مستند «یک وجب خاک» ساخته نیما مهدیان (تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی) در بخش مسابقه مستند بیستوهفتمین جشنواره فیلم شانگهای چین برای دریافت جایزه جام طلایی رقابت میکند.
«هما» شنبهها تعطیل نیست
برنا – گروه فرهنگ و هنر: عمارت نمایشی هما روزهای شنبه میزبان تماشاگران و علاقهمندان به آثار نمایشی خواهد بود.
معرفی بازیگران جدید فیلم دیوید فینچر/ دیکاپریو همبازی برد پیت میشود؟
برنا – گروه فرهنگ و هنر: الیزابت دبیکی و اسکات کان به فیلم «ماجراهای ادامهدار کلیف بوث» دیوید فینچر پیوستند.
اعلام روزهای تعطیلی سینما در نیمه خرداد
سالنهای سینمایی سراسر کشور در روزهای سهشنبه و چهارشنبه این هفته تعطیل خواهند بود.
۳ فیلم ایرانی به رقابت جشنواره شانگهای رسیدند
بیست و هفتمین جشنواره فیلم شانگهای در کشور چین میزبان نمایش سه فیلم ایرانی در بخش رقابتی «جام طلایی» این رویداد سینمایی است.
بیژن همدرسی: نفوذ فرهنگی در سینما و تلویزیون؛ توهم یا واقعیت ؟ (۱)
در جهان امروز، کمتر حوزهای به اندازه فرهنگ و هنر از پیچیدگی روابط قدرت، سیاست، اقتصاد و رسانه تأثیر میپذیرد. فرهنگ، بهویژه در قالبهای دیداری و شنیداری چون سینما و تلویزیون، نهتنها بازتابی از زیست اجتماعی و تاریخی یک ملت است، بلکه بستر اصلی شکلگیری ذهنیت جمعی و هدایت گفتمانهای آیندهساز نیز محسوب میشود. در این میان، ایران به عنوان کشوری با پیشینهای عمیق در هنر و اندیشه، همواره با چالش حفظ هویت فرهنگی در برابر امواج گاه نرم و گاه تند جهانیشدن مواجه بوده است. آنچه این چالش را بغرنجتر میسازد، پرسشیست که در سالهای اخیر بیش از پیش ذهن تحلیلگران و دلسوزان فرهنگی را به خود مشغول کرده: آیا در پس برخی تحولات محتوایی و ساختاری در سینما و تلویزیون ایران، چیزی فراتر از تغییر ذائقه یا روند طبیعی توسعه هنری در کار است؟ آیا آنچه امروز در قالب سریالها، فیلمها، دیالوگها، پوششها، قهرمانها و حتی سکوتهای روایی دیده میشود، نتیجهی صرف تغییر نسل و سلیقه است یا نشانههایی از یک جریان آهسته، اما هدفمند برای دگرگون ساختن بنیانهای فکری جامعه؟
این نظریه که نظام رسانهای ما درگیر نوعی “نفوذ خزنده فرهنگی” است، نه صرفاً بر پایه شواهد سیاسی، بلکه بر اساس نشانهشناسی هنری، روندشناسی تولید محتوا و تحلیل مناسبات سرمایه و سلیقه در دهههای اخیر مطرح شده است. نفوذ، در این معنا، نه لزوماً حضور فیزیکی عوامل معاند، بلکه گاه بهصورت انتخابهای آگاهانه یا ناآگاهانه سازندگان، سرمایهگذاران و مدیرانی است که خواسته یا ناخواسته مسیر تولید فرهنگی را از ریشههای بومی جدا کردهاند. از آنسو، ردپای الگوبرداری بیرویه از محصولات خارجی، حضور پررنگ سرمایههای بینامونشان در تولیدات پلتفرمی، کمرمق شدن روایتهای ملیمحور و گسست میان نسل جدید هنرمندان با زیست سنتی جامعه، همگی نشانههایی هستند که این نگرانی را تقویت میکنند.
اما پرسش کلیدی همچنان باقیست: اگر فرض وجود نفوذ در سیستم فرهنگی مان را بپذیریم؛
این نفوذ از چه جنس و با چه سازوکارهایی عمل میکند؟
از بیرون هدایت میشود یا از درون رشد میکند؟
تحت سلطه سرمایه است یا بیخبری نهاد سیاستگذار؟
آگاهانه است یا نتیجه ساختار؟
این مقاله در تلاش است تا به این پرسش از چهار منظر نفوذ مفهومی، بیرونی، درونی و سرمایهمحور پاسخ دهد و تصویری واقعی، بیطرفانه و منصفانه از پدیدهای ترسیم کند که اگر آن را نشناسیم، ممکن است هویت فرهنگیمان را بهآرامی بزداید.
