شده است.

جعفر پناهی، فیلمسازی است که در بستر همین نظام فرهنگی ایران رشد کرد و در دوران طلایی سینمای اجتماعی ایران، نام خود را تثبیت نمود. او با آثار اولیه‌اش چون «بادکنک سفید» و «دایره»، هم در داخل مورد توجه بود و هم در جشنواره‌های خارجی ستایش شد. اما در ادامه، روندی شکل گرفت که پناهی را از یک فیلمساز منتقد اجتماعی، به چهره‌ای بدل کرد که حالا بیشتر در قاب سیاسی رسانه‌ها دیده می‌شود تا صرفاً قاب دوربین.

در همین مسیر، جشنواره کن نیز تغییر کرد. این جشنواره که در دهه‌های پیشین بیشتر دغدغه‌اش کشف استعدادهای هنری، نوآوری‌های بصری و زبان سینمایی بود، از اواخر دهه ۹۰ میلادی به تدریج در برابر فشارهای جهانی، موج‌های رسانه‌ای و انتظارات نهادهای فرهنگی-سیاسی غربی، مواضعی گرفت که رفته‌رفته آن را از یک رویداد صرفاً هنری به یک فضای سیاست‌زده فرهنگی بدل کرد.

در چنین فضایی، فیلم پناهی -که ویژگی‌های هنری هم دارد- نه به خاطر برتری فنی، بلکه به خاطر روایت رسانه‌ای فیلم هایش، اهمیت یافت است. در اوج انتقاداتی که منتقدان خارجی به فیلم پناهی داشتند ، متولیان جشنواره کن با اهدای نخل طلایی به او، عملاً یک موضع‌گیری انجام داد؛ موضعی که با انتخاب ژولیت بینوش به عنوان رئیس هیأت داوران و کیت بلانشت به‌عنوان ارائه‌دهنده جایزه، از پیش طراحی‌شده و هماهنگ به‌نظر می‌رسد.

مسأله اصلی اما این است: آیا جشنواره‌ای که در ظاهر، استقلال هنری و بی‌طرفی فرهنگی را تبلیغ می‌کند، مجاز است به چنین ملاحظات سیاسی تن دهد؟ آیا این همان معیار دوگانه‌ای نیست که گاه فیلمسازانی از کشورهای دیگر را با برچسب «غیرسیاسی» از صحنه حذف می‌کند و گاه دیگر، فیلم‌هایی متوسط را به خاطر جنبه‌های نمادین‌شان به اوج می‌برد؟

واقعیت این است که جشنواره کن دیگر یک صِرف «جشن هنر» نیست. این پلتفرم سال‌هاست تحت تأثیر موج‌های ژئوپلیتیک، موازنه‌های فرهنگی و سیاست رسانه‌ای غرب قرار گرفته است. و نخل طلایی ۲۰۲۵ هم در این روند قابل تفسیر است: جایزه‌ای نه لزوماً برای بهترین فیلم، بلکه برای نمادسازی، برای پیامی که فراتر از پرده سینما، در محافل دیپلماتیک و رسانه‌ای بازتاب می‌یابد.

خروج از نسخه موبایل