بررسی نظریه مشخصهمندی رسانهها و چالشهای اقتباس در هنر معاصر
پنجمین نشست تخصصی «پیشدرآمدی بر هفتمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران» با سخنرانی پروفسور کامیلا الیوت برگزار شد.
اکران فیلمی تحسین شده، با تاثیر روانی فراموشنشدنی در خانه هنرمندان
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی، فیلم سینمایی تحسینشده «مالیخولیا» ساخته لارس فونتریه در خانه هنرمندان ایران به نمایش درمیآید.
«مالیخولیا» یک فیلم علمی-تخیلی و درام روانشناختی به کارگردانی لارس فون تریه است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. این فیلم دومین بخش از «سهگانه افسردگی» فون تریه است که شامل «ضدمسیح» (۲۰۰۹) و «نیمفومانیاک» (۲۰۱۳) میشود. داستان فیلم حول محور دو خواهر به نامهای جاستین (کیرستن دانست) و کلر (شارلوت گنزبور) میچرخد که در آستانه برخورد یک سیاره به نام «مالیخولیا» با زمین، واکنشهای متفاوتی به پایان جهان نشان میدهند. فیلم بهدلیل نگاه فلسفی به افسردگی، مرگ و پوچی هستی مورد تحسین قرار گرفته است .
این فیلم در دو بخش روایت میشود؛ در بخش اول، جاستین در مراسم عروسی مجلل خود دچار افسردگی شدید میشود و رفتارهای غیرقابل پیشبینی از خود نشان میدهد. این بخش به فروپاشی روانی او و رابطهاش با خانواده و همسرش میپردازد. و در بخش دوم، کلر و همسرش جان (کیفر ساترلند)، که یک ستارهشناس است، متوجه نزدیک شدن سیاره مالیخولیا به زمین میشوند. درحالی که کلر هراسان است، جاستین با آرامش عجیبی با پایان جهان روبهرو میشود .
فیلم از افسردگی (مالیخولیا) نه بهعنوان یک اختلال، بلکه بهعنوان درکی عمیق از پوچی جهان یاد میکند. جاستین، که از ابتدا با این حس زندگی میکند، در مواجهه با پایان جهان آرامش دارد، درحالی که کلر (نماد انسان بهنجار) دچار هراس میشود . از دیدگاه اسلاوی ژیژک، سیاره مالیخولیا نماد «امر واقع» (The Real) است که ساختارهای اجتماعی و توهمات زندگی روزمره را ویران میکند . شخصیت جان (ستارهشناس) با تکیه بر محاسبات علمی، احتمال برخورد سیاره را رد میکند، اما در نهایت علم ناتوان از نجات بشر است. این نگاه، نقدی به علمباوری و تکنولوژی در جهان مدرن است . جاستین نماینده پذیرش مرگ و پوچی است، درحالی که کلر نماد انسان بورژوایی است که تا آخر به برنامهریزی و کنترل اوضاع چنگ میزند .
فیلم با تصاویر رویایی و اسلوموشن آغاز میشود که صحنههای آخرالزمانی را پیشبینی میکنند، و استفاده از نقاشیهای پیتر بروگل (مثل «شکارچیان در برف») و موسیقی واگنر (بهویژه «تریستان و ایزولده») به فضای مالیخولیایی فیلم عمق میبخشد.
کریستن دانست برای بازی در نقش جاستین، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را دریافت کرد. فیلم با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد: برخی آن را شاهکار روانشناختی دانستند، درحالی که برخی دیگر آن را کند و بیش از حد فلسفی ارزیابی کردند .
«مالیخولیا» فیلمی است درباره سقوط روانی و فیزیکی انسان در مواجهه با مرگ. فون تریه با ترکیب سینمای هنری و مضامین فلسفی، اثری خلق کرده که هم به افسردگی فردی میپردازد و هم به نابودی جمعی. این فیلم برای کسانی که به سینمای فکری و روانکاوانه علاقه دارند، تجربهای عمیق و بهیادماندنی است .
امیر یل ارجمند: بازیگری و موسیقی از هم جدا نیستند
بازیگر سریال «ناریا» تأکید کرد: بازیگری و موسیقی جداییناپذیرند و ریتم، عنصر کلیدی در ایفای نقش است.
«مرد مصلوب به گاو مرده»؛ نمایشی با فضایی سورئال و اکسپرسیونیست
تهران- ایرنا- ایمان میرهاشمی کارگردان تئاتر از دومین تجربه کارگردانی خود با «مرد مصلوب به گاو مرده» به نویسندگی مسعود هاشمینژاد میگوید که قرار است در نیمه دوم خرداد به صحنه رود؛ نمایشی که با فضایی شاد آغاز میشود و به مرور به اعماق تاریکی ذهن فرو میرود